الموضوع: مهدی منتظر پیروزی خود را قبل از انجام گفت‌وگو اعلان می‌کند زیرا خداوند واحد و قهار معلم من است

1

مهدی منتظر پیروزی خود را قبل از انجام گفت‌وگو اعلان می‌کند، زیرا خداوند واحد و قهار معلم من است

الإمام ناصر محمد اليماني
27 - رمضان - 1428 هـ
09 - 10 - 2007 مـ
۱۷-مهر-۱۳۸۶ه.ش.
05:59 صباحاً
ــــــــــــــــ


مهدی منتظر پیروزی خود را قبل از انجام گفت‌وگو اعلان می‌کند، زیرا خداوند واحد و قهار معلم من است...

بسم الله الرحمن الرحيم
از مهدی منتظر از آل بیت پاک و مطهر، خلیفه‌ی خداوند در زمین، امام ناصر محمد یمانی، به تمام علمای مسلمین از مذاهب مختلف و فرقه‌ها و تمام گروه‌هایشان! سلام عليكم و رحمة الله تعالى و بركاته و اما بعد..
ای علمای امت! من، خداوند و ملائکه و تمام صالحین جن و انس و هر موجودی که در زمین راه می‌رود و هر پرنده‌ای که با بال‌هایش در هوا پرواز می‌کند [که همه، امت‌هایی مانند شما هستند و به‌سوی خداوند خود بازخواهند گشت] را شاهد می‌گیرم و همه شما را با حق، به چالش می‌کشم. زمانی که علم و منطق و قرآن عظیم در دست راست من و سنّتِ حقِّ محمد رسول الله در دست چپم باشد، این دعوت به میدان مباحثه و گفت‌وگو، از روی غرور نخواهد بود، بلکه این دعوت برای بازگشت به حق است؛ اگر به خداوند و رسول الله و روز آخرت ایمان داشته باشید...
ممکن است یکی از شما مرا سرزنش کرده و بگوید:«چطور قبل از شروع گفت‌وگو، پیروزی خود را اعلام می‌کنی؟ نتیجه‌ی حاصله از این بحث و گفتگو، هنوز در علم غیب [پنهان] است، شاید علمای امت تو را شکست داده و با [ادله] حقّ، زبانت را خاموش سازند. از کجا معلوم است که تو آنها را شکست خواهی داد و دلیل تو برای ادعای باطلِ تسلیم شدن و ساکت کردن آنها چیست؟». در جوابش می‌گوییم: وقتی موسی، کلیم الله، علیه الصلاة و السلام به سراغ آن مرد صالح رفت و به او گفت اگر از تو پیروی کنم، آیا از دانش خود به من خواهی آموخت؟ آن مرد صالح در پاسخ به او گفت:
{إِنَّكَ لَن تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْرًا ﴿٦٧} صدق الله العظيم [الكهف].
و پاسخ موسی، رسول خدا و کلیمش این بود که:
{سَتَجِدُنِي إِن شَاءَ اللَّـهُ صَابِرًا وَلَا أَعْصِي لَكَ أَمْرًا ﴿٦٩} صدق الله العظيم [الكهف].
سپس نگاهی به نتیجه درست وحقّی بیندازید که مرد صالح قبل از آغاز سفر، آن را اعلام کرده بود؛ آیا تحقق یافت؟ و می‌گوییم بله، واقعاً رخ داد. رسولِ خدا، موسی، کلیم الله که صلوات و سلام بر او باد، حتی یک بار هم صبر پیشه نکرد! هر بار که موسی شرط ما بینشان را نقض می‌کرد، مرد صالح به او می‌گفت: «نگفتم نمی‌توانی با من صبر کنی؟»، تا اینکه موسی، بعد از قتل پسر جوان، برای خودش حکم صادر کرد که:
{ إِن سَأَلْتُكَ عَن شَيْءٍ بَعْدَهَا فَلَا تُصَاحِبْنِي ۖ قَدْ بَلَغْتَ مِن لَّدُنِّي عُذْرًا} صدق الله العظيم [الكهف:۷۶]
اما موسی نتوانست صبر کند و از کاری خیلی کمتر [و کم اهمیت‌تر] نیز سوال کرد که چیزی جز ساخت دیوار نبود و سپس مرد صالح گفت:
{قَالَ هَٰذَا فِرَاقُ بَيْنِي وَبَيْنِكَ ۚ سَأُنَبِّئُكَ بِتَأْوِيلِ مَا لَمْ تَسْتَطِع عَّلَيْهِ صَبْرًا ﴿٧٨﴾} صدق الله العظيم [الكهف].
مرد صالح بعد از آن که در مورد دلیل و حکمت انجام اعمالی که موسی نتوانست در مقابلشان صبر کند برایش توضیح داد، گفت:
{ وَمَا فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِي ۚ ذَٰلِكَ تَأْوِيلُ مَا لَمْ تَسْطِع عَّلَيْهِ صَبْرًا(۸۲) } صدق الله العظيم [الكهف]
و مهدی منتظر هم از جانب خودش این نتیجه را اعلام نکرده است، بلکه این الهامی از جانب معلم من، خداوند واحد قهار، است. آن گاه که برای مسلمانان روشن شود که من تمام علمای آنها را با منطقی درست به تسلیم و سکوت وادار کرده و با منطق حقّ بر آنها پیروز شده‌ام و غرور آنان را به گناه نکشانده و پس از حکم حق، در دل خود احساس ناراحتی نکرده و کاملا تسلیم شوند [اشاره به آیه کریمه سوره النساء: ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنفُسِهِمْ حَرَ‌جًا مِّمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا(۶۵)]، برای تمام مسلمانان روشن خواهد شد که من، مهدی منتظر، خلیفه خدا بر بشر بوده و خداوند واحد قهار آموزگار من است.
و اگر علمای امت بر من غلبه کرده و خاموشم سازند، پس روشن می‌گردد من از مدعیان [دروغین] مهدویت هستم که با وسوسه شیطان رانده شده، گمراه گردیده‌ام و این وحی، ادراکی از جانب خداوند حیّ و قیوم نبوده است. همگی شما مسلمانان شاهد باشید؛ پس با اذن خداوند واحد وقهار و با توکل به او گفتگو را آغاز می‌کنیم که: هرکس بر خداوند توکل کند، پس همان او را کافی است. بی‌گمان خداوند فرمان خود را به انجام می‌رساند و مسلّماً الله برای هر چیزی، اندازه‌ای قرار داده است، [اشاره به آیه کریمه سوره طلاق : وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّـهَ بَالِغُ أَمْرِ‌هِ قَدْ جَعَلَ اللَّـهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرً‌ا(۳)]. بگو: پروردگارا! بر دانشم بيفزاى [ربِّ زدني علماً]، كه تو خود شنواى دانايى، تو فرمودی و سخن تو حقّ است:
{وَلَا يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْنَاكَ بالحقّ وَأَحْسَنَ تَفْسِيرًا ﴿٣٣﴾‏} صدق الله العظيم [الفرقان].
بر سر میز گفتگو می‌رویم و امروز هر کس که با سخن حقّ و ادله روشن از قرآن بر دیگران برتری یافت، رستگار و پیروز است...
ای علمای امت! همانا که من، مهدی منتظرِ راستین، هستم و شایسته نیست از ذکر حق [قرآن]، به خداوند جز حق، نسبتی دهم و هر کس از شما بخواهد مسیر درست را در پیش گیرد، با قرآن عظیم او را به راه راست [صراط مستقیم] هدایت خواهم کرد و خداوند به من امر کرده است که همچون جدّم، محمد رسول الله و همراهانش، ملتزم و پای‌بند به قرآن عظیم باشم؛ چرا که این کتاب حجّت خداوند بر رسول و مؤمنین است و [در آخرت] در باره آن مورد سؤال واقع می شوند و خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ ۖ إِنَّكَ عَلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿٤٣﴾ وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَّكَ وَلِقَوْمِكَ ۖ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [الزخرف].
ای علمای امت! حقیقت این است که شما از احادیث گروهی از [به ظاهر] صحابه که [در واقع] از اهل کتاب بودند، پیروی کردید و همین منجر به این شد تا بعد از ایمان، به کفر بازگشته و از راه راست [صراط مستقیم] خارج شوید و خودتان هم نمی‌دانید که این عقایدتان باطل و نادرست است. شما به عقایدی از قرآن عظیم کافر شدید که اساس کتاب و آیات ام‌الکتابند. اگر شما در مسیر درست هدایت بودید، دیگر نیازی به عصر و دوران ظهور من نبود تا شما و مسلمانان و تمامی انسان‌ها را به راه خداوند عزیز و حمید هدایت کنم. از قرآن فقط نوشته آن در دستانتان باقی مانده و از اسلام تنها نامش. اسلام تنها به مثابه ملیّت شما شده است، مگر کسی که خدا به او رحم کرده باشد. به دنیا رو کرده [و در باورهایتان] دچار سستی شدید، به خانه‌های مجلل دل بستید و قبرها را فراموش کردید و دنیا شما را از یاد آخرت غافل کرد. به زندگی دل بسته و از مرگ گریزانید و از آن کراهت دارید. تنها همین هم نیست، حتی امر به معروف و نهی از منکر را هم کنار گذاشته‌اید. باز هم تنها همین نیست، شما حق را باطل و باطل را حق می‌بینید. برای همین است که وضعیت امت این گونه شده و تبدیل به ذلیل‌ترین مردمان زمین شده‌اید. جوامع کافر همگی با هم به جنگ شما آمده‌اند، ولی شما بر خلاف فرمان خداوند؛ یک پارچه به جنگ با آنها نپرداختید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَقَاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَافَّةً ۚ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ}صدق الله العظيم [التوبة:۳۶]
و من، مهدی منتظرهستم و فتوا می‌دهم که بر مسلمانان حرام می‌کنم با کافرینی که به جنگ با شما نیامده و مانع پیروی مردم از دعوتتان نمی‌شوند، وارد جنگ شوید [و یا آنها را به قتل برسانید] حتی اگر به دعوتتان ایمان نیاورند؛ در دین اجباری نیست [لا إكراه في الدّين]. آیا می‌خواهید مردم را به اجبار و با اکراه وادار کنید مؤمن شوند؟ کسی که کافری را، به دلیل کافر بودنش به قتل برساند، مانند این است که تمام انسان‌ها را کشته باشد. این امر در کتاب و در نزد رب العالمین، بد و ناپسند شمرده شده است و کسی که کافرانی را که وارد جنگ نشده‌اند، بکشد به حدودِ الهی تعدی کرده است.
و خداوند تعالی فرموده است که:
{وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ ﴿١٩٠﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
ای گروه مجاهدان! [بدانید] خداوند، مُحمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم را به عنوان رحمت بر عالمیان مبعوث کرده است. پس با بصیرتی که خداوند رب العالمین به شما داده است، یعنی قرآن عظیم، مردم را [به سوی اسلام] دعوت کنید. اگر کسانی مقابله کرده و مانع این دعوت شوند، آنجاست که بر شما واجب می‌شود با تمام امکاناتتان با آنها بجنگید. با کافرانی که وارد جنگ با شما نشده‌اند، نجنگید و با آنها با عدالت برخورد کرده و رفتار خوبی با ایشان داشته باشید. به روی آنها لبخند زده و با مهربانی و کرامت با ایشان سخن بگویید. با آنها، با روشی نیکو استدلال و مناظره كنید. از آنها درگذرید و چشم‌پوشی کنید و به خاطر کافربودنشان از آنها کینه [به دل] نگیرید. هرگز چنین نیست [که می‌پندارید]، خداوند در قرآن عظیم نه تنها شما را از [ارتباط با آنها] نهی نفرموده، بلکه از شما می‌خواهد تا زمانی که با شما وارد جنگ نشده و شما را از زمین‌هایتان نرانده باشند؛ با آنها با نیکی و عدالت رفتار کنید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{لَّا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدّين وَلَمْ يُخْرِجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ﴿٨﴾} صدق الله العظيم [الممتحنة].
اما مهدی منتظر به تمام رهبران اسلامی و تمام مسلمانان هشدار می‌دهد تا با کسانی که به بهانه تروریسم، به جنگ با شما برخاسته و شما را از دیارتان بیرون کرده یا قصد دارند بیرون کنند؛ دوستی نکنید. دوستی و مراودات تجاری با آنها بر شما حرام است، اگر مؤمن هستید این امور بر شما حرام است.
اگر از فقر می‌ترسید، بدانید تخلفی در وعده‌ی خداوند نیست و او شما را با فضل خود بی‌نیاز خواهد کرد. تا زمانی که با برادران مسلمان شما درجنگند و آنها را از خانه و دیارشان بیرون می‌رانند و یا با اسلحه و پول به بیرون راندن آنها کمک می‌کنند؛ اجازه داشتن سفارت‌خانه‌ به آنها نداده و با ایشان رابطه برقرار نکنید. تا زمانی که از تجاوز به مسلمانان دست برنداشته‌اند، هرگونه تعاملی با آنها حرام است و کسی که با آنها دوستی کند از آنان است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّمَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قَاتَلُوكُمْ فِي الدّين وَأَخْرَجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَىٰ إِخْرَاجِكُمْ أَن تَوَلَّوْهُمْ ۚ وَمَن يَتَوَلَّهُمْ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٩﴾} صدق الله العظيم [الممتحنة].
ای مسلمانان! به درستی که خداوند، مرا امام شما قرار داده است تا به راه راست [صراط مستقیم] هدایتتان کنم و مرا قائد و رهبری حکیم قرار داده تا عقایدتان را که دروغگویان با نسبت ناروا به خداوند و رسولش، به فساد کشانده‌اند؛ تصحیح نمایم.
من مهدی منتظرم و وجود عذاب در قبر را رد می‌نمایم. قبر، حفره‌ای است که برای پنهان کردن اجساد حفر می‌شود و فقط به مثابه روشی است که کلاغ، به امر خداوند، نحوه‌ی پنهان کردن جسد برادر را به یکی از فرزندان آدم یاد داد تا جسد در خاک پنهان شده و توسط سگ‌ها و گرگ‌ها دریده نشود. اما احادیث جعلی از این قضیه، اسطوره‌ای ساخته‌اند که اول و آخر ندارد و اینکه قبر، آتش می‌گیرد و آن قدر تنگ می‌شود که دنده‌ها را نیز می‌شکند! تا به این ترتیب، حق‌جویان، به شک بیفتند. چون جویندگانِ حقیقت، در صدد جستجوی درستی ادعای مسلمانان در مورد عذاب قبر برمی‌آیند و وقتی می‌بینند اعتقاد مسلمانان درست نیست؛ می‌گویند: «مسلمانان گمراه هستند. ما قبر کافرانی را که می‌دانیم مسلمان نبودند، جستجو کرده‌ایم. جسد آنها همان گونه که در قبر قرار داده شده بود؛ بی‌حرکت باقی مانده است. اگر روح حتی یک لحظه به جسم او بازگشته باشد، از شدت عذاب باید جسد تغییر وضعیت داده باشد. ما از شعله‌های آتش هم اثری در قبر پیدا نکردیم و قبر تنگ هم نشده بود تا دنده‌های آنها را درهم بشکند. تنها چیزی که پیدا کردیم، جسدی بود که کرم‌ها آن را خورده بودند و درحال تجزیه و تبدیل شدن به خاک بود. اسکلت استخوانی، به همان صورتی بود که آن را در قبر گذاشته بودیم؛ دنده‌ها نشکسته بود. همه چیز جز گوشت‌ها سر جایش بود».
لذا، جویندگانِ حقیقت به اسلام و آنچه که همراه مُحمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم آمده است، کافرتر می‌شوند و این، همان هدف کسانی است که در مورد عذاب قبر به خداوند و رسولش افترا می‌زنند.
من، مهدی منتظر، از قرآن عظیم فتوا می‌دهم و «عذابِ جسد در حفره‌ی قبر» را انکار می‌کنم، بلکه همان روحی دچار عذاب برزخی می‌شود که درباره آن دانشی ندارید، آن روحی که به آن احاطه نداشته و نمی‌توانید آن را به جسم بازگردانید:
{الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي} [الإسراء:۸۵]،
یعنی قدرت کن فیکون پروردگارم.

آیا فکر می‌کنید روحی که از قدرت‌های پروردگارم است، نمی‌تواند بدون جسد زنده بماند؟ هرگز چنین نیست. روح بعد از ترک جسد نمی‌میرد، بلکه این جسد است که بعد از مفارقت روح می‌میرد. این روح است که جسد را زنده نگه می‌دارد و روح از قدرت‌های کن فیکون خداوند است، پس چگونه ممکن است قدرت خداوند نتواند بدون جسد زنده بماند؟ روح به جسد نیازی ندارد، بلکه این جسد است که محتاج روح بوده و بدون آن نمی‌تواند زنده بماند. اگر روح جسد را ترک کند، جسد از حیات، تهی خواهد شد.
[راز] حیات انسان روح است و شما با روحتان انسان هستید نه با جسمتان. این روح است که مالک تمام حواس پنج‌گانه است و باعث می‌شود که ببینید، حرف بزنید، حرکت کنید، درد بکشید، بوها را حس کنید، طعم‌ها را درک کنید، شاد باشید یا گریه کنید و دوست داشته باشید یا نفرت بورزید و زمانی که جسم را ترک کند، جسد می‌میرد ولی روح نمی‌میرد؛ یا در بهشت و نعمت است یا در عذاب و جهنم. اما اگر از ارواح کفاری باشند که قبل مرگشان رسولی در جامعه آنها برانگیخته نشده باشد، نه در نعمت خواهند بود نه در عذاب، بلکه نزد پروردگارشان به انتظار ایستاده‌اند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّىٰ نَبْعَثَ رَسُولًا} صدق الله العظيم [الإسراء:۱۵]
آنها کسانی هستند که تا قبل از برانگیخته شدن اجسادشان از مقابر، اطلاع نداشتند خداوند مردگان را برمی‌انگیزد و لذا می‌گویند:
{يَا وَيْلَنَا مَن بَعَثَنَا مِن مَّرْقَدِنَا} صدق الله العظيم [يس:۵۲]
و سپس کسانی که قبلاً به آنها هشدار داده شده بود [منذرین]، در پاسخشان می‌گویند:
{هَٰذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَٰنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ} صدق الله العظيم [يس:۵۲]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَقَدْ جِئْنَاهُم بِكِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَىٰ عِلْمٍ هُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿٥٢﴾ هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا تَأْوِيلَهُ ۚ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِن قَبْلُ قَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بالحقّ فَهَل لَّنَا مِن شُفَعَاءَ فَيَشْفَعُوا لَنَا أَوْ نردّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ ۚ قَدْ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَفْتَرُونَ ﴿٥٣﴾} صدق الله العظيم [الأعراف]
آن کافرینی که قبل از برانگیخته شدن و بعثت رسولان مرده‌اند، اصحاب اعرافند و در برابر خداوند حجت دارند، چرا که قبل از برانگیخته شدن رسولان در جوامعشان، از دنیا رفته‌اند. خداوند تعالی می فرماید:
{رُّسُلًا مُّبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حجّة بَعْدَ الرُّسُلِ ۚ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا ﴿١٦٥﴾} صدق الله العظيم [النساء].
اینها در حیات برزخی نه در عذاب هستند و نه در نعمت، همچنین در روز قیامت نیز نه در بهشت هستند و نه در آتش، بلکه در اعراف، منتظر رحمت خداوندشان هستند و امیدوارند خداوند آنها را داخل بهشت، رحمتش کرده و از جهنمیان قرارشان ندهد. خداوند با وحی تفهیمی با آنها سخن گفته و می‌فرماید تا به حق رحمتش از او بخواهند و درخواست نمایند تا خداوند آنها را به بهشتش ببرد و از جهنمیان قرارشان ندهد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ ۚ وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ ۚ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الجّنة أَن سَلَامٌ عَلَيْكُمْ ۚ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ ﴿٤٦﴾ وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاءَ أَصْحَابِ النّار قَالُوا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿٤٧﴾ وَنَادَىٰ أَصْحَابُ الْأَعْرَافِ رِجَالًا يَعْرِفُونَهُم بِسِيمَاهُمْ قَالُوا مَا أَغْنَىٰ عَنكُمْ جَمْعُكُمْ وَمَا كُنتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ ﴿٤٨﴾ أَهَٰؤُلَاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لَا يَنَالُهُمُ اللَّهُ بِرَحْمَةٍ} صدق الله العظيم [الأعراف]
منظور اهالی اعراف از {أَهَٰؤُلَاءِ} اهالی بهشت‌اند و اهالی اعراف از کافران می‌پرسند: «آیا اینها [اهالی بهشت]، همانان نیستند که سوگند یاد کردید رحمت خدا هرگز شامل حالشان نخواهد شد؟». سپس خداوند به درخواست ‌رحمت الهیشان، جواب داده و از پس حجاب با آنها سخن می‌گوید؛ خداوند ارحم الراحمین به اهل اعراف می‌فرماید:
{ادْخُلُوا الجّنة لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلَا أَنتُمْ تَحْزَنُونَ}صدق الله العظيم [الأعراف:۴۹]
و اما در مورد ارواح، برخی در عذاب هستند و برخی در نعمت بوده و مکرم هستند. آنان که در نعمت‌اند، از گروه مقربین هستند که قبل از روز جزا و بدون حساب‌رسی وارد بهشت می‌شوند و اما ارواح خبیثه‌ که از عالَمِ شیاطین انس و جن هستند، بدون حساب وارد جهنم می‌گردند.
مقربین به ملایکه‌ی بشری تبدیل می‌شوند و زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند و اما اصحاب یمین، پس به او گفته می‌شود: سلام بر تو [که] از اصحاب یمینی؛ ولی این گروه قبل از روز حساب به بهشت نمی‌روند و چون نامه‌ی اعمالشان به دست راستشان داده خواهد شد، اصحاب یمین [راست] نامیده می‌شوند. کفاری هم هستند که تا روز حساب به جهنم نمی‌روند؛ بلکه ورود آنها تا زمانی که نامه اعمالشان به دست چپشان داده شود به تأخیر می‌افتد. به همین علت هم به آنها اصحاب شمال [چپ] گفته می‌شود. آنها افراد گمراهی هستند که تلاششان در دنیا هدر رفته است، درحالی‌که گمان می‌کردند هدایت شده‌اند و نمی‌دانستند که در گمراهی آشکار بوده‌اند. خداوند نسبت به آنان خشمگین نیست، فقط از آنان راضی نیست چرا که از راه راست [صراط مستقیم] گمراه شده بودند.
اما غضب و خشم خداوند نسبت به گروهی است که در زمره این گمراهانی که تلاش دنیاییشان با تصور «هدایت شدن» به هدر رفته، نیستند، بلکه کسانی هستند که وقتی مسیر حق را شناختند، با وجود اطلاع از حق بودنش، در آن گام نگذاشتند و از پیمودن مسیر حق کراهت داشتند و وقتی مسیر باطل را می‌دیدند با علم به کژراهه بودن، آن را انتخاب می‌کردند. آنها گمراه می‌شدند و به روشنی از کج بودن مسیرشان آگاهی داشتند. آنها از [دستِ] کسانی که به خدا ایمان آورده و پیرو رسولان خداوند بوده و چیزی را شریک خدا نمی‌شمردند، خشمگین بوده و آشکارا با کسی که خدا را به یگانگی پرستیده و شریکی برای او نمی‌گرفت، دشمن بودند؛ او را دوست نداشته و تا جایی که امکان داشت به او نیرنگ زده و بر او خشمگین شده و آزارش می دادند و تنها زمانی از او راضی می‌شدند که به خداوند شرک بیاورد و خدا بین ما و آنها حکم می‌کند و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ذَٰلِكُم بِأَنَّهُ إِذَا دُعِيَ اللَّهُ وَحْدَهُ كَفَرْتُمْ ۖ وَإِن يُشْرَكْ بِهِ تُؤْمِنُوا ۚ فَالْحُكْمُ لِلَّهِ الْعَلِيِّ الْكَبِيرِ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [غافر]
آنها کسانی هستند که مورد غضب خداوند هستند چون با وجود اینکه می‌دانستند شیطان رجیم، دشمن خداوندِ رب العالمین بوده و طاغوت است؛ باز او را می‌پرستیدند. به جای خداوند هاروت و قَبِيلُهُ [هم قماش و همانندش] ماروت را به عنوان اولیایشان برگزیدند و مثلشان مانند:
{كَمَثَلِ الْعَنكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتًا ۖ وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنكَبُوتِ ۖ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ} صدق الله العظيم [العنكبوت:۴۱]
اولیای آنها [هاروت و ماروت] نمی‌توانند آنها را از عذاب خداوند حفظ کنند، همان‌طور که خانه عنکبوت نمی‌تواند جلوی سرما یا گرما را بگیرد؛ این خانه سست‌ترین خانه‌هاست و در حقیقت دامی برای شکار و تأمین غذای عنکبوت است. اگر کسی به خانه عنکبوت بچسبد، آیا این خانه می‌تواند او را از گرما یا سرما حفظ کند یا مانع افتادنش شود؟ این عاقبت کسانی است که به جای، خداوند اولیای دیگری برمی‌گزینند و چیزی نمی‌تواند آنها را از عذاب خداوند حفظ کند. آنها از کفاری هستند که بیش از همه در برابرِ خداوند سرکشی کردند و می‌دانیم آنها بیش از هر کس سزاوار جهنم هستند، چرا که آنها به خداوند رب العالمین ایمان داشتند؛ سپس به آن کافر شدند با اینکه می‌دانستند او حق است اما از حق کراهت داشتند. به جای در پیش گرفتن راه خداوند‌، هرکسی که به خدا افترا می‌زد را به دوستی برمی‌گزیدند: «طرد شدگانند، هر کجا یافت شوند، گرفته خواهند شد و به سختی کشته خواهند شد و این سنت خداوند است درمورد کسانی که پیش از این گذشتند و هرگز برای سنت خدا دگرگونی نخواهی یافت» [اشاره به آیه کریمه سوره الاحزاب: مَلْعُونِينَ أَيْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِيلًا ﴿۶۱﴾ سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلُ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا ﴿۶۲﴾]. گروهی از آنان به سراغ محمد رسول الله صلّى الله عليه وسلّم، آمده و به دروغ و در ظاهر می‌گفتند: شهادت می‌دهیم: «لا إله إلّا الله» و شهادت می‌دهیم: «مُحمداً رسول الله»، اما کفر خود را پنهان می‌کردند. آنها می‌دانستند خداوند و پیامبرش برحق هستند، اما از سوگند خود به عنوان پوشش و سپری استفاده می‌کردند تا بتوانند از راویان حدیث گردند و به این ترتیب، شما مسلمانان را از پیروی از راه خداوند بازدارند و با احادیثی که به کلی و تماماً مخالف قرآن هستند، به خداوند و رسولش افترا بزنند.
و از دسته‌ی این احادیث جعلی، می‌توان به تمام احادیثی اشاره کرد که درمورد عذاب قبر آمده‌اند، شما را در اوهام فروبردند تا باور کنید، عذابِ برزخیِ جسد، در قبر رخ می‌دهد تا تمام بشریت به عذاب بعد از مرگ شک بیاورند، چرا که اثری از اعتقاد مسلمانان به عذاب در قبر پیدا نمی‌کنند.
اگر این عقیده‌ای که خدا هیچ دلیلی برای آن نفرستاده نبود،عده زیادی از مردم به اسلام رومی‌آوردند چرا که بسیاری ازعلوم جدید را مطابق آنچه که در قرآن عظیم آمده است، می‌یافتند. اما عقیده‌ی عذاب قبر، مانع از ایمان آوردن کافران می‌شود، چرا که کافران اثری از عقاید مسلمانان در مورد عذاب شدن امواتشان در قبر، پیدا نمی‌کنند! صحابه‌ی منافق از قوم یهود، در بازداشتن مردم از تبعیت از راه خدا موفق عمل کردند و چقدر عملشان بد است.
ای علمای امت! مُحمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، قبلاً به شما آموخته بود چگونه احادیث حق را از احادیث جعلی تشخیص دهید. رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم به شما گفته بود:
[ما تشابه مع القرآن فهو مني]
[هر چه که با قرآن مشابه است از من است]
صدق رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم.
این یعنی هر حدیثی را که دیدید با حدیث خداوند در قرآنِ محفوظ [از تحریف]، مغایرت دارد از او نیست، بلکه از جانب کسانی غیر از خداوند و رسولش است.
علمای امت! خداوند در نصّ قرآن عظیم شما را از همین قاعده آگاه کرده است، یعنی اگر بین احادیث نقل شده از رسولش با قرآن اختلاف زیادی پیدا کردید؛ بدانید که از جانب خداوند و رسولش نیست. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُواْ مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَآئِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ وَكَفَى بِاللّهِ وَكِيلًا ﴿۸۱﴾ أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلاَفًا كَثِيرًا ﴿۸۲}صدق الله العظیم[النساء]
ای علمای اهل سنت! چگونه این حدیث حقّ سنّت رسول الله را انکار می‌کنید؟ حدیثی که مطابق با حدیث خداوند در قرآن عظیم است و از قاعده و قانون یکسانی برای کشف احادیثی حکایت دارد که پنهانی وارد سنّت شده و به دروغ در سنّت به حضرت رسول نسبت داده شده‌اند و محمد رسول الله صلّى الله عليه وسلم، آنها را نفرموده‌اند. ای اهل سنّت! آیا می‌بینید چگونه از سنّت و قرآن گمراه شده‌اید؟ ازمن پیروی کنید تا به راه راست [صراط مستقیم] هدایتتان کنم.
به همین ترتیب جمع زیادی از شیعیان نیز به شدت گمراه شده‌اند و همین‌طور تمام دیگر مذاهب اسلامی، مگر کسی که به همان چیزی پای‌بند و متمسک باشد که محمد رسول الله و قومی که در ظاهر و باطن و با دل و جان با او بودند، به آن پای‌بند بودند. بیایید ببینیم به چه دست یازیده بودند؟ آن، قرآن عظیم است:
{فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ ۖ إِنَّكَ عَلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿٤٣﴾ وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَّكَ وَلِقَوْمِكَ ۖ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [الزخرف].
آری؛ قرآن، حجت خداوند بر رسول و مؤمنین است و همانا که محمد رسول الله مردم را با قرآن هدایت و آن را برایشان بیان می‌فرمود و احادیث حقّ، برای بیان بعضی از آیات قرآن آمده‌اند. تصدیق فرموده خداوند عظیم:
{وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ} صدق الله العظيم [النحل:۴۴]
این چنین است که قرآن، به سان نوری در دستان محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، است تا مردم را از تاریکی خارج و به‌سوی نور ببرد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَا أيّها النّاس قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن ربّكم وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾ فأمّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾} صدق الله العظيم [النساء].
ای علمای امت! قبلاً، حدود دو سال پیش، در این خطابه عذاب قبر را رد کرده بودم ولی هیچ‌یک از علمای امت جرأت نکرد، فتوایِ بطلان [خطابه] ناصر محمد یمانی را بدهد. لذا رونوشت متن همان خطابه قدیم در باره عذاب قبر را که در قرآن دلیلی برای آن از جانب خداوند نیامده است، برایتان می‌آوریم:


ناصر یمانی از علمای امت دعوت می‌کند از طریق اینترنت جهانی با هم گفت‌وگو کنند

بسم الله الرحمن الرحيم و در امورد دنیا و دین از او استعانت می‌جوییم و صلوات و سلام بر سیّد انبیا و رسولان الهی، که به‌سوی تمامی مردم فرستاده شد و همچنین بر تمام رسولان الهی در میان پیشینیان و آیندگان و کسانی که به نیکیِ تا یوم الدین از آنان پیروی می‌کنند و اما بعد..
ای جماعت علمای امت! من شما را به مباحثه و گفت‌وگو دعوت می‌کنم تا با بازگشت به کتاب خداوند و سنّت رسولش، صفوفتان یک‌پارچه و متحد گردد و در امورِ مورد مناقشه و اختلاف؛ با استخراج حکم حقّ و فصل الخطاب از کتاب خداوند در میانتان داوری نمایم و حق را بر جای حقش نشانده و مطالب بی‌اعتباری را که یهود به دروغ به رسول خدا نسبت داده است را باطل سازم. [اما]؛ تا زمانی که همگی به ریسمان الهی [قرآن] نیاویزید، نمی‌توانم شما را قانع نمایم و اگر سرباز زنید، تفرقه و پراکندگیتان ادامه خواهد یافت. اگر به ندای کسی که شما را به‌سوی حقّ، که همان بازگشت به کتاب خداوند است، دعوت می‌کند، جواب [مثبت] ندهید؛ چگونه می‌توانم قانعتان کنم؟ به خداوند قسم! جز این، راه حل دیگری برای متحد کردنتان نمی‌شناسم و شما دقیقاً در ورطه‌ای افتاده‌اید که خداوند شما را از آن منع کرده بود و در دین خود تفرقه ایجاد کرده و دسته‌دسته شدید و هر دسته به داشته‌های خود دلخوش و به آن خرسندید. اما «حزب الله» فقط یکی است و آنها کسانی هستند که همانند رسول الله و یاران صادقش که با دل و جان همراه او بودند، عمل کرده و جز حقّ چیزی به خداوند و رسولش نسبت نمی‌دهند. بیایید به آنچه که رسول الله و یارانش به آن پای‌بند بوده و تمسک می‌جستند، نگاهی بیندازیم. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَالَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ ﴿١٧٠﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
و خداوند تعالی می‌فرماید:

{فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ ۖ إِنَّكَ عَلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿٤٣﴾ وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَّكَ وَلِقَوْمِكَ ۖ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [الزخرف].
و خداوند تعالی می فرماید:
{ إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ‌ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿٩﴾} صدق الله العظيم [الحجر]
ای علمای امت! آیا نمی‌بینید که قرآن، ذکر محفوظ و حجّت خداوند بر محمد رسول الله است تا بر اساس آن عمل کرده و مردم را به‌سوی آن بخواند؟ هم چنین
اگر مردم آن را مهجور گذاشته و به مطالبی که به کلی مخالف با قرآن هستند تمسک جویند، این قرآن حجت، خداوند در برابر مسلمانان است. من نسبت به سنت رسول الله کافر نیستم وآن بخشی که موافق این قرآن است یا با قرآن مغایرتی ندارد را می‌پذیرم و اگر در مورد برخی از احادیث، در قرآن برهانی [ در موافقت یا مخالفت] نیافتم، تا زمانی که از رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم نقل شده باشد باید آن را بپذیرم. حال اگر حدیث نادرست و جعلی باشد، گناه آن بر گردن کسی است که آن را جعل کرده است نه من.
اما اگر حدیثی را پیدا کردم و علی‌رغم مخالفت آن با کلام خداوند در قرآن و مغایرت آن با آیات محکم و روشن کتاب، آن را پذیرفتم، به قرآن عظیم کافر شده‌ام و از روایات گروهی از اهل کتاب پیروی کرده‌ام که خداوند، ما و رسولش را از آنها بر حذر داشته است. آنها کسانی هستند که به دروغ، تظاهر به مسلمانی کرده و با احادیث جعلی که خداوند برهانی برایشان نازل نفرموده است، مردم را از پیروی از راه خداوند باز داشته‌اند. خداوند تعالی می‌فرماید:

{وَدَّ كَثِيرٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُم مِّن بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِّنْ عِندِ أَنفُسِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ ۖ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّىٰ يَأْتِيَ اللَّـهُ بِأَمْرِهِ ۗ إِنَّ اللَّـهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿١٠٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
و خداوند تعالی می فرماید:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تُطِيعُوا فَرِيقًا مِّنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ يَرُدُّوكُم بَعْدَ إِيمَانِكُمْ كَافِرِينَ ﴿١٠٠﴾ وَكَيْفَ تَكْفُرُونَ وَأَنتُمْ تُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ آيَاتُ اللَّـهِ وَفِيكُمْ رَسُولُهُ ۗ وَمَن يَعْتَصِم بِاللَّـهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿١٠١﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
و خداوند تعالی می فرماید:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾} صدق الله العظيم [النساء].
ای عمای امت اسلامی! شما به گروه‌ها و دسته‌های مختلف تقسیم شده‌اید و خداوند مرا داور قرار داده تا بین شما به حق حکم کنم. ممکن است در بعضی از خطابه‌ها نکاتی بیاید که منطبق با اعتقادات قبلی برخی از طوایف و مخالف با معتقدات طایفه دیگر باشد، سپس عده‌ای از افراد نادان و جاهل گمان می‌کنند من از مذهب آن طایفه اول پیروی می‌کنم، درحالی‌که اگر بیانات بعدی را بررسی کنند، می‌بینند که در مورد دیگر، خطبه من مخالف نظریات آنها بوده و به نظریات گروه دیگر نزدیک است.
ای علمای امت! همانا که من در موارد اختلافات دینیِ شما، به حقّ داوری کرده و سزاوار نیست که حکم را از جایی غیر از کتاب خداوند استخراج کنم، چرا که اگر حکمی را از سنت بیرون بکشم، همه را نمی‌توانم اقناع نمایم، چون کسانی که حکم، مخالف امیال و هواهایشان است، حدیث را، حتی اگر درست هم باشد، زیر سؤال می‌برند؛ به این صورت که یا راوی حدیث ایراد دارد یا از رسول الله نیست یا به نحوی آن را تضعیف می‌کنند. سپس وارد جدال و بحثی طولانی می‌شویم که ممکن است هیچ نتیجه‌ای هم نداشته باشد و هر کس با پافشاری بر حرف خودش؛ راه خود را می‌رود.
به همین علت من تمام علمای مذاهب و فرق مختلف اسلامی را با حکم حقی که از قرآن عظیم استخراج شده به چالش می‌کشم و برهانی علیه خودم به دستشان نمی‌دهم و براساس قیاس یا اجتهاد شخصی حکم نداده و دلیل ارائه نمی‌کنم که بعد بگویم: الله اعلم، شاید حکم من صحیح باشد شاید هم غلط! من چنین سخنی را نگفته و آن را از هیچ عالمی هم نمی‌پذیرم. بلکه در هر موضوعی با [استناد به] آیات [قرآن]، با شما بحث کرده و سر مویی هم از آن منحرف نمی‌شوم. هر که هدایت شد به نفع خودش است و هرکس که نپذیرفت و گفت: «آن چه که از گذشتگانمان رسیده برای من کافی است و من همان را می‌گویم، ولو اینکه مخالف قرآن باشد»، این دیگر مثل همان سخن دوران جاهلیت قدیم است [که می‌گفتند] این همان راهی است که پدرانمان را بر آن یافتیم پس چگونه در حق گذشتگان صالحمان تفریط [کوتاهی] کنیم. حتی اگر با آیه‌ای از قرآن با من بحث کنند، باز آن طور که فکر می‌کنند، نمی‌توانند بر من غلبه کنند، زیرا من همان آیه را از آنها گرفته و به بهترین شکل و بهتر از آنها
تفسیر می‌کنم.
ای علمای امت اسلامی! اگر به کتاب خداوند آن طور که بایسته آن است ایمان دارید؛ من شما را با همان کتاب ،به حقّ به چالش می‌کشم نه از روی غرور. پس با کتاب خداوند حکم کنیم که هیچ باطلی به آن راه نیافته و نخواهد یافت و برای مؤمنین هدایت و رحمت است و تا روز جزا محفوظ بوده و دست نخواهد خورد.
اما در مورد سنت رسول الله، امکان ورود مطالب بی‌اعتبار و باطل، چه در زمان رسول الله و چه بعد از درگذشت ایشان وجود داشته و انحرافات زیادی وارد آن شده است. خداوند وعده‌ی حفظ سنّت [نبوی] را به شما نداده؛ اما او که سبحان و والا مقام است بهانه‌ای هم برایتان نگذاشته است. در قرآن برای شما روشن شده که هر حدیثی از احادیث سنت که از جانب غیر خدا بیان شده باشد با قرآن اختلاف زیادی خواهد داشت. کسی که به این قاعده ایمان بیاورد، به راه راست هدایت شده و به ریسمان الهی توسل جسته است و هر کسی که بگوید سنت نسخ کننده قرآن است و بر این گفته اصرار داشته باشد به قرآن کافر شده است، او را ابداً نمی‌توانم قانع کنم؛ لذا خداوند که خیر الحاکمین است بین من و او داوری خواهد کرد.
ای علمای امت! من از کتاب خدا دانستم که کافران بعد از مرگ عذاب می‌شوند، ولی خدا و رسولش از عذاب برزخی در حفره‌ای که برای پنهان کردن جسد امواتتان حفر می‌کنید، حرفی نزده‌اند. یهود شما را به دام این دروغ انداخته‌است و همان‌گونه که خدا می‌داند، اگر این عقیده بی‌اعتبار که خداوند سخنی از آن به میان نیاورده است، نبود؛ بسیاری از مردم به اسلام می‌گرویدند. اما شما به آنها گفته‌اید، قبرِ کافران آتش خواهد گرفت و چنان بر آنها تنگ خواهد شد که دنده‌هایشان را می‌شکند. لذا آنها برای بررسی صحت این عقیده در عالم واقعیات، بعد از مرگ یکی از کفار، به سراغ قبرش رفتند و دیدند دنده‌ای نشکسته و اثری از آتش نیست. تنها چیزی که پیدا شد جسدی بود که به اصل خود، یعنی خاک، برگشته بود و دنده‌ها کاملاً در جای خود قرار داشته و هیچ‌گونه شکستگی نداشتند و اسکلت را به همان صورتی یافتند که در قبر گذاشته شده بود و بعد از اینکه روح جسد را ترک کرد، حیات به آن جسد بازنگشته بود، چرا که اگر روح حتی برای لحظه‌ای به جسد بازگردد، میّت تکان خورده و تغییر وضعیت می‌دهد. سپس کسانی که در جستجوی صحت عقیده مسلمانان در مورد عذاب قبر بودند، با کفر بیشتری بازگشته و [تازه] دلیلی هم بر علیه مسلمانان داشتند که: «هیچ اثری از عقاید شما را پیدا نکردیم». به این ترتیب، یهودیان موفق شدند با این مکر، مانع ایمان آوردن بسیاری از مردم گردند. اما قرآن چنین عقیده‌ای را به کل رد کرده و تأکید می‌کند که عذاب، بلافاصله بعد از مرگ آغاز می‌شود.
[روح] یا در نعیم است یا در جحیم. بعد از دنیا، منزلگاهی جز بهشت یا آتش وجود ندارد و ارواح اهالی آتش در آتش خواهند بود و ارواح اهالی بهشت در بهشت.آنانی که بدون این که کتاب اعمالشان به آنها داده شود، وارد بهشت می‌شوند؛ مقربانی هستند که در امور خیر پیشگام بودند و هم چنین شهدای راه خدا. اما کسانی که کتاب اعمالشان به آنها داده خواهد شد، بعد از محاسبه اعمال به بهشت وارد خواهند شد و ورودشان تا روز حساب به تأخیر می‌افتد؛ اینها اصحاب راست [یمین] هستند.

و اما روح، فرمان قدرت خداوند تعالی است و هرگز نمی‌میرد؛ همین روح است که می‌بیند و می‌شنود و حرف می‌زند؛ استشمام می‌کند و می‌چشد و احساس می‌کند و درد می‌کشد؛ دوست دارد و متنفر می‌گردد. این روح از کلمات قدرت خداوند، «کن فیکون» است. این روح است که باعث می‌شود جسد زنده باشد و آن را به حرکت در می‌آورد؛ در طول روز آن را حمل کرده و در شب آن را فرو می گذارد. بوئیدن و چشیدن و دیدن و تکلم و احساس و درد همه به خاطر روح است. آیا کسی از شما خواب دیده است که دچار ناراحتی و عذاب است با اینکه چیزی واقعاً با بدنش تماس نیافته است؟ درد و رنج در خواب، درست مثل بیداری حس می‌شود و فرقی با هم ندارند. حتی اگر بیدار هم شود، قلبش هم چنان از هول و ترس می‌تپد و محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم گفته است:
[كفى بالمرء أن يوعظ في منامه]
[برای انسان کافی است که در خواب موعظه شود]

صدق رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم
در این، نشانه‌ای برای شما نهاده شده است گه اگر تفکر می‌کردید، در مورد عذاب برزخ، هیچ مجادله‌ای نمی‌کردید. از طرفی ایمان دارید که روح از فرمان خداوند است و خداوند درباره آن، دانش زیادی به شما نداده است [اشاره به‌ آیه کریمه سوره الإسراء : وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّ‌وحِ قُلِ الرُّ‌وحُ مِنْ أَمْرِ‌ رَ‌بِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٥﴾]، ولی با وجود این، باز هم تصور می‌کنید روح بدون جسد زنده نمی‌ماند، پس چطور بدون جسدش عذاب می‌کشد؟ پس باید در قبر، روح به کالبدش برگردد که بتواند ببیند، بشنود، صحبت کند و عذاب بکشد. اما شما در خواب، بدون استفاده از چشمتان می‌بینید، بدون آنکه چیزی پوستتان را لمس کند، درد می کشید؛ ای جماعت کافران! پس چرا عذاب بعد از مرگ را قبول ندارید؟ ارواحتان بعد از خروج از جسد به کجا می‌روند، جسدی که بعد از خروج روح، ساکن و بی‌حرکت می‌شود؟ روح، فرمان خداوند است و با قدرت خداوند تعالی برای زنده ماندن نیازی به جسم ندارد، بلکه این روح است که عامل زنده بودن جسد است و وقتی آن را ترک کند جسد از حیات خالی می‌شود.
راز حیات در روح نهفته است، شما با روحتان، انسان هستید نه با جسمتان
ای علمای امت اسلام! مگر خداوند در قرآن نفرموده است که عذاب برزخی فقط بعد از خارج شدن نفس [روح] از جسد و درست در همان موقعی که از جسم خارج شده و آن را برای بازگشت به اصلش، یعنی خاک، رها می‌سازد، رخ می‌دهد؟ قرآن خبر این عذاب برزخی نفس [روح] را به شما داده که بعد از خروج از جسم رخ می‌دهد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَوْ تَرَىٰ إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلَائِكَةُ بَاسِطُو أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُوا أَنفُسَكُمُ ۖ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّـهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ(۹۳)} صدق الله العظيم[ الأنعام]
ولی آیا آنان از زمین به آسمان نفوذ می‌کنند؟ می‌گویم: خیر؛ ارواح کفار به آسمان نفوذ نمی‌کنند بلکه به مکانی بالاتر از زمین و پائین‌تر از آسمان برده می‌شوند، سپس نسبت به زمینیان در مکانی بالاتر [ملاء‌اعلی] قرار می‌گیرند، اما پایین‌تر از آسمان و ملایکه آنها را به سمت آسمان بالا می‌برند ولی درهای آسمان به روی آنان باز نمی‌شود تا نتوانند به بهشت نفوذ کنند. لذا فرشتگان رهایشان کرده و سقوط می‌کنند و سپس از آسمان، به مکانی دور که همان آتش است کشیده می‌شوند. این مکان، پایین‌تر از آسمان و بالای زمین و بین آسمان و زمین است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِنَّ لِلْمُتَّقِينَ لَحُسْنَ مَآبٍ ﴿٤٩﴾ جَنَّاتِ عَدْنٍ مُّفَتَّحَةً لَّهُمُ الْأَبْوَابُ ﴿٥٠﴾ مُتَّكِئِينَ فِيهَا يَدْعُونَ فِيهَا بِفَاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ وَشَرَابٍ ﴿٥١﴾ وَعِندَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ أَتْرَابٌ ﴿٥٢﴾ هَـٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِيَوْمِ الْحِسَابِ ﴿٥٣﴾ إِنَّ هَـٰذَا لَرِزْقُنَا مَا لَهُ مِن نَّفَادٍ ﴿٥٤﴾ هَـٰذَا ۚ وَإِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ مَآبٍ ﴿٥٥﴾ جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿٥٦﴾ هَـٰذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ ﴿٥٧﴾} صدق الله العظيم [ص].
ای علمای امت، بیدار شوید و هوشیار باشید! سیاقِ آیه، به سمت عذابی دیگر تغییر می‌کند. این همان عذاب برزخی بعد از مرگ و قبل از برخاستن مردگان و رستاخیز است. کافرانِ مرده، انسان‌هایی که قبلاً از دنیا رفته‌اند و به زعم آنها از اشرار بودند و از خدایان آنها بد گفته و به همین جهت نیزبه قتل رسیده بودند را پیدا نمی‌کنند و اکنون خبری از آنها در آتش نیست، چرا که در علیین و در نعیم؛ نزد خداوندشان روزی خوارند.
برماست که به ادامه آیه‌ای که از بهشت و جهنم در روز قیامت صحبت می‌کند بازگردیم، سپس توصیف به سمت عذاب دیگری می‌رود و آن همان عذاب برزخی است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَآخَرُ مِن شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿۵۸﴾ } صدق الله العظيم [ص]
و عذاب دیگر، همان عذاب برزخی است که بعد از مرگ و قبل از برانگیخته شدن [در روز قیامت] رخ می‌دهد.
سپس خداوند گفتگویشان را نقل می‌کند:

{هَٰذَا فَوْجٌ مُّقْتَحِمٌ مَّعَكُمْ} صدق الله العظيم [ص:۵۹]
این کلامِ ملائکه‌ی نگهبان آتش است که بشارتِ ورود گروه جدیدی از کافران را می‌دهند که به دلیل انکار رسولان الهی، هلاک شده و به جهنم رانده می‌شوند. به جوابِ گروه‌های اول ساکن آتش، توجه کنید که به میهمانان جدید خوش‌آمد نمی‌گویند:
{لَا مَرْحَبًا بِهِمْ ۚ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ ﴿٥٩﴾ قَالُوا بَلْ أَنتُمْ لَا مَرْحَبًا بِكُمْ ۖ أَنتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا ۖ فَبِئْسَ الْقَرَارُ ﴿٦٠﴾ قَالُوا رَبَّنَا مَن قَدَّمَ لَنَا هَـٰذَا فَزِدْهُ عَذَابًا ضِعْفًا فِي النَّارِ ﴿٦١﴾} صدق الله العظيم [ص].
سپس به چپ و راست نگاه می‌کنند تا ببینند آیا کسانی را که به جهت تصدیق انبیا و بد گفتن از خدایانشان به قتل رسانده بودند، پیدا می‌کنند؟ اما آنها را در میان هلاک‌شدگانِ قبلی نمی‌یابند:
{وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَىٰ رِجَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَارِ ﴿٦٢﴾ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِيًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ ﴿٦٣﴾ إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ ﴿٦٤﴾} صدق الله العظيم [ص]
تا جایی که...
{قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [ص].
ای علمای امت! آیا اکنون برایتان روشن شد که آتش، بالای زمین و پایین‌تر از آسمان است؟ این مطلب را در بیان خداوند تعالی از ماجرای بگومگو و مخاصمه‌ی آنها در می‌یابیم:
{إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ ﴿٦٤﴾} دق الله العظيم [ص]
تا این فرموده:
{مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾}صدق الله العظيم [ص]
لذا ساکنان آتش نسبت به زمینیان در ملاءاعلی هستند ولی نسبت به بهشتیان در ملاء ادنی [پایین تر]، چرا که آتش پایین‌تر از آسمان و بالاتر از زمین قرار دارد. یا مگر شما داستان خاتم الأنبيا والمُرسلين در مورد أُسری و سیر ایشان از مسجد الأقصی تا سدرة المنتهی درافق اعلی را باور ندارید؟ در مسیر این معراج، ایشان از کنار ساکنان آتش گذشته و عذاب برزخی آنها را دیدند. آیا نمی‌بینید قرآن اکیدا قصه سیر و معراج را قبول دارد و اینکه اهالی آتش نیز در مسیر رسول الله صلّى الله عليه وسلم، قرار داشته و ایشان در شب معراج از کنارشان عبور کرده و شاهد عذابشان بوده است. تصدیق وعده‌ی خداوند در قرآن عظیم به رسولش:
{وَإِنَّا عَلَىٰ أَن نُّرِيَكَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ ﴿٩٥﴾} صدق الله العظيم [المؤمنون]
ولی عقیده شما مبنی براینکه عذاب برزخی در قبر است و کافران تک‌تک در قبرهایشان عذاب می‌شوند، نفی داستان معراج رسول است؛ چرا که رسول الله فرموده‌اند آنها را دسته جمعی در آتش دیده‌اند نه تک‌تک در قبرهایشان. خداوند قبر را جز روش کار کلاغ قرار نداده است که بسیار دور از آن عقاید است. کلاغ به ما یاد داد که چگونه جسد مردگانمان را پنهان کنیم و این برای پوشاندن عورت و جلوگیری از انتشار بوی [تعفن] جسد انسان است که از بوی جسد حیوانات بدتر است. همچنین این راهی برای احترام به جسد انسان است تا توسط سگ‌ها و گرگ‌ها خورده نشود. اما یهود از این قضیه اسطوره‌ای مثل اسطوره مسیح دجال ساخته است که می‌گوید: «ای آسمان ببار» پس می‌بارد؛ «ای زمین رویش کن» و زمین رویش می‌کند یا اینکه روح را به جسد باز می‌گرداند و خزعبلاتی شبیه این که خداوند هیچ برهانی برای آنها نازل نفرموده است. حتی یک دلیل برای این سخنان بیهوده و خزعبلات در قرآن پیدا نمی‌شود. اما ما ثابت می‌کنیم ارواح ساکنان آتش بعد مرگشان وارد آتش می‌شوند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ ۖ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِن سُوءٍ ۚ بَلَىٰ إِنَّ اللَّـهَ عَلِيمٌ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿٢٨﴾ فَادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا ۖ فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [النحل].
همچنین در روز قیامت به عذاب شدیدتری دچار می‌شوند که در آن جسم و روح با هم شریکند. خداوند تعالی در داستان مؤمن آل فرعون می‌فرماید:
{فَوَقَاهُ اللَّـهُ سَيِّئَاتِ مَا مَكَرُوا ۖ وَحَاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ ﴿٤٥﴾ النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا ۖ وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [غافر].
ای علمای امت! روشن شد عالمی پایین‌تر از آسمان و بالاتر از زمین وجود دارد و خداوند تعالی می‌فرماید:
{لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَىٰ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [طه]
بر شماست که بدانید در این آیه، از جهان‌ها صحبت می‌شود نه از خود آسمان و زمین و سیاره‌ها و ستاره‌ها، خداوند تعالی می‌فرماید:
{لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ}
و می‌دانید آسمان‌های هفتگانه پر از ملایکه هستند.
و اما این فرموده‌اش:
{وَمَا بَيْنَهُمَا}
اشاره به جهانی دارد که ساکنان آتش در آن هستند و پایین‌تر از آسمان و بالاتر از زمین قرار دارد.
اما منظور از:
{وَمَا تَحْتَ الثَّرَىٰ}

مسیح دجال و لشکریانش هستند که در دل زمین [باطن ارض] و در زیر خاک، در زمین مفروشه، سکونت دارند.

ای علمای امت! ممکن است نادانان شما بگویند:«یمانی را چه می‌شود که می‌خواهد ما را در موردِ عقیده عذاب قبربه تردید بیندازد؟» و می‌گویم: به خدا قسم آنچه که باعث شده کافران در مورد اسلام تردید کنند، چیزی جز این عقیده عذاب قبر شما نیست. خداوند دلیلی برای این عقیده نفرستاده است. چنانچه کسی از قرآن دلیلی برای [اثبات] عذاب قبر دارد، اگر راست می گوید؛ برایمان بیاورد! چرا که قرآن چیز دیگری می‌گوید وعذاب [برزخی]، فقط بر نفس [روح] وارد می‌شود نه جسم. این را از قرآن برایتان استنباط کردیم. همچنین اینکه نفس [روح] به سمت آسمان می‌رود اما درهای آسمان به رویش گشوده نمی‌شود و سپس او را به آتشی می‌افکنند که پایین‌تر از آسمان و بالاتر از زمین است؛ این نکته را نیز با قرآن برایتان ثابت کردیم چرا که قرآن تأکید دارد که در شب معراج رسول از کنار اصحاب آتش عبور کرده است.
اگر کسی به من اعتراض دارد با قرآن مرا تسلیم و وادار به سکوت کند. به او خوش‌آمد می‌گویم چرا که برای مردم روشن می‌شود آیا من در گمراهی آشکاری هستم یا راست می‌گویم .
وسلام خداوند بر تمام علمای مسلمین و امت مسلمان و سلامٌ على المرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
اگر کسی به من اعتراض دارد، با قرآن مرا تسلیم و وادار به سکوت کند. به او خوش‌آمد می‌گویم، چرا که اگر مرا گمراه می‌بیند؛ این برای مردم روشن می‌شود. ولی اگر غرور و تعصب او را به گناه کشانده و بگوید: «هههه»، پس قصد استهزا دارد و سپس پشت کرده و می‌رود. به او می‌گویم: خدا تو را عفو کند و امیدوارم خداوند من و شما را به راه راست هدایت فرماید و مقصد راه، خداوند است. پس در مورد خداوند، بدون علم و هدایت و کتاب منیر؛ مجادله نکن. این کار اشتباه است و آن را نمی‌پذیرم و با علم و کتاب منیر تحدی می‌کنم. و سلام بر تمام انسان‌هایی که از مسیر هدایت پیروی می‌کنند.
أخو المسلمين في الله ويحبّهم في الله ناصر محمد اليماني
ـــــــــــــــــــــــ
اقتباس: اضغط للقراءة




اخرین به روز رسانی: 19-08-2022 09:03 AM