- 2 -
الإمام ناصر محمد اليماني
ــــــــــــــــــــالإمام ناصر محمد اليماني
سُبحان الله العظيم؛ له في خلقه شؤون !
بسم الله الرحمن الرحيم
مهدی منتظر، خلیفه خداوند بر بشر و آخرین خلیفه او از اهل بیت پاک و مطهر؛ تمام علمای امت اسلامی را مورد خطاب قرار می‌دهد. همان‌ها که با فرقه‌گرایی در دین، موجب ضعف، ناتوانی و از بین رفتنِ شوکت مسلمانان شده‌اند. خداوند آنها را گرفتار ذلت کرد، چرا که با دستور او در کتاب استوارش مخالفت کردند که می‌فرماید:
{وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ البيّنات} صدق الله العظیم، [آل‌عمران:۱۰۵].
و با فرمان خداوند در کتاب استوارش مخالفت کردند که می‌فرماید:
{أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ} صدق الله العظیم [الشورى:۱۳].
ای علمای مسلمین! ای کسانی که در دینتان دچار تفرقه و چند دستگی شده و هر کدام به آنچه که دارید دل‌خوش کرده‌اید! من مهدی منتظر خلیفه خداوند بر بشر، امام ناصر محمد یمانی، امامی هستم که از جانب خداوند، برای یاری آنچه که بر محمد رسول الله صلی الله علیه و آل و سلم، فرستاده شد، برانگیخته شده‌است. خداوند در نام من از هدف و امرم خبر می‌دهد. مذهب پدران من شافعی است ولی خداوند و فرشتگان او گواهی می‌دهند که من تعصبی نسبت به هیچ‌یک از مذاهب نداشته و از هیچ‌یک از آنها پیروی نمی‌کنم. نه من و نه جدّم، محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، را با شما کاری نیست. تصدیق فرموده خداوند تعالی است:
{إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ}صدق الله العظیم[الأنعام:۱۵۹].
سخنان شما در باب دین، براساس آرای شخصی بوده و تفسیرتان از قرآن، بر پایه پندار و گمانتان است. به همین جهت علمایتان دچار تفرقه شده و هر گروه به آنچه که دارد دل‌خوش کرده و حاصل این، چیزی جز ناتوان شدن و از بین رفتن شوکتتان نیست و اینگونه است که شما مسلمانان، بدل به خوارترین مستضعفان گشته‌اید و برانگیخته شدن من از جانب خداوند، رحمتی است بر شما و تمامی انسان‌ها؛ مگر کسی که از رحمت خدا روگردان باشد.
من مهدی منتظرِ راستین هستم و سزاوار است که در بیان قرآن، جز حق به خداوند نسبت ندهم. من شما را به‌سوی کتاب جدیدی دعوت نمی‌کنم، بلکه از شما می‌خواهم به کتاب خداوند و سنت راستین رسول او بازگردید، باشد تا به جای پراکندگی، شما را حولِ محور توحید، متحد کرده و در اختلافات، میانتان داوری کنم. اهل کتاب را به آنچه بین ما و آنها یکسان است دعوت می‌کنم: «جز خدای یکتا را که شریکی ندارد، نپرستیم» و همگان را به ورود به اسلام دعوت کنم. به درستی که در نزد خداوند، دینِ پذیرفته، دینِ اسلام است و کسی که جز اسلام دینی را برگزیند، از او پذیرفته نخواهد شد و این خسارت و ضرری آشکار خواهد بود. آنها که کافر شدند و عصیان کردند، آرزو خواهند کرد، کاش تسلیم خداوند تعالی شده و چیزی را شریک او نگرفته بودند. بدانید که شرک به خداوند، ظلم بزرگی است. خداوند کسی را که به وی شرک آورده باشد، نمی‌بخشد و اکثر شما ایمانتان به شرک آلوده شده [لایومن اکثر هم الا و هم مشرکین] و بندگان مکرم خداوند را، شریکِ او قرار داده و آنها را می‌خوانید؛ درحالی‌که آنها دعای شما را درک نکرده و از دعای شما غافلند.
ای علمای ادیان مختلف آسمانی! ای دانشمندان عرصه‌های گوناگون علمی! برای شما به خداوند علی العظیم سوگند می‌خورم، به خداوند «الرحمن» که عرش را برپا داشت، به او که هر چه در آسمان و زمین و بین آنها و در باطن زمین نهان است، از آن اوست و دانای رازهای پنهان است؛ خدایی که جز او نیست و «اسماء الحسنی»، شایسته‌ی اوست؛ من مهدی منتظر، خلیفه خدا بر بشر و از اهل بیت پاک و مطهرم. بیان راستین قرآن را با «وحی تفهیمی» دریافت می‌کنم، نه با وسوسه‌های شیطانی و همه شما را با بصیرتی کامل از نزد خداوند، به‌سوی قرآن عظیم دعوت کرده و شما را با آن به راه [صراط] مستقیم، راهِ خداوند عزیز و حمید، هدایت می‌نمایم. من به کتاب خداوند، قرآن عظیم و سنت محمد رسول الله پای‌بندم و کتاب خدا و سنت رسولش را از هم جدا نمی‌کنم و با پیروی از آنچه که برخلاف کتاب خداوند است، بین خدا و رسولش جدایی نمی اندازم. پناه بر خدا که از گمراهان و گمراه کنندگان باشم. آنچه که با کتاب خدا مشابه و موافق است، از رسول الله صلی الله علیه و آله سلم است و هر جایی دیدید که میان سنّت و قرآن، اختلاف زیادی هست، بدانید، از نزد خدا نبوده و از جانب شیاطین انس و جن است که می‌خواهند شما را از کتاب خدا و سنّت رسولش باز دارند. من مهدی منتظر، خلیفه خداوند بر بشر هستم و دوباره می‌گویم:ای علمای ادیان مختلف آسمانی! ای دانشمندانِ بشر در عرصه‌های گوناگون علمی! از شما دعوت می‌کنم به میز گفت‌وگو بپیوندید تا حقایق محض و واقعی آیات قرآن را، با علم و منطق به شما نشان دهم؛ کتاب مبارکی که به آیینی استوارتر راه می‌نمایاند و بشارتی است برای مومنان.
علمای امت اسلام! خداوند علم کتاب، قرآن عظیم، را به من عطا فرموده است. علم کل کتاب را نه بخشی از آن... تصدیق سخن خداوند تعالی:
{وَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ كَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ} صدق الله العظیم [الرعد:۴۳].
شاید علمای امت همگی بخواهند حرف مرا قطع کرده و بگویند: «ناصر یمانی! ای کسی که ادعا می‌کنی مهدی منتظر هستی و خداوند علم کتاب را به تو عنایت کرده است، برای هر ادعایی دلیلی لازم است. اگر واقعاً خداوند علم کتاب را به تو عطا کرده؛ ما هم همگی علمای مسلمانان هستیم که به قرآن عظیم ایمان داریم. اما همچنان در قرآن، رازهای بزرگ و پیچیده‌ای نهفته و ما با فشار کافران به قرآن مواجهیم که می‌خواهند با دلایل روشن، درستی این قرآن عظیم را زیر سوال ببرند. آنها می‌گویند: اگر راست می‌گویید و این قرآن از جانب حکیمی داناست؛ پس نشانه‌های شگفت انگیز خداوند مثل سد ذوالقرنین را به ما نشان دهید. همین‌طور یاجوج و ماجوج، زمین‌های هفتگانه و اصحاب کهف و رقیم را ...و اینجاست که تمام علمای مسلمان از پاسخ به کافران و رویگردانان باز می‌مانند. اگر تو به راستی مهدی منتظر، خلیفه خدا بر بشر، هستی و خداوند تو را از علم قرآن آگاه کرده است، برای سؤالاتی که تمام علمای امت اسلامی از جواب دادن به آن قاصرند، پاسخی فراهم کن؛ چرا که برای نشان دادن حقیقت محض و ملموس، لازم است پاسخ‌های منطقی و علمی به ملحدین داده شود و ما همگی از این امر عاجزیم. اگر با جواب‌های درست خود، ما را روشن کردی و اسرار بزرگ قرآن را با بیانی از خود قرآن آشکار کردی؛ آن‌گاه تمام علمای مسلمین خواهند دانست که خداوند تو را از نظر علم بر آنها برتری داده و مهدی منتظر راستین تو هستی که شایسته نیست جز حق به خداوند نسبت دهی و خداوند تو را با این علم راستین و منطق تصدیق کرده است.»
پس پاسخ علمای امت اسلامی را خواهم داد و برای دانشمندان بشر، اسرار بزرگ قرآن عظیم را بیان خواهم کرد تا حقیقتِ محض بودن آن را دریابید و درست بودن آنها برای شما روشن شود. اما علمای مسلمین و علمای یهود و نصاری! اگر حقیقت محض برای شما روشن شد، اما حاضر به پذیرفتن آن نشدید: لعنت خداوند و فرشتگان و تمام انسان‌ها در تمام لحظات ماه و سال از زمان آغاز حیات جهان تا پایان آن بر شما باد و اگر در بیان ناصر محمد اثری از حقیقت و واقعیت نیافتید: لعنت خداوند و فرشتگان و تمام انسان‌ها در تمام لحظات ماه وسال از زمان آغاز حیات جهان تا پایان آن بر او باد.
پس پناه بر خداوند علی العظیم از شیطان رانده شده
بسم الله؛ بدون سخن‌پردازی بی اساس و بیهوده، گفتگوی جدی را آغاز و کلام آخر را که فصل الخطاب است، برای روشن شدن مردم بیان می‌کنیم.
حال به سؤالات فرضی پاسخ می‌دهیم.
اولین سؤال علمای امت: «سد ذوالقرنیین کجاست؟ یأجوج و مأجوج کجا هستند؟ و مسیح دجال کجاست ؟»
مهدی منتظر خلیفه خدا بر بشر از اهل بیت پاک و مطهر، امام ناصر محمد یمانی پاسخ می‌دهد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ} *صدق الله العظيم[الرحمن:۱۷]
ای اندیشمندان بشریت و ای مردم جهان! آیا شما جایی در روی زمین سراغ دارید که دو مشرق و دو مغرب داشته باشد؟ جواب همگی معلوم است: «خیر ما به جز برآمدن آفتاب از یک طرف و فرو رفتن آن در جهت مقابل، یعنی غرب چیزی نمی‌بینیم. می‌دانیم محلی که آفتاب از شرق بالا می‌آید، کمی جابه‌جا می‌شود ولی سمت مشرق همیشه یک جاست جهت غربی آن هم همین طور». این تمام آن مطلبی است که برای علمای مسلمین شناخته شده و نزد آنان معروف است در بیان:
{بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ}**صدق الله العظيم[المعارج:۴۰]
و می‌گوییم: ای علمای امت! اولاً شما می‌دانید مشارق و مغارب در سطح کره خاکی [زمین شما] قرار دارند و دلیل آن بیان خداوند تعالی است که می‌فرماید:
{وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَىٰ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُوا وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُوا يَعْرِشُونَ} صدق الله العظيم [الأعراف:۱۳۷].
بنابر این روشن شد مشرق‌ها و مغرب‌ها، مناطقی در سطح کره زمین شما بوده و در جهت شرق و جهت مقابل آن، یعنی غرب قرار دارند. آیا آنها همان دو مشرق و دو مغرب هستند؟ای مردم بدانید دو مشرق و دو مغرب، نقاطی در سطح کره‌ی زمین هستند که در دو جهت مقابل قرار گرفته‌اند.
ای علمای امت! بر طبق آنچه که در قرآن یافته‌ام، دو نقطه مشرق [مشرقین] زمین، همان دو نقطه مغرب [مغربین]هستند اما در سمت مخالف. یعنی اینکه زمینی وجود دارد که دارای دو مشرق از دو جهت متقابل است، به این معنی که در این زمین، خورشید از یک طرف طلوع میکند تا اینکه در لحظه‌ی غروب، خورشید از جهت مقابل بر آن طلوع کند. شما از وجود چنین زمینی آگاهی ندارید و من این را از کتاب‌های شما نمی‌گویم، بلکه از کتاب خداوند قرآن عظیم در یافته‌ام. هم چنین از قرآن دریافته‌ام که طولانی‌ترین فاصله روی کره زمین، مسافت بین همین دو محل طلوع [مشرقین] است که برابر فاصله دو مغرب نیز خواهد بود. هم چنان که با دلیل و به صورت واقعیت محض مطلب برایتان روشن خواهد شد... ممکن است کسی صحبت‌های مرا قطع کرده و سؤال کند: «از کجای قرآن فهمیدی طولانی‌ترین فاصله در روی کره‌ی زمین ما مسافت بین دو مشرق است؟» جواب این است: خداوند تعالی در قرآن می‌فرماید زمانی که در این جهان، انسانی از یاد خدا روی برگرداند، خداوند، یکی از شیاطین جن را با انسان همراه میکند [قرین]، طوری که این دو روح در یک کالبد قرار می‌گیرند. شیطان، قرین، انسان را از مسیر حق دور میکند تا زمانی می‌رسد که انسان متوجه می‌شود چقدر از راه مستقیم خداوند دور شده است. آن موقع است که از او متنفر شده، اما نمی‌تواند از او جدا شود و ناچار است در یک کالبد با او شریک باشد و در عذاب نیز این دو با هم شریک هستند. از موضوع دور نشویم. ولی نگاه کنید انسان از شدت نفرتش از قرین شیطانی خود، آن دشمن قسم خورده‌ای که با او در یک بدن زندگی میکند، چه آرزویی میکند؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمَن يَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَٰنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ ﴿۳۶﴾ وَإِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ ﴿۳۷﴾ حَتَّىٰ إِذَا جَاءَنَا قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ ﴿۳۸﴾} صدق الله العظيم [الزخرف].
از خلال این آیات با یقین پی می‌بریم، طولانی‌ترین فاصله در روی کره زمین، مسافت بین دو مشرق است.
ای مردم! بدانید در دل زمین نقبی [تونلیّ است که دو انتهای آن باز است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الْأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِي السَّمَاءِ فَتَأْتِيَهُم بِآيَةٍ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَىٰ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ(۳۵)}صدق الله العظيم [الأنعام].
لذا ای مردم، برای شما روشن است که در زیرِ زمین ما دنیایی وجود دارد و خداوند تعالی می‌فرماید:
{لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَىٰ﴿۶﴾} صدق الله العظيم [طه]
این همان زمین گسترده [مفروش] است که مسطح نیست، بلکه گسترش آن به گونه‌ای است که اگر یکی از شما در دروازه جنوبی آن نقب قرار گیرد، می‌تواند در انتهای دیگر زمین، دروازه شمالی را ببیند؛ چرا که این زمین در دل کره خاکی [در باطن زمین] و از سمت شمال تا منتهی الیه جنوب گسترش یافته و خداوند این مهد را چه خوب آراسته است و می‌فرماید:
{وَالْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ(۴۸)} صدق الله العظيم[الذاریات]
معنی «نعم الماهدون»، تعبیری است در نهایت دقت که برای زمین مفروشی به‌کار گرفته شده که در دل زمین ما قرار دارد و هیچ‌گونه پستی و بلندی ندارد، به صورتی که اگر آفتاب در دروازه جنوبی قرار بگیرد و یکی از شما در دروازه شمالی باشید؛ می‌توانید خورشید را در شرقِ زمین مفروش در ناحیه جنوب ببینید [درحالی‌که خودتان جلوی دروازه شمالی هستید].
در همین زمین [مفروشه] است که می‌توان یأجوج و مأجوج و مسیح دجال را یافت. خدا شاهد و گواه این سخن است و این، همان بهشتِ زمینی خداوند می‌باشد. این بهشت زمینی، آن بهشت سرای آخرت [جنت المأوی] که مأمن مؤمنین قرارداده شده، نیست. همین جاست که مسیح دجال ادعای خدایی خواهد کرد و خود را صاحب بهشت و دوزخ می‌خواند، درحالی‌که هیچ یک از اینها به او تعلق ندارد. «آنچه که در آسمان و زمین و بین آنها و در باطن زمین است از آن خداست».هان ای مسلمانان! آگاه باشید که شیطان شما را با این بهشت دچار فتنه نکند. خداوند قول این بهشت را در همین دنیا به شما داده است و شما در صورت مؤمن بودن، وارث «آنچه که بر روی زمین و دل آن هست،» خواهید بود.
اما در مورد سد ذوالقرنیین؛ این سد در محل ]تنگه] باریکی در وسط ِزمین مفروش قرار دارد و آن را به دو نیمه تقسیم میکند. سد از طرف بالا حفره [بازه] بزرگی دارد و مسدود نیست. اما آن قدر صاف و بلند است که نمی‌توان از آن بالا رفت و به دنیای پایین سد راه یافت. با اینکه یأجوج و مأجوج از دروازه شمالی می‌توانند خارج شوند، اما مسیح دجال تا سد ذوالقرنیین منهدم نشود، به آنها اجازه خروج نخواهد داد. چرا که زمان انهدام سد مقارن با بعثت [رستاخیز] اول است. و راز برانگیخته شدن کافرانی که هلاک شده‌اند، در ارتباط با انهدام سدّ ذوالقرنیین است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَحَرَامٌ عَلَىٰ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَنَّهُمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿۹۵﴾ حَتَّىٰ إِذَا فُتِحَتْ يأجوج ومأجوج وَهُم مِّن كُلِّ حَدَبٍ يَنسِلُونَ ﴿۹۶﴾} صدق الله العظيم[الأنبیاء]***
و در داستان ذوالقرنین خداوند تعالی می‌فرماید:
{قَالَ هَٰذَا رَحْمَةٌ مِّن رَّبِّي فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَبِّي جَعَلَهُ دَكَّاءَ وَكَانَ وَعْدُ رَبِّي حَقًّا ﴿۹۸﴾ وَتَرَكْنَا بَعْضَهُمْ يَوْمَئِذٍ يَمُوجُ فِي بَعْضٍ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَجَمَعْنَاهُمْ جَمْعًا ﴿۹۹﴾} صدق الله العظيم [الكهف].
ای مردم! به خداوند بلند مرتبه سوگند می‌خورم که جز حقیقت، چیزی بیان نکردم. در روز بعث یا همان برانگیختگی و رستاخیز اول، مسیح دجال از زمین مفروشه که در دل زمینتان است، خارج خواهد شد و از آن بعث که خداوند برای مردگان غیرِ مسلمان مقرر داشته است، استفاده کرده و می‌گوید: «این روز جاودانگی است» و او مالک بهشت و دوزخ است. ادعا خواهد کرد که عیسی مسیح پسر مریم بوده و خداوند و رب العالمین است..اما من شهادت می‌دهم او عیسی مسیح فرزند مریم نبوده و دروغ می‌گوید و به همین علت نام مسیح دجال [کذاب] بر او نهاده شده است. فرزند مریم این گونه سخن نخواهد گفت. او صادقانه و عاقلانه با مردم صحبت خواهد کرد و از مردان صالحی است که از مهدی منتظر پیروی می‌کنند چرا که یاور محمد رسول الله است که آخرین نبیّ الهی است. خداوند می‌فرماید:
{وَيُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا وَمِنَ الصَّالِحِينَ ﴿۴۶﴾} صدق الله العظيم[آل عمران]
و سخن گفتن در گهواره، معجزه‌ای بود که اتفاق افتاد. اما راز و معجزه‌ی سخن گفتن در میان‌سالی این است که خداوند او را زنده مبعوث خواهد کرد تا با شما صحبت کند. او از صالحینِ دوران امامش، مهدی منتظر، است و مردم را به پیروی از مهدی منتظر فرا می‌خواند نه به سوی خودش.
به تصویر دروازه‌های زمین که به صورت نقبی در باطن زمین است، بنگرید تا به درستیِ سخنانی که از روی واقعیت محض و با علم و منطق برای عالمیان بیان شد، پی ببرید.
در آینده برای آنان که اهل اندیشیدن هستند، از اسرار دیگرِ قرآن خواهم گفت و در مورد مقر یأجوج و مأجوج، زمین مفروشه و سد ذوالقرنیین به همین اندازه اکتفا می‌کنم.
وسلام على المرسلين والحمد لله رب العالمين
المهدي المنتظر خليفة الله على البشر الإمام ناصر محمد اليماني
این عکسی است که به حقّ و در عالم واقعیات و حقایق، توسط ماهواره‌های فضایی گرفته شده است.
برادران مسلمان! تصویر بالا ، عکسی است که توسط ماهواره‌های آژانس فضایی آمریکا، ناسا، گرفته شده است و نمی‌دانستند این عکس به زودی یکی از آیات تصدیق خواهد شد و با توجه به اینکه از وجود زمین مفروشه [پوشانده شده از سبزه در باطن زمینّ خبر نداشتند؛ برخی از آنها وحشت کرده و تصور می‌کنند داخل کره زمین، خورشید دیگری پنهان است. البته اشتباه می‌کنند چرا که شعاع نوری که از دل زمین بیرون می‌آید، مربوط به همین خورشید [منظومه‌ی شمسی] است که در برابر دروازه مقابل این نقب قرار گرفته و من قبلاً در مورد آن برایتان توضیح داده‌ام. تصدیق این امر در قرآن، که با نهایت دقت هم توضیح داده شده و در عالم واقعیات، حقیقی بودن آن را پیدا می‌کنیدّ این فرموده خداوند تعالی است:
{وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ فَأَيَّ آيَاتِ اللَّهِ تُنكِرُون} صدق الله العظيم [غافر:۸۱]
وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
نشانه‌های دیگری هم هست، از جمله زمین‌های هفتگانه که در قرآن مکان آنها مشخص شده و اینکه این زمین‌ها در کجای جهان قرار دارند. این را هم به صورت واقعی و حقیقی خواهید یافت. خداوند در قرآن به من فرمان داده است تا با حقایق موجود در قرآن و از روی علم و منطق با شما سخن بگویم، تصدیق فرموده خداوند تعالی است:
{وَلِنُبَيِّنَهُ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۱۰۵]
و هم چنین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ} صدق الله العظيم [البقرة:۷۳]
و هم چنین می‌فرماید:
{وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ فَأَيَّ آيَاتِ اللَّهِ تُنكِرُونَ} صدق الله العظيم [غافر:۸۱]
ای کافران، به قرآن! حال کدام آیه‌ی خداوند را می‌توانید انکار کنید؟ من هر یک را با علم و منطق برایتان بیان می‌کنم. از سد ذوالقرنین و یأجوج مأجوج و زمین‌های هفتگانه و اصحاب کهف و رقیم گرفته تا تمام آیاتی که در مورد آفرینش آسمان و زمین و خلقت خودتان است. صحت و واقعی بودن این آیات را برایتان روشن می‌کنم و چنانچه بعد از اینکه واقعیت‌ها با علم ومنطق برایتان بیان شد، باز هم شکوتردید داشته باشید، به جنگ با خداوند برخاسته‌اید.
{فبأي حديث بعده تؤمنون}صدق الله العظيم
ای مسلمانانی که هنوز گرفتار شکوتردید هستید! خدا با شما بجنگد! چگونه به بیراهه رفته و نسبت ناحق و ناروا به خداوند و رسولش را می‌پذیرید و به بهانه‌ی اینکه تفسیر آن را جز خداوند نمی‌داند، قرآن را پشت‌سر می‌اندازید؟ مقصود [خداوند] فقط آیات متشابه است. اینک این مهدی منتظر است که در حضورتان بوده و شما را به بحث و« گفت‌وگو قبل از ظهور» فرا می‌خواند. چگونه قبل از باورکردن من و تصدیق امرم، در کنار رکن یمانی برای گرفتن پیمان وفاداری و بیعت ظاهر شوم؟ آیا این منطق عقلانی است؟ اگر از عقلتان استفاده می‌کردید، درمی‌یافتید این منطقی است و جز متفکران صاحب عقل و خرد که ساده لوح نیستند و از آنچه که از آن آگاهی ندارند، پیروی نمی‌کنند؛ کسی متذکر آن نمی‌شود. مگر خداوند شما را از پیروی آنچه که به آن یقین ندارید، نهی نفرموده است؟ مگر نفرموده است گوش‌ها و چشم‌هایتان حجت خداوند بر شما هستند؟ اما ای جماعت علما! شما از عقل خود استفاده نمی‌کنید [مگر تعداد کمی از شما] و بقيه، از چیزی پیروی می‌کنید که از آن آگاهی ندارید، چگونه مهدی منتظر می‌تواند قبل گفت‌وگو و تصدیق امرش در کنار رکن یمانی حاضر شود تا بیعت بگیرد؟ هرگز چنین نیست، بلکه بعد از گفت‌وگو و تصدیق امرش، در کنار بیت العقیق ظاهر خواهد شد. آیا شما استفاده از شبکه جهانی اینترنت برای انتشار خبرها را بر مهدی منتظر حرام کرده‌اید و آن را برای تبلیغات ضد خداوند و رسولش و برای اشاعه‌ی زشتی و فحشا و ارضای شیطان و غضب خداوند الرحمن گذاشته‌اید و آن را برای بشارت و گفتگو با مهدی منتظر مناسب نمی‌دانید؟ به خداوند سوگند که این روش را خودسرانه انتخاب نکرده‌ام، ای مسلمانان از خداوند بترسید باشد که رستگار شوید.
اما در مورد محل قرارگرفتن زمین‌های هفت گانه، تمامی این زمین‌ها پایین‌تر از زمین خاکی، پشت سرهم، در فضا قرار گرفته‌اند و پایین‌ترین آنها سیاره سجیل‌ِ ویرانگری است که به اسم «نیبیرو» یا «سیاره دهم» معروف است. خداوند زمینی را که بر روی سطح آن ساکن هستید، در شمارِ این زمین‌های هفت گانه قرار نداده است. از قرآن چنین دریافته‌ام که این زمین، مادر جهان است و جایی است که هفت آسمان، ستارگان و زمین‌های هفتگانه از آن جدا شده‌اند. من از راستگویانم؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی است:
{أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُون﴿۳۰﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء]،
ای گروه کافران! شما حقیقت ِتصدیق کننده قرآن را با علم و منطق و به صورت واقعی و حقیقی دریافتید. حال خداوند شما را مورد خطاب قرار می‌دهد که: امروز با علمتان برای شما دلیل آورده شد:
{أَفَلَا يُؤْمِنُونَ}صدق الله العظيم
و اما در مورد آسمان‌ها، شما از آنها باخبر هستید. اما در مورد زمین‌های هفتگانه، این زمین‌ها در فضای پایین‌تر از کره‌ی خاکی شما قرار دارند و زمین شما، مرکز جهان بزرگ است و بیت الله المعظم در مرکز مرکز قرار دارد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَوْ أَنَّمَا فِي الْأَرْضِ مِن شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ وَالْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِن بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَّا نَفِدَتْ كَلِمَاتُ اللَّهِ...} صدق الله العظيم [لقمان:۲۷]،
در ظاهر، در این آیه از کلمات قدرت خداوند{كُن فَيَكُونُ} سخن گفته می‌شود و اینکه قدرت خداوند را، حدّ و اندازه‌ای نیست. چنان که اگر تمام درختان روی زمین تبدیل به قلم شوند تا کلمه قدرت الهی را تقریر کنند، برای نوشته شدن کلمات قدرت الهی {كُن فَيَكُونُ} آب تمام دریاهای روی زمین کفاف نمی‌دهد، ولو اینکه با آب دریاهای هفتگانه از زمین‌های هفتگانه، ادامه داده شود. از این آیات دانستم که بعد از زمین مادری، هفت زمین دیگر وجود دارند و تعداد آنها هم در قرآن آشکارا با عدد ذکرشده است. این آیه، در مورد دریای مشخصی روی کره زمین صحبت نمی‌کند بلکه به تمامی آن چه که روی زمین است اشاره میکند: {وَلَوْ أَنَّمَا فِي الْأَرْضِ مِن شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ وَالْبَحْرُ } ولو تمام درختان زمین قلم شوند و تمام دریاها ....کدام دریا؟ چون سه چهارم زمین دریا و یک چهارم آن خشکی است...و سپس گفته می‌شود: { وَالْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِن بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ }، یعنی بعد از زمینی که آب و درخت دارد، و اگر بعد این دریا، هفت دریای دیگر هم ادامه داده شود ]مترجم: اول به زمینی که درخت و دریا دارد اشاره می‌شود، سپس به اندازه زمین‌های هفتگانه،که بعد از این زمین قرار دارند، به آن دریا اضافه می‌کندّ سپس با وجود این، کلمات خداوند سبحان و والا و برتر تمام نمی‌شود. ای بوش [پسر] و ای تمامی انسان‌ها! از این آیه مشخص است که زمین‌های هفتگانه، در مدارهایی پایین‌تر از زمین شما قرار دارند. سپس با آیه واضح و مفصل‌تر [برای تأکید و اثبات آیه قبل] ادامه می‌دهیم. خداوند تعالی می‌فرماید:
{اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْمًا﴿۱۲﴾} صدق الله العظيم [الطلاق].
بیان حق خداوند در مورد:{اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ}: این هفت آسمانی است که شما را از هر جهت احاطه کرده است و اما فرموده خداوند درباره: {وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ}، «مثلهن» به تعداد زمین‌های هفتگانه اشاره میکند [که بعد از زمین شما در فضا قرار دارند] نه اندازه آنها و{يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ}، این امر خداوند به شما یعنی قرآن عظیم است.معنی {بَيْنَهُنَّ}، یعنی زمین شما از زمین‌های هفتگانه به شمار نمی‌آید [و از آنها، جداست] و برای مشخص کردن تعداد و موقعیت زمین‌های هفتگانه به آن اشاره شده است که بعد از جدا شدن از کره خاکی، که مادر جهان محسوب می‌شود، در فضایی پایین‌تر از زمین شما مستقر شده‌اند. اما {لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}، خطاب به ملحدین است تا بدانند، خداوند، خالق حقیقی این جهان و کیهان است. اما فرموده خداوند {وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْمًا}، معجزه‌ای برای اثباتِ حقّ بودنِ قرآن و آگاهی خداوند از تمام جهان است؛ چرا که تا سال ۲۰۰۵ کسی از پایین‌ترین زمین [زمین هفتم] آگاه نبود. همین ثابت میکند قرآن به حق از جانب خداوند حکیم و علیم نازل شده و حقایق آمده در آن را در عالم واقعیات به صورت علمی و منطقی پیدا می‌کنید. به مجموعه‌ی منظومه‌ی شمسی توجه کنید که هفت زمین بعد از کره خاکی را [که روی آن زندگی می‌کنید]، به شما نشان می‌دهد.
برادرتان مهدی منتظر ناصر محمد یمانی
ــــــــــــــــــــــــــــ
*صیغه مثنی که اشاره دارد به قسمت باطن زمین
** صیغه جمع، اشاره دارد به سطح بیرونی زمین. هر نقطه‌ای از سطح زمین مشرق و مغرب خودش را دارد، لذا به اندازه نقاط سطح زمین مشارق و مغارب داریم.
***طبق تفسیر امام در شریعت شیطان، جنس مؤنث مشاع است یعنی تنها با یک مذکر ازدواج نمی‌کند.
****صور به معنای کالبد، خلقت یا صورت است.
اقتباس: اضغط للقراءة