الموضوع: پاسخ امام به فردی به نام جعفر مهدی منتظراز شما سؤالی دارد آیا ملایکه عالم‌تر بودند یا شیعیان اثنی عشری بیا تا براساس ذکرقرآن حکم کنیم

1

( پاسخ امام به فردی به نام جعفر ) مهدی منتظراز شما سؤالی دارد: آیا ملایکه عالم‌تر بودند یا شیعیان اثنی عشری؟ بیا تا براساس ذکر-قرآن- حکم کنیم ..

- 1 -
الإمام ناصر محمد اليماني
26 - 02 - 1430 هـ
22 - 02 - 2009 مـ

۴-اسفند-۱۳۸۷ه.ش.
09:15 مساءً
________


پاسخ امام به فردی به نام جعفر


بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على محمدٍ وآله الطيبين والتابعين للحقّ إلى يوم الدين..
خداوند تعالی می‌فرماید:

{وَعِبَادُ الرَّحْمَـٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا ﴿٦٣﴾} صدق الله العظيم [الفرقان].
{ و بندگان خداوند رحمان، کسانی هستند که بی‌تکبّر بر زمین راه می‌روند؛ و هنگامی که جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گویند)، به آنها سلام می‌گویند}
جعفر!خدا از تو درگذرد؛ به خلیفه خدا مهدی منتظر امام دوازدهم از آل بیت پاک و مطهر امام ناصر محمد یمانی ناسزا می‌گویی؛ جعفر من نه شعر برای‌تان می‌سرایم و نه با کلامی موزون-سجع- برای‌تان داستان‌سرایی می‌کنم. میان من و شما بیان حق ذکر-قرآن عظیم- است و برای هر ادعایی برهان لازم است. پس به محکمات قرآن استناد و بر اساس آن حکم کرده و در موارد اختلافات‌تان؛ برهان را از قرآن برای‌تان استنباط نموده و با بیان حق قرآن با شما محاجه می‌کنیم. با علم با من مجادله کن واز کسانی مباش که خداوند درباره آنان می‌فرماید:
{وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّـهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ} صدق الله العظيم [الحج:3].
{ و از مردم، کسی هست که ناآگاهانه درباره‌ى خداوند به جدال مى‌پردازد}
جعفر! تو مهدی منتظر حق پروردگارت را تکذیب کرده و به شدت دشنام داده و او را لعنت وسبّ می‌کنی. مهدی منتظر از شما سؤالی دارد: آیا ملایکه داناتر و عالم‌تر بودند یا شیعیان اثنی عشری؟ بیا بر اساس ذکر حکم کنیم. و من مهدی منتظر حق خداوند رحمن اول با قرآن عظیم با شما مجادله می‌کنم و اگر گمشده خود را در آن نیافتم؛ به سراغ سنت محمدی صلى الله عليه وآله وسلم می‌روم؛ پس بیایید تا قاعده انتخاب خلیفه خداوند را به شما بیاموزیم؛ این امر تنها به خداوند یکتا و بی‌شریک اختصاص دارد و هیچ کس ابداً در حکم او شریک نیست و بندگان او صلاحیت ندارند به جای خداوند سبحان خلیفه‌اش را برگزینند و او بهتر می‌داند رسالت خود را در کجا نهد که او عزیز و حکیم است( اشاره به آیه کریمه: وَإِذَا جَاءَتْهُمْ آيَةٌ قَالُوا لَن نُّؤْمِنَ حَتَّىٰ نُؤْتَىٰ مِثْلَ مَا أُوتِيَ رُ‌سُلُ اللَّـهِ ۘ اللَّـهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِ‌سَالَتَهُ ۗ سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَ‌مُوا صَغَارٌ‌ عِندَ اللَّـهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُوا يَمْكُرُ‌ونَ ﴿١٢٤﴾ سوره انعام) و زمانی که خداوند خلیفه خود از میان بندگانش را برگزید به تمام بندگان خود امر می‌کند تا از او اطاعت نمایند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لا تَعْلَمُونَ }
صدق الله العظيم [البقرة:30]

{هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در روی زمین، خلیفه‌ای قرار خواهم داد.» فرشتگان گفتند: آیا کسی را در آن قرار می‌دهی که فساد و خونریزی کند؟! ما تسبیح و حمد تو را بجا می‌آوریم، و تو را تقدیس می‌کنیم.» پروردگار فرمود: «من حقایقی را می‌دانم که شما نمی‌دانید.}
جعفر! بنگر خداوند واحد قهار در پاسخ به ملایکه مقرب که در امرانتخاب خلیفه خداوند رحمن نظر دیگری داشتند؛ چه می‌فرماید؛ به پاسخ خداوند به آنان بنگر:
{ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لا تَعْلَمُونَ } صدق الله العظيم
{پروردگار فرمود: «من حقایقی را می‌دانم که شما نمی‌دانید.}
اگر دانش ملایکه خداوند رحمن برای انتخاب خلیفه پروردگارشان ناقص است؛ پس چگونه شیعیان اثنی عشری به جای خداوند خلیفه او را انتخاب می‌کنند؟! وقتی ملایکه رحمن اجازه نداشته باشند درمورد انتخاب خلیفه پروردگار نظر دهند؛ پس کسانی که پایین‌تر از آنان هستند چه حقی دارند؟ جناب جعفر؟!
سپس خداوند برهان خلافت خلیفه‌ای که برمی‌گزیند را برای ملایکه روشن می‌فرماید –تا بدانند- برهان خلیفه این است که خداوند به او دانش بیشتری نسبت به آنان می‌دهد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾ قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿٣٢﴾ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم [البقرة].

{سپس تمام آن اسامی(اسامی خلفای خداوند در زمین) را به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: «اگر راست می‌گویید، اسامی اینها را به من خبر دهید!» (۳۱) فرشتگان عرض کردند: «منزهی تو! ما چیزی جز آنچه به ما تعلیم داده‌ای، نمی‌دانیم؛ تو دانا و حکیمی.» (۳۲) فرمود: «ای آدم! آنان را از اسامی اینان(خلفا) آگاه کن.» هنگامی که آنان را آگاه کرد، خداوند فرمود: «آیا به شما نگفتم که من، غیب آسمانها و زمین را می دانم؟! و نیز میدانم آنچه را شما آشکار می کنید، و آنچه را پنهان می داشتید!» (۳۳)}
ای جماعت شیعیان اثنی عشری! شما بهتر می‌دانید یا خداوند واحد قهار؟ آیا نمی‌بینید وقتی ملایکه خود را عالم‌تر از خداوند دانسته و پیش‌بینی می‌کنند که برگزیده خداوند در زمین فساد کرده و خونریزی خواهد کرد -گویا که خود را از خداوند اعلم‌تر می‌دانند- خداوند چگونه تکذیب‌شان کرده و در پاسخ آنها چه می‌گوید؟ برای همین خداوند تعالی به آنان می‌فرماید:

{ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاء هَـؤُلاء إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ}
{و فرمود: «اگر راست می‌گویید، اسامی اینها را به من خبر دهید!}
چون آنها در امر انتخاب خلیفه؛ آگاه‌تر از خداوند نیستند و لذا خداوند به پاسخ سختی به آنان داده و می‌فرماید:
{ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاء هَـؤُلاء إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ}
{و فرمود: «اگر راست می‌گویید، اسامی اینها را به من خبر دهید!}
اینجا ملایکه دریافتند که در امر انتخاب خلیفه خداوند از حد خود تجاوز کرده‌اند و پروردگارشان از آنان داناتر است؛ پس خداوند را تسبیح کردند وخدا را از این که داناتراز او باشند؛ منزه دانستند..
{ قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ }
.

{عرض کردند: «منزهی تو! ما چیزی جز آنچه به ما تعلیم داده‌ای، نمی‌دانیم؛ تو دانا و حکیمی}
به این مقطع از آيات توجه و در آن تدبر کن. درخواهی یافت که انتخاب خلیفه مختص خداوندی است که از آنچه که در آسمان و زمین پنهان است؛ آگاهی دارد و آنچه را که پنهان کرده یا آشکار می‌کنید ، می‌داند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَ‌ضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾ قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿٣٢﴾ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾ }
صدق الله العظيم [البقرة]

{سپس تمام آن اسامی(اسامی خلفای خداوند در زمین) را به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: «اگر راست می‌گویید، اسامی اینها را به من خبر دهید!» (۳۱) فرشتگان عرض کردند: «منزهی تو! ما چیزی جز آنچه به ما تعلیم داده‌ای، نمی‌دانیم؛ تو دانا و حکیمی.» (۳۲) فرمود: «ای آدم! آنان را از اسامی اینان(خلفا) آگاه کن.» هنگامی که آنان را آگاه کرد، خداوند فرمود: «آیا به شما نگفتم که من، غیب آسمانها و زمین را میدانم؟! و نیز م دانم آنچه را شما آشکار می کنید، و آنچه را پنهان می داشتید!» (۳۳)}
از این آیات احکام متعددی را استنباط می‌کنیم که درمورد قاعده خلافت در کتاب آمده است و در ادامه می‌آیند:

۱- اینکه انتخاب خلیفه خداوند به پروردگار مالک الملک تعلق دارد که ملک خود را به هرکس که بخواهد عطا می‌نماید که خداوند واسع وعلیم است.
۲- اینکه حتی ملایکه مقرب خداوند رحمن حق ندارند در این امر دخالت کنند؛ چون از خداوند داناتر نیستند و او می‌داند رسالت خود را در کجا قرار دهد.
۳- درمی‌یابیم که خداوند به ملایکه خود برهان خلافت کسی را که برگزیده است می‌آموزد. برهان خلافت این است که خداوند از نظر علم و دانش او را بر کسانی که خلیفه آنان شده است برتری می‌بخشد تا معلم آنان باشد و لذا خداوند تعالی می‌فرماید:
{ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾ قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿٣٢﴾ }صدق الله العظيم [البقرة]
{و فرمود: «اگر راست می‌گویید، اسامی اینها را به من خبر دهید!» (۳۱) فرشتگان عرض کردند: «منزهی تو! ما چیزی جز آنچه به ما تعلیم داده‌ای، نمی‌دانیم؛ تو دانا و حکیمی.» (۳۲)}
پس برایمان روشن می‌شود با وجود اینکه ملایکه خود عالم بودند ولی خداوند به آدم دانش بیشتری عنایت فرمود تا این برهان گزینش باشد تا بدانند او خلیفه‌ای است که خداوند برای آنان برگزیده است و بینند خداوند از نظرعلمی اورا به آنان برتری داده است. امر خلافت به انبیأ و رسولان خداوند -چه جن و چه انس- نیز ربطی ندارد و ایشان حق ندارند بعد از خود و از جانب خویش به جای خداوند خلیفه او را برگزینند. ببینید آیا طالوت توسط نبی خداوند برای رهبري و امامت و پادشاهی انتخاب شد؟ خیر بلکه خداوند بود که او را انتخاب کرد و از نظر علمی او را به آنان برتری داد؛ خداوندی که ملک خود را به هرکس که بخواهد عنایت می‌نماید و خداوند واسع و علیم است و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُوا أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ } صدق الله العظيم [البقرة:247]
{ و پیامبرشان به آنها گفت: «خداوند طالوت را برای زمامداری شما مبعوث (و انتخاب) کرده است.» گفتند: «چگونه او بر ما حکومت کند، با اینکه ما از او شایسته‌تریم، و او ثروت زیادی ندارد؟!» گفت: «خدا او را بر شما برگزیده، و او را در علم و جسم، وسعت بخشیده است. خداوند، ملکش را به هر کس بخواهد، می‌بخشد؛ و احسان خداوند، وسیع است و او آگاه است.»}
ای جماعت شیعیان واهل سنت؛ آیا شما رحمت خدا را تقسیم کرده وآن کس را که بخواهید برمی‌گزینید؛‌ آیا از خدا تقوا نمی‌کنید؟ و اما اهل سنت این که خلیفه خداوند خود را به آنان معرفی کند را بر او حرام کرده‌ و می‌گویند مهدی منتظر نمی‌داند که مهدی منتظر است و این آنان هستند که می‌دانند او مهدی منتظر است و اورا از شأنش باخبر کرده و می‌گویند او امام مهدی است و شرط این است که او این امر را که امام مهدی است و از سوی پروردگار عالمیان برانگیخته شده رد کند و آنها بر حرف باطل خود اصرار کنند که خیر تو امام مهدی هستی ولی نمی‌دانی که امام مهدی هستی و او را وادار می‌کنند علی‌رغم میل خود در حالی که ناتوان -از رد این امر است- بیعت نماید. این امر علی رغم این است که می‌دانند امام مهدی خلیفه برگزیده خداوند بر ایشان است تا در زمانی که علمای امت گرفتار تفرقه و اختلاف شده‌اند؛ میان آنها در اختلافات‌شان حکم نماید وبعد از وضعیت موجود مسلمانان یعنی تفرق و شکست و از بین رفتن شکوه‌شان؛ صفوف ایشان را متحد ساخته و پراکندگی و ضعف‌شان را مرتفع سازد. به رغم احادیث حق نبوی که به اهل سنت فتوا می‌دهد که این خداوند است که امام مهدی را به سوی ایشان می‌فرستد و با وجود این که به این امر ایمان دارند؛ ولی از آن روگردانده و به آنچه که مخالف آن است تمسک می‌جویند؛ در حالی که از احادیث حقی که مسلمانان آنها را می‌دانند سخن می‌گویند. برای مثال این حدیث حق از محمد رسول خدا؛ محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرموده است:
[ أبشّركم بالمهدي يُبعث في أمّتي على اختلاف من الناس، وزلازل، فيملأ الأرض قسطاً وعدلاً كما ملئت جوراً وظلماً، يرضى عنه ساكن السماء وساكن الأرض، يقسم المال صفاحا ]

[ به شما بشارت مهدی را می دهم که در زمانی که انسان ها دچار اختلاف هستند و در زمان زمین لرزه ها، در میان امت من برانگیخته می شود تا زمين را همان گونه که از ظلم و جور اشباع شده بود ؛ آکنده از قسط و عدل نماید و ساکنان آسمان و زمین از او راضی بوده و مال را با بخشش بسیار تقسیم می کند]
صدق عليه الصلاة والسلام.
ای جماعت اهل سنت! چگونه معتقدید که خداوند مهدی منتظر را در میان امت محمد - صلى الله عليه وآله وسلم - برمی‌انگیزد اما بر او حرام می‌کنید که بگوید: ای امت محمد - صلى الله عليه وآله وسلم - من امام مهدی هستم و خداوند مرا به سوی شما برانگیخته تا به عدل میان شما حکم نمایم پس از امر من اطاعت کنید و اگر عصیان ورزید، خداوند با عذابی شدید از جانب خود در طی یک شب درحالی که همگی ناتوان و حقیر شده‌اید مرا بر شما چیره خواهد کرد و خواهید گفت:
{رَّبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾} [الدخان].
{ پروردگارا عذاب را از ما بردار ما مؤمن هستیم}

و اما شیعه؛ و تو چه مي داني كه شيعه چيست !آنها امام مهدی را قبل از فرا رسیدن زمان مقدر شده در کتاب مسطور برانگیخته و حکم را به پسر کوچکی داده‌اند. به خداوند قسم اگر پنجاه میلیون سال هم منتظر بمانند تا سنگ انگور شود و آب طلا؛ مهدی آنها نخواهد آمد چرا که پروردگار نه در کتاب خداوند و نه در سنت حق رسولش برای این امر برهانی نازل نفرموده است.ای شیعیان اثنی عشری! من مهدی منتظر امام دوازدهم از آل بیت پاک و مطهر و ذریه امام حسین بن علي بن ابی طالب رضی الله عنه وأرضاه هستم. مادرم مرا زودتر از موقع مقرر من در کتاب مسطور و به صورت زودرس به دنیا نیاورده است و فرمان خدا روی حساب و برنامه دقیقی است[اشاره به آیه کریمه:وَكَانَ أَمْرُ‌ اللَّـهِ قَدَرً‌ا مَّقْدُورً‌ا ﴿٣٨﴾ سوره الأحزاب] وسپس در زمان مقدّر به این جا آمدی، ای موسی!(اشاره به آیه کریمه: ثُمَّ جِئْتَ عَلَىٰ قَدَرٍ‌ يَا مُوسَىٰ ﴿٤٠﴾ سوره طه)
ای شیعیان اثنی عشری؛ ماه بدر در وسط آسمان ظاهر شده است؛ اما شما نمی‌بینید، چگونه کسی که در سرداب تاریک است می‌تواند ماه بدر را در وسط آسمان ببیند؟ خیر چنین نخواهد شد مگر اینکه نسبت به افسانه سرداب سامراء کافر شوید. اما اگر سرباز زده و فقط در تاریکی سرداب بمانید؛ وقتی ماه ظاهر شود آن را نخواهید دید و به صاحب علم کتاب ایمان نخواهید آورد و زمانی که بدر در آسمان ظاهر شد آن را نمی‌بینید؛ کسی که در سردابی تاریک است چگونه می‌تواند بدر را ببیند، مگر بعد از رسیدن سیاره عذاب؛ سیاره سقر در شبی که شب از روز پیشی می‌گیرد و خورشید از مغرب خود طلوع خواهد کرد؛ شب پیروزی و ظهور مهدی منتظر که خداوند قهار و واحد به حق او را برانگیخته است. پس اگر سرباز زنید؛ خداوند در یک شب مرا بر شما چیره خواهد کرد درحالی که همگی حقیر و ناتوان شده‌اید؛ شب پیروزی و ظهور مهدی منتظر در برابر تمام بشریت؛ شب عبور سیاره دهم؛ سیاره سقرآتش بزرگ خداوند که هرازچند گاهی به سراغ بشریت می‌آید(لواحة للبشر). من و سیاره آتش در زمان مقدر شده در کتاب مسطور به سوی شما آمده‌ایم. آن سیاره در موعد مقرر در نهایت دوران گفتگو قبل از ظهور از راه می‌رسد تا اگر مرا تکذیب کردید؛ خداوند به واسطه آن یک شبه مرا بر تمام بشریت چیره فرماید؛ در شبی که شب از روز پیشی می‌گیرد. خورشید به ماه رسیده تا به بشریت هشدار دهد وهرکس از شما که می‌خواهد جلو بیفتد و بیان حق ذکر را تصدیق کند و یا آن را به تأخیر اندازد و خداوند او را با سیاره آتش سقر هلاک نماید . سال سياره عذاب سقر ( زمان دوباره ظاهر شدن آن براي بشر ) مساوي يك ماه از ماههاي حساب كيهانی است و طول سال کیهانی معادل پنجاه هزار سال بر اساس محاسبات شما و سال و ساعت و دقیقه و ثانیه‌های شماست. به این معنی که دوازده دور فلکی ( یک سال ) سیاره سقر برابر پنجاه هزار سال است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ ﴿١﴾ لِّلْكَافِرِ‌ينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ ﴿٢﴾ مِّنَ اللَّـهِ ذِي الْمَعَارِ‌جِ ﴿٣﴾ تَعْرُ‌جُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّ‌وحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُ‌هُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ ﴿٤﴾ فَاصْبِرْ‌ صَبْرً‌ا جَمِيلًا ﴿٥﴾ إِنَّهُمْ يَرَ‌وْنَهُ بَعِيدًا ﴿٦﴾ وَنَرَ‌اهُ قَرِ‌يبًا ﴿٧﴾ يَوْمَ تَكُونُ السَّمَاءُ كَالْمُهْلِ ﴿٨﴾ وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ ﴿٩﴾ وَلَا يَسْأَلُ حَمِيمٌ حَمِيمًا ﴿١٠﴾يُبَصَّرُ‌ونَهُمْ ۚ يَوَدُّ الْمُجْرِ‌مُ لَوْ يَفْتَدِي مِنْ عَذَابِ يَوْمِئِذٍ بِبَنِيهِ ﴿١١﴾ وَصَاحِبَتِهِ وَأَخِيهِ ﴿١٢﴾ وَفَصِيلَتِهِ الَّتِي تُؤْوِيهِ ﴿١٣﴾ وَمَن فِي الْأَرْ‌ضِ جَمِيعًا ثُمَّ يُنجِيهِ ﴿١٤﴾ كَلَّا ۖ إِنَّهَا لَظَىٰ ﴿١٥﴾ نَزَّاعَةً لِّلشَّوَىٰ ﴿١٦﴾ تَدْعُو مَنْ أَدْبَرَ‌ وَتَوَلَّىٰ ﴿١٧﴾ وَجَمَعَ فَأَوْعَىٰ ﴿١٨﴾ } صدق الله العظيم [المعارج]
{پرسنده‌اى از عذابى پرسيد كه‌ فرود خواهد آمد (۱) بر كافران و كس آن را دفع نتواند كرد، (۲) از جانب خدا كه صاحب آسمانها. (۳) در روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است، فرشتگان و روح بدان جا فراروند. (۴) پس صبر كن صبرى نيكو. (۵) ايشان آن روز را دور مى‌بينند. (۶) و ما نزديكش مى‌بينيم. (۷) روزى كه آسمان چون فلز گداخته گردد، (۸) و كوه‌ها چون پشم، (۹) و هيچ خويشاوندى از حال خويشاوند خود نپرسد، (۱۰)به همدیگر نشان داده می‌شوند و معرّفی می‌گردند شخص گناهکار آرزو می‌کند کاش می‌شد برای رهائی خود از عذاب آن روز، پسران خود را فدا سازد. (۱۱) همچنین همسر و برادرش را. (۱۲) همچنین فامیل و قبیله و عشیره‌ای که او را در پناه خود می‌گرفتند. (۱۳) و حتّی تمام کسانی را که در روی زمین هستند (همگی را فدا کند) تا این که مایه‌ی نجاتش شود. (۱۴) هرگز! این، آتش سوزان و سراپا شعله (ی دوزخ) است. (۱۵) پوست بدن را می‌کند و با خود می‌برد. (۱۶) به سوی خود می‌خواند کسی را که پشت (به فرمان خدا) کرده است روی‌گردان بوده است. (۱۷) و دارائی را جمع آورده است و در خزینه‌ها نگاهداری کرده است (و در خیرات و حسنات آن را مصرف ننموده است). (۱۸)}
و شما می‌دانید بیان حق این فرموده خداوند تعالی چیست که:

{ سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ ﴿١﴾ لِّلْكَافِرِ‌ينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ ﴿٢﴾ }،
{پرسنده‌اى از عذابى پرسيد كه‌ فرود خواهد آمد (۱) بر كافران و كس آن را دفع نتواند كرد، (۲) }
و درخواست‌شان را در این فرموده خداوند تعالی می‌یابید که:
{ وَإِذْ قَالُواْ اللَّهُمَّ إِن كَانَ هَـذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِندِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَةً مِّنَ السَّمَآءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ } صدق الله العظيم [الأنفال:32]
{ و آن هنگام كه گفتند: بارخدايا، اگر اين كه از جانب تو آمده حق است، بر ما از آسمان بارانى از سنگ ببار يا عذاب دردآورى بر ما بفرست.}
همان طور که قبل گفته‌ایم؛ مدت یک دورچرخش-یک سال- در سیاه سقر برابرفقط یک ماه از ماه‌های سال کیهانی-السنة الکونیه- است یعنی یک سال بر اساس محاسبات سال در سیاره آتش سقر بر اساس محاسبات ایام ما دقیقا چهار هزار و صد و شصت و شش سال و هشت ماه(أربعة آلاف سنةٍ ومائة عامٍ وستةٌ وستون سنةً وثمانية أشهرٍ) با دقتی بسیار زیاد است. اما این مدت در سیاره آتش تنها برابریک سال وبر اساس محاسبات سال کبری کیهانی-السنة کونیة الکبری- برابر یک ماه است و مدت سال کبری کیهانی برابر پنجاه هزار سال زمینی است. اما طلوع خورشید از مغرب نمی‌تواند رخ دهد مگر بعد از تمام شدن پنجاه میلیون سال اززمانی که خداوند بعد از آفرینش کیهان- الکون- شروع به آفریدن موجودات زنده کرد. اما آفرینش انسان در زمین مفروشه-زمینی که در باطن کره زمین ما قرار دارد- جداً نزدیک و تقریباً هزار سال قبل، بر اساس مدت سال‌ در زمین مفروشه می‌باشد و از آن جا که روز در زمین مفروشه برابر یک سال ماست؛ پس یک سال در زمین مفروشه؛ برابر ۳۶۰ سال ماست وعمر کلی از زمانی که خداوند آدم را آفرید تا زمان رستاخیز اول هزار سال بر اساس ایام در زمین مفروشه است و اولین نبی از انبیاء بشر آدم علیه الصلاة و السلام و اولین خلیفه از خلفای خدا برای تمام بشریت آدم بود و آخرین تنزیل امرخلافت در زمان مهدی ناصر محمد یمانی رخ می‌دهد؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ ﴿٥﴾} صدق الله العظيم [السجدة].
{امر را از آسمان به سوی زمین نازل می‌کند و سپس در روزی که مقدار آن هزار سال از سالهایی است که شما می‌شمرید بسوی او بالا می‌رود}
و این هزار سال از سال‌های زمین مفروشه است که یک روز آن برابر یک سال شماست و میان فرمانی که برای اطاعت از اولین خلیفه بشرنازل شد تا نزول فرمان اطاعت ازآخرین خلیفه مهدی منتظردقیقا ۳۶۰ هزار سال بر اساس سال شما فاصله است. ولی این زمان بر اساس محاسبات زمان در زمین مفروشه-زمین دارای دو مشرق- فقط هزار سال است؛ زمینی که آدم خلیفه آن بود و ما درمورد حقیقت زمین مفروشه که تصویر آن در زیر آمده است؛ به شما خبر داده بودیم.


پیش ازاین درمورد حقیقت این زمین که دارای دو مشرق در دو جهت متقابل بوده و در باطن زمینی که ما روی آن زندگی می‌کنیم وجود دارد، برای‌تان توضیح داده بودیم؛ این زمین دو دروازه دارد که مقابل یک‌دیگرند و این زمینی است که سطحی صاف و کشیده دارد و کسی که درمنتهی الیه مشرق جنوبی آن ایستاده باشد؛ مشرق شمالی را می‌بیند. و یک روز آن برابر یک سال است و خورشید در یک روز دوبار در آن جا طلوع می‌کند و روز آن –همان طور که برای‌تان گفتیم- معادل یک سال ماست؛ لذا هزار سال بر اساس محاسبات زمان در زمین مفروشه چقدر می‌شود؟ حتما برابر ۳۶۰ هزار سال بر اساس محاسبات ایام ما خواهد بود در حالی که از منظر سال در کتاب؛ نزد خدا تنها یک سال است؛ چون نزد خدا درکتاب؛ یک روز برابر هزار سال ماست ولذا یک سال برابر ۳۶۰ هزار سال می‌شود و این همان طور که گفتیم برابر هزار سال در زمین مفروشه است . میان این دو آیه فرق هست و آن فرموده خداوند تعالی است:
{يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ ﴿٥﴾} صدق الله العظيم [السجدة]
{امر را از آسمان به سوی زمین نازل می‌کند و سپس در روزی که مقدار آن هزار سال از سالهایی است که شما می‌شمرید بسوی او بالا می‌رود}
و این فرموده خداوند تعالی:

{وَإِنَّ يَوْمًا عِندَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ} صدق الله العظيم [الحج:47].
{و یک روز نزد پروردگارت، همانند هزار سال است که شما می‌شمرید}
همان طور که گفتیم بیان این فرموده خداوند تعالی:

{يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ ﴿٥﴾} صدق الله العظيم،
{امر را از آسمان به سوی زمین نازل می‌کند و سپس در روزی که مقدار آن هزار سال از سالهایی است که شما می‌شمرید بسوی او بالا می‌رود}
از اولین فرمان خدا برای اطاعت از اولین خلیفه بشریت آدم علیه الصلاة و السلام شروع می‌شود تا به فرمان اطاعت از آخرین خلیفه مهدی منتظر می‌رسد و زمان میان این دو؛ برابر هزار سالی است که شما می‌شمارید . و معنی فرموده خداوند تعالی : {مِّمَّا تَعُدُّونَ} یعنی یک روز در حساب برابر یک سال است و مقصود ازاین روز؛ روز در زمین مفروشه -زمین دارای دو مشرق- است؛ زمینی که الان مسیح دجال بر آن استیلا دارد و روز آن همان گونه که محمدٌ رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم – به شما خبر داده است:
[ أنّ يوم الدجال كسنةٍ ]

[ یک روز دجال برابر یک سال شماست]
برابر یک سال شماست. پس به این ترتیب هزار سال زمین مفروشه براساس ایام ما چقدر می‌شود؟ حتما برابر ۳۶۰ هزار سال ماست؛ پس در کتاب نزد خدا چند سال است؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَإِنَّ يَوْمًا عِندَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ} صدق الله العظيم.
{و یک روز نزد پروردگارت، همانند هزار سال است که شما می‌شمرید}
پس یک سال حتما = ۳۶۰ هزار سال بر اساس ایام ماست؛ و هم چنین هزار سال در زمین مفروشه دقیقاً براساس ساعت و دقیقه و ثانیه، برابر ۳۶۰ هزار سال ماست؛ اگر که می‌دانستید... و دیگر بیش از این درمورد اسرار حساب در کتاب چیزی به شما نمی‌گوییم مگرپروردگارم چیزی بخواهد که رحمت و علم پروردگارم دربرگیرنده همه چیز است.

ای جماعت علمای امت! از خدا بترسید و به حق اعتراف کنید؛ ولی عده زیادی از شما حتی اگر پنجاه هزار برهان از آیات محکم قرآن برای‌تان بیاورم که من امام مهدی منتظرم؛ همگی را به راحتی پشت سر انداخته و می‌گویید:" اسم مهدی محمد بن عبدالله و یا محمد بن حسن العسکری یا احمد بن عبدالله است" در پاسخ شما می‌گوید: شما را به خدا قسم می‌دهم؛ مگر شما بعد از خاتم الأنبیاء و مرسلین محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم منتظر نبیّ یا رسول دیگری هستید؟ جواب‌تان معلوم است: خیر. پس می‌گویم: لذا برای‌تان روشن است مهدی منتظر برای یاری(ناصرلمحمد) به محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم می‌آید وبه این ترتیب حکمت التواطؤ-همراهی- اسم محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم در اسم مهدیّ-ناصر محمد- برای‌تان روشن می‌شود. خداوند التواطؤ-همراهی- در اسمم با نام محمد را در نام پدرم نهاده است؛ تا اسم حامل کار و خبر باشد؛‌ آیا فکر نمی‌کنید؟
ای مردم و اگر رسیدن خورشید به ماه-ادارک- را به عنوان هشداری به بشریت قبل از پیشی گرفتن شب از روز تکذیب کردید؛ ببینید آیا سیاره‌ای هست که حامل آتش باشد که در دوران من و شما به زمین نزدیک شود؟ آیا متوجه خبر و بیان حق ذکر شدید؟ چرا حق آمده از نزد پروردگارتان را تکذیب می‌کنید؛ به چه حقی آن را تکذیب می‌کنید اگر راست می‌گویید؟با این که من نه دین جدیدی برای‌تان آورده‌ام و نه سنت جدیدی؛ بلکه شما را به بازگشت به کتاب خدا و سنت حق محمدٍ رسول الله الحقّ - صلّى الله عليه وآله وسلّم – دعوت می‌کنم؛ پس لذا شما به نا حق از حق رومی‌گردانید! تا کی روگرداندن از حق ؛ تا کی؟ تا زمانی برسد که عذاب دردناک را با چشم ببینید؟!
ای علمای مسلمین؛ شما چگونه علمایی هستید؟ شما با روگرداندن از حقِّ آمده از نزد پروردگارتان؛ باعث عذاب امت اسلام و کسانی خواهید شد که مانند چهار پایان از شما پیروی می‌کنند؛ بلکه گمراه‌ترند. اگر بیان ناصر محمد یمانی برای کتاب خدا را با بیان علمای‌شان مقایسه کنند؛ درمی‌یابند فرق این دو مانند فرق نور و ظلمات است. و این پایگاه ناصر محمد یمانی است که آن را به عنوان میز گفتگوی جهانی برای تمام بشریت قرار دادیم و تمام انسان‌ها، مسلمان و کافر و نصاری-مسیحیان- و یهودی و ملحد اجازه دارند برسر آن حاضر شوند و به کسانی که برای‌شان روشن شود این حق از نزد پروردگار آمده است؛ ولی درمورد حق مغالطه کرده و مردم را از آن بازمی‌دارند هشدار می‌دهیم؛ به شیاطین بشر هشدار می‌دهیم که به خوک مسخ خواهند شد! حسبي الله لا إله إلا هو عليه توكلت وهو ربّ العرش العظيم.
خداوندا! من خود را از تمام علمای مسلمین که از کتاب خدا و سنت حقّ رسولش رومی‌گردانند مبرا اعلان می‌کنم. من از پیروان آنان ؛ کسانی که مثل ایشان بوده و عقل خود را به کار نمی‌گیرند و الاغ و شتر را از هم تشخیص نمی‌دهند؛ بری هستم؛ افراد سست رأی و احمقی که از عقل خود هیچ استفاده نمی‌کنند. ای کسانی که پیرو چیزی می‌شوید که نسبت به آن آگاهی و علم ندارید؛ به خدا قسم که درمورد عقل و چشم و قلب‌های‌تان مورد سؤال واقع خواهید شد، چرا که خداوند به شما هشدار داده است از آن چه که نمی‌دانید پیروی نکنید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَـٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
{ از آنچه به آن آگاهی نداری، پیروی مکن، چرا که گوش و چشم و دل، همه مسؤولند.}
اگر بعد از این که برای‌تان روشن شد ناصر محمد یمانی به حق سخن گفته و مردم را به صراط مستقیم هدایت می‌کند؛ ولی منتظر شده و ایمان آوردن‌تان را به ایمان علمای‌تان که در برابر حق استکبار می‌ورزند منوط کردید؛ درروزی نزدیک خواهید فهمید؛ روزی که آسمانِ از هم شکافته شده؛ کودکان را پیر می‌کند [اشاره به آیات کریمه سوره المزمل: فَكَيْفَ تَتَّقُونَ إِن كَفَرْتُمْ يَوْمًا يَجْعَلُ الْوِلْدَانَ شِيبًا ﴿١٧﴾ السَّمَاءُ مُنفَطِرٌ بِهِ ۚ كَانَ وَعْدُهُ مَفْعُولًا ﴿١٨﴾] ای جماعت مسلمین روگردان از کتاب خدا و سنت حق رسولش که به سنت شیطان رجیم تمسک جسته و خود را هدایت شده می‌دانید؛ چه کسی در آن روز شما را نجات خواهد داد؟ وای بر شما از پروردگار عالمیان؛ او شما را همراه با کسانی که به قران عظیم کافرند؛ عذاب خواهد کرد چون هیچ فرقی میان شما و آنان نیست. لذا به تمام آبادی‌ها و شهرهای بشری حتی مکه مکرمه و هیئت علمای بزرگ‌شان هشدار عذابی فراگیر و شامل را می‌دهم؛ کسانی که به ناحق در برابر ما استکبار می‌ورزند؛ مگر این که به حق اعتراف کنند...چقدر از شما دعوت به عمل آوردیم؛ چقدربیاناتی که حجت حق در آنها آمده است برای‌تان فرستادیم؛ چه کسی شما و علمای شیعه را از عذاب خدا نجات خواهد داد؛ چه کسی تمام علمای مسلمین را در صورت روگرداندن از کتاب خدا و سنت حق رسولش از عذاب الهی نجات خواهد داد؟
ای جماعت مسلمانانی که دین خود را فرقه فرقه کرده و هریک به داشته خود خرسندید؛ من ملتزم و پای‌بند به کتاب خدا و سنت حق رسولش هستم. شاید یکی از علمای امت بخواهد بگوید:" ما هم به کتاب خدا و سنت حق رسولش پای‌بندیم" در پاسخ او می‌گویم: تو به خودت و پیروانت دروغ می‌گویی و آنان را بدون داشتن علم و هدایت و کتاب منیر؛ گمراه می‌کنی؛ از روی ظن سخن می‌گویی در حالی که ظن و گمان کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند. شما پیرو فرمان شیطان شده و ندانسته به خدا نسبت می‌دهید و از فرمان خداوند الرحمن که ندانسته به او نسبت دادن را بر شما حرام کرده سرپیچی و عصیان کرده‌اید و این حدیث باطل:" [كُل مُجتهد مُصيب]‌ [ هر مجتهدی درست می‌گوید] چه درست گفته باشد چه به خطا رفته باشد؛ و در هر دو صورت اجر می‌برد!" باعث گمراهی‌تان شده است. سبحان الله!! آیا شما برای کسی که ندانسته به خدا نسبت داده و از فرمان شیطان پیروی کرده و در برابردستور خداوند الرحمن عصیان نموده اجر قایل می‌شوید؟ بگو برهان‌تان را بیاورید اگر راست می‌گویید؟


وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
خليفة الله الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.

اقتباس: اضغط للقراءة
اخرین به روز رسانی: 26-11-2020 08:56 AM
2


- 2 -

الإمام ناصر محمد اليماني
26 - 02 - 1430 هـ
22 - 02 - 2009 مـ

۴-اسفند-۱۳۸۷ه.ش.
11:46 مساءً
________



از خدا تقوا کن و تحیّتی و سلامی به ما نگو که خداوند آن گونه به ما سلام نگفته است..

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على محمدٍ وآله الطيبين والتابعين للحقّ إلى يوم الدين، وبعد..
جناب جعفر سلام علیکم؛ از خدا بترس و سلام و تحیّتی به ما نگو که خداوند آن گونه به ما سلام نگفته باشد. به عنوان بیانت توجه نکرده بودم مگر الآن که دیدم در آن آمده است: (السام عليكم).
و این سلام و تحیّت گفتن یهود در زمان حضور در محضر محمدٍ رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم – است : "السام علیکم" و پیش خود می‌گفتند:" چرا خدا ما را عذاب نمی‌کند چون می‌داند ما می‌گوییم السام علیکم؛ در حالی که رسول الله گمان می‌کند ما السلام علیکم گفتیم؛ اما خدا می‌داند ما می‌گوییم السام علیکم؛ چرا خداوند به این خاطر ما را عذاب نمی‌کند؟" و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِذَا جَاءُوكَ حَيَّوْكَ بِمَا لَمْ يُحَيِّكَ بِهِ اللَّـهُ وَيَقُولُونَ فِي أَنفُسِهِمْ لَوْلَا يُعَذِّبُنَا اللَّـهُ بِمَا نَقُولُ ۚ حَسْبُهُمْ جَهَنَّمُ يَصْلَوْنَهَا ۖ فَبِئْسَ الْمَصِيرُ} صدق الله العظيم [المجادلة:8].
{هنگامى که نزد تو مى‌آیند، کلماتى براى تحیت و سلام بر تو به کار مى‌برند که خدا تو را با آن تحیت و سلام نگفته است و با خود مى‌گویند: «پس چرا خداوند ما را به سبب آنچه مى‌گوییم، عذاب نمى‌کند؟» دوزخ براى آنان بس است که وارد آن مى‌شوند. پس چه بد سرانجامى است!}
الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ

سام = زهر؛ مرگ

اقتباس: اضغط للقراءة

3

- 4 -
الإمام ناصر محمد اليماني
28 - 02 - 1430 هـ
24 - 02 - 2009 مـ

۶-اسفند-۱۳۸۷ه.ش.
08:11 مساءً
________



اگر به ناحق به مردم افترا بزنی، تو را از عذاب خدا می‌ترسانم و کسی که افترا بزند و بار ستمی بردوش گیرد، زیان‌کار است
بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين، وبعد..
ای جعفر؛ از من درمورد دو غیبت سؤال کردی و برایت به حق فتوا داده و دلیل پنهان شدن را گفتم. فردی که دینی به او داشتم، می‌خواست مرا به زندان بیندازد. اگربه زندان می‌رفتم چطور می‌توانستم دینش را بدهم؟ پس پنهان شدم تا امورم را تدبیر کنم. سپس از خفا خارج شده و حقش رابه او برگرداندم. دین- بدهکاری- من ربطی به توندارد و برای ادای آن به تو رو نکردیم تا کمکی کنی. من از تو بی‌نیازم و آن گونه که به من نسبت دادی؛ دزد هم نیستم و از خدا به خاطر نسبت‌هایی که به امام مهدی حق پروردگارت دادی استعانت می‌طلبم. تو ظالمانه به من افترا و بهتان زدی و از خدا نمی‌ترسی . خداوند روزی از تو به خاطر افترایی که به ناحق به ما زدی سؤال می‌کند. خداوند از تو درگذرد من نجات تو را می‌خواهم و تو با افترا و بهتان بزرگی که به ما زدی خود را به هلاکت می‌افکنی؛ و از خدا استعانت می‌طلبم.
آیا غیر از دروغ و افترا؛ چیزی پیدا نمی‌کنی که با آن به ما پاسخ دهی؛ آیا خود را از مکر خدا در امان می‌دانی؟ من تو را عذاب خدا می‌ترسانم؛ به ناحق به مردم نسبت ناروا مده، هرکس افترا بزند زیان‌کار است وهرکس بار ظلمی بر دوش داشته باشد؛ زیان می‌کند. امام مهدی نادان و سفیه نیست که به امثال تو پاسخ دهد و اگر حاضر به پیروی از حق نشوی؛ حکم با خداوند خیرالحاکمین است و لا قوة الا بالله و انا الیه لراجعون....
ای مرد از خدا بترس و اگراهل علم نیستی خود را به ورطه میفکن و از کسانی مباش که خداوند تعالی در باره آنان می‌فرماید:
{وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّـهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّبِعُ كُلَّ شَيْطَانٍ مَّرِيدٍ ﴿٣﴾} صدق الله العظيم [الحج].
{و از مردم، کسی هست که ناآگاهانه درباره‌ى خداوند به جدال مى‌پردازد و از هر شیطانِ سرکشى پیروى مى‌کند.}
تنها چیزی که می‌دانی؛ سفاهت و افترا و بهتان و نسبت دروغ دادن است؛ قبلا برای شیعیان و اهل سنت فتوا داده بودم که گزینش و انتخاب خلیفه‌ی خدا تنها مختص خداوند یکتاست و کسی در حکم؛ شریک او نیست؛ پس چگونه بندگان می‌توانند به جای خداوند سبحان خلیفه خدا را انتخاب کنند؟ وسعت و گشایش مالی هم حجت شما برعلیه ما نیست؛ همان گونه که قبلا هم خداوند توانایی مالی را حجت بنی اسراییل در برابر طالوت قرار نداد. به فرموده خداوند در آیات محکمش بنگر:
{وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّـهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا ۚ قَالُوا أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ ۚ قَالَ إِنَّ اللَّـهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ ۖ وَاللَّـهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّـهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٤٧﴾} [البقرة].
{و پیامبرشان به آنها گفت: «خداوند طالوت را براى زمامدارى شما برگزیده است.» گفتند: «چگونه او بر ما حکومت کند، در حالى که ما از او به فرمانروایى شایسته‌تریم، و او ثروت زیادى ندارد.» پیامبرشان گفت: «خداوند او را بر شما برگزیده و توان علمى و جسمى او را افزون نموده است. و خداوند ملکش را به هر کس بخواهد، مى‌بخشد. و خداوند [احسانش] وسیع و آگاه است.»}
خداوند از فضل خود من واولیایم را بی‌نیاز خواهد کرد و ملک خود را به هرکس که بخواهد عطا می‌کند؛ جناب جعفر. به درگاه خداوند توبه کرده و استغفار کن؛ تو ستمکارانه وبا دروغ به ما افترا زدی. خداوند مرا از نظر علمی به شما برتری و رجحان داده است و داور میان ما علم حق است این توفق علمی است که برهان خلافت است نه داشتن ثروت. میز گفتگو میدان است؛ پس براساس محکمات قرآن و سنت حق حکم می‌کنیم و اگر به حق تو را ساکت نکردم؛ امام مهدی حق پروردگارت نیستم. و اگرخاموشت ساختم اما تعصب و غرور تو را به گناه کشاند؛ مطلب حقی نخواهی داشت که بگویی و فقط سبّ و شتم و افترا می‌زنی؛ مثل تمام جاهلان و نادانان در تمام زمان‌ها و مکان‌ّ؛ آنها که خواهند گفت:
{لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ} [الملك:10]،
{و می‌گویند: «اگر ما گوش می‌کردیم، یا می‌اندیشیدیم، در میان اهل آتش نبودیم.»}
و اگر توبه نکنی؛ یقیناً روزی از پشیمانان و نادمین خواهی شد.
وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.


اقتباس: اضغط للقراءة