المساعد الشخصي الرقمي

مشاهدة النسخة كاملة : مهدی منتظر با برهانی محکم ثابت می کند مرجع اختلاف علمای حدیث قرآن است



Admin
26-12-2014, 09:20 PM
- 1 -

الإمام ناصر محمد اليماني
22 - ذی القعدة - 1428 هـ
02 - 12 - 2007 مـ
۱۱-آذر-۱۳۸۶ه.ش
09:34 مساءً
ــــــــــــــــــ

مهدی منتظر با برهانی محکم ثابت می‌کند؛ مرجع اختلاف علمای حدیث قرآن است

بسم الله الرحمن الرحيم من المهديّ المنتظَر الناصر لمحمدٍ رسول الله -صلَّى الله عليه وآله وسلَّم- والقُرآنِ العظيم؛ الإمام ناصر محمد اليماني إلى جميع عُلماء المذاهب الإسلاميّة على مختلف فرقهم، السلام عليكم ورحمة الله وبركاته، ثم أمّا بعد..

ای علمای امت! من مهدی منتظراز شما دعوت می‌کنم تا به دور از بیهوده گویی؛ به صورت جدی درمورد مرجع حقی که خداوند برای حل اختلافات موجود درسنت محمد رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم، معین نموده است، گفتگو کنیم. به این شرط که حکمیت قرآن عظیم را پذیرا باشید. برایتان دلیل خواهیم آورد که خداوند فرمان داده است که در موارد اختلاف بین علمای حدیث باید قرآن را به عنوان مرجع اساسی درنظر گرفت. اگر ناصر یمانی توانست به حق به شما ثابت کند که قرآن مرجع بررسی صحت احادیث نبوی است، آنگاه با قرآن که ذکر محفوظ از تحریف خداوند است، بر شما غلبه خواهیم کرد چرا که مرجع حل اختلافات قرآن است.
ای علمای امت؛ خداوند از گروهی از به ظاهر مسلمان به شما خبر می‌دهد که در حقیقت ازعلمای یهود بودند و خود را در میان صحابه محمد رسول الله -صلَّى الله عليه وآله وسلَّم- جای دادند. تظاهر به مسلمان بودن می‌کردند، اما مکر خود بر ضد خداوند و رسولش را مخفی می‌داشتند. می‌خواستند از راویان حدیث به شمار آیند و ایمانشان به عنوان سپری بود برای به انحراف کشیدن راه خداوند و دور کردن مردم از آن . پس خداوند سوره‌ای به نامشان نازل فرمود به نام "المنافقون". خداوند تعالی می فرماید:
{إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ ﴿١﴾ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٢﴾ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَفْقَهُونَ ﴿٣﴾ وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ وَإِنْ يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّىٰ يُؤْفَكُونَ ﴿٤﴾} صدق الله العظيم [المنافقون].

ای علمای امت در فرمایش خداوند تعالی تدبر نمایید:
{اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاء مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}
برایتان ثابت می‌شود اینها گروهی بودند که به محمد رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم؛ احادیثی راکه نفرموده‌اند به دروغ به ایشان نسبت می‌دادند. خداوند تعالی می‌فرماید:

{مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَنْ تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿٨٠﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].

به سراغ بیان حق این آیه می‌آییم:
{مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَنْ تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا} صدق الله العظيم
این فرمان خداوند به مسلمانان است تا از محمد رسول الله پیروی نمایند؛ هرچه را که به آن فرمان می‌دهد اطاعت و از هرچه که نهی می‌نماید؛ دوری کنند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا} صدق الله العظيم [الحشر:٧].

اما بیان این فرموده خداوند تعالی:

{وَمَنْ تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا}
این درباره کسانی است که از محمد رسول الله روبرگردانده و نسبت به فرستاده شدن ایشان از جانب خداوند کافرند؛ اینان در ظاهر و باطن کافرند. اما بیان این فرموده خداوند تعالی:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ}،
اینان مسلمانانی هستند که شهادت می‌دهند أشهد أن لا إله إلا الله وأشهد أن محمداً رسول الله و برای شنیدن احادیث نبوی درجلساتی که برای توضیح و تفصیل بیشتر قرآن تشکیل می شود شرکت می‌کنند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ} صدق الله العظيم [النحل:۴۴]
واما بیان این فرموده خداوند تعالی:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].

این سخن خطاب به مسلمانان است نه کافران؛ مسلمانان هستند که می‌گویند اطاعت کردیم و شهادت به وحدانیت خداوند و رسالت محمدی می‌دهند؛ برای همین هم می‌گویند اطاعت کردیم چون می‌خواهند از خداوند و رسولش پیروی نمایند. اما گروهی از مسلمانان-که در اصل- از علمای یهودند؛ بعد از خارج شدن از مجالس حدیث؛ روایاتی را نزد خود پنهان می‌کنند که رسول الله صلَّى الله عليه وسلَّم نفرموده‌اند و این برای دور کردن مردم از راه خداوند بود. خداوند تعالی می‌فرماید:

{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ}
با اینکه خداوند رسول خود را از کار آنها باخبر می‌نماید؛ اما فرمان به طرد آنان نمی‌دهد؛ تنها به رسول امر می‌شود که از آنان روبرگرداند؛ تا مسلمانانی که به کتاب خداوند و سنت حق رسول پایبند هستند، مشخص شده و از کسانی که از درمخالفت با کتاب خداوند و سنت رسولش برمی‌آیند جدا شوند؛ لذا خداوند به رسول خود فرمانی برای طرد آنها نمی دهد ومکر آنها ادامه می‌یابد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا}
سپس فرمان خداوند به علمای امت صادر می‌شود تا راه کشف احادیثی که محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نفرموده‌اند را به آنان بیاموزد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ على اللَّهِ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].

به این معنی که علما احادیث و أوامر رسیده از رسول خداوند برای مسلمانان را به قرآن عرضه نمایند (ارجاع دهند )؛ اگر دیدند بین قرآن و احادیث رسیده از نبی -صلَّى الله عليه وآله وسلَّم- اختلاف زیادی هست؛ بدانند آن احادیث از جانب خداوند نیست، بلکه شیاطین بشر که به ظاهر مسلمانند ولی در اصل علمای یهوداند آنها را جعل نموده‌اند؛ همانان که در برابر مؤمنان می‌گویند ایمان آورده‌ایم ولی در خلوت به شیاطین همراهشان می‌گویند ما با شماییم و آنها را مسخره کرده ایم.[اشاره به آیه کریمه سوره بقره: وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَىٰ شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ ﴿١٤﴾ ]
اما بیان این فرموده خداوند تعالی:

{وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ}
در اینجا خطاب به علمای مسلمین است که اگر حدیثی از رسول خداوند آمده باشد، این مایه ایمنی برای کسانی است که از خداوند و رسولش اطاعت می‌کنند.
اما این فرموده:
{أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ}
این از جانب خداوند نیست و منظور از " أذاعوا به" علمای مسلمین است که در میان خود دچار اختلاف می‌شوند؛ عده‌ای می‌گویند این حدیث دروغ است و برخلاف فلان حدیث است و گروهی دیگر می‌گویند این حدیث درست است و حدیث مخالف با آن باطل بوده و از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نیست.

و اما بیان این فرموده خداوند تعالی:

{وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا}
یعنی آن را به محمد رسول الله –اگر هنوز درمیان آنان باشد- و به اولیای امر-اگر رسول خدا در میانشان نباشد- ارجاع کنند. اولیای امرشان کسانی هستند که اهل ذکر بوده(ائمه کتاب) و خداوند دانش آنان را از نظر علم بیان حق قرآن عظیم افزون کرده است وبه آنان علم استنباط را آموخته است تا دریابند این حدیث به دروغ به رسول الله نسبت داده شده است و حکم باطل بودن آن را از قرآن استنباط کنند و آیه‌ای که مخالف این حدیث است را بیاورند. لذا مردم می‌فهمند این حدیث به دروغ به رسول الله -صلَّى الله عليه وآله وسلَّم- نسبت داده شده چراکه با تعدادی از آیات قرآن عظیم منافات دارد.

اما بیان این فرموده خداوند تعالی:

{وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا}
مقصود مسلمانان است که اگر خداوند با مهدی منتظر درحق آنها فضل و رحمت نکرده بود؛ همه شما مسلمانان پیرو مسیح دجال می‌شدید؛ مگر تعداد اندکی از شما! چون شیطان همان مسیح دجال است و می‌خواهد خود را مسیح عیسی بن مریم وانمود کند و سپس ادعایی خداوندی نماید-درحالیکه فرزند مریم نمی‌تواند چنین بگوید-به همین دلیل نیز؛همان طور که قبلا برایتان بیان کردیم؛ نام مسیح کذاب به وی داده شده است. اما شما علمای امت همگی تصور می‌کنید این فرموده خداوند تعالی خطاب به کافران است:
{أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا}
شما تصور کرده‌اید خداوند کافران را با این قرآن عظیم مورد خطاب قرار می‌دهد و منظوراین است که اگر قرآن از جانب خداوند نباشد (کافران)در آن اختلاف زیادی پیدا می‌کنند و به خاطر درک غلط از این آیه؛ نمی‌دانید قرآن مرجع اختلاف علمای حدیث است و برای همین است که گروهی از منافقان توانسته‌اند شما را از راه راست-صراط مستقیم- به بیراهه ببرند. اگرآن گونه که شایسته است در آیات تدبر می‌کردید متوجه می‌شدید این سخن خطاب به کفار نیست:

{أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا}
بلکه مسلمانانی را که به قرآن ایمان دارند مورد خطاب قرار می‌دهد ؛آنانی که می‌گویند "طاعة لله ولرسوله"نه کفار. پس همان گونه که خداوند فرمان داده، خوب در آیه تدبر نمایید:

{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].

چگونه تصور می‌کنید؛ آیه خطاب به کافران است؟ مگر نفرموده است:

{وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا}
این آیه خطاب به کفار است یا مسلمانان؛ شما را چه می‌شود؛ چگونه حکم می‌کنید؟
ممکن است یکی از کسانی که بیانات مرا دنبال می‌کند؛ سخنم را قطع کرده و بگوید:" ناصر یمانی تو را چه می شود؟چرا بیان این آیات را بارها تکرار می‌کنی؟" درجوابش می‌گوییم: برادر گرامی؛ اگر علمای مسلمین نپذیرند که قرآن مرجع حل اختلاف درمیان علمای حدیث است؛ چگونه می‌توان از سنت حق رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم دفاع کرد؟ چون خداوند به شما وعده‌ای برای حفظ سنت رسول الله از تحریف و دستکاری نداده است؛ بلکه وعده داده شده که قرآن عظیم از تحریف محفوظ خواهد ماند تا مرجعی برای سنت رسول الله باشد و دریابید هر حدیثی که با احادیث قرآن اختلاف داشته باشد دروغ بوده و خداوند دلیلی برای آن نفرستاده است. اما احادیث حق را مشابه آنچه که در قرآن عظیم نازل شده می‌یابید. گواه آن نیز حديثی از رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم است که می فرماید:
[ما تشابه مع القرآن فهو مني]صدق محمد رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم.
[آن چه که مشابه قرآن است از من است]
اما احادیث حکیمانه (حکمت ) از رسول الله -صلَّى الله عليه وآله وسلَّم- ، ازهمه آنها مادامی که مخالفتی با قرآن نداشته باشند، استفاده کنید ولو برهانی قرآنی برایشان نباشد. تا جایی که مغایرتی با قرآن نداشته باشند از آنها استفاده کنید؛ من شما را از آنها منع نمی‌کنم.برای مثال حدیثی که درباره مسواک زدن است و سایر احادیث حکیمانه‌ای که از رسول الله -صلَّى الله عليه وآله وسلَّم- نقل شده‌اند. از آن احادیثی که قلبتان به آنها اطمینان می‌کند و عقلتان نیز می‌پذیرد ؛ استفاده کنید چون خداوند به انبیاء و رسولانش هم کتاب را می‌آموزد وهم حکمت را(وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ ) ای علمای مسلمین که به اراده خداوند از امر من آگاه شده‌اید! شما را چه می‌شود ؟چرا نمی‌خواهید بیان حقی را که بطور مفصل تشریح می‌کنیم؛ درک کنید. برخی از آنان تصور می‌کنند من سنت محمد رسول خدا را پشت سر انداخته و تنها به قرآن پای بندم؛ پناه بر خدا که از جاهلان باشم. بلکه من به کتاب خداوند و سنت رسولش -صلَّى الله عليه وآله وسلَّم-پای‌بندم ولی نسبت به احادیثی کافرم که به کلی با آیات نازل شده در کتاب خداوند قرآن عظیم مغایرت دارند و می‌دانم این احادیث از جانب خداوند و رسولش نیامده‌اند ولذا من مهدی منتظرشهادت می‌دهم که قرآن و سنت رسول هر دو از جانب خداوندند؛ رسول خداوند که صلوات و سلام بر او باد؛ از روی هوا و هوس سخن نمی‌گفتند؛ بلکه با احادیث نبوی؛ قرآن را بیان می‌کردند؛ از من پیروی کنید تا شما را به راه راست-صراط مستقیم- هدایت نمایم.
از خدا پروا کنید؛ از محرم سال ۱۴۲۶ هجری(۱۳۸۳ه.ش.) تا زمان صدور این بیان؛ من مهدی منتظر‌ از شما برای گفتگو، دعوت کرده‌ام. من این امر را بارها و بارها تکرار کرده‌ام تا شاید پروا کرده و باور کنید که قرآن مرجع حل اختلافات سنت بیان است. من نزدیک سه سال است که درمیان شما هستم و تا لحظه صادر کردن این بیان از شما برای گفتگو دعوت کرده‌ام. اما گویا که انگار درمیان شما نشانی از من نیست! بسیاری از کسانی که از امر من آگاه می‌شوند؛ از آن روبرمی‌گردانند و می‌گویند چگونه مهدی منتظری از راه اینترنت را بپذیریم؟ چرا که این قوم چیزی را درک نمی‌کنند و می‌خواهند اینترنت تحریم شود. در حالی که این نعمت بزرگ خداوند است اما نمی‌خواهند ازآن به عنوان وسیله‌ای به سود دین و تبلیغات دینی استفاده کنند. می‌خواهند اینترنت تنها ودر جهت مصالح طاغوت و اولیائش بکار رود و فحشاء و منکر را رواج دهد و باعث شود نعمت خداوند –اینترنت- برای مؤمنان تبدیل به نقمت گردد. به خداوند قسم ؛استفاده از اینترنت را از خودم درنیاورده‌ام؛ بلکه از طریق رؤیا از خداوند دریافت کردم،آیا نمی خواهید اندیشه کنید؟
ای علمای مسلمین، شاید در ابتدای ماه ذیحجه سال ۱۴۲۸ بار دیگر خورشید به ماه برسد؛ اگر خدا بخواهد هلال ماه را بعد از غروب آفتاب روز یکشنبه و در شب دوشنبه رؤیت می‌نمایید؛ این حکم درباره قطعیت این رویداد نیست؛ چیزی که می‌خواهم بگویم این است که اگر خداوند بخواهد که ادراک رخ دهد، بعد از غروب آفتاب روز یکشنبه و در شب دوشنبه هلال را خواهید دید؛ شاید که تقوا کرده و دریابید که خورشید واقعاً به ماه رسیده است(ادراک) در حالی که مردم غافلند واز آن رو برمیذگردانند. یا اینکه می‌خواهید به سکوت خود ادامه دهید و مردد بوده و نه با من باشید و نه بر ضد من؟ اما درهر صورت درپیشگاه خداوند مسئول خواهید بود؛ چون چشم عامه مسلمانان به شماست تا اگر به شأن من اعتراف کردید؛ آن را بپذیرند. نزدیک است که سیاره عذاب با نور مبهوت کننده خود دربرابر شما ظاهر شود و سپس حرکت زمین را برعکس کرده و باعث شود خورشید از مغرب طلوع نماید و شما هنوز در شک و تردید بوده و امام ناصر محمد یمانی را باور نمی‌کنید وچرخ حیات همچنان در گردش است. به راستی که طلوع خورشید از مغرب؛ نشانه‌ای از نشانه‌های بزرگ ساعت است و زمانی که خورشید به خاطر عبور سیاره عذاب؛ از مغرب طلوع نماید دیگر ایمان آوردن سودی نخواهد داشت و مومنانی که از ایمان خود خیری به دست نیاورده باشند نیزسود نخواهند برد. همانان که نماز نمی‌خوانند و زکات نمی‌پردازند و از خدا و رسولش اطاعت نمی‌کنند و با این حال تصور می‌کنند مؤمنند.هیهات هیهات!.هر کس که از خدا و رسولش اطاعت نماید در امنیت خواهد بود وهرکه عصیان نماید زیانکاراست به راه هوس‌های خود رفته است. فرد حتی اگر از مسلمانان باشد؛ اگر از امر خداوند و رسولش تبعیت نکند؛ از عذاب دردناک درامان نخواهد بود؛ خداوند بدترین این امت را که شیاطین هستند به هلاکت رسانده و باقی را گرفتارعذاب بسیار دردناک وعظیمی می‌نماید تا بدانند خداوند حق است ، قرآن حق است و مهدی منتظر حق است و لذا هدایت گردند.

خداوندا شاهد باش که من ابلاغ کردم . خداوند بر هر بنده‌ای که بخواهد منت بگذارد، او را از این بیان آگاه می‌کند؛ و اونیز اگر این بیان را به اطلاع علما و مفتیانی که می‌تواند برساند؛ من مهدی منتظر کفیل می شوم (ضمانت می‌کنم ) که خداوند عذاب دردناک را از او برخواهد داشت و از کسانی خواهد بود که در امان می‌مانند و هر کس که خداوند بر او منت گذارد و از این بیان آگاه گردد؛ اما آن را به اطلاع دیگران نرساند و امر ما را ساده انگاشته و یا آن را بیراهه داند؛ خداوند بین من و او به حق حکم خواهد کرد که او اسرع الحاسبین است و بعد از این دیگر به چه سخنی ایمان می آورند! یا اینکه شما منتظرید مهدی منتظر با کتاب جدیدی به سراغتان بیاید؛ درحالی که می‌دانید محمد رسول الله آخرین نبی و رسول خداوند است؟ شما را چه می‌شود؛ چگونه حکم می‌کنید؟خداوند برخی از افراد جاهل را گرفتار فتنه می‌کند و اشتباه لغوی من در بیانات مانع تدبر و تفکرشان می‌گردد؛ پس چرا ناصر یمانی بیاناتی می‌آورد که علمای املاء و تجوید و قلقلة از آن قاصرند و سهم‌شان از علم فقط همان است.

أخوكم عبد النعيم الأعظم المهديّ المنتظَر؛ الإمام ناصر محمد اليماني.

خداوند صفات مرا دراسامی من نهاده است تا خبر و نشانه امرم باشند؛ خداوند مرا به عنوان نبی یا رسول جدیدی نفرستاده است؛ آیا اندیشه نمی‌کنید؟
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=4389

Admin
30-12-2014, 03:09 PM
- 2 -
الإمام ناصر محمد اليماني
01 - صفر - 1429 هـ
09 - 02 - 2008 مـ

۲۰-بهمن-۱۳۸۶ه.ش.

11:52 مساءً
ـــــــــــــــــــ

"طالب العلم" و علمای امت بدانید من مهدی منتظرم و دروغ نمی‌گویم.

بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين، وبعد..
به برادر گرامی‌"طالب العلم" و همچنین تمام علمای مسلمین که از راه اینترنت جهانی و یا با دریافت نسخ خطی از بیان حق قرآن آگاه شده‌اند؛ ازخدا پروا کنید! مسئولیت تمام مسلمانان بر دوش شماست؛ اگر شما مرا تصدیق کنید، آنان نیز مرا تصدیق خواهند کرد و اگر شما مرا تکذیب نمایید؛ آنان نیز مرا تکذیب می‌کنند. پس اگر مرا برحق دیدید؛ سکوت نکنید. سکوت درباره حق ، خاموشی شیطانی است. اگر هم می‌بینید که من آشکارا در گمراهیم باز هم نباید خاموش بنشینید تا مدعی به نام ناصر محمد یمانی؛ باعث گمراهی مسلمانان نشود.اگر راست می‌گویید بیاید و از حدود دین دفاع کنید.اما با کمال تأسف می‌بینم که برخی از علما بعد از آنکه در گفتگوی دینی به حق ازمن شکست خوردند؛ کنار می‌کشند و با اینکه برایشان روشن می‌شود خداوند حقاً دانش مرا در علم کتاب خود قرآن عظیم بر دانش علمای امت فزونی بخشیده؛ حاضر نمی‌شوند به شأن من اعتراف کنند.
من مهدی منتظر حق باز هم تکرار می‌کنم: من از پیش خود نمی‌گویم که مهدی منتظرم؛ بلکه جدّم محمدٌ رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم، درباره من چنین فتوایی داده است. اما محمد رسول خداوند می‌داند که نمی‌توان برپایه رؤیا حکم شرعی صادر کرد و به همین خاطر به اذن خداوند دلیلی برای تصدیق رویا قرار داده است. برهان او این است که عالمی‌ در میان علمای امت پیدا نمی‌شود که از قرآن عظیم با من گفتگو کند و به حق بر او چیره نشوم. پس ای جماعت مسلمانان؛ اگر دیدید که به حق هیچ عالمی‌ نیست که از قرآن با من گفتگو نماید ؛ مگرآنکه بر او چیره شوم؛ برای عالم و جاهلتان روشن می‌شود که رؤیا در عالم واقعیت در خلال گفتگوها به حقیقت پیوسته است؛ لذا شایسته نیست که در مقابل حق سکوت کنید و به حقیقت پیوستن رؤیا حجت خداوند برشماست؛ تا کی می‌خواهید در برابر حق ساکت بمانید؟
ای مسلمانان، به حق بین من و علمایتان شاهد باشید؛ اگر دیدید آنها با علم و برهان بر من غلبه کردند؛ شرّ من از سر مسلمانان کوتاه می‌شود؛ و اگر دیدید خداوند مرا با علم و دلایلم بر آنها چیره کرد؛ برایتان روشن می‌شود که من به حق مهدی منتظرم..من مهدی منتظر حق؛امام ناصر محمد یمانی به این ترتیب فتوا می‌دهم:
اول: در مورد باورتان به عذاب جسد در حفره قبر؛ من این موضوع را به کل رد می‌کنم. خداوند دلیلی برای اثبات آن در قرآن عظیم نازل ننموده است، بلکه قرآن عذاب قبر را نفی کرده و تأکید می‌نماید که روح مجرمان-بدون جسد- بعد از مرگ در زندگی برزخی در آتش عذاب می‌شود تا روز برانگیختگی فرا برسد.
دوم: درمورد باورتان به درستی روایات وارده درباره مسیح دجال؛ من همه را رد می‌کنم؛ اینکه خداوند با معجزات خود به او کمک می‌کند؛ و زمانی که به آسمان می‌گوید ببار؛ آسمان ببارد و زمانی که به زمین بگوید؛ برویان و زمین می‌رویاند و زنده کردن مرده که بعد از نصف کردن مردی به دو نیمه و عبور از میان دوشقه ؛ به زعم شما او را زنده می‌کند ؛ من همه اینها را به کلی رد می‌کنم. خداوند با معجزات به اهل باطل یاری نمی‌رساند! مگر می‌خواهد بندگانش کافر شوند؟ بلکه فرستادن معجزات برای تصدیق حق است. درمورد فتنه مسیح دجال به شما فتوا می‌دهم که بهشت و آتش در آن است اما آتش را یکی از شما می‌تواند برپا دارد و جنت در باطن زمین؛ زیر پای شماست ؛آن زمین گیاهان و خلایق است زمین سبزپوشی که خداوند آن را مانند گهواره‌ای صاف و هموار به بهترین شکلی گسترانده است [اشاره به آیه کریمه سوره الذاریات:وَالْأَرْ‌ضَ فَرَ‌شْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ ﴿٤٨﴾ ] و ما پیش از این با آیاتی از قرآن عظیم به طور مفصل درباره آن زمین توضیح داده‌ایم.این زمین، همان زمین دارای دو مشرق است که خورشید از دو جهت متقابل بر آن طلوع می‌کند وخداوند آن پروردگار عالمیان است نه مسیح دجال. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ} صدق الله العظيم [الرحمن:١٧].
و تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{الرَّحْمَٰنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَىٰ ﴿٥﴾ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَىٰ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [طه].
برای تصدیق شما را به مطابقت بيان با واقعيت فراخوانديم و درعالم واقعیت حقانیت این بیان را درخواهید یافت.
سوم:درمورد حدی از حدود شرعی یعنی سنگسار زنا کار متأهل؛ خداوند چنین فرمانی به شما نداده است. بلکه حد زناکار مرد و زن آزاد صد ضربه تازیانه و حد زناکار مرد و زن که بنده باشند پنجاه ضربه است. فرقی ندارد که زناکار متأهل باشد یا مجرد.احکام مربوطه را نیز برایتان از قرآن عظیم به تفصیل تشریح کردیم.
چهارم:درباره اعتقاد شما به برانگیخته شدن؛ اکثر شما تصور می‌کنید تنها یک بعث وجود دارد. اما ما می‌گوییم: در کتاب خداوند از دو برانگیختگی-رستاخیز- سخن گفته شده است. یک برانگیختگی در همین دنیاست و تمام کسانی که دانسته به خداوند نسبت دروغ داده‌اند به سویتان باز می‌گردند. اما مسیح دجال از این برانگیختگی محدود سوء استفاده کرده و اعلام می‌کند این روز خلود و جاودانگی است و او خداوند است و بهشت و آتش در اختیار اوست. می‌گوید که مسیح عیسی بن مریم است و خود را پروردگار عالمیان می‌خواند؛ درحالی که فرزند مریم نباید و نمی‌تواند چنین چیزی بگوید؛ این شیطان است که به دروغ چنین وانمود می‌کند و برای همین مسیح کذاب خوانده می‌شود؛ یعنی او مسیح عیسی بن مریم حق نیست. دلیل اینکه او مسیح حق نیست هم همین ادعای ربوبیت اوست،چون فرزند مریم هرگز چنین ادعایی نمی‌کند؛ او همان سخنی را بر زبان می‌آورد که در گهواره خطاب به بنی اسراییل فرموده بود:
{قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ} صدق الله العظيم [مريم:٣٠].
پنجم: من به عقیده شما که برپایه حدیثی باطل بنا شده است و سوره اخلاص را یک سوم قرآن می‌داند کافرم.این مکر یهود است تا خدا را سه تا بداند؛ خداوند یک سوم کتاب(سوره اخلاص) مسیح یک سوم دیگر و مریم یک سوم باقی مانده کتاب است! چگونه باور دارید این حدیث از محمد رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم است؟ چگونه ایشان می‌تواند سوره اخلاص را که وصف ذات پروردگار سبحان است معادل یک سوم قرآن قرار دهد؟ آیا می‌دانید نیت کسانی که این حدیث دروغ را به خداوند ورسولش نسبت داده اند چیست؟ تا این حدیث نشانه صدق این باور باشد که خداوند تنها معادل یک سوم کتاب است و یک سوم کتاب مسیح عیسی بن مریم و یک سوم باقی مانده مادرش است و شما ای جماعت مسلمانان بدون اینکه بدانید برای خداوند معادل قائل می‌شوید ؛ یا مگر نمی‌دانید در سوره اخلاص چه آمده و خداوند در این سوره می‌فرماید او یکتاست بی نیاز است زاده نشده و نمی‌زاید و هیچ چیز مانند او نیست:
{قُلْ هُوَ اللَّـهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّـهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدٌ ﴿٤﴾}
لذا در این آیات از ذات خداوند سبحان سخن گفته می‌شود؛ چگونه است که خداوند را یک سوم قرآن درنظر می‌گیرید؛ مگرعقل خود را بکار نمی‌گیرید؟ ممکن است یکی از شما حرف مرا قطع کرده و بگوید:"منظور اجر خواندن سوره است". ما می‌گوییم این پوششی برای افترا زنندگان است؛ چون اجر قرائت قرآن همان گونه‌ای است که محمدٌ رسول الله -صلَّى الله عليه وآله وسلَّم- به شما فرموده است. یعنی قاری قرآن با خواندن هر حرفی از قرآن اجر می‌برد ونمی‌گویم "آَلَم" یک حرف است بلکه الف یک حرف و لام یک حرف و میم یک حرف (نقل قول از پیامبر ) .از طرف دیگر منافقان می‌خواهند شما در قرآن تدبر نکنید و یکی از شما بگوید حال که سوره اخلاص معادل یک سوم قرآن است پس من روزی سه بار آن را می‌خوانم که معادل ختم روزانه قرآن باشد! سپس دست از تدبر در قرآن برداشته و بخواندن سوره اخلاص سه بار در روز قناعت می‌کند که مثلا کل قرآن را روزانه خوانده باشد و لازم نیست با خواندن قرآن خود را به سختی بیندازد!
اما ناصر محمد یمانی درباره سوره اخلاص چنین فتوا می‌دهد که این سوره در حقیقت عصاره قرآن عظیم است که شما به آن دعوت می‌شوید تا به راه خداوند عزیز و حمید هدایت گردید؛ خداوند در سوره اخلاص صفات ذات خود را به شما می‌شناساند که او"الأحد الصمد "و" لم يلد ولم يولد "و" لم يكن له كفؤاً أحد" است
تمام آنچه که در قرآن عظیم و همه کتب آسمانی آمده است برای آن است که مردم رابه تصدیق محتوای سوره اخلاص فرا بخواند؛ باقی قرآن در باره حقیقت سوره اخلاص سخن می‌گوید و شما را به توحید دعوت می‌کند تا بدانید خداوندی جز او نیست و زاده نشده و زایش نمی‌کند و هیچ چیز همانند اونیست. این تمام آن چیزی است که در قرآن عظیم و تمام کتب آسمانی پیش از آن آمده است.
و خداوند تعالى می‌فرماید: {وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ} صدق الله العظيم [الأنبياء:٢٥].
چگونه این را یک سوم قرآن می‌خوانید؛ آیا فکر نمی‌کنید؟ تمام آنچه که در قرآن آمده است برای دعوت به این حقیقت سنگین و ثقیل است که " لا إله إلا الله الأحد". من از چیزی که هم‌سنگ و هم وزن این سخن ثقیل باشد آگاهی ندارم، حتی اگر آسمان‌ها و زمین را در یک کفه قرار دهید و کلمه توحید را در کف دیگر؛ باز هم کلمه لا إله إلا الله الأحد لم يلد ولم يولد ولم يكن له كفؤاً أحد، ارجح است. چگونه شما را از عقیده تان دور کرده و به فتنه می‌اندازند تا جایی که این حقیقت را معادل یک سوم قرآن می‌خوانید؟ پروا نمی‌کنید؟
ششم: این عقیده که راه راست-صراط مستقیم- بنده را به سوی آتش جهنم می‌برد باطل است. ممکن است یکی از علمای امت یا عامه مسلمانان بخواهد بگوید:" کی گفته که راه راست-صراط مستقیم- به سوی آتش جهنم می‌رود؟" می‌گوییم: این عقیده باطل که برای راه حق و راه باطل یک مسیر عبور درنظر گرفته است واز بالای آتش جهنم می‌گذرد؛ اهالی آتش به داخل آن سقوط می‌کنند و بهشتیان از روی آن عبور کرده و به بهشت می‌رسند.
ممکن است یکی از علمای امت سخن مرا قطع کرده و بگوید:" راه راست-صراط مستقیم- از شمشیر تیزتر و از مو باریکتر است و این چیزی است که رسول الله علیه الصلاة و السلام فرموده‌اند و از بالای آتش گذشته و اهالی آتش در آن سقوط می‌کنند". سپس آیاتی که ظاهرشان با این روایات فتنه برانگیز مشابه است برایمان می‌آورد-در حالی که این آیات نیاز به تأویل دارند-و می‌گوید: "ناصر یمانی مگر نخوانده ای که خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاكِبُونَ} صدق الله العظيم [المؤمنون:٧٤].
و به همین ترتیب ناصریمانی مگر نخوانده ای که خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَىٰ رَبِّكَ حَتْمًا مَقْضِيًّا ﴿٧١﴾ ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوْا وَنَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا جِثِيًّا ﴿٧٢﴾} صدق الله العظيم [مريم]؟".
مهدی منتظر حق؛ امام ناصر محمد یمانی درپاسخ می‌گوید: ای علمای امت؛ من از شما نخواسته ام که برای احادیث فتنه از آیات متشابه کتاب حکم بیاورید؛ بلکه شما به پذیرش حکمیت آیات محکم و واضح و روشنی از کتاب فرا می‌خوانم که خداوند بیان آنها را برعهده ناصر یمانی و تمام راسخان در علم نگذاشته است تا تأویلشان را برایتان بیاورند؛ بلکه این آیات کاملاً واضح و روشنند چون از آیات بنیانی کتاب به شمار می‌روند و برای همین آن ها را برای عالم و جاهل چنان واضح آورده است که تنها هلاک شوندگان از این آیات گمراه می‌شوند و کسانی که قلبشان نسبت به حق واضح و روشنی که در این آیات آمده است انحراف دارد؛ حتما از آیات متشابهی پیروی می‌کنند که ظاهرشان با احادیث و روایات جعلی وفتنه برانگیز مشابهت دارند و آیات محکم و واضح و روشن را پشت سر می‌اندازند و به آیات متشابهی که با احادیث مورد نظرشان شباهت دارد می‌آویزند. چون هدفشان اثبات حدیث فتنه انگیز است و می‌خواهند تنها به سنت پایبند باشند؛ لذا آیات متشابهی را می‌پسندند که با احادیث مورد نظر تشابه دارند در حالیکه می‌دانند این آیات نیازمند تأویل هستند و تصور می‌کنند این احادیث برای تأویل این آیات آمده‌اند و برای همین می‌خواهند آیات متشابه قرآن را نیز تأویل کنند. لذا خداوند تعالی می‌فرماید:
{هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ} صدق الله العظيم [آل‌عمران:٧]
اگر در این آیه تدبر نمایید می‌بینید که به شما درباره پیروی از آیات مشابه با احادیث فتنه انگیز هشدار می‌دهد؛ احادیثی که با آیات محکم قرآن که پیرامون همان موضوع آمده اند،مخالفند و درمی‌یابید خداوند کسانی را که به دنبال آیات متشابه می‌روند؛ به دنبال فتنه انگیزی می‌داند. حال آیا شما فکر می‌کنید عالمی‌ که به دنبال متشابه افتاده است می‌خواهد امت را دچار فتنه کند؟ خیر به هیچ وجه چنین نیست؛ چون اگر می‌خواست امت را به فتنه بیندازد؛ چرا خداوند می‌فرماید چنین فردی به دنبال تأویل حق قرآن است: {ابْتِغاءَ الفِتْنَة وَابْتِغاءَ تَأْويلِهِ}؟ پس مقصود این که آیه از علمایی سخن می‌گوید که می‌خواهند فتنه برانگیزی کنند و به دنبال تأویل قرآن هم هستند چیست؟
پس به حق برایتان فتوا می‌دهم؛ که اینها علمای مجتهدی هستند که می‌خواهند آیاتی از قرآن را که با احادیثی مطلوبشان شباهت ظاهری دارد؛ تأویل نمایند و تصور می‌کنند این احادیث برای تأویل این آیات متشابه آمده اند. منتها نمی‌دانند این احادیث فتنه برانگیز توسط یهودیانی که از شیاطین بشری هستند؛ تدوین و در میان احادیث جا داده شده‌اند و گمان می‌کنند از جانب رسول الله صلی الله علیه وآله و سلم آمده‌اند.
برادران من ؛علمای مسلمین! چیزی که می‌خواهم به شما بگویم این است که چرا تأویل متشابهات را که تنها خداوند نسبت به آنها آگاهی داشته و تأویلشان را به راسخان درعلم کتاب یاد می‌دهد؛ رها نمی‌کنید و به آیات محکم و واضح و روشن تمسک نمی‌جویید. این آیات اساس کتابند و برای تصحیح عقاید مسلمین آمده‌اند و تنها هلاک شوندگان از آنها دور شده و منحرف می‌گردند. اگر به سوی آیات محکم کتاب بازگردید؛ خواهید دید که راه راست-صراط مستقیم- راه خداوند عزیز و حکیم است که سالک آن را به نعیم می‌رساند نه به آتش جهنم و برای آنان نه خوفی خواهد بود و نه حزنی. کسی که می‌میرد و سالک راه راست خداوند است می‌بیند که این راه به بهشت می‌انجامد چرا که طی طریق در راه راست انسان را به جنت نعیم می‌رساند و مردم در آخرت نیست که صراط مستقیم را می‌یابند؛ در آن عالم هیچ عملی بدون حساب نمی‌ماند؛ سلوک در راه راست در این دنیاست که همان راه خداوند عزیز و حکیم است و سپس این راه او را وارد بهشت می‌کند.
به راستی که راه راست-صراط مستقیم- معنوی و عقیدتی است؛ راه قلب‌های بصیر است؛ کسی که راه خداوند عزیز و حمید را می‌طلبد، عمل صالح بجا می‌آورد و در عبادت احدی را با پروردگارش شریک نمی‌کند و این راه (نجد)صالحان است. اما مسیر(نجد) دیگر؛ راه طاغوت است و به آتش می‌انجامد و اگر کسی از دنیا رفت و در مسیر طغیان و گمراهی بود؛ وارد آتش خواهد شد. خداوند برای برگزیدگان و کفار؛ راه واحدی را مقرر نفرموده است که به آتش جهنم برسد، شما را چه می‌شود؛چگونه حکم می‌کنید؟ بلکه این دو مسیر جدا و برعکس هم هستند. یکی مسیری است که سالکش به رضوان خداوند نائل می‌شود و دیگری به غضب خداوند و رضایت دشمنش یعنی شیطان رانده شده می‌انجامد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَيْنَيْنِ ﴿٨﴾ وَلِسَانًا وَشَفَتَيْنِ ﴿٩﴾ وَهَدَيْنَاهُ النَّجْدَيْنِ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [البلد].
راه(نجد) حق راهنمای نعیم است و راه طاغوت، او ازحزب خود دعوت می‌کند که از اهالی سعیر(دوزخ) باشند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا} صدق الله العظيم [الانسان:٣]
کسی که راه حق را برگزیند از کسانی است که شکرگزار پروردگارش است و اگر به عقب بازگردد و راه مخالف مسیر حق را درپیش گیرد از کافران و ناسپاسان است.
ای علمای امت در کتاب در مورد اینکه در آخرت سلوکی بر روی راه راست-صراط مستقیم- واز بالای آتش باشد، نمی‌یابم. این طی طریق در دنیاست؛ ای عجب از کارتان! مگر شما نمی‌بینید که هر روز در تمام رکعات نماز می‌گویید:
{بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ﴿١﴾ الْحَمْدُ لِلَّهِ ربّ العالمين ﴿٢﴾ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ﴿٣﴾ مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ ﴿٤﴾ إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ ﴿٥﴾ اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ ﴿٦﴾ صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ ﴿٧﴾} صدق الله العظيم [الفاتحة].
با اینکه در فاتحه می‌گویید"غیر از راه مغضوبان؛"اما راه راست و کج را یکی کرده اید:
{اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ ﴿٦﴾ صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ} صدق الله العظيم،
در تمام آیات کتاب پیرامون صراط می‌بینید که این راه یک مسیر معنوی و عقیدتی است که صاحبان قلب‌های بصیر در آن گام می‌گذارند.خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَهُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَهُدُوا إِلَىٰ صِرَاطِ الْحَمِيدِ} صدق الله العظيم [الحج:٢٤].
چگونه ممکن است راه راست-صراط مستقیم- به سوی آتش برود و سپس به بهشت بیانجامد؟ آیا فکر نمی‌کنید؟ راه راست؛ مسیری امن و امان است که صاحب آن در قیامت ایمن است، آیا پروا نمی‌کنید؟خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِنَّكَ لَتَدْعُوهُمْ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ} صدق الله العظيم [المؤمنون:٧٣]
سلوک در این راه در دنیاست نه در آخرت؛ و اما در آخرت ؛ دیگر راه بهشت و آتش معنوی نیست؛ بلکه یک راه است که به بهشت می‌رسد و راه دیگر که انتهایش جهنم است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَأَزْوَاجَهُمْ وَمَا كَانُوا يَعْبُدُونَ ﴿٢٢﴾ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلَىٰ صِرَاطِ الْجَحِيمِ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [الصافات]
وفکر نمی‌کنم این آیه نیاز به تأویل داشته باشد و از آیات محکم و واضح است و تأکید می‌کند راه آتش با راه بهشت متفاوت است؛ اما شما با این عقیده‌تان؛ یک راه در نظرگرفته‌اید که هم به آتش می‌رسد و باز همان راه به بهشت منتهی می‌گردد و اهالی آتش حین عبوراز روی راه به داخل جهنم سقوط می‌کنند! اگر این عقیده درست باشد، پس چرا در قرآن تصریح می‌شود راه آتش و راه بهشت یکی نیست. من این آیه را که کاملا روشن و واضح است تفسیر نمی‌کنم ؛ در قرآن عظیم آیات دیگری هم هست که از آیات محکم کتابند و در آنها گفته می‌شود که اهالی آتش، هنگامی ‌که گروه گروه به سوی آن رانده می‌شوند؛ به هفت گروه تقسیم شده و به سوی هفت دروازه جهنم برده می‌شوند و هر دروازه مربوط به یک گروه است. اهالی بهشت نیز گروه گروه به سوی بهشت برده می‌شوند و این به کلی با اعتقاد شما که تصورمی‌کنید تمام مردم به سوی "صراط مستقیم" که از بالای آتش می‌گذرد؛ رانده می‌شوند وگروهی از آنان به آتش جهنم سقوط کرده و دیگران به مسیر خود ادامه می‌دهند تا به بهشت برسند؛ مغایر است. اما آیات محکم قرآن در کمین این عقیده شما نشسته‌اند. آیات محکمی‌ در کتاب پیدا می‌کنیم که مخالف این عقیده باطلند. به این آیه محکم توجه نمایید که خداوند تأویل آن را برعهده ناصر محمد یمانی نگذاشته است تا بیاید و برای امت آن را تشریح نماید. تأویل آن منتظر راسخان درعلم هم نیست؛ چون واضح و روشن است و از جانب خداوند علیم و حکیم؛ مفصل تشریح شده است.خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَىٰ فَإِذَا هُمْ قِيَامٌ يَنْظُرُونَ ﴿٦٨﴾ وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْكِتَابُ وَجِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَالشُّهَدَاءِ وَقُضِيَ بَيْنَهُمْ بالحقّ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ﴿٦٩﴾ وَوُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَا يَفْعَلُونَ ﴿٧٠﴾ وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَىٰ جَهَنَّمَ زُمَرًا حَتَّىٰ إِذَا جَاءُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِ رَبِّكُمْ وَيُنْذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَٰذَا قَالُوا بَلَىٰ وَلَٰكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِينَ ﴿٧١﴾ قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ ﴿٧٢﴾ وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا حَتَّىٰ إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ ﴿٧٣﴾} صدق الله العظيم [الزمر]
ای مردم؛ از خلال این آیات محکم که نیازی به تأویل ندارند؛ دانستید که اهالی آتش گروه گروه به سوی جهنم رانده می‌شوند تا به دوزخ برسند سپس به تعداد دروازه های جهنم، به هفت گروه تقسیم می‌شوند وهرگروه متعلق به یک دروازه‌اند:
{حَتَّىٰ إِذَا جَاءُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِ رَبِّكُمْ وَيُنْذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَٰذَا قَالُوا بَلَىٰ وَلَٰكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِينَ ﴿٧١﴾ قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ ﴿٧٢﴾} صدق الله العظيم.
بهشتیان نیز گروه گروه به سوی بهشت هدایت می‌شوند. اما این عقیده باطلی که با مکر یهودیان وارد اعتقادات مسلمانان شده می‌گوید؛ تمامی ‌مردم به سوی آتش جهنم برده می‌شوند و وارد "صراط مستقیم" که از بالای جهنم می‌گذرد می‌شوند تا از روی آن عبور نمایند و اهالی آتش به داخل دوزخ سقوط می‌کنند! آیا نمی‌بینید این عقیده غلط با آیات محکم و روشن کتاب اختلاف زیادی دارد؟ اما شما بین این باور و آیه دیگری که نیاز به تأویل دارد؛ شباهتی پیدا می‌کنید. برای مثال این فرموده خداوند تعالی:
{وَإِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَىٰ رَبِّكَ حَتْمًا مَقْضِيًّا ﴿٧١﴾ ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوْا وَنَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا جِثِيًّا ﴿٧٢﴾} صدق الله العظيم [مريم].
سپس شما حدیث خبیثانه ای را می‌یابید که شبیه به ظاهر این آیه ،جعل شده است تا تصور کنید ازجانب محمد رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم، آمده است. حدیث جعلی که با این آیه شباهت دارد را برایتان می‌آوریم:



[ قَالَ رَسُول اللَّه صَلَّى اللَّه عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: يَرِد النَّاس النَّار ثُمَّ يَصْدُرُونَ مِنْهَا بِأَعْمَالِهِمْ فَمِنْهُمْ كَلَمْحِ الْبَصَر ثُمَّ كَالرِّيحِ ثُمَّ كَحُضْرِ الْفَرَس ثُمَّ كَالرَّاكِبِ الْمُجِدّ فِي رَحْله ثُمَّ كَشَدِّ الرَّجُل فِي مَشَيْته]،


[رَسُول اللَّه صَلَّى اللَّه عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فرموده اند:مردم همگى وارد آتش (دوزخ ) ميشوند سپس بر حسب اعمالشان از آن بيرون مى آيند، بعضى همچون برق ، سپس كمتر از آن همچون گذشتن تندباد، بعضى همچون دويدن شديد اسب ، بعضى همچون سوار معمولى ، بعضى همچون پياده اى كه تند مى رود، و بعضى همچون كسى كه معمولى راه مى رود ]




دشمنان خدا دروغ می‌گویند؛ امکان ندارد محمد رسول خداوند سخنی بگوید که با آیات محکم و روشن خداوند که در همین رابطه آمده اند؛ مغایرت داشته باشد؛ آیا فکر نمی‌کنید؟
اما مهدی منتظر حق که به حق سخن گفته و چیزی جز حق به خداوند نسبت نمی‌دهد در تأویل این آیات متشابه با حدیث جعلی و فتنه برانگیز برایتان فتوا می‌دهد و حقیقت "ورود" را که در اینجا آمده است از قرآن برایتان مفصلاً تشریح می‌کند. مقصود از "ورود" که در اینجا به آن اشاره می‌شود؛ وارد شدن ودخول نیست. اگر مقصود از آن را دخول بدانید؛ آیات محکمی ‌از قرآن درانتظارتان است که این را به کل رد می‌نماید. پس در این آیه مقصود از"ورود" چیست؟ فتوا این است که مقصود؛ رسیدن به محلی است که هر بیننده‌ای یعنی همه مردم بتوانند از آنجا آتش را ببینند.همه به صورت عام آن را خواهند دید تا اهالی بهشت بخاطر نجات یافتنشان ازچنین آتش مهیبی که کسی جز بدبخت‌ترین مردم وارد آن نمی‌شود؛[ اشاره به آیات کریمه سوره اللیل: فَأَنذَرْ‌تُكُمْ نَارً‌ا تَلَظَّىٰ ﴿١٤﴾لَا يَصْلَاهَا إِلَّا الْأَشْقَى ﴿١٥﴾] حمد خداوند را بجا آورند. اما قلب اهالی آتش از دیدن آن دچار رعب و وحشت می‌شود؛ دست و پا و پوست سر را می‌کند و می‌برد و کسانی را که به فرمان خدا پشت کردند صدا می‌زند، }اشاره به آیات کریمه سوره المعارج: زَّاعَةً لِّلشَّوَىٰ ﴿١٦﴾ تَدْعُو مَنْ أَدْبَرَ‌ وَتَوَلَّىٰ ﴿١٧﴾]. ورود به ساحت جهنم شامل تمامی ‌انسان‌ها می‌شود؛ جهنم به تمام بینندگان؛ نشان داده می‌شود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ ﴿٦﴾ ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ ﴿٧﴾} صدق الله العظيم [التكاثر]،
بعد از آنکه تمام مردم در ساحت جهنم جمع شدند؛سپس از هم جدا می‌شوند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يَوْمَئِذٍ يَتَفَرَّقُونَ ﴿١٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَهُمْ فِي رَوْضَةٍ يُحْبَرُونَ ﴿١٥﴾ وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَلِقَاءِ الْآخِرَةِ فَأُولَٰئِكَ فِي الْعَذَابِ مُحْضَرُونَ ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم [الروم].
لذا مقصود از "ورود" در اینجا مانند رسیدن موسی علیه الصلاة و السلام بر سر چاه آب شهر مدین است. شما می‌دانید او وارد آب نشد بلکه با رسیدن به آنجا وارد محدوده چاه مدین گردید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَمَّا وَرَدَ مَاءَ مَدْيَنَ وَجَدَ عَلَيْهِ أُمَّةً مِنَ النَّاسِ يَسْقُونَ وَوَجَدَ مِنْ دُونِهِمُ امْرَأَتَيْنِ تَذُودَانِ قَالَ مَا خَطْبُكُمَا قَالَتَا لَا نَسْقِي حَتَّىٰ يُصْدِرَ الرِّعَاءُ وَأَبُونَا شَيْخٌ كَبِيرٌ} صدق الله العظيم [القصص:٢٣].
این قیاس نیست؛ بلکه برای فهمیدن انواع"ورود" در قرآن است.
ای علمای امت اسلامی؛ برایتان به خداوند العلي العظيم البر الرحيم، سوگند می‌خورم که اگر به قرآن عظیم ایمان داشته باشید تا با آیات محکم و واضح و روشن آن برایتان حکم کنم؛ همگی شما را به حق خاموش خواهم ساخت و دهان کسانی را که با –روایات- باطل؛ تردید ایجاد می‌کنند ؛خواهم بست و تمام احادیث نبوی سنت محمدٍ رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم را غربال کرده و از سنت جدم با تمام علمی‌ که خداوند به من عطا نموده است؛ دفاع کرده و آن را همراه قرآن عظیم برسرم می‌گذارم و احادیث باطل را زیر پا خواهم گذاشت. اگر مرا گمراه می‌دانید؛ با علم و دلایلی که از دلایل من هدایت‌گرتر باشد شکستم دهید؛ اگر راست می‌گویید. اگر هم مرا بر حق یافتید و سکوت اختیار کردید؛ لعنت خدا و فرشتگان و تمام مردم بر شما باد.
ممکن است یکی از حق جویان بگوید:"چگونه علمای امت را لعنت می‌کنی؟" در جوابش می‌گویم لعنت بر کسی است که برایش روشن می‌شود دعوت من حق است و راه راست را نشان می‌دهد ولی بعد از روشن شدن امر، حاضر نیست اعتراف کند حقّ است و اگر شیطانی است که خاموشی را برگزیده استحقاق لعنت و غضب خداوند را دارد. اما اگر از اولیاء خدا باشد؛ همراه حق خواهد شد و در راه خدا از ملامت هیچ کس نمی‌هراسد. اما من می‌دانم آنها مرا تکذیب نمی‌کنند؛ بلکه یقین ندارند. لذا به آنان می‌گویم: پروردگارم راست گفت که مردم به آیات پروردگارشان یقین نمی‌آورند؛ مگر کسی که خداوند به او رحم کند و در زمان "گفتگو قبل از ظهور" و پیش ازعذاب دردناک به آیات پروردگار ایمان بیاورد؛ عذابی که به علت عبور سیاره دهم که هفتمین سیاره بعد از زمینتان است؛ رخ خواهد داد اما مردم از آن غافلند:
{وَلِنُبَيِّنَهُ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ} صدق الله العظيم[الأنعام:١٠٥]
صاحب علم الكتاب المهديّ المنتظَر الناصر لمحمد رسول الله والقرآن العظيم؛ الإمام ناصر محمد اليماني




اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=4390

Admin
30-12-2014, 03:14 PM
- 3 -
الإمام ناصر محمد اليماني
24 - ذی الحجه - 1430 هـ
12 - 12 - 2009 مـ
۲۱-آذر-۱۳۸۸ه.ش.
01:34 صباحاً
ـــــــــــــــــــ
این آیه کریمه اساس دعوت به حکمیت بر اساس کتاب خداوند است:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَّلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾}
صـــــدق الله العظيم ..







هزاران حدیث در کتاب دو فرقه مسلمانان وجود دارند؛ اما تنها چیزی که می‌بینیم این است که شما به یک حدیث و یک سوره اتکا کرده و مفصل راجع به آن توضیح داده و صحبت می‌کنی.آیا می توان با اکتفا به همین؛ ادعای آقایی بر امت و مهدویت کرد؟ برادر، اگر قصد گفتگو داری،پشت کامپیوتر منشین؛آزاد هستی –اگر راست می گویی- به میان مردم بیایی و در خیابان ها با آنها گفتگو کنی؛پس کی برای نجات عالم برانگیخته خواهی شد؟ این مقدمات بحث و گفتگوی من با توست.و برتوست که از توانایی خود برای حذف مشارکات مأیوسانه به عنوان سلاح استفاده نکنی من كامپيوترهاي زيادي دارم و مي توانم تا باطل كردن ادعاي شما از آنها وارد شوم سلام



بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..


السلامُ عليكم يا نصر الله ورحمته وبركاته، سلام و خوش آمد به شما؛ ما میهمانی داریم که اگر با استدلال علمی و نه با جدالی بی نتیجه و عقیم با ما به گفتگو بپردازد؛ بسیار در نزدمان گرامی و بلند مرتبه خواهد بود. فکر نکن که ما ترسو هستیم و اگر کسی آمد که از نظر توان علمی بر ما برتری داشت؛ مانع حضور او در پایگاه می شویم. اینکاری است که برخی از مدیران پایگاه های اسلامی شما انجام می دهند؛ ما به هیچ وجه چنین نمی کنیم. اگر چنین بود؛ برای چه پایگاهی را ترتیب داده‌ایم تا تمام علمای مسلمین و یهود و مسیحی و تمام مردم آزاد باشند که بر سرمیز گفتگوی آن حاضر شوند. هدف ما تنها بیان حق ذکر-قرآن عظیم- است تا هرکس که بخواهد زودتر بیعت کند و هرکس که بخواهد تصدیق و تبعیت از ذکر را آن قدرعقب بیندازد که عبور سیاره آتش؛ باعث شود تا شب از روز پیشی گیرد[ اشاره به آیه کریمه سوره المدثر:مَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَتَقَدَّمَ أَوْ يَتَأَخَّرَ‌ ﴿٣٧﴾]
برادر گرامی؛ تنها نادانان و ابلهان از حضور در پایگاه محروم می‌شوند؛ آنهایی که جدال علمی نمی‌کنند بلکه با بد دهنی و فحاشی و لعنت کردن مطالب خود را می‌نویسند. تا زمانی که حجت دربرابر حجت بیاوری؛ پاسخ ما هدایت‌گر؛ پایدارتر و درست‌تر از دانشی که در نزد توست؛ خواهد بود. اما با کمال تأسف می‌بینیم که اشکالی درکارتان هست؛ شما قبل از تدبر در بیانات ناصر محمد یمانی درمورد ما حکم کرده‌ای. شما با اولین بیانی که خواندی؛ تصور کرده‌ای که من تنها با اتکا به یک آیه گفتگو و مباحثه می‌کنم و منظورت هم این فرموده خداوند تعالی است:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَّلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].
به شما می‌گویم؛ اگر تو و تمام علمای امت می‌توانید فقط برای همین آیه بیانی هدایت‌گر و استوارتر از بیان من بیاورید. اگر توانستید که نمی‌توانید؛ تمام انصار امام ناصر محمد یمانی در کشورهای مختلف عربی و غیر عربی می‌بایست از پیروی از ناصر محمد یمانی دست بردارند. چون اگر بتوانید بیان این آیه را عوض کنید؛ پایه واساس قصر یمانی را به کل ویران نموده‌اید؛ چرا که پایه اصلی دعوت به پذیرش حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم بر این آیه نهاده شده است.
اما قبل از آغاز گفتگوی تو با من ؛ به خداوند رحمان که خالق جن و انس است و بیان حق قرآن را به من آموخته؛ قسم می‌خورم؛ نمی توانی تا زمانی که آسمان‌ها و زمین برجاست؛ برای این آیه بیانی هدایت‌گر، درست تر و استوارتر از بیان ناصر محمد یمانی بیاوری؛ آیا بعد از حق چیزی جز گمراهی است؟ برادر گرامی نصیحتی برایت دارم: در بیانات ناصر محمد یمانی بیشتر تدبر کن؛ به تدریج قلبت با نور-این بیانات- روشن خواهد شد و کم کم به روشنایی آن افزوده می‌شود و سپس از جمله کسانی خواهی شد که به حق آمده از جانب پروردگارشان، یقین می‌آورند. خواهی دید که سخن گفتن از این که ناصر محمد یمانی تنها با یک آیه حجت می‌آورد و می‌خواهد دنیا را زیر و رو کند و بگوید مهدی منتظر است؛ ظلم در حق اوست. مهدی منتظر در پاسخ می‌گوید: طناب دروغ کوتاه است؛ شما در مسائل زیادی درگیر اختلاف هستید؛ تنها همین یک آیه نیست. پس عجول نباش و درباره حرفی که می‌زنم تدبر کن؛ خواهی دید که این سخنان شیطانی نیست؛ بلکه کلام خداوند رحمان است که در آیات محکم قرآن آمده است. هر ادعایی دلیل می‌خواهد؛ پس اگر راست می‌گویید تنها در یک مسئله هم که شده مرا با علمی که هدایت‌گرتر از آموخته‌های خداوند به من باشد؛ شکست دهید. هیهات هیهات برادر گرامی. چقدر نسبت به ارزش و راز من جاهلید؛ خداوند تو را بخشیده و بصیرت دیدن حق را به تو عنایت فرماید که پروردگار من غفور و رحیم است.
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخوك الإمام ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=6485

Admin
30-12-2014, 03:20 PM
- 4 -


الإمام ناصر محمد اليماني
24 - ذی الحجه - 1430 هـ
12 - 12 - 2009 مـ
۲۱-آذر-۱۳۸۸ه.ش
06:47 مساءً
ـــــــــــــــــــ

{ وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ }
صدق الله العظيم

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمُرسلين من قبله وآلهم الطيبين المُتطهرين والتابعين للحقِّ في كُل زمانٍ ومكانٍ إلى يوم الدين..
خداوند تعالى می فرماید:
{وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ}صدق الله العظيم [البقرة:٢١٩].
از آنجا که من امام مهدی می‌دانم محبوب‌ترین انفاق در نزد خداوند بخشش و گذشتن از مردم است و می‌خواهم به حب و قرب بیشتری در نزد خداوند برسم؛ چرا که خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ} صدق الله العظيم [آل‌عمران:١٣٤].
پس من امام مهدی خداوند را به شهادت می‌گیرم و شهادت پروردگار کافی است: من از هر کسی که به من بی‌احترامی کرده و در پایگاه‌مان از ما بدگویی نموده و ما را مورد اهانت قرار داده و یا برای دور کردن مردم از دعوت ما به اینجا آمده؛ درمی گذرم. من از تمام کسانی که –به همین دلیل-ازحضورشان بر سر میز گفتگوی جهانی در پایگاه امام ناصر محمد یمانی جلوگیری شده در می‌گذرم؛ شاید که این عفو منجر شود متذکر شوند و از پروردگارشان طلب ببخشش نمایند وباشد که تقوا پیشه کنند. از ناظر محترم؛ حسین بن عمر و تمام اعضای مدیریت پایگاه می‌خواهم مهدی منتظر را ببخشند؛ و با او در راه حب و قرب خداوند رقابت نمایند و از عفو فراگیر و صبر او پیروی کنند و اجرشان با خداوند است. صفحه جدیدی برای تمام کسانی که از حضورشان درپایگاه جلوگیری شده باز می‌کنیم تا همان گونه که خداوند در حقشان احسان نموده ما نیز درموردشان احسان کرده باشیم وعبد خداوند از گذشت خود به آنان خبر می‌دهد؛آ یا جزای احسان چیزی جز احسان است.
اما کسانی مانند نصر الله كه به كلي حذف شده باشند؛ بر آنهاست که دوباره با همان نام ثبت نام کنند تا عضویتشان فعال شود و از انحراف مسیر حق و تهمت زدن به مهدی منتظر بپرهیزند و تقوا پیشه کنند؛ و بدانند عقاب خداوند شدید است و براستی که خردمندان از این امر پند می گیرند.
وسلامٌ على المُرسلين ، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخو المُسلمين الذليل على المؤمنين خليفة الله وعبده الإمام المهدي إلى الصراط المُستقيم؛ ناصر محمد اليماني.
ـــــــــــــــــــ


اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=6486