Admin
06-10-2014, 04:35 AM
- 1 -
امام ناصر محمد اليماني
10 - ربیع الثانی - 1432 هـ
15 - 03 -2011 مـ
۲۴ - اسفند - ۱۳۸۹ ه. ش.
02:38 صبح
(بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى)
ـــــــــــــــــــــ
از مهدی منتظر به رئیس جمهور یمن علی عبدالله صالح و تمام رهبران عرب و علمای مسلمین....
بسم الله الرحمن الرحيم و صلوات و سلام بر جدَّم محمد رسول الله و خاندان پاک او و تمام انصار خداوند واحد قهار از گذشتگان و آیندگان، تا یوم الدین...
از مهدی منتظر به جناب علی عبدالله صالح، رئیس جمهور یمن و تمام رهبران عرب و مسلمین و همینطور به شیخ گرامی عبدالمجید الزندانی و تمام علمای مسلمین، السلام عليكم ورحمة الله وبركاته، السلام علينا وعلى عباد الله الصالحين وجميع المُسلمين اما بعد..
به راستی که من مهدی منتظرم که خداوند در زمان مقدرشده در کتاب مسطور خود مرا برانگیخته است و شما اکنون در دوران «گفتوگو قبل از ظهور» هستید. من در زمان مقدر شده از جانب خداوند و در آستانه عبور آنچه که شما سیاره دهم مینامید بهسوی شما آمدهام تا به بشریت هشدار بدهم که آنها وارد دوران علائم بزرگ ساعت [قیامت] شدهاند. پس از خداوند یکتا و قهار بترسید و پیش از آنکه شب از روز پیشی گیرد، از ذکر خداوند، قرآن عظیم، پیروی نمایید. من از شما دعوت میکنم که قبل از رخ دادن ظهور، بر سر میز گفتوگوی جهانی در «موقع الإمام المهدي ناصر محمد اليماني منتديات البشرى الإسلامية» به گفتوگو بپردازیم.
شما حق دارید که در حال حاضر دو احتمال در مورد من بدهید؛ یا من امام مهدی منتظر حق هستم که از جانب خداوند آمدهام و یا ممکن است مثل سایر مدعیان مهدویت باشم که در معرض مَسّ شیطانی قرار گرفته و هر از چند گاهی ظاهر شده و به دروغ ادعای مهدویت میکنند، و این از مکر شیاطین است تا کسانی که تسط قرینشان گرفتار مَسِّ شیطانی شدهاند، تصور کنند مهدی منتظر هستند و این حکمت خبیثانهای دارد تا در زمانی که مهدی منتظر در زمان مقدر شده در کتاب مسطور از جانب خداوند برانگیخته میشود، مردم از او رو برگردانند با این تصور که او نیز از کسانی است که دچار مَسِّ شیطان شده است و به دروغ ادعای مهدویت میکند.
ای خردمندان! ممکن است من مهدی منتظر حق باشم که از جانب پروردگارتان آمدهاست و یا از کسانی باشم که با وسوسه شیاطین، ادعای مهدویت میکنند. شایسته شما نیست قبل از اینکه دلایل علمی و منطقی مرا بشنوید، با تصور اینکه من از کسانی هستم که ادعای مهدویت میکنند، درموردم قضاوت نمایید و به همین ترتیب شایسته نیست قبل از آنکه با دلایل قاطع و روشن علمی برایتان حجت بیاورم، باور کنید که من مهدی منتظر حق پروردگارتان هستم؛ برای هر ادعایی دلیلی لازم است و ظن کسی را از حق بینیاز نمیکند.
ممکن است شیخ گرامی، عبدالمجید الزندانی، بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: «ای کسی که ادعا میکنی مهدی منتظر هستی! ما علمای مسلمین بهتر از عامه مسلمانان میدانیم که آیا تو مهدی منتظر هستی یا یک دروغگوی بی شرم، بهخاطر آنکه مسلمانان منتظر این نیستند که خداوند مهدی منتظر را به عنوان یک رسول یا نبی جدید برانگیزد؛ بلکه او از صالحان است، چون محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم خاتم الأنبیا و آخرین رسول خداست.تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيماً} صدق الله العظيم [الأحزاب:۴۰]
و بر اساس این فتوای محکم در کتاب خداوند، قرآن عظیم، که عالم و جاهل آن را میفهمد، خاتم انبیا و رسولان، محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم است و با وجود اختلاف علمای مسلمین بر سر برخی عقاید دینی، همگی متفق هستند خداوند امام مهدی منتظر را برای یاری محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم [ناصراً لمحمد صلى الله عليه وآله وسلم] برمیانگیزد».
در پاسخ به شیخ عبدالمجید الزندانی میگوییم: ای شیخ گرامی! آیا ممکن است فتوا بدهی منظورت از اینکه میگویی علمای مسلمین درباره اعتقاد به اینکه امام مهدی منتظر برای یاری به محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم برانگیخته میشود [ناصراً لمحمد صلى الله عليه وآله وسلم] چیست؟ شیخ عبدالمجید در پاسخ ما میگوید: «مگر خداوند در آیات محکم کتابش برایمان فتوا ندادهاست که خاتم انبیا و رسولان الهی، محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم است و بر این اساس است که میبینید تمام علمای مسلمین معتقدند که امام مهدی منتظر برای یاری به محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم [ناصراً لمحمد صلى الله عليه وآله وسلم] برانگیخته میشود و خداوند او را نه به عنوان یک نبیِّ جدید بلکه برای یاری محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم برمیانگیزد؟ قاعدتاً او باید ما را بهسوی همان چیزی که بر خاتم انبیا و رسولان، محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم، نازل شدهاست دعوت نماید و شایسته است ویژگی دعوت مهدوی چنین باشد لذا اگر خداوند او را در میان ما قرار دهد، ما خواهیم دانست که او مهدی منتظر حق پروردگارعالمیان است، چون اگر او واقعاً مهدی منتظر باشد قاعدتاً خداوند دانش او از کتاب خود، قرآن عظیم را بر ما فزونی خواهد داد تا بتواند در موارد اختلاف دینی بین علمای مسلمین داوری و حکمیت نماید و سپس ما را با حکم حقی قانع کند که از آیات محکم قرآن عظیم و احادیث حق سنت نبوی استنباط میکند. پس ما نصیحت آن کسی که خود را مهدی منتظر میداند میپذیریم و حکم نمیکنیم که از کسانی است که با مَسِّ شیطان سرگردان شده و ادعای مهدویت میکنند بلکه منتظر شنیدن سخنت شده و توانایی علمی و منطقت را ارزیابی میکنیم که آیا با عقل و منطق همخوانی دارد یا خیر چون اگر تو عقل خود را از دست داده باشی، ما عقل خود را از دست ندادهایم. پس تو که ادعا میکنی مهدی منتظر هستی، قبل از هر چیز شایسته است که درباره خودت و نام پدرت و ویژگی برانگیخته شدنت برایمان سخن بگویی».
پس در پاسخ شیخ عبدالمجید الزندانی میگویم: به خداوند بزرگ قسم [همان خدایی که استخوانهای پوسیده و پراکنده را زنده میکند و پروردگار آسمانها و زمین و مابین آنها و پروردگار عرش عظیم است]، من امام مهدی منتظر ناصر محمد صلی الله علیه و آله الأطهار و سلم هستم و خداوند اسم من، «ناصر محمد» را صفت من قرار دادهاست و اسم «محمد» در نام پدرم با نام من همراهی میکند تا اسم من از کارم خبر دهد و نشانه امرم باشد، چراکه خداوند مرا به عنوان نبیِّ جدیدی که کتاب جدیدی بیاورد قرار ندادهاست؛ بلکه امام مهدی منتظر یاور[ناصر] محمد صلی علیه و آله و سلم است و من شما و تمام مردم را به پیروی از آنچه که بر محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم نازل شدهاست دعوت میکنم. خداوند مرا به عنوان آغازکننده یک دین جدید نفرستاده است بلکه من پیرو و تابع محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم بوده و شما را به پیروی از کتاب خداوند، قرآن عظیم، و سنت نبوی حق که مخالفتی با آیات محکم قرآن عظیمی که محفوظ از تحریف است نداشته باشد فرا میخوانم و به اندازه مویی از کتاب خداوند و سنت حق رسولش دور نمیشوم. خداوند مرا با کتاب جدیدی برنیانگیخته است؛ بلکه آمدهام تا شما و تمام مسلمانان را به مسیر اولیه نبوت، کتاب خداوند و سنت حق رسولش بازگردانم.
ای شیخ گرامی عبدالمجید! به من گوش کن تا درباره نتیجه گفتوگو بین من و شما برایت حکم بدهم و این حکم را با قسم، تزکیه [خالص] میکنم: به پروردگار عالمیان سوگند که امام مهدی ناصر محمد با برهانهای قاطع علمی که از جانب رب العالمین به او عطا شده است بر شما و تمام علمای مسلمین و مسیحی و یهودی غلبه خواهد کرد و شما قادر نیستید حتی در یک مورد از مسائل دینی بر امام مهدی منتظر سیطره پیدا کنید و خدا را به شهادت میگیرم که اگر من در ٪۹۹ مسائل بر شما غلبه کنم و شما در ٪۱ بر من غالب شوید، من امام مهدی منتظر ناصر محمد نیستم مگر آنکه در ٪۱۰۰ موارد غالب شوم و تنها شرطی که برایتان دارم این است که بپذیرید که پروردگار من وپروردگار شما در موارد اختلاف بینتان حکم نماید، تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ} [الشورى:۱۰]
و تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا} صدق الله العظيم [الأنعام:۱۱۴]
تنها وظیفه امام مهدی منتظر ناصر محمد یمانی است که در موارد اختلاف، حکم را برایتان از آیات محکم و ام الکتاب بیاورد که برای عالم و جاهل روشن است و ظاهر و باطن آنها را هم علمای مسلمین و هم مردم عادی درک می کنند و تنها کسانی از آن منحرف میشوند که قلبشان از حق مبین آمده در کتاب خداوند قرآن عظیم تنگ شود. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَلَقَدْ أَنزَلْنَآ إِلَيْكَ آياتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ بِهَآ إِلاَّ الْفَاسِقُونَ} صدق الله العظيم [البقرة:۹۹]
و آنها کسانی هستند که قلبهایشان از حقایق روشنی که در آیات محکم کتاب پروردگار قرآن عظیم آمده، منحرف و ناخشنود است و آنها را پشت سر میاندازند، گویا که اصلاً آنها را نشنیدهاند. آنان این حقایق روشن را رها کرده و به دنبال آیات متشابهی میروند که هنوز لازم است تأویل شوند، چراکه باطن آن آیات، آنچه نیست که در ظاهر دیده میشود. بهراستی که این تشابه در اختلاف در بیان و معنای کلمات است و تنها جزئی از آیات - حدود ٪۱۰ - را شامل می شود و ٪۹۰ آیات کتاب از محکمات بوده و آیات اساسی و مادر کتاب هستند و تنها قلب منحرفان ازحق از آن منحرف میشود. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُوْلُوا الأَلْبَابِ ﴿٧﴾} صدق الله العظيم [آل عمران]
و اگر از آنها [آیات متشابه] با امام مهدی منتظر ناصر محمد مجادله کنید، از تأویل آنها آگاهم و خداوند با وحی تفهیمی و نه وسوسه شیطانی، مرا از آنها باخبر نمودهاست و بیان و توضیح آنها را با تسلط کامل از همین قرآن برایتان میآورم تا بدانید که پروردگارم آنها را با وحی تفهیمی به قلب من الهام نموده و این بیانات وسوسه شیطان راندهشده نیستند.
ممکن است شیخ گرانقدر، عبدالمجید الزندانی، بخواهد سخنان مرا قطع کرده و بگوید: «ناصر محمد یمانی! چطور میگویی که با رسیدن وحی جدید ادعای نبوت نداری؛ تو که تصور میکنی خداوند با وحی تفهیمی به قلبت به تو وحی میکند؟ ای کسی که خود را مهدی منتظر می دانی، این اولین حجت در مقابل توست؛ مگر اینکه طبق وعدهای که به ما دادی با حجتی که از محکمات کتاب میآوری بر ما غلبه کنی». پس امام مهدی منتظر ناصر محمد در پاسخ او چنین میگوید: ای علمای گرامی یمن! من نه نبیِّ خدا هستم و نه رسول او. در کتاب خداوند سه راه برای وحی بیان شده است، طبق فتوایی که خداوند که در آیات محکم کتابش قرآن عظیم به شما داده است:
{وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاء إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ ﴿٥١﴾} صدق الله العظيم [الشورى]
۱- و اما روش اول، وحی تفهیمی است که از جانب خداوند به قلب الهام می شود.
۲- روش دوم وحی کلامی [تکلیم] از پسِ حجاب است.
۳- و روش سوم، فرستادن جبريل عليه الصلاة والسلام است و او به اذن خداوند آنچه را که پروردگار میخواهد به انبیا وحی میکند.
شیخ عبدالمجید الزندانی در جواب ما میگوید: «اگر صادق بوده و راست میگویی، آیا ممکن است این آیه را به تفصیل برایمان توضیح دهی تا بیشتر بدانیم»؟
پاسخ حق ما به او این است: خداوند تعالی میفرماید:
{فَفَهَّمْنَاهَا سُلَيْمَانَ وَكُلّاً آتَيْنَا حُكْماً وَعِلْماً} صدق الله العظيم [الأنبياء:۷۹]
در اینجا میبینید که خداوند حکم را به سلیمان الهام مینماید تا به حق میان دو طرف متخاصم حکم نماید و این برهان اول برای وحی تفهیمی از جانب خداوند به قلب بنده اوست. برهان دیگری که میآوریم این فرموده خداوند تعالی است که:
{فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
و این کلمات چه بودهاست؟ همانا کلماتی است که آدم از پروردگارش دریافت کرد تا خود و همسرش بعد از ظلمی که در حق خود کرده بودند بگویند تا بهسوی آنان بازگردد [توبهشان پذیرفته شود] :
{قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [الأعراف]
حال سومین برهان را برای وحی تفهیمی میآوریم که از جانب پروردگار به قلب یوسف علیه الصلاة و السلام فرستاده شد درحالیکه ایشان هنوز کوچک بود و این قبل از آن است که به عنوان رسول برانگیخته شود. خداوند تعالی میفرماید:
{فَلَمَّا ذَهَبُوا بِهِ وَأَجْمَعُوا أَن يَجْعَلُوهُ فِي غَيَابَةِ الجُبِّ وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمْرِهِمْ هَذَا وَهُمْ لاَ يَشْعُرُونَ ﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [يوسف]
خداوند با وحی تفهیمی به قلب یوسف علیه الصلاة و السلام الهام نمود که او را رها نکرده است و این مکر آنها [برادران یوسف] عامل تحقق یافتن رویای او خواهد شد و او از کاری که آنها با او کردند و از انداخته شدن خود به چاه توسط ایشان با آنها سخن خواهد گفت درحالیکه در آن هنگام یوسف در موقعیت والا و آنها ذلیل هستند و از او درخواست صدقه میکنند و نمیفهمند کسی که از او صدقه میخواهند برادرشان یوسف است و آنها برادر خود را که در آن موقعیت بالاست نمیشناسند تا اینکه او به ایشان یادآوری میکند که با او در ته چاه چه کردند. خداوند تعالی میفرماید:
{فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَيْهِ قَالُوا يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّـهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ ﴿٨٨﴾ قَالَ هَلْ عَلِمْتُم مَّا فَعَلْتُم بِيُوسُفَ وَأَخِيهِ إِذْ أَنتُمْ جَاهِلُونَ ﴿٨٩﴾ قَالُوا أَإِنَّكَ لَأَنتَ يُوسُفُ قَالَ أَنَا يُوسُفُ وَهَـٰذَا أَخِي قَدْ مَنَّ اللَّـهُ عَلَيْنَا إِنَّهُ مَن يَتَّقِ وَيَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّـهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٩٠﴾ قَالُوا تَاللَّـهِ لَقَدْ آثَرَكَ اللَّـهُ عَلَيْنَا وَإِن كُنَّا لَخَاطِئِينَ ﴿٩١﴾ قَالَ لَا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللَّـهُ لَكُمْ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ ﴿٩٢﴾} صدق الله العظيم [يوسف]
و این بیان حق برای فرموده خداوند تعالی است:
{وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمْرِهِمْ هَذَا وَهُمْ لاَ يَشْعُرُونَ} صدق الله العظيم [يوسف:۱۵]
پس درمییابید که آن کسی که آنها از او درخواست پیمانههای بیشتر و دادن صدقه میکنند در حقیقت برادرشان یوسف است که به موقعیت بالا و فرمانروایی دست یافته است ولی آنها او را نمیشناسند، مگر زمانی که از رفتارشان با او در ته چاه سخن میگوید. خداوند تعالی میفرماید:
{قَالُوا يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّـهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ ﴿٨٨﴾ قَالَ هَلْ عَلِمْتُم مَّا فَعَلْتُم بِيُوسُفَ وَأَخِيهِ إِذْ أَنتُمْ جَاهِلُونَ ﴿٨٩﴾ قَالُوا أَإِنَّكَ لَأَنتَ يُوسُفُ قَالَ أَنَا يُوسُفُ وَهَـٰذَا أَخِي قَدْ مَنَّ اللَّـهُ عَلَيْنَا إِنَّهُ مَن يَتَّقِ وَيَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّـهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٩٠﴾ قَالُوا تَاللَّـهِ لَقَدْ آثَرَكَ اللَّـهُ عَلَيْنَا وَإِن كُنَّا لَخَاطِئِينَ ﴿٩١﴾ قَالَ لَا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللَّـهُ لَكُمْ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ ﴿٩٢﴾} صدق الله العظيم [يوسف]
حال دانستید که خداوند در این فرموده خود، درحالیکه یوسف علیه الصلاة و السلام هنوز پسر کوچکی بود با وحی تفهیمی به او وحی نمود:
{فَلَمَّا ذَهَبُوا بِهِ وَأَجْمَعُوا أَن يَجْعَلُوهُ فِي غَيَابَةِ الجُبِّ وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمْرِهِمْ هَذَا وَهُمْ لاَ يَشْعُرُونَ ﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [يوسف]
و تا زمانی که یوسف از کرده ایشان سخن نگفته بود، او را نشناختند و خداوند تعالی میفرماید:
{قَالَ هَلْ عَلِمْتُم مَّا فَعَلْتُم بِيُوسُفَ} صدق الله العظيم [يوسف:۸۹]
آنگاه برادر خود، یوسف را شناختند و پیش از آنکه او از کردهی آنان در چاه سخن بگوید نمیدانستند که برادرشان یوسف در برابرشان است تا اینکه از رفتارشان با او درچاه سخن به میان آورد و گفت:
{قَالَ هَلْ عَلِمْتُم مَّا فَعَلْتُم بِيُوسُفَ وَأَخِيهِ إِذْ أَنتُمْ جَاهِلُونَ ﴿٨٩﴾ قَالُوا أَإِنَّكَ لَأَنتَ يُوسُفُ قَالَ أَنَا يُوسُفُ} صدق الله العظيم [يوسف]
بهراستی که پروردگارش در قعر چاه با وحی تفهیمی به او از روزی خبر داد که برادرانش را خواهد دید، نه جبریل علیه الصلاة و السلام در چاه به سراغش آمد و نه از ورای حجاب با او سخن گفته شد. در مورد امام مهدی منتظر ناصر محمد نیز چنین است؛ انسانی که خداوند بیان حق قرآن را با وحی تفهیمی به او یاد داد و این وسوسه شیطان رانده شده نیست. از آنجا که خداوند برهان قاطع بیان حق از قرآن را به من وحی نموده است، من نیز آیات قرآن را مقتدرانه و به حق برای عالِم و جاهلتان بیان مینمایم، باشد که متذکر شوید.
شیخ گرانقدر عبدالمجید الزندانی! من شما و تمام علمای یمن را به صورت خاص و علمای مسلمین را به صورت عام دعوت میکنم تا بر سر میز گفتوگوی جهانی با مهدی منتظر در «پایگاه امام مهدی ناصر محمد یمانی» که با رنگ آبی مزیّن است حاضر شوید [چون ما پایگاههای متعددی داریم] . حقوق شما در نزد ما محفوظ و مصون است و با احترام و اکرام از شما میهمانان محترم پذیرایی میکنیم؛ نه مانع ورود شما به پایگاه میشویم و نه سخنانی را که بنویسید تغییر میدهیم. پناه بر خدا که از جاهلان باشیم. اگر برایتان روشن شد امام ناصر محمد واقعاً امام مهدی منتظر است، حقی را که از جانب پروردگارتان آمدهاست خواهید دانست. و اگر تنها در یک مسئله بر ناصر محمد یمانی غلبه کردید، بر ناصر محمد یمانی است که از باور خود مبنی بر مهدی منتظر بودنش بازگردد و تمام انصار او در نقاط مختلف جهان نیز در صورت مغلوب شدن او در برابرعلمای مسلمین [ولو در یک مسئله] باید از پیروی از ناصر محمد یمانی دست بردارند. پس ای مسلمانان شاهد باشید، شاهد بر خودتان و علمای مسلمین و مهدی منتظر حق، چراکه ناصر محمد یمانی برخی از عقاید دینی شما را در هم خواهد کوبید، چون هیچ نشانی از دین خداوند در آنها نیست؛ بلکه از جانب غیر خدا، یعنی شیطان رانده شده به شما رسیده است؛ عقایدی که از جانب اولیای شیطان بر زبان آورده شدهاست، همانان که تظاهر میکردند ایمان دارند اما کفر و مکر خود را پنهان میداشتند تا مانع پیروی از ذکرمحفوظ از تحریف و دستکاری شوند. آنها میخواستند شما را از آیات محکم خداوند که در قرآن عظیم آمدهاست به بیراهه بکشند اما این کار را از راه احادیث سنت نبوی انجام دادند، چون این احادیث از تحریف و دستکاری مصون نیستند. برای همین به محضر محمد رسول الله صلى الله عليه وآله و سلم آمده و تظاهر میکردند که ایمان آوردهاند ولی کفر و مکر خود را پنهان میکردند، ایمانشان فقط برای استتارشان بود تا به عنوان راویان حدیث سنت نبوی شناخته شوند. خداوند تعالی میفرماید:
{إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّـهِ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّـهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ ﴿١﴾ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [المنافقون]
سپس خداوند به شما خبر داد که چگونه شما را از راه خداوند به بیراهه میکشند. آنها با شمشیر به مقابله شما نیامدند، بلکه از راهی وارد شدند که از ضربات شمشیر خطرناکتر است؛ آنها راوی سنت نبوی شدند تا شما را از پیروی از آیات محکم قرآن که از جانب پروردگارتان نازل شده بود دور سازند. لذا در مجالس حدیث حاضر میشدند تا از راویان شوند. خداوند تعالی میفرماید:
{مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿٨٠﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء]
بهخاطر آنکه قرآن و احادیث بیانِ آن همگی از نزد خدا هستند و گواه آن نزد فرموده خداوند تعالی است که:
{فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿١٨﴾ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [القيامة]
برای همین خداوند شما را آگاه میفرماید که اگر احادیث بیان که در سنت نبوی آمدهاند از جانب کسی غیر از خدا، یعنی از جانب شیطان بیایند، در آن صورت بین آن احادیث و آیات محکم قرآن اختلاف زیادی پیدا میکنید؛ چون حق و باطل یکدیگر را نقض کرده و در یکجا جمع نمیشوند.
لذا ای مردم! خداوند آیات محکم قرآن را به عنوان مرجع احادیث سنت نبوی برگزیده است و راه کشف احادیثی که به دروغ به نبیّ نسبت داده شدهاند را نیز به شما آموخته است. احادیث دروغ با آیات محکم قرآن تفاوت زیادی دارند. برای همین از شما دعوت میکنم تا در موارد اختلافات دینیتان به حکم خداوند واحد قهار رو کنید و بر مهدی منتظر چیزی جز این نیست که حکم حق خداوند را از آیات محکم قرآنی که از تحریف محفوظ است برایتان استنباط کند تا اگر از حق آمده از جانب پروردگارتان پیروی نکنید، در روز قیامت حجت خداوند بر شما باشد و خداوند تعالی میفرماید:
{وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿١٥٥﴾ أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿١٥٦﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]
پس ای علمای مسلمین به دعوت به پذیرش حکمیت کتاب خداوند، قرآن عظیم، پاسخ دهید و بدانید که محمد رسول الله صلی عله و آله و سلم در رویای حقی به من فرمودند:
[كان مني حرثك وعلياً بذرك، أهدى الرايات رايتك وأعظم الغايات غايتك وما جادلك أحدٌ من القرآن إلا غلبته]
[تو از جانب مادر (حرث) از من و از جانب پدر (بذر) از علی هستی؛ پرچم تو هدایتگرترین پرچم است و بزرگترین هدف، هدف توست و کسی نیست که با قرآن با تو به گفتگو بنشیند مگر اینکه از تو شکست بخورد]
و در رویایی دیگر:
[وإنك أنت المهدي المنتظر وما جادلك عالمٌ من القرآن إلا غلبته]
[و بهراستی که تو مهدی منتظری و عالِمی نیست که از قرآن با تو بحث کند و بر او غلبه نکنی]
پایان رؤیای حق
ولی خدا را به شهادت میگیرم که او به شما فرمان ندادهاست که به احکام شرعی بر اساس رؤیایی که در خواب دیده میشود عمل کنید، چراکه رؤیا به صاحب آن اختصاص دارد. اما اگر خداوند در عالم واقعیت آن رؤیا را محقق سازد، آنگاه این رؤیا برای شما حجت خواهد بود و خواهید دید که هیچ عالم قرآنی نیست مگر اینکه ناصر محمد یمانی مقتدرانه برای او از آیات محکم قرآن حجت علمی بیاورد.
ای مردم یمن! خدا را شاهد میگیرم و شهادت خداوند کافی است که یمنی که مورد تمسخر متکبران است، «پایتخت خلافت جهانی اسلام» خواهد شد و شایسته نیست علی عبدالله صالح، رهبری خلافت جهانی اسلام را به دست کسی جز امام مهدی منتظر بسپارد. او قانع شده و داوطلبانه این کار را میکند و این امر به وسیله قیام مسلحانه رخ نمی دهد. او بالاخره خواهد دانست که قدرت را به کسی تسلیم میکند که مهدی منتظر است. شما از شاهدان این امر باشید.
به خدایی که جز او خدایی نیست، این رهبری به الحوثیها یا سایر معارضین نخواهد رسید و سزاوار نیست رئیس علی عبدالله صالح از قدرت کنار برود، مگر آنکه پیش از آن رهبری خلافت جهانی اسلام را به مهدی منتظر بسپارد. فقط نکته این است که او هنوز بهخاطر مکر اولیای دروغگوی شیطان، از مهدی منتظر ناصر محمد یمانی میگریزد؛ چون آنها او را از خاندانی که مهدی منتظر ناصر محمد یمانی از آنهاست بر حذر میدارند. به او نمیگویند از این خاندان بر حذر باش چون مهدی منتظر از بین آنها خروج خواهد کرد؛ بلکه میگویند: «جناب رئیس از فلان خاندان برحذر باش و به آنها نزدیک نشو و اجازه نزدیک شدن آنها را نیز نده که اگر از آنان بر حذر نباشی مقام خود را از دست داده و فرمانروایی و ملک خود را به آنها خواهی داد». مهدی منتظر در پاسخ به آنها میگوید: خداوند شما دروغگویان وحقهبازها را که اولیای شیاطین هستید بکشد. شما تنها درمورد صالحان هشدار میدهید. آیا شما به فرعون درباره موسی که مردی صالح بود هشدار ندادید و او را از موسی بر حذر نداشتید؟ اما نمیبینید که در مورد کافران هشداری بدهند، چون از دوستان و یاران آنها هستند. به خداوند قسم که تصدیق مهدی منتظر باعث بیشتر شدن بزرگی و شرف علی عبدالله صالح خواهد شد. پس از شکرگزاران باشد که خداوند حیات او را در دورانی قرار دادهاست که مهدی منتظر برانگیخته میشود تا با قرآن مجید به راه خداوند عزیز و حمید هدایت شود و بداند که دروغگویانی که از دوستان و اولیای شیاطین هستند تنها در مورد صالحان هشدار میدهند. مگر آنها فرعون را از موسی که مرد صالحی بود بر حذر نداشتند؟! آنها درباره کافران هشدار نمیدهند و امیدواریم پاسخ جناب رئیس این باشد که: «راست میگویی، چون آنها دوستانشان هستند». و امیدوارم خداوند علی العظیم به علی عبدالله صالح بصیرت بدهد تا از ماهیت واقعی شما دروغگویان آگاه گردد. چقدر شما باعث شدید در حق ما ظلم شود و ما را از حقوق حقه خود محروم کردید و اگر قبل از ظهور و تمکین توبه نکنید، ما حکم خداوند درباره شما را میدانیم. در کتاب خداوند، شما در شمار سرسختترین دشمنان «الرحمن» وسرسختترین دشمنان اولیای او هستید؛ شما از اولیای شیاطینی هستید که از عالم بالا [ملاء اعلی] استراق سمع میکنند و خداوند درباره شما در آیات محکمش فتوا داده و فرموده است:
{هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلَىٰ مَن تَنَزَّلُ الشَّيَاطِينُ ﴿٢٢١﴾ تَنَزَّلُ عَلَىٰ كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ ﴿٢٢٢﴾ يُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَكْثَرُهُمْ كَاذِبُونَ ﴿٢٢٣﴾} صدق الله العظيم [الشعراء]
چراکه در آسمانها و زمین جز خداوند یکتا و بیشریک کسی نیست که از غیب آگاه باشد. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{قُلْ لَا يَعْلَمُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلَّا اللَّهُ} صدق الله العظيم [النمل:۶۵]
سؤالی که مطرح میشود این است که این حیلهگران دروغگو چگونه دزدانه از غیب آگاه میشوند؟! و جواب را در فرموده خداوند تعالی و در آیات محکم او مییابید که:
{إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ ﴿٦﴾ وَحِفْظًا مِّن كُلِّ شَيْطَانٍ مَّارِدٍ ﴿٧﴾ لَّا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ وَيُقْذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٍ ﴿٨﴾ دُحُورًا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ ﴿٩﴾ إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الصافات]
سپس شیاطین به سراغ اولیای خود آمده و مطالبی را که به سرقت بردهاند در اختیار آنان قرار میدهند و اکثراً هم دروغ میگویند. برای همین خداوند تعالی میفرماید:
{هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلَىٰ مَن تَنَزَّلُ الشَّيَاطِينُ ﴿٢٢١﴾ تَنَزَّلُ عَلَىٰ كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ ﴿٢٢٢﴾ يُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَكْثَرُهُمْ كَاذِبُونَ ﴿٢٢٣﴾} صدق الله العظيم [الشعراء]
ای مردم، به این ترتیب الآن مقصود از حدیث حقی که از محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم نقل شدهاست برایتان روشن شد: [كذب المنجمون ولو صدقوا] یعنی آنها حتی اگر موضوعی که میگویند راست از آب درآید،اما دروغ میگویند که از روی رصد حرکات ستارگان از این امور آگاه شدهاند؛ بلکه اطلاعاتشان را از شیاطینی به دست میآورند که {يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى} در عالم بالا [ملاء اعلی] حرف فرشتگان را استراق سمع کردهاند؛ چون فرشتگان «الرحمن» درباره خبرهایی که خداوند پیرامون امور غیبی و حوادث آینده زمین به آنها دادهاست با یکدیگر صحبت میکنند و شیاطین به صورت پنهانی به حرفهای آنها گوش میدهند، همانند جِنّیان که قبل از مبارزه طلبی قرآن به راحتی بالا رفته و از اخبار آن عالم باخبر میشدند ولی بعد از به چالش کشیدهشدنشان درآیات قرآن عظیم، این امر متوقف شد. برای همین میگویند:
{وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاءَ فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِيدًا وَشُهُبًا ﴿٨﴾ وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ ۖ فَمَن يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَّصَدًا ﴿٩﴾ وَأَنَّا لَا نَدْرِي أَشَرٌّ أُرِيدَ بِمَن فِي الْأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَدًا ﴿١٠﴾ وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَٰلِكَ ۖ كُنَّا طَرَائِقَ قِدَدًا ﴿١١﴾ وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن نُّعْجِزَ اللَّهَ فِي الْأَرْضِ وَلَن نُّعْجِزَهُ هَرَبًا ﴿١٢﴾ وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَىٰ آمَنَّا بِهِ ۖ فَمَن يُؤْمِن بِرَبِّهِ فَلَا يَخَافُ بَخْسًا وَلَا رَهَقًا ﴿١٣﴾} صدق الله العظيم [الجن]
این لینک پایگاه «الإمام المهدي ناصر محمد اليماني (https://mahdialumma.xyz/)» است و ما منتظر حضور شما برای گفتوگو هستیم تا کشور را از «فتنه جنگ داخلی» که در صورت وقوع، مصیبت بسیار بزرگی برای مردم یمن خواهد بود نجات دهیم؛ پس مردم و حکومت یمن! از خونریزی و اغتشاش بپرهیزید و بشتابید برای گفتوگو. مهدی منتظر اینجا حاضر است و شش سال است که از شما دعوت میکند تا با او به گفتوگو بپردازید و ما اکنون در آغاز هفتمین سال هستیم و به جز تعداد اندکی از شما، نه علمای یمن و نه سایر علمای مسلمین به این درخواست پاسخ ندادهاید. ما از جناب رئیس جمهور علی عبدالله صالح نیز برای حضور در میز گفتوگو دعوت میکنیم تا برایش روشن شود که آیا واقعاً خداوند دانش و علمی فراتر از علمای امت به امام ناصر محمد یمانی عطا نموده است یا خیر و برایش روشن گردد آیا واقعاً امام ناصر محمد با علمی روشنگر و مقتدرانه از قرآن در جدال با هر عالمی پیروز میگردد یا خیر؟ و اگر روبرگردانید،[در حقیقت] از دعوت مهدی منتظر حق پروردگارتان برای پذیرش حکمیت ذکر، قرآن عظیم، روبرگرداندهاید و در این صورت، به خداوند واحد قهاری که جن را از زبانه آتش و انسان را از گل سفالگونه آفریده است، قسم که خداوند خلیفه خود مهدی منتظر را در یک شب بر شما و تمام جهانیان مسلط خواهد کرد درحالیکه همگی خوار و زبون شده اید؛ شبی که در آن عبور سیارهای که شما آن را سیاره دهم مینامید باعث پیشی افتادن شب از روز میگردد [طلوع خورشید از مغرب به علت عکس شدن جهت چرخش زمین]. همان «کوکب سقر» که از دورانی به دوران دیگر به سراغ بشر میآید [اللواحة للبشر] و سنگهای آتشین خود را بر زمین میباراند؛ پس فرموده خداوند واحد قهار را در آیات محکم ذکر به یاد داشته باشید که میفرماید:
{خُلِقَ الْإِنسَانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِيكُمْ آيَاتِي فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ ﴿٣٧﴾ وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَـٰذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣٨﴾ لَوْ يَعْلَمُ الَّذِينَ كَفَرُوا حِينَ لَا يَكُفُّونَ عَن وُجُوهِهِمُ النَّارَ وَلَا عَن ظُهُورِهِمْ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ ﴿٣٩﴾ بَلْ تَأْتِيهِم بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ رَدَّهَا وَلَا هُمْ يُنظَرُونَ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء]
این کوکب سقر و بازآینده بهسوی بشر [اللواحة للبشر] است و نزدیکترین عبور آن علامتی از علائم بزرگ ساعت [قیامت] است. تصدیق فرمودهی خداوند تعالی:
{...وَمَا هِيَ إِلَّا ذِكْرَىٰ لِلْبَشَرِ ﴿٣١﴾ كَلَّا وَالْقَمَرِ ﴿٣٢﴾ وَاللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ ﴿٣٣﴾ وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ ﴿٣٤﴾ إِنَّهَا لَإِحْدَى الْكُبَرِ ﴿٣٥﴾ نَذِيرًا لِّلْبَشَرِ ﴿٣٦﴾ لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَتَقَدَّمَ أَوْ يَتَأَخَّرَ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [المدثر]
مترقب و در انتظار عبور آن باشید که از جانب قطبها در یکی از شبهای کامل شدن بدر ماه خواهد آمد. با عبورِ آن، شب از روز جلو می افتد، در آن زمان شما، کسانی که از دعوت به پذیرش حکمیت کتاب خداوند، ذکر، سر باز میزنید بهجز خداوند ولی و یاوری نخواهید داشت وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين.
ای دوستان و محبان خداوند، بیان حق کتاب خداوند، ذکر، را با تمام امکانات و وسایل منتشر کنید تا در اختیار خردمندان [اولی الألباب] قرار گیرد و این وظیفه شماست. خداوند شما را از امر من آگاه کرده و شما نیز مرا باور کرده و از من پیروی میکنید. از کسانی که عضویت شما را مسدود میکنند، شما را مورد تکذب قرار میدهند، ناامید نشوید و همان جوابی را بدهید که پیروان یکی از انبیا در مقابل گروهی از مردم خودشان دادند:
{وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا ۙ اللَّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا ۖ قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿١٦٤﴾ فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ أَنجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ ﴿١٦٥﴾} صدق الله العظيم [الأعراف]
آیا میدانید بیان حق این گفتهشان چیست؟
{ قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ} صدق الله العظيم؟
یعنی در مقابل خداوند عذری داشته باشیم تا بهخاطر عدم تبلیغ آنچه که خداوند بر شما فرستاده و آن را باور کرده و پیرو آن شدهاید مورد محاسبه قرار نگیریم، و همچنین شاید آنها تقوا کرده و از حق آمده از جانب پروردگارشان پیروی نمایند.
عزیزان من، شکرگزار خداوند باشید و در دوران «گفتوگو قبل از ظهور» تمام بیانات حق کتاب را تبلیغ نمایید که همه آنها « نورعلی نور» هستند و شفای قلبها در آنها نهفته است. کوتاهی نکرده و محزون نشوید؛ با مردم به نیکی سخن گفته و به ایشان بشارت دهید و باعث تنفر و فرارشان نشوید و دعوت خود را با خلقی بسیار نیک وبا ملاطفت بیان کنید و به یاد این فرموده خداوند تعالی باشید:
{وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ} صدق الله العظيم [آل عمران:۱۵۹]
از فرمانی که خداوند به شما و به تمام دعوتکنندگان به راه خداوند دادهاست اطاعت نمایید که میفرماید:
{ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ}[النحل:۱۲۵]
و این فرموده خداوند تعالی:
{وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ ﴿٣٤﴾ وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [فصلت]
توصیه خداوند به نبیِّ خود موسى عليه الصلاة والسلام را به یاد داشته باشید؛ با اینکه فرعون از مسرفانی بود که به ناحق ادعای بزرگی میکرد: {فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى} با وجود این خداوند تعالی به نبیِّ خود موسی و برادرش هارون عليهم الصلاة والسلام میفرماید:
{اذْهَبَا إِلَىٰ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَىٰ ﴿٤٣﴾ فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَىٰ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [طه]
ای حبیبان خداوند اگر مشتاق آن هستید که آنچه که او دوست دارد و باعث رضایتش میشود تحقق یابد، فتوایش را درباره اینکه چه چیز را دوست داشته و از آن راضی میشود، در این فرموده پیدا میکنید:
{وَلاَ يَرْضَىَ لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ وَإِن تَشْكُرُواْ يَرْضَهُ لَكُمْ} صدق الله العظيم [الزمر:۷]
خداوند در نفس خود دعوت بندگان به راهش را بیش از هر چیز دوست دارد؛ پس در مقابل آزارها صبور باشید، چون خداوند هدایت آنها را بیشتر ازاین دوست دارد که به جنگ با شما برخیزند و شما نیز با آنها بجنگید و ایشان را بکشید و داخل آتش شوند. خداوند به شما فرمان نمیدهد با مردم بجنگید تا مؤمن شوند؛ اجبار و اکراه در دین خداوند راه ندارد و همان چیزی بر شماست که بر رسول خداوند و امام مهدی است و خداوند تعالی میفرماید:
{وَإِنْ مَا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الرعد]
ممکن است یکی از پیروان احادیث شیطانی که مخالف آیات محکم قرآن هستند و خود را هدایت شده هم میدانند بخواهد حرف مرا قطع کرده و بگوید: صبر کن ناصر محمد یمانی، بر اساس روایتی از عبدالله عمر رضي الله تعالى، محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرموده است:
[أمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم إلا بحق الإسلام وحسابهم على الله تعالى]
ترجمه:
[به من فرمان داده شدهاست تا با مردم بجنگم تا شهادت بدهند خدایی جز الله نیست و محمد رسول خداست و نماز به پا داشته و زکات بدهند؛ اگر چنین کردند، خون و اموالشان از من در امان است مگر به حق اسلام و حسابشان با خداوند تعالی است]
البخاری و مسلم این روایت را نقل کرده و آن را در زمره احادیث صحیح قرار دادهاند که واقد بن محمد بن زيد بن عبدالله بن عمر از پدرش و او از جدش عبدالله بن عمرآن را نقل کردهاست و این قسمت «الا بحق الاسلام» تنها از جانب البخاری نقل شده و مسلم آن را نقل نکردهاست و معنای این حدیثی که از نبي صلى الله عليه وسلم نقل شده و از بسیاری از بزرگان معنی این حدیث نقل شدهاست در صحیح البخاری از أنس رضي الله عنه نقل شده که نبي صلى الله عليه وسلم گفته است:
[أمرت أن أقاتل الناس يعني المشركين حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمدا عبده ورسوله فإذا شهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله وصلوا صلاتنا واستقبلوا قبلتنا وأكلوا ذبيحتنا فقد حرمت علينا دماؤهم وأموالهم إلا بحقها]. ترجمه:به من فرمان داده شدهاست تا با مردم یعنی مشرکان، بجنگم تا شهادت بدهند خدایی جز الله نیست و محمد رسول خداست و نماز ما را قبلهی ما را پذیرفته و از حیوانات ذبح شدهی ما بخورند که در این صورت خون و اموالشان از من در امان است مگر به حق آن]
و امام احمد آن را از میان احادیثی نقل کردهاست که معاذ بن جبل از نبي صلى الله عليه و
سلم نقل کرده است».
پایان نقلقول
امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ میگوید: خیر این حدیث با مکری خبیثانه و از جانب شیطان رانده شده آمدهاست تا مردم را به مبارزه با شما سوق دهد، چون اگر نخواهند با شما بجنگند باید با اکراه و اجبار و با خواری دین شما را بپذیرند و اگر نپذیرند شما با جنگ، به دلیل عدم پذیرش دین خدا خونشان را زمین ریخته و زنان و اموالشان را به عنوان غنیمت خواهید گرفت. چنین روشی نه امر خداوند است و نه امر رسولش؛ این دستور شیطان رانده شده است و چگونه شده که شما از دستور شیطان تبعیت کرده و از فرمان خداوند رحمان که در آیات محکم کتابش آمدهاست، سرپیچی میکنید؟ خداوند تعالی میفرماید:
{إِنَّ هَذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا} [المزمل:۱۹]
{فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّرٌ ﴿٢١﴾ لَّسْتَ عَلَيْهِم بِمُصَيْطِرٍ ﴿٢٢﴾} [الغاشية]
{فَذَكِّرْ إِن نَّفَعَتِ الذِّكْرَىٰ ﴿٩﴾ سَيَذَّكَّرُ مَن يَخْشَىٰ ﴿١٠﴾ وَيَتَجَنَّبُهَا الْأَشْقَى ﴿١١﴾ الَّذِي يَصْلَى النَّارَ الْكُبْرَىٰ ﴿١٢﴾ ثُمَّ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحْيَىٰ ﴿١٣﴾ قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّىٰ ﴿١٤﴾ وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّىٰ ﴿١٥﴾ بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا ﴿١٦﴾ وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَىٰ ﴿١٧﴾} [الأعلى]
{أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ} [يونس:۹۹]
{لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنْ الغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدْ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ} [البقرة:۲۵۶]
{وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ فَمَن شَاءَ فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَإِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا ﴿٢٩﴾} [الكهف]
{وَأَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَاحْذَرُوا فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٩٢﴾} [المائدة]
{وَقَالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ نَّحْنُ وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ ۚ كَذَٰلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ ۚ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٣٥﴾} [النحل]
{قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيْكُم مَّا حُمِّلْتُمْ ۖ وَإِن تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا ۚ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٥٤﴾} [النور]
{وَإِن تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّبَ أُمَمٌ مِّن قَبْلِكُمْ ۖ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿١٨﴾} [العنكبوت]
{وَإِن مَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ ﴿٤٠﴾} [الرعد]
صدق الله العظيم
پس ای خردمندان از خداوند تقوا کنید و از شما میپرسم به حقِّ آن که ابرها را روان ساخته و کتاب را نازل فرموده و انسان را از خاک آفریده است، آیا تمام فرامینی که خداوند در آیات محکم کتاب به رسولش دادهاست با دستوری که شیطان با نسبت دروغ دادن حدیث به خداوند رحمان و رسولش وارد سنت بیان کردهاست مخالفت ندارد؟ که گفته:
[أمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم إلا بحق الإسلام وحسابهم على الله تعالى].ترجمه:[به من فرمان داده شدهاست تا با مردم بجنگم تا شهادت بدهند خدایی جز الله نیست و محمد رسول خداست و نماز به پا داشته و زکات بدهند؛ اگر چنین کردند، خون و اموالشان از من در امان است مگر به حق اسلام و حسابشان با خداوند تعالی است]
من از صحابه رسول الله که این حدیث از آنها نقل شده جز نیکی یاد نمیکنم، چون شیاطین بشر همان گونه که به رسولِ ذکر [قرآن] نسبت دروغ میدهند، به صحابه برگزیده هم همین نسبت را میدهند. پس از خدا بترسید و از کتاب خداوند و سنت حق رسولش پیروی کنید، مگر آن احادیثی از سنت بیان که مخالف آیات محکم قرآن هستند و بدانید چنین حدیثی از جانب شیطان است؛ خداوندا شاهد باش که من به آنها ابلاغ نمودم.
آیا نمیدانید که حتی اگر تمام انس و جن را به اکراه وادار کنید تا به «الرحمن» ایمان آورده و نماز به پا داشته و زکات بدهند، نماز و زکاتشان در حال اکراه پذیرفته نمیشود مگر اینکه با خلوص و تمایل قلبی نماز خوانده و زکات بدهند و ترس از کسی باعث آن نشده باشد؟ تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ ۖ فَعَسَىٰ أُولَٰئِكَ أَن يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [التوبة]
خداوندا شاهد باش که من به آنها ابلاغ کردم.
و اما در مورد جهاد در راه خداوند برای پایان دادن ظلم انسان بر برادر انسانش، خداوند به کسانی که در زمین قدرت و فرمانراویی [تمکین] داده باشد، امر نموده برای پایان دادن ظلم انسان به برادر انسانش جهاد کنند، تصدیق، فرمودهی خداوند تعالی:
{الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الأْرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عاقِبَةُ الأْمُورِ ﴿٤١﴾} صدق الله العظيم [الحج]
{كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ ۗ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُم ۚ مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿١١٠﴾} صدق الله العظيم[آل عمران]
اما با کمال تأسف، بسیاری از علمای امت و منبریان بین آیات محکمی که در آن از دعوت بهسوی خداوند سخن گفته میشود و آیات محکمی که به جهاد در راه خداوند و امر به معروف و نهی از منکر اختصاص دارد، فرقی قائل نمیشوند. جهاد، برای پایان دادن ظلم انسان به برادر انسانش است و نمیتوان انسان را با زور و اکراه وادار نمود تا به «الرحمن» ایمان بیاورد. ای کسانی که خود و پیروانتان را به بیراهه کشاندهاید، آیا در قرآن تدبر نمیکنید یا بر قلبهایتان قفل زده شدهاست؟
برایتان مثالی خواهم آورد تا نشان دهم چگونه کسانی که نادانسته به خداوند نسبت میدهند و تصورهم میکنند هدایت شدهاند توانستند پیروان خود را قانع کنند که به جنگ کافرانی بروند که ایمان نمیآورند. برای مثال به آنها میگویند محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم گفته است:
[عن عبدالله عمر رضي الله تعالى عنهما أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال أمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم إلا بحق الإسلام وحسابهم على الله تعالى] رواه البخاري ومسلم
ترجمه:
[از عبدالله عمر رضی الله تعالی و از قول رسول الله صلی الله علیه و سلم نقل شده است: به من فرمان داده شدهاست تا با مردم بجنگم تا شهادت بدهند خدایی جز الله نیست و محمد رسول خداست و نماز به پا داشته و زکات بدهند؛ اگر چنین کردند، خون و اموالشان از من در امان است مگر به حق اسلام و حسابشان با خداوند تعالی است]
و سپس میگویند این به معنای آن است که خداوند به ما امر نموده تا به جنگ مشرکین رفته و آنها را به قتل برسانیم یا اینکه مؤمن شوند و نماز گزارده و زکات بپردازند، در غیر این صورت خداوند خون آنها و زنان و فرزندان و اموالشان را به عنوان غنیمت بر ما حلال کردهاست و سپس میگویند خداوند تعالی میفرماید:
{فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُواْ لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْالصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ} صدق الله العظيم[التوبة:۵]
و آیات بیشتری برایشان آورده و میگویند خداوند تعالی میفرماید:
{ إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ ۚ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ ۖ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ ۚ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ ۚ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ ۚ وَذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿١١١﴾} صدق الله العظيم [التوبة]
و خداوند تعالی میفرماید:
{وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ ۚ فَإِنِ انتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿٣٩﴾} صدق الله العظيم [الأنفال]
امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ میگوید: خداوند فرمان جنگ با کافرانی را دادهاست که بهخاطر دین شما به جنگ با شما میآیند و پیروانتان را گرفتار فتنه میکنند، برای همین خداوند فرمان دادهاست تا با کفاری که به جنگتان میآیند بجنگید تا باعث فتنه کسانی نشوند که به دعوت شما ایمان آورده و باورتان کرده و از دین حق پروردگارشان پیروی میکنند. در اینجا واجب است به برادرانتان یاری رسانید تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَإِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ} صدق الله العظيم [الأنفال:۷۲]
تصدیق حدیثی از محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:
[إِنَّ مَثَلَ الْمُؤْمِنِينَ فِي تَوَادِّهِمْ وَتَرَاحُمِهِمْ كَمَثَلِ الْجَسَدِ إِذَا اشْتَكَى تَدَاعَى بِالسَّهَرِ وَالْحُمَّى]
[حکایت مؤمنان در دوستی و مهربانیشان مانند اعضای بدن است، وقتی یکی رنجور شود دیگران از او مراقبت و نگهداری میکنند] صدق عليه وآله الصلاة والسلام
بهراستی که خداوند به شما فرمان دادهاست با کافرانی بجنگید که به جنگتان آمده و میخواهند نور خداوند را خاموش کنند، نه اینکه به کافرانی که جنگی با شما ندارند تعدی نمایید. گواه آن فرموده خداوند تعالی است:
{وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ ﴿١٩٠﴾} صدق الله العظيم[البقرة]
خداوند شما را از ارتباط با کافرانی که با شما سر جنگ ندارند، نهی نمیفرماید، بلکه به شما فرمان دادهاست با آنها به عدالت و قسط و همانند برادرانتان و بر اساس اصول دین رفتار کنید تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی است:
{لَّا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ﴿٨﴾} صدق الله العظيم [الممتحنة]
خداوند به رسولش فرمان نمیدهد با آنها بجنگد تا ایمان بیاورند، بلکه به بنده و رسول خود امر مینماید تا بین مؤمن و کافر عدالت برقرار کند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{فَلِذَٰلِكَ فَادْعُ ۖ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ ۖ وَقُلْ آمَنتُ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِن كِتَابٍ ۖ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ ۖ اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ ۖ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ ۖ لَا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ ۖ اللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا ۖ وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ ﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [الشورى]
چگونه ممکن است محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بر خلاف این عمل کرده و بگوید:
[أمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم إلا بحق الإسلام وحسابهم على الله تعالى] رواه البخاري ومسلم. ترجمه:[به من فرمان داده شدهاست تا با مردم بجنگم تا شهادت بدهند خدایی جز الله نیست و محمد رسول خداست و نماز به پا داشته و زکات بدهند؛ اگر چنین کردند، خون و اموالشان از من در امان است مگر به حق اسلام و حسابشان با خداوند تعالی است]
اما درباره این فرموده خداوند تعالی:
{فَإِذَا انسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ ۚ فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٥﴾} صدق الله العظيم [التوبة]
بهراستی که مقصود خداوند مشرکان مکه است که بعد از اعلام برائت تخلف کردند؛ چون خداوند به مسلمانان فرمان داده بود که مشرکان حق نزدیک شدن به خانه معظم او را ندارند و این خانه اختصاص برای ادای حج به مسلمانان اختصاص دارد. خداوند از حج خانه معظم خود توسط مشرکانی که شاهد کافر بودن خود بودند، برائت جست و آن را برای تمام کسانی که ایمان به خداوند و روز قیامت داشته و در عبادت کردن پروردگارشان شرک نیاورده باشند قرار داد. برای همین به مسلمانان فرمان داد که مشرکان حق نزدیک شدن به مسجد الحرام را ندارند. خداوند تعالی میفرماید:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلاَ يَقْرَبُواْ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاء إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿٢٨﴾} صدق الله العظيم [التوبة]
بعد از آنکه در روزِ حج اکبر بیزاری و برائت خداوند و رسولش اعلام گردید، هرمشرکی که در مکه پیدا میشد به منزله مقاومت وی در برابر فرمان برائت خداوند و رسولش بود، لذا فرمان خداوند بر این قرار گرفت که با آنها مبارزه شود ولو اینکه به پوشش کعبه آویخته باشند، مگر اینکه اعلام کنند مسلمان هستند و نماز گزارده و زکات بدهند و این به معنی این است که آنها در زمره برادران دینی مسلمانان شدهاند و مانند شما نسبت به مسجد الحرام محق هستند و برای همین نیز فرمان داده شد که راه این دسته باز شود. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَأَذَانٌ مِّنَ اللَّـهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّـهَ بَرِيءٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ فَإِن تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّـهِ وَبَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٣﴾ إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنقُصُوكُمْ شَيْئًا وَلَمْ يُظَاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَىٰ مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ ﴿٤﴾ فَإِذَا انسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٥﴾ وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّـهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْلَمُونَ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [التوبة]
جز اینکه خداوند به مؤمنان فرمان میدهد اگر کسی از کافران یا مشرکان به آنها پناه بیاورد، به او پناه دهند تا کلام خداوند را بشنود. اگر از حق پروردگارش پیروی کرد که چه بهتر و اگر نپذیرفت، خداوند به شما امر نموده که او را به خانهاش برسانید و همراه او باشید تا از مکه خارج شود و با او به خوبی برخود و رفتار شود. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلاَمَ اللّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَعْلَمُونَ} صدق الله العظيم
ای کسانی که نادانسته به خداوند نسبت داده و خود و پیروانتان را به گمراهی میکشانید، از خدا تقوا کنید. ای علمای مسلمین که با وجود تفاوت بسیار زیاد شتر و الاغ، فرق بین الاغ و شتر را نمیدانید (لا تفرقون بین البعیر و الحمیر) از خداوند بترسید و تقوا کنید!!
چگونه است که شما قادر نیستید مهدی منتظر حق را که از جانب پروردگارتان آمدهاست از کسانی که با مَسِّ شیطان سرگردان و آشفته شده و ادعای مهدویت میکنند، تشخیص دهید؟ کسانی که هر از چند گاه سر بلند کرده و با وسوسهی شیطانِ قرینشان، خود را مهدی منتظر میدانند. آیا نمیدانید این از مکر شیطان بزرگ است؟ تا وقتی خداوند مهدی منتظر حق را بهسویتان فرستاد، بگویید این هم یکی از کسانی است که هر از چند گاهی پیدا شده و ادعا میکنند مهدی منتظرند؟ از او رو برمیگردانید تا اینکه عذاب خداوند با جرمی آسمانی که به آن سیاره دهم میگویید بر سرتان نازل شود؛ آیا پروا نمیکنید؟ آیا در بیان حق ذکر، قرآن عظیم، که مهدی منتظر حق، امام ناصر محمد یمانی، از آن برایتان حجت میآورد تدبر نمیکنید؟ علم مقتدارنه او را با علومی که مهدیهای دروغینی که با مَسِّ شیاطین سرگردان شدهاند مقایسه نمینمایید، آیا از خدا تقوا نمیکنید؟ اگر شما از کسانی باشید که قبل از شنیدن سخن درباره آن حکم نمیدهند، با تدبر در منطق و دلایل علمی مقتدرانه امام مهدی ناصر محمد یمانی و برهانهای مدعیان مهدویت که ندانسته به خداوند نسبت میدهند متوجه تفاوت امر میشوید و درمییابید تفاوت بین مهدی منتظر و مدعیان دروغینی که شخصیت او را به سرقت بردهاند، مانند تفاوت بین شتر و الاغ است؛ یا شما شتر را از الاغ تشخیص نمیدهید؟
ای مردم! «الأزفة» نزدیک شده است و كسی جز خداوند نمیتواند جلوی آن را بگیرد، آیا ازاین حدیث میخندید و نمیگریید؟! [اشاره به آیات کریمه سوره نجم: أَزِفَتِ الْآزِفَةُ ﴿٥٧﴾ لَيْسَ لَهَا مِن دُونِ اللَّـهِ كَاشِفَةٌ ﴿٥٨﴾ أَفَمِنْ هَـٰذَا الْحَدِيثِ تَعْجَبُونَ ﴿٥٩﴾ وَتَضْحَكُونَ وَلَا تَبْكُونَ ﴿۶۰﴾]. آیا نمیدانید امام مهدی ناصر محمد یمانی با کلام خداوند، پروردگار عالمیان، شما را مورد خطاب قرار میدهد و بیان حق قرآن را با قرآن و از محکمات آن برایتان میآورد؟ آیات روشنی که آیات بنیادی و اساسی کتاب و از محکماتی هستند که برای عالم و جاهلتان به زبان عربی آمدهاست، ظاهر و باطن آن را هم علمایتان درک میکنند و هم جاهلان، چون ظاهر و باطن آنها یکسان است و تنها کسانی که قلبشان از حق منحرف است از درک دیدن آنها کور و ناتوانند.
شیخ گرانقدر عبدالمجید زندانی و علمای یمن! آیا وقت آن فرا نرسیده که کلام حق را بر زبان آورده و خود و امتتان سوار کشتی نجاتی شوید که خداوند برایتان فراهم نموده است و از امام ناصر محمد یمانی پیروی کنید؟ آیا رئیس علی عبدالله صالح شما را در پیشگاه خداوند در روز قیامت مسئول نکرد تا سخن حق را بگویید [و بین او و مخالفانش از کتاب خداوند داوری کنید] و در راه خداوند از سرزنش هیچ کسی نترسید؛ به شما وعده داده که خواهد گفت: «شنیدم و اطاعت میکنم»؛ آیا از خدا تقوا نمیکنید؟ چرا از دعوت امام مهدی ناصر محمد یمانی رو برمیگردانید؟ او که با شما در صنعا زندگی میکند یا اینکه از این قضیه خبر ندارید؟ یا مگر انصار، شما را از دعوت مهدی منتظر ناصر محمد یمانی باخبر نکردهاند، یا اینکه دعوت او را ابلاغ کردند ولی شما از دعوت حق پروردگارتان روبرگرداندهاید، شما را چه شده و چه بلایی سرتان آمده است؟
شاید شیخ گرانقدر عبدالمجید زندانی بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: «ناصر محمد یمانی، ما منتظر مهدی منتظری هستیم که طبق خبری که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم به ما دادهاست، نامش محمد بن عبدالله باشد. رسول فرموده است نام امام مهدی محمد بن عبدالله است». پس امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ ایشان میگوید:
{قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ} [البقرة:۱۱۱]
و خداوند تعالی میفرماید:
{قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُم مُّعْرِضُونَ} صدق الله العظيم [الأنبياء:۲۴]
شیخ گرانقدر عبدالمجید زندانی در جواب میگوید: «ناصر محمد یمانی! آیا به احادیث سنت نبوی ایمان داری؟» . امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ ایشان میگوید: البته که ایمان دارم، ایمان من به سنت بیان حق قرآن عظیم که از زبان جَدِّم محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم بیان شدهاند به اندازه ایمانم به این قرآن عظیم است؛ چیزی را که انکار کرده و نسبت به آن کافرم، احادیثی هستند که با آیات محکم ذکرِ محفوظ از تحریف یعنی قرآن مغایرت دارند؛ چون احادیثی از این دست از جانب خداوند نیستند، از جانب شیطان آمدهاند. چون هم قرآن و هم احادیث بیان همگی از جانب خداوند رحمان آمدهاند، تصدیق فتوای خداوند در آیات محکم قرآن برای جن و انس:
{إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ ﴿١٧﴾ فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿١٨﴾ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [القيامة]
مگر غیر از این است که «الرحمن» در آیات محکم کتابش شما را از چگونگی جدا کردن و تمیز دادن احادیث حق بیان که از جانب «الرحمن» هستند، از احادیث شیطان که به دروغ به خداوند و رسولش نسبت دادهاند آگاه کردهاست؟ خداوند به شما فرمان دادهاست که در مواردی که در احادیث سنت بیان نبوی دچار اختلاف میشوید، محکمات قرآن را مرجع قرار دهید. خداوند شما را آگاه نموده است که اگر احادیث بیان در سنت نبوی از جانب «الرحمن» نباشند، بین آنها و محکمات قرآن مغایرت و اختلاف زیادی پیدا میکنید. گواه آن نیز فتوای خداوند در آیات محکم قرآن است که احادیث سنت بیان هم از جانب «الرحمن» آمدهاند. همین طور فتوا دادهاست که در مورد حفظ سنت بیان از تحریف و دستکاری به شما وعدهای نمیدهد و بهراستی که قرآن عظیم را برایتان حفظ خواهد کرد. خداوند به شما خبر داده است در موارد اختلاف در احادیث سنت بیان، بر اساس قرآن حکم کنید و در آیات محکم قرآن تدبر نمایید. خداوند به شما آموخته است اگر احادیث بیان از جانب کسی غیر از خداوند باشند، بین محکمات قرآن و حدیث دروغین در سنت نبوی مغایرت و اختلاف زیادی پیدا میکنید؛ چون حق و باطل یکدیگر را نقض میکنند و نمیتوانند سازگارباشند. این فتوای خداوند درباره چگونگی کشف احادیث دروغ است که آن را در محکمات کتابش پیدا می کنید:
{مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿٨٠﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء]
شیخ عبد المجید زندانی در پاسخ ما میگوید: «به این ترتیب حکم حق درباره اختلاف بین اهالی سنت و شیعیان در حدیث نقل شده از جانب نبی الله علیه الصلاة و السلام برایمان روشن شد که میفرماید:
[تركت فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا بعدي كتاب الله وسنتي]
[در میانتان چیزی باقی گذاشتهام که اگر به آنها تمسک جویید، بعد از من گمراه نخواهید شد؛ کتاب خداوند و سنت من]
اما در روایاتی که نزد شیعیان است انتهای حدیث با آنچه که در بالا آمده است فرق دارد. نبی در حدیث آنها میفرماید:
[تركت فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا بعدي كتاب الله وعترتي]
[در میانتان چیزی باقی گذاشتهام که اگر به آنها تمسک جویید، بعد از من گمراه نخواهید شد؛ کتاب خداوند و عترت من]
و درباره این اختلاف، حکم حق روشن گردید و مشخص شد حدیثی که نزد اهل سنت است و در ادامه میآید، صحیح است:
[تركت فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا بعدي كتاب الله وسنتي]
[در میانتان چیزی باقی گذاشتهام که اگر به آنها تمسک جویید، بعد از من گمراه نخواهید شد؛ کتاب خداوند و سنت من]
و این بیان تو را ثابت میکند که احادیث نبوی نیز از جانب «الرحمن» آمدهاند، اما ناصر محمد یمانی درباره شیعیان اثنی عشری چه میگویی؟». مهدی منتظر در پاسخ میگوید: احادیث دروغ در نزد شیعیان کمتر از اهل سنت و جماعت است اما با وجود اینکه اهل سنت احادیث دروغ بیشتری دارند اما چون به جای خداوند ائمه آل بیت را نمیخوانند به حق نزدیکترند.
شیخ عبدالمجید، علمای یمن و تمام علمای مسلمین، از خدا تقوا کنید! شایسته امام مهدی برانگیخته شده از جانب خداوند نیست که از خواستهها و امیال شما پیروی کند. او آمدهاست تا پراکندگی شما را به وحدت تبدیل نماید و در برابر خداوند به حق و یقین شهادت میدهم و کفر مطلق خود نسبت به «تعدد مذاهب» در دین و در سیاست را اعلام میکنم. ما انتخابات مشورتی را رد نمیکنیم اما تعدد حزبی و سیاسی در دین خداوند را حرام میدانیم، چون باعث ضعف و کاهش قدرت مسلمانان میشود و موجب بروز دشمنی و کینه بین آنها شده و قلبهایشان را از هم دور میکند. شیخ عبدالمجید! دوران قبل از اتحاد یمن را به خاطر دارید که در شمال، حزبی به نام کنگره خلق [مؤتمر الشعبی العام] وجود داشت و با وجود عیوبی که داشت چون تنها یک حزب بود باعث شد یمنیها با هم برادر باشند؟ تا اینکه قضیه تعدد احزاب پیش آمد و قلبهای بندگان پراکنده شد و حاصل آن دشمنی و کینه بین مردم بود. این در دین خداوند حرام است و حکم شورای اسلامی این نیست. بلکه شورای اسلامی مانند شورای ملکه یمن، بلقیس، است که خدا از او راضی باشد و راضیاش نماید. عجیب است که او قبل از اینکه با سلیمان تسلیم خداوند شود، بر اساس شورای اسلامی حق عمل میکردهاست، چراکه بانویی حکیم بود و این از هوش و ذکاوت اوست. از میان بزرگان کشور عده ای انتخاب شده بودند و از هر استانی از کشور، افراد ارجمند جمع شدند و برایش مجلس مشورتی تشکیل دادند. او به ایشان گفت:
{مَا كُنتُ قَاطِعَةً أَمْرًا حَتَّى تَشْهَدُونِ} [النمل:۳۲]
او درباره هیچ یک از امورات کشوری و اقتصادی و دولتی بدون مشورت با این شورا و مشاوره با آنها تصمیمی نمیگرفت. بعد از انجام مشورت، تصمیمگیری با او بود و این حکم مشورت و شورا در اسلام است و تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ} صدق الله العظيم [آل عمران:۱۵۹]
یعنی درباره امور با آنها مشورت کن تا نظراتشان را بشنوی اما اختیار با آنها نیست و تنها نظر مشورتی میدهند و زمانی که تصمیم مناسب را گرفتی با توکل به خدا آن را انجام بده. حکومت ملکه بلقیس که خدا از او راضی باشد و او نیز از خدا، چنین بود.
اگر اکنون به دعوت به گفتوگو پاسخ ندهید، به رئیس علی عبدالله صالح پیشنهاد میکنیم که تمام احزاب یمن را در هم ادغام نماید و حزبی به نام «حزب متحد یمن» تشکیل دهد؛ چگونه شما از روش مردمی پیروی میکنید که ایمان نمیآورند؟ در یک دولت چیزی به نام تعدد احزاب، اساس دینی ندارد، چه تعدد حزبی تحت لوای تعدد مذاهب دینی باشد و یا احزاب سیاسی. تمام اینها در کتاب خداوند، قرآن عظیم، حرام شده است. چون تعدد حزبی در دین یا سیاست باعث دشمنی و کینه بین بندگان میشود. افراد زیادی در کشورهای مختلف قربانی این اختلافات شدهاند که جز خداوند کسی از تعداد آنها آگاه نیست؛ آیا تقوا نمیکنید؟
اگر در هر دولتی تنها یک حزب وجود داشته باشد، دیگر میان مردم اختلافی به وجود نیامده و فساد در زمین و خونریزی رخ نخواهد داد، فساد در زمین بس است، من نصیحتکننده امین شما هستم. پس بیایید برای پایان دادن به ظلم انسان بر برادر انسانش به گفتوگو بپردازیم. من شهادت میدهم خدایی جز خداوند یکتا وجود ندارد و شهادت میدهم محمد رسولخداوند است و شهادت میدهم من مهدي منتظر ناصر محمد اليماني هستم و تلاش میکنم تا صلح جهانی در میان ملتها برقرار شود و مسلمان و کافر در صلح زندگی کنند تا انسان بتواند از شر مفسدین در زمین در امان بوده و در آرامش زندگی کند.
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين.
برادرتان امام مهدي ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=12923
امام ناصر محمد اليماني
10 - ربیع الثانی - 1432 هـ
15 - 03 -2011 مـ
۲۴ - اسفند - ۱۳۸۹ ه. ش.
02:38 صبح
(بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى)
ـــــــــــــــــــــ
از مهدی منتظر به رئیس جمهور یمن علی عبدالله صالح و تمام رهبران عرب و علمای مسلمین....
بسم الله الرحمن الرحيم و صلوات و سلام بر جدَّم محمد رسول الله و خاندان پاک او و تمام انصار خداوند واحد قهار از گذشتگان و آیندگان، تا یوم الدین...
از مهدی منتظر به جناب علی عبدالله صالح، رئیس جمهور یمن و تمام رهبران عرب و مسلمین و همینطور به شیخ گرامی عبدالمجید الزندانی و تمام علمای مسلمین، السلام عليكم ورحمة الله وبركاته، السلام علينا وعلى عباد الله الصالحين وجميع المُسلمين اما بعد..
به راستی که من مهدی منتظرم که خداوند در زمان مقدرشده در کتاب مسطور خود مرا برانگیخته است و شما اکنون در دوران «گفتوگو قبل از ظهور» هستید. من در زمان مقدر شده از جانب خداوند و در آستانه عبور آنچه که شما سیاره دهم مینامید بهسوی شما آمدهام تا به بشریت هشدار بدهم که آنها وارد دوران علائم بزرگ ساعت [قیامت] شدهاند. پس از خداوند یکتا و قهار بترسید و پیش از آنکه شب از روز پیشی گیرد، از ذکر خداوند، قرآن عظیم، پیروی نمایید. من از شما دعوت میکنم که قبل از رخ دادن ظهور، بر سر میز گفتوگوی جهانی در «موقع الإمام المهدي ناصر محمد اليماني منتديات البشرى الإسلامية» به گفتوگو بپردازیم.
شما حق دارید که در حال حاضر دو احتمال در مورد من بدهید؛ یا من امام مهدی منتظر حق هستم که از جانب خداوند آمدهام و یا ممکن است مثل سایر مدعیان مهدویت باشم که در معرض مَسّ شیطانی قرار گرفته و هر از چند گاهی ظاهر شده و به دروغ ادعای مهدویت میکنند، و این از مکر شیاطین است تا کسانی که تسط قرینشان گرفتار مَسِّ شیطانی شدهاند، تصور کنند مهدی منتظر هستند و این حکمت خبیثانهای دارد تا در زمانی که مهدی منتظر در زمان مقدر شده در کتاب مسطور از جانب خداوند برانگیخته میشود، مردم از او رو برگردانند با این تصور که او نیز از کسانی است که دچار مَسِّ شیطان شده است و به دروغ ادعای مهدویت میکند.
ای خردمندان! ممکن است من مهدی منتظر حق باشم که از جانب پروردگارتان آمدهاست و یا از کسانی باشم که با وسوسه شیاطین، ادعای مهدویت میکنند. شایسته شما نیست قبل از اینکه دلایل علمی و منطقی مرا بشنوید، با تصور اینکه من از کسانی هستم که ادعای مهدویت میکنند، درموردم قضاوت نمایید و به همین ترتیب شایسته نیست قبل از آنکه با دلایل قاطع و روشن علمی برایتان حجت بیاورم، باور کنید که من مهدی منتظر حق پروردگارتان هستم؛ برای هر ادعایی دلیلی لازم است و ظن کسی را از حق بینیاز نمیکند.
ممکن است شیخ گرامی، عبدالمجید الزندانی، بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: «ای کسی که ادعا میکنی مهدی منتظر هستی! ما علمای مسلمین بهتر از عامه مسلمانان میدانیم که آیا تو مهدی منتظر هستی یا یک دروغگوی بی شرم، بهخاطر آنکه مسلمانان منتظر این نیستند که خداوند مهدی منتظر را به عنوان یک رسول یا نبی جدید برانگیزد؛ بلکه او از صالحان است، چون محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم خاتم الأنبیا و آخرین رسول خداست.تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيماً} صدق الله العظيم [الأحزاب:۴۰]
و بر اساس این فتوای محکم در کتاب خداوند، قرآن عظیم، که عالم و جاهل آن را میفهمد، خاتم انبیا و رسولان، محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم است و با وجود اختلاف علمای مسلمین بر سر برخی عقاید دینی، همگی متفق هستند خداوند امام مهدی منتظر را برای یاری محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم [ناصراً لمحمد صلى الله عليه وآله وسلم] برمیانگیزد».
در پاسخ به شیخ عبدالمجید الزندانی میگوییم: ای شیخ گرامی! آیا ممکن است فتوا بدهی منظورت از اینکه میگویی علمای مسلمین درباره اعتقاد به اینکه امام مهدی منتظر برای یاری به محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم برانگیخته میشود [ناصراً لمحمد صلى الله عليه وآله وسلم] چیست؟ شیخ عبدالمجید در پاسخ ما میگوید: «مگر خداوند در آیات محکم کتابش برایمان فتوا ندادهاست که خاتم انبیا و رسولان الهی، محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم است و بر این اساس است که میبینید تمام علمای مسلمین معتقدند که امام مهدی منتظر برای یاری به محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم [ناصراً لمحمد صلى الله عليه وآله وسلم] برانگیخته میشود و خداوند او را نه به عنوان یک نبیِّ جدید بلکه برای یاری محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم برمیانگیزد؟ قاعدتاً او باید ما را بهسوی همان چیزی که بر خاتم انبیا و رسولان، محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم، نازل شدهاست دعوت نماید و شایسته است ویژگی دعوت مهدوی چنین باشد لذا اگر خداوند او را در میان ما قرار دهد، ما خواهیم دانست که او مهدی منتظر حق پروردگارعالمیان است، چون اگر او واقعاً مهدی منتظر باشد قاعدتاً خداوند دانش او از کتاب خود، قرآن عظیم را بر ما فزونی خواهد داد تا بتواند در موارد اختلاف دینی بین علمای مسلمین داوری و حکمیت نماید و سپس ما را با حکم حقی قانع کند که از آیات محکم قرآن عظیم و احادیث حق سنت نبوی استنباط میکند. پس ما نصیحت آن کسی که خود را مهدی منتظر میداند میپذیریم و حکم نمیکنیم که از کسانی است که با مَسِّ شیطان سرگردان شده و ادعای مهدویت میکنند بلکه منتظر شنیدن سخنت شده و توانایی علمی و منطقت را ارزیابی میکنیم که آیا با عقل و منطق همخوانی دارد یا خیر چون اگر تو عقل خود را از دست داده باشی، ما عقل خود را از دست ندادهایم. پس تو که ادعا میکنی مهدی منتظر هستی، قبل از هر چیز شایسته است که درباره خودت و نام پدرت و ویژگی برانگیخته شدنت برایمان سخن بگویی».
پس در پاسخ شیخ عبدالمجید الزندانی میگویم: به خداوند بزرگ قسم [همان خدایی که استخوانهای پوسیده و پراکنده را زنده میکند و پروردگار آسمانها و زمین و مابین آنها و پروردگار عرش عظیم است]، من امام مهدی منتظر ناصر محمد صلی الله علیه و آله الأطهار و سلم هستم و خداوند اسم من، «ناصر محمد» را صفت من قرار دادهاست و اسم «محمد» در نام پدرم با نام من همراهی میکند تا اسم من از کارم خبر دهد و نشانه امرم باشد، چراکه خداوند مرا به عنوان نبیِّ جدیدی که کتاب جدیدی بیاورد قرار ندادهاست؛ بلکه امام مهدی منتظر یاور[ناصر] محمد صلی علیه و آله و سلم است و من شما و تمام مردم را به پیروی از آنچه که بر محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم نازل شدهاست دعوت میکنم. خداوند مرا به عنوان آغازکننده یک دین جدید نفرستاده است بلکه من پیرو و تابع محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم بوده و شما را به پیروی از کتاب خداوند، قرآن عظیم، و سنت نبوی حق که مخالفتی با آیات محکم قرآن عظیمی که محفوظ از تحریف است نداشته باشد فرا میخوانم و به اندازه مویی از کتاب خداوند و سنت حق رسولش دور نمیشوم. خداوند مرا با کتاب جدیدی برنیانگیخته است؛ بلکه آمدهام تا شما و تمام مسلمانان را به مسیر اولیه نبوت، کتاب خداوند و سنت حق رسولش بازگردانم.
ای شیخ گرامی عبدالمجید! به من گوش کن تا درباره نتیجه گفتوگو بین من و شما برایت حکم بدهم و این حکم را با قسم، تزکیه [خالص] میکنم: به پروردگار عالمیان سوگند که امام مهدی ناصر محمد با برهانهای قاطع علمی که از جانب رب العالمین به او عطا شده است بر شما و تمام علمای مسلمین و مسیحی و یهودی غلبه خواهد کرد و شما قادر نیستید حتی در یک مورد از مسائل دینی بر امام مهدی منتظر سیطره پیدا کنید و خدا را به شهادت میگیرم که اگر من در ٪۹۹ مسائل بر شما غلبه کنم و شما در ٪۱ بر من غالب شوید، من امام مهدی منتظر ناصر محمد نیستم مگر آنکه در ٪۱۰۰ موارد غالب شوم و تنها شرطی که برایتان دارم این است که بپذیرید که پروردگار من وپروردگار شما در موارد اختلاف بینتان حکم نماید، تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ} [الشورى:۱۰]
و تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا} صدق الله العظيم [الأنعام:۱۱۴]
تنها وظیفه امام مهدی منتظر ناصر محمد یمانی است که در موارد اختلاف، حکم را برایتان از آیات محکم و ام الکتاب بیاورد که برای عالم و جاهل روشن است و ظاهر و باطن آنها را هم علمای مسلمین و هم مردم عادی درک می کنند و تنها کسانی از آن منحرف میشوند که قلبشان از حق مبین آمده در کتاب خداوند قرآن عظیم تنگ شود. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَلَقَدْ أَنزَلْنَآ إِلَيْكَ آياتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ بِهَآ إِلاَّ الْفَاسِقُونَ} صدق الله العظيم [البقرة:۹۹]
و آنها کسانی هستند که قلبهایشان از حقایق روشنی که در آیات محکم کتاب پروردگار قرآن عظیم آمده، منحرف و ناخشنود است و آنها را پشت سر میاندازند، گویا که اصلاً آنها را نشنیدهاند. آنان این حقایق روشن را رها کرده و به دنبال آیات متشابهی میروند که هنوز لازم است تأویل شوند، چراکه باطن آن آیات، آنچه نیست که در ظاهر دیده میشود. بهراستی که این تشابه در اختلاف در بیان و معنای کلمات است و تنها جزئی از آیات - حدود ٪۱۰ - را شامل می شود و ٪۹۰ آیات کتاب از محکمات بوده و آیات اساسی و مادر کتاب هستند و تنها قلب منحرفان ازحق از آن منحرف میشود. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُوْلُوا الأَلْبَابِ ﴿٧﴾} صدق الله العظيم [آل عمران]
و اگر از آنها [آیات متشابه] با امام مهدی منتظر ناصر محمد مجادله کنید، از تأویل آنها آگاهم و خداوند با وحی تفهیمی و نه وسوسه شیطانی، مرا از آنها باخبر نمودهاست و بیان و توضیح آنها را با تسلط کامل از همین قرآن برایتان میآورم تا بدانید که پروردگارم آنها را با وحی تفهیمی به قلب من الهام نموده و این بیانات وسوسه شیطان راندهشده نیستند.
ممکن است شیخ گرانقدر، عبدالمجید الزندانی، بخواهد سخنان مرا قطع کرده و بگوید: «ناصر محمد یمانی! چطور میگویی که با رسیدن وحی جدید ادعای نبوت نداری؛ تو که تصور میکنی خداوند با وحی تفهیمی به قلبت به تو وحی میکند؟ ای کسی که خود را مهدی منتظر می دانی، این اولین حجت در مقابل توست؛ مگر اینکه طبق وعدهای که به ما دادی با حجتی که از محکمات کتاب میآوری بر ما غلبه کنی». پس امام مهدی منتظر ناصر محمد در پاسخ او چنین میگوید: ای علمای گرامی یمن! من نه نبیِّ خدا هستم و نه رسول او. در کتاب خداوند سه راه برای وحی بیان شده است، طبق فتوایی که خداوند که در آیات محکم کتابش قرآن عظیم به شما داده است:
{وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاء إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ ﴿٥١﴾} صدق الله العظيم [الشورى]
۱- و اما روش اول، وحی تفهیمی است که از جانب خداوند به قلب الهام می شود.
۲- روش دوم وحی کلامی [تکلیم] از پسِ حجاب است.
۳- و روش سوم، فرستادن جبريل عليه الصلاة والسلام است و او به اذن خداوند آنچه را که پروردگار میخواهد به انبیا وحی میکند.
شیخ عبدالمجید الزندانی در جواب ما میگوید: «اگر صادق بوده و راست میگویی، آیا ممکن است این آیه را به تفصیل برایمان توضیح دهی تا بیشتر بدانیم»؟
پاسخ حق ما به او این است: خداوند تعالی میفرماید:
{فَفَهَّمْنَاهَا سُلَيْمَانَ وَكُلّاً آتَيْنَا حُكْماً وَعِلْماً} صدق الله العظيم [الأنبياء:۷۹]
در اینجا میبینید که خداوند حکم را به سلیمان الهام مینماید تا به حق میان دو طرف متخاصم حکم نماید و این برهان اول برای وحی تفهیمی از جانب خداوند به قلب بنده اوست. برهان دیگری که میآوریم این فرموده خداوند تعالی است که:
{فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
و این کلمات چه بودهاست؟ همانا کلماتی است که آدم از پروردگارش دریافت کرد تا خود و همسرش بعد از ظلمی که در حق خود کرده بودند بگویند تا بهسوی آنان بازگردد [توبهشان پذیرفته شود] :
{قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [الأعراف]
حال سومین برهان را برای وحی تفهیمی میآوریم که از جانب پروردگار به قلب یوسف علیه الصلاة و السلام فرستاده شد درحالیکه ایشان هنوز کوچک بود و این قبل از آن است که به عنوان رسول برانگیخته شود. خداوند تعالی میفرماید:
{فَلَمَّا ذَهَبُوا بِهِ وَأَجْمَعُوا أَن يَجْعَلُوهُ فِي غَيَابَةِ الجُبِّ وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمْرِهِمْ هَذَا وَهُمْ لاَ يَشْعُرُونَ ﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [يوسف]
خداوند با وحی تفهیمی به قلب یوسف علیه الصلاة و السلام الهام نمود که او را رها نکرده است و این مکر آنها [برادران یوسف] عامل تحقق یافتن رویای او خواهد شد و او از کاری که آنها با او کردند و از انداخته شدن خود به چاه توسط ایشان با آنها سخن خواهد گفت درحالیکه در آن هنگام یوسف در موقعیت والا و آنها ذلیل هستند و از او درخواست صدقه میکنند و نمیفهمند کسی که از او صدقه میخواهند برادرشان یوسف است و آنها برادر خود را که در آن موقعیت بالاست نمیشناسند تا اینکه او به ایشان یادآوری میکند که با او در ته چاه چه کردند. خداوند تعالی میفرماید:
{فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَيْهِ قَالُوا يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّـهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ ﴿٨٨﴾ قَالَ هَلْ عَلِمْتُم مَّا فَعَلْتُم بِيُوسُفَ وَأَخِيهِ إِذْ أَنتُمْ جَاهِلُونَ ﴿٨٩﴾ قَالُوا أَإِنَّكَ لَأَنتَ يُوسُفُ قَالَ أَنَا يُوسُفُ وَهَـٰذَا أَخِي قَدْ مَنَّ اللَّـهُ عَلَيْنَا إِنَّهُ مَن يَتَّقِ وَيَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّـهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٩٠﴾ قَالُوا تَاللَّـهِ لَقَدْ آثَرَكَ اللَّـهُ عَلَيْنَا وَإِن كُنَّا لَخَاطِئِينَ ﴿٩١﴾ قَالَ لَا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللَّـهُ لَكُمْ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ ﴿٩٢﴾} صدق الله العظيم [يوسف]
و این بیان حق برای فرموده خداوند تعالی است:
{وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمْرِهِمْ هَذَا وَهُمْ لاَ يَشْعُرُونَ} صدق الله العظيم [يوسف:۱۵]
پس درمییابید که آن کسی که آنها از او درخواست پیمانههای بیشتر و دادن صدقه میکنند در حقیقت برادرشان یوسف است که به موقعیت بالا و فرمانروایی دست یافته است ولی آنها او را نمیشناسند، مگر زمانی که از رفتارشان با او در ته چاه سخن میگوید. خداوند تعالی میفرماید:
{قَالُوا يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّـهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ ﴿٨٨﴾ قَالَ هَلْ عَلِمْتُم مَّا فَعَلْتُم بِيُوسُفَ وَأَخِيهِ إِذْ أَنتُمْ جَاهِلُونَ ﴿٨٩﴾ قَالُوا أَإِنَّكَ لَأَنتَ يُوسُفُ قَالَ أَنَا يُوسُفُ وَهَـٰذَا أَخِي قَدْ مَنَّ اللَّـهُ عَلَيْنَا إِنَّهُ مَن يَتَّقِ وَيَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّـهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٩٠﴾ قَالُوا تَاللَّـهِ لَقَدْ آثَرَكَ اللَّـهُ عَلَيْنَا وَإِن كُنَّا لَخَاطِئِينَ ﴿٩١﴾ قَالَ لَا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللَّـهُ لَكُمْ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ ﴿٩٢﴾} صدق الله العظيم [يوسف]
حال دانستید که خداوند در این فرموده خود، درحالیکه یوسف علیه الصلاة و السلام هنوز پسر کوچکی بود با وحی تفهیمی به او وحی نمود:
{فَلَمَّا ذَهَبُوا بِهِ وَأَجْمَعُوا أَن يَجْعَلُوهُ فِي غَيَابَةِ الجُبِّ وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمْرِهِمْ هَذَا وَهُمْ لاَ يَشْعُرُونَ ﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [يوسف]
و تا زمانی که یوسف از کرده ایشان سخن نگفته بود، او را نشناختند و خداوند تعالی میفرماید:
{قَالَ هَلْ عَلِمْتُم مَّا فَعَلْتُم بِيُوسُفَ} صدق الله العظيم [يوسف:۸۹]
آنگاه برادر خود، یوسف را شناختند و پیش از آنکه او از کردهی آنان در چاه سخن بگوید نمیدانستند که برادرشان یوسف در برابرشان است تا اینکه از رفتارشان با او درچاه سخن به میان آورد و گفت:
{قَالَ هَلْ عَلِمْتُم مَّا فَعَلْتُم بِيُوسُفَ وَأَخِيهِ إِذْ أَنتُمْ جَاهِلُونَ ﴿٨٩﴾ قَالُوا أَإِنَّكَ لَأَنتَ يُوسُفُ قَالَ أَنَا يُوسُفُ} صدق الله العظيم [يوسف]
بهراستی که پروردگارش در قعر چاه با وحی تفهیمی به او از روزی خبر داد که برادرانش را خواهد دید، نه جبریل علیه الصلاة و السلام در چاه به سراغش آمد و نه از ورای حجاب با او سخن گفته شد. در مورد امام مهدی منتظر ناصر محمد نیز چنین است؛ انسانی که خداوند بیان حق قرآن را با وحی تفهیمی به او یاد داد و این وسوسه شیطان رانده شده نیست. از آنجا که خداوند برهان قاطع بیان حق از قرآن را به من وحی نموده است، من نیز آیات قرآن را مقتدرانه و به حق برای عالِم و جاهلتان بیان مینمایم، باشد که متذکر شوید.
شیخ گرانقدر عبدالمجید الزندانی! من شما و تمام علمای یمن را به صورت خاص و علمای مسلمین را به صورت عام دعوت میکنم تا بر سر میز گفتوگوی جهانی با مهدی منتظر در «پایگاه امام مهدی ناصر محمد یمانی» که با رنگ آبی مزیّن است حاضر شوید [چون ما پایگاههای متعددی داریم] . حقوق شما در نزد ما محفوظ و مصون است و با احترام و اکرام از شما میهمانان محترم پذیرایی میکنیم؛ نه مانع ورود شما به پایگاه میشویم و نه سخنانی را که بنویسید تغییر میدهیم. پناه بر خدا که از جاهلان باشیم. اگر برایتان روشن شد امام ناصر محمد واقعاً امام مهدی منتظر است، حقی را که از جانب پروردگارتان آمدهاست خواهید دانست. و اگر تنها در یک مسئله بر ناصر محمد یمانی غلبه کردید، بر ناصر محمد یمانی است که از باور خود مبنی بر مهدی منتظر بودنش بازگردد و تمام انصار او در نقاط مختلف جهان نیز در صورت مغلوب شدن او در برابرعلمای مسلمین [ولو در یک مسئله] باید از پیروی از ناصر محمد یمانی دست بردارند. پس ای مسلمانان شاهد باشید، شاهد بر خودتان و علمای مسلمین و مهدی منتظر حق، چراکه ناصر محمد یمانی برخی از عقاید دینی شما را در هم خواهد کوبید، چون هیچ نشانی از دین خداوند در آنها نیست؛ بلکه از جانب غیر خدا، یعنی شیطان رانده شده به شما رسیده است؛ عقایدی که از جانب اولیای شیطان بر زبان آورده شدهاست، همانان که تظاهر میکردند ایمان دارند اما کفر و مکر خود را پنهان میداشتند تا مانع پیروی از ذکرمحفوظ از تحریف و دستکاری شوند. آنها میخواستند شما را از آیات محکم خداوند که در قرآن عظیم آمدهاست به بیراهه بکشند اما این کار را از راه احادیث سنت نبوی انجام دادند، چون این احادیث از تحریف و دستکاری مصون نیستند. برای همین به محضر محمد رسول الله صلى الله عليه وآله و سلم آمده و تظاهر میکردند که ایمان آوردهاند ولی کفر و مکر خود را پنهان میکردند، ایمانشان فقط برای استتارشان بود تا به عنوان راویان حدیث سنت نبوی شناخته شوند. خداوند تعالی میفرماید:
{إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّـهِ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّـهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ ﴿١﴾ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [المنافقون]
سپس خداوند به شما خبر داد که چگونه شما را از راه خداوند به بیراهه میکشند. آنها با شمشیر به مقابله شما نیامدند، بلکه از راهی وارد شدند که از ضربات شمشیر خطرناکتر است؛ آنها راوی سنت نبوی شدند تا شما را از پیروی از آیات محکم قرآن که از جانب پروردگارتان نازل شده بود دور سازند. لذا در مجالس حدیث حاضر میشدند تا از راویان شوند. خداوند تعالی میفرماید:
{مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿٨٠﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء]
بهخاطر آنکه قرآن و احادیث بیانِ آن همگی از نزد خدا هستند و گواه آن نزد فرموده خداوند تعالی است که:
{فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿١٨﴾ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [القيامة]
برای همین خداوند شما را آگاه میفرماید که اگر احادیث بیان که در سنت نبوی آمدهاند از جانب کسی غیر از خدا، یعنی از جانب شیطان بیایند، در آن صورت بین آن احادیث و آیات محکم قرآن اختلاف زیادی پیدا میکنید؛ چون حق و باطل یکدیگر را نقض کرده و در یکجا جمع نمیشوند.
لذا ای مردم! خداوند آیات محکم قرآن را به عنوان مرجع احادیث سنت نبوی برگزیده است و راه کشف احادیثی که به دروغ به نبیّ نسبت داده شدهاند را نیز به شما آموخته است. احادیث دروغ با آیات محکم قرآن تفاوت زیادی دارند. برای همین از شما دعوت میکنم تا در موارد اختلافات دینیتان به حکم خداوند واحد قهار رو کنید و بر مهدی منتظر چیزی جز این نیست که حکم حق خداوند را از آیات محکم قرآنی که از تحریف محفوظ است برایتان استنباط کند تا اگر از حق آمده از جانب پروردگارتان پیروی نکنید، در روز قیامت حجت خداوند بر شما باشد و خداوند تعالی میفرماید:
{وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿١٥٥﴾ أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿١٥٦﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]
پس ای علمای مسلمین به دعوت به پذیرش حکمیت کتاب خداوند، قرآن عظیم، پاسخ دهید و بدانید که محمد رسول الله صلی عله و آله و سلم در رویای حقی به من فرمودند:
[كان مني حرثك وعلياً بذرك، أهدى الرايات رايتك وأعظم الغايات غايتك وما جادلك أحدٌ من القرآن إلا غلبته]
[تو از جانب مادر (حرث) از من و از جانب پدر (بذر) از علی هستی؛ پرچم تو هدایتگرترین پرچم است و بزرگترین هدف، هدف توست و کسی نیست که با قرآن با تو به گفتگو بنشیند مگر اینکه از تو شکست بخورد]
و در رویایی دیگر:
[وإنك أنت المهدي المنتظر وما جادلك عالمٌ من القرآن إلا غلبته]
[و بهراستی که تو مهدی منتظری و عالِمی نیست که از قرآن با تو بحث کند و بر او غلبه نکنی]
پایان رؤیای حق
ولی خدا را به شهادت میگیرم که او به شما فرمان ندادهاست که به احکام شرعی بر اساس رؤیایی که در خواب دیده میشود عمل کنید، چراکه رؤیا به صاحب آن اختصاص دارد. اما اگر خداوند در عالم واقعیت آن رؤیا را محقق سازد، آنگاه این رؤیا برای شما حجت خواهد بود و خواهید دید که هیچ عالم قرآنی نیست مگر اینکه ناصر محمد یمانی مقتدرانه برای او از آیات محکم قرآن حجت علمی بیاورد.
ای مردم یمن! خدا را شاهد میگیرم و شهادت خداوند کافی است که یمنی که مورد تمسخر متکبران است، «پایتخت خلافت جهانی اسلام» خواهد شد و شایسته نیست علی عبدالله صالح، رهبری خلافت جهانی اسلام را به دست کسی جز امام مهدی منتظر بسپارد. او قانع شده و داوطلبانه این کار را میکند و این امر به وسیله قیام مسلحانه رخ نمی دهد. او بالاخره خواهد دانست که قدرت را به کسی تسلیم میکند که مهدی منتظر است. شما از شاهدان این امر باشید.
به خدایی که جز او خدایی نیست، این رهبری به الحوثیها یا سایر معارضین نخواهد رسید و سزاوار نیست رئیس علی عبدالله صالح از قدرت کنار برود، مگر آنکه پیش از آن رهبری خلافت جهانی اسلام را به مهدی منتظر بسپارد. فقط نکته این است که او هنوز بهخاطر مکر اولیای دروغگوی شیطان، از مهدی منتظر ناصر محمد یمانی میگریزد؛ چون آنها او را از خاندانی که مهدی منتظر ناصر محمد یمانی از آنهاست بر حذر میدارند. به او نمیگویند از این خاندان بر حذر باش چون مهدی منتظر از بین آنها خروج خواهد کرد؛ بلکه میگویند: «جناب رئیس از فلان خاندان برحذر باش و به آنها نزدیک نشو و اجازه نزدیک شدن آنها را نیز نده که اگر از آنان بر حذر نباشی مقام خود را از دست داده و فرمانروایی و ملک خود را به آنها خواهی داد». مهدی منتظر در پاسخ به آنها میگوید: خداوند شما دروغگویان وحقهبازها را که اولیای شیاطین هستید بکشد. شما تنها درمورد صالحان هشدار میدهید. آیا شما به فرعون درباره موسی که مردی صالح بود هشدار ندادید و او را از موسی بر حذر نداشتید؟ اما نمیبینید که در مورد کافران هشداری بدهند، چون از دوستان و یاران آنها هستند. به خداوند قسم که تصدیق مهدی منتظر باعث بیشتر شدن بزرگی و شرف علی عبدالله صالح خواهد شد. پس از شکرگزاران باشد که خداوند حیات او را در دورانی قرار دادهاست که مهدی منتظر برانگیخته میشود تا با قرآن مجید به راه خداوند عزیز و حمید هدایت شود و بداند که دروغگویانی که از دوستان و اولیای شیاطین هستند تنها در مورد صالحان هشدار میدهند. مگر آنها فرعون را از موسی که مرد صالحی بود بر حذر نداشتند؟! آنها درباره کافران هشدار نمیدهند و امیدواریم پاسخ جناب رئیس این باشد که: «راست میگویی، چون آنها دوستانشان هستند». و امیدوارم خداوند علی العظیم به علی عبدالله صالح بصیرت بدهد تا از ماهیت واقعی شما دروغگویان آگاه گردد. چقدر شما باعث شدید در حق ما ظلم شود و ما را از حقوق حقه خود محروم کردید و اگر قبل از ظهور و تمکین توبه نکنید، ما حکم خداوند درباره شما را میدانیم. در کتاب خداوند، شما در شمار سرسختترین دشمنان «الرحمن» وسرسختترین دشمنان اولیای او هستید؛ شما از اولیای شیاطینی هستید که از عالم بالا [ملاء اعلی] استراق سمع میکنند و خداوند درباره شما در آیات محکمش فتوا داده و فرموده است:
{هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلَىٰ مَن تَنَزَّلُ الشَّيَاطِينُ ﴿٢٢١﴾ تَنَزَّلُ عَلَىٰ كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ ﴿٢٢٢﴾ يُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَكْثَرُهُمْ كَاذِبُونَ ﴿٢٢٣﴾} صدق الله العظيم [الشعراء]
چراکه در آسمانها و زمین جز خداوند یکتا و بیشریک کسی نیست که از غیب آگاه باشد. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{قُلْ لَا يَعْلَمُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلَّا اللَّهُ} صدق الله العظيم [النمل:۶۵]
سؤالی که مطرح میشود این است که این حیلهگران دروغگو چگونه دزدانه از غیب آگاه میشوند؟! و جواب را در فرموده خداوند تعالی و در آیات محکم او مییابید که:
{إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ ﴿٦﴾ وَحِفْظًا مِّن كُلِّ شَيْطَانٍ مَّارِدٍ ﴿٧﴾ لَّا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ وَيُقْذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٍ ﴿٨﴾ دُحُورًا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ ﴿٩﴾ إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الصافات]
سپس شیاطین به سراغ اولیای خود آمده و مطالبی را که به سرقت بردهاند در اختیار آنان قرار میدهند و اکثراً هم دروغ میگویند. برای همین خداوند تعالی میفرماید:
{هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلَىٰ مَن تَنَزَّلُ الشَّيَاطِينُ ﴿٢٢١﴾ تَنَزَّلُ عَلَىٰ كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ ﴿٢٢٢﴾ يُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَكْثَرُهُمْ كَاذِبُونَ ﴿٢٢٣﴾} صدق الله العظيم [الشعراء]
ای مردم، به این ترتیب الآن مقصود از حدیث حقی که از محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم نقل شدهاست برایتان روشن شد: [كذب المنجمون ولو صدقوا] یعنی آنها حتی اگر موضوعی که میگویند راست از آب درآید،اما دروغ میگویند که از روی رصد حرکات ستارگان از این امور آگاه شدهاند؛ بلکه اطلاعاتشان را از شیاطینی به دست میآورند که {يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى} در عالم بالا [ملاء اعلی] حرف فرشتگان را استراق سمع کردهاند؛ چون فرشتگان «الرحمن» درباره خبرهایی که خداوند پیرامون امور غیبی و حوادث آینده زمین به آنها دادهاست با یکدیگر صحبت میکنند و شیاطین به صورت پنهانی به حرفهای آنها گوش میدهند، همانند جِنّیان که قبل از مبارزه طلبی قرآن به راحتی بالا رفته و از اخبار آن عالم باخبر میشدند ولی بعد از به چالش کشیدهشدنشان درآیات قرآن عظیم، این امر متوقف شد. برای همین میگویند:
{وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاءَ فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِيدًا وَشُهُبًا ﴿٨﴾ وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ ۖ فَمَن يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَّصَدًا ﴿٩﴾ وَأَنَّا لَا نَدْرِي أَشَرٌّ أُرِيدَ بِمَن فِي الْأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَدًا ﴿١٠﴾ وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَٰلِكَ ۖ كُنَّا طَرَائِقَ قِدَدًا ﴿١١﴾ وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن نُّعْجِزَ اللَّهَ فِي الْأَرْضِ وَلَن نُّعْجِزَهُ هَرَبًا ﴿١٢﴾ وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَىٰ آمَنَّا بِهِ ۖ فَمَن يُؤْمِن بِرَبِّهِ فَلَا يَخَافُ بَخْسًا وَلَا رَهَقًا ﴿١٣﴾} صدق الله العظيم [الجن]
این لینک پایگاه «الإمام المهدي ناصر محمد اليماني (https://mahdialumma.xyz/)» است و ما منتظر حضور شما برای گفتوگو هستیم تا کشور را از «فتنه جنگ داخلی» که در صورت وقوع، مصیبت بسیار بزرگی برای مردم یمن خواهد بود نجات دهیم؛ پس مردم و حکومت یمن! از خونریزی و اغتشاش بپرهیزید و بشتابید برای گفتوگو. مهدی منتظر اینجا حاضر است و شش سال است که از شما دعوت میکند تا با او به گفتوگو بپردازید و ما اکنون در آغاز هفتمین سال هستیم و به جز تعداد اندکی از شما، نه علمای یمن و نه سایر علمای مسلمین به این درخواست پاسخ ندادهاید. ما از جناب رئیس جمهور علی عبدالله صالح نیز برای حضور در میز گفتوگو دعوت میکنیم تا برایش روشن شود که آیا واقعاً خداوند دانش و علمی فراتر از علمای امت به امام ناصر محمد یمانی عطا نموده است یا خیر و برایش روشن گردد آیا واقعاً امام ناصر محمد با علمی روشنگر و مقتدرانه از قرآن در جدال با هر عالمی پیروز میگردد یا خیر؟ و اگر روبرگردانید،[در حقیقت] از دعوت مهدی منتظر حق پروردگارتان برای پذیرش حکمیت ذکر، قرآن عظیم، روبرگرداندهاید و در این صورت، به خداوند واحد قهاری که جن را از زبانه آتش و انسان را از گل سفالگونه آفریده است، قسم که خداوند خلیفه خود مهدی منتظر را در یک شب بر شما و تمام جهانیان مسلط خواهد کرد درحالیکه همگی خوار و زبون شده اید؛ شبی که در آن عبور سیارهای که شما آن را سیاره دهم مینامید باعث پیشی افتادن شب از روز میگردد [طلوع خورشید از مغرب به علت عکس شدن جهت چرخش زمین]. همان «کوکب سقر» که از دورانی به دوران دیگر به سراغ بشر میآید [اللواحة للبشر] و سنگهای آتشین خود را بر زمین میباراند؛ پس فرموده خداوند واحد قهار را در آیات محکم ذکر به یاد داشته باشید که میفرماید:
{خُلِقَ الْإِنسَانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِيكُمْ آيَاتِي فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ ﴿٣٧﴾ وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَـٰذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣٨﴾ لَوْ يَعْلَمُ الَّذِينَ كَفَرُوا حِينَ لَا يَكُفُّونَ عَن وُجُوهِهِمُ النَّارَ وَلَا عَن ظُهُورِهِمْ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ ﴿٣٩﴾ بَلْ تَأْتِيهِم بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ رَدَّهَا وَلَا هُمْ يُنظَرُونَ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء]
این کوکب سقر و بازآینده بهسوی بشر [اللواحة للبشر] است و نزدیکترین عبور آن علامتی از علائم بزرگ ساعت [قیامت] است. تصدیق فرمودهی خداوند تعالی:
{...وَمَا هِيَ إِلَّا ذِكْرَىٰ لِلْبَشَرِ ﴿٣١﴾ كَلَّا وَالْقَمَرِ ﴿٣٢﴾ وَاللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ ﴿٣٣﴾ وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ ﴿٣٤﴾ إِنَّهَا لَإِحْدَى الْكُبَرِ ﴿٣٥﴾ نَذِيرًا لِّلْبَشَرِ ﴿٣٦﴾ لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَتَقَدَّمَ أَوْ يَتَأَخَّرَ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [المدثر]
مترقب و در انتظار عبور آن باشید که از جانب قطبها در یکی از شبهای کامل شدن بدر ماه خواهد آمد. با عبورِ آن، شب از روز جلو می افتد، در آن زمان شما، کسانی که از دعوت به پذیرش حکمیت کتاب خداوند، ذکر، سر باز میزنید بهجز خداوند ولی و یاوری نخواهید داشت وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين.
ای دوستان و محبان خداوند، بیان حق کتاب خداوند، ذکر، را با تمام امکانات و وسایل منتشر کنید تا در اختیار خردمندان [اولی الألباب] قرار گیرد و این وظیفه شماست. خداوند شما را از امر من آگاه کرده و شما نیز مرا باور کرده و از من پیروی میکنید. از کسانی که عضویت شما را مسدود میکنند، شما را مورد تکذب قرار میدهند، ناامید نشوید و همان جوابی را بدهید که پیروان یکی از انبیا در مقابل گروهی از مردم خودشان دادند:
{وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا ۙ اللَّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا ۖ قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿١٦٤﴾ فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ أَنجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ ﴿١٦٥﴾} صدق الله العظيم [الأعراف]
آیا میدانید بیان حق این گفتهشان چیست؟
{ قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ} صدق الله العظيم؟
یعنی در مقابل خداوند عذری داشته باشیم تا بهخاطر عدم تبلیغ آنچه که خداوند بر شما فرستاده و آن را باور کرده و پیرو آن شدهاید مورد محاسبه قرار نگیریم، و همچنین شاید آنها تقوا کرده و از حق آمده از جانب پروردگارشان پیروی نمایند.
عزیزان من، شکرگزار خداوند باشید و در دوران «گفتوگو قبل از ظهور» تمام بیانات حق کتاب را تبلیغ نمایید که همه آنها « نورعلی نور» هستند و شفای قلبها در آنها نهفته است. کوتاهی نکرده و محزون نشوید؛ با مردم به نیکی سخن گفته و به ایشان بشارت دهید و باعث تنفر و فرارشان نشوید و دعوت خود را با خلقی بسیار نیک وبا ملاطفت بیان کنید و به یاد این فرموده خداوند تعالی باشید:
{وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ} صدق الله العظيم [آل عمران:۱۵۹]
از فرمانی که خداوند به شما و به تمام دعوتکنندگان به راه خداوند دادهاست اطاعت نمایید که میفرماید:
{ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ}[النحل:۱۲۵]
و این فرموده خداوند تعالی:
{وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ ﴿٣٤﴾ وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [فصلت]
توصیه خداوند به نبیِّ خود موسى عليه الصلاة والسلام را به یاد داشته باشید؛ با اینکه فرعون از مسرفانی بود که به ناحق ادعای بزرگی میکرد: {فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى} با وجود این خداوند تعالی به نبیِّ خود موسی و برادرش هارون عليهم الصلاة والسلام میفرماید:
{اذْهَبَا إِلَىٰ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَىٰ ﴿٤٣﴾ فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَىٰ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [طه]
ای حبیبان خداوند اگر مشتاق آن هستید که آنچه که او دوست دارد و باعث رضایتش میشود تحقق یابد، فتوایش را درباره اینکه چه چیز را دوست داشته و از آن راضی میشود، در این فرموده پیدا میکنید:
{وَلاَ يَرْضَىَ لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ وَإِن تَشْكُرُواْ يَرْضَهُ لَكُمْ} صدق الله العظيم [الزمر:۷]
خداوند در نفس خود دعوت بندگان به راهش را بیش از هر چیز دوست دارد؛ پس در مقابل آزارها صبور باشید، چون خداوند هدایت آنها را بیشتر ازاین دوست دارد که به جنگ با شما برخیزند و شما نیز با آنها بجنگید و ایشان را بکشید و داخل آتش شوند. خداوند به شما فرمان نمیدهد با مردم بجنگید تا مؤمن شوند؛ اجبار و اکراه در دین خداوند راه ندارد و همان چیزی بر شماست که بر رسول خداوند و امام مهدی است و خداوند تعالی میفرماید:
{وَإِنْ مَا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الرعد]
ممکن است یکی از پیروان احادیث شیطانی که مخالف آیات محکم قرآن هستند و خود را هدایت شده هم میدانند بخواهد حرف مرا قطع کرده و بگوید: صبر کن ناصر محمد یمانی، بر اساس روایتی از عبدالله عمر رضي الله تعالى، محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرموده است:
[أمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم إلا بحق الإسلام وحسابهم على الله تعالى]
ترجمه:
[به من فرمان داده شدهاست تا با مردم بجنگم تا شهادت بدهند خدایی جز الله نیست و محمد رسول خداست و نماز به پا داشته و زکات بدهند؛ اگر چنین کردند، خون و اموالشان از من در امان است مگر به حق اسلام و حسابشان با خداوند تعالی است]
البخاری و مسلم این روایت را نقل کرده و آن را در زمره احادیث صحیح قرار دادهاند که واقد بن محمد بن زيد بن عبدالله بن عمر از پدرش و او از جدش عبدالله بن عمرآن را نقل کردهاست و این قسمت «الا بحق الاسلام» تنها از جانب البخاری نقل شده و مسلم آن را نقل نکردهاست و معنای این حدیثی که از نبي صلى الله عليه وسلم نقل شده و از بسیاری از بزرگان معنی این حدیث نقل شدهاست در صحیح البخاری از أنس رضي الله عنه نقل شده که نبي صلى الله عليه وسلم گفته است:
[أمرت أن أقاتل الناس يعني المشركين حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمدا عبده ورسوله فإذا شهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله وصلوا صلاتنا واستقبلوا قبلتنا وأكلوا ذبيحتنا فقد حرمت علينا دماؤهم وأموالهم إلا بحقها]. ترجمه:به من فرمان داده شدهاست تا با مردم یعنی مشرکان، بجنگم تا شهادت بدهند خدایی جز الله نیست و محمد رسول خداست و نماز ما را قبلهی ما را پذیرفته و از حیوانات ذبح شدهی ما بخورند که در این صورت خون و اموالشان از من در امان است مگر به حق آن]
و امام احمد آن را از میان احادیثی نقل کردهاست که معاذ بن جبل از نبي صلى الله عليه و
سلم نقل کرده است».
پایان نقلقول
امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ میگوید: خیر این حدیث با مکری خبیثانه و از جانب شیطان رانده شده آمدهاست تا مردم را به مبارزه با شما سوق دهد، چون اگر نخواهند با شما بجنگند باید با اکراه و اجبار و با خواری دین شما را بپذیرند و اگر نپذیرند شما با جنگ، به دلیل عدم پذیرش دین خدا خونشان را زمین ریخته و زنان و اموالشان را به عنوان غنیمت خواهید گرفت. چنین روشی نه امر خداوند است و نه امر رسولش؛ این دستور شیطان رانده شده است و چگونه شده که شما از دستور شیطان تبعیت کرده و از فرمان خداوند رحمان که در آیات محکم کتابش آمدهاست، سرپیچی میکنید؟ خداوند تعالی میفرماید:
{إِنَّ هَذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا} [المزمل:۱۹]
{فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّرٌ ﴿٢١﴾ لَّسْتَ عَلَيْهِم بِمُصَيْطِرٍ ﴿٢٢﴾} [الغاشية]
{فَذَكِّرْ إِن نَّفَعَتِ الذِّكْرَىٰ ﴿٩﴾ سَيَذَّكَّرُ مَن يَخْشَىٰ ﴿١٠﴾ وَيَتَجَنَّبُهَا الْأَشْقَى ﴿١١﴾ الَّذِي يَصْلَى النَّارَ الْكُبْرَىٰ ﴿١٢﴾ ثُمَّ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحْيَىٰ ﴿١٣﴾ قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّىٰ ﴿١٤﴾ وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّىٰ ﴿١٥﴾ بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا ﴿١٦﴾ وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَىٰ ﴿١٧﴾} [الأعلى]
{أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ} [يونس:۹۹]
{لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنْ الغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدْ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ} [البقرة:۲۵۶]
{وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ فَمَن شَاءَ فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَإِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا ﴿٢٩﴾} [الكهف]
{وَأَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَاحْذَرُوا فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٩٢﴾} [المائدة]
{وَقَالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ نَّحْنُ وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ ۚ كَذَٰلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ ۚ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٣٥﴾} [النحل]
{قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيْكُم مَّا حُمِّلْتُمْ ۖ وَإِن تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا ۚ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٥٤﴾} [النور]
{وَإِن تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّبَ أُمَمٌ مِّن قَبْلِكُمْ ۖ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿١٨﴾} [العنكبوت]
{وَإِن مَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ ﴿٤٠﴾} [الرعد]
صدق الله العظيم
پس ای خردمندان از خداوند تقوا کنید و از شما میپرسم به حقِّ آن که ابرها را روان ساخته و کتاب را نازل فرموده و انسان را از خاک آفریده است، آیا تمام فرامینی که خداوند در آیات محکم کتاب به رسولش دادهاست با دستوری که شیطان با نسبت دروغ دادن حدیث به خداوند رحمان و رسولش وارد سنت بیان کردهاست مخالفت ندارد؟ که گفته:
[أمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم إلا بحق الإسلام وحسابهم على الله تعالى].ترجمه:[به من فرمان داده شدهاست تا با مردم بجنگم تا شهادت بدهند خدایی جز الله نیست و محمد رسول خداست و نماز به پا داشته و زکات بدهند؛ اگر چنین کردند، خون و اموالشان از من در امان است مگر به حق اسلام و حسابشان با خداوند تعالی است]
من از صحابه رسول الله که این حدیث از آنها نقل شده جز نیکی یاد نمیکنم، چون شیاطین بشر همان گونه که به رسولِ ذکر [قرآن] نسبت دروغ میدهند، به صحابه برگزیده هم همین نسبت را میدهند. پس از خدا بترسید و از کتاب خداوند و سنت حق رسولش پیروی کنید، مگر آن احادیثی از سنت بیان که مخالف آیات محکم قرآن هستند و بدانید چنین حدیثی از جانب شیطان است؛ خداوندا شاهد باش که من به آنها ابلاغ نمودم.
آیا نمیدانید که حتی اگر تمام انس و جن را به اکراه وادار کنید تا به «الرحمن» ایمان آورده و نماز به پا داشته و زکات بدهند، نماز و زکاتشان در حال اکراه پذیرفته نمیشود مگر اینکه با خلوص و تمایل قلبی نماز خوانده و زکات بدهند و ترس از کسی باعث آن نشده باشد؟ تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ ۖ فَعَسَىٰ أُولَٰئِكَ أَن يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [التوبة]
خداوندا شاهد باش که من به آنها ابلاغ کردم.
و اما در مورد جهاد در راه خداوند برای پایان دادن ظلم انسان بر برادر انسانش، خداوند به کسانی که در زمین قدرت و فرمانراویی [تمکین] داده باشد، امر نموده برای پایان دادن ظلم انسان به برادر انسانش جهاد کنند، تصدیق، فرمودهی خداوند تعالی:
{الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الأْرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عاقِبَةُ الأْمُورِ ﴿٤١﴾} صدق الله العظيم [الحج]
{كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ ۗ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُم ۚ مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿١١٠﴾} صدق الله العظيم[آل عمران]
اما با کمال تأسف، بسیاری از علمای امت و منبریان بین آیات محکمی که در آن از دعوت بهسوی خداوند سخن گفته میشود و آیات محکمی که به جهاد در راه خداوند و امر به معروف و نهی از منکر اختصاص دارد، فرقی قائل نمیشوند. جهاد، برای پایان دادن ظلم انسان به برادر انسانش است و نمیتوان انسان را با زور و اکراه وادار نمود تا به «الرحمن» ایمان بیاورد. ای کسانی که خود و پیروانتان را به بیراهه کشاندهاید، آیا در قرآن تدبر نمیکنید یا بر قلبهایتان قفل زده شدهاست؟
برایتان مثالی خواهم آورد تا نشان دهم چگونه کسانی که نادانسته به خداوند نسبت میدهند و تصورهم میکنند هدایت شدهاند توانستند پیروان خود را قانع کنند که به جنگ کافرانی بروند که ایمان نمیآورند. برای مثال به آنها میگویند محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم گفته است:
[عن عبدالله عمر رضي الله تعالى عنهما أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال أمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم إلا بحق الإسلام وحسابهم على الله تعالى] رواه البخاري ومسلم
ترجمه:
[از عبدالله عمر رضی الله تعالی و از قول رسول الله صلی الله علیه و سلم نقل شده است: به من فرمان داده شدهاست تا با مردم بجنگم تا شهادت بدهند خدایی جز الله نیست و محمد رسول خداست و نماز به پا داشته و زکات بدهند؛ اگر چنین کردند، خون و اموالشان از من در امان است مگر به حق اسلام و حسابشان با خداوند تعالی است]
و سپس میگویند این به معنای آن است که خداوند به ما امر نموده تا به جنگ مشرکین رفته و آنها را به قتل برسانیم یا اینکه مؤمن شوند و نماز گزارده و زکات بپردازند، در غیر این صورت خداوند خون آنها و زنان و فرزندان و اموالشان را به عنوان غنیمت بر ما حلال کردهاست و سپس میگویند خداوند تعالی میفرماید:
{فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُواْ لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْالصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ} صدق الله العظيم[التوبة:۵]
و آیات بیشتری برایشان آورده و میگویند خداوند تعالی میفرماید:
{ إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ ۚ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ ۖ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ ۚ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ ۚ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ ۚ وَذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿١١١﴾} صدق الله العظيم [التوبة]
و خداوند تعالی میفرماید:
{وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ ۚ فَإِنِ انتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿٣٩﴾} صدق الله العظيم [الأنفال]
امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ میگوید: خداوند فرمان جنگ با کافرانی را دادهاست که بهخاطر دین شما به جنگ با شما میآیند و پیروانتان را گرفتار فتنه میکنند، برای همین خداوند فرمان دادهاست تا با کفاری که به جنگتان میآیند بجنگید تا باعث فتنه کسانی نشوند که به دعوت شما ایمان آورده و باورتان کرده و از دین حق پروردگارشان پیروی میکنند. در اینجا واجب است به برادرانتان یاری رسانید تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَإِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ} صدق الله العظيم [الأنفال:۷۲]
تصدیق حدیثی از محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:
[إِنَّ مَثَلَ الْمُؤْمِنِينَ فِي تَوَادِّهِمْ وَتَرَاحُمِهِمْ كَمَثَلِ الْجَسَدِ إِذَا اشْتَكَى تَدَاعَى بِالسَّهَرِ وَالْحُمَّى]
[حکایت مؤمنان در دوستی و مهربانیشان مانند اعضای بدن است، وقتی یکی رنجور شود دیگران از او مراقبت و نگهداری میکنند] صدق عليه وآله الصلاة والسلام
بهراستی که خداوند به شما فرمان دادهاست با کافرانی بجنگید که به جنگتان آمده و میخواهند نور خداوند را خاموش کنند، نه اینکه به کافرانی که جنگی با شما ندارند تعدی نمایید. گواه آن فرموده خداوند تعالی است:
{وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ ﴿١٩٠﴾} صدق الله العظيم[البقرة]
خداوند شما را از ارتباط با کافرانی که با شما سر جنگ ندارند، نهی نمیفرماید، بلکه به شما فرمان دادهاست با آنها به عدالت و قسط و همانند برادرانتان و بر اساس اصول دین رفتار کنید تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی است:
{لَّا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ﴿٨﴾} صدق الله العظيم [الممتحنة]
خداوند به رسولش فرمان نمیدهد با آنها بجنگد تا ایمان بیاورند، بلکه به بنده و رسول خود امر مینماید تا بین مؤمن و کافر عدالت برقرار کند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{فَلِذَٰلِكَ فَادْعُ ۖ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ ۖ وَقُلْ آمَنتُ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِن كِتَابٍ ۖ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ ۖ اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ ۖ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ ۖ لَا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ ۖ اللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا ۖ وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ ﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [الشورى]
چگونه ممکن است محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بر خلاف این عمل کرده و بگوید:
[أمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم إلا بحق الإسلام وحسابهم على الله تعالى] رواه البخاري ومسلم. ترجمه:[به من فرمان داده شدهاست تا با مردم بجنگم تا شهادت بدهند خدایی جز الله نیست و محمد رسول خداست و نماز به پا داشته و زکات بدهند؛ اگر چنین کردند، خون و اموالشان از من در امان است مگر به حق اسلام و حسابشان با خداوند تعالی است]
اما درباره این فرموده خداوند تعالی:
{فَإِذَا انسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ ۚ فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٥﴾} صدق الله العظيم [التوبة]
بهراستی که مقصود خداوند مشرکان مکه است که بعد از اعلام برائت تخلف کردند؛ چون خداوند به مسلمانان فرمان داده بود که مشرکان حق نزدیک شدن به خانه معظم او را ندارند و این خانه اختصاص برای ادای حج به مسلمانان اختصاص دارد. خداوند از حج خانه معظم خود توسط مشرکانی که شاهد کافر بودن خود بودند، برائت جست و آن را برای تمام کسانی که ایمان به خداوند و روز قیامت داشته و در عبادت کردن پروردگارشان شرک نیاورده باشند قرار داد. برای همین به مسلمانان فرمان داد که مشرکان حق نزدیک شدن به مسجد الحرام را ندارند. خداوند تعالی میفرماید:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلاَ يَقْرَبُواْ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاء إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿٢٨﴾} صدق الله العظيم [التوبة]
بعد از آنکه در روزِ حج اکبر بیزاری و برائت خداوند و رسولش اعلام گردید، هرمشرکی که در مکه پیدا میشد به منزله مقاومت وی در برابر فرمان برائت خداوند و رسولش بود، لذا فرمان خداوند بر این قرار گرفت که با آنها مبارزه شود ولو اینکه به پوشش کعبه آویخته باشند، مگر اینکه اعلام کنند مسلمان هستند و نماز گزارده و زکات بدهند و این به معنی این است که آنها در زمره برادران دینی مسلمانان شدهاند و مانند شما نسبت به مسجد الحرام محق هستند و برای همین نیز فرمان داده شد که راه این دسته باز شود. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَأَذَانٌ مِّنَ اللَّـهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّـهَ بَرِيءٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ فَإِن تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّـهِ وَبَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٣﴾ إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنقُصُوكُمْ شَيْئًا وَلَمْ يُظَاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَىٰ مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ ﴿٤﴾ فَإِذَا انسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٥﴾ وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّـهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْلَمُونَ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [التوبة]
جز اینکه خداوند به مؤمنان فرمان میدهد اگر کسی از کافران یا مشرکان به آنها پناه بیاورد، به او پناه دهند تا کلام خداوند را بشنود. اگر از حق پروردگارش پیروی کرد که چه بهتر و اگر نپذیرفت، خداوند به شما امر نموده که او را به خانهاش برسانید و همراه او باشید تا از مکه خارج شود و با او به خوبی برخود و رفتار شود. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلاَمَ اللّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَعْلَمُونَ} صدق الله العظيم
ای کسانی که نادانسته به خداوند نسبت داده و خود و پیروانتان را به گمراهی میکشانید، از خدا تقوا کنید. ای علمای مسلمین که با وجود تفاوت بسیار زیاد شتر و الاغ، فرق بین الاغ و شتر را نمیدانید (لا تفرقون بین البعیر و الحمیر) از خداوند بترسید و تقوا کنید!!
چگونه است که شما قادر نیستید مهدی منتظر حق را که از جانب پروردگارتان آمدهاست از کسانی که با مَسِّ شیطان سرگردان و آشفته شده و ادعای مهدویت میکنند، تشخیص دهید؟ کسانی که هر از چند گاه سر بلند کرده و با وسوسهی شیطانِ قرینشان، خود را مهدی منتظر میدانند. آیا نمیدانید این از مکر شیطان بزرگ است؟ تا وقتی خداوند مهدی منتظر حق را بهسویتان فرستاد، بگویید این هم یکی از کسانی است که هر از چند گاهی پیدا شده و ادعا میکنند مهدی منتظرند؟ از او رو برمیگردانید تا اینکه عذاب خداوند با جرمی آسمانی که به آن سیاره دهم میگویید بر سرتان نازل شود؛ آیا پروا نمیکنید؟ آیا در بیان حق ذکر، قرآن عظیم، که مهدی منتظر حق، امام ناصر محمد یمانی، از آن برایتان حجت میآورد تدبر نمیکنید؟ علم مقتدارنه او را با علومی که مهدیهای دروغینی که با مَسِّ شیاطین سرگردان شدهاند مقایسه نمینمایید، آیا از خدا تقوا نمیکنید؟ اگر شما از کسانی باشید که قبل از شنیدن سخن درباره آن حکم نمیدهند، با تدبر در منطق و دلایل علمی مقتدرانه امام مهدی ناصر محمد یمانی و برهانهای مدعیان مهدویت که ندانسته به خداوند نسبت میدهند متوجه تفاوت امر میشوید و درمییابید تفاوت بین مهدی منتظر و مدعیان دروغینی که شخصیت او را به سرقت بردهاند، مانند تفاوت بین شتر و الاغ است؛ یا شما شتر را از الاغ تشخیص نمیدهید؟
ای مردم! «الأزفة» نزدیک شده است و كسی جز خداوند نمیتواند جلوی آن را بگیرد، آیا ازاین حدیث میخندید و نمیگریید؟! [اشاره به آیات کریمه سوره نجم: أَزِفَتِ الْآزِفَةُ ﴿٥٧﴾ لَيْسَ لَهَا مِن دُونِ اللَّـهِ كَاشِفَةٌ ﴿٥٨﴾ أَفَمِنْ هَـٰذَا الْحَدِيثِ تَعْجَبُونَ ﴿٥٩﴾ وَتَضْحَكُونَ وَلَا تَبْكُونَ ﴿۶۰﴾]. آیا نمیدانید امام مهدی ناصر محمد یمانی با کلام خداوند، پروردگار عالمیان، شما را مورد خطاب قرار میدهد و بیان حق قرآن را با قرآن و از محکمات آن برایتان میآورد؟ آیات روشنی که آیات بنیادی و اساسی کتاب و از محکماتی هستند که برای عالم و جاهلتان به زبان عربی آمدهاست، ظاهر و باطن آن را هم علمایتان درک میکنند و هم جاهلان، چون ظاهر و باطن آنها یکسان است و تنها کسانی که قلبشان از حق منحرف است از درک دیدن آنها کور و ناتوانند.
شیخ گرانقدر عبدالمجید زندانی و علمای یمن! آیا وقت آن فرا نرسیده که کلام حق را بر زبان آورده و خود و امتتان سوار کشتی نجاتی شوید که خداوند برایتان فراهم نموده است و از امام ناصر محمد یمانی پیروی کنید؟ آیا رئیس علی عبدالله صالح شما را در پیشگاه خداوند در روز قیامت مسئول نکرد تا سخن حق را بگویید [و بین او و مخالفانش از کتاب خداوند داوری کنید] و در راه خداوند از سرزنش هیچ کسی نترسید؛ به شما وعده داده که خواهد گفت: «شنیدم و اطاعت میکنم»؛ آیا از خدا تقوا نمیکنید؟ چرا از دعوت امام مهدی ناصر محمد یمانی رو برمیگردانید؟ او که با شما در صنعا زندگی میکند یا اینکه از این قضیه خبر ندارید؟ یا مگر انصار، شما را از دعوت مهدی منتظر ناصر محمد یمانی باخبر نکردهاند، یا اینکه دعوت او را ابلاغ کردند ولی شما از دعوت حق پروردگارتان روبرگرداندهاید، شما را چه شده و چه بلایی سرتان آمده است؟
شاید شیخ گرانقدر عبدالمجید زندانی بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: «ناصر محمد یمانی، ما منتظر مهدی منتظری هستیم که طبق خبری که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم به ما دادهاست، نامش محمد بن عبدالله باشد. رسول فرموده است نام امام مهدی محمد بن عبدالله است». پس امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ ایشان میگوید:
{قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ} [البقرة:۱۱۱]
و خداوند تعالی میفرماید:
{قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُم مُّعْرِضُونَ} صدق الله العظيم [الأنبياء:۲۴]
شیخ گرانقدر عبدالمجید زندانی در جواب میگوید: «ناصر محمد یمانی! آیا به احادیث سنت نبوی ایمان داری؟» . امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ ایشان میگوید: البته که ایمان دارم، ایمان من به سنت بیان حق قرآن عظیم که از زبان جَدِّم محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم بیان شدهاند به اندازه ایمانم به این قرآن عظیم است؛ چیزی را که انکار کرده و نسبت به آن کافرم، احادیثی هستند که با آیات محکم ذکرِ محفوظ از تحریف یعنی قرآن مغایرت دارند؛ چون احادیثی از این دست از جانب خداوند نیستند، از جانب شیطان آمدهاند. چون هم قرآن و هم احادیث بیان همگی از جانب خداوند رحمان آمدهاند، تصدیق فتوای خداوند در آیات محکم قرآن برای جن و انس:
{إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ ﴿١٧﴾ فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿١٨﴾ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [القيامة]
مگر غیر از این است که «الرحمن» در آیات محکم کتابش شما را از چگونگی جدا کردن و تمیز دادن احادیث حق بیان که از جانب «الرحمن» هستند، از احادیث شیطان که به دروغ به خداوند و رسولش نسبت دادهاند آگاه کردهاست؟ خداوند به شما فرمان دادهاست که در مواردی که در احادیث سنت بیان نبوی دچار اختلاف میشوید، محکمات قرآن را مرجع قرار دهید. خداوند شما را آگاه نموده است که اگر احادیث بیان در سنت نبوی از جانب «الرحمن» نباشند، بین آنها و محکمات قرآن مغایرت و اختلاف زیادی پیدا میکنید. گواه آن نیز فتوای خداوند در آیات محکم قرآن است که احادیث سنت بیان هم از جانب «الرحمن» آمدهاند. همین طور فتوا دادهاست که در مورد حفظ سنت بیان از تحریف و دستکاری به شما وعدهای نمیدهد و بهراستی که قرآن عظیم را برایتان حفظ خواهد کرد. خداوند به شما خبر داده است در موارد اختلاف در احادیث سنت بیان، بر اساس قرآن حکم کنید و در آیات محکم قرآن تدبر نمایید. خداوند به شما آموخته است اگر احادیث بیان از جانب کسی غیر از خداوند باشند، بین محکمات قرآن و حدیث دروغین در سنت نبوی مغایرت و اختلاف زیادی پیدا میکنید؛ چون حق و باطل یکدیگر را نقض میکنند و نمیتوانند سازگارباشند. این فتوای خداوند درباره چگونگی کشف احادیث دروغ است که آن را در محکمات کتابش پیدا می کنید:
{مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿٨٠﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء]
شیخ عبد المجید زندانی در پاسخ ما میگوید: «به این ترتیب حکم حق درباره اختلاف بین اهالی سنت و شیعیان در حدیث نقل شده از جانب نبی الله علیه الصلاة و السلام برایمان روشن شد که میفرماید:
[تركت فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا بعدي كتاب الله وسنتي]
[در میانتان چیزی باقی گذاشتهام که اگر به آنها تمسک جویید، بعد از من گمراه نخواهید شد؛ کتاب خداوند و سنت من]
اما در روایاتی که نزد شیعیان است انتهای حدیث با آنچه که در بالا آمده است فرق دارد. نبی در حدیث آنها میفرماید:
[تركت فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا بعدي كتاب الله وعترتي]
[در میانتان چیزی باقی گذاشتهام که اگر به آنها تمسک جویید، بعد از من گمراه نخواهید شد؛ کتاب خداوند و عترت من]
و درباره این اختلاف، حکم حق روشن گردید و مشخص شد حدیثی که نزد اهل سنت است و در ادامه میآید، صحیح است:
[تركت فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا بعدي كتاب الله وسنتي]
[در میانتان چیزی باقی گذاشتهام که اگر به آنها تمسک جویید، بعد از من گمراه نخواهید شد؛ کتاب خداوند و سنت من]
و این بیان تو را ثابت میکند که احادیث نبوی نیز از جانب «الرحمن» آمدهاند، اما ناصر محمد یمانی درباره شیعیان اثنی عشری چه میگویی؟». مهدی منتظر در پاسخ میگوید: احادیث دروغ در نزد شیعیان کمتر از اهل سنت و جماعت است اما با وجود اینکه اهل سنت احادیث دروغ بیشتری دارند اما چون به جای خداوند ائمه آل بیت را نمیخوانند به حق نزدیکترند.
شیخ عبدالمجید، علمای یمن و تمام علمای مسلمین، از خدا تقوا کنید! شایسته امام مهدی برانگیخته شده از جانب خداوند نیست که از خواستهها و امیال شما پیروی کند. او آمدهاست تا پراکندگی شما را به وحدت تبدیل نماید و در برابر خداوند به حق و یقین شهادت میدهم و کفر مطلق خود نسبت به «تعدد مذاهب» در دین و در سیاست را اعلام میکنم. ما انتخابات مشورتی را رد نمیکنیم اما تعدد حزبی و سیاسی در دین خداوند را حرام میدانیم، چون باعث ضعف و کاهش قدرت مسلمانان میشود و موجب بروز دشمنی و کینه بین آنها شده و قلبهایشان را از هم دور میکند. شیخ عبدالمجید! دوران قبل از اتحاد یمن را به خاطر دارید که در شمال، حزبی به نام کنگره خلق [مؤتمر الشعبی العام] وجود داشت و با وجود عیوبی که داشت چون تنها یک حزب بود باعث شد یمنیها با هم برادر باشند؟ تا اینکه قضیه تعدد احزاب پیش آمد و قلبهای بندگان پراکنده شد و حاصل آن دشمنی و کینه بین مردم بود. این در دین خداوند حرام است و حکم شورای اسلامی این نیست. بلکه شورای اسلامی مانند شورای ملکه یمن، بلقیس، است که خدا از او راضی باشد و راضیاش نماید. عجیب است که او قبل از اینکه با سلیمان تسلیم خداوند شود، بر اساس شورای اسلامی حق عمل میکردهاست، چراکه بانویی حکیم بود و این از هوش و ذکاوت اوست. از میان بزرگان کشور عده ای انتخاب شده بودند و از هر استانی از کشور، افراد ارجمند جمع شدند و برایش مجلس مشورتی تشکیل دادند. او به ایشان گفت:
{مَا كُنتُ قَاطِعَةً أَمْرًا حَتَّى تَشْهَدُونِ} [النمل:۳۲]
او درباره هیچ یک از امورات کشوری و اقتصادی و دولتی بدون مشورت با این شورا و مشاوره با آنها تصمیمی نمیگرفت. بعد از انجام مشورت، تصمیمگیری با او بود و این حکم مشورت و شورا در اسلام است و تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ} صدق الله العظيم [آل عمران:۱۵۹]
یعنی درباره امور با آنها مشورت کن تا نظراتشان را بشنوی اما اختیار با آنها نیست و تنها نظر مشورتی میدهند و زمانی که تصمیم مناسب را گرفتی با توکل به خدا آن را انجام بده. حکومت ملکه بلقیس که خدا از او راضی باشد و او نیز از خدا، چنین بود.
اگر اکنون به دعوت به گفتوگو پاسخ ندهید، به رئیس علی عبدالله صالح پیشنهاد میکنیم که تمام احزاب یمن را در هم ادغام نماید و حزبی به نام «حزب متحد یمن» تشکیل دهد؛ چگونه شما از روش مردمی پیروی میکنید که ایمان نمیآورند؟ در یک دولت چیزی به نام تعدد احزاب، اساس دینی ندارد، چه تعدد حزبی تحت لوای تعدد مذاهب دینی باشد و یا احزاب سیاسی. تمام اینها در کتاب خداوند، قرآن عظیم، حرام شده است. چون تعدد حزبی در دین یا سیاست باعث دشمنی و کینه بین بندگان میشود. افراد زیادی در کشورهای مختلف قربانی این اختلافات شدهاند که جز خداوند کسی از تعداد آنها آگاه نیست؛ آیا تقوا نمیکنید؟
اگر در هر دولتی تنها یک حزب وجود داشته باشد، دیگر میان مردم اختلافی به وجود نیامده و فساد در زمین و خونریزی رخ نخواهد داد، فساد در زمین بس است، من نصیحتکننده امین شما هستم. پس بیایید برای پایان دادن به ظلم انسان بر برادر انسانش به گفتوگو بپردازیم. من شهادت میدهم خدایی جز خداوند یکتا وجود ندارد و شهادت میدهم محمد رسولخداوند است و شهادت میدهم من مهدي منتظر ناصر محمد اليماني هستم و تلاش میکنم تا صلح جهانی در میان ملتها برقرار شود و مسلمان و کافر در صلح زندگی کنند تا انسان بتواند از شر مفسدین در زمین در امان بوده و در آرامش زندگی کند.
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين.
برادرتان امام مهدي ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=12923