المساعد الشخصي الرقمي

مشاهدة النسخة كاملة : مانند کسانی مباشید که پس از آنکه دلایل آشکار برایشان آمد پراکنده شدند و با هم اختلاف کردند و ایشان برایشان عذابی بس بزرگ است



Admin
12-01-2014, 01:24 PM
- 5 -
الإمام ناصر محمد اليماني
16 - ربیع الآخر - 1431 هـ
01 - 04 - 2010 مـ
۱۲-فروردین- ۱۳۸۹ه.ش.
12:20 صباحاً
_________

پاسخ امام به ابو فراس الزهراني :
{ وَكَم مِّن مَّلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِن بَعْدِ أَن يَأْذَنَ اللَّـهُ لِمَن يَشَاءُ وَيَرْضَىٰ ﴿٢٦﴾ } صدق الله العظيــم ..
بسم الله الرحمن الرحيم و سلامُ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين ولا اُفرق بين أحداً من رُسله وأنا من المُسلمين ....
السلام عليكم ورحمة الله وبركاته، ای پرسشگر! من امام مهدی هستم و به جدَّم محمد رسول‌الله و خاندان پاک و مطهر ایشان و صحابه برگزیده‌اش که با تمام وجود با او بودند، صلوات و سلام می‌فرستم. خداوند برای شما در باره صحابه‌ای که قبل از پیروزی، ایمان آورده و محمد رسول‌الله را یاری کردند، فتوا داده است. همان کسانی که قبل از تمکین و فتح آشکار مکه، در زمانی که ایشان در تنگنا و سختی بود، از او پشتیبانی کردند. همگی آنها را تحسین می‌کنم؛ همان‌گونه که خداوند تعالی در آیات محکم کتابش از آنها تمجید کرده‌است:
{مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّـهِ ۚ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ ۖ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّـهِ وَرِضْوَانًا ۖ سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ۚ ذَٰلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ ۚ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ ۗ وَعَدَ اللَّـهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [الفتح].
از جمله‌ی آنان، ابوبکر صدیق است که به حق یکی از انصار پیشتاز برگزیده و از صحابه مخلص محمد رسول‌الله بود و خداوند در آیات محکم کتاب خود از همراهی او [با رسول‌الله] سخن به میان آورده است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِلَّا تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّـهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّـهَ مَعَنَا ۖ فَأَنزَلَ اللَّـهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَّمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَىٰ ۗ وَكَلِمَةُ اللَّـهِ هِيَ الْعُلْيَا ۗ وَاللَّـهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
و برای همین من امام مهدی، بر ابوبکر و عمر صلوات فرستاده و از جانب پروردگارشان برایشان سلام می‌فرستم و درباره آنها به نیکی سخن می‌گویم چراکه آنها در زمان سختی و قبل از تمکین‌ آشکار [فتح مکه] ازانصار پیشتاز و برگزیده بودند. خداوند از آنان راضی و آنها نیز از او راضی‌اند. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{لَّقَدْ رَضِيَ اللَّـهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [الفتح].
آیا خداوند از ابوبکر و عمر که از مؤمنانی بودند که زیر آن درخت با رسول خداوند بیعت کردند، راضی نیست؟ چراکه آنها از مؤمنانی هستند که خداوند بشارت نعیمِ رضوان خود را به آنها داده‌است. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{ لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ}صدق الله العظيم
و اما درمورد معاویة بن ابی سفیان و پسرش یزید، حکم حق در مورد آنان، از قبل در حدیثی صادق، صادر گردیده است. آنها گروهی هستند که از آنان به عنوان «فئة الباغیة» یاد شده و گروهی سرکش هستند که بر متقیان ظلم می‌کنند [اشاره به حدیث پیامبر در مورد عمار بن یاسر سلام الله علیه: قال رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم: «تقتله الفئة الباغية» گروه ظالم و سرکش او را می‌کشند]. شما می‌بینید من به هیچ یک از مسلمانان، ولو اینکه بدانم خطاکار هستند، لعنت نمی‌فرستم مگر منافقان که در ظاهر خود را مؤمن نشان می‌دهند، ولی در باطن کافرند و اما در مورد باقی افراد حکم با خداوندی است که از باطن مردم آگاه است. لذا ما خود را به حکم خداوند تعالی پایبند می‌دانیم که می‌فرماید:


{تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ ۖ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُم مَّا كَسَبْتُمْ ۖ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿١٤١﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
جناب «نابغة»! اگر واقعاً نابغه هستی، همراه با امام مهدی تلاش کن تا مسلمانان را متحد کرده و بر زخمشان مرهم گذاریم و قلب‌های آنان را تطهیر کرده و متحدشان سازیم تا شوکتشان باز گردد و به اذن خداوند، از آنان امتی تشکیل دهیم که بهترین امتی باشند که درمیان مردم برخاسته‌اند، امتی که در دینشان دسته‌دسته نمی‌شوند، چراکه خداوند تعالی در کتاب خود آن را حرام فرموده است:
{وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ ۚ وَأُولَـٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿١٠٥﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
آیا می‌دانی بیان حق این فرموده‌ی خداوند تعالی چیست:
{وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ}؟
این از آیات محکم خداوند است که برای عالم و جاهلتان روشن است، تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{إِن تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُم مُّدْخَلًا كَرِيمًا ﴿٣١﴾} صدق الله العظيم [النساء].
همانا که اختلافات دینی شما، از گناهان بزرگ به شمار می‌رود که باعث دسته‌بندی و پراکندگی مسلمانان به گروه‌ها و احزاب مختلف می‌گردد و حاصل آن ضعف و از بین رفتن هیبت و شوکتتان خواهد بود [چنان‌که همین اتفاق رخ داده است]. آری این از گناهان بزرگی است که از آن نهی شده‌اید: «ایجاد تفرقه دردین خداوند و نابود کردن وحدت مسلمانان»، و برای همین خداوند وعده داده‌است که اگر با فرمان او مخالفت کنید، به عذاب سختی دچار می‌شوید. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ ۚ وَأُولَـٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿١٠٥﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
و سبب نزول عذاب، رو گردانی آنان از آیات بیّنه و آشکاری است که در محکمات کتاب خدا آمده‌اند. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ ۖ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ ﴿٩٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
برای همین است که می‌بینید امام مهدی، علمای مسلمانان و امتشان را به گردن نهادن به آیات بینه‌ی کتاب دعوت می‌کند، آیاتی که برای عالم و جاهلتان واضح و روشن هستند. سؤالی که مهدی منتظر از تمام علمای مسلمین دارد این است: چرا به دعوت آن کس که شما را به پیروی از آیات محکم کتاب [که به صورت کاملأ روشن در قرآن عظیم آمده‌اند] می‌خواند، پاسخ نمی‌دهید؟ و اگر به آن ایمان دارید، چرا هم‌چنان از برخی از اهل کتاب پیروی می‌کنید، آنان که از پذیرش حکم خداوند در قرآن عظیم سرباز می‌زنند؟ و خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّـهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
برای اینکه حکم مسائل دینی مورد اختلافتان را، در آن می‌یابید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ ۖ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ} صدق الله العظيم [المائدة: ۴۸]
{إِنَّ هَـٰذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿٧٦﴾} [النمل] صدق الله العظيم.
اما از پذیرفتن دعوتی سر باز می‌زنید که شما را به حکم کتاب خدا می‌خواند و خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّـهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
سؤالی که مطرح می‌شود این است که چرا پیرو آن مردم شده و مانند آنها، از دعوت کتاب خداوند رو بر می‌گردانید؟ چرا به راه آنها می‌روید و از آیات کتابی که برای عالم و جاهلتان روشن است رو بر می‌گردانید؟ آیا راضی هستید شما هم، مانند فاسقانی باشید که از آیات کتابی رو می‌گردانند که برای عالم و جاهلتان روشن است. کلامِ خداوند تعالی را به یاد داشته باشید که می‌فرماید:
{وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ ۖ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ ﴿٩٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
زیرا که آین آیات، از آیات روشن و ام الکتاب هستند. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{هُوَ الَّذِي أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ} صدق الله العظيم [آل عمران:۷].
و از جمله‌ی این آیاتِ کتاب که برای عالم و جاهلتان روشن است:
{وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُوا إِلَىٰ رَبِّهِمْ ۙ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿٥١﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
و فرموده‌ی خداوند تعالی:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لَّا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ ۗ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٢٥٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة].*
اما با کمال تأسف، هم‌چنان که خودتان می‌بینید، از آیه‌های روشن کتاب که آیات ام الکتاب و بنیادی هستند، رو گردانده و در امر شفاعت از آیه‌های متشابه پیروی می‌کنید ؛ آیاتی که توضیح و بیان آنها آن‌گونه که شما تصور می‌کنید نیست. این آیات متشابه هستند و بیانی غیر از آن‌چه که از ظاهر آنها برمی‌آید دارند و خداوند به شما امر نفرموده است تا از ظاهر این آیات پیروی کنید، چرا که تأویل این آیات از اسرار کتاب خداوند است که کسی جز خداوند از آن باخبر نیست و تأویل آنها را به راسخان در علم، از ائمه برگزیده خداوند [اگر در میانتان باشند] می‌آموزد و اگر در میانتان نباشند، خداوند به شما فرمان نمی‌دهد از ظاهر این آیات پیروی کنید، بلکه فرمان می‌دهد از آیات محکم کتاب که برای عالم و جاهل و هر عرب زبانی، کاملاً روشن هستند تبعیت نمایید. اما شما ظاهر متشابه آیه‌ها را گرفته و از آن برای احادیث و روایات فتنه برانگیزی که وارد سنت شده‌اند و با ظاهر متشابه آیات تطابق دارند، برهان پیدا می‌کنید. برای همین شما از ظاهر متشابه آیات برای اثبات درستی روایت فتنه برانگیزِ جعلی استفاده می‌کنید درحالی‌که از جعلی بودن این روایت‌ها بی‌خبر بوده و تصور می‌کنید این احادیث، برای تأویل آیه مورد نظرتان آمده‌است. لذا خداوند تعالی می‌فرماید:
{هُوَ الَّذِي أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ ۗ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّـهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٧﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
ممکن است کسی صحبت‌های مرا قطع کرده و سؤال کند: «ناصر محمد یمانی! مگر بیان حق [احادیث]، مشابه آیات قرآن نیستند، تصدیق حدیث نقل شده از محمد رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم:
«ما تشابه مع القرآن فهو منی»
«هر حدیثی که مشابه آیات قرآن باشد از من است»؟»
امام مهدی ناصر محمد یمانی پاسخ می‌دهد: بله چنین است اما به شرطی که حدیث با هیچ‌یک از آیات روشن و محکم کتاب مغایرت نداشته باشد. سزاوار نیست که در کلام خداوند تناقض وجود داشته باشد خداوند از این نسبت بسیار بالاتر و پاک و منزه است. بیایید تا نکات بیشتری به شما یاد بدهم. بیان و تأویل آیات متشابه با ظاهر آنها به کلی تفاوت دارد و به همین دلیل است که کسی جز خداوند از تأویل آنها خبر ندارد. اما روایات فتنه برانگیز کاملاً با ظاهر آیه –متشابه- یکسان است. لذا چرا خداوند تعالی می‌فرماید: { وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ} که مقصود خداوند آیات متشابه است. لذا اگر حدیث تأویل آیه است پس چرا کاملاً با ظاهر آن تشابه دارد؟ اما ای مردم آیا شما نمی‌دانید ظاهر آیات متشابه، با آیات روشن و محکم کتاب که آیات ام الکتاب هستند، تفاوت دارند و خداوند در این آیات اسرار کتاب را نهاده و آنها را به کسانی از شما که راسخون در علم باشند [کسانی که ندانسته به خداوند نسبت نمی دهند-] یاد می‌دهد. خداوند آیات متشابه را که تأویل آنها را فقط خودش می‌داند؛ برای شما حجت قرار نمی‌دهد. بلکه به شما فرمان داده‌است که فقط ایمان داشته باشید تمام این آیات از جانب خداوند آمده‌اند و شما موظف هستید از آیه‌های محکم و روشن کتاب پیروی نمایید و تنها کسانی این ایات محکم را کنار گذاشته و از ظاهر متشابهات پیروی می‌کنند که قلبشان از آیات حق و محکم و روشن قرآن منحرف باشد، برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{هُوَ الَّذِي أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ ۗ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّـهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٧﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
لذا خداوند به شما امر فرموده‌است تا از آیات محکم کتاب پیروی کرده و به آیات متشابهی که تأویل آنها را جز خداوند نمی‌داند، ایمان داشته باشید؛ آیا تقوا نمی‌کنید؟ اما من امام مهدی هستم که خداوند دانش آیات محکم و متشابه کتاب را به من آموخته‌آست تا در صورت روگردانیِ شما از دعوت به‌سوی آیه‌های محکم کتاب شاهدِ حق‌ خداوند بر شما باشم. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا ۚ قُلْ كَفَىٰ بِاللَّـهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ ﴿٤٣﴾} صدق الله العظيم [الرعد].
از آنجا که خداوند علم کتاب را به من عطا نموده است، پس از آیات محکم آن به یقین آگاهی دارم و خداوند آیات متشابهی که تأویل آنها را جز خود او نمی‌داند را به من آموخته است ؛ علی‌رغم اینکه من شما را به سوی پذیرش احکام آیه‌های محکم کتاب که آیات اساسی کتاب [آیات ام الکتاب] هستند، دعوت می‌کنم اما اکثر شما خود را به بی خبری و جهالت می‌زنید و تنها کسانی در این آیات تردید می‌کنند که قلبشان از پذیرش حق منحرف شده باشد، کیست که این فرموده خداوند تعالی را نداند که :
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لَّا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ ۗ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٢٥٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
سؤال جانب امام مهدی: مگر خداوند در این آیه محکم، از نفی شفاعت بندگان در پیشگاه رب المعبود سخن نمی‌گوید ، خداوند تعالی می فرماید:
{وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُوا إِلَىٰ رَبِّهِمْ ۙ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿٥١﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]؟
به فرموده خداوند تعالی نگاه کنید:
{ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلاَ شَفِيعٌ } صدق الله العظيم
اما کسانی که به خدا ایمان نمی‌آورند مگر آنکه ایمان خود را به شرک آلوده کرده باشند، می‌گویند صبرکن ناصر محمد یمانی، آنچه که نفی شده است شفاعت در حق کافران است، اما مؤمنان در پیشگاه خداوند مورد شفاعت قرار خواهند گرفت و برای همین است که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم برایشان شفاعت خواهد کرد. امام مهدی در پاسخ می‌گوید بگذار ببینیم که من به درستی سخن می‌گویم یا از دروغ‌گویانی هستم که نادانسته به خدا نسبت می‌دهند؟ پس قضاوت را به آیات محکم کتاب خداوند می‌سپاریم جایی که خداوند تعالی می‌فرماید:
{ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لَا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ } صدق الله العظيم [البقرة: ۲۵۴]
می‌بینی که این مؤمنین هستند که درباره نفی شفاعت در پیشگاه خداوند مورد خطاب قرار می گیرند، تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لَا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ } صدق الله العظيم [البقرة: ۲۵۴]
سؤالی که مطرح می شود این است که آیا کلمه "لا" در لغت نامه زبان عربی به معنای نفی نیامده است و بخاطر همین است که می گویید (لا اله إلا الله) .به همین ترتیب در اینجا هم درسخن خداوند ازنفی استفاده می شود{وَلَا شَفَاعَةٌ} یعنی در پیشگاه خداوند نه ولی و نه نبی شفاعت کننده مؤمنین نیستند.
در مورد کلمه (لیسَ) نیزهمین طوراست. این کلمه بر نفی مطلق دلالت داردو برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ} صدق الله العظيم, [الشورى: ۱۱]
لذا خداوند تعالی می فرماید:
{وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُوا إِلَىٰ رَبِّهِمْ ۙ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿٥١﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]
آیا نمی بینید که امام مهدی با آیه های محکمی از کتاب که اساس آن هستند برای عالم و جاهل شما دلیل می آورد تا عقیده تان را تصحیح کرده وحق را به شما بشناساند، پس چرا از آیه های محکم کتاب که برای عالمان و جاهلانتان روشن است پیروی نمی کنید؛ مگر شما فاسقید؟ وخداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ ۖ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ ﴿٩٩﴾} [البقرة].
{وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِيَ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ ۚ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا ۖ وَإِن تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدَىٰ فَلَن يَهْتَدُوا إِذًا أَبَدًا ﴿٥٧﴾} [الكهف].
{هُوَ الَّذِي أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ} صدق الله العظيم [آل عمران:۷].
و خداوند تعالی می فرماید:
{اللَّـهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۖ مَا لَكُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ ۚ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ ﴿٤﴾} [السجدة].
و خداوند تعالی می فرماید:
{وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا ۚ وَذَكِّرْ بِهِ أَن تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِن دُونِ اللَّـهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ وَإِن تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لَّا يُؤْخَذْ مِنْهَا ۗ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُوا بِمَا كَسَبُوا ۖ لَهُمْ شَرَابٌ مِّنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُونَ ﴿٧٠﴾} [الأنعام].
و خداوند تعالی می فرماید:
{وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ مَا لَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَـٰؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللَّـهِ ۚ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّـهَ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ ۚ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿١٨﴾} [يونس].
و خداوند تعالی می فرماید:
{وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ الْآزِفَةِ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَنَاجِرِ كَاظِمِينَ ۚ مَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ حَمِيمٍ وَلَا شَفِيعٍ يُطَاعُ ﴿١٨﴾} [غافر].
صدق الله العظيم
اما کسی که قلبش از حق منحرف شده از آنجا که نمی تواند آیه های محکمی را که آمده است انکار کند، طوری از آنها روبرمی گرداند که گویا هیچ چیزی از آن نمی داند و با آیات متشابه کتاب با من بحث کرده و دلیل می آورد؛ برای مثال فرموده خداوند تعالی که :
{ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ } صدق الله العظيم[البقرة: ۲۵۵]
فرموده خداوند تعالی :
{ مَا مِن شَفِيعٍ إِلاَّ مِن بَعْدِ إِذْنِهِ}صدق الله العظيم [يونس:۳]
فرموده خداوند تعالی:
{وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَـٰنُ وَلَدًا ۗ سُبْحَانَهُ ۚ بَلْ عِبَادٌ مُّكْرَمُونَ ﴿٢٦﴾ لَا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُم بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ ﴿٢٧﴾ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَىٰ وَهُم مِّنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ ﴿٢٨﴾} [الأنبياء].
فرموده خداوند تعالی:
{وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْجِبَالِ فَقُلْ يَنسِفُهَا رَبِّي نَسْفًا ﴿١٠٥﴾ فَيَذَرُهَا قَاعًا صَفْصَفًا ﴿١٠٦﴾ لَّا تَرَىٰ فِيهَا عِوَجًا وَلَا أَمْتًا ﴿١٠٧﴾ يَوْمَئِذٍ يَتَّبِعُونَ الدَّاعِيَ لَا عِوَجَ لَهُ ۖ وَخَشَعَتِ الْأَصْوَاتُ لِلرَّحْمَـٰنِ فَلَا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْسًا ﴿١٠٨﴾ يَوْمَئِذٍ لَّا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَـٰنُ وَرَضِيَ لَهُ قَوْلًا ﴿١٠٩﴾} [طه].
فرموده خداوند تعالی:
{وَلَا يَمْلِكُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَن شَهِدَ بِالْحَقِّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿٨٦﴾} [الزخرف].
فرموده خداوند تعالی:
وَكَم مِّن مَّلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِن بَعْدِ أَن يَأْذَنَ اللَّـهُ لِمَن يَشَاءُ وَيَرْضَىٰ ﴿٢٦﴾} [النجم].
صدق الله العظيم
ای علمای مسلمین و پیروانشان، ما از تأویل آیات متشابه کتاب درباره راز شفاعت می گریزیم تا بیان حق باعث فتنه بیشتر شما نشود؛چرا که برخی از مردم هستند که حق جز بر گمراهی و پلیدیشان نخواهد افزود.ولی به شما پندی می دهم، شاید به این استثنا فکر کنید و آن فرموده خداوند تعالی است که :
{إِلاَّ مِن بَعْدِ أَن يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَن يَشَاء وَيَرْضَى}صدق الله العظيم[النجم: ۲۶]
به کلام خداوند تعالی بنگرید:{ وَيَرْضَى }صدق الله العظيم
شفاعت به صورتی که شما گمان دارید نیست.به درستی که بنده ای در بین بندگان هست که خداوند از میان تمام متقیان به او اجازه می دهد تا در این باره سخن بگوید و او از خدا در خواست شفاعت نمی کند - این کار سرکشی بزرگی است و خداوند منزه و برتر از آن است که در برابرش سرکشی شود- بلکه به خداوند می گوید که حاضر به پذیرش بهشت نعیم نیست و درخواست می کند تا نعیم اعظم خداوند که همان رضوان خدا در نزدو نفس خود اوست تحقق یابد و خداوند راضی نخواهد شد مگر آنکه بندگانش مشمول رحمت او قرار گرفته باشند. برای همین است که خداوند تعالی می فرماید:
{وَكَم مِّن مَّلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِن بَعْدِ أَن يَأْذَنَ اللَّـهُ لِمَن يَشَاءُ وَيَرْضَىٰ ﴿٢٦﴾} صدق الله العظيم [النجم].
بنابر این تحقق شفاعت به معنی رضوان خداوند در نفس خویش است و چگونه ممکن است خداوند در نفس خود راضی شود؟ زمانی که بندگان وارد رحمت او شوند؛اینجاست که خود خداوند یکتا و بی همتا شفاعت خواهد کرد که باعث تعجب و غافلگیری بزرگ اهالی آتش خواهد شد و گواه آن فرموده خداوند تعالی است که :
{ حَتَّى إِذَا فُزِّعَ عَنْ قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ قَالُوا الْحَقَّ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ }صدق الله العظيم [سبأ: ۲۳]
خداوند تعالی می فرماید:
{وَلَا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ عِندَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ ۚ حَتَّىٰ إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ ۖ قَالُوا الْحَقَّ ۖ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ ﴿٢٣﴾} [سبأ]
و اما بیان و توضیح این فرموده خداوند تعالی:
{ وَلا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ عِندَهُ إِلاَّ لِمَنْ أَذِنَ لَهُ } صدق الله العظيم
منظور خداوند این نیست که به او اجازه شفاعت کردن در حق بندگان را می دهد؛ بلکه اجازه سخن گفتن در این باره داده می شود؛ او نیز حرف صواب و درست را خواهد زدچرا که این بنده جرأت نمی کند در پیشگاه خداوند منزه و تعالی سرکشی بزرگی کرده و از شفاعت بگوید به همین علت است که می بینید به هیچ یک از متقیان از جنس جن و انس و هیچ یک از فرشتگان مقرب درگاه خداوند رحمان،اجازه نمی یابند تا در این باره با خداوندسخن گویند، چرا؟چون هیچ یک از راز اسم اعظم خداوند که درنفس او پنهان است چیزی نمی دانند و برای همین است که خداوند تعالی می فرماید:
{إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفَازًا ﴿٣١﴾ حَدَائِقَ وَأَعْنَابًا ﴿٣٢﴾ وَكَوَاعِبَ أَتْرَابًا ﴿٣٣﴾ وَكَأْسًا دِهَاقًا ﴿٣٤﴾ لَّا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا كِذَّابًا ﴿٣٥﴾ جَزَاءً مِّن رَّبِّكَ عَطَاءً حِسَابًا ﴿٣٦﴾ رَّبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الرَّحْمَـٰنِ ۖ لَا يَمْلِكُونَ مِنْهُ خِطَابًا ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [النبأ].
ای بندگان خدا به آیات محکمی از کتاب خداوند بنگرید که در آنها به شما فتوا داده می شود که هیچ فرد متقی چه از جن و چه از انس حق سخن گفتن درباره شفاعت را با خدای رحمان ندارد؛ جبرییل و تمام فرشتگان مقرب درگاه رحمان نیز چنینند ،گواه آن فرموده خداوند تعالی است که :
{ يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلائِكَةُ صَفًّا لا يَتَكَلَّمُونَ} صدق الله العظيم, [النبأ: ۳۸]
وسپس بنده ای از بندگان خداوند استثناء می شودو خداوند تعالی می فرماید:
{إِلا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَقَالَ صَوَابًا} صدق الله العظيم [النبأ: ۳۸]
و او تنها بنده ای است که حق دارد دراین باره با خداوند سخن بگوید؛ چراکه پروردگار می داند سخن شایسته وصوابی را برزبان خواهد آورد.او شفاعت کسی را نمی کند و حق او نیست تا درپیشگاه خداوندی که بیش از هر کسی نسبت به بندگان خودمهربان و بخشنده است از شفاعت سخن بگوید و این کار سرکشی بزرگی دربرابر خداوند سبحان و تعالی است. بلکه او در مورد تحقق یافتن نعیم اعظم خداوند با او سخن خواهد گفت و می خواهد که خداوند راضی شود
(((((((((((((((((((((((((وَيَرْضَى))))))))))))))))))))))))))
لذا شفاعت به معنی راضی شدن خداوند در نفس خود است و به همین دلیل این بنده از تحقق نعیم اعظم خداوند سخن به میان می آورد
(((((((((((((((((((((((((وَيَرْضَى)))))))))))))))))))))))))))
و خداوند تعالی میفرماید:
{وَكَم مِّن مَّلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِن بَعْدِ أَن يَأْذَنَ اللَّـهُ لِمَن يَشَاءُ وَيَرْضَىٰ ﴿٢٦﴾} صدق الله العظيم [النجم].
و چگونه خداوند در نفس خود راضی می شود ؟ زمانی که بندگانی که سهم خود از عذاب جهنم را کشیده اند وارد بهشت شوند پس خداوند تعالی می فرماید:
{وَكَم مِّن مَّلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِن بَعْدِ أَن يَأْذَنَ اللَّـهُ لِمَن يَشَاءُ وَيَرْضَىٰ ﴿٢٦﴾} صدق الله العظيم [النجم].
چنین است که شفاعت تنها متعلق به خداوند یکتا و یگانه و بی شریک است و تا زمانی که پروردگار در نفس خود راضی نشود تحقق نخواهد یافت و زمانی که خداوند درنفس خود راضی شود رحمت او تمام بندگان را فرا گرفته و شفاعت محقق خواهد گردیدو این رحمت اوست که دربرابر خشم و غضبش از بندگان شفاعت خواهد کرد.گواه آن فرموده خداوند تعالی است که :
{قُل لِّلَّـهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا ۖ لَّهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٤٤﴾ وَإِذَا ذُكِرَ اللَّـهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ ۖ وَإِذَا ذُكِرَ الَّذِينَ مِن دُونِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ ﴿٤٥﴾ قُلِ اللَّـهُمَّ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ عَالِمَ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ أَنتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبَادِكَ فِي مَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
چه کسی بیش از خداوند ارحم الراحمین به شما مهربان تر است؟ ای مردم آیا نمی دانید او بخاطر بندگانی که در حق خود ظلم کرده اند متحسر است .با اینکه اودرحق آنها هیچ ظلمی نکرده است اما باز با تحسر از این بندگان یاد می کند و خداوند تعالی می فرماید:
{ يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ }صدق الله العظيم[يس: ۳۰]
اما کسانی که در حق خود ظلم کرده اند می گویند:
{ يَا حَسْرَتَى علَى مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ} صدق الله العظيم, [الزمر: ۵۶]
آيا حسرت و غضب دريك زمان قابل جمع است ؟ آيا ممكن است كه خداوند بر قومي غضب نمايد و در همان حال بر آنها حسرت بخورد ؟ جواب : هرگز همانا كه حسرت در نفس پروردگار بعد از اينكه بندگان بر خودشان حسرت بخورند بوجود مي آيد . در آن هنگام كسي كه به خودش ظلم كرده است مي گويد:
{ يَا حَسْرَتَى علَى مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ} صدق الله العظيم [الزمر: ۵۶]
حسرت بعد از این درنفس خداوند حادث می گردد که به خاطر دعای انبیاء در حق –کافران - امت ؛خداوند آنها را براساس وعده ای که برای نابودی کامل دشمنان به انبیاء داده است به هلاکت می رساند اما به هلاکت رساندن بندگان مورد خوشنودی او نیست ولو اینکه در حقشان کوچکترین ظلمی نکرده باشد.این هم بخاطر صفت رحمتی است که خداوند در نفس خود مقررکرده است. این رحمت مثل رحمت مادر به فرزند عاصی خود نیست که شاهد سوختن او در آتش جهنم است؛ بلکه رحمت خداوندبر بندگانی که درحق خود ظلم کرده اند بسیار بیش از اینهاست چرا که خداوند ارحم الراحمین بوده و از این که بندگانی که رسولان خود را تکذیب کرده و حاضر به پذیرش دعوت خداوند به غفران نشده اندرا هلاک کند خشنود نیست. خداوند تعالی می فرماید:
{وَقَالُوا إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِّمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ ﴿٩﴾ قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّـهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمْ..} صدق الله العظيم [إبراهيم].
تا زمانی که رسولان خداوند فکر کنند که مردم آنها را تکذیب کرده و از هدایتشان مأیوس شده و بگویند:
{ رَبَّنَا افْتَحْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ قَوْمِنَا بِالْحَقِّ وَأَنتَ خَيْرُ الْفَاتِحِينَ} صدق الله العظيم [الأعراف: ۸۹]
سپس زمان یاری خداوند به رسولانش فرا می رسد؛ خداوند در یاری رساندن به اولیاء و رسولانش بر خلاف وعده خود عمل نمی کند لذا آنها را بر دشمنانشان پیروز و مسلط کرده و حاکمیت زمین را به آنها می سپارد و خداوند تعالی می فرماید:
{وَكَأَيِّن مِّنْ آيَةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ ﴿١٠٥﴾ وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّـهِ إِلَّا وَهُم مُّشْرِكُونَ ﴿١٠٦﴾ أَفَأَمِنُوا أَن تَأْتِيَهُمْ غَاشِيَةٌ مِّنْ عَذَابِ اللَّـهِ أَوْ تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ﴿١٠٧﴾ قُلْ هَـٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّـهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي ۖ وَسُبْحَانَ اللَّـهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿١٠٨﴾ وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُّوحِي إِلَيْهِم مِّنْ أَهْلِ الْقُرَىٰ ۗ أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ ۗ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ اتَّقَوْا ۗ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿١٠٩﴾ حَتَّىٰ إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُوا جَاءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّيَ مَن نَّشَاءُ ۖ وَلَا يُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ ﴿١١٠﴾ لَقَدْ كَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِّأُولِي الْأَلْبَابِ ۗ مَا كَانَ حَدِيثًا يُفْتَرَىٰ وَلَـٰكِن تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ كُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿١١١﴾} صدق الله العظيم [يوسف].
و خداوند تعالی می فرماید:
{ وَلا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا }صدق الله العظيم [الكهف: ۴۹]
{ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَـكِن كَانُواْ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ }صدق الله العظيم[الأعراف:۱۶۰]
ولی ای محبان خداوند، ای پدران و مادران! تصورکنید یکی از فرزندانتان در تمام عمرش عصیان گر بوده و از امر شما پیروی نکرده باشد و بعد از مرگش آگاه شوید که از سختی عذاب سوزان در آتش جهنم فریاد می کشد؛ به شدت تحسرتان در حق او فکر کنید، حال ببینید تحسر خداوند ارحم الراحمین چگونه خواهد بود ، مگر ندیده اید که خداوند در آیه های محکم کتاب خود چگونه نسبت به بندگان خود متحسر است . خداوند تعالی می فرماید:
{إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿٢٩﴾ يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾} صدق الله العظيم [يس].
اما تک تک کسانی که در حق خود ظلم کرده اند می گویند:
{ يَا حَسْرَتَي علَى مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ } صدق الله العظيم [الزمر: ۵۶]
واما گروهی دیگر: { فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمْ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ }صدق الله العظيم, [ال عمران: ۱۷۰]
ولی گروهی که خداوند در باره آنها فرموده است:
{ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ} صدق الله العظيم, [المائدة: ۵۴]
چگونه به بهشت نعیم خداوند راضی باشند؛ در حالی از امام‌شان آموخته اندخداوندی را که بیش از هر چیز دوست دارند بر بندگانی که درحق خود ظلم کرده اند حسرت می خورد، به همین دلیل در پی تحقق یافتن نعیم اعظم از بهشت خداوندند. تمام بندگان صالح خداوند او را دوست دارند چراکه آنها را از آتش جهنم نجات داده و وارد بهشت نموده است ، اما این گروهی که خداوند وعده آمدنشان را در کتاب خود داده است حب خود نسبت به خداوند را از امور مادی پاک و منزه کرده اند لذا می بینید که خداوندتعالی با آنها از آتش و یا بهشت خود سخن نمی گوید بلکه می فرماید:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّـهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ۚ ذَٰلِكَ فَضْلُ اللَّـهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّـهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿٥٤﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
اینجاست که خردمندان درنگ کرده و می اندیشند اگر به خدا یشان بیش از نعیم بهشت و حورالعین محبت دارند، پس لذت بردن از بهشت و حورالعین چه فایده ای دارد در حالیکه امام مهدی ما را از تحسر و حزن حبیب اعظم مان نسبت به بندگانی که در حق خود ظلم کرده اند آگاه نموده است. این افراد به بهشت خداوندو حورالعین راضی نشده و در کنار امام مهدی قرار گرفته و برای تحقق نعیم اعظم مبارزه می کنند و اصرار بر تحقق نعیم اعظم دارند تا حسرت بربندگان از نفس خداوند رخت بربندد
(((((((((((((((((((((((((وَيَرْضَى)))))))))))))))))))))))))))
واین امید و خواسته وتمامی آرزو و هدفشان است میدانید چرا؟ چون آنها گروهی هستند که { يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ }محبوبان خداوندند و محب او
به خداوند قسم،کسی که از آنها باشد؛ جز از امام مهدی پیروی نکرده و بهشت خداوند را برخود حرام می کند و می گوید چگونه به بهشت نعیم و حوریان و قصرهای بهشتی راضی شوم درحالی که کسی که او را بیش از خود دوست دارم بگوید:
{ يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ }
باز تحسر خداوند در نفس خود را به شما یاد آوری میکنم تا از او برعلیه بندگانش چیزی نخواسته و نسبت به بندگان خداوند صبور باشیدبلکه هدایت شوندو منظور من صبوری دربرابر کسانی است که تصورمی کنند هدایت شده اند اما تلاششان در دنیا به هدر رفته است ؛ چرا که آنها به آنچه که شما از آن آگاه شده اید بصیرت ندارند. ای انصاربسیار صبور باشید، باشد که خداوند با رحمتی که بر خود واجب نموده،هدایت شان نماید که رحمت و دانش خداوندمان همه چیز را فرامی گیرد.
وسلامُ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
أخوكم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.



ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

* مقصود از کافران در این آیه، کسانی است که نسبت به «لا شفاعة» کافر هستند.
** روز″الآزفة″ روزی از ایام الله است و بر طبق کتاب روزی است که سفر به زمین دارای دو مشرق در آن به انجام خواهد رسید و برای همین با نام روز ″الآزفة″ نامیده می‌شود. برای توضیحات بیشتر به این لینک
https://mahdialumma.xyz/showthread.php?24493 (https://mahdialumma.xyz/showthread.php?24493)
مراجعه شود


اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=5105