المساعد الشخصي الرقمي

مشاهدة النسخة كاملة : پاسخ های امام به شيخ أحمد الهواري



Admin
13-05-2015, 07:16 PM
( پاسخ امام به شيخ أحمد الهواري )
- 1 -
الإمام ناصر محمد اليماني
24 - 05 - 1431 هـ
08 - 05 - 2010 مـ
۷- خرداد- ۱۳۸۹ه.ش.
02:12 صباحاً
[ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
(https://mahdialumma.org/showthread.php?p=1954)https://mahdialumma.org/showthread.php?p=1954 (https://mahdialumma.org/showthread.php?p=1954)
ـــــــــــــــــــ

پاسخ کوبنده امام از آیات محکم قرآن عظیم....

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدي مُحمد رسول الله - صلى الله عليه وآله الطيبين – وسلّم تسليماً،و سلام الله بر برادر کریم جناب دکتر احمد الهواری،امام و خطیب مسجد البر و الأحسان-طارق- عمان،به شما خوش آمد می گویم؛شیخ کریم به میز گفتگوی مهدی منتظر برای تمام خطبای منابر و مفتیان کشورها خیر مقدم می گوییم،و از آنجا که به یقین می دانم که به خداوند افترا نزده ام و من امام مهدی منتظر حق برگزیده شده از جانب پروردگار عالمیان هستم؛به من گوش بده جناب شیخ فاضل دکتر احمد الهواری،تا نتیجه گفتگو بین من و شما را قبل از آغاز آن اعلام کنم،من بر امام وخطیب مسجد البر و الاحسان با دلایل علمی قوی از آیات محکم قرآن عظیم غلبه خواهم کرد؛به طوری که او در مقابل انتخاب یکی از این دو راه قرار خواهد گرفت که سومی ندارد؛یا باید از مهدی منتظز پیروی نماید و یا از کتاب خداوند،قرآن عظیم روبرگرداند که آنگاه خداوند به حق بین من و او حکم خواهد کرد که او خیرالفاصلین است.
ای شیخ گرانقدر؛ به حق بین خود و امام ناصر محمد یمانی؛شاهد باش و در راه خداوند از ملامت هیچ کس نترس؛ای انصار پیشگام برگزیده؛به حق بین من و شیخ فاضل دکتر احمد الهواری شاهد باشید؛اگر دریافتید حق با اوست، تعصب کورکورانه درمورد امام ناصر محمد یمانی نداشته باشید؛اگر برایتان روشن گردید که امام ناصر محمد یمانی گمراه است غرور شما را به گناه نکشاند؛ از تعصب کورکورانه و به ناحق پرهیز نمایید، امری که عامل گمراهی امت اسلام شده است تعصب کورکورانه است؛هر طائفه ای نسبت به علمای مذهب خود تعصب داشته و کورکورانه و بدون استفاده از عقلشان؛از آنان پیروی می کردند،پس مانند آنان نباشید و اگر برایتان روشن شد که حق با شیخ فاضل دکتر احمد الهواری است،در کنار امام ناصر محمد یمانی نمانید؛ غرور شما را به گناه نکشاند که شایسته شما نیست؛مانند کسانی نباشید که خداوند درباره ایشان می فرماید:
{سَأَصْرِفُ عَنْ آيَاتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَإِن يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَّا يُؤْمِنُوا بِهَا وَإِن يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لَا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا وَإِن يَرَوْا سَبِيلَ الْغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ ‎﴿١٤٦﴾‏} صدق الله العظيم [الأعراف].
کسی که چنین کند؛ ازشیاطین بشر است نه از انصار مهدی منتظر،ولی هیهات هیهات...قسم به خداوند واحد قهار؛قسم مهدی منتظر حق پروردگارتان که تمام علمای جن و انس قادر نخواهند بود حتی در یک مسئله بر امام مهدی ناصرمحمد یمانی غلبه کنند و ما به اذن خداوند و پروردگار عالمیان از راست گویان هستیم.اما یک شرط اساسی و اصلی مطرح است؛آن هم اینکه ما بر اساس کتاب خداوند قرآن عظیم حکم کنیم؛از متشابه صحبت نمی کنم؛از آیات محکم کتاب که آیات اساسی و بنیادین آن هستند-آیات ام الکتاب- می گویم که تنها کسانی از آن منحرف شده و قلبشان تنگ می شود که قلبشان از حق انحراف دارد. پس آنچه که در سنت نبوی بر خلاف آیات محکم کتاب بود را افترایی از جانب غیر خدا می دانیم؛دروغ هایی که از جانب شیطان رجیم است.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْ‌آنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].
از خلال این آیات در می یابیم که به یقین؛سنت نبوی مانند قرآن از جانب خداوند آمده است،و از آنجا که خداوند وعده ای درمورد حفظ سنت از تحریف نداده است؛برای همین قاعده کشف احادیث دورغ را به شما می آموزد؛تا هر حدیثی را به کتاب خداوند عرضه کنید؛هرچه که با آیات محکم کتاب قرآن اختلاف زیادی داشت و به کل متفاوت بود؛ بدانید آن حدیث به دروغ وارد سنت نبوی شده و از جانب خداوند نیست؛یعنی از جانب شیطان رجیم و بر زبان انسان هایی که اولیاء شیطان هستند و به ظاهر خود را مؤمن نشان داده و کفر و مکر خود برای دور کردن مردم از راه راست-صراط مستقیم- را پنهان می کنند؛جاری شده است تا ای شیخ گرانقدر جناب احمد الهواری،حق را باطل و باطل را حق بپندارید و به آنچه که مخالف محکمات کتاب خداوند است اعتقاد پیدا کنید. در این مورد برایتان مثالی می آورم؛ عقیده شما مبنی بر این که مسیح کذاب مردی را از وسط دو نصف می کند واز بین دو شقه عبور کرده و سپس روح را به او برمی گرداند در حالی که ادعای ربوبیت می نماید.این از جمله عقاید شماست جناب شیخ گرانقدر احمد الهواری،و از آنجا که من امام مهدی پیرو هستم نه بدعت گذار؛پس خود را ملزم می دانم که قاعده کشف احادیث پنهان شده را بکار گیرم؛پس این حدیث را به آیات محکم کتاب خداوند عرضه می کنیم؛اگر از جانب خداوند نباشد؛حتما تماما بین این حدیث و ایات محکم قرآن اختلاف وجود خواهد داشت و به کل با هم تضاد خواهند داشت چون حق و باطل متناقض هستند و با هم اختلاف دارند .حال به سراغ تطبیق می رویم تا ببینیم صدق می کند یا خیر:





اول:[عن أبي سعيد الخدري قال: حدثنا رسول الله صلّى الله عليه وسلم يوما حديثا طويلا عن الدجال فكان فيما يحدثنا به أنه قال يأتي الدجال وهو محرم عليه أن يدخل نقاب المدينة فينزل بعض السباخ التي تلي المدينة فيخرج إليه يومئذ رجل وهو خير الناس أو من خيار الناس فيقول أشهد أنك الدجال الذي حدثنا رسول الله صلّى الله عليه وسلم حديثه فيقول الدجال أرأيتم إن قتلت هذا ثم أحييته هل تشكون في الأمر فيقولون لا فيقتله ثم يحييه فيقول والله ما كنت فيك أشد بصيرة مني اليوم فيريد الدجال أن يقتله فلا يسلط عليه]
[أبي سعيد الخدري می گوید : رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم حدیثی طولانی درباره دجال برایمان گفتند : دجال می آید در حالی که ورود او به شهر مدینة ممنوع شده است و در آن روز مردی برای او خارج می شود که بهترین مردم است یا از بهترین مردمان است و می گوید من شهادت می دهم که تو دجالی که رسول الله صلى الله عليه وسلم خبرش را به ما داده بود.او می گویدآیا اگر اورا کشتم و سپس زنده کردم در مورد من باز هم شک می کنید؟ گفتند خیر، پس او را کشت و سپس زنده کرد .وقتی که زنده اش کرد (مقتول ) گفت بخدا قسم که قبل از این به این اندازه به تو بصیر (بینا ) نبودم دجال می خواهد دوباره اورا بکشد ولی نمی تواند]




شیخ فاضل من امام مهدی به ابی سعید الخدری و هیچ یک از صحابه رسول الله صلى الله عليه وعليهم وأسلمُ تسليماً خرده نمی گیرم؛اما حرفم این است که شیاطین بشر به آنها و نبی شان افترا زده اند؛عزیز من جناب شیخ احمد؛من می بینم که خداوند در آیات محکم قرآن عظیم؛باطل و اولیاء آن را به چالش می کشد که با توجه به این که آنها باطل را به جای خداوند می خوانند؛ اگر می توانند روح یک مرده را به جسدش بازگردانند؛خداوند تعالی می فرماید که اگر چنین کنند؛در دعوای باطل خود در برابر خداوند سبحان و تعالی درست گفته اند آنچه که در ادامه می آید مبارزه طلبی حق خداند در برابر باطل و اولیاء اوست که اگر می توانند روح را به جسد مرده –ولو یک مرده-بازگردانند.خداوند تعالی می فرماید:
{فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ ﴿٧٥﴾ وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَّوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ ﴿٧٦﴾إِنَّهُ لَقُرْ‌آنٌ كَرِ‌يمٌ ﴿٧٧﴾ فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ ﴿٧٨﴾ لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُ‌ونَ ﴿٧٩﴾ تَنزِيلٌ مِّن ربّ العالمين ﴿٨٠﴾ أَفَبِهَـٰذَا الْحَدِيثِ أَنتُم مُّدْهِنُونَ ﴿٨١﴾ وَتَجْعَلُونَ رِ‌زْقَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ ﴿٨٢﴾ فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ﴿٨٣﴾ وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُ‌ونَ ﴿٨٤﴾ وَنَحْنُ أَقْرَ‌بُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَـٰكِن لَّا تُبْصِرُ‌ونَ ﴿٨٥﴾ فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾ فَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُقَرَّ‌بِينَ ﴿٨٨﴾ فَرَ‌وْحٌ وَرَ‌يْحَانٌ وَجَنَّتُ نَعِيمٍ ﴿٨٩﴾ وَأَمَّا إِن كَانَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ ﴿٩٠﴾ فَسَلَامٌ لَّكَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ ﴿٩١﴾ وَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ ﴿٩٢﴾ فَنُزُلٌ مِّنْ حَمِيمٍ ﴿٩٣﴾ وَتَصْلِيَةُ جَحِيمٍ ﴿٩٤﴾ إِنَّ هَـٰذَا لَهُوَ حَقُّ الْيَقِينِ ﴿٩٥﴾ فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَ‌بِّكَ الْعَظِيمِ﴿٩٦﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].
به فرموده خداوند تعالی نظر کنید:
{فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم،
حال به روایتی که درست برعکس این مبارزه طلبی است توجه نمایید:





[أرأيتم إن قتلت هذا ثم أحييته؛ أتشكون في الأمر؟ فيقولون: لا. فيقتله ثم يحييه]
گویدآیا اگر اورا کشتم و سپس زنده کردم در مورد من باز هم شک می کنید؟ گفتند خیر، پس او را کشت و سپس زنده کرد




پایان نقل قول از روایت دروغ.
شیخ فاضل و محترم؛ خداوند به تو برکت دهد؛عزیزم به فرموده خداوند تعالی بنگر:
{فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم،
مبارزه طلبی پروردگار روشن است:{تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم.فرموده خداوند تعالی روشن است:{إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾ } صدق الله العظيم، پس چگونه است که خداوند با معجزه زنده کردن مرده به دشمن خود یاری کرده و حرف او را ثابت می کند و مبارزه طلبی خود را ایات محکم کتابش را خراب می کند ؛آیا تعقل نمی کنید؟ شیخ فاضل آیا عقل و منطق این را می پذیرد؟ و خداوند تعالی می فرماید:
{قلْ إِنَّ رَبِّي يَقْذِفُ بالحقّ عَلَّامُ الْغُيُوبِ ﴿٤٨﴾ قُلْ جَاءَ الحقّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ ﴿٤٩﴾} صدق الله العظيم [سبأ].
من برایتان مثالی آوردم؛بسیاری از علمای امت؛کورکورانه و بدون استفاده از عقل شان،از روایات و احادیث پیروی می کنند؛عزیز من از آنان مباش.اما من به حق برایت فتوا می دهم که به راستی خداوند آیات محکم قرآن عظیم را مرجع احادیث سنت قرار داده است؛هرچه که با محکمات آن مخالف باشد،ما نسبت به آن و آنچه که مخالف قرآن عظیم است کافریم؛خواه در تورات و انجیل باشد؛خواه در سنت نبوی؛چون آنچه که مخالف کتاب خداوند است؛از جانب شیطان رجیم است نه خداوند؛فرقی هم ندارد در سنت نبوی باشد یا در تورات و انجیل؛هیچ یک از اینها از تحریف و دستکاری محفوظ نیستند و خداوند تنها وعده محافظت ازقرآن عظیم را داده است و برای همین می بینی که در تمام عالم تنها یک نسخه از قرآن وجود دارد و با توجه به اینکه ذکر محفوظ از تحریف قرآن عظیم است؛با گذشت قرن های بسیار و نسل های زیاد بشر؛هم چنان از تحریف محفوظ مانده است تا اگر شیاطین جن و انس شما را از راه راست-صراط مستقیم- منحرف کنند؛حجت حق خداوند بر شما باشد.
عزیز من شیخ فاضل دکتر احمد الهواری؛من امام مهدی به سنت حق محمد رسول الله کافر نیستم و پناه برخدا که از جاهلان باشم؛حتی اگر برای حدیث نبوی؛حجتی در قرآن پیدا نکنم؛آن را رد نمی کنم؛بلکه آن را با نعمت عقلی که خداوند به من عنایت فرموده است؛ می سنجم.اگر عقل و منطق آن را بپذیرد؛حتی اگر برای آن یک برهان هم در قرآن عظیم برایش نیابم؛از آن پیروی می کنم؛ تو مخالفتی از مهدی منتظر با سنت محمد رسول الله الحقّ صلّى الله عليه وآله وسلّم تسليماً؛ نخواهی دید؛بلکه درجه ایمان من به سنت نبوی به اندازه درجه ایمان من به این قرآن عظیم است.همانا که من با آنچه از سنت نبوی کافرم که مخالف آیات محکم قرآن عظیم باشد؛ولو اینکه تمام علمای جن و انس بر روی آن اتفاق نظر داشته باشند؛اگر مخالف آیات محکم کتاب باشد؛آن را رد می کنم؛بلکه من امام مهدی به حبل خداوند قرآن عظیم پای بندم؛هرچه مخالف محکمات آن باشد دورغی است از جانب شیطان رجیم؛فرقی ندارد در تورات وانجیل باشد چه در سنت نبوی.اگر روی این قاعده به توافق برسیم که حکم خداوند را بین ناصر محمد یمانی و دکتر فاضل شیخ احمد الهواری بپذیریم، به اذن خداوند عزیز و علیم،حکم حق را بی شک و تردید را خواهیم آورد .ولی اگر دکتر حکم خداوند را نپذیرد؛ بعد حق چه چیزی جز گمراهی خواهد ماند؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی: {أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا} صدق الله العظيم [الأنعام:۱۱۴].
به راستی که ما حکم خداوند را از ایات محکم قرآن عظیم استنباط می کنیم و به کتاب خداوند وسنت حق رسولش ایمان داریم و من از مسلمانان هستم؛و براین اساس گفتگو را با تطبیق قاعده کشف احادیثی که به دروغ به نبی-صلّى الله عليه وآله وسلّم-نسبت داده شده اند آغاز می کنیم تا به اذن خداوند،شما را به منهاج اولیه نبوت بازگردانیم.
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين..
أخوكم؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=5116

Admin
16-05-2015, 11:16 AM
( پاسخ امام به شیخ أحمد الهواري )

- 2 -
الإمام ناصر محمد اليماني
25 - 05 - 1431 هـ
09 - 05 -2010 مـ
۱۹- اردیبهشت- ۱۳۸۹ ه.ش.
11: 42 مساءً
ـــــــــــــــــــ

پاسخ امام که با بیان حق قرآن عظیم مهیمن و غالب است....

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة الأنبياء والمُرسلين وآلهم الطيبين والتابعين للحقّ إلى يوم الدين ولا أُفرق بين أحدٍ من رُسله وأنا من المُسلمين..
ومن مهدی منتظر خلیفه برگزیده خداوند؛ خیر مقدم خود به شیخ فاضل احمد؛یکی از بزرگان علمی کشور برادر اردن و تمام علمای مسلمین و مسیحی و یهودی و تمام حق جویان از کشورهای مختلف جهان را تکرار می کنم؛و به تمام کفاری که در میز گفتگو در پایگاه جهانی امام مهدی ناصر محمد یمانی حاضر می شوند نیز خیر مقدم می گویم؛سلام و تحیت بر تمام میهمانان میز آزاد گفتگوی جهانی.
نقل قولی از بیان شیخ فاضل احمد را در ادامه می آوریم:





آیا این دلیل مهدی بودن توست؟ که هرکس با حجت آوری از قرآن با تو گفتگو کند،بر وی غلبه خواهی کرد!! می گویم این نمي تواند ( سزاوار نيست تا ) دلیل باشد




پس امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ می گوید:جناب شیخ فاضل،چگونه کلام حق خداوند که از تحریف و دست کاری محفوظ است؛نمی تواند دلیل درستی باشد؟ و خداوند تعالی می فرماید:
{تِلْكَ آيَاتُ اللَّـهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بالحقّ ۖ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّـهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ ﴿٦﴾ وَيْلٌ لِّكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ ﴿٧﴾ يَسْمَعُ آيَاتِ اللَّـهِ تُتْلَىٰ عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ‌ مُسْتَكْبِرً‌ا كَأَن لَّمْ يَسْمَعْهَا ۖ فَبَشِّرْ‌هُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٨﴾} صدق الله العظيم [الجاثية].
جناب شیخ احمد؛ متذکر فتوای باطل خود باش که در ادامه می آید :





آیا این دلیل مهدی بودن توست؟که هرکس با حجت آوری از قرآن با تو گفتگو کند،بر وی غلبه خواهی کرد!! می گویم این نمي تواند ( سزاوار نيست تا ) دلیل باشد.




ولی خداوند من امام مهدی را برانگیخته است تا پیرو-دین رسول خدا- باشم ؛من بدعت گذار نیستم؛به این معنی که من با همان دلایلی برای مردم حجت می آورم که جدم مُحمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- برای مردمان حجت می آورد؛ برای همین می بینی که من با همان بصیرتی که مُحمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- با خود آورده بود یعنی قرآن عظیم برای مردم حجت آوری ( محاجه ) می نمایم؛چرا که از پیروان مُحمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- هستم و لذا با همان بصیرتی برای تان حجت می آورم که خاتم الأنبیاء و مرسلین برای تان می آورد.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ قُلْ هَٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ‎﴿١٠٨﴾‏ } صدق الله العظيم [يوسف]
و این بصیرت چیست؟ و فتوا را در کلام خداوند تعالی می یابی:
{إِنَّمَا أُمِرْ‌تُ أَنْ أَعْبُدَ رَ‌بَّ هَـٰذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذِي حَرَّ‌مَهَا وَلَهُ كُلُّ شَيْءٍ ۖ وَأُمِرْ‌تُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿٩١﴾ وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْ‌آنَ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِ‌ينَ ﴿٩٢﴾ وَقلِ الْحَمْدُ لِلَّـهِ سَيُرِ‌يكُمْ آيَاتِهِ فَتَعْرِ‌فُونَهَا ۚ وَمَا رَ‌بُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿٩٣﴾} صدق الله العظيم [النمل].
پس به بصیرت حق نظر کن:
{وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ} صدق الله العظيم،
به فرموده خداوند تعالی نظر کن:
{وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ}
یعنی از انذار کنندگان با کتاب خداوند.تصدیق فرموده خدواند تعالی:
{قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادةً قُلِ اللّهِ شَهِيدٌ بِيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لأُنذِرَكُم بِهِ} [الأنعام:۱۹].
و به راستی که هشدار و انذار پروردگارشان به آنها این است ک برای اجرای فرمان خداوند تعالی،از آنچه که پروردگارشان بر آنان نازل نموده؛پیروی نمایند: {اتَّبِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ} [الأعراف:۳].
واز ذکر؛کلام محفوظ خداوند از تحریف و دست کاری؛پیروی نمی کند مگر کسی که از پروردگار عالمیان می ترسد.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَٰنَ بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ ‎﴿١١﴾} صدق الله العظيم [يس].
خداوند به نبی خود فرمان می دهد که با این قرآن عظیم؛ به سختی با کفار جهاد نماید.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَجَاهِدْهُم بِهِ جِهَادًا كَبِيرًا ‎﴿٥٢﴾‏} صدق الله العظيم [الفرقان].
به این معنی که از امیال آنان که مخالف آن چیزی است که خداوند در آیات محکم قرآن عظیم بر او نازل نموده،پیروی نمی کند؛ واگر از امیال مخالف با آیات محکم خداوند که در قرآن عظیم نازل نموده،پیروی کند؛ از راه راست-صراط مستقیم- خارج شده و گمراه می شود.تصدیق فرموده خداوند تعالی: {قُل لاَّ أَتَّبِعُ أَهْوَاءكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُهْتَدِينَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۵۶].
و از آنجا که خداوند امام مهدی را برانگیخته تا از مُحمدٍ رسولِ الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم – پیروی کند؛ پس به من امر شده است که آنچه را که به جدم امر نموده را به صورت کامل اجرا نمایم و از او تبعیت مطلق کرده و با آیات محکم قرآن عظیم با مردم به سختی جهاد نمایم و اینکه از امیال آنان که مخالف آیات محکم و روشن کتاب خداوند است،پیروی ننمایم؛ بلکه من امام مهدی به حبل الهی قرآن عظیم؛ نوری که خداوند بر نبی خود نازل نموده به سختی پای بندم.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ ‎﴿٩٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
و خداوند به نبی خود فرمان داده است تا درموارد اختلافات دینی بر اساس آنچه که خداوند نازل نموده است،حکم نماید.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ وَلَا تَكُن لِّلْخَائِنِينَ خَصِيمًا ‎﴿١٠٥﴾‏} [النساء].
و تصدیق فرموده خداوند تعالی
{وَمَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلَّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فِيهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ‎﴿٦٤﴾‏} [النحل].
و تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ‎﴿٧٦﴾‏} صدق الله العظيم [النمل]
سپس محمدٌ رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم – از اهل کتاب که در دین خود دچار چند دستگی شده بودند دعوت نمود تا به حکمیت بر اساس کتاب خداوند قرآن عظیم گردن نهند؛ و کسانی که از حق کراهت داشتند؛از این دعوت سرباز زدند و خداوند تعالی می فرماید:
{أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ ‎﴿٢٣﴾‏ } صدق الله العظيم [آل عمران].
و خداوند تعالی می فرماید:
{وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بالحقّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ ۖ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الحقّ ۚ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْ‌عَةً وَمِنْهَاجًا ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَـٰكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ ۖ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَ‌اتِ ۚ إِلَى اللَّـهِ مَرْ‌جِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿٤٨﴾ وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْ‌هُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ إِلَيْكَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِ‌يدُ اللَّـهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ ۗ وَإِنَّ كَثِيرً‌ا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿٤٩﴾ أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ﴿٥٠﴾}صدق الله العظيم [المائدة].
ولی امروزه، عده بسیاری از علمای مسلمین؛ از احادیثی پیروی می کنند که به دروغ از جانب گروهی ازاهل کتاب؛به رسول خداوند نسبت داده شده اند؛ تا مسلمین را بعد از ایمان آوردن؛نسبت به آنچه که خداوند درآیات ذکر حکیم بر آنان نازل نموده به کفر بازگردانند، وپیش از این به مسلمانانی که قبل از آنان بوده اند، در این باره هشدار داده شده است و خداوند تعالی می فرماید:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تُطِيعُوا فَرِ‌يقًا مِّنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ يَرُ‌دُّوكُم بَعْدَ إِيمَانِكُمْ كَافِرِ‌ينَ ﴿١٠٠﴾وَكَيْفَ تَكْفُرُ‌ونَ وَأَنتُمْ تُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ آيَاتُ اللَّـهِ وَفِيكُمْ رَ‌سُولُهُ ۗ وَمَن يَعْتَصِم بِاللَّـهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَىٰ صِرَ‌اطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿١٠١﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
و اما پای بندی و اعتصام به خداوند چگونه است؟ همانا پایبندی و اعتصام به حبل الهی قرآن عظیم است.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعاً وَلاَ تَفَرَّقُواْ} صدق الله العظيم [آل عمران:۱۰۳].
و به راستی که پای بندی و اعتصام یعنی پیروی از کتاب خداوند قرآن عظیم و عدم پای بندی به آنچه که با محکمات کتاب خداوند مغایر است و هرکس به حبل الهی قرآن عظیم پای بند بماند؛ به راه راست-صراط مستقیم- هدایت می شود.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْ‌هَانٌ مِّن ربّكم وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورً‌ا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَ‌حْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَ‌اطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾} صدق الله العظيم [النساء].
لذا، جناب شیخ کتاب خداوند قرآن عظیم؛ حجت پروردگار بر شما شده است واز تحریف نیز محفوظ نگاه داشته شده تا در روز ملاقات با خدا حجتی نداشته باشید.خداوند تعالی می فرماید:
{وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَ‌كٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْ‌حَمُونَ ﴿١٥٥﴾ أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَ‌اسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿١٥٦﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ ۚ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن ربّكم وَهُدًى وَرَ‌حْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
و خداوند کتاب خود قرآن عظیم را به عبث از تحریف محفوظ نگه نداشته است، بلکه برای این است که نسل بعد نسل از آن پیروی نمائید؛باشد که مورد رحمت خداوند قرار گیرید.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَ‌كٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْ‌حَمُونَ ﴿١٥٥﴾ أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَ‌اسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿١٥٦﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ ۚ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن ربّكم وَهُدًى وَرَ‌حْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم،
تا حجتی دربرابر خداوند نداشته باشید چون اگرقرآن درگذرنسل ها تحریف شده بود؛حق از باطل برایتان قابل تشخیص نبود و برای همین خداوند تعالی می فرماید:
{إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ‎﴿٩﴾} صدق الله العظيم [الحجر].
ولذا خداوند این را برهان خود بر عالمان و طالبان علم وتمام مردمان قرار داده است و لذا خداوند تعالی می فرماید:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْ‌هَانٌ مِّن ربّكم وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورً‌ا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَ‌حْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَ‌اطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾} صدق الله العظيم [النساء].
جز این نیست همانا که خداوند به من امام مهدی؛ حکم کتاب را با قوت عطا نموده است تا عالمی از قرآن با من حجت آوری نکند ؛ مگر با دلایل قوی و علمی از آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم بر وی غلبه نمایم و خداوند مرا امام عادلی قرار داده است تا حکم فصل را بر اساس آن چه که خداوند نازل نموده است، صادر نمایم.برای همین مرا از نظر علم بیان قرآن فزونی بخشیده تا این برهان خلافت باشد؛هم چنان که به آدم دانش بیشتری نسبت به ملائکه عطا نموده بود.خداوند به ملائکه فرمان سجده در برابر آدم را تنها زمانی صادر نمود که با دلیل قوی علمی برای آنان حجت آورد و نشان داد که دانشی که به آدم عطا شده بیش از آنان است؛ و خليفه خداوند آدم ثابت کرد که به راستی خداوند از نظر علمی او را فزونی بخشیده است و خداوند تعالی می فرماید:
{وَإِذْ قَالَ رَ‌بُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْ‌ضِ خَلِيفَةً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٠﴾ وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَ‌ضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾ قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿٣٢﴾ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ‌ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِ‌ينَ ﴿٣٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
یا شما نمی دانید چرا خداوند با این فرموده خود که: {إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ} ملائکه را توبیخ نمود؟ علت این بود که آنان به پروردگارشان گفتند: {أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاء}، انگار که آنان از پروردگارشان داناترند؛ سبحان الله! آنها در انتخاب خلیفه خداوند حق دخالت نداشتند؛ جن و انس نیز همین طور و هیچ کس در حکم او نمی تواند شریک باشد.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ ‎﴿٦٨﴾‏} صدق الله العظيم [القصص].
پس چگونه شما علمای مسلمین می توانید در انتخاب مهدی منتظراختياري داشته باشید تا جایی که حتی معرفی کردن خود به شما را درصورت برانگیخته شدن او از جانب خداوند در زمان مقدر شده در کتاب مسطور؛ بر وی حرام کرده اید؟ بلکه شما می گویید؛این شما هستید که از میان مردم، مهدی منتظر را انتخاب می کنید؛ چقدر از کار شما تعجب می کنم ! ازکجا می دانید زمان برانگیخته شدن مهدی منتظر چه زمانی است؟ از کجا می دانید کدام یک از انسان ها مهدی منتظر است؟از کجا میدانید او در کدام نسل و از میان کدام امت است مادامی که خداوند او را در زمان مقدر شده در کتاب مسطور برنیانگیخته باشد و حکم کتاب را –همانند انبیاء و رسولان و پیروان کتابش- با قوت به او نداده باشد؟تصدیق فرموده خداوند تعالی: {خُذُواْ مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُواْ مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ} [البقرة:۶۳].
و تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَا يَحْيَى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ} صدق الله العظيم [مريم: ۱۲]
فرمان گرفتن با قوت کتاب؛تنها منحصر به انبیاء و مهدی منتظر نیست،بلکه تمام علمای دین و پیروان شان باید چنین کنند.تصدیق فرموده خداوند تعالی:{‏‏وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم‏} [الزمر:۵۵].
{‏‏فَبَشِّرْ‌ عِبَادِ ﴿١٧﴾ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٨﴾} [الزمر]
جناب شیخ احمد الهواری این گفته تو که در ادامه می آید باعث تعجب است:





آیا این دلیل مهدی بودن توست؟ که هرکس با حجت آوری از قرآن با تو گفتگو کند،بر وی غلبه خواهی کرد!!می گویم این نمي تواند ( سزاوار نيست تا ) دلیل باشد




شیخ فاضل احمد؛چگونه قرآن عظیم نمی تواند دلیل امام مهدی حق آمده از جانب پروردگارتان باشد،اوکه خداوند وی را برمی انگیزد تا درموارد اختلاف بین تان حکمیت کند و بعد از آنکه دچار تفرق دینی و چند دستگی حزبی شده و هریک به داشته های خود شادید؛ باعث وحدت صفوف تان گردد؟آیا می خواهید امام مهدی چیزی جدید برایتان بیاورد؟اما امام مهدی تابع و پیرو-رسول الله –است و بدعت گذار نیست.ای مرد؛ به راستی که خداوند امام مهدی را برای حکمیت میان شما برمی انگیزد؛ حق اینجا و آنجا پراکنده شده است، ممکن است طوایفی در یک مسئله حق داشته باشند ولی درموردی دیگر نظرشان باطل باشد؛ شاهد این نخواهی بود که امام مهدی به یکی از طوائف شما میل پیدا کند؛چون اگر در یکی از مسائل دینی یک گروه را تأييد نمایم، به حق درمورد دیگر با آنها مخالفم،پس از جاهلان مباش برادر گران قدر.
و اما درباره این سخنت:





پس باید ضابطه محکمی برای شناختن مهدی حق معین کنیم،آن ضابطه چیست؟آیا علم است؟یعنی از نظر حجت و برهان در بالاترین سطح است؟جواب این است که خیر؛چون این وصف بسیاری از علما است.




امام مهدی در پاسخ می گوید: ضابطه ای که شما را قادر می سازد از خلال آن مهدی منتظرحق پروردگارتان را بشناسید،این است که خداوند او را در علم بیان حق قرآن بر همگی شما فزونی و برتری می بخشد تا با حکم حق خداوند درموارد اختلاف تان بر همه شما غلبه نماید؛او حکم را از آیات محکم قرآن عظیم برای تان استنباط می نماید تا بر تمام کسانی که در امور دینی دچار اختلاف شده اند؛ چه از اهل کتاب باشند و چه از امییون، با آیات محکم قرآن عظیم غلبه نماید و این بدان جهت است که خداوند برهان امامت و رهبری را در فزونی و علم قرار داده است.منطبق با فرموده خداوند تعالی:
{قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ} صدق الله العظيم [البقرة:۲۴۷].
مثال امام مهدی نیز مانند طالوت است که خداوند او را امام بنی اسراییل قرار داد و از نظر علم بر آنان برتری بخشید،درمورد امام مهدی نیز خداوند علم او را در بیان حق قرآن عظیم فزونی بخشیده است تا برهان او در عصر ظهور باشد، و قرآن عظیم را مرجع و حکم و برتر از تورات و انجیل و سنت نبوی قرار داده است و برای همین نیز ما شما را به رجوع به کتاب خداوند قرآن عظیم فرا می خوانیم تا در موارد اختلاف بر اساس آن میان شما حکمیت کنیم.خداوند تعالی می فرماید:
وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بالحقّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ ۖ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الحقّ ۚ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْ‌عَةً وَمِنْهَاجًا ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَـٰكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ ۖ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَ‌اتِ ۚ إِلَى اللَّـهِ مَرْ‌جِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿٤٨﴾ وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْ‌هُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ إِلَيْكَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِ‌يدُ اللَّـهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ ۗ وَإِنَّ كَثِيرً‌ا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿٤٩﴾ أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
به فرموده خداوند تعالی نظر کن:
{وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿٥٠﴾}صدق الله العظیم
و برای همین بر امام مهدی منتظر حق پروردگارتان واجب است؛ وقتی زمان مقدر شده در کتاب مسطور برایش فرا رسید؛ شما را به سوی کتاب خداوند قرآن عظیم دعوت نماید ودر موارد اختلاف، حکم خداوند را از آیات محکم کتابش برایتان استنباط نماید. منطبق با فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ} صدق الله العظيم [الشورى].
و اما این سخنت كه علما زياد هستند و اینکه تفوق علمی نمی تواند برهان و ضابطه شناختن مهدی منتظر باشد،امام مهدی در جواب می گوید:ولی من مانند شما نیستم که ندانسته به خداوند نسبت بدهم و مانند شما برای مردم فتوا صادر نمایم و سپس بگویم "خداوند بهتر می داند؛اگر اشتباه کردم از من است؛"پناه برخداوند که من از جاهلان باشم. بلکه من با برهان قوی و محکم علمی تمام علما را به چالش می کشم تا تابع حق گردند و یا نسبت به آیات محکم قرآن عظیم کافر شوند و یا مانند شیخ فاضل احمد الهواری سکوت اختیار کنند؛او که تصور می کند در میان روایات؛ دروغ هایی که شیطان رانده شده از زبان اولیاء خود که از شیاطین بشر هستند و در ظاهر خود را مؤمن نشان داده و کفر خود برای دور کردن مردن از راه راست-صراط مستقیم- را پنهان می کنند؛ وجود ندارد. برایتان در این باره مثالی آورديم و روایتی شیطانی را نقل كرديم که باعث شده نسبت به مبارزه طلبی خداوند کافر شده و مبارزه طلبی شیطان رجیم را باور کنید که مدعی است روح مرده را بعد از کشتن و رد شدن از میان دو نیمه بدن او؛ به جسمش بازمی گرداند و بعد از مرگ؛ زنده اش می کند.شیاطین به یقین می دانند که ولی باطل آنها قادر نیست به جای خداوند چنین کند و می خواهند شما نسبت به تحدی و مبارزه طلبی خداوند در آیات محکم کتابش کافر شوید:
{فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].
سپس باعث می شوند به چیزی برعکس مبارزه طلبی پروردگار عالمیان اعتقاد داشته باشید؛ شما باور دارید که باطل؛یعنی مسیح کذاب، بعد از کشتن فردی؛ روح مرده را به جسد او بازمی گرداند؛ و لذا تحدی و مبارزه طلبی خداوند در آیات محکم کتابش را تکذیب کرده اید ولی نمی دانید و تصور می کنید هدایت شده اید. تا زمانی که از آیات محکم نازل شده در قرآن عظیم پیروی نکنید؛ هیچ چیز ندارید. و خداوند تعالی به اهل کتاب که مانند شما دچار اختلاف شده بودند می فرماید؛تا زمانی که حدود تورات و انجیل و قرآن عظیم را برپا ندارند؛ هیچ آیین صحیحی در اختیارشان نیست. خداوند تعالی می فرماید:
{ قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَىٰ شَيْءٍ حَتَّىٰ تُقِيمُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنجِيلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم مَّا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ ‎﴿٦٨﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
و این بدان جهت است که قرآن نسبت به آنچه که خداوند در تورات و انجیل نازل نموده،کافر نیست؛ بلکه تورات و انجیلی که پیش از آن آمده است را تصدیق می کند.منطبق با فرموده خداوند تعالی:
{نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ بالحقّ مُصَدِّقاً لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَأَنزَلَ التّوراة وَالإِنجِيلَ} صدق الله العظيم [آل عمران:۳].
همانا که خداوند قرآن عظیم را مرجع و حاکم و مهیمن بر تورات و انجیل قرار داده است و هرچه در تورات و انجیل بر خلاف قرآن باشد؛ باطل و افترا است .منطبق با فرموده خداوند تعالی:
وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بالحقّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ ۖ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الحقّ ۚ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْ‌عَةً وَمِنْهَاجًا ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَـٰكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ ۖ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَ‌اتِ ۚ إِلَى اللَّـهِ مَرْ‌جِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿٤٨﴾ وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْ‌هُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ إِلَيْكَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِ‌يدُ اللَّـهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ ۗ وَإِنَّ كَثِيرً‌ا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿٤٩﴾ أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
و خداوند تعالی می فرماید:
{وَكَيْفَ يُحَكِّمُونَكَ وَعِندَهُمُ التَّوْرَاةُ فِيهَا حُكْمُ اللَّهِ ثُمَّ يَتَوَلَّوْنَ مِن بَعْدِ ذَٰلِكَ وَمَا أُولَٰئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ ‎﴿٤٣﴾} [المائدة].
و خداوند تعالی می فرماید:
{إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِن كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ ‎﴿٤٤﴾} [المائدة].
و خداوند تعالی می فرماید:
{وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنجِيلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْهِم مِّن رَّبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِن فَوْقِهِمْ وَمِن تَحْتِ أَرْجُلِهِم مِّنْهُمْ أُمَّةٌ مُّقْتَصِدَةٌ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ سَاءَ مَا يَعْمَلُونَ ‎﴿٦٦﴾}
صدق الله العظيم [المائدة]
و من امام مهدي تصدیق کننده آنچه که در اختیار من است یعنی تورات و انجیل و قرآن عظیمی هستم که مرجع و مهیمن است بر تورات و انجیل و سنت نبوی و تمام مطالبی که در آنها مخالف آیات محکم قرآن عظیم آمده است.شهادت می دهم ناصر محمد یمانی از کسانی است که به شدت نسبت به آنچه که مخالف آیات محکم قرآن عظیم است،چه در تورات وانجیل باشد و چه در سنت نبوی؛کافر است و علت مخالفت من با مطالبی که مخالف محکمات قرآن عظیم است؛جز این نمی باشد که به یقین می دانم؛ آنچه که در تورات و انجیل و سنت نبوی بر خلاف آیات محکم قرآن عظیم آمده است؛از جانب خداوند نیست ؛بلکه از جانب شیطان؛ طاغوت رانده شده است و چگونه می شود که به حکم طاغوت کافر نباشم و آن را زیر پایم له نکنم؟ من نیازی به رضایت شما ندارم تا بخاطر کسب آن از امیال شما پیروی نمایم، من رضوان شما را عبادت نکرده و نخواهم کرد،بلکه رضوان خداوند را عبادت می کنم تا پروردگارم در نفسش راضی باشد و سپس ساکنان زمین و آسمان را از امام مهدی راضی خواهد نمود مگر تمام گونه های شیاطین از جن و انس که آنچه را که خداوند دستور به پیوند آن را داده است؛ قطع می کنند و اگر راه حق را ببینند؛آن را انتخاب نمی کنند و اگر راه باطل را بیابند؛ در آن گام برمی دارند؛خداوند با برانگیختن امام مهدی؛ بر پلیدی و پلشتی آنان می افزاید و بجز این گروه؛ باقی امت ها –چه پرنده و چه موجوداتی که روی زمین حرکت می کنند-را هدایت خواهد نمود.خداوند آیات خود را به شما نشان خواهد داد و ملک خود را به هر که خواهد عنایت فرماید.منطبق بر فرموده خداوند تعالی:
{ إِنَّ اللَّهَ لَا يَسْتَحْيِي أَن يَضْرِبَ مَثَلًا مَّا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَٰذَا مَثَلًا يُضِلُّ بِهِ كَثِيرًا وَيَهْدِي بِهِ كَثِيرًا وَمَا يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِينَ ‎﴿٢٦﴾‏ } صدق الله العظيم[البقرة].
یا اینکه شما نمی دانید مقصود خداوند از این فرموده چیست: {إِنَّ اللَّهَ لاَ يَسْتَحْيِي أَن يَضْرِبَ مَثَلاً مَّا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا}؟ این نشانه های خدا از تمام امم است چه جنبندگان زمین و چه پرندگان در هوا از پشه گرفته تا بالاتر از آن؛ای شیخ فاضل؛آیا اگر خداوند به تمام سپاهیانش از بعوضه گرفته تا بزرگ تر از آن فرمان دهد از امر خلیفه خداوند امام مهدی اطاعت نمایند و سپاه امام مهدی بر ضد مسیح کذاب و سپاهش از شیاطین جن و انس و یأجوج و مأجوج؛باشند،آنگاه ایات حق پروردگارتان را تصدیق خواهید کرد؟و جواب این است که هرگز چنین نیست و نتیجه آن تنها افزودن بر طغیان و کفرتان خواهد بود و خواهید گفت او مسیح کذاب است.و خداوند تعالی می فرماید:
{وَلَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةَ وَكَلَّمَهُمُ الْمَوْتَىٰ وَحَشَرْنَا عَلَيْهِمْ كُلَّ شَيْءٍ قُبُلًا مَّا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُونَ ‎﴿١١١﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
چرا که عقاید شما در مورد آیات خداوند؛ مخالف قاعده حق کتاب اوست و خداوند به هیچ وجه برایتان فتوا نداده است که با نشانه های خود به دشمنانش کمک خواهد کرد، سبحانه و تعالی علواً کبیرا...!از آنجا که عقاید شما چیزی غیر از قاعده حق کتاب است؛ واز قبل به تمام نشانه هایش کافر شده اید،برای همین خداوند از فرستادن نشانه هایش امتناع می نماید و برای همین عذاب را پیش از نشانه هایش فرو می فرستد.مطابق با فرموده خداوند تعالی:
{وَإِن مِّن قَرْ‌يَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا ۚ كَانَ ذَٰلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورً‌ا ﴿٥٨﴾وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْ‌سِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ ۚ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَ‌ةً فَظَلَمُوا بِهَا ۚ وَمَا نُرْ‌سِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
و لذا؛ نشانه عذاب خداوند از آسمان بر سرتان فرود خواهد آمد و آن گاه است که از ترس و هول آن،گردن هایتان در برابر خلیفه حق پروردگارتان فرود خواهد آمد و فتوای آن را در فرموده خداوند تعالی می یابید:
{ إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِم مِّنَ السَّمَاءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ ‎﴿٤﴾‏ } صدق الله العظيم [الشعراء].
و اما این که آن نشانه چیست؛جواب را درفرموده خداوند تعالی می یابید: {فَارْ‌تَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُّبِينٍ ﴿١٠﴾ يَغْشَى النَّاسَ ۖ هَـٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١١﴾ رَّ‌بَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [الدخان].


و سپس این قرآن عظیم را باور کرده و تمام آنان که پیش از آن نسبت به آن کافر بوند؛ پیرو آن خواهند شد. منطبق بر فرموده خداوند تعالی:
{وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ حَتَّىٰ تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ ‎﴿٥٥﴾‏} صدق الله العظيم [الحج].
باز هم در قلب عالمیانی که به قرآن کافرند؛ نسبت به قرآن عظیم شک و تردید وجود خواهد داشت تا عذاب روز بي مانند -یوم عقیم- [توضیح مترجم:امام عقيم را بی‌مانند تفسير كرده اند يعنی مانند انسان عقيم که فرزندی مثل خودش نخواهد داشت] قبل از برپایی قیامت فرا رسد واین عذاب روز بي مانند است و سپس همگی در حالی که خوار شده اند، به کتاب خداوند قرآن عظیم،ایمان آورده و پیرو آن می گردند،.آن گاه خداوند نور خود را برای عالمیان کامل نموده و همگی ایمان آورده و شک نسبت به حق آمده از پروردگاراز دل های شان زایل می گردد و همگی به آن ایمان می آورند و می گویند:
{رَّ‌بَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾ أَنَّىٰ لَهُمُ الذِّكْرَ‌ىٰ وَقَدْ جَاءَهُمْ رَ‌سُولٌ مُّبِينٌ ﴿١٣﴾ ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَّجْنُونٌ ﴿١٤﴾ إِنَّا كَاشِفُو الْعَذَابِ قَلِيلًا إِنَّكُمْ عَائِدُونَ ﴿١٥﴾ يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَ‌ىٰ إِنَّا مُنتَقِمُونَ ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم [الدخان].
شیخ فاضل جناب احمد الهواری؛ خداوند ترا مورد مغفرت قرار داده و بر راه راست-صراط مستقیم- پایدارت کند،از تردید کنندگان مباش و شاکر باش که خداوند مقدر داشته تا شما در دوران برانگیختگی مهدی منتظر زندگی کنی تا تو و تمام مسلمانان را به راه راست هدایت نماید. من از مسائلي كه در بيانت آورده‌ای رويگردان نيستم ( جواب خواهم داد ) من به اذن خداوند به حق تو را خاموش خواهم كرد ، همانا می خواهم اولا به این توافق برسیم که قرآن عظیم را مرجع و حاکم و مهیمن بر تورات و انجیل و سنت نبوی قرار دهیم؛یا اینکه تصور می کنی خداوند امام مهدی را برخواهد انگیخت تا با مردم بر اساس کتاب البخاری و مسلم یا بحار الأنوار حجت آوری کند!هیهات هیهات؛چنین نیست؛ بلکه مهدی منتظر با آیات محکم ذکر؛ کتاب خداوند قرآن عظیم محفوظ از تحریف و دست کاری،برای مردم حجت می آورد،همان کتابی که از زمان نزول تا یوم الدین،حجت خداوند بر شما خواهد بود. منطبق بر فرموده خداوند تعالی:
{وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَ‌كٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْ‌حَمُونَ ﴿١٥٥﴾ أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَ‌اسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿١٥٦﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ ۚ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن ربّكم وَهُدًى وَرَ‌حْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
ای انصار پیشگام برگزیده؛ با میهمان گران قدرتان شیخ فاضل احمد الهواری با مدارا رفتار نمایید و با لحنی نیکو و محترمانه سخن بگویید؛و به یاد داشته باشید قبل از اینکه خداوند شما رابه سوی حق هدایت نماید؛در چه حالی بودید و اگر خواستید به او پاسخ دهید؛ تنها بیانات امام مهدی را بیاورید منطبق بر فرموده خداوند تعالی:
{ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً} [النساء:۵۹].
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
عبد الله وخليفته؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=5117

Admin
17-05-2015, 05:34 PM
( پاسخ امام به شیخ أحمد الهواري )
- 3 -
الإمام ناصر محمد اليماني
25 - 05 - 1413 هـ
09 - 05 - 2010 مـ
۱۹- اردیبهشت- ۱۳۸۹ ه.ش.
09: 31 مساءً
ـــــــــــــــــــ

پاسخ امام با برهان‌های قوی علمی از آیات محکم قرآن عظیم...

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله وآله الطيبين وكافة رُسل الله وآلهم ومن تبعهم بإحسان إلى يوم الدين، ولا أُفرق بين أحدٍ من رُسله حنيفاً مُسلماً وما أنا من المُشركين..
سلام برشما انصار عزیز پیشگام برگزیده،در برابر کسانی که شما را بر باطل می دانند صبری جمیل داشته باشید که شما مادامی که به حبل الهی قرآن عظیم پای بند باشید؛آشکارا بر حق هستید و اگر هدایت شده باشید؛ گمراهان به شما ضرری نمی رسانند؛ از این سخنان به کسانی که پیش از شما بودند هم گفته شده است و خداوند تعالی می فرماید:
{وَلَقَدْ ضَرَ‌بْنَا لِلنَّاسِ فِي هَـٰذَا الْقُرْ‌آنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ ۚ وَلَئِن جِئْتَهُم بِآيَةٍ لَّيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا إِنْ أَنتُمْ إِلَّا مُبْطِلُونَ ﴿٥٨﴾} [الروم].
{كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّـهُ عَلَىٰ قُلُوبِ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ ﴿٥٩﴾ فَاصْبِرْ‌ إِنَّ وَعْدَ اللَّـهِ حَقٌّ ۖ وَلَا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لَا يُوقِنُونَ ﴿٦٠﴾} صدق الله العظيم [الروم].


شیخ فاضل دکتر احمد الهواری؛ سلام الله عليكم ورحمته وبركاته،باشد که خدا شما را مورد عفو قرار داده و به راه راست-صراط مستقیم- هدایت نماید. من همان شکایتی را به درگاه خداوند می کنم که جدم می کرد:
{وَقَالَ الرَّ‌سُولُ يَا رَ‌بِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَـٰذَا الْقُرْ‌آنَ مَهْجُورً‌ا ﴿٣٠﴾ وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا مِّنَ الْمُجْرِ‌مِينَ ۗ وَكَفَىٰ بِرَ‌بِّكَ هَادِيًا وَنَصِيرً‌ا ﴿٣١﴾ وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْ‌آنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً ۚ كَذَٰلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ ۖ وَرَ‌تَّلْنَاهُ تَرْ‌تِيلًا ﴿٣٢﴾وَلَا يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْنَاكَ بالحقّ وَأَحْسَنَ تَفْسِيرً‌ا ﴿٣٣﴾ الَّذِينَ يُحْشَرُ‌ونَ عَلَىٰ وُجُوهِهِمْ إِلَىٰ جَهَنَّمَ أُولَـٰئِكَ شَرٌّ‌ مَّكَانًا وَأَضَلُّ سَبِيلًا ﴿٣٤﴾} صدق الله العظيم [الفرقان].
ای شیخ فاضل، درباره امام ناصر محمد یمانی فتوا داده ای که او و پیروانش گمراهند؛ در حالی که،من فتوا می دهم که من و پیروانم بر حق هستیم،و هم چنین فتوا می دهم،هرکس با آنچه که ما بر آنیم مخالفت کند؛ این اوست که در گمراهی آشکار است.لذا یکی از ما باید آشکارا گمراه باشد؛حال چگونه برای حق جویان روشن مي شود که حق پروردگار کدام است تا از آن پیروی نمایند؛آیا حق با ناصر محمد یمانی و پیروانش است یا با دکتر احمد الهواری؟چه کسی برایشان به حق فتوا می دهد و می گوید از عقل خود استفاده کرده و کورکورانه از چیزی پیروی نکنند؛بلکه از عقل خود استفاده کنند تا روشن شود عقل و منطق شان با برهان های قوی علمی که ناصر محمد یمانی می آورد، موافق است یا با کسانی که مخالف امام ناصر محمد یمانی اند؟از آنجا که شیخ احمد الهواری فتوا داده است که ناصر محمد یمانی؛احادیث حق سنت نبوی را نابود کرده و به باد می دهد،-باید بگویم- پناه برخدا که از جاهلان باشم؛به راستی که ما احادیث و ورایات باطلی را که از جانب خداوند نیست،بلکه از جانب طاغوت شیطان رانده شده آمده اند را درهم کوبیده و برباد می دهیم؛از آنجا که این احادیث باطلند؛ می بینید که با حق آمده در آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم مخالفند و ما پیش از این درباره آن صحبت کرده ایم و برای جناب شیخ مثالی زده و یکی از روایات باطل درباره فتنه های مسیح کذاب را آوردیم:
[فيقول الدجال: أرأيتم إن قتلت هذا ثم أحييته؛ أتشكون في الأمر؟ فيقولون: لا. فيقتله ثم يحييه]
[دجال می گوید:اگر دیدید این را کشتم و سپس زنده اش کردم، درباره من شک می کنید؟ و می گویند: خیر. پس او را کشت و سپس زنده کرد]
جناب شیخ احمد الهواری،پس چرا به خاطر درهم کوبیدن این عقیده باطل که ما حق را با قدرت بر سر آن کوفتیم؛ از تو پاسخی نیافته ام؟ جواب این است که شیخ فاضل نمی تواند پاسخی بدهد؛ نه او و نه تمام علمای امت-از هر فرقه و مذهبی-نمی توانند برحجت ناصر محمد یمانی پیروز شده و غلبه کنند و لذا من او وامثال او را بر سر دوراهی گذاشته ام یا برهانی را که برای عالم و جاهل روشن است تصدیق کنند و یا به آیات محکم قرآن عظیم کافر شوند من باز برای شیخ فاضل تکرار کرده و می گویم من نسبت به اینکه باطل یعنی مسیح کذاب و اولیاء او-از جن و انس-بتوانند روح را به جسد حتی یک مرده بازگردانند،کافرم. نمی توانند در حالی که مردم را به سوی باطل فرا می خوانند؛ نشانه ای چون نشانه خداوند بیاورند و حتی اگر به یاری و پشتیبانی از یکدیگر بشتابند؛ قادر به باز گرداندن روح به جسد مرده نیستند و این اعتقاد حق من و پیروانم است؛علت کافر بودن ما نسبت به باور شما-بازگرداندن روح به جسد توسط مسیح کذاب-این است که ما به تحدی پروردگارعالمیان و خدای خود باور کرده ایم .او طاغوت و اولیائش را به چالش می کشد؛ خداوند این مبارزه طلبی را در آیات محکم کتاب که از آیات بنیادی آن هستند آورده است.خداوند تعالی می فرماید:
{فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾ فَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُقَرَّ‌بِينَ ﴿٨٨﴾ فَرَ‌وْحٌ وَرَ‌يْحَانٌ وَجَنَّتُ نَعِيمٍ ﴿٨٩﴾ وَأَمَّا إِن كَانَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ ﴿٩٠﴾ فَسَلَامٌ لَّكَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ ﴿٩١﴾ وَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ ﴿٩٢﴾ فَنُزُلٌ مِّنْ حَمِيمٍ ﴿٩٣﴾ وَتَصْلِيَةُ جَحِيمٍ ﴿٩٤﴾ إِنَّ هَـٰذَا لَهُوَ حَقُّ الْيَقِينِ ﴿٩٥﴾ فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَ‌بِّكَ الْعَظِيمِ ﴿٩٦﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].
برای عالم و جاهل امت و هر کسی که به زبان عربی مبین سخن می گوید؛این مبارزه طلبی پروردگار عالمیان روشن است؛خداوند باطل را به چالش می کشد که اگرمی تواند؛ روح را به جسد مرده بازگرداند؛ چنین کند،که اگرتوانست ادعای باطل خود را در برابر خداوند به ثبوت رسانده و مبارزه طلبی پروردگار عالمیان را که در آیات محکم کتابش قرآن عظیم آمده است: {تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾ } صدق الله العظيم به شکست کشانده است و از آنجایی که امام ناصر محمد یمانی سخن خداوند را باور می کند؛ به عقیده حق ایمان دارد،اما شیخ فاضل وکسانی که مانند او هستند،خداوند را تکذیب کرده و اعتقاد دارند که این چالش خداوند در آیات محکم کتابش، شکست خورده و مبارزه طلبی باطل را پذیرفته اند:
[فيقول الدجال: أرأيتم إن قتلت هذا ثم أحييته؛ أتشكون في الأمر؟ فيقولون: لا. فيقتله ثم يحييه]
[دجال می گوید:اگر دیدید این را کشتم و سپس زنده اش کردم، درباره من شک می کنید؟ و می گویند: خیر.پس اورا کشت و سپس زنده کرد]
پایان نقل روایت باطل.
ای خردمندان به عقیده باطل آنان توجه نمایید:
[فيقتله ثم يحييه = پس اورا کشت و سپس زنده کرد]،
و به مبارزه طلبی پر.ردگار عالم نظر کنید که می فرماید:
{تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾}صدق الله العظيم.
شما را به خداوند قسم،چه کسی حرف خداوند را باور و تأیید کرده و دشمن خداوند شیطان را تکذیب نموده است، امام ناصر محمد یمانی یا شیخ فاضل احمد الهواری؟ای خردمندان، عقل خود را حَکَم قرار دهید ؛کدام یک از ما به عقیده حق باور دارد و کدام یک عقیده باطل را باور کرده است؟خداوند به دانش پژوهان امر نموده است که کورکورانه از چیزی پیروی نکنند،و به ایشان فرمان داده است تا ا زعقل خود استفاده نمایند،اگر عاقلند...و خداوند تعالی می فرماید:
{ وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ‎﴿٣٦﴾‏ } صدق الله العظيم [الإسراء].
یا مگر شما از سخن کسانی که عقل خود را بکار نگرفته واز پیشینیانشان کورکورانه پیروی کرده ودربرابر آنچه که پدران شان را بر آن یافته بودند؛بدون تفکر و تعقل و اینکه عقل و منطق آن را می پذیرد تسلیم شده اند؛عبرت نگرفته اید؟ خداوند تعالی می فرماید:

{وَلِلَّذِينَ كَفَرُ‌وا بِربّهم عَذَابُ جَهَنَّمَ ۖ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ‌ ﴿٦﴾ إِذَا أُلْقُوا فِيهَا سَمِعُوا لَهَا شَهِيقًا وَهِيَ تَفُورُ‌ ﴿٧﴾ تَكَادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ ۖ كُلَّمَا أُلْقِيَ فِيهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ‌ ﴿٨﴾ قَالُوا بَلَىٰ قَدْ جَاءَنَا نَذِيرٌ‌ فَكَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّـهُ مِن شَيْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ كَبِيرٍ‌ ﴿٩﴾ وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ‌ ﴿١٠﴾ فَاعْتَرَ‌فُوا بِذَنبِهِمْ فَسُحْقًا لِّأَصْحَابِ السَّعِيرِ‌ ﴿١١﴾} صدق الله العظيم [الملك].
و برایتان روشن شده که علت اصلی گمراهی امت ها عدم استفاده آنان از عقلشان بوده است و برای همین می گفتند:

{وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ‌ ﴿١٠﴾ فَاعْتَرَ‌فُوا بِذَنبِهِمْ فَسُحْقًا لِّأَصْحَابِ السَّعِيرِ‌ ﴿١١﴾} صدق الله العظيم،

قسم به خداوندی که خدایی جز او نیست؛ اگر خردمندان از عقل خود استفاده کنند و در برهان های علمی قوی ناصر محمد یمانی و حجت های شیخ فاضل احمد الهواری تدبر کنند، فتوای حق عقلشان -همان بصیرت هایی که از دیدن حق نمی توانند ناتوان شوند-همگی و یک صدا این خواهد بود:" سُبحان الله العظيم عمّا يشركون وتعالى علوًّا كبيراً، چگونه ممکن است خداوند در آیات محکم کتابش، باطل و اولیائش را برای باز گرداندن روح به جسد به چالش بکشد و بعد ادعای باطل آنها را به ثبوت رساند! خداوند به آنان می فرماید:

فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾}صدق الله العظيم،

پاک و منزه است او!! آخر چگونه می شود خداوند؛خودش؛خودش را تکذیب کند؟ و به مسیح کذاب باطل،کمک کند وعملی را که برضد مبارزه طلبی خداوند در آیات محکم کتابش است را محقق سازد تا باطل از راست گویان گردد!در این صورت تحدی خداوند در فرموده اش: {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم دروغ از آب درآمده و خداوند سبحان و تعالی-که از این نسبت ها بسیار والاتر و برتر است- دروغ گو خواهد شد و باطل راست گو،چرا که این مبارزه طلبی بین حق و باطل است و خداوند به حق می فرماید: {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم و باطل می گوید: [دجال می گوید:اگر دیدید این را کشتم و سپس زنده اش کردم، درباره من شک می کنید؟و می گویند: خیر.پس او را کشت و سپس زنده کرد]
شیخ فاضل نمی بینید که خدا را تکذیب و شیطان رجیم را تصدیق کرده اید؟ و حق را باطل و باطل را حق می بینید و خداوند تعالی می فرماید:

{قُلْ إِنَّ رَ‌بِّي يَقْذِفُ بالحقّ عَلَّامُ الْغُيُوبِ ﴿٤٨﴾قُلْ جَاءَ الحقّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ ﴿٤٩﴾} صدق الله العظيم [سبأ]


آیا نمی بینید که شیخ فاضل با بیان این که یمانی احادیث حق را رد می کند؛ به ناصر محمد یمانی افترا زده است؟ شیخ فاضل؛ ما تنها احادیثی که بر خلاف آیات محکم کتاب خداوندند را تکدیب می کنیم. او یعنی شیخ الهواری به شما وعده داده است که قادر است گمراه بودن یمانی را ثابت کند؛پس امام ناصر محمد یمانی پاسخی را به او می دهد که خداوند امر نموده به کسانی که باطلانه –درمورد حق- تردید می کنند؛بدهیم:
{قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم [لبقرة:۱۱۱].
و شرط این است که این برهان از جانب خداوند رحمن باشد.مطابق فرموده خداوند تعالی:
{أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَٰذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُم مُّعْرِضُونَ ‎﴿٢٤﴾‏} صدق الله العظيم [الأنبياء].


امام مهدی ناصر محمد یمانی برهان های روشن را از جانب پروردگارعالمیان از آیات محکم قرآن عظیم می آورد و به آن پای بند است و با هرچه که مخالف محکمات آن باشد،کافر است.مطابق با فرموده خداوند تعالی:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْ‌هَانٌ مِّن ربّكم وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورً‌ا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَ‌حْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَ‌اطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾} صدق الله العظيم [النساء]

شیخ فاضل احمد الهواری،چه کسی برهان روشن می آورد؟ از خداوند به خاطر توصیفات تان یاری می جوییم.

به همین ترتیب به انصار می گوید:" ای عجب! پس آن دانش سرشار امامتان که به زعم خود مهدی منتر ناصر محمد یمانی کجاست که با آن برای مردم حجت می آورد؛من که چیزی از این علم نمی بینم؟"امام مهدی در پاسخت،به حق فتوا می دهد:شیخ فاضل،تو هرگز نمی توانی و نخواهی توانست حق را ببینی؛چراکه خداوند ترا نسبت به آن نابینا کرده و بین تو و آیات محکم کتابش پرده ای مستور قرار داده است.مطابق فرموده خداوند تعالی:
{ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِيَ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِن تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدَىٰ فَلَن يَهْتَدُوا إِذًا أَبَدًا ‎﴿٥٧﴾‏} صدق الله العظيم [الكهف].


اما علت اینکه خداوند - بدون اين كه در حقت ظلم كرده باشد - تو را نسبت به حق کور کرده ومانند انصار قادر به دیدنش نیستی این است که با وجود باطل بودن علمتان، اساساً معتقدید که بی شک و تردید حق با شماست، هم چنین هرچه که بر خلاف آیات محکم کتاب نازل شده خداوند باشد؛ باطل است و خداوند تعالی می فرماید:
{فَلَمَّا جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَرِحُوا بِمَا عِندَهُم مِّنَ الْعِلْمِ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ‎﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [غافر].


چراکه علوم باطل از جانب طاغوت و اولیاء اوست؛ ونشانی ازاینکه امام مهدی به سنت حق محمد رسول الله کافر باشد،نمی یابی،بلکه به خداوند قسم که یقین من به آن مانند یقینم به این قرآن عظیم است.ممکن است شیخ احمد بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید:"چگونه فتوای یقین داشتن به سنت نبوی را می دهی و سپس نسبت به احادیث حق سنت نبوی کفر می ورزی؟"امام مهدی ناصر محمد یمانی درجواب ایشان می گوید:شیخ فاضل و محترم؛به ما افترا نزن؛از خدا بترس، همانا که ما احادیث دروغ شیطان رجیم را که مخالف ایات محکم نازل شده خداوند در کتابش قرآن عظیم است را انکار می کنیم؛مگر اینکه تو بتوانی با حجت حق و برهان روشن در برابر ناصر محمد یمانی؛ثابت کنی که آنچه که در این روایت آمده است که مسیح کذاب مردی را به دو نیمه کرده و سپس روحش را به جسدش بازگردانده و او را برمی انگیزد؛درست است.اگر چنین کنی-که نمی توانی-مهدی منتظر دورغ گویی گستاخ خواهد شد و هم خود گمراه است و هم مسلمانان را از راه راست-صراط مستقیم- گمراه می کند،و اگر چنین نکند؛ آن گاه شیخ احمد الهواری و افرادی مانند او از راه راست گمراه شده اند درحالی که خود را هدایت یافته می دانند.
ما به شما احترام گذاشته و گرامی داشته و اکرام کردیم،اما تو قبل از گفتگو درباره ناصر محمد یمانی فتوا دادی، شیخ فاضل آیا در نهایت؛این میز گفتگو نیست که حکم می دهد؟ چون به اذن خداوند حقوق مسلمان و کافر در نزد محفوظ ما است اگر توانستی با برهان روشن از نزد پروردگار عالمیان،ناصر محمد یمانی را به سختی شکست دهی،تمام انصار من در کشورهای مختلف دنیا از پیروی از من بازخواهند گشت،چون شاهد صدق وعده ای خواهند بود، که شیخ فاضل احمد به آنان داده بود.امام هیهات هیهات! تا آسمان ها و زمین برپاست،به خداوند قسم نمی توانی به وعده ای که داده ای عمل کنی، و بعد از حق مگر چیزی جز گمراهی هست؟ با کمال تأسف تو از خردمندان نیستی،ما از آمدن تو بسیار خوشحال شده بودیم و گفتیم باشد که خداوند او را برای محکم کردن پشت ما و شریک شدن در امرمان،برانگیخته باشد. اما برایم روشن شد که تو به خاطر اینکه معتقدی حق باتوست؛ برای جستجوی حق به اینجا نیامده ای،شیخ چگونه می دانی حق باتوست؟
{إِنْ عِندَكُم مِّن سُلْطَانٍ بِهَـٰذَا ۚ أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٦٨﴾ قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُ‌ونَ عَلَى اللَّـهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [يونس].


اما مبارزه طلبی و تحدی تو در باره اینکه ناصر محمد یمانی از قرآن عظیم،برانگیخته شدن امام مهدی را ثابت نماید؛برمن است تا با قرآن ترا به حق خاموش سازم و از آیات محکم قرآن عظیم وبا آیات روشن ، پاسخ درخوری درمورد فتوای برانگیخته شدن امام مهدی بیاورم تا تمام احادیث حق سنت نبوی،که اخبار امام مهدی را می دهند، ثابت کنیم تا شاهد این باشیم که آنها تصدیق کننده اخبار امام مهدی در آیات محکم قرآن عظیم هستند و من از صادقان و راست گویانم.
به یقین می دانم تو برای یافتن حق نیامده ای و تمام فکرت این است که چگونه راهی رابی به شک انداختن انصار امام ناصر محمد یمانی بیابی و باعث فتنه آنها در امر حق شوی؛آیا تو می گویی از علمای مردم اردنی و از خطبای منابر ایشانی به رغم این آمده ای تا انصار را از نور به ظلمات ببری؟شاید تو به شیخ الهواری افترا زده -شیخ الهواری نبوده- و از خطبای منابر اردن نباشی؛ولی این ظنی از جانب ناصر محمد یمانی است و ظن کسی را ازحق بی نیاز نمی کند و ممکن است تو درباره معرفی نام خود راست بگویی لذا چرا مانند امام ناصر محمد یمانی،عکس خود را نمی گذاری؟ برای چه می ترسی جناب شیخ؟ ولی مشکلی نیست...
و اما درخواست شما برای اینکه ناصر محمد یمانی تنها از قرآن برهان برانگیخته شدن مهدی منتظر را بیاورد؛ به اذن خداوند به تو این وعده را می دهم؛ وعده ای راستین،اما یک شرط دارد؛شرط این است که اگر راست می گویی تا زمانی که در یک موضوع به نتیجه نهایی نرسیده باشیم و تو یا به حق اعتراف کنی؛ و یا آن را انکار کرده و در آن مسئله با برهان علمی قوی بر امام ناصر محمد یمانی غلبه نکرده باشی، به سراغ مسئله دیگر نرویم. ناصر محمد یمانی از گفتگو درباره این روایتی که نسبت به آن کفر خود را اعلان کرده است تکان نمی خورد؛تا یا اعتراف کنی که در این نکته حق با امام ناصر محمد یمانی است و در صورتی که برهان ناصر محمد یمانی را انکار می کنی؛اگر راست می گویی،برهانی بهتر و سخنی دقیق تر و صادق تر بیاوری؛تا اگر به نتیجه رسیدیم؛بعد سراغ اثبات برانگیخته شدن امام مهدی از آیات محکم قرآن برویم و خواسته تو را اجابت کرده و به اذن خداوند؛آن را به تفصیل و به حق بیان نماییم.


وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=5118

Admin
19-05-2015, 05:48 PM
(پاسخ امام به شیخ احمد الهواری)

- 4 -
الإمام ناصر محمد اليماني
25 - 05 - 1431 هـ
09 - 05 - 2010 مـ
۱۹- اردیبهشت- ۱۳۸۹ ه.ش.
11: 21 مساءً
ــــــــــــــــــ

پاسخ امام با برهان‌های قوی علمی از آیات محکم قرآن عظیم...

بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
و ای هواری؛خداوند تعالی می فرماید:
{وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَن يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَإِنَّ يَوْمًا عِندَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ ‎﴿٤٧﴾} صدق الله العظيم [الحج].
من چیزهایی از آیات مربوط به حساب-تقویم- از کتاب می دانم؛که شما نمی دانید، ولی بر اساس واحد محاسباتی در علم غیب کتاب،ثانیه که از سوی بشر امروزه به عنوان واحد حساب زمان انتخاب شده است؛ بیایید تا برای اثبات این امر تطبیق انجام دهیم .عددی که پایه سنجش است «۳۶۰» است و صفرهایی به آن اضافه می شود؛حال به محاسبه "یوم الله" در کتاب می پردازیم و خداوند تعالی می فرماید:
{وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَن يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَإِنَّ يَوْمًا عِندَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ ‎﴿٤٧﴾} صدق الله العظيم [الحج].
به این معنی که یک ثانیه از ثانیه ها براساس یوم الله معادل«۳۶۰۰۰۰» ۳۶۰ هزار ثانیه از ثانیه های بشر است.
و اما یک دقیقه از دقایق یوم الله برابر«۳۶۰۰۰۰» ۳۶۰ هزار دقیقه از دقایق بشراست.

واما یک ساعت از ساعات یوم الله معادل«۳۶۰۰۰۰» ۳۶۰ هزار ساعت از ساعات بشر است.
و یک روز از ایام الله برابر«۳۶۰۰۰۰» ۳۶۰ هزار روز از ایام بشر است.

و یک ماه معادل «۳۶۰۰۰۰» ۳۶۰ هزار ماه بر حسب ماه های بشر است.
ویک سال برابر «۳۶۰۰۰۰» ۳۶۰ هزار سال بر اساس تقویم بشر است.
و بین خلافت آدم علیه الصلاة و السلام و خلافت امام مهدی فقط یک سال فاصله است نه بیشتر،اما این یک سال براساس تقویم الهی درکتاب است که یک سال است نه بیشتر.این یک سال(بر اساس تقویم الهی یا ایام الله) برابرهزار سال در "ارض الأنام" است و"ارض الأنام" زمینی است که آدم علیه الصلاة و السلام از جانب خداوند خلیفه آن شد و یک روز آن برابریک سال شماست(ارض الأنام در باطن کره زمین قرار دارد) لذا یک سال "ارض الأنام" برابر ۳۶۰ سال شماست؛در حالی که در "ارض الأنام" که همان زمین "مفروشه" است این مدت تنها معادل یک سال می باشد.

هزار سال در زمین مفروشه معادل چند سال شماست؟حتما معادل«۳۶۰۰۰۰» ۳۶۰ هزار سال شما می شود که در حال به پایان رسیدن است،ای مرد از خدا بترس،به خداوند قسم که من همین الان به یقین و دقیقاً می دانم زمان عبور کوکب عذاب کی خواهد بود و می توانم آن را همین الان،از آیات محکم کتاب به تفصیل برایتان توضیح دهم، سپس آن را ( زمان عذاب ) برحسب واحد حساب زمان بشر یعنی ثانیه برایتان اعلام کنم و سپس خداوند حرف مرا به اثبات می رساند و در زمان معین شده عذاب بسیار شدید و سخت خود را بر سرتان نازل خواهد نمود؛اما من نجات شما را می خواهم نه هلاک شدنتان را؛ ما می خواهیم شما را نجات داده و به راه درست هدایت کنیم،ولی قسم به پروردگار عالمیان؛اگر به دور کردن مردم از پیروی از مهدی منتظر ادامه دهی؛ خداوند ترا به سختی عذاب خواهد کرد و بجز خداوند ولی و نصیری نخواهی داشت.براستی که تو برای منحرف ساختن راه راست به اینجا آمده ای.ای مرد از خدا پروردگار عالمیان پروا کن،ایا دعوت ناصر محمد یمانی را باطل می یابی؟ایا شما از ناصر محمد یمانی انتقام می گیرید چون شما و تمام مردم را دعوت می کند تا بر اساس کتاب خداوند قرآن عظیم برایتان حکمیت کند؛چون قرآن از تحریف محفوظ است و خداوند این کتاب را نگهبان و مهیمن بر تورات و انجیل قرار داده است تا مرجع حق باشد؟حال چگونه می تواند مهیمن و مرجع سنت نبوی نباشد؛آیا پروا نمی کنی؟شیخ احمد الهواری، تنها یک نصیحت به شما می کنم، اگر به دعوت به حکمیت بر اساس کتاب خداوند قرآن عظیم پاسخ دادید و اگر ندیدی ناصر محمد یمانی با برهان علمی قوی ازآیات محکم قرآن عظیم بر شما غلبه کرده ومهیمن باشد؛ درآن صورت برایتان روشن می شود که خداوند فتوای حقی را که در خواب به من داده شده است یعنی:

[وما جادلك أحداً من القرآن إلا غلبته]
[و کسی از قرآن با تو مجادله نمی کند؛ مگر بر او غلبه نمایی].
در عالم حقیقت محقق نساخته است واما اگر به حکمیت بر اساس کتاب خدا قرآن عظیم سرفرود آوردید، خواهید دید که ناصر محمد یمانی با برهان علمی قوی از جانب پروردگارعالمیان -که حکم آن را برایتان از آیات محکم کتابش استنباط می کنیم- بر شما غلبه می نماید و برای هر ادعایی برهانی لازم است، بر امام ناصر محمد یمانی است که تمام ارکان اسلام را روشن کرده و تنها از قرآن عظیم،آنها را به صورت مفصل توضیح دهد،که اگر چنین نکردم؛مهدی منتظر حق پروردگارتان نیستم،اما امام ناصر محمد یمانی تنها یک شرط برایتان دارد و آن هم پاسخ دادن به دعوت امام مهدی برای پذیرش حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم است.
ای مرد،همانا که امام مهدی؛از مسلمانان و مسیحیان و یهودیان و تمام بشریت دعوت می کند تا به حکمیت کتابی سر فرو نهند که خداوند آن را ذکری برای تمام عالمیان قرار داده و در طول قرن ها از تحریف و دست کاری محفوظ نگاه داشته است و این قرآن عظیم است.یا می خواهید من مسیحیان و یهودیان مردم کافر را به حکمیت بر اساس بحارالأنواری که شیعیان به آن مستمسک هستند و یا کتاب مسلم و البخاری که سنیان به آن پای بندند فرا خوانم؟اما من نمی توانم آنها را به حق درهم بکوبم مگر با کتابی که خداوند آن را حجت بر شما و مسیحیان و یهودیان و تمام مردم قرار داده است، قرآن عظیمی که خداوند برای شما نازل نموده و آن را برای شما از تحریف محفوظ نگاه داشته است تا در برابر خداوند حجتی نداشته باشید و خداوند تعالی می فرماید:
{وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَ‌كٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْ‌حَمُونَ ﴿١٥٥﴾ أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَ‌اسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿١٥٦﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ ۚ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن ربّكم وَهُدًى وَرَ‌حْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]

یا اینکه شما از این آیات محکم که برای عالم و جاهلتان روشن است و خداوند در آنها به شما امر نموده تا از کتاب خدواند قرآن عظیم پیروی کنید؛ خبر ندارید!یا اینکه امر خداوند را نفهمیده اید؟و خداوند تعالی می فرماید: {وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ ‎﴿٩٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة].

محل اقامت و دولت شما دقیقا برایمان روشن شده است،و به خدا قسم علت کینه تو به ناصر محد یمانی تنها این است که اوبه خداوند ایمان دارد و هیچ چیزی را شریک او نمی گیرد و مردم را به عبادت دور از شرک خداوند فرا خوانده و از آنها می خواهد تا حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم را که از تحریف های شما محفوظ مانده؛بپذیرند.ممکن است این شیخ الهواری از یهودیان تل آویو بخواهد حرف مرا قطع کرده و بگوید:"ناصر محمد یمانی؛این طبیعت و عادت توست، به هرکس که با تو مخالفت کند می گویی از شیاطین بشر یهودی است".امام مهدی در پاسخ تو می گوید: پس به دعوت به پذیرش حکمیت بر اساس کتاب خداوند قرآن عظیم سرفرود آور؛اگر راست می گویی و برحسب گفته خودت خطیب مسجد البر و الإحسان در دولت اردن در عمان هستی...ولی می بینم که از دروغ گویانی ؛بلکه در تل اویو و از شیاطین سرکشی که می خواهی راه پیروی از کتاب خداوند قرآن عظیم به شدت منحرف کنی.به خدواند قسم که حقت این است که با تو مباهله شود، چگونه من با برهان قوی علمی از آیات محکم کتاب خداوند دلیل می آورم و تو حیله گری کرده و به انصار وعده می دهی که برهان علمی قوی خواهی آورد و چیز هایی را که نمی دانسته اند به آنان خواهی آموخت؟اما من خدا را به شهادت می گیرم که تو از دروغ گویانی هستی که می خواهی مردم را از پیروی از کتاب خداوند قرآن عظیم دور کنی؛چگونه از مکر خداوند که از چشم های خائن و رازهای پنهان در سینه ها آگاه است، در امام خواهی ماند؟و بازگشت امور به خداوند است...
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.



اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=5119

Admin
19-05-2015, 05:57 PM
( پاسخ امام به شیخ أحمد الهواري )

- 5 -
الإمام ناصر محمد اليماني
12 - 06 - 1431 هـ
26 - 05 - 2010 مـ
۵-خرداد-۱۳۸۹ه.ش.
07: 35 مساءً
ــــــــــــــــــــ

به حُسين بن عُمر و تمام انصار: صبر پیشه کرده و درگذرید که این کاری سترگ است



بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمُرسلين؛ جدّي محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم تسليماً وعلى كافة التابعين للحقّ إلى يوم الدين، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
ای انصار پیشگام برگزیده در عصر"گفتگو قبل از ظهور"؛خداوند تعالی می فرماید:
{وَلَمَنْ صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ} صدق الله العظيم [الشورى: ۴۳].
شما مردم را با بصیرت آمده از جانب پروردگارتان به سوی راه خداوند دعوت می کنید و برای این که بتوانید مردم را به راه حق هدایت کنید،برشما واجب است که صبر پیشه کرده وآزار و اذیت ها را تحمل کرده و با نیکی با مردم سخن بگوببد و با بهترین منش با آنان بحث و مجادله نمایید.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّـهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿٣٣﴾ وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ۚ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ ﴿٣٤﴾ وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُ‌وا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [فصلت].
اخیراًبرایمان روشن شد که شیخ فاضل دکتر احمد الهواری از شیاطین بشر که تظاهر به مؤمن بودن کرده و کفر خود را پنهان می کنند؛ نیست،بلکه او واقعاً شیخ و خطیب یکی از مساجد و خانه های خداست،پس با برادرتان با مدارا رفتار کرده و دربرابرش صبر پیشه کرده و از او درگذرید باشد که به سوی حق آشکار؛هدایت گردد.
شیخ فاضل،خداوند شما را حفظ نماید و من و شما را به راه راست-صراط مستقیم- هدایت نماید،برادر گران قدر؛ناصر محمد یمانی،چیزی جز حق نمی خواهد و سزاوار است که از حق پیروی گردد؛برای همین هم شاهد بودی که در ابتدای گفتگو از انصار خواستم که اگر برایشان روشن شد؛ناصر محمد یمانی آشکارا در گمراهی است غرور و تعصب آنان را به گناه نکشاند ؛چون من مشتاق حق هستم و غیر از حق نمی خواهم و این حق است که باید از آن پیری گردد،لذا به آنها امر کردم که اگر برایشان روشن شد که حق با شیخ فاضل احمد الهواری است،درکنار امام ناصر محمد یمانی نمانند.شیخ احمد،اگراز صادقان هستی،این امر درباره شما هم صدق می کند اگر کسی به دنبال حق است،غرور نباید او را به گناه بکشاند و هرچقدر خشمگین باشد نباید شیطان او را از جا تکان دهد؛بلکه باید ازشیطان رجیم،به خداوند سمیع العلیم پناه ببرد.
عزیز من؛امام مهدی به راستی به شما وعده داده است که ازآیات محکم قرآن عظیم برانگیخته شدن امام مهدی را برایت ثابت کند،هم چنین از آیات محکم قرآن عظیم درباره خروج مسیح کذاب و سیاره عذاب نیز دلیل بیاورد،اما از قبل شرطی برایت گذاشتم .شرط این بود که درمورد روایتی که در آن از معجزه مسیح کذاب برای زنده کردن مرده،بعد از کشته شدنش سخن به میان آمده، موضع خود را روشن کنی و آن روایت این است:
[فيقول الدجال: أرأيتم إن قتلت هذا ثم أحييته؛ أتشكون في الأمر؟ فيقولون: لا. فيقتله ثم يحييه]
[دجال می گوید:اگر دیدید این را کشتم و سپس زنده اش کردم، درباره من شک می کنید؟و می گویند: خیر.پس اورا کشت و سپس زنده کرد]
پایان نقل بخشی ازروایت.
شیخ گرامی؛آیا از نظر شما این روایت حقاً از محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم است؟ اگر تو این روایت را حقاً از محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم می دانی؛برهان و استدلال علمی که بر اساس آن یقین کرده ای،این روایت درغ نیست و حقاً به آن ایمان آورده ای که از جانب نبی علیه الصلاة و السلام است،چیست؟اما ناصر محمد یمانی به حق و یقین به خداوند شهادت می دهد که این افترا و دروغ بزرگی است که به خدا و رسولش نسبت داده شده است،این روایت را شیطان رجیم از زبان اولیائش بیان کرده است ؛کسانی که در ظاهر خود را با ایمان نشان می دهند وکفر خود را پنهان می نمایند تا شما را از راه حق دور کنند ؛تا به چیزی اعتقاد پیدا کنید که خداوند در آیات محکم کتابش،قرآن عظیم،آن را نازل نکرده است و هر انسان عاقلی که درباره آن تدبر و تفکر کند درک می کند که این کلام مسیح کذاب است که: [دجال می گوید:اگر دیدید این را کشتم و سپس زنده اش کردم، درباره من شک می کنید؟و می گویند: خیر.پس او را کشت و سپس زنده کرد]
برادر گرامی،خداوند پاسخ این روایت را داده است و این پاسخ را در آیات محکم قرآن عظیم می یابید و امام ناصر محمد یمانی دورغ نمی گوید و امام ناصر محمد یمانی و تمام انصار حق امیدوارند که جواب خود برای این روایت را بیاوری،و بدان پاسخ تو به خداوند است؛چون امام ناصر محمد یمانی،جواب تو را مستقیم از خداوند آورده است و آن را برایت از آیات محکم قرآن عظیم استنباط کردیم؛آنچه که در ادامه می آید سخن مسیح کذاب و هم چنین پاسخ خداوند به این افترا است:
[فيقول الدجال: أرأيتم إن قتلت هذا ثم أحييته؛ أتشكون في الأمر؟ فيقولون: لا. فيقتله ثم يحييه]
[دجال می گوید:اگر دیدید این را کشتم و سپس زنده اش کردم، درباره من شک می کنید؟و می گویند: خیر.پس او را کشت و سپس زنده کرد]
و خداوند تعالی می فرماید:
قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ ‎﴿٤٩﴾[سبأ]
{فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم [الواقعة]
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخو فضيلة الشيخ أحمد هواري وجميع المسلمين؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
ـــــــــــــــــــــ
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=5120

Admin
19-05-2015, 06:03 PM
( پاسخ امام به شیخ أحمد الهواري )..
- 6 -
الإمام ناصر محمد اليماني
26 - 05 - 1431 هـ
10 - 05 - 2010 مـ
۲۰-اردیبهشت- ۱۳۸۹ ه.ش.
10: 04 مساءً
ـــــــــــــــــــ

پاسخ مهدی منتظر به دکتر...






مشارکت اصلی توسط د.احمد هواری نوشته شده است:
شیخ فاضل یمانی، جواب همان است که گفته شد. تمام این‌ها با امر خداوند است. به اذن خداوند می‌میراند و سپس به اذن خداوند آن را زنده می‌کند و مردم ناظر این امرند، اما فتنه این است که برخی از مردم با وجود هشدار شدیدی نبی در مورد اقدامات چنین و چنان دجال و اینکه روی پیشانی او نوشته شده‌است کافر و یک چشم است، اما از هول چیزهایی که از او می‌بینند، مثل زنده کردن مرده و نزول باران و .... از او پیروی می‌کنند.
می‌ماند اینکه اقرار نماییم آنچه که در قرآن پیرامون زنده و مرده کردن به دست برخی از انسان‌ها آمده در یک حالت خاص فقط رخ می‌دهد و آن به اذن خداوند است و بر اساس نص صریح محکمات قرآن این امر به دست عیسی علیه السلام انجام شده است. این اصل شرعی است که بر آن اتفاق نظر پیدا کرده و سراغ موارد دیگر می‌رویم که در خلال گفتگو آنها را اثبات خواهم کرد .و خداوند ما و شما را در جنات النعیم گرد آورد.





بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
جناب دکتر بعد از اینکه با عقل و منطق تفکر کردی، متذکر شو و خودت فکر کن و تصمیم بگیر، نگاه کن که چه جوابی به ما داده‌ای:


تمام این ها با امر خداوند است، به اذن خداوند می‌میراند و سپس به اذن خداوند آن را زنده می‌کند و مردم ناظر این امرند
جناب شیخ فاضل! به این ترتیب و براساس عقیده شما، مسیح کذاب راست گفته و در برابر خداوند و پروردگار عالمیان حجت اقامه کرده است، خداوند پاک و منزه و بسی برتر و والاتر از این نسبت هاست!چون خداوند باطل و اولیای او را در این مسئله به چالش می‌کشد؛ خداوند این چالش را در آیات محکم قرآن عظیم آورده و می‌فرماید:

{قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ ‎﴿٤٩﴾} [سبأ]
{فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم [الواقعة]
به فرموده خداوند تعالی بنگر: {إِنْ كُنتُمْ صَادِقِينَ} و بر اساس عقیده باطل شما، مسیح کذاب، روح را بعد از مرگ به جسد باز می‌گرداند؛. اگر چنین شود، حجت اقامه کرده و این اوست که حق است و خداوند باطل... خداوند پاک و منزه و بسی برتر و والاتر از این است! چون این بر خلاف فتوای خداوند در آیات محکم کتابش است:
{قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ ‎﴿٤٩﴾} [سبأ]
{فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم [الواقعة]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَفَمَن يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَىٰ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ ‎﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [الرعد].
چگونه است که خداوند در آیات محکم کتابش فتوا می‌دهد که باطل نمی‌تواند چیزی را خلق کند و قادر نیست آن را بازگرداند، تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ ‎﴿٤٩﴾} [سبأ]
و سپس باطل و اولیائش را به چالش می‌کشد تا با برهانی واقعی و حقیقی، برای دعوت مردم به‌سوی باطل حجت بیاورند و خداوند تعالی می‌فرماید اگر می‌توانند ادعای باطل خود را [در برابر حقانیت خداوند] به اثبات برسانند؛ خداوند تعالی با تحدی - و مبارزه طلبی- می‌فرماید:
{فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم [الواقعة]
و مطابق فرموده خداوند:
{إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ} صدق الله العظيم
آیا این معقول است که خداوند تحدی خود را نقض کند و با معجزاتی که تصدیق کننده ادعای اهل باطل است؛ آنها را در دعوت مردم به سوی‌ باطل [غیر خدا] یاری نماید؟ به خداوند قسم اگر دکتر عقلش را بکار گیرد، چنین کاری از جانب خداوند سبحان را رد خواهد کرد و خداوند بسی والاتر و برتر از این نسبت‌هاست! و اما حجتی که آورده‌ای و گفتی:


می‌ماند اینکه اقرار نماییم آنچه که در قرآن پیرامون زنده و مرده کردن به دست برخی از انسان‌ها آمده در یک حالت خاص فقط رخ می‌دهد و آن به اذن خداوند است و بر اساس نص صریح محکمات قرآن این امر به دست عیسی علیه السلام انجام شده است. این اصل شرعی است که بر آن اتفاق نظر پیدا کرده و سراغ موارد دیگر می‌رویم که در خلال گفتگو اثبات خواهم کرد

پس امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسختان می‌گوید: چگونه ممکن است نور و ظلمت یکسان باشند؟ برای مثال آیا دعوت مسيح عيسى بن مريم رسول الله ربّ العالمين و دعوت مسيح كذاب یکسان است؟ چرا که مسیح عیسی بن مریم مردم را به عبادت خداوند یگانه و بی‌شریک دعوت می‌کند و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَقَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ} صدق الله العظيم [المائدة:۷۲].
و از آنجا که مسيح عيسى ابن مريم صلّى الله عليه وآله وسلّم مردم را به سوی حق دعوت کرده و می گوید:
{اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ} صدق الله العظيم
برای همین خداوند با برهانی قوی و روشن به او یاری می‌نماید تا درستی و صدق دعوت رسول الله مسيح عيسى ابن مريم را در فراخواندن مردم به سوی خداوند، ثابت نماید و به‌راستی که برهان قوی از جانب الرحمن برای اثبات درستی دعوت حق فرستاده می‌شود. به گفت‌وگو میان نبيّ الله موسى عليه الصلاة والسلام و فرعون بنگر. خداوند تعالى می‌فرماید:
{تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْمُبِينِ ﴿٢﴾ لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ ﴿٣﴾ إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِم مِّنَ السَّمَاءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ ﴿٤﴾ وَمَا يَأْتِيهِم مِّن ذِكْرٍ‌ مِّنَ الرَّ‌حْمَـٰنِ مُحْدَثٍ إِلَّا كَانُوا عَنْهُ مُعْرِ‌ضِينَ ﴿٥﴾ فَقَدْ كَذَّبُوا فَسَيَأْتِيهِمْ أَنبَاءُ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٦﴾ أَوَلَمْ يَرَ‌وْا إِلَى الْأَرْ‌ضِ كَمْ أَنبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوْجٍ كَرِ‌يمٍ ﴿٧﴾ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُ‌هُم مُّؤْمِنِينَ ﴿٨﴾ وَإِنَّ رَ‌بَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّ‌حِيمُ ﴿٩﴾ وَإِذْ نَادَىٰ رَ‌بُّكَ مُوسَىٰ أَنِ ائْتِ الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿١٠﴾ قَوْمَ فِرْ‌عَوْنَ ۚ أَلَا يَتَّقُونَ ﴿١١﴾ قَالَ رَ‌بِّ إِنِّي أَخَافُ أَن يُكَذِّبُونِ ﴿١٢﴾ وَيَضِيقُ صَدْرِ‌ي وَلَا يَنطَلِقُ لِسَانِي فَأَرْ‌سِلْ إِلَىٰ هَارُ‌ونَ ﴿١٣﴾ وَلَهُمْ عَلَيَّ ذَنبٌ فَأَخَافُ أَن يَقْتُلُونِ ﴿١٤﴾ قَالَ كَلَّا ۖ فَاذْهَبَا بِآيَاتِنَا ۖ إِنَّا مَعَكُم مُّسْتَمِعُونَ ﴿١٥﴾ فَأْتِيَا فِرْ‌عَوْنَ فَقُولَا إِنَّا رَ‌سُولُ ربّ العالمين ﴿١٦﴾ أَنْ أَرْ‌سِلْ مَعَنَا بَنِي إِسْرَ‌ائِيلَ ﴿١٧﴾ قَالَ أَلَمْ نُرَ‌بِّكَ فِينَا وَلِيدًا وَلَبِثْتَ فِينَا مِنْ عُمُرِ‌كَ سِنِينَ ﴿١٨﴾ وَفَعَلْتَ فَعْلَتَكَ الَّتِي فَعَلْتَ وَأَنتَ مِنَ الْكَافِرِ‌ينَ ﴿١٩﴾قَالَ فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّينَ ﴿٢٠﴾ فَفَرَ‌رْ‌تُ مِنكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ فَوَهَبَ لِي رَ‌بِّي حُكْمًا وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُرْ‌سَلِينَ ﴿٢١﴾ وَتِلْكَ نِعْمَةٌ تَمُنُّهَا عَلَيَّ أَنْ عَبَّدتَّ بَنِي إِسْرَ‌ائِيلَ ﴿٢٢﴾ قَالَ فِرْ‌عَوْنُ وَمَا ربّ العالمين ﴿٢٣﴾ قَالَ رَ‌بُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۖ إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ ﴿٢٤﴾ قَالَ لِمَنْ حَوْلَهُ أَلَا تَسْتَمِعُونَ ﴿٢٥﴾ قَالَ ربّكم وَرَ‌بُّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ ﴿٢٦﴾ قَالَ إِنَّ رَ‌سُولَكُمُ الَّذِي أُرْ‌سِلَ إِلَيْكُمْ لَمَجْنُونٌ ﴿٢٧﴾ قَالَ رَ‌بُّ الْمَشْرِ‌قِ وَالْمَغْرِ‌بِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿٢٨﴾ قَالَ لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلَـٰهًا غَيْرِ‌ي لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ الْمَسْجُونِينَ ﴿٢٩﴾ قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَيْءٍ مُّبِينٍ ﴿٣٠﴾ قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿٣١﴾ فَأَلْقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ ﴿٣٢﴾ وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِ‌ينَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم [الشعراء].
به سخنان فرعون وموسى عليه الصلاة والسلام بنگر:
{قَالَ فِرْ‌عَوْنُ وَمَا ربّ العالمين ﴿٢٣﴾ قَالَ رَ‌بُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۖ إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ ﴿٢٤﴾ قَالَ لِمَنْ حَوْلَهُ أَلَا تَسْتَمِعُونَ ﴿٢٥﴾ قَالَ ربّكم وَرَ‌بُّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ ﴿٢٦﴾ قَالَ إِنَّ رَ‌سُولَكُمُ الَّذِي أُرْ‌سِلَ إِلَيْكُمْ لَمَجْنُونٌ ﴿٢٧﴾ قَالَ رَ‌بُّ الْمَشْرِ‌قِ وَالْمَغْرِ‌بِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿٢٨﴾ قَالَ لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلَـٰهًا غَيْرِ‌ي لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ الْمَسْجُونِينَ ﴿٢٩﴾ قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَيْءٍ مُّبِينٍ ﴿٣٠﴾ قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿٣١﴾ فَأَلْقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ ﴿٣٢﴾ وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِ‌ينَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم.
به سخن نبی الله موسی بنگر{قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَيْءٍ مُّبِينٍ} و این نشانه، نشانه تصدیق دعوت حق پروردگارش است چون او مردم را به عبادت بدون شرک خداوند یکتا فرا می خواند و برای همین هم خداوند برای دعوت حق او نشانه‌های تصدیق می‌فرستد و برای همین فرعون می گوید: {قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ}،و برای همین بر خداوند واجب است برای تصدیق دعوت حق رسولش، نشانه‌ای بفرستد تا نبی خداوند دروغگو به‌شمار نیاید:
{فَأَلْقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ ﴿٣٢﴾ وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِ‌ينَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم
نشانه تصدیق خداوند برای مسيح عيسى ابن مريم -صلّى الله عليه وآله وسلّم-نیز به همین صورت است. برخداوند واجب است تا با نشانه‌های تصدیق کننده دعوت حق او را ثابت نماید، چون رسول الله مسيح عيسى ابن مريم صلّى الله عليه وآله وسلّم، مردم را به‌سوی خداوند می‌خواند و خداوند تعالى می‌فرماید:
{وَقَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ} صدق الله العظيم [المائدة:۷۲].
و برای همین خداوند برای دعوت حق او نشانه تصدیق کننده می‌فرستد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَىٰ وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنكَ إِذْ جِئْتَهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَٰذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّبِينٌ ‎﴿١١٠﴾} صدق الله العظيم [المائدة]
چرا که عبد خداوند ورسولش مسیح عیسی بن مریم؛ از مردم نمی‌خواست تا به‌جایِ خداوند او را عبادت کنند؛ بلکه مردم را به سوی عبادت خداوند یکتا که شریکی ندارد، فرا می‌خواند و برای همین هم پروردگار برای تصدیق دعوت حق او، نشانه می‌فرستاد و خداوند تعالی می‌فرماید:
{مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَادًا لِّي مِن دُونِ اللَّهِ وَلَٰكِن كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنتُمْ تَدْرُسُونَ ‎﴿٧٩﴾‏} [آل عمران].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِذْ قَالَ اللَّـهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْ‌يَمَ أَأَنتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَـٰهَيْنِ مِن دُونِ اللَّـهِ ۖ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ ۚ إِن كُنتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ ۚ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلَا أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ ۚ إِنَّكَ أَنتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ ﴿١١٦﴾ مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْ‌تَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّـهَ رَ‌بِّي وَرَ‌بَّكُمْ ۚ وَكُنتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَّا دُمْتُ فِيهِمْ ۖ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنتَ أَنتَ الرَّ‌قِيبَ عَلَيْهِمْ ۚ وَأَنتَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ﴿١١٧﴾ إِن تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبَادُكَ ۖ وَإِن تَغْفِرْ‌ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿١١٨﴾ قَالَ اللَّـهُ هَـٰذَا يَوْمُ يَنفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ ۚ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِ‌ي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ‌ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ۚ رَّ‌ضِيَ اللَّـهُ عَنْهُمْ وَرَ‌ضُوا عَنْهُ ۚ ذَٰلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿١١٩﴾ لِلَّـهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا فِيهِنَّ ۚ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ‌ ﴿١٢٠﴾} صدق الله العظيم [المائدة]
شیخ دکتراحمد هواری، خداوند من و شما را به راه راست -صراط مستقیم- هدایت نماید، چگونه ممکن است دعوت مسيح عيسى بن مريم -صلّى الله عليه وآله وسلّم- ودعوت مسيح کذاب یکسان باشد؟ پس از خردمندان باش. برادر گرامی،اگر قرار باشد،خداوند با معجزاتی که تصدیق کننده بوده و دلالت بر قدرت و وحدانیت خداوند تعالی در برابر باطل [که مردم را به سوی غیر خدا فرا می‌خواند] دارند؛ به باطل کمک کند و از طرفی کسانی که مردم را به‌سوی او می‌خوانند را نیز با این نشانه‌ها که دال بر قدرت و وحدانیت او هستند یاری نماید؟پس ما کدام یک از آنها را باور و تصدیق کنیم؟ همه آنها نشانه‌هایی از جانب خداوند برای تصدیق خود دارند؛ به رغم اینکه دعوتشان کاملا متفاوت است؛. یکی از مردم می‌خواهد او را به‌جای خدا عبادت کنند و خداوند نیز با نشانه‌های تصدیق، به او کمک می‌کند و برای همین می گوید : [اگر دیدید این را کشتم و سپس زنده‌اش کردم؛ در این امر شک می‌کنید؟ و می‌گویند: خیر. پس او را می‌کشد و سپس زنده می‌کند] و سپس خداوند با نشانه‌ای که تصدیق کننده ادعای او برای زنده کردن مرده است به او کمک می‌کند و به همین ترتیب با نشانه‌های تصدیق کننده به دعوت نبی الله موسی نیز یاری می‌رساند و مرده را زنده می‌کند:
{فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا كَذَلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَى وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ} صدق الله العظيم [البقرة:۷۳]


و از آنجا که زنده کردن مرده از نشانه‌های خداوند است که دال بر قدرت و وحدانیت اوست؛لذا خداوند تعالی می‌فرماید:
{كَذَلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَى وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ } صدق الله العظيم.
مگر خداوند مجنون است؟ خداوند پاک و منزه و بسی والاتر از این نسبت‌هاست که با معجزاتی که نشانه قدرت اوست؛ به دشمن خود که مردم را به جای عبادت خداوند، به عبادت باطل فرا می‌خواند، کمک کند؛ آیا فکر نمی‌کنید؟عزیز من دکتر احمد الهواری از خدا بترس، خدا حفظت کند؛ کورکورانه پیرو-چیزی- مباش. اگر از عقلت استفاده کنی، جدا از برهان کوبنده‌ای که در قرآن است، حتی پیش از اینکه استدلال قوی آن را در آیات محکم قرآن پیدا کنی؛ عقلت چنین دورغ‌هایی را نمی‌پذیرد، چون اگر با بصیرت تفکر کنی؛ بصیرت فکری تو را قادر خواهد ساخت حق را دیده و دریابی.

برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ ٱلسَّمْعَ وَٱلْبَصَرَ وَٱلْفُؤَادَ كُلُّ أُولـٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً} صدق الله العظيم [الإسراء:۳۶].

شاکر باش که خداوند مقدر ساخته در میان امت امام مهدی منتظر زندگی کنی و از انصار پیشگام برگزیده در «عصر گفت‌وگو قبل از ظهور» باش. به خداوند قسم! هیچ کس به‌سوی حق هدایت نشده و از آن پیروی نمی‌کند، مگر از عقل خود استفاده کند؛ فرقی ندارد که در دوران برانگیخته شدن انبیا باشد یا در دوران برانگیخته شدن مهدی منتظر. کسی تابع حق نمی‌شود مگر از خردمندانی باشد که اهل تعقل و اندیشه‌اند. اینان هستند که خداوند در تمام امت‌ها ایشان را هدایت می نماید. منطبق بر فرموده خداوند تعالی:
{وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ (١٧) الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ (١٨) أَفَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذَابِ أَفَأَنْتَ تُنْقِذُ مَنْ فِي النَّارِ (١٩)} صدق الله العظيم [الزمر].
و برای همین است که اهالی آتش کسانی هستند که از عقل استفاده نکرده و بدون تفکر و کورکورانه از گذشتگان خود پیروی کرده‌اند و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَّا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَّا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَّا يَسْمَعُونَ بِهَا أُولَٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ ‎﴿١٧٩﴾‏} صدق الله العظيم [الأعراف].


و برای همین هم اهل آتش اعتراف می‌کنند که دلیل گمراه شدنشان از صراط مستقیم، عدم استفاده از عقلشان بوده و حجت حق بر آنان اقامه شده است:

{أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ‌ ﴿٨﴾ قَالُوا بَلَىٰ قَدْ جَاءَنَا نَذِيرٌ‌ فَكَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّـهُ مِن شَيْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ كَبِيرٍ‌ ﴿٩﴾ وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ‌ ﴿١٠﴾ فَاعْتَرَ‌فُوا بِذَنبِهِمْ فَسُحْقًا لِّأَصْحَابِ السَّعِيرِ‌ ﴿١١﴾} صدق الله العظيم [الملك].

عزیز من، آیا می‌دانی چرا کفار اهل آتش می‌گویند: {لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ}؟
چون آنها از آنچه که در کتاب حق خداوند آمده‌است؛ روگردانده‌اند و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ ‎﴿١٧٠﴾‏}[البقرة].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَىٰ مَا أَنزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ قَالُوا حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ ‎﴿١٠٤﴾‏} [المائدة].
و خداوند تعالی می فرماید:
{‏ قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَلْفِتَنَا عَمَّا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا وَتَكُونَ لَكُمَا الْكِبْرِيَاءُ فِي الْأَرْضِ وَمَا نَحْنُ لَكُمَا بِمُؤْمِنِينَ ‎﴿٧٨﴾‏} [يونس].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ الشَّيْطَانُ يَدْعُوهُمْ إِلَىٰ عَذَابِ السَّعِيرِ ‎﴿٢١﴾} [لقمان]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَىٰ أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَىٰ آثَارِ‌هِم مُّهْتَدُونَ ﴿٢٢﴾وَكَذَٰلِكَ مَا أَرْ‌سَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي قَرْ‌يَةٍ مِّن نَّذِيرٍ‌ إِلَّا قَالَ مُتْرَ‌فُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَىٰ أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَىٰ آثَارِ‌هِم مُّقْتَدُونَ ﴿٢٣﴾ قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكُم بِأَهْدَىٰ مِمَّا وَجَدتُّمْ عَلَيْهِ آبَاءَكُمْ ۖ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْ‌سِلْتُم بِهِ كَافِرُ‌ونَ ﴿٢٤﴾} صدق الله العظيم [الزخرف].
و به‌خاطر اینکه کورکورانه و بدون تدبر و تفکر از آنچه که از گذشتگان باقی مانده، پیروی می‌کردند لذا هم خود و هم امتشان را از صراط مستقیم گمراه کردند و بعد برای تمام کافران روشن گردید که علت گمراه شدن از صراط مستقیم؛ پیروی کورکورانه بوده است و لذا به گناه خود اعتراف می‌کنند که:
{وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ‌ ﴿١٠﴾ فَاعْتَرَ‌فُوا بِذَنبِهِمْ فَسُحْقًا لِّأَصْحَابِ السَّعِيرِ‌ ﴿١١﴾} صدق الله العظيم [الملك].
عزیز من جناب دکتر احمد الهواری، از علمای مکرم امت باش و گرامی‌ترین علمای مسلمین، انصار مهدی منتظر در «عصر گفت‌وگو قبل از ظهور» هستند و بدترین علمای امت کسانی هستند که خداوند آنها را از دعوت مهدی منتظر در «عصر گفت‌وگو قبل از ظهور» آگاه می‌نماید، اما آن را از امت مخفی نگه داشته و با اینکه مردم را به‌سوی حق دعوت کرده و راه راست-صراط مستقیم- را به آنان نشان می‌دهد؛ به شدت تلاش می‌کنند تا مردم را از او دور نمایند.
امیدوارم خداوند تو را از دوستان مقرب خود قرار دهد و من و شما را از بندگان ربانی خود قرار دهد تا در راه حب و قرب او رقابت نماییم و ما را در زمره قومی در آورد که محبوب خداوند و محب او [یحبهم و یحبونه]‌هستند و ما را به صالحین ملحق کرده و ما و تمام انصار حق مبین را در جنات النعيم به محمد رسول الله -صلى الله عليه آله وسلم- در حالی که بر تخت‌ها مقابل هم قرار گرفته‌ایم؛ ملحق فرماید:
«في جنات النعيم على سُررٍ مُتقابلين»
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخو المُسلمين الذليل على المؤمنين؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.


اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=5121

Admin
20-05-2015, 03:31 AM
( پاسخ امام به شیخ أحمد الهواري )..

- 7 -
الإمام ناصر محمد اليماني
28 - 05 -1431 هـ
12 - 05 - 2010 مـ
۲۲- اردیبهشت- ۱۳۸۹ه.ش.
12: 20 صباحاً
ـــــــــــــــــــ

هيهات هيهات يا دكتر..




د.احمد هواري: موضوع دیگری که ان شاءالله مطرح خواهم کرد احادیث مربوط به دیدن خداوند است ؛خود را آماده کنید...
بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
مهدی منتظر به شما می گوید: هیهات هیهات جناب دکتر، آیا از خودت و پروردگارت و تمام عالمیان حیا نمی کنی؟ تو چنین گفته ای که:" و فردا به سراغ موضوعی دیگر که همانا دیدن آشکارروی خداوند است می رویم"!انگار که در گفتگوی فعلیمان؛ دلیل قوی و خاموش کننده ای برایمان آورده ای؛ درحالی که مطلقا چیزی نیاورده ای،بلکه حتی یک دلیل قوی از آیات محکم و بینه کتاب نیاورده ای که نشانه این باشد که خداوند به باطل و اولیائش یاری می رساند،به راستی که تو بر اساس ظن مجادله می کنی و ظن و گمان کسی را از حق بی نیاز نمی کند.هیهات هیهات که تا آن نقطه را تمام نکرده و همگی به نتیجه ای نرسیم؛ از دست من خلاص نمی شوی تا به سراغ نکته دیگر بروی.
ای حق جویان عالم؛ای انصار پیشگام برگزیده، چه کسی حقاً حجتش قویتر و مهیمن است؟ دکتر یا مهدی منتظر؟و اگر بر روی عقیده باطل خود اصرار ورزی و عقل و منطق و برهان قاطع علمی حقی را که مورد تأیید عقل و منطق است رد کرده و سرباز بزنی و تنها بخواهی از روایت باطل و دورغ پیروی کنی،؛به تو می گویم: مهدی منتظر سؤال بسیار ساده ای دارد؛ برای من و تمام انصار پیشگام برگزیده در مورد بیان حق این فرموده خداوند تعالی فتوا بده:
{فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].
نکته مورد سؤال دقیقاً این است که مقصود خداوند ازاین کلام چیست: {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ}؟ آیا مسیح کذاب و اولیاء او هستند{{{{غَيْرَ مَدِينِينَ}}}}؟ بلکه مسیح کذاب به جای خداوند ادعای ربوبیت می کند و چون برای هر ادعایی برهانی لازم است:
{تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم.
ای کسانی که قاعده فرستاده شدن نشانه های خداوند را که در کتاب آمده است کاملا معکوس کرده اید؛از خدا بترسید.قسم به پروردگار عالمیان،که این قسم عالمانه مهدی منتظر است نه قسم یک کافر یا فاجر،اگر تمام علمای مسلمین و خطبای منابرو مفتیان کشورها جمع شوند تا تنه یک دلیل فقط و فقط و فقط از قرآن عظیم بیاورند که نشان دهد خداوند با نشانه های خود به دشمنانش یاری می رساند؛ قادر نخواهید بود چنین کنید؛حتی اگر به کمک و یاری یکدیگر بشتابید.بلکه درست عکس این را خواهید یافت که مبارزه طلبی مطلق پروردگار عالمیان است و خداوند تعالی می فرماید:

{قُلْ إِنَّ رَ‌بِّي يَقْذِفُ بالحقِّ عَلَّامُ الْغُيُوبِ ﴿٤٨﴾ قُلْ جَاءَ الحقِّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ ﴿٤٩﴾} [سبأ].

{فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} [الواقعة].
{هَٰذَا خَلْقُ اللَّهِ فَأَرُونِي مَاذَا خَلَقَ الَّذِينَ مِن دُونِهِ بَلِ الظَّالِمُونَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ‎﴿١١﴾‏}[لقمان].
آیا ( دجال ) می تواند به آسمان فرمان دهد تا ببارد و زمین تا بروید؟ولی هیچ مثقال ذره ای در آسمان و زمین مطیع اوامر او نیست زیرا که او مثقال ذره ای را در آسمان‌ها و زمین نیافریده است و خداوند تعالی می فرماید :
{قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ لَا يَمْلِكُونَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَمَا لَهُمْ فِيهِمَا مِن شِرْكٍ وَمَا لَهُ مِنْهُم مِّن ظَهِيرٍ ‎﴿٢٢﴾‏} صدق الله العظيم [سبأ].
زیرا که فرو فرستادن باران از آیات خداوند است که کسی جز او نمی تواند این آیات را بیاورد و خداوند تعالی می فرماید :
{أَفَرَ‌أَيْتُمُ الْمَاءَ الَّذِي تَشْرَ‌بُونَ ﴿٦٨﴾ أَأَنتُمْ أَنزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنزِلُونَ ﴿٦٩﴾ لَوْ نَشَاءُ جَعَلْنَاهُ أُجَاجًا فَلَوْلَا تَشْكُرُ‌ونَ ﴿٧٠﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].
همچنین رویاندن گیاه از آیات خداوند است اگر خداوند بذرهایی را که در درون کشتزار می افکنید ، نمی رویانید یک بذر هم از آنچه در زمین می افکندید نمی رویاندید و بذرهای شما در میان خاک از دست می رفت وچیزی از آن نمی روئید و خداوند تعالی می فرماید :
{أَفَرَ‌أَيْتُم مَّا تَحْرُ‌ثُونَ ﴿٦٣﴾ أَأَنتُمْ تَزْرَ‌عُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِ‌عُونَ ﴿٦٤﴾ لَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَاهُ حُطَامًا فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ ﴿٦٥﴾ إِنَّا لَمُغْرَ‌مُونَ ﴿٦٦﴾ بَلْ نَحْنُ مَحْرُ‌ومُونَ ﴿٦٧﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].
پس چگونه باطل آیات خداوند را که خدا آنها حقایق قران در واقعیت قرار داده است را می آورد ، هرگز نمی توانند . یا اینکه گمان می کنید که آیات خداوند در قران فقط در حد حرف است سُبحان الله العظيم! بلکه آن حقی است که درواقعیت حقیقی در خلقت خودتان و خلقت آسمانها و زمین و خلقت چهارپایانتان و خلقت آنچه از کشتزارتان می روید و در نوشیدنی‌هایتان و در خلقت هر جنبنده ای یا پرنده ای که با دو بالش پرواز می کند ، می یابید زیرا که او خالق همه چییز است . و خداوند با آیاتش دعوت باطل را تایید نمی کند و باطلی که به جای خداوند می خوانند نمی تواند حتی مگسی راهم خلق کند حتی اگر همه باطل باهم جمع شوند تصدیق فرموده خداوند :
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَن يَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِن يَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيْئًا لَّا يَسْتَنقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ ‎﴿٧٣﴾‏} صدق الله العظيم [الحج].
{هَٰذَا خَلْقُ اللَّهِ فَأَرُونِي مَاذَا خَلَقَ الَّذِينَ مِن دُونِهِ بَلِ الظَّالِمُونَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ‎﴿١١﴾‏} صدق الله العظيم [لقمان].
چگونه است که خداوند در آیات محکم کتابش فتوا می دهد که نشانه های خداوند فرستاده نمی شوندِ مگر برای بیم دادن -واتمام حجت- تا بندگان از حق پیروی نمایندِ،آیا آنها را برای مسیح کذاب ذخیره کرده است ؟ سُبحان الله العلي العظيم وتعالى علوّاً كبيراً!به فتوای خداوند درمورد قاعده فرستادن نشانه ها در فرموده خداوند تعالی بنگرید:
{وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْسِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُوا بِهَا وَمَا نُرْسِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا ‎﴿٥٩﴾‏ } صدق الله العظيم [الإسراء]
به قاعده و ناموس فرستاده شدن نشانه بنگرید: {وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلاَّ تَخْوِيفًا} صدق الله العظيم، یعنی برای بیم دادن مردم از پروردگارشان؛تا از حق پیروی نمایند، که اگر مردم نسبت به نشانه هایی که برای تقویت و تأیید دعوت حق فرستاده شده،کافرشوند،آن گاه خداوند بعد از تکذیب نشانه هایش؛ آنها را دچار عذاب شدیدی خواهد کرد و خداوند تعالی می فرماید:
{وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُواْ بِهَا وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلاَّ تَخْوِيفًا} صدق الله العظيم
اما با توجه به اینکه علمای مسلمین؛باطل را پذیرفته و حق را تکذیب کردند و از کسانی پیروی نموده اند که قاعده فرستاده شدن نشانه ها را تغییر داده اند و گمان می کنند که خداوند با نشانه های خود هم به حق یاری می کند و هم به باطل ؛ وبرای همین به خاطر باور به این عقیده که خداوند با نشانه های خود به باطل کمک می رساند؛نسبت به تمام نشانه های خداوند کافر شده اند و برای همین به آنها بشارت عذاب روز بی مانند-یوم عقیم- را می دهم وتصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَإِن مِّن قَرْ‌يَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا ۚ كَانَ ذَٰلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورً‌ا ﴿٥٨﴾وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْ‌سِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ ۚ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَ‌ةً فَظَلَمُوا بِهَا ۚ وَمَا نُرْ‌سِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].


چگونه ممکن است خداوند فتوا دهد که با نشانه های تصدیق کننده،دعوت حق خود راتأیید می کند و شما هم شاهدید که خداوند با نشانه های خود انبیاء و رسولان خود را -که مردم را به سوی حق دعوت می کنند-تأیید و یاری کرده است و نشانه های حق خود را به خاطرتصدیق دعوت شان و آنچه که مردم را به سوی آن می خوانند -یعنی حق آمده از جانب خداوند سبحان-می فرستد که هر چه غیر آن است باطل است؛حال چگونه ممکن است با نشانه های خود دعوت باطل و غیر از خود را تصدیق نماید؟ به خداوندی که خدایی جز او نیست؛این افترا را انسان عاقل باور نمی کند؛ولی آنان که از عقل خود استفاده نمی کنند؛ آن را باور خواهند کرد ؛کسانی از چهارپایان هم گمراه ترند و خداوند تعالی می فرماید:


{أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا ‎﴿٤٤﴾‏}صدق الله العظيم [الفرقان].
ای امت اسلام،من امام مهدی منتظر حق خلیفه خداوند و پروردگار عالمیان هستم و اگر من منتخب خدا نباشم،همانند ابلیس،تا یوم الدین،لعنت خداوند بر من باد و یا بر کسی که برایش روشن شد ناصر محمد یمانی به حق سخن گفته و راه راست را نشان می دهد ولی غرور وتعصب او را به گناه کشاند و با باطل و ظنی که کسی را از حق بی نیاز نمی کند؛ به مجادله با حق برخاست ،و چه کسی او را از عذاب روز بی مانند-یوم عقیم- نجات خواهد داد؟


وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
خليفة الله؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
ــــــــــــــــــــــ

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=5122

Admin
23-05-2015, 12:29 PM
( پاسخ امام به شیخ أحمد الهواري )..

- 8 -
الإمام ناصر محمد اليماني
29 - 05 - 1431 هـ
13 - 05 - 2010 مـ
۲۳- اردیبهشت- ۱۳۸۹ ه.ش.
12: 12صباحاً
ـــــــــــــــــ

همانا که خداوند با نشانه‌هایی که دال بر وحدانیت او دارند، به کسانی که ادعای خدایی می کنند؛ یاری نمی‌رساند.

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله وخاتم النّبيين وآله الطيبين الطاهرين والتابعين للحقّ إلى يوم الدين، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
سلام خداوند بر تو برادر گرامی ابو بلال،دکتر احمد الهواری،خطیب و امام جامع البر و الاحسان درعمان پایتخت کشور اردن؛ چه مرد خوبی هستی ابو بلال ، اگر خداوند ترا به راه راست هدایت نماید و از حق آمده از پروردگارت پیروی کنی.علت تعریف ما از تو این است که تو اولین عالمی هستی که در دوران دعوت مهدی منتظر،جرأت کرده ای که نه با اسم مستعار که با اسم و نام خانوادگی و دولت و کشور و مسجدی که خطیب آن هستی،به گفتگو با مهدی منتظر بپردازی و برای همین امام مهدی از شیخ فاضل دکتر احمد هواری با کنیه أبو بلال تشکر می کند ؛او مرد نیکی است و چقدر من کسانی را که به دفاع از اسلام ومسلمین می پردازند و راه را بر گمراه کنندگان مسلمانان می بندند ، دوست دارم.به خداوند قسم که اگر علمای امت همانند تو عمل می کردند،در تمام دوران ها کسی نمی توانست احدی از مسلمانان را گمراه نماید.اما با کمال تأسف؛آنان از گفتگو با گمراه کنندگان می گریزند و اگر از علما سؤال کنی چرا با "مرزی" یا "اللحیدی" و یا امثال آنها گفتگو نمی کنید؟علما در جوابت خواهند گفت:ما نمی خواهیم باعث شهرتشان شویم برای همین با ایشان گفتگو نمی کنیم. ولی امام مهدی ناصر محمد یمانی به شما می گوید:ای علمای امت؛این خطای بزرگی ازجانب شماست که به بهانه مشهور نکردن گمراه کنندگان؛از گفتگو با آنان می گریزید و در اشتباهید؛بلکه حق این است که آنها را به مسلمانان معرفی کنید تا مردم بدانند آنان در گمراهی آشکار هستند و با برهان های قوی علمی دربرابر عالم و جاهل،آنها را وادار کنید که خاموش شوند تا وقتی آنها را وادرا به سکوت کردید؛احدی از مسلمانان از ایشان پیروی نکند و کسانی هم که در ابتدا از آنان پیروی کرده اند؛از تبعیت شان بازگردند و دریابند که این فرد؛آشکارا گمراه است؛چون علمای امت با دلایل علمی قوی از آیات محکم کتاب خدا او را خاموش ساخته اند و او نتوانسته درجریان گفتگو دربرابر شان حجت بیاورد؛ بلکه حجت باطلش با برهان های علمی قوی از آیات محکم کتاب درهم کوبیده شود تا انصارش دریابند او آشکارا در گمراهی است و از پیروی از او دست بردارند؛ای علمای امت؛ایا این منطقی نیست؟اما با کمال تأسف؛فرار شما از گفتگو با گمراه کنندگان؛با حجت جلوگیری از مشهورشدن شان ،باعث شده تا آنها را آزاد بگذارید تا مسلمانان را گمراه سازند و پیروانشان به پیروی خود ادامه دهند؛ به پیروان خود امر کنند که مسلمانان را بکشند؛ و آنها را برای ریختن خون مسلمانان،قانع کنند..وای علمای مسلمین، این نتیجه -تصمیم- شماست. چقدر این حجت شما حجت بدی است که می گویید ما با آنها گفتگو نمی کنیم تا مشهورشان نکنیم؛و به خاطر همین رهایشان کرده اید که مسلمانان را گمراه سازند و لذا فرقه هایی از مسلمانان بوجود آمده اند که مانند تیر رها شده از کمانند و با وجود اینکه حتی ریختن خون کافرانی که به جنگ دین نیامده اند بر ایشان حرام است،آنها خون مسلمان را بر زمین می ریزند،چگونه ممکن است خداوند کشتن مسلمان را حلال کرده باشد؟
و برای همین امام مهدی از جناب شیخ گرامی احمد الهواری ابوبلال تشکر می کند که برای دفاع از حدود دین و جلوگیری از گمراه شدن مسلمانان به دست امام ناصر محمد یمانی-درصورتی که اشکارا گمراه باشد- به سوی گفتگو با مهدی منتظر ناصر محمد یمانی شتافته است؛به ابو بلال خوش آمد گفته و به گرمی ازایشان استقبال می کنیم و به انصار توصیه می کنیم با ایشان به نیکی رفتار کرده و به تمام کلمه به ایشان احترام بگذارند؛ایشان میهمان میز گفتگوی ما هستند و بسیار عزیز و مکرمند؛چون برای دفاع از اسلام و مسلمانان و دفاع از حدود دین؛آمده است تا با ناصر محمد یمانی گفتگو نماید،او مانند بسیاری از علمای مسلمین عمل نکرده و با اسم مستعار با مهدی منتظر، گفتگو نمی کند؛بلکه نام ایشان واقعی است و درمورد اسم وعنوانش راست می گوید.برای همین نیز امام مهدی ناصر محمد یمانی برای این مرد احترام قائل است و بر انصار پیشگام برگزیده واجب می کند که به ایشان احترام بگذارند ورعایت این احترام از جانب امام حق پروردگارشان؛بر آنان واجب است.
شیخ فاضل ابوبلال ، تو را چیزی کم نیست جز استفاده از عقلی که خداوند به تو عطا نموده است،عزیز من،غرور و تعصب تو را به گناه نکشاند ، اگر برایت روشن گردید که ناصر محمد یمانی از مهدیونی نیست که در هر عهد و زمانی گرفتار مس جنون آورشیطان شده ومدعی می شوند مهدی منتظرند و مردم را گمراه کرده و از ذکر پیروی نمی کنند،نیست. اما خداوند واحد قهار و تمام انصارپیشگام برگزیده د رعصر"گفتگو قبل از ظهور" را به شهادت می گیرم و شاهد بودن خداوند کافی است که من مهدی منتظر؛ بزرگ ترین خلیفه خدا در کتاب ذکر او هستم و به مردم هشدار می دهم که وارد دوران نشانه های بزرگ ساعت شده اند از جمله نشانه ها برانگیخته شدن مهدی منتظر و رسیدن خورشید به ماه(ادراک) و نزدیک شدن سیاره دهم سیاره آتش و سقراست که هر از چند گاهی به سراغ بشر می آید.
ای جماعت مردمان، پیش از آن که به خاطرعبور سیاره ای که به نام سیاره دهم نامیده می شود؛شب از روز پیشی گیرد؛به سوی خداوند واحد قهار بگریزید؛به سوی خداوند توبه کرده و با انابه به او رو نمایید و از ذکر که بعد از ابلاغ ازتحریف محفوظ نگه داشته شد تا حجت خداوند بر بشراست؛پیروی کنید. خداوند سبحان این کتاب را به عبث و بیهوده؛از تحریف محفوظ نگه داشته نشده است؛بلکه حبل و ریسمانی است که از آسمان به زمین کشیده شده و هرکس به آن بیاویزد؛به راه راست-صراط مستقیم- هدایت شده است.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَلا تَفَرَّقُوا} صدق الله العظيم [آل عمران:۱۰۳].
ون این ریسمان الهی است که از آسمان تا زمین امتدا یافته است.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْ‌هَانٌ مِّن رَّ‌بِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورً‌ا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَ‌حْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَ‌اطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾} صدق الله العظيم [النساء].


و حدیثی از سنت بیان نیز این را تصدیق می کند، محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم،فرمود:


[كتاب الله سبب طرفه بيد الله وطرفه بأيديكم فتمسكوا به لن تزلوا ولا تضلوا، والأصغر سُنتي وإنهما لا يفترقان]
[ کتاب خداوند طنابی است که یک سمت آن در دست خداوند و سمت دیگر آن در دستان شماست ؛به آن پای بند باسید تا سقوط نکرده وگمراه نشوید،سنت من از آن کوچک تر است و براستی که این دو با هم هستند و جدا نمی شوند ]صدق محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم.
و معنی این فرموده که سنت کوچک تر است این است که قرآن بزرگ تر و میهمن بر سنت بیانی است که از تحریف محفوظ نیست؛و معنی این سخن ایشان که "لا یفترقان" این است که در هیچ چیز با هم اختلافی ندارند،و کتاب خداوند و سنت حق رسولش؛نور علی نورند. سزاوار نیست که احادیث سنت بیان با آیات محکم قرآن عظیم اختلاف داشته باشند و هرآنچه که مخالف آیات محکم قرآن باشد،حدیث دروغی است که از جانب شیطان بر زبان اولیائش جاری شده که تظاهر به ایمان کرده و کفر خود را برای دور کردن مسلمانان از عقاید حقی که خداوند در آیات محکم قرآن عظیم نازل کرده است؛پنهان می کنند ومحمدٌ رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - فتوا نداده است که خداوند وعده حفظ سنت بیان از تحریف را به شما داده باشد و محمدٌ رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - فرمود:
[إِنَّ جِبْرِيلَ عَلَيْهِ السَّلامُ أَتَانِي ، فَقَالَ: إِنَّهُا سَتَكُونُ فِي أُمَّتِي فِتْنَةٌ ! فَقُلْتُ: فَمَا الْمَخْرَجُ مِنْهَا يَا جِبْرِيلُ ؟ فَقَالَ: كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ، فِيهِ نَبَأُ مَا قَبْلَكُمْ، وَخَبَرُ مَا بَعْدَكُمْ، وَحُكْمُ مَا بَيْنَكُمْ، مَنْ وَلِيَ هَذَا الأَمْرَ مِنْ جَبَّارٍ فَيَقْضِي بِغَيْرِهِ يَقْصِمُهُ اللَّهُ، وَمَنْ يَبْتَغِي الْهُدَى فِي غَيْرِهِ يُضِلُّهُ اللَّهُ]
[جبریل علیه السلام نزد من آمد و گفت در امت من فتنه ای خواهد بود!به او گفتم ای جبریل؛راه خروج از آن چیست؟گفت:كتاب خداوند،خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما وداوري درميان شماست هرکس از این امرخداوند جبار روگرداند و به چیزی دیگر روکرد؛خداوند او را در هم می شکند وهرکس هدایت را درغیر آن جست؛خداوند او را گمراه می کند]صدق محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم.
در سندی دیگر از محمد رسول الله نقل شده است که: [وأخرج ابن أبي شيبة والدارمي والترمذي ومحمد بن نصر وابن الأنباري في المصاحف عن الحارث الأعور قال: دخلت المسجد فإذا الناس قد وقعوا في الأحاديث فأتيت علياً فأخبرته فقال: أو قد فعلوها ؟ سمعت رسول الله يقول: " إنها ستكون فتنة قلت: فما المخرج منها يا رسول الله ؟ قال: كتاب الله فيه نبأ من قبلكم وخبر من بعدكم وحكم ما بينكم هو الفصل ليس بالهزل من تركه من جبار قصمه الله ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله وهو حبل الله المتين وهو الذكر الحكيم وهو الصراط المستقيم هو الذي لا تزيغ به الأهواء ولا تشبع منه العلماء ولا تلتبس منه الألسن ولا يخلق من الرد ولا تنقضي عجائبه هو الذي لم تنته الجن إذ سمعته حتى قالوا: إنا سمعنا قرآناً عجباً يهدي إلى الرشد من قال به صدق ومن حكم به عدل ومن عمل به أجر ومن دعا إليه هدي إلى صراط مستقيم"]

[ ترجمه حدیث:از ابن أبي شيبة والدارمي والترمذي ومحمد بن نصر وابن الأنباري در المصاحف ازالحارث الأعور نقل شده كه مي گويد وارد مسجد شدم ديدم مردم در احاديث جدل مي كردند سراغ علي رفتم و خبر را به او رساندم گفت واقعا اين كار را كردند ؟ شنيدم كه رسول الله مي گفت :بي گمان فتنه اي در پيش است "گفتم : يا رسول الله ! پس راه بيرون رفت از آن فتنه چيست ؟ فرمودند: كتاب خداي تبارك و تعالي است ؛ در قرآن خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما و داوري در ميان شماست ، قرآن سخني است قاطع و فيصله دهنده كه شوخي و بازيچه نيست. هر كس آن را از سر گردنكشي و استكبار فرو گذارد، خداوند كمر او را مي شكند و هركس هدايت را در غير آن طلب كند، خداوند او را گمراه مي كند. قرآن ريسمان مستحكم خداوند و نور مبين او و ذكر حكيم و صراط مستقيم است . قرآن است كه هواها با آن به كجي و انحراف نمي گرايند، زبانها بدان التباس و ابهام پيدا نمي كنند، ، علما از آن سير نمي شوند، و با وجود بسياري تكرار كهنه نمي شود وعجايب و شگفتي هاي آن به پايان نمي آيد وقرآن است كه چون جنيان آن را شنيدند، بي درنگ گفتند: {ما قرآن عجيبي را شنيديم که به سوي رشد راه مي نمايد} هر كس به قرآن سخن گفت راست گفت و هر کس به آن عمل نمود پاداش گرفت و هر کس با آن حکم کرد ؛ حکم عادلانه داد و هر كس به سوي قرآن دعوت كرد، به سوي راه راست هدايت شد] صدق محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم.
آیا نمی بینید که قرآن و سنت، نورعلی نورند و نباید از هم جدا شده و باهم ديگر مختلف باشند؟ و محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - از روی هوی ( گمان ) سخن نمی گوید و سنت بیان نیز از جانب خداوند رحمن است،و سزاوار خداوند رحمن نیست که با خودش در تناقض باشد سبحانه و تعالی علواً کبیرا!وبرای همین خداوند علی العظیم در آیات محکم قرآن عظیم به شما امر می کند ، ؛که درآیات محکم قرآن تدبر کنید و احادیث سنت بیان را به قرآن عرضه نمایید،نظر به اینکه وعده ای برای حفظ سنت بیان از تحریف به شما داده نشده است. خداوند به حق میان شما چنین حکم داده است که آنچه که مخالف آیات محکم قرآن عظیم باشد،آن حدیث نبوی از احادیث نبوی نیست،بلکه از احادیثی است که نبی آنها را بیان ننموده و از جانب خداوند نیست؛ شیطان رجیم آن را عنوان کرده تا شما را از صراط مستقیم دور کند. خداوند تعالی می فرماید:
مَّن يُطِعِ الرَّ‌سُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ ۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْ‌سَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿٨٠﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْ‌آنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ‌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَ‌دُّوهُ إِلَى الرَّ‌سُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ‌ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].
شیخ فاضل و محترم،خداوند تو را به صراط مستقیم خود هدایت نماید؛بخشی از سخنانت را نقل می کنیم:





تمام اعمال خارق العاده ای که انجام می دهد،برای او و بندگان زنده و مرده؛ فتنه است ونزول باران و تمام این موارد از شمول نزول نشانه ها خارج می شوند،چون به اذن خداوند رخ می دهند.

و این سخنت: "{وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْسِلَ بِالآيَاتِ إِلاَّ أَن كَذَّبَ بِهَا الأَوَّلُونَ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُواْ بِهَا وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلاَّ تَخْوِيفًا} صدق الله العظيم، به قاعده فرستاده شدن آیات نظر کنید. {وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلاَّ تَخْوِيفًا} صدق الله العظيم یعنی برای بیم دادن مردم از سوی پروردگار تا از حق پیروی نمایند" در جواب می گویم که دجال هم از نشانه های خداوند است برای بیم دادن اولیائش ؛بلکه این فتنه از ناقه و مانند آن نیز شدیدتر است

پایان نقل قول
امام مهدی منتظر در پاسخ به شما می گوید،عزیز من خداوند من و تو و تمام مسلمین را ببخشاید، چرا کلام خداوند را از موضع خود تحریف می کنید؟ چگونه فتوا داده و می گویی:




می گویم که دجال هم از نشانه های خداوند است برای بیم دادن اولیائش ؛بلکه این فتنه از ناقه و مانند آن نیز شدیدتر است




پایان نقل قول

سبحان الله،آیا خداوند اولیاء خود را با نشانه های خود بیم می دهد تا از باطل پیروی نمایند؟سبحان ربی و تعالی علوا کبیرا!!ای مرد،امام مهدی جرأت نمی کند مانند تو،ندانسته و بدون یقین چیزی به خداوند نسبت دهد.برادر گرامی؛این آیات از آیه های محکم و بینه خداوند و از آیه های بنیادی کتاب-ام الکتاب- هستند .این آیه ها فتوای خداوند به انس و جن است که علت امتناع او از فرستادن نشانه ها این است که پیشینیان آن ها را تکذیب کرده اند و خداوند تعالی می فرماید:

{وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْسِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُوا بِهَا وَمَا نُرْسِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا ‎﴿٥٩﴾‏ } صدق الله العظيم [الإسراء].
و خداوند قاعده حقی که برای فرستادن نشانه ها معین فرموده را به شما آموخته است؛این ناموس و قاعده را در آیات محکم خود آورده است که: {وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلاَّ تَخْوِيفًا} صدق الله العظيم.ای خردمندان؛ مقصود خداوند از این فرموده دقیقا چیست: {وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلاَّ تَخْوِيفًا} صدق الله العظيم،؟ و مقصود از بیم دادن این است که از خدای خود بترسید و از حق آمده از جانب پروردگارتان پیروی نمایید؛چرا که اگر بعد از وقوع نشانه؛آن را تکذیب کنند؛حتماً بعد از تکذیب نشانه اش عذاب خداوند گریبانشان را خواهد گرفت و خداوند تعالی می فرماید:
{فَقَالَ لَهُمْ رَ‌سُولُ اللَّـهِ نَاقَةَ اللَّـهِ وَسُقْيَاهَا ﴿١٣﴾ فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُ‌وهَا فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ ربّهم بِذَنبِهِمْ فَسَوَّاهَا ﴿١٤﴾ وَلَا يَخَافُ عُقْبَاهَا ﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [الشمس].

انگار می بینم که شیخ فاضل می خواهد با این سخن خداوند تعالی دلیل بیاورد که:
{إِنَّا مُرْسِلُو النَّاقَةِ فِتْنَةً لَّهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَاصْطَبِرْ ‎﴿٢٧﴾‏} صدق الله العظيم [القمر] وانگار می خواهی با این آیه استدلال آورده و بگویی که فرستادن نشانه ها؛ برای امتحان و فتنه است، پس امام مهدی با بیان حق فرموده خداوند تعالی پاسخت را می دهد:

{إِنَّا مُرْسِلُو النَّاقَةِ فِتْنَةً لَّهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَاصْطَبِرْ ‎﴿٢٧﴾‏} صدق الله العظيم [القمر]
و این بدان علت است که خداوند می خواهد از زبان رسولش به آنها هشدار دهد که به آن آسیبی نرسانند که اگرچنین کنند گرفتارعذاب بزرگی خواهند شد و برای همین خداوند تعالی می فرماید: { فِتْنَةً لَهُمْ } یعنی آنها درنهایت عناد ورزیده و به آن آسیب می رسانند و با امرپرورد گارشان مخالفت خواهند کرد و خداوند تعالی می فرماید:

{وَإِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا ۗ قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّـهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَـٰهٍ غَيْرُ‌هُ ۖ قَدْ جَاءَتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّ‌بِّكُمْ ۖ هَـٰذِهِ نَاقَةُ اللَّـهِ لَكُمْ آيَةً ۖ فَذَرُ‌وهَا تَأْكُلْ فِي أَرْ‌ضِ اللَّـهِ ۖ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿٧٣﴾وَاذْكُرُ‌وا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاءَ مِن بَعْدِ عَادٍ وَبَوَّأَكُمْ فِي الْأَرْ‌ضِ تَتَّخِذُونَ مِن سُهُولِهَا قُصُورً‌ا وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُيُوتًا ۖ فَاذْكُرُ‌وا آلَاءَ اللَّـهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْ‌ضِ مُفْسِدِينَ ﴿٧٤﴾ قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُ‌وا مِن قَوْمِهِ لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَتَعْلَمُونَ أَنَّ صَالِحًا مُّرْ‌سَلٌ من ربِّه ۚ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْ‌سِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ ﴿٧٥﴾ قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُ‌وا إِنَّا بِالَّذِي آمَنتُم بِهِ كَافِرُ‌ونَ ﴿٧٦﴾ فَعَقَرُ‌وا النَّاقَةَ وَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ‌ ربّهم وَقَالُوا يَا صَالِحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الْمُرْ‌سَلِينَ ﴿٧٧﴾ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّ‌جْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِ‌هِمْ جَاثِمِينَ ﴿٧٨﴾ فَتَوَلَّىٰ عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِ‌سَالَةَ رَ‌بِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ وَلَـٰكِن لَّا تُحِبُّونَ النَّاصِحِينَ ﴿٧٩﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].

عزیز من مقصود از فتنه این است؛ و برایتان روشن شد که همانا فرستادن نشانه های خداوند برای تصدیق دعوت حق پروردگارشان است تا از خداوند بترسند و به دعوت حق پروردگارشان پاسخ دهند؛ وبه راستی که خداوند نشانه های تصدیق کننده را برای تأیید دعوت حق می فرستد تا-مردم- خداوند یکتا را عبادت کرده و شریکی برای او قائل نشوند و برای همین نبی خداوند صالح می گوید:
{قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً} صدق الله العظيم
ولی شما قاعده ی قانون فرستادن از جانب خداوند را تغییر داده اید:
{وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْسِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُوا بِهَا وَمَا نُرْسِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا ‎﴿٥٩﴾‏} صدق الله العظيم [الإسراء].
عزیز من از خدا بترس، و مي دانم که می خواهی مرا از این موضع دور کنی ،چون نمی توانی در این مورد در برابر ناصر محمد یمانی برهانی بیاوری؛ لذا می خواهی با مطرح کردن سؤالی دیگر او را از این موضوع منصرف کنی.ولی برادر گرامی با عرض معذرت تا زمانی که اعتراف نکنی در این مورد؛حجت و برهان علمی امام ناصر محمد یمانی قوی تر است؛از این موضوع خارج نمی شویم، من قصد ندارم تو را درتنگنا بگذاریم؛اما آیا این تنگنا برایت راحت تر از این نیست که خداوند ترا درآتش بيفكند چرا که بعد از اقامه حجت حق بر تو؛از آن اعراض کرده ای ؟بلکه می بینم می گویی:آیا بیانی بعد از بیان تو نیست؟ و فتوا می دهی که در پاسخ بیان ناصر محمد یمانی؛توضیحات مفصلی آورده ای؛پس در جواب می گویم شیخ فاضل ابوبلال؛تفاصیل تو از نزد خودت است و با ظن سخن می گویی و ظن و گمان کسی را از حق بی نیاز نمی کند،اما تفصیل ناصر محمد یمانی مستقیم از جانب خداوند رحمن است که از آیات محکم قرآن و دقیقا در باره همان موضوع آمده است و با قیاس نیست...مثل حجت تو نیست که طولانی شدن عمر شیطان تا فرا رسیدن رستاخیز اول را مثال آورده و آن را معجزه ای می دانی که شیطان آورده است. ای مرد تمام ملائکه خداوند رحمن نیز نمی میرند مگر زمانی که خداوند پایان همه چیز را اعلان نماید.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلا وَجْهَهُ} صدق الله العظيم [القصص: ۸۸].
آیا بعد از حق؛ جز گمراهی چیزی هست؟ خداوند به تو برکت دهد؛ عزیز من از خدا بترس ؛ما درمسابقه فوتبال نیستیم که تو ببری یا من ببرم!بلکه این امر و خبری بزرگ است،تو با مهدی منتظر گفتگو و جدال مي كني؛او که از جانب خداوند برانگیخته شده تا با قرآن عظیم مردم را از ظلمات به سوی نور برده و آنها را به مسیر ومنهاج اولیه نبوت بازگرداند؛همان گونه عمل نماید که محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم عمل نمود.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{الر كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَىٰ صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ ‎﴿١﴾} صدق الله العظيم [إبراهيم].
هم چنین خداوند امام مهدی را برنیانگیخته است تا از کتاب بحار الأنوار شیعیان و یا کتاب البخاری و مسلم اهل سنت،برای مردم حجت بیاورد؛بلکه کتاب خداوند قرآن عظیم که شیعیان سنیان آن را مهجور کرده و و وزن و احترام و قداستی برای آن قائل نشده اند،حجت اوست.ممکن است عزیز من بوبلال بخواهد بگوید:"صبرکن صبرکن ناصر محمد یمانی؛ بناحق به ما افترا نزن؛ ما از علمای امت هستیم و کتاب خداوند را محترم شمرده و برایش تقدس قائلیم و برایس وزن بزرگي قائلیم"پس امام ناصر محمد یمانی در پاسخت می گوید: اگر چنین است؛پس چرادر برابر کتاب خداوند تکبر ورزیده و احادیث نبوی را همانند ناصر محمد یمانی ،به قرآن عرضه نمی کنید، اگر راست می گویید چرا آنچه را که با آیات محکم کتاب خدا مخالف است را پشت سرتان نمی اندازید؟

برادرگرامي ، از آنجا که شما اولین عالم از علمای امت اسلام هستی که جرأت کرده ای با اسم واقعی و نه با اسم مستعار؛با مهدی منتظر گفتگو کنی؛امیدوارم خداوند برانگیخته شدن امام مهدی را عامل بشارت از سوی خود برایت قرار دهد نه حسرت.به خداوند قسم،کسانی که خداوند آنها را در عصر"گفتگوی قبل از ظهور"از امر امام مهدی آگاه می سازد، ولی از او پیروی نمی کنند،حسرت و ندامت بزرگی بر آنهاست؛امیدوارم خداوند به حق "لا إله إلا هو" و به حق رحمتی که برخود فرض نموده و به حق بزرگی نعیم رضوان نفسش؛برانگیخته شدن امام مهدی را عامل حسرتی برای مسلمانان قرار ندهد و ابو بلال و تمام علمای دین و مسلمانان را هدایت نماید تا از حق آمده از سوی پروردگارشان پیروی نمایند؛ای مردم به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم؛؛من به شما دروغ نگفته ام و امام مهدی خلیفه برگزیده خداوندم و شما را در انتخاب خلیفه خداوند به جای او اختیاری نیست که خداوند منزه از این است که درحکمش شریکی داشته باشد.تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ ‎﴿٦٨﴾‏} صدق الله العظيم [القصص]
عزیز من امر( خبر ) ما به شما اطلاع داده شد که کسی در شبکه جهانی اینترنت هست به نام ناصر محمد یمانی که می گوید مهدی منتظر است و از تمام علمای امت برای گفتگو دعوت کرده است. به محض اینکه به شما خبر داده شد نامش ناصر محمد یمانی است؛گفتی:"هیهات هیهات؛اسم مهدی منتظر محمد بن عبدالله است و برای همین؛این فرد دورغ گویی گشتاخ است نه مهدی منتظر"سپس ابوبلال خطیب منبر برای گفتگو با کسی شتافت که به زعم خود مهدی منتظرناصر محمد یمانی است و بر سر میز گفتگو حاضر شد و انتظار داشت که بیشتر از مدت کوتاهی بر سر میز نماند و با برهان قوی علمی ناصر محمد یمانی را خاموش خواهد کرد تا برای انصارش ثابت شود او دروغ گویی گستاخ است نه مهدی منتظر.اما ابوبلال علمی را در نزد ناصر محمد یمانی یافت که انتظارش را نداشت. گفتگو از یک موضوع شروع شد و لی هم چنان درهمان موضوع متوقف است وآرزو دارد از آن خارج شود و به سراغ مطلبی دیگر برود؛چون ناصر محمد یمانی در برابر ایشان حجت حق آورده است و ایمان و ثبات انصار او بیشتر شده وبه یقین دانسته اند که ناصر محمد یمانی به حق مهدی منتظر است مگر آن که ابو بلال بتواند تنها یک برهان محکم وقوی از آیات محکم و بینه کتاب بیاورد که نشان دهد خداوند نشانه های خود را برای تصدیق حق و باطل-هردو- نازل می کند.
شاید ابوبلال بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید:" صبرکن ما نگفتیم خداوند ایات خود را برای تصدیق باطل فرو می فرستد؛بلکه این فتنه آنهاست تا آن ها را در برابر حق آزمایش کند" امام ناصر محمد یمانی درپاسخ می گوید: شیخ فاضل،آیا می دانی مقصود خداوند از نشانه های الهی چیست؟ جز این نیست که این نشانه ها؛برهان این است که خدایی جز خداوند نیست و شریکی ندارد؛حال چگونه با نشانه هایش که برهان الوهیت اوست؛به دشمن باطل خود یاری می کند؟آیا عقل و منطق این را می پذیرد؟ از آنجا که عقل و منطق این را نمی پذیرد، لذا حتی یک برهان در این باره نمی توانید در ایات محکم کتاب بیابید و اگر تنها یک برهان از ایات محکم کتاب بیاوری که خداوند با نشانه های دال بر وحدانیت خود به کسانی که غیر از اوادعای خدایی می کنند؛یاری می رساند،اگر چنین کنی که نمی توانی بکنی،آن گاه مهدی منتظر ناصر محمد یمانی دروغگوی گستاخی خواهد بود؛ای جماعت انصار پیشگام برگزیده و ای بازديد کنندگان از میز گفتگو از کشورهای مختلف؛همگی شاهد باشید.
شیخ فاضل؛خطیب منبر؛ما مجدد حضورشما بر سرمیز گفتگوی جهانی مهدی منتظر گرامی میداریم؛ میزی که برای گفتگوی آزاد دینی و هدایت مسلمانان و تمام مردم به صراط مستقیم برقرار شده است. حجت مهدی منتظر،همان حجت جدم است؛حجتی که خداوند آن را برهان قوی علمی حق خود بر عالمیان قرار داده است و لذا خداوند تعالی می فرماید:
{فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ ‎﴿٦١﴾‏} صدق الله العظيم [آل عمران].
برادر کریم؛ دانشی را که داری بیان کن و حقوق کسانی که به صف انصار نپیوسته اند در نزد ما محفوظ است،ولی درمورد انصار من حق دارم درصورتی که در بیانات انصار چیزی برخلاف امر مان دیدم، در آن دخل و تصرف کنم تا به دیگران دستاویزی ندهیم که تصور کنند ؛آن مطلب از ناصر محمد یمانی است.به پایگاه مبارک ما خوش آمدی؛گفتگو در این مورد را ادامه می دهیم،چرا که یکی از مهم ترین عقاید دینی و از پایه های اساسی ایمان به کلمه توحیدی"لا إله إلا الله وحده لا شريك له" است. کسی که غیر از خدا ادعای ربوبیت کیهان و مخلوقات را می کند؛ باید برهانی برای ادعای خود داشته باشد؛و اگر خدا باشد باید اگر راست می گوید؛مرده را زنده کند!از آنجا که ادعای غیرخدا؛ باطل است؛اگر محکوم نیست و خود را محق می داند؛ برای ادعایش دلیل بیاورد؛و اگر راست می گوید روح یک جسد را بعد از مرگ بازگرداند.
برادر کریم؛ من از ناصحان هستم؛ سخن گفتن با ظن درباره خداوند را کنار بگذار،به حرف های خود در مورد خدا و نشانه های عمومی و خصوصی نگاهی کن؛ پروردگار من منزه است از اینکه نشانه هایی که دلالت بر خدایی خداوند و نبودن معبودی غیر او دارند؛ به مسیح کذاب اختصاص دهد! به خداوندی که خدایی جز او نیست؛حتی یک برهان قوی از آیات محکم کتاب خداوند برای مان نیاوردی،همانا که به دلایل و حجت های واهی تمسک جسته ای که مانند تارهای عنکبوتند و سست ترین خانه ها خانه عنکبوت است؛ ما هم چنان شما را نصیحت کرده و می گوییم:خدا را شاکر باش که مقدر شده در دوران مهدی منتظر زندگی کنی و از دعوت او در دوران"گفتگو قبل از ظهور"باخیر شوی و اگر سرباز زنی تا از آنچه که مخالف آیات محکم کتاب خداوند است پیروی نمایی؛ به خداوند بزرگ و پروردگار آسمان ها و زمین و آنچه بین انهاست و به پروردگار عرش عظیم که استخوان های پوسیده و پراکنده را زنده می کند قسم که هر کس به آن چه که مخالف ایات محکم قرآن عظیم پای بند باشد؛ به حبل شیطان رجیم آویخته و خانه ای مانند خانه عنکبوت را برگزیده و سست ترین خانه؛خانه عنکبوت است.ایا فکر می کنی اگر به تاری از تارهای خانه عنکبوت بیاویزی؛این مانع از سقوطت خواهد شد؟ هر کس از حق منحرف شد، سقوط کرد و هرکس سقوط کرد در آتش فرو افتاد که جایگاه بسیار بدی است.
برادر کریم؛ درباره این موضوع ،تصمیم نهایی خود را بگیر؛آیا برایت روشن شد که فرستادن آیات الهی که دلالت بر وحدانیت خداوند دارند؛تنها برای یاری رساندن به انبیاء و رسولانی است که مردم را به سوی کلمه توحیدی " لا إله إلا الله وحده لا شريك له"دعوت می کنند و برای همین نیز خداوند با آیات و نشانه هایی که دال بر الوهیت اوست آنها را یاری می نماید که خداوند منزه و بسی والا و برتر است.سبحان الله ؛چگونه حق و باطل را یکسان قرار می دهید برای مثال این که می گویی خداوند با نشانه های الوهیت خود را هم برای مسیح عیسی بن مریم می فرستد و هم برای مسیح کذاب، سبحان الله که تفاوت این دو مانند فرق بین تاریکی و نور است . جدال ما بر سر "به اذن خداوند" نیست؛ من می دانم منظور شما این است که دجال به اذن خداوند مرده را زنده می کند و به اذن خداوند باران را فرومی فرستد و به اذن خداوند زمین را می رویاند؛اما اختلاف ما بر سراین است که دادن این نسبت به خداوند دروغ است؛ این دروغ است که خداوند با آیاتی که دلالت بر یکتا بودن و الوهیت او دارد؛ دعوت باطل را تصدیق و تأیید می کند؛ به خداوند قسم که این بزرگ ترین دورغی است که در تاریخ کتاب به خداوند نسبت داده شده است.
برای همین است که می بینید مهدی منتظر، هم چنان اصرار دارد در باره این موضوع بحث و گفتگو ادامه یابد تا ازآیات محکم قرآن عظیم برای مردم، برهان قوی علمی برایمان بیاوری و شرط هم این است که دلیل قوی علمی باید از جانب خداوند رحمن و برای عالمان و جاهلان مسلمان روشن باشد.پس از ایات محکم قرآن عظیم برایمان دلیل بیاور و اگر نتوانی؛ راهی نداری جز این که اعتراف کنی در این مورد، حق با امام ناصر محمد یمانی است.بعد از آن به سراغ گفتگو درمورد دیدن آشکار روی خداوند می رویم و به همین ترتیب مورد به مورد پیش می رویم و ترازو و میزان؛ برهان علمی قوی از ایات محکم و بینه خداوند رحمن خواهد بود نه سخنانی که از روی نظر شخصی است و این فرمان دین است و لغزش یک عالِم می تواند باعث لغزش تمام عالَم شود و بار گناه همه کسانی را که تا روز قیامت از او پیروی کرده اند را همراه بار گناه خود بر دوش خواهد داشت؛ گمراه کردن مردم با دانشی که روشن نیست از جانب خداوند باشد؛ خسران و ضرر بسیار بزرگی است و خداوند تعالی می فرماید:
{وَإِذَا قِيلَ لَهُم مَّاذَا أَنزَلَ رَ‌بُّكُمْ ۙ قَالُوا أَسَاطِيرُ‌ الْأَوَّلِينَ ﴿٢٤﴾ لِيَحْمِلُوا أَوْزَارَ‌هُمْ كَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۙ وَمِنْ أَوْزَارِ‌ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُم بِغَيْرِ‌ عِلْمٍ ۗ أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُ‌ونَ ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [النحل].
و می دانم علمای امت نمی گویند که قرآن افسانه های پیشینیان است؛بلکه یا مانند اهل تسنن كه مي گويند تأویل آن را جز خداوند نمی داند و یا مانند شیعیان می گویند که قرآن وجوه مختلف دارد و تأویل آن را جز راسخون در علم از اهل بیت کسی نمی داند. مهدی منتظر در جوابشان می گوید: ولی من که با متشابه قرآن که تأویل آن را جز خداوند و راسخون در علم نمی دانند؛با شما گفتگو نمی کنم؛بلکه با آیات محکم کتاب که آیات بنیادی کتابند-ام الکتاب- و برای عالم و جاهلتان روشن هستند برایتان حجت می آورم تا به حق دربرابر عالم وجاهلتان حجت آورده باشم ویا به حق آمده از پروردگارشان پیروی می کنند و یا گرفتار عذاب خداوند می شوند و جز او برای خود ولی و نصیری نمی یابند.


وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
خليفة الله؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=5123

Admin
24-05-2015, 04:05 AM
( پاسخ امام به شیخ أحمد الهواري )..

- 9 -
الإمام ناصر محمد اليماني
01 - 06 - 1431 هـ
15 - 05 - 2010 مـ
۲۵- اردیبشهت- ۱۳۸۹ ه.ش.
12: 06 صباحاً

[ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
(https://mahdialumma.org/showthread.php?p=2381)https://mahdialumma.org/showthread.php?p=2381
ــــــــــــــــ

ن ...


بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله وآله الطيبين و التابعين للحقّ إلى يوم الدين، خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَا يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْنَاكَ بالحقِّ وَأَحْسَنَ تَفْسِيرًا} صدق الله العظيم [الفرقان:۳۳].
در ادامه قسمتی از بیانات شیخ احمد هواری را نقل می‌کنیم:





نمونه‌ای از اینکه برخی آیات در ظاهر با یکدیگر تعارض دارند در زیر می‌آید:
مثال 1: در قرآن کریم این فرموده خداوند تعالی را می‌خوانیم که: {لا إكراه في الدين قد تبين الرشد من الغي} و از طرف دیگر و در مقابل می‌خوانیم که خداوند تعالی می‌فرماید: {قاتلوا الذين لا يؤمنون بالله ولا باليوم الآخر ولا يحرمون ما حرم الله ورسوله ولا يدينون دين الحقِّ من الذين أوتوا الكتاب) آیا این تعارض حقیقی است؟




امام ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: شیخ فاضل، آیات کتاب را با یکدیگر مخلوط نکن و هر یک از آیات را به حق در جای مورد نظر خود بگذار. برای خداوند به حق و یقین، شهادت می‌دهم که این از آیات محکم و بنیادین کتاب است آنجا که خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآَمَنَ مَنْ فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَوَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَن فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا أَفَأَنتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّىٰ يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ ‎﴿٩٩﴾‏} [يونس].
{لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ‎﴿٢٥٦﴾‏} صدق الله العظيم [البقرة]
{وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ فَمَن شَاءَ فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَإِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا ‎﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [الكهف].
تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{إِنَّ هَٰذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَن شَاءَ اتَّخَذَ إِلَىٰ رَبِّهِ سَبِيلًا ‎﴿١٩﴾‏} صدق الله العظيم [المزمل].
و این از آیه‌های محکم پروردگار عالمیان است که در آن فتوا داده می‌شود خداوند به ما فرمان نداده‌است با مردم بجنگیم تا شهادت به وحدانیت خداوند داده و با اکراه مبادرت به عبادت بدون شریک او نمایند؛ و دلیل آن هم این است که اگر مردم را به زور وادار به این کار کنیم، حتی اگر یک میلیون سال هم خدا را عبادت نمایند؛ خداوند عبادت آنها را نمی‌پذیرد چون خداوند تا زمانی که عبادت، خالصانه و برای خدا نباشد، آن را نمی‌پذیرد. نماز و زکات آنان باید به ‌اطر خداوند و بدون ترس از احدی جز خداوند باشد، در این صورت است که عبادات پذیرفته می‌شوند. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{إِنَّمَا يَعْمُرُ‌ مَسَاجِدَ اللَّـهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ‌ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّـهَ فَعَسَىٰ أُولَـٰئِكَ أَن يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [التوبة]
و برای همین اگر کافران را وادار کنیم با اکراه به پروردگارشان ایمان آورده و درحالی‌که خوار شده‌اند، از روی ناتوانی پروردگار را عبادت نمایند، خداوند عبادات آنها را نمی‌پذیرد و بدین جهت خداوند تعالی می‌فرماید:
{لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ‎﴿٢٥٦﴾‏} صدق الله العظيم [البقرة]
و اما احادیثی از سنت نبوی که در این باره آمده‌اند، هر کدام که باطل باشند، خواهید دید مخالف این آیات روشن خداوند هستند؛ ازجمله این حدیث که به دروغ به نبیّ نسبت داده شده است:

[أُمرت أن أُقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمداً رسول الله ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم إلا بحق الإسلام وحسابهم على الله]

[ به من فرمان داده شده‌است با مردم بجنگم تا شهادت بدهند خدایی جز الله نیست و محمد رسول خداست و نماز بر پا داشته و زکات بدهند. اگر چنین کردند خون و اموالشان از من در امان است مگر به حق اسلام و حسابشان به خداوند تعالی است]

ولی امام مهدی اعلان می‌کند نسبت به این حدیثِ دروغ کافر است. خداوند به ما فرمان نداده‌است با مردم بجنگیم تا شهادت دهند: «لا إله إلا الله و أن محمداً رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم» و نماز برپا داشته و زکات بدهند...خیر به‌هیچ‌وجه چنین نیست و امر خداوند در آیات محکم کتابش این است:

{أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ}. و
{{{لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّين}}} صدق الله العظيم.
چرا که ایمان به خدا در زمره حقوق خداوند نسبت به بندگانش است. خداوند به ما فرمان دخالت در اموری را نمی‌دهد که بین و او بندگانش بوده و مختص عبادات آنهاست. فرمان خداوند به ما جز این نیست که امر را به آنان ابلاغ کرده و برایشان توضیح بدهیم و آن را روشن کنیم. هرکس می‌خواهد ایمان بیاورد و هرکس که می‌خواهد کافر شود، تنها ابلاغ برعهده ماست و حساب و مؤاخذه با خداوند است. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلاَغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ} صدق الله العظيم [الرعد:۴۰].
ولی خداوند به ما امر نموده در امور بندگان برای رفع ظلم انسان به برادر انسانش، دخالت کنیم. به همین ترتیب به ما فرمان داده‌است امر به معروف و نهی از منکر کنیم و تمام حدود خداوند را در حق ظالمان اجرا کرده و مانع ظلم انسان به برادر انسانش شویم. هرکس انسانی را بدون گناه یا ارتکاب فساد در زمین، به قتل برساند، حد حق قتل را که در کتاب خداوند مقرر شده‌است، درمورد وی اجرا خواهیم کرد مگر اینکه اولیای مقتولی که مورد ظلم واقع شده‌است، بخواهند یا در مقابل دریافت دیه و یا به‌طور کامل او را عفو کنند. به همین ترتیب، کسی که با انجام زنا، به آبروی برادر انسانش تعدی نماید، حد خداوند را که در آیات محکم کتاب برای آن تعیین شده‌است، یعنی صد ضربه تازیانه، اعمال خواهیم کرد و همچنین در مورد سارقانی که اموال مردم را به سرقت می‌برند، حد سرقت را اجرا خواهیم کرد. چرا که نمی‌توانیم درمورد حدود الهی که در آیات محکم کتاب نازل شده‌اند، سازش کنیم.تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ} صدق الله العظيم [المائدة:۴۷].
همانا که مهدی منتظر، بعد از تمکین، دستوراتی را که حدود الهی هستند، در مورد تمام بشریت اجرا خواهد کرد، تا بتوانیم به این وسیله مانع ظلم انسان بر برادر انسانش گردیم و برای مسلمانان نسبت به کفار امتیازی قائل نمی‌شویم. هرکس به حدود الهی تعدی نماید، به خود ظلم کرده است. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{ كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُم مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ ‎﴿١١٠﴾} صدق الله العظيم [آل عمران]

از مسلمانان ثروتمند، زکات و از کافران ثروتمند، جزیه دریافت کرده و آن را بین فقرای مسلمان و کافر تقسیم می‌کنیم واگراهل کتاب حاضر به پرداخت جزیه نشوند، اختیاری نداشته و ما به‌دلیل اعلان خروج از حُکم و تمرد در برابر حاکم با آنها خواهیم جنگید. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّىٰ يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَن يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ ‎﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
چه تناقضی در فرمودّذی خداوند تعالی وجود دارد:
{لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ‎﴿٢٥٦﴾‏} صدق الله العظيم [البقرة]
و فرموده خداوند تعالی:
{قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الحقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ} صدق الله العظيم؟
عزیز من، حقیقت این است که عدم فهم تو از این دو آیه باعث شده‌است این آیات به نظرت متناقض بیایند و برای همین گفتید که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند و لا قوة الا بالله....‌علیرغم اینکه این دو آیه، از آیات محکم و بینه کتاب هستند و هر کدام به یک موضوع خاص اختصاص دارند. و اما فرموده خداوند تعالی:
{لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ‎﴿٢٥٦﴾‏} صدق الله العظيم [البقرة]
در اینجا به ما داده می‌شود در امور بین خداوند و بندگانش که در رابطه با خداست، دخالت نکنیم، چون اگر اعمال آنها خالصانه و برای خاطر خداوند نباشد، پذیرفته نخواهد شد و لذا اگر ما آنها را مجبور کنیم پروردگارشان را عبادت کنند، خداوند عبادت آنان را اگر از ترس ما باشد، نمی پذیرد. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{إِنَّمَا يَعْمُرُ‌ مَسَاجِدَ اللَّـهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ‌ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّـهَ فَعَسَىٰ أُولَـٰئِكَ أَن يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
و اما آیه دیگر، درباره‌ی جزیه در ازایِ حمایت و رفع ظلم از آنان است که به بیت المال مسلمین افزوده می‌شود و با زکات مسلمانان مخلوط شده و سپس به‌طور مساوی بین فقرای مسلمان و کافر تقسیم خواهد شد، بدون اینکه برای فقیر مسلمان نسبت به فقیر کافر برتری قائل شویم و هرکس بین مسلمان و کافر حکم کند و به‌خاطر کفرِ کافر به او ظلم نماید، لعنت خداوند و ملائکه و تمام مردم بر او خواهد بود و شایستگی ندارد قاضی باشد و بر اساس آنچه که خداوند نازل نموده‌است، حکم نکرده و از ظالمان است. چقدر برایتان قسم خورده و تکرار کنم: به خداوند بزرگ قسم که اگر برادر خونی من، برادری که از پدر و مادر من است، به یک کافر تعدی نماید، جانب کافر را گرفته و حق او را از برادرم می‌گیرم درحالی‌که برادرم ذلیل و خوار است. اگر چنین نکنم، چه‌کسی می‌تواند مرا از عذاب خداوند امان دهد؟ کسی که بار ظلمی را بر دوش بگیرد، زیان‌کار است و بر خلاف امر خداوند تعالی عمل کرده که می‌فرماید:
{ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَىٰ أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُم بَيْنَ النَّاسِ أَن تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُم بِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا ‎﴿٥٨﴾‏} صدق الله العظيم [النساء].
و بیان حقِ فرموده‌ی خداوند تعالی: {وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ} مقصود انسان‌ها به صورت عام است، بدون توجه به اینکه مسلمان باشند یا کافر و کافر و مسلمان از نظر حقوقی در نزد ما با هم فرقی ندارند و به خاطر اسلامتان منت مگذارید. و ما هم‌چنان در باره دولت خلافت جهانی اسلام مطالب زیادی داریم.
در ادامه قسمت دیگری از بیانات ابوبلال را نقل می‌کنیم:





آیا این تعارض حقیقی است؟ مثال دوم: {فَيَوْمَئِذٍ لا يُسْأَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَلا جَانٌّ} خداوند جل و علا در این آیه کریمه ذکر می‌نماید که در روز قیامت نه از جن و نه از انس درمورد گناهانشان سؤال نمی‌شود و این معنا از کلام خداوند در سوره القصص روشن می‌گردد که می‌فرماید: {وَلا يُسْأَلُ عَنْ ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ} و خداوند جل و علا در آیات دیگر ذکر می‌نماید که در روز قیامت از تمام انسان‌ها، رسولان و کسانی که رسول برایشان فرستاده شده‌است سؤال خواهد کرد: {فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَلَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ} واین فرموده: {فَوَرَبِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ} .آیا این تعارض حقیقی است؟





پس به‌حق به سراغت آمده و بهترین تفسیر را به اذن خداوند عزیز و علیم برایت می‌آوریم و بیان حق :
{فَيَوْمَئِذٍ لَّا يُسْأَلُ عَن ذَنبِهِ إِنسٌ وَلَا جَانٌّ ‎﴿٣٩﴾‏} صدق الله العظيم [الرحمن].
{وَلا يُسْأَلُ عَنْ ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ} صدق الله العظيم [القصص: ۷۸]
و بیان حق: این مختص ملائکه است نه پروردگار، یعنی ملائکه در روز حشر از مردم نمی‌پرسند تو کافری یا مؤمن، به‌هیچ‌وجه چنین نیست...اگر از کافران سوال شود، کفر خود را انکار خواهند کرد ولی ملائکه «الرحمن» از روی سیما و چهره‌ی انسان‌ها، مؤمنان صالح را از ظالمان باز می‌شناسند. سیمای ظالمان چگونه است؟ جواب را در کلام خداوند می‌یابید:
{يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيمَاهُمْ} صدق الله العظيم [الرحمن:۴۱].
همانا که آنها از چهره‌هایشان قابل شناسایی‌اند، گویا پاره‌ای از شب تاریک صورت آنها را پوشانده است. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{ وَالَّذِينَ كَسَبُوا السَّيِّئَاتِ جَزَاءُ سَيِّئَةٍ بِمِثْلِهَا وَتَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ مَّا لَهُم مِّنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ كَأَنَّمَا أُغْشِيَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعًا مِّنَ اللَّيْلِ مُظْلِمًا أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ‎﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم [يونس].
و برای همین ملائکه آنها را شناخته و می‌توانند بین متقیان و غافلان تمیز قائل شوند. به چهره‌های ظالمان نگاه می‌کنند که گویا پاره‌ای از شب تاریک آن را پوشانده‌است، پس کتاب اعمالشان را به دست چپشان می‌دهند. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَىٰ بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا ‎﴿١٤﴾‏} صدق الله العظيم [الإسراء].
اگر اعمال خود را که ملک عتید ثبت نموده است، انکار نمایند، شاهد، یعنی ملک رقیب، شهادت خواهد داد که در حق این انسان ظلم نشده‌است و او [ملک عتید] چیزی جز اعمال سوء وی را ثبت نکرده‌است. آنها [ظالمان] به شهادت ملک رقیب ایراد گرفته و می‌گویند:
{الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِن سُوءٍ بَلَىٰ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ‎﴿٢٨﴾‏} صدق الله العظيم [النحل].
سپس ملک عتید و شاهد او ملک رقیب و طرف دعوایشان، برای داوری به پیشگاه خداوند می‌روند و این بیان فرموده خداوند تعالی است:
{فَوَرَ‌بِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٩٢﴾ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٩٣﴾} صدق الله العظيم [الحجر].
سپس از آنها سؤال می‌شود که: آیا شما مرتکب این عمل زشت و بدی شده‌اید که در کتاب اعمالتان ثبت شده‌است یا ملک عتید و شاهد او ملک رقیب نسبت دروغ به شما داده‌اند؟ آن‌گاه به خداوند قسم می‌خورند که ما چنین نکرده‌ایم. و این بیان فرموده خداوند است:
{يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعًا فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَمَا يَحْلِفُونَ لَكُمْ}صدق الله العظيم [المجادلة:۱۸].
سپس خداوند از «اطراف‌» او [دست و پا و پوست] می‌پرسد آیا ملائکه من ظلم کرده‌اند یا این فرد دروغ می‌گوید؟ پس خداوند بر دهانش مهر می‌نهد و«اطراف‌» [ دست و پا و پوست] به سخن آمده و حق را به پروردگار می‌گویند. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{ الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَىٰ أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُم بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ‎﴿٦٥﴾} صدق الله العظيم [يس]

سپس خداوند زبانشان را آزاد می‌کند تا با «اطراف‌» [دست و پا و پوست] خود که در مورد اعمالشان شهادت داده‌اند، مجادله کنند:

{وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ} صدق الله العظيم [فصلت: ۲۱].
و سپس شیطان سرکشی که قرین انسان است از زبان او می‌گوید:
{قَالَ قَرِ‌ينُهُ رَ‌بَّنَا مَا أَطْغَيْتُهُ وَلَـٰكِن كَانَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ ﴿٢٧﴾ قَالَ لَا تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ وَقَدْ قَدَّمْتُ إِلَيْكُم بِالْوَعِيدِ ﴿٢٨﴾ مَا يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ وَمَا أَنَا بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [ق].

و آن‌گاه انسان به قرین شیطان خود می‌گوید:
{قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ} صدق الله العظيم [الزخرف: ۳۸].
به نقل قول ابوبلال عزیز شیخ فاضل احمد هواری بازمی‌گردیم:




مثال دوم: {فَيَوْمَئِذٍ لا يُسْأَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَلا جَانٌّ} خداوند جل و علا در این آیه کریمه ذکر می‌نماید که در روز قیامت نه از جن و نه از انس در مورد گناهانشان سؤال نمی‌شود و این معنا از کلام خداوند در سوره القصص روشن می‌گردد که می‌فرماید: {وَلا يُسْأَلُ عَنْ ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ} و خداوند جل و علا در آیات دیگر ذکر می‌نماید که در روز قیامت از تمام انسان‌ها، رسولان و کسانی که رسول برایشان فرستاده شده‌است سؤال خواهد کرد : {فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَلَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ} و این فرموده: {فَوَرَبِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ} .آیا این تعارض حقیقی است؟




و می‌دانم که عزیز من در راه خدا، ابوبلال می‌خواهد با این حجت که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند، امام مهدی را از دعوت به حکمیت بر اساس کتاب خداوند عاجز کند و بگوید جز سنت چیزی [برای تفسیر این آیات]در اختیار ندارم. هیهات، هیهات، عزیز من، آیا نمی‌دانی در حال مجادله با امام مهدی هستی؟ کسی که تفصیل قرآن را از خود قرآن به شما می‌آموزد و حکم خداوند را در موارد اختلافتان از قرآن استنباط می‌کند. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا} صدق الله العظيم [الأنعام۱۱۴].
و برای همین است می‌بینید من تفاصیل را از همین کتاب خداوند برایتان می‌آورم. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{الر كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ ‎﴿١﴾‏} صدق الله العظيم [هود].
و به‌راستی که مهدی منتظر، قرآن را همان‌گونه بیان می‌کند که محمدٌ رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- برای مردم بیان می‌نمود، تا شما را به منهاج اولیه نبوت بازگردانم، باشد که تقوا پیشه کنید.

شیخ گرامی، امیدواریم بعد از این که برایت روشن شد دعوت ناصر محمد حق است و صراط مستقیم را نشان می‌دهد، به جدال بی‌حاصل و عقیم ادامه ندهی. به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم،‌نمی توانی از کتاب خداوند بر من غلبه کنید، حتی اگر تمام علمای جن و انس نیز بر سر این میز گرد آیند، انصارپیشگام برگزیده شاهد خواهند بود که امام ناصر محمد یمانی با آیات محکم کتاب خداوند بر ایشان غلبه کرده و آن را به تفصیل، توضیح خواهد داد و جناب شیخ فاضل، برایت روشن می‌شود که بیان امام ناصر محمد یمانی از قرآن عظیم، تنها تفسیری مشابه تفاسیر ظنیِ شما نیست، ظن و گمان کسی را از حق بی‌نیاز نمی کند. بلکه بیان یمانی، تأویل قرآن از جانب خداوند حکیم است که از خود این قرآن برایتان آورده می‌شود و او، به اذن خداوند به حق بر شما غلبه می‌کند، علمی که با وحی تفهیمی از نزد خدا به او آموزش داده می‌شود و وسوسه‌ی شیطان رجیم نیست،چرا که من برهان روشن را از همین قرآن برایتان می‌آورم.

لذا عبدالرحمن، این وسوسه شیطان نیست، پس از خدا بترس و از شکرگزاران باش که خداوند امام مهدی را دوران و امت تو برانگیخته‌است، چقدر مؤمنان آرزو داشتند که امام مهدی در امت آنان برانگیخته شود تا از انصار پیشگام او بوده و در زمره مکرمان باشند.

عزیز من، دیدم که می‌گویی:




ناصرمحمد یمانی، اگر می‌دانستم تو مهدی منتظری، پاهایت را شسته و آب آن را می‌خوردم




در پاسخت می‌گویم: استغفرالله،عزیز من! خدا من و تو را ببخشاید؛ امام مهدی در برابر مؤمنان ذلیل و نسبت به آنان رئوف است و امیدوارم خدا تو را به صراط مستقیم هدایت نماید و هم‌چنین می‌خواهم به شما بگویم، حرجی بر تو نیست؛ حال که دانستم تو از جمله علمای امت هستی که به دنبال حق می‌گردی؛ حرجی بر تو نیست. هرچقدر هم گفت‌وگو طول بکشد، در برابرت صبر پیشه خواهیم کرد تا هدایتت کرده و به اذن خداوند حق را برایت به تفصیل بیان نماییم. هنوز علوم زیادی در چنته ماست و تنها مقدار بسیار کمی از آن را بیان کرده‌ایم. من امام مهدی، از شما و تمام علمای امت، چه مسلمان و چه یهودی و نصاری[مسیحی] دعوت می‌کنم حکمیت بر اساس کتاب خداوند قرآن عظیم را بپذیرید. سزاوار نیست مهدی منتظر، از مسلمانان و نصاری [مسیحیان] و یهودیان بخواهد از کتاب بحارالأنوار شیعیان یا کتاب البخاری و مسلمی که نزد اهل سنت است، پیروی نمایند. بلکه من تمام علمای مسلمین و نصاری [مسیحی] و یهود را به حکمیت بر اساس کتاب محفوظ از تحریف خداوند، قرآن عظیم،‌‌ فرا می‌خوانم که مهیمن و غالب بر تورات و انجیل و سنت نبوی و تمام کتب بشری است. هرچه که برخلاف محکمات آن باشد، باطل است و من حاضر به پذیرفتن آنها نیستم و ولو اینکه همگی شما بر آنها اتفاق نظر داشته باشید، از شما اطاعت نکرده و به‌خاطر اکثریت، از آن پیروی نخواهم کرد. بلکه باید از دلایل علمی که از جانب خداوند برای دعوت آمده‌است پیروی کرد. شاید اکثریت از ظن و گمان پیروی کنند و ظن کسی را از حق بی نیاز نمی‌کند و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَإِن تُطِعْ أَكْثَرَ مَن فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ ‎﴿١١٦﴾‏} صدق الله العظيم [الأنعام].
همچنان به شیخ فاضل احمد الهواری که اولین عالم از بین علمای مسلمین و نصاری و یهود است که جرأت نموده با اسم حقیقی خود به گفت‌وگو با مهدی منتظر بپردازد؛ خیرمقدم گفته و برایش ارزش و احترام بسیار زیادی قائلیم و بدگویی از شخصیت این مرد را که در راه خداوند از سرزنش احدی نمی‌هراسد، بر انصار حرام می‌کنیم. باشد که خداوند او را به صراط مستقیم هدایت نماید و با کمک او پشت ما را محکم کرده و در امر ما شریکش نماید. کسانی که در دوران «گفت‌وگو قبل از ظهور» و پیش از فتح مبین، پشت مهدی منتظر را محکم کرده و از او حمایت می‌کنند، با کسانی که بعد از نزولِ عذاب عظیم، ایمان می‌آورند، یکسان نیستند و میانشان تفاوت بسیار بزرگی هست و چقدر این فرصتِ بزرگی است و تنها کسانی به آن نائل می‌شوند که دارای حظ عظيم باشند.
عزیز من را راه خدا ابو بلال، قسم به خداوند که پروردگار من و پروردگار تو و پروردگار عالمیان است، من از راست‌گویان هستم و به‌راستی که خداوند مرا بر شما برگزیده و امام کریم شما قرار داده‌است و مرا از شأن خود در میان شما که همانا مهدی منتظر بودنم است؛ آگاه گردانیده‌است. به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم، تنها با نام المهدی معرفی نشده‌ام بلکه من مهدی منتظرم و اگر به من تنها با کلمه «مهدی» فتوا داده شده و از کلمه «المنتظر» یاد نشده بود؛ چگونه جرأت می‌کردم خودم را «المنتظر» بخوانم.

عزیز من، حجت من در برابر شما، آیه‌های روشن پروردگارتان است و اما درباره‌ی معرفی خود به عنوان «مهدی منتظر» میان شما، اگر دروغ بگویم، گناه آن بر گردن من است. ولی مصیبت برای آن کسی است که مرا تکذیب می‌کند، درحالی‌که من راست می‌گویم. خداوند مرا از جاهلان قرار نداده‌است و می‌دانم ظالم‌تر از کسی که به خداوند نسبت دروغ بدهد، وجود ندارد. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَ‌ىٰ عَلَى اللَّـهِ كَذِبًا أَوْ قَالَ أُوحِيَ إِلَيَّ وَلَمْ يُوحَ إِلَيْهِ شَيْءٌ وَمَن قَالَ سَأُنزِلُ مِثْلَ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ ۗ وَلَوْ تَرَ‌ىٰ إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَ‌اتِ الْمَوْتِ وَالْمَلَائِكَةُ بَاسِطُو أَيْدِيهِمْ أَخْرِ‌جُوا أَنفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّـهِ غَيْرَ‌ الحقِّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُ‌ونَ ﴿٩٣﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].

و خداوند تعالى می‌فرماید:
{إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ} صدق الله العظيم [يونس:۶۹].
آیا از حکمت مؤمن آل فرعون که به حق فتوا می‌داد، پند نگرفته‌اید:

{وَقَالَ رَ‌جُلٌ مُّؤْمِنٌ مِّنْ آلِ فِرْ‌عَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَ‌جُلًا أَن يَقُولَ رَ‌بِّيَ اللَّـهُ وَقَدْ جَاءَكُم بِالْبَيِّنَاتِ مِن رَّ‌بِّكُمْ وَإِن يَكُ كَاذِبًا فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ وَإِن يَكُ صَادِقًا يُصِبْكُم بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِ‌فٌ كَذَّابٌ ﴿٢٨﴾ يَا قَوْمِ لَكُمُ الْمُلْكُ الْيَوْمَ ظَاهِرِ‌ينَ فِي الْأَرْ‌ضِ فَمَن يَنصُرُ‌نَا مِن بَأْسِ اللَّـهِ إِن جَاءَنَا ۚ قَالَ فِرْ‌عَوْنُ مَا أُرِ‌يكُمْ إِلَّا مَا أَرَ‌ىٰ وَمَا أَهْدِيكُمْ إِلَّا سَبِيلَ الرَّ‌شَادِ ﴿٢٩﴾ وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُم مِّثْلَ يَوْمِ الْأَحْزَابِ ﴿٣٠﴾ مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِن بَعْدِهِمْ ۚ وَمَا اللَّـهُ يُرِ‌يدُ ظُلْمًا لِّلْعِبَادِ ﴿٣١﴾ وَيَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنَادِ ﴿٣٢﴾ يَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِ‌ينَ مَا لَكُم مِّنَ اللَّـهِ مِنْ عَاصِمٍ ۗ وَمَن يُضْلِلِ اللَّـهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿٣٣﴾وَلَقَدْ جَاءَكُمْ يُوسُفُ مِن قَبْلُ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا زِلْتُمْ فِي شَكٍّ مِّمَّا جَاءَكُم بِهِ حَتَّىٰ إِذَا هَلَكَ قُلْتُمْ لَن يَبْعَثَ اللَّـهُ مِن بَعْدِهِ رَ‌سُولًا ۚ كَذَٰلِكَ يُضِلُّ اللَّـهُ مَنْ هُوَ مُسْرِ‌فٌ مُّرْ‌تَابٌ ﴿٣٤﴾ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّـهِ بِغَيْرِ‌ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ كَبُرَ‌ مَقْتًا عِندَ اللَّـهِ وَعِندَ الَّذِينَ آمَنُوا ۚ كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّـهُ عَلَىٰ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ‌ جَبَّارٍ‌ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [غافر].

بازهم نقل قولی از ابوبلال می‌آوریم:




اما چگونه این شیخ می‌گوید کسانی که در مورد حدیث اختلاف دارند عموما! اهل حدیث و علما هستند و خداوند می‌گوید که حدیث را به علما واگذارید. باور کنید که این شیخ بارها به صراحت چنین گفته است. این چگونه با این فرموده خداوند تعالی که به علما اشاره دارد، سازگاری دارد: "وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ"




امام مهدی در پاسخ او می‌گوید: ای مرد! این از آیات محکم کتاب است که علما را مورد خطاب قرار می‌دهد، خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الأمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ}صدق الله العظيم [النساء:۸۳].
یعنی احکام حق را در مورد حدیثی که در آن اختلاف هست، استنباط می‌کند حال یا برای تأیید یا نفی آن و این امر را تنها راسخون در علم کتاب می‌توانند دریابند. کما اینکه خردمندان می‌بینند که امام ناصر محمد یمانی به‌حق از راسخون در علم کتاب است و به همین دلیل آن را به تفصیل بیان می‌کند. ای علمای امت! خداوند مرا حَکَم قرار داده‌است تا در موارد اختلاف میانتان حکم دهم ولی شما چیز دیگری می‌خواهید و مردم را عامه دانسته و علما را «اولوالأمر» می‌خوانید! از خدا بترس؛ پس چه کسی بین علما حکم می‌کند؟ مگر نمی‌بینید در بسیاری از موارد دینی با یکدیگر اختلاف دارید؟ تنها همین نیست، بلکه همدیگر را تکفیر هم می‌کنید. چیزی را که نمی‌دانی به خداوند نسبت نده و من ناصح امین تو هستم. تفصیل آیات ۸۱ و ۸۲ سوره نساء در بسیاری از بیانات قبلی امام ناصر محمد یمانی آمده است.

وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..

أخوكم ؛الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
ـــــــــــــــــــــــ


اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=5124

Admin
24-05-2015, 08:21 PM
( پاسخ امام به شیخ أحمد الهواري )
- 10 -
الإمام ناصر محمد اليماني
02 - 06 - 1431 هـ
16 - 05 - 2010 مـ
۲۶- اردیبهشت- ۱۳۸۹ه.ش.
03:07 مساءً

[ لمتابعة رابط المشاركة الصلية للبيان ]
(https://mahdialumma.org/showthread.php?p=2431)https://mahdialumma.org/showthread.php?p=2431 (https://mahdialumma.org/showthread.php?p=2431)
ــــــــــــــــ

چگونگی استدلال برای حکم کردن در اختلافات دینی، فتوای مستقیم از نزد خداوند....

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
{وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ} صدق الله العظيم [الشورى:۱۰].
{ وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْ‌هُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ إِلَيْكَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِ‌يدُ اللَّـهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ ۗ وَإِنَّ كَثِيرً‌ا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿٤٩﴾ أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
{‏ وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ ‎﴿٩٩﴾‏ } صدق الله العظيم [البقرة].
{إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ وَلَا تَكُن لِّلْخَائِنِينَ خَصِيمًا ‎﴿١٠٥﴾‏} صدق الله العظيم [النساء].
{أَفَغَيْرَ اللّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنَزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلاً} صدق الله العظيم

[الأنعام:۱۱۴].

{يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَ‌سُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيرً‌ا مِّمَّا كُنتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَعْفُو عَن كَثِيرٍ‌ ۚ قَدْ جَاءَكُم مِّنَ اللَّـهِ نُورٌ‌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ ﴿١٥﴾ يَهْدِي بِهِ اللَّـهُ مَنِ اتَّبَعَ رِ‌ضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِ‌جُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ‌ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَىٰ صِرَ‌اطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿١٦﴾}صدق الله العظيم [المائدة].
{أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ ‎﴿٢٣﴾‏}صدق الله العظيم [آل عمران].
{كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ‎﴿٢١٣﴾}صدق الله العظيم [البقرة].
{وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَ‌كٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْ‌حَمُونَ ﴿١٥٥﴾ أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَ‌اسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿١٥٦﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ ۚ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّ‌بِّكُمْ وَهُدًى وَرَ‌حْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
{إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَن يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ‎﴿٥١﴾} صدق الله العظيم [النور].
{وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْ‌هُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ إِلَيْكَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِ‌يدُ اللَّـهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ ۗ وَإِنَّ كَثِيرً‌ا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿٤٩﴾ أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [المائدة].


{قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِن كُنتُ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَآتَانِي رَحْمَةً مِّنْ عِندِهِ فَعُمِّيَتْ عَلَيْكُمْ أَنُلْزِمُكُمُوهَا وَأَنتُمْ لَهَا كَارِهُونَ ‎﴿٢٨﴾‏} صدق الله العظيم [هود]

فتوایی از محمد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - که تصدیق کننده فتوای پروردگارش است را می یابید که درباره روش حق وچگونگی استدلال در صادر کردن حکم حق در موارد اختلافات دینی است.در روایت حقی که در نزد اهل سنت است؛ایشان می فرمایند:

[حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ سَعِيدٍ الرَّازِيُّ ، ثنا مُحَمَّدُ بْنُ حُمَيْدٍ ، ثنا هَارُونُ بْنُ الْمُغِيرَةِ ، ثنا عَمْرُو بْنُ أَبِي قَيْسٍ ، عَنْ شُعَيْبِ بْنِ خَالِدٍ ، عَنْ سَلَمَةَ بْنِ كُهَيْلٍ ، عَنْ بُكَيْرٍ الطَّائِيِّ ، عَنْ أَبِي الْبَخْتَرِيِّ الطَّائِيِّ ، عَنْ عَلِيٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ , قَالَ : قَالَ رَسُول اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ : " إِنَّ جِبْرِيلَ عَلَيْهِ السَّلامُ أَتَانِي , فَقَالَ : إِنَّهُ سَتَكُونُ فِي أُمَّتِي فِتْنَةٌ ! فَقُلْتُ : فَمَا الْمَخْرَجُ مِنْهَا يَا جِبْرِيلُ ؟ فَقَالَ : كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ ، فِيهِ نَبَأُ مَا قَبْلَكُمْ ، وَخَبَرُ مَا بَعْدَكُمْ ، وَحُكْمُ مَا بَيْنَكُمْ ، مَنْ وَلِيَ هَذَا الأَمْرَ مِنْ جَبَّارٍ فَيَقْضِي بِغَيْرِهِ يَقْصِمُهُ اللَّهُ ، وَمَنْ يَبْتَغِي الْهُدَى فِي غَيْرِهِ يُضِلُّهُ اللَّهُ.]

[عَلِيُّ بْنُ سَعِيدٍ الرَّازِيُّ ، ازمُحَمَّدُ بْنُ حُمَيْدٍ ، ازهَارُونُ بْنُ الْمُغِيرَةِ ، ازعَمْرُو بْنُ أَبِي قَيْسٍ ، از شُعَيْبِ بْنِ خَالِدٍ ، از سَلَمَةَ بْنِ كُهَيْلٍ ، از بُكَيْرٍ الطَّائِيِّ ، از أَبِي الْبَخْتَرِيِّ الطَّائِيِّ ، ازعَلِيٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ نقل می کند که رَسُول اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فرمود : جبریل علیه السلام نزد من آمد و گفت در امت من فتنه ای خواهد بود!به او گفتم ای جبریل؛راه خروج از آن چیست؟گفت:كتاب خداوند،خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما وداوري درميان شماست هرکس از این امر خداوند جبار روگرداند و به چیزی دیگر روکرد؛خداوند او را در هم می شکند وهرکس هدایت را درغیر آن جست؛خداوند او را گمراه می کند]
صدق عليه الصلاة والسلام.
و هم چنین در روایت حقی که شیعیان دارند که:
[قال الرسول : ألا إنها ستكون فتنة فقال الإمام علي فما المخرج منها؟ قال كتاب الله فيه نبأ من قبلكم وخبر من بعدكم وحكم ما بينكم وهو الفصل ليس بالهزل من تركه من جبّار قصمه الله ومن ابتغى الهدى من غيره أضلّه الله وهو حبل الله المتين وهو الذكر الحكيم وهو الصراط المستقيم وهو الذي لا تزيغ به الأهواء ولا تلتبس به الألسنة ولا يشبع منه العلماء ولا يبلى من كثرة الردّ ولا تنقضي عجائبه وهو الذي لم ينته الجنّ إذ سمعوه إلا أن قالوا: إنا سمعنا قرآناً عجبا هو الذي من قال به صدق ومن حكم به عدل ومن عمل به أجر ومن دعا إليه هدي إلى صراط مستقيم.]

[رسول الله فرمود :بي گمان فتنه اي در پيش است " امام علی فرمود: يا رسول الله ! پس راه بيرون رفت از آن فتنه چيست ؟ فرمودند: كتاب خداي تبارك و تعالي است ؛ در قرآن خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما و داوري در ميان شماست ، قرآن سخني است قاطع و فيصله دهنده كه شوخي و بازيچه نيست. هر كس آن را از سر گردنكشي و استكبار فرو گذارد، خداوند كمر او را مي شكند و هركس هدايت را در غير آن طلب كند، خداوند او را گمراه مي كند. قرآن ريسمان مستحكم خداوند و نور مبين او و ذكر حكيم و صراط مستقيم است . قرآن است كه هواها با آن به كجي و انحراف نمي گرايند، زبانها بدان التباس و ابهام پيدا نمي كنند، ، علما از آن سير نمي شوند، و با وجود بسياري تكرار كهنه نمي شود وعجايب و شگفتي هاي آن به پايان نمي آيد وقرآن است كه چون جنيان آن را شنيدند، بي درنگ گفتند: {ما قرآن عجيبي را شنيديم که به سوي رشد راه مي نمايد} هر كس به قرآن سخن گفت راست گفت و هر کس به آن عمل نمود پاداش گرفت و هر کس با آن حکم کرد ؛ حکم عادلانه داد و هر كس به سوي قرآن دعوت كرد، به سوي راه راست هدايت شد]
صدق محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم.
و اساس دعوت امام مهدی ناصرمحمد یمانی همین گونه است ولی ابوبلال شیخ احمد هواری می خواهد در حین استدلال و آوردن حکم میان مخالفان،کتاب خدا را کنار بگذارد تا با آیات مرا ناتوان کرده و قانعم کند که تأویل آنها را جز خداوند نمی داند ولی ما بهترین تأویل حق را برایش آورده و او را خاموش ساختیم و سپس جوابی که داد،تنها کلامی از نزد خودش بود و درباره دعوت به پذیرش حکمیت بر اساس کتاب خداوند فتوا می دهد که:





شکی نیست که به زودی کار شما تمام می شود؛چرا که تو بر حق نیستی و درلبه پرتگاه قرار داری وبی شک سقوط می کنی




با کلام خداوند به او پاسخ می دهیم:
{فَإِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِ‌ينَ ﴿٥٢﴾ وَمَا أَنتَ بِهَادِ الْعُمْيِ عَن ضَلَالَتِهِمْ ۖ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ ﴿٥٣﴾} صدق الله العظيم.[النمل]
أخوكم؛ الإمام ناصر محمد اليماني..
ــــــــــــــــــــــــ


اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=5125

Admin
27-05-2015, 03:31 AM
( پاسخ امام به شیخ أحمد الهواري )



- 11 -
الإمام ناصر محمد اليماني
03 - 06 - 1431 هـ
17 - 05 - 2010 مـ
۲۷ - اردیبهشت- ۱۳۸۹ ه.ش.
11:25 مساءً

[ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
(https://mahdialumma.org/showthread.php?p=2493)https://mahdialumma.org/showthread.php?p=2493
ــــــــــــــــــــ

امام مهدی گفت‌وگوی جدیدی را با این سؤال آغاز می‌کند: آیا امکان دارد که خداوند آشکار با انسان‌ها سخن بگوید؟

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
{وَقُل رَّ‌بِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِ‌جْنِي مُخْرَ‌جَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّي مِن لَّدُنكَ سُلْطَانًا نَّصِيرً‌ا ﴿٨٠﴾ وَقُلْ جَاءَ الحقّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا (٨١) وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْ‌آنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَ‌حْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارً‌ا ﴿٨٢﴾}صدق الله العظيم [الإسراء].
{آمِنُوا بِهِ أَوْ لا تُؤْمِنُوا إِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ إِذَا يُتْلَى عَلَيْهِمْ يَخِرُّونَ لِلأذْقَانِ سُجَّدًا (١٠٧)وَيَقُولُونَ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنْ كَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولا (١٠٨)وَيَخِرُّونَ لِلأذْقَانِ يَبْكُونَ وَيَزِيدُهُمْ خُشُوعًا (١٠٩)} صدق الله العظيم [الإسراء].
والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله وآله الأطهار والتابعين الأنصار للحقِّ في الأولين وفي الآخرين وفي الملأ الأعلى إلى يوم الدين، وسلامٌ على المُرسلين والحمد لله ربّ العالمين..
سلام خداوند بر شما انصارپیشگام برگزیده . سلام خداوند بر شیخ فاضل دکتر احمد هواری و تمام مردمان حق جو....

شيخ فاضل؛خداوند به تو برکت دهد و تو و انصار و تمام مسلمانان و امام مهدی را هم همراه شما مورد مغفرت قرار داده و در راه راست پایدار نگاه دارد؛از کسانی باش که خداوند درباره آنها در آیات محکم کتابش می فرماید:

{وَالَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُ‌وا بِآيَاتِ رَ‌بِّهِمْ لَمْ يَخِرُّ‌وا عَلَيْهَا صُمًّا وَعُمْيَانًا ﴿٧٣﴾} صدق الله العظيم [الفرقان].
و به راستی که من امام مهدی منتظر،از ذکر آنها یعنی رساله خداوند بر ایشان ، قرآن عظیم؛ برای آنان حجت می آورم تا هرکس از آنها که می خواهد راه راست را درپیش گیرد.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ‌ لِّلْعَالَمِينَ ﴿٢٧﴾ لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ ﴿٢٨﴾}صدق الله العظيم [التكوير].
{إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ‌ لِّلْعَالَمِينَ ﴿٨٧﴾ وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ ﴿٨٨﴾} صدق الله العظيم [ص]

و بدان جهت چنین می کنم که می دانم این کتاب بعد از نزولش؛حجت خداوند بر بشریت گردید و خداوند به رسول خود و کسانی که از وی پیروی می کنند؛ امر نموده تا به آن پای بند باشد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلَىٰ صِرَ‌اطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿٤٣﴾ وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ‌ لَّكَ وَلِقَوْمِكَ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [الزخرف].
همانا که پای بندی به قرآن یعنی پیروی از آن و کافر بودن به هر آن چیزی است که با محکمات آن مخالف است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَ‌كٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْ‌حَمُونَ ﴿١٥٥﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].

برادر گرامی؛خداوند به تو برکت دهد،خداوند به شما فرمان داده است تا قبل از پیروی و تبعیت،تدبروتفکر کنید.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَ‌كٌ لِّيَدَّبَّرُ‌وا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ‌ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم[ص]

و تا زمانی که در آیاتی که برای عالم و جاهل تان روشن است تدبر نکنید؛هدایت نخواهید شد؛سپس به آنچه که در آن آمده اعتراف کرده و به آن ایمان بیاورید و نسبت به مخالف آن کافر گردید و اگراز خلاف آیات روشنی که آیات اساسی -ام الکتاب-اند،پیروی نمایید، به آیات بینه خدا کافر شده اید و خداوند تعالی می فرماید:

{وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ‌ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ ﴿٩٩﴾}صدق الله العظيم [البقرة].
برادر گرامی،پیش ازاین به حق فتوا داده بودیم که احدی نیست که از قرآن با مهدی منتظرناصر محمد یمانی به مباحثه برخیزد؛و به حق مغلوب او نگردد،اما شرط این است که دلایل علمی ناصر محمد یمانی از آیات محکم کتاب باشد که دقیقاً درباره همان موضوع آمده اند و برای عالم و جاهلتان قابل درک باشند. بعد از اقامه حجت دربرابرت درمورد موضوعات قبلی؛به سراغ موضوع دیدن آشکار خداوند رفته ای تا شاید در این امر بتوانی درمقابل ناصر محمد یمانی؛حجت بیاوری؛هیهات هیهات شیخ فاضل؛ اگر ناصر محمد یمانی؛مهدی منتظر برگزیده شده از پروردگار عالمیان باشد،بیان تو از قرآن نمی تواند از بیان امام ناصر محمد یمانی؛هدایت کننده تر و تأویلت نمی تواند از تأویل او بهترباشد .

برای ورود به اصل موضوع گفتگوی جدید،سؤالی مطرح می شود که آیا برای بشر امكان دارد که خداوند آشکارا با او سخن گوید؟جواب را درآیات محکم می یابید .خداوند تعالی می فرماید:

{وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ ‎﴿٥١﴾‏} صدق الله العظيم[الشورى]

سؤال بعدی حق جویان این است که"آیا عدم امکان دیدن آشکار خدواند از صفات ازلی پروردگار است؟" جواب این سؤال را در آیات محکم کتاب که درباره تعریف صفات ازلی پروردگار است؛می یابید.خداوند تعالی می فرماید:

{وَجَعَلُوا لِلَّـهِ شُرَ‌كَاءَ الْجِنَّ وَخَلَقَهُمْ وَخَرَ‌قُوا لَهُ بَنِينَ وَبَنَاتٍ بِغَيْرِ‌ عِلْمٍ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يَصِفُونَ ﴿١٠٠﴾ بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَكُن لَّهُ صَاحِبَةٌ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿١٠١﴾ ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ ربّكم لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿١٠٢﴾ لَّا تُدْرِ‌كُهُ الْأَبْصَارُ‌ وَهُوَ يُدْرِ‌كُ الْأَبْصَارَ‌ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ‌ ﴿١٠٣﴾}
صدق الله العظيم [الأنعام].

این یعنی هرچه که با این صفات ذات پروردگار مخالف باشد،پروردگار عالمیان نیست بلکه غیر خداوند و باطل است و لذا خداوند تعالی می فرماید:

{ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ ربّكم لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿١٠٢﴾ لَّا تُدْرِ‌كُهُ الْأَبْصَارُ‌ وَهُوَ يُدْرِ‌كُ الْأَبْصَارَ‌ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ‌ ﴿١٠٣﴾}صدق الله العظيم.
شاید یکی از حق جویان بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید:"مقصود خداوند از این کلام چیست{لاَ تُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ}؟.پس به حق برای او فتوا می دهیم که مقصود خداوند از این کلام که{لاَ تُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ} یعنیدیده ها قادر به درک و رسیدن به اونیست و برهانی که دال بر"إحاطه" است را در این فرموده خداوند تعالی می یابید: {قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى إِنَّا لَمُدْرَكُونَ} صدق الله العظيم [الشعراء:۶۱].و مقصود این است که فرعون و همراهانش به آنها رسیده و آنها را دریافته اند، این برای آن است تا انواع "ادراک" را بدانید و در این دو آیه منظور از ادراک،احاطه و دریافتن است و اما سخن اصحاب موسی{إِنَّا لَمُدْرَكُونَ } یعنی رسیدند وما را دریافتند و اما فرموده خداوند تعالی: {لاَ تُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ} یعنی ذات خداوند سبحان را با چشم درنمی یابی سؤال جدیدی پیش می‌آید، آیا عدم امکان رؤیت خداوند با چشم؛تنها منحصر به بشر است یا اینکه دیده تمام مخلوقات قادر نیست؟ و جواب را در فرموده خداوند تعالی می یابید:
{وَلَمَّا جَاءَ مُوسَىٰ لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَٰكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ ‎﴿١٤٣﴾‏} صدق الله العظيم [الأعراف].

پس می فهمید که حقاً مقصود خداوند این است که :

{ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ ربّكم لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿١٠٢﴾ لَّا تُدْرِ‌كُهُ الْأَبْصَارُ‌ وَهُوَ يُدْرِ‌كُ الْأَبْصَارَ‌ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ‌ ﴿١٠٣﴾} صدق الله العظيم،
و مقصود محققاً ابصار تمام مخلوقات خدواند به صورت عام است {لاَ تُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ}،و برای همین خداوند تعالی برای نبی خود موسی روشن می سازد چرا تمام مخلوقات پروردگار قادر به دیدن آشکار خداوند نیستند،چون تحمل دیدن آشکار عظمت الهی را ندارند؛مگر اینکه کوه باپرجا بماند؛اگر کوه تحمل کرد و درجای خود باقی ماند؛روزی ممکن است ابصار بندگان قادر به درک و دیدن آشکار خداوند باشند و خداوند تعالی می فرماید: {قَالَ لَن تَرَانِي وَلَـكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تراني}،و سپس منتظر می مانیم تا نتیجه فتوا را در عالم واقعیات و به صورت حقیقی ببینیم و خداوند تعالی می فرماید: {فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا} صدق الله العظيم. پس کوه درجای خود باقی نماند و فتوای حق پروردگارش درباره دیدن آشکار روی خداوند به حقیقت پیوست که: {قَالَ رَبِّ أرِنِي أنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي} صدق الله العظيم، سؤالی که مطرح می شود این است که :بعد از این فتوای خداوند به نبی خود موسی؛آیا سزاوار است که موسی معتقد بماند که می توان خداوند را در دنیا و آخرت،آشکار دید؟جواب را از زبان نبی الله موسی می شنویم:
{قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأنَاْ أوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ} صدق الله العظيم.
شیخ فاضل و محترم هواری سخنت عجیب است:" ناصر محمد یمانی؛ پیش از تو دیگران نیز همین حرفهایت را زده اند"مهدی منتظر درپاسخ می گوید: ای خطیب منبر،به راستی که خدواند مهدی منتظر را در زمانی برمی انگیزد که علمای امت دچار اختلافات دینی شده اند و پروردگار او را حَکَم میان آنها قرار داده است تا به حق در موارد اختلاف میان شان حکم دهد؛برای همین می بینی که من درمورد عدم امکان دیدن آشکار خداوند؛شیعه را تصدیق می کنم ولی عقاید دیگرآنها که از جانب خداوند برای آنها دلیلی نازل نشده را انکار می کنم.به همبن ترتیب،؛می بینی که مهدی منتظر عقیده قرآنیون مبین بر عدم سنگساری زناکار متأهل را تصدیق و فتوای آنها درباره سه گانه بودن نماز را رد می کند و با باور اهل سنت و جماعت درمورد نمازهای پنج گانه موافق است و عقیده سه نوبت بودن نماز قرآنیون را رد می کند.لذا خداوند مهدی منتظر را بر نمی انگیزد تا چیز جدیدی را که در کتاب خداوند یا سنت رسولش وجود ندارد را بیاورد؛بلکه حقی که در کتاب خداوند و سنت رسول است را محقق ساخته و نسبت به هر باطلی که مخالف کتاب خداوند و سنت حق رسولش باشد کفر خود را اعلان می کند.شما را چه می شود که دعوت مهدی منتظر حقی را که خداوند برای یاری رساندن به آنچه که با محمد رسول الله علیه و آله و سلم آمده برانگیخته؛ درک نمی کنید؟و از آنجا که قرآن محفوظ از تحریف است؛لذا مهدی منتظر از سنت جدش با سلاح علمی آیات محکم قرآن عظیم دفاع می کند و آنچه که مخالف آیات محکم کتاب است را انکار می کند و حکم نفی یا اثبات را برایتان استنباط می کند؛ شما را چه می شود؛جناب شیخ چگونه حکم می کنید؟شما می خواهید مهدی منتظری بیاید که تابع-رسول- باشد یا بدعت گذار!آیا تعقل نمی کنید؟

و می بینم که جناب شیخ فاضل وقتی به کتاب رجوع می کند؛تنها از ظاهر آیات متشابه درباره موضوع رؤیت خداوند پیروی می نماید تا برای حدیث دروغی که درمورد دیدن آشکار خداوند است؛برهان بیاورد.اما جناب شیخ،شما از آیات محکم کتاب که دیدن آشکار خداوند را نفی می کند، روبرگردانده ای و برای اثبات حدیث فتنه؛ازآیات متشابه پیروی می کنی و تصور می کنی که حدیث؛تأویل این ایه مجمل است.میدانم تو نمی خواهی قرآن را به ناحق تفسیر کنی بلکه می خواهی آن را تأویل کنی ولی در صددی که ثابت کنی این حدیث از نبی است به رغم این که حدیث برخلاف آیات بنیادی و محکمات کتاب پیرامون موضوع دیدن آشکار خداوند است و جناب شیخ از آنها رو برمی گرداند ودرمورد موضوع رؤيت خداوند، از ظاهر آیات متشابه کتاب پیروی می کند و برای همین قلبت از حق روشن -برای عالم و جاهلتان- که در آیات محکمی که آیات بنیادی کتابند،منحرف شده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلاَّ الْفَاسِقُونَ} صدق الله العظيم [البقرة:۹۹].
و لذا خداوند تعالی می فرماید:
{هُوَ الَّذِي أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ ‎﴿٧﴾‏} صدق الله العظيم [آل عمران].

و شاید دکتر هواری بخواهد حرف مرا قطع کرده و بگوید:"ناصر محمد یمانی؛ترا چه می شود؛از ما دعوت می کنی که به حکمیت کتاب خداوند در نفی باطلی که در سنت نبوی آمده است تن دهیم وبرایمان فتوا می دهی؛هر آنچه از سنت نبوی که مخالف آیات محکم قرآن عطیم است باطل و دروغ است حتی اگر از قرآن برای احادیث و روایات برایت برهان بیاوریم باز اصرار داری که بر انکار آن حدیث پافشاری کنی"مهدی منتظر در پاسخت می گوید:برادر گرامی؛قلب مهدی منتظر از حق آشکار آمده در آیات محکم و روشن کتاب که دقیقا درباره همان موضوع آمده باشد،منحرف نیست برای مثال فرموده خداوند تعالی:
{ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ ربّكم لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿١٠٢﴾ لَّا تُدْرِ‌كُهُ الْأَبْصَارُ‌ وَهُوَ يُدْرِ‌كُ الْأَبْصَارَ‌ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ‌ ﴿١٠٣﴾} صدق الله العظيم،
{قَالَ رَبِّ أرِنِي أنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَـكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ موسَى صَعِقًا فَلَمَّا أفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأنَاْ أوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ} صدق الله العظيم،
چگونه می توانم از این آیات روگردانده و از ظاهر سایر آیاتی که متشابه بوده و باطنی غیر از ظاهرشان داشته و همچنان نیاز به تأویل و تفسیر دارند؛پیروی نمایم؟ و برای همین شما تصور می کنید موضوع این حدیث فتنه که مخالف آیات محکم کتاب است؛بیان فلان آیه متشابه است که هنوز نیاز دارد تأویل وتفسیر شود ولی مهدی منتظر می گوید:به پروردگار و خداوندم قسم،اگر -حدیث- مخالف آیات محکم قرآن نباشد؛آن را پذیرفته وتا زمانی که با قرآن مشابهت داشته باشد، از آن پیروی می کنم؛براستی که علت کفر من نسبت به آن و توصیف آن به نام فتنه؛این است که موضوع آن باطل است چرا که تشابه با آیاتی دارد که همچنان نیازمند تأویل اند و مخالف با آیات محکم کتاب که بنیاد آن هستند(آیات ام الکتاب) می باشند؛خداوند امر نموده است که از آیات محکم کتاب پیروی کرده و به ایات متشابه آن ایمان داشته باشیم؛آیاتی که تأویا آنها را تنها خداوند می داند و راسخان در علم؛آنان که به بخشی از کتاب کافر نشده و به بخشی دیگر ایمان داشته باشند،بلکه از آیات محکم پیروی نموده و به آیات متشابه ایمان دارند و می گویند:
{يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ} صدق الله العظيم [آل عمران:۷].
عزیز من شیخ الهواری؛به سوی خداوند توبه کن،به خداوند قسم که قلبت از حق منحرف و تنگ است؛به همین دلیل است که از آیات محکم کتاب که آیات "ام الکتابند" و از نفی دیدن آشکار خداوند سخن می گویند ؛ روگردانی و بر آیات متشابه تأکید می نمایی،آیاتی که در ظاهر خود تشابه لغوی دارند و چون ظاهر آنها غیر از باطنشان است؛لذا هنوز نیازمند تأویل اند. برای مثال فرموده خداوند تعالی:
{وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَ‌ةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَ‌بِّهَا نَاظِرَ‌ةٌ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [القيامة].

با اینکه می دانی در جاهای دیگر کلمه"ناظره" به نشانه "انتظار" آمده است .برای مثال در این فرموده خداوند تعالی:
{فَنَاظِرَةٌ بِمَ يَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ} صدق الله العظيم [النمل:۳۵].
و اما فرموده خداوند تعالی:
{وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَ‌ةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَ‌بِّهَا نَاظِرَ‌ةٌ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم
این آیه می تواند از آیات محکم بینه باشد که ظاهر آن مانند باطن آن بوده و از آیات محکمی که ام الکتابند باشد،و یا می تواند از آیات متشابه باشد.سؤالی که فرضاً در برابر ناصر محمد یمانی مطرح می شود این است"اگر چنین است،پس ای کسی که به زعم خود مهدی منتظری،به ما بیاموز چگونه آیات محکم را از آیات متشابه تشخیص دهیم تا مطالب برایمان مخلوط نشده و به دنبال ظاهر متشابه نیفتیم و از محکمات قرآن اعراض کنیم؟"مهدی منتظر حق به شما پاسخ می دهد که:بنا براین اساس که مطلقا در کتاب خداوند تناقض وجود ندارد،سزاوار نیست هرچقدر هم که آیه از نظر شما واضح و روشن باشد آیه را گرفته و بدون اینکه آن را به آیات دیگر کتاب عرضه نمایید، از آن پیروی نمایید.به فتوایی که داده اید،هرچقدر در نظرتان واضح و روشن باشد؛ نباید به آن بسنده کنید؛ ظن کسی را از حق بی نیاز نمی کند چون ممکن است آیه محکم باشد یا متشابه.برای مثال فرموده خداوند تعالی:
{وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَ‌ةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَ‌بِّهَا نَاظِرَ‌ةٌ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم.
این آیه می تواند ظاهر آن مانند باطن آن محکم باشد و می تواند متشابه باشد؛از کجا بدانید که از ایات محکم و ام الکتاب است یا از آیات متشابه کتاب؟برای این که از این امر مطلع گردید؛بر شماست که به آیه محکمی که درباره همان موضوع؛یعنی دیدن آشکار خداوند است، مراجعه نمایید و ببینید با این فرموده خداوند تعالی اختلاف دارد یاخیر:
{وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَ‌ةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَ‌بِّهَا نَاظِرَ‌ةٌ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم.
اگر اختلاف نداشت برایتان روشن می شود که از آیات محکم و ام الکتاب است،اما اگر دیدید با آیاتی که دقیقا درهمین باره آمده اند در ظاهر با این آیات
{وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَ‌ةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَ‌بِّهَا نَاظِرَ‌ةٌ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم
اختلاف هست،در می یابید از آیات متشابه است.بیایید تا فرموده خداوند تعالی را به آیات دیگر عرضه کنیم
{وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَ‌ةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَ‌بِّهَا نَاظِرَ‌ةٌ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم،
به شرط این که آن آیاتی که دقیقا در همان موضوع آمده اند از آیه هائی باشند که برای عالم و جاهل روشن و بینه اند.برای مثال فرموده خداوند تعالی:
{قَالَ رَبِّ أرِنِي أنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَـكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ موسَى صَعِقًا فَلَمَّا أفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأنَاْ أوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ} صدق الله العظيم [الأعراف:۱۴۳].


ولی ممکن است مقصود فقط عدم امکان رؤیت خداوند در دنیا باشد و گمان کسی را از حق بی نیاز نمی کند؛از کجا بدانید که عدم امکان رؤیت آشکار خداوند از صفات ذات پروردگار سبحان است،پس به سراغ کتاب خداوند رفته و درباره صفات ازلی خداوند که هیچ گاه چه در دنیا وچه در آخرت تغییر نمی کنند جستجو کنید.اگر دیدید که رؤیت آشکار خداوند در میان آنهاست؛پس برایتان روشن می شود که از صفات خالق بزرگ این است که نمی توان به صورت آشکار او را دید. برای اطمینان جستجو می کنیم و خداوند تعالی می فرماید:


{بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَكُن لَّهُ صَاحِبَةٌ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿١٠١﴾ ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ ربّكم لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿١٠٢﴾ لَّا تُدْرِ‌كُهُ الْأَبْصَارُ‌ وَهُوَ يُدْرِ‌كُ الْأَبْصَارَ‌ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ‌ ﴿١٠٣﴾}صدق الله العظيم [الأنعام].
پس در می یابید که عدم رؤیت آشکار خداوند از صفات ازلی ذات خداوند در دنیا و آخرت است،تا مسیح کذاب نتواند شما را گول بزند؛او آشکار با شما سخن می گوید و شما می توانید او را ببینید و می گوید پروردگارتان است؛در حالی که پروردگار حق شما نیست و بزرگ ترین نشانه وحجت برای شما در برابر او این است که آشکار با شما صحبت می کند و شما او را می بینید و لذا خداوند تعالی می فرماید: {ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ ربّكم لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿١٠٢﴾ لَّا تُدْرِ‌كُهُ الْأَبْصَارُ‌ وَهُوَ يُدْرِ‌كُ الْأَبْصَارَ‌ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ‌ ﴿١٠٣﴾} صدق الله العظيم

در این صورت و به راحتی انصار مهدی منتظر به مسیح کذاب می گویند: ای کسی که ادعای ربوبیت می کنی و با ما بندگان آشکار سخن گفته و ما ترا می بینیم؛ تو دروغ گویی گستاخی و خداوند واحد قهار که ابصار قادر به درک و احاطه بر رؤیت او نیست،نیستی؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَكُن لَّهُ صَاحِبَةٌ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿١٠١﴾ ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ ربّكم لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿١٠٢﴾ لَّا تُدْرِ‌كُهُ الْأَبْصَارُ‌ وَهُوَ يُدْرِ‌كُ الْأَبْصَارَ‌ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ‌ ﴿١٠٣﴾} صدق الله العظيم،

و از آنجا که تو آشکار با ما سخن گفته و ما قادر به دیدن تو هستیم،پس تو گستاخانه دروغ می گویی و خداوند واحد قهاری نیستی که در آیات محکم کتاب خود می فرماید:

{ وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ ‎﴿٥١﴾‏} صدق الله العظيم [الشورى].
پس به این ترتیب چگونه با ما آشکار سخن گفته و ما ترا می بینیم؟ پس انصار مهدی منتظر با ایات محکم کتاب در مقابل دشمن خداوند حجت می آورند؛اما کسانی که تعقل و تدبر نمی کنند؛ خواهند گفت از آنجا که محمداً رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم به ما خبر داده است که مسیح کذاب یک چشم است و روی پیشانی اش نوشته شده است کافر،و تو یک چشم نبوده و روی پیشانی ات لفظ کافر نوشته نشده است؛ تو خداوند و پروردگار ماهستی؛آنها در دامی می افتند که شیاطین بشر پهن و زمینه را برای فتنه مسیح کذاب آماده کرده اند؛می بینید که آنها از ایات محکم و بینه رو می گردانند، هرچقدر هم مهدی منتظر با آین آیات برایشان حجت بیاورد،از ایات محکم کتاب پیروی نمی کنند،حال هرچقدر هم این آیات روشن بوده و از آیات ام الکتاب باشند، و تا زمانی که آیات محکم بینه با روایاتی که از ثقات( افراد موثق) در دستشان است،مخالف باشند؛ از آن آیات پیروی نمی کنند، و به کتاب خدا کافر می شوند به بهانه اینکه کسی تاویل آن را نمی داندد و آنچه گذشتگان صالح برآن بودند برای ما کافی است آیا تو از من محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم و صحابه او اعلم تری؛ مردانی که در اطراف رسول بودند و خداوند در آیات محکم کتاب خود به رضایت از آنان شهادت داده است؟تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَٰلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا ‎﴿٢٩﴾‏} صدق الله العظيم [الفتح].


مهدی منتظر درپاسخ می گوید:اینان کسانی هستند که با دل و جان با او بودند و من بر آنها صلوات و سلام می فرستم و اما سؤال این است که درمیان آنان گروه دیگری بودند که تظاهر به مؤمن بودن می کردند تا از ایشان شمرده شوند درحالی که از آنان نبودند،تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنَّهُمْ لَمِنْكُمْ وَمَا هُمْ مِنْكُمْ وَلَكِنَّهُمْ قَوْمٌ يَفْرَقُونَ} صدق الله العظيم [التوبة:۵۶].
{وَإِذَا لَقُواْ الَّذِينَ آمَنُواْ قَالُواْ آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْاْ إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُواْ إِنَّا مَعَكُمْ} صدق الله العظيم [البقرة:۱۴].
{يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مَا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ} صدق الله العظيم [الفتح:۱۱].
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْ‌آنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافا كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ‌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَ‌دُّوهُ إِلَى الرَّ‌سُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ‌ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخو المُسلمين خليفة الله وعبده؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=5126

Admin
30-05-2015, 04:50 PM
( پاسخ امام به شیخ أحمد الهواري )

- 12 -

الإمام ناصر محمد اليماني
09 - 06 - 1431 هـ
23 - 05 - 2010 مـ
۲- خرداد- ۱۳۸۹ه.ش.
09:27 مساءً

[ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
(https://mahdialumma.org/showthread.php?p=2624)https://mahdialumma.org/showthread.php?p=2624
ــــــــــــــــ

پاسخ خاموش کننده دیگری از امام مهدی به دکتر الهواری.






نوشته اصلی توسط د.احمد هواری:

بحثی مختصر پیرامون رؤیت خداوند

معتزله و شیعیان اثنی عشری،منکر رؤیت خداوند هستند و سخنان برادر یمانی، مسبوق به سابقه است و ادله ای که برای نفی رؤیت خداوند آورده است،همان ادله "مانعون" است.بحث را محدود به موضوع مورد مناقشه کرده و می گویم:ادله نقل شده برای نفی رؤیت خداوند و پاسخ ما به این ادله:


آیه اول: {وَلَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَنْ تَرَانِي وَلَكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ}


و دلیل شان این است که کلمه"لن" نشانه این است که مطلقا تا ابد این امکان وجود ندارد.جواب این است که: این صحیح نیست چرا که:


1-"لن" نشانه عدم امکان ابدی "رؤیت" فقط در دنیاست؛چراکه مؤمنان در روز قیامت خدای خود را خواهند دید.خداوند تعالی می فرماید: { وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ} در مجموع آیات اول درباره دنیا است و آیات دوم مربوط به آخرت است و تفسیرآن برای شیخ یمانی خواهد آمد.
2-و این معنی برای "لن" در آیه بعدی روشن می شود {وَلَنْ يَتَمَنَّوْهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ } آیا اینجا "لن" به معنای این است که مطلقا و به طور ابدی آرزوی مرگ نمی کنند؟جواب این است که خیر و نفی و نخواستن مرگ از جانب ایشان به این دنیا اختصاص دارد ولی روز قیامت،آیات زیادی هست که نشان می دهد آنها آرزوی مرگ داشته و می خواهند خداوند آنان را به خاک بدل سازد.این آیه (آیات مربوط به درخواست رؤیت خداوند از جانب نبی الله موسی) شاهدی برای اهل سنت و دلیلی به نفع عقیده آنهاست نه برعلیه شان و ادله عقلی بسیاری برای امکان "رؤیت"در آن وجود دارد.از جمله:


الف-اگر رؤیت غیر ممکن بود، پس چرا اصلاً موسی چنین درخواستی را مطرح کرد،ولی این امر از او پنهان ماند كه جسم او تحمل رؤیت خداوند را نداشت و لذا پروردگارش به او فرمود؛ که کوه با آن عظمت خلقتش؛توانایی و تحمل آن را ندارد،پس تو چطور می توانی تحمل کنی؟اگر موسی می دانست رؤیت خداوند امکان پذیر نیست؛ از نظر عقلی،چرا اصلا باید چنین درخواستی را می کرد، عقلانی نیست که در حالی که موسی چنین چیزی را درک نکرده بود؛معتزله و شیعیان و برادر یمانی هم همراه آنان،بتوانند این امر ار درک کنند؟آیا موسی داناتر بود یا طرف های مقابل؟ موسی صلوات الله علیه و سلامه، که خداوند لباس انبیاء را بر تن وی کرده و او را مانند رسولان عصمت داده بود،اجازه نداشت امر غیرممکن را از خداوند بخواهد، واگرموسی صلی الله علیه و سلم چنین اجازه ای نداشت،می دانستیم که او درخواست غیرممکن از پروردگارش نمی کرد و اینکه رؤیت خدواند تعالی،جایزه ای از سوی پروردگار است و اگر رؤیت خداوند بر طبق عقیده معتزله و شیعیان و برادرمان یمانی غیرممکن باشد و موسی صلى الله عليه و سلم از این امر بی خبر بوده ولی آنان از آن خبر دارند،این یعنی آگاهی آنان به خداوند بیش از موسى صلى الله عليه و سلم است و هیچ مسلمانی چنین ادعایی را نمی کند.پس عزیز من ،حال مخیری که انتخاب کنی که نبي صلى الله عليه وسلم تسليماً جاهل است یا طرف مقابل،خودت انتخاب کن که چه درخور توست.


- وبر این اساس، منوط کردن "رؤیت" به باقی ماندن کوه درجای خود به طبیعت تحمل کردن آن بازمی گردد نه غیر ممکن بودن این رؤیت.دراینجا از برادر یمانی سؤال می کنم:آیا بر اساس عقیده ات؛جرأت می کنی بگویی خدایا بگذار ترا ببینم؟ پس چطور موسی جرآت کرد چنین کند؛آیا تو از نبی الله موسی داناتری؛آیا مسئله عقیدتی را درک کرده ای که موسی آن را درنیافته بود؟درخواست موسی تنها دو توجیه می تواند داشته باشد و توجیه سومی وجود ندارد: یا او می دانست که "رؤیت" خداوند محال است و باوجود این؛چنین درخواستی را مطرح کرد و یا می دانست محال نیست اما جسمش توانایی کافی برای تحمل آن در این دنیا را نداشت.


وسزاوار نیست گفته شود نمی دانست محال است و لذا سؤال کرد؛می گوییم معاذ الله ، که موسی نداند هیچ چیز برای خداوند غیرممکن نیست،چون هیچ چیز برای خداوند محال نیست و عوام این را می دانند چه برسد به انبیاء.


ب-خداوند جواز امکان پذیر بودن "رؤیت" را بر اساس امری ممکن نهاده اند که همان پابرجا ماندن کوه است و این امر یعني اسقرار آن ممکن است.یعنی ما می پرسیم ایا امکان دارد کوه پابرجا بماند و جواب مان این است که بله مانعی نیست چون مخلوق است و اگر کوه درجای خود ثابت بماند؛امکان "رؤیت" هم وجود دارد و برای همین برای رفع سوء برداشت بعد از گفتن"لن ترانی" می فرماید "ولکن انظر" و قاعدتا وقتی چیزی به امري ممکن مشروط شده باشد وقوع آن چيز ممكن است و این جواب بدیع و منطقی است که حتی دونفر پیدا نمی شوند که روی آن توافق نداشته باشند و امیدوارم برای شما روشن شده باشد.

ج-آیا تجلی خداوند بر کوه ثابت شد؟جواب قطعا بله است چون خداوند تعالی می فرماید: {فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا} و لذا اگرخداوند برانبیاء و رسولانش تجلی نماید نیز چنین خواهد شد چون این امرتنها به کوه اختصاص ندارد و شامل انبیاء و رسولان نیز می شود؛و تأکیدی بر این است که علت عدم امکان "رؤیت" در این دنیا بخاطر طبیعت تحمل مخلوق است و وقتی کوه تاب نمی آورد،چگونه بشر می تواند تاب بیاورد.اما در آخرت امر متفاوت است و به انسان توانایی های بسیاری داده می شود و لذا آیات و احادیثی که امکان "رؤیت" در آخرت را -غیر از دنیا- مطرح می کنند،به اثبات می رسند.

د- اگر مقصود از نفی، رد کردن مطلق امکان رؤیت بود،گفته می شد"لست بمرئی =من قابل دیدن نیستم" اما این تعبیر "لن ترانی" تنها بر نفی وجود است نه نفی جواز و این دو باهم فرق دارند.
آیه دوم: {وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ} فرود صاعقه بر آنان حلال گردید چون آنها تصدیق و اذعان را مشروط به دیدن خداوند کردند و تنها به درخواست"رؤیت" بسنده نکردند و قومی مستکبر بودند و آیات بعدی نشانه این امرند:
-خداوند تعالی می فرماید: { يَسْأَلُكَ أَهْلُ الكتاب أَن تُنَزّلَ عَلَيْهِمْ كتابا مّنَ السماء فَقَدْ سَأَلُواْ موسى أَكْبَرَ مِن ذلك فَقَالُواْ أَرِنَا الله جَهْرَةً فأخذتهم الصاعقة بظلمهم } فرو فرستادن کتاب امری مقدور برای خداوند بود اما نازل نشد چون می دانست قوم مستکبرند نه اينكه نازل كردن كتاب برايش غير ممكن بوده است و همین امر درباره درخواست "رؤیت" خداوند صادق است.
- خداوند تعالی می فرماید: { وَقَالَ الذين لاَ يَرْجُونَ لِقَاءنَا لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَيْنَا الملئكة أَوْ نرى رَبَّنَا لَقَدِ استكبروا فِى أَنفُسِهِمْ وَعَتَوْا عُتُوّاً كَبِيراً } و اینجا تصریح می شود که قوم مستکبرند و لذا چنین درخواستی از جانب آنها جایز نیست چون دلایلی که صدق سخن مدعی را ثابت می کنند؛ برایشان آمده و درخواست دلایل بیشترارتکاب گناه است و مستوجب برخورد تند.
آیه دوم فرموده خداوند تعالی: { لا تدركه الأبصار وهو يدرك الأبصار} باید بین "رؤیت" و "ادراک" فرق قائل شویم و خداوند قرآن را به زبان عربی مبین نازل نموده است.
اولاً: "الرؤیة" از فعل "رأی" گرفته شده و عبارت است از نگاه کردن به چیزی مرئی با چشم و این معنای ساده ای دارد و در آخرت نگاه كردن بندگان به خداوند جايز است و آنها در آخرت بر اساس اعتقاد اهل سنت و جماعت،پروردگار خود را خواهند دید.
ثانیاً:"الإدراک" از فعل "إدرک/یدرک/إدراک" است و ادراک یعنی معرفت و احاطه به چیزی و از رؤیت بیشتر است..و بندگان اجازه و قدرت ادراک خداوند تعالی را ندارند. و دلیل این که "رؤیت" با "أدراک" فرق دارد :فرموده خداوند تعالی: {فلما تراءى الجمعان قال أصحاب موسى إنَّا لمدركون قال كلا} در اینجا موسی علیه السلام ادراک را نفی می کند نه دیدن و رؤیت را؛و برای همین است که "رؤیت" غیر از "إدراک" است و ادراک از رؤیت اختصاصی تر است. البیجوری در "تحفة المرید" گفته است: من این که ادراک با بصر و تنها دیدن و رؤیت است را درست نمی دانم،بلکه "رؤیت" ادراك حالت خاصی از رؤيت است كه در آن شيئ مرئي داراي حد و پاياني باشد ادراكي كه نفي شده حالتي خاص تر از رؤيت است و نفي حالت خاص دليل بر نفي عام نيست . و نتيجه اين است كه خداوند بدون كيفيتي كه در رؤيت اجسام است و بدون احاطه (كه در رويت اجسام وجود دارد ) ديده مي شود و بنابراين بايد بتوانيم بين آين آيه و فرمايش خداوند تعالي {وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ إِلَى رَبِّهَانَاظِرَةٌ} جمع كنيم. برادر اليماني به سختي به آيه ادراك چنگ زد ولي هنگامي كه آيه كريمه {إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ} سد راه او شد به سرعت به سراغ تاويل آن رفت زيرا كه ظاهر آن با آيه اول ( كه نزد يماني آيه اي محكم است ) تناقض دارد و فراموش كرد كه تا زماني كه بتوان آيه را حمل بر ظاهر كرد اصل بر عدم تاويل است
آیه چهارم: {وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلّمَهُ الله إِلاَّ وَحْياً أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولاً فَيُوحِىَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ} .جواب این است که دراین آیه از انواع رابطه بین خداوند و انبیاء دررابطه با تبلیغ سخن گفته می شود . درباره وحی مجاهد می گوید: به دل افتادن است یعنی به قلب الهام می شود و از جمله فرموده رسول الله صلى الله عليه وسلم : [إن روح القدس نفث في روعي إن نفسا لن تموت حتى تستكمل، رزقها وأجلها فاتقوا الله وأجملوا في الطلب. خذوا ما حل ودعوا ما حرم ] [روح القدس به قلب من الهام کرد؛نفس نمی میرد تا رزق و اجلش تکمیل شود،پس از خدا پروا کنید ودرخواست خود را کم کنید .آنچه که حلال است بگیرید و حرام را رها نمایید]. یا"از ورای حجاب است" همانند سخن گفتن خداوند با موسی . یا "با فرستادن رسول" است مانند فرستادن جبریل علیه السلام. این آیه "رؤیت" را نفی یا اثبات نمی کند پس چرا برادر یمانی درباره آن سخن فرسایی می کند.و اگر چیزی از نفی باشد، به کلی با آیات دیگر مثل {إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ} و احادیث متوافر،رد می شود(؟)
سخن درباره فرموده خداوند تعالی: {وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ}"

ـ خداوند تعالى می فرماید: {وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ } .یعنی چهره هایی که مسرورو روشن شده اند از {إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ} یعنی از رؤیت پروردگارشان.

درباره معنی لغوی"نظر"در معانی آمده است:
الف- نظر به معنی عبرت گرفتن و تفکر: {أَفَلَا يَنظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ.}
ب- نظر به معنای انتظار مانند این فرموده خداوند تعالی: {مَا يَنظُرُونَ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً } .
ج-نظر به معنی احسان و لطف.
د-یا نظر به معنای رؤیت و دیدن است.
باید بگوییم: اولاً نمی تواند معنای آن تفکر و عبرت گرفتن از خداوند عز وجل باشد،چون آخرت جای پند و عبرت گرفتن نیست.معنای آن انتظار هم نمی تواند باشد چون اگر" نظر" همراه "چهره و وجه" بیاید، معنای آن نظر به معنی انتظار نیست چون انتظار مربوط به قلب است.نظر انتظار در بهشت هم نمی تواند باشد چون انتظار همراه دل نگرانی و ناراحتی است در حالی که اهل بهشت در جایی هستند که نه چشم آن را ديده و نه گوش وصف آن را شنيده و جز آرامش و نعیم پایدار،شاهد چیز دیگری نیستند.واگر این گونه هم باشد آنها منتظر چیزی نمی مانند،چون هرچیز که به خاطرشان خطور کند،در همان لحظه به آن می رسند.معنی "نظر" نظر التفات هم نیست چون جایز نیست که خلق با نظر احسان و لطف به خداوند عز وجل بنگرند.اگر این سه مورد درست نباشد می ماند مورد چهارم "نظر" که معنای این فرموده خداوند است که : {إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ } یعنی پروردگار عزو جل خود را می بینند.
ثانیاً:آن چه که سخن نفی کنندگان رؤیت خداوند درمورد مقصود خداوند عزوجل از: {إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ} نظر انتظار است را باطل می کند استفاده از فرموده خداوند"الی" است چون در نزد اعراب برای نظر انتظار مجوز استفاده از "الی" وجود ندارد؛آیا نمی بینید خداوند تعالی می فرماید: {مَا يَنظُرُونَ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً } اگر معنایش انتظار باشد،خداوند نمی فرماید "الی".خداوند عزوجل از قول بلقیس می گوید: { فَنَاظِرَةٌ بِمَ يَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ } وچون مقصود او ( بلقيس ) انتظار بود نگفت "الی" ،پس هنگامي كه خداوند سبحان می فرماید: {إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ} دانستيم که منظور انتظار نیست بلکه مقصود رؤیت و دیدن است.
ثالثاً: زمانی که خداوند عزوجل نظر را با "وجه" و چهره همراه می کند،منظور دو چشمی است که در چهره قرار دارند جایی که می فرماید: {قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاء فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا} اینجا از "وجه" ذکر به میان آمده است و براستی که او چشم خود را به سوی آسمان می گرداند تا نزول فرشته را شاهد باشد که خبر تغییر قبله از بیت المقدس به قبله -کعبه- را از جانب خداوند می آوردو اگربگوید مقصود فرموده خداوند تعالی از: {إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ } انتظار ثواب خداوند است مي گوييم كه ثواب خداوند خود خداوند نيست خداوند فرموده : {إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ } پس چرا سخن خداوند را تحريف مي كنيد. لذا آیه ها و احادیث موافق هم هستند و چنان که برخی می پندارند با هم اختلاف ندارند و این مسیر درستی است که قرآن بر آن دلالت دارد و نمی خواهم برادر یمانی تکرار کند که در موارد اختلاف باید برای دانستن حکم به قرآن رجوع کنیم،چه کسی ترا دچار این توهم کرده که ما با کتاب خداوند حکم نمی کنیم؛ما به آیات کتاب مراجعه کرده و آنها را با یکدیگر جمع کردیم و مانند تو برای آیه تأویل مجازقائل نمی شویم؛ما همگی روی این امر توافق داریم و احادیث نیز همگی منسجم هستند.از دیگر دلایل مجاز بودن دیدن خداوند این آیه است { كلا انهم عن ربهم يومئذ لمحجوبون}.اگر اصلا نمی شد خداوند را دید این قید " لمحجوبون" چه ضرورتی داشت؟ نویت بعد در باره احادیثی سخن خواهیم گفت که شیخ آنها را رد می کند.



بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين..

در ادامه نقل قولی از دکتر هواری را می آوریم:





بحثی مختصر پیرامون رؤیت خداوند


معتزله و شیعیان اثنی عشری،منکر رؤیت خداوند هستند و سخنان برادر یمانی،مسبوق به سابقه است و ادله ای که برای نفی رؤیت خداوند آورده است،همان ادله "مانعون" است


پایان نقل قول


پس امام ناصر محمد یمانی در پاسخ ایشان می گوید: ای مرد،به راستی که خداوند امام مهدی را بر می انگیزد تا برای اختلاف علمای دینی حکم صادرنماید و به این طائفه بگوید در فلان عقیده حق باشماست ولی در مورد عقیده دیگر اعتقادتان باطل است،چرا که حق اینجا و آنجا پراکنده شده و در نزد یک گروه واحد گرد نیامده است.بلکه در یک مسئله حق دارید ولی در مسئله دیگر باطلید،و حکم را درموارد اختلاف برایتان بیاوریم و با آیات محکمی که ام الکتابند میانتان حکم کنیم.تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَٰذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِن تِلْقَاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰ إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ‎﴿١٥﴾} صدق الله العظیم [يونس].
{ وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَيُّ الْفَرِيقَيْنِ خَيْرٌ مَّقَامًا وَأَحْسَنُ نَدِيًّا ‎﴿٧٣﴾‏ } صدق الله العظيم [مريم].
{وَكَذَلِكَ أَنْزَلْنَاهُ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَأَنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يُرِيدُ} [الحج:۱۶].

{وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا الْمُنكَرَ يَكَادُونَ يَسْطُونَ بِالَّذِينَ يَتْلُونَ عَلَيْهِمْ آيَاتِنَا قُلْ أَفَأُنَبِّئُكُم بِشَرٍّ مِّن ذَٰلِكُمُ النَّارُ وَعَدَهَا اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَبِئْسَ الْمَصِيرُ ‎﴿٧٢﴾‏} [الحج].
{سُورَةٌ أَنزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنزَلْنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَّعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ‎﴿١﴾} [النور]

{ بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا الظَّالِمُونَ ‎﴿٤٩﴾‏} [العنكبوت].
{وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَٰذَا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَن يَصُدَّكُمْ عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُكُمْ وَقَالُوا مَا هَٰذَا إِلَّا إِفْكٌ مُّفْتَرًى وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ إِنْ هَٰذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّبِينٌ ‎﴿٤٣﴾} [سبأ].

{وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ مَّا كَانَ حُجَّتَهُمْ إِلَّا أَن قَالُوا ائْتُوا بِآبَائِنَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ‎﴿٢٥﴾‏} [الجاثية]
{وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ هَٰذَا سِحْرٌ مُّبِينٌ ‎﴿٧﴾‏ } [الأحقاف].

{هُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ عَلَىٰ عَبْدِهِ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لِّيُخْرِجَكُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَإِنَّ اللَّهَ بِكُمْ لَرَءُوفٌ رَّحِيمٌ ‎﴿٩﴾‏} [الحديد].

{ إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ كُبِتُوا كَمَا كُبِتَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَقَدْ أَنزَلْنَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُّهِينٌ ‎﴿٥﴾‏} [المجادلة]

{وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ آيَاتٍ مُّبَيِّنَاتٍ وَمَثَلًا مِّنَ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِكُمْ وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ ‎﴿٣٤﴾} [النور].

{‏ لَّقَدْ أَنزَلْنَا آيَاتٍ مُّبَيِّنَاتٍ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ‎﴿٤٦﴾‏ } [النور]

{فَاتَّقُوا اللَّـهَ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ الَّذِينَ آمَنُوا ۚ قَدْ أَنزَلَ اللَّـهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرً‌ا ﴿١٠﴾ رَّ‌سُولًا يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِ اللَّـهِ مُبَيِّنَاتٍ لِّيُخْرِ‌جَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ‌ ۚ وَمَن يُؤْمِن بِاللَّـهِ وَيَعْمَلْ صَالِحًا يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِ‌ي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ‌ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا قَدْ أَحْسَنَ اللَّـهُ لَهُ رِ‌زْقًا ﴿١١﴾} [الطلاق].صدق الله العظيم

ای مرد، امام مهدی نیز با آیه هایی که برای عالم و جاهلتان قابل فهم است برایتان حجت می آورد ولی تو از آنها روگردانده و از ظاهر متشابه قرآن که تأویلی مخفی بجز ظاهر آن دارد و شما از آن آگاه نیستید پیروی می کنید برای مثال خداوند تعالی می فرمایند:
{وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَ‌ةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَ‌بِّهَا نَاظِرَ‌ةٌ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [القيامة].
{كَلَّا إِنَّهُمْ عَن رَّبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لَّمَحْجُوبُونَ ‎﴿١٥﴾‏} صدق الله العظيم [المطففين].
برادر گرامی،تو درباره آیات متشابه کتاب،علم نداری.از فرموده خداوند تعالی دراین مورد برایت مثالی می آوریم:
{إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَٰئِكَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ‎﴿٧٧﴾‏} صدق الله العظيم [آل عمران].
در اینجا آیات متشابهی وجود دارند که تو از تأویل آن آگاه نیستی؛تشابه در این فرموده خداوند تعالی است: {وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللّهُ وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ} صدق الله العظيم، اگرازظاهرآیه پیروی نمایید، نفی سخن گفتن و نظر کردن خداوند به کافران در روز قیامت از آن استنباط می شود ولی در آیات ام الکتاب و محکم قرآن برهان سخن گفتن پروردگار با کفار را می یابید،خداوند تعالی می فرماید:
{وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكَائِيَ الَّذِينَ كُنتُمْ تَزْعُمُونَ} صدق الله العظيم [القصص:۶۲].
واین فرموده:
{وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ مَاذَا أَجَبْتُمُ الْمُرْسَلِينَ} صدق الله العظيم [القصص:۶۵].

و آن گاه است که متوجه وجود آیه متشابه در فرموده خداوند تعالی می شوید:
{وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللّهُ وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلاَ يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ} صدق الله العظيم

و برایت روشن می شود تشابه،دقیقاً در این فرموده خداوند تعالی است: {وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللّهُ وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ صدق الله العظيم و ظاهر آن را مخالف آیه محکم و بینه خداوند تعالی است: {وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكَائِيَ الَّذِينَ كُنتُمْ تَزْعُمُونَ} صدق الله العظيم.
واین فرموده: {وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ مَاذَا أَجَبْتُمُ الْمُرْسَلِينَ} صدق الله العظيم.
واین کلام خداوند تعالى:
{وَلَوْ تَرَىٰ إِذْ وُقِفُوا عَلَىٰ رَبِّهِمْ قَالَ أَلَيْسَ هَٰذَا بِالْحَقِّ قَالُوا بَلَىٰ وَرَبِّنَا قَالَ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ ‎﴿٣٠﴾} [الأنعام].
واین کلام خداوند تعالى:
{يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَٰذَا قَالُوا شَهِدْنَا عَلَىٰ أَنفُسِنَا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَشَهِدُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُوا كَافِرِينَ ‎﴿١٣٠﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].

برايتان روشن شد که خداوند حقا ًدر روز قیامت با آنان سخن می گوید.لذا آیه متشابهی که ظاهری مخالف آیات محکم کتاب دارد برایتان روشن شد:
{وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللّهُ وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ} صدق الله العظيم

و از آنجا که برخلاف نظرشما من آیات را باهم جمع نمی کنم،بلکه بیان حق ایه متشابه قرآن را برایتان می آورم و از صادقانم،درباره مقصود از سخن نگفتن خداوند با آنان برایتان فتوا می دهم. خداوند تعالی می فرماید: {وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللّهُ وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ} صدق الله العظيم ،یعنی خداوند با وحی تفهیمی به قلب آنها الهام نمی کند تا رحمت او را مسئلت نمایند؛ یعنی همانند آدم وهمسرش با اینها رفتار نمی کند؛ خداوند با آدم سخن گفت وبا وحی تفهیم به قلوب آنها الهام نمود تا بگویند:
{قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ‎﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].

این سخنی که آنها بر زبان آوردند؛کلماتی است که آدم با وحب تفهیمی از پروردگار خود دریافت نمود؛آدم آن را بر زبان آورد و خداوند توبه او را پذیرفت.تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِن رَّ‌بِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ} صدق الله العظيم [البقرة:۳۷].
پس برایتان نوعی از وحی که به صورت وحی تفهیمی به قلب است روشن شد،و از آنجا که خداوند با کسانی که در روز قیامت از رحمت او مأیوسند با وحی تفهیم سخن نمی گوید تا دریابند که از وی طلب رحمت نمایند؛لذا از رحمت وی مأیوسند و در میان بندگان خداوند ارحم الراحمین که از نظر رحمت فروتر از اویند دنبال رحمت می گردند. درباره بیان فرموده خداوند تعالی { وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ} هم همین موضع مطرح است.مقصود این نیست که خداوند باچشم خود به آنها نمی نگرد؛بلکه منظور این است که باچشم رحمت به آنها نمی نگرد.و اما گروه دیگر که در انتظار رحمت پروردگارشان هستند،چون خداوند با وحی تفهیمی به آنها الهام کرده که از او طلب رحمت نمایند،برای همین آنان منتظر و چشم انتظار رحمت پروردگارشان هستند.اما کسانی که از رحمت خداوند مأیوسند،آنانی هستند که چهره شان عبوس و درهم است(َباسِرَ‌ةٌ )؛آنان صاحب قلب هایی هستند که از رحمت خداوند مأیوسند و برای همین گمان می کنند که کمرشان شکسته خواهد شد(أَن يُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَ‌ةٌ )؛چون آنها غیر از کسانی هستند که چهره شان در انتظار رحمت خداوند بوده وبه آن امیدوارند و در میان بندگان خدا به دنبال رحمت نیستند چون می دانند خداوند ارحم الراحمین است وبرای همین خداوند تعالی می فرماید:

{وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَ‌ةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَ‌بِّهَا نَاظِرَ‌ةٌ ﴿٢٣﴾ وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ بَاسِرَ‌ةٌ ﴿٢٤﴾ تَظُنُّ أَن يُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَ‌ةٌ ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [القيامة].
و برایتان روشن شد که مقصود خداوند در این فرموده "انتظار" است:
{وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ بَاسِرَ‌ةٌ ﴿٢٤﴾ تَظُنُّ أَن يُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَ‌ةٌ ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم
یعنی برخی چهره ها منتظر رحمت او هستند و گروهی دیگر در انتظار عذاب او و برای همین می گویند:
{تَظُنُّ أَن يُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَ‌ةٌ ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم

ای مرد، جناب دکتر،آیا به عرش عظیم خداوند ایمان داری، آن حجاب -خداوند-است و آن عرش عظیم است که ذات خداوند بر آن استیلا دارد؟بیایید ببینیم؛آیا در آخرت ؛عرش کنار می رود.و خداوند تعالی می فرماید:
{وَيُنَجِّي اللَّـهُ الَّذِينَ اتَّقَوْا بِمَفَازَتِهِمْ لَا يَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿٦١﴾ اللَّـهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿٦٢﴾ لَّهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَالَّذِينَ كَفَرُ‌وا بِآيَاتِ اللَّـهِ أُولَـٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُ‌ونَ ﴿٦٣﴾ قُلْ أَفَغَيْرَ‌ اللَّـهِ تَأْمُرُ‌ونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجَاهِلُونَ ﴿٦٤﴾ وَلَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَ‌كْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِ‌ينَ ﴿٦٥﴾ بَلِ اللَّـهَ فَاعْبُدْ وَكُن مِّنَ الشَّاكِرِ‌ينَ ﴿٦٦﴾ وَمَا قَدَرُ‌وا اللَّـهَ حَقَّ قَدْرِ‌هِ وَالْأَرْ‌ضُ جَمِيعًا قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَالسَّمَاوَاتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ ۚ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِ‌كُونَ ﴿٦٧﴾} صدق الله العظيم [الزمر].

{ وَتَرَ‌ى الْمَلَائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْ‌شِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَ‌بِّهِمْ وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْحَقِّ وَقِيلَ الْحَمْدُ لِلَّـهِ رَ‌بِّ الْعَالَمِينَ ﴿٧٥﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
لذا عرش عظیمی که خداوند بر آن استیلا و قرار دارد، کنار نمی رود؛ چون حجابی است که پروردگار سبحان بر آن مستوی است. بدانید که حجاب پروردگار حد نهایت بین خالق و مخلوق اوست. بدانید سدرة المنتهی که جنت المأوی در نزد آن است، حجاب پروردگار است و آن را نور پروردگار تعالی، می پوشاند.در این باره در بیانات بسیاری برایتان به تفصیل توضیح دادیم و به شما آموختیم که سدرة المنتهی؛ درختی درخشان است و علت تابنده بودن آن نور وجه خداوند سبحان است؛برادر گرامی از خداپروا کن؛چگونه می خواهید پروردگارخود؛ذات اعظم الهی را ببینید؟! آیا همین که از پشت حجاب با آنها سخن می گوید، و زمین از نور خداوند که از ورای حجابش می آید روشن می گردد؛برایتان کافی نیست؟ فرموده خداوند تعالی را به یاد داشته باش:

{وَتَرَ‌ى الْمَلَائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْ‌شِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَ‌بِّهِمْ وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْحَقِّ وَقِيلَ الْحَمْدُ لِلَّـهِ رَ‌بِّ الْعَالَمِينَ ﴿٧٥﴾} صدق الله العظيم.

آیا به عرش عظیم ایمان دارید؟آیا ایمان دارید که خداوند بر عرش عظیمش استیلا دارد؟ و اگر بدانید،عرش خداوند همان حجاب پروردگار است؟
هنوز در قلبمان در برابر جناب دکتراحمد هواری صبر پیشه کرده و علم و تبیان بیشتری در اختیار انصارمی گذاریم. وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين.
ای مرد،اگر می بینی امام ناصر محمد یمانی به موضوعی پاسخ نداده است؛ترا نصیحت می کنم که سؤالاتت را با شماره س۱ ،س۲؛س۳ بنویس و ما به اذن خداوند به تمام سؤالات پاسخ خواهیم داد. وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين.
ای جماعت انصار،دربرابر این مرد صبر پیشه کنید،و از هدایت شدنش مأیوس نشوید و این عذری دربرابر پروردگارتان نیز خواهد بود و ما نیز دانشی بیشتر به اطلاعات شما اضافه می کنیم و خداوند به هدایت شما می افزاید .خداوند با من و شماست او مولای ماست و بهترین مولا و یاری رسان اوست و امور به سوی او بازمی گردد و حکم با خداوند است و کسی در حکم او شریک نیست.


أخوكم؛ الإمام ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=5127

Admin
30-05-2015, 05:06 PM
( پاسخ امام به شیخ أحمد الهواري )
- 13 -
الإمام ناصر محمد اليماني
11 - 06 - 1431 هـ
25 - 05 - 2010 مـ
۴- خرداد- ۱۳۸۹ ه.ش.
01:25 صباحاً

[ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
(https://mahdialumma.org/showthread.php?p=2689)https://mahdialumma.org/showthread.php?p=2689
ــــــــــــــــــ

به عزیز من در راه خدا، دکتر فاضل شیخ احمد هواری محترم

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلامُ على المُرسلين وآلهم الطيبين، والحمدُ لله رب العالمين. سلام الله عليكم ورحمة الله وبركاته وعلى كافة الأنصار السابقين الأخيار وكافة المُسلمين، وأصلي عليكم جميعاً وأسلمُ تسليماً..

عزیزان من؛ ای جماعت مؤمنان،انصار خداوند بوده و همگی درکنار حق باشید باشد که رستگار شوید.ای برادران مسلمان من،به خداوندی که خدایی جز او نیست،من مشتاق و حریص هدایت تمام عالمیان به سوی صراط مستقیم هستم و مسلمانان و مسیحیان و یهودیان و تمام مردم را دعوت می کنم تا از آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم پیروی نمایند.این به معنای آن نیست که امام ناصر محمد یمانی؛جز قرآن عظیم به چیز دیگری ایمان ندارد،پناه برخدا که از جاهلان باشم،بلکه امام ناصر محمد یمانی به سنت محمد رسول الله الحقّ صلى الله عليه وآله وسلم،ایمان دارم؛به کتاب تورات و انجیل نیز ایمان دارم،اما مسلمان ومسیحی و یهودی را به پذیرش حکمیت بر اساس آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم دعوت می کنم؛چراکه این تنها کتابی است که خداوند وعده حفظ آن از تحریف -از زمان نزول تا یوم الدین-به شما داده است و لذا می بینید که در تمام عالم تنها یک نسخه از آن وجود دارد و از روز نازل شدن تا یوم الدین حتی یک کلمه آن تحریف نشده است و این تصدیق فرموده خداوند تعالی است:

{إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ‎﴿٩﴾‏ } صدق الله العظيم [الحجر].
آگاه باشید که دلیل اصرار من برای رجوع به کتاب خداوند قرآن عظیم ، برای این است که تورات و انجیل و سنت نبوی را به محکمات کتاب خداوند قرآن عظیم عرضه نماییم .هر آنچه که دیدیم با ایات محکم قرآن اختلاف فاحش داشته و به کل با آن مخالف هستند را پشت سر بیندازیم. فرقی ندارد این مخالفت با آیات محکم قرآن عظیم در تورات وانجیل باشد و یا در احادیث سنت نبوی. و به حبل متین الهی قرآن عظیم پای بند بوده و متفرق نشویم و خداوند را به یگانگی عبادت کنیم که خدایی جز او نیست و او پروردگار عالمیان است.یکتا و بی شریک بوده و ما تسلیم او هستیم و بین هیچ یک از رسولان خداوند فرقی نمی گذاریم.


ای جماعت مسلمانان،نگویید اسلام آمده تا آنچه را که پیش از آن بوده،باطل کند؛آیا چیزی را که نمی دانید به خداوند نسبت می دهید؟بلکه تمام رسولان پروردگار عالمیان از اولین نفر تا آخرین آنها همگی دین اسلام را آورده اند و همگی شما را به سوی همان چیزی که مهدی منتظر فرا می خواند دعوت می کنند : خداوند را به یگانگی عبادت نمایید که او بی شریک است و هرکس که به خداوند شرک بیاورد؛پروردگار بهشت را بر وی حرام نموده و برای ظالمان یاوری نخواهد بود؛آگاه باشید که شرک ظلم بزرگی است و خداوند کسی را که به او شرک بیاورد نمی بخشد و من ناصح امین شما هستم.
من به شما نمی گویم چون مهدی منتظر و خلیفه خداوند بر تمامی شما هستم،پس غیر از خداوند مرا معظم بدارید، و رقابت شما با خود برای حب و قرب به خداوند را برشما حرام نمی کنم؛ اگر چنین کنم و شما را به امری باطل فرمان دهم،چه کسی در تمام آسمان ها و زمین می تواند مرا از عذاب خداوند نگاه دارد، پناه برخدا که از جاهلان باشم و سزاوار من و هیچ یک از بندگان خداوند که "حکم" به آنها داده شده نیست .تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَادًا لِّي مِن دُونِ اللَّهِ وَلَٰكِن كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنتُمْ تَدْرُسُونَ ‎﴿٧٩﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
دکتر فاضل و شیخ گرامی احمد هواری،تو می دانی و امام مهدی هم می داند که اگر به شما بگویم،آیا حق داری در راه حب و قرب به خداوند با محمد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - رقابت کنی؟ ممکن است اگر از بیانات قبلی او در این خصوص خبر نداشته باشی،از ناصر محمد یمانی به شدت عصبانی شوی،پس به شما می گویم:به خداوند که این شرک به خداوند است،ای علمای امت؛از خداوند پروا کنید و این رقابت را تنها به انبیاء و رسولان خداوند منحصر نکرده و صالحان را از این رقابت خارج ندانید،که در این صورت غیر از خداوند ولی و نصیری نمی یابید.


به خداوند قسم من امام مهدی به شما می گویم: به محمد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - اقتدا کنید،چون شما به هدایت او علیه الصلاة و السلام اقتدا نکرده اید.شاید یکی از شما بخواهد از من سؤال کند:" آیا به ما چگونگی اقتدا به نبی علیه الصلاة و السلام را نشان می دهی؟"در پاسخ شما به حق می گویم:اقتدا به ایشان این است که از او پیروی نموده و پروردگاری را که او عبادت می نمود؛عبادت نمایید.در فرموده خداوند تعالی تدبر کنید:
{وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَ‌اهِيمَ عَلَىٰ قَوْمِهِ نَرْ‌فَعُ دَرَ‌جَاتٍ مَّن نَّشَاءُ إِنَّ رَ‌بَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ ﴿٨٣﴾ وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلًّا هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِن قَبْلُ وَمِن ذُرِّ‌يَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَىٰ وَهَارُ‌ونَ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ﴿٨٤﴾ وَزَكَرِ‌يَّا وَيَحْيَىٰ وَعِيسَىٰ وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِّنَ الصَّالِحِينَ ﴿٨٥﴾ وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿٨٦﴾ وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّ‌يَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَىٰ صِرَ‌اطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿٨٧﴾ ذَٰلِكَ هُدَى اللَّـهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَ‌كُوا لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٨٨﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ۚ فَإِن يَكْفُرْ‌ بِهَا هَـٰؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُوا بِهَا بِكَافِرِ‌ينَ ﴿٨٩﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّـهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرً‌ا إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرَ‌ىٰ لِلْعَالَمِينَ ﴿٩٠﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
و ازاین فرموده خداوند تعالی استنباط می کنیم
{ذَٰلِكَ هُدَى اللَّـهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَ‌كُوا لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٨٨﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِن يَكْفُرْ‌ بِهَا هَـٰؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُوا بِهَا بِكَافِرِ‌ينَ ﴿٨٩﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّـهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ} صدق الله العظيم
و دقیقا از این بخش استنباط می کنیم: {فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهِ} صدق الله العظيم و این امر فصیح و صریح محکمات کتاب است که به محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- فرمان می دهد که به کسانی که خداوند پیش از این آنان را هدایت نموده؛اقتدا کند.

سؤالی که مطرح می شود این است:آیا محمد رسول الله پروردگارش را برای انبیاء گذاشته و برای حب و قرب خداوند با آنها رقابت نمی کرد؟ جواب را همه شما می دانید،او امیدوار بود خودش بیش از همه به حب و قرب پروردگار برسد.و بیان حق فرموده خداوند تعالی است : {فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهِ} صدق الله العظيم،این است که آنچه را که انبیاء عبادت می کردند،عبادت کند و با همه آنها در راه حب و قرب بیشتر به پروردگار رقابت نماید.اما بیان تمام علمای امت در اقتدا به مسیر هدایت نبی با بیان ناصر محمد یمانی به کلی متفاوت است چون آنان به مردم امر نمی کنند تا برای حب خداوند و قرب او رقابت نمایند و خداوند را از صالحان دریغ کرده و پروردگار را برای انبیاء و رسولان گذاشته اند،پس اعما شان هدر رفته و فتوایشان باطل است و غیر خداوند ولی و نصیری نمی یابند،اما من مهدی منتظر به حق فتوا می دهم هرکس از دعوت به رقابت با انبیاء و مهدی منتظر برای حب و قرب خداوند روبرگرداند،به خداوند شرک آورده و به سختی به بیراهه رفته و گمراه شده است.

ای امت اسلام،به خداوند قسم که اگر شما در مسیر درست هدایت بودید، چه لزومی داشت که خداوند مهدی منتظر را برانگیزد تا با قرآن عظیم شما را از تاریکی به سوی نور ببرد،پروا کرده و گوش سپرده و اطاعت نمایید،علت غرور شما دربرابر مهدی منتظر چيست(ما غرّكم بالإمام المهدي )؟ آیا دعوت او با دعوت رسولان پروردگار عالیمان فرقی دارد؟و خداوند تعالی می فرماید:
{وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ ‎﴿٢٥﴾‏} صدق الله العظيم [الأنبياء]

واین همان دعوت امام مهدی است که شما را به سوی عبادت خداوند یکتا و بی شریک و رقابت برای حب و قرب و نعیم رضوان نفس او فرا می خواند تا به فوزی بسیاز عظیم نائل گردید،پس چرا از حق اکراه دارید؟ آیا شما را به سوی باطل فرا می خوانم؟سبحانه و تعالی علواً کبیرا! آیا دعوت ناصر محمد یمانی به سوی خداوند را بر اساس بصیرت نمی یابید؟یا آیا بصیرتی که ناصر محمد یمانی برای تان حجت می آورد همان بصیرت محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم می یابید؟ ای امت اسلام و ای علمای امت،پس چرا از دعوت حق رومی گردانید؟آیا به این دلیل از دعوت ناصر محمد یمانی ناخشنودید که او از مردم دعوت می کند تا تنها به حکمیت قرآن عظیم سرفرود آرند؟درپاسخ تان می گویم"ای قوم؛آیا این از نظر شما منطقی است که مهدی منتظر بشر را به سوی حکمیت بر اساس کتاب البخاری و مسلم و یا کتاب بحارالأنوار فرا بخواند؟دراین صورت به دست اهل کتاب بهانه و حجت می دهید که به مردم بگوبند؛به سوی کتاب تورات و انجیلی که خداوند آنها را نازل کرده است بیایید که از کتاب البخاری و مسلم و کتاب بحارالأنوار که نوشته بشر است بهترند .و اگر مردم به دعوت یهودیان و مسیحیان پاسخ داده و از کتاب تورات و انجیل پیروی نمایند؛همه مردم گرفتار فتنه شده و به غیرازخدا طاغوت یعنی مسیح کذاب را عبادت می کنند و مهدی منتظر در نجات بشر از فتنه مسیح کذاب شکست می خورد،مسیح کذاب می خواهد خود را مسیح عیسی بن مریم معرفی کرده و می گوید او خداوند و پروردگار عالمیان است،علت هم این است که از کتاب تورات و انجیل جز اسم،چیزی باقی نمانده و طاغوت آن دو را تحریف کرده و نسخه های متعددی از آن درست کرده است.
ای امت اسلام،ای مسیحیان و یهودیان و تمام مردم،به خداوندی که خدایی جزاو نیست؛من راهی برای نجات شما نمی یابم مگر اینکه به همگی به حبل الهی قرآن محفوظ از تحریف پایبند شوید و علت هم این است که در تمام عالم تنها یک نسخه از آن وجود دارد،اما شما مهدی منتظری را می خواهید که بیاید و از امیال شما تبعیت کند؛هیهات هیهات...به خداوندی که خدایی جز او نیست، که حق پیرو امیال و هواهای شما نمی شود واگر همگی شما بر گرد باطل جمع شوید و ناصر محمد یمانی تنها بماند به حبل خداوند قرآن عظیم پای بند مانده و تا زمانی که قلبم طپش داشته باشد از امیال شما پیروی نمی کنم تا خدایم را با قلبی سلیم و پاک از شرک ملاقات نمایم و براستی که شرک گناهی بسیار بزرگ است.
آیا این شش سال برایتان کافی نیست و شاهدید که ناصر محمد یمانی بر پیروی از عقیده حق مصرّاست و هیچ از خواسته های شما پیروی نمی کند؟آیا از اینکه ناصر محمد یمانی پیرو امیال شما شود؛ناامید نشده اید؟ ای مردم؛به خداوندی که خدایی جز او نیست و معبودی جز او را عبادت نمی کنم،اگر من از امیال و خواسته های شما پیروی کنم،در برابر خداوند کسی به کار ناصر محمد یمانی نمی ایدو غیر از خداوند ولی و نصیری نمی یابم و برای همین هم رضوان شما را عبادت نمی کنم و به رضایت شما هیچ احتیاجی ندارم؛بلکه رضوان خداوند را عبادت کرده و با انبیاء و رسولان و بندگان صالح او در راه حب و قرب خداوند رقابت می نمایم و جز او کسی را عبادت نکرده و برایم اهمیتی ندارد که ازناصر محمد یمانی راضی باشید یا خشمگین.به خداوند قسم که حق از امیال و هواهای شما که بدون اینکه بدانیدغیر از خدا به عبادت طاغوت مشغولید،پیروی نخواهد کرد؛ای امت اسلام راه نجات شما چیست؟پس یک نصیحت به شما می کنم:ممکن است ناصر محمد یمانی مجنون باشد؛ ممکن هم هست از شما عاقل تر بوده و شما را به راه هدایت فراخوانده و راه خداوند عزیزو حمید را به شما نشان دهد.سؤالی که مطرح می شود این است که:آیا منطق ناصر محمد یمانی را جنون می دانید؟ هیهات هیهات...به خداوند قسم که عقلتان این را رد می کند و به حق شهادت می دهید و به خودتان می گویید،خیر ؛خیر,ناصر محمد یمانی به هیچ وجه مجنون نیست؛ خواهید دید عقلتان من را از نسبت جنون مبرا می داند و علت این است که بصیرت از دیدن حق ناتوان و کور نمی شود ؛اما بجز عده کمی باقی شما از عقلتان استفاده نمی کنید؟

ای امت اسلام؛ امر بسیار خطیر شده است؛ به خداوند که من بازی درنمی آورم و همان چیزی را که برای خود دوست دارم را برای شما می خواهم و برای همین هم چنان مشتاق هدایت شما هستم ؛پس چرا برای هدایت کردنتان و نجات عالمیان به من کمک نمی کنید؟ هم چنان راهی طولانی برای متحد کردن تمام بشریت و بنی آدم درپیش داریم تا صفوفتان را بر ضد دشمن خداوند و دشمنتان شیطان رجیم مسیح کذاب و سپاهش یأجوج و مأجوج و شیاطین جن و انس؛ متحد سازیم.


پس ای علمای امت اسلام و ای امت اسلامی؛چرا شما اولین کسانی هستید که نسبت به دعوت ناصر محمد یمانی کافر می شوید؛او تمام مردم را به پیروی از ذکر محفوظ از تحریف؛رساله خداوند بر جن و انس قرآن عظیم فرا می خواند؛شما را چه می شود و چه بر سرتان آمده است؟ ای قوم،زمان قیامت نزدیک شده است[اشاره به آیه کریمه:أزِفَتِ الْآزِفَةُ ﴿٥٧)النجم] و وعده حق فرا می رسد و هم چنان مسلمانان درباره ناصر محمد یمانی در شک و تردیدندکه ایا مهدی منتظر است یا شیطانی گستاخ؟سبحان الله ایا شما قادر به دیدن دعوت امام مهدی ناصر محمد یمانی نیستید؟آیا نمی بینید که یاری رسان به محمد (ناصر محمد یمانی) با آیات بینه کتاب که برای عالم و جاهلتان روشن است برای شما حجت می آورد وجز فاسقان کسی از این آیات رونگردانده و منکر آنچه در آنهاست نمی شود؟از خدا پروا کنید.. آیا هربار که یکی از علمای شما به گفتگو با من می پردازد تا اینکه به حق او را خاموش می سازیم، بی سرو صدا می رود از ترس اینکه ناصر محمد یمانی مهدی منتظر باشد و از امر او در حیرت می افتد اي قوم شما را به مهدي منتظر چه ؟ چه ناصر محمد يماني مهدي منتظر باشد يا تجديد گر ديني باشد اگر دروغ بگویم و مهدی نباشم؛گناه دروغ من برگردن من است و شما گناهی ندارید،اگر درست فکر کنید-به همین نتیجه می رسید- آیا تصور می کنید که اگر از دعوت ناصر محمد یمانی پیروی کنید؛او شما را از صراط مستقیم گمراه خواهد کرد؟اما سؤالی که مطرح می شود این است: ناصر محمد یمانی شما را به سوی چه دعوت می کند؟آیا او از شما دعوت نمی کند که خداوند یکتا را عبادت کنید که شریکی ندارد و برای حب و قرب و نعیم رضوان نفس او رقابت کنید؟اگر این دعوت باطلی است،پس از نظر شما حقی بعد از خداوند هست؟ و خداوند تعالی می فرماید:
{ فَذَٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمُ الْحَقُّ فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلَالُ فَأَنَّىٰ تُصْرَفُونَ ‎﴿٣٢﴾‏‏} صدق الله العظيم [يونس].
و ای کسانی که خداوند را بدون شریک و به یگانگی عبادت کرده و هیچ چیز را با او شریک نمی گیرید،به پروردگار عالمیان قسم که من شما را بسیار دوست دارم،چون شما محبوب مرا خداوند و پروردگار عالمیان راعبادت می کنید ؛خداوند برحب و قرب و نعیم رضوان نفسش بر شما بیفزاید.آه آه اگر بدانید ما در چه حالی زندگی می کنیم!ای قوم از من پیروی نمایید تا شما را به راه راست و درست هدایت کنم و حلاوت ایمان و نعیم رضوان خداوند رحمن در قلبهایتان را به شما بچشانم و این بهترین لذت و نعمت خداوند در مقابل تمام ملکوت اوست. و هرکس که خداوند با اسلام سینه اش را وسعت بخشد؛ نور پروردگارش با اوست و وای بر کسانی که قلب شان برای ذکر خداوند سخت شده است...


ای مردم،قلب شما مانند باطری تلفنهایتان است ،آیا نمی بینید که اگر با برق آن را شارژ نکنید،خاموش می شود؟روح هدایت در قلب نیز چنین است و باید با نور شارژ شود و سوخت آن ذکر خداوند و تدبردر آیات او،وادای نماز است،خداوند را بسیار یاد کنید باشد که رستگار شوید واگر خداوند را دوست دارید، به سوی مغفرت پروردگارتان و رضوان او بشتابید. بياييد از محمد رسولَ الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم-پیروی کرده و در راه حب و قرب و نعیم رضوان خداوند رقابت کنیم تا خداوند ما را دوست داشته و به قرب خود نزدیک سازد تا به فوزی عظیم نائل می گردیم. اللهم قد بلغت، اللهم فاشهد.
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين..
أخوكم؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=5128

Admin
01-06-2015, 04:03 AM
( پاسخ امام به شیخ أحمد الهواري )

- 14 -

الإمام ناصر محمد اليماني
18 - 07 - 1431 هـ
30 - 06 - 2010 مـ
۹- تیر -۱۳۸۹ ه.ش.
12:42 صباحاً
ـــــــــــــــــ
امام مهدی معامله بزرگ و سودمندی را به ما یادآوری می کند که به وسیله آن محبت خدا را به دست می آوریم.

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
{‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَٰلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ‎﴿٥٤﴾‏} صدق الله العظيم.
سلام الله عليكم ورحمته وبركاته، السلام علينا وعلى عباد الله الصالحين، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..

ای عزیزان من که به خاطر خدا در قلب من جای دارید،خداوند به حب و قرب و نعیم رضوان نفس خود بر شما بیفزاید،بیایید تا معامله پرسود و بزرگی را به شما بیاموزم تا با آن به محبت خداوند نائل گردید؛این نکته را درآیات محکم کتاب عظیم خداوند می یابید:

{وَيَسْأَلونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ} صدق الله العظيم [ البقره:۲۱۹].
وقتی ما به خاطر خداوندی که "خیرالغافرین" است مردم را عفو می کنیم؛این جزئی از پیکار ما برای تحقق نعیم اعظم است،چون می خواهید حبیب تان خداوند رحمن درنفس خود راضی باشد؛و چگونه می تواند راضی باشد؟این درنفس خداوند است تا بندگان خود را وارد رحمت خود گرداند، مگر کسی که بعد از آن که برایش روشن شد ناصر محمد یمانی رحمت دیگری از جانب خداوند است از رحمت خداوندش روگرداند او که خداوند وعده آمدن او را درآیات محکم کتاب داده است و خداوند به واسطه او تمام ساکنان زمین را هدایت کرده و از انسان ها امتی واحد در راه راست تشکیل خواهد داد و به این ترتیب نعیمی که بزرگ تر از نعیم بهشت است برایمان محقق گردد و این حکمت خلقت ماست ولی اکثر مردم از آن آگاه نیستند.

انصار عزیزم؛امامتان شما را به شهادت می گیرد و شهادت خداوند کافی است ،من تمام بندگانی را که در حیات دنیوی مرا آزار داده اند برای قرب به پروردگارم عفو می کنم و خشم خود را فرو نشانده و به خاطر خداوند از آنها می گذرم تا به حب و قرب بیشتر خداوند برسم و نعیم رضوان نفس خداوند بر بندگانش محقق گردد و خداوند تعالی می فرماید:

{وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ} صدق الله العظيم [آل عمران:۱۳۴].

و کسی که خواستار این است که خداوند به حب و قرب او بیفزاید، قلبش را به عفو بندگان خداوند عادت دهد تا به محبت خداوند نائل گردد.
ای دوستان خداوند رحمن،که خداوند درآیات محکم قرآن وعده آنها را داده است،امام مهدی این سؤال را از شما می کند:آیا می دانید چرا خداوند ابراهیم را به عنوان خلیل خود برگزید؟ خداوند تعالی می فرماید: {وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلاً} [النساء:۱۲۵]؟جواب اینکه چرا خداوند ابراهیم را خلیل خود گردانید، در آیات محکم کتاب خواهید یافت ؛علت این بود که ابراهیم " أوّاهٌ حليمٌ" (مهربان وبردبار)بود و از بندگان خداوند درمی گذشت و خداوند تعالی می فرماید:

{ وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَٰذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِي وَبَنِيَّ أَن نَّعْبُدَ الْأَصْنَامَ ‎﴿٣٥﴾‏ رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ فَمَن تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي وَمَنْ عَصَانِي فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ‎﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [إبراهيم].
و امام مهدی نیز چنین می گوید:
{فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي وَمَنْ عَصَانِي فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}
ای خداوند ارحم الراحمین،به راستی که تو نسبت به بندگانت رحیم تر از بنده اتهستی و وعده تو حق است و تو ارحم الراحمینی.
راز محبت خداوند به شما و امامتان این است که هرکسی که به شما ظلم کرده را عفو کنید؛هرکس شما را محروم کرده به او عطا کنید و با هرکس که با شما بدی کرده،نیکی نمایید؛و این در راه خداوند است تا سبب هدایت عالمیان باشید؛و چون خداوند از شما کریم تر است،امید است که به خاطر شما آنان را هدایت کند که او خیر الغافرین است، چقدر خداوند به شما توصیه می کند که عفو کنید و ببخشید و از گناه دیگران درگذرد، وخداوند تعالی می فرماید:
{وَإِن تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ} صدق الله العظيم [التغابن:۱۴]
وخداوند تعالی می فرماید:
{ وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِّثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ ‎﴿٤٠﴾‏}صدق الله العظيم [الشورى].
پس کسانی که بدی را مثل آن پاسخ دهند،قابل ملامت نیستند، ولی درنزد خداوند اجری نخواهند داشت چرا که حق خود را از کسانی که به انان بدی کرده اند؛گرفته اند.ولی کسی که عفو کرده و اصلاح کند؛اجرش با خداوند است و به محبت خداوند دست می یابد و این تفاوت بین اصحاب یمین و مقربین به پروردگار عالمیان است.اصحاب یمین به مردم ظلم نمی کنند ولی بدی را به همان اندازه به کسی که درحق آنها بدی کرده بدون اینکه ظلمی به آنان کنند؛به ایشان بازمی گردانند؛اینان اصحاب یمین هستند واما بندگان مقرب خداوند رحمن....می بینید که آنها خشم خود را فرو می نشانند و تمام کسانی را که درحق آنها ظلم کرده اند برای خداوند عفو می نمایند؛آنان از زمره شجاع ترین مردم زمین بوده و بسیارقدرتمند و سخت کیفرند ولی محبت شان به خداوند است که آنان را خاضع کرده ودربرابر مؤمنان ذلیل و درمقابل کافرانی که در دین با مؤمنان محاربه می کنند، قدرتمند وعزتمند هستند. چقدر شما مردان نیکویی هستید؛ ای بندگان خداوند رحمن؛ای کسانی که خداوند درباره آنان فرموده است:

{‏ وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا ‎﴿٦٣﴾‏ وَالَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِيَامًا ‎﴿٦٤﴾‏ وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا ‎﴿٦٥﴾‏ إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا ‎﴿٦٦﴾‏ وَالَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَٰلِكَ قَوَامًا ‎﴿٦٧﴾‏ وَالَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ وَلَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا يَزْنُونَ وَمَن يَفْعَلْ ذَٰلِكَ يَلْقَ أَثَامًا ‎﴿٦٨﴾‏ يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَيَخْلُدْ فِيهِ مُهَانًا ‎﴿٦٩﴾‏ إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَٰئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا ‎﴿٧٠﴾‏ وَمَن تَابَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَابًا ‎﴿٧١﴾‏ وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا ‎﴿٧٢﴾‏ وَالَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْهَا صُمًّا وَعُمْيَانًا ‎﴿٧٣﴾‏ وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا ‎﴿٧٤﴾‏ أُولَٰئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلَامًا ‎﴿٧٥﴾‏ خَالِدِينَ فِيهَا حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا ‎﴿٧٦﴾‏ قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزَامًا ‎﴿٧٧﴾‏ } صدق الله العظيم [الفرقان].

می بینید که در حیات دنیوی هدف و مقصودی برای خود دارند حتی درمورد مال و اولادشان؛آنها از پروردگارشان می خواهند که آنها را ائمه امت قرار دهند. خداوند تعالی می فرماید: :
{وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا ‎﴿٧٤﴾‏ أُولَٰئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلَامًا ‎﴿٧٥﴾‏ خَالِدِينَ فِيهَا حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا ‎﴿٧٦﴾} صدق الله العظيم
و خدا را به شهادت می گیرم که من بخاطرپروردگار کریم خود از تمام بندگان خداوند گذشت کردم ،مگر کسی که از عفو پروردگارم روگرداند و از رحمتی که پروردگار بر خود واجب نموده است سرباز زند درحالی که می داند این حق آمده از پروردگارش است؛و چگونه می توانم برای مردمی که مجرمند تأسف بخورم؟

ای جماعت مسلمانان و ای علمای مسلمین،چه چیز باعث شده که دربرابر امام مهدی حق پروردگارتان دچار غرورشوید(درمورد او فریب بخورید؟)او از شما دعوت می کند تا قدر خداوند را آن گونه که باید رعایت کرده و بدانید و خداوندتان را آن گونه که شایسته است،یعنی بدون گرفتن شریک،عبادت نمایید.آیا دعوت امام مهدی از دعوت رسولانی که از جانب پروردگارعالمیان آمده اند؛فرقی دارد؟ و خداوند تعالی می فرماید:
{أَفَلَمْ يَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جَاءَهُم مَّا لَمْ يَأْتِ آبَاءَهُمُ الْأَوَّلِينَ ‎﴿٦٨﴾‏} صدق الله العظيم [المؤمنون]

آیا سخن امام مهدی را مانند سخن تمام انبیاء و رسولانی که به سوی عالمیان فرستاده شده اند،نمی یابید؟ بنگرید که درآیات محکم قرآن عظیم چه می گویند؛ شما را به خداوند عظیم قسم می دهم:

{لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ‎﴿٥٩﴾‏ قَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ‎﴿٦٠﴾‏ قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي ضَلَالَةٌ وَلَٰكِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ ‎﴿٦١﴾‏ أُبَلِّغُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَأَنصَحُ لَكُمْ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ‎﴿٦٢﴾‏ أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَىٰ رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ وَلِتَتَّقُوا وَلَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ‎﴿٦٣﴾‏ فَكَذَّبُوهُ فَأَنجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا عَمِينَ ‎﴿٦٤﴾‏ وَإِلَىٰ عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ ‎﴿٦٥﴾‏ قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي سَفَاهَةٍ وَإِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكَاذِبِينَ ‎﴿٦٦﴾‏ قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي سَفَاهَةٌ وَلَٰكِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ ‎﴿٦٧﴾أُبَلِّغُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَأَنَا لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِينٌ ‎﴿٦٨﴾‏ أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَىٰ رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ وَاذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاءَ مِن بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَسْطَةً فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ‎﴿٦٩﴾‏ قَالُوا أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ‎﴿٧٠﴾‏ قَالَ قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ أَتُجَادِلُونَنِي فِي أَسْمَاءٍ سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَّا نَزَّلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ فَانتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ ‎﴿٧١﴾‏ فَأَنجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَقَطَعْنَا دَابِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَمَا كَانُوا مُؤْمِنِينَ ‎﴿٧٢﴾‏ وَإِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ هَٰذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ‎﴿٧٣﴾‏ وَاذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاءَ مِن بَعْدِ عَادٍ وَبَوَّأَكُمْ فِي الْأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِن سُهُولِهَا قُصُورًا وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُيُوتًا فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ ‎﴿٧٤﴾‏ قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِن قَوْمِهِ لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَتَعْلَمُونَ أَنَّ صَالِحًا مُّرْسَلٌ مِّن رَّبِّهِ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ ‎﴿٧٥﴾‏ قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا بِالَّذِي آمَنتُم بِهِ كَافِرُونَ ‎﴿٧٦﴾‏ فَعَقَرُوا النَّاقَةَ وَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَقَالُوا يَا صَالِحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ ‎﴿٧٧﴾‏ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ ‎﴿٧٨﴾‏ فَتَوَلَّىٰ عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَةَ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ وَلَٰكِن لَّا تُحِبُّونَ النَّاصِحِينَ ‎﴿٧٩﴾‏ وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّنَ الْعَالَمِينَ ‎﴿٨٠﴾‏ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَاءِ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ ‎﴿٨١﴾‏ وَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَن قَالُوا أَخْرِجُوهُم مِّن قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ ‎﴿٨٢﴾‏ فَأَنجَيْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ ‎﴿٨٣﴾‏ وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِم مَّطَرًا فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ ‎﴿٨٤﴾‏ وَإِلَىٰ مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ فَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ‎﴿٨٥﴾‏ وَلَا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِرَاطٍ تُوعِدُونَ وَتَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَتَبْغُونَهَا عِوَجًا وَاذْكُرُوا إِذْ كُنتُمْ قَلِيلًا فَكَثَّرَكُمْ وَانظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ ‎﴿٨٦﴾‏ وَإِن كَانَ طَائِفَةٌ مِّنكُمْ آمَنُوا بِالَّذِي أُرْسِلْتُ بِهِ وَطَائِفَةٌ لَّمْ يُؤْمِنُوا فَاصْبِرُوا حَتَّىٰ يَحْكُمَ اللَّهُ بَيْنَنَا وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ ‎﴿٨٧﴾‏ قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِن قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ يَا شُعَيْبُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَكَ مِن قَرْيَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا قَالَ أَوَلَوْ كُنَّا كَارِهِينَ ‎﴿٨٨﴾‏ قَدِ افْتَرَيْنَا عَلَى اللَّهِ كَذِبًا إِنْ عُدْنَا فِي مِلَّتِكُم بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللَّهُ مِنْهَا وَمَا يَكُونُ لَنَا أَن نَّعُودَ فِيهَا إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّنَا وَسِعَ رَبُّنَا كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا افْتَحْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ قَوْمِنَا بِالْحَقِّ وَأَنتَ خَيْرُ الْفَاتِحِينَ ‎﴿٨٩﴾‏ وَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَوْمِهِ لَئِنِ اتَّبَعْتُمْ شُعَيْبًا إِنَّكُمْ إِذًا لَّخَاسِرُونَ ‎﴿٩٠﴾‏ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ ‎﴿٩١﴾‏ الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْبًا كَأَن لَّمْ يَغْنَوْا فِيهَا الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْبًا كَانُوا هُمُ الْخَاسِرِينَ ‎﴿٩٢﴾‏ فَتَوَلَّىٰ عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ فَكَيْفَ آسَىٰ عَلَىٰ قَوْمٍ كَافِرِينَ ‎﴿٩٣﴾‏ وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّبِيٍّ إِلَّا أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ ‎﴿٩٤﴾‏ ثُمَّ بَدَّلْنَا مَكَانَ السَّيِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّىٰ عَفَوا وَّقَالُوا قَدْ مَسَّ آبَاءَنَا الضَّرَّاءُ وَالسَّرَّاءُ فَأَخَذْنَاهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ‎﴿٩٥﴾‏ وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَٰكِن كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ‎﴿٩٦﴾‏ أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَىٰ أَن يَأْتِيَهُم بَأْسُنَا بَيَاتًا وَهُمْ نَائِمُونَ ‎﴿٩٧﴾‏ أَوَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَىٰ أَن يَأْتِيَهُم بَأْسُنَا ضُحًى وَهُمْ يَلْعَبُونَ ‎﴿٩٨﴾‏ أَفَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ فَلَا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ ‎﴿٩٩﴾‏ أَوَلَمْ يَهْدِ لِلَّذِينَ يَرِثُونَ الْأَرْضَ مِن بَعْدِ أَهْلِهَا أَن لَّوْ نَشَاءُ أَصَبْنَاهُم بِذُنُوبِهِمْ وَنَطْبَعُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ ‎﴿١٠٠﴾‏ تِلْكَ الْقُرَىٰ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنبَائِهَا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا مِن قَبْلُ كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِ الْكَافِرِينَ ‎﴿١٠١﴾‏ وَمَا وَجَدْنَا لِأَكْثَرِهِم مِّنْ عَهْدٍ وَإِن وَجَدْنَا أَكْثَرَهُمْ لَفَاسِقِينَ ‎﴿١٠٢﴾‏ ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم مُّوسَىٰ بِآيَاتِنَا إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَظَلَمُوا بِهَا فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ ‎﴿١٠٣﴾‏ وَقَالَ مُوسَىٰ يَا فِرْعَوْنُ إِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ ‎﴿١٠٤﴾‏حَقِيقٌ عَلَىٰ أَن لَّا أَقُولَ عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ ...} صدق الله العظيم [الأعراف].
ای امت اسلام!آیا دعوت امام مهدی با دعوتی که انبیاء خداوند و رسولانش برای شما آورده اند،تفاوتی دارد؟چرا رسولانی که از جانب خداوند به سویتان آمده اند مورد تعظیم وتکریم قرار داده و "وسیله به سوی پروردگار"را تنها مختص آنان می دانید و خود را محروم می دانید،پس تعظیم خداوندتان کجاست؛اگر به او ایمان دارید؟ خداوندی که پروردگار من و شماست؛عبادت نمایید و تمام انبیاء و رسولان و مهدی منتظر،تنها بندگان خداوند و انسان هایی همانند شما هستند،ما از شما دعوت می کنیم تا برای تحقق هدف خلقتمان به ما بپیوندید و بندگان خداوند باشید که در راه حب و قرب و نعیم رضوان نفسش رقابت کنید.ما به شما فرمان نداده ایم که ما را به غیر از خدا به اربابی بگیرید،چگونه ممکن است فرمان کفر به شما بدهیم و پناه برخدا که از جاهلان باشیم،چنین نیست بلکه خداوند به ما فرمان داده است که مسلمان و تسلیم او باشیم و بر شما برتری نجوییم و تصور نکنیم که خداوند تنها برای ماست نه شما و این سخن را تنها دروغ گویان وکذابین می زنند.چگونه ممکن است خداوند به کسی حکم و کتاب عطا کند و او بگوید مرا به جای خداوند ،خدا بدانید سبحانه وتعالى علواً كبيراً؟ چطور ممکن است نور و ظلمت یکجا جمع شوند؟ مردی که به او حکم و کتاب عنایت شده،نمی تواند و جایز نیست که از پیروانش بخواهد در پیشگاه خداوند؛او را مورد تعظم و بزرگداشت قرار دهند؛و هرچقدر خداوند او را گرامی بدارد،باز هم بنده ای بیش نیست و خداوند تعالی می فرماید:

{مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَادًا لِّي مِن دُونِ اللَّهِ وَلَٰكِن كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنتُمْ تَدْرُسُونَ ‎﴿٧٩﴾‏ } صدق الله العظيم [آل عمران].
عزیز من دکتر احمد الهواری،پس چرا مردم را از تصدیق و پیروی از امام ناصر محمد یمانی باز می داری،تو از علمای امت و نور منابر خانه های خداوند هستی آیا من شما را به عبادت شیطان رجیم فرا ، می خوانم؟یا اینکه مرا کسی می بینید که با قرآن مجید راه خداوند عزیز حمید را نشان می دهم؟ عزیزمن چرا از حق اکراه دارید،یا مگر اساس دعوت امام ناصر محمد یمانی را درک نکرده و به بصیرتی که امام ناصر محمد یمانی به واسطه ان برای مردم حجت می آورید،نگاه نمی کنید؛این همان حجت خداوند بر شما و حجت رسول او و مهدی منتظر بر شماست و من با قرآن عظیم که ذکری برای شما و ذکر تمام عالمیان است برایتان حجت می آورم؛می خواهید با چه کتابی برایتان حجت بیاورم تا ایمان بیاورید آیا کتابی صادق تر از کتاب خداوند سراغ دارید؟ اگر راست می گویید بیاورید تا به آن ایمان بیاوریم و خداوند تعالی می فرماید:
{وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيلًا} صدق الله العظيم [النساء :۱۲۲].
راهی هدایتگرتر از قرآن پیدا نمی کنید؛و ما هم چنان با آیات محکم کتاب خداوند برایتان حجت می آوریم و شما با اینکه به شدت در تلاش هستید که راه پیروی از کتاب خداوند را منحرف نمایید،تصور می کنید هدایت شده اید!هیهات هیهات..به خداوند قسم کسی که از پیروی از ایات محکم کتاب خداوند که برای عالم و جاهلتان روشن است رومی گرداند؛نمی تواند هدایت گر باشد.خداوند تعالی می فرماید:
{يَا بَنِي آدَمَ إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي فَمَنِ اتَّقَىٰ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ‎﴿٣٥﴾‏ وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ‎﴿٣٦﴾‏}صدق الله العظيم [الأعراف]
چرا مردم را از کسی که آنان را به پیروی ازآیات محکم کتاب خداوند که آیات ام الکتاب اند دعوت می کند ،بازمی دارید ، آیا قلب‌هایتان از حق ناخشنود و از آن تنگ است؟ شما را چه شده و چه مشکلی دارید؟ پیش از این فتوایی به ما رسیده بود که کسی که باعث شد پایگاه ما در کشورعربستان سعودی [در سال ]۴۳۱) فیلتر شود؛ دکتر احمد الهواری بوده است ولی به کسی که این فتوا را داده بود گفتیم: خدا بهتر می داند و ما نمی خواهیم به این مرد ظلم کنیم. وحال باز این حادثه تکرار شد و مردی که می خواهد برای راه اندازی شبکه امام مهدی کمک مالی کند؛ می گوید شیخ دکتر احمد الهواری او را از این امر بازمی دارد! جناب الهواری،اگر این مرد نسبت دروغ و ناروا به تو می دهد؛بیا و از خودت دفاع کن تا برایمان روشن شود کدام یک از شما از شیاطین بشر است یا هردوی شما..خدا بهتر می داند.من تا زمانی که احمد الهواری به پایگاه ما نیاید و دریابیم او است که چنین کرده و این مرد از صادقان است؛درباره اش قضاوت نمی کنیم؛آنگاه الهواری برای ما فتوا می دهد که علت بازداشتن مردم از ناصر محمد یمانی-ولو اینکه از نظر الهواری مهدی منتظر نباشد- چیست ؛چطور ممکن است مردم را از کسی بازداشت که می گوید خداوند،پروردگار من است و به مردم می گوید:
{اعْبُدُوا اللَّهَ ربّي وَرَبَّكُمْ إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ} صدق الله العظیم [المائدة:۷۲].
عزیز من جناب دکتر احمد الهواری؛آیا جایز است مردم را از کسی بازداشت که چنین دعوتی را مطرح می کند؛ولو اینکه از نظر الهواری امام مهدی نباشد؟آیا از خداوندی که ناصر محمد یمانی شما را به سوی اودعوت می کند،پروا نمی کنید و بعد از حق چه چیزی جز گمراهی است و خداوند تعالی می فرماید:
{ فَذَٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمُ الْحَقُّ فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلَالُ فَأَنَّىٰ تُصْرَفُونَ ‎﴿٣٢﴾‏ } صدق الله العظيم [يونس].
{ذَٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ لَّا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّىٰ تُؤْفَكُونَ ‎﴿٦٢﴾}صدق الله العظيم [غافر]

{ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ}صدق الله العظيم [الزمر:۶]

{أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ} صدق الله العظيم [الأعراف:۵۴].
یا این که الهواری می خواهد حرف مرا قطع کرده و بگوید: اما دعوت تو به سوی خداوند با بصرتی که از جانب خداوند باشد؛نیست؛و شرط دعوت کننده به سوی خداوند این است که مردم را با بصرتی که از نزد خداوند آمده است،به سوی او بخواند.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ قُلْ هَٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ‎﴿١٠٨﴾‏}صدق الله العظيم [يوسف].
امام ناصر محمد یمانی درپاسخ می گوید:آیا محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم با کتاب البخاری و مسلم ویا کتاب بحارالأنوار که نوشته های ظنی بشر است؛برای مردم حجت می آورد؛یا اینکه از کتاب خداوند قرآن عظیم با مردم سخن گفته و دلیل می آورد؟و خداوند تعالی می فرماید:

{‏ إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هَٰذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذِي حَرَّمَهَا وَلَهُ كُلُّ شَيْءٍ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ ‎﴿٩١﴾‏ وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ ‎﴿٩٢﴾}‏صدق الله العظيم [النمل]
و خداوند تعالی می فرماید:
{‏وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ‎﴿٢٠٤﴾‏}‏ [الأعراف]

و خداوند تعالی می فرماید:
{كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٢۹﴾} ‏[ص].
{ إِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِن قَبْلِهِ إِذَا يُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ سُجَّدًا ‎﴿١٠٧﴾‏ وَيَقُولُونَ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِن كَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولًا ‎﴿١٠٨﴾‏ وَيَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ يَبْكُونَ وَيَزِيدُهُمْ خُشُوعًا ‎﴿١٠٩﴾‏‏}‏ [الإسراء].
و خداوند تعالی می فرماید:
{‏وَإِذَا سَمِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُواْ مِنَ الْحَقِّ‏} [المائدة:۸۳].
ولی کسانی که مردم را از پیروی از کتاب خداوند قرآن عظیم بازمی دارند،کافرند و خداوند تعالی می فرماید:
{‏وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَسْمَعُوا لِهَذَا الْقُرْآنِ وَالْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ‏} [فصلت:۲۶].
وَقَالَ الرَّ‌سُولُ يَا رَ‌بِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَـٰذَا الْقُرْ‌آنَ مَهْجُورً‌ا ﴿٣٠﴾ وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا مِّنَ الْمُجْرِ‌مِينَ ۗ وَكَفَىٰ بِرَ‌بِّكَ هَادِيًا وَنَصِيرً‌ا ﴿٣١﴾ ‏}‏ صدق الله العظيم [الفرقان]

و ما هنوز به خاطر مسدود شدن پایگاه اینترنتی مان در کشور سعودی درباره شما حکم نمی کنیم و هنوز حکم نمی کنیم تو کسی را که می خواست برای راه اندازی شبکه ماهواره ای کمک کند،از این کار بازداشتی و خداوند بهتر می داند،یکی از شما باید بی گناه باشد ولی هنوز دکتر شیخ احمد الهواری در این مورد متهم است تا بیاید و اعتراف کند که این کار او بوده و علت بازداشتن مردم از مهدی منتظر را برایمان روشن کند و یا انکار کند که به هشام چنین فتوایی داده است که در این صورت هشام دروغ گوی گستاخ خواهد بود و نه دکتر عالم منبری ( الهواری ) و امور به خداوندی باز می گردد که از چشم های خیانت کار و نگاه های دزدانه و آنچه که در سینه ها پنهان است،آگاه است و الحمدلله که این مکر باعث ایمان بیشتر و تثبیت انصار مهدی منتظر در امر حق مبین گردید صلى الله عليهم ونبيه وملائكته ورُسله والمهديّ المنتظر ونسلمُ تسليماً.آنها بهترین مردمان و نیکوترین آفریدگان خداوندند؛کسانی که از ذکر پروردگارشان پیروی کرده و می دانند بعد از پیروی از ناصر محمد یمانی،قلبهایشان به چه حالی درآمده است؛قلبشان دربرابر ذکر خداوند نرم شده و دربرابر حقی که از آن آگاه شده اند،اشک از چشم هایشان روان شده و بیان حق به خشوع آنها می افزاید؛و این هدایتی از جانب خداست که هر بنده ای که خواهان هدایت به سوی حق باشد؛ را شامل خواهد شد و کسانی که از حق منحرف باشند؛خداوند قلبهایشان را منحرف کرده و بصیرت آنان را کور می کند و برگوش هایشان مهر می نهد و باعث می شود نسبت به قرآن نابینا شوند و جز بر پلیدی آنان افزوده نمی شود تا از غیض و همّ خود بمیرند همّ و غمی که نتیجه تلاششان برای دستیابی به چیزی است که به آن دست نمی یابند.

و اما درمورد مکر بر ضد مهدی منتظر؛همان پاسخی را به آنها می دهم رسولان خداوند پیش از او داده اند:
{قَالَ إِنِّي أُشْهِدُ اللَّهَ وَاشْهَدُوا أَنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ ﴿٥٤﴾ مِن دُونِهِ ۖ فَكِيدُونِي جَمِيعًا ثُمَّ لَا تُنظِرُونِ ﴿٥٥﴾ إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ ربّي وَرَبِّكُم ۚ مَّا مِن دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا ۚ إِنَّ ربّي عَلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم [هود].
اما درمورد کمک برای راه اندازی شبکه ماهواره ای،صبر خواهیم کرد تا ببینیم امر خداچه خواهد بود،مرا تحت فشارمگذارید،من نمی پذیرم که بندگان درهم و دینار مرا خوار سازند و اگر به آنها چیزی دادم راضی شده و اگر چیزی از آن کمک ها را به آنان ندادم بر من خشم گیرند وزمانی که اعلان ما برای کمک به راه اندازی شبکه ماهواره ای را می بینند، می گویند ما از مردم گدائی کرده یا آنها را گول می زنیم،اذیت هایی که به خاطر این قضیه شده ام ،کافی است.اگر خداوند بخواهد،راه اندازی شبکه ماهواره ای را برای بنده اش آسان خواهد کرد، شبکه آزادی که برای مردم عالم از بیان حق قرآن عظیم سخن گفته خواهد شد و او را قادر خواهد کرد آن شبکه را بخرد که خداوند به هرکس که بخواهد بدون حساب عطا می نماید.خداوند از لطف خود هرگونه که بخواهد و نه از راه اعلان درخواست کمک از راه پایگاه،مرا یاری خواهد کرد. من خود را از این کار(درخواست کمک برای شبکه ماهواره ای از راه پایگاه اینترنتی) نهی و بازداشته ام و غنای من از خداوند است که به هرکس که بخواهدبدون حساب عطا می نماید،او که فصاحت و فصل الخطاب و بیان حق کتاب را که ذکر برای خردمندان است به من آموخته است


وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين ..
الذليل على المؤمنين العزيز على الكافرين؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
ـــــــــــــــــــــــــ

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=144306