المساعد الشخصي الرقمي

مشاهدة النسخة كاملة : گفتاری مختصر پیرامون مسیح دجال



Admin
28-05-2015, 03:27 AM
-1-



الإمام ناصر محمد اليماني
06 - جمادی الآخرة- 1428 هـ
22 - 06 - 2007 مـ
۱-تیر-۱۳۸۶ه.ش.
10:49 مساءً



( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )
ـــــــــــــــــــ


گفتاری مختصر در باره مسیح کذاب و بی شرم.

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جميع الأنبياء والمُرسلين من أولهم إلى خاتم مسكهم محمد صلى الله عليه وآله وسلم، وعلى من والاهم في كُل زمان ومكان إلى يوم الدين، ثم أما بعد ..
ای جماعت مسلمانان! سزاوار است که در بیان قرآن عظیم به جز حق به خداوند نسبت داده نشود؛ لذا آنچه را که نمی‌دانید به خداوند نسبت ندهید. تصدیق فرموده خداوند تعالی است:
{فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ‌ إِن كُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿٤٣﴾} صدق الله العظيم [النحل].
ای مسلمانان! همانا که خداوند مرا برای نجات شما از فتنه مسیح کذاب برانگیخته‌است. احادیثی هستند که با باطل جلوه دادن حق و حق جلوه دادن باطل باعث گمراهی، آشوب و اختلاف [فتنه] می‌گردند. مسیح کذاب قصد دارد خود را عیسی مسیح پسر مریم معرفی کرده و سپس ادعا کند که رب العالمین است و از آنجایی که دروغ می‌گوید نام او مسیح کذاب گذاشته شده است، از فرزند مریم شایسته نیست که چنین ادعایی [ربوبیت] کند. خداوند در قرآن به شما آگاهی داده است که او همان شیطان رانده‌شده از درگاه خداوند است. ای مسلمانان بدانید که اگر فضل خداوند بر شما نبود که از زبان مهدی منتظر بیان حق قرآن عظیم را به سویتان بفرستد، جز اندکی همگی پبرو شیطان می‌شدید واین تأویل حق فرمایش خداوند تعالی است:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْ‌آنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ‌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَ‌دُّوهُ إِلَى الرَّ‌سُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ‌ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].
این شما و تأویل درست این آیات، تأویلی که براساس گمان شخصی من و اجتهاد نیست. درباره حق، گمان کردن بی‌فایده بوده و کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند؛ برای بیان حق قرآن درمورد هر موضوعی، نمی‌توان از قیاس و اجتهاد استفاده کرد؛ بلکه باید از نص خود قرآن یاری جست، وحی جدیدی در کار نیست.ب ا اذن خداوند این شما و این تأویل حق [آیات] در جواب سؤالات فرضی:
س۱- این گروه از مؤمنان که برای شنیدن احادیث رسول‌الله، صلى الله عليه وآله وسلم] در محضر رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم حاضر می‌شدند، ولی بعد از خروج از نزد وی چیزی غیر از آنچه ایشان عليه الصلاة والسلام فرموده بودند را در نزد خود پنهان می‌کردند، چه کسانی هستند؟
ج۱- آنان گروهی منافق از شیاطین بشر و یهودیان بودند که به حضور محمد رسول‌الله صلى عليه وآله وسلم آمده و در برابر ایشان به یکتایی خداوند و رسالت محمد صلى عليه وآله وسلم شهادت می‌دادند تا در ظاهراز صحابه رسول‌الله صلى عليه وآله وسلم، به‌شمار آیند و مکر خود را پنهان می‌کردند. آنها می‌خواستند جزو کسانی باشند که بتوانند از محمد رسول‌الله صلى عليه وآله وسلم روایت نقل کنند تا احادیثی غیر از آنچه که محمد رسول‌الله صلى الله عليه وسلم بیان کرده‌اند را برای برخی ازمؤمنان نقل کنند. به این ترتیب با استفاده از احادیث، باعث روی‌گرداندن و گمراه شدن مؤمنان از سبیل الله شوند، چرا که می‌دانستند از راه قرآن قادر به تحقق این خواسته نیستند و خداوند به مؤمنان وعده داده‌است که قرآن از تحریف مصون خواهد ماند. این گروه‌، همان‌هایی هستند که خداوند در سوره دیگری از آنها سخن به میان آورده و سوره‌ای در باره آنها و مکرشان نازل نموده‌است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّـهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ ﴿١﴾اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [المنافقون].
روشی که برای دور کردن مردم از خداوند و پیامبرش استفاده می‌کردند این بود که مطالبی غیر از مطالب بیان شده توسط ایشان عليه الصلاة والسلام را نزد خود پنهان می‌کردند، اما در حضورش سخن حق می‌گفتند! و رسول خداوند سخنان آنان را تحسین می‌کرد؛ به این ترتیب وقتی صحابه واقعی می‌دیدند رسول‌الله از گفتار آنها شگفت زده شده‌اند؛ به آنها اعتماد کرده و مطالب را از آنان می‌گرفتند. [منافقین] بعد از خروج از محضر رسول‌الله مطالبی غیر از آنچه که ایشان عليه الصلاة والسلام فرموده بودند را در نزد خود پنهان می‌کردند تا باعث انحراف مؤمنان از حق [به خصوص] بعد از وفات محمد رسول‌الله صلى الله عليه و اله و سلم شوند.
س۲- ولی خداوند در سوره المنافقون محمد رسول‌الله را از وضعیت آنها آگاه کرد؛ چرا ایشان این گروه را طرد نکردند؟
ج۲- رسول‌الله آنهارا طرد نکرد، زیرا امر خداوند این بود که طرد نشوند و تنها از آنها روبرگرداند، ولی از آنها برحذر باشد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿۸۱﴾} صدق الله العظيم[النساء]
س۳- چرا خداوند به رسولش فرمان داد که از آنها روبرگرداند و طردشان نکند؟
ج۳- امر خداوند به رسولش درباره عدم طرد آنها برای این بود تا کسانی که بیان حق قرآن را باور کرده و به ریسمان الهی چنگ زده و پای‌بندند را از کسانی که با وجودی که تصور می‌کردند مؤمنند ولی از بیان حق قرآن روبرگردانده و به دنبال احادیثی می‌روند که به کلی مخالف حدیث خداوند [یعنی قرآن] است جدا کند. از آنجا که سنت از جانب کسی غیر از خداوند و رسولش نیست، پس مؤمنان اختلافات بزرگی را بین احادیث جعلی و دروغ با قرآن پیدا می‌کنند ، البته اگر در آیات محکم و واضح و روشن قرآن اندیشه کنند نه در آیات متشابه. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿۸۱﴾} صدق الله العظيم[النساء]
س۴- قضیه امر خداوند {مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ} چیست ؟
ج۴- اما{أمر مِّنَ الْأَمْنِ} این کلام خداوند تعالی است که:
{وَمَا آتَاكُمُ الرَّ‌سُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا ۚ} صدق الله العظيم [الحشر:۷]
چرا که هرکسی که از خداوند و رسولش اطاعت کند در حیات دنیا و در روز قیامت در امان است.
اما منظور این کلام { أَوِ الْخَوْفِ } مکر و فریب شیاطین بشر یهودی است که مسلمانان گمان کنند که این روایت از جانب رسول الله صلى الله عليه وسلم است .
اما معنی کلام { أَذَاعُوا بِه}، این اختلاف علمای امت در باره صحت این حدیث است. گروهی آن را از جانب رسول‌الله ‌می‌دانند و گروهی رد می‌کنند و گروهی دیگر آن را ضعیف دانسته واز راوی ایراد می‌گیرند و لذا بین علمای امت اختلاف بروز می‌کند. درحالی‌که اگر آن را در معرض قضاوت قرآن عظیم قرار دهند، کسانی که صاحب امر و از ائمه و پیشوایان هستند، حقیقت را درخواهند یافت و درباره آن حدیث، حکم حق را استنباط کرده و با دلایلی از نصّ قرآن؛ ثابت می‌کنند روایت از جانب خدا و رسولش است و یا با دلایلی از نصّ قرآن دروغ بودن آن را نشان می‌دهند؛ چرا که اگر حدیث از جانب خدا و رسولش نباشد با حدیث خداوند [قرآن] اختلاف زیادی خواهد داشت.صاحبان امر [أولوا الأمر] و اهل ذکر زمانی متوجه می‌شوند که حدیث از جانب خدا و رسولش نیست که با حدیث خداوند اختلاف داشته باشد و چه کسی راستگوتر از خداوند است؟
س۵- معنی این کلام در خود این آیه چیست:
{وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۸۳﴾} صدق الله العظیم؟
ج۵- منظور مسلمانان است که اگر فضل و رحمت خدواند نبود، جز اندکی بقیه پیرو شیطان می‌شدند. از آنجا که یهودیان توانستند سنت رسول‌الله صلى الله عليه وسلم را با احادیث باطل آلوده سازند؛ به طوری که بر ضد مهدی منتظر باشد و منجر به تکذیب او از سوی مسلمانان و پیروی از دشمن او شیطان رانده شده که همان مسیح کذاب است، گردد. مهدی منتظر کتاب جدیدی را با خود نیاورده است؛ بلکه با بیان راستین و حق از قرآن و با مرجعیت قرار دادن بیان حق قرآن، حدیث حق را برایتان از حدیث باطل جدا می‌کند و به همین دلیل هم هست که مردم را با قرآن مورد خطاب قرار داده و توصیه می‌کند طبق فرمان خداوند با تدبر به آن بنگرند. یمانی منتظر همان مهدی منتظر است. او فضل و رحمت خداوند برشماست تا به اذن خداوند شما را نجات دهد؛ درغیر این‌ صورت ای مسلمانان [آگاه باشید] جز عده کمی، بقیه پیرو شیطان [مسیح کذاب] خواهید شد. به همین به مهدی منتظر منجی [منقذ] گفته می‌شود، نجات از چه ؟ از فتنه شیطان رانده شده که همان مسیح کذاب است. قبلاً برایتان روشن کردیم چرا به شیطان، مسیح کذاب گفته می‌شود؛ چون ادعا خواهد کرد که عیسی مسیح پسر مریم است و با سوءاستفاده از رستاخیز اولیه ( بعث اول) و بهره گرفتن از اعتقاد مسیحیان [درمورد ربوبیت مسیح] خود را خدا خواهد خواند، تا به مردم نشان دهد که «المغضوب علیهم» و «الضالین» بر حق‌اند و مسلمان که خدا بودن عیسی علیه السلام را انکار می‌کنند باطل هستند. به این دلیل است که خداوند تعالی تنها به مسلمانان می‌فرماید:
{وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۸۳﴾}صدق الله العظيم
حسین‌بن‌عمر، آیا برای تو و سایر مسلمانان روشن شد که مسیح کذاب همان ابلیس وشیطان رجیم است؟ لذا در این آیه از یهودیانی سخن گفته می‌شود که تظاهر به ایمان می‌کنند تا شما را با احادیث گمراه‌کننده و آشوب برانگیز [احادیث فتنه] آلوده ساخته و باعث شوند کسانی که در قلبشان نسبت به قرآن عظیم شک و تردید و انحرافی هست، این احادیث دروغ را باور کرده و نسل به نسل برای مسلمانان روایت کنند. آنها احادیثی غیر از آنچه که محمد رسول‌الله صلى الله عليه وسلم فرموده بودند را پنهان کردند لذا می‌بینید که در همین آیه خداوند به مؤمنان امر می‌نماید احادیث را که مطالب خلاف بین آنها پخش ودر آنها وارد شده؛ با قرآن مقایسه کنند. سپس خداوند قاعده و حکم و قانون در باره مرجعیت اساسی [قرآن] را به شما می‌آموزد، یعنی هرچه که از جانب خداوند و رسولش نباشد بدون هیچ شک‌و‌تردیدی با قرآن اختلاف زیادی خواهد داشت. سپس در همین آیه از مهدی منتظر ومسیح کذاب ذکر به میان آمده است:
{وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۸۳﴾} صدق الله العظيم.
از من پیروی کنید تا شما را به راه راست [صراط مستقیم] هدایت کنم. از شیطان رانده شده [مسیح کذاب] تبعیت نکنید، لعنت خداوند تا روز برخاستن انسان در برابر خداوند و در لحظه لحظه حیات بر ابلیس باد...
خداوندا من خبر دادم خداوندا شاهد باش . ای کسانی که به اینترنت دسترسی دارید خبر مرا منتشر کنید . نواب من برای تبلیغ باشید تا زمانی که خداوند اراده نماید تا بر عالمیان ظهور کنم. والسلام على من اتبع الهادي إلى الصراط المُستقيم..
اليماني المهدي المنتظر خليفة الله على البشر والإمام الثاني عشر من أهل البيت المُطهر الإمام ناصرمحمد اليماني
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=4509

Admin
28-05-2015, 06:49 AM
-2-



الإمام ناصر محمد اليماني
1 - ربیع الثانی- 1428 هـ
18 - 04 - 2007 مـ
۲۹-فروردین-۱۳۸۶ه.ش.
08:52 مساءً
( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )
ـــــــــــــــــــ



گفتاری مختصر در باره مسیح کذاب و بی‌شرم.

[امام ناصر محمد یمانی علمای اسلام را به مناظره جدی فرا می‌خواند]

بسم الله الرحمن الرحيم
از عبد و خلیفه خداوند بر بشر، مهدی منتظر امام دوازدهم از اهل بیت پاک ومطهر [هر که می‌خواهد ایمان بیاورد و هرکه می‌خواهد کافر گردد] و از امام یاری دهنده [ناصر] به محمد رسول‌الله صلى الله عليه وسلم؛ به تمام علمای سنی و شیعه و علمای تمام مذاهب اسلامی و پیروانشان، السلام عليكم ورحمة الله وبركاته، السلام علينا وعلى عباد الله الصالحين في السماوات والأرض في كُل زمان ومكان إلى يوم الدين، ثم أما بعد ...

خطاب من به تمام علمای امت اسلامی است، از همه شما دعوت می‌کنم تا نه برای سرگرمی، بلکه به صورتی کاملاً جدی به مباحثه بپردازیم. گفتگویی که بر اساس براهین و دلایل قاطع و روشن و برگرفته از قرآن باشد ؛ و برای مردم روشن کند که آیا من واقعاً مهدی منتظرم یا مثل مفتریان دیگری هستم که ادعای مهدویت کرده‌اند. اگر توانستید با دلیل و حجت واضح از قرآن مرا شکست دهید؛ برای مردم مشخص خواهد شد که من در گمراهی بوده و احدی از من پیروی نخواهد کرد. اما اگر من حقیقت را برایتان ثابت کردم، برای شما و تمام مردم عالم روشن خواهد شد که من شما را به سوی حق دعوت کرده و به راه راست [صراط مستقیم] هدایت می‌کنم، راه خداوند عزیز و حمید.

من نه رسول خداوند هستم و نه نبیّ او، بلکه خداوند مرا امام و داور بین شما قرار داده است تا به حق در مسائل مورد اختلاف بینتان داوری نمایم. وحی جدید یا کتابی جدید در کار نیست، بلکه این بازگشت است، در درجه اول به کتاب خداوند و در درجه دوم به سنت محمد رسول‌الله صلى الله عليه وسلم. بین کتاب خداوند و سنت رسولش تفاوتی قایل نمی‌شوم چرا که سنت رسول‌الله چیزی بیش از بیان و توضیح قرآن عظیم برای عالمیان نیست. شایسته سنت رسول‌الله نیست که با آنچه از جانب خداوند در قرآن نازل شده است، مغایرت و مخالفت داشته باشد. لذا من ازعلمای امت اسلامی دعوت می‌کنم که در مطالب مورد اختلاف، حکمیت قرآن عظیم را بپذیرند، پس به اذن خداوند بین آنها به حق حکم خواهم کرد. این حکم از روی میل و هوی و براساس گمان نخواهد بود، چرا که گمان در بیان حق جایی ندارد و کسی را از آن بی‌نیاز نمی‌کند؛ بلکه استخراج حکم قطعی و نهایی به دور از بیهوده‌گویی و بر اساس قرآن عظیم خواهد بود...و بعد از قرآن به چه حدیثی می‌خواهید ایمان بیاورید؟
آنچه که از سنت رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم را که حق باشد، برایتان ثابت کرده و خود نیز از آن پیروی می‌کنم و احادیث باطلی که از جانب خداوند دلیلی برای آن فرستاده نشده و افتراهایی است که توسط برخی از صحابه [ظاهری] رسول‌الله به خداوند و رسولش داده شده را نیز برایتان ثابت خواهم کرد. این افراد نه از صحابه [واقعی] پیامبر، بلکه صحابه شیطان رجیم و اولیای مخلص او و بندگان طاغوت و شیاطین بشر از قوم یهود بودند که در قرآن عظیم از آنها یاد شده و سوره‌ای نیز در موردشان نازل گردید تا رسول‌الله و صحابه طیب و طاهری که با تمام وجود با او بودند، از آنها برحذر باشند. آنان مکارانی از طائفه یهود بودند که به تظاهر کردند ایمان و اسلام آورده‌اند، تا از صحابه رسول‌الله شوند، ولی علی‌رغم ظاهرشان، در باطن برعلیه خداوند و رسول و مؤمنین دسیسه می‌کردند تا از راویان گردند و با روایت‌هایی که هم با کُلّیَت قرآن و هم با آیات محکم و واضح آن اختلاف زیادی دارند، مسلمانان را از راه خداوند گمراه کنند. خداوند تعالی در سوره «منافقون» می‌فرماید:
{إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَ‌سُولُ اللَّـهِ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَ‌سُولُهُ وَاللَّـهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ ﴿١﴾ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ أنهمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٢﴾ ذَٰلِكَ بِأَنّهمْ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُ‌وا فَطُبِعَ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَفْقَهُونَ ﴿٣﴾ وَإِذَا رَ‌أَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ وَإِن يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ كَأنّهمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ يَحْسَبُونَ كلّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْ‌هُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّـهُ أَنَّىٰ يُؤْفَكُونَ ﴿٤﴾} صدق الله العظيم [المنافقون].
ای علمای امت اسلامی خداوند نفرموده است نزدیک بود مانع پیروی از راه خداوند شوند؛ بلکه خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ} صدق الله العظيم،
خداوند برایمان روشن کرده‌است یهودیان منافق از شیاطین بشر، موفق شده‌اند از راویان احادیث [جعلی] گردیده و مانع پیروی از راه خداوند گردند. صحابه‌ای که قلبشان مریض بود و کسانی که علم کافی نداشتند به آنها گوش دادند و این‌گونه شد که احادیثی به ما رسید که برهانی برای اینکه از جانب خداوند فرستاده شده باشند ندارند، زیرا با قرآن عظیم به کلی متفاوت و مغایرند. حال ای علمای امت اسلامی راه چاره چیست؟ به شما بگویم که امکان بهانه آوردن ندارید و این خداوند و رسولش هستند که با ارائه راهکار این مشکل، حجت را بر شما تمام کرده‌اند. راه حل و حکم در قرآن عظیم ذکر شده است. لذا اگر در قرآن تدبر کنیم؛ بین قرآن و احادیث مجعول اختلاف بسیاری پیدا می‌کنیم. راویان منافق حدیث وقتی همراه با صحابه واقعی به حضور رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم می‌رسیدند، در مقابل رسول‌الله به صحابه حقیقی ایشان می‌گفتند: «اطیعوا الله و رسوله» «از خداوند و رسولش اطاعت کنید» و به آنها سفارش می‌کردند بیانات رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم را درست نقل کنند؛ خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْ‌آنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ‌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَ‌دُّوهُ إِلَى الرَّ‌سُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ‌ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء]
ای علمای امت! ای مسلمانان! خداوند شما را خطاب قرار می‌دهد، اگر آنچه که برایتان آورده شد {أَمْرٌ‌ مِّنَ الْأَمْنِ} بود؛ این از جانب خداوند و رسولش است وهرکس از خداوند و رسولش اطاعت نماید هم در دنیا در امنیت خواهد بود و هم در آخرت؛ {أَوِ الْخَوْفِ} این از جانب غیر خدا و از احادیث و روایات شیاطین بشر یهودی است {أَذَاعُوا بِهِ} این به اختلاف علمای مسلمین اشاره دارد، عده‌ای آن را به حق از جانب خداوند و رسولش می‌دانند، عده‌ای در آن تردید کرده و در مورد حقیقی بودن آن تشکیک می‌کنند درحالی‌که اگر آن را به نزد رسول‌الله {وَلَوْ رَ‌دُّوهُ إِلَى الرَّ‌سُولِ} و اگر رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم دیگر در میانشان نبودند نزد {وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ‌ مِنْهُمْ} می‌بردند، می‌توانستند از حقیقت آن آگاه شوند. «اولی الأمر» راسخون درعلم‌اند و خداوند، دانش کتاب قرآن عظیم و محکمات و متشابهات آنرا به آنها الهام نموده است تا در هر عصری [که باشند] این دانش دلیلی برای خلافت آنها باشد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{ثُمَّ أَوْرَ‌ثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا } [فاطر:۳۲]
خداوند آنان را قادر می‌سازد تا بتوانند حکم حق درباره حدیث مورد مناقشه بین علمای مسلمین را از قرآن استنباط نمایند. چرا که خداوند شما را آگاه فرموده‌ که اگر به قرآن بازگشته و با تدبر آن را قرائت نمایید بین حقیقت قرآنی و آنچه که در این حدیث از آن به عنوان حقیقت سخن به میان آمده‌است اختلاف زیادی خواهید یافت. لذا خداوند قرآن را تا روز قیامت از تحریف محفوظ نگاه داشته‌است تا در موارد اختلاف علمای حدیث مرجع اساسی باشد. اگر کسی گفت برادر! خداوند در این آیه با کفار صحبت می‌نماید:
{أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْ‌آنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾}
جواب من این است که خیر خطاب خداوند به کسانی است که به او و رسولش ایمان دارند، به همین دلیل می‌فرماید:
{وَلَوْ رَ‌دُّوهُ إِلَى الرَّ‌سُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ‌ مِنْهُمْ}، لذا منظور [از مِنْهُمْ] مؤمنان است نه کافران.
ای علمای امت اسلام! آیا بالاخره به فرمان خداوند در مورد رجوع به کتاب مرجع گردن می‌نهید؟ کتابی که هیچ باطلی نه در گذشته به آن راه یافته و نه در آینده بدان راه خواهد یافت؟ کتابی که راهنما و رحمت بر مؤمنان بوده و ذکر محفوظی است که تا روز جزا از تحریف درامان خواهد بود. هرجا دیدیم حدیثی به کلی با قرآن اختلاف زیادی دارد، یقین می‌کنیم که خداوند برای آن دلیلی نفرستاده و به دروغ به خداوند و رسولش نسبت داده شده است. چرا که هم قرآن و هم سنت از جانب خداست و سنت خداوند برای روشن کردن آیات نازل شده در قرآن عظیم است. دو جزئی که از یکدیگر جدا نبوده و در هیچ امری؛ هیچ‌گونه اختلافی با یکدیگر ندارند. هرکس به قرآن یا [آن قسمتی از] سنت رسول‌الله که مخالف قرآن نیست ایراد گرفته و یا در آنها تردید کند؛ به آنچه که به محمد صلى الله عليه وآله وسلم فرستاده شده کافر است.
ای علمای امت اسلام! حق پیروانتان برگردن شماست چون اگر شما هدایت شده و باور کنید آنها نیز پذیرفته و هدایت می‌شوند و اگر شما نپذیرفته و تکذیب کنید، آنها نیز چنین می‌کنند. گرچه [بهانه پیروی از شما] در پیشگاه خداوند برایشان فایده‌ای نداشته و از بار گناهانشان نمی‌کاهد؛ ولی اگر دعوت رجوع به کتاب خداوند را رد کنید، هم بار گناه خودتان را بر دوش خواهید کشید هم بار گناهان آنها را و کجاست داوری که بهتر از خداوند حکم کند؟
{فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّـهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ ﴿٦﴾} [الجاثية]
من تاکنون نسبت کفر به شما نداده‌ام ؛ بلکه اگر از این پس سرپیچی کنید.....اهل سنت می‌گویند آنچه که از پدران ما برجای مانده برای ما کافی است و ما دنباله‌رو آنها هستیم؛ حال چه این میراث مخالف قرآن باشد و چه موافق آن. ما می‌دانیم که آنها افراد قابل اعتمادی بوده و به طور کامل زیرنظر بوده‌اند؛ لذا اگر اول کفش پای چپشان را در می‌آوردند بعد کفش پای راستشان را، ما هم، همان کار را می‌کنیم.
ای علمای سنت! سزاوار نیست که در صداقت راوی حدیث شک کرده و به آنها بی‌حرمتی کنم، بلکه حقیقت آنها را به خدایی که از نگاه‌های دزدیده و خیانت‌بار و رازهای پنهان در سینه‌ها آگاه است واگذار می‌کنم. چه بسا کسی بگوید این حدیث جعلی را فلانی از فلانی از فلانی از رسول‌الله شنیده است، آنها مثل آن گرگی که خون یوسف بر گردنش گذاشته شده بیگناهند. لذا بی‌حرمتی و یا تردید در باره احدی از صحابه رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم را حرام می‌کنم. بلکه بدون ذکر راوی، حدیثی که می‌بینم با آیات محکم کتاب مغایرت دارد را رد می‌کنم. ممکن است حدیث از جانب چند نفر ذکر شده و انتقال یافته باشد، اما فقط یکی از این افراد است که گناه جعل حدیث؛ بر عهده اوست. من که نمی‌دانم کدام یک گناهکار است بین من و آنها صدها سال فاصله است! البته اگر هم عصر یکی از آنها بودم تا سؤال زیر را نمی‌پرسیدم به کسی توهین نمی‌کردم. سؤال این است: آیا رسول‌الله این حدیث را بیان فرموده‌اند؟ اگر جواب مثبت می‌داد گردنش را زده و انگشتانش را قطع می‌کردم تا قلبم آرام گرفته و عصبانیتم فرو نشیند. مگرمی‌توانم بپذیرم سخن او درست و قابل قبول باشد و کتاب خداوند رب العالمین دروغ؟ مگر می‌شود رسول‌الله که از روی هوی و میل خود سخنی نمی‌گفت، کلامی را بیان کند که در مخالفت آشکار با آیات محکم و روشن کتاب خدا باشد؟ آیاتی که به وضوح خورشیدی هستند که در پهنه آسمان است؟ و من از این آیات روی گردانیده و حدیثی را بپذیرم که ماهیت آن با حقایق آنها [آیات محکم کتاب] اختلاف دارد.
شما را چه شده است چگونه حکم می‌کنید که خداوند با معجزات به دشمن من مسیح دجال کمک می‌کند تا گواهی صحت ادعایش باشد؟ به آسمان می‌گوید ببار و می بارد.. به زمین می‌گوید برویان و می‌رویاند! سپس مرده را زنده می‌کند و مردی را از وسط به دو نیمه کرده و در وسط آن دو نیمه گام برمی‌دارد و سپس او را بعد از مرگ دوباره زنده می‌کند؟ آیا آدم عاقل این سخنان را باور می‌کند؟ به خدا قسم اگر به الاغ بگویی: ای الاغ می‌دانی در آخرالزمان مسیح دجالی است که خروج کرده و ادعا می‌کند که خداست و آسمان و زمین آفریده اوست، بعد برای اثبات راستگویی‌اش به آسمان می‌گوید ببار و می‌بارد؛ به زمین می‌گوید برویان؛ رویش می‌ کند؟؟الاغ سرش را بالا آورده و با عصبانیت گوش‌هایش را راست کرده و می‌گوید: به خدا نمی‌تواند این کارها را کرده و ادعای خدایی بکند، خدا را نسزد که با دلایل واقعی و حقیقی ادعای باطلی را تأیید نماید. خداوند پاک و منزه و بسیار والامقام‌تر از این است واین افترا؛ برتری طلبی بزرگی است!!
ای مسلمانان! شما را چه شده است که مثل الاغی شده‌اید که نمی‌داند بارش چیست؟ قرآن را می‌خوانید ولی حقایق آیات محکم و واضح و روشن آنرا درک نمی‌کنید. با تمام احترامی که برای علمای مسلمان و پیروانشان قائل هستم؛ این چیزی جز حقیقت نیست. این مثالی است که در قرآن در مورد کسانی زده شده‌است که کتاب خداوند را خوانده و بدون تدبر، از نشانه‌های آیات محکم کتاب می‌گذرند . . آیاتی که خداوند آنها را برای هر فرد عرب زبانی به وضوح و روشنی بیان نموده است.
بیایید تا برایتان هزار دلیل و برهان حقیقی در رد احادیث فتنه برانگیزی که در آن ذکری از یاری شدن مسیح دجال با معجزاتی از جانب خداوند شده است بیاورم. من به آیات متشابه استناد نخواهم کرد، بلکه از آیات محکم و واضح و روشنی که برای عالم و جاهل و هر عرب زبانی قابل درک است دلیل می‌آورم . خداوند این آیات را اساس کتاب [ام الکتاب] قرار داده و شب و روزشان یکی است و کاملاً روشن هستند وتنها کسانی که در حق خود ظلم کنند از آن منحرف می‌شوند. به همین علت است که خداوند آنها را از تأویل توسط محمد صلى الله عليه وسلم و ناصر محمد بی‌نیاز ساخته است. خداوند باطن و ظاهر آنها را مثل یکدیگر قرار داده است تا دیگر نیازی به تفسیر و تأویل محکمات قران نباشد هرکس که عربی بداند، وقتی آنها را بخواند؛ ظاهر و باطن آن را درک می‌کند.
اما ای علمای مسلمان! این چه ننگ شومی است که یهودیان توانسته‌اند در زمینه قرآن باعث گمراهی شما شوند. در مورد آیات متشابه که جز خداوند کسی تأویل آن را نمی‌داند ؛ نمی توان شما را سرزنش کرد؛ اما انحراف از آیات محکم چه؟ آیات واضح و روشنی که اساس کتاب هستند تا باعث تحکیم باور مسلمانان نسبت به خدایشان شود که :
کسی جز پدیدآورنده آسمانها و زمین قادر به نزول باران نیست.
{فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْ‌ضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْ‌هًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ } [فصلت:۱۱]
{هَـٰذَا خَلْقُ اللَّـهِ فَأَرُ‌ونِي مَاذَا خَلَقَ الَّذِينَ مِن دُونِهِ ۚ} [لقمان:۱۱]
اما برای اثبات این امر، بنگرید یک مؤمن به کسی که ادعای خدایی می‌کند چه جوابی می‌دهد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَ‌اهِيمَ} [الأنعام:۸۳]
شما را به خدا نگاه کنید ابراهیم علیه الصلاة و السلام در برابر فردی که ادعای خدایی کرد چگونه از خداوند حجت آورد. ابراهیم به او گفت:
{رَ‌بِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ} [البقرة:۲۵۸]
ابراهیم گفت اگر راست می‌گویی نشانم بده! او دو زندانی آورد و گفت این یکی را اعدام می‌کنم و می‌کشم و دیگری را رها می‌سازم تا زنده بماند. مقصود ابراهیم این نبود. او به آفرینش انسان و زنده کردن آن بعد از مرگ اشاره داشت. مدعی خدایی فکر کرد که مباحثه با ابراهیم پیروز شده است. ابراهیم گفت:
{فَإِنَّ اللَّـهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِ‌قِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِ‌بِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ‌ ۗ} [البقرة:۲۵۸]
ای مسلمانان! [آگاه باشید] که صحابه یهودی نمی‌توانستند مستقیماً قرآن را تحریف کنند، لذا با وارونه کردن احادیث باعث شدند تا به آنچه که خداوند برمحمد صلى الله عليه وآله وسلم نازل فرموده‌است کافر شوید. درباره این احادیث، زیاد با من بحث خواهید کردید ولی هیهات...من با کمک قرآن به جهاد با شما برخاسته و در مقابلتان ایستادگی می‌کنم. این‌گونه احادیث جعلی را زیر پا انداخته و پایمال می‌کنم و کتاب خداوند و سنت رسولش بر سرم جای دارند.
من در قرآن درباره این عقیده منکر و باطل، چیزی پیدا نمی‌کنم، بلکه می‌بینم خداوند با فرستادن معجزات به یاری انبیاء و رسولانش می‌آید تا تأییدی بر صحت دعوتشان باشد.آیا غیر از خداوندی که پیامبران؛ مردم را به عبادت خالی از شرک او دعوت می‌نمایند ؛ کس دیگری قادر به این کار هست؟ اگر دعوت به سوی باطل باشد نه تنها با معجزات به آنان کمک نمی‌کند، بلکه آنها را گرفتار عذاب بسیار بدی می‌کند. سنت خداوند در کتابش این است که معجزات را نمی‌فرستد مگر برای اینکه مردم را بترساند تا دعوت رسولان را تکذیب نکنند و در غیر این صورت با عذاب خداوند هلاک خواهند شد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِن مِّن قَرْ‌يَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا ۚ كَانَ ذَٰلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورً‌ا ﴿٥٨﴾وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْ‌سِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ ۚ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَ‌ةً فَظَلَمُوا بِهَا ۚ وَمَا نُرْ‌سِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الإسراء]
سیاق این آیه نشان دهنده قانون فرستادن معجزه در کتاب خداوند است. خداوند از ارسال معجزه برای محمد صلى الله عليه وسلم امتناع نکرده است که آن را برای مسیح دجال نگه دارد. خداوند تعالی علت آن [عدم ارسال معجزه برای رسول‌الله] را برایمان بیان نموده است:
{وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْ‌سِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ ۚ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَ‌ةً فَظَلَمُوا بِهَا ۚ وَمَا نُرْ‌سِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا ﴿٥٩﴾}صدق الله العظيم
ای مسلمانان! [بدانید] یهودیان در مورد «قاعدۀ معجزات در کتاب خداوند» شما را به فتنه انداخته‌اند. قطعاً و از روز ازل خداوند هیچ‌گاه مدعیان باطل را با معجزه یاری نکرده است... پاک و منزه است او ؛ او بسی بالاتر ازاین [افترای] بزرگ است. چگونه ممکن است خداوند پیروان باطل را با فرستادن معجزه یاری کند؟ ای مسلمانان آخر این چه افترایی است که به آن ایمان دارید؟ اما من نسبت به این افترای یهودی کافرم و به وسیله قرآن عظیم به جنگ این افترا آمده و آن را باطل می‌کنم .اگر همه شیاطین جن و انس جمع شوند، نمی‌توانند حتی یک حقیقت مانند حقایق این کتاب عظیم بیاورند. اگر به کمک و یاری یکدیگر هم بیایند؛ همگیشان باهم باز قادر نخواهند بود حتی یک مگس خلق کنند. اما ای مسلمانان شما به دروغ بسیار بزرگتر از مگس ایمان آورده و فکر می‌کنید مسیح دجال مرده را زنده می‌کند!
ممکن است کسی سخن مرا قطع کند که بگوید: «صبرکن، صبرکن؛ مسیح دجال فقط یک نفر را زنده می‌کند» . مادرتان به عزایتان بنشیند. آخر زنده کردن همان یک نفر دلیلی خواهد بود که او قادر است همه مرده‌ها را مثل همین مردی که دوشقه کرده بود، زنده کند. حال بیایید حکم کتاب خداوند را برایتان بیاورم که آیا پیروان باطل قادر به این کار هستند؟ می‌بینید که خداوند می‌فرماید اگر قادر باشند به جای خداوند این کار را انجام دهند، ادعای پیروان باطل به اثبات می‌رسد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ ﴿٧٥﴾ وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَّوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ ﴿٧٦﴾إِنَّهُ لَقُرْ‌آنٌ كَرِ‌يمٌ ﴿٧٧﴾ فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ ﴿٧٨﴾ لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُ‌ونَ ﴿٧٩﴾ تَنزِيلٌ مِّن رَّ‌بِّ الْعَالَمِينَ ﴿٨٠﴾ أَفَبِهَـٰذَا الْحَدِيثِ أَنتُم مُّدْهِنُونَ ﴿٨١﴾ وَتَجْعَلُونَ رِ‌زْقَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ ﴿٨٢﴾ فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ﴿٨٣﴾ وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُ‌ونَ ﴿٨٤﴾ وَنَحْنُ أَقْرَ‌بُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَـٰكِن لَّا تُبْصِرُ‌ونَ ﴿٨٥﴾ فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم [الواقعة]*
اما ای مسلمانان! عقیده شما کاملا برعکس این آیه است. آنچه که در این آیه پیدا می‌کنیم این است که رب العالمین، پیروان باطل را به مبارزه می‌طلبد که اگر می‌توانند مرده را زنده کرده و روح را به جسدش بازگردانند. خداوند تعالی با تحدی می‌فرماید:
{فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظیم
ای مسلمانان! شما را به خدا قسم، آیا این آیه نیاز به توضیح و تأویل دارد؟ این تحدی و مبارزه طلبی واضح ربانی است تا کسانی که برای خداوند شریک قائلند [اگر می‌توانند] روح را بعد از خروج به جسد بازگردانند.
شاید یکی از نصاری [مسیحیان] حرف مرا قطع کرده و بگوید:«الله اکبر الله اکبر ؛ پس معلوم شد عیسی مسیح فرزند مریم همان خداوند است چون مرده را زنده می‌کند.» جواب می‌دهم :ای دشمن خدا و دشمن عیسی مسیح فرزند مریم -عليه الصلاة والسلام - خاموش شو. مگر معجزه زنده کردن مردگان برای اثبات دعوت بنده و رسول خداوند مسیح عیسی‌بن‌مریم عليه الصلاة والسلام نبود؛ یعنی دعوت به عبادت و بندگی خدای من و خدای شما؟ آیا تنها فرزند مریم عليه الصلاة والسلام قادر به این کار بود؟ زمانی که بنی اسراییل کسی از خودشان را به قتل رساندند خداوند موسى عليه الصلاة والسلام را هم تأیید نمود:
{فَادَّارَ‌أْتُمْ فِيهَا ۖ وَاللَّـهُ مُخْرِ‌جٌ مَّا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٧٢﴾ فَقُلْنَا اضْرِ‌بُوهُ بِبَعْضِهَا} [البقرة]
موسى عليه الصلاة و السلام، قطعه‌ای از گاو را گرفت و بر بدن مرده زد و خداوند او را زنده کرد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{كَذَٰلِكَ يُحْيِي اللَّـهُ الْمَوْتَىٰ} [البقرة:۷۳]
زمانی که إبراهيم عليه الصلاة والسلام گفت:
{رَ‌بِّ أَرِ‌نِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَىٰ ۖ قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن ۖ قَالَ بَلَىٰ وَلَـٰكِن لِّيَطْمَئِنَّ قَلْبِي} [البقرة:۲۶۰]
خداوند او را هم به همین نحو تأیید نمود. پس به ابراهیم فرمان داد تا چهار پرنده را سر بریده و قطعه قطعه کند، سپس هر قطعه را بر سر کوهی بگذارد. بعد به ابراهیم امر نمود تا صدایشان کند. زمانی که ابراهیم صدایشان کرد به سوی او شتافتند. لذا این تنها به رسول‌الله مسيح‌بن‌مريم اختصاص نداشت. عیسی مسیح بدون اذن خداوند قادر به آفرینش یک پشه نبود. سخن پسر مريم عليه الصلاة والسلام گواه صحت این امر است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِذْ قَالَ اللَّـهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْ‌يَمَ أَأَنتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَـٰهَيْنِ مِن دُونِ اللَّـهِ ۖ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ ۚ إِن كُنتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ ۚ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلَا أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ ۚ إِنَّكَ أَنتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ ﴿١١٦﴾ مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْ‌تَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّـهَ رَ‌بِّي وَرَ‌بَّكُمْ ۚ وَكُنتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَّا دُمْتُ فِيهِمْ ۖ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنتَ أَنتَ الرَّ‌قِيبَ عَلَيْهِمْ ۚ وَأَنتَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ﴿١١٧﴾ إِن تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبَادُكَ ۖ وَإِن تَغْفِرْ‌ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿١١٨﴾} صدق الله العظيم [المائدة]
ای جماعت نصاری [مسیحیان] معجزات در اختیار خداوند است و در صورتی که بخواهد آن را برای کمک به هر یک از بندگان صالح خود خواهد فرستاد تا تصدیق کننده دعوت به سوی راه خداوند عزیز و حمید باشد. این قاعده و سنت کتاب خداوند در باره معجزات است. اما یهودیان این قاعده را واژگون کرده و همان‌طور که قبلاً شما را گمراه کرده بودن ؛ مسلمانان را نیز درمورد این قانونِ کتابِ خداوند در امر معجزات به گمراهی کشانده‌اند. آنها گفتند «عُزیر» فرزند خداست تا شما هم به جایی رسیدید که گفتید «مسیح عیسی‌بن‌مریم» خداوند است. احادیث باطل را حق جلوه داده و باعث شدند کسانی که داستان‌سرایی درباره مسیح دجال را باور کرده‌اند حدیث قرآن را باطل بشمارند. مگر خداوند در سینه یک مرد دو قلب نهاده است که هم به باطل ایمان داشته باشد و هم به قرآن؟ چگونه نور و تاریکی را با هم جمع می کنید؟ شما را چه شده‌است، این چگونه حکمی است؟
ای امت اسلام! آیا می‌دانید قرآنی که در دستان شماست، چیست؟ آیا درنظرتان یک اعجاز لغوی است که زینت‌بخش اوراق بوده و تهدیدهای آن لفاظی است؟ آیا آفرینش آسمان‌ها و زمین، آفرینش و برانگیخته شدن دوباره‌تان(بعث)ِ آفرینش و بعث تمام جنبندگان زمین و پرندگان هوا که همگی امت‌هایی مانند خودتان هستند؛ نوعی مبارزه‌طلبی نیست؟ به همین دلیل است که قرآن با به چالش کشیدن [همه مخلوقات] می‌فرماید: خداوند آفریننده و بازگرداننده همه چیز است ؛ پس چگونه دجال قادر است مردی را که کشته بازگرداند؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ ﴿٤٩﴾} [سبأ]
یا اینکه دجال درنظرتان باطل نیست؟ او تمام و کمال همان شیطان رانده شده است.
ای علمای امت اسلامی! آیا نزول باران از حقایق محض و واقعی این قرآن عظیم نیست؟ و خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَفَرَ‌أَيْتُمُ الْمَاءَ الَّذِي تَشْرَ‌بُونَ ﴿٦٨﴾ أَأَنتُمْ أَنزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنزِلُونَ ﴿٦٩﴾ لَوْ نَشَاءُ جَعَلْنَاهُ أُجَاجًا فَلَوْلَا تَشْكُرُ‌ونَ ﴿٧٠﴾} [الواقعه]
پس چگونه خداوند با بارش بارانی که از حقایق محض قرآنی است مسیح دجال را یاری می‌کند؟ مگر خداوند تعالی نفرموده است:
{قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَىٰ أَن يَأْتُوا بِمِثْلِ هَـٰذَا الْقُرْ‌آنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرً‌ا ﴿٨٨﴾}صدق الله العظيم [الإسراء]
پس چگونه است که خداوند تمام شیاطین جن و انسی که کافر به این قرآن هستند را به مبارزه می‌طلبد که اگر می‌توانند مثل آن و یا ده سوره آن را بیاورند؟ آیا فکر می‌کنید منظور خداوند این است که تنها کلامی مثل قرآن بیاورند؟ خیر بلکه منظور سخن وعمل واقعی و حقیقی است...شما را چه شده ؟چگونه قضاوت می‌کنید؟ دراین قرآن افعالی که خداوند در واقعیت و به صورت حقیقی انجام داده و شما هم قادر هستید آنها را بینید ویا در آینده انجام خواهد شود و هنوز تأویل آن نیامده، ذکر شده‌است. چرا که قرآن حاوی تأویل گذشته و آینده است...چگونه حکم می‌کنید!...
ای مسلمانان! شما باور کرده‌اید که دجال به زمین می‌گوید برویان و زمین هم می‌رویاند! آیا گیاه و درخت از حقایق واقعی که در قرآن آمده‌اند نیست؟ و خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَفَرَ‌أَيْتُم مَّا تَحْرُ‌ثُونَ ﴿٦٣﴾ أَأَنتُمْ تَزْرَ‌عُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِ‌عُونَ ﴿٦٤﴾} [الواقعة]
شما را چه شده است، این دیگر چه حکمی است؟ یهود ملکوت آسمان و زمین را به مسیح کذاب داده که بگوید ای آسمان ببار و آسمان هم ببارد، ای زمین برویان و زمین نیز چنین کند؟ درحالی‌که خداوند تمام شیاطین جن و انسی را که ادعای خدایی می‌کنند به مبارزه می‌طلبد که اگر در آسمان‌ها و زمین با خداوند شریکند به آنها فرمان دهند و یک ذره در آسمان و زمین نیست که به آنها پاسخ دهد. چرا که این مدعیان کوچک‌ترین مثقال ذره‌ای را نیافریده‌اند. بیایید به این چالش کشیدن عظیم و جامع نگاهی بیندازیم .خداوند تعالی می‌فرماید:
{قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِ اللَّـهِ ۖ لَا يَمْلِكُونَ مِثْقَالَ ذَرَّ‌ةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْ‌ضِ وَمَا لَهُمْ فِيهِمَا مِن شِرْ‌كٍ وَمَا لَهُ مِنْهُم مِّن ظَهِيرٍ‌﴿٢٢﴾} صدق الله العظيم [سبأ]
شیاطین انسی که دشمن خداوند هستند، به رسول‌الله نسبت دروغ داده و افترا زده‌اند. زمانی که از نزد او دور می‌شدند، غیر از فرموده ایشان عليه الصلاة والسلام را پنهان می‌کردند. به همین علت است که بین این احادیث و روایات دروغین و آنچه که در قرآن نازل شده است، اختلافات زیادی پیدا می‌کنیم و خداوند نیز ما را از نحوه کشف احادیث آلوده و باطلی که در لابلای احادیث درستی که از رسول‌الله صلى الله عليه وسلم نقل شده، گنجانیده شده‌اند؛ آگاه نموده است و این در اول این خطاب، در این سخن خداوند تعالی است که می‌فرماید:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْ‌آنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾ صدق الله العظيم [النساء]
ای علمای امت اسلام! من شما و تمام مسلمانان را شاهد می‌گیرم، هر جنبنده روی زمین و پرنده‌ای که در هوا پرواز می‌کند را شاهد می‌گیرم، من نسبت به این که دجال به آسمان بگوید ببار و آسمان ببارد کافرم؛ به اینکه مسیح دجال به زمین بگوید برویان و زمین نیز برویاند کافرم. به زنده کردن مردگان توسط مسیح دجال نیز کافرم. او حتی قادر نیست که یک پشه را زنده کند. هر کسی که همراه من به طاغوت کافر باشد و به آنچه که خداوند در قرآن بر محمد صلى الله عليه وسلم ایمان داشته باشد، به ریسمان محکم و قابل اعتماد الهی [عروة الوثقی] چنگ زده که انفصالی در آن نیست. و هرکس به این سخنان مضحک و بیهوده‌ای که قرآن عظیم با آیات محکم و واضح و روشن خود به‌طور کلی آنها را رد می‌کند، باور داشته باشد؛ کتاب خدا را پشت سر انداخته و به این سخنان بیهوده ایمان آورده و به قرآن ریسمان متین الهی کافر شده‌است، او گمراه شده و سقوط کرده و مانند این است که از آسمان فرو افتاده، و پرندگان او را ربوده و یا تندباد او را به جای دوردستی [سحیق= سیاره سقر] پرتاب کنند [ اشاره به آیه کریمه سوره الحج: فَكَأَنَّمَا خَرَّ‌ مِنَ السَّمَاءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ‌ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّ‌يحُ فِي مَكَانٍ سَحِيقٍ(۳۱ ) ]
این آیاتی که ذکر شد تنها تعداد کمی از آیات محکم کتاب است که با این روایات باطل مغایر بوده و مخالفت دارد. هنوز صدها برهان دیگر در قرآن هست که این خزعبلات را به کلی رد می‌کند. من تمام علمای مذاهب مختلف اسلامی را به مبارزه می‌طلبم که اگر می‌توانند فقط و فقط و فقط یک آیه از قرآن بیاورند که در تأیید این سخنان مسخره و بیهوده باشد. خزعبلاتی که باعث می‌شوند عرش از شدت غضب و بیزاری خداوند رحمانی که بر آن مسلط است به لرزه درآید. ای مسلمانان! آیا قرآن تا این حد به حاشیه رانده شده که به بهانه اینکه کسی جز خداوند تأویل آنرا نمی‌داند؛ کتاب خداوند را پشت سر می‌اندازید؟ مادرتان به عزایتان بنشیند؛ مقصود خداوند آیات متشابه قرآن بوده است. اما یهودیان شما را از آیات محکم و واضح کتاب دور کرده و به گمراهی کشیده‌اند. ای علمای مسلمان! هرکس به این خطابه اعتراض دارد، برای مباحثه تشریف بیاورد که خوش آمده‌است و ثابت کند من اشتباه کرده و آشکارا گمراهم تا مردم را به ضلالت نکشانم. خداوند نابودش کند و هلاکت و صد هلاکت بر او باد چرا که جز با کافر شدن به آیاتی که خداوند در این قرآن عظیم نازل فرموده است قادر به این کار نخواهد شد او احادیث یهودیان را که مخالف حقایق موجود در آیات خداوند در قرآن عظیم هستند را پذیرفته است. روایاتی که حتی با یک کلمه از آیات محکم کتاب که اساس ایمان و شناخت مؤمن از خداوند هستند ؛ منطبق نیست. آیا کسی هست که با علم و منطق در این میدان مبارزه گام بگذارد؟ هرکس که خطابه من باب میل و رایش نباشد و آنرا از سایتش حذف کند، در اصل حقیقت را حذف نموده است و لعنت خداوند و ملائکه و تمام مردم بر او، و اگر من ازگمراهان ِگمراه کننده‌ام؛ لعنت بر من باد. ای ناظران سایت‌ها شما را چه شده است؟ اگر نتوانسته‌اید جوابی بدهید چرا با عصبانیت و به‌ناحق این گفتار را حذف می‌کنید؟ گناه نابخشودنی من چیست؟ آیا خداوند احکم الحاکمین نیست؟ گناه من چیست آیا کلمه‌ای از آنچه که گفته شد از جانب من است یا کلام خداست: {فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [المرسلات]..
الإمام ناصر محمد اليماني المهدي المنتظر..
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*ٰ بیان:{فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ ﴿٧٥﴾ وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَّوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ ﴿٧٦﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].


https://mahdialumma.org/showthread.php?p=321194#post_321194 (https://mahdialumma.org/showthread.php?p=321194#post_321194)

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=4510

Admin
28-05-2015, 11:34 AM
- 3 -
الإمام ناصر محمد اليماني
15 - ربیع الثانی - 1430 هـ
11 - 04 - 2009 مـ
۲۲-فروردین-۱۳۸۸ه.ش.
02:35 صباحاً
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گفتاری مختصر در باره مسیح کذاب و بی شرم.


بسم الله الرحمن الرحيم..

آیا خداوند را مثل انسان فرض کرده و فرق خداوند با انسان را فقط در این است که خداوند یک چشم نیست؟ پاک و منزه است و شأن خداوند بسیار والاتر از این نسبت است. خداوند تعالی می‌فرماید:

{لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ} صدق الله العظيم [الشورى:۱۱]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَفَرَ‌أَيْتُمُ الْمَاءَ الَّذِي تَشْرَ‌بُونَ ﴿٦٨﴾ أَأَنتُمْ أَنزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنزِلُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].
در این آیه محکم، خداوند به صراحت فتوا می‌دهد این اوست که باعث باریدن باران از ابر می‌شود...پاک و منزه است او....به این معنی که باران از آیات خداوند است و کسی جز او قادر به نزول آن نیست. پس چگونه با آیتی که از دلایل وحدانیت او به‌شمار می‌رود، به یاری کسی بشتابد که ادعای ربوبیت کرده است؟ پاک و منزه است او.....اگر این موضوع درست باشد که دیگر خداوند حجتی برعلیه ما ندارد .اما خداوند سبحان بهانه‌ای به دست ما نمی‌دهد و این حجت خداوند است که از همه دلایل بالاتر و قاطع‌تر است. در کتاب خداوند از این افترای بزرگ چیزی نمی‌یابم؛ بلکه [آنچه که در قرآن آمده است] تحدی خداوند است که می‌فرماید یک ذره در آسمان و زمین نیست که از باطل اطاعت کند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِ اللهِ لاَ يَمْلِكُونَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلاَ فِي الأَرْضِ وَمَا لَهُمْ فِيهِمَا مِن شِرْكٍ وَمَا لَهُ مِنْهُم مِّن ظَهِيرٍ} صدق الله العظيم [سبأ:۲۲]

زیرا اگر شما راست بگویید و وقتی مسیح دجال به آسمان بگوید ببار، آسمان ببارد یا به زمین بگوید برویان و زمین نیز برویاند؛ دیگر خدا حجتی بر ما ندارد؛ اما از این آیه به صورت کاملاً واضح و مشهود میتوان تحدی و مبارزه‌طلبی خداوند را دریافت:
{قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِ اللهِ لاَ يَمْلِكُونَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلاَ فِي الأَرْضِ وَمَا لَهُمْ فِيهِمَا مِن شِرْكٍ وَمَا لَهُ مِنْهُم مِّن ظَهِيرٍ}
صدق الله العظيم [سبأ:۲۲]
این یعنی از آنجا که باطل در آفرینش آسمان و زمین دخالت و شراکتی نداشته؛ حتی یک ذره در تمام آسمان‌ها و زمین نیست که از مسیح دجال فرمان برد.. لذا ذره‌ای در آسمان و زمین از مسیح دجال اطاعت نخواهد کرد؛ منشأ فرود باران ابرهایی هستند که در اطراف زمین پراکنده‌اند نه آسمان دنیا [آسمان اول] ؛ ولی نزول باران از آیات الهی است و اگر خداوند تعالی قصد یاری رساندن به مسیح دجال را داشته باشد؛ چرا در این آیه می‌فرماید:

{تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ} [الجاثية:۶].
چرا که این آیاتی که به «حق برتو خوانده می‌شوند» از ادله وحدانیت خداوند است؛ از جمله:

{أَفَرَ‌أَيْتُمُ الْمَاءَ الَّذِي تَشْرَ‌بُونَ ﴿٦٨﴾ أَأَنتُمْ أَنزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنزِلُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم،

این آیات، گواه و برهان یگانگی و وحدانیت خداوندند، پس چگونه ممکن است خداوند با آنها به دشمن خودکمک نماید. آیا نمی‌اندیشید؟
شما چگونه علمایی هستید! به خداوند عظیم سوگند؛ با تمام احترامی که برای علمای امت قائل هستم اما الاغی که تفکر نمی‌کند نیز، این بهتان و حرف دروغ را باور نمی‌کند! شما چگونه از افترایی که مخالف تمام آیات محکم قرآن عظیم است پیروی می‌کنید؛ اینها [آیات قرآن و این حدیث] اختلاف زیادی باهم دارند و عقل و منطق نیز به همین علت قادر به پذیرفتن آن نیست؛ آیا از خدا پروا نمی‌کنید؟
ما بیش از هزار دلیل محکم از قرآن عظیم داریم که چنین باوری نسبت به فتنه دجال را رد می‌کنند؛ دشمنان خداوند می‌خواهند شما را از کتاب منحرف کنند و موفق شده‌اند مردم را از راه خدا دور کنند و چقدر کاری که می‌کنند زشت و ناپسند است. اما شما نمی‌توانید حتی یک دلیل از قرآن عظیم بیاورید که این [باور] را تأیید کند بلکه کاملاً برعکس، حکم خداوند حاکی از آیات وحدانیت اوست؛ که سزاوار هم نیست غیر آن آورده شود. به همین دلیل است که می‌بینید خداوند سبحان با تحدی و مبارزه‌طلبی، می‌فرماید:
{قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِ اللهِ لاَ يَمْلِكُونَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلاَ فِي الأَرْضِ وَمَا لَهُمْ فِيهِمَا مِن شِرْكٍ وَمَا لَهُ مِنْهُم مِّن ظَهِيرٍ} صدق الله العظيم [سبأ:۲۲]

{أَفَرَ‌أَيْتُمُ الْمَاءَ الَّذِي تَشْرَ‌بُونَ ﴿٦٨﴾ أَأَنتُمْ أَنزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنزِلُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم،

{تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ} صدق الله العظيم،

اما شما درحالی‌که تصور می‌کنید در شاهراه هدایتید، نسبت به آیاتی که دال بر وحدانیت خدوند است، کافر شده‌ اید ومنافقان شما را بعد از آنکه ایمان آوردید به انحرافی کشانده‌اند که منجر به این گردید [که در اصل] به تمام آیات محکم قرآن عظیم کافر شوید. حکم با خداوندی است که از هر حسابرسی سریع‌تر است. از خداوند به‌سوی او بگریزید چرا که دشمنان خداوند شما را از راه مستقیم منحرف کرده‌اند وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
امام مهدی ناصر محمد یمانی

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=4511

Admin
28-05-2015, 11:40 AM
- 4 -
الإمام ناصر محمد اليماني
28 - جمادى الأولى - 1430 هـ
23 - 05 - 2009 مـ
۲-خرداد-۱۳۸۸ه.ش.
02:46 صباحاً
( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )
ــــــــــــــــــــ

گفتاری مختصر در باره مسیح کذاب و بی‌شرم.
[بیان خلیفه‌ای که بعد از آدم به خلافت رسید]

بسم الله الرحمن الرحيم
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
همانا که هاروت یکی از نام‌هایی است که در کتاب به شیطان داده شده است. او خود ابلیس است که به دنبال [به دام کشیدن] ملک ماروت بود. ماروت جایگزین آدم و خلیفه خدا شد. خداوند با تبدیل او به انسان، شهوت را نیز در وی نهاد که باعث شد به سرعت دچار فتنه گردد. او از جمله ملائکه‌ای بود که تصور می‌کرد اگر خداوند او را به عنوان خلیفه انتخاب کند؛ به هیچ‌وجه در زمین فساد نخواهد کرد و از منتقدان سرسخت انتخاب آدم به مقام خلافت بود. او خود را شایسته‌تر از آدم می‌دانست چون فرشته‌ای بود که از نور آفریده شده بود. سپس به انسان تبدیل شد درحالی‌که از صنف ملائکه بود، اما به سرعت پیرو هوی وهوسش شد و متأسفانه از رحمت خداوند مأیوس گردید. شیطان به دنبال وی افتاد و او را به کفر و پیوستن به خود دعوت کرد. ماروت این دعوت را پذیرفت و به خداوند کافر گردید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ ﴿١٧٥﴾ وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَـٰكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ ۚ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَث ۚذَّٰلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا ۚ فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ ﴿١٧٦﴾ سَاءَ مَثَلًا الْقَوْمُ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَأَنفُسَهُمْ كَانُوا يَظْلِمُونَ ﴿١٧٧﴾ مَن يَهْدِ اللَّـهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِي ۖ وَمَن يُضْلِلْ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿١٧٨﴾ وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ ۖ لَهُمْ قُلُوبٌ لَّا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَّا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَّا يَسْمَعُونَ بِهَا ۚ أُولَـٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ۚ أُولَـٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ ﴿١٧٩﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
هاروت و همتای اوماروت هر دو در آتش‌اند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{كَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنسَانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِّنكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّـهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ ﴿١٦﴾ فَكَانَ عَاقِبَتَهُمَا أَنَّهُمَا فِي النَّارِ خَالِدَيْنِ فِيهَا ۚ وَذَٰلِكَ جَزَاءُ الظَّالِمِينَ ﴿١٧﴾}صدق الله العظيم، [الحشر]
یأجوج و مأجوج از نسل آنها هستند و گروه دیگری نیز در میانشان هستند که دورگه‌اند. مادرانشان از نسل ملک هاروت که همان شیطان است، می‌باشند و پدرانشان شیطانی از نسل بشر هستند. این دو در «زمین دارای دو مشرق» ساکن بوده و روی به گمراهی کشیدن جن و انس کار می‌کنند. از آنجا که جنّیان تا قبل از شنیدن قرآن، باور نمی‌کردند کسی نسبت دروغ به خدا بدهد، سخنان شیاطین را باور می‌کردند تا اینکه قرآن حقیقت آنها را عیان ساخت. آنها (جنیان) گفتند:
{وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن تَقُولَ الْإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى اللَّـهِ كَذِبًا ﴿٥﴾} صدق الله العظيم، [الجن]
بدین معنی که جنیان حرف گروه دیگر را که از شیاطین جن وشیاطین انس بودند، باور کردند. از آنجا که جن و انس گمان می‌کردند کسی جرأت نسبت دروغ دادن به خدا را ندارد؛ حرف‌های شیاطین را باور کردند..به همین ترتیب انسان‌هایی هم که از نسل ماروت بودند؛ سخنان آنها را باور کرده و به جای عبادت خداوند، به سوی پرستیدن شیاطین رفته و لذا گمراه‌تر شدند.
مهم این است که در «زمین دارای دو مشرق» اقوام زیر حضور دارند:
اول: عالَم شیاطین جن که پدرشان فرشته‌ای از گروه جنیان یعنی ملک هاروت است که همان ابلیس است .
دوم: عالَم انسان‌ها که پدرشان از ملائکه بود که این ملک ماروت است که به انسان تبدیل شد و نسل او شیطان‌پرست شدند.
سوم: عالَم آخر نسل شیاطین بشرند که مادرانشان شیاطین مؤنث ولی پدرانشان شیاطین بشری هستند و نسل شیاطین مؤنث از نسل و ذریه انسان‌ها زاد و ولد کرده‌اند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُم مِّنَ الْإِنسِ ۖوَقَالَ أَوْلِيَاؤُهُم مِّنَ الْإِنسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنَا ۚ قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّـهُ ۗ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ ﴿١٢٨﴾} [الأنعام].
ملک ماروت همان انسانی است که شیطان به او گفت کافر شو و او پذیرفت و کافر شد. مقصود از انسان در این آیه «آدم» نیست، بلکه خلیفه‌ای است که بعد از آدم به خلافت رسید و خداوند او را به انسانی تبدیل کرد که دارای هوی و هوس بود. اول کار، این انسان تابع نفس خود گردید و سپس شیطان به دنبالش افتاده و او را به کفر دعوت کرد و با نیرنگ، به وی باوراند که مورد غفران خداوند قرار نمی‌گیرد. او هم از رحمت خداوند مأیوس شد، لذا این مقصود خداوند تعالی از این فرموده است:
{كَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنسَانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِّنكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّـهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ ﴿١٦﴾ فَكَانَ عَاقِبَتَهُمَا أَنَّهُمَا فِي النَّارِ خَالِدَيْنِ فِيهَا ۚ وَذَٰلِكَ جَزَاءُ الظَّالِمِينَ ﴿١٧﴾}صدق الله العظيم، [الحشر]
لذا می‌بینید که آیه به دو گروه اشاره دارد [صیغه مثنی] یک گروه ملک هاروت و ماروت و نسلشان که یأجوج و مأجوج هستند و گروه دیگر که دو رگه بوده و مادرانشان، شیاطین مؤنث و پدرانشان از انسان‌های همین عالم هستند که می‌بینید چگونه در روی زمین هم فساد می‌کنند و در حق مؤمن نه مراعات خویشاوندی را می‌کنند و نه تعهدی دارند. مأجوج، از نسل ملک ماروت بوده و در «زمین دارای دو مشرق» زندگی می‌کنند و بشر هستند و این فرموده خداوند تعالی در باره آنان است:
{وَأَنَّهُمْ ظَنُّوا كَمَا ظَنَنتُمْ أَن لَّن يَبْعَثَ اللَّـهُ أَحَدًا ﴿٧﴾} صدق الله العظيم [الجن].
و متأسفانه به جای خداوند، شیاطین را می‌پرستند، طبق فرمایش خداوند تعالی در مورد آنچه که جنیانی که به قرآن گوش فرا داده بودند، از اخبار «زمین دارای دو مشرق» گفته‌اند:
{وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِّنَ الْإِنسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِّنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا ﴿٦﴾ وَأَنَّهُمْ ظَنُّوا كَمَا ظَنَنتُمْ أَن لَّن يَبْعَثَ اللَّـهُ أَحَدًا ﴿٧﴾} صدق الله العظيم [الجن].
اولین مکرشان این بود که یکی خود را خداوند و دیگری خود را مسیح فرزند خداوند معرفی نماید. اما زمانی که جنّیان به قرآن گوش فرا دادند، این حقیقت آشکار شد و به همین دلیل است که می‌گویند:
{وَأَنَّهُ تَعَالَىٰ جَدُّ رَبِّنَا مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَلَا وَلَدًا ﴿٣﴾ وَأَنَّهُ كَانَ يَقُولُ سَفِيهُنَا عَلَى اللَّـهِ شَطَطًا ﴿٤﴾ وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن تَقُولَ الْإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى اللَّـهِ كَذِبًا ﴿٥﴾} صدق الله العظيم [الجن].
منظور جنیان از«سفیه‌شان»، شیطان است که ادعای خدایی کرده و همسر و فرزند نیز داشت. اما جنّیان از نبیّ خداوند مسيح عيسى‌بن‌مريم صلى الله عليه وآله وسلم اصلاً اطلاعی ندارند. شیطان و همتای او [ماروتّ خبر مسيح عيسى‌بن‌مريم صلى الله عليه وآله وسلم را کاملاً پنهان کرده‌اند تا در مورد فتنه مسیح کذاب فریبشان آشکار نشود. او ادعا می‌کند عیسی مسیح فرزند مریم است به همین علت هم به او مسیح کذاب گفته می‌شود. شیطان می‌خواهد خود را عیسی مسیح فرزند مریم خوانده و سپس ادعای خدایی کند؛ لذا خبر برانگیخته شدن مسيح عيسى‌بن‌مريم واقعی-صلى الله عليه وآله وسلم- کاملاً از زمین دارای دو مشرق پنهان شده‌است به طوری که جنّیان فکر می‌کنند بعد از نبیّ خداوند موسی، محمد رسول‌الله -صلى الله عليه وآله وسلم- برانگیخته شده‌است و نمی‌دانند بعثت محمد رسول‌الله، بعد از عیسی به وقوع پیوسته‌است و به همین دلیل خداوند تعالی سخنانی که جنّیان به قوم خود گفته‌اند را برایمان نقل می‌نماید که:
{وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَيْكَ نَفَرًا مِّنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوا أَنصِتُوا ۖ فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوْا إِلَىٰ قَوْمِهِم مُّنذِرِينَ ﴿٢٩﴾ قَالُوا يَا قَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا كِتَابًا أُنزِلَ مِن بَعْدِ مُوسَىٰ} صدق الله العظيم [الأحقاف]
خبر خداوند در مورد ناآگاهی جنّیان از اینکه قرآن بعد از عیسی فرستاده شده‌، حکمتی دارد تا به اجازه خداوند از مکر شیطان رانده شده و برنامه‌های آتی او باخبر شده و به اذن خداوند همه این مکرها را خنثی سازیم؛ من از جانب خداوند چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید...
و آگاه باشید که ساکنان زمینی که دو مشرق دارد، چند گروه‌اند گروهی از آنها انسان هستند که پدرشان از ملائکه بوده است و گروه دیگر دورگه هستند که مادرانشان از شیاطین مؤنث و پدرانشان از شیاطین بشراند که دانسته با شیاطین مؤنث ارتباط برقرار کرده و با پیروی از امر شیطان سعی در تغییر آفرینش خداوند [و ایجاد یک نسل جدید] دارند و به جای خداوند، دختران ابلیس را می‌پرستند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَمَن يُشْرِ‌كْ بِاللَّـهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا﴿١١۶﴾ إِن يَدْعُونَ مِن دُونِهِ إِلَّا إِنَاثًا وَإِن يَدْعُونَ إِلَّا شَيْطَانًا مَّرِيدًا ﴿١١٧﴾ لَّعَنَهُ اللَّـهُ ۘ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِكَ نَصِيبًا مَّفْرُوضًا ﴿١١٨﴾} صدق الله العظيم [النساء].
کسانی که به جای خداوند، آگاهانه طاغوت را می‌پرستند، سهم شیطانند و ذریّه آنها، ساکنان جن و انس «زمین دارای دو مشرق» را گمراه می‌نمایند و آگاهانه در حال دادن نسبت ناحق به خداوند هستند. از آنجا که جنّیان فکر نمی‌کردند کسی جرأت داشته باشد به خداوند نسبت دروغ بدهد؛ حرف‌هایشان را باور می‌کنند. همان‌گونه که پدران آنها در اینجا به شما دروغ گفته واز راه راست منحرفتان کردند و هم‌چنان در حال گمراه کردن شما هستند و آگاهانه به خدا نسبت دروغ می‌دهند..
ای حق‌جوی محترم! آیا متوجه خبری که مهدی منتظر از ذکر[قرآن] بیان کرد، شدی؟ خداوند به قلبت نور داده و با دادن بصیرت نسبت به حق و مطهرکردنت [از شرک] در راه راست-صراط مستقیم- ثابت قدمت گرداند..
می‌خواهم خبری به شما بدهم، اگر خداوند اراده نماید شما برای خلافت ملائکه در زمین قرار خواهد داد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَلَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَا مِنْكُمْ مَلائِكَةً فِي الأَرْضِ يَخْلُفُونَ } صدق الله العظيم، [الزخرف:۶۰]
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
برادرتان امام مهدی منتظر ناصر محمد یمانی
ـــــــــــــــــــــ

الإمام ناصر محمد اليماني
15 - ربيع الثاني - 1430 هـ
11 - 04 - 2009 مـ
۲۲-فروردین-۱۳۸۸ه.ش.
11:18 مساءً
( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )
ـــــــــــــــــ

بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند تعالی می فرماید:
{ إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ }صدق الله العظيم، [الأعراف:۲۷]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{كَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنسَانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِّنكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّـهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ ﴿١٦﴾ فَكَانَ عَاقِبَتَهُمَا أَنَّهُمَا فِي النَّارِ خَالِدَيْنِ فِيهَا ۚ وَذَٰلِكَ جَزَاءُ الظَّالِمِينَ ﴿١٧﴾} صدق الله العظيم [الحشر].
منظور از همتای شیطان [قبیله] ملک ماروت است و فرزندانشان [یأجوج و مأجوج] و دورگه‌های شیاطین بشر هستند که از هر پشتی زادو ولد می‌کنند اما اکثر انسان‌ها نمی‌دانند.
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين
الإمام ناصر محمد اليماني


اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=4512

Admin
28-05-2015, 02:47 PM
- 5 -



الإمام ناصر محمد اليماني
29 - جمادى الاولی - 1430 هـ
24 - 05 - 2009 مـ
۳-خرداد-۱۳۸۸ه.ش.
01:43 صباحاً
ــــــــــــــــــ



گفتاری مختصر در باره مسیح کذاب و بی شرم.


أعوذُ بالله السميع العليم من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..


ای دارس! آیا دلیل قاطعی داری که گروهی از جنیان در شب خاصی که در کتاب مسطور [لوح محفوظ] مقدر شده بود به حضور مردی [ یعنی محمد رسول‌الله صلی الله علیه و اله و سلم] رسیدند تا قرآن را برایشان بخواند؟ و آیا برهانی داری که ثابت کند او تمام قرآن را برایشان قرائت نموده است؟ حاشا لله... آنها قسمتی از قرآن را که رسول‌الله آن شب قرائت می‌کردند، شنیدند و وقتب قرائت ایشان تمام شد، برای دادن هشدار به سوی قوم خود بازگشتند. این در حالی بود که محمد رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم از حضور آنها آگاهی نداشتند و بعد از نازل شدن آیات دریافت که گروهی از جنّیان حین ادای نافله شب؛ آیات را شنیده‌اند.تصدیق فرموده خداوند تعالی است:


{قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآناً عَجَباً}صدق الله العظيم [الجن:۱]
از آنجا که محمد رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم نمی‌دانست جنّیان به قرائت او گوش می‌دهند، تمام قرآن را برایشان نخواند. حتی اگر محمد رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم از حضور آنان آگاهی هم داشت، نمی‌توانست تمام قرآن را یک شبه و به سرعت بخواند؛ چرا که خداوند به او فرمان داده بود که قرآن را با طمأنینه [ترتیل] قرائت نماید، تصدیق فرموده خداوند تعالی:


بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ
{يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ ﴿۱﴾ قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۲﴾ نِّصْفَهُ أَوِ انقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا ﴿۳﴾ أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَرَ‌تِّلِ الْقُرْ‌آنَ تَرْ‌تِيلًا ﴿۴﴾ إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا ﴿۵﴾ إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِيلًا ﴿۶﴾ إِنَّ لَكَ فِي النَّهَارِ‌ سَبْحًا طَوِيلًا ﴿۷﴾ وَاذْكُرِ‌ اسْمَ رَ‌بِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا ﴿۸﴾ رَّ‌بُّ الْمَشْرِ‌قِ وَالْمَغْرِ‌بِ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلًا ﴿۹﴾ وَاصْبِرْ‌ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَاهْجُرْ‌هُمْ هَجْرً‌ا جَمِيلًا ﴿۱۰﴾ وَذَرْ‌نِي وَالْمُكَذِّبِينَ أُولِي النَّعْمَةِ وَمَهِّلْهُمْ قَلِيلًا ﴿۱۱﴾ إِنَّ لَدَيْنَا أَنكَالًا وَجَحِيمًا ﴿۱۲﴾ وَطَعَامًا ذَا غُصَّةٍ وَعَذَابًا أَلِيمًا ﴿۱۳﴾ يَوْمَ تَرْ‌جُفُ الْأَرْ‌ضُ وَالْجِبَالُ وَكَانَتِ الْجِبَالُ كَثِيبًا مَّهِيلًا ﴿۱۴﴾ إِنَّا أَرْ‌سَلْنَا إِلَيْكُمْ رَ‌سُولًا شَاهِدًا عَلَيْكُمْ كَمَا أَرْ‌سَلْنَا إِلَىٰ فِرْ‌عَوْنَ رَ‌سُولًا ﴿۱۵﴾ فَعَصَىٰ فِرْ‌عَوْنُ الرَّ‌سُولَ فَأَخَذْنَاهُ أَخْذًا وَبِيلًا ﴿۱۶﴾ فَكَيْفَ تَتَّقُونَ إِن كَفَرْ‌تُمْ يَوْمًا يَجْعَلُ الْوِلْدَانَ شِيبًا ﴿۱۷﴾ السَّمَاءُ مُنفَطِرٌ‌ بِهِ ۚ كَانَ وَعْدُهُ مَفْعُولًا ﴿۱۸﴾ إِنَّ هَـٰذِهِ تَذْكِرَ‌ةٌ ۖ فَمَن شَاءَ اتَّخَذَ إِلَىٰ رَ‌بِّهِ سَبِيلًا ﴿۱۹﴾}صدق الله العظيم [المزمل]
ایشان حتی اگر به سرعت نیز قرآن را قرائت می‌نمود [با هر سرعتی که باشد] ، قادر نبود در طول یک شب یعنی از زمان عشاء تا نصف شب یا کمتر ازآن [اشاره به آیه سوم همین سوره] و حتی تا صبح تمام قرآن را برای آنها بخواند. او قرآن را همان‌گونه که خداوند فرمان داده بود با طمأنینه و آرام قرائت می‌فرمود. این خداوند است که [مدت] شب و روز را تعیین فرموده‌است و ایشان حتی اگر سریع قرائت می‌نمود،قادر نبود قرآن را در یک شب به صورت کامل بخواند. متن قرآن بسیار است و نه محمد رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم و نه کسانی که با وی بودند، قادر به قرائت تمام قرآن در طول یک شب نبودند به همین علت نیز خداوند از آنها درگذشت و از ایشان نخواست که همه قرآن را یک شبه تلاوت نمایند بلکه فرمود هرچقدر که برایشان میسر است قرائت شود. خداوند تعالی فرموده است:


{إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِنْ ثُلُثَي اللَّيْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضَى وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴿۲۰﴾}صدق الله العظيم [المزمل]
لذا دلیل خود برای اثبات اینکه محمد رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم در طول یک شب تمام قرآن را برای آنها تلاوت نمود را بیاورید. درحالی‌که آنچه که [در قرآن] پیدا می‌کنی این است که محمد رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم و صحابه برگزیده که با ایشان بودند قادر به قرائت کامل قرآن در طول یک شب نبودند، لذا خداوند می‌فرماید «هرچقدر که برایشان میسر است تلاوت کنند» :
{إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِنْ ثُلُثَي اللَّيْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضَى وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴿۲۰﴾}صدق الله العظيم [المزمل]


وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=4513

Admin
28-05-2015, 03:02 PM
- 6 -

الإمام ناصر محمد الیمانی


19 - ذوالحجة - 1429 هـ
18 - 12 - 2008 مـ

۲۸-آذر-۱۳۸۷ه.ش.

03:21 صباحاً
ــــــــــــــــــ

گفتاری مختصر درمورد مسیح کذاب بی‌شرم
بیان امام مهدی درمورد بهشتی که پدرمان آدم علیه الصلاة و السلام از آن اخراج شد...

بسم الله الرحمن الرحیم
والصلاة والسلام على خاتم الأنبیاء والمُرسلین مُحمد رسول الله صلى الله علیه وآله وسلّم والتابعین للحق إلى یوم الدین، وبعد..
این سؤال من است ای پرسشگر:
آیا خداوند سبحان به ملائكه گفت كه خلیفه‌اش را در «جنة المأوى» نزد سدرة المنتهی جای می‌دهد و سپس او را خلق کرد و از كلمات قدرتش در او دمید و به آنان [ملائكه] دستور داد كه برای او سجده كنند؟ و جواب تو را می‌‌دانم، خواهی گفت كه خداوند می‌‌فرماید :
{ وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِیهَا مَن یفْسِدُ فِیهَا وَیسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٠﴾ وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِی بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِینَ ﴿٣١﴾ قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِیمُ الْحَكِیمُ ﴿٣٢﴾ قَالَ یا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّی أَعْلَمُ غَیبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِینَ ﴿٣٤﴾ وَقُلْنَا یا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَیثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَـٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمین ﴿٣٥﴾ فَأَزَلَّهُمَا الشَّیطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِیهِ ۖ وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖوَلَكُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِینٍ ﴿٣٦﴾ فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیهِ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ﴿٣٧﴾ قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمی‌عًا ۖ فَإِمَّا یأْتِینَّكُم مِّنِّی هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَای فَلَا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلَا هُمْ یحْزَنُونَ ﴿٣٨﴾ وَالَّذِینَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآیاتِنَا أُولَـٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿٣٩﴾ }صدق الله العظیم [البقرة]
پس جواب خداوند را ببین كه می‌فرماید :
{ وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً }صدق الله العظیم
و هم چنین این فرموده خداوند تعالی :
{ وَقُلْنَا یا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوْجُكَ الجنَّة وَكُلَا مِنْهَا رَغَداً حَیثُ شِئْتُمَا وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنْ الظَّالِمینَ. فَأَزَلَّهُمَا الشّیطان عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِیهِ }صدق الله العظیم
پس در همه آیاتی كه در این باره آمده است تدبر كنید تا از چیزی باخبر شوید که پیش از این نمی‌دانستید، در آیات محکم كتاب كه در این موضوع آمده است تدبر كنید و خواهید دانست، خداوند تعالی می‌فرماید :
{ وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِیهَا مَن یفْسِدُ فِیهَا وَیسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٠﴾ وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِی بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِینَ ﴿٣١﴾ قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِیمُ الْحَكِیمُ ﴿٣٢﴾ قَالَ یا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّی أَعْلَمُ غَیبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِینَ ﴿٣٤﴾ وَقُلْنَا یا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَیثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَـٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمینَ ﴿٣٥﴾ فَأَزَلَّهُمَا الشَّیطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِیهِ ۖ وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖوَلَكُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِینٍ ﴿٣٦﴾ فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیهِ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ﴿٣٧﴾ قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمیعًا ۖ فَإِمَّا یأْتِینَّكُم مِّنِّی هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَای فَلَا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلَا هُمْ یحْزَنُونَ ﴿٣٨﴾ وَالَّذِینَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآیاتِنَا أُولَـٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿٣٩﴾ }صدق الله العظیم [البقرة]
خداوند تعالی می‌‌فرماید :
{ إِنَّ مَثَلَ عِیسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَیكُونُ } صدق الله العظیم [آل عمران:۵۹]
خداوند تعالی می‌فرماید :
{ یا أَیهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ الَّذِی خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِیراً وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَتَسَاءَلُونَ بِهِ وَالأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَیكُمْ رَقِیباً (۱)}صدق الله العظیم [النساء]
هم چنین می‌‌فرماید :
{ یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوباً وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ }صدق الله العظیم [الحجرات:۱۳]
خداوند می‌‌فرماید :
{ هُوَ الَّذِی خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِیسْكُنَ إِلَیهَا }صدق الله العظیم [الأعراف:۱۸۹]
خداوند می‌‌فرماید :
{وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ لَمْ یكُن مِّنَ السَّاجِدِینَ ﴿١١﴾ قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ ۖ قَالَ أَنَا خَیرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِی مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِینٍ ﴿١٢﴾ قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا یكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِیهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِینَ ﴿١٣﴾ قَالَ أَنظِرْنِی إِلَىٰ یوْمِ یبْعَثُونَ ﴿١٤﴾ قَالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِینَ ﴿١٥﴾ قَالَ فَبِمَا أَغْوَیتَنِی لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِیمَ ﴿١٦﴾ ثُمَّ لَآتِینَّهُم مِّن بَینِ أَیدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ ۖ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِینَ ﴿١٧﴾ قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَّدْحُورًا ۖ لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِینَ ﴿١٨﴾ وَیا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلَا مِنْ حَیثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَـٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمینَ ﴿١٩﴾ فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیطَانُ لِیبْدِی لَهُمَا مَا وُورِی عَنْهُمَا مِن سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَـٰذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَن تَكُونَا مَلَكَینِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِینَ ﴿٢٠﴾ وَقَاسَمَهُمَا إِنِّی لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِینَ ﴿٢١﴾ فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ ۚ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یخْصِفَانِ عَلَیهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ ۖ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَن تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّكُمَا إِنَّ الشَّیطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُّبِینٌ ﴿٢٢﴾ قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ ﴿٢٣﴾ قَالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ وَلَكُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِینٍ ﴿٢٤﴾ قَالَ فِیهَا تَحْیوْنَ وَفِیهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ ﴿٢٥﴾ }صدق الله العظیم [الأعراف]
هم چنین در آیه دیگری خداوند می‌‌فرماید :
{ مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ وَفِیهَا نُعِیدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً أُخْرَى }صدق الله العظیم [طه:۵۵]
خداوند تعالی می‌‌فرماید :
{ وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ﴿٢٦﴾ وَالْجَانَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُومِ ﴿٢٧﴾ وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّی خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ﴿٢٨﴾ فَإِذَا سَوَّیتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ ﴿٢٩﴾ فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ ﴿٣٠﴾ إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَىٰ أَن یكُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ ﴿٣١﴾ قَالَ یا إِبْلِیسُ مَا لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ ﴿٣٢﴾ قَالَ لَمْ أَكُن لِّأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ﴿٣٣﴾ قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِیمٌ ﴿٣٤﴾ وَإِنَّ عَلَیكَ اللَّعْنَةَ إِلَىٰ یوْمِ الدِّینِ ﴿٣٥﴾ قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِی إِلَىٰ یوْمِ یبْعَثُونَ ﴿٣٦﴾ قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِینَ ﴿٣٧﴾ إِلَىٰ یوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿٣٨﴾ قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَیتَنِی لَأُزَینَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَلَأُغْوِینَّهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿٣٩﴾ إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ ﴿٤٠﴾ قَالَ هَـٰذَا صِرَاطٌ عَلَی مُسْتَقِیمٌ﴿٤١﴾ إِنَّ عِبَادِی لَیسَ لَكَ عَلَیهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِینَ ﴿٤٢﴾ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿٤٣﴾ لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِّكُلِّ بَابٍ مِّنْهُمْ جُزْءٌ مَّقْسُومٌ ﴿٤٤﴾ }صدق الله العظیم [الحجر]
وخداوند می‌فرماید :
{وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ قَالَ أَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِینًا ﴿٦١﴾ قَالَ أَرَأَیتَكَ هَـٰذَا الَّذِی كَرَّمْتَ عَلَی لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَىٰ یوْمِ الْقِیامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّیتَهُ إِلَّا قَلِیلًا ﴿٦٢﴾ قَالَ اذْهَبْ فَمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزَاؤُكُمْ جَزَاءً مَّوْفُورًا ﴿٦٣﴾ وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُم بِصَوْتِكَ وَأَجْلِبْ عَلَیهِم بِخَیلِكَ وَرَجِلِكَ وَشَارِكْهُمْ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ وَعِدْهُمْ ۚ وَمَا یعِدُهُمُ الشَّیطَانُ إِلَّا غُرُورًا ﴿٦٤﴾ إِنَّ عِبَادِی لَیسَ لَكَ عَلَیهِمْ سُلْطَانٌ ۚ وَكَفَىٰ بِرَبِّكَ وَكِیلًا ﴿٦٥﴾ } صدق الله العظیم [الإسراء]
خداوند می‌‌فرماید :
{ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاّ إِبْلِیسَ كَانَ مِنْ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّیتَهُ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِی وَهُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمینَ بَدَلاً } صدق الله العظیم [الكهف:۵۰]
و خداوند تعالی فرمود:
{ وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَىٰ آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِی وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا ﴿١١٥﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَىٰ ﴿١١٦﴾ فَقُلْنَا یا آدَمُ إِنَّ هَـٰذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا یخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَىٰ ﴿١١٧﴾ إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِیهَا وَلَا تَعْرَىٰ ﴿١١٨﴾ وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِیهَا وَلَا تَضْحَىٰ ﴿١١٩﴾ فَوَسْوَسَ إِلَیهِ الشَّیطَانُ قَالَ یا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَىٰ شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَّا یبْلَىٰ ﴿١٢٠﴾ فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یخْصِفَانِ عَلَیهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ ۚ وَعَصَىٰ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَىٰ ﴿١٢١﴾ ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَیهِ وَهَدَىٰ ﴿١٢٢﴾ } صدق الله العظیم [طه]
وبعد از تدبر، مطالبی را درمی‌یابید که پیش از این نمی‌دانستید. این موضوعات در ادامه می‌آیند:
۱- خداوند آدم را در جنت المأوی و در کنار سدرةالمنتهی جای نداد، بلکه او خلیفه خدا در زمین شد. این بدان معنی است که بدون شک و تردید خداوند در زمین بهشتی دارد و برای جنیان ساکن آن خلیفه‌ای تعیین کرده است، به همین جهت به ملائکه فرمان می‌دهد که از فرمان خلیفه پیروی و برای خداوند سجده کنند. از خلال این آیات می‌توان استنباط کرد که از همان آغاز خلافت برای زمین در نظر گرفته شده بود ودلیل آن فرموده خداوند تعالی است که:
{ وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً }صدق الله العظیم
۲- پس از این، استنباط می‌‌كنیم كه این زمین [زمین ما] بهشتی از[بهشت‌های] خدا را در خود دارد و دلیل آن فرموده خداوند است :
{ وَیا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوْجُكَ الجنَّة فَكُلاَ مِنْ حَیثُ شِئْتُمَا وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنْ الظَّالِمینَ }صدق الله العظیم
۳- سپس استنباط می‌‌كنیم كه خداوند به ابلیس دستور داد كه از آن [بهشت زمینی] خارج شود، سپس ابلیس درخواست كرد تا خداوند به او مهلت دهد تا در همان جا كسی را كه خداوند بر او مكرم كرده [آدم] فریب دهد. شیطان از روی مبارزه طلبی این [مهلت] را درخواست كرد، و خداوند نیز درخواست او را اجابت كرد اما آدم را از او برحذر داشت و آدم [نیز] مبارزه طلبی ابلیس و اعلان دشمنی با آدم و همسرش و تمامی فرزندانشان را شنید و این از فرموده خداوند تعالی استنباط می‌‌شود كه می‌‌فرماید :
{فَقُلْنَا یا آدَمُ إِنَّ هَـٰذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا یخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَىٰ ﴿١١٧﴾ إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِیهَا وَلَا تَعْرَىٰ ﴿١١٨﴾ وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِیهَا وَلَا تَضْحَىٰ﴿١١٩﴾فَوَسْوَسَ إِلَیهِ الشَّیطَانُ قَالَ یا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَىٰ شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَّا یبْلَىٰ ﴿١٢٠﴾ فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یخْصِفَانِ عَلَیهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ ۚ وَعَصَىٰ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَىٰ﴿١٢١﴾ ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَیهِ وَهَدَىٰ ﴿١٢٢﴾ }صدق الله العظیم [طه]
ولی خداوند به شیطان وعده داد كه او را با سرافكندگی و خواری و شكستی خفت بار از بهشت [داخل زمین] اخراج و وارد جهنم می‌‌كند و این چه بد عاقبتی است. خداوند تعالی می‌‌فرماید :
{وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ لَمْ یكُن مِّنَ السَّاجِدِینَ ﴿١١﴾ قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ ۖ قَالَ أَنَا خَیرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِی مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِینٍ ﴿١٢﴾ قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا یكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِیهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِینَ ﴿١٣﴾ قَالَ أَنظِرْنِی إِلَىٰ یوْمِ یبْعَثُونَ ﴿١٤﴾ قَالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِینَ ﴿١٥﴾ قَالَ فَبِمَا أَغْوَیتَنِی لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِیمَ ﴿١٦﴾ ثُمَّ لَآتِینَّهُم مِّن بَینِ أَیدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ ۖ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِینَ ﴿١٧﴾ قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَّدْحُورًا ۖ لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِینَ ﴿١٨﴾ وَیا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلَا مِنْ حَیثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَـٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمینَ ﴿١٩﴾ فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیطَانُ لِیبْدِی لَهُمَا مَا وُورِی عَنْهُمَا مِن سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَـٰذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَن تَكُونَا مَلَكَینِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِینَ ﴿٢٠﴾ وَقَاسَمَهُمَا إِنِّی لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِینَ ﴿٢١﴾ فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ ۚ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یخْصِفَانِ عَلَیهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ ۖ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَن تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّكُمَا إِنَّ الشَّیطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُّبِینٌ ﴿٢٢﴾ قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ ﴿٢٣﴾ قَالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ وَلَكُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِینٍ ﴿٢٤﴾ قَالَ فِیهَا تَحْیوْنَ وَفِیهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ﴿٢٥﴾ }صدق الله العظیم [الأعراف]
۴- پس برای شما آشكار می‌‌شود كه این خروج از زمین به زمین است یعنی از داخل زمین به خارج آن و آن همان تنزل [هبوط] از زندگی راحت و مرفه [نعیم] به معیشت سخت [حضیض] ودر حقیقت خروج از بهشت [داخل زمین] به بدبختی و مشقت و سختی است، یعنی همین جایی كه شما هم اكنون زندگی می‌‌كنید. زیرا كه خداوند به ابلیس مهلت داد تا در این بهشت بماند. درخواست ابلیس از روی مبارزه طلبی بود تا آدم و همسرش را به فتنه اندازد تا جایی که از فرمان خداوند سرپیچی کرده و تابع اوامر ابلیس گردند. سپس خداوند با درخواست ابلیس موافقت کرد و آدم و همسرش را از ابلیس برحذر داشت تا آنها را از عزت و رفاه خارج و به سوی شقاوت و بدبختی نکشاند و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید :
{وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَىٰ آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِی وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا ﴿١١٥﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَىٰ ﴿١١٦﴾ فَقُلْنَا یا آدَمُ إِنَّ هَـٰذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا یخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَىٰ ﴿١١٧﴾ إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِیهَا وَلَا تَعْرَىٰ ﴿١١٨﴾ وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِیهَا وَلَا تَضْحَىٰ ﴿١١٩﴾ فَوَسْوَسَ إِلَیهِ الشَّیطَانُ قَالَ یا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَىٰ شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَّا یبْلَىٰ ﴿١٢٠﴾ فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یخْصِفَانِ عَلَیهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ ۚ وَعَصَىٰ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَىٰ ﴿١٢١﴾}صدق الله العظیم [طه]
ای مسلمانان و تمامی مردم! بدانید او همان شیطان است؛ او مسیح دجال است و هم چنان در بهشت خداوند در زمین و زیر خاک مانده و آن جا بهشت فتنه است. مسیح دجال آنجاست و می‌خواهد با آن شما را فریب دهد؛ ولی خداوند وعده [دست یابی به] آن را درهمین دنیا و قبل از بهشت آخرت به شما داده است. خداوند در آن زندگی خوبی برای شما تدارک دیده؛ در زمینی که [تاکنون] پای شما به آن نرسیده و خداوند شما را وارث این زمین و دیار قرار خواهد داد. خداوند به مسلمین وعده فرموده است که:
{ وَأَوْرَثَكُمْ أَرْضَهُمْ وَدِیارَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ وَأَرْضًا لَّمْ تَطَئُوهَا }صدق الله العظیم [الأحزاب:۲۷]
و آن زمین همان زمینی است كه [تاکنون] هیچ مسلمانی از امت محمد صلی الله علیه و آله وسلم به آنجا گام ننهاده است. پس چنانچه از شیطان پیروی كنید و در برابر خلیفه خداوند امام مهدی نافرمانی كنید آن را از دست خواهید داد و شیطان جز دروغ، وعده‌ای به شما نمی‌‌دهد. چنان‌چه از مسیح دجال شیطان رجیم پیروی كنید آن را بدست نخواهید آورد. آن [زمین] در دست آدم و همسرش بود تا این كه از فرمان پروردگارشان سرپیچی و حرف شیطان را باور كردند پس، از آن مقام عزت و آسایش خارج شدند و شما نیز چنان‌چه از فرمان خداوند نافرمانی وعصیان كرده و وعده شیطان رجیم را باور كنید [از آن] محروم خواهید ماند. پس شیطان با آن باعث فتنه شما نشود همان‌طور كه والدین شما را از آن اخراج كرد كه خداوند تعالی شما را از فتنه او برحذر داشته و می‌‌فرماید :
{یا بَنِی آدَمَ لَا یفْتِنَنَّكُمُ الشَّیطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَیكُم مِّنَ الْجَنَّةِ ینزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِیرِیهُمَا سَوْآتِهِمَا ۗ إِنَّهُ یرَاكُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیثُ لَا تَرَوْنَهُمْ ۗ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیاطِینَ أَوْلِیاءَ لِلَّذِینَ لَا یؤْمِنُونَ ﴿٢٧﴾}صدق الله العظیم [الأعراف]
و محمد رسول‌الله شما را از طول مدت روز در آن زمین كه شیطان ساكن آن است آگاه نموده و فرموده كه روز دجال مانند یك سال از سال‌های شماست ایشان فرموده است : [ یومه كسنة ] یعنی روز دجال مانند یك سال از سال‌های شماست .
ای مردم من با علم حقیقی با شما صحبت می‌‌كنم و شما در همین زندگی دنیا آن را در واقعیت خواهید دید. من از خزعبلات شما كه عقل و منطق آن را نمی‌‌پذیرد، پیروی نمی‌‌كنم و ما بهشت فتنه را كه باعث فتنه آدم شد را برایتان شرح دادیم. آدم می‌‌خواست در آنجا بماند، ولی شیطان او را ترساند و به او گفت كه خداوند آنها را به این دلیل از خوردن از آن درخت منع كرده است كه آن دو [آدم و همسرش] در آن بهشت فرشته جاودان نمانند و آنها به طمع جاودانگی از آن درخت خوردند. پس شیطان همان‌طور كه والدینتان را از آن بهشت خارج كرد، شما را فریب ندهد و من ناصح امین شما هستم . این بهشت در زیر خاك قرار داشته [داخل زمین] وازآن خداوند است طبق فرموده خداوند تعالی:
{ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَافِی الأَرْضِ وَمَا بَینَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى }صدق الله العظیم [طه:۶]
و این زمین دارای دو مشرق از دو جهت مقابل است و همان زمین ذات المشرقین [دارای دو مشرق] است و مشرق‌های آن، همان دو مغرب آن است و پروردگار آن الله است نه دشمن خدا و دشمن شما مسیح دجال؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ رَبُّ المَشْرِقَینِ وَرَبُّ المَغْرِبَینِ }صدق الله العظیم [الرحمن:۱۷]
به این معنی كه آن زمین دارای دو دروازه است یكی در طرف جنوب و دیگری در منتهی الیه طرف شمال و بزرگترین فاصله بین دو نقطه بر روی زمین بین این دو دروازه است طبق فرموده خداوند تعالی :
{ حَتَّى إِذَا جَاءنَا قَالَ یا لَیتَ بَینِی وَبَینَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَینِ فَبِئْسَ الْقَرِینُ }صدق الله العظیم [زخرف:۳۸]
زیرا كه طولانی‌ترین فاصله بین دو نقطه در این زمین؛ فاصله بین دو نقطه مشرق است زیرا در دو جهت متقابل قراردارند و خورشید از دروازه جنوبی بر آن طلوع می‌‌كند و اشعه خورشید از این زمین پوشیده [مفروش] رد شده و از دروازه شمالی خارج می‌‌شود زیرا كه خداوند این زمین را صاف و هموار نموده و با سبزه پوشانده است طبق فرموده خداوند تعالی :
{وَالسَّمَاءَ بَنَینَاهَا بِأَیدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ ﴿٤٧﴾ وَالْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ ﴿٤٨﴾}صدق الله العظیم [الذاریات]
به این معنی كه خداوند آن را صاف و هموار نموده به طوری كه اگر یكی از شما در یكی از دروازه‌ها باشد خورشید را در آسمان در مقابل دروازه دیگر خواهد دید طبق فرموده خداوند تعالی:
{ وَالْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ } صدق الله العظیم.
آن زمینی است كه خداوند آن را برای استراحت قرار داده است و که در آن میوه‌ها و نخل‌های پرشکوفه است، و دانه‌هایی که همراه با ساقه و برگ‌اند، و گیاهان خوشبو طبق فرموده خداوند تعالی:
{وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ ﴿١٠﴾فِیهَا فَاكِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَكْمَامِ ﴿١١﴾وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّیحَانُ ﴿١٢﴾فَبِأَی آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ﴿١٣﴾}صدق الله العظیم [الرحمن]
و این فرمایش خداوند را به شما یادآوری می‌‌كنم:
{ فَبِأَی آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ }صدق الله العظیم
این زمینی است كه پای شما به آن جا نرسیده است. در این زمین تونلی در مقابل و پیشگاه شماست که از آیات خداوند و از آیات تصدیق به این قرآن عظیم است؛ قرآنی كه شما آن را مهجور و متروک قرار دادید پس كدامین نعمت خداوند را تكذیب می‌‌كنید ای جماعت كافر از انس و جن ؟
وخداوند تعالی می‌‌فرماید:
{ فاذكروا آلاء الله لعلكم تفلحون } صدق الله العظیم.
و می‌‌بینم كه جاهلان به این دلیل كه خود را به آنها نشان نمی‌دهم؛ مرا تكذیب می‌‌كنند با وجود این كه من از كتاب خداوند با آنها سخن می‌‌گویم و آنان به آن ایمان دارند، اما آن را مهجور و متروک رها کرده‌اند و حجتشان این است كه چرا علناً برای آنها ظاهر نمی‌‌شوم؟ آیا اگر در برابر آنان ظاهر شوم؛ سخن دیگری به آنان خواهم گفت؟ پس چه فرقی می‌‌كند مادامی ‌‌كه آنها به حقّ كه جلوی آنهاست ایمان نمی‌‌آورند. روی پیشانی من هم نوشته نشده است: امام مهدی منتظر. من بشری مثل شما هستم كه بیان حق قرآن را به شما یاد می‌‌دهم وآن را از خود قرآن استنباط می‌‌كنم. آیا شما زمینی را كه به شكل تونلی در داخل زمین است و آیات خداوند در آن نهاده شده است تصدیق نمی‌‌كنید؟ طبق فرموده خداوند تعالی :
{ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِی نَفَقًا فِی الْأَرْ‌ضِ } [الأنعام:۳۵]
و من می‌‌خواهم قبل از این كه مسیح دجال به جنگ ما بیاید به جنگ او بروم و منتظر نمی‌مانم او به جنگ ما بیاید، چون می‌ترسم با ملكوتی كه شما را از آنجا بیرون رانده شما را به فتنه انداخته و بتواند از مردم امت واحدی بر پایه كفر بسازد. ما بر آنها پیروزیم و خداوند می‌‌خواهد شما را امت واحدی بر پایه حق قرار دهد و چنان چه مسیح دجال شما را به كفر دعوت كند [با توجه به فتنه مُلكی كه در داخل این زمین است]، از او تبعیت خواهید كرد اما آن [تنها] زینت و زخرف و زرق‌وبرق زندگی دنیوی است و شیطان نمی‌‌خواهد كسی جز کسانی که به خدا كفر ورزیده و پیرو شیطان شده و نسبت به امام مهدی نافرمان هستند، وارد آن شوند. به پروردگار با عزت و جلال قسم كه او را با خواری و سرافكندگی از آنجا بیرون خواهم كرد او و همه سربازانش از نسل بشر از یهود را كه پدرا‌نشان بشر و مادرانشان از شیاطین مؤنث جن هستند. آنان با تغییر خلقت خدا با شیاطین مؤنث جماع می‌‌كنند و حاصل آن نزد مسیح دجال شیطان رجیم به دنیا می‌آید. و ما به اذن خداوند عزیز و حكیم بر آنها پیروزیم و خداوند من و یارانم را وارث زمین و دیار و اموال آنها درسرزمینی خواهد کرد كه در آن پای نگذاشته‌اید. تصدیق وعده حق خداوند تعالی كه می‌‌فرماید :
{وَأَوْرَثَكُمْ أَرْضَهُمْ وَدِیارَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ وَأَرْضاً لَّمْ تَطَؤُوهَا وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَیءٍ قَدِیراً(۲۷)} صدق الله العظیم [الأحزاب]
اما این فرموده خداوند تعالی:
{ وَأَوْرَثَكُمْ أَرْضَهُمْ وَدِیارَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ }
به محمد رسول‌الله -صلى الله علیه وآله وسلم- و یارانش اختصاص دارد
اما فرموده خداوند تعالی :
{ وَأَرْضاً لَّمْ تَطَؤُوهَا وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَیءٍ قَدِیراً }
مقصود خداوند امام مهدی و حزبش هستند و اینان همان حزب محمد رسول‌الله -صلى الله علیه وآله وسلم هستند و همه ما حزب خداوند هستیم و حزب خداوند پیروز است. خداوند ما را وارث ملكوت آن زمین و اموال خواهد كرد. آن زمینی است كه خداوند به شما وعده آن را داده و پای هیچ مسلمانی تاکنون به آن نرسیده است و آن بهشت فتنه است كه كاخ‌هایش از نقره است و در كاخ‌ها از طلا و زخرف و زرق و برق و آسانسورهایی که با آنها بالا می‌‌روند . مسیح دجال كه مردم را به كفر دعوت می‌‌كند و به ناحق ادعای خدایی می‌‌كند بر آن تسلط یافته است و به كفار این دیار كه سقف‌هایش از نقره و درب‌هایش طلاست وعده می‌‌دهد و می‌‌خواهد مردم را به امتی واحد بر پایه كفر مبدل سازد اما وعده شیطان چیزی جز دروغ و فریب نیست، و این همان بیان فرموده خداوند تعالی است كه می‌‌فرماید :
{ وَلَوْلَا أَن یكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَّجَعَلْنَا لِمَن یكْفُرُ‌ بِالرَّ‌حْمَـٰنِ لِبُیوتِهِمْ سُقُفًا مِّن فِضَّةٍ وَمَعَارِ‌جَ عَلَیهَا یظْهَرُ‌ونَ ﴿٣٣﴾ وَلِبُیوتِهِمْ أَبْوَابًا وَسُرُ‌رً‌ا عَلَیهَا یتَّكِئُونَ ﴿٣٤﴾ وَزُخْرُ‌فًا ۚ وَإِن كُلُّ ذَٰلِكَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا ۚ وَالْآخِرَ‌ةُ عِندَ رَ‌بِّكَ لِلْمُتَّقِینَ ﴿٣٥﴾ } صدق الله العظیم [الزخرف]
و اگر خداوند با بعثت مهدی منتظر و بیان حق قرآن شما مسلمانان را شامل فضل خود نکرده بود شما نیز به جز عده قلیلی همراه مردم از شیطان تبعیت می‌‌كردید زیرا كه شیطان همان مسیح دجال است كه می‌‌خواهد مردم را به یک امت واحد کافر بدل کند و خداوند مرا بر ضد او مبعوث كرده تا ازمردم امتی واحد تشکیل دهم که در مسیر هدایت و در صراط مستقیم هستند.
و چنان چه خداوند همه سربازانش از پشه و مافوق را در حضور بنده‌اش [مهدی] گرد آورد، حاصلی جز کفر و انکار بیشتر مسلمان امروز ندارد؛ چون آیات تصدیق در كتاب، در نزد مسلمانان تغییر یافته و آنان به خداوند دروغ بسته و معتقدند خداوند با آیات و نشانه‌های خود دعوت باطل را تایید می‌كند. آنها می‌گویند خداوند مسیح دجال را با آیاتش تایید می‌‌كند؛ چگونه خداوند باطل را با آیات تصدیقش تایید می‌‌كند آیا اندیشه نمی‌‌كنید ؟
پس اگر خداوند لشکریان خود را از پشه گرفته تا مافوق آن و هم چنین تمام مخلوقات آسمان‌ها و زمین را بر ضد مسیح دجال و سپاهش و برای یاری امام مهدی بفرستد، مسلمانان خواهند گفت كه او همان مسیح دجال است با وجود این كه من ادعای ربوبیت نمی‌‌كنم و پناه می‌‌برم به خداوند. ولی آنها به دعوت حقم نگاه نخواهند كرد بلكه به زیادی آیات تصدیق از آسمان‌ها وزمین می‌نگرند؛ پس چنان چه خداوند سربازان مهدی را از همه آسمان‌ها و زمین بر آنها محشور سازد خواهند گفت كه این امام كه خداوند او را با همه این آیات تایید نموده مسیح دجال است كه محمد ما را از او برحذر داشته و گفته كه خداوند ملكوت همه چیز را به او خواهد داد.پس ای مسلمانان امروزی آیات تصدیق حاصلی جز بیشتر کردن کفر شما ندارد؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی :
{ وَلَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَیهِمُ الْمَلائِكَةَ وَكَلَّمَهُمُ الْمَوْتَى وَحَشَرْنَا عَلَیهِمْ كُلَّ شَیءٍ قُبُلًا مَا كَانُوا لِیؤْمِنُوا إِلَّا أَنْ یشَاءَ اللَّهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ یجْهَلُونَ(۱۱۱) } صدق الله العظیم، [الأنعام]
و علت این است که شما روش و قاعده حق کتاب را تغییر داده و باطل را تصدیق و حق را تکذیب نمودید و از باطل و دروغ تبعیت کردید و قسم به حقّ و سزاوار است که حق را بگویم: کسانی که معتقدند خداوند باطل را با آیاتش تایید می‌کند از سرسخت‌ترین کافران نسبت به حقّ در کتاب هستند؛ بلکه کفار امت‌های پیشین از آنها عاقل‌ترند. حتی فرعون از آن مسلمانی که عقیده دارد خداوند با آیاتش باطل را تایید کند عاقل‌تر است زیرا فرعون می‌داند که پروردگارِحقّ، با آیات تصدیق، دعوت حقّ اولیای خود را تایید می‌‌كند، پاسخ فرعون به رسول خدا موسی علیه السلام كه او را به پروردگار جهانیان دعوت می‌‌كند ببینید :
{ قَالَ فِرْ‌عَوْنُ وَمَا رَ‌بُّ الْعَالَمینَ ﴿٢٣﴾ قَالَ رَ‌بُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَینَهُمَا ۖ إِن كُنتُم مُّوقِنِینَ ﴿٢٤﴾ قَالَ لِمَنْ حَوْلَهُ أَلَا تَسْتَمِعُونَ ﴿٢٥﴾ قَالَ رَ‌بُّكُمْ وَرَ‌بُّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِینَ ﴿٢٦﴾ قَالَ إِنَّ رَ‌سُولَكُمُ الَّذِی أُرْ‌سِلَ إِلَیكُمْ لَمَجْنُونٌ ﴿٢٧﴾ قَالَ رَ‌بُّ الْمَشْرِ‌قِ وَالْمَغْرِ‌بِ وَمَا بَینَهُمَا ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿٢٨﴾ قَالَ لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلَـٰهًا غَیرِ‌ی لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ الْمَسْجُونِینَ ﴿٢٩﴾ قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَیءٍ مُّبِینٍ ﴿٣٠﴾ قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿٣١﴾ فَأَلْقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِی ثُعْبَانٌ مُّبِینٌ ﴿٣٢﴾ وَنَزَعَ یدَهُ فَإِذَا هِی بَیضَاءُ لِلنَّاظِرِ‌ینَ ﴿٣٣﴾ }صدق الله العظیم [الشعراء]
پاسخ فرعون به موسى را نگاه كنید:


{ قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَیءٍ مُّبِینٍ ﴿٣٠﴾ قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿٣١﴾ }
زیرا اگر خدای موسی پروردگار حقّ باشد، دعوت حقّ را با آیات [معجزه] تصدیق و تایید خواهد كرد و بنابراین فرعون حكم كرد كه چنان چه موسی آیات [معجزه] تصدیق از پروردگار حقی كه او را فرستاده بیاورد از راستگویان خواهد بود و بنابراین فرعون قبل از این كه موسی آیات رابه او نشان دهد؛ آیات [معجزه] را حكم‌‌ بین خود و موسی قرارداد.
اما شما مسلمانان كه اعتقاد داريد خداوند آياتش را براي تصديق دعوت باطل و همچنين تصديق دعوت حق می‌فرستد چهارپايان هم ازاينان عاقل‌ترند بلكه اينان گمراه‌ترند .
و ما این عقیده باطل را درهم کوبیدیم
أخوكم الإمام ناصر محمد اليماني.



اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=4514

Admin
28-05-2015, 03:20 PM
- 7 -
الإمام ناصر محمد اليماني

20 - جمادى الأولی - 1431 هـ
04 - 05 - 2010 مـ
۱۴-اردیبهشت-۱۳۸۹ه.ش.
12:02

ـــــــــــــــــــــــــــــــ


گفتاری مختصر در باره مسیح کذاب و بی شرم.
{وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّـهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَـٰكِن شُبِّهَ لَهُمْ} صدق الله العظيـــــم ..


سؤال در باره مسیح دجال: همان‌گونه که در قرآن کریم آمده است آقای ما عیسی مسیحِ حقیقی سر از تنش جدا نشد، بلکه کس دیگری که شبیه او بود به قتل رسید. به همین ترتیب گفته می‌شود مسیح دجالِ یک چشم و همان ابلیس است؛ آیا این به این معنی است که مسیح دجال از نظر چهره به مسیح حقیقی [در حین جدا شدن سر از بدن] شباهت دارد که اگر این‌طور است حکمت آن در چیست؟و اگر مسیح دجال می‌خواهد انسان‌ها را قانع کند که الله است، پس حکمت اینکه هم مسیح حقیقی مرده را زنده می‌کند و هم مسیح دجال چیست؟بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..

و سلام خداوند و رحمت و برکاتش بر برادرگرامی باد که در جستجوی یافتن حقیقت، این سؤال را مطرح می‌کند. در مورد سؤال اول که می‌گویی:

سؤال در باره مسیح دجال: همان‌گونه که در قرآن کریم آمده است آقای ما عیسی مسیحِ حقیقی سر از تنش جدا نشد، بلکه کس دیگری که شبیه او بود به قتل رسید. به همین ترتیب گفته می‌شود مسیح دجالِ یک چشم و همان ابلیس است؛ آیا این به این معنی است که مسیح دجال از نظر چهره به مسیح حقیقی [در حین جدا شدن سر از بدن] شباهت دارد که اگر این‌طور است حکمت آن در چیست؟و اگر مسیح دجال می‌خواهد انسان‌ها را قانع کند که الله است، پس حکمت اینکه هم مسیح حقیقی مرده را زنده می‌کند و هم مسیح دجال چیست؟
اما جواب درست شما این است که، آنچه که سر از بدنش جدا شد[صلب] ، کالبد بدون روحی بود که روح القدس [جبرئیل] با اجازه خداوند، آن را شبیه مسیح عیسی‌بن‌مریم خلق کرد و در بستر مسیح عیسی‌بن‌مریم که سلام و صلوات بر او باد قرار داد. قوم یهود اقدام به قتل و جدا کردن سر [صلب] آن جسد کردند. خداوند عبد و نبیّ خود را نجات داد و روح القدس را که صلوات و سلام بر او باد، به یاری وی فرستاد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِذْ قَالَ اللّهُ يَا عِيسى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلاً وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ إِنْ هَـذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ﴿١١٠﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
اما در مورد سؤال دیگرت که می‌گویی:
آیا این به این معنی است که مسیح دجال از نظر چهره به مسیح حقیقی [در حین جدا شدن سر از بدن] شباهت دارد که اگر این‌طور است حکمت آن در چیست؟
و پاسخ: ای پرسشگرگرامی! بدان که منظور از شباهت به مسیح عیسی‌بن‌مریم شباهت کامل [شخصیت و اعمال] نیست، بلکه فقط کالبدی شبیه به مسیح عیسی‌بن‌مریم خلق شد و یهودیان سر همین جسد را قطع کرده [صلب] و با شمشیر به قتل رساندند. این جسدی بود بدون روح که خداوند آن را در بستر مسیح عیسی‌بن‌مریم قرار داد. آنها [یهودیان] به همین جسد شمشیر زده و سپس سر آن را قطع کرده [صلب] و دفن نمودند. این فتنه‌ای بود که خداوند به علت مکر یهود، آنها را به آن دچار کرد تا تصور کنند مسیح عیسی‌بن‌مریم را به قتل رسانده‌اند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ} صدق الله العظيم [النساء:۱۵۷]
زمانی که پیکری که شبیه به مسیح عیسی‌بن‌مریم بود کشته شد، کار آن پیکر تمام شد و حکمت خداوند از این کار، جز این نیست که کسانی که با مکر با فرزند مریم برخورد کردند را فریب دهد تا دشمنی بین انصار مسیح عیسی‌بن‌مریم و یهودیان تا روز قیامت باقی بماند، چرا که باور نصاری [مسیحیان] بر این است که مسیح عیسی‌بن‌مریم کشته شده است؛ علی‌رغم اینکه پیکری که شبیه مسیح عیسی بن مریم بود کشته و سرش از بدنش جدا شد [صلب] نه عیسی بن مریم حقیقی.
اما در مورد این سؤال:
همچنین گفته می‌شود مسیح دجالِ یک چشم و همان ابلیس استبه حق به شما پاسخ می‌دهیم: بلی؛ مسیح کذاب همان ابلیس و شیطان رانده شده‌است که می‌گوید مسیح عیسی‌بن‌مریم بوده و ادعا می‌کند رب العالمین است. فرزند مریم سخن ناحق نمی‌گوید، بلکه کسی که این ادعا را می‌کند، مسیح کذاب است نه مسیح عیسی‌بن‌مریم.او همان شیطان رجیم است که از شخصیت مسیح عیسی‌بن‌مریم تقلید و سوء استفاده کرده و چون مسیح عیسی‌بن‌مریم واقعی نیست؛ به او لقب مسیح کذاب داده شده‌است. او مسيح عيسى‌بن‌مريم حقیقی که صلوات خداوند بر او ومادرش باد نیست.
اما در مورد این گفته‌ات که مسیح کذاب یک چشم دارد، من او را یک چشم نمی‌دانم و نمی‌گویم روی پیشانی‌اش کلمه کافر نوشته شده‌است. این فریبی از جانب شیاطین بشری است که به دروغ به نبی خاتم صلى الله عليه وآله وسلم نسبت داده شده‌است تا مسلمانان را دچار فتنه کند. وقتی مسلمانان می‌بینند که مسیح کذاب یک چشم نبوده و بر پیشانی‌اش لفظ کافر نقش نبسته است، او را باور خواهند کرد. سبحان الله آیا خداوند به شکل یک انسان است !! و فرق دجال با خدا تنها در این است که او یک چشم دارد و خدای شما یک چشم نیست! آیا پروا نمی‌کنید؟ هیچ‌کس مثل خداوند سبحان نیست و هیچ یک از مخلوقاتش به ذات جل جلاله او شباهتی ندارند.
اما در مورد این گفته که:
مسیح دجال می خواهد انسان‌ها را قانع کند که الله استجواب درست و حق شما این است که شیطان می‌خواهد تمام بشریت را دچار فتنه کند لذا از عقیده ناحق و نادرست مسیحیان سوء استفاده کرده و قصد دارد نصاری [مسیحیان] و مسلمانان را از راه راست [صراط مستقیم] منحرف نماید. اما یهودیان می‌دانند که او شیطان رجیم است اما از آنجا که از رحمت خداوند ناامید شده‌اند، می‌خواهند مسیحیان و مسلمانان را نیز با خود به آتش جهنم بکشانند. به همین علت است که خداوند تعالی در مورد مکر یهودیان به نصاری [مسیحیان] هشدار می‌دهد و می‌فرماید:
{قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِن قَبْلُ وَأَضَلُّوا كَثِيرًا وَضَلُّوا عَن سَوَاءِ السَّبِيلِ ﴿٧٧﴾} صدق الله العظيم [المائدة]
در این فرموده خطاب خداوند تعالی به نصاری [مسیحیان] است که:
{قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ}
و سپس به آنها هشدار می‌دهد تا از مبالغه و نسبت‌های دروغی که یهودیان در نوشته‌هایشان به مسیح عیسی‌بن‌مریم داده‌اند، پیروی نکنند. به همین دلیل است که خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَأَضَلُّوا كَثِيراً وَضَلُّوا عَنْ سَوَاءِ السَّبِيلِ } صدق الله العظيم
بخش‌های زیادی ازکتاب انجیل فعلی و تورات؛ دروغ‌هایی است که شیاطین بشراز قوم یهود برای انحراف و به گمراهی کشیدن نصاری [مسیحیان] از راه راست نوشته‌اند. به همین علت است که خداوند تعالی می‌فرماید:
{قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِن قَبْلُ وَأَضَلُّوا كَثِيرًا وَضَلُّوا عَن سَوَاءِ السَّبِيلِ ﴿٧٧﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
اما در مورد این پرسش که:
پس حکمت این که هم مسیح حقیقی مرده را زنده می کند و هم مسیح دجال چیست؟ مهدی منتظر مستقیماً از آیات محکم ذکر [قرآن] پاسخ می‌دهد که:
{قُلْ إِنَّ رَبِّي يَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَّامُ الْغُيُوبِ ﴿٤٨﴾ قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ ﴿٤٩﴾} صدق الله العظيم [سبأ].
آنچه که در قرآن پیدا می‌کنیم این است که خداوند اهل باطل و اولیاء او را به مبارزه می‌طلبد تا روح را بعد از مرگ به جسد مرده بازگردانند. خداوند تعالی می‌فرماید که علی‌رغم ادعای باطلشان، درصورتی که بتوانند این کار را بکنند؛ صحت شراکت با خدا را اثبات کرده‌اند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ﴿٨٣﴾ وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُونَ ﴿٨٤﴾ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَـٰكِن لَّا تُبْصِرُونَ ﴿٨٥﴾ فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم [الواقعة]،
نگاه کنید خداوند چگونه اهل باطل و اولیای او را برای بازگرداندن روح به جسد به مبارزه می‌طلبد: {تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم.
اما دروغ‌گویان می‌خواهند باورهای درست و حقِّ آیات محکم کتاب خداوند را کنار گذاشته و با دادن نسبت‌های دروغ به خداوند و مبارزه‌طلبی حقّ او؛ مسلمانان را دچار فتنه کنند. لذا می‌بیند مسلمانان مطلبی را که بر خلاف تحدی و مبارزه‌طلبی خداوند در قرآن است را باورکرده‌ و تصور می‌کنند «باطل» با اذن خداوند، روح را به جسد بازمی‌گرداند!
به آنها می‌گویم : به خداوندی که جز او معبودی نیست سوگند، این دروغ را تنها کسانی باور می‌کنند که مانند چهارپایان هستند و دآیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم اندیشه و تدبر نمی‌کنند. علی‌رغم اینکه این دروغ با مبارزه‌طلبی خداوند در آیات محکم کتاب: {تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم؛ در تضاد است اما کورکورانه پیرو آن شده تدبر نمی‌کنند تا دریابند آیا این روایت یا حدیث از جانب خداوند است یا مخالف کتاب خداست و با آن در معارضه است؟
مسلمانان باور کرده‌اند که «باطل» روح را به جسد بازمی‌گرداند و اگر این‌گونه باشد ادعای اهالی باطل و اولیای او راست و گفته خداوند سبحان دروغ است که می‌فرماید: {تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم
خداوند راست می‌گوید و این شیاطین بشر هستند که دروغ گفته و علمای مسلمانان چون چهارپایان روایت و گفته‌های آنها را باور کرده و کلام خداوند تعالی در قرآن عظیم را تکذیب می‌کنند که می‌فرماید:
{قُلْ إِنَّ رَ‌بِّي يَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَّامُ الْغُيُوبِ ﴿۴۸﴾قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ ﴿۴۹﴾}صدق الله العظيم [سبأ]
اما در باره مسیح عیسی‌بن‌مریم حقیقی صلى الله عليه وآله وسلم، شهادت می‌دهم که خداوند او را با زنده کردن اموات تأیید می‌نماید .او از جانب خود این ادعا را نمی‌کند و شایسته هم نیست؛ بلکه این خداوند تعالی است که می‌فرماید:
{لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّـهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ ۖ وَقَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُوا اللَّـهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ ۖ إِنَّهُ مَن يُشْرِكْ بِاللَّـهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّـهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ ۖ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ ﴿٧٢﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
زنده کردن مردگان تاییدی از جانب خداوند است تا صحت ادعای مسیح عیسی‌بن‌مریم صلى الله عليه وآل عمران وأسلمُ تسليماً را ثابت کند. سؤالی که مطرح می‌شود این است که چگونه ممکن است خداوند مسیح کذاب را که مردم را به سوی خود دعوت می‌کند [نه به سوی خداوند] ، با معجزه‌ای مثل زنده کردن مردگان یاری خواهد کرد؟ چگونه خداوند با ارسال معجزه از جانب خود او را تأیید و تصدیق می‌کند؟ چگونه است که خداوند سبحان برعلیه خود حجت آورده و مبارزه‌طلبی خود را به دست خود باطل می‌کند؟ سبحان الله، مگر خداوند تعالی نمی‌فرماید: {تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم؟
چگونه خداوند با معجزه‌ای که از جانب خود اوست باطل را تأیید کرده و خود را تکذیب می‌کند؟ خداوند از چنین [عمل باطلی] پاک و منزه و برتر است. آیا عقل و منطق این را می‌پذیرد؟ خیر، عقل و منطق آن را نمی‌پذیرد و لذا می‌بینیم که در تضاد با فرموده خداوند تعالی است که می‌فرماید: {تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم؟
چگونه ممکن است که آنها راست گفته و روح را به جسم بازگردانند؟ بلکه خداوند پاک و منزه و برتر است و این مسلمانان هستند که به قرآن عظیم کافر شده و پیرو احادیث و روایات باطل شیطان شده‌اند اما خود را هدایت‌شده می‌دانند. این هم به خاطر این است که فکر خود را به کار نمی‌گیرند مگرکسی که مورد رحمت خداوند قرارگرفته و با تعقل از امام مهدی که [مردم را] به‌سوی حق دعوت و به راه راست [صراط مستقیم] هدایت می‌کند؛ پیروی نماید.
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
برادرتان امام مهدي ناصر محمد يماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=4515

Admin
28-05-2015, 04:13 PM
- 8 -
الإمام ناصر محمد اليماني
ــــــــــــــــــ
سخنی مختصر در باب مسیح کذاب
{ الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ ۖ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ }

پرسشگری سؤال می‌کند: منظور خداوند از این فرموده چیست؟{الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ} صدق الله العظيم


و کسی که دارای علم کتاب است پاسخ می‌دهد: اما منظور ازخبیثات [زنان نابکار] ، زنانی هستند که در بهشت مسیح دجال ساکن بوده و مادرانشان از شیاطین مؤنث و پدرانشان از شیاطین بشرند. هرکس از مسیح دجال پیروی کند؛ خبیثی نابکار و فاسد است که با یک خبیثه ازدواج می‌کند. حتی اگر این زن زیبا هم باشد، بازهم خبیثه است و جز شیاطین رجیم؛ فرزندی به دنیا نمی‌آورد....به همین ترتیب خبیثان مذکر، مادرانشان از شیاطین مؤنث و پدرانشان از شیاطین بشر هستند. از آنجا که در جنت المأوی حورالعین‌ها به دو دسته تقسیم شده‌اند :حوریانی که همانند یاقوت و مرجانند و حوریانی که مانند لؤلؤ مکنون بوده و در زیبایی با یکدیگر تفاوت دارند؛ در اینجا [بهشت فتنه در باطن زمین] نیز جنس مؤنث به دو گروه تقسیم شده‌اند که زیباترینشان گروهی هستند که مادرانشان از جنس شیاطین مؤنث و پدرانشان شیاطین بشرند. گروه دوم که از نظر زیبایی در درجه پایین‌تری قرار دارند، زنان دیگری هستند که از پدران و مادران یأجوج و مأجوج به دنیا آمده‌اند. خداوند تمام این زنان پلید را عامل فتنه مردان پلیدی قرار داده که به دنبال مسیح دجال افتاده‌اند. اما خبیثونِ مذکر از مادرانی که از جنس شیاطین مؤنث و پدرانی که از جنس شیاطین بشر هستند به دنیا می‌آیند که خداوند آنها را برای زنان پلیدی [خبیثات] که پیرو مسیح دجال هستند قرار داده‌است. تصدیق فرموده خداوند تعالی است که:
{الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ} صدق الله العظيم [النور:۲۶]
کسی که درباره این فرموده خداوند تعالی با من بحث و مجادله زیادی می‌کند، می‌خواهد شما را دچار فتنه کند:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِيراً وَنِسَاءا} صدق الله العظيم [النساء:۱]
او می‌خواهد زنان پلیدی [الخبیثات] که هیچ‌کدام باکره نیستند را به جای حورالعین به شما معرفی کند، در حالی که حتی قبل از رسیدن به سن بلوغ در بین آنها هیچ باکره‌ای پیدا نمی‌شود مگر در سنین کودکی. او می‌خواهد شما تصور کنید که آنها همسران فرزندان آدم هستند که بعد از اخراج آدم و همسر و فرزندانش [در بهشت] باقی مانده‌اند و همان حورالعین‌هایی هستند که خداوند به شما وعده داده‌است و وقتی ببینید که باکره نیستند، خواهند گفت که فرزندان آدم زمانی که در بهشت ساکن بودند، به آنها دست یافته‌اند. اما امام مهدی حق پروردگارتان در کمین شیطانی نشسته‌است که در وجود این مرد [کسی که با امام مجادله می‌کند] است. پس برایتان روشن نمودیم که اینها حورالعینی که خداوند به شما وعده داده‌است نیستند. خداوند وعده داده است که حورالعین فقط دوست‌دار همسرانشان و هم سن آنها خواهند بود «عرباً اترابا» و قبل از این، دست هیچ جن و انسی به آنها نرسیده‌است. اما حوریان دجال، عاشقان فراوانی از جن و انس داشته‌اند که قبلا به آنها دست یافته‌اند. در دین دجال، ابلیس لعین، این زنان چشم‌چران به همه تعلق دارند و یأجوج و مأجوج‌ فرزندان این زنان هستند که از هر پشتی تولید مثل کرده‌اند. به همین دلیل است که یأجوج و مأجوج از هر پشتی زادوولد می‌کنند: «من کل حدبٍ ینسلون».
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
خليفة الله الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
ـــــــــــــــــــــــــ

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=11014

Admin
28-05-2015, 04:19 PM
-9-
الإمام ناصر محمد اليماني
ــــــــــــــــــ
سخنی مختصر در باب مسیح کذاب
ماهیت واقعی ساحران و پیشگویان و بندگان طاغوت



ای ساحران و پیشگوها و ای بندگان طاغوت؛ شما حقیقت آنچه که در این خطابه آمده‌است را می‌دانید. شما با معبودان مؤنثی که از جنس شیاطین جن هستند نکاح کرده و همان‌گونه از آنها بهره گرفته‌اید که از زنان بشر بهره‌مند می‌شوید، تا نسل انسانی به هلاکت کشیده شود...خداوند شما را بکشد! چگونه از حق منحرف می‌شوید؟ سحر را از شیاطین آموخته و با شیاطین مؤنث زنا می‌کنید تا مثل هاروت و ماروت، خلقت خداوند را تغییر دهید. شیاطین به شما گفته‌اند که ما فتنه هستیم [عمل ما فتنه‌گری در خفاست] پس در ظاهر کافر نباشید [خود را به مردم مسلمان نشان دهید] « نحن فتنةٌ فلا تكفر». ما می‌دانیم که شیاطین [مردم را] به‌سوی کفر دعوت می‌کنند. آنها به شما گفته‌اند که با وجود اینکه در باطن کافرید، اما تظاهر به ایمان کرده و به مساجد بروید تا جایی که مردم تصور کنند افراد صالحی هستید. شما از رفتن به مساجد هراسناکید، چرا که می‌دانید عملتان ریا است و می‌ترسید خداوند بر سر یکی از شما صاعقه بفرستد. شما ازنمازگزارانی هستید که از نماز خود غافل هستند [ اشاره به آیه کریمه سوره الماعون: الَّذِينَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ ﴿۵﴾]. آنها خود را در حضور خداوند احساس نمی‌کنند و برای اینکه مردم آنها را از صالحان بدانند، با وجود جنب بودن، به مساجد خداوند می‌روند. از کوچک‌ترین کار خیری جلوگیری کرده وسعی در قطع کردن ماعون [الحرث انسان] و اختلاف انداختن بین شوهر و همسرش می‌کنید،تا آنها نیز از آنچه که شما از آن کناره گرفته‌اید، دور شوند. شما قومی هستید که خداوند تعالی درباره آنان می‌فرماید:

{وَمِنَ النَّاسِ مَن يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللَّـهَ عَلَىٰ مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ ﴿٢٠٤﴾ وَإِذَا تَوَلَّىٰ سَعَىٰ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ ۗ وَاللَّـهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ ﴿٢٠٥﴾}

[البقرة] صدق الله العظيم
الإمام المهدي ناصر محمد اليماني

[متن کامل این بیان تحت عنوان«خطاب یمانی منتظر به هیئت علمای بزرگ عربستان» (https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=245236)ترجمه شده است]
ـــــــــــــــــــــــــ

توضیح اضافی جهت اطلاع: حرث به معنای کشتزار و ماعون به معنای ظرف، هر دو به رحم زن اطلاق می‌شود: «یهلکون الحرث = کشتزار را نابود می‌کنند» و «یمنعون الماعون = ظرف را منع می‌کنند» یک معنی دارند و آن یعنی رحم را تباه می‌کنند. ساحران دو دسته هستند، آنهایی که تردستی و شعبده بازی می‌کنند یعنی «سحر تخییل» و هدف شیاطین از آموزش آنها این است که هر وقت پیامبری با معجزه از جانب خداوند تایید شود، مردم گمان کنند که او ساحر است و معجزه او نوعی شعبده‌بازی و تردستی است و برای همین است که مردم به هر پیامبری می‌گفتند که تو ساحری. اما دسته دوم ساحران که بسیار خطرناک‌تر هستند در این بیان مورد بحث هستند این ساحران حرث [رحم] و نسل را تباه می‌کنند، به این معنی که هر فرزندی از این رحم به دنیا بیاید فاسق خواهد بود و هیچ امکان اصلاح ندارد نمونه‌اش قوم حضرت نوح هستند. حضرت نوح از خداوند خواست که نسل این قوم را ریشه‌کن کند، زیرا از آنان جز فاسق به دنیا نخواهد آمد. دلیل آن هم تباه شدن حرث [رحم] زنان این قوم توسط دسته دوم ساحران است. روش این ساحران بدین گونه است که هنگامی که زنی به آنها مراجعه کند برای انجام خواسته‌های زن یک شرط می‌گذارند و آن اینکه با آن زن در هنگامی که عادت ماهیانه دارد آمیزش کنند. آنها در این عمل شیاطین جن را دعوت و آنها را با خود شریک می‌کنند. رحم این زن پس از این عمل تباه می‌شود و هنگامی که سحر ساحر را با خود می‌برد و از شوهر خود باردار می‌شود، شیاطین جن در عمل آمیزش با شوهر شریک خواهند بود و فرزندی که از شوهر زن به دنیا می‌آید فاسق خواهد بود و امکان اصلاح شدن ندارد. البته ناگفته نماند که فرزندان زنا که پدر و مادرانشان مرتکب خطا شده‌اند جزء این گروه نیستند و اگر پدرشان معلوم نباشد برادران دینی به حساب می‌آیند .



اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=11070

Admin
28-05-2015, 04:25 PM
- 10 -
الإمام ناصر محمد اليماني
13 - رجب - 1428 هـ
28 - 07 - 2007 مـ
۶-مرداد-۱۳۸۶ه.ش.
10:46 مساءً
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سخنی مختصر در باب مسیح کذاب و بی‌شرم:
توضیحات بیشتر درباره «ارض الراحة و الأنام»...

بسم الله الرحمن الرحيم، خداوندی که از او یاری جسته و فهم بیان حقّ اسرار قرآن عظیم را از او دریافت می‌کنم، و صلوات و سلام بر خاتم الأنبياء والمُرسلين وآله الطيبين الطاهرين و تمامی مسلمانان موحد نسبت به پروردگار عالمیان، أما بعد..
به راستی که مقصود از «ارض الراحة و الأنام» همان زمین مفروشه [زمین آباد و سرسبز در باطن زمین] است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ ﴿١٠﴾ فِيهَا فَاكِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَكْمَامِ ﴿١١﴾ وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّيْحَانُ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [الرَّحْمَنُ].
و ساکنان آن جنّیان بودند و خداوند پدر ما آدم را خلیفه عالَم جنّیان قرار داد و برای همین به فرشتگان امر نمود تا از امر خلیفه خداوند در زمین اطاعت کنند؛ اما ابلیس از خداوند خواست تا به او فرصت دهد چون مورد لعن خداوند قرار گرفته و از آنجا طرد شده بود. خداوند به خواسته او پاسخ مثبت داد تا بر میزان گناه او افزوده شود و به او وعده داد که با خواری و سرشکستگی از آنجا اخراج خواهد شد. این وعده الهی، در هنگامه جدال نهایی بین حقّ و باطل محقق خواهد شد و زمان مقدر شده آن در کتاب مسطور فرا رسيده است. خداوند تا روز رستاخیز اول؛ اخراج او را به تأخیر انداخته است:
{قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ ﴿٣٧﴾ إِلَىٰ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿٣٨﴾} [الحجر]
اما این سخنان از روی تحدی و مبارزه‌طلبی بین خداوند و دشمنش ردوبدل گردید؛ چون شیطان برای جبران و طلب رحمت خداوند، چنین تقاضایی را مطرح نکرد؛ بلکه این از روی ستیزه‌جویی بود و خداوند نیز او را لعنت کرد و فرمود:
{لَّعَنَهُ اللَّـهُ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِكَ نَصِيبًا مَّفْرُوضًا} صدق الله العظيم [النساء:١١٨].
و سپس خداوند خواسته او را اجابت نمود و گفت از آن با سرشکستگی و خواری بیرون خواهی شد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومًا مدْحُورًا لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِينَ} صدق الله العظيم [الأعراف:١٨].
ولی اگر متن قرآن را بیشتر پی بگیرید، خواهید دید خداوند بیرون راندن او را تا روز مشخصی به تأخیر انداخته است و آن زمان که رسید، با خواری و سرشکستگی بیرون رانده خواهد شد. دلیل به تأخیر افتادن خروج او امتحان کردن آدم و همسرش بود. خداوند تعالی می فرماید:
{فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَـٰذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَىٰ ﴿١١٧﴾ إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَىٰ ﴿١١٨﴾ وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِيهَا وَلَا تَضْحَىٰ ﴿١١٩﴾} صدق الله العلي العظيم [طه].
مدت کوتاهی بعد، شیطان تظاهر کرد که از عصیان پروردگارش پشیمان و نادم است و با ظاهری خیرخواهانه به سراغ آدم رفته و خود را مطیع امر او خواند تا این تصور پیش بیاید که او به درگاه خداوند توبه کرده وحال به نصیحت کننده امین آنها تبدیل گردیده‌است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ ﴿١١﴾قالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ ۖ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ ﴿١٢﴾ قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ ﴿١٣﴾ قَالَ أَنظِرْنِي إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿١٤﴾ قَالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ ﴿١٥﴾ قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ ﴿١٦﴾ ثُمَّ لَآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ ۖ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ ﴿١٧﴾ قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَّدْحُورًا ۖ لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِينَ ﴿١٨﴾ وَيَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلَا مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَـٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ ﴿١٩﴾ فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُورِيَ عَنْهُمَا مِن سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَـٰذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَن تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ ﴿٢٠﴾ وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ ﴿٢١﴾ فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ ۚ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ ۖ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَن تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّكُمَا إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُّبِينٌ ﴿٢٢﴾قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٢٣﴾ قَالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِينٍ ﴿٢٤﴾ قَالَ فِيهَا تَحْيَوْنَ وَفِيهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ ﴿٢٥﴾ يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا ۖ وَلِبَاسُ التَّقْوَىٰ ذَٰلِكَ خَيْرٌ ۚ ذَٰلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّـهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ ﴿٢٦﴾ يَا بَنِي آدَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُم مِّنَ الْجَنَّةِ يَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْآتِهِمَا ۗ إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ ۗ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
ابن عمر! سؤال این است که اگر خداوند شیطان را اخراج كرده بود، او چگونه توانست به بهشت بازگردد و با آدم و همسرش سخن گفته و قسم بخورد که خیرخواه آنهاست؟ جوابت را از قرآن عظیم می‌آوریم، خداوند اجازه داد شیطان در بهشت و نزد آدم و همسرش بماند. خداوند تعالی می فرماید:
{فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَـٰذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَىٰ ﴿١١٧﴾ إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَىٰ ﴿١١٨﴾ وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِيهَا وَلَا تَضْحَىٰ ﴿١١٩﴾} صدق الله العلي العظيم [طه].
يا تصور می‌کنی بلافاصله بعد از این، ابلیس آدم را مورد خطاب قرار داد و گفت:
{مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَـٰذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَن تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ ﴿٢٠﴾ وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ ﴿٢١﴾} صدق الله العلي العظيم
بلکه او این سخنان را بعد از گذشتن مدت زمانی به آدم و همسرش گفت. او تظاهر کرد از عصیان پروردگار و سرپیچی از اطاعت از آدم پشیمان است، و خود را تابع و متیع و خیرخواه آنان نشان داد تا مکر او را باور نمایند. او بعد از آنکه اعتماد آنان را جلب کرد؛ حرف خود را زد. برای همین هم خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِن النَّاصِحِينَ ﴿٢١﴾صدق الله العلي العظيم [الأعراف]
این چنین بود که آنها را به گمراهی کشاند.علت اشتباه شما نیز در این است که تصور کرده‌اید بهشتی که در این داستان به آن اشاره می‌شود؛ جنت المأوایی است که در نزد سدرة المنتهی است. درحالی‌که در قرآن صحبتی از خلافت آدم در آن بهشت نمی‌شود، بلکه قرآن بارها تکرار می‌کند که آدم خلیفه خداوند در زمین است و بارها در قرآن به جنات زمینی اشاره می‌شود. برای مثال این فرموده خداوند تعالی:
{فَأَخْرَجْنَاهُم مِّن جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ} [الشعراء:٥٧]،
و مقصود آل فرعون است.
و همینٔطور این فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ كَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ} [القلم:۱۷].
اما شما تصور کرده اید نام «الجنة» تنها به بهشت خداوند یعنی «جنة المأوی» اطلاق می‌گردد! خیر لفظ «الجنة» به هر زمینِ سرسبزِ پوشیده از درخت و میوه اطلاق می‌گردد و از جمله زمین «مفروشه» که مسطح نیست، بلکه به صورت یک‌دست مفروش شده و در آن میوه و نخل و انار و ریحان است. این زمین مفروشه در باطن زمین و بعد از آتشفشان‌ها قرار دارد. طبقه‌ای از زمین که آتشفشان‌ها در آن قرار دارند، از سطح زمین دور نیست و زمین مفروشه بعد از آن قرار دارد. یعنی طبقه آتشفشان‌ها نزدیک سطح زمین و طبقه مربوط به زمین مفروشه دورتر از سطح زمین قرار دارد. قرآن در یک آیه، از چندین عالم صحبت می‌کند، عالمی در آسمان، عالمی در زمین؛ عالمی پایین‌تر از آسمان و عالمی در داخل و بطن زمین:
{لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَىٰ} صدق الله العظيم [طه:٦].
و این همان زمینی است که خداوند در قرآن از آن یاد می‌فرماید:
{وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ ﴿١٠﴾ فِيهَا فَاكِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَكْمَامِ ﴿١١﴾ وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّيْحَانُ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [الرحمن].
ساکنان آن جنیانی هستند که خداوند آدم را به جای ابلیسی به خلافت برگزید که در آن خونریزی کرده و فساد بر پا می‌كند، برای همین ابلیس گفت:
{قَالَ أَرَأَيْتَكَ هَـٰذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلَّا قَلِيلًا} صدق الله العظيم [الإسراء:٦٢].
و این زمین مفروشه، زمینی هموار و یکدست است و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَالْأَرْضَ فَرَشْناهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ ﴿٤٨﴾‏} صدق الله العظيم [الذاريات].
این زمین دو ورودی دارد، یکی در منتهی اليه شمالی کره زمین و دیگری در منتهی اليه جنوبی کره زمین و کره زمین کاملا گرد نیست بلکه شبه کروی است. این زمین مفروشه [که در باطن زمین ماست] ، دو ورودی دارد و دارای دو مشرق و دو مغرب است و وقتی خورشید در دروازه جنوبی غروب می‌کند، بار دیگر از دروازه شمالی بر آن طلوع می‌کند و وقتی در دروازه شمالی غروب می‌کند، بار دیگر از دروازه جنوبی طلوع می‌نماید. برای این زمین دو ورودی وجود دارد و بیشترین مسافت در زمین؛ فاصله بین این دو دروازه است. برای همین انسان به شیطان قرین و همراهش می‌گوید:
{يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِ‌قَيْنِ} [الزخرف:۳۸]
چون طولانی‌ترین مسافت در زمین؛ فاصله بین این دو دروازه است. یک دروازه، شمالی است و در منتهی اليه شمالی کره زمین قرار دارد و دروازه دیگر جنوبی است و در منتهی اليه جنوبی کره زمین قرار گرفته‌است و سد ذوالقرنین، بین دو سدّ، یعنی در بین دو نیمه زمین قرار گرفته‌است و به آنها دو سد گفته می‌شود، چون هریک مانع رسیدن نور خورشید به دیگری می‌گردد و نیمی از آن روشن و نیمی از آن در تاریکی قرار می‌گیرد؛ البته در سطح زمین چنین است. اما سدّ [ذوالقرنین] در تنگه بین این دو، در بطن زمین ساخته شده است و به عنوان حد فاصلی بین آنهاست؛ یأجوج و مأجوج در یک طرف و عالم دیگر در طرف مقابل سد است. این زمین به خاطر این دو ورودی دارای دو مشرق و دو مغرب است. اما در سطح زمین [برای هر مكان] تنها یک مشرق و در برابر آن یک مغرب وجود دارد. اما زمین مفروشه دو مشرق و دو مغرب دارد؛ برای همین نیز خداوند تعالی می‌فرماید:
{رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ} صدق الله العظيم [الرحمن:١٧].
اما در سطح ظاهر زمین تنها یک مشرق و یک مغرب دارد و خداوند تعالی می‌فرماید:
{رَّ‌بُّ الْمَشْرِ‌قِ وَالْمَغْرِ‌بِ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلًا ﴿٩﴾} صدق الله العظيم [المزمل]
ای مردم شما درباره حقایق آیاتی با من مجادله می‌کنید که در عالم واقعیات و حقیقت موجودند؛ اما شما از آنها آگاه نیستید. اگراز آنها باخبر می‌شدید؛ درمی‌یافتید که این تأویل حقیقی آیات خداوند است و ذوالقرنین در سفر خود به منتهی اليه شمالی و جنوبی کره زمین از آن باخبر شد. سپس وارد باطن زمین گردید و در آنجا مردمی را یافت. شما را به خدا پس بگویید یأجوج و مأجوج کجا هستند؟ آنها همان جایی هستند که سد ذوالقرنین ساخته شده است. سد ذوالقرنین کجاست؟ چرا ماهواره‌ها آن را پیدا نمی‌کنند؟ اگر در سطح زمین بود، فضانوردان آن را می‌دیدند. بلکه در داخل کره زمین و همان جایی است که یأجوج و مأجوج در آن هستند. آنها از هر پشتی زاد و ولد می‌نمایند و این شریعت زشت و منکر مسیح دجال است و زنان آنها فرزندان زیادی دارند که مخلوطی از شیاطین جن و انس هستند. آنها بطور مستمر این عمل زشت را مرتکب می‌شوند و مرتب فریاد می‌زنند چون شياطين آنها را شدیداً تحریک می‌كنند.
دانشمندان روسی بعد از حفر چاهی در زمین که هزاران متر عمق داشت و برای یافتن معادن زمین حفر شده بود؛ صداهای آنها را شنیده‌اند. آنها از شنیده صداهایی که از عالم دیگر می‌آمد دهشت کردند. «الزندانی» درباره این قضیه، مقاله‌ای نوشته و از دانشمندان خواسته است به دنبال ماهیت این اصوات باشند و اصوات را به جهنمیان نسبت داده است. اما من با این سخن مخالفم و می‌گویم این ها از جانب یأجوج و مأجوج است. مقدار کمی از فریادها و ضجه‌ها به‌خاطر عمل زشت و منکری است که به‌طور مستمر انجام می‌دهند و اکثر صداها، صدای هیاهوی جیغ است که در باطن زمین انعکاس پیدا می‌کند. اما «الزندانی» تصور می‌کند این صداها متعلق به ساکنان جهنم است. ما پیش از این در بیانات خود درباره اينکه آتش کجاست سخن گفته‌ایم و عذاب داخل حفره قبر را رد کردیم. جهنمیان در قبر عذاب نمی‌شوند، بلکه روح آنان در آتش عذاب می‌شود و فرقی بین درک عذاب توسط روح و جسم نیست؛ حواس همگی متعلق به روح است و زمانی که از بدن خارج می‌شود، دیگر جسد چیزی احساس نمی‌کند حتی اگر سوزانده شده و خاکسترش به باد داده شود. پیش از این درمورد جایگاه آتش صحبت کرده‌ایم .این آتش بالای زمین و پایین‌تر از آسمان است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{هَـٰذَا ۚ وَإِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ مَآبٍ ﴿٥٥﴾ جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿٥٦﴾ هَـٰذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ ﴿٥٧﴾ وَآخَرُ مِن شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿٥٨﴾ هَـٰذَا فَوْجٌ مُّقْتَحِمٌ مَّعَكُمْ ۖ لَا مَرْحَبًا بِهِمْ ۚ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ ﴿٥٩﴾ قَالُوا بَلْ أَنتُمْ لَا مَرْحَبًا بِكُمْ ۖ أَنتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا ۖ فَبِئْسَ الْقَرَارُ ﴿٦٠﴾ قَالُوا رَبَّنَا مَن قَدَّمَ لَنَا هَـٰذَا فَزِدْهُ عَذَابًا ضِعْفًا فِي النَّارِ ﴿٦١﴾وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَىٰ رِجَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَارِ ﴿٦٢﴾ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِيًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ ﴿٦٣﴾ إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ ﴿٦٤﴾ قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ ۖ وَمَا مِنْ إِلَـٰهٍ إِلَّا اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴿٦٥﴾ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ ﴿٦٦﴾ قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾ إِن يُوحَىٰ إِلَيَّ إِلَّا أَنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ ﴿٧٠﴾} صدق الله العظيم [ص].
کسی که در این آیات که به تخاصم اهالی آتش اشاره می‌شود تدبر کند و سپس به این آیه برسد که:
{مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [ص].
برایش حقیقت معراج مُحمدٍ رسول‌الله صلّى الله عليه وآله وسلّم روشن می‌شود و اینکه آتش واقعیت داشته و پایین‌تر از آسمان و بالاتر از زمین قرار دارد و اهالی آتش نسبت به ساکنان زمین در ملأ اعلی قرار گرفته‌اند. در این آیه از تخاصم میان فرشتگان سخن گفته نمی‌شود؛ بلکه دعوا میان ساکنان آتش است و اگر قاری درست دقت کند سخن نهایی درباره عذاب روز قیامت و عذاب برزخی را در می‌یابد که در این فرموده خداوند تعالی آمده‌است:
{وَآخَرُ مِن شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ} صدق الله العظيم [ص:٥٨]،
و سپس به دعوای ساکنان آتش می‌رسد:
{مَمَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾ إِن يُوحَىٰ إِلَيَّ إِلَّا أَنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ ﴿٧٠﴾} صدق الله العظيم [ص]،
و رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم به شما خبر داده‌بود که در شب معراج و الاسراء از کنار اهالی آتش عبور کرده و همه‌ی آنها را در آتش یافته‌بود نه به صورت پراکنده در قبرهایشان...
از حق‌جویان می‌خواهم درباره «صداهای داخل زمین» تحقیق کنند، نوار صوتی را پیدا خواهند کرد که در آن صدای ضجه میلیونی از داخل زمین شنیده می‌شود که بی شک و تردید حقیقت است.فتوای من درباره آنان این است که صداها متعلق به یأجوج و مأجوج است و با فتوای شیخ عبدالمجید الزندانی مخالفم. آیه کاملا روشن و واضح است و می‌گوید ساکنان آتش نسبت به زمینیان در ملأ اعلی قرا دارند. قرآن سخنی از وجود آتش در باطن زمین نمی‌زند؛ بلکه صحبت از آتشی می‌کند که بالای زمین و پایین‌تر از آسمان است و مُحمد رسول‌الله در زمان معراج از کنار آنان عبور کرده‌است تا سخن خداوند تعالی مورد تصدیق قرار گیرد که می‌فرماید:
{وَإِنَّا عَلَىٰ أَن نُّرِيَكَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ} صدق الله العظيم [المؤمنون:٩٥].
در اینترنت به دنبال «صداهای باطن زمین» بگردید و آن را در عالم واقعیات پیدا خواهید کرد.
أخوكم الإمام ناصر محمد اليماني.


اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=39426

Admin
28-05-2015, 04:34 PM
- 11 -
الإمام ناصر محمد اليماني
25 - رمضان- 1428 هـ
07 - 10 - 2007 مـ
۱۵-مهر-۱۳۸۶ه.ش.
04:00 صباحاً
ــــــــــــــــــ


گفتاری مختصر در باره مسیح کذاب و بی‌شرم
رستاخیز اول



بسم الله الرحمن الرحيم
{إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا(۵۶)} صدق الله العظيم [الأحزاب]
وصلوات و سلام بر آخرین رسول‌الله که به سوی تمام امت‌ها فرستاده شد و همچنین بر تمام انبیاء و رسولان پیش از ایشان و پیروان انبیا تا یوم الدین و میان رسولان خداوند تفاوتی قایل نشده و از مسلمانانم اما بعد :
ای مردم! من مهدی منتظر آخرین خلیفه خداوند هستم که از سوی او برای هدایت مردم به راه راست، راه خداوند عزیز و حمید، به امامت برگزیده شده‌ام تا زندگان و مردگان کافر را از فتنه مسیح دجال نجات دهم. او خود را مسیح عیسی‌بن‌‌مریم معرفی کرده و ادعا می‌کند رب العالمین است، اما مسیح فرزند مریم نیست و به همین دلیل نیز نام مسیح کذاب به او داده شده‌است. او شیطان رجیم است و مراقب باشید همان‌گونه که پدرتان را از بهشت اخراج کرد؛ شما را دچار فتنه نکند. او وهمتایش از شیاطین دورگه‌ که از یأجوج و مأجوج هستند قادرند شما را از بهشت فتنه [که خداوند آن را در دل زمین نهاده است] ببینند در حالی که شما قادر به دیدن آنها نیستید و ما قبلاً درباره آنها با شما صحبت کرده‌ایم. زمانی که یأجوج و مأجوج [از بهشت فتنه] بیرون بیایند، شما قادر به دیدن آنها خواهید بود. اما شیاطین خالص که از نسل ابلیس هستند؛ ارواح خبیثه و پلیدی‌اند که اگر بعد فرود آمدن تاریکی [غسق] بر یکی از شما وارد شوند، آنها را در راه خود می‌بینید و همان طور که خداوند به شما آموخته می‌گویید:
{قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ ﴿١﴾ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ ﴿٢﴾ وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ ﴿٣﴾ وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِي الْعُقَدِ ﴿٤﴾ وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ ﴿٥﴾}صدق الله العظيم [الفلق]
او[ابلیس] از موضوع رستاخیز و برانگیختگی [بعث] اول که در همین دنیا رخ می‌دهد، آگاه است برای همین گفت:
{قَالَ أَنظِرْنِي إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿۱۴﴾ } صدق الله العظیم[الأعراف}
و منظور او مهلت گرفتن در بهشت و ادامه حیاتش است و برای همین گفت:
{قَالَ أَرَأَيْتَكَ هَـٰذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۶۲﴾ } صدق الله العظیم[الإسراء]
و آدم و حوا در بهشت خداوند در [داخل] زمین ساکن بودند تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ وَفِيهَا نُعِيدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً أُخْرَىٰ ﴿۵۵﴾} صدق الله العظيم [طه]
قبل از این واقعیت بهشت خداوند در داخل باطن زمین را برایتان تبیین کرده بودیم. آدم و حوا در همین بهشت بودند و سپس شیطان با فریفتن‌شان، آنها را از بهترین منزلگاه برای زندگی و رزق به پایین‌ترین مکان راند. آیاتی که حقیقت آنها را در واقعیت می‌بینید، برایتان بیان کردیم. نگویید چنین نیست و آدم و حوا در جنت المأوی و در کنار سدرةالمنتهی بودند، بلکه این فرود و هبوط در زندگی و رزق، از بهترین منزلگاه به بدترین آن بوده است و در حقیقت به خروج از باطن زمین و به سطح آمدن اشاره می‌کند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَـٰذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَىٰ ﴿۱۱۷﴾} صدق الله العظيم [طه]

و اما درمورد رستاخیز [بعث] اول، شامل کافرانی می‌شود که براساس اراده خداوند به زندگی باز گردانده می‌شوند. این کافران از امت‌هایی هستند که رسولان خود را تکذیب کرده و لذا خداوند آنها را به هلاکت رسانده بود. و روزی که زمان زنده شدن دوباره آنها فرا برسد؛ شیطان و سپاهیان یأجوج و مأجوجش [از بهشت فتنه] بیرون آمده و مرده و زنده را دچار فتنه می‌کنند. چرا که شیطان منتظر این روز است و به همین دلیل است که سرّ بازگشت به دنیا در جریان بعث اول در ارتباط با خروج یأجوج و مأجوج است و خداوند تعالی می‌فرماید:

{وَحَرَامٌ عَلَىٰ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَنَّهُمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٩٥﴾ حَتَّىٰ إِذَا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ} صدق الله العظيم [الأنبياء]
و این وعده روز خروج است و مهلت [خداوند به ابلیس] در این روز تمام می‌شود : «تا روز برانگیختگی» و به همین دلیل است که ذوالقرنین در داستانی از داستان‌های قرآن عظیم می‌گوید:
{قَالَ هَٰذَا رَحْمَةٌ مِنْ رَبِّي ۖ فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَبِّي جَعَلَهُ دَكَّاءَ ۖ وَكَانَ وَعْدُ رَبِّي حَقًّا ﴿٩٨﴾وَتَرَكْنَا بَعْضَهُمْ يَوْمَئِذٍ يَمُوجُ فِي بَعْضٍ ۖ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَجَمَعْنَاهُمْ جَمْعًا ﴿٩٩﴾ } صدق الله العظيم [الكهف] *
در اینجا مقصود بازگرداندن مجدد کافرانی است که خداوند اراده بازگشت آنها را نموده است تا هدف مهدی منتظر تحقق یابد، او رضوان خداوند در نفس خود را پرستش می‌کند و حقیقتِ نامِ اعظمِ خداوند و حقیقت راز نام اعظم خداوند در رضوان نفس اوست و صفت رضوان نفس خداوند تعالی نعیم اعظم خداوند است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ۚ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿٧٢﴾} صدق الله العظيم [التوبة]
اما این نام به علت غضب خداوند نسبت به بندگان از نفس او رفته است. نعیم اعظم مادامی که خداوند در نفس خود راضی نباشد، تحقق نخواهد یافت و تا زمانی که همه چیز مشمول رحمت خداوند قرار نگیرد، رضایت در نفس خداوند جلوه‌گر نمی‌شود. این [تحقق رضوان خداوند درنفسش] پرچم و هدف نهایی من است ولی اکثر مردم از آن خبر ندارند. من از خداوند رحمان آگاهی دارم [خبیر بالرحمن]؛ باور کنید. من نعیم اعظم خداوند یعنی رضوان الله را وسیله‌ای برای رسیدن به بهشت کوچک او قرار نمی‌دهم. بلکه می‌خواهم خداوند در نفس خود راضی شده و برای بندگانش متحسر نباشد و بر آنها غضب ننماید. این باعث تعجب است چگونه کسانی که تصور می‌کنند خداوندشان را دوست دارند به زندگی گوارا در بهشت و با حورالعین راضی می‌شوند درحالی‌که خداوندشان در نفس خود راضی نبوده وشادمان و سعید نیست و این عدم سعادت به علت این است که خداوند الرحم الراحمین است.
آیا تصور می‌کنید خداوند از اینکه بندگانش را عذاب می‌نماید شادمان است؟ درحالی‌که این خود بندگان هستند که در حق خود ظلم کرده‌اند نه خداوند؛ اما با وجود این خداوند ارحم الراحمین برای بندگانی که به علت تکذیب رسولان و آیات خداوند نابود وهلاک شده‌اند متحسرمی‌باشد و علی‌رغم اینکه آنها را هلاک کرده‌است در نزد خود چیزی را می‌فرماید که به گوش فرشتگان و بندگان مقرب نرسیده‌است:
{يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ } صدق الله العظيم [يس]
شما را به خدا، شدت حسرت مادر از دیدن فرزندش در آتش چقدر است؟ بدانید که حسرت خداوند بر بنده بسیار بیش از حسرت مادر بر پسرش است و این به خاطر آن است که خداوند ارحم الراحمین است. این آن چیزی بود که محمد رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم از وجود آن در نفس خداوند آگاهی نداشت و از شدت حسرت خوردن بر مردم نزدیک بود جان خود را از دست بدهد، حال ببینید که شدت حسرت خداوند بر بندگانش چقدر است او که از محمد رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم نسبت به بندگانش مهربان‌تر است. حسرت محمد رسول‌الله بر مردم آن‌قدر [فکر] او را مشغول کرده بود که فرصت اندیشیدن به شدت حسرت خداوند، که از پیامبر بر مردم مهربان‌تر است را نداشت. لذا خداوند تعالی نبیّ خود را مورد خطاب قرار می‌دهد که: { فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ }[الأنعام:۳۵] یعنی جاهلانی که ارحم الراحمین بودن خداوند را درک نکرده‌اند. پیش از این، خداوند نبیّ خود را به خاطر اینکه بسیار بر مردم حسرت می‌خورد مورد عتاب قرار داده‌است. خداوند به نبیّ خود عتاب می‌نماید که:
{فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَاتٍ} صدق الله العظيم [فاطر: ٨]
و می‌فرماید:
{ طه ﴿١﴾ مَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَىٰ ﴿٢﴾ إِلَّا تَذْكِرَةً لِمَنْ يَخْشَىٰ ﴿٣﴾}صدق الله العظيم [طه]
و می‌فرماید:
{ لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ} صدق الله العظيم [الشعراء: ٣]
و می‌فرماید :
{فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَىٰ آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهَٰذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا } صدق الله العظيم [الكهف: ٦]

ولی محمد رسول‌الله راز این امر را درک نکرد، اگر حال تو محمد رسول‌الله که خداوند تو را به عنوان رحمتی بر عالمیان فرستاده، این‌گونه است؛ پس شدت حسرت خداوند که از تو رحیم‌تر است چقدر است. اما محمد رسول‌الله صلی الله علیه و سلم از این امر آگاه نبود، لذا خداوند او را مورد عتاب قرار می‌دهد تا از جاهلانی که خدایشان را نشناخته‌اند نباشد. خداوند تعالی می‌فرماید:

{وَإِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الْأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِي السَّمَاءِ فَتَأْتِيَهُمْ بِآيَةٍ ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَىٰ ۚ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿٣۵﴾ } صدق الله العظيم [الأنعام]
به همین دلیل است که خداوند تعالی می‌فرماید:
{الرَّحْمَٰنُ فَاسْأَلْ بِهِ خَبِيرًا} صدق الله العظيم [الفرقان: ٥٩]
لذا محمد رسول‌الله صلى الله عليه و سلم دانست که در میان امت او کسی خواهد بود که آگاهی او نسبت به خداوند رحمان بیش از اوست. به همین دلیل است که رسول‌الله صلى الله عليه وآله و سلم فرمود:
[الإيمان يمان والحكمة يمانية ]
صدق رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم
ممکن است بسیاری از مسلمانان نسبت به ما خشمگین شوند؛ اما من در مورد جدّ خود صحبت می‌کنم، لذا بیش از آنها به رسول الله نزدیک‌تربوده و غیرت من در مورد نبیّ، به حقّ بیش از ایشان است. آیا شما بالاترین درجات علم را مختص به انبیا و رسولان می‌دانید ؛ آیا شما رحمت خداوند را تقسیم می‌کنید؟ آیا می‌دانید چرا نبیّ خداوند موسی نزد یکی از بندگان صالح خداوند دوره علمی گذراند؟ از آنجایی که خداوند با موسی صحبت کرده بود، او تصور کرد که از تمام مردم داناتراست، لذا خداوند او را نزد آن مرد صالح فرستاد [تا موسی دریابد از او داناتر نیز هست] ، تا مسلمانان علم را منحصر به انبیا و رسولانشان ندانند. ممکن است دانش مردی صالح بیش از نبیّ و رسول باشد و کسی که علم کتاب در نزد اوست فرمود:
{قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ} [النمل:۴۰].
نصاری [مسیحیان] نیز از ما خشمگین شده و می‌گویند چگونه خود را امام رسول خدا مسیح عیسی‌بن‌مریم می‌دانی؟ و این سخن حق شاید باعث شود که بسیاری از نصاری [مسیحیان] دچار فتنه شده و تا زمانی که عذاب دردناک را مشاهده نکنند به آن ایمان نیاورند. ای نصارا و ای مسلمانان! مادرانتان به عزایتان بنشینند، تقوی الهی پیشه کرده و از خدا پروا کنید. به خداوند علی العظیم سوگند، مهدی منتظر، امام امت واحده است؛ خداوند من و شما یکی است پس او را به دور از شرک بپرستید که خداوند منزه از شریکانی است که برای او قائل می‌شوید و خداوند بسیار بالاتر از این برتری طلبی‌هاست. من از مردم نمی‌خواهم مرا به جای خداوند عبادت کنند، بلکه می‌گویم مردان ربانیّ باشید و الله را که خداوند من و شماست آن‌گونه که شایسته است، بپرستید؛ باشد که مورد رحمت قرار گیرید. ای مردم! خداوند مرا امام تمام امت‌ها قرار داده‌است تا از تمام مردم یک امت واحد تشکیل دهم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَفَلَمْ يَيْأَسِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنْ لَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَهَدَى النَّاسَ جَمِيعًا} صدق الله العظيم [الرعد: ٣١]
و تصدیق فرموده خداوند تعالی است که :
{وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً ۖ وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ ﴿١١٨﴾ إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ ۚ وَلِذَٰلِكَ خَلَقَهُمْ } صدق الله العظيم [هود]
ولی خداوند هر کسی را که بخواهد هدایت می‌نماید. مردم نمی‌توانند در سرانجام و راز [هدف] عبادت من دخالت کنند. به همین علت است که برای تحقق رضوان در نفس خداوند؛ کفارامت‌های پیشین را به دنیا باز می‌گردند تا تمام آنها را به راه راست هدایت کرده و از تمام پیشینیان و پسینیان امت واحدی بسازم. اما مردم از ارزش من و رازم آگاه نیستند.

یکی از اولیا به من گفته است که با مسلمانان با نرمی و گام به گام سخن بگویم و رفتار کنم، چرا که این کلام بسیار بزرگ و سنگینی است که عقل مسلمانان قادر نیست آن را به یکباره درک نماید؛ همان‌طور که اول به طفل، شیر داده می‌شود؛ سپس نان و سپس گوشت. لذا می‌گویم: ابن عمر! از ماه محرم سال ۱۴۲۶ این دعوت آغاز شده و ما اکنون در اواخر سال ۱۴۲۸ هستیم و طفل، بعد دو سال نان و گوشت می‌خورد. از زمان آغاز کار ما، بیش از دو سال گذشته است و من برای اثبات شأن و درجه خود در نزد خداوند از قرآن دلیل دارم. پس چرا اگرعلمای مسلمانان حرف باطلی در سخنان من پیدا کرده‌اند؛ من را در همین حد متوقف نکرده و با استفاده از قرآن عظیم مرا وادار به سکوت نمی‌نمایند... هیهات هیهات، این من هستم که تمام علمای ادیان آسمانی را با احادیث خداوند که در قرآن عظیم آمده‌است به مبارزه می طلبم.

واما تفاوت جنّ و شیطان، ابلیس از جنس جنّیان بود که مورد تکریم خداوند قرار گرفت و او را فرشته‌ای از جنس جنّیان قرار داد؛ همان‌گونه که قادر است جبریل را که از فرشتگان است، به صورت بشر درآورد و اگر بخواهد می‌تواند از انسان‌ها فرشتگانی بسازد که در زمین خلیفه شوند. اما ابلیس بنده شکوری نبود و دچار تکبر و غرور شد و از فرمان خداوند مبنی بر سجده برای آدم سرپیچی نمود؛ چرا که خود را بهتر از آدم می‌دانست او فرشته‌ای بود که از آتش آفریده شده بود و آدم از گل خشک شده بد بو. خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ ﴿٣٠﴾ إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ أَنْ يَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ ﴿٣١﴾ قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ ﴿٣٢﴾ قَالَ لَمْ أَكُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ ﴿٣٣﴾ قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ ﴿٣٤﴾ وَإِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِلَىٰ يَوْمِ الدِّينِ ﴿٣٥﴾ قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿٣٦﴾ قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ ﴿٣٧﴾ إِلَىٰ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿٣٨﴾ قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَلَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٣٩﴾ إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ ﴿٤٠﴾ قَالَ هَٰذَا صِرَاطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ ﴿٤١﴾ إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ ﴿٤٢﴾ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٤٣﴾ لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِكُلِّ بَابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [الحجر]
به درستی که ابلیس و تمام شیاطین جنّ و انس دشمن تمام انسان‌ها و جنّیان هستند و ابلیس گفته است که تعدادی از بندگان خداوند نصیب او خواهند شد و ما به اذن خداوند اجازه نخواهیم داد که به جز کسانی که دانسته و آگاهانه شیطان رجیم را می‌پرستند؛ کسی نصیب او شود. این گروه گمراه [ ضالین] نیستند، بلکه می‌دانند که خداوند بر حق است ولی از حق کراهت داشته و اگر راه حق را ببینند علی‌رغم آگاهی از حق بودنش، آن را انتخاب نمی‌کنند و اگر ببینند راهی باطل و انحرافی بوده و با گمراهی آشکار همراه است، با علم به شیطانی بودنش، به سوی آن می‌روند. اینان نصیبی هستند که با اذن خداوند برای شیطان کنار گذاشته شده‌اند. مکر و حیله تنها به اهالی آن باز می‌گردد و ما بر آنان غلبه داشته و لشکر خداوند پیروزند. نه اجتماعشان به کارشان می‌آید و نه [انواع] مکرو فریبشان. از یأجوج و مأجوج که مادرانشان شیاطین مؤنث و پدرانشان شیاطین بشری هستند، لشکر بسیار زیادی تدرک دیده‌اند، اما تمام جنود خداوند در آسمان‌ها و زمین، لشکر مهدی منتظرند و ما برآنها غالبیم .این وعده خداوند است و خداوند خلف وعده نمی‌کند، اما اکثر مردم شاکر این لطف خداوند نیستند و ما از خداییم و به سوی او بازمی‌گردیم.

أخو المسلمين الذليل عليهم تواضعا لله رب العالمين .

الإمام الحقير الصغير بين يدي الله رب العالمين المهدي المنتظر الناصر لمحمد رسول الله والقرآن العظيم الإمام ناصر محمد اليماني

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


پی نوشت:
* منظور این است که شیاطین مؤنث از قانون تک همسری پیروی نمی‌کنند و آنقدر زاد و ولد کرده‌اند که فرزندانشان در هنگام خروج [بعد از ویران شدن سد ذی القرنین] در هم موج می‌زنند.
صور: کالبد

بیانات مفصل درباره رستاخیز اول گروهی از کافران:
https://mahdialumma.xyz/showthread.php?16077





اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=39428

Admin
28-05-2015, 04:42 PM
- 12 -

الإمام ناصر محمد اليماني
08 - شوال - 1432 هـ
07 - 09 - 2011 مـ
۱۶-شهریور-۱۳۹۰ه.ش.
11:17 مساءً
( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )

[ لمتابعة رابط المشاركة الأصليّة للبيان ]
(https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=21440)
https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=21440 (https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=21440)
ـــــــــــــــ


گفتاری مختصر پیرامون مسیح کذاب و بی‌شرم

توضیح بیشتر درباره موعد خروج شیطان با سرافكندگی و خواری از بهشت فتنه در درون [باطن] زمین


بسم الله الرحمن الرحيم
و صلوات و سلام بر جدم محمد رسول الله و خاندان پاكش و همه انصار الله در هر زمان و مكان تا روز قیامت
خداوند تعالى می‌فرماید:
{وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْ‌نَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ ﴿١١﴾ قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْ‌تُكَ ۖ قَالَ أَنَا خَيْرٌ‌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ‌ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ ﴿١٢﴾ قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ‌ فِيهَا فَاخْرُ‌جْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِ‌ينَ ﴿١٣﴾ قَالَ أَنظِرْ‌نِي إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿١٤﴾ قَالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِ‌ينَ ﴿١٥﴾ قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَ‌اطَكَ الْمُسْتَقِيمَ ﴿١٦﴾ ثُمَّ لَآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ ۖ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَ‌هُمْ شَاكِرِ‌ينَ ﴿١٧﴾ قَالَ اخْرُ‌جْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَّدْحُورً‌ا ۖ لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِينَ ﴿١٨﴾ وَيَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلَا مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَ‌بَا هَـٰذِهِ الشَّجَرَ‌ةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ ﴿١٩﴾}صدق الله العظيم [الأعراف]
سوالی كه مطرح می‌شود این است كه آیا خروج او از بهشت، برای به فتنه انداختن فرزندانی از آدم که پیرو او شوند نیست؟ به‌دلیل فرمایش خداوند تعالی :
{قَالَ اخْرُ‌جْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَّدْحُورً‌ا ۖ لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِينَ ﴿١٨﴾}صدق الله العظيم
و سوال این است كه چگونه برای آنان خارج می‌شود؟ درحالی‌كه آدم و نسل او در پشتش و همسرش، همگی در بهشت هستند، پس شیطان چگونه برای آنان خروج می‌كند ؟ آیا مگر خروجش برای به فتنه انداختن آنان نیست؟ همان‌گونه كه خداوند می‌فرماید :
{ قَالَ اخْرُ‌جْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَّدْحُورً‌ا ۖ لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ} صدق الله العظیم
پس در فرمایش خداوند تعالی:
{لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ }
تدبر نمایید، ولی آنان در هنگام صدور فرمان در جایی كه شما هستید، نبودند؛ پس چگونه شیطان برای فتنه آنان خارج می‌شود؟ پس خواهید دانست كه فرمان خداوند مبنی بر اخراج او، در آخر زمان تحقق خواهد یافت و خداوند ملائكه خود را خواهد فرستاد تا با پایان یافتن «وقت معلوم» او را با خفت و خواری از بهشت [باطن زمین] خارج نمایند. همان‌گونه كه خداوند می‌فرماید :
{قَالَ رَ‌بِّ فَأَنظِرْ‌نِي إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿٣٦﴾ قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِ‌ينَ ﴿٣٧﴾ إِلَىٰ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿٣٨﴾} صدق الله العظيم [الحجر]
پس سوال این است كه وقت معلوم كی خواهد بود؟ و جواب:
{قَالَ رَ‌بِّ فَأَنظِرْ‌نِي إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ}
و وقت معلوم روز رستاخیز [بعث] اول است.
و سوال دیگر: «روز معلوم» كی خواهد بود ؟ و جواب از محكم كتاب:
{وَحَرَ‌امٌ عَلَىٰ قَرْ‌يَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَنَّهُمْ لَا يَرْ‌جِعُونَ ﴿٩٥﴾ حَتَّىٰ إِذَا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ} صدق الله العظيم [الأنبياء]
و سوال دیگر، گشودن یاجوج و ماجوج كی خواهد بود؟ و جواب در محكم كتاب، روز گذشتن و عبور سیاره عذاب آتش جهنم، روزی است كه خداوند آن [سیاره آتش] را برای كافران تكذیب كننده نمایان [عرضه] خواهد كرد، شب گذشتنش از کنار زمین که از نزدیک‌ترین فاصله آن از زمین، در طول تاریخ زمین و بشر خواهد بود. همان‌گونه كه خداوند می‌فرماید :
{قَالُوا يَا ذَا الْقَرْ‌نَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِي الْأَرْ‌ضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْ‌جًا عَلَىٰ أَن تَجْعَلَ بَيْنَنَا وَبَيْنَهُمْ سَدًّا ﴿٩٤﴾ قَالَ مَا مَكَّنِّي فِيهِ رَ‌بِّي خَيْرٌ‌ فَأَعِينُونِي بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ رَ‌دْمًا ﴿٩٥﴾ آتُونِي زُبَرَ‌ الْحَدِيدِ ۖ حَتَّىٰ إِذَا سَاوَىٰ بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قَالَ انفُخُوا ۖ حَتَّىٰ إِذَا جَعَلَهُ نَارً‌ا قَالَ آتُونِي أُفْرِ‌غْ عَلَيْهِ قِطْرً‌ا ﴿٩٦﴾ فَمَا اسْطَاعُوا أَن يَظْهَرُ‌وهُ وَمَا اسْتَطَاعُوا لَهُ نَقْبًا ﴿٩٧﴾قَالَ هَـٰذَا رَ‌حْمَةٌ مِّن رَّ‌بِّي ۖ فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَ‌بِّي جَعَلَهُ دَكَّاءَ ۖ وَكَانَ وَعْدُ رَ‌بِّي حَقًّا ﴿٩٨﴾ وَتَرَ‌كْنَا بَعْضَهُمْ يَوْمَئِذٍ يَمُوجُ فِي بَعْضٍ ۖ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ‌ فَجَمَعْنَاهُمْ جَمْعًا ﴿٩٩﴾ وَعَرَ‌ضْنَا جَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ لِّلْكَافِرِ‌ينَ عَرْ‌ضًا ﴿١٠٠﴾} صدق الله العظيم [الكهف]
و چه بسا سوال كننده‌ای، سخنم را قطع کرده و بپرسد:‌ «برهان علمی شما درمورد مقصود از فرمایش خداوند چیست:
{وَعَرَ‌ضْنَا جَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ لِّلْكَافِرِ‌ينَ عَرْ‌ضًا ﴿١٠٠﴾} صدق الله العظيم
آیا منظورخداوند این است كه سیاره عذاب از برابر چشمانشان عبور خواهد كرد درحالی‌كه به آن نگاه می‌كنند؟» . پس به حق به او پاسخ داده و می‌گوییم: مقصود از «عرضه جهنم» در اینجا عبور آن از برابر چشمانشان است، همانند عرضه اسب‌های سلیمان عليه الصلاة والسلام هنگامی كه اسبان چابك همانند سان نظامی بر او عرضه شد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَوَهَبْنَا لِدَاوُودَ سُلَيْمَانَ ۚ نِعْمَ الْعَبْدُ ۖ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿٣٠﴾ إِذْ عُرِ‌ضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِنَاتُ الْجِيَادُ ﴿٣١﴾ فَقَالَ إِنِّي أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ‌ عَن ذِكْرِ‌ رَ‌بِّي حَتَّىٰ تَوَارَ‌تْ بِالْحِجَابِ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم.
و معنی و مقصود از كلمه «عرضه جهنم» را استنباط می‌كنیم :
{وَعَرَ‌ضْنَا جَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ لِّلْكَافِرِ‌ينَ عَرْ‌ضًا ﴿١٠٠﴾} صدق الله العظیم
روزی كه سد ذوالقرنین به علت عبور سیاره جهنم از كنار زمین خراب می‌شود و این عبور از نزدیک‌ترین فاصله، در تاریخ بشر خواهد بود و زمین تحت بیشترین تاثیر سیاره جهنم قرار خواهد گرفت كه در اثر آن جهت چرخش زمین عكس خواهد شد و شب بر روز پیشی خواهد گرفت و مشرق به مغرب و مغرب به مشرق تبدیل خواهد شد و خورشید از مغرب طلوع خواهد كرد. همان‌گونه كه خداوند تعالی می‌فرماید:
{قَالَ هَـٰذَا رَ‌حْمَةٌ مِّن رَّ‌بِّي ۖ فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَ‌بِّي جَعَلَهُ دَكَّاءَ ۖ وَكَانَ وَعْدُ رَ‌بِّي حَقًّا ﴿٩٨﴾ وَتَرَ‌كْنَا بَعْضَهُمْ يَوْمَئِذٍ يَمُوجُ فِي بَعْضٍ ۖ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ‌ فَجَمَعْنَاهُمْ جَمْعًا ﴿٩٩﴾ وَعَرَ‌ضْنَا جَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ لِّلْكَافِرِ‌ينَ عَرْ‌ضًا ﴿١٠٠﴾}صدق الله العظيم [الكهف]
همچنین در آن روز، رستاخیز [بعث] اول كافرانِ امت‌های اول و آخر به وقوع خواهد پیوست. همان‌گونه كه خداوند می‌فرماید:
{قَالَ هَـٰذَا رَ‌حْمَةٌ مِّن رَّ‌بِّي ۖ فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَ‌بِّي جَعَلَهُ دَكَّاءَ ۖ وَكَانَ وَعْدُ رَ‌بِّي حَقًّا ﴿٩٨﴾ وَتَرَ‌كْنَا بَعْضَهُمْ يَوْمَئِذٍ يَمُوجُ فِي بَعْضٍ ۖ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ‌ فَجَمَعْنَاهُمْ جَمْعًا ﴿٩٩﴾ وَعَرَ‌ضْنَا جَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ لِّلْكَافِرِ‌ينَ عَرْ‌ضًا ﴿١٠٠﴾}صدق الله العظيم [الكهف]
و خروج مسیح کذاب [ابلیس] برای به فتنه انداختن فرزندانی از ذریّه آدم كه از او پیروی كرده‌اند، در آن «روز معلوم» به وقوع می‌پیوندد، زیرا به او تا روز بعث اول در بهشت [باطن زمین] مهلت داده شده‌است . بنابراین خداوند تعالی می‌فرماید :
{قَالَ رَ‌بِّ فَأَنظِرْ‌نِي إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿٣٦﴾ قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِ‌ينَ ﴿٣٧﴾ إِلَىٰ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿٣٨﴾} صدق الله العظيم [الحجر]
ودر آن روز، خداوند ملائكه‌اش را می‌فرستد تا شیطان و اولیایش را با ذلت و خواری بیرون كنند و شیطان درمی‌یابد كه «موعد معلوم» برای رستاخیز [بعث] اول فرا رسیده‌است و مهلت باقی ماندنش در بهشت، به پایان رسیده است و او را به همراه سربازانش با ذلت و خواری بیرون خواهند كرد، پس ابلیس برای فتنه زندگان و مردگانی كه زنده شده‌اند؛ در آن روز بیرون می‌آید و این همان بیان حقیقی فرمایش خداوند است:
{قَالَ اخْرُ‌جْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَّدْحُورً‌ا ۖ لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِينَ ﴿١٨﴾ وَيَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلَا مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَ‌بَا هَـٰذِهِ الشَّجَرَ‌ةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ ﴿١٩﴾}صدق الله العظيم [الأعراف]
و حقیقت امر این نیست كه فرمان اخراج شیطان در آن روز كه در برابر خداوند عصیان كرد و از سجود برای آدم سر باز زد تحقق یافته باشد، زیرا كه خداوند تا روز برانگیختن مردگان [بعث اول] به او مهلت داد، در حقیقت خداوند او را تا روز بعث اول، در بهتشت زمینیش باقی گذاشت و دلیل باقی ماندنش در بهشت [ باطن زمین] این فرمایش خداوند است:
{فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى} صدق الله العظيم [طه:۱۱۷]
آیا بیان حق باقی ماندن ابلیس در بهشت فتنه تا روز بعث اول برای شما آشكار شد؟ پس در آن زمان شیطان می‌گوید كه مالك بهشت و آتش است وهر دو را بر شما عرضه داشته است و می‌گوید: «این روز جاودانگی و روز برانگیختن است و من مالك بهشت و جهنم هستم همان‌طور كه به شما وعده داده بودم و من الله عیسی‌بن‌مریم هستم» و او دروغگوست و عیسی‌بن‌مریم نیست و به همین دلیل مسیح كذاب نامیده می‌شود زیرا عیسی‌بن‌مریم که سلام و صلوات خدا بر او و مادرش باد نیست. بنابراین هدف و حكمت بازگشت پیامبر خدا مسیح عیسی‌بن‌مریم برای شما آشكار شد. چون شیطان می‌خواهد شخصیت مسیح عیسی‌بن‌مریم را بدزدد و ادعای خدایی نماید و مسیح علیه السلام چنین ادعایی نمی‌كند.
پس ای خردمندان! تقوای خدا پیشه كنید. به خدا سوگند كه او انبیا و رسولان خدا را از جزئیات شأن مسیح دروغین آگاه نکرده‌ است، زیرا بیان تفصیلی درباره فتنه مسیح كذاب را به دشمن او، یعنی «مهدی منتظر صاحب علم كتاب»، دشمن سرسخت مسیح کذاب اختصاص داده است .
وسلام على المرسلين والحمد لله رب العالمين...
خليفة الله وعبده الإمام المهدي ناصر محمد اليماني
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=39429

Admin
28-05-2015, 04:53 PM
- 13 -
الإمام ناصر محمد اليماني
11 - شوّال - 1432 هـ
10 - 09 - 2011 مـ
۱۹-شهریور-۱۳۹۰ه.ش.
10:58 صباحاً
( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )
ـــــــــــــــــــ

گفتاری مختصر در باره مسیح کذاب و بی‌شرم.
بیانی از امام مهدی منتظر درباره توانایی‌ها و صفات جنیان و ملائکه و درباره فتنه مسیح کذاب
بسم الله الرحمن الرحيم
والصلاة والسلام على جدي النبي الخاتم ورحمة الله وبركاته وعليه وعلى آله الأطهار وجميع أنصار الله في خلقه إلى يوم الدين...
حبیب من در راه خدا ابوروان! خداوند الرحمن در آیات محکم قرآن فتوی داده‌است که جنیّان را از آتش گرم و سوزان «سموم» خلق کرده‌است .خداوند سبحان در آیات محکم قرآن می فرماید:
{وَالْجَآنَّ خَلَقْناهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُومِ} صدق الله العظيم [الحجر:۲۷]
و «سموم» آتش جهنم است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَأَصْحَابُ الشِّمَالِ مَا أَصْحَابُ الشِّمَالِ﴿٤١﴾ فِي سَمُومٍ وَحَمِيمٍ ﴿٤٢﴾}صدق الله العظيم [الواقعة]


خداوند پدران جنیّان را از آتش آفرید و بعضی از آنها را به خواست خود با دادن صفات ملائکه و توانائی متحول شدن به خلقی دیگر تکریم نمود. این امر برای امتحان کردن جنیّان بود که آیا شاکر خواهند بود یا در عوض کفران ورزیده و متکبر شده و به آفرینش خود مغرور می‌شوند، مثل ابلیس و فرزندانش که برخی از صفات ملائکه را در خود داشتند، کدام صفت را؟ توانایی تبدیل کردن خود از جن به مثلیّت موجودی دیگر. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَأَنْ أَلْقِ عَصَاكَ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّى مُدْبِرًا وَلَمْ يُعَقِّبْ يَا مُوسَى أَقْبِلْ وَلَا تَخَفْ إِنَّكَ مِنَ الْآمِنِينَ﴿۳١﴾}صدق الله العظيم [القصص]
مقصود خداوند از این فرموده:
{وَأَنْ أَلْقِ عَصَاكَ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَانٌّ}
این است که عصا تحول پیدا کرد و به شکل مار [ثعبان] درآمد، از همین جاست که استنباط می‌کنیم ویژگی خاصی که به جن داده شده است، توانایی تغییر از یک موجود به شکل موجود دیگر است وبه همین علت خداوند تعالی می‌فرماید:{وَأَنْ أَلْقِ عَصَاكَ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَانٌّ}صدق الله العظيم
‌از اینجا در می‌یابیم که جنیّان با اجازه خداوند توانایی دارند خود را از شکل یک موجود به شکل موجود دیگر درآورند. خداوند به ملائکه‌ای هم که از نور آفریده شده‌اند این توانایی [ تحول به شکل موجود دیگر] را عطا فرموده‌است به همین دلیل است که خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا}صدق الله العظيم [مريم:۱۷]
بعد از آفرینش آدم، خداوند به تمامی ملائکه امر فرمود تا برای آدم سجده کنند و همگی آنها اطاعت نمودند، تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَإِذْ قَالَ رَ‌بُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرً‌ا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ﴿٢٨﴾ فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّ‌وحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ ﴿٢٩﴾ فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ ﴿٣٠﴾ إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ أَن يَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ ﴿٣١﴾قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ ﴿٣٢﴾ قَالَ لَمْ أَكُن لِّأَسْجُدَ لِبَشَرٍ‌ خَلَقْتَهُ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ﴿٣٣﴾ قَالَ فَاخْرُ‌جْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَ‌جِيمٌ ﴿٣٤﴾ وَإِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِلَىٰ يَوْمِ الدِّينِ ﴿٣٥﴾ قَالَ رَ‌بِّ فَأَنظِرْ‌نِي إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿٣٦﴾ قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِ‌ينَ ﴿٣٧﴾ إِلَىٰ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿٣٨﴾}صدق الله العظيم [الحجر]
سؤالی که مطرح می‌شود این است: با توجه به اینکه خداوند ابلیس را که از سجده کنندگان نبود، از باقی ملائکه جدا نمود و دلیل آن فرموده خداوند تعالی است که:
{وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ قَالَ أَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِينًا ﴿٦١﴾ قَالَ أَرَ‌أَيْتَكَ هَـٰذَا الَّذِي كَرَّ‌مْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْ‌تَنِ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّ‌يَّتَهُ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٦٢﴾ قَالَ اذْهَبْ فَمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزَاؤُكُمْ جَزَاءً مَّوْفُورً‌ا ﴿٦٣﴾ وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُم بِصَوْتِكَ وَأَجْلِبْ عَلَيْهِم بِخَيْلِكَ وَرَ‌جِلِكَ وَشَارِ‌كْهُمْ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ وَعِدْهُمْ ۚ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُ‌ورً‌ا ﴿٦٤﴾ إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ ۚ وَكَفَىٰ بِرَ‌بِّكَ وَكِيلًا﴿٦٥﴾}صدق الله العظیم [الإسراء]
وخداوند تعالی فرمود:
{وَإِذْ قَالَ رَ‌بُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرً‌ا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ﴿٢٨﴾ فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّ‌وحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ ﴿٢٩﴾ فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ ﴿٣٠﴾ إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ أَن يَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ ﴿٣١﴾قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ ﴿٣٢﴾ قَالَ لَمْ أَكُن لِّأَسْجُدَ لِبَشَرٍ‌ خَلَقْتَهُ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم [الحجر]
سؤالی که مطرح می‌شود این است که آیا ابلیس از جمله‌ی ملائکه‌ی آفریده شده از نور بود یا از ملائکه‌ی جنّ بود که از آتش خلق شده‌اند؟ و جواب آن را در آیات محکم کتاب و از فرمایش خداوند تعالی در می‌یابیم:
{وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُوا لآِدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّيَّتَهُ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِي وَهُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلاً} صدق الله العظيم [الكهف:۵۰]
لذا از نظر قدرت تحول و شبیه شدن به موجودی دیگر، جنیان به دو گروه تقسیم می‌شوند و [گروهی] می‌توانند با قدرت خداوند برای تحول در شکل؛ خود را شبیه به موجودی دیگر درآورند و دلیل آن هم فرموده خداوند تعالی است که:
{فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّى مُدْبِرًا}صدق الله العظيم
منظور این نیست که جنیان به شکل مار هستند، بلکه مقصود خداوند این است که موسی با چشم خود تحول عصا به مار را دید؛ به این معنی که دید عصا از شکل خود، به موجودی دیگر تبدیل گردید؛ ماری که آشکارا زنده بود و انگار مثل جن توانایی تحول به شکل موجود دیگری را داشت. به همین علت خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَأَلْقِ عَصَاكَ ۚ فَلَمَّا رَ‌آهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّىٰ مُدْبِرً‌ا وَلَمْ يُعَقِّبْ ۚ يَا مُوسَىٰ لَا تَخَفْ إِنِّي لَا يَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْ‌سَلُونَ﴿١٠﴾}صدق الله العظيم [النمل]
از خلال این آیات، فتوای خداوند در مورد صفت آفرینش جنیّان را می‌توان درک کرد: عده‌ای از آنان می‌توانند به محض آنکه خواستند به شکل موجود دیگری تحول یابند؛ اما این تغییر شکل، به واسطه قدرت خداوند است نه از توانایی‌های خود جنیّان و فقط زمانی رخ می‌دهد که خداوند بخواهد [یعنی اگر خداوند نخواهد، نمی‌توانند از این صفت استفاده کنند].
خداوند از روی کرمش، صفت توانایی تحول ملائکه را به برخی از جنیّان داد همین‌طور عالَم ملائکه‌ای که از نور خلق شده‌اند این توانایی را دارند و هر ملکی که بخواهد در برابر بشر قرار بگیرد، حتماً به صورت یک انسان در برابرش ظاهر خواهد شد و این خداوند است که توانایی شبیه شدن و تغییر شکل به صورت موجودی دیگر را، به آنها عطا فرموده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكًا لَّجَعَلْنَاهُ رَ‌جُلًا وَلَلَبَسْنَا عَلَيْهِم مَّا يَلْبِسُونَ﴿٩﴾}صدق الله العظيم [الأنعام]
مثل زمانی که جبريل عليه الصلاة والسلام به سوی محمد رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم فرستاده شد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَىٰ ﴿٥﴾ ذُو مِرَّ‌ةٍ فَاسْتَوَىٰ ﴿٦﴾}صدق الله العظيم [النجم]
منظور از «الاستواء» این است که او را به شکل مردی کاملا شبیه «سویّ» انسان درآورد. مثل زمانی که خداوند رسولش جبریل و یکی دیگر از ملائکه را به سوی مریم فرستاد. سپس جبریل به صورت انسانی درآمد که مریم بتواند او را ببیند و با او سخن بگوید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَراً سَوِيّاً} صدق الله العظيم [مريم۱۷]
لذا «صفتی ملائکه‌ای» یعنی قدرت تحول به شکلی دیگر به برخی از جنیّانی داده شده‌است که از آتش آفریده شده‌اند و ملائکه خلق شده از نور همه این توان را دارند و جنیّان از نظر «قدرت تحول به شکلی دیگر» دو گروهند که یکی از این گروه‌ها قادرند با قدرت خداوند از شکلی که خداوند خلقشان نموده به شکلی دیگر درآیند.
ممکن است یکی از انصار عزیزم سخن مرا قطع کرده و سؤال کند: «آیا در نسل بشر، کسانی هستند که خداوند از راه کرمش به تعدادی از آنان که جانشینان خلیفه خداوند بر عالمیان هستند قدرت تحول دهد که شبیه ملائکه‌ای شوند که از نورخلق شده‌اند؟» و مستقیم از کلام خداوند تعالی پاسخ می‌دهیم:
{وَلَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَا مِنْكُمْ مَلَائِكَةً فِي الْأَرْضِ يَخْلُفُونَ﴿٦٠﴾}صدق الله العظيم [الزخرف]
اما عزیزان من در راه خدا! به شما نصیحت می‌کنم دعا کنید که خداوند شما را از این گروه [ملائکه بشری] قرار ندهد تا باعث نشوید بعد مرگتان مردم در حقتان مبالغه کرده و به کفر بازگردند. از این تکریم عظیم خداوند چشم بپوشید تا نعیم اعظم خداوند تحقق یابد؛ مبادا این تکریم، موجب شود تا پس از اینکه همگی مردم توسط خداوند هدایت یافتند، متعاقب مرگتان در حقتان مبالغه کرده و به جای خداوند شما را بخوانند.
آیا می‌دانید پدر و مادر شما آدم و حوا از این امر، یعنی تحولی بشر منتظر آن است، یعنی تحول به ملائکه آگاهی داشتند و شیطان نیز از همین نکته استفاده کرده و آنها را به توهم کشید و به آنها گفت که او و همسرش با خوردن از همان درخت [ممنوعه] تبدیل به ملائکه شده‌اند؟ و به آنها گفت اگر آدم و همسرش هم می‌خواهند توانایی تبدیل شدن به ملائکه را کسب کرده و تا دنیا برجاست، جاودانه بمانند؛ باید از آن درخت بخورند؟ آنها را به این توهم انداخت که جنیّان ملایکه‌ای هستند که با خوردن از آن درخت، توانایی تبدیل شدن از جن به ملائکه را به دست آورده‌اند. ابلیس به آدم و همسرش گفت:
{مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَنْ تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ} صدق الله العظيم [الأعراف:۲۰]
آدم و حوا گمان کردند راز تبدیل شدن مورد انتظار بشر به ملائکه و خلیفه شدن او در زمین در همین درختی است که خداوند آنها را از آن منع نموده و به اشتباه گمان کردند راز تبدیل شدن به ملائکه در این درخت نهفته است و اگر از آن بخورند؛ مانند ابلیس و همسرش می‌توانند به ملائکه تبدیل شوند. سبحان الله العظیم! آدم و حوا عليهم الصلاة والسلام از حقیقت اسم اعظم خداوند آگاه نبودند به همین دلیل از آن درخت خوردند تا هم به ملائکه تبدیل شوند و هم تا زمانی که دنیا برجاست؛ در آن جنت [بهشت واقع در باطن زمین] جاویدان بمانند. با این کار هم بهشت بزرگتر [نعیم اعظم] را از دست دادند هم بهشت کوچکتر را. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلَا مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَ‌بَا هَـٰذِهِ الشَّجَرَ‌ةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ ﴿١٩﴾ فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُورِ‌يَ عَنْهُمَا مِن سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَ‌بُّكُمَا عَنْ هَـٰذِهِ الشَّجَرَ‌ةِ إِلَّا أَن تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ ﴿٢٠﴾ وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ ﴿٢١﴾فَدَلَّاهُمَا بِغُرُ‌ورٍ‌ ۚ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَ‌ةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَ‌قِ الْجَنَّةِ ۖ وَنَادَاهُمَا رَ‌بُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَن تِلْكُمَا الشَّجَرَ‌ةِ وَأَقُل لَّكُمَا إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُّبِينٌ ﴿٢٢﴾ قَالَا رَ‌بَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ‌ لَنَا وَتَرْ‌حَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِ‌ينَ ﴿٢٣﴾ قَالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ وَلَكُمْ فِي الْأَرْ‌ضِ مُسْتَقَرٌّ‌ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِينٍ ﴿٢٤﴾ قَالَ فِيهَا تَحْيَوْنَ وَفِيهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَ‌جُونَ﴿٢٥﴾}صدق الله العظيم [الأعراف]
ممکن است ابراهیم عزیزم صحبت مرا قطع کرده و بگوید: «منظور خداوند از: {اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ وَلَكُمْ فِي الْأَرْ‌ضِ مُسْتَقَرٌّ‌ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِينٍ ﴿٢٤﴾ قَالَ فِيهَا تَحْيَوْنَ وَفِيهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَ‌جُونَ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم، چیست؛ مگر می‌شود از زمین به زمین فرود آمد؟»
امام مهدی ناصر محمد یمانی پاسخش را چنین می‌دهد که: به درستی که این فرود آمدن [هبوط] از زمین به زمین بوده‌است، درست مثل فرود آمدن [هبوط] بنی اسرائیل که از زمینی به زمین دیگر هبوط کردند و آنچه را که خیر بود رها کرده و چیزی را که کمتر یا پایین‌تر بود به جایش برگزیدند. خداوند تعالی میٰفرماید:

{وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى لَن نَّصْبِرَ عَلَىَ طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنبِتُ الأَرْضُ مِن بَقْلِهَا وَقِثَّآئِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنَى بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُواْ مِصْراً فَإِنَّ لَكُم مَّا سَأَلْتُمْ} صدق الله العظيم [البقرة:۶۱]
پس منظور خداوند از هبوط و فرود آمدن، خارج شدن از مکان بهتر و منتقل شدن به مکان پایین‌تر و بدتر است؛ درست مثل خارج شدن آدم از بهشت خداوند که در دل کره زمین بود به محلی دیگر در سطح کره زمین که باید سختی و مشکلات زیادی را در طلب رزق تحمل می‌کرد. او در زمینی زندگی می‌کرد که درآن گرسنه و تشنه نمی‌شد و عریان نمی‌ماند. لذا او از محل بهتر خارج و به محل بدتری فرود آمد. به همین دلیل خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَىٰ آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا ﴿١١٥﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ ﴿١١٦﴾ فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَـٰذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِ‌جَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَىٰ ﴿١١٧﴾ إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَ‌ىٰ ﴿١١٨﴾ وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِيهَا وَلَا تَضْحَىٰ ﴿١١٩﴾ فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَىٰ شَجَرَ‌ةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَّا يَبْلَىٰ ﴿١٢٠﴾ فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَ‌قِ الْجَنَّةِ ۚ وَعَصَىٰ آدَمُ رَ‌بَّهُ فَغَوَىٰ ﴿١٢١﴾ ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَ‌بُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ وَهَدَىٰ ﴿١٢٢﴾ قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا ۖ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَىٰ﴿١٢٣﴾} صدق الله العظيم [طه]

لذا روشن شد که منظور از هبوط، خروج از موقعیت بهتر و سقوط کردن به موقعیت پایین‌تر و بدتر است. لذا خداوند آدم و همسرش را به همراه نسل آنها که در پشتشان بود، بیرون راند. شیطان با استفاده از جنتی که در آن زندگی می‌کردند، آنها را فریب داد و دچار فتنه کرد. شیطان آنان را دچار این توهم ساخت تا گمان کنند راز ماندن و جاودانگی در حیات دنیا تا قیامت در همان درختی نهفته که خداوند آن را ممنوع اعلان فرموده است. پس مراقب باشید شیطان شما را با همان جنت فریب نداده و به فتنه نیندازد تا مثل آدم و حوا برای ماندن در آن آزمند شوید. آن جنت، فتنه مسیح کذاب است، قصرهای آن از نقره و درهای آن از طلاست و در داخل آن زینت‌های فراوانی نهاده شده است. مراقب باشید که به شما دروغ نگوید.
به خدا قسم که ملائکه او را با ننگ و سرشکستگی از آنجا بیرون خواهند راند. او به وعده‌ای که به شما می‌دهد، عمل نخواهد کرد و به‌ زودی لشکر خداوند او را با ننگ و سرشکستگی از آنجا بیرون خواهند راند. ملائکه‌ای که به دستور خداوند او را از سرزمینی بیرون خواهند راند که به محبان و حبیبان خود [ قوم يحبهم ويحبونه] وعده داده که در آن جانشین خواهند شد همان‌طور که گذشتگانشان در آن جانشین شدند. خداوند زمین و دیاری را به آنان به ارث می‌رساند که قطعاً تا به حال پای هیچ مسلمانی به آن نرسیده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَأَوْرَثَكُمْ أَرْضَهُمْ وَدِيارَهُمْ وَأَمْوالَهُمْ وَأَرْضًا لَمْ تَطَؤُها}صدق الله العظيم [الأحزاب:۲۷]
اما مقصود خداوند تعالی از:
{وَأَوْرَثَكُمْ أَرْضَهُمْ وَدِيارَهُمْ وَأَمْوالَهُمْ}صدق الله العظيم ؛ چیست؟ منظور محمد رسول‌الله و مسلمانانی است که با او بودند. آنها زمین شیاطین یهودی بشر را به ارث بردند، چرا که بعد از پیمان بستن با خداوند؛ عهد را شکسته وآنچه که خداوند حفظ آن را سفارش نموده بود قطع کرده و در زمین فساد نمودند.

اما مقصود خداوند تعالی از :
{وَأَرْضًا لَمْ تَطَؤُها}صدق الله العظيم،
چیست؟ مقصود وعده خداوند به قوم دیگری از مسلمانان است. آنها امام مهدی و مسلمانانی هستند که دعوت او را باور کرده و پیرو او شده‌اند. خداوند به آنها وعده فرموده است که اموال تمام شیاطین انس و جن از هرگونه‌ای که باشند و زمینی را که تا به حال پای آنها به آن نرسیده را به ایشان خواهد داد. در کتاب به این زمین نام «بهشت بابل» داده شده‌ و مکانی است که شیطان یعنی ملک هاروت و همتایش [قَبیلُه] ماروت و فرزندانشان یعنی یأجوج و مأجوج بر آن مسلط بوده و ساکن آن هستند. قصرهایی از نقره با درهای طلایی ساخته‌اند و آنها را به هرکسی که به خداوند کافر شده و پیرو شیطان گردد، می‌دهند. هرکسی که مسیح کذاب را باور کرده و او را خدای خود بخواند، قصری از نقره به او می‌دهند که دروازهایش از طلا و جواهر است و پله‌هایی که با آن از قصر بالا می‌روند و بسیار زیبا بوده و با جواهرات فراوان زینت شده‌اند.

این همان «بهشت بابل» فتنه مسیح کذاب است. این بهشت در مکانی قرار دارد که دو مشرق دارد [برای توضیحات بیشتر در مورد دو مشرق به بیان « مهدی منتظر،خلیفه خداوند بر بشر و آخرین خلیفه او از اهل بیت پاک و مطهر؛ تمام علماء امت اسلامی را مورد خطاب قرار میدهد » مراجعه شود]. مراقب باشید شیطان شما را مانند پدر و مادرتان آدم و حوا دچار فتنه نکند. او آنها را با خیال واهی جاودانه شدن و اقامت ابدی در این بهشت به خوردن از درخت [ممنوعه] کشاند. لذا از آن درخت خوردند زیرا حریص بودند که در آن زمین باقی بمانند، پس مراقب باشید که گرفتار فتنه شیطان نشوید. او به دروغ به شما می‌گوید که شما وارث این زمین هستید. سپاه فرشتگانی که از نور آفریده شده‌اند و فرمانده‌شان وزیر مهدی منتظر یعنی ملك جبريل عليه الصلاة والسلام است آنها را از آنجا بیرون خواهند راند.. خداوند به جبریل فرمان داده‌است تا با تمام سپاهیان خداوند که از ملائکه آسمان‌های هفتگانه‌اند، فرود آمده و به سپاه مهدی منتظر ملحق شوند. به آنها فرمان داده شده است که از خلیفه و عبد خداوند امام مهدی عبد نعیم اعظم اطاعت نمایند. لذا آنان، ملک هاروت که همان مسیح کذاب است را به همراه همتایش ماروت و فرزندانشان [یأجوج و مأجوج] از ارض بابل بیرون خواهند راند؛ جایی که بهشت خداوند در زمین بوده و آن را برای آرامش و آسایش جن و انس آفریده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{وَالْأَرْ‌ضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ ﴿١٠﴾ فِيهَا فَاكِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَكْمَامِ ﴿١١﴾ وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّ‌يْحَانُ ﴿١٢﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَ‌بِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿١٣﴾}صدق الله العظيم [الرحمن]
و از آنجا که خداوند این مکان را برای دو گروه بزرگ انس و جن قرار داده‌است، آنها را به صورت زوج خطاب می‌کند:

{وَالْأَرْ‌ضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ ﴿١٠﴾ فِيهَا فَاكِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَكْمَامِ ﴿١١﴾ وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّ‌يْحَانُ ﴿١٢﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَ‌بِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿١٣﴾}صدق الله العظيم.
و این همان بهشت فتنه است و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:

{يَا بَنِي آدَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَ‌جَ أَبَوَيْكُم مِّنَ الْجَنَّةِ يَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِ‌يَهُمَا سَوْآتِهِمَا ۗ إِنَّهُ يَرَ‌اكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَ‌وْنَهُمْ ۗ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿٢٧﴾}صدق الله العظيم [الأعراف]

سؤالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که: شیطان چگونه آنها را به فتنه انداخته و باعث می‌شود به خداوند جهان کافر شده و خدا بودن او [شیطان] را باور کنند؟ جواب این است که « فتنه مسیح کذاب» سرزمینی است که در بهشت فتنه موجودیت مادی دارد و آن طور که شما فکر می‌کنید خداوند با معجزاتش او را یاری نمی‌کند. خداوند تعالی در آیات محکم کتاب درباره فتنه مسیح دجال می‌فرماید:
{وَلَوْلَا أَن يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَّجَعَلْنَا لِمَن يَكْفُرُ‌ بِالرَّ‌حْمَـٰنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفًا مِّن فِضَّةٍ وَمَعَارِ‌جَ عَلَيْهَا يَظْهَرُ‌ونَ ﴿٣٣﴾وَلِبُيُوتِهِمْ أَبْوَابًا وَسُرُ‌رً‌ا عَلَيْهَا يَتَّكِئُونَ ﴿٣٤﴾ وَزُخْرُ‌فًا ۚ وَإِن كُلُّ ذَٰلِكَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۚ وَالْآخِرَ‌ةُ عِندَ رَ‌بِّكَ لِلْمُتَّقِينَ ﴿٣٥﴾ وَمَن يَعْشُ عَن ذِكْرِ‌ الرَّ‌حْمَـٰنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِ‌ينٌ ﴿٣٦﴾ وَإِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ ﴿٣٧﴾ حَتَّىٰ إِذَا جَاءَنَا قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِ‌قَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِ‌ينُ﴿٣٨﴾}صدق الله العظيم [الزخرف]

در جواب کسی که درباره همسر شیطان سؤال می‌کند باید گفت او با قدرت «کن فیکون» آفریده شده است و فرزندان و نوادگانش همگی از نسل شیطان بوده و دشمن خداوند و شما هستند. به همین دلیل است که خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ‌ رَ‌بِّهِ ۗ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّ‌يَّتَهُ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِي وَهُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ ۚ بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلًا ﴿٥٠﴾ }صدق الله العظيم [الكهف]

خداوند آن دو را به صورت ملائکه درآورده بود، به همین علت هم شیطان توانست آدم و همسرش را فریب دهد که اگر می‌خواهند مثل آنها تبدیل به ملائکه شوند و در تمام طول حیات دنیا جاودان بمانند، باید از این درخت بخورند و به این ترتیب به دو فرشته جاویدان در زمینی تبدیل شوند که خداوند ملک آنها قرار داده است :

{مَا نَهَاكُمَا رَ‌بُّكُمَا عَنْ هَـٰذِهِ الشَّجَرَ‌ةِ إِلَّا أَن تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ ﴿٢٠﴾ وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ ﴿٢١﴾}صدق الله العظيم [الأعراف]
آدم و همسرش گمان کردند راز تغییر جنیانی که از صفات ملائکه برخوردارند [از خلقت خودشان به ملائکه] خوردن از آن درخت است. به همین علت است که شیطان نام آن درخت را درخت جاودانگی نهاده است، یعنی هر که از آن بخورد، جاودانه و نامیرا خواهد شد. درحالی‌که این درخت در قرآن مورد لعن قرار گرفته و درختی است که از ریشه درآورده و در جهنم کاشته شده است و غذای گناهکاران است.
هنوز مطالب زیادی ازعلم کتاب را خداوند در نزد ما گذاشته است که شما از آن بی‌خبر هستید. این امر برای کسانی که یقین ندارند، غریب به نظر می‌آید. بنابر این ما به آنها ارفاق کرده و کتاب را جزء به جزء [کم کم] بیان می‌کنیم تا اعتقاد قلبی محبان خداوند وحبیبان او [يحبهم الله ويحبونه] تثبیت شده و بیان و شرح حق کتاب بر ایمانشان بیفزاید. برای خردمندان نیز ذکری است تا تقوی پیشه کنند.

و آخر کلام این است که: چرا مسیح کذاب نمی‌تواند قصرهای نقره با درب‌های طلا را به شما بدهد؟ زیرا خداوند نهایتاً او را با ننگ و سرشکستگی از آنجا بیرون خواهد راند؛ چرا که خداوند می‌داند اگر او را رها بگذارد، مردم را به فتنه دچار کرده و همگی آنها را به طور یک دست به امتی کافر تبدیل خواهد نمود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{وَلَوْلَا أَن يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَّجَعَلْنَا لِمَن يَكْفُرُ‌ بِالرَّ‌حْمَـٰنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفًا مِّن فِضَّةٍ وَمَعَارِ‌جَ عَلَيْهَا يَظْهَرُ‌ونَ ﴿٣٣﴾وَلِبُيُوتِهِمْ أَبْوَابًا وَسُرُ‌رً‌ا عَلَيْهَا يَتَّكِئُونَ ﴿٣٤﴾ وَزُخْرُ‌فًا ۚ وَإِن كُلُّ ذَٰلِكَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۚ وَالْآخِرَ‌ةُ عِندَ رَ‌بِّكَ لِلْمُتَّقِينَ ﴿٣٥﴾ وَمَن يَعْشُ عَن ذِكْرِ‌ الرَّ‌حْمَـٰنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِ‌ينٌ ﴿٣٦﴾ وَإِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ ﴿٣٧﴾ حَتَّىٰ إِذَا جَاءَنَا قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِ‌قَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِ‌ينُ﴿٣٨﴾}صدق الله العظيم [الزخرف]

ولی اراده خداوند بر این است که این زمین را امام مهدی منتظر به ارث ببرد؛ امامی که در تلاش متحد ساختن مردم بر پایه ایمان به خداوند و پرستش به دور از شرک اوست. وقتی که من عزم رفتن به سوی آن زمین را کنم؛ بر دروازه های آن ملائکه بشر به فرماندهی جبرئیل عليه وعليهم الصلاة والسلام را خواهم یافت که منتظرند طبق فرمان خداوند، از امر خلیفه خداوند و عبد او امام مهدی اطاعت کنند. جنّیان و انسان‌های صالح نیز با ما خواهند بود. امور به سوی خداوندی باز می‌گردد که از نگاه‌های مخفیانه و رازهای پنهان در سینه‌ها آگاه است.

ای حبیبان خداوند شاید از بیان بعضی از آیات خودداری کنیم چون باعث کشف برخی از اسرار برای شیاطین جن و انسی می‌شود که دشمن هستند. اما شما با اصرارتان مرا وادار می‌کنید بعضی از آنها را عنوان کنم. بدانید زمانی که به بعضی از سؤالات قرآنی شما پاسخ نمی‌دهم ناشی از عجز من نیست، بلکه در به تأخیر انداختن شرح آنها حکمتی نهفته است؛ پس عصبانی نشوید. اگر شما و سایر پرسشگران مرا مجبور کنید و در صورتی که خداوند بخواهد، بالاخره آنها را بیان خواهیم کرد. هر که می‌خواهد ایمان بیاورد و هرکه می‌خواهد کافر شود.اما می‌ترسم بیان آنها برای شما خوش نیاید [ وسنگین باشد] و آنها را در ذهن و فکر شما بزرگ جلوه کند و کسانی هم که نمی‌دانند بگویند: «چگونه ممکن است جبریل و تمام سپاهیان خداوند در آسمان‌های بالا از سپاهیان مهدی منتظر ناصر محمد یمانی بوده و مطیع اوامر او باشند؟» . جواب حقی که به آنها می‌دهم این است که: مگر خداوند قبل از این به آنها امر نفرمود که در مقابل خلیفه خدا آدم عليه الصلاة والسلام سجده کنند؟ پس چرا این قضیه در باره امام مهدی منتظر ناصر محمد یمانی بنظرتان امر بزرگی می‌آید؛ کسی که به دنبال این است که تمام مردم را در مسیر هدایت و ایمان متحد سازد؟!
و هدف دشمن من مسیح کذاب، شیطان؛ برعکس هدف مهدی منتظر است، چرا که می‌خواهد مردم بر پایه کفر به خداوند متحد شوند. هدف او همین است و خداوند تعالی می‌فرماید:

{وَلَوْلَا أَن يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَّجَعَلْنَا لِمَن يَكْفُرُ‌ بِالرَّ‌حْمَـٰنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفًا مِّن فِضَّةٍ وَمَعَارِ‌جَ عَلَيْهَا يَظْهَرُ‌ونَ ﴿٣٣﴾وَلِبُيُوتِهِمْ أَبْوَابًا وَسُرُ‌رً‌ا عَلَيْهَا يَتَّكِئُونَ ﴿٣٤﴾ وَزُخْرُ‌فًا ۚ وَإِن كُلُّ ذَٰلِكَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۚ وَالْآخِرَ‌ةُ عِندَ رَ‌بِّكَ لِلْمُتَّقِينَ ﴿٣٥﴾ وَمَن يَعْشُ عَن ذِكْرِ‌ الرَّ‌حْمَـٰنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِ‌ينٌ ﴿٣٦﴾ وَإِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ ﴿٣٧﴾ حَتَّىٰ إِذَا جَاءَنَا قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِ‌قَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِ‌ينُ﴿٣٨﴾}صدق الله العظيم [الزخرف]
او می‌خواهد غضب خداوند را برانگیزد، چرا که خداوند از کفر بندگانش ناراضی است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِن تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنكُمْ وَلَا يَرْضَى لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ}صدق الله العظيم [الزمر:۷]
لذا شیطان می‌کوشد با ایجاد امتی کافر؛ رضوان خداوند در نفسش تحقق نیابد؛ ولی تلاش امام مهدی در جهت عکس خواسته شیطان است. او می‌خواهد تمام مردم هدایت شده و در راه راست خداوند قرار گرفته و او را بدون هیچ شریکی بپرستند تا خداوند راضی گردد و رضوان نفس خداوند تحقق نمی‌یابد، مگر اینکه بندگان او شکر گزار بوده و خداوند را بدون هیچ شریکی عبادت کنند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم [الذاريات]

اگر خداوند را می‌پرستید؛ با بیان حق قرآن مجید شما را به پیروی از رضوان او هدایت می‌کنم؛ پس از من پیروی کنید تا با قرآن مجید شما را به رضوان آن عزیز حمید راهبر باشم. خداوند تعالی می‌فرماید:

{قَدْ جَاءَكُمْ رَ‌سُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيرً‌ا مِّمَّا كُنتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَعْفُو عَن كَثِيرٍ‌ ۚ قَدْ جَاءَكُم مِّنَ اللَّـهِ نُورٌ‌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ ﴿١٥﴾ يَهْدِي بِهِ اللَّـهُ مَنِ اتَّبَعَ رِ‌ضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِ‌جُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ‌ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَىٰ صِرَ‌اطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿١٦﴾}صدق الله العظيم [المائدة]

وسلام على المرسلين والحمد لله رب العالمين..
برادر مؤمنان که در برابر آنان خاضع است و در برابر کافرانی که قصد خاموش ساختن نور خدا را دارند، با قدرت ...
الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=39430

Admin
28-05-2015, 05:04 PM
- 14 -




الإمام ناصر محمد اليماني
23 - صفر - 1431 هـ
07 - 02 - 2010 مـ
۱۸-بهمن-۱۳۸۸ه.ش.
03:16 صباحاً
( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )
ــــــــــــــــــــــ



سخنی مختصر در باره مسیح کذاب وبی‌شرم
و در مورد مسیح کذاب؛ چه کسی به شما گفته است که او حبس است؟ بلکه آزاد و رها است ..

بسم الله الرحمن الرحيم
والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم والتابعين للحق إلى يوم الدين
سلام بر «البداية الجديده» ورحمة الله وبركاته السلام علينا وعلى عباد الله الصالحين وسلامُ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين
برادر گرامی به پایگاه آزاد اطلاع رسانی مهدی منتظر و میزگرد گفتگوی جهانی «پایگاه اطلاع رسانی امام ناصر محمد یمانی» خوش آمدید. می‌بینم معترفید که ناصر محمد یمانی عالم است و به همین علت نام بیان خود را «العالِم ناصر محمد الیمانی» گذاشته‌اید، امام ناصر محمد یمانی از شما تشکر می‌کند که او را به عنوان عالِم توصیف کرده‌اید. حال امام عالِم ناصر محمد یمانی به شما روکرده و این پرسش را مطرح می‌نماید که آیا علم نور و روشنایی است؟ و جواب حق شما را می‌دانم، پاسخ می‌دهید: «البته که بدون هیچ شک و تردیدی علم نور است» . امام عالِم ناصر محمد یمانی می‌گوید: آیا امکان این هست که نور و تاریکی در یک‌جا با یکدیگر جمع شوند و جوابتان را می‌دانم که به حق می‌فرمایید: «چگونه ممکن است نور و تاریکی با یکدیگر در یک اتاق جای گیرند؟ با آمدن نور، تاریکی خواهد رفت و اگر نور برود، تاریکی جای آن را خواهد گرفت. شب‌و‌روز نمی‌توانند با یکدیگر باشند. هنگام روز که رسید، تاریکی خواهد رفت و با رفتن نور تاریکی و ظلمات گسترده می‌شود» . امام عالِم ناصر محمد یمانی می‌گوید پس چطور در قلب امام ناصر محمد یمانی نور و تاریکی را در کنار هم قرار گرفته‌اند و یا مگر آرزو داری ناصر محمد یمانی بر حسب باور شیعیان بگوید که همان یمانی است که قبل از مهدی منتظر برمی‌خیزد؟ برادر گرامی به خداوندی که جز او معبودی نیست سوگند که فتوای «مهدی منتظر» بودن من از روی تصور شخصی و از جانب خودم صادر نشده‌است، چرا که گمان کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند و من به خدا پناه می‌برم که از جاهلانی باشم که ندانسته به خداوند نسبت می‌دهند. و شایسته هم نیست که شما را از دادن نسبت ناحق به خداوند [که عملی شیطانی است] به شدت نهی کنم و سپس خودم با آن مخالفت کنم. ازآیات محکم قرآن عظیم برایتان فتوا آورده‌ام که ندانسته به خداوند نسبت دادن حرام است؛ لذا ای برادر بزرگوار! آیا فکر می‌کنی من بدون داشتن خبری از جانب خداوند، گفته‌ام مهدی منتظرم؟ از غضب خداوند به خود او پناه می‌برم. آیا فکر می‌کنی من از شأن مهدی منتظر که پیشوا و امام رسول خدا مسيح عيسى‌بن‌مريم عليه الصلاة والسلام است بی خبرم؟ ای مرد که نام «البدایة الجدیده» را برای خود برگزیده‌ای! اگر شما گفته‌های امام عالِم ناصر محمد یمانی را باور کنید و او همان مهدی منتظر نباشد، برای شما مشکلی نیست؛ چرا که شما دعوت حق، از جانب خداوند را استجابت کرده‌اید و گناه ادعای دروغ او بر گردن خود اوست. آیا شما مثل مؤمن آل فرعون نمی‌گویید:
{ وَقَالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلًا أَنْ يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَقَدْ جَاءَكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ مِنْ رَبِّكُمْ وَإِنْ يَكُ كَاذِبًا فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ وَإِنْ يَكُ صَادِقًا يُصِبْكُمْ بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ } صدق الله العظيم [غافر: ٢٨].
امام عالِم، ناصر محمد یمانی نیز با دلایل روشنی که از جانب خداوند است با شما بحث می‌کند، اگر دروغ بگوید و مهدی منتظر نباشد؛ گناه آن بردوش خود اوست. اما در برابر آن فاجعه بزرگی که در صورت نپذیرفتن امام عالِم ناصر محمد یمانی به عنوان مهدی منتظر حتماً گریبانتان را خواهد گرفت چه می‌کنید؟ خداوند وعده داده‌است که اگر از دعوت حق روگردانده شود بلا نازل خواهد شد. لذا ای برادر بزرگوار از نادانان مباش من با خیرخواهی شما را نصیحت می‌کنم و ناصح امین شما هستم.
و اما در مورد مسیح کذاب، چه کسی گفته‌است او زندانی و محبوس است؟ بلکه او در زمین مفروش [ واقع در باطن زمین] آزاد و رهاست و از آن محل خارج شده و دوباره به آن بازمی‌گردد. مگر نمی‌دانید که در «غزوه بدر» او به عنوان مردی از دیاری ناشناس که تجارب جنگی داشته، همراه با کافران بود؟ اما زمانی که دو گروه به هم نزدیک شدند و دید سه هزار فرشته همراه مسلمانان هستند، عقب نشینی کرد و پا به فرار گذاشت...
خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَإِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ وَقَالَ لَا غَالِبَ لَكُمُ الْيَوْمَ مِنَ النَّاسِ وَإِنِّي جَارٌ لَكُمْ فَلَمَّا تَرَاءَتِ الْفِئَتَانِ نَكَصَ عَلَىٰ عَقِبَيْهِ وَقَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكُمْ إِنِّي أَرَىٰ مَا لَا تَرَوْنَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ وَاللَّهُ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿۴۸﴾ } صدق الله العظيم . [الأنفال]
می‌دانید او شاهد چه چیزی بود؟ او فرود فرشتگان از آسمان را برای کمک به مسلمانان دید، درحالی‌که کافران قادر به دیدن آنها نبودند و به همین دلیل است که می‌گوید:
{ فَلَمَّا تَرَاءَتِ الْفِئَتَانِ نَكَصَ عَلَى عَقِبَيْهِ وَقَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكُمْ إِنِّي أَرَى مَا لَا تَرَوْنَ إِنِّي أَخَافَ اللَّهَ وَاللَّهُ شَدِيدُ الْعِقَابِ } صدق الله العظيم
ای «رجل البدایه» شما در [درک] بیان قرآن توسط امام عالِم ناصر محمد یمانی در اول راه قرار داری و اندیشه و تدبر شما در قرآن [هنوز] کم است، به همین علت فکر کرده‌ای فتوای من مبنی بر محبوس بودن شیطان است. اما من چنین فتوایی نداده‌ام، بلکه دروازه‌ای که در قطب شمال زمین قرار گرفته باز است و سد ذوالقرنین در وسط زمین مفروشه جای داشته و آن را به دو زمین تقسیم می‌کند. در سمت شمال سد، یأجوج و مأجوج و در سمت جنوبی آن قوم دیگری ساکن هستند.
برادر گرامی این نصیحت من به خاطر خداست، هیچ وقت تا زمانی که دلایل و برهان علمی کسی را نشنیده و در مورد دلایل و حجت‌های قاطع علمی او فکر و اندیشه نکرده‌ای؛ قضاوت مکن. بعد ازطی این مراحل است که نوبت قضاوت فرامی‌رسد، من به شما نصیحت می‌کنم تا دیگر آن چنان که در حق امام مهدی ناصر محمد یمانی ظلم کردی، در حق دیگران ظلم نکنی. [در حقیقت] شما به من ظلم نکرده‌اید، بلکه با این حکم که «ناصر محمد یمانی علی‌رغم عالِم بودنش، مهدی منتظر نیست» ، در حق خود ظلم نموده‌اید. اعتقاد شما این است که عالِم بودن به این معنا نیست که امام ناصر محمد یمانی؛ مهدی منتظر است. پاسخ امام مهدی ناصر محمد یمانی این است که: شما را به خدا، آیا منتظرید امام مهدی با کتاب جدیدی به سراغتان بیاید یا خود را رسول رب العالمین معرفی نماید؟ [چنین نیست] بلکه خداوند به من علمی عطا فرموده است که بیش از تمام دانسته‌های علمی علمای شماست .. کسی از آنها نیست که از قرآن با من به بحث بپردازد، مگر آنکه با علم کامل او را شکست دهم. از آنجا که رؤیا فقط به صاحب آن تعلق دارد، نمی توان آن را پایه حکم شرعی برای مردم قرار داد. اما اگر خداوند این رؤیا را در واقعیت تحقق بدهد و هیچ عالم قرآنی نباشد که امام ناصر محمد یمانی با او به مباحثه بپردازد مگر اینکه امام، او را با علم حقی که برگرفته از آیات محکم قرآن عظیم است، شکست دهد؛ این نشانه‌ی اثبات صحت و حقانیت رؤیا از جانب خداوند است. به این ترتیب رؤیا برای شما حجت خواهد بود، چرا که خداوند درستی آن را حقیقتاً نشان داده است وبعد از حق جز گمراهی نیست ..
برادر کریم « رجل البدایه»! خداوند به تو برکت بدهد. انصار به برادرتان خوش آمد بگویید؛ اگر روایات جعلی که موجب گرفتاری [و دور شدن از حقّ] هستند، نبودند؛ او در آستانه دیدن حقیقت است. خداوند روایات را برای شما حجت قرار نداده‌است. روایاتی که خداوند تنها برای اندکی از آنها دلیل و برهان فرستاده‌است و اکثراً خزعبلاتی هستند که هیچ‌گاه از دهان محمد رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم خارج نشده‌اند. اما از جانب ایشان مطالب زیادی بیان شده‌است که از او که سلام و صلوات بر او باد نیستند و بنابر این [حکمیت درباره] خیر و شر روایات را تا موعد مقرر به تأخیر انداخته‌ایم
و شما را به سوی حکمیت کتاب خداوند که از تحریف محفوظ است دعوت می‌کنم. به خداوند که اگر قرار بود با احادیث و روایات با شما مباحثه کنم، چگونه می‌توانستم هم بر شما و هم بر نصاری [مسیحیان] و یهودیان غلبه نمایم؟ تنها با استفاده از آیات محکم قرآن عظیم است که بحث می‌کنم تا تسلیم حق شوند واگر از آن روبرگردانند؛ خداوند یک‌ شبه مرا بر آنها پیروز خواهد کرد درحالی‌که همگی خوار شده‌اند. اما اکثر شما از چگونگی ظهور مهدی منتظر در شب عبور سیاره سقر، که سیاره دهم یا نیبیرو آن را نام نهاده‌اید؛ آگاهی ندارید. شبی که در آن، شب از روز پیشی می گیرد، ولی اکثر شما از آن غافلید.. به خداوندی که جز او معبودی نیست سوگند! که سیاره عذاب خواهد آمد و درباره آن هیچ شک‌و‌تردیدی ندارم، همان‌گونه که در باره رب العالمین شکی ندارم. من می‌کوشم شما را از عذاب نجات دهم و هنوز نیز، در تلاشم چرا که مهدی منتظر و سیاره سقر در حال رقابتند و روز موعود نزدیک است اما اکثر مردم از حق رو گردانند و می‌خواهند مهدی منتظر از امیال آنها پیروی نموده و مذهب آنها را یاری کند. درحالی‌که دنباله‌رویِ حق از خواسته‌های شما، تنها منجر به تفرقه و جدایی بیشتر مسلمانان می‌گردد؛ آیا از خدا پروا نمی‌کنید. وسلامُ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين ..
برادرتان امام مهدی ناصر محمد یمانی
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=40552

Admin
28-05-2015, 05:10 PM
- 15 -



الإمام ناصر محمد اليماني
27 - جمادی الثانی - 1433 هـ
19 - 05- 2012 مـ
۳۰-اردیبهشت-۱۳۹۱ه.ش.
05:32 صباحاً
ـــــــــــــــــــ



سخنی مختصر در باره مسیح کذاب و بی‌شرم
توضیح بیشتر درباره مسیح کذاب...


بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله وآله الأطهار وجميع أنصار ربي، أحبة قلبي في الأولين وفي الآخرين وفي الملأ الأعلى إلى يوم الدين..


سلام الله عليكم أحبتي الأنصار السابقين الأخيار، السلام علينا وعلى عباد الله الصالحين، وسلام على المرسلين والحمد لله رب العالمين..

از فتنه آشکار و علنی مسیح کذاب برحذر باشید، برحذر باشید! همانا که این شیطان است که به صورت یک انسان خود را به شما نشان می‌دهد و آشکارا و رودررو با شما سخن می‌گوید و با کمک لشکر اسبان بالدار سریع و مردانش به سوی شما می‌تازد. با اموال [فراوان] و دخترانش به‌سوی شما می‌آید تا در فرزندانتان شریک شود و وعده بهشتی را که در باطن زمین است به شما می‌دهد. ممکن است أم خالد گرامی بگوید:«ای امام! این مرد کیست که می‌تواند به شکل یک بشر بر ما نمایان شود و آشکارا سخن گفته و با لشکریان خود و با مردان و دخترانش در اموال و فرزندان با انسان شریک شود؟ آیا امکان دارد که درباره او برای ما فتوا بدهی البته به شرط آنکه فتوای شما مستقیماً از آیات محکم کتاب باشد نه از روایات و احادیثی که ممکن است درست باشند یا غلط و به دروغ به خداوند و رسولش نسبت داده شده باشند. لذا ما نیاز به فتوای روشن و واضحی داریم تا بدانیم عامل این فتنه آشکار و روشن کیست تا در زمان ظاهر شدنش، کسانی که تابع بیان حق ذکر [قرآن] هستند، از آن برحذر بوده و دوری کنند». پاسخ مهدی منتظر به سؤال أم خالد محترم این است: برای شما فتوایی می‌آوریم که مستقیماً برگرفته از آیات محکم کتاب است و شما را از فتنه آشکاری که شیطان برای تمامی مردم تدارک دیده با خبر می‌کند، فتنه‌ای که در آن شیطان با صدا و چهره به صورت واقعی در برابر مردم ظاهر می‌شود و با لشکر و مردان و دخترانش برمردم می‌تازد. فتوا را در این فرموده خداوند تعالی می‌یابیم که می‌فرماید:


{ وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُم بِصَوْتِكَ وَأَجْلِبْ عَلَيْهِم بِخَيْلِكَ وَرَجِلِكَ وَشَارِكْهُمْ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ وَعِدْهُمْ ۚ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُورًا ﴿۶۴﴾ } صدق الله العظيم [الإسراء]

پیامبری وجود ندارد که پیروان و قوم خود را از فتنه مسیح کذاب برحذر نداشته باشد، چرا که مسیح کذاب خود شیطان رجیم است.
شاید أم خالد بخواهد بگوید:« ممکن است برایمان بیشتر توضیح بدهید که چرا انبیاء لقب مسیح کذاب را به او داده‌اند؟». پاسخ مهدی منتظر ناصر محمد یمانی به ایشان این است که: ای بنده خدا! آیا با عقل و منطق جور در می‌آید که مسیح کذاب خود را با نام مسیح کذاب به مردم معرفی نماید؟ چنین نیست بلکه او به مردم خواهد گفت: «من مسیح عیسی‌بن‌مریم و رب العالمین هستم». به همین علت است که انبیاء او را مسیح کذاب می‌نامند، چرا که او مسيح عيسى‌بن‌مريم حق -صلى الله عليه وأمه وأسلم تسليماً ـ نبوده و دروغ می‌گوید. نام او مسیح کذاب است چون مسیح عیسی‌بن‌مریم نیست؛ فرزند مریم آنچه که حق او نیست را برزبان نمی‌آورد، بلکه در میان‌سالی همان سخن حقی را که در گهواره گفته بود بیان کرده و می‌گوید:
{قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّـهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا ﴿٣٠﴾ وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا ﴿٣١﴾وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [مريم].

از آنجا که خداوند از غیب آگاه بوده و می‌داند که شیطان درصدد است شخصیت مسیح را جعل کرده و به ناحق ادعای خدایی کند، به همین دلیل به حق حکمت بازگشت مسیح عیسی‌بن‌مریم برایتان آشکار شد چرا که شیطان رجیم می‌خواهد با سوءاستفاده از شخصیت مسیح به ناحق ادعای خدایی کند. لذا خداوند مقدر فرموده تا مسیح عیسی‌بن‌مریم به سوی مردم بازگشته و همراه با مهدی منتظر با مسیح کذاب بجنگد و از پیروان صالح امام مهدی باشد که صلوات خداوند بر مسیح عیسی‌بن‌مریم و مادرش باد و من نیز بر آنها صلوات می‌فرستم.

شیاطین جن و انس، نصاری [مسیحیان] را به مبالغه در حق مسیح عیسی‌بن‌مریم کشانده‌اند تا حدی که آنها مسیح عیسی‌بن‌مریم را همان خدای خود بدانند و با این مبالغه، راه را برای خروج مسیح کذاب هموار نمودند. خداوند تعالی می‌فرماید:

{ لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ } صدق الله العظيم, [المائدة:۷۲]


زمانی که مسیح کذاب ظاهر شده و ادعا کند که مسیح عیسی‌بن‌مریم است و سپس نیز ادعای خدایی نماید؛ مردم و نصاری [مسیحیان] خواهند گفت: «آیا می‌بینید که عقیده مسلمانان درباره مسیح عیسی‌بن‌مریم غلط بود، چرا که مسلمانان معتقدند مسیح عیسی‌بن‌مریم بنده‌ای از بندگان خداوند است اما نصاری [مسیحیان] او را خدا می‌دانند؟ و این مسیح عیسی‌بن‌مریم است که بازگشته تا به حق بین نصاری [مسیحیان] و مسلمانان داوری نماید. ببینید که همان‌طور که نصاری [مسیحیان] معتقد بودند، او خود را خداوند می‌داند و سخنی از باور مسلمانان مبنی بر «بنده‌ای از بندگان خداوند بودن» را بیان نمی‌کند. لذا ثابت شد که عقیده مسلمانان، غلط بوده و نصاری [مسیحیان] که قائل به خدایی فرزند مریم بودند بر حق هستند».بدین ترتیب حق، باطل و باطل، حق نشان داده می‌شود؛ سپس مردم و تعداد زیادی از مسلمانان، به جز عده کمی پیرو باطل خواهند شد. ای مسلمانان! اگر با برانگیختن مهدی منتظر خداوند فضل خود را شامل حال شما نمی‌کرد، به جز عده اندکی، بقیه پیرو شیطان می‌شدید. خداوند تعالی می‌فرماید:

{وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].

و اما جنیان برایشان روشن شده‌است که مسیح کذاب همان شیطان است که در زمین دارای دو مشرق [ذات المشرقین] ادعای خدایی کرده و در آن زمین نیز خود را مسیح عیسی می‌نامد و می‌گوید که خداوند است و همسر و فرزند دارد. اما جنیان او را «نادان ما» [سفيهنا] خطاب می‌کنند، یعنی نادانی از جنس جنیان. آنها می‌دانند که او با وجود اینکه ادعای خدایی کرده ولی همسر و فرزند نیز اتخاذ کرده است. اراده خداوند براین قرار گرفت که جنیان با شنیدن قرآن عظیم که در آن به جزخداوند سبحان، باقی ملکوت از ادعای خدایی منع شده‌اند [از فتنه مسیح کذاب] حفظ گردند. لذا جنیان می‌دانند که شیطان رجیم و نادان علی‌رغم داشتن همسر و فرزند، ادعای خدایی می‌کند درحالی‌که خداوند همسر و فرزندی اختیار نمی‌نماید. خداوند تعالی می‌فرماید:

{قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِّنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا ﴿١﴾ يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَن نُّشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَدًا﴿٢﴾ وَأَنَّهُ تَعَالَىٰ جَدُّ رَبِّنَا مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَلَا وَلَدًا ﴿٣﴾ وَأَنَّهُ كَانَ يَقُولُ سَفِيهُنَا عَلَى اللَّـهِ شَطَطًا ﴿٤﴾ وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن تَقُولَ الْإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى اللَّـهِ كَذِبًا ﴿٥﴾ وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِّنَ الْإِنسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِّنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا ﴿٦﴾ وَأَنَّهُمْ ظَنُّوا كَمَا ظَنَنتُمْ أَن لَّن يَبْعَثَ اللَّـهُ أَحَدًا ﴿٧﴾ وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاءَ فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِيدًا وَشُهُبًا﴿٨﴾ وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَن يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَّصَدًا ﴿٩﴾ وَأَنَّا لَا نَدْرِي أَشَرٌّ أُرِيدَ بِمَن فِي الْأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَدًا ﴿١٠﴾ وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَٰلِكَ كُنَّا طَرَائِقَ قِدَدًا ﴿١١﴾ وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن نُّعْجِزَ اللَّـهَ فِي الْأَرْضِ وَلَن نُّعْجِزَهُ هَرَبًا ﴿١٢﴾ وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَىٰ آمَنَّا بِهِ فَمَن يُؤْمِن بِرَبِّهِ فَلَا يَخَافُ بَخْسًا وَلَا رَهَقًا ﴿١٣﴾ وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولَـٰئِكَ تَحَرَّوْا رَشَدًا ﴿١٤﴾ وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا ﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [الجن].

از این آیات استنباط می کنیم که شیطان ادعای خدایی کرده [اما] همسر و فرزند اختیار می‌کند، درحالی‌که خداوند حقیقی همسر و فرزندی ندارد. ای خردمندان از خدا پروا نموده و از بیان حق کتاب پیروی نمایید و کسی جز خردمندان [اولوالباب] متذکر این آیات نمی‌شوند.

ممکن است یکی از انصار سابقین اخیار عزیز بگوید: «چگونه انصار می‌توانند خردمندان را، از بدترین موجودات که اهل شنیدن و دیدن و تعقل نیستند ،تشخیص دهند؟». به پرسشگران جواب می‌دهیم که: اگر به کسانی که اندیشه نمی‌کنند، خبر داده شود، کسی به نام امام ناصر محمد یمانی در شبکه جهانی اینترنت هست که خود را مهدی منتظر دانسته و با مردم بر اساس قرآن عظیم سخن گفته و بحث می‌نماید؛ بلافاصله و بدون آنکه کلام او را شنیده و منطق علمی او را ببینند، درباره دعوت ناصر محمد یمانی قضاوت می‌کنند و اینان هستند که هم خود و هم امتشان را به گمراهی می‌کشانند. اما صاحبان خرد در باره ناصر محمد یمانی قضاوت نکرده و جواب می‌دهند که: «به ما فرصت دهید درباره دعوت امام ناصر محمد یمانی فکرکنیم تا ببینیم از حق سخن می‌گوید یا بیهوده‌گویی می‌کند. سپس قضاوت ما را در مورد او بشنوید». اینان کسانی هستند که خداوند به آنها بشارت هدایت شدن را داده است، چرا که قبل از شنیدن دلایل و براهین علمی فرد مدعی؛ درباره او قضاوت نمی‌کنند. بلکه اول سخنان او را گوش داده و اگر برایشان روشن شد که سخن حقی است که از جانب خداوند آمده است از بهترین آنها پیروی می‌کنند. آنها تا زمانی که دلایل علمی و برهان روشن برگرفته از کتاب خداوند را نشنیده باشند، قضاوت نمی‌نمایند.
وسلامٌ على المرسلين والحمد لله رب العالمين
برادرتان امام مهدی ناصر محمد یمانی

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=44724

Admin
28-05-2015, 05:16 PM
- 16 -
الإمام ناصر محمد اليماني
06 - جمادی الآخرة - 1430 هـ
31 - 05 - 2009 مـ
۱۰-خرداد-۱۳۸۸ه.ش.
02:07 صباحاً
ـــــــــــــــــــ

سخنی مختصر در باره مسیح کذاب و بی‌شرم
من در کتاب خداوند درمورد خروج دجال بعد از فتح قسطنطنیه چیزی نمی‌یابم...
بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامُ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين.
برادر ریاض! سلام علیکم و رحمة الله و برکاته،من در کتاب خداوند درباره خروج دجال بعد از فتح قسطنطنیه چیزی نمی‌یابم. به حقّ برایت فتوا داده و شایسته نیست جز حق، به خداوند نسبتی دهم؛ آنچه که در کتاب خداوند یافتم این است که خروج «دجال» بعد از عبور سیاره عذاب صورت خواهد گرفت؛ سیاره آتش خداوند «سقر» که به صورت دوره‌ای و در فواصل زمانی طولانی بر بشر ظاهر می‌شود. زمان عبور سیاره عذاب از کنار زمین‌تان نزدیک شده‌است. در صورتی که دعوت مهدی منتظر به سوی بیان حق قرآن پذیرفته نشود؛ خداوند با عبور این سیاره از کنار زمین [و حوادث ناشی از این عبور] ، مهدی منتظر را بر تمام مردم دنیا چیره خواهد کرد. این سیاره از«اطراف» به زمین نزدیک می‌شود یعنی از طرف قطب و در جریان عبورش یکی از نشانه‌های بزرگ ساعت رخ داده و با طلوع خورشید از مغرب، شب از روز پیشی می‌گیرد. این وعده حق [ و حتمی] خداوند است. زمان این وعده که فرا برسد، سد ذوالقرنین منهدم شده و مسیح دجال از زمین دارای دو مشرق خارج شده و به سراغتان می‌آید. برشماست که مراقب باشید، چون او تنها تلاش نمی‌کند تا شما را از راه حق منحرف سازد؛ بلکه لشکرهایی را با خود دارد که مدت‌های طولانی است مشغول تدارک آنهاست از جمله یأجوج و مأجوج. زمان وقوع این فتنه بعد از ایمان آوردن تمام مردم است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ الم ﴿١﴾ أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ ﴿٢﴾ } صدق الله العظيم . [العنكبوت]



این آیه دلیل این است که فتنه تنها بعد از آنکه تمامی مردم به حق ایمان آوردند رخ خواهد داد. اگر کسانی از مردم حاضر به سجود [منظور اطاعت و سرفرو آوردن است] درمقابل مهدی منتظر خلیفه خداوند در زمین نشوند که مردم را به بیان حق قرآن دعوت می‌کند؛ خداوند با نازل نمودن نشانه‌ای از آسمان همگی را خاضع می‌گرداند و منظور از این سجود، گذاردن پیشانی بر زمین در طی نماز که تنها به خداوند اختصاص دارد، نیست؛ بلکه منظور از آن سرفرود آوردن بدون تکبر و خم کردن «گردنِ طاعت» دربرابر خلیفه خداست. تصدیق فرموده خداوند تعالی:



{إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِم مِّنَ السَّمَاءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ ﴿۴﴾ } صدق الله العظيم . [الشعراء]


این آیت [ و نشانه] باعث می‌شود تمام مردم، گردن خضوع در برابر خلیفه خداوند مهدی منتظر فرود آورند و در صورت روگرداندن مردم از دعوت من به سوی پیروی از کتاب خداوند و سنّت حقّ رسول، منتظر نازل شدن این عذاب دردناک هستم. اما این آیه عذابی که قرار است از آسمان نازل شده و همه مردم را وادار کند تا در برابر خلیفه خداوند امام مهدی، سر خضوع فرود آوردند چیست؟ جواب این سؤال را در کتاب خداوند تعالی و در این فرموده می‌یابیم که :


{ فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُّبِينٍ ﴿١٠﴾ يَغْشَى النَّاسَ ۖ هَٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١١﴾ رَّبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾ أَنَّىٰ لَهُمُ الذِّكْرَىٰ وَقَدْ جَاءَهُمْ رَسُولٌ مُّبِينٌ ﴿١٣﴾ ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَّجْنُونٌ ﴿١٤﴾ إِنَّا كَاشِفُو الْعَذَابِ قَلِيلًا ۚ إِنَّكُمْ عَائِدُونَ ﴿١٥﴾ يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَىٰ إِنَّا مُنتَقِمُونَ ﴿١٦﴾ } صدق الله العظيم . [الدخان]


بعد از این که مردم دعوت خلیفه خداوند امام مهدی را که آنها را به سوی آنچه که بر آخرین نبیّ و رسول خداوند محمد رسول الله صلى الله عليه وأله وسلم فرستاده شده است، پذیرفتند؛ فتنه مسیح دجال رخ خواهد داد. او می‌خواهد مانع پیروی مردم از «الم» المهدی المنتظر گردد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:


{ الم﴿١﴾ أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ ﴿٢﴾ } صدق الله العظيم . [العنكبوت]


معنی آن این است که امام مهدی یک شبه با آیه [نشانه] عذاب بر تمام مردم دنیا چیره می‌شود. علت فرود عذاب نیز روی گرداندن مردم از دعوت امام به پیروی از کتاب خداوند و بخشی از سنّت حقّ رسولش است که با آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم تناقض ندارد.


طول روزهایی که در طی آن دجال خروج می‌کند، بسیار طولانی‌تر از ایام فعلی است. به این معنی که [تحت تأثیر سیاره عذاب] ، روز ابتدا بسیار طولانی می‌شود؛ سپس با دور شدن سیاره سقر و از بین رفتن تأثیر آن روی زمین، طول روز کوتاه و کوتاه‌تر می‌شود. در طی آن روزهای طولانی است که مسیح دجال و لشکرش از جمله یأجوج و مأجوج از زمین دارای دو مشرق که در باطن زمین شماست خارج می‌شوند. زمان خروج یأجوج و مأجوج هم‌زمان با گذشتن سیاره آتش از کنار زمین است و وعده خداوند تعالی حق است که می‌فرماید:


{ فَمَا اسْطَاعُوا أَن يَظْهَرُوهُ وَمَا اسْتَطَاعُوا لَهُ نَقْبًا ﴿٩٧﴾ قَالَ هَٰذَا رَحْمَةٌ مِّن رَّبِّي ۖ فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَبِّي جَعَلَهُ دَكَّاءَ ۖ وَكَانَ وَعْدُ رَبِّي حَقًّا ﴿٩٨﴾ وَتَرَكْنَا بَعْضَهُمْ يَوْمَئِذٍ يَمُوجُ فِي بَعْضٍ ۖ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَجَمَعْنَاهُمْ جَمْعًا ﴿٩٩﴾ وَعَرَضْنَا جَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ لِّلْكَافِرِينَ عَرْضًا ﴿١٠٠﴾ } صدق الله العظيم . [الكهف]


بعد از خروج یأجوج و مأجوج، رستاخیز (بعث) اول رخ می‌دهد و خداوند کافرانی که در جوامع مختلف قبلی بشر، رسولان را تکذیب کرده و به همین سبب نیز هلاک شده بودند، دوباره به دنیا باز می‌گرداند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:


{ وَحَرَامٌ عَلَىٰ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَنَّهُمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٩٥﴾ حَتَّىٰ إِذَا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُم مِّن كُلِّ حَدَبٍ يَنسِلُونَ ﴿٩٦﴾ } صدق الله العظيم . [الأنبياء] *


علت برانگیخته شدن دوباره کافران این است که خداوند [می‌خواهد با دادن فرصت دوباره به آنها] تمام مردم را به یک امت واحد تبدیل نماید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:


{ وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَن فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا } صدق الله العظيم . [يونس: ٩٩]


و تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً } صدق الله العظيم . [هود: ١١٨]


مسیح کذاب می‌خواهد با سوءاستفاده از این رستاخیز، زنده و مرده را به فتنه انداخته و با ادعای خدایی، خود را به عنوان مسیح عیسی‌بن‌مریم معرفی کند که قادر است مردگان را زنده نماید. او می‌گوید که الله است، ولی خداوند تعالی از دروغ‌هایی که ابلیس شیطان رجیم [ یعنی مسیح کذاب] به او نسبت می‌دهد منزه و بالاتر است. شیطان خود را مسیح کذاب نمی‌نامد، بلکه ادعا می‌کند مسیح عیسی‌بن‌مریم است که مرده‌ها را زنده می‌نماید. او وانمود می‌کند «بعث اول» کار اوست و ادعای خدایی می‌کند. درحالی‌که مسیح عیسی‌بن‌مریم که با اجازه خداوند مرده‌ها را زنده می‌کند، نمی‌گوید که خداوند است. اما این دشمن خداست که دروغ می‌گوید، او مسیح عیسی‌بن‌مریم نیست؛ بلکه مسیح کذاب و همان ملک هاروت یا ابلیس و شیطان رانده شده است. همان فرشته‌ای که از جنس جنّیان بود اما از فرمان خداوند خود سرپیچی کرده و می‌خواهد از بندگان خدا سهمی مشخص را به خود اختصاص دهد. لذا با سوء استفاده از باورغلط و ناحق نصاری[مسیحیان] ؛ شخصیت مسیح عیسی‌بن‌مریم را به سرقت می‌برد. به همین دلیل است که خداوند دوباره مسيح عيسى‌بن‌مريم حقیقی صلى الله عليه وآله وسلم را برای ادای شهادت فرا می‌خواند. او از اینکه بنده خدا بوده و از صالحانی باشد که از امام مهدی منتظر پیروی می‌کنند استنکاف نمی‌نماید. همان امامی که خداوند علم کتاب را به وی عطا نموده تا آنچه را که نمی‌دانستید به شما بیاموزد. ای جویندگان حق! آیا هیچ وقت از خود سؤال کرده‌اید چرا مسیح دجال با ادعای خدایی می‌آید و وانمود می‌کند که مالک بهشت و آتش است و می‌گوید: «آتش همین بود که دیدید [عبور سیاره سقر] و بهشت نیز در دل همین زمین قرار دارد»؟ جز اینکه از «بعث اول» اطلاع دارد و از آنجا که خدا به او وعده داده‌است که تا روز بعث فرصت دارد؛ منتظر این روز است تا با استفاده از آن بگوید که خداوند اعلی مرتبه شماست. ای مردم تقوا پیشه کنید. برانگیختن مهدی منتظر، فضل خداوند برشماست تا با بیان حق قرآن شما را از فتنه مسیح دجال نجات داده و مانع پیرویتان از مسیح دجال که همان شیطان رجیم است گردد. امام مهدی به عنوان منجی، فضل و رحمت خداوند بر بندگانش است تا احکام حق و قطعی را از آیات محکم قرآن استنباط کرده و برایتان بیان نماید. اگر خداوند با بعثت مهدی منتظر، شما را مشمول فضل و رحمت خود نگردانده بود؛ تمامی شما مسلمانان، جز گروه بسیار کمی، پیرو شیطان مسیح دجال می‌شدید و تنها عده کمی امر ما را باور می‌کردند و خداوند تعالی می‌فرماید:


{ مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ ۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿٨٠﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾ } صدق الله العظيم . [النساء]
آنچه که در این آیه آمده است، برهان صحت این حدیث حق رسول‌الله است که می‌گوید:
[ ألا أني أوتيت القرأن ومثله معه ]
صدق محمّدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم
[ همانا که من قرآن و چیزی مثل آن آورده‌ام ]
خداوند به شما خبر داده‌است که احادیث سنت نبوی محفوظ از تحریف نیستند. سپس به شما می‌اموزد چگونه احادیث آلوده‌ای که از جانب خداوند نیستند را از روایات حق خداوند در سنت نبوی جدا کنید وبرای این کار باید به آیات محکم قرآن رجوع شود. هر حدیثی که با آیات محکم سازگار نباشد، بدانید از جانب کسی غیر از خدا وارد سنت نبوی شده است و کسی که از روی میل خود سخنی بیان نمی‌کند [یعنی] رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم آن را عنوان ننموده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی است که :


{ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾ } صدق الله العظيم . [النساء]


یعنی خواهید دید که احادیث جعلی سنت نبوی؛ با آیات محکم قرآن عظیم تفاوت بسیاری دارند و کسی که علم کتاب [قرآن عظیم] به او داده شده است، حکم حقّ را از کتابی که تا روز قیامت از تحریف مصون است، برایتان استنباط می‌کند. اما منافقانِ دشمن خداوند، احادیث و روایات بسیار زیادی را به دروغ به سنت نبوی نسبت داده‌اند ودر مقابل، روش کشف روایات جعلی به شما آموزش داده شده‌است: هرچه که حتی با یکی از آیات محکمی که اساس کتابند، مغایر باشد؛ جعلی است. چقدر خداوند در مورد منافقان به شما هشدار داده‌است. آنان که از سوگندهاشان سپری ساخته و از ورای این سپر با کمک احادیثی که رسول‌الله عليه الصلاة والسلام آنها را بیان نفرموده‌اند؛ مردم را از راه خداوند منحرف می‌کنند و چقدر عملشان زشت و بد است و خداوند تعالی می‌فرماید:


{ وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ ﴿٨﴾ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ ﴿٩﴾ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ ﴿١٠﴾ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ ﴿١١﴾ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَٰكِن لَّا يَشْعُرُونَ ﴿١٢﴾ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ ۗ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَٰكِن لَّا يَعْلَمُونَ ﴿١٣﴾ وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَىٰ شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ ﴿١٤﴾ اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿١٥﴾ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَىٰ فَمَا رَبِحَت تِّجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ ﴿١٦﴾ مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَّا يُبْصِرُونَ ﴿١٧﴾ صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿١٨﴾ أَوْ كَصَيِّبٍ مِّنَ السَّمَاءِ فِيهِ ظُلُمَاتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِم مِّنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ ۚ وَاللَّهُ مُحِيطٌ بِالْكَافِرِينَ ﴿١٩﴾ يَكَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ ۖ كُلَّمَا أَضَاءَ لَهُم مَّشَوْا فِيهِ وَإِذَا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قَامُوا ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿٢٠﴾ } صدق الله العظيم . [البقرة]


{ وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَا بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ قَالُوا أَتُحَدِّثُونَهُم بِمَا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ لِيُحَاجُّوكُم بِهِ عِندَ رَبِّكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ(۷۶) } صدق الله العظيم . [البقرة]


{ وَمِنَ النَّاسِ مَن يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللَّهَ عَلَىٰ مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ ﴿٢٠٤﴾ وَإِذَا تَوَلَّىٰ سَعَىٰ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ ۗ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ ﴿٢٠٥﴾ وَإِذَا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ ۚ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ ۚ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿٢٠٦﴾ } صدق الله العظيم . [البقرة]
سورة آل عمران:
{ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿٧١﴾ وَقَالَت طَّائِفَةٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ آمِنُوا بِالَّذِي أُنزِلَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهَارِ وَاكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ﴿٧٢﴾ } صدق الله العظيم.


{ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِّن دُونِكُمْ لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ ۚ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿١١٨﴾ هَا أَنتُمْ أُولَاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَلَا يُحِبُّونَكُمْ وَتُؤْمِنُونَ بِالْكِتَابِ كُلِّهِ وَإِذَا لَقُوكُمْ قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنَامِلَ مِنَ الْغَيْظِ ۚ قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿١١٩﴾ إِن تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِهَا ۖ وَإِن تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا ۗ إِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ ﴿١٢٠﴾ } صدق الله العظيم . [آل‌عمران]
سورة النساء:
{ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَن يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَن يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا ﴿٦٠﴾ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَىٰ مَا أَنزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنَافِقِينَ يَصُدُّونَ عَنكَ صُدُودًا ﴿٦١﴾ فَكَيْفَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ ثُمَّ جَاءُوكَ يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا إِحْسَانًا وَتَوْفِيقًا ﴿٦٢﴾ } صدق الله العظيم.


{ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَكُمْ فَانفِرُوا ثُبَاتٍ أَوِ انفِرُوا جَمِيعًا ﴿٧١﴾ وَإِنَّ مِنكُمْ لَمَن لَّيُبَطِّئَنَّ فَإِنْ أَصَابَتْكُم مُّصِيبَةٌ قَالَ قَدْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيَّ إِذْ لَمْ أَكُن مَّعَهُمْ شَهِيدًا ﴿٧٢﴾} صدق الله العظيم . [النساء]


{ فَمَا لَكُمْ فِي الْمُنَافِقِينَ فِئَتَيْنِ وَاللَّهُ أَرْكَسَهُم بِمَا كَسَبُوا أَتُرِيدُونَ أَن تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا } صدق الله العظيم . [النساء: ٨٨].

{ إِلَّا الَّذِينَ يَصِلُونَ إِلَىٰ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُم مِّيثَاقٌ أَوْ جَاءُوكُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَن يُقَاتِلُوكُمْ أَوْ يُقَاتِلُوا قَوْمَهُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقَاتَلُوكُمْ فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقَاتِلُوكُمْ وَأَلْقَوْا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلًا } صدق الله العظيم . [النساء: ٩٠]


{بَشِّرِ الْمُنَافِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا ﴿١٣٨﴾ الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ ۚ أَيَبْتَغُونَ عِندَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا ﴿١٣٩﴾ وَقَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آيَاتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بِهَا وَيُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلَا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّىٰ يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ ۚ إِنَّكُمْ إِذًا مِّثْلُهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِينَ وَالْكَافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعًا ﴿١٤٠﴾ الَّذِينَ يَتَرَبَّصُونَ بِكُمْ فَإِن كَانَ لَكُمْ فَتْحٌ مِّنَ اللَّهِ قَالُوا أَلَمْ نَكُن مَّعَكُمْ وَإِن كَانَ لِلْكَافِرِينَ نَصِيبٌ قَالُوا أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَيْكُمْ وَنَمْنَعْكُم مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ ۚ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ وَلَن يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا ﴿١٤١﴾ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَىٰ يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿١٤٢﴾ مُّذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذَٰلِكَ لَا إِلَىٰ هَٰؤُلَاءِ وَلَا إِلَىٰ هَٰؤُلَاءِ ۚ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا ﴿١٤٣﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ ۚ أَتُرِيدُونَ أَن تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا مُّبِينًا ﴿١٤٤﴾ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَن تَجِدَ لَهُمْ نَصِيرًا ﴿١٤٥﴾ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَأَخْلَصُوا دِينَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَٰئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ ۖ وَسَوْفَ يُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ أَجْرًا عَظِيمًا ﴿١٤٦﴾ } صدق الله العظيم . [النساء]


برادر گرامی از جمله‌ی روایات جعلی، می‌توان به آنهایی اشاره کرد که از تخریب کعبه صحبت می‌کنند؛ درحالی‌که فراموش کرده‌اند خداوند حافظ آن است. همان که کعبه را از ابرهه حبشی حفظ نمود؛ آن را از [شرّ] دیگران نیز حفظ خواهد نمود. خداوند تعالی می‌فرماید:


{ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ الَّذِي جَعَلْنَاهُ لِلنَّاسِ سَوَاءً الْعَاكِفُ فِيهِ وَالْبَادِ وَمَن يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحَادٍ بِظُلْمٍ نُّذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ (۲۵) } صدق الله العظيم . [الحج]

همان‌گونه که با ابرهه حبشی که قصد داشت بیت الله المعظم کعبه را در مکه مکرمه نابود کند برخورد شد ...خداوند تعالی می‌فرماید:


{ أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ ﴿١﴾ أَلَمْ يَجْعَلْ كَيْدَهُمْ فِي تَضْلِيلٍ ﴿٢﴾ وَأَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْرًا أَبَابِيلَ ﴿٣﴾ تَرْمِيهِم بِحِجَارَةٍ مِّن سِجِّيلٍ ﴿٤﴾ فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَّأْكُولٍ ﴿٥﴾ } صدق الله العظيم . [الفيل].


اما با کمال تأسف می‌بینیم مسلمانان منتظر خراب شدن بیت الله المعظم هستند. آیا فکر نمی‌کنید؟ اگر در آیات محکم کتاب خدا اندیشه کنید، خواهید دید که کعبه خدایی دارد که حافظ آن است. اما روایات [جعلی] باعث شده‌اند اکثر مسلمانان، از حق منحرف شوند و منتظر تحقق یافتن این امرند ولو مخالف دین و مسلمانان باشد. مسلمانان نمی‌خواهند تا زمانی که بیت الله المعظم خراب شود مهدی منتظر را باور کنند؛ ایا از خدا نمی‌ترسید؟
وسلامُ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين ..
برادر مسلمانان امام مهدی ناصر محمد یمانی
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=48624