Admin
11-07-2014, 11:46 AM
-1-
الإمام ناصر محمد اليماني
10 - 09 - 1435 هـ
07 - 07 - 2014 مـ
۱۶ - تیر -۱۳۹۳ ه.ش.ه.ش
09:58 صبح
[ لمتابعة رابط المشاركـة الأصليّة للبيــان ] (https://mahdialumma.org/showthread.php?p=150369)
https://mahdialumma.org/showthread.php?p=150369 (https://mahdialumma.org/showthread.php?p=150369)
ــــــــــــــــــــ
دعوت امام مهدی ناصرمحمد یمانی از رهبر القاعده درعراق ابوبکر بغدادی
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة أنبياء الله ورسله وآلهم الطيبين وأنصارهم السابقين من قبل الفتح وبعده إلى يوم الدين، أمّا بعد..
السلام عليكم و رحمة الله وبركاته، شیخ محترم ابوبکر بغدادی، از اطراف و اکناف زمین از ما خواستهاند تا درباره شما فتوا بدهیم. ما از کسانی نیستیم که قبل از گفتوگو و شنیدن سخنان و منطق و دلایل علمی دعوتگر و تا روشن شدن اینکه آیا به حق و از جانب خداوند سخن میگوید و هدایت کننده به راه راست است و یا اینکه آشکارا در گمراهی به سر میبرد؛ درباره کسی قضاوت کنیم. لذا تا با كسي گفتوگو نکنیم، دربارهاش قضاوت نمیکنیم تا با حکم کردن بر اساس ظن و گمان در حق او ظلم نکرده باشیم چراکه ظن و گمان فرد را از حق بی نیاز نمیکند و نمیتواند جایگزین حق شود. برای همین من امام مهدی ناصر محمد یمانی از شیخ محترم ابوبکر بغدادی دعوت میکنم تا در پایگاه اینترنتی امام مهدی ناصر محمد یمانی با یکدیگر گفتوگو نماییم تا ببینیم توانایی علمی شما چه اندازه بوده و برهان خلافت شما چیست. اگر دیدیم شما از امام ناصر محمد یمانی عالمترهستید، بر امام ناصر محمد واجب است اگر دریافت دانشی که خداوند به شما عطا فرموده بیش از او و تمام علمای امت است، در برابر شما خضوع کرده و از امرتان پیروی نموده و کاملا تسلیم شود. در این صورت بر تمام مسلمانان واجب میشود که امر شما را اطاعت کرده و زیر پرچم شما گرد آمده و به شما ملحق شوند. این درصورتی است که دریابیم خداوند واقعاً با برهان خلافت و امامت تو را یاری نموده و از نظر علمی شما را بر دیگران برتری داده است و توانمندی علمی از جانب خداوند به شما الهام شده است بدون اینکه نزد کسی آموزش دیده باشید. شرط ما این است که ببینیم شما قادرید بین فرقههای گوناگونی که در دینشان پراکنده و متفرق شدهاند داوری کنید، گروههایی که هریک به داشتههای خود که باعث تفرقه امت و از بین رفتن هیبت و شوکتشان شدهاست، دلخوش کردهاند . شرط این است که خداوند به شما برهان علمی عنایت کرده باشد تا بتوانید در مورد تمام موارد اختلاف، بین گروههای مختلف داوری نموده و حکم بدهید تا با این کار قادر شوید مسلمانان را از پراکندگی نجات داده و علما و امت را تحت لوای یک پرچم متحد سازید. پس مسلمانان جویای حق در انتظار نتیجه گفتوگو بین شما و امام ناصر محمد یمانی خواهند بود. اگر انصار امام دریافتند که امامشان در ۹۹٪ موارد بر ابو بکر بغدادی غلبه کرد و تنها در یک مسئله ابوبکر بغدادی پیروز شد؛ تمام انصار ناصر محمد در هرجایی از زمین که باشند باید از پیروی از ناصر محمد یمانی دست بردارند و بر امام ناصر محمد است که از اعتقاد خود مبنی بر اینکه امام مهدی است بازگردد. شیخ محترم ابوبکر بغدادی، پس اگر نتوانستی حتی در یک مسئله بر امام ناصر محمد غلبه کنی؛ حقیقت روشن شده و بر تو واجب است از امر خلیفهی حقی که از جانب خداوند برگزیده شدهاست اطاعت نمایی چراکه این خداوند است که خلیفه خود را بر میگزیند نه مردم. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ ۗ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ ۚ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿٦٨﴾} صدق الله العظيم [القصص]
و شنیدهام تو خود را به عنوان خلیفه مسلمانان انتخاب کردهای و یا اطرافیان تو را به عنوان خلیفه مسلمین برگزیدهاند! اما حتی فرشتگان مقرب درگاه خداوند نیز شایستگی ندارند به جای او خلیفهی خدا را انتخاب کنند و کوچکترین اختیاری در این امر ندارند، تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ ۗ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ ۚ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿٦٨﴾ وَرَبُّكَ يَعْلَمُ مَا تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَمَا يُعْلِنُونَ ﴿٦٩﴾ وَهُوَ اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْأُولَىٰ وَالْآخِرَةِ ۖ وَلَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٧٠)} صدق الله العظيم [القصص].
اما این خداوند است که برهان خلافت و امامت را تعیین میفرماید و خداوند کسی را که برگزید، دانش و علم بیشتری نسبت به دیگران به او عطا میفرماید، برای همین است که میبینید خلیفه خداوند «آدم» چیزهایی را به ملائکه آموخت که نمیدانستند و بعد از آن که «آدم» ثابت کرد که خداوند به او بیش از فرشتگان علم عطا نموده است، پروردگار به فرشتگان فرمان داد تا در برابر آدم سجده کنند و خداوند تعالی میفرماید:
{إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٠﴾ وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾ قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿٣٢﴾ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٣٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
ببینید خداوند چه انتقادی از فرشتگان می نماید: { أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾ } صدق الله العظيم. به این معنی که اگر راست میگویید و شما از خداوند عالمتر هستید، بهجای او خلیفهاش را هم انتخاب کنید. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:{وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ ۗ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ} صدق الله العظيم. اینجا بود که فرشتگان دریافتند از حد خود فراتر رفته و وارد محدودهای شدهاند که جای آنها نیست و تنها به خداوند اختصاص دارد و منظور خداوند از این که میفرماید:{ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾ } صدق الله العظيمرا دانستند. یعنی خودتان را از خداوند داناتر میبینید تا به جای او خلیفه او را انتخاب کنید. پس فرشتگان به درگاه خداوند انابه کرده و اعتراف نمودند که پروردگارشان از آنها عالمتر است و آنها چیزی بیش از دانشی که از خداوند عزیز و حکیم آموختهاند، نمیدانند. برای همین گفتند: {قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم.
سپس خداوند به «آدم» امر نمود تا در برابر آنها حجت خود را اقامه نماید و ثابت کند که گستره دانشی که خداوند به او عطا نمودهاست، بیش از تمامی آنهاست. برای همین خداوند تعالی میفرماید:
{ٰقَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم
پس از آنکه «آدم» برتری علمی خود بر تمامی آنها را ثابت کرد، خداوند به تمام فرشتگان فرمان داد تا در برابر «آدم» سجده کنند و برای همین خداوند تعالی میفرماید:
{ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٣٤﴾} صدق الله العظيم.
علت اینکه ابلیس گرفتار فتنه شد این بود که خود را از «آدم» بهتر میدانست. برای همین هم عصبانی شد و گفت: {قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ}صدق الله العظيم [الأعراف:۱۲]
ببین علت خودداری ابلیس از سجده در برابر«آدم» چه بود؟ او خودش را برای خلیفه شدن ارجح میدانست چرا که خود را از آدم [که صلوات و سلام بر آدم و خاندان پاکش باد] بهتر میدید.
و بنابر اين من ناصر محمد یمانی، شیخ محترم ابوبکر بغدادی را به گفتوگو دعوت میکنم تا برایمان روشن شود که خداوند حقا کدام یک از ما را به عنوان خلیفه خود در زمین برگزیده و امام مردم قرار داده است؛ آیا خليفه حق ابوبکر بغدادی است یا ناصر محمد یمانی؟ و بعد از آن که شیخ محترم ابوبکر دعوت به گفتوگو قبل از ظهور را پذیرفت، این امر برای جویندگان حق روشن خواهد شد چون یکی از ما یا هر دوی ما خلیفه منتخب خداوند نیستیم بلکه شرط خلافت تنها پیروزی یکی از ما بر دیگری نیست بلکه خلیفهای که منتخب خداوند است باید بتواند بر تمام علمای مسلمین ونصاری [مسیحیان] و یهودیان غلبه نماید و چنانچه دعوت به پذیرش احکام خداوند و پروردگار جهان را اجابت نمایند؛ بر امام منتخب خداوند بر مردم [واجب] است که حکم خداوند را تنها از محکمات قرآن عظیم استنباط نماید چون حکم تنها با خداوند سبحان است. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ۚ ذَٰلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الشورى]
من امام ناصر محمد یمانی در پیشگاه خداوند و تمام مسلمانان شهادت میدهم و شهادت پروردگار كافي است، اگر دیدم شیخ فاضل ابوبکر بغدادی با استدلالهای علمی از محکمات قرآن عظیم بر ما غلبه کرد، مرا تسلیم خود خواهد یافت و ما گوش سپردن و اطاعت کردن خود را به او اعلان خواهیم کرد چون هر کس که به علت غرورش به گناه کشانده شود مانند ابلیس که دچار لعنت و غضب خداوند گردید؛ مورد لعنت و غضب پروردگار قرار خواهد گرفت. اما اگر شیخ ابوبکر بغدادی تنها در یک مسئله بتواند بر ناصر محمد غلبه کند، سزاوار نیست امام ناصر محمد یمانی تکبر ورزیده و یا غرور او را به گناه کشانده و بگوید من از ابوبکر بغدادی بهترهستم و از ولایت و اطاعت او خودداری نماید. این حکمی است که ما از قبل و تنها برای خودمان مقرر داشتهایم که ولو اینکه ناصر محمد یمانی در ۹۹٪ مسائل بر بغدادی غلبه کند اما ابوبکر بغدادی بتواند تنها در یک مسئله بر ناصر محمد یمانی برتری یابد، بر ناصر محمد یمانی واجب است که اعلان نماید از ادعای اینکه امام مهدی منتظر است عدول کرده و انصار نیز باید پیروی از مرا کنار بگذارند.. هیهات، هیهات، قسم به پروردگار زمین و آسمانها، هیچیک از علمای مسلمین و نصاری [مسیحی] و یهودی ولو اینکه به یاری یکدیگر نیز بیایند و از هم پشتیبانی کنند، قادر نیستند حتی در یک مسئله بر امام مهدی ناصر محمد یمانی غلبه کنند. آیا میدانید چرا پیشاپیش نتیجه گفتوگو را اعلان کردم؟ چون میدانم من درباره شخصیت امام مهدی ناصر محمد به خداوند دروغ نبستهام، بلکه خداوند مرا برگزیده و انتخاب کرده است و دانش مرا در بیان حق قرآن عظیم بر تمام علمای امت فزونی بخشیده تا آنان از قضاوتی حقی که بر اساس قرآن عظیم بینشان میشود احساس ناراحتی نکنند و به کلی تسلیم شوند. اگر چنین نکنم، امام مهدی منتظر ناصر محمد نیستم.
ممکن است کسی این سؤال را مطرح کند: «ناصر محمد، میبینم که میگویی اگر یکی از علمای مسلمین حتی در یک مسئله بر تو غلبه کند؛ اعلان خواهی کرد مهدی منتظر ناصر محمد نیستی. سؤالی که در برابرت قرار میدهم این است آیا مهدی منتظر ناصر محمد است؟». پس امام مهدی ناصر محمد در جواب پرسشگران میگوید: آیا شما به فرموده خداوند ایمان ندارید که:
{مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَٰكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ ۗ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿٤٠﴾}صدق الله العظيم [الأحزاب]؟
جواب علمای مسلمین معلوم است، همگی خواهند گفت: «چه کسی است که به این آیه محکم و روشن در محکمات قرآن عظیم، مؤمن نباشد؟ آیهای که حاوی فتوای خداوند سبحان در مورد محمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- مبین بر خاتم الأنبياء والمرسلين بودن ایشان است». پس به حق در برابرتان حجت آورده و میگوییم: پس عقیدهای جز این نمیتوانید داشته باشید که خداوند امام مهدی منتظر را ناصر «یاری دهنده» محمد عليه الصلاة و السلام و آله بر میانگیزد، یعنی ناصر و یاری دهنده محمدٍ رسول الله عليه الصلاة والسلام وآله الطيبين [ناصر محمد]. چون خداوند امام مهدی منتظر را به عنوان نبی یا رسول جدیدی که به او وحی جدیدی بفرستد، بر نمیانگیزد. بلکه او نصرت رساننده به محمدٍ رسول الله عليه الصلاة والسلام و آله و سلّم است. برای همین حکمت «تواطؤ» در این حدیث حق برایتان روشن میشود. از محمد رسول الله عليه الصلاة والسلام و آله سلّم نقل میشود که فرمودهاند:
[لا تنْقَضِي الدُّنيَا حَتَّى يَمْلِكَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يُوَاطِئُ اسمه اسْمِي صدق عليه الصلاة والسلام.
[دنیا به پایان نمیرسد مگر مردی از اهل بیت من که نام او نام مرا همراهی و ملازمت میکند فرمانروایی را بدست گیرد]
يعني تا زمانی که مردی از اهل بیت رسول با قدرت فرمانروایی را در تمام عالم به دست نگیرد، عمر این دنیا تمام نمیشود. سپس میفرماید نام من، نامش را همراهی [همپوشانی] میکند.
شاید یکی از علمای اهل سنت بخواهد بگوید: «به خدا که همینطور است. در این حدیث بین شیعه و سنی اختلافی وجود ندارد. اما نام تو ناصر محمد است و با اسم نبی خداوند محمد بن عبدالله مطابقت ندارد.» پس امام ناصر برای برادران خود از علمای اهل سنت حجت آورده و میگویو: خدا را به شهادت میگیرم و او برای شهادت کافی است که قادر نیستید از نظر لغوی و اصطلاحی ثابت کنید مقصود از «تواطؤ» تطابق لغوی و اصطلاح است. اگر توانستید [که نمیتوانید] من امام مهدی منتظر نیستم. هیهات، هیهات، به پروردگار زمین و آسمانها قسم؛ شما میدانید معنی لغوی اصطلاحی «تواطؤ» تطابق نیست بلکه توافق و همراهی و ملازمت است. پس برایتان روشن شد مقصود از «تواطؤ» همراهی با نام محمد در نام امام مهدی ناصر محمد است.
ممکن است یکی از علمای شیعه اثنی عشری بگوید: «ناصر محمد ما نیز اعتقاد داریم اسم امام مهدی مطابق نام نبی خداوند محمد بن عبدالله نیست بلکه همراه و ملازم آن است؛ برای همین ما معتقدیم نام امام مهدی محمد بن الحسن العسکری است». پس برای شیعیان اثنی عشری حجت میآوریم که: آیا محمد -رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم- فرموده است:
[يواطئ اسمي اسمه نام من نام او را همراهی میکند]؟
جواب شیعیان اثنی عشری معلوم است که خواهند گفت: «ای کسی که به زعم خود مهدی منتظری؛ موضع حق حدیث را تحریف نکن. محمدٌ -رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم- فرموده است:
[لا تنْقَضِي الدُّنيَا حَتَّى يَمْلِكَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يُوَاطِئُ اسمه اسمي]
[دنیا به پایان نمیرسد مگر مردی از اهل بیت من که نام او نام مرا همراهی و همپوشانی میکند فرمانروایی را بدست گیرد] صدق عليه الصلاة والسلام
و همچنین نَّبيّ عليه الصلاة والسلام وعلى آله الطيبين فرمودهاست: [لا تَذْهَبُ أَوْ لا تَنْقَضِي الدُّنْيَا، حَتَّى يَمْلِكَ الْعَرَبَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي، يُوَاطِئُ اسمه اسمي]
[ذنیا نمیگذرد و به پایان نمیرسد مگر بر اعراب مردی از اهل بیت من فرمانروایی کند که نام او نام مرا همراهی میکند].
ونَّبيّ عليه الصلاة والسلام وعلى آله الطيبين فرمودهاند:
[لا تَقُومُ السَّاعَةُ، حَتَّى يَمْلِكَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي، يُوَاطِئُ اسمه اسمي، يَمْلأُ الأَرْضَ عَدْلاً وَقِسْطاً، كَمَا مُلِئَتْ ظُلْمًا وَجَوْراً]
[قیامت فرا نمیرسد مگر مردی از اهل بیت من فرمانروا شود که نام او نام مرا همراهی میکند و زمین را از عدل و قسط پر خواهد کرد همانگونه که لبریز از ظلم و جور شده است].
ونَّبيّ عليه الصلاة والسلام وعلى آله الطيبين فرمودهاند:
[لا يَذْهَبُ اللَّيَالِي وَالأَيَّامُ، حَتَّى يَمْلِكَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي، يُوَاطِئُ اسمه اسمي]
[روزها و شب ها به سر نمیرسند مگر مردی از اهل بیت من فرمانروا شود که نام او نام مرا همراهی میکند]
و نَّبيّ عليه الصلاة والسلام وعلى آله الطيبين فرمودهاند:
[لا يَذْهَبُ الدُّنـَيَا، حَتَّى يَلِي رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي، يَمْلأُ الأَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلاً، كَمَا مُلِئَتْ ظُلْمًا وَجَوْراً، يُوَاطِئُ اسمه اسمي]
[روزها و شبها به سر نمیرسند تا آنکه خدا مردی از اهل بيت بیاید که پر کند زمين را از عدل و قسط همچنانکه از ظلم و ستم پر شده. و نام او نام مراهمراهی میکند].
و همچنین از عَبْدَانُ بْنُ أَحْمَدَ ثَنَا عَبْدُ اللهِ بْنُ عُمَرَ بْنِ أَبَانَ ثَنَا يُوسُفُ بْنِ حَوْشَبٍ ثَنَا وَاسِطُ بْنُ الْحَارِثِ عَنْ عَاصِمِ بْنِ أَبِي النَّجُودِ عَنْ زِرِّ بْنِ حُبَيْشٍ عَنْ عَبْدِ اللهِ برای ما نقل شده که رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فرمودهاند:
[لا يَذْهَبُ الدُّنـَيَا، حَتَّى يَمْلِكَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي، يُوَافِقُ اسمه اسمي، يَمْلأُ الأَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلاً، كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَظُلْماً]
[دنیا نمیرود مگر مردی از اهل بیت من که نام او نام مرا همراهی میکند فرمانروایی را بدست گیرد و زمين را مملو از عدل و قسط کند همچنانکه از ظلم و ستم پر شدهاست.] صدق عليه الصلاة والسلام».
پس مهدی منتظر برای تمام علمای شیعه اثنی عشری حجت آورده و میگوید: در تمام این احادیث یک سخن مشترک وجود دارد : «يواطئ اسمه اسمي» ، نام او نام من را همراهی میكند و این مضمون حدیث است. سؤالی که مطرح میشود این است: مقصود ایشان که صلوات و سلام بر او باد از [يواطئ اسمه] اسم چه کسی است؟ سؤال را دوباره تکرار میکنیم صلوات و سلام بر ایشان باد مقصودشان از[يوافق اسمه] کیست؟ سؤال را برای بار سوم تکرار می کنیم مقصود ایشان که صلوات و سلام بر او باد از [[[[يواطئ اسمه]]]] چه کسی است؟
آیا غیر از این است که از نام اول امام مهدی سخن میگوید؟ و سپس می گوید : [[اسمي = اسم من]]؛ آیا منظور نام دوم امام مهدی نیست؟ پس میآموزیم که در این حدیثی که بارها نبی بیان نموده است حکمت بزرگی وجود دارد؛ به این معنی که خداوند امام مهدی را به عنوان نبی یا رسول جدید بر نمیانگیزد، بلکه یاری دهنده محمد [ناصر محمد] و یاری دهنده به آنچه که با محمد صلی الله علیه و آله و سلم آمده است خواهد بود.
ببینیم این حکمت در مورد کدام یک از این اسامی صدق میکند، محمد بن عبدالله؟ آیا محمد بن حسن عسگری؟ یا ((((ناصر محمد))))؟ شما را چه میشود؛ چگونه حکم میکنید؟
حال؛ حتی اگر۱۰۰٪ هم قانع شديد که نام امام مهدی ناصر محمد است؛ آیا این دلیل کافی است که ناصر محمد یمانی مهدی منتظر حق است؟ هیهات! به خداوند قسم که هیچچیز جای دلیل قاطع علمی را نمیگیرد. شما میتوانید در بین مسلمانان میلیونها نفر را پیدا کنید که نامشان ناصر محمد است. پس باید خداوند به امام مهدی ناصر محمد علمی عطا کرده باشد که فراتر از دانش تمام علمای مسلمین باشد تا کسی از آنها نباشد که با قرآن عظیم به مجادله با امام مهدی برخیزد مگر آنکه امام مهدی ناصر محمد با دلایل علمی از محکمات قرآن عظیم بر او غلبه کند تا در میان مؤمنان از داوری و حکمیتی که بین آنان شده است ناراحتی و دلتنگی احساس نشود وهمگی تسلیم شوند.
عزیز من شیخ محترم «ابراهیم بن عواد بن ابراهیم» و ملقب به ابوبکر بغدادی، رهبر حزب داعش یا آنگونه که گفته میشود رهبر القاعده عراق، به خداوندی که جز او خدایی نیست، هیچیک از اطرافیانت اختیار ندارند تو را به عنوان خلیفه مسلمانان انتخاب کنند تا رهبری آنها را در جهاد فی سبیل الله بر عهده بگیری. عزیز من در راه خدا، به خداوند قسم که حتی انبیا حق ندارند بهجای خداوند، برای مردم، خلیفه انتخاب کنند؛ بدون اینکه بدانند خداوند او را برگزیده است. به نبیِّ بنیاسراییل نگاه کنید، آیا او امام طالوت عليه الصلاة و السلام را به عنوان خلیفه بنی اسراییل انتخاب کرد؟ یا خداوند است که برمیگزیند و انتخاب میکند؟ خداوند تعالی میفرماید:
{أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِن بَنِي إِسْرَائِيلَ مِن بَعْدِ مُوسَىٰ إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُّقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ۖ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِن كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا ۖ قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِن دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا ۖ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلًا مِّنْهُمْ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ ﴿٢٤٦﴾ وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا ۚ قَالُوا أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ ۚ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ ۖ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٤٧﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
به اعتراض بنیاسراییل و جواب حق نبیّ نظر کنید. خداوند تعالی میفرماید: {وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا ۚ قَالُوا أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ ۚ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ ۖ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٤٧﴾} صدق الله العظيم
در ابتدای امر بنیاسراییل تصور کردند انتخاب امام طالوت نظر شخصی نبیّشان بوده است و برای همین بنیاسراییل گفتند:{قَالُوا أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ المال}
و از نبی خود درخواست کردند که یکی از آنها را به فرمانروایی انتخاب کند، چون آنها بیش از دیگران برای فرمانروایی شایستهاند؛ میدیدند که طالوت از ثروتمندان نیست. بر اساس نظر آنها امامت بر حسب نسب و وجاهت و ثروت بود؛ پس نبی در پاسخ ایشان گفت چیزی به دست او نیست و او نیست که طالوت را انتخاب کردهآست بلکه برگزیده خداوند است و گفت:{... قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ ۖ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٤٧﴾} صدق الله العظيم
و این تصدیق فرموده خداوند تعالی است که:
{وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ ۗ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ ۚ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿٦٨﴾} صدق الله العظيم [القصص].
شنیدهایم که میگویی اطرافیانت تو را به عنوان خلیفه مسلمانان انتخاب کردهاند و مردم را برای بیعت دعوت میکنید تا دین همه دین خدا باشد. ای مرد آیا مردم را وادار می کنی که با تهدید واکراه ایمان بیاورند؟ آیا خداوند تعالی نفرمودهاست:
{ لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٥٦﴾} صدق الله العظيم [البقرة]؟
شاید شیخ محترم بغدادی بخواهد بگوید: «ناصر محمد مگر خداوند تعالی نفرموده است:
{وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ ۚ فَإِنِ انتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿٣٩﴾ وَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَوْلَاكُمْ ۚ نِعْمَ الْمَوْلَىٰ وَنِعْمَ النَّصِيرُ ﴿٤٠﴾ صدق الله العظيم [الأنفال]»؟
امام مهدی ناصر در پاسخ پرسشگران میگوید: سزاوار خداوند نیست تا آنگونه که شما تصور میکنید، سخن خود را نقض کند، خداوند منزه و بسیار بلند و والامرتبه است. آیا منظور خداوند در این آیه این است که به شما فرمان میدهد مردم را با تهدید و اکراه وادار کنید که به «الرحمن» ایمان بیاورند؟ خداوند منزه و بالاتر از آن است که سخن خود را تقض کند! چگونه میفرماید: {لا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ} بعد به شما فرمان میدهد آنقدر با مردم بجنگید تا مؤمن شوند؟ پس بیایید تا برایتان روشن کنم اشکالتان در کجاست و درک غلط شما از این آیات را تصحیح نمایم. در این آیات خداوند به شما فرمان میدهد با کسانی که بهخاطر دین خداوند با شما میجنگند و میخواهند با شمشیرهایشان نور الهی را خاموش سازند مبارزه کنید. به شما فرمان داده شده با آنان بجنگید تا از جنگ با شما و به فتنه کشاندن کسانی که به دعوت شما ایمان آوردهاند؛ دست بکشند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ ۚ فَسَيُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ ۗ وَالَّذِينَ كَفَرُوا إِلَىٰ جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ ﴿٣٦﴾ لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَيَجْعَلَ الْخَبِيثَ بَعْضَهُ عَلَىٰ بَعْضٍ فَيَرْكُمَهُ جَمِيعًا فَيَجْعَلَهُ فِي جَهَنَّمَ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿٣٧﴾ قُل لِّلَّذِينَ كَفَرُوا إِن يَنتَهُوا يُغْفَرْ لَهُم مَّا قَدْ سَلَفَ وَإِن يَعُودُوا فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِينَ ﴿٣٨﴾ وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ ۚ فَإِنِ انتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿٣٩﴾ وَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَوْلَاكُمْ ۚ نِعْمَ الْمَوْلَىٰ وَنِعْمَ النَّصِيرُ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الأنفال].
به فرموده خداوند تعالی نظر کنید:
{إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ فَسَيُنْفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ...} صدق الله العظيم.
یعنی اول آنها علیه مؤمنان اعلان جنگ کرده و در بین کسانی که به خداوند ایمان آوردهاند فتنه به پا میکنند، برای همین خداوند فرمان جنگ با آنها را میدهد تا از جنگ بر علیه شما دست بردارند و کسانی که دعوت شما را پذیرفته و ایمان آوردهاند را به فتنه و گمراهی نکشانند و دعوت از تمامی مردم تا جایی ادامه یابد که دین همه برای خداوند باشد. چون اگر دعوت شما استمرار یابد، تعداد مؤمنان رو به افزایش گذاشته و با پیوستن هر روزه مردم به مؤمنان از تعداد کافران کاسته میشود تا دین فقط دین خداوند باشد و مردم از ته دل و خالصانه قانع شوند. ولی اگر ادامه داده و در راه دعوت به خداوند مانع ایجاد کرده و با مؤمنان بجنگند و کسانی را که به خدا ایمان آوردهاند، دچارفتنه و گمراهی کنند؛ در اینجاست که خداوند شما را مکلف نموده است که سبکبار و یا مجهز [خفافاً و ثقالاً] به جنگ بپردازید.تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ ۚ فَإِنِ انتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿٣٩﴾ وَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَوْلَاكُمْ ۚ نِعْمَ الْمَوْلَىٰ وَنِعْمَ النَّصِيرُ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم.
به فرموده خداوند تعالی نظر کنید: {فَإِنِ انتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿٣٩﴾}یعنی اگر از جنگیدن با شما فتنه در میان مؤمنان دست برداشتند؛ دیگر به جنگ ادامه ندهید تا وادارشان کنید که مؤمن شوند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{{{{{{{{{وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ ۖ فَإِنِ انتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ ﴿١٩٣﴾}}}}}}}}} صدق الله العظيم[البقرة]
یعنی اگر از جنگ با شما دست کشیدند، با آنها نجنگید. تنها تعرض به ظالمان مجاز است؛ یعنی کسانی که با شما جنگیده و مردمی را که به دعوت شما ایمان آوردهاند به فتنه میاندازند. اساس جنگ در راه خداوند، مبارزه و جنگ با کسانی است که به جنگ دین شما میآیند و بهناحق به شما تعدی میکنند در اینجا خداوند به شما فرمان جنگ داده است. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ ﴿١٩٠﴾} صدق الله العظيم[البقرة]
یعنی اینکه به کسانی که به جنگ شما نیامده اند ویا کسانی که دست از جنگ کشیده و به شما میگویند: «دین شما برای شما و دین ما برای خودمان» تعدی نکنید. در اینجا بر شما واجب است که از آنها روبرتابید [و کاری به آنها نداشته باشید] چراکه خداوند به هیچیک از رسولان امر ننموده است تا مردم را با تهدید و اکراه وادار کنند به «الرحمن» ایمان آورده و با اکراه، درحالیکه ذلیل و خوارشدهاند؛ پروردگارشان را عبادت کنند ! به خدا که چنین نیست، ببینید خداوند در کتاب خود به تمام رسولانش فرمان میدهد که ابلاغ دعوت وظیفه آنها و حساب رسی با خداوند است.تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَقَالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّـهُ مَا عَبَدْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ نَّحْنُ وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ كَذَٰلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [النحل].
به همین ترتیب خداوند به محمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- نیز امر نفرموده است که با تهدید و اکراه مردم را مؤمن کند، تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی: {لا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ} صدق الله العظيم [البقرة:۲۵۶] چراکه خداوند ایمان مردمی را که با اکراه به او رو بیاورند و او را بهواسطه تهدید و با اکراه عبادت نمایند نمیپذیرد، ولو اینکه نماز برپاداشته و زکات بدهند. و اما نمازشان حتی اگر در خانههای خداوند اقامه شود، چون از ترس رسولان خداوند است مورد پذیرش قرار نمی گیرد.خداوند عبادتی را که از ترس مردم باشد، نمی پذیرد.تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{ إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ ۖ فَعَسَىٰ أُولَٰئِكَ أَن يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ ﴿١٨﴾ } صدق الله العظيم [التوبة].
خداوند برای پذیرش عبادت بندگانش در محکمات کتاب خود شرطی قائل شده است و آن فرموده خداوند تعالی است که:
{وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ ۖ فَعَسَىٰ أُولَٰئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِين} صدق الله العظيم.
برای همین خداوند به رسولان خود امر نمودهاست مردم را بهخاطر دین تحت فشار قرار ندهند. به آنها آزادی عقیده داده و در کنارش با دلایل علمی و عقلی برایشان حجت بیاورند که تنها خداوند شایسته عبادت است و به مردم درباره عذاب خداوند هشدار بدهند. اگر سرباز زدند؛ دین آنها برای خودشان و پیروانشان باشد و دین نبیّ برای خودش و پیروانش.تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ ﴿١﴾ لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ ﴿٢﴾ وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ﴿٣﴾ وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتُّمْ ﴿٤﴾ وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ﴿٥﴾ لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [الكافرون].
پس رسولان و پیروانشان به کافران اجازه میدهند که در عقیده و دین خود آزاد باشند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّينَ ﴿١١﴾ وَأُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ ﴿١٢﴾ قُلْ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿١٣﴾ قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصًا لَّهُ دِينِي ﴿١٤﴾ فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُم مِّن دُونِهِ ۗ قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ أَلَا ذَٰلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ ﴿١٥﴾ لَهُم مِّن فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِّنَ النَّارِ وَمِن تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ۚ ذَٰلِكَ يُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبَادَهُ ۚ يَا عِبَادِ فَاتَّقُونِ ﴿١٦﴾ وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَىٰ ۚ فَبَشِّرْ عِبَادِ ﴿١٧﴾ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٨﴾ أَفَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذَابِ أَفَأَنتَ تُنقِذُ مَن فِي النَّارِ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
چراکه خداوند به رسول خود فرمان نداده است تا با تهدید مردم را وادارد که مؤمن شوند.تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَن فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا ۚ أَفَأَنتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّىٰ يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ ﴿٩٩﴾} صدق الله العظيم [يونس].
چون خداوند به رسولان خود فرمان داده است کافران را از نظر عقیدتی و عبادی آزاد بگذارند و به درستی که وظیفه آنها ابلاغ-رسالت- بوده و حسابرسی با خداوند است.تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ ۖ فَمَن شَاءَ فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْيَكْفُرْ ۚ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا ۚ وَإِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ ۚ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [الكهف].
وظیفه رسول تنها رساندن پیام است.تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{ مَّا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَكْتُمُونَ ﴿٩٩﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
و خداوند تعالی میفرماید:
{ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَاحْذَرُوا ۚ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٩٢﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَقَالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ نَّحْنُ وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ ۚ كَذَٰلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ ۚ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [النحل].
گواه آن فرموده خداوند تعالی است:{فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النحل].
تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيْكُم مَّا حُمِّلْتُمْ ۖ وَإِن تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا ۚ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٥٤﴾} صدق الله العظيم [النور].
تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{ وَإِن تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّبَ أُمَمٌ مِّن قَبْلِكُمْ ۖ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [العنكبوت].
تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ ۚ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [التغابن].
تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَيْطَانٍ رَّجِيمٍ ﴿٢٥﴾ فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ ﴿٢٦﴾ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ﴿٢٧﴾ لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ ﴿٢٨﴾ وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [التكوير].
اما افسوس بر علمای مسلمین و امتشان! آنها کورکورانه و بدون اندیشه عمل میکنند! و تمامی این آیات محکم و روشن پروردگارشان را رها کرده و متفقانه از سخن شیطان رجیم که به دروغ به نبی نسبت داده است پیروی میکنند:
[أمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله و يقيموا الصلاة و يؤتوا الزكاة فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دمائهم وأموالهم إلا بحق الإسلام و حسابهم على الله تعالى]
[به من فرمان داده شده است با مردم بجنگم تا شهادت دهند خدایی جز خداوند نیست و محمد رسول الله است؛ نماز برپادارند و زکات دهند. اگر چنین کردند خون و فرزندانشان از من در امان است مگر به حق اسلام و حسابشان با خداوند تعالی است]
پایان حدیث شیطانی.
این از جانب خداوند و رسول او نیست. اما با کمال تعجب همگی راویان بر روی آن اتفاق نظر دارند! این دیگر چه گمراهی است که بر خداوند و رسولش و اصحاب گرامیاش [صلوات الله عليهم وأسلم تسليماً] به دروغ نسبت داده میشود ؟
ای علمای مسلمین! شما را به چالش میکشم که اگر مؤمن هستید به دعوت به پذیرش حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم پاسخ دهید و نگویید قرآن معانی مختلفی دارد تا قرآن را به همین بهانه پشت سر انداخته و به دنبال باطل بیفتید! .خداوند شما را رو سياه كند، اگر که به دعوت قرآن پاسخ ندهيد .
و امام مهدی ناصر محمد یمانی وظیفهای جز این ندارد که احکام خداوند را از آیات روشن قرآن برایتان بیان کند؛ شرط ما این است که حکم از آیات محکم که اساس کتاباند و برای علمای و عامه مسلمانان روشن و واضح هستند گرفته شود. ما تمام اعتقادات باطل شما را با محکمات قرآن عظیم درهم کوبیده و پراکنده میسازیم و به رضایت شما هم اهمیتی نمیدهیم.
ای علمای مسلمین و ای پیروان آنها! شایسته امام مهدی منتظر ناصر محمد یمانی نیست که خداوند او را برانگیزد و او از خواستهها و امیال شما پیروی کند، بلکه او به حق سخن گفته و شما را به راه نبوت اولیه و کتاب خداوند و سنت حق رسول که با محکمات قرآن در تضاد نباشد باز میگرداند. آیا نمیبینید چقدر از راه راست [صراط مستقیم] دور شدید، درحالیکه تصور میکنید در مسیر هدایت هستید؟ چقدر این خسران عظیم و بزرگ است! پس همگی به سوی امام مهدی بیایید تا در موارد اختلافتان بین شما داوری کرده و حکم بدهیم تا به این ترتیب صفوف علما و امتتان را در برابر مسیح کذاب و سپاهیانش از یأجوج و مأجوج گرفته و شیاطین جن و انس متحد سازیم.
ای مردم، مسیح کذاب به شما نخواهد گفت که مسیح کذاب است، بلکه خود را مسیح عیسی بن مریم معرفی خواهد کرد و میگوید خداوند و پروردگار عالم است؛ اما سزاوار مسیح عیسی بن مریم علیة الصلاة و السلام نیست که بناحق سخن بگوید. این مدعی دروغگو است به همین دلیل به او مسیح کذاب گفته میشود. او، شیطان رجیم، ابلیس است و لشکر خود را از جنت خداوند که در داخل و باطن زمین است به سویتان خارج خواهد کرد؛ همان جنتی که آدم و حوا در آن بودند. خداوند تعالی نفرموده است که آدم را در جنت المأوی به خلیفهگری میگمارد. بلکه از زمین و جنتی که زیر آن در باطن زمین است سخن میگوید.
ای مردم قسم به خداوند عظیم، پروردگار آسمانها و زمین و مابین آنها و قسم به او که استخوانهای پوسیده و پراکنده را زنده میکند؛ من امام مهدی منتظر ناصر محمد هستم که به حق از جانب پروردگارتان آمدهام و دروغ نمی گویم.هرکس که به خداوند افترا ببندد محروم و نا امید میشود و لعنت خداوند بر دروغگویان باد. خداوند اسم و قسم من را دلیل قرار نداده است، بلکه اگر مومن باشید تسلط علمی دلیل من در برابر شماست. دعوت به پذیرش حکمیت قرآن عظیم را بپذیرید و تورات و انجیل و احادیث سنت نبوی را به قرآن عرضه کنید. هر چه را که برخلاف قرآن عظیم یافتیم از جانب پروردگار نیست، بلکه از طرف شیطان رجیم و اولیای اوست که منافقانه تظاهر به ایمان کرده و در باطن کفر و مکر خود را پنهان میکردند تا راه پیروی از قرآن عظیم را منحرف سازند. بدانید قرآن از جانب خداوند است، احادیث سنت بیان نیز از جانب خداوند هستند مگر احادیثی که بر خلاف قرآن باشند که در آن صورت بدانید از جانب خداوند صادر نشدهاند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].
ای علمای مسلمین و مسیحی و یهودی، به من اجازه دهید تا نتیجه را اعلام کنم. اگر علمای امت دعوت به «گفتوگو در دوران قبل از ظهور» را بپذیرند، همان آن، مسلمانان درخواهند یافت که ناصر محمد یمانی بر همه آنها غلبه دارد و اگر سرباز زنند؛ جز این نیست که همانگونه که خداوند در آیات محکم قرآن به من فرمان داده است، باید منتظر فرا رسیدن نشانه و آیت خداوند «دود آشکار» یعنی «الدّخان المبين» باشم تا تمام مردم ایمان آورند. آن زمان هر کسی که روی زمین باشد مؤمن شده و همگی میگویند: «خدایا ما مؤمن هستیم، عذاب را از ما بردار». امام مهدی ناصر محمد یمانی را مجبور نکنید که منتظر نشانه «دود آشکار» باشد. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُّبِينٍ ﴿١٠﴾ يَغْشَى النَّاسَ ۖ هَٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١١﴾ رَّبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾ أَنَّىٰ لَهُمُ الذِّكْرَىٰ وَقَدْ جَاءَهُمْ رَسُولٌ مُّبِينٌ ﴿١٣﴾ ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَّجْنُونٌ ﴿١٤﴾ إِنَّا كَاشِفُو الْعَذَابِ قَلِيلًا ۚ إِنَّكُمْ عَائِدُونَ ﴿١٥﴾ يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَىٰ إِنَّا مُنتَقِمُونَ ﴿١٦﴾ } صدق الله العظيم [الدخان].
آن گرفتن سخت «الْبَطْشَةَ الْكُبْرَى» که به شما وعده داده شده است چیست؟ جواب: آن «الساعة»، قیامت است و به درستی که نشانه «دود آشکار» یعنی «الدخان المبین» یکی از نشانههای بزرگ ساعت است و برانگیخته شدن امام مهدی نیز یکی از نشانههای بزرگ ساعت است. آیا مسلمان و تسلیم خداوند و پروردگارعالم هستید و به او ایمان دارید و او را به یگانگی و بدون شریک عبادت می کنید؟ پس به دعوت پذیرش حکمیت قرآن عظیم پاسخ دهید.
ده سال از عمر دعوت امام مهدی ناصر محمد در «دوران گفتوگو پیش از ظهور» گذشته است و من علمای مسلمین و نصاری [مسیحی] و یهودی را به پذیرش حکمیت قرآن عظیم فراخواندهام و همگی آنها روبرگرداندهاند، مگر کسانی از خردمندان [أولي الألباب] که خداوند به آنها رحم کرده است. شیخ ابراهیم ابوبکر بغدادی محترم از خردمندان باش و برای تو شأن بزرگی خواهد بود اگر که در دوران «گفتوگو پیش از ظهور» از راه اینترنت، به دعوت جهانی مهدوی یاری برسانی. به خداوند عظیم قسم که انتخاب این وسیله از طرف من نبوده است و امر در اول و آخر با خداست. پس به دعوت حقی که از جانب خداوند آمده است پاسخ بده.هیچ عالم بزرگ و مفتی نیست که در اینترنت جهان پایگاه مشهوری نداشته باشد و ما این پایگاه را میز گفتوگوی آزاد قرار دادهایم پس به دعوت به گفتگو پیش از ظهور پاسخ دهید. پایگاه ما این است:
«موقع الإمام ناصر محمد اليماني منتديات البشرى الإسلامية»
و رابط لینک آن نیز
https://mahdialumma.xyz/forum.php (https://mahdialumma.xyz/forum.php)
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
أخوكم الإمام المهديّ المنتظَر في عصر الحوار من قبل الظهور ناصر محمد اليماني
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=150384
الإمام ناصر محمد اليماني
10 - 09 - 1435 هـ
07 - 07 - 2014 مـ
۱۶ - تیر -۱۳۹۳ ه.ش.ه.ش
09:58 صبح
[ لمتابعة رابط المشاركـة الأصليّة للبيــان ] (https://mahdialumma.org/showthread.php?p=150369)
https://mahdialumma.org/showthread.php?p=150369 (https://mahdialumma.org/showthread.php?p=150369)
ــــــــــــــــــــ
دعوت امام مهدی ناصرمحمد یمانی از رهبر القاعده درعراق ابوبکر بغدادی
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة أنبياء الله ورسله وآلهم الطيبين وأنصارهم السابقين من قبل الفتح وبعده إلى يوم الدين، أمّا بعد..
السلام عليكم و رحمة الله وبركاته، شیخ محترم ابوبکر بغدادی، از اطراف و اکناف زمین از ما خواستهاند تا درباره شما فتوا بدهیم. ما از کسانی نیستیم که قبل از گفتوگو و شنیدن سخنان و منطق و دلایل علمی دعوتگر و تا روشن شدن اینکه آیا به حق و از جانب خداوند سخن میگوید و هدایت کننده به راه راست است و یا اینکه آشکارا در گمراهی به سر میبرد؛ درباره کسی قضاوت کنیم. لذا تا با كسي گفتوگو نکنیم، دربارهاش قضاوت نمیکنیم تا با حکم کردن بر اساس ظن و گمان در حق او ظلم نکرده باشیم چراکه ظن و گمان فرد را از حق بی نیاز نمیکند و نمیتواند جایگزین حق شود. برای همین من امام مهدی ناصر محمد یمانی از شیخ محترم ابوبکر بغدادی دعوت میکنم تا در پایگاه اینترنتی امام مهدی ناصر محمد یمانی با یکدیگر گفتوگو نماییم تا ببینیم توانایی علمی شما چه اندازه بوده و برهان خلافت شما چیست. اگر دیدیم شما از امام ناصر محمد یمانی عالمترهستید، بر امام ناصر محمد واجب است اگر دریافت دانشی که خداوند به شما عطا فرموده بیش از او و تمام علمای امت است، در برابر شما خضوع کرده و از امرتان پیروی نموده و کاملا تسلیم شود. در این صورت بر تمام مسلمانان واجب میشود که امر شما را اطاعت کرده و زیر پرچم شما گرد آمده و به شما ملحق شوند. این درصورتی است که دریابیم خداوند واقعاً با برهان خلافت و امامت تو را یاری نموده و از نظر علمی شما را بر دیگران برتری داده است و توانمندی علمی از جانب خداوند به شما الهام شده است بدون اینکه نزد کسی آموزش دیده باشید. شرط ما این است که ببینیم شما قادرید بین فرقههای گوناگونی که در دینشان پراکنده و متفرق شدهاند داوری کنید، گروههایی که هریک به داشتههای خود که باعث تفرقه امت و از بین رفتن هیبت و شوکتشان شدهاست، دلخوش کردهاند . شرط این است که خداوند به شما برهان علمی عنایت کرده باشد تا بتوانید در مورد تمام موارد اختلاف، بین گروههای مختلف داوری نموده و حکم بدهید تا با این کار قادر شوید مسلمانان را از پراکندگی نجات داده و علما و امت را تحت لوای یک پرچم متحد سازید. پس مسلمانان جویای حق در انتظار نتیجه گفتوگو بین شما و امام ناصر محمد یمانی خواهند بود. اگر انصار امام دریافتند که امامشان در ۹۹٪ موارد بر ابو بکر بغدادی غلبه کرد و تنها در یک مسئله ابوبکر بغدادی پیروز شد؛ تمام انصار ناصر محمد در هرجایی از زمین که باشند باید از پیروی از ناصر محمد یمانی دست بردارند و بر امام ناصر محمد است که از اعتقاد خود مبنی بر اینکه امام مهدی است بازگردد. شیخ محترم ابوبکر بغدادی، پس اگر نتوانستی حتی در یک مسئله بر امام ناصر محمد غلبه کنی؛ حقیقت روشن شده و بر تو واجب است از امر خلیفهی حقی که از جانب خداوند برگزیده شدهاست اطاعت نمایی چراکه این خداوند است که خلیفه خود را بر میگزیند نه مردم. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ ۗ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ ۚ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿٦٨﴾} صدق الله العظيم [القصص]
و شنیدهام تو خود را به عنوان خلیفه مسلمانان انتخاب کردهای و یا اطرافیان تو را به عنوان خلیفه مسلمین برگزیدهاند! اما حتی فرشتگان مقرب درگاه خداوند نیز شایستگی ندارند به جای او خلیفهی خدا را انتخاب کنند و کوچکترین اختیاری در این امر ندارند، تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ ۗ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ ۚ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿٦٨﴾ وَرَبُّكَ يَعْلَمُ مَا تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَمَا يُعْلِنُونَ ﴿٦٩﴾ وَهُوَ اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْأُولَىٰ وَالْآخِرَةِ ۖ وَلَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٧٠)} صدق الله العظيم [القصص].
اما این خداوند است که برهان خلافت و امامت را تعیین میفرماید و خداوند کسی را که برگزید، دانش و علم بیشتری نسبت به دیگران به او عطا میفرماید، برای همین است که میبینید خلیفه خداوند «آدم» چیزهایی را به ملائکه آموخت که نمیدانستند و بعد از آن که «آدم» ثابت کرد که خداوند به او بیش از فرشتگان علم عطا نموده است، پروردگار به فرشتگان فرمان داد تا در برابر آدم سجده کنند و خداوند تعالی میفرماید:
{إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٠﴾ وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾ قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿٣٢﴾ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٣٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
ببینید خداوند چه انتقادی از فرشتگان می نماید: { أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾ } صدق الله العظيم. به این معنی که اگر راست میگویید و شما از خداوند عالمتر هستید، بهجای او خلیفهاش را هم انتخاب کنید. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:{وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ ۗ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ} صدق الله العظيم. اینجا بود که فرشتگان دریافتند از حد خود فراتر رفته و وارد محدودهای شدهاند که جای آنها نیست و تنها به خداوند اختصاص دارد و منظور خداوند از این که میفرماید:{ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾ } صدق الله العظيمرا دانستند. یعنی خودتان را از خداوند داناتر میبینید تا به جای او خلیفه او را انتخاب کنید. پس فرشتگان به درگاه خداوند انابه کرده و اعتراف نمودند که پروردگارشان از آنها عالمتر است و آنها چیزی بیش از دانشی که از خداوند عزیز و حکیم آموختهاند، نمیدانند. برای همین گفتند: {قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم.
سپس خداوند به «آدم» امر نمود تا در برابر آنها حجت خود را اقامه نماید و ثابت کند که گستره دانشی که خداوند به او عطا نمودهاست، بیش از تمامی آنهاست. برای همین خداوند تعالی میفرماید:
{ٰقَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم
پس از آنکه «آدم» برتری علمی خود بر تمامی آنها را ثابت کرد، خداوند به تمام فرشتگان فرمان داد تا در برابر «آدم» سجده کنند و برای همین خداوند تعالی میفرماید:
{ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٣٤﴾} صدق الله العظيم.
علت اینکه ابلیس گرفتار فتنه شد این بود که خود را از «آدم» بهتر میدانست. برای همین هم عصبانی شد و گفت: {قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ}صدق الله العظيم [الأعراف:۱۲]
ببین علت خودداری ابلیس از سجده در برابر«آدم» چه بود؟ او خودش را برای خلیفه شدن ارجح میدانست چرا که خود را از آدم [که صلوات و سلام بر آدم و خاندان پاکش باد] بهتر میدید.
و بنابر اين من ناصر محمد یمانی، شیخ محترم ابوبکر بغدادی را به گفتوگو دعوت میکنم تا برایمان روشن شود که خداوند حقا کدام یک از ما را به عنوان خلیفه خود در زمین برگزیده و امام مردم قرار داده است؛ آیا خليفه حق ابوبکر بغدادی است یا ناصر محمد یمانی؟ و بعد از آن که شیخ محترم ابوبکر دعوت به گفتوگو قبل از ظهور را پذیرفت، این امر برای جویندگان حق روشن خواهد شد چون یکی از ما یا هر دوی ما خلیفه منتخب خداوند نیستیم بلکه شرط خلافت تنها پیروزی یکی از ما بر دیگری نیست بلکه خلیفهای که منتخب خداوند است باید بتواند بر تمام علمای مسلمین ونصاری [مسیحیان] و یهودیان غلبه نماید و چنانچه دعوت به پذیرش احکام خداوند و پروردگار جهان را اجابت نمایند؛ بر امام منتخب خداوند بر مردم [واجب] است که حکم خداوند را تنها از محکمات قرآن عظیم استنباط نماید چون حکم تنها با خداوند سبحان است. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ۚ ذَٰلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الشورى]
من امام ناصر محمد یمانی در پیشگاه خداوند و تمام مسلمانان شهادت میدهم و شهادت پروردگار كافي است، اگر دیدم شیخ فاضل ابوبکر بغدادی با استدلالهای علمی از محکمات قرآن عظیم بر ما غلبه کرد، مرا تسلیم خود خواهد یافت و ما گوش سپردن و اطاعت کردن خود را به او اعلان خواهیم کرد چون هر کس که به علت غرورش به گناه کشانده شود مانند ابلیس که دچار لعنت و غضب خداوند گردید؛ مورد لعنت و غضب پروردگار قرار خواهد گرفت. اما اگر شیخ ابوبکر بغدادی تنها در یک مسئله بتواند بر ناصر محمد غلبه کند، سزاوار نیست امام ناصر محمد یمانی تکبر ورزیده و یا غرور او را به گناه کشانده و بگوید من از ابوبکر بغدادی بهترهستم و از ولایت و اطاعت او خودداری نماید. این حکمی است که ما از قبل و تنها برای خودمان مقرر داشتهایم که ولو اینکه ناصر محمد یمانی در ۹۹٪ مسائل بر بغدادی غلبه کند اما ابوبکر بغدادی بتواند تنها در یک مسئله بر ناصر محمد یمانی برتری یابد، بر ناصر محمد یمانی واجب است که اعلان نماید از ادعای اینکه امام مهدی منتظر است عدول کرده و انصار نیز باید پیروی از مرا کنار بگذارند.. هیهات، هیهات، قسم به پروردگار زمین و آسمانها، هیچیک از علمای مسلمین و نصاری [مسیحی] و یهودی ولو اینکه به یاری یکدیگر نیز بیایند و از هم پشتیبانی کنند، قادر نیستند حتی در یک مسئله بر امام مهدی ناصر محمد یمانی غلبه کنند. آیا میدانید چرا پیشاپیش نتیجه گفتوگو را اعلان کردم؟ چون میدانم من درباره شخصیت امام مهدی ناصر محمد به خداوند دروغ نبستهام، بلکه خداوند مرا برگزیده و انتخاب کرده است و دانش مرا در بیان حق قرآن عظیم بر تمام علمای امت فزونی بخشیده تا آنان از قضاوتی حقی که بر اساس قرآن عظیم بینشان میشود احساس ناراحتی نکنند و به کلی تسلیم شوند. اگر چنین نکنم، امام مهدی منتظر ناصر محمد نیستم.
ممکن است کسی این سؤال را مطرح کند: «ناصر محمد، میبینم که میگویی اگر یکی از علمای مسلمین حتی در یک مسئله بر تو غلبه کند؛ اعلان خواهی کرد مهدی منتظر ناصر محمد نیستی. سؤالی که در برابرت قرار میدهم این است آیا مهدی منتظر ناصر محمد است؟». پس امام مهدی ناصر محمد در جواب پرسشگران میگوید: آیا شما به فرموده خداوند ایمان ندارید که:
{مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَٰكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ ۗ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿٤٠﴾}صدق الله العظيم [الأحزاب]؟
جواب علمای مسلمین معلوم است، همگی خواهند گفت: «چه کسی است که به این آیه محکم و روشن در محکمات قرآن عظیم، مؤمن نباشد؟ آیهای که حاوی فتوای خداوند سبحان در مورد محمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- مبین بر خاتم الأنبياء والمرسلين بودن ایشان است». پس به حق در برابرتان حجت آورده و میگوییم: پس عقیدهای جز این نمیتوانید داشته باشید که خداوند امام مهدی منتظر را ناصر «یاری دهنده» محمد عليه الصلاة و السلام و آله بر میانگیزد، یعنی ناصر و یاری دهنده محمدٍ رسول الله عليه الصلاة والسلام وآله الطيبين [ناصر محمد]. چون خداوند امام مهدی منتظر را به عنوان نبی یا رسول جدیدی که به او وحی جدیدی بفرستد، بر نمیانگیزد. بلکه او نصرت رساننده به محمدٍ رسول الله عليه الصلاة والسلام و آله و سلّم است. برای همین حکمت «تواطؤ» در این حدیث حق برایتان روشن میشود. از محمد رسول الله عليه الصلاة والسلام و آله سلّم نقل میشود که فرمودهاند:
[لا تنْقَضِي الدُّنيَا حَتَّى يَمْلِكَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يُوَاطِئُ اسمه اسْمِي صدق عليه الصلاة والسلام.
[دنیا به پایان نمیرسد مگر مردی از اهل بیت من که نام او نام مرا همراهی و ملازمت میکند فرمانروایی را بدست گیرد]
يعني تا زمانی که مردی از اهل بیت رسول با قدرت فرمانروایی را در تمام عالم به دست نگیرد، عمر این دنیا تمام نمیشود. سپس میفرماید نام من، نامش را همراهی [همپوشانی] میکند.
شاید یکی از علمای اهل سنت بخواهد بگوید: «به خدا که همینطور است. در این حدیث بین شیعه و سنی اختلافی وجود ندارد. اما نام تو ناصر محمد است و با اسم نبی خداوند محمد بن عبدالله مطابقت ندارد.» پس امام ناصر برای برادران خود از علمای اهل سنت حجت آورده و میگویو: خدا را به شهادت میگیرم و او برای شهادت کافی است که قادر نیستید از نظر لغوی و اصطلاحی ثابت کنید مقصود از «تواطؤ» تطابق لغوی و اصطلاح است. اگر توانستید [که نمیتوانید] من امام مهدی منتظر نیستم. هیهات، هیهات، به پروردگار زمین و آسمانها قسم؛ شما میدانید معنی لغوی اصطلاحی «تواطؤ» تطابق نیست بلکه توافق و همراهی و ملازمت است. پس برایتان روشن شد مقصود از «تواطؤ» همراهی با نام محمد در نام امام مهدی ناصر محمد است.
ممکن است یکی از علمای شیعه اثنی عشری بگوید: «ناصر محمد ما نیز اعتقاد داریم اسم امام مهدی مطابق نام نبی خداوند محمد بن عبدالله نیست بلکه همراه و ملازم آن است؛ برای همین ما معتقدیم نام امام مهدی محمد بن الحسن العسکری است». پس برای شیعیان اثنی عشری حجت میآوریم که: آیا محمد -رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم- فرموده است:
[يواطئ اسمي اسمه نام من نام او را همراهی میکند]؟
جواب شیعیان اثنی عشری معلوم است که خواهند گفت: «ای کسی که به زعم خود مهدی منتظری؛ موضع حق حدیث را تحریف نکن. محمدٌ -رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم- فرموده است:
[لا تنْقَضِي الدُّنيَا حَتَّى يَمْلِكَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يُوَاطِئُ اسمه اسمي]
[دنیا به پایان نمیرسد مگر مردی از اهل بیت من که نام او نام مرا همراهی و همپوشانی میکند فرمانروایی را بدست گیرد] صدق عليه الصلاة والسلام
و همچنین نَّبيّ عليه الصلاة والسلام وعلى آله الطيبين فرمودهاست: [لا تَذْهَبُ أَوْ لا تَنْقَضِي الدُّنْيَا، حَتَّى يَمْلِكَ الْعَرَبَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي، يُوَاطِئُ اسمه اسمي]
[ذنیا نمیگذرد و به پایان نمیرسد مگر بر اعراب مردی از اهل بیت من فرمانروایی کند که نام او نام مرا همراهی میکند].
ونَّبيّ عليه الصلاة والسلام وعلى آله الطيبين فرمودهاند:
[لا تَقُومُ السَّاعَةُ، حَتَّى يَمْلِكَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي، يُوَاطِئُ اسمه اسمي، يَمْلأُ الأَرْضَ عَدْلاً وَقِسْطاً، كَمَا مُلِئَتْ ظُلْمًا وَجَوْراً]
[قیامت فرا نمیرسد مگر مردی از اهل بیت من فرمانروا شود که نام او نام مرا همراهی میکند و زمین را از عدل و قسط پر خواهد کرد همانگونه که لبریز از ظلم و جور شده است].
ونَّبيّ عليه الصلاة والسلام وعلى آله الطيبين فرمودهاند:
[لا يَذْهَبُ اللَّيَالِي وَالأَيَّامُ، حَتَّى يَمْلِكَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي، يُوَاطِئُ اسمه اسمي]
[روزها و شب ها به سر نمیرسند مگر مردی از اهل بیت من فرمانروا شود که نام او نام مرا همراهی میکند]
و نَّبيّ عليه الصلاة والسلام وعلى آله الطيبين فرمودهاند:
[لا يَذْهَبُ الدُّنـَيَا، حَتَّى يَلِي رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي، يَمْلأُ الأَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلاً، كَمَا مُلِئَتْ ظُلْمًا وَجَوْراً، يُوَاطِئُ اسمه اسمي]
[روزها و شبها به سر نمیرسند تا آنکه خدا مردی از اهل بيت بیاید که پر کند زمين را از عدل و قسط همچنانکه از ظلم و ستم پر شده. و نام او نام مراهمراهی میکند].
و همچنین از عَبْدَانُ بْنُ أَحْمَدَ ثَنَا عَبْدُ اللهِ بْنُ عُمَرَ بْنِ أَبَانَ ثَنَا يُوسُفُ بْنِ حَوْشَبٍ ثَنَا وَاسِطُ بْنُ الْحَارِثِ عَنْ عَاصِمِ بْنِ أَبِي النَّجُودِ عَنْ زِرِّ بْنِ حُبَيْشٍ عَنْ عَبْدِ اللهِ برای ما نقل شده که رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فرمودهاند:
[لا يَذْهَبُ الدُّنـَيَا، حَتَّى يَمْلِكَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي، يُوَافِقُ اسمه اسمي، يَمْلأُ الأَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلاً، كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَظُلْماً]
[دنیا نمیرود مگر مردی از اهل بیت من که نام او نام مرا همراهی میکند فرمانروایی را بدست گیرد و زمين را مملو از عدل و قسط کند همچنانکه از ظلم و ستم پر شدهاست.] صدق عليه الصلاة والسلام».
پس مهدی منتظر برای تمام علمای شیعه اثنی عشری حجت آورده و میگوید: در تمام این احادیث یک سخن مشترک وجود دارد : «يواطئ اسمه اسمي» ، نام او نام من را همراهی میكند و این مضمون حدیث است. سؤالی که مطرح میشود این است: مقصود ایشان که صلوات و سلام بر او باد از [يواطئ اسمه] اسم چه کسی است؟ سؤال را دوباره تکرار میکنیم صلوات و سلام بر ایشان باد مقصودشان از[يوافق اسمه] کیست؟ سؤال را برای بار سوم تکرار می کنیم مقصود ایشان که صلوات و سلام بر او باد از [[[[يواطئ اسمه]]]] چه کسی است؟
آیا غیر از این است که از نام اول امام مهدی سخن میگوید؟ و سپس می گوید : [[اسمي = اسم من]]؛ آیا منظور نام دوم امام مهدی نیست؟ پس میآموزیم که در این حدیثی که بارها نبی بیان نموده است حکمت بزرگی وجود دارد؛ به این معنی که خداوند امام مهدی را به عنوان نبی یا رسول جدید بر نمیانگیزد، بلکه یاری دهنده محمد [ناصر محمد] و یاری دهنده به آنچه که با محمد صلی الله علیه و آله و سلم آمده است خواهد بود.
ببینیم این حکمت در مورد کدام یک از این اسامی صدق میکند، محمد بن عبدالله؟ آیا محمد بن حسن عسگری؟ یا ((((ناصر محمد))))؟ شما را چه میشود؛ چگونه حکم میکنید؟
حال؛ حتی اگر۱۰۰٪ هم قانع شديد که نام امام مهدی ناصر محمد است؛ آیا این دلیل کافی است که ناصر محمد یمانی مهدی منتظر حق است؟ هیهات! به خداوند قسم که هیچچیز جای دلیل قاطع علمی را نمیگیرد. شما میتوانید در بین مسلمانان میلیونها نفر را پیدا کنید که نامشان ناصر محمد است. پس باید خداوند به امام مهدی ناصر محمد علمی عطا کرده باشد که فراتر از دانش تمام علمای مسلمین باشد تا کسی از آنها نباشد که با قرآن عظیم به مجادله با امام مهدی برخیزد مگر آنکه امام مهدی ناصر محمد با دلایل علمی از محکمات قرآن عظیم بر او غلبه کند تا در میان مؤمنان از داوری و حکمیتی که بین آنان شده است ناراحتی و دلتنگی احساس نشود وهمگی تسلیم شوند.
عزیز من شیخ محترم «ابراهیم بن عواد بن ابراهیم» و ملقب به ابوبکر بغدادی، رهبر حزب داعش یا آنگونه که گفته میشود رهبر القاعده عراق، به خداوندی که جز او خدایی نیست، هیچیک از اطرافیانت اختیار ندارند تو را به عنوان خلیفه مسلمانان انتخاب کنند تا رهبری آنها را در جهاد فی سبیل الله بر عهده بگیری. عزیز من در راه خدا، به خداوند قسم که حتی انبیا حق ندارند بهجای خداوند، برای مردم، خلیفه انتخاب کنند؛ بدون اینکه بدانند خداوند او را برگزیده است. به نبیِّ بنیاسراییل نگاه کنید، آیا او امام طالوت عليه الصلاة و السلام را به عنوان خلیفه بنی اسراییل انتخاب کرد؟ یا خداوند است که برمیگزیند و انتخاب میکند؟ خداوند تعالی میفرماید:
{أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِن بَنِي إِسْرَائِيلَ مِن بَعْدِ مُوسَىٰ إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُّقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ۖ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِن كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا ۖ قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِن دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا ۖ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلًا مِّنْهُمْ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ ﴿٢٤٦﴾ وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا ۚ قَالُوا أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ ۚ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ ۖ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٤٧﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
به اعتراض بنیاسراییل و جواب حق نبیّ نظر کنید. خداوند تعالی میفرماید: {وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا ۚ قَالُوا أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ ۚ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ ۖ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٤٧﴾} صدق الله العظيم
در ابتدای امر بنیاسراییل تصور کردند انتخاب امام طالوت نظر شخصی نبیّشان بوده است و برای همین بنیاسراییل گفتند:{قَالُوا أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ المال}
و از نبی خود درخواست کردند که یکی از آنها را به فرمانروایی انتخاب کند، چون آنها بیش از دیگران برای فرمانروایی شایستهاند؛ میدیدند که طالوت از ثروتمندان نیست. بر اساس نظر آنها امامت بر حسب نسب و وجاهت و ثروت بود؛ پس نبی در پاسخ ایشان گفت چیزی به دست او نیست و او نیست که طالوت را انتخاب کردهآست بلکه برگزیده خداوند است و گفت:{... قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ ۖ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٤٧﴾} صدق الله العظيم
و این تصدیق فرموده خداوند تعالی است که:
{وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ ۗ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ ۚ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿٦٨﴾} صدق الله العظيم [القصص].
شنیدهایم که میگویی اطرافیانت تو را به عنوان خلیفه مسلمانان انتخاب کردهاند و مردم را برای بیعت دعوت میکنید تا دین همه دین خدا باشد. ای مرد آیا مردم را وادار می کنی که با تهدید واکراه ایمان بیاورند؟ آیا خداوند تعالی نفرمودهاست:
{ لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٥٦﴾} صدق الله العظيم [البقرة]؟
شاید شیخ محترم بغدادی بخواهد بگوید: «ناصر محمد مگر خداوند تعالی نفرموده است:
{وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ ۚ فَإِنِ انتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿٣٩﴾ وَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَوْلَاكُمْ ۚ نِعْمَ الْمَوْلَىٰ وَنِعْمَ النَّصِيرُ ﴿٤٠﴾ صدق الله العظيم [الأنفال]»؟
امام مهدی ناصر در پاسخ پرسشگران میگوید: سزاوار خداوند نیست تا آنگونه که شما تصور میکنید، سخن خود را نقض کند، خداوند منزه و بسیار بلند و والامرتبه است. آیا منظور خداوند در این آیه این است که به شما فرمان میدهد مردم را با تهدید و اکراه وادار کنید که به «الرحمن» ایمان بیاورند؟ خداوند منزه و بالاتر از آن است که سخن خود را تقض کند! چگونه میفرماید: {لا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ} بعد به شما فرمان میدهد آنقدر با مردم بجنگید تا مؤمن شوند؟ پس بیایید تا برایتان روشن کنم اشکالتان در کجاست و درک غلط شما از این آیات را تصحیح نمایم. در این آیات خداوند به شما فرمان میدهد با کسانی که بهخاطر دین خداوند با شما میجنگند و میخواهند با شمشیرهایشان نور الهی را خاموش سازند مبارزه کنید. به شما فرمان داده شده با آنان بجنگید تا از جنگ با شما و به فتنه کشاندن کسانی که به دعوت شما ایمان آوردهاند؛ دست بکشند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ ۚ فَسَيُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ ۗ وَالَّذِينَ كَفَرُوا إِلَىٰ جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ ﴿٣٦﴾ لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَيَجْعَلَ الْخَبِيثَ بَعْضَهُ عَلَىٰ بَعْضٍ فَيَرْكُمَهُ جَمِيعًا فَيَجْعَلَهُ فِي جَهَنَّمَ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿٣٧﴾ قُل لِّلَّذِينَ كَفَرُوا إِن يَنتَهُوا يُغْفَرْ لَهُم مَّا قَدْ سَلَفَ وَإِن يَعُودُوا فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِينَ ﴿٣٨﴾ وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ ۚ فَإِنِ انتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿٣٩﴾ وَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَوْلَاكُمْ ۚ نِعْمَ الْمَوْلَىٰ وَنِعْمَ النَّصِيرُ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الأنفال].
به فرموده خداوند تعالی نظر کنید:
{إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ فَسَيُنْفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ...} صدق الله العظيم.
یعنی اول آنها علیه مؤمنان اعلان جنگ کرده و در بین کسانی که به خداوند ایمان آوردهاند فتنه به پا میکنند، برای همین خداوند فرمان جنگ با آنها را میدهد تا از جنگ بر علیه شما دست بردارند و کسانی که دعوت شما را پذیرفته و ایمان آوردهاند را به فتنه و گمراهی نکشانند و دعوت از تمامی مردم تا جایی ادامه یابد که دین همه برای خداوند باشد. چون اگر دعوت شما استمرار یابد، تعداد مؤمنان رو به افزایش گذاشته و با پیوستن هر روزه مردم به مؤمنان از تعداد کافران کاسته میشود تا دین فقط دین خداوند باشد و مردم از ته دل و خالصانه قانع شوند. ولی اگر ادامه داده و در راه دعوت به خداوند مانع ایجاد کرده و با مؤمنان بجنگند و کسانی را که به خدا ایمان آوردهاند، دچارفتنه و گمراهی کنند؛ در اینجاست که خداوند شما را مکلف نموده است که سبکبار و یا مجهز [خفافاً و ثقالاً] به جنگ بپردازید.تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ ۚ فَإِنِ انتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿٣٩﴾ وَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَوْلَاكُمْ ۚ نِعْمَ الْمَوْلَىٰ وَنِعْمَ النَّصِيرُ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم.
به فرموده خداوند تعالی نظر کنید: {فَإِنِ انتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿٣٩﴾}یعنی اگر از جنگیدن با شما فتنه در میان مؤمنان دست برداشتند؛ دیگر به جنگ ادامه ندهید تا وادارشان کنید که مؤمن شوند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{{{{{{{{{وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ ۖ فَإِنِ انتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ ﴿١٩٣﴾}}}}}}}}} صدق الله العظيم[البقرة]
یعنی اگر از جنگ با شما دست کشیدند، با آنها نجنگید. تنها تعرض به ظالمان مجاز است؛ یعنی کسانی که با شما جنگیده و مردمی را که به دعوت شما ایمان آوردهاند به فتنه میاندازند. اساس جنگ در راه خداوند، مبارزه و جنگ با کسانی است که به جنگ دین شما میآیند و بهناحق به شما تعدی میکنند در اینجا خداوند به شما فرمان جنگ داده است. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ ﴿١٩٠﴾} صدق الله العظيم[البقرة]
یعنی اینکه به کسانی که به جنگ شما نیامده اند ویا کسانی که دست از جنگ کشیده و به شما میگویند: «دین شما برای شما و دین ما برای خودمان» تعدی نکنید. در اینجا بر شما واجب است که از آنها روبرتابید [و کاری به آنها نداشته باشید] چراکه خداوند به هیچیک از رسولان امر ننموده است تا مردم را با تهدید و اکراه وادار کنند به «الرحمن» ایمان آورده و با اکراه، درحالیکه ذلیل و خوارشدهاند؛ پروردگارشان را عبادت کنند ! به خدا که چنین نیست، ببینید خداوند در کتاب خود به تمام رسولانش فرمان میدهد که ابلاغ دعوت وظیفه آنها و حساب رسی با خداوند است.تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَقَالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّـهُ مَا عَبَدْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ نَّحْنُ وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ كَذَٰلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [النحل].
به همین ترتیب خداوند به محمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- نیز امر نفرموده است که با تهدید و اکراه مردم را مؤمن کند، تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی: {لا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ} صدق الله العظيم [البقرة:۲۵۶] چراکه خداوند ایمان مردمی را که با اکراه به او رو بیاورند و او را بهواسطه تهدید و با اکراه عبادت نمایند نمیپذیرد، ولو اینکه نماز برپاداشته و زکات بدهند. و اما نمازشان حتی اگر در خانههای خداوند اقامه شود، چون از ترس رسولان خداوند است مورد پذیرش قرار نمی گیرد.خداوند عبادتی را که از ترس مردم باشد، نمی پذیرد.تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{ إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ ۖ فَعَسَىٰ أُولَٰئِكَ أَن يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ ﴿١٨﴾ } صدق الله العظيم [التوبة].
خداوند برای پذیرش عبادت بندگانش در محکمات کتاب خود شرطی قائل شده است و آن فرموده خداوند تعالی است که:
{وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ ۖ فَعَسَىٰ أُولَٰئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِين} صدق الله العظيم.
برای همین خداوند به رسولان خود امر نمودهاست مردم را بهخاطر دین تحت فشار قرار ندهند. به آنها آزادی عقیده داده و در کنارش با دلایل علمی و عقلی برایشان حجت بیاورند که تنها خداوند شایسته عبادت است و به مردم درباره عذاب خداوند هشدار بدهند. اگر سرباز زدند؛ دین آنها برای خودشان و پیروانشان باشد و دین نبیّ برای خودش و پیروانش.تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ ﴿١﴾ لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ ﴿٢﴾ وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ﴿٣﴾ وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتُّمْ ﴿٤﴾ وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ﴿٥﴾ لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [الكافرون].
پس رسولان و پیروانشان به کافران اجازه میدهند که در عقیده و دین خود آزاد باشند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّينَ ﴿١١﴾ وَأُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ ﴿١٢﴾ قُلْ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿١٣﴾ قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصًا لَّهُ دِينِي ﴿١٤﴾ فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُم مِّن دُونِهِ ۗ قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ أَلَا ذَٰلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ ﴿١٥﴾ لَهُم مِّن فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِّنَ النَّارِ وَمِن تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ۚ ذَٰلِكَ يُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبَادَهُ ۚ يَا عِبَادِ فَاتَّقُونِ ﴿١٦﴾ وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَىٰ ۚ فَبَشِّرْ عِبَادِ ﴿١٧﴾ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٨﴾ أَفَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذَابِ أَفَأَنتَ تُنقِذُ مَن فِي النَّارِ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
چراکه خداوند به رسول خود فرمان نداده است تا با تهدید مردم را وادارد که مؤمن شوند.تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَن فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا ۚ أَفَأَنتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّىٰ يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ ﴿٩٩﴾} صدق الله العظيم [يونس].
چون خداوند به رسولان خود فرمان داده است کافران را از نظر عقیدتی و عبادی آزاد بگذارند و به درستی که وظیفه آنها ابلاغ-رسالت- بوده و حسابرسی با خداوند است.تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ ۖ فَمَن شَاءَ فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْيَكْفُرْ ۚ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا ۚ وَإِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ ۚ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [الكهف].
وظیفه رسول تنها رساندن پیام است.تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{ مَّا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَكْتُمُونَ ﴿٩٩﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
و خداوند تعالی میفرماید:
{ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَاحْذَرُوا ۚ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٩٢﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَقَالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ نَّحْنُ وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ ۚ كَذَٰلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ ۚ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [النحل].
گواه آن فرموده خداوند تعالی است:{فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النحل].
تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيْكُم مَّا حُمِّلْتُمْ ۖ وَإِن تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا ۚ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٥٤﴾} صدق الله العظيم [النور].
تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{ وَإِن تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّبَ أُمَمٌ مِّن قَبْلِكُمْ ۖ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [العنكبوت].
تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ ۚ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [التغابن].
تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَيْطَانٍ رَّجِيمٍ ﴿٢٥﴾ فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ ﴿٢٦﴾ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ﴿٢٧﴾ لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ ﴿٢٨﴾ وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [التكوير].
اما افسوس بر علمای مسلمین و امتشان! آنها کورکورانه و بدون اندیشه عمل میکنند! و تمامی این آیات محکم و روشن پروردگارشان را رها کرده و متفقانه از سخن شیطان رجیم که به دروغ به نبی نسبت داده است پیروی میکنند:
[أمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله و يقيموا الصلاة و يؤتوا الزكاة فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دمائهم وأموالهم إلا بحق الإسلام و حسابهم على الله تعالى]
[به من فرمان داده شده است با مردم بجنگم تا شهادت دهند خدایی جز خداوند نیست و محمد رسول الله است؛ نماز برپادارند و زکات دهند. اگر چنین کردند خون و فرزندانشان از من در امان است مگر به حق اسلام و حسابشان با خداوند تعالی است]
پایان حدیث شیطانی.
این از جانب خداوند و رسول او نیست. اما با کمال تعجب همگی راویان بر روی آن اتفاق نظر دارند! این دیگر چه گمراهی است که بر خداوند و رسولش و اصحاب گرامیاش [صلوات الله عليهم وأسلم تسليماً] به دروغ نسبت داده میشود ؟
ای علمای مسلمین! شما را به چالش میکشم که اگر مؤمن هستید به دعوت به پذیرش حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم پاسخ دهید و نگویید قرآن معانی مختلفی دارد تا قرآن را به همین بهانه پشت سر انداخته و به دنبال باطل بیفتید! .خداوند شما را رو سياه كند، اگر که به دعوت قرآن پاسخ ندهيد .
و امام مهدی ناصر محمد یمانی وظیفهای جز این ندارد که احکام خداوند را از آیات روشن قرآن برایتان بیان کند؛ شرط ما این است که حکم از آیات محکم که اساس کتاباند و برای علمای و عامه مسلمانان روشن و واضح هستند گرفته شود. ما تمام اعتقادات باطل شما را با محکمات قرآن عظیم درهم کوبیده و پراکنده میسازیم و به رضایت شما هم اهمیتی نمیدهیم.
ای علمای مسلمین و ای پیروان آنها! شایسته امام مهدی منتظر ناصر محمد یمانی نیست که خداوند او را برانگیزد و او از خواستهها و امیال شما پیروی کند، بلکه او به حق سخن گفته و شما را به راه نبوت اولیه و کتاب خداوند و سنت حق رسول که با محکمات قرآن در تضاد نباشد باز میگرداند. آیا نمیبینید چقدر از راه راست [صراط مستقیم] دور شدید، درحالیکه تصور میکنید در مسیر هدایت هستید؟ چقدر این خسران عظیم و بزرگ است! پس همگی به سوی امام مهدی بیایید تا در موارد اختلافتان بین شما داوری کرده و حکم بدهیم تا به این ترتیب صفوف علما و امتتان را در برابر مسیح کذاب و سپاهیانش از یأجوج و مأجوج گرفته و شیاطین جن و انس متحد سازیم.
ای مردم، مسیح کذاب به شما نخواهد گفت که مسیح کذاب است، بلکه خود را مسیح عیسی بن مریم معرفی خواهد کرد و میگوید خداوند و پروردگار عالم است؛ اما سزاوار مسیح عیسی بن مریم علیة الصلاة و السلام نیست که بناحق سخن بگوید. این مدعی دروغگو است به همین دلیل به او مسیح کذاب گفته میشود. او، شیطان رجیم، ابلیس است و لشکر خود را از جنت خداوند که در داخل و باطن زمین است به سویتان خارج خواهد کرد؛ همان جنتی که آدم و حوا در آن بودند. خداوند تعالی نفرموده است که آدم را در جنت المأوی به خلیفهگری میگمارد. بلکه از زمین و جنتی که زیر آن در باطن زمین است سخن میگوید.
ای مردم قسم به خداوند عظیم، پروردگار آسمانها و زمین و مابین آنها و قسم به او که استخوانهای پوسیده و پراکنده را زنده میکند؛ من امام مهدی منتظر ناصر محمد هستم که به حق از جانب پروردگارتان آمدهام و دروغ نمی گویم.هرکس که به خداوند افترا ببندد محروم و نا امید میشود و لعنت خداوند بر دروغگویان باد. خداوند اسم و قسم من را دلیل قرار نداده است، بلکه اگر مومن باشید تسلط علمی دلیل من در برابر شماست. دعوت به پذیرش حکمیت قرآن عظیم را بپذیرید و تورات و انجیل و احادیث سنت نبوی را به قرآن عرضه کنید. هر چه را که برخلاف قرآن عظیم یافتیم از جانب پروردگار نیست، بلکه از طرف شیطان رجیم و اولیای اوست که منافقانه تظاهر به ایمان کرده و در باطن کفر و مکر خود را پنهان میکردند تا راه پیروی از قرآن عظیم را منحرف سازند. بدانید قرآن از جانب خداوند است، احادیث سنت بیان نیز از جانب خداوند هستند مگر احادیثی که بر خلاف قرآن باشند که در آن صورت بدانید از جانب خداوند صادر نشدهاند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].
ای علمای مسلمین و مسیحی و یهودی، به من اجازه دهید تا نتیجه را اعلام کنم. اگر علمای امت دعوت به «گفتوگو در دوران قبل از ظهور» را بپذیرند، همان آن، مسلمانان درخواهند یافت که ناصر محمد یمانی بر همه آنها غلبه دارد و اگر سرباز زنند؛ جز این نیست که همانگونه که خداوند در آیات محکم قرآن به من فرمان داده است، باید منتظر فرا رسیدن نشانه و آیت خداوند «دود آشکار» یعنی «الدّخان المبين» باشم تا تمام مردم ایمان آورند. آن زمان هر کسی که روی زمین باشد مؤمن شده و همگی میگویند: «خدایا ما مؤمن هستیم، عذاب را از ما بردار». امام مهدی ناصر محمد یمانی را مجبور نکنید که منتظر نشانه «دود آشکار» باشد. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُّبِينٍ ﴿١٠﴾ يَغْشَى النَّاسَ ۖ هَٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١١﴾ رَّبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾ أَنَّىٰ لَهُمُ الذِّكْرَىٰ وَقَدْ جَاءَهُمْ رَسُولٌ مُّبِينٌ ﴿١٣﴾ ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَّجْنُونٌ ﴿١٤﴾ إِنَّا كَاشِفُو الْعَذَابِ قَلِيلًا ۚ إِنَّكُمْ عَائِدُونَ ﴿١٥﴾ يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَىٰ إِنَّا مُنتَقِمُونَ ﴿١٦﴾ } صدق الله العظيم [الدخان].
آن گرفتن سخت «الْبَطْشَةَ الْكُبْرَى» که به شما وعده داده شده است چیست؟ جواب: آن «الساعة»، قیامت است و به درستی که نشانه «دود آشکار» یعنی «الدخان المبین» یکی از نشانههای بزرگ ساعت است و برانگیخته شدن امام مهدی نیز یکی از نشانههای بزرگ ساعت است. آیا مسلمان و تسلیم خداوند و پروردگارعالم هستید و به او ایمان دارید و او را به یگانگی و بدون شریک عبادت می کنید؟ پس به دعوت پذیرش حکمیت قرآن عظیم پاسخ دهید.
ده سال از عمر دعوت امام مهدی ناصر محمد در «دوران گفتوگو پیش از ظهور» گذشته است و من علمای مسلمین و نصاری [مسیحی] و یهودی را به پذیرش حکمیت قرآن عظیم فراخواندهام و همگی آنها روبرگرداندهاند، مگر کسانی از خردمندان [أولي الألباب] که خداوند به آنها رحم کرده است. شیخ ابراهیم ابوبکر بغدادی محترم از خردمندان باش و برای تو شأن بزرگی خواهد بود اگر که در دوران «گفتوگو پیش از ظهور» از راه اینترنت، به دعوت جهانی مهدوی یاری برسانی. به خداوند عظیم قسم که انتخاب این وسیله از طرف من نبوده است و امر در اول و آخر با خداست. پس به دعوت حقی که از جانب خداوند آمده است پاسخ بده.هیچ عالم بزرگ و مفتی نیست که در اینترنت جهان پایگاه مشهوری نداشته باشد و ما این پایگاه را میز گفتوگوی آزاد قرار دادهایم پس به دعوت به گفتگو پیش از ظهور پاسخ دهید. پایگاه ما این است:
«موقع الإمام ناصر محمد اليماني منتديات البشرى الإسلامية»
و رابط لینک آن نیز
https://mahdialumma.xyz/forum.php (https://mahdialumma.xyz/forum.php)
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
أخوكم الإمام المهديّ المنتظَر في عصر الحوار من قبل الظهور ناصر محمد اليماني
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=150384