Admin
18-09-2013, 03:10 PM
الإمام ناصر محمد اليماني
24 - 12 - 1430هـ
12 - 12- 2009 مـ
۲۱-آذر-۱۳۸۸ه.ش.
12:11 صبح
ـــــــــــــــــــــــــ
ما آیات را برای شما بیان کرده وبه روشنی شرح دادیم، اگر اندیشه کنید...
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمرسلين وآله التوابين المتطهرين والتّابعين للحقّ إلى يوم الدين، من الإمام المهدي إلى كافة من أنعم الله عليه بنعمة العقل من المسلمين، السلام عليكم ورحمة الله وبركاته، السلام علينا وعلى جميع عباد الله الصالحين في الأولين وفي الآخرين وفي الملأ الأعلى إلى يوم الدين، وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
ای امت اسلام ،من همان امام مهدی منتظرهستم که در انتظارش بودید، خداوند مرا برانگیخته است تا آیات کتاب را برایتان توضیح داده و روشن کنم وتنها خردمندان؛ همانان که در کتاب خداوند اندیشه میٰکنند متذکر خواهند شد.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [ص]
سؤالی که مطرح میشود این است که: چرا خداوند فرمان میدهد تا با عقل در آیات قرآن عظیم اندیشه کنید؟ و بعد تدبرخداوند تعالی میفرماید:
{لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [ص]؟
سؤال دیگر این که: آیا بجز اندیشمندان کس دیگری پند نگرفته و از حق پیروی نخواهد کرد؟ فتوای آن را در کتاب پیدا میکنیم که خداوند تعالی میفرماید:
{أَفَمَن يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَىٰ ۚإِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [الرعد].
لذا ای مسلمانان! بدانید تا زمانی که از نعمتی که خداوند به شما داده است یعنی "عقل" استفاده نکنید هدایت نشده و نخواهید شد. به خدا قسم از بیان حق قرآنی تبعیت نخواهید کرد، مگر عقل خود را بکار گیرید.تصدیق فرموده خداوند عظیم:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِّن دُونِكُمْ لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ ۚ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿١١٨﴾ هَا أَنتُمْ أُولَاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَلَا يُحِبُّونَكُمْ وَتُؤْمِنُونَ بِالْكِتَابِ كُلِّهِ وَإِذَا لَقُوكُمْ قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنَامِلَ مِنَ الْغَيْظِ ۚ قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ ۗ إِنَّ اللَّـهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿١١٩﴾ إِن تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِهَا ۖ وَإِن تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا ۗ إِنَّ اللَّـهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ ﴿١٢٠﴾} صدق الله العظيم [آل عمران]،
به فرموده خداوند تعالی توجه کنید:
{قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿١١٨﴾} صدق الله العظيم.
پس به بیان روشن حق بنگرید که برایتان مکر منافقانی راتوضیح میدهد که تظاهر میکنند ایمان دارند و کفر و مکرشان را پنهان میکنند:
{إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّـهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ ﴿١﴾ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴿٢﴾} صدق الله العظيم.
به فرموده خداوند تعالی بنگرید:
{اتَّخَذُوا أَيْمَـنَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ (2)}صدق الله العظيم
سپس خداوند برایتان روشن میکند هدفشان از وارد شدن به صف مؤمنان و صحابه رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم – چیست: بازداشتن شما از پیمودن راه حق با (سوء) استفاده از سنت نبوی.این مکر خطرناک در بیان خداوند تعالی آمده است که میفرماید:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].
سپس به کلام خداوند تعالی بازمیگردیم که میفرماید:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِّن دُونِكُمْ لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ ۚ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿١١٨﴾ هَا أَنتُمْ أُولَاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَلَا يُحِبُّونَكُمْ وَتُؤْمِنُونَ بِالْكِتَابِ كُلِّهِ وَإِذَا لَقُوكُمْ قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنَامِلَ مِنَ الْغَيْظِ ۚ قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ ۗ إِنَّ اللَّـهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿١١٩﴾ إِن تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِهَا ۖ وَإِن تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا ۗ إِنَّ اللَّـهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ ﴿١٢٠﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
سپس روی این فرموده خداوند تعالی دقت کنید که:{قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿١١٨﴾} صدق الله العظيم،از آن جا که امام مهدی کلام خدا را از موضع و مقصود آن تحریف نمیکند ، دور از هر گونه خطایی با نهایت دقت در مورد مقصود خداوند برایتان فتوا میدهد. این آیه در جایی از کتاب آمده است که خداوند در حال هشدار دادن به مؤمنان است تا مراقب باشند از کسانی که تظاهر به ایمان به خداوند و رسولش میکنند تا از صحابه رسول باشند ولی در باطن در فکر فریب و مکر بر ضد الله و رسول و مؤمنان هستند و زبانشان چیزی را می گوید که در قلبشان نیست پیروی نکنند. کما اینکه خداوند تعالی در همان جا به روشنی شرح میدهد که:
{هَا أَنتُمْ أُولَاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَلَا يُحِبُّونَكُمْ وَتُؤْمِنُونَ بِالْكِتَابِ كُلِّهِ وَإِذَا لَقُوكُمْ قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنَامِلَ مِنَ الْغَيْظِ ۚ قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ ۗ إِنَّ اللَّـهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿١١٩﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
لذا بار دیگر به این فرموده خداوند تعالی بازگردید: {قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿١١٨﴾} صدق الله العظيم
و سؤالی که مطرح میشود این است که: آیا مقصود خداوند این است که به رسولش امر کند که مسلمانان را از ماهیت آنها (منافقینی که افترا میزنند) باخبر کند؟ وجواب:اصلا.خداوند به او فرمان آشکار کردن ماهیت آنان که تظاهر به ایمان کرده و در باطن کافرند را نمیدهد. تصدیق فرموده خداوند تعالی :
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا (۸۱)}صدق الله العظيم [النساء]
لذا ای مردم منظور خداوند تعالی از اینکه میفرماید : {قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿١١٨﴾} صدق الله العظيم چیست؟ آیا در اینجا منظوراین است که این آیات در سنت نبوی به روشنی بیان شدهاند ،یا اینکه خداوند در " ذات قرآن " ازمکر آنها(منافقین) خبر داده و هدفشان را برای مؤمنان شرح می دهد ؟ و جواب: مقصود خداوند همان آیات کتاب خداوند است که در آن مسلمانان را از مکر منافقان به تفصیل آگاه میکند، اما به رسول امر نمیکند تا در سنتش هدف آنها را برای مسلمانان بیان کند .و خداوند تعالی می فرماید:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا (۸۱)}صدق الله العظيم [النساء]
پس برایتان روشن شد مقصود خداوند تعالی در این فرمایش چیست:{قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿١١٨﴾} صدق الله العظيم،مقصود خداوند، بیانِ کردن روشن آیاتِ خودِ کتاب "قرآن عظیم" است .به همین جهت به شما فرمان میدهد که برای مقایسه به آن (قرآن) رجوع ودر آن تدبر کنید و بیان خداوند(درقرآن) و احادیث وارده در سنت نبوی را با یکدیگر مقایسه نمایید، به این صورت خداوند برای شما روشن میکند که اگر بین این دو بیان هرگونه اختلافی پیدا کردید بدانید آن حدیث وارد شده در سنت نبوی جعلی است و به دروغ به خداوند ورسولش صلّى الله عليه وآله وسلّم نسبت داده شده است.
ممکن است کسی صحبت مرا قطع کرده و سؤال کند: "منظورت از بین این دو بیان " چیست؟ .سپس امام مهدی جواب می دهد که:
در مورد کتاب خداوند قرآن دو بیان وجود دارد، یکی بیان خداوند رحمن از قرآن که در خود قرآن است و دیگری بیان قرآن که در سنت نبوی راستین آمده است.
اما دلیل برای" بیان خداوند رحمن از قرآن با خود قرآن"در این فرموده خداوند تعالی است که:
{يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ ۖ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا ۗ وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ ۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّـهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ ﴿٢١٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
ولی خداوند چه چیزی را روشن کرده است؟ خداوند به سه سؤال جواب داده است،سؤال در مورد شراب(خمر) و سؤال در مورد "مَیسِر"که همان قمار است و سوال سوم در مورد محبوبترین انفاق برای خداوند است.اما خداوند تعالی تنها به قسمتی از سؤال در باره شراب(خمر)و قمار جواب داده و می فرماید: {قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا} صدق الله العظيم و نیمی از جواب سؤال باقی می ماند که آیا خمر و قمار از اعمال شیطان بوده و در دین خداوند رحمن حرام است؟ و سپس در جای دیگر بیان کاملی ازجواب این سؤال را پیدا میکنید وقتی خداوند تعالی میفرماید:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿٩٠﴾ إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّـهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ ۖ فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ ﴿٩١﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
اما در بیان این جواب نکته دیگری را پیدا می کنید و آن فرموده خداوند است که :{ فَاجْتَنِبُوهُ}صدق الله العظيم، آیا مقصود از اجتناب تحریم (کامل) است؟ و سپس خداوند مقصودش از{فَاجْتَنِبُوهُ}را برایتان بیان مینماید .این بیان در فرموده خداوند تعالی است که :
{إِن تَجْتَنِبُواْ كَبَآئِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُم مُّدْخَلاً كَرِيماً}صدق الله العظيم [النساء:31]
لذا مقصود خداوند درآیات محکم کتاب از اجتناب ،نزدیک نشدن به آن چیزی است که خدا حرام کرده است؛ پس ای مردم وقتی ناصر محمد یمانی از شما دعوت می کند که به شرح روشن وبیان خداوند الرحمن "از قرآن با قرآن " توجه کنید به این معنی است که بیان خداوند روشن است؛ و چه چیزی بهترو مطمئن تر از بیان خداوند است؛ و راستگو تر از خداوند کیست..؟بیایید به تدبر بازگردیم،و خداوند تعالی فرموده است که:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِّن دُونِكُمْ لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ ۚ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿١١٨﴾ هَا أَنتُمْ أُولَاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَلَا يُحِبُّونَكُمْ وَتُؤْمِنُونَ بِالْكِتَابِ كُلِّهِ وَإِذَا لَقُوكُمْ قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنَامِلَ مِنَ الْغَيْظِ ۚ قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ ۗ إِنَّ اللَّـهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿١١٩﴾ إِن تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِهَا ۖ وَإِن تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا ۗ إِنَّ اللَّـهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ ﴿١٢٠﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
هم چنین دریافتید که خداوند در مورد مؤمنانِ منافق صحبت میکند؛ همانها که به ایمان تظاهر کرده و کفر و مکر خود را پنهان میکنند و درباره آنها هشدار میدهد که مبادا باعث انحراف (مؤمنان حقیقی) از راه راست (صراط مستقیم) شوند، خداوند در جای دیگر روشن کرد که آنها زهر خود را در سنت نبوی میریزند نه در قرآن، چرا که قرآن از تحریف و افترا در امان است و خداوند تعالی میفرماید:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا (۸۱) أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآَنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا (۸۲)} صدق الله العظيم [النساء]
لذا حالا مقصود خداوند تعالی را می فهمیم که می فرماید:
{قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿١١٨﴾} صدق الله العظيم.
منظوردقیق از" بیان" چیست؛ آیا منظور شرح قرآن ازروی "سنت" است یا تشریح روشن خداوند رحمن از قرآن؛ با خود قرآن؟ در این فرموده {قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿١١٨﴾} صدق الله العظيم. خداوند دقیقاً مقصود خود را برایمان روشن میکند:" بیان قرآن با قرآن" .به همین دلیل است که خداوند به رسولش فرمان نداده است که در مورد منافقین برای مؤمنان افشاگری نموده تا طردشان کنند، بلکه امر خداوند اعراض (روی برگرداندن ) از آنهاست.در مورد افشای ماهیت و طردشان صحبتی نشده است، خداوند سبحان در همین قرآن این نقطه خطیر برای مؤمنان را تشریح و حکم آن را خواهد آورد تا بیان این موضوع (نیز) به صورت الهام در قرآن محفوظ بماند.
سپس به فرموده خداوند تعالی برمی گردیم :َ{قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿١١٨﴾} صدق الله العظيم..منظور شرح روشن قرآن با قرآن این است که بیانات قرآن به وسیله قرآن به تفصیل شرح داده م شود لذا این خداوند است که در موارد اختلاف نظر،میانتان داوری مینماید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَماً وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلاً}صدق الله العظيم [الانعام:114]
بنابراین قرآن هم به صورت کلی(مجمل) و هم به صورتی دقیق(مفصل) آمده است وقرآن به دقت با قرآن شرح داده شده است
ای مردم ناصر محمد یمانی نیز، بیان خداوند رحمن را فقط از خود قرآن برایتان میخواند ویک حرف آن هم از طرف خودم نیست، و به خداوندی که جز او معبودی نیست قسم، تا زمانی که نیندیشید به سوی حق هدایت نخواهید شد و از این رو خداوند تعالی میفرماید:
{قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿١١٨﴾} صدق الله العظيم.[آل عمران]
ای اندیشمندان، اگر در آیههای کتاب با عقل تدبر کنید؛ خواهید دید شرح و بیان قرآن در خود قرآن آمده است تا بدین ترتیب خداوند قرآن و شرح آن را برایتان حفظ کند و به همین علت است که خداوند محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم – را ازنوشتن شرح قرآن با سنت نهی کرده است *از این رو که قرآن و شرح آن را در همین قرآن نازل فرموده است.
ای علمای امت اسلام آیا میدانید ناصر محمد یمانی به احادیث سنت نبوی درست به اندازه قرآن عظیم یقین دارد؟ چرا که میبینم شرح قرآن با قرآن با شرح و بیان قرآن با سنت نبوی یکسان بوده و تفاوتی ندارد، من بیاناتی از سنت را که با بیان قرآن اختلاف دارد، انکار میکنم زیرا میدانم آن چه که در سنت نبوی بر خلاف قرآن بیان شده؛ فریبی است که از جانب غیر خدا آمده است. فریبی که از جانب شیطان بر زبان یارانش جاری شده است همان شیاطین بشری که تظاهر به ایمان کرده و کفرشان را پنهان میکنند. به خداوند اگر بدانید چقدر با دقت (و ظرافت) توضیح داده شده است..تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَماً وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلاً}صدق الله العظيم [الأنعام:114]
پس ای مردم قرآن هم به صورت کلی(مجمل)و هم با دقت به جزئیات(مفصل) نازل شده است ،(بدان معنی که ) شما درکتاب،هم قرآن کلی(مجمل) را پیدا می کنید و هم قرآنی را که به دقت (مفصل) این کلیات را شرح داده است شاید که (از خداوند ) بپرهیزید.
بیان (کلام) خداوند مستقیماً در قرآن آمده است و در همین قرآن ،قرآن برایتان شرح داده شده و (به این ترتیب)هم قرآن و هم شرح آن محفوظ مانده است، و اگرمحمدرسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم –نمیدانست که خداوند قرآن و شرح آن را در خود همین قرآن نازل کرده چرا شما را از نوشتن احادیث در زمینه بیان قرآن نهی کرد، مگر شما از عقلتان استفاده نمیکنید؟ زیرا او میدانست منافقین با مطالب مسموم ، شرح قرآن در سنت را آلوده و آن را تحریف میکنند و به خداوند و رسولش مطالبی غیر از آنچه که ایشان در سنت بیان فرمودهاند نسبت میدهند تا شما را به سختی گمراه کنند و از طرفی محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم –نمیتوانست از امر خداوند در مورد عدم افشای منافقان برای مسلمانان سرپیچی نماید چراکه خداوند تعالی فرموده است:
{فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا (۸۱)}صدق الله العظيم [النساء]
ولی محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم–می خواست امتش را از فتنه متظاهرینی که ایمانشان آشکار و کفرشان پنهان بود حفظ کند، به همین دلیل(عليه الصلاة والسلام) فرمود:
[لا تَكْتُبُوا عَنِّي غير القرآن، وَمَنْ كَتَبَ شيئاً غَيْرَ الْقُرْآنِ فَلْيَمْحُهُ]
صدق رسول الله صلّى الله عليه وعلى آله وسلّم
[غیر از قرآن از(زبان )من ثبت نکنید ؛ و هر که چیزی غیر از قرآن نوشته است نابودش کند]
از آنجا که خداوند پیامبر را از تحریف شدن سنت بیان (سنت نبوی) آگاه کرده بود| محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم – توجه مسلمانان را به این امر جلب میکند که در سنت نبوی چیزی در انتظارشان است که فریب خطرناکی برای اسلام و مسلمانان است. ولیکن او میداند که اگرمسلمانان در کتاب خداوند اندیشه کنند میتوانند بیان خداوند رحمن در قرآن را از همین قرآن به دست آورند.لذا محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم – میخواست تمام مسلمانان و علمایشان را روی کتاب خداوند تمرکز کنند، چرا که هم قرآن و هم شرحش (بیان) را در آن خواهند یافت. به این معنا که هم خود قرآن و هم سنت بیان را در بطن همین قرآن خواهند یافت و این سنت خداوند الرحمن در قرآن است. تصدیق فرموده خداوند تعالی :
{يُرِيدُ اللَّـهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمْ وَيَهْدِيَكُمْ سُنَنَ الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ وَيَتُوبَ عَلَيْكُمْ ۗ وَاللَّـهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿٢٦﴾} صدق الله العظيم [النساء].
اما کسانی که مطلع نیستند میگویند: ناصر محمد یمانی میخواهد ما تنها به قرآن متمسک شویم و سنت نبوی را رها کنیم! پاسخ امام مهدی به آنان این است که: به خداوند که این گونه نیست،به خداوند سوگند ایمان امام مهدی به سنت بیان (حقیقی ) محمد رسول الله –صلی الله علیه و آله و سلم- مانند ایمانم به قرآن و بیان خداوند در این قرآن است، ایمان من به کتاب قرآن و بیان(شرح) قرآن توسط قرآن ؛ و سنت بیان(نبوی) مانند ایمانم به ذات خداوند الرحمن و ایمانم به این است : که رضوان الرحمن از نعیم الجنان بزرگتر (نعیم اعظم) است، ای گروه انس و جن از خدا بپرهیزید ؛ من شیطان نیستم وخداوند مددکار من است. و شما تا زمانی که از عقلتان استفاده نکنید نمیتوانید باور کنید که خداوند الرحمن قرآن را با قرآن بیان نموده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ قد بَيَّنَّا لَكُمْ الآيَاتِ إِنْ كنتم تَعْقِلُونَ (۱۸)}صدق الله العظيم [آل عمران]
این قلب است که از درک (دیدن) بیان راستین (حق) قرآن قاصر میشود، چرا که عقل هیچگاه از دیدن حقیقت قاصر نیست. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَـٰكِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [الحج].
شرح روشن(بیان) ناصر محمد یمانی همان بیان خداوند رحمن در قرآن است که ؛ یمانی آنرا برایتان از خود همین قرآن بیرون میکشد؛ لذا هر کس که از عقل خود استفاده کند بی هیچ شک و تردیدی به درستی آن پی خواهد برد. وقتی میبینید به خداوند عظیم سوگند میخورم که بجز اندیشمندان کس دیگری قادر نیست بیان مهدی ناصر محمد یمانی از قرآن را که با آن شما را به چالش کشیده، درک کند برای این است که میدانم این قسم ،سوگندی از روی بی اطلاعی نیست؛ بلکه من واقعا میدانم به جز اندیشمندان کس دیگری قادر به دیدن و درک حق نیست. عقل و استفاده از آن شرط اساسی برای درک (قرآن) است و بجزبا به کاربردن عقل نمیتوان در بیان حق به بصیرت رسید .لذا خداوند تعالی می فرماید:
{قد بَيَّنَّا لَكُمْ الآيَاتِ إِنْ كنتم تَعْقِلُونَ (۱۱۸)}صدق الله العظيم [آل عمران]
این به این معنی است که خداوند رحمن کتابش را برای شما بیان و قرآن و شرح روشنش را برایتان فرستاده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی :
{لاَ تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ (۱۶) إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ (۱۷) فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ (۱۸)ثمّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ (۱۹)}صدق الله العظيم [القيامة]
هم تنزیل و هم تفضیل درخود همین "قول ثقیل" آمده است.گواه آن فرموده خداوند تعالی است که:
{أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَماً وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلاً}صدق الله العظيم [الأنعام:114]
به فرموده خداوند تعالی بنگرید:
{أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَماً وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلاً}صدق الله العظيم
و از این رو ست که مهدی منتظر میگوید:
{أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَماً وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلاً}صدق الله العظيم
ای علمای مسلمان؛ ای عالمان مسیحی(نصاری)؛ ای عالمان یهود خطاب من هم به شماست و هم به امتهایتان! من مهدی منتظرم که به حق از جانب خداوندتان آمده و میگویم:
بپذیرید که خداوند رحمن در تمامی اختلافات داورتان باشد. بر بنده و خلیفه او جز این نیست که از آیات محکم کتاب خداوند؛ حکم او را برایتان بیاورد .نمیگویم بعد ازاین علمای شما بصیرت درک آن راپیدا میکنند. به خدا قسم که چنین نیست و چه کسی راستگو تر از خداوند است. بلکه عالم یا غیر عالمتان ,تنها در صورت بکار گرفتن عقلش بصیرت خواهد یافت .هرکس شرط بصیرت را که به کارگیری عقل است به جا آورد ،خداوند بصیرت درک حق را به او خواهد داد. خداوند تعالی فرموده است:
{قد بَيَّنَّا لَكُمْ الآيَاتِ إِنْ كنتم تَعْقِلُونَ (۱۱۸)}صدق الله العظيم [آل عمران]
خداوند نفرموده است :
( قد بينا لكم الآيات إن كنتم فُقهاء في الدين)={ما آیات را برای شما بیان کردیم اگر فقهای دین باشید(آنرا خواهید فهمید)}
بلکه خداوند تعالی فرموده است:
{قَدْ بَيَّنَّا لَكُمْ الآيَاتِ إِنْ كنتم تَعْقِلُونَ (۱۱۸)}صدق الله العظيم
فرقی ندارد که مسلمان عالم باشد یا غیر عالم ،اگر اندیشه کنید؛ خداوند بصیرت(حق) راستین خواهد داد. اگر فرد عاقل باشد از عقلش استفاده خواهد کرد. به خدا قسم میخورم بجز اندیشمندان کس دیگری به درستی مهدی منتظر گواهی نخواهد داد. من با این شما را به چالش میکشم. آنان که فکر نکرده و از عقلشان استفاده نمیکنند، از درک حقیقت عاجزند (قادر به دیدن حق نیستند) ؛زیرا که عقل از دیدن حق کور نمیشود. عقل صاحبش را به جهنم نبرده و از راه راست (صراط مستقیم) منحرفش نمیکند.اما کسانی که درست فکر نمیکنند از اصحاب جهنمند؛ گرچه به گمانشان کسانی که از ناصر محمد یمانی پیروی میکنند از عقلشان استفاده نکرده و مانند گاو هستند، اما خودشان مانند گاوی هستند که فکر نمیکند. لذا از آنچه که انصار مهدی منتظر(که به راه راست دعوت می کند) به آن بصیرت یافتهاند ؛بی خبرند؛ آن گاه که حق روشن شود، مانند کافران قبل از خود( که حق را تکذیب کردند)، اعتراف خواهند کرد که عقلشان را بکار نگرفتهاند:
{كُلَّمَا أُلْقِيَ فِيهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ ﴿٨﴾ قَالُوا بَلَىٰ قَدْ جَاءَنَا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّـهُ مِن شَيْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ كَبِيرٍ ﴿٩﴾ وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ ﴿١٠﴾ فَاعْتَرَفُوا بِذَنبِهِمْ فَسُحْقًا لِّأَصْحَابِ السَّعِيرِ ﴿١١﴾} صدق الله العظيم [الملك].
میدانید چرا خودشان حکم میکنند که گوش نکرده و نیندیشیدند؟ زیرا آیات خداوند را تکذیب میکردند آیاتی که انبیاء خداوند و رسولانش از محکم کتاب میآوردند . اما آنها از کتاب خداوند روگردان بودندوخداوند تعالی میفرماید:
{وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَىٰ جَهَنَّمَ زُمَرًا ۖ حَتَّىٰ إِذَا جَاءُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِ رَبِّكُمْ وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَـٰذَا ۚ قَالُوا بَلَىٰ وَلَـٰكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِينَ ﴿٧١﴾ قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا ۖ فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ ﴿٧٢﴾} صدق الله العظيم [الزمر]
و خداوند تعالی میفرماید:
{وَكَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ وَلَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ﴿١٧٤﴾} صدق الله العظيم [الأعراف]
[اگر عاقلید ، پس به کتاب خداوند ؛ کلام راستینی که از تحریف مصون است بازگردید یعنی به قرآن مجید تا شما را به راه خداوند عزیزو مجید هدایت کند
ای امت اسلام برایتان روشن کردیم اقوامی که پیرو رسولان و انبیاء خدا شدند از علما نبودند تا بفهمند رسولان، به حق از جانب خداوند آمدهاند. این تصور شما غلط است .چراکه پیروان رسولان از کافران (همان دوران) بودند وضروری نبود از علما باشند تا بتوانند از رسولان خدا پیروی کنند بلکه هرکسی که از عقل خود استفاده کند؛ به حقیقت راستینی که از جانب خداوند نازل شده آگاه خواهد شد .به خاطر همین(تصور باطل) است که من می بینم 999 نفراز (هزار نفر) کسانی که خداوند آنها را از امر من اگاه کرده است؛ تصدیق مرا به تأخیر میاندازند ومنتظر علمای مسلمان هستند؛ تا همراه علما مرا تأیید و تصدیق نمایند. این افراد بلا اراده هستند. مثل گاو هستند که فکر نمیکند.در حالی که انتظار این است که بگویند ای علمای مسلمان به عقل ما احترام بگذارید؛ ما به ناصر محمد یمانی برخوردهایم که حجتش مجاب کننده است؛ هم عقل و هم منطق آنرا میپذیرد چرا که از آیات محکم قرآن عظیم برایمان دلیل روشن میآورد، همان قرآنی که ما و شما به آن ایمان داریم. پس بیایید و به آیاتی که به وسیله آنها مردم را به چالش میکشد،نظری بیندازید؛ که آیا آنها را از روی میل خود تفسیر میکند یا از خود همین قرآن آنها را برایتان شرح میدهد؟ به عقل ما که بیانات این مرد را پذیرفته احترام بگذارید. اگر او در گمراهی آشکار است پس با او گفتگو کنید و با دانشی که به هدایت نزدیکتر است ، او را از مسیر تاریکی خارج کنید یا از دعوت حقش پیروی نمایید. ما از مسلمانان عامی نیستیم چرا که بدترین جنبندگان (نزد خداوند) افراد ناشنوا و نابینایی هستند که از عقلشان استفاده نمیکنند. بلکه ما مسلمانانی هستیم که خداوند با نعمت عقل ما را یاری کرده است. لذا از علما و مفتیان دیارمان عبور کرده و با عقلمان از حقیقت پیروی میکنیم.وتابع عقل تابع حق است چراکه شایسته عقل نیست که حق را نبیند و نشناسد. تصدیق فرموده خداوند تعالی :
{فَإِنَّهَا لاَ تَعْمَى الأَبْصَارُ وَلَكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ}صدق الله العظيم [الحج:46]
لذا من مهدی منتظر شما را به چالش میکشم که اگر بیانات ناصر محمد یمانی را به عقلتان رجوع داده و درباره آنها تدبر کرده و به حجت ناصر محمد یمانی و دلایل دعوتش فکر کنید ،خواهید دید که بیان حقی است که از جانب خداوندتان آمده و سخن راستینی است که به سوی راه راست(صراط مستقیم ) دعوت می کند.
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
خلیفه خداوند و عبد او امام ناصر محمد یمانی
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=4159
24 - 12 - 1430هـ
12 - 12- 2009 مـ
۲۱-آذر-۱۳۸۸ه.ش.
12:11 صبح
ـــــــــــــــــــــــــ
ما آیات را برای شما بیان کرده وبه روشنی شرح دادیم، اگر اندیشه کنید...
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمرسلين وآله التوابين المتطهرين والتّابعين للحقّ إلى يوم الدين، من الإمام المهدي إلى كافة من أنعم الله عليه بنعمة العقل من المسلمين، السلام عليكم ورحمة الله وبركاته، السلام علينا وعلى جميع عباد الله الصالحين في الأولين وفي الآخرين وفي الملأ الأعلى إلى يوم الدين، وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
ای امت اسلام ،من همان امام مهدی منتظرهستم که در انتظارش بودید، خداوند مرا برانگیخته است تا آیات کتاب را برایتان توضیح داده و روشن کنم وتنها خردمندان؛ همانان که در کتاب خداوند اندیشه میٰکنند متذکر خواهند شد.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [ص]
سؤالی که مطرح میشود این است که: چرا خداوند فرمان میدهد تا با عقل در آیات قرآن عظیم اندیشه کنید؟ و بعد تدبرخداوند تعالی میفرماید:
{لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [ص]؟
سؤال دیگر این که: آیا بجز اندیشمندان کس دیگری پند نگرفته و از حق پیروی نخواهد کرد؟ فتوای آن را در کتاب پیدا میکنیم که خداوند تعالی میفرماید:
{أَفَمَن يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَىٰ ۚإِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [الرعد].
لذا ای مسلمانان! بدانید تا زمانی که از نعمتی که خداوند به شما داده است یعنی "عقل" استفاده نکنید هدایت نشده و نخواهید شد. به خدا قسم از بیان حق قرآنی تبعیت نخواهید کرد، مگر عقل خود را بکار گیرید.تصدیق فرموده خداوند عظیم:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِّن دُونِكُمْ لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ ۚ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿١١٨﴾ هَا أَنتُمْ أُولَاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَلَا يُحِبُّونَكُمْ وَتُؤْمِنُونَ بِالْكِتَابِ كُلِّهِ وَإِذَا لَقُوكُمْ قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنَامِلَ مِنَ الْغَيْظِ ۚ قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ ۗ إِنَّ اللَّـهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿١١٩﴾ إِن تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِهَا ۖ وَإِن تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا ۗ إِنَّ اللَّـهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ ﴿١٢٠﴾} صدق الله العظيم [آل عمران]،
به فرموده خداوند تعالی توجه کنید:
{قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿١١٨﴾} صدق الله العظيم.
پس به بیان روشن حق بنگرید که برایتان مکر منافقانی راتوضیح میدهد که تظاهر میکنند ایمان دارند و کفر و مکرشان را پنهان میکنند:
{إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّـهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ ﴿١﴾ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴿٢﴾} صدق الله العظيم.
به فرموده خداوند تعالی بنگرید:
{اتَّخَذُوا أَيْمَـنَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ (2)}صدق الله العظيم
سپس خداوند برایتان روشن میکند هدفشان از وارد شدن به صف مؤمنان و صحابه رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم – چیست: بازداشتن شما از پیمودن راه حق با (سوء) استفاده از سنت نبوی.این مکر خطرناک در بیان خداوند تعالی آمده است که میفرماید:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].
سپس به کلام خداوند تعالی بازمیگردیم که میفرماید:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِّن دُونِكُمْ لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ ۚ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿١١٨﴾ هَا أَنتُمْ أُولَاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَلَا يُحِبُّونَكُمْ وَتُؤْمِنُونَ بِالْكِتَابِ كُلِّهِ وَإِذَا لَقُوكُمْ قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنَامِلَ مِنَ الْغَيْظِ ۚ قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ ۗ إِنَّ اللَّـهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿١١٩﴾ إِن تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِهَا ۖ وَإِن تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا ۗ إِنَّ اللَّـهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ ﴿١٢٠﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
سپس روی این فرموده خداوند تعالی دقت کنید که:{قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿١١٨﴾} صدق الله العظيم،از آن جا که امام مهدی کلام خدا را از موضع و مقصود آن تحریف نمیکند ، دور از هر گونه خطایی با نهایت دقت در مورد مقصود خداوند برایتان فتوا میدهد. این آیه در جایی از کتاب آمده است که خداوند در حال هشدار دادن به مؤمنان است تا مراقب باشند از کسانی که تظاهر به ایمان به خداوند و رسولش میکنند تا از صحابه رسول باشند ولی در باطن در فکر فریب و مکر بر ضد الله و رسول و مؤمنان هستند و زبانشان چیزی را می گوید که در قلبشان نیست پیروی نکنند. کما اینکه خداوند تعالی در همان جا به روشنی شرح میدهد که:
{هَا أَنتُمْ أُولَاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَلَا يُحِبُّونَكُمْ وَتُؤْمِنُونَ بِالْكِتَابِ كُلِّهِ وَإِذَا لَقُوكُمْ قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنَامِلَ مِنَ الْغَيْظِ ۚ قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ ۗ إِنَّ اللَّـهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿١١٩﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
لذا بار دیگر به این فرموده خداوند تعالی بازگردید: {قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿١١٨﴾} صدق الله العظيم
و سؤالی که مطرح میشود این است که: آیا مقصود خداوند این است که به رسولش امر کند که مسلمانان را از ماهیت آنها (منافقینی که افترا میزنند) باخبر کند؟ وجواب:اصلا.خداوند به او فرمان آشکار کردن ماهیت آنان که تظاهر به ایمان کرده و در باطن کافرند را نمیدهد. تصدیق فرموده خداوند تعالی :
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا (۸۱)}صدق الله العظيم [النساء]
لذا ای مردم منظور خداوند تعالی از اینکه میفرماید : {قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿١١٨﴾} صدق الله العظيم چیست؟ آیا در اینجا منظوراین است که این آیات در سنت نبوی به روشنی بیان شدهاند ،یا اینکه خداوند در " ذات قرآن " ازمکر آنها(منافقین) خبر داده و هدفشان را برای مؤمنان شرح می دهد ؟ و جواب: مقصود خداوند همان آیات کتاب خداوند است که در آن مسلمانان را از مکر منافقان به تفصیل آگاه میکند، اما به رسول امر نمیکند تا در سنتش هدف آنها را برای مسلمانان بیان کند .و خداوند تعالی می فرماید:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا (۸۱)}صدق الله العظيم [النساء]
پس برایتان روشن شد مقصود خداوند تعالی در این فرمایش چیست:{قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿١١٨﴾} صدق الله العظيم،مقصود خداوند، بیانِ کردن روشن آیاتِ خودِ کتاب "قرآن عظیم" است .به همین جهت به شما فرمان میدهد که برای مقایسه به آن (قرآن) رجوع ودر آن تدبر کنید و بیان خداوند(درقرآن) و احادیث وارده در سنت نبوی را با یکدیگر مقایسه نمایید، به این صورت خداوند برای شما روشن میکند که اگر بین این دو بیان هرگونه اختلافی پیدا کردید بدانید آن حدیث وارد شده در سنت نبوی جعلی است و به دروغ به خداوند ورسولش صلّى الله عليه وآله وسلّم نسبت داده شده است.
ممکن است کسی صحبت مرا قطع کرده و سؤال کند: "منظورت از بین این دو بیان " چیست؟ .سپس امام مهدی جواب می دهد که:
در مورد کتاب خداوند قرآن دو بیان وجود دارد، یکی بیان خداوند رحمن از قرآن که در خود قرآن است و دیگری بیان قرآن که در سنت نبوی راستین آمده است.
اما دلیل برای" بیان خداوند رحمن از قرآن با خود قرآن"در این فرموده خداوند تعالی است که:
{يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ ۖ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا ۗ وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ ۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّـهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ ﴿٢١٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
ولی خداوند چه چیزی را روشن کرده است؟ خداوند به سه سؤال جواب داده است،سؤال در مورد شراب(خمر) و سؤال در مورد "مَیسِر"که همان قمار است و سوال سوم در مورد محبوبترین انفاق برای خداوند است.اما خداوند تعالی تنها به قسمتی از سؤال در باره شراب(خمر)و قمار جواب داده و می فرماید: {قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا} صدق الله العظيم و نیمی از جواب سؤال باقی می ماند که آیا خمر و قمار از اعمال شیطان بوده و در دین خداوند رحمن حرام است؟ و سپس در جای دیگر بیان کاملی ازجواب این سؤال را پیدا میکنید وقتی خداوند تعالی میفرماید:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿٩٠﴾ إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّـهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ ۖ فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ ﴿٩١﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
اما در بیان این جواب نکته دیگری را پیدا می کنید و آن فرموده خداوند است که :{ فَاجْتَنِبُوهُ}صدق الله العظيم، آیا مقصود از اجتناب تحریم (کامل) است؟ و سپس خداوند مقصودش از{فَاجْتَنِبُوهُ}را برایتان بیان مینماید .این بیان در فرموده خداوند تعالی است که :
{إِن تَجْتَنِبُواْ كَبَآئِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُم مُّدْخَلاً كَرِيماً}صدق الله العظيم [النساء:31]
لذا مقصود خداوند درآیات محکم کتاب از اجتناب ،نزدیک نشدن به آن چیزی است که خدا حرام کرده است؛ پس ای مردم وقتی ناصر محمد یمانی از شما دعوت می کند که به شرح روشن وبیان خداوند الرحمن "از قرآن با قرآن " توجه کنید به این معنی است که بیان خداوند روشن است؛ و چه چیزی بهترو مطمئن تر از بیان خداوند است؛ و راستگو تر از خداوند کیست..؟بیایید به تدبر بازگردیم،و خداوند تعالی فرموده است که:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِّن دُونِكُمْ لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ ۚ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿١١٨﴾ هَا أَنتُمْ أُولَاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَلَا يُحِبُّونَكُمْ وَتُؤْمِنُونَ بِالْكِتَابِ كُلِّهِ وَإِذَا لَقُوكُمْ قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنَامِلَ مِنَ الْغَيْظِ ۚ قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ ۗ إِنَّ اللَّـهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿١١٩﴾ إِن تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِهَا ۖ وَإِن تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا ۗ إِنَّ اللَّـهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ ﴿١٢٠﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
هم چنین دریافتید که خداوند در مورد مؤمنانِ منافق صحبت میکند؛ همانها که به ایمان تظاهر کرده و کفر و مکر خود را پنهان میکنند و درباره آنها هشدار میدهد که مبادا باعث انحراف (مؤمنان حقیقی) از راه راست (صراط مستقیم) شوند، خداوند در جای دیگر روشن کرد که آنها زهر خود را در سنت نبوی میریزند نه در قرآن، چرا که قرآن از تحریف و افترا در امان است و خداوند تعالی میفرماید:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا (۸۱) أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآَنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا (۸۲)} صدق الله العظيم [النساء]
لذا حالا مقصود خداوند تعالی را می فهمیم که می فرماید:
{قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿١١٨﴾} صدق الله العظيم.
منظوردقیق از" بیان" چیست؛ آیا منظور شرح قرآن ازروی "سنت" است یا تشریح روشن خداوند رحمن از قرآن؛ با خود قرآن؟ در این فرموده {قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿١١٨﴾} صدق الله العظيم. خداوند دقیقاً مقصود خود را برایمان روشن میکند:" بیان قرآن با قرآن" .به همین دلیل است که خداوند به رسولش فرمان نداده است که در مورد منافقین برای مؤمنان افشاگری نموده تا طردشان کنند، بلکه امر خداوند اعراض (روی برگرداندن ) از آنهاست.در مورد افشای ماهیت و طردشان صحبتی نشده است، خداوند سبحان در همین قرآن این نقطه خطیر برای مؤمنان را تشریح و حکم آن را خواهد آورد تا بیان این موضوع (نیز) به صورت الهام در قرآن محفوظ بماند.
سپس به فرموده خداوند تعالی برمی گردیم :َ{قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿١١٨﴾} صدق الله العظيم..منظور شرح روشن قرآن با قرآن این است که بیانات قرآن به وسیله قرآن به تفصیل شرح داده م شود لذا این خداوند است که در موارد اختلاف نظر،میانتان داوری مینماید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَماً وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلاً}صدق الله العظيم [الانعام:114]
بنابراین قرآن هم به صورت کلی(مجمل) و هم به صورتی دقیق(مفصل) آمده است وقرآن به دقت با قرآن شرح داده شده است
ای مردم ناصر محمد یمانی نیز، بیان خداوند رحمن را فقط از خود قرآن برایتان میخواند ویک حرف آن هم از طرف خودم نیست، و به خداوندی که جز او معبودی نیست قسم، تا زمانی که نیندیشید به سوی حق هدایت نخواهید شد و از این رو خداوند تعالی میفرماید:
{قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿١١٨﴾} صدق الله العظيم.[آل عمران]
ای اندیشمندان، اگر در آیههای کتاب با عقل تدبر کنید؛ خواهید دید شرح و بیان قرآن در خود قرآن آمده است تا بدین ترتیب خداوند قرآن و شرح آن را برایتان حفظ کند و به همین علت است که خداوند محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم – را ازنوشتن شرح قرآن با سنت نهی کرده است *از این رو که قرآن و شرح آن را در همین قرآن نازل فرموده است.
ای علمای امت اسلام آیا میدانید ناصر محمد یمانی به احادیث سنت نبوی درست به اندازه قرآن عظیم یقین دارد؟ چرا که میبینم شرح قرآن با قرآن با شرح و بیان قرآن با سنت نبوی یکسان بوده و تفاوتی ندارد، من بیاناتی از سنت را که با بیان قرآن اختلاف دارد، انکار میکنم زیرا میدانم آن چه که در سنت نبوی بر خلاف قرآن بیان شده؛ فریبی است که از جانب غیر خدا آمده است. فریبی که از جانب شیطان بر زبان یارانش جاری شده است همان شیاطین بشری که تظاهر به ایمان کرده و کفرشان را پنهان میکنند. به خداوند اگر بدانید چقدر با دقت (و ظرافت) توضیح داده شده است..تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَماً وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلاً}صدق الله العظيم [الأنعام:114]
پس ای مردم قرآن هم به صورت کلی(مجمل)و هم با دقت به جزئیات(مفصل) نازل شده است ،(بدان معنی که ) شما درکتاب،هم قرآن کلی(مجمل) را پیدا می کنید و هم قرآنی را که به دقت (مفصل) این کلیات را شرح داده است شاید که (از خداوند ) بپرهیزید.
بیان (کلام) خداوند مستقیماً در قرآن آمده است و در همین قرآن ،قرآن برایتان شرح داده شده و (به این ترتیب)هم قرآن و هم شرح آن محفوظ مانده است، و اگرمحمدرسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم –نمیدانست که خداوند قرآن و شرح آن را در خود همین قرآن نازل کرده چرا شما را از نوشتن احادیث در زمینه بیان قرآن نهی کرد، مگر شما از عقلتان استفاده نمیکنید؟ زیرا او میدانست منافقین با مطالب مسموم ، شرح قرآن در سنت را آلوده و آن را تحریف میکنند و به خداوند و رسولش مطالبی غیر از آنچه که ایشان در سنت بیان فرمودهاند نسبت میدهند تا شما را به سختی گمراه کنند و از طرفی محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم –نمیتوانست از امر خداوند در مورد عدم افشای منافقان برای مسلمانان سرپیچی نماید چراکه خداوند تعالی فرموده است:
{فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا (۸۱)}صدق الله العظيم [النساء]
ولی محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم–می خواست امتش را از فتنه متظاهرینی که ایمانشان آشکار و کفرشان پنهان بود حفظ کند، به همین دلیل(عليه الصلاة والسلام) فرمود:
[لا تَكْتُبُوا عَنِّي غير القرآن، وَمَنْ كَتَبَ شيئاً غَيْرَ الْقُرْآنِ فَلْيَمْحُهُ]
صدق رسول الله صلّى الله عليه وعلى آله وسلّم
[غیر از قرآن از(زبان )من ثبت نکنید ؛ و هر که چیزی غیر از قرآن نوشته است نابودش کند]
از آنجا که خداوند پیامبر را از تحریف شدن سنت بیان (سنت نبوی) آگاه کرده بود| محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم – توجه مسلمانان را به این امر جلب میکند که در سنت نبوی چیزی در انتظارشان است که فریب خطرناکی برای اسلام و مسلمانان است. ولیکن او میداند که اگرمسلمانان در کتاب خداوند اندیشه کنند میتوانند بیان خداوند رحمن در قرآن را از همین قرآن به دست آورند.لذا محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم – میخواست تمام مسلمانان و علمایشان را روی کتاب خداوند تمرکز کنند، چرا که هم قرآن و هم شرحش (بیان) را در آن خواهند یافت. به این معنا که هم خود قرآن و هم سنت بیان را در بطن همین قرآن خواهند یافت و این سنت خداوند الرحمن در قرآن است. تصدیق فرموده خداوند تعالی :
{يُرِيدُ اللَّـهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمْ وَيَهْدِيَكُمْ سُنَنَ الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ وَيَتُوبَ عَلَيْكُمْ ۗ وَاللَّـهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿٢٦﴾} صدق الله العظيم [النساء].
اما کسانی که مطلع نیستند میگویند: ناصر محمد یمانی میخواهد ما تنها به قرآن متمسک شویم و سنت نبوی را رها کنیم! پاسخ امام مهدی به آنان این است که: به خداوند که این گونه نیست،به خداوند سوگند ایمان امام مهدی به سنت بیان (حقیقی ) محمد رسول الله –صلی الله علیه و آله و سلم- مانند ایمانم به قرآن و بیان خداوند در این قرآن است، ایمان من به کتاب قرآن و بیان(شرح) قرآن توسط قرآن ؛ و سنت بیان(نبوی) مانند ایمانم به ذات خداوند الرحمن و ایمانم به این است : که رضوان الرحمن از نعیم الجنان بزرگتر (نعیم اعظم) است، ای گروه انس و جن از خدا بپرهیزید ؛ من شیطان نیستم وخداوند مددکار من است. و شما تا زمانی که از عقلتان استفاده نکنید نمیتوانید باور کنید که خداوند الرحمن قرآن را با قرآن بیان نموده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ قد بَيَّنَّا لَكُمْ الآيَاتِ إِنْ كنتم تَعْقِلُونَ (۱۸)}صدق الله العظيم [آل عمران]
این قلب است که از درک (دیدن) بیان راستین (حق) قرآن قاصر میشود، چرا که عقل هیچگاه از دیدن حقیقت قاصر نیست. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَـٰكِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [الحج].
شرح روشن(بیان) ناصر محمد یمانی همان بیان خداوند رحمن در قرآن است که ؛ یمانی آنرا برایتان از خود همین قرآن بیرون میکشد؛ لذا هر کس که از عقل خود استفاده کند بی هیچ شک و تردیدی به درستی آن پی خواهد برد. وقتی میبینید به خداوند عظیم سوگند میخورم که بجز اندیشمندان کس دیگری قادر نیست بیان مهدی ناصر محمد یمانی از قرآن را که با آن شما را به چالش کشیده، درک کند برای این است که میدانم این قسم ،سوگندی از روی بی اطلاعی نیست؛ بلکه من واقعا میدانم به جز اندیشمندان کس دیگری قادر به دیدن و درک حق نیست. عقل و استفاده از آن شرط اساسی برای درک (قرآن) است و بجزبا به کاربردن عقل نمیتوان در بیان حق به بصیرت رسید .لذا خداوند تعالی می فرماید:
{قد بَيَّنَّا لَكُمْ الآيَاتِ إِنْ كنتم تَعْقِلُونَ (۱۱۸)}صدق الله العظيم [آل عمران]
این به این معنی است که خداوند رحمن کتابش را برای شما بیان و قرآن و شرح روشنش را برایتان فرستاده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی :
{لاَ تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ (۱۶) إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ (۱۷) فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ (۱۸)ثمّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ (۱۹)}صدق الله العظيم [القيامة]
هم تنزیل و هم تفضیل درخود همین "قول ثقیل" آمده است.گواه آن فرموده خداوند تعالی است که:
{أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَماً وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلاً}صدق الله العظيم [الأنعام:114]
به فرموده خداوند تعالی بنگرید:
{أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَماً وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلاً}صدق الله العظيم
و از این رو ست که مهدی منتظر میگوید:
{أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَماً وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلاً}صدق الله العظيم
ای علمای مسلمان؛ ای عالمان مسیحی(نصاری)؛ ای عالمان یهود خطاب من هم به شماست و هم به امتهایتان! من مهدی منتظرم که به حق از جانب خداوندتان آمده و میگویم:
بپذیرید که خداوند رحمن در تمامی اختلافات داورتان باشد. بر بنده و خلیفه او جز این نیست که از آیات محکم کتاب خداوند؛ حکم او را برایتان بیاورد .نمیگویم بعد ازاین علمای شما بصیرت درک آن راپیدا میکنند. به خدا قسم که چنین نیست و چه کسی راستگو تر از خداوند است. بلکه عالم یا غیر عالمتان ,تنها در صورت بکار گرفتن عقلش بصیرت خواهد یافت .هرکس شرط بصیرت را که به کارگیری عقل است به جا آورد ،خداوند بصیرت درک حق را به او خواهد داد. خداوند تعالی فرموده است:
{قد بَيَّنَّا لَكُمْ الآيَاتِ إِنْ كنتم تَعْقِلُونَ (۱۱۸)}صدق الله العظيم [آل عمران]
خداوند نفرموده است :
( قد بينا لكم الآيات إن كنتم فُقهاء في الدين)={ما آیات را برای شما بیان کردیم اگر فقهای دین باشید(آنرا خواهید فهمید)}
بلکه خداوند تعالی فرموده است:
{قَدْ بَيَّنَّا لَكُمْ الآيَاتِ إِنْ كنتم تَعْقِلُونَ (۱۱۸)}صدق الله العظيم
فرقی ندارد که مسلمان عالم باشد یا غیر عالم ،اگر اندیشه کنید؛ خداوند بصیرت(حق) راستین خواهد داد. اگر فرد عاقل باشد از عقلش استفاده خواهد کرد. به خدا قسم میخورم بجز اندیشمندان کس دیگری به درستی مهدی منتظر گواهی نخواهد داد. من با این شما را به چالش میکشم. آنان که فکر نکرده و از عقلشان استفاده نمیکنند، از درک حقیقت عاجزند (قادر به دیدن حق نیستند) ؛زیرا که عقل از دیدن حق کور نمیشود. عقل صاحبش را به جهنم نبرده و از راه راست (صراط مستقیم) منحرفش نمیکند.اما کسانی که درست فکر نمیکنند از اصحاب جهنمند؛ گرچه به گمانشان کسانی که از ناصر محمد یمانی پیروی میکنند از عقلشان استفاده نکرده و مانند گاو هستند، اما خودشان مانند گاوی هستند که فکر نمیکند. لذا از آنچه که انصار مهدی منتظر(که به راه راست دعوت می کند) به آن بصیرت یافتهاند ؛بی خبرند؛ آن گاه که حق روشن شود، مانند کافران قبل از خود( که حق را تکذیب کردند)، اعتراف خواهند کرد که عقلشان را بکار نگرفتهاند:
{كُلَّمَا أُلْقِيَ فِيهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ ﴿٨﴾ قَالُوا بَلَىٰ قَدْ جَاءَنَا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّـهُ مِن شَيْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ كَبِيرٍ ﴿٩﴾ وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ ﴿١٠﴾ فَاعْتَرَفُوا بِذَنبِهِمْ فَسُحْقًا لِّأَصْحَابِ السَّعِيرِ ﴿١١﴾} صدق الله العظيم [الملك].
میدانید چرا خودشان حکم میکنند که گوش نکرده و نیندیشیدند؟ زیرا آیات خداوند را تکذیب میکردند آیاتی که انبیاء خداوند و رسولانش از محکم کتاب میآوردند . اما آنها از کتاب خداوند روگردان بودندوخداوند تعالی میفرماید:
{وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَىٰ جَهَنَّمَ زُمَرًا ۖ حَتَّىٰ إِذَا جَاءُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِ رَبِّكُمْ وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَـٰذَا ۚ قَالُوا بَلَىٰ وَلَـٰكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِينَ ﴿٧١﴾ قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا ۖ فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ ﴿٧٢﴾} صدق الله العظيم [الزمر]
و خداوند تعالی میفرماید:
{وَكَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ وَلَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ﴿١٧٤﴾} صدق الله العظيم [الأعراف]
[اگر عاقلید ، پس به کتاب خداوند ؛ کلام راستینی که از تحریف مصون است بازگردید یعنی به قرآن مجید تا شما را به راه خداوند عزیزو مجید هدایت کند
ای امت اسلام برایتان روشن کردیم اقوامی که پیرو رسولان و انبیاء خدا شدند از علما نبودند تا بفهمند رسولان، به حق از جانب خداوند آمدهاند. این تصور شما غلط است .چراکه پیروان رسولان از کافران (همان دوران) بودند وضروری نبود از علما باشند تا بتوانند از رسولان خدا پیروی کنند بلکه هرکسی که از عقل خود استفاده کند؛ به حقیقت راستینی که از جانب خداوند نازل شده آگاه خواهد شد .به خاطر همین(تصور باطل) است که من می بینم 999 نفراز (هزار نفر) کسانی که خداوند آنها را از امر من اگاه کرده است؛ تصدیق مرا به تأخیر میاندازند ومنتظر علمای مسلمان هستند؛ تا همراه علما مرا تأیید و تصدیق نمایند. این افراد بلا اراده هستند. مثل گاو هستند که فکر نمیکند.در حالی که انتظار این است که بگویند ای علمای مسلمان به عقل ما احترام بگذارید؛ ما به ناصر محمد یمانی برخوردهایم که حجتش مجاب کننده است؛ هم عقل و هم منطق آنرا میپذیرد چرا که از آیات محکم قرآن عظیم برایمان دلیل روشن میآورد، همان قرآنی که ما و شما به آن ایمان داریم. پس بیایید و به آیاتی که به وسیله آنها مردم را به چالش میکشد،نظری بیندازید؛ که آیا آنها را از روی میل خود تفسیر میکند یا از خود همین قرآن آنها را برایتان شرح میدهد؟ به عقل ما که بیانات این مرد را پذیرفته احترام بگذارید. اگر او در گمراهی آشکار است پس با او گفتگو کنید و با دانشی که به هدایت نزدیکتر است ، او را از مسیر تاریکی خارج کنید یا از دعوت حقش پیروی نمایید. ما از مسلمانان عامی نیستیم چرا که بدترین جنبندگان (نزد خداوند) افراد ناشنوا و نابینایی هستند که از عقلشان استفاده نمیکنند. بلکه ما مسلمانانی هستیم که خداوند با نعمت عقل ما را یاری کرده است. لذا از علما و مفتیان دیارمان عبور کرده و با عقلمان از حقیقت پیروی میکنیم.وتابع عقل تابع حق است چراکه شایسته عقل نیست که حق را نبیند و نشناسد. تصدیق فرموده خداوند تعالی :
{فَإِنَّهَا لاَ تَعْمَى الأَبْصَارُ وَلَكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ}صدق الله العظيم [الحج:46]
لذا من مهدی منتظر شما را به چالش میکشم که اگر بیانات ناصر محمد یمانی را به عقلتان رجوع داده و درباره آنها تدبر کرده و به حجت ناصر محمد یمانی و دلایل دعوتش فکر کنید ،خواهید دید که بیان حقی است که از جانب خداوندتان آمده و سخن راستینی است که به سوی راه راست(صراط مستقیم ) دعوت می کند.
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
خلیفه خداوند و عبد او امام ناصر محمد یمانی
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=4159