مشاهدة النسخة كاملة : بیانات امام در باره احکام وضو نماز و موعد آن
Admin
28-08-2014, 05:49 PM
بیانات امام در باره احکام وضو، نماز و موعد آن
- 1 -
الإمام ناصر محمد اليماني
02 - ذی القعدة - 1430 هـ
21 - 10 - 2009 مـ
۲۹-مهر-۱۳۸۸ه.ش.
03:50 صبح
ــــــــــــــــــ
بیان نماز و تعداد رکعتهای آن از آیات محکم قرآن عظیم
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، سُبْحَانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ، وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ..
و خداوند تعالی میفرماید:
{ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ ﴿۱﴾ خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ ﴿۲﴾ اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ ﴿۳﴾ الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ ﴿۴﴾ عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ (۵﴾ }صدق الله العظيم [العلق]
و خداوند تعالی میفرماید:
{ ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ ﴿۱﴾}صدق الله العظيم [القلم]
و خداوند تعالی میفرماید:
{ الرَّحْمَـٰنُ ﴿۱﴾ عَلَّمَ الْقُرْآنَ ﴿۲﴾ خَلَقَ الْإِنسَانَ ﴿۳﴾ عَلَّمَهُ الْبَيَانَ ﴿۴﴾ }صدق الله العظيم [الرحمن]
مدیران پایگاههای جهانی گفتوگو بین مردم را مورد خطاب قرار داده و به آنها اعلام میکنم شما بعد از آنکه برایتان روشن گردید مهدی منتظر در «پایگاه امام ناصر محمد یمانی» و بر سر میز گفتوگو جهانی؛ واقعا با آوردن دلایل قاطع ازآیات محکم قرآن؛ تمام علمای مسلمین و نصارا [مسیحی] و یهودی را شکست داده است حق ندارید؛ این بیانات حق قرآن را که از خود همین قرآنی است که از تحریف محفوظ نگاه داشته شده؛ پنهان کنید. این بیانات برای اطلاع رسانی به علمای مسلمین و نصارا [مسیحی] و یهودی است تا به دعوت گفتوگو با امام مهدی در احتکام به قرآن عظیم پاسخ دهند؛ ذکری که محفوظ از تحریف بوده واز جانب پروردگار برای تمام بشریت فرستاده است تا کسانی که بخواهند؛ به واسطه آن به راه راست هدایت شوند و فرموده خداوند تعالی را بخاطر داشته باشید که:
{ إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَىٰ مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ ۙ أُولَـٰئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّـهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ ﴿۱۵۹﴾ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَـٰئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ ۚ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿۱۶۰﴾ }صدق الله العظيم [البقرة]
از انسانی که «الرحمن» بیان نوشته شده با قلم در رق منشور [صفحه گسترده] را به او آموخته است، از مهدی منتظر به تمام علمای مسلمین و تمام مسلمانان! السلام علیکم و رحمة الله و برکاته ...
به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم اگر مهدی منتظر رو به علمای شما کرده و سؤال کند: به من بگویید آیا منتظرید خداوند مهدی منتظر را به عنوان نبیِّ جدیدی برانگیزد؟ جواب همگی شما یکی خواهد بود، همه یک زبان خواهید گفت: «خیر، به هیچ وجه؛ ای کسی که تصور میکنی مهدی منتظری. مهدی منتظر نبیِّ جدیدی از جانب خداوند نخواهد بود. سبحان الله که اگر چنین باشد با این فرموده خداوند تعالی در تناقض خواهد بود:
{ مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿۴۰﴾}صدق الله العظيم [الأحزاب]
ما منتظریم مهدی منتظری که یاری دهنده [ناصر] به محمد صلی الله علیه و آله سلم است بیاید».
حال اگر سؤال دیگری برایشان مطرح کرده و بگويم: منظورتان چیست که میگویید ما منتظر مهدی منتظری هستیم که یاور [ناصر] محمد است؟ آنگاه همگی یک جواب را خواهند داد:«منظورمان این است که خداوند مهدی منتظر را به عنوان یک نبیِّ جدید که کتاب جدیدی با خود بیاورد نمیفرستد، بلکه برانگیخته شدن او برای یاری دادن به محمد صلى الله عليه وآله وسلم [ناصر محمد] است و او نباید و شایسته نیست بهجز با آنچه که با محمد صلى الله عليه وآله وسلم فرستاده شده است با ما سخن گوید و دلیل بیاورد» . امام ناصر محمد در جوابتان میگوید: به خداوندی که خدا و معبودی جز او نیست قسم که خبر و نشانه [ وپرچم] من، در نام من نهاده شده است «ناصر محمد» و خداوند از زمانی که من به عنوان نوزاد در گهواره بودم، با تقدیر مقدر شده خود نام مرا «ناصر محمد» گذاشته است و تقدیر «همپوشانی و همراهی» یعنی «تواطؤ» نام من با نام مُحمد - صلى الله عليه وآله وسلم – در نام پدرم «ناصر محمد» نهاده شده است. اقتضای همپوشانی نام محمد در نام مهدی منتظر در همین است: یاری به محمد «ناصر محمد» تا اسم، خبر و نشانه امر باشد و برای همین خداوند مهدی منتظر را با کتابی جدید نمیفرستد، چون پیامبری بعد از خاتم الأنبياء والمُرسلين مُحمد صلى الله عليه وآله وسلم، مبعوث نخواهد شد. بلکه خداوند مرا برای یاری به مُحمد صلى الله عليه وآله وسلم، بر میانگیزد و من از شما و تمام مردم دعوت میکنم تا به آنچه که با مُحمد صلى الله عليه وآله وسلم، آمده است چنگ زنید. من همه شما را به همان چیزی دعوت میکنم که جدّم مُحمد صلى الله عليه وآله وسلم، شما را به سوی آن دعوت میکرد؛ به سوی اینکه خداوندی جز خدای یگانه نیست و شریکی ندارد. من با همان چیزی که مُحمد صلى الله عليه وآله وسلم، با آن برای مردم حجت میآورد، برایتان حجت میآورم یعنی قرآن عظیم و شما را به پذیرفتن احکام و حکمیت آن در اختلافاتتان فرا میخوانم. حکم حق خداوند را از آیات محکم کتاب خداوند عزیز برایتان استنباط میکنم. کتابی که درعصر محمد صلی الله علیه و آله و سلم و هم چنین بعد از وفات ایشان؛ باطل قادر به تحریف آن نشده است. خداوند آن را از تحریف محفوظ نگه داشته است تا در موارد اختلاف علمای دین مرجع حل اختلاف باشد و لذا من، شما را به سوی خداوند دعوت میکنم تا در موارد اختلاف بینتان حکمیت نماید و بر مهدی منتظر ناصر محمد چیزی جزاین نیست که در موارد اختلافتان؛ حکم حق خداوند را از آیات محکم کتابش برایتان استنباط کند و شرط آن نیز بکارگیری قاعده کشف احادیث آلوده و تحریف شده سنت نبوی است؛ زیرا احادیث سنت نبوی نیز از جانب خداوند آمدهاند تا بیان بیشتر قرآن از زبان محمد صلی الله علیه و آله و سلم باشند. اما خداوند در آیات محکم کتابش برایتان فتوا داده که برای حفظ احادیث نبوی از تحریف و آلوده شدن، وعدهای به شما نمیدهد و برای همین هم خداوند امر نمود است تا از قاعده کتاب خداوند برای کشف احادیث آلوده و دروغ وارده به سنت نبوی استفاده کنید. خداوند درکتاب عزیز خود به شما یاد داده است که اگر دیدید حدیثی از سنت نبوی، مخالف آیات محکم کتاب خدا است؛ فتوا این است که این حدیثِ مخالف با آیات محکم کتاب از جانب خدا و رسولش نیست بلکه شیطان آن را از طریق مؤمنان منافق وارد سنت نبوی کرده است تا مردم را از پیروی از راه راست بازدارد. این منافقان از صحابه رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم بودند که در پیشگاه محمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم میگفتند: «شهادت میدهیم خدایی جز خداوند یکتا نیست و شهادت میدهیم محمد رسول خداست». در ظاهر خود را مؤمن نشان میدادند ولی کافر بودن خود را پنهان میکردند تا از راویان حدیث گردند و مردم را از راه خداوند باز دارند و خداوند تعالی میفرماید:
{ إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّـهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ ﴿۱﴾ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۲﴾ }صدق الله العظيم [المنافقون]
سپس خداوند به شما میآموزد که آنان چگونه مردم را از راه خداوند باز میدارند. خداوند در آیات محکم کتاب خود روشِ مکرآمیز آنها را برایتان روشن مینماید و از علت ایمان آوردن ظاهری آنها برایتان میگوید، تا بتوانند از راویان احادیث نبوی گردیده و مسلمانان را از راه سنت نبوی که خداوند وعده محفوظ ماندن آنها از تحریف را نداده است، از مسیر درست بازدارند. برای همین میگفتند از خداوند و رسولش اطاعت میکنیم و در مجالس که احادیث سنت نبوی در بیان قرآن داير میشد، شرکت میکردند تا از راویان حدیث به شمار آیند و خداوند تعالی میفرماید:
{ مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ ۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿۸۰﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿۸۱﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿۸۲﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۸۳﴾ }صدق الله العظيم [النساء]
در این آیات محکم، خداوند بیان حق را برایتان روشن میسازد:
{ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ } صدق الله العظيم [المنافقون:۲]
و روش انحرافی آنها را به شما میآموزد:
{ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ } صدق الله العظيم
خداوند در آیات محکم کتابش، رسول خود و مؤمنان را از مکر کسانی که تظاهر به ایمان کرده و کفر و مکر خود را پنهان میکنند؛ آگاه مینماید و میفرماید:
{ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ}
اما به نبی خود فرمان نمیدهد تا پرده از کارشان بردارد و آنان را طرد نماید، بلکه به نبی خود امر کرده و میفرماید:
{ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا } صدق الله العظيم.
خداوند سپس حکمت طرد نکردنشان را روشن میسازد. این به خاطر آن است که مشخص شود چه کسانی به کلام خداوند تمسک میجویند و چه کسانی از کلام خداوند قرآن عظیم محفوظ از تحریف روبرمیگردانند و آن را پشت سر انداخته و به دنبال سخن شیطان رجیم که با آیات محکم کتاب خداوند تفاوت بسیاری دارد؛ میروند. این چنین، خداوند قاعده و ناموس کشف احادیث دروغ وارد شده به سنت نبوی را به شما میآموزد. خداوند شما را آگاه کرده است اگر درباره احادیث نبوی دچار اختلاف شدید، باید به محکمات قرآن تکیه و بر اساس آن حکم نمایید. اگر این حدیث سنت نبوی از جانب غیر خدا آمده باشد، بین آن و آیات محکم قرآن عظیم تفاوت زیادی خواهد یافت چرا که حق و باطل همیشه مخالف و ناقض یکدیگرند. برای همین خداوند قرآن را مرجع قرار داده است تا در موارد اختلاف در سنت نبوی بر اساس آن حکم کنید. خداوند تعالی فرموده است:
{ مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ ۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿۸۰﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿۸۱﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿۸۲﴾ }صدق الله العظيم [النساء]
اگر برای مؤمنان: {أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ} آمد، یعنی از جانب خداوند و رسولش است، هر کس از خداوند و رسولش اطاعت کند از عذاب خداوند در دنیا در امان بوده و در روز قیامت نیز امنیت دارد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي آيَاتِنَا لَا يَخْفَوْنَ عَلَيْنَا ۗ أَفَمَن يُلْقَىٰ فِي النَّارِ خَيْرٌ أَم مَّن يَأْتِي آمِنًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۚ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ ۖ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿۴۰﴾ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ ۖ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ ﴿۴۱﴾ لَّا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ ۖ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ ﴿۴۲﴾ }صدق الله العظيم [فصلت]
اما منظور از { أَوِ الْخَوْفِ } یعنی چیزی که از جانب غیر خداست و کسی که از اموری اطاعت نماید که مخالف فرمان خداوند و رسولش است از عذاب خداوند در امان نخواهد بود.
اما منظور از این فرموده { أَذَاعُوا بِهِ } علمای امتاند که راوی حدیث هستند، گروهی میگویند این حدیث به حق از خداوند و رسولش است و گروه دیگر آن را انکار میکنند و حدیثی مخالف آن را میآورند. در اینجا امر خداوند این است که اگر رسول خداوند هنوز بین آنهاست برای حکمیت به او رو کنند و بعد از وفات ایشان چنین اموری را به صاحبان امر ارجاع دهند؛ کسانی از آنان که پیشوای مسلمانان هستند و خداوند بیان قرآن عظیم را به آنان آموخته است. کسانی که خداوند فرمان داده است بعد از رسولش از آنان اطاعت شود تا آنها در موارد اختلافشان حکم خداوند را آورده و برایشان حکم را از کتاب خداوند استنباط کرده و روشن سازند. تصدیق فرموده خداوند تعالی که :
{ وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ﴿۱۰﴾}صدق الله العظيم [الشورى]
بر صاحبان امر [اولی الأمر] جز این نیست که باید در موارد اختلاف؛ حکم خداوند را برایتان از آیات محکم کتابش استنباط کرده و برایتان روشن سازند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ أَفَغَيْرَ اللّهِ أَبْتَغِي حَكَماً وَهُوَ الَّذِي أَنَزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلاً }صدق الله العظيم [الأنعام:۱۱۴]
حال این مهدی منتظر است که در زمان مقدر شده در کتاب مسطور خداوند حاضر شده است، در دورانی که علمای مسلمین دچار اختلاف شده و به دستههای متعدد تقسیم گردیده و هر یک به داشتههای خود دلخوش هستند. و أشهدُ أن لا إله إلا الله، و أشهدُ أن مُحمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، و أشهدُ إني المهدي المُنتظر ناصر محمد؛ من از شما علمای مسلمین و نصاری [مسیحی] و یهودی دعوت میکنم تا در موارد اختلاف، تسلیم حکمیت کتاب خداوند گردید. خداوند قرآن عظیم را کتابِ حاکم و مرجع حل اختلافاتتان قرار داده است. هرچه که مخالف آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم است، خواه در سنت نبوی باشد خواه در تورات یا انجیل، بدانید هیچ یک از جانب خدا نیست بلکه از سوی شیطان رجیم است. برای همین هم هست که اگر به قرآن عظیم باور داشته باشید در می یابید، بین باطل و آیات محکم کتاب ، که نه در زمان نزول و نه بعد از آن باطل به آن راه نیافته است؛ اختلاف زیادی وجود دارد. ای مسلمانان و نصاری [مسیحی] و یهودیان! خداوند قرآن را مرجع حل اختلافات شما قرار داده است. مهدی منتظر نوآور نیست، بلکه خداوند او را پیرو دعوت مُحمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم قرار داده است تا از شما مسلمانان امی؛ نصاری [مسیحی] و یهودیان دعوت نماید در موارد اختلاف حکمیت کتاب خدا را بپذیرید و چنین است که نبیّ خداوند موسی و عیسی و تمام انبیا، مردم را به سوی اسلام دعوت کردهاند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الإِسْلاَمُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَنْ يَكْفُرْ بِآَيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ ﴿۱۹﴾}صدق الله العظيم [آل عمران]
تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّـهِ يَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ ﴿۸۳﴾ قُلْ آمَنَّا بِاللَّـهِ وَمَا أُنزِلَ عَلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ عَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَىٰ وَعِيسَىٰ وَالنَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ﴿۸۴﴾ وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿۸۵﴾ } صدق الله العظيم [آل عمران]
تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِناً عَلَيْهِ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ عَمَّا جَاءكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجاً وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَـكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُم فَاسْتَبِقُوا الخَيْرَاتِ إِلَى الله مَرْجِعُكُمْ جَمِيعاً فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿۴۸﴾}صدق الله العظيم [المائدة]
و برهان آن، دعوت نبیّ الله موسی از فرعون و بنی اسراییل است. او آنها را به سوی اسلام فرا میخواند و اولين کسانی از بنی اسراییل که از نبی الله موسی پیروی کردند، مسلمان نامیده شدند؛ چرا که نبیّ الله موسی مردم را به سوی اسلام دعوت میکرد و برای همین هم فرعون در زمانی که در آستانه غرق شدن بود گفت:
{ حَتَّى إِذَا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرَائِيلَ وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ }صدق الله العظيم [يونس:۹۰]
و چنین است که خداوند رسول خود موسى صلى الله عليه وآله وسلم را برمیانگیزد تا آل فرعون و بنی اسراییل را به دین حنیف اسلام فراخواند؛ و به همین ترتیب رسولان خود داوود و سلیمان را نیز برانگیخت تا مردمان را به اسلام دعوت نمایند، برای همین هم در نامه نبیّ خداوند سلیمان به ملکه سبا و مردمش از این سخن به میان میآید. خداوند تعالی میفرماید:
{إِنَّهُ مِن سُلَيْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ ﴿۳۰﴾ أَلَّا تَعْلُوا عَلَيَّ وَأْتُونِي مُسْلِمِينَ ﴿۳۱﴾}صدق الله العظيم [النمل]
و هم چنین خداوند بنده و رسول خود مسيح عيسىبنمريم - صلى الله عليه وعلى أمه وآل عمران المكرمين وسلم تسليماً كثيراً– را برمیانگیزد تا بنیاسراییل را به اسلام دعوت کند و برای همین پیروان نبیّ الله عیسی، مسلمان خوانده میشوند و خداوند تعالی میفرماید:
{ وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَكُم بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ ۚ وَجِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ فَاتَّقُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُونِ ﴿۵۰﴾ إِنَّ اللَّـهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ ۗ هَـٰذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ ﴿۵۱﴾ فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسَىٰ مِنْهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنصَارِي إِلَى اللَّـهِ ۖ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللَّـهِ آمَنَّا بِاللَّـهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ ﴿۵۲﴾ رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ ﴿۵۳﴾ } صدق الله العظيم [آل عمران]
به خاطر آنکه من امام مهدی منتظر حق هستم که از جانب پروردگارتان آمدهام، آنچه که در دست دارم را [تورات و انجیل و قرآن] تصدیق کرده و دعوت من از شما همان دعوت نبیّ الله موسی و داوود و سلیمان و مسیح عیسیبنمریم و محمد رسولالله -صلى الله عليهم أجمعين وسلم تسليماً كثيراً– است و همهی شما را به دین حنیف اسلام فرا میخوانم و هرکس دینی جز اسلام اختیار نماید؛ از او پذیرفته نخواهد شد و در آخرت از زیانکاران خواهد بود. من شما را به سوی سخنی دعوت میکنم که بین ما و شما یکسان است : «لا اله الا الله وحده لا شریک له» و ما بهجز او کسی را عبادت نمیکنیم. ما بهجای خداوند، موسی و عزیر و مسیح عیسیبنمریم و محمد صلى الله عليهم وأوليائهم وسلم تسليماً كثيراً را نمیخوانیم؛ و به شما همان چیزی را میگوییم که خداوند در آیات محکم قرآنش به ما فرمان داده است که بگوییم:
{ قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ ﴿۶۴﴾}صدق الله العظيم [آل عمران]
ای مسلمانان امی که پیرو مُحمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم هستید! ای شیعیان و ای اهل سنت! چقدر خداوند به شما هشدار داده است تا از پیروی از احادیث و روایاتی که به دروغ به نبیّ او نسبت داده شدهاند، دوری کنید. روایاتی که از جانب طاغوت و از زبان اولیای منافقش که در بین صحابه رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم نفوذ کرده بودند، نقل شده است. آنها تظاهر میکردند ایمان دارند تا آنها را از صحابه بدانید. اما آنها نه صحابه رسولالله، بلکه صحابه شیطان رجیم هستند که در بین صحابه حق رسولالله نفوذ کرده بودند و شما علمای شیعه و سنی از بسیاری از دروغهای آنها پیروی کردهاید! برای شما فتوا دادهاند که این شمایید که خلیفه خدا را در زمان مقدر شده در کتاب مسطور خداوند انتخاب میکنید اما هم شما و هم آنها سخن کذب بر زبان میآورید... فرشتگان مقرب «الرحمن» حق نداشتند خلیفه خداوند در زمین را برگزینند، پس چگونه شما علمای شیعه و سنی میتوانید از چنین حقی برخوردار باشید؟! و اما شیعیان، او را بیش از هزار سال قبل انتخاب کردهاند و حکم را به یک پسر بچه دادهاند و اما اهل سنت، بر مهدی منتظر حرام کردهاند که هنگام حاضر شدنش به آنها بگوید که او مهدی منتظر و خلیفهای است که خداوند بر ایشان برگزیده ودانش بیشتری از علم کتاب را به او عطا نموده تا در اختلافاتشان؛ داور و حکمکننده بین آنان باشد و آنها را به حکمیت کتاب خداوند، ذکری که محفوظ از تحریف است، فرا بخواند.
جواب شیعیان و اهالی سنتی که خداوند آنها را در میز گفتوگو جهانی از شأن من آگاه کرده جز این نیست که میگویند: «به راستی که دروغگوی بی شرمی هستی. تو مهدی منتظر نیستی، بلکه این ما هستیم که از بین مردم، مهدی منتظر را انتخاب کرده و درحالیکه خوار شده و راهی ندارد؛ او را وادار به بیعت میکنیم». پس مهدی منتظر حق پروردگارشان در جواب میگوید: به خداوند عظیم و رحمن که بر عرش چیره است، شما در دورانی هستید که در کتاب مسطور خداوند مقدر شده است که عصر گفتوگوی با مهدی منتظر قبل از ظهور و قبل ازعبور کوکب سقر باشد. بگو اگر راست میگویید برهانتان کدام است [اشاره به آیه کریمه سوره البقرة: قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿۱۱۱﴾]...اگر راست میگویید؛ مهدی منتظر حق پروردگارتان را انتخاب کنید به شرط آنکه علم ظاهر و باطن کتاب را به او بدهید تا بتواند در موارد اختلاف بینتان حکم کند و اگر با قرآن با شما مجادله کند همه شما را شکست بدهد. اگر راست میگویید [چنین فردی را خود انتخاب کنید!]... و اگر نتوانید که نمیتوانید، بدانید من مهدی منتظر حق پروردگارتان هستم. نه جبریل مرا انتخاب کرده است و نه میکاییل و نه شیعیان و نه اهل سنت؛ بلکه خداوند مرا به عنوان خلیفه خود در زمین برگزیده است. هم او که آدم را به خلافت برگزید و به راستی که ملک از آن خداوند است و آن را به هر کس که بخواهد عطا مینماید و شما شیعیان و سنیانی که با احادیث دروغ و روایات به شدت گمراه شدهاید؛ تقسیمکننده رحمت خداوند نیستید. رواياتی که شما به آنها تمسک میجویید از جانب طاغوت است نه از جانب خداوند و کار شما مانند خانهای است که عنکبوت انتخاب کرده است و سستترین خانه، خانه عنکبوت است؛ آیا پروا نمیکنید؟ درحالیکه خداوند به شما فرمان داده است به ریسمان محکم الهی [عروة الوثقى] که محفوظ از تحریف است، چنگ زنید و همانا که این ریسمان الهی قرآن عظیم است که به حق از جانب خداوند آمده و از شما دعوت شده است تا به حکمیت آن سرفرود آوريد؛ ولی شما از حق اکراه دارید. ای اهل سنت و شیعیان! چقدر شبیه یهودیان شدهاید، آیا میخواهید به شما بگویم چه وقتهایی حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم را خوش نمیدارید؟ این زمانی است که یک موضوع بر خلاف امیال شماست. اما اگر حق با خواست شما همخواني داشته باشد به سرعت در مقابل آن سرفرود میآورید و در مجادلهها از آن استفاده میکنید؛ ولی اگر در موضوعی دیگر حق با امیال شما همخواني نداشته نباشد؛ آن وقت روبرگردانده و میگویید: «تأویل آن را تنها خداوند میداند و برای ما آنچه که پیشینیان ما گفتهاند کافی است» و منظور شیعیان «ائمه آل بیت» و منظور اهل سنت و جماعت «صحابه» رسولالله است. لذا امام مهدی منتظر در پاسختان میگوید: ولی زمانی که در موضوعی حق با شما باشد و آیهای بیاید که برهانی برای آن باشد، به سرعت در برابر آن سر فرود آورده و نمیگویید تأویل آن را تنها خداوند میداند! اما اگر آیهای محکم بیاید که ظاهر و باطن آن روشن، اما مخالف داشتههای شما باشد؛ از آن روبرگردانده و میگویید: «جز خداوند کسی از تأویل آن آگاه نیست»!!
پس با حق در برابرتان حجت میآورم و میگویم ای اهالی سنت و شیعیان! آیا این خصلت گروهی از صحابه یهود نیست؟ چرا شما از این ویژگی آنها پیروی میکنید؟ و خداوند تعالی میفرماید:
{ لَّقَدْ أَنزَلْنَا آيَاتٍ مُّبَيِّنَاتٍ ۚ وَاللَّـهُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿۴۶﴾ وَيَقُولُونَ آمَنَّا بِاللَّـهِ وَبِالرَّسُولِ وَأَطَعْنَا ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُم مِّن بَعْدِ ذَٰلِكَ ۚ وَمَا أُولَـٰئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ ﴿۴۷﴾ وَإِذَا دُعُوا إِلَى اللَّـهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِّنْهُم مُّعْرِضُونَ ﴿۴۸﴾ وَإِن يَكُن لَّهُمُ الْحَقُّ يَأْتُوا إِلَيْهِ مُذْعِنِينَ ﴿۴۹﴾ أَفِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ أَمِ ارْتَابُوا أَمْ يَخَافُونَ أَن يَحِيفَ اللَّـهُ عَلَيْهِمْ وَرَسُولُهُ ۚ بَلْ أُولَـٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۵۰﴾ إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّـهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَن يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا ۚ وَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۵۱﴾ }صدق الله العظيم [النور]
ای شیعیان، ای اهل سنت و ای پیروان سایر مذاهب اسلامی! آیا شما مسلمان هستید یا از یهودیانی که از دعوت به پذیرش حکمیت کتاب خداوند روبرمیگردانند؟ چقدر از شما سؤال کردم چرا به دعوت به پذیرش حکمیت کتاب خداوند پاسخ مثبت نمیدهید و جوابی از شما نداشتیم! سپس برایتان به حق حجت میآوریم که مهدی منتظر حقی که از جانب پروردگارتان آمده است، از تابعین و پیروان [رسولالله] است نه نوآور؛ آیا محمد رسولالله اهل کتاب را که با یک دیگر اختلاف داشتند به پذیرش احکام کتاب خداوند قرآن عظیم فرا نمیخواند؟ آیا ناصرمحمد یمانی برخلاف آنچه که تصور میکند که خداوند او را برای یاری [ناصر] محمد رسولالله صلی الله علیه و اله و سلم برانگیخته است، نوآور است و از رسولالله پیروی نمیکند؟ اما من از راست گویانم. من از صادقانی هستم که از محمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم پیروی میکنم و چیز جدیدی نیاوردهام. من ازآیات محکم قرآن عظیم برایتان دلیل میآورم . تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}صدق الله العظيم [البقرة:۱۱۱]
اگر اهل اندیشهاید، پس بدانید برای هر ادعایی برهانی لازم است. پس سؤال دیگری برایتان دارم و میخواهم از احادیث حق سنت نبوی به آن جواب دهید؛ آیا مُحمد رسولالله همان گونه که خداوند به او خبر داده بود، شما را از این امر باخبر نکرده است که شما نیز مانند اهل کتاب دچار اختلاف میشوید؟ جوابتان معلوم است و خواهید گفت:
[قال مُحمد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - الذي لا ينطق عن الهوى: افترقت اليهود على إحدى و سبعين فرقة افترقت النصارى على اثنتى وسبعين فرقة وستفترق أمتي على ثلاث و سبعين فرقة، كلهم في النار إلا واحدة]
صدق محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم.
[مُحمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم گفته است و او از روی هوی سخن نمیگوید: یهود به هفتاد و یک گروه تقسیم شدند و مسیحیان هفتاد و دو گروه شدند و امت من به هفتاد و سه فرقه تقسیم خواهد شد و همه آنها بهجز یک گروه، در آتش خواهند بود]
پس به شما میگویم: آری تمام مسلمین پیرو تمام انبیا از اولین نبیّ تا آخرین آنها که نبیّ امیّ مُحمد صلى الله عليه وآله وسلم است، گرفتار اختلاف شدهاند. هر امتی از نبیّ خود پیروی کرده و به وسیله نبیّ خود به راه راست هدایت میشد. نبیّ درحالی آنها را ترک میکرد و از دنیا میرفت که امت در راه راست [صراط مستقیم] بودند. اما خداوند برای هر نبیّ، دشمنانی از شیاطین جن و انس مقرر میداشت که بعد از نبی با نوشتههایی که از جانب شیطان بزرگ و طاغوت بود؛ تزویر و دروغ، به خداوند و رسولانش نسبت داده میشد و به این ترتیب باعث گمراهی امت میشدند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا ۚ وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ ۖ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ ﴿۱۱۲﴾ وَلِتَصْغَىٰ إِلَيْهِ أَفْئِدَةُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَلِيَرْضَوْهُ وَلِيَقْتَرِفُوا مَا هُم مُّقْتَرِفُونَ ﴿۱۱۳﴾ أَفَغَيْرَ اللَّـهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا ۚ وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِّن رَّبِّكَ بِالْحَقِّ ۖ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ ﴿۱۱۴﴾ وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا ۚ لَّا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ ۚ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿۱۱۵﴾ وَإِن تُطِعْ أَكْثَرَ مَن فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ ﴿۱۱۶﴾ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ مَن يَضِلُّ عَن سَبِيلِهِ ۖ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ ﴿۱۱۷﴾ }صدق الله العظيم [الأنعام]
مهدی منتظر سؤال دیگری مطرح میکند: درباره این چه فتوا میدهید: هرگاه بعد از بروز اختلاف و پراکندگی در میان امتِ یک نبیّ، خداوند نبیّ دیگری را برمیانگیخت؛ او مردم را به پذیرش حکمیت چه چیزی فرا میخواند؟ آیا آنها را به حکمیت طاغوت فرا میخواند یا از آنان دعوت میکرد تا به احکام خداوند یکتا سر فرود آورند؟ نبیّ برانگیخته از جانب خداوند، وظیفهای جز این نداشت که حکم حق خداوند را از آیات محکم کتابی که خداوند با او نازل کرده بود؛ برای مردم استنباط نماید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿۲۱۳﴾ }صدق الله العظيم [البقرة]
این اختلاف بین پیروان رسولان ادامه داشت تا نوبت به اهل کتاب رسید؛ پیامبران اهل کتاب امتهایشان را درحالیکه در راه راست بودند ترک نمودند. سپس شیاطین جن و انس به طور مستمر، مکر خود را عملی مینمودند. طاغوت اکبر ابلیس، به شیاطین جن وحی میکرد و آنها به اولیایشان از شیاطین انس وحی میرساندند و مطالبی را به دروغ به خداوند و رسولش نسبت میدادند که بر ضد موضوعات حقی بود که از جانب خداوند و از زبان رسولانش بیان شده بود. سپس اهل کتاب از مسیر حق منحرف و دچار تفرقه گردیدند؛ تورات و انجیل را پشت سر انداختند و به دنبال مطالب دروغی افتادند که نه از نزد خداوند، بلکه از جانب طاغوت و شیطان رجیم آمده بود. به این ترتیب شیاطین، مسلمانانِ اهل کتاب را از راه راست [صراط مستقیم] منحرف کردند تا زمانی رسید که خداوند خاتم الأنبياء والمُرسلين نبیّ امیّ و امين نسبت به کتاب خداوند قرآن عظیم را برانگیخت که به مثابه دانشنامه و مرجع کتب انبیا و رسولان بود. تصدیق فرموده خداوند تعالی
{ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُم مُّعْرِضُونَ }صدق الله العظيم [الأنبياء:۲۴]
سپس خداوند به نبیّ خود فرمان داد تا در موارد اختلاف، به قاعده ای عمل کند که خداوند برای صدور حکم مقرر داشته است. به نبیّ خود فرمان داد تا در موارد اختلاف، حکم حق را برایشان از آیات محکم کتاب استنباط نماید. پس مُحمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم، قاعده و ناموس خداوند را عملی نمود و از کسانی که دچار اختلاف بودند دعوت کرد تا به حکم کتاب خداوند گردن نهند؛ چرا که حکم بین آنها با خداوند است و انبیا، حکم حق خداوند را از محکمات کتابش استنباط میکردند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿۲۱۳﴾ }صدق الله العظيم [البقرة]
پس برایتان روشن شد که حکم دهنده خداوند است و بر محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و مهدی منتظر چیزی جز این نیست که حکم خداوند را در موارد اختلاف از آیات محکم کتابش استنباط کنند، چون خداوند حاکم میان آنان است. تصدیق فرموده خداوند تعالی است:
{ أَفَغَيْرَ اللَّـهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا }صدق الله العظيم [الأنعام:۱۱۴]
سپس محمد رسولالله قاعدهای که تمام انبیا رعایت میکردند را عملی نمود و مهدی منتظر نیز بر همین اساس در موارد اختلاف؛ مخالفان را به پذیرش حکم کتاب خداوند فرا میخواند و هر کس که از پذیرش حکمیت کتاب خداوند روبرگرداند؛ به آنچه که بر مُحمد صلى الله عليه وآله وسلم نازل شده، کافر گردیده است و خداوند تعالی میفرماید:
{ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوْتُواْ نَصِيباً مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَى كِتَابِ اللّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿۲۳﴾ } صدق الله العظيم [آل عمران]
و خداوند تعالی میفرماید:
{ إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللّهُ وَلاَ تَكُن لِّلْخَآئِنِينَ خَصِيماً ﴿۱۰۵﴾}صدق الله العظيم [النساء]
و خداوند تعالی میفرماید:
{ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيرًا مِّمَّا كُنتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَعْفُو عَن كَثِيرٍ ۚ قَدْ جَاءَكُم مِّنَ اللَّـهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ ﴿۱۵﴾ يَهْدِي بِهِ اللَّـهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿۱۶﴾ }صدق الله العظيم [المائدة]
و خداوند تعالی میفرماید:
{ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ ۖ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ ۚ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَـٰكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ ۖ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ ۚ إِلَى اللَّـهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿۴۸﴾ وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ إِلَيْكَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّـهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ ۗ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿۴۹﴾ }صدق الله العظيم [المائدة]
و خداوند تعالی میفرماید:
{ وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿۱۵۵﴾ أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿۱۵۶﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ ۚ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿۱۵۷﴾ } صدق الله العظيم [الأنعام]
و خداوند تعالی میفرماید:
{ كِتَابٌ أُنزِلَ إِلَيْكَ فَلَا يَكُن فِي صَدْرِكَ حَرَجٌ مِّنْهُ لِتُنذِرَ بِهِ وَذِكْرَىٰ لِلْمُؤْمِنِينَ ﴿۲﴾ اتَّبِعُوا مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم... } صدق الله العظيم [الأعراف]
و خداوند تعالی میفرماید:
{ وَلَقَدْ جِئْنَاهُم بِكِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَى عِلْمٍ هُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿۵۲﴾}صدق الله العظيم [الأعراف]
و خداوند تعالی میفرماید:
{ وَالَّذِينَ يُمَسَّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ إِنَّا لاَ نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ ﴿۱۷۰﴾}صدق الله العظيم [الأعراف]
و خداوند تعالی میفرماید:
{ قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءكُمُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِوَكِيلٍ ﴿۱۰۸﴾}صدق الله العظيم [يونس]
و خداوند تعالی میفرماید:
{ أَفَمَن كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِّنْهُ وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إَمَاماً وَرَحْمَةً أُوْلَـئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَن يَكْفُرْ بِهِ مِنَ الأَحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ فَلاَ تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ إِنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ وَلَـكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يُؤْمِنُونَ ﴿۱۷﴾}صدق الله العظيم [هود]
و خداوند تعالی میفرماید:
{ وَكَذَلِكَ أَنزَلْنَاهُ حُكْماً عَرَبِيّاً وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم بَعْدَ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللّهِ مِن وَلِيٍّ وَلاَ وَاقٍ ﴿۳۷﴾}صدق الله العظيم [الرعد]
و خداوند تعالی میفرماید:
{ إِنَّ هَـذَا الْقُرْآنَ يِهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً كَبِيراً ﴿۹﴾ }صدق الله العظيم [الإسراء]
و خداوند تعالی میفرماید:
{ وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ ﴿۹۲﴾ وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّـهِ سَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ فَتَعْرِفُونَهَا ۚ وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿۹۳﴾ }صدق الله العظيم [النمل]
و خداوند تعالی میفرماید:
{ قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادةً قُلِ اللّهِ شَهِيدٌ بِيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لأُنذِرَكُم بِهِ }صدق الله العظيم [الأنعام:۱۹]
و خداوند تعالی میفرماید:
{ كَذَٰلِكَ سَلَكْنَاهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ ﴿۲۰۰﴾ لَا يُؤْمِنُونَ بِهِ حَتَّىٰ يَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ ﴿۲۰۱﴾ فَيَأْتِيَهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ﴿۲۰۲﴾ }صدق الله العظيم [الشعراء]
و خداوند تعالی میفرماید:
{ إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي آيَاتِنَا لَا يَخْفَوْنَ عَلَيْنَا ۗ أَفَمَن يُلْقَىٰ فِي النَّارِ خَيْرٌ أَم مَّن يَأْتِي آمِنًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۚ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ ۖ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿۴۰﴾ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ ۖ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ ﴿۴۱﴾ لَّا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ ۖ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ ﴿۴۲﴾ }صدق الله العظيم [فصلت]
و خداوند تعالی میفرماید:
{ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاءٌ وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى أُوْلَئِكَ يُنَادَوْنَ مِنْ مَكَانٍ بَعِيدٍ }
صدق الله العظيم [فصلت:۴۴]
و خداوند تعالی میفرماید:
{ تِلْكَ آيَاتُ اللَّـهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ ۖ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّـهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ ﴿۶﴾ وَيْلٌ لِّكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ ﴿۷﴾ يَسْمَعُ آيَاتِ اللَّـهِ تُتْلَىٰ عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ مُسْتَكْبِرًا كَأَن لَّمْ يَسْمَعْهَا ۖ فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿۸﴾ وَإِذَا عَلِمَ مِنْ آيَاتِنَا شَيْئًا اتَّخَذَهَا هُزُوًا ۚ أُولَـٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ ﴿۹﴾ مِّن وَرَائِهِمْ جَهَنَّمُ ۖ وَلَا يُغْنِي عَنْهُم مَّا كَسَبُوا شَيْئًا وَلَا مَا اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّـهِ أَوْلِيَاءَ ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿۱۰﴾ هَـٰذَا هُدًى ۖ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَهُمْ عَذَابٌ مِّن رِّجْزٍ أَلِيمٌ ﴿۱۱﴾ }صدق الله العظيم [الجاثية]
و خداوند تعالی میفرماید:
{ وَلَوْ أَنَّا أَهْلَكْنَاهُمْ بِعَذَابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَنَخْزَى ﴿۱۳۴﴾ }صدق الله العظيم [طه]
و خداوند تعالی میفرماید:
{ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ الشَّيْطَانُ يَدْعُوهُمْ إِلَى عَذَابِ السَّعِيرِ ﴿۲۱﴾ } صدق الله العظيم [لقمان]
و خداوند تعالی میفرماید:
{ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ ﴿۱۷۰﴾}صدق الله العظيم [البقرة]
و خداوند تعالی میفرماید:
{ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنزَلَ مِنْ قَبْلُ وَمَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا﴿۱۳۶﴾ }صدق الله العظيم [النساء]
و خداوند تعالی میفرماید:
{ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَى مِنْهُمْ فَقَدْ جَاءَكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿۱۵۷﴾}صدق الله العظيم [الأنعام]
و خداوند تعالی میفرماید:
{ الْأَعْرَابُ أَشَدُّ كُفْرًا وَنِفَاقًا وَأَجْدَرُ أَلَّا يَعْلَمُوا حُدُودَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿۹۷﴾}صدق الله العظيم [التوبة]
و خداوند تعالی میفرماید:
{ وَيَقُولُونَ لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنْ الْمُنْتَظِرِينَ ﴿۲۰﴾ }صدق الله العظيم [يونس]
و خداوند تعالی میفرماید:
{ إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِم مِّن السَّمَاء آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ ﴿۴﴾}صدق الله العظيم [الشعراء]
و خداوند تعالی می فرماید:
{ فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُّبِينٍ ﴿۱۰﴾ يَغْشَى النَّاسَ ۖ هَـٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۱۱﴾ رَّبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿۱۲﴾ } صدق الله العظيم [الدخان]
و خداوند تعالی میفرماید:
{ إِنَّا كَاشِفُو الْعَذَابِ قَلِيلًا ۚ إِنَّكُمْ عَائِدُونَ ﴿۱۵﴾ يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَىٰ إِنَّا مُنتَقِمُونَ ﴿۱۶﴾ }صدق الله العظيم [الدخان]
و خداوند تعالی می فرماید:
{ وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِي هَذَا الْقُرْآنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ وَلَئِن جِئْتَهُم بِآيَةٍ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ أَنتُمْ إِلَّا مُبْطِلُونَ ﴿۵۸﴾ }صدق الله العظيم [الروم]
و خداوند تعالی میفرماید:
{ تَنزِيلٌ مِّنَ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ ﴿۲﴾ كِتَابٌ فُصِّلَتْ آيَاتُهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِّقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ﴿۳﴾ بَشِيرًا وَنَذِيرًا فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ ﴿۴﴾ }صدق الله العظيم [فصلت]
ای علمای مسلمین! اگر به کتاب خداوند ایمان دارید؛ پس چرا از دعوت به پذیرش حکمیت آن روبرمی گردانید؟ اگر راست گفته و صادق هستید، چرا از دعوت به پذیرش حکمیت آن روگردانید ؟ و خداوند تعالی میفرماید:
{ فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ }صدق الله العظيم [النور:۳۶]
ای علمای مسلمان! من مهدی منتظر خداوند را شاهد میگیرم که خداوند بر نبیّ خود واجب کرد در شبانهروز پنجاه نماز بهجای آورد و برای هر نماز دو رکعت مقرر فرمود. با توجه به پنجاه نماز دو رکعتی پس تعداد کل رکعتهای نماز صد رکعت میشود که مساوی تعداد اسماء الحسنی یعنی صد اسم است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ }صدق الله العظيم
از آنجا که خداوند صد نام دارد، به همین دلیل مقرر داشت تا در خانههای خداوند پنجاه نماز دو رکعتی برپا شود و تعداد رکعتهای نماز برابر تعداد اسماء الحسنی خداوند گردد یعنی صد رکعت نماز واجب در شبانهروز؛ اما پروردگارم غفور و شکور است و به مسلمانان تخفیف داد و پنج نماز دو رکعتی برایشان مقرر نمود، سپس هر نماز را ده برابر مینماید تا برابر پنچاه نماز گردد و تعداد رکعتها نیز مساوی تعداد اسماء الحسنی خداوند یعنی صد شود و چنین است که خداوند سبحان صد نام دارد و شما ۹۹ نام او را میدانید. خداوند مهدی منتظر عبد نعیم اعظم ناصر محمد یمانی را برانگیخته است تا حقیقت اسم الله اعظم را که در کتاب آمده است به انسان بیاموزد و ما پیش از این از آیات محکم کتاب به طور مفصل درباره آن توضیح داده و ثابت کردیم خداوند صد نام دارد و برای همین نمازهای واجب در شبانهروز پنجاه نماز مقرر گردیده و در هر نماز دو رکعت نهاده شده است تا تعداد رکعتهای نماز برابر تعداد اسماء الحسنی خداوند باشد والحمدُ لله رب العالمين الرحمن الرحيم که به مسلمانان تخفیف داد و به جای پنجاه نماز دو رکعتی؛ پنج نماز دو رکعتی واجب را مقرر فرمود و سپس هر رکعت را ده برابر مینماید تا معادل اسماء الحسنی خداوند یعنی صد نام گردد. به خاطر آنکه نمازهای واجب پنج نماز هستند و ده برابر که بشوند معادل پنجاه نماز دو رکعتی در نامه میزان انسان ثبت خواهند شد یعنی صد رکعت ..و من از راستگویانم و خداوند تعالی میفرماید:
{ وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِّنَ الْمَثَانِي وَالْقُرْآنَ الْعَظِيمَ ﴿۸۷﴾ }صدق الله العظيم [الحجر]
منظور از «سبع المثانی» چیست؟ منظور سوره فاتحة الکتاب است که هفت آیه دارد و گواه آن نیز در این کلام خداست :
{ بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ ﴿۱﴾ الْحَمْدُ لِلَّـهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۲﴾ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ ﴿۳﴾ مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ ﴿۴﴾ إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ ﴿۵﴾ اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ ﴿۶﴾ صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ ﴿۷﴾ } صدق الله العظيم [الفاتحة]
اما مقصود خداوند از { مِّنَ الْمَثَانِي } این است که خداوند به شما امر نموده است تا این سوره را در هر نماز واجب دو بار قرائت نمایید و سپس فرمان داده است که اگر در جهاد در راه خداوند در سفر بوده و از این بیم داشتید که دراثنای نماز از جانب کافران مورد حمله واقع شوید آن را شکسته [قصر] بهجا آورید. برای همین امر شده است که بهجای دورکعت نماز، یک رکعت بهجا آورید بهجز امامی که در پیشاپیش شما نماز میگذارد. خداوند به او فرمان نداده است که نماز را شکسته [قصر] کند، بلکه امام باید نماز را کامل بجا آورد؛ شکسته بودن نماز برای کسانی است که پشت سر امام نماز بهجا میآورند. خداوند آنها را به دو گروه تقسیم میکند تا گروه اول یک رکعت نماز پشت سر امام بهجا آورند، سپس سلام داده و کنار بروند تا گروه دوم جای آنها را بگیرند و رکعت دوم را پشت سر امام بهجا آورند. آنچه که از کتاب خداوند درباره نماز شکسته [قصر] دانستهام این است که نماز از دو رکعت به یک رکعت تقلیل داده میشود مگر برای امام؛ که چیزی درباره شکسته [قصر] شدن نماز او در قرآن نمییابم و برای همین است که خداوند مؤمنان را مورد خطاب قرار میدهد و به رسولش چنین خطابی نمیکند و دستور شکسته [قصر] کردن نماز را به ایشان نمیدهد.خداوند تعالی میفرماید:
{ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ فَتَبَيَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَىٰ إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَعِندَ اللَّـهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةٌ ۚ كَذَٰلِكَ كُنتُم مِّن قَبْلُ فَمَنَّ اللَّـهُ عَلَيْكُمْ فَتَبَيَّنُوا ۚ إِنَّ اللَّـهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا ﴿۹۴﴾لَّا يَسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُولِي الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ ۚ فَضَّلَ اللَّـهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً ۚ وَكُلًّا وَعَدَ اللَّـهُ الْحُسْنَىٰ ۚ وَفَضَّلَ اللَّـهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا ﴿۹۵﴾ دَرَجَاتٍ مِّنْهُ وَمَغْفِرَةً وَرَحْمَةً ۚ وَكَانَ اللَّـهُ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿۹۶﴾ إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنتُمْ ۖ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ ۚ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّـهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا ۚ فَأُولَـٰئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ ۖ وَسَاءَتْ مَصِيرًا ﴿۹۷﴾ إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ لَا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلَا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا ﴿۹۸﴾ فَأُولَـٰئِكَ عَسَى اللَّـهُ أَن يَعْفُوَ عَنْهُمْ ۚ وَكَانَ اللَّـهُ عَفُوًّا غَفُورًا ﴿۹۹﴾ وَمَن يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً ۚ وَمَن يَخْرُجْ مِن بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّـهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّـهِ ۗ وَكَانَ اللَّـهُ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿۱۰۰﴾ وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَن يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا ۚ إِنَّ الْكَافِرِينَ كَانُوا لَكُمْ عَدُوًّا مُّبِينًا ﴿۱۰۱﴾ وَإِذَا كُنتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلَاةَ فَلْتَقُمْ طَائِفَةٌ مِّنْهُم مَّعَكَ وَلْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُوا فَلْيَكُونُوا مِن وَرَائِكُمْ وَلْتَأْتِ طَائِفَةٌ أُخْرَىٰ لَمْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا مَعَكَ وَلْيَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَأَسْلِحَتَهُمْ ۗ وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَأَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُم مَّيْلَةً وَاحِدَةً ۚ وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِن كَانَ بِكُمْ أَذًى مِّن مَّطَرٍ أَوْ كُنتُم مَّرْضَىٰ أَن تَضَعُوا أَسْلِحَتَكُمْ ۖ وَخُذُوا حِذْرَكُمْ ۗ إِنَّ اللَّـهَ أَعَدَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُّهِينًا ﴿۱۰۲﴾ } صدق الله العظيم [النساء]
این آن چیزی است که در آیات محکم کتاب خدا درمورد نماز شکسته [قصر] پیدا میکنید. نماز از دو رکعت به یک رکعت تقلیل مییابد، مگر برای امام که خداوند در آیات محکم کتاب خود بر او بهجا آوردن دو رکعت را واجب نموده است. جز این نیست که در نماز شکسته [قصر] خداوند به شما اجازه داده است تا نماز صبح را به جای دو رکعت، یک رکعت بهجای آورید؛ مگر امام جماعت که پیش از این درباره او فتوا دادیم. خداوند در آیات محکم کتاب خود به امام جماعت فرمان شکسته [قصر] کردن نماز را نداده است و او باید نماز صبح را دو رکعتی بهجای آورد؛ اما جماعت نمازگزاران به دو دسته تقسیم میشوند، گروه اول با امام رکعت اول را بهجا میآورند و گروه دوم، رکعت دوم را با امام میخوانند. اینکه در چه شرایطی میتوان نماز را به صورت شکسته [قصر] بهجا آورد به وضوح در آیات محکم کتاب خداوند آمده است. خداوند تعالی میفرماید:
{ وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَقْصُرُواْ مِنَ الصَّلوةِ إِنْ خِفْتُمْ أَن يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنَّ الْكَافِرِينَ كَانُواْ لَكُمْ عَدُوًّا مُّبِينًا ﴿۱۰۱﴾}صدق الله العظيم [النساء]
اما نماز مسافر که در آن ترس از فتنه کافران در حین ادای نماز وجود ندارد، با نماز شکسته [قصر] فرق دارد .خداوند به شما امر نموده تا در سفر نمازها را با هم بهجا آورید اما نماز شکسته[قصر] نیست؛ یعنی نماز عصر را با نماز ظهر جمع کند و نماز مغرب را با نماز عشاء. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّيْلِ }صدق الله العظيم [هود:۱۱۴]
و اما منظور از دو طرف روز یا «طرفی النهار» نماز ظهر و عصر است که در موعد نماز ظهر باهم خوانده میشود؛ چون موعد و میقات نماز ظهر «أطراف النهار» است. ممکن است یکی از قرآنییون که با تفاسیر خود چیزی را که نمیدانند به خدا نسبت میدهند، حرف مرا قطع کرده و بگوید: «صبر کن ناصر محمد یمانی، شرح و بیان حق این فرموده خداوند تعالی: { وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّيْلِ } صدق الله العظيم، این است که مقصود اول و آخر روز است» . مهدی منتظر که با بیان حق ذکر [قرآن] برای مردم حجت میآورد، در جواب میگوید: گوش کن! تو داری با مهدی منتظرمجادله میکنی، کسی که با بیان حق ذکر بر شما برتری دارد؛ منظور از «طرفی النهار» یعنی سمت بامداد روز [النهار الغدوة =پیش از ظهر] و سمت عصر روز [النهار العشیء=بعد از ظهر] و موعد نماز ظهر بین این دو وقت است، یعنی ما بین صبح روز و عصر روز. اما بیان حق برای موعدی که «طرفی النهار» نامیده میشود، موعد بهجا آوردن نماز ظهر و عصر به صورت جمع با هم است. پیش از این به شما آموخته بودیم که منظور از «طرفی النهار» زمان نماز ظهر است ولی این مطلب حق را نمیتوانستم به تفصیل بیان نمایم و همت گماردم تا نماز پنجگانه را ثابت نمایم اما بعد از اینکه خداوند جدم مُحمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم را در رویا به من نشان داد و به من گفت:
{ وَقُلْ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ }صدق الله العظيم [الكهف:۲۹]
پس از آیات محکم کتاب مستقیماً برایتان فتوا آورده و بیان حق این فرموده خداوند را میآوریم که :
{ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّيْلِ }صدق الله العظيم
این یعنی بهجا آوردن نماز ظهر و عصر باهم ؛ بیایید تا مقصود خداوند از { طَرَفَيِ النَّهَارِ } صدق الله العظيم را به شما یاد دهم.
و خداوند تعالی می فرماید:
{ فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى ﴿۱۳۰﴾}صدق الله العظيم [طه]
اول اینکه منظور از «میقات تسبیح» که خداوند بر نبیّ خود فرض نموده است چیست؟ جواب این است که منظور تسبیح در نماز است و به راستی که نماز تسبیح خداوند است و تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا }صدق الله العظيم [النور:۳۶]
و میدانیم مقصود از تسبیح در زمان مشخص و معلوم؛ بهجا آوردن نماز است و برای همین خداوند تعالی میفرماید:
{ فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى﴿۱۳۰﴾ }صدق الله العظيم [طه]
و اما بیان حق فرموده خداوند تعالی:
{ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ}
در اینجا مقصود موعد نماز صبح [الفجر] است و اما این فرموده:
{ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا}
به نماز عصر اشاره دارد و اما این فرموده:
{ وَمِنْ آنَاءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ}
و این ساعات اول شب و موعد نماز مغرب و عشاء اززمان شفق تا غسق [گسترده شدن شب] است و اما این فرموده خداوند تعالی:
{ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى}
و این موعد نماز ظهر است که مابین دو طرف یعنی پیش از ظهر یا «نهار الغدو» و بعد از ظهر یا «نهار العشی» است. مقصود خداوند از «العشی» ابداً شب نیست، بلکه منظور از «العشی» از لحظه آغاز فرود آمدن خورشید، یعنی گذشتن آن از وسط آسمان و نیمه روز است که دقیقاً در زمان غروب خورشید تمام میشود. زمان بعد از ظهر «النهار العشی» آخرین فرصت برای بهجا آوردن نماز عصر، زمان غروب خورشید و وارد شدن موعد نماز مغرب یعنی ظهور شفق بعد از غروب است. خداوند تعالی میفرماید:
{ فَسُبْحَانَ اللَّـهِ حِينَ تُمْسُونَ وَحِينَ تُصْبِحُونَ ﴿۱۷﴾ وَلَهُ الْحَمْدُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَعَشِيًّا وَحِينَ تُظْهِرُونَ ﴿۱۸﴾ } صدق الله العظيم [الروم]
و بیان حق فرموده خداوند تعالی:
{ فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ }
ساعات اول شب است که در ابتدای آن یعنی شفق تا غسق [گسترده شدن شب] موعد نماز مغرب و عشاء است و اما فرموده خداوند تعالی:
{ وَحِينَ تُصْبِحُونَ }
موعد نماز صبح است، یعنی زمانی که خط صبح نمایان شده و منادی ندای نماز صبح را سر میدهد و اما این فرموده خداوند تعالی:
{ وَلَهُ الْحَمْدُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَعَشِيًّا }
مقصود خداوند از «العشی» نماز عصر است و اما این فرموده خداوند تعالی:
{ وَحِينَ تُظْهِرُونَ }
منظور نماز ظهر و ما بین دو طرف روز [پیش از ظهر و بعد از ظهر] است تا یاد بگیرید که منظور از میقات «العشی» از زمان آغاز فرود آمدن خورشید در نیمه روز از وسط آسمان تا لحظه غروب آفتاب است. به این فرموده خداوند تعالی توجه نمایید:
{ وَوَهَبْنَا لِدَاوُودَ سُلَيْمَانَ ۚ نِعْمَ الْعَبْدُ ۖ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿۳۰﴾ إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِنَاتُ الْجِيَادُ ﴿۳۱﴾ فَقَالَ إِنِّي أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَن ذِكْرِ رَبِّي حَتَّىٰ تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ ﴿۳۲﴾ رُدُّوهَا عَلَيَّ ۖ فَطَفِقَ مَسْحًا بِالسُّوقِ وَالْأَعْنَاقِ ﴿۳۳﴾ }صدق الله العظيم [ص]
پس از اینجا میفهمیم که مقصود از «عشی» از لحظهای است که خورشید در نیمه روز و از وسط آسمان شروع به افول میکند تا زمانی که غروب فرا رسد. در زمان غروب آفتاب «نهار العشی» تمام می شود و موعد نماز عصر نیز تا پایان «نهار العشی» است. اما «نهار الغدو» طرفی از روز است که با فجر آغاز و در لحظه آغاز افول خورشید در وسط آسمان تمام میشود، این زمان آغاز «نهار العشی» است و تلاقی این دو موعد نماز ظهر است و خداوند به شما اجازه داده است تا در سفر نماز عصر را جلو انداخته و همراه نماز ظهر و در موعد نماز ظهر بهجا آورید و نماز مغرب را با تأخیر و همراه با نماز عشاء در موعد نماز عشاء در ساعاتی از شب بهجا آورید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّيْلِ }صدق الله العظيم [هود:۱۱۴]
این یعنی جمع کردن نماز ظهر با عصر و نماز مغرب با عشاء ؛ و منظور شکسته [قصر] خواندن نماز نیست. به راستی که نماز شکسته [قصر] زمانی مجاز است که در راه خدا سفر[جهادی] کنید و همان طور که برایتان بیان کردیم، ترس داشته باشید که دراثنای نماز از کافران به شما فتنه و آسیبی وارد شود. نام این نماز؛ نماز شکسته [قصر] است چون در نماز شکسته [قصر] اجازه دارید نماز صبح را به جای دو رکعت؛ یک رکعتی بهجا آورید مگر امام. شرط نماز شکسته [قصر] در مورد تمام نمازهای ديگر نیز برقرار است. پس هرگاه از جانب کافران خطری شما را تهدیدی کند، خدا به شما اجازه داده است که آن نماز را چه نماز صبح باشد یا سایر نمازها بصورت شکسته [قصر] و یک رکعتی بهجا آورید مگر امام. و به راستی که تنها نمازگزارانی که پشت سر امام هستند میتوانند نماز را شکسته [قصر] بهجا آورند و به محض اینکه ترس و خطر ناشی از فتنه در حین نماز جماعت رفع شود؛ نماز شکسته دیگر جایز نیست.
اما درباره نماز مسافر، خداوند به شما امر فرموده که در سفر نمازها را به صورت جمع باهم بهجا آورید و خبری از شکسته بودن نماز نیست. منظور این است که همان گونه که محمد رسولالله صلى الله عليه وسلم در جریان حج، نماز عصر را جلو انداخته و همراه نماز ظهر و در موعد نماز ظهر بهجا آوردند و نماز مغرب را با تأخیر و در موعد نماز عشاء همراه با آن بهجا آوردند، شما نیز در سفر نمازهایتان را به صورت جمع بهجا آورید و این گواه از جانب خداوند تعالی است:
{ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّيْلِ }صدق الله العظيم [هود:۱۱۴]
انصار پیشگام و برگزیده! مهدی منتظر به شما امر میکند قبل از اینکه امام مهدی در تفصیل نماز و رکعتهای آن، علمای امت را با آیات محکم قرآن شکست دهد؛ التزام نداشته باشید تا طبق این بیان نماز بجها آورید .. برای بیان دومین رکن اسلام یعنی رکن نماز هنوز دلایل زیادی نزد ماست؛ برشماست که این بیان عظیم درباره نماز و رکعتهای آن را در بین مفتیان کشورهای اسلامی پخش کنید. آنان خود را ملزم بدانند برای دفاع از حدود دین و جلوگیری از گمراه شدن مسلمانان، به پایگاه آزاد و جهانی امام مهدی منتظر ناصر محمد یمانی آمده و بر سر میز گفتوگو با مهدی منتظر حضور یابند. یا ناصر محمد یمانی گمراه است و یا با بیان حق قرآن عظیم، همه علمای امت را شکست خواهد داد. ولی من خدا را به شهادت میگیرم و همین الان نتیجه را اعلام میکنم؛ بدون شکوتردید امام مهدی ناصر محمد یمانی با مستندات محکمی از قرآن عظیم که محفوظ از تحریف است، همگی علمای مسلمین و نصارا [مسیحی] و یهودی را شکست خواهد داد. حضور مفتیان کشورهای اسلامی بر سر میز گفتوگو، نعمتی از جانب خداوند است چون مکلف به مسافرت و یا رفتن به جایی نیستند؛ بلکه تنها کاری که باید بکنند این است که کامپیوتر خود را روشن نمایند و درحالیکه در منزل خود هستند با مهدی منتظر ناصر محمد یمانی محاوره و گفتوگو کنند.
ای انصار! اجازه ندارید از امر مهدی منتظر سر پیچی نمایید. فتوای خود را دوباره تکرار می کنم تا زمانی که نتیجه گفتوگو بین مهدی منتظر ناصر محمد یمانی و مفتیان کشورهای عربی و اسلامی را نبینید؛ شما را ملتزم به عمل بر اساس این بیان نمیکنم. چگونه ممکن است در نماز جماعت؛ شما دو رکعت نماز خوانده و بروید؟ مردم زبانهای تيز خود را بر شما میگشايند و باعث فتنه آنها میشوید، بلکه باید بگویید:
{ رَبَّنَا لاَ تَجْعَلْنَا فِتْنَةً للقوم الظالمين }صدق الله العظيم [يونس:۸۵]
چون آنها زمانی که به شما آزار رسانده یا به شما ناسزا میگویند، غیبتتان را نیز کرده و خواهند گفت: «آیا نمیبینید این گروه منحرف موقع نماز خواندن با ما، نماز را دو رکعتی بهجا میآورند» وغیبتتان را کرده و یا آزارتان میدهند. بنابر اين پس سرزنشی بر شما نیست که در بیوت خداوند همراه با مردم و هم چنان که آنها نماز میخوانند، نماز برپادارید تا زمانی برسد که علمای امت به حق بودن ما اعتراف کنند و یا خداوند تمکن فرمانروایی در زمین را به من عطا نماید و آنان شکست بخورند. آنگاه نماز را آن گونه که خداوند به من فرمان داده است، بهجا خواهیم آورد. اما امام مهدی منتظر در دوران گفتوگو، همچنان نماز را مانند اهل سنت و جماعت بجا میآورد. به هیچ وجه از شما نمیخواهم و نخواهم خواست که صف جماعت را ترک کنید. از شما نمیخواهم گروه جدیدی درست کنید، بلکه اگر وحدت امتتان را میخواهید، باید مردم را به وحدت و پرهیز از پراکندگی فرا خوانید و بدانید به اذن خداوند؛ هنوز نکات بسیار زیادی از آیات محکم قرآن عظیم پیرامون نمازهای واجب در اختیار ماست و تفاصیل بیشتری از این سخنان گرانبار و قول ثقیل به اذن خداوند نزد ماست ... و وقتی وارد خانههای خداوند میشوید، قبل از بهجا آوردن نمازِ واجب، دو رکعت نماز حق سنت را برپا دارید و تا زمانی که این دو رکعت را نخواندهاید ننشینید. موعد بهجا آوردن این دو رکعت بین اذان و اقامه است و اگر دیر رسیدید و نماز واجب برپا شده بود؛ نماز واجب را بهجا آورید و بعد از نماز واجب، دیگر نماز سنت خوانده نمیشود. نماز دو رکعت واجب و دو رکعت سنت است ولی شما نماز سنت و نماز واجب را با هم جمع کرده و نماز واجب را چهار رکعتی کردهاید . به راستی که سنت این است که بعد از ورود به خانههای خداوند و قبل اینکه بنشینید، دو رکعت نماز برای خداوند بخوانید و موعد آن هم بین اذان و اقامه است.
ولی ما منتظر آمدن مفتیان کشورهای اسلامی هستیم تا با علم و منطق همگی بر سر حق به توافق برسیم، خداوند مهدی منتظر را برای ایجاد تفرقه و تشتت بیشتر بین امت نفرستاده است... هیهات که ما باعث پراکندگی اجتماعات نخواهیم شد، بلکه خداوند مرا برانگیخته است تا پراکندگی و تششت را به اجتماع بدل کرده و مستقیماً از کتاب خداوند نمازهای فرض شده بر مردم را برایشان به تفصیل بیان کنم؛ ما هنوز فقط مطالب كمی را [در باره نماز] گفتهايم و درباره نماز جز با مفتیان کشورهای اسلامی گفتوگو نخواهیم کرد ولو با یکی از مفتیان معروف یکی از کشورهای اسلامی عربی یا غیر عربی و برای همین به تمام انصار دستور میدهیم تا این بیان را برای تمام مفتیان کشورهای اسلامی عربی و غیر عربی بفرستند واز آنها دعوت نمایند در «پایگاه امام ناصر محمد یمانی» و بر سر میز گفتوگوی جهانی حاضر شوند و اگر نیایند، ما به حق درمقابلشان حجت آوردهایم و هرکس که از ذکر خداوند روبرگرداند؛ خداوند بین من و او به حق حکم خواهد کرد و پروردگار خیر الحاکمین است.
انصار پیشگام و برگزیده! برای سومین بار فرمان خود را تکرار میکنم: این بیان حق را اجرا نکنید مگر زمانی که خداوند حق را ثابت کرده و مهدی منتظر ناصر محمد یمانی به حق بر مفتیان کشورهای اسلامی غالب شود تا به حقی که از جانب پروردگارشان آمده؛ اعتراف کنند و یا خداوند خلیفه خود را یک شبه بر آنان و تمام مردم و درحالیکه همگی زبون شدهاند غالب سازد. و اگر در مقابل مهدی منتظر استکبار ورزند و هیچ یک حاضر به گفتوگو نشوند منتظر تنفیذ این بیان بمانید و تا آن زمان مانند مسلمانان نماز بگذارید و بدانید اگر نمازتان خالی از شرک باشد مورد پذیرش خداوند خواهد بود.
من مهدی منتظر به حق در پیشگاه خداوند، در دنیا و روزی که مردم در برابر پروردگار عالمیان قرار خواند گرفت، شهادت می دهم؛ پروردگار نماز کسانی را که بر روی تربت حسین سجده میکنند؛ نخواهد پذیرفت. خداوند به خاطر تربت جدّم امام حسین علیه الصلاة و السلام نماز آنها را نخواهد پذیرفت و من و جدّم حسین از عمل آنها بیزار و برئ هستیم تا اینکه عمل خود را به کلی از شرک پاک نمایند. این بدعتی است که نه در کتاب خداوند و نه در سنت رسول حق، او یادی از آن نشده است. جز این نیست که هر بدعتی در دین گمراه کننده بوده و به شرک میانجامد و کسی که به خداوند شرک بیاورد، گمراه شده و نابود میگردد و مانند این است که از آسمان سقوط کرده و پرندگان او را بربایند و یا تندباد او را به سحیق [جهنم] پرتاب کند! وضع شمایی که سحرگاه به تسبیح خداوند میپردازید و با اینکارتان در موعدی غیر از موعد نماز واجب، برای مردم مزاحمت ایجاد کرده و آنها را به فتنه میاندازید نیزهمین طور است. خداوند تسبیح شما را نمیپذیرد چون استغفار در سحرگاهان رازی بین بنده و پروردگارش است که در زمانی که مردم در آرامش شب خوابیدهاند، به صورت پنهانی انجام میشود. اما شما با بلندگو و با صداهای بسیار بلند آن را اعلام کرده و مردمانی را كه در خوابند، گرفتار فتنه میکنید؛ لذا خداوند نه تسبیح شما را میپذیرد و نه استغفارتان را چون باعث فتنه مردمان شدهاید. به خصوص کسانی که در جوار مساجد منزل دارند. شما در ثلث آخر شب و با صدای بلندگوهایتان، در زمانی غیر از موعد نمازهای واجب، باعث آزارشان میشوید. وقتی خط سیاهی شب از خط سپیدی روز در زمان فجر جدا شود، موعد ندا دادن به مردم برای نماز صبح است در این زمان میتوانید با بلندگوها و با بلندترین صداها ندای نماز فجر را سر دهید و این امر اشکالی ندارد. خداوند به شما اجازه نمیدهد برای تسبیح و استغفار در سحر [پیش از موعد نماز فجر] مردمی را که در خواب هستند، آزار دهید. آیا خداوند به شما دستور داده که این چنین سروصدا کنید؟ بگو اگر راست گفته و صادقید؛ برهانتان را بیاورید. به راستی که تنها در موعد نمازهای واجب باید ندای نماز را سر دهید که در این کار گناهی برشما نیست. اما خداوند اجازه نمیدهد در زمانهایی غیر از موعد نمازهای واجب بندگانش را اذیت کنید. ای بدعتگزاران! چه کسی شما را از دست خداوند نجات خواهد داد که نه تنها باعث رضایت او نمیشوید، بلکه فاصله خود را با خدا زیاد میکنید. ای کسانی که در سحر و قبل از موعد نماز فجر تسبیح خود را با صدای بلند اعلام میکنید، برای همین است که قلبتان خاشع نشده و از چشمتان اشکی سرازیر نمیشود...آیا فرموده خداوند تعالی را به یاد نمیآورید:
{ وَاذْكُرْ رَبَّكَ فـي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنْ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ وَلا تَكُنْ مِنْ الْغَافِلِينَ ﴿۲۰۵﴾}صدق الله العظيم [الأعراف]
اما شما از پشت بلندگوهایتان فریاد میزنید: «ای مردم ما در حال نماز و تسبیح خداوندیم». ای جماعت! شما با اینکارهایتان کسانی که درخوابند را از ذکر خدا مشمئز کرده و باعث فتنهشان میگردید. خداوند تسبیح شما را نپذیرد [صيغه دعا]؛ به سوی خداوند توبه کنید و فرموده خداوند تعالی را به خاطر داشته باشید که:
{ وَاذْكُرْ رَبَّكَ فـي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنْ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ وَلا تَكُنْ مِنْ الْغَافِلِينَ ﴿۲۰۵﴾ }صدق الله العظيم [الأعراف]
محمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم این امر را برایتان روشن کرده است. ایشان فرموده اند:
[ خَيْرُ الذِّكْرِ الْخَفِيُّ]
[ بهترین ذکر؛ ذکر پنهانی است].
کسی که در خلوت بدون آنکه به مردم خبر دهد، از خدای خود یاد کند؛ چشمهایش از یاد و ذکر خداوند لبریز اشک میشود؛ اما کسی که صدای ذکرش به گوش مردمانی که خوابند برسد و باعث آزارشان شود؛، اخلاص در عملش وجود ندارد. خداوند به شما فرمان نداده که بندگانی که در آرامش ایجاد شده از جانب خداوند در خوابند، از خواب بیدار کنید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَجَعَلَ اللَّيْلَ سَكَنًا }صدق الله العظيم [الأنعام:۹۶]
این یعنی آزار مردمی که در آرامش شب به خواب رفتهاند حرام است و خداوند به کسانی اجر عنایت میکند که در سکوت و آرامش شب و بدون آنکه مردم صدای او را بشنوند در خلوت، خدای خود را تسبیح میکنند. از پشت بلندگو که خداوند را تسبیح نمیکنند، بلندگو برای اعلان موعد نماز یا سخنرانی و موعظه مردم در زمانی غیر از سکوت و آرامش شب و وقت خواب مردمان است...آیا پروا نمیکنید؟!
ما درانتظار مفتیان سرزمینهای اسلامی هستیم تا با تمام مفتیان کشورهای اسلامی گفتوگو صورت گرفته باشد. اما کسی که به ما پاسخ میدهد، باید مانند امام مهدی عكس و نام اصلی و واقعی خود را به نمایش بگذارد؛ ما با کسی که ترسو باشد و نام و عکس خود را نشان ندهد گفتوگو نخواهیم کرد. ما با ترسوها گفتوگو نمیکنیم چرا که افراد ترسو نه در میدان جنگ و نه در میز گفتوگو یاریدهنده خوبی نخواهند بود و اگرهمراه با شما برای جنگ خارج شوند، تنها باعث زیاد شدن اضطراب میشوند...
نظر به اهمیت این بیان [بيان الصلوات والركعات من مُحكم القرآن العظيم] این شرط تنها برای گفتوگو درباره آن مقرر شده است.
انصار پیشگام و برگزیده! ما هنوز توضیحات وتفاصیل زیادی درباره این بیان در نزد خود داریم و شما اجازه ندارید با امر من مخالفت کنید و برای همین اجازه اجرای حکمی که درباره تعداد رکعت نمازها از آیات محکم قرآن گرفته شده است را ندارید چون ممکن است که علمای امت و مفتیان سرزمینهای اسلامی با علمی هدایتگرتر از علم ناصر محمد یمانی و سخنی درستتر از گفتههایش بر او غلبه کنند و راهی درستتر را نشان دهند...اما هیهات که چنین نخواهد شد، چون چه کسی درستتر از خداوند سخن میگوید؟ به راستی که می خواهم به شما یاد دهم که سست عنصر نباشید و بدون آگاهی، ه رکس چیزی را عنوان کرد بدنبالش بیفتید! خیر اصلا چنین نیست...
بلکه خداوند به شما فرمان داده است تا هر دانش پژوهی از عقل خود استفاده کرده و کورکورانه پیرو چیزی نشود. خداوند تعالی می فرماید:
{ وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿۳۶﴾}صدق الله العظيم [الإسراء]
و هم چنین برای این است که همه بدانند امام مهدی بیش از هر کسی به کتاب خداوند و سنت حق رسولش پایبند است و به ناحق در باره ما گمان بد نکنند. به راستی که ما آنان را به پذیرش حکمیت کتاب خداوند که از تحریف محفوظ است فرا میخوانیم و این فرمانی است که خداوند در ابتدای امر به تمام انبیاء و رسولانش داده است و برای این است که مهدی منتظر در ابتدای کار از تمام علمای امت دعوت میکند تا تنها به حکم کتاب خداوند رو کنند. ای علمای امت! آیا نمیدانید که امام مهدی قادر است همانند تفاصیل مُحمد صلى الله عليه وآله وسلم، تنها از کتاب خدا تمام ارکان اسلام را برایتان توضیح دهد؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ }صدق الله العظيم [النحل:۴۴]
اما با کمال تأسف من پنج سال است که درحال تفصیل معنای اخلاص در عقیده «لا إله إلا الله وحده لا شريك له» هستم و شما دعوت به اخلاص در عبادت خداوند و کافر شدن به شفاعت کنندگانی که دربرابر خدا برای خود درنظر گرفتهاید را اجابت نکردهاید و اکثرتان روگردانده و دچار شرک شدهاید. در اینجا ما وارد رکن دوم از ارکان اسلام شده و میخواهیم اقامه نماز را تنها از کتاب خداوند برایتان بیان کنیم؛ تعداد رکعت نمازها و حرکات آن و ذکرهایی که باید در طی حرکات بگویید را تنها از قرآن به تفصیل بیان خواهیم کرد و در جواب کسی که بگوید: «پس خداوند نمازی را که درگذشته و در طول زندگیمان خواندهایم نمی پذیرد»؟ میگوییم: این طور نیست اگر به اساسیترین شرطی که در آیات محکم کتاب آمده است پایبند بوده باشید، خداوند نمازتان را می پذیرد:
{ وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً ﴿۱۸﴾ }صدق الله العظيم [الجن]
تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِيمًا ﴿۴۸﴾ }صدق الله العظيم [النساء]
ولی با کمال تأسف خداوند تعالی میفرماید:
{ وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلا وَهُمْ مُشْرِكُونَ ﴿۱۰۶﴾ }صدق الله العظيم [يوسف]
وإنا لله وإنا إليه لراجعون، وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين..
أخوكم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
صدق الله العظيم
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=47652
Admin
24-06-2015, 04:05 PM
بیانات امام در باره احکام وضوء ؛ نماز و موعد آن
-2-
الإمام ناصر محمد اليماني
02-20-2010
12:29 am
ـــــــــــــــــــــ
همانا که سنت حق درموردحکم نماز مطابق حکم حق درقرآن است و شایسته نیست کتاب خدا و سنت حق رسولش کوچکترین تفاوت و فرقی با هم داشته باشند....
سؤال: دریکی از بیانات شما خواندم که تعداد رکعات در یک نماز دو رکعت است؛ برادر گرامی آیا از کلام شما اینطور درک کنم که رسول در هر نماز دو رکعت بجا میآوردند؟ و بعد از او برخلاف عمل رسول محمد صلی الله علیه و سلم عمل شده است؟
وجواب حق: آیا معقول است که مهدی منتظرناصرمحمد یمانی به روشی غیر از جدش محمد صلى الله عليه وآله وسلم نماز بگذارد؟ به فتوای حق عایشه درمورد همسرش علیه الصلاة و السلام در این حدیث معروف بنگر:
[قال ابن إسحاق : وحدثني صالح بن كيسان عن عروة بن الزبير، عن عائشة رضي الله عنها قالت: افترضت الصلاة على رسول الله صلى الله عليه وسلم أول ما افترضت عليه ركعتين ركعتين، كل صلاة؛ ثم إن الله تعالى أتمها في الحضر أربعا، وأقرها في السفر على فرضها الأول ركعتين]
[ابن إسحاق گفت: صالح بن کیسان از عروة بن الزبیر از عایشه رضی الله عنها نقل کرده: نمازی که بر رسول الله صلى الله عليه وسلم واجب شده است دو رکعت دورکعت بود در هرنماز؛ سپس خداوند تعالی در حالت آسایش آن را چهار و در سفر به فرض اول یعنی دو رکعت بجا میآوردند]انتهى الحديث
و سؤالی که مطرح میشود این است که: آیا در حالت آسایش هر نماز را چهار رکعت میخوانید؟ و میدانید که شما نماز صبح را دو رکعت و نماز ظهر را چهار رکعت و نماز عصررا چهار رکعت ونماز مغرب را سه رکعت و نمازعشاء را چهار رکعت بجا میآورید. پس بیایید تا یک بار دیگر روی این حدیث فکر کنیم:
[قال ابن إسحاق : وحدثني صالح بن كيسان عن عروة بن الزبير، عن عائشة رضي الله عنها قالت: افترضت الصلاة على رسول الله صلى الله عليه وسلم أول ما افترضت عليه ركعتين ركعتين، كل صلاة؛ ثم إن الله تعالى أتمها في الحضر أربعا، وأقرها في السفر على فرضها الأول ركعتين]
[ابن إسحاق گفت: صالح بن کیسان از عروة بن الزبیر از عایشه رضی الله عنها نقل کرده: نمازی که بر رسول الله صلى الله عليه وسلم واجب شده است دو رکعت دورکعت بود در هرنماز؛ سپس خداوند تعالی در حالت آسایش آن را چهار و در سفر به فرض اول یعنی دو رکعت بجا میآوردند] .
پس هر نماز چهار رکعت شد یعنی دو رکعت نماز سنت که بین اذان و اقامه خوانده میشود و دورکعت نماز واجب. و اما نماز سفر دو رکعت است چون دو رکعت سنت(بین اذان و اقامه) برداشته میشود و نماز اصل که دو رکعت است باقی میماند. سپس خداوند به شما فرمان داده است که اگر تهدیدی از جانب کافران وجود داشته باشد؛ هر نماز یک رکعت بجا آورده شود و این زمانی است که درحین نماز درمعرض خطر و فتنه کافران باشید وپیش از این در بیان مربوط به نمازها از قرآن عظیم در این مورد برایتان توضیح دادهایم و برای همین میبینید که سنت حق با حق آمده در کتاب تطابق دارد و سزاوار نیست که کتاب خداوند با سنت حق رسولش کوچکترین اختلافی با هم داشته باشند.
أخوكم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=47653
Admin
27-06-2015, 12:59 PM
- 3 -
الإمام ناصر محمد اليماني
06 - ذی القعدة - 1430 هـ
25 - 10 - 2009 مـ
۳-آبان-۱۳۸۸ه.ش.
02:30 صبح
ـــــــــــــــ
پاسخ امام مهدی به بسته شدن انجمن گفتوگو در پایگاه دکتر محمد العریفی...
بسم الله الرحمن الرحيم
و الصلاة و السلام على جميع المرسلين
و لا حول و لا قوة إلا بالله العلي العظيم
إمامنا المهدي المنتظر خليفة الله على الأرض
امام ما که با نصرتی بزرگ از جانب خداوند تعالی یاری میشوید ولو اینکه مشرکان را خوش نیاید؛ بنگرید که چگونه پایگاه دکتر محمد العریفی، بعد از آنکه بیان عظیم شما را در آنجا نقل کردیم؛ انجمن را مسدود کرد و این دلالت بر آن دارد که شما مهدی منتظرحق پروردگارهستید و برای همین منافقان و دشمنان خداوند و اولیای شیطان از نشر بیان حق در پایگاههایشان با آن مخالفند...
[لینک پایگاه العریفی دیگر فعال نیست]
حسبنا الله تعالى و نعم الوكيل
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمُرسلين النبي الأميّ مُحمد صلى الله عليه وآله وسلم والتابعين للحق إلى يوم الدين..
و سلام خداوند بر برادر گرامی دکتر محمد العریفی و رحمة الله و برکاته، خداوند رؤیای حق مرا در واقعیت محقق ساخت که احدی نیست که در قرآن عظیم با من به گفتوگو و محاجه بپردازد؛ مگر به حق بر او غلبه نمايم. سبحان الله که ما هنوز با علم خاموشکننده و مهیمن حق از آیات محکم قرآن وارد تفصیلات نماز نشدهایم! و شاید دکتر العریفی از این امر اطلاع پیدا کرده است و این برایش بسیار ناگوار بوده و اگر بگويد او[امام مهدی] سخنانش باطل است، میبیند كه نمیتواند ولو یک مورد باطل در بیان ناصر محمد یمانی بیابد و اگر بگذارد بیان ما در پایگاهش بماند؛ از دیگران میترسد و برای منصب خود نگران است و لذا تصمیم گرفته است که انجمن را بسته و فقط صفحه اصلی را بگذارد و برای آنکه در حق دکتر محمد العریفی ظلم نکرده باشیم؛ میگوییم: خداوند میداند که او از بیان ما باخبر شده است یا خیر! ولی تصور نمیکنم اداره پایگاه بدون مراجعه به دکتر محمد العریفی، اقدام به بستن انجمن کرده باشد و وقتی آنها سراغ دکتر بروند؛ لابد علت این کار را جویا شده و آنها نیز بی شکوتردید به او خبر میدهند و او نیزآن بیان را خواسته و نگاهی به آن انداخته و سپس تصمیمگیری میکند..اما ظن کسی را از حق بینیاز نمیکند و ما نمیتوانیم به طور قطع بگوییم جریان به این ترتیب است و قاعدتاً باید علت اینکه چرا تمام پایگاه بهجز صفحه اصلی دکتر بسته شده و چرا فقط بخشی [انجمنی] که بیان امام مهدی ناصر محمد یمانی در آن گذاشته شده بود؛ بسته شده است؛ برایمان گفته شود.
ولی جناب دکتر! چرا اینگونه رفتار میکنید؛ ما درمورد شما حسن ظن زیادی داشته و فکر میکردیم خیر زیادی داشته باشی و هنوزبه خاطر اسلوب دعوت و پاکی قلبتان، در راه خداوند تو را دوست داریم. ولی برادر کریم سزاوار است که از حق پیروی شود، به خداوند قسم که ما همچنان از آیات محکم قرآن عظیم توضیحات قانعکنندهای پیرامون نمازها و تعداد رکعتها و کیفیت نماز و اینکه درهر یک از حالات نماز چه بگویید و موعد اذان و اقامه و... داریم که هر عالمی را خاموش میسازد و آنها را به صورت مفصل از کتاب خداوند توضیح خواهیم داد. خداوند را به شهادت میگیرم که آمادگی و توانایی کامل دارم که به اذن خداوند با تمام علمای امت روبرو شویم و درمورد تفاصیل مربوط به نماز و رکعتهای آن برهان علمی خاموش کننده در اختیار داریم. ولی عجیب این است که همان بیان اول شما را خاموش ساخته و ما هنوز بیش از دو دهم مطالب درباره «بیان نماز از قرآن عظیم» را به زبان نیاوردهایم و آنچه که پنهان است و هنوز بیان نشده بسیار بیشترو مفصلتر است. اما من برای منکران این بیان، تفاصيل بيشتر را نزد خود نگه داشتم و انتظارداشتیم صدای ضجه علمای مسلمین بلند شود؛ چون نماز یکی از ارکان دین است و اگر ناصر محمد یمانی آشکارا در گمراهی باشد؛ ایشان اجازه ندارند سکوت کنند. به خداوند قسم اگر من جای یکی از آنان بودم و میشنیدم شخصی ادعا میکند مهدی متنظر است و پایگاهی برای گفتوگو ایجاد كرده و یارانی جمع کرده است، چرا باید در برابر این امر سکوت میکردم . به درخواست گفتوگو او جواب داده و شرط میگذاشتم که گفتوگو با احترام فیمابین انجام شده و سبّ و شتم در آن صورت نگیرد و حجت میان او و خود را «حجت علمی» قرار میدادم، تا اگر به توافق رسیدیم، انصارش شهادت بدهند و سپس آغاز به آوردن حجت در برابرش میکردیم و اگر مرا حذف میکرد؛ انصار و تمام پیروانش را از دست میداد؛ چون میگفتند: «چرا با علمی هدایتگر تر از علم این مرد، او را وادار به سکوت نکرد» ؟ و اگر گفتوگو ادامه مییافت؛ دربرابرش حجت حق آورده و انصارش را از گمراه شدن توسط او و گم کردن راه درست نجات میدادم و اجر من هم با خداوند بود و در خانه خودش به حق او را شکست داده بودم. اگر من یکی از علمای مشهور بودم، چرا باید عناد و تکبر میورزیدم و دفاع از حدود دین و نجات مسلمانان از دست کسانی که ندانسته به خداوند نسبت میدهند؛ بر من واجب بود.
ممکن است شیطان از زبان یکی از ناصحان ناحق سخن گفته و بگوید: «با او گفتوگو نکنید چون باعث مشهور شدنش میشود» . در پاسخ به او میگوییم: خیر بلکه با او گفتوگو میکنم تا مشهور شود که آشکارا گمراه است و انصار و پیروانش او را رها کرده و تنهایش بگذارند و بعد از آن که با برهان علمی وادار به سکوت شد؛ دیگر احدی از او پیروی نکند. اگر من جای یکی از علما یا مفتیان شما بودم؛ چنین میکردم.
برادر محمد العریفی و تمام علمای امت و جمله مسلمانان! میدانید مصیبت کسانی که خداوند پیش از این آنها را هلاک کرده چیست؟ به خداوند بزرگ قسم که علت هلاک شدن آنان پیروی کورکورانه از گذشتگان و پیشینیانشان بود. سؤالی که مطرح میشود این است که: از کجا میدانید که سلفی که از او پیروی کرده و سیره او را دنبال میکنی؛ واقعاً در مسیر حق بوده است؟ ازکجا میدانی که میتوانی به او اطمینان کنی؟ خداوند به شما عقل داده تا با آن تفکر کنید؛ کسی که از عقلش استفاده میکند گمراه نمیشود و احدی قادر به گمراه کردن او نخواهد بود.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَـٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿۳۶﴾ }صدق الله العظيم [الإسراء]
این فتوایی است که در آیات محکم کتاب آن را مییابید که از شما دعوت میکند قبل از تکذیب یا تأیید و پیروی؛ تفکر کنید. ممکن است مدعی، به حق سخن گفته و صراط مستقیم را نشان دهد و ممکن است دعوتکننده گمراه بوده و گمراه کننده باشد و خود و امتش را به بیراهه بکشاند؛ تنها نکته این است که قبل از گوش دادن به منطق و برهان علمی فرد و سپس تفکر با عقل و منطق در سخنان او و دریافتن این موضوع که عقل و منطق آن رامیپذیرد و بدون اعتراض در برابر آن خاضع میگردد و اینکه چیزی است که عقل و منطق آن را میپذیرد یا خیر؛ درباره آن قضاوت نکرد. به این ترتیب باید قبل از تصمیمگیری، تفکر کرد. موعظه درباره «تفکر قبل از اتخاذ تصمیم» ، از طرف مهدی منتظر نیست؛ بلکه این فتوای خداوند است که به روگردانان از حق آمده در کتابش موعظه مینماید و از ایشان دعوت میکند قبل از تصمیمگیری از فکر خود استفاده نمایند. خداوند تعالی میفرماید:
{ قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ ﴿۴۶﴾} صدق الله العظيم [سبأ]
از اولین نبیّ گرفته تا آخرین آنها دعوت به تفکر قبل از تصمیم گرفتن برای پیروی است و این قاعده و ناموس کتاب است؛ به نبیّ الله نوح نظر کنید. خداوند تعالی میفرماید:
{ وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُم مَّقَامِي وَتَذْكِيرِي بِآيَاتِ اللَّـهِ فَعَلَى اللَّـهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَشُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَلَا تُنظِرُونِ ﴿۷۱﴾ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَمَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّـهِ ۖ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿۷۲﴾ فَكَذَّبُوهُ فَنَجَّيْنَاهُ وَمَن مَّعَهُ فِي الْفُلْكِ وَجَعَلْنَاهُمْ خَلَائِفَ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا ۖ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُنذَرِينَ ﴿۷۳﴾ }صدق الله العظيم [يونس]
ببینید پاسخ مردمش که نصیحت نبیّ خداوند را نپذیرفته و بدون تفکر و به سرعت تصمیمگیری کرده و به منطق دعوت کننده و آنچه که به سوی آن دعوت میشوند، توجه و تدبر نکردند چه بود، گفتند:
{ قَالُوا يَا نُوحُ قَدْ جَادَلْتَنَا فَأَكْثَرْتَ جِدَالَنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ﴿۳۲﴾ قَالَ إِنَّمَا يَأْتِيكُم بِهِ اللَّـهُ إِن شَاءَ وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِينَ﴿۳۳﴾ }صدق الله العظيم [هود]
ولی با کمال تأسف تصمیمشان چه اندوهی برایشان به بار آورد. آنها درباره دعوت و برهانهای علمی او کوچکترین فکری نکردند؛ بلکه به زعم خود او را دروغگو دانستند چون در ابتدای امر کسانی که از نظر ایشان اراذل بودند از او پیروی کرده و بزرگان و شخصیتهایی که در نظر ایشان محترم بودند، پیرو او نشدند. پس از پذیرش دعوت حق پروردگار سرباز زده و خداوند نیز ایشان را غرق و وارد آتش جهنم کرد و آنها سخنانی را بر زبان آوردند که آیندگانشان نیز بعدها آن را به زبان آوردند:
{ وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ﴿۱۰﴾ }صدق الله العظيم [الملك]
سبحان الله؛ الآن میگویید:
{ وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ }صدق الله العظيم؟!
آیا رسولان خداوند از شما دعوت نکردند که تفکر و تدبر کرده و بدون تدبر با عقل و منطق؛ درباره اینکه دعوت کننده به حق سخن گفته و راه راست را نشان میدهد؛ تصمیم نگیرید؟ برادران مسلمان من آیا میدانید مقصود آنان از این گفته چیست که :
{ وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ }صدق الله العظيم؟
این اعتراف ایشان به این است که مانند چهارپایان و گاوها بدون تفکر کورکورانه عمل کردهاند. خداوند تعالی میفرماید:
{ أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلاَّ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلاً ﴿۴۴﴾}صدق الله العظيم [الفرقان]
چرا که انسان عاقل است ولی چیزی که آنان را مانند چهارپایان کرده، عدم استفاده ار تفکر و عقل است؛ چون چهارپایان تفکر نمیکنند و لذا انسانی که تفکر نکند، مانند چهارپایان خواهد بود. حقیقت این است که مهدی منتظر میبیند بسیاری از علمای شیعه اثنی عشری و بسیاری از علمای اهل تسنن، مانند گاو عمل کرده و تفکر نمیکنند؛ با تمام احترامی که برای دکتر محمد العریفی قائل هستم و ایشان ما را انکار نکرده است و شاید از امر ما مطلع نشده و سرپرست پایگاه این تصمیم را بدون تفکر اتخاذ کرده باشد خداوند بهتر میداند. ولی باید علت برای ما توضیح داده شود و روشن شود علت بسته شدن پایگاه این نیست که نتوانستهاند در بیانات ناصر محمد یمانی که مخالف اعتقادات شیعیان و سنیان و تمام مذاهب اسلامی است؛ خردهگیری کنند.
سؤالی که در برابر همه مسلمانان مطرح میشود این است که اگر علمای شما از راه درست منحرف باشند؛ آیا تصور میکنید قادر به نجات شما از عذاب دردناک خواهند بود؟ به هیچوجه چنین نیست و دربرابر گرفتار شدن شما توسط خداوند؛ هیچ کاری از آنها برنمیآید. چون شما دریافتید که ناصر محمد یمانی به حق برتمام علمای امت که خداوند ایشان را از امر او آگاه نموده؛ مهیمن است. ممکن است جاهلان بگویند: « به راستی که علما از دعوت امام ناصر محمد یمانی خبرندارند و مشغول امور دیگری هستند و اگر میدانستند تا به حال برای مردم فتوا داده بودند که او دروغگویی گستاخ بوده و مهدی منتطر نیست ولی از این امر بی اطلاعند» . مهدی منتظر در پاسخ میگوید: به خداوند قسم که از امام ناصر محمد یمانی باخبرند اما فرار میکنند؛ نمونهاش شما که خبردار شدی که چرا پایگاه دکتر العریفی بسته شد؛ و این نه به علت تکبر او، بلکه جز برای فرار از گفتوگو نبود. مشکل آنان این است که یقین ندارند مهدی منتظر به حق ناصر محمد یمانی است و برای همین است که میبینید از امام مهدی منتظر ناصرمحمد یمانی میگریزند؛ چرا که میترسند با تکذیب مهدی منتظر حق پروردگارشان، دچار لعنت خداوند شوند و از طرفی میترسند ناصر محمدیمانی را تصدیق کنند ولی او مهدی منتظر نباشد. و این راز فرار آنهاست و همچنان در شک وتردید خود سرگردان هستند تا عذاب دردناک را ببینند.
پس به آنان میگوییم ای علمای امت! اگر مهدی منتظر حقاً ناصر محمد یمانی نباشد، پس ناصر محمد یمانی کیست؟ ممکن است شیطان سخنان مرا قطع کرده واز زبان اولیایش بگوید: «تو مسیح دجالی» . پس مهدی منتظر ناصر محمد یمانی در پاسخ او میگوید: آیا مسیح دجال از شما دعوت میکند تا به عبادت دور از شرک خداوند یکتا بپردازید یا اینکه ادعا خواهد کرد که «انا ربکم الأعلی»؟ باز شیطان یک بار دیگر از زبان اولیای خود سخن مرا قطع کرده و میگوید: «برطبق روایات مسیح دجال با ادعای اصلاح شروع میکند؛ بعد از آن ادعای ربوبیت خواهد کرد» . مهدی منتظر ناصر محمد یمانی در پاسخ میگوید: این روایت از جمله روایات شیطانی است تا شما را از حق بازدارد و متهم تا زمانی که گناهش ثابت نشود، بیگناه است پس اگر روزی رسید که ناصر محمد یمانی گفت «أنا ربکم الأعلی» و یا شما را به عبادت غیر خدا فراخواند؛ خوب خداوند به شما گوش و چشم داده است پس او را به شدت لعنت کنید. اما من از لعنت خدا بر شما هراسانم، چرا که من شما را به عبادت بدون شرک خداوند یکتا دعوت میکنم. به همین ترتیب یکی از علمای شیعه اثنی عشری که ناصر محمد یمانی را به ناحق و از روی عناد و ظلم به شدت لعنت میکند و یکی از آنان میگوید: «به من بگو اسم من و اسم پدر و مادرم چیست و به من خبر بده که درچه روز و ساعتی به تو جواب خواهم داد؟ همانا که مهدی منتظر محمدبنحسن عسکری که روح من فدای او باد در عالم ما زندگی کرده و از همه چیز آگاه است و اوست که ما را در برابر بسیاری از مصائب حفظ میکند» . پس مهدی منتظر در پاسخ او میگوید: به خداوندی که خدا و معبودی جز او نیست قسم که تو از مشرکان به خداوند و از بدترين موجوداتی هستی که کرولال هستند و اندیشه نمیکنند [اشاره به آیه کریمه: إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللَّـهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ ﴿٢٢﴾ انفال]. چه کسی به شما گفته که مهدی منتظر از غیب آگاه است؟! چه کسی به شما گفته است مهدی منتظر از همه چیز باخبر است و آنچه را پنهان و آشکار میکنید؛ میداند؟! امید دارید مهدیتان چه کسی باشد؛ جز اینکه او مانند شما بندهای از بندگان خدا است و همانا که خداوند از نظر علم کتابی که در اختیارشماست و با آن برایتان حجت میآورد؛ او را به شما فزونی بخشیده است. ای شیعه! سخن تو چقدر شبیه کافران پیشین است؛ بنگر که آنان به انبیا چه میگفتند و پاسخ حق و یکسان تمام انبیا به ایشان چه بوده است و خداوند تعالی میفرماید:
{ قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلَا تَتَفَكَّرُون ﴿۵۰﴾ }صدق الله العظيم [الأنعام]
ممکن است یکی از علمای اهل سنت یا پیروانشان بگوید: «ناصر محمد یمانی! تو راست میگویی و این فتوای تو درباره شیعیان گمراه درست است» . پس مهدی منتظر در پاسخ به آنها میگوید: به خداوند قسم که شما هم خیلی از آنها دور نیستید و همه شما مانند گاوی هستید که هیچ اندیشه نمیکنند، شما اهل سنت هستید که باور دارید مسیح دجال به آسمان میگوید: «ببار» و آسمان میبارد و «ای زمین برویان» و زمین میرویاند و سپس مردی را از وسط به دو نیم میکند و بین دو نیمه راه رفته و بعد از این او را از مرگ به زندگی باز گردانده و زنده میکند. این جزو عقاید شما شده است و از فکر خود استفاده نکرده و به آیات محکم کتاب خداوند عزیز رجوع نکردید تا ببینید در این مورد چه میگوید؛ که اگر چنین میکردید تفاوت بزرگ بین حق و باطل را میدیدید. خداوند تعالی میفرماید:
{ قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ﴿۴۹﴾ }صدق الله العظيم [سبأ]
بلکه میبینید خداوند درآیات محکم قرآن عظیم مبارزه میطلبد و میگوید باطلِ مادون خدا، اگر بتواند روح را به جسد بازگرداند در دعوی خود صادق است و خداوند تعالی میفرماید:
{فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ ﴿٧٥﴾ وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَّوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ ﴿٧٦﴾ إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ ﴿٧٧﴾ فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ ﴿٧٨﴾ لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ ﴿٧٩﴾ تَنزِيلٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ ﴿٨٠﴾ أَفَبِهَـٰذَا الْحَدِيثِ أَنتُم مُّدْهِنُونَ ﴿٨١﴾ وَتَجْعَلُونَ رِزْقَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ ﴿٨٢﴾ فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ﴿٨٣﴾ وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُونَ ﴿٨٤﴾ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَـٰكِن لَّا تُبْصِرُونَ ﴿٨٥﴾ فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾ فَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ ﴿٨٨﴾ فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّتُ نَعِيمٍ ﴿٨٩﴾ وَأَمَّا إِن كَانَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ ﴿٩٠﴾ فَسَلَامٌ لَّكَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ ﴿٩١﴾ وَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ ﴿٩٢﴾ فَنُزُلٌ مِّنْ حَمِيمٍ ﴿٩٣﴾ وَتَصْلِيَةُ جَحِيمٍ ﴿٩٤﴾ إِنَّ هَـٰذَا لَهُوَ حَقُّ الْيَقِينِ ﴿٩٥﴾ فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ ﴿٩٦﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].*
سبحان الله از اعتقادات علمای سنت و شیعه، که برتری طلبی بزرگی در پیشگاه خداست!! ای مردم! چگونه نسبت به مبارزهطلبی خداوند در آیات محکم کتابش کافر شده و به چیزی عقیده دارید که درست عکس مبارزهطلبی خداوند است و این مبارزه طلبی در این کلام خداوند تعالی؛کاملاً واضح و روشن است:
{فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ﴿٨٣﴾ وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُونَ ﴿٨٤﴾ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَـٰكِن لَّا تُبْصِرُونَ ﴿٨٥﴾ فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم،
ولی شما به شکست این مبارزهطلبی در آیات محکم کتاب باور دارید و سخن باطل میگویید، چون معتقدید مسیح دجال مردی را از وسط به دو نیمه میکند تا روح از بدنش خارج شود و سپس بین دو شقه بدنش راه میرود و بعد او را برانگیخته و روح را به بدنش بازگردانده و ادعای ربوبیت میکند! سبحان الله العظیم!! خداوندا تو راست گفتهای و رسولت راست گفته است و شیعیان اثنی عشری و روایات اهل سنت دروغ است و من با تمسک به کتاب خداوند عزیز که آن را مهجور گذاشته اید؛ این عقاید را زیر پایم له میکنم؛ ای علمای شیعه و سنی! عقلتان کجا رفته؟ به خداوند قسم که اگر شما هنوز در راه درست گام برمیداشتید؛ چرا خداوند باید مرا برمیانگیخت تا شما و تمام مردم را با قرآن عظیم به راه خداوند عزیز و حمید بازگردانم؛ آیا تقوا نمیکنید؟
ای مردم! من یک نصیحت به شما میکنم وآن این است که به دعوت ناصر محمد یمانی برای حضور در میز گفتوگو لبیک بگویید، حال چه او به حق مهدی منتظر باشد یا شیطانی گستاخ؛ سپس کتاب خداوند را حَکَم قرار میدهیم. من از متشابهات سخن نمیگویم و اگر با آیات متشابه برایتان دلیل آوردم، حجتی برشما ندارم؛ چون خداوند حجت خود برشما را تنها براساس آیات محکم قرآن قرار داده است؛ آیاتی که برای عالم و جاهلتان بینه و روشن است تا دربرابر خداوند حجتی برایتان نماند. اما شما نمیخواهید به حکمیت کتاب خداوند بازگردید چون با بسیاری از اعتقادات باطل شما مخالف است. پس آنچه که به شما میگویم این است که به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم! حتی اگر خداوند به مهدی منتظر و شما پنجاه هزار سال عمر برای گفتوگو بدهد، من از آوردن حجت خداوند از کتاب محفوظ از تحریف خداوند کوتاه نخواهم آمد، چرا باید از کتاب خداوند و سنت حق رسولش که مخالف با آیات محکم کتاب خداوند نباشد؛ ذرهای عدول کنم و جز این چیزی ندارم؛ هرکس میخواهد ایمان بیاورد و هرکس میخواهد کافر شود...و خداوند به حق میان ما حکم خواهد کرد که او اسرع الحاسبین است...
ای جماعت کسانی که اندیشه نمیکنید! آیا میدانید که گفتوگو از راه اینترنت قویترین وسیله برای اقامه حجت برای شماست؟ چرا که اگر من رودررو با شما گفتوگو کنم؛ کلام مرا با سخنان باطل خود قطع کرده و جدال ما بسیار بالا میگیرد ولی هیهات هیهات... به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم! قسم بندهای راستگو، که اگر به دعوت به پذیرش حکمیت قرآن عظیم پاسخ دهید؛ زبان تمام شما علمای شیعه و سنی و تمام گروههایی که دينشان را فرقه فرقه کردهاند خاموش خواهم ساخت و سپس با برهان علمی از آیات محکم قرآن عظیم؛ شما را به حق به سکوت میکشانم و چنان جهاد بزرگی با شما خواهم کرد که به کتاب خداوند قرآن عظیم ایمان آورده و تسلیم مطلق آن شوید.
ممکن است یکی از علمای اهل سنت بخواهد بگوید: «آیا تو تصور میکنی ما به کتاب خداوند قرآن عظیم ایمان نداریم؟» در پاسخ به ایشان میگوییم: پس چرا از آن فرار کرده و از آن رومیگردانید؟ مگر مهدی منتظر برایتان فتوا نداده است که حرف آخر فیمابین فقط بر اساس کتاب خداوند است؟ بلکه این خداوند است که به دفعات زیاد در آیات محکم کتابش چنین فتوایی را به شما داده است و سپس خداوند از زبان رسولش مُحمد صلى الله عليه وآله وسلم در این حدیث حق آن را بیان نموده است؛ حدیثی که همگی شما بر آن متفق هستید و به تمام منابعی که آن را نقل کردهاند اطمینان دارید اما بعد از دعوت حق پروردگارتان برای حکم قرار دادن قرآن عظیم برای داوری حق در میانتان، اعراض نمودید و مُحمد صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
9188 - ألا إنها ستكون فتنة ، فقلت : ما المخرج منها يا رسول الله ؟ قال : كتاب الله فيه نبأ ما قبلكم ، وخبر ما بعدكم ، وحكم ما بينكم ، وهو الفصل ليس بالهزل من تركه من جبار قصمه الله ، ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله ، وهو حبل الله المتين ، وهو الذكر الحكيم ، وهو الصراط المستقيم . هو الذي لا يزيغ به الأهواء ، ولا تلتبس به الألسنة ، ولا يشبع منه العلماء ، ولا يخلق عن كثرة الرد ، ولا تنقضي عجائبه . هو الذي لم تنته الجن إذ سمعته حتى قالوا : { إنا سمعنا قرآنا عجبا يهدي إلى الرشد فآمنا به } . من قال به صدق ، ومن عمل به أجر ، ومن حكم به عدل ، ومن دعا إليه هدي إلى صراط مستقيم . خذها إليك يا أعور
[«بي گمان فتنه اي در پيش است » گفته شد: «يا رسول الله ! پس راه بيرون رفت از آن فتنه چيست» ؟ فرمودند: «كتاب خداي تبارك و تعالی است ؛ در قرآن خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما و داوری در ميان شماست ، قرآن سخني است قاطع و فيصله دهنده كه شوخي و بازيچه نيست. هر كس آن را از سر گردنكشی و استكبار فرو گذارد، خداوند كمر او را میشكند و هركس هدايت را در غير آن طلب كند، خداوند او را گمراه میكند. قرآن ريسمان مستحكم خداوند و ذكر حكيم و صراط مستقيم است . قرآن است كه هواها با آن به كجی و انحراف نمیگرايند، زبانها بدان التباس و ابهام پيدا نمیكنند، علما از آن سير نمیشوند، و با وجود بسياری تكرار، كهنه نمیشود وعجايب و شگفتیهای آن به پايان نمیرسد وقرآن است كه چون جنيان آن را شنيدند، بی درنگ گفتند: {ما قرآن عجيبی را شنيديم که به سوی رشد راه مینمايد} هر كس به قرآن سخن گفت، راست گفت و هر کس به آن عمل نمود پاداش گرفت و هر کس با آن حکم کرد ؛ حکم عادلانه داد و هر كس به سوی قرآن دعوت كرد، به سوی راه راست هدايت شد»].این را داشته باش یا اعور
الراوي: علي بن أبي طالب - خلاصة الدرجة: إسناده مجهول وفي الحارث [الأعور] مقال - المحدث: الترمذي - المصدر: سنن الترمذي - الصفحة أو الرقم: 2906
------------------------------------------------
20669 - ذكر رسول الله صلى الله عليه وسلم الفتن فقلنا يا رسول الله ما المخرج منها قال كتاب الله فيه نبأ ما قبلكم وفصل ما بينكم وخبر ما بعدكم وهو الفصل ليس بالهزل من تركه من جبار قصمه الله ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله وهو حبل الله المتين وهو الذكر الحكيم وهو الصراط المستقيم وهو الذي لا تلتبس به الألسن ولا تزيغ به الأهواء ولا يخلق عن كثرة الرد ولا يشبع منه العلماء ولا تنقضي عجائبه وهو الذي لم يتناه الجن إذ سمعته أن قالوا { إنا سمعنا قرآنا عجبا } من قال به صدق ومن حكم به عدل ومن اعتصم به هدي إلى صراط مستقيم
[رسول الله صلى الله عليه وسلم از فتنه ها سخن گفت. گفته شد: «يا رسول الله ! پس راه بيرون رفت از آن فتنه چيست» ؟ فرمودند: «كتاب خدای تبارك و تعالی است ؛ در قرآن خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما و داوری در ميان شماست ، قرآن سخنی است قاطع و فيصله دهنده كه شوخی و بازيچه نيست. هر كس آن را از سر گردنكشی و استكبار فرو گذارد، خداوند كمر او را میشكند و هركس هدايت را در غير آن طلب كند، خداوند او را گمراه میكند. قرآن ريسمان مستحكم خداوند و ذكر حكيم و صراط مستقيم است . قرآن است كه هواها با آن به كجی و انحراف نمیگرايند، زبانها بدان التباس و ابهام پيدا نمیكنند،علما از آن سير نمیشوند، و با وجود بسياری تكرار، كهنه نمیشود وعجايب و شگفتیهای آن به پايان نمیرسد وقرآن است كه چون جنيان آن را شنيدند، بی درنگ گفتند: {ما قرآن عجيبی را شنيديم که به سوی رشد راه مینمايد} هر كس به قرآن سخن گفت، راست گفت و هر کس به آن عمل نمود پاداش گرفت و هر کس با آن حکم کرد ؛ حکم عادلانه داد و هر كس به سوی قرآن دعوت كرد، به سوی راه راست هدايت شد»].
الراوي: علي بن أبي طالب - خلاصة الدرجة: [فيه] شعيب بن صفوان عامة ما يرويه لا يتابع عليه - المحدث: ابن عدي - المصدر: الكامل في الضعفاء - الصفحة أو الرقم: 5/8
------------------------------------------------
130800 - ذكر رسول الله صلى الله عليه وسلم الفتن ، فقلنا : ما المخرج منها ؟ قال : كتاب الله عز وجل ، فيه نبأ ما قبلكم وفصل ما بينكم وخبر ما بعدكم ، وهو الفصل ليس بالهزل ، من تركه من جبار قصمه الله ، ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله ، وهو حبل الله المتين وهو الذكر الحكيم وهو الصراط المستقيم وهو الذي لا تلتبس به الألسن ولا تزيغ به الأهواء ولا يخلق عن كثرة الرد ، ولا يشبع منه العلماء ولا تنقضي عجائبه ، وهو الذي لم يتناه الجن إذ سمعته أن قالوا : { إنا سمعنا قرآنا عجبا } من قال به صدق ، ومن حكم به عدل ، ومن اعتصم به فقد هدي إلى صراط مستقيم
[رسول الله صلى الله عليه وسلم از فتنه ها سخن گفت.گفته شد: یا رسولالله! راه نجات چیست؟» فرمودند: «كتاب خدای تبارك و تعالی است ؛ در قرآن خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما و داوری در ميان شماست ، قرآن سخنی است قاطع و فيصله دهنده كه شوخی و بازيچه نيست. هر كس آن را از سر گردنكشی و استكبار فرو گذارد، خداوند كمر او را میشكند و هركس هدايت را در غير آن طلب كند، خداوند او را گمراه میكند. قرآن ريسمان مستحكم خداوند و ذكر حكيم و صراط مستقيم است . قرآن است كه هواها با آن به كجی و انحراف نمیگرايند، زبانها بدان التباس و ابهام پيدا نمیكنند،علما از آن سير نمیشوند، و با وجود بسياری تكرار، كهنه نمیشود وعجايب و شگفتیهای آن به پايان نمیرسد وقرآن است كه چون جنيان آن را شنيدند، بی درنگ گفتند: {ما قرآن عجيبی را شنيديم که به سوی رشد راه مینمايد} هر كس به قرآن سخن گفت، راست گفت و هر کس به آن عمل نمود پاداش گرفت و هر کس با آن حکم کرد ؛ حکم عادلانه داد و هر كس به سوی قرآن دعوت كرد، به سوی راه راست هدايت شد»].
الراوي: علي بن أبي طالب - خلاصة الدرجة: [فيه] شعيب بن صفوان لا يتابع عليه - المحدث: ابن القيسراني - المصدر: ذخيرة الحفاظ - الصفحة أو الرقم: 3/1348
-----------------------------------------------
15603 - ألا إنها ستكون فتنة فقلت ما المخرج منها يا رسول الله قال كتاب الله فيه نبأ ما كان قبلكم وخبر ما بعدكم وحكم ما بينكم وهو الفصل ليس بالهزل من تركه من جبار قصمه الله ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله وهو حبل الله المتين وهو الذكر الحكيم وهو الصراط المستقيم هو الذي لا تزيغ به الأهواء ولا تلتبس به الألسنة ولا يشبع منه العلماء ولا يخلق على كثرة الرد ولا تنقضي عجائبه هو الذي لم تنته الجن إذ سمعته حتى قالوا { إنا سمعنا قرآنا عجبا يهدي إلى الرشد فآمنا به } من قال به صدق ومن عمل به أجر ومن حكم به عدل ومن دعا إليه هدي إلى صراط مستقيم
[«بی گمان فتنهای در پيش است»گفته شد: يا رسول الله ! پس راه بيرون رفت از آن فتنه چيست ؟ یا رسولالله! راه نجات چیست؟» فرمودند: «كتاب خدای تبارك و تعالی است ؛ در قرآن خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما و داوری در ميان شماست ، قرآن سخنی است قاطع و فيصله دهنده كه شوخی و بازيچه نيست. هر كس آن را از سر گردنكشی و استكبار فرو گذارد، خداوند كمر او را میشكند و هركس هدايت را در غير آن طلب كند، خداوند او را گمراه میكند. قرآن ريسمان مستحكم خداوند و ذكر حكيم و صراط مستقيم است . قرآن است كه هواها با آن به كجی و انحراف نمیگرايند، زبانها بدان التباس و ابهام پيدا نمیكنند،علما از آن سير نمیشوند، و با وجود بسياری تكرار، كهنه نمیشود وعجايب و شگفتیهای آن به پايان نمیرسد وقرآن است كه چون جنيان آن را شنيدند، بی درنگ گفتند: {ما قرآن عجيبی را شنيديم که به سوی رشد راه مینمايد} هر كس به قرآن سخن گفت، راست گفت و هر کس به آن عمل نمود پاداش گرفت و هر کس با آن حکم کرد ؛ حکم عادلانه داد و هر كس به سوی قرآن دعوت كرد، به سوی راه راست هدايت شد»].
الراوي: علي بن أبي طالب - خلاصة الدرجة: لا ينبغي أن يعول عليه - المحدث: ابن العربي - المصدر: عارضة الأحوذي - الصفحة أو الرقم: 6/43
-----------------------------------------------
78 - إنها ستكون فتن ، قلت : فما المخرج منها يا رسول الله ؟ فقال : كتاب الله ، فيه نبأ ما قبلكم ، وخبر ما بعدكم ، وحكم ما بينكم ، هو الفصل ليس بالهزل ، من تركه من جبار قصمه الله ، ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله ، وهو حبل الله المتين ، وهو الذكر الحكيم ، وهو الصراط المستقيم ، وهو الذي لا تزيغ به الأهواء ، ولا تختلف به الآراء ، ولا تلتبس به الألسن ، ولا يخلق عن كثرة الرد ، ولا تنقضي عجائبه ، ولا يشبع منه العلماء ، من قال به صدق ، ومن حكم به عدل ، ومن عمل به أجر ، ومن دعا إليه هدي إلى صراط مستقيم
[«بي گمان فتنهها در پيش است». گفته شد: يا رسول الله ! پس راه بيرون رفت از آن فتنه چيست ؟ یا رسولالله! راه نجات چیست؟» فرمودند: «كتاب خدای تبارك و تعالی است ؛ در قرآن خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما و داوری در ميان شماست ، قرآن سخنی است قاطع و فيصله دهنده كه شوخی و بازيچه نيست. هر كس آن را از سر گردنكشی و استكبار فرو گذارد، خداوند كمر او را میشكند و هركس هدايت را در غير آن طلب كند، خداوند او را گمراه میكند. قرآن ريسمان مستحكم خداوند و ذكر حكيم و صراط مستقيم است . قرآن است كه هواها با آن به كجی و انحراف نمیگرايند، زبانها بدان التباس و ابهام پيدا نمیكنند،علما از آن سير نمیشوند، و با وجود بسياری تكرار، كهنه نمیشود وعجايب و شگفتیهای آن به پايان نمیرسد وقرآن است كه چون جنيان آن را شنيدند، بی درنگ گفتند: {ما قرآن عجيبی را شنيديم که به سوی رشد راه مینمايد} هر كس به قرآن سخن گفت، راست گفت و هر کس به آن عمل نمود پاداش گرفت و هر کس با آن حکم کرد ؛ حکم عادلانه داد و هر كس به سوی قرآن دعوت كرد، به سوی راه راست هدايت شد»].
الراوي: علي بن أبي طالب - خلاصة الدرجة: [له] طرق - المحدث: ابن تيمية - المصدر: درء التعارض - الصفحة أو الرقم: 5/268
------------------------------------------------
6031 - إنها ستكون فتنة . فقلت : فما المخرج منها يا رسول الله ؟ قال : كتاب الله ، فيه نبأ ما قبلكم وخبر ما بعدكم وحكم ما بينكم ، هو الفصل ليس بالهزل ، من تركه من جبار قصمه الله ، ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله ، وهو حبل الله المتين وهو الذكر الحكيم وهو الصراط المستقيم ، هو الذي لا تزيغ به الأهواء ولا تلتبس به الألسنة ولا يشبع منه العلماء ولا يخلق عن كثرة الرد ولا تنقضي عجائبه هو الذي لم تنته الجن إذ سمعته حتى قالوا { إنا سمعنا قرآنا عجبا يهدي إلى الرشد فآمنا به } [ الجن / 1 ] من قال به صدق ومن عمل به أجر ومن حكم به عدل ومن دعا إليه هدي إلى صراط مستقيم
[«بی گمان فتنهای در پيش است».گفته شد:« یا رسولالله! راه نجات چیست؟» فرمودند: «كتاب خدای تبارك و تعالی است ؛ در قرآن خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما و داوری در ميان شماست ، قرآن سخنی است قاطع و فيصله دهنده كه شوخی و بازيچه نيست. هر كس آن را از سر گردنكشی و استكبار فرو گذارد، خداوند كمر او را میشكند و هركس هدايت را در غير آن طلب كند، خداوند او را گمراه میكند. قرآن ريسمان مستحكم خداوند و ذكر حكيم و صراط مستقيم است . قرآن است كه هواها با آن به كجی و انحراف نمیگرايند، زبانها بدان التباس و ابهام پيدا نمیكنند،علما از آن سير نمیشوند، و با وجود بسياری تكرار، كهنه نمیشود وعجايب و شگفتیهای آن به پايان نمیرسد وقرآن است كه چون جنيان آن را شنيدند، بی درنگ گفتند: {ما قرآن عجيبی را شنيديم که به سوی رشد راه مینمايد} هر كس به قرآن سخن گفت، راست گفت و هر کس به آن عمل نمود پاداش گرفت و هر کس با آن حکم کرد ؛ حکم عادلانه داد و هر كس به سوی قرآن دعوت كرد، به سوی راه راست هدايت شد»].
الراوي: علي - خلاصة الدرجة: مشهور من رواية الحارث الأعور وقد تكلموا فيه وقصارى هذا الحديث أن يكون من كلام أمير المؤمنين علي وقد وهم بعضهم في رفعه وهو كلام حسن صحيح - المحدث: ابن كثير - المصدر: فضائل القرآن - الصفحة أو الرقم: 45
------------------------------------------------
143619 - أتاني جبريل عليه السلام فقال : يا محمد إن أمتك مختلفة بعدك قال : فقلت له : فأين المخرج يا جبريل قال : فقال : كتاب الله تعالى به يقصم الله كل جبار ومن اعتصم به نجا ومن تركه هلك مرتين قول فصل وليس بالهزل لا تختلقه الألسن ولا تفنى أعاجيبه فيه نبأ ما كان قبلكم وفصل ما بينكم وخبر ما هو كائن بعدكم
[جبریل علیه السلام به نزد من آمد و گفت: «ای محمد! امت تو بعد از تو دچار اختلاف خواهند شد». گفت به او گفتم: «راه خروج چیست یا جبریل؛» گفت: «کتاب خداوند تعالی که هر كس آن را از سر گردنكشی و استكبار فرو گذارد، خداوند كمر او را میشكند و هرکس بدان پایبند شد، نجات یابد و هرکس آن را رها کرد دوبارهلاک میشود. قرآن سخنی است قاطع و فيصله دهنده كه شوخی و بازيچه نيست. زبانها بدان التباس و ابهام پيدا نمیكنند وعجايب و شگفتیهای آن به پايان نمیآيد در قرآن خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما و داوري در ميان شماست و خبرهر آنچه که بعد از شماست»]
الراوي: علي بن أبي طالب - خلاصة الدرجة: إسناده ضعيف جدا - المحدث: أحمد شاكر - المصدر: مسند أحمد - الصفحة أو الرقم: 2/89
------------------------------------------------
42319 - ألا إنها ستكون فتنة . فقلت : ما المخرج منها يا رسول الله ؟ قال : كتاب الله ، فيه نبأ ما كان قبلكم ، وخبر ما بعدكم ، وحكم ما بينكم ، هو الفصل ليس بالهزل ، من تركه من جبار قصمه الله ، ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله . . الحديث
[«بی گمان فتنهای در پيش است» گفته شد: «يا رسول الله ! پس راه بيرون رفت از آن فتنه چيست» ؟ فرمودند: «كتاب خدای تبارك و تعالی است ؛ در قرآن خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما و داوری در ميان شماست، قرآن سخنی است قاطع و فيصله دهنده كه شوخيی و بازيچه نيست. هر كس آن را از سر گردنكشی و استكبار فرو گذارد، خداوند كمر او را میشكند و هركس هدايت را در غير آن طلب كند، خداوند او را گمراه میكند»]
الراوي: الحارث - خلاصة الدرجة:ضعيف - المحدث: الألباني - المصدر: السلسلة الضعيفة - الصفحة أو الرقم: 6393
------------------------------------------------
95994 - أتاني جبريل فقال : يا محمد ! إن أمتك مختلفة بعدك ، قال : فقلت له : فأين المخرج يا جبريل ؟ قال : فقال : كتاب الله تعالى ، به يقصم الله كل جبار ، من اعتصم به نجا ، و من تركه هلك ، مرتين ، قول فصل ، و ليس بالهزل ، لاتختلقه الألسن ، و لا تفنى أعاجيبه ، فيه نبأ ما كان قبلكم ، فصل ما بينكم و خبر ما هو كائن بعدكم
[جبریل علیه السلام به نزد من آمد و گفت: «ای محمد! امت تو بعد از تو دچار اختلاف خواهند شد». گفت به او گفتم: «راه خروج چیست یا جبریل» گفت: «کتاب خداوند تعالی که هر كس آن را از سر گردنكشی و استكبار فرو گذارد، خداوند كمر او را میشكند و هرکس بدان پایبند شد، نجات یابد و هرکس آن را رها کرد دوبارهلاک میشود. قرآن سخنی است قاطع و فيصله دهنده كه شوخی و بازيچه نيست. زبانها بدان التباس و ابهام پيدا نمیكنند وعجايب و شگفتیهای آن به پايان نمیآيد در قرآن خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما و داوري در ميان شماست و خبرهر آنچه که بعد از شماست»]
الراوي: علي بن أبي طالب - خلاصة الدرجة: ضعيف جداً - المحدث: الألباني - المصدر: السلسلة الضعيفة - الصفحة أو الرقم: 1776
------------------------------------------------
94685 - إنها ستكون فتن قلت : فما المخرج منها يا رسول الله ؟ قال : كتاب الله ، فيه نبأ ما قبلكم ، وخير ما بعدكم ، وحكم مابينكم ، هو الفصل، ليس بالهزل، من تركه من جبار قصمه الله، ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله ، وهو حبل الله المتين ، وهو الذكر الحكيم ، وهو الصراط المستقيم ، وهو الذي لا تزيع به الأهواء ، ولا تلتبس به الألسن ، ولا تنقضي عجائبه ، ولا تشبع منه العلماء ، من قال به صدق ، ومن عمل به أجر ، ومن حكم به عدل ، ومن دعا إليه هدي إلى صراط مستقيم
[«بی گمان فتنهای در پيش است».گفته شد: يا رسول الله ! پس راه بيرون رفت از آن فتنه چيست ؟ یا رسولالله! راه نجات چیست؟» فرمودند: «كتاب خدای تبارك و تعالی است ؛ در قرآن خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما و داوری در ميان شماست ، قرآن سخنی است قاطع و فيصله دهنده كه شوخی و بازيچه نيست. هر كس آن را از سر گردنكشی و استكبار فرو گذارد، خداوند كمر او را میشكند و هركس هدايت را در غير آن طلب كند، خداوند او را گمراه میكند. قرآن ريسمان مستحكم خداوند و ذكر حكيم و صراط مستقيم است . قرآن است كه هواها با آن به كجی و انحراف نمیگرايند، زبانها بدان التباس و ابهام پيدا نمیكنند،علما از آن سير نمیشوند، و با وجود بسياری تكرار، كهنه نمیشود وعجايب و شگفتیهای آن به پايان نمیرسد وقرآن است كه چون جنيان آن را شنيدند، بی درنگ گفتند: {ما قرآن عجيبی را شنيديم که به سوی رشد راه مینمايد} هر كس به قرآن سخن گفت، راست گفت و هر کس به آن عمل نمود پاداش گرفت و هر کس با آن حکم کرد ؛ حکم عادلانه داد و هر كس به سوی قرآن دعوت كرد، به سوی راه راست هدايت شد»].
الراوي: علي بن أبي طالب - خلاصة الدرجة: إسناده ضعيف - المحدث: الألباني - المصدر: شرح الطحاوية - الصفحة أو الرقم: 71
-------------------------------------------------
90259 - أتاني جبريل ، فقال : يا محمد ! إن الأمة مفتونة بعدك ، قلت له : فما المخرج يا جبريل . قال : كتاب الله ، فيه نبأ ما قبلكم ، و خبر ما بعدكم ، و حكم ما بينكم ، و هو حبل الله المتين ، و هو الصراط المستقيم ، و هو قول فصل ، ليس بالهزل ، إن هذا القرآن لا يليه من جبار فيعمل بغيره ، إلا قصمه الله ، و لا يبتغي علما سواه إلا أضله الله ، و لا يخلق عن رده ، و هو الذي لا تفنى عجائبه ، من يقل به يصدق ، و من يحكم به يعدل ، و من يعمل به يؤجر ، و من يقسم به يقسط
[جبریل نزد من آمد و گفت: « یا محمد! امت بعد از تو به فتنه میافتند». فرمود: « یا جبریل راه برون رفت چیست.» گفت: « کتاب خداوند که خبر گذشتگان و آیندگان در آن است و حبل متین خداوند و راه راست است و سخن نهایی بوده و بازیچه وسرگرمی نیست و جباری نیست که از آن سرباز زده و عمل دیگری کند و خداوند کمر او را نشکند و عالمی نیست که غیر آن را برگزیند و خداوند او را گمراه نکند. عجایب آن پایان نمییابد و هر كس به قرآن سخن گفت راست گفت و هر کس به آن عمل نمود پاداش گرفت و هر کس با آن حکم کرد ؛ حکم عادلانه داد و هر كس با آن قسمت کرد عدالت نمود»].
الراوي: علي بن أبي طالب - خلاصة الدرجة: ضعيف - المحدث: الألباني - المصدر: ضعيف الجامع - الصفحة أو الرقم: 74
-----------------------------------------------
83464 - إنها ستكون فتنة ، قيل : فما المخرج منها ؟ قال : كتاب الله ، فيه نبأ من قبلكم ، وخبر من بعدكم ، وحكم ما بينكم، هو الفصل ، ليس بالهزل، من تركه من جبار قصمه الله، ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله، وهو حبل الله المتين، وهو الذكر الحكيم، وهو الصراط المستقيم، هو الذي لا تزيغ به الأهواء، ولا تشبع منه العلماء، ولا تلتبس به الألسن، ولا يخلق عن الرد، ولا تنقضي عجائبه، هو الذي لم تفته الجن إذ سمعته عن أن قالوا: ( إنا سمعنا قرآنا عجبا يهدي إلى الرشد ) من قال به صدق، ومن حكم به عدل، ومن عمل به أجر، ومن دعا إليه هدي إلى صراط مستقيم
[«بی گمان فتنهای در پيش است».گفته شد: پس راه بيرون رفت از آن فتنه چيست؟ فرمودند: «كتاب خدای تبارك و تعالی است ؛ در قرآن خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما و داوری در ميان شماست ، قرآن سخنی است قاطع و فيصله دهنده كه شوخی و بازيچه نيست. هر كس آن را از سر گردنكشی و استكبار فرو گذارد، خداوند كمر او را میشكند و هركس هدايت را در غير آن طلب كند، خداوند او را گمراه میكند. قرآن ريسمان مستحكم خداوند و ذكر حكيم و صراط مستقيم است . قرآن است كه هواها با آن به كجی و انحراف نمیگرايند، زبانها بدان التباس و ابهام پيدا نمیكنند،علما از آن سير نمیشوند، و با وجود بسياری تكرار، كهنه نمیشود وعجايب و شگفتیهای آن به پايان نمیرسد وقرآن است كه چون جنيان آن را شنيدند، بی درنگ گفتند: {ما قرآن عجيبی را شنيديم که به سوی رشد راه مینمايد} هر كس به قرآن سخن گفت، راست گفت و هر کس به آن عمل نمود پاداش گرفت و هر کس با آن حکم کرد ؛ حکم عادلانه داد و هر كس به سوی قرآن دعوت كرد، به سوی راه راست هدايت شد»].
الراوي: علي بن أبي طالب - خلاصة الدرجة: ضعيف جداً - المحدث: الألباني - المصدر: ضعيف الجامع - الصفحة أو الرقم: 2081
-------------------------------------------------
36882 - مررت في المسجد ، فإذا الناس يخوضون في الأحاديث ، فدخلت على علي ، فقلت : يا أميرالمؤمنين ! ألا ترى أن الناس قد خاضوا في الأحاديث ؟ ! قال : و قد فعلوها ؟ قلت : نعم ! قال أما إني سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول : ألا إنها ستكون فتنة ، فقلت : ما المخرج منها يا رسول الله ؟ قال : كتاب الله فيه نبأ ما قبلكم ، وخبر ما بعدكم ، وحكم ما بينكم ، وهو الفصل ليس بالهزل من تركه من جبار قصمه الله ، ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله ، وهو حبل الله المتين ، وهو الذكر الحكيم ، وهو الصراط المستقيم . هو الذي لا يزيغ به الأهواء ، ولا تلتبس به الألسنة ، ولا يشبع منه العلماء ، ولا يخلق عن كثرة الرد ، ولا تنقضي عجائبه . هو الذي لم تنته الجن إذ سمعته حتى قالوا : { إنا سمعنا قرآنا عجبا يهدي إلى الرشد فآمنا به } . من قال به صدق ، ومن عمل به أجر ، ومن حكم به عدل ، ومن دعا إليه هدي إلى صراط مستقيم . خذها إليك يا أعور
[از مسجد می گذشتم که شنیدم مردم در مورد احادیث باهم اختلاف داشتند؛ بر امیر المؤمنین علی وارد شدم و گفتم: «نمیبینی مردم در مورد احادیث باهم اختلاف داشتند» گفت: «این کار را کرده اند؟»گفتم: «بله».فرمود اما من شنیدم که رسولالله صلى الله عليه وسلم می فرمایند: «بی گمان فتنهای در پيش است».گفته شد: «یا رسولالله! راه نجات چیست؟» فرمودند: «كتاب خدای تبارك و تعالی است ؛ در قرآن خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما و داوری در ميان شماست ، قرآن سخنی است قاطع و فيصله دهنده كه شوخی و بازيچه نيست. هر كس آن را از سر گردنكشی و استكبار فرو گذارد، خداوند كمر او را میشكند و هركس هدايت را در غير آن طلب كند، خداوند او را گمراه میكند. قرآن ريسمان مستحكم خداوند و ذكر حكيم و صراط مستقيم است . قرآن است كه هواها با آن به كجی و انحراف نمیگرايند، زبانها بدان التباس و ابهام پيدا نمیكنند،علما از آن سير نمیشوند، و با وجود بسياری تكرار، كهنه نمیشود وعجايب و شگفتیهای آن به پايان نمیرسد وقرآن است كه چون جنيان آن را شنيدند، بی درنگ گفتند: {ما قرآن عجيبی را شنيديم که به سوی رشد راه مینمايد} هر كس به قرآن سخن گفت، راست گفت و هر کس به آن عمل نمود پاداش گرفت و هر کس با آن حکم کرد ؛ حکم عادلانه داد و هر كس به سوی قرآن دعوت كرد، به سوی راه راست هدايت شد»].
الراوي: الحارث - خلاصة الدرجة: ضعيف - المحدث: الألباني - المصدر: ضعيف الترمذي - الصفحة أو الرقم: 2906
-------------------------------------------------
99779 - ألا إنها ستكون فتنة ، فقلت : ما المخرج منها يا رسول الله ؟ ! قال : كتاب الله : فيه نبأ ما قبلكم ، وخبر ما بعدكم ، وحكم ما بينكم ، هو الفصل ، ليس بالهزل ، من تركه من جبار قصمه الله ، ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله ، وهو حبل الله المتين ، وهو الذكر الحكيم ، وهو الصراط المستقيم ، وهو الذي لا تزيغ به الأهواء ، ولا تلتبس به الألسنة ، ولا يشبع منه العلماء ، ولا يخلق عن كثرة الرد ، ولا تنقضي عجائبه ، هو الذي لم تنته الجن إذ سمعته حتى قالوا : { إنا سمعنا قرآنا عجبا . يهدي إلى الرشد فآمنا به } ، من قال به صدق ، ومن عمل به أجر ، ومن حكم به عدل ، ومن دعا إليه هدي إلى صراط مستقيم
[«بی گمان فتنهای در پيش است».گفته شد: «يا رسول الله ! پس راه بيرون رفت از آن فتنه چيست؟» فرمودند: «كتاب خدای تبارك و تعالی است ؛ در قرآن خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما و داوری در ميان شماست ، قرآن سخنی است قاطع و فيصله دهنده كه شوخی و بازيچه نيست. هر كس آن را از سر گردنكشی و استكبار فرو گذارد، خداوند كمر او را میشكند و هركس هدايت را در غير آن طلب كند، خداوند او را گمراه میكند. قرآن ريسمان مستحكم خداوند و ذكر حكيم و صراط مستقيم است . قرآن است كه هواها با آن به كجی و انحراف نمیگرايند، زبانها بدان التباس و ابهام پيدا نمیكنند،علما از آن سير نمیشوند، و با وجود بسياری تكرار، كهنه نمیشود وعجايب و شگفتیهای آن به پايان نمیرسد وقرآن است كه چون جنيان آن را شنيدند، بی درنگ گفتند: {ما قرآن عجيبی را شنيديم که به سوی رشد راه مینمايد} هر كس به قرآن سخن گفت، راست گفت و هر کس به آن عمل نمود پاداش گرفت و هر کس با آن حکم کرد ؛ حکم عادلانه داد و هر كس به سوی قرآن دعوت كرد، به سوی راه راست هدايت شد»].
الراوي: علي بن أبي طالب - خلاصة الدرجة: مخرج في "السلسلة الضعيفة" - المحدث: الألباني - المصدر: مشكاة المصابيح - الصفحة أو الرقم: 2080
-------------------------------------------------
198020 - إن هذا القرآن مأدبة الله فاقبلوا مأدبته ما استطعتم إن هذا القرآن حبل الله والنور المبين والشفاء النافع عصمة لمن تمسك به ونجاة لمن اتبعه لا يزيغ فيستعتب ولا يعوج فيقوم ولا تنقضي عجائبه ولا يخلق من كثرة الرد اتلوه فإن الله يأجركم على تلاوته كل حرف عشر حسنات أما إني لا أقول الم حرف ولكن ألف حرف ولام حرف وميم حرف
[به راستی که این قرآن ولیمه خداوند است و تا توان دارید این ولیمه را بپذیرید. این قرآن حبل الهی و نور آشکار و شفایی سودمند است. عصمت کسی است که به آن تمسک جوید؛ راه نجات برای کسی است که از آن پیروی نماید. به راه کج نمیرود مگر که درست میشود و منحرف نمیشود مگر که [با قرآن] مورد عتاب واقع میشود و عجائب این قرآن پایانی ندارد و با وجود بسياری تكرار كهنه نمیشود. آن را بخوانید که خداوند به خاطر تلاوت هر حرف آن به شما ده اجر میدهد اما من نمیگویم «الم» يك حرف است بلکه می گویم «الف» يك حرف، «لام» يك حرف و «میم» يك حرف است]
الراوي: عبدالله بن مسعود - خلاصة الدرجة: [فيه] إبراهيم الهجري عن أبي الأحوص - المحدث: المنذري - المصدر: الترغيب والترهيب - الصفحة أو الرقم: 2/302
-------------------------------------------------
88138 - إن هذا القر آن مأدبة الله فاقبلوا من مأدبته ما استطعتم
[به راستی که این قرآن ولیمه خداوند است و تا توان دارید این ولیمه را بپذیرید]
الراوي: عبدالله بن مسعود - خلاصة الدرجة: ضعيف - المحدث: الألباني - المصدر: ضعيف الجامع - الصفحة أو الرقم: 2024
-------------------------------------------------
80467 - إن هذا القرآن مأدبة الله ، فاقبلوا مأدبته ما استطعتم ، إن هذا القرآن حبل الله ، والنور المبين ، والشفاء النافع ، عصمة لمن تمسك به ، ونجاة لمن اتبعه ، لا يزيغ فيستعتب ، ولا يعوج فيقوم ، ولا تنقضي عجائبه ، ولا يخلق من كثرة الرد ، اتلوه ؛ فإن الله يأجركم على تلاوته كل حرف عشر حسنات ، أما إني لا أقول لكم : ( ألم ) حرف ، ولكن ألف ولام وميم
[به راستی که این قرآن ولیمه خداوند است و تا توان دارید این ولیمه را بپذیرید. این قرآن حبل الهی و نور آشکار و شفایی سودمند است. عصمت کسی است که به آن تمسک جوید؛ راه نجات برای کسی است که از آن پیروی نماید. به راه کج نمیرود مگر که درست میشود و منحرف نمیشود مگر که [با قرآن] مورد عتاب واقع میشود و عجائب این قرآن پایانی ندارد و با وجود بسياری تكرار كهنه نمیشود. آن را بخوانید که خداوند به خاطر تلاوت هر حرف آن به شما ده اجر میدهد اما من نمیگویم «الم» يك حرف است بلکه می گویم «الف» يك حرف، «لام» يك حرف و «میم» يك حرف است]
الراوي: عبدالله بن مسعود - خلاصة الدرجة: ضعيف - المحدث: الألباني - المصدر: ضعيف الترغيب - الصفحة أو الرقم: 867
-------------------------------------------------
207092 - دخلت على رسول الله صلى الله عليه وسلم فذكر الحديث بطوله إلى أن قال : قلت يا رسول الله أوصني . قال : أوصيك بتقوى الله ، فإنها زين لأمرك كله . قلت : يا رسول الله زدني قال : عليك بتلاوة القرآن وذكر الله عز وجل ، فإنه ذكر لك في السماء ، ونور لك في الأرض . قلت : يا رسول الله زدني ، قال : عليك بطول الصمت ، فإنه مطردة للشيطان ، وعون لك على أمر دينك . قلت : زدني ، قال : إياك وكثرة الضحك ، فإنه يميت القلب ، ويذهب بنور الوجه . قلت : زدني ، قال : قل الحق ، وإن كان مرا . قلت : زدني ، قال : لا تخف في الله لومة لائم ، قلت : زدني . قال : ليحجزك عن الناس ما تعلم من نفسك
[به نزد رسول الله صلى الله عليه وسلم رفتم و ایشان حدیثی طولانی بیان فرمودند تا به اینجا رسید که از ایشان خواستم یا رسول الله به من سفارش کنید؛ فرمودند: تو را به داشتن تقوا توصیه میکنم که تمام امورت را درست خواهد کرد. گفتم یا رسول الله بیش از این چه؟ فرمود: بر توست تلاوت قرآن و ذکر خداوند عزوجل و این ذکر تو در آسمان و نور تو در زمین است. گفتم رسول الله بیشتر بفرمایید. فرمود: بر توست که سکوتت طولانی باشد که شیطان را طرد میکند ویار تو در امر دین توست. گفتم: بیشتر بفرمایید. فرمود از زیاد خندیدن بپرهیز که قلب را میرانده و نور چهره را کم میکند. گفتم بیشتر بفرمایید. فرمود: حق را بگو ولو تلخ باشد. گفتم بیشتر. فرمود: در راه خداوند از ملامت احدی مترس. گفتم بیشتر. فرمود:عيبهای [گناهان] خودت، تو را از ذكر عيوب [گناهان] مردم بازدارد
الراوي: أبو ذر الغفاري - خلاصة الدرجة: [إسناده صحيح أو حسن أو ما قاربهما] - المحدث: المنذري - المصدر: الترغيب والترهيب - الصفحة أو الرقم: 4/23
----------------------------------------
ای مردم! من چیزی جز سخن نبی الله نوح علیه الصلاة و السلام به مردمش را به شما نمیگویم که:
{ قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَآَتَانِي رَحْمَةً مِنْ عِنْدِهِ فَعُمِّيَتْ عَلَيْكُمْ أَنُلْزِمُكُمُوهَا وَأَنْتُمْ لَهَا كَارِهُونَ ﴿۲۸﴾}صدق الله العظيم [هود]
به خداوند قسم که من از علمای شما به شدت در تعجبم، اینکه دکتر محمد العریفی بیان ما درباره نماز را درپایگاهش گذاشته بود؛ برای ما بشارت بود و گفتیم این شیخ از کسانی است که از ملامت کسی نمیهراسد و حق که برایش روشن شد از آن پیروی میکند، ولی او پایگاهش را بسته و پشت کرده و پشت سرش را هم نگاه نکرد تا امام مهدی در پایگاهش با او گفتوگو نکند!! اما جناب شیخ محمد العریفی! ما در برابر تو حجت آوردهایم و حتی اگر پایگاهت را ببندی؛ فرار از گفتوگو با مهدی منتظر امام ناصر محمد یمانی در برابر خداوند نفعی برایت نخواهد داشت و الله المستعان...
ای جماعت انصار! سست نشده و از انتشار بیانات و تبلیغ دلسرد نشوید تا در برابر خداوند عذر داشته باشید که شما تبلیغ خود را انجام دادهاید. خداوند تعالی میفرماید:
{ وَإِذَ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا قَالُواْ مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿۱۶۴﴾} صدق الله العظيم [الأعراف:164]
چه شده است که میبینم برخی از انصار به مجرد اینکه دیدند صاحبان پایگاهها مطالبشان را حذف کرده و یا مانع حضورشان در پایگاه میشوند، دلسرد شده و احساس شکست کرده و از تبلیغ دست برمیدارند و غمگین شده و سست میشوند؛ آنان از صاحبان عزم و اراده[اولی العزم] نیستند و فرموده خداوند تعالی را به یاد داشته باشید:
{ وَإِذَ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا قَالُواْ مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿۱۶۴﴾ } صدق الله العظيم [الأعراف]
و برای شما نیز این عذری در برابر پروردگارتان است که ابلاغ را انجام داده و سست نشده و از تبلیغ شبانهروزی دست برنداشته و آرام نگرفتهاید. چقدر اجر مبلغانی که برای نجات مردم از عذاب سیاره عذاب که در راه است تلاش میکنند، در نزد خداوند بسیار است.
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
أخو المؤمنين بالقرآن العظيم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
_______________
* بیان:{فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ ﴿٧٥﴾ وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَّوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ ﴿٧٦﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].
https://mahdialumma.org/showthread.php?p=321194#post_321194 (https://mahdialumma.org/showthread.php?p=321194#post_321194)
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=47654
Admin
08-07-2015, 11:01 AM
- 4 -
الإمام ناصر محمد اليماني
08 - ذی القعدة - 1430 هـ
27 - 10 - 2009 هـ
۵-آبان-۱۳۸۸ه.ش.
12:46 صبح
ــــــــــــــــــــــ
پاسخ به «مشبب» از آیات محکم ذکر تا تذکری باشد برای خردمندان....
بسم الله الرحمن الرحيم
وعليكم السلام أيها الإمام المهدي ورحمة الله وبركاته
امام فاضل! از پاسخ خوب و سعه صدرتان تشکر میکنم. ای شیخ! از پاسخت میبینم که نمیخواهی علم را برای مردم عامه مانند من منتشر سازی؛ زمانی که پاسخ شما را میخواندم به یاد سوره عبس و تولی افتادم. زمانی که یکی از صحابههای عالیقدر که نابینا بود آمد و میخواست نزد رسول صلی الله علیه و سلم علم بیاموزد و رسول عبوس شده واز او روگرداند چون با بزرگان قریش گفتگو میکرد و میخواست آنها را به سوی اسلام دعوت کند و خداوند سورهای را درقرآن نازل فرمود که به حبیب محمد صلی الله علیه و سلم به علت رفتاری که با نابینا نمود؛ عتاب میکند.
ای امام فاضل! مورد دیگر اینکه من فرد ناشناسی نیستم و نام من مشبب عبدالله القحطانی است و بیان شما را خواندم و دوست دارم که علم ومعرفت بیشتری کسب کنم و این جز با سؤال و گفتگو کردن میسر نخواهد شد تا حق روشن شود و از آن پیروی نماییم. پس آیا مرا رد میکنی یا گفتگو با من را میپذیری؛ باشد که خداوند مرا به راه حق هدایت نماید.
ای امام فاضل ،کلمه «ضن» از نظر لغوی غلط است و صحیح آن «ظن» است.
امام فاضل ما! من اقرار میکنم که از علما نیستم ولی به دنبال حق وعلم بوده و برای همین از شما سؤال کردم و شما اهل علم هستید .
بهجز کلمه «مثانی» ، دلیل شما از قرآن چیست که نشان دهد نمازها دو رکعتی هستند؟ چون این کلمه برای اینکه بگویی نمازها دو رکعتی هستند؛ کافی نیست.
به شما گفتم چرا کلمه «مثانی» نمیتواند به معنی دوبار خواندن فاتحه در یک رکعت بوده و کافی باشد و یا در هر رکعت دوبار خوانده شده و چهار رکعت یا پنج رکعت یا هرچقدر خدا بخواهد آن را بخوانیم و در هر رکعت فاتحه را دوبار با هدف دوتایی سازی بخوانیم.
ما دلیل قاطعی بجز کلمه «مثانی» میخواهیم که تعداد رکعات نماز را نشان دهد؛ چون این کلمه میتواند چند معنی داشته باشد و هر کسی آنطور که بخواهد آن را تفسیر کند؛ چنانکه خداوند درکتاب خود ذکر آن را آورده و میفرماید:
{ اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ }
معنی مثانی در این آیه چیست؟
ابن عباس رضی الله عنه در باره این آیه :{المثانی} گفته است: کتاب الله مثانی؛ یعنی امر بارها در آن تکرار شده است.
قربطی رحمة الله در تفسیر خود میگوید: {مثانی} داستانها و موعظهها و احکام در آن تکرار شده است و خواندن چند باره آن انسان را سیر نمیکند.
امام فاضل! چیزی که میخواهم بگویم این است که از شما میخواهیم از قرآن کریم آیهای غیر از آن آیه که ذکر کردهای و روشن شد که مثانی به معنای دو رکعت بودن نماز نیست؛ بیاوری و ای امام اگرهمان تفسیری که ذکر نمودی را برای کلمه مثانی بیاوری؛ من نیز همان چیزی را پیش از این گفتم؛ خواهم گفت که با این استدلال میتوان فاتحه را در یک رکعت دوبار خواند و به یک رکعت اکتفا کرد و یا شش رکعت خوانده و در هر رکعت دوبار فاتحه را قرائت نمود و هکذا..
پس ما دلیل واضحی از قرآن کریم میخواهیم که نشان دهنده تعداد رکعتهای نماز باشد.
پس گفتم امام فاضل دلیلی که به این امر دلالت دارد این فرموده خداوند تعالی است: { وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِي وَالْقُرْآنَ الْعَظِيمَ }. شما مقصود از کلمه مثانی را دوبار خواندن فاتحه در دو رکعت نماز دانسته و این دلیل شما برای دو رکعتی بودن نماز است.
پس من میگویم مقصود از مثانی این است که در هر رکعت فاتحه دوبار خوانده شود با درنظر گرفتن این که یکی از معانی مثانی تکرار کردن و تکرار کردن است.
به شما گفتم معنی مثانی تکرار آن در هر رکعتی است و به این ترتیب نماز میتواند چهار رکعت باشد؛ مثل نماز ظهر و عصر و عشا که در هر رکعت فاتحه خوانده میشود و یا سه رکعت در نماز مغرب که در هر رکعت فاتحه تکرار میشود و یا در نماز دو رکعتی صبح که در هر رکعت فاتحه تکرار میشود. برای همین هنوز از شما میخواهیم دلیلی از قرآن بیاوری که تعداد رکعتهای نماز را روشن و واضح کند؛ چراکه شما میخواهید استدلال فقط از قرآن باشد.
آنگاه گفتم امام فاضل؛ سؤالی دارم و به شما میگویم امام فاضل آیا ندانسته به خدا نسبت میدهید؟؟ چگونه است که حین احرام بستن الله اکبر میگویی و حین رکوع و تمام حرکات نمازالله اکبر میگویی؛ دلیل تو برای گفتن الله اکبر چیست؟؟
چرا حین احرام نگویم الله و یا حین رکوع و تمامی حرکات نماز نگویم الله و چیزی به آن اضافه نکنم؟؟
یا حین احرام بگویم الله اکبر و موقع رکوع بگویم سبحان الله و به همین ترتیب لفظ را تغییر دهم؛ دلیل قرآنی برای حالات و چگونگی بهجا آوردن نماز کدام است؟
سپس از باران سخن گفتی و اینکه نزول آن به اراده خداوند است و این سخنی درست و پایدار است. پس میگویم سخن نیکویی گفتی؛ من تو را دنبال خواهم کرد تا برایم با برهان علمی روشن شود که تو مهدی هستی و قلبم با حق گشاده شود و خواهش میکنم مرا رد نکرده و به گفتگو با مردی ساده که به دنبال حق میگردد ادامه دهید؛ اگر خداوند به واسطه تو مردی را هدایت نماید؛ این برایت از داشتن شتری قرمز بهتر است [اشاره به حدیثی از رسول الله صلى الله عليه وسلم لأن يهدي الله بك رجلا واحداً خير لك من حمر النعم] . ای مهدی! خداوند قلبت را نورانی کند و تو را از اهالی حق قرار دهد و باز از سعه صدرت و پذیرفتن اینکه به یک حقجو پاسخ دهی از شما تشکر میکنم و امیدوارم مرا رد نکرده و مرا به سوی حق راهنمایی کنی.والسلام عليكم ورحمة الله
بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين..
ای مشبب! من میدانم شما از علمای امت هستید نه ازعامه مسلمانان، اما با کمال تأسف از کسانی هستید که ندانسته به خداوند نسبت میدهند. آنچه که باعث ناراحتی من میشود جدال تو با من نیست، چون قادر هستم از آیات محکم قرآن برایت برهانی بیاورم که تو را به صورت شایستهای خاموش سازد؛ اما من پیش از این فتوا داده بودم که سزاوار نیست گفتوگو بر سر بیان نماز با فردی ناشناس صورت گیرد. بلکه فرد باید از علما و خطبای منابر باشد که حداقل در میان اهالی محل، شناخته شده باشد و یا از مفتیان کشور باشد که بین مردم کشورش شناخته شده باشد؛ چرا که بیان درمورد نمازمانند سایر بیانات نیست چون نماز دومین رکن بعد از شهادت به وحدانیت خداوند است و همچنین رکنی است که تا جان به گلو نرسیده؛ ساقط نمیشود در حالیکه رکن روزه در برخی مواقع مثل سفر یا بیماری به وقت دیگری موکول میشود یا رکن زکات تنها برای ثروتمندان واجب است و از فقرا و مساکین ساقط است و همینطور رکن حج از گردن کسانی که نمیتوانند راهی برای بهجا آوردن آن بیابند؛ ساقط میشود. ولی رکن نماز هیچوقت ساقط نمیشود نه در راحتی و نه در سفر و نه در بیماری، تنها فرق کرده و آسانتر میشود ولی تا زمانی که فرد زنده است واجب است و ساقط نمیشود.
اما درمورد بیان کلمه «مثانی» در این فرموده خداوند تعالی:
{ اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿۲۳﴾}صدق الله العظيم [الزمر]
و خداوند به شما فتوا میدهد که در کتاب خداوند آیاتی از دو صنف وجود دارد، آیات محکم و متشابه. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿۷﴾ }صدق الله العظيم [آل عمران]
لذا در کتاب دو قسم [ آیات] وجود دارد، یک قسمت محکمات و یک قسمت متشابه است که از نظر لفظ شبیه محکمات است ولی در بیان متفاوت است. دراین مورد برایتان مثالی میآورم؛ آنچه که در پی میآید از قسمت محکمات است. خداوند تعالی میفرماید:
{ وَلَا تَقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا ﴿۲۹﴾ وَمَن يَفْعَلْ ذَٰلِكَ عُدْوَانًا وَظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلِيهِ نَارًا ۚ وَكَانَ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّـهِ يَسِيرًا ﴿۳۰﴾ }صدق الله العظيم [النساء]
و این از بخش متشابه است. خداوند تعالی میفرماید:
{ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ }صدق الله العظيم [البقرة:۵۴]
و قرآن « مثانی» است یعنی حاوی دو قسم است : محکم و متشابه، و اگر محکمات را رها کرده و به دنبال متشابه بیفتید؛ به شدت گمراه خواهید شد. چون با وجود شباهت لفظی در ظاهر با محکمات اختلاف دارد و تأویل آن نیز با ظاهرش تفاوت دارد؛ اما اگر از ظاهر متشابه آن پیروی نمایید از راه درست گمراه میشوید. خداوند مهدی منتظر را به بیان آیات محکم وآیات متشابه محیط نموده است و ما همچنان با محکمات آن برایتان حجت حق میآوریم. برادر گرامی براستی که «المثانی» به معنای دوتاست و قرآن به عربی مبین است. مثل این فرموده خداوند تعالی:
{ قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلا نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ ﴿۴۶﴾ }صدق الله العظيم [سبأ]
«مثنی» یعنی دوتا و «فرادی» یعنی یکی. و خداوند تعالی میفرماید:
{ فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً }صدق الله العظيم [النساء:۳]
{ مَثْنَى } دوتا { وَثُلَاثَ } سه تا، { وَرُبَاعَ } چهارتا.
ولی مکارمه [یکی از فرقههای اسلامی] که از ظن پیروی میکنند، میگویند مقصود از «المثنی» چهار و مقصود از«الثلاث» شش و مقصود از «الرباع» هشت است و با هشت زن آزاد ازدواج میکنند؛ خدا آنان را بکشد که به خداوند افترا زده و با پیروی از ظن؛ ندانسته به پروردگار نسبت میدهند درحالیکه ظن، کسی را از حق بینیاز نمیکند و خود و امتشان را به گمراهی میکشانند و بار گناه خود و امتشان را بر دوش میکشند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ لِيَحْمِلُواْ أَوْزَارَهُمْ كَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَمِنْ أَوْزَارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُم بِغَيْرِ عِلْمٍ أَلاَ سَاء مَا يَزِرُونَ ﴿۲۵﴾ }صدق الله العظيم [النحل]
پس برحذر باش! برحذر باش تا برای ذکر [قرآن] بدون داشتن علم از جانب خداوند، بیانی نیاوری؛ و آیا علتی جز پیروی از گمان که احتمال درست یا خطا بودن در آن است؛ باعث گمراهی امت اسلام از راه درست شده است؟ ولی معجزه کتاب در این است که هر عالمی که با ظن و گمان فتوا دهد، نمیتواند به حق فتوا دهد تا اینکه فقط سخنی بگوید که مطمئن است که حقی است از جانب خداوند .و اما سؤالت که گفتهای:
آنگاه گفتم امام فاضل! سؤالی دارم و به شما میگویم امام فاضل آیا ندانسته به خدا نسبت میدهید؟؟ چگونه است که حین احرام بستن الله اکبر میگویی و حین رکوع و تمام حرکات نمازالله اکبر میگویی؛ دلیل تو برای گفتن الله اکبر چیست؟؟ چرا حین احرام نگویم الله و یا حین رکوع و تمامی حرکات نماز نگویم الله و چیزی به آن اضافه نکنم؟ یا حین احرام بگویم الله اکبر و موقع رکوع بگویم سبحان الله و به همین ترتیب لفظ را تغییر دهم؛ دلیل قرآنی برای حالات وچگونگی بجای آوردن نماز کدام است؟
با دلیلی قانع کننده و قاطع پاسخت را میدهیم. خداوند تعالی میفرماید:
{ وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَٰلِكَ سَبِيلًا ﴿۱۱۰﴾ وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّـهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُن لَّهُ وَلِيٌّ مِّنَ الذُّلِّ ۖ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا﴿۱۱۱﴾ }صدق الله العظيم [الإسراء]
و تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ اتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلاَةَ إِنَّ الصَّلاَةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَذِكْرُ اللهِ أَكْبَرُ وَاللهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ ﴿۴۵﴾}صدق الله العظيم [العنكبوت]
و ما کیفیت بهجا آوردن نماز را هنوز بیان نکردهایم. ای مشبب! تفصیل نماز در حضر [آرامش = غیر سفر] را از آیات محکم کتاب خواهیم آورد و فتوای ما سخنی صواب خواهد بود نه کلامی از روی ظن؛ بلکه سخنی قاطع که قول الفصل است نه هزل و ما صادقیم.
ای مشبب! چگونه درباره من فتوا دادهای که من ندانسته به خداوند نسبت میدهم درحالیکه هنوز از تکبیر سؤال نکردهای و من نیز برهانی از آیات محکم ذکر نیاوردهام؟ برادر گرامی! حق نباید از امیال شما تبعیت نماید، اگر یکی از علمای امت هستی، نام حقیقی وعکست را بیاور و من قادر به خاموش ساختن تو هستم. پیش از این هم فتوا دادهایم درباره این موضوع [نماز] با افراد ناشناس گفتگو نخواهیم کرد. البته تو حق داری پیرامون سایر موضوعات به صورت ناشناس با ما گفتگو کنی؛ اما درموضوعاتی غیر از نماز.
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين.
مُفتي البشر المهدي المنتظر الإمام ناصر محمد اليماني.
ــــــــــــــــــــــ
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=47655
Admin
30-12-2015, 11:20 PM
- 5 -
الإمام ناصر محمد اليماني
02 - صفر - 1430 هـ
28 - 01 - 2009 مـ
۹-بهمن-۱۳۸۷ه.ش.
12:01 صبح
ـــــــــــــــــــــ
{ إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَن بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ }
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
{ إِنَّ اللَّهَ وَمَلاَئِكَـتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ صَلُّواْ عَلَيْهِ وَسَلِّمُواْ تَسْلِيماً ﴿۵۶﴾ } صدق الله العظيم [الأحزاب]
{ سُبْحَانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ ﴿۱۸۰﴾ وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ ﴿۱۸۱﴾ وَالْحَمْدُ لِلَّـهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۱۸۳﴾ }صدق الله العظيم [الصافات]
ای مشبب! من مهدی منتظر، با ذکری که از تحریف محفوظ است، به بشریت اندرز و هشدار میدهم و تنها کسانی ازمن پیروی میکنند که پیرو ذکر محفوظ از تحریفی باشند که رساله خداوند به تمام مردمی است که خواهان هدایت به راه راست هستند. من با قرآن مجید مردم را به راه خداوند عزیز و حمید هدایت میکنم و از راستگویانم. من همانند مُحمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم، قرآن را برای بشریت بیان میکنم و مسلمانان را به مسیر نخستین نبوت که مُحمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم آن را روشن ساخته بود، هدایت میکنم؛ به مسیر حق و صدق... سزاوار من نیست که با بیاناتی که از روی ظن [شخصی] است قرآن را برای مردم روشن سازم، ظن و گمان کسی را از حق بینیاز نمیکند. اگر به فراخوان برای پذیرش حکمیت بر اساس ذکر [قرآن عظیم] پاسخ دهید، حتماً خواهید دید که با برهانهای قاطع علمی که از خود قرآن گرفته شدهاند بر شما غلبه کرده و برتری خواهم یافت، تا کار به اینجا بکشد که تنها کسانی كه میگویند: «سمعنا و عصینا: شنیدیم و عصیان کردیم» از ذکر محفوظ از تحریف روبگردانند و این درحالی است که خود را مؤمن به قرآن میدانند، ولی مانند برخی از اهل کتاب، ایمانشان بد فرمانی به ایشان میدهد. خداوند تعالی میفرماید:
{ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَن يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَن يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا ﴿۶۰﴾ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَىٰ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ وَإِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنَافِقِينَ يَصُدُّونَ عَنكَ صُدُودًا ﴿۶۱﴾ فَكَيْفَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ ثُمَّ جَاءُوكَ يَحْلِفُونَ بِاللَّـهِ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا إِحْسَانًا وَتَوْفِيقًا ﴿۶۲﴾ }صدق الله العظيم [النساء]
آیا میدانید خداوند از این فرموده خود چه مقصودی دارد:
{ يُرِيدُونَ أَن يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَن يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا }
این احکامی است که از جانب خداوند نیامده است، بلکه احکام طاغوت است که برخلاف حکم خداوند در آیات محکم کتابش است و محمد رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم ایشان را دعوت میکرد که در موارد اختلاف بر اساس کتاب خدا میانشان حکم نماید ولی آنها سرباز میزدند. خداوند تعالی میفرماید:
{ إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿۷۶﴾}صدق الله العظيم [النمل]
ولی آنها از پذیرش حکمیت بر اساس قرآن عظیم روگرداندند. خداوند تعالی میفرماید:
{ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُواْ نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَى كِتَابِ اللَّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿۲۳﴾}صدق الله العظيم [آل عمران]
مهدی منتظر هم از مسلمانانی که گرفتار اختلافات دینی شدهاند، دعوت میکند به کتاب خداوند رو بیاورند تا حکم خداوند را در اختلافات فی مابین، برایشان استنباط کند. شایسته من نیست که سرخود و از خودم بینتان حکم کنم، پناه برخدا که از جاهلان باشم. هیچ چیز دست من نیست، بلکه حکم از آن خداوند است و کسی در حکم با او شریک نیست. همانا که من حکم خدا را از آیات محکم قرآن عظیم، کتاب مجمل و مفصل خداوند [کتابی که قرآن و فرقان است] میآورم تا میان کسانی که دچار اختلاف دینی شدهاند؛ حکم شود. یعنی این خداوند است که حکم میکند نه رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم و یا مهدی منتظر؛ حکم از آن خداست و هیچ چیز به دست ما نیست. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ﴿۱۰﴾}صدق الله العظيم [الشورى]
و همانا که ما در میان آنها حکم خدا را از قرآن عظیمی که خداوند قرآن و فرقان را در آن قرار داده و به تفصیل آن را تشریح نمود؛ استنباط میکنیم و شایسته نیست من حکمی که مخالف حکم خداست و از نزد پروردگار نیست و طاغوت آن را آورده است، بپذیرم. من به هیچ حکمی جز حکم خدا راضی نشده و نخواهم شد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا }صدق الله العظيم [الأنعام:۱۱۴]
زمانی که درمورد تعداد نماز و رکعتهای نماز میانتان حکم دادم؛ حکم را از کتاب عزیز خداوند آوردم. همانا که نماز برای ذکر نام خداوند است و پروردگار سبحان صد نام دارد. خداوند اراده نمودهاست تا تعداد رکعتهای نمازهای واجب بر مسلمانان صد رکعت در پنجاه نوبت نماز باشد؛ و به این ترتیب هر نماز واجب دو رکعت داشته باشد تا وقتی در طول روز و شب پنجاه نماز بهجا آوردید و در هر نماز برای ذکر نام خداوند دو رکعت بهجا آوردید، در کل صد رکعت نماز خوانده باشید تا در نماز اجباری و واجب بدون زیاد و کم، معادل صد اسم حسنای الهی گردد و ثابت کردیم در شب اسراء خداوند به جدم محمد صلی الله علیه و آله وسلم امر فرمود در طول شبانه روز پنجاه نوبت نماز بهجا آورده شود و نماز خالصانه وعاری از شرک فقط برای خدا باشد و شرط اینکه تعداد رکعت نمازها برابر اسمای حسنای خداوند سبحان گردد.
خداوند تعالی میفرماید:
{ وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ }صدق الله العظيم [الأعراف:۱۸۰]
فقط اینکه با ما شرط نکرده که در نمازمان تمام أسماء حسنای الهی را بخوانیم؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی در سوره الإسراء:
{ قُلِ ادْعُوا اللَّـهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَـٰنَ ۖ أَيًّا مَّا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ ۚ وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَٰلِكَ سَبِيلًا ﴿۱۱۰﴾ وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّـهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُن لَّهُ وَلِيٌّ مِّنَ الذُّلِّ ۖ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا ﴿۱۱۱﴾ }صدق الله العظيم[سورة الإسراء]
پس به یقین دانستیم خداوند بر نبیّ خود واجب فرمود که در شبانهروز پنجاه نماز بهجا آورد و تعداد رکعتهای نمازهای واجب و اجباری را برابر أسماء حسنای الهی قرار داد بدون اینکه در تعداد رکعتهای نمازهای اجباری و واجب کم و زیادی باشد و شما در این مورد اختیاری از خود ندارید و هرکس آنچه را که خدا بر او واجب نموده بهجا نیاورد؛ عاقبتش در آتش است.
حمد خداوند را که به ما تخفیف داد و پنج نماز واجب به جای پنجاه نماز برایمان مقرر نمود. ممکن است کسی بگوید: «چرا شش یا هفت یا ده نماز نشد؟ حکمت پنج نوبت نماز واجب در چیست؟» . در پاسخ او به حق میگوییم: اگر بیشتر از این میشد در تعداد نامهای خداوند سبحان، خلل وارد میشد. خداوند تعداد نمازها را به پنج نوبت کاهش داد تا هر نوبت را ده برابر حساب نماید و در کتاب خداوند اجری برابر با پنجاه نماز ثبت گردد و تعداد رکعت نمازها برابر صد رکعت شود که مساوی أسماء حسنای الهی است. من سرخود فتوا نمیدهم که تعداد رکعت نمازها ده رکعت است؛ پناه برخدا که از جاهلان باشم. این جزیی از برهان حقیقت نام اعظم الهی است. خداوند صد نام دارد و شما ۹۹ نام را میدانید. خداوند اضافه بر این، به امام مهدی منتظر بیان نام اعظم الهی را نیزآموخته است و ما آن را به تفصیل برایتان بیان کردیم و به خداوند قسم تنها کسانی درمورد نام اعظم الهی با من مجادله میکنند که حقیقت این نام را درک نکرده باشند. علت اینکه این نام خداوند اعظم خوانده میشود این است که راز و حکمت آفرینش بندگان در آن نهاده شده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ﴿۵۶﴾ }صدق الله العظيم [الذاريات]
و بی تردید بنده خداوند به کسی گفته میشود که از رضوان او پیروی و از خشم او دوری نماید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ أَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَ اللّهِ كَمَن بَاء بِسَخْطٍ مِّنَ اللّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ﴿۱۶۲﴾ }صدق الله العظيم [آل عمران]
حال این سؤال مطرح میشود که: «آیا خداوند ما را برای جنت نعیم و حور العین آفریده است»؟ و جواب اینکه: به هیچ وجه، حکمت خداوند از آفرینش ما این نیست که گروهی را وارد بهشت نماید و گروه دیگر را به آتش جهنم بسپارد. بلکه حکمت آفرینش ما این است که نعیم رضوان خدا بر بندگان را عبادت کنیم و بی شکوتردید، خواهیم دید که رضوان خداوند از نعیم بهشت او بسیار بزرگتر است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿۷۲﴾}صدق الله العظيم [التوبة]
ولی به خداوند بزرگ قسم! تنها کسانی که حقیقت رضوان خدا نسبت به خود را درک نکردهاند؛ حقیقت نام اعظم الهی را تکذیب میکنند. خداوند حقیقت رضوان خود را به عنوان نشانهای در وجودِ خلق قرار میدهد و تنها کسانی آن را میفهمند که در نفس خود احساس کرده باشند که نعیم رضوان چیست و سپس شهادت میدهند که این نعیم به حق از نعیم بهشت خداوند بسیار بزرگتر است. بلکه نزد خود مجالی برای مقایسه آن با نعیمی دیگر نمییابند و آن را قابل مقایسه با هیچ نعیم دیگری نمیدانند؛ چقدر آرزو دارند باقی عمرشان را در همان حال بمانند؛ اما نمیتوانند... آگاهی از این امر نیز از این جهت بوده تا حکمت خلقت خود را درک کرده و بدانند رضوان خداوند از ایشان به حق نعیمی است که از هر نعیم دیگر عظیمتر است. این راز خداوند است و رسولان او تنها ۹۹ نام الهی را برایتان بیان کردهاند و خداوند اسم اعظم خود را، راز میان خود و بندگانش قرار داده تا تنها کسانی از آن باخبر شوند که حقیقت رضوان پروردگارشان را که تجلی حکمت آفرینش بندگان است؛ درک کرده باشند. همانا که ما این را از کتاب برایتان بیان نمودیم تا بدانید خداوند صد نام دارد و درباره حقیقت نام اعظم خداوند به شما فتوا دادیم تا بدانید این نام، از دیگر اسامی حسنای الهی بزرگتر نیست؛ خداوند از این نسبت پاک و منزه است و میان نامهای خداوند فرقی وجود ندارد و همه آن نامها متعلق به خداوند واحد و احد هستند که خدایی جز او نیست؛ اما توصیف این نام به نام اعظم الهی از آن روست که شما بی تردید نعیمی را خواهید یافت که از نعیم جنت خدا بسیار عظیمتر است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿۷۲﴾} صدق الله العظيم [التوبة]
وآن چه که دراسم اعظم الهی نهفته، همان صفت رضوان خدا از بندگانش است. اگر بندگان خدا راه رضوان او را درپیش گیرند، حکمت آفرینش خود را درک کردهاند و اگر از رضوان خدا روگردانند؛ در دنیا و آخرت به سختی عذاب خواهند شد. چرا که حکمت آفرینش آنها در این امر متجلی شده و اگر حیات دنیا آنها را از این حکمت غافل کند؛ مورد سؤال واقع خواهند شد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ ﴿۱﴾ حَتَّىٰ زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ ﴿۲﴾ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿۳﴾ ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿۴﴾ كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ ﴿۵﴾ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ ﴿۶﴾ ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ ﴿۷﴾ ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ ﴿۸﴾ } صدق الله العظيم [التكاثر]
و اما نعیمی که از آن سؤال خواهند شد چیست؟ همانا که این نعیمی است که مردم با مشغول و راضی شدن و اطمینان کردن به دنیا، از آن غافل شدند و فراموشش کردند و خداوند به همین دلیل ایشان را گرفتار عذاب عظیمی خواهد کرد؛ چون آنها از نعیمی روگرداندند که هم از نعیم دنیا عظیمتر است و هم از نعیم آخرت. این خداوند رحمان است، او خود آن نعیم است و صفت رضوان در نفسش نسبت به بندگان را نعیم قرار داده و کسانی را که به دنبال رضوانش باشند؛ از آن آگاه خواهد ساخت و سپس روحی از نزد خدا ایشان را فراگرفته و قلبشان مطمئن میشود... قلبشان خاشع شده و به خاطر درک عظمت حق، اشک از دیدگانشان روان میگردد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَإِذَا سَمِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُواْ مِنَ الْحَقِّ }صدق الله العظيم [المائدة:۸۳]
«حق» ، خداوند است و جز او همه باطل است؛ مقصود این نیست که خداوند در نفس ایشان نزول میکند؛ پاک و منزه است خداوند ....بلکه در نفس آنها روح وریحانی جاری میشود و خداوند نور بصیرتی به آنان عطا میکند تا عظمت حق را ببینند، حقی که همان خداوند است. کسانی که در این دنیا قلبشان قادر به دیدن حق نبوده و کور باشند؛ در روزی که مردم در پیشگاه پروردگار عالمیان قرار میگیرند نیز کور خواهند بود و چون در این دنیا حق را درک نکردند؛ در آخرت نیز آن را نمیخوانند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَمَنْ كَانَ فِي هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِي الآخِرَةِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِيلا ﴿۷۲﴾ }صدق الله العظيم [الإسراء]
یعنی کسی که در این دنیا حق را نمیبیند، در روز قیامت هم حق را نخواهد دید و قرآن عظیم بی شکوتردید شما را به سوی حق دعوت کرده و راه خداوند عزیز و حمید را به شما نشان میدهد. خداوند تعالی میفرماید:
{ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ ﴿۱﴾ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ ۙ كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ ﴿۲﴾ ذَٰلِكَ بِأَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا اتَّبَعُوا الْبَاطِلَ وَأَنَّ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِن رَّبِّهِمْ ۚ كَذَٰلِكَ يَضْرِبُ اللَّـهُ لِلنَّاسِ أَمْثَالَهُمْ﴿۳﴾ }صدق الله العظيم [محمد].
همانا که حق؛ یعنی پیروی از رضوان خداوند و کسانی که پیرو باطل هستند گرفتار خشم خدا خواهند شد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ أَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَ اللّهِ كَمَن بَاء بِسَخْطٍ مِّنَ اللّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ ﴿۱۶۲﴾}صدق الله العظيم [آل عمران]
و بیایید تا حقیقت این فرموده خداوند تعالی را دریابید:
{ وَمَنْ كَانَ فِي هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِي الآخِرَةِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِيلا ﴿۷۲﴾ } صدق الله العظيم [الإسراء]
یعنی کسانی که در این دنیا حق را نبینند، در آخرت نیز نابینا بوده و قادر به دین حق نیستند؛ گرچه میگویند:
{ قَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ } صدق الله العظيم [الأعراف:۵۳].
و اما این حقی که با تمام انبیا ورسولان الهی آمده است؛ چیست؟ و جواب فرموده خداوند تعالی است:
{ وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ ﴿۲۵﴾ }صدق الله العظيم [الأنبياء].
و بعد از اعتراف به کلمه توحید: «لا اله الا الله وحده لا شریک له» ، آنچه که میماند این است که چگونه خدا را عبادت نماییم؟ خداوند تعالی میفرماید:
{ أَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَ اللّهِ كَمَن بَاء بِسَخْطٍ مِّنَ اللّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ ﴿۱۶۲﴾}صدق الله العظيم [آل عمران]
برای همین است که میبینید امام مهدی از شما دعوت میکند رضوان خداوند را عبادت نمایید تا نسبت به حق بصیرت پیدا کنید که این هدف خلقت شماست. خداوند تعالی میفرماید:
{ هَلْ يَنظُرُونَ إِلاَّ تَأْوِيلَهُ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِن قَبْلُ قَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ فَهَل لَّنَا مِن شُفَعَاء فَيَشْفَعُواْ لَنَا}صدق الله العظيم [الأعراف:۵۳]
آیا فکر میکنید اینان حق را شناختهاند؟ به هیچ وجه چنین نیست؛ اگر حق را بشناسند چرا باید بگویند:
{ فَهَل لَّنَا مِن شُفَعَاء فَيَشْفَعُواْ لَنَا} صدق الله العظيم
پروردگارم با کلام حق خود راست گفت که فرمود:
{ وَمَنْ كَانَ فِي هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِي الآخِرَةِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِيلا ﴿۷۲﴾ } صدق الله العظيم [الإسراء]
ای کسی که درمورد تعداد رکعتهای نماز با من مجادله میکنی! آیا ایمان داری که خداوند صد نام دارد و برای همین فرمان داده است که پنجاه نماز واجب و اجباری بهجای آورده شده و در هر نماز دو رکعت خوانده شود تا تعداد رکعت نمازها برابر تعداد أسماء حسنای الهی در کتابش شود؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ قُلِ ادْعُوا اللَّـهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَـٰنَ ۖ أَيًّا مَّا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ ۚ وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَٰلِكَ سَبِيلًا ﴿۱۱۰﴾ وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّـهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُن لَّهُ وَلِيٌّ مِّنَ الذُّلِّ ۖ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا ﴿۱۱۱﴾ }صدق الله العظيم [الإسراء]
و اگر قبول نکنی از تو و تمام کسانی که به دنبال حق هستند سؤالی میکنم: آیا در آیات محکم کتاب مقصود از نماز کوتاه یا شکسته [القصر] نماز اصل واجب شده در کتاب است؟ یا مقصود نماز شكسته در سفر است یعنی نماز را کوتاه کرده تا یک رکعتی بخوانید؟ خداوند تعالی میفرماید:
{ وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَن يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا ۚ إِنَّ الْكَافِرِينَ كَانُوا لَكُمْ عَدُوًّا مُّبِينًا ﴿۱۰۱﴾ وَإِذَا كُنتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلَاةَ فَلْتَقُمْ طَائِفَةٌ مِّنْهُم مَّعَكَ وَلْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُوا فَلْيَكُونُوا مِن وَرَائِكُمْ وَلْتَأْتِ طَائِفَةٌ أُخْرَىٰ لَمْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا مَعَكَ وَلْيَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَأَسْلِحَتَهُمْ ۗ وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَأَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُم مَّيْلَةً وَاحِدَةً ۚ وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِن كَانَ بِكُمْ أَذًى مِّن مَّطَرٍ أَوْ كُنتُم مَّرْضَىٰ أَن تَضَعُوا أَسْلِحَتَكُمْ ۖ وَخُذُوا حِذْرَكُمْ ۗ إِنَّ اللَّـهَ أَعَدَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُّهِينًا ﴿۱۰۲﴾ }صدق الله العظيم [النساء]
خلاصه کلام، اگر دیدیم در کتاب خدا امر شده تا نماز سفر کوتاه [القصر]خوانده شده و به جای دو رکعت یک رکعتی خوانده شود؛ علمای شما درست گفته و مهدی منتظر ناصر محمد یمانی دروغ میگوید و اگر دیدیم امر شده تا نماز اصل و واجب از دو رکعت به یک رکعت تقلیل، یابد مهدی منتظر راست گفته و آنها که ندانسته به خدا نسبت میدهند؛ دروغ گفتهاند. خداوند تعالی میفرماید:
{ وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَن يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا ۚ إِنَّ الْكَافِرِينَ كَانُوا لَكُمْ عَدُوًّا مُّبِينًا ﴿۱۰۱﴾ وَإِذَا كُنتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلَاةَ فَلْتَقُمْ طَائِفَةٌ مِّنْهُم مَّعَكَ وَلْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُوا فَلْيَكُونُوا مِن وَرَائِكُمْ وَلْتَأْتِ طَائِفَةٌ أُخْرَىٰ لَمْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا مَعَكَ وَلْيَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَأَسْلِحَتَهُمْ ۗ وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَأَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُم مَّيْلَةً وَاحِدَةً ۚ وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِن كَانَ بِكُمْ أَذًى مِّن مَّطَرٍ أَوْ كُنتُم مَّرْضَىٰ أَن تَضَعُوا أَسْلِحَتَكُمْ ۖ وَخُذُوا حِذْرَكُمْ ۗ إِنَّ اللَّـهَ أَعَدَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُّهِينًا ﴿۱۰۲﴾ }صدق الله العظيم [النساء]
آیا از این آیات درمییابید که نماز شکسته [القصر] را باید کوتاه و شکسته خواند؛ یعنی نماز شکسته را کوتاه کرد و به جای دو رکعت یک رکعتی خواند؟ مشبب! آیا متوجه خبر و مقصود آیات محکم کتاب شدی؟ آیا فرمان کوتاه کردن نماز شکسته داده شده است؟ آنها در سفر نماز شکسته را کوتاه کرده و به جای دو رکعت یک رکعت به جا آورده و نام نماز خوف بر آن مینهند و این میشود کوتاه کردن نماز شکسته و امر خدا در آیات محکم کتابش را تحریف میکنند. خداوند امر نکرده که نماز شکسته را کوتاه کنید؛ ولی آنها در سفر نماز را شکسته به جا میآورند و میگویند در هنگام سفر نماز از چهار رکعت به دو رکعت تقلیل مییابد و سپس همین نماز شکسته را به یک رکعت تقلیل داده و نام نماز خوف بر آن مینهند و با این کار امر خدا را تحریف مینمایند. درحالیکه این فرمان به وضوح و با روشنی در آیات محکم آمده و برای عالم و جاهل قابل فهم است. شکستن و تقلیل نماز، کوتاه کردن نماز واجب و فریضهی اصلی از دو رکعت [که نماز اصل است] به یک رکعت است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:{ وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَن يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا ۚ إِنَّ الْكَافِرِينَ كَانُوا لَكُمْ عَدُوًّا مُّبِينًا ﴿۱۰۱﴾ وَإِذَا كُنتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلَاةَ فَلْتَقُمْ طَائِفَةٌ مِّنْهُم مَّعَكَ وَلْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُوا فَلْيَكُونُوا مِن وَرَائِكُمْ وَلْتَأْتِ طَائِفَةٌ أُخْرَىٰ لَمْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا مَعَكَ وَلْيَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَأَسْلِحَتَهُمْ ۗ وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَأَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُم مَّيْلَةً وَاحِدَةً ۚ وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِن كَانَ بِكُمْ أَذًى مِّن مَّطَرٍ أَوْ كُنتُم مَّرْضَىٰ أَن تَضَعُوا أَسْلِحَتَكُمْ ۖ وَخُذُوا حِذْرَكُمْ ۗ إِنَّ اللَّـهَ أَعَدَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُّهِينًا ﴿۱۰۲﴾ }صدق الله العظيم [النساء]
جناب مشبب قحطانی! یک چیز را راست میگویی و آن اینکه تو عالم نیستی بلکه از کسانی هستی که آگاهی و دانش ندارند. این بیان در بسیاری از پایگاههای اسلامی و میان مفتیان کشورها منتشر شده است و هیچ یک جرأت نکردهاند به آن ایرادی بگیرند و یا مرا گمراه بخوانند ولی از این امر حیرت زدهاند.
مشبب! بدان که در هر دو رکعتِ نمازِ دو رکعتی، تشهد وجود دارد؛ تشهد میانی و تشهد آخر. و اما تشهد اول، بعد از تمام شدن رکعت اول است و امام برای تشهد وسط مینشیند و وقتی برپاخواست، کسانی که درنماز شکسته پشت سر او نماز میخواندند؛ سلام داده و سپس گروه دیگری که این نماز واجب را هنوز نخواندهاند؛ پشت سر او قرار میگیرند و همراه امام رکعت دوم نماز را میخوانند و سپس تشهد دوم و آخر و سپس سلام نماز خوانده میشود. خداوند سبحان نماز را عادلانه به دو قسمت تقسیم کرده است و گروه دوم هیچ چیز بیشتر از گروه اول نمیخوانند نه در تکبیر و نه در قرائت و نه در تشهد و.. به هیچ وجه چنین نیست، ولی اکثر شما نمیدانید.
اگر یکی از مفتیان کشورهای اسلامی در اینجا حاضر میشد، تفاصیل مربوط به نماز حین «حضر» را کامل میکردیم تا مشبب یقین کند نماز حقاً دو رکعت است. ولی بدانید اگر جزییات مربوط به نماز در «حضر» را برایتان بیان کنیم؛ بر شما واجب میشود که به نماز در «حضر» عمل کنید و نه من و نه شما چاره و انتخاب دیگری نخواهیم داشت و چیزی به دست ما نیست.هیهات هیهات.... نمیشود برای شما انصار، حق را بیان کرده و سپس بگوییم تا زمانی که علمای شما مرا تصدیق نکردهاند از حق روبگردانید. هیهات هیهات... سزاوار و شایسته است که از حق پیروی شود...زمانی که در برابر آنان به حق حجت آوردیم؛ خواهید دانست من دهان آنها را با منطق حق خاموش ساختم و نمیتوانند به حق کوچکترین ایرادی بگیرند؛ تا مسلمانان بدانند در دین اجازه ندارند تعصب به خرج دهند و هریک متعصبانه به دنبال یکی از علمای دین راه بیفتند؛ بلکه هرکس در بین علمای امت با برهان غالب شد؛ بر دیگران واجب است که از او پیروی کرده و دیگر علمایی که از نظر علم و برهان بر وی غلبه نکردهاند را رها کنند. آنها بیانات را انکار نمیکنند، اما به آنها پشت میکنند..... چه کسی است که حاضر شود در منبر آزاد گفتگوی مهدی منتظر «پایگاه امام ناصر محمد یمانی» با برهان قاطع علمی بر مهدی منتظر غالب شود و برهان علمی هدایت کنندهتر و سخنی درستتر از او ارائه نماید.
سبحان الله عظیم که این حقیقت رؤیای حق است:
[وما حاجك أحد من القرآن إلا غلبته].
[ هیچ کس با قرآن با تو مجادله نمیکند مگر اینکه بر او غلبه کنی]
ای علمای امت اسلام! از خدا پروا کنید و بر سر میز گفتگو حاضر شوید تا نماز در «حضر» یعنی نماز در غیر سفر را برایتان به طور مفصل بیان نمایم وآگاهی بیشتری به شما بدهم؛ چون شما مرا محاصره کردهاید که جواب سؤالات زیادی که درباره مسایل نماز میشود را بدهم و چون بیان حق قرآن مانند یک بنیان است که خشتهای آن هم دیگر را محکم میکنند و سپس ایمان خواهید آورد که بی شکوتردید تعداد رکعتها در هر نماز به حق دو رکعت است. پس چرا به فراخوان کسی که شما را به حکمیت براساس کتاب خداوند دعوت میکنند؛ پاسخ نمیدهید؟ شما را چه میشود؟ چه اتفاقی برایتان افتاده است؟ اگر ناصر محمد یمانی را گمراه میدانید، آیا نمیترسید مسلمانان توسط ناصر محمد یمانی گمراه شوند؟ البته اگر ما را گمراه میبینید...آیا امور مسلمانان برایتان اهمیت ندارد؟ یا تصور میکنید حقوق شما نزد ما محفوظ نیست؟ پناه بر خداوند که از جاهلان و افترازنندگان باشیم... اینها در برابر خدا در نزد ما امانت است و به تمام مدیران هشدار میدهیم که بیان علمای دیگر را حذف نکنند. ما تنها بیاناتی که شیاطین میگذارند، حذف میکنیم و مهدی منتظر همچنان منتظر است تا مفتیان کشورها بر سر میز گفتگو حاضر شوند و بر اساس کتاب محفوظ از تحریف، رساله خداوند واحد قهار برای تمام مردم؛ حکم کنیم.
ای جماعت انصار؛ به کار خود ادامه داده ومجدانه بیانات را به اطلاع مفتیان دیار و خطبای منابررسانده و در تمام پایگاههای اسلامی منتشر و تبلیغ کنید تا عذر شما در پیشگاه پروردگارتان باشد و شاید تقوا کنند. خداوند در تمام زمان و مکانها به «بالمُلقيات ذكراً عُذراً أو نُذراً» قسم خورده و به این ترتیب آنها را مورد کرامت قرار میدهد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ فَالْمُلْقِيَاتِ ذِكْرًا ﴿۵﴾ عُذْرًا أَوْ نُذْرًا ﴿۶﴾ }صدق الله العظيم [المرسلات]
و تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَالْمُرْسَلَاتِ عُرْفًا ﴿۱﴾ فَالْعَاصِفَاتِ عَصْفًا ﴿۲﴾ وَالنَّاشِرَاتِ نَشْرًا ﴿۳﴾ فَالْفَارِقَاتِ فَرْقًا ﴿۴﴾ فَالْمُلْقِيَاتِ ذِكْرًا ﴿۵﴾ عُذْرًا أَوْ نُذْرًا ﴿۶﴾ إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَوَاقِعٌ ﴿۷﴾ فَإِذَا النُّجُومُ طُمِسَتْ ﴿۸﴾ وَإِذَا السَّمَاءُ فُرِجَتْ ﴿۹﴾ وَإِذَا الْجِبَالُ نُسِفَتْ ﴿۱۰﴾ وَإِذَا الرُّسُلُ أُقِّتَتْ ﴿۱۱﴾ لِأَيِّ يَوْمٍ أُجِّلَتْ ﴿۱۲﴾ لِيَوْمِ الْفَصْلِ ﴿۱۳﴾ وَمَا أَدْرَاكَ مَا يَوْمُ الْفَصْلِ ﴿۱۴﴾ وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ ﴿۱۵﴾ }صدق الله العظيم [المرسلات]
و اما بیان {فَالْفَارِقَاتِ فَرْقًا}: مقصود کسانی است که حق را از باطل تشخیص داده و سپس قرآن را که ذکر عالمیان است؛ تبلیغ میکنند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
فَالْمُلْقِيَاتِ ذِكْرًا ﴿۵﴾ عُذْرًا أَوْ نُذْرًا ﴿۶﴾ إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَوَاقِعٌ ﴿۷﴾ فَإِذَا النُّجُومُ طُمِسَتْ ﴿۸﴾ وَإِذَا السَّمَاءُ فُرِجَتْ ﴿۹﴾ وَإِذَا الْجِبَالُ نُسِفَتْ ﴿۱۰﴾ وَإِذَا الرُّسُلُ أُقِّتَتْ ﴿۱۱﴾ لِأَيِّ يَوْمٍ أُجِّلَتْ ﴿۱۲﴾ لِيَوْمِ الْفَصْلِ ﴿۱۳﴾ وَمَا أَدْرَاكَ مَا يَوْمُ الْفَصْلِ ﴿۱۴﴾ وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ ﴿۱۵﴾ }صدق الله العظيم [المرسلات]
و بیان این فرموده خداوند چیست :{فَالْمُلْقِيَاتِ ذِكْرًا ﴿۵﴾ عُذْرًا أَوْ نُذْرًا ﴿۶﴾} یعنی عذری در پیشگاه پروردگارتان باشد که شما خبر را ابلاغ کرده و با ذکری که رساله و نامه خداوند برای انذار مردمان است؛ به آنها هشدار و انذار دادهاید تا هر کس از آنان که بخواهد جلو افتاده و ایمان بیاورد و یا آن را به تأخیر اندازد. وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين..
أخو المؤمنين بالقرآن العظيم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
_________________
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=47656
Admin
30-12-2015, 11:26 PM
- 6 -
الإمام ناصر محمد اليماني
28 - 12 - 2009 مـ
01:14 صباحاً
ــــــــــــــــــــــ
همانا که تمام نمازها؛ چه نماز واجب روزانه وچه سایر نمازهای واجب و نمازهای داوطلبانه همگی دو رکعتی هستند. ..
بسم الله الرحمن الرحيم، السلام عليكم ورحمة الله وبركاته، وجواب مختصر:
تمام نمازها، فرقی ندارد نمازمفروض روزانه باشد یا نماز واجب و یا نماز اختیاری؛ همگی دو رکعت هستند و در کتاب مقرر شده نماز چه واجب باشد چه نافله فقط دو رکعت است وبعد سلام داده میشود.
فرد هر چقدر که بخواهد میتواند نماز نافله داوطلبانه بخواند و این نمازها همگی دو رکعتی هستند. همه نمازها چه نافله چه نماز فرض روزانه یا نماز جمعه ویا نماز سنت؛ همگی دو رکعتی هستند فرقی ندارد نماز روزانه واجب باشد یا نماز واجبی مثل نماز جمعه یا نماز سنت یا نماز مستحب.... همگی دو رکعتی هستند مگر نماز شکسته و نماز "وتر" که یک رکعتیاند. از ما به صورت خصوصی درمورد نماز وتر سؤال شده بود و لذا بر ما واجب شد که برای توضیح؛ مطالب بیشتری را بیان کنیم؛ من نمیگویم که بیان نماز كامل شده است؛ من نماز "وتر" را که بعد از نمازشب خوانده میشود نفی نمیکنم؛ من از نمازهای واجب و نمازهای نافله سخن میگویم فرقی ندارد نماز واجب روزانه باشند یا نماز نافله داوطلبانه و چون در این بیانات درمورد نمازی که یک رکعتی است صحبتي نكرده ايم و برای همین واجب شد که درمورد نمازی که یک رکعتی است بیشتر توضیح دهیم؛ يكي از نمازهاي یک رکعتی، نماز شکسته است و شرط به جا آوردن آن را از آیات محکم کتاب برایتان بیان کردیم و این نماز یک رکعتی است؛ نماز شکسته کوتاهترین نماز است و همین طور نماز "وتر" که بعد از نماز شب میخوانید هم یک رکعتی است و شما میدانید نماز وتر یک رکعتی است.
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
أخوكم الإمام المهدي المنتظر ناصر محمد اليماني
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=47657
Admin
31-12-2015, 10:28 PM
- 7 -
الإمام ناصر محمد اليماني
10 - محرم - 1431 هـ
27 - 12 - 2009 مـ
۶-دی-۱۳۸۸ه.ش.
01:05 صبح
ــــــــــــــــ
خداوند پنج نوبت نمازرا واجب نموده است و هر نماز، دو رکعت واجب دارد و نماز سنت[نماز نافله همراه با نمازهای واجب] بین اذان و اقامه بهجا آورده میشود
بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين..
برادر گرامی! سلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ ازکسانی که مردد هستند مباش که نه با این هستند و نه با آن، بلکه فکر کن و تصمیم بگیر، تو تا به حال خیلی با ما گفتگو کردهای؛ پس چرا متذکر نمیشوی و اما درباره نظرمان درمورد بیانت به حق میگوییم: ما مردمانی هستیم که در دین خداوند با نظر و رأی خود و یا[تا زمانی که به دنبال حق هستیم] با اجتهاد سخن نمیگوییم و اجتهاد هم به معنی به دنبال حقیقت گشتن است تا وقتی حقی را یافتیم که با علم و برهان آشکار مدد شده است؛ آنگاه با علم و برهان برگرفته از نور خداوند رحمان در کتاب؛ مردم را به سوی حق دعوت کنیم. اما کسانی که به اسم قرآنییون میشناسید، همانند شما کتاب خدا را بر اساس رأی و نظر خود تفسیر میکنند و تصور میکنند هدایت شدهاند. خداوند تعداد نمازهای واجب شده روزانه را سه عدد مقرر نفرموده است، بلکه پنج نوبت نماز واجب شده است و هر نماز دو رکعت واجب دارد و نماز سنت [نماز نافله همراه با نمازهای واجب] بین اذان و اقامه بهجا آورده میشود. نماز واجب دو رکعتی است و دو تشهد و دو فاتحه دارد و اما تشهد اول بعد از رکعت اول است و امام مینشیند و تشهد اول خوانده میشود، سپس رکعت دوم را خوانده و سلام داده میشود و این برای تنظیم و هماهنگی در نمازی است که وقت نگرانی از فتنهگری کفار به صورت شکسته خوانده میشود. گروهی رکعت اول نماز را همراه امام بهجا میآورند، وقتی امام نشست و تشهد وسط را گفت و برخاست، گروه اول سلام گفته و سپس گروه دوم جای آنها را گرفته و رکعت دیگر را با امام بهجا آورده و بعد از تمام شدن شهادت آخر، همراه امام سلام میدهند. ای امت اسلام! ای حجاج بیت الله الحرام! از شما به حق پروردگاری که با دادن گوش و چشم و قلب یاریتان کرده سؤال میکنم: آیا نماز شکسته [القصر] از اصل، نماز اصلی نیست؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَنْ يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا} صدق الله العظيم [النساء:۱۰۱].
مهدی منتظر از شما سؤال میکند: چرا بیان محکمات قرآن را تحریف میکنید و آنچه را که خداوند نفرموده به وی نسبت میدهید؟ چرا که میگویید مقصود، نماز شکسته در سفر است که دو رکعت دارد و در زمان خوف و ترس آن را هم کوتاه کرده و یک رکعتی میخوانیم. مهدی منتظر باز هم سؤال میکند: ای امت اسلام این قضیه کوتاه کردن نمازی که کوتاه شده [نمازشکسته] چیست که سرهم کردهاید؟! مگر خداوند برایتان روشن نفرموده است که این نماز اصلی است که به صورت کوتاه شده [شکسته] خوانده میشود؟ همانا که مقصود از نماز کوتاه یا شکسته؛ این است که نماز دو رکعتی [که اصل نماز است] کوتاه شده و یک رکعت خوانده شود؛ مگر امام که نماز را کوتاه و شکسته نمیخواند. خداوند تعالی فرموده است:
{وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَن يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا ۚ إِنَّ الْكَافِرِينَ كَانُوا لَكُمْ عَدُوًّا مُّبِينًا ﴿۱۰۱﴾ وَإِذَا كُنتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلَاةَ فَلْتَقُمْ طَائِفَةٌ مِّنْهُم مَّعَكَ وَلْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُوا فَلْيَكُونُوا مِن وَرَائِكُمْ وَلْتَأْتِ طَائِفَةٌ أُخْرَىٰ لَمْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا مَعَكَ وَلْيَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَأَسْلِحَتَهُمْ ۗ وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَأَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُم مَّيْلَةً وَاحِدَةً (۱۰۲)} صدق الله العظيم [النساء].
لذا امر خداوند این است که نماز را کوتاه کنید و به جای دو رکعت، یک رکعت به جا آورید؛ جز امام که نماز واجب را که دو رکعت است بهجا میآورد. و اما جماعت نمازگزار، خداوند آنها را به دو گروه تقسیم میکند؛ گروه اول همراه امام رکعت اول را بهجا میآورند تا او رکعت اول را تمام کند و تشهد وسط را بخواند و برخیزد؛ سپس گروه اول سلام داده و کنار میروند تا گروه دومی که هنوز آن نماز واجب را نخواندهاند، جایشان را بگیرند و همراه امام رکعت دوم را تمام کنند و بعد از دادن تشهد آخر همراه امام سلام بدهند. اما شما ندانسته به خداوند نسبت میدهید و در امر نماز به بیراهه رفتهاید و به همین دلیل در زمانی که ازجانب کفار در خطر هستید نمیتوانید نماز مغرب را شکسته و کوتاه بهجا آورید؛ چگونه میخواهید سه رکعت نمازمغرب را بین دو گروه تقسیم کنید؟ تنها راه این است که به دستورحقی که در کتاب خدا و سنت حق رسولش آمده است اعتراف کنید و بپذیرید نمازهای واجب پنجگانه بوده و در هر نماز دو رکعت به جا آورده میشود چه در سفر و چه در حضر... و بی تردید برای نماز شکسته و کوتاه شده در کتاب خدا شرط محکمی وجود دارد:
{ وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَنْ يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا} صدق الله العظيم [النساء:۱۰۱]
شاید کسی سخن مرا قطع کرده و بگوید: «صبرکن، صبرکن، ناصر محمد یمانی! اما آنچه که در سنت درمورد نمازهای واجب روزانه آمده است، با چیزی که تو از قرآن بیان کردی فرق دارد». مهدی منتظر در پاسخ او میگوید: خیر در سنت حقِّ نبوی هم این مطلب حق را میتوان پیدا کرد. از جمله حدیثی که عایشه رضی الله عنها از رسول حق خداوند نقل نموده ولی چون با هواها و امیال شما فرق دارد، آن را به صورت باطل بیان میکنید و در روایات دیگر، از خودتان متنی به آن اضافه کردهاید درحالیکه اگر حدیث حق باشد، موافق حقّ [قرآن] خواهد بود.
[قال ابن إسحاق : وحدثني صالح بن كيسان عن عروة بن الزبير ، عن عائشة رضي الله عنها ، قالت: افترضت الصلاة على رسول الله صلى الله عليه وسلم أول ما افترضت عليه ركعتين ركعتين كل صلاة ثم إن الله تعالى أتمها في الحضر أربعا ، وأقرها في السفر على فرضها الأول ركعتين.]
[ ابن إسحاق گفته است: صالح بن کیسان از عروة بن زبیر از عائشه رضی الله عنها برایم نقل کرد: نماز بر رسولالله صلى الله عليه وسلم مقرر شد. اول هر نماز دو رکعت بود و سپس خداوند این گونه مقرر فرمود که در حضر چهار رکعتی خوانده شود و در سفر به صورت اول یعنی دو رکعتی]
امام مهدی در پاسخ شما میگوید ای امت اسلام! این حدیث درست است چون وقتی آنها دو رکعت سنت را به دو رکعت نماز واجب اضافه کنند، در حال حضر چهار رکعت میشود؛ اما نماز صبح دو رکعت است نه چهار رکعت. ولی اگر دو رکعت واجب و دو رکعت سنت را با هم جمع کنیم حتما چهار رکعت میشود: دو رکعت واجب و دو رکعت سنت. اما دو رکعت سنت تنها زمانی واجب میشود که وارد خانههای خداوند شوید و باید بین اذان و اقامه خوانده شود و اینجاست که اگرکسی وارد خانههای خداوند-مساجد- شود نماز سنت براو واجب شده و نباید بنشیند مگر این که برای خداوند دو رکعت نمازسنت به جا آورد و این بیان این حدیث حق است: دو رکعت واجب و دو رکعت سنت، ولی مقصود این نیست که در حال حضر نماز واجب چهار رکعتی باشد؛ شما میدانید که نماز صبح را دو رکعتی میخوانید؛ تمام نمازهای واجب [یومیه] دو رکعتی هستند، فرقی ندارد در سفر باشید یا در حضر فقط اینکه زمانی که در سفر نیستید دو رکعت نماز سنت را اضافه میکنید و لذا نمازتان در حضر چهار رکعت میشود؛ دو رکعت واجب و دو رکعت سنت که بین اذان و اقامه خوانده میشود.
احادیث و روایات دیگری هم هستند که مطابق امر حقی است که در کتاب خدا آمده است . از جمله این احادیث:
[طرف الحديث الصحابي اسم الكتاب أفق العزو المصنف سنة الوفاة]
۱- كيف أصلي إذا كنت بمكة إذا لم أصل مع الإمام فقال ركعتين سنة أبي القاسم صلى الله عليه وسلم عبد الله بن عباس مسند أحمد بن حنبل 2995 --- أحمد بن حنبل 241
۱-چگونه نماز بهجا آورم اگر که در مکه باشم و با امام نماز نخوانده باشم؛ گفت: دو رکعت این سنت سنة أبي القاسم صلى الله عليه وسلم است. راوی : عبد الله بن عباس مسند أحمد بن حنبل 2995 --- أحمد بن حنبل 241
----------
۲-ركعتين سنة أبي القاسم صلى الله عليه وسلم عبد الله بن عباس صحيح مسلم 1117 690 مسلم بن الحجاج 261
۲- سنت ابوالقاسم صلى الله عليه وسلم دو رکعت است.عبد الله بن عباس صحيح مسلم 1117 690 مسلم بن الحجاج 261
----------
3 - أكون بمكة فكيف أصلي قال ركعتين سنة أبي القاسم صلى الله عليه وسلم عبد الله بن عباس مسند أحمد بن حنبل 2532 2627 أحمد بن حنبل 241
۳-اگر در مکه باشم چگون نماز بهجا آورم. گفت : دو رکعت سنت أبي القاسم صلى الله عليه وسلم عبد الله بن عباس مسند أحمد بن حنبل 2532 2627 أحمد بن حنبل 241
------------
4 - كيف أصلي بمكة إذا لم أصل في جماعة قال ركعتين سنة أبي القاسم صلى الله عليه وسلم عبد الله بن عباس السنن الكبرى للنسائي 1893 1914 النسائي 303
۴- چگونه نماز به جا آورم اگر که در مکه بوده و نماز را با جماعت نخوانده باشم؟ گفت دو رکعت سنت أبي القاسم صلى الله عليه وسلم عبد الله بن عباس السنن الكبرى للنسائي 1893 1914 النسائي303
----------
5- ركعتين سنة أبي القاسم صلى الله عليه وسلم عبد الله بن عباس السنن الكبرى للنسائي 1894 1915 النسائي 303
۵- سنت ابوالقاسم دو رکعت استعبد الله بن عباس السنن الكبرى للنسائي 1894 1915 النسائي 303
-----------
6 - ركعتين سنة أبي القاسم صلى الله عليه وسلم عبد الله بن عباس السنن الكبرى للنسائي 511 515 النسائي
۶- سنت ابوالقاسم دو رکعت استعبد الله بن عباس السنن الكبرى للنسائي 511 515 النسائي 303
------------
7 - ركعتين سنة أبي القاسم صلى الله عليه وسلم عبد الله بن عباس سنن النسائى الصغرى 1430 1443 النسائي
۷-دو رکعت سنت أبي القاسم صلى الله عليه وسلم عبد الله بن عباس سنن النسائى الصغرى 1430 1443 النسائي 303
---------------
8 - ركعتين سنة أبي القاسم صلى الله عليه وسلم عبد الله بن عباس سنن النسائى الصغرى 1431 1444 النسائي 303
۸-دو رکعت سنت أبي القاسم صلى الله عليه وسلم عبد الله بن عباس سنن النسائى الصغرى 1431 1444 النسائي 303
----------
9 - كيف أصلي إذا كنت بمكة إذا لم أصل مع الإمام قال ركعتين سنة أبي القاسم صلى الله عليه وسلم عبد الله بن عباس تهذيب الآثار للطبري 291 331 ابن جرير الطبري
۹-چگونه نماز بهجا آورم اگر که در مکه باشم و با امام نماز نخوانده باشم؛ گفت: دو رکعت این سنت سنة أبي القاسم صلى الله عليه وسلم است.عبد الله بن عباس تهذيب الآثار للطبري 291 331 ابن جرير الطبري 310
-----------
10 - إني مقيم ههنا يعني بمكة فكيف أصلي قال ركعتين سنة أبي القاسم صلى الله عليه وسلم عبد الله بن عباس مستخرج أبي عوانة 1866 2345 أبو عوانة الإسفرائيني 316 ۱۰- من ساکن اینجا یعنی مکه هستم؛ چگونه نماز بخوانم. گفت دو رکعت سنت أبي القاسم صلى الله عليه وسلم عبد الله بن عباس مستخرج أبي عوانة 1866 2345 أبو عوانة الإسفرائيني316
-------------
11 - كيف أصلي بمكة إذا لم أصل في جماعة فقال ركعتين سنة أبي القاسم صلى الله عليه وسلم عبد الله بن عباس صحيح ابن خزيمة 908 904 ابن خزيمة
۱۱- چگونه نماز بهجا آورم اگر که در مکه بوده و نماز را با جماعت نخوانده باشم؟ گفت دو رکعت سنت أبي القاسم صلى الله عليه وسلم عبد الله بن عباس صحيح ابن خزيمة 908 904 ابن خزيمة 311
----------
12 - إني مقيم يعني بمكة فكيف أصلي قال ركعتين سنة أبي القاسم صلى الله عليه وسلم عبد الله بن عباس الأوسط في السنن والإجماع والاختلاف لابن المنذر 2192 2250 محمد بن إبراهيم بن المنذر 318
۱۲- من مقیم مکه هستم؛ چگونه نماز بخوانم. گفت دو رکعت سنت أبي القاسم صلى الله عليه وسلمعبد الله بن عباس الأوسط في السنن والإجماع والاختلاف لابن المنذر 2192 2250 محمد بن إبراهيم بن المنذر 318
--------------
13- الصلاة في السفر فقال ركعتين سنة رسول الله صلى الله عليه وسلم عبد الله بن عمر إتحاف المهرة 9114 --- ابن حجر العسقلاني 852
۱۳- نماز در سفر؟ گفت سنت رسول الله صلی الله علیه و سلم دو رکعت استعبد الله بن عمر إتحاف المهرة 9114 --- ابن حجر العسقلاني 852
---------------
14- - أكون بمكة فكيف أصلي قال صل ركعتين سنة أبي القاسم صلى الله عليه وسلم عبد الله بن عباس صحيح ابن حبان 2823 2755 أبو حاتم بن حبان 354
۱۴- من در مکهام چگونه نماز بخوانم. گفت: سنت رسول الله صلی الله علیه و سلم دو رکعت است.عبد الله بن عباس صحيح ابن حبان 2823 2755 أبو حاتم بن حبان 354
------------
15- - عن الصلاة في السفر فقال ركعتين ركعتين سنة نبيكم صلى الله عليه وسلم عبد الله بن عباس المعجم الكبير للطبراني 12505 12664 سليمان بن أحمد الطبراني 360
۱۵- از نماز در سفر سؤال شد. گفت: دو رکعت؛ دو رکعت سنت نبی شما صلى الله عليه وسلم عبد الله بن عباس المعجم الكبير للطبراني 12505 12664 سليمان بن أحمد الطبراني
360
-------------
16- - أكون بمكة كيف أصلي قال ركعتين سنة أبي القاسم صلى الله عليه وسلم عبد الله بن عباس المعجم الكبير للطبراني 12732 12894 سليمان بن أحمد الطبراني 360
۱۶- من در مکهام چگونه نماز بخوانم. گفت: سنت أبو القاسم صلى الله عليه وسلم دو رکعت است.عبد الله بن عباس المعجم الكبير للطبراني 12732 12894 سليمان بن أحمد الطبراني 360
-------------
17 - إني أكون بمكة فكيف أصلي قال ركعتين سنة أبي القاسم صلى الله عليه وسلم عبد الله بن عباس السنن الكبرى للبيهقي 5055 3:153 البيهقي 458
۱۷- من در مکهام چگونه نماز بخوانم. گفت: سنت أبو القاسم صلى الله عليه وسلم دو رکعت است.عبد الله بن عباس السنن الكبرى للبيهقي 5055 3:153 البيهقي 458
اما اگر احادیث و روایات، حق هم باشند، نمیخواهم با آنها برای شما حجت بیاورم؛ میدانید چرا؟ چون احادیث باطلی که در آنها هست؛ بیش از احادیث حق است. منافقان در وارد کردن و نقل احادیث باطل و دروغ کوتاهی نکردند و تا توانستهاند احادیث دروغ و کاذب از نبی نقل کرده و به شما دادهاند. فکر میکنید چرا با اینکه من به سنت حق همانند قرآن عظیم ایمان دارم؛ دوست ندارم از سنت برایتان حجت بیاورم؟ چون سنت از تحریف و دستکاری و اضافات محفوظ نیست...
من نمیتوانم با سنت دهان شما را بسته و خاموشتان سازم، چون شما میتوانید به دلایل من، حتی اگر حق هم باشند ایراد بگیرید؛ میتوانید بگویید این حدیث در سنت جا شده و یا دروغ و یا ضعیف است و من نمیتوانم با شما مجادله کرده و بگویم خیر حق است؛ چرا؟ چون سنت از تحریف محفوظ نیست. هم شما میدانید و هم من میدانم و در این امر اتفاق نظر داریم که سنت از تحریف محفوظ نیست؛ ولی وقتی از کتاب خداوند برایتان حکم بیاورم، ابداً نمیتوانید به برهان من ایرادی وارد کنید و من با کتاب خداوند قرآن عظیم که مهیمن بر تورات و انجیل و سنت نبوی است بر شما غلبه میکنم.
همین طور حدیث نقل شده از عائشه رضی الله؛ اکثر شما به آن معترفید، ولی برای اینکه با تمایلات شما سازگار شود آن را تغییر میدهید. برای مثال این حدیث:
[رواية معمر عن الزهري عن عروة عن عائشة قالت فرضت الصلاة ركعتين ركعتين ثم هاجر رسول الله فزيدت أربع].
[ معمر از زهری و او از عروة و او از عائشه نقل کرد که نماز به صورت دو رکعت دو رکعت واجب شد و بعد از اینکه رسول الله مهاجرت نمود چهار رکعت شد]
----------
[عَنْ عَائِشَةَ أُمِّ الْمُؤْمِنِينَ رضى الله عنها قَالَتْ « فَرَضَ اللَّهُ الصَّلاَةَ حِينَ فَرَضَهَا رَكْعَتَيْنِ رَكْعَتَيْنِ فِى الْحَضَرِ وَالسَّفَرِ ، فَأُقِرَّتْ صَلاَةُ السَّفَرِ].
[ازعَائِشَةَ أُمِّ الْمُؤْمِنِينَ رضى الله عنها نقل شد: زمانی که خداوند نماز را واجب نمود چه در سفر و چه درحضر دو رکعت نماز مقرر کرد. پس نماز سفر تصویب شد]
حال ما میگوییم اگر بر اساس تأویل شما واجب شده نماز چهار رکعت باشد، شما که نماز صبح را دو رکعتی و نماز مغرب را سه رکعتی میخوانید؛ شما را چه میشود که متناقض عمل میکنید؟ مقصود حدیث این است که نماز واجب دو رکعت بود و سپس نماز سنت آمد که برای کسی که وارد مسجد شود واجب است و بین اذان و اقامه خوانده میشود و لذا برای هر نماز واجب شما چهار رکعت به جا میآورید: دو رکعت نماز واجب و دو رکعت نماز سنت. شما را چه میشود که در حق مغالطهکاری میکنید، حال چه در کتاب خدا باشد یا سنت رسول و یا احادیثی که از نمازهای ظهر و عصر و عشا سخن میگوید؟ سخن از نماز واجب است: دو رکعت سنت و دو رکعت واجب؛ ولی شما درتعداد رکعت نماز واجب دچار خبط شدهاید؛ از خدا نمیترسید؟!
در سنت نبوی احادیث زیادی درمورد دو رکعتی بودن نمازها وجود دارد؛ ای مردم! نمیدانم نمازتان را چگونه ضایع کردید؟ کسانی که قبل شما بودند چطور؟ من آنها را مذمت نمیکنم، حسابشان با پروردگارشان است. من از کتاب خدا برایتان دلیل و حجت میآورم و بی شک در سنت نیز حق را که موافق بیان حقی است که مستقیم از کتاب خدا آمده است؛ خواهید یافت. درمورد نماز هم چنان تفاصیل زیادی داریم ولی متأسفانه هم چنان منتظر مفتیان شما هستیم. آیا آنها در برابر من استکبار ورزیده و ناصر محمد یمانی در مرتبهای نیست که به نظرشان بیاید، با اینکه میدانند حجتهای آنها واهی است و حجت ناصر محمد یمانی کوبنده باطل است؟ پس چرا به حق آمده از نزد پروردگارشان اعتراف نمیکنند؟ یا آنها را چه شده و چه اتفاقی برایشان رخ داده است! إنا لله وإنا إليه راجعون..
ای علمای امت! من قصد ندارم درمورد نماز در حضر توضیحاتی بدهم، چون نمیخواهم انصارم از صفوف نماز جماعت در مساجد و خانههای خدا جدا شوند و میدانم تا زمانی که نمازشان را مخلصانه به جا آورند؛ خداوند از ایشان خواهد پذیرفت.
ای امت اسلامی! همانا که هدف ما متحد کردن صفوف و رفع پراکندگی شماست و نمیخواهیم با ایجاد فرقهای جدید؛ شما را متفرقتر کنیم. پس به کسی که شما را به سوی کتاب خداوند میخواند پاسخ دهید تا در اختلافات بر اساس آن میانتان حکم کنیم که خیر شما در این است اگر تعقل کنید.... چرا درخواست مرا استجابت نمیکنید؟ عذرتان چیست که به دعوت به سوی کتاب خدا قرآن عظیم پاسخ نمیدهید؛ مگر به آن ایمان ندارید؟... چاره کار شما چیست؟ به خداوند بزرگ قسم که ما نمیخواهیم دین شما را به دینی باطل بدل کنیم؛ بلکه میخواهیم شما را به مسیر نخستین نبوت بازگردانیم تا در تمامی ارکان اسلامی مانند این باشد که در زمان مُحمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم هستید...
در موارد اختلاف، بین من و شما کتاب خداوند باشد، قرآن عظیم که از تحریف محفوظ است؛ ولی شما مردم میخواهید من از امیال و هواهای شما پیروی کنم ولی پاسخم این است: متأسفم من به دنبال امیال شما نمیافتم. کاش از میزان پایبندی من به حبل الله خبر داشتید. اگر خداوند عمرمن و شما را تریلیون تریلیون سال طولانی کند؛ کوچکترین نرمشی نشان نداده و به اذن خداوند به سوی شما متمایل نخواهم شد. تثبیت قلب بنده با پروردگار است تا شما مرا در مورد آنچه که خداوند در کتابش نازل نموده به فتنه نیندازید. چرا نمیخواهید از اوامری که خداوند در آیات محکم کتابش نازل فرموده پیروی کنید؛آیا عقل خود را به کار نمیگیرید؟! مگر خداوند تعالی نفرموده است:
{وَهَٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿۱۵۵﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
وخداوند تعالى میفرماید:
{اتَّبِعُوا مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ } صدق الله العظيم [الأعراف:۳].
و خداوند تعالى میفرماید:
{هُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ عَلَىٰ عَبْدِهِ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لِّيُخْرِجَكُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ۚ وَإِنَّ اللَّهَ بِكُمْ لَرَءُوفٌ رَّحِيمٌ ﴿۹﴾} صدق الله العظيم [الحديد].
و خداوند تعالى میفرماید:
{فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنزِلَ مَعَهُ ۙ أُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۱۵۷﴾} صدق الله العظيم[الأعراف].
و خداوند تعالى میفرماید:
{قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ ۖ هَٰذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَبْلِي ۗ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ ۖ فَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿۲۴﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].
و خداوند تعالى میفرماید:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا ﴿۱۷۴﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿۱۷۵﴾} صدق الله العظيم [النساء].
و خداوند تعالى میفرماید:
{وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا} صدق الله العظيم [آل عمران:۱۰۳].
و خداوند تعالى میفرماید:
{إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَٰنَ بِالْغَيْبِ ۖ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ ﴿۱۱﴾} صدق الله العظيم [يس].
ای کسانی که از ذکر محفوظ از تحریف روگردانید! میخواهید با چه چیزی به شما بشارت دهم که حجت خدا بر شما باشد؟ ای کسانی که از کتاب خداوند روگردانید! اگر از راه راست دور شوید هیچ حجتی در برابر خداوند ندارید و خداوند تعالى میفرماید:
{وَهَٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿۱۵۵﴾ أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿۱۵۶﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ ۚ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿۱۵۷﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
و خداوند تعالى میفرماید:
{كِتَابٌ أُنزِلَ إِلَيْكَ فَلَا يَكُن فِي صَدْرِكَ حَرَجٌ مِّنْهُ لِتُنذِرَ بِهِ وَذِكْرَىٰ لِلْمُؤْمِنِينَ ﴿۲﴾ اتَّبِعُوا مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ وَلَا تَتَّبِعُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ ۗ قَلِيلًا مَّا تَذَكَّرُونَ ﴿۳﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
و خداوند تعالى میفرماید:
{وَلَقَدْ جِئْنَاهُم بِكِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَىٰ عِلْمٍ هُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿۵۲﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
و خداوند تعالى میفرماید:
{وَالَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ ﴿۱۷۰﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
و خداوند تعالى میفرماید:
{وَإِذَا لَمْ تَأْتِهِم بِآيَةٍ قَالُوا لَوْلَا اجْتَبَيْتَهَا ۚ قُلْ إِنَّمَا أَتَّبِعُ مَا يُوحَىٰ إِلَيَّ مِن رَّبِّي هَٰذَا بَصَائِرُ مِن رَّبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿۲۰۳﴾ وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿۲۰۴﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
و خداوند تعالى میفرماید:
{قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا ۖ وَمَا أَنَا عَلَيْكُم بِوَكِيلٍ ﴿۱۰۸﴾} صدق الله العظيم [يونس]
و خداوند تعالى میفرماید:
{أَفَمَن كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِّنْهُ وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَىٰ إِمَامًا وَرَحْمَةً ۚ أُولَٰئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ ۚ وَمَن يَكْفُرْ بِهِ مِنَ الْأَحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ ۚ فَلَا تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ ۚ إِنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿۱۷﴾} صدق الله العظيم [هود].
ـــــــــــــــــــ
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=47659
Admin
01-01-2016, 11:52 AM
- 8 -
الإمام ناصر محمد اليماني
07 - ذی القعدة - 1430 هـ
26 - 10 - 2009 مـ
۴-آبان-۱۳۸۸ه.ش.
01:08 صبح
ـــــــــــــــ
{ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}صدق الله العظيــــم
سلام علیکم امام ناصر محمد یمانی
ای مهدی منتظر! معذرت میخواهم که به عنوان شخصی ساده که از اهل علم نیست مداخله میکنم. من تحت تأثیر کلام شما قرار گرفته و میخواهم [با سوال كردن] حق برايم ثابت شود و امیدوارم که علمی را مخفی نکنید که اگر خداوند به واسطه تو مردی را هدایت کند این برایت از تمام دنیا و آنچه که در آن است بهتر است. امام فاضل! من چند مداخله ساده دارم و امیدوارم سعه صدرتان شامل ما شود باشد که خداوند مرا هدایت کرده و دیده بصیرتم را با نور حق روشن نماید.
شما در بیانتان فرمودید:
کسی مثل من از کجا بداند تو مهدی منتظر هستی و همانطور که میدانی عده زیادی ادعا میکنند ائمه منتظرند و شیعه اثنی عشری میگوید اوهنوز خروج نکرده است و منتظر خروج و اعلان جهاد او هستند؛ همان طور که کسی در هند خروج کرد ادعا کرد مهدی است.
خداوند قلبت را با نور ایمان و هدایت روشن کند؛ سؤال من این است چطور کسی مثل من به دلایلی یقین کند که تو امام منتظری و همه ما میدانیم امام مهدی منتظر در آخر زمان میآید و سپس ساعت و قیامت برپا میشود و همان طور که در حدیث آمده است مهدی جهان را پر از عدل خواهد کرد.:
۱۰۸- در آخرین امت من مهدی برمیخیزد و خداوند برای او باران نازل مینماید و زمین سرسبز میشود و مال را دو دستی عطا میکند و احشام زیاد میشوند و امت مورد تعظیم قرار میگیرند. هفت یا هشت سال زندگی میکند یعنی هشت حج. راوی: أبو سعید الخدری. محدث: الأبانی. منبع؛ السلسلآ الحیحة او رقم ۷۱۱
درجه: سند این روایت صحیح و از مردان موثق نقل شده است
اگر تو امام منتظر هستی، نسب کامل تو چیست؟ مهدی از آل بیت محمد علیه الصلاة و السلام است و چرا زمین را مالامال از عدل نمیکنی و چرا از خداوند نمیخواهی باران برایمان ببارد که زمینها خشک و بی گیاه شدهاند. چگونه امثال من باور کنند تو از آل بیت هستی. حتی اگر خودت بگویی از آل بیت هستی، ما میخواهیم قاطعانه به حق این امر را ثابت کنی تا شکی در آن نباشد و عاقل نتواند آن را انکار کند.
سؤال دوم:
شما در بیانت گفتهای:
اگربگویم چرا معنی المثانی این نباشد که سوره فاتحه درهررکعت دوبار خوانده میشود؟ و این دوتایی خواندن در هر رکعت باعث میشود هر نماز تنها یک رکعتی شود که فاتحه در آن دوبار خوانده میشود؟
ای امام فاضل ما! اگر جواب بدهی [همان طور که در بیان اسمای الهی گفتی] خداوند صد نام دارد و برای همین تعداد رکعت نمازها صد رکعت و به تعداد اسما الهی است و سپس تخفیف یافته؛ میگویم خداوند قلبت را روشن نماید.
خداوند درکتابش میفرماید{ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ }. نفرموده است «اسماءه«. همانا که فرموده است «اسمه» یعنی یک نام از نامهای حسنه الهی و ذکر یک اسم در هر رکعت کافی است و به این ترتیب هر نماز یک رکعت میشود که نام خدا در آن ذکر میگردد و فاتحه در هر رکعت دوبار خوانده میشود.
سخن ابن منظور درمورد زبان عربی كلام مرا تصدیق میکند:
و فرموده خداوند عزوجل: {ولقد آتيناك سبعاً من المثاني والقرآن العظيم}؛ مقصود از المثانی در قرآن عظیم: چیزی است که دوباره تکرار میشود و گفته شده است: فاتحة الکتاب و این سوره هفت آیه دارد و به آن مثانی گفته میشود چون در هر رکعت از رکعتهای نماز دوبار خوانده میشود و در هر نماز تکرار میشود
به همین دلیل این استدلال شما از کتاب خدا برای دو رکعتی بودن نماز غلط است و شایستهتر این است که نماز یک رکعت باشد که فاتحه دوبار در آن خوانده میشود؛ نظر شما چیست امام فاضل ما؟
سؤال سوم:
شما در بیاناتتان فرمودید:
اگر نماز آنگونه که شما بیان کردهاید باشد، فایده تجمیع نماز در سفر چیست؟ اگر نماز ظهر با عصر و نماز مغرب را با عشاء باهم جمع كنيم؛ فرق بین نماز در سفر بدون خوف و نماز در غیر سفر چیست؟
اگر فرقی ندارد پس چرا صحبت از تجمیع نماز در سفری که خوف نداشته باشد، کردهاید.
فعلا همینها را دارم و شاید بعد از جواب شما برگردم و سؤال دیگری مطرح کنم. خداوند همه ما را به راه حق و صراط مستقیم هدایت نماید.
سلام و احترام مرا پذیرا باشید
بسم الله الرحمن الرحيم والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمُرسلين وآله التوابين المُتطهرين والتابعين للحق إلى يوم الدين..
برادر مشبب القحطانی سلام خداوند برتوباد؛ نقل قولی از شما میآورم؛ دیدم که گفتهای:
اگربگویم چرا معنی المثانی این نباشد که در سوره فاتحه در هر رکعت دوبار خوانده میشود؟ و این دوتایی خواندن درهر رکعت باعث میشود هر نماز تنها یک رکعتی شود که فاتحه در آن دوبار خوانده میشود؟مهدی منتظر به شما پاسخ داده و به تو میگوید: این امر بسیار بزرگی است و پیش از این فتوا داده بودیم که هر عالمی که بخواهد درمورد نمازها با ما گفتگو کند؛ باید نامش را اعلان و عکس خود را نیز کنار نامش بگذارد و برماست که مطمئن شویم نام و عکس صحیح است، چون میخواهیم با شخصیتهای معروف اجتماعی گفتگو کرده باشیم تا وقتی آنها را به حق خاموش ساختیم؛ کسانی که ایمان آوردهاند باورشان تقویت و کسانی که هنوز باور نکردهاند امر ما را تصدیق کنند و خداوند قلب کسانی که هنوز مردد هستند را مطهر نماید. برای همین نمیخواهیم با افراد ناشناس در اين مورد گفتگو کنیم و ما این شرط را تنها درمورد بیان نماز مقرر کردهایم چون این امر بسیار خطیر و مهمی است. اما اینبار به شما احترام گذاشته و به حق به تو پاسخ میدهیم. به تو میگوییم برادر گرامی! خدا به تو برکت دهد، تو در نقل قولت گفتهای:
اگربگویم چرا معنی المثانی این نباشد که در سوره فاتحه در هر رکعت دوبار خوانده میشود؟ و این دوتایی خواندن درهر رکعت باعث میشود هر نماز تنها یک رکعتی شود که فاتحه در آن دوبار خوانده میشود؟برچه اساسی چنین سخنی را آن هم از روی ظن و گمان به زبان میآوری؟ درحالیکه ظن کسی را از حق بینیاز نمیکند و تو خود اذعان میکنی که از علما نیستی؟ لذا برادر گرامی برتوست که فرموده خداوند تعالی را به یاد داشته باشی:
{ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿۷﴾ } صدق الله العظيم [الأنبياء]
به خداوند قسم که من جرأت نمیکنم از روی ظن چیزی را به خداوند نسبت دهم که ظن و گمان کسی را از حق بینیاز نمیکند؛ چگونه میگویی نماز یک رکعت است و سوره فاتحه دوبار در آن خوانده میشود؟! مشبب القحطانی چه طور مي شود؟؟ اگر از انصارپیشگام برگزیده بودی؛ مرد بسیار نیکویی میبودی؛ ما به آنها آموختهایم که نباید ندانسته چیزی را به خداوند نسبت دهند و همینطور اضافه کردیم که این کار شیطان است و فرمان خداوند رحمن نیست که مؤمن چیزی را که نمیداند به خدا نسبت دهد.
برادر گرامی! درمورد نامی از نامهای خداوند که درخانههای خدا از آن یاد میشود باید گفت این نام «الله» است. موقع احرام « الله اکبر»، موقع رکوع «الله اکبر» و در تمام حرکات نماز «الله» یاد میشود. ما نمیگوییم تمام اسامی حسنای خداوند را در زمان نماز یاد کنی؛ بلکه خداوند را با نام «الله» یا «الرحمن» بخوانید، هرکدام را که بخوانید نام خداوندی است که خدایی جز او نیست و صد نام دارد؛ و همانا که خداوند تعداد رکعتهای نماز را برابر تعداد اسامی حسنای خود قرار داده است چون همه آنها نام خداوند بی شریک است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا ﴿۱۸﴾ } صدق الله العظيم [الجن]
این سخنت مرا به دهشت انداخته:
اگربگویم چرا معنی المثانی این نباشد که در سوره فاتحه درهررکعت دوبار خوانده میشود؟ و این دوتایی خواندن درهر رکعت باعث میشود هر نماز تنها یک رکعتی شود که فاتحه در آن دوبار خوانده میشود؟ ای مرد چگونه در یک رکعت دوبار فاتحه میخوانی؟! ما به حق فتوا دادهایم که فاتحه دوبار قرائت میشود، چون نماز دو رکعت است و سپس ثابت کردیم کوتاه و شکسته[القصر] خواندن نماز یعنی نماز را به جای دو رکعت؛ یک رکعت خواند.
و اما نماز سفر، فرقی ندارد برای جهاد در راه خداوند باشد یا وقتی كه برای کسب رزق در پهنه زمین سفر کنید و یا به هر دلیل دیگر سفر بروید؛ خداوند نماز سفر را برایتان حلال نموده است، یعنی نماز ظهر و عصر را با هم بخوانید و نماز مغرب را با نماز عشاء باهم بهجا آورید و اگر در معرض خطر و فتنه کافران باشید و یا خطر راهزنان و یا اگرمسافر بترسد مورد حمله دزدان مسلح قرار گیرد؛ میتواند نماز را کوتاه و شکسته بهجا آورد؛ همانطور که حلال است نماز را درحالیکه سوار اسب هستید بهجا آورید و یا حتی در وسیله نقلیهتان تا اینکه به جایی برسید که قلبتان مطمئن باشد و نماز را آنگونه که خداوند به شما آموخته بهجا آورید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَىٰ وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِينَ ﴿۲۳۸﴾ فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُكْبَانًا ۖ فَإِذَا أَمِنتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَمَا عَلَّمَكُم مَّا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ ﴿۲۳۹﴾ } صدق الله العظيم [البقرة]
ما هم چنان تفاصیل زیادی درمورد بیان نماز داریم و آنچه که گفتیم «دو» از «ده» است، برادر گرامی و بدان هنوز نماز در «حضر» را بیان نکردهایم و میبینم گویا میخواهی بگویی در مورد نماز در«حضر» فتوا دادهایم؛ ولی ما چنین فتوایی ندادیم و وارد تفاصیل آن نشدهایم.
برادر گرامی! بی تردید رکن نماز از ارکانی است که تا زمانی که حیات دربدن انسان جریان دارد از او برداشته نمیشود، مگر اینکه جان به گلو برسد و وارد مرحله و خواب مرگ شود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا ﴿۳۱﴾ } صدق الله العظيم [مريم]
اما خداوند درمورد نماز تخفیف قائل شده و مثل روزه برای آن فرصت قضا در وقتی دیگر را مقرر نفرموده است؛ میدانی چرا؟! چون نماز رابطه و پیوند میان بنده و پروردگارش است. اما به شما بشارت میدهم که نماز خیلی آسانتر از آن چیزی است که شما میخوانید. به علت سخت کردن نماز، عده کمی از امت محمد صلی الله علیه و آله و سلم نماز میگذارند و تنها ده درصد نمازگزارند و نود درصد نماز نمیخوانند و این مصیبت بسیار بزرگی است. اما من به آنها بشارت میدهم که به اذن خداوند نمازآسان خواهد شد و تنها برای کسانی سخت خواهد بود که از حق کراهت داشته باشند. اما به انصار دستور ندادهام که نماز را طبق این امر بهجا آورند، چون هنوز بیان نماز را کامل نکردهایم و خیلی از مطالب باقی مانده است و ما هم چنان منتظر مفتیان کسورهای اسلامی و مشایخ مشهوریم؛ ولی مهمترین موضوع رعایت این شرط است که هویت شخص برای ما ثابت شود. باید با نام کامل [نام خود و نام پدر و نام خانوادگی] آمده و عکس خود را هم بگذارد تا برای ما و انصارمان و تمام حقجویان روشن باشد این شخص که درمورد رکن مهم نماز با مهدی منتظر گفتگو میکند، کیست. چرا که بعد از شهادت به توحید نماز از مهمترین ارکان دین اسلام است و به همین دلیل ما برای بیان نماز اهمیت بسیار زیادی قائل هستیم و به مؤمنان بشارت میدهیم به اذن خداوند در نماز گشایشی صورت گرفته و آسان خواهد شد.
و اما در مورد بارش بارانی که برای مردم مبارک است! در کتاب برای آن شرطی وجود دارد و آن استقامت است؛ آیا محلی را سراغ دارید که مردمانش در راه حق استوار مانده و استقامت ورزیده باشند؟ ما هم چنان تلاش میکنیم مردم را جمع کرده و بعد از کجیهایی که گرفتار آن شدهاند، آنها را به اذن خداوند در صراط مستقیم قرار دهیم؛ آنگاه خداوند در برکات آسمانی و زمینی خود را بر آنان خواهد گشود و خوراک آنان در پیش رویشان قرار گرفته و از زیر پایشان خواهد رسید و تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَأَن لَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُم مَّاءً غَدَقًا ﴿۱۶﴾ } صدق الله العظيم [الجن]
میدانید این آب «الماء الغدقاً» چیست؟ این آب مبارکی است که باغهای میوه با اشکال و رنگهای مختلف از آن میروید و انسان و حیوان از آن میخورند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَٰكِن كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿۹۶﴾ } صدق الله العظيم [الأعراف].
به صورتی که، جایی پیدا نمیکنید که پایتان را آنجا بگذارید؛ چون اگر اهالی سرزمینی همراه انبیای خود در راه حق استقامت کنند؛ زمین برکات خود را آشکار خواهد کرد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنجِيلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْهِم مِّن رَّبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِن فَوْقِهِمْ وَمِن تَحْتِ أَرْجُلِهِم ۚ مِّنْهُمْ أُمَّةٌ مُّقْتَصِدَةٌ ۖ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ سَاءَ مَا يَعْمَلُونَ ﴿۶۶﴾}صدق الله العظيم [المائدة]
و برای همین نبی الله نوح به قوم خود فرمود:
{ فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا ﴿۱۰﴾ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُم مِّدْرَارًا ﴿۱۱﴾ وَيُمْدِدْكُم بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَل لَّكُمْ جَنَّاتٍ وَيَجْعَل لَّكُمْ آنهارًا ﴿۱۲﴾ } صدق الله العظيم [نوح]
ولی این آیه با پایداری تنها یک گروه محقق نخواهد شد و باید همه در صراط مستقیم پایدار بمانند.. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَٰكِن كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿۹۶﴾} صدق الله العظيم [الأعراف]
و اما اینکه از کجا بدانی من مهدی منتظر هستم، این باز میگردد به برهان و رجحان علمی؛ اگر دیدی خداوندبه حق علم گستردهای به امام ناصر محمد یمانی عطا نموده و او بر تمام علمای مسلمین و یهود و نصارا[مسیحی] غلبه کرده و رجحان دارد؛ این برهان امام مهدی بودن اوست و خداوند او را از نظر علمی بر تمام علمای امت برتری داده است چون باید بتواند در موارد اختلاف، میانشان حکم کرده و صفوفشان را متحد ساخته و آنها را به راه راست هدایت نماید. درمورد کسانی که ادعای مهدویت میکنند هم باید برهانی داشته باشند:
{ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ }صدق الله العظيم.
و این برهان؛ علم است تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ ۖ هَٰذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ ۖ فَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿۲۴﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء]
به این ترتیب برهان، «دلایل علمی حق» است و کسی که به خدا دروغ بسته و خود را مهدی منتظر بخواند و برگزیده خدا نباشد؛ پروردگار نیز او را با برهان و دلایل علمی مدد نمیکند و به سرعت سقوط کرده و در اولین دور گفتوگو شکست میخورد.
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
أخوكم الإمام المهدي ناصر مُحمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=47660
Admin
02-01-2016, 05:24 AM
- 9 -
الإمام ناصر محمد اليماني
05 - ذی القعدة - 1430 هـ
24 - 10 - 2009 مـ
۲-آبان ـ۱۳۸۸ه.ش.
03:36 صباحاً
ـــــــــــــــــــ
فوری از مهدی منتظر به تمام زنان و مردان انصار..
بسم الله الرحمن الرحيم وسلامُ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
ای انصار پیشگام برگزیده! اگر از خدا و روز قیامت میترسید، این بیان را شب و روز میان مفتیان تمام کشورها و در تمام پایگاههای اسلامی مشهور جهان منتشر کنید تا در برابر شما و مهدی منتظر حجتی نداشته باشند و بگویند: «این کسانی که انصار پیشگام برگزیده نامیده میشوند؛ بیان مهدی منتظر درمورد رکعت نمازها و هم چنین دعوت به حضور بر سر میز گفتوگو را به ما خبر ندادهاند. ما در برابر انصار حجت داریم اگر به ما خبر داده بودند به دعوت به گفتوگو پاسخ میدادیم». پس ای انصار پیشگام برگزیده! از خدا بترسید وبه صورت شبانهروزی، بیان مربوط به نماز را به اطلاع مفتیان کشورها و تمام پایگاههای علمای امت و تمام پایگاههای اسلامی برسانید. من با نوشتن بیان مربوط به نماز در میز گفتگو، مسئولیت خود را انجام دادهام و حال انتشار و ابلاغ آن بر عهده شماست. به خداوند قسم! که ما هنوز برهانهای آشکار بسیاری برای تفصیل نماز از کتاب خداوند داریم و هنوز توضیحات ما دراین باره کامل نشده است و برای گفتوگو درمورد آن هم چنان منتظرعلمای امت هستیم. ای مسلمانان! دیگر چه چیزی مهمتر از رکن نماز وجود دارد؟ ناصر محمد یمانی میگوید: هر نوبت از نمازهای واجب، دو رکعت دارد. اگر ناصر محمد یمانی آشکارا گمراه باشد؛ آیا اجازه دارید سکوت کنید؟ برشما واجب است و اين فرمان خداست و برشماست که بر سر میز گفتوگوی مهدی منتظر حاضر شوید تا برایتان روشن شود آیا ناصر محمد یمانی به حق مهدی منتظر است و مردم را به سوی حق دعوت کرده و راه راست را به آنان نشان میدهد یا ناصر محمد یمانی در گمراهی است و باید با دانش کسی که از او هدایتگرتراست و راه درست را نشان میدهد و حرف درستتری میزند، در حد خود متوقف شود . فکر نکنید من مانع از این میشوم که انصار به این بیان عمل کنند، سبحان الله العظیم... من به آنها امر کردهام در حال حاضر مطابق این بیان عمل نکنند، چون هنوز چگونگی نماز را به طور مفصل بیان نکردهام و اینکه نماز در «حضر» چگونه انجام میشود را توضیح ندادهام؛ تنها در مورد نماز شکسته [القصر] و نماز در سفر توضیح دادهام و نماز در «حضر» باقی مانده است. تمام نمازها دو رکعتی هستند، فرقی ندارد در حضر باشد یا در «سفر» و همانطور که قبلاً توضیح دادیم هیچ نمازی را نمیتوان کوتاه کرد، مگر سفر در راه خداوند بوده و در صورت ترس از فتنه کافران در حین نماز خواندن باشد. و اما نماز در «حضر» و «سفر» همگی، دو رکعت است و این فرمان خدا به شماست ولی موعد نماز در حالت «حضر» و «سفر» مطمئناً فرق دارد و فکر نکنید من انصارم را از اجرای امر خداوند درباره کیفیت نماز در آیات محکم قرآن منع میکنم؛ بعد از حق چه چیزی جز گمراهی میماند. اما چون من هنوز حکم نماز را از آیات محکم قرآن عظیم بیان نکردهام و هم چنان منتظر علمای امت و مفتیان کشورها هستم تا گفتوگو درمورد مهمترین رکن دینی بعد از کلمه توحید را که همان رکن نماز که عمود دین است؛ آغاز کنیم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ ﴿۴۲﴾ قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ ﴿۴۳﴾ وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ ﴿۴۴﴾ وَكُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِينَ ﴿۴۵﴾}صدق الله العظيم [المدثر]
ای جماعت انصار! اگر به خدا و آخرت ایمان دارید و به بیان حق ذکر یقین کردهاید، با تمام توان برای انتشار بیان مربوط به نماز بکوشید و آن را در تمام پایگاههای اسلامی نشر دهید و از همین عنوان «بیان نماز» استفاده کرده و عکس مهدی منتظر را نیز همراه آن بگذارید. ای حسین بن عمر مدیر میز گفتگو! این مشکل را براي انصار حل کن چون بعضی از آنها نمیتوانند عکس را همراه بیان بگذارند.
وسلامُ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
أخوكم الإمام المهدي المنتظر ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=47661
Admin
08-01-2016, 02:35 PM
- 12 -
الإمام ناصر محمد اليماني
02 - جمادی الأوّل - 1431 هـ
16 - 04 - 2010 مـ
۲۷-فروردین-۱۳۸۹ه.ش.
01:51 صبح
ــــــــــــــــــــ
{وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ ۖ فَمَن شَاءَ فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْيَكْفُرْ} صدق الله العظيم
بسم الله الرحمن الرحيم، وسلام بر تمام رسولان الهی؛ من میان هیچیک از آنان فرقی قایل نشده و مسلمان حنیفم و از مشرکان نیستم...
انصار پیشگام برگزیده! سلام علیکم و سلام خداوند بر تمام بازدیدکنندگان از میز گفتوگو و تمام حقجویانی که جز حق چیزی نمیخواهند و شایسته است که از حق پیروی شود.
ای«بنور القرآنی» ! به میز گفتوگوی جهانی خوشآمدی، این میز برای تمام کسانی است که دین خود را دچار تشتت و تفرقه کرده و هر یک به دانش خود خرسندند. ای جماعت قرآنییون! بسیاری از مردم تصور میکنند امام ناصر محمد یمانی از قرآنییون است درحالیکه من هیچ کاری با آنان ندارم. علت این گمان هم این است که میبینند من مردم را به پیروی از قرآن و حکمیت بر اساس آن فرامیخوانم و برای همین تصور کردهاند مهدی منتظر ناصر محمد یمانی از قرآنییون است، ولی مرا هیچ کاری با آنان نیست. خداوند مرا از هیچ یک از گروهها و فرقههای مذهبی اسلامی قرار نداده است؛ آنها که در دین خود فرقه فرقه شده و هریک به داشته خود خرسندند. پناه برخدا که از کسانی باشیم که دین را فرقه فرقه کردهاند؛ بلکه من مسلمان حنیف بوده و از مشرکان نیستم و خداوند مرا در زمره عذاب شوندگان قرار نداده است. خداوند تعالی میفرماید:
{ وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ ۚ وَأُولَٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿۱۰۵﴾ }صدق الله العظيم [آل عمران]
چرا که ایشان با امر خداوند در آیات محکم کتابش مخالفت ورزیدهاند که فرموده است:
{ وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا } صدق الله العظيم [آل عمران:۱۰۳]
و حبل الله چیست؟ جواب را درآیات محکم کتاب مییابید که این حبل قرآن عظیم است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا ﴿۱۷۴﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿۱۷۵﴾ }صدق الله العظيم [النساء]
اما ای جماعت قرآنییون! بدانید که اعتصام و پایبندی به حبل الله قرآن عظیم یعنی کافر شدن نسبت به هرچیزی است که مخالف آیات محکم قرآن باشد، فرقی ندارد در سنت نبوی باشد یا در تورات و انجیل؛ ولی شما به خداوند نسبت ناحق میدهید. خداوند شما را از پیروی از سنت مُحمد رسولالله صلى الله عليه وآله و سلم منع نفرموده است؛ آیا نمیدانید که احادیث سنت نبوی هم مانند قرآن از نزد خدا آمدهاند؟! تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ ﴿۱۷﴾ فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿۱۸﴾ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿۱۹﴾ } صدق الله العظيم [القيامة]
فقط اینکه خداوند به شما در مورد حفظ سنت بیان از تحریف وعدهای نداده است؛ ولی وعده حفظ قرآن از تحریف و دستکاری به شما داده شده است. و اما احادیث سنت بیان، خداوند به شما فتوا داده است اگر حدیثی از نزد او نباشد، حتماً بین حدیث دروغ و آیات محکم قرآن اختلاف زیادی خواهید یافت چون حق و باطل ناقض یکدیگرند و با هم اختلاف دارند. لذا چون قرآن از تحریف محفوظ است، به همین دلیل خداوند آن را مرجع احادیث سنت بیان نبوی قرار داده و اگر حدیثی از نزد خداوند نباشد؛ با آیات محکم قرآن عظیم اختلاف زیادی خواهد داشت. خداوند تعالی میفرماید:
{ مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ ۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿۸۰﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا ﴿۸۱﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿۸۲﴾ }صدق الله العظيم [النساء]
خداوند در این آیات محکم و بینه برای شما روشن میکند که احادیث حق سنت نبوی از نزد خدا هستند و سپس فتوا میدهد که احادیث از دستکاری و تحریف درامان و محفوظ نیستند و به شما امر مینماید هنگامی که در مورد احادیث دچار اختلاف شدید، بر اساس آیات محکم و بینه کتاب که آیات ام الکتابند حکم کنید و هر حدیثی از احادیث سنت نبوی که دروغ بوده و از خدا نباشد؛ خواهید دید که با آیات محکم قرآن اختلاف و تناقض زیادی دارد.
بر همین مبناست که از کسانی که گرفتار تفرقه دینی شدهاند دعوت میکنم از کتاب خدا و سنت حق رسولش پیروی نمایند و به مسلمانان امر میکنم در برخورد با آنچه از سنت نبوی که بر خلاف آیات محکم قرآن عظیم است؛ به ریسمان الهی قرآن عظیم تمسک جویند و هرچه که مخالف محکمات قرآن باشد از شیطان رجیم است فرقی ندارد در تورات وانجیل باشد با در سنت نبوی.
ای جماعت قرآنییون! من امام مبین هستم که با بصیرت پروردگارم [قرآن مجید] عالمیان را به راه خداوند عزیز و حمید هدایت میکنم و هرکس را که از وعده خداوند هراسان و بیمناک است با قرآن متذکر میسازم و به مردمی که از آن روگردان هستند، هشدار میدهم که خداوند آنها را به شدت گرفتار خواهد کرد.
ای جماعت قرآنییون! شایسته نیست جز حق به خداوند نسبت دهم و همانا که نمازهای واجب پنج نوبت هستند که یکی از آنها نماز منفرد است [به تنهایی به جا آورده میشود] که همان نماز وسطی یا نمار فجر است و دو نماز قبل از آن و دو نماز بعد از آن وجود دارد ولی اکثر شما ندانسته به خداوند نسبت میدهید...
ای جماعت قرآنییون! در بسیاری از آیات کتاب ذکر شده که نماز در اول و آخر روز بهجا آورده میشود و این باعث فریب شما شده و این فرموده خداوند تعالی را فراموش کردید که میفرماید:
{ فَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا ۖ وَمِنْ آنَاءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَىٰ ﴿۱۳۰﴾ } صدق الله العظيم [طه]
و حال بیان حق را میآوریم..
{ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ } صدق الله العظيم
و این نماز صبح است.
و اما فرموده خداوند تعالی:
{ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا }صدق الله العظيم،
و این نماز عصر است.
و اما فرموده خداوند تعالی:
{ وَمِنْ آنَاءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ }صدق الله العظيم
و این نماز مغرب و عشاء است که موعد آنها از شفق تا گسترش شب [غسق] است.
و اما فرموده خداوند تعالی:
{ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَىٰ }صدق الله العظيم،
و این نماز ظهر است که وقت آن محل تلاقی قبل از ظهر[ نهار الغدو] با بعد از ظهر[نهار العشی] است
تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَحِينَ تُصْبِحُونَ ﴿۱۷﴾ وَلَهُ الْحَمْدُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَعَشِيًّا وَحِينَ تُظْهِرُونَ ﴿۱۸﴾ } صدق الله العظيم [الروم]
و بیان حق:
{ فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ }صدق الله العظيم
و این اولین نماز، یعنی نماز مغرب است که اول شب بهجا آورده میشود و نماز عشاء به دنبال آن است.
و اما فرموده خداوند تعالی:
{ وَحِينَ تُصْبِحُونَ }صدق الله العظيم
و این نماز منفرد؛ نماز فجر و نماز وسطی است.
و اما فرموده خداوند تعالی:
{ وَعَشِيًّا }صدق الله العظيم،
این نماز عصر است چون «العشی» با «عشاء» فرق دارد و خداوند تعالی میفرماید:
{ وَوَهَبْنَا لِدَاوُودَ سُلَيْمَانَ ۚ نِعْمَ الْعَبْدُ ۖ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿۳۰﴾ إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِنَاتُ الْجِيَادُ ﴿۳۱﴾ فَقَالَ إِنِّي أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَن ذِكْرِ رَبِّي حَتَّىٰ تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ ﴿۳۲﴾ رُدُّوهَا عَلَيَّ ۖ فَطَفِقَ مَسْحًا بِالسُّوقِ وَالْأَعْنَاقِ ﴿۳۳﴾ } صدق الله العظيم [ص]
و برایتان روشن میشود «العشی» قبل از غروب آفتاب است و این موعد نماز عصر است و لذا خداوند تعالی میفرماید:
{ إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِنَاتُ الْجِيَادُ ﴿۳۱﴾ فَقَالَ إِنِّي أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَن ذِكْرِ رَبِّي حَتَّىٰ تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ ﴿۳۲﴾ رُدُّوهَا عَلَيَّ ۖ فَطَفِقَ مَسْحًا بِالسُّوقِ وَالْأَعْنَاقِ ﴿۳۳﴾ } صدق الله العظيم [ص]
و وقت نماز عصر از دست او میرود، درحالیکه مشغول دیدن اسبهاست و وقت این نماز با فرورفتن خورشید در پس حجاب تمام میشود و چگونه میتواند درحالیکه خورشید در پس پرده پنهان شده، نماز عصر را بهجا آورد؛ این وقت نماز مغرب است لذا خداوند تعالی میفرماید:
{ وَعَشِيًّا }صدق الله العظيم،
و این وقت نماز عصر است و وقت آن با پنهان شدن خورشید در پس حجاب میگذرد.
و اما فرموده خداوند تعالی:
{ وَحِينَ تُظْهِرُونَ }صدق الله العظيم
و این نماز ظهر است.
ای جماعت قرآنییون! حق نباید از امیال شما پیروی کند؛ ای شیعیان و اهل سنت! حق نباید از خواستهها و هواهای شما پیروی کند؛ بلکه ما در موارد اختلاف میان شما حکم میکنیم... همچنان تفاصیل مربوط به نمازهای واجب را به تأخیر میاندازیم و همچنان به انصار امر میکنیم همراه شما نماز خوانده و همراه شما برای خدا سجده کنند و نمیخواهیم فرقه جدیدی به فرق شما اضافه کنیم و نمیخواهیم جماعات شما را پراکنده کنیم و نمیخواهیم فرقه جدیدی میان شما باشیم؛ بلکه خواسته ما از بین بردن پراکندگی و متحد ساختن صفوفتان است تا شوکتتان تقویت شود و مجدتان باز گردد و عزتتان پایدار شود..اگر تعقل کنید... به مؤمنان بشارت میدهیم که همانا نماز از آنچه که شما بهجا میآورید آسانتر است.
ما همچنان منتظر حضور یکی از مفتیان یا یکی از خطیبان مشهور منابرتان هستیم و اگر انصار شاهد این نبودند که به حق بر آنان غلبه کرده وچیره شوم؛ مهدی منتظر نیستم و این قرار بین من وشما باشد. همچنان آوردن بسیاری از برهانهای روشن ازآیات محکم قرآن را تأخیر میاندازیم و به حق بر آنها چیره خواهیم گشت و من از راستگویانم... و هر کس میخواهد ایمان بیاورد و هرکس میخواهد کافر شود.
به این عضو «بنور» خیر مقدم میگوییم؛ به میز گفتگو خوش آمدی. من میبینم شما نماز نافله را با نمازهای واجب قاطی میکنید؛ از خدا نمیترسید!؟ همانا که برای نمازهای واجب وقت خاصی معین شده است، ولی موعد نمازهای نافله اختیاری است و شرطی نداشته و وقت مشخص و معلوم ندارند وخواهید دید در آیات محکم کتاب برای نماز نافله وقت خاصی مقرر نشده است؛ ولی برای نمازهای واجب در آیات محکم کتاب وقت معینی مقرر شده است.
ولی برادر ما [که خدا هدایتش کند] نمازهای نافله و داوطلبانه را با نمازهای واجب مخلوط کرده است! مگر نمیبینی که برای نماز نافله وقت خاصی معین نشده است؟!! خداوند تعالی میفرماید:
{ يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ ﴿۱﴾ قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۲﴾ نِّصْفَهُ أَوِ انقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا ﴿۳﴾ أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا ﴿۴﴾ } صدق الله العظيم [المزمل]
و این نماز نافله شب است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّكَ عَسَىٰ أَن يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَّحْمُودًا ﴿۷۹﴾ } صدق الله العظيم [الإسراء]
بلکه نماز نافله شب، نمازی مخفیانه و سری است و برای قلب کسی که فارغ [از همه چیز]است، مؤثرتر بوده و باعث جاری شدن اشک میشود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِيلًا ﴿۶﴾ } صدق الله العظيم [المزمل]
و به این ترتیب خداوند برایتان روشن میکند که برای نمازهای نافله و داوطلبانه، وقت خاصی وجود ندارد و در طول شب یا روز درهر زمانی از شبوروز که فرد بخواهد نماز نافله بهجا میآورد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِيلًا ﴿۶﴾ إِنَّ لَكَ فِي النَّهَارِ سَبْحًا طَوِيلًا ﴿۷﴾ } صدق الله العظيم [المزمل]
و این نمازها فرادا [انفرادی] هستند و برای همین خداوند تعالی میفرماید:
{ وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا ﴿۸﴾ } صدق الله العظيم [المزمل]
ولی برای نمازهای واجب وقت معلومی وجود دارد و وقتی خداوند تعالی میفرماید:
{ حِينَ } و این مشخص کردن وقتی خاص برای تسبیح در طی نمازهای واجب است. لذا خداوند تعالی میفرماید:
{ فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَحِينَ تُصْبِحُونَ ﴿۱۷﴾ } صدق الله العظيم [الروم]
و همانطورکه قبلا گفتیم بیان حق فرموده خداوند تعالی:
{ فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ }صدق الله العظيم
این است: این اولین نماز، یعنی نماز مغرب است که نماز عشاء هم در پی آن میآید.
و اما فرموده خداوند تعالی:
{ وَحِينَ تُصْبِحُونَ }صدق الله العظيم،
و این نماز فجر است و نمازهای واجب وقت معین دارند و مانند نمازهای نافله نیستند که شرطی از نظر زمان برای بهجا آوردنشان وجود ندارد و در هر زمانی از شب و روز خوانده میشوند؛ اما وقت نمازهای واجب در کتاب معین شده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ ۚ إِنَّ الصَّلَاةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَابًا مَّوْقُوتًا ﴿۱۰۳﴾ } صدق الله العظيم [النساء]
ولی برای نمازهای نافله وقت خاصی مشخص نشده و آزاد است. لذا خداوند تعالی میفرماید:
{ يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ ﴿۱﴾ قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۲﴾ نِّصْفَهُ أَوِ انقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا ﴿۳﴾ أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا ﴿۴﴾ } صدق الله العظيم [المزمل]
ای جماعت قرآنییون! شما را چه میشود که آیات مربوط به نمازهای نافله و آیات مربوط به نمازهای واجب را با هم مخلوط میکنید؛ آیا از خدا نمیترسید؟!
ای علمای امت! ای خطیبان مشهور منابر و ای مفتیان کشورها! آیا در بین شما مردی فهمیده و آگاه و شجاعی نیست که در راه خدا از ملامت هیچ کس هراس نداشته باشد و با گذاشتن عکس و نام کاملش در اینجا حاضر شود و بعد از آن که حقیقی بودن هویتش را بررسی کردیم [در گفتگو با او] بیان نمازهای واجب را کامل کنیم؟ ممکن است یکی ازحقجویان سخن مرا قطع کرده و بگوید: «خداوند تعالی میفرماید:
{ أَمَّا مَنِ اسْتَغْنَىٰ ﴿۵﴾ فَأَنتَ لَهُ تَصَدَّىٰ ﴿۶﴾ وَمَا عَلَيْكَ أَلَّا يَزَّكَّىٰ ﴿۷﴾ وَأَمَّا مَن جَاءَكَ يَسْعَىٰ ﴿۸﴾ وَهُوَ يَخْشَىٰ ﴿۹﴾ فَأَنتَ عَنْهُ تَلَهَّىٰ ﴿۱۰﴾ } صدق الله العظيم [عبس]
مهدی منتظر به اختصار پاسخ میدهد که: نمازهای واجب پنج نوبته هستند و هر نماز دو رکعت دارد. یکی از این نمازها منفرد بهجا آورده میشود که نماز وسطی و همان نماز فجر است و قبل از آن دو نماز واجب هست که فرقی ندارد با تقدم یا تأخر همراه هم خوانده شوند و بعد از آن هم دو نماز واجب هست و فرقی ندارد که با تقدم یا تأخر در سفر یا حضر با هم خوانده شوند. اگر مهدی منتظر با آیات محکم ذکر بر شما غلبه نکرد، مهدی منتظر نیست. ای جماعت انصار پیشگام برگزیده! به حق شاهد باشید که خداوند من را ازشیعیان اثنی عشری که از سرسختترین دشمنان مهدی منتظر حق پروردگارشان هستند؛ قرار نداده است. خداوند مرا از اهل سنت هم که از مهدی منتظر حق پروردگارشان روگردانند؛ قرار نداده است. خداوند مرا از قرآنییون هم قرار نداده که ندانسته به خداوند نسبت میدهند و آیات مربوط به نمازهای نافله و اختیاری را با آیات مربوط به نمازهای واجب مخلوط میکنند. جناب «بنور» ! میبینم قسم میخوری، ولی خداوند قسم تو را خالص نمیکند، چون قسم باطلی است که برهانی ندارد و از روی آگاهی و علم نیست.
«بنور» ! من مهدی منتظر به حق سخنی بلیغ به تو میگویم؛ از خدا بترس و ندانسته به خداوند نسبت مده که در این صورت خداوند فرقان به تو عنایت میکند تا نسبت به نور بیان بصیرت یابی. اما وقتی خداوند میبیند تو با حدس و گمان سخن گفته و مراقب نیستی که بدون اینکه یقین داشته باشی مطلبی به حق از نزد پروردگارت آمده؛ آن را به او نسبت میدهی؛ به تو فرقان نمیبخشد و نور بیان را به تو نشان نمیدهد. آیا نمیدانی حتی قسم خوردن به خداوند رحمن هم نیازمند برهان است؟ یا میخواهی قسم برهانت باشد؟ هیهات هیهات... که اگر چنین بود شیاطین ائمه مسلمانان میشدند از بس که با وجودی که میدانند باطلاند، قسمهای دروغ و باطل میخورند. خداوند تعالی میفرماید:
{ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ تَوَلَّوْا قَوْمًا غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِم مَّا هُم مِّنكُمْ وَلَا مِنْهُمْ وَيَحْلِفُونَ عَلَى الْكَذِبِ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿۱۴﴾ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا ۖ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۱۵﴾ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ فَلَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ ﴿۱۶﴾ لَّن تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُم مِّنَ اللَّهِ شَيْئًا ۚ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۱۷﴾ يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعًا فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَمَا يَحْلِفُونَ لَكُمْ ۖ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلَىٰ شَيْءٍ ۚ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْكَاذِبُونَ ﴿۱۸﴾ اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ ۚ أُولَٰئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ ۚ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿۱۹﴾ } صدق الله العظيم [المجادلة]
ای جماعت شیعیان و اهل سنت! اگر از حق پیروی نکنید در روز جمعه یک نماز واجب یعنی نماز ظهر را از دست میدهید. اما خداوند میداند و لذا به شما اجازه میدهد نماز ظهر و عصر را با هم به صورت تقدم یا تأخر به جا آورید [جمع تقدم: خواندن دو نماز ظهر و عصر باهم در وقت نماز ظهر و جمع تأخر: خواندن دو نمازظهر و عصر با هم در وقت نماز عصر] تا به این ترتیب بتوانید نماز ظهر و عصر روز جمعه را با هم به صورت تأخیر بهجا آورید؛ چون در موعد نماز ظهر بر شما حلال نموده تا نماز واجب جمعه را بهجا آورید. ولی نماز واجب نمیتواند جای نماز واجب و اجباری روزانه را بگیرد؛ آیا تقوا نمیکنید؟! [مترجم: مقصود این است که در روز جمعه، نماز جمعه واجب است ولی جای نماز ظهر را نمیگیرد و نماز ظهر باید همراه نماز عصر در موعد نماز عصر خوانده شود] . حکمت دیگر با هم خواندن نمازها، در ماه رمضان است تا بتوانید نماز مغرب و عشا را به صورت «جمع تأخیر» یعنی در وقت نماز عشاء بهجا آورید، چون روزه بوده و گرسنه هستید و میخواهید بخورید و بیاشامید و لذا خداوند با هم خواندن نمازهای مغرب و عشا را بر شما حلال نموده و در دین بر شما سختگیری نمیکند. حکمت با هم خواندن نماز ظهر و عصر به صورت جمع تقدم یا تأخر هم در این است که نماز واجب و اجباری در روز جمعه از دست نرود. برادران من! عجب از شما که نماز ظهر را در سفر میخوانید، اما در حضر[ در حال امان]، نماز ظهر روز جمعه را از دست میدهید؛ آیا این جای تعجب ندارد؟! آیا فکر نمیکنید؟!
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
الإمام المهدي بالقُرآن المجيد إلى صراط العزيز الحميد عبد النعيم الأعظم ناصر مُحمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=47665
Admin
06-05-2016, 03:37 PM
- 13 -
الإمام ناصر محمد اليماني
04 - جمادی الأوّل - 1431 هـ
18 - 04 - 2010 مـ
۲۹- فروردین-۱۳۸۹ه.ش
01:13 صبح
ــــــــــــــ
خداوند قسم را برهان صدق گفتار کسی که مردم را به سوی او دعوت میکند، نمیداند؛ بلکه برهان علمی از نزد خداوند الرحمن است...
نوشته اصلی توسط bennour
برادر ناصر! از تو خواستم همانطور که من برای سخنم شهادت دادم، تو هم برای سخنانت شهادت دهی. سپس به سؤالی که در آخرین نوشتهام درباره نماز مطرح کرده بودم جواب بده. من موضوعی از نماز به صورت مستقل مطرح کردم، ولی حذف شد و بر توست که آن را برگردانی تا خوانندگان آن را خوانده و در مورد گفتههایت حکم کنند.
دلایلی که از تو خواسته شده را درمورد سخنانت پیرامون نماز بیاور.
-موضوعی که در آن درباره نماز نوشته بودم را منتشر کن. به عنوان موضوعی مستقل نه به صورت یکی از پاسخها.
-به سؤالی که در آن موضوع مطرح شده بود جواب بده و السلام علیکم.
بر توست که به موضوع جواب دهی؛ موضوعی که درمورد نماز مطرح کردم؛ در آخر آن سؤالی هم هست.حال امام ناصر محمد یمانی پاسخ داده و میگوید: بسم الله الرحمن الرحيم، وأُصلي وأسلم على جدي مُحمد رسول الله صلى الله عليه وآله الطيبين وسلم تسليماً، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين وبعد..
سلام خدا بر برادری که از عالمان مذهب القرآنی است و رحمت خدا و برکاتش بر او باد سلام خدا بر تمام بندگان مسلمان خدا؛ سلام بر ما و بندگان صالح و سلام بر رسولان خدا و الحمدلله رب العالمین..
ای کسی که قسم خوردن به خداوند رحمن را به عنوان برهان برای فتوا در نظر گرفتهای! از خدا پروا کن. برهان، دلیل علمی از آیات محکم کتاب است؛ آیاتی که آیات بینه و محکم و ام الکتابند پس از جاهلان مباش و چیزی را که نمیدانی به خداوند نسبت مده. اگر برهانِ فتوا دادن در دین قسم بود، شیاطین بشر میتوانستند همه مسلمانان را گمراه کنند چون آنها با آگاهی از دروغ بودن قسمهایشان؛ سوگند دروورغ به خدا میخورند. آنها در پیشگاه پروردگار هم قسم [دروغ] میخورند؛ همانطور که در دنیا برای بندگان خدا به دروغ قسم یاد میکنند. خداوند تعالی میفرماید:
{ سَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَكُمْ إِذَا انقَلَبْتُمْ إِلَيْهِمْ لِتُعْرِضُوا عَنْهُمْ ۖ فَأَعْرِضُوا عَنْهُمْ ۖ إِنَّهُمْ رِجْسٌ ۖ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿۹۵﴾ } صدق الله العظيم [التوبة]
و خداوند تعالی میفرماید:
{ يَحْلِفُونَ لَكُمْ لِتَرْضَوْا عَنْهُمْ ۖ فَإِن تَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَرْضَىٰ عَنِ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ ﴿۹۶﴾ } صدق الله العظيم [التوبة]
وخداوند تعالی میفرماید:
{ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ تَوَلَّوْا قَوْمًا غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِم مَّا هُم مِّنكُمْ وَلَا مِنْهُمْ وَيَحْلِفُونَ عَلَى الْكَذِبِ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿۱۴﴾ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا ۖ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۱۵﴾ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ فَلَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ ﴿۱۶﴾ لَّن تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُم مِّنَ اللَّهِ شَيْئًا ۚ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۱۷﴾ يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعًا فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَمَا يَحْلِفُونَ لَكُمْ ۖ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلَىٰ شَيْءٍ ۚ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْكَاذِبُونَ ﴿۱۸﴾ اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ ۚ أُولَٰئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ ۚ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿۱۹﴾ إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَٰئِكَ فِي الْأَذَلِّينَ ﴿۲۰﴾ كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي ۚ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ ﴿۲۱﴾ } صدق الله العظيم [المجادلة]
ولی شما ای عالم قرآنی! «قسم خوردن» را حجت و برهان دین خدا قرار دادهای، به این ترتیب برای شیاطین حجتی فراهم کردهای تا دانسته با قسم خوردن دروغ، مسلمانان را گمراه کنند؛ آنها میدانند که قسمشان به خدا دروغ است؛ پس از جاهلان مباش چون آنها [شیاطین] سرسختترین دشمنان خداوندند و میخواهند نور خداوند را خاموش گردانند. آیا نمیبینی وقتی ناصر محمد یمانی به حق برای شما قسم میخورد، بلافاصله برایتان به حق فتوا میآورد، خداوند قسم را حجت نمیداند؛ بلکه برهان علمی از پروردگار عالمیان حجت است؟ و این برهان درست برای علمای دین و خطبای منابر مسلمین است. خداوند تعالی میفرماید:
{ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ } صدق الله العظيم [البقرة:۱۱۱].
خداوند قسم را برهان صدق گفتار کسی که مردم را به سوی او دعوت میکند، نمیداند؛ بلکه باید برهان علمی از نزد خداوند رحمن بیاورد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ ۖ هَٰذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَبْلِي ۗ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ ۖ فَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿۲۴﴾ } صدق الله العظيم [الأنبياء]
تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ إِنْ عِندَكُم مِّن سُلْطَانٍ بِهَٰذَا ۚ أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿۶۸﴾ قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ ﴿۶۹﴾ مَتَاعٌ فِي الدُّنْيَا ثُمَّ إِلَيْنَا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ نُذِيقُهُمُ الْعَذَابَ الشَّدِيدَ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُونَ ﴿۷۰﴾ } صدق الله العظيم [يونس]
و خداوند به مسلمانان امر نفرموده تا مسایل دینی خود را از کسانی بپرسند که به خدا قسم میخورند که صادقند و به قسم آنها به عنوان برهان علمی بسنده کنند؛ هیهات، هیهات.... از کجا میدانند آنها برای بازداشتن مردم از راه خدا، با قسم دروغ به نام خدا چیزی را عنوان میکنند که از نزد او نیست و سپس با قسم شهادت میدهند که این از نزد پروردگارشان است. هیهات، هیهات.. بلکه خداوند تعالی میفرماید:
{ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿۷﴾ } صدق الله العظيم [الأنبياء]
ای علمای مذهب «قرآنی» ! خداوند برهان دعوت من [امام مهدی ناصر محمد یمانی] را در اسم و یا رؤیای در خواب قرار نداده است؛ بلکه «علم» برهان من است و برای شما از آیات محکم کتاب خداوند رحمن قرآن عظیم برهان میآوریم. این برهانها از آیات محکمی است که ام الکتابند و تنها کسانی که قلبشان از حق مبین، گمراه شده باشد از حقی که در این آیات آمده است؛ منحرف میشوند.
ای جماعت «قرآنییون» ! من امام مهدی منتظر حق هستم و جز حق به خداوند نسبت نمیدهم؛ من با ظن و اجتهاد شخصی سخن نمیگویم که ظن و گمان کسی را از حق بینیاز نمیکند و پناه برخدا که از جاهلان باشم...
ای جماعت «قرآنییون» ! از من پیروی کنید تا با بیان حق قرآن مجید شما را به راه خداوند عزیز و حمید هدایت کنم. همانا که خداوند مرا حَکَم قرار داده تا در اختلافات دینی حکم کنم و به حق سخن گفته و با قرآن مجید مردم را به راه خداوند عزیز و حمید هدایت نمایم. خداوند تعالی میفرماید:
{وَكَذَٰلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا ۚ مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَٰكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَن نَّشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا ۚ وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ﴿۵۲﴾} صدق الله العظيم [الشورى]
خداوند تعالی میفرماید:
{ وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ ﴿۹۲﴾ } صدق الله العظيم [النمل]
خداوند تعالی میفرماید:
{ تِلْكَ آيَاتُ الْقُرْآنِ وَكِتَابٍ مُّبِينٍ ﴿۱﴾ هُدًى وَبُشْرَىٰ لِلْمُؤْمِنِينَ ﴿۲﴾ } صدق الله العظيم [النمل]
خداوند تعالی میفرماید:
{ إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ } صدق الله العظيم [الإسراء:۹]
بلکه قرآن حجت خداوند رحمن بر رسولش و مؤمنان است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَّكَ وَلِقَوْمِكَ ۖ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ ﴿۴۴﴾ } صدق الله العظيم [الزخرف]
خداوند سبحان، قرآن را به عبث محفوظ نگه نداشته است؛ بلکه برای آن است که مؤمنانی که یقین دارند قرآن به حق از سوی پروردگارشان است؛ از کتاب محفوظ از تحریف خداوند پیروی کنند؛ تا مردم بعد از نازل شدن کتابی مفصل که از تحریف محفوظ است؛ در پیشگاه خداوند عذر و حجتی نداشته باشند. خداوند تعالی میفرماید:
{ وَهَٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿۱۵۵﴾ أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿۱۵۶﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ ۚ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿۱۵۷﴾ } صدق الله العظيم [الأنعام]
و تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَٰنَ بِالْغَيْبِ ۖ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ ﴿۱۱﴾ } صدق الله العظيم [يس]
ولی ای جماعت قرآنییون! بدانید پیروی از ذکر محفوظ از تحریف به معنی کافر بودن نسبت به سنت حق محمد رسول الله نیست! بلکه پیروی از ذکر یعنی نسبت به هرچه که مخالف آیات محکم کتاب است کافر شوید؛ فرقی ندارد در سنت نبوی باشد یا در تورات و انجیل. خداوند امام مهدی را مانند قرآنییون که از سنت حق محمد رسول الله روگردانند، قرار نداده است؛ سنت حقی که بیان و تفصیل بیشتر قرآن برای مردم عالم است. خداوند مرا از اهل سنت و جماعت هم قرار نداده که به سنت نبوی پایبند هستند بدون اینکه احادیث سنت را به قرآن عرضه کنند تا روشن شود بر خلاف آیات محکم قرآن هستند یا نه؟ اهل سنت به راویانی که آنها را ثقات [مورد اعتماد] میدانند اعتماد میکنند و درآیاتی که ام الکتابند تدبر نمیکنند تا ببینند آیا روایات با آنها در تعارضند یا خیر. درحالیکه خداوند در آیات محکم کتابش به آنان فتوا داده که برای آنکه روشن شود روایات و احادیث ار نزد خدا ورسولش هستند یا خیر؛ باید در آیات قرآن محفوظ از تحریف تدبر کنند اگر حدیث دروغین بوده و از نزد خداوند نباشد؛ بین آن حدیث و قرآن محفوظ از تحریف اختلاف زیادی خواهند یافت. خداوند مرا از شیعیان نیز قرار نداده است، کسانی که بدون اینکه روایاتی که از آل بیت نقل شدهاند را به آیات محکم قرآن عرضه کنند تا روشن شود تعارضی وجود دارد یا نه؛ از آن پیروی میکنند.
واقعیت این است که شیعیان و اهل سنت از سنتی پیروی میکنند که حق و باطل در آن آمیخته است و تنها از بخشی از قرآن پیروی مینمایند که موافق داشتههای آنها باشد و وقتی آیه محکمی بیاید که مخالف احادیث و روایات آنان باشد؛ از آیه روگردانده و میگویند تأویل آن را تنها خدا میداند، کاری هم ندارند که چقدر آن آیه محکم است؛ از آن پیروی نمیکنند. آنان احادیث و روایات باطل را مرجع قرآن عظیم قرار دادهاند!!! وای بر آنان از عذاب روز عقیم....
خداوند مرا از قرآنییون هم قرار نداده است، کسانی که خود را متمسک به قرآن دانسته و نسبت به بیان حق آن [سنت] کافرند و ندانسته به خداوند نسبت میدهند؛ خداوند مرا از عذاب شوندگانی که دین خود را فرقه فرقه کرده و هر گروه به داشتههای خود خرسندند، قرار نداده است. آنان که با فرمان خدا در آیات محکم کتابش مخالفت کردهاند که فرموده است:
{ أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ } صدق الله العظيم [الشورى:۱۳]
و وعده عذاب دردناکی را به آنها میدهم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ ۚ وَأُولَٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿۱۰۵﴾ } صدق الله العظيم [آل عمران]
و هیچ کاری با آنان ندارم . تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ } صدق الله العظيم [الأنعام:۱۵۹]
و اعلان میکنم که مطلقاً نسبت به تعدد مذهبی در دین کافرم؛ این تعدد مذهبی باعث تفرقه مسلمانان شده تا جایی که شوکتشان از بین رفته چنان که امروز ذلیل ترین مردم روز زمین شدهاند و تنها جهادی که تصمیمگیرندگان آنها میکنند، محکوم کردن فساد آخر بنی اسراییل است! امر به معروف و نهی از منکر نمیکنند. آیا تصمیمگیرندگانی که خداوند به آنها در زمین حکومت عطا کرده است، نمیدانند در روزی که مردم در برابر پروردگار عالیمان قرار میگیرند؛ مسؤول امر به معروف و نهی از منکر بشمار میآمدهاند؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ ۗ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ ﴿۴۱﴾ } صدق الله العظيم [الحج]
ولی من مهدی منتظر، به خداوند واحد قهار قسم میخورم که اگر پروردگارم در زمین به من قدرت دهد؛ به اذن الهی امر به معروف و نهی از منکر خواهم کرد و در راه خدا از سرزنش هیچ کس هراسی ندارم. من هیچ نیازی به رضایت مردم ندارم، من به رضایت هیچ کس در آسمانها و زمین نیازی ندارم؛ بلکه تنها بنده رضوان پروردگار رحمانم هستم که آن گونه که باید قدرش شناخته نشده است. ای کسانی که بنده رضوان بندگان خداهستید! هرکس به دنبال رضوان خدا نباشد و در تمنای رضوان پروردگار و حب و قرب او نباشد، از حزب خداوند نیست و هرکس از رضوان خداوند اکراه داشته باشد؛ خداوند اعمالش را بیهوده میکند. چگونه به جای خداوند، رضوان بندگان خدا برایتان مهم است؛ چه کسی شما را از خداوند رحمن درامان خواهد داشت؟ من جز خداوند برای شما ولی و نصیری نمییابم، مگر آن که رضوان خدا را عبادت کنید که راز خلقت شما در آن نهفته است؛ آیا تقوا نمیکنید؟!
ای جماعت «قرآنییون» ! به خداوند شهادت میدهم، شهادتی که حق و یقین و بر پایه برهان روشن از آیات محکم قرآن عظیم است، نمازهای واجب در خانههای خداوند پنج نوبت نماز است. بیتردید باید پنج بار در روز ندای نماز سر داده شود و حضور در مسجد برای نماز سه بار[کافی] است. من راست میگویم و شایسته نیست غیر از حق به خداوند نسبت دهم. چون بعد از سجود، بر مؤمنان واجب است نماز به جای آورند؛ مگر نماز وسطی که تنها بهجا آورده میشود ولی اکثر شما نمیدانید...و این از آن جهت است که بعد از سجده بر مؤمنان است تا نماز واجب بهجا آورند مگر نماز وسطی که به تنهایی اقامه میشود ولی اکثر شما نمیدانید.... تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ فَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ ﴿۳۹﴾ وَمِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَأَدْبَارَ السُّجُودِ ﴿۴۰﴾ } صدق الله العظيم [ق]
و همانا که مقصود از { وَأَدْبَارَ السُّجُودِ } برخاستن برای بّجا آوردن نمازهایی است که بر مؤمنان واجب شدهاند و نماز ظهر و عصر را چه در سفر باشند و چه در حضر [محل سکونت] از هم جدا نکرده و باهم یا در وقت نماز ظهر [جمع تقدیم] و یا در وقت نماز عصر [جمع تأخیر] بهجا بیاورند. نماز مغرب و عشاء نیز از هم جدا نشده و یا در وقت نمازمغرب [جمع تقدیم] و یا در وقت نماز عشاء [جمع تأخیر] بهجا بیاورند، فرقی ندارد در سفر باشد یا درحضر؛ چنان که مُحمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم در زمان حج چنین میکردند. ممکن است یکی از برادران ما از علمای اهل سنت بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: «همانا که این نماز کوتاه و شکسته است که در سفر بجا آورده میشود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَن يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا ۚ إِنَّ الْكَافِرِينَ كَانُوا لَكُمْ عَدُوًّا مُّبِينًا ﴿۱۰۱﴾ }صدق الله العظيم [النساء]
پس امام مهدی منتظر حق پروردگارشان درجواب چنین میگوید: همانا که نماز قصر یا شکسته؛ این است که دو رکعت نماز واجب را یک رکعت بخوانید و در کتاب خدا شرط محکمی برای این کاروجود دارد:
{ إنْ خِفْتُمْ أَن يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا ۚ إِنَّ الْكَافِرِينَ كَانُوا لَكُمْ عَدُوًّا مُّبِينًا }صدق الله العظيم.
{ وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا يَمَسُّهُمُ الْعَذَابُ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ ﴿۴۹﴾ }صدق الله العظيم [الأنعام]
و خداوند تعالی میفرماید:
{ قُل لَّا أَتَّبِعُ أَهْوَاءَكُمْ ۙ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ ﴿۵۶﴾ قُلْ إِنِّي عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَكَذَّبْتُم بِهِ ۚ مَا عِندِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ ۚ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ ۖ يَقُصُّ الْحَقَّ ۖ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ ﴿۵۷﴾ }صدق الله العظيم [الأنعام]
وشاید کسانی از جماعت قرآنییون که در مساجد نماز میخوانند، به خاطر اینکه برای نماز گزاردن سه بار درخانههای خدا حاضر میشوند به اشتباه افتاده باشند. هریک از آنها سه بار در روز در مسجد حاضر خواهند شد تا نماز بهجا آورند؛ ولی نمیدانند که نماز ظهر و عصر از هم جدا نیست و نماز مغرب و عشاء هم از هم جدا نیست و یک اذان و دو اقامه دارند. و با درنظر گرفتن بهجا آوردن نماز وسطی در مساجد؛ کسانی که در مسجد نماز میگذارند؛ روزی سه بار برای نمازهای واجب در خانههای خدا حاضر میشوند.
فرد برای بهجا آوردن نماز مغرب و عشاء در مسجد حاضر شده و این دو نماز را پشت سرهم و با یک اذان و دو اقامه بهجا میآورد و حضور برای نماز ظهر و عصر هم یک ندا برای اذان و دو اقامه است. برای هرنماز جماعت؛ دو نفر امام مسلمین هستند؛ یکی ندای نماز ظهر را سرداده و همراه مؤمنان دو رکعت نماز ظهر بجا میآورد و بعد از تمام شدن نماز ظهر و سجده نماز ظهر؛ اقدام به خواندن نماز عصر به صورت جمع تقدیم میکند. اما نفر دوم در زمان ندای نماز عصر در مسجد حاضر شده و نماز عصر و سپس نماز ظهر را به صورت جمع تأخر با مؤمنان بهجا میآورد.
اما باید پنج بار ندای نماز سرداده شود و هرکس میخواهد نماز ظهر و عصر را اول بخواند؛ با ندای اذان ظهر در مسجد حاضر میشود و کسی که مشغول کار است و میخواهد نماز ظهر را با نماز عصر به صورت تأخر بهجا آورد میتواند [در زمان اذان عصر]- چنین کند؛ خداوند کار را برای شما آسان میخواهد نه سخت.
و اما سومین بار حضور در خانههای خدا برای نماز وسطی است و برهان روشن و آشکار درمورد اینکه نماز وسطی نماز صبح [فجر] است را پیش از این آوردهایم و به تفصیل از کتاب خدا آن را بیان نمودیم. پاک و منزه است پروردگارم؛ اگر امام مهدی از شما سؤال کند: طول یک روز چقدر است؟ میگویید ۲۴ ساعت و اگر بگویم آغاز روز و پایان آن کی است؟ میگویید از غروب آفتاب و پنهان شدن آن پشت حجاب شروع میشود و آغاز یک شبانهروز؛ دخول شب است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّي آيَةً ۚ قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَ لَيَالٍ سَوِيًّا ﴿۱۰﴾ }صدق الله العظيم [مريم]
و اگر به شما بگوییم مقصود خداوند از این فرموده چیست: {ثَلَاثَ لَيَالٍ سَوِيًّا}؟ میگویید مقصود سه شبانهروز است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّي آيَةً ۖ قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمْزًا } صدق الله العظيم [آل عمران:۴۱]
پس امام مهدی به شما میگوید: پس ای مردم؛ چون آغاز روز از زمان فرو شدن خورشید در حجاب است، پس اولین نماز؛ نماز مغرب است و سپس نماز عشاء و سپس نماز فجر و نماز ظهر و نماز عصر؛ پس حق برایتان روشن شد که نماز وسطی؛ نماز فجر[صبح] است؛ آیا فکر نمیکنید!! نگاه کنید تا ببینید به حق مقصود از نماز وسطی نماز فجر است:
۱. مغرب
۲.عشاء
۳. فجر[نماز صبح]
۴. ظهر
۵. عصر
ای امت اسلامی! با شما چه باید کرد؟ چرا از دعوت حق پروردگارتان رومیگردانید؟ چرا مرا تصدیق نکرده و از من پیروی نمیکنید؛ تا شما را با بیان حق قرآن به راه خداوند عزیز و حمید هدایت کنم؟ شاید یکی از آنان که ندانسته به خداوند نسبت میدهند، بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: «تو از بدعت گزارانی، چگونه تو را تصدیق کنیم؛ تو از راه شبکه عنکبوتی جهانی از ما دعوت میکنی؟ این بدعت است و محمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم چنین نکرده است» . پس امام حق پروردگارتان در پاسخ میگوید: ای مردم! بدعت یعنی درامر دین خدا، چیزی را بگویید که نه خدا و نه رسولش آن را نگفتهاند و اما اینترنت وسیلهی تبلیغ است؛ آیا عقل خود را به کار نمیگیرید! شما را چه میشود که فکر نمیکنید؟ آیا اینترنت نعمت بزرگ خدا نیست؟ من نمیتوانم همه شما را برای گفتگو بر سر یک میز جمع کنم، مگر از راه اینترنت جهانی. شما را چه میشود که به ندای کسی که شما را به سوی حق پروردگارتان دعوت میکند؛ پاسخ نمیدهید؟ تا اگر ناصر محمد یمانی گمراه باشد برای دفاع از حدود دین؛ وارد عمل شوید و نگذارید باعث گمراهی مسلمانان شود و یا برایتان روشن شود دعوت ناصر محمد یمانی حق است و راه راست [صراط مستقیم] را نشان میدهد.
جناب حسین بن عمر و تمام اعضای مدیریت میز گفتگو! چرا میبینم این مرد میگوید نوشتهاش حذف شده است! علیه ما به مردم حجت ندهید، هرچقدر هم مخالف ما باشد؛ ما او را به عنوان میهمان گرامی و کریم در پایگاهمان بر سر میز گفتگو پذیرفتهایم. چون پایگاه مهدی منتظر، پایگاه گفتگوی آزاد برای تمام مسلمانان و کافران است و باید در بین تمام پایگاههای علمای مسلمین و نصارا [مسیحی] و یهودی؛ امتیازمنحصر به فرد داشته باشد. پس به همه مردم جهان چه مسلمان و چه کافر، که برای گفتگو به پایگاه مهدی منتظرمیآیند؛ خوشآمد میگوییم؛ بلکه حتی به ابلیس شیطان رجیم برای گفتگو بر سر میز جهانی گفتگوی مهدی منتظر؛ خوشآمد میگوییم و برای هیچ کس، چه مسلمان باشد و چه کافر، محدودیتی برای حضور در آن قائل نمیشویم؛ و اگر مجبور شویم مانع حضور کسی شویم؛ تنها بعد از اقامه حجت حق دربرابرش؛ چنین خواهیم کرد. همانا که برانگیخته شدن مهدی منتظر، خبر بزرگی برای تمام بشریت و از وقایع عظمای کتاب است.
ای جماعت مسلمانان! ما نمیتوانیم مردم را به پیروی از کتاب خدا قرآن عظیم دعوت کنیم، چون شما مسلمانان اولین کسانی هستید که نسبت به دعوت ما کافر شده و از دعوت امام ناصر محمد یمانی برای پیروی از ذکرتان [قرآن] رومیگردانید؛ آیا تعقل نمیکنید؟ چگونه می توانید اولین کسانی باشید که به دعوت به حکمیت براساس کتاب قرآن عظیم و پیروی از آن کافر شوید؛ آیا شما مسلمان نیستید؟ خداوند تعالی میفرماید:
{ وَمَا أَنتَ بِهَادِي الْعُمْيِ عَن ضَلَالَتِهِمْ ۖ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ ﴿۸۱﴾ } صدق الله العظيم [النمل]
و خداوند تعالی میفرماید:
{ إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَن يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا ۚ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۵۱﴾ وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَخْشَ اللَّهَ وَيَتَّقْهِ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ ﴿۵۲﴾ } صدق الله العظيم [النور]
ای مردم! به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم؛ هرکس از من اطاعت کند، از خدا و رسولش اطاعت کرده است و هرکس دربرابر من عصیان کند؛ در برابر خدا و رسولش عصیان کرده است. همانا که ما از چیزی برای شما سخن میگوییم که خداوند مُحمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم را با آن برانگیخت. ما با کتابی جدید به سراغ شما نیامدهایم؛ بلکه با قرآن مجید شما را به راه خداوند عزیز و حمید هدایت میکنیم. و با قرآن به کسانی که از وعده خداوند هراسانند؛ تذکر میدهیم و به شما درمورد عذاب شدید خداوند هشدار میدهیم که روز عقیم نزدیک شده است، ولی شما از کسی که مردم را به صراط مستقیم دعوت میکند؛ روگردانید. شما میخواهید از چه چیزی جز حدیث خداوند که در آیات محکم کتاب محفوظ از تحریفش آمده است؛ برایتان حجت بیاوریم؟ آیا متذکر نمیشوید؟! فرموده خداوند تعالی را به یاد داشته باشید:
{ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ ﴿۶﴾ } صدق الله العظيم [الجاثية]
در آخر بیانم این را اضافه کنم که جدم مُحمد رسولالله صلى الله عليه وآله و سلم از اینکه پروردگارش به او خبر داد که مردی همراه زن و برخی از فرزندانشان برای حب و قرب خداوند با هم رقابت میکنند لبخند زد. جدم مُحمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم به خاطر غیرت آنها نسبت به پروردگارشان لبخند زد و آنها از آنچه که در نفوسشان است آگاهاند و جدم مُحمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
[أولئك من رُفقاء مُحمد رسول الله والمهدي المُنتظر عند مليكٍ مُقتدر]
[ آنها از رفقای محمد رسولالله و مهدی منتظر در نزد فرمانروای مقتدر هستند]
ـــــــــــــــ
پایان
آنها خود از عمل خود آگاهند و من از آنچه که در نفس ایشان میگذرد بیخبرم؛ فقط مضمون این رؤیای حق را برایتان نقل کردم و حکمت اینکه آن را در این بیان عمومی آوردهایم نمیدانم شاید خیر بزرگی در آن برای مؤمنین باشد.
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
وسلامُ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
أخوكم الإمام المهدي ناصر مُحمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=47666
Admin
06-05-2016, 03:43 PM
- 14 -
الإمام ناصر محمد اليماني
08 - جمادی الأوّل - 1431 هـ
22 - 04 - 2010 مـ
۲-اردیبهشت-۱۳۸۹ه.ش.
01:22 صبح
ـــــــــــــــــــــــ
فوری؛ خطاب به انصار و همه بازدیدکنندگان میز گفتگو..
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدي مُحمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين..
سلام بر تمام انصار پیشگام برگزیده، سلام بر تمام حقجویان میز گفتوگو و سلام خداوند بر برادر گرامی «بنورصالح» که به ناحق به من ناسزا و دشنام میدهد، ولی من خود را ملزم به اجرای فرمان خداوند در آیات محکم کتابش میدانم که میفرماید:
{ وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَقَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَا نَبْتَغِي الْجَاهِلِينَ ۵۵﴾ } صدق الله العظيم [القصص]
ممکن است که ناصر محمد مانند «بنورصالح» و امثال او از مهدیونی باشد که مسّ شیطان به آنان رسیده و گستاخانه دروغ بگوید ومهدی منتظر نباشد؛ امکان آن هم هست که امام ناصر محمد یمانی؛ به حق مهدی منتظر برگزیده پروردگار عالمیان باشد.
«بنورصالح» ! میبینم ادعای امامت کرده و برانگیخته شدن مهدی منتظر را انکار میکنی، به میز گفتوگو خوش آمدی؛ میز گفتوگو بین تمام مهدیون و ائمهای که ندانسته به خداوند نسبت میدهند و مسّ شیطان در آنها سرگردان شده و مهدی منتظر حق پروردگار. حال که بشر در عصر برانگیختن مهدی منتظر است، هرکدام از ما که خداوند به او برتری علمی داده باشد؛ مهدی منتظر حق از جانب رب العالمین است.
ای جماعت انصار پیشگام برگزیده! من به خاطر مسائل خاصی، سه روز در پایگاه حضور نداشتم و یکی از انصار با نام من وارد پایگاه شده بود تا با استفاده از نام و اسم حق من بیانات را از پایگاه قدیمی به اینجا منتقل کند. شاید دیگران گمان کردهاند ناصر محمد یمانی از پایگاه دیدن کرده ولی از پاسخ دادن به کسانی که ندانسته به خداوند نسبت میدهند؛ عاجز بوده است. آنها نمیدانند من مشغول بودم و سه روز وارد پایگاه نشدهام و از بیانات «بنورصالح» خبر نداشتم مگر امشب. پس شاهد گفتگو میان من و این مرد باشید که خود را امام دانسته ومنکر برانگیخته شدن مهدی منتظر است. او میگوید خداوند [درمورد برانگیخته شدن مهدی منتظر] برهانی نازل نکرده است. پس اگر با علم و برهان آشکار بر من غلبه کرد؛ او راست میگوید و ناصر محمد یمانی دروغ و اگر من با علم و برهانی آشکار به حق بر او چیره شدم؛ او دروغگوست و امام ناصر محمد یمانی راست میگوید. بر اساس فرموده خداوند تعالی:
{ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿۶۴﴾ } صدق الله العظيم [النمل]
پس بر اساس کتاب خداوند حکم خواهیم کرد، «بنورصالح» مرا مجبور خواهد کرد تا درمورد نمازهای واجب پنجگانه برهان و تفصیل بیشتری برای شما بیاورم و حکم را تنها از کتاب خداوند خواهیم آورد و خدا را به حق و یقین به شهادت میگیرم که زبان او را به حق خاموش کرده و بر دهانش لجام میزنم تا کاملا تسلیم حق شود و یا غرور و تعصب او را به گناه کشانده و پیرو شیطان گردد که در این صورت مورد لعنت شدید خدا خواهد بود.
اما از شرط خود عدول نمیکنم، «بنورصالح» ! شرط من این است که نام و عکس واقعی خود را بگذاری، بدون اینکه در درست بودن آنها شکوتردید باشد و سپس به خداوند بزرگ قسم یاد کنی که این عکس و نام واقعی توست و ما مطمئن شویم حقیقت شخصیت تو چیست.
و گفتوگو را ادامه میدهیم جناب «بنور»... ذکر نماز در اول و آخر روز، باعث فریب شما شده است و شما نمیدانید ظهر و عصر از هم جدا نیستند و عصر آخر روز است و مغرب بخشی از شب. همانا که کسانی که برای نماز به مسجد میروند، سه بار در مسجد حاضر میگردند؛ ولی نماز پنجگانه است. واقعیت این است که نماز ظهر به صورت تأخیر با نماز عصر جمع میشود و یا نماز عصر به صورت تقدم با نماز ظهر جمع شده و بهجا آورده میشود. ولی اذان را سه بار و اقامه را پنج بار میخوانند، چون نماز ظهر و عصر با هم و نماز مغرب و عشا با هم اقامه میشوند و همینطور برای نماز وسطی که نماز فجر است هم در مسجد حضور مییابند.
ای«بنور» ! ای انصار پیشگام برگزیده و تمام بازدیدکنندگان از میز گفتوگو! شاهد باشید چه مطلبی در ادامه آورده میشود؛ این اقتباس از بیانات «بنور» است که میگوید:
ناصر تو کذابی و به خداوند نسبت دروغ میدهی. چیزی را که مینویسم حذف نکن: برادر ناصر! تو استخراج نماز از کتاب را حکم دعوت خود قرار دادهای و من کاملا با این حکم هم برای تو و هم برای هر دعوتی که در زمین صورت میگیرد، موافقم. و حکم براین دعوتها با نمازی است که خداوند در کتاب نازل نموده است. کسی که نمازهای حق را که خداوند در کتاب نازل نموده، از روی کتاب برای مردم مشخص نماید؛ امام است و همه مردم باید از او پیروی و اطاعت کنند و کسی که پیرو او نشود؛ به اذن خدا هیچ وجه هدایت نخواهد شد و در هر دو دنیا زیانکارخواهد بود. تو ادعای امامتی را میکنی که من معتقدم صاحب آن من هستم. من نمیگویم مهدی منتظرم چون خداوند در مورد او برهانی نازل نفرموده است. پس حکم بر اساس بیان حق نمازی است که خداوند آن را نازل کرده و حکمیت بر اساس کتاب خداست.پایان نقل قول بیانات «بنور»
امام ناصر محمد یمانی درپاسخت میگوید: جناب «بنور» ! بر سر این مورد باهم توافق داریم، اگر من برهانهایی را که تو میآوری، بهتر از خودت تشریح نکردم و تأویل بهتری نیاوردم؛ مهدی منتظر حق پروردگار عالمیان نیستم. پس به تمام نکاتی که در بیانت آوردهای یک به یک پاسخ خواهیم داد. وعده ما دروغ نیست؛ اما به این شرط که تو به شرط اساسی ما درمورد «فریضه نماز» پایبند باشی تا بعد از آن، ما درمورد نماز گفتگو کنیم. نام و عکس واقعی خود را بگذار و سپس قسم یاد کن که عکس و نام واقعی توست. ما درمورد واقعی بودن اسم و عکسش؛ به قسم او کفایت میکنیم. اما در مسایل دینی اکتفا به قسم غیر منطقی است و علم و برهان لازم است. اگر با شرط ما موافقت کردی، به گفتگو ادامه خواهیم داد و اگر سرباز زدی؛ ما به این شرط پایبند میمانیم تا زمانی که امکان آن برای ما فراهم شود و منحصراً از کتاب خداوند قرآن عظیم نمازهای پنجگانه واجب را به طور مفصل و فراگیر تشریح کنیم و «بنور» ! بدان که حکم از آن خداوند است؛ پس از خداوندی که از نگاههای پنهان و رازهای مخفی شده در سینهها آگاه است پروا کن... و اگر ظهر و عصر را ثابت نکردم، مهدی منتظر نیستم؛ پس ای انصار پیشگام برگزیده و ای بازدید کنندگان! همگی شاهد گفتگوی بین مهدی منتظر و «بنور» باشید و امور به خداوندی باز میگردد که از نگاههای پنهان و رازهای مخفی شده در سینهها آگاه است.
حسین ابن عمر! مدیران میز گفتگو! میدانید چرا «بنور» علیرغم اینکه سفارش او را به شما کردم، به من ناسزا میگوید؟! میخواهد از اجرای فرمان من سرباز زده و بیانش را حذف کنید؛ پس صبر جمیل پیشه کنید...
جناب«بنور» ! مادامی که از قرآن بامن محاجه کنی، این همانی است که ما شما را به آن دعوت میکنیم و تأویل من از کتاب خداوند حتی در یک آیه دچار تناقض و اختلاف نمیشود ولی تفاسیر شما از روی گمان است، لذا باعث میشود به نظر برسد در آیات محکم کتاب خدا اختلافات زیادی وجود دارد؛ چراکه تفاسیر شما شیطانی است و علت هم این است که شما از فرمان شیطان پیروی کرده و ندانسته به خداوند نسبت دادهاید. مثل همین که یک آیه را بگیری و آن طور که خودت میبینی آن را تفسیر کنی. اما ناصر محمد یمانی، بیان آن آیه را از آیات محکم کتاب خدا میآورد و برای تفصیل و تشریح آیاتی از قرآن که نیاز به تأویل دارند؛ از آیات محکم قرآن حجت میآورد. ولی شما به دنبال تشابهات لغوی رفته و به خطا میافتید.
درهر حال من حکم تو را را به یاد تو میآورم که قبلاً آن را میدانستیم : حکم از آن خداست. و همانا که ما احکام حق او را از محکمات کتابش خواهیم آورد. «بنور» ! ما منتظریم که عکس و نام خودت را بدون معطلی و بهانه آوردن بگذاری . ما درمورد فریضه نماز با افراد ناشناس گفتوگو نکرده و نخواهیم کرد. این شرطی است که ما از ماهها قبل و پیش از آن که «بنور» سراغ ما بیاید گذاشتهایم و هنوز به این شرط پایبند هستیم. البته ما این شرط را تنها برای رکن و فریضه نماز قائل شدهایم.
ما به شرط خود پایبند بوده وبر اساس آن گفتوگو را ادامه خواهیم داد. چقدر وقتی کسی مرا با کتاب خداوند به مبارزه میطلبد؛ مسرور میشوم چون من در بیان ذکر خبیرم و میتوانم به اذن خداوند علی القدیر با آن به حق، دیگران را خاموش کنم.
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
أخوكم الإمام المهدي ناصر مُحمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=47667
Admin
07-05-2016, 07:51 PM
- 15 -
الإمام ناصر محمد اليماني
08 - جمادی الأوّل- 1431 هـ
22 - 04 - 2010 مـ
۲-اردیبهشت ۱۳۸۹ه.ش.
10:21 بعد از ظهر
ـــــــــــــــــ
و حال زمان بیان حق میقات «دلوک» است. همانا که مقصود از دلوک، امری در خود خورشید است. دلوک زمانی است که رنگ خورشید به زردی میگراید...
بسم الله الرحمن الرحيم، و صلوات و سلام بر جدّم محمد رسولالله صلى الله عليه وسلم وآله الأطهار و بر پیشگامان برگزیده از مهاجرین و انصار، سلام برما و بندگان صالح خداوند در میان پیشینیان و آیندگان و سلام بر رسولان الهی والحمدُ لله رب العالمين...
سلام خدا بر تو باد برادر«بنور»، تو که حکم دادهای مهدی منتظر ناصر محمد؛ دروغگویی گستاخ است. آیا از خداوند واحد قهار نمیترسی که در حق خلیفه پروردگارت چنین فتوای باطلی میدهی؟ تو به خاطر چنین شهادتی در پیشگاه پروردگارت مورد سؤال واقع خواهی شد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ سَتُكْتَبُ شَهَادَتُهُمْ وَيُسْأَلُونَ }صدق الله العظيم [الزخرف:۱۹]
بیتردید شهادت دادن، یعنی شهادت با چشم و گوش، برای حادثهای است که شاهد آن بودهاند؛ برای مثال کسانی که شاهد گناه زشت [زنا] یا دزدی یا قتل یا دین و قرض بین مؤمنان بوده و شهادت بدهند. و اما درمورد گذاشتن عکس، این شرط برای عاجز کردن «بنور» گذاشته نشده است؛ چندین ماه قبل از اینکه «بنور» به سراغ ما بیاید؛ برای «بیان نماز ازکتاب» این شرط را قائل شده بودیم. ما تنها و تنها در مورد بیان نماز چنین شرطی را قائل شدهایم، پس فرار نکن و در راه خدا از سرزنش احدی مترس؛ اگر که از راستگویان و صادقانی...
جناب «بنور» ! همانا که شهادت با گوش وچشم و درمورد واقعهای است که اتفاق افتاده است، اما در امر دعوت به سوی خدا؛ دعوت کننده ملزم است بصیرت علمی از پروردگارعالمیان داشته باشد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ قُلْ هَٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي ۖ وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿۱۰۸﴾ }صدق الله العظيم [يوسف]
و دعوتِ دینی، بر برهان آشکار برگرفته از کتاب مُنزَل [قرآن] تکیه دارد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ }صدق الله العظيم [البقرة:۱۱۱].
بیتردید برهان از کتاب مبین آورده میشود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ آلِهَةً ۖ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ ۖ هَٰذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَبْلِي ۗ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ ۖ فَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿۲۴﴾ }صدق الله العظيم [الأنبياء]
آنچه که در ادامه میآید نقل قولی از بیان «بنور» است که در آن گفته است:
همانا که رکوع، خم شدن نیست و خداوند حکمی برای خم شدن نازل نکرده و برای انجام آن در نماز قانونی مقرر نفرموده است. همانا که نبی و تمام انبیاء هیچ کدام در نماز خم نمیشدند. خداوند نماز جمعه و نماز یکشنبه و نماز شنبه را مقرر نکرده مگر نمازهایی که قبلا ذکر شد. همانا که نبی و تمام انبیاء نماز جمعه نمیخواندند.پایان نقل قول.
«بنور» ! آیا علمای فرقه قرآنییون همه مانند تو هستند؟!! اگر چنین است که به شدت گمراهند!! تو نماز ظهر و عصر را انکار میکنی، منکر نماز جمعه هم هستی؛ درحالیکه سورهای به نام «الجمعة» نازل شده و سپس خداوند در آیات محکم کتابش و در آیات بینه و محکم سوره جمعه از آن یاد کرده و میفرماید:
{ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِن يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَىٰ ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ۚ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۹﴾ فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۱۰﴾ }صدق الله العظيم [الجمعة]
و موعد آن هم ظهر است نه شب، برای همین خداوند تعالی میفرماید:
{ فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ }صدق الله العظيم
و نمیتوان نماز جمعه را به صورت فرادا[انفرادی] خواند و برای همین هم به آن «صلاة الجُمُعة» گفته میشود، چون جمعی است و نه در سفر و نه در حضر، نمیتوانی آن را به صورت فردی بهجا آوری؛ بلکه جمعی و گروهی است و برای همین خداوند فرمان میدهد سعی کنید تا در آن حاضر شوید و حین انجام نماز جمعه خرید و فروش را رها کنید و در نماز جمعه حاضر شوید و همینطور نمازهای فریضه واجب هم بهتر است تلاش شود تا به صورت جماعت برگزار گردد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ ﴿۳۶﴾ رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ ۙ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ ﴿۳۷﴾ }صدق الله العظيم [النور]
و اما «الغدو» نماز فجر [صبح] است و «الأصال» [دو اصیل] دو موعد و میقات است؛ موعد اصیل اول در خود خورشید و زمانی است که رنگ آن میخواهد به زردی بگراید و آن «شمس الأصیل» و موعد نماز عصر و ظهر [به صورت جمع تأخیری] است و اما الأصیل دیگر، نزدیک ظهور شفق «شمس الأصیل» و بعد از غروب است که موعد آغاز شب است. موعد نماز مغرب بعد از ظهور شفق است و موعد نماز عشاء زمان آغاز «الغسق» و شروع تاریکی و ظلمات است و این [شفق] زمانی است که [غیر ماه رمضان] نماز مغرب و عشاء باهم و به صورت تقدیم بهجا آورده میشوند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ فَلَا أُقْسِمُ بِالشَّفَقِ ﴿۱۶﴾ وَاللَّيْلِ وَمَا وَسَقَ ﴿۱۷﴾ }صدق الله العظيم [الإنشقاق]
همانا که خداوند به این موعد مکرم قسم میخورد چون برای بجا آوردن نماز فریضه برمیخیزی. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَاللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ ﴿۳۳﴾ وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ ﴿۳۴﴾ }صدق الله العظيم [المدثر]
و این موعد اقامه نماز فجر است، نه زمان اذان صبح؛ چون زمان اذان زمانی است که در فجر و سمت مشرق؛ خط سفید از خط سیاه برایتان نمایان میشود. ولی فاصله زمانی اقامه نماز فجر[از اذان] را خداوند طولانیتر مقرر فرموده تا مؤمنان فرصت داشته باشند، برای اقامه نماز فجر که نماز وسطی است حاضر شوند، چرا که بعضی از آنها جنب شده و نیاز به غسل دارند. این فاصله طولانی است تا کسانی که از خواب بیدار شدهاند، بتوانند مهیای نماز شوند. برای همین هم خداوند بین ندا برای نماز [اذان صبح] که زمان مشخص شدن خط سپید از خط سیاه شب در سمت مشرق و زمان فجراست تا برپایی نماز فجر زمانی طولانیتر قرار داده است. البته برای روزه گیران، زمان آغاز روزه، شنیدن ندا و اذان فجر است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ۖ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ }صدق الله العظيم [البقرة:۱۸۷]
و اما موعد اقامه نماز فجر زمانی است که ستارگان از نظر ناظران متواری میشود [ادبار نجوم] . این موعد اقامه نماز فجر است؛ یعنی زمانی که ستارهها به کسی که به آسمان مینگرد به اصطلاح پشت کرده واز دید او ناپدید میشوند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَمِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَإِدْبَارَ النُّجُومِ ﴿۴۹﴾ }صدق الله العظيم [الطور]
و تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَاللَّيْلِ إِذَا عَسْعَسَ ﴿۱۷﴾ وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ ﴿۱۸﴾ }صدق الله العظيم [التكوير]
و بیان حق فرموده خداوند تعالی:
{ وَاللَّيْلِ إِذَا عَسْعَسَ ﴿۱۷﴾ }صدق الله العظيم
یعنی روگردانده و پشت میکند که به علت افتادن پرده شب و روشنایی صبح زود است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَاللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ ﴿۳۳﴾ وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ ﴿۳۴﴾} صدق الله العظيم [المدثر].
و اما موعد نماز عصر زمانی است که رنگ خورشید به زردی میگراید، گرچه من قبلا دلوک را در مقصود خودش ذکر نکرده بودم، چون نمیتوانستم آن را به حق بیان نمایم؛ مگر اینکه اجل مسمای آن فرا رسد و نمیتوانستم آن را روشن کنم، چون هنوز موعد بیان نماز به صورت جمع نرسیده بود. بلکه اهتمام من، اثبات تعداد نمازهای پنجگانه بود. و حال زمان بیان حق میقات دلوک است. همانا که مقصود از دلوک، امری در خود خورشید است. دلوک زمانی است که رنگ خورشید به زردی میگراید. این موعد بهجا آوردن نماز عصر و ظهر به صورت جمع تأخیری به خصوص در رمضان است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَىٰ غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ ۖ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا ﴿۷۸﴾ }صدق الله العظيم [الإسراء]
در این آیه بیان چهار نماز یعنی نماز عصر و ظهر به صورت تجمیع تأخیری و نماز مغرب و عشاء باز هم به صورت تجمیع تأخیری آمده است. هم چنین ذکر نماز وسطی که تنهایی بهجا آورده میشود:
{ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ ۖ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا }صدق الله العظيم
و این میقات نمازها به صورت تجمیع تأخیری نماز ظهر با عصر و مغرب با عشاء در میقات غسق [آغاز گسترش ظلمات و تاریکی شب] است که برای آسان کردن کار برای مسلمانان است و برای همین موعد نماز مغرب که زمانش شفق است طول داده شده و تا زمان غسق ادامه مییابد و این برای آن است که روزهگیران فرصت داشته باشند افطار کنند. ای کسانی که نماز مغرب را در ماه رمضان چند دقیقه بعد از اذان مغرب و درحالیکه مسلمانان هنوز روزه هستند و إفطار نکردهاند بهجا می آورید؛ آیا از خدا نمیترسید! بلکه ماه رمضان ماه روزه گرفتن است و خداوند به شما فرمان داده است در ماه رمضان در خانههای خدا غذا بخورید و هر انسانی که با شماست را هم از افطار با خود منع نکنید، چه مسلمان باشد و چه کافر. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ يَا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا ۚ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ ﴿۳۱﴾ }صدق الله العظيم [الأعراف]
چرا که خوردن در خانههای خداوند، تضمین کننده این است که درغذا اسراف نشده و اضافی آن دور ریخته نشود، وقتی در خانههای خداوند غذا خورده میشود؛ هرچقدر هم زیاد بیاید از بین نمیرود؛ چون افراد ضعیف و مسکین آن را در بار خود گذاشته و میبرند و برای سحری نگاهش میدارند. اما شما در رمضان غذای اضافی را اسراف کرده و هر چه که زیاد بیاید را دور میریزید، در حالیکه میتوانید کسانی را پیدا کنید که آن را بخورند. این اسراف است و خیری در اسرافکاران نیست، چون میتوانند بروند و مساکینی را پیدا کنند که غذای اضافی به آنها داده شود. در هر صورت وقتی افطار در خانههای خدا انجام شود، درغذا اسراف نمیشود. اما اگر کسی در رمضان بخواهد خوراک را در خانه نگه دارد تا او و اهل بیتش بعداً آن را بخورند، اشکالی ندارد تنها مقداری که برای إفطار لازم است را با خود بردارد و به مسجد بروند و باقی را برای اهل منزل بگذارد و تنها قسمتی از آن را با خود ببرد و باقی را برای غذای خانوادهاش بگذارد؛ البته به شرطی که مسرفانه نباشد.
به هرحال از موضوع خارج نشویم و به ذکر نمازها به صورت جمع با تقدم و جمع با تأخر بازکردیم و اما برهان جمع نمازها به صورت تأخیری را در این فرموده خداوند تعالی مییابیم:
{ أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَىٰ غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ ۖ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا ﴿۷۸﴾ }صدق الله العظيم [الإسراء]
در اینجا خداوند از پنج نماز یاد کرده است، البته به صورت تجمیع تأخیری. پس به شما اجازه داده شده که نماز ظهر را به تأخیر انداخته و با عصر بجا آورید. البته اول نماز عصر و سپس نماز ظهر بهجا آورده میشود. نماز عشاء هم در موعد «غسق» خوانده شده و سپس نماز مغرب بهجا آورده میشود، پس وقت نماز مغرب که در زمان شفق است تا زمان «غسق» گسترش یافته و در «غسق» که موعد نماز عشاء است؛ نماز مغرب همراه نماز عشاء به صورت جمع تأخیری بهجا آورده میشود. اما برهان برای جمع نمازها به صورت تقدمی را در این فرموده خداوند تعالی مییابید:
{ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّيْلِ }صدق الله العظيم [هود:۱۱۴]
ای جماعت قرآنییون! شما راه راست را گم کرده و نماز ظهر و عصر و نماز جمعه را از دست دادهاید؛ آیا از خدا نمیترسید!! ای جماعت مؤمنان! به حق و یقین شهادت داده و خداوند را شاهد میگیرم که نمازهای واجب روزانه پنج نماز هستند و در هر نماز دو رکعت نماز واجب و دو رکعت سنت برای نماز واجبی است که اول بهجا آورده میشود. برای مثال، زمانی که ندای اذان نماز ظهر سرداده شد؛ بین اذان و اقامه دو رکعت نماز سنت به صورت فردی بهجا میآورید تا ندای اقامه نماز بلند شود. سپس نماز ظهر را بهجا آورده و بلافاصله نماز عصر را اقامه میکنید و نیازی نیست برای نماز عصر هم نماز سنت بهجا آورده شود. نماز سنت تنها بین اذان و اقامه نماز اول خوانده میشود. یعنی دو رکعت نماز سنت، برای نمازی است که میقات آن است؛ نه نمازی که به صورت جمع با آن بهجا آورده میشود نماز دوم فقط [دو رکعت] واجب آن اقامه میشود. اگر نماز عصر همراه نماز ظهر، در میقات نماز ظهر اقامه میشود؛ دیگر نماز سنت عصر بهجا آورده نمیشود. فقط دو رکعت نماز سنت بین اذان و اقامه نماز ظهر بهجا آورده میشود.. اما اگر نماز ظهر به صورت جمع تأخیری و در میقات نماز عصر اقامه شود، نماز سنت برای نماز عصر خوانده میشود؛ چون نمازی که اول بهجا آورده و میقات آن فرا رسیده نماز عصر است ونماز سنت بین اذان و اقامه نماز عصر خوانده میشود. برای نماز مغرب هم همینطور عمل میشود. اگرمیقات نماز مغرب باشد، نماز مغرب اول است و بین اذان و اقامه آن دو رکعت نماز سنت بهجا آورده میشود و دیگر برای نماز عشاء که بعد ازفریضه نماز مغرب اقامه میشود؛ نماز سنت خوانده نمیشود. پس اول فریضه مغرب بهجا آورده میشود و سپس به دنبال آن نماز فریضه عشاء و دیگر نماز عشاء دو رکعت سنت قبل خود ندارد؛ مگر اینکه میقات نماز عشاء باشد که در این صورت بین اذان و اقامه دو رکعت نماز سنت بهجا آورده میشود، سپس نماز عشاء را اقامه میکنید و بلافاصله بعد از آن فریضه نماز مغرب به صورت جمع تأخیری ادا میشود و تا زمانی که اولویت با نماز عشاء است؛ برای نماز مغرب سنت لازم نیست. چون نماز سنت بین اذان و اقامه ادا میشود، وقتی وارد مسجد شدید و اذان گفته شد؛ نمینشینید بلکه دو رکعت نماز سنت برای نمازی که صاحب آن میقات است و برای اقامه کردن آن اذان گفته شده؛ بهجا میآورید و برای نمازی که با این نماز به صورت جمع خوانده میشود؛ نماز سنت وجود ندارد. اما نماز وسطی، نماز فجر است و بعد از اذان فجر تا جایی که میتوانید نماز بخوانید تا زمانی که در کتاب برای برپایی نماز فجر معین شده فرا برسد؛ یعنی زمانی که ستارهها از دید ناظران پنهان میشوند [ادبار النجوم]....
ای جماعت انصار پیشگام برگزیده! مرا چه میشود، دیشب مُحمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم را غمگین دیدم. ایشان فرمود:
[ بعضی از انصارت را چه میشود؟ نزدیک است کسانی که چیزی نمیدانند، آنها را از نور به ظلمات بکشانند. آن هم بعد از اینکه اطمینان یافتند و قلبهایشان از ذکر خدا سرشار شد و از چشمهایشان به خاطر شناختن حق اشک جاری گردید و این هدایت الهی است. و هرکس از دعوت و پیروی ازتو روگرداند؛ خداوند قلبش را تنگ کرده و آرامش و طمأنینه قلبیاش را از دست میدهد تا اینکه به سوی حق بازگردد. آیا بعد از حق چیزی جز گمراهی هست؟ فرموده خداوند تعالی را به آنان یادآوری کن:
{ وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَىٰ ﴿۱۲۴﴾ قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَىٰ وَقَدْ كُنتُ بَصِيرًا ﴿۱۲۵﴾ قَالَ كَذَٰلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا ۖ وَكَذَٰلِكَ الْيَوْمَ تُنسَىٰ ﴿۱۲۶﴾ } صدق الله العظيم [طه]
قسم به آن که محمد را به حق برانگیخت! کسی که از دعوت مهدی منتظر ناصر محمد روگرداند و امر او را انکار کند، قلبش خاشع نمیشود، مگر به سوی پروردگارش توبه کند و پیرو حق گردد؛ آیا بعد از حق چیزی جز گمراهی هست؟ اما کسانی که در راه پروردگار با هم رقابت میکنند؛ پروردگارم مرا از کار آنان به خنده میاندازد. آنها خود از حالشان خبر دارند و تو ای امام! تو هم از راز آنان آگاهی و رازشان را تا زمان مقدر پنهان میکنی. کار ایشان را به خدا بسپار؛ او که همراه آنان است و فرجام و مآل آنان را میداند{وَاللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَمَثْوَاكُمْ ﴿۱۹﴾}. آنان که از نفس خود آگاهند. کسانی که دوستان خدایند؛ محبوب خداوندند و محب او وقتی یاد خداوند میشود قلبهایشان را خوف فرا میگیرد و وقتی آیات او بر ایشان خوانده میشود به ایمانشان افزوده شده و به پروردگارشان توکل میکنند و برای جب و قرب خداوندشان رقابت مینمایند{اشاره به آیه کریمه سوره الأنفال: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّـهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ ﴿٢﴾}. ای مهدی منتظر! به انصارت هشدار بده کسی که برایش روشن شود دعوت ناصر محمد یمانی حق است و صراط مستقیم را نشان میدهد، اگر به گذشته خود بازگردد، خداوند بعد از روگرداندن او از ذکر پروردگارش؛ زندگی او را سخت خواهد کرد تا با توبه واقعی به سوی پروردگارش باز گردد و پیرو حق شود: و بعد از حق چیزی جز گمراهی نیست؛ آیا از حق پروا نمیکنند!]
پایان رؤیای حق....
من بر این اساس حکم شرعی نمیدهم و خداوند رؤیایی که ناصر محمد یمانی برای شما نقل کرد را برای شما حجت قرار نمیدهد، ولی اگر در عالم واقعیات این رؤیا تحقق یابد؛ پروردگارم مرا تصدیق کرده است و در این صورت برای شما حجت خواهد بود.
شاید ناآگاهان بگویند: «ناصر محمد یمانی! ناصر محمد یمانی! چرا الآن دلوک را بیان کردی؟ درحالیکه پیش از این طور دیگری گفته بودی؟» . در پاسخ میگویم: آیا آن موقع برهانی برایتان آوردم که دلوک نزدیک اول و آخر روز را میگویند!؟ بلکه بدون آوردن برهان رهایش کردم تا اجل مسمای آن برسد؛ و الآن «دلوک الشمس» را به حق روشن میکنم. همانا که «دلوک شمس» تغییر رنگ خورشید و زرد شدن آن است و این موعد و میقات نماز عصر است و همان «شمس الأصیل زرد» است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ ﴿۳۶﴾ رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ ۙ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ ﴿۳۷﴾ }صدق الله العظيم [النور]
«دلوک» قبل از غروب آفتاب رخ میدهد و موعد نماز عصر است و کسانی که برای نماز ظهر حاضر نشدهاند، میتوانند نماز ظهر را با نماز عصر جمع کرده و درست بعد از اقامه نمازعصر، نماز ظهررا بهجا آورند و کسانی که برای نماز ظهر حاضر خواهند شد؛ نماز عصر را به صورت جمع تقدیم بهجا آورده و در زمان «شمس الأصیل» که قبل از غروب آفتاب است، برای نماز عصر حاضر نمیشوند؛ چون نماز ظهر و عصررا با هم به صورت جمع تقدیم اقامه کردهاند و خداوند آسانی را برای شما میخواهد نه سختی...
اما متأسفانه قرآنییون به خاطر ذکر موعد نمازهایی که باهم خوانده میشوند و همینطور نماز نافله شب، دچار اشتباه شده و این موارد را با هم قاطی کرده و به خطا رفته و از راه راست گمراه شدهاند؛ چون سنت حق رسول الله را رها کردهاند. درحالیکه سنت نبوی برای توضیح و بیان بیشتر قرآن آمده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ ﴿۴۴﴾ }صدق الله العظيم [النحل]
بیتردید ناصر محمد یمانی نسبت به آنچه که در سنت نبوی بر خلاف آیات محکم کتاب خداوند آمده است؛ کافر است.
ای جماعت قرآنییون! من به حق و یقین شهادت داده و خدا را شاهد میگیرم که نمازهای واجب [روزانه] پنج نماز هستند . هر نماز دو رکعت دارد چه در سفر و چه در حضر؛ فقط نماز قصر [شکسته] یک رکعتی است و آن هم در صورتی است که حین نماز از فتنه کافران بترسید. برای همین دو گروه میشوید و یک گروه همراه امام یک رکعت نماز بهجا آورده و سلام داده و جای خود را به گروه دیگر که نماز نخواندهاند میدهید و آنها یک رکعت باقی را با امام میخوانند. این نماز شکسته یا «قصر» شده از نماز اصلی است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَن يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا ۚ إِنَّ الْكَافِرِينَ كَانُوا لَكُمْ عَدُوًّا مُّبِينًا ﴿۱۰۱﴾ وَإِذَا كُنتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلَاةَ فَلْتَقُمْ طَائِفَةٌ مِّنْهُم مَّعَكَ وَلْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُوا فَلْيَكُونُوا مِن وَرَائِكُمْ وَلْتَأْتِ طَائِفَةٌ أُخْرَىٰ لَمْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا مَعَكَ وَلْيَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَأَسْلِحَتَهُمْ ۗ وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَأَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُم مَّيْلَةً وَاحِدَةً... } صدق الله العظيم [النساء]
و اما نمازهایی که درحضر بهجا میآیند: خداوند نماز ظهر و عصر را با هم به صورت جمع تقدیم [در میعاد نماز ظهر] و یا نماز عصر و ظهر به صورت جمع تأخیر [میعاد نماز عصر] مقرر فرموده است و کسانی که نماز خود را به صورت جمع تأخیر اقامه میکنند میتوانند از کسانی که نماز را به صورت جمع تقدیم بهجا میآورند حراست کنند و همین طور کسانی که نماز خود را در میعاد نماز ظهر بّجا آوردهاند از گروهی که نماز عصر و ظهر را در میعاد نماز عصر اقامه میکنند؛ حراست مینمایند تا به این ترتیب مراقب هم باشید و دشمنانتان نتوانند حین نماز چه در سفر و چه در حضر شما را تهدید کنند. از خدا بترسید و پیرو مهدی منتظر باشید؛ او که بیان حق ذکر را برایتان تشریح میکند. جناب «بنور» ! از خداوند واحد قهار بترس. تو حتی رکوع را نفی میکنی درحالیکه ذکر رکوع و سجود در آیات محکم قرآن عظیم آمده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ ﴿۴۳﴾ }صدق الله العظيم [البقرة].
و همینطور فرموده خداوند تعالی:
{ فَاسْجُدُوا لِلَّهِ وَاعْبُدُوا [[۩]] ﴿۶۲﴾ }صدق الله العظيم [النجم]
ای جماعت قرآنییون که ندانسته به خداوند نسبت میدهید؛ نمازتان چگونه است؟! مهدی منتظر همچنان مصرّ است تا «بنور» وهر کسی که میخواهد درمورد بیان نماز از آیات محکم ذکر گفتگو کند؛ عکس خود را بگذارند تا برای انصار و تمام بازدیدکنندگان روشن شود کدام یک از ما دروغگوی گستاخ هستیم.
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
أخو الأنصار السابقين الأخيار المهدي المُنتظر ناصر مُحمد اليماني.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*منظور از «طرفی النهار» یعنی سمت بامداد روز [النهار الغدوة = پیش از ظهر] و سمت عصر روز [النهار العشیء= بعد از ظهر] و موعد نماز ظهر بین این دو وقت است، یعنی ما بین صبح روز و عصر روز و این موعد نماز ظهر است که مابین دو طرف روز یعنی پیش از ظهر یا «نهار الغدو» و بعد از ظهر یا «نهار العشي» است.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=47668
Admin
10-05-2016, 08:35 PM
- 16 -
الإمام ناصر محمد اليماني
10 - جمادی الأوّل - 1431 هـ
24 - 04 - 2010 مـ
۴ -اردیبهشت-۱۳۸۹ه.ش.
12:45 صبح
_______
{ وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا ۚ إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ }
صدق الله العظيـــــم....
بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين..
«بنور» ! از خدا بترس و با ظن و گمان به خداوند نسبت مده، که ظن و گمان کسی را از حق بینیاز نمیکند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا ۚ إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ ﴿۳۶﴾ }صدق الله العظيم [يونس]
به فتوایی که با ظن دادهای نگاه کن:
همانا که نماز جمعه، مانند نماز در دیگر روزهای هفته است و در کتاب خداوند، اصلی برای این نماز نیامده است. آنچه که خداوند ذکر کرده این است که در روز جمعه که روز بازار است مردم برای تجارت رفته و نماز را ترک میکردند. پس خداوند در این باره هشدار نازل فرمود. کلام خداوند را برایت میآوریم. خداوند عزوجل میفرماید: {يا أيها الذين آمنوا إذا نودي للصلاة من يوم الجمعة ، فاسعوا إلى ذكر الله وذروا البيع} برادر خوب دقت کن؛ خداوند نمیفرماید وقتی برای نمازجمعه ندا داده میشود؛ بلکه میفرماید روزجمعه؛ یعنی وقتی ندای نماز روزانهای که از آن خبر دارید داده میشود و آن روز جمعه است، یعنی روزی که برای تجارت و جمع آوری مال گرد میآیید: { فاسعوا إلى ذكر الله وذروا البيع} خرید و فروش را بگذارید برای بعد از نماز و سراغ نماز بروید. همان طور که معروف است؛ بازارها صبح زود قبل از طلوع خورشید آغاز میشوند که هم زمان میشود با نماز فجر که به آن نماز صبح میگویند. قرآن روشن میسازد که مردم خصوصاً تجار به بازار میرفتند و آیه بر آنها بیش از دیگران تمرکز دارد و اینها در درجه اول مد نظر هستند چون تجار صبح زود به بازار میروند تا جای خود را حاضر کرده و کالای خود را برای عرضه و فروش آماده کنند و لذا نماز را رها کرده و به سراغ خرید و فروش میرفتند. هرچقدرهم به مردم تذکر داده شود؛ این پدیده همیشه وجود داشته چون فروشندگان موقع بازکردن بازار به فتنه میافتند و آزمایش میشوند. شما الآن با چشم خود شاهد این حقیقت هستی.اگر مردم به سوی نمازی بازگردند که خداوند فرمان آن را نازل نموده و فرموده که مؤمن چه وقت باید آن را اقامه کند، یعنی در طول فجر تا طلوع آفتاب؛ و تمام این زمان وقت نماز است و از اول تا آخرش باید به آن اختصاص یابد و این مطلب را در موضوعاتی که به اذن خدا درباره نماز نوشتهام شرح دادم و هرکس که بخواهد میتواند به آنها مراجعه کند. همانطور که گفتم زمان نماز با زمان برپا کردن بازار هم زمان است ودر نتیجه مردم نماز را رها کرده و به بازار میروند. خداوند این آیات را نازل فرموده تا آنها را از چنین کاری برحذر دارد و به آنها میفرماید: { يا أيها الذين آمنوا إذا نودي للصلاة من يوم الجمعة ، فاسعوا إلى ذكر الله وذروا البيع} یعنی برای نماز بروید و فروش را به بعد از نماز مؤکول کنید. در سخن بعدی خداوند تأمل کن:{ فإذا قضيت الصلاة فانتشروا في الأرض وابتغوا من فضل الله} یعنی وقتی نماز تمام شد، به سراغ تجارتتان بروید و مقصود نماز صبح است، چون صبح زود و هم زمان با باز شدن بازار است که آن هم صبح زود است و باید فروش را رها کرد و به سراغ نماز رفت. پس واجب است فروش را رها کرد و برای نماز رفت. اگر به نمازی که با نام نماز جمعه خوانده میشود نگاهی کنیم که در وقت ظهر[الظهیره] خوانده میشود و با علم به اینکه قرآن در منطقهای صحرایی نازل شده؛ به خصوص در تابستان ، ظهر وقتی است که تاب آوردن آن مشکل است. برادر کمی فکر کن؛ چگونه ممکن است خداوند به آنها بگوید:{ فإذا قضيت الصلاة فانتشروا في الأرض وابتغوا من فضل الله}یعنی وقتی نمازتان تمام شد و این موقع ظهر [الضهیره] آن هم در صحراست. چگونه خدا به مردم میگوید بعد از تمام شدن نماز به سراغ فروش و تجارت بروید؛ در آن وقت کدام بازار باز است. برادر این وقت خواب نیم روز است و زمانی است که خداوند از آن به عنوان خلوت یاد نموده که مردم برای راحتی و خواب لباسشان را درمیآورند؛ وقت تجارت و بازار رفتن نیست. برادر همراه من باش تا ببینی چرا خداوند از این وقت یاد کرده است. خداوند در آیه دیگری میفرماید: { يا أيها الذين آمنوا ليستأذنكم الذين ملكت أيمانكم والذين لم يبلغوا الحلم منكم ثلاث مرات ، من قبل صلاة الفجر ، وحين تضعون ثيابكم من الظهيرة ، ومن بعد صلاة العشاء ، ثلاث عورات لكم}
در این آیه به خوبی تأمل کن. أولا: خداوند ازظهر به عنوان زمانی خصوصی یاد مینماید یعنی مردم در خانههای خود هستند و با خود خلوت میکنند یا به معنی دیگر این زمانی نیست که مردم طی آن از خانه خارج شوند و در نتیجه تحرکی برای رفتن به مسجد وجود ندارد. این دلیل برای کسی که عاقل باشد کافی است).پایان نقل قول.
حال امام ناصر محمد یمانی به تو پاسخ میدهد: خدا را به شهادت میگیرم جناب «بنور» که تو با ظن به خدا نسبت میدهی و ظن و گمان کسی را از حق بینیاز نمیکند. تفسیر تو از روی ظن و گمان است و برهانی ندارد. خداوند تعالی میفرماید:
{ وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا ۚ إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ ﴿۳۶﴾ }صدق الله العظيم [يونس]
اول اینکه زمان ندا و اذان برای نماز صبح؛ در آخر شب و قبل از باز شدن مغازههاست. یعنی زمانی که در فجر، در افق شرقی، رشته سفید از رشته سیاه شب جدا میشود. این برای آن است که وقتی روزهگیران این ندا را شنیدند؛ روزه خود را آغاز نمایند و تا شب که ظهور شفق در غرب و شمس الأصیل است آن را ادامه دهند. در این زمان خورشید پشت حجاب رفته و روز تمام شده و شب با ظهور شفق در افق غربی آغاز میشود. برهان ندا دادن برای نماز صبح دراین فرموده خداوند تعالی است:
{ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ۖ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ ۚ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ ۗ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا ۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ }صدق الله العظيم [البقرة:۱۸۷]
به فرموده خداوند تعالی بنگر:
{ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ۖ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ }صدق الله العظيم
لذا روزه از زمانی آغاز میشود که صدای اذان برای نماز صبح بلند شود و وقت إفطار وقتی است که صدای اذان برای نمازمغرب شنیده شود. چطور ندا برای نماز صبح را بعد از باز شدن بازار و مغازهها قرار دادهای؟!! حقجویان میبینند که بازار و فروشگاهها در آخر شب باز نمیشوند و بعد از طلوع خورشید است که به تدریج بازار و مغازهها باز میشوند. اما تو با ظن به خدا نسبت میدهی، درحالیکه عقل و منطق هم این را نمیپذیرد. طوری سخن میگویی که انگار نماز فقط روزهای جمعه خوانده میشود و در روزهای دیگر نماز اقامه نمیگردد!! سبحان الله... بلکه خدا میداند وقتی را که برای نماز جمعه مقرر فرموده، زمانی است که مغازهها و بازار باز هستند و برای همین هم به مردم امر میفرماید که برایشان بهتر است فروش را رها کرده و به سوی ذکر خداوند که خطبه نماز [ذکر] است؛ بشتابند . تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَىٰ تَنفَعُ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۵۵﴾ }صدق الله العظيم [الذاريات]
وسپس از نماز یاد شده است و بعد از تمام شدن آن، به هرجا که میخواهند بروند؛ فرقی ندارد به بازار بروند تا از فضل خدا روزی به دست آورند یا به منازلشان. اما زمان استراحت ظهر «الضهیره» بعد از خوردن غذاست که انسان احساس میکند نیاز به استراحت دارد و لذا لباس خود را کنار میگذارد و برای همین خداوند این زمان را زمانی خصوصی و برای خلوت قرار داده، نه برای فریضه واجب نماز مؤمنان. وقت استراحت ظهر «الضهیره» بعد از ظهر و برای استراحت و خوابی سبک است. اما تو تسبیح واجب خداوند را که در نماز ظهر مقرر شده و زمانی است که خورشید به وسط آسمان میرسد ومیقات نماز ظهر است نفی میکنی. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَحِينَ تُصْبِحُونَ ﴿۱۷﴾ وَلَهُ الْحَمْدُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَعَشِيًّا وَحِينَ تُظْهِرُونَ ﴿۱۸﴾ } صدق الله العظيم [الروم]
از «بنور» و تمام حقجویان میز گفتگو خواهش میکنم کمی در اینجا درنگ کرده و تدبر و تفکر کنند که مقصود خداوند از این کلام چیست:
{ فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ }، آیا این یک موعد کاملاً مشخص است و یا مطلق؟! و خداوند تعالی میفرماید:
{ اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا }صدق الله العظيم [الزمر:۴۲]
پس مقصود از کلمه {حِينَ} روشن شد. معنی آن وقتی مشخص است و برای همین خداوند تعالی میفرماید: { فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ } صدق الله العظيم و این زمانی مشخص و مقصود از شفق تا عسق [آغاز گسترده تاریکی و ظلمت شب] و موعد تسبیح خداوند در طی نماز مغرب و عشاء است.
اما فرموده خداوند تعالی: { وَحِينَ تُصْبِحُونَ }، این موعدی مشخص و معلوم برای فریضه تسبیح خداوند طی نماز فجر است و زمانی که صبح روی نمایانده و ستارهها از دید ناظر مخفی میشوند. این قبل از طلوع خورشید و در «میقات ظل» [سپیده دم = نیم سایه اول صبح] است و موعد اقامه نماز صبح است، نه موعد اذان؛ بلکه این موعدی است که باید نماز صبح بهجا آورده شود؛ یعنی زمانی که شب پشت کرده و صبح رخ مینماید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَاللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ ﴿۳۳﴾ وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ ﴿۳۴﴾ }صدق الله العظيم [المدثر]
و این میعاد مکرم تسبیح خداوند در نماز صبح روزجدید است.
پس مقصود ازکلام خداوند تعالی برایتان روشن شد که میفرماید:
{ فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَحِينَ تُصْبِحُونَ } صدق الله العظيم
مقصود موعدی مشخص برای فریضه نمازی است که بر مؤمنان واجب شده است.
و به سراغ این فرموده خداوند تعالی میآییم:
{ فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَحِينَ تُصْبِحُونَ ﴿۱۷﴾ وَلَهُ الْحَمْدُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَعَشِيًّا وَحِينَ تُظْهِرُونَ ﴿۱۸﴾ }صدق الله العظيم [الروم]
برایتان روشن میشود که در زمان ظهر نمازی بر مؤمنان واجب شده است و موعد آن وسط دو طرف روز [پیش از ظهر و بعد از ظهر] است و زمانی است که روز به نیمه تقسیم میشود. اما سؤالی که مطرح میشود این است: مقصود خداوند تعالی چیست که میفرماید: { وَعَشِيًّا وَحِينَ تُظْهِرُونَ }صدق الله العظيم؟! چرا اول صحبت عصر به میان آمده و سپس ظهر؟! [مترجم: مقصود از العشی عصر وقبل ازغروب آفتاب است] علت این است که نماز عصر و ظهر از هم جدا نیستند و با با هم به صورت جمع تقدیم [در موعد نماز ظهر] و یا جمع تأخیر [در موعد نماز عصر] اقامه میشوند؛ برای همین میبینید که اینجا نماز عصر مقدم بر ظهر بیان شده است: { وَعَشِيًّا وَحِينَ تُظْهِرُونَ }صدق الله العظيم.
پیش از این از آیات محکم کتاب درمورد موعد «العشی» توضیح دادیم و گفتیم قبل از غروب آفتاب است و برهان آن هم این فرموده خداوند تعالی است:
{ وَوَهَبْنَا لِدَاوُودَ سُلَيْمَانَ ۚ نِعْمَ الْعَبْدُ ۖ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿۳۰﴾ إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِنَاتُ الْجِيَادُ ﴿۳۱﴾ فَقَالَ إِنِّي أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَن ذِكْرِ رَبِّي حَتَّىٰ تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ ﴿۳۲﴾ رُدُّوهَا عَلَيَّ ۖ فَطَفِقَ مَسْحًا بِالسُّوقِ وَالْأَعْنَاقِ ﴿۳۳﴾ }صدق الله العظيم [ص]
پس برایتان روشن شد که «العشی» قبل ازغروب آفتاب و موعد نماز عصر است، اما اینکه در اینجا ذکر میشود: { وَعَشِيًّا وَحِينَ تُظْهِرُونَ } صدق الله العظيم، و ذکر موعد عصر اول آمده و سپس ظهر بیان میشود از آنجایی است که خداوند میخواهد کار بر شما آسان باشد و سخت نمیگیرد و ازاینجا برهان تجمیع نماز ظهر و عصر به صورت تقدم یا تأخر روشن میگردد [مترجم: در جمع تقدم اول نماز ظهر و سپس عصر در موعد نماز ظهر بهجا آورده میشود . درحالیکه در تجمیع به صورت تأخر اول نماز عصر و سپس نماز ظهر در موعد نماز عصر بهجا آورده میشوند] آیا پروا نمیکنید!!
برهان برپایی نماز ظهر و عصر با هم به صورت تقدمی را در این فرموده خداوند تعالی پیدا میکنید:
{ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّيْلِ } صدق الله العظيم [هود:۱۱۴]
و لازم است بدانید مقصود از «طرفی النهار» غروب و طلوع آفتاب نیست، بلکه مقصود این است که خورشید روز را به دو نیمه تقسیم میکند؛ نیمه قبل از ظهر [الغدو] و نیمه بعد از ظهر[العشی]. موعد نماز ظهر بین این دو طرف روز [قبل از ظهر و بعد از ظهر] است و از آنجا که چنین بیانی از روی ظن و گمان نیست؛ برهان آن را در این فرموده خداوند تعالی مییابید:
{ فَاصْبِرْعَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا ۖ وَمِنْ آنَاءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِلَعَلَّكَ تَرْضَىٰ ﴿۱۳۰﴾ } صدق الله العظيم [طه]
بنگرید که چگونه موعد نماز صبح و عصر روشن شده است:
{ فَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا } صدق الله العظيم،
سپس موعد نمازعشاء و مغرب که دراوایل شب است روشن میشود:
{ وَمِنْ آنَاءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ }صدق الله العظيم،
و سپس برایتان روشن میشود، مقصود خداوند چیست که میفرماید:
{ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَىٰ }صدق الله العظيم،
و به حق مقصود از «اطراف النهار» سمت غرب و شرق روز [یعنی غروب و طلوع خورشید] نیست چون این دو زمان مربوط به نماز صبح و عصر هستند که ذکر آنها به این ترتیب آمده است:
{ فَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا }صدق الله العظيم.
سپس از نماز مغرب و عشاء یاد میشود که در اوایل شب اقامه میشوند:
{ وَمِنْ آنَاءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ } صدق الله العظيم،
آیا جز موعد نماز ظهر چیزی میماند؟ و لذا خداوند تعالی میفرماید:
{ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَىٰ }صدق الله العظيم.
«بنور» ! این هم برهان آشکاری که ما درمورد نماز ظهر و عصربرایت آوردیم و از آنجا که بیان تو تنها با توجه به ظاهر آیهها نوشته شده و تدبر و تفکر نشده که آیا با آیات دیگرمحکم کتاب تناقض دارد یا نه؛ حاصل این است که بیانت از روی گمان و ظن باشد و با این فرموده خداوند تعالی در تناقض قرار گیرد که میفرماید:
{ وَعَشِيًّا وَحِينَ تُظْهِرُونَ }صدق الله العظيم
در این آیه خداوند به شما اجازه میدهد نماز عصر و ظهر را با هم بهجا آورید حال یا به صورت تقدم [در موعد نماز ظهر] و یا به صورت تأخر [در موعد نماز عصر]. علت اینکه اجازه داده شده نمازها با هم اقامه شوند هم، مسافرانی هستند که بعد از ظهر سفر میکنند و میتوانند نماز ظهر و عصر را در موعد نماز ظهر [جمع تقدم] بهجا آورند. جناب «بنور» ! به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم که نمازهای واجب [روزانه] پنج نوبت نماز است و هر نماز چه در سفر و چه درحضر [غیر سفر] دو رکعتی است. خداوند به شما اجازه داده تا نماز ظهر را با نماز عصر به صورت تأخیری [در وقت نماز عصر] اقامه کنید و یا نماز عصر را همراه نماز ظهر به صورت جمع تقدم [موعد نماز ظهر] بهجا آورید و این هم ازروی حکمت بالغه خداوند است اگر میدانستید...تا اگر در محل سکونت و درحالیکه مسافر نباشید، مورد حمله کفار قرار گیرید و کسانی که در موعد نماز ظهر، آن را همراه نماز عصر با هم خواندهاند، در صورت تعرض و مکر کافران، حین نماز عصر؛ بتوانند از آبرو و دیار شما دفاع کنند.
ممکن است کس دیگری بخواهد سخن مرا قطع کرده وبگوید: «ای مهدی منتظر! اگر زمان نماز صبح کافران مکر و حیله بکار برند چه؟» . مهدی منتظر در پاسخ میگوید: خداوند درکتاب خود شرط محکمی برای نماز شکسته [قصر] مقرر فرموده است:
{ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَن يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا }صدق الله العظيم [النساء:۱۰۱]
و اگر بگوید: «مهدی منتظر! اگر ندانند که کافران حین نماز صبح در فکر فتنه و جنگ هستند چه؟». مهدی منتظر در جواب میگوید: باید بر طبق شواهد و دلایل جوانب احتیاط را رعایت کنید و اگر متوجه خطری نشدید به خداوند توکل نمایید که هرکس به خدا توکل کند؛ خدا برایش کافی است ودر زمان خطر برای حراست شما در حین نماز صبح کسی را مأمور مینماید؛ ملائکهی شب و روز که نگهبانان و شاهدان نماز صبح هستند . تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا }صدق الله العظيم [الإسراء:۷۸]
همانا که ملائکه خداوند رحمن در دنیا و آخرت اولیای شما هستند و برای همین میگویند:
{ نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ }صدق الله العظيم [فصلت:۳۱]
اما این برای کسی است که به خدا توکل داشته باشد. هرکس به خدا توکل کند؛ خداوند برای او کافی است و از نزد خود برای او نگهبان میفرستد. خداوند تعالی میفرماید:
{ لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِّن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ ۗ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ ۚ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ ﴿۱۱﴾ }صدق الله العظيم [الرعد]
شاید یک نفر دیگر سؤال کند: «پس کفار در حین نماز صبح نمیتوانند ما را به قتل برسانند». با فرموده خداوند تعالی به او پاسخ میدهیم:
{ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ ۚ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ }صدق الله العظيم [الرعد:۱۱]
تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند، نمیتوانند آنچه را که خدا برایت مقدر نموده تغییر دهند و امور به سوی خداوند بازمیگردد که تصدیق فرموده خداوند تعالی است. برخی از شما خواهان آخرت و شهادت هستید و میخواهید در پیشگاه خداوند با شهادت به قتل برسید. برخی از شما هم میخواهید در دنیا بمانید تا به حب و قرب بیشتر الهی برسید و برخی هم به خاطر حب دنیا میخواهید بیشتر در دنیا بمانید و به این راضی هستید و سهمتان از علم همین قدر است. اینها مردمی هستند که تعقل نمیکنند. به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم! حیات و زندگی شما برای خداوند نیست، مگر اینکه تنها به خاطر خدا بخواهید در این دنیا بمانید. کسانی هم که میخواهند در راه خدا بمیرند؛ آنها هم به دنبال حیات حق هستند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ﴿۱۶۹﴾ }صدق الله العظيم [آل عمران]
و اینها در طلب مرگ هستند تا به بهشت و حورالعین و نعیم برسند که آن جایگاهی عظیم است و آنان به همین خرسندند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ الَّذِينَ قَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ وَقَعَدُوا لَوْ أَطَاعُونَا مَا قُتِلُوا ۗ قُلْ فَادْرَءُوا عَنْ أَنفُسِكُمُ الْمَوْتَ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿۱۶۸﴾ وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ﴿۱۶۹﴾ فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۱۷۰﴾ يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۱۷۱﴾ الَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِلَّهِ وَالرَّسُولِ مِن بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ ۚ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِيمٌ ﴿۱۷۲﴾ الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ ﴿۱۷۳﴾ }صدق الله العظيم [آل عمران]
و گرامیتر از اینها؛ کسانی هستند که محبوب خداوند و محب او [یحبهم الله و یحبونه] آنها از مرگ در راه خدا نمیترسند، ولی آرزو دارند خداوند آنها را در این دنیا نگاه دارد تا «هدف حق» محقق گردد و در طول حیاتشان برای اعتلای کلمة الله تلاش میکنند تا «هدف حق» و هدایت [همه مردم] محقق شود و کلمة الله اعتلا یابد و تمام مردم به یک امت تبدیل شوند که در راه راست گام برمیدارند. با اینکه از شدت اشتیاق برای دیدن پروردگارشان، حیات دنیا برای آنان مانند زندان بوده و به نظرشان بسیار طولانی میآید؛ اما غایت و هدف نهایی آنان عبادت رضوان خداوند است. رضوان خدا غایت آنان است نه وسیله.... آنها مردمانی هستند که محبوب خداوندند و محب او، و تا نعیم اعظم محقق نشود؛ خداوند نمیتواند آنها را با تمام ملکوت خود راضی کند.
ممکن است کسی سخن مرا قطع کرده و بگوید: «ناصر محمد یمانی از خدا بترس! چطور میگویی: خداوند نمیتواند آنها را با تمام ملکوت خود راضی کند؟ مگر خداوند قادر بر هر کاری [علی کل شیء قدیر] نیست؟!» مهدی منتظر در پاسخ میگوید: من برای قدرت پروردگار سبحان حد و حدود قائل نشدم. او میتواند تمام ملکوت خود را به آنان عطا نماید و همان قدر تا بی نهایت به آن بیفزاید؛ ولی این عطا تنها باعث اصرار و پافشاری بیشتر آنها برای تحقق نعیمی میشود که از تمام ملکوت خدا بزرگتر است و این نعیم، یعنی: «خداوندی که آنها را دوست دارد و محبوب آنهاست؛ در نفس خود راضی گردیده و برای بندگانی که در حق خود ظلم کردهاند؛ حزین و متحسر نباشد» و ای،ن نه از روی مهربانی و رحمت نسبت به انسانهاست؛ بلکه چون میدانند حبیب آنها خداوند، ارحم الراحمین است؛ از حزن و تحسر او نسبت به بندگان باخبرند و برای همین نعیم جنت و حورالعین را رد کرده و میخواهند پروردگارشان راضی باشد؛ آن هم نه فقط از خودشان؛ بلکه میخواهند خداوند در نفس خود راضی باشد. اما رضوان نفس خداوند محقق نمیشود، مگر اینکه بندگان خدا مشمول رحمت او گردند. اینان مردمی هستند که محبتشان به خدا، بیش از محبت به نعیم خداوند در دنیا و آخرت است. آنها گروهی هستند که { يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ} خداوند آنان را دوست دارد و آنان نیز خداوند را دوست دارند. اینها ربانییونی هستند که بهترین مردم و آفریدههای خدایند، نه از انبیا هستند و نه از شهدا؛ ولی در روزی که مردم در پیشگاه «الرحمن» گردآورده میشوند؛ این گروه میهمانان مکرم خداوندند که بر بالای منابر نور جای گرفته و انبیا و شهدا به ایشان غبطه میخورند و من از راستگویانم. به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم! کسی که از آنان باشد میداند ناصر محمد یمانی بیهیچ شکوتردیدی به حق مهدی منتظر است و احدی نمیتواند او را از حق بگرداند و به فتنه بیندازد. علت هم این است به شدت قانع شده که حب و قرب و نعیم رضوان نفس خداوند به حق نعیمی است که از بهشت خداوند بسیار بزرگتر است و چون کاملا قانع شدهاند، پروردگارشان نمیتواند آنها را با نعیم و ملک مادی راضی کند؛ چون هرچه که بوده و باشد؛ ملکی مادی است. آنها از پروردگارشان میخواهند، نعیمی را محقق سازد که از ملکوت دنیا و آخرت عظیمتر است. آنها میخواهند کسی که محب آنها و محبوبشان است یعنی خداوند تعالی راضی شود و متحسر و حزین نباشد. چقدر حب آنها برای خداوند، بزرگ است و چقدر حب خداوند نسبت به ایشان عظیم؛ آنها مردمانی هستند که { يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ } و هدف حق خلقت خود را محقق کردهاند. آنها عابد رضوان پروردگارشان هستند و این رضوان برایشان وسیله نیست؛ غایت آنان است. پس خدا آنان را دوست دارد و ایشان را مقربترین بندگان خود خواهد کرد. چقدر آنان نزد خداوند گرامی هستند؛ کسانی که نه درباره مهدی منتظر به ناحق مبالغه میکنند و نه درباره مُحمد رسولالله که صلوات خدا بر او و بر همه ما و بر آنان باد. نمیگویند در راه حب و قرب خدا چگونه میتوانیم با مهدی منتظر رقابت کنیم و او برای حب و قرب خدا به ما اولویت دارد چون خلیفه مکرم خداوند است. خیر... خیر.... خداوند به آنها فرمان داده که به مسیر هدایت رسول و خلیفه حق او اقتدا کرده و از آنها پیروی نمایند و برای حب و قرب خدا با تمام بندگان مکرم خداوند رقابت نمایند. همه ما می خواهیم رضوان خداوند درنفسش محقق شود؛ ما رضوان خدا را نه به عنوان وسیله که غایت خود دانسته و عبادت میکنیم. اما کسانی که رضوان خداوند را به عنوان وسیله عبادت میکنند تا به هدفشان که جنت نعیم و حورالعین است برسند؛ از بهشت محروم نخواهند شد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۱۷۰﴾ }صدق الله العظيم [آل عمران]
و اما ربانییونی که نعیم رضوان پروردگارشان را به عنوان غایت خود عبادت میکنند، تا زمانی که نعیم بزرگتر برایشان محقق نشود، از بهشت خداوند مسرور نمیشوند و اگر فرمان ورود به بهشت داده شود؛ خواهند گفت: «خدایا آیا هدف از خلقت ما این بود که ما را به بهشت بفرستی؟!» پاسخ پروردگارشان این خواهد بود:
{ وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ﴿۵۶﴾ مَا أُرِيدُ مِنْهُم مِّن رِّزْقٍ وَمَا أُرِيدُ أَن يُطْعِمُونِ ﴿۵۷﴾ }صدق الله العظيم [الذاريات]
اینها از گرامیترین متقیان هستند و در بهشت محشور نمیشوند، چون به آن راضی نیستند؛ بلکه در پیشگاه خداوند رحمن گرد خواهند آمد. آنها میهمانان مکرمی هستند که انبیا و شهدا به ایشان غبطه میخورند؛ همان گونه که مُحمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم، در حدیثی حق درمورد آنان فتوا داده است. ولی کسانی که ایمانشان به خداوند آلوده به شرک است و بندگان مقرب خدا را با او شریک قرار دادهاند؛ حق را باطل میبینند و باطل را حق و وای بر آنها ...وای بر آنها....آنها به علت بزرگداشت انبیا و رسولان خدا، قدر خدایشان را آنگونه که باید نشناخته و نسبت به او معرفت نیافتهاند. همانا که این تعظیم و بزرگداشتی باطل است که بندهای را مورد تعظیم قرار داده و او را حد [خط قرمز] برای حب و قرب بدانند و معتقد باشند کسی حق ندارد و نباید برای حب و قرب خدا، با آن بنده رقابت کند و این شرک به خداوند است.. ای مؤمنانی که به خاطر تعظیم و بزرگداشت بندگان مقرب خداَ گرفتار شرک شدهاید آگاه باشید..... خداوند تعالی میفرماید:
{ وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلَّا وَهُم مُّشْرِكُونَ ﴿۱۰۶﴾ }صدق الله العظيم [يوسف]
{ وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ ۖ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ ﴿۱۳﴾ }صدق الله العظيم [لقمان]
از خدایی پروا کنید که شما را به رقابت در راه حب و قرب و نعیم رضوان نفسش دعوت میکند:
{ فَذَٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمُ الْحَقُّ ۖ فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلَالُ ۖ فَأَنَّىٰ تُصْرَفُونَ ﴿۳۲﴾ } صدق الله العظيم [يونس]
جناب «بنور» از خدا بترس... چگونه کسی که تو را به عبادت خداوند یکتا و رقابت در راه حب و قرب پروردگارم دعوت میکند و میخواهد تحقق رضوان نفس خداوند سبحان و تعالی را در پیش گیری، میتواند کذاب باشد...تو درمورد ناصر محمد یمانی فتوا دادهای که او دروغگویی گستاخ است؛ آیا دعوت به سوی حق افترا و بهتان است؟! چه کسی تو را از عذاب روز عقیم نجات میدهد؛ ای کسی که مردم را از راه راست باز میداری؟...تو همچنین خواهان مباهله با مهدی منتظری، ولی قسم به پروردگار عالمیان اگر با تو مباهله کنم؛ پروردگارم همان گونه که ابلیس را تا یوم الدین لعنت کرد؛ تو را هم لعنت خواهد کرد. از خدا بترس و غرور تعصب تو را به گناه نکشاند برادر گرامی. تو هم جزئی از هدف من هستی و من در حق تو افراط نمیکنم و اگر برای مباهله اصرار داری؛ من به خود لعنت میفرستم اگر دروغگو بوده و مهدی منتظر حق پروردگار عالم نباشم. اما چون من بیهیچ شکوتردید مهدی منتظرم و ایمان من به اینکه پروردگارم مرا انتخاب کرده مانند ایمانم به این است که خداوند پروردگار یکتا و بی شریک است، برای همین از لعنت خدا نمیترسم؛ چون کسی از لعنت خدا میترسد که به ناحق به خداوند نسبت دروغ و کذب دهد. . وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين.
برادرتان امام مهدی منتظر، کسی که در انتظار تصدیق شدن از جانب شماست تا در کنار بیت عتیق در برابرتان ظاهر شود؛ ناصر محمد یمانی
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=47669
Admin
10-05-2016, 08:41 PM
- 17 -
الإمام ناصر محمد اليماني
10 - جمادی الأوّل - 1431 هـ
24 - 04 - 2010 مـ
۴- اردیبهشت -۱۳۸۹ه.ش.
01:54 صبح
ــــــــــــــــــ
الآن وقت آن است که «دلوک» را به حق بیان کرده و حکم حق آن را به جای حکم موقتی که به اذن خداوند داده بودم، بگذارم...
بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين..
«بنور»! ما درباره نماز ظهر و عصر، برهانی آشکار برایت آوردیم و میبینیم در یکی از بیاناتت چنین نوشتهای:
مدعیان مهدویت را ترسو و جبون خواهید یافت چون دروغ میگویند؛ هر کسی که به خداوند نسبت دروغ بدهد جبون است و از مواجهه علمی میترسدپایان نقل قول
و امام مهدی حق پروردگارت در پاسخ میگوید: از تو تشکر میکنم که خودت در مورد خودت حکم دادی و از آنجا که تو از افراد جبون هستی، جرأت نداری مانند امام مهدی حق ناصر محمد یمانی؛ عکس و نامت را بگذاری. و اما درمورد بیان مربوط به «دلوک» ، به خدا قسم من میدانستم مقصود هنگام «اصیل» [به زردی گراییدن رنگ خورشید] است و میدانستم در زمان معلوم و معین [اجل مسمی] آن را به حق تغییر خواهم داد. من به خدا افترا نزدم، چون در آن زمان برای توضیح «دلوک» برهانی نیاوردم. علت هم این بود که عده بسیاری از حقجویان تصور نکنند من شیعه هستم و مطالب را دنبال نکنند. من هیچ کاری نه با شیعیان دارم و نه با اهل سنت و به هیچ یک از طائفههای شما تمایل و وابستگی ندارم. این حکم تغییری است که درمورد «دلوک» داده شد. ما به اذن خداوند حکم موقتی برای آن مقرر کردیم و در این مورد بین مهدی منتظر و مُحمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم، گفتگوئی شد که درمورد بیان حق «دلوک» از من سؤال کردند و من جواب حق را به ایشان دادم. و ایشان فرمودند:
[إذاً لا تثريب عليك فقد فعلت ذلك بإذن الله وسوف تقوم بتبيان الحق في الأجل المُسمى]
[ نکوهشی بر تو نیست، آن را به اذن خداوند انجام دادی و در زمان معین و اجل مسمی بیان حق آن را خواهی گذاشت]
اگر دروغ گفته باشم، گناهش با من است و زمانش که رسید؛ بیان حق آن را برای مردم عالم گذاشتیم و هرکس میخواهد ایمان بیاورد و هرکس میخواهد کافر شود. به خدا قسم آیهای را به خاطر نمیآورم که بیانش را مخفی کرده باشم جز درمورد «دلوک» . چون اگر بیان حق آن را میآوردم، اقامه نماز به صورت جمع تأخیری بیان شده بود و هنوز وقت آن نبود که چنین کنم و ما هنوز مشغول اثبات تعداد نمازهای روزانه بودیم. اما الآن دیدم وقت آن است که «دلوک» را به حق بیان کرده و حکم حق آن را بگذارم و حکم موقتی که به اذن خدا داده شده بود، تغییر دهم.
جدّم محمد رسولالله هم چنین میکرد. خداوند احکام موقتی را در کتاب به ایشان میآموخت و سپس آن را به احکام اصلی تغییر میداد. و اما چنین عملی باعث میشد کسانی که مانند تو بودند، نابیناتر شده و بر پلیدیشان افزوده شود. خداوند تعالی میفرماید:
{ وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَّكَانَ آيَةٍ ۙ وَاللَّـهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ قَالُوا إِنَّمَا أَنتَ مُفْتَرٍ ۚ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۱۰۱﴾ }صدق الله العظيم [النحل]
و بیانی که برای «دلوک» آورده بودم، سرخود نبود، بلکه الهام خداوند بود؛ با اینکه من بیان حق آن را میدانستم. سپس به خاطر پنهان کردن حق در نزد خود ترسیدم. تا اینکه خداوند جدّم مُحمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم را به من نشان داد و ایشان درمورد بیان «دلوک» از من سؤال کردند و من جواب حق را دادم و ایشان فرمودند [نکوهشی بر تو نیست] پس قلبم اطمینان یافت. و الحمدلله که بیان حق آن را آوردم و عهدی را که بر گردن داشتم ادا نمودم و خدا را به شهادت میگیرم، آیه دیگری که آن را به حق بیان نکرده باشم؛ ندارم. من حق را نزد خود مخفی کردم و آنگاه که خدا خواست؛ برایتان روشن نمودم و هم چنان بیان حق را برایتان روشن کرده و به تفصیل تشریح میکنم.
و اما تو... تو دو نماز از نمازهای واجب [روزانه] را انکار میکنی، نماز جمعه را هم رد میکنی؛ نماز بر جنازه میّت و نماز اعیاد را هم انکار میکنی!! تو را چه میشود که منکر سنت حق رسولالله هستی!! اما ناصر محمد یمانی سنت را رد نمیکند، مگر اینکه روایتی بر خلاف آیات محکم کتاب خدا باشد و این هم بر اساس قاعده کشف روایات دروغ است. پس اگر از صادقان و راستگویانی، عکس و نام واقعی خود را بگذار و به خداوند بزرگ قسم یاد کن که خدعه نکرده و عکس واقعی خودت را گذاشتهای و اگر ترسو و جبون هستی... ما را نیازی نیست که با افراد جبون گفتگو کنیم..
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
الإمام المهدي ناصر مُحمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=47670
Admin
10-05-2016, 08:49 PM
- 18 -
الإمام ناصر محمد اليماني
13 - رجب - 1430 هـ
06 - 07 - 2009 مـ
۱۵ -تیر- ۱۳۸۸ه.ش.
07:42 بعد از ظهر
ـــــــــــــــــ
فتوا: نماز «اَوّابین» چیست؟
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمُرسلين وآله الطيبين الطاهرين والتابعين للحق إلى يوم الدين..
ان شاءالله و به اذن خداوند به زودی بیان مفصلی را خواهیم گذاشت، چون اهمیت بسیار زیادی دارد و برای مجادله با علمای امت حکم حقی را برایتان میآوریم که تمام حکمهای دیگر را باطل خواهد کرد به طوری که کاملاً تسلیم شوند. پیش از این درمورد تعداد نمازهای واجب و موعد بهجا آوردن آنها و هم چنین نحوه وضو و ... به تفصیل توضیح دادهایم. خداوند نمازهایتان را بپذیرد، تا اینکه بیان مفصل و شامل و فراگیر نماز آورده شود؛ چون در میان ارکان اسلام از موضوعات بسیار مهم است چون نماز رابطه بین عبد و پروردگار است. .
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
أخوكم الإمام ناصر محمد اليماني.
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
الإمام ناصر محمد اليماني
16 - رجب - 1430 هـ
09 - 07 - 2009 مـ
۱۸- تیر -۱۳۸۸ه.ش.
02:47 صبح
ــــــــــــــــــــــ
«الأواب» صبر جمیل پیشه کن! همانا که اول جواب و تفصیلات در مورد اصل موضوع آورده میشود و سپس فرع آن..
بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين...
برادر گرامی! مهلت بده تا به سؤال اولت که مهمتر است پاسخ داده شود، چطور موردی که در درجه اهمیت پایینتر قرار دارد را اول توضیح دهیم؟ در هر حال مشکلی نیست برادر گرامی. نماز کسوف و خسوف نماز نافله طیب و خوبی است. و اما نماز «أوابین» نماز دوستان پروردگار عالمیان است که در سکون و آرامش شب بهجا آورده میشود نه اول آن. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِيلًا ﴿۶﴾ }صدق الله العظيم [المزمل]
الإمام المهدي ناصر مُحمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=47671
Admin
11-05-2016, 11:06 AM
- 19 -
الإمام ناصر محمد اليماني
21 - رجب - 1430 هـ
14 - 07 - 2009 مـ
۲۳- تیر-۱۳۸۸ه.ش.
12:09 صبح
( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )
___________
مهدی منتظر قادر است ازآیات محکم قرآن عظیم، در مورد تعداد رکعت تمام نمازها حکم بیاورد..
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمُرسلين مُحمد رسولالله صلى الله عليه وآله الطيبين والتابعين للحق إلى يوم الدين، وسلامُ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين..
از امام مهدی ناصر محمد یمانی به تمام علمای امت اسلامی و ملتهای اسلامی! سلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ من امام مهدی حق پروردگارتان هستم و میبینم همگی بر سر حدیث حق مُحمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم درمورد اسم مهدی توافق دارید که فرموده است:
[يواطئ اسمه اسمي ]صدق محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم
اما بعد دچار اختلاف شده و گروهی میگویند: نام او «مُحمد بن عبد الله» یا «أحمد بن عبد الله» است و گروهی دیگر میگویند خیر؛ نام او «مُحمد بن الحسن العسكری» است. از شما میخواهم جواب این سؤال را بدهید: مقصود از «التواطؤ» چیست؟ ممکن است علمای اهل سنت وجماعت سخن مرا قطع کرده و بگویند: «ما به حق درمورد مقصود از حدیث محمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم، درمورد فتوای نام مهدی [يواطئ اسمه اسمي] برایت توضیح داده و فتوا میدهیم. این یعنی اسم او مطابق اسم من است و از اینجا درمییابیم که نام مهدی منتظر باید «محمد بن عبدالله» یا «احمد بن عبدالله» باشد، چون «التواطؤ» یعنی تطابق». امام مهدی در پاسخ میگوید: آفرین برشما و خدا شما را به صراط مستقیم هدایت نماید. اگر چنین است پس ای علمای عالیقدر برایم فتوا دهید در این فرموده خداوند تعالی مقصود از «التواطؤ»چیست:
{ إِنَّمَا النَّسِيءُ زِيَادَةٌ فِي الْكُفْرِ يُضَلُّ بِهِ الَّذِينَ كَفَرُواْ يُحِلِّونَهُ عَامًا وَيُحَرِّمُونَهُ عَامًا لِّيُوَاطِؤُواْ عِدَّةَ مَا حَرَّمَ اللّهُ فَيُحِلُّواْ مَا حَرَّمَ اللّهُ ﴿۳۷﴾ } صدق الله العظيم [التوبه]
اگر مقصود از «التواطؤ» طبق فتوای شما تطابق باشد، در این صورت سال قمری کفار مطابق با سال هجری و دوازده ماه است که از محرم آغاز و با ذیالحجه تمام میشود؛ آیا از خدا پروا نمیکنید؟! ای جماعت اهل سنت و شیعه! چرا ندانسته به خداوند نسبت میدهید؟ خداوند درمحکمات کتاب خود به شما فتوا میدهد که «التواطؤ» به معنی تطابق نیست، بلکه آنها سال خود را با ماه محرم الحرام تمام میکنند تا حرام خدا را حلال کنند و مقصود از «التواطؤ» در این کلام خدا این است که آنها ماه محرم الحرام را آخرین ماه سال درنظر میگیرند، درحالیکه ماه محرم الحرام؛ اولین ماه وشروع سال قمری [جدید] است. ولی کفار آن را همراه آخر سال میکنند [یعنی آن را به آخر سال اضافه میکنند و آن سال را سیزده ماهه میکنند] تا آنچه را که خداوند در ماه محرم الحرام، حرام نموده؛ حلال کنند. ای اهل سنت و ای شیعیان! آیا نمیبینید به ناحق به خداوند نسبت دادهاید و اسم مهدی منتظر «محمد» نیست؛ ولی نام محمد همراه نام مهدی شده و اسم محمد در آخر نام «مهدی منتظر ناصر محمد» میآید.
و حکمت آن هم در این است که خداوند مهدی منتظر را نه نبیّ قرار داده و نه رسول؛ او کتابی جدید برایتان نمیآورد. بلکه خداوند عبد و خلیفه خود مهدی منتظر ناصر محمد را برمیانگیزد تا یاری کننده و ناصر محمد صلى الله عليه وآله وسلم باشد و شما را به منهاج [طریقت] اولیه نبوت و کتاب خداوند وسنت رسولش دعوت کند و اگر سرباز زدید و اصرار دارید معنای «التواطؤ» تطابق است؛ در این صورت به خدا افترا زدهاید که: او به کافران افترا زده و آنها سال قمری را تغییر ندادهاند و سال کفار منطبق با سال قمری است و با محرم آغاز شده و با ذیالحجه خاتمه مییابد. و الحمدلله که الآن به یقین دانستید که ظن شما در مورد معنای تطابق برای «تواطؤ» اشتباه بوده است، چون نمیتوانید کلام خداوند در آیات محکم قرآن عظیم را تکذیب کنید و تمام علمای امت همگی میدانند که سال کافران با سال قمری حق که با ماه ذیالحجه تمام میشود، تطابق ندارد؛ بلکه آنها محرم را آخر سال خود قرار دادند و لذا «تواطؤ» آن چنان که شما میپندارید تطابق نیست . پس نام مهدی هم علی الاطلاق محمد نیست و نام پدر مهدی هم اصلا عبدالله نیست. بلکه نام مهدی حق پروردگارتان «ناصر محمد» است و خداوند در نام من همراهی با نام محمد صلى الله عليه وآله وسلم را، در نام پدرم نهاده است: «ناصر محمد»؛ حکمت تواطؤ در این است که خداوند مهدی منتظر را نه نبی قرار داده و نه رسول؛ بلکه خداوند او را برای یاری میفرستد. او برانگیخته میشود تا ناصر به محمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم باشد و شما را به پیروی از آنچه که محمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم آورد، دعوت نماید و شما را به آن راهی دعوت کند که محمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم و همراهانش برآن بودند یعنی منهاج اولیه نبوت و کتاب خداوند قرآن عظیم و سنت بیان محمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ } صدق الله العظيم [النحل:۴۴]
و همچنین از قرآن موارد اختلاف اهل کتاب را برایشان روشن سازد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَمَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلاَّ لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿۶۴﴾} صدق الله العظيم [النحل]
تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ إن هَذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ } صدق الله العظيم [النمل:۷۶]
یعنی خداوند قرآن را مهیمن بر تورات و انجیل قرار داده و این کتاب مرجع و حکم حق پروردگار عالمیان است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ وَلا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿۴۸﴾}صدق الله العظيم [المائده]
تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ أَمَرَ ألاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ }صدق الله العظيم [يوسف:۴۰]
تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَعَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ } صدق الله العظيم [يوسف:۶۷]
تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ } صدق الله العظيم [الأنعام:۵۷]
یعنی حکم از آن خداوند است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَفَغَيْرَ اللَّـهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا ۚ وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ ۖ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ ﴿١١٤﴾وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا ۚ لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ ۚ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿١١٥﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]
و وظیفه انبیا و رسولان تنها این است که از کتاب، در موارد اختلاف بین مردم؛ حکم پروردگارشان را برایشان استنباط کنند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ } صدق الله العظيم [البقره:۲۱۳]
تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآَيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ ﴿۴۴﴾ وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَالْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ فَمَنْ تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَهُ وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۴۵﴾ وَقَفَّيْنَا عَلَى آَثَارِهِمْ بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآَتَيْنَاهُ الْإِنْجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ ﴿۴۶﴾ وَلْيَحْكُمْ أَهْلُ الْإِنْجِيلِ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فِيهِ وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿۴۷﴾ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آَتَاكُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿۴۸﴾ وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُصِيبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿۴۹﴾ أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ﴿۵۰﴾ }صدق الله العظيم [المائده]
محمد رسولالله فرمان پروردگارش را انجام داد و از اهل کتاب دعوت کرد تا بر اساس کتاب خداوند قرآن عظیم که مهیمن بر تورات و انجیل بوده و مرجع حق محفوظ از تحریف پروردگار عالمیان است، حکمیت کند؛ که ذکر خداوند تا یوم الدین برای تمام مردم است. پس مُحمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم در اجرای فرمان پروردگارش آنان را به حکمیت بر اساس قرآن فراخواند. خداوند تعالی میفرماید:
{ وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ } صدق الله العظيم [المائده:۴۹]
ولی گروهی از اهل کتاب که گرفتار اختلافات دینی بودند؛ حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم را نپذیرفته و رد کردند. و خداوند تعالی میفرماید:
{ وَإِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِّنْهُم مُّعْرِضُونَ } صدق الله العظيم [النور:۴۸]
اما رسولالله از آنان دعوت نکرد تا خود بین آنها حکم کند، بلکه در موارد اختلاف، حکم خداوند را از قرآن عظیم برای آنان استنباط نماید؛ ولی گروهی از آنان از حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم سرباز زدند. و خداوند تعالی میفرماید:
{ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَى كِتَابِ اللَّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِنْهُمْ وَهُمْ مُعْرِضُونَ } صدق الله العظيم [آل عمران:۲۳]
ای علمای امت اسلام از مسلمانان گرفته تا نصارا [مسیحیان] و یهودیان ! [مترجم: طبق فرمایشات امام تنها یک دین از سوی خداوند بر همه پیامبران نازل شده و آن هم اسلام است] من مهدی منتظر حق پروردگارتان؛ شما را به حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم فرا میخوانم تا در موارد اختلاف، با حکم خداوند در قرآن عظیم میان شما حکم نمایم. حکم من سرخود و از نزد من نیست؛ بلکه از کتاب خداوند قرآن عظیم است که پروردگار آن را برای تمام مردم بر خاتم الأنبیا و المرسلین نازل نمود و تا یوم الدین از تحریف محفوظ نگاه داشته خواهد شد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ أَمَرَ ألاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ }[يوسف:۴۰]
تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَعَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ } [يوسف:۶۷]
تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ } صدق الله العظيم [الأنعام:۵۷]
آیا شما مؤمن هستید؟ پس دعوت به حکمیت براساس کتاب خداوند قرآن عظیم را استجابت کنید؛ اگر به آن ایمان دارید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَنْ يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ } صدق الله العظيم [النور:۵۱]
و اگر به دعوت حق پروردگارتان پاسخ دادید؛ به خداوند بزرگ قسم که ازآیات محکم قرآن عظیم تعداد نمازهای واجب [روزانه] و هم چنین تعداد رکعت نمازهای واجب را به شما یاد خواهم داد و برهانها همه از قرآن عظیم خواهند بود و پنج نوبت نماز را به صورت مفصل و با آوردن حکم حق از آیات محکم قرآن عظیم برای شما تشریح خواهم کرد. و اگر نتوانستم تا با حکم حق از قرآن عظیم در مورد تعداد رکعت در هر نمار شما را خاموش سازم؛ مهدی منتظر حق پروردگارتان نیستم و این قرار بین من و شما باشد. به کسی که بنده و خلیفه خداوند است و شما را به سوی پروردگار فرا میخواند پاسخ دهید؛ کسی که از شما دعوت میکند در موارد اختلاف حکم کتاب خدا را بپذیرید و بگوید : سمعنا و أطعنا «شنیدیم و اطاعت کردیم!». و اگر سرباز زنید؛ دانستم که خداوند میخواهد به خاطر بعضی از گناهانتان گرفتارتان کند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللّهُ إِلَيْكَ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللّهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيراً مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿۴۹﴾} صدق الله العظيم [المائدة]
وإنا لله وإنا إليه لراجعون وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
أخو المؤمنين منكم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=47672
Admin
12-05-2016, 11:04 AM
- 20 -
الإمام ناصر محمد اليماني
06 - محرم - 1431 هـ
23 - 12 - 2009 مـ
۲ -دی-۱۳۸۸ه.ش.
10:14 بعد از ظهر
ـــــــــــــــــ
و اما نماز جمعه برای گروهی واجب و از گردن گروهی دیگر ساقط است. اما نمازی که فریضه و تکلیف است؛ رکنی از ارکان اسلام است و نه در سفر و نه در محل سکونت و نه درطی بیماری ساقط نمیشود...
السلام عليكم ورحمة الله وبركاته،برادران گرامی! چگونه من از او پیروی کنم و به او ایمان بیاورم و باورش کنم؛ درحالیکه میبینم او برخلاف مطالبی از اسلام حرف میزند که هیچ شکی در آنها نیست و دلیل و برهانی هم برای آن نمیآورد. برعکس؛ این امر باید دلیل آن باشد که او صادق نیست و مؤمن هم نیست. ولی من چنین نکرده و به هیچ یک از این دو امکان اعتقادی ندارم تا امام از شرط خود برای گفتگو با یکی از مفتیان عدول کرده و دلایل قاطع خود را در مورد آن چه که درباره نماز ما را به آن دعوت میکند بیان نماید و یا یکی از مفتیان برای گفتگو حاضر شود تا ببینیم حق با چه کسی است.فقط از امام سؤالی دارم: آیا اگر من تا رسیدن آن زمان [گفتگو و روشن شدن حق] به تو ایمان نیاورم؛ گناه کارم؛ و آیا این عذر شرعی برای من خواهد بود؛ و آیا دیگرانی که قبل از من پیرو شما شدهاند بر من برتری دارند؟ پایان سخنان طالب الهدی
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمُرسلين وآله الطيبين والتابعين للحق إلى يوم الدين..
برادر گرامی طالب الهدی! اگر واقعاً و با دل و جان به دنبال حق باشی؛ این حق را بر گردن خدا داری که تو را به سوی حق هدایت نماید. تصدیق وعده حق پروردگار در آیات محکم کتابش:
{ وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ ﴿۶۹﴾ } صدق الله العظيم [العنكبوت]
برادر گرامی! خداوند به تو فرمان داده است ازعلم عالمی که نمیدانی علم او به حق از نزد پروردگار رحمن آمده و افترای شیطان نیست؛ پیروی نکنی. برای همین هم خداوند به شما فرمان میدهد قبل از پیروی از هر دعوت کنندهای، از عقل خود استفاده و بیندیشید آیا علم و برهان اواز نزد خداوند رحمن است و عقل آن را پذیرفته و قلب با آن مطمئن میشود یا خیر. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿۳۶﴾ } صدق الله العظيم [الإسراء]
از خلال این آیه درمییابید، خداوند شما را از پیروی کورکورانه منع کرده است. ای مرد! میبینم در مورد دعوت ناصر محمد یمانی فتوا دادهای که این دعوت فاقد علم و برهان است؛ سبحان الله! آیا قادر به دیدن برهانهایی که از آیات محکم قرآن عظیم آورده شده، نیستی و بر تو پوشیده شدهاند؛ و از نظر تو برهان با کسانی است که مخالف ما هستند؟ ای مرد! تو را چه میشود؛ هر کس در بیانات ناصر محمد یمانی تدبر کند؛ متوجه دروغ بودن این ادعا میگردد و میبیند او هیچ فتوایی نمیدهد، مگر برهان و حجت قاطع و کوبنده از قرآن برای آن آورده باشد و لذا تسلیم کامل حق میشود...
مهدی منتظر از شما که گمان میکنی نماز گرفتار تغییر نشده سؤالی دارد؛ سؤال من از تو و تمام حقجویان این است: چگونه ممکن است نماز واجب جمعه جای نماز ظهر که فرض و تکلیف جبری است را بگیرد و خواندن نماز واجب ظهر را که از ارکان اسلام است، ساقط کند؟ اگر نماز ظهر حذف شود؛ نماز فرض واجب [روزانه] چهار نوبت شده و رکن دوم از ارکان اسلام مختل میشود؛ آیا تعقل نمیکنید؟ سپس فکر کرده و میگویی ولی نماز جمعه هم در قرآن آمده و واجب است اما فرض و تکلیف نیست، چون خداوند تعالی فرموده است:
{ فَاسْعَوْا إِلَىٰ ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ۚ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ } صدق الله العظيم [الجمعة:۹]
ولی نمازهای یومیه فرض و تکلیف حتمی است واگر تجارت و خرید و فروش شما را از انجام آن غافل کند؛ پروردگار معبود تهدیدتان کرده و وعده عذاب میدهد.
{ رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ ۙ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ﴿۳۷﴾} صدق الله العظيم [النور]
و اما نماز جمعه برای گروهی واجب و از گردن گروهی دیگر ساقط است؛ اما نمازی که فریضه و تکلیف است؛ رکنی از ارکان اسلام است و نه در سفر و نه در محل سکونت و نه در طی بیماری ساقط نمیشود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا } صدق الله العظيم [مريم:۳۱]
و تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ ۙ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ﴿۳۷﴾ }صدق الله العظيم [النور]
ممکن است یکی از کسانی که ندانسته به خداوند نسبت میدهند بخواهد بگوید: «مادامی که نماز ظهر جمعه حتی در روز جمعه تکلیفی جبری و حتمی است؛ پس برماست که اول نماز جمعه را بخوانیم سپس در وقت نماز ظهر، نماز ظهر را هم اقامه کنیم» . مهدی منتظر از آیات محکم ذکر پاسخ میدهد: من چیزی درمورد بهجا آوردن نماز فریضه بعد از نماز جمعه پیدا نمیکنم؛ بلکه بعد از خواندن نماز جمعه پراکنده شده و به دنبال روزی بروید که از فضل خدا به شما عطا شده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِن يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَىٰ ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ۚ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۹﴾ فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۱۰﴾}صدق الله العظيم [الجمعة]
و سپس خردمندان در اینجا سؤال میکنند: «سبحان الله العظیم! ولی خداوند بزرگ میداند که درهمین موعد ما را مکلف به اقامه نماز ظهر کرده است؛ پس چگونه وقت نماز جمعه را در همان وقت ظهر مقرر فرموده است؟» مهدی منتظر از آیات محکم ذکر فتوا آورده و پاسخ میدهد که: نماز ظهر به صورت تجمیع تأخیری همراه نماز عصر بهجا آورده میشود. خداوند تعالی میفرماید:
{ فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ ﴿۳۶﴾ رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ ۙ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ ﴿۳۷﴾ لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَيَزِيدَهُم مِّن فَضْلِهِ ۗ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَن يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ ﴿۳۸﴾ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ كَسَرَابٍ بِقِيعَةٍ يَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مَاءً حَتَّىٰ إِذَا جَاءَهُ لَمْ يَجِدْهُ شَيْئًا وَوَجَدَ اللَّهَ عِندَهُ فَوَفَّاهُ حِسَابَهُ ۗ وَاللَّهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ ﴿۳۹﴾ أَوْ كَظُلُمَاتٍ فِي بَحْرٍ لُّجِّيٍّ يَغْشَاهُ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ سَحَابٌ ۚ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَرَاهَا ۗ وَمَن لَّمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِن نُّورٍ ﴿۴۰﴾} صدق الله العظيم [النور]
از فرموده خداوند تعالی به کجا میروید:
{ فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ }صدق الله العظيم [النور:۳۶]
این بهجا آوردن نماز عصر و ظهر به صورت تجمیع تأخیری است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ ۖ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا ﴿۲۸﴾} صدق الله العظيم [الكهف]
پیش از این ثابت کردیم «العشی» وقت نماز عصر است و وقت نماز ظهر به وقت نماز عصر گسترش و ادامه داشته و با نماز عصر در موعد شمس اصیل [نزدیک غروب] جمع میگردد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ ﴿۳۶﴾}صدق الله العظيم. [النور]
و این نماز عصر و ظهر است که با هم در وقت نماز عصر اقامه میگردد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ ۖ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا ﴿۲۸﴾} صدق الله العظيم [الكهف]
وقتی یکی از مفتیان کشورهای اسلامی با نام و عکس واقعیاش برای گفتگو با مهدی منتظر بیاید؛ خواهید دید چگونه اقامه نماز در محل سکونت [در حضر] را به تفصیل از کتاب خداوند براتان بیان خواهم کرد. من نمیخواهم باعث تشتت اجتماع نمازگزاران در نماز جماعت شوم؛ بلکه خواهان وحدت صفوف آنها هستم و برای دین ما این وحدت مهمتر است و حتی اگر در نمازهایشان خطایی باشد؛ خداوند آن را بر آنان بخشیده و نمازشان را میپذیرد. مگر آنان توافق ندارند که برای سجده به درگاه خدا، صورتشان را تا سطح پایشان پایین آورده و برخاک نهند؛ پس چگونه ممکن است خداوند سبحان و تعالی که غفور و شکور است؛ این را از ایشان نپذیرد؟ اگر عبادت به صورت غیر عمد با خطا انجام شود؛ مشکلی در آن نیست؛ بلکه اشکال در شرک است و این فاجعه و گرفتاری بسیار بزرگی برای کسانی است که به پروردگارشان شرک آوردهاند. بدانید که دین خالص برای خداوند است و خداوند عبادت بندگان را برحسب تلاش و قدرت و توانشان میپذیرد و از اشتباهات غیر عمد آنها چشم میپوشد ولی از شرک چشم پوشی نکرده و به هیچ وجه شرک آوردن را نمیبخشد؛ مگر بنده عبادت خود را برای پروردگارش خالص کند و او را بدون شریک و به یگانگی عبادت نماید. خداوند تعالی میفرماید:
{ وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا ﴿۱۸﴾}صدق الله العظيم [الجن]
خداوند عبادات شما را پذیرفته و از اشتباهاتی که در نمازها مرتکب شدهاید، خواهد گذشت؛ او میبیند که بندهاش برای پروردگارش سجده کرده و صورت خود را روی زمین و هم سطح پایش قرار میدهد و تسبیح پروردگارش را میگوید و طمع دارد به رضوان و قرب خداوندش دست یابد؛ چگونه ممکن است نماز بندهاش را نپذیرد و او را به قرب خود نرساند؟ ولی وقتی میبیند بندهاش به زمین افتاده و بر خاک حسین سجده میکند؛ چگونه نماز او را میپذیرد؟ ای برادران شیعه از خدا بترسید و فرموده خداوند تعالی را به خاطر داشته باشید:
{ إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَاءُ ۚ وَمَن يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَىٰ إِثْمًا عَظِيمًا ﴿۴۸﴾} صدق الله العظيم [النساء]
ای کسانی که بر تربت حسین سجده میکنید! آیا برهانی برای این کار دارید؟ بگویید برهانتان چیست، اگر راست میگویید؟ یا مگر به خدا تهمت میزنید؟ از خدا بترسید....ولی من بر اهل سنت و جماعت سلام و صلوات میفرستم؛ میدانید چرا؟ چون شرک آنها خیلی از شما کمتر است؛ آنان کسی را همراه خدا نمیخوانند، اگر گرفتار فتنه شفاعت نمی شدند؛ هرچند که شیاطین بشر آنها را در دام احادیث و روایات بیشمار دروغین که از نبی نقل شده، انداختهاند ولی قلب آنها از نظر شرک؛ پاکتر از قلب شماست. من نمیخواهم در حق احدی از شیعیان که چیزی را با خدا شریک نگرفتهاند ظلم کنم و این افراد خود میدانند که احدی را با خدا نخواندهاند. ولی متاسفانه شرک به خدا در قلب بسیاری از مؤمنان به خدا منتشر شده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلَّا وَهُم مُّشْرِكُونَ ﴿۱۰۶﴾}صدق الله العظيم [يوسف]
ای «طالب الهدی» ! میبینم سؤال کردهای اگر از مهدی منتظر پیروی نکنی؛ گناهکاری؟ مهدی منتظربه حق به تو پاسخ میدهد: اگر هیچ چیز را با خدا شریک نگیری و تنها خدا را عبادت کرده و به خاطر خدا با تمام بندگان او از انبیا و رسولان گرفته تا شهدا و صالحین رقابت نمایی و ایمان داشته باشی آنها مانند تو بنده خدا هستند؛ ومانند آنها برای خود درباره [حب و قرب] پروردگار حق قائل باشی و برای حب و قرب و رضوان نفس خداوند با آنان رقابت کنی؛ اگر چنین میبودی خداوند شما را نیازمند مهدی منتظر نمیکرد تا با برانگیختن او، قلب شما را با قرآن به راه خداوند عزیز و حمید هدایت نماید. برادر گرامی «طالب الهدی»! بیتردید امام ناصر محمد یمانی شما را به راه خداوند عزیز و حمید دعوت میکند: دنبال راههای دیگر نروید که از راه او دور میشوید؛ آیا بعد از حق چیزی جز گمراهی هست؟ آیا شاکر نیستید که خداوند مهدی منتظر را در زمان شما برانگیخت نه در زمان امتهای پیش از شما؟ و اگر شاکر نبوده و کفران کنید؛ بدانید که عقاب خداوند شدید است.
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
أخو المخلصين الربانيين الإمام المهدي ناصر مُحمد الیمانی
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=47673
Admin
12-05-2016, 11:29 AM
- 21 -
الإمام ناصر محمد اليماني
22 - رجب - 1430 هـ
15 - 07 - 2009 مـ
۲۴-تیر-۱۳۸۸ه.ش.
04:26 صباحاً
ـــــــــــــــــــ
ای علمای شیعه و اهل سنت! آیا به فراخوان کسی که از شما برای گفتگو قبل از ظهور دعوت میکند؛ پاسخ نمیدهید؟
أشهدُ أن لا إله إلا الله، وأشهدُ أنّ مُحمداً رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، از کسانی تعجب میکنم که نماز واجب جمعه را از دست داده و فروگذاشتهاند و به حجت غیبت امام؛ با امر خداوند مخالفت میورزند! ای جماعت شیعیان اثنی عشری! شما امام را عبادت میکنید یا خداوند یکتا و بیشریک را؛ آیا تقوا نمیکنید؟
و از مردمی تعجب میکنم که نماز واجب روز جمعه را از دست داده و فروگذاشتهاند و درسفر آن را میخوانند اما در محل سکونت [در حضر] آن را ترک میکنند! این از عجایب است! ای اهل سنت و جماعت! ای کسانی که این قرآن را به این حجت که کسی جز خداوند تأویل آن را نمیداند؛ مهجور رها کردهاید؛ آیا از خدا پروا نمیکنید؟
ای علمای شیعه و اهل سنت! آیا به فراخوان کسی که از شما برای گفتگو قبل از ظهور دعوت میکند؛ پاسخ نمیدهید؟ مگر هر مفتی در حال حاضر در اینترنت جهانی پایگاه ندارد؟ پس چرا نسبت به ناصر محمد یمانی استکبار ورزیده و در پایگاه او حضور پیدا نمیکنید؛ پایگاهی که ما آن را برای گفتگوی علمی و با برهان، برای همه مهیا کردهایم؟ و اگر از آیات محکم قرآن چگونگی نماز خواندن محمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم را برایتان روشن نکردم؛ مهدی منتظر حق پروردگارتان نیستم.
به خدا قسم اگر نمیترسیدم انصارم از نماز جماعت در خانههای خدا فاصله بگیرند؛ به تفصیل نماز را برای آنان بیان میکردم. پس به ندای کسی که تمام علمای شیعه و سنی را به گفتگو دعوت میکند؛ پاسخ دهید . احکام نماز و تعداد رکعت هرنماز را حکم و داور خواهیم کرد و اگر از آیات محکم قرآن عظیم حکم حق و مهیمن و خاموش کننده را برایتان نیاوردم؛ مهدی منتظر پروردگارتان نیستم و این قرار بین من و شما باشد. پس بشتابید و از دعوت به حکمیت بر اساس کتاب خدا استکبار نورزید؛ که در غیر این صورت خداوند شما را همراه روگردانان از کتابش عذاب خواهد کرد؛ آیا پروا نمیکنید؟
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=47674
Admin
12-05-2016, 11:34 AM
- 22 -
الإمام ناصر محمد اليماني
23 - رجب - 1430 هـ
16 - 07 - 2009 مـ
۲۵ -تیر-۱۳۸۸ه.ش.
12:50 صبح
ــــــــــــــــــــــ
صحابه رسول الله نماز را از دست نداده و ضایع نکردند، بلکه این کار دیگران بوده است....
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
{ سُبْحَانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ ﴿۱۸۰﴾ وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ ﴿۱۸۱﴾ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۱۸۲﴾} [الصافات]
{ حم ﴿۱﴾ تَنزِيلٌ مِّنَ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴿۲﴾ كِتَابٌ فُصِّلَتْ آيَاتُهُ قُرْآناً عَرَبِيّاً لِّقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ﴿۳﴾ } [فصّلت]
{ إِنَّا أَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ } [يوسف: ۲]
{ وَلَقَدْ جِئْنَاهُمْ بِكِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَى عِلْمٍ هُدىً وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ } [الأعراف: ۵۲]
{ مَا كَانَ حَدِيثًا يُفْتَرَى وَلَكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ كُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ } [يوسف: ۱۱۱]
{ وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا } [الفرقان: ۳۰]
{ أَفَنَضْرِبُ عَنكُمُ الذِّكْرَ صَفْحاً أَن كُنتُمْ قَوْماً مُّسْرِفِينَ } [الزخرف: ۵]
صــــدق الله العظيم
وإنا لله وإنا إليه لراجعون، وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين..
أخوكم الإمام ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=47675
Admin
12-05-2016, 11:42 AM
- 23 -
الإمام ناصر محمد اليماني
23 - رجب - 1430 هـ
16 - 07 - 2009 مـ
۲۵-تیر-۱۳۸۸ه.ش.
03:29 صبح
ـــــــــــــــــ
ههههههههه بارك الله به تو أبا وهبی، با وجود اندوهم؛ مرا به خنده انداختی.
السلام عليكم ورحمة الله وبركاته السلام علينا وعلى جميع عباد الله الصالحين، وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين..
به خدا که علیرغم حزن و اندوهم مرا به خنده انداختی أبا وهبی، خداوند در روزی که مال و فرزند منفعتی نخواهد داشت و تنها قلب سلیم به کارخواهد آمد؛ تو را خندان سازد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ فَالْيَوْمَ الَّذِينَ آمَنُوا مِنَ الْكُفَّارِ يَضْحَكُونَ ﴿۳۴﴾ عَلَى الْأَرَائِكِ يَنْظُرُونَ ﴿۳۵﴾ هَلْ ثُوِّبَ الْكُفَّارُ مَا كَانُوا يَفْعَلُونَ ﴿۳۶﴾ } صدق الله العظيم [المطففين]
اما خنده من از این گفته حبیب قلبم ابا وهبی است که:
ولی از خدا میخواهم بیان را فهمیده و درک آن برایم آسان باشد؛ نه مثل ادراک [رسیدن خورشید به ماه]ههههههههه به تو بشارت میدهم که در زمان مقدر شده در کتاب مسطور؛ دعایت اجابت شده است. حبیب قلبم أبا وهبی! همانا که مهدی منتظر ناصر محمد یمانی به تو میگوید: به تو بشارت میدهم که خداوند بیان مهدی منتظردرمورد حکم نماز و تفصیل رکعتهای هر نماز از آیات محکم قرآن عظیم را از آسانترین بیانات مهدی منتظر قرار داده و همگان [ از عالم و جاهل] آن را به راحتی و سهولت میفهمند. خداوند بیان نماز را در قرآن، به زبان عربی مبین و خیلی آسان قرار داده و به زبان عجمی نیاورده تا اعراب حجت نداشته باشند که بگویند: «ما عرب هستیم چطور زبان عجم را بفهمیم!» خداوند تعالی میفرماید:
{ وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآناً أَعْجَمِيّاً لَّقَالُوا لَوْلَا فُصِّلَتْ آيَاتُهُ أَأَعْجَمِيٌّ وَعَرَبِيٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاء وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى أُوْلَئِكَ يُنَادَوْنَ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ ﴿۴۴﴾ } صدق الله العظيم [فصّلت]
وسلامُ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين..
أخوك الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=47676
Admin
13-05-2016, 10:45 AM
- 24 -
الإمام ناصر محمد اليماني
26 - رجب - 1430 هـ
19 - 07 - 2009 مـ
۲۸-تیر-۱۳۸۸ه.ش.
12:56 صبح
ــــــــــــــــــ
ای علمای امت اسلام! بیدار و هوشیار شوید....
بسم الله الرحمن الرحيم،و صلوات و سلام بر خاتم الأنبياء والمُرسلين و خاندان طیب و طاهرش باد؛ سلام و صلوان بر پیروان حق تا يوم الدين، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
ای جماعت علمای اهل سنت و شیعه! ای علمای تمام فرقهها و گروههای متفرق و گوناگون اسلامی! به خداوند بزرگ قسم میخورم، من به اذن خداوند و پروردگار عالمیان قادرم بیانی از آیات محکم قرآن عظیم بیاورم که درآن پنج نوبت نماز [روزانه] به تفصیل و با دقت کامل؛ بدون کمترین خطا تشریح شده باشد و ا زآیات محکم قرآن عظیم تعداد نمازهای روزانه را به شما بیاموزم و اینکه در هر نماز چند رکعت باید بهجا آورده شود را نیز، از آیات محکم قرآن عظیم بیان کنم؛ و باز از آیات محکم قرآن عظیم به شما بیاموزم، در هر نماز چند تکبیر باید گفته شود. از آیات محکم قرآن عظیم به شما یاد دهم در رکوع چه باید گفته شود و باز از آیات محکم قرآن عظیم، ذکر بعد از برخاستن از رکوع را به شما بیاموزم و هم چنین اینکه در سجدههایتان چه باید بگویید را، از آیات محکم قرآن عظیم برایتان بیاورم و از آیات محکم قرآن عظیم به شما بیاموزم وقتی بعد از سجده نشستید، چه باید بگویید و آنچه را که نمیدانید به شما بیاموزم. به این شرط که اگر همه شما، چه علمای اهل سنت و شیعه و چه علمای تمام مذاهب متفرقه را ساکت نکردم؛ مهدی منتظر نیستم و شما را بر سر دو راهی انتخابی بگذارم که راه سوم نداشته باشد. چارهای نداشته باشید جز اینکه یا به کتاب خداوند قرآن عظیم ایمان بیاورید و یا به آن کافر شوید که در این صورت خداوند بین من و شما حکم خواهد کرد که او اسرع الحاسبین است.
شاید یکی از انصار بگوید: «ای امام علیم! چرا به ما که انصار هستیم یاد نمیدهی که نماز را طبق آنچه که خداوند در قرآن عظیم به ما خبر داده بهجا آوریم؟» امام مهدی منتظر حق پروردگار عالمیان در پاسخ میگوید: گوش کن نور چشم امام و حبیب قلب من! من مانند علمای دینی نیستم که دعوتشان، مسلمانان را به تفرقه کشانده و با اختلافات دینی باعث پراکندگی آنان میشوند. برای همین اگر برای شما چگونگی نماز گذاردن حق را بیان نمایم و حکم آن را از آیات محکم قرآن برایتان بیاورم، تمام انصار پیشگام برگزیده باید از صفوف نمازجماعت در خانههای خداوند جدا شوند؛ چون نمازشان با نمازاهل سنت و شیعیان تفاوت دارد و سپس آنها اقدام به ساختن مساجدی مخصوص به خود میکنند تا در آنجا برای پروردگارشان نماز اقامه کنند و فرقه جدیدی ایجاد میکنند. ولی من چنین نمیکنم ولو اینکه این امر مربوط به یکی از ارکان اسلام و بلکه مهمترین رکن اسلام باشد؛ چون به شدت در تلاشم که مانع پراکندگی و ناتوانی مسلمانان شده و صفوف آنان را متحد سازم. همانا که به انصار گفتهام مانند اهل سنت و جماعت نماز بگذارند، چون حداقل درنماز اهل سنت به علت سجده نکردن بر خاک حسین، شرک به خدا وجود ندارد ولی اهل سنت و شیعیان برخی از ارکان نماز را ازدست داده و چیزهایی به آن اضافه کردهاند که امر خدا نیست و نه شیعه و نه سنی و نه تمام مذاهب اسلامی حق نماز را رعایت ننمودهاند.
ای علمای شیعه و سنی! و ای علمای تمام مذاهب و فرق! من امام مهدی حق پروردگارتان هستم و اگر شما در مسیر هدایت بودید؛ چرا باید زمان مقدر شده و دوران مهدی منتظر فرا رسد تا شما و همه مردم را به راه خداوند عزیز و حمید دعوت کند. پس بفرمایید در پایگاه آزادی که برای گفتگوی میان علمای دینی برپا کردهایم، با هم از روی علم و برهان گفتگو کنیم.
ای انصار پیشگام برگزیده! مبادا، مبادا، اگر ناصر محمد یمانی به وعده خود عمل نکرد و نتوانست از آیات محکم قرآن عظیم برهان بیاورد و زبان علمای سنی و شیعه را در احکام حق نماز خاموش نساخت؛ به پیروی از او ادامه دهید. ما تعداد رکعتها در هر نماز و ذکری را که باید در مقام سلام بر زبان آورید را از آیات محکم قرآن عظیم میآوریم و به خداوند بزرگ قسم میخورم که شما مانند محمد رسولالله و صحابهای که با دل و جان همراهش بودند، صلى الله عليهم وسلم تسليماَ، نماز نمیخوانید. کسانی که خداوند درباره آنان میفرماید:
{ مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّار ِرُحَمَاء بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَاناً سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْراً عَظِيماً ﴿۲۹﴾} صدق الله العظيم [الفتح]
اما کسانی که بعد از آنان آمدند؛ نمازها را تباه و ضایع کردند و پیرو شهوات شدند. از من پیروی کنید تا شما را به منهاج و مسیر اولیه نبوت بازگردانم. خداوند مرا امام علیم شما قرار داده است و به وعده خود و رسولش به شما عمل نموده و مهدی منتظر حق پروردگارتان را برانگیخته تا بعد از گمراهی و پراکندگی و تفرقه در صفوفتان، شما را هدایت نماید و صفوفتان را متحد ساخته و شوکتتان را تقویت کند تا در تمام عالم کلمه طیبه خداوند «لا إله إلا الله وحده لا شريك له» اعتلا یافته و بالاترین کلام گردد و کلام شرک به خداوند را چون شجره خبیثهای که ریشهای نداشته و ناپایدار است؛ از روی زمین برکنیم. همانا که خداوند خلف وعده نمیکند. پس شکرگزار باشید تا خداوند به علم و آگاهی و حکمت شما بیفزاید و اگر کافر شدید، بدانید که همانا خداوند شدید العقاب است.
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
أخو عُلماء الأمة الإسلامية وأتباعهم أجمعين الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=47677
Admin
15-05-2016, 02:55 PM
- 25 -
الإمام ناصر محمد اليماني
11 - ربیع الآخر - 1431 هــ
27 - 03 - 2010 مـ
۷-فروردین-۱۳۸۹ه.ش.
12:02 صبح
ــــــــــــ
خداوند در آیات محکم قرآن علم نجوم و افلاک را به تفصیل بیان نموده است...
[همانا که نماز صبح به حق و بدون شکوتردید نماز وسطی است]
بسم الله الرحمن الرحيم، و صلوات و سلام بر خاتم الانبياء والمُرسلين جدّم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وپیروان حق تا یوم الدين، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
سلام خدا بر ابوفراس زهرانی از حافظان قرآن، خدا تو را حفظ نموده و به راه راست هدایت فرماید. و سؤالت از امام ناصر محمد یمانی که:
«آیا به علوم فلکی احاطه داری؟»امام مهدی ناصرمحمد یمانی در پاسخ میگوید: البته که چنین است. خداوند علم فلک را به من آموخته است ولی این دانش برگرفته ازکتابهای نوشته شده توسط بشر نیست؛ بلکه از آیات محکم ذکر و از محکمات قرآن عظیم برایتان برهان میآورم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنَا آيَةَ اللَّيْلِ وَجَعَلْنَا آيَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُواْ فَضْلاً مِّن رَّبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنين والحساب وَكُلَّ شَيْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِيلاً ﴿۱۲﴾} صدق الله العظيم [الإسراء]
اگر دانشمندان علم فلک دچار اشتباه و خطا شوند؛ قادر به گمراه کردن امام مهدی نخواهند بود. من از امیال آنان پیروی نمیکنم، بلکه با آیات محکم، آنچه که درست باشد را تصدیق و آنچه را که باطل باشد؛ باز هم با آیات محکم ذکر باطل میکنم. ابوفراس که از مردمان نیک هستی بر اساس فرموده حق خداوند تعالی:
{ وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنَا آيَةَ اللَّيْلِ وَجَعَلْنَا آيَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُواْ فَضْلاً مِّن رَّبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنين والحساب وَكُلَّ شَيْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِيلاً ﴿۱۲﴾} صدق الله العظيم [الإسراء]
ابوفراس خردمند! درمورد حساب شبانهروز، آنچه که در کتاب پیدا میکنم این است که آغاز شبانهروز از لحظه پنهان شدن خورشید در پس حجاب و سپس گسترش تاریکی است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَآيَةٌ لَّهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ ﴿٣٧﴾ وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ۚ ذَٰلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ ﴿٣٨﴾ وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّىٰ عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ ﴿٣٩﴾ لَا الشَّمْسُ يَنبَغِي لَهَا أَن تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ ۚ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظیم [يس].
و خداوند در این آیات محکم، برای شما آغاز حساب را براساس حرکت زمین و خورشید و ماه روشن مینماید. خداوند به شما خبر میدهد که براساس حساب، زمان دقیق آغاز شبانه روز؛ غروب خورشید و آغاز شبی است که متعلق به شبانه روز جدید است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَآيَةٌ لَّهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [يس]
لذا شب دقیقاً بعد از غروب آفتاب و پنهان شدن آن در پس حجاب آغاز میشود و از نظر«وقت» و نه از نظر حرکت ذاتی [چون در حرکت ذاتی روز جلوتر از شب است که انشاءالله آن را به تفصیل بیان خواهیم کرد] ، شبانهروز با آغاز شب؛ شروع میشود . برای اینکه مطالب را با هم قاطی نکنی، بدان که در حال حاضرما درمورد حساب اوقات معین شده [حساب الموقوت] صحبت میکنیم و اینکه حساب شبانهروز، از چه لحظهای است و فرموده خداوند تعالی را برایت میآوریم:
{وَآيَةٌ لَّهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [يس]
به این ترتیب از نظر حساب وقت در کتاب؛ شبانهروز دقیقاً با نماز مغرب آغاز میشود و برای همین خداوند تعالی میفرماید:
{ وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلَاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً } صدق الله العظيم [الأعراف: ۱۴۲]
پس از آیات محکم کتاب حق برایتان روشن شد و دانستید که حساب ایام با شب آغاز میشود، یعنی از غروب خورشید آغاز میشود و تا غروب خورشید بعد ادامه مییابد و میشود یک شبانهروز. چون از نظر حساب، شبانهروز ۲۴ ساعت است و از نظر حساب در کتاب؛ شبانهروز با غروب آفتاب و پنهان شدن آن پشت حجاب آغاز میگردد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَآيَةٌ لَّهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [يس]
و از آنجا که نماز تکلیفی است که در زمانی معین باید انجام شود[ در قرآن از آن با كتابٌ موقوتٌ یاد شده است] ؛ حال برای شما سهل و آسان است که دریابید کدام نماز «نماز وسطی» است، همان نمازی که خداوند توصیه کرده از آن مراقبت کنید؛ چرا که پروردگار میدانست که بسیاری از مسلمانان آن را از دست میدهند. دقیقاً برایتان روشن شد آغاز شبانهروز و حساب ایام از چه لحظهای است. شبانهروز جدید از لحظه دخول شب و پنهان شدن خورشید پشت حجاب آغاز میشود، پس برایتان روشن و واضح شد که این بیان حق است که اولین نماز در شبانهروز نماز مغرب است و سپس نماز عشاء و بعد نماز صبح و ظهر و عصر. وقت نماز عصر با پنهان شدن خورشید در حجاب تمام شده و زمان آغاز نماز در شبانهروز جدید فرا میرسد که با نماز مغرب شروع میشود و الی آخر...پس بیا تا ببینیم «نماز وسطی» بی شک و تردید کدام نماز است:
۱-مغرب
۲-عشاء
۳-صبح
۴-ظهر
۵-عصر
پس برای ابوفراس که از مردمان نیک است، روشن شد که همانا نماز صبح بی شکوتردید نماز وسطی است و همین نماز است که خداوند فرمان داده درآن برای دعای قنوت، برخیزید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِينَ ﴿۲۳۸﴾ } صدق الله العظيم [البقرة]
واین «نماز مشهود» است چون در موعد انجام آن معقبات [ملائکهای که مأمور روز و شب هستند] گرد آمده و فرشتگان شب؛ امور را تحویل فرشتگان روز میدهند. این تحویل، درست در موعد نماز وسطی که نماز صبح است صورت میگیرد. به همین دلیل این نماز «مشهود» است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا ﴿۷۸﴾} صدق الله العظيم [الإاسراء]
ولی آنان که تصور کردهاند نماز وسطی، نماز عصر است؛ ندانسته به خداوند نسبت دادهاند. خداوند آنها را عفو کرده و هدایت نماید؛ این سخنان از روی ظن است و میدانید ظن و گمان جای حق را نمیگیرد. اینها چون فکر میکنند نماز صبح، اولین نمازاست؛ لذا گمان کردهاند نماز عصر نماز وسطی است :
۱-صبح
۲-ظهر
۳-عصر
۴-مغرب
۵-عشاء.
اما آنها موعد نمازها را به هم ریختهاند، چون سه نماز از نمازهای روزانه [یعنی نماز صبح و ظهر وعصر] را که مربوط به شبانهروز گذشته است و هم چنین دو نماز را که مربوط به شبانهروز جدید است [یعنی نماز مغرب و عشأ] را با هم آورده و به همین دلیل بر اساس محاسباتشان نماز عصر، نماز وسطی میشود. این از روی اجتهاد ظنی است و خود میدانند ممکن است درست باشد یا غلط. اما ابو فراس! شما میدانید خداوند فتوا داده که ظن شما را از حقیقت بینیاز نمیکند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا } صدق الله العظيم [یونس: ۳۶]
اما من امام مهدی به حق فتوا میدهم که فتوای اجتهادی در دین خدا حرام است؛ این چنین فتواهایی میتوانند درست باشند یا غلط. حال به شما یاد میدهم اجتهاد حقیقی کدام است: اجتهاد یعنی به دنبال علم حق بودن؛ تا اینکه خداوند فرد را به سوی برهان علمی منیری هدایت کند که بی شکوتردید از پروردگار عالمیان است. و راز اینکه امام مهدی با برهان علمی حق بر تمام علمای امت مهیمن میگردد نیز در همین امر نهفته است.
ای ابوفراس! تو نمیتوانی با فتوایی مردم را قانع کنی که احتمال صحت یا خطا در آن است، چون چنین فتواهایی یقینی نبوده و از روی ظن و گمان هستند چرا که برای آنها برهان علمی محکم نداری تا بتوانی با آن مجادله کنندگان را به حق خاموش سازی.
لذا اجتهاد [حقیقی] یعنی به دنبال حق بگردی و زمانی که خداوند بداند شما حریص هستید تا جز حق به خداوند نسبت ندهید؛ به وعده حق خود در آیات محکم کتابش عمل کرده و فتوای حق را به شما نشان میدهد:
{ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللّهُ وَاللّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ } صدق الله العظيم [البقرة: ۲۸۲]
چون خداوند میبیند تو مجتهدانه به دنبال حق میگردی و چیزی جز حق نمیخواهی و اکراه داری به خداوند نسبت ناحق دهی؛ اینجاست که خداوند به وعده خود در آیات محکم کتابش عمل نموده و پژوهشگر حق جو را به راه حق و درست هدایت مینماید:
{وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا } صدق الله العظيم [العنكبوت: ۶۹]
یعنی اگر کسی که به دنبال حق باشد و جز حق چیزی نخواهد؛ برعهدهی حق است که او را به راه حق هدایت نماید و دانشی به او عطا نماید که بی شکوتردید از نزد خداوند حکیم و علیم است. ولی ابوفراس! علمای امت به این دلیل اشتباه کرده و گمراه شدهاند که قاعده و ناموس اجتهاد را نمیدانند. قاعده اجتهاد در کتاب این است که: آن قدر به دنبال حق بگردی، تا خداوند با علم و هدایت و کتاب منیر تو را به سوی حق راهنمایی کند و سپس تو مردم را براساس بصیرتی که از نزد پروردگارت آمده به سوی حق هدایت نمایی. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ هَـٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّـهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي ۖ وَسُبْحَانَ اللَّـهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿١٠٨﴾} صدق الله العظيم [يوسف].
ولی عزیز من ابوفراس! متأسفانه علمای امت مردم را بهسوی چیزی دعوت میکنند که هنوز برای آن درحال اجتهاد بوده و به دلیلی علمی که گفتوگوکنندگان را قانع کند، دست نیافتهاند؛ چون دانش آنها از روی ظن و گمان است و امکان صحت یا خطا در آن هست. این بصیرت آمده از نزد پروردگار نیست، چون علوم دینی باید یقینی باشند نه ظنی. چون علوم دینی برهان مبین دعوت شما بهسوی خداوند است و باید این دعوت بر پایه بصیرتی باشد که بی شکوتردید از سوی خدا آمده باشد. نه اینکه شما برای مردم فتوا بدهید و بعد بگویید: «الله اعلم، اگرخطا باشد؛ اشتباه از من است»! هیهات، هیهات....
بلکه این شیطان است که فرمان میدهد چیزی را که نمیدانید آیا حق است و از جانب پروردگار عالمیان آمده؛ به خدا نسبت دهید. خداوند تعالی میفرماید:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالًا طَيِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ ۚ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ﴿١٦٨﴾ إِنَّمَا يَأْمُرُكُم بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿١٦٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
چرا که اگر شما ندانسته و از روی ظن، که کسی را از حق بینیاز نمیکند، به خداوند نسبت دهید و بگویید این حلال است و این حرام؛ بدون اینکه علمی روشن و بینه از پروردگار عالمیان داشته باشید؛ این ظن است و ظن کسی را از حقیقت بینیاز نمیکند. چرا که اگر چیزی را حرام کنید که خداوند حرام نکرده باشد و یا حرام خدا را حلال کنید؛ به خداوند نسبت دروغ داده و چیزی را گفتهاید که خداوند نفرموده است. خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هَـٰذَا حَلَالٌ وَهَـٰذَا حَرَامٌ لِّتَفْتَرُوا عَلَى اللَّـهِ الْكَذِبَ ۚ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّـهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ ﴿١١٦﴾} صدق الله العظيم [النحل].
لذا در کتاب خدا، از روی ظن و گمان فتوا دادن بر شما حرام شده است؛ فتوایی که احتمال دارد درست باشد یا غلط و برای آن برهان روشنی از نزد خدا وجود نداشته باشد. اینکه ندانسته و بدون یقین به خداوند نسبت دهید؛ فرمان الهی نیست. این فرمان شیطان است که امر میکند بدون اینکه اهمیتی بدهید، ندانسته به خداوند نسبت دهید؛ حال چه فتوا حق باشد یا خطا؛ چنین کاری فرمان شیطان است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ﴿١٦٨﴾ إِنَّمَا يَأْمُرُكُم بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿١٦٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
ابوفراس! والله که اگر امام مهدی ناصر محمد یمانی تابع امر شیطان بود و ندانسته به خدا نسبت میداد؛ چطور میتوانست حتی یک عالم از علمای امت را شکست دهد؟ اما راز هیمنهی امام ناصر محمد یمانی در این است که از فرمان خداوند رحمن پیروی کرده و ندانسته به خدا نسبت نمیدهد. برای همین هم نمیبینی که امام مهدی ناصرمحمد یمانی با علوم ظنی که احتمال دارد درست باشند یا غلط؛ برای مردم حجت آورده و بعد بگوید: والله اعلم؛ اگر خطا باشد؛ اشتباه از من بوده! اگر چنین بود؛ چگونه میتوانستم در برابر علمای امت حجت اقامه کنم؟ و چگونه میتوانستم درموارد اختلافات، با حکم حق آنان را قانع نمایم درحالیکه حکم ظنی، احتمال درست و غلط بودن دارد. پناه برخدا که از جاهلان باشم.
ممکن است جناب شیخ ابوفراس زهرانی بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: «برادرمن! علما از انبیا نیستند که خدا به آنها وحی کند؛ لذا آنان با اجتهاد فتوا میدهند و برای همین هم میبینی به فتوای خود یقین ندارند. برای همین قسم نمیخورند که جز حق نمیگویند، بلکه اعتراف میکنند که ممکن است فتوایشان درست باشد یا غلط؛ پس راه درست و حقی که باید از آن پیروی کرد و به خدا ندانسته نسبت نداد؛ کدام است؟». پس امام مهدی درمورد راه حق به او فتوا میدهد تا نه خودشان گمراه شوند و نه امتشان را گمراه نمایند. آنان حق ندارند کورکورانه از گذشتگان پیروی نمایند و هرکاری که آنها میکردند، انجام دهند؛ چون شاید اسلافشان درمورد مسئلهای به خطا رفته باشند و اینکه فرزندانشان نمیدانستند این راه درست نیست در پیشگاه پروردگار حجت نبوده و نفعی برایشان ندارد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَوْ تَقُولُوا إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِّن بَعْدِهِمْ ۖ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ ﴿١٧٣﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
و خداوند تعالی میفرماید:
{وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ ۖ قَالُوا بَلَىٰ ۛ شَهِدْنَا ۛ أَن تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَـٰذَا غَافِلِينَ ﴿١٧٢﴾ أَوْ تَقُولُوا إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِّن بَعْدِهِمْ ۖ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ ﴿١٧٣﴾ وَكَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ وَلَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ﴿١٧٤﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
وبرای همین خداوند به کسانی که در طلب علم هستند، فرمان میدهد از عقل خود استفاده کرده و قبل از پیروی؛ در مورد برهان فرد دعوت کننده، تدبر و تفکر نمایند. خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَـٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
چرا که عقل و منطق همیشه با حق موافق است و وقتی در مورد برهان علمی فرد دعوت کننده تدبر شود، اگر برهان از جانب خدا باشد؛ حتماً عقل در برابر آن سرفرود آورده و کاملاً تسلیم میشود. برای همین هم خداوند به کسانی که ازقرآنی رومیگردانند که محمد رسول الله آورده و ذکری برای عالمیان است؛ میفرماید که اگر کسی از آنها بخواهد راه راست را درپیش گیرد:
{قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ ۖ أَن تَقُومُوا لِلَّـهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا ۚ مَا بِصَاحِبِكُم مِّن جِنَّةٍ ۚ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَّكُم بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [سبأ].
وبرای همین امتها بعد از اینکه فرصت از دستشان رفت؛ میفهمند علت گمراه و دورشدن از مسیر هدایت پروردگارشان این بوده است که کورکورانه از پیشینیان پیروی کرده و درمورد حجت کسی که آنها را به سوی راه حق پروردگارشان دعوت میکرده؛ تدبر نکردهاند. برای همین فتوا میدهند، علت گمراهی از حق این بوده که از عقلشان استفاده نکردند. خداوند تعالی میفرماید:
{وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الملك].
و برای همین اگر ابوفراس عقلش را بکار گیرد و در بیانات امام ناصر محمد یمانی از قرآن تدبر کند؛ درمییابد که عقلش با بیان امام ناصر محمد یمانی از قرآن موافق است و آن را بهترین تأویل و هدایت کنندهترین مسیر میبیند و اینکه او به حق با برهان علمی از آیات محکم قرآن عظیم، که احتمال تشکیک و ایراد در آن نیست، مردم را بهسوی حق دعوت میکند و راه راست را نشان میدهد؛ مگر کسی که نسبت به حکم قرآن عظیم کافر شود که در این صورت خداوند او را گرفتار عذاب دردناکی خواهد کرد.
برادر گرامی ابوفراس! از مردمان خوب و گزیده باش وعقل خود را تکذیب مکن. امام مهدی ناصر محمد یمانی را تکذیب مکن، چون عقل تو در هیچ موردی با بیانات امام مهدی مخالف نیست، چرا که اگر از بصیرت استفاده شود؛ فرد هیچ وقت نابینا نخواهد شد و همانا که قلبهایی که در سینههاست کور میشوند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ فَإِنَّهَا لاَ تَعْمَى الأَبْصَارُ وَلَكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ } صدق الله العظيم [الحج: ۴۶]
و لذا میبینید در تمامی امتها تنها کسانی مسیر هدایت را درپیش میگیرند که از عقل خود استفاده کنند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَبَشِّرْ عِبَادِ ﴿١٧﴾ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [الزمر]
و لذا امام مهدی منتظر به تمام بشریت اعلان مینماید که در دوران گفتوگو قبل از ظهور؛ کسی مهدی منتظر را تصدیق نکرده و نخواهد کرد مگر خردمندان. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَفَمَن يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَىٰ ۚ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [الرعد].
امام مهدی عقل ابوفراس را بین امام مهدی و ابوفراس داور و حَکَم میکند. ابوفراس! اگر دیدی عقل و منطق، برهان علمی ناصر محمد یمانی را نمیپذیرد؛ بدان که ناصر محمد یمانی در گمراهی آشکار است. و اگر دیدی عقل و منطق، برهان علمی امام ناصر محمد یمانی را میپذیرد؛ به یقین بدان که این حق آمده از نزد پروردگارت است. خداوند عقل را حجت بر انسان قرار داده و اگر عقل انسان برود، اعمالش ثبت نمیشود؛ پس چه راهی برای نجات تو ومسلمانان و تمام مردم از یوم عقیم هست ابوفراس؟ آیا به امام مهدی کمک نمیکنی تا تو و امت را از فتنه مسیح کذاب نجات دهد؟
ممکن است ابوفراس بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: «ای مرد! در مورد فتنه مسیح کذاب، همانطور که معروف است، محمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم چنین فتوا داده است که او میگوید: «ای آسمان ببار» و آسمان میبارد ، «ای زمین برویان» و زمین میرویاند و مردی را از وسط نصف کرده و بین دو نیمه بدن او راه میرود و سپس روح را به کالبد او برگردانده و زندهاش میکند». پس کسی که خداوند او را امام مردم قرار داده درپاسخ به ابوفراس میگوید: سبحان الله العظیم! این برتری طلبی بزرگی است!! چگونه دروغهایی را باور میکنید که تحدی خداوند در برابر باطل و اولیای او را که در آیات محکم قرآن عظیم آمده است نفی میکند؟ خداوند باطل و اولیای او را به چالش میکشد که روح را به بدن مرده بازگردانند و خداوند فرموده است اگر آنان چنین کنند [در حالی که به جای خداوند باطل را میخوانند] در دعوت خود به سوی باطل آنها درست گفتهٔاند نه خداوند متعال! خداوند تعالی میفرماید:
{فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ﴿٨٣﴾ وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُونَ ﴿٨٤﴾ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَـٰكِن لَّا تُبْصِرُونَ ﴿٨٥﴾ فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].
به این ترتیب افترا زنندگان، کاری کردهاند مسلمانان نسبت به تحدی خداوند در برابر اهل باطل درآیات محکم قرآن برای زنده کردن مرده؛ کافر شوند و به مراد خود هم رسیدهاند. آنها میدانند چنین چیزی هرگز رخ نخواهد داد و میخواهند شما را بعد از ایمان آوردن نسبت به آنچه که خداوند در آیات محکم قرآن عظیم که آیات محکم و بینه و ام الکتاب هستند، نازل نموده، کافر کنند. باطل قادر به این کار نیست و به جای خداوند ادعای ربوبیت میکند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ ﴿٤٩﴾} صدق الله العظيم [سبأ].
ای ابوفراس که از انسانهای نیک و گزیده هستی! به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم! تا زمانی که به قاعدهای که در آیات محکم کتاب برای کشف احادیث و روایاتی که به دروغ به خدا ورسولش نسبت داده شدهاند، آمده است، ایمان نیاورید؛ امام مهدی نمیتواند در موارد اختلاف میان شما حکم کند.
ولی شاید ابوفراس بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: «برای نجات از فتنهی احادیثی که به دروغ و با بهتان به نبی نسبت داده شده چه راهی وجود دارد؟» پس امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ میگوید: راه آن پیروی از کتاب خداوند و سنت حق رسول اوست و اگر در سنت چیزی برخلاف آیات محکم کتاب بود؛ در این صورت به ریسمان الهی قرآن عظیم بیاویزید و نسبت به هرچه که مخالف آیات محکم قرآن عظیم است کافر شوید، که اگر چنین کنید؛ هدایت خواهید شد و اگر سرباز زنید؛ گمراه میشوید و وظیفه ما تنها ابلاغ بیان حق قرآن عظیم برای عالمیانی است که بخواهند به راه راست هدایت شود. چرا که بصیرت امام مهدی بی شک و تردید،همان بصیرتی است که جدش محمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم از نزد پروردگار عالمیان آورده است. و لذا خداوند تعالی میفرماید:
{وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ ﴿٩٢﴾} صدق الله العظيم [النمل].
چون آیات محکم قرآن عظیم؛ برهان آشکار برای دعوت تمامی مردم بهسوی خداوند است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾} صدق الله العظيم [النساء].
لذا ریسمانی که خداوند فرمان داده تا به آن پایبند مانده و نسبت به هرچه که مخالف آیات محکم آن است کافرشوید؛ قرآن عظیم است. فرموده خداوند تعالی را به یاد داشته باشید:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾} صدق الله العظيم [النساء].
مقصود خداوند از التزام به قرآن، این نیست که تنها به قرآن پایبند بوده و سنت حق نبوی را رها کنید؛ سنت حق نبوی بیان و تشریح بیشتر قرآن است و اگر چنین کنید از فرموده خداوند تعالی سرباز زدهاید که:
{ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ } صدق الله العظيم [النحل: ۴۴]
مقصود از بیان قرآن، سنت نبوی حق است که چیزی نیست جز بیان و توضیح بیشتر قرآن عظیم برای مردم. ولی افتراهایی که به نبی] صلى الله عليه وآله وسلم نسبت داده میشود برخلاف آیات بینه و محکم [آیات ام الکتاب] هستند و بعد از تطبیق قاعده کشف احادیث دروغ؛ به یقین خواهید دانست این حدیث در سنت نبوی از خدا و رسول او صلى الله عليه وآله وسلم نیست، بلکه این حدیث نبوی که برخلاف آیات محکم قرآن است از نزد خدا نیست.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ ۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿٨٠﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].
برادر گرامی ابوفراس! اگر در این آیات بینه تدبر کنید، به نکات زیر میرسید:
۱-قرآن و سنت بیان، هردو از نزد خدا آمدهاند.
۲- قرآن از تحریف محفوظ است ولی سنت بیان از تحریف مصون نیست.
۳-از آنجا که قرآن از تحریف محفوظ است، پس در مواردی که در سنت نبوی دچار اختلاف میشوید؛ حتما قرآن مرجع شماست.
۴- سپس خداوند به شما میآموزد قاعده کشف احادیث دروغ کدام است. حدیث دروغ با آیات بینه و محکم که آیات ام الکتاب بوده و برای عالم و جاهل شما روشن و واضح هستند؛ مغابرت دارد و برخلاف آنهاست. پس به قرآن عظیم،ریسمان الهی پایبند بمانید و نسبت به هرچه که برخلاف آیات محکم و ام الکتاب آن هستند کافر شوید، حال چه در تورات یا انجیل باشد یا در سنت نبوی. چون خداوند قرآن عظیم را مرجع، حکم و مهیمن بر تورات و انجیل و سنت نبوی دانسته است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ إِلَيْكَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّـهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ ۗ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿٤٩﴾ أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [المائدة]
ای اهل بصیرت! تدبرکنید که آیا قرآن به دلیل محفوظ بودن از تحریف، مهیمن بر تورات و انجیل و سنت نبوی نیست؟ درحالیکه خداوند وعدهای برای حفظ تورات و انجیل و سنت نبوی از تحریف شیاطین نداده است؟ خداوند تعالی میفرماید:
{ إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ ۚ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِن كِتَابِ اللَّـهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ ۚ فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا ۚ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ ﴿٤٤﴾ وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالْأَنفَ بِالْأَنفِ وَالْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ ۚ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَّهُ ۚ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٤٥﴾وَقَفَّيْنَا عَلَىٰ آثَارِهِم بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ ۖ وَآتَيْنَاهُ الْإِنجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ ﴿٤٦﴾ وَلْيَحْكُمْ أَهْلُ الْإِنجِيلِ بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ فِيهِ ۚ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿٤٧﴾ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ ۖ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ ۚ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَـٰكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ ۖ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ ۚ إِلَى اللَّـهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿٤٨﴾ وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ إِلَيْكَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّـهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ ۗ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿٤٩﴾ أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿٥٠﴾ } صدق الله العظيم [المائدة]
و اما سؤال ابوفراس: «ناصر محمد یمانی! چرا فتوا میدهی علمای امت گمراهند؛ درحالیکه آنها درمورد تو حکم به گمراهی آشکار ندادهاند؟» امام مهدی جواب ابوفراس را مستقیم به خداوند میسپارد. خداوند به کسانی که با امر الهی مخالفت کرده و دین خود را فرقه فرقه و پراکنده کرده و به حبل الهی آیات محکم قرآن عظیم تمسک نجسته و نسبت به هرچه که مخالف ان است کافر نشدهاند پاسخ داده است و ما جواب ابوفراس را مستقیم به خداوند میسپاریم:
{وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ ۚ وَأُولَـٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿١٠٥﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
ای ابوفراس! ای مردم! از خداپروا کنید. شایسته نیست که امام مهدی شیعه یا سنی باشد؛ بلکه او مسلمان حنیف است و از مشرکان نیست و مردم را بر اساس بصیرت بهسوی خداوند دعوت میکند. من نمیگویم شیعه هستم و مردم را بهسوی مذهب آنها دعوت نمینمایم. من نمیگویم اهل سنت و جماعت هستم و مردم را بهسوی مذاهب آنان نمیخوانم. بلکه مردم را با بصیرتی که از نزد پروردگارم آمده است بهسوی خدا دعوت میکنم و میگویم من از مسلمین هستم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّـهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم [فصلّت].
چطور درحالیکه خود شما شیعیان و اهل سنت با هم اختلاف دارید؛ میتوانید مردم را با دین خود قانع نمایید؟ چگونه میخواهید مردم عالم را با دین خود قانع کنید درحالیکه آنها میدانند گروهی از شما به گروهی دیگر لعنت فرستاده و یک دیگر را تکفیر میکنید؟ اختلاف و تفرقه را رها کنید و به ریسمان الهی قرآن عظیم آویخته و بر سر چیزی که برخلاف آیات محکم آن است، با یک دیگر مخاصمه نکنید که خداوند شما را عذاب خواهد کرد؛ آیا پروا نمیکنید؟
عزیز من ابوفراس که از مردمان نیک و گزیده هستی! شاکر باش که خداوند امام مهدی را در دوران ابوفراس برانگیخته است، و شاکر باش که خداوند تو را از طریق این شبکه جهانی که نعمت بزرگ خداوند برای گفتوگو میان مردم عالم است؛ از دعوت مهدی منتظر در دوران گفتوگو قبل از ظهور آگاه کرده است.
ابوفراس! نور و ظلمت در یک جا جمع نمیشوند و امام مهدی، یکی مانند دیگر علمای مسلمین است، فقط معلم او خداست و دانش او را بیش از تمام علمای امت قرار داده تا دراختلافات حکم کند و مسلمانان را به سوی وحدت فراخوانده و با وحدت پراکندگی آنان را از بین ببرد و سخن آنان را یکی کرده و جلوی تفرقه دینی را گرفته و صفوف آنان را یکی کرده و شوکتشان را تقویت نماید و قلبهای آنان را از شرک پاک کند. سپس وعده برپایی خلافت جهانی اسلامی را عملی نماید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَعَدَ اللَّـهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا ۚ وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿٥٥﴾} صدق الله العظيم [النور].
وبرای همین تلاش میکنیم قلب مردم را از شرک پاک سازیم تا شرط خلافت، به حق محقق گردد
{ يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً }صدق الله العظيم [النور:۵۵].
ابوفراس! میبینم که میخواهی مهدی منتظر به اختصار به تو پاسخ دهد؛ مهدی منتظر به تو میگوید: آیا اعتقاد نداری که برانگیخته شدن امام مهدی خبری بزرگ از اخبار کتاب است و بر ما واجب است حق را به تفصیل بیان کنیم تا حجتی نداشته باشند و با اقامه حجت دربرابر آنان، نزد خود از اینکه به حق اعتراف کرده و تسلیم آن شوند؛ احساس ناراحتی نکنند و بگویند:«سمعنا وأطعنا غفرانك ربنا وإليك المصير».
با اینکه میبینید امام مهدی در برخی از بیانات به آنها سخت میگیرد، ولی من نسبت به آنها رئوف و رحیم هستم و دلیل سخت گرفتن این است که آنها از دعوت امام مهدی روگردانده و حاضر نیستند به شأن خلیفه خدا در زمین اعتراف کنند و این باعث میشود هم خود وهم امت مسلمان و هم تمام آبادیهای بشر گرفتار عذاب شده و خداوند خلیفه خود مهدی منتظر را در یک شب برجهانیان غالب گرداند در حالی که همگی خوار و ناتوان شدهاند.
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
الذليل على المؤمنين خليفة الله الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=47678
Admin
15-05-2016, 03:03 PM
- 26 -
الإمام ناصر محمد اليماني
29 - رجب- 1430 هـ
22 - 07 - 2009 مـ
۳۱-تیر-۱۳۸۸
01:50 صبح
ـــــــــــــــ
سؤال مهدی منتظر از تمام انصار..
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
{ سُبْحَانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ ﴿١٨٠﴾ وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ ﴿١٨١﴾ وَالْحَمْدُ لِلَّـهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿١٨٢﴾ } [الصافات]
خداوند تعالی میفرماید:
{ حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَىٰ وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِينَ ﴿٢٣٨﴾ } صدق الله العظيم [البقرة]
ای جماعت انصار پیشگام برگزیده! اگر مهدی منتظر از شما سؤال کرده و بگوید: طول شبانهروز بر اساس ساعتی که به دست بستهاید، چقدر است؟ همه شما و تمام مسلمانان [ چه عالم وچه جاهل] پاسخ خواهید داد: «شبانهروز ۲۴ ساعت است.»
حال مهدی منتظر سؤال دیگری مطرح میکند: در کتاب خدا چه لحظهای را لحظهی آغازشبانهروز مییابید؟ اهل علم خواهند گفت که خداوند تعالی میفرماید:
{ أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَىٰ نِسَائِكُمْ ۚ هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ ۗ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنتُمْ تَخْتَانُونَ أَنفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنكُمْ ۖ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ ۚ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ۖ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ } صدق الله العظيم [البقرة:۱۸۷]
از خلال این آیات دانستیم که روز از غروب آفتاب و دخول شبِ ماهِ روزه، آغاز و با غروب آفتاب تمام میشود. پس میگویم درست گفتید بارک الله؛ لذا اولین نماز هم در کتاب نماز مغرب است و آخرین نماز؛ نماز عصر است. حال ببینیم کدام نماز وسط است؟
«مغرب، عشاء، صبح، ظهر، عصر»
{ حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَىٰ وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِينَ ﴿٢٣٨﴾ }صدق الله العظيم [البقرة]
سُبْحَانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ، وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ..
أخوكم الإمام ناصر مُحمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=47679
Admin
16-05-2016, 05:37 PM
- 27 -
الإمام ناصر محمد اليماني
30 - رجب- 1430 هـ
23 - 07 - 2009 مـ
۱-مرداد-۱۳۸۸ه.ش.
12:50 صبح
ــــــــــــــــــــــــ
با غروب آفتاب، شبانهروز آغاز میشود و نماز وسطی؛ نماز صبح است....
بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين.
برادر گرامی! خداوند به شما آموخته که زمان آغاز حساب در کتاب و حرکت دهر[ روزگار و زمانه] و ماه چگونه است. خداوند در کتاب خود همه چیز را به تفصیل بیان نموده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ هُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِيَاءً وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ ۚ مَا خَلَقَ اللَّهُ ذَٰلِكَ إِلَّا بِالْحَقِّ ۚ يُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ﴿۵﴾ } صدق الله العظيم [يونس]
و تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ آيَتَيْنِ ۖ فَمَحَوْنَا آيَةَ اللَّيْلِ وَجَعَلْنَا آيَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِّتَبْتَغُوا فَضْلًا مِّن رَّبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ ۚ وَكُلَّ شَيْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِيلًا ﴿۱۲﴾ } صدق الله العظيم [الإسراء]
{ وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيلًا } صدق الله العظيم [النساء:۱۲۲]
آیا نمیبینی خداوند برای شما روشن نموده که وقت و حساب شبانهروز از کی شروع شد، و ماه کی آغاز میشود؟ خداوند تعالی میفرماید:
{وَآيَةٌ لَّهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ ﴿٣٧﴾ وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ۚ ذَٰلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ ﴿٣٨﴾ وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّىٰ عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ ﴿٣٩﴾ لَا الشَّمْسُ يَنبَغِي لَهَا أَن تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ ۚ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظیم [يس].
در این آیه به دقت روشن شده است که به وقت مرکز زمین و عالم وجود [ یعنی کعبه معظمه] روزی که خداوند عالم را آفرید، زمان آغاز شبانهروز و ماه، برای حساب دهر[روزگار و زمان] چگونه بوده است. این زمان دقیقاً همزمان با آغاز حرکت زمین در حین غروب آفتاب و ظاهر شدن شفق بوده است. حرکت زمین به سمت شرق آغاز شده و شبانهروز با دخول در تاریکی [به علت غروب آفتاب] آغاز گردیده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَآيَةٌ لَّهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ ﴿۳۷﴾ } صدق الله العظيم [يس]
و شب آن شبانهروز به علت حرکت زمین به سمت شرق آغاز میشود و به علت غروب خورشید؛ تاریکی فراگیر میشود و دوران زمین دور خودش بعد از ۲۴ ساعت تمام شده و لذا یک شبانهروز حین غروب آفتاب خاتمه یافته و موعد نماز عصر هم با غروب خورشید به پایان میرسد. تصدیق فرموده خداوند تعالی درمورد نبی او سلیمان:
{ إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِنَاتُ الْجِيَادُ ﴿۳۱﴾ فَقَالَ إِنِّي أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَن ذِكْرِ رَبِّي حَتَّىٰ تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ ﴿۳۲﴾ } صدق الله العظيم [ص]
با غروب آفتاب، روز تمام شده و موعد نماز مغرب فرا میرسد که اولین نماز از نمازهای واجب و اولین نمازی است که با آغاز حرکت دهر و ماه مقرر گردیده است. طول روز ۲۴ ساعت است و اگر بخواهید بدانید ساعت وسطی چه ساعتی است، این میعادِ وسط و زمان دقیق فجر است که در وسط ۲۴ ساعت قرار میگیرد. دوازده ساعت شب و دوازده ساعت روز است و ساعت وسط؛ ساعت فجر است.
در کتاب خداوند چیزی مبنی بر اینکه طول شبانهروز دوازده ساعت است نیافتم؛ بلکه هر شبانه روز ۲۴ ساعت به طول میانجامد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَ لَيَالٍ سَوِيًّا } صدق الله العظيم [مريم]
و معنی فرموده خداوند { سَوِيًّا } یعنی شب آن دوازده ساعت و روز آن نیز دوازده ساعت است و لذا یک شبانهروز برابر ۲۴ ساعت میشود که از غروب آفتاب عصر [العشی] و با دخول شب آغاز میشود و با فرا رسیدن وقت نماز صبح [ابکار] و آغاز روز پایان مییابد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّي آيَةً ۖ قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمْزًا ۗ وَاذْكُر رَّبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ ﴿۴۱﴾ } صدق الله العظيم [آل عمران]
هم چنین از کتاب یافتهام: خداوند به یک شبانهروز کامل که طول آن ۲۴ ساعت است، در کتاب نام «لیلة» و یا «یوم» داده است و «یوم» یک شب و یک روز است و زمان آغاز «یوم» یعنی شبانهروز از شفق غربی، یعنی غروب آفتاب و از موعد بهجا آوردن نماز مغرب است. به این دوره زمانی در کتاب «لیلة» هم گفته میشود و طول آن هم ۲۴ ساعت است. خداوند تعالی میفرماید:
{ وَوَاعَدْنَا مُوسَىٰ ثَلَاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً } صدق الله العظيم [الأعراف:۱۴۲]
یعنی ۴۰ شبانهروز و مقصود از «یوم» یک شبانهروز است. شب آن۱۲ ساعت و روز آن هم ۱۲ ساعت است و لذا نماز صبح در وسط دوازده ساعتِ «قبل و بعد» خود قرار میگیرد. پس نماز وسطی به حق نماز صبح خواهد بود، هم از نظر وقت؛ هم از نظر عدد و هم از نظر رقم. عقل و منطق میگوید وقتی گفته میشود نماز وسطی؛ باید دو نماز قبل و دو نماز بعد از آن باشد. ازآنجا که بر اساس حساب کتاب، شبانهروز از زمان شفق آغاز میشود؛ اولین نماز در هر شبانهروز باید با آغاز شبانهروز بهجا آورده شود و لذا نماز مغرب دقیقاً اولین نماز است که در آغاز روز بهجا آورده میشود و شکوتردیدی در این نیست. حال شناختن نماز وسطی با حساب عادی برایتان آسان میشود.
به حق روشن شد که اولین نماز، نماز مغرب است؛ سپس عشاء و بعد صبح و ظهر و عصر. آیا نمیبینید که خداوند همه چیز را به طور مفصل شرح داده است؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ آيَتَيْنِ ۖ فَمَحَوْنَا آيَةَ اللَّيْلِ وَجَعَلْنَا آيَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِّتَبْتَغُوا فَضْلًا مِّن رَّبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ ۚ وَكُلَّ شَيْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِيلًا ﴿۱۲﴾ } صدق الله العظيم [الإسراء]
ای مردم از کسانی که چیزی نمیدانند پیروی نکنید:
{ وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيلًا } صدق الله العظيم [النساء:۱۲۲]
سُبْحَانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ، وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ..
أخوكم الإمام المُبين ناصر مُحمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=47680
Admin
16-05-2016, 05:51 PM
- 28 -
الإمام ناصر محمد اليماني
14 - رمضان - 1431 هـ
24 - 08 - 2010 مـ
۲-شهریور-۱۳۸۹ه.ش.
07:42 صبح
_________
همانا نمازهای نافلهِ نمازهایی هستند که فریضه و واجب نیستند..
بسم الله الرحمن الرحيم وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
بارک الله برادر گرامی! در کتاب نامی از نماز«الضحی» [نمازی که بعد از طلوع آفتاب تا قبل از اذان ظهر بهجا میآورند] نیامده است؛ بلکه اینها نماز نافله هستند و وقت معینی ندارند. هر وقت که از نظر روحی آماده باشی و کاری نباشد که انجام آن بخواهد فکرت را مشغول کند، با فراغ بال خودت را آماده اقامه نماز نافله اختیاری میکنی؛ این بر اساس وقت فراغت تو است و موعد معینی ندارد. بلکه اختیاری و برحسب وقت فراغت خودت است که تمایل پیدا میکنی رو به پروردگارت نمایی. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ فَإِذَا فَرَغْتَ فَانصَبْ ﴿۷﴾ وَإِلَىٰ رَبِّكَ فَارْغَب ﴿۸﴾ } صدق الله العظيم [الشرح]
اما فقط اینکه نماز شب بیشترین تأثیر را روی قلب انسان میگذارد. تو درحالیکه در خلوت خود با پروردگارت هستی؛ با ذکر نام پروردگارت به درگاه او رو کن و از همه چیز ببر؛ تو در طول روز هم فرصت طولانی داری. هروقت فرصت داشتی خداوندت را تسبیح گوی [اشاره به آیات کریمه سوره المزمل: إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِيلًا ﴿٦﴾ إِنَّ لَكَ فِي النَّهَارِ سَبْحًا طَوِيلًا ﴿٧﴾ وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا ﴿٨﴾].
اما اینکه برای نافله زمان خاصی مقرر شده باشد؛ درآیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم چیزی در این مورد پیدا نمیکنم
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخوكم؛ الإمام المهديّ ناصر مُحمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=47681
Admin
17-05-2016, 12:41 PM
- 29 -
الإمام ناصر محمد اليماني
07 - رجب - 1430 هـ
30 - 06 - 2009 مـ
۹-تیر-۱۳۸۸ه.ش.
11:15 بعد از ظهر
ـــــــــــــــــ
حکم حق درمورد نماز و وضو...
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمُرسلين وآله الطيبين الطاهرين والتابعين للحق إلى يوم الدين..
خداوند تعالی میفرماید:
{ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ مِنْهُ مَا يُرِيدُ اللَّهُ ليَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿۶﴾ }صدق الله العظيم [المائدة]
السلام عليكم ورحمة الله وبركاته و فتوای حق درمورد فرموده خداوند تعالی:
{ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ }صدق الله العظيم.
و سؤالت درمورد این فرموده خداوند تعالی است:
{ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ }صدق الله العظيم
و حکم حق درمورد مسئله «المسح»:
شایسته است که جز حق به خدا نسبت ندهم؛ همانا که طهارت و پاکی از شرایط نماز است. ای علمای امت و ای تمام مسلمانان! برشماست که از عقلتان استفاده کنید که دیده بصیرت کور نمیشود، چگونه ممکن است خداوند فرمان دهد صورت و دستهایتان را بشویید تا تطهیر و پاک شود؛ ولی گمان میکنید امر نفرموده که پاهایتان را بشویید؟ درحالیدر میان اعضای بدن، پاها یکی از اعضایی است که زیاد کثیف میشود و در معرض نجاست است! اگر با آب ریختن و کشیدن دستها به پا، تمیز و پاک نشوند، حتماً پای نمازگزاران تمام مواضع سجده در خانههای معظم خداوند را نجس و آلوده میکند؛ همان خانههایی که خداوند فرمان داده تا برای رکوع و سجود؛ پاک نگه داشته شوند. برای همین خداوند فرمان داده تا دستهای خود را به پایتان بکشید.
حال مسح کشیدن دست بر روی پا تا قوزکها [کعبین] چیست؟ مقصود شستن پاها با استفاده از دو دست است. باید با دو دست؛ پاها را مالید تا به خوبی از هرگونه نجاست و آلودگی پاک شوند. شما را چه میشود با پاهایی که پاک و طاهر نیست؛ خانههای خدا را بدبو کرده ومواضع سجود نمازگزاران را لگد مال میکنید.
ای علمای اهل سنت و شیعه که ندانسته به خداوند نسبت میدهید! از خدا نمیترسید؟
و اما شیعیان به طور مستمر روی پاها را مسح کرده و دست میکشند
و اهل سنت مسح را موضع موضع و حتی از روی جوراب قبول دارند، ولی امام مهدی منتظرحق نسبت به عقیده شما درباره مسح پاها با دست آغشته به آب، کافر است. مسح سر با مسح پاها فرق دارد؛ چگونه شما این دو را یکی میدانید؟ مگر شما روی سر و پایتان راه میروید تا بر حسب فتوایتان یکسان با آنها برخورد میکنید؟ و اما اگر روی موی سرغباری نشسته باشد، اگر با دست آغشته به آب سه بار روی آن بکشید؛ غبار پاک میشود. و اما درمسح پا؛ باید با آب و با کمک دستها پا را مالید و شست.
و چرا خداوند تعالی فرموده است: «تمسحوهم الی الکعبین»؟ چون پا تا قوزک که پایینترین قسمت ساق است، بیش از همه قسمتهای پا در معرض آلودگی و نجاست است؛ جدا از اینکه آلودگی پنهان در کفشها باعث میشود پاها تا ناحیه مچ، بوی بسیار بد و آزار دهندهای بگیرند. برای همین خداوند فرمان میدهد با استفاده از آب و با کشیدن دستها، آلودگی و نجاستها را پاک کنید و اگر انگشتان پای فرد به هم خیلی نزدیک باشند؛ باید بین انگشتان را هم با کمک انگشتهای دست بشوید تا آلودگیهایی که بین انگشتان پا گیر کردهاند پاک شوند. به خصوص بین انگشت کوچک پا و انگشت کناری آن باید از هر آلودگی و نجاست پاک شوند تا اماکن سجود شما در خانههای خدا با پاهایتان نجس و آلوده نشود؛ چرا که خداوند فرمان داده است خانه او را برای اعتکاف کنندگان و رکوع وسجود گزاران پاک نگه دارید. ای کسانی که ندانسته به خدا نسبت میدهید؛ آیا از خدا پروا ندارید؟
هیچ یک از اعضایی که ذکر شد، از وضو کنار گذاشته نمیشوند؛ مگر اینکه عضو گرفتارمرضی باشد که رساندن آب به آن ضرر داشته باشد. برای مثال اگر کسی یک پایش زخم باشد، وضو تنها از عضوی که زخم است و آب برایش ضرر دارد، برداشته میشود؛ نه اینکه به کل وضو برای بیمار ضرورت نداشته باشد. خیر به هیچ وجه چنین نیست؛ بلکه وضو تنها ازعضوی که گرفتار مرض است برداشته میشود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ مِنْهُ مَا يُرِيدُ اللَّهُ ليَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ } صدق الله العظيم [المائدة:۶]
به «واو» عطف که به قبل از آن اشاره دارد بنگرید:
{وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لامَسْتُمُ لنِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا} صدق الله العظيم.
و اینجاست که خداوند روشن مینماید که وضو به کل از بیمار برداشته نمیشود و دلیل قاطع اینکه { فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً } یعنی اگر آب باشد، بیمار نمیتواند تیمم کند؛ بلکه باید وضو بگیرد و تنها از عضوی از اعضا که بیمار است وضو برداشته میشود؛ مگر در حال مسافرت. چون مسافر تنها برای آشامیدن، آب با خود بر میدارد. خداوند نمیخواهد مسافر را در معرض خطر تشنگی قرار دهد و آبی که دارد برای وضوی نماز استفاده شود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ مِنْهُ مَا يُرِيدُ اللَّهُ ليَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ } صدق الله العظيم [المائدة:۶]
برای همین خداوند اجازه تیمم داده است، ولی اگر آب پیدا کردید؛ فرموده خداوند تعالی را به یاد داشته باشید:
{ وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ}
تا با آب آلودگی شیطان از شما پاک گردد؛ وقتی آب باشد تیمم باطل است [حضر الطهور بَطل العفور] ولذا تنها زمانی بیمار حق تیمم دارد که آب در دسترس نباشد و وقتی آب پیدا شود؛ تنها عضوی که بیمار است وضو ندارد؛ آن هم اگر بترسد آب برای آن ضرر داشته باشد. اما اگر تمام بدنش بیمار باشد، مثلا آبله یا سرخک که همه بدن را گرفته باشد، در این صورت، روی صورت و دست و سر و پاهایش دانه و تاول دارد و وضو آزارش میدهد؛ در اینجا تیمم برایش حلال است، پس با خاکی پاک تیمم کند.
و اما خدا را به شهادت میگیرم که من مسح روی پا با دستهای خیس را به کل رد میکنم. همانا که مسح پا با هر دو دست یعنی اینکه دستهایتان را روی پاها مالیده و با آب، پا را بشویید تا آلودگی و نجاست پاها تا ناحیه قوزک به طور کامل پاک شود و پا تا قوزک از مناطقی هستند که بیش از سایر مناطق در معرض آلودگی و نجاست هستند. برای مثال چکمه که پاها را تا ناحیه قوزک میپوشاند، بویی ایجاد میکند که تنها با ریختن آب بر روی پا، از بین نمیرود و برای همین خداوند فرمان داده است تا پاهایتان را به کمک دستها با آب بمالید و بشویید.
خدایا من به حق پاسخ دادم و برای مسلمانان بیان حق درباره مقصود از مسح پا با دست را روشن کردم. ولی کسانی که نمیدانند آب را مانند روغن دانستهاند که روی پاها کشیده میشود چون اصلاً عقل خود را حاکم نمیکنند.
وإنا لله وإنا إليه لراجعون، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين.
أخوكم الإمام ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=47682
Admin
17-05-2016, 05:00 PM
-30 -
الإمام ناصر محمد اليماني
26- رجب -1430هـ
19 - 07 - 2009 مـ
۲۸-تیر-۱۳۸۸ه.ش.
12:02 صبح
ـــــــــــــــــ
آیا برای هر نماز باید وضو گرفت یا یک وضو برای چند نماز کافی است؟
تا زمانی که وضوی شما نقض نشده باشد؛ وضودار به حساب میآیید...
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الانبياء والمُرسلين وآله الطيبين الطاهرين والتابعين للحق إلى يوم الدين، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
برادر گرامی «الأواب» و تمام اوابین و توابین به سوی پروردگار! همانا که خداوند نسبت به اوابین غفور است. خداوند در آیات محکم قرآن عظیم ذکر نموده است که یک وضو برای تمام نمازها صحیح است و برای همین هم اعمالی که باعث شکسته شدن وضو میشوند را برایتان ذکر مینماید و سپس میفرماید: اگر آب پیدا نکردید؛ با خاک پاک تیمم کنید . از اینجاست که به این حکم حق میرسیم که مادامی که وضو نقض نشده باشد؛ برای تمام نمازها کافی و صحیح است. خداوند تعالی میفرماید:
{وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا ۚ وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَىٰ أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ مِنْهُ ۚمَا يُرِيدُ اللَّـهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَـٰكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
و چقدر از کار اهل سنت و شیعیان متعجبم، آنها بر سر بلند یا آهسته گفتن کلمه «آمین» مجادله میکنند؛ درحالیکه یکی از ارکان نماز که همان «فاتحة الکتاب المبین» است از دست دادهاند. هرکس فاتحة الکتاب را نخواند؛ نماز نخوانده است. چقدر شما بار گناه مسلمانانی را بر دوش میکشید که به علت نداشتن علم و هدایت و [برهان] از کتاب منیر؛ با سخنانِ از روی ظن و گمانتان گمراهشان کردهاید. درحالیکه گمان جای حق را نمیگیرد و کسی را ازآن بینیاز نمیکند. ای علمای شیعه و سنی! ای علمای سنی و شیعه بفرمایید تا در موارد اختلاف در مورد نماز، میانتان حکم کنیم. نمازی که بعد از کلمه توحید، از مهمترین ارکان اسلام است و باید بین خود وخدای خود با نمازی که خداوند در آیات محکم کتابش به شما یاد داده؛ ارتباط و صله برقرار نمایید. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَىٰ وَقُومُوا لِلَّـهِ قَانِتِينَ ﴿٢٣٨﴾ فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُكْبَانًا ۖ فَإِذَا أَمنتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّـهَ كَمَا عَلَّمَكُم مَّا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ ﴿٢٣٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
أخوكم الإمام ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=47683
Admin
17-05-2016, 05:06 PM
-31 -
الإمام ناصر محمد اليماني
15 - رجب - 1430 هـ
08 - 07 - 2009 مـ
۱۷-تیر-۱۳۸۸ه.ش.
08:37 بعد از ظهر
ـــــــــــــــ
برادر گرامی؛ وضو با دست زدن به گربه باطل نمیشود؛ با لمس همسر یا زنان محرم هم وضو باطل نمیگردد
بسم الله الرحمن الرحيم والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمرسلين وآله الطيبين الطاهرين والتابعين للحق إلى يوم الدين..
برادر گرامی! وضو با دست زدن به گربه باطل نمیشود، با لمس همسر یا زنان محرم هم وضو باطل نمیگردد. میبینم بعضی از علما ندانسته به خدا نسبت داده و میگویند اگر مردی که وضو دارد با یکی از زنانی که محرم او هستند دست بدهد، وضویش باطل میگردد. هم چنین میگویند اگر با دستش همسرش را لمس کرده یا با او دست بدهد؛ وضوش باطل میگردد. خداوند دست زدن و لمس همسر یا زنانی که محرم هستند را از نواقض وضو قرار نداده و مقصود خداوند از این فرموده:
{ أَوْ جَاء أَحَدٌ مَّنكُم مِّنَ الْغَائِطِ أَوْ لاَمَسْتُمُ النِّسَاء فَلَمْ تَجِدُواْ مَاء فَتَيَمَّمُواْ صَعِيداً طَيِّباً }صدق الله العظيم [النساء: ۴۳]
تماس با همسر از طریق آمیزش است و وقتی جنب شد و آب پیدا نکرد، نمازش را برای پیدا کردن آب به تأخیر نیندازد و با خاک پاک تیمم کند تا زمانی که به آب دسترسی یابد؛ که در اینجا ملزم است خود را پاک نماید. بیان حق در کتاب این است که مقصود خداوند این نیست به صرف لمسِ کسانی که بر او حلال هستند و همچنین لمس محارم؛ وضو باطل شود. مقصود از لمس در این فرموده خداوند تعالی که در مورد اموری است که وضو را باطل میکنند؛ لمس حاصل از هم بسترشدن و آمیزش است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ أَوْ لاَمَسْتُمُ النِّسَاء فَلَمْ تَجِدُواْ مَاء فَتَيَمَّمُواْ صَعِيداً طَيِّباً فَامْسَحُواْ بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُم مِّنْهُ مَا يُرِيدُ اللّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُم مِّنْ حَرَجٍ وَلَـكِن يُرِيدُ لِيُطَهَّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ } صدق الله العظيم [المائدة:۶]
و مقصود نزدیکی با همسران است. و دلیل اینکه مقصود از لمس همسر، نزدیکی با اوست این فرموده خداوند تعالی است:
{ وَالَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا قَالُوا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسَّا }صدق الله العظيم [المجادلة:۳]
اما لمس زنانی که جزو محارم نباشند، نه تنها ناقض وضو است؛ بلکه حرام است و گناهی است که لازم است از آن توبه شود. وقتی خداوند نگاه کردن به زنان نامحرم را حرام نموده؛ چگونه لمس و دست دادن [مصافحه] با آنها حرام نباشد. مگر موردی که ضرورت داشته باشد، مثل پزشک و یا نجات زنی از غرق شدن که اجر بزرگی دارد و گرفتن زن و نجات او از غرق شدن و یا آتش و یا پرتگاه گناه نیست. اما مصافحه با زنی که محرم نیست، مجاز نمیباشد. این تماس، ناقض وضو است و باید قلب و بدنش را تطهیر کند. و اما قلب، خداوند آن را با تقوی تطهیر مینماید و اما بدن را خداوند با آب مطهر میکند.
اگر کسی که وضو دارد وبرای نماز به مسجد میرود، به زنی بربخورد و او را نگاه کند و نگاهش را به تماشای زن بکشاند و به محض اولین نگاه، چشم خود را پایین نیندازد؛ وضوی او نقض شده است؛ چون با فرمان پروردگارش مخالفت کرده:
{قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ۚ ذَٰلِكَ أَزْكَىٰ لَهُمْ ۗ إِنَّ اللَّـهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ ﴿٣٠﴾} صدق الله العظيم [النور].
همانا که چشم دوختن به زنی که محرم نیست، از گامهای شیطان است. پس از گامهای شیطان پیروی نکنید که شما را به عمل سؤ و فحشا و ندانسته به خدا نسبت دادن میکشاند.
شاید یکی از علما بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: «پس فرموده خداوند تعالی: { أَوْ لاَمَسْتُمُ النِّسَاء فَلَمْ تَجِدُواْ مَاء فَتَيَمَّمُواْ صَعِيداً طَيِّباً } صدق الله العظيم، بر فتوای تو تأکید دارد که این کار بر وضو دار حرام است و نباید به شکل عام هیچ زنی را لمس کرد». در جواب او به حق میگوییم: آیا اگر وضو نداشته باشد حلال است که زنان را عموماً لمس کند؟ حلال و حرام را قاطی نکن و چیزی را که خداوند نفرموده به او نسبت مده.
وسلامُ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
أخوكم الإمام ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=47684
Admin
19-05-2016, 03:56 AM
-32-
الخلاصـــــــــــــــة..
بسم الله الرحمن الرحيم السلام عليكم ورحمة الله وبركاته..
و جواب مختصراینکه: براساس کتاب خداوند تمام نمازها؛ چه نمازهای فریضهی واجب وچه نمازهای اختیاری دو رکعت هستند؛ فرقی ندارد نماز واجب باشد یا نافله همگی دو رکعتی هستند و بعد دو رکعت نماز سلام داده میشود.
هرچقدر که میخواهید به اختیار خود نماز نافله بخوانید؛ این نمازها هم دو رکعتی هستند. نمازهای نافله و نماز فریضه (یومیه) و نماز جمعه و یا نماز سنت (نماز بین اذان واقامه برای کسانی که در مسجد نماز میگذارند)همه دو رکعتی هستند؛ فرقی ندارد نماز شما واجب باشد مثل نماز جمعه و یا سنت یا نافله و مستحبی؛ تنها دو نماز یک رکعتی داریم؛ نماز شکسته(قصر) و نماز وتر.
من هنوز فتوا ندادهام که بیان نماز کامل شده است؛ نماز وتر را که بعد از نماز شب خوانده میشود را هم نفی نمیکنم؛ صحبت ما نمازهای فریضه(یومیه ) و نمازهای نافله است؛ چه نماز واجب باشد چه نافله و داوطلبانه؛ همگی دورکعتی هستند. ما در این بیان درمورد نمازی که یک رکعتی است صحبت نکردیم و بر ما واجب است که درمورد نمازی که یک رکعت دارد توضیح بیشتری بدهیم. این نماز؛ نماز شکسته(قصر) است و همان طور که شرط بجا آوردن آن را از آیات محکم کتاب برایتان بیان کردیم؛ یک رکعتی بجا آورده میشود. نماز وتر هم که در پایان نماز شب بجا میآورید یک رکعتی است. شما میدانید که نماز وتر تنها یک رکعت است؛ یک رکعت.
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين...
الخلاصـــــــــــــــة..
بسم الله الرحمن الرحيم السلام عليكم ورحمة الله وبركاته..
والجواب المُختصر.. إن جميع الصلوات سواءً تكون صلاة فرض أم صلاة واجبة أم صلاة تطوع فجميعهم ركعتين في كتاب الله، سواء تكون فرضاً أو نافلةَ تطوعٍ، فهي ركعتين فقط ثم التسليم.
ويصلي ما يشاء من صلوات التطوع النافلة، فهي كذلك ركعتين في كل نوافل الصلوات أو الفرض أو الجمعة أو السنن فهي جميعاً ركعتين في كل صلاة سواء تكون فرضاً أو واجبة كصلاة الجمعة أو سنة أو نافله مُستحبة فجميعهم ركعتين، إلّا صلاة القصر والوتر فهي ركعة. فقد ورد إلينا على الخاص سؤالٌ عن صلاة الوتر فوجب علينا تنزيل الإضافة بالمزيد من الإيضاح.
ولم أفتكم بعد أنه اكتمل بيان الصلاة ولم ننفي صلاة الوتر من بعد ناشئة الليل وإنما تكلمنا عن الصلوات المفروضة والصلاة النافلة أنها ركعتين سواء تكون فرضاً أم نافلة َ الصلاة التطوعية، ولم نتكلم عن الصلاة ذات الركعة الواحدة في هذا البيان، ولذلك وجب علينا المزيد من التفصيل عن الصلاة ذات الركعة الواحدة، وهُنّ صلاة القصر كما علمناكم بشرطها المُحكم في كتاب الله وهي ركعة واحدة، فهي أقصر الصلوات صلاة القصر وصلاة الوتر التي تجعلوها آخر صلواتكم من بعد ناشئة الليل هي ركعة واحدة، وأنتم تعلمون أن صلاة الوتر ركعة واحدة واحدة.
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
Admin
20-05-2016, 03:27 PM
احکام نماز میت
-1-
الإمام ناصر محمد اليماني
22 - رمضان - 1430 هـ
12 - 09 - 2009 مـ
۲۱-شهریور-۱۳۸۸ه.ش.
12:49 صبح
( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )
[ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ] (https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=308)
https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=308 (https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=308)
ـــــــــــــــــــــــــ
ای جماعت مسلمین! میبینم درمورد نماز بر میت اختلاف پیدا کردهاید....
این سؤال از طرف یکی از برادران انصار در یکی از بیانات امام در«ورد پرس» مطرح شده است:
ای برادر! قبل از این که از ما بخواهی تحت امر تو جهاد کنیم، درمورد مطلبی که امت و مردم در آن گرفتار اختلاف شدهاند؛ حق را برایمان روشن کن. برای مثال نماز بر میت به روشی که الان خوانده میشود؛ دلیلی برای آن در سنّتی که به نبیّ(ص) نسبت داده شده وجود ندارد. همه چیزی که در آن است تکبیر اول و بعد از آن فاتحه است. پس این کاری که مردم میکنند و تکبیرات بعدی از کجا آمده است. با توجه به این که رسول(ص) حتی یک مورد در این باره سخنی نفرموده است و آن چه که مردم میکنند به نقل از صحابه است؛ آیا رسول(ص) در امر تبلیغ کوتاهی کرده است- حاشالله- یا کفاردین خدا را تحریف کردهاند؟
برای مثال نمازی که الان خوانده میشود؛ آیا فقط پنج نوبت است یا بیشتر؟ با توجه به این که فرمان منتسب به نبیّ(ص) درمورد نماز و غیر آن همه درالصحیحین آمده و آیا همه نمازها مثل آن چه که در احادیث معروف آمده ۲-۴-۴-۳-۵ هستند یا بر اساس برخی احادیث دیگر که در الصحیحین آمده چهار رکعتی هستند. و آیا برای نماز عددی مشخص نشده؛ چون برخی احادیث در الصحیحین آمده که یکی از صحابه در سفر صبح ده رکعت نماز میخوانده و امور زیاد دیگری از این قبیل هست که نمیتوانی به آنها پاسخ دهی چون وحی فعلی کامل نیست همان طور که خداوند تعالی فرموده است: « ونزلنا عليك الكتاب تبيانا لكل شىء » و میگوید: « و تفصيل كل شىءدرو قرآن موجود است» و حتی آنچه که حدیث نامیده میشود و جز موارد نادری باقی باطل هستند؛ تفسیر همه چیز در آن نیامده است یعنی تفاصیلش کامل نیست مثل مقررات و تشکیل دولت و مجازات جرایمی که در قرآن نیامده است مثل مزاحمتهای جنسی و قمار و....
اگر تو مهدی باشی؛ جای واقعی کعبه را میدانی چون لوح محفوظ حاوی قرآن کامل و تفسیر الهی آن در آن است. اگر این را بدانی از تو پیروی میکنم در غیر این صورت به سوی خدا توبه کن
بسم الله الرحمن الرحيم والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمُرسلين وآله الطيبين الطاهرين والتابعين للحق إلى يوم الدين..
خداوند تعالی میفرماید:
{ هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلَائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ۚ وَكَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيمًا ﴿۴۳﴾ }صدق الله العظيم [الأحزاب]
ای انصار پیشگام برگزیده! ای مسلمانان!
{ إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ ۚ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا ﴿۵۶﴾ }صدق الله العظيم [الأحزاب]
اللهم صلي وسلم وبارك على جدي خاتم الأنبياء والمُرسلين مُحمد رسول الله وأله والتابعين للحق إلى يوم الدين..
ای جماعت مسلمانان! میبینم درمورد نماز برای اموات گرفتار اختلاف شدهاید، چرا که نمیدانید نماز بندگان برای بندگان چطور است! همانا که دعا وتضرع به درگاه پروردگار است، تا مسلمانان را چه مرده و چه زنده بیامرزد. اما صلوات خداوند بر بندگانش، اجابت دعاست و خداوند تعالی میفرماید:
{هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلَائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ۚ وَكَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيمًا ﴿۴۳﴾} صدق الله العظيم [الأحزاب]
به صلواتی که ملائکه بر شما میفرستند بنگرید:
{حم ﴿١﴾ عسق ﴿٢﴾ كَذَٰلِكَ يُوحِي إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكَ اللَّـهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿٣﴾ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۖ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ ﴿٤﴾ تَكَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ مِن فَوْقِهِنَّ ۚ وَالْمَلَائِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِمَن فِي الْأَرْضِ ۗ أَلَا إِنَّ اللَّـهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿٥﴾ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ اللَّـهُ حَفِيظٌ عَلَيْهِمْ وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [الشورى].
و هم چنین ببینید ملائکه چگونه با دعا کردن به شما صلوات میفرستند و صلوات خدا بر شما، اجابت دعایشان است. خداوند تعالی میفرماید:
{الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَّحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ ﴿٧﴾ رَبَّنَا وَأَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدتَّهُمْ وَمَن صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ ۚ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿٨﴾ وَقِهِمُ السَّيِّئَاتِ ۚ وَمَن تَقِ السَّيِّئَاتِ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ ۚ وَذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿٩﴾} صدق الله العظيم [غافر].
لذا نماز برای اموات یعنی که خاشعانه در برابر خداوند قیام کرده و با دعا برای آنان طلب استغفار کنید و همان طور که ملائکه برای شما استغفار میکنند؛ وبگویید:
«اللهم أغفر له وارحمه وجميع أموات المُسلمين ولنا معهم برحمتك يا أرحم الراحمين»
و امام الی ما شاء الله دعا میخواند و شما دستهای خود را مانند حالت نماز، روی سینه نگذارید ویا آنها را کنارتان آویزان نکنید؛ بلکه دستهایتان را بالا آورده و با دعا به خدا التماس کنید تا مرده شما و تمام اموات شما و همراه آنها شما را هم مورد مغفرت خود قرار دهد.
همان طور که برایتان فتوا دادیم؛ هفت تکبیرگفته میشود و هفتاد بار استغفار؛ بعد از هر تکبیر ده مرتبه برای مردهتان استغفار کنید. هفت تکبیر که بعد از هر کدام ده بار استغفار انجام میشود. یعنی در کل هفتاد بار استغفار میطلبید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ } صدق الله العظيم [التوبة:۸۰]
و از اینجا میفهمیم که برای امواتمان هفتاد بار استغفار میکنیم و حتما خداوند او را مورد مغفرت خود قرار میدهد؛ البته اگر از منافقان نباشد. چون خداوند رسول خود را از نمازگزاردن بر منافقان و دعا کردن برای آنان نهی نموده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَلَا تُصَلِّ عَلَىٰ أَحَدٍ مِّنْهُم مَّاتَ أَبَدًا وَلَا تَقُمْ عَلَىٰ قَبْرِهِ ۖ إِنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَمَاتُوا وَهُمْ فَاسِقُونَ ﴿۸۴﴾ } صدق الله العظيم [التوبة]
چون خداوند منافقانی که در ظاهر خود را مؤمن نشان داده و کفر خود را پنهان مینمایند و قبل ازمرگ توبه واقعی به درگاه خدا نکنند را مورد مغفرت خود قرار نمیدهد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَلَا تُصَلِّ عَلَىٰ أَحَدٍ مِّنْهُم مَّاتَ أَبَدًا وَلَا تَقُمْ عَلَىٰ قَبْرِهِ ۖ إِنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَمَاتُوا وَهُمْ فَاسِقُونَ ﴿۸۴﴾ } صدق الله العظيم [التوبة]
حتی اگر مُحمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم در زمان حیات و یا بعد از مرگشان هفتاد بار هم برای آنها طلب استغفار کند؛ خداوند آنها را مورد مغفرتش قرار نمیدهد. خداوند تعالی میفرماید:
{ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ ﴿۸۰﴾ } صدق الله العظيم [التوبة]
از اینجا میفهمیم تعداد تکبیرها هفت بار و استغفار هفتاد مرتبه است و بعد هر تکبیر ده بار استغفار میطلبید.
ای جماعت مسلمین! این هفتاد بارکافی است تا قلبهای شما خاشع شود و از چشمهایتان اشک جاری گردد. پس خداوند نیز از شما و مردهتان راضی شده و دعای شما برای غفران مرد تان را بپذیرد و این فوزی عظیم است.
امام بلند تکبیر گفته و سپس سوره فاتحه را خوانده و پشت سر آن دعا میکند و نمازگزاران میگویند: اللهم أمین؛ اللهم أمین
چقدر اجر کسانی که خاشعانه برای میت نماز میخوانند زیاد است، کسانی که اگر غریبهای به آنان بنگرد تصور میکند؛ میت برادر واقعی آنهاست و از یک پدر و مادر هستند! چون میبینند که گریه کرده و خاشعانه در پیشگاه خداوند و پروردگار عالمیان اشکشان میریزد و درپیشگاه پروردگار تضرع میکنند تا برادرشان و هم چنین خودشان را بیامرزد و او را از آتش دور کرده و آنها را از آتش نجات دهد؛ همانا که پروردگارم دعا را شنیده و غفور و رحیم است. چون مؤمنان در این دنیا میتوانند در پیشگاه خداوند با تضرع دعا کرده و برای مردگانشان استغفار نمایند. با خدا به حق رحمتی که برخود فرض نموده محاجه کنند؛ اما در روز قیامت نمیتوانند برای آنان در برابر خداوند محاجه کنند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{هَا أَنتُمْ هَـٰؤُلَاءِ جَادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَمَن يُجَادِلُ اللَّـهَ عَنْهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَم مَّن يَكُونُ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا ﴿١٠٩﴾ وَمَن يَعْمَلْ سُوءًا أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّـهَ يَجِدِ اللَّـهَ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿١١٠﴾} صدق الله العظيم [النساء].
مُفتي المُسلمين بالبيان المُبين الإمام ناصر مُحمد اليماني
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=3925
Admin
20-05-2016, 03:48 PM
- 33 -
الإمام ناصر محمد اليماني
06-27-2011
12:41 am
ـــــــــــــــ
بسم الله آیهای از آیات سوره فاتحه است و باید در نماز خوانده شود؛ در غیر این صورت نماز را ناقص کردهای
chalabi
06-26-2011, 03:34 am
بسم الله الرحمن الرحيم
ان الحمد لله نحمده و نستغفره و نعوذ بالله من شرور أنفسنا و من سيئات أعمالنا و الصلاة و السلام علي أحباب الله من أولهم الي آخرهم من العالمين
سؤالی دارم و خواهش میکنمیکی از انصار یا امام صلاةالله و سلامه علیکم اجمعین به آن پاسخ دهند.
سؤال: آیا بسمله آیهای از آیات سورهها به حساب میآید؟
اگر از آیات سورههاست ایا باید در حین نماز آن را در ابتدای هر سورهای قرائت کرد یا خیر؟ و حکم اینکه خواندن آن فراموش شود چیست؟
و اگر جزو سورهها نیست پس چرا سوره فاتحةالکتاب به عنوان "سبع المثانی" خوانده میشود؛ چون خداوند تعالی فرموده است:
( وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعاً مِّنَ الْمَثَانِي وَالْقُرْآنَ الْعَظِيمَ )[الحجر : 87]
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ [الفاتحة : 1]
الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ [الفاتحة : 2]
الرَّحْمـنِ الرَّحِيمِ [الفاتحة : 3]
مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ [الفاتحة : 4]
إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ [الفاتحة : 5]
اهدِنَــــا الصِّرَاطَ المُستَقِيمَ [الفاتحة : 6]
صِرَاطَ الَّذِينَ أَنعَمتَ عَلَيهِمْ غَيرِ المَغضُوبِ عَلَيهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ [الفاتحة : 7]
قلب سليم
06-26-2011, 12:09 pm
وعليكم السلام ورحمة الله وبركاته
تو خودت جواب خودت را دادهای.
بسم الله ایهای از آیات سوره فاتحه است و باید در نماز خوانده شود؛ در غیر این صورت نماز را ناقص کردهای و نماز باطل میشود چون کسی که سوره فاتحه را نخواند؛ نماز نخوانده است.
فقط سوره براءة است که در آن ذکری از بسم الله نیامده که به خاطر برائت جستن خدا و رسولش از مشرکان است
وسلاما على المرسلين والحمد لله رب العالمين
بسم الله الرحمن الرحيم؛ صاحب قلب أواب درست میگوید؛ خداوند او را در راه مستقیم ثابت قدم نگاه دارد.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=49878
Admin
20-05-2016, 03:55 PM
- 34 -
الإمام ناصر محمد اليماني
08 - شوّال- 1430 هـ
28 - 09 - 2009 مـ
۶-مهر-۱۳۸۸ه.ش.
12:32 صبح
ــــــــــــــــــــــ
خداوند فرمان نداده در نماز جماعت سوره فاتحه را بلند و یا در دلتان بخوانید، بلکه باید نه با صدای بلند و نه با صدای خیلی آهسته [بین این دو] خوانده شود
بسم الله الرحمن الرحيم والحمد لله رب العالمين وسلام علی المرسلين
سیدی الإمام السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
خواهش میکنم بفرمایید نظرتان درباره این احادیث چیست؟ آیا صحیح است؟
حدیث از أحمد بن عجلان عن أبي عبد الله (عليه السلام) است. او گفته است: «چون قائم بپا خيزد، مردم را مجددا به سوی اسلام فرا میخواند و آنان را به امری هدايت میکند که از ميان رفته و اکثريت مردم از آن منحرف شدهاند و از اين رو مهدي ناميده شده که به امری هدايت میکند که مردم از آن انحراف پيدا کردهاند. و قائم ناميده شد، چون قيام به حق میکند»
و از ابوجعفر الباقر علیهم السلام نقل شده: المهدی را مهدی مینامند چون مردم را به سوی چیزی که مخفی شده راهنمایی میکند.
بسم الله الرحمن الرحيم والصلاة والسلام على النبي الأمي الأمين وآله التوابين المُتطهرين والتابعين للحق إلى يوم الدين..
برادر ابومحمد کعبی! از تأخیر در پاسخ معذرت میخواهم؛ من از سؤالت خبر نداشتم مگر همین اواخر. به حق برایت فتوا میدهم که بله این روایت، از روایات حق استو آنچه که از حق دانسته شده را بیان میکند. دین برای مردم غریب شده است و میبینید که آن قدر برای مسلمانان غریب شده که انگار دین جدیدی است؛ چون آنها مدتهای طولانی است که از حق دور شده و آن را گم کردهاند و به سوی چیزی بازگشتهاند که حق نیست. لذا برای همین است که به نظر میرسد دینی جدید باشد. اما این مردم هستند که مدتی طولانی است که از راه حق دور شدهاند. ای مسلمانان! والله اگر بدانید چقدر در امور اساسی دین به خطا رفتهاید.... و چقدر این مردم باعث دهشت من میشوند. ابو محمد کعبی! چقدر متحیرم و از کارعلمای دین در بسیاری از امور مختلف تعجب میکنم. برای مثال شیعه و سنی بر سر یک کلمه دنیا را به هم ریخته و بالا پایین کردهاند؛ کلمه «آمین».و اما اهل سنت میگویند آن را بلند بگویید و شیعیان میگویند آرام بگویید. اما امام مهدی حق میگوید همگیتان به شدت در اشتباهید، چطور بر سر یک کلمه با هم اختلاف دارید؛ اما فاتحة الکتاب را رها کردهاید. به خداوندی که خدا و معبودی جز او نیست قسم! نمازی که فاتحه الکتاب درآن خوانده نشود، نماز نیست و این فرمان خداوند در آیات محکم کتابش و هم چنین فرمان محمد رسولالله صلى الله عليه وأله وسلم است که در بیان بیشتر آیه محکم کتاب با این حدیث حق فرموده است:[لا صلاة الا بفاتحة الكتاب] صدق عليه الصلاة والسلام.
وایشان صلى الله عليه وآله وسلم فرمودهاند:
[لا صلاة لمن لم يقرأ بفاتحة الكتاب] متفق عليه.
[کسی که فاتحه الکتاب را نخواند نمازش قبول نیست]
به همین ترتیب خداوند فرمان نداده تا نمازهای فریضه [واجب] را با صدای بلند قرائت کنید، چون تمام نمازگزاران باید بتوانند سبع المثانی که فاتحة الکتاب است را قرائت کنند. خداوند فرمان نداده که امام جماعت بلند یا آهسته و در دلش بخواند؛ بلکه: «دون الجهر» یعنی صدا نه بلند باشد و نه خیلی آهسته؛ بلکه بین این دو حد باشد. خداوند تعالی در آیات محکم کتابش میفرماید:
{وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَٰلِكَ سَبِيلًا} صدق الله العظيم [ الإسراء:١١٠].
تا نمازگزاران بتوانند در پشت سر امام؛ سبع المثانی را با ترتیل و نه با صدای بلند و نه در دلشان [بلکه میان این دو حد] قرائت نمایند. این قرائت سری و داخل سینه [اصطلاحا: توی دل] نیست. خداوند فرمان نداده تا در نماز جماعت آن را بلند و یا در دلتان بخوانید؛ بلکه باید نه با صدای بلند و نه با صدای خیلی آهسته [بلکه بین این دو] خوانده شود، تا همه نمازگزاران پشت سرامام در نماز جماعت سبع المثانی را بخوانند.
سبحان الله! چگونه است که علمای شما میدانند که نماز بدون فاتحة الکتاب نمیشود و سپس با فرمان خداوند و رسولش مخالفت کرده و امام آن را در نماز صبح و مغرب و عشا و نماز جمعه ونماز اعیاد بلند میخواند. خداوند تعالی میفرماید:
{إِنْ عِنْدَكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ بِهَٰذَا ۚ أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٦٨﴾ قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [يونس].
و خداوند تعالی میفرماید:
{قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم.
ای علمای امت اسلام! به خداوندی که خدا و معبودی جز او نیست قسم؛ من غیر از حق به خداوند نسبت نمیدهم و شایسته است از حق تبعیت شود؛ شرطی هم از جانب شما بر گردن ماست. بگویید ناصر محمد یمانی مهم ترین نکته برای ما این است که نگویی: «ناصر محمد یمانی میگوید» ، بلکه باید بگویی: «خدا ورسولش میگویند» و سپس برهان آشکار از آیات محکم کتاب خدا و سنت حق رسولش برایمان بیاوری. اگر با فرموده خداوند و رسولش ما را ساکت کردی ولی ما از دعوت و حکمی که میان ما کردی روگرداندیم، در این صورت از ناصرمحمد یمانی رونگرداندهایم؛ بلکه از کتاب خدا و سنت رسولش سرباز زدهایم و برای ما جز خداوند ولی و نصیری نخواهد بود. پس با قبول این شرط به دعوت تو برای گفتگو لبیک میگوییم تا ببنیم راست میگویی یا از دروغگویانی. ای مردم! آیا این علمی و منطقی و عقلانی نیست که همگان و به خصوص مفتیان کشورهای اسلامی به دعوت برای گفتگو پاسخ دهند؟ همانا که من میخواهم نمازی که برای پروردگارتان بهجا میآورید را برایتان بیان کرده و آن را به تفصیل تشریح نمایم؛ تا ببینید ناصر محمد یمانی چه چیزی نزد خود دارد. اما به حق از شما اجازه میخواهم تا با قسم به خداوند واحد قهار، نتیجه این گفتگو را اعلان نمایم. اگر به این دعوت برای این گفتگو پاسخ دهید، من با علمی محکم که برای عالم و جاهل قابل فهم باشد؛ همه را ساکت خواهم کرد تا تمام کسانی که به دنبال حق هستند؛ در سینهشان از اعتراف به حق احساس ناراحتی نکنند و چیزی جز تسلیم کامل در برابرحق نزد خود نیابند.
من هنوز آنچه را که در چنته دارم بیان نکرده و و تنها مطالب کمی را آوردهام و منتظر حضور شما بزرگواران هستم. پنج سال میگذرد و مهدی منتظر در انتظار است تا شما به دعوت وی برای گفتگو قبل از ظهور پاسخ دهید. پس اگر عالمترین شما [در نظرتان] بگوید: «به هیچ وجه، با این کار باعث شهرت او میشویم» ؛ در پاسخش به حق میگوییم: تو را به خدا؛ علت شما برای عدم پاسخ به دعوت ناصر محمد یمانی برای گفتگو این است که مشهورش نکنید، ولی رهایش کردهاید تا اگر گمراه باشد؛ مسلمانان را هم گمراه کند؟ آیا عقل و منطق نمیگوید باید به دعوت ناصر محمد یمانی برای گفتگو پاسخ داد و با برهان علمی ساکتش کرد؛ چون اگر ناصر محمد یمانی آشکارا گمراه باشد و شما بتوانید چنین کاری بکنید، فتنه بزرگی را از سر مسلمانان دور کردهاید. اگر هم ناصر محمد یمانی بر شما غلبه کرده و با حق خاموشتان ساخت و با برهان علمی بر شما غلبه کرد و مهیمن شد؛ به حق تسلیم او شوید. اگر چنین نکنید، چطور میخواهید وقتی زمان مقدر شده در کتاب مسطور فرا رسید و مهدی منتظر در میانتان حاضر شد؛ وی را بشناسید؛آیا تعقل نمیکنید؟
ای علمای امت اسلام! با شما چه باید کرد، آیا چون مدتی طولانی در انتظار مهدی منتظر بودید از دست او عصبانی بوده و مجازاتش میکنید؟ اما ای مردم! هیچ چیز به دست من نیست؛ و تولد من از مادرم زمانی بوده که اکنون در نسل چهل سالههای شما هستم. من در زمان مقدر شده در کتاب مسطور آمدهام. من و سیاره عذاب، سیاره دهم که از أعماق فضا بر شما ظاهر خواهد شد، برای رسیدن به شما با هم در حال مسابقه هستیم. ای مردم به خداوند واحد قهار قسم! که سیاره عذاب به حق در کتاب آمده و این نسل شاهد آن خواهند بود؛ درحالیکه من هم در میان شما هستم. خداوند شرّ آن را از من و انصار پیشگام مخلص دور خواهد کرد و از خدا میخواهم با هدایت همه مسلمانان و تمام مردم به راه راست؛ شرّ آن از همه دور شود ولی من از فرموده خداوند تعالی برشما هراسانم: {قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزَامًا} صدق الله العظيم [الفرقان:٧٧].
وسلامُ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين. إمام المؤمنين خليفة الله في الأرض وعبده الإمام ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=49879
Admin
20-05-2016, 04:02 PM
- 35 -
الإمام ناصر محمد اليماني
24 - رجب - 1430 هـ
17 - 07 - 2009 مـ
۲۶-تیر-۱۳۸۸ه.ش.
01:46 صبح
ــــــــــــــــــ
درمورد نماز کفاره کسی که نمازش را از دست داده است...
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمرسلين وآله الطيبين الطاهرين...
برادر گرامی! خداوند برای این حدیث، برهانی نازل نفرموده است. حدیث نماز کفاره که از رسول الله و به این ترتیب نقل شده است:
کسی که فرصت نمازگزاردن در طول عمرش از دست برود و نتواند آنها را حساب کند؛ در جمعه آخر رمضان چهار رکعت نماز با یک تشهد بجا آورد...در هر رکعت سورههای فاتحة الکتاب؛ سوره قدر پانزده مرتبه و سوره کوثر هم همین طور..را بخواند و در نیت خود بگوید: خدایا چهار رکعت نماز بهجا میآورم تا کفاره نمازهایی باشد که از دست دادهام.
ابوبکر گفت: شنیدم رسول الله فرمودند:
این کفاره چهل سال است و علی کرم الله وجهه گفت: کفاره هزار سال. گفتند یا رسول الله فرزند آدم که نود یا صد سال عمر میکند پس نماز اضافه آن برای چه کسی خواهد بود؟ فرمودند: برای پدر و مادر وهمسر و فرزندان و نزدیکان و سپس اهل شهرشآیا عاقل این را میپذیرد؟ بیتردید میخواهند مسلمانان در امر نماز سهلانگاری کنند و بگویند: «نماز کفاره خواهم خواند» و سپس با این گمان که اجر نماز کفاره آن قدر زیاد است که به خانواده ونسل در نسل فرزندانش میرسد؛ نمازهای خود را ضایع کنند و در وقت آن نخوانند. سهلانگاران با اعتماد به این امر، نماز چندین سال را از دست خواهند داد و سپس نماز کفارهای بجا میآورند که خداوند هیچ برهانی برای آن نازل نفرموده است.
چنین نیست؛ بلکه نماز پیوند و ارتباط بین عبد و پروردگار است و به صاحب آن تخصص دارد و نماز یک بنده به هیچ وجه جای نماز بنده دیگر را نمیگیرد .
سبحان الله! این چه نمازی است که اجر آن به فرزندان و اهل بیت و اهالی دیار فرد میرسد؟ کسی که مراقب نمازهای خود باشد تا به دیدار پروردگارش برسد، نمازش تنها متعلق به خودش است و از صاحب آن تجاوز نمیکند و همه نمازها درنزد پروردگارش برای خودش است. این حدیث دروغ است و حکمت خبیثانه آن را برایتان روشن کردیم. هدفش این است که فرد در نمازهای واجب سهلانگاری کرده و بگوید: بعد از این نماز کفاره میخوانم. خداوند آنها را بکشد با این افتراهایی که میزنند!
وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخوك الإمام ناصر محمد اليماني.
ــــــــــــــــــــــــــــــ
الإمام ناصر محمد اليماني
24 - رجب - 1430 هـ
17 - 07 - 2009 مـ
۲۶-تیر-۱۳۸۸ه.ش.
07:44 بعد از ظهر
_________
چیزی جای آن را نمیگیرد، مگر توبه و انابه که دیگر نمازها را ضایع نمیکند
بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
و برشماست که بدانید نمازهای واجب وقتی معین دارند و اگر وقت نماز در طول روز بگذرد، نمیتوانید عوض آن را بهجا آورید؛ حتی اگر بلافاصله بعد از غروب خورشید باشد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ إِنَّ الصَّلاَةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَابًا مَّوْقُوتًا } صدق الله العظيم [النساء:۱۰۳]
اگر نبیّ الله سلیمان میدید که میتواند عوض نمازش را بهجا آورد، چرا ساق و گردن اسبهایش را قطع کرد [با وجود اینکه حق چنین کاری را نداشت] اما در حالت غضب و به خاطر اینکه آنها او را به خود مشغول داشته و از نماز واجب بازمانده بود؛ چنان کرد. لذا امکان جایگزینی نمازوجود ندارد مگر با توبه و انابه. خداوند تعالی میفرماید:
{وَوَهَبْنَا لِدَاوُودَ سُلَيْمَانَ ۚ نِعْمَ الْعَبْدُ ۖ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿٣٠﴾ إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِنَاتُ الْجِيَادُ ﴿٣١﴾ فَقَالَ إِنِّي أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَن ذِكْرِ رَبِّي حَتَّىٰ تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ ﴿٣٢﴾ رُدُّوهَا عَلَيَّ ۖ فَطَفِقَ مَسْحًا بِالسُّوقِ وَالْأَعْنَاقِ ﴿٣٣﴾ وَلَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمَانَ وَأَلْقَيْنَا عَلَىٰ كُرْسِيِّهِ جَسَدًا ثُمَّ أَنَابَ ﴿٣٤﴾ قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي مُلْكًا لَّا يَنبَغِي لِأَحَدٍ مِّن بَعْدِي ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ ﴿٣٥﴾ فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ رُخَاءً حَيْثُ أَصَابَ ﴿٣٦﴾ وَالشَّيَاطِينَ كُلَّ بَنَّاءٍ وَغَوَّاصٍ ﴿٣٧﴾ وَآخَرِينَ مُقَرَّنِينَ فِي الْأَصْفَادِ ﴿٣٨﴾ هَٰذَا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسَابٍ ﴿٣٩﴾ وَإِنَّ لَهُ عِندَنَا لَزُلْفَىٰ وَحُسْنَ مَآبٍ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [ص].
لذا اگر خورشید غروب کرد و یکی از شما نماز واجبش را نخوانده بود؛ طبق کتاب خداوند تنها راهی که برایش مانده این است که توبه کند و دو رکعت نماز نافله در پیشگاه پروردگار بهجا آورد تا او را به خاطر این کارش ببخشد و حیات دنیوی و زینت آن او را مشغول نکرده واز ذکر پروردگارش باز ندارد.
و اما نماز واجب، با گذشتن وقت از دست رفته است و این روایت دروغ است چون من حکمت این دروغ را میدانم. قصد این است تا مسلمانان با اعتماد به این نماز کفاره دروغین؛ نمازهای خود را از دست بدهند! چگونه چنین نکنند؟ چون تصور میکنند این نماز، کفاره چهار صد سال نماز است و فرزندان و خانواده و والدین و اهالی دیارش را نجات میدهد!! لذا نمازهای واجب را از دست میدهد و ضایع میکند و به نماز کفاره اعتماد مینماید چون اجر عظیمی دارد! خدا آنها را به خاطر افتراهایی که میزنند بکشد.
همانا که دو رکعت نمازی که به شما گفتیم؛ نماز توبه و انابه به درگاه خداوند است تا فرد را به خاطر عملی که انجام داده ببخشد که پروردگارم غفور ورحیم است. خداوند دو رکعت نافله برای او خواهد نوشت و آنچه را که با غفلت یا فراموشی از دست داده بر او بخشیده و توبهاش را میپذیرد که پروردگارم غفور و رحیم است.
وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=93426
Admin
20-05-2016, 04:10 PM
- 36 -
[ لمتابعة رابط المشاركـــــــــــــة الأصليّة للبيــــــــــــــان ] (https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=109228)
الإمام ناصر محمد اليماني
14 - رمضان- 1434 هـ
23 - 07 - 2013 مـ
۱-مرداد-۱۳۹۲ه.ش.
11:33 صبح
ـــــــــــــــــــــــ
سلام خدا برشما نمازگزاران عزیزم در نمازهای جماعت
و میگویم صفوف خود را مرتب و فشرده کرده و پاهای خود را کنار پاهای هم بگذارید...
بسم الله الرحمن الرحيم، وسلام على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
سلام خداوند بر نمازگزاران جماعت باد و میگویم صفوف خود را مرتب و فشرده کرده و پاهای خود را کنار پاهای افرادی که در دو طرف شما هستند بگذارید و فاصله نیندازید، چون باعث میشود که فرد کناری وسوسه شده و فکر کند که شخص از او کراهت دارد و لذا نمیخواهد پایش را کنار پای فرد کنار دستش بگذارد و برای همین نسبت به او حساس شده و از او دوری می کند.
میگویم:
این فتوا، حق است. مرتب و فشرده کردن صفوف و ایستادن در کنار یکدیگر باعث الفت و محبت بین مؤمنان و جلوگیری از کبر میشود.
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
أخوكم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
نمازگزاردن در مساجد و پایبند بودن به نماز جماعت مسلمانان
و اما در مورد نماز خداوند تعالی میفرماید:
{ إِنَّ الصَّلَاةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَابًا مَّوْقُوتًا ﴿۱۰۳﴾ } صدق الله العظيم [النساء]
با فضیلتترین نمازها؛ نمازهایی هستند که در وقت خود به صورت جماعت بهجا آورده میشوند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ ﴿۳۶﴾ رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ ۙ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ ﴿۳۷﴾ } صدق الله العظيم [النور]
السلام عليكم ورحمة الله وبركاته، وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين..
برادر گرامی! آن طور که اهل سنت نماز بهجا میآورند نماز بخوانید و دستهایت را از ترس خداوند سبحان در پیشگاه پروردگار روی سینهات بگذار
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=109247
الصلاة بالمساجد والتزام جماعة المُسلمين..
وأما بالنسبة للصلاة قال الله تعالى:
{ إِنَّ الصَّلَاةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَابًا مَّوْقُوتًا ﴿103﴾ }صدق الله العظيم [النساء]
وأفضل الصلوات في الدرجات في الجامع في أوقاتهم. تصديقاً لقول الله تعالى:
{ فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ ﴿36﴾ رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ ۙ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ ﴿37﴾ }صدق الله العظيم [النور]
السلام عليكم ورحمة الله وبركاته، وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين..
Admin
20-05-2016, 04:16 PM
- 37 -
الإمام ناصر محمد اليماني
05 - 09 - 1436 هـ
22 - 06 - 2015 مـ
08:27 صباحاً
ـــــــــــــــ
فتوای امام و حکم نماز درمواردی که به علتی عذری پیش آمده باشد...
بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المرسلين والحمد لله ربّ العالمين، أما بعد..
اگر اتوموبیل خراب شده باشد وآب نداشته باشد؛ وضو را به صورت تیمم( با خاک) بگیرد؛ اگر جنب باشد با خاکی پاک تیمم نماید؛ اگر بیمار باشد هم تیمم با خاک انجام دهد. به هم چنین اگر بیمار باشد نشسته نماز بخواند و اگر نمیتواند دراز کشیده به پهلو نماز بخواند و تنها سر خود را به نشانه رکوع و سجود برای پروردگارش؛ حرکت دهد. و اگر نمیتواند با اشاره انگشت ذکر پروردگارش را گفته و به حق شهادت داده و تسبیح کند تا زمانی که سکرات مرگ فرا رسد و روح و زبانش با ذکر خداوند مشغول باشد.
و اما در زمان جنگ در راه خداوند؛ با خاک تیمم کرده و نماز را به صورت شکسته(قصر) یک رکعتی به جای آورد ولو اینکه نشسته درپناهگاه جنگیاش باشد. شرط این نیست که بایستد و دشمنش او را با تیر بزند؛ بلکه باید درمعرض دید نباشد و زمان مورد نیاز برای نماز شکسته ویک رکعتی بسیار کوتاه است. و ما به اذن خداوند عزیز و حمید بیاناتی بیش از این داریم که به امر خداوند در زمان مقدر شده انجام خواهد شد..
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
أخوكم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=193366
Admin
20-05-2016, 04:33 PM
-38-
الإمام مهدی ناصر محمد الیمانی
13 - ذی الحجة - 1430 هـ
01 - 12 - 2009 مـ
۱۰-آذر-۱۳۸۸ه.ش.
12:33 صبح
ــــــــــــــــــــــــ
طاعات شبانه و موعد و مدت زمان بهجا آوردنشان...
السلام عليكم ورحمة الله وبركاته، السلام علينا وعلى عباد الله الصالحين، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين...
برادر گرامی که [درباره طاعات در شب و موعد بهجا آوردن و مدت آن] سؤال کردهای! تا شما خسته نشوید، خدا خسته نمیشود [اشاره به روایتی از رسولالله: لا يَملُّ الله حتى تملّوا]. پس در حد توانت عمل کن و تا جایی که توان داری شب را بپاخیز [و به طاعت خداوند مشغول شو] که تا تو خسته نشوی، خداوند خسته نمیشود و خلوت تو با خداوند [افعال آن] مؤثّرتر و ماندگارتر و اقوال [آن[ درستتر و پابرجاتر است..[اشاره به آیه کریمه سوره المزمل: إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِيلًا ﴿٦﴾]؛ چون خداشناسان و مخلصان دوست ندارند زمانی که در پیشگاه خداوند گریه میکنند کسی آنها را ببیند یا صدایشان را بشنود؛ بلکه اشک را در چشمان خود حبس میکنند تا وقت خلوت با خداوند فرا برسد وآن گاه بخاطر حقیقتی که دریافته اند؛ از گریه در پیشگاه خداوند بهره ببرند [اشاره به آیه کریمه سوره المائدة: وَإِذَا سَمِعُوا مَا أُنزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَىٰ أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ ۖ يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ ﴿٨٣﴾] و اگر [بیدار ماندن در شب و عبادت خداوند] طول کشید و خسته شدید به همان حد اکتفا کنید؛ چون برای قیام در شب موعد خاصی مقرر نشده است. برای همین میبینید که در کتاب خداوند مقدار خاص تعیین نشده است، تا فرض واجبی نباشد. اگر میتوانید نصف شب یا اینکه مقداری به آن اضافه کرده یا از آن کم کنید. این عملی داوطلبانه از سوی کسانی است که خداوند را دوست دارند و به امید قربت به او آن را بهجا میآورند [اشاره به آیات کریمه سوره المزمل: قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٢﴾ نِّصْفَهُ أَوِ انقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا ﴿٣﴾ أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا ﴿٤﴾]. اما عمل کسانی که شبوروز مشغول انتشار بیانات مهدی منتظر هستند، در نزد خداوند بزرگتر است.علت آن این است که کارشان باعث نجات و هدایت امت میگردد. پس ای انصار پیشگام و برگزیده! درانتشار و تبلیغ سستی نکرده و آرام نگیرید؛ به خداوند که هیچ سخنی بهتر از بر زبان آوردن دعوت به سوی رحمن و یا نوشتن آن نیست. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِين}صدق الله العظيم [فصلت:۳۳]
یعنی هیچ سخنی بهتر از آن نیست و زمانی که از دعوت به سوی خداوند فراغت یافتی به کار مهم دیگری بپرداز و در آرامش و سکون شب به پروردگارت مشتاق شو [اشاره به آیات کریمه سوره الشرح: {فَإِذَا فَرَغْتَ فَانصَبْ ﴿٧﴾ وَإِلَىٰ رَبِّكَ فَارْغَب ﴿٨﴾}]. نافله شب مؤثّرتر و ماندگارتر، و اقوال [آن] درستتر و پابرجاتر است.
۱-در انجام خیرات بر یکدیگر پیشی گیرید و با اشتیاق و بیم بهسوی خداوند شتافته و در برابر او خاشع باشید.
۲- کسانی که به شما ظلم کردهاند را مورد عفو قرار دهید. به کسانی که به شما بخشش کردهاند و به کسانی که از بخشش به شما خودداری کردهاند؛ بخشش وعطا کنید.
۳- با کسانی که با شما نیکی کردهاند و کسانی که نسبت به شما بدی کردهاند؛ به نیکی رفتار کنید.
۴- اگر جاهلانه با شما سخن گفته شد، بگویید: «سلام خداوند بر شما و خدا از شما درگذرد؛ شایسته نیست ما از جاهلان باشیم» [اشاره به آیه کریمه سوره الفرقان: وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا ﴿٦٣﴾] .
۵- خشم خود را فرونشانید و از مردم درگذرید تا خداوند شما را دوست بدارد و از محسنین و نیکوکاران باشید.
۶- در برابر فقیرانتان متواضع بوده و آنها را تحقیر نکنید و به مسکینان توجه داشته باشید و هرکس که به مردم رحم کند خداوند ارحم الراحمین به او رحم می کند و هر کس در برابر مسکینان و فقیران مستأصل، تواضع داشته و به آنها [فقرا] نشان دهد که آنها مردمانی محترم و باشخصیت هستند؛ خداوند مقام او را بالا میبرد.
۷- آن چيزهايى را كه بدانها خدا بعضى از شما را بر بعضى ديگر برترى داده است، آرزو مكنيد و از خداوند طلب فضل و روزی نمایید [اشاره به آیه کریمه سوره النساء: وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّـهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۚ لِّلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِّمَّا اكْتَسَبُوا ۖ وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِّمَّا اكْتَسَبْنَ ۚ وَاسْأَلُوا اللَّـهَ مِن فَضْلِهِ ۗ إِنَّ اللَّـهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿٣٢﴾] . از اموال خود برای رقابت در دوستی و قرب بیشتر با خداوند استفاده کنید که این بهتر از مالی است که نزد خود جمع کرده و میاندوزید که روزی خواهد رسید که چیزی برای جمع کردن و اندوختن نباشد واما کسانی که برای به دست آوردن رضایت الهی و تثبیت نفسشان انفاق میکنند؛ چیزی که نزد خداوند خواهند یافت بسیار بهتر و اجرشان بسیار بزرگتر و بیشتر است [اشاره به آیه کریمه سوره البقرة:وَمَثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّـهِ وَتَثْبِيتًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ فَإِن لَّمْ يُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ ۗ وَاللَّـهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿٢٦٥﴾].
۸- هرکس بنگرد که چه چیزی پیشاپیش خود میفرستد [اشاره به آیه کریمه سوره الحشر: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّـهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ ۖ وَاتَّقُوا اللَّـهَ ۚ إِنَّ اللَّـهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿١٨﴾] و از خدا پروا کنید که خداوند است که به شما میآموزد و او از همه چیز آگاه است. از او طلب بخشش کرده و به پیشگاه او استغفار کنید که پروردگار غفور و رحیم است.
۹- به والدین خود نیکی نمایید که آنها از تمام انسانها بر شما واجب و اولیترند و بگو پروردگارا به آنها رحم کن، همان گونه که آنها در زمانی که من کوچک بودم مرا پرورش دادند [ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا ﴿٢٤﴾الإسراء].
۱۰- همسایگان خود را اذیت نکنید و کسی که همسایه خود را آزار دهد، رابطهای با خدا ندارد و مسلمان کسی است که مردم از شر و آزار او در امان باشند.
۱۱- با کافران همان گونه رفتار کنید که بر اساس دین با مؤمنان رفتار میکنید تا مکارم اخلاقی که به آن فرمان داده شدهاید، برای آنها روشن شود.
و آماده روزی باشید که با پروردگارتان ملاقات خواهید کرد و روزی که از این دنیا بروید، روز دیدار با اوست؛ پس برای آن خود را آماده کنید. هرکس به دیدار پروردگار خود امید دارد عمل صالح انجام داده و در عبادت پروردگار چیزی را شریک نکند.
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخوكم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=194205
Admin
20-05-2016, 04:39 PM
-39-
[ لمتابعة رابط المشاركـة الأصليّة للبيـان ] (https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=158606)
الإمام ناصر محمد اليماني
18 - ذو القعدة - 1435 هـ
13 - 09 - 2014 مـ
۲۳-شهریور-۱۳۹۳ه.ش.
11:17 بعد از ظهر
( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )
ـــــــــــــــــــ
بیان بیشتری پیرامون نماز در پاسخ به سؤال یکی ازانصار پیشگام برگزیده...
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة الأنبياء والمرسلين وآلهم الطيبين من أولهم الى خاتمهم محمد رسول الله ومن اتّبعهم إلى يوم الدين، أما بعد..
سلام خداوند بر شما انصار پیشگام و برگزیده عزیز، پیش از این برایتان فتوا داده بودیم زمانی که همراه دیگر نمازگزاران در مساجد نماز میخوانید، مانند اهل سنت و جماعت نماز بگذارید تا به خاطر تفاوت در نماز، خانههای خدا را ترک نکنید، خداوند نماز شما را میپذیرد و رکعتهای اضافه به عنوان نافله در نزد پروردگار محسوب میشود، چون شما بر وحدت امت اصرار میورزید؛ تا زمانی برسد که مردم به حق اعتراف نمایند و زمانی که تنها نماز میخوانید، آنگونه که به حق به شما یاد دادهایم نماز بخوانید:
به راستی که هر نماز واجب دو رکعت است و نماز ظهر و عصر را میتوان به صورت جمع [تقدیم] در زمان نماز ظهر و یا با تأخیر در زمان نماز عصر [جمع تاخیر] بهجا آورد؛ اما در مورد نمازهای سنت، اینها نماز سلام و تحیت خانههای خدا [مساجد] هستند که بین اذان و اقامه بهجا آورده میشوند؛ اگر کسی تا زمان اقامه نماز به مسجد نرسید اول نماز واجب را بهجا آورد و سپس نماز سنت را بهجا میآورد، نماز سنت تنها بعد از نماز واجبی که وقتش اعلام شده است و شخص موفق به خواندن آن قبل از اقامه نماز نشده است؛ خوانده میشود .
برای کسی که نماز ظهر و عصر را به صورت جمع در وقت نماز ظهر بهجا میآورد تنها یک نماز سنت را بهجا آورد و موعد آن به این صورت است که اگر نماز ظهر و عصر را در هنگام نماز ظهر بهجا میآورد، دو رکعت نماز سنت را بین اذان و اقامه نماز ظهر بخواند و اگر نماز عصر و ظهر را بصورت تأخیر در موعد نماز عصر بهجا میآورد، دو رکعت نماز سنت را بین اذان و اقامه نماز عصر بهجا آورد، چون نماز سنت، نماز سلام و تحیت خانههای خداوند است و در زمانی که ندای اذان برای نماز خاصی سر داده میشود؛ بعد از حضور در مسجد بهجا آورده میشود. تصدیق حدیثی از محمدٍ رسولِالله صلى الله عليه وآله وسلم:
[ إذا دخل أحدُكم المسجدَ فلا يجلس حتى يصلي ركعتين] صدق عليه الصلاة والسلام
[وقتی کسی از شما وارد مسجد میشود، تا دو رکعت نماز نخوانده است؛ ننشیند.]
و منظور از به محض حضور یافتن در مسجد، حاضر شدن در مسجد و انتظار برای برپا شدن نماز است که تا زمانی که موعد ادای نماز واجب شود؛ دو رکعت نماز سنت بجا آورد و این دو رکعت تنها در زمان حضور در مسجد و خانههای خداوند ادا میشوند و نماز های سنت تشهد بین دو رکعت ندارند؛ تنها تشهد آخر نماز خوانده میشود.
و همانطور که قبلاً به شما یاد داده بودیم در هنگام بهجا آوردن نماز واجب بین دو رکعت شهادت وسط بین دو رکعت اول و دوم را به ترتیب زیر میخوانید:
{شَهِدَ اللَّـهُ أَنَّهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۱۸﴾}[آل عمران] صدقالله العظیم.
{رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ ﴿۸﴾}[آل عمران]صدقالله العظیم.
سپس برخاسته و رکعت دوم را بهجا آورده و سپس در نزد خود نه با صدای بلند و نه با صدای خیلی ضعیف [بین الجهر و السر] آرام بدون بلند کردن صدا و یا خیلی پایین آوردن آن در هنگام نشستن؛ تشهد آخر نماز را به ترتیب زیر قرائت کند :
{شَهِدَ اللَّـهُ أَنَّهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۱۸﴾}[آل عمران] صدقالله العظیم.
{رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ ﴿۸﴾}[آل عمران]صدقالله العظیم.
سپس میگوید:
{سُبْحَانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ ﴿۱۸۰﴾ وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ ﴿۱۸۱﴾ وَالْحَمْدُ لِلَّـهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۱۸۲﴾} [الصافات]صدقالله العظیم.
بعد صورت خود را به سمت راست برگردانده و به ملک «رقیب» سلام میدهد؛ سپس صورت را به سمت چپ برگردانده و به ملک «عتید» سلام میدهد، بدون اینکه نام آنها را برزبان آورد؛ تنها گفته میشود: «السلام عليكم و رحمة الله» ، چون فرشتگان به شما پاسخ میدهند؛ بدون آنکه شما پاسخشان را بشنوید و میگویند: «وعليكم السلام و رحمة الله و بركاته» ؛ و علاوه بر این برای رکوع گذاران و سجده کنندگان پروردگارشان دعا هم میکنند.
در مورد نماز یک رکعتی شکسته [قصر] ، اگر از فتنه و آزار کافران احساس خطر کنید؛ همانطور که قبلاً به شما آموختیم هر گروه تنها یک رکعت نماز بهجا میآورند و در هنگام نشستن بعد از رکعت اول، تشهد به صورت کامل خوانده میشود؛ زیرا گروه اول نمازشان را بعد از رکعت اول با سلام به پایان میبرند. بنابراین بعد از رکعت اول تشهد کامل را خوانده و سپس سلام میدهند و برپاخاسته و از گروه دوم که برای نماز بهجایشان میایستند، محافظت میکنند. گروه دوم که از آنها محافظت کرده بودند، با امام نماز را ادامه داده و رکعت دوم را با او خوانده و رکعت دوم را با امام به پایان میرسانند.
نماز گزاردن در خانههای خداوند بهتر است و خداوند آن را از نماز در منازل بیشتر دوست دارد، مگر برای بانوان که نماز در منزل برایشان بهتر از نماز خواندن در مساجد است.
وسلام على المرسلين، والحمد لله رب العالمين..
أخوكم؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=158615
Admin
20-05-2016, 04:46 PM
- 40 -
(https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=212076)[ لمتابعة رابط المشاركـــــــــــــة الأصليّة للبيــــــــــــــان ] (https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=212076)
الإمام ناصر محمد اليماني
07 - ربیع الأوّل - 1437 هـ
18 - 12 - 2015 مـ
۲۷-آذر-۱۳۹۴ه.ش.
03:56 صباحــاً
ـــــــــــــــــ
حکم حق امام مهدی: همانا که تحیتی که شما به یکدیگر میگویید ازنزد خدا و برای خداست
بِسْم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافه الأنبياء والمرسلين وآلهم الطيبين الطاهرين وجميع المؤمنين في كلّ زمانٍ ومكانٍ الى يوم الدين، أما بعد..
حبیب من در راه خدا بدرالیافعی محترم! آیا نماز تو برای خداوند نیست؟ تحیات نیز برای خداست، چون جزو عبادت پروردگار است. وقتی میگویی: «السلام علیکم و رحمةالله» فرمان خدا را اجرا کردهای. آیا این که وقتی وارد خانهای میشوید به اهل خانه سلام کنید؛ نشانه التزام تو به انجام امر الهی نیست؟ به این معنی که سلام برای خداست، یعنی تحیت تو به آنان برای خداست. اگر قرار است تحیات اجری داشته باشد؛ باید برای خدا تحیات و سلام گفت و هدف دیگری در نفس فرد نباشد.
و بهترین تحیت از نزد خداست و شما برای خداوند به یکدیگر سلام میکنید. لذا تحیات برای خداوند است و برای آن که مورد قبول واقع شود، باید برای خدا باشد؛ یعنی تحیت گفتن شما به برادران مؤمنتان باید به خاطر خدا باشد. پس تحیات برای خدا و از نزد خداست عزیز من، و به خاطر حکمی که بینتان دادهام در نفس خود ناراحت مباش و تسلیم حق باشید.
و اما درمورد تشهد در نمازها؛ ما پیش از این چگونگی آن را از آیات محکم کتاب خداوند برایتان استنباط کردیم و حتی اگر به صورت جماعت نماز میخوانید، میتوانید تشهد حق را آهسته بر زبان بیاورید؛ چون آن به صورت آهسته گفته میشود.
میبینم برخی از شما به علت فتنه روایات درمورد تشهد امام مهدی در نمازها، گرفتار وسوسه شیطان واقع شدهاید. خداوند این را به من الهام کرده، ولو شما حرفی از آن نزده باشید؛ سبحان الله! بلکه این تشهد حق نماز است که از کتاب خداوند استنباط شده است. همانا که متقیان زمانی که مورد مسّ شیطان قرار گیرند تا درباره حق دچار تردید شوند؛ با عقل خود به تفکر و اندیشه در حق میپردازند که آیا تشهد امام مهدی کاملتر و فراگیرتر نیست؟ همانا که آن تشهد نامیده میشود و همان تشهدی است که محمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم در نمازها میدادند. این تشهد دربرگیرنده شهادت خداوند درمورد وحدانیت خود و شهادت ملایکه و بندگان خردمند او در باره معرفت و شناخت خداوندی است که قایم به قسط است. و نام آن تشهد در نماز است، حال چه تشهد وسط باشد یا تشهد آخر. پس از شکرگذاران باشید. وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
أخوكم الامام المهديّ ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=212079
Admin
20-05-2016, 04:52 PM
- 41 -
[ لمتابعة رابط المشاركــة الأصلية للبيـــان ] (https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=144933)
الإمام ناصر محمد اليماني
29 - 07 - 1435 هـ
28 - 05 - 2014 مـ
04:00 صبح
ــــــــــــــــــ
فتوای حق صاحب علم کتاب درباره ذکر نماز گزار بعد از برخاستن از رکوع
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة أنبياء الله ورسله من أوّلهم إلى خاتمهم محمد رسول الله، يا أيّها الذين آمنوا صلّوا عليهم وسلِّموا تسليماً، أمّا بعد..
درپاسخ به کسی که سؤال کرده بود نمازگزار بعد از برخاستن از رکوع چه ذکری بگويد؟ [باید] بگويد: «الله اکبر» و سپس درحال ایستاده درنگ کرده و طبق فرمانی که خداوند به ما داده است بگويد:
{{وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُن لَّهُ وَلِيٌّ مِّنَ الذُّلِّ ۖ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا ﴿۱۱۱﴾}} [الإسراء]
سپس تکبیر گفته و به سجده بیفتد؛ وسلامٌ على المرسلين والحمد لله ربِّ العالمين..
واین تسبیح را از فرموده خداوند تعالی استنباط می کنیم که:
{قُلِ ادْعُوا اللَّـهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَـٰنَ ۖ أَيًّا مَّا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ ۚ وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَٰلِكَ سَبِيلًا ﴿١١٠﴾وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّـهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُن لَّهُ وَلِيٌّ مِّنَ الذُّلِّ ۖ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا ﴿١١١﴾} صدق الله العظيم [الإسراء]
برادرتان امام مهدی ناصر محمد یمانی
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=282493
Admin
01-07-2016, 12:45 PM
- 42 -
(https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=144933)[ لمتابعة رابط المشاركـــــــــة الأصلية للبيـــــــــــان ] (https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=145170)
الإمام ناصر محمد اليماني
01 - شعبان - 1435 هـ
30 - 05 - 2014 مـ
۹-خرداد-۱۳۹۳ه.ش.
04:17 صباحاً
ــــــــــــــــــ
نکته ای بسیار مهم:
گفتن «سمع الله لمن حمده» لغو نمیشود، چرا که این ذکر به امام نمازگزاران اختصاص دارد و حین برخاستن از رکوع می گوید: «سمع الله لمن حمده» ؛ اما نمازگزارانی که پشت سرامام هستند میگویند:
{الْحَمْدُ لِلَّـهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُن لَّهُ وَلِيٌّ مِّنَ الذُّلِّ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا﴿۱۱۱﴾} [الإسراء]
این ذکر بعد از سربرداشتن از رکوع در حالت ایستاده و بعد از تکبیر گفته میشود.
امام نیز بعد از آن که به حالت ایستاده درآمد، میگوید:
{الْحَمْدُ لِلَّـهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُن لَّهُ وَلِيٌّ مِّنَ الذُّلِّ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا}
سپس تکبیر گفته و به سجده میافتد. در نماز جماعت، کسانی که پشت سر امام نماز میگزارند، باید صدایشان نه بلند باشد و نه آهسته؛ مگر امام که باید صدایش در حدی بلند باشد که نمازگزاران پشت سر او، متوجه زمان رکوع؛ برخاستن از رکوع و رفتن به سجده شوند. منظور از بلند بودن صدا این است که نماز گزاران پشت سر او بتوانند صدای او را در زمان گفتن تکبیرها و قرائت قرآن بشنوند، مگر درزمان قرائت فاتحة الکتاب که باید امام آن را نه بلند بخواند و نه آهسته. این برای آن است که نمازگزاران پشت سر او، بتوانند فاتحة الکتاب را نه با صدای بسیار بلند و نه بسیار آرام بخوانند. گواه آن حدیث محمدٍ رسولالله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم است:
[لا صلاة لمن لم يقرأ فاتحة الكتاب] صدق عليه الصلاة والسلام است که
[ کسی که فاتحة الکتاب را نخواند؛ نماز نگذاشته است]
البته اگر نمازگزاری [دیر برسد و] فاتحة الکتاب را نخوانده باشد، به عنوان نافله برای خداوند با رکوعگزاران به رکوع برود، اما این رکوع و سجود یک رکعت از نماز واجب برای او حساب نمیشود؛ بلکه باید بعد از سلام گفتن امام ؛ آنچه را که از دست داده بهجا آورد و نماز خود را کامل کند. یعنی یک رکعت نمازی را که بدون خواندن فاتحة الکتاب بهجا آورده بود را كامل كند.
ای عزیزان من آیا به شما نگفته بودم باید بيان تفاصیل مربوط به نماز به تاخیر بیفتد تا انصار امام مهدی ناصر محمد یمانی مجبور نشوند برای خود مسجدی جدا ساخته و فرقه جدیدی بهوجود آورند؟ آیا به شما نگفته بودم همانطور که اهل سنت و جماعت نماز میخوانند، نماز بهجای آورید؟ مگر آنکه تنها نماز بخوانید که در آن صورت اشکالی ندارد بر حسب آنچه که به شما آموختهایم نماز بجای آورید. اما به راستی که من شهادت میدهم اگر در نماز جماعت، مانند نمازگزاران، نماز بهجای آورید؛ اجرتان بیشتر است چون از وحدت مسلمانان محافظت کرده و فرقه جدیدی در بین مسلمانان رواج ندادهاید تا مانند کسانی شوید که دین خود را فرقه فرقه کردهاند و هریک به داشته خود دلخوش هستند. فرموده خداوند تعالی را به یاد داشته باشد که:
{ إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعاً لَسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ } صدق الله العظيم [الأنعام:۱۵۹]
{ کسانی که آیین خود را پراکنده ساختند، و به دستههای گوناگون [و مذاهب مختلف] تقسیم شدند، تو هیچ گونه رابطهای با آنها نداری!}
حفظ وحدت صفوف مسلمانان امری لازم و واجب است. آیا میدانید امام مهدي در حین نماز ،مانند کسانی که با آنها نماز میگزارد؛ دستهای خود را جمع میکند و یا میآویزد؟ و علاوه بر رکعتهای فرض شده، همراه آنها رکعتهای اضافه را می خواند؟ و خداوند نماز مرا میپذیرد و رکعتهای اضافه را به عنوان نافله می نویسد و اجری که به من میدهد بیش از آن است که براساس آنچه که به شما گفتم ام نماز بخوانم؛ چرا که وحدت صفوف مسلمانان را حفظ کردهام و این امر در نزد خداوند مهمتر است اگر که بدانید. تفرقه باعث ضعف مسلمانان است و شوکت آنها را از بین میبرد و دین اسلام دچار اضمحلال میشود. پس در بین نمازگزاران جماعت، مانند آنها نماز بگذارید. مهمترین چیز این است که نمازتان خالی از تربت حسین و شرک به خداوند باشد تا مورد پذیرش پروردگار قرار گیرد. لازمه این امر هم این است که نماز عاری از شرک و ریا باشد. کسی که پیشانی خود را به زمین فشار میدهد تا جای سجده بر آن نمایان شود، تا گفته شود از کثرت سجده چنین شده به خداوند شرک آورده است.
به اذن خداوند به حق فتوا میدهم و شایسته است که به حق فتوا داده شود: کسی که پیشانی خود را به عمد محکم بفشارد تا جای سجده بر آن بماند و دیده شود، دچار شرک خفیه شده است؛ درحالیکه خودش نمی داند دچار شرک خفی وشرک ناشی از ریا شده است؛ مگر این که جای سجده در پیشانی به عمد نباشد که خداوند از حال آنها آگاه بوده و نمازشان را می پذیرد. خداوندا من ابلاغ کردم.خداوندا شاهد باش...
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
أخوكم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=282494
Admin
27-01-2017, 08:41 AM
- 43 -
[ لمتابعة رابط المشاركــة الأصليّة للبيـــان (https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=113363) ]
الإمام ناصر محمد اليماني
17 - شوّال - 1434 هــ
24 - 08 - 2013 مـ
۲-شهریور-۱۳۹۲ه.ش.
04:37 صبــــاحاً
ـــــــــــــــــــــ
امام گرانقدر! به من فتوا بدهید که آیا بین اذان و اقامه فرقی هست؟
بسم الله الرحمن الرحيم، والصّلاة والسلام على كافّة أنبياء الله ورسله وآلهم الطيّبين وجميع المسلمين في كل زمانٍ ومكانٍ إلى يوم الدين..
عزیز من در راه خدا که درباره فرق بین اذان و اقامه سؤال کردهای! و میگویی: «فرق میان آنها چیست»؟ به حق برایت فتوا میدهیم که:
همانا که ندای « اقامه» مانند ندای [اذان] نماز است و آنچه که به آن اضافه میشود «قد قامت الصلاة.. قد قامت الصلاة» قبل الله أكبر الله أكبر لا إله إلا الله است
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
أخوكم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
______________
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=282495
Admin
01-07-2017, 07:53 PM
[ لمتابعة رابط المشاركة الأصليّة للبيان ] (https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=37751)
الإمام ناصر محمد اليماني
10 - جمادی الأوّل - 1433 هـ
02 - 04 - 2012 مـ
۱۴-فروردین-۱۳۹۱ه.ش.
06:09 صبح
ـــــــــــــــــــ
امام مهدی از تشهد آخر نماز برایمان میگوید..
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله وآله الأطهار، وجميع أنصار الله إلى اليوم الآخر، وبعد..
انصار عزیزم فقط درمورد تشهد آخر نماز به شما خبر میدهم که به این ترتیب است که:
{شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ وَالْمَلائِكَةُ وَأُوْلُواْ الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ} [آل عمران:۱۸].
و از آنجا که شما در ابتدا حین قرائت سوره فاتحه، از خداوند درخواست هدایت کرده بودید؛ در آخر از او ثبات در این راه را طلب کنید و بعد از گفتن آیات تشهد بلافاصله بگویید:
{رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ ﴿۸﴾} [آل عمران].
و سپس بعد از آن چنین بگویید:
{سُبْحَانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ ﴿١٨٠﴾ وسلامٌ على المرسلين ﴿١٨١﴾ وَالْحَمْدُ لِلَّـهِ ربّ العالمين ﴿١٨٢﴾} [الصافات].
سپس به برادران دینی خود در سمت راست و چپ، [یعنی] ملایکه خداوند رحمن که موکل و مکلف شدهاند، اعمال شما را ثبت کنند، سلام کنید و بعد از تمام شدن تشهد و تسبیح؛ نمازگزار به سمت راست رو کرده و به ملک رقیب سلام داده و بگوید: «السلام عليكم ورحمة الله». سپس به سمت چپ رو کند و به ملک عتید سلام کرده و بگوید: «السلام عليكم ورحمة الله». و سپس این دو ملک یعنی رقیب و عتید با سلامی بهتر از سلامی که شما دادید، پاسختان را میدهند؛ ولی شما نمیشنوید. هریک از آنها میگویند: «وعليكم السلام ورحمة الله وبركاته» .
پایان جواب تا ذکری باشد برای خردمندان.
تشهد آن گونه که شما از نزد خود گمان کردهاید نیست؛ تشهد هم از کتاب خدا استنباط میشود نه از پیش شما؛ چون شما از آل محمد و آل ابراهیم یاد میکنید ولی از رسولان قبلی یادی نمیکنید و به این ترتیب میان رسولان خداوند جدایی میاندازید؛ چرا یادی از آنها نکرده و تحیات نماز را شامل آنان نمیکنید؟ یا مگر نمیدانید تحیات چیست؟ همانا که «تحیات» سلام خدا برشماست. مگر خداوند تعالی نمیفرماید:
{فَإِذَا دَخَلْتُم بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَى أَنفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُون} صدق الله العظيم [النور:۶۱].
یعنی به یک دیگر سلام کنید و بگویید: «السلام عليكم ورحمة الله»؛ و سپس برادرانتان جوابی بهتر از آن بدهند و بگویند: «وعليكم السلام ورحمة الله وبركاته » . تصدیق فرموده خداوند تعالى:
{وَإِذَا حُيِّيْتُم بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّواْ بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَسِيبًا} صدق الله العظيم [النساء:۸۶].
أخوكم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=37754
Admin
01-04-2023, 04:31 AM
- 44 -
الإمام المهديّ ناصر محمد اليمانيّ
09 - رمضان - 1444 هـ
31 - 03 - 2023 مـ
۱۱ - فروردین - ۱۴۰۲ ه.ش.
08:49 صبح
(بحسب التّقويم الرّسميّ لأم القُرى)
(https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=411056)[لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان] (https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=411056)
(https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=411056)https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=411056 (https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=411056%3Cbr%20/%3E)
_______
نقل قول از : رحیق
السلام عليكم ورحمة الله وبركاته ونعيم رضوان نفسه
امام بزرگوار، بین دو سجده چه بگوییم، وقتی از سجده اول سر بلند میکنم، همان چیزی را میگویم که موقع سر برداشتن از رکوع میگویم:
{الْحَمْدُ لِلَّـهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُن لَّهُ وَلِيٌّ مِّنَ الذُّلِّ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا}
پایان خلاصه نقل قول. متن کاملتر در رابط زیر:
https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=410871 (https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=410871#post410871)
پایان نقل قول از رحیق
وعَليكمُ السَّلامُ ورحمةُ الله وبركاته..
بلکه آنچه را میگوییم که خداوند به ما فرمان داده به صورت دعا بین دو سجده بگوییم:
{وَقُل رَّبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَأَنتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ ﴿١١٨﴾} صدق الله العظيم [سورة المؤمنون].
و همچنین زمانی که برای طلب استغفار و توبه، به سجده میافتی، همین را میگویی.
أخوكم خَليفةُ الله الإمام المهديّ؛ ناصر محمد اليمانيّ.
======== اقتباس =========اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=411091
Admin
28-07-2024, 01:35 PM
- 45 -
امام مهدي ناصر محمد اليمانيّ
22 - مُحرّم - 1446 هـ
28 - 07 - 2024 مـ
۷ – مرداد – ۱۴۰۳ ه.ش.
07:40 صبح
(بحسب التَّقويم الرّسميّ لأم القُرى)
[ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=455183
_________
برای زن جایز است نماز را با هر لباس پاکی که میخواهد و عورت* او را میپوشاند بهجا آورد مگر شلوار.
بِسم الله الرَّحمن الرَّحيم و صلوات و سلام بر آخرین نبیّ و رسول الهی، محمد رسول الله و مؤمنانی که (تا یوم الدین) از وی پیروی مینمایند و اما بعد..
ای کسانی که در مورد لباس بانوان حین اقامهی نماز سوال میکنید، به حق برایتان فتوا میدهیم که در قرآن عظیم بعد از پوشاندن عورت*، تنها یک شرط برای لباس زن و مرد [حین نماز] پیدا میکنم. بعد از پوشاندن عورت، شرط، پاک بودنِ لباس از بوی زننده و نجاست مشهود است. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَرَبَّكَ فَكَبِّرْ ﴿٣﴾ وَثِيَابَكَ فَطَهِّرْ ﴿٤﴾} صدق الله العظيم [سورة المدثر].
مقصود من از بوی زننده، بوی عرق نیست، بلکه نجاستی است که با چشم دیده شود یا بوی آن به مشام برسد، نجاست ناشی از بوی بد فضولات انسانی یا حیوانی؛ پس تا جایی که ممکن است، لباستان را پاک و تمیز کنید اما اگر در سفر در رنج باشید یا در حال جنگ در راه خدا برای دفاع از خودتان یا برادرانتان باشید یا اگر بیمار باشید، برای شما حرجی نیست که با آن نماز بخوانید. پس خداوند به شما اجازه نمیدهد که نماز را تا پایان زمان مشخص شدهی آن که در کتاب ذکر شده است به تأخیر بیندازید که لباسهای خود را پاک کنید و وضو بگیرید و بدن خود را از «جنب» پاک کنید بلکه نمازتان را اقامه کنید، خدا از شما قبول کند، تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ ۚ وَإِن كُنتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا ۚ وَإِن كُنتُم مَّرْضَىٰ أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِّنكُم مِّنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُم مِّنْهُ ۚ مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُم مِّنْ حَرَجٍ وَلَٰكِن يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [سورة المائدة].
خداوند در دین برای شما کار شاق و سخت مقرر نفرموده است، فقط اینکه بانوان اجازه ندارند با شلوار [بدون اینکه پوشش دیگری روی آن باشد] نماز بخوانند. شلوار هر چقدر گشاد باشد، برای بانوان حکم لباس زیر را دارد، نه لباسی در برابر محارم است و نه جلباب در برابر بیگانگان**. جایز نیست بانوی مسلمان شلوار جین بپوشد، حتی جلوی محارم برایش جایز نیست. به موضوع لباس بانوان حین نماز بازمیگردیم، لباس حین نماز همان لباس جلوی محارم یا جلباب در برابر بیگانگان است و شرط آن پاکی و طهارت لباس از نجاست ظاهری یا بوی زننده و بد است، فقط اینکه بانوان جوان حین ادای نماز در مساجد، باید «خمار» داشته باشند [پوششی که از بالای سر، صورت و گردن تا سینهها را میپوشاند] ولی بانوانی که یائسه شدهاند لازم نیست در مساجد «خمار» داشته باشند فقط موی سرشان باید پوشیده باشد و ملزم به استفاده از «خمار» نیستند به شرط اینکه صورتشان آرایش و زینتی نداشته باشد. و نماز زن در خانهاش، در اتاق خواب یا محراب (محل خاص خودش برای نماز) برای او بهتر از نماز در مسجد است، به خصوص مساجدی که زن و مرد با هم حضور داشته باشند، بانوان منظرهی خود حین سجود را به یاد بیاورند و زن مانند مرد نیست.
خداوند در نزول رحمتش بر مؤمنان و مستضعفان و فرود عذابش بر مجرمین در فلسطین و تمام مناطق عالم تعجیل فرماید، گمان نکنید خداوند از اعمال ظالمان بیخبر و غافل است. و ای جماعت عرب و غیرعربی که علیه سربازان خدا، حماس توطئه میکنید، خواهید دانست که آنها در فلسطین پیروزند. خداوند بر چشمان دشمنان آنها پرده کشیده و کورشان کرده و معجزات قدرت ماورای طبیعی و شگفتانگیز خود را به آنها [مجاهدان فلسطین] نشان داده و میدهد. خداوند کسانی را که یاریشان کردند یاری میکند و کسانی که در یاری به آنان کوتاهی و سستی کرده و یا بر ضد آنها توطئه کردند خوار میفرماید و یاوری برای خود نخواهند یافت. وسلامٌ على المُرسَلين والحَمدُ لله ربِّ العالمين..
خليفةُ الله وعبدُه الإمامُ المهديّ؛ ناصر محمد اليمانيّ.
ـــــــــــــــــ
* منظور از عورت زنان در بیان زیر امام آمده است:
در آیات محکم کتاب خداوند، تمام بدن زن و اندامهای او «عورة» است و باید پوشیده شود.
https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=365001 (https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=365001)
** بیان جلباب و خمار: حجاب و پوشش بانوان دو نوع است، یکی «جلباب» و دیگری لباسی است که جلوی نزدیکان بر تن میکنند تا بدن را بپوشاند و مانع از این شود بدنشان به صورت مستقیم دیده شود. بر زن حرام است در مقابل سایر محارم [جز همسرش]، لباس نازک و شفافی بپوشد که پوستِ بدن از ورای آن دیده میشود. تعریف «جلباب»، این پوشش بزرگتر [و گشادی] است که لباسی را میپوشاند که زن با آن خود را در مقابل نزدیکان میآراید، «جلباب» حجاب او در برابر بیگانگان است. مقصود خداوند پوشش بزرگ و گشادی است که در ایام جوانی روی لباسش میپوشید یعنی «جلباب» و زمانی که سنش بالا رفت، خداوند به او اجازه میدهد این پوششِ رویی را کنار بگذارد و مشکلی نیست که با همان پوششی که مقابل نزدیکان دارد، در برابر بیگانگان حاضر شود.
و اما «خمار» : {وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ ....} صدق الله العظيم [النور:۳۲]. و «خمار» چیست؟ این پارچهای است که به پوشش سر بانوان وصل میشود و اگر بخواهد آن را از صورتش بردارد، «خمار» را بالا میبرد و روی سرش برمیگرداند و اما اگر بخواهد صورتش را بپوشاند، به سرعت «خمار» را پایین میآورد و روی گریبان میاندازد تا صورتش را بپوشاند و اطراف آن را روی سینهاش بیاندازد و مشخص است که یقه لباس همیشه در قسمت سینه است و برای همین خداوند تعالی میفرماید: {وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ} و این فتوای خداوند برای پوشاندن صورت و گردن حین دیدنِ بیگانگان است و همانطور که گفتیم، «خمار» قطعهای است که به پوشش سر مربوط است و اگر زن بخواهد آن را از صورتش بردارد، به سرعت آن را بالا میبرد و اگر بخواهد صورت و گردنش را بپوشاند، به سرعت آن را پایین میآورد تا روی سینهاش بیندازد و صورت و گردنش را بپوشاند. «خمار» تمام صورت از جمله چشمها را میپوشاند و جایز نیست چشمها در معرض دید بیگانگان قرار گیرد. لینک بیان کامل به زبان عربی:
https://mahdialumma.org/showthread.php?p=44263 (https://mahdialumma.org/showthread.php?p=44263)
بیان مختصر به فارسی:
https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=365001 (https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=365001)
======== اقتباس =========
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=455235
جميع الحقوق ® محفوظة لجميع المسلمين في الأرض.