Admin
07-04-2014, 01:22 PM
- 1 -
الإمام ناصر محمد اليماني
29 - ذیالحجة - 1428 هـ
08 - 01 - 2008 مـ
۱۸-دی-۱۳۸۶ه.ش.
12:21 صـــباحاً
ـــــــــــــــــــــــــ
پاسخ صاحب علم کتاب به حبیب الحبیب با بیان حقی که تردید و شکی در آن نیست:
{ مَّا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ }
بسم الله الرحمن الرحيم
خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَا يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْنَاكَ بِالْحَقِّ وَأَحْسَنَ تَفْسِيرًا} صدق الله العظيم [الفرقان:٣٣]
{آنان هیچ مثلی برای تو نمیآورند مگر اینکه ما حق را برای تو میآوریم، و تفسیری بهتر}
خداوند تعالی میفرماید:
{ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ} صدق الله العظيم [القيامة:١٩]
{سپس بیان و (توضیح) آن (نیز) بر عهده ماست!}
و از خداوند یاری میجویم؛ من بیان و تشریح حق و درست قرآن عظیم را با وحی تفهیمی از جانب خداوند دریافت میکنم این دریافت از وسوسه شیطان رجیم نیست. بلکه با دلایل روشن و واضحی که از کتاب خداوند قرآن عظیم گرفته شده است، آن را به درستی و حق بیان و تشریح کرده و مردم را فرا میخوانم تا با بصیرت (قرآن )به راه پروردگارم روی آورند و از مسلمانان هستم و اما بعد....
"حبیب الحبیب" بیان حق و درست دربارهی فرشتگان خداوند "عتید " و "رقیب" را برایت تشریح میکنم و قبل از آغاز مناظره اعلام مینمایم که در این گفتگو پیروز خواهم شد و به اذن خداوند با دلیل قاطعانه و حق تو را ساکت خواهم کرد، اگر به دنبال یافتن حق هستی بدان که من به حق از جانب خداوندت آمدهام اما اگر غرور تو را به گناه بکشاند؛ خداوند شیطانی را مأمور میکند که همراه تو باشد و تو را از راه هدایت بازدارد، چرا که حق و هدایت در مقابلت گذاشته شد( و نپذیرفتی) و اگر غرور تو را به گناه نکشاند؛ خداوند تو را از بین مردم عالم برخواهد گزید واز نواب مکرم و افراد مورد اعتماد و صادقی خواهی شد که قبل از ظهور، بیان حق آیات پروردگارشان را باور کرده و در پی منحرف کردن آن نیستند و نادانسته به خداوند نسبت نمیدهند و تمام سخنها را شنیده و بهترین آن را انتخاب میکنند. پس از آنان باش و از خداوند درخواست میکنم و امیدوارم که از آنان باشی. آیا این برایت کافی نیست که من قبل از آنکه تو خود اعلان کنی بگویم که چه میخواهی به جهانیان بگویی؟ت و قصد داری خود را به عنوان مهدی منتظر به مردم جهان معرفی کنی!؟ همان گونه که خداوند قبل از آن که تو خود اعلام کنی، به من الهام نموده است که تو قصد ادعای مهدویت داری، بیان حق قرآن را نیزهمین گونه به من الهام مینماید. پس ساده لوح نباش وتا بیان حق آیهای را که درخواست کردی با برهان و دلیلی از خود قرآن نیاورده باشم، بیان مرا تأیید مکن. من این آیه را همان گونه که پروردگارم به یقین به من آموخته است بیان خواهم کرد. من سرخود قرآن عظیم را بیان نکرده و ندانسته به خداوند نسبت نمی دهم . از ظن و گمان پیروی نمی کنم که ظن و گمان کسی را از حق بینیاز نمیکند. من به راستی و با عدالت (مردم را ) به سوی راه راست-صراط مستقیم- هدایت میکنم.
و این بیان و شرح حق با حق ( بیان و شرح قرآن با خود قرآن ) است که برایت میآورم تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَا يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْنَاكَ بِالْحَقِّ وَأَحْسَنَ تَفْسِيرًا} صدق الله العظيم [الفرقان:٣٣]
{آنان هیچ مثلی برای تو نمیآورند مگر اینکه ما حق را برای تو میآوریم، و تفسیری بهتر}
و خداوند تعالی می فرماید:
{وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ ۖ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ ﴿١٦﴾ إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ ﴿١٧﴾ مَا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ ﴿١٨﴾ وَجَاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ۖ ذَٰلِكَ مَا كُنْتَ مِنْهُ تَحِيدُ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [ق]
{ما انسان را آفریدیم و وسوسههای نفس او را میدانیم، و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم! (۱۶)) هنگامی را که دو فرشته راست و چپ که ملازم انسانند اعمال او را دریافت میدارند؛ (۱۷) انسان هیچ سخنی را بر زبان نمیآورد مگر اینکه همان دم دوفرشتهای رقیب و عتید مراقب و آماده برای انجام مأموریت (و ضبط آن) است! (۱۸) و سرانجام، سکرات مرگ بحق فرامیرسد این همان چیزی است که تو از آن میگریختی! (۱۹)}
و اینک به اذن خداوند از(رقیب)و( عتید) برایتان میگویم بیان من حق و سخن من راست است:
رقیب و عتید از فرشتگان مقرب درگاه خداوندند که از جانب او برای ثبت و نگهداری اعمال و سخنان خیر و شرّ انسان فرستاده شدهاند؛ اگر انسان با زبان یاد خداوند کند، (رقیب ) آن ذکر را مینویسد. اما اگر ذکر با زبان و لبها نباشد؛ (رقیب ) از آن آگاه نمیشود چون از آنچه که در نفس انسان میگذرد بیخبر است. اما آن که انسان را آفریده از آن آگاه است؛ خداوندی که از رگ قلب به انسان نزدیکتر است آن را دانسته و ذکر مخفیانهای را که در نفس انسان گذشته است به (رقیب ) وحی کرده و او آن را در کتاب پاکی که در دست دارد ثبت میکند.
(رقیب) نماینده و سفیر بهشت است و در کتابی که در نزد اوست سخن و عمل صالح ثبت میشود. خداوند در کتاب خود نام او را سفیر نهاده است؛ یعنی سفیر بهشت که ذکر خداوند و عمل صالح را ثبت میکند. خداوند تعالی میفرماید:
{كَلَّا إِنَّهَا تَذْكِرَةٌ ﴿١١﴾ فَمَنْ شَاءَ ذَكَرَهُ ﴿١٢﴾ فِي صُحُفٍ مُكَرَّمَةٍ ﴿١٣﴾ مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ ﴿١٤﴾ بِأَيْدِي سَفَرَةٍ ﴿١٥﴾ كِرَامٍ بَرَرَةٍ ﴿۱۶﴾} صدق الله العظيم [عبس]
{ هرگز چنین نیست که آنها میپندارند؛ این یادآوری است، (۱۱) و هر کس بخواهد او (خداوند ) را یاد کند (۱۲) در الواح پرارزشی ثبت است، (۱۳) الواحی والاقدر و پاکیزه، (۱۴) به دست سفیرانی است (۱۵) والا مقام و فرمانبردار و نیکوکار! (۱۶)}
معنای آن این است که (رقیب ) تنها نجواها و سخنان خیر انسان را مینویسد. به همین دلیل نیز خداوند تعالی میفرماید:
{فَمَنْ شَاءَ ذَكَرَهُ ﴿١٢﴾ فِي صُحُفٍ مُكَرَّمَةٍ ﴿١٣﴾ مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ ﴿١٤﴾ بِأَيْدِي سَفَرَةٍ ﴿١٥﴾ كِرَامٍ بَرَرَةٍ ﴿۱۶﴾} صدق الله العظيم [عبس]
{و هر کس بخواهد او (خداوند ) را یاد کند! (۱۲) در الواح پرارزشی ثبت است، (۱۳) الواحی والاقدر و پاکیزه، (۱۴) به دست سفیرانی است (۱۵) والا مقام و فرمانبردار و نیکوکار! (۱۶)}
و "سفرة" فرشتگان نماینده بهشت هستند و یکی از این سفیران همراه هر انسانی هست که رقیب نامیده میشود و در سمت راست انسان قرار دارد و از لحظهی اقامه حجت برانسان تا فرجام کار و تا پایان یافتن کار او، همراه اوست.
و اما در باره عتید، او نیز از فرشتگان مکرم و مقرب خداوند است؛ ولی درمورد حق بسیار سخت گیر و جدی است. او سفیر و نمایندهی جهنم بوده و موظف است اعمال و سخنان غیر صالحی را که کار انسان را به جهنم میکشاند بنویسد، او وسوسههای نفس انسان را نیز ثبت میکند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَإِنْ تُبْدُوا مَا فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُمْ بِهِ اللَّهُ} صدق الله العظيم [البقرة:٢٨٤]
{اگر آنچه را در دل دارید، آشکار سازید یا پنهان، خداوند شما را بر طبق آن، محاسبه میکند}
البته عتید از وسوسههای نفس انسان خبر ندارد و آن را با واسطهی وحی از خداوندی که انسان را آفریده و در امر شنیدن و آگاه بودن به (اعمال) از رگ گردنش نیز به انسان نزدیکتر است دریافت میکند؛ همان خداوندی که هرجا که باشند با آنهاست و آنها را میبیند و سخنانشان را میشنود. خداوندی که جز او خدایی نیست؛ رب العالمین است و از نگاههای دزدیده -خیانتکار- و رازهای پنهان شده در سینهها خبر دارد. خداوندی که از هر سخنی آگاه بوده و از رازها و اسرار با خبر است. خداوندی که جز او خداوندی نیست و دارای اسماء حسنی است.
و اما هر چه که انسان بر زبان بیاورد اگر خیر باشد توسط رقیب و اگر شرّ باشد توسط عتید نوشته میشود. البته آنها تمام حرفها را ثبت نمیکنند؛ تنها سخنانی که فرد را به سوی بهشت میبرد یا به جهنم میکشاند را ثبت میکنند و به همین دلیل خداوند تعالی میفرماید:
{كَلَّا إِنَّهَا تَذْكِرَةٌ ﴿١١﴾ فَمَنْ شَاءَ ذَكَرَهُ ﴿١٢﴾ فِي صُحُفٍ مُكَرَّمَةٍ ﴿١٣﴾ مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ ﴿١٤﴾ بِأَيْدِي سَفَرَةٍ ﴿١٥﴾ كِرَامٍ بَرَرَةٍ ﴿۱۶﴾} صدق الله العظيم [عبس]
{ هرگز چنین نیست که آنها میپندارند؛ این یادآوری است، (۱۱) و هر کس بخواهد اورا (خداوند)یاد کند (۱۲) در الواح پرارزشی ثبت است، (۱۳) الواحی والاقدر و پاکیزه، (۱۴) به دست سفیرانی است (۱۵) والا مقام و فرمانبردار و نیکوکار! (۱۶)}
لذا میبینیم که فرشتگان نمایندهذی بهشت تنها ذکر و سخنان خیر انسان را ثبت میکنند برای مثال توصیه فرد به صدقه دادن یا عمل نیک انجام دادن و یا اصلاح کردن بین مردم را. تمام اینها تنها قسمتی از وظایفی هستند که رقیب و عتید مأمورند انجام دهند.
سپس به سراغ مأموریت دوم آنها می رویم: برای هرکسی اجلی معین شده که در کتاب خداوند ثبت شده است. زمانش که رسید، خداوند آن را محقق میسازد. هیچکس نمیمیرد مگر به اذن خداوند و در زمان مقرر شده در کتاب ..وقتی که نوبت مرگ انسان که در کتاب تقدیر او نوشته شده -وزمان قطعی مرگ او است- فرابرسد؛ رقیب و عتید، فرشتگان مرگ او( ملک الموت) خواهند شد. اگر انسان از اصحاب آتش باشد؛ خداوند به عتید امر میکند تا فرشته مرگ او شده و جان او را بگیرد و رقیب در این کار به عتید کمک خواهد کرد. این انسان از ساکنان آتش است و از جانب خداوند شیطانی همنشین و قرین او شده است که او را از راه راست باز میدارد اما وسوسهاش میکند که از هدایت شدگان است. عتید فرشته مرگ هر انسانی است که به ذکر کافر باشد .
تنها یک فرشته از جانب خداوند مأمور مرگ تمام انسانها نیست. خداوند پاک و منزه از چنین گمانی است! اگر چنین باشد چگونه یک فرشته میتواند اینجا و آنجا (تقسیم شده و) جان این همه انسانی که در آن واحد در مکانهای پراکنده و گوناگون میمیرند را بگیرد!
این تنها خداوند سبحان است که رحمتش دربرگیرنده همه چیز بوده و از همه چیز آگاه میباشد و در آن واحد به تمام چیزها احاطه داشته و مسلط است. این صفت تنها متعلق به خداوند سبحان است؛ خداوند نه برای انسان و نه برای جن و فرشتگان در یک سینه دو قلب قرار نداده است، بلکه این صفت خداوند است که مثل و مانند ندارد. این خداوند است که قادر است همه چیز را در همه جا بشنود و چیزی را در اینجا و چیز دیگری را در جای دیگر در آن واحد خلق نماید، نه فراموش میکند و نه سهو در امر او راه دارد؛ هیچ گاه خواب سبک یا سنگین او را فرا نمیگیرد. از هیچ چیز غافل نشده و در آن واحد بر همه چیزتواناست. ممکن است کسی از شما بخواهد کلام مرا قطع کرده و بگوید:
خداوند تعالی میفرماید:
{ قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ} صدق الله العظيم [السجدة:١١]
{ بگو: «فرشته مرگ که بر شما مأمور شده، (روح) شما را میگیرد؛ سپس شما را بسوی پروردگارتان بازمیگردانند.»}
مهدی منتظر ناصر محمد یمانی به او پاسخ میدهد که به خداوند قسم فرشتهای که مأمور مرگ کافران است فرشته عتید است و چون پرنده شومی بر گردن و همراه آنهاست تا برعلیه ایشان حجت بیاورد. خداوند تعالی میفرماید:
{قَالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنَا بِكُمْ ۖ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَلَيَمَسَّنَّكُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١٨﴾ قَالُوا طَائِرُكُمْ مَعَكُمْ ۚ أَئِنْ ذُكِّرْتُمْ ۚ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [يس]
{ آنان گفتند: «ما شما را به فال بد گرفتهایم (و وجود شما را شوم میدانیم)، و اگر (از این سخنان) دست برندارید شما را سنگسار خواهیم کرد و شکنجه دردناکی از ما به شما خواهد رسید! (۱۸) (رسولان) گفتند: « پرنده شوم شما همراه خودتان است اگر درست بیندیشید، بلکه شما گروهی اسرافکارید!» (۱۹)}
اما این پرنده یکی نیست بلکه برای هر انسان رویگردان و مخالف حقی، یکی از این پرندگان مقرر شده که همان فرشته مرگ عتید است و خداوند تعالی میفرماید:
{وَكُلَّ إِنْسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَائِرَهُ فِي عُنُقِهِ ۖ وَنُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ كِتَابًا يَلْقَاهُ مَنْشُورًا ﴿١٣﴾ اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَىٰ بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا ﴿١٤﴾} صدق الله العظيم [الإسراء]
{و هر انسانی، اعمالش را بر گردنش آویختهایم؛ و روز قیامت، کتابی برای او بیرون میآوریم که آن را در برابر خود، گشوده میبیند! (این همان نامه اعمال اوست!) (۱۳) کتابت را بخوان، کافی است که امروز، خود حسابگر خویش باشی!(۱۴)}
ممکن است یکی از مسلمانان سخن مرا قطع کرده و بگوید:" خیر اسم فرشته مرگ عزراییل است" در پاسخ او میگویم: بیا تا به سراغ قرآن عظیم برویم و حکم را از آن بگیریم که برای اهالی اندیشه، حکمی بهتر از حکم خداوند نیست، مردمانی که به دنبال هر گمان و ظنی راه نمیافتند چرا که گمان جای حق را نمیگیرد. موضوع عزراییل را به این دلیل مطرح نمودم چون میخواهم پروردگارم را که هیچ چیز مانند او نیست منزه (از عقاید باطل شما) کنم. ولی شما درعقیدهی خود در شأن عزراییل ، صفتی را به او نسبت میدهید که از صفات خداوند است؛ خدایی که هیچ چیز مثل او نیست، شما صفت "قدرت "و "احاطه خداوند سبحان بر همه چیز در آن واحد" را برای عزراییل قایل شدهاید ، نامی که خداوند هیچ برهان قرآنی برای آن قرار نداده است. اما خداوند در قرآن به نام تمام فرشتگان مرگ اشاره کرده است، فرشتگانی که جان تمام انسانها را میگیرند و حتی یکی از آنها نیز جا نمانده است، با اینکه تعداد فرشتگان مرگ دو برابر تعداد تمام انسان ها از اولین نفر تا آخرین آنهاست؛ با وجود این خداوند نام تمام آنها را در قرآن آورده و هیچ یک از قلم نیفتادهاند و در بین آنها مطلقاً اسمی از فرشته ای به نام عزراییل پیدا نمیکنیم.
هم چنین دانستم که این فرشتگان وحی را مستقیم از خداوند "حی القیوم" وپروردگار عالمیان که انسان را آفریده و به وسوسههای نفس او آگاه و از رگ قلب به او نزدیکتر است دریافت میکنند؛ خداوند با وحی، وسوسه های نفس انسان را به آگاهی رقیب و عتید میرساند، این فرشتگان از وسوسههای نفس انسان بیخبرند و تنها خداوند که انسان را آفریده میداند در سینههای انسانها چه پنهان است. این فرشتگان از هر چه که انسان به زبان بیاورد آگاه میشوند. اگر خیر باشدرقیب آن را مینویسد و اگر شرّ باشد؛ عتید آن را ثبت میکند. مسلمانان شما میدانید که رقیب و عتید همراه تک تک انسانها هستند؛ این دو فرشته یکی رقیب نام دارد و دیگری عتید و به این ترتیب در مییابید که تنها دو فرشته نیستند که مراقب اعمال تمام انسانها باشند، این صفت تنها متعلق به خداوند سبحان است که علمش همه را فرا گرفته است، بلکه همراه هر انسان دو فرشته هستند که همانطور که میدانید نام یکی از آنها رقیب و نام دیگری عتید است. اینها سفیران بهشت و آتش هستند؛ آنها سفیران مکرم و فرمانبردار خداوندند یکی سفیر بهشت است و دیگری سفیر جهنم و کسی که بخواهد ذکر خداوند سبحان را کند، سفیر بهشت رقیب آن را مینویسد.
حال به سراغ دومین وظیفه این دو میرویم که در زمان مرگ انجام میشود و در قرآن که بگردیم میبینیم که نقش فرشتگان مرگ را دارند ، این دو جان انسان را میگیرند فرقی ندارد فرد از اهالی بهشت باشد یا از اهالی جهنم. آنچه که در قرآن پیدا میکنیم این است که اگر انسان از اهالی جهنم باشد؛ خداوند فرشته عتید را مأمور گرفتن جان او میکند این بدان معنی است که هر انسانی فرشتهی مرگ خود را دارد که مأمور گرفتن جان اوست و نام او عتید است؛ این طور نیست که تنها یک فرشته مأمور مرگ باشد؛ (پس)اگر به قرآن مؤمن هستید؛ حکم آن را بپذیرید.
همان طور که قبل از این برایتان گفتیم نگهبانان، فرشتگانی هستند که خداوند آنها را برای ثبت اعمال خیر و شرّ انسان فرستاده است که تا زمان مرگ همراه او هستند و در زمان مرگ روح او را گرفته و بالا میبرند و از او جدا و دور نمیشوند و بعد از مرگ نیز او را رها نکرده و همراه او بوده و گمش نمی کنند. به این ترتیب آنها مأمور مراقبت از اهالی آتش بوده و تا روزی که مردم در پیشگاه پروردگار عالمیان حاضر شوند آنها را همراهی میکنند.
همان طور که پیش از این برایتان گفتیم، نگهبانان(حفظة) اعمال؛ فرشته رقیب و فرشته عتید هستند. خداوند آنها را فرستاده است تا همراه انسان بوده و اعمال و سخنان او را بنویسند و زمانی که نوبت مرگ او رسید، جان آن انسان را بگیرند و خداوند تعالی میفرماید:
{وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ ۖ وَيُرْسِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَهُمْ لَا يُفَرِّطُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:٦١]
{و او بر بندگانش چیره است و نگهبانانی ( از فرشتگان) بر شما می فرستد تا زمانی که یکی از شما را مرگ فرا رسد؛ فرستادگان ما جانش را می گیرند، و (از او) جدا نمی شوند}.
اما اگر انسان از اهالی بهشت باشد، قضیه فرق میکند. فرشتهای که جان او را به آرامی و راحتی میگیرد، فرشته مرگ سفیر بهشت رقیب است و فرشته مرگ عتید به او کمک میکند تا رقیب روح مؤمن را با خوشی و آرامش بگیرد؛ اما اگر متوفی از اهالی آتش باشد؛ فرشته مرگ او، سفیر آتش عتید بوده و رقیب به او کمک خواهد کرد.
سکرات موت اهالی آتش و اهالی بهشت یکسان نیست و نحوه مرگ آنها متفاوت است؛ فرشتگان مرگ رقیب و عتید روح مؤمن را با آرامی و خوشی میگیرند اما اگر متوفی از اهالی آتش باشد گرفتن روح او به سختی و با ضربههای دردناکی و شدیدی که به رو و پشتشان زده میشود همراه خواهد بود. آنچه که در قرآن پیدا میکنیم این است که فرشتگان مرگ با ضربههای شدید دستهای خود را به سوی آنها میبرند. خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَوْ تَرَىٰ إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلَائِكَةُ بَاسِطُو أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمُ ۖ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَكُنْتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ}
صدق الله العظيم [الأنعام:٩٣]
{و اگر ببینی هنگامی که (این) ستمکاران در سکرات مرگ فرو رفته اند، و فرشتگان (قبض روح) دستها را گشوده و میگویند «جانهایتان را بیرون آورید! امروز عذاب خفت باری در برابر آنچه ناحق بر خدا میگفتید، و نسبت به آیات او تکبّر ورزیدید، خواهید دید».}
همان طور که برایتان گفتیم؛ دست فرشتگان مرگ برای زدن سخت کافران باز است و این اولین منزل از منازل عذاب آنهاست. سپس به سوی آتش جهنم برده شده و تا زمانی که نزد خداوند معلوم است در آنجا خواهند ماند. خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَوْ تَرَىٰ إِذْ يَتَوَفَّى الَّذِينَ كَفَرُوا ۙ الْمَلَائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ ﴿٥٠﴾ ذَٰلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ وَأَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ ﴿٥١﴾} صدق الله العظيم [الأنفال]
{ و اگر ببینی کافران را هنگامی که فرشتگان (مرگ)، جانشان را میگیرند و بر صورت و پشت آنها میزنند و (میگویند) بچشید عذاب سوزنده را (۵۰) این، در مقابل کارهایی است که از پیش فرستادهاید؛ و خداوند نسبت به بندگانش، هرگز ستم روا نمیدارد! (۵۱)}
بعد از زدن و بیرون راندن نفس، او را به سوی عذاب آتش میبرند ولی او به سختی فریاد کشیده و میگوید: وای بر من؛ مرا کجا میذبرید؟ و این به خاطر آن است که او میداند بعد از اینکه با زدن ضربات دست؛ از جلو و پشت سر، جان او را گرفتند، اقدام به بردن این نفس گناهکار به سوی آتش جهنم میکنند و در اینجاست که او فریاد میکشد وای برمن؛ مرا به کجا میبرید؟ چرا که دانسته است که بعد از این نوبت عذاب جهنم است. لذا خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَوْ تَرَىٰ إِذْ يَتَوَفَّى الَّذِينَ كَفَرُوا ۙ الْمَلَائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [الأنفال]
{ و اگر ببینی کافران را هنگامی که فرشتگان (مرگ)، جانشان را میگیرند و بر صورت و پشت آنها میزنند و (میگویند) بچشید عذاب سوزنده را(۵۰)}
وبرای همین قبل از آنکه مجرم را در جهنم به داخل حفرهای از آتش همان جهنم بیندازند، از او سؤال میکنند. عتید از او میپرسد: چه کار بدی انجام دادی؟ سپس انسان کافر به این تحدی که از پشت سر به اوخطاب میشود به آرامی پاسخ میدهد و با حالت تسلیم میگوید: من عمل بدی انجام ندادهام و تمام اعمال بدی را که انجام داده و توسط فرشته عتید ثبت شدهاند، در مقابل او انکار میکند. اما عتید به او پاسخ میدهد: بله تو اعمال بدی انجام دادهای ومن ( با نوشتههایم) هیچ ظلمی در حق تو نکردهام، پس خداوند بین ما به حق داوری خواهد کرد که او از اعمال شما آگاه است وخداوند تعالی میفرماید:
{الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ ۖ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِنْ سُوءٍ} صدق الله العظيم [النحل:٢٨]
{ همانها که فرشتگان (مرگ) روحشان را میگیرند در حالی که به خود ظلم کرده بودند! در این موقع آنها تسلیم میشوند : ما کار بدی انجام نمیدادیم! }
در اینجا انسان نوشتههای فرشتهی مراقب خود عتید را بدون آنکه آنها را خوانده باشد، انکار میکند و وقتی عتید از عمل او میپرسد که چه کردهای؟
{فَأَلْقَوُا السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِنْ سُوءٍ} صدق الله العظيم [النحل:٢٨]
{در این موقع آنها تسلیم میشوند : ما کار بدی انجام نمیدادیم}
وخداوند تعالی میفرماید:
{الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ ۖ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِنْ سُوءٍ} صدق الله العظيم [النحل:٢٨]
{ همانها که فرشتگان (مرگ) روحشان را میگیرند در حالی که به خود ظلم کرده بودند! در این موقع آنها تسلیم میشوند :ما کار بدی انجام نمیدادیم! }
حال ببینید پاسخ فرشته مراقب عتید به انسانی که نوشتههای او را انکار میکند چیست. خداوند تعالی میفرماید:
{الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ ۖ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِنْ سُوءٍ ۚ بَلَىٰ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ} صدق الله العظيم [النحل:٢٨]
{ همانها که فرشتگان (مرگ) روحشان را میگیرند در حالی که به خود ظلم کرده بودند! در این موقع آنها تسلیم میشوند : ما کار بدی انجام نمیدادیم! آری، خداوند به آنچه انجام میدادید عالم است!}
آن کسی که میگوید:
{بَلَىٰ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}
{آری، خداوند به آنچه انجام میدادید عالم است}
فرشته مراقب عتید است که انسان به او تهمت میزند که به او ظلم کرده است. به همین دلیل است که عتید میگوید: بله تو عمل ناشایست انجام دادهای و من در حق تو ظلمی نکردهام و خداوند بین من و تو به حق داوری خواهد کرد؛ من هیچ ظلمی در حق تو مرتکب نشدهام.برای همین میگوید:
{بَلَىٰ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}
{آری، خداوند به آنچه انجام میدادید عالم است}
یعنی خداوند بین ما به حق داوری خواهد کرد تا روشن شود آیا کاری را که انجام ندادهای به تو نسبت داده ام یا خیر. سپس روز قیامت فرا میرسد و فرشته عتید انسان کافر را به جلو میراند تا خداوندی که از اعمال انسان آگاه است، بین آنها داوری کند. عتید به علت تهمتی که انسان کافر به او زده است دشمن اوست و در روز قیامت او را جلو میراند تا به حق بینشان داوری شود.
در این میان فرشته رقیب به عنوان شاهد حضور دارد، چرا که در زمانی که اعمال ناشایست از انسان سر میزد او نیز حاضر بوده اما وظیفهای برای ثبت اعمال ناصالح نداشته، اما شاهد تمام کارهایی که انجام شده بوده است. لذا درروز قیامت به او شهید گفته میشود. در آن روز او در پیشگاه خداوند شهادت میدهد که نوشتههای عتید درست و حق است و انسان شهادت رقیب را مورد طعن قرار داده و برای خدا؛ به خداوند قسم میخورد که کار بد انجام نداده است و خداوند تعالی میفرماید:
{وَيَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُوا أَيْنَ شُرَكَاؤُكُمُ الَّذِينَ كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ ﴿٢٢﴾ ثُمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا وَاللَّهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِينَ ﴿٢٣﴾ انْظُرْ كَيْفَ كَذَبُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ ۚ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ ﴿٢٤﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]
{ آن روز که همه آنها را محشور میکنیم؛ سپس به مشرکان میگوییم: «معبودهایتان، که همتای خدا میپنداشتید، کجایند؟» (چرا به یاری شما نمیشتابند؟!) (۲۲) سپس پاسخ و عذر آنها، چیزی جز این نیست که میگویند: «به خداوندی که پروردگار ماست سوگند که ما مشرک نبودیم!» (۲۳) ببین چگونه به خودشان (نیز) دروغ میگویند، و آنچه را به دروغ همتای خدا میپنداشتند، از دست میدهند! (۲۴)}
و خداوند تعالی میفرماید:
{يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعًا فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَمَا يَحْلِفُونَ لَكُمْ ۖ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلَىٰ شَيْءٍ ۚ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْكَاذِبُونَ} صدق الله العظيم [المجادلة:١٨]
{ روزی را که خداوند همه آنها را برمیانگیزد، آنها برای خدا نیز سوگند (دروغ) یاد میکنند همانگونه که (امروز) برای شما یاد میکنند؛ و گمان میکنند کاری میتوانند انجام دهند؛ بدانید آنها دروغگویانند!}
در اینجاست که خداوند بر دهان آنها مهر زده و مانع از این م شود که زبانشان سخن بگوید، سپس دست و پا و پوستشان را وادار به سخن گفتن میکند تا در مورد اعمال انسان شهادت دهند.ب عد از این زبانشان را مجدد گویا میکند .آنها به دست و پا و پوستشان میگویند: چرا علیه ما شهادت دادید؟ جواب میدهند: کسی ما را به سخن درآورد که همه چیز را به سخن گفتن وامیدارد. زمانی که خداوند به دو فرشته عتید و رقیب فرمان می دهد تا این انسان را به آتش بیافکنند ، قرین و همراه انسان ( شیطان همنشین) فریاد میکشد: خداوندا من او را به طغیان نکشاندم او خود آشکارا گمراه بود. خداوند میفرماید: امروز در پیش روی من جنگ و جدال نکنید، من از قبل به شما وعده داده بودم ( که عمل بد چه انجامی خواهد داشت) و کلام من تغییرناپذیر است و من هرگز درحق بندگانم ظلم نخواهم کرد. خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ ۖ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ ﴿١٦﴾ إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ ﴿١٧﴾ مَا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ ﴿١٨﴾ وَجَاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ۖ ذَٰلِكَ مَا كُنْتَ مِنْهُ تَحِيدُ ﴿١٩﴾ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ ۚ ذَٰلِكَ يَوْمُ الْوَعِيدِ ﴿٢٠﴾ وَجَاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَهَا سَائِقٌ وَشَهِيدٌ ﴿٢١﴾ لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَٰذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ ﴿٢٢﴾ وَقَالَ قَرِينُهُ هَٰذَا مَا لَدَيَّ عَتِيدٌ ﴿٢٣﴾ أَلْقِيَا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ ﴿٢٤﴾ مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُرِيبٍ ﴿٢٥﴾ الَّذِي جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ فَأَلْقِيَاهُ فِي الْعَذَابِ الشَّدِيدِ ﴿٢٦﴾قَالَ قَرِينُهُ رَبَّنَا مَا أَطْغَيْتُهُ وَلَٰكِنْ كَانَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ ﴿٢٧﴾ قَالَ لَا تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ وَقَدْ قَدَّمْتُ إِلَيْكُمْ بِالْوَعِيدِ ﴿٢٨﴾ مَا يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ وَمَا أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ ﴿٢٩﴾ يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَتَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِيدٍ ﴿٣٠﴾} صدق الله العظيم [ق]
{ما انسان را آفریدیم و وسوسههای نفس او را میدانیم، و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم! (۱۶) هنگامی را که دو فرشته راست و چپ که ملازم انسانند اعمال او را دریافت میدارند؛ (۱۷) انسان هیچ سخنی را بر زبان نمیآورد مگر اینکه همان دم، فرشتهرقیب و فرشته عتید مراقب و آماده برای انجام مأموریت (و ضبط آن) است! (۱۸) و سرانجام، سکرات مرگ بحق فرامیرسد (و به انسان گفته میشود) این همان چیزی است که تو از آن میگریختی! (۱۹) و در «صور(کالبدها)» دمیده میشود؛ آن روز، روز تحقّق وعده وحشتناک است! (۲۰) هر انسانی وارد محشر میگردد در حالی که همراه او حرکت دهنده(عتید) و گواهی(شهید= رقیب) است! (۲۱) (به او خطاب میشود) تو از این صحنه غافل بودی و ما پرده را از چشم تو کنار زدیم، و امروز چشمت کاملاً تیزبین است! (۲۲) قرین او(رقیب) میگوید: «این نامه اعمال اوست که نزد عتید حاضر و آماده است!» (۲۳) (خداوند فرمان میدهد) هر کافر متکبّر لجوج را در جهنّم افکنید! (۲۴) آن کسی که به شدّت مانع خیر و متجاوز و در شکّ و تردید است (۲۵) همان کسی که معبود دیگری با خدا قرار داده، او را در عذاب شدید بیفکنید! (۲۶) و همنشینش (از شیاطین) میگوید: «پروردگارا! من او را به طغیان وانداشتم، لکن او خود در گمراهی دور و درازی بود!» (۲۷) (خداوند) میگوید: «نزد من جدال و مخاصمه نکنید؛ من پیشتر به شما هشدار دادهام (و اتمام حجّت کردهام)! (۲۸) سخن من تغییر ناپذیر است، و من هرگز به بندگان ستم نخواهم کرد!» (۲۹) (به خاطر بیاورید) روزی را که به جهنّم میگوییم: «آیا پر شدهای؟» و او میگوید: «آیا افزون بر این هم هست؟!» (۳۰)}
.همانطور که قبلاً برایتان گفتیم منظور از "الحفظة"( در سوره الانعام آیه۶۱) مأمورانی هستند که موظفند از اول تا آخر همراه هر انسانی باشند، برایتان روشن کردیم که منظور از "سائق" فرشته خداوند(عتید) است و همنشین و همراه او فرشته رقیب که نویسنده اعمال خیر است، شاهد ماجراست. از آنجایی که رقیب در تمام مدتی که انسان اعمال ناشایست انجام میداده در کنار او حاضر بوده است، خداوند او را شاهد قرار میدهد و ندیده است که عتید کار نکرده را به انسان نسبت داده و ثبت کند. لذا در پیشگاه خداوند به این امر شهادت میدهد و میگوید:
{ وَقَالَ قَرِينُهُ هَٰذَا مَا لَدَيَّ عَتيدٌ}
{قرین او(یعنی همراه عتید که همان فرشته رقیب است) میگوید: «این نامه اعمال اوست که نزد عتید حاضر و آماده است!}
این شهادت رقیب است که در برابر خداوند اعلام میکند تمام آنچه را که عتید نوشته است حق بوده و او در حق این انسان ظلمی مرتکب نشده است.
و رقیب همراه "سائق" است و "سائق" (پیش ران ؛ کسی که انسان را به جلو میراند) همان فرشته عتید است که انسان را به پیشگاه خداوند میراند تا در بینشان داوری کند که آیا او به انسان ظلم کرده یا خیر. فراموش نکنید که انسان تمام اعمال ناشایستی را که عتید برایش ثبت کرده بخاطر نمیآورد و به همین دلیل با وجود اینکه اعمال ناشایست متعلق به اوست میگوید هیچ کار بدی انجام نداده است و به این ترتیب اگر راست بگوید عتید به او تهمت بسته است. به انکار او نگاه کنید. خداوند تعالی میفرماید:
{الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ ۖ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِنْ سُوءٍ} صدق الله العظيم [النحل:٢٨]
{ همانها که فرشتگان (مرگ) روحشان را میگیرند در حالی که به خود ظلم کرده بودند! در این موقع آنها تسلیم میشوند : ما کار بدی انجام نمیدادیم!}
به همین دلیل است که می بینید فرشته عتید انسان را به سوی خداوند میراند تا او به حق بینشان حکم کند؛ سخن عتید را به یاد آورید؛ خداوند تعالی میفرماید:
{الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ ۖ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِنْ سُوءٍ ۚ بَلَىٰ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ} صدق الله العظيم [النحل:٢٨]
{ همانها که فرشتگان (مرگ) روحشان را میگیرند در حالی که به خود ظلم کرده بودند! در این موقع آنها تسلیم میشوند : ما کار بدی انجام نمیدادیم! آری، خداوند به آنچه انجام میدادید عالم است!}
اما سخن عتید این است که:
{بَلَىٰ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}
{آری، خداوند به آنچه انجام میدادید عالم است}
یعنی او داوری را به خداوند میسپارد تا میانشان حکم نماید؛ لذا میبینید که عتید در روز قیامت انسان را به پیشگاه خداوند میبرد ولی فرشته دیگر یعنی رقیب در آن میان شاهد است، چرا که در تمام لحظاتی که انسان مشغول اعمال ناشایست بوده در کنار او و در کنار عتید که مأمور نوشتن آنها بوده حضور داشته است و ندیده است که عتید کاری را برای انسان بنویسد که مرتکب نشده است. لذا خداوند او را شاهد حق قرار داده تا در پیشگاه او شهادت دهد و این سخن رقیب است که در پیشگاه خداوند میگوید:
{ وَقَالَ قَرِينُهُ هَٰذَا مَا لَدَيَّ عَتيدٌ}
{قرین او(یعنی همراه عتید که همان فرشته رقیب است) میگوید: «این نامه اعمال اوست که نزد عتید حاضر و آماده است!}
در اینجا منظور از { قَرِينُهُ } کسی است که همراه و هم نشین "سائق" است نه قرین انسان، وبه شما آموختیم که سائق همان عتید است و کسی که قرین او نامیده شده ، دوست او یعنی فرشته (رقیب) میباشد. اما قرین و همراه انسان شیطان است که میگوید: خدایا من او را به طغیان نکشاندم او آشکارا خودش گمراه بود. اگر با دقت فکر کنید میبینید که فرمان به کسانی که مأمور انسان هستند داده میشود و آن دو یکی کسی است که انسان را جلو میراند یعنی (عتید) و دیگری شاهد یعنی (رقیب) است، بعد از آن که رقیب شهادت خود را بیان کرد و انسان به این شهادت ایراد گرفت؛ آنگاه بدن او و پوستش برعلیه او شهادت میدهد بعد از این است که خداوند به دو فرشته عتید و رقیب فرمان میدهد تا او را به آتش جهنم بیندازند و در این جاست که مأمورین این دو به پایان میرسد به همین دلیل هم هست که خطاب خداوند به دو نفر و به صورت "مثنی" است. خداوند تعالی میفرماید:
{وَقَالَ قَرِينُهُ هَٰذَا مَا لَدَيَّ عَتِيدٌ ﴿٢٣﴾ أَلْقِيَا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ ﴿٢٤﴾ مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُرِيبٍ ﴿٢٥﴾ الَّذِي جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ فَأَلْقِيَاهُ فِي الْعَذَابِ الشَّدِيدِ ﴿٢٦﴾} صدق الله العظيم [ق]
{قرین او(رقیب) میگوید: «این نامه اعمال اوست که نزد عتید حاضر و آماده است!» (۲۳) (خداوند فرمان میدهد) هر کافر متکبّر لجوج را در جهنّم افکنید! (۲۴) آن کسی که به شدّت مانع خیر و متجاوز و در شکّ و تردید است (۲۵) همان کسی که معبود دیگری با خدا قرار داده، او را در عذاب شدید بیفکنید! (۲۶)}
این آیه به روشنی و وضوح نشان میدهد که از اول تا آخر امر انسان، دو نفر مأمور و مکلف او هستند که یکی عتید و دیگری رقیب است به همین دلیل خداوند امر خود را دوبار با صیغه "مثنی" صادر مینماید. خداوند تعالی میفرماید:
{ أَلْقِيَا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ ﴿٢٤﴾ مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُرِيبٍ ﴿٢٥﴾ الَّذِي جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ فَأَلْقِيَاهُ فِي الْعَذَابِ الشَّدِيدِ ﴿٢٦﴾} صدق الله العظيم [ق]
{ (خداوند فرمان میدهد) هر کافر متکبّر لجوج را در جهنّم افکنید! (۲۴) آن کسی که به شدّت مانع خیر و متجاوز و در شکّ و تردید است ؛ (۲۵) همان کسی که معبود دیگری با خدا قرار داده، او را در عذاب شدید بیفکنید! (۲۶)}
پس برایتان روشن شد که فرشتگان مرگ همان رقیب و عتید هستند که از انسان جدا نشده و او را تنها نمیگذارند؛ بلکه از اول تا زمان مرگ با او بوده و بعد از اینکه جان او را گرفتند نیز او را رها نکرده و به تکلیف خود بعد از مرگ انسان تا روز قیامت و رسیدن نوبت عذاب شدید جسمی و روحی ادامه میدهند.
به همین ترتیب منظور از "الحفظة" همان فرشتگان مرگ است که همراه انسان هستند تا زمان مرگش فرارسد سپس او را میرانده و از او جدا نمیشوند، بلکه به وظیفهای که بعد از مرگ انسان برعهده دارند عمل مینمایند. خداوند تعالی میفرماید:
{وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ ۖ وَيُرْسِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَهُمْ لَا يُفَرِّطُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:٦١]
{و او بر بندگانش چیره است و نگهبانانی ( از فرشتگان) بر شما می فرستد تا زمانی که یکی از شما را مرگ فرا رسد؛ فرستادگان ما جانش را می گیرند، و (از او) جدا نمی شوند}.
به این آیه خوب دقت و درباره آن فکر کنید:
{ وَيُرْسِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَهُمْ لَا يُفَرِّطُونَ}
{نگهبانانی ( از فرشتگان) بر شما می فرستد تا زمانی که یکی از شما را مرگ فرا رسد؛ فرستادگان ما جانش را می گیرند، و (از او) جدا نمی شوند}
اما شما تصور میکنید فرشتگان مرگ، فرشتگان جدیدی هستند؛ خیر آنها همان فرشتگانی هستند که از قبل آمده بودند یعنی عتید و رقیب.به همین علت است که میفرماید:
{ وَيُرْسِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَهُمْ لَا يُفَرِّطُونَ}
{نگهبانانی ( از فرشتگان) بر شما می فرستد تا زمانی که یکی از شما را مرگ فرا رسد؛ فرستادگان ما جانش را می گیرند، و (از او) جدا نمی شوند}
و تمام این بیان چیزی نیست جز تفسیر این آیه که برادر من حبیب الحبیب از من خواسته بود تا آن را شرح دهم. این فرمایش خداوند تعالی :
{مَا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ} صدق الله العظيم [ق:١٨]
{انسان هیچ سخنی را بر زبان نمیآورد مگر اینکه همان دم، فرشتهرقیب و فرشته عتید مراقب و آماده برای انجام مأموریت (و ضبط آن) است!}
من برای بیان این آیه شرح مختصری برایتان نوشتهام و جزییات آن را توضیح دادم و همچنان برای به سکوت کشاندن افرادی که باره آن تردید دارند، برهانهای دیگری نیز دارم.
حبیب الحبیب به دقت فکر کن و اگر تفسیر و بیان بهتری از بیانات من داری ؛ آن را برایمان بیاور و ثابت کن که تفسیر من به کلی غلط است؛ اما بگویم که قادر نیستی این بیانات را باطل بدانی چون من با ظن و گمان و اجتهاد خود آن را تشریح نکردهام، بلکه تمام تفاسیر من برآمده از خود قرآن عظیم است و نمیتوانی قرآن را انکار کنی مگر آنکه به قرآن عظیم کافر باشی.
باز هم تکرار و تکرار کرده و میگویم: ای علمای امت ! اگر با قرآن برای من دلیل آورده و بر من پیروز گشتید، لعنت خداوند و فرشتگان و تمام مردم بر من باد و اگر من بر شما غلبه کردم و دانستید بیانات من آشکارا حق و درست است و به این حق اعتراف نکردید؛ لعنت خداوند و فرشتگان و تمام مردم بر شما باد و این شیطان است که در برابر حق لال شده و حاضر به تأیید آن نیست و سلام بر رسولان خداوند باد و حمد مخصوص رب العالمین است؛ لعنت بخصوص برکسانی است که به یقین میدانند که من به حق مهدی منتظر هستم و ساکت نشسته و حاضر به یاری رساندن به حق نیستند گویا که این امر هیچ معنایی برایشان ندارد.
ای علمای مسلمین آیا نمیبینید مسلمانان منتظر هستند تا شما به من ایمان بیاورید تا مرا باور کنند؟ اما سه سال است که من از تمام علمای امت دعوت کردهام تا با من به گفتگو و مناظره بپردازند و در میدان این گفتگو گام زده و گرد و خاک به پا کرده و همآورد میطلبم که آیا کسی هست که با علم و آگاهی و رهنمود و کتاب روشن خداوند به مصاف من بیاید؟ من اقدام به نفی عقاید باطل کردهام اما باز میبینم علمای امت سخنی بر زبان نمیآورند و حاضر نیستند در برابر من؛ اگر گمراه هستم، از حدود دین دفاع کنند و اگر کلامم حق است و راه راست را نشان میدهد؛ با اعتراف به شأن من، مرا یاری رسانند. اما آنها هم چنان دودل هستند نه برعلیه من هستند و نه مرا همراهی میکنند؛ اما اگر خداوند برکسی منت گذارد و او را از راه شبکه جهانی اینترنت از شأن من با خبر کند ولی او در حد توانش این خبر را به مردم نرساند؛ مرتکب گناه شده و خداوند از او درباره موضعش نسبت به مهدی منتظر ناصر لمحمد رسول الله و قرآن عظیم بازخواست خواهد کرد.
ای کسانی که در شبکه جهانی اینترنت به دنبال حق میگردید از خداوند پروا کنید و خبر مرا به تمام علمای امت و مفتیان کشورهای اسلامی برسانید؛ ساده لوح و زودباور نباشید و اگر یکی از این علما گفت ناصر محمد یمانی آشکار است که گمراه است، بدون علم وبدون توجه به رهنمود و کتاب منیر خداوند نگویید ای عالم دینی حرف تو را باور کرده و میپذیریم. بلکه حکم او درباره ما با عدم دانش کافی و از روی گمراهی صادر شده و نباید بی دلیل از آنها پیروی شود. خداوند به شما هشدار داده است که به دنبال چیزی که از آن آگاهی ندارید به راه نیفتید چرا که گوش و چشم و دل انسان مسئول است هرکس از علمای امت که مرا انکار کند؛ بر عهده اوست که با این وسیله گفتگوکه در اختیار تمام جهانیان است به گفتگو و مناظره و جدال با من بپردازد و مرا در پایگاه خودم (الحوار الإسلامي العالمي في موقع البشرى.) به سختی شکست داده و مرا وادار به سکوت کند.
ابن عمر تو را به خداوند علی و عظیم سوگند میدهم که اگر حتی یکی از علمای امت بر من غلبه کرد، بیانات او را در پایگاه من بگذار تا مردم بدانند که من به راستی گمراه بوده و او با علم و دانشی روشن بر من چیره شده است و من ناصر محمد یمانی اعلام میکنم اگر یکی از علمای امت یا برخی از آنها یا تمامشان با علم و دلیلی روشن بر من چیره شوند ، لعنت خداوند و فرشتگان و تمام انسان ها در ثانیه ثانیه زمان و در طول تمام سالها تا روزی که انسان در برابر خداوند خود حاضر میشود بر من باد. اما آنها قادر به این کار نیستند. میدانید چرا نمیتواند؟ چون من به سلاح علم و دانش و دلایل قاطعی مجهزم که از کلام خداوند گرفته شده و در کتاب منیرش قرآن عظیم آمده است این حدیث رب العالمین است؛ پس بعد از این حدیث به چه چیز دیگری میخواهند ایمان بیاورند؟
وسلام الله على حبيب الحبيب وجميع المسلمين، السلام علينا وعلى جميع عباد الله الصالحين، وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين.
أخوكم المهدي المنتظر الإمام ناصر محمد اليماني
پی نوشت
*به ترجمه بيان حقيقة الكتاب المُبين الذي فيه مفاتيح الغيب ويخصّ علّام الغيوب ..
بیان حقیقت کتاب مبین؛ کتابی که کلیدهای غیب در آن قرار داشته و مختص خداوند دانای نهان است مراجعه شود
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=3854
الإمام ناصر محمد اليماني
29 - ذیالحجة - 1428 هـ
08 - 01 - 2008 مـ
۱۸-دی-۱۳۸۶ه.ش.
12:21 صـــباحاً
ـــــــــــــــــــــــــ
پاسخ صاحب علم کتاب به حبیب الحبیب با بیان حقی که تردید و شکی در آن نیست:
{ مَّا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ }
بسم الله الرحمن الرحيم
خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَا يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْنَاكَ بِالْحَقِّ وَأَحْسَنَ تَفْسِيرًا} صدق الله العظيم [الفرقان:٣٣]
{آنان هیچ مثلی برای تو نمیآورند مگر اینکه ما حق را برای تو میآوریم، و تفسیری بهتر}
خداوند تعالی میفرماید:
{ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ} صدق الله العظيم [القيامة:١٩]
{سپس بیان و (توضیح) آن (نیز) بر عهده ماست!}
و از خداوند یاری میجویم؛ من بیان و تشریح حق و درست قرآن عظیم را با وحی تفهیمی از جانب خداوند دریافت میکنم این دریافت از وسوسه شیطان رجیم نیست. بلکه با دلایل روشن و واضحی که از کتاب خداوند قرآن عظیم گرفته شده است، آن را به درستی و حق بیان و تشریح کرده و مردم را فرا میخوانم تا با بصیرت (قرآن )به راه پروردگارم روی آورند و از مسلمانان هستم و اما بعد....
"حبیب الحبیب" بیان حق و درست دربارهی فرشتگان خداوند "عتید " و "رقیب" را برایت تشریح میکنم و قبل از آغاز مناظره اعلام مینمایم که در این گفتگو پیروز خواهم شد و به اذن خداوند با دلیل قاطعانه و حق تو را ساکت خواهم کرد، اگر به دنبال یافتن حق هستی بدان که من به حق از جانب خداوندت آمدهام اما اگر غرور تو را به گناه بکشاند؛ خداوند شیطانی را مأمور میکند که همراه تو باشد و تو را از راه هدایت بازدارد، چرا که حق و هدایت در مقابلت گذاشته شد( و نپذیرفتی) و اگر غرور تو را به گناه نکشاند؛ خداوند تو را از بین مردم عالم برخواهد گزید واز نواب مکرم و افراد مورد اعتماد و صادقی خواهی شد که قبل از ظهور، بیان حق آیات پروردگارشان را باور کرده و در پی منحرف کردن آن نیستند و نادانسته به خداوند نسبت نمیدهند و تمام سخنها را شنیده و بهترین آن را انتخاب میکنند. پس از آنان باش و از خداوند درخواست میکنم و امیدوارم که از آنان باشی. آیا این برایت کافی نیست که من قبل از آنکه تو خود اعلان کنی بگویم که چه میخواهی به جهانیان بگویی؟ت و قصد داری خود را به عنوان مهدی منتظر به مردم جهان معرفی کنی!؟ همان گونه که خداوند قبل از آن که تو خود اعلام کنی، به من الهام نموده است که تو قصد ادعای مهدویت داری، بیان حق قرآن را نیزهمین گونه به من الهام مینماید. پس ساده لوح نباش وتا بیان حق آیهای را که درخواست کردی با برهان و دلیلی از خود قرآن نیاورده باشم، بیان مرا تأیید مکن. من این آیه را همان گونه که پروردگارم به یقین به من آموخته است بیان خواهم کرد. من سرخود قرآن عظیم را بیان نکرده و ندانسته به خداوند نسبت نمی دهم . از ظن و گمان پیروی نمی کنم که ظن و گمان کسی را از حق بینیاز نمیکند. من به راستی و با عدالت (مردم را ) به سوی راه راست-صراط مستقیم- هدایت میکنم.
و این بیان و شرح حق با حق ( بیان و شرح قرآن با خود قرآن ) است که برایت میآورم تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَا يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْنَاكَ بِالْحَقِّ وَأَحْسَنَ تَفْسِيرًا} صدق الله العظيم [الفرقان:٣٣]
{آنان هیچ مثلی برای تو نمیآورند مگر اینکه ما حق را برای تو میآوریم، و تفسیری بهتر}
و خداوند تعالی می فرماید:
{وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ ۖ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ ﴿١٦﴾ إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ ﴿١٧﴾ مَا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ ﴿١٨﴾ وَجَاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ۖ ذَٰلِكَ مَا كُنْتَ مِنْهُ تَحِيدُ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [ق]
{ما انسان را آفریدیم و وسوسههای نفس او را میدانیم، و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم! (۱۶)) هنگامی را که دو فرشته راست و چپ که ملازم انسانند اعمال او را دریافت میدارند؛ (۱۷) انسان هیچ سخنی را بر زبان نمیآورد مگر اینکه همان دم دوفرشتهای رقیب و عتید مراقب و آماده برای انجام مأموریت (و ضبط آن) است! (۱۸) و سرانجام، سکرات مرگ بحق فرامیرسد این همان چیزی است که تو از آن میگریختی! (۱۹)}
و اینک به اذن خداوند از(رقیب)و( عتید) برایتان میگویم بیان من حق و سخن من راست است:
رقیب و عتید از فرشتگان مقرب درگاه خداوندند که از جانب او برای ثبت و نگهداری اعمال و سخنان خیر و شرّ انسان فرستاده شدهاند؛ اگر انسان با زبان یاد خداوند کند، (رقیب ) آن ذکر را مینویسد. اما اگر ذکر با زبان و لبها نباشد؛ (رقیب ) از آن آگاه نمیشود چون از آنچه که در نفس انسان میگذرد بیخبر است. اما آن که انسان را آفریده از آن آگاه است؛ خداوندی که از رگ قلب به انسان نزدیکتر است آن را دانسته و ذکر مخفیانهای را که در نفس انسان گذشته است به (رقیب ) وحی کرده و او آن را در کتاب پاکی که در دست دارد ثبت میکند.
(رقیب) نماینده و سفیر بهشت است و در کتابی که در نزد اوست سخن و عمل صالح ثبت میشود. خداوند در کتاب خود نام او را سفیر نهاده است؛ یعنی سفیر بهشت که ذکر خداوند و عمل صالح را ثبت میکند. خداوند تعالی میفرماید:
{كَلَّا إِنَّهَا تَذْكِرَةٌ ﴿١١﴾ فَمَنْ شَاءَ ذَكَرَهُ ﴿١٢﴾ فِي صُحُفٍ مُكَرَّمَةٍ ﴿١٣﴾ مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ ﴿١٤﴾ بِأَيْدِي سَفَرَةٍ ﴿١٥﴾ كِرَامٍ بَرَرَةٍ ﴿۱۶﴾} صدق الله العظيم [عبس]
{ هرگز چنین نیست که آنها میپندارند؛ این یادآوری است، (۱۱) و هر کس بخواهد او (خداوند ) را یاد کند (۱۲) در الواح پرارزشی ثبت است، (۱۳) الواحی والاقدر و پاکیزه، (۱۴) به دست سفیرانی است (۱۵) والا مقام و فرمانبردار و نیکوکار! (۱۶)}
معنای آن این است که (رقیب ) تنها نجواها و سخنان خیر انسان را مینویسد. به همین دلیل نیز خداوند تعالی میفرماید:
{فَمَنْ شَاءَ ذَكَرَهُ ﴿١٢﴾ فِي صُحُفٍ مُكَرَّمَةٍ ﴿١٣﴾ مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ ﴿١٤﴾ بِأَيْدِي سَفَرَةٍ ﴿١٥﴾ كِرَامٍ بَرَرَةٍ ﴿۱۶﴾} صدق الله العظيم [عبس]
{و هر کس بخواهد او (خداوند ) را یاد کند! (۱۲) در الواح پرارزشی ثبت است، (۱۳) الواحی والاقدر و پاکیزه، (۱۴) به دست سفیرانی است (۱۵) والا مقام و فرمانبردار و نیکوکار! (۱۶)}
و "سفرة" فرشتگان نماینده بهشت هستند و یکی از این سفیران همراه هر انسانی هست که رقیب نامیده میشود و در سمت راست انسان قرار دارد و از لحظهی اقامه حجت برانسان تا فرجام کار و تا پایان یافتن کار او، همراه اوست.
و اما در باره عتید، او نیز از فرشتگان مکرم و مقرب خداوند است؛ ولی درمورد حق بسیار سخت گیر و جدی است. او سفیر و نمایندهی جهنم بوده و موظف است اعمال و سخنان غیر صالحی را که کار انسان را به جهنم میکشاند بنویسد، او وسوسههای نفس انسان را نیز ثبت میکند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَإِنْ تُبْدُوا مَا فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُمْ بِهِ اللَّهُ} صدق الله العظيم [البقرة:٢٨٤]
{اگر آنچه را در دل دارید، آشکار سازید یا پنهان، خداوند شما را بر طبق آن، محاسبه میکند}
البته عتید از وسوسههای نفس انسان خبر ندارد و آن را با واسطهی وحی از خداوندی که انسان را آفریده و در امر شنیدن و آگاه بودن به (اعمال) از رگ گردنش نیز به انسان نزدیکتر است دریافت میکند؛ همان خداوندی که هرجا که باشند با آنهاست و آنها را میبیند و سخنانشان را میشنود. خداوندی که جز او خدایی نیست؛ رب العالمین است و از نگاههای دزدیده -خیانتکار- و رازهای پنهان شده در سینهها خبر دارد. خداوندی که از هر سخنی آگاه بوده و از رازها و اسرار با خبر است. خداوندی که جز او خداوندی نیست و دارای اسماء حسنی است.
و اما هر چه که انسان بر زبان بیاورد اگر خیر باشد توسط رقیب و اگر شرّ باشد توسط عتید نوشته میشود. البته آنها تمام حرفها را ثبت نمیکنند؛ تنها سخنانی که فرد را به سوی بهشت میبرد یا به جهنم میکشاند را ثبت میکنند و به همین دلیل خداوند تعالی میفرماید:
{كَلَّا إِنَّهَا تَذْكِرَةٌ ﴿١١﴾ فَمَنْ شَاءَ ذَكَرَهُ ﴿١٢﴾ فِي صُحُفٍ مُكَرَّمَةٍ ﴿١٣﴾ مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ ﴿١٤﴾ بِأَيْدِي سَفَرَةٍ ﴿١٥﴾ كِرَامٍ بَرَرَةٍ ﴿۱۶﴾} صدق الله العظيم [عبس]
{ هرگز چنین نیست که آنها میپندارند؛ این یادآوری است، (۱۱) و هر کس بخواهد اورا (خداوند)یاد کند (۱۲) در الواح پرارزشی ثبت است، (۱۳) الواحی والاقدر و پاکیزه، (۱۴) به دست سفیرانی است (۱۵) والا مقام و فرمانبردار و نیکوکار! (۱۶)}
لذا میبینیم که فرشتگان نمایندهذی بهشت تنها ذکر و سخنان خیر انسان را ثبت میکنند برای مثال توصیه فرد به صدقه دادن یا عمل نیک انجام دادن و یا اصلاح کردن بین مردم را. تمام اینها تنها قسمتی از وظایفی هستند که رقیب و عتید مأمورند انجام دهند.
سپس به سراغ مأموریت دوم آنها می رویم: برای هرکسی اجلی معین شده که در کتاب خداوند ثبت شده است. زمانش که رسید، خداوند آن را محقق میسازد. هیچکس نمیمیرد مگر به اذن خداوند و در زمان مقرر شده در کتاب ..وقتی که نوبت مرگ انسان که در کتاب تقدیر او نوشته شده -وزمان قطعی مرگ او است- فرابرسد؛ رقیب و عتید، فرشتگان مرگ او( ملک الموت) خواهند شد. اگر انسان از اصحاب آتش باشد؛ خداوند به عتید امر میکند تا فرشته مرگ او شده و جان او را بگیرد و رقیب در این کار به عتید کمک خواهد کرد. این انسان از ساکنان آتش است و از جانب خداوند شیطانی همنشین و قرین او شده است که او را از راه راست باز میدارد اما وسوسهاش میکند که از هدایت شدگان است. عتید فرشته مرگ هر انسانی است که به ذکر کافر باشد .
تنها یک فرشته از جانب خداوند مأمور مرگ تمام انسانها نیست. خداوند پاک و منزه از چنین گمانی است! اگر چنین باشد چگونه یک فرشته میتواند اینجا و آنجا (تقسیم شده و) جان این همه انسانی که در آن واحد در مکانهای پراکنده و گوناگون میمیرند را بگیرد!
این تنها خداوند سبحان است که رحمتش دربرگیرنده همه چیز بوده و از همه چیز آگاه میباشد و در آن واحد به تمام چیزها احاطه داشته و مسلط است. این صفت تنها متعلق به خداوند سبحان است؛ خداوند نه برای انسان و نه برای جن و فرشتگان در یک سینه دو قلب قرار نداده است، بلکه این صفت خداوند است که مثل و مانند ندارد. این خداوند است که قادر است همه چیز را در همه جا بشنود و چیزی را در اینجا و چیز دیگری را در جای دیگر در آن واحد خلق نماید، نه فراموش میکند و نه سهو در امر او راه دارد؛ هیچ گاه خواب سبک یا سنگین او را فرا نمیگیرد. از هیچ چیز غافل نشده و در آن واحد بر همه چیزتواناست. ممکن است کسی از شما بخواهد کلام مرا قطع کرده و بگوید:
خداوند تعالی میفرماید:
{ قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ} صدق الله العظيم [السجدة:١١]
{ بگو: «فرشته مرگ که بر شما مأمور شده، (روح) شما را میگیرد؛ سپس شما را بسوی پروردگارتان بازمیگردانند.»}
مهدی منتظر ناصر محمد یمانی به او پاسخ میدهد که به خداوند قسم فرشتهای که مأمور مرگ کافران است فرشته عتید است و چون پرنده شومی بر گردن و همراه آنهاست تا برعلیه ایشان حجت بیاورد. خداوند تعالی میفرماید:
{قَالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنَا بِكُمْ ۖ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَلَيَمَسَّنَّكُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١٨﴾ قَالُوا طَائِرُكُمْ مَعَكُمْ ۚ أَئِنْ ذُكِّرْتُمْ ۚ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [يس]
{ آنان گفتند: «ما شما را به فال بد گرفتهایم (و وجود شما را شوم میدانیم)، و اگر (از این سخنان) دست برندارید شما را سنگسار خواهیم کرد و شکنجه دردناکی از ما به شما خواهد رسید! (۱۸) (رسولان) گفتند: « پرنده شوم شما همراه خودتان است اگر درست بیندیشید، بلکه شما گروهی اسرافکارید!» (۱۹)}
اما این پرنده یکی نیست بلکه برای هر انسان رویگردان و مخالف حقی، یکی از این پرندگان مقرر شده که همان فرشته مرگ عتید است و خداوند تعالی میفرماید:
{وَكُلَّ إِنْسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَائِرَهُ فِي عُنُقِهِ ۖ وَنُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ كِتَابًا يَلْقَاهُ مَنْشُورًا ﴿١٣﴾ اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَىٰ بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا ﴿١٤﴾} صدق الله العظيم [الإسراء]
{و هر انسانی، اعمالش را بر گردنش آویختهایم؛ و روز قیامت، کتابی برای او بیرون میآوریم که آن را در برابر خود، گشوده میبیند! (این همان نامه اعمال اوست!) (۱۳) کتابت را بخوان، کافی است که امروز، خود حسابگر خویش باشی!(۱۴)}
ممکن است یکی از مسلمانان سخن مرا قطع کرده و بگوید:" خیر اسم فرشته مرگ عزراییل است" در پاسخ او میگویم: بیا تا به سراغ قرآن عظیم برویم و حکم را از آن بگیریم که برای اهالی اندیشه، حکمی بهتر از حکم خداوند نیست، مردمانی که به دنبال هر گمان و ظنی راه نمیافتند چرا که گمان جای حق را نمیگیرد. موضوع عزراییل را به این دلیل مطرح نمودم چون میخواهم پروردگارم را که هیچ چیز مانند او نیست منزه (از عقاید باطل شما) کنم. ولی شما درعقیدهی خود در شأن عزراییل ، صفتی را به او نسبت میدهید که از صفات خداوند است؛ خدایی که هیچ چیز مثل او نیست، شما صفت "قدرت "و "احاطه خداوند سبحان بر همه چیز در آن واحد" را برای عزراییل قایل شدهاید ، نامی که خداوند هیچ برهان قرآنی برای آن قرار نداده است. اما خداوند در قرآن به نام تمام فرشتگان مرگ اشاره کرده است، فرشتگانی که جان تمام انسانها را میگیرند و حتی یکی از آنها نیز جا نمانده است، با اینکه تعداد فرشتگان مرگ دو برابر تعداد تمام انسان ها از اولین نفر تا آخرین آنهاست؛ با وجود این خداوند نام تمام آنها را در قرآن آورده و هیچ یک از قلم نیفتادهاند و در بین آنها مطلقاً اسمی از فرشته ای به نام عزراییل پیدا نمیکنیم.
هم چنین دانستم که این فرشتگان وحی را مستقیم از خداوند "حی القیوم" وپروردگار عالمیان که انسان را آفریده و به وسوسههای نفس او آگاه و از رگ قلب به او نزدیکتر است دریافت میکنند؛ خداوند با وحی، وسوسه های نفس انسان را به آگاهی رقیب و عتید میرساند، این فرشتگان از وسوسههای نفس انسان بیخبرند و تنها خداوند که انسان را آفریده میداند در سینههای انسانها چه پنهان است. این فرشتگان از هر چه که انسان به زبان بیاورد آگاه میشوند. اگر خیر باشدرقیب آن را مینویسد و اگر شرّ باشد؛ عتید آن را ثبت میکند. مسلمانان شما میدانید که رقیب و عتید همراه تک تک انسانها هستند؛ این دو فرشته یکی رقیب نام دارد و دیگری عتید و به این ترتیب در مییابید که تنها دو فرشته نیستند که مراقب اعمال تمام انسانها باشند، این صفت تنها متعلق به خداوند سبحان است که علمش همه را فرا گرفته است، بلکه همراه هر انسان دو فرشته هستند که همانطور که میدانید نام یکی از آنها رقیب و نام دیگری عتید است. اینها سفیران بهشت و آتش هستند؛ آنها سفیران مکرم و فرمانبردار خداوندند یکی سفیر بهشت است و دیگری سفیر جهنم و کسی که بخواهد ذکر خداوند سبحان را کند، سفیر بهشت رقیب آن را مینویسد.
حال به سراغ دومین وظیفه این دو میرویم که در زمان مرگ انجام میشود و در قرآن که بگردیم میبینیم که نقش فرشتگان مرگ را دارند ، این دو جان انسان را میگیرند فرقی ندارد فرد از اهالی بهشت باشد یا از اهالی جهنم. آنچه که در قرآن پیدا میکنیم این است که اگر انسان از اهالی جهنم باشد؛ خداوند فرشته عتید را مأمور گرفتن جان او میکند این بدان معنی است که هر انسانی فرشتهی مرگ خود را دارد که مأمور گرفتن جان اوست و نام او عتید است؛ این طور نیست که تنها یک فرشته مأمور مرگ باشد؛ (پس)اگر به قرآن مؤمن هستید؛ حکم آن را بپذیرید.
همان طور که قبل از این برایتان گفتیم نگهبانان، فرشتگانی هستند که خداوند آنها را برای ثبت اعمال خیر و شرّ انسان فرستاده است که تا زمان مرگ همراه او هستند و در زمان مرگ روح او را گرفته و بالا میبرند و از او جدا و دور نمیشوند و بعد از مرگ نیز او را رها نکرده و همراه او بوده و گمش نمی کنند. به این ترتیب آنها مأمور مراقبت از اهالی آتش بوده و تا روزی که مردم در پیشگاه پروردگار عالمیان حاضر شوند آنها را همراهی میکنند.
همان طور که پیش از این برایتان گفتیم، نگهبانان(حفظة) اعمال؛ فرشته رقیب و فرشته عتید هستند. خداوند آنها را فرستاده است تا همراه انسان بوده و اعمال و سخنان او را بنویسند و زمانی که نوبت مرگ او رسید، جان آن انسان را بگیرند و خداوند تعالی میفرماید:
{وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ ۖ وَيُرْسِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَهُمْ لَا يُفَرِّطُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:٦١]
{و او بر بندگانش چیره است و نگهبانانی ( از فرشتگان) بر شما می فرستد تا زمانی که یکی از شما را مرگ فرا رسد؛ فرستادگان ما جانش را می گیرند، و (از او) جدا نمی شوند}.
اما اگر انسان از اهالی بهشت باشد، قضیه فرق میکند. فرشتهای که جان او را به آرامی و راحتی میگیرد، فرشته مرگ سفیر بهشت رقیب است و فرشته مرگ عتید به او کمک میکند تا رقیب روح مؤمن را با خوشی و آرامش بگیرد؛ اما اگر متوفی از اهالی آتش باشد؛ فرشته مرگ او، سفیر آتش عتید بوده و رقیب به او کمک خواهد کرد.
سکرات موت اهالی آتش و اهالی بهشت یکسان نیست و نحوه مرگ آنها متفاوت است؛ فرشتگان مرگ رقیب و عتید روح مؤمن را با آرامی و خوشی میگیرند اما اگر متوفی از اهالی آتش باشد گرفتن روح او به سختی و با ضربههای دردناکی و شدیدی که به رو و پشتشان زده میشود همراه خواهد بود. آنچه که در قرآن پیدا میکنیم این است که فرشتگان مرگ با ضربههای شدید دستهای خود را به سوی آنها میبرند. خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَوْ تَرَىٰ إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلَائِكَةُ بَاسِطُو أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمُ ۖ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَكُنْتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ}
صدق الله العظيم [الأنعام:٩٣]
{و اگر ببینی هنگامی که (این) ستمکاران در سکرات مرگ فرو رفته اند، و فرشتگان (قبض روح) دستها را گشوده و میگویند «جانهایتان را بیرون آورید! امروز عذاب خفت باری در برابر آنچه ناحق بر خدا میگفتید، و نسبت به آیات او تکبّر ورزیدید، خواهید دید».}
همان طور که برایتان گفتیم؛ دست فرشتگان مرگ برای زدن سخت کافران باز است و این اولین منزل از منازل عذاب آنهاست. سپس به سوی آتش جهنم برده شده و تا زمانی که نزد خداوند معلوم است در آنجا خواهند ماند. خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَوْ تَرَىٰ إِذْ يَتَوَفَّى الَّذِينَ كَفَرُوا ۙ الْمَلَائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ ﴿٥٠﴾ ذَٰلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ وَأَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ ﴿٥١﴾} صدق الله العظيم [الأنفال]
{ و اگر ببینی کافران را هنگامی که فرشتگان (مرگ)، جانشان را میگیرند و بر صورت و پشت آنها میزنند و (میگویند) بچشید عذاب سوزنده را (۵۰) این، در مقابل کارهایی است که از پیش فرستادهاید؛ و خداوند نسبت به بندگانش، هرگز ستم روا نمیدارد! (۵۱)}
بعد از زدن و بیرون راندن نفس، او را به سوی عذاب آتش میبرند ولی او به سختی فریاد کشیده و میگوید: وای بر من؛ مرا کجا میذبرید؟ و این به خاطر آن است که او میداند بعد از اینکه با زدن ضربات دست؛ از جلو و پشت سر، جان او را گرفتند، اقدام به بردن این نفس گناهکار به سوی آتش جهنم میکنند و در اینجاست که او فریاد میکشد وای برمن؛ مرا به کجا میبرید؟ چرا که دانسته است که بعد از این نوبت عذاب جهنم است. لذا خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَوْ تَرَىٰ إِذْ يَتَوَفَّى الَّذِينَ كَفَرُوا ۙ الْمَلَائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [الأنفال]
{ و اگر ببینی کافران را هنگامی که فرشتگان (مرگ)، جانشان را میگیرند و بر صورت و پشت آنها میزنند و (میگویند) بچشید عذاب سوزنده را(۵۰)}
وبرای همین قبل از آنکه مجرم را در جهنم به داخل حفرهای از آتش همان جهنم بیندازند، از او سؤال میکنند. عتید از او میپرسد: چه کار بدی انجام دادی؟ سپس انسان کافر به این تحدی که از پشت سر به اوخطاب میشود به آرامی پاسخ میدهد و با حالت تسلیم میگوید: من عمل بدی انجام ندادهام و تمام اعمال بدی را که انجام داده و توسط فرشته عتید ثبت شدهاند، در مقابل او انکار میکند. اما عتید به او پاسخ میدهد: بله تو اعمال بدی انجام دادهای ومن ( با نوشتههایم) هیچ ظلمی در حق تو نکردهام، پس خداوند بین ما به حق داوری خواهد کرد که او از اعمال شما آگاه است وخداوند تعالی میفرماید:
{الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ ۖ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِنْ سُوءٍ} صدق الله العظيم [النحل:٢٨]
{ همانها که فرشتگان (مرگ) روحشان را میگیرند در حالی که به خود ظلم کرده بودند! در این موقع آنها تسلیم میشوند : ما کار بدی انجام نمیدادیم! }
در اینجا انسان نوشتههای فرشتهی مراقب خود عتید را بدون آنکه آنها را خوانده باشد، انکار میکند و وقتی عتید از عمل او میپرسد که چه کردهای؟
{فَأَلْقَوُا السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِنْ سُوءٍ} صدق الله العظيم [النحل:٢٨]
{در این موقع آنها تسلیم میشوند : ما کار بدی انجام نمیدادیم}
وخداوند تعالی میفرماید:
{الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ ۖ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِنْ سُوءٍ} صدق الله العظيم [النحل:٢٨]
{ همانها که فرشتگان (مرگ) روحشان را میگیرند در حالی که به خود ظلم کرده بودند! در این موقع آنها تسلیم میشوند :ما کار بدی انجام نمیدادیم! }
حال ببینید پاسخ فرشته مراقب عتید به انسانی که نوشتههای او را انکار میکند چیست. خداوند تعالی میفرماید:
{الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ ۖ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِنْ سُوءٍ ۚ بَلَىٰ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ} صدق الله العظيم [النحل:٢٨]
{ همانها که فرشتگان (مرگ) روحشان را میگیرند در حالی که به خود ظلم کرده بودند! در این موقع آنها تسلیم میشوند : ما کار بدی انجام نمیدادیم! آری، خداوند به آنچه انجام میدادید عالم است!}
آن کسی که میگوید:
{بَلَىٰ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}
{آری، خداوند به آنچه انجام میدادید عالم است}
فرشته مراقب عتید است که انسان به او تهمت میزند که به او ظلم کرده است. به همین دلیل است که عتید میگوید: بله تو عمل ناشایست انجام دادهای و من در حق تو ظلمی نکردهام و خداوند بین من و تو به حق داوری خواهد کرد؛ من هیچ ظلمی در حق تو مرتکب نشدهام.برای همین میگوید:
{بَلَىٰ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}
{آری، خداوند به آنچه انجام میدادید عالم است}
یعنی خداوند بین ما به حق داوری خواهد کرد تا روشن شود آیا کاری را که انجام ندادهای به تو نسبت داده ام یا خیر. سپس روز قیامت فرا میرسد و فرشته عتید انسان کافر را به جلو میراند تا خداوندی که از اعمال انسان آگاه است، بین آنها داوری کند. عتید به علت تهمتی که انسان کافر به او زده است دشمن اوست و در روز قیامت او را جلو میراند تا به حق بینشان داوری شود.
در این میان فرشته رقیب به عنوان شاهد حضور دارد، چرا که در زمانی که اعمال ناشایست از انسان سر میزد او نیز حاضر بوده اما وظیفهای برای ثبت اعمال ناصالح نداشته، اما شاهد تمام کارهایی که انجام شده بوده است. لذا درروز قیامت به او شهید گفته میشود. در آن روز او در پیشگاه خداوند شهادت میدهد که نوشتههای عتید درست و حق است و انسان شهادت رقیب را مورد طعن قرار داده و برای خدا؛ به خداوند قسم میخورد که کار بد انجام نداده است و خداوند تعالی میفرماید:
{وَيَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُوا أَيْنَ شُرَكَاؤُكُمُ الَّذِينَ كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ ﴿٢٢﴾ ثُمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا وَاللَّهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِينَ ﴿٢٣﴾ انْظُرْ كَيْفَ كَذَبُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ ۚ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ ﴿٢٤﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]
{ آن روز که همه آنها را محشور میکنیم؛ سپس به مشرکان میگوییم: «معبودهایتان، که همتای خدا میپنداشتید، کجایند؟» (چرا به یاری شما نمیشتابند؟!) (۲۲) سپس پاسخ و عذر آنها، چیزی جز این نیست که میگویند: «به خداوندی که پروردگار ماست سوگند که ما مشرک نبودیم!» (۲۳) ببین چگونه به خودشان (نیز) دروغ میگویند، و آنچه را به دروغ همتای خدا میپنداشتند، از دست میدهند! (۲۴)}
و خداوند تعالی میفرماید:
{يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعًا فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَمَا يَحْلِفُونَ لَكُمْ ۖ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلَىٰ شَيْءٍ ۚ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْكَاذِبُونَ} صدق الله العظيم [المجادلة:١٨]
{ روزی را که خداوند همه آنها را برمیانگیزد، آنها برای خدا نیز سوگند (دروغ) یاد میکنند همانگونه که (امروز) برای شما یاد میکنند؛ و گمان میکنند کاری میتوانند انجام دهند؛ بدانید آنها دروغگویانند!}
در اینجاست که خداوند بر دهان آنها مهر زده و مانع از این م شود که زبانشان سخن بگوید، سپس دست و پا و پوستشان را وادار به سخن گفتن میکند تا در مورد اعمال انسان شهادت دهند.ب عد از این زبانشان را مجدد گویا میکند .آنها به دست و پا و پوستشان میگویند: چرا علیه ما شهادت دادید؟ جواب میدهند: کسی ما را به سخن درآورد که همه چیز را به سخن گفتن وامیدارد. زمانی که خداوند به دو فرشته عتید و رقیب فرمان می دهد تا این انسان را به آتش بیافکنند ، قرین و همراه انسان ( شیطان همنشین) فریاد میکشد: خداوندا من او را به طغیان نکشاندم او خود آشکارا گمراه بود. خداوند میفرماید: امروز در پیش روی من جنگ و جدال نکنید، من از قبل به شما وعده داده بودم ( که عمل بد چه انجامی خواهد داشت) و کلام من تغییرناپذیر است و من هرگز درحق بندگانم ظلم نخواهم کرد. خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ ۖ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ ﴿١٦﴾ إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ ﴿١٧﴾ مَا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ ﴿١٨﴾ وَجَاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ۖ ذَٰلِكَ مَا كُنْتَ مِنْهُ تَحِيدُ ﴿١٩﴾ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ ۚ ذَٰلِكَ يَوْمُ الْوَعِيدِ ﴿٢٠﴾ وَجَاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَهَا سَائِقٌ وَشَهِيدٌ ﴿٢١﴾ لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَٰذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ ﴿٢٢﴾ وَقَالَ قَرِينُهُ هَٰذَا مَا لَدَيَّ عَتِيدٌ ﴿٢٣﴾ أَلْقِيَا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ ﴿٢٤﴾ مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُرِيبٍ ﴿٢٥﴾ الَّذِي جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ فَأَلْقِيَاهُ فِي الْعَذَابِ الشَّدِيدِ ﴿٢٦﴾قَالَ قَرِينُهُ رَبَّنَا مَا أَطْغَيْتُهُ وَلَٰكِنْ كَانَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ ﴿٢٧﴾ قَالَ لَا تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ وَقَدْ قَدَّمْتُ إِلَيْكُمْ بِالْوَعِيدِ ﴿٢٨﴾ مَا يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ وَمَا أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ ﴿٢٩﴾ يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَتَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِيدٍ ﴿٣٠﴾} صدق الله العظيم [ق]
{ما انسان را آفریدیم و وسوسههای نفس او را میدانیم، و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم! (۱۶) هنگامی را که دو فرشته راست و چپ که ملازم انسانند اعمال او را دریافت میدارند؛ (۱۷) انسان هیچ سخنی را بر زبان نمیآورد مگر اینکه همان دم، فرشتهرقیب و فرشته عتید مراقب و آماده برای انجام مأموریت (و ضبط آن) است! (۱۸) و سرانجام، سکرات مرگ بحق فرامیرسد (و به انسان گفته میشود) این همان چیزی است که تو از آن میگریختی! (۱۹) و در «صور(کالبدها)» دمیده میشود؛ آن روز، روز تحقّق وعده وحشتناک است! (۲۰) هر انسانی وارد محشر میگردد در حالی که همراه او حرکت دهنده(عتید) و گواهی(شهید= رقیب) است! (۲۱) (به او خطاب میشود) تو از این صحنه غافل بودی و ما پرده را از چشم تو کنار زدیم، و امروز چشمت کاملاً تیزبین است! (۲۲) قرین او(رقیب) میگوید: «این نامه اعمال اوست که نزد عتید حاضر و آماده است!» (۲۳) (خداوند فرمان میدهد) هر کافر متکبّر لجوج را در جهنّم افکنید! (۲۴) آن کسی که به شدّت مانع خیر و متجاوز و در شکّ و تردید است (۲۵) همان کسی که معبود دیگری با خدا قرار داده، او را در عذاب شدید بیفکنید! (۲۶) و همنشینش (از شیاطین) میگوید: «پروردگارا! من او را به طغیان وانداشتم، لکن او خود در گمراهی دور و درازی بود!» (۲۷) (خداوند) میگوید: «نزد من جدال و مخاصمه نکنید؛ من پیشتر به شما هشدار دادهام (و اتمام حجّت کردهام)! (۲۸) سخن من تغییر ناپذیر است، و من هرگز به بندگان ستم نخواهم کرد!» (۲۹) (به خاطر بیاورید) روزی را که به جهنّم میگوییم: «آیا پر شدهای؟» و او میگوید: «آیا افزون بر این هم هست؟!» (۳۰)}
.همانطور که قبلاً برایتان گفتیم منظور از "الحفظة"( در سوره الانعام آیه۶۱) مأمورانی هستند که موظفند از اول تا آخر همراه هر انسانی باشند، برایتان روشن کردیم که منظور از "سائق" فرشته خداوند(عتید) است و همنشین و همراه او فرشته رقیب که نویسنده اعمال خیر است، شاهد ماجراست. از آنجایی که رقیب در تمام مدتی که انسان اعمال ناشایست انجام میداده در کنار او حاضر بوده است، خداوند او را شاهد قرار میدهد و ندیده است که عتید کار نکرده را به انسان نسبت داده و ثبت کند. لذا در پیشگاه خداوند به این امر شهادت میدهد و میگوید:
{ وَقَالَ قَرِينُهُ هَٰذَا مَا لَدَيَّ عَتيدٌ}
{قرین او(یعنی همراه عتید که همان فرشته رقیب است) میگوید: «این نامه اعمال اوست که نزد عتید حاضر و آماده است!}
این شهادت رقیب است که در برابر خداوند اعلام میکند تمام آنچه را که عتید نوشته است حق بوده و او در حق این انسان ظلمی مرتکب نشده است.
و رقیب همراه "سائق" است و "سائق" (پیش ران ؛ کسی که انسان را به جلو میراند) همان فرشته عتید است که انسان را به پیشگاه خداوند میراند تا در بینشان داوری کند که آیا او به انسان ظلم کرده یا خیر. فراموش نکنید که انسان تمام اعمال ناشایستی را که عتید برایش ثبت کرده بخاطر نمیآورد و به همین دلیل با وجود اینکه اعمال ناشایست متعلق به اوست میگوید هیچ کار بدی انجام نداده است و به این ترتیب اگر راست بگوید عتید به او تهمت بسته است. به انکار او نگاه کنید. خداوند تعالی میفرماید:
{الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ ۖ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِنْ سُوءٍ} صدق الله العظيم [النحل:٢٨]
{ همانها که فرشتگان (مرگ) روحشان را میگیرند در حالی که به خود ظلم کرده بودند! در این موقع آنها تسلیم میشوند : ما کار بدی انجام نمیدادیم!}
به همین دلیل است که می بینید فرشته عتید انسان را به سوی خداوند میراند تا او به حق بینشان حکم کند؛ سخن عتید را به یاد آورید؛ خداوند تعالی میفرماید:
{الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ ۖ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِنْ سُوءٍ ۚ بَلَىٰ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ} صدق الله العظيم [النحل:٢٨]
{ همانها که فرشتگان (مرگ) روحشان را میگیرند در حالی که به خود ظلم کرده بودند! در این موقع آنها تسلیم میشوند : ما کار بدی انجام نمیدادیم! آری، خداوند به آنچه انجام میدادید عالم است!}
اما سخن عتید این است که:
{بَلَىٰ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}
{آری، خداوند به آنچه انجام میدادید عالم است}
یعنی او داوری را به خداوند میسپارد تا میانشان حکم نماید؛ لذا میبینید که عتید در روز قیامت انسان را به پیشگاه خداوند میبرد ولی فرشته دیگر یعنی رقیب در آن میان شاهد است، چرا که در تمام لحظاتی که انسان مشغول اعمال ناشایست بوده در کنار او و در کنار عتید که مأمور نوشتن آنها بوده حضور داشته است و ندیده است که عتید کاری را برای انسان بنویسد که مرتکب نشده است. لذا خداوند او را شاهد حق قرار داده تا در پیشگاه او شهادت دهد و این سخن رقیب است که در پیشگاه خداوند میگوید:
{ وَقَالَ قَرِينُهُ هَٰذَا مَا لَدَيَّ عَتيدٌ}
{قرین او(یعنی همراه عتید که همان فرشته رقیب است) میگوید: «این نامه اعمال اوست که نزد عتید حاضر و آماده است!}
در اینجا منظور از { قَرِينُهُ } کسی است که همراه و هم نشین "سائق" است نه قرین انسان، وبه شما آموختیم که سائق همان عتید است و کسی که قرین او نامیده شده ، دوست او یعنی فرشته (رقیب) میباشد. اما قرین و همراه انسان شیطان است که میگوید: خدایا من او را به طغیان نکشاندم او آشکارا خودش گمراه بود. اگر با دقت فکر کنید میبینید که فرمان به کسانی که مأمور انسان هستند داده میشود و آن دو یکی کسی است که انسان را جلو میراند یعنی (عتید) و دیگری شاهد یعنی (رقیب) است، بعد از آن که رقیب شهادت خود را بیان کرد و انسان به این شهادت ایراد گرفت؛ آنگاه بدن او و پوستش برعلیه او شهادت میدهد بعد از این است که خداوند به دو فرشته عتید و رقیب فرمان میدهد تا او را به آتش جهنم بیندازند و در این جاست که مأمورین این دو به پایان میرسد به همین دلیل هم هست که خطاب خداوند به دو نفر و به صورت "مثنی" است. خداوند تعالی میفرماید:
{وَقَالَ قَرِينُهُ هَٰذَا مَا لَدَيَّ عَتِيدٌ ﴿٢٣﴾ أَلْقِيَا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ ﴿٢٤﴾ مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُرِيبٍ ﴿٢٥﴾ الَّذِي جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ فَأَلْقِيَاهُ فِي الْعَذَابِ الشَّدِيدِ ﴿٢٦﴾} صدق الله العظيم [ق]
{قرین او(رقیب) میگوید: «این نامه اعمال اوست که نزد عتید حاضر و آماده است!» (۲۳) (خداوند فرمان میدهد) هر کافر متکبّر لجوج را در جهنّم افکنید! (۲۴) آن کسی که به شدّت مانع خیر و متجاوز و در شکّ و تردید است (۲۵) همان کسی که معبود دیگری با خدا قرار داده، او را در عذاب شدید بیفکنید! (۲۶)}
این آیه به روشنی و وضوح نشان میدهد که از اول تا آخر امر انسان، دو نفر مأمور و مکلف او هستند که یکی عتید و دیگری رقیب است به همین دلیل خداوند امر خود را دوبار با صیغه "مثنی" صادر مینماید. خداوند تعالی میفرماید:
{ أَلْقِيَا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ ﴿٢٤﴾ مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُرِيبٍ ﴿٢٥﴾ الَّذِي جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ فَأَلْقِيَاهُ فِي الْعَذَابِ الشَّدِيدِ ﴿٢٦﴾} صدق الله العظيم [ق]
{ (خداوند فرمان میدهد) هر کافر متکبّر لجوج را در جهنّم افکنید! (۲۴) آن کسی که به شدّت مانع خیر و متجاوز و در شکّ و تردید است ؛ (۲۵) همان کسی که معبود دیگری با خدا قرار داده، او را در عذاب شدید بیفکنید! (۲۶)}
پس برایتان روشن شد که فرشتگان مرگ همان رقیب و عتید هستند که از انسان جدا نشده و او را تنها نمیگذارند؛ بلکه از اول تا زمان مرگ با او بوده و بعد از اینکه جان او را گرفتند نیز او را رها نکرده و به تکلیف خود بعد از مرگ انسان تا روز قیامت و رسیدن نوبت عذاب شدید جسمی و روحی ادامه میدهند.
به همین ترتیب منظور از "الحفظة" همان فرشتگان مرگ است که همراه انسان هستند تا زمان مرگش فرارسد سپس او را میرانده و از او جدا نمیشوند، بلکه به وظیفهای که بعد از مرگ انسان برعهده دارند عمل مینمایند. خداوند تعالی میفرماید:
{وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ ۖ وَيُرْسِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَهُمْ لَا يُفَرِّطُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:٦١]
{و او بر بندگانش چیره است و نگهبانانی ( از فرشتگان) بر شما می فرستد تا زمانی که یکی از شما را مرگ فرا رسد؛ فرستادگان ما جانش را می گیرند، و (از او) جدا نمی شوند}.
به این آیه خوب دقت و درباره آن فکر کنید:
{ وَيُرْسِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَهُمْ لَا يُفَرِّطُونَ}
{نگهبانانی ( از فرشتگان) بر شما می فرستد تا زمانی که یکی از شما را مرگ فرا رسد؛ فرستادگان ما جانش را می گیرند، و (از او) جدا نمی شوند}
اما شما تصور میکنید فرشتگان مرگ، فرشتگان جدیدی هستند؛ خیر آنها همان فرشتگانی هستند که از قبل آمده بودند یعنی عتید و رقیب.به همین علت است که میفرماید:
{ وَيُرْسِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَهُمْ لَا يُفَرِّطُونَ}
{نگهبانانی ( از فرشتگان) بر شما می فرستد تا زمانی که یکی از شما را مرگ فرا رسد؛ فرستادگان ما جانش را می گیرند، و (از او) جدا نمی شوند}
و تمام این بیان چیزی نیست جز تفسیر این آیه که برادر من حبیب الحبیب از من خواسته بود تا آن را شرح دهم. این فرمایش خداوند تعالی :
{مَا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ} صدق الله العظيم [ق:١٨]
{انسان هیچ سخنی را بر زبان نمیآورد مگر اینکه همان دم، فرشتهرقیب و فرشته عتید مراقب و آماده برای انجام مأموریت (و ضبط آن) است!}
من برای بیان این آیه شرح مختصری برایتان نوشتهام و جزییات آن را توضیح دادم و همچنان برای به سکوت کشاندن افرادی که باره آن تردید دارند، برهانهای دیگری نیز دارم.
حبیب الحبیب به دقت فکر کن و اگر تفسیر و بیان بهتری از بیانات من داری ؛ آن را برایمان بیاور و ثابت کن که تفسیر من به کلی غلط است؛ اما بگویم که قادر نیستی این بیانات را باطل بدانی چون من با ظن و گمان و اجتهاد خود آن را تشریح نکردهام، بلکه تمام تفاسیر من برآمده از خود قرآن عظیم است و نمیتوانی قرآن را انکار کنی مگر آنکه به قرآن عظیم کافر باشی.
باز هم تکرار و تکرار کرده و میگویم: ای علمای امت ! اگر با قرآن برای من دلیل آورده و بر من پیروز گشتید، لعنت خداوند و فرشتگان و تمام مردم بر من باد و اگر من بر شما غلبه کردم و دانستید بیانات من آشکارا حق و درست است و به این حق اعتراف نکردید؛ لعنت خداوند و فرشتگان و تمام مردم بر شما باد و این شیطان است که در برابر حق لال شده و حاضر به تأیید آن نیست و سلام بر رسولان خداوند باد و حمد مخصوص رب العالمین است؛ لعنت بخصوص برکسانی است که به یقین میدانند که من به حق مهدی منتظر هستم و ساکت نشسته و حاضر به یاری رساندن به حق نیستند گویا که این امر هیچ معنایی برایشان ندارد.
ای علمای مسلمین آیا نمیبینید مسلمانان منتظر هستند تا شما به من ایمان بیاورید تا مرا باور کنند؟ اما سه سال است که من از تمام علمای امت دعوت کردهام تا با من به گفتگو و مناظره بپردازند و در میدان این گفتگو گام زده و گرد و خاک به پا کرده و همآورد میطلبم که آیا کسی هست که با علم و آگاهی و رهنمود و کتاب روشن خداوند به مصاف من بیاید؟ من اقدام به نفی عقاید باطل کردهام اما باز میبینم علمای امت سخنی بر زبان نمیآورند و حاضر نیستند در برابر من؛ اگر گمراه هستم، از حدود دین دفاع کنند و اگر کلامم حق است و راه راست را نشان میدهد؛ با اعتراف به شأن من، مرا یاری رسانند. اما آنها هم چنان دودل هستند نه برعلیه من هستند و نه مرا همراهی میکنند؛ اما اگر خداوند برکسی منت گذارد و او را از راه شبکه جهانی اینترنت از شأن من با خبر کند ولی او در حد توانش این خبر را به مردم نرساند؛ مرتکب گناه شده و خداوند از او درباره موضعش نسبت به مهدی منتظر ناصر لمحمد رسول الله و قرآن عظیم بازخواست خواهد کرد.
ای کسانی که در شبکه جهانی اینترنت به دنبال حق میگردید از خداوند پروا کنید و خبر مرا به تمام علمای امت و مفتیان کشورهای اسلامی برسانید؛ ساده لوح و زودباور نباشید و اگر یکی از این علما گفت ناصر محمد یمانی آشکار است که گمراه است، بدون علم وبدون توجه به رهنمود و کتاب منیر خداوند نگویید ای عالم دینی حرف تو را باور کرده و میپذیریم. بلکه حکم او درباره ما با عدم دانش کافی و از روی گمراهی صادر شده و نباید بی دلیل از آنها پیروی شود. خداوند به شما هشدار داده است که به دنبال چیزی که از آن آگاهی ندارید به راه نیفتید چرا که گوش و چشم و دل انسان مسئول است هرکس از علمای امت که مرا انکار کند؛ بر عهده اوست که با این وسیله گفتگوکه در اختیار تمام جهانیان است به گفتگو و مناظره و جدال با من بپردازد و مرا در پایگاه خودم (الحوار الإسلامي العالمي في موقع البشرى.) به سختی شکست داده و مرا وادار به سکوت کند.
ابن عمر تو را به خداوند علی و عظیم سوگند میدهم که اگر حتی یکی از علمای امت بر من غلبه کرد، بیانات او را در پایگاه من بگذار تا مردم بدانند که من به راستی گمراه بوده و او با علم و دانشی روشن بر من چیره شده است و من ناصر محمد یمانی اعلام میکنم اگر یکی از علمای امت یا برخی از آنها یا تمامشان با علم و دلیلی روشن بر من چیره شوند ، لعنت خداوند و فرشتگان و تمام انسان ها در ثانیه ثانیه زمان و در طول تمام سالها تا روزی که انسان در برابر خداوند خود حاضر میشود بر من باد. اما آنها قادر به این کار نیستند. میدانید چرا نمیتواند؟ چون من به سلاح علم و دانش و دلایل قاطعی مجهزم که از کلام خداوند گرفته شده و در کتاب منیرش قرآن عظیم آمده است این حدیث رب العالمین است؛ پس بعد از این حدیث به چه چیز دیگری میخواهند ایمان بیاورند؟
وسلام الله على حبيب الحبيب وجميع المسلمين، السلام علينا وعلى جميع عباد الله الصالحين، وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين.
أخوكم المهدي المنتظر الإمام ناصر محمد اليماني
پی نوشت
*به ترجمه بيان حقيقة الكتاب المُبين الذي فيه مفاتيح الغيب ويخصّ علّام الغيوب ..
بیان حقیقت کتاب مبین؛ کتابی که کلیدهای غیب در آن قرار داشته و مختص خداوند دانای نهان است مراجعه شود
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=3854