مشاهدة النسخة كاملة : فتوای مهدی منتظر درمورد دیدن آشکار خداوند جل ثناؤه بیانی مهم و بشارت برای مؤمنان
Admin
16-01-2015, 07:37 PM
- 1 -
الإمام ناصر محمد اليماني
10 - رجب- 1428 هـ
25 - 07 - 2007 مـ
۳-مرداد-۱۳۸۶ه.ش.
10:56 مساءً
ــــــــــــــــــ
فتوای مهدی منتظر درمورد دیدن آشکار خداوند جل ثناؤه...
بیانی مهم و بشارت برای مؤمنان....
بسم الله الرحمن الرحيم، ازمهدی منتظَر خليفه الله در زمین بخ تمام مسلمانان و مردم جهان و سلام بر آنان که از کسی که مردم را به راه راست هدایت میکند، پیروی میکنند، وبعد..
ای علمای مسلمین! من درمورد عقیده دیدن آشکار خداوند به شما هشدار جدی میدهم. من با قرآن عظیم برایتان حکم میآورم تا شما را از شرّ فتنه مسیح دجال، شیطان رجیم نجات دهم. او میخواهد خود را مسیح عیسیبنمریم بنامد، در حالی که فرزند مریم نیست و به همین دلیل نیز به وی مسیح کذاب گفته میشود. او یک چشم نیست و روي پیشانیاش لفظ کافر نقش نبسته است، ذکر چنین نشانههایی، مکر کسانی است که در برابر رسولالله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- تظاهر میکردند ایمان دارند و از مومنان هستند تا مردم را از راه خداوند بازدارند و چقدر عمل آنان زشت و بد است. گفتهاند مسیح کذاب یک چشم دارد و روی پیشانیاش لفظ کافر نوشته شده؛ علت هم این است که میدانند چنین چیزی روی صورت مسیح کذاب وجود ندارد و هدفشان این است که شاید شما باور کنید او خداوند و پروردگار عالمیان است؛ خداوند از چنین نسبتی منزه و مقامش بسیار بالاتر از این گونه نسبتهاست. ای مسلمانان! آیا تصور میکنید خداوند، انسان است که قادر نباشید بين حقّ و باطل تمايز قائل شويد، مگر از راه دانستن اینکه مسیح دجال یک چشم دارد و خداوند شما یک چشم نیست؟ عقلتان کجا رفته است؟ خداوند تعالی میفرماید:
{لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ} صدق الله العظيم [الشورى:۱۱]
من مهدی منتظر دو عقیده از عقاید شیعیان را تأیید میکنم: «یکی اینکه خداوند را نمیتوان آشکارا و رودررو دید و دوم اینکه گروهی از مردگان رجعت داشته و به زندگی باز میگردند» . البته با عقایدی که از جانب خداوند برای آن دلیلی نیامده است مخالفم و به گروهی از آنان که قرآن را بر حسب میل خود تفسیر میکنند هشدار میدهم و تمام مسلمانان را از تفسیر کتاب قرآن بر اساس ظن و گمان برحذر میدارم که ظن و گمان کسی را از حق بینیاز نمیکند و این عملی شیطانی و امر شیطان است که ندانسته به خداوند نسبت دهید ولو این که بخواهید آیات کتاب را تأویل نمایید. چون منظور از تأویل ؛ معنا و مقصودی که خداوند در نفس خود از آن کلام دارد. لذا جناب عالم! اگر تأویل شما درست و حق نباشد؛ به خداوند نسبت ناحق دادهاید و خداوند شما را بهخاطر مخالفت با فرمانش مورد محاسبه قرار خواهد داد. خداوند تعالی میفرماید:
{قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ ربّي الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الحقّ وَأَن تُشْرِكُوا بِاللَّـهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
پس جناب عالم! تو [ با تأویل نادرست] از فرمان شیطان که مخالف امر خداوند است پیروی کردهای. خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ ۚ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ﴿١٦٨﴾ إِنَّمَا يَأْمُرُكُم بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿١٦٩)} صدق الله العظيم [البقرة].
آیا من جز کلام خداوند تأویل دیگری برای کلام خدا میآورم؟ شما را چه میشود که حاضر نیستید باور کرده و بپذیرید؟ آیا شما برای تشخیص خداوندِ «حقّ» از باطل، شرط میگذارید و تصور میکنید فرق دجالِ باطل با خداوندِ حق در این است که دجال یک چشم دارد و خداوند یک چشم نیست؟ آیا باور کردهاید که خداوند به شکل انسان است و فرق او با دجال دراین است که خداوند یک چشم نیست و دجال یک چشم بیشتر ندارد! شما را چه میشود؛ این چگونه حکمی است؟ آیا حکم حق خداوند درمثالی که درباره کوه بزرگ برایتان آورده، کافی نیست؟ وقتی کوه نتواند دیدن خداوند را تاب بیاورد؛ چگونه انسانی ضعیف قادر به تحمل دیدن روی خداوند باشد؟ و انسان ضعیف آفریده شده است[اشاره به آیه کریمه:وَخُلِقَ الْإِنسَانُ ضَعِيفًا ﴿٢٨﴾سوره النساء]
این عقیده باطلی است و ازجانب خداوند هیچ دلیلی برای اثبات آن نیامده است.خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَمَّا جَاءَ مُوسَىٰ لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ ۚ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَـٰكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي ۚ فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا ۚ فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ ﴿١٤٣﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
نمیبینید بعد از آنکه موسی به هوش آمد چه گفت:
{فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ}صدق الله العظيم
معنی گفته موسی کاملا روشن و واضح است، او پروردگار خود را که هیچ مثل و مانندی ندارد، منزه از آن میداند که قابل رؤیت باشد و حتی کوه بزرگ قادر به تحمل دیدن آشکارعظمت خداوند نیست؛ الله أعظم سُبحانه وتعالى علواً كبيراً...خداوند توانایی کوه را شرط قرار میدهد که اگر کوه توانست در برابر مشاهده آشکار خداوند تاب بیاورد؛ انسان میتواند امیدوار باشد که بتواند خداوند را آشکارا ببیند. لذا خداوند تعالی میفرماید:
{قَالَ لَنْ تَرَانِي وَلَكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى ربّه لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ} صدق الله العظيم [الأعراف:۱۴۳].
و موسی عظمت بیانتهای خداوند را درک نمود و گفت:
{قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ}صدق الله العظيم
ای جماعت مسلمانان؛ شما نیز مانند موسی توبه کنید و هریک از شما همان سخن موسی را بر زبان بیاورد که گفت:
{قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ}صدق الله العظيم
یعنی من اولین مؤمنی هستم که باور دارم خداوند از دیدهها آگاه است اما دیدگان قادر به درک او نیست. من سخن گفتن خداوند از ورای حجاب را رد نمیکنم اما ای مردم، این سخن گفتن آشکار و رودررو نیست. خداوند تعالی میفرماید:
{وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّـهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ ۚ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ ﴿٥١﴾} صدق الله العظيم [الشورى].
آیا خداوند سبحان روز قیامت رودررو با شما سخن خواهد گفت ؟ پاک و منزه است او.... بلکه آسمان با ابرهایی که حجاب خداوندند از هم شکافته شده و فرشتگان فرود میآیند وخداوند تعالی میفرماید:
{هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا أَن يَأْتِيَهُمُ اللَّـهُ فِي ظُلَلٍ مِّنَ الْغَمَامِ وَالْمَلَائِكَةُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ ۚ وَإِلَى اللَّـهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ ﴿٢١٠﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
می دانم کسی هست که الآن بمیخواهد به من بگوید: «صبر کن؛ مگر خداوند تعالی نفرموده است:
{وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [القيامة].
در پاسخش میگوییم: شما باید عقاید خود را با آیات محکم و واضح و روشنی که هر عرب زبانی آنها را میفهمد، تطبیق دهید. اما اگر احادیث را با آیات متشابه تطبیق دهید گرفتار فتنه خواهید شد؛ آیا شما نیز مانند اهل کتاب شدهاید که به بخشی از قرآن ایمان داشته و نسبت به بخشهای دیگر آن کافرید؟ و لذا اگر احادیث را با آیات متشابه تطبیق دهید؛ خداوند آیات محکم خود را در کمینتان میگذارد. چون اگر به محکمات کتاب مراجعه نمایید خواهید دید با این حدیث اختلاف و با آیه متشابهای که شبیه حدیث فتنهانگیز است تفاوت دارد. لذا بر شما واجب است که به آیات محکم روشن و واضح کتاب تمسک جویید؛ آیاتی که خداوند آنها را اساس و بنیاد کتاب قرار داده تا هرکس که به آنها تمسک جوید به ریسمان مطمئنی [العروة الوثقی] تمسک جسته که گسستی در آن نیست.
اما کسانی که قلبشان منحرف و بیماراست به دنبال آیاتی میروند که ظاهری شبیه حدیث دروغ دارد و از آنجایی که میخواهند ثابت کنند حدیث از جانب رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم است، بر روی آیاتی که ظاهری مشابه حدیث دروغین دارند تکیه میکنند؛ درحالیکه این احادیث با مکر شیاطین بشر وارد روایات شدهاند، و تأویل آیاتی که ظاهری مشابه آن دارند میبایست توسط راسخین در علم کتاب از قرآن عظیم استنباط گردند. اما کسانی که قلبهای منحرف دارند، قصد ندارند به خدا نسبت ناحق بدهند اما گمان میکنند این حدیث در موافقت با این آیه آمده است. آنچه که برایشان مهم است اثبات این حدیث است نه قرآن و لذا ولو اینکه در قرآن به دنبال تأویل آیات بگردند، قلبشان از محکمات قرآن منحرف میشود و به سراغ آیاتی میروند که نیاز به تأویل دارند و قلبشان از آیات محکم و واضح قرآن دور میشود؛ درحالیکه خداوند این آیات را به صورت واضح و روشن و به عنوان آیات بنیادی کتاب [ام الکتاب] معین نموده است و اصل دین حنیف اسلام را براساس آنها بنا نموده است. خداوند تعالی میفرماید:
{هُوَ الَّذِي أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ ۗ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّـهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٧﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
مقصود خداوند این نیست که یهود و کفار به دنبال آیات متشابه میافتند؛ کسی که نسبت به قرآن کافر است چگونه به دنبال تأویل آن میرود؟ و شیاطین بشر از قوم یهود نیز میدانند که قرآن به حق از جانب پروردگار آمده است و تلاش میکنند نور خداوند را با دهانشان خاموش سازند؛ مقصود خداوند گروهی از علمای مسلمین است که به دنبال تأویل قرآنند و نمیخواهند تعمداً آن را به خطا تأویل نمایند؛ ولی اصرار دارند که ثابت کنند فلان حدیث از جانب رسولالله است و با اینکه میبینند آن حدیث با آیات محکم کتاب هماهنگی ندارد؛ ولی آن آیات را رها کرده و بر روی آیاتی که با حدیثشان شباهت دارد تکیه میکنند. آنها نمیدانند این موضوع برای مسلمانان فتنه است ومنظور از انحراف در اين آيه؛ انحرافی است که در قلب این علما نسبت به آیات محکم و واضح و روشن کتاب وجود دارد. با این کار آیات محکم را انکار کرده و از آیاتی که ظاهری شبیه به حدیث دروغین دارند پیروی میکنند. اما راسخین در علم میگویند:
{يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ} صدق الله العظيم.
اما من مهدی منتظر تأویل حقَ آیات متشابه را که پروردگارم به من آموخته است؛ میدانم و در وهله اول تعریف این آیات را برایتان میآورم:
این آیات دارای تشابه لغوی هستند ولی تأویل آنها به کل با ظاهرشان فرق دارد.
زمانی که قاری این آیات خداوند تعالی را میخواند که:
{وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظیم[القيامة]،
گمان میکند این آیه از آیات محکم و واضح است؛ ولی اگر در قرآن تدبر کند، آیهای را مییابد که به طور کامل ظن او را رد میکند و این {لَّا} نفی قطعی گمان اوست:
{لَّا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ} [الأنعام:۱۰۳]،
و هم چنین نفی و رد کامل و ازلی سخن گفتن خداوند با انسان [مگر از ورای حجاب] را، خداوند تعالی میفرماید:
{وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّـهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ ۚ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ ﴿٥١﴾} صدق الله العظيم [الشورى].
اینجاست که باید از گمانی که درباره:{وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿٢٣﴾}کرده بود بازگردد، چرا که تأویل آن مانند ظاهرآیه نیست و سپس بگوید:" الله اعلم". واین جا است که خداوند او را برمیگزیند و از راسخین در علم کتاب قرارش میدهد و برهان فرقان را به وی عنایت خواهد کرد و این نوری از جانب خداوند است تا تأویل این آیه را دریابد. میدانید چرا؟ چون از خدا میترسد و نمیخواهد غیر حق به خداوند نسبت دهد و خداوند به شما وعده داده است که نوری به شما عطا خواهد نمود تا بتوانید حق و باطل را از یکدیگر جدا کنید. خداوند تعالی می فرماید:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَتَّقُوا اللَّـهَ يَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَانًا وَيُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّـهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [الأنفال].
این زمانی است که خداوند ببیند انسان در نفس خود متألم بوده و خواهان حق است و این خداوند است که «حقّ» است؛ لذا تا زمانی که به دنبال حق باشد؛ خداوند او را به راه درست و حق هدایت مینماید. خداوند تعالی میفرماید:
{وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّـهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [العنكبوت].
بازمیگردیم به تأویل {وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ} صدق الله العظيم [القيامة:٢٢].
شایسته نیست که من تأویل خود را از جایی غیر از قرآن عظیم بیاورم تا بهناحق برعلیه خود حجت به دست شما ندهم. اما مقصود از «وجوه» که در این آیه به آن اشاره شده است؛ قلبهاست و به وجه باطنی انسان اشاره میکند. انسان دو وجه دارد: وجه ظاهری و وجه باطنی که همان قلب اوست. اگر زبان و قلبش یکی باشند و یکسان سخن بگویند فرد تنها یک صورت دارد؛ اما اگر به زبان چیزی بگوید و در قلبش چیز دیگری باشد «دوچهره» خواهد بود. خداوند در آیات دیگر برایتان روشن نموده که منظور از «وجوه» ، قلبهاست. برای مثال این هشداری که به یهودیان و نصاری [مسیحیان] میدهد و میفرماید:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَكُم مِّن قَبْلِ أَن نَّطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَىٰ أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ ۚ وَكَانَ أَمْرُ اللَّـهِ مَفْعُولًا ﴿٤٧﴾} صدق الله العظيم [النساء].
و اما بخش اول آيه خطاب به نصاری [مسیحیانی] است که به رسولالله مسيح عيسىبنمريم عليه الصلاة والسلام ایمان دارند:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَكُم مِّن قَبْلِ أَن نَّطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَىٰ أَدْبَارِهَا} صدق الله العظيم [النساء].
در اینجا نصاری [مسیحیان] تهدید میشوند تا به مبالغه در مورد مسیح عیسیبنمریم ادامه ندهند و بین رسولان خداوند تفاوت قائل نشده و او را خدا نخوانند و اگر دست برندارند؛ خداوند فرزند مریم را برای آنان آشکار خواهد ساخت و او نیز آنان را به اسلام دعوت خواهد نمود و آنان به او کافر میشوند و سپس خداوند بر قلبهایشان پرده میکشد و به رسولی که پیش از این از جانب خداوند به سویشان فرستاده شده بود ؛ کافر میشوند. خداوند بر قلبهایشان پرده میکشد و آنها را به گذشتهشان [ یعنی قبل از ایمان آوردن] باز میگرداند، پس پیرو دشمن خداوند و دشمن رسول او یعنی مسیح دجال میگردند که ادعا میکند مسیح عیسیبن مریم و پروردگار عالمیان است. خداوند آنها را به خاطر مبالغه به ناحق درشأن فرزند مریم گرفتار فتنه مینماید و آنها به فرزند واقعی و حقّ مریم کافر میشوند. او با آنان سخن گفته و ایشان را بهسوی اسلام و قرآن فرا میخواند؛ اما نسبت به او کافر شده و از دشمنش یعنی مسیح دجال که تصور میکنند مسیح عیسیبنمریم است [و عقیده باطل آنها را تأیید میکند] پیروی مینمایند. مسیح کذاب میگوید که مسیح عیسیبنمریم و پروردگار عالمیان است؛ درحالیکه فرزند مريم چنین ادعایی نمیتواند بکند. و این مدعی، مسیح کذاب شیطان رجیم است و اما شیاطین بشر از قوم یهود از اولین کسانی هستند که از او پیروی مینمایند و برای همین نیز مانند گذشتگانشان مورد لعن واقع شده و مسخ میشوند و تنها تفاوت در این است که گذشتگانشان به بوزینه تبدیل شدند و اینان به خوک تبدیل خواهند شد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِيرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ} صدق الله العظيم [المائدة:۶۰].
و اما بوزینهها؛ پیشینیانشان به بوزینه مسخ شدهاند. خداوند تعالی میفرماید:
{فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ} صدق الله العظيم [البقرة:٦٥].
اما از این گروه که بعد از روشن شدن حق؛ بر کفر خود اصرار داشته و بر آن پایدار میمانند؛ به خواست خداوند عدهای به خوک مسخ میشوند و انذار دهنده معذور است. اما من برای گروهی از مسلمانان نگرانم که ممکن است به اراده خداوند به خوک مسخ شوند، آنها کسانی هستند که ۹۹ درصد مطمئن هستند که من مهدی منتظر حق هستم ولی با این وجود تعصب و غرور آنها را به گناه میکشاند و به افسانه سرداب سامرا میآویزند، با ای که خود میدانند در نفسشان چه میگذرد... با این که من عقیده آنان در مورد عدم امکان دیدن رودرروی خداوند و در مورد بازگشت گروهی از کفار از مرگ [با هدف اینکه ما به راه راست هدایتشان کنیم] را تأیید میکنم؛ ولی انذار دهنده معذور است. خداوند تعالی میفرماید:
{عَسَىٰ رَبُّكُمْ أَن يَرْحَمَكُمْ ۚ وَإِنْ عُدتُّمْ عُدْنَا ۘ وَجَعَلْنَا جَهَنَّمَ لِلْكَافِرِينَ حَصِيرًا ﴿٨﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
اما با کمال تأسف؛ گروهی از کافران مجدد به همان راهی میروند که از آن منع شده بودند و خداوند باردیگر آنها را هلاک میکند و در جریان رستاخیز فراگیر[بعث شامل] مجدد زنده میشوند و خداوند خطاب به آنان میفرماید:
{كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّـهِ وَكُنتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْيَاكُمْ ۖ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٢٨﴾} [البقرة].
خداوند جوابی که آنها میدهند را، در جایی دیگر میآورد. خداوند تعالی میفرماید:
{قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلْ إِلَىٰ خُرُوجٍ مِّن سَبِيلٍ ﴿١١﴾ ذَٰلِكُم بِأَنَّهُ إِذَا دُعِيَ اللَّـهُ وَحْدَهُ كَفَرْتُمْ ۖ وَإِن يُشْرَكْ بِهِ تُؤْمِنُوا ۚ فَالْحُكْمُ لِلَّـهِ الْعَلِيِّ الْكَبِيرِ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [غافر].
نمیخواهم گفتار درباره دلایل رجعت و بازگشت اموات را طولانی کنم، دلایل و برهانهای زیادی وجود دارد. اما اگر در اين باره مجادله نماييد، آنها را در پايگاه ارائه خواهم کرد و مجادله کنندگان را ساکت خواهم کرد. فعلاً خطاب به مسلمانان میگویم: ای جماعت مسلمانان! از مسیح دجال برحذر باشید؛ او از رجعت سوءاستفاده کرده و میگوید امروز؛ همان روز جاودانگی است و این اوست که مردگان را برمیانگیزد. اما او دروغگوی بیشرمی است که میخواهد از برانگیخته شدن اول سوءاستفاده کند و بگوید این همان روز جاودانگی است و آتش و بهشت در دست من است! اما آتش؛ مانند همان آتشی است که هر یک از شما میتواند آن را برافروزد و بهشت؛ همان باغی است که در باطن زمین؛ یعنی در زمین مفروشه و زیر زمین شما قرار دارد . این باغ بهشت، همان جنتی است که مسیح دجال پدر شما آدم را از آن بیرون راند؛ مراقب باشید که شما را نیز مانند پدرتان گرفتار فتنه نکند.
ممکن است کسی سخن مرا قطع کرده و بگوید: «خیر؛ آدم خلیفه خداوند در جنت المأوی و نزد سدرة المنتهی بود». در پاسخ به او میگوییم: آدم خلیفه خداوند در زمین بود نه در جنت المأوی در کنار سدرة المنتهی. خداوند تعالی می فرماید:
{وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٠﴾} [البقرة].
و خداوند تعالی میفرماید:
{وَإِذْ قَالَ ربّك لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ﴿٢٨﴾ فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ ﴿٢٩﴾ فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ ﴿٣٠﴾ إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ أَن يَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ ﴿٣١﴾ قالَ يَا إِبْلِيسُ مَا لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ ﴿٣٢﴾ قَالَ لَمْ أَكُن لِّأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ﴿٣٣﴾ قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ ﴿٣٤﴾ وَإِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِلَىٰ يَوْمِ الدِّينِ ﴿٣٥﴾ قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِي إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿٣٦﴾ قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ ﴿٣٧﴾ إِلَىٰ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿٣٨﴾ قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَلَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٣٩﴾ إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ ﴿٤٠﴾ قَالَ هَـٰذَا صِرَاطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ ﴿٤١﴾ إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ ﴿٤٢﴾ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٤٣﴾ لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِّكُلِّ بَابٍ مِّنْهُمْ جُزْءٌ مَّقْسُومٌ ﴿٤٤﴾} [الحجر].
اما خداوند به شیطان رجیم مهلت داد و او را اخراج نکرد. خداوند تعالی میفرماید:
{فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَـٰذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَىٰ ﴿١١٧﴾} صدق الله العظيم [طه].
اگر خداوند به ابلیس فرصت نداده و او را بیرون کرده بود؛ چگونه شیطان توانست با آدم و حواء صحبت کند؟ خداوند تعالی می فرماید:
{وقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَـٰذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَن تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ} صدق الله العظيم [الأعراف:٢٠].
ممکن است کسی از شما با من مجادله کند و بگوید که خداوند تعالی فرموده است:
{وَقُلْنَا اهْبِطُواْ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ} صدق الله العظيم [البقرة:۳۶].
در جواب میگوییم: این هبوط از نعمت به شقاوت و سختی بوده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَـٰذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَىٰ ﴿١١٧﴾} [طه]
و شما را از آن به جایی راند که فعلا در آن ساکنید؛ پس مراقب مسیح دجال که پدرتان را از جنت بیرون راند باشید. خدایا شاهد باش که من ابلاغ کردم و خبر را به آنها رساندم.
ابن عمر میبینم که بعد از خواندن این بیان دهشت کردهای؛ مهم نیست. این بیان حاوی فتاوی بسیار مهم عقیدتی است و برای به شکست کشاندن مكر شیاطین جن و انس و نجات امت از فتنه مسیح دجال آورده شده است؛ آیا آنها [بهراستی] مسلمانند؟
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
أخو أحباب الله وأوليائه الإمام ناصر محمد اليماني..
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=4541
Admin
17-01-2015, 05:50 AM
-2-
الإمام ناصر محمد اليماني
13 - رجب - 1428 هـ
28 - 07 - 2007 مـ
۶-مرداد-۱۳۸۶ه.ش.
10:46 مساءً
ـــــــــــــــــــ
توضیحات بیشتر درباره «ارض الراحة و الأنام»...
بسم الله الرحمن الرحيم، خداوند که از او استعانت میجوییم وبیان حقّ اسرار قرآن عظیم را از او دریافت میکنم و صلوات و سلام بر خاتم الأنبياء والمُرسلين وآله الطيبين الطاهرين وتمام مسلمانان موحد نسبت به پروردگار عالمیان، أما بعد..
به راستی که مقصود از «ارض الراحة و الأنام» ، زمین مفروشه [زمین آباد و سرسبز در باطن زمین] است. خداوند تعالی میفرماید:
{وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ ﴿١٠﴾ فِيهَا فَاكِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَكْمَامِ ﴿١١﴾ وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّيْحَانُ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [الرَّحْمَنُ]
و ساکنان آن جنّیان بودند و خداوند پدر ما آدم را خلیفه عالم جنّیان قرار داد و برای همین به فرشتگان امر نمود تا از امر خلیفه خداوند در زمین اطاعت کنند؛ اما ابلیس از خداوند خواست تا به او فرصت دهد چرا که مورد لعن خداوند قرار گرفته و از آنجا طرد شده بود. خداوند به خواسته او پاسخ مثبت داد تا بر میزان گناه او افزوده شود و به او وعده داد که با خواری و سرشکستگی از آنجا اخراج خواهد شد. این وعده در جدال نهایی بین حق و باطل محقق خواهد شد و زمان مقدر شده آن در کتاب مسطور فرا رسيده است. خداوند تا روز رستاخیز اول، اخراج او را به تأخیر انداخته است:
{قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ ﴿٣٧﴾ إِلَىٰ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿٣٨﴾} صدق الله العظیم [الحجر]
اما این سخنان از روی تحدی و مبارزهطلبی بین خداوند و دشمنش رد و بدل گردید، چون شیطان برای جبران [عصیانش] و طلب رحمت خداوند، چنین تقاضایی را مطرح نکرد؛ بلکه این از روی ستیزهجویی بود و خداوند نیز او را لعنت کرد و فرمود:
{لَّعَنَهُ اللَّـهُ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِكَ نَصِيبًا مَّفْرُوضًا} صدق الله العظيم [النساء:١١٨]
و سپس خواسته او را اجابت نمود و به او گفت با سرشکستگی و خواری از آن بیرون خواهی شد. خداوند تعالی میفرماید:
{قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومًا مدْحُورًا لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِينَ} صدق الله العظيم [الأعراف:١٨].
ولی اگر در متن قرآن پیشتر بروید، خواهید دید خداوند بیرون راندن او را تا روز مشخصی به تأخیر انداخته است و آن زمان که رسید با خواری و سرشکستگی بیرون رانده خواهد شد. دلیل به تأخیر افتادن خروج او امتحان کردن آدم و همسرش بود. خدواند تعالی میفرماید:
{فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَـٰذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَىٰ ﴿١١٧﴾ إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَىٰ ﴿١١٨﴾ وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِيهَا وَلَا تَضْحَىٰ ﴿١١٩﴾} صدق الله العلي العظيم [طه]
بعد از مدت کوتاهی، شیطان تظاهر کرد که از عصیان پروردگارش پشیمان و نادم است؛ با ظاهری خیرخواهانه به سراغ آدم رفته و خود را مطیع امر او خواند تا این تصور پیش بیاید که او به درگاه خداوند توبه کرده وحال به نصیحت کننده امین آنها تبدیل گردیده است. خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ ﴿١١﴾قالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ ۖ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ ﴿١٢﴾ قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ ﴿١٣﴾ قَالَ أَنظِرْنِي إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿١٤﴾ قَالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ ﴿١٥﴾ قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ ﴿١٦﴾ ثُمَّ لَآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ ۖ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ ﴿١٧﴾ قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَّدْحُورًا ۖ لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِينَ ﴿١٨﴾ وَيَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلَا مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَـٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ ﴿١٩﴾ فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُورِيَ عَنْهُمَا مِن سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَـٰذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَن تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ ﴿٢٠﴾ وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ ﴿٢١﴾ فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ ۚ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ ۖ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَن تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّكُمَا إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُّبِينٌ ﴿٢٢﴾قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٢٣﴾ قَالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِينٍ ﴿٢٤﴾ قَالَ فِيهَا تَحْيَوْنَ وَفِيهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ ﴿٢٥﴾ يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا ۖ وَلِبَاسُ التَّقْوَىٰ ذَٰلِكَ خَيْرٌ ۚ ذَٰلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّـهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ ﴿٢٦﴾ يَا بَنِي آدَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُم مِّنَ الْجَنَّةِ يَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْآتِهِمَا ۗ إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ ۗ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
ابن عمر! سؤال این است که اگر خداوند شیطان را اخراج كرده بود، او چگونه توانست به بهشت بازگردد و با آدم و همسرش سخن گفته و قسم بخورد که خیرخواه آنهاست؟ جوابت را از قرآن عظیم میآوریم که خداوند اجازه داد شیطان در بهشت و نزد آدم و همسرش بماند. خداوند تعالی میفرماید:
{فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَـٰذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَىٰ ﴿١١٧﴾ إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَىٰ ﴿١١٨﴾ وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِيهَا وَلَا تَضْحَىٰ ﴿١١٩﴾} صدق الله العلي العظيم [طه].
يا تصور میکنی که ابلیس بلافاصله آدم را مورد خطاب قرار داد و گفت:
{مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَـٰذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَن تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ ﴿٢٠﴾ وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ ﴿٢١﴾} صدق الله العلي العظيم
بلکه او این سخنان را چند وقت بعد و زمانی که تظاهر کرد از عصیان پروردگار و سرپیچی از اطاعت از آدم پشیمان است، و خود را تابع و متیع و خیرخواه آنان نشان داد تا مکر او را باور نمایند؛ به آدم و همسرش گفت. او تظاهر کرد که سرفرود آورده و اطاعت میکند و نقش ناصح به خود گرفت، تا مکر او را باور کنند و بعد از آنکه اعتماد آنان را جلب کرد؛ حرف خود را زد. برای همین هم خداوند تعالی میفرماید:
{وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِن النَّاصِحِينَ ﴿٢١﴾صدق الله العلي العظيم [الأعراف]
این چنین بود که آنها را به گمراهی کشاند.علت اشتباه شما نیز این است که تصور کردهاید بهشتی که در این داستان به آن اشاره میشود، «جنت المأوایی» است که در نزد سدرة المنتهی قرار دارد. درحالیکه در قرآن صحبتی از خلافت آدم در آن بهشت نمیشود، بلکه قرآن بارها تکرار میکند که آدم خلیفه خداوند در زمین است و بارها در قرآن به جنتی زمینی اشاره میشود. برای مثال این فرموده خداوند تعالی:
{فَأَخْرَجْنَاهُم مِّن جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ} [الشعراء:٥٧]
و مقصود آل فرعون است.
و همینطور این فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ كَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ} [القلم:۱۷]
اما شما تصور کردهاید نام «الجنة» تنها به بهشت خداوند یعنی «جنة المأوی» اطلاق میگردد! خیر لفظ «الجنة» به زمین سرسبز پوشیده از درخت و میوه اطلاق میگردد و از جمله زمین «مفروشه» که مسطح نیست، بلکه به صورت یکدست مفروش شده و در آن میوه و نخل و انار و ریحان است. این زمین مفروشه در باطن زمین و بعد از آتشفشانها قرار دارد. طبقهای از زمین که آتشفشانها در آن قرار دارند از سطح زمین دور نیست و زمین مفروشه بعد از آن قرار دارد. یعنی طبقه آتشفشانها نزدیک سطح زمین و طبقه مربوط به زمین مفروشه دورتر از سطح زمین قرار دارد. قرآن در یک آیه، از چندین عالم صحبت میکند؛ عالمی در آسمان، عالمی در زمین، عالمی پایینتر از آسمان و عالمی در داخل و بطن زمین:
{لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَىٰ} صدق الله العظيم [طه:٦]
و این همان زمینی است که در قرآن ذکرش به میان آمده:
{وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ ﴿١٠﴾ فِيهَا فَاكِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَكْمَامِ ﴿١١﴾ وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّيْحَانُ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [الرحمن].
ساکنان آن جنیانی هستند که خداوند آدم را به جای ابلیس در آن به خلافت برگزید، ابليسی که در آن خونریزی کرده و فساد بپا میکند برای همین ابلیس گفت:
{قَالَ أَرَأَيْتَكَ هَـٰذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلَّا قَلِيلًا(۶۲)} صدق الله العظيم [الإسراء].
و این زمین مفروشه، زمینی هموار و یکدست است و خداوند تعالی میفرماید:
{وَالْأَرْضَ فَرَشْناهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ ﴿٤٨﴾} صدق الله العظيم [الذاريات]
این زمین دو ورودی دارد، یکی در منتهی اليه شمالی کره زمین و دیگری در منتهی اليه جنوبی کره زمین و کره زمین کاملا گرد نیست، بلکه شبه کروی است. این زمین مفروشه [که در باطن زمین ما واقع است] دو ورودی دارد و دارای دو مشرق و دو مغرب است و وقتی خورشید در دروازه جنوبی غروب میکند؛ باز از دروازه شمالی بر آن طلوع میکند و وقتی در دروازه شمالی غروب میکند؛ باز از دروازه جنوبی طلوع مینماید. برای این زمین دو ورودی وجود دارد و دورترین مسافت در زمین؛ فاصله بین این دو دروازه است. برای همین انسان به شیطان قرین و همراهش میگوید:
{يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ} [الزخرف:۳۸]
چون طولانیترین مسافت در زمین، فاصله بین این دو دروازه است. یک دروازه شمالی است و در منتهی اليه شمالی کره زمین قرار دارد و دروازه دیگر جنوبی است و در منتهی اليه جنوبی کره زمین قرار گرفته است و سد ذوالقرنین بین دو سد یعنی در بین دو نیمه زمین قرار گرفته است و به آنها «دو سدّ» گفته میشود ؛ چون هریک مانع رسیدن نور خورشید به دیگری میگردد و نیمی از آن روشن و نیمی از آن در تاریکی قرار میگیرد؛ البته در سطح زمین چنین است. اما سدّ در تنگه بین این دو، در بطن زمین ساخته شده است و به عنوان حد فاصلی بین آنهاست؛ یأجوج و مأجوج در یک طرف و عالم دیگر در طرف مقابل سدّ است. این زمین به خاطر این دو ورودی، دارای دو مشرق و دو مغرب است. اما در سطح زمین [برای هر مكانی] ، تنها یک مشرق و در برابر آن یک مغرب وجود دارد. اما زمین مفروشه دو مشرق و دو مغرب دارد؛ برای همین نیز خداوند تعالی میفرماید:
{رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ} صدق الله العظيم [الرحمن:١٧].
اما در سطح ظاهر زمین، تنها یک مشرق و یک مغرب دارد و خداوند تعالی میفرماید:
{رَّبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلًا ﴿٩﴾} صدق الله العظيم [المزمل]
ای مردم! شما درباره حقایق آیاتی بامن مجادله میکنید که در عالم واقعیات و حقیقت موجودند؛ اما شما از آنها آگاه نیستید. اگر از آنها باخبر میشدید، درمییافتید که این تأویل حقیقی آیات خداوند است و ذوالقرنین در سفر خود به منتهی اليه شمالی و جنوبی کره زمین، از آن باخبر شد. سپس وارد باطن زمین گردید و در آنجا مردمی را یافت. شما را به خدا پس بگویید یأجوج و مأجوج کجا هستند؟ آنها همان جایی هستند که سدّ ذوالقرنین ساخته شده است. سدّ ذوالقرنین کجاست؟ چرا ماهوارهها آن را پیدا نمیکنند؟ اگر در سطح زمین بود، فضانوردان آن را میدیدند. بلکه در داخل کره زمین و همان جایی است که یأجوج و مأجوج در آن هستند. آنها از هر پشتی زاد و ولد مینمایند و این شریعت زشت و منکر مسیح دجال است و زنان آنها فرزندان زیادی از این و آن دارند که مخلوطی از شیاطین جن و انس هستند، آنها بهطور مستمر این عمل زشت را مرتکب میشوند و مرتب فریاد میزنند چون شياطين آنها را به اين كار وادار و به شدت تحریک میکنند.
دانشمندان روسی بعد از حفر چاهی در زمین که هزاران متر عمق داشت و برای یافتن معادن زمین حفر شده بود؛ صداهای آنها را شنیدهاند. آنها از شنیدن صداهایی که از عالم دیگر میآمد، دهشت کردند. «الزندانی» درباره این قضیه، مقالهای نوشته و اصوات را به جهنمیان نسبت داده است. اما من با این سخن مخالفم و میگویم اینها از جانب یأجوج و مأجوج است. مقدار کمی از فریادها و ضجهها بهخاطر عمل زشت و منکری است که بطور مستمر انجام میدهند و اکثر صداها؛ صدای هیاهو جیغ است که در باطن زمین انعکاس پیدا میکند. اما «الزندانی» تصور میکند، این صداها متعلق به ساکنان جهنم است. ما پیش از این در بیانات خود درباره اين که آتش کجاست سخن گفتهایم و عذاب داخل حفره قبر را رد کردهایم. جهنمیان در قبر عذاب نمیشوند، بلکه روح آنان در آتش عذاب میشود و فرقی بین درک عذاب توسط روح و جسم نیست. حواس همگی متعلق به روح است و زمانی که از بدن خارج می شود؛ دیگر جسد چیزی احساس نمیکند؛ حتی اگر سوزانده شده و خاکسترش به باد داده شود. پیش از این درمورد جایگاه آتش صحبت کردهایم .این آتش بالای زمین و پایینتر از آسمان است.خداوند تعالی میفرماید:
{هَـٰذَا ۚ وَإِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ مَآبٍ ﴿٥٥﴾ جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿٥٦﴾ هَـٰذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ ﴿٥٧﴾ وَآخَرُ مِن شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿٥٨﴾ هَـٰذَا فَوْجٌ مُّقْتَحِمٌ مَّعَكُمْ ۖ لَا مَرْحَبًا بِهِمْ ۚ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ ﴿٥٩﴾ قَالُوا بَلْ أَنتُمْ لَا مَرْحَبًا بِكُمْ ۖ أَنتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا ۖ فَبِئْسَ الْقَرَارُ ﴿٦٠﴾ قَالُوا رَبَّنَا مَن قَدَّمَ لَنَا هَـٰذَا فَزِدْهُ عَذَابًا ضِعْفًا فِي النَّارِ ﴿٦١﴾وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَىٰ رِجَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَارِ ﴿٦٢﴾ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِيًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ ﴿٦٣﴾ إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ ﴿٦٤﴾ قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ ۖ وَمَا مِنْ إِلَـٰهٍ إِلَّا اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴿٦٥﴾ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ ﴿٦٦﴾ قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾ إِن يُوحَىٰ إِلَيَّ إِلَّا أَنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ ﴿٧٠﴾} صدق الله العظيم [ص]
کسی که در این آیات که به تخاصم اهالی آتش اشاره میشود تدبر کند و سپس به این آیه برسد که :
{مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [ص]
برایش حقیقت معراج مُحمد رسولالله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- روشن میشود و این که آتش واقعیت داشته و پایینتر از آسمان و بالاتر از زمین قرار دارد و اهالی آتش نسبت به ساکنان زمین، در ملأ اعلی قرار گرفتهاند. در این آیه از تخاصم میان فرشتگان سخن گفته نمیشود؛ بلکه دعوا میان ساکنان آتش است واگر قاری درست دقت کند، سخن نهایی [قول الفصل] درباره عذاب روز قیامت و عذاب برزخی را در مییابد که در این فرموده خداوند تعالی آمده است:
{وَآخَرُ مِن شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿٥٨﴾} صدق الله العظيم
و سپس به دعوای ساکنان آتش میرسد:
{مَمَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾ إِن يُوحَىٰ إِلَيَّ إِلَّا أَنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ ﴿٧٠﴾} صدق الله العظيم [ص]
ازحقجویان خواهش میکنم درباره «صداهای داخل زمین» تحقیق کنند، در این صورت، نوار صوتی را پیدا خواهند کرد که در آن صدای ضجه میلیونی از داخل زمین شنیده میشود که بی شک و تردید حقیقت است. فتوای من این است که صداها متعلق به یأجوج و مأجوج است و با فتوای شیخ عبدالمجید الزندانی مخالفم. آیه کاملا روشن و واضح است و میگوید ساکنان آتش نسبت به زمینیان در ملا اعلی قرا دارند. قرآن سخنی از وجود آتش در باطن زمین نمیزند؛ بلکه صحبت از آتشی میکند که بالای زمین و پایینتر از آسمان است و مُحمد رسولالله در جریان معراج از کنار آنان عبور کرده است تا سخن خداوند تعالی مورد تصدیق قرار گیرد که میفرماید:
{وَإِنَّا عَلَىٰ أَن نُّرِيَكَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ} صدق الله العظيم [المؤمنون:٩٥].
در اینترنت به دنبال «صداهای باطن زمین» بگردید و واقعی بودن آن را درخواهید یافت.
أخوكم الإمام ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=4944
Admin
17-01-2015, 05:55 AM
- 3 -
الإمام ناصر محمد اليماني
10 - 08 - 2007 مـ
26 – رجب - 1428 هـ
۱۹-مرداد-۱۳۸۶ه.ش.
08:28 مساءً
ــــــــــــــــ
پاسخ به یکی از اعضا به نام الحبيب :
ای حبيب آیا صبح نزدیک نیست؟ آیا خداوند هرکس را که به درگاه او انابه کند، هدایت نمیکند؟
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمرسلين وعلى الذين من قبله أجمعين ومن تبعهم بإحسان إلى يوم الدين، أما بعد..
حبیب! میبینم به زعم خود مرا نصیحت میکنی که از امر و دعوتم دست بردارم؛ ولی نصیحت من به تو این است که به درگاه خدا انابه کنی تا حق را به تو نشان دهد و پیروی از آن را روزیات نماید و باطل را به تونشان داده و دوری از آن را روزیات فرماید و از نزد خود به تو فرقان داده و روحی از جانب خود بر قلبت نازل کند و با روحی از نزد خود تو را یاری نماید تا سینهات گشاده گردد و راهت را روشن نماید و هر کس که خداوند نوری برایش قرار ندهد؛ نوری ندارد. هر چقدر خداوند با آیاتش مرا یاری کند، تا زمانی که گمانت این باشد که درصورت آمدن آیات، تصدیق خواهی کرد؛ چنین نخواهد شد. از کجا میدانی ایمان میآوری؟شاید همانطور که بار اول ایمان نیاوردی، با دیدن نشانهها هم ایمان نیاوری؟ هدایت به دست خداوند است نه به دست تو....
معجزه مهدی منتظر، بیان حق این قرآن عظیم است و از بیاناتی که در اینترنت گذاشتیم؛ آیات و نشانههای بینهای درعالم واقعیات و حقایق وجود دارند. برو و در یمن به دنبال تابوت سکینه بگرد. ما محل تابوت را به صورت مفصل برایتان شرح دادیم و اگر من مهدی نباشم، تابوت سکینه و محتوای آن و نشانههایی که در کنار آن برای عالمیان قرار داده شده؛ پیدا نخواهی کرد و ریسمان دروغ کوتاه است. اما در یمن کسی باید این امر را برعهده بگیرد که از مسؤلان باشد؛ از کسانی که خداوند آنان را حاکم یمن قرار داده و قدرت دارند. چون اهالی این قریهای که تابوت در آن است، اکثراً چیزی نمیدانند و در برخی از آن مردم خیری نیست و ممکن است به معارضه با کاوشگران برخاسته و بگویند شما به دنبال گنج ما هستید؛ آنها شیفته این دنیا هستند و سهمشان از علم همین قدر است. لذا کاوش باید زیر نظر حکومت یمنی باشد، چون این امر اهمیت بسیار بزرگی دارد. کسانی که از آن باخبر میشوند به جزعده کمی؛ اکثراً به آن اهمیتی نمیدهند و قدرت جستجوی حقیقت را ندارند.
از رئیس جمهور یمن علی عبدالله صالح تقاضا میکنم دستور دهد حقیقت سخن ناصر محمد یمانی بررسی شود؛ تا روشن گردد آیا بیان حق را میآورد یا سخنانش نوعی بازی و شوخی است [اشاره به آیه کریمه سوره الأنبیاء: قالُوا أَجِئْتَنَا بِالْحَقِّ أَمْ أَنتَ مِنَ اللَّاعِبِينَ ﴿٥٥﴾] و پناه برخداوند و پروردگار عالمیان. من و دیگر مردم عالم منتظر حقیقتی هستیم که رئیس جمهور یمن به آن اعتراف خواهد کرد، این که سخن ناصر محمد یمانی درست است و ما در عالم واقعیات و حقایق آن را پیدا کردیم و اینها آیات شگفتانگیز از میان خود مردم هستند شاید یقین آورده و تسلیم پروردگارشان گردند. ریاست محترم جمهور جناب علی عبدالله صالح! صبر و انتظار طولانی شدهاست. پاسخ شما در مورد تابوت سکینه و جسد گرانقدر [داخل آن] چیست تا برای «حبیب» و دیگران روشن شود، ناصر محمد یمانی جز حق برزبان نمیآورد؟ و این از آیات تصدیق در قرآن عظیم است که نشان میدهد من واقعا مهدی منتظرم. ای «حبیب» ! آیا صبح نزدیک نیست؟ و خداوند هر کس را که به درگاه او انابه کند هدایت میفرماید....
الإمام ناصر محمد اليمانيّ.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=4543
Admin
17-01-2015, 06:06 AM
- 4 -
الإمام ناصر محمد اليماني
29 - رجب - 1428 هـ
13 - 08 -2007 مـ
۲۲-مرداد-۱۳۸۶ه.ش.
10:56 مساءً
ـــــــــــــــــــ
ای حبيب تدبّر وتفكّــــــــر کن..
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على محمدٍ رسول الله وجميع المرسلين وآلهم الطيبين الطاهرين وجميع الصالحين في الأولين وفي الآخرين وفي الملأ الأعلى إلى يوم الدين، أما بعد..
حبیب! این خداوند است که بیان حق قرآن عظیم را به من آموخته است تا بهخصوص مسلمانان را از فتنه مسیح دجال حفظ کنم و احادیث دروغ و نادرستی را که با مکر و دسیسه شیاطین بشر از قوم یهود وارد سنت رسولالله صلّى الله عليه وآله وسلّم شدهاند، برایشان روشن نمایم. از من تبعیت کن تا تو را به راه راست [صراط مستقیم] هدایت نمایم.
در قرآن عظیم در یک جا از مهدی منتظر و مسیح دجال باهم سخن گفته شده است و البته در مواضعی دیگر جداگانه ذکر آنها آمده است. خداوند تعالی میفرماید:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].
حال تأویل حق این آیات را برایتان میآوریم. این تأویل از روی ظن و اجتهاد من نیست و ظن و گمان کسی را از حق بی نیاز نمیکند، بلکه تأویل، از نصّ خود قرآن است که درباره همان موضوع آمده است. تأویل نه با قیاس آورده میشود و نه با اجتهاد؛ بلکه بیان حق قرآن از خود قرآن است. وحی جدیدی نیز در کار نیست؛ بلکه بازگشت به کتاب خداوند و سنت حق رسول اوست. به اذن خداوند این شما و این تأویل حق آیات که به صورت سؤال فرضی آورده میشود:
س۱: این کدام گروه از مؤمنان هستند که در مجالس رسولالله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- و برای شنیدن احادیث رسولالله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- جمع میشوند؛ اما بعد از خروج از این مجالس چیزی غیر از آن چه که ایشان [سلام و صلوات بر او] فرمودهاند را نزد خود پنهان میکنند؟
ج۱: این گروه، دستهای از منافقان یهودی و شیاطین بشرند که در حضور رسولالله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- و در برابر ایشان به وحدانیت خداوند و رسالت رسولالله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- شهادت میدادند. دلیل آن هم این است که در ظاهر امر بتوانند از صحابه رسولالله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- باشند و مکر خود را پنهان میکردند. آنها میخواستند از راویان احادیث رسولالله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- به شمار آیند تا بعضی از مؤمنان به احادیث آنها گوش دهند. سپس مطالبی را نقل میکنند که رسولالله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- نفرمودهاند. هدفشان نیز منحرف کردن مؤمنان از راه خداوند و به فتنه انداختن آنها با کمک احادیث است، چون میدانند از طریق قرآن قادر به این کار نیستند؛ چرا که خداوند به مؤمنان وعده داده است که آن را از تحریف محفوظ نگاه میدارد. این گروه؛ همانانی هستند که در سوره دیگری مکر و کردارشان آشکار شده است. خداوند تعالی میفرماید:
{إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّـهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ ﴿١﴾ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [المنافقون].
این مکر آنها برای منحرف ساختن مردم از راه خداوند و رسول اوست. آنها مطالبی غیر از آن چه که رسول الله عليه الصلاة والسلام، فرمودهاند را نزد خود مخفی میکنند. اما در محضر ایشان چنان از حق سخن میگویند که باعث تعجب رسولالله میگردید و صحابه حق رسول نیز از اعجاب ایشان تحت تاثیر قرار میگیرفتند و این برای جلب اعتماد و پذیرفتن کلام آنهاست. اما منافقان بعد از خروج از محضر رسولالله مطالبی غیر از گفتههای ایشان را پنهان میکردند تا مؤمنان را به خصوص بعد از مرگ محمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم از راه حق منحرف سازند.
س ۲: ولی خداوند در سوره منافقان برای محمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم موضوع را روشن نموده است، پس چرا ایشان؛ آنان را طرد نکردند؟
ج ۲: رسولالله آنها را طرد نکردند، چون فرمان خداوند این بود که طرد نشوند؛ اما از ایشان خواست که از آنها روبرگرداند و برحذر باشد. خداوند تعالی میفرماید:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا﴿٨١﴾} صدق الله العظيم [النساء]
لذا خداوند به رسول خود فرمان میدهد از آنان روبرگرداند.
س ۳: چرا خداوند به رسول خود فرمان میدهد از آنها روبرگرداند و طردشان نکند؟
ج ۳: خداوند به رسول خود فرمان طرد آنان را نمیدهد تا روشن گردد چه کسانی بیان حق قرآن را تکذیب نکرده و به ریسمان الهی قرآن عظیم تمسک میجویند و چه کسانی از آن روگردانده و با وجودی که خود را مؤمن میپندارند؛ به احادیثی متوسل میشوند که به کلی با احادیث خداوند متفاوتند. چون قرآن مرجع سنّت محمد رسولالله صلى الله عليه وسلم، است و هرچیز که از سنت نباشد؛ از جانب خداوند و رسولش نیست و مؤمنان خواهند دید که بین احادیث جعلی و قرآن اختلاف زیادی وجود خواهد داشت و البته برای این امر باید در آیات محکم و واضح و روشن قرآن تدبر نمایند؛ نه در آیات متشابه. خداوند تعالی میفرماید:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾ } صدق الله العظيم [النساء]
س ۴: قضیه امر خداوند «مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ» چیست ؟
ج ۴: اما {أمر مِّنَ الْأَمْنِ} این کلام خداوند تعالی است که :
{وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا ۚ} صدق الله العظيم [الحشر:۷]
چرا که هر کسی که از خداوند و رسولش اطاعت کند در حیات دنیا و در روز قیامت در امان است.
اما منظور این کلام { أَوِ الْخَوْفِ } مکر و فریب شیاطین بشر یهودی است که مسلمانان گمان کنند که این روایت از جانب رسولالله صلى الله عليه وسلم است .
اما معنی کلام { أَذَاعُوا بِه} ، این اختلاف علمای امت در باره صحت این حدیث است.عدهای آن را از جانب رسولالله میدانند و عدهای تکذیب میکنند، عده دیگری نیز آن را ضعیف دانسته و از راوی ایراد میگیرند و لذا بین علمای امت اختلاف بروز میکند. درحالیکه اگر آن را در معرض قضاوت قرآن عظیم قرار دهند، کسانی که صاحب امر و از ائمه و پیشوایان هستند، حقیقت را درخواهند یافت و درباره آن حدیث، حکم حق را استنباط کرده و با دلایلی که از نصّ قرآن میآورند، ثابت میکنند روایت از جانب خدا و رسولش است و یا با دلایلی از نصّ قرآن، دروغ بودن آن را نشان میدهند؛ چرا که اگر حدیث از جانب خدا و رسولش نباشد با حدیث خداوند [قرآن] اختلاف زیادی خواهد داشت. از اینجاست که صاحبان امر [أولوا الأمر] و اهل ذکر متوجه میشوند که حدیث از جانب خدا و رسولش نیست و با حدیث خداوند اختلاف دارد و چه کسی راستگوتر از خداوند است؟
س ۵: معنی این کلام در همان آیه:
{وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا}
چیست؟
ج ۵: منظور مسلمانان است که اگر فضل و رحمت خدواند نبود، جز اندکی بقیه پیرو شیطان میشدند. از آنجا که یهودیان توانستند سنت رسولالله - صلى الله عليه وسلم – را با احادیث باطل آلوده سازند؛ به طوری که بر ضد مهدی منتظر باشد و منجر به تکذیب او از سوی مسلمانان و پیروی از دشمن او شیطان رانده شده که همان مسیح کذاب است، گردد. مهدی منتظر کتاب جدیدی را با خود نیاورده است، بلکه با بیان راستین و حق از قرآن و با مرجعیت قرار دادن بیان حق قرآن؛ حدیث حق را برایتان از حدیث باطل جدا میکند و به همین دلیل هم هست که مردم را با [آیات] قرآن مورد خطاب قرار داده و توصیه میکند همانطور که خداوند امر نموده با تدبر به آن بنگرند. یمانی منتظر همان مهدی منتظر است. او فضل و رحمت خداوند برشماست تا به اذن خداوند شما را نجات دهد. درغیر این صورت ای مسلمانان [آگاه باشید] جز عده کمی، بقیه پیرو شیطان [مسیح کذاب] خواهید شد. به همین به مهدی منتظر «منجی» گفته میشود ، نجات از چه ؟ از فتنه شیطان رانده شده که همان مسیح کذاب است. قبلاً برایتان روشن کردیم چرا به او مسیح کذاب گفته میشود، چون ادعا خواهد کرد که عیسی مسیح پسر مریم است و با سوءاستفاده از رستاخیز اولیه [بعث اول] و بهره گرفتن از اعتقاد نصاری [مسیحیان] درمورد ربوبیت مسیح، خود را خدا خواهد خواند تا به مردم اینطور نشان دهد که «مغضوب علیهم» و «ضالین» بر حقاند و مسلمان که خدا بودن عیسی علیه السلام را انکار میکنند بر باطل هستند. به این دلیل است که خداوند تعالی تنها خطاب به مسلمانان [ نه دیگران] میفرماید:
{وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۸۳﴾}صدق الله العظيم
یعنی فرستاده شدن مهدی منتظر فضل و رحمت خداوند برشماست که اگر نبود؛ همگی پیرو مسیح دجال میشدید. در بخشهای دیگر قرآن نیز از مهدی منتظر ذکر به میان آمده است؛ اما خوشایند تو و سایر کسانی که به این امر ایمان آوردهاند نخواهد بود.
خداوند تعالی میفرماید:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْيَاءَ إِن تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ وَإِن تَسْأَلُوا عَنْهَا حِينَ يُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَكُمْ عَفَا اللَّـهُ عَنْهَا ۗ وَاللَّـهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ ﴿١٠١﴾ قَدْ سَأَلَهَا قَوْمٌ مِّن قَبْلِكُمْ ثُمَّ أَصْبَحُوا بِهَا كَافِرِينَ ﴿١٠٢﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
و معنی این فرموده:
{قَدْ سَأَلَهَا قَوْمٌ مِّن قَبْلِكُمْ ثُمَّ أَصْبَحُوا بِهَا كَافِرِينَ}صدق الله العظيم
این است که عدهای بعد از ایمان آوردن کافر شدند و چون امر برای عقلشان ثقیل بود، لذا باور نکردند و بعد از ایمان اولیه از آن بازگشتند.
و معنی این فرموده:
{وَإِن تَسْأَلُوا عَنْهَا حِينَ يُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَكُمْ عَفَا اللَّـهُ عَنْهَا ۗ وَاللَّـهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ ﴿١٠١﴾}
این است که بعد از نزول آیه بر رسولالله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- درباره معنی آیه سؤال کنند، تا رسولالله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- نیز بیان حق آن را برایشان روشن نماید و فرمان خداوند اجرا گردد که میفرماید:
{لتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ} [النحل:۴۴]
البته خداوند، رسولالله را از بیان بعضی از آیات که مردم آن زمان علم آن را در اختیار نداشتند معاف کرد و از آن گذشت. برای مثال این فرموده خداوند تعالی:
{وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ ۚ صُنْعَ اللَّـهِ الَّذِي أَتْقَنَ كلّ شَيْءٍ ۚ إِنَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ ﴿٨٨﴾} [النمل]
که اگر بعد از نزول این آیه از رسولالله درخواست میکردند بیان حق آن را برایشان روشن سازد و ایشان میفرمودند منظور این است که چون زمین به دور خود میچرخد لذا شما میبینید که خورشید و ماه از شرق طلوع کرده و در غرب غروب میکنند که برعکس مسیر دوران زمین است؛ همانطور که هنگام عبور ابر از مقابل ماه، شما شاهدید که ماه به سمت شمال یا جنوب در حرکت است و گویا که این ماه است که به سمت جنوب یا شمال میرود؛ درحالیکه حقیقت امر این است که ابرها هستند که از جلوی ماه میگذرند و اگر ابر به سمت جنوب برود؛ شما تصور میکنید ماه است که دارد به سمت مخالف یعنی شمال میرود و این معنی فرموده خداوند است که :
{وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ صُنْعَ اللَّـهِ الَّذِي أَتْقَنَ كلّ شَيْءٍ إِنَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ} صدق الله العظيم،
این آیه برخلاف تصور کسانی که ندانسته به خداوند نسبت میدهند، درباره وصف روز قیامت نیست و سخن آنها با این فرموده خداوند نقض میگردد که میفرماید:
{صُنْعَ اللَّـهِ الَّذِي أَتْقَنَ كلّ شَيْءٍ} صدق الله العظیم،
یعنی این از صنع خداوند است و اشاره به استمرار حرکت این پدیده است.
چیزی که میخواهیم بگوییم این است که اگر محمد رسولالله بعد از نزول آیه در پاسخ به درخواست کسانی که تأویل آن را میخواستند، معنای آیه را بیان میفرمودند باعث میشد عدهای بعد از ایمان کافر شوند؛ چون از نظر آن مردم؛ زمین و کوهها ثابت بودند و حرکت دائمی نداشتند. تصدیق این فرموده خداوند تعالی:
{قَدْ سَأَلَهَا قَوْمٌ مِّن قَبْلِكُمْ ثُمَّ أَصْبَحُوا بِهَا كَافِرِينَ (۱۰۲)} صدق الله العظیم[المائدة]
یعنی آن را انکار کردند و این مسئله فقهی نیست بلکه موضوعی عقیدتی است.
حبیب! به خداوندی که جانم در دستان اوست، اگر از آیاتی که درباره مهدی منتظر آمده است برایتان بگویم؛ باعث بدبینی کسانی میشود که به امر من ایمان آوردهاند. چون موقعیت من در نزد پروردگارم بسیار عظیم است ولی اکثر مسلمانان قدر مرا ندانسته و از راز من آگاهی ندارند و نمیدانند که مهدی منتظر در نزد پروردگارش چه مرتبه و درجه رفیعی دارد. مرا مجبور نکنید تا آن را برایتان توضیح دهم چون باعث خواهد شد کسانی که به من ایمان آوردهاند گرفتار فتنه شوند. و اگر إصرار کنی؛ به فتنه افتادن کسانی که مرا باور کردهاند بر گردن توست. من هر چقدر هم از این امر برایتان بگویم؛ مهم این است که حق ندارم از عبودیت پروردگارم خارج شوم؛ حال هرچقدر هم که خداوند مرا گرامی داشته و مقام مرا بالا برده باشد؛ من بازهم تنها بنده خدا هستم و بنده خواهم مرد و بنده برانگیخته میشوم.
الإمام ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=4544
Admin
08-08-2019, 10:36 PM
- 5 -
الإمام ناصر محمد الیمانی
19 - دیالحجة - 1429 هـ
18 - 12 - 2008 مـ
۲۸-آذر-۱۳۸۷ه.ش.
03:21 صباحاً
ــــــــــــــــــ
بیان امام مهدی درمورد بهشتی که پدرمان آدم علیه الصلاة و السلام از آن خارج شد...
بسم الله الرحمن الرحیم
والصلاة والسلام على خاتم الأنبیاء والمُرسلین مُحمد رسول الله صلى الله علیه وآله وسلّم والتابعین للحق إلى یوم الدین، وبعد..
ای پرسشگر، این سؤال من از شماست: آیا خداوند سبحان به ملائكه گفت كه خلیفهاش را در جنة المأوى نزد سدرة المنتهی جای میدهد وسپس او را خلق کرد و از كلمات قدرتش در او دمید و به آنان [ملائكه] دستور داد كه برای او سجده كنند؟ و جواب تو را میدانم، خواهی گفت كه خداوند میفرماید :
{ وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِیهَا مَن یفْسِدُ فِیهَا وَیسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٠﴾ وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِی بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِینَ ﴿٣١﴾ قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِیمُ الْحَكِیمُ ﴿٣٢﴾ قَالَ یا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّی أَعْلَمُ غَیبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِینَ ﴿٣٤﴾ وَقُلْنَا یا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَیثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَـٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمینَ ﴿٣٥﴾ فَأَزَلَّهُمَا الشَّیطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِیهِ ۖ وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖوَلَكُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِینٍ ﴿٣٦﴾ فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیهِ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ﴿٣٧﴾ قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمیعًا ۖ فَإِمَّا یأْتِینَّكُم مِّنِّی هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَای فَلَا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلَا هُمْ یحْزَنُونَ ﴿٣٨﴾ وَالَّذِینَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآیاتِنَا أُولَـٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿٣٩﴾ }صدق الله العظیم [البقرة]
پس جواب خداوند را ببین كه میفرماید :
{ وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً }صدق الله العظیم
و هم چنین این فرموده خداوند تعالی :
{ وَقُلْنَا یا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوْجُكَ الجنَّة وَكُلَا مِنْهَا رَغَداً حَیثُ شِئْتُمَا وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنْ الظَّالِمینَ. فَأَزَلَّهُمَا الشّیطان عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِیهِ } صدق الله العظیم
پس در همه آیاتی كه در این باره آمده است تدبر كنید تا از چیزی باخبر شوید که پیش از این نمیدانستید، در آیات محکم كتاب كه در این موضوع آمده است تدبر كنید و خواهید دانست، خداوند تعالی میفرماید :
{ وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِیهَا مَن یفْسِدُ فِیهَا وَیسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٠﴾ وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِی بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِینَ ﴿٣١﴾ قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِیمُ الْحَكِیمُ ﴿٣٢﴾ قَالَ یا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّی أَعْلَمُ غَیبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِینَ ﴿٣٤﴾ وَقُلْنَا یا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَیثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَـٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمینَ ﴿٣٥﴾ فَأَزَلَّهُمَا الشَّیطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِیهِ ۖ وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖوَلَكُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِینٍ ﴿٣٦﴾ فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیهِ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ﴿٣٧﴾ قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمیعًا ۖ فَإِمَّا یأْتِینَّكُم مِّنِّی هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَای فَلَا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلَا هُمْ یحْزَنُونَ ﴿٣٨﴾ وَالَّذِینَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآیاتِنَا أُولَـٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿٣٩﴾ }صدق الله العظیم [البقرة]
خداوند تعالی میفرماید :
{ إِنَّ مَثَلَ عِیسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَیكُونُ } صدق الله العظیم [آل عمران:۵۹]
خداوند تعالی میفرماید :
{ یا أَیهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ الَّذِی خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِیراً وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَتَسَاءَلُونَ بِهِ وَالأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَیكُمْ رَقِیباً (۱)}صدق الله العظیم [النساء]
هم چنین میفرماید :
{ یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوباً وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ }صدق الله العظیم [الحجرات:۱۳]
خداوند میفرماید:
{ هُوَ الَّذِی خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِیسْكُنَ إِلَیهَا }صدق الله العظیم [الأعراف:۱۸۹]
خداوند میفرماید :
{وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ لَمْ یكُن مِّنَ السَّاجِدِینَ ﴿١١﴾ قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ ۖ قَالَ أَنَا خَیرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِی مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِینٍ ﴿١٢﴾ قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا یكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِیهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِینَ ﴿١٣﴾ قَالَ أَنظِرْنِی إِلَىٰ یوْمِ یبْعَثُونَ ﴿١٤﴾ قَالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِینَ ﴿١٥﴾ قَالَ فَبِمَا أَغْوَیتَنِی لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِیمَ ﴿١٦﴾ ثُمَّ لَآتِینَّهُم مِّن بَینِ أَیدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ ۖ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِینَ ﴿١٧﴾ قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَّدْحُورًا ۖ لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِینَ ﴿١٨﴾ وَیا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلَا مِنْ حَیثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَـٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمینَ ﴿١٩﴾ فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیطَانُ لِیبْدِی لَهُمَا مَا وُورِی عَنْهُمَا مِن سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَـٰذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَن تَكُونَا مَلَكَینِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِینَ ﴿٢٠﴾ وَقَاسَمَهُمَا إِنِّی لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِینَ ﴿٢١﴾ فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ ۚ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یخْصِفَانِ عَلَیهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ ۖ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَن تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّكُمَا إِنَّ الشَّیطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُّبِینٌ ﴿٢٢﴾ قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ ﴿٢٣﴾ قَالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ وَلَكُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِینٍ ﴿٢٤﴾ قَالَ فِیهَا تَحْیوْنَ وَفِیهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ ﴿٢٥﴾ }صدق الله العظیم [الأعراف]
هم چنین در آیه دیگری خداوند میفرماید :
{ مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ وَفِیهَا نُعِیدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً أُخْرَى }صدق الله العظیم [طه:۵۵]
خداوند میفرماید :
{ وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ﴿٢٦﴾ وَالْجَانَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُومِ ﴿٢٧﴾ وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّی خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ﴿٢٨﴾ فَإِذَا سَوَّیتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ ﴿٢٩﴾ فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ ﴿٣٠﴾ إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَىٰ أَن یكُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ ﴿٣١﴾ قَالَ یا إِبْلِیسُ مَا لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ ﴿٣٢﴾ قَالَ لَمْ أَكُن لِّأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ﴿٣٣﴾ قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِیمٌ ﴿٣٤﴾ وَإِنَّ عَلَیكَ اللَّعْنَةَ إِلَىٰ یوْمِ الدِّینِ ﴿٣٥﴾ قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِی إِلَىٰ یوْمِ یبْعَثُونَ ﴿٣٦﴾ قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِینَ ﴿٣٧﴾ إِلَىٰ یوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿٣٨﴾ قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَیتَنِی لَأُزَینَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَلَأُغْوِینَّهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿٣٩﴾ إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ ﴿٤٠﴾ قَالَ هَـٰذَا صِرَاطٌ عَلَی مُسْتَقِیمٌ﴿٤١﴾ إِنَّ عِبَادِی لَیسَ لَكَ عَلَیهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِینَ ﴿٤٢﴾ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿٤٣﴾ لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِّكُلِّ بَابٍ مِّنْهُمْ جُزْءٌ مَّقْسُومٌ ﴿٤٤﴾ }صدق الله العظیم [الحجر]
وخداوند میفرماید :
{وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ قَالَ أَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِینًا ﴿٦١﴾ قَالَ أَرَأَیتَكَ هَـٰذَا الَّذِی كَرَّمْتَ عَلَی لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَىٰ یوْمِ الْقِیامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّیتَهُ إِلَّا قَلِیلًا ﴿٦٢﴾ قَالَ اذْهَبْ فَمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزَاؤُكُمْ جَزَاءً مَّوْفُورًا ﴿٦٣﴾ وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُم بِصَوْتِكَ وَأَجْلِبْ عَلَیهِم بِخَیلِكَ وَرَجِلِكَ وَشَارِكْهُمْ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ وَعِدْهُمْ ۚ وَمَا یعِدُهُمُ الشَّیطَانُ إِلَّا غُرُورًا ﴿٦٤﴾ إِنَّ عِبَادِی لَیسَ لَكَ عَلَیهِمْ سُلْطَانٌ ۚ وَكَفَىٰ بِرَبِّكَ وَكِیلًا ﴿٦٥﴾ } صدق الله العظیم [الإسراء]
خداوند میفرماید :
{ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاّ إِبْلِیسَ كَانَ مِنْ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّیتَهُ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِی وَهُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمینَ بَدَلاً } صدق الله العظیم [الكهف:۵۰]
و خداوند تعالی فرمود:
{ وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَىٰ آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِی وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا ﴿١١٥﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَىٰ ﴿١١٦﴾ فَقُلْنَا یا آدَمُ إِنَّ هَـٰذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا یخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَىٰ ﴿١١٧﴾ إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِیهَا وَلَا تَعْرَىٰ ﴿١١٨﴾ وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِیهَا وَلَا تَضْحَىٰ ﴿١١٩﴾ فَوَسْوَسَ إِلَیهِ الشَّیطَانُ قَالَ یا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَىٰ شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَّا یبْلَىٰ ﴿١٢٠﴾ فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یخْصِفَانِ عَلَیهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ ۚ وَعَصَىٰ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَىٰ ﴿١٢١﴾ ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَیهِ وَهَدَىٰ ﴿١٢٢﴾ } صدق الله العظیم [طه]
و بعد از تدبر، مطالبی را درمییابید که پیش از این نمیدانستید. این موضوعات در ادامه میآیند:
خداوند آدم را خلیفه جنت المأوی [در کنار سدرةالمنتهی] قرار نداد؛ بلکه او خلیفه خدا در زمین شد، این بدان معنی است که بدون شک و تردید خداوند در زمین بهشتی دارد و برای جنیان ساکن آن خلیفهای تعیین کرده است، به همین جهت به ملائکه فرمان میدهد که از فرمان خلیفه پیروی و برای خداوند سجده کنند. از خلال این آیات میتوان استنباط کرد که از همان آغاز [آدم] به عنوان خلیفهای برای زمین برگزیده شده بود ودلیل آن فرموده خداوند تعالی است که:
{ وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً }صدق الله العظیم
پس استنباط میكنیم كه این زمین [زمین ما] بهشتی از [بهشتهای] خدا را در خود دارد و دلیل آن فرموده خداوند است:
{ وَیا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوْجُكَ الجنَّة فَكُلاَ مِنْ حَیثُ شِئْتُمَا وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنْ الظَّالِمینَ }صدق الله العظیم
سپس استنباط میكنیم كه خداوند به ابلیس [شیطان] دستور داد كه از آن [همان بهشت زمینی] خارج شود، سپس ابلیس درخواست كرد تا خداوند به او مهلت دهد تا در همان جا، كسی را كه خداوند بر او مكرم كرده [آدم ] فریب دهد .شیطان از روی مبارزه طلبی این [مهلت] را درخواست كرد ، و خداوند نیز درخواست او را اجابت كرد اما آدم را از او برحذر داشت و آدم [نیز] مبارزه طلبی ابلیس و اعلان دشمنی با آدم و همسرش و تمامی فرزندانشان را شنید و این از فرموده خداوند تعالی استنباط میشود كه میفرماید :
{فَقُلْنَا یا آدَمُ إِنَّ هَـٰذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا یخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَىٰ ﴿١١٧﴾ إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِیهَا وَلَا تَعْرَىٰ ﴿١١٨﴾ وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِیهَا وَلَا تَضْحَىٰ﴿١١٩﴾ فَوَسْوَسَ إِلَیهِ الشَّیطَانُ قَالَ یا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَىٰ شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَّا یبْلَىٰ ﴿١٢٠﴾ فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یخْصِفَانِ عَلَیهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ ۚ وَعَصَىٰ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَىٰ﴿١٢١﴾ ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَیهِ وَهَدَىٰ ﴿١٢٢﴾ }صدق الله العظیم [طه]
ولی خداوند به شیطان وعده داد كه او را با سرافكندگی و خواری و شكستی خفتبار از بهشت [داخل زمین] اخراج و وارد جهنم میكند و این چه بد عاقبتی است. خداوند تعالی میفرماید :
{وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ لَمْ یكُن مِّنَ السَّاجِدِینَ ﴿١١﴾ قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ ۖ قَالَ أَنَا خَیرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِی مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِینٍ ﴿١٢﴾ قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا یكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِیهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِینَ ﴿١٣﴾ قَالَ أَنظِرْنِی إِلَىٰ یوْمِ یبْعَثُونَ ﴿١٤﴾ قَالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِینَ ﴿١٥﴾ قَالَ فَبِمَا أَغْوَیتَنِی لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِیمَ ﴿١٦﴾ ثُمَّ لَآتِینَّهُم مِّن بَینِ أَیدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ ۖ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِینَ ﴿١٧﴾ قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَّدْحُورًا ۖ لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِینَ ﴿١٨﴾ وَیا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلَا مِنْ حَیثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَـٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمینَ ﴿١٩﴾ فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیطَانُ لِیبْدِی لَهُمَا مَا وُورِی عَنْهُمَا مِن سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَـٰذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَن تَكُونَا مَلَكَینِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِینَ ﴿٢٠﴾ وَقَاسَمَهُمَا إِنِّی لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِینَ ﴿٢١﴾ فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ ۚ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یخْصِفَانِ عَلَیهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ ۖ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَن تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّكُمَا إِنَّ الشَّیطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُّبِینٌ ﴿٢٢﴾ قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ ﴿٢٣﴾ قَالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ وَلَكُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِینٍ ﴿٢٤﴾ قَالَ فِیهَا تَحْیوْنَ وَفِیهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ﴿٢٥﴾ }صدق الله العظیم [الأعراف]
سپس برای شما آشكار میشود كه [این] خروج از زمین به زمین است یعنی از داخل زمین به خارج آن و آن همان تنزل [هبوط] از زندگی راحت و مرفه [نعیم] به معیشت سخت [حضیض] و در حقیقت خروج از بهشت [ واقع در باطن زمین] به بدبختی و مشقت و سختی است، یعنی همان جائی كه شما هم اكنون زندگی میكنید. زیرا خداوند به ابلیس مهلت داد تا در این بهشت [باطن زمین] بماند. درخواست ابلیس از روی مبارزه طلبی بود تا آدم و همسرش را به فتنه اندازد تا جایی که از فرمان خداوند سرپیچی کرده و تابع اوامر ابلیس گردند. سپس خداوند با درخواست ابلیس موافقت کرد و آدم و همسرش را از ابلیس برحذر داشت تا آنها را از عزت و رفاه، خارج و به سوی شقاوت و بدبختی نکشاند و بنابر این خداوند تعالی میفرماید :
{ وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَىٰ آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِی وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا ﴿١١٥﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَىٰ ﴿١١٦﴾ فَقُلْنَا یا آدَمُ إِنَّ هَـٰذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا یخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَىٰ ﴿١١٧﴾ إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِیهَا وَلَا تَعْرَىٰ ﴿١١٨﴾ وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِیهَا وَلَا تَضْحَىٰ ﴿١١٩﴾ فَوَسْوَسَ إِلَیهِ الشَّیطَانُ قَالَ یا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَىٰ شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَّا یبْلَىٰ ﴿١٢٠﴾ فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یخْصِفَانِ عَلَیهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ ۚ وَعَصَىٰ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَىٰ ﴿١٢١﴾ }صدق الله العظیم [طه]
ای مسلمانان و تمامی مردم جهان! این شیطان و همان مسیح دجال است و هم چنان در بهشت خداوند در زمین و زیر خاک ماندهاست و آن جا بهشت فتنه است که مسیح دجال آنجاست و میخواهد با آن شما را فریب دهد؛ ولی خداوند وعده [دست یابی به] آن را درهمین دنیا و قبل از بهشت آخرت به شما دادهاست. خداوند در آن زندگی خوبی برای شما تدارک دیده؛ در زمینی که [تاکنون] پای شما به آن نرسیده و خداوند شما را وارث این زمین و دیار قرار خواهد داد. خداوند به مسلمین وعده فرموده است که:
{ وَأَوْرَثَكُمْ أَرْضَهُمْ وَدِیارَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ وَأَرْضًا لَّمْ تَطَئُوهَا }صدق الله العظیم [الأحزاب:۲۷]
و آن زمین، همان زمینی است كه [تاکنون] هیچ مسلمانی از امت محمد صلی الله علیه و آله وسلم به آنجا گام ننهاده است. پس چنانچه از شیطان پیروی كنید و در برابر خلیفه خداوند امام مهدی نافرمانی كنید، آن را از دست خواهید داد و شیطان جز دروغ، وعدهای به شما نمیدهد و اگر از مسیح دجال شیطان رجیم پیروی كنید آن را بهدست نخواهید آورد. آن [زمین] در دست آدم و همسرش بود تا این كه از فرمان پروردگارشان سرپیچی و حرف شیطان را باور كردند پس از آن مقام عزت و آسایش خارج شدند و شما نیز چنان چه از فرمان خداوند نافرمانی و عصیان كرده و وعده شیطان رجیم را باور كنید [از آن] محروم خواهید ماند. پس شیطان با آن، باعث فتنه شما نشود همان طور كه والدین شما را از آن اخراج كرد كه خداوند تعالی شما را از فتنه او برحذر داشته و میفرماید :
{یا بَنِی آدَمَ لَا یفْتِنَنَّكُمُ الشَّیطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَیكُم مِّنَ الْجَنَّةِ ینزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِیرِیهُمَا سَوْآتِهِمَا ۗ إِنَّهُ یرَاكُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیثُ لَا تَرَوْنَهُمْ ۗ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیاطِینَ أَوْلِیاءَ لِلَّذِینَ لَا یؤْمِنُونَ ﴿۲۷﴾}صدق الله العظیم [الأعراف]
و محمد رسول الله شما را از [طول مدت] روز در آن زمین كه شیطان ساكن آن است آگاه نموده و فرموده كه روز دجال مانند یك سال از سالهای شماست ایشان فرموده است: [ یومه كسنة ] یعنی روز دجال مانند یك سال از سالهای شماست .
ای مردم من با علم حقیقی با شما صحبت میكنم و شما در همین زندگی دنیا، آن را در واقعیت خواهید دید. من از خزعبلات شما كه عقل و منطق آن را نمیپذیرد، پیروی نمیكنم و ما بهشت فتنه را كه باعث فتنه آدم شد را برایتان شرح دادیم. آدم میخواست در آنجا بماند ولی شیطان او را ترساند و به او گفت كه خداوند آنها را به این دلیل از خوردن از آن درخت منع كرده است كه آن دو [آدم و همسرش] در آن بهشت فرشته جاودان نمانند و آنها به طمع جاودانگی، از آن درخت خوردند. پس شیطان همانطور كه والدینتان را از آن بهشت خارج كرد، شما را فریب ندهد و من ناصح امین شما هستم . این بهشت در داخل زمین و زیر خاك قرار داشته [تحت الثری] و از آن خداوند است طبق فرموده خداوند تعالی:
{ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ وَمَا بَینَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى }صدق الله العظیم [طه:۶]
و این زمین دارای دو مشرق از دو جهت مقابل است و همان زمین ذات المشرقین [دارای دو مشرق] است و مشرقهای آن، همان دو مغرب آن است و پروردگار آن الله است نه دشمن خدا و دشمن شما مسیح دجال؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ رَبُّ المَشْرِقَینِ وَرَبُّ المَغْرِبَینِ }صدق الله العظیم [الرحمن:۱۷]
به این معنی كه آن زمین دارای دو دروازه است، یكی در طرف جنوب و دیگری در منتهی الیه طرف شمال و طولانیترین فاصله بین دو نقطه بر روی زمین بین این دو دروازه است، طبق فرموده خداوند تعالی :
{ حَتَّى إِذَا جَاءنَا قَالَ یا لَیتَ بَینِی وَبَینَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَینِ فَبِئْسَ الْقَرِینُ }صدق الله العظیم [زخرف:۳۸]
زیرا كه بیشترین فاصله بین دو نقطه در این زمین، فاصله بین دو نقطه مشرق است؛ زیرا در دو جهت متقابل قراردارند و خورشید از دروازه جنوبی بر آن طلوع میكند و اشعه خورشید از این زمین پوشیده [مفروش] عبور کرده و از دروازه شمالی خارج میشود زیرا كه خداوند این زمین را صاف و هموار نموده و با سبزه پوشانده است، طبق فرموده خداوند تعالی :
{وَالسَّمَاءَ بَنَینَاهَا بِأَیدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ (۴۷) وَالْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ (۴۸)}صدق الله العظیم [الذاریات]
به این معنی كه خداوند آن را صاف و هموار نموده، به طوری كه اگر یكی از شما در یكی از دروازهها باشد؛ خورشید را در آسمان در مقابل دروازه دیگر خواهد دید. طبق فرموده خداوند تعالی:
{ وَالْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ }صدق الله العظیم.
آن زمینی است كه خداوند آن را برای استراحت قرار داده است و در آن میوهها و نخلهای پرشکوفه است، و دانههایی که همراه با ساقه و برگاند!! و گیاهان خوشبو، طبق فرموده خداوند تعالی:
{وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ (۱۰) فِیهَا فَاكِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَكْمَامِ (۱۱)وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّیحَانُ (۱۲)فَبِأَی آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ(۱۳)}صدق الله العظیم [الرحمن]
و این فرمایش خداوند را به شما یادآوری میكنم:
{ فَبِأَی آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ }صدق الله العظیم
این زمینی است كه پای شما به آن جا نرسیده است. در این زمین تونلی در مقابل و پیشگاه شماست که از آیات خداوند و از آیات تصدیق این قرآن عظیم است، قرآنی كه شما آن را مهجور و متروک قرار دادید پس كدامین نعمت خداوند را تكذیب میكنید، ای جماعت كافر از انس و جن ؟
و خداوند تعالی میفرماید :
{ فاذكروا آلاء الله لعلكم تفلحون }صدق الله العظیم.
و میبینم جاهلان، شما، به این دلیل كه خود را به آنها نشان نمیدهم؛ مرا تكذیب میكنند؛ با وجود این كه من از كتاب خداوند با آنها را سخن میگویم و آنان به آن ایمان دارند اما آن را مهجور و متروک رها کردهاند و حجتشان این است كه چرا علناً برای آنها ظاهر نمیشوم؟ آیا اگر در برابر آنان ظاهر شوم؛ سخن دیگری به آنان خواهم گفت؟ پس چه فرقی میكند، مادامی كه آنها به حقّ كه جلوی [دیدگان] آنهاست ایمان نمیآورند؟ روی پیشانی من نوشته نشده است:امام مهدی منتظر. من بشری مثل شما هستم كه بیان حق قرآن را به شما یاد میدهم وآن را از خود قرآن استنباط میكنم . آیا شما زمینی را كه به شكل تونلی در داخل زمین است و آیات خداوند در آن نهاده شده است تصدیق نمیكنید ؟ طبق فرموده خداوند تعالی :
{ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِی نَفَقًا فِی الْأَرْضِ } [الأنعام:۳۵]
و من میخواهم قبل از این كه مسیح دجال به جنگ ما بیاید، به جنگ او بروم و منتظر نمیمانم او به جنگ ما بیاید، چون میترسم با ملكوتی كه شما را از آنجا بیرون رانده، شما را به فتنه انداخته و بتواند از مردم امت واحدی بر پایه كفر بسازد. ما بر آنها پیروزیم و خداوند میخواهد شما را امت واحدی بر پایه حق قرار دهد و چنانچه مسیح دجال شما را به كفر دعوت كند [با توجه به فتنه مُلكی كه در داخل این زمین است]، از او تبعیت خواهید كرد اما آن ملک [تنها] زینت و زخرف و زرقوبرق زندگی دنیوی است و شیطان نمیخواهد كسی جز کسانی که به خدا كفرورزیده و پیرو شیطان شده و نسبت به امام مهدی نافرمان هستند، وارد آن شوند. به پروردگار با عزت و جلال قسم! كه او را با خواری و سرافكندگی از آنجا بیرون خواهم كرد، او و همه سربازانش از نسل بشر از یهود را كه پدرانشان بشر و مادرانشان از شیاطین مؤنث جن هستند. آنان با تغییر خلقت خدا، با شیاطین مؤنث جماع میكنند و حاصل آن نزد مسیح دجال شیطان رجیم به دنیا میآید. و ما به اذن خداوند عزیز و حكیم بر آنها پیروزیم و خداوند من و یارانم را وارث زمین و دیار و اموال آنها ،در سرزمینی خواهد کرد كه در آن پا نگذاشتهاید. تصدیق وعده حق خداوند تعالی كه میفرماید :
{وَأَوْرَثَكُمْ أَرْضَهُمْ وَدِیارَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ وَأَرْضاً لَّمْ تَطَؤُوهَا وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَیءٍ قَدِیراً(۲۷)} صدق الله العظیم [الأحزاب]
اما این فرموده خداوند تعالی:
{ وَأَوْرَثَكُمْ أَرْضَهُمْ وَدِیارَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ }
به محمد رسولالله -صلى الله علیه وآله وسلم- و یارانش اختصاص دارد، اما فرموده خداوند تعالی :
{ وَأَرْضاً لَّمْ تَطَؤُوهَا وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَیءٍ قَدِیراً }
مقصود خداوند امام مهدی و حزبش هستند و اینان همان حزب محمد رسولالله -صلى الله علیه وآله وسلم هستند و همه ما حزب خداوند هستیم و حزب خداوند پیروز است. خداوند ما را وارث ملكوت آن زمین و اموال خواهد كرد. آن زمینی است كه خداوند به شما وعده آن را داده و پای هیچ مسلمانی تاکنون به آن نرسیده است و آن بهشت فتنه است كه كاخهایش از نقره است و در كاخها از طلا و زخرف و زرقوبرق و آسانسورهائی که با آنها بالا میروند. مسیح دجال كه مردم را به كفر دعوت میكند و به ناحق ادعای خدایی میكند بر آن تسلط یافته است و به كفار این دیار كه سقفهایش از نقره و دربهایش از طلاست وعده میدهد و میخواهد مردم را به امتی واحد بر پایه كفر مبدل سازد اما وعده شیطان چیزی جز دروغ و فریب نیست، و این همان بیان فرموده خداوند تعالی است كه میفرماید :
{ وَلَوْلَا أَن یكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَّجَعَلْنَا لِمَن یكْفُرُ بِالرَّحْمَـٰنِ لِبُیوتِهِمْ سُقُفًا مِّن فِضَّةٍ وَمَعَارِجَ عَلَیهَا یظْهَرُونَ ﴿٣٣﴾ وَلِبُیوتِهِمْ أَبْوَابًا وَسُرُرًا عَلَیهَا یتَّكِئُونَ ﴿٣٤﴾ وَزُخْرُفًا ۚ وَإِن كُلُّ ذَٰلِكَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا ۚ وَالْآخِرَةُ عِندَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِینَ ﴿٣٥﴾ } صدق الله العظیم [الزخرف]
و اگر خداوند با بعثت مهدی منتظر و بیان حق قرآن شما مسلمانان را شامل فضل خود نکرده بود، شما نیز به جز عده قلیلی همراه مردم از شیطان تبعیت میكردید؛ زیرا كه شیطان همان مسیح دجال است كه میخواهد مردم را به یک امت واحد کافر بدل کند و خداوند مرا بر ضد او مبعوث كرده تا از مردم امتی واحد تشکیل دهم که در مسیر هدایت و در صراط مستقیم هستند.
و چنانچه خداوند همه سربازانش از «بعوضة» و بالاتر از آن را در حضور بنده اش [مهدی] گرد آورد، حاصلی جز کفر و انکار بیشتر مسلمان امروز ندارد. چون آیات تصدیق در كتاب، در نزد مسلمانان تغییر یافته و آنان به خداوند دروغ بسته و معتقدند خداوند با آیات و نشانههای خود دعوت باطل را تایید میكند. آنها میگویند خداوند مسیح دجال را با آیاتش تایید میكند؛ چگونه خداوند باطل را با آیات تصدیقش تایید میكند؟ آیا اندیشه نمیكنید ؟
پس اگر خداوند لشکریان خود را از «بعوضة» گرفته تا بالاتر از آن را و هم چنین تمام مخلوقات آسمانها و زمین را بر ضد مسیح دجال و سپاهش و برای یاری امام مهدی بفرستد، مسلمانان خواهند گفت كه او همان مسیح دجال است؛ با وجود این كه من ادعای ربوبیت نمیكنم و پناه میبرم به خداوند. ولی آنها به دعوت حقّم نگاه نخواهند كرد، بلكه به زیادی آیات تصدیق از آسمانها وزمین مینگرند. پس چنانچه خداوند سربازان مهدی را از همه آسمانها و زمین بر آنها محشور سازد؛ خواهند گفت كه این امام كه خداوند او را با همه این آیات تایید نموده مسیح دجال است كه محمد ما را از او برحذر داشته و گفته كه خداوند ملكوت همه چیز را به او خواهد داد. پس ای مسلمانان این دوران! آیات تصدیق حاصلی جز بیشتر کردن کفر شما ندارد؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی :
{ وَلَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَیهِمُ الْمَلائِكَةَ وَكَلَّمَهُمُ الْمَوْتَى وَحَشَرْنَا عَلَیهِمْ كُلَّ شَیءٍ قُبُلًا مَا كَانُوا لِیؤْمِنُوا إِلَّا أَنْ یشَاءَ اللَّهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ یجْهَلُونَ(۱۱۱) } صدق الله العظیم، [الأنعام]
و علت این است که شما روش و قاعده حقّ کتاب را تغییر داده و باطل را تصدیق و حقّ را تکذیب نمودید و از باطل ودروغ تبعیت کردید. قسم به حقّ و سزاوار است که حق را بگویم: کسانی که معتقدند خداوند باطل را با آیاتش تایید میکند، از سر سختترین کافران نسبت به حقّ در کتاب هستند؛ بلکه کفار امتهای پیشین از آنها عاقلترند. حتی فرعون از آن مسلمانی که عقیده دارد خداوند با آیاتش باطل را تایید میکند، عاقلتر است؛ زیرا فرعون میداند که پروردگارِ حقّ، با آیات تصدیق، دعوت حقّ اولیای خود را تایید میكند. پاسخ فرعون به رسول خدا موسی علیه السلام كه او را به پروردگار جهانیان دعوت میكند ببینید :
{ قَالَ فِرْعَوْنُ وَمَا رَبُّ الْعَالَمینَ ﴿٢٣﴾ قَالَ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَینَهُمَا ۖ إِن كُنتُم مُّوقِنِینَ ﴿٢٤﴾ قَالَ لِمَنْ حَوْلَهُ أَلَا تَسْتَمِعُونَ ﴿٢٥﴾ قَالَ رَبُّكُمْ وَرَبُّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِینَ ﴿٢٦﴾ قَالَ إِنَّ رَسُولَكُمُ الَّذِی أُرْسِلَ إِلَیكُمْ لَمَجْنُونٌ ﴿٢٧﴾ قَالَ رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَمَا بَینَهُمَا ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿٢٨﴾ قَالَ لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلَـٰهًا غَیرِی لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ الْمَسْجُونِینَ ﴿٢٩﴾ قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَیءٍ مُّبِینٍ ﴿٣٠﴾ قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿٣١﴾ فَأَلْقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِی ثُعْبَانٌ مُّبِینٌ ﴿٣٢﴾ وَنَزَعَ یدَهُ فَإِذَا هِی بَیضَاءُ لِلنَّاظِرِینَ ﴿٣٣﴾ }صدق الله العظیم [الشعراء]
پاسخ فرعون به موسى را نگاه كنید:
{ قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَیءٍ مُّبِینٍ ﴿٣٠﴾ قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿٣١﴾ }
زیرا اگر خدای موسی، پروردگار حقّ باشد، دعوت حقّ را با آیات [معجزات] تصدیق و تایید خواهد كرد و بنابراین فرعون حكم كرد كه چنان چه موسی آیات [معجزه] تصدیق از پروردگار حقی كه او را فرستاده بیاورد، از راستگویان خواهد بود و بنابراین فرعون قبل از این كه موسی آیات را به او نشان دهد؛ آیات [معجزه] را حكم بین خود و موسی قرارداد.
اما شما مسلمانانی كه اعتقاد دارید خداوند آیاتش را هم برای تصدیق دعوت باطل و هم برای تصدیق دعوت حق میفرستد... چهارپایان هم از اینان عاقلترند، بلكه اینان از چهارپایان گمراهترند. ما این عقیده بسیار منکر و باطل را در هم کوبیدیم، عقیدهای که انکار ایمان آنها به پروردگارشان است. آنها به تمام آیات او کافر شدهاند؛ آیات و نشانههایی که جز خداوند؛ کسی آنها را نمیآورد و با آن باطل را یاری نمیکند. نشانههایی که تنها برای یاری به کسی میآیند که مردم را به سوی حقّ دعوت میکند و خداوند با آیاتی و نشانههایی از نزد خود او را یاری میدهد.
اما مسلمانان امروز، ناموس و قاعدهی اعتقاد درست و حقّ را تغییر داده و از روایات فتنه یهودیان پیروی میکنند و بعد از ایمان آوردن، کافر شدهاند؛ مگر گروهی از مسلمانان که پروردگارم به آنان رحم کند. کسانی که قلب و عقلشان حاضر نیست بپذیرد که خداوند با آیات و نشانههای تصدیق، به مسیح کذاب یاری رسانده و باطل را تصدیق میکند. درحالیکه مسیح دجال مدعی ربوبیت شده و ادعا میکند آسمانها و زمین را آفریده و به آسمان میگوید ببار و آسمان میبارد و به زمین میگوید: رویش کن و زمین میروید و زمین بهشت میشود! خدا شما را به خاطر دروغهایی که میگویید بکشد. حتی معتقدید او مردی را از وسط دو شقه کرده و از میان آن دو شقه عبور کرده و سپس بعد از مرگش روح را به آن بدن باز میگرداند و ثابت میکند که آغاز کننده و بازگرداننده است! ولی خداوند تعالی میفرماید:
{قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا یبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا یعِیدُ ﴿٤٩﴾}صدق الله العظیم [سبأ].
چطور از روایت باطلی پیروی میکنید که مخالف تمام آیات محکم قرآن عظیم درمورد برانگیختگی [بعث] است؟ خداوند، باطل و هر چیزی جز خود را به چالش میکشد که اگر میتوانند روح را به جسد مرده بازگردانند و میفرماید اگر آنان با وجود این که غیر او را میخوانند، بتوانند چنین کنند؛ دعوت باطل تصدیق شده است نه دعوت خداوند. خداوند تعالی میفرماید:
{فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ﴿٨٣﴾ وَأَنتُمْ حِینَئِذٍ تَنظُرُونَ ﴿٨٤﴾ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیهِ مِنكُمْ وَلَـٰكِن لَّا تُبْصِرُونَ ﴿٨٥﴾ فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَیرَ مَدِینِینَ ﴿٨٦﴾ تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِینَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظیم [الواقعة].
و آنگاه شما میخواهید باطل دعوتش را به ناحق ثابت کند و روح را به جسد بازگرداند؟ آیا نمیبینید به تمام آیات محکم قرآن کافر شدهاید؟ من نمیگویم آیات متشابه، بلکه نسبت به آیات محکم امالکتاب کافر شدهاید. مگر خداوند به شما نفرموده است که باطل حتی نمیتواند یک مگس بیافریند و قادر به اثبات دعوت خود نیست؟ اما شما با دروغی بسیار بزرگتراز این به فتنه افتادهاید و آن آفرینش آسمانها و زمین است و سپس او با ادعای ربوبیت، دعوتش را در عالم واقع ثابت کرده و میگوید ای آسمان ببار و آسمان میبارد و ای زمین رویش کن و زمین میروید؛ آیا این برعکس فرموده خداوند تعالی نیست که میفرماید:
{هَـٰذَا خَلْقُ اللَّـهِ فَأَرُونِی مَاذَا خَلَقَ الَّذِینَ مِن دُونِهِ} [لقمان:۱۱]،
[ طبق باور شما] مسیح دجال میگوید اوست که آسمان و زمین را آفریده و سپس برهان میآورد و به آسمان میگوید ببار و میبارد و به زمین میگوید رویش کن و زمین میروید!!! لعنت خدا بر افترا زنندگان؛ لعنت بزرگ خدا بر آنان باد... و کسی که افتراهای آنان را باور و تصدیق کند؛ آیات محکمی که خداوند در قرآن عظیم نازل فرموده را تکذیب کرده است. خداوند باطل را به چالش و تحدی میکشد که مثقال ذرهای در آسمان و یا زمین وجود ندارد که از باطل اطاعت کند، چون باطل، خالق چیزی حتی به اندازه مثقال ذرهای هم نیست؛ نه در آسمانها و نه در زمین... و خداوند تعالی میفرماید:
{قُلِ ادْعُوا الَّذِینَ زَعَمْتُم مِّن دُونِ اللهِ لاَ یمْلِكُونَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ فِی السَّمَاوَاتِ وَلاَ فِی الأَرْضِ وَمَا لَهُمْ فِیهِمَا مِن شِرْكٍ وَمَا لَهُ مِنْهُمْ مِنْ ظَهِیرٍ} صدق الله العظیم [سبأ:۲۲].
ای کسانی که باور دارید خداوند با نشانهها وآیاتش؛ باطل را یاری میکند! آیا نمیبینید نسبت به آیات محکم قرآن عظیم کافر شدهاید؟ و اگر نسبت به این افتراهای باطل کافر نشده و از حق پیروی نکنید؛ بشارت عذاب عظیمی را به شما میدهم.
اما من برایتان روشن کردم «بهشت فتنه» آنطور که شما گمان میکنید نیست، بلکه بهشت و جنتی است که خداوند زیر خاک و در باطن این زمین آفریده و در زمین دارای دو مشرق قرار دارد و پروردگار آن، پروردگار زمین دو مشرق است نه مسیح دجال. همانا که مسیح دجال بر آن زمین تسلط یافته و قصد دارد با آن شما را به فتنه بیندازد؛ به شرط کفر آوردن و اینکه نسبت به دعوت امام مهدی [که فضل و رحمت خدا برشماستّ کافر شوید. اگر امام مهدی نبود، امامی که خداوند او را به خاطر رحمت به مسلمین برمیانگیزد؛ تمام مسلمانان پیرو مسیح دجال میشدند و تمام مردم هم دنبالهرو آنان میگشتند. شما نسبت به حقّی که خداوند با تمام لشکر خود در تمام ملکوت او را یاری میدهد؛ کافر شدهاید. برای همین از خدا میخواهم و امیدوارم الآن نشانههای تصدیق را نازل نفرماید چون میدانم تنها باعث کفر بیشتر شما مسلمانی میشود که قاعده نزول آیات [نشانههای الهی] در کتاب را تغییر داده و گمان میکنید خداوند با این نشانهها باطل را یاری میکند! اما من از آمدن چنین چیزی در کتاب خبر نداشته و در مورد قاعده [نزول آیات و نشانهها بریا تصدیق باطل] اصلا چنین چیزی در کتاب پیدا نمیکنم. بلکه کاملاً برعکس است و خداوند با نشانههای خود کسانی را تصدیق میکند که دعوتشان حقّ است، مثل دعوت رسولالله موسی که مرده را زنده کرد تا نشانه تصدیق برای آن چیزی باشد که موسى صلّى الله علیه وآله وسلّم، مردم را بهسوی آن دعوت میکرد. خداوند تعالی میفرماید:
{فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا كَذَلِكَ یحْی اللَّهُ الْمَوْتَى وَیرِیكُمْ آیاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ} صدق الله العظیم [البقرة:۷۳].
ولی مسلمانان امروزین، به آنچه که در محکمات قرآن عظیم آمده؛ پشت کرده و از احادیث و روایاتی که از طرف یهودیان اهل کتاب به دروغ به خدا و رسولش نسبت داده شده پیروی کرده و بعد از ایمان آوردن، حتی نسبت به آیات محکم قرآن عظیم کافر شدهاند. از آیات محکم و امالکتاب آن روگردانده و از آن منحرف شدهاند و خداوند هم قلبهای آنان را از حق دور و منحرف ساخت. و این ناصر محمد یمانی است که با آیات محکم قرآن عظیم آنها را مورد خطاب قرار میدهد و اگر به آن اعتنا نکرده و اهتمام نورزند؛ خیری در آنان و پیروانشان نیست. چگونه است که حتی از آیات محکم قرآن عظیم رومیگردانند، ولی بازهم یقین نمیکنند یهود آنها را از راه راست [صراط مستقیم] منحرف کردهاند؟ به خدا قسم که اگر مسلمانان هنوز در مسیر هدایت بودند؛ چرا باید دوران و ظهور من فرا میرسید؟ زمان مقدر برای آمدن مهدی منتظر فرا نمیرسد مگر این که یهود، مسلمانان از راه راست دور کرده باشند و سپس او؛ آنها را به راه حقّ بازمیگرداند. برای همین هم «مهدی» نامیده میشود، یعنی دعوت کننده به سوی حقّ و او مردم را به سوی حقّ میخواند.
چهارسال بر من گذشته است و مسلمانان همچنان در شک و تردید هستند تا زمانی که سیاره عذاب را به چشم ببینند. حتی اگر در مورد یک موضوع واحد، یک تریلیون برهان از قرآن برایشان بیاورم، مردمی که مانند چهارپایان هستند و بلکه گمراهتر را نمیتوانم هدایت کنم؛ مگر کسی که پروردگارم به او رحم کند و از حقّ پیروی کرده و عقلش را به کار گیرد و سادهلوح نباشد که در مورد هیچ امری تفکر نمیکند. و اگر نسبت به حقّ یقین نداشته و میترسد ناصر محمد یمانی حقّ باشد و او از آن روبگرداند؛ پس فریاد زده و بگوید: «ای جماعت علمای مسلمین! در اینترنت جهانی مردی هست که میگوید امام مهدی منتظر است و میزی جهانی برای گفتگو مهیا کرده و نام آن را پایگاه امام ناصر محمد الیمانی گذاشته و آن را محلی برای گفتگو برای تمام بشریت قرار داده است. اگر مهدی منتظر نیست بلکه دروغگویی گستاخ است، پس با قرآن عظیم او را ساکت کرده و صدایش را خاموش کنید و او را در قعر منزلش به شکست و هزیمت بکشانید تا اگر دروغگویی گستاخ است و مهدی منتظرنیست؛ آن را ببندد و بگریزد و به پشت سرش هم نگاه نکند و اگر امام مهدی باشد؛ حتماً خدا با اوست و نمیتوانید با علمی که هدایتگرتر از دانش او باشد او را شکست داده و ساکت کنید».
و سزاوار است که امام هدایتگر [مهدی] به سوی حقّ باشد؛ او فضل و رحمت خدا برشماست. او با اذن خدا آمدهاست که اگر او نبود؛ شیطان تمام شما مسلمانان را به فتنه میانداخت مگر عده کمی که مرا تصدیق و باور کردهاند و تعداد آنها زیاد نیست. و امام مهدی کسی است که تمام احکام حقّ را که شما با آنها مخالفت کرده و به باطل گرویدید، برایتان استنباط میکند و قرآن را با قرآن بیان کرده و به تفصیل شرح میدهد. این امام مهدی و «أولی الامر» شماست؛ از کسانی که خداوند به شما فرمان داده تا بعد از خدا و رسولش از آنان اطاعت کنید و به آنها دانش بیشتری نسبت به شما درباره کتاب عطا نموده است تا درمواردی که دچاراختلاف شدهاید؛ احکام حقّ را برایتان استنباط کنند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُم لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلاَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَیكُمْ وَرَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّیطَانَ إِلاَّ قَلِیلاً} صدق الله العظیم [النساء:۸۳]
چرا که امام مهدی «اولی الامر» شماست؛ از کسانی که خداوند به شما فرمان داده تا بعد از خدا و رسولش از آنان اطاعت کنید و به آنها دانش بیشتری نسبت به شما در باره کتاب عطا نموده است و خداوند ملک خود را به هرکس که بخواهد عطا میکند که او واسع و علیم است.
از حسین أبا الریم بسیار متشکریم و به مردم توصیه میکنیم به او نیکی کنند، همچنین کسانی که قبل از او توصیهشان را کرده بودیم مثل حسین بن عمر؛ طراح تمام پایگاههای مهدی منتظر ناصر محمد یمانی و همین طور از یاور کریم و دوست صمیمی محمد الحاج الیمانی که خداوند با آنان مرا یاری و از من پشتیبانی نمود و آنان را در امر من شریک و از وزرای مکرم من قرار داد. و به پروردگار عالمیان قسم آنها درامت مهدی منتظر، دررأس افراد گرامی و مکرم بشرخواهند بود؛ آیا پاداش احسان، چیزی جز احسان است؟ تصدیق کردند و یاری کردند. چهارمین نفر «حمدی» است که او را هم به آنان اضافه میکنیم. مرد بسیار خوبی است بصیر بوده و قلبی روشن دارد و خداوند به او فرقان عنایت کرده تا حق و باطل را تشخیص دهد. همچنین کسانی که بعد از آنها بیان حق قران عظیم را تصدیق نموده و یقین کردند و مرا یاری نموده و از دستوراتم اطاعت نمودند آنان، با کسانی که تصدیق نکردند، یکسان نیستند .
همچنین از تمام انصار برگزیده که بهترین انسانها ونیکوترین آفریدگان خداوند هستند؛ تشکر میکنم. کسانی که بیان حقّ قرآن عظیم را در قول و عمل تصدیق کردند و در عصر تأویل قرآن؛ مانند کافران عصر نزول نگفتند: «خدایا اگر این حق و از نزد توست؛ ازآسمان باران سنگ بر سر ما ببار». در این امت هم، قلبهایی شبیه قلب آن کافران هست؛ کسانی که منتظرند باران سنگ از سیاره عذاب دردناک را ببینند بعد تصدیق کنند. چه فرقی بین آنها و کسانی هست که گفتند: «خدایا اگر این حق و از نزد توست؛ از آسمان باران سنگ بر سر ما ببار یا عذابی دردناک بر سر ما نازل کن»؟ میبینم بسیاری از مسلمانان منتظرند تا ببینند آیا واقعاً سیاره عذاب از راه رسیده و باران سنگهای آتشین بر زمین میبارد یا نه؛ بعد تصدیق کرده و شهادت دهند حق است!!!
ممکن است یکی از شما سخن مرا قطع کرده و بگوید: «صبر کن صبرکن ناصر محمد یمانی! آیا تو هرکس را که نسبت به دعوت تو کفر ورزد؛ کافر میخوانی؟». در پاسخ او میگویم: به هیچ وجه؛ موضوع کفر نسبت به مهدی منتظر نیست. فاجعه بزرگ شما این است که نسبت به بیان حق قرآن عظیم کافر میشوید و درحالیکه حق بودن آن را در عالم واقعیات و حقایق میبینید؛ از حقّ رومیگردانید. چقدر ایمان شما به قرآن عظیم که به شما امر میکند از بیان حق قرآن عظیم رو بگردانید؛ به شما بد فرمان میدهد [اشاره به بخشی ازآیه کریمه سوره بقره: قُلْ بِئْسَمَا یأْمُرُكُم بِهِ إِیمَانُكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِینَ ﴿٩٣﴾].
ای جماعت انصار پیشگام برگزیده! به حق شاهد باشید که خداوند امام مهدی را مانند بسیاری ازعلمای جبون و ترسوی شما قرار ندادهاست که هرچه میخواهند در پایگاهشان مینویسند و به مردم اجازه نمیدهند وارد پایگاه شده و به آنها پاسخ دهند؛ چون میترسند در قعر خانهشان به آتش کشیده شوند. اما من خداوند و تمام انصار برگزیده را به شهادت میگیرم و گواه بودن خدا کافی است، من پایگاه خود؛ پایگاه امام ناصر محمد یمانی را به عنوان میزی برای گفتگو برای تمام بشریت؛ قرار دادهام. از عالم و جاهل تا یهودی و نصرانی و مسلمان و ملحد و همه آنان را [بدون استثناء] با بیان حق قرآن عظیم به چالش میکشم و به خداوند واحد قهار قسم میخورم حتی اگر به اندازه کسانی عمر کنند که نبی الله نوح در طول ۹۵۰ سال با آنها مجادله کرد؛ نمیتوانند بیانی بهتر و درستتر از بیان ناصر محمد یمانی برای قرآن بیاورند.
ای انصار پیشگام برگزیده! برحذر باشید، برحذر باشید! مبادا اگر دیدید علمای مسلمین بر امام ناصر محمد یمانی غلبه کردند، حتی اگر یکی از علمای مسلمین بر ناصر محمد یمانی غلبه کرد، تعصب شما را به گناه بکشاند و به پیروی از من ادامه دهید که در این صورت خداوند شما را به سختی عذاب خواهد کرد. اگر چنین اتفاقی رخ بدهد؛ شما کورکورانه نسبت به من تعصب ورزیدهاید یا مثل تعصب کسی است که برایش روشن شود، حقّ با شخص دیگری است و تعصب و غروراو را به گناه بکشاند. به خداوند بزرگ قسم میخورم اگر یکی از علمای امت با دانشی که بهتر و هدایتگرتر از دانش و تأویل من است، بر من غالب گردد؛ من همان سخنی را به او خواهم گفت که کلیم الله موسی به مرد صالح گفت: «آیا اگراز تو پیروی کنم؛ از آن چه به تو تعلیم داده شده و مایه رشد و صلاح است، به من بیاموزی؟» «به خواست خدا مرا شکیبا خواهی یافت؛ و در هیچ کاری مخالفت فرمان تو نخواهم کرد!»[اشاره به آیات کریمه سوره کهف: قَالَ لَهُ مُوسَىٰ هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلَىٰ أَن تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا ﴿٦٦﴾ قَالَ إِنَّكَ لَن تَسْتَطِیعَ مَعِی صَبْرًا ﴿٦٧﴾ وَكَیفَ تَصْبِرُ عَلَىٰ مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا ﴿٦٨﴾ قَالَ سَتَجِدُنِی إِن شَاءَ اللَّـهُ صَابِرًا وَلَا أَعْصِی لَكَ أَمْرًا ﴿٦٩﴾]
ای مردم؛ همانا که برهان قیادت و رهبری اولی الأمر شما این است که بینید خداوند آنها را از نظر علمی بر شما برتری و فزونی بخشیده است. و امام مهدی هم اگر دوران و زمان مقدر شده ظهورش فرا برسد؛ خواهید دید که به حق و واقعاً در آگاهی از کتاب خداوند و پروردگار عالمیان از شما داناتر است و با قرآن با او مجادله نمیکنید مگر این که بر شما غالب گردد. اگر آیهای را بیاورید و بخواهید در آن موضوع با او مجادله کنید؛ بی تردید بیان حقّ آن را برایتان میآورد و به حقّ آن را تفصیل و تشریح کرده و خداوند آن را برهان جدیدی برای دعوت حقّ قرار خواهد داد. کسی که فکر میکند این دروغ است امتحان کند و گفتگو از کتاب است. و اما روایات، بسیارند و روایات حقّ موافق بیان حقّ هستند و اما روایات باطل؛ با بیان حقّ اختلاف دارند.
اگر ندانید چرا به مسیح کذاب لقب مسیح کذاب داده شده وفرق بین مسیح حقّ و مسیح کذاب چیست؛ از شما تعجب میکنم! برخی از شما افترا زده و میگویید اسمش مسیح کذاب است چون یک چشمش کور است [ممسوح العین] و دیگری میگوید نه نه اسمش «مسیخ» است نه «مسیح» و خزعبلات و روایات پیرزنان را میآورند که خداوند برای آنها برهانی نازل نفرموده است. اما کسی که میداند حقّ چیست، فرق بین مسیح حقّ و مسیح کذاب را به شما یاد دادهاست. فرق این است که با این که هر دوی آنها میآیند، اما یکی از آنها میگوید مسیح عیسیبنمریم و بنده خدا ورسول اوست و دیگری میگوید مسیح عیسیبنمریم و خدا است تا به کفر گروهی از نصاری [مسیحیان] که مشرک هستند، بیفزاید؛ همان کسانی که به ناحق درمورد مسیح عیسیبنمریم مبالغه کرده و گفتند او خداوند است. خداوند تعالی میفرماید:
{لَقَدْ كَفَرَ الَّذِینَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیمَ وَقَالَ الْمَسِیحُ یا بَنِی إِسْرَائِیلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّی وَرَبَّكُمْ إِنَّهُ مَنْ یشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمینَ مِنْ أَنصَار(۷۲)ٍ} صدق الله العظیم [المائدة].
لذا آن مسیحی که خواهد گفت خداوند است، کذاب و دروغگوست و مسیح عیسیبنمریم حق نیست و برای همین به او مسیح کذاب گفته میشود؛ یعنی او مسیح عیسیبنمریم حق نیست. مسیح عیسیبنمریم حق، ادعای ربوبیّت نمیکند و مردم را به عبادت خداوند یکتا و بیشریک دعوت میکند. خداوند تعالی میفرماید:
{وَقَالَ الْمَسِیحُ یا بَنِی إِسْرَائِیلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّی وَرَبَّكُمْ إِنَّهُ مَنْ یشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمینَ مِنْ أَنصَارٍ} صدق الله العظیم [المائدة:۷۲].
و این مسیح عیسیبنمریم حقّ [صلّى الله علیه وآله وسلّم تسلیماً كثیراً وعلى أمّه الصدّیقة القدّیسة المُطهّرة المُباركة] است و به خدا شهادت میدهم من از انصار مسیح عیسىبنمریم -صلّى الله علیه وآله وسلّم تسلیماً كثیراً -هستم و به خدا شهادت میدهم من از انصار مُحمدٍ رسولالله -صلّى الله علیه وآله وسلّم تسلیماً كثیراً -هستم و به خدا شهادت میدهم من از انصار رسولالله وكلیم او موسى -صلّى الله علیه وآله وسلّم وعلى أخیه هارون وآلهم تسلیماً كثیراً- هستم و به خدا شهادت میدهم من از انصار رسولالله نوحٍ و تمام انبیاء و رسولان خدا بوده و میان هیچ یک از رسولان الهی فرقی قایل نبوده و از مسلمانان هستم.
ای پسران و دختران جوان مسلمان! میبینم برخی از شما امام ناصر محمد یمانی را به خاطر طولانی بودن بیاناتش ملامت میکنید. در پاسخشان میگویم: اگر کتابی به شما هدیه کنم که درمورد عشق خالد قیس و لیلی باشد یا داستان اسطورهای الزیر سالم ابو لیلی المهلهل یا عنتربن شدّاد باشد که یک تنه با یک شمشیر بر بیش از بیست هزارجنگجو غلبه کرد؛ از صفحه اول تا آخرش را میخوانید. با اینکه میبینید مؤمن مجاهد راه خدا مُحمد رسولالله صلّى الله علیه وآله وسلّم و همراهانش به اذن خدا تنها بر ده جنگجو غلبه میکنند و خداوند تعالی میفرماید:
{یا أَیهَا النّبی حَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى الْقِتَالِ إِن یكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ یغْلِبُواْ مِئَتَینِ وَإِن یكُن مِّنكُم مِّئَةٌ یغْلِبُواْ أَلْفاً مِّنَ الَّذِینَ كَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ یفْقَهُونَ(۶۵)} صدق الله العظیم [الأنفال].
آنگاه خداوند دانست مؤمنان درمورد این که چگونه یک شمشیر میتواند به ده شمشیر [که مثل آن هستند] غلبه یابد؛ یقین ندارند [یقینشان ضعیف است] و این امر صبر و ثبات و یقین مؤمن را میطلبد که بداند به اذن خدا قادر است با شمشیرش بر ده مبارز مسلح به شمشیر پیروز گردد. خداوند دانست به این امر یقین ندارند و یقینشان ضعیف است؛ لذا به آنان تخفیف داد و به جای ده نفر؛ دو نفر درنظر گرفت. خداوند تعالی میفرماید:
{الآنَ خَفَّفَ اللّهُ عَنكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِیكُمْ ضَعْفاً فَإِن یكُن مِّنكُم مِّئَةٌ صَابِرَةٌ یغْلِبُواْ مِئَتَینِ وَإِن یكُن مِّنكُمْ أَلْفٌ یغْلِبُواْ أَلْفَینِ بِإِذْنِ اللّهِ وَاللّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ(۶۶)} صدق الله العظیم [الأنفال]
ولی من یادم هست که خیلی وقتها پیش داستان عنتر و عبلة را خوانده بودم و دیدم او بر بیست هزار نفر پیروز شده و بیست هزار نفر را اسیر گرفته و این داستان در نظرم عجیب بود که چطور کتابهایی را باور میکنید که متنشان خیالی است و عقل انسان عاقل آن را نمیپذیرد! و از آن روز دست از خواندن این کتابها برداشتم و دانستم به جز بخش کمی؛ اکثر آنها دروغ است و اعتماد خود به این نوشتهها را از دست دادم و برای همین وقت خود را با خواندن کتابها نمیگذرانم و پیش خودم گفتم وقت خود را صرف تدبر و تفکر در درستترین و صادقترین کتاب یعنی کتاب خدا و پروردگار عالمیان کنم و پروردگارم به من آموخت و حق را به من الهام کرد. من تمام دانشمندان بشر در عرصههای مختلف علمی را در مورد مباحثی که در قرآن عظیم درباره آفرینش آسمانها و زمین و خود انسان و آن چه در زمین میروید و آن چیزهایی که نمیدانند به چالش میکشم. ولی میبینم بسیاری از علمای امت در خانههایشان با کتابخانههای بزرگی که دارند، در برابر میهمانان و بازدیدکنندگان منزلش خودنمایی میکنند. مشکلی نیست که کتابخانه داشته باشند، ولی سؤالم این است که: آیا این کتابخانه وقتی برایت میگذارد تا در کتاب خداوند قرآن عظیم تدبر کنی؟ خیر بلکه کتابخانه تمام وقتت را میگیرد؛ کتابهایی که حاوی دروغها و مبالغههای ناحق زیادی است. پس مطالب مفید را گرفته و خزعبلات را که عقلتان نمیپذیرد [اگر اهل تعقل باشید] دور بریزید و مطالعه آنها را نافله و بعد از قرائت کتابی قرار دهید که مطالعه آن برشما واجب شدهاست. ولی شما قرآن را در وهله دوم قرار داده و انگار هیچ نمیخواهید آن را مطالعه کنید و اگر آن را قرائت کنید؛ فقط به صورت مرور و روخوانی است؛ بدون این که برطبق فرمانی که خداوند برای تدبر در کلامش به شما داده عمل و در آیاتش تدبر و تفکر کنید . خداوند تعالی میفرماید:
{كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَیكَ مُبَارَكٌ لِّیدَّبَّرُوا آیاتِهِ وَلِیتَذَكَّرَ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ(۲۹)} صدق الله العظیم [ص]
الإمام ناصر محمد الیمانی.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=4545
Admin
08-08-2019, 10:49 PM
- 6 -
الإمام ناصر محمد الیمانی
16 - محرم - 1430 هـ
13 - 01 - 2009 مـ
۲۴-دی- ۱۳۸۷ه.ش
12:55 صباحاً
ــــــــــــــــــ
برادر «المنتظر»! در بیانات حق امام مهدی از ذکر [قرآن عظیم] تدبر کن..
بسم الله الرحمن الرحیم، وسلامٌ على المُرسلین والحمدُ لله ربّ العالمین، وبعد.
برادر گرامی! «هبوط» به معنای رفتن انسان از بهترین وضعیت زندگی و معیشتی، به بدترین و نازلترین وضع زندگی و معیشت است، و خداوند حقیقتاً در بسیاری از آیات برایتان روشن نموده است که «هبوط» به معنی خارج شدن از بهشت در باطن زمین و رفتن به جایی است که الان در آن هستید. خداوند تعالی میفرماید:
{فَقُلْنَا یا آدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا یخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى} صدق الله العظیم [طه:۱۱۷].
از خلال این آیات درمییابیم که خداوند درخواست ابلیس را پذیرفته و به او فرصت ماندن در بهشت را داده است چون بهشت مذکور؛ جنت المأوایی که نزد سدرة المنتهی است نمیباشد. برای همین خداوند درخواست ابلیس را پذیرفت و جنت المأوی را بر او حرام ساخت اما برای ماندن در جنت زمینی به او فرصت داد. خداوند تعالی میفرماید:
{اذْ قَالَ ربّك لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّی خَالِقٌ بَشَرًا مِّن طِینٍ ﴿٧١﴾ فَإِذَا سَوَّیتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ ﴿٧٢﴾ فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ ﴿٧٣﴾ إِلَّا إِبْلِیسَ اسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِینَ ﴿٧٤﴾ قَالَ یا إِبْلِیسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِیدَی ۖ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْعَالِینَ ﴿٧٥﴾ قَالَ أَنَا خَیرٌ مِّنْهُ ۖ خَلَقْتَنِی مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِینٍ ﴿٧٦﴾ قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِیمٌ ﴿٧٧﴾ وَإِنَّ عَلَیكَ لَعْنَتِی إِلَىٰ یوْمِ الدِّینِ ﴿٧٨﴾ قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِی إِلَىٰ یوْمِ یبْعَثُونَ ﴿٧٩﴾ قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِینَ ﴿٨٠﴾ إِلَىٰ یوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿٨١)} صدق الله العظیم [ص].
از کجا میفهمید که خداوند خواسته ابلیس را اجابت نموده و به او فرصت داده تا در بهشت فتنه بماند؟ جواب سؤال را در این فرموده خداوند تعالی مییابیم:
{فَقُلْنَا یا آدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا یخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى} صدق الله العظیم،
از خلال این آیه درمییابیم که اگر ابلیس از بهشت بیرون شده بود، چگونه توانست آدم و حواء را به فتنه بیندازد؟ پس برایتان روشن میشود که بیان حق آیات این است که خداوند درخواست ابلیس را اجابت نموده و اجازه داد تا در بهشتی که آدم و حوا در آن ساکن بودند بماند و آنها را در مورد اطاعت از فرمان خداوند امتحان نماید؛ البته به آنها هشدار داد و فرمود:
{فَقُلْنَا یا آدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا یخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى} صدق الله العظیم
و اما یأجوج و مأجوج؛ آنها از نسل بشرند؛ پدرانشان شیاطین انس و مادرانشان شیاطین مؤنثاند و تعداد آنها بسیار زیاد است و خداوند در روز حشر به آنان میفرماید:
{وَیوْمَ یحْشُرُهُمْ جَمیعاً یا مَعْشَرَ الجنّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُم مِّنَ الإِنسِ وَقَالَ أَوْلِیآؤُهُم مِّنَ الإِنسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَآ أَجَلَنَا الَّذِی أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِینَ فِیهَآ} صدق الله العظیم [الأنعام:۱۲۸].
أخوك الإمام ناصر مُحمد الیمانی..
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=4546
Admin
08-08-2019, 10:54 PM
- 7 -
الإمام ناصر محمد الیمانی
20 - صفر- 1431 هـ
05 - 02 - 2010 مـ
۱۶-بهمن-۱۳۸۷ه.ش.
01:34 صباحاً
ـــــــــــــــــــــ
{ لَّا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ یدْرِكُ الْأَبْصَارَ } صدق الله العظیم.
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
{وَجَعَلُوا لِلَّـهِ شُرَكَاءَ الْجِنَّ وَخَلَقَهُمْ ۖ وَخَرَقُوا لَهُ بَنِینَ وَبَنَاتٍ بِغَیرِ عِلْمٍ ۚ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا یصِفُونَ ﴿١٠٠﴾ بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ أَنَّىٰ یكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَكُن لَّهُ صَاحِبَةٌ ۖ وَخَلَقَ كُلَّ شَیءٍ ۖ وَهُوَ بِكُلِّ شَیءٍ عَلِیمٌ ﴿١٠١﴾ ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ رَبُّكُمْ ۖ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ خَالِقُ كُلِّ شَیءٍ فَاعْبُدُوهُ ۚ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَیءٍ وَكِیلٌ ﴿١٠٢﴾ لَّا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ یدْرِكُ الْأَبْصَارَ ۖ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ ﴿١٠٣﴾} صدق الله العظیم [الأنعام].
به تأکیداتی که حین تعریف صفات ذات خداوند سبحان میشود؛ توجه کنید، خداوند تعالی میفرماید:
{ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ رَبُّكُمْ ۖ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ خَالِقُ كُلِّ شَیءٍ فَاعْبُدُوهُ ۚ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَیءٍ وَكِیلٌ ﴿١٠٢﴾ لَّا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ یدْرِكُ الْأَبْصَارَ ۖ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ ﴿١٠٣﴾} صدق الله العظیم،
بعد از حق مگر چیزی جز گمراهی هم وجود دارد؟ آیا عدم امکان مشاهده مستقیم خداوند، جزو صفات ذات خداوند سبحان نیامدهاست؟ خداوند تعالی میفرماید:
{بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ أَنَّىٰ یكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَكُن لَّهُ صَاحِبَةٌ ۖ وَخَلَقَ كُلَّ شَیءٍ ۖ وَهُوَ بِكُلِّ شَیءٍ عَلِیمٌ ﴿١٠١﴾ ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ رَبُّكُمْ ۖ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ خَالِقُ كُلِّ شَیءٍ فَاعْبُدُوهُ ۚ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَیءٍ وَكِیلٌ ﴿١٠٢﴾ لَّا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ یدْرِكُ الْأَبْصَارَ ۖ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ ﴿١٠٣﴾}صدق الله العظیم.
اما خداوند سبحان از ورای حجاب خود با شما سخن میگوید و شما سخن خداوند سبحان را میشنوید! او با شما آشکارا سخن خواهد گفت و شاهد نور خداوند خواهید بود که به شدت از ورای حجاب تابان است. تمام زمین محشر از نور خداوند روشن خواهد بود و این نور از ورای حجاب نمایان میگردد.
خداوند تعالی میفرماید:
{وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَمَن فِی الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاءَ اللَّـهُ ۖ ثُمَّ نُفِخَ فِیهِ أُخْرَىٰ فَإِذَا هُمْ قِیامٌ ینظُرُونَ ﴿٦٨﴾ وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْكِتَابُ وَجِیءَ بِالنَّبِیینَ وَالشُّهَدَاءِ وَقُضِی بَینَهُم بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا یظْلَمُونَ ﴿٦٩﴾ وَوُفِّیتْ كُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَا یفْعَلُونَ ﴿٧٠﴾ وَسِیقَ الَّذِینَ كَفَرُوا إِلَىٰ جَهَنَّمَ زُمَرًا ۖ حَتَّىٰ إِذَا جَاءُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ یأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ یتْلُونَ عَلَیكُمْ آیاتِ رَبِّكُمْ وَینذِرُونَكُمْ لِقَاءَ یوْمِكُمْ هَـٰذَا ۚ قَالُوا بَلَىٰ وَلَـٰكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِینَ ﴿٧١﴾ قِیلَ ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا ۖ فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِینَ ﴿٧٢﴾ وَسِیقَ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا ۖ حَتَّىٰ إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَیكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِینَ ﴿٧٣﴾ وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّـهِ الَّذِی صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَأَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَیثُ نَشَاءُ ۖ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِینَ ﴿٧٤﴾ وَتَرَى الْمَلَائِكَةَ حَافِّینَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ یسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ ۖ وَقُضِی بَینَهُم بِالْحَقِّ وَقِیلَ الْحَمْدُ لِلَّـهِ رَبِّ الْعَالَمینَ ﴿٧٥﴾} صدق الله العظیم [الزمر].
و خداوند تعالی میفرماید:
{هَلْ ینظُرُونَ إِلاَّ أَن یأْتِیهُمُ اللّهُ فِی ظُلَلٍ مِّنَ الْغَمَامِ وَالْمَلآئِكَةُ وَقُضِی الأَمْرُ وَإِلَى اللّهِ تُرْجَعُ الأمُورُ} صدق الله العظیم [البقرة:۲۱۰].
به خداوند قسم که من در کتاب چیزی بزرگتر از ذات خداوند سبحان که بر عرش عظیم تسلط داشته و بر ملکوت کیهان از شرق و غرب محیط است نمی یابم؛ آیا شما فکر میکنید وجه خداوند، همانند وجه شماست؟ سبحان الله !.
خداوند تعالی میفرماید:
{وَلِلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَینَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ إِنَّ اللّهَ وَاسِعٌ عَلِیمٌ} صدق الله العظیم [البقرة:۱۱۵].
پیش از این امام مهدی ناصر محمد یمانی در بیانات خود به صورت مفصل از محکمات کتاب دلیل آورده و با دانش و نور برگرفته از کتاب روشنگر فتوا داده است که امکان دیدن مستقیم خداوند وجود ندارد و خداوند از چنین توصیفاتی منزه است! ای کسانی که صحبت از دیدن آشکار خداوند کردهاید؛ شما نیز مانند موسی نبی خداوند که سلام و صلوات بر او باد بگویید:
{سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَیكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ}
و خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمیقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِی أَنظُرْ إِلَیكَ قَالَ لَنْ تَرَانِی وَلَكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِی فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَیكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ} صدق الله العظیم [الأعراف:۱۴۳].
آیا میدانید چرا نبی الله موسی گفت:
{سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَیكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ}؟
چون پیش از آن گفته بود:
{رَبِّ أَرِنِی أَنظُرْ إِلَیكَ}
آیا فکر نمیکنید؟ و بعد از حق آیا جز گمراهی چیزی هست؟
وسلامٌ على المُرسلین، والحمدُ لله رب العالمین..
أخوكم؛ الإمام المهدی ناصر محمد الیمانی.
ــــــــــــــــــــــ
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=4551
Admin
12-09-2019, 04:20 AM
- 8 -
الإمام ناصر محمد اليماني
02 - ربیع الأول - 1431 هـ
16 - 02 - 2010 مـ
۲۷-بهمن-۱۳۸۸ه.ش.
12:43 صباحاً
ــــــــــــــــــ
ای جماعت انصار به این عالم الازهر خوشآمد بگویید ..
بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
سلام خدا برعالم و شاگرد الأزهر مصر که بر سر میز گفتگوی مهدی منتظر در دوران گفتگو قبل از ظهور حاضر شده است. ای جماعت انصار، ای شاگردان مهدی منتظر! فرموده خداوند تعالی را به یاد داشته باشید:
{ادْعُ إِلَى سَبِيلِ ربّك بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ} صدق الله العظيم [النحل:۱۲۵].
ولی مشکل شما این است که وقتی میبینید امام مهدی با برخی از اعضای میز گفتگو با سختی و شدت برخورد میکند، شما هم میخواهید مانند او رفتار کنید؛ ولی من در برابر حقجویان با تندی رفتار نمیکنم و از خدا یاری میجویم.... همانا من با کسانی با شدت و بدون ترحم برخورد میکنم که دریافته باشم از شیاطین بشر بوده و آمدهاند تا مردم را از بیان حق ذکر و پیروی از مهدی منتظر حق پروردگارتان باز دارند. اما درمورد انسانهای دیگر که به دنبال حق هستند، به شما امر میکنم به آنها به تمام معنا احترام بگذارید؛ فرقی ندارد فردی که برای یافتن حق به پایگاه امام ناصر محمد یمانی [میز گفتگوی جهانی برای بشریت] آمده مسلمان باشد یا کافر.
به تمام انسانها [چه مسلمان وچه کافر] که از طریق آدم و حوا برادران خونی من هستند، خیرمقدم میگویم. مهدی منتظر به شما گرمترین خوشآمدها را میگوید و همانطور که به خودم و تمام انصار نصیحت میکنم، به شما نیز نصیحت میکنم تا مانند چهارپایان نباشید که تفکر نمیکنند و بدانید دلیل هلاکت امتهای پیشین که دعوت حق پروردگارشان را تکذیب کردند؛ عدم استفاده از عقلی است که خداوند به واسطه آن انسان را ازحیوانات متمایز ساخته است. ولی هربار که خداوند کسی را درمیانشان برانگیخت تا آنان را به راه خداوند عزیز و حمید هدایت کند، گفتند: «خیر ما از راه پدرانمان پیروی میکنیم» و به دعوت کنندگان میگفتند:« شما به شدت گمراه هستید» ، چون از عقل خود استفاده نمیکردند و از نظر ایشان، پدرانشان داناتر و حکمشان استوارتر بوده است. برای همین هم کورکورانه و بدون تعقل از آنها پیروی میکردند و سپس در روز قیامت همه امتها درمییابند که دلیل وارد شدنشان به آتش، استفاده نکردن ازعقل است. به فتوای حق آنها که درعلم غیب کتاب، درآیات محکم آمده بنگرید:
{وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ} صدق الله العظيم [الملك:۱۰].
ای عالم و شاگرد گرامی الأزهر شریف در مصر! به تو و تمام برادران مصریم خوشآمد میگویم و برخی از وزرای مکرم مهدی منتظر از آنها هستند؛ سلام و خوشآمد به ملت عرب مصر که نسبت به وطنشان بسیار وفادارند؛ باشد که وفاداریتان نسبت به امت اسلامی مانند وفاداریتان نسبت به مصر باشد و اگر خدا اصلاحتان فرماید از بهترین مردمان گردید... خداوندا ملت مصر و تمامی ملتهای عربی و اسلامی را مشمول مغفرت خود فرما و با رحمت خود آنها و مهدی منتظر را از نیکترین مردمان و از برگزیدگان قرار ده و با رحمت خود ما را از سیاره دهم در امان نگاه دار یا ارحم الراحمین.
ای جماعت انصار! به شما امر میکنم با میهمانان میز گفتگو با احترام رفتار کنید؛ چون مادامی که همان خدایی را عبادت میکنند که شما عبادت میکنید و مادامی که برای پروردگار عالمیان سجده میکنند؛ هرچقدرنظری مخالف نظر شما هم داشته باشند؛ کافر یا فاجر نیستند. آیا میدانید مهدی منتظر وقتی همراه مردمی نماز میخواند که دستهایشان را آزاد میگذارند [یسربلون] او هم مانند آنها دستها را باز میگذارد؟ با این که به یقین میدانم حقّ این است که حین نماز دستهایم را به بدن بچسبانم؛ ولی میدانم این امر هیچ از عبادت من برای پروردگارم کم نمیکند و نقصی در آن ایجاد نمیشود. ای مردم چرا در دین خدا دچار تفرقه شدهاید، درحالیکه روی این امر اتفاق نظر دارید که جز خداوند هیچچیز را نباید عبادت کنید؟ چرا پراکنده و دستهدسته شدهاید در حالی که همگی خداوند یکتا و یگانه را عبادت کرده و در برابر او تسلیم و مسلمانید؟ آیا نمیدانید اگر برخی سنتهای مؤکد را برای جلوگیری از بروز اختلاف و تفرقه در میانتان ترک کنید؛ خداوند شما را به خاطر ترک آن سنت مؤکده مورد بازخواست و محاسبه قرار نخواهد داد؟ چون شما آن را به خاطر جلوگیری از تفرقه در دین خدا فدا کردهاید تا شوکت و قدرتتان تضعیف نشده و به دنبال آن تمام دینتان بر باد نرود. برای همین خداوندی که فضل و مغفرتش واسعه است، از شما بازخواست نمیکند، به شرطی که توافق کنید از گناهان و خطاهای بزرگ خودداری ورزید؛ خداوند به خاطر گناهان کوچک [اللّمم] شما را مورد بازخواست قرار نمیدهد و گناهان کوچک [اللّمم] خطاهای سادهای است که به دین ضرر نمیرسانند و خداوند تعالی میفرماید:
{إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُمْ مُدْخَلًا كَرِيمًا} صدق الله العظيم [النساء:۳۱].
ای علمای امت که دینتان را گرفتار تفرقه و چند دستگی کردهاید و هریک به داشته خود خرسندید! هیچ عذر و بهانهای ندارید. شما با فرمان خدا در آیات محکمش به مخالفت برخاستهاید که میفرماید:
{وَلاَ تَكُونُواْ كَالَّذِينَ تَفَرَّقُواْ وَاخْتَلَفُواْ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُوْلَـئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ} صدق الله العظيم [آل عمران:۱۰۵].
چرا که تفرقه منجر به ضعف و از بین رفتن شوکت دین و مسلمانان میشود؛ از من پیروی کنید که ناصح امین شما و مخلص درگاه پروردگار عالمیان هستم و هیچ چیز را با او شریک نگرفته و از مسلمانان درگاه خداوند و پروردگار عالمیان هستم و میان هیچیک از رسولان الهی فرقی قایل نشده و مضمون دعوت تمامی آنان را استجابت میکنم که همان کلمهای است که میان ما یکی است: «جز خداوند یگانه را که شریکی ندارد عبادت نکرده و در پیشگاه او تسلیم ومسلمانیم» . همانا که مضمون دعوت امام مهدی؛ همان مضمون دعوتی است که تمام انبیاء و رسولان الهی برای عالمیان آوردهاند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ} صدق الله العظيم [الأنبياء:۲۵].
از آن جایی که من امام مهدی، دعوت کننده به سوی عبادت خداوند یکتا هستم؛ لذا ازتمام انسانهایی که به پروردگار عالمیان ایمان دارند دعوت میکنم در راه رب المعبود رقابت کرده و از زمره بندگانی درآیند که برای رسیدن به رب المعبود رقابت میکنند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ ربّك كَانَ مَحْذُورًا} صدق الله العظيم [الإسراء:۵۷].
و هرکس که سرباز زده و بگوید: «به هیچ وجه؛ رقابت برای قربت بیشتر نزد خدا مختص انبیا و رسولان است ونه صالحان» ، شهادت میدهم به خدا شرک آورده و جز خداوند ولیّ و یاوری برایش نیست و تمام انبیاء ورسولان الهی و تمام جنّ و انس در پیشگاه خدا به کارش نخواهند آمد؛ من آشکارا به شما هشدار میدهم. پس به خداوند شرک نیاورید که شرک به خدا گناهی بسیار بزرگ است.
ای علمای امت اسلامی! من شهادت میدهم: لا إله إلا الله و شهادت میدهم: محمداً رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، و شهادت میدهم: من امام مهدی ناصر محمد یمانی خلیفه خدا بر عالمیان هستم و با بیان حق قرآن آنان را به راه خداوند الرحمن دعوت میکنم و هم چنین به آنها نصیحت میکنم اگر عقلشان در برابر برهان علمی ناصر محمد یمانی خاضع نشد؛ او را تصدیق نکنند. چرا که دیده بصیرت هیچ وقت کور نمیشود؛ بلکه قلبی که در سینه است نابینا میگردد. ای جویندگان علم! خداوند به شما فرمان داده است از دعوت کنندگان به سوی خدا [چه ناصر محمد یمانی باشد یا هر کس دیگر] پیروی نکنید؛ مگر این که با استفاده از عقل خود در مورد بصیرتی که با آن با شما مجادله میکنند تدبر کرده باشید تا ببینید آیا حقّ است و از نزد پروردگارعالمیان آمده یا خیر...اگر حقی باشد که از نزد پروردگار آمده، حتماً عقلتان آن را میپذیرد و اگر با عقل و منطق نخواند؛ بدانید از نزد خدا نیست و سزاوار هیچ طلبه و جوینده علم نیست که بدون استفاده از عقل خود پیرو یک عالم و دانشمند گردد، من ناصح امین شما هستم... تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كلّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا} صدق الله العظيم [الإسراء:۳۶]
ای جماعت علمای امت اسلام! اجازه بدهید طبق عادتم قبل از آغاز گفتگو نتیجه آن را اعلان کنم . من با برهان علمی محکم از قرآن عظیم قطعاً برهمگی شما پیروز خواهم شد و اگر چنین نکنم، امام مهدی حق پروردگارتان نیستم. این قرار میان من و شما باشد. چون شما منتظر آمدن نبیّ جدیدی که کتابی جدید با خود برایتان بیاورد نیستید؛ بلکه در انتظار مردی از صالحین هستید که خداوند او را به عنوان امام مسلمانان و خلیفه خود بر مردم عالم برمیگزیند و از نظر علمی به او برتری میدهد و کسی وجود ندارد که از قرآن با او محاجه کند و امام به حق بر او غالب نشود چرا که او مردم را به سوی حق دعوت و به راه راست هدایت میکند. اما شما متأسفانه مهدی منتظری را میخواهید که خودتان او را از میان مردم انتخاب کنید و او هم از امیال و هواهای شما پیروی کند و نتواند بر سر شما به حق فریاد بکشد و شما بر سر او منت بگذارید که شما بودید که مهدی منتظر را برگزیدید؛ اما شما را چه شده که بر امام مهدی حرام میکنید تا در مورد خود به شما فتوا دهد؟ دلیل آن جهالت شما علمای امت است مگر کسی که پروردگارم به او رحم نماید و از امام مهدی ناصر محمد یمانی؛ کسی که مردم را به سوی راه راست دعوت میکند؛ پیروی نماید؛ کسی که پیرو خواسته و امیال شما نیست چون مردم را به سوی حق دعوت کرده و «حق» با اوست و بعد از حق چیزی جز گمراهی نیست.
برادر گرامی عالم و دانشجوی الازهر مصر! اگر میخواهی درمورد امکان رؤیت خداوند واحد قهار با مهدی منتظر محاجه کنی؛ بر اساس آیات محکم ذکر [قرآن] حکم میکنیم؛ آیا چشمها قادر به دین او هستند؟[ اشاره به آیه کریمه سوره الأنعام: لَّا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ ۖ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ ﴿١٠٣﴾] و آیا میدانی آیات محکم ذکر چه آیاتی هستند؟ این آیات؛ آیات محکم و امالکتابند که برای عالم و جاهلتان روشن و واضحند. از متشابه بپرهیز، که من ناصح امین شما هستم و نمیخواهم با آیات متشابه با شما محاجه کنم و اگر امام مهدی با متشابهات قرآن با شما محاجه کند؛ قابلیت بیان آنها را دارد و میتواند به حق شما را خاموش سازد و بازگشت امور به خداوندی است که از چشمهای خیانتکار و رازهای مخفی شده در سینهها با خبر است.
وسلامٌ على المرسلين؛ والحمد لله ربّ العالمين..
أخوكم الإمام المهديّ ناصر محمد اليمانيّ.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=4554
جميع الحقوق ® محفوظة لجميع المسلمين في الأرض.