المساعد الشخصي الرقمي

مشاهدة النسخة كاملة : سلسله گفتگوهای امام در پایگاه أشراف أونلاين



Admin
06-06-2015, 03:25 AM
سلسله گفتگوهای امام در پایگاه أشراف اونلاين..







- 1 -
الإمام ناصر محمد اليماني
01 - محرم - 1432 هـ
07 - 12 - 2010 مـ
۱۶-آذر-۱۳۸۹ه.ش.
11:10 مساءً

[ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
(https://mahdialumma.xyz/showthread.php?t=2644)https://mahdialumma.xyz/showthread.php?t=2644 (https://mahdialumma.xyz/showthread.php?t=2644)
ـــــــــــــــــــــ

پاسخ به ابوحمزه مجمود المصری در پایگاه جهانی علمی هاشمی...

بسم الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

{إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا(۵۶)} صدق الله العظيم [الأحزاب]،

والصلاة والسلام على كافة أنبياء الله ورُسله وآلهم الأطهار من أولهم إلى خاتمهم جدّي محمد رسول الله إلى الناس كافة صلى الله عليهم وآلهم وجميع المُسلمين في الأولين وفي الآخرين وفي الملأ الأعلى إلى يوم الدين.

سلام خداوند بر شما جناب اشراف ( اشراف = نسل امامین حسن و حسین علیهم السلام درمذهب اهل تسنن)؛ ما از میهمانان پایگاه مبارک شما هستیم و اگر ناصرمحمد یمانی سیدی از آل بیت باشد، نصیحت من به شما این است که گرفتار حمیت جاهلی پیش از اسلام نشوید، حمیت جاهلی پیش از اسلام چیست؟ یعنی غرور تعصب شما را به گناه بکشاند و اگر برایتان روشن شد حق با محمود است، در کنار امام ناصر محمد یمانی بمانید چون او فتوا می‌دهد که از آل بیت هاشمی قریشی است! به هیچ‌ وجه عزیزان من، به خداوند قسم من تنها چیزی که می‌خواهم این است که شما طرف حق باشید و به حق بین من و ابوحمزه محمود مصری که از سرسخت‌ترین دشمنان مهدی منتظرامام ناصرمحمد یمانی است؛ قضاوت کنید. بدانید که ابوحمزه مصری از کسانی است که تظاهر به داشتن ایمان می‌کند و کفر و مکر خود برضد مهدی منتظر را پنهان می‌کند تا نور خداوند برای عالمیان را خاموش سازد و خداوند جز این نمی‌خواهد که نور خود را کامل گرداند، ولو مجرمان از ظهور آن خشنود نباشند. به‌ درستی که ابوحمزه مصری بر ضد مهدی منتظر ناصر محمد یمانی، اعلان جنگ کرده است و با هر وسیله وحیله‌ای تلاش می‌کند مردم را از پیروی از مهدی منتظر ناصرمحمد یمانی بازدارد؛ او که مسلمانان و نصاری [مسیحیان] و یهودیان را به پذیرش حکمیت براساس ذکر محفوظ از تحریف دعوت می‌کند؛ تا از آن پیروی کرده و نسبت به هرچه که مخالف آیات محکم ذکر باشد -فرقی ندارد در تورات یا انجیل یا سنت محمدی نبوی باشد- کافر گردند.
همانا که هر بار ابوحمزه مصری می‌بیند یکی از پایگاه‌های دینی، اقدام به انتشار دعوت مهدی منتظربرای گفتگو می‌کند؛ نامه‌ای به آن پایگاه نوشته و مطالبی را که امام ناصر محمد یمانی نگفته است به او نسبت می‌دهد و چهره ناصر محمد یمانی را زشت نشان داده و شب و روزبه سختی تلاش می‌کند تا مردم را از پیروی از ناصر محمد یمانی بازدارد تا جایی که مدیران پایگاه اسلامی را به فتنه اندازد و آنان که حرف این فاسق را که به مهدی منتظر نسبت دروغ می‌دهد را باورمی‌کنند؛ بیانات امام مهدی ناصرمحمد یمانی را که مردم را به راه راست -صراط مستقیم- دعوت می‌کند را حذف می‌نمایند! چه کسی آنان را ازعذاب روز عقیم نجات خواهد داد؟ ألا لعنت خدا بر ناصر محمد یمانی؛ اگر که مهدی منتظر نباشد و لعنت خدا بر ابوحمزه محمود مصری -لعنتی سخت و بزرگ- اگر از کسانی باشد که تظاهر به ایمان می‌کنند و کفر و مکر خود برای بازداشتن مردم از پیروی از ذکر حکیم را پنهان می‌کنند. پروردگارم از کید آنان باخبر است و ولیّ من خداوند است و ولیّ او شیطان رجیم، و حکم با خداوند خیرالحاکمین و اسرع الحاسبین است. حسبي الله لا إله إلا هو عليه توكلت وهو ربّ العرش العظيم.
ای ابوحمزه محمود مصری، می‌بینم که می‌خواهی بگویی امام ناصر محمد یمانی درمورد پایگاه «طریق الاسلام» و پایگاه «طریق القرآن» دروغ می‌گوید! وسؤالی که مطرح می‌شود این است: ناصر محمد یمانی چه دروغی درمورد آنها گفته است؟ آیا به مردم گفته است که پایگاه «طریق الاسلام» و پایگاه «طرق القرآن» او را تصدیق و از او پیروی کرده و با ناصر محمد یمانی بیعت کرده‌اند؟ آیا از خدا نمی‌ترسی؟ کاری که ما کردیم، تشکر از آنان بود چرا که بیان مهدی امام ناصر محمد یمانی را در پایگاه خود گذاشتند و معنای کارشان این نیست که آنها از انصار ناصر محمد یمانی هستند، بلکه می‌خواهند دیگران به دعوت امام ناصر محمد یمانی برای گفتگو، پاسخ دهند تا برای ایشان و دیگران روشن شود که شأن امام مهدی ناصرمحمد یمانی چیست و او به‌حق مهدی منتظر است یا دروغ‌گویی گستاخ؟ معنی انتشاراین نیست که آنان قانع شده باشند او مهدی منتظر است یا او را تصدیق کرده یا با وی بیعت کرد‌ه‌اند، بلکه بیعت و تصدیق و بیعت را به تاخیر انداخته تا شأن امام مهدی ناصر محمد یمانی برایشان روشن شود ولی اگر ناصر محمد یمانی فتوا بدهد که اصحاب پایگاه «طریق القرآن» یا پایگاه «طریق الاسلام» ناصر محمد یمانی را باور و با او بیعت کرده‌اند؛ در این‌ صورت محمود المصری راست گفته و امام ناصر محمد یمانی سخن دروغ بر زبان آورده‌ استِ اما الحمد لله که بیان هنوز موجود است و شاهد حقی برای این‌ که نشان دهد من در مورد تصدیق و بیعت، به آنها نسبت دروغ نداده‌ام و به راستی که من از آنها به خاطر مسدود نکردن بیان امام ناصر محمد یمانی و اعترافشان به حق گفتگو در دعوت به گفتگوی مهدی منتظر قبل از ظهور و هشدار درمورد سیاره سقر، از آنان تشکر کرده‌ام، آنان مانند کسی هستند که می‌گوید: «اگر دروغ بگوید، گردن خودش است و اگر راست بگوید برخی از وعده‌هایی که می‌دهد ممکن است برسرتان بیاید» و این احتیاط و برحذر بودن است و معنایش این نیست که آنها تصدیق و تبعیت و بیعت کرده باشند؛ من نگفتم که آنان از مهدی منتظر پیروی کرده‌اند؛ بلکه از آنان به‌ خاطر انتشار خبر و اقرار به دعوت به گفتگو؛ تشکر کردم. آنچه‌‌ که در ادامه می‌آید لینکی است که تشکر از آنان برای انتشار دعوت به گفتگو و هشدار درباره سیاره دهم در آن آمده‌است:
https://mahdialumma.org/showthread.php?p=5271 (https://mahdialumma.org/showthread.php?p=5271)
https://mahdialumma.xyz/showthread.php?t=395 (https://mahdialumma.xyz/showthread.php?t=395)
ای برادران انجمن جهانی اشراف و تمام پایگاه‌های اسلامی، از فتنه ولیّ یهود ابو حمزه محمود، دشمن سرسخت امام موعود برحذر باشید و با محمود سرسختانه دشمن باشید؛ او مردم را از پیروی از قرآن مجید که امام مهدی به وسیله آن راه خداوند عزیز و حمید را نشان می‌دهد، باز می‌دارد. هرکس از محمود پیروی کند و از دعوت به پذیرش حکمیت ذکر محفوظ از تحریف خداوند ‌ قرآن‌سرباز زند؛ مانند کافرانی خواهد بود که از کتاب خداوند قرآن عظیم روگردانده‌اند. این کفر نسبت به ناصر محمد یمانی نیست و ناصر محمد یمانی تنها بنده‌ای از بندگان صالح خداوند است که ازمسلمانان ومسیحیان و یهودیان و تمام مردم دعوت می‌کند که از کتاب خداوند قرآن عظیم پیروی کرده و نسبت به آنچه‌‌ که مخالف آن است کافر شوند؛ چه در تورات و انجیل باشد یا در سنت نبوی؛ چون خداوند درمورد حفظ آنها از تحریف به شما وعده‌ای نداده است؛ بلکه خداوند تنها وعده حفظ قرآن از تحریف داده شده تا مهیمن و حکم‌دهنده در موارد اختلافی باشد که درتورات یا انجیل یا سنت نبوی میان شما پیش آمده است؛ آیا پروا نمی‌کنید؟ و این تصدیق فرموده خداوند تعالی می‌فرماید:

{وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بالحقّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ} صدق الله العظيم [المائدة:۴۸].

محمود! آیا می‌دانی چرا خداوند کتاب خود قرآن عظیم را حکم و مهیمن قرار داده تا میان اختلافات یهود و نصاری و مسلمان داوری کند؟ چون این کتابی است که خداوند وعده داده در طول قرن‌ها، از روز نزول تا زمان رستاخیز و گرد آمدن دوباره مردم آن را از تحریف و دست‌کاری حفظ خواهد کرد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿٩﴾} صدق الله العظيم [الحجر]
الحمدلله رب العالمین که بشریت بیان حق این آیه را درعالم واقعیات به صورت واقعی در دستشان می‌بینند؛ و شاهد هستند که قرآن عظیم به‌حق از تحریف و دست‌کاری محفوظ مانده است و در طول گذشت اعصار، تنها یک نسخه از آن در جهان وجود دارد و حتی یک کلمه از آن نیست که با نسخه‌ای دیگر تفاوت داشته باشد.

اما کسانی که در ظاهر خود را مؤمن نشان داده و کفر و مکر خود برای بازداشتن مسلمانان و تمام مردم از پیروی از کتاب خداوند قرآن عظیم که به سوی محمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرستاده شده است را پنهان می‌نمایند؛ می‌گویند: شهادت می‌دهیم لا إله إلا الله مُحمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم‌. ولی دروغ می‌گویند چون چیزی را بر زبان می‌آورند که در قلبشان نیست و از این امر برای بازداشتن مردم از پیروی از ذکرمحفوظ از تحریف استفاده می‌نمایند. خداوند تعالی می‌فرماید:

{ إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّـهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ ﴿۱﴾ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۲﴾ }صدق الله العظيم [المنافقون]
سپس خداوند به شما می‌آموزد که آنان چگونه مردم را از راه خداوند بازمی‌دارند؛ خداوند در آیات محکم کتاب خود طریق مکر آمیز آنها را برایتان روشن می‌نماید. از علت ایمان آوردن ظاهری آنها برایتان می‌گوید تا بتوانند از راویان احادیث نبوی گردیده و مسلمانان را از راه سنت نبوی -که خداوند وعده محفوظ ماندن آنها از تحریف را نداده است- از مسیر درست بازدارند. برای همین می‌گویند از خداوند و رسولش اطاعت می‌کنیم و در مجالس که احادیث سنت نبوی در بیان قرآن داير می‌شد شرکت می‌کردند تا از راویان حدیث به شمار آیند و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ ۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿۸۰﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿۸۱﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿۸۲﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۸۳﴾ }صدق الله العظيم [النساء]

در این آیات محکم ؛خداوند بیان حق را برایتان روشن می سازد:

{ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ } صدق الله العظيم [المنافقون:۲]
و روش انحرافی آنها را به شما می‌آموزد:
{ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ } صدق الله العظيم
خداوند در آیات محکم کتابش؛ رسول خود و مؤمنان را از مکر کسانی که تظاهر به ایمان کرده و کفر و مکر خود را پنهان می‌کنند؛ آگاه می‌نماید و می‌فرماید:
{ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ}
اما به نبی خود فرمان پرده برداشتن از کار آنها و طردشان را نمی‌دهد بلکه به نبی خود فرمان می‌دهد و می‌فرماید:
{ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا } صدق الله العظيم.
خداوند سپس حکمت طرد نکردنشان را روشن می‌سازد. این به خاطر آن است که مشخص شود چه کسانی به کلام خداوند تمسک می‌جویند و چه کسانی از کلام خداوند؛ قرآن عظیم محفوظ از تحریف روبرمی‌گردانند و آن را پشت سر انداخته و به دنبال سخن شیطان رجیم که با آیات محکم کتاب خداوند تفاوت بسیاری دارد؛ می‌روند. این چنین خداوند قاعده و ناموس کشف احادیث دروغ وارد شده به سنت نبوی را به شما می‌آموزد. خداوند شما را آگاه کرده است اگر درباره‌ی احادیث نبوی دچار اختلاف شدید باید به محکمات قرآن تکیه و بر اساس آن حکم نمایید؛ اگر این حدیث سنت نبوی از جانب غیرخدا آمده باشد بین آن و آیات محکم قرآن عظیم تفاوت زیادی خواهید یافت، چرا که حق و باطل همیشه مخالف و ناقض یک‌دیگرند.برای همین خداوند قرآن را مرجع قرار داده است تا در موارد اختلاف در سنت نبوی بر اساس آن حکم کنید. خداوند تعالی فرموده است:
{ مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ ۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿۸۰﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿۸۱﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿۸۲﴾ }صدق الله العظيم [النساء]
اگر برای مؤمنان: {أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ} آمد؛ یعنی از جانب خداوند و رسولش بود؛ هرکس از خداوند و رسولش اطاعت کند از عذاب خداوند در دنیا درامان بوده و در روز قیامت نیز امنیت دارد، تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي آيَاتِنَا لَا يَخْفَوْنَ عَلَيْنَا ۗ أَفَمَن يُلْقَىٰ فِي النَّارِ خَيْرٌ أَم مَّن يَأْتِي آمِنًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۚ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ ۖ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿۴۰﴾ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ ۖ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ ﴿۴۱﴾ لَّا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ ۖ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ ﴿۴۲﴾ }صدق الله العظيم [فصلت]
اما منظور از { أَوِ الْخَوْفِ } یعنی چیزی که از جانب غیر خداست و کسی که از اموری اطاعت نماید که مخالف فرمان خداوند و رسولش است از عذاب خداوند در امان نخواهد بود.
اما منظور از این فرموده { أَذَاعُوا بِهِ } علمای امت هستند که راوی حدیث هستند، گروهی می‌گویند این حدیث به حق از خداوند و رسولش است و گروه دیگر آن را انکار می‌کنند و حدیثی مخالف آن را می‌آورند. در اینجا امر خداوند این است که اگر رسول خداوند هنوز بین آنهاست برای حکمیت به او رو کنند و بعد از وفات ایشان چنین اموری را به صاحبان امر (ائمه آگاه از علم کتاب) ارجاع دهند؛ کسانی از آنان که پیشوای مسلمانان هستند و خداوند بیان قرآن عظیم را به آنان آموخته است؛ کسانی که خداوند فرمان داده است بعد از رسولش از آنان اطاعت شود تا آنها در موارد اختلافشان حکم خداوند را آورده و برایشان حکم را از کتاب خداوند استنباط کرده و روشن سازند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ } صدق الله العظيم [الشورى:۱۰]
بر صاحبان امر (اولی الأمر) جز این نیست که باید در موارد اختلاف؛ حکم خداوند را برایتان از آیات محکم کتابش استنباط کرده و برایتان روشن سازند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ أَفَغَيْرَ اللّهِ أَبْتَغِي حَكَماً وَهُوَ الَّذِي أَنَزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلاً }صدق الله العظيم [الأنعام:۱۱۴]
حال این مهدی منتظر است که در زمان مقدر شده در کتاب مسطور خداوند حاضر شده است؛ در دورانی که علمای مسلمین دچار اختلاف شده و به دسته‌های متعدد تقسیم گردیده و هر یک به داشته‌های خود دلخوشند. و أشهدُ أن لا إله إلا الله و أشهدُ أن مُحمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم و أشهدُ إني المهدي المُنتظر ناصر محمد؛ من ازشما علمای مسلمین و نصاری [مسیحی] و یهودی دعوت می‌کنم تا در موارد اختلاف، تسلیم حکمیت کتاب خداوند گردید؛ خداوند قرآن عظیم را کتاب حاکم و مرجع حل اختلافاتتان قرار داده است. هر چه که مخالف آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم است؛ خواه در سنت نبوی باشد خواه در تورات یا انجیل، بدانید از جانب خدا نیست بلکه از سوی شیطان رجیم است؛ برای همین هم هست که اگر به قرآن عظیم باور داشته باشید در می یابید، بین باطل و آیات محکم کتاب – که نه در زمان نزول و نه بعد از آن باطل به آن راه نیافته است- اختلاف زیادی وجود دارد. ای مسلمانان و نصاری [مسیحیان] و یهودیان ! خداوند قرآن را مرجع حل اختلافات شما قرار داده است. مهدی منتظر نو آور نیست بلکه خداوند او را پیرو دعوت مُحمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم قرار داده است تا از شما مسلمانان امی؛ مسیحیان و یهودیان دعوت نماید در موارد اختلاف حکمیت کتاب خدا را بپذیرید و چنین است که نبیّ خداوند موسی و عیسی و تمام انبیا مردم را به سوی اسلام دعوت کرده‌اند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّـهِ الْإِسْلَامُ ۗ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ ۗ وَمَن يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّـهِ فَإِنَّ اللَّـهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [آل‌ عمران].
تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّـهِ يَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ ﴿۸۳﴾قُلْ آمَنَّا بِاللَّـهِ وَمَا أُنزِلَ عَلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ عَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَىٰ وَعِيسَىٰ وَالنَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ﴿۸۴﴾ وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿۸۵﴾ }صدق الله العظيم [آل عمران]
تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بالحقّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ ۖ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الحقّ ۚ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَٰكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ ۖ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ ۚ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿٤٨﴾} صدق الله العظيم [المائدة]
و برهان آن؛ دعوت نبی الله موسی از فرعون و بنی اسراییل است؛ او آنها را به سوی اسلام فرا می‌خواند و اولين کسانی از بنی اسراییل که از نبی الله موسی پیروی کردند؛ مسلمان نامیده شدند؛ چراکه نبی الله موسی مردم را به سوی اسلام دعوت می‌کرد و برای همین هم فرعون در زمانی که در آستانه غرق شدن بود گفت:
{ حَتَّى إِذَا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرَائِيلَ وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ }صدق الله العظيم [يونس:۹۰]
و چنین است که خداوند رسول خود موسى - صلى الله عليه وآله وسلم – را برمی‌انگیزد تا آل فرعون و بنی اسراییل را به دین حنیف اسلام فرا خواند؛ و به همین ترتیب رسولان خود داوود و سلیمان را نیز برانگیخت تا مردمان را به اسلام دعوت نمایند، برای همین هم در نامه نبیّ خداوند سلیمان به ملکه سبا و مردمش از این سخن به میان می‌آید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{ إِنَّهُ مِن سُلَيْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ ﴿۳۰﴾ أَلَّا تَعْلُوا عَلَيَّ وَأْتُونِي مُسْلِمِينَ ﴿۳۱﴾ }صدق الله العظيم [النمل]
و هم چنین خداوند بنده و رسول خود مسيح عيسى ابن مريم - صلى الله عليه وعلى أمه وآل عمران المكرمين وسلم تسليماً كثيراً –را برمی‌انگیزد تا بنی اسرییل را به اسلام دعوت کند و برای همین پیروان نبی الله عیسی مسلمان خوانده می‌شوند و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَكُم بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ ۚ وَجِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ فَاتَّقُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُونِ ﴿۵۰﴾ إِنَّ اللَّـهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ ۗ هَـٰذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ ﴿۵۱﴾ فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسَىٰ مِنْهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنصَارِي إِلَى اللَّـهِ ۖ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللَّـهِ آمَنَّا بِاللَّـهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ ﴿۵۲﴾رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ ﴿۵۳﴾ }صدق الله العظيم [آل عمران]
به خاطر آنکه من امام مهدی منتظر حق هستم که از جانب پروردگارتان آمده‌ام؛ آنچه که در دست دارم از تورات و انجیل و قرآن تصدیق کرده و دعوت من از شما همان دعوت نبی الله موسی و داوود و سلیمان و مسیح عیسی بن مریم و محمد رسول الله - صلى الله عليهم أجمعين وسلم تسليماً كثيراً – و هم شما را به دین حنیف اسلام فرا می‌خوانم و هر کس دینی بجز اسلام اختیار نماید از او پذیرفته نخواهد شد و در آخرت از زیان‌کاران خواهد بود؛ من شما را به سوی سخنی دعوت می‌کنم که بین ما و شما یکسان است :‌ لا اله الا الله وحده لا شریک له ‌و ما جز او کسی را عبادت نمی‌کنیم ؛ ما جای خداوند موسی و عزیر و مسیح عیسی بن مریم و محمد صلى الله عليهم وأوليای‌ وسلم تسليماً كثيراً نمی‌خوانیم و به شما همان چیزی را می‌گوییم که خداوند در آیات محکم قرآنش به ما فرمان داده است که بگوییم:
{قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّـهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّـهِ ۚ فَإِن تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ ﴿٦٤﴾} صدق الله العظيم [آل‌ عمران].
ای مسلمانان امی که پیرو مُحمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم هستید؛ ای شیعیان و سنیان، چقدر خداوند به شما هشدار داده است تا از پیروی از احادیث و روایاتی که به دروغ به نبی او نسبت داده شده دوری کنید روایاتی که از جانب طاغوت و اززبان اولیاء منافقش که در بین صحابه رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم بوده و تظاهر به ایمان می‌کردند تا آنها را از صحابه بدانید نقل شده است؛ اما آنها نه صحابه رسول الله بلکه صحابه شیطان رجیم هستند که در بین صحابه حق رسول الله نفوذ کرده بودند و شما علمای شیعیه و سنی از بسیاری از دروغذهای آنها پیروی کرده‌اید! برای شما فتوا داده‌اند که این شمایید که خلیفه‌ی خدا را در زمان مقدر شده در کتاب مسطور خداوند انتخاب می‌کنید؛ شما و آنها سخن کذب بر زبان می‌آورید... فرشتگان مقرب خداوند رحمن حق نداشتند خلیفه‌ی خداوند در زمین را برگزینند؛ پس چگونه شما علمای شیعه و سنی چنین حقی می‌توانید داشته باشید؟! و اما شیعیان او را بیش از هزار سال قبل انتخاب کرده‌اند و حکم را به یک پسربچه داده‌اند و اما اهل سنت، بر مهدی منتظر حرام کرده‌اند که هنگام حاضر شدنش به آنها بگوید که او مهدی منتظر خلیفه‌ای است که خداوند بر ایشان برگزیده و دانش بیشتری از علم کتاب را به او عطا نموده تا دراختلافاتشان؛ داور و حکم کننده بین آنان باشد و آنها را به حکمیت کتاب خداوند ذکری که محفوظ از تحریف است فرا بخواند.
جواب شیعیان و اهالی سنتی که خداوند آنها را در میز گفت‌وگو جهانی از شأن من آگاه کرده جز این نیست که می‌گویند:‌ به راستی که دروغگوی بی‌شرمی هستی؛ تو مهدی منتظر نیستی بلکه این ما هستیم که از بین مردم مهدی منتظر را انتخاب کرده و در حالی که خوار شده و راهی ندارد، او را وادار به بیعت می‌کنیم.‌ پس مهدی منتظر حق پروردگارشان در جواب می‌گوید: به خداوند عظیم و رحمن که بر عرش چیره است؛ شما در دورانی هستید که در کتاب مسطور خداوند مقدر شده است که عصر گفتگوی با مهدی منتظر قبل از ظهور و قبل ازعبور کوکب سقر باشد، بگو اگر راست می‌گویید برهانتان کدام است[قل هاتوا بُرهانكم إن كنتم صادقين]...اگر راست می‌گویید مهدی منتظر حق پروردگارتان را انتخاب کنید به شرط آنکه علم ظاهر و باطن کتاب را به او بدهید تا بتواند در موارد اختلاف بینتان حکم کند و اگر با قرآن با شما مجادله کند همه شما را شکست بدهد ..اگر راست می‌گویید –چنین فردی را خود انتخاب کنید!-... و اگر نتوانید که نمی‌توانید؛ بدانید من مهدی منتظر حق پروردگارتان هستم؛ مرا نه جبریل انتخاب کرده است و نه میکاییل و نه شیعیان و نه اهل سنت؛ بلکه خداوند مرا به عنوان خلیفه خود در زمین برگزیده است؛ هم او که آدم را به خلافت برگزید؛ به راستی که ملک از آن خداوند است و آن را به هر کس که بخواهد عطا می‌نماید؛ و شما شیعیان و سنیانی که با احادیث دروغ و روایات به شدت گمراه شده‌اید کسانی نیستید که رحمت خدا را تقسیم کنند. رواياتی که شما به آنها تمسک می‌جویید از جانب طاغوت است نه از جانب خداوند و کار شما مانند خانه‌ای است که عنکبوت انتخاب کرده است و سست‌ترین خانه، خانه عنکبوت است؛ آیا پروا نمی‌کنید؟ در حالی که خداوند به شما فرمان داده است به ریسمان محکم الهی (عروة الوثقى) که محفوظ از تحریف است چنگ زنید و همانا که این ریسمان الهی قرآن عظیم است که به حق از جانب خداوند آمده و از شما دعوت شده است تا به حکمیت آن سرفرود آوريد ولی شما از حق اکراه دارید. ای اهل سنت و شیعیان چقدر شبیه یهودیان شده‌اید؛ آیا می‌خواهید به شما بگویم چه وقت‌هایی حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم را خوش نمی‌دارید؛ این زمانی است که یک موضوع بر خلاف امیال شماست. اما اگر حق با خواست شما همخواني داشته باشد به سرعت درمقابل آن سرفرود می‌آورید و در مجادله‌ها از آن استفاده می‌کنید؛ ولی اگر در موضوعی دیگر حق با امیال شما همخواني نداشته نباشد؛ آن وقت روبرگردانده و می‌گویید تأویل آن را تنها خداوند می‌داند و برای ما آنچه که پیشینیان ما گفته‌اند کافی است. منظور شیعیان ائمه آل بیت و منظور اهل سنت و جماعت صحابه رسول الله هستند. لذا امام مهدی منتظر در پاسختان می‌گوید: ولی زمانی که در موضوعی حق با شما باشد و آیه‌ای بیاید که برهانی برای آن باشد؛ به سرعت دربرابر آن سرفرود آورده و نمی‌گویید تأویل آن را تنها خداوند می‌داند؟! اما اگر آیه‌ای محکم بیاید که ظاهر و باطن آن روشن و مخالف داشته‌های شما باشد از آن روبرگردانده و می‌گویید جز خداوند کسی از تأویل آن آگاه نیست!!
پس با حق در برابرتان حجت می‌آورم ومی‌گویم ای اهالی سنت وشیعیان آیا این خصلت گروهی از صحابه یهود نیست؟ چرا شما از این ویژگی آنها پیروی می‌کنید؟ و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ لَّقَدْ أَنزَلْنَا آيَاتٍ مُّبَيِّنَاتٍ ۚ وَاللَّـهُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿۴۶﴾ وَيَقُولُونَ آمَنَّا بِاللَّـهِ وَبِالرَّسُولِ وَأَطَعْنَا ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُم مِّن بَعْدِ ذَٰلِكَ ۚ وَمَا أُولَـٰئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ ﴿۴۷﴾ وَإِذَا دُعُوا إِلَى اللَّـهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِّنْهُم مُّعْرِضُونَ ﴿۴۸﴾ وَإِن يَكُن لَّهُمُ الْحَقُّ يَأْتُوا إِلَيْهِ مُذْعِنِينَ ﴿۴۹﴾ أَفِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ أَمِ ارْتَابُوا أَمْ يَخَافُونَ أَن يَحِيفَ اللَّـهُ عَلَيْهِمْ وَرَسُولُهُ ۚ بَلْ أُولَـٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۵۰﴾ إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّـهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَن يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا ۚ وَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۵۱﴾ }صدق الله العظيم [النور]
ای شیعیان و اهالی سنت و سایر مذاهب اسلامی؛ آیا شما مسلمانان هستید یا از یهودیانی که از دعوت به پذیرش حکمیت کتاب خداوند روبرمی‌گردانند؟ چقدر از شما سؤال کردم چرا به دعوت به پذیرش حکمیت کتاب خداوند پاسخ مثبت نمی‌دهید و جوابی از شما نداشتیم! سپس برایتان به حق حجت می‌آوریم که مهدی منتظر حقی که از جانب پروردگارتان آمده است تابع و پیرو (رسول الله ) است نه یک نوآور؛ آیا محمد رسول الله اهل کتاب را که با یک‌دیگر اختلاف داشتند به پذیرش احکام کتاب خداوند قرآن عظیم فرا نمی‌خواند؟ آیا ناصر محمد یمانی برخلاف آنچه که تصور می‌کند که خداوند او را برای یاری( ناصر محمد) محمد رسول الله صلی الله علیه و اله و سلم برانگیخته است نو آور است و از رسول الله پیروی نمی‌کند؟ اما من از راست گویانم. من از صادقانی هستم که از محمد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم – پیروی می‌کنم و چیز جدیدی نیاورده‌ام. من ازآیات محکم قرآن عظیم برایتان دلیل می‌آورم .تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}صدق الله العظيم [البقرة:۱۱۱]
اگر اهل اندیشه‌اید پس بدانید برای هر ادعایی برهانی لازم است. پس سؤال دیگری برایتان دارم و می‌خواهم از احادیث حق سنت نبوی به آن جواب دهید؛ آیا مُحمد رسول الله؛ همان گونه که خداوند به او خبر داده بود، شما را از این امر باخبر نکرده است که شما نیز مانند اهل کتاب دچار اختلاف می‌شوید؟ جوابتان معلوم است و خواهید گفت:
[افترقت اليهود على إحدى و سبعين فرقة، افترقت النصارى على اثنتي و سبعين فرقة وستفترق أمتي على ثلاث و سبعين فرقة كلهم في النار إلا واحدة]
صدق محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم.
[مُحمد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم –گفته است و او از روی هوی سخن نمی‌گوید: یهود به هفتاد و یک گروه تقسیم شدند و مسیحیان هفتاد و دو گروه شدند و امت من به هفتاد و سه فرقه تقسیم خواهد شد و همه آنها جز یک گروه در آتش خواهند بود]
پس به شما می‌گویم: آری تمام مسلمین پیرو تمام انبیا از اولین نبیّ تا آخرین آنها که نبیّ امیّ مُحمد صلى الله عليه وآله وسلم است گرفتار اختلاف شده‌اند؛ هر امتی از نبی خود پیروی کرده و به وسیله نبی خود به راه راست هدایت می‌شد و نبیّ در حالی آنها را ترک می‌کرد(از دنیا می‌رفت) که امت در راه راست-صراط مستقیم –بودند؛ اما خداوند برای هر نبیّ دشمنانی ازشیاطین جن و انس مقرر می‌داشت که بعد از نبی با نوشته‌هایی که از جانب شیطان بزرگ و طاغوت بود و با تزویر به دروغ به خداوند و رسولانش نسبت داده می‌شد باعث گمراهی امت می‌شدند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا ۚ وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ ۖ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ ﴿۱۱۲﴾ وَلِتَصْغَىٰ إِلَيْهِ أَفْئِدَةُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَلِيَرْضَوْهُ وَلِيَقْتَرِفُوا مَا هُم مُّقْتَرِفُونَ ﴿۱۱۳﴾ أَفَغَيْرَ اللَّـهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا ۚ وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِّن رَّبِّكَ بِالْحَقِّ ۖ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ ﴿۱۱۴﴾ وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا ۚ لَّا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ ۚ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿۱۱۵﴾ وَإِن تُطِعْ أَكْثَرَ مَن فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ ﴿۱۱۶﴾ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ مَن يَضِلُّ عَن سَبِيلِهِ ۖ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ ﴿۱۱۷﴾ }صدق الله العظيم [الأنعام]
مهدی منتظر سؤال دیگری مطرح می‌کند: درباره این چه فتوا می‌دهید؛ هرگاه بعد از بروز اختلاف و پراکندگی در میان امت یک نبیّ؛ خداوند نبیّ دیگری را برمی‌انگیخت؛ او مردم را به پذیرش حکمیت چه چیزی فرا می‌خواند؟ آیا آنها را به حکمیت طاغوت فرا می‌خواند یا از آنان دعوت می‌کرد تا به احکام خداوند یکتا سر فرود آورند؟ نبیّ برانگیخته‌شده از جانب خداوند وظیفه‌ای جز این نداشت که حکم حق خداوند را از آیات محکم کتابی که خداوند با او نازل کرده بود برای مردم استنباط نماید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بالحقّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ ۚ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ البيّنات بَغْيًا بَيْنَهُمْ ۖ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الحقّ بِإِذْنِهِ ۗ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿٢١٣﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
این اختلاف بین پیروان رسولان ادامه داشت تا نوبت به اهل کتاب رسید؛ پیامبران اهل کتاب امت‌هایشان را در حالی که در راه راست بودند ترک نمودند. سپس شیاطین جن و انس بطور مستمر مکر خود را عملی می‌نمودند. طاغوت اکبر ابلیس به شیاطین جن وحی می‌کرد و اینها به اولیایشان از شیاطین انس وحی می‌رساندند و مطالبی را به دروغ به خداوند و رسولش نسبت می‌دادند که بر ضد موضوعات حقی بود که از جانب خداوند و از زبان رسولانش بیان شده بود. سپس اهل کتاب از مسیر حق منحرف و دچار تفرقه گردیدند؛ تورات و انجیل را پشت سر انداختند و به دنبال مطالب دروغی افتادند که نه از نزد خداوند بلکه ازجانب طاغوت و شیطان رجیم آمده بود. به این ترتیب شیاطین؛ مسلمانان اهل کتاب را از راه راست –صراط مستقیم- خارج کردند تا زمانی رسید که خداوند خاتم الأنبياء والمُرسلين النبي أمي وأمين نسبت به کتاب خداوند قرآن عظیم را برانگیخت که به مثابه دانشنامه و مرجع کتب انبیا و رسولان بود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُم مُّعْرِضُونَ(۲۴) }صدق الله العظيم [الأنبياء]
سپس خداوند به نبیّ خود فرمان داد تا در موارد اختلاف قاعده‌ای را عملی نماید که خداوند برای صدور حکم مقرر فرموده است. به نبیّ خود فرمان داد تا در موارد اختلاف؛ حکم حق را برایشان از آیات محکم کتاب استنباط نماید. پس مُحمد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم – قاعده و ناموس خداوند را عملی نمود واز کسانی که دچار اختلاف بودند دعوت کرد تا به حکم کتاب خداوند گردن نهند چرا که حکم بین آنها با خداوند است و انبیا، حکم حق خداوند را از محکمات کتابش استنباط می‌کردند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بالحقّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ ۚ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ البيّنات بَغْيًا بَيْنَهُمْ ۖ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الحقّ بِإِذْنِهِ ۗ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿٢١٣﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
پس برایتان روشن شد که حکم‌دهنده خداوند است و بر محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و مهدی منتظر چیزی جز این نیست که حکم خداوند را در موارد اختلاف از آیات محکم کتابش استنباط کنند چون خداوند حاکم میان آنان است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ أَفَغَيْرَ اللَّـهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا }صدق الله العظيم [الأنعام:۱۱۴]
سپس محمد رسول الله قاعده‌ای که تمام انبیا رعایت می‌کردند را عملی نمود و مهدی منتظر نیز بر همین اساس در موارد اختلاف؛ مخالفان را به پذیرش حکم کتاب خداوند فرا می‌خواند و هر کس که از پذیرش حکمیت کتاب خداوند روبرگرداند به آنچه که بر مُحمد صلى الله عليه وآله وسلم نازل شده؛ کافر گردیده است و خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بالحقّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ ۚ وَلَا تَكُن لِّلْخَائِنِينَ خَصِيمًا ﴿١٠٥﴾} صدق الله العظيم [النساء].
و خداوند تعالی می فرماید:
{يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيرًا مِّمَّا كُنتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَعْفُو عَن كَثِيرٍ ۚ قَدْ جَاءَكُم مِّنَ اللَّـهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ ﴿۱۵﴾ يَهْدِي بِهِ اللَّـهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ﴿۱۶﴾}صدق الله العظيم [المائدة]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ ۖ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ ۚ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَـٰكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ ۖ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ ۚ إِلَى اللَّـهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿۴۸﴾ وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ إِلَيْكَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّـهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ ۗ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿۴۹﴾ }صدق الله العظيم [المائدة]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿۱۵۵﴾ أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿۱۵۶﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ ۚ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿۱۵۷﴾ }صدق الله العظيم [الأنعام]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ كِتَابٌ أُنزِلَ إِلَيْكَ فَلَا يَكُن فِي صَدْرِكَ حَرَجٌ مِّنْهُ لِتُنذِرَ بِهِ وَذِكْرَىٰ لِلْمُؤْمِنِينَ ﴿۲﴾ اتَّبِعُوا مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم }صدق الله العظيم [الأعراف]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَقَدْ جِئْنَاهُم بِكِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَىٰ عِلْمٍ هُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿٥٢﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَالَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ ﴿١٧٠﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمُ الحقّ من ربِّكم ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا ۖ وَمَا أَنَا عَلَيْكُم بِوَكِيلٍ ﴿١٠٨﴾} صدق الله العظيم [يونس].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَفَمَن كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِّنْهُ وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَىٰ إِمَامًا وَرَحْمَةً ۚ أُولَٰئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ ۚ وَمَن يَكْفُرْ بِهِ مِنَ الْأَحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ ۚ فَلَا تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ ۚ إِنَّهُ الحقّ مِن رَّبِّكَ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿١٧﴾} صدق الله العظيم [هود].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَكَذَٰلِكَ أَنزَلْنَاهُ حُكْمًا عَرَبِيًّا ۚ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَمَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا وَاقٍ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [الرعد].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا ﴿٩﴾} صدق الله العظيم [الإسراء]
و خداوند تعالی می فرماید:
{وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ ﴿٩٢﴾ وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ سَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ فَتَعْرِفُونَهَا ۚ وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿٩٣﴾} صدق الله العظيم [النمل]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادةً قُلِ اللّهِ شَهِيدٌ بِيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لأُنذِرَكُم بِهِ }صدق الله العظيم [الأنعام:۱۹]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ كَذَٰلِكَ سَلَكْنَاهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ ﴿۲۰۰﴾ لَا يُؤْمِنُونَ بِهِ حَتَّىٰ يَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ ﴿۲۰۱﴾ فَيَأْتِيَهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ﴿۲۰۲﴾ }صدق الله العظيم [الشعراء]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي آيَاتِنَا لَا يَخْفَوْنَ عَلَيْنَا ۗ أَفَمَن يُلْقَىٰ فِي النَّارِ خَيْرٌ أَم مَّن يَأْتِي آمِنًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۚ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ ۖ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿۴۰﴾ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ ۖ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ ﴿۴۱﴾ لَّا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ ۖ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ ﴿۴۲﴾ }صدق الله العظيم [فصلت]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاءٌ وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى أُوْلَئِكَ يُنَادَوْنَ مِنْ مَكَانٍ بَعِيدٍ }صدق الله العظيم [فصلت:۴۴]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ تِلْكَ آيَاتُ اللَّـهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ ۖ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّـهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ ﴿۶﴾ وَيْلٌ لِّكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ ﴿۷﴾ يَسْمَعُ آيَاتِ اللَّـهِ تُتْلَىٰ عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ مُسْتَكْبِرًا كَأَن لَّمْ يَسْمَعْهَا ۖ فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿۸﴾ وَإِذَا عَلِمَ مِنْ آيَاتِنَا شَيْئًا اتَّخَذَهَا هُزُوًا ۚ أُولَـٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ ﴿۹﴾ مِّن وَرَائِهِمْ جَهَنَّمُ ۖ وَلَا يُغْنِي عَنْهُم مَّا كَسَبُوا شَيْئًا وَلَا مَا اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّـهِ أَوْلِيَاءَ ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿۱۰﴾ هَـٰذَا هُدًى ۖ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَهُمْ عَذَابٌ مِّن رِّجْزٍ أَلِيمٌ ﴿۱۱﴾ }صدق الله العظيم [الجاثية]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَوْ أَنَّا أَهْلَكْنَاهُم بِعَذَابٍ مِّن قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ مِن قَبْلِ أَن نَّذِلَّ وَنَخْزَىٰ ﴿١٣٤﴾} صدق الله العظيم [طه]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَوْ أَنَّا أَهْلَكْنَاهُم بِعَذَابٍ مِّن قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ مِن قَبْلِ أَن نَّذِلَّ وَنَخْزَىٰ ﴿١٣٤﴾} صدق الله العظيم [طه]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا ۗ أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ ﴿١٧٠﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنزَلَ مِن قَبْلُ ۚ وَمَن يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا ﴿١٣٦﴾} صدق الله العظيم [النساء]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ ۚ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ من ربِّكم وَهُدًى وَرَحْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{الْأَعْرَابُ أَشَدُّ كُفْرًا وَنِفَاقًا وَأَجْدَرُ أَلَّا يَعْلَمُوا حُدُودَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿٩٧﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيَقُولُونَ لَوْلَا أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ ۖ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ ﴿٢٠﴾} صدق الله العظيم [يونس].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِم مِّنَ السَّمَاءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ ﴿٤﴾} صدق الله العظيم [الشعراء].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُّبِينٍ ﴿١٠﴾ يَغْشَى النَّاسَ ۖ هَٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١١﴾ رَّبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [الدخان].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّا كَاشِفُو الْعَذَابِ قَلِيلًا ۚ إِنَّكُمْ عَائِدُونَ ﴿١٥﴾ يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَىٰ إِنَّا مُنتَقِمُونَ ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم [الدخان].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِي هَٰذَا الْقُرْآنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ ۚ وَلَئِن جِئْتَهُم بِآيَةٍ لَّيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ أَنتُمْ إِلَّا مُبْطِلُونَ ﴿٥٨﴾} صدق الله العظيم [الروم].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{تَنزِيلٌ مِّنَ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ﴿٢﴾ كِتَابٌ فُصِّلَتْ آيَاتُهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِّقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ﴿٣﴾ بَشِيرًا وَنَذِيرًا فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ ﴿٤﴾} صدق الله العظيم [فصلت].
به خداوند قسم که ابوحمزه محمود مصری در برابر عذاب خداوند به کار شما نخواهد آمد و بدانید من تصور نمی‌کنم این ابو حمزه محمود مصری مشهوری باشد که ساکن لندن است؛ بلکه فکر می‌کنم این فرد دیگری است و ممکن است که به شخصیت ابو حمزه محمود مصری دروغ بسته باشد.

درهرحال من امام مهدی منتظرناصر محمد یمانی خداوند را به شهادت می‌گیرم و شهادت خداوند مرا کافی است که من علمای مسلمین ومسیحی و یهود را به پذیرش حکمیت براساس کتاب خداوند قرآن عظیم و پیروی از آن فرامی‌خوانم و از ایشان دعوت می‌کنم نسبت به هرآنچه که مخالف آیات محکم قرآن عظیم است حال چه در تورات باشد یا انجیل یا سنت نبوی و هر آنچه از مکتوبات بشر و روایات آن مخالف آیات قرآن عظیم باشد، کافر شوند. خدا را به شهادت می‌گیرم و شهادت خداوند کافی آست که من نسبت به هرچه که مخالف آیات محکم قرآن عظیم باشد؛ کافرم واگر جن و انس بر سر یک روایت دروغ و مفتری اجماع داشته باشند؛ چگونه می‌توانم آنان را تصدیق کرده وآیات خداوند را انکار نمایم، از خدا پروا نمی‌کنید؟ و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَكَذَٰلِكَ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ ۚ فَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يُؤْمِنُونَ بِهِ ۖ وَمِنْ هَـٰؤُلَاءِ مَن يُؤْمِنُ بِهِ ۚ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا الْكَافِرُونَ ﴿٤٧﴾} صدق الله العظيم [العنكبوت]
و به هیچ‌ وجه شاهد نخواهید بود که اینان به دعوت به پذیرش حکمیت براساس کتاب خداوند قرآن عظیم پاسخ دهند، چون مخالف افتراها و امیال آنان است از جمله ابو حمزه محمود که دشمن سرسختی است و مثل گروهی از یهودیان است که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم آنان را به حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم دعوت می‌کرد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{إِنَّ هَـٰذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿٧٦﴾} صدق الله العظيم [النمل]

برای همین هم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم آنان را به سوی حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم دعوت نمود و آنان همانند ابوحمزه محمود مصری روگرداندند چون حکمیت براساس قرآن عظیم با مفتریاتی که در نزدشان بود و درتورات آن را به خداوند نسبت داده بودند، مخالف بود. خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّـهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [آل‌ عمران] .
آ‌نها هم مثل ابوحمزه مصری نمی‌خواهند از کتاب خداوند قرآن عظیم پیروی کنند مگر با آنچه که از تورات داشتند، توافق داشته باشد. اما زمانی که آیه‌ای نازل شود که با دروغ‌هایی که در تورات نسبت داده شده مخالف بود و دروغ آنان را برملا می‌کرد؛ از آن آیه محکم قرآن عظیم رومی‌گرداندند. خداوند تعالی می‌فرماید:

{أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَٰلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَىٰ أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ(۸۵)} صدق الله العظيم [البقرة]

و به راستی که حکم درباره اختلافات را در آیات مبینات ( روشنگر ) خود قرار داده است تا درموارد اختلاف بر اساس آن حکم شود و خداوند تعالی می‌فرماید:

{وَلَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ آيَاتٍ مُبَيِّنَاتٍ وَمَثَلًا مِنَ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ} صدق الله العظيم [النور:۳۴].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ آيَاتٍ مُبَيِّنَاتٍ وَمَثَلًا مِنَ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ} صدق الله العظيم [النور:34]،
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{لَّقَدْ أَنزَلْنَا آيَاتٍ مُّبَيِّنَاتٍ ۚ وَاللَّـهُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿٤٦﴾ وَيَقُولُونَ آمَنَّا بِاللَّـهِ وَبِالرَّسُولِ وَأَطَعْنَا ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُم مِّن بَعْدِ ذَٰلِكَ ۚ وَمَا أُولَـٰئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ ﴿٤٧﴾ وَإِذَا دُعُوا إِلَى اللَّـهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِّنْهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٤٨﴾ وَإِن يَكُن لَّهُمُ الْحَقُّ يَأْتُوا إِلَيْهِ مُذْعِنِينَ ﴿٤٩﴾ أَفِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ أَمِ ارْتَابُوا أَمْ يَخَافُونَ أَن يَحِيفَ اللَّـهُ عَلَيْهِمْ وَرَسُولُهُ ۚ بَلْ أُولَـٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٥٠﴾ إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّـهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَن يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا ۚ وَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿٥١﴾} صدق الله العظيم [النور]،
ولی می‌بینم این دشمن سرسخت می‌گوید ناصر محمد یمانی از کسانی است که بر ضد اسلام و مسلمین با بیان باطل مکر می‌کند؛ پس امام مهدی ناصر محمد یمانی می‌گوید: سبحان ربی و پناه بر خدا که از جاهلان باشم.

ای امت اسلام! آیا کسی که شما را به سوی کتاب خداوند قرآن عظیم و سنت حق نبوی فرا می‌خواند وبه شما امر می‌نماید نسبت به هرچه که مخالف آیات محکم کتاب قرآن عظیم -فرقی ندارد در تورات باشد یا انجیل یا سنت نبوی- کافر شوید؛ از نظر شما اهل باطل و از کسانی است که بر ضد اسلام و مسلمین مکر می‌کند. خداوند تعالی می‌فرماید:

{وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِي هَـٰذَا الْقُرْآنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ ۚ وَلَئِن جِئْتَهُم بِآيَةٍ لَّيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ أَنتُمْ إِلَّا مُبْطِلُونَ ﴿٥٨﴾} صدق الله العظيم [الروم].

لعنت خداوند بر اهل باطل؛ فرقی ندارد ابوحمزه مصری باشد یا مهدی منتظر ناصر محمد یمانی؛ لعنت بزرگ خداوند در هر لحظه از زمان از روز اول حیات دنیا تا روز آخر، بر آنان باد. ای جماعت اشراف و میهمانان واعضای پایگاه جهانی هاشمی! شاهد باشید. با اینکه امام مهدی به جز در میز جهانی گفت‌وگو واقع در «پایگاه امام مهدی ناصر محمد یمانی» در جای دیگری گفت‌وگو نمی‌کند؛ اما من این پایگاه را برای گفت‌وگو با ابوحمزه محمود مصری استثنا می‌کنم تا همگان به حق شاهد باشید که چه کسی مردم را از پیروی از کتاب خداوند قرآن عظیم بازمی‌دارد و کدام یک ازما دشمن سرسخت خداوند است ومی‌خواهد پیروی از قرآن عظیم را منحرف سازد؛ راهی که مردم را به صراط خداوند عزیز و حمید هدایت می‌کند و کدام یک از ما مستحق لعنت خداوند و فرشتگان و تمام مردم است و شرط این است که دعوت به سوی حکمیت براساس کتاب خداوند قرآن عظیم باشد. بدانید که ابوحمزه محمود مصری از آنانی است که در دوران مهدی منتظر ناصر محمد یمانی؛ لعنت خداوند و فرشتگان و تمام مردم بر او خواهد بود چون این مرد از دشمنان سرسخت خداوند، رسول خداوند و مهدی منتظر است. چون این مرد از کسانی است که با تظاهر به ایمان؛ کفر و مکر خود برای بازداشتن مردم از پیروی از ذکر و انحراف جدی آنان را پنهان می‌کنند و وای بر آنان از عذاب روز عقیم- روز بی‌مانند از نظر شدت عذاب-.
ای برادران مسلمان من! از گفتگو با امام ناصر محمد یمانی نترسید و نگویید او دیگران را به سختی لعنت می‌کند و مؤمن چنین نیست؛ پس ما به آنان می‌گوییم: امام مهدی ابداً کسی را لعنت نمی‌کند. به راستی که ما کسانی را لعنت می‌کنیم که در آیات محکم کتاب لعنت شده‌اند؛ کسانی که اگر راه حق را ببینند، آن را انتخاب نمی‌کنند و اگر مسیری بیراهه و باطل ببینند، آن را انتخاب می‌کنند و کسانی را به دوستی برمی‌گزینند که به خداوند افترا می‌زنند مثل ابوحمزه محمود مصری؛ اینان ملعون هستند و هر کجا که آنان را بیابید؛ ایشان را گرفته و به سختی با آنان بجنگید. آنان به جای خداوند شیطان را به دوستی گرفته‌اند در حالی که می‌دانند او شیطان رانده شده است. گمراهی آشکار آنان غیرعمد نیست بلکه می‌دانند که در مسیر گمراهی آشکار هستند و افراد بسیاری را گمراه می‌کنند. ای جماعت مسیحیان! خداوند شما را از پیروی ازشیاطین بشر که به ناحق در تورات و انجیل به خداوند افترا می‌زنند برحذر داشته است و خداوند تعالی می‌فرماید:

{قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِن قَبْلُ وَأَضَلُّوا كَثِيرًا وَضَلُّوا عَن سَوَاءِ السَّبِيلِ ﴿٧٧﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
آنان گروهی از مسلمانان را نیز گمراه کرده‌اند؛ کسانی که:
{قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّـهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ ﴿١﴾ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٢﴾ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَفْقَهُونَ ﴿٣﴾ وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ ۖ وَإِن يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ ۖ كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ ۖ يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ ۚ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ ۚ قَاتَلَهُمُ اللَّـهُ ۖ أَنَّىٰ يُؤْفَكُونَ ﴿٤﴾} صدق الله العظيم [المنافقون].

خداوند شما را ازحکمت خبیثانه آنان؛ آگاه نموده است و برایتان روشن نموده که چرا تظاهر می‌کنند ایمان دارند و کفر و مکر باطنی خود را پنهان می‌ساختند و برای بازداشتن مردم از پیروی از قرآن عظیم؛ با نسبت دروغ دادن به نبی؛ احادیثی را رواج می‌دادند که ایشان علیه الصلاة و السلام بیان نفرموده بودند و برای همین هم بین آن احادیث با آیات محکم قرآن عظیم؛ اختلاف زیادی پیدا می‌کنید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿۸۱﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿۸۲﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۸۳﴾ }صدق الله العظيم [النساء]
ای امت اسلام؛ ای حجاج بیت الله الحرام؛ از خدا پروا کنید و به دعوت کننده به سوی حکمیت خداوند پاسخ دهید و برامام مهدی چیزی جز استنباط حکم خداوند ازآیات محکم قرآن عظیم درموارد اختلافات دینی‌تان نیست و این وعده راستین بر عهده ماست و اگر از جانب خود وبا ظن -که کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند- سخنی گفتیم، از آن پیروی نکنید و این شرط میان ما باشد. اگر دعوت به حکمیت براساس کتاب خداوند قرآن عظیم را تکذیب کرده و نسبت به آن کافر شوید؛ محمد صلى الله عليه وآله وسلم وإمام مهدي ناصرَ محمد راتکذیب نکرده‌اید؛ بلکه آیات محکم خداوند را که در کتابش آمده است را تکذیب کرده‌اید؛ چون این نه سخن محمد رسول الله است و نه سخن ناصرمحمد؛ بلکه کلام خداوند در آیات محکم اوست و خداوند تعالی می‌فرماید:
{قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ ۖ فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَـٰكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّـهِ يَجْحَدُونَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيمصدق الله العظيم [الأنعام].

و اما علت مکر شیاطین بشر که تظاهر به ایمان کرده و کفر و مکر خود بر ضد ذکر -قرآن- ومهدی منتظر ناصر محمد یمانی را پنهان می‌کنند؛ این است که ناصر محمد یمانی دروغ وافتراهایی که اجداد اولین آنها در تورات و انجیل و احادیث سنت نبوی به خداوند نسبت داده‌اند را کشف خواهد کرد و مسلمانان و پیروانشان را به مسیر اولین نبوت بازمی‌گرداند.
ای امت اسلام و ای حجاج بیت الحرام؛ به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم؛ آنها احادیثی را در سنت نبوی به دروغ آورده‌اند که ظاهر آن در نظر کسانی که بی‌اطلاع هستند؛ حق می‌نماید در حالی که این روایات برای بازداشتن مسلمین و اسلام و زشت کردن چهره دین و مسلمین است تا مسلمانان را مفسدانی نشان ‌دهد که به دیگران تعدی می‌کنند و خون عالمیانی که از دین آنان تبعیت نکنند را بر زمین می‌ریزند و این مقصود آنان از دادن این نسبت دروغ به نبی است:
( وعن ابن عمر -رضي الله عنهما- أن رسول الله -صلى الله عليه وسلم- قال: أُمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله، وأنَّ محمدًا رسول الله، ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة، فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم إلا بحق الإسلام، وحسابهم على الله -تعالى- رواه البخاري ومسلم ).
(از ابن عمر-رضي الله عنهما- نقل شده که رسول الله -صلى الله عليه وسلم- فرموده‌اند: به من فرمان داده شده است تا با مردم بجنگم تا شهادت بدهند خدای جز الله نیست و محمد رسول خداست و نماز بپا داشته و زکات بدهند؛ اگر چنین کردند خون و اموالشان از من در امان است مگر به حق اسلام حسابشان به خداوند تعالی است. راویان البخاری و مسلم)من درباره ابن عمر و البخاری و مسلم؛ جز خوبی چیزی نمی‌گویم، ولی خداوند را به شهادت می‌گیرم و شاهد بودن خداوند کافی‌ است که این حدیث از سخنانی نیست که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم آن را بیان نموده باشند. بیایید تا قاعده‌ای که درکتاب برای کشف احادیثی که در سنت بیان به دروغ به نبی علیه الصلاة و السلام داده شده‌اند را به کار گیریم که بر اساس این فرموده خداوند تعالی است:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿۸۱﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿۸۲﴾ }صدق الله العظيم [النساء]

حال می‌بینیم که به حق بین حق باطل اختلاف بسیاری وجود داشته و یکدیگر را نقض کرده و نمی‌توانند باهم جمع شوند. چگونه ممکن است محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بگوید:
[ أُمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله، وأنَّ محمدًا رسول الله، ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة، فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم][[به من فرمان داده شده است تا با مردم بجنگم تا شهادت بدهند خدای جز الله نیست و محمد رسول خداست و نماز بپا داشته و زکات بدهند؛ اگر چنین کردند خون و اموالشان از من در امان است ]؟ چگونه می‌تواند بر خلاف فرموده خداوند تعالی چیزی بگوید:

{وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَن فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا ۚ أَفَأَنتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّىٰ يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ ﴿٩٩﴾} صدق الله العظيم [يونس].
{لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّـهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّـهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٥٦﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
{وَأَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَاحْذَرُوا ۚ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٩٢﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
ودرمورد تمامی رسولان خداوند نیز چنین است و تنها وظیفه آنان ابلاغ آشکار است و خداوند آنان را وادار نکرده تا مردم را وادار به ایمان آوردن کنند.

خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِن تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّبَ أُمَمٌ مِّن قَبْلِكُمْ ۖ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [العنكبوت].

و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ ۖ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿٤٨﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{رَّبُّكُمْ أَعْلَمُ بِكُمْ ۖ إِن يَشَأْ يَرْحَمْكُمْ أَوْ إِن يَشَأْ يُعَذِّبْكُمْ ۚ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا ﴿٥٤﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا أَنَا لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ﴿۴۹﴾} صدق الله العظيم [الحج].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيْكُمْ مَا حُمِّلْتُمْ وَإِنْ تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ﴿٥٤﴾} صدق الله العظيم [النور].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنْذِرِينَ﴿۹۲﴾} صدق الله العظيم [النمل].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ اللَّـهُ حَفِيظٌ عَلَيْهِمْ وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ ﴿٦﴾}صدق الله العظيم [الشورى].
وخداوند تعالی می‌فرماید:
{نَّحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ ۖ وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِجَبَّارٍ ۖ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَن يَخَافُ وَعِيدِ ﴿٤٥﴾} صدق الله العظيم [ق].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَأَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ ۚ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [التغابن].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَإِنْ أَعْرَضُوا فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ۖ إِنْ عَلَيْكَ إِلَّا الْبَلَاغُ} صدق الله العظيم [الشورى:48].

پس چگونه ممکن است محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بگوید:
[ أُمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله، وأنَّ محمدًا رسول الله، ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة، فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم

[به من فرمان داده شده است تا با مردم بجنگم تا شهادت بدهند خدای جز الله نیست و محمد رسول خداست و نماز بپا داشته و زکات بدهند؛ اگر چنین کردند خون و اموالشان از من در امان است ]؟

ألا لعنة الله على المُفترين على الله ورسوله.
ای مردم؛ آیا می‌دانید خداوند به نبی خود فرمان نمی‌دهد مردم را مجبور کند تا به خداوند ایمان آورده و برای پروردگارشان نماز گزارده و او را عبادت نمایند؟ چون مادامی که عبادت از ترس کسی غیر از پروردگار باشد؛ خداوند عبادت آنان را نمی‌پذیرد. خداوند تعالی می‌فرماید:

{إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّـهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّـهَ ۖ فَعَسَىٰ أُولَـٰئِكَ أَن يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [التوبة].

سبحان الله ای امت اسلام؛ به خداوند قسم که در میان شما علمایی هستند که اگر امام مهدی هزار دلیل از آیات محکم کتاب خداوند بیاورد که مخالف حدیث دروغینی که فتوای شیطان رجیم است، باشند از فتوای شیطان رجیم پیروی کرده و از فتوای خداوند که در آیات محکم کتابش آمده تبعیت نخواهند کرد و می‌گویند تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند؛ ولو این که آن آیه از آیات محکمی باشد که برای عالم و جاهلتان روشن باشد. از آن پیروی نکرده و نخواهند کرد بلکه طوری از آن رومی‌گردانند که گویی اصلاً آن را نشنیده‌اند و سپس از حدیثی تبعیت می‌کنند که از جانب شیطان رجیم و اولیای او آورده شده است. چگونه ممکن است کسی که هدایت را در چیزی جز کتاب خداوند قرآن عظیم می‌جوید و از مطالبی که مخالف آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم است پیروی می‌کند؛ از هدایت شدگان باشد؟ آنها از راه راست گمراه شده‌اند و هم خود و هم امت‌شان را گمراه کرده‌اند. آنان از گروهی هستند که عقل خود را به کار نمی‌گیرند؛ مگر کسانی که توبه کرده و بعد از تطبیق قاعده کتاب در کشف احادیث دروغ نسبت داده شده به نبیّ متوجه شده و با انابه رو به سوی خداوند نمایند و بگویند پناه بر خدا که غرور و تعصب ما را به گناه بکشاند. برای ما روشن شده که ما پیش از این آشکارا گمراه بودیم و از آیات محکم کتاب و سنت حق محمد رسول الله که مخالف ایات محکم کتاب خداوند نباشند؛پیروی می‌کنیم. اینان هدایت شده‌اند و صلوات و رحمت پروردگار بر آنان است؛ اینان هستند که رستگارند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{وَإِنَّهُ لَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ ﴿٧٧﴾ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُم بِحُكْمِهِ ۚ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ ﴿٧٨﴾ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۖ إِنَّكَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ ﴿٧٩﴾ إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ ﴿٨٠﴾ وَمَا أَنتَ بِهَادِي الْعُمْيِ عَن ضَلَالَتِهِمْ ۖ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ ﴿٨١﴾ وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الْأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كَانُوا بِآيَاتِنَا لَا يُوقِنُونَ ﴿٨٢﴾ وَيَوْمَ نَحْشُرُ مِن كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِّمَّن يُكَذِّبُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ يُوزَعُونَ ﴿٨٣﴾ حَتَّىٰ إِذَا جَاءُوا قَالَ أَكَذَّبْتُم بِآيَاتِي وَلَمْ تُحِيطُوا بِهَا عِلْمًا أَمَّاذَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿٨٤﴾ وَوَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِم بِمَا ظَلَمُوا فَهُمْ لَا يَنطِقُونَ ﴿٨٥﴾} صدق الله العظيم [النمل].

و اما ابوحمزه محمود مصری؛ ما از دوست او درمالزی باخبر شدیم و به او می‌گوییم هرقدر که می‌خواهی مکر کن و قسم به پروردگار عالمیان که مکر تو بر ضد خودت و به نفع امام مهدی ناصر محمد یمانی خواهد شد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا يَمْكُرُونَ إِلَّا بِأَنْفُسِهِمْ وَمَا يَشْعُرُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۱۲۳].
در این باره برایت مثالی می‌آوریم. خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَتَوَلَّىٰ فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ كَيْدَهُ ثُمَّ أَتَىٰ ﴿٦٠﴾} صدق الله العظيم [طه]
ولی فرعون با این مکر خود فرصت بزرگی برای نبی الله برای دعوت به سوی خداوند؛ فراهم نمود و در روز «زینت» ساحران و مردم زیادی ایمان آوردند و گفتند:
{قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿١٢١﴾ رَبِّ مُوسَىٰ وَهَارُونَ ﴿١٢٢﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].

محمود ابوحمزه؛ از کجا می‌دانی؟ باشد که مکر تو باعث ایمان آوردن گروهی دیگر گردد.تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّـهِ حَقٌّ ۖ وَلَا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لَا يُوقِنُونَ ﴿٦٠﴾} صدق الله العظيم [الروم].
آیا چیزی که برای عمو و پدر و خودت رخ داد برایت کافی نبود؟ یا می‌خواهی به انصار خود اجازه کشتن تو را بدهیم؟ چقدر بعد از این که آدرست را پیدا کردند؛ از من چنین اجازه‌ای را خواستند و من به آنان گفتم صبر جمیل پیشه کنند؛ یا فکر می‌کنی می‌توانی آنان را عاجز کنی؟ آیا نمی‌دانی که به اذن خداوند انصار من در تمام کشورهای زمین حضور دارند؟ ای کسی که تلاش می‌کنی نور خداوند را با هر حیله و وسیله‌ای خاموش سازی؛ آیا خود را از مکر خداوند در امان می‌دانی؟ ولی ابوحمزه محمود مصری؛ بیا تا به تو یاد دهم چگونه می‌توانی بر امام ناصر محمد یمانی غلبه کنی-اگر بتوانی-.راهش این است که تأویلی از قرآن بیاوری تا از بیان امام مهدی ناصر محمد یمانی بهتر و هدایت‌گرتر و درست‌تر باشد. هیهات هیهات؛ قسم به پروردگار زمین و آسمان‌ها که نمی‌توانی چنین کنی؛ چرا که امام مهدی با آیات محکم کتاب، آیات ام الکتاب که برای عالم و جاهل‌تان روشن و واضح است با شما مجادله می‌کند؛ یا مگر تصور می‌کنید که بیان امام مهدی تنها تفسیری مانند کسانی است که ندانسته به خداوند نسبت می‌دهند؟ بلکه بیان امام مهدی برای قرآن از خود قرآن عربی و روشن گرفته شده است که عالم و جاهل آن را می‌فهمد و چوپان بی‌سواد عرب اگر آن را بشنود، می‌فهمد. به خداوندی که خدایی جز او نیست کسی از دعوت امام مهدی برای حکمیت براساس کتاب خداوند قرآن عظیم رونمی‌گرداند؛ مگر از مطالبی پیروی نماید که مخالف آیات محکم کتاب است و به احادیثی پایبند باشد که از جانب خداوند نیستند یعنی از جانب شیطان رجیم آمده‌اند..آنان به خداوند و رسولش نسبت دروغ داده‌اند وبه کثرت علم باطلی که نزد خود دارند دلشادند و نمی‌دانند اینها باطل و دروغ است و حق آمده از پروردگارشان را مورد استهزا قرار داده و به رسول خداوند نسبت جنون می‌دهند؛ همان‌طوری که تصور می‌کنند امام برگزیده پروردگارشان نیز مجنون است و باید به نزد روان‌پزشک برود و خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَلَمَّا جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَرِحُوا بِمَا عِندَهُم مِّنَ الْعِلْمِ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [غافر].


بعضی از آنان از دادن پاسخ به بیان امام مهدی ناتوان‌اند وآن را حذف می‌نمایند! آیا می‌دانند کلام خداوند را حذف کرده‌اند؟ چه کسی دربرابر خداوند و پروردگار عالمیان به دادشان می‌رسد؟ و بعضی از آنها بیانات او را از مردم عالم مخفی می‌کنند! آیا می‌دانند کلام خداوند را مخفی می‌نمایند؟ چه کسی دربرابر خداوند و پروردگار عالمیان به دادشان می‌رسد؟ و خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَىٰ مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ ۙ أُولَـٰئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّـهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ ﴿١٥٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
خليفة الله الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=10860

Admin
07-06-2015, 09:48 PM
سلسله گفتگوهای امام در پایگاه أشراف آنلاين..

- 2 -
الإمام ناصر محمد اليماني
04 - محرم - 1432 هـ
10 - 12 - 2010 مـ
۱۹-آذر-۱۳۸۹ه.ش.
12:16 صبح
[ لمتابعة رابط المشاركة الأصليّة للبيان ]
(https://mahdialumma.xyz/showthread.php?t=2657)https://mahdialumma.xyz/showthread.php?t=2657 (https://mahdialumma.xyz/showthread.php?t=2657)
ــــــــــــــــــ
پاسخ دیگری از مهدی منتظر به ابوحمزه در پایگاه جهانی علمی هاشمی....

بسم الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ {إِنَّ اللَّـهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ ۚ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم [الأحزاب].
خداوندا صلوات و سلام و برکات تو بر تمام انبیا و رسولانت و خاندان پاک آنان و تمام پیروان حق در میان گذشتگان و آیندگان و در عالم بالا [تا یوم الدین] باد..

ابوحمزه محمود مصری! تو هم چنان اصرار داری با تدلیس و فریب‌کاری به مهدی منتظر ناصر محمد یمانی افترا بزنی، فتوا می‌دهی که امام ناصرمحمد یمانی ناموس و حیثیت تمام انبیای الهی را خدشه‌دار می‌کند. در برابر تو، خدا مرا کافی است که داور و حُکم‌‌دهنده‌ی حق میان من و توست. همانا که امام ناصرمحمد یمانی در مورد همسر نوح فتوا می‌دهد که به شوهر خود خیانت کرد و پسری برای او آورد که از ذریه نوح نبود. ولی نبی‌الله نوح، همسران دیگری داشت که صالح و مطیع و فرمانبردار [قانت] بودند و فرزندانی صالح برایش آوردند و خداوند هیچ یک از فرزندانش که از نسل نبی‌الله نوح و ذریه‌ی او بودند غرق و هلاک نکرد. تصدیق فتوای خداوند در آیات محکم کتاب و در این فرموده‌اش:

{وَلَقَدْ نَادَانَا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ ﴿٧٥﴾ وَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ ﴿٧٦﴾ وَجَعَلْنَا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْبَاقِينَ ﴿٧٧﴾ وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ ﴿٧٨﴾}صدق الله العظيم [الصافات].
فتوای خداوند تعالی را به یاد داشته و به آن توجه کن که می‌فرماید:
{وَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ ﴿٧٦﴾ وَجَعَلْنَا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْبَاقِينَ ﴿٧٧﴾}صدق الله العظيم [الصافات].
و خداوند تعالی نمی‌فرماید: «و جعلنا من ذريته»، «از ذریّه‌ او برخی را باقی گذاشتیم»، چون می‌داند آن مرد ذریّه نوح نیست و برای همین زمانی که از ذریّه نوح سخن به میان می‌آید، در میان ذریّه او که نجات یافتند، تبعیضی قائل نمی‌شود؛ بلکه خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَجَعَلْنَا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْبَاقِينَ ﴿٧٧﴾ وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ ﴿٧٨﴾ سَلَامٌ عَلَىٰ نُوحٍ فِي الْعَالَمِينَ ﴿٧٩﴾ إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ﴿٨٠﴾ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ ﴿٨١﴾ ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [الصافات].
به برهانی که امام مهدی از آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم برایتان می‌آورد بنگر؛ مؤمنان درمی‌یابند امام مهدی از آیات ام الکتاب حکمی روشن برایشان آورده است که برای عالم و جاهلتان واضح و قابل درک است اما برهانی که أبو حمزه از فرموده خداوند تعالی به آن استناد می‌کند این است:
{وَنَادَىٰ نُوحٌ ابْنَهُ وَكَانَ فِي مَعْزِلٍ يَا بُنَيَّ ارْكَبْ مَعَنَا وَلَا تَكُنْ مَعَ الْكَافِرِينَ}صدق الله العظيم [هود:٤٢]،
ما می‌گوییم: نوح تصور می‌کرد آن مرد از ذریّه اوست و از خیانت همسرش خبر نداشت تا اینکه پروردگارش به او فتوا داد. و خداوند تعالی می‌فرماید:

{وَنَادَىٰ نُوحٌ رَبَّهُ فَقَالَ ربّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الحقّ وَأَنْتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ ﴿٤٥﴾ قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [هود].
ولی أبوحمزه می‌خواهد دقیقاً به این فرموده خداوند تعالی استدلال کند: {وَنَادَى نُوحٌ ابْنَهُ} صدق الله العظيم، اما [نوح] پدرخوانده‌ی او به حساب می‌آمد و چون او را بزرگ کرده بود؛ به نوح می‌گفت: «پدرم» و نوح علیه الصلاة و السلام گمان می‌کرد آن مرد فرزندش است درحالی‌‌که ذریّه مرد[خبیث] دیگری بود. در این مورد برایت مثالی می‌آوریم مثال پسری که مرد صالح در داستان سفر نبی‌الله موسی علیه الصلاة و السلام و مرد صالح؛ او را به قتل رساند. خداوند تعالی می‌فرماید:

{وَأَمَّا الْغُلَامُ فَكَانَ أَبَوَاهُ مُؤْمِنَيْنِ فَخَشِينَا أَنْ يُرْهِقَهُمَا طُغْيَانًا وَكُفْرًا ﴿٨٠﴾ فَأَرَدْنَا أَنْ يُبْدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَيْرًا مِنْهُ زَكَاةً وَأَقْرَبَ رُحْمًا ﴿٨١﴾}صدق الله العظيم [الكهف].
--ولی در حقیقت او فرزند آن دو نفر نبود و آنها او را به فرزندی پذیرفته بودند و هنوز فرزندی نداشتند. پسری بر در خانه‌شان گذاشته شد و او از ذریه شیاطین بود؛ آنها او را یافته و به خاطر خداوند او را بزرگ کرده و به فرزندی پذیرفته و به شدت به او علاقه‌مند بودند. اما خداوند می‌خواست برای عمل خیر آنها به ایشان اجر دهد و از فتنه آن فرزند که از ذریه شیاطینی بود که جز فاجر و کافر به دنیا نمی‌آورند؛ حفظ نماید. خداوند اراده نمود که فرزندی از ذریه خودشان به آنان عنایت نمایدِ لذا آن زن صالح در همان سالی که غلام‌شان کشته شد؛ از همسر خود باربرداشت. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَأَرَدْنَا أَنْ يُبْدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَيْرًا مِنْهُ زَكَاةً وَأَقْرَبَ رُحْمًا}صدق الله العظيم [الكهف:٨١].
ابوحمزه به فرموده خداوند تعالی بنگر: {وَأَقْرَبَ رُحْماً} صدق الله العظيم، این یعنی از ذریه آنان؛ و معنایش این است که این غلام از نظر رَحِم به آنان نزدیک نبود چرا که از ذریه و فرزند خود آنان نبود. پس بی شک و تردید حق برایت روشن شد؛ چون تو با این فرموده خداوند تعالی حجت آوردی که: {وَنَادَى نُوحٌ ابْنَهُ}صدق الله العظيم، و می‌خواهی چنین بپنداری که سزاوار نیست که خداوند بگوید: {وَنَادَى نُوحٌ ابْنَهُ} صدق الله العظيم، مگر اینکه بداند او پسرش است! ولی اشتباه می‌کنی و همانا که مقصود خداوند از پسرش؛ فرزندخواندگی است چون او نبیّ خداوند نوح را پدر صدا می‌کرد و قضیه او مانند آن غلام است و مقصود خداوند این نیست که والدین صالح او واقعاً والدين او بودند؛ بلکه رابطه آنها به صورت فرزندخواندگی بود. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَأَمَّا الْغُلَامُ فَكَانَ أَبَوَاهُ مُؤْمِنَيْنِ فَخَشِينَا أَن يُرْهِقَهُمَا طُغْيَاناً وَكُفْراً} صدق الله العظيم،

ولی خداوند در همین آیه روشن می‌نماید که آنها او را به فرزندی پذیرفته بودند و لذا خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَأَرَدْنَا أَن يُبْدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَيْراً مِّنْهُ زَكَاةً وَأَقْرَبَ رُحْماً}صدق الله العظيم.

محمود الآن حق آشکار شد و من تصور نمی‌کنم تا زمانی که تعصب و غرور تو را به گناه می‌کشاند؛ حاضر باشی به حق اعتراف کنی! امکان ندارد به سوی راه راست -صراط مستقیم- هدایت شوی مگر از خداوند پروا کنی و زمانی که فتوای حق پروردگارت برایت روشن شد؛ از مقام کبر و غرور خود پایین بیایی و اگر از صالحین باشی؛ خواهی گفت: "خداوندا من با نسبت دادن به تو بدون این‌ که برهانی داشته باشم که آن قول از جانب توست؛ درحق خود ظلم کردم. مرا مورد مغفرت قرار ده که تو غفور و رحیمی".اگر از کسانی باشی که وقتی حق را شناختند از آن پیروی می‌کنند، چنین خواهی کرد. اما کسانی که در قلب خود کبر دارند؛ حتی اگر حق آمده از پروردگارشان روشن شود؛ از حق آمده از پروردگارشان پیروی نمی‌کنند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{سَأَصْرِفُ عَنْ آيَاتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الحقّ وَإِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَا يُؤْمِنُوا بِهَا وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لَا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الْغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ}صدق الله العظيم [الأعراف:١٤٦].
و اما برهان تو برای این فرموده خداوند تعالی:

{الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُولَٰئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ}صدق الله العظيم [النور:٢٦].
آیا تصور می‌کنی همسران نبی الله نوح و نبی الله لوط علیهما الصلاة و السلام از پاکان "طیبات" هستند؟ اگر چنین است؛ پس چرا آنان را وارد آتش جهنم می‌نماید؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ}صدق الله العظيم [التحريم:١٠]،

و هم چنین تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَيَجْعَلَ الْخَبِيثَ بَعْضَهُ عَلَىٰ بَعْضٍ فَيَرْكُمَهُ جَمِيعًا فَيَجْعَلَهُ فِي جَهَنَّمَ أُولَٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}صدق الله العظيم [الأنفال:٣٧].
ولی بیان حق این فرموده خداوند تعالی را برایت می‌آوریم که:
{الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُولَٰئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ} صدق الله العظيم [النور:٢٦].
و اما فرموده خداوند تعالی:
{الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ}صدق الله العظيم
و اینها از مادران شیاطین جن و انس هستند و اصل آنها از نسل شیطان رجیم ابلیس است و از ذریه او هستند. در میان انسان‌ها افسون‌گران شیادی هستند که از این قضیه آگاه‌اند و با این زنان نزدیکی می‌کنند و آنها بعد از باردار شدن به زمین دارای دو مشرق -زمین مفروشه در باطن زمین- می‌روند تا فرزند را در آنجا به دنیا بیاورند و فرزند و ذریه‌شان وقتی بزرگ شدند در زمره سپاهیان مسیح کذاب شیطان رجیم باشند. همچنین شیاطین جن و انس از زنان شیاطین جن و زنان شیاطین انس به صورت ازدواج اشتراکی بهره مند می‌شوند و نسل انسان در آنجا چنین ادامه یافته و شیاطین مؤنث از نسل انس زیاد می‌شوند و جزو لشکر یأجوج و مأجوج شده و نصیبی هستند که برای شیطان رجیم مقرر شده‌اند و برای همین خداوند به جنیان شیطانی خطاب می‌کند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الجنّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ وَقَالَ أَوْلِيَاؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ} صدق الله العظيم [الأنعام:١٢٨].
و "استمتاع" یعنی شهوت جنسی از راهی غیر از ازدواج شرعی برای زیاد شدن ذریه انس. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَقَالَ أَوْلِيَاؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ} صدق الله العظيم [الأنعام:١٢٨].
بلکه آنها شیطان و زنان شیطان رجیم را می‌پرستند و خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنْ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا إِنَاثًا وَإِنْ يَدْعُونَ إِلَّا شَيْطَانًا مَرِيدًا ﴿١١٧﴾ لَعَنَهُ اللَّهُ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِكَ نَصِيبًا مَفْرُوضًا ﴿١١٨﴾}صدق الله العظيم [النساء]،

و همچنین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الجنّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ وَقَالَ أَوْلِيَاؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ} صدق الله العظيم [الأنعام:١٢٨].

و شیاطین جن و انس، زنان شیطانی را به همسری گرفته‌اند که از ذریه شیاطین جن و از ذریه شیاطین انس هستند و این تصدیق فرموده خداوند تعالی است:
{الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ}صدق الله العظيم [النور:٢٦]؛
و مقصود از خبیثات زنان خبیث از جنس شیاطین جن برای مردان خبیث از جنس شیاطین انس و همچنین زنان خبیث از جنس شیاطین انس برای مردان خبیث از جنس شیاطین جن است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ} صدق الله العظيم [النور:٢٦]،
همچنان که مسیح کذاب در جنت فتنه خود آنها را دارد و می‌خواهد وانمود کند آنها حورالعینی هستند که به متقیان وعده داده شده‌اند درحالی که حورالعین قبل از متقیان؛ با هیچ انس و جنی همبستر نشده‌اند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ}صدق الله العظيم [الرحمن:٧٤}

ولی حوریان شیطان در جنت فتنه؛ قبل از آن بارها توسط مردان انس و جن و به صورت مشترک مورد تمتع جویی قرار گرفته‌اند...

و سپس به سراغ این بخش می‌آییم: و مردان خبیث برای زنان خبیث و زنان خبیث برای مردان خبیث هستند و خداوند همگی آنها و همسرانشان را در آتش جهنم گرد می‌آورد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:


{احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَأَزْوَاجَهُمْ وَمَا كَانُوا يَعْبُدُونَ ﴿٢٢﴾ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلَىٰ صِرَاطِ الْجَحِيمِ ﴿٢٣﴾}صدق الله العظيم [الصافات].
آنان برای سوختن درآتش جهنم سزاوارترند یعنی مردان و زنان خبیث از شیاطین جن و زنان و مردان خبیث از شیاطین انس و این جمع کردن آنها در زمان حشر عمومی است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَوَرَبِّكَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَالشَّيَاطِينَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِيًّا ﴿٦٨﴾ ثُمَّ لَنَنْزِعَنَّ مِنْ كُلِّ شِيعَةٍ أَيُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمَٰنِ عِتِيًّا ﴿٦٩﴾ ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِينَ هُمْ أَوْلَىٰ بِهَا صِلِيًّا ﴿٧٠﴾}صدق الله العظيم [مريم]،
چون اینان اگر راه حق را بیابند؛ در آن گام نمی‌گذارند چرا که از حق کراهت دارند، خداوند آنان را به خاطر کفرشان لعنت کرده ونسبت به آنان خشمگین بوده و عذاب بسیار دردناکی را به ایشان وعده داده و "مغضوب علیهم" هستند. و اما گمراهان "الضالین" خداوند از ایشان راضی نیست. آنان به هدایت نزدیک‌ترند ولی به شرط آنکه برای این به دنبال حق باشند که وقتی آن را یافتند؛ از آن پیروی نمایند و پس از این است که خداوند حق جویان گمراه را هدایت خواهد کرد.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ} صدق الله العظيم [العنكبوت:٦٩].
راست این است که امام مهدی و انبیا و رسولان از گمراهان بودند ولی به دنبال حق می‌گشتند و درباره آن فکر می‌کردند؛ پس خدا نیز آنان را به سوی حق هدایت نمود. چون خداوند حق است و غیر از آن باطل؛ پس خداوند آنها را برگزید و از آنان گروهی را انبیا و رسول قرار داد چون قبل از هدایت شدن؛ در آرزو و تمنای این بودند که پروردگارشان؛ آنان را به سوی حق هدایت نماید و خداوند نیز آنان را هدایت نمود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:


{وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ} صدق الله العظيم [العنكبوت:٦٩].
از زمره گمراهان(الضالین) خلیل الله ابراهیم بود که درمورد عبادت بت‌ها اندیشه می‌کرد و عقلش با عبادت آنها قانع نشد و خواست پروردگاری برای خود برگزیند که حداقل از بت‌ها بالاتر باشد و خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَىٰ كَوْكَبًا قَالَ هَٰذَا ربّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ ﴿٧٦﴾ فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَٰذَا ربّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِنْ لَمْ يَهْدِنِي ربّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ ﴿٧٧﴾ فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَٰذَا ربّي هَٰذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ ﴿٧٨﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]؛
این یعنی رسول الله ابراهیم عليه الصلاة والسلام از حق‌جویان بود وبا عبادت مخلوق به جای خداوند قانع نشد و لذا:


{فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِنْ لَمْ يَهْدِنِي ربّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ}صدق الله العظيم [الأنعام:٧٧].
وزمانی که قانع نشد حتی خورشیدی که آن قدرمفید است را عبادت کند؛ هدایت خداوند فرارسید و نور هدایت پروردگار به قلب او تابید و خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَٰذَا ربّي هَٰذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ ﴿٧٨﴾ إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿٧٩﴾ وَحَاجَّهُ قَوْمُهُ قَالَ أَتُحَاجُّونِّي فِي اللَّهِ وَقَدْ هَدَانِ} صدق الله العظيم [الأنعام]،
واز آنجایی که حق‌جو بود؛ خداوند او را به سوی حق هدایت نمود و این تصدیق فرموده خداوند تعالی است:


{وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ} صدق الله العظيم [العنكبوت:٦٩].
همچنین نبيّ الله موسى عليه الصلاة والسلام آن مرد را از روی فساد در زمین و به عمد به قتل نرساند؛ او تعصب کوری نسبت به یکی از مذاهب گمراه آن زمان داشت که پیرو يوسف عليه الصلاة والسلام بودند اما در دین خود دچار تفرقه و تشتت شده بودند. برای همین مردی که مذهب دیگری داشت به او گفت:
{فَلَمَّا أَنْ أَرَادَ أَنْ يَبْطِشَ بِالَّذِي هُوَ عَدُوٌّ لَهُمَا قَالَ يَا مُوسَىٰ أَتُرِيدُ أَنْ تَقْتُلَنِي كَمَا قَتَلْتَ نَفْسًا بِالْأَمْسِ إِنْ تُرِيدُ إِلَّا أَنْ تَكُونَ جَبَّارًا فِي الْأَرْضِ وَمَا تُرِيدُ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْمُصْلِحِينَ}صدق الله العظيم [القصص:١٩]،
و فرعون خواست تا با قتل نفسی که مرتکب شده بود برای او حجت آورده و بگوید چگونه ادعا می‌کند که پرورگار عالمیان او را به رسالت به سوی ایشان فرستاده است؟ و گفت: {قَالَ أَلَمْ نُرَبِّكَ فِينَا وَلِيدًا وَلَبِثْتَ فِينَا مِنْ عُمُرِكَ سِنِينَ ﴿١٨﴾ وَفَعَلْتَ فَعْلَتَكَ الَّتِي فَعَلْتَ وَأَنْتَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿١٩﴾ قَالَ فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّينَ ﴿٢٠﴾ فَفَرَرْتُ مِنْكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ فَوَهَبَ لِي ربّي حُكْمًا وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿٢١﴾} صدق الله العظيم [الشعراء]،

لذا برای شما روشن شد که رسول الله موسى عليه الصلاة والسلام از گمراهان بوده و به دنبال حق بود و خداوند او را به سوی حق هدایت کرد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:{وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ} صدق الله العظيم [العنكبوت:٦٩].
همچنین مُحمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم از گمراهان بود و نمی‌دانست کدام راه حق است، آیا حق با مسیحیان است که مادون خداوند مسیح و مادرش را می‌پرستند و یا با یهودیان و یا با قومش که مادون خدا، بت‌ها را می‌پرستیدند؟ لذا محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم درحیرت بود و می‌خواست از حق پیروی کند و برای همین در غار حرا در کوه با خود خلوت می‌کرد و در خلقت آسمان‌ها و زمین تفکر می‌نمود و از پروردگارش تمنا می‌کرد تا او را به راه درست هدایت نماید، چون از گمراهان بود و نمی‌دانست چه کسی درراه حق است تا از آن پیروی کند. سپس خداوند او را برگزید و انتخاب کرده و به راه راست هدایت نمود و وی را از رسولان قرار داد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ}صدق الله العظيم [العنكبوت:٦٩].
و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَوَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدَىٰ ﴿٧﴾} صدق الله العظيم [الضحى]
درجستجوی حق بود و خداوند دانست که او می‌خواهد حق را یافته و از آن پیروی نماید، اما کسانی که به خداوند شرک آورده و به ناحق درباره‌ی انبیا مبالغه می‌کنند؛ عصبانی خواهند شد و می‌گویند:" آیا نمی‌بینید امام ناصر محمد یمانی فتوا می‌دهد که انبیا گمراه بودند؟ آیا نمی‌بینید او مهدی منتظر نیست و دروغ‌گویی گستاخ است؟" پس مهدی منتظر درپاسخ می‌گوید: لعنت خداوند بر کسانی که اگر راه حق را بیابند؛ از آن پیروی نمی‌کنند. اما امام مهدی به حق فتوا می‌دهد:

به راستی که انبیا در جستجوی حق بودند و آرزوی پیروی از آن را داشتند؛ پس خداوند آنان را برگزید و ایشان را به راه راست -صراط مستقیم- هدایت کرد چون به دنبال حق بوده و از نظر فکری حق‌جو بودند و آرزوی پیروی از آن را داشتند.
تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّىٰ أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنسَخُ اللَّـهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّـهُ آيَاتِهِ ۗ وَاللَّـهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿٥٢﴾}صدق الله العظيم [الحج]


و بیان حق این فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نبيّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّىٰ}صدق الله العظيم [الحج:٥٢]
یعنی مگر اینکه آرزو می‌کرد که از حق پیروی نماید و با جستجوی فکری به دنبال آن بود تا خدا هم او را به سوی حق هدایت و او را انتخاب کرده و برگزیند. پس آنگاه در قلبش به این یقین می‌رسید که بعد از هدایت شدنش به سوی حق توسط خداوند؛ دیگر هرگز درمورد حق دچار شک نخواهد شد و فرد هدایت شده به سوی حق می‌پنداشت که بعد ازاین که خداوند حق را برایش روشن ساخته؛ دیگر به هیچ‌وجه از آن منحرف نخواهد شد. پس پروردگارش درمورد مسائل عقیدتی درسی به وی می‌آموزد تا بداند که خداوند بین مرد و قلبش حائل می‌شود و هدایت از جانب خداوند است و نور از نزد خدا می‌آید. پس {أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ}یعنی بعد از آنکه حق آمده از نزد پروردگار برایش روشن شد؛ شیطان شک به دلش می‌اندازد؛ همان‌گونه که برای نبیّ الله إبراهيم عليه الصلاة والسلام رخ داد و بعد از آنکه خداوند او را هدایت کرد و انتخاب کرد و برگزید؛ برایش یقین شد که دیگر هیچ‌ گاه درباره حق دچار شک نخواهد شد و خداوند اراده نمود تا در مورد علم هدایت درسی به او بیاموزد: {أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ}شک درباره حقی که از نزد پروردگار است و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ ربّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَىٰ قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِنْ قَالَ بَلَىٰ وَلَٰكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي}صدق الله العظيم [البقرة:٢٦٠].
حال به سراغ بیان فرموده خداوند تعالی می‌آییم:
{ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}صدق الله العظيم [الحج:٥٢]،

چگونه خداوند آیاتش را برای نبی خود ابراهیم استوار می‌سازد تا قلبش اطمینان یابد که برحق است:

{قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَىٰ كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا}صدق الله العظيم [البقرة:٢٦٠].
و همین‌طور نبی الله موسی علیه الصلاة والسلام بعد از آنکه به دنبال حق بود و خداوند نیز او را هدایت کرده و برگزید و انتخاب نمود و با نشانه معجزاتش او را به رسالت به سوی فرعون فرستاد؛ نبی الله موسی علیه الصلاة والسلام در قلبش یقین یافت که بعد از هدایتش توسط خداوند دیگر نسبت به حق دچار شک و تردید نخواهد شد. شیطان با ریسمان ساحران در آرزوی او درباره حق شک ایجاد کرد و موسی در پیش خود ترسید و به خود گفت؛" آیا این معجزه مار که با من است و تبدیل عصا به ماری آشکار هم مانند همین عصا و ریسمان ساحران است؟" ولی خداوند آیات خود را برای نبی الله موسی علیه الصلاة والسلام استوار ساخت. خداوند تعالی می‌فرماید:
{قَالُوا يَا مُوسَىٰ إِمَّا أَنْ تُلْقِيَ وَإِمَّا أَنْ نَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقَىٰ ﴿٦٥﴾ قَالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَىٰ ﴿٦٦﴾ فَأَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً مُوسَىٰ ﴿٦٧﴾ قُلْنَا لَا تَخَفْ إِنَّكَ أَنْتَ الْأَعْلَىٰ ﴿٦٨﴾ وَأَلْقِ مَا فِي يَمِينِكَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا إِنَّمَا صَنَعُوا كَيْدُ سَاحِرٍ وَلَا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتَىٰ ﴿٦٩﴾ فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سُجَّدًا قَالُوا آمَنَّا بربّ هَارُونَ وَمُوسَىٰ ﴿٧٠﴾} صدق الله العظيم [طه]
و همین‌طور جدّ من محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بعد از آنکه متفکرانه و با جستجوی فکری در پی یافتن حق برآمد؛ خداوند او را به سوی حق هدایت نمود و سپس برگزید و وی را نبیّ و رسول خود به سوی مردم قرار داد. قومش گفتند:
{إِن نَّقُولُ إِلاَّ اعْتَرَاكَ بَعْضُ آلِهَتِنَا بِسُوَءٍ}صدق الله العظيم [هود:٥٤].
و به او گفتند این کسی که با تو سخن می‌گوید فرشته خداوند رحمان نیست؛ بلکه شیطان است و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمَا تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّيَاطِينُ ﴿٢١٠﴾ وَمَا يَنْبَغِي لَهُمْ وَمَا يَسْتَطِيعُونَ(۲۱۱)} صدق الله العظيم [الشعراء]
ولی در قلب محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم شک ایجاد شد؛ پس جبرئیل علیه الصلاة و السلام آمد و خداوند تعالی فرمود:
{فَإِنْ كُنْتَ فِي شَكٍّ مِمَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ فَاسْأَلِ الَّذِينَ يَقْرَءُونَ الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكَ لَقَدْ جَاءَكَ الحقّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ ﴿٩٤﴾ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٩٥﴾} صدق الله العظيم [يونس].
ولی خداوند نگذاشت محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم در باره شأن خود از اهل کتاب سؤال کند؛ چون آنان کسانی بودند که او را همانند پسران خود می‌شناخته و می‌دانستند او نبیّ خاتم است اما شأن او را پایین می‌آوردند. پس خداوند جبرئیل علیه الصلاة و السلام را به سویش فرستاد تا از او برای زیارت پروردگارش دعوت نماید و او را به نزد سدرة المنتهی بالا ببرد تا در مسیر خود نشانه‌های بزرگ پروردگارش را مشاهده کند؛ از جمله آتش و جنت المأوی را. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{وَإِنَّا عَلَىٰ أَنْ نُرِيَكَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ} صدق الله العظيم [المؤمنون:٩٥].

و خداوند تعالی می‌فرماید:


{لَقَدْ رَأَى مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَى} صدق الله العظيم [النجم:١٨]،
محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله تمام انبیا و رسولان خداوند را در جنت المأوی نزد سدرة المنتهی ملاقات کرد و خداوند به نبی خود فرمود:
{وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنَا أَجَعَلْنَا مِنْ دُونِ الرَّحْمَٰنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ} صدق الله العظيم [الزخرف:٤٥]،
و این بدان جهت بود که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم از هیچ‌ یک از اهل کتاب سؤال نکرد و درباره اینکه آیا او به حق رسول پروردگار عالمیان است؛ و اینکه کسی که به وی وحی می‌کند فرشته خداوند رحمان است نه شیطان؛ از ایشان فتوا نخواست و توضیحی برای این فرموده خداوند نیز از آنها نخواست :


{فَإِنْ كُنْتَ فِي شَكٍّ مِمَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ فَاسْأَلِ الَّذِينَ يَقْرَءُونَ الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكَ لَقَدْ جَاءَكَ الحقّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ ﴿٩٤﴾ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٩٥﴾} صدق الله العظيم [يونس].
او از آنان سؤال نکرد چون از خلال این فرموده خداوند تعالی خطاب به نبی‌اش، دریافت كه در نفس خداوند چه می‌گذرد:
{وَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِ اللّهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخَاسِرِينَ} صدق الله العظيم،
ولی خداوند به نبی خود رحم نمود و قومی بهتر از اهل کتاب را برايش جانشین‌ كرد که حق آمده از پروردگار را کتمان نمی‌کردند و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنَا أَجَعَلْنَا مِنْ دُونِ الرَّحْمَٰنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ}صدق الله العظيم [الزخرف:٤٥]،
در شب اسرا و معراج و قبل از ملاقات با ایشان ( رسولان قبلي ) ؛ به علت دیدن نشانه‌های بزرگ پروردگارش، قلبش اطمینان یافت و همانا که علت سؤال از ایشان تنفیذ فرمان پروردگارش بود. آنها نیز همه با صدایی واحد پاسخش دادند که: " سبحان الله العظیم خداوند ما را تنها برای این به سوی عالمیان گسیل داشت که مردم را از عبادت بندگان بازداشته وخارج کنیم و ایشان را به عبادت پروردگاری که خداوند بندگان است و شریکی ندارد و پروردگار عالمیان است بخوانیم.

ای علمای عزیزمسلمین؛ امام مهدی را به خاطر طولانی کردن بیان حق قرآن ملامت نکنید. شما می‌خواهید مهدی منتظر بیان حق ذکر را به صورت خلاصه برایتان بیاورد. به خداوند قسم تا جایی که بتوانم آن را مختصر می‌کنم ولی مأمورم تا آیات قرآن را با قرآن برایتان روشن نمایم و از خود قرآن برایتان تفصیل بیاورم تا بدانید که خداوند کتاب خود را به صورت مفصل بیان کرده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ} صدق الله العظيم [هود:١]،
و به راستی که ما حکم مفصل خدا را برایتان استنباط می‌کنيم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَفَغَيْرَ اللّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنَزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلاً} صدق الله العظيم [الأنعام:١١٤].
عزیز من ابوحمزه مصری می بینم که از امام مهدی سؤال کرده و چنین می‌گویی:
آیا ازآنجا که یمانی مرا مخالف خود می‌پندارد؛ درنفس خود از خدا می‌خواهد تا مرا لعنت کند یا خیر؟.. فقط برای ابوحمزه می‌خواهم...نه برای ابوحمزه می خواهم ...آیا خداوند برای هریک از ما که وارد آتش شود؛ متحسر و حزین خواهد بود یا نه؟

پایان. پس امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخت می‌گوید: به هیچ‌وجه چنین نیست به پروردگار آسمان‌ها و زمین و آنچه که بین آنهاست قسم من اصلاً از خداوند درخواست لعنت تو را نمی‌کنم ای محمود؛ تو را می‌ترسانم بلکه تقوا پیشه کنی. امام مهدی پیش از این از پروردگارش خواسته است که دعای او برضد بندگانش را مستجاب نکند؛ چرا که می‌ترسم در زمانی که به حق خشمگین هستم؛ بر علیه کسی دعا کنم. لذا از قبل از پروردگارم درخواست کرده‌ام و این دعای خود را در یکی از بیانات آورده‌ام که دعای من بر ضد بندگانش را مستجاب نکند و تنها دعای من برای هدایتشان پذیرفته شود که پروردگارم غفور و رحیم است. ما همچنان تلاش می‌کنیم تا تو را نجات دهیم. ای محمود از خدا پروا کن تا خداوند تو را دوست بدارد و به قرب خود برساند و از تو راضی گردد که پروردگارم غفور ورحیم است.
عزیز من محمود؛ فرمایش خداوند تعالی به جدم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم را متذکرشو:

{وَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِ اللّهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخَاسِرِينَ} صدق الله العظيم [يونس:٩٥]،
ای محمود خداوند به تو نیز می‌فرماید:
{وَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِ اللّهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخَاسِرِينَ} صدق الله العظيم [يونس:٩٥]
من ناصح امین تو هستم. به خداوند قسم که امام مهدی بیش از مادر و پدر محمود نسبت به او رحم دارد و خداوند از امام مهدی رحیم‌تر است و وعده او حق است و او ارحم الراحمین است. ای محمود؛ آیا زمانی که به شدت از دست فرزندانت عصبانی و خشمگین هستی می‌توانی با آنان با ملایمت سخن بگویی و در حالی که به شدت خشمگینی به آنها بگویی: "ای فرزندان من"؟

اما خداوند ارحم الراحمین؛ علی‌رغم غضب شدید نسبت به بندگان مجرم و کافر و شیاطین؛ باز می بینی که بندگان خود از جن و انس را که شیاطین هم در بین آنها هستند مورد خطاب قرار می‌دهد، چون خطاب خداوند جمعی است و تمام بندگانی را که در حق خود اسراف و ظلم کرده‌ و به خاطر کثرت جرائم خود ازرحمت او مأیوس شده‌اند؛ دربرمی‌گیرد و با وجود این خداوند ارحم الراحمین خطاب می‌نماید و می‌فرماید:

{قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿٥٣﴾ وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ} صدق الله العظيم [الزمر]
چقدر رحمت خداوند عظیم است! ای بندگان خدا همگی رو به سوی او کنید تا قلب‌هایتان را هدایت نماید و هرقدر هم گناهکار باشید؛ از رحمت خداوند ناامید نشوید و به علت یأس از رحمت خداوند به اعمالی که وی را خشمگین می‌کند ادامه ندهید. فرموده خداوند تعالی را به یاد داشته باشید که:


{قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿٥٣﴾ وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ ﴿٥٤﴾ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ من ربّكم مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿٥٥﴾ أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَا عَلَىٰ مَا فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ وَإِنْ كُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿٥٦﴾ أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِي لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴿٥٧﴾ أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٥٨﴾ بَلَىٰ قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنْتَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الزمر]
ای کسانی که به خاطر خداوند در نزد من عزیزهستید؛ متذکرفرموده خداوند تعالی شوید:
{أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ}صدق الله العظيم
آری هدایت از جانب خداوند است ولی حجت خداوند بر بندگانی که پروردگار قلبشان را هدایت نکرده؛ چیست؟ فتوا را در این فرموده خداوند تعالی می‌یابید:
{وَأَنِيبُوا إِلَى رَبِّكُمْ} صدق الله العظيم،برای همین است که به شما نصیحت می‌کنیم با انابه رو به پروردگار خود نمایید تا قلبتان را هدایت کند و از رحمت او ناامید نشوید که او وعده داده است تمام گناهان شما را هرچه که بوده و باشد مورد مغفرت خود قرار می‌دهد. خداوند از اینکه گناه ابلیس شیطان رجیم را بیامرزد ناتوان نیست چون او هم از بندگانی است که درحق خود اسراف کرده‌اند. ممکن است یکی از علمای امت بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: "چگونه می‌خواهی خداوند ابلیس را -درصورت انابه و بازگشت به سوی او و درخواست بخشش گناهان و هدایت قلبش- مورد مغفرت خود قرار دهد؟ مگرخداوند و فرشتگان و تمام مردم او را لعنت نمی‌کنند؟ چگونه ممکن است خداوند کسی را که به خاطر کفر لعنت نموده؛ ببخشاید؟ خداوند هرگز شیاطین جن و انس را -هرچقدر هم انابه کرده و به سوی او توبه نمایند- نمی‌بخشد. خداوند ایشان را لعنت کرده و به فرشتگان و تمام مردم نیز اجازه داده تا ایشان را لعنت کنند". امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید که خداوند تعالی می فرماید:

{إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ البيّنات وَالْهُدَىٰ مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ ۙ أُولَٰئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ ﴿١٥٩﴾ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَٰئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ ۚ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿١٦٠﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
و این خطاب خداوند است که متوجه شیاطین بشر یهودی است؛ کسانی که حق را آگاهانه پنهان کرده و محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم را شناخته و می‌دانند او به حق نبیّ منتظر و خاتم أنبیا ومرسلین است؛ اما به خاطر حسادتی که در وجودشان است از حق اکراه دارند؛حقی که می‌دانند از جانب پروردگار است. با وجود این خداوند به آنها و امثال آنها می‌فرماید:
{إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ البيّنات وَالْهُدَىٰ مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَٰئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ ﴿١٥٩﴾ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَٰئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿١٦٠﴾} صدق الله العظيم [البقرة]،
به فرموده خداوند تعالی نظر کن:
{إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ} صدق الله العظيم،


و همچنین تصدیق این فرموده خدای تعالی:


{قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّـهِ إِنَّ اللَّـهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿٥٣﴾ وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ} صدق الله العظيم [الزمر].
ممکن است کس دیگری سخن مرا قطع کرده و بگوید: "ناصر محمد یمانی؛ اگر آنها توبه کرده و به درگاه خداوند انابه کنند تا قلبشان را هدایت نماید؛ خداوند ایشان را مورد مغفرت خود قرار خواهد داد؟ آیا خداوند با وجود اینکه لعنت خود و فرشتگان و تمام مردم بر آنان را مجاز نموده است؛ باز هم آنان را می‌بخشد؟"

پس امام هدایت کننده به سوی رحمت خداوند ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید که خداوند تعالی می‌فرماید:

{كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ البيّنات وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿٨٦﴾ أُولَٰئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ ﴿٨٧﴾ خَالِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنْظَرُونَ ﴿٨٨﴾ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَٰلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٨٩﴾} صدق الله العظيم [آل‌ عمران].
و شاید کس دیگری سخن مرا قطع کرده و بگوید: "ولی ناصر به این آیه از آیات خداوند توجه کن که می‌فرماید:
{إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْرًا لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ} صدق الله العظيم [آل‌ عمران:٩٠]" .


امام مهدی درپاسخ می‌گوید: درست بعد از این آیه برایت فتوا آمده است و خداوند به شما می‌فرماید مقصود او این است که توبه در زمان مرگ را نمی‌پذیرد؛ چون بعد ازاینکه مرگ به سراغشان آمد، یکی‌ از آنان می‌گوید الان توبه می‌کنم و خداوند تعالی می‌فرماید:


{إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْرًا لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ ﴿٩٠﴾ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمْ مِلْءُ الْأَرْضِ ذَهَبًا وَلَوِ افْتَدَىٰ بِهِ أُولَٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ ﴿٩١﴾} صدق الله العظيم [آل‌ عمران].
ای تمامی بندگان خدا از جن و انس و از هرجنس؛ از رحمت خداوند ناامید نشوید و ندای خداوند را که به صورت عام تمام بندگان جن و انس او از هر جنسی را دربرمی‌گیرد به یاد داشته باشید.
خداوند تعالی می‌فرماید:


{قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿٥٣﴾ وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ ﴿٥٤﴾ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ من ربّكم مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿٥٥﴾ أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَا عَلَىٰ مَا فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ وَإِنْ كُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿٥٦﴾ أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِي لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴿٥٧﴾ أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٥٨﴾ بَلَىٰ قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنْتَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
خداوندا من بیان حق کتاب را از خود کتاب بیان کردم...خدایا شاهد باشد. ای بندگان صالح خدا؛ خبر مرا به مردمان برسانید و با مردم به نیکی سخن گفته و با بهترین روشبا ایشان مجادله نمایید و به آنان بشارت دهید و کسی را نرانید و مگذارید مردم از رحمت خداوند ناامید شوند.


کسانی که بدون علمی از جانب خداوند؛ مردم را از رحمت پروردگارشان ناامید می‌کنند؛ اینان مردم را از رحمت خداوند دور کرده و نهایت کارشان آتش است که بسیار بد جایگاهی است. ای انسان‌ها به دعوت کسی که شما را به سوی خداوند می‌خواند پاسخ دهید و خداوند همه شما را بخشیده و امتی واحد بر راه راست از شما می‌سازد که پروردگارم غفور ورحیم است.


وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخو البشر في الدم من حواء وآدم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36831

Admin
09-06-2015, 03:20 AM
سلسله گفتگوهای امام در پایگاه أشراف أونلاین

- 3 -

الإمام ناصر محمد اليماني
05 - محرم - 1432 هـ
12 - 12 - 2010 مـ
۲۱-آذر-۱۳۸۹ه.ش.
02:24 صبح
ـــــــــــــــــــ

من امام مهدی جدّه خود عایشه را بریّ می‌دانم و بر او صلوات و سلام می‌فرستم؛ هر کس به آبروی او طعنه بزند؛ لعنت خداوند و ملایکه و تمام مردم بر اوست...

بسم الله وبالله وتوكلتُ على الله المولى؛ نعم المولى ونعم النصيرو هرکس از آیات محکم خداوند در کتابش قرآن -ذکر حکیم- روگرداند از کافران به حساب می‌آید.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{مَا يُجَادِلُ فِي آيَاتِ اللَّـهِ إِلَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَا يَغْرُرْكَ تَقَلُّبُهُمْ فِي الْبِلَادِ ﴿٤﴾} صدق الله العظيم [غافر].


چقدر خداوند از تو ای محمود و کسانی که مانند تو بوده و بی‌ آنکه پروردگارشان برهانی قوی به ایشان داده باشد؛ در آیات محکم خداوند مجادله می‌کنند خشمگین است و خداوند تعالی می‌فرماید:
{الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّـهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ ۖ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّـهِ وَعِندَ الَّذِينَ آمَنُوا ۚ كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّـهُ عَلَىٰ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [غافر]

خداوند تعالی می‌فرماید:

{إِنَّ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّـهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ ۙ إِن فِي صُدُورِهِمْ إِلَّا كِبْرٌ مَّا هُم بِبَالِغِيهِ ۚ فَاسْتَعِذْ بِاللَّـهِ ۖ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم [غافر].


محمود به ما افترا نزن و چیزی را که نگفته‌ایم به ما نسبت مده و از خداوند رب الوجود؛ پروا کن! آیا می‌خواهی این توهم را برای مردم ایجاد کنی که ناصر محمد یمانی از شیعیان است که گروهی از آنان - نه همه‌شان- به آبروی عائشه -که الصلاة و السلام بر او و بر همسرش برترین الصلاة السلام باد- طعنه می‌زند؟ اگر امام مهدی ناصر محمد یمانی درباره او فتوای بدی داده است؛ اگر راست می‌گویی آنچه را که با دستمان نوشته‌ایم بیاور! یا اینکه مقصودت فتوای ناصر محمد یمانی درباره خیانت زن نوح و زن لوط به همسرانشان است؟ اما این فتوای خداوند است که در آیات محکم کتاب از خیانت ایشان به همسرانشان خبر می‌دهد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{ضَرَبَ اللَّـهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ ۖ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّـهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ ﴿١٠﴾}صدق الله العظيم [التحريم].
خداوند قلب‌های ایشان را منحرف نمود و شرف و عفت آنان را از حرام خداوند مصون نداشت و بی تردید به همسرانشان با زنا خیانت کردند و اما همسر نوح علیه الصلاة و السلام با برقراری رابطه با مردی ازشیاطین بشر که از فرزندان شیطان بود به همسرش خیانت کرد، همان کسانی که رسول خداوند نوح نهصد و پنجاه سال در میانشان به تبلیغ و رسالت مشغول بود؛ کسانی که تنها شیاطینی مانند خود فاجر و کافر به دنیا می‌آوردند. رسول الله نوح عليه الصلاة والسلام نسبت به پسرش رأفت داشت و گفت:
{رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الحقّ وَأَنْتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ ﴿٤٥﴾ قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ ۖ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ ۖ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۖ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [هود].


خداوند تعالی فرمود:
{ضَرَبَ اللَّـهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ ۖ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّـهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم[التحريم]،
متذکر فرموده خداوند تعالی باش:
{فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ} صدق الله العظيم.
و اما ضرب‌المثلی که خداوند برای کافران زده است، برای رد شفاعت است چون مشرکان به پروردگار معتقدند که انبیا در پیشگاه خداوند برای آنان شفاعت می‌کنند! در حالی‌که می‌بینید که این دو، همسران انبیا هستند ولی دربرابر خداوند کاری از دست ایشان -رسولان خداوند نوح و لوط- برنمی‌آید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ} صدق الله العظيم،
یکی از آنان مرتکب زنا شده بود؛ یعنی همسر نوح که زنی جوان و یکی از همسران نوح عليه الصلاة والسلام بود و فرزندی جز این فرزند که حاصل عمل ناصالح بود به دنیا نیاورد و نوح همسران صالح نیز داشت. و اما دیگری همسر لوط بود که مرتکب زنا شد اما پیر و نازا بود لذا با وجود ارتکاب زنا باردار نشد چون پیر و نازا بود. لذا خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِينَ ﴿١٧٠﴾ إِلَّا عَجُوزًا فِي الْغَابِرِينَ ﴿١٧١﴾} صدق الله العظيم [الشعراء]
و این جزای همسر نبیّ خداوند است که به همسرش که رسول پروردگار عالمیان بود، خیانت کرد و گناه او بزرگتر از گناه زنای دیگر زنان مسلمان است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ مَن يَأْتِ مِنكُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَيْنِ ۚ وَكَانَ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّـهِ يَسِيرًا ﴿٣٠﴾} صدق الله العظيم [الأحزاب].
خداوند در مقابل شیعیان و سنیان مرا کافی است و اما برخی از شیعیان می‌خواهند ثابت کنند که زنان انبیا اگراز سوء ظن دور نمانند، در خطرفتنه عمل ناشایست (فتنة الفاحشة) هستند و از اسباب فتنه، با صدای ملایم با مردان سخن گفتن است و نباید زینت‌های خود را به مردان نشان دهند. با اینکه این فتوا حق است اما استفاده باطل از آن شده و این گناهی بسیار بزرگ است. آنها می‌خواهند با این فتوا به آبروی عائشه همسر نبی -که سلام و صلوات خداوند بر وی همسرش عائشه و تمام همسران نبی و خاندان پاک و مطهرش باد- خدشه وارد کنند و خداوند نسبت به کسی که به جدّه‌ی من عائشه تهمت بزند خشمگین است و وعده عذاب شدیدی را به تهمت زننده داده است، چطور در حالی‌ که خداوند او را از بالای آسمان‌های هفت‌گانه بی‌گناه دانسته استِ به او تهمت می‌زنند. و خداوند تعالی می‌فرماید:


{إِنَّ الَّذِينَ جَاءُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِّنكُمْ ۚ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَّكُم ۖ بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ ۚ لِكُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُم مَّا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ ۚ وَالَّذِي تَوَلَّىٰ كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿١١﴾} صدق الله العظيم [النور].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُّبِينًا ﴿٥٨﴾}صدق الله العظيم [الأحزاب].
و اما اهل سنت به دنبال این رفتند که برهانی برای اثبات معصوم بودن همسران انبیا از گناه فاحش پیدا کرده و همگی آنان را معصوم جلوه دهند. این فتوای باطلی است که می‌خواهند از آن برهانی بر بی‌گناهی حق جدّه‌ام عائشه از گفته‌های شیعیان بیاورند. ولی من امام مهدی جدّه‌ام عائشه را بی‌گناه می‌دانم و بر او صلوات و سلام می‌فرستم و هرکس بعد از فتوای امام مهدی در مورد برائت او از سخنانی که جاهلان نسبت می‌دهند؛ به آبروی ایشان خرده گیرد و طعنه زند؛ لعنت خداوند و فرشتگان و تمام مردم بر اوست و غیر از خداوند ولی و نصیری نخواهد داشت. ولی من درمورد خیانت زن نوح و لوط فتوا داده و با برهان ثابت کردم یکی از آنان از زنا باردار شد که باعث خشم شدید خداوند نسبت به اوست چون او همسر نبیّ بوده و مانند دیگر زنان نیست؛ چون فرزند او فرزند نبیّ خواهد بود و خداوند به این زن کرامت کرده و او را همسر نبی قرار داده درحالی‌ که همسرنوح و همسر لوط شکر این نعمت را نکردند. لذا خداوند می‌فرماید:
{كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ}صدق الله العظيم [التحريم:١٠].
و اما این مثال، فتوا برای رد شفاعت است چرا که آنها با وجود همسر نبیّ بودن، عذاب می‌شوند:
{فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ}صدق الله العظيم،
چون خطای زنان انبیا، مانند خطای دیگرهیچ یک از زنان مسلمان نیست؛ چون این غشّ و دروغی به تمام امت است و تمام مردم تصور می‌کنند فلانی پسر فلان نبیّ است و چقدر جرم بزرگی است و برای همین جزای خیانت‌کاران آنها آتش جهنم است و همین‌ طور هرکس که مرتکب زنا شده و توبه نکرده بمیرد؛ چه زن و چه مرد او نیز از اصحاب جهنم است تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَا يَزْنُونَ ۚ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَٰلِكَ يَلْقَ أَثَامًا ﴿٦٨﴾ يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَيَخْلُدْ فِيهِ مُهَانًا ﴿٦٩﴾}صدق الله العظيم [الفرقان].
و به‌ راستی که اگر همسران انبیا دچار این گناه بزرگ شوند، خداوند عذاب آنان را بیشتر می‌کند چون همسر رسول پروردگار عالمیان هستند. خداوند فتوایی دال بر معصوم بودن آنان از ارتکاب گناه و اجازه اختلاط و سخن گفتن ملایم با مردان وآشکار کردن زینت‌هایشان را به ایشان نداده است. خداوند چنین اجازه‌ای را به ایشان نداده است چون از گناه معصوم نیستند، لذا خداوند به آنان امر می‌کند تا حجاب داشته و زینت‌های خود را نشان نداده و با مردان با ملایمت سخن نگویند تا در معرض ارتکاب خطا و گناه قرار نگیرند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاءِ ۚ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [الأحزاب].


چون آنها از خطا معصوم نیستند و خداوند می‌خواهد آنها را از شرّ نفس خود و نفس کسانی‌ که از شهوات پیروی می‌کنند درامان نگاه دارد. خداوند می‌خواهد گناه از ایشان دور شده و کاملاً پاک شوند چرا که در زمره هدایت‌شدگان قرار گرفته و به علت همسری با رسول الله، از آل‌ بیت محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم شده‌اند و خداوند می‌خواهد گناه از آل‌ بیت ایشان دور و همگی کاملاً تطهیر شوند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا ﴿٢٨﴾ وَإِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا ﴿٢٩﴾ يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَيْنِ ۚ وَكَانَ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا ﴿٣٠﴾ وَمَنْ يَقْنُتْ مِنْكُنَّ لِلَّهِ وَرَسُولِهِ وَتَعْمَلْ صَالِحًا نُؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَيْنِ وَأَعْتَدْنَا لَهَا رِزْقًا كَرِيمًا ﴿٣١﴾ يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ ۚ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا ﴿٣٢﴾ وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهليّة الْأُولَىٰ ۖ وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ ۚ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا ﴿٣٣﴾ وَاذْكُرْنَ مَا يُتْلَىٰ فِي بُيُوتِكُنَّ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ وَالْحِكْمَةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ كَانَ لَطِيفًا خَبِيرًا ﴿٣٤﴾ إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا ﴿٣٥﴾}صدق الله العظيم [الأحزاب].


اما ابوحمزه محمود مصری می‌خواهد دیگران تصور کنند که امام مهدی به شرف عائشه -رضی الله عنها و إرضاها- طعنه می‌زند و این حیله‌ی او برای دور کردن مردم از پیروی از امام مهدی در تمام پایگاه‌های اسلامی است و اما کسانی که تعقل نمی‌کنند، سخنان این فاسق را قبول کرده و بیان حق امام مهدی را از پایگاه خود حذف می‌نمایند و با این عمل ظلم بزرگی در حق خود مرتکب می‌شوند. بهتر این بود که آن را درپایگاه می‌گذاشتند بماند و اگر مشاهده می‌کردند که در بیان امام ناصر محمد یمانی فتاوی گمراه کننده وجود دارد؛ به آن پاسخ می‌دادند تا اگرامام ناصر محمد یمانی را گمراه می‌یافتند مانع از این می‌شدند که مسلمانان را گمراه نماید. اما آنها در بیان امام ناصر محمد یمانی،چیزی جز حق نیافتند ولی سخن فاسقی چون محمود ابوحمزه -که خداوند او را لعنت کرده و وعده عذاب بسیار بزرگی را به وی داده- باور کردند؛ در حالی‌که در پیشگاه رب الوجود، محمود هیچ کاری برای آنان نمی‌تواند بکند و به خاطر نسبت‌هایی که می‌دهید، از خداوند یاری می‌جویم. وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..


ای محمود برای تو بهتر است که مرا با لقبی که جدّم به من داده است، مورد خطاب قرار دهی و من لقب القردعی را نه انکار می‌کنم و نه تأیید تا در طغیان خود کور رها بمانی یا تصور می‌کنی اگراز لقب حق من سخن بگویی من از تو خواهم ترسید، اگر چنین است از خطاکارانی و هر کید و مکری که می‌خواهید درمورد من بکار گیرید و صبر نکنید و من می‌دانم تو برای این اینجا هستی تا افراد این پایگاه را از تصدیق و باورصاحبشان بازداری.


اما من خداوند را به شهادت می‌گیرم و شهادت خداوند کافی است که من بی شک و تردید امام مهدی منتظرم و معنای موافقت آنان با ادامه گفتگو این نیست که این پایگاه مرا تصدیق و با من بیعت کرده است و به راستی که هدف آنان روشن شدن حق از باطل است. به خداوند قسم چیزی از آنان به دست من نرسیده است و حتی نامه‌ای خصوصی هم نداشتم و نمی‌دانم در نفسشان چه می‌گذرد و پروردگارشان از حال ایشان باخبر است وهر كس که بخواهد در مسیرهدایت الهی و بر طبق کتاب خداوند قرآن عظیم و سنت حق رسول گام بردارد، پیروی ازکتاب خداوند و سنت حق رسولش که مخالف آیات محکم کتاب نباشد خواسته همه ماست، مهم‌ترین چیز در سنت نبوی، عدم مخالفت آن با آیات محکم کتاب خداوند است و اگر حدیثی نه موافق کتاب بود و نه مخالف آن؛ در اینجا خداوند نعمت عقل و منطق را به ما عنایت فرموده است. مهم‌ترین نکته این است که حدیث یا روایت مخالف آیه محکم قرآن عظیم نباشد و این تصدیق قاعده کشف احادیث آلوده‌ای است که به دروغ از نبی نقل شده و به هیچ‌وجه از جانب ایشان نیست یعنی خواهیم دید که حدیث با آیات محکم قرآن اختلاف بسیاری دارد.


و اما درمورد درجه علمی من، این محمود مصری نیست که رحمت خداوند را تقسیم می‌کند! آیا از خودت سؤال نمی‌کنی چرا خداوند مهدی منتظر را امام رسول خود مسیح عیسی بن مریم صلى الله عليه وعلى أمّه وآل عمران المكرمين وسلمُ تسليماً؛ قرار داده است؛ این تقدیری است که خداوند درکتاب مسطور خود آن را رقم زده است. اینکه برهانی برای درجه علمی من داشته باشیم در حال حاضر مهم نیست، بلکه این امر را به خداوند رحمان می‌سپاریم و نه من و نه تو و نه تمام انبیاء علیهم الصلاة و السلام در امور کاره‌ای نیستیم و همه چیز به خداوند بازمی‌گردد که از نگاه‌های دزدانه و خیانت‌کار و رازهای پنهان سینه‌ها آگاه است. پس به سوی کلامی روآورید که بین شما و مهدی منتظر امام ناصر محمد یمانی یکسان است: جز خداوند کسی را عبادت نکرده و برای او شریکی قایل نشویم و عقیده شفاعت درپیشگاه خداوند سبحان را رها کنیم؛ آخر چه کسی بیش از خداوند ارحم الراحمین به شما مهربان‌تر است؟ پس از خدا پروا کرده و هیچ‌ چیز را با او شریک نگیرید. آیا فرموده خداوند عزیز وتعالی درآیات محکم کتابش برایتان کافی نیست:
{وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُوا إِلَىٰ رَبِّهِمْ ۙ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿٥١﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيَقُولُونَ هَٰؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ}صدق الله العظيم [يونس:١٨].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لَّا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ ۗ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٢٥٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
پیروی از آیات متشابه درمورد شفاعت را کنار بگذارید که من ناصح امین شما هستم؛ چگونه از کسانی انتظار رحمت دارید که رحمتشان کمتر از خداوند ارحم الراحمین است، آیا تعقل نمی‌کنید؟ و به علت عقیده شفاعت، بسیاری از مسلمانان شرک آورده‌اند و ما به حق فتوا داده و به شدت بر این امر اصرار داشته و شفاعت بنده در پیشگاه رب المعبود را محال می‌دانیم. چه کسی از خداوند ارحم الراحمین به شما مهربان‌تر و رحیم‌تر است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُل لِّلَّـهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا ۖ لَّهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
من به حق برایتان فتوا می‌دهم و خداوند مرا وکیل برشما قرارنداده است؛ هرکس می‌خواهد ایمان بیاورد و هرکس که می‌خواهد کافر شود و کسی که معتقد است حق ندارد برای حب و قرب خداوند با انبیا و رسولان رقابت کند، من خدا را به شهادت می‌گیرم و شهادت خداوند کافی است که این فرد به دلیل مبالغه درباره انبیا و رسولان خداوند از مشرکان است چون آنها را طوری درنظر می‌گیرد که گویا از فرزندان خدا بوده و در زمره بندگان مسلمان خدا نیستند! چگونه آنان را خط قرمز بین بندگان و رب المعبود قرار می‌دهید، آیا پروا نمی‌کنید؟


ای امت اسلام، به راستی که خداوند پروردگار شما و پروردگار مهدی منتظر و تمام رسولان؛ پروردگار عالمیان است؛ و ما تنها انسان‌هایی مانند شما هستیم؛ و شما نیزهمان حقی را درباره خداوند دارید که امام مهدی و تمام انبیا و رسولان دارند؛ فرقی بین انبیا و مهدی منتظر با شما نیست و این‌طور نیست که خداوند ما را فرزند خود قرار داده باشد و شما را فروتر؛ سبحان الله ما نیز بندگانی مانند شما هستیم و همان حقی که امام مهدی و تمام انبیا و رسولان در ذات خداوند دارند را شما نیز دارید، پس از خداوند پروا کرده و به بندگانی بپیوندید که برای تقرب خداوند و رب المعبود رقابت می‌کنند. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا}صدق الله العظيم [الإسراء: ٥٧].
و این (آیه‌ی فوق) فتوایی از پروردگار عالمیان برای اعلان رقابت میان بندگان برای رسیدن به حب و قرب خداوند است. خداوند صاحب بالاترین درجه حب و قرب به خود را مجهول گذاشته است و معلوم نیست که صاحب این مقام از فرشتگان است یا جن یا انس؟ پس هویت این بنده همچنان مجهول است و حکمت آن نیز ادامه رقابت بین بندگان در آسمان‌ها و زمین بر سرنزدیکی به رب المعبود است تا روشن شود چه کسی نزدیک‌ترین بنده به عرش خداوند سبحان و تعالی و والامقام است و این هم برای این است که مردمان شرک به خدا را رها کرده و برای حب و قرب بیشتر به خداوند رقابت کرده و به رحمت او امیدوار و از عذاب او ترسانند. اینان هدایت شده‌اند و کسانی‌اند که عبادت بندگان را رها کرده و بنده پروردگاربندگان(رب العباد) شده و خداوند را بدون شریک عبادت می‌کنند.


و اما مشرکان، آنان بندگان خداوند را مورد تعظیم قرار داده و آنها را مانند خط قرمزی بین خود و رب المعبود درنظر گرفته‌اند و معتقدند که سزاوار نیست که حتی فکر رقابت برای حب و قرب خداوند را داشته باشند؛ گویا که آنان درپیشگاه خدا اولویت دارند سُبحان الله وتعالى علوَّاً كبيراً! خداوند انبیا و رسولان خود را برنمی‌انگیزد تا شما را به مبالغه ناحق درموردشان فرا بخوانند، بلکه از شما دعوت می‌کنند که به دنبال رسیدن به وسیله بوده و از بندگانی باشند که برای قرب بیشتر به خداوند رقابت می‌کنند. اما محمود از کسانی است که خداوند درباره‌شان می‌فرماید:
{وَجَعَلْنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا ۚ وَإِذَا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلَىٰ أَدْبَارِهِمْ نُفُورًا ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ذَٰلِكُم بِأَنَّهُ إِذَا دُعِيَ اللَّـهُ وَحْدَهُ كَفَرْتُمْ ۖ وَإِن يُشْرَكْ بِهِ تُؤْمِنُوا ۚ فَالْحُكْمُ لِلَّـهِ الْعَلِيِّ الْكَبِيرِ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [غافر].


دعوت امام مهدی از شما چیزی جز دعوت تمام انبیای و رسولان خداوند نیست، من شما را به سوی کلمه‌ای که بین ما و شما یکی است یعنی حق عبادت پروردگار و رقابت برای حب و قرب خداوند سبحان و تعالی و والامقام فرا می خوانم؛ پس آیا هدایت می‌شوید؟ و امکان ندارد که امام مهدی روزی برای تأمین رضایت شما تغییری در دعوت خود بدهد و به سوی باطل فراخوان دهد؛ من رضوان پروردگارم را طلب کرده وعبادت می‌نمایم و پناه برخداوند که از جاهلان باشم و امید دارم پروردگار مرا از شاکران قرار دهد.


ای محمود، به راستی که علت گفتگوی ما با تو در این پایگاه این است که بین من و تو شاهد حق وجود داشته باشد؛ این پایگاه بی‌طرف بوده و راستگویی را در همه امور حتی در نام‌ها ( دنبال ) جستجو می‌کند چون تو به ما افترا زده‌ای که ما حجت‌هایی که در بیانات تو مقابل ما اقامه شده را حذف و تنها چیزهایی که خودمان می‌خواهیم را می‌گذاریم! ولی این پایگاه بی‌طرف است و ما آن را به عنوان شاهد حق بین امام ناصر محمد یمانی و دشمن او محمود انتخاب کرده‌ایم او که علیه امام موعود اعلان جنگ کرده و با هر وسیله‌ای تلاش می‌کند تا مسلمانان را از پیروی از قرآن عظیم بازدارد .


و این هم شهادت شاهد حقی است که یکی از میهمانان این پایگاه است، محمود، آیا نگفتم تو تنها به خودت مکرمی‌کنی؟ پس از غیضت بمیر و به راستی که خداوند مکر شما را رو می‌کند. ولی به آنان فتوا می‌دهم که اگر پایگاه اقدام به حذف بیانات امام مهدی ناصر محمد یمانی نکند؛ أبو حمزه محمود که دشمن سرسخت ماست، تلاش خواهد کرد به مدیریت پایگاه نفوذ نماید تا بیانات حق مهدی منتظر از ذکر را حذف نماید؛ چون محمود از سرسخت‌ترین دشمنان خداوند و رسول خدا و مهدی منتظر است؛ چون محمود از کسانی است که می‌خواهند با دهان خود نور خداوند را خاموش سازند و خداوند جز این نمی‌خواهد که نور خود را کامل نماید، ولو مجرمان از ظهور آن کراهت داشته باشند.
وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36832

Admin
09-06-2015, 08:41 AM
سلسله گفتارهای امام در پایگاه أشراف أونلاین
- 4 -
الإمام ناصر محمد اليماني
07 - محرم - 1432 هـ
14 - 12 - 2010 مـ
۲۳-آذر-۱۳۸۹ه.ش.
02:24 صبح
ــــــــــــــــــــ

بیان دیگر در پایگاه جهانی علمی هاشمی به تمام علمای امت در مورد درخواست گفتگو در پایگاه محاید..
بسم الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
{إِنَّ اللَّـهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ ۚ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم [الأحزاب].
اللهم صلي وسلم وبارك على كافة أنبيائك ورُسلك وآلهم الطيبين والتابعين للحق في الأولين وفي الآخرين وفي الملأ الأعلى إلى يوم الدين:
از مهدی منتظر خطاب به تمام علما، منبریان و مفتیان در سراسر جهان، السلام عليكم ورحمة الله وبركاته، من شما را به میز گفتگوی دیگری با مهدی منتظر دعوت می‌کنم که در پایگاه جهانی وعلمی خاندان هاشمی برقرار شده است. مهدی منتظر ناصر محمد یمانی میهمان آنهاست و اعضاء این پایگاه نه از انصار مهدی منتظرناصر محمد یمانی هستند و نه از مخالفانش و هنوز در تردیدند که آیا امام ناصر محمد یمانی واقعأ مهدی منتظر است یا دروغگویی است بی شرم. به هر حال هرکدام از این دو حالت صحت داشته باشد؛ گردانندگان این پایگاه پیروزند چرا که میزبان گفتگو بین ناصر محمد یمانی و تمام علمای امت، منبریان و مفتیان هستند زیرا اکثرعلمای امت از مناظره و گفتگو در پایگاه امام مهدی ناصر محمد یمانی فراری هستند و علت آن هم تبلیغات منتشر شده توسط ابو حمزه مصری است. برای همین تصمیم دیگری اختیار کردیم تا ناصر محمد یمانی میهمان پایگاه جهانی علمی خاندان هاشمی باشد اما آنها را به خداوند عظیم، پروردگار آسمان‌ها و زمین و آنچه که بین آنهاست و رب عرش عظیم سوگند می‌دهم تا به علت نسبتی که با امام ناصر محمد یمانی دارند؛ غرورشان آنها را گمراه نکند چراکه شایسته آل بیت نیست که گرفتار غیرت جاهلی بدوی شوند؛ بلکه به آنها می‌گویم ای آل بیت مُحمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم در سراسر جهان، به حق شاهد باشید، اگر دیدید یارتان امام مهدی ناصر محمد یمانی بر حق است و به سوی راه راست-صراط مستقیم – دعوت می‌کند، حق آن است که از حقیقت پیروی کنید و اگر دیدید امام مهدی ناصر یمانی به روشنی گمراه است، برشما واجب است که جلوی او را بگیرید تا باعث گمراهی مسلمانان نشده و آبروی آل بیت را نبرد، چرا که امام مهدی منتظر ناصر محمد یمانی هم می‌تواند عامل عزت شما و مسلمانان باشد و هم می‌تواند باعث سرافکندگی شما شود زیرا اعلام نموده که از آل بیت هاشمی قریشی است. از آنجا که من بی هیچ شک و تردید امام مهدی منتظر حق خداوند هستم؛ اجازه دهید تا نتیجه مناظره و بحث را پیشاپیش اعلام کرده و با سوگند به خداوند آن را خالص‌تر و تزکیه کنم. قسم به خداوند بزرگ که استخوان‌های پوسیده و پراکنده را زنده می‌کند، قسم به پروردگار آسمان‌ها و زمین و آنچه که بین آنهاست و قسم به رب عرش العظیم که اگر تمام علمای دینی انس و جن در این پایگاه گرد آمده و تنها بر اساس قرآن عظیم با امام مهدی ناصر محمد یمانی به بحث بپردازند؛ شاهد خواهید بود که امام ناصر محمد یمانی با علم و دلایل قاطع برگرفته از آیات محکم قرآن بر تمام علمای ثقلین ( انس وجن) پیروز خواهد شد، بدانید که من راست می‌گویم. اما اگر کسی از علمای مسلمین یا نصاری یا یهود توانستند حتی در یک مسئله قرآنی با بیانی هدایت گر و درست‌تراز سخنان امام ناصر محمد یمانی بر اوغلبه کنند، بر امام ناصر محمد یمانی است که از باور خویش درباره مهدی منتظر بودن خود دست بردارد. اگر علمای امت یا مفتیان حتی در یک مسئله بر او غلبه کنند، بر تمام انصار پیشتاز برگزیده در سرتاسر جهان که در عصر گفتگوی پیش از ظهور به او پیوسته‌اند واجب است که از تبعیت او دست بردارند. اما...هیهات که چنین شود به خداوند آسمان ها و زمین سوگند که با آیات محکمی از کتاب که برای عالمان و جاهلانتان روشن است همه آنها را وادار به سکوت کرده و وادارشان می‌کنم یکی از این دو راه را انتخاب کنند؛ راه سومی در کار نیست: یا به ریسمان خداوند قرآن عظیم چنگ زده و به مطالب مخالف با آیات محکم ذکر- چه در تورات یا انجیل یا سنت نبوی محمدی- کافر شوند. امام مهدی به تورات و انجیل و هم چنین به سنت نبوی باور دارد، اما مهدی منتظر نسبت به هرچه که در آنها بر خلاف آیات محکم کتاب خداوند باشد کافر است چرا که قرآن تنها کتابی است که از تحریف مصون بوده و برای تمام بشریت فرستاده شده و مایه بشارت و رحمت مؤمنین است. خداوند این کتاب را برای تمامی مردم فرستاده و آن را از تحریف مصون نگه داشته است تا دیگر بهانه‌ای برای مردم در برابر خداوند باقی نماند. او کتاب خود قرآن عظیم را برای تذکر به جهانیانی که طالب رفتن به مسیر مستقیم باشند فرستاد، تا دیگر نگویند کتاب بر دو گروه قبل از ما یعنی یهودیان و نصاری [مسیحیان] فرستاده شده است و ما از تعلیمات آنها بی‌خبر بودیم و از آنجا که کتب آنها یعنی تورات و انجیل تحریف شده و اختلافاتی در آن هست، ما نمی‌دانیم کدام یک از آنها برحقند... هیهات هیهات که خداوند کتابی را فرو فرستاده است که مرجع تمام کتب انبیاء و رسولان جن و انسی است که به سوی عالم جن و انس گسیل شده‌اند، این کتاب برهان حق برای کسانی است که بخواهند از آن پیروی نمایند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَٰذَا ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ وَذِكْرُ مَنْ قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُمْ مُعْرِضُونَ }صدق الله العظيم . [الأنبياء: ٢٤]
خداوند این کتاب را حجت برای افرادی قرار داده است که از کتاب مصون از تحریف پیروی کنند و آنها را به رحمت خود رسانده و از عذاب خود رها می‌سازد. به همین ترتیب حجت خداوند برعلیه افرادی است که از پیروی از ذکری که محفوظ از تحریف است روبرگردانده‌اند و آنها را به عذاب بسیار شدیدی دچار خواهد کرد تا دیگر تا روز قیامت بهانه‌ای در برابر پروردگار نداشته باشند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَهَٰذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿١٥٥﴾ أَنْ تَقُولُوا إِنَّمَا أُنْزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِنْ قَبْلِنَا وَإِنْ كُنَّا عَنْ دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿١٥٦﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنْزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ ۚ فَقَدْ جَاءَكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾ هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلَائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ ۗ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ لَا يَنْفَعُ نَفْسًا إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْرًا ۗ قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ ﴿١٥٨﴾ إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا لَسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ ۚ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ ﴿١٥٩﴾ }صدق الله العظيم . [الأنعام]
ای علمای امت و مفتیان کشورها و پیروانشان، بدانید که خداوند قرآن عظیم را به عنوان حجت شما در برابر خود قرار داده تا به شما رحمت نماید و تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{وَهَٰذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿١٥٥﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
تا در برابر پروردگارتان حجتی نداشته باشید و بگویید:
{إِنَّمَا أُنْزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِنْ قَبْلِنَا وَإِنْ كُنَّا عَنْ دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿١٥٦﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنْزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ}
اما این حجت قاطع و رسای خداوند دربرابر شما و یهودیان و نصاری [مسیحیان] و تمام عالمیان است چرا که کتابی چون قرآن عظیم را بر شما و تمام بشریت نازل فرموده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّـهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ ۖ فَآمِنُوا بِاللَّـهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللَّـهِ وَكَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ﴿١٥٨﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
محمد رسول الله تنها از همین قرآن عظیم پیروی کرده و گروه‌های مختلف را به پذیرش احکام آیات محکم قرآن بزرگ دعوت می‌نماید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{وَكَذَٰلِكَ أَنزَلْنَاهُ حُكْمًا عَرَبِيًّا ۚ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّـهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا وَاقٍ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [الرعد].

اگراین تهدید و وعید خطاب به محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم است و خداوند به ایشان این گونه هشدار می‌دهد تا مبادا از مطالبی که مخالف آیات قرآن عظیم است- ازهر جا که باشند- پیروی نماید؛ پس چه برسد به شما امت محمد صلى الله عليه وآله وسلم؛ آیا هیچ به فکر خود هستید؟ آیا پروا نمی‌کنید. به خداوند یگانه‌ای که معبودی جز او نیست سوگند، ابو حمزه محمود مصری که مجدانه تلاش می کند تا مردم را از پیروی از دعوت امام مهدی ناصر محمد یمانی بازدارد –دربرابر خداوند-به کار شما نخواهد آمد. چرا که او شما را از راه امام مهدی ناصر محمد دور نمی‌کند؛ او شما را از پیروی از آیات محکمی از کتاب باز می‌دارد که برای عالم و جاهل روشن و واضح است. او نه امام مهدی ناصر محمد را تکذیب می‌کند و نه جّدش محمد صلی الله علیه و آله و سلم را ، چرا که این سخنان نه کلام امام مهدی ناصر محمد است و نه کلام جدّش محمد صلی الله علیه و آله و سلم؛ بلکه این کلام الله است و چه حدیثی صادق تر از حدیث خداوند است؛ ای محمود چرا متذکر نمی‌شوی. خداوند تعالی می‌فرماید:

{قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ ۖ فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَـٰكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّـهِ يَجْحَدُونَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
ای محمود از خدا پروا کن و راه پیروی از قرآن عظیم را منحرف نساز؛ با آیات محکم خداوند که اساس قرآن هستند تو را پند می‌دهم پس متذکر کلام خداوند تعالی شو که می‌فرماید:
{فَقَدْ جَاءَكُمْ بَيِّنَةٌ من ربّكم وَهُدًى وَرَحْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:١٥٧].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِيَ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ ۚ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا ۖ وَإِن تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدَىٰ فَلَن يَهْتَدُوا إِذًا أَبَدًا ﴿٥٧﴾} صدق الله العظيم [الكهف].

و خداوند تعالی می‌فرماید:

{وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْهَا ۚ إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنتَقِمُونَ ﴿٢٢﴾} صدق الله العظيم [السجدة].
امام مهدی ناصر محمد تنها پند دهنده‌ای است که با قرآن به تمام بندگانی که از وعده (عذاب ) خداوند در هراسند تذکرمی‌دهد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{نَّحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ ۖ وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِجَبَّارٍ ۖ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَن يَخَافُ وَعِيدِ ﴿٤٥﴾} صدق الله العظيم [ق].
به خداوند سوگند که تنها کسانی از آیات محکم کتاب خدا پیروی کرده و نسبت به آنچه که برخلاف آیات محکم ذکر (قرآن) محفوظ از تحریف کافرند که در نهان از خداوند ترسیده و از کلام حق او روگردان نباشند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَـٰنَ بِالْغَيْبِ ۖ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ ﴿١١﴾} صدق الله العظيم [يس].
ای علمای مسلمین، نصاری [مسیحیان] و یهودیان و ای کسانی که پیرو آنها هستید؛ ای مردم جهان از خداوند پروا کنید و از (خشم) او به سوی(رحمتش) بگریزید. من کسی هستم که با بیان حق کتاب خداوند قرآن عظیم، از جانب او به شما هشداری آشکار و روشن می‌دهم . من به سوی شما آمده‌ام تا از بیان حق و آیات محکم قرآن؛ از کلام حق پروردگار رحیم با شما سخن بگویم.از روی ظن و گمان،سخنی بر زبان نمی‌آورم که ظن و گمان در پیشگاه حق جایی ندارد. به همین دلیل است که قبل از آغاز گفت‌وگو نتیجه آن را به اطلاعتان رساندم. چون من فتوایی نمی‌دهم که بعد از آن بگویم "خداوند آگاه است که حق کدام است، اگر اشتباه کرده باشم تقصیر نفس من و شیطان است..."پناه بر خدا از این که مانند کسانی باشم که با نا آگاهی به خدا نسبت داده و نام آن را اجتهاد گذاشته‌اند. آنها اشتباه می‌کنند. بر خلاف تصورشان با نا آگاهی به خدا نسبت دادن، اجتهاد نیست. نسبت دادن نا آگاهانه به خداوند بدون اینکه یقین داشته باشید آنچه که بیان می‌کنید واقعأ مطلب حقی است که از جانب رب العالمین فرستاده شده، فرمان شیطان است. پس دنباله رو شیطانی که دستور می‌دهد آنچه را که نمی‌دانید به خدا نسبت دهید نباشید . خداوند تعالی می‌فرماید:

{ وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ ۚ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ ﴿١٦٨﴾ إِنَّمَا يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿١٦٩﴾ } صدق الله العظيم . [البقرة]

از خداوند پروا کرده و از من اطاعت کنید شاید مورد رحمت او قرار گیرید. اگر امام ناصر محمد یمانی، برهان حق پروردگارتان را که از آیات محکم کتاب او استنباط کرده است برایتان نیاورد؛ تأییدش نکنید. اما درباره‌ی اجتهاد درست و حق؛ تمام انبیاء و رسولان و مهدی منتظر حین جستجوی حق مجتهد بودند تا اینکه خداوند آنها را هدایت کرده وحکم و علم را به آنها عطا کرد تا مردم را به آگاهی و بصیرتی که از جانب خداوندشان آمده است، دعوت نمایند. پس از راه و روش آنها در دین پیروی کرده و از روی ناآگاهی به خداوند نسبت ندهید. همین عامل گمراهی و تفرقه‌تان شده است چون چیزی را که دلیل و برهان حق از جانب رحمان ندارد را به او نسبت می دهید. شما با این حجت که احادیث و روایات از جانب افراد مورد وثوق نبیّ نقل شده‌اند به آنها اعتماد کرده و از آیات محکم کتاب روبرگردانیده‌اید، در حالی که خداوند –این کتاب را– به عنوان حکم حق نهایی و مرجع اختلافاتتان تعیین نموده است من در راست گویی معتمدانی که از صحابه‌ی حق محمد رسول الله صلى الله عليه وعليهم وسلم بودند تشکیک نمی‌کنم؛ بلکه این راویان کاذب هستند که به آنها و نبیّ خداوند دروغ می‌بندند؛ همان کسانی که با تظاهر به ایمان و پنهان داشتن کفر و مکر باطنیشان ؛ شما را ازپیروی از ذکر خداوند باز می‌دارند. آیا شما هدایت شده‌اید؟ پس چگونه است که از احادیث نقل شده از افرادی که به زعمتان معتمد هستند و با آیات محکمی از کتاب که برای عالم و جاهلتان روشن است مخالفت دارند پیروی می‌کنید؟ برای مثال " دیدن آشکار ذات اعظم الهی"، این سرکشی بزرگی در برابر خداوند سبحان و تعالی است . هیچ یک از آفریده‌های او هر چقدر هم بزرگ باشند تحمل دیدن آشکار ذات اعظم الهی را ندارند ولو کوه‌های بزرگ باشند. به همین دلیل است که خداوند کوه طوررا برای شما و نبی الله موسی علیه الصلاة و السلام و بنی اسراییل و تمام مردم مثال می‌زند. خداوند حتی باور به دیدن ذات اعظم الهی را منوط به این می‌کند که کوهی عظیم بتواند تجلی ذات اعظم خداوند سبحان و تعالی را تاب آورد و چنین انتظاری، سرکشی بزرگی است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَمَّا جَاءَ مُوسَىٰ لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ ۚ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَـٰكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي ۚ فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا ۚ فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ ﴿١٤٣﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].

آیا کلام حقّی را که نبی الله موسی گفت را می‌دانید:

{ فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ} صدق الله العظيم . [الأعراف: ١٤٣]

و این توبه از عقیده "دیدن آشکار ذات اعظم الهی" است و این باور سرکشی بزرگی نسبت به خداوند سبحان و تعالی است، چون این گونه نیست که خداوند با احدی از بندگانش سخن گوید مگر از ورای حجاب؛ چه فرشتگان باشند یا انس و جن؛ شایسته نیست که او آشکارا با آنها سخن گوید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّـهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ ۚ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ ﴿٥١﴾} صدق الله العظيم [الشورى].
ممکن است یکی از برادران عالم اهل سنت حرف ما را قطع کرده و بگوید: "صبرکن ناصر محمد یمانی، برای ما روشن شد که تو مهدی منتظر نیستی بلکه یک دروغگوی بی شرم و از شیعیان اثنی عشری هستی چرا که عقیده‌ی دیدن خداوند با چشم را انکار می‌کنی" و مهدی منتظر به آنها پاسخ می‌دهد، به خداوند قسم که بسیاری از شیعیان آرزو دارند مقصود خداوند در این فرموده مورد دلخواه آنها باشد:

{ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ} صدق الله العظيم [الشورى: ٥١]

آرزو دارند این خطاب درباره پدر من امام علی بن أبی طالب علیه الصلاة و السلام باشد .اما می‌دانند در اینجا منظور خداوند"علی" ذات اعظم و منزه و عالی خود خداوند است و گمان آنها (شیعیان) سرکشی بزرگی است. سؤالی که مطرح می‌شود این است که آیا خداوند در دنیا و آخرت { عَلِيٌّ حَكِيمٌ } است یا فقط در دنیا { عَلِيٌّ حَكِيمٌ } است؛ این چگونه حکمی است که می‌کنید؟! امام مهدی منتظر که به حق از جانب خداوند آمده است از خواسته‌های شیعیان یا اهل سنت و جماعت پیروی نمی‌کند؛ بلکه من مهدی منتظرم که از جانب خداوند برای داوری بین شما بر اساس بیان حق ذکر(قرآن) آمده‌ام .اگرعقیده شیعه اثنی عشری را مبنی بر عدم رؤیت آشکار خداوند با چشم در زمان بعث اول و قبل از بعث عمومی تأیید می‌کنم اما مواضع دیگر آنها را رد کرده و مواضع اهل سنت و جماعت را تأیید می‌کنم برای مثال درباره این حدیث حق از محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:

[تركت فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا بعدي أبدا كتاب الله وسنتي]

[در بین شما چیزی باقی گذاشتم که اگر به آنها پایبند باشید بعد از من گمراه نخواهید شد، کتاب خداوند و سنت من]صدق عليه الصلاة والسلام

چرا که سنت نبوی همان بیان حق قرآن است که برای شرح و توضیح بیشتر آن آمده است. اما ما به احادیثی از سنت نبوی که بر خلاف آیات محکم قرآن هستند کافریم چون احادث سنت نبوی از تحریف و جعل در امان نیستند چرا که این روایات بعد از مرگ نبیّ صلى الله عليه وآله وسلم نوشته شدند که علت آن هم این بود که مردم کلام الله را با کلام رسول خداوند که در بیان و شرح قرآن آمده بود اشتباه نگیرند.از طرف دیگر رسول الله می‌دانستند که در بین مردم کسانی هستند که گر چه به ظاهر مؤمنند ولی در باطن کافر و مکار بوده و در تلاش هستند تا مردم را با نقل احادیثی که به کلی بر خلاف آیات محکم قرآن هستند، از پیروی ذکر (قرآن) منحرف سازند. لذا در ابتدای امر محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم اجازه نداند احادیث سنت نبوی ثبت گردند چرا که قرآن می‌بایست مرجع حل اختلافات در احادیث بیان شده در سنت نبوی باشد. حال باز می‌گردیم به حکم "دیدن آشکار خداوند" پرداخته و آن را کامل می‌کنیم. به این ترتیب روایات فتنه برانگیز و جعلی سنت نبوی را پیدا خواهیم کرد. در سنت نبوی ازقول نبی الله حدیثی آمده است تا ثابت کند خداوند را می‌توان آشکارا رؤیت نمود. از قول ایشان گفته‌اند:
[انكم ترون ربكم يوم القيامة كما ترون القمر البدر لا تضامون في رؤيته]

[شما پروردگارتان را در روز قيامت مي بينيد همانطور كه ماه شب بدر را بدون هيچ زحمتي مي بينيد]
و این فرموده خداوند تعالی را برای اثبات آن می‌آورند :

{ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿٢٣﴾ }صدق الله العظيم . [القيامة: ٢٢]
مهدی منتظر حق که از جانب خداوندشان آمده است پاسخ داده و به حق بینشان حکم کرده و می‌گوید: این حدیث فتنه برانگیز است و با مکر و نیرنگ خبیثانه وارد سنت نبوی گردیده است تا تصور کنید برای تأویل این فرموده خداوند تعالی آمده است که :
{ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿٢٣﴾ }صدق الله العظيم . [القيامة]

ولی این آیه از آیات متشابه است و نکته متشابه دقیقأ در این - کلمه -فرموده خداوند تعالی نهفته است :

{ نَّاظرَةٌ }
شما تصور کرده اید منظور از"ناظرة" دیدن با چشم است. اما منظور از آن، انتظار است نه دیدن با چشم . به همین دلیل خداوند تعالی می‌فرماید:


{هُوَ الَّذِي أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ ۗ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّـهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٧﴾} صدق الله العظيم [آل‌ عمران].

بدانید که آیات متشابه کتاب بیشتر از ده درصد از کلمات کتاب نیستند، لذا به درستی به شما یاد می‌دهم تا بدانید چگونه می‌توانید آیه‌های متشابه را از آیات محکم که اساس کتاب هستند تمیزدهید. لذا برایتان مثالی می‌زنم، برای مثال در این فرموده خداوند تعالی :

{وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ ﴿١٢٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
از این جاست که اساس عقیده شیعیان اثنی عشری مبنی بر معصوم بودن مطلق انبیا و ائمه برگزیده به اشتباه پایه ریزی شد. اما امام مهدی به شیعیان اثنی عشری اعلان می‌نماید که این آیه از آیات متشابه است و نکته آن دقیقأ در این قسمت فرموده خداوند تعالی است:
{ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ }صدق الله العظيم . [البقرة: ١٢٤]
دقیق‌تر اینکه کلام متشابه در { الظَّالِمِينَ } نهفته است. شیعه تصور می‌کند منظور از ظلم " ظلم گناه کردن" است و لذا ازمتشابه فرموده خداوند پیروی می‌کنند که:

{ قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ } صدق الله العظيم . [البقرة: ١٢٤]
سپس شیعیان عقیده پیدا کردند که انبیا و ائمه معصوم از گناه بوده و دارای عصمت مطلقند. آنچه که امام مهدی می‌خواهد به شیعیان و اهل سنت بیاموزد این است که چگونه می‌توانند به سهولت و سادگی آیات متشابه را از آیات محکم کتاب تمایز دهند و این کار بسیار ساده است؛ تا با تفاسیری که بر اساس گمان خود کرده‌اید باعث نشوید کتاب خداوند متناقض جلوه کند و به همین سبب نیز هلاک شوید. عقیده شیعیان مبنی بر عصمت انبیا و رسولان و ائمه برگزیده خداوند با این فرموده خداوند تعالی در تضاد است:

{ إِنِّي لَا يَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ ﴿١٠﴾ إِلَّا مَنْ ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْنًا بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿١١﴾ }صدق الله العظيم . [النمل]

در اینجا منظور از ظلم، ارتکاب عمل سوء است برای مثال عمل رسول الله موسی علیه الصلاة و السلام در قتل به ناحق و توبه و بازگشت او به سوی خداوند:

{قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم [القصص].

و این تأیید فرموده خداوند تعالی است:

{ إِنِّي لَا يَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ ﴿١٠﴾ إِلَّا مَنْ ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْنًا بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿١١﴾ } صدق الله العظيم . [النمل]

لذا ای مردم بدانید که انبیا و رسولان و ائمه برگزیده خداوند؛ معصوم از ظلم خطا نبوده و عصمت مطلق ندارند، آنها تنها از دادن نسبت دروغ و به ناحق به خداوند معصوم هستند. اما در باره خطا؛ آنها نیزمانند دیگران در معرض خطا هستند. پس درباره آنها به ناحق مبالغه نکنید. تعظیم و مبالغه ناحق به شرک می‌انجامد و شرک انسان را به آتش می‌کشاند که بد قرارگاهی است. از خداوند پروا کرده و از بیان حق قرآن (ذکر) پیروی کنید.
شاید یکی از علمای شیعه اثنی عشری حرف مرا قطع کرده و بگوید پس مقصود خداوند تعالی از این فرموده چیست که:

{وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ ﴿١٢٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة]؟

ناصرمحمد یمانی! سؤال دقیقأ درباره این فرموده خداوند تعالی مطرح است که :

{ قَالَ لا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ } صدق الله العظيم

پس امام مهدی ناصر محمد یمانی پاسخ داده و می گوید که خداوند تعالی می‌فرماید:

{ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ } صدق الله العظيم . [لقمان: ١٣]
منظور خداوند ظلم "شرک به پروردگار"است، پس نبی یا رسول و یا امام کریم، چگونه می‌توانند راهنما و هدایت‌گر مردم بوده و آنها را از تاریکی خارج کرده و به سوی نور ببرند،در حالی که خودشان در زمره کسانی باشند که در حق خود ظلم کرده و ایمانشان را به شرک آلوده کرده‌اند. لذا برای اینکه انبیا و رسولان و ائمه برگزیده خداوند بتوانند مردم را از تاریکی خارج و به سوی نور ببرند، از گناه شرک به خدا معصوم نگه داشته شده و پاک و مطهر شده‌اند. از خدا بترسید و تا زمانی که با حکم حق برگرفته از آیات محکم کتاب بر شما پیروزم، از من اطاعت نمایید که من ناصح امین شما هستم. درباره برهان اهل سنت و جماعت درباره رؤیت خداوند نیزبه فرموده خداوند تعالی استناد می‌کنند که می‌فرماید:
{ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿٢٣﴾ }صدق الله العظيم . [القيامة: ٢٢]
پس حق را می‌گویم تا به یقین بدانید که این آیه از آیات متشابه است یا از آیات محکم. پس درباره این موضوع به فتوای خداوند در مورد عقیده دیدن او (در صلب موضوع)مراجعه می کنیم تا اگر دیدیم عقیده دیدن آشکار خداوند در دنیا و آخرت را رد می‌کند، به درگاه خداوند استغفار کنید چرا که امکان ندارد در کتاب خداوند تناقضی وجود داشته باشد، پس بدانید این فرموده خداوند تعالی:

{ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿٢٣﴾ } صدق الله العظيم . [القيامة: ٢٢]
از آیه‌های متشابه است. حال بیایید درباره حقیقت این آیه بررسی و بحث کنیم که آیا از آیات متشابه است یا محکم، شما باید به دنبال فتوای خداوند در صلب همین موضوع یعنی "عقیده دیدن ذات خداوند "باشید و ببینید آیا این ممکن است یا خیر و جواب در کلام خداوند تعالی در انتظارتان است که می‌فرماید:

{وَلَمَّا جَاءَ مُوسَىٰ لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ ۚ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَـٰكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي ۚ فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا ۚ فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ ﴿١٤٣﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
پس هرکسی که به دیدن آشکار خداوند باور دارد باید سخنی همچون سخن نبی الله موسى عليه الصلاة والسلام بر زبان آورد. او عقیده داشت می‌توان خداوند را آشکار دید تا اینکه خداوند برای نبیّ خود مثالی آورد تا بداند هیچ یک از آفریدگان خداوند ولو اگر کوه بزرگی نیز باشد قادر به تحمل رؤیت عظمت الهی نیست .لذا نبیّ خداوند موسی استغفار کرده و با توبه و انابه می‌گوید:
{ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ }صدق الله العظيم

ممکن است یکی از علمای اهل سنت کلام مرا قطع کرده و بگوید:" ناصر محمد یمانی شاید منظور در این دنیاست". امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ ایشان می‌گوید آیا شایسته است خداوند در آخرت همسر یا فرزندی اختیار نماید؟ جواب این عالم اهل سنت این خواهد بود که؛" سبحان الله العظيم، این از صفات ازلی خداوند است و پروردگار نه در دنیا و نه در آخرت ،همسر و فرزند اختیار نخواهد کرد". امام مهدی پاسخ می‌دهد حرف شما درست است ولی چرا " دیدن آشکار خداوند" را از صفات ازلی او جدا می‌کنید در حالی که فتوای عدم دیدن آشکار خداوند در حین بیان صفتهای ازلی پروردگار آمده است:

{سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يَصِفُونَ ﴿١٠٠﴾ بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَكُنْ لَهُ صَاحِبَةٌ ۖ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ ۖ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿١٠١﴾ ذَٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ ۖ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ ۚ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿١٠٢﴾ لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ ۖ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ ﴿١٠٣﴾} صدق الله العظيم . [الأنعام]

در فرموده خداوند تعالی دقت و اندیشه کنید:

{ذَٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ ۖ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ ۚ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿١٠٢﴾ لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ ۖ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ ﴿١٠٣﴾} صدق الله العظيم؛
این بدان معناست که اگر کسی آشکار با شما سخن گفت و او را دیدید، (بدانید) او خداوند شما نیست. ای خردمندان از خدا بترسید، به پروردگار قسم که اگر از عقیده امام مهدی مبنی بر اینکه خداوند را نمی‌توان آشکار دید پیروی کنید؛ مسیح کذاب نمی‌تواند شما را به فتنه انداخته و فریب دهد، چرا که باور دارید نمی‌توان ذات اعظم الهی را با چشم دید و این سرکشی بزرگی است که خداوند از آن منزه است، چون درزمان فرود، پروردگار بین خود و بندگانش حجاب قرار می‌دهد؛ تصدیق حدیث درست و حق محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم درباره عدم رؤیت آشکار خداوند است :
[يهبط وبينه وبين خلقه حجاب]
[ فرود می آید و بین او و آفریدگانش حجاب قرار دارد]

صدق محمد رسول الله عليه الصلاة والسلام

و در فرموده خداوند تعالی نیز تصدیق شده است که :
{هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا أَن يَأْتِيَهُمُ اللَّـهُ فِي ظُلَلٍ مِّنَ الْغَمَامِ وَالْمَلَائِكَةُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ ۚ وَإِلَى اللَّـهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ ﴿٢١٠﴾} صدق الله العظيم [البقرة].

این ابر حجاب خداوند است که آسمان با آن شکافته می‌شود و به همین دلیل محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

[يهبط وبينه وبين خلقه حجاب]
[ فرود می آید و بین او و آفریدگانش حجاب قرار دارد]

صدق محمد رسول الله عليه الصلاة والسلام
و به همین دلیل محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
[لن يرى الله أحد في الدنيا ولا في الآخرة]

[ هیچ کس در دنیا و آخرت خداوند را نمی بیند]

صدق عليه الصلاة والسلام

اما بنا بر گفته محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم (خداوند)از ورای حجاب با آنها سخن خواهد گفت:

[ما منكم من أحد إلا سيكلمه ربه ليس بينه وبينه ترجمان]

[ کسی از شما نیست که خداوند بدون مترجم با او سخن نگوید]

صدق عليه الصلاة والسلام
ممکن است یکی از علمای مذاهب دیگر(اسلامی) بخواهد با استفاده از قرآن به بحث با من بپردازد و بیان کند: "تو خود را مهدی منتظر می‌دانی (اما) نمی‌خواهی به ما معتقدان مذاهب دیگر(اسلامی) اعتنا کنی گویا که او فقط برای گفتگو با اهل سنت و شیعیان اثنی عشری فرستاده می‌شود. این حدیث باطل است چون از سخن گفتن خداوند با کافران می‌گوید. این حدیث به دروغ به نبیّ نسبت داده شده است که می‌گوید:

ما منكم من أحد إلا سيكلمه ربه ليس بينه وبينه ترجمان]

[ کسی از شما نیست که خداوند بدون مترجم با او سخن نگوید]
تو ما را دعوت می‌کنی تا بر اساس قرآن حکم کنیم(به قرآن احتکام کنیم) اینجاست که من از آیه‌های محکم قرآن برایت حجت می‌آورم که خداوند با کافران سخن نخواهد گفت. خداوند تعالی می‌فرماید:

{ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ }صدق الله العظيم . [البقرة: ١٧٤]»
امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ ایشان می‌گوید اما من مثل شما نیستم که به قسمتی از کتاب ایمان داشته و از بعضی قسمتها روبرگردانم ، (طوری عمل می کنید که ) گویا چیزی از آیاتی که مخالف نظرات باطلتان است نمی‌دانید. زمانی که خداوند از سخن گفتن با کافران جن و انس می‌گوید شما کجا هستید؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الجنّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ وَقَالَ أَوْلِيَاؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ} صدق الله العظيم [الأنعام:١٢٨]؟

و خداوند تعالی می‌فرماید:

{ أَلَمْ تَكُنْ آيَاتِي تُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ فَكُنْتُمْ بِهَا تُكَذِّبُونَ ﴿١٠٥﴾ قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَيْنَا شِقْوَتُنَا وَكُنَّا قَوْمًا ضَالِّينَ ﴿١٠٦﴾ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ ﴿١٠٧﴾ قَالَ اخْسَئُوا فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ ﴿١٠٨﴾ إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِنْ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ ﴿١٠٩﴾ فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِيًّا حَتَّىٰ أَنْسَوْكُمْ ذِكْرِي وَكُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَكُونَ ﴿١١٠﴾ إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِمَا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ ﴿١١١﴾ } صدق الله العظيم . [المؤمنون]
اینجاست که سؤال کننده سرگردان می‌ماند و می‌گوید از آنجایی که بین عقیده و بیان تو با قرآن تناقضی وجود ندارد درباره این فرموده خداوند تعالی به ما فتوا بده که می‌فرماید:

{ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ }صدق الله العظيم . [البقرة: ١٧٤]
امام مهدی پاسخ می دهد که این فرموده خداوند تعالی:
{ وَلَا يُكَلِّمُهُمْ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ }

از آیه‌های متشابه است چرا که مقصود این نیست که خداوند از ورای حجاب با آنان سخن نخواهد گفت، بلکه منظور (نازل نشدن) وحی تفهیمی از جانب خداوند به قلب است‌؛ مانند وحی خداوند به آدم و همسرش عليهم الصلاة والسلام:

و خداوند تعالی می‌فرماید:

{فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [البقرة:٣٧]

این آدم عليه الصلاة والسلام است که سخن می‌گوید. او و همسرش توبه کردند و اما کلماتی که خداوند با وحی تفهیمی به قلب فرستاد، این بود که بگویند:
{قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].

در روز قیامت خداوند با وحی به قلب کافران تفهیم نمی‌کند که بگویند:
{قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].

اما آنچه که آنها از خداوند می‌خواهند این است که از آتش خارج شده و به دنیا بازگردند تا به روش دیگری عمل کنند و خداوند تعالی می‌فرماید:

{وَهُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ ۚ أَوَلَمْ نُعَمِّرْكُم مَّا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَن تَذَكَّرَ وَجَاءَكُمُ النَّذِيرُ ۖ فَذُوقُوا فَمَا لِلظَّالِمِينَ مِن نَّصِيرٍ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [فاطر].

تصور نمی‌کنند که خداوند به آنها اجازه دهد که بدون عمل صالح وارد بهشت شوند، چرا که از رحمت و کرم و عفو و حلم خداوند مأیوسند و قلب آنها به خاطر حجابی که بر آن کشیده شده قادر به دیدن صفات پروردگارشان نیست؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{وَمَن كَانَ فِي هَـٰذِهِ أَعْمَىٰ فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمَىٰ وَأَضَلُّ سَبِيلًا ﴿٧٢﴾} صدق الله العظيم [الإسراء]
منظور از نابینایی، نشناختن صفات بزرگ خداوند است. آنها نمی‌دانند که خداوند آنها چقدر رحیم، بخشنده و حلیم است، لذا می‌بینید درخواست می‌کنند به دنیا بازگردند تا مگر به روش دیگری عمل کنند. آنها تصور می‌کنند با عملشان می‌توانند وارد بهشت شوند و از رحمت خدا مأیوسند اما به خداوند قسم که هیچ کس ممکن نیست به بهشت برود مگر آنکه مورد رحمت خداوند قرار گیرد. چرا که کسی قادرنیست هر قدر که عمل صالح انجام دهد جواب احسان خداوند را بدهد. خداوند اعمال صالح را پذیرفته و با کرم خود آنها را چند برابر می‌کند، اما کافران نمی‌دانند و فکر می‌کنند اگر به دنیا بازگردند به سوی اعمالی که از آنها منع شده‌اند باز نمی‌گردند. از آنجایی که نمی‌دانند علم هدایت تنها از جانب پروردگار است؛ شک هم نمی‌کنند و مطمئن هستند که اگر به دنیا بازگردند، بی شک و تردید عمل صالح انجام خواهند داد.
سبحان الله ...از کجا می‌دانند، در حالی که هدایت تنها از جانب خداوند است. آنها نمی‌دانند هدایت به دست خداست و از دست آنها دراین باره کاری برنمی‌آید مگر آنکه به درگاه پروردگار خود توبه و انابه کرده و از او طلب کنند تا قلبشان را هدایت نماید. کافران از این نکته آگاه نیستند، لذا خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ }صدق الله العظيم . [الأنعام: ٢٨]
در اینجا سؤالی پیش می‌آید که عقل و منطق چگونه می‌تواند بپذیرد که اینها در قلبشان نیت کاذب داشته و می‌خواهند خداوند را فریب دهند، چگونه قلبشان در حالی که در آتش جهنم فریاد می‌کشند چنین قصدی دارد. خداوند تعالی می‌فرماید:

{ وَهُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ }

مقصود خداوند این نیست که بر زبان آنها چیزی جاری می‌شود که در قلبشان نیست، آنها در آتش جهنم فریاد می‌کشند، لذا می‌دانند که اگر خداوند آنها را از آتش جهنم خارج کرده و به دنیا بازگرداند و دوباره اعمال بد و ناپسند خود را تکرار کنند پروردگار نیز بازآ نها را به آتش جهنم می‌اندازد. پس مقصود خداوند از این فرموده :

{ وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ }
این نیست که سخنی را بر زبان می‌آورند که در قلب خود به آن اعتقاد ندارند؛ بلکه مقصود خداوند عقاید غلط آنهاست که فکر می‌کنند هدایت شدن به دست آنهاست و به محض بازگشتن به دنیا، بدون تردید اعمال صالح انجام خواهند داد. آنها نمی‌دانند خداوند بین انسان و قلبش حائل می‌شود و کسی جز خداوند قادر به هدایت قلبشان نیست و برای هدایت قلبشان به سوی حق، باید به درگاه خداوند روکرده و انابه کنند. اما آنها همان طور که در دنیا نابینا بودند اینجا هم قادر به دیدن حق نیستند. در دنیا از انبیا درخواست می‌کردند برای اثبات درستی حرفشان آیات تصدیق کننده بیاورند و تصور می‌کردند به محض آنکه خداوند با این آیات تصدیق کننده که معجزه‌ای برای دعوت به سوی حق است، رسول خود را یاری نماید، آنها را باور کرده و به سوی حق هدایت خواهند شد و خداوند تعالی می‌فرماید:

{ وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِنْ جَاءَتْهُمْ آيَةٌ لَيُؤْمِنُنَّ بِهَا ۚ قُلْ إِنَّمَا الْآيَاتُ عِنْدَ اللَّهِ ۖ وَمَا يُشْعِرُكُمْ أَنَّهَا إِذَا جَاءَتْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿١٠٩﴾ وَنُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَأَبْصَارَهُمْ كَمَا لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَنَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿١١٠﴾وَلَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةَ وَكَلَّمَهُمُ الْمَوْتَىٰ وَحَشَرْنَا عَلَيْهِمْ كُلَّ شَيْءٍ قُبُلًا مَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُونَ ﴿١١١﴾ } صدق الله العظيم . [الأنعام]

ای علمای امت اسلامی، از خدا بترسید که شایسته نیست که امام مهدی حق پیرو خواسته های شما گردد. شما به بعضی ازبخش‌های کتاب ایمان داشته و ازبخش‌های دیگر روبرمی‌گردانید و فکر می‌کنید که هدایت شده‌اید(و نمی‌بینید) چقدر درعقایدتان تناقض وجود دارد، شما با پیروی از آیات متشابهی که تأویلشان را نمیدانید، کلام خداوند را متناقض نشان می‌دهید. آیات محکم کتاب را پشت سر انداخته‌اید گویا که از وجود آیات محکم و روشنی که بر خلاف عقاید باطلتان است آگاه نیستید. اما امام مهدی منتظر که به حق از جانب خداوندتان آمده از راسخان در علم کتاب است، او از آیات محکم خداوند آگاهی داشته و به آیات متشابه باور دارد و آنچه که از تأویل آنها می‌داند را خدا به او آموخته است و چی کسی بین شما می‌تواند بگوید که او قطعأ یک آیه از کتاب خداوند را به امام مهدی یاد داده است. به خداوندی که جز او خدایی نیست قسم که به یاد دارم در کلاس پنجم ابتدایی بودم و معلم تربیت اسلامی داشتیم در زمان امتحان کتبی از معنی کلمات سوره ای(از قرآن) مورد سؤال قرار گرفتیم که در برنامه درسی تربیت اسلامی بود.از ما خواسته شده بود که دقیقاً مانند آنچه که در کتاب تربیت اسلامی آمده بود جواب بدهیم، اما من جوابی را می‌نوشتم که مدرس ما سعید جبریل از سودان را به حیرت می‌انداخت. به خدا قسم که اینکار تحدی (مبارزه طلبی ) نبود، اما من قادر نبودم معانی کلمات قرآنی را آن چنان که در کنار سوره نوشته بود به خاطر بسپارم، اگرچه تلاش می‌کردم تا حفظ کنم اما از فکر و خاطرم می‌رفت تا زمان امتحان درس تربیت اسلامی رسید من آخرین شاگردی بودم که از جلسه امتحان خارج شدم و نوشته‌ای بسیار طولانی درباره کتاب خداوند به دست استاد دادم که او را به حیرت انداخت. پرسید ای پسر، این را چه کسی به تو آموخته است. این بیانات برخلاف آن چیزی است که در کتاب درسی تربیت اسلامی برای بیان این سوره آمده است. این باعث تعجب من است به خداوند که این تفسیر با عقل بیشتر می‌خواند. اما تو هنوز کوچکی، آن را ازکجا یاد گرفته‌ای و من جوابی نداشتم که به او بدهم. به خداوند بزرگ سوگند که نمی‌دانستم از کجا آموخته‌ام و چه کسی آن را به من یاد داده است. به خداوند قسم که اگر می‌توانستم تفسیر سوره را بر اساس درس تربیت اسلامی حفظ کنم چرا باید در نوشتن آن تأخیر می‌کردم تا امتحانات را با موفقیت پشت سر بگذارم. اما نمی‌توانستم معانی کلمات را به صورتی که در کتاب در کنار سوره آمده بود حفظ کنم در حالی که در کنار سوره مربعی بود که در آن تنها معانی لغات سوره درج شده بود. به ما دستور داده شده بود که این سوره را حفظ کنیم و در هر سال یک یا دو سوره بیشتر نبود و من به راحتی آنها را به خاطر می‌سپردم .من حافظ درجه یکی بودم اما قادر به حفظ کلماتی که درباره معانی سوره آمده بود نبودم. به خدا قسم که آنها را به خوبی حفظ می‌کردم اما زمانی که نوبت امتحان رسید، همه آنها از ذهن و خاطرم می‌رفت. لذا شروع می‌کردم درباره معانی کلام خداوند در آن سوره فکر کردن و سپس بیان طویلی را نوشتم که باعث حیرت معلم‌مان سعید جبریل سودانی شد که اگر زنده باشد می‌تواند بر این امر شهادت دهد. این اتفاق مربوط به بیست و هفت سال قبل است و این فقط در امتحانات میانه یا اواخر سال اتفاق می‌افتاد. به یاد دارم که سعید جبریل سودانی چه گفت به خداوند بزرگ قسم که کلمات او را به یاد دارم که گفت:" ای پسر، مرا به حیرت انداخته ای" و گفت:" تفسیری که تو نوشته‌ای (نسبت به آنچه که در کتاب درسی آمده است)غلط است اما من جرأت نمی‌کنم علامت غلط روی آن بزنم چرا که می‌ترسم مرتکب گناه شوم، تفسیر تو بیشتر با عقل خوانده و قلب را مطمئن می‌کند. اما چه کسی آن را به تو آموخته است".اما پاسخ من سکوت بود. وقتی این سؤال را از من کرد من تنها سکوت کردم. استاد خندید و گفت:" به خدا که از ده نمره، ده به تو می‌دهم ولی کار تو عجیب و غریب است کلامت منطقی است چرا که با کمک آیات دیگری که در این سوره نیست آنها را تفسیر کرده‌ای. با اینکه غلط املایی داری اما من می‌دانم مقصودت کدام آیه است."
پایان
ای علمای امت اسلامی چه کسی در میان شما هست که بگوید بیان حق قرآن را به من آموخته است؟ به خداوند قسم که تنها خداوند آموزگار من است این وسوسه شیطان نیست بلکه وحی تفهیمی از جانب خداوند رحمان است .چراکه سه راه برای وحی وجود دارد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّـهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ ۚ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ ﴿٥١﴾} صدق الله العظيم [الشورى].
اما این بیان حق در کلام خداوند تعالی که می‌فرماید:
{ وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْياً}

منظور این است که شایسته نیست خداوند بدون حجاب و آشکارا با انسان سخن بگوید مگر از راه وحی پروردگار به قلب. این وحی تفهیمی است و اما این بیان حق تعالی:

{ أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ}
این وحی با سخن گفتن و کلام همراه است و اما این فرموده خداوند تعالی :

{ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولاً فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ} صدق الله العظيم
منظوراین است که جبریل علیه الصلاة و السلام را به سوی بنده‌ای که می‌خواهد فرستاده و وحی خداوند را به او برساند. حال مثالی درباره وحی تفهیمی پروردگار به قلب برایتان می‌آورم: وحی خداوند به قلب رسول الله يوسف عليه الصلاة والسلام که خداوند تعالی می‌فرماید:

{ وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِأَمْرِهِمْ هَٰذَا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ }صدق الله العظيم . [يوسف: ١٥]
خداوند نه جبریل را بر او فرستاد و نه از ورای حجاب با او سخن گفت، بلکه وحی به قلب او نازل شد (وحی تفهیمی) و به او وحی نمود که خداوند اجازه نمی‌دهد گم شود و خداوند با اوست و خداوند کاری می‌کند تا مکر (برادران )به صلاح او تمام شود تا رویای او به حقیقت پیوسته و به رتبه بالایی از حکومت برسد و سپس در حالی که برادران او را نمی‌شناسند به آنها یاد آوری کند که درچاه با او چه کردند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِأَمْرِهِمْ هَٰذَا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ }صدق الله العظيم . [يوسف: ١٥]
یعنی آنها تا زمانی که یوسف عمل گذشته آنها را به یادشان نیاورده است او را نمی‌شناسند. او از آنها دور بوده و حال به عزت و حکومت رسیده است .خداوند تعالی می‌فرماید:

{ فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَيْهِ قَالُوا يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا ۖ إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ﴿٨٨﴾ قَالَ هَلْ عَلِمْتُمْ مَا فَعَلْتُمْ بِيُوسُفَ وَأَخِيهِ إِذْ أَنْتُمْ جَاهِلُونَ﴿٨٩﴾ قَالُوا أَإِنَّكَ لَأَنْتَ يُوسُفُ ۖ قَالَ أَنَا يُوسُفُ} صدق الله العظيم . [يوسف]


و به همین دلیل خداوند تعالی می‌فرماید:

{ وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِأَمْرِهِمْ هَٰذَا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ }صدق الله العظيم . [يوسف: ١٥]
یعنی آنها تا زمانی که یوسف خود به یادشان نیاورده که چه کرده‌اند او را نمی‌شناسند چرا که او دارای عزت و حکومت شده است. این وحی تفهیمی است که از جانب پروردگار به قلب نازل می‌شود اما برای وحی تفهیمی (اگر در مورد دین باشد) باید جانب خداوند الرحمن برهانی باشد که اگر نباشد وسوسه شیطان است و باید از آن برحذر بود پس نادانسته به خداوند نسبت ندهید که اگر یکی بگوید از جانب خداوند به قلب او وحی تفهیم می‌شود به او پاسخ می‌دهیم:
{قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم [البقرة:۱۱۱].
ای عزیزانی که در جستجوی حق هستید، از این که سخن طولانی شد عذر می‌خواهم. تمام بیان به صورت یک مجموعه علمی آورده شده است. شما هر قسمتی را که می‌خواهید انتخاب کرده واگر می‌بینید من اشتباه کرده‌ام، درباره آن با من بحث کنید. از آنجایی که من موظفم قرآن را به حق و درستی برای شما بیان نمایم می‌بینید که درباره یک مسئله اول فتوا داده و سپس آن را بیشتر توضیح می‌دهم و بر دانشتان می‌افزایم تا چیزی گردنم نباشد و باز هنوز فقط بخش کمی از بیان قرآن را گفته‌ام این به جهت فخر فروشی علمی نیست. به خداوند قسم که چنین نیست. من می‌خواهم چیزهایی را که نمی‌دانید به شما بیاموزم تا شکرگذار خداوند باشید. خداوندی که امام مهدی را در میان شما برانگیخت. چقدر امت‌های قبلی در آرزوی فرستاده شدن او بودند و این خوشبختی نصیبشان نشد. آیا به خاطر نعمت و فضلی که خداوند به شما عنایت کرده است از او تشکر نمی‌کنید. خداوند شما و امام مهدی را نیز همراه شما مشمول غفران خود نماید که خداوند من غفور و رحیم است. اما محمود مصری، به او می‌گویم: خداوندا اگر می‌دانی امام ناصر محمد یمانی، شخصیت مهدی منتظر را برای خود جعل کرده و مهدی منتظر و خلیفه حق خداوند و از جانب تو نیست پس امام ناصر محمد یمانی را لعنت کن و اگر امام ناصر محمد یمانی بی شک و تردید همان مهدی منتظر است و ابو حمزه مصری او را تکذیب کرده و به سختی درمقابل او ایستاده است، هم ابو حمزه مصری و هم تمام علمای دین و مسلمین را مورد مغفرت خود قرار ده چرا که آنها نمی دانند من امام مهدی منتظر ناصر محمد یمانی هستم و خدای من تو بیش از بنده‌ات نسبت به بندگانت رحیمی و وعده تو حق است و تو ارحم الراحمینی وسلامُ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين.
أخوكم الذليل عليكم الذي يخفض لكم جناح الذل من الرحمة
خليفة الله وعبده الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36833

Admin
09-06-2015, 12:23 PM
سلسله گفتارهای امام مهدی درپایگاه أشراف أونلاین
- 5 -
الإمام ناصر محمد اليماني
07 - محرم - 1432 هـ
14 - 12 - 2010 مـ
۲۳-آذر-۱۳۸۹ه.ش.
02:02 صباحاً
ــــــــــــــــــــ


بیان امام مهدی خطاب به مفتیان و خطبای منابر در خانه‌های [مساجد] خداوند قهار...



بسم الله الرحمن الرحيم والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله وآله الأطهار وجميع الأنصار المُسلمين في الأولين وفي الآخرين وفي الملأ الأعلى إلى يوم الدين..
سلام الله عليكم و رحمته و بركاته، برادر گرامی محمد الحسني، مدیر پایگاه علمی و جهانی خاندان هاشمی، برکت خداوند برشما باد. باشد به اراده پروردگار من و شما با قرآن مجید به سوی راه خداوند حمید و عزیزهدایت شویم. برادر گرامی، می‌بینم بیان امام ناصر محمد یمانی که در آن از علمای امت و مفتیان دعوت کرده بود برای گفت‌وگو به پایگاه شما بیایند را حذف کرده‌اید؛ گر چه امام مهدی پایگاه‌های زیادی دارد و مشهورترین آن (مُنتديات البشرى الإسلامية پایگاه الإمام المهدي ناصر محمد اليماني) است و از آن به عنوان میزی برای گفت‌وگوی جهانی بین علمای امت و مفتیان کشورها استفاده می‌کند و از همه آنها دعوت کرده تا برای روشن شدن شأن امام ناصر محمد یمانی، با او به مناظره و بحث بنشینند تا مشخص گردد آیا او به راستی همان مهدی منتظری است که ادعا می‌کند یا از کسانی است که با مسّ شیاطین ادعای مهدویت کرده و نسبت ناروا به خداوند می‌دهد . بنابر این به همه مهمانان میز گفت‌وگو اجازه می‌دهیم تا اگر بتوانند از آیات محکم قرآن بر علیه ما حجت بیاورند و چنانچه او-ناصر محمد یمانی-از کسانی باشد که ندانسته به خداوند نسبت می‌دهند، کارت امام مهدی ناصر محمد یمانی را در خانه‌اش (وب سایتش )بسوزانند و یا امام مهدی ناصر محمد یمانی برای علمای امت حجت درست و حق آورده و ثابت می‌کند از نظر علم و آگاهی به قرآن عظیم بر همه آنها برتری دارد و عالمی نیست که از قرآن با او بحث کند، مگر اینکه امام ناصر محمد یمانی با دانش و علم محکمی که برگرفته از قرآن عظیم است او را شکست دهد. از آنجا که برای هر ادعایی باید دلیلی آورد، پس اگر امام ناصر محمد یمانی از افراد جاهل نباشد و به حق سخن گوید و با قرآن عظیم مردم را به سوی راه خداوند عزیز و حمید هدایت کند؛ رؤیای او به اراده خداوند در عالم واقعی به حقیقت می‌پیوندد، همان گونه که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم در خواب به او فتوا داده است که:
[وإنك أنت المهدي المنتظر فلا يحاجك عالم من القرآن إلا غلبته]

ای مردم، سزاوار نیست که براساس رؤیایی در خواب، امام ناصر محمد یمانی را تصدیق کنید، چرا که اگر فتوا بر اساس رؤیا داده شود، شیطان می‌تواند با استفاده از خواب‌های آشفته دین خداوند را تغییر دهد. اما چنانچه دیدید که رؤیا در عالم واقعیت به خواست خداوند به حقیقت پیوست و عالمی نیست که از قرآن با امام ناصر محمد یمانی مناظره و بحث کند و امام با علم و برهان قاطع قرآنی بر او غلبه ننماید، آن‌گاه بر شماست که از ذکر –قرآن- مصون از تحریف تبعیت کنید و نسبت به آنچه که مخالف آیات محکم قرآن عظیم است، کافر باشید. خواه مطالب مخالف قرآن در تورات یا انجیل باشد و یا در سنت نبوی. امام مهدی با تورات و انجیل یا سنت نبوی حق مخالف نیست مگر آنکه بر خلاف آیات محکم قرآن عظیم باشد و فرق هم نمی‌کند کدامشان باشد. اگر می‌خواهید بدانید حدیثی حق و درست است یا خیر باید ببینید آیا با حدیث خداوند در آیات محکم کتابش مخالفتی دارد یا خیر؟ و جواب این سؤال را خداوند تعالی در آیات محکم کتابش می‌دهد که :{تِلْكَ آيَاتُ اللَّـهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بالحقّ ۖ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّـهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ ﴿٦﴾ وَيْلٌ لِّكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ ﴿٧﴾ يَسْمَعُ آيَاتِ اللَّـهِ تُتْلَىٰ عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ‌ مُسْتَكْبِرً‌ا كَأَن لَّمْ يَسْمَعْهَا ۖ فَبَشِّرْ‌هُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٨﴾} صدق الله العظيم [الجاثية].
ای بندگان خدا از پروردگار پروا کنید و از ذکر خداوند، قرآن مجید محفوظ از تحریف رو برنگردانید تا با آن شما را به راه راست، راه خداوند عزیز و حکیم هدایت نماییم و از ظلمت خارج نموده و به نور وارد کنیم، همان گونه که جد من با آن تبعیت پیروانش را از تاریکی به نور هدایت نمود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ}[إبراهيم:۱]
خداوند تعالی می‌فرماید:

{إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي آيَاتِنَا لَا يَخْفَوْنَ عَلَيْنَا ۗ أَفَمَن يُلْقَىٰ فِي النَّارِ‌ خَيْرٌ‌ أَم مَّن يَأْتِي آمِنًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۚ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ ۖ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ‌ ﴿٤٠﴾ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا بِالذِّكْرِ‌ لَمَّا جَاءَهُمْ ۖ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ ﴿٤١﴾ لَّا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ ۖ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ ﴿٤٢﴾ مَّا يُقَالُ لَكَ إِلَّا مَا قَدْ قِيلَ لِلرُّ‌سُلِ مِن قَبْلِكَ ۚ إِنَّ رَ‌بَّكَ لَذُو مَغْفِرَ‌ةٍ وَذُو عِقَابٍ أَلِيمٍ ﴿٤٣﴾ وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْ‌آنًا أَعْجَمِيًّا لَّقَالُوا لَوْلَا فُصِّلَتْ آيَاتُهُ ۖ أَأَعْجَمِيٌّ وَعَرَ‌بِيٌّ ۗ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاءٌ ۖ وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ‌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى ۚ أُولَـٰئِكَ يُنَادَوْنَ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [فصلت]

علمای عزیز امت، من به شدت از کار شما متعجبم، چرا با آنکه به قرآن ایمان دارید خداوند آن را از شما پوشیده نگه داشته‌است؟ آیا برایتان بگویم چرا از شما پوشیده داشته شده‌است؟ علت این است که شما به جای تدبر در کتاب خداوند قرآن عظیم، به دانش خود تکیه کرده و مغرورید. ای علمای عزیز امت ! آیا نمی‌دانید اگر علمی که به آن پای‌بندید با آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم مغایرت داشته باشد، از جانب خداوند و رسولش نیست؟ این فتوا از جانب ناصر محمد یمانی نیست، بلکه فتوای خداوند علیّ و عظیم است که قاعده کشف احادیثی که به دروغ به نبی نسبت داده شده‌اند را به شما می‌فرماید. احادیثی که توسط شیاطین انس جعل شده‌اند که با تظاهر به ایمان، باطن کافر خود را پنهان کرده و قصد دارند شما را بعد از ایمان آوردنتان از پیروی از آیات محکم نازل شده در قرآن عظیم باز دارند. احادیث سنت نبوی نیز از جانب خداوند رحمن فرستاده شده‌اند تا شرح و تفصیل بیشتری بر قرآن باشند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَإِذَا قَرَ‌أْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْ‌آنَهُ ﴿١٨﴾ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [القيامة].

به خاطر آن که احادیث نیز از جانب خداوند رحمن آمده‌اند؛ خداوند راه تشخیص احادیث جعلی موجود در سنت نبوی را به شما آموخته است. اگر حدیثی از جانب خداوند نباشد با آیات محکم قرآن تفاوت داشته و در تناقض آشکار با آن خواهد بود. بسیاری از احادیث دروغی که به نبیّ نسبت داده شده‌اند توسط شیطان و از زبان اولیای او که تظاهر به ایمان کرده اما در واقع کافر بودند نقل شده‌اند. به همین علت هم هست که خداوند آیات محکم قرآن را که از تحریف مصون است به عنوان مرجع حل اختلاف نظر درباره احادیث اعلام کرده است. خداوند تعالی می‌فرماید:

{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْآن ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافاً كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].
یعنی اگر حدیث از جانب غیر خدا باشد، با قرآن اختلاف زیادی خواهد داشت چون حق و باطل یکدیگر را نقض کرده و نمی‌توانند در یک جا جمع شوند. حدیث جعلی از جانب غیر خدا بیان شده است یعنی توسط شیطان و از زبان اولیایش بیان شده و به یارانشان القا می‌شود تا با احادیث جعلی موجود در سنت با شما بحث کنند، ولو اینکه این احادیث با آیات محکم قرآن مخالف باشند. اگر دنبال این احادیث بروید در حقیقت از شیطان پیروی کرده‌اید. این احادیث جعلی به جای آن که قرآن را بیشتر توضیح داده و روشن کنند، بر خلاف آیات محکم و روشن قرآنند، آیات محکمی که برای عالم و جاهل روشن و واضح‌اند. اگر از احادیث شیطان پیروی کنید، به «الرحمن» شرک آورده و به قرآن کافر شده‌اید و آیا جز «الرحمن» ولیّ و یاوری خواهید داشت؟ ای علمای امت که از تبعیت از کتاب خداوند و سنت حقّ رسولش که برای بیان و شرح بیشتر قرآن بیان شده است رو برمی‌گردانید، بین قرآن و احادیث حق سنت نبوی تفاوتی وجود ندارد [نورعلی نور]. این دو هیچ تفاوتی با یک‌دیگر ندارند، بلکه احادیث برای تأیید این فتوای حق خداوند آمده‌اند که قرآن مرجع حل اختلافات در باره احادیث است. محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم گفته است:

[تكثر لكم الأحاديث بعدي فإذا روي لكم عني حديثا فاعرضوه على كتاب الله فما وافق فاقبلوه وما خالف فردوه]

[ بعد از من احادیث زیادی از جانب من روایت خواهد شد، آنها را با کتاب خداوند مقایسه کنید؛ اگر منطبق بود از من است. آن را بپذیرید و اگر مخالف آن بود ردش کنید]

و محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم گفته است:
[اعرضوا حديثي على كتاب الله، فإن وافقَه فهو مني وأنا قلتُه]

[ حدیث من را با کتاب خداوند مقایسه کنید، اگر منطبق بود از من است و من آن را گفته ام]

و محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم گفته است:
[إنها تكون بعدي رواة يروون عني الحديث، فاعرضوا حديثهم على القرآن، فما وافق القرآن فخذوا به، وما لم يوافق القرآن فلا تأخذوا به]

[ بعد از من راویان، احادیثی را از جانب من نقل می کنند. احادیثشان را با قرآن مقایسه کنید، اگر موافق قرآن بودند پذیرفته و اگر مخالف بودند به آنها عمل نکنید]
و محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم گفته است:
[أيما حديث بلغكم عني تعرفونه بكتاب الله فاقبلوه وأيما حديث بلغكم عني لا تجدون في القرآن موضعه ولا تعرفون موضعه فلا تقبلوه]
[ اگر حدیثی که برایتان بیان شد را در کتاب خداوند یافتید، بپذیرد و اگر درباره حدیث در قرآن چیزی نیافتید و نمی دانید درباره کدام قسمت از قرآن بیان شده است؛ رهایش کنید}

و محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم گفته است:
[اعرضوا الحديث إذا سمعتموه على القرآن فما كان من القرآن فهو عني وأنا قلته، ومالم يكن على القرآن فليس عني ولم أقله، وأنا بريءٌ منه]
[هر حدیثی را که شنیدید با قرآن بسنجید، اگر با قرآن یکی بود از من است و من آن را گفته‌ام، اما اگر بر اساس قرآن نبود، از جانب من نیست و من از آن بری هستم]
و محمد رسول الله صلى الله عليه وآله و سلم گفته است:
[سيكذب عليَّ كما كذب على الأنبياء من قبلي، فما أتاكم عني فاعرضوه على كتاب الله، فما وافق كتاب اللّه فهو مني وأنا قلته، وما خالف كتاب اللّه فليس مني ولم أقله]

[به من نیز مانند رسولان پیش از من نسبت دروغ خواهند داد، هر چرا که از جانب من به شما گفتند با کتاب خداوند بسنجید. آنچه که با کتاب خداوند هم‌خوانی دارد از من است و من آن را گفته‌ام؛ و هر چه که خلاف کتاب خدا باشد از من نیست و من نگفته‌ام]
و محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم گفته است:

[إنّ على كلّ حقًّ حقيقةً وعلى كلّ صوابٍ نوراً، فما وافق كتاب الله فخذوه ، وما خالف كتاب الله فدعوه.]
[همانا بر هر حقی حقیقتی است و بر هر صوابی نوری است آن چه را که موافق کتاب خداوند باشد بگیرید و آنچه را که مخالف کتاب خدا باشد رهایش کنید]

و محمد رسول الله صلى الله عليه وآله و سلم گفته است:
[أَيُّهَا النَّاسُ مَا جَاءَكُمْ عَنِّي يُوَافِقُ كِتَابَ اللَّهِ فَأَنَا قُلْتُهُ، وَمَا جَاءَكُمْ يُخَالِفُ كِتَابَ اللَّهِ فَلَمْ أَقُلْهُ.]
[ ای مردم هر چه که از جانب من برایتان گفته شد، اگر با قرآن منطبق بود، من آن را گفته‌ام و اگر مخالف کتاب خداوند بود من نگفته‌ام]

و محمد رسول الله صلى الله عليه وآله و سلم گفته است:
[إنها ستكون فتنة فقيل: فما المخرج منها ؟ قال: كتاب اللّه فيه حديث ما قبلكم، ونبأ ما بعدكم، وفصل ما بينكم من يتركه من جبار يقصمه اللّه، ومن يبتغ الهدى من غيره يضله اللّه، وهو حبل اللّه المتين، والذكر الحكيم، والصراط المستقيم]


[ فتنه‌ای رخ خواهد داد. پرسدند: راه خروج از آن چیست؟ فرمود: کتاب خداوند که در آن اخبار گذشته، حال و آینده شما آمده است. هر قدرتمندی که از آن جدا شود، خداوند او را درهم می‌شکند، هر که راه دیگری جز آن را برای هدایت برگزیند؛ خداوند او را گمراه خواهد کرد، (همانا که قرآن) ریسمان محکم الهی و ذکر حکیم و راه مستقیم است]
و محمد رسول الله صلى الله عليه وآله و سلم گفته است:
[إذا حدثتم عني حديثاً فوافق الحق فأنا قلته]


[اگر حدیثی از جانب من نقل شد و با حق مطابق بود؛ من آن را گفته‌ام]
صدق عليه الصلاة والسلام
منظور ایشان از منطبق بودن با حق، منطبق بودن با قرآن عظیم است . خداوند تعالی می‌فرماید:

{وَبِالْحَقِّ أَنزَلْنَاهُ وَبِالْحَقِّ نَزَلَ ۗ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَنَذِيرًا ﴿١٠٥﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
به همین دلیل است که می‌بینید امام مهدی، علمای مسلمین و پیروانشان را به پذیرش حکم آیات کتاب خداوند دعوت می‌کند، آیاتی که برای عالم و جاهلتان روشن و واضح است. سؤالی که مهدی منتظر ازعلمای مسلمین دارد این است که اگر به آیه‌های محکم قرآن عظیم مؤمن هستید، چرا به دعوت کسی که شما را به سوی پذیرش احکام روشن کتاب دعوت می‌کند؛ پاسخ نمی‌دهید. چرا هنوز از روش برخی از اهل کتاب پیروی نموده و از پذیرش احکام کتاب خداوند قرآن عظیم روبرمی‌گردانید؟ خداوند تعالی می‌فرماید:

{أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّـهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].


چرا که حکم خداوند درباره اختلافات دینی‌تان در آن [کتاب] آمده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِناً عَلَيْهِ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ عَمَّا جَاءكَ مِنَ الْحَقِّ}صدق الله العظيم [المائدة:۴۸]

{إِنَّ هَـٰذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿٧٦﴾} صدق الله العظيم [النمل].

ولی آنها از داوری حکم کتاب خداوند رو برمی‌گردانند و خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّـهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم،[آل عمران]
سؤالی که مطرح می‌شود این است: چرا شما، مانند آنها، از داوری کتاب خداوند رو برمی‌گردانید؟ چرا همان راهی را می‌روید که آنها رفته‌اند و از آیات کتابی که برای عالم و جاهل روشن است رو برمی‌گردانید؟ آیا راضی هستید که مانند فاسقینی باشید که به آیاتی از کتاب که برای عالم و جاهل روشن است پشت می‌کنند؟ فرموده خداوند تعالی را به یاد بیاورید که:

{وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ ۖ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ ﴿٩٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
چرا که این آیه‌ها از آیات اساسی و ام الکتاب هستند که پایه‌های آن را تشکیل می‌دهند و تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ} صدق الله العظيم [آل عمران:۷]

[أَلا وَإِنِّي تَارِكٌ فِيكُمْ ثَقَلَيْنِ أَحَدُهُمَا كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ هُوَ حَبْلُ اللَّهِ مَنْ اتَّبَعَهُ كَانَ عَلَى الْهُدَى وَمَنْ تَرَكَهُ كَانَ عَلَى ضَلالَةٍ]


[ بدانید من دو چیز بسیار وزین را برایتان جا می‌گذارم، یکی از آنها کتاب خداوند عز و جل و ریسمان الهی است هر که از آن پیروی کند هدایت شده و هر که آن را واگذارد به گمراهی می‌افتد ]
رسول الله صلى الله عليه و سلم فرموده است:
[إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ حَبْلُ اللَّهِ وَالنُّورُ الْمُبِينُ]
[به درستی که این قرآن ریسمان الهی و نوری آشکار است].

تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾} صدق الله العظیم [النساء]
و خداوند تعالی می‌فرماید:


{قَدْ جَاءَكُم مِّنَ اللَّـهِ نُورٌ‌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ ﴿١٥﴾ يَهْدِي بِهِ اللَّـهُ مَنِ اتَّبَعَ رِ‌ضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِ‌جُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ‌ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَىٰ صِرَ‌اطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم [المائدة].

ای علمای اسلام این خبر بزرگی است که از آن رو برمی‌گردانید، به دعوت گفت‌وگو و مناظره در میز جهانی پایگاه «منتديات البشرى الإسلامية پایگاه الإمام المهدي ناصر محمد اليماني» که جواب نمی‌دهید، میزبان امام مهدی در پایگاه‌های رسمی علمای امت هم نمی‌خواهید باشید، پس ای مردم چگونه باید شما را هدایت کرد؟ آیا می‌خواهید ناصر محمد یمانی از امیال شما پیروی کرده و به علمی که نزد شماست پایبند شود، تا از او تبعیت کنید؟ پاسخ امام ناصر محمد یمانی به شما این است که: من به علمی که در نزد شماست؛ مادامی که مخالف آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم نباشد پایبندم، اما چگونه می‌توانم از مطالبی که خلاف محکمات کتاب خداوند است پیروی کنم؟ به خداوند قسم که اگر امام مهدی از امیال شما پیروی کند کسی در برابر خدا به کار او نخواهد آمد. به خداوند یکتا سوگند که اگر گفت‌وگو با شما هزاران میلیون سال هم طول بکشد، امام مهدی برای آنکه شما راضی شوید از مطالبی که مخالف محکمات کتاب خداوند است پیروی نخواهد کرد؛ بلکه رضوان خداوند را برگزیده و به حدیثی از خداوند که محفوظ از تحریف است یعنی قرآن عظیم پایبند خواهد بود.
من مهدی منتظرم و به تمام علمای مسلمین، نصاری [مسیحی] و یهودی اعلام می‌کنم که نسبت به هر علمی که در نزد شماست و برخلاف آیات محکم کتاب خداوند است به کلی کافرم، تفاوتی ندارد که در تورات و انجیل باشد یا در سنت نبوی، شما بر این امر شاهد باشید. شایسته امام مهدی که به حق از جانب خداوند به سویتان آمده نیست تا از امیال شما علمای مسلمین و نصاری [مسیحی] و یهودی پیروی کند؛ همان کسانی که از داوری ذکر محفوظ از تحریف ؛ کتاب خداوند قرآن عظیم روگردانند و خداوند تعالی می‌فرماید:

{أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّـهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].

لذا شیخ محترم! چرا دعوت امام مهدی ناصر محمد یمانی از تمام علمای امت و مفتیان را برای «گفت‌وگو با امام ناصر محمد یمانی و پذیرش داوری کتاب خداوند» از پایگاه جهانی علمی خاندان هاشمی حذف کردید، ما از قبل حکمی را که امام ناصر محمد یمانی برای خود و انصارش مقرر کرده است، برایتان گفته بودیم: اگر کسی از علمای امت توانست ولو در یک مسئله از آیات محکم قرآن بر امام ناصر محمد یمانی غلبه کند، بر امام ناصر محمد یمانی است که از عقیده خود مبنی بر امام مهدی و خلیفه خداوند بودن به درگاه خداوند توبه کند و انصارش موظفند اگر دیدند یکی از علمای امت با بیان و تأویلی بهتر؛ هدایتگرتر و درست‌تر از ناصر محمد یمانی بر او غلبه کند؛ دیگر از او پیروی نکنند ...اما هیهات، هیهات.. به پروردگار زمین و آسمان‌ها قسم که اگر همه علمای جن و انس هم به یک‌دیگر یاری و کمک کنند قادر نخواهند بود از آیات محکم کتاب خداوند ذکر چیزی بیاورند که بر مهدی منتظر ناصر محمد یمانی غلبه کنند.
سؤالی که مطرح می‌شود این است که چرا ناصر محمد یمانی به این امر اطمینان کامل و نامحدود دارد که هیچ یک از علمای مصمم جهان از هر فرقه و مذهبی که باشند نمی‌توانند بر او غلبه کنند؟ پاسخ امام مهدی ناصر محمد یمانی به شما این است که: از آن جا که من ادعا می‌کنم مهدی منتظر و خلیفه خداوند بر شما هستم و پروردگار مرا امام شما قرار داده است، و هر ادعایی دلیلی برای اثبات می‌خواهد، پس به دعوت من برای داوری بر اساس آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم -اگر به آن ایمان دارید-پاسخ دهید. به خداوند بزرگ، پرورگار آسمان‌ها و زمین و آنچه که مابین آنهاست و به خداوند عرش عظیم قسم، امام ناصر محمد یمانی شما را وادار می‌کند که یکی از این دو راه را انتخاب کنید: یا از کتاب خداوند قرآن عظیم و سنت حقی که برای تشریح و بیان بیشتر آن آمده است پیروی کنید و یا از آن رو برگردانده و به دنبال احادیث شیطانی که برخلاف حدیث خداوند در آیات محکم قرآن و حدیث نبیّ او در سنت است بروید و سپس خداوند بین من و شما علمایی که از کتاب خداوند قرآن عظیم و سنت حق نبیّ او صلى الله عليه وآله وسلم رو برگردانده‌اید حکم می‌کند. هر کس از انس و جن که به خاطر غرورش به گناه کشیده شود، یار شیطان است نه یار «الرحمن»... و خداوند یاری‌رسان است. شایسته مهدی منتظری که به حق از جانب خداوندتان آمده نیست که از امیال شما پیروی کند. بلکه خداوند او را داور قرار داده است تا در اختلافاتتان بین شما به حق داوری کند و شما را به همان راه نخستین بازگرداند که محمد رسول الله و یاران یک دل او بر آن بودند، یعنی راه کتاب خداوند و سنت حقی که برای بیان قرآن آمده است. اما شما به سنت شیطان چسبیده و با وجود این فکر می‌کنید هدایت شده‌اید؟ چگونه است که به اعتماد به راویان موثق حدیث بسنده کرده‌اید و بر حسب فرمان خداوند و رسولش، احادیث نبوی را با آیات محکم کتاب نمی‌سنجید؛ ای کسانی که از پذیرش داوری کتاب خداوند روگردانید، چه کسی شما را از عذاب خداوند حفظ خواهد کرد؟ ای خردمندان از خدا پروا کنید، به خداوند قسم که ما هنوز به محمد الحسن؛ مدیر پایگاه خاندن هاشمی حسن ظن داریم، شاید او نمی‌خواهد دعوت از علمای امت و مفتیان را برعهده بگیرد، لذا عزیز من تو را در تنگنا قرار نمی‌دهیم، تمام انصار از مفتیان و خطبای منابر دعوت کنند تا برای گفت‌وگو با امام ناصر محمد یمانی در پایگاه علمی خاندان هاشمی حضور یابند و تنها چیزی که از شما- محمد الحسن- گرامی می‌خواهیم این است که بپذیرید علمای امت با امام ناصر محمد یمانی گفت‌وگو کنند. این برای دفاع از حدود دین است تا مسلمانان را از فتنه امام ناصر محمد یمانی [اگر در گمراهی آشکاری باشد] حفظ کنید. بر شما واجب است که با تمام توان علمی خود از حدود دینتان در برابر امام ناصر محمد یمانی دفاع کنید تا بر او غلبه نمایید تا اگر انصار او دیدند که علمای امت در پایگاه هاشمی براساس آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم بر او غلبه کردند؛ از او روگردانده و تنهایش گذارند؛هیهات، هیهات...به خداوند زمین و آسمان‌ها قسم با حق [قرآن عظیم] دهان همه را خواهم بست تا برایشان روشن شود که در حالی که فکر می‌کنند حق با آنهاست، از راه راست خداوند منحرف شده‌اند. کار شیعه و سنی مثل یهود و نصاری شده است که هر یک فکر می‌کردند برحق هستند اما نه یهود چیزی در دست داشت و نه نصاری، وخداوند تعالی می‌فرماید:
{وَقَالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصَارَى عَلَى شَيْءٍ وَقَالَتِ النَّصَارَى لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلَى شَيْءٍ} صدق الله العظيم [البقرة:۱۱۳]
یهود درست می‌گوید که: {لَيْسَتِ النَّصَارَى عَلَى شَيْءٍ} و نصاری هم درست می‌گوید که: {لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلَى شَيْءٍ} تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَى شَيْءٍ حَتَّى تُقِيمُوا التَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ}صدق الله العظيم [المائدة:۶۸]

شیعیان حق دارند که می‌گویند «اهل سنت از حق چیزی در دستشان نیست و نصیبی ندارند» و اهل سنت نیز درست می‌گویند که «شیعیان از حق چیزی در دستشان نیست و نصیبی ندارند».

و من می‌گویم ای شیعیان و ای اهل سنت [بدانید] تا زمانی که به کتاب خداوند قرآن عظیم عمل نکنید و به حکم آن گردن ننهید و نسبت به مطالبی که خلاف آن است کافر نشوید، هیچ یک نصیبی از حق ندارید.
وسلامٌ على المُرسلين والحمد ُلله رب العالمين..


الحكم بالحق الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.






اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36834

Admin
09-06-2015, 02:43 PM
سلسله گفتارهای امام در پایگاه أشراف أونلاین
- 6 -
الإمام ناصر محمد اليماني
12 - محرم - 1432 هـ
19 - 12 - 2010 مـ
۲۸-آذر-۱۳۸۹ه.ش.
07:46 مساءً
ــــــــــــــــــ

از امام ناصر محمد يماني به برادر گرامی شريف محمد بن على الحسني مدير پایگاه علمی و جهانی خاندان هاشمي

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله وآله الأطهار والسابقين الأنصار من قبل التمكين والفتح المبين في الأولين وفي الآخرين وعلى جميع المُسلمين في كلّ زمانٍ ومكانٍ إلى يوم الدين..
از امام ناصر محمد يماني به برادر گرامی شريف محمد بن على الحسني مدير پایگاه علمی و جهانی خاندان هاشمی وگروه اداری گرامی آن، السلام عليكم ورحمة الله وبركاته، السلام علينا وعلى عباد لله الصالحين، وبعد..
عزیزان من؛ امام ناصر محمد یمانی میهمان محترم پایگاه شما شده تا از تمام مفتیان کشورها و خطبای منابر که علمای مسلمین هستند دعوت کند تا به گفت‌وگو با امام ناصر محمد یمانی بپردازند؛ به این شرط که هر عالمی از علمای مسلمین، نام حق و اصلی خود را بگذارد و هویت وی تأیید شود. بعد از این کار گفت‌وگو بین آنان و امام ناصر محمد یمانی انجام خواهد شد؛ تا برای علمای امت و تمامی مسلمانان روشن گردد که آیا امام ناصر محمد یمانی به حق مهدی منتظر است یا چیزی بیش از یک دروغگوی گستاخ نیست که می‌خواهد مسلمانان را از دین و اعتقاداتشان گمراه کند؛ چون ممکن است امام ناصر محمد یمانی به حق همان مهدی منتظر باشد و این امکان نیز وجود دارد که او از کسانی باشد که هر از چند گاهی شیاطین، آنان را مجنون کرده و به عنوان مهدی جدید در برابرتان ظاهر می‌شوند و اگر امام ناصر محمد یمانی مجنون باشد؛ پس به زودی جنون او برایشان روشن خواهد گشت و اگر گمراه و گمراه کننده است، به زودی گمراهی او برایتان روشن خواهد شد و بر تمام علمای امت واجب است که از حدود دین دفاع نمایند تا ناصر محمد یمانی مسلمانان را گمراه نکند. چون ناصر محمد یمانی عقاید و احکامی را که با آیات محکم کتاب مغایر باشند درهم کوبیده و بر باد خواهد داد تا حق از باطل جدا شود، فرقی ندارد این افتراهای باطل در سنت نبوی باشند یا در تورات و یا انجیل. اگر دعوت او حق بوده و راه راست را نشان دهد؛ حتماً شاهد خواهید بود که با حجت‌های باطل‌کننده بر علمای امت غلبه و برتری خواهد یافت و برایتان حکم خداوند را از آیات محکم کتاب که برای عالم و جاهلتان روشن و بینه باشد، استنباط خواهد کرد تا برای علمای امت روشن گردد که ناصر محمد یمانی به حق همان مهدی منتظر است که خداوند خبر و پرچم امرش را در نامش نهاده است: «ناصر محمد»
من فقط ابوحمزه مصری را به گفت‌وگو دعوت نمی‌کنم؛ بلکه از تمام مفتیان کشورها و خطبای منابر می‌خواهم برای گفت‌وگو حاضر شوند تا شما را بر سر دو انتخاب قرار دهم؛ یا از کتاب خداوند پیروی کرده و در موارد اختلاف به حکم حق آن گردن نهید و یا از کتاب خداوند رو برگردانید که در این صورت خداوند به حق بین من و شما حکم خواهد کرد و او أسرع الحاسبین است.

از آنجایی‌ که من می‌دانم امام مهدی منتظر ناصر محمد یمانی‌ام و درمورد مهدی منتظر بودن خود بدون فتوا از جانب پروردگار، به خداوند نسبت دروغ نداده‌ام؛ پس اجازه دهید نتیجه گفت‌وگو را اعلان کنم. شما خواهید دید که امام ناصر محمد یمانی به حق با علم و برهان قوی و کوبنده از آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم غالب و برتر است؛ و اگر چنین نکردم و مرا با برهان‌های قوی علمی مهیمن و غالب نیافتید، مهدی منتظر نیستم و از عقیده خود مبنی بر اینکه مهدی منتظرم بازخواهم گشت و همین طور تمام انصار از پیروی از ناصر محمد یمانی دست برخواهند داشت و علمای امت، در صورت گمراه بودن امام ناصر محمد یمانی مردم را از گمراه شدن توسط او نجات خواهند داد و میز گفت‌وگوی جهانی در پایگاه هاشمی درباره برهان‌های قوی علمی که به اذن خداوند علیم و حکیم دراینجا خواهیم آورد؛ برهان‌هایی که برای عالم و جاهل روشن باشد، حکم خواهد کرد. در ضمن از صاحبان پایگاه خواهش می‌کنیم عکس اول مرا که در پایگاه موجود است در بالای بیانم بگذارند تا نام وعکس‌ام و نام پدرم، نام مستعار نباشد؛ بلکه اسم حقی است که از زمانی که کودکی در مهد بودم بر من نهاده شده‌است: «ناصر محمد» و در مورد علمای گرامی امت که میهمان ما می‌شوند نیز شایسته نیست که با اسم مستعار بیایند؛ بلکه باید از اسم حقیقی خود استفاده کرده و از کسی نترسند و در راه خدا از ملامت احدی باک نداشته باشند. کسی که بر حق باشد در راه خدا از ملامت احدی نمی‌هراسد. أبو حمزه نیز در زمره کسانی است که برای گفت‌وگو با امام ناصر محمد یمانی در پایگاه علمی هاشمی حضور می‌یابد. ما شروع گفت‌وگو را چند روزي به تاخير می‌اندازيم، تا مدیر محترم پایگاه علمی هاشمی فرصت داشته باشد نامه ما را برای تمام مفتیان کشورها و خطبای منابر که در میان مسلمانان از علمای مشهور باشند بفرستد تا بیانید و از حدود دین خداوند دفاع کرده و درباره حق بحث نمایند تا برای مسلمانان روشن شود که شأن امام ناصر محمد یمانی چیست و آیا او به حق مهدی منتظر است یا از گمراهان گمراه‌کننده؟ و باز گشت امور به سوی خداوند است.

وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
اخوكم الإمام ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36835

Admin
09-06-2015, 02:52 PM
سلسله گفت‌وگوهای امام در پایگاه اشراف آنلاین
- 7 -
الإمام ناصر محمد اليماني
16 - محرم - 1432 هـ
23 - 12 - 2010 مـ
۲-دی-۱۳۸۹ه.ش.
01:25 صبح
ــــــــــــــــــــــ

یکی دیگر از پاسخ‌های امام مهدی در پایگاه علمی خاندان هاشمی...

بسْم الْلَّه الْرَّحْمَن الْرَّحِيْم، وَالْصَّلَاة وَالْسَّلَام عَلَى جَدِّي مُحَمَّد رَسُوْل الْلَّه صَلَّى الْلَّه عَلَيْه وَآلِه الْأَطْهَار وَجَمِيِع الْمُسْلِمِيْن وَأُسَلِّم تَسْلِيْماً..

برادر گرامی با شناسه‌ی «من یخاف وعید» از محضر گرامی شما درخواست می‌کنم بیاناتی را که نقل نموده‌اید بازبینی کرده و کلماتی را که به یکدیگر چسبیده‌اند، از هم جدا کنید تا حق‌جویان، مفهوم آنها را درست درک کنند. برای جلوگیری از تشتت فکری حق‌جویان، ضرورتی ندارد نسخه‌ای از بیانات من در این پایگاه گذاشته شوند و تا زمانی که امام ناصرمحمد یمانی میهمان این پایگاه است تا از علمای امت و مفتیان دعوت کند که با هم به گفت‌وگو بپردازند تا برای مسلمانان روشن شود آیا سخنان امام ناصر محمد یمانی حق است و مردم را به راه راست [صراط مستقیم] دعوت می‌کند [یا خیر]؟
امام ناصر محمد یمانی ، به کسی که می‌گوید چرا ناصر محمد یمانی با علمای امت از جمله عایض القرنی و دیگر علمای مسلمین گفت‌وگو نمی‌کند، پاسخ می‌دهد: مگر حضور ما در این پایگاه، برای دعوت علمای مسلمین از مذاهب و فرقه‌های مختلف به گفت‌وگو نیست، با وجود اینکه در پایگاه «مُنْتَدَيَات الْبُشْرَى الْإِسْلَامِيَّة پایگاه الْإِمَام نَاصِر مُحَمَّد الْيَمَانِي»،میزی برای گفت‌وگوی جهانی ایجاد کرده‌ایم و بسیاری از علما، البته با نام مستعار، با من گفت‌وگو کرده‌اند ، و من برای آنان که با من گفت‌وگو کردند، از آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم دلیل و حجت حق آورده‌ام؛ هم چنان که با بسیاری از جاهلان و حق جویان نیز گفت‌وگو داشته و برای آنها نیز حجت حق آورده‌ام و برای کسانی که در باره آیات قرآن عظیم سؤالاتی داشتند نیز بیاناتی آورده‌ایم و منتظر تشریف‌فرمایی علمای مشهور به پایگاه، برای گفت‌وگو و مباحثه با امام ناصر محمد یمانی بودیم. میز گفت‌وگوی جهانی که حضور همه علمای امت در آن آزاد است و ما شش سال است که منتظریم، اما کسی از علمای مشهور امت جلو نیامد. دلیل آنها را می‌دانیم، می‌گویند چگونه با ناصر محمد یمانی در پایگاه خود او گفتگو کنیم، شاید از حضور ما سوء استفاده کرده و چیزهایی را که نگفته‌ایم به ما نسبت دهد و یا دلایل و حجت‌هایی را که در پاسخ به او بیان می‌کنیم، حذف نماید. امام ناصر محمد یمانی به آنها پاسخ می‌دهد: پناه بر خدا که از جاهلان باشم. چگونه ممکن است ادعا کنم امام مهدی و یاریگر [ناصر] حق هستم، اما حقوق دیگران را محفوظ نگه ندارم؟ در برابر نسبت‌های شما از خداوند استمداد می‌طلبیم... شک شما به امام ناصر محمد یمانی ناحق است، خدا از شما بگذرد و اگر متقی هستید از شک‌ؤگمان زیاد که دلیلی برای آن وجود ندارد، اجتناب نمایید. آنها به همین بهانه در پایگاه امام ناصر محمد یمانی حاضر نشده‌اند و لذا ناصر محمد یمانی مجبور شده است در پایگاه‌هایی حضور پیدا کند که نسبت به دعوت امام ناصر محمد یمانی به سوی پیروی از قرآن عظیم و سنت حق رسولش [که مخالف آیات محکم قرآن عظیم نیست] بی‌طرف بوده و نه جزو انصار او هستند و نه از مخالفینش و از علمای امت دعوت نماید که در این پایگاه‌ها با او به گفت‌وگو بپردازند. آنها هنوز منتظرند تا صحت سخنان امام ناصر محمد یمانی را بیازمایند و منتظرند تا علمای امت در برابر او حجت و دلیل بیاورند و این باعث شرف و سربلندی آنها خواهد بود که خداوند آنها را وسیله‌ای قرار داده است تا اگر امام ناصر محمد یمانی در گمراهی آشکار باشد، مسلمانان را از او حفظ نمایند. چرا که اگر علما بتوانند دلایل و برهان‌های قاطعی از آیات محکم قرآن در برابر امام ناصر محمد یمانی بیاورند، انصار امام در نقاط مختلف جهان از اطرافِ او پراکنده می‌شوند و این برای پایگاه خاندان هاشمی افتخاری خواهد بود که بتوانند مسلمانان را از منحرف شدن از راه راست به دست امام ناصر محمد یمانی حفظ نمایند. از طرف دیگر برای اعضای این پایگاه فخر بزرگی خواهد بود که خداوند آنها را وسیله‌ای قرار داده است تا حقیقت دعوت امام مهدی ناصر محمد یمانی برای علمای مسلمین و پیروانشان روشن گردد، چرا که با بی‌طرفی، میزبانِ امام ناصر محمد یمانی شده‌اند تا در پایگاهشان با علمای امت به بحث بپردازد و آنها به حق شاهد این مباحثات باشند. آنها هنوز منتظرند شخصیت‌های علمی امت برای بحث با امام ناصر محمد یمانی، میهمان پایگاهشان شوند تا جایگاه امام ناصر محمد یمانی برای آنها و علمای امت روشن شود که آیا او گمراهی است که مردم را از راه راست منحرف می‌سازد یا راهنمای حق و هدایت است و دعوت او به سوی قرآن مجید و راه خداوند عزیز و حمید است و مردم را از تاریکی‌ها خارج و به سوی نور می‌برد؟ ولی ازعزیزانم، مدیران محترم پایگاه خاندان هاشمی، سؤال می‌کنم: اگر ناصر محمد یمانی در خانه یکی از شما میهمان باشد، آیا اجازه می‌دهید فرد جاهلی بیابد و به میهمان شما بی‌ادبی کرده و با فحاشی و سخنان زشت و ناحق؛ او را بیازارد؟ شایسته نیست اجازه بدهید، نادانان و جاهلان؛ به افترا و زخم زدن‌های خود ادامه داده و با نوشته‌های خود به امام ناصر محمد یمانی نسبت ناروا داده و مطالبی را که بیان نکرده به او نسبت دهند و او را مورد استهزا قرار داده و مجنون و هذیان‌گو بخوانند. امام ناصر محمد یمانی جوابی را به نادانان می‌دهد که خداوند فرمان داده‌است، بگوییم:
{لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَا نَبْتَغِي الْجَاهِلِينَ ﴿٥٥﴾} [القصص]

ما برای گفت‌وگو با علمای مسلمین آمده‌ایم، کسانی که حجت را با حجت پاسخ می‌دهند، بدگویی و بدنام کردن و افترازدن ارزش نیست و از منش مؤمنان نمی‌باشد. نصیحت من به شما این است که بگذارید علمای مسلمین با امام ناصر محمد یمانی گفت‌وگو کنند تا اگر در گمراهی است و حق با آنهاست، شرّ او از سرتان کوتاه شده و زبانش با دلایل و حجت‌های حق و علمی آنها بسته شود و اگر حق با او باشد، با دلایل و برهان‌های محکمی که از قرآن عظیم می‌آورد، بر علمای امت چیره شود و شایسته این است که از حقیقت پیروی شود. نادانانی که بدون داشتن برهان از نزد «الرحمن» به‌ناحق در بیان آیات قرآن مجادله می‌کنند از خدا تقوا کنند که این کار خشم شدید خداوند و مؤمنان را در پی خواهد داشت. کلام خداوند تعالی را به‌یاد داشته باشید که می‌فرماید:

{الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّـهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ ۖ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّـهِ وَعِندَ الَّذِينَ آمَنُوا ۚ كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّـهُ عَلَىٰ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [غافر].
ای مسلمانان عقل و منطق نمی‌پذیرد، قبل از اینکه هیئت علمای بزرگ مکه مکرمه مهدی منتظر را تصدیق کنند، او برای بیعت در کنار بیت عتیق حاضر شود. مهدی منتظر برای بیعت با علمای مسلمین در کنار بیت العتیق حاضر نخواهد شد مگر آنکه قبل از آن علمای مسلمین او را تأیید کرده و اولیای مسجد الحرام – خاندان حکومتی و مفتیان کشورشان- اجازه دهند در کنار بیت عتیق حاضر شود. آیا می‌دانید علت گمراهی جهیمان*[فردی که به دروغ ادعای مهدویت کرده و وارد مسجد الحرام شده بود] پیروی از روایات دروغ است، روایاتی که می‌گویند مهدی منتظر قبل از تصدیق و تأیید امرش برای بیعت [در مسجد الحرام] حاضر می‌شود و به همین دلیل نیز لشکری به مقابله با او برمی‌خیزد که در مسیر خود برای رسیدن به مسجد الحرام به اراده خداوند در صحرا به زمین فرو می‌رود؟ چگونه ممکن است خداوند مردم را قبل از اینکه جهیمیان برایشان با علم برهان حجت بیاورد، عذاب نماید؟ بلکه بی‌مقدمه و بدون تصدیق شدن، در کنار بیت عتیق برای گرفتن بیعت حاضر شود؟
اجازه از جانب اولیای مسجد الحرام لازم است چرا که کارِ نیک، این نیست که از پشتِ خانه‌ها وارد شوید؛ بلکه نیکی این است که پرهیزگار باشید! و از درِ خانه‌ها وارد شوید [اشاره به بخشی از آیه کریمه سوره البقرة: وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَن تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَـٰكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَىٰ ۗ وَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا ۚ وَاتَّقُوا اللَّـهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (۱۸۹)] به همین علت مهدی منتظری که به حق از جانب خداوند آمده است تنها بعد از گفت‌وگو و تأیید شدنش، برای بیعت در کنار بیت عتیق حاضر خواهد شد و بعد از تصدیق، مهدی منتظر جهت بیعت در کنار بیت العتیق حاضر خواهد شد، آیا عقل خود را بکار نمی‌گیرید؟ در این صورت به ما خوش آمد گفته خواهد شد و باعث ریخته شدن قطره‌ای از خون مسلمانان در بیت الله المعظم نخواهیم شد. جهیمان فرجام اشتباهاتش را دید و با تأسف علت گمراه شدن او علمایی از امت هستند که از روایات جعلی در سنت نبوی پیروی می‌کنند، برای مثال این روایت جعلی درباره رسول و همسران مکرم ایشان :

[عَن عَائِشَة وَحَفْصَة وَأُم سَلَمَة فَفِى صَحِيْح مُسْلِم عَن أُم سَلَمَة قَالَت قَال رَسُوْل الْلَّه: (يَعُوّذ عَائِذ بِالْبَيْت فَيُبْعَث إِلَيْه بَعْث فَإِذ كَانُوْا بِبَيْدَاء مِن الْأَرْض خُسِف بِهِم فَقُلْت يَا رَسُوْل الْلَّه فَكَيْف بِمَن كَان كَارِها قَال يُخْسَف بِه مَعَهُم وَلَكِنَّه يُبْعَث يَوْم الْقِيَامَة عَلَى نِيَّتِه.

وَفِى الْصَّحِيْحَيْن عَن عَائِشَة قَالَت: (عَبَث رَسُوْل الْلَّه فِى مَنَامِه فَقُلْنَا يَا رَسُوْل الْلَّه صَنَعْت شَيْئا فِى مَنَامِك لَم تَكُن تَفْعَلُه فَقَال الْعَجَب أَن نَاسا مِن أُمَّتِى يَؤُمُّون هَذَا الْبَيْت بِرَجُل مِن قُرَيْش وَقَد لَجَأ إِلَى الْبَيْت حَتَّى إِذَا كَانُوْا بِالْبَيْدَاء خَسَفَت بِهِم فَقُلْنَا يَا رَسُوْل الْلَّه أَن الْطَّرِيْق قَد يَجْمَع الْنَّاس قَال نَعَم فِيْهِم الْمُسْتَنْصِر وَالْمَجْنُوْن وَإِبْن الْسَّبِيل فَيَهْلِكُون مَهْلَكا وَاحِدا وَيَصْدُرُوْن مَصَادِر شَتَّى يَبْعَثُهُم الْلَّه عَز وَجَل عَلَى نِيَّاتِهِم.
وَفِى لَفْظ لِلْبُخَارِى عَن عَائِشَة قَالَت قَال رَسُوْل الْلَّه: ( يَغْزُو جَيْش الْكَعْبَة فَإِذَا كَانُوْا بِبَيْدَاء مِن الْأَرْض يُخْسَف بِأَوَّلِهِم وَآَخِرِهِم قَالَت قُلْت يَا رَسُوْل كَيْف يُخْسَف بِأَوَّلِهِم وَآَخِرِهِم وَفِيْهِم أَسْوَاقُهُم وَمَن لَيْس مِنْهُم قَال يُخْسَف بِأَوَّلِهِم وَآَخِرِهِم ثُم يُبْعَثُوْن عَلَى نَياتِهِم) ]. أنْتَهِى
خلاصه ترجمه: از قول همسران حضرت رسول نقل شده است که ایشان یک شب از خواب می‌پرند و وقتی عایشه علت را از ایشان سؤال می‌کند می‌فرمایند عجب از مردمی از امتم که قصد مردی از قریش را می‌کنند که به خانه خدا پناه برده است ودر بیابان به زمین فرو می‌روند عایشه می‌گوید یا رسول الله این محل مسیر عبور بسیاری از مردم است و ایشان پاسخ می‌فرمایند بله همه هلاک خواهند شد و خداوند آنها را بر اساس نیتی که با آن عازم شده بودند برخواهد انگیخت.پایان روایت.



به همین دلیل جهیمان منتظر بود خداوند ارتش سعودی را که برای بیرون راندن او از بیت الله المعظم می‌آمدند در زمین فرو برد؛ اما خداوند حق را بر باطل پیروز کرد و جهیمان کشته شد و پیروانش که بدون داشتن علمی از جانب خداوند توسط او گمراه شده و باعث ریخته شدن خون در بیت الله المحرم گردیدند، دستگیر شدند. سؤالی که مطرح می‌شود این است که چرا جهیمان به خانه خدا که فساد [و خونریزی] در آن حرام است پناهنده شد؟ این تنها به علت پیروی علمای مسلمین از روایات جعلی است که نه تنها با عقل و منطق نمی‌خوانند، بلکه بر خلاف آیات محکم کتاب خداوند نیز هستند. چگونه ممکن است خداوند سپاهی را در زمین فرو برد که عزم بر بیرون راندن کسی را دارند که قبل از تأیید شدنش می‌خواهد در کنار بیت عتیق بیعت بگیرد؟ چگونه بدانند او مهدی منتظر است و چگونه ممکن است خداوند آنها را قبل از این که برایشان دلیل و حجت قاطع و روشنی بیاورد؛ عذاب کند؟ آیا فکر نمی‌کنید؟


پس بیایید تا برایتان بگویم خداوند چگونه مهدی منتظر، خلیفه خود در زمین را بر مردم چیره خواهد کرد. او مردم را به پیروی از ذکر محفوظ از تحریف [قرآن عظیم] دعوت کرده و از آنها می‌خواهد، در موارد اختلاف حکمیت آن را بپذیرند. تمام مردم قرآن عظیم را می‌شناسند و خداوند قرآن را قبل از برانگیختن مهدی منتظر حجت بر آنها قرار داده است و مهدی منتظر آنها را با کتاب خداوند، قرآن عظیم که ذکری برای تمام عالمیان است، اندرز می‌دهد تا هر کسی که بخواهد در راه راست قدم بردارد از آن پیروی کند. اگر از دعوت مهدی منتظر برای پذیرش حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم روبرگردانند و سپس اگرعلمای مسلمین و نصاری و یهود و پیروانش اعراض کرده و دنباله‌رو مطالبی از تورات و انجیل و روایات جعلی سنت نبوی شوند که مخالف آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم است، این باعث خشم و غضب خداوند به‌خاطر خواهد شد، تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:

{حم ﴿١﴾ وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ ﴿٢﴾ إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَ‌كَةٍ ۚ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِ‌ينَ ﴿٣﴾ فِيهَا يُفْرَ‌قُ كُلُّ أَمْرٍ‌ حَكِيمٍ ﴿٤﴾ أَمْرً‌ا مِّنْ عِندِنَا ۚ إِنَّا كُنَّا مُرْ‌سِلِينَ ﴿٥﴾ رَ‌حْمَةً مِّن رَّ‌بِّكَ ۚ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿٦﴾ ربّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۖ إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ ﴿٧﴾ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ ۖ رَ‌بُّكُمْ وربّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ ﴿٨﴾ بَلْ هُمْ فِي شكّ يَلْعَبُونَ ﴿٩﴾ فَارْ‌تَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُّبِينٍ ﴿١٠﴾ يَغْشَى النَّاسَ ۖ هَـٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١١﴾ رَّ‌بَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾ أَنَّىٰ لَهُمُ الذِّكْرَ‌ىٰ وَقَدْ جَاءَهُمْ رَ‌سُولٌ مُّبِينٌ ﴿١٣﴾ ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَّجْنُونٌ ﴿١٤﴾ إِنَّا كَاشِفُو الْعَذَابِ قَلِيلًا ۚ إِنَّكُمْ عَائِدُونَ ﴿١٥﴾ يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَ‌ىٰ إِنَّا مُنتَقِمُونَ ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم [الدخان].
خداوند در کتاب خود به کسانی که از دعوت به پذیرش احکام ذکر [قرآن عظیم] و کافر شدن به آنچه که مخالف آن است، روبرگردانند وعده داده است که گرفتار عذاب خواهند شد. نشانه و آیت «دخان مبین»، دود آشکارِ سیاره عذاب، در تأیید این وعده می‌آید. خداوند به‌خاطر کتابش خشمگین شده و خلیفه خود را برای دعوت به آن ظاهر خواهد ساخت و او را با نشانه «دخان مبین» بر آنان پیروز خواهد کرد؛ عذابی که تمام مسلمانان و کافرانی را که از قرآن عظیم روبرگردانند در بر خواهد گرفت. سپس مردم می‌گویند:
{رَّ‌بَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾ أَنَّىٰ لَهُمُ الذِّكْرَ‌ىٰ وَقَدْ جَاءَهُمْ رَ‌سُولٌ مُّبِينٌ ﴿١٣﴾ ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَّجْنُونٌ ﴿١٤﴾ إِنَّا كَاشِفُو الْعَذَابِ قَلِيلًا ۚ إِنَّكُمْ عَائِدُونَ ﴿١٥﴾ يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَ‌ىٰ إِنَّا مُنتَقِمُونَ ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم.

و این «بطشة الکبری» چیست؟ همانا که «الساعة» است. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَالسَّاعَةُ أَدْهَىٰ وَأَمَرُّ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [القمر].

همانا که عذاب «روز عقیم»، روزی بی‌نظیر از نظر شدت عذاب، قبل از زمان قیامت رخ خواهد داد و نشانه‌ای از نشانه‌های بزرگ ساعت است و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ حَتَّىٰ تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ ﴿٥٥﴾} صدق الله العظيم [الحج].
سؤال این است: آیا عذاب روز عقیم شرطی از شرط‌های قیامت است و قبل از برپایی قیامت اتفاق خواهد افتاد؟ و آیا تنها شهرهایی را فرا می‌گیرد که مردمانشان به قرآن کافرند؟ یا عذاب و هلاکت شامل حال تمام آبادی‌ها از کافر و مسلمان می‌شود؟ جواب را در آیات محکم کتاب خداوند پیدا می‌کنید که می‌فرماید:

{وَإِن مِّن قَرْ‌يَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا ۚ كَانَ ذَٰلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورً‌ا ﴿٥٨﴾ وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْ‌سِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ ۚ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَ‌ةً فَظَلَمُوا بِهَا ۚ وَمَا نُرْ‌سِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].

سؤال دیگر اینکه: آیا این عذاب در کتاب خداوند ثبت شده است؟ جواب را در آیات محکم کتاب خداوند پیدا می‌کنید که می‌فرماید:
{فَارْ‌تَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُّبِينٍ ﴿١٠﴾ يَغْشَى النَّاسَ ۖ هَـٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١١﴾ رَّ‌بَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم .
سؤال دیگر اینکه: این عذاب تنها شامل حال کافران به قرآن می‌شود یا تمام جوامع بشری [مسلمان و کافر] را در برمی‌گیرد و جواب را در قرآن عظیم پیدا می‌کنید:{يَغْشَى النَّاسَ ۖ هَـٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١١﴾ رَّ‌بَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [الدخان].
آیا معنای آن این است که عذاب تمام جوامع بشری را چه مسلمان باشند و چه کافر در برخواهد گرفت؟ جواب را در آیات محکم کتاب خداوند پیدا می‌کنید که می‌فرماید:
{وَإِن مِّن قَرْ‌يَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا ۚ كَانَ ذَٰلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورً‌ا ﴿٥٨﴾ وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْ‌سِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ ۚ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَ‌ةً فَظَلَمُوا بِهَا ۚ وَمَا نُرْ‌سِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
سؤال دیگر اینکه: آیا خداوند اقوام مسلمان را نیز همراه کافران به قرآن عظیم، عذاب خواهد کرد؟ و جواب را در آیات محکم قرآن عظیم پیدا می‌کنید:
{وَمَا كَانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرَىٰ بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ ﴿١١٧﴾} صدق الله العظیم [هود].

و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمَا كُنَّا مُهْلِكِي الْقُرَى إِلَّا وَأَهْلُهَا ظَالِمُوْن} صَدَق الْلَّه الْعَظِيْم [القصص:۵۹]


این یعنی خداوند تا زمانی که زمین از جور و ستم لبریز نشده باشد، مهدی منتظر را بر نمی‌انگیزد. سپس خلیفه‌ی خدا آنان را به اصلاح امور و برقراری صلح بین تمام مردم عالم فرا می‌خواند تا مسلمان و کافر در آرامش و صلح زندگی کنند؛ اما انسان‌های مفسد فی الارض حاضر به پیروی از ذکر [قرآن عظیم] نمی‌شوند. مسلمانان نیز نمی‌پذیرند تا از ذکری که از تحریف مصون مانده یعنی قرآن عظیم تبعیت کنند. لذا مثل کافرانی خواهند بود که از دعوت به ایمان به کتاب خداوند قرآن عظیم روی برگردانده‌اند و حتی مسلمانان و علمای آنها نیز حاضر نیستند احکام آن را پذیرفته و از آن پیروی کنند و نسبت به هر چه که مخالف آن است، کافر گردند؛ مگر عده کمی از خردمندان که خداوند به آنها رحم کرده است؛ آنها که از عقل خود استفاده کرده و در بیان حق قرآن عظیم تدبر و اندیشه می‌کنند و متوجه می‌شوند او [مهدی منتظر] مردم را به راه حق و راست دعوت و هدایت می‌کند. اما اگر امام مهدی برای کسانی که فکر نمی‌کنند، هزار آیه و برهان محکم از قرآن بیاورد تا شاید از آیات محکم کتاب پیروی کنند؛ اگر آیات بر خلاف یکی از روایاتشان باشد این آیات روشن را که در نفی حدیث جعلی آورده می‌شوند، هر چه که باشند، پشت سر انداخته و از آنها پیروی نمی‌کنند؛ گویا که این آیات را نشنیده و از وجودشان بی‌خبرند و دنبال مطالبی می‌روند که با آیه‌های محکم کتاب مغایرت دارند و دلیلشان هم این است که این احادیث و روایات از افراد معتبر و موثق نقل شده‌اند ولو اینکه با آیات محکم کتابی که برای عالم و جاهل روشن و واضح است، مغایرت داشته باشند. برای مثال این حدیث جعلی که به پیامبر و صحابه حق او نسبت داده شده است :



عَن ابْن عُمَر رَضِي الْلَّه عَنْهُمَا ، أَن رَسُوْل الْلَّه صَلَّى الْلَّه عَلَيْه وَسَلَّم قَال : [أُمِرْت أَن أُقَاتِل الْنَّاس ، حَتَّى يَشْهَدُوَا أَن لَا إِلَه إِلَّا الْلَّه ، وَأَن مُحَمَّدا رَسُوْل الْلَّه ، وَيُقِيْمُوْا الصَّلَاة ، وَيُؤْتُوْا الْزَّكَاة ، فَإِذَا فَعَلُوْا ذَلِك عَّصَمُوْا مِنِّي دِمَاءَهُم وَأَمْوَالَهُم إِلَّا بِحَق الْإِسْلَام ، وَحِسَابُهُم عَلَى الْلَّه تَعَالَى] رَوَاه الْبُخَارِي و مُسْلِم .
خلاصه ترجمه حدیث جعلی:از عمر رضی الله نقل شده است که از رسول الله صلی الله علیه و سلم نقل کرده است:[ به من فرمان داده شده است تا با مردم بجنگم تا زمانی که شهادت به یگانگی خداوند و رسالت محمد بدهند و نماز بپا دارند و زکات بدهند.اگر چنین کردند خون و اموالشان از من درامان است مگر به حکم اسلام و حسابشان با خداست]



اما خداوند به نبی خود فرمان نداده است تا مردم را به زور وادار کند که ایمان بیاورند. خداوند تعالی می‌فرماید:

{وَلَوْ شَاءَ رَ‌بُّكَ لَآمَنَ مَن فِي الْأَرْ‌ضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا ۚ أَفَأَنتَ تُكْرِ‌هُ النَّاسَ حَتَّىٰ يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ ﴿۹۹﴾} [يونس]

{لَا إِكْرَ‌اهَ فِي الدِّينِ ۖ قَد تَّبَيَّنَ الرُّ‌شْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَن يَكْفُرْ‌ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّـهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْ‌وَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّـهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿۲۵۶﴾} [البقرة]


{وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّ‌بِّكُمْ ۖ فَمَن شَاءَ فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْيَكْفُرْ‌ ۚ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارً‌ا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَ‌ادِقُهَا ۚ وَإِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ ۚ بِئْسَ الشَّرَ‌ابُ وَسَاءَتْ مُرْ‌تَفَقًا ﴿۲۹﴾} [الكهف]


{وَإِن مَّا نُرِ‌يَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ ﴿۴۰﴾} صَدَق الْلَّه الْعَظِيْم [الرعد]


به فرموده خداوند تعالی بنگرید:
{فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ}صَدَق الْلَّه الْعَظِيْم


پس حال که چنین است رسولان خداوند تنها مأمورند که [پیام خداوند را] را به صورت آشکار ابلاغ نمایند. خدا آنها را مأمور نکرده است تا مردم را به زور وادار کنند که ایمان بیاورند. خداوند تعالی می‌فرماید:


{وَأَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ ۚ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿١٢﴾} [التغابن].
و خداوند تعالی می‌فرماید:


{وَأَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَاحْذَرُوا ۚ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٩٢﴾} صدق الله العظيم [المائدة].


و این مأموریت تمام رسولان خداوند است که در کتاب آمده است؛ آنها تنها مأمورند تا [پیام خداوند را] به صورت آشکار ابلاغ کنند. خداوند به آنها فرمان نداده است که با مردم بجنگند و با خونریزی مردم را مجبور کنند که زبونانه ایمان بیاورند. بلکه خداوند تعالی می‌فرماید:


{وَإِن تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّبَ أُمَمٌ مِّن قَبْلِكُمْ ۖ وَمَا عَلَى الرَّ‌سُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [العنكبوت]

فرمان خداوند به تمام رسولانش از اولین آنها گرفته تا آخرینشان که مُحَمَّد رَسُوْل الْلَّه صَلَّى الْلَّه عَلَيْه وَآلِه وَسَلَّم است همین است؛ حال سؤالی که مطرح می‌شود این است که آیا برایتان روشن نشد که خداوند به رسولش فرمان جنگ و خونریزی و غصب اموال و تصاحب زنان مردم را برای اجبار زبونانه آنها به ایمان آوردن نداده است؟ بلکه این فتوای شیطان رجیم است تا باعث انزجار مردم از مسلمانان گردد و ببینند که مسلمانان تشنه خونریزی و تصاحب اموال و زنان هستند و از اسلام و مسلمانان منزجر شوند. علت جعل این حدیث و نسبت دادن آن به رسول خدا و صحابه گرامی‌اش از سوی شیطان همین است.

[عَن ابْن عُمَر رَضِي الْلَّه عَنْهُمَا، أَن رَسُوْل الْلَّه صَلَّى الْلَّه عَلَيْه وَسَلَّم قَال: ( أُمِرْت أَن أُقَاتِل الْنَّاس ، حَتَّى يَشْهَدُوَا أَن لَا إِلَه إِلَّا الْلَّه ، وَأَن مُحَمَّدا رَسُوْل الْلَّه، وَيُقِيْمُوْا الصَّلَاة، وَيُؤْتُوْا الْزَّكَاة، فَإِذَا فَعَلُوْا ذَلِك عَّصَمُوْا مِنِّي دِمَاءَهُم وَأَمْوَالَهُم إِلَّا بِحَق الْإِسْلَام، وَحِسَابُهُم عَلَى الْلَّه تَعَالَى) رَوَاه الْبُخَارِي و مُسْلِم ].

از آنجایی که این حدیث به دروغ به نبیّ خداوند نسبت داده شده است؛ می‌بینید فرمانی که در این حدیث به رسول داده شده است با فرمانی که در آیات محکم کتاب خداوند به ایشان داده شده؛ تفاوت بسیاری دارد. بلکه دو امر کاملأ متناقض است چرا که «حق» و باطل دروغ با یک‌دیگر موافق نیستند، آیا از خدا پروا نمی‌کنید؟ همان‌طور که ما این حدیثِ کتاب بخاری و مسلم را غربال کردیم؛ تمام موارد باطل و جعلی را که برخلاف آیات محکم کتاب خداوند قرآن باشند، در هر کتابی که آمده باشد خواه در تورات و انجیل باشد یا کتاب‌های حدیث و روایت سنت نبوی، غربال کرده و کنار می‌زنیم. من نمی‌توانم مسلمانان و مردم عالم را تا زمانی که به دعوت به پذیرش حکم کتاب خداوند قرآن عظیم و کافر شدن به هرچه که مغایرت با آن است گردن ننهند هدایت کنم؛ چیز دیگری در اختیار من نیست؛ هرکه می‌خواهد ایمان بیاورد و هر که می‌خواهد کافر شود، شایسته نیست مهدی منتظری که به راستی از جانب پرورگارتان آمده است از امیال شما پیروی کند؛ اما مردم خود را به جهالت می‌زنند.
و اما در پاسخ به کسانی که سؤال می‌کنند امام ناصر محمد یمانی در نزد کدام یک از مشایخ علمی آموزش دیده است؟ امام مهدی ناصر محمد یمانی می‌گوید: به خدایی که جز او خداوندی نیست قسم، الحمد الله رب العالمین که من در تمام عمرم زیر دست هیچ یک از علمای دین و مفتیان آموزش ندیده‌ام چراکه اگر در نزد علمای شما آموزش می‌دیدم از راه راست منحرف می‌شدم. خداوند تعالی می‌فرماید:

{قُل لَّا أَتَّبِعُ أَهْوَاءَكُمْ ۙ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ ﴿٥٦﴾ قُلْ إِنِّي عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّ‌بِّي} صدق الله العظیم[الأنعام].

{قُل هَاتُوْا بُرْهَانَكُم إِن كُنْتُم صَادِقِين} صَدَق الْلَّه الْعَظِيْم [البقرة:۱۱۱]
ای مردم چگونه امکان داشت اگر عده‌ای از علمای شما معلم امام مهدی بوده باشند، او بتواند در بین تمام علمای مسلمین درباره اختلافاتشان حکم کند؟ سؤالی که در برابر عقل و منطق مطرح می‌شود این است که اگر امام مهدی در نزد علمای سنت و جماعت دانش آموخته بود چگونه می‌توانست بر علمای شیعه پیروز شود چون با علمی که در اختیار علمای سنت بود قبل از اینکه مهدی منتظر برانگیخته شود، آنها می‌توانستند علمای شیعه را قانع کنند؛ اگر علم امام مهدی برابر دانش علمای سنت یا شیعه باشد اصلا چه ضرورتی داشت که برانگیخته شود؟ او نه می‌توانست علمای سنت را با علمی که نزد عالمان شیعه آموخته بود قانع نماید و نه می‌توانست علمای شیعه را با دانشی که نزد علمای سنت آموخته اقناع کند. بلکه خداوند واحد قهار، امام مهدی منتظر را به عنوان خلیفه خود بر تمام عالمیان برگزیده و دانش او را در زمینه بیان حق قرآن بر دیگران فزونی داده است تا با بیان حق «قرآن از خود قرآن» بر تمام علمای اهل سنت و شیعه و تمام مذاهب و فرق دینی [که در امر دین متفرق شده و هریک به داشته خود دلخوش هستند] غلبه کند.
به خداوند قسم محال است که تمام مسلمانان از مهدی منتظری که حقاً از جانب خداوند آمده است راضی باشند. اگر مهدی منتظر از خواسته‌های علمای اهل سنت پیروی کند، عالمان شیعه کافر شده و او را به شدت مورد لعن قرار خواهند داد و اگر از خواسته‌های عالمان شیعه پیروی کند از جانب علمای اهل سنت مورد تکفیر و لعنت قرار خواهد گرفت و پناه بر خدا که مهدی منتظر از شیعیان، سنیان و یا هر یک از دیگر گروه‌های دینی باشد، بلکه من امام مهدی خداوند را به شهادت می‌گیرم و اعلام می‌کنم که نسبت به تعدد مذاهب بطور مطلق کافر هستم چرا که باعث تفرقه در بین مسلمانان شده و آنها را به گروه‌های مختلفی تقسیم کرده است که هر یک به داشته‌های خود دلخوش هستند. شایسته امام مهدی حق نیست که از امیال شما پیروی کند؛ بلکه من مسلمان حنیف بوده و از مشرکان نیستم و مردم را با بصیرت بیان حق قرآن عظیم به سوی خداوند دعوت می‌کنم، همان بصیرتی که با جدِّ من مُحَمَّد رَسُوْل الْلَّه صَلَّى الْلَّه عَلَيْه وَآلِه وَسَلَّم آمده بود؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ هَـٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّـهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَ‌ةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي ۖ وَسُبْحَانَ اللَّـهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِ‌كِينَ ﴿١٠٨﴾} صدق الله العظیم [يوسف]
شایسته مهدی منتظر نیست که بشریت را به سوی اسلام دعوت کند و سپس بگوید من از شیعیان اثنی عشری هستم و همچنین شایسته او نیست که مردم را به اسلام دعوت کرده و سپس بگوید من از اهل سنت و جماعت هستم بلکه از بشریت، با بصیرتی که از جانب خداوند آمده‌آست دعوت می‌کند و نمی‌خواهد گروه‌بندی جدیدی در بین مسلمانان ایجاد کند و می‌گوید من از مسلمانان هستم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّـهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم [فصلت].
خداوند تعالی نفرموده است که: بگو من از شیعیان یا ازاهل سنت و جماعت هستم، چگونه می‌توانید مردم را قانع کنید که به اسلام رو کنند، درحالی‌که خودتان در دین خدا متفرق و دسته‌دسته‌اید و عده‌ای از شما عده‌ی دیگر را تکفیر و برخی یک‌دیگر را مورد لعن قرار می‌دهید آیا پروا نمی‌کنید؟ ای علمای امت اسلامی در هر مذهب و فرقه‌ای که هستید از خدا تقوا کنید؛ شما از فرمان او در آیات محکم کتابش سرپیچی کرده‌اید که می‌فرماید:
{وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّ‌قُوا وَاخْتَلَفُوا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ ۚ وَأُولَـٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿۱۰۵﴾} صَدَق الْلَّه الْعَظِيْم [آل عمران]
آیا نمی‌دانید اختلاف و تفرقه‌ای که بین شماست باعث ضعف و از بین رفتن شوکتتان شده و شما را به امتی ذلیل و مستضعف تبدیل نموده است و تا زمانی که امت واحدی در راه راست خداوند و مسلمان حنیف نسبت به رب العالمین نباشید و هم چنان یک‌دیگر را شیعه و سنی و مالکی و یا صوفی بخوانید؛ شوکت و عزت و مجدتان باز نخواهد گشت؛ آیا پروا نمی‌کنید؟ آیا خداوند در آیات محکم کتابش شما را از این کار نهی نکرده است؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
{شَرَ‌عَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّىٰ بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَ‌اهِيمَ وَمُوسَىٰ وَعِيسَىٰ ۖ أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّ‌قُوا فِيهِ ۚ كَبُرَ‌ عَلَى الْمُشْرِ‌كِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ ۚ اللَّـهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ ﴿۱۳﴾} صَدَق الْلَّه الْعَظِيْم [الشورى]
آیا نمی‌دانید اختلاف و تفرقه‌ای که میان شماست باعث ضعف و از بین رفتن شوکتتان شده و شما را به امتی ذلیل و مستضعف تبدیل نموده است و تا زمانی که امت واحدی در راه راست خداوند و مسلمان حنیف نسبت به رب العالمین نباشید و هم‌چنان یکدیگر را شیعه و سنی و مالکی و یا صوفی بخوانید؛ شوکت و عزت و مجدتان بازنخواهد گشت؟ آیا تقوا نمی‌کنید؟ آیا خداوند در آیات محکم کتابش شما را از این کار نهی نکرده است ؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّـهِ جَمِيعًا} [آل عمران:۱۰۳]
{وَأَنَّ هَـٰذَا صِرَ‌اطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّ‌قَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ۚ ذَٰلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿۱۵۳﴾} [الأنعام]
{مُنِيبِينَ إِلَيْهِ وَاتَّقُوهُ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِ‌كِينَ ﴿٣١﴾ مِنَ الَّذِينَ فَرَّ‌قُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا ۖ كلّ حزبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِ‌حُونَ ﴿٣٢﴾} [الروم].
{وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِ‌يحُكُمْ ۖ} صَدَق الْلَّه الْعَظِيْم [الأنفال:۴۶]
اما شما متفرق شده و دینتان را به فرقه‌های مختلف تقسیم کرده‌اید و هر گروهی به دانشی که در نزدشان است دلخوش است و همگی از پذیرش حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم در موارد اختلافشان اعراض می‌کنید. حکم با خداست و تنها وظیفه‌ای که بر عهده مهدی منتظر است این است که حکم حق را از آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم برایتان استنباط نماید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّـهِ} صَدَّق الْلَّه الْعَظِيْم [الشورى:۱۰]
اگر به کتاب خداوند ایمان دارید پس چرا حاضر نیستید داوری کتاب خداوند قرآن عظیم در میانتان را بپذیرید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَفَحُكْمَ الْجاهليّة يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
علمای مسلمین و پیروانشان را مورد خطاب قرار می‌دهم از خداوند آن‌گونه که شایسته اوست، تقوا کنید. برای خدا مسلمان بوده و در برابر حکم او تسلیم باشید و از دعوت به پذیرش حکمیت خداوند اعراض نکنید که شما را با عذابی از جانب خود نابود می‌سازد. طاغوت، شیطان رجیم قصد دارد با احادیث و روایاتی که برخلاف آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم هستند، شما را به سختی گمراه سازد.
ای علمای امت، قسم به خداوند عظیم، پروردگار آسمان‌ها و زمین و آنچه بین آنهاست و قسم به خداوند عرش عظیم که من مهدی منتظر حق هستم که از جانب خداوند به عنوان خلیفه شما برگزیده شده‌ام. من سر خود این انتخاب را انجام نداده‌ام بلکه خداوند در رویای صادق و از طریق رسول خود این فتوی را به من داده است که من مهدی منتظر هستم وعالمی از قرآن با من مجادله نخواهد کرد مگر آنکه مغلوب من شود و این [حجت] بین من و شماست که من با علم و دانش قاطع و روشنی که از آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم دارم بر همه علما غلبه می‌کنم.
ای علمای عزیز امت شما را به خدا سوگند می‌دهم آیا عقل و منطق می‌پذیرد که امام مهدی منتظر حق از جانب خداوند برانگیخته شود و او علمای مسلمین و نصاری و یهودی را به پذیرش احکام کتاب بخاری و مسلم که در نزد اهل سنت و یا کتاب بحار الانوار که در نزد شیعیان است دعوت کند؟ به خداوند که اگر درست فکر کنید عقلتان آن را مطلقاً رد می‌کند و سپس به شما می‌گوید منطق حکم می‌کند که اگر مهدی منتظر برای داوری بین آراء مختلف دینی فرستاده شده باشد باید همه را به سوی کتاب خداوند قرآن عظیم دعوت کرده و این کتاب را مرجع حل اختلافاتی قرار دهد که در تورات؛ انجیل یا سنت نبوی وجود دارند؛ چرا که برانگیخته شدن امام مهدی تنها برای دعوت مسلمانان نیست، بلکه دعوت او متوجه تمام علمای مسلمان و نصاری و یهود و تمام مردم است. او همگان را به سوی ذکری دعوت می‌کند که برای تمام عالمیان فرستاده شده است تا به احکام آن عمل کرده و از آن پیروی کنند و نسبت به هر چه که مخالف با آیات محکم آن است کافر شوند. اما شش سال بر من گذشته است و حتی علمای مسلمین به دعوت من برای پذیرش حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم پاسخ نداده و ناصر محمد یمانی را به جنون و هذیان‌ گویی و ارتداد و گمراهی متهم می‌کنند. جرم او چیست که بخشیده نمی‌شود؟ آیا گناه او این است که از شما دعوت می‌کند تا با بصیرتی که از جانب خداوند فرستاده شده به عبادت خداوندی رو آورید که جز او خدایی نیست و شریکی ندارد و این بصیرت یعنی قرآن عظیم همان بصیرتی است که به مُحَمَّد رَسُوْل الْلَّه داده شده است؟ ومُحَمَّد رَسُوْل الْلَّه -صَلَّى الْلَّه عَلَيْه وَآلِه وَسَلَّم- با وجود اینکه تورات و انجیل از جانب خداوند آمده بودند؛ اما با استناد به آنها با مردم بحث نمی‌نمود چرا که هر دو تحریف شده‌اند؛ همچنان که احادیث و روایات سنت نبوی تحریف شده‌اند و شما از آن آگاه هستید. دیگر چه چیزی جز قرآن عظیم هست تا شما را به پذیرش احکام آن و کافر بودن به هرچه که بر خلاف آیات محکم آن است، دعوت کنم؟ آیا فکر نمی‌کنید؟
از انصار برگزیده پیشگام و تمام حق‌جویان می‌خواهم که گفت‌وگو را به علمای امت و امام ناصر محمد یمانی واگذار کنند. در پایگاه هاشمی تنها کسانی به بحث با من بپردازند که از علمای مسلمین باشند تا اعضای این پایگاه در تنگنا قرار نگرفته و ما را از اینجا بیرون نکنند؛ امام مهدی ناصر یمانی برای بحث با علمای امت، کافی است و شما نمی‌توانید مانند امام مهدی ناصر یمانی در برابر آنها حجت حق بیاورید. همچنین در مورد کسانی که بیانات مرا در پایگاه‌های اسلامی نشر می‌دهند، چه کسی شما را از تصحیح املایی آنها منع کرده است؟ بلکه از نظر املایی آنها را تصحیح کنید. شما می‌دانید ناصر محمد یمانی هیچ‌گاه یکی از علمای مسلمین نبوده است و بیان حق قرآن را خداوند به او آموخته است و اما برهان بیان (حق قرآن) ، الحمدالله که ما آن را همان‌گونه که خداوند به ما الهام کرده است می‌نویسیم. اما من به علت حکمت خداوند در نحو و املا مهارت ندارم و علی‌رغم اینکه علمای امت همگی از نظر علم نحو و املا و تجوید بر امام ناصر محمد یمانی برتری دارند اما نمی‌توانند بیان و شرحی هدایتگرتر و برتر از بیان امام ناصر محمد یمانی ارائه دهند .
سؤالی که مطرح می‌شود این است که چه کسی بیان حق قرآن را به امام مهدی آموزش داده است؟ پاسخ امام مهدی این است که از خدا بترسید و چیزی را که نمی‌دانید به خداوند نسبت ندهید و سپس خداوند به شما می‌آموزد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَاتَّقُوا اللَّـهَ ۖ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّـهُ ۗ وَاللَّـهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۲۸۲﴾} صَدَق الْلَّه الْعَظِيْم [البقرة]
اما در مورد ْمَسِيْح عِيْسَى ابْن مَرْيَم -صَلَّى الْلَّه عَلَيْه وَآلِه وَسَلَّم- خداوند روح او را مانند روح اصحاب کهف قرار داد و او بعدها به آن جمع افزوده شد [رقیم]. او در تابوت سکینه قرار دارد. خداوند روح مَسِيْح عِيْسَى ابْن مَرْيَم –صَلَّى الْلَّه عَلَيْه وَآلِه وَسَلَّم- را بالا برد و جسدش را مطهر و پاک نمود و کافران نتوانستند به آن [جسد عیسی علیه السلام] آسیبی برسانند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِذْ قَالَ اللَّـهُ يَا عِيسَىٰ إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَ‌افِعُكَ إِلَيَّ وَمُطَهِّرُ‌كَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا(۵۵)} صَدَق الْلَّه الْعَظِيْم [آل عمران]
اما فرموده خداوند تعالی: {إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَ‌افِعُكَ إِلَيَّ} منظور روح مسیح عیسی بن مریم صلی الله علیه و سلم است و اما این فرموده خداوند تعالی : {وَمُطَهِّرُ‌كَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا} منظور جسد مسیح عیسی بن مریم صلی الله علیه و سلم است که از قصد سوء کافران پاک ماند آنها نه او را به قتل رساندند و نه سرش را از بدنش جدا کنند.
بلکه روح القدس و فرشتگان او را در تابوت سکینه قرار دادند و او «رقیم» است که به اصحاب کهف اضافه شده‌است. مسیح عیسی بن مریم –صلی الله علیه و علی امه و اسلم تسلیما- باز خواهد گشت، چون مسیح کذاب ادعا می‌کند مسیح عیسی بن مریم است و سپس ادعای خدایی می‌کند. او عیسی مسیحِ حق و فرزند مریم نیست بلکه دروغ گفته و شخصیت عیسی مسیح فرزند مریم را جعل می‌کند و به این دلیل مسیح کذاب نامیده می‌شود که مسیح عیسی بن مریم حق که بر او و مادرش سلام و صلوات باد نیست. هر کس می‌خواهد مسیح حق را بشناسد باید به حقایقی که در ده آیه‌ی اول سوره «کهف» آمده است توجه کامل کند تا به دنبال مسیح کذاب نیفتد. این آیات حاوی واقعیات مربوط به مسیح حق هستند. آیا شما حقایق مربوط به مسیح عیسی بن مریم حق که در ده آیه‌ی اول سوره کهف آمده است درنیافته‌اید؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ
{الْحَمْدُ لِلَّـهِ الَّذِي أَنزَلَ عَلَىٰ عَبْدِهِ الْكِتَابَ وَلَمْ يَجْعَل لَّهُ عِوَجًا ۜ ﴿١﴾ قَيِّمًا لِّيُنذِرَ‌ بَأْسًا شَدِيدًا مِّن لَّدُنْهُ وَيُبَشِّرَ‌ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرً‌ا حَسَنًا ﴿٢﴾ مَّاكِثِينَ فِيهِ أَبَدًا ﴿٣﴾ وَيُنذِرَ‌ الَّذِينَ قَالُوا اتَّخَذَ اللَّـهُ وَلَدًا ﴿٤﴾ مَّا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَلَا لِآبَائِهِمْ ۚ كَبُرَ‌تْ كَلِمَةً تَخْرُ‌جُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ ۚ إِن يَقُولُونَ إِلَّا كَذِبًا ﴿٥﴾ فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ عَلَىٰ آثَارِ‌هِمْ إِن لَّمْ يُؤْمِنُوا بِهَـٰذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا ﴿٦﴾ إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْ‌ضِ زِينَةً لَّهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ﴿٧﴾ وَإِنَّا لَجَاعِلُونَ مَا عَلَيْهَا صَعِيدًا جُرُ‌زًا ﴿٨﴾ أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّ‌قِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا ﴿٩﴾ إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلَى الْكَهْفِ فَقَالُوا رَ‌بَّنَا آتِنَا مِن لَّدُنكَ رَ‌حْمَةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِ‌نَا رَ‌شَدًا ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم.
برانگیخته شدن اصحاب کهف یکی از نشانه‌های بزرگ قیامت است؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَكَذَٰلِكَ أَعْثَرْ‌نَا عَلَيْهِمْ لِيَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّـهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَةَ لَا رَ‌يْبَ فِيهَا} صَدَق الْلَّه الْعَظِيْم [الكهف:۲۱]
حکمت پیدا شدن آنها این بود که بنایی برای استتار آنها ساخته شود تا زمانی که حکمت خداوند از ماندنشان است فرارسد. چرا که مردم آنها را درحالی‌که در خواب بودند پیدا کردند. صدایشان کرده و تلاش کردند بیدارشان کنند اما نتوانستند و نمی‌دانستند داستان بقای آنها و حکمت آن در چیست لذا علم آن را به خداوند واگذار کرده و گفتند:
{ابْنُوا عَلَيْهِم بُنْيَانًا ۖ رَّ‌بُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ} صَدَق الْلَّه الْعَظِيْم [الكهف:۲۱]
اما خداوند سبحان حکمت بقای آنها را برای ما بیان نموده است .خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَكَذَٰلِكَ أَعْثَرْ‌نَا عَلَيْهِمْ لِيَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّـهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَةَ لَا رَ‌يْبَ فِيهَا} صَدَق الْلَّه الْعَظِيْم [الكهف:۲۱]
برانگیخته شدن مسیح عیسی بن مریم نیز از نشانه‌های بزرگ ساعت و قیامت است و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِّلسَّاعَةِ فَلَا تَمْتَرُ‌نَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ ۚ هَـٰذَا صِرَ‌اطٌ مُّسْتَقِيمٌ ﴿۶۱﴾} صِدّق الْلَّه الْعَظِيْم [الزخرف]
لذا به اصحاب کهف اضافه شده است تا از نشانه‌های بزرگ ساعت باشد و همچنین در میان اصحاب کهف باشد که خود نشانه‌ای شگفت از جانب خداوند برای مردم هستند.وَسَلَام عَلَى الْمُرْسَلِيْن وَالْحَمْد لِلَّه رَب الْعَالَمِيْن..
أَخُوْكُم الْإِمَام الْمَهْدِي نَاصِر مُحَمَّد الیمانی
ـــــــــــــــــــــ
*جهیمان یکی از مدعیان مهدویت بود که درمحرم سال 1400 با اغفال مردم ساده و وارد کردن سلاح داخل تابوت مردگان اقدام به اشغال مسلحانه مسجد الحرام کرد که با دخالت نیروهای دولتی منجر به کشته شدن عده زیادی شد.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36836

Admin
11-06-2015, 11:22 AM
سلسله گفتگوهای امام در پایگاه أشراف أونلاين..


- 8 -
الإمام ناصر محمد اليماني
19 - محرم - 1432 هـ
26 - 12 - 2010 مـ
۵-دی-۱۳۸۹ه.ش.
03:34 صباحاً
ـــــــــــــــــ



دعوت به گفت‌وگو

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة الأنبياء والمُرسلين وآلهم الطيبين من أولهم إلى خاتمهم جدّي محمد رسول الله إلى الناس كافة بالقرآن العظيم لمن شاء منهم أن يستقيم، السلام علينا وعلى عباد الله الصالحين في الأولين وفي الآخرين وفي الملأ الاعلى إلى يوم الدين..
ای جماعت علمای مسلمین؛ من مهدی منتظر از شما دعوت می‌کنم از آیات محکم خداوند که درکتابش آمده است، پیروی نمایید و نسبت به هر آنچه که مخالف آن باشد کافر شوید و راه تبعیت از آیات کتاب در قرآن عظیم را منحرف نسازید و بدانید که عذاب خداوند شدید است و غضب خداوند به خاطر کتابش نزدیک است و خداوند تعالی می فرماید:


{فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّ‌بِّكُمْ وَهُدًى وَرَ‌حْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].

ای میهمانان گفت‌وگو با مهدی منتظر ناصر محمد یمانی در دوران «گفت‌وگو قبل از ظهور» و تمکین با فتح المبین، من امام مهدی به تمام حق‌جویانی که به عنوان میهمانان محترم در پایگاه ما حاضر می‌شوند؛ خوش‌آمد می‌گویم و سزاوار و شایسته است که از حق پیروی شود و امام مهدی ناصر محمد یمانی تنها بنده‌ای از بندگان مسلمان خداوند است. خداوند مرا دانش‌آموخته در محضر هیچ‌ یک از علمای علم فقه و دین قرار نداده و من در نزد هیچ‌ یک از علمای مسلمین درس‌نخوانده‌ام. سؤالی که مطرح می‌شود این است که: از آنجا که هیچ‌یک از علمای مسلمین درمورد دانش‌آموختن من در نزد ایشان و معلمی امام ناصر محمد یمانی شهادت نداده‌اند؛ پس چه کسی امام ناصر محمد یمانی را تعلیم داده است، چون تمام طلبه‌هایی که در فقه تحصیل می‌کنند برای کسب علم به نزد علمای دینی می‌روند تا علوم دینی را نزد آنان آموخته و بعد از بازگشت مردم خود را انذار داده و حلال و حرام را برای آنان روشن سازند:

{وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِرُوا كَافَّةً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَائِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ ﴿١٢٢﴾} صدق الله العظيم [التوبة]

سؤالی که مطرح می‌شود این است که وقتی امام ناصر محمد یمانی برای کسب علوم دینی و فقهی به نزد هیچ‌ یک از علمای مسلمین نرفته است؛ پس چه کسی به امام ناصر محمد یمانی علم آموخته است که قبل از آغاز گفت‌وگو بین او علمای امت درباره نتیجه این گفت‌وگو فتوا می‌دهد و می‌گوید: اجازه دهید نتیجه گفت‌وگو را از قبل به شما خبر دهم؛ شما خواهید دید که امام ناصرمحمد یمانی با برهان قوی علمی از آیات محکم قرآن عظیم بر تمام علمای مسلمین از هر فرقه و مذهب غلبه خواهد کرد؛ بلکه فتوا می‌دهد که اگر تمام علمای امت بتوانند تنها در یک مسئله بر امام ناصر محمد یمانی غلبه کنند؛ امام ناصر محمد یمانی مهدی منتظر نبوده و یک دروغ‌گوی گستاخ خواهد بود! می‌دانید چرا؟ چون امام ناصر محمد یمانی برای مسلمانان فتوا می‌دهد که این خداوند است که در مورد شأن او و اینکه او خلیفه خداوند مهدی منتظر است و با قرآن به مجادله با هیچ‌کس نمی‌پردازد مگر امام ناصر محمد یمانی بر وی غلبه نماید؛ فتوا داده است. این فتوا را جبرئیل علیه الصلاة و السلام نیاورده است بلکه از راه رؤیایی صالح از زبان محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بیان شده است.
ولی امام مهدی خداوند را به حق به شهادت می‌گیرد؛ شهادتی به حق وبا یقین که این حجت خداوند بر علمای مسلمین و امت نیست؛ از کجا می‌دانند شاید ناصر محمد یمانی به خدا نسبت دروغ داده باشد و خداوند فتوا نداده باشد که او خلیفه خداوند مهدی منتظر است. سؤالی که برای حق‌جویان بازدید کننده از میز گفت‌وگو مطرح می‌شود این است که: آنها چگونه بدانند که ناصر محمد یمانی درمورد انتخاب او به عنوان مهدی منتظر به خداوند نسبت دروغ نداده باشد و خداوند او را از میان بشریت انتخاب کرده و امام مردم قرار داده است؟ جواب را به عقل و منطق می‌سپاریم؛ هر انسان عاقلی می‌گوید این کاری آسان و راحت است؛ اگر خداوند ناصر محمد یمانی را انتخاب نکرده و امام مردم قرار نداده باشد؛ دروغ او را در واقعیت و عالم حقیقت کشف خواهیم کرد و شاهد این خواهیم بود که علمای مسلمین با برهان قوی علمی بر امام ناصر محمد یمانی غلبه خواهند کرد و برای مسلمانان روشن می‌شود که ناصر محمد یمانی از جاهلان و کسانی است که در هر عصر و دورانی ادعای مهدویت می‌کنند و یکی ازعلمای دین به زودی او را با برهان قوی علمی شکست می‌دهد. ولی اگر امام ناصر محمد یمانی باشد، حق‌جویانی از تمامی مسلمانان خواهند دید که حقاً کسی نیست که با قرآن با وی مجادله کند؛ مگر اینکه امام ناصر محمد یمانی با استنباط حکم از آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم؛ از آیات محکم و بینه‌ای که ام الکتابند و هر کسی که عربی مبین را بداند،آن را درک می‌کند؛ مغلوب برهان قوی علمی و قانع کننده او نگردد. لذا ای عزیزان حق‌جو ممکن است ناصر محمد یمانی به حق سخن بگوید و ممکن است از جاهلانی باشد که با اعلان پیروزی در گفت‌وگو پیش از آغاز آن؛ خود را به خاطرغرورش درموقعیت سختی گرفتار کرده است. اگر کسی از علمای امت بتواند با برهان قوی علمی که عقل و منطق را قانع کند و از آیات محکم قرآن عظیم گرفته شده باشد؛ بتواند ولو در یک مسئله بر او غلبه کند، وضعیت امام ناصر محمد یمانی در برابر انصارش چگونه خواهد بود؟ حتماً آنها از پیروی از ناصر محمد یمانی دست برداشته و از کسی که آنان را از گمراه شدن توسط ناصر محمد یمانی تشکر خواهند کرد واین تحلیلی منطقی است، اگر تفکر کنید.
و از آنجا که من به یقین می‌دانم امام مهدی منتظرم و خداوند مرا امام جهانیان قرار داده است تا با قرآن مجید آنان را از ظلمات خارج و به نور برده و به راه خداوند عزیز و حمید هدایت نمایم؛ برای همین است که می‌بینید نتیجه پیروزی خود با برهان قوی علمی از آیات محکم قرآن عظیم را اعلان کرده و با قسم به پروردگار آسمان‌ها و زمین و مابین آنها و پرورگار عرش عظیم؛ آن را تزکیه می‌کنم که کسی از علمای مسلمین نمی‌تواند از قرآن عظیم با من مجادله کند؛مگر شاهد باشید که من به حق با برهان قوی علمی از آیات محکم قرآن عظیم بر تمام علمای امت از مذاهب و فرقه‌های مختلف برآنان غلبه نماید و من از صادقانم. هان که طناب دروغ کوتاه است.

آنچه که می‌خواهیم به تمام حق‌جویان یادآوری کنیم این است که از پیروی از امام ناصر محمد یمانی و یا هریک از علمای امت و ائمه آنان پیروی نکنید مگر اینکه با برهانی قوی وعلمی برایتان حجتی اقامه کنند که هیچ نتوان در آن شک کرد، بلکه بی شک‌وتردید آن را حق آمده از جانب پروردگار ببینید و امام ناصر محمد یمانی با حجت خداوند از آیات محکم و بینه کتاب؛ حجت‌های باطل شما را بی شک‌وتردید درهم خواهد کوبید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لَا رَ‌يْبَ ۛ فِيهِ ۛ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [البقرة]


لذا ای حق‌جویان عزیز به شما نصیحت می‌کنم تا زمانی که فتوای مستقیم از آیات محکم کتاب خداوند یا حدیث حق از سنت نبوی حق نداشته باشید؛ از آن پیروی نکنید. خداوند برای شما این شرط را مقرر فرموده که از عقلی که به شما عطا شده؛ استفاده کنید و درباره حدیثی که از نبی علیه الصلاة و السلام نقل شده تفکر کنید و ببینید عقلتان آن را می‌پذیرد یا خیر؛ اگر عقلتان آن را پذیرفت و بعد از تفکری منطقی، در برابر آن سرفرود آورد؛ به یقین بدانید که آن حدیث بی شک‌وتردید از نبی است و تا زمانی که عقل آن را بپذیرد؛ به حتم و بی شک‌وتردید با آیات محکم کتاب خداوند هیچ مغایرتی نخواهد داشت. اما اگر عقل و منطق آن را رد کرد؛ بی شک‌وتردید آن را مخالف آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم خواهد بود.


اما به خداوند بزرگ قسم؛ قادر به تشخیص حق از باطل و دروغ نخواهید بود، مگر با عقلی که خداوند نعمت آن را به شما عطا نموده به تفکر بپردازید؛ چون انسانی که از عقل خود استفاده می‌کند با بصیرت فکری می‌بیند و دیده عقل نمی‌تواند از تشخیص حق از باطل ناتوان و کور شود و اگر فکر کند؛ خواهد دید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَإِنَّهَا لاَ تَعْمَى الأَبْصَارُ وَلَكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي آلصدور} صدق الله العظيم [الحج:۴۶].


لذا ای مردم؛ برشماست که از ناصرمحمد یمانی یا احدی از علمایتان کورکورانه پیروی نکنید؛ قبل از پیروی در حجت عالمی که طلبه قصد پیروی از او را دارد؛ تدبر و تفکر کنید و بدانید که اگر بدون بکار بردن حواس شنوایی و فکریتان و به صورت کورکورانه؛ از علمایتان یا از طلاب علم پیروی نمایید؛ خداوند از عقلتان سؤال خواهد کرد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَـٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].

قسم به خداوندی که خدایی جز او نیست؛ اگر یکی از علمای امت که از دعوت امام ناصر محمد یمانی روگردانده و مردم را از پیروی از او بازمی‌دارند؛ برای خداوند به صورت فردی یا دو نفری به‌ پاخاسته و در لب دعوت امام ناصر محمد یمانی تفکر کند؛ عقلش میان او و امام ناصر محمد یمانی حکم خواهد کرد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَرَجَعُوا إِلَىٰ أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٦٤﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء]


ممکن است یکی از علمای امت بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: «صبرکن صبرکن ناصر محمد یمانی تو آیات کتاب را چنان می‌پیچانی که به نفع تو باشند و تأویلی برای کلام خداوند می‌آوری که مقصود مورد نظر خداوند نیست و من در اینجا برایت حجت می‌آورم و بیان حق این آیه را ارائه می‌نمایم. مقصود از این آیه تفکر با عقل و منطق نیست، بلکه مقصود قوم ابراهیم است که به خود رجوع کردند یعنی برخی از آنها به برخی دیگر رو کرده و با خود گفتند که به راستی که شما ظالمید. آنها یکدیگر را ملامت می‌کردند که از بت‌هایشان به خوبی مراقبت و نگهبانی نکرده‌اند و نبیّ خدا ابراهیم فرصت پیدا کرده تا آنها را منهدم سازد. پس برهان روشن تفسیراین آیه را از امام حافظ بن کثیر که درجزء پنجم آمده است را برایت می‌آوریم:مسأله: جزء پنجم تحلیل موضوعی


{فرجعوا إلى أنفسهم فقالوا إنكم أنتم الظالمون ( 64 ) ثم نكسوا على رءوسهم لقد علمت ما هؤلاء ينطقون ( 65 ) قال أفتعبدون من دون الله ما لا ينفعكم شيئا ولا يضركم ( 66 ) أف لكم ولما تعبدون من دون الله أفلا تعقلون ( 67 )}.
خداوند تعالی از قوم ابراهيم خبر مي دهد، زمانی که چیزی که قوم ابراهیم گفتند (فرجعوا إلى أنفسهم) یعنی: ملامت برای عدم مراقبت و نگهبانی از خدایان‌شان، پس گفتند: ( إنكم أنتم الظالمون ) یعنی: آنها را بدون محافظ رها ساخته‌اند.»


سپس امام ناصر محمد یمانی درپاسخ می‌گوید: ای قوم بیایید تا از عقل و منطق پیروی نماییم و با هم آن را بیازماییم و ببینیم آیا عقل و منطق با این تفسیر قانع می‌شود یا خیر. عقل خردمندان به آنها جواب می‌دهد که ابراهیم علیه الصلاة و السلام می‌خواهد با عقل و منطق برای مردمش حجت آورد و برای همین هم تمام بت‌های معبد را خراب می‌کند مگر بت بزرگ را تا شاید به آن رجوع کنند و اگر حجت عقلی و منطقی نزد ایشان است از او بپرسند تا خبر دهد چه کسی با بت‌هایشان چنین کرده است و خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَجَعَلَهُمْ جُذَاذًا إِلَّا كَبِيرً‌ا لَّهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْ‌جِعُونَ ﴿٥٨﴾ قَالُوا مَن فَعَلَ هَـٰذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].


می‌بینید که قوم ابراهیم در ابتدای کارعامل این کار را از ظالمین دانستند و برای همین گفتند:
{قَالُوا مَن فَعَلَ هَـٰذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ ﴿٥٩﴾}
و حکم دادند هرکس بت‌هایشان را شکسته است از ظالمین است تا اینکه نبی الله ابراهیم علیه الصلاة و السلام را آورده و به او گفتند:
{قَالُوا أَأَنتَ فَعَلْتَ هَـٰذَا بِآلِهَتِنَا يَا إِبْرَ‌اهِيمُ ﴿٦٢﴾ قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُ‌هُمْ هَـٰذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِن كَانُوا يَنطِقُونَ ﴿٦٣﴾} [الأنبياء].


نبی الله ابراهیم علیه الصلاة و السلام می‌خواهد با عقل و منطق برایشان حجت بیاورد تا فکر کنند چگونه چیزی مانند بت را می‌پرستند که نه نفع و ضرری دارد و نه سخن می‌گوید و نه می‌تواند از خود دفاع نماید؟ و چگونه ممکن است خدایان آنها بتوانند شرّ را از سر آنان دور کنند؛ در حالی‌ که قادر به دور کردن شرّ از خودشان نبوده و نبی الله ابراهیم جز بت بزرگ باقی را نابود کرده است باشد که رو به آن کنند؟ برای همین نبی الله ابراهیم علیه الصلاة و السلام می‌گوید:
{قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُ‌هُمْ هَـٰذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِن كَانُوا يَنطِقُونَ ﴿٦٣﴾} [الأنعام].


نبی الله ابراهیم می‌خواهد حجتی عقلانی و منطقی در نزدشان اقامه کند و ایشان را مجبور نماید تا با خود فکر کنند و هریک درنزد خود تفکر نماید تا پاسخی عقلانی و منطقی بیابد. ولی جوابی که عقل بعد از تفکر به آنها داد این بود که عقل‌هایشان گفت آنها ظالم‌اند؛ چگونه چیزی را می‌پرستند که نفع و ضرری برایٔشان ندارد و خدایانشان حتی قادر به دفاع از خود نیستند؟ پس چگونه می‌توانند شرّ را از مردم دور سازند؟ پس او دربرابرشان حجتی عقلی و منطقی اقامه کرد و برای همین از دادن جوابی که عقل و منطق را اقناع کند، عاجز بودند و خداوند تعالی می‌فرماید:


{قَالُوا أَأَنتَ فَعَلْتَ هَـٰذَا بِآلِهَتِنَا يَا إِبْرَ‌اهِيمُ ﴿٦٢﴾ قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُ‌هُمْ هَـٰذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِن كَانُوا يَنطِقُونَ ﴿٦٣﴾ فَرَ‌جَعُوا إِلَىٰ أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٦٤﴾ ثُمَّ نُكِسُوا عَلَىٰ رُ‌ءُوسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَـٰؤُلَاءِ يَنطِقُونَ ﴿٦٥﴾ قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ مَا لَا يَنفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّ‌كُمْ ﴿٦٦﴾ أُفٍّ لَّكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ ۖ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿٦٧﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].

نگاه کنید قبل از اینکه نبی الله ابراهیم در نزدشان حاضر شود چه بود. آنان حکم دادند که هر کس با بت‌هایشان چنین کرده از ظالمین است:


{قَالُوا مَن فَعَلَ هَـٰذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ ﴿٥٩﴾}


بعد ببینید عقل و منطقشان چه حکمی درحقشان صادر کرد:
{فَرَ‌جَعُوا إِلَىٰ أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٦٤﴾ ثُمَّ نُكِسُوا عَلَىٰ رُ‌ءُوسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَـٰؤُلَاءِ يَنطِقُونَ ﴿٦٥﴾} صدق الله العظيم


وهمانا که " تنكيس الرأس" یعنی سر خود را پایین آوردن، چون همه آنها در حالی‌ که به زمین نگاه می‌کردند پیش خود فکر می‌کردند تا شاید بتوانند حجتی در مقابل نبی الله ابراهیم بیاورند و ثابت کنند که این اوست که از ظالمین است. اما عقل و منطق از دیدن حق کور نمی‌شود و عقل آنها به ایشان گفت:
{إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٦٤﴾صدق الله العظيم.


نبيُّ الله إبراهيم عليه الصلاة والسلام نمی‌دانست آنها به حق درنزد خود حکم قاطع داده‌اند که خودشان ظالمند؛ چون این حکم را درخفا و نزد خود داده بودند و به یکدیگر نیز چیزی نگفته و به نبيُّ الله إبراهيم عليه الصلاة والسلام هم چیزی نشان ندادند. عقل همگی آنها زمانی که با تفکر دنبال جوابی برای نبی الله ابراهیم می‌گشتند به آنان جواب داده بود که:
{فَرَ‌جَعُوا إِلَىٰ أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٦٤﴾} صدق الله العظيم.


آیا نمی‌بینید بیان حق فرموده خداوند تعالی چیست که می‌فرماید:
{فَإِنَّهَا لاَ تَعْمَى الأَبْصَارُ وَلَكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي آلصدور} صدق الله العظيم [الحج:۴۶].
چون زمانی که نبی الله ابراهیم قوم خود را تهدید کرد که بر ضد بت‌هایشان چاره‌ای خواهد کرد و گفت:
{وَتَاللَّهِ لَأَكِيدَنَّ أَصْنَامَكُم بَعْدَ أَن تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ} [الأنبياء:۵۷].


ابراهيم را از خدایانشان ترساندند كه بلایی بر سر او می‌آورند؛ ولی ابراهیم با عقل و منطق دربرابرشان حجت آورد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَكَيْفَ أَخَافُ مَا أَشْرَ‌كْتُمْ وَلَا تَخَافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَ‌كْتُم بِاللَّـهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا ۚ فَأَيُّ الْفَرِ‌يقَيْنِ أحقّ بِالْأَمْنِ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿٨١﴾الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ أُولَـٰئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ ﴿٨٢﴾ وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَ‌اهِيمَ عَلَىٰ قَوْمِهِ ۚ نَرْ‌فَعُ دَرَ‌جَاتٍ مَّن نَّشَاءُ ۗ إِنَّ رَ‌بَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]


و امام مهدی ناصر محمد یمانی نیز به خداوند بزرگ قسم می‌خورد که اگر عقلتان را حَکَم بین روگردانان و امام ناصر محمد یمانی قرار دهید، عقل بین من و شما به حق حکم خواهد کرد و خواهید گفت به راستی که ظالمید، چون امام ناصر محمد یمانی از شما دعوت می‌کند از کتاب خداوند قرآن عظیم و سنت محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم پیروی نمایید و آنچه از احادیث نبوی که مخالف آیات محکم و بینه‌ای که آیات ام الکتابند را عقلتان انکار می‌کند چون سزاوار نیست که احادیث حق محمد رسول الله با کلام خداوند که در آیات محکم کتابش آمده است، مخالفت داشته باشند. چگونه ممکن است خداوند سخنی را بگوید و نبی او چیز دیگری عنوان کند؟ این را عقل و منطق نمی‌پذیرد. از آنجا که قرآن از تحریف محفوظ است چون در تمام دنیا تنها یک نسخه از آن وجود دارد که در آن حتی یک کلمه اختلاف وجود ندارد، پس باید حدیث سنت نبوی که مخالف آن باشد؛ بی شک و تردید به دروغ به نبی نسبت داده شده است و از احادیثی که نبی علیه الصلاة و السلام فرموده‌اند نیست. اما از امام ناصر محمد یمانی سؤال کنید آیا حقاً خداوند وعده‌ای برای حفظ احادیث سنت نبوی از تحریف به شما نداده است؟ به همین ترتیب از او بخواهید برهانی روشن برایتان بیاورد؛ آیا خداوند به شما فرمان داده است که آیات محکم قرآن را مرجع احادیث بیان قرار دهید؟ و آیا خداوند در آیات محکم قرآن به شما خبر داده است که هرحدیث بیانی که مخالف آیات محکم قرآن اوست؛ دروغی است که به نبی نسبت داده شده چون این خداوند است که قرآن و بیان آن را به نبی آموخته است؟ پس امام ناصر محمد یمانی با برهان حقی که از جانب پروردگار عالمیان است؛ عقل‌های شما را خاموش کرده و می‌گویم که خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْآن ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافاً كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].*


به این ترتیب ای جماعت مسلمین؛ اگر فتوای عقلتان را نپذیرفته و از علمایی پیروی نمایید که غرورو تعصب آنها را به گناه کشانده است؛ به شما بشارت می‌دهم از کسانی هستید که از عقل خود استفاده نکرده و اهل جهنم‌اند؛ کسانی که از استفاده از عقل و منطق و پیروی ازآیات بینه خداوند سرباز می‌زنند و برای همین می‌گویند:
{قَالُوا بَلَىٰ قَدْ جَاءَنَا نَذِيرٌ‌ فَكَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّـهُ مِن شَيْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ كَبِيرٍ‌ ﴿٩﴾ وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ‌ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الملك].

ای مردم!تنها خردمندان هستند که از حق پیروی می‌کنند؛ آنان که بهترین مخلوقات‌اند و در آیاتی از کتاب تدبر می‌کنند که دعوتگر [داعی] با آنها برهان می‌آورد و درمی‌یابند که این آیات برای عالم و جاهل روشن و از نظر عقلی و منطقی؛ قانع کننده‌ است و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [ص].


آیا کسانی که کورکورانه پیروی می‌کنند، غیر از این است که در برهان قوی علمی داعی تفکر نمی‌کنند که ببینند آیا به حق از نزد خداوند است یا از جانب شیاطین بشر که تظاهر به ایمان کرده و کفر خود را پنهان می‌دارند تا مردم را از پیروی از ذکر بازدارند؟ مگر خداوند درآیات محکم کتابش درباره آنان به شما هشدار نداده است که ایمان خود را پوششی برای خود قرار می‌دهند تا تصور کنید از مؤمنان به خداوند و نبی او هستند و سپس از راه احادیث نبوی و گفتن احادیثی غیر از آنچه که نبی علیه الصلاة و السلام فرموده‌اند؛ شما را از پیروی ازکتاب خداوند بازدارند و خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَ‌سُولُ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَ‌سُولُهُ وَاللَّـهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ ﴿١﴾ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [المنافقون].
سپس خداوند روش بازدارنده ایشان را به شما می‌آموزد و می‌فرماید:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْآن ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافاً كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].


ولی شما مهدی منتظری را می‌خواهید که خداوند او را برانگیزد تا از خواسته‌ها و امیال شما پیروی نماید؛ اگر چنین باشد و او بیاید تا از امیال شما پیروی نماید، دیگر نیازی به برانگیخته شدن او نیست و اگر از خواسته‌های شما پیروی کند تنها بر گمراهی شما خواهد افزود؛ بلکه خداوند او را برمی‌انگیزد تا در موارد اختلافات دینی بین شما حکمیت کرده و با برهان قوی علمی از آیات محکم قرآن عظیم،که عقل و منطق را قانع می‌کند بر شما غلبه نماید..البته اگر به قرآن ایمان داشته باشید.


و تمام کسانی که راه پیروی از امام ناصر محمد یمانی را منحرف می‌کنند بدانند که مردم را از پیروی از آیات محکم خداوند که در محکمات کتاب او آمده است بازمی‌دارند و نزدیک است که خداوند به ‌خاطر کتابش غضب نماید و اگر راست می‌گویید چه کسی می‌تواند عذاب او را از شما دور کند؟ و خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّ‌بِّكُمْ وَهُدًى وَرَ‌حْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
لا قوة إلا بالله العلي العظيم و امام مهدی مانند یکی از انبیاء که صلوات و سلام بر ایشان باد می‌گوید:
{يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِ‌سَالَاتِ رَ‌بِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ ۖ فَكَيْفَ آسَىٰ عَلَىٰ قَوْمٍ كَافِرِ‌ينَ ﴿٩٣﴾} [الأعراف]،

ای کسانی که از دعوت به حکمیت بر اساس کتاب خداوند روگردانده و به شدت تلاش می‌کنید تا مردم را از پیروی از آیات محکم و بینه کتاب بازدارید؛ چقدر شما مستحق عذاب خداوند هستید...


ای علمای مسلمین و ای مفتیان کشورهایشان؛ امام مهدی همچنان به شما می‌گوید بیایید تا در دوران «گفت‌وگو قبل از ظهور» و از طریق پایگاه جهانی من در «منتديات البشرى الإسلاميّة موقع الإمام المهدي ناصر محمد اليماني» با هم گفت‌وگو کنیم و اگر سرباز زده و تکبر ورزیدید؛ و اگر نمی‌خواهید در پایگاهی جز پایگاه‌های یکی از علمای مشهور مسلمین یا مفتیان دیارشان گفتگو کنید؛ امام مهدی متواضعانه به سوی شما می‌آید و خدا را به شهادت می‌گیرم و شهادت خداوند کافی است که من به پایگاهی که علمای مسلمین برای گفت‌وگو انتخاب کنند؛خواهم رفت و به پروردگار عالمیان قسم که به حق دربرابر همگی شما حجت خواهم آورد و شاهد این نخواهید بود که کسی از آنان بتواند ولو در یک مسئله در برابر امام ناصر محمد یمانی حجت آورد ولو اینکه به کمک یکدیگر بیایند. ای انصارپیشگام برگزیده شاهد باشید.


و اگر کسی ازعلمای امت دعوت کند تا گفت‌وگو در پایگاه او باشد و علمای مسلمین و امام ناصر محمد یمانی با هم گفت‌وگو نمایند؛ به تمام انصار فرمان می‌دهم تا بگذارند مهدی منتظر با برهان علمی از محکمات قرآن عظیم به تنهایی با تمام آنها جهادی عظیم نماید؛ همانند رزمنده‌ای که سوار بر اسب در میدان جنگ؛ مبارزه می‌کند و هربار یک مبارز جدید به مصاف او می‌آید و امام مهدی ناصر محمد یمانی نیز چنین خواهد کرد و به خداوندی که خدایی جز او نیست؛تمام علمای جن و انس نمی‌توانند با برهان قوی علمی بر او غلبه نمایند چراکه حق با امام ناصر محمد یمانی است و راه حق تنها یک راه است. از راه‌های متفرق پیروی نکنید که از راه حقی که رو به سوی پروردگار من و شماست؛ دور خواهید شد. ای علمای مسلمین به دعوت به گفت‌وگو پاسخ دهید و از اولین کسانی که به دعوت به حکمیت براساس کتاب خداوند ذکر؛ کافر می‌شوند نباشید که خداوند شما را با سیاره دهم عذاب خواهد کرد و هشدار دهنده معذور است. خدایا من ابلاغ کردم. خدایا شاهد باش.


انصار عزیزم این بیان مرا از راه پست الکترونیکی؛ برای مفتیان کشورها و علمای مشهور و پایگاه‌های آنها بفرستید و به آنها درمورد نزدیک شدن سیاره عذاب هشدار دهید تا به دعوت به پذیرش حکمیت براساس کتاب پاسخ دهند. نزدیک است که خداوند به خاطر کتابش غضبناک شود و ای روگردانان از پیروی از کتاب قرآن و حکمیت آن در اختلافات؛ از عذاب خداوند رحمان به کجا پناه می‌برید. پس از امر خداوند اطاعت کرده و پروا کنید؛ باشد که رستگار شوید و این خداوند است که به شما امر می‌کند براساس کتابش حکم نمایید و امام مهدی مکلف است حکم خداوند را از آیات محکم آن برای شما استنباط نماید از خدا پروا کرده وازعذابش بترسید.


أخوكم عبد الله وخليفته؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
ــــــــــــــــــــــــ

*بیان: {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ‌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَ‌دُّوهُ إِلَى الرَّ‌سُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ‌ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾ } صدق الله العظيم [النساء]

https://mahdialumma.org/showthread.php?t=22800 (https://mahdialumma.org/showthread.php?t=22800)

https://mahdialumma.org/showthread.php?p=190339 (https://mahdialumma.org/showthread.php?p=190339)

https://mahdialumma.org/showthread.php?p=173105 (https://mahdialumma.org/showthread.php?p=173105)


اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36837

Admin
16-06-2015, 03:24 AM
سلسله گفتگوهای امام در پایگاه أشراف أونلاين..
- 9 -
الإمام ناصر محمد اليماني

21 - محرم - 1432 هـ
27 - 12 - 2010 مـ
۶-دی-۱۳۸۹ه.ش.
02:18 صباحاً
ــــــــــــــــــ




مهدی منتظر از آیات محکم ذکر فتوا می‌دهد: «کافران بعد از مرگ در آتش عذاب می‌شوند» و عذاب قبر را نفی می‌کند؛ عذاب در قبر افترای شیاطین بشر است.....

بسم الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ {إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النبيّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تسليماً} صدق الله العظيم.


سؤالی فرضی از یکی از پرسشگران: ناصر محمد یمانی شأن تو چیست؟
و جواب: من خلیفه خداوند بر مسلمانان و عالمیان هستم. خداوند مرا بر شما برگزیده و در علم بیان حق قرآن بر علمای مسلمین و نصاری [مسیحی] و یهود برتری و فزونی بخشیده است و با قرآن با من مجادله نمی‌کنند؛ مگر با برهان قوی علمی و روشن از آیات محکم قرآن عظیم بر ایشان غلبه نمایم با این شرط راستین که برهان از آیات محکم کتاب برای عالم و جاهلتان باشد تا در میان علمای مسلمین و اختلافاتی که با هم دارند؛ با حکم حق خداوند، حکمیت کنم تا بعد از اینکه در دین خدا دچار تفرقه و دسته‌بندی شده و هر یك به داشته خود دل خوشند؛ آنان را متحد سازم. اغلب علوم دینی که نزد آنهاست بر اساس ظن و گمان است و پیروی از علوم ظنی که احتمال صحت یا خطا درآن است؛ کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند. آنگاه هر يك از آنان می‌گوید: «اگر درست گفته باشم از جانب خداست و اگر اشتباه کرده باشم از جانب من و شیطان است»! اما در دین خداوند علوم ظنی و به خداوند نسبت دادن بدون اینکه یقین داشته باشید مطلبی حقاً از جانب پروردگارتان است؛ حرام می‌باشد و خداوند علمای امت را از بیان مطلب برای امت بدون یقین از اینکه از نزد پروردگار است؛ نهی می‌کند. در حالی‌ که این شیطان است که فرمان می‌دهد مطلبی را که به حق یقین ندارند از نزد پروردگارشان است، به او نسبت دهند و خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّمَا يَأْمُرُكُم بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿١٦٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة]

فرمان شیطان همیشه برخلاف فرمان «الرحمن» است که در آیات محکم کتابش آمده است و به طور کامل با آن در تناقض است و خداوند تعالی می فرماید:
{قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِكُوا بِاللَّـهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].

سؤال دوم: ناصر محمد یمانی ولی این اجتهاد علمای امت است و عالمی را پیدا نمی‌کنی که به خداوند بزرگ قسم بخورد که جز حق نمی‌گوید؛ بلکه شاهدیم که اکثر آنها بعد از دادن فتوا برای مردم می‌گویند: «الله اعلم» چون یقین نداشته و اطمینان ندارند که فتوایشان حق است. ایشان با جستجو در برهان‌های علمی روایات و احادیث سنت نبوی که در طی نسل‌ها به ارث رسیده و در پرتو آنها و با استناد به آن اجتهاد کرده و فتواهای دینیشان را می‌دهند و سؤالی که مطرح می‌شود این است که آیا معنای اجتهاد این است؟

و جواب: ای پرسشگران حق جو! بدانید که اجتهاد این نیست که مطالبی که به یقین نمی‌دانید حق آمده از نزد پروردگار است، به اونسبت دهید؛ چون خداوند به طلاب علوم امر نموده است که از علوم ظنی پیروی ننمایند چرا که ظن کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌سازد زيرا علوم ظنی فاقد برهان علمی حقی هستند كه ثابت كند بدون شك و ترديد این علوم از جانب خداست و در موارد اختلاف برهان علمی قوی و حق خداوند رحمان را؛ در آیات محکم کتابش قرآن عظیم خواهند یافت البته اگر حقاً از کتاب خداوند و سنت حق رسولش پیروی می‌کنند. اما کسانی که به علوم حدیث و روایتی که نزد خود دارند مسرور بوده و از آیات محکم کتاب که برای عالم و جاهلتان روشن است رومی‌گردانند، کسی نمی‌تواند ازعذاب خداوند آنان را درامان نگاه دارد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلآئِكَةُ بَاسِطُواْ أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُواْ أَنفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللّهِ غَيْرَ الحقّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۹۳]

و کسی که از آیات محکم خداوند حق برایش روشن شد و بعد، از مطالب مخالف آن که در احادیث و روایات آمده است، پیروی نمود؛ مانند کسی است که به قرآن عظیم کافر است. هان که گمراهی یک عالِم می‌تواند باعث گمراهی تمام عالَم شود و کسانی که بدون یقین قطعی نسبت به اینکه مطلبی به حق از نزد پروردگار است؛ آن را به خداوند نسبت می‌دهند، هم خود و هم امت خود را گمراه می‌کنند چون خطرناک‌ترین کار در امور دین این است که بدون یقین داشتن از آن که امری به حق و بی هیچ شک و تردید از نزد پروردگار است؛ آن را به خداوند نسبت دهند چراکه ظن کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند و عالِمی که ازعلوم ظنی پیروی می‌کند [که احتمال دارد غلط باشد یا درست] باعث گمراه شدن کامل یک امت خواهد شد. خداوند تعالی می‌فرماید:

{فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ كَذِباً لِيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۱۴۴]


چون برهان قوی از جانب خداوند رحمان باید برای همگان روشن و بینه باشد و خداوند تعالی می‌فرماید:
{لَّوْلَا يَأْتُونَ عَلَيْهِم بِسُلْطَانٍ بَيِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِباً} صدق الله العظيم [الكهف:۱۵]


شاید یکی از علمای امت بخواهد بگوید: «ناصر تو را چه می‌شود که از آیه خداوند برای مصلحت دعوت خود استفاده می‌کنید؟ این آیه در باره کسانی نازل شده که بت‌پرست بوده و رسولان پروردگارشان به آنها می‌گفتند:
{لَّوْلَا يَأْتُونَ عَلَيْهِم بِسُلْطَانٍ بَيِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِباً} صدق الله العظيم،[الکهف:۱۵]
یعنی چرا برای پرستیدن بت‌ها برهانی قوی و روشن از جانب پروردگاررحمان نمی‌آورند که نشان دهد خداوند به آنان اجازه داده است که بت‌ها را مادون او عبادت کنند». امام ناصر محمد یمانی در جواب می‌گوید: این را می‌دانم؛ من می‌خواهم از این آیه استنباط کنیم که برهان قوی وحق علمی می‌باید برای همگان روشن و بینه باشد و برای همین گفتند:
{لَّوْلَا يَأْتُونَ عَلَيْهِم بِسُلْطَانٍ بَيِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِباً} صدق الله العظيم [الكهف:۱۵]
ولی قوم انبیا حاضر به پیروی از انبیا و رسولانی نشدند که با آیات بینه و حق کتاب که از نزد پروردگارشان آمده بود؛ برایشان حجت می‌آوردند. آن مردمان از پیروی از آنچه که خداوند نازل کرده بود، سرباز زده و اصرار داشتند که کورکورانه از همان چیزی پیروی کنند که پدران و گذشتگان خود را بر آن یافته بودند بدون این که از فکر خود استفاده کنند و ببینند که عقل و منطق آن را می‌پذیرد یا خیر؟ وخداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّـهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا ۗ أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ ﴿١٧٠﴾} [البقرة].
و خداوند تعالی می‌فرماید :
{وَإِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً قَالُوا وَجَدْنَا عَلَيْهَا آبَاءَنَا وَاللَّـهُ أَمَرَنَا بِهَا ۗ قُلْ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ ۖ أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٢٨﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
حجت آنان جز این نبود که می‌گفتند:
{قَالُوا بَلْ وَجَدْنَا آبَاءَنَا كَذَٰلِكَ يَفْعَلُونَ ﴿٧٤﴾} صدق الله العظيم [الشعراء]،

و تصور می‌کردند پدرانشان آگاهانه‌تر و درست‌تر از آنان حکم کرده‌اند و آنچه که پدرانشان بر آن بودند حکمت بالغه‌ای داشته است و لذا بدون استفاده از عقل کورکورانه از آنان پیروی کرده ومی‌گفتند:

{إِنْ هَـٰذَا إِلَّا خُلُقُ الْأَوَّلِينَ ﴿١٣٧﴾} صدق الله العظيم [الشعراء]
و به رسول پروردگارشان می‌گفتند ما از شما پیروی نمی‌کنیم بلکه از پدرانمان تبعیت می‌کنیم؛ پس خودتان را خسته نکنید و می‌گفتند:
{سَوَاء عَلَيْنَا أَوَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَكُن مِّنَ الْوَاعِظِينَ} [الشعراء:۱۳۶]،
وبرای همین هم خداوند به حق به آنان پاسخ داده و می‌فرماید:
{إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [البقرة]،

چون اصرار داشتند بدون این که در عقاید گذشتگانشان تفکر کنند، کورکورانه از روشی که آنها را بر آن یافته بودند پیروی نمایند و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّـهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا ۚ أَوَلَوْ كَانَ الشَّيْطَانُ يَدْعُوهُمْ إِلَىٰ عَذَابِ السَّعِيرِ ﴿٢١﴾} صدق الله العظيم [لقمان]


چون از پیروی از آیات روشن کتاب پروردگارشان سرباز زدند؛ خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَن يَصُدَّكُمْ عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُكُمْ} صدق الله العظيم [سبأ:۴۳]


و علت گمراهیشان این بود که پدران خود را گمراه یافتند و بدون استفاده از عقل‌هایشان ازهمان ضلالت پیروی نمودند و خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آبَاءَهُمْ ضَالِّينَ ﴿٦٩﴾} [الصافات].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَىٰ أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَىٰ آثَارِهِم مُّهْتَدُونَ ﴿٢٢﴾} صدق الله العظيم [الزخرف]،
و برایتان روشن شد علت گمراهی تمام ملت‌ها پیروی کورکورانه از پیشینیان بوده است. انبیا خداوند ایشان را به استفاده از عقل و منطق فکری دعوت نمودند تا ببینند که فتوای عقل درباره عقاید پدرانشان چیست. ولی ملت‌های گمراه؛ از دسته کسانی بودند که با حجت داناتر بودن و حكمت بهتر پدرانشان؛ تفکر درباره عقاید آنان را رد کردند و برای همین هم پیروی کورکورانه و عدم استفاده از عقل علت گمراهی ملت‌ها بوده است و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَكَذَٰلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَىٰ أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَىٰ آثَارِهِم مُّقْتَدُونَ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [الزخرف]


و به همین ترتیب مسلمانانی که در دین خود فرقه‌فرقه شده‌اند؛ کورکورانه از علمایی پیروی می‌کنند که قبل از ایشان بوده‌اند؛ بدون اینکه به خود فرصت استفاده از عقلشان را بدهند و اگر درباره مطلبی که مخالف عقل و منطق است ازآیات محکم قرآن عظیم برایشان حجت بیاوری؛ می‌گویند تو بهتر می‌دانی یا محمد رسول الله و صحابه‌اشکه صلوات خداوند به همگی آنان باد. همانا که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم قرآن را برای صحابه خود بیان نموده و بیان حق قرآن این‌ گونه به ما رسیده است چون تأویل قرآن را جز خداوند نمی‌داند. خداوند آن را به رسول خود صلی الله علیه و آله آموخته و ایشان نیز آن را به صحابه خود آموخته است. پس ما از آنچه که پدران خود را بر آن یافتیم؛ تبعیت می‌کنیم و از روایات و احادیث نقل شده از رسول پیروی می‌کنیم، حال یا مانند شیعیان از راه ائمه آل‌بیت و یا مانند اهل سنت و جماعت، به صورت عام از صحابه. پس ما به حق در برابر علمای شیعی و اهل سنت حجت آورده و می‌گوییم: ای جماعت شیعیان و اهل سنت! شما همگی سُنی هستید چون تنها از احادیث و روایاتی که در سنت آمده‌اند؛ پیروی می‌کنید و مهم‌ترین چیز نزد شما این است که این روایات از جانب افراد مورد اعتماد [ثقات] روایت شده و هر چقدر که مخالف آیات محکم کتاب باشند؛ تا زمانی که بر حسب گمانتان برایتان ثابت شده باشد از افراد موثق نقل شده‌اند؛ از آیات کتاب پیروی نخواهید کرد. پس اگر شما شیعیان و اهل سنت از احادیث و ورایاتی که مخالف آیات محکم کتاب باشند پیروی کنید؛ دیگر در مسیر کتاب خداوند و سنت حق رسولش نیستید؛ چون هر حدیثی از احادیث سنت نبوی؛ مخالف آیات محکم کتاب باشد، از جانب خداوند و رسولش نیست؛ آیا فکر نمی‌کنید؟ آیا می‌دانید که امام ناصر محمد یمانی به سنت محمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم ایمان دارد؛ چون آنها نیز مانند قرآن عظیم از نزد خدا آمده‌اند و به همین خاطر اگر به حدیث حقی ایراد بگیرم یعنی حتماً یکی از آیات کتاب را تکذیب کرده‌ام؛ چون آیات کتاب نیز همان فتوایی را می‌دهند که در حدیث حق آمده است. در این مورد برایتان مثالی می‌آورم. مثلاً خداوند برای علمای مسلمین که در امور دینی دچار اختلاف هستند، فتوا می‌دهد که حکم خداوند سبحان را درموارد اختلاف بکار گیرند و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّـهِ ۚ ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الشورى]


و حکم خداوند در آیات محکم کتاب در انتظار آنان است چون خداوند با علم به اختلافات فی مابین، آن را نازل نموده است چرا که تفصیل کتاب در آیات همین کتاب گذاشته شده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَفَغَيْرَ اللّهِ أَبْتَغِي حَكَماً وَهُوَ الَّذِي أَنَزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلاً} صدق الله العظيم [الأنعام:۱۱۴]
و شاید یکی از علمای امت بخواهد سخنان مرا قطع کرده و بگوید:«ناصر محمد یمانی با ما مجادله کرده‌ای و این مجادله طولانی شده است. آیا حجت خود را برای ما نمی‌آوری که ما از کدام اعتقاد پدرانمان بدون استفاده از عقل؛ پیروی کرده‌ایم؟» پس امام ناصرمحمد یمانی برهان حق خود را از آنچه که تصور می‌کنید به آن پایبند هستید، یعنی سنت حق نبوی و آیات محکم ذکر [قرآن] آورده و به حق در برابرتان حجت می‌آورد: خداوند واحد قهار را به شهادت می‌گیرم که من مهدی منتظر فتوا می‌دهم که بعد از مرگ عذاب در آتش خواهد بود و عذاب برزخی در قبر را رد می‌نمایم. به راستی که عذاب قبر از افتراهای شیاطین بشر است که در ظاهر خود را مؤمن نشان می‌دهند و کفر خود را برای انحراف بشر از اعتقاد به عذاب بعد از مرگ؛ پنهان می‌نمایند. چون شیاطین بشر می‌دانند انسان‌های کافر چیزی از عقیده مسلمانان درباره عذاب قبر؛ پیدا نخواهند کرد و اثری از این که قبر برای کافر آن‌ قدر تنگ شود که پهلویش را بشکند و یا اثری از آتشی که در قبر او را سوزانده باشد و یا او را از جای خود کوچک‌ترین حرکتی داده باشد؛ نمی‌یابند. بلکه او را در همان وضعیتی پیدا می‌کنند که اطرافیانش او را در قبر گذاشته بودند و تکانی نخورده است؛ چون اگر روح برای حساب و عذاب به جسم بازگشته باشد، باید از حالتی که به پهلوی راست یا چپ گذاشته شده بود؛ تکان خورده وبه شکم ویا پشت برگشته باشد. عقل و منطق می‌گوید که اگر روح ولو برای یک دقيقه بازگشته باشد؛ باید چنین تغییری رخ دهد لذا وقتی چنین اتفاقاتی نیفتاده باشند، در برابر مسلمانان حجتی عقلانی و منطقی می‌آورند که از اعتقادات آنان درباره عذاب قبر بعد از مرگ نشانه‌ای نیافته‌اند .آن‌گاه تعداد کثیری از مردم به خاطر عقاید مسلمین در مورد عذاب قبر که در عالم واقعیات؛ حقیقت آنها ثابت نمی‌شود؛ از دخول به دین اسلام رومی‌گردانند و نقشه شیاطین بشر که تظاهر به ایمان کرده و کفر خود را نهان ساخته وافترای عذاب قبر را -که از نزد خداوند برهانی برای آن در آیات محکم قرآن نازل نشده -مطرح کرده‌اند کارساز شده است. آیا جز این است که خداوند قرآن را برای هشدار دادن به بشر درباره عذاب خداوند واحد قهار نازل نموده است؟ اما خداوند سبحان تأکید نموده است که روح بشر-بدون جسد- بعد از مرگ مستقیم عذاب خواهد شد و خداوند درست در همان روزی که مجرمان را هلاک می‌نماید؛ آنها را به آتش می‌اندازد . تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلآئِكَةُ بَاسِطُواْ أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُواْ أَنفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللّهِ غَيْرَ الحقّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُون} صدق الله العظيم [الأنعام:۹۳].

و این دلیل آشکاری از محکمات قرآن عظیم است که عذاب بعد از مرگ بر نفس بدون جسد واقع خواهد شد و نفس بعد از جدا شدن از جسد به آتش جهنم افکنده می‌شود و جسد بدون روح، مرده است چون راز حیات و زندگی در نفس است و نفس شقی بعد از خروج از جسم در آتش جهنم افکنده می‌شود. چون فرشتگان خداوند رحمان با شدت به جسم مجرمین ضربات دردناکی می‌زنند اما طوری که از شدت ضربات خون از جسد خارج نشود و به کافران می‌گویند نفس خود را خارج کنید یعنی ازاجسادتان خارج شوید و عذاب خوارکننده را امروز بچشید؛ چون عذاب روز مرگ بر روح بدون جسد واقع می‌گردد. فرشتگان «الرحمن» به اصحاب آتش می‌گویند:
{أَخْرِجُواْ أَنفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللّهِ غَيْرَ الحقّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُون}صدق الله العظيم [الأنعام:۹۳].
و سؤالی که مطرح می‌شود این است: فرشتگان «الرحمن» از کجا می‌دانند کسانی که زدن آنان را به عهده گرفته‌اند [مضروب شدگان] آنانی هستند که نسبت ناحق به خداوند داده و از کجا می‌دانند که آنها ازپذیرش آیات خداوند استکبار ورزیده‌اند؟ جواب را در آیات محکم کتاب می‌یابید:

{وَهُوَ الْقَاهِرُ‌ فَوْقَ عِبَادِهِ وَيُرْ‌سِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُ‌سُلُنَا وَهُمْ لَا يُفَرِّ‌طُونَ ﴿٦١﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
پس بیان حق سخن فرشتگان برایتان روشن شد که می‌گویند:
{أَخْرِجُواْ أَنفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللّهِ غَيْرَ الحقّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُون} صدق الله العظيم [الأنعام:۹۳].
چون فرشتگان مرگ «حَفَظَة» همان نگهبانانی هستند که از اعمال شما باخبرند و می‌دانند در طول زندگی‌تان چه کرده‌اید و لحظه‌ای از آن غافل نبوده‌اند. فرشتگان مرگ همان ملک «عتید» و «رقیب» و فرستادگان پروردگار عالمیان هستند که مکلف شده‌اند از همان ابتدا همراه انسان باشند تا زمانی که تقدیر مقدر شده در کتاب مسطور فرا برسد و سپس به اذن خداوند او را بمیرانند و در این امر کوچک‌ترین کوتاهی نمی‌کنند و بعد از مرگ نیز مأمور او هستند. اگر از اصحاب جهنم باشد، بعد از مرگ و خارج کردن روح از جسد، او را می‌برند و شما فریاد نفس را بعد از خارج شدن از جسد نمی‌شنوید. چون فرشتگان مرگ ضربات دردناکی به او وارد می‌کنند، نفس بعد از خروج از جسد فریاد می‌کشد که وای بر من، مرا کجا می‌برید، چرا که می‌داند که او را به آتش جهنم خواهند انداخت؛ چون سخن فرشتگان «الرحمن» را در مورد اینکه بعد از خارج شدن نفس، به آتش جهنم افکنده خواهند شد، شنیده‌اند و مقصود فرشتگان «الرحمن» در خطاب به اموات در حین مرگ همین است:
{أَخْرِجُواْ أَنفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللّهِ غَيْرَ الحقّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُون} صدق الله العظيم [الأنعام:۹۳].

و می‌گویم ای علمای امت اسلام، آیا به من فتوا می‌دهید که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم در شب اسرا و معراج از کنار اهل آتش گذشته و شاهد عذاب آنها در آتش جهنم بوده است؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَإنّا عَلـى أنْ نُرِيَكَ ما نَعِدُهُمْ لَقادِرونَ} صدق الله العظيم [المؤمنون:۹۵].
چون خداوند در شب اسرا و معراج آیات بزرگ پروردگارش را به محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم نشان داد و از جمله آن آتش بزرگ و جنت المأوی در نزد سدرة المنتهی و عرش عظیم بود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَ‌أَىٰ ﴿١١﴾ أَفَتُمَارُ‌ونَهُ عَلَىٰ مَا يَرَ‌ىٰ ﴿١٢﴾ وَلَقَدْ رَ‌آهُ نَزْلَةً أُخْرَ‌ىٰ ﴿١٣﴾ عِندَ سِدْرَ‌ةِ الْمُنتَهَىٰ ﴿١٤﴾ عِندَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَىٰ ﴿١٥﴾ إِذْ يَغْشَى السِّدْرَ‌ةَ مَا يَغْشَىٰ ﴿١٦﴾ مَا زَاغَ الْبَصَرُ‌ وَمَا طَغَىٰ ﴿١٧﴾ لَقَدْ رَ‌أَىٰ مِنْ آيَاتِ رَ‌بِّهِ الْكُبْرَ‌ىٰ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [النجم]


و از نشانه‌های بزرگی که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم شاهد آن بود؛ آتشی است که خداوند وعده آن را به کفار داده و همچنین بهشتی که به نیکان وعده داده است. تصدیق وعده حق خداوند در آیات محکم کتابش:
{وَإنّا عَلـى أنْ نُرِيَكَ ما نَعِدُهُمْ لَقادِرونَ} صدق الله العظيم [المؤمنون:۹۵].

پس ای علمای مسلمین؛ چرا از افتراهای شیاطینی که تظاهر به ایمان کرده و کفر خود را پنهان می‌کنند؛ تبعیت می‌کنید. آنها هستند که به شما فتوا داده‌اند بعد از مرگ، عذاب برزخی در قبر و حفره‌ای است که جسد در آن قرار داده می‌شود و در این دروغ، حکمت خبیثانه و داهیانه‌ای نهفته است؛ در آن خبث و مکر به ناحقی نهفته است. البخاری و مسلم و امثال آن به این احادیث شک نکرده‌اند و چون ظاهر آن کافران را می‌ترساند و به وحشت می‌اندازد؛ تصور کردند که از رسول صلى الله عليه وآله وسلم است در حالی که از افتراهای شیاطین بشری است که تظاهر به ایمان کرده و کفر و مکر خود بر ضد خداوند و رسول و مؤمنان مخفی نگاه می‌دارند. چون شیاطین بشر می‌دانستند که ریسمان دروغ کوتاه است و کافران متوجه این دروغ شده و گاهی اقدام به نبش قبر مردگانشان بعد از مرگ می‌کنند و زمانی که اثری از اعتقاد مسلمانان پیدا نکردند؛ از پیروی از کتاب خداوند قرآن عظیم رومی‌گردانند، چون گمان می‌کنند عذاب قبر بعد از مرگ فتوایی است که در قرآن عظیم آمده است؛ ولی علمای مسلمین می‌دانند که خداوند حرفی از اینکه عذاب بعد از مرگ در حفره سوء قبر است در قرآن به میان نیاورده است حاشالله رب العالمین! بلکه خداوند در آیات محکم کتابش فتوا داده است که کافران تکذیب کننده پروردگار را بلافاصله بعد از مرگ مستقیم وارد آتش جهنم خواهد کرد؛ مانند قوم نوح و کسانی که بعد از آنان بود‌ه‌اند.خداوند تعالی می‌فرماید:

{مِّمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِ‌قُوا فَأُدْخِلُوا نَارً‌ا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُم مِّن دُونِ اللَّـهِ أَنصَارً‌ا ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [نوح].


واین عذاب در آتش؛ عذابی دیگر و قبل از عذاب در آتش در روز حساب است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{هَـٰذَا وَإِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ‌ مَآبٍ ﴿٥٥﴾ جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿٥٦﴾ هَـٰذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ ﴿٥٧﴾ وَآخَرُ‌ مِن شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿٥٨﴾} صدق الله العظيم [ص]


و حال بیایید تا سیر حوادث عذاب برزخی کفار که بعد از هلاک مستقیم آنان را به آتش می‌افکند چگونه است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{مِّمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِ‌قُوا فَأُدْخِلُوا نَارً‌ا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُم مِّن دُونِ اللَّـهِ أَنصَارً‌ا ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [نوح].

و این عذاب برزخی درآتش است که از روز هلاک شدن تا برانگیخته شدن در آن خواهند ماند.تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِي النَّارِ‌ لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ‌ وَشَهِيقٌ ﴿١٠٦﴾ خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْ‌ضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَ‌بُّكَ إِنَّ رَ‌بَّكَ فَعَّالٌ لِّمَا يُرِ‌يدُ ﴿١٠٧﴾} صدق الله العظيم [هود]


ولی عزیزان من بیایید تا ببینیم سیر حوادث در آتش و عذاب در آن قبل از عذاب روز حساب چگونه است و خداوند تعالی می‌فرماید:
{هَـٰذَا وَإِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ‌ مَآبٍ ﴿٥٥﴾ جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿٥٦﴾ هَـٰذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ ﴿٥٧﴾ وَآخَرُ‌ مِن شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿٥٨﴾ هَـٰذَا فَوْجٌ مُّقْتَحِمٌ مَّعَكُمْ لَا مَرْ‌حَبًا بِهِمْ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ‌ ﴿٥٩﴾ قَالُوا بَلْ أَنتُمْ لَا مَرْ‌حَبًا بِكُمْ أَنتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا فَبِئْسَ الْقَرَ‌ارُ‌﴿٦٠﴾} صدق الله العظيم [ص].

ببینید که فرشتگان «الرحمن» که نگهبان جهنم هستند درباره تازه‌ واردان که رسولان پروردگارشان را تکذیب کرده و موجب هلاکت خود توسط خداوند شده‌اند؛ به پدران آنها چه می‌گویند. نگاهبانان جهنم به آنان بشارت می‌دهند که فرزندانی که کورکورانه از شما تبعیت کرده و رسولان پروردگارشان را تکذیب کردند؛ فرشتگان مرگ بر ایشان وارد شده و آنان را از زمین به سوی شما آورده‌اند؛ به ایشان خوش‌آمد بگویید. پاسخ اصحاب آتش چنین است:
{لَا مَرْ‌حَبًا بِهِمْ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ‌ ﴿٥٩﴾} [ص]
و میهمانان جدید در پاسخ آنان می‌گویند:
{قَالُوا بَلْ أَنتُمْ لَا مَرْ‌حَبًا بِكُمْ أَنتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا فَبِئْسَ الْقَرَ‌ارُ‌ ﴿٦٠﴾} صدق الله العظيم [ص].
و این بدان جهت است که ایشان از مردمان پیشین کورکورانه پیروی کرده و از بصیرت فکری که خداوند به انسان عطا نموده و او را از حیوان جدا کرده‌ است، استفاده نکرده‌اند. برای همین هم میهمانان جدید در آتش به چپ و راست نگاه می‌کنند تا شاید کسانی را که از عبادت خدایانشان روگردانده و از رسولان پروردگار پیروی نموده و کشته شده بودند را ببینند. کسانی که به تصورشان از اشرار بوده و آنان را کشته بودند؛ ولی ایشان را همراه کافران پیش از خود در آتش نیافته بودند و سپس گفتند:

{وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَ‌ىٰ رِ‌جَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَ‌ارِ‌ ﴿٦٢﴾ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِ‌يًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ‌ ﴿٦٣﴾ إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ‌ ﴿٦٤﴾ قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ‌ وَمَا مِنْ إِلَـٰهٍ إِلَّا اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ‌ ﴿٦٥﴾ ربّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ‌ ﴿٦٦﴾ قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِ‌ضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالملأ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [ص]


ای خردمندان به کلام خداوند تعالی بنگرید که می‌فرماید:
{إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ‌ ﴿٦٤﴾} [ص]
و شما از تخاصم آنان با خبر شدید. حال به فرموده خداوند تعالی نظر کنید:
{مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالملأ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم

چون آتش در فضای کیهانی؛ پایین‌تر از آسمان و بعد از زمین قرار دارد و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:

{قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِ‌ضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالملأ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [ص].


لذا عذاب برزخی قبل از روز قیامت در آتش است نه در قبر حفره جسد؛ پس چرا با عدم تدبر در آیات کتاب و مهجور گذاشتن آن؛ خود و امتتان را گمراه می‌سازید و حجتتان هم این افترا به خداوند است که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند؟ خداوند در آیات محکم کتاب خود نفرموده‌ است که تأویل قرآن را کسی جز خداوند نمی‌ٔداند؛ بلکه شما می‌دانید مقصود خداوند آیات متشابه آن است که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند؛ نه آیات محکمی که برای عالم و جاهلتان بینه و روشن است.

و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ ۖ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ ﴿٩٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة].

واگر برحسب گمان شما؛ تأویل قرآن را جز خداوند کسی نمی‌داند؛ پس چرا فرمان تدبر در آیات محکم کتاب داده شده است؟ و خداوند تعالی می‌فرماید:
{كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ} صدق الله العظيم [ص:۲۹].
پس ای مردم هرگز نمی‌توانید از قران بر ناصر محمد یمانی پیروز شوید حتی اگر به یاری هم‌دیگر بشتابید می‌دانید چرا ؟ چون امام مهدی از اولوالالباب است که خداوند در باره آنها فرموده است :
{كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ} صدق الله العظيم [ص:۲۹].
من مانند شما کتاب خداوند را مهجور رها نمی‌کنم شما به دنبال روایات و احادیث خیر و شرّ بوده و حق و باطل در نزدتان یکی است.

ای عجب از شما؛ چگونه نور و ظلمات در قلبتان با هم جمع می‌شوند؛ چون شما به داستان اسرا و معراج باور داشته و ایمان دارید که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم شاهد بود که کفار در آتش عذاب می‌شوند و می‌پرسد برادر جبرئیل اینان چه کسانی‌اند؟ او می‌گوید: اینها کسانی‌اند که چنین و چنان کرده‌اند. و این تصدیق فرموده خداوند تعالی است:

{وَإِنَّا عَلَىٰ أَن نُّرِيَكَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ ﴿٩٥﴾} صدق الله العظيم [المؤمنون]
ولی امر عجیب این است که شما هم زمان به حق و باطل ایمان دارید؛ چون با ایمان به داستان اسرا و معراج معتقدید که کفار گرفتارعذاب برزخی در آتش جهنم می‌شوند و هم‌ زمان به این عقیده باطل و دروغ باور دارید که کفار در قبرهایشان دچار عذاب آتش می‌شوند! ای خردمندان این موضوع بسیار عجیب است! چگونه هم‌ زمان به حق و باطل دروغ باور دارید؟ چگونه نور و تاریکی با یک‌دیگر جمع می‌شوند؛ آیا تعقل نمی‌کنید؟ شما می‌دانید که آتش چیزی مرئی و محسوس است و اگر قبر با آتش مشتعل شود؛ سنگ‌هایی که قبل از ریختن خاک بر جسد، به عنوان سقف روی مردگانتان می‌گذارید؛ ذوب می‌شدند؛ چرا که آتشی که خداوند وعده آن را داده است؛ از شدت حرارت، سوختش از سنگ است و به راستی که شیاطین بشر؛ کسانی که تظاهر می‌کنند ایمان دارند ولی کفر خود را پنهان می‌نمایند، می‌خواهند با دروغ عذاب قبر دلیلی عقلانی و منطقی در برابر شما به کفار بدهند تا یکی از آنان بگوید: ای مسلمانان بیایید تا قبر یکی از کسانی را که به شدت کافر بوده و با اسلام و مسلمین می‌جنگیدند را باز کنیم تا ببینیم واقعاً با آتش سوزانده شده است یا خیر؟ سپس مسلمانان و ملحدین و منکران عذاب بعد از مرگ را برای مشاهده این امر حاضر می‌کنند و از آنجا که اثری از باور مسلمانان پیدا نمی‌کنند؛ دربرابرشان حجت عقلانی و منطقی می‌آورند؛ آیا فکر نمی‌کنید؟ وپیش از این به شما خبر داده بودیم که بعضی از احادیث هستند که ابلهان کوچک‌ترین شکی در آن نمی‌کنند برای مثال این حدیث که به دروغ به نبی و صحابه نیکوکار او نسبت داده شده است:
[أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّى يَشْهَدُوا أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّهِ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِكَ عَصَمُوا مِنِّي دِمَاءَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ إِلَّا بِحَقِّ الْإِسْلَامِ وَحِسَابُهُمْ عَلَى اللَّهِ]
[ به من فرمان داده شده است با مردم بجنگم تا شهادت دهند خداوند یکی است و محمد رسول اوست و نماز خوانده و زکات بدهند؛ اگر چنین کنند خون و اموالشان از من در امان است مگر به حق اسلام و حسابشان با خداست] واما ابلهانی که هیچ فکر نمی‌کنند؛ به این حدیث هیچ شک نمی‌نمایند و خود و امتشان را گمراه کرده و کافران را با حجت کفرشان به قتل می‌رسانند در حالی‌ که خداوند خون و اموال آنان را حلال نکرده است. پس امام مهدی منتظر به خطبای منابری که مانند گاوهایی هستند که فکر نمی‌کنند؛ می‌گوید: شما درباره امر خداوند به رسولش در آیات محکم ذکر چه موضعی دارید؛ چون شاهدید که امر خداوند با این امر ظالمانه اختلاف دارد و شیاطین بشر می‌خواهند کفار در هر مکانی که هستند به دین شما تعدی کنند؛ چون اگر چنین نکرده و شوکت شما را درهم نشکنند؛ شما به بهانه کفر؛ به آنان حمله کرده و خونشان را به زمین ریخته و مالشان را به غارت برده و زنانشان را بی‌حرمت خواهید کرد. خدا شما را بکشد؛ ای کسانی که از امر شیطان پیروی می‌کنید که همراه اولیایش می‌خواهد بشر را از دین اسلام و مسلمین بیزار کند و آنها را به جنگ با اسلام و مسلمین بکشاند. ای کسانی که فرمان خداوند به نبی خود را فرو گذاشته‌اید از خدا پروا نمایید. خداوند تعالی می‌فرماید:

{وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَن فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا ۚ أَفَأَنتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّىٰ يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ ﴿٩٩﴾} [يونس].

{لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّـهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗوَاللَّـهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٥٦﴾} [البقرة].


{وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ ۖ فَمَن شَاءَ فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْيَكْفُرْ ۚ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا ۚ وَإِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ ۚ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا ﴿٢٩﴾} [الكهف].
{وَقُلِ الحقّ مِن رَّبِّكُمْ فَمَن شَاء فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاء فَلْيَكْفُرْ} [الكهف:۲۹].
{إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ‌ لِّلْعَالَمِينَ ﴿٢٧﴾ لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ ﴿٢٨﴾} [التكوير].
{فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلاَغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ} صدق الله العظيم [الرعد:۴۰].


چگونه ممکن است محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم با فرمان پروردگارش در آیات محکم کتاب مخالفت کرده و بگوید:
[أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّى يَشْهَدُوا أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّهِ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِكَ عَصَمُوا مِنِّي دِمَاءَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ إِلَّا بِحَقِّ الْإِسْلَامِ وَحِسَابُهُمْ عَلَى اللَّهِ].
[ به من فرمان داده شده است با مردم بجنگم تا شهادت دهند خداوند یکی است و محمد رسول اوست و نماز خوانده و زکات بدهند؛ اگر چنین کنند خون و اموالشان از من در امان است مگر به حق اسلام و حسابشان با خداست]؟ای مردم؛ آیا نمی‌بینید که حقیقت قاعده کشف احادیث دروغ ؛ همان‌گونه که خداوند به شما آموخته این است که بین آنها و آیات محکم قرآن عظیم؛ اختلاف زیادی خواهید یافت؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْآن وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافاً كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].*

چگونه ممکن است خداوند در آیات محکم کتابش به نبی خود بگوید:
{فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلاَغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ} صدق الله العظيم،
و سپس نبی خداوند با امر پروردگارخود در آیات محکم کتابش مخالفت کند و بگوید:

[أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّى يَشْهَدُوا أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّهِ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِكَ عَصَمُوا مِنِّي دِمَاءَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ إِلَّا بِحَقِّ الْإِسْلَامِ وَحِسَابُهُمْ عَلَى اللَّهِ].
[ به من فرمان داده شده است با مردم بجنگم تا شهادت دهند خداوند یکی است و محمد رسول اوست و نماز خوانده و زکات بدهند؛ اگر چنین کنند خون و اموالشان از من در امان است مگر به حق اسلام و حسابشان با خداست]؟ممکن است یکی از آن خطبای منابر که مانند گاو بوده و فکر نمی‌کنند و خود و امت خود را با تعالیمی که مخالف آیات محکم کتاب است -با تصور هدایت شده بودن- گمراه می‌کنند؛ حرف مرا قطع کرده و بگوید: "صبرکن صبرکن ناصر محمد یمانی مغرور، من از کتاب خداوند و سنت نبی او برایت حجت آورده و زبانت را به حق خاموش می‌سازم و می‌گویم: ناصر محمد یمانی توجه کن:
- ۱ صحيح البخاريِ كتاب (الإيمان) باب (فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوْا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ ) برقم 24، عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ الْمُسْنَدِيُّ قگفت: أَبُو رَوْحٍ الْحَرَمِيُّ بْنُ عُمَارَةَ گفته است: شُعْبَةُ از وَاقِدِ بْنِ مُحَمَّدٍ نقل کرده که: شنیدم پدرم از ابْنِ عُمَرَ نقل کرد که رَسُولَ اللَّهِ فرموده است: [ به من فرمان داده شده است با مردم بجنگم تا شهادت دهند خداوند یکی است و محمد رسول اوست و نماز خوانده و زکات بدهند؛ اگر چنین کنند خون و اموالشان از من در امان است مگر به حق اسلام و حسابشان با خداست]


۲- صحيح مسلمٍ كتاب (الإيمان) باب (الْأَمْرِ بِقِتَالِ النَّاسِ حَتَّى يَقُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ) برقم 30 وَ أَبُو الطَّاهِرِ وَحَرْمَلَةُ بْنُ يَحْيَى وَأَحْمَدُ بْنُ عِيسَى نقل کردند:أَحْمَدُ به ما گفت و دیگران نیز از ابن وهب نقل کرده‌اند: يُونُسُ از ابْنِ شِهَابٍ نقل کرده که سَعِيدُ بْنُ الْمُسَيَّبِ از أَبَا هُرَيْرَةَ نقل کرده که رَسُولَ اللَّهِ فرموده است: [ به من فرمان داده شده است با مردم بجنگم تا شهادت دهند خداوند یکی است و محمد رسول اوست؛ اگر چنین کنند خون و اموالشان از من در امان است مگر به حق اسلام و حسابشان با خداست]و سپس امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: اما شما با مهدی منتظری مجادله می‌کنید که مانند شما نیست که به بخشی از کتاب مؤمن و از بعضی از آیات آن روبرگرداند و بیان حق این بیان خداوند تعالی را برایتان می‌آورم:

{فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوْا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ} صدق الله العظيم [التوبة:۵].

شما به یقین می‌دانید که مقصود خداوند اسلام آوردن اهالی مکه از اهل کتاب و مشرکین و بعد از اعلام برائت است و هرکدام که نماز خوانده و زکات بدهند؛ راهش در مکه باز و آزاد است و از مسلمانان خواهد بود و مانند آنها حق رفتن به مسجد الحرام را دارد؛ چون کسی که اسلام آورده و نماز خوانده و زکات بدهد از آنان شده است و خداوند مکه را برای مشرکان و کفار حرام کرده است تا جز مسلمانان کسی به بیت الله الحرام نزدیک نشود وآنجا تنها متعلق به آنان باشد نه کافران. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلاَ يَقْرَبُواْ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَـذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاء إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (۲۸)} صدق الله العظيم [التوبة].

چون خداوند از آنان برائت جسته و اجازه نمی‌دهد بعد از سالی که حجة الوداع در آن انجام شد؛ به خانه معظم او نزدیک شوند. خداوند تعالی می‌فرماید:

{وَأَذَانٌ مِّنَ اللَّـهِ وَرَ‌سُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ‌ أَنَّ اللَّـهَ بَرِ‌يءٌ مِّنَ الْمُشْرِ‌كِينَ وَرَ‌سُولُهُ فَإِن تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ‌ لَّكُمْ وَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ‌ مُعْجِزِي اللَّـهِ وَبَشِّرِ‌ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٣﴾ إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِ‌كِينَ ثُمَّ لَمْ يَنقُصُوكُمْ شَيْئًا وَلَمْ يُظَاهِرُ‌وا عَلَيْكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَىٰ مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ ﴿٤﴾ فَإِذَا انسَلَخَ الْأَشْهُرُ‌ الْحُرُ‌مُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِ‌كِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُ‌وهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْ‌صَدٍ فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ‌ رَّ‌حِيمٌ ﴿٥﴾ وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِ‌كِينَ اسْتَجَارَ‌كَ فَأَجِرْ‌هُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّـهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْلَمُونَ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [التوبة].

ولی پاک و منزه است پروردگارم که چقدر رحیم است! با اینکه اگر کسی بعد از گذشت ماه‌های حرام ؛حاضر به خروج از مکه نشود و چون این مهلت گذشته و او خارج نشده؛ مسلمانان می‌روند تا به امر خدا او را بکشند ولو اگر به پرده کعبه آویخته باشد؛ اما خداوند به مؤمنان فرمان می‌دهد که اگر یکی از مشرکانی که از مکه خارج نشده‌ است به ایشان پناه ببرد که او را نکشند و او نیز از مکه خارج خواهد شد؛ خداوند به شما فرمان می‌دهد که به او پناه داده و با آیاتی محکم کتاب خداوند به او تذکر دهید و اگر از پیروی از کلام خداوند که درآیات محکم کتابش آمده است، سرباز زد؛ خداوند فرمان قتل او را نداده است. بلکه امر می‌کند او را به مکان امنش برسانند و یکی برای حراست همراه او شود تا از مکه خارج شده و به مأمنش برسد. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:

{فَإِذَا انسَلَخَ الْأَشْهُرُ‌ الْحُرُ‌مُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِ‌كِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُ‌وهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْ‌صَدٍ فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ‌ رَّ‌حِيمٌ ﴿٥﴾ وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِ‌كِينَ اسْتَجَارَ‌كَ فَأَجِرْ‌هُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّـهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْلَمُونَ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [التوبة].

ای خدای آسمان‌ها چقدر تو رحیمی و چقدر حکمت تو عظیم است! چون آن مردی که به مؤمنان پناه برده و می‌خواهد او را نکشند تا از مکه برود؛ شاهد روش نیکوی برخورد آنها و رساندن کلام خداوند به گوشش است و درصورت سرباز زدن از پند گرفتن؛ می‌بیند به نیکی با او رفتار کرده و همراهی‌اش می‌کنند تا از مکه رفته و به مأمنش که دور از مکه است؛ برسد. پس این مرد مشرک به این مردم نگاه می‌کند که چگونه بعد از اینکه پناه خواست؛ او را پناه داده و نکشتند و کلام خداوند را به گوشش رسانیدند و با وجود اینکه ازدین‌شان پیروی نکرد؛ عهد خود را به بهانه اینکه به کلام خداوند گوش نسپرده؛ نشکسته و او را نکشتند؛ بلکه با او همراهی کرده و به عنوان نگاهبان از او مراقبت کردند تا کسی او را نکشند زیرا او از کسانی است که حاضر به رفتن از مکه نبودند؛ تا به مأمن خود که دور از مکه است برسد و سپس با او وداع کردند؛ پس او به این مردم نگریسته و خواهد گفت: «أشهدُ أن لا إله إلا الله وأشهدُ أن محمداً رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم من به دین شما ایمان آوردم. از حق پروردگارتان پیروی می‌کنم که به شما فرمان داده است عهد خود با دشمنانتان را نشکنید و هم‌ چنین امر نموده که اگر مشرکان به شما پناه آوردند؛ به ایشان پناه دهید و کلام خداوند را به گوش‌شان برسانند و اگر سرباز زدند؛ فرمان داده است که ایشان را به مأمن‌شان برسانید چون به شما پناه آورده‌اند و فرمان نداده که به بهانه این که مشرک کلام خدا را گوش نداده است؛ از کلام خود بازگردید. چه کسی از خداوند ارحم الراحمینی که این قرآن عظیم را نازل نموده است تا رحمتی برای عالمیان باشد رحیم تر است!»
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..

أخوكم؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
ـــــــــــــــــــــــ


*بیان: {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ‌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَ‌دُّوهُ إِلَى الرَّ‌سُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ‌ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾ } صدق الله العظيم [النساء]

https://mahdialumma.org/showthread.php?t=22800 (https://mahdialumma.org/showthread.php?t=22800)
https://mahdialumma.org/showthread.php?p=190339 (https://mahdialumma.org/showthread.php?p=190339)
https://mahdialumma.org/showthread.php?p=173105 (https://mahdialumma.org/showthread.php?p=173105)



اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36838

Admin
19-06-2015, 01:07 PM
سلسله گفتگوهای امام در پایگاه أشراف أونلاين..
- 10 -
الإمام ناصر محمد اليماني
21 - محرم - 1432 هـ
28 - 12 - 2010 مـ
۷-دی-۱۳۸۹ه.ش.
06:54 صبp
ـــــــــــــــــــ

پاسخ: دعوت به گفت‌وگو...

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ {إِنَّ اللَّـهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ ۚ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم [الأحزاب]


والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله وآله الأطهار وجميع المُسلمين إلى يوم الدين..
سلام خداوند بر شما مسلمانان عزیزم؛ کسانی که به دنبال حق هستند و جز حق نمی‌خواهند و سزاوار است که تنها از حق تبعیت شود؛ و کسی که بخواهد از حق پیروی نماید و به دنبال حق باشد؛ بر حضرت حق -خداوند- است تا او را به سوی حق هدایت نماید چون او «حق» است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ} صدق الله العظيم [العنكبوت:۶۹]


ای عزیزان من؛ ای علمای مسلمین و امت آنها! من خدا را به شهادت می‌گیرم و شهادت خداوند کافی است که اگر شما کورکورانه و به خاطر این که امام ناصر محمد یمانی به خداوند بزرگ قسم می‌خورد که مهدی منتظر است؛ از او تبعیت کنید و با باور کردن قسمش، پیرو او گردید؛ از جاهلانید و اگر شما قسم او درمورد رؤیایش را باور نکنید و از امام ناصر محمد یمانی روبرگردانید؛ دربرابر خداوند شهادت حق می‌دهم که خداوند شما را به خاطر عدم پیروی از ناصر محمد یمانی مورد محاسبه قرار نخواهد داد حتی اگر او به حق مهدی منتظر خلیفه پروردگار عالمیان در زمین باشد؛ مگر اینکه امام مهدی ناصر محمد یمانی با برهان‌های قوی علمی که بی شک و تردید از جانب پروردگار باشند؛ برای شما حجت اقامه نماید. و اگر بعد از آنکه او با برهان قوی علمی از آیات محکم کتاب که برای عالم و جاهل شما بینه هستند- برهان‌های برگرفته از آیات محکم قرآن عظیم- برایتان حجت آورد و شما از پیروی از آیات کتاب سرباز زدید؛ بشارت عذابی دردناک از جانب پروردگار عالمیان را به شما می‌دهم. چون خداوند کتاب جدیدی همراه ناصرمحمد یمانی نفرستاده که مورد تأئید یا تکذیب شما قرار گیرد؛ به همین خاطر شما را به علت عدم تصدیق ناصر محمد یمانی مورد محاسبه قرار نخواهد داد؛ اما اگر برهان قوی علمی که امام ناصر محمد یمانی با آنها برایتان حجت می‌‌آورد را تکذیب کنید؛ مورد محاسبه قرار خواهید گرفت چون کلام ناصر محمد یمانی را تکذیب نکرده‌اید، بلکه کلام پروردگار عالمیان را تکذیب کرده‌اید ونسبت به آیات محکم و روشن خداوند که در محکمات کتاب آمده و برای عالم و جاهلتان واضح و بینه است؛ کافر شده‌اید، آیاتی که حجت خداوند برشما هستند و تنها فاسقان از آن چه که در کتاب خداوند آمده است؛ روگردانده یا نسبت به آن کافر می‌شوند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ ۖ وَمَا يَكْفُرُ‌ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ ﴿٩٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة]


ممکن است یکی از پرسشگران بخواهد سخن امام ناصر محمد یمانی را قطع کرده و بگوید: ناصر محمد یمانی؛ من از نظر علمی جاهل بوده و از علمای امت نیستم ولی تو می‌گویی با آیاتی از کتاب مجادله می‌کنی که برای عالم و جاهل؛ بینه و روشن هستند. از آن جا که تو عذاب قبر را انکار کرده و وجود عذاب در حفره گور در مقابر زمینی انسان‌ها را رد می‌کنی و می‌گویی عذاب بر نفس-روح- بدون جسد وارد می‌شود و کفار وارد آتشی می‌شوند که در فضای کیهانی و مابین آسمان و زمین و در سیاره آتش است؛ عذاب می‌شوند و چون من از جاهلان هستم از ناصر محمد یمانی می‌خواهم که اولاً حقیقت اسرا و معراج محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم را روشن کرده و ثابت کنی که آیا او در شب اسرا و معراج از وضعیت اهالی آتش و اهالی بهشت؛ مطلع شده است؟" امام ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرموده است:
[اطلعت في الجنة فرأيت أكثر أهلها الفقراء، واطلعت في النار فرأيت أكثر أهلها النساء]
[ بهشت را دیدم و اکثریت آنان از فقرا بودند و آتش جهنم را دیدم و اکثریت آنها زنان بودند].
صدق محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم.
این یعنی خداوند در شب اسرا و معراج؛ خداوند به رسول خود آگاهی داده و او را از وضعیت آنان مطلع نموده است. پس او از وضعیت اهالی آتش که امت‌های روگردان از دعوت حق پروردگار بودند؛ آگاه شده است. هم‌چنین از اهالی بهشت خبردار شده که مردمی بوده‌اند که از حق آمده از نزد پروردگارشان پیروی نموده‌اند و این حدیث درست و حق است. تصدیق وعده حق خداوند به رسولش که آتش و ساکنان آن را به او نشان می‌دهد که امت‌هایی بودند که حق آمده از نزد پروردگارشان را تکذیب کرده‌اند برای مثال قوم نوح علیه الصلاة و السلام و امت‌های بعد از آن. خداوند تعالی می‌فرماید:
{مِّمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَارًا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُم مِّن دُونِ اللَّـهِ أَنصَارًا ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [نوح]
و این عذاب برزخی برای کفار است که بعد از هلاک و قبل از برپایی «ساعت» یعنی قیامت، گرفتار آن می‌شوند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَحَاقَ بِآلِ فِرْ‌عَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ ﴿٤٥﴾ النَّارُ‌ يُعْرَ‌ضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا ۖ وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْ‌عَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [غافر].


و محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم در شب اسراء با چشمان خود آنان را مشاهده کرد که در آتش جهنم، عذاب می‌شدند؛ شبی که خداوند برای نشان دادن نشانه‌های بزرگ خود نبی را بالا برد و از جمله‌ی آن نشانه‌ها، آتش بزرگی است که خداوند وعده آن را به کافران داده است و همین‌طور بهشتی را که به شکرگذاران وعده داده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَإِنَّا عَلَىٰ أَن نُّرِيَكَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ ﴿٩٥﴾} صدق الله العظيم [المؤمنون].
او آتش و کافرانی که وارد آن شده بودند وهم‌چنین بهشت و نیکانی که وارد آن شده بودند را مشاهده نمود. او تمام انبیا و رسولان خداوند -از نفر اول تا آخرین نفر یعنی رسول الله المسيح عيسى بن مريم- را در بهشت مشاهده نمود چون نفوس آنان -ارواح ایشان- در بهشت و نزد «مليكٍ مُقتدر» بودند. محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم همگی ایشان را دید و در آغوش کشید و کسی که نبیّ را به آنان معرفی نمود؛ رسول خداوند جبريل عليهم الصلاة و السلام بود و سپس خداوند سبحان، از ورای حجاب خود رسولش را مورد خطاب قرار داد و آنچه را که پیش از آن رسولش جبريل عليهم الصلاة والسلام، برای ایشان گفته بود به ایشان [پیامبر] فرمود. خداوند تعالی از ورای حجاب به نبی خود فرمود یا محمد رسول الله:
{لَقَدْ جَاءَكَ الحقّ مِن رَّ‌بِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِ‌ينَ ﴿٩٤﴾ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّـهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخَاسِرِ‌ينَ ﴿٩٥﴾ إِنَّ الَّذِينَ حَقَّتْ عَلَيْهِمْ كَلِمَتُ رَ‌بِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿٩٦﴾ وَلَوْ جَاءَتْهُمْ كُلُّ آيَةٍ حَتَّىٰ يَرَ‌وُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ ﴿٩٧﴾} [يونس].
{وَاسْأَلْ مَنْ أَرْ‌سَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رُّ‌سُلِنَا أَجَعَلْنَا مِن دُونِ الرَّ‌حْمَـٰنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ ﴿٤٥﴾} صدق الله العظيم [الزخرف]

محمد رسول الله صلى الله عليه وآله و سلم در شب معراج تمام رسولان خداوند را در جنة المأوى نزد "مليك مقتدر" ملاقات نمود و تصدیق فرموده خداوند در عالم واقعیت و به صورت حقیقی به وقوع پیوست. فرموده خداوند تعالی که:
{وَاسْأَلْ مَنْ أَرْ‌سَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رُّ‌سُلِنَا أَجَعَلْنَا مِن دُونِ الرَّ‌حْمَـٰنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ ﴿٤٥﴾} صدق الله العظيم [الزخرف]
و آن‌ گاه بود که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم به خاطر شک کردن به حق شرمناک شد و با دیدن آیات بزرگ خداوند در برابر عرش عظیم برای خداوند سجده‌کنان به خاک افتاد و تمام انبیا و رسولان خداوند پشت سر او در پیشگاه پروردگار عالمیان، به سجده افتادند و پشت سر آنان تمام پیروان‌شان از مقربان درگاه خداوند در پیشگاه پروردگار عالمیان به سجده افتادند و پشت سر آنان تمام ملائکه مقرب «الرحمن» در ملاء اعلی به سجده افتادند و سپس پشت سر آنان هشت فرشته‌ای که بزرگ‌ترین بندگان آفریده شده خداوند و حمل کنندگان عرش عظیم می‌باشند سرفرود آوردند و همگی خداوند را الی ما شاء الله تسبیح گفتند. آن گاه محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم سر خود را بلند کرد و به سمت سجده‌کنندگان چرخاند که سر خویش را بالا آورده بودند و برای تنفیذ امر پروردگارش از ایشان سؤال نمود: آیا «الرحمن» جز خود معبودانی برای پرستش قرارداده است؟ و تمام رسولان پروردگار عالمیان به او پاسخ داده و گفتند: سُبحان الله العظيم و خداوند برای شهادت میان ما و مشرکین کافی است که ما چیزی جز آنچه را که خداوند به ما امر نموده بود به ایشان نگفتیم:
{أَنِ اُعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ} [النحل:۳۶].
{اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَـهٍ غَيْرُهُ} [الأعراف:۵۹].
و محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
{وَأَنَاْ مَعَكُم مِّنَ الشَّاهِدِينَ} [آل عمران:۸۱].

ای جماعت مسلمانان سزاوار است که جز حق به خداوند نسبت ندهم و شایسته نیست که حق از امیال و خواسته‌های شما پیروی کند، چراکه شما از نشانه‌های بینه و حق پروردگارتان پیروی نمی‌کنید. من آنچه را که به امثال شما گفته شده است؛ می‌گویم:

{قُل لَّا أَتَّبِعُ أَهْوَاءَكُمْ ۙ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ ﴿٥٦﴾ قُلْ إِنِّي عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّ‌بِّي وَكَذَّبْتُم بِهِ ۚ مَا عِندِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ ۚ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّـهِ ۖ يَقُصُّ الحقّ وَهُوَ خَيْرُ‌ الْفَاصِلِينَ ﴿٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].

آیا می‌دانید بیان حق فرموده خداوند تعالی چیست:

{قُلْ إِنِّي عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَكَذَّبْتُم بِهِ}
و مقصود از بینه حق پروردگارتان؛ قرآن است ولی اکثر شما از حق کراهت دارید و تنها چیزی که می‌خواهید این است که از امیال خود پیروی نمایید وهر چه هم مخالف آیات محکم کتاب خداوند که برای عالم و جاهلتان روشن است؛ بوده باشد از آیات خداوند پیروی نمی‌کنند؛ بلکه تابع چیزی می‌شوند که مخالف آن و از افتراهای طاغوت است و این تکذیب‌کنندگان آیات پروردگار‌اند که زیان‌کارند و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّـهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخَاسِرِ‌ينَ ﴿٩٥﴾} صدق الله العظيم [يونس].
وبرای مثال فتوای خداوند تعالی درباره عذاب درآتش که عذابی دیگر قبل از عذاب روز حساب است و در آیات محکم کتاب ودر این فرموده خداوند تعالی آمده است:
{هَـٰذَا ۚ وَإِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ‌ مَآبٍ ﴿٥٥﴾ جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿٥٦﴾ هَـٰذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ ﴿٥٧﴾ وَآخَرُ‌ مِن شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿٥٨﴾ هَـٰذَا فَوْجٌ مُّقْتَحِمٌ مَّعَكُمْ ۖ لَا مَرْ‌حَبًا بِهِمْ ۚ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ‌ ﴿٥٩﴾ قَالُوا بَلْ أَنتُمْ لَا مَرْ‌حَبًا بِكُمْ ۖ أَنتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا ۖ فَبِئْسَ الْقَرَ‌ارُ‌ ﴿٦٠﴾ قَالُوا رَ‌بَّنَا مَن قَدَّمَ لَنَا هَـٰذَا فَزِدْهُ عَذَابًا ضِعْفًا فِي النَّارِ‌ ﴿٦١﴾وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَ‌ىٰ رِ‌جَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَ‌ارِ‌ ﴿٦٢﴾ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِ‌يًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ‌ ﴿٦٣﴾ إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ‌ ﴿٦٤﴾ قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ‌ ۖ وَمَا مِنْ إِلَـٰهٍ إِلَّا اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ‌ ﴿٦٥﴾ رَ‌بُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ‌ ﴿٦٦﴾ قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِ‌ضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالملأ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [ص].


ولی مفسرانی که به عذاب برزخی در قبر اعتقاد دارند؛ در بیان این فرموده خداوند دچار معضل بزرگی می‌شوند:
{مَا كَانَ لِى مِنْ عِلْمٍ بِالملأ الْأَعْلَى إِذْ يَخْتَصِمُونَ} صدق الله العظيم،
چون این از آیات محکم کتاب است و از تخاصم اهالی آتش در طی عذابی که غیر از عذاب روز حساب است سخن می‌گوید و وقتی به مسلمانان می‌گویند:
{إِنَّ ذَلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ(۶۴)} صدق الله العظيم
عامه مسلمانان به آنها می‌گویند مگر شما نبودید که به ما یاد دادید عذاب برزخی در قبر است؛ چگونه ممکن است قبر در ملاء اعلی باشد؟ پس عذابی که غیر از عذاب روز حساب است؛ در آتش است نه در قبری که شما ما را به آن معتقد کرده‌اید.
آنگاه مفسرانی که تنها می‌خواهند از احادیث سنت پیروی نمایند؛ ولو اینکه مخالف آیات محکم قرآن عظیم باشد راهی جز تحریف کلام خداوند از مقصود مورد نظر او ندارند؛ ببینید وقتی در برابر آیه محکمی از آیات کتاب قرار می‌گیرند، چگونه آن را تحریف می‌کنند و با تفسیر باطل خود چطور این آیه محکم را تفسیر می‌کنند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّ ذَلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ (۶۴)}


تفسیر آیه ۳۸:۶۹
فرموده خداوند تعالی: " ما كان لي من علم بالملأ الأعلى إذ يختصمون ". مقصود از ملاء اعلی ملائکه هستند که بنابه گفته ابن عباس و السدی که درزمان خلقت آدم جدال می‌کردند که " قالوا أتجعل فيها من يفسد فيها " [ البقرة : 30 ].و ابلیس گفت: " أنا خير منه " و در این بیان محمداً صلى الله عليه وسلم از قصه آدم و ... خبر می‌دهد و این بدون تأیید الهی قابل تصور نیست و برای تصدیق آن معجزه‌ای آمد پس تکلیفشان درباره تدبر در قرآن چه می‌شود تا صدق آن را دریابند؛ برای همین فرموده خود را به این سخن وصل می‌کند: " قل هو نبأ عظيم * أنتم عنه معرضون ". و نقل دوم از ابو الأشهب از حسن است که گفت: رسول الله صلى الله عليه وسلم فرمود: پروردگارم از من سؤال نمود که یا محمد ملاء اعلی درباره چه چیزی جدال می‌کردند.گفتم در کفاره ها و درجات ، خداوند گفت کفاره ها چیست ؟ گفتم با پای پیاده برای نمازهای جماعت رفتن و وضوی کامل در هنگام سختیها و سردی هوا گرفتن و بعد از اتمام نماز ( به علت اشتیاق ) برای نماز بعدی منتظر ماندن . گفت درجات چیست گفتم پیش قدم شدن در سلام و اطعام غذا به نیازمندان و نماز شب خواندن در حالی که مردم در خواب هستند
الترمذي از ابن عباس به معنی نقل کرده ، و گفته که حديث غريبی است . همچنین از معاذ بن جبل و گفته که حديث صحيحی است حدیث را به طور کامل در كتاب الأسنى في شرح أسماء الله الحسنى آورده ایم و اشکال را تو ضیح دادیم و الحمد لله. و در < يس > در مورد پیاده روی به مساجد سخن گفته شده و گامها گناهان را پاک می کند و درجات را بالا می برد و گفته شده که الملأ الأعلى ملائكة هستند وضمير در < يختصمون > دو گروه است . يعني یک گروه گفتند که ملائكة دختران خدا هستند و گروهی گفتند که خدایانی که عبادت می شوند . وگفته شده که : الملأ الأعلى در اینجا قريش هستند ، يعني پنهانی بین خودشان جدال داشتند و خداوند پیامبرش را از جدال آنان آگاه نمودپایان تفسیر باطلی که می‌خواهد این آیه محکم را -که حقیقت دروغ بودن عذاب قبر را برملا ساخته و روشن می‌کند عذاب برزخی قبل از روز قیامت در آتش است نه در حفره قبر- تحریف کند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{هَـٰذَا ۚ وَإِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ‌ مَآبٍ ﴿٥٥﴾ جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿٥٦﴾ هَـٰذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ ﴿٥٧﴾ وَآخَرُ‌ مِن شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿٥٨﴾ هَـٰذَا فَوْجٌ مُّقْتَحِمٌ مَّعَكُمْ ۖ لَا مَرْ‌حَبًا بِهِمْ ۚ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ‌ ﴿٥٩﴾ قَالُوا بَلْ أَنتُمْ لَا مَرْ‌حَبًا بِكُمْ ۖ أَنتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا ۖ فَبِئْسَ الْقَرَ‌ارُ‌ ﴿٦٠﴾ قَالُوا رَ‌بَّنَا مَن قَدَّمَ لَنَا هَـٰذَا فَزِدْهُ عَذَابًا ضِعْفًا فِي النَّارِ‌ ﴿٦١﴾وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَ‌ىٰ رِ‌جَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَ‌ارِ‌ ﴿٦٢﴾ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِ‌يًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ‌ ﴿٦٣﴾ إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ‌ ﴿٦٤﴾ قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ‌ ۖ وَمَا مِنْ إِلَـٰهٍ إِلَّا اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ‌ ﴿٦٥﴾ رَ‌بُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ‌ ﴿٦٦﴾ قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِ‌ضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالملأ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [ص].


سبحان ربی؛ آیا نمی‌دانند که اگر از دروغ‌شان درباره عذاب قبر که این آیات آن را نفی کرده و تأکید می‌کنند که عذاب دیگر در آتش است نه در قبر؛ رهایی یابند؛ اگر این آیات محکم را رها کنند؛ با آیه‌های دیگری مواجه می‌شوند که عذاب دیگر-غیر از عذاب روز قیامت- را تأیید می‌کنند که بعد از مرگ و در آتش خواهد بود؟ این آیات در جایی که درمورد قوم نوح فتوا داده می‌شود می‌آیند؛ جایی که فتوا داده می‌شود قوم نوح بعد از اینکه خداوند غرقشان کرد، مستقیم به کجا می‌روند؟ جواب را در آیات محکم کتاب می‌یابید که خداوند تعالی می‌فرماید:
{مِمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَارًا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُم مِّن دُونِ اللَّهِ أَنصَارًا} صدق الله العظيم [نوح:۲۵]


و همین‌ طور فتوا در مورد قوم فرعون؛ آنان بعد از غرق شدن توسط خداوند به کجا می‌روند؟ جواب را در آیات محکم کتاب در این فرموده خداوند تعالی می‌یابید:
{وَحَاقَ بِآلِ فِرْ‌عَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ ﴿٤٥﴾ النَّارُ‌ يُعْرَ‌ضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا ۖ وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْ‌عَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [غافر].
در کتاب خداوند بعد از مرگ خانه‌ای جز بهشت و یا جهنم پیدا نمی‌کنیم و از عذاب آتش به خدا پناه می‌بریم و در آیات محکم ذکر، اثری از پناه بردن به خداوند از عذاب قبرنمی‌یابیم و خداوند تعالی می‌فرماید: {رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ} صدق الله العظيم [البقرة:۲۰۱].


ای علمای مسلمین و ای امت مسلمان؛ شما را به خدا؛ اگر فکر‌کنید آیا -نمی‌توانید-حق و باطلی که دروغ است را ببینید یا اینکه قادر به تشخیص تاریکی از نور نیستید؟ قسم به خداوندی که خدایی جز او نیست؛ فرق میان بیان امام مهدی منتظر از ذکر محفوظ از تحریف خداوند وتفاسیر باطلی که مخالف آن است و توسط کسانی که ندانسته به خداوند نسبت می‌دهند؛ مانند فرق بین نور و تاریکی است.

ای علمای امت؛ به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم؛ که تا زمانی که تقوا پیشه نکرده و از امر شیطان سرباز نزنید و از امر خداوند رحمان پیروی ننمایید؛ خداوند نور برایتان مقرر نمی‌نماید تا بتوانید در پرتو آن حق و باطل را از هم تشخیص دهید و اگر تقوا کردید؛ خداوند نور برای شما مقرر می‌دارد تا حق و باطل را جدا سازید و اگر خداوند برای کسی نور قرار ندهد؛ نوری برای او نخواهد بود.

ممکن است کسی از علمای امت سخن امام مهدی ناصر محمد یمانی را قطع کرده و بگوید: «ناصر محمد یمانی؛ احترام خودت را نگه‌ دار، چگونه به علمای امت نسبت پیروی از امر شیطان وعصیان دربرابر فرمان خداوند رحمان را می‌دهی؟» ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: و اما اینکه چطور شما از امر شیطان پیروی کردید؛ این از آن روست که بدون اینکه یقین داشته باشید حق آمده از نزد پروردگار است؛ آن را به خداوند نسبت می‌دهید و سپس هر یک از شما می‌گوید اگر درست گفته باشم از جانب خداوند است و اگر خطا کرده باشم از نفس من و شیطان است. پس ناصر محمد یمانی می‌گوید: ولی این فرمان شیطان است که ندانسته مطلبی را که یقین ندارید از جانب پروردگار است؛ به او نسبت دهید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّمَا يَأْمُرُ‌كُم بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿١٦٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة]


ولی فرمان شیطان همیشه برخلاف فرمان خداوند رحمان است که در آیات محکم کتابش آمده و با آن تناقض دارد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمْ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشَاءِ وَاللَّهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَفَضْلاً وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ} [البقرة:۲۶۸]

خداوند تعالی می‌فرماید:
{قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِكُوا بِاللَّـهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم [الأعراف]

لذا ای مردم بدانید که پروردگار ندانسته به وی نسبت دادن در دین خود را، بدون اینکه یقین داشته باشید مطلب حق آمده از نزد پروردگارتان است؛ بر شما حرام شده است؛ ای علمای دین، این امر برای جلوگیری از گمراه کردن خود و امتتان است؛ چراکه دلیل علمی که از جانب خداوند برهان قوی علمی و روشن برای آن وجود نداشته باشد احتمال دارد درست یا غلط باشد و این همان ظن و گمان است که جای حق را نمی‌گیرد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظنّ وَإِنَّ الظنّ لَا يُغْنِي مِنَ الحقّ شَيْئاً} [يونس:۳۶].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِن تُطِعْ أَكْثَرَ مَن فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ ﴿١١٦﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]


و از آنجا که امام ناصر محمد یمانی از ظن و گمان پیروی نمی‌نماید -گمانی که کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند- لذا می‌بینید که من اطمینان کامل دارم که با برهان قوی علمی به حق و بی شک و تردید با شما سخن می‌گویم و برای همین هم شاهد هستید که دائماً نتیجه گفتگو را قبل از آغاز آن اعلان می‌کنم؛ چون من به یقین می‌دانم که حق با من است؛ چرا که با برهان قوی علمی که ازآیات محکم کتاب خداوند آورده شده و برای عالم و جاهلتان روشن است با شما مجادله می‌کنم و تنها کسانی از برهان‌های قوی علمی امام مهدی ناصر محمد یمانی منحرف می‌شوند که قلبشان از حق منحرف و از آن تنگ است؛ چرا که امام مهدی با آیات محکم کتاب که از آیات ام الکتابند با شما مجادله کرده و حجت می‌آورد و تنها کسی از آن منحرف می‌شود که قلبش از حقی که در آن آمده منحرف و تنگ باشد؛ پس شاهد این امر باشید چون امام مهدی منتظر عقاید باطل و مخالف محکم ذکر -قرآن- را درهم کوبیده و برباد خواهد داد و سنت نبوی را از احادیث و روایات دروغ مطهر و پاک می‌کند تا شما را به منهاج و مسیر پیشین کتاب خدا وسنت حق رسولش که نور علی نور و شفایی برای سینه‌هاست؛ بازگرداند. پس تشریف بیاورید و در دوران «گفت‌وگو قبل ازظهور» با مهدی منتظر به گفت‌وگو بپردازید؛ یا اینکه انتظار دارید مهدی منتظر قبل از گفت‌وگو برای بیعت در مسجد الحرام حاضر شود؛ پناه برخدا که مانند «جهیمان» از جاهلان و دروغ‌گویان باشم. بلکه باید قبل از ظهور از راه این وسیله جهانی گفت‌وگو صورت گیرد و بعد از اعتراف و تصدیق؛ مهدی منتظر نزد بیت العتیق حاضر شود.

فرض کنیم امام مهدی از امیال و خواسته‌های عقیدتی باطل شما تبعیت کرده و قبل ازگفت‌وگو همراه انصارش در میعادگاه مسجد الحرام حاضر شود؛ در آن صورت چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ مطمئناً بین مهدی منتظر و نگهبانان مکه فتنه برخورد رخ داده و در خانه خداوند خونریزی بپا خواهد شد و پناه بر خدا که از خواسته‌های شما پیروان احادیث و روایات، پیروی کنم؛ روایاتی که اطمینان ندارند حق باشند و از نزد پروردگارشان آمده باشند و با آیات محکم کتاب خداوند و عقل و منطق همخوان نیستند. ای کسانی که دنباله‌رو احادیث هستید -بدون اینکه بدانید آنچه که در آنهاست به حق از نزد پروردگارست و درآیات محکم ذکر آمده است- آیا می‌دانید که خداوند ازعقل شما سؤال خواهد کرد؟ ای کسانی‌ که تفکر نکرده و کورکورانه به دنبال آن چیزی می‌روید که پدرانتان بر آن بودند؛
آیا نمی‌دانید خداوند از عقل شما سؤال خواهد کرد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَـٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].

من برای گفت‌وگو با ابوحمزه مصری به پایگاه علمی و جهانی هاشمی نیامده‌ام؛ بلکه می‌خواهیم با علمای با تقوای مسلمین که به خاطر حق از هیچ ملامتی نمی‌ترسند؛ گفت‌وگو نماییم، کسانی که اگر حق آمده از پروردگارشان، برایشان روشن شد؛ غرور و تعصب ایشان را به گناه نمی‌کشاند. ولی کسانی که غرور آنها را به گناه می‌کشاند جهنم نصیبشان است که جایگاهی بسیاربد است. این استکبار ورزیدن از گفت‌وگو با ابوحمزه مصری نیست؛ ولی عزیزان من این مرد، مهدی منتظر را بسیار آزار داده و دروغ و افتراهای سنگینی به او نسبت داده و به آبروی او طعنه زده و ادعا کرده است که مهدی منتظر ساحر است و بر روی کتاب قرآن عظیم ادرار می‌کند! و این فتوا را می‌توانید در پایگاهش پیدا کنید. او تظاهر می‌کند از اهل سنت و جماعت است؛ اما به هیچ‌وجه از ایشان نیست. اگر از آنان بود چرا مهدی منتظر را اذیت کرده و تلاش می‌نماید پایگاه مهدی منتظر را که مملو از قرآن عظیم است نابود کند و به کلام خداوند که پایگاه امام ناصر محمد یمانی را پر کرده احترام نمی‌گذارد، حال چه ناصر محمد یمانی راست بگوید یا دروغ؛ چون اگر ناصر محمد یمانی دروغگو باشد، گناه دروغش بر گردن خود اوست ولی ابوحمزه مصری با دور کردن مردم از تبعیت از آیات کتاب و تلاش سخت در این راه؛ با خدا و رسولش محاربه می‌کند. آیا فرموده خداوند تعالی را به یاد می‌آورد:
{لَقَدْ جَاءَكَ الحقّ مِن رَّ‌بِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِ‌ينَ ﴿٩٤﴾ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّـهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخَاسِرِ‌ينَ ﴿٩٥﴾ إِنَّ الَّذِينَ حَقَّتْ عَلَيْهِمْ كَلِمَتُ رَ‌بِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿٩٦﴾ وَلَوْ جَاءَتْهُمْ كُلُّ آيَةٍ حَتَّىٰ يَرَ‌وُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ ﴿٩٧﴾} صدق الله العظيم [يونس]


و اما چطور متوجه می‌شوید او از پیروی ازآیات محکم کتاب سرباز می‌زند؛ از اینجا که شاهد خواهید بود برهان علمی امام ناصر محمد یمانی را که با قرآن برایش حجت می‌آورد را نمی‌گیرد تا بیانی بهتر برای ‌آن بیاورد چراکه می‌داند نمی‌تواند. برهان علمی امام ناصر محمد یمانی از آیات محکم کتاب است که برای عالم و جاهلتان روشن‌اند؛ ولی خواهید دید که او از آنها رومی‌گرداند گویی که دربیانات ناصر محمد یمانی چیزی از آن نشنیده یا نخوانده است؛ سپس حدیثی دیگر که درست درباره همان موضوع است و یا آیه‌های متشابه که هنوز نیاز به تأویل دارند را برای جدال با ما می‌آورد و آیات محکم و بینه و روشن کتاب را که ام الکتابند رها می‌کند و از آنچه که در آنهاست منحرف شده و از متشابه پیروی می‌نماید؛ چرا که قلبش از حق محکم و بینه در کتاب خداوند تنگ است و انحراف دارد.
پس می‌گوییم ای ابوحمزه مصری تو وقت زیادی از ما گرفته و به هدر دادی و اگر هم‌ چنان می‌خواهی راه پیروی از ذکر را منحرف کنی؛ بیا تا به تو یاد دهیم چطور می‌توانی بر امام ناصر محمد یمانی غلبه کرده و عذاب قبر را ثابت کنی. باید تأویلی از آیات محکم کتاب بیاوری که دقیقاً و درست درباره همین فتوای عذاب برزخی دسته جمعی کفار در آتش و نه به صورت پراکنده در قبرها باشد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{مِّمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَارًا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُم مِّن دُونِ اللَّـهِ أَنصَارًا ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [نوح].


و خداوند تعالى می‌فرماید:
{وَحَاقَ بِآلِ فِرْ‌عَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ ﴿٤٥﴾ النَّارُ‌ يُعْرَ‌ضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا ۖ وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْ‌عَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [غافر].


و خداوند تعالى می‌فرماید:
{هَـٰذَا ۚ وَإِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ‌ مَآبٍ ﴿٥٥﴾ جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿٥٦﴾ هَـٰذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ ﴿٥٧﴾ وَآخَرُ‌ مِن شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿٥٨﴾ هَـٰذَا فَوْجٌ مُّقْتَحِمٌ مَّعَكُمْ ۖ لَا مَرْ‌حَبًا بِهِمْ ۚ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ‌ ﴿٥٩﴾ قَالُوا بَلْ أَنتُمْ لَا مَرْ‌حَبًا بِكُمْ ۖ أَنتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا ۖ فَبِئْسَ الْقَرَ‌ارُ‌ ﴿٦٠﴾ قَالُوا رَ‌بَّنَا مَن قَدَّمَ لَنَا هَـٰذَا فَزِدْهُ عَذَابًا ضِعْفًا فِي النَّارِ‌ ﴿٦١﴾وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَ‌ىٰ رِ‌جَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَ‌ارِ‌ ﴿٦٢﴾ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِ‌يًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ‌ ﴿٦٣﴾ إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ‌ ﴿٦٤﴾ قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ‌ ۖ وَمَا مِنْ إِلَـٰهٍ إِلَّا اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ‌ ﴿٦٥﴾ رَ‌بُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ‌ ﴿٦٦﴾ قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِ‌ضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالملأ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [ص].


و اما کسانی که از نظر آنان اشرار بوده و به خاطر پیروی از حق آمده از پروردگار و بریدن ازخدایانشان؛ توسط ایشان کشته شده بودند را در مقابل خود و همراه با کفار در آتش نمی‌بینند ومی‌گویند:
{وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَ‌ىٰ رِ‌جَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَ‌ارِ‌ ﴿٦٢﴾ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِ‌يًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ‌ ﴿٦٣﴾} صدق الله العظيم [ص]


و جواب آنان را درآیات محکم کتاب درفرموده خداوند تعالی است:
{وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَ‌بِّهِمْ يُرْ‌زَقُونَ﴿١٦٩﴾فَرِ‌حينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّـهُ مِن فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُ‌ونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿١٧٠﴾ يَسْتَبْشِرُ‌ونَ بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللَّـهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللَّـهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ‌ الْمُؤْمِنِينَ ﴿١٧١﴾ الَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِلَّـهِ وَالرَّ‌سُولِ مِن بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْ‌حُ ۚ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ‌ عَظِيمٌ ﴿١٧٢﴾ الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّـهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ ﴿١٧٣﴾فَانقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللَّـهِ وَفَضْلٍ لَّمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُوا رِ‌ضْوَانَ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ﴿١٧٤﴾} صدق الله العظيم [آل عمران]


کفار آنان را که قبل از هلاکت شدن خود توسط خداوند به قتل رسانده بودند پیشاپیش وجلوی خود درآتش پیدا نمی‌کنند (و منتظر بودند آنها قبل از خودشان وارد آتش شده باشند) اما آنان را در پیشاپیش خود درآتش نمی‌بینند و برای همین می‌گویند:
{وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَ‌ىٰ رِ‌جَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَ‌ارِ‌ ﴿٦٢﴾ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِ‌يًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ‌ ﴿٦٣﴾} صدق الله العظيم [ص]


مثل مردی که از مکان دور شهر شتابان می‌آمد:
{وَاضْرِ‌بْ لَهُم مَّثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْ‌يَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْ‌سَلُونَ ﴿١٣﴾ إِذْ أَرْ‌سَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُم مُّرْ‌سَلُونَ ﴿١٤﴾ قَالُوا مَا أَنتُمْ إِلَّا بَشَرٌ‌ مِّثْلُنَا وَمَا أَنزَلَ الرَّ‌حْمَـٰنُ مِن شَيْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ ﴿١٥﴾ قَالُوا رَ‌بُّنَا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْكُمْ لَمُرْ‌سَلُونَ ﴿١٦﴾ وَمَا عَلَيْنَا إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿١٧﴾ قَالُوا إِنَّا تَطَيَّرْ‌نَا بِكُمْ ۖ لَئِن لَّمْ تَنتَهُوا لَنَرْ‌جُمَنَّكُمْ وَلَيَمَسَّنَّكُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١٨﴾ قَالُوا طَائِرُ‌كُم مَّعَكُمْ ۚ أَئِن ذُكِّرْ‌تُم ۚ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِ‌فُونَ ﴿١٩﴾ وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ رَ‌جُلٌ يَسْعَىٰ قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْ‌سَلِينَ ﴿٢٠﴾ اتَّبِعُوا مَن لَّا يَسْأَلُكُمْ أَجْرً‌ا وَهُم مُّهْتَدُونَ ﴿٢١﴾ وَمَا لِيَ لَا أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَ‌نِي وَإِلَيْهِ تُرْ‌جَعُونَ ﴿٢٢﴾ أَأَتَّخِذُ مِن دُونِهِ آلِهَةً إِن يُرِ‌دْنِ الرَّ‌حْمَـٰنُ بِضُرٍّ‌ لَّا تُغْنِ عَنِّي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا وَلَا يُنقِذُونِ ﴿٢٣﴾ إِنِّي إِذًا لَّفِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ﴿٢٤﴾ إِنِّي آمَنتُ بِرَ‌بِّكُمْ فَاسْمَعُونِ ﴿٢٥﴾ قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ ۖ قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ ﴿٢٦﴾ بِمَا غَفَرَ‌ لِي رَ‌بِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَ‌مِينَ ﴿٢٧﴾وَمَا أَنزَلْنَا عَلَىٰ قَوْمِهِ مِن بَعْدِهِ مِن جُندٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنزِلِينَ ﴿٢٨﴾ إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [يس]
ولی مردمش او را جلوی خود در آتش جهنم نمی‌یابند؛ چون بعد از کشته شدن توسط مردمش مستقیم به او گفته شد:
{قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ ۖ قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ ﴿٢٦﴾ بِمَا غَفَرَ‌ لِي رَ‌بِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَ‌مِينَ ﴿٢٧﴾وَمَا أَنزَلْنَا عَلَىٰ قَوْمِهِ مِن بَعْدِهِ مِن جُندٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنزِلِينَ ﴿٢٨﴾ إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم،


و برای همین مردمش بعد از هلاک شدن از جانب خدا او را در آتش نیافتند با اینکه او را قبل از خود به قتل رسانده بودند. برای همین کفار می‌گویند:
{وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَ‌ىٰ رِ‌جَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَ‌ارِ‌ ﴿٦٢﴾ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِ‌يًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ‌ ﴿٦٣﴾ إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ‌ ﴿٦٤﴾ قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ‌ ۖ وَمَا مِنْ إِلَـٰهٍ إِلَّا اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ‌ ﴿٦٥﴾ رَ‌بُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ‌ ﴿٦٦﴾ قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِ‌ضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالملأ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [ص]


به خداوند قسم که نمی‌توانی بر امام مهدی ناصر محمد یمانی غلبه کنی؛ مگر برای این فرموده خداوند تعالی تأویل بیاوری:
{إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ‌ ﴿٦٤﴾ قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ‌ ۖ وَمَا مِنْ إِلَـٰهٍ إِلَّا اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ‌ ﴿٦٥﴾ رَ‌بُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ‌ ﴿٦٦﴾ قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِ‌ضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالملأ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [ص]


و سؤال مهدی منتظر از ابوحمزه از مصر این است که کسانی که در این آیات اشاره شده که با هم جدال می‌کنند اهالی و اصحاب آتش‌اند یا طبق گمان شما ملائکه مقرب خداوند رحمان هستند؟ ما به پاسخ محکم خداوند واحد قهار اکتفا می‌کنیم تا حکم حق را میان کسانی که درباره آن اختلاف دارند روشن شود. خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ‌ ﴿٦٤﴾} صدق الله العظيم
پس ابوحمزه مصری؛ ای سرسخت‌ترین دشمن مهدی منتظر؛ چرا کلام خداوند را از موضع آن تحریف می‌کنی؟ به خداوند قسم تا کبر را کنار نگذاشته و استغفار نکرده و از مهدی منتظر امام ناصر محمد یمانی پیروی نکنی؛ بیان حق ذکرتنها باعث افزودن بر پلیدی‌ات خواهد شد.


اما شروطی که برای اداره پایگاه هاشمی قائل شده‌ای به ما ربطی ندارد تا آنها را قانع کنیم. تنها شرطی که ما داریم این است که مجالی برایمان فراهم کنند تا علمای مشهورامت یکی بعد از دیگری با امام ناصر محمد یمانی گفت‌وگو کنند تا یا آنها ناصر محمد یمانی را هدایت کنند و یا او ایشان را به حق رهنمون گردد وغرور و تعصب نه من و نه آنان را به گناه نکشاند. اما ولیّ شیطان رجیم در اینجا حاضر شده تا بین گفت‌وگو میان علمای مسلمین و مهدی منتظر حائل شود. ولی محمود ابوحمزه؛ مشکلی نیست و مهدی منتظر از گفت‌وگو با تو استکبار نمی‌ورزد؛ باشد که پند گرفته یا بترسی؛ با اینکه من می‌بینم بیان حق ذکر باعث افزوده شدن پلیدی بر پلیدی تو می‌شود چون تو می‌خواهی راه پیروی از ذکر را به شدت منحرف سازی.


و اما مدیران و سرپرستانی که در پایگاه‌های گفت‌وگوی اسلامی که تو باعث فتنه‌شان شده و با نسبت دادن مطالب دروغ‌ و بهتان زدن به ما؛ مجبورشان کرده‌ای تا بیان مهدی منتظر درباره گفت‌وگو را حذف نمایند؛ مهدی منتظر به آنان می‌گوید فرموده خداوند تعالی را به یاد داشته باشید که:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [الحجرات]
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين..
الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
ــــــــــــــــ

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36839

Admin
19-06-2015, 01:20 PM
سلسله گفتارهای امام مهدی در پایگاه أشراف أونلاین
- 11 -
الإمام ناصر محمد اليماني
25 - محرم - 1432 هـ
01 - 01 - 2011 مـ
۱۱-دی-۱۳۸۹ه.ش.
05:27 صباحاً

[ لمتابعة رابط المشاركة الأصليّة ]
(https://mahdialumma.xyz/showthread.php?t=2797)https://mahdialumma.xyz/showthread.php?t=2797 (https://mahdialumma.xyz/showthread.php?t=2797)
ـــــــــــــــــــــــ



ادامه گفتگو در انجمن علمی پایگاه جهانی خاندان هاشمی..

بسم الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
{إِنَّ اللَّـهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ ۚ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم [الأحزاب].
اللهم صلِّ وسلم وبارك على جدي محمد رسول الله صلى الله عليه وآله الأطهار ما تعاقب الليل والنهار عداد ثواني الدهر والشهر إلى اليوم الآخر، أما بعد..
و این پاسخ مختصر مهدی منتظر به شیخ فاضل ابوفراس الزهرانی است. او از نظر ما از مردمان بسیار خوب است و ما هم‌چنان به او حسن ظن داریم و به شخص گرامی شما برای گفتوگو با امام ناصر محمد یمانی در این پایگاه مبارک و بی‌طرف خوش‌آمد می‌گوییم و با وجود اینکه خودمان فقط میهمان این پایگاه هستیم؛ ورود شما به این پایگاه را خیر مقدم می‌گوییم و این بر طبق ضرب المثلی است که یمنی‌ها دارند و می‌گویند میهمان اول به میهمان بعدی خیرمقدم می‌گوید.
چیزی که می‌خواهیم به برادرمان ابوفراس الزهرانی بگوییم این است که به تو بشارت می‌دهیم امام ناصر محمد یمانی تنها قسمت کمی از کتاب را از حفظ دارد ولی عزیز من اجازه بده تا نتیجه گفت‌وگو را پیشاپیش وقبل از آغاز آن اعلان کنم. اگر شما و تمام علمای مسلمین از مذاهب و فرق مختلف؛ به دعوت حکمیت بر اساس کتاب خداوند قرآن عظیم پاسخ دهید؛ قادر نخواهید بود از آیات محکم کتاب خداوند دربرابر امام ناصر محمد یمانی حجت بیاورید.
ای مردم؛ به پروردگار عالمیان قسم می‌خورم که اعلان نتیجه و پیروزی قبل از گفت‌وگو؛ ناشی از مغرور بودن به خودم و ذکاوتم نیست؛ حاشا لله ربّ العالمين..من به معلم خود خداوند سبحان و تعالی که بسی والاست اطمینان دارم چون می‌دانم در مورد انتخاب شدن خود به عنوان مهدی منتظر از جانب خداوند؛ نسبت دروغ به پروردگارم نداده‌ام. به هیچ‌ وجه چنین نیست .به پروردگار آسمان‌ها و زمین و پروردگار عرش عظیم قسم؛ من این فتوا را از پروردگارم دریافت نموده‌ام که بی شک‌وتردید مهدی منتظر هستم. ای مردم! ممکن است من به حق از صادقان باشم و ممکن است دروغ بگویم و برای هر ادعایی برهان لازم است؛ پس قرآن را حَکَم قرار دهیم و به آیات محکم و بینه آن که آیه‌های ام الکتابند مراجعه کنیم چراکه تنها کسانی از آنها رومی‌گردانند که قلبشان از حق منحرف و تنگ است؛ از جمله فتوای خداوند درباره وجود عذابی دیگر غیر از عذاب روز حساب. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَآخَرُ‌ مِن شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿٥٨﴾ هَـٰذَا فَوْجٌ مُّقْتَحِمٌ مَّعَكُمْ ۖ لَا مَرْ‌حَبًا بِهِمْ ۚ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ‌ ﴿٥٩﴾ قَالُوا بَلْ أَنتُمْ لَا مَرْ‌حَبًا بِكُمْ ۖ أَنتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا ۖ فَبِئْسَ الْقَرَ‌ارُ‌ ﴿٦٠﴾ قَالُوا رَ‌بَّنَا مَن قَدَّمَ لَنَا هَـٰذَا فَزِدْهُ عَذَابًا ضِعْفًا فِي النَّارِ‌ ﴿٦١﴾وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَ‌ىٰ رِ‌جَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَ‌ارِ‌ ﴿٦٢﴾ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِ‌يًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ‌ ﴿٦٣﴾ إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ‌ ﴿٦٤﴾ قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ‌ ۖ وَمَا مِنْ إِلَـٰهٍ إِلَّا اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ‌ ﴿٦٥﴾ رَ‌بُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ‌ ﴿٦٦﴾ قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِ‌ضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالملأ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [ص].
آن‌ چه که از این آیات استنباط می‌کنیم این است که آتش در فضای کیهانی اطراف زمین قرار دارد و کفار مستقیم بعد از مرگ و قبل از فرا رسیدن روز حساب سهم خود از عذاب را در آنجا می‌گیرند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَ‌ىٰ عَلَى اللَّـهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ ۚ أُولَـٰئِكَ يَنَالُهُمْ نَصِيبُهُم مِّنَ الْكِتَابِ ۖ حَتَّىٰ إِذَا جَاءَتْهُمْ رُ‌سُلُنَا يَتَوَفَّوْنَهُمْ قَالُوا أَيْنَ مَا كُنتُمْ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ ۖ قَالُوا ضَلُّوا عَنَّا وَشَهِدُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُوا كَافِرِ‌ينَ ﴿٣٧﴾قَالَ ادْخُلُوا فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِكُم مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ فِي النَّارِ‌ ۖ كُلَّمَا دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَّعَنَتْ أُخْتَهَا ۖ حَتَّىٰ إِذَا ادَّارَ‌كُوا فِيهَا جَمِيعًا قَالَتْ أُخْرَ‌اهُمْ لِأُولَاهُمْ رَ‌بَّنَا هَـٰؤُلَاءِ أَضَلُّونَا فَآتِهِمْ عَذَابًا ضِعْفًا مِّنَ النَّارِ‌ ۖ قَالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَلَـٰكِن لَّا تَعْلَمُونَ ﴿٣٨﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
واستنباط می‌کنیم امت‌هایی که در آنجا بودند؛ کسانی‌اند که رسولان پروردگارشان را تکذیب کرده و پیش از تازه‌واردان توسط خداوند فنا شده‌ بودند و اما امتی که خداوند بعد از آنها هلاکشان کرده کسانی هستند که راه ایشان را دنبال کرده‌اند و از اینجا استنباط می‌کنیم که عذاب برزخی بی شک‌وتردید در آتش است و این نصیب آنان از عذاب برزخی است که به اذن خداوند بلافاصله بعد از مرگ به ایشان می‌رسد؛ و مستقیم بعد از مرگ وارد آتش جهنمی می‌شوند که در همان جهنم قرار دارد نه در حفره جسد -یعنی قبر- ولی اکثر مردم نمی‌دانند.
و هم‌ چنین سراغ این فرموده خداوند تعالی می‌آییم:
{الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ طَيِّبِينَ ۙ يَقُولُونَ سَلَامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [النحل].
و سراغ سؤالی می‌آییم که ملک عتید مستقیم بعد از مرگ از کفار کرده و می‌گوید در زندگی دنیا چه کردید؛ کافران نوشته‌های ملک عتید را انکار می‌کنند. هر کس فرشته‌ای بنام ملک عتید دارد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ ۖ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِن سُوءٍ ۚ بَلَىٰ إِنَّ اللَّـهَ عَلِيمٌ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿٢٨﴾ فَادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا ۖ فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِ‌ينَ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [النحل].
آنها نوشته‌های ملک عتید را انکار می‌کنند؛ یعنی اعمال بد را رد می‌کنند و برای همین ملک عتید جواب می‌دهد:
{ بَلَىٰ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ} صدق الله العظيم [النحل:۲۸].
ملک عتید می‌گوید البته که عمل ناپسند و بد انجام داده‌ای و خداوند از کردار شما آگاه است و روز حساب بین من و تو حکم خواهد کرد چون من هیچ ظلمی به تو نکردم و کار نکرده را به حسابت ننوشتم، سپس از دروازه‌های جهنم وارد آن می‌شوند تا نصیب خود از عذاب برزخی بعد از مرگ و قبل از رستاخیز را بچشند و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ ۖ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِن سُوءٍ ۚ بَلَىٰ إِنَّ اللَّـهَ عَلِيمٌ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿٢٨﴾ فَادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا ۖ فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِ‌ينَ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [النحل].
و فتوای ورود فوری آنها به آتش و به محض مرگ را نیز می‌یابیم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَحَاقَ بِآلِ فِرْ‌عَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ ﴿٤٥﴾ النَّارُ‌ يُعْرَ‌ضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا ۖ وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْ‌عَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [غافر].
و این آیات از آیه‌های محکم و ام الکتابند که فتوا می‌دهند عذاب برزخی برای کافران به صورت جمعی در آتش جهنم و در خود جهنم است نه طبق اعتقاد شما به صورت پراکنده در قبرها.
ممکن است شیخ فاضل الزهرانی محترم بخواهد بگوید: «ناصر محمد یمانی؛ آیا در علم خداوند عذاب برزخی بر نفس -روح- بدون جسد وارد می‌شود؟» امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ او می‌گوید: خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَوْ تَرَ‌ىٰ إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَ‌اتِ الْمَوْتِ وَالْمَلَائِكَةُ بَاسِطُو أَيْدِيهِمْ أَخْرِ‌جُوا أَنفُسَكُمُ ۖ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّـهِ غَيْرَ‌ الحقّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُ‌ونَ ﴿٩٣﴾}صدق الله العظيم [الأنعام].
واز خلال این استنباط می‌کنیم که عذاب بر نفس بدون جسد وارد می‌شود:
{وَمَا أُوتِيتُم مِّنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٥﴾} [الاسراء]،
و برای همین فرشتگان مرگ می‌گویند:
{أَخْرِجُواْ أَنفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللّهِ غَيْرَ الحقّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ} صدق الله العظيم.
ای عزیزان من؛ آیا می‌خواهید با اعتقاد به عذاب بعد از مرگ در قبر بر جسم و روح با هم؛ به دست کافران و ملحدان برعلیه خودتان دلیلی آشکار بدهید؟ پس چرا قبل از زمان مقدر شده در کتاب مسطور مرده را برمی‌انگیزید؟ مگر خداوند تعالی نمی‌فرماید:
{حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَ‌بِّ ارْ‌جِعُونِ ﴿٩٩﴾ لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَ‌كْتُ ۚ كَلَّا ۚ إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا ۖ وَمِن وَرَ‌ائِهِم بَرْ‌زَخٌ إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿١٠٠﴾}صدق الله العظيم [المؤمنون].
به راستی که این [عقیده عذاب در قبر] از افتراهای شیاطین بشر است که تظاهر به ایمان کرده و کفر و مکر خود برای بازداشتن مردم از پیروی از ذکر را پنهان می‌کنند. چرا که انسان‌های کافری که در مورد این عقیده یعنی عذاب روح و جسد با هم و مستقیم بعد از مرگ در داخل حفره قبر [که جسد درآن قرار می‌گیرد] تحقیق می‌کنند؛ اثری از عقیده مسلمانان پیدا نمی‌کنند و شیاطین باعث می‌شوند آنان در دین خداوند و معتقدات مسلمانان شک و تردید کنند؛ اعتقاداتی که هیچ پایه و اساس حقی در عالم واقعیات و در جهان حقیقت ندارند چرا که آتش چیزی است که توسط ناظرین قابل مشاهده است. اما محققان اثری از اعتقادات مسلمانان در این‌باره پیدا نمی‌کنند و این همان چیزی است که شیاطین از این دروغ‌ها و سایر احادیث قبر انتظار دارند. و اما کافران تصور می‌کنند این خداوند است که در قرآن فتوای عذاب قبر را داده است و زمانی که حقیقتی در این اعتقاد نیابند؛ به این قرآن عظیم کافر شده و از پیروی از آن بازمی‌گردند و این همان خواسته و هدف مفتریان از دادن نسبت دروغ در مورد عذاب قبر است.
ای عزیزان من! شما از تبعیت از ناصر محمد یمانی که پیرو آن چیزی است که بر محمد صلى الله عليه وآله وجميع المُسلمين نازل شده رومی‌گردانید. من دین جدیدی برای شما نیاورده‌ام بلکه شما را به بازگشت به سیره پیشین نبوت فرا می‌خوانم که محمد رسول الله و کسانی که با دل و جان با وی بوده‌اند بر طبق آن عمل می‌کردند و بدانید سنت حق نبوی از جانب خداوند است و هر کس نسبت به حدیث حق آن کافر شود؛ بداند که حتماً و بی شک‌وتردید به یکی از آیات کتاب خداوند قرآن عظیم کافر شده است. ای مردم به خدا قسم که اگر عقیده شما مخالف آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم نبود؛ چرا باید آنها را تکذیب می‌کردم ولی من می‌دانم هر چیزی در سنت نبوی که مخالف آیات محکم کتاب خدا باشد؛ از نزد خدا نیامده است؛ آیا می‌دانید که قرآن و سنت بیان هر دو از نزد خداوند آمده و نور علی نور‌ند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَاتَّبِعْ قُرْ‌آنَهُ ﴿١٨﴾ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [القيامة].
پس از قرائت قرآن و بیان آن پیروی نمایید که نور علی نورند و بین خداوند و رسولش جدایی قائل نشوید و چنین نباشد که به بخشی از کتاب ایمان داشته و نسبت به بخشی دیگر کافر باشید که خداوند با عذاب از نزد خود بر شما حکم خواهد کرد و من نصیحت کننده امین شما هستم. خداوند مرا از قرآنیون قرار نداده است؛ کسانی که به زعم خود از قرآن پیروی می‌کنند و از سنت بیان آن رو می‌گردانند و دو نوبت از نمازهای واجب را رها کرده‌اند. خداوند مرا از اهل سنت و جماعت نیز قرار نداده است که از سنت بیان پیروی کرده و محکمات قرآن را پشت‌ سر انداخته‌اند؛ انگار که از آیات محکم کتاب خبر ندارند، همانند ابوحمزه که از برهان روشنی که با آن برای ابوحمزه حجت آورده و وقوع عذاب در حفره جسد یعنی قبر را نفی کرده و از کتاب ثابت کردیم که عذاب در آتش جهنم است نه در قبرها و به صورت پراکنده؛ چون آنها هم‌دیگر را می‌بینند و برای همین می‌گویند:
{وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَ‌ىٰ رِ‌جَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَ‌ارِ‌ ﴿٦٢﴾ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِ‌يًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ‌ ﴿٦٣﴾ إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ‌ ﴿٦٤﴾ قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ‌ ۖ وَمَا مِنْ إِلَـٰهٍ إِلَّا اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ‌ ﴿٦٥﴾ رَ‌بُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ‌ ﴿٦٦﴾ قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِ‌ضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالملأ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾}صدق الله العظيم [ص].
و شیخ فاضل ابوفراس خواهش می‌کنم تو مانند ابوحمزه عمل نکن و از برهان روشنی که از آیات محکم کتاب برایتان آورده‌ایم رو مگردان؛ دلیل حقی که ثابت می‌کند، عذاب بعد ازمرگ درآتش جهنم است وبر نفس [روح] بدون جسد وارد می‌شود و این روح شماست که از شما انسان می‌سازد نه جسم شما...
آیا می‌دانید راز حیات در روح نهفته وعلت مرگ جسد؛ ترک آن توسط روح است؛ چون روح حیات است؟ ولی عقیده شما درباره اینکه روح بدون جسد حیات ندارد؛ اعتقاد باطلی و خطایی است. چگونه قدرت خداوند به جسد نیازمند است؟ آیا می‌دانید که روح امر قدرت خداوند تعالی «کن فیکون» است و این روح است که جسد را زنده نگاه می‌دارد و اگر آن را ترک کند، زندگی آن را ترک کرده است. لذا راز حیات و حواس پنج‌گانه در روح است و آنچه که از علم در نزد شماست بسیار قلیل و کم است.
ای بندگان خداوند از من تبعیت کنید تا شما را به راه درست هدایت نمايم. ای شیخ فاضل جناب ابوفراس محترم؛ گفت‌وگو را منحصر به اثبات عذاب بعد از مرگ، قبل از روز حساب می‌کنیم. و اما امام ناصر محمد یمانی با برهان آشکار با شما جهاد می‌کند تا ثابت نماید عذاب بعد از مرگ در آتش است و بر نفس [روح] بدون جسد که در قبر قرار دارد؛ وارد می‌گردد. چون به دلیل عقیده باطل شما که خداوند برای آن برهانی در آیات محکم قرآن نازل نفرموده است؛ باعث شده‌اید مردم به دین حق اسلام که از نزد پروردگار عالمیان آمده است شک کنند و تصور می‌کنند خداوند در آیات محکم ذکر خود درباره عذاب در قبر به شما فتوا داده است و از آنجا که نشانه‌ای برای صحت اعتقاد شما نیافته‌اند؛ به آن کافر شده‌اند. اما شما می‌دانید که خداوند درباره عذاب قبر هیچ برهانی نازل نفرموده است. البته علت انکار عذاب قبر توسط ناصر محمد یمانی این نیست که برهانی برای آن در قرآن نیامده است؛ بلکه من مهدی منتظر به این دلیل عذاب قبر را رد می‌کنم که با فتوای خداوند در آیات محکم مخالف است. خداوند در قرآن فتوا می‌دهد که عذاب بعد از مرگ در آتش است؛ در خود آتش و گفت‌وگو میان خود و ابوفراس را بر همین اساس می‌گذاریم و به تمام انصار در دوران «گفت‌وگو قبل از ظهور» امر می‌کنیم در گفت‌وگو بین ابوفراس و مهدی منتظر ناصر محمد یمانی دخالت نکنند.
و از این پایگاه مبارك به قیادت شیخ فاضل جناب رئیس این انجمن «شریف محمد بن علی الحسنی» تشکر می‌کنم. خداوند او را حفظ کرده و تحت حمایت خود بگیرد؛ او از انصار من نیست ولی از کسانی که با دعوت من می‌جنگند نیز نمی‌باشد چون نمی‌خواهد به خود ظلم کرده و قبل از شنیدن سخنان و تدبر در برهان علمی‌ امام ناصر محمد یمانی درمورد او حکم کند و می‌خواهد دریابد آیا به حق سخن می‌گوید و راه راست را نشان می‌دهد یا از مهدیونی است که دچار مسّ شیطان شده و ندانسته به خداوند نسبت داده و از ظن پیروی می‌کنند، درحالی‌که ظن کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند و این چیزی است که خردمندان آن را درک می‌کنند، همانانی که قبل از آنکه امام مهدی ناصر محمد یمانی بیاید؛ در بیان حق کتاب تدبر کرده و اگر می‌دیدند برهان از نزد پروردگار عالمیان است؛ به آن ایمان می‌آورند؛ پس چگونه حق آمده از پروردگارشان را تکذیب کنند؟ آنها کسانی‌اند که خداوند در همه امت‌ها آنان را هدایت می‌نماید. آنان قبل از شنیدن سخن دعوت‌کننده و تفکر در برهان علمی او که آیا از نظر عقلی و منطقی قابل قبول است یا دیوانه است؛ درمورد او قضاوت نمی‌کنند. خداوند به اینان بشارت داده که به سوی حق هدایتشان خواهد کرد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَبَشِّرْ عِبَادِ ﴿١٧﴾ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [الزمر]
و اما کسانی که قبل از تدبر و تفکر در منطق و سخن مدعی، درباره او حکم می‌دهند؛ مردمی هستند که اهل تفکر نبوده و خداوند نیز ایشان را به سوی حق هدایت نمی‌کند چون از خردمندان و متفکران نیستند.
شیخ فاضل ابوفراس؛ مهدی منتظرهمچنان تکرار کرده و می‌گوید ما در این گفت‌وگو، سراغ موضوع دیگری نمی‌رویم مگر اینکه درباره عذاب قبر به نتیجه برسیم و ببینیم که عذاب در حفره قبر حاوی جسد روی می‌دهد یا در آتش جهنم و در خود جهنم و حکم‌کننده میان ما پروردگار عالمیان است و چه کسی بهتر از خداوند حکم می‌دهد.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَفَغَيْرَ اللّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنَزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّل} صدق الله العظيم [الأنعام:۱۱۴].
وبه راستی که ما تفصیل آن را از خود قرآن نازل شده برایتان استنباط می‌کنیم و از جانب خود اجتهاد نمی‌کنیم؛ بلکه از آیات بینه که ام الکتابند برهان می‌آوریم؛ آیاتی که هرکس از آنها روبرگرداند و از خلاف آن پیروی کند؛ از فاسقان است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ ۖ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ ﴿٩٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
تا اینکه گفت‌وگو درمورد عذاب قبر را به پایان برسانیم؛ آن‌گاه وارد گفت‌وگو درباره نفی سنگسار می‌شویم. ممکن است بعضی از احکام حق امام مهدی با احکام گروهی دیگر توافق داشته باشد؛ اما گمان نکنید امام مهدی از آنهاست. بلکه خواهید دید من حتماً دراحکام دیگر دینی با آنها مخالف بوده و گروهی دیگر را تأیید می‌کنم و باز در مورد حکم دیگر با اینان مخالفت کرده و گروه دیگر را تصدیق می‌کنم.
ای مردم؛ به راستی که خداوند، من امام مهدی را به عنوان کسی قرار داده تا در موارد اختلاف به حق حکم دهم. من از عامه مسلمانان هستم و هیچ وقت یکی از علما و خطبای منابر مسلمين نبوده‌ام و شهادت خدا بر این امر کافی است. ولی خداوند هر کس را که بخواهد برمی‌گزیند و آنچه را که خیر شما در آن است را انتخاب می‌کند. خداوند منزه و بالاتر از شریکانی است که برای او قائل می‌شوند. حق نباید و نمی‌تواند از خواسته‌های شما پیروی کند؛ بلکه به حق در موارد اختلاف میانتان حکم خواهد کرد. خدا را به شهادت می‌گیرم که من مهدی منتظر نسبت به تعدد مذهبی در دین خدا به کل کافرم و از تمام مسلمانان دعوت می‌کنم تا پراکندگیشان را رفع کرده و بعد از تقسیم شدن به احزاب پراکنده و دلخوش بودن هریک به دانش خود، امتشان را متحد سازم؛ درحالی‌‌که هر آنچه که مخالف محکمات قرآن عظیم در نزدشان است؛ باطل و دروغ است و هر چه که در تناقض با قرآن نباشد باید به عقل و منطق ارجاع داده شود. ضرب المثلی یمنی می‌گوید اگر عالِم ديوانه باشد، پرسنده و طالب علم كه بايد عاقل باشد «معادل :اگر گوینده دیوانه باشد؛شنونده که باید عاقل باشد».
ای خردمندان از خداوند پروا کنید؛ سیاره عذاب، سیاره سقر [که سیاره دهم می‌نامیدش] نزدیک شده است و این سیاره عذاب است که پیش از این وجود آن را از آیات محکم کتاب؛ ثابت کردیم. در هر صورت باز به شیخ فاضل أبو فراس یادآورمی‌شویم تا به نتیجه نرسیم از موضوع عذاب بعد از مرگ خارج نخواهیم شد. البته اگر ناصر محمد یمانی در مورد موضوع عذاب قبر بر کسی که با او گفت‌وگو می‌کند پیروز شود؛ معنایش این نیست که او مهدی منتظر است و یک برهان کافی نیست و باید امام مهدی ناصر محمد یمانی در تمام مسائل عقیدتی و فقهی دین خداوند اسلام؛ بر کسانی که با او گفت‌وگو می‌کنند غلبه نماید. عالمی را پیدا نخواهید کرد که از قرآن عظیم برای من حجت بیاورد؛ مگر اینکه امام مهدی ناصر محمد یمانی با برهان قوی علمی از آیات محکم قرآن حکیم بر وی غلبه نکند و حتی اگر از متشابه قرآن هم با من گفتگو کند؛ من به اذن خداوند از آن باخبرم و برای او از همین کتاب تأویل حق را خواهم آورد و از راست‌گویانم. مهم این است که اگر به دعوت به پذیرش حکمیت خداوند سبحان و تعالی و بلند مرتبه؛ پاسخ دهید؛ قادر بر غلبه بر امام مهدی ناصرمحمد یمانی نخواهید بود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّـهِ ۚ ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الشورى].
و بر امام مهدی ناصر محمد یمانی چیزی بیش از این نیست که حکم خداوند را در موارد اختلافتان از آیات محکم کتاب که برای عالم و جاهلتان قابل فهم باشد؛ استنباط نماید و این قرار بین من و شماست.
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخو عُلماء الدين وأمّتهم؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36840

Admin
21-06-2015, 12:43 PM
سلسله گفتگوهای امام در پایگاه أشراف أونلاين..

- 12 -
الإمام ناصر محمد اليماني
02 - صفر - 1432 هـ
08 - 01 - 2011 مـ
۱۸-دی-۱۳۸۹ه.ش.
05:10 صبح
ـــــــــــــــــــــــ


پاسخ: دعوت به گفت‌وگو

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله وآله الأطهار وجميع أنصار مُحمد وآله الطيبين الطاهرين في الأولين وفي الآخرين وفي الملأ الأعلى إلى يوم الدين.
سلام خداوند بر شما امت مسلمان عزیزم و سلام خداوند بر علمایی که وقتی حق برایشان روشن می‌شود؛ غرور و تعصب ایشان را به گناه نمی‌کشاند و در پیروی از حق حرجی در خود احساس نکرده و تسلیم آن می‌شوند.
ای علمای مسلمین و ای امت مسلمان؛ به خداوند قسم که این خبر بزرگی است که شما از آن روگردانید و تقريبا هیچ وزن و ارزشی برای آن قائل نيستيد. از خدا پروا کنید عزیزان من، چه کسی شما را از عذاب خداوند نجات خواهد داد؛ اگر حاضر نشوید خداوند میان شما حکم نماید؛ چه کسی می‌خواهد بعد از خدا میان شما حکم کند؟ آیا تقوا پیشه نمی‌کنید؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمَنْ أَحْسَنُ مِنْ اللَّهِ حُكْماً لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ} صدق الله العظيم [المائدة:۵۰]

ای مردم؛ به خداوند قسم که اختیار این امر به دست امام مهدی ناصر محمد یمانی نیست و سزاوار او نیست که در امر دین با ظن میان شما حکم کند؛ چراکه ظن کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند.
ای مردم؛ همانا که ناصر محمد یمانی مرد مسلمانی است که مانند شما به کتاب خداوند و سنت حق رسولش ایمان دارد و وحی جدیدی درنزد من نیست که با آن با شما مجادله کنم؛ بلکه از شما دعوت می‌کنم تا برای حکمیت در میانتان، به خدا رجوع کنید و بر امام ناصر یمانی چیزی بیش از این نیست که حکم خداوند را از آیات محکم کتابش قرآن عظیم برای شما بیاورد؛ اگر به این کتاب ایمان دارید؛ اگر خشیت خدا در دلتان است، پس راه دعوت از حکمیت بر اساس کتاب خداوند قرآن عظیم را منحرف نکنید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَـٰنَ بِالْغَيْبِ ۖ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ ﴿١١﴾} صدق الله العظيم [يس]


اگرازعذاب خداوند می‌ترسید، تقوا پیشه کنید که غضب خداوند به خاطر کتابش نزدیک شده است. پس ای خردمندان تقوا کرده و از خدا بترسید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَأَنَابُوا إِلَى اللَّـهِ لَهُمُ الْبُشْرَ‌ىٰ ۚ فَبَشِّرْ‌ عِبَادِ ﴿١٧﴾ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٨﴾ أَفَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذَابِ أَفَأَنتَ تُنقِذُ مَن فِي النَّارِ‌ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [الزمر]


ای علمای مسلمین و ای امت مسلمان؛ تقوا کرده و از خدا بترسید و چیزی را با او شریک نگیرید. صادق‌ترين حدیث، کتاب خداوند است؛ شما از شاهدان این امر هستید و هر چه که مخالف محکمات آن باشد باطل و افتراست فرقی ندارد در تورات باشد یا انجیل و یا در سنت نبوی.


شیخ فاضل ابوفراس الزهرانی؛ همانا که خداوند مهدی منتظر را برای تصحیح عقاید برمی‌انگیزد و سزاوار است که جز حق به خداوند نسبت ندهم؛ شما را چه می‌شود که از حق رو می‌گردانید؛ گویی چیزی از آن نشنیده و یا نخوانده‌اید و درباره موضوعات دیگر که خارج از موضوع گفت‌وگوست؛ با من مجادله می‌کنید؟ مانند کسانی نباشید که خداوند در آیات محکم کتاب خود درباره آنان می‌فرماید:
{وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ قَالُوا سَمِعْنَا وَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ ﴿٢١﴾} صدق الله العظيم [الأنفال]


زيرا آنها ادعا می‌کنند به آنچه که در قرآن عظیم بر محمد نازل شده است ایمان دارند ولی از آیات محکم و بینه کتاب؛ تبعیت نمی‌کنند و چنان از آن رو می‌گردانند که گویا آن را نشنیده و یا نخوانده‌اند و بدون هیچ اظهارنظری از کنار آن می‌گذرند تا کفرشان برای مردم روشن نشود؛ پس شیخ فاضل و محترم ابوفراس از آنان مباش و فرموده خداوند تعالی را به خاطر داشته باش که:
{وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِ آيَاتُنَا وَلَّىٰ مُسْتَكْبِرًا كَأَن لَّمْ يَسْمَعْهَا كَأَنَّ فِي أُذُنَيْهِ وَقْرًا ۖ فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٧﴾} صدق الله العظيم [لقمان]
برادر گرامی چرا از جانب شما درباره آیات بینه کتاب؛ آیات محکم قرآن عظیم که امام ناصر محمد یمانی به عنوان حجت آورده وعقیده شما درمورد عذاب قبر را به حق نابود کرده و بر باد داده است؛ اظهارنظری نمی‌بینم؟ ولی برادر گرامی تو اظهارنظری پیرامون آن نکرده‌ای! به خداوند قسم اگر حجتی در برابر امام ناصر محمد یمانی داشتی؛ کوتاهی نکرده و به شدت با ما مجادله می‌کردی. اما حجتی برای امام ناصر محمد یمانی که به حق با جرأت عذاب قبر را با آیات محکم ذکر نفی کرده در اختیار نداری لذا می‌خواهی با سؤال درباره نسب امام مهدی ناصر محمد یمانی؛ گفت‌وگو را به مسیر دیگر ببری. امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: به خداوند قسم که پروردگار مرا برای مجادله درباره نسب و خاندان خود برنیانگیخته است؛ بلکه برای این برانگیخته شده‌ام تا اگر به کتاب خداوند مؤمن باشید؛ با کتاب پروردگارم برای شما حجت بیاورم و مجادله کنم و شما را به پذیرش حکمیت کتاب خدا و تبعیت از آن و کفر نسبت به هرچه که مخالف آن باشد؛ دعوت نمایم. اما در مورد نسب و خاندان من؛ پیش از این فتوا داده و تو نیز از آن خبرداری و مقصودت از این سؤال این است که اگر بتوانی اعضای این پایگاه جهانی را درمورد نسب و خاندان امام ناصر محمد یمانی به شک بیندازی.

برایشان به حق چنین فتوا می‌دهم: ای افراد خانواده هاشمی قریشی در تمام کشورهای جهان؛ امام مهدی و اهل بیت او نمی‌دانستند از ذریه امام حسین بن علی علیه الصلاة و السلام هستند و بارها افرادی به سراغ ما می‌آمدند تا به ما بگویند از نسبت ما با اهل بیت خبر داشته و برای اثبات آن دلیل دارند ولی ما به گفته‌های آنان وقعی ننهادیم.

به خداوند قسم که اگر جن و انس در برابر امام ناصر محمد یمانی گرد آمده و شهادت می‌دادند امام ناصر محمد یمانی از اهل بیت و از ذریه امام حسین بن علی علیه الصلاة و السلام است؛ امام مهدی ناصر محمد یمانی قاطعانه به خداوند بزرگ سوگند یاد نمی‌كرد که از اهل بیت؛ از ذریه امام حسین بن علی علیه الصلاة است. ولی قسم به خداوند بزرگ که استخوان‌های پوسیده و پراكنده را زنده می‌کند و قسم به پرورگارآسمان‌ها و زمین و آنچه مابین آنهاست و پروردگار عرش عظیم؛ من ناصر محمد یمانی از ذریه امام علی بن ابی‌طالب علیه الصلاة و السلام هستم و دلیل این قسم یقین حق من به فتوای خداوند از زبان جدم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم است که در رؤیایی حق فرمود:
[كان مني حرثك وعلي بذرك أهدى الرايات رايتك وأعظم الغايات غايتك وما جادلك أحد من القُرآن إلا غلبته].
[تو از جانب مادر(حرث ) از من و از جانب پدر(بذر ) از علی هستی. پرچم تو‌ هدایتگرترین پرچم است و بزرگترین هدف؛ هدف توست و کسی نیست که با قرآن با تو به گفتگو بنشیند مگر اینکه از تو شکست بخورد]

این پایان گزیده‌ای از رؤیای اول است. بعد از این رؤیا سؤالی برایم باقی مانده بود: آیا من مهدی منتظرم یا شأن من دقیقاً چیست؛ کاش پروردگارم به حق برایم فتوا دهد تا به حق بودن رؤیا یقین کنم و سپس جدم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم را دیدم که فرمود:

[وإنك أنت المهديّ المنتظَر وما جادلك عالم من القرآن إلا غلبته].

[و به راستی که تو مهدی منتظری و عالمی نیست که از قرآن با تو بحث کند و بر او غلبه نکنی] پایان

لذا ای مردم؛ اثبات نسبت امام مهدی، راه اثبات امامت او نیست بلکه غالب شدن به حق بر شما با کتاب پروردگارش، اثبات امامتش است؛ ای خردمندان اثبات نسب و خاندان امام در این است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ثُمَّ أَوْرَثْنَا الكِتَابَ الذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا} صدق الله العظيم [فاطر:۳۲]


پیش از این برای یکی از پرسشگران مثالی زده بودیم که پندی برای خردمندان بود تا بدانید که برهان در اثبات نسب و خاندان امام مهدی نیست؛ نسب به کار نخواهد آمد اگر با برهان قوی علمی از کتاب بر شما مهیمن نباشم. نسب ظاهری یا مخفی امام مهدی هر چه که باشد، هیچ اهمیتی ندارد؛ چون برهان حق برای مهدی منتظر بودن ناصر محمد یمانی این نیست که او ثابت کند از آل‌ بیت هاشمی قریشی است چون ابولهب که بزرگترین تکذیب کننده کتاب به شمار می‌آ‌‌مد؛ عموی محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بود؛ علت مبالغه شما درمورد آل‌ بیت چیست و ما نیز انسانی مانند سایر انسان‌ها هستیم. گروهی از ما مؤمن و گروهی کافرند و گروهی مقتصد و میانه‌رو هستند؛ گروهی در حق خود ظلم کرده و گروهی درکار خیر سبقت می‌گیرند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا ۖ فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّـهِ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [فاطر]

مبالغه در آل‌ بیت چه دلیل دارد و سزاوار افراد صالح از آل‌ بیت نیست که به خاطر نسب، خود را بالاتر از مردم بدانند گویا که آنها معدن الماس‌اند و مردم معدن مس. خداوند بین بندگان خود فرقی قائل نیست مگر به تقوی و آل‌ بیت چیزی جز ذریه آدم و حوا نیستند؛ آیا تقوا نمی‌کنید؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی :

{يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّـهِ أَتْقَاكُمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ ﴿١٣﴾} صدق الله العظيم [الحجرات].
و محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرموده است:


[أيها الناس إن ربكم واحد وإن أباكم واحد كلكم لآدم وآدم من تراب أكرمكم عند الله أتقاكم، وليس لعربي على أعجمي فضل إلا بالتقوى – ألا هل بلغت اللهم فاشهد].

[ ای مردم پروردگار شما یکی است و پدر همه شما یک نفر است. همه شما از فرزندان آدم هستید و آدم از خاک و گرامی‌ترین شما در نزد خداوند پرهیزگاران شما هستند و عرب بر غیر عرب برتری ندارد مگر با تقوا. بدانید که من این را ابلاغ کردم. خدایا شاهد باش] صدق عليه الصلاة والسلام
و امام مهدی نیز فتوای خداوند و رسولش را تصدیق کرده و از آن پیروی کنند و به خاطر نسب و خاندان بر مردم برتری نمی‌جوید و من تنها عبدی از بندگان خداوند هستم که حنیفانه مسلمانم و از مشرکان نیستم. ای مردم؛ مبالغه در حق انبیا و خاندان آنها و مهدی منتظر را رها کنید که من نصیحت‌‌کننده امین شما هستم؛ چون اگر به مبالغه ناحق درمورد ایشان ادامه دهید و در راه حب و قرب خداوند رقابت نکنید گویی که خداوند تنها مال ایشان است و نه شما؛ از مشرکان خواهید بود. از خدا تقوا کرده و از من پیروی نمایید تا شما را با قرآن مجید به راه خداوند عزیز و حمید هدایت کنم و جن و انس را به پیروی از بندگانی فرا می‌خوانم تا برای قرب بیشتر به خداوند به سوی رب المعبود خود رقابت می‌کنند؛ اگر تنها او را عبادت می‌کنید.

سزاوار نیست امام مهدی ناصر محمد یمانی به انصار خود بگوید که شایسته ایشان نیست در راه حب و قرب بیشتر به خداوند با وی رقابت کنند چون او خلیفه خداوند بر زمین است، به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم که اگر چنین مطلبی را به انصار بگویم؛ هیچ‌یک از اهالی آسمان و زمین در برابر عذاب خداوند به کارم نخواهند آمد و سزاوار نیست که امام مهدی و تمام انبیا و رسولان خداوند را تنها برای خود خواسته و صالحان را محروم کنند سبحانه و تعالی علوا کبیرا... و ما همگی امتی واحدیم که همه ما در ذات خداوند سبحان حق داریم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ وَمَنْ عِندَهُ لَا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَلَا يَسْتَحْسِرُونَ ﴿١٩﴾} [الأنبياء]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَ مَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ ﴿١٠٧﴾} [الأنبياء]


و خداوند تعالی می‌فرماید:
{قُلْ إِنَّمَا يُوحَىٰ إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَـٰهُكُمْ إِلَـٰهٌ وَاحِدٌ ۖ فَهَلْ أَنتُم مُّسْلِمُونَ ﴿١٠٨﴾} [الأنبياء]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَا أَيُّهَا الرُّ‌سُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا ۖ إِنِّي بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ ﴿٥١﴾ وَإِنَّ هَـٰذِهِ أُمَّتُكُمْ أمّة واحدة وَأَنَا رَ‌بُّكُمْ فَاتَّقُونِ ﴿٥٢﴾ فَتَقَطَّعُوا أَمْرَ‌هُم بَيْنَهُمْ زُبُرً‌ا ۖ كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِ‌حُونَ ﴿٥٣﴾ فَذَرْ‌هُمْ فِي غَمْرَ‌تِهِمْ حَتَّىٰ حِينٍ ﴿٥٤﴾ أَيَحْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُم بِهِ مِن مَّالٍ وَبَنِينَ ﴿٥٥﴾ نُسَارِ‌عُ لَهُمْ فِي الْخَيْرَ‌اتِ ۚ بَل لَّا يَشْعُرُ‌ونَ ﴿٥٦﴾ إِنَّ الَّذِينَ هُم مِّنْ خَشْيَةِ رَ‌بِّهِم مُّشْفِقُونَ ﴿٥٧﴾ وَالَّذِينَ هُم بِآيَاتِ رَ‌بِّهِمْ يُؤْمِنُونَ ﴿٥٨﴾ وَالَّذِينَ هُم بِرَ‌بِّهِمْ لَا يُشْرِ‌كُونَ ﴿٥٩﴾وَالَّذِينَ يُؤْتُونَ مَا آتَوا وَّقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَىٰ رَ‌بِّهِمْ رَ‌اجِعُونَ ﴿٦٠﴾ أُولَـٰئِكَ يُسَارِ‌عُونَ فِي الْخَيْرَ‌اتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ ﴿٦١﴾ وَلَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا ۖ وَلَدَيْنَا كِتَابٌ يَنطِقُ بالحقّ ۚ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ﴿٦٢﴾ بَلْ قُلُوبُهُمْ فِي غَمْرَ‌ةٍ مِّنْ هَـٰذَا وَلَهُمْ أَعْمَالٌ مِّن دُونِ ذَٰلِكَ هُمْ لَهَا عَامِلُونَ ﴿٦٣﴾ حَتَّىٰ إِذَا أَخَذْنَا مُتْرَ‌فِيهِم بِالْعَذَابِ إِذَا هُمْ يَجْأَرُ‌ونَ ﴿٦٤﴾ لَا تَجْأَرُ‌وا الْيَوْمَ ۖ إِنَّكُم مِّنَّا لَا تُنصَرُ‌ونَ ﴿٦٥﴾ قَدْ كَانَتْ آيَاتِي تُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ فَكُنتُمْ عَلَىٰ أَعْقَابِكُمْ تَنكِصُونَ ﴿٦٦﴾ مُسْتَكْبِرِ‌ينَ بِهِ سَامِرً‌ا تَهْجُرُ‌ونَ ﴿٦٧﴾ أَفَلَمْ يَدَّبَّرُ‌وا الْقَوْلَ أَمْ جَاءَهُم مَّا لَمْ يَأْتِ آبَاءَهُمُ الْأَوَّلِينَ ﴿٦٨﴾ أَمْ لَمْ يَعْرِ‌فُوا رَ‌سُولَهُمْ فَهُمْ لَهُ مُنكِرُ‌ونَ ﴿٦٩﴾ أَمْ يَقُولُونَ بِهِ جِنَّةٌ ۚ بَلْ جَاءَهُم بالحقّ وَأَكْثَرُ‌هُمْ للحقّ كَارِ‌هُونَ ﴿٧٠﴾ وَلَوِ اتَّبَعَ الحقّ أَهْوَاءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْ‌ضُ وَمَن فِيهِنَّ ۚ بَلْ أَتَيْنَاهُم بِذِكْرِ‌هِمْ فَهُمْ عَن ذِكْرِ‌هِم مُّعْرِ‌ضُونَ ﴿٧١﴾ أَمْ تَسْأَلُهُمْ خَرْ‌جًا فَخَرَ‌اجُ رَ‌بِّكَ خَيْرٌ‌ ۖ وَهُوَ خَيْرُ‌ الرَّ‌ازِقِينَ ﴿٧٢﴾ وَإِنَّكَ لَتَدْعُوهُمْ إِلَىٰ صِرَ‌اطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿٧٣﴾ وَإِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَ‌ةِ عَنِ الصِّرَ‌اطِ لَنَاكِبُونَ ﴿٧٤﴾ وَلَوْ رَ‌حِمْنَاهُمْ وَكَشَفْنَا مَا بِهِم مِّن ضُرٍّ‌ لَّلَجُّوا فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿٧٥﴾ وَلَقَدْ أَخَذْنَاهُم بِالْعَذَابِ فَمَا اسْتَكَانُوا لِرَ‌بِّهِمْ وَمَا يَتَضَرَّ‌عُونَ ﴿٧٦﴾ حَتَّىٰ إِذَا فَتَحْنَا عَلَيْهِم بَابًا ذَا عَذَابٍ شَدِيدٍ إِذَا هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ ﴿٧٧﴾ وَهُوَ الَّذِي أَنشَأَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ‌ وَالْأَفْئِدَةَ ۚ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُ‌ونَ ﴿٧٨﴾ وَهُوَ الَّذِي ذَرَ‌أَكُمْ فِي الْأَرْ‌ضِ وَإِلَيْهِ تُحْشَرُ‌ونَ ﴿٧٩﴾ وَهُوَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ وَلَهُ اخْتِلَافُ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ‌ ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿٨٠﴾ بَلْ قَالُوا مِثْلَ مَا قَالَ الْأَوَّلُونَ ﴿٨١﴾ قَالُوا أَإِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَ‌ابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ ﴿٨٢﴾ لَقَدْ وُعِدْنَا نَحْنُ وَآبَاؤُنَا هَـٰذَا مِن قَبْلُ إِنْ هَـٰذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ‌ الْأَوَّلِينَ ﴿٨٣﴾ قُل لِّمَنِ الْأَرْ‌ضُ وَمَن فِيهَا إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿٨٤﴾ سَيَقُولُونَ لِلَّـهِ ۚ قُلْ أَفَلَا تَذَكَّرُ‌ونَ ﴿٨٥﴾ قُلْ مَن رَّ‌بُّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وربّ الْعَرْ‌شِ الْعَظِيمِ ﴿٨٦﴾ سَيَقُولُونَ لِلَّـهِ ۚ قُلْ أَفَلَا تَتَّقُونَ ﴿٨٧﴾ قُلْ مَن بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ يُجِيرُ‌ وَلَا يُجَارُ‌ عَلَيْهِ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿٨٨﴾ سَيَقُولُونَ لِلَّـهِ ۚ قُلْ فَأَنَّىٰ تُسْحَرُ‌ونَ ﴿٨٩﴾بَلْ أَتَيْنَاهُم بالحقّ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ ﴿٩٠﴾ مَا اتَّخَذَ اللَّـهُ مِن وَلَدٍ وَمَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَـٰهٍ ۚ إِذًا لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَـٰهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۚ سُبْحَانَ اللَّـهِ عَمَّا يَصِفُونَ ﴿٩١﴾ عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِ‌كُونَ ﴿٩٢﴾ قُل رَّ‌بِّ إِمَّا تُرِ‌يَنِّي مَا يُوعَدُونَ ﴿٩٣﴾ رَ‌بِّ فَلَا تَجْعَلْنِي فِي الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿٩٤﴾} صدق الله العظيم [المؤمنون].


شیخ فاضل جناب ابوفراس الزهرانی؛ خداوند به تو تمام علمای مسلمین برکت دهد؛ به راستی که خداوند امام مهدی را برمی‌انگیزد تا عقاید مسلمانان را به سوی راه حق تصحیح کرده و سزاوار است که از حق پیروی شود؛ کورکورانه از گذشتگانتان تبعیت نکنید؛ شما حق آمده از پروردگارتان را شناخته‌اید. من شما را به روشنی انذار می‌دهم و کتابی را که در نزدتان است برایتان روشن کرده و با آن به شما تذکر و پند می‌دهم؛ باشد که تقوا پیشه کنید.
بفرمایید ما شروع کرده وعذاب در قبر را نفی می‌کنیم .عذاب در حفره‌ای که جسد را در برمی‌گیرد رخ نمی‌دهد و من از راست‌گویانم. ما چند روز به شما فرصت دادیم تا درباره این بیان فکر کنید؛ باشد که متذکر شده و یا یادآوری برای شما باشد و تا این لحظه حتی یک عالم را نیافته‌ایم که جرأت کند بیان مهدی منتظر ناصر محمد یمانی را درباره نفی عقیده دروغ و مفتری عذاب بعد از مرگ در حفره دربرگیرنده جسد، یعنی قبر را رد کند. کسی که باور ندارد [برود و] قبر یکی از مردانی را که می‌داند به شدت در برابر«الرحمن» عصیان کرده است، بکند. قبر او را حفره‌ای از آتش نخواهد یافت و یا قبر متقی‌ترین مردی را که درعمرش می‌شناسد باز کند؛ قبر او را روضه‌ای از رضوان بهشت نخواهد یافت! از خدا پروا کنید؛ اگر نفس پنهان است اما آتش یا بهشت چیزی مرئی و ملموس است؛ آیا می‌خواهید به دست ملحدان بهانه و دلیل بدهید؛ از خدا پروا نمی‌کنید؟ این خواسته دروغ‌گویانی است که عذاب قبر را مطرح کرده‌اند تا برای مردم دلیلی عقلانی و منطقی در برابر شما تدارک دیده باشند.

و من امام مهدی ناصر محمد یمانی اصرار شدید خود برای خارج نشدن از موضوع گفت‌وگو یعنی عقیده درمورد عذاب قبر را اعلان می‌کنم تا روشن شود کدام‌ یک از ما حرف حق را زده و راه راست [صراط مستقیم] را نشان می‌دهد. من مانند شما؛ از موضوعی که درمورد آن گفت‌وگو می‌کنیم رونمی‌گردانم گویی که از هیچ‌یک از آیات محکم کتاب خبر ندارم. بلکه به محض اینکه آیه‌ای به عنوان حجت برایم بیاورید، بیان حق آن را آورده و تأویل بهتری را برای آن عنوان می‌نمایم و برهان بیان را از همین قرآن می‌آوریم.
جناب ابوفراس و هم‌ چنین تمام علمای امت! به شما بشارت می‌دهم که اگر اعتراف کردید که در مورد فتوای عذاب قبر حق با امام ناصر محمد یمانی است؛ معنایش این نیست که امام ناصر محمد یمانی بی شک‌وتردید، مهدی منتظر خواهد بود؛ چون در میان شما کسانی هستند که عذاب قبر را نفی می‌کنند. به راستی که خداوند مرا حَکَم بين شما قرار داده است تا به حق میانتان حُکم کنم؛ خواهید دید که در مورد عذاب قبر عقیده گروهی از شما را تائید می‌کنم ولی در اعتقادات دیگرشان که مخالف حق است با ایشان مخالفت خواهم کرد.
شیخ فاضل الزهرانی و تمام علمای امت می‌خواهم اعلان نمايم که گفت‌وگو نقطه به نقطه انجام شود و از موضوع خارج نشویم مگر به نتیجه رسیده و حق درباره آن موضوع برای همگان روشن گردد و سپس به سراغ موضوع دیگری برویم که امام مهدی آن را نفی یا ثابت می‌کند و بر شماست که با برهان قوی علمی؛ از حدود دین دفاع کنید.
ممکن است یکی از علمای مسلمین بخواهد سخن مرا قطع کرده و برایم هزار حدیث بیاورد تا ثابت کند قبر روضه‌ای از روضه‌های بهشت است یا حفره‌ای از حفرات جهنم و امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: به خداوند قسم که می‌خواهی با سخنان طاغوت، کلام خداوند را درهم بکوبی؛ آیا می‌خواهی باطل و دروغی را که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم نفرموده است؛ بر سر حق بکوبی؛ آیا تقوا نمی‌کنید و با آیات خداوند می‌جنگید؟ و خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَإِنَّهُمْ لا يُكَذِّبُونَكَ وَلَكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ} صدق الله العظيم الأنعام:۳۳].

ما هم‌چنان نسبت به شیخ فاضل ابوفراس بسیارحسن ظن داریم و شاید این کار وی با قصد و منظور نبوده باشد و می‌خواهیم او را متنبه نماییم زیرا این خطای بسیار بزرگ و در حکمِ روگردانی از کتاب خداوند است؛ برادر گرامی به تو می‌گوییم نگران نباش و اعتراف تو وعلمای امت به اینکه در موضوع نفی عذاب قبر؛ حق با امام ناصر محمد یمانی است؛ معنایش این نیست که ناصر محمد یمانی به حق و بی شک‌وتردید، مهدی منتظر است. تا زمانی که نبینید ناصر محمد یمانی در تمام موارد به حق میان شما حکم می‌کند؛ امام مهدی منتظر نخواهد شد و تنها حکم درباره نفی عذاب قبر یا نفی سنگسار زناکار زن و مرد کافی نیست و امام مهدی حق پروردگارتان باید در تمام موارد اختلاف میان شما حکم نماید و شما نیز از حکم حق احساس ناراحتی و حرج نداشته و کامل تسلیم آن شوید.

حال این امام مهدی منتظر؛ خلیفه خداوند بر شماست ولی شما با کمال تأسف حجت برهان‌های علمی را رها کرده و به دنبال این هستید که امام مهدی ذریه امام حسین است یا امام حسن؟ امام ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید امت‌های بسیاری گذشته‌اند و تنها خداوند واحد از انساب با خبر است. خداوند برهان را در اثبات نسب و خاندان امام مهدی قرار نداده است؛ حتی اگر امام ناصر محمد یمانی ورقه‌ای برای اثبات نسب و خاندان خود بیاورد که طول آن از مکه تا صنعا باشد و به امام حسین بن علی علیه الصلاة و السلام برسد؛ ولی نتواند در اختلافات دینی میان شما به حق حکم کند؛ چه فایده‌ای خواهد داشت او نيز مانند شما خواهد شد و نسب او برایش هيچ سود و زيانی نخواهد داشت. اگر نسب و خاندان خود را ثابت کند ولی نتواند صفوف شما را متحد سازد و نتواند شما را به سیره اولیه نبوت بازگرداند؛ یعنی خداوند او را با دانش قوی علمی یاری نکرده است. یا مگر نمی‌دانید خداوند امام مهدی را به سوی شما می‌انگیزد تا مانند انبیا و رسولان، مردم را به سوی خداوند دعوت کند و به او هم مانند انبیا و رسولان با اعطای دانش و برهان‌های علمی قوی یاری می‌رساند تا مردم را با بصیرتی که از جانب خداوند‌ آمده‌است؛ به سوی پروردگارش بخواند، آیا تقوا نمی‌کنید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{قُلْ هَـٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّـهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي ۖ وَسُبْحَانَ اللَّـهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿١٠٨﴾} صدق الله العظيم [يوسف]


آنچه که ابوفراس می‌خواهد این است که امام مهدی ناصر محمد یمانی وارد جدالی عقیم با علمای انجمن علمی خاندان هاشمی شود؛ چیزی که می‌خواهد را برایش محقق خواهیم ساخت و اگر تنها به دنبال حق باشند و جز حق نخواهند؛ از آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم دربرابرشان حجت خواهیم آورد و اگر پیروی از حق را برنتابیدند و خواستند حق پیرو امیال آنان شود؛ خداوند آنان را به یاری نمی‌گیرد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا كُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّينَ عَضُدًا} صدق الله العظيم [الكهف:۵۱]

سزاوار امام مهدی منتظر ناصر محمد یمانی نیست که بر سرِ حق مدارا کرده و بر سر حساب دین با مردم تعارف نماید و پناه بر خداوند که از جاهلان باشم. چیزی که امام مهدی ناصر محمد یمانی از انجمن علمی و جهانی هاشمی می‌خواهد این است که مسبب هدایت عالمیان شده و فضل عظیمی نصیبشان شود و یا اگر امام مهدی ناصر محمد یمانی از گمراهان و گمراه‌کنندگان باشد و نتواند بر علمای مذاهب و فرقه‌های مختلف اسلامی مهیمن گردد؛ مسلمانان را از شرّ او حفظ نماید. ما این پایگاه را به عنوان میز گفت‌وگوی جهانی و بی‌طرف برگزیدیم تا شأن امام ناصر محمد یمانی برای مردم عالم روشن شده و مشخص گردد آیا به حق سخن می‌گوید یا از بازیگرانی است که گمراه و گمراه‌کننده‌اند. به حق و یقین شهادت داده و خدا را شاهد می‌گیرم که تمام علمای مسلمین و نصاری [مسیحی] و یهودی؛ در صورت پذیرش حکمیت خداوند و پروردگار عالمیان؛ قادر نخواهند بود بر امام مهدی ناصر محمد یمانی غلبه کنند و بر امام مهدی ناصر محمد یمانی جز این نیست که حکم خداوند را در میانشان استنباط کند و این حکم بر اساس آگاهی و دانش او از آیات محکم قرآن عظیم است که از کلمات کتاب آنها را می‌آورد تا ذکری باشد برای خردمندان و ه رکس حق برایش روشن شود ولی از آن پیروی نکند؛ خداوند شیطانی رجیم را سراغ او می‌فرستد تا بر وی مسلط شود و او را از پیروی از راه راست بازدارد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{وَمَن يَعْشُ عَن ذِكْرِ‌ الرَّ‌حْمَـٰنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِ‌ينٌ ﴿٣٦﴾ وَإِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ ﴿٣٧﴾ حَتَّىٰ إِذَا جَاءَنَا قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِ‌قَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِ‌ينُ ﴿٣٨﴾} [الزخرف]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْ‌آنًا أَعْجَمِيًّا لَّقَالُوا لَوْلَا فُصِّلَتْ آيَاتُهُ ۖ أَأَعْجَمِيٌّ وَعَرَ‌بِيٌّ ۗ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاءٌ ۖ وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ‌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى ۚ أُولَـٰئِكَ يُنَادَوْنَ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ ﴿٤٤﴾} [فصلت].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي آيَاتِنَا لَا يَخْفَوْنَ عَلَيْنَا ۗ أَفَمَن يُلْقَىٰ فِي النَّارِ‌ خَيْرٌ‌ أَم مَّن يَأْتِي آمِنًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۚ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ ۖ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ‌ ﴿٤٠﴾} [فصلت]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{مَثَلُ الْفَرِيقَيْنِ كَالْأَعْمَىٰ وَالْأَصَمِّ وَالْبَصِيرِ وَالسَّمِيعِ ۚ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلًا ۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ ﴿٢٤﴾} [هود].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَقَيَّضْنَا لَهُمْ قُرَ‌نَاءَ فَزَيَّنُوا لَهُم مَّا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَحَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِم مِّنَ الجنّ وَالْإِنسِ ۖ إِنَّهُمْ كَانُوا خَاسِرِ‌ينَ ﴿٢٥﴾ وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا لَا تَسْمَعُوا لِهَـٰذَا الْقُرْ‌آنِ وَالْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ ﴿٢٦﴾ فَلَنُذِيقَنَّ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا عَذَابًا شَدِيدًا وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٢٧﴾ ذَٰلِكَ جَزَاءُ أَعْدَاءِ اللَّـهِ النَّارُ‌ ۖ لَهُمْ فِيهَا دَارُ‌ الْخُلْدِ ۖ جَزَاءً بِمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ ﴿٢٨﴾} صدق الله العظيم [فصلت]


ای مردم! اگر امام مهدی ناصر محمد یمانی اطمینان مطلق و موثق نداشت که امام مهدی است؛ برای چه باید به این پایگاه می‌آمد و از علمای مذاهب و فرقه‌های مختلف درخواست گفت‌وگو می‌نمود و علت آمدن ما به این پایگاه و درخواست گفت‌وگو از راه آن، این بود که برخی از دروغ‌گویان به ناحق به ما افترا می‌زنند که ما درپایگاه خود «پایگاه امام ناصر محمد یمانی» مانع ورود کسانی می‌شویم که با برهان مستدل علمی در برابرمان حجت می‌آورند. پس اگر راست می‌گویید؛ بیایید و در این پایگاه بی‌طرف از آیات محکم کتاب درمقابلمان حجت بیاورید. ما نمی‌توانیم مانع ورود شما به این پایگاه شده و یا بیانات شما را حذف کنیم و باشد که افراد این پایگاه برای شما و در نزد خود شاهد باشند که امام ناصر محمد یمانی از گفت‌وگو نمی‌گریزد و بشریت را به پذیرش حکمیت به کتاب خداوند قرآن عظیم فرامی‌خواند تا از این کتاب حکم خدا را درموارد اختلافشان استنباط نماید. به خداوند قسم که در میان آنان، کسی را نمی‌شناسم که از انصارم باشند و خداوند از آنچه که در نفس ایشان است باخبراست؛ ولی حکمت ایشان را پسنديدم چون مراقب‌اند تا این گفتگو ادامه یابد و فرصت گفت‌وگو با ناصر محمد یمانی را به میهمانان می‌دهند و به نظر می‌رسد می‌خواهند آخرین کسانی باشند که با امام مهدی ناصرمحمد یمانی گفت‌وگو نمایند و هم‌چنین می‌خواهند برایشان روشن شود که شأن امام ناصر محمد یمانی چیست چون تعداد زیادی از علمایی که خداوند آنان را در جریان امر او قرار داده است در حیرت بوده و نه می‌توانند او را گمراه دانسته و فتوای گمراهی او را بدهند و نه یقین دارند که او امام مهدی منتظر باشد.
پس امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: ای مردم شک نکنید و با خداوند و نفس خود صادق باشید تا خداوند شما را تصدیق نماید؛ آیا حق را می‌خواهید یا باطل را؟ اگر به دنبال حق هستید از کتاب خداوند قرآن عظیم و سنت حق نبوی که مخالف آیات محکم کتاب خداوند نباشد؛ پیروی نمایید. به خداوند بزرگ قسم که شما نه در مسیر کتاب خداوند هستید و نه در مسیر سنت رسولش؛ چون کسی که به مطالب مخالف آیات محکم قرآن پایبند باشد؛ باید بداند مادامی که حدیث مخالف کلام خداوند در آیات محکم کتابش باشد فرقی ندارد در تورات باشد یا در انجیل یا سنت نبوی؛ او به حدیثی پایبند شده است که از سوی شیطان رجیم آمده است. خدایا شاهد باش که من ابلاغ کردم.

می‌بینم که شیخ فاضل ابوفراس الزهرانی هنوز کبر ورزیده و وعده می‌دهد كه از کتاب جوابی در مقابل امام ناصر محمد میانی می‌آورد و هیهات هیهات به پروردگار آسمان‌ها و زمین قسم راهی نداری مگر به آیات محکم و بینه خداوند کافر شده و از احادیثی که از جانب شیطان رجیم وارد شده و مخالف فتوای خداوند است؛ پیروی نمایی و لذا به تلاش خود برای خارج کردن ما ازموضوع گفت‌وگو درباره نفی عذاب قبر ادامه خواهی داد تا به موضوعی دیگر بپردازیم ولی من از فتوای نفی عذاب قبر باز نمی‌گردم تا یا اعتراف کنی این امر حق است و یا اگر آن را انکار می‌کنی برهانی بیاوری که درست‌تر و هدایتگرتر باشد.

و سبحان الله چه کسی راست‌گوتر از خداوند است؟ حال که می‌گویی کتاب خداوند قرآن عظیم را از حفظ داری؛ پس چرا با کتاب خداوند برای ما حجت نمی‌آوری و اگر راست می‌گویی چرا برهان مستدل و قوی از کتاب برای ما نمی‌آوری که برای عالم و جاهل روشن و واضح باشد و ذره‌ای در آن شک نباشد؟ و اما امام مهدی با اینکه تمام کتاب خداوند را از حفظ ندارد ولی به تو وعده می‌دهد و این وعده راست است که من از آیات محکم کتاب خداوند برای تو و تمام علمای امت حجت خواهم آورد، و این بدان جهت است که «الرحمن» با وحی تفهیمی - و نه وسوسه شیطانی- بیان حق قرآن را به من آموخته است؛ چون برهان قوی برای بیان را از همین قرآن می‌آورم و این با اجتهاد ظنی نیست که ظن کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند؛ پس از شرّ شیطان رجیم به خداوند پناه ببر و در گفت‌وگو با مهدی منتظر تکبر نداشته باش.

اما انصاری که می‌گویی توان گفت‌وگو با تو را ندارند؛ زهرانی اینها جنود خداوند هستند و حال ما به همه آنان امر می‌کنیم در این پایگاه در گفت‌وگو میان من و علمای امت دخالت نکنند مگر امام مهدی ناصرمحمد یمانی به آنها اجازه دهد و شایسته آنان نیست که کسی از آنها بعد این بیان از امر من سرپیچی کنند؛ اگر با جان و دل انصار من باشند!

وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين..
أخو علماء المُسلمين وأمتهم؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36841

Admin
26-06-2015, 11:11 AM
سلسله گفتگوهای امام در پایگاه أشراف أونلاين..

- 13 -
الإمام ناصر محمد اليماني
04 - صفر - 1432 هـ
09 - 01 - 2011 مـ
۱۹-دی-۱۳۸۹ه.ش.
05:58 صبح
ــــــــــــــــــــــ

پاسخ امام به شیخ فاضل ابوفراس الزهرانی....

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله صلى الله عليه وآله الطيبين وجميع المُسلمين وسلم تسليماً وبعد..

شیخ فاضل ابوفراس زهرانی که برای گفت‌وگو با من آمده‌ای؛ شما می‌خواهید من نسبت خود با آل‌بیت را برایتان ثابت نمایم و امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: اگر امام ناصر محمد یمانی با برهان قوی علمی محکم از قرآن عظیم در تمام موارد اختلافتان نتواند بر شما غلبه نماید؛ نه از آل بیت است و نه امام مهدی منتظر. واقعاً در تعجبم؛ آیا منتظر مهدی منتظر هستید که به غیر از خدا او را عبادت کنید و برای همین می‌ترسید از ناصر محمد یمانی پیروی کنید و او امام مهدی نباشد؟ پس فرض کنیم به دعوت امام ناصرمحمد یمانی درباره پذیرش حکمیت خداوند یکتا پاسخ دهید و سپس امام مهدی ناصر محمد یمانی حکم خدا را درموارد اختلافتان ( از قرآن ) برای شما استنباط کند و صفوف شما را متحد کرده و شما را به سیره پیشین نبوت که براساس کتاب خداوند و سنت حق رسولش که برخلاف آیات محکم کتاب خداوند نباشد بازگرداند؛ سؤالی که مطرح می‌شود این است که اگر امام ناصر محمد یمانی چنین امری را محقق ساخت و موفق شد امت اسلام را متحد سازد و عزت و مجد ایشان را به آنان بازگرداند و شوکت ایشان را در میان عالمیان، به حق تقویت نماید و به نعمت خداوند برادر شدید چرا که از آیات بینه خداوند درمحکمات کتابش پیروی نمودید؛ و فرض کنیم ناصر محمد یمانی امام مهدی منتظرنباشد؛ آیا در این صورت خود را از صراط مستقیم گمراه می‌دانید؟ آیا فکر نمی‌کنید؟ آیا منتظرید مهدی منتظر بیاید تا مادون خداوند؛ او را عبادت نمایید و برای همین می‌ترسید از امام ناصر محمد یمانی پیروی کرده و او امام مهدی نباشد؟ پس بیا تا بر اساس کتاب خداوند حکمیت کنیم؛ ای برادر گرامی فرض کنیم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم نبی بشارت داده شده از سوی عيسى ابن مريم عليه الصلاة والسلام نباشند و او این قرآن را به دروغ به خداوند نسبت داده باشد و ما آن را تصدیق و از آن پیروی کنیم؛ سؤالی که مطرح می‌شود این است که آیا معقول است خداوند به دلیل تصدیق این آیات بینه که عقل و منطق آنها را تأیید می‌کند؛ ما را مورد مؤاخذه قرار دهد. چون ما این کتاب یعنی قرآن عظیم را که مردم را به سوی عبادت خداوند یکتا و بی شریک دعوت می‌کند و عقل و منطق نیز آن را می‌پذیرد، تصدیق کرده‌ایم. جواب را مستقیم ازآیات محکم کتاب خداوند می‌اوریم که می‌فرماید:

{أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ ۖ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَعَلَيَّ إِجْرَامِي وَأَنَا بَرِيءٌ مِّمَّا تُجْرِمُونَ ﴿٣٥﴾} [هود].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ ۖ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَلَا تَمْلِكُونَ لِي مِنَ اللَّـهِ شَيْئًا ۖ هُوَ أَعْلَمُ بِمَا تُفِيضُونَ فِيهِ ۖ كَفَىٰ بِهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ ۖ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿٨﴾} صدق الله العظيم [الأحقاف]


به این ترتیب ولو اگر قرآن افترا باشد؛ خداوند شما را به خاطر پیروی از آن مورد محاسبه قرار نخواهد داد؛ چون شما به علت مقبولیت عقلانی و منطقی؛ آن را تصدیق کرده‌اید و دریافته‌اید شما را به عبادت خداوند یکتا و بی شریک فرامی‌خواند و گفتید:
{رَّبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلْإِيمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا ۚ رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ ﴿١٩٣﴾} صدق الله العظيم [آل عمران]


و به همین ترتیب تمام پیروان انبیا و پیروان مهدی منتظر به خاطر این پیروی مورد محاسبه خداوند قرار نمی‌گیرند چون به دعوت به پذیرش ایمان به خداوند و پیروی از بیناتی که از نزد پروردگار‌شان آمده و عقل آنها را می‌پذیرد پاسخ داده‌اید ولو اینکه این آیات بینه؛ در کتاب افترا باشند. اما آن کسی که مورد محاسبه قرار می‌گیرد کسی است که این افتراها را به ناحق به خداوند نسبت داده است؛ چون پیروان او را باور کرده‌اند چون می‌گوید اینها از جانب پروردگارش به او وحی شده‌اند و او را تصدیق کرده‌اند چون با آیات بینه کتاب برای آنها حجت آورده و عقل آنها آیات را پذیرفته است. برای همین مؤمن آل فرعون گفت: فرض کنیم موسی علیه الصلاة و السلام دروغ بگوید؛ گناه دروغ او بر گردن خود اوست. چون شما از آیاتی پیروی می‌کنید که از نظر شما بینه و از جانب پروردگار است و اگر دروغ‌گو باشد گناه آن بر گردن خود اوست و این موعظه مؤمن حکیم آل فرعون است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَقَدْ أَرْ‌سَلْنَا مُوسَىٰ بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِينٍ ﴿٢٣﴾ إِلَىٰ فِرْ‌عَوْنَ وَهَامَانَ وَقَارُ‌ونَ فَقَالُوا سَاحِرٌ‌ كَذَّابٌ ﴿٢٤﴾ فَلَمَّا جَاءَهُم بالحقّ مِنْ عِندِنَا قَالُوا اقْتُلُوا أَبْنَاءَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ وَاسْتَحْيُوا نِسَاءَهُمْ ۚ وَمَا كَيْدُ الْكَافِرِ‌ينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ ﴿٢٥﴾وَقَالَ فِرْ‌عَوْنُ ذَرُ‌ونِي أَقْتُلْ مُوسَىٰ وَلْيَدْعُ رَ‌بَّهُ ۖ إِنِّي أَخَافُ أَن يُبَدِّلَ دِينَكُمْ أَوْ أَن يُظْهِرَ‌ فِي الْأَرْ‌ضِ الْفَسَادَ ﴿٢٦﴾ وَقَالَ مُوسَىٰ إِنِّي عُذْتُ بِرَ‌بِّي وَرَ‌بِّكُم مِّن كُلِّ مُتَكَبِّرٍ‌ لَّا يُؤْمِنُ بِيَوْمِ الْحِسَابِ ﴿٢٧﴾ وَقَالَ رَ‌جُلٌ مُّؤْمِنٌ مِّنْ آلِ فِرْ‌عَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَ‌جُلًا أَن يَقُولَ رَ‌بِّيَ اللَّـهُ وَقَدْ جَاءَكُم بِالْبَيِّنَاتِ من ربّكم ۖ وَإِن يَكُ كَاذِبًا فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ ۖ وَإِن يَكُ صَادِقًا يُصِبْكُم بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ ۖ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِ‌فٌ كَذَّابٌ ﴿٢٨﴾ يَا قَوْمِ لَكُمُ الْمُلْكُ الْيَوْمَ ظَاهِرِ‌ينَ فِي الْأَرْ‌ضِ فَمَن يَنصُرُ‌نَا مِن بَأْسِ اللَّـهِ إِن جَاءَنَا ۚ قَالَ فِرْ‌عَوْنُ مَا أُرِ‌يكُمْ إِلَّا مَا أَرَ‌ىٰ وَمَا أَهْدِيكُمْ إِلَّا سَبِيلَ الرَّ‌شَادِ ﴿٢٩﴾ وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُم مِّثْلَ يَوْمِ الْأَحْزَابِ ﴿٣٠﴾ مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِن بَعْدِهِمْ ۚ وَمَا اللَّـهُ يُرِ‌يدُ ظُلْمًا لِّلْعِبَادِ ﴿٣١﴾ وَيَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنَادِ ﴿٣٢﴾ يَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِ‌ينَ مَا لَكُم مِّنَ اللَّـهِ مِنْ عَاصِمٍ ۗ وَمَن يُضْلِلِ اللَّـهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿٣٣﴾وَلَقَدْ جَاءَكُمْ يُوسُفُ مِن قَبْلُ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا زِلْتُمْ فِي شكّ مِّمَّا جَاءَكُم بِهِ ۖ حَتَّىٰ إِذَا هَلَكَ قُلْتُمْ لَن يَبْعَثَ اللَّـهُ مِن بَعْدِهِ رَ‌سُولًا ۚ كَذَٰلِكَ يُضِلُّ اللَّـهُ مَنْ هُوَ مُسْرِ‌فٌ مُّرْ‌تَابٌ ﴿٣٤﴾ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّـهِ بِغَيْرِ‌ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ ۖ كَبُرَ‌ مَقْتًا عِندَ اللَّـهِ وَعِندَ الَّذِينَ آمَنُوا ۚ كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّـهُ عَلَىٰ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ‌ جَبَّارٍ‌ ﴿٣٥﴾ وَقَالَ فِرْ‌عَوْنُ يَا هَامَانُ ابْنِ لِي صَرْ‌حًا لَّعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْبَابَ ﴿٣٦﴾ أَسْبَابَ السَّمَاوَاتِ فَأَطَّلِعَ إِلَىٰ إِلَـٰهِ مُوسَىٰ وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ كَاذِبًا ۚ وَكَذَٰلِكَ زُيِّنَ لِفِرْ‌عَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ وَصُدَّ عَنِ السَّبِيلِ ۚ وَمَا كَيْدُ فِرْ‌عَوْنَ إِلَّا فِي تَبَابٍ ﴿٣٧﴾ وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّ‌شَادِ ﴿٣٨﴾ يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَـٰذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَ‌ةَ هِيَ دَارُ‌ الْقَرَ‌ارِ‌ ﴿٣٩﴾ مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلَا يُجْزَىٰ إِلَّا مِثْلَهَا ۖ وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ‌ أَوْ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَـٰئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْ‌زَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ‌ حِسَابٍ ﴿٤٠﴾وَيَا قَوْمِ مَا لِي أَدْعُوكُمْ إِلَى النَّجَاةِ وَتَدْعُونَنِي إِلَى النَّارِ‌ ﴿٤١﴾ تَدْعُونَنِي لِأَكْفُرَ‌ بِاللَّـهِ وَأُشْرِ‌كَ بِهِ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَأَنَا أَدْعُوكُمْ إِلَى الْعَزِيزِ الْغَفَّارِ‌ ﴿٤٢﴾ لَا جَرَ‌مَ أَنَّمَا تَدْعُونَنِي إِلَيْهِ لَيْسَ لَهُ دَعْوَةٌ فِي الدُّنْيَا وَلَا فِي الْآخِرَ‌ةِ وَأَنَّ مَرَ‌دَّنَا إِلَى اللَّـهِ وَأَنَّ الْمُسْرِ‌فِينَ هُمْ أَصْحَابُ النَّارِ‌ ﴿٤٣﴾ فَسَتَذْكُرُ‌ونَ مَا أَقُولُ لَكُمْ ۚ وَأُفَوِّضُ أَمْرِ‌ي إِلَى اللَّـهِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ بَصِيرٌ‌ بِالْعِبَادِ ﴿٤٤﴾ فَوَقَاهُ اللَّـهُ سَيِّئَاتِ مَا مَكَرُ‌وا ۖ وَحَاقَ بِآلِ فِرْ‌عَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ ﴿٤٥﴾ النَّارُ‌ يُعْرَ‌ضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا ۖ وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْ‌عَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ ﴿٤٦﴾ وَإِذْ يَتَحَاجُّونَ فِي النَّارِ‌ فَيَقُولُ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُ‌وا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعًا فَهَلْ أَنتُم مُّغْنُونَ عَنَّا نَصِيبًا مِّنَ النَّارِ‌ ﴿٤٧﴾ قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُ‌وا إِنَّا كُلٌّ فِيهَا إِنَّ اللَّـهَ قَدْ حَكَمَ بَيْنَ الْعِبَادِ ﴿٤٨﴾ وَقَالَ الَّذِينَ فِي النَّارِ‌ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَ‌بَّكُمْ يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْمًا مِّنَ الْعَذَابِ ﴿٤٩﴾قَالُوا أَوَلَمْ تَكُ تَأْتِيكُمْ رُ‌سُلُكُم بِالْبَيِّنَاتِ ۖ قَالُوا بَلَىٰ ۚ قَالُوا فَادْعُوا ۗ وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِ‌ينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ ﴿٥٠﴾ إِنَّا لَنَنصُرُ‌ رُ‌سُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ ﴿٥١﴾ يَوْمَ لَا يَنفَعُ الظَّالِمِينَ مَعْذِرَ‌تُهُمْ ۖ وَلَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ‌ ﴿٥٢﴾ وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْهُدَىٰ وَأَوْرَ‌ثْنَا بَنِي إِسْرَ‌ائِيلَ الْكِتَابَ ﴿٥٣﴾ هُدًى وَذِكْرَ‌ىٰ لِأُولِي الْأَلْبَابِ ﴿٥٤﴾ فَاصْبِرْ‌ إِنَّ وَعْدَ اللَّـهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ‌ لِذَنبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَ‌بِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ‌ ﴿٥٥﴾ إِنَّ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّـهِ بِغَيْرِ‌ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ ۙ إِن فِي صُدُورِ‌هِمْ إِلَّا كِبْرٌ‌ مَّا هُم بِبَالِغِيهِ ۚ فَاسْتَعِذْ بِاللَّـهِ ۖ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ‌ ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم [غافر].


درمورد امام مهدی نیز چنین است و اگر خداوند او را به عنوان خلیفه انتخاب نکرده باشد؛ گناه دروغش بر گردن خود اوست و خداوند شما را به این خاطر مورد محاسبه یا عذاب قرار نمی‌دهد چرا که شما از دعوت حق پروردگارتان پیروی کرده و دربرابر حکمت حقی که در آیات محکم و بینه کتاب وجود دارد خاضع شد‌ه‌اید و اگر ناصر محمد یمانی از آل بیت نباشد و امام مهدی منتظر هم نباشد؛ دروغ او بر خودش است و لعنت خداوند بر دروغ‌گویان باد؛ کسانی که به ناحق به خداوند نسبت می‌دهند و امام ناصر محمد یمانی از جاهلان نیست و می‌داند جزای کسی که به دروغ به خداوند افترا بزند چیست و پناه بر خداوند که از جاهلان باشم.

شیخ فاضل ابوفراس؛ به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم، عده‌ی کثیری از کسانی که خود را از آل بیت محمد صلی الله علیه و آله و سلم می‌پندارند؛ هیچ نسبتی با آل بیت ندارند چون آل بیت مورد ظلم بسیار بزرگی قرارگرفته بودند و در عصر امویان و عباسیان با آنان به حدی بدرفتاری شد که فرار کرده و در زمین پراکنده شدند و خاندان مطهر خود را پنهان کردند تا مجرمان آنان را به قتل نرسانند و پدر نسب خود را از فرزندانش پنهان نگه می‌داشت تا ایشان را از گرفتار شدن به دست جباران مستکبر حفظ کند و خداوند ذکر را به اندازه هزار سال از مسلمانان بازداشت. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَفَنَضْرِبُ عَنكُمُ الذِّكْرَ صَفْحًا أَن كُنتُمْ قَوْمًا مُّسْرِفِينَ ﴿٥﴾} صدق الله العظيم [الزخرف].

و خداوند می‌دانست مسلمانان با آل بیت محمد صلى الله عليه وآله وسلم چه رفتاری خواهند داشت و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ} صدق الله العظيم [الشورى:۲۳]


ولی گروهی از مسلمانان با فرمان پروردگارشان مخالفت کرده و صالحان آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم را اذیت کرده و پدرم امام حسین علیه الصلاة و السلام را کشتند در حالی که می‌دانستند او پسر فاطمة بنت محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم است و فرزندان آنها فرار کرده و در کشورهای مختلف پنهان شده و نسب و خاندان خود را از مردم پنهان کردند چون برخی از بندگان مجرم بوده و می‌خواستند ذریه پدرم امام حسين بن علي عليه الصلاة والسلام را نابود سازند و ازجمله این ذریه امام مهدی منتظر است ولی اکثر شما نمی‌دانید.
از مردمی تعجب می‌کنم که حق و باطل درنزد آنان یک‌سان است و نزد آنان امام علی علیه الصلاة و السلام با معاویه بن ابوسفیان -که قائد و فرمانده "گروه باغیه" بود و با آل بیت محمد صلى الله عليه وآله وسلم جنگید- فرقی ندارد و از راه درست منحرف شده و کسی را نیافتند که کتاب خداوند قرآن عظیم را برایشان روشن کند گویی که نسبت به آن کور شده‌ بودند. برای همین می‌بینید با وجود وضوح آن برای عالمیان؛ تنها عده کمی آن را می‌فهمیدند چون اکثر مردم از حق اکراه دارند و بعد از گذشتن دوران امویان و عباسیان؛ جنگ با آل بیت محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فروکش کرد و مسلمانان آرزو داشتند آل بیت محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را بیابند؛ و سپس شیادان به آبادی‌های مسلمانان که در نقاط دور پراکنده بودند رفته و با آنان زندگی کرده و به ساکنان آن می‌گفتند سید و از آل بیت هستند و از سحر استفاده کرده و می‌گفتند اینها کرامت خداوند است و کسانی که نمی‌دانستند ایشان را باور می‌کردند و سپس ذریه‌ای از آنها پدید آمد که خیری در آنها نیست و خود را از آل بیت می‌خوانند درحالی ‌که آنان را با ایشان هیچ‌کاری نیست.

ای مردم؛ همانا که صالحان آل محمد نیز رحمت برای عالمیان هستند و از مردمی متعجبم که می‌خواهند در این عصر به خون‌خواهی آل بیت از مردمی بپردازند که گناهی نداشته و از اعمالی که پدران و پیشینیانشان انجام داده ‌اند بی‌خبرند! به خداوند قسم که اگرامام ناصر محمد یمانی فرزند یزید بن معاویه را پیدا کند بر سرش دست کشیده و می‌گوید: نترس تو در امانی و درباره کاری که پدرت با پدر من امام حسین بن علی علیه الصلاة و السلام انجام داده تو گناهی نداری. چرا باید از فرزند یزید انتقام بکشم و پناه بر خداوند که از ظالمان باشم. از کی تا به حال خداوند کشتن فرزند یک قاتل را برای شما حلال کرده است؟ ای شیعیان اثنی عشری از خدا پروا نمی‌کنید؟ و هرکس از شما که نسبت به مسلمانان این زمان که از ذریه اقوام پیشین هستند کینه داشته باشد، ظالم است.

ای جماعت شیعیان و سنیان! گذشته دور و غم‌های آن را کنار بگذارید و به سوی امام مهدی ناصر محمد یمانی بیایید تا زخم امت اسلام را درمان کند و قلوب آنان را به هم نزدیک نماید چون خداوند درباره امتی که درآن نسل و دوران شما هستند بازخواست می‌کند و اینکه چرا برای اصلاح بین آنان و نزدیک کردن قلب‌هایشان و جمع کردن پراکندگی و وحدت صفشان تلاش نکردید ولی درمورد امت‌های پیشین؛ خداوند شما را به خاطر گناهان ایشان مؤاخذه نخواهد کرد و به فتوای خداوند که درآیات محکم کتابش برایتان آمده است اکتفا می‌کنم:
{تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ ۖ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُم مَّا كَسَبْتُمْ ۖ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿١٣٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة].


ای مردم به خداوند قسم که تنها می‌خواهم تا جایی که می‌توانم میانه شما را اصلاح کرده و پراکندگیتان را رفع کرده و امتتان را متحد سازم و همان چیزی را به شما می‌گویم که یکی از انبیا به مردم خود گفت:
{قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِن كُنتُ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَرَزَقَنِي مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا ۚ وَمَا أُرِيدُ أَنْ أُخَالِفَكُمْ إِلَىٰ مَا أَنْهَاكُمْ عَنْهُ ۚ إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ ۚ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّـهِ ۚ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ﴿٨٨﴾} صدق الله العظيم [هود].


پس چرا به شدت تلاش می‌کنید تا مردم را از پیروی از امام مهدی بازدارید؟ ای ابوحمزه مصری و رفیق او جناب التونسی؛ شما از هکرها برای صدمه و آزار رساندن به پایگاه امام ناصر محمد یمانی استفاده می‌کنید؛ پایگاهی که خداوند آن را عامر به قرآن عظیم قرار داده؛ پس چرا به کلام خداوند که پایگاه مملو از آن است احترام نمی‌گذارید، چه کسی شما را از پروردگار عالمیان پناه خواهد داد؟ یا مگر می‌خواهید نور خداوند بیان حق قرآن عظیم را خاموش سازید؛ یا ابوحمزه چون از گفت‌وگو با امام مهدی ناصر محمد یمانی دراین پایگاه مبارک، درمانده‌ای و به حق تو را خاموش ساخته و فریب‌کاری و دروغی که به امام ناصر محمد یمانی نسبت داده‌ای برای دیگران روشن شده است؛ تنها کاری که برایت مانده خراب‌کاری در پایگاه ماست؛ آیا این کار مردانی است که خداوند به آنها علم عطا نموده است، چرا که تو ادعا می‌کنی ازعلمای اهل سنت و جماعتی. و اگر از آنان هستی؛ این گمان به ایشان نمی‌رود که تو را برای گناه بزرگی که در حق عالمیان می‌کنی یعنی خراب‌کاری در پایگاه مهدی منتظر که عامر به قرآن عظیم است و مردم را به عبادت خداوند یکتا و بی‌شریک فرامی‌خواند؛ تشجیع کنند. پس اگر صادقی؛ چرا از دانش الکترونی خود برای خراب‌کاری‌ در پایگاه‌های مروج بی‌بند و باری استفاده نمی‌کنی که مردم عالم را به سوی فسق و فجور دعوت می‌کنند و چرا می‌خواهی این پایگاه نور را تخریب نمایی؟ ابوحمزه به خداوند بزرگ قسم می‌خورم که دانشمندان هکر از امام مهدی اجازه خواستند تا پایگاه شما را از بین ببرند ولی ما آنان را از این کار منع نمودیم و خراب کردن پایگاهی را که ذکر خداوند در آن می‌شود را برایشان حرام نمودیم که اگر چنین می‌کردند چه کسی می‌توانست در برابر خداوند به آنها پناه دهد؟ ما از نادانان عالم نیستیم و این مکر حقیر و زبونانه‌ای است که نشان‌ دهنده‌ی حقارت صاحبش است ابوحمزه از خداوند بترس و امام مهدی ناصر محمد یمانی و انصارش را وادار نکن تا با تضرع به درگاه پروردگار عالمیان دعا کنند تا به تو و رفیقت صدمه‌ای برسد و من انذار کننده آشکار شما هستم. خود را از مکر خداوند درامان ندان و من تو را به پروردگار عالمیان می‌سپارم که هرجا که باشی برتو قادر است. به خداوند که ما انصار خود را از آزار تو نهی کرد‌ه‌ایم و آنان قادرند این‌ کار را بکنند ولی ما نمی‌خواهیم در زمین بزرگی و یا فساد کنیم که عاقبت از آن متقیان است.
شیخ فاضل ابوفراس زهرانی و تمام علمای امت! ما این پایگاه بی‌طرف را برای گفتگو با علمای مذاهب و فرقه‌های مختلف امت انتخاب کرده و آنان را به سوی حکم خداوند میانشان فرامی‌خوانیم؛ آیا می پذیرند و راضی می‌شوند که درموارد اختلافات خداوند میان ایشان حکم کند؟ و بر امام ناصر محمد یمانی جز این نیست که حکم خداوند را در موارد اختلاف برایشان استنباط کند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا} صدق الله العظيم [الأنعام:۱۱۴]


پس با حکم خداوند از آیات محکم کتابش قرآن عظیم به سراغشان می‌آییم و ما از صادقان هستیم و اگر نتوانم با قرآن عظیم بر تمام علمای مسلمین و یهود و مسیحی غلبه کنم؛ از آل بيت محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم نبوده و امام مهدی نیز نیستم؛ ای کسانی که با شناختن حق آمده از نزد پروردگار؛غرور آنان را به گناه نمی‌کشاند - و سزاوار است از حق پیروی گردد- شما شاهد باشید.
شیخ فاضل سید یحیی الأهدل الیمانی؛ در این پایگاه مبارک به شما خیرمقدم می‌گوییم و همگی ما میهمانان این پایگاه مبارکیم. ما می‌خواهیم از موضوع گفت‌وگو یعنی عذاب قبر؛ به سراغ عقیده دیگری برویم که خداوند در آیات محکم قرآنش برهانی برای آن نازل نفرموده و آن را نابود کرده و بر باد بدهیم وحق را برجای باطل و دروغ بنشانیم ولی ما هنوز در گفت‌وگو پیرامون عذاب قبر به نتیجه نرسیده‌ایم، چون شما از گفت‌وگو درباره عذاب قبر رومی‌گردانید؛ چرا که از استنباط برهان آشکار از محکمات قرآن عظیم عاجزید و برای همین نتیجه گفت‌وگو را از قبل اعلان می‌کنیم و خواهید دید که امام ناصرمحمد یمانی به حق غالب خواهد بود ولی خدا را به شهادت می‌گیرم که غلبه در موضوع عذاب قبر؛ برای اثبات اینکه امام ناصر محمد یمانی همان مهدی منتظر است کافی نیست؛ مگر امام ناصر محمد یمانی در تمام گفت‌وگوهای مربوط به دین خداوند غالب و مهیمن باشد؛ ما شما را به سوی کتاب دعوت نمی‌کنیم تا درباره نسب و خاندان گفت‌وگو نماییم از خدا تقوا کنید ای خردمندان.

واما درمورد اسم؛ پیش از این به حق فتوا دادیم که خداوند حجت را درعلم قرار داده نه در اسم و در این مورد مثالی زدیم که خداوند تعالی می‌فرماید:

{وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِن بَعْدِي اسمه أَحْمَدُ} صدق الله العظيم [الصف:۶].


وشما می‌دانید که او از زمانی که کودکی در گهواره بود؛ محمد صلى الله عليه وآله الأطهار وسلمُ تسليماً نامیده می‌شد و مردم تا امروز ایشان را محمد می‌نامند و نام همیشگی ایشان محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم است و همانا که خداوند اسم احمد را اضافه بر نامی که ایشان از گهواره با خود داشتند قرار داده است تا بدانید حجت در نام نیست بلکه حجت در علم است اما اکثر شما خبر ندارید.

و اما حدیث "تواطؤ"؛ پیش از این به حق در این‌باره فتوا داده‌ و معنی "تطابق" را مطلقاً برای "تواطؤ" نفی کرده‌ایم و دراین مورد برای‌تان مثالی آورده و گفتیم آیا درست است که بگوییم:
محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وأبو بكر علیه الصلاة والسلام در هجرت به سوی یثرب با هم تطابق داشتند؟
یا اینکه:
محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وأبو بكر علیه الصلاة والسلام درهجرت به سوی یثرب با یکدیگر توافق و همراهی داشتند.

و برایتان روشن شده است که مقصود از "تواطؤ" مطلقاً نمی‌تواند تطابق باشد ولی شما شیعیان و اهل سنت عقیده خود در مورد نام "محمد" را بر اساس این حدیث حق بنا کرده‌اید: [يواطئ اسمه اسمي]، و از آنجا که معتقدید "تواطؤ" به معنای تطابق است؛ گفته‌اید که نام حق امام مهدی محمد است و درمورد نام پدرش با یکدیگر اختلاف پیدا کردید. ولی نه شیعیان و نه سنیان؛ هیچ‌ کدام درمورد این نام برحق نیستید چرا که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم به شما درمورد همراهی نام محمد با نام امام مهدی(ناصرمحمد) اشاره می‌کند و مقدر بود که همراهی و توافق نام محمد در نام پدرم باشد تا اسم حامل خبر باشد و این اسم مهدی منتظر است(ناصر محمد یعنی یاری دهنده به محمد) و این بدان جهت است که خداوند مهدی منتظر ناصر محمد را نبی یا رسول قرار نداده است و چگونه کسی که می‌خواهد شهادت دهد او امام مهدی است باید شهادت را به زبان بیاورد؛ آیا درست است که بگوید شهادت می‌دهم امام مهدی رسول الله است؟ درحالی‌ که او نه رسول است و نه نبی؛ بلکه خداوند او را برای یاری (ناصر) به محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم برمی‌انگیزد و برای همین کسی که در دوران برانگیخته شدن امام مهدی منتظر می‌خواهد شهادت بدهد به حق می‌گوید " أشهدُ أن لا إله إلا الله وأشهدُ أنّ محمد رسول الله وأشهدُ أنّ الإمام المهدي ناصر محمد صلى الله عليهم وعلى جميع المُسلمين."


ای کسانی که درباره نام امام مهدی مجادله می‌کنید؛ سبحان الله اگر شما در دوران محمد رسول الله بودید، می‌گفتید چگونه تو را تصدیق کنیم؛ با اینکه به زعم تو قرآن برشما نازل شده است؛ اما ما چگونه تو را تصدیق کنیم . نام تو از زمانی که درگهواره بودی (محمد) بوده است ولی رسولی که بعد از عیسی برانگیخته می‌شود نامش احمد است و احمد کجا و محمد کجا؟ و سپس حق آمده از جانب پروردگارتان بیشتربر کفر شما می‌افزاید چون درمورد علم مجادله نمی‌کنید بلکه اسم برایتان دلیل است و سهم شما از علم همین است؛ آیا نمی‌دانید درکتاب برای انبیا دو نام آورده شده است؟ برای مثال نبی خداوند یعقوب و می‌دانید او همان اسراییل علیه الصلاة و السلام و آله الأطهار است. همین‌طور نبی خداوند احمد همان نبی الله محمد علیه الصلاة و السلام است؛ ای مردم چقدر شما را موعظه کرده وبگوییم که حجت در علم است اگر تعقل کنید... و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّـهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ ﴿٦١﴾} صدق الله العظيم [آل عمران]


و خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ} صدق الله العظيم [البقرة:۲۴۷]


و اما درمورد اسامی؛ تشابه نام وجود دارد و درمورد خاندان ونسب ، جز خداوند کسی از حقیقت آنها خبر ندارد؛ آیا اگر مشرکان به محمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم می‌گفتند تو را تصدیق نمی‌کنیم مگر اینکه نسبت خود با نبي الله اسماعيل بن إبراهيم عليه الصلاة والسلام را ثابت کنی؛ فکر می‌کنید او چنین می‌کرد؟ خیر بلکه با علم خود با آنان مجادله کرده و حجت می‌أورد ولی اکثر شما نمی‌دانید.

وخلاصه این بیان این است که امام ناصرمحد یمانی به شما می‌گوید: ای علمای مسلمین و ای امت مسلمان؛ آیا راضی هستید که خداوند علی العظیم درموارد اختلاف میانتان حکم کند؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّـهِ ۚ ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ﴿١٠﴾} صدق الله العظیم [الشورى].

{أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا} صدق الله العظيم [الأنعام:۱۱۴].


پس اگر رضایت دادید که خداوند میان شما حاکم باشد؛ بر امام ناصر محمد یمانی چیزی جز این نیست که از آیات محکم کتاب خداوند برایتان حکم خدا را بیاورد و اگر سرباز زدید و خواستید از روایات و خزعبلاتتان که مخالف آیات محکم کتاب خداوند است پیروی کنم؛ به شما می‌گویم خداوند تعالی می‌فرماید:
{تِلْكَ آيَاتُ اللَّـهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ ۖ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّـهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ ﴿٦﴾} صدق الله العظیم[الجاثية].


و خداوند تعالی می‌فرماید:
{حَتَّىٰ إِذَا أَخَذْنَا مُتْرَ‌فِيهِم بِالْعَذَابِ إِذَا هُمْ يَجْأَرُ‌ونَ ﴿٦٤﴾ لَا تَجْأَرُ‌وا الْيَوْمَ ۖ إِنَّكُم مِّنَّا لَا تُنصَرُ‌ونَ ﴿٦٥﴾ قَدْ كَانَتْ آيَاتِي تُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ فَكُنتُمْ عَلَىٰ أَعْقَابِكُمْ تَنكِصُونَ ﴿٦٦﴾ مُسْتَكْبِرِ‌ينَ بِهِ سَامِرً‌ا تَهْجُرُ‌ونَ ﴿٦٧﴾ أَفَلَمْ يَدَّبَّرُ‌وا الْقَوْلَ أَمْ جَاءَهُم مَّا لَمْ يَأْتِ آبَاءَهُمُ الْأَوَّلِينَ ﴿٦٨﴾ أَمْ لَمْ يَعْرِ‌فُوا رَ‌سُولَهُمْ فَهُمْ لَهُ مُنكِرُ‌ونَ ﴿٦٩﴾ أَمْ يَقُولُونَ بِهِ جِنَّةٌ ۚ بَلْ جَاءَهُم بالحقّ وَأَكْثَرُ‌هُمْ للحقّ كَارِ‌هُونَ ﴿٧٠﴾ وَلَوِ اتَّبَعَ الحقّ أَهْوَاءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْ‌ضُ وَمَن فِيهِنَّ ۚ بَلْ أَتَيْنَاهُم بِذِكْرِ‌هِمْ فَهُمْ عَن ذِكْرِ‌هِم مُّعْرِ‌ضُونَ ﴿٧١﴾ أَمْ تَسْأَلُهُمْ خَرْ‌جًا فَخَرَ‌اجُ رَ‌بِّكَ خَيْرٌ‌ ۖ وَهُوَ خَيْرُ‌ الرَّ‌ازِقِينَ ﴿٧٢﴾ وَإِنَّكَ لَتَدْعُوهُمْ إِلَىٰ صِرَ‌اطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿٧٣﴾ وَإِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَ‌ةِ عَنِ الصِّرَ‌اطِ لَنَاكِبُونَ ﴿٧٤﴾وَلَوْ رَ‌حِمْنَاهُمْ وَكَشَفْنَا مَا بِهِم مِّن ضُرٍّ‌ لَّلَجُّوا فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿٧٥﴾ وَلَقَدْ أَخَذْنَاهُم بِالْعَذَابِ فَمَا اسْتَكَانُوا لِرَ‌بِّهِمْ وَمَا يَتَضَرَّ‌عُونَ ﴿٧٦﴾ حَتَّىٰ إِذَا فَتَحْنَا عَلَيْهِم بَابًا ذَا عَذَابٍ شَدِيدٍ إِذَا هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ﴿٧٧﴾} صدق الله العظيم [المؤمنون].


و هم‌چنان مهدی منتظر اصرار دارد گفت‌وگو درباره عذاب قبر ادامه یابد تا قبر را به عیان به صورت روضه‌ای از رضوان بهشت نشان دهید و یا آن را به عیان به صورت حفره‌ای از حفرات آتش و فکر نمی‌کنم بتوانید این‌کار را بکنند مگر اینکه خودتان در آن آتش روشن کنید؛ آیا فکر نمی‌کنید؟ آیا می‌دانید این عقیده باطل یعنی عقیده عذاب در قبر یا بهشت در آن؛ باعث شده است عده زیادی از انسان‌ها دین اسلام را نپذیرند؛ چون شما به مردم عالم فتوا داده‌اید که قبر یا روضه‌ای از روضه‌های بهشت است یا حفره‌ای از حفرات آتش؟ خدا شما را بکشد چگونه منحرف می‌شوید؛ بلکه کسی که در بهشت است در نزد "ملیک مقتدر" جای دارد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَ‌بِّهِمْ يُرْ‌زَقُونَ ﴿١٦٩﴾ فَرِ‌حِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّـهُ مِن فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُ‌ونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿١٧٠﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].


و خداوند قبر ایشان را بهشت قرار نمی‌دهد بلکه آنها در نزد پروردگارشان بوده و بین آنها و او تنها عرش عظیم که سقف بهشت است، فاصله می‌اندازد؛ شما را چه می‌شود که چنین حکم می‌کنید؟ چطور بهشت را در یک حفره جای داده و سپس آن را تا چشم کار می‌کند به سمت شرق و غرب امتداد می‌دید و حدیث دروغ شیطان رجیم را به نبی نسبت می‌دهید که نبی خداوند بعد از شنیدن فتوای علمای یهود درمورد عذاب قبر؛ از این عذاب به خداوند پناه می‌برد. برای مثال روایت زیر که به دروغ از عایشه علیه الصلاة و السلام نقل شده است:
[أن اليهودية دخلت عليها فذكرت عذاب القبر، فقالت لها: أعاذك الله من عذاب القبر، فسألت عائشة الرسول صلى الله عليه وسلم عن عذاب القبر، فقال: نعم، عذاب القبر. قالت عائشة رضي الله عنها: فما رأيت رسول الله صلى الله عليه وسلم بعد صلى إلا تعوذ من عذاب القبر]
[ یک یهودی به نزد عایشه آمده و از عذاب قبر ذکر به میان می‌آورد و به او می‌گوید: خداوند تو را از عذاب قبر پناه دهد. عائشه از رسول صلی الله علیه وسلم درباره عذاب قبرسؤال می‌کند . ایشان می‌فرماید: بله عذاب قبر. عایشه رضی الله می‌گوید: ندیدم رسول الله صلى الله عليه وسلم بعد از نماز از عذاب قبر به خداوند پناه نبرد]و در صحیح مسلم از عایشه رضی الله نقل شده است:
[دخلت عليَّ عجوزان من عُجُز يهود المدينة، فقالتا: إن أهل القبور يعذبون في قبورهم، قالت: فكذبتهما، ولم أنعم أن أصدقهما، فخرجتا، ودخل رسول الله صلى الله عليه وسلم، فقلت له: يا رسول الله إن عجوزين من عجز يهود المدينة دخلتا عليَّ، فزعمتا أن أهل القبور يعذبون في قبورهم، فقال: صدقتا، إنهم يعذبون عذاباً تسمعه البهائم " قالت: فما رأيته بعد في صلاة إلا يتعوذ من عذاب القبر]
[ دو نفر از زنان پیر یهودی مدینه به نزد من آمدند و گفتند: اهل قبور در قبرهایشان عذاب می‌شوند. عایشه سخن آنها را رد می‌کند و نمی‌خواهد آنها را تأیید کند وآنها رفته و رسول الله علیه الصلاة و السلام وارد می‌شود. عایشه به ایشان می‌گوید: یا رسول الله دونفر از پیرزنان یهود به نزد من آمده و ادعا می کردند که اهل قبور در قبرهای‌شان عذاب می‌شوند. ایشان فرمودند: راست گفته‌اند؛ آنها عذابی می‌شوند که صدای‌شان را چهارپایان می‌شنوند. عایشه گفت دیدم که ایشان بعد از نمازاز عذاب قبر به خدا پناه می‌برد][/quote]
پایان روایت دروغ و جعلی

وهمین‌طور درمورد بهشتیان که قبرهای‌شان بهشت می‌شود و برای این امر به دروغ به نبی داده و چنین می‌گویند:
عن النبي صلى الله عليه وسلم قال: [المؤمن في قبره في روضة خضراء ويرحب قبره سبعون ذراعا وينور له كالقمر ليلة البدر.....]. رواه ابن حبان في صحيحه
[از نبی صلی الله علیه وسلم نقل شده که فرموده است: قبر مؤمن باغی سبز است و قبر او به او خوش‌آمد گفته و به اندازه هفتاد ذراع گسترش یافته و مانند بدر ماه نورانی است...] راوی ابن حبان در صحیحشوممکن است یکی از کسانی که به عذاب قبر اعتقاد دارد بخواهد بگوید من از کتاب خداوند و سنت حق رسول برایت حجت می‌آورم و از کتاب خداوند و سنت حق رسول برهان آشکار می‌آورم. خداوند تعالی می‌فرماید:

(ومن أعرض عن ذكري فإن له معيشة ضنكا ونحشره يوم القيامة أعمى) طه 124، فقد فسرها أيضا النبيّ الكريم بأنها عذاب القبر فقد روى أبو هريرة رضي الله عنه أن النبيّ – صلى الله عليه وسلم – قال" فإن له معيشة ضنكا، عذاب القبر " رواه الحاكم في المستدرك وقال صحيح على شرط مسلم
(ومن أعرض عن ذكري فإن له معيشة ضنكا ونحشره يوم القيامة أعمى) طه 124، و نبی گرامی آن را به عنوان عذاب قبر تفسیر کرده‌اند و أبو هریرة رضی الله از نبی -صلی الله علیه و سلم- نقل کرده که مقصود از " فإن له معيشة ضنكا" عذاب قبر است و الحاکم در المستدرک و صحیح در شرط مسلم این را نقل کرده‌اند.وسپس امام مهدی ناصر محمد یمانی درپاسخ می‌گوید خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا} صدق الله العظيم [طه:۱۲۴].

و بیان این را در این فرموده خداوند تعالی می‌یابید:
{وَمَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاءِ} صدق الله العظيم [الأنعام:۱۲۵].
و مقصود از"الضنک" این است، یعنی "ضیق" در سینه چون قلبش با ذکر خداوند گشاده نشده است و برای همین او را در حالت تنگی و گرفتاری و سختی می‌یابید انگار که به آسمان رفته باشد و شما می‌دانید کسی که در آسمان بالا می‌رود به تدریج دچار کمبود اکسیژن شده و زمانی که از غلاف جوی زمین خارج شود به علت نبودن اکسیژن خفه می‌شود ولی اکثر شما نمی‌دانید.
ای مردم! مهدی منتظر از ملحدین و زنادقه و جهمیه و معتزله و غیر آن نیست که عذاب بلافاصله بعد از مرگ را رد کرده و آن را به روز قیامت موکول می‌کنند؛ بلکه إقرار کرده و شهادت می‌دهیم عذاب بلافاصله بعد از مرگ رخ می‌دهد و به وقوع آن درروز قیامت نیز إقرار می‌کنیم و برهان عذاب مستقیماً بعد از مرگرا از آیات محکم قرآن می‌آوریم. نفس -روح- در همان روزی که خدا او را می‌میراند در بهشت یا جهنم خواهد بود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلآئِكَةُ بَاسِطُواْ أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُواْ أَنفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللّهِ غَيْرَ الحقّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۹۳].
ولی عذاب در آتش جهنم و مکان آن هم در خود جهنم است و خداوند تعالی می‌فرماید:
{الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ ۖ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِن سُوءٍ ۚ بَلَىٰ إِنَّ اللَّـهَ عَلِيمٌ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿٢٨﴾ فَادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا ۖ فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِ‌ينَ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [النحل]

پس عزیز من شیخ فاضل ابوفراس الزهرانی چرا عناد می‌ورزی

و اما در مورد این حجت که امام مهدی قرآن را از حفظ ندارد به تو می‌گوییم: ای مرد آیا من از تورات وانجیل برای شما حجت می‌آورم؟ پس از جاهلان مباش.


وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخوكم؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36842

Admin
26-06-2015, 07:13 PM
سلسله گفتگوهای امام در پایگاه أشراف أونلاین..


- 14 -
الإمام ناصر محمد اليماني
04 - صفر - 1432 هـ
10 - 01 - 2011 مـ
۲۰-دی-۱۳۸۹ه.ش.
05:58 صبح
ـــــــــــــــــــــــ

دعوت به گفتگو....

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله صلى الله عليه وآله الأطهار وسلم وجميع المُسلمين، وبعد..
از امام ناصر محمد یمانی به شیخ فاضل و گرامی" شریف محمدبن علی الحسنی" محترم، السلام عليكم ورحمة الله وبركاته..


آیا راضی هستید که درپایگاه‌تان چنین افترایی به امام ناصر محمد یمانی زده شود؟ درباره توصیفات آنها خداوند را به یاری می‌طلبم. آیا از این که حق پروردگارشان را مسخره می‌کنند از خدا نمی‌هراسند؟ مگر امام ناصر محمد یمانی جز از آیات خداوند در قرآن عظیم برایشان حجت آورده است؟ و آنها را به پذیرش حکمیت براساس کتاب خداوند قرآن عظیم و پیروی از آن و کافر بودن نسبت به آنچه که مخالف محکمات اوست؛ فرقی ندارد در تورات یا انجیل باشد یا در احادیث سنت؛ فرا می‌خواند؟ آیا مسخره‌کنندگان حق دارند کسی را که مردم را به سوی کتاب خداوند قرآن عظیم فرامی‌خواند مسخره کنند؟


وای برادران سرپرست این پایگاه؛ اگر این افتراهایی را که منافقان و مسخره‌کنندگان به ما نسبت می‌دهند حذف نکنید؛ راضی به این عمل مانند کسی است که آن را انجام داده باشد. فرموده خداوند تعالی را به یاد داشته باشید:
{وَقَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آيَاتِ اللَّـهِ يُكْفَرُ بِهَا وَيُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلَا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّىٰ يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ ۚ إِنَّكُمْ إِذًا مِّثْلُهُمْ ۗ إِنَّ اللَّـهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِينَ وَالْكَافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعًا ﴿١٤٠﴾} صدق الله العظيم [النساء].

واگر بیان استهزا کنندگان وافترا زنندگان حذف نشود یعنی راضی به فعل او هستند؛ آیا راضی هستید به مؤمن حرفی که نزده است؛ نسبت داده شود؟ ما منتظر پاسخ شما با حذف این افترا و بهتان آشکاریم و به ایشان می‌گوییم سلام بر شما ما خواهان جاهلان نیستیم[ اشاره به آیه کریمه سوره القصص: وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَ‌ضُوا عَنْهُ وَقَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَا نَبْتَغِي الْجَاهِلِينَ ﴿٥٥﴾]
وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
اخوكم الإمام ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36843

Admin
27-06-2015, 07:53 PM
سلسله گفتگوهای امام در پایگاه أشراف أونلاین


- 15 -
الإمام ناصر محمد اليماني
4 - صفر- 1432 هـ
10 - 01 - 2011 مـ
۲۰-دی-۱۳۸۹ه.ش.
05:33 صبح
ـــــــــــــــــــــ

ای مسلمانان [دعوتّ خداوند را استجابت کنید؛ تا در مواردی که گرفتار اختلاف شده‌اید، درمیان شما حکم فرماید...
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله صلى الله عليه وآله الأطهار وجميع الأنصار في الأولين وفي الآخرين وسلم تسليماً..
جناب علوی هاشمی؛ من امام مهدی ناصرمحمد یمانی از کسانی هستم که خداوند درباره‌شان می‌فرماید:
{وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَقَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَا نَبْتَغِي الْجَاهِلِينَ ﴿٥٥﴾} صدق الله العظيم [القصص].
وا اسفا بر این پایگاه مبارک که نمی‌دانستم مرتع نادانان و افترا زنندگان است! پس آیا سرپرستان در مورد ظالم و مظلوم یکسان حکم خواهند کرد؟ ممکن است یکی از سرپرستان بخواهد حرف مرا قطع کرده و بگوید: «ناصر محمد یمانی مقصودت از این سخن چیست که: پس آیا سرپرستان درمورد ظالم ومظلوم یکسان حکم خواهند کرد؟» امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: این در صورتی است که شما بیانات سفیهان و بیان حق قرآن عظیم ذکر محفوظ از تحریف که خداوند درباره آن از شما سؤال خواهد کرد را حذف کنید. پس اگر شما هم بیان سفیهان و هم بیان قرآن عظیم توسط امام ناصر محمد یمانی را حذف کنید؛ همین الآن فکر جوابی باشید که باید به پروردگار نازل کننده این کتاب بدهید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَّكَ وَلِقَوْمِكَ ۖ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [الزخرف]
ای جماعت علمای مسلمین؛ زمانی که خداوند از ذکر خود قرآن عظیم و از موضعتان در برابر دعوت امام ناصر محم دیمانی از شما سؤال خواهد کرد و به شما می‌گوید چرا از دعوت امام ناصر محمدیمانی سرباز زدید؛ از همین الآن یاد جوابتان باشید؛ اگر صادقید چه جوابی می‌خواهید به پروردگارتان بدهید؟ و اما حجت امام مهدی ناصرمحمد یمانی برعلیه شما و در پیشگاه پروردگارش؛ او به حق و بدون افترا سخن خواهد آورد و خداوند راست‌گو را از دروغ‌گو می‌شناسد. امام ناصر محمد یمانی خواهد گفت: یا رب؛ من تمام علمای مسلمین و امتشان را فرا خواندم تا در موارد اختلاف؛ خداوند را حَکَم قرار دهند و به ایشان گفتم: من امام مهدی تکلیفی جزاین ندارم که حکم خداوند را برایتان استنباط کرده و آن را از آیات محکم کتاب برای شما بیاورم؛ این شرط نیز برگردن ماست که حکم را از آیاتی بیاوریم که برای عالم و جاهلتان بینه است تا اینکه تنها فاسقان بمانند که از آیات بینه خداوند روگردانند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ ۖ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ ﴿٩٩﴾} [البقرة].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿٥٠﴾} [المائدة].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا} [الأنعام:۱۱۴].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{تِلْكَ آيَاتُ اللَّـهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ ۖ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّـهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [الجاثية].
اما برخی از مسلمانان فاسق حاضر نشدند حکم خداوند در میان خود را بپذیرند، همان‌طور که فاسقانی از اهل کتاب این امر را رد کرده و از دعوت به حکمیت براساس کتاب خداوند قرآن عظیم سرباز زدند؛ همان‌طورکه کسانی که روش آنها را پیش گرفتند روگرداندند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّـهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
و هم‌چنین مسلمانانی که از دعوت به پذیرش حکمیت بر اساس کتاب خداوند سرباز می‌زنند؛ آنها از گروهی از اهل کتاب پیروی کردند تا جایی که آنان را بعد از ایمان به کفر بازگرداندند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تُطِيعُوا فَرِيقًا مِّنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ يَرُدُّوكُم بَعْدَ إِيمَانِكُمْ كَافِرِينَ ﴿١٠٠﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
واز آنجایی که به احادیثی که مخالف محکماتی هستند که خداوند در آیات محکم کتابش برایتان نازل کرده؛ تمسک جسته‌اید؛ اگرسرباز زده و تنها از آنچه که برخلاف محکمات قرآن عظیم است پیروی نمایید؛ به آنچه که بر محمدٍ صلى الله عليه وآله وسلم نازل شده کافر شده‌اید و دلیل کفرتان این است که از پذیرفتن حکمیت خداوند درمیانتان در اختلافات فی ‌مابین سرباز زده‌اید و از امری که خداوند در آیات محکم کتابش به شما فرموده سرباز زده‌اید:
{وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّـهِ ۚ ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ﴿١٠﴾} [الشورى].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿٥٠﴾} [المائدة].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا} صدق الله العظيم [الأنعام:۱۱۴].
بر امام مهدی ناصرمحمد یمانی جز این نیست که حکم خدا را از آیات محکم کتاب برایتان استنباط نماید تا سنت محمد رسول الله صلى الله عليه وآله را از احادیث دروغ و جعلی؛ پاک و مطهر سازد و ما قادر به چنین امری نخواهیم بود مگر به دعوت به پذیرش حکمیت براساس کتاب خداوند پاسخ دهید و از آنجا که احادیث بیان نیز از جانب خداوندند، لذا اگر دیدید برخلاف آیات محکم قرآن هستند یقین داشته باشید که این حدیث سنت از جانب خداوند نیست و محمد صلی الله علیه و آله و سلم آن را نفرموده‌اند؛ چرا که قرآن و سنت بیان جمیعاً از نزد خداوند بوده و نور علی نورند. هرچه در سنت بیان بر خلاف آیات محکم قرآن باشد بدانید آن حدیث از جانب خداوند نیست؛ یعنی از جانب شیطان است و از زبان اولیای شیطان که در ظاهر ایمان داشته و کفر و مکر خود برای بازداشتن مسلمانان از پیروی از ذکر را پنهان می‌کنند؛ جاری شده است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ ۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿٨٠﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء]

پس ای مردم برایتان روشن شد که احادیث سنت بیان نیز از جانب خداوند است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿١٨﴾ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [القيامة].
ولی اگر احادیث بیان برخلاف آیات محکم قرآن باشند؛ بدانید آن احادیث از سوی شیطان به شما رسیده‌اند؛ پس چطور به آنها پای‌بند شده و کلام خداوند را تکذیب می‌کنید و چه کسی شما را از خداوند پناه خواهد داد؟ فرموده خداوند تعالی را به یاد داشته باشید که می‌فرماید:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].
ازآنجا که احادیث مربوط به عذاب قبر از جانب خداوند نیستند؛ لذا در مورد محل وقوع عذاب بعد از مرگ با آیات محکم قرآن اختلاف زیادی می‌یابید؛ چون خداوند به شما فتوا می‌دهد که عذاب بعد از مرگ بر نفس-روح- بدون جسد وارد می‌شود و در همان روز مرگ کسانی که از دنیا رفته و از اهالی آتش‌اند وارد آن می‌شوند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّـهِ كَذِبًا أَوْ قَالَ أُوحِيَ إِلَيَّ وَلَمْ يُوحَ إِلَيْهِ شَيْءٌ وَمَن قَالَ سَأُنزِلُ مِثْلَ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ ۗ وَلَوْ تَرَىٰ إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلَائِكَةُ بَاسِطُو أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُوا أَنفُسَكُمُ ۖ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّـهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ ﴿٩٣﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
از اینجاست که استنباط می‌کنیم عذاب بر نفس بدون جسد است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ غَيْرَ الحقّ وَكُنْتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۹۳].
آتش خداوند در حفره‌ای که جسد در آن قرار دارد نیست؛ بلکه از هفت دروازه جهنم؛ گروه گروه وارد آتش می‌شوند.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ ۖ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِن سُوءٍ ۚ بَلَىٰ إِنَّ اللَّـهَ عَلِيمٌ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿٢٨﴾ فَادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا ۖ فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ ﴿٢٩﴾ وَقِيلَ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا مَاذَا أَنزَلَ رَبُّكُمْ ۚ قَالُوا خَيْرًا ۗ لِّلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَـٰذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ ۚ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ ۚ وَلَنِعْمَ دَارُ الْمُتَّقِينَ ﴿٣٠﴾} صدق الله العظيم [النحل].
و به راستی که مقصود ملائکه خداوند رحمن از گفتن"خالدین فیها" ؛ این است که تا زمانی که آسمان‌ها زمین برجاست تا زمان فرا رسیدن میقات رستاخیز اول .
تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِي النَّارِ لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ وَشَهِيقٌ ﴿١٠٦﴾ خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّكَ ۚ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِّمَا يُرِيدُ ﴿١٠٧﴾} صدق الله العظيم [هود].
ای مردم؛ به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم که قادر به فتنه انداختن انصار امام ناصر محمد یمانی نیستید مگر اینکه با حدیثی که درست‌تر از حدیث خداوند و پروردگار عالمیان باشد؛ برامام ناصر محمد یمانی غلبه نمایید؛ آیا شما حدیثی درست‌تر از حدیث خداوند در آیات محکم کتابش می‌شناسید؟ اگر می‌شناسید و راست می‌گویید بیاورید...
خداوند تعالی می‌فرماید:

{وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيلًا} صدق الله العظيم [النساء:۱۲۲].
پس اگر در احادیث سنت؛ حدیثی برخلاف آیات محکم کتاب بود؛ بدانید این حدیث از جانب شیطان است و از زبان اولیای دروغ‌گوی شیطان که به داشتن ایمان تظاهر کرده وکفر ومکر خود برای بازداشتن شما از حدیث محفوظ از تحریف خداوند "ذکر"را پنهان می‌کنند نقل شده است.
خلاصه توصیه و نصیحتی که می‌خواهم به افراد این پایگاه و تمام مسلمانان بکنم این است:
آیا راضی هستید که خداوند میان شما حکم کند؟ پس خداوند را اجابت کنید تا درموارد اختلاف میانتان حکم نماید. بر عبد او امام مهدی چیزی جز این نیست که از آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم؛ حکم را برای شما استنباط کند؛ آگر به این قرآن مؤمن باشید...و اگر سرباز زدید؛ در نزد من چیزی جز این نیست ولو اینکه هزار سال هم میان شما بمانم سیره خود که کتاب خداوند و سنت رسول است را تغییر نمی دهم و از امیال شما پیروی نمی نمایم.
ممکن است یکی از علمای مسلمین بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید:" آیا تو ما را در راهی غیر از منهاج کتاب خداوند و سنت حق رسولش می‌بینی؟" امام مهدی ناصر محمد یمانی می‌گوید: به خداوند بزرگ قسم که هرکس از آنچه که برخلاف آیات محکم قرآن عظیم پیروی نماید در منهاج شیطان رجیم است.
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
خليفة الله وعبده؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
ــــــــــــــ
ولی فاسقان آنها مرا مورد سب و شتم قرار داده و تکذیبم می‌کنند و آزارم می‌دهند و می‌گویند تو در گمراهی آشکاری هستی؛ به آنان می‌گویم ای مردم چگونه کسی که از شما دعوت می‌کند خداوند یگانه را با بصیرتی که از جانب پروردگارم است بدون شریک عبادت کنید؛ می‌تواند گمراه باشد؟ ولی این امر بر شما پوشیده مانده و قادر به دیدن آن نیستید. آیا ما می‌توانیم شما را به پذیرش این دلیل روشن مجبور سازیم، با اینکه شما کراهت دارید؟ چرا کراهت دارید. [اشاره به آیه کریمه سوره هود :قَالَ يَا قَوْمِ أَرَ‌أَيْتُمْ إِن كُنتُ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّ‌بِّي وَآتَانِي رَ‌حْمَةً مِّنْ عِندِهِ فَعُمِّيَتْ عَلَيْكُمْ أَنُلْزِمُكُمُوهَا وَأَنتُمْ لَهَا كَارِ‌هُونَ ﴿٢٨﴾ ]


اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36844

Admin
06-07-2015, 02:28 PM
سلسله گفتگوهای امام درپایگاه أشراف أونلاین
- 16 -
الإمام ناصر محمد اليماني
06- صفر- 1432 هـ
12 - 01 - 2011 مـ
۲۲-دی-۱۳۸۹ه.ش.
05:12 صبح
ـــــــــــــــــــ

پاسخی دیگر از امام...

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله صلى الله عليه وآله الأطهار وجميع الأنصار للحقّ في الأولين وفي الآخرين وفي الملأ الأعلى إلى يوم الدين..
برادرانم؛ از علمای مسلمین و امتشان؛ کسانی که خداوند آنان را از دعوت امام مهدی ناصر محمد یمانی -در دوره گفتگو قبل از ظهور- آگاه کرده است؛ سلامُ خداوند بر شما و تمام مسلمانان؛ بر شما صلوات و سلام می‌فرستم باشد که شما را مورد مغفرت خود قرار دهد و به شما رحم کرده و حقّ را به شما حق نشان دهد و پیروی از آن را روزیتان فرماید و باطل را باطل نشان داده و دوری از آن را روزیتان گرداند.
عزیزان من؛ در ابتدا تشکر بسیار خود را به رئیس محترم جناب محمد بن علی الحسنی و تمام سرپرستان این پایگاه مبارک تقدیم می‌کنیم؛ پایگاهی که از سوی تمام مسلمانان مورد تقدیر و تشکر قرار خواهد گرفت، حال چه ناصر محمد یمانی دروغ‌گویی گستاخ باشد و چه ناصر محمد یمانی مهدی منتظر باشد؛ چرا که به اذن خداوند در این پایگاه حق روشن خواهد شد و با ادامه گفتگو در این پایگاه مبارک؛ حقیقت امرامام ناصر محمد یمانی برای مسلمانان تبیین می‌‌گردد و اگر ناصر محمد یمانی آشکارا گمراه باشد؛ مسلمانان از گمراه شدن حفظ خواهند شد و حتماً حق‌جویان و انصار شاهد خواهند بود که علمای امت که به گفتگو با امام ناصر محمد یمانی پرداخته‌اند در برابرش حجت‌های قانع کننده از آیات محکم قرآن عظیم می‌آورند و برای انصار امام ناصر محمد یمانی روشن می‌شود كه ناصر محمد یمانی گمراه است و انصار او درکشورهای مختلف از وی روگردانده و از این پایگاه مبارک که ایشان را از گمراه شدن توسط امام ناصر محمدیمانی نجات داده است؛ سپاس‌گزار می‌شوند. اگر هم روشن شود که مهدی منتظر حقاً امام ناصر محمد یمانی است و اوخلیفه خداوند درزمین است؛ تمام مسلمانان و همه بشریت از این پایگاه تشکر خواهند کرد. پس در هردو صورت این پایگاه مورد تقدیر و تشکر خواهد بود؛ چه ناصر محمد یمانی مهدی منتظر باشد و چه یک دروغ‌گوی گستاخ. هم‌ چنین امام ناصر محمد یمانی به اداره کنندگان پایگاه می‌گوید: اگر می‌خواهید بیانات سفیهان برضد امام ناصر محمدیمانی را درپایگاه باقی بگذارید؛ شما را نکوهش نمی‌کنم و به اذن خداوند دربرابر آزار و اذیت آنها -هرچه که باشد- صبر پیشه کرده و به آنها می‌گوییم: سلامٌ؛ خداوند به ما فرمان داده تا در پاسخ افرادی مانند ایشان بگوییم:
{لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ لا نَبْتَغِي الْجَاهِلِينَ} [القصص:۵۵].
سؤالی که اینجا مطرح می‌شود این است که: چگونه برای عالم و جاهل روشن می‌شود که ناصر محمد یمانی به حق مهدی منتظر است؟ از آنجا که همه شما به فرموده خداوند تعالی ایمان دارید که:
{مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَـٰكِن رَّسُولَ اللَّـهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ ۗ وَكَانَ اللَّـهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الأحزاب]
لذا خداوند امام مهدی را به عنوان نبی جدید که کتابی جدید با خود داشته باشد؛ برنمی‌انگیزد. پس لابد باید درعلم بیان حق قرآن عظیم توانایی بیش از همگان به او عطا شده و دانش او بر دیگران فزونی یافته باشد تا عالم و جاهلی نباشد که با او محاجه کند مگر به حق امام بر آنها غالب گردد؛ نه تنها در مورد عذاب قبر یا سنگسار زناکار متأهل یا موضوع دیدن آشکار خداوند؛ بلکه باید امام مهدی ناصر محمد یمانی درتمام موارد مورد گفتگو صد درصد بتواند بر تمام علمای امت غلبه نماید و اگر ناصر محمد در۹۹٪ برتری داشته و تنها در یک مسئله باز بماند؛ برتمام انصار درتمام کشورهای مختلف واجب است از تبعیت از او روگردانند؛ و می‌دانید چرا؟ چون اگر علمای امت بتوانند ولو در یک موضوع بر امام ناصر محمد یمانی غلبه کند؛ این برخلاف فتوای خداوند است که از طریق رسول او در رؤیایی حق داده شده است:
[وما جادلك أحد من القرآن إلا غلبته]،
[ کسی از قرآن با تو مجادله نمی‌کند؛ مگر بر او غالب شوی]
پس باید امام ناصر محمد یمانی در تمام موضوعات غالب باشد، مثل غالب بودن فتوای روشن او در این مورد که عذاب بعد از مرگ به روح -نفس- و در خود آتش رخ می‌دهد و نفی عذاب در حفره‌ای که جسد در آن قرار می‌گیرد. و طناب دروغ کوتاه است.
شیخ فاضل و محترم محمد عبدالقادر ادریس الأمین؛ به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم که اگر حق تابع امیال شما شود حاصلی جز افزوده شدن کفر کافران ندارد و این حجت دادن به دست آنان برعلیه شماست. آنها می‌گویند شنیدیم که می‌گویید قبر ممکن است روضه‌ای از رضوان بهشت باشد یا حفره‌ای از آتش ولی ما در قبرها نه باغی یافتیم و نه آتشی! پس برکفرشان افزوده شده و حجت خواهند داشت. لعنت خداوند بر شیاطین بشر دروغ‌گو که با این مکر خبیثانه به هدف خود برای بازداشتن مردم از پیروی از ذکری که از سوی پروردگار برایشان آمده است؛ رسیده‌اند چون مردم اثری از آتشی که در قبر کافران وباغی از باغ‌های بهشت درقبر اموات مسلمانان نمی‌یابند.
و اما اتهام تو به ناصر محمد یمانی مبنی بر اینکه آیات را بر طبق میل خود پیچانده و آنها را بر خلاف مقصود خداوند تفسیر می‌کند؛ این تو هستی که چنین می‌کنی نه امام ناصر محمد یمانی؛ چون این تو هستی که آیه‌ای را آورده و سپس بر اساس میل خود آن را تفسیر می‌کنی بدون اینکه برهانی قوی و روشن از نزد پروردگار عالمیان داشته باشی؛ از جمله این فرموده خداوند تعالی را به عنوان حجت می‌آوری:
{قَالُوا يَا وَيْلَنَا مَنْ بَعَثَنَا مِنْ مَرْقَدِنَا} صدق الله العظيم [يس:۵۲]،
و سپس فتوا می‌دهی که این برهان عذاب قبر است. مهدی منتظر ناصر محمد یمانی که به ناحق به خداوند نسبت نمی‌دهد درپاسخ می‌گوید: به راستی که اینان از کسانی نیستند که مورد عذاب واقع می‌شوند چون نمی‌دانند که خداوند وعده رستاخیز مردگان را داده است چرا که قبل از اینکه خداوند رسولی به سوی آنان بفرستد تا به آنان هشدار دهد که خداوند آنان را بعد از مرگ برمی‌انگیزد؛ از دنیا رفته‌اند؛ آنها به هیچ‌وجه از این امر خبر ندارند و برای همین می‌گویند:
{قَالُوا يَا وَيْلَنَا مَنْ بَعَثَنَا مِنْ مَرْقَدِنَا} صدق الله العظيم [يس:۵۲]،
و سپس کسانی که از جانب خداوند برای آنان رسول فرستاده شده به این گروه حق فتوا می‌دهند که:
{هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ} صدق الله العظيم [يس:۵۲].
ولی کسانی که از بعث اول بی‌اطلاع هستند؛ عذاب نمی‌شوند و نه در نعیم هستند و نه در جهنم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولا} صدق الله العظيم [الإسراء:۱۵]،
چون اهالی آبادی‌هایی که قبل از فرستاده شدن رسول از دنیا رفته‌اند در‍ پیشگاه پروردگارشان حجت دارند و برای همین خداوند ایشان را عذاب نمی‌کند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حجّة بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا ﴿١٦٥﴾}صدق الله العظيم [النساء].
و از آنجا که از سوی پروردگار برایشان انذار کننده نیامده است؛ حجت داشته و خداوند ایشان را عذاب نمی‌کند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً} صدق الله العظيم،
اینها کسانی‌اند که ازرستاخیز بعد از مرگ بی‌خبرند و لذا می‌گویند:
{قَالُوا يَا وَيْلَنَا مَنْ بَعَثَنَا مِنْ مَرْقَدِنَا}
کسانی که خداوند برایشان رسول فرستاده است با عقل و به حق پاسخ می‌دهند و می‌گویند:
{هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ} صدق الله العظيم [يس:۵۲].
محمد عبدالقادر ادریس امین؛ عزیز من از جاهلانی مباش که به ناحق به ما ناسزا گفته و اهانت می‌کنند. به این هم اکتفا نکرده و به ناصر محمد یمانی افترا می‌زنند که در پایگاه خود نام‌های مختلفی برگزیده است؛ ولی خداوند و حسین بن عمرو سرپرستان شاهدند که من تنها یک نام عضویت دارم ″ امام مهدی ناصر محمد یمانی″.
و اما درمورد سخنت که با قسم به نام خداوند بزرگ آن را تزکیه کرده‌ای و گفته‌ای علمایی هستند که در برابر ناصر محمد یمانی حجت آورده و به حق او را خاموش ساخته‌اند و او در مقابل کاری جز حذف بیان آنها و ممانعت از حضور آنها در پایگاه نکرده است؛ شیخ محترم محمد عبدالقادر إدریس الأمین از خدا یاری می‌طلبیم و به خاطر همین افترا به مهدی منتظر ناصر محمد یمانی است که برای گفتگو به این پایگاه بی‌طرف آمده‌ایم تا ببینیم شما محمد عبدالقادرإدریس الآمین راست می‌گویی یا از دروغ‌گویان و افترا زنندگانی؟ چون ناصر محمد یمانی نه می‌تواند مانع حضورشما دراین پایگاه بی‌طرف شود و نه می‌تواند چیزی از بیانات شما را حذف کند تا برای محققان روشن شود نسبتی که به ما داده‌اید افترا و بناحق است.
هم‌چنین می‌خواهم توجه انصارعزیزم را به این نکته جلب کنم که هرکس با معلوماتی که امام ناصر محمد یمانی برزبان نیاورده؛ با مردم مجادله نماید، مسؤلیت فتوایش در پیشگاه خداوند با خود اوست و به طور قطع امام ناصر محمد یمانی فتوا نداده است که در روز قیامت انسان‌ها با اسم مادران‌شان خوانده می‌شوند؛ آیا می‌خواهید به دست دیگران برعلیه ناصر محمد یمانی حجت بدهید؟ ( توضيح اضافي : خداوند مي فرمايد :ادعوهم لآبائهم : يعني با اسم پدرشان آنها را صدا بزنيد بعض از علما به تقليد از يهود فتوا داده‌اند كه انسانها در آخرت به اسم مادرانشان صدا زده می‌شوند تا احيانا آبروی كسی - فرزندان زنا -ريخته نشود ) مگر پیش از این به شما فتوا نداده بودیم که اگر از فتواهای علمای امت فتوا بیاورید و آن فتوا باطل باشد؛ مردم تصور می‌کنند این امام ناصر محمد یمانی است که این فتوای باطل را داده است؟ پس بسیار بسیار مراقب باشید. به خداوند قسم که اگر به مطالبی که در بیانات امام ناصر محمد یمانی آمده است؛ پای‌بند باشید احدی از علمای انس و جن قادر نخواهند بود در برابرتان حجت بیاورند و من از صادقان هستم. ولی زمانی که از پیش خود پاسخ می‌دهید؛ در پیشگاه خداوند مسؤلیت فتوایتان برعهده خودتان است چون نمی‌توان بی‌باکانه و با علوم ظنی در مورد دین فتوا داد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هَذَا حَلَالٌ وَهَذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ ﴿١١٦﴾}صدق الله العظيم [النحل].
آیا علت گمراهی بسیاری از علمای دین و امتشان غیر از پیروی از ظن و گمان بوده که احتمال صحت و خطا دارند و تصور می‌کنند اگر در آخر خطبه خود بگویند:" اگر درست گفته باشیم از خداست و اگر اشتباه باشد از نزد من و شیطان است" مسئولیت از گردنشان ساقط شده است. از آنجا که ناصر محمد یمانی از علوم دینی که بر ظن و گمان بنا شده باشند پیروی نکرده و اطمینان کامل دارد که آشکارا بر حق است و جز حق به خداوند نسبت نمی‌دهد؛ لذا می بینید که قبل از آغاز گفتگو نتیجه آن را اعلان کرده و می‌گوید من بر تمام علمای جن و انسی که به گفتگو با من می‌آیند غالب خواهم شد ولو آنها به یک‌دیگر کمک برسانند. علت این است که من با آیاتی حجت می‌آورم که برای عالم و جاهل روشن و بینه است و درست درباره همان موضوعی آمده است که مورد گفتگو است؛ مانند آیاتی که از محکمات کتاب آوردیم که درباره عذاب شدن معذبان در آتش جهنم فتوا می‌دهد و سپس برهانی آوردیم که برای عالم و جاهل شما روشن است و نشان می‌دهد که کسانی که هلاک شده و از حق آمده از پروردگارشان روگردان بوده‌اند بلافاصله بعد از مرگ وارد آتش شده‌اند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{مِمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَارًا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْصَاراً ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [نوح].
و همچنین فرعون و مردمش بعد از آنکه با غرق شدن هلاک شدند؛ در آتش عذاب می‌گردند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَحَاقَ بِآلِ فِرْ‌عَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ ﴿٤٥﴾ النَّارُ‌ يُعْرَ‌ضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا ۖ وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْ‌عَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [غافر].
پس عذاب برزخی بعد از مرگ در آتش است نه در قبر؛ حال جناب! چه کسی آیات را به نفع امیال خود می‌پیچاند؟ شما با این آیات استدلال می‌کنید و عذاب را در قبر در نظر می‌گیرید ولی مهدی منتظر به حق فتوا می‌دهد که عذاب در خود آتش است چون آتش حقیقی و مرئی است و بهشت نیز حقیقی و مريی است و حتی اگر نفس-روح- را نتوانید در قبرها ببینید؛ باید بتوانید باغی از روضه بهشت یا حفره‌ای از حفرات آتش را در آن ببینید؟ پس چگونه می‌خواهید با این افترا، کافران را قانع کنید؛ چون به خاطر این افترایی که برخلاف عقل و منطق است؛ حجت عقلانی و منطقی با آنان است؛ آیا فکر نمی‌کنید؟
حال با دلیل دیگری به سراغ‌تان می‌آییم که نشان می‌دهد آتش در سیاره‌ای غیر از این سیاره‌ای که بشر بر روی آن زندگی می‌کند؛ وجود دارد و در سیاره دیگری تدارک دیده شده است. برای همین خداوند به رسول خود می‌فرماید که بگوید:
{مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾}صدق الله العظيم [ص]،
و شما تصور می‌کنید که این متخاصمان؛ فرشتگان هستند. سبحان الله! به خداوند قسم که من از مخاصمه میان فرشتگان خداوند رحمان اطلاع ندارم؛ چرا کلام خداوند را تحریف می‌کنید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ‌ ﴿٦٤﴾ قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ‌ ۖ وَمَا مِنْ إِلَـٰهٍ إِلَّا اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ‌ ﴿٦٥﴾ رَ‌بُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ‌ ﴿٦٦﴾ قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِ‌ضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالملأ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [ص].
و از آنجا که شما در این آیه محکم با عذاب برزخی در قبر مشکل پیدا کردید؛ لذا کلام خداوند را از موضع خود تحریف می‌کنید تا موافق خواسته‌ها و امیال شما شود و می‌گویید این مخاصمه بین فرشتگان مقرب خداوند رحمن رخ می‌دهد؛ در برابر کسانی که به ناحق به خداوند افترا می‌زنند؛ خداوند برای من کافی است.
ای علمای مسلمین و امت مسلمان شاهد کسانی باشید که تلاش می‌کنند امام ناصر محمد یمانی را از موضوع گفتگو یعنی عذاب قبر خارج کنند؛ چون حجتی که از جانب خداوند برای اثبات عذاب قبر نازل شده باشد و نشان دهد خداوند آتش را در قبرها قرار داده است؛ ندارند تا در برابر امام ناصر محمد یمانی آن را اقامه نمایند؛ بعد از مرگ عذاب "قبر و آتش" در کار نیست بلکه عذاب آتش است - خداوند ما را از آن حفظ نماید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ} صدق الله العظيم [البقرة:۲۰۱].
ای جماعت کسانی که در این پایگاه مبارک با من گفت‌وگو می‌کنید؛ خداوند را بر شما شاهد می‌گیرم که اگر برایتان حق روشن شد و از حق پیروی نکردید و کسی که حق برایش روشن شد خواست ما را از موضوع گفت‌وگویی که در آن حق بودن امام ناصر محمد یمانی ثابت شده است خارج نماید؛ خودخواهی و تعصب او را به گناه کشانده و بعد از مرگ جايگاهش در جهنم خواهد بود . تصدق فرموده خداوند تعالی:
{وَإِذَا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّـهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ ۚ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ ۚ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿٢٠٦﴾}صدق الله العظيم [البقرة].
ما مشغول بازی فوتبال نیستیم که تو بر من پیروز شوی یا من بر تو پیروز شوم؛ این گفت‌وگوی دینی است و سزاوار هیچ یک از علمای امت نیست که اگر حق برایش روشن شد؛ خودخواهی و تعصب او را به گناه بکشاند تا در برابر دیگران مراقب کبر خود باشد؛ چون بعد از مرگ تا روز دین خوار شده و در آتش خوار کننده جهنم جاودان خواهد بود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَيَخْلُدْ فِيهِ مُهَانًا} صدق الله العظيم [الفرقان:۶۹].
خداوند را شاهد می‌گیرم و شاهد بودن خداوند کافی است که من در تمام موضوعات گفت‌وگوی دینی به شما پاسخ خواهم داد تا مسلمانان هدایت شوند؛ اما شرط امام ناصر محمد یمانی این است که گفت‌وگو باید برای اسلام و مسلمین سودمند و نافع باشد و این امر محقق نخواهد شد مگر اینکه ملزم باشیم تا زمانی که به نتیجه نرسیم که حق با چه کسی است؛ از موضوع گفت‌وگو خارج نشویم و اگر برای امام ناصر محمد یمانی روشن شود که ابوفراس حق دارد و ابوفراس توانست با حجتی از کلام خداوند در آیات محکم قرآن عظیم نظر خود را ثابت کند ولی -ناصر محمد یمانی- حاضر نشد اعتراف کند که درباره عذاب در قبر حق با ابوفراس است؛ در این صورت سخن ابوفراس را تکذیب نکرده‌ بلکه سخن خداوند را تکذیب کرده است. ولی وقتی امام مهدی دربرابرتان حجت آورد و ثابت نمود عذاب بعد از مرگ در آتش است و برایتان از آیات محکم کتاب برهان آشکار آورد؛ اگر از حق تبعیت نکرده و حاضر نشدید إقرار نمایید؛ ناصر محمد یمانی را تکذیب نکرده‌اید؛ بلکه کلام خداوند که در آیات محکم و بینه کتاب آمده است را انکار کرده‌اید.خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَإِنَّهُمْ لا يُكَذِّبُونَكَ وَلَكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۳۳]
چون ناصرمحمد یمانی با همان آیات بینه کتاب با شما محاجه می‌کند که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم با آنها استدلال می‌کرد. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {وَلَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ﴿٩٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
پند و اندرزی که می‌خواهم در این بیان به شما بکنم این است که دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر برای خدا قیام کنید، و در مورد بیانات مهدی منتظر از ذکر -قرآن عظیم- تفکر نمایید که آیا این تنها تفسیری ظنی از جانب خود اوست که کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند ؟ یا آیا او همانند شما آیات را می‌پیچاند؟ یا اینکه بیان مهدی منتظر ناصر محد یمانی تنها تفسیر نیست؛ بلکه قرآن است که با آن برای علمای مسلمین حجت پیروزمندانه می‌آ‌‌ورد و با ایشان به سختی جهاد می‌کند؟ اما اولیای شیاطین می‌گویند در آیاتی مانند این که تو با آنها حجت میآوری:
{فَإِنَّهُمْ لا يُكَذِّبُونَكَ وَلَكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۳۳]
منظور رسول خداوند است و نه تو ناصر محمد یمانی. پس امام ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: هرکس ناصر محمد یمانی را تکذیب کند؛ کلام خداوند را که از زبان رسولش بیان شده، تکذیب نموده است چون من با آیات روشن برایتان پیروزمندانه حجت می‌آورم و تنها فاسقان آن را انکار می‌کنند؛ چراکه قرآن عظیم بصیرتی نیست که تنها برای محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرستاده شده باشد؛ بلکه این بصیرت خداوند برای تمام کسانی است که بعد از رسولش مردم را به سوی خداوند دعوت می‌کنند؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ هَـذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللّهِ عَلى بصيرةٍ أَنَاْ وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللّهِ وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿١٠٨﴾}صدق الله العظیم [يوسف].
ولی شما می‌خواهید قرآن را تنها بصیرت رسول خدا و پیروانش قرار دهید! پس اگر راست می‌گویید با چه چیزی می‌خواهید محاجه کنید؛ مگر ایشان نفرمودند: {أَدْعُو إِلَى اللّهِ عَلى بصيرةٍ أَنَاْ وَمَنِ اتَّبَعَنِي}؟ صدق الله العظيم [يوسف:۱۰۸]،
اما کسی که مردم را به بصیرتی مخالف محکمات بصیرت محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم دعوت می‌کند بداند دعوت کننده به سوی بصیرت شیطان رجیم است که می‌خواهد شما را از تبعیت از قرآن عظیم و راه خداوند گمراه کند ؛ آیا تقوا نمی‌کنید؟
مهدی منتظر ناصر محمد یمانی اعلان می‌کند تا در بحث عذاب قبر نتیجه‌ای حاصل نشود از این موضوع خارج نخواهد شد و بعد از آن سراغ موضوع بعدی گفتگو خواهد رفت و به همین ترتیب ادامه خواهد داد تا این گفتگو بتواند برای اسلام و مسلمانان مفید وسودمند باشد و برای اینکه که افکار از موضوع گفتگو خارج نشود؛ از موضوع عذاب قبر خارج نمی‌شویم جناب ابوفراس؛ و اگر گفتی که درموضوع عذاب قبر روشن شد که حق با امام ناصر محمد یمانی است و عذاب برزخی بعد از مرگ به حق در خود آتش جهنم است؛ و این به معنای برهان اثبات مهدی منتظر بودن ناصر محمد یمانی نیست؛ بلکه زمانی اعتراف خواهیم کرد که او مهدی منتظر است که در تمام موضوعات مورد گفتگو و به صورت صد در صد بر ما غلبه نماید؛ این منطقی خواهد بود جناب ابوفراس؛ البته اگر تو منطق را بخواهی؛ و سزاوار است که از حق پیروی شود. و اگر اصرار داری که عذاب بعد از مرگ در قبر است؛ این از شما پذیرفته نیست مگر اینکه این آیه محکم از فرموده خداوند تعالی را روشن کنی که می‌فرماید:
{إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ‌ ﴿٦٤﴾ قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ‌ ۖ وَمَا مِنْ إِلَـٰهٍ إِلَّا اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ‌ ﴿٦٥﴾ رَ‌بُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ‌ ﴿٦٦﴾ قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِ‌ضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالملأ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [ص].
یا مگر شما به اینکه در شب اسرا و معراج محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، امت‌هایی پیشین را که از اهالی آتش شده بودند؛ دیده است ایمان ندارید؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَإِنَّا عَلَى أَن نُّرِيَكَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ﴿٩٥﴾} صدق الله العظيم [المؤمنون]
و او از کنار امت‌های پیشین که از اهالی بهشت و جهنم شده‌اند؛ عبور نموده است؛ یا نمی‌دانید که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم در بهشت نعیم تمامی انبیا و رسولان را ملاقات نموده و طبق فرمان خداوند در این آیه؛ از ایشان سؤالی کرده بود:
{وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رُّسُلِنَا أَجَعَلْنَا مِن دُونِ الرَّحْمَنِ آلِهَةً يُعْبَدُون﴿٤٥﴾}صدق الله العظيم [الزخرف]،
پس ابوفراس به حق اعتراف کن و اگر چنین نکنی؛ تعصب و خودخواهی ترا به گناه کشانده است وجایگاه تو جهنم است که قرارگاهی بسیار بد است.
واما در جواب سید محسن البلخی که می‌گوید آیا خداوند بدون حساب قبل از روز حساب مردمان را عذاب می‌کند؛ از کتاب خداوند جواب می‌آوریم که خداوند تعالی می‌فرماید: {وَحَاقَ بِآلِ فِرْ‌عَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ ﴿٤٥﴾ النَّارُ‌ يُعْرَ‌ضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا ۖ وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْ‌عَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [غافر].
آیا خداوند در اینجا فرعون را مورد محاسبه قرار داده است؟ خیر بلکه او و همراهانش را قبل از روز حساب وارد آتش می‌کند و روز حساب دچار شدیدترین عذاب‌ها می‌شوند چون از کافرانی هستند که بدون حساب و قبل از روز حساب وارد آتش شده‌اند؛ و به راستی که حساب، اثبات حجت برای آنان است تا به گناهانشان اعتراف نمایند؛ چون منکر اعمال سوء خود هستند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ فَأَلْقَوُاْ السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِن سُوءٍ} صدق الله العظيم [النحل:۲۸].
پس روز قیامت و بعد از حساب؛ اقرار کرده و اعتراف می‌کند که خداوند و ملائکه هیچ ظلمی به اونکرده‌اند وگناهانی که مرتکب شده و در کتاب ثبت شده‌اند اما از خاطرش رفته؛ برایش روشن خواهد شد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّـهُ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُوا ۚ أَحْصَاهُ اللَّـهُ وَنَسُوهُ ۚ وَاللَّـهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [المجادلة].
وسلامٌ على المُرسلين، والحمد ُلله ربّ العالمين..
خليفة الله وعبده؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36845

Admin
21-07-2015, 08:20 PM
سلسله گفت‌وگوهای امام درپایگاه أشراف أونلاین

- 17 -

الإمام ناصر محمد اليماني
07 - صفر - 1432 هـ
13 - 01 - 2011 مـ
۲۳-دی-۱۳۸۹ه.ش.
05:31 صبح
ـــــــــــــــ

تشریف بیاورید برای گفت‌وگو با مهدی منتظر و حکمیت بر اساس کتاب پروردگارم؛ خاندان و شجره نامه و تبعیض نژادی را رها کنید. همه‌ی شما از آدم و آدم از خاک آفریده شده است..

بسم الله الرحمن الرحيم، وصلوات و سلام بر جدّم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم الأطهار وتمام انصار و مسلمانان نیکوکار؛ کسانی که اگر حق آمده از نزد پروردگارشان برایشان روشن گردد؛ تعصب آنان را به گناه نکشانده و با طلب استغفار به درگاه پروردگارشان رو کرده و توبه می‌کنند و در برابر مؤمنان فروتن و در برابر کافرانی که بر سر دینشان با آنان جنگ دارند؛ سرسخت و نیرومندند...
شیخ فاضل ابوفراس الزهرانی؛ تصور نکن امام مهدی تو را نمی‌شناسد؛ تو همان ابوحمزه المصری هستی که با کمک هم‌کیشانش شب و روز تلاش می‌کنند که نور خدواند را خاموش سازند و خداوند جز این نمی‌خواهد که نور خود را کامل گرداند ولو مجرمان از ظهور آن اکراه داشته باشند.
ودرمورد خاندان و نسبت من؛ با برهان حق به شما آموختم که اثبات -امامت- براساس فزونی علم من درمقابل علمای مسلمین و مسیحی و یهودی؛ درصورت پذیرش حکمیت براساس کتاب خداوند قرآن عظیم است و اگر دانستید که امام ناصر محمد یمانی از کسانی است که در مواردی که دچار اختلافات دینی شده‌اید قدرت استنباط حکم را داشته و حکم خداوند را که عالم و جاهلتان را قانع می‌کند از قرآن عظیم استنباط می‌نماید؛ درمی‌یابید که امام ناصر محمد یمانی از "اولی الأمر" است که خداوند درموردشان فرموده است:
{وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الأمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ} صدق الله العظيم [النساء:۸۳].
به فرموده خداوند تعالی نظر کنید:
{لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ} صدق الله العظيم،
یعنی در تمام مواردی دینی که شما دچار اختلاف شده‌اید؛ می‌دانند حکم خدا چیست و حکم خداوند را با استنباط آن از قرآن عظیم؛ برایتان می‌آورند تا هیچ‌ یک از علمای مختلف امت قادر نباشند با علمی هدایت‌گر و سخنی درست‌تر درمورد این امر استنباط شده، مجادله‌ای کنند و این همان کاری است که امام ناصر محمد یمانی انجام می‌دهد. اگر این فتوای خداوند درمورد امام ناصر محمد یمانی صدق کند و روشن شود او می‌داند در تمامی موارد اختلافات دینی و نه در برخی نکات مورد مناقشه، چگونه از آیات محکم کتاب حکم خداوند را استنباط نماید و همچنین اگر برایتان روشن گردد که مبارزه طلبی امام ناصر یمانی صحت دارد و کسی نیست که با قرآن به مجادله با وی بپردازد و امام مهدی ناصر محمد یمانی با آوردن حکم خداوند از آیات محکم کتابش بر او غلبه نکند؛ ای مردم در این صورت -دیگر چه می‌خواهید- و بعد از حق مگر جز گمراهی و ضلالت چیزی هست؟ پس چرا از حکم حق پروردگارتان پیروی نمی‌نمایید؛ فتوای خداوند درمورد برهان امامت ائمه برگزیده شده آل بیت را که در این کلام آمده است به یاد داشته باشید که می‌فرماید:
{لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ} صدق الله العظيم،

در فتوای حق خداوند در مورد ائمه برگزیده آل بیت تدبر کنید که می‌فرماید:

{لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ} صدق الله العظيم،
آری شما شاهدید که امام ناصر محمد یمانی در میانتان حکم خداوند را از آیا محکم کتابش استنباط می‌کند و لذا گروهی از شما که به دنبال حق هستید؛ بی‌درنگ بصیرت یافته و بینا می‌شوید. اما کسانی که به دانش خود قانع و مسرورند ولو اینکه مخالف حکم خداوند باشد؛ درکتاب خداوند قرآن عظیم به دنبال یافتن حق نیستند. اینان هستند که خداوند در آیات محکم کتابش درمورد ایشان می‌فرماید:

{فَلَمَّا جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَرِحُوا بِمَا عِندَهُم مِّنَ الْعِلْمِ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [غافر]
ولی اگر دانشی که نزد خود دارید بر خلاف آیات بینه پروردگارتان باشد؛ بدانید از جانب خداوند نیست؛ بلکه از جانب شیطان رجیم است؛پس چطوربه چیزی که مخالف آیات بینه خداوند که در آیات محکم قرآن عظیم آمده‌اند؛ پایبندید؛ آیا تعقل نمی‌کنید؟ برادر سودانی؛ آیا برایمان فتوا نمی‌دهی که آیا محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم برای ‌شما هواپیما و وسایل نقلیه وضبط صوت می‌ساخت؟ به راستی که این علوم ربطی به علوم دینی ندارند؛ این‌ها علوم خداوندند و کسی به علم خداوند احاطه ندارد مگر او بخواهد؛ همانا که خداوند مرا برای متحد ساختن صفوف علمای مسلمین و بازگرداندن شما و امتتان به سیره پیشین نبوت؛ کتاب خداوند و سنت حق رسولش برانگیخته است. شما را چه می‌شود که تلاش می‌کنید ما را عاجز کرده و راه حق را منحرف نمایید[اشاره به آیات کریمه سوره الحج: وَالَّذِينَ سَعَوْا فِي آيَاتِنَا مُعَاجِزِينَ أُولَـٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ ﴿٥١﴾ ]؛ ای برادر کریم؛ آیا نمی‌دانید این حق آمده از نزد پروردگارتان است؟ از معذرت خواهيتان نسبت به آنچه كه از شما سرزده بود متشكرم ما پیشاپیش و به خاطر خداوند شما را بخشیده‌ایم تا اتفاق ناگواری از نزد خدا به شما نرسد؛ چون دعا برعلیه شما بر خلاف تحقق خواسته امام مهدی ناصر محمد یمانی است که می‌خواهد مردم را در راه راست به صورت امتی واحد درآورد؛ مگر کسانی که حق آمده از نزد پروردگار برایشان روشن شده وبه یقین دانسته‌اند که امام مهدی به حق ناصر محمد یمانی است ولی از حق آمده از پروردگارشان پیروی نکنند. امر اینان را به خداوند می‌سپارم و تا جایی که بتوانم برعلیه‌شان دعا نمی‌کنم؛ باشد که خداوند ایشان را هدایت نماید و از رحمت خداوند نمی‌توان مأیوس بود حتی اگر لعنت خداوند و ملائکه و تمام مردم بر ایشان حلال شده‌ باشد؛ اگر به سوی پروردگارشان توبه وانابه کنند تا پروردگارم قلبشان را هدایت نماید از رحمت خداوند نباید مأیوس شوند که پروردگارم غفور ورحیم است.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ‌ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَ‌ةِ مِنَ الْخَاسِرِ‌ينَ ﴿٨٥﴾ كَيْفَ يَهْدِي اللَّـهُ قَوْمًا كَفَرُ‌وا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُوا أَنَّ الرَّ‌سُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ البيّنات ۚ وَاللَّـهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿٨٦﴾ أُولَـٰئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّـهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ ﴿٨٧﴾ خَالِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنظَرُ‌ونَ ﴿٨٨﴾ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِن بَعْدِ ذَٰلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ‌ رَّ‌حِيمٌ ﴿٨٩﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
ای جماعت کسانی که مورد غضب خداوند واقع شده‌اید؛ از رحمت خداوند مأیوس نشوید و بدانید که خداوند تمام گناهان کسانی را که توبه وانابه کنند؛ می‌بخشد و توبه را می‌پذیرد چرا که خداوند برهر چیز قادراست. حتی شیطان ابلیس نیز اگر به سوی خدا بازگشته وتوبه نماید؛ خداوند از مورد مغفرت قرار دادن و هدایت کردن قلب او به راه راست؛ عاجز نیست، چون شیطان از آن گروه از بندگان خداوند است که در حق خود اسراف کرده‌اند و برای همین است که درآیات محکم کتابش قرآن عظیم؛ تمام بندگان خدا از جن و انس و هر جنسی را مورد خطاب قرار داده و از ایشان دعوت می‌نماید تا به سوی پروردگار بازگردند تا گناهانشان را؛ هرچه که باشند؛ بیامرزد چرا که خداوند بر هرچیز قادر است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَ‌فُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّ‌حْمَةِ اللَّـهِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يَغْفِرُ‌ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ‌ الرَّ‌حِيمُ ﴿٥٣﴾ وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَ‌بِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُ‌ونَ ﴿٥٤﴾ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم من ربّكم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُ‌ونَ ﴿٥٥﴾ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَ‌تَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّ‌طتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِ‌ينَ ﴿٥٦﴾أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّـهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴿٥٧﴾ أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَ‌ى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّ‌ةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٥٨﴾ بَلَىٰ قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْ‌تَ وَكُنتَ مِنَ الْكَافِرِ‌ينَ ﴿٥٩﴾ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ تَرَ‌ى الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَى اللَّـهِ وُجُوهُهُم مُّسْوَدَّةٌ ۚ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْمُتَكَبِّرِ‌ينَ ﴿٦٠﴾ وَيُنَجِّي اللَّـهُ الَّذِينَ اتَّقَوْا بِمَفَازَتِهِمْ لَا يَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿٦١﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
حجت حقی که خداوند برایتان آورده به یاد داشته باشید که به گروهی از شما می‌فرماید:
{لَوْ أَنَّ اللَّـهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴿٥٧﴾ أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَ‌ى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّ‌ةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٥٨﴾ بَلَىٰ قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْ‌تَ وَكُنتَ مِنَ الْكَافِرِ‌ينَ ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم،

به حجت حق خداوند بر خود نظرکنید:

{بَلَىٰ قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْ‌تَ وَكُنتَ مِنَ الْكَافِرِ‌ينَ ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم،

روایات، آيات نیستند؛ بلکه آیات؛ آیات محکم کتاب است که برای عالم و جاهلتان آمده‌اند و تنها فاسقان نسبت به آن کفر می‌ ورزند . تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ﴿٩٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
آیات بینه آمده در محکم کتاب؛ حجت خداوند بر کسانی است که هدایت نشده و از آنها رومی‌گردانند و برای همین است که خداوند دربرابر کسانی که هدایت نمی‌شوند حجت اقامه می‌کند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{بَلَى قَدْ جَاءتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنتَ مِنَ الْكَافِرِينَ} صدق الله العظيم [الزمر:۵۹].
ای مردم؛ اگر از آیات خداوند پیروی نموده و نسبت به هرچه که مخالف آیات محکم آن است کافر شوید؛ آن‌گاه قرآن عظیم حجت شما درپیشگاه خداوند خواهد بود؛ پس خداوند شما مورد رحمت خود قرار داده و قلب‌هايتان را هدایت می‌نماید و اگر از آیات کتاب که برای عالم و جاهلتان روشن و بینه است پیروی نمایید؛ این کتاب حجت خداوند در برابر شما خواهد بود. از آنجا که کتاب خداوند قرآن عظیم از تحریف محفوظ است؛ خداوند آن را از تحریف حفظ نکرده مگر برای اینکه از آن پیروی کرده و نسبت به هرچه که برخلاف محکمات آن است ـ فرقی ندارد در انجیل وتورات باشد یا دراحادیث سنت نبوی- کافر شوید. قرآن عظیم حجت حق پروردگارتان برشماست؛ پس از آن پیروی کنید و به نسبت به هرچه که مخالف آن است کفر بورزید و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَ‌كٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْ‌حَمُونَ ﴿١٥٥﴾ أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَ‌اسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿١٥٦﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ ۚ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ من ربّكم وَهُدًى وَرَ‌حْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
از تبعیت از آیات خداوند در محکمات کتاب باز نمانید که از معذبان خواهید بود و فرموده خداوند تعالی را به یاد داشته باشید:
{فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ من ربّكم وَهُدًى وَرَ‌حْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم.
عزیزان من؛ خداوند مرا برنمی‌انگیزد که شما را به پذیرش حکمیت کتاب خداوند دعوت کنم تا نژاد و نسب را برایتان ثابت کنم و پناه برخدا که از جاهلان باشم! فرقی میان شما نیست مگر براساس تقوای الهی و همه شما از آدم هستید و آدم از خاک است؛ ای خردمندان از خدا پروا کرده و تقوای الهی پیشه کنید.

و اما درمورد محمود المصری؛ مرا به هر کسی که می‌خواهی نسبت دهی و هر اتهامی که می‌خواهی به من بزنی؛ من نه انکار می‌کنم و نه اقرار و حکم با خداوند است که میان من و روگردانان از دعوت به پذیرش حکمیت کتاب حکم خواهد کرد و پیش از این به حق فتوا داده‌ایم که اگر امام ناصر محمد یمانی با برهان علمی قوی کتاب بر شما چیره نشد؛ از "اولوالأمر"های شما نیست. برای هر ادعایی برهانی لازم است؛ امام ناصر محمد یمانی برگه شناسنامه‌ای ندارد تا نسبت مرا به پدرم امام حسین بن علی علیه الصلاة و السلام نشان دهد و خداوند به من فرمان نداده است که درباره نسب خود با شما مجادله نمایم؛ بلکه به من امر نموده شما را به پذیرش حکمیت براساس کتاب پروردگارم دعوت کنم؛ پیش از این هم فتوا داده بودیم کسانی که از ذریه امام حسین بن علی بودند؛ مورد تعدی و آزار بودند و تلاش می‌شد ذریه امام حسین بن علی علیه الصلاة و السلام را نابود سازند تا روزی به خون‌خواهی پدرشان برنخیزند؛ براي همین نسب و خاندان امام مهدی از تمام عالمیان پنهان مانده است و قبیله ما می‌داند که جدّ ما جدّ آنان نیست چون پدرمان بعد از آنکه نسبشان برای مدت طولانی مخفی شده بود به این قبیله آمد‌ه‌اند.
ای مردم فتوای جدّم محمد رسول الله در رؤیای حقی که به اذن پروردگار داده شده بود به یاد آورید:

[كان مني حرثك وعلياُ بذرك أهدى الرايات رايتك وأعظمُ الغايات غايتك وما جادلك أحد من القُرآن إلا غلبته]


[ حرث تو(رحم) از نسل من و بذر (نطفه) تو از علی است(امام مهدی فرزند امام علی و فاطمه سلام الله علیهم هستند) و پرچم تو هدایت گر ترین پرچمها و هدف تو بزرگترین هدف هاست و کسی نیست که از قرآن با تو بحث کند و مغلوب تو نگردد]


و در رؤیای دیگر:
[وإنك أنت المهديّ المنتظَر وما جادلك عالم من القرآن إلا غلبته].
[و تو مهدی منتظری و عالمی نیست که از قرآن با تو مجادله کند مگر بر وی چیره شوی] پایان

در این صورت؛ اگر من به حق مهدی منتظر باشم، خداوند باید مرا به حق و در عالم واقعی تصدیق نماید و عالمی نباشد که از قرآن با من مجادله کند؛ مگر بر وی چیره شوم. تصدیق شدن رؤیای جدم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم را به خاطر داشته باشید؛ چون او به صحابه دروغ نگفته بود؛ بعد از آنکه منافقان خواستند آنان را به فتنه بیندازند و لذا گفتند: مگر شما نگفتید که عمره انجام می‌دهید و حال این وضع او بین شماست. آیا نمی‌بینید که او دروغ‌گویی گستاخ بوده و رسولی نیست که به سوی انسان‌ها فرستاده شده است و اگر راست می‌گفت؛ خداوند رویای او را در عالم واقعیات به حقیقت مبدل می‌ساخت و شما به عمره بیت عتیق می‌رفتید. خداوند تعالی می‌فرماید:

{لَّقَدْ صَدَقَ اللَّـهُ رَ‌سُولَهُ الرُّ‌ؤْيَا بالحقّ ۖ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَ‌امَ إِن شَاءَ اللَّـهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُ‌ءُوسَكُمْ وَمُقَصِّرِ‌ينَ لَا تَخَافُونَ ۖ فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِن دُونِ ذَٰلِكَ فَتْحًا قَرِ‌يبًا﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم [الفتح]


و لذا خداوند رویا را به حق و در عالم واقعیات محقق ساخت؛ برای امام مهدی نیز چنین است که خداوند باید رویای حق او را در عالم واقعیات محقق سازد و عالمی نباشد که از قرآن با وی مجادله کند و امام به حق بر او چیره نگردد؛ ولی این مجادله در مسایل دینی است نه در اسامی و نسب شما؛ آیا تقوا نمی‌کنید؟ امام مهدی به خاطرنسب و خاندانش بر دیگران فخر نژادی نمی‌فروشد؛ با اینکه از خانواده‌های بسیار مشهور یمنی است امام تمایل ندارد به این امر افتخار نماید؛ بلکه مسلمانی حنیف هستم و از مشرکان نیستم.

از تصدیق رویای حق در عالم واقعیات و به صورت حقیقی؛ چیره شدن در موضوع اول گفتگو درباره عذاب قبر بر نفس -روح- بدون جسد در آتش و در خود آتش جهنم است که در یکی از سیاره‌ها قرار دارد و نه درحفره قبر. انتخاب این نکته برای آغاز گفتگو در این پایگاه مبارک؛ از جانب من به خاطر آن بود که این عقیده باطل شما درباره عذاب در حفره‌ای که جسد در آن قرار می‌گیرد؛ عامل بازداشته شدن انسان‌ها از ورود به دین اسلام است؛ چون این دروغ درباره عذاب قبر و اینکه مردم در قبر مؤمنان اثری از بهشت و در قبر کافران اثری از آتش نمی یافتند؛ باعث تکذیب قرآن عظیم و روگردانی کافران از آن شده است. کافران گمان می‌کنند که این اعتقاد مسلمانان ناشی از فتوای پروردگار درقرآن عظیم است که قبر یا روضه رضوان یا حفره آتش است و به همین دلیل اکثر آنان این قرآن عظیم را تکذیب می‌کنند.
ولی شما می‌دانید خداوند درمورد این عقیده دروغ؛ فتوایی در آیات محکم کتاب برای شما نداده است و به همین دلیل است که از آوردن برهانی از آیات محکم قرآن در اثبات عذاب قبر عاجز مانده‌اید. مهدی منتظر عذاب قبر را از آن جهت که در قرآن نیامده رد نمی‌کند؛ بلکه به این خاطر آن را رد می‌کند که برخلاف فتوای خداوند در آیات محکم کتاب است که عذاب بعد از مرگ را بر نفس -روح- بدون جسد می‌داند. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:

{إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُواْ فِيمَ كُنتُمْ قَالُواْ كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الأَرْضِ قَالْوَاْ أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُواْ فِيهَا فَأُوْلَـئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءتْ مَصِيراً﴿٩٧﴾} صدق الله العظيم [النساء].

به فرموده خداوند تعالی نظر کنید:

{فَأُوْلَـئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءتْ مَصِيراً} صدق الله العظيم،
و سؤالی که مطرح می‌شود که: آیا جهنم درهمان روز مرگ مأوای آنها خواهد بود؟ و ایا عذاب بر نفس -روح- بدون جسد است؟ جواب را در آیات محکم کتاب و در این فرموده خداوند می‌یابید:
{وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلآئِكَةُ بَاسِطُواْ أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُواْ أَنفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللّهِ غَيْرَ الحقّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۹۳].
و سؤالی دیگر: آیا کافرانی که از حق آمده از نزد پروردگارشان رومی‌گردانند؛ مثل قوم نبی الله نوح علیه الصلاة و السلام همگی در آتش عذاب می‌شوند یا به صورت پراکنده هر یک در قبرشان عذاب می‌شوند؟ جواب را در فرموده خداوند تعالی می‌یابید:
{مِمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَارًا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْصَارًا} [نوح:۲۵].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا لَن تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُم مِّنَ اللَّـهِ شَيْئًا ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ‌ ﴿١٠﴾ كَدَأْبِ آلِ فِرْ‌عَوْنَ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ ۚ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَأَخَذَهُمُ اللَّـهُ بِذُنُوبِهِمْ ۗ وَاللَّـهُ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿١١﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
و سؤالی دیگر: آیا عذاب در آتش در خود آتش-جهنم- برای کافران همان عذاب برزخی و قبل از رستاخیز است؟ و جواب را در آیات محکم کتاب در فرموده خداوند تعالی می‌یابید:

{وَحَاقَ بِآلِ فِرْ‌عَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ ﴿٤٥﴾ النَّارُ‌ يُعْرَ‌ضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا ۖ وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْ‌عَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [غافر].

وسؤال دیگر اینکه: آیا جهنم در داخل قبر انسان در همین کره زمین است یا جهنم در سیاره دیگری در فضاست؟ و جواب را در آیات محکم کتاب در فرموده خداوند تعالی می‌یابید:

{هَـٰذَا ذِكْرٌ‌ ۚ وَإِنَّ لِلْمُتَّقِينَ لَحُسْنَ مَآبٍ ﴿٤٩﴾ جَنَّاتِ عَدْنٍ مُّفَتَّحَةً لَّهُمُ الْأَبْوَابُ ﴿٥٠﴾ مُتَّكِئِينَ فِيهَا يَدْعُونَ فِيهَا بِفَاكِهَةٍ كَثِيرَ‌ةٍ وَشَرَ‌ابٍ ﴿٥١﴾ وَعِندَهُمْ قَاصِرَ‌اتُ الطَّرْ‌فِ أَتْرَ‌ابٌ ﴿٥٢﴾ هَـٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِيَوْمِ الْحِسَابِ ﴿٥٣﴾ إِنَّ هَـٰذَا لَرِ‌زْقُنَا مَا لَهُ مِن نَّفَادٍ ﴿٥٤﴾ هَـٰذَا ۚ وَإِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ‌ مَآبٍ ﴿٥٥﴾ جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿٥٦﴾ هَـٰذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ ﴿٥٧﴾ وَآخَرُ‌ مِن شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿٥٨﴾} صدق الله العظيم [ص].

و ممکن است پرسشگری بخواهد بگوید عذاب دیگری که قبل از روز حساب رخ می‌دهد در کجای آیات محکم کتاب که ذکری برای خردمندان است، آمده است؟ پس امام مهدی در پاسخ می‌گوید: خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَآخَرُ‌ مِن شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿٥٨﴾ هَـٰذَا فَوْجٌ مُّقْتَحِمٌ مَّعَكُمْ ۖ لَا مَرْ‌حَبًا بِهِمْ ۚ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ‌ ﴿٥٩﴾ قَالُوا بَلْ أَنتُمْ لَا مَرْ‌حَبًا بِكُمْ ۖ أَنتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا ۖ فَبِئْسَ الْقَرَ‌ارُ‌ ﴿٦٠﴾ قَالُوا رَ‌بَّنَا مَن قَدَّمَ لَنَا هَـٰذَا فَزِدْهُ عَذَابًا ضِعْفًا فِي النَّارِ‌ ﴿٦١﴾وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَ‌ىٰ رِ‌جَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَ‌ارِ‌ ﴿٦٢﴾ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِ‌يًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ‌ ﴿٦٣﴾ إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ‌ ﴿٦٤﴾ قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ‌ ۖ وَمَا مِنْ إِلَـٰهٍ إِلَّا اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ‌ ﴿٦٥﴾ رَ‌بُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ‌ ﴿٦٦﴾ قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِ‌ضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالملأ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾ إِن يُوحَىٰ إِلَيَّ إِلَّا أَنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ‌ مُّبِينٌ ﴿٧٠﴾} صدق الله العظيم [ص].
و از این فرموده خداوند تعالی در می‌یابیم:

{إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ‌ ﴿٦٤﴾ قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ‌ ۖ وَمَا مِنْ إِلَـٰهٍ إِلَّا اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ‌ ﴿٦٥﴾ رَ‌بُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ‌ ﴿٦٦﴾ قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِ‌ضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالملأ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾ إِن يُوحَىٰ إِلَيَّ إِلَّا أَنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ‌ مُّبِينٌ ﴿٧٠﴾} صدق الله العظيم [ص].

به این ترتیب آتش جهنم در سیاره‌ای است که در فضای اطراف زمین است.
در آیات محکم کتاب برایتان روشن شده که عذاب سه بار است؛ یک‌بار زمانی که خداوند آنها را در این دنیا هلاک می‌کند؛ بار دیگر در عذاب برزخی بعد از مرگ در آتش و بار سوم بعد از برپایی قیامت. برهان اینکه عذاب دو بار است و بار سوم بعد از برپایی قیامت را در این فرموده خداوند تعالی می‌یابید:
{سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِيمٍ} صدق الله العظيم [التوبة:۱۰۱].

و اما بار اول حین مرگ است؛ بار دوم بعد از مرگ و در آتش است تا عذاب برزخی محقق شود که بعد از مرگ و قبل رستاخیز است و اما بار سوم بعد از برپایی قیامت است که در یوم الدین به صورت جاودانه در آن خواهند بود. و هم‌چنان ازآیات محکم کتاب برهان‌های آشکاری در اختیارتان می‌گذاریم که عذاب دوم بعد از مرگ در آتش و بر نفس -روح- بدون جسد و در خود آتش است؛ پس از خدا تقوا کنید ای اولی الابصار.

و ممکن است یکی از علمای اهل سنت بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید:" ناصر محمد یمانی؛ تو با آیات محکم ذکر سلاح همه ما درباره عذاب قبر را از ما گرفتی و برایمان روشن گردید که این عذاب درآتش است نه در قبر. برای همین هم همگی سکوت کرده‌ایم چون آیاتی از کتاب برایمان نمانده که به عنوان برهان عذاب بعد از مرگ ارائه کنیم؛ مگر همان آیاتی که شما آوردید. تفاوت میان عقیده ما و عقیده شما در این است که ما گمان می‌کنیم که این آیات برهان عذاب قبر است. ولی حق باتوست و این آیات به حق همگی هماهنگ و موافق این برهان است که عذاب بعد از مرگ درآتش است نه درقبر درمورد عقیده عذاب بعد از مرگ ما از همه گروه‌ها به حق نزدیک‌تر به حساب می‌آییم و اختلاف میان ما و تو در این است که تو فتوا می‌دهی عذاب بعد از مرگ در خود آتش جهنم است و بر نفس -روح- بدون جسد اعمال می‌شود و ما معتقدیم عذاب در قبر و بر روح و جسد با هم وارد می‌شود."
ولی سزاواراست که از حق پیروی شود و من امام مهدی ناصر محمد یمانی از این عالم سنّی که این جواب را به ما داده تشکرکرده و بیعت او را که در خفا انجام شده؛ می‌پذیریم؛ برای کسانی که از سوی حکومت و یا افراد بی‌اطلاع ممکن است مورد آزار قرار گیرند و لذا نمی‌خواهند با ما علني بیعت كنند؛ حرجی نیست و حسبناالله و نعم الوکیل...
ای عزیزان من؛ از آنجا که ناصر محمد یمانی با برهان علمی و قوی ازآیات محکم قرآن عظیم، با آیات بینه‌ای که "ام الکتابند" بر شما چیره شده و با برهانی آشکار ثابت نموده که عذاب بعد از مرگ در خود آتش جهنم و بر نفس -روح- بدون جسم وارد می‌شود؛ چندين امر برایمان روشن شد و از جمله بیان حق این فرموده خداوند تعالی برایمان روشن گردید که:
{وَإِنَّا عَلَىٰ أَن نُّرِيَكَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ ﴿٩٥﴾} صدق الله العظيم [المؤمنون].
و حقیقت معراج محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم نیز برایمان روشن شد که خداوند آتش را به او نشان داد و از بهشتی که در نزد سدرة المنتهی است دیدار کرد. بهشت و آتش که ازآیات بزرگ پروردگارش بودند.تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{لَقَدْ رَأَىٰ مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَىٰ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [النجم].

و به همین ترتیب از بهشت که نزد سدرة المنتهی است دیدن کرد و با تمام رسولان قبل از خود دیدار نمود و برای اجرای امر خداوند که در آیات محکم کتابش به او فرمان داده بود از ایشان پرسید:
{وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رُّسُلِنَا أَجَعَلْنَا مِن دُونِ الرَّحْمَـٰنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ ﴿٤٥﴾} صدق الله العظيم [الزخرف].
و برایتان روشن گردید که نفوس-ارواح- اهل بهشت بعد از مرگ وارد بهشت می‌شود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ طَيِّبِينَ ۙ يَقُولُونَ سَلَامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [النحل].
و اما به کسانی که به خود ظلم کرده‌اند و توسط ملایکه می‌میرند؛ گفته می‌شود از دروازه‌های جهنم وارد شوید و تا روز رستاخیز در آن جاودان بمانید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ ۖ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِن سُوءٍ ۚ بَلَىٰ إِنَّ اللَّـهَ عَلِيمٌ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿٢٨﴾ فَادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا ۖ فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِ‌ينَ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [النحل].

لذا ای مردم! برایتان روشن گردید که نفوس -ارواح- که به آن احاطه علمی ندارید به سه گروه تقسیم می‌شوند؛ یک نفس اهل جهنم است؛ یک نفس به بهشت می‌رود و نفسی هست که نه در بهشت است و نه در جهنم و حالت کسانی را دارد که در خواب هستند. و اما نفس‌هایی-روح‌هایی- که در بهشت هستند، کسانی‌اند که پاک و طیب هستند وملایکه جان آنها را به نیکی می‌گیرند؛ و اما نفس‌هایی که درجهنم هستند کسانی‌اند که به خود ظلم کرده و از تبعیت از حق آمده از نزد پروردگارشان روگردانده و توسط ملائکه می‌میرند درحالی‌ که حجت حق خداوند برایشان اقامه شده ولی از حق پروردگارشان پیروی نکرده‌اند و اما نفس‌هایی که نه در بهشت هستند و نه در جهنم؛ بلکه مثالشان مانند کسانی است که در خواب هستند و هیچ چیز ندیده و نه بهشت را حس می‌کنند و نه جهنم را؛ خداوند برای این نفوس حجت اقامه ننموده و رسولی به سوی ایشان فرستاده نشده است و قبل از برانگیخته شدن رسول از دنیا رفته‌اند و از جمله آنان جد من عبد الله بن عبد المطلب عليه الصلاة والسلام است که رهبر امتی است که در اعراف و بین بهشت و جهنم قرار دارند؛ چون از کسانی است که خداوند با برانگیختن رسولان؛ حجت برایشان اقامه نکرده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ ۚ بَلْ هُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ لِتُنذِرَ قَوْمًا مَّا أَتَاهُم مِّن نَّذِيرٍ مِّن قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ ﴿٣﴾} [السجدة].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{يس ﴿١﴾ وَالْقُرْ‌آنِ الْحَكِيمِ ﴿٢﴾ إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْ‌سَلِينَ ﴿٣﴾ عَلَىٰ صِرَ‌اطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿٤﴾ تَنزِيلَ الْعَزِيزِ الرَّ‌حِيمِ ﴿٥﴾ لِتُنذِرَ‌ قَوْمًا مَّا أُنذِرَ‌ آبَاؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُونَ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [يس].
لذا جدم عبد الله بن عبد المطلب عليه الصلاة والسلام از اهالی آتش نیست؛ چرا که دربرابر خداوند حجت دارد واین حجت رحمتی است که خداوند بر خود فرض کرده است؛ چون خداوند برای او حجت اقامه نکرده و در دوران رسالت پسرش حضور نداشت و برای همین از عذاب شوندگان نیست.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُول} صدق الله العظيم [الإسراء:۱۵].
لذا درپیشگاه پروردگارش حجت دارد چرا که در زمان برانگیخته شدن پسرش محمد رسول الله صلی الله علیه وآله و سلم حضور نداشته است و خداوند تعالی می‌فرماید:
{رُّسُلًا مُّبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّـهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ ۚ وَكَانَ اللَّـهُ عَزِيزًا حَكِيمًا ﴿١٦٥﴾} صدق الله العظيم [النساء].

بدانید که اهالی اعراف آن چنان که شما تصور می‌کنید کسانی نیستند که گناهان و حسنات ایشان باهم برابراست زيرا شما نمي دانيد؛ بلکه اهالی اعراف از اقوامی هستند که در زمان برانگیخته شدن رسولان در میان قوم حاضرنبوده و از دنیا رفته‌اند. پس از خداوند مسئلت می‌کنند تا به حق رحمتی که بر خود فرض نموده است؛ ایشان را با اقوام ظالمی که رسولان پروردگارشان را تکذیب کردند؛ قرار ندهد.
و می‌گویند:

{وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاءَ أَصْحَابِ النَّارِ قَالُوا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿٤٧﴾} صدق الله العظيم [الأعراف]،
و خداوند دعای آنان را استجابت کرده و می‌فرماید:
{ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ لاَ خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلاَ أَنتُمْ تَحْزَنُونَ} [الأعراف:۴۹]
واما امام ناصر محمد یمانی تنها یک مرد مؤمن است که بر آنچه که به محمد صلى الله عليه وآله وسلم نازل شده، ایمان داشته و برای شما از همان چیزی حجت می‌آورم که جدّم محمد صلى الله عليه وآله وسلم با آن برای مردم حجت می‌آورد و با شما جهادی بزرگ می‌کنم تا یا از حق آمده از نزد پروردگارتان پیروی نمایید یا خداوند به حق بین من و شما حکم نماید که او اسرع الحاسبین است. من از شما اطاعت نکرده و از افتراهایی که با آیات محکم کتاب تناقض دارند؛ پیروی نمی‌کنم؛ بلکه با قرآن عظیم با شما جهاد بزرگی می‌کنم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{فَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَجَاهِدْهُم بِهِ جِهَاداً كَبِيراً﴿٥٢﴾} صدق الله العظيم [الفرقان].

ممکن است یکی از علمای مسلمین بخواهد سخن مرا قطع نموده و بگوید:" صبرکن ناصر محمد یمانی؛ پس اگر از تو پیروی نکنیم؛ به این معناست که بر آنچه که بر محمد صلى الله عليه وآله وسلم نازل شده است؛ کافریم؟". امام ناصر محمد یمانی در پاسختان می‌گوید: کفر به علت روگرداندن از مهدی منتظر یا محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم نیست؛ بلکه کفر؛ انکار آیات خداوند وعدم پیروی از آن است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآَيَاتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۳۳].
و اگر گفتید که ما به آنچه که به محمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم نازل شده است ایمان داریم؛ امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسختان می‌گوید: در این صورت مصیبت بزرگتر است چون همانند قوم یهود شده‌اید که خداوند تعالی -درباره‌شان- می‌فرماید:

{يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا} صدق الله العظيم [النساء:۴۶].
به راستی که مؤمنان واقعی این‌طور نیستند که به بخشی از کتاب ایمان داشته باشند و نسبت به بخشی از آن کافر؛ شما را چه می‌شود؛ وقتی درموردی حق با شماست و درباره آن در قرآن برهانی می‌یابید؛ با شتاب با آن آیه با مردم جهاد می‌کنید ولی وقتی درمورد مسئله‌ای عقیده شما با آنچه که در قرآن عظیم بر محمد صلى الله عليه وآله وسلم نازل شده مخالف باشد؛ از آن آیه محکم؛ هرچقدر هم محکم باشد از آن پیروی نمی‌کنید و تا زمانی که مخالف حدیثی باشد که از کسانی نقل شده باشد که مورد وثوق شما هستند؛ از آن پیروی نمی‌کنید. پس امام مهدی به شما می‌گوید: پس شما همانند کسانی هستید که خداوند درباره‌شان می‌فرماید:
{أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنكُمْ إِلاَّ خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ} صدق الله العظيم [البقرة:۸۵].

چرا که گروهی از اهل کتاب بودند که می‌گفتند ما از این قرآن پیروی نخواهیم کرد مگر موافق با کتابی که برما نازل شده و درنزد ماست باشد. سبحان الله! آنها می‌دانند که کتاب‌هایی که نزدشان است تحریف شده‌اند و مانند آنچه که خداوند بر ایشان نازل گردانده نیستند. اگر به همان گونه بودند که خداوند نازل فرموده بود؛ چرا باید با قرآن عظیم مغایر باشند. برای همین خدواند قرآن عظیم را مرجع و مهیمن تورات و انجیل قرار داده است. تصدیق فرموده خدواند تعالی:
{وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بالحقّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ وَلا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ} صدق الله العظيم [المائدة:۴۸].

سؤالی که مطرح می‌شود این است که چرا خداوند قرآن را مرجع و مهیمن بر تورات و انجیل قرار داده است؟ و جواب را می‌توانید درآیات محکم کتاب و دراین فرموده خداوند تعالی بیابید که:
{وَإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقًا يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْكِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتَابِ وَمَا هُوَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ﴿٧٨﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
پس برایتان روشن شد علت این امر تحریف و دست‌کاری است که در تورات وانجیل شده است و از آنجایی که قرآن از تحریف محفوظ است؛ به همین دلیل خداوند آن را مرجع تورات و انجیل قرار داده است و هرچه که در تورات و انجیل برخلاف آیات محکم قرآن عظیم باشد از جانب خداوند نیست. خداوند تعالی می‌فرماید:
{إنَّ هَذَا الْقُرْآن يَقُصُّ عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ﴿٧٦﴾} صدق الله العظيم [النمل]
لذا هرکس از آنان که در دوران عصر محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم از پذیرش حکمیت براساس قرآن عظیم روگرداند؛ از دعوت حق پروردگار روگردانده است و خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَى كِتَابِ اللَّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِنْهُمْ وَهُمْ مُعْرِضُونَ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
و سؤالی که مطرح می‌شود این است که: پس چه کسانی از اهل کتاب رستگارند؟ و جواب این است که کسانی که دعوت به حکمیت براساس کتاب خداوند قرآن عظیم را اجابت کردند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَنْ يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴿٥١﴾} صدق الله العظيم [النور].
و سؤالی که مطرح می‌شود این است که: اگر قرآن عظیم مرجع و حاکم بر تورات و انجیل است؛ چگونه ممکن است مرجع و حاکم براحادیث سنت نبوی نباشد که خداوند وعده‌ای برای محفوظ ماندن آنها از تحریف نداده است و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْآن ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافاً كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ‌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَ‌دُّوهُ إِلَى الرَّ‌سُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ‌ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء]*.
و سؤالی که مطرح می‌شود این است که: اگر کسانی که از دعوت به پذیرش حکمیت کتاب خداوند روگردانند؛ کافرند، پس مسلمانان چه كساني هستند؟ و جواب را در ایات محکم کتاب خداوند در این کلام خداوند تعالی می‌یابید:
{وَمَا أَنتَ بِهَادِي الْعُمْيِ عَن ضَلَالَتِهِمْ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ﴿٨١﴾} صدق الله العظيم [النمل]
و سؤالی که مطرح می‌شود این است که: آیا کسانی که از ایات کتاب پیروی می‌کنند از نظر کافران بر باطلند؟ و جواب را درآیات محکم کتاب خداوند در این کلام خداوند تعالی می‌یابید:
{وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِي هَذَا الْقُرْآنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ وَلَئِن جِئْتَهُم بِآيَةٍ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ أَنتُمْ إِلَّا مُبْطِلُون﴿٥٨﴾} صدق الله العظيم [الروم].
و برای همین است که تو ابوحمزه و پیروانت که از آیات کتاب در محکمات قرآن عظیم روگردانید؛ ناصر محمد یمانی و پیروانش را باطل می‌دانید! امام ناصر محمد یمانی در پاسختان می‌گوید آیا کسانی که از کتاب خداوند و سنت رسولش که مخالف محکمات کتاب نباشد؛ پیروی می‌کنند اهل باطل‌اند یا کسانی که از روایاتی از احادیث سنت نبوی پیروی می‌کنند که مخالف محکمات کتاب خداوند هستند؟ شیعیان و سنیان همگی اهل سنت هستند چرا که تنها مطالبی از کتاب خداوند را درنظر می‌گیرند که با احادیث و روایاتشان موافق باشد؛ ولی وقتی مطلبی برخلاف روایات باشد؛ می‌بینید که ازآن روگردانده و می‌گویند تأویل آن را جز خداوند و راسخون درعلم نمی‌دانند؛ چنان‌ که شیعیان می‌گویند و هم‌چنین می‌گویند پدران ما به احادیث و روایات آل بیت پایبند بودند و همان برای ما کافی است ولو برخلاف آیات محکم کتاب خداوند باشد. ولی آنچه از قرآن که متشابه امیال ایشان است را شتابان گرفته و با جدیت با آن جهاد می‌کنند؛ برای مثال عقیده شیعیان درباره عصمت رسولان و ائمه آل بیت که از فرموده خداوند تعالی دلیلی را برای آن می‌آورند که ظاهری متشابه با خواسته و میل آنها دارد:
{وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِين﴿١٢٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
برای امام مهدی روشن شده که مشکل علمای شیعه و سنی این است که نمی‌توانند آیات محکم کتاب و آیات متشابه آن را از هم جدا کنند. پس امام مهدی ناصر محمد یمانی برای آنان فتوا می‌دهد که: اگر می‌دانستید چقدر این کار ساده است. برای مثال این فرموده خداوند تعالی:
{وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِين﴿١٢٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
و اما کسانی که تابع ظن هستند؛ ظن و گمانی که کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند؛ به عصمت انبيا و ائمه از تمام خطایا اعتقاد می‌یابند و اگر به آنان بگویی دلیل شما از قرآن عظیم کدام است؛ به سرعت این فرموده خداوند تعالی را می‌آورند که:
{وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِين﴿١٢٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
پس شیعه تصور می‌کند مقصود از {لا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِين} یعنی ظالمانی که دچار ظلم اشتباه و خطا هستند؛ تشابه در کلمه ظالمین است و تصور کرده‌اند مقصود ظلم " ارتکاب خطا و اشتباه" است. ولی ای مردم بدانید که مقصود می‌تواند هم ظلم "ارتکاب خطا" باشد و هم ظلم شرک و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٦٥﴾} صدق الله العظيم [الزمر]،
پس شرک ظلم بسیار بزرگی است .

خداوند تعالی می‌فرماید:
{لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ} صدق الله العظيم [لقمان:۱۳].
و سؤالی که مطرح می‌شود این است که: چگونه می‌توانیم به یقین بدانیم مقصود خداوند ظلم "ارتکاب خطا"ست یا ظلم " شرک" که می‌فرماید:

{وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِين﴿١٢٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
و جواب را در آیات محکم کتاب در این کلام خداوند تعالی پیدا می‌کنید:
{لَا يَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْ‌سَلُونَ ﴿١٠﴾ إِلَّا مَن ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْنًا بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّي غَفُورٌ‌ رَّ‌حِيمٌ﴿١١﴾} صدق الله العظيم [النمل].
و برایتان روشن می‌گردد که رسولان خداوند از ظلم" ارتکاب خطا" معصوم نیستند؛ بلکه از ظلم شرک معصوم می‌باشند؛ چراکه مشرک به خداوند نمی‌تواند مردم را از تاریکی به سوی نور ببرد و تنها بر شرک آنان خواهد افزود و کسی که به خداوند شرک آورده باشد نمی‌تواند امام شود و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید: {وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِين﴿١٢٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
یعنی کسانی که به علت شرک ظالم شمرده می‌شوند نه به علت ارتکاب خطا؛ چون اگر اعتقاد داشته باشیم مقصود ظلم"ارتکاب خطا"ست این باعث می‌شود در کتاب خدا و در میان این دو فرموده اوتناقض ایجاد کرده باشیم که :
{وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِين﴿١٢٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
و این فرموده خداوند تعالی:
{لَا يَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْ‌سَلُونَ ﴿١٠﴾ إِلَّا مَن ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْنًا بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّي غَفُورٌ‌ رَّ‌حِيمٌ﴿١١﴾} صدق الله العظيم [النمل].
ای جماعت اهل سنت؛ شیعیان و تمام کسانی که در دین خود فرقه فرقه شده‌اید؛ برای گفتگو با مهدی منتظر به پایگاه علمی و جهانی خاندان هاشمی بیایید و بحث و جدال درمورد نسب و برتری نژادی را کنار بگذارید که همگی شما از آدم و آدم از خاک است پس از خدا تقوا کنید ای خردمندان. شایسته امام مهدی ناصر محمد یمانی نیست که برای راضی شدن شما از امیالتان پیروی نماید؛ حتی اگر از امیال شما پیروی نماید هم نمی‌تواند همگی شما را راضی نماید. اگر پیرو خواسته شیعیان شود؛ اهل سنت وجماعت بر او غضب می‌کنند و اگر پیرو امیال اهل سنت وجماعت گردد؛ شیعیان و سایر طوایف از او عصبانی می‌شوند.
و حق را می‌گویم: من امام مهدی تابع رضوان خداوند بوده و به واسطه نور قرآن عظیم؛ سراج منیرتان هستم و شما را به راهی هدایت می‌نمایم که منجر به صلح و سلامت جهانی درمیان امت‌های بشر می‌گردد. خداوند مرا برای ریختن خون شما به زمین برنیانگیخته است؛ بلکه من همانند جدّم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم رحمتی برای عالمیانم تا مردم را با نور قرآن عظیم ازتاریکی به نور هدایت نمایم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قَدْ جَاءَكُم مِّنَ اللَّـهِ نُورٌ‌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ ﴿١٥﴾ يَهْدِي بِهِ اللَّـهُ مَنِ اتَّبَعَ رِ‌ضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِ‌جُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ‌ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَىٰ صِرَ‌اطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
سزاوار نیست که حق تابع رضای شما باشد؛ و حتی اگر مدت گفتگوی بین من و شما هزار سال به درازا بکشد؛ امام مهدی ناصر محمد یمانی ذره‌ای از کتاب خداوند و سنت حق رسولش که با محکمات قرآن مغایرتی نداشته باشد؛ عدول نخواهم کرد. همان که میان امام ناصر محمد یمانی و ابوحمزه مصری که خود را با نام ابوفراس الزهرانی معرفی کرده است؛ مانند فرق میان محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وأبي لهب است. چون امام ناصر محمد یمانی از کتاب خداوند و سنت رسول حق او پیروی می‌نماید و ابوفراس الزهرانی ابوحمزه مصری تابع آن بخشی از سنت نبوی است که برخلاف آیات محکم کتاب خداوند است؛ با اینکه تصور می‌کند به کتاب خداوند ایمان داشته وآن را از حفظ دارد ولی او مانند کسانی است که می‌گفتند " سمعنا وعصينا". ابوفراس محمود مصری نه بر کتاب خداوند است و نه برسنت رسول؛ بلکه به احادیث و روایاتی اعتقاد دارد که از جانب خداوند نیستند بلکه از نزد شیطان رجیم آمده‌اند؛ چون آنچه که درسنت بیان مخالف آیات محکم قرآن عظیم است نه از جانب خداوند بلکه از جانب شیطان رجیم است و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْآن ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافاً كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ‌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَ‌دُّوهُ إِلَى الرَّ‌سُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ‌ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].
بدان أبو فراس الزهراني أبو حمزة محمود المصري که آیات بینات خداوند تنها باعث اضافه شدن پلیدی بر پلیدی تو می‌شود و تو ابدا از کتاب خداوند تبعیت نخواهی کرد؛ چون در پایگاه‌های اینترنتی به تعقیب امام ناصر محمد یمانی می‌پردازی نه برای یافتن حق که برای باز داشتن مردم از پیروی از کتاب خداوند و انحراف شدید آنان؛ چون امام ناصرمحمد یمانی از مسلمانان ومسیحیان و یهودیان و تمام عالمیان دعوت می‌کند که از کتاب خداوند قرآن عظیم پیروی کرده و نسبت به هرچه که مخالف کتاب خداوند قرآن عظیم است؛ فرقی ندارد در تورات و انجیل باشند یا در سنت نبوی؛ کافر گردند. ولی ابوفراس الزهرانی ابوحمزه محمود مصری شب و روز با امام ناصر محمد یمانی محاربه می‌کند و مردم را از پیروی از آیات کتاب به شدت بازمی‌دارد؛ پس وعده خداوند به کسی که راه پیروی از آیات محکم کتابش را منحرف می‌سازد را به یاد داشته باش:
{فَقَدْ جَاءَكُمْ بَيِّنَةٌ من ربّكم وَهُدًى وَرَحْمَةٌ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۱۵۷].
ابوحمزه؛ ما می‌دانیم تو و رفیق تونسی ات قصد خراب‌کاری در پایگاه مهدی منتظر ناصر محمد یمانی را دارید و این برای من دلیلی است که نشان می‌دهد شما واقعاً با حق آمده از نزد پروردگارتان در جنگید و از حق اکراه دارید و بعد از نصرت و فتح مبین تا برپایی قیامت گرفتار لعنت جاودان خداوند خواهید بود و همین برای شما کافی است مگر اینکه پیش از آن توبه نمایید که پروردگارم غفور و رحیم است. شما از کسانی هستید که می‌خواهند با دهان‌های خود نور خداوند را خاموش سازند وخداوند جز این نمی‌خواهد که نور خود را کامل گرداند ولو مجرمیان از ظهور آن خرسند نباشند.

ای مرد امام ناصر محمد یمانی چه از القرادعی‌ها ویا المراتعی‌ها و یا از البرادعی‌ها باشد؛ پروردگارم به من فرمان داده است که شما را به سوی پروردگارم دعوت کنم نه اینکه نسب خود را برایتان شرح دهم به هرحال خداوند درمورد نسب من خبر داده است که من از ذريه الإمام الحسين بن علي بن ابي طالب عليه الصلاة والسلام هستم ولی آوردن دلیل برای این امر بر عهده من نیست بلکه برهان این است که عالمی نباشد که با قرآن با من مجادله نماید و من به حق براو چیره نشوم؛ همچنان که با برهان قوی علمی بر تو غالب شده و عقیده تو درباره عذاب قبر را با آیات بینه و محکم کتاب که ایات ام الکتابند؛ درهم کوبیده و برباد دادم و برای همین است که نتوانستی در تأویل آن ایراد بگیری چرا که آیات محکم از تأویل و تفسیر بی‌نیازند.

ما همچنان دربرابر تمام علمای مسلمین صبری عظیم پیشه می‌کنیم ولی این مرد ابوفراس الزهرانی که همان ابوحمزه محمود المصری است؛ از سرسخت‌ترین دشمنان خداوند و رسول او و مهدی منتظر است. به خداوند قسم که ابوحمزه محمود مصری ابدا از حق پیروی نخواهد کرد و اگر در اول روز از آن پیروی کند؛ آخر روز نسبت به آن کافر می‌شود تا انصار را به فتنه بیندازد. قلب او سرشار از غیظ نسبت به امام ناصر محمد یمانی است؛ چون ابوحمزه از کسانی است که خداوند درباره ایشان فرموده است:


{إِن تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُواْ بِهَا وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ لاَ يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً إِنَّ اللّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ﴿١٢٠﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
به تو و کسانی که همراه تو با امام ناصر محمد یمانی می‌جنگید همان پاسخی را می‌دهیم که خداوند به ما فرمان داده است به امثال شما بگوییم:
{قُلْ مُوتُواْ بِغَيْظِكُمْ إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ} صدق الله العظيم [آل عمران:۱۱۹].
ما هم‌چنان از این پایگاه مبارک متشکریم که پذیرفته‌اند گفتگو در این پایگاه جریان داشته باشد تا حقیقت کار امام ناصر محمد یمانی روشن شود که آیا آن گونه که ابوحمزه المصری الزهرانی می‌گوید هرکس در پایگاهش برای او حجت می‌آورد، برهان علمی او حذف می‌شود و سپس از ورود او به سایت جلوگیری می‌شود. ما در این امر از خداوند یاری می‌جوییم. به خداوند قسم ما تنها در صورتی مانع حضور تو در پایگاهمان می‌شویم که دربرابرت حجت اقامه کرده و تو به خدعه و گفتگوی عقیم و فرار از آیات کتاب ادامه دهی؛ انگار که من درباره هیچ چیزی با تو گفتگو نکرده و هیچ یک از آیات کتاب را به تو یادآوری نکرده‌ام. تو فرارکرده و سراغ موضوعات دیگر می‌روی تا ما را از موضوع مورد گفتگو خارج کنی؛ برای تمام حق‌جویان روشن شده است که چگونه در این پایگاه ابوفراس الزهرانی که همان أبو حمزه محمود مصری است؛ از پاسخ دادن به امام ناصر محمد یمانی گریخته و تلاش می‌نماید با هر حیله و وسیله‌ای که شده مرا از موضوع گفتگو خارج کند چرا که امام ناصر محمد یمانی در اثبات اینکه عذاب بعد از مرگ در خود آتش جهنم است نه در داخل قبر در برابر او به حق حجت آورده است. از آنجا که ناصر محمد یمانی در مقابل ابوحمزه الزهرانی مصری به حق حجت آورده و حق برای همه روشن شده است؛ می‌بینید که گریخته و تلاش می‌کند مرا تحریک کند تا از موضوع گفتگو پیرامون عذاب قبر خارج شویم. مهدی منتظر اعلام می‌کند که هم‌چنان اصرار دارد که گفتگو درباره عذاب قبر ادامه یابد تا مطالب بیشتری پیرامون حقیقت عذاب بعد از مرگ در آتش جهنم-که خداوند ما را از آن درامان دارد- به شما بیاموزیم و می‌گوییم:
{رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ} صدق الله العظيم [البقرة:۲۰۱].
و اما به کسانی که می‌خواهند امام مهدی در همه کشورها حضور یافته و با مردم گفتگو نماید، می‌گوییم ظهور مهدی منتظر در ملا عام در بیت العتیق خواهد بود و این ظهور بعد از تصدیق او و برای گرفتن بیعت است؛ چگونه ممکن است قبل از گفتگو در کنار بیت العتیق حاضر شود؟ پس باید قبل از تصدیق شدن گفتگو انجام شود و بعد از تصدیق؛ مهدی منتظر برای بیعت کردن حق علمای امت و رهبران مردم و تسلیم خلافت به مهدی منتظر در بیت العتیق ظاهرخواهد شد.

اما این فکر که درمسجد ظاهر شوم؛ این همان کاری است که توسط کسانی که دچار مسّ شیطانی شده‌اند انجام داده و به صورت ناگهانی در مقابل نمازگزاران حاضر شده و به آنان می‌گویند که مهدی منتظرند. اما پناه برخدا که تابع امیال کسانی باشیم که منکر این نعمت بزرگ الهی یعنی شبکه جهانی اینترنت هستند که در زمان مقدر شده از جانب خداوند در اختیار‌ قرار گرفته تا برای گفتگو با مهدی منتظر در دوران گفتگو پیش از ظهور استفاده شود. تمام علمای مشهور امت و مفتیان کشورها در تمام جهان هم‌چنین تمام رهبران مردم در اینترنت جهانی پایگاه دارند؛ پس چرا از این وسیله بزرگ که در اختیار انسان‌های اندیشمند است، برای گفتگو با امام ناصر محمد یمانی استفاده نمی‌کنید؟ یا اینکه شما شان مهدی منتظر را ناچیز می‌شمارید و از او می‌خواهید که برای گفتگو با یکی از نمازگزاران یا خطبای مساجد حاضر شود گو این که در صورت تصدیق ( امام مسجد ) او را برای همه جهانیان ظاهر خواهد ساخت.
به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم گفتگو از راه اینترنت جهانی امر پروردگار عالمیان است و فکر من نیست ولی اکثر شما نمی‌دانید.

وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخوكم؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
ــــــــــــــــــــــــــــ

*بیان: {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ‌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَ‌دُّوهُ إِلَى الرَّ‌سُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ‌ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾ } صدق الله العظيم [النساء]
https://mahdialumma.org/showthread.php?t=22800 (https://mahdialumma.org/showthread.php?t=22800)
https://mahdialumma.org/showthread.php?p=190339 (https://mahdialumma.org/showthread.php?p=190339)
https://mahdialumma.org/showthread.php?p=173105 (https://mahdialumma.org/showthread.php?p=173105)


اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36846

Admin
22-07-2015, 02:55 PM
سلسله گفت‌وگوهای امام درپایگاه أشراف أونلاین
- 18 -
الإمام ناصر محمد اليماني
08 - صفر - 1432 هـ
14 - 01 - 2011 مـ
۲۴-دی-۱۳۸۹ه.ش.
06:41 صبح
ـــــــــــــــــ

برهان آشکار کسانی که خداوند ایشان را امام مردم قرار می‌دهد، نسب آنان نیست بلکه این است که احاطه بیشتر و فراگیرتری از علم کتاب داشته باشند...

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله وآل محمد المُكرمين وجميع المُسلمين التابعين للحقّ إلى يوم الدين..

مسلمانان و حق‌جویان عزیزم؛ بیایید تا برای داوری به نزد پروردگار عالمیان برویم تا حکم نماید کدام یک از ما در مسیر صواب هستیم؛ آیا خداوند انبیا و رسولان و ائمه منتخب را از میان مردم برمی‌گزیند تا درباره نسب و خاندان خود برای آنان حجت بیاورند و یا بر اساس کتاب حجت علمی برایشان اقامه کنند؟ حکم حق که در آیات محکم کتاب پیدا می‌کنید این است که حجت خداوند بر شما کتاب اوست که از تحریف محفوظ است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنْزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَى مِنْهُمْ فَقَدْ جَاءَكُمْ بَيِّنَةٌ من ربّكم وَهُدًى وَرَحْمَةٌ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]؛
{فَقَدْ جَاءَكُمْ بَيِّنَةٌ من ربّكم وَهُدًى وَرَحْمَةٌ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]؛

لذا شرط اساسی برای دعوت کننده به سوی خداوند این است که خداوند برهانی علمی به عنوان حجت به او عطا نماید تا مردم را با بصیرتی که به حق از جانب پروردگارش آمده به سوی او دعوت کند؛ فرقی ندارد دعوت کننده رسول پروردگار باشد یا از ائمه برگزیده خداوند؛ خداوند بصیرت برعلم کتاب را حجت بندگانش قرار داده است؛ چه دعوت کننده محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم باشد یا ائمه پیرو او و یا علمای مسلمین. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلى بصيرةٍ أَنَا وَمَنْ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنْ الْمُشْرِكِينَ﴿١٠٨﴾} صدق الله العظيم [يوسف].


و نمی‌بینید که خداوند به نبیّ خود فرمان داده باشد تا درباره اثبات نسبت خود به رسول الله إبراهيم عليهم الصلاة والسلام با مردم مجادله نماید وهمین طور انبیا که بعضی از آنان از خاندان یکدیگر بودند؛ مردمان از آنها نمی‌خواستند که ثابت نمایند ایشان از ذریه رسولان علیهم الصلاة و السلام هستند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلًّا هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِنْ قَبْلُ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِ دَاوُدَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ﴿٨٤﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].

آنها اصلا نمی‌دانستند که از فرزندان انبیا هستند و این خداوند بود که ایشان را از این امر مطلع نمود و امام مهدی ناصر محمد یمانی نیز نمی‌دانست که از ذریه امام حسین بن علی علیه الصلاة و السلام است؛ به راستی که خداوند از طریق جدّم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، این خبر را به من داد؛ آیا شما ائمه آل بیت را عبادت می‌کنید یا خداوند را؟ چه بسيارند کسانی که خود را از آل بیت می‌دانند و هیچ یک نمی‌توانند همانند امام مهدی ناصر محمد یمانی با برهان قوی علمی از قرآن بر کسانی که با آنان مجادله می‌کنند؛ چیره شوند.


سؤالی که مطرح می‌شود این است که: آیا اگر از ناصر محمد یمانی پیروی کرده و دعوت حق پروردگارتان را استجابت نمودید تا او شما را به مسیر نبوت اول و کتاب خداوند وسنت رسول حق اوبازگرداند؛ اگر او امام ناصرمحمد یمانی از آل بیت نباشد، تصورمی‌کنید از راه راست-صراط مستقیم- به بیراهه رفته‌اید؟ شما خداوند راعبادت می‌کنید یا بندگانی که مادون او هستند؛ آیا تقوا نمی‌کنید؟ به خداوند قسم که کسی از آل بیت که عاقل باشد؛ نمی‌تواند بدون اینکه از خداوند برایش فتوا رسیده باشد که ذریه چه کسی است؛ به خداوند قسم بخورد که بی شک وتردید از آل بیت است! و اینکه امام ناصرمحمد یمانی قسم می‌خورد از ذریه امام علی ابن ابی‌طالب و فاطمة دخترمحمد صلی الله علیه و آله وسلم است؛ براساس فتوای خداوند به بنده‌اش استوار است؛ شما را چه می‌شود که سخن را درک نمی‌کنید؟


زهرانی هرکسی که می‌خواهی باش؛ برای من اهمیتی ندارد چه کسی هستی؛ اگر مسلمان و از علمای امتی؛ با من درباره آنچه که در کتاب بر شما نازل شده است گفتگو نما و جدال در نسب و خاندان نیست؛ به خداوندی که خدایی جز او نیست؛ حتی اگر پروردگار از ورای حجاب خود به شما ندا دهد و بفرماید که ناصر محمد یمانی از ذریه إمام علي بن أبي طالب وفاطمة دختر محمد رسول الله صلى الله عليه وآله است اما علم کتاب را به من عنایت نکرده باشد؛ هیچ نمی‌توانم با برهان علمی بر شما چیره شوم و نمی‌توانم شما را به راه درست هدایت نمایم و نمی‌توانم در موارد اختلاف میان شما حکم کنم؛ یا شما نمی‌دانید که خداوند تنها بعد از آن‌ به ملائکه فرمان داد که برای آدم سجده کنند که آنها را در معرض آزمون قرار داد تا روشن شود به چه کسی دانش و علم بیشتری عنایت شده است و خلیفه خدا آدم ثابت کند که خداوند وی را بر ایشان برگزیده و دانش او را فزونی بخشیده است و خلیفه خداوند آدم با برهانی آشکار ثابت نمود که پروردگار دانش و علم او را فزون ساخته و خلیفة الله آدم به ملائکه مقرب خداوند رحمن از آنچه که نمی‌دانستند خبر داد. سپس بعد از آنکه با دلیل و برهان علمی برایشان حجت اقامه شد؛ از سوی خداوند فرمان عملی سجده در برابر خلیفة الله صادر گردید. تدبر کنید که فرمان عملی سجده در چه زمانی صادر شد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَ‌ضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾ قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿٣٢﴾ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ‌ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِ‌ينَ ﴿٣٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة].


لذا فرمان عملی سجده از روی طاعت؛ تنها زمانی صادر شد که آدم در برابر ملائکه که خداوند او را خلیفه آنان نموده بود حجت برتری علمی را اقامه نمود؛ با اینکه خداوند از قبل با فرشتگان سخن گفته و به ایشان خبر داده بود که خلیفه‌ی خود در زمین را از خاک خواهد آفرید و بر آنان است که در برابر خلیفه پروردگارشان سجده کنند؛ ولی تصدیق فرمان صادر نشد مگر بعد از آنکه خلیفة الله آدم فزونی علمی خود را بر ملائکه ثابت نمود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ‌ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِ‌ينَ ﴿٣٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة].*


لذا برهان کسی که خداوند او را به عنوان امام مردم برمی‌گزیند فزونی در علم و همین‌طور جسم است و جسم او بعد از مرگ نه لاشه‌ای پوسیده می‌شود و نه استخوان‌هایی درهم شکسته و این هم نشانه‌ای برای امام برگزیده خداوند حتی بعد از مرگ است. خداوند تعالی می فرماید:
{وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكاً قَالُوا أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أحقّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴿٢٤٧﴾} صدق الله العظيم [البقرة].


لذا فزونی فراگیر و کامل در علم کتاب خداوند؛ برهان آشکار کسی است که خداوند او را به عنوان امام مردم برمی‌گزیند؛ آیا تقوا نمی‌کنید؟ و به راستی که علمای شما برخی چیزها را می‌دانند و برخی چیزها را نمی‌دانند و در برخی موارد ممکن است گمراه باشند در حالی‌ که از گمراهی خود بی‌خبرند؛ امام مهدی همانند علمای شما نیست که مهدی منتظر را با آنها مقایسه ‌کنید -برای اثبات این امر- بیایید و حتی شده در یک مسئله در قرآن عظیم، بر امام ناصر محمد یمانی چیره گردید. به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم که اگر تمام علمای جن و انس به یاری یکدیگر بیایند، باز هم نمی‌توانند حتی در یک مورد قرآنی بر امام ناصر محمد یمانی غلبه نمایند. می‌بینید که در اولین موردی که در این پایگاه، گفتگو درباره آن آغازشده یعنی رد عذاب در حفره قبر که جسد در آن گذاشته می‌شود و اثبات وقوع عذاب بعد از مرگ در خود آتش جهنم بر شما چیره شده است و به هیچ‌وجه نتوانستید آیات خداوند را تخطئه نمایید؛ چون من حربه‌ای را که با آن به مردم درمورد عذاب قبر دروغ می‌گفتید از دستتان خارج کردم و بدون هیچ شک و تردیدی بیان حق را که بهتر از -تفسیر- شما و بهترین تأویل است را آوردم.


و می‌خواهیم سراغ موضوعی دیگر برویم که به نفع مسلمانان و مردم عالم باشد و شما و آنها را به پذیرش حکمیت کتاب خداوند دعوت نماییم ولی شما هنوز به تخطئه درباره نسب‌ها مشغولید! خداوند مرا برنیانگیخته است تا خاندان خود یا شما را ثابت کنم؛ بلکه برای آوردن حجت از کتاب خداوند قرآن عظیم و جهادی عظیم با شما -با کتاب خداوند- برانگیخته است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَجَاهِدْهُم بِهِ جِهَاداً كَبِيراً} صدق الله العظيم [الفرقان:۵۲].

محمد رسول الله صلى الله عليه وسلم با مردم درباره نسبت خود با رسول الله إبراهيم عليهم الصلاة والسلام مجادله نمی‌فرمود؛ بلکه آنان را به سوی خداوند فرا می‌خواند و از آیات بینه برای‌شان حجت می‌آورد تا با قرآن مجید ایشان را به راه خداوند عزیز و حمید هدایت نماید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{الر كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيد﴿١﴾} صدق الله العظيم [إبراهيم]،
ولی ای زهرانی تو از پیروی از آیات کتاب رومی‌گردانی و چگونه می‌شود که از عذاب شوندگان نباشی؟

و اما درباره عذر‌خواهی؛ تو خود می‌دانی که من در حق تو هیچ ظلمی نکرده‌ام و تو از کسانی هستی که غرور وتعصب ایشان را به گناه می‌کشاند و جهنم برایت کافی است و اگر می‌خواهی به بهانه عذرخواهی نکردن من از گفت‌وگو بگریزی -درهرحال- ما درباره نفی عذاب قبر دربرابرت حجت آورده و ثابت کردیم که عذاب بعد از مرگ در آتش است که برای کسانی که روگردانده و استکبار بورزند؛ بسیار بد جایگاهی است.


می‌خواهیم به موضوع دیگری بپردازیم که در کتاب به دین اختصاص داشته باشد نه به نسب و خاندان؛ خداوند مرا برنیانگیخته تا درباره نسب و خاندان با شما گفت‌وگو کنم چرا که نسب باعث بالا رفتن مرتبه شما نزد خداوند نمی‌گردد؛ پسر هرکسی که باشی این نسبت به هیچ وجه به کارت نخواهد آمد؛ بلکه نسبت حق در کتاب منتسب بودن به تقوا است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ﴿١٣﴾} صدق الله العظيم [الحجرات].


زهرانی می‌بینم تو از کسانی هستی که از پروردگارشان نمی‌هراسند چون از آنانی هستی که نمی‌خواهند از ذکر محفوظ از تحریف خداوند پیروی نمایند؛ بلکه از آنچه که برخلاف محکمات ذکر است پیروی می‌نمایی و برای همین برایمان روشن شده از کسانی نیستی که درنهان از پروردگارشان می‌ترسند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَن بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ﴿١١﴾} صدق الله العظيم [يس].


به خداوند قسم که اگر تو از کسانی بودی که تابع کتاب خداوند قرآن عظیم و سنت حق رسولش هستند؛ چرا باید با امام مهدی ناصر محمد یمانی اختلاف داشته باشی. چون من تنها آنچه را که از نزد خداوند نیامده باشد انکار می‌کنم. اما اینکه چگونه برای من روشن شود چیزی از نزد خداوند نیست؛ باید از قاعده کشف احادیثی که به صورت جعلی وارد سنت شده‌اند استفاده کرد و به آیات محکم قرآن رجوع نمود. اگر حدیث دروغ باشد حتما با آیات محکم قرآن اختلاف زیادی خواهد داشت. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْآن ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافاً كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].

براساس این قاعده شما را به گفتگو دعوت می‌کنم تا همگان را به مسیر اولیه نبوت بازگردانم؛ اگر به آن ایمان دارید.... وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..


بوسیدن بیت الحرام...
و اما شما بوسیدن خانه را منحصر به بوسیدن حجرالأسود کرده‌اید به این ترتیب خانه خدا را نمی‌بوسید بلکه حجرالأسود را می‌بوسید و این بدعتی است که خداوند برای آن دلیلی نفرستاده است؛ چون می‌توان هر جایی از خانه معظم خداوند را بوسید و تفاوتی بین سنگ‌های آن نیست و با این بدعت بدون اینکه بدانید گرفتار شرک شده‌اید...


حد سنگسار...
و می‌خواهیم به موضوع دیگری پرداخته و حد سنگسار را نفی کنیم و از آیات محکم کتاب که برای عالم و جاهل بینه و روشن هستند برایتان حکم جایگزین و حق را بیاورم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{سُورَ‌ةٌ أَنزَلْنَاهَا وَفَرَ‌ضْنَاهَا وَأَنزَلْنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَّعَلَّكُمْ تَذَكَّرُ‌ونَ ﴿١﴾ الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ ۖ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَ‌أْفَةٌ فِي دِينِ اللَّـهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ‌ ۖ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [النور].


واین حد زنا در آیات محکم کتاب است که ازروشن‌ترین و واضح‌ترين حدودی است که در کتاب آمده است؛ برای هر یک صد ضربه تازیانه، حال چه متأهل باشند یا مجرد و اما در مورد بردگان و کنیزان فرقی ندارد متأهل باشند یا مجرد حد پنجاه ضربه است و اگر روبگردانید به شما خواهیم گفت که تصور شما درباره حد کنیز در این فرموده خداوند تعالی چیست که:
{فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم [النساء:۲۵].


و این بیان حد زنا برای کنیزی است که با ازدواج محصنه است و هم‌چنین حد زنا برای زن آزادی است که با ازدواج محصنه شده است. برایتان روشن شد که حد زنا برای زن متأهل آزاد صد ضربه تازیانه و برای کنیز متأهل نصف این مقدار یعنی پنجاه ضربه است؛ آیا تقوا نمی‌کنید؟ درباره نفی حد سنگسار مانند گفتگو درباره عذاب قبر‌آن قدر ادامه می‌دهیم تا به بیست صفحه برسد. اگر به بیست صفحه رسید و زهرانی و دیگران نه به آن اقرار کردند و نه انکار؛ به ناتوانی آنها اکتفا کرده و به جای درخواست اقرار به این امر به آوردن حجت بسنده می‌نماییم؛ چون درموضوع اول گفتگو به بیست صفحه رسید و نه ابوفراس و نه دیگران اعتراف نکردند که عذاب بعد از مرگ به حق در آتش است نه در حفره قبر که جسد در آن رها می‌شود؛ با اینکه از دادن جواب از آیات محکم کتاب عاجزند و حق آشکار شد ای خردمندان.


پس به نفی حد سنگسار که در سنت نبوی مطرح شده می‌پردازیم و در این مورد نیز به همین نتیجه خواهیم رسید؛ پس امام مهدی ناصر محمد یمانی با برهانی آشکار حد زنا را آورده و به صورت مفصل توضیح خواهیم داد که-زنا- کاری بس زشت و راهی بسیار بد است. وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخو عُلماء المسلمين وأمتهم؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
ــــــــــــــــــ

*بیان: مقصود خداوند از الاسماء کلها: « وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾» البقرة
https://mahdialumma.org/showthread.php?p=187107 (https://mahdialumma.org/showthread.php?p=187107#post_187107)


اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36847

Admin
23-07-2015, 03:23 AM
سلسله گفت‌وگوهای امام درپایگاه أشراف أونلاین

- 19 -
الإمام ناصر محمد اليماني
09 - صفر - 1432 هـ
15 - 01 - 2011 مـ
۲۵-دی-۱۳۸۹ه.ش.
02:58 صبح
ــــــــــــــــــــــــ

درباره نفی حد سنگسارهنوز مطالب بیشتری داریم....

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله الأطهار والسابقين الأنصار إلى يوم يقوم الناس لله الواحد القهار..
علمای مسلمین و امتشان سلامُ الله عليكم و رحمته و بركاته، السلام علينا وعلى عباد الله الصالحين في الأولين وفي الآخرين وفي الملأ الأعلى إلى يوم الدين؛ اعضا محترم اداره‌ی پایگاه علمی و جهانی خاندان هاشمی؛ از شما خواهش می‌کنم تمام بیاناتی که یکی از اعضا به نام «العابد لله» گذاشته است [نسخ بیانات امام] را حذف کنید تا از موضوع گفت‌وگویی که در این پایگاه مبارک انتخاب شده است خارج نشده و پراکنده‌گویی روی ندهد. در این بیانات نکاتی زیادی وجود دارند که می‌بایست توضیح داده شوند و ما نمی‌خواهیم تشتت فکری درافراد این پایگاه و حق‌جویان ایجاد شود؛ بلکه گفت‌وگو باید به صورت مورد به مورد و متسلسل باشد تا سنت نبوی از بدعت‌ها و نوآوری‌ها و دروغ‌هایی که به خداوند و رسول او نسبت داده شده است؛ پاک شود و شما را به مسیر اولیه نبوت و کتاب خداوند و سنت حق رسولش بازگردانیم.
حال به سراغ نفی حد سنگسار برای زناکار متأهل آمده و جایگزین حق آن را ازآیات محکم کتاب خداوند برایتان می‌آوریم. علت اینکه ما عذاب در قبر و سنگسار - که افترا زنندگان در روایتی مکذوب آن را به دروغ به خدا نسبت می‌دهند-نفی می‌کنیم، این نیست که در قرآن عظیم این احکام نیامده‌اند. آنها می‌دانند که حکم-زنا- در قرآن آمده است و از کشف شدن حیله‌ی خود در هراس هستند و برای همین حکمی را می‌آوریم که جایگزین حکم آنهاست که با دروغ وارد سنت محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم شده است.
عزیزان من؛ به خداوند قسم که در کتاب نشانه‌ای نمی‌یابم که خداوند بنده‌ای را هدایت کند مگر اینکه ازخردمندان باشد چه در گذشته و چه در آینده... حال خردمندان چه کسانی هستند؟ آنان کسانی هستند که با استفاده از نعمت عقلی که خداوند به ایشان عنایت فرموده درباره برهان علمی دعوت کننده تدبر می‌کنند؛ اگر حق آمده از نزد پروردگار باشد؛ حتما عقل آنان دربرابر حق خاضع شده و قانع گردیده و از آن پیروی می‌کنند؛ و اگر برهان علمی دعوت کننده از نظر عقل ومنطق قابل قبول نباشد؛ به خداوند قسم آنچه که عقل و منطق آن را نپذیرد بی شک و تردید، باطل و دروغ است؛ چون اگر از عقل برای تفکر و تدبراستفاده شود؛ بصیرت فکر ( عقل ) ابداً کور شدنی نیست و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{كِتَابٌ أَنْـزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الأَلْبَابِ﴿٢٩﴾} صدق الله العظیم[ص].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَإِنَّهَا لاَ تَعْمَى الأَبْصَارُ وَلَكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصدور} صدق الله العظيم [الحج:۴۶].
باید درباره برهان علمی امام مهدی با عقل تدبر کرد چون آیات بینه قرآن عظیم هستند و خداوند تعالی می‌فرماید:
{الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
اگر مردی با یک زن آزاد و یک کنیز ازدواج کرده باشد و هر دو نفر( زن آزاد و کنیز) با دو مرد مرتکب گناه زنا شوند و این امر با شاهدان به اثبات رسیده و پرونده این قضیه برای قاضی فرستاده شود و مرد بگوید:"جناب قاضی هر دو همسر من مرتکب گناه زنا شده‌اند پس حد خداوند را برای آنان جاری ساز" و قاضی بگوید:" حکم خداوند برای همسری که زن آزاد این است که باید سنگسار شود تا بمیرد و اما حکم خداوند برای همسر دیگرت که کنیز است نصف حد زنا یعنی پنجاه ضربه تازیانه است" . مرد به قاضی می‌گوید:" جناب قاضی آیا خداوند در حکم خود به کسی ظلم می‌کند؟" قاضی در جواب خواهد گفت:" خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا} صدق الله العظيم [الكهف:۴۹]".
و همسر آن دو زن پاسخ داده و می‌گوید: "ولی این حکم ظلم بزرگی در حق همسر آزاد(غیرکنیز) من است. چطور به آن همسرم که کنیز است تنها نصف حد زن آزاد زناکار یعنی پنجاه ضربه تازیانه زده می‌شود ولی زن آزادم سنگسار می‌شود تا بمیرد؟ بین این دو حکم خداوند یعنی سنگسار زن آزاد تا مرگ وبرای زن دیگر حد پنجاه ضربه تازیانه( نصف حد زنا) اختلاف زیادی هست در حالی‌ که هردو گناهی یکسان انجام داده و با دو مرد رابطه نامشروع برقرار کرده‌اند! جناب قاضی عقل ومنطق این حکم را -اگر حکم خداوند باشد- رد می‌کند؛ چون خداوند ظلم کردن را برخود حرام نموده و عقل می‌گوید بین حد زن آزاد با زن کنیزم اختلاف زیادی هست". قاضی درجواب او می‌گوید: " به راستی که علت تخفیفی که به کنیز داده شده این است که وقتی می‌بیند مسلمانان در حالی که زن آزاد زناکار را سنگسار می‌کنند تا بمیرد، اما کنیز را پنجاه ضربه تازیانه بیشتر نمی‌زنند؛ در قلبش نسبت به دین آنها محبت و علاقه پیدا شود". شوهر این دو زن در پاسخ می‌گوید: " اگر قضیه این است؛ عقل و منطق می‌گوید زن آزادم باید صد ضربه تازیانه بخورد و زن کنیزم پنجاه ضربه؛ این حکمی است که عقل و منطق آن را می‌پذیرد. اما اگر زن آزادم سنگسار شود تا بمیرد درحال که زن کنیز تنها پنجاه ضربه تازیانه بخورد؛ به خداوند قسم که جناب قاضی عقل ومنطق این را نمی‌پذیرد! ولی این امربرعهده توست جناب قاضی و اگر نفسی را بدون اذن خداوند به قتل برسانی دربرابر خداوند مورد مؤاخذه قرار خواهی گرفت". پایان حکایت فرضی.
ای علمای امت؛ بیایید تا ببینیم حکم خداوند در آیات محکم کتابش چیست؛ آیا آنچه را که عقل این مرد می‌گوید درست است؟ و جواب را در این فرموده خداوند تعالی می‌یابید:
{وَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلاً أَن يَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مِّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ فَانكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلاَ مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم [النساء:۲۵].
و برایتان روشن می‌شود که آنچه که عقل و منطق می‌گوید به حق با محکمات کتاب خداوند هم‌خوانی دارد و حد زناکارآزاد متأهل صد ضربه و حد زناکار کنیز متأهل پنجاه ضربه تازیانه است؛ به راستی که خداوند می‌خواهد حد زنا را برایتان روشن کند. حدزناکاران مرد و زن آزاد چه مجرد باشند چه متأهل صدضربه تازیانه است و حد کنیزان و بندگان زناکار چه مجرد باشند و چه متأهل پنجاه ضربه تازیانه است چون در قرآن برای زنا دو تعریف وجود ندارد؛ زنا یعنی رابطه نامشروع مرد با زنی که بر او حلال نیست فرقی ندارد مجرد باشد یا متأهل و این معنای لغوی و شرعی زنا است و فرقی در مجرد بودن و متأهل بودن نیست.
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{سُورَةٌ أَنزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنزَلْنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَّعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ﴿١﴾الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ ۖ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّـهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۖ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [النور].
و این حد زنا در آیات محکم کتاب خداوند است و از آنجا که عملی بسیار زشت و راهی بسیار بد است؛ باید در برابر گروهی از مؤمنان صد ضربه تازیانه به ایشان زده شود و به این حد بازدارنده بسنده است، چرا که خداوند علیم و حکیم است؛ سپس خداوند می‌خواهد برایتان روشن نماید تا به یقین بدانید که حد زنا به صورت عام برای هر مرد و زن آزاد چه مجرد و چه متأهل یکی است و همین‌طور برای اینکه به یقین بدانید حد زنا برای زن آزاد مجرد و متأهل یکی است؛ حد زنا برای کنیز متأهل را بیان نموده است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم [النساء:۲۵]
یعنی حدّ برای زنان کنیز، نصف حد زنان آزاد متأهل است.
ممکن است کسی بگوید:" همانا که مقصود از «محصنه» در حصان اسلام وارد شدن است". امام ناصر محمد یمانی در پاسخ ایشان می‌گوید: از کی تا به حال خداوند برای کسی که وارد قلعه و حصار دین شده است؛ حد نازل نموده؛ بلکه باید برای ازدواج با زن دین‌دار بشتابید و اگر اصرار دارید که کلام خداوند را تحریف نمایید تا با دروغ‌هایی که در سنت نبوی به خداوند و رسولش نسبت داده شده هم‌خوانی داشته باشد و لذا بگویید مقصود از "محصنات" متأهل و شوهردار نیست بلکه به اسلام وارد شدن است و بعد ازآن بگویید که خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ} صدق الله العظيم [النساء:۲۵]،
و سپس کلام خداوند را تحریف کرده و بگویید مقصود از "محصنات" در این آیه زنان مسلمان است؛ امام ناصر محمد یمانی در پاسختان می‌گوید: آیا کلام خدوند را تحریف می‌کنید که با دروغ و باطل منطبق شود؟ بیایید تا بدانیم مقصود خداوند تعالی از این کلام چیست:
{وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ} صدق الله العظيم.
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاء فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً} صدق الله العظيم [‏النور‏:۴]،
و شما می‌دانید مقصود از "محصنات" کسانی است که دامن خود را پاک نگاه می‌دارند چه آزاد باشند و چه کنیز و کسی که به زنی پاکدامن بهتان عمل نامشروع زنا بزند و چهار شاهد نیاورد: {فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً}، لذا "محصنة" یعنی کسی که دامن خود را از عمل زشت زنا حفظ کند. و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَالَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهَا مِنْ رُوحِنَا وَجَعَلْنَاهَا وَابْنَهَا آَيَةً لِلْعَالَمِينَ﴿٩١﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].
لذا از آنچه که در آیات محکم کتاب نازل شده درمی‌یابیم که:
معنای "محصنات" یعنی زنانی که دامن خود را از زنا پاک نگاه می‌دارند و یا زنانی که با ازدواج دامنشان پاک نگاه داشته شده و شوهردارند. در کتاب خداوند معنای سومی برای این کلمه پیدا نمی‌کنم. به خداوند قسم که برای بیان "محصنة" از کتاب خداوند چیز دیگری پیدا نمی‌کنید ولو اینکه به یکدیگر کمک و یاری نمایند.
لذا ای قوم؛ بیان شما برای کلمه"محصنات"از روی ظن و ازخودتان گناهی بسیار بزرگ و زشت است. دادن نسبت دروغ به خداوند در باره چیزی است که نفرموده، منجر به کشته شدن نفوسی شده که خداوند فرمان کشتن آنان را به شما نداده است؛ ای پیروان ظن و گمان چه کسی شما را از خداوند درامان نگاه خواهد داشت؟ ظن کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند. می‌دانم علت این افترای شما به خداوند چیست. می‌گویید مقصود از "محصنة" زن مسلمان است؛ چون برای بیان این فرموده خداوند تعالی دچار معضل شده‌اید:
{فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم [النساء:۲۵]،
و اگر بگویید مقصود از "محصنه" کسی است که دامان خود را حفظ نماید؛ باز جورنمی‌شود چون خداوند برای زنی که پاکدامن باشد؛ حد زنا نازل نکرده است. لذا مقصود خداوند تعالی در این آیه:
{فإذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم،
فتوا دادن درباره حد زنا برای کنیز متأهل است و به شما خبر می‌دهد که نصف حد زن آزاد متأهل برایش مقرر می‌شود تا بدانید حد زنا برای فرد آزاد مجرد یا متأهل صد ضربه و به همین ترتیب برای بنده یا کنیز نصف حد زناکار زن یا مرد متأهل است( یعنی پنجاه ضربه) چون نصف صد ضربه می‌شود پنجاه ضربه.
ای قوم؛ اگر از حکم روشنی که در کتاب خداوند آمده است پیروی نکرده و اصرار داشته باشید از ظن خودتان پیروی کنید؛ دچار مشکلاتی می‌گردید که با علوم ظنی شما قابل حل نیستند. از جمله آنها این است: می‌بینید که حد کنیز متأهلی که مرتکب عمل زشت زنا می‌گردد، در آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم پنجاه ضربه است؛ و اگرحد کنیز بعد از ازدواج مانند حد کنیز قبل از ازدواج نیست؛ پس اگر راست می‌گویید برایم فتوا دهید که حد کنیز قبل از ازدواج چیست؟ چون حد مقرر شده در کتاب برای کنیز متأهل را پنجاه ضربه می‌یابید؛ ای مردم برای کنیز قبل از اینکه با ازدواج محصنه شود هم پنجاه ضربه است. پس برایتان روشن می‌شود که حد زنا برای بنده و کنیز پنجاه ضربه است چه مجرد باشند و چه متأهل. به همین ترتیب حد زنا برای مرد و زن آزاد صد ضربه است فرقی ندارد مجرد باشند یا متأهل و این است حکم حق خداوند درباره زنا که در آیات محکم کتاب آمده و خداوند این حکم را در آیات بینه و روشنی که آیات ام الکتابند قرار داده است که نیازی به تفسیرو بیان ندارد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{سُورَةٌ أَنزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنزَلْنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَّعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ﴿١﴾الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ ۖ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّـهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۖ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم.
ممکن است یکی از علمای امت بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید:
ترجمه خلاصه روایت: بریدة رضی الله نقل کرده است که ماعز بن مالک الأسلمی نزد رسول الله صلی الله علیه و سلم آمد و گفت: رسول الله من به خود ظلم وزنا کرده‌ام؛ می‌خواهم مرا پاک گردانی. او را برگرداند. فردا بازآمد و گفت: رسول الله من زنا کرده‌ام بار دوم هم او را برگرداند. رسول الله صلی الله علیه و سلم از قومش سؤال نمود: آیا عقل او مشکلی دارد؟ آیا ایرادی در او دیده‌اید؟ گفتند: ما او را از نظر عقلی سالم می‌دانیم . بار سوم آمد. رسول الله باز از قومش سؤال کرد و آنها او را از نظر عقلی سالم دانستند.بار چهارم که آمد فرمود حفره‌ای کندند و دستور داد تا او را سنگسار نمایند الغامدیه به نزد رسول الله آمد و اقرار به زنا کرد . رسول الله او را فرستاد تا زایمان کند بعد برگشت در حالی که پسری درآغوش داشت که قطعه‌ای نان در دست داشت و می‌توانست از آن تغذیه کند. پس رسول الله بچه را به یکی از مسلمانان داد و فرمان داد حفره‌ای حفر کرده و زن را تا سینه در آن فرو کنند و به مردم امر کرد او را سنگسار نمایندخالد بن الولید با سنگی آمد و آن را بر روی سر او ( الغامدیه ) کوبید و خون بر صورت خالد جهید و خالد او را دشنام داد ، رسول الله موضوع دشنام خالد را شنید پس گفت : صبر کن خالد قسم به کسی که جانم در دست اوست او ( غامدیه ) توبه ای کرده که اگر صاحب خراج ( مکس ) آن توبه را می کرد گناه او بخشیده می شد . نقل روایت از مسلم
سپس (رسول الله ) دستور داد جنازه او را آوردند و برآن نماز گذارد و او را دفن نمودند . و در روایتی دیگرعمر گفت یا رسول الله او را سنگسار کردی سپس بر او نماز می خوانی ( رسول الله ) گفت توبه ای کرده است که اگر در بین هفتاد تن از اهل مدینه تقسیم می شد آنان را کافی بود چه چیز بهتر از این که خودش را برای خداوند تقدیم کرد.
امام مهدی ناصر یمانی درپاسخ می‌گوید: ای مردم سزاوار محمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم-نیست که با امر پروردگارش مخالفت ‌کند؛ چون خداوند به او فرمان داده است کسانی که قبل از دست یافتن شما به ایشان توبه کنند حدَ برایشان اجرا نمی‌شود که بعد از پذیرفته شدن توبه از سوی خداوند خواهد بود، چون توبه آنها خالصانه و برای پروردگارشان و قبل از دستگیری‌شان بوده است؛ حتی اگر قبل آن با خدا و رسولش محاربه کرده و در زمین فساد کرده باشند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا ۚ وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَٰلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ ﴿٣٢﴾ إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّـهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَافٍ أَوْ يُنفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ۚ ذَٰلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا ۖ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿٣٣﴾ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِن قَبْلِ أَن تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ ۖ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٣٤﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّـهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
ای مردم به فرموده خداوند تعالی نظر کنید:
{إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ} صدق الله العظيم،
با اینکه داستان ماعز و الغامدیة دروغ و افتراست؛ اما فرض کنیم حقیقی است و آنها قبل از دستگیر شدن توبه کرده‌اند و توبه آنها خالصانه به خاطر پروردگارشان بوده است. حال آیا خداوند توبه ایشان را پذیرفته و سپس امر می‌کند که حد درباره آنها اجرا شود؟ سبحان الله العظیم! فرموده خداوند تعالی را به خاطر داشته باشید که :
{إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ} صدق الله العظيم.
ما همچنان برای نفی حد سنگسار سخن بسیار زیادی داریم؛ حدی که به دروغ و با هدف زشت جلوه دادن چهره اسلام در نظر عالمیان جعل شده تا مردم باور کنند که دین اسلامی دینی وحشیانه است؛ چون مفتریان می‌دانند که انسان دربرابر شهوت نفسانی ضعیف است و اگر تقوای الهی کمک نکند تا فرد بر نفس که صاحبش را به عمل سوء تشویق می‌کند، غلبه کند؛ فرد گرفتار فتنه زشت زنا می‌شود؛ چگونه می‌توان برای این فرد حکم سنگسار تا مرگ را صادر کرد؟ و تعداد کسانی که به این گناه می‌افتند زیاد است...و خداوند تعالی می‌فرماید:
{يُرِيدُ اللَّـهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمْ وَيَهْدِيَكُمْ سُنَنَ الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ وَيَتُوبَ عَلَيْكُمْ ۗ وَاللَّـهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿٢٦﴾ وَاللَّـهُ يُرِيدُ أَن يَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَيُرِيدُ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَوَاتِ أَن تَمِيلُوا مَيْلًا عَظِيمًا ﴿٢٧﴾ يُرِيدُ اللَّـهُ أَن يُخَفِّفَ عَنكُمْ ۚ وَخُلِقَ الْإِنسَانُ ضَعِيفًا ﴿٢٨﴾} صدق الله العظيم [النساء].


أخوكم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36848

Admin
02-09-2015, 04:01 AM
- 20 -
الإمام ناصر محمد اليماني
10 - صفر - 1432 هـ
16 - 01 - 2011 مـ
۲۶-دی-۱۳۸۹ه.ش.
05:40 صباحاً
ـــــــــــــــــــ

بيـــــــان حدّ زنا...

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم الأطهار وجميع الأنصار إلى اليوم الآخر..
ای عزیزان من؛ علمای مسلمین و امت اسلامی که خداوند شما را بر حسب تقدیری که در کتاب مسطورقدر شده است، از امر ما آگاه نموده؛ با خداوند و با خودتان صادق باشید؛ حق را می‌خواهید یا غیر حق را؟ به سوی پروردگارتان روکرده و انابه کنید و بگویید:
خداوندا تو پاک و منزهی و ما چیزی بیش از آنکه تو به ما آموخته‌ای نمی‌دانیم که تو علیم حکیمی. خداوندا حق را به ما حق نشان بده و پیروی از آن را روزی ما فرما و باطل را باطل نشان بده و دوری کردن از آن را رزوی ما نما به رحمت بی منتهایت یا ارحم الراحمین. خدایا ما را به خاطر فراموشی یا خطا مورد مؤاخذه قرار مده. خداوندا کاری مکن که قادر به دیدن قرآن عظیم نباشیم -قرآن از ما پوشیده ماند- به رحمتت یا ارحم الراحمین. خداوندا قرآن را حجت ما قرار ده ؛ نه اینکه قرآن حجتی بر علیه ما باشد به عفو بزرگواریت یا الله.
عزیزان من از خداوند پروا کنید؛ به خداوند قسم می‌بینم قادر به دیدن آیات محکم قرآن عظیم نبوده و بسیاری از شما نسبت به آنها نابینا هستید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْ‌آنًا أَعْجَمِيًّا لَّقَالُوا لَوْلَا فُصِّلَتْ آيَاتُهُ ۖ أَأَعْجَمِيٌّ وَعَرَ‌بِيٌّ ۗ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاءٌ ۖ وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ‌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى ۚ أُولَـٰئِكَ يُنَادَوْنَ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [فصلت].
جناب سودانی از خداوند بترس و جز حق به خداوند نسبت مده؛ چه کسی می‌تواند تو را از عذاب خداوند پناه دهد؟ چگونه دو حد قایل شده و یکی از حدود را از خودت درآورده و می‌گویی این حد برای مجازات کنیز متأهل است؛" پنجاه ضربه تازیانه و سپس سنگسار" چه چیزی تو را وادار کرده که چنین افترایی بزنی؟ ای مرد از خدا پروا کن. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمَا ظَنُّ الَّذِينَ يَفْتَرُ‌ونَ عَلَى اللَّـهِ الْكَذِبَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ إِنَّ اللَّـهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَ‌هُمْ لَا يَشْكُرُ‌ونَ ﴿٦٠﴾} صدق الله العظيم [يونس].
آیا این سخن تو را عقل و منطق می‌پذیرد؛ یا آیا در قرآن آیه محکمی یافته‌ای که به حق برای شما فتوا بدهد که حد زنا برای کنیز متأهل نصف حد محصنه است؟ همانا که خداوند می‌خواهد برای شما روشن نماید که حد زنا هم شامل متأهلان می‌شود و هم مجردان؛ آیا پروا نمی‌کنید؟ چگونه با نسبت دادن از روی گمان - که کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند- درباره خداوند گزافه گویی می‌کنید؟ اگر این گزافه‌گویی در أمور عادی فقهی بود آسان‌تر بود! اما گزافه‌گویی از روی گمان تو در باره قتل نفس است؛ آیا نمی‌دانی که در کتاب خداوند، گناه کشتن ناحق یک نفس مانند گناه کشتن تمامی مردم است؟ ای کسی که به خداوند افترا زده و چیزی را که نگفته به او نسبت می‌دهی؛ از پروردگارت به کجا فرار خواهی کرد؟ سودانی تو در وضعیت بسیارخطرناکی قرار گرفته‌ای و نزدیک است که خداوند شیطانی را قرین تو نماید تا بر تو تسلط یابد و تو را از حق بازدارد، درحالی که خود را از هدایت شدگان می‌دانی. به خداوند قسم که اثری از اینکه به دنبال حق باشی در تو نمی‌بینم. به راستی که تو برای تشویش آمده‌ای؛ چگونه است که بدون آنکه به پاسخ‌ها گوش کنی؛ پشت سرهم جواب نوشته ودر پایگاه می‌گذاری؟ از اینجا و آنجا مطلب رونویسی کرده وبا پاسخ‌های تهی و خالی از برهان علمی حق‌جویان را مشغول می‌کنی. ما چیزی به اسم "شاید" در دین نداریم و ظن و گمان کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند.
ای مرد؛ هم‌چنین می‌خواهی ما را از موضوع گفت‌وگو دور کنی و به موضوعات دیگر بکشانی تا با ایجاد آشفتگی، حقیقت را پوشانده و باعث تشتت افکار محققان شوی. بله من در پایگاه خودم در یک بیان چندین موضوع را می‌آورم چرا که من مکلف هستم بیان حق قرآن را از خود قرآن بیاورم. اما در این پایگاه وضع فرق می‌کند چون ما آمده‌ایم تا در اینجا گفت‌وگو کرده و حقیقت امام ناصر محمد یمانی را ثابت کنیم و برای همین باید نکته به نکته گفت‌وگو کنیم و به سراغ موضوعات دیگر نرویم و هر کس می‌خواهد درباره نکته‌ای خارج از موضوع گفت‌وگو سؤالی مطرح کند؛ می‌تواند به پایگاه ما مراجعه کند و تنها کاری که باید بکند این است که کلمه جستجو را نوشته و سپس پاسخ و ملاحظه خود را بنویسد و پاسخ او در پایگاه اصلی ما «منتديات البشرى الإسلاميّة موقع الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني» خواهد آمد . اما اگر به دنبال حق هستید؛ خارج شدن از موضوع گفت‌وگو ممنوع است چون امام ناصر محمد یمانی موضوعات گفت‌وگو را در این پایگاه مبارک انتخاب خواهد کرد و شما نیستید که موضوعات گفت‌وگوها را انتخاب می‌کنید؛ بلکه مأموریت شما این است که اگر ناصر محمد یمانی بخواهد مسلمانان را از دین‌شان گمراه کند؛ از حدود دین خداوند دفاع کنید، چرا که ناصر محمد یمانی؛ عقاید دینی را که به دروغ به خداوند نسبت داده شده و از جانب غیرخدا وارد سنت نبوی گردیده‌اند را نابود کرده و برباد خواهد داد. من افتراهایی را که در سنت نبوی وارد شده‌اند، با آیات محکم کتاب خداوند نابود می‌کنم تا سنت جدّم علیه الصلاة و السلام را پاک و تطهیر نمایم.
اگر راست می‌گویید؛ مأموریت شما دفاع از حدود دین است که باید با استفاده از برهان علمی باشد نه با سخنان لهوی که عاری از برهان و علم اند که این بازداشتن مردم از راه خداوند است جناب سودانی. فرموده خداوند تعالی را به یاد داشته باش:
{وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْتَرِ‌ي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّـهِ بِغَيْرِ‌ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا ۚ أُولَـٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [لقمان].
برادر گرامی" محمد آل جارالله" آفرین ( بارک الله ) به تو؛ مراقب نوشته خود درباره فتوای امام ناصر محمد یمانی درباره کلمه " المحصنه" که در کتاب آمده است؛ باش؛ ما فتوا دادیم که محصنه یعنی زن متأهل و یا زنی دین‌دار است که دامان خود را از زنا پاک نگه داشته است؛ پس در ازدواج به سوی زن دین‌دار بشتاب( فظفر بذات الدین تربت یداک)؛ و سزاوار نیست که برای زن دین‌دار در کتاب خداوند حد مقرر شود. آیا جزای او این است که به خاطر پاک نگاه داشتن دامنش در کتاب حد برایش معین شود؟ آیا فکر نمی‌کنید جناب سودانی؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلاً أَن يَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مِّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ} صدق الله العظيم [النساء:۲۵].
سؤالی که مطرح می‌شود این است که مقصود خداوند از فرموده‌اش چیست که : {الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ}؟ جواب را در این فرموده خداوند تعالی می‌یابید:
{وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴿٤﴾} صدق الله العظيم [النور].
به این ترتیب "محصنات" زنی است که دامن خود را از زنا پاک نگاه داشته و کسانی که به او بهتان زده و چهار شاهد نیاورند؛ باید ۸۰ ضربه تازیانه به ایشان زده شود و دیگر تا یوم الدین؛ روزی که مردم در برابر پروردگار عالمیان قرار می‌گیرند؛ شهادت آنها را نپذیرید چون به زنی پاک‌دامن ( محصنه) که خود را از زنا دور نگاه داشته؛ نسبت ناروا داده و این امر نزد خداوند گناهی بسیار بزرگ است؛ حال شما چگونه برای این زن در کتاب خداوند حد قایل می‌شوید؛ از خدا نمی‌ترسید؟ ومقصود خداوند در این آیه از "محصنه" زنی متأهل است :
{فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم [النساء:۲۵].
یعنی نصف مجازات و عذاب زن متأهل و مقصود زناکار متأهل و آزاد(غیر کنیز) است یعنی کنیز زنا کار نصف عذاب زن آزاد زناکار را دارد و پنجاه ضربه تازیانه حد اوست. همانا که خداوند می‌خواهد حد زنا را که شامل زنان آزاد مجرد و متأهل می‌شود برایتان روشن کند و در اینجا اول حد کنیز متأهل و سپس زن آزاد متأهل را بیان می‌نماید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم [النساء:۲۵]،
ای مردم به فرموده خداوند تعالی توجه کنید:
{نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم، یعنی نصف حد زناکار متأهل.
ممکن است یکی از کسانی که ندانسته به خداوند نسبت می‌دهند بخواهد بگوید:

" بلکه مقصود خداوند زنان آزاد مجرد است که می‌فرماید:{فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم؛ یعنی حد کنیز نصف حد زن محصنه( به معنای پاک‌دامن) مجرد است" امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: سُبحان الله العظيم!آیا جزای کسی که عفت داشته و خود را پاک‌دامن نگاه داشته این است؟ چگونه ممکن است جزای کنیزی که زنا کرده نصف زن پاک‌دامن باشد؛ آیا فکر نمی‌کنید؟ به خداوند قسم اگر تا زمانی که آسمان‌ها وزمین پابرجا هستند در کتاب خداوند جستجو کنید بلکه معنایی جز این دو معنا برای کلمه محصنه پیدا کنید؛ نمی‌توانید. مقصود خداوند تعالی از محصنه یکی زنی است که دامن خود را پاک نگه داشته و دیگری زن متأهل است؛ و برای کلمه محصنه ابداً معنی سومی پیدا نمی‌کنید.
سودانی من تو را به حق به چالش می‌کشم و این مبارزه طلبی مانند مبارزه طلبی تو نیست که می‌گویی: " خمر-شراب- تنها نجس است و نص صریحی برای تحریم آن نیامده است". امام ناصر محمد یمانی در پاسخ او به حق می‌گوید: همانا که تحریم خمر در کتاب خداوند مانند تحریم عبادت طاغوت به جای خداوند است؛ آیا شدت حرمت شرب خمر را که در آیات محکم کتاب خداوند آمده است؛ نمی‌بینید؟خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنصَابُ وَالْأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴿٩٠﴾} صدق الله العظيم [المائدة]
اگر در کتاب به دنبال مقصود دقیق از کلمه " فاجتنبوها "بگردید؛ می‌بینید که این کلمه از شدیدترین انواع تحریم است که درآیات محکم کتاب آمده ؛ مانند حرام دانستن عبادت طاغوت به جای خداوند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن يَعْبُدُوهَا} صدق الله العظيم [الزمر:۱۷].
پس مقصود دقیق از کلمه اجتناب برایتان روشن شد. این کلمه از شدیدترین انواع تحریم است که در آیات محکم کتاب آمده‌اند. لذا خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنصَابُ وَالْأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴿٩٠﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
ما نمی‌خواهیم آن‌گونه که شما می‌خواهید امام ناصر محمد یمانی را - زمانی که حجت و برهانی علمی ندارید-از موضوع انتخاب شده دور کنید؛ از موضوع خارج شویم. شما قادر به این کار نیستید و ما از موضوع انتخاب شده برای گفت‌وگو خارج نمی‌شویم تا به حق درمقابل آنان حجت اقامه کنیم و آن را به تفصیل از کتاب خداوند قرآن عظیم بیان کنیم و شما را در برابر دو انتخاب قرار دهیم تا یا از کتاب خداوند قرآن عظیم پیروی کنید و یا از آن روگردانده و از چیزی که مخالف آیات محکم کتاب خداوند است تبعیت نمایید که در این صورت خداوند به خاطر کتابش خشمگین خواهد شد و جناب سودانی من در برابر خداوند برای تو ولی و نصیری نمی‌یابم.
به خداوند قسم مادامی که تنها هدف تو این باشد که با هر حیله ووسیله‌ای، مردم را از پیروی از ناصر محمد یمانی بازداری؛ راهی برای هدایت تو نمی‌بینم. تو به دنبال یافتن روزنه‌ای هستی تا از آن وارد و بر علیه امام ناصر محمد یمانی به کار گیری و نمی‌توانی. خداوند نیزترا ابداً به سوی حق هدایت نخواهد کرد مگر اینکه با خداوند و با خودت صادق باشی؛ آیا واقعاً به دنبال حق هستی و با برهان علمی برگرفته از آیات محکم کتاب خداوند و سنت نبی‌اش- به شرطی که مخالف آیات محکم نباشند-از آن دفاع می‌کنی؟ یا با مطالب باطل به سراغ مجادله با حق و نابودی آن آمده‌ای؛ حقی که در آیات محکم کتاب آمده است و وقتی با آیه محکمی در کتاب خداوند مواجه می‌شوی؛ آن را بر طبق میل و هوای خود تفسیر می‌کنی؟ مثل همین گفتارت درباره وجود دو حدّ برای زنای افراد متأهل که اول صد ضربه تازیانه اعمال شده و متعاقب آن فرد سنگسار می‌شود و برای کنیز متأهل تنها پنجاه ضربه تازیانه مقرر می‌کنی. آیا این افترایی نیست که عرش خداوند رحمن از آن به لرزش درمی‌آید؟
ای کسانی که ندانسته به خداوند نسبت داده و خود می‌دانید که گفتارتان برخلاف آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم است؛ چقدر جریمه شما در کتاب عظیم است....
به خداوند قسم که عقل و منطق افترا را نمی‌پذيرد. پس بیایید ببینیم سودانی چگونه افترای شیطان رجیم را بر زبان می‌آورد و می‌گوید زن مجرد را صد ضربه تازیانه زده و یک سال او را از اهل دیارش دور کنید؛ سبحان الله العظیم؛ آیا عقل و منطق این افترا را می‌‌پذیرد؟ آیا این دادن اختیار کامل به او نیست که با هرکس که می‌خواهد زنا کند و هرشب درآغوش عاشق جدیدی باشد تا یک سال-دوری از خانواده و دیار- به پایان رسد؟ شما را چه می‌شود؛ چگونه حکم می‌کنید!
بیایید تا حقیقت دور کردن فرد به مدت یک سال از دیارش -تبعید- را که دشمنان خداوند و اولیای شیاطین بر ضد حدی که پیش از این در کتاب برای زنانی که مرتکب عمل سوء می‌گردند مقرر شده را برایتان بیان کنیم تا ببینید کاملا برعکس و ضد آن است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَاللاَّتِي يَأْتِينَ الْفَاحِشَةَ مِن نِّسَآئِكُمْ فَاسْتَشْهِدُواْ عَلَيْهِنَّ أَرْبَعةً مِّنكُمْ فَإِن شَهِدُواْ فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا ﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [النساء].
معنی "السبیل" یعنی: نزول حد در آیات محکم کتاب خداوند که صد ضربه تازیانه است و به جای حکم حبس در خانه آمده است؛ حد حبس در خانه برای زنان صرف نظر از مجرد یا متأهل بودن آنان بوده است.
سؤالی که مطرح می‌شود این است که: آیا زن متأهل باید در خانه همسرش حبس شود؟ و جواب؛ خیر بلکه باید از خانه همسرش خارج شده و در منزل اقوامش حبس شود. خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَا أَيُّهَا النبيّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِن بُيُوتِهِنَّ وَلَا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَن يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لَا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذَلِكَ أَمْرًا﴿١﴾} صدق الله العظيم [الطلاق].
و این را از فرموده خداوند تعالی درمی‌یابیم که:
{لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِن بُيُوتِهِنَّ وَلَا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَن يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لَا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذَلِكَ أَمْرًا﴿١﴾} صدق الله العظيم [الطلاق]
این یعنی مطلقا باید از خانه شوهرش خارج شود و حبس خود را در خانه اقوامش بگذراند و این حد مبدل در کتاب خداوند است که برای تمام زنان مسلمان فارغ از مجرد یا متأهل بودن معین شده بود و حد آنان حبس در منزل اقوام بود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَاللاَّتِي يَأْتِينَ الْفَاحِشَةَ مِن نِّسَآئِكُمْ فَاسْتَشْهِدُواْ عَلَيْهِنَّ أَرْبَعةً مِّنكُمْ فَإِن شَهِدُواْ فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا ﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [النساء].
دشمنان خداوند در آن روزها بعد از آنکه از نزد محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم که این آیات را برایشان تبیین می‌کردند بیرون آمدند اقدام به تألیف حدیثی دروغ بر ضد این فرموده خداوند تعالی کردند:
{وَاللاَّتِي يَأْتِينَ الْفَاحِشَةَ مِن نِّسَآئِكُمْ فَاسْتَشْهِدُواْ عَلَيْهِنَّ أَرْبَعةً مِّنكُمْ فَإِن شَهِدُواْ فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا ﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [النساء].
و حدیثی دروغ بر ضد حد نازل شده خداوند در این آیه آوردند و گفتند مقصود این است که یک سال از شهرش دور باشد! و می‌خواهند به او آزادی کامل بدهند تا با آزادی مطلق؛ هرطور که می‌خواهد زنا کند. چون خداوند فرمان داده که در خانه بستگانش حبس شود و آنها می‌خواهند او را آزاد کنند تا دور از اقوامش به عمل سوء و فحشای خود ادامه دهد! ممکن است یکی از کسانی که نسبت ناحق و از روی ظن به خداوند می‌دهند- درحالی که ظن کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند- سخن مرا قطع کرده و بگوید: خیر یکی از محارمش را با او می‌فرستیم! جواب او این است که از خدا بترس؛ گناه یکی از محارمش چیست که مجبور باشد یک سال دور از خانواده‌اش زندگی کند در حالی که گناه زشت زنا را مرتکب نشده است؟ ای کسانی که پیرو احکامی هستید که مخالف آیات محکم کتاب خداست؛ آیا نمی‌بینید که از عقل خود استفاده نمی‌کنید؟
بیایید تا حق را برای‌تان بیان کنیم؛ همانا که حد حبس در خانه به طور عام برای زنان صادر شده بود؛ فرقی نداشت متأهل باشند یا مجرد و به همین دلیل است که خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَاللاَّتِي يَأْتِينَ الْفَاحِشَةَ مِن نِّسَآئِكُمْ فَاسْتَشْهِدُواْ عَلَيْهِنَّ أَرْبَعةً مِّنكُمْ فَإِن شَهِدُواْ فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا ﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [النساء]
سؤالی که مطرح می‌شود این است که: حد مردانی که مرتکب فحشا با زنان می‌شوند چیست؛ حال چه متأهل باشند و چه مجرد؟ جواب را در آیات محکم کتاب می‌یابید که حد آنان حبس در خانه نیست بلکه آزار کلامی؛ غذا نخوردن با آنان و قطع سلام و علیک با ایشان تا زمانی است که به سوی خدا بازگشته و توبه کنند و این حد برای مجرد و متأهل آنها به صورت یکسان نازل شده بود. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَاللَّذَانَ يَأْتِيَانِهَا مِنكُمْ فَآذُوهُمَا فَإِن تَابَا وَأَصْلَحَا فَأَعْرِضُواْ عَنْهُمَا إِنَّ اللّهَ كَانَ تَوَّابًا رَّحِيمًا﴿١٦﴾} صدق الله العظيم [النساء]
سپس حد تبدیل شد و حدی نازل گردید که شامل مرد و زن چه مجرد و چه متأهل شد. خداوند تعالی فرمود:
{الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِئَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِين اللَّهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [النور]
و این حد تبدیل شده و مقصود همان " سبیل" یا راهی است که برای کسانی که باید برای تمام عمر و تا زمان مرگ در خانه حبس می‌شدند نازل گردید و جایگزین این فرموده خداوند تعالی شد که:
{وَاللاَّتِي يَأْتِينَ الْفَاحِشَةَ مِن نِّسَآئِكُمْ فَاسْتَشْهِدُواْ عَلَيْهِنَّ أَرْبَعةً مِّنكُمْ فَإِن شَهِدُواْ فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا ﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [النساء].
و این همان راه و سبیلی است که در آیه بالا به آن اشاره شده بود و حدی در آیات محکم کتاب خداوند نازل شد که شامل تمام زناکاران چه مرد و زن و چه مجرد و متأهل می‌گردد. این جزای کسی است که مرتکب عمل زشت زنا می‌شود. خداوند تعالی می‌فرماید:
{الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِئَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِين اللَّهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [النور].
و اما کسی که جز شوهرش کسی به زنای او شهادت ندهد ؛ در صورتی که چهار بار به خداوند شهادت بدهد که شوهرش دروغ می‌گوید و بار پنجم شهادت دهد که اگر شوهرش راست گفته باشد؛ غضب خداوند بر زن باشد، حد صد ضربه تازیانه از او برداشته می‌شود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَالَّذِينَ يَرْ‌مُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ يَكُن لَّهُمْ شُهَدَاءُ إِلَّا أَنفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْ‌بَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّـهِ ۙ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ ﴿٦﴾ وَالْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّـهِ عَلَيْهِ إِن كَانَ مِنَ الْكَاذِبِينَ ﴿٧﴾ وَيَدْرَ‌أُ عَنْهَا الْعَذَابَ أَن تَشْهَدَ أَرْ‌بَعَ شَهَادَاتٍ بِاللَّـهِ ۙ إِنَّهُ لَمِنَ الْكَاذِبِينَ ﴿٨﴾} صدق الله العظيم [النور].
ای کسانی که بدون برهانی که از نزد پروردگاتان آمده باشد درآیات او مجادله می‌کنید؛ از خدا بترسید؛ ای کسانی که به خداوند افترا زده و می‌گویید آیه‌ای در قرآن درباره زن و مرد پیر زنا کار بوده است و می‌گویید خداوند فرموده:
الشيخ والشيخة إذا زنيا فارجموهما البتة نكالا من الله والله عزيز حكيم
(( زن و مرد پیر زناکار را سنگسار کنید که این عقوبت از جانب خداوند است و خداوند عزیز و حکیم است))پایان افترا به خداوند.
سبحان الله العظیم! چگونه به زعم خود می‌گویید این آیه حذف شده و متن آن نیز حذف شده ولی حکمش در فکر شما باقی است؟ آیا آدم عاقل این را باور می‌کند؟ چون خداوند تعالی اگر آیه‌ای را به جای آیه دیگر و برای تبدیل حکم آن نازل فرماید؛ متن آیه را در قرآن باقی می‌گذارد و در آیه‌ای جدید حکم آن را تبدیل به حکمی جدید می‌نماید ولی متن آیه قبلی هم‌چنان در کتاب باقی می‌ماند و حکم آن است که تبدیل می‌شود، اما متن آیه‌ای که شما مدعی داشتن آن هستید تغییر کرده و حکم آن در کتب شما که بسیاری از مطالب موجود در آنها مفتری است باقی مانده است! واقعاً در تعجبم؛ چگونه ممکن است متن از کتاب حذف شود ولی حکم باقی بماند؟ به خداوند قسم که من احمق‌تر از آن گروه ازعلمای مسلمین که از احکام مخالف آیات محکم قرآن عظیم پیروی می‌کنند ندیده‌ام. با وجود اینکه این احکام قبل از آنکه مخالف آیات محکم کتاب خداوند باشند؛ مخالف عقل و منطق‌اند. اما آنها مردمی هستند که از عقل خود استفاده نمی‌کنند؛ مثل همین جناب سودانی که مانند شیر می‌غرد و ازروی عناد با مهدی منتظر؛ از مطالبی که مخالف آیات محکم ذکر است پیروی می‌کند، چون به علت کبر گرفتار غرور شده ولی عناد او با مهدی منتظر نیست بلکه دربرابر خداوند واحد قهار عناد می‌ورزد؛ پس به او بشارت عذاب سیاره دهم را می‌دهیم که در شبی که قلب‌ها به گلو می‌رسد و از ترس آن موی کسانی که مغرورانه از ذکر رومی‌گردانند؛ سپید می‌گردد؛ فرا می‌رسد ولی آنان در برابر حجتی که از ذکر پروردگار برایشان رسیده خاضع نشدند و چه کسی آنان را از عذاب روز عقیم حفظ می‌کند؟
سودانی قسم به خداوند که اگر به امام مهدی ناسزا می‌گفتی از تو گذشته و صبر می‌کردیم؛ اما اگر به خداوند چیزی را نسبت دهی که نگفته است و به حدود الهی تعدی کنی؛ نمی‌توانم در برابر این صبر کنم و خداوند برایم کافی و بهترین وکیل من است.


وسلامٌ على المُرسلين، والحمد ُلله ربّ العالمين..
خليفة الله وعبده؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36849

Admin
02-09-2015, 04:07 AM
- 21 -
الإمام ناصر محمد اليماني
10 - صفر - 1432 هـ
16 - 01 - 2011 مـ
۲۶-دی-۱۳۸۹ه.ش.
06:40 صباحاً
ــــــــــــــــــــــ

{ وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا } صدق الله العظيم ..

بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
ای مغربی ؛ آنچه که باعث تردید و نگرانی‌ات می‌شود رها کن و به سراغ چیزی که قلبت را مطمئن کرده و در آن تردید نداری برو (دع ما يريبك إلى ما لا يريبك). ما آیات بینه و محکمی آوردیم و با برهانی روشن و مبین؛ اثبات کردیم که کافران بعد از مرگ و قبل از فرا رسیدن رستاخیز؛ وارد آتش می‌شوند و هم‌چنین فتوا دادیم که این عذاب- قبل از قیامت- بر روح وارد می‌شود نه جسد؛ ولی شما می‌خواهید درباره روح و کیفیت آن گفتگو کنید؟ ای برادر؛ روح نسخه ای از روی جسم است و چشم و قلب و دهان داشته و می‌شنود و می‌بیند و پوست دارد ولی شما از آن آگاهی ندارید. انسان؛ یعنی روح و بدون آن جسم مساوی چیزی نیست و شما با روحتان انسان هستید نه با جسمتان.مگر نمی‌بینی که اگر روح از جسد خارج گردد؛ دیگر نه دردی احساس می‌کنی و نه چیزی شنیده و می‌بینی و نه قادر به سخن گفتن هستی؟ و جناب مغربی روح امر پروردگارم است؛ پس از کسانی که ندانسته به خداوند نسبت داده و از ظن پیروی می‌کنند مباش که ظن و گمان کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند. مگر نمی‌بینی که در خواب می‌توانی بدون اینکه از چشم‌هایت استفاده کرده باشی؛ ببینی و بدون استفاده از گوش‌هایت می‌شنوی و اگر ببینی می‌سوزی احساس درد می‌کنی؛ با اینکه آتش پوستت را لمس نکرده است؟ برای انسان کافی است که در خواب موعظه شود.
و محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرموده است:
[كفى بالمرءِ أن يوعظ في منامه]
[برای انسان کافی است که در خواب موعظه شود].
ای مرد آیا در احوال اهالی بهشت از جمله شهدا تفکرنمی‌کنی؛ آنها زنده بوده و در نزد پروردگارشان رزق می‌خورند؛ یعنی همین الان می‌خورند و می‌نوشند جناب مغربی؛ و روح از امر پروردگارم است و اهالی آتش نیز چنین هستند. من نمی‌خواهم درمورد روح با شما مجادله کنم و به این فرموده خداوند تعالی اکتفا می‌کنم:
{وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٥﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].

تو با روح خود انسانی نه با جسمت؛ و اگر روح از جسدت برود؛ تمام حواس و سمع و بصر و طعم و درد و عشق و نفرت و تمام حیات با آن می‌رود؛ شما را چه می‌شود که اینها را وابسته به جسم می‌دانید، گویی این روح است که به جسد نیاز دارد؟ بلکه برعکس است و این جسد است که با رفتن روح می‌میرد چون حیات همان روح است و هرگز نمی‌میرد . همانا که جسد با جدا شدن روح می‌میرد ولی اکثر مردم نمی‌دانند. وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين.
و ملاحظه: سرپرستان عزیز این پایگاه جهانی؛ به خداوند که من به سختی قادر به ورود به پایگاهتان هستم و این از مکر دشمنان خداوند است که با هر حیله و وسیله‌ای تلاش می‌کنند مانع ورود من به پایگاه شما شوند و من هربار این ممانعت را رفع می‌کنم. خداوند در برابر آنها برای من کافی است؛ آنان که می‌خواهند نور خداوند را با دهانشان خاموش کنند ولی خداوند می‌خواهد نور کامل شود ولو اینکه مجرمان از ظهور آن تنفر داشته باشند. وحسبنا الله ونعم الوكيل.
أخوكم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36850

Admin
03-09-2015, 04:43 AM
- 22 -
الإمام ناصر محمد اليماني
11 - صفر - 1432 هـ
17 - 01 - 2011 مـ
۲۷-دی-۱۳۸۹ه.ش.
03:08 صباحاً
ــــــــــــــــــــــ

بیان روشن و واضح كلمــــــــه محصنــــــــــــــة..

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله صلى الله عليه وآله المُهتدين وسلم تسليماً والصلاة والسلام على جميع أنبياء الله ورُسله وآلهم الطيبين وجميع المُسلمين في الأولين وفي الآخرين إلى يوم الدين..
خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ ﴿٨٠﴾وَمَا أَنتَ بِهَادِي الْعُمْيِ عَن ضَلَالَتِهِمْ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ ﴿٨١﴾ وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الْأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كَانُوا بِآيَاتِنَا لَا يُوقِنُونَ ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النمل]
انصار پیشگام برگزیده عزیزم در عصر گفت‌وگو قبل از ظهور؛ امام مهدی همچنان به شما وصیت می‌کند که مشتاق و حریص باشید تا از حق پیروی کنید، چون شما به جز حق هیچ چیز نمی‌خواهید و سزاوار است از حق تبعیت شود و تعصب کورکورانه را حرام می‌کنیم؛ به خدا قسم که اگر دیدید یکی از علمای امت به حق در یکی از موضوعات دینی بر امام مهدی ناصر محمد یمانی چیره شد و بیانی مفصل منحصراً از قرآن درآن باره آورد که از بیان امام ناصر محمد یمانی بهتر بوده و تأویل بهتری ارائه نمود و شما نسبت به امام ناصر محمد یمانی تعصب ورزیده و در حق مغلطه کنید و اگر برایتان روشن شد حق در نزد کسی جز امام ناصر محمد یمانی است ولی از حق آمده از پروردگارتان پیروی نکنید؛ خداوند شیطانی را بر شما می‌گمارد که قرینتان شود تا شما را از راه حق بازدارد و تصور می‌کنید هدایت شده‌اید؛ اگر برایتان روشن گردد حق با کسی غیر از امام ناصر محمد یمانی است؛ اما از آن فرد پیروی نکنید؛ این اتفاق برایتان رخ خواهد داد؛ اما هیهات هیهات...قسم به پروردگار زمین و آسمان‌ها تمام علمای جن و انس قادر نیستند بر خلیفه خداوند و بنده او امام مهدی ناصر محمد یمانی چیره شوند حتی اگر به یاری هم برخیزند؛ چون امام ناصر محمد یمانی با آیات محکم و بینه کتاب خداوند که آیات بنیادی و ام الکتابند و برای عالم و جاهلتان و هر کسی که زبان عربی مبین را بداند؛ روشن هستند برایتان حجت می‌آورد. از آنجا که ناصر محمد یمانی با کلام خداوند و پروردگار عالمیان مجادله می‌کند؛ برای همین با حد خداوند درباره زنای کنیز متأهل و زن آزاد متأهل که در آیات محکم کتابش معین گردیده با شما مجادله نموده و می‌گوید خداوند تعالی فرموده است:
{وَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلًا أَن يَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ ۚ وَاللَّـهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُم ۚ بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ ۚ فَانكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ ۚ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ۚ ذَٰلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنكُمْ ۚ وَأَن تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَّكُمْ ۗ وَاللَّـهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [النساء].
از اینجا حد زنا برای زن آزاد متأهل و کنیز متأهل را استنباط می‌کنیم و این حد محکم را در این کلام خداوند تعالی می‌یابیم که می‌فرماید:
{فإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم
یکی از برادران عالم من می‌گوید: " مقصود این است که کنیز را نصف زن پاک‌دامن آزاد تازیانه می‌زنیم" پس امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ ایشان می‌گوید: برادر گرامی خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنْ عِندَكُم مِّن سُلْطَانٍ بِهَـٰذَا أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٦٨﴾قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّـهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [يونس].
برای من از کتاب خداوند درباره حد پاکدامنان برهان روشن و مبینی بیاورید. او می‌گوید: ناصر محمد یمانی این هم فتوای روشن و مبین آیات محکم کتاب خداوند در باره حد زن پاکدامن؛ خداوند تعالی می‌فرماید:
{الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِئَةَ جَلْدَةٍ} صدق الله العظيم [النور:۲]،
ناصر محمد یمانی؛ این حد زن پاکدامن است که در آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم آمده است" . امام ناصر محمد یمانی در پاسخ وی می‌گوید: از کی تا به حال خداوند برای زنان مؤمنی که دامن خود را پاک نگاه داشته و توصیه می‌نماید با آنان ازدواج کنیم؛ حد مقرر فرموده است؛ خداوند در این آیات به ما توصیه می‌نماید با آنان ازدواج کنیم:
{وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ} صدق الله العظيم [النساء:۲۵]
چون زنی که دامان خود را پاک نگه می‌دارد؛ دین‌دار است ؛ پس در امر ازدواج به سوی دین‌داران بشتابید؛ چگونه شما از پیش خود برای آنان در کتاب خداوند حد معین می‌کنید؟ او می‌گوید: " صبرکن صبرکن ناصر محمد یمانی؛ مقصود خداوند از " المحصنات" زنان آزاد مسلمان است" امام ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: آیا شما برای زن مؤمنی که دامان خود را پاک نگاه می‌دارد؛ در کتاب خداوند حد مقرر می‌کنید؟" او با عصبانیت سخن مرا قطع کرده و می‌گوید:" آیا تو که خود را امام مهدی ناصر محمد یمانی می‌خوانی ؛ موضوع را نمی‌فهمی؟ مقصود از محصنه یعنی زن مسلمان". امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ او می‌گوید: برادر گرامی من؛ آیا دلیل و برهانی داری که نشان دهد کلمه محصنه به معنای زن مسلمان است؛ من همچنان فرموده خداوند تعالی را به تو یادآوری می‌کنم که:
{إِنْ عِندَكُم مِّن سُلْطَانٍ بِهَـٰذَا أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٦٨﴾قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّـهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [يونس].
پس اگر توانستی از آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم برهان روشنی بیاوری که مقصود از کلمه محصنه؛ زن مسلمان است، امام مهدی ناصر محمد یمانی دروغ‌گویی بی‌شرم خواهد بود نه مهدی منتظر و اگر گفتی :"صبر کن ناصرمحمد یمانی این اجتهاد من است و مقصود خداوند از کلمه محصنه زن مؤمن آزاد است؛‌ نمی‌بینی خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ} صدق الله العظيم،
اگر درست اجتهاد کرده باشم از خداوند است و اگر اشتباه کرده باشم از من و شیطان است". پس امام ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: آیا اینکه در این مسئله خطیر از روی ظن سخنی را مطرح کنی از نظرت امری سهل و آسان است؛ چون این امر منجر به قتل ناحق نفس می‌گردد؟ آیا نمی‌دانی کشتن به ناحق یک نفس مانند کشتن تمام مردم است؟ اما درباره برهانی که از این فرموده خداوند تعالی:
{وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ} صدق الله العظيم،
می‌آوری و با آن به مجادله با من می‌پردازی؛ مقصود خداوند از محصنات در این آیه، زنان مؤمنی است که دامان خود را پاک نگاه می‌دارند و خداوند به ما توصیه می‌کند با آنان ازدواج کنیم پس به سوی زنان دین‌دار بشتاب.. چطور برای چنین زنی در کتاب خداوند حد معین می‌کنید؛ آیا این جزای کسی است که مانند مریم دختر عمران علیها الصلاة و السلم؛ دامان خود را از زنا پاک نگاه داشته است؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِن رُّوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِكَلِمَاتِ رَبِّهَا وَكُتُبِهِ وَكَانَتْ مِنَ الْقَانِتِينَ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [التحريم].
بیایید تا در دریای کتاب خداوند سیر کرده و به دنبال بیان حق کلمه محصنات بگردیم؛ در کتاب خداوند برای این کلمه تنها دو معنی پیدا می‌کنید و معنای سومی ندارد؛ و این را از خلال موضوعی که کلمه محصنه در آن آمده است درمی‌یابید. و اما فرموده خداوند تعالی:
{وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ} صدق الله العظيم،
مقصود زنان مؤمن پاک‌دامن است.

و اما زنان پاک‌دامنی که ازدواج با ایشان حرام است در این فرموده خداوند تعالی مشخص گردیده‌اند:

{حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ وَبَنَاتُكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ وَعَمَّاتُكُمْ وَخَالَاتُكُمْ وَبَنَاتُ الْأَخِ وَبَنَاتُ الْأُخْتِ وَأُمَّهَاتُكُمُ اللَّاتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَأَخَوَاتُكُم مِّنَ الرَّضَاعَةِ وَأُمَّهَاتُ نِسَائِكُمْ وَرَبَائِبُكُمُ اللَّاتِي فِي حُجُورِكُم مِّن نِّسَائِكُمُ اللَّاتِي دَخَلْتُم بِهِنَّ فَإِن لَّمْ تَكُونُوا دَخَلْتُم بِهِنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ وَحَلَائِلُ أَبْنَائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلَابِكُمْ وَأَن تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللَّـهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿٢٣﴾وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ} صدق الله العظيم [النساء].
و درمی‌یابید که مقصود از محصناتی که ازدواج با آنان حرام است؛ زنان متأهل هستند مگر زنانی که ملک یمین شما هستند و آنها زنان مؤمنی هستند که در عقد کافران بودند؛ خداوند ازدواج با آنان را حلال نموده است ولو اینکه متأهل بوده باشند چون دیگر بر شوهر کافرشان حلال نیستند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءَكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَلا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُمْ مَا أَنفَقُوا وَلا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنكِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ} صدق الله العظيم [الممتحنة:۱۰].
جناب شیخ سودانی مؤدب و محترم و تمام کسانی که هم‌فکر او هستید؛ آیا می‌توانید از آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم؛ برهانی روشن بیاورید که معنای سومی برای محصنات قایل شده باشد؟ اگر توانستید تنها یک مورد پیدا کنید که در کتاب خداوند مقصود از محصنات چیزی جز متأهل و یا پاکدامن باشد و اگر توانستید بیان سومی برای کلمه محصنات بیاورید امام ناصر محمد یمانی دروغ‌گویی گستاخ خواهد بود نه مهدی منتظر و بر تمام انصار در نقاط مختلف کره زمین واجب می‌شود از پیروی از ناصر محمد یمانی دست بردارند. ما همان چیزی را به شما می‌گوییم که خداوند فرمان داده تا به تردید کنندگان بگوییم:
{قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم [البقرة:۱۱۱].
اما درمورد سخن از روی گمان، گمان کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند و سخن گفتن از روی ظن و گمان احتمال دارد صحیح باشد یا غلط و این عمل در آیات محکم کتاب بر شما و بر امام ناصر محمد یمانی حرام شده است؛ من می‌بینم شما چیزی که نمی‌دانید از جانب پروردگار است یا نه به او نسبت می‌دهید و برشما حرام است که چیزی که نمی‌دانید از جانب پروردگارتان است یا نه به او نسبت ‌دهید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِكُوا بِاللَّـهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
ولی شما همیشه می‌بینید که بین امر شیطان و امر خداوند اختلاف کثیری وجود دارد و در حقیقت کاملا با هم در تناقض هستند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّمَا يَأْمُرُكُم بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿١٦٩﴾} صدق الله العظيم
پس چرا از فرمان شیطان پیروی کرده و چیزی که نمی‌دانید آیا واقعا حق آمده از نزد پروردگارتان است؛ به او نسبت می‌دهید؟ ممکن است یکی از علمای مسلمین بخواهد بگوید:" ناصر محمد یمانی؛ ما چیز که نمی‌دانیم را به خداوند نسبت نمی‌دهیم؛ اما مشکل تو این است که سنت نبوی را انکار می‌کنی" امام مهدی در پاسخ آنها می‌گوید: به خداوند قسم که من امام مهدی منتظرم که از کتاب خداوند و سنت حق رسولش پیروی می‌کند؛ به خداوند قسم که اگر من امام ناصر محمد یمانی حدیث حقی از محمد رسول الله صلى الله عليه و سلم را انکار کنم؛ قرآن عظیم را انکار کرده‌ام چون سنت همان بیان بیشتر قرآن است که برای توضیح بیشتر برای مردمان عنوان شده است. همانا که من آنچه را که مخالف آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم است را انکار می‌کنم؛ شما را چه می‌شود که اینگونه حکم می‌دهید؟ موردی را نمی‌یابید که امام ناصر محمد یمانی حدیثی از احادیث سنت نبوی را انکار کند؛ مگر آنکه مخالف آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم باشد و این تطبیق امر خداوند است که در آیات محکم کتابش به نبی خود و شما می‌فرماید:

{فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿١٨﴾ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [القيامة].

و خداوند به شما آموخته که اگر حدیثی از احادیث سنت بیان نبوی از خداوند نباشد؛ بین آن و آیات محکم قرآنش اختلاف زیادی پیدا می‌کنید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿٨٠﴾وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآن وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافاً كَثِيرًا ﴿٨٢﴾وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].

یا مقصود خداوند تعالی از این فرموده‌اش را نمی‌دانید که:

{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآن وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافاً كَثِيرًا﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم
یعنی اگر حدیثی از احادیث حق سنت بیان نباشد و لذا از جانب «الرحمن» نیامده باشد بین‌ آن حدیث و آیات محکم قرآن اختلاف زیادی می‌یابید؛ همانا که اختلاف؛ تناقض کامل است و برای همین مهدی منتظر از علمای مسلمین و یهود ونصاری [مسیحی] دعوت می‌کند که به حکمیت بر اساس کتاب خداوند قرآن عظیم پرداخته و قاعده کشف دروغ و افتراهایی که از جانب شیطان و از زبان اولیای او به خداوند نسبت داده شده را به کار گیرند؛ فرقی ندارد این افتراها در انجیلی باشد که از تحریف محفوظ نیست و یا در توراتی که ‌آن هم از تحریف محفوظ نیست و با در سنت نبوی باشد که آن هم از تحریف محفوظ نیست. هرچیزی که از نزد خداوند نباشد با قرآن عظیمی که محفوظ از تحریف است؛ اختلاف زیادی خواهد داشت.
پس ای مردم؛ خداوند قرآن عظیم را مرجع دین اسلام قرار داده؛ دینی که نبی الله موسی وعیسی و محمد علیهم الصلاة و السلام آن را آورده‌اند؛ پس ای یهودیان به سوی تورات بشتابید؛ ای مسیحیان به سوی انجیل بروید و ای مسلمانان به سوی احادیث سنت نبوی بروید و همه آنها را به آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم عرضه نموده و در معرض قضاوت آن قرار دهید؛ هرچیزی که در آنها از جانب خداوند نباشد؛ حتما متوجه می‌شوید که به کلی با آیات محکم قرآن عظیم اختلاف خواهد داشت؛ چون حق و باطل نقیض یک‌دیگر بوده و ابداً باهم توافق ندارند؛ آیا تقوا نمی‌کنید؟ و امام مهدی نمی‌تواند از امیال و خواست‌های شما پیروی کند که در این صورت گمراه بوده و از هدایت شدگان نیست. خداوند تعالی می‌فرماید:
{قُل لاَّ أَتَّبِعُ أَهْوَاءكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُهْتَدِينَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۵۶].
من مانند شما که گمان می‌کنید حق با اکثریت است؛از اکثریت پیروی نمی‌کنم؛ هیهات هیهات؛ پیروی از حق بر اساس اکثریت نیست بر اساس برهان علمی است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِن تُطِعْ أَكْثَرَ مَن فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ ﴿١١٦﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
ای عزیزان من ؛ ای علمای مسلمین؛ به خداوند قسم که هر چه که مخالف آیات محکم قرآن عظیم باشد؛ از جانب شیطان به شما رسیده است؛ پس چگونه حبل الهی قرآن عظیم را پشت سر می‌اندازید؛ آیا تعقل نمی‌کنید؟ یا مگرنمی‌دانید ،حبلی که خداوند به شما امر نموده تا به محکمات آن اعتصام و تمسک جسته و نسبت به هرچه که برخلاف آن است، کافر شوید؛ چیست؟ به خداوند قسم که این حبل قرآن عظیم است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعاً وَلاَ تَفَرَّقُواْ} صدق الله العظيم [آل عمران:۱۰۳].
آیا نمی‌دانید نور قرآن عظیم که از تحریف محفوظ است؛ برهان صدقی است که از نزد پروردگار عالمیان آمده است؟ ای مردم! اگر به قرآن عظیم ایمان دارید، پس به این حبل الهی آویخته و پای‌بند باشید و نسبت به هرچه که مخالف محکمات آن است کافر گردید؛ فرقی ندارد آن احکام در تورات و انجیل باشند یا در سنت نبوی. خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ من ربّكم وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾} صدق الله العظيم [النساء].
این بی شک و تردید، برهان صدق پروردگارتان است چرا که از تحریف محفوظ است و برای همین امام ناصر محمد یمانی همانی را به شما می‌گوید که به کسانی گفته شده که پیش از شما از قرآن عظیم رومی‌گرداندند:‌
{قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم [البقرة:۱۱۱].
از خدا بترسید و با صادقان باشید؛ کسانی که در برابرهرکسی که ازکتاب خداوند قرآن عظیم با آنها مجادله می‌کرد؛ به حق از آیات محکم کتاب خداوند برایش حجت اقامه می‌کردند؛ آنان ائمه شما هستند که از جانب پروردگارتان برگزیده شده‌اند؛ پس با آنان باشید، نه با کسانی که دشمن آنان بودند؛ من ناصح امین شما هستم.

شیخ فاضل و محترم جناب سودانی و کسانی که هم‌کیش او هستند؛ آیا می‌خواهید راهی را به شما نشان دهم تا بر امام ناصر محمد یمانی غلبه کنید؟ به خداوند که قادر به چنین کاری نخواهید بود مگر برهان خود برای محاجه با امام ناصر محمد را از قرآن بگیرید و سپس بیانی درباره آن بیاورید که از بیان ناصر محمد یمانی درست‌تر و بهتر باشد و هیهات هیهات... به پروردگار آسمان‌ها و زمین قسم که تمام شما علمای مسلمین و یهود و مسیحی نمی‌توانید کاری کنید؛ می‌دانید چرا؟ چون امام مهدی با آیات محکم و بینه کتاب که برای عالم و جاهل روشن است با شما مجادله می‌کند و تنها فاسقان از این آیات روگردانده و از آنچه که برخلاف آن است پیروی می‌کنند؛ چون این آیات برای عالم و جاهل‌تان روشن و حجت خداوند بر شما هستند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ ۖ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ ﴿٩٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
و از جمله آنها این فرموده خداوند تعالی است که:
{الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ ۖ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّـهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۖ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [النور].
و برای آنکه بدانید صد ضربه تازیانه شامل حال متأهل و مجرد می‌شود؛ حد زنا در جایی دیگر دوباره می‌آید و یادآوری می‌شود که حد کنیز متأهل و زن شوهر دار آزاد چیست. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلًا أَن يَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ ۚ وَاللَّـهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُم ۚ بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ ۚ فَانكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ ۚ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ۚ ذَٰلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنكُمْ ۚ وَأَن تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَّكُمْ ۗ وَاللَّـهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [النساء].
خلاصه بیان این که اگرموضوعی در سنت بیان آمده باشد که مخالف آیات محکم قرآن عظیم باشد؛ از نزد شیطان آمده است؛ پس چگونه است که سودانی می‌گوید به سراغش برو و اگر اعتراف کرد زنا مرتکب شده؛ او را سنگسار کنید؟ سبحان الله! آیا یک زن؛ فقط مثل یک گربه است که می‌گویی به سراغش بروید و اگر اعتراف کرد، سنگسارش کنید! مگر شهر قانون ندارد که هرکس هرکار بخواهد بکند؟ مگر نباید موضوع را به نزد قاضی و محاکم شرعی برد و این حاکم است که بر اساس بصیرت حدود الهی را جاری می‌نماید نه هر کسی که از راه برسد! آیا فکر نمی‌کنید؟
به هرحال خلاصه این بیان را برایتان می‌گویم: اگر توانستید برای محصنه بیانی جز زن شوهردار و زنی که دامان خود را پاک نگاه می‌دارد، از قرآن بیان دیگری بیاورید؛ حکمی که امام مهدی ناصر محمد یمانی برای خود مقرر کرده جاری خواهد شد. او مقرر کرده اگر کسی بتواند از قرآن بیان سومی برای کلمه محصنه بیاورد، دیگر مهدی منتظر نیست و تمام انصار او در اقصی نقاط عالم باید از کمک و یاری رساندن به او برای دعوت به پذیرش حکمیت بر اساس کتاب محفوظ از تحریف خداوند دست بردارند؛ این قرار بین من و شماست.
سبحان الله العظیم! چگونه از چیزی پیروی می‌کنید که مخالف آیات کتاب است و خود را هدایت شده می‌پندارید؟ و اما در مورد سنت حق نبوی؛ من همان قدر که به قرآن عظیم ایمان دارم، به سنت محمد رسول الله صلى الله عليه وآله نیز ایمان دارم؛ موضوع این است که ما شما را به حکمیت بر اساس کتاب خداوند قرآن عظیم فرا می‌خوانیم چون این کتاب از تحریف و دست‌کاری محفوظ است و سزاوار نیست مهدی منتظر از علمای مسلمین و یهود و مسیحی بخواهد به کتاب البخاری و مسلم که نزد اهل سنت است و یا کتاب بحارالأنوار شیعیان دوازده امامی استناد و بر اساس اینها حکم کنند؛ بلکه من مهدی منتظر یاری دهنده‌ی محمد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - هستم؛ امام ناصر محمد شما را به سوی همانی دعوت می‌کند که محمد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - شما را به سوی آن می‌خواند؛ یعنی حکمیت بر اساس قرآن عظیم؛ و اگر شما مانند اهل کتاب از دعوت به حکمیت بر اساس کتاب خداوند قرآن عظیم روبرگردانید؛ از حق آمده از نزد پروردگارتان روگردانده‌اید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّـهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
همانا که محمد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - آنها را به حکمیت بر اساس قرآن عظیم دعوت کرد چرا که حکم قطعی و فیصله دهنده را در موارد اختلاف دینی آنها را دربرداشت. خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّ هَـٰذَا الْقُرْآن يَقُصُّ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿٧٦﴾وَإِنَّهُ لَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ ﴿٧٧﴾} صدق الله العظيم [النمل].
ولی گروهی از آنان ازاین دعوت که کتاب خداوند قرآن عظیم درموارد اختلاف میان‌شان حکم کند؛ سرباز زدند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّـهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
پس خداوند ایشان را غضب و لعنت کرد و وعده‌ی عذاب بسیار بزرگی را به ایشان داد، چون علت روگرداندن آنان این بود که گفتند تنها از چیزی که موافق توراتشان باشد پیروی خواهند کرد و گفتند از موضوعاتی از قرآن که مخالف تورات است پیروی نخواند کرد؛ خداوند در پاسخ ایشان فرموده است:
{أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أشدّ الْعَذَابِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ} صدق الله العظيم [البقره:۸۵]
ای روگردانان از حکمیت بر اساس کتاب خداوند قرآن عظیم؛ چقدر این روزگار شبیه گذشته است؛ آیا شما از گروهی از اهل کتاب پیروی کرده‌اید که تظاهر می‌کنند ایمان دارند اما کفر و مکر باطنی خود را برای باز داشتن مردم از پیروی از ذکربه وسیله احادیث آمده از شیطان رجیم مخفی می‌نمایند؟خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَ‌سُولُ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَ‌سُولُهُ وَاللَّـهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ ﴿١﴾ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٢﴾ } صدق الله العظيم [منافقون]
آنها با شمشیر مردم را -از مسیر درست- بازنمی‌داشتند بلکه خطر آنها از شمشیر بیشتر بود چرا که نسبت دروغ به نبی داده و احادیثی را که محمد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - نفرموده بودند از زبان ایشان نقل می‌کردند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآن وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافاً كَثِيرًا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].*
آیا نمی‌بینید خداوند به نبی خود فرمان طرد و فاش کردن نیات آنها را نمی‌دهد بلکه می‌فرماید:
{فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا} صدق الله العظيم؛
پس چرا فرمان فاش کردن نیّت‌ها و اخراج ایشان را نمی‌دهد؟ جواب را در آیات محکم کتاب می‌یابید؛ تا روشن شود چه کسانی از کلام خداوند در آیات محکم کتابش پیروی می‌کند و چه کسی از محکمات کلام خدا روگردانده و از چیزی که مخالف آیات محکم کتاب اوست؛ پیروی می‌کند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا﴿٨١﴾أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآن وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافاً كَثِيرًا﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء]
لذا ای مردم؛ به خداوند قسم که مهدی منتظر نمی‌تواند تا زمانی که به دعوت به پذیرش حکمیت بر اساس کتاب خداوند قرآن عظیم پاسخ نداده‌اید؛ شما را هدایت نماید؛ چرا که رجوع به آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم؛ قاعده حق کشف افتراهای شیطاطین بشر است؛ چه این افتراها در تورات و انجیل باشند یا در سنت نبوی.
ای کسانی که به امام مهدی ناصر محمد یمانی ناسزا می‌گویید؛ می‌گویم: خداوند از همه شما درگذرد؛ شما نمی‌دانید من امام مهدی منتظر حق پروردگارتان هستم؛ و خواهید دانست که شما به امام مهدی منتظر ناصر محمد یمانی ناسزا می‌گفتید.
برادران من؛ چرا به موضوع اولیه گفتگو پای‌بند نمی‌مانید؟ ای قوم،چرا می‌خواهید مرا از موضوع انتخاب شده برای گفتگو خارج کرده و به موضوعات دیگر بکشانید؟ شما به دنبال حق هستید یا باطل؟ با خداوند و با خود صادق باشید؛ شما از نفس خود آگاه‌ترید.

ای قوم؛ این بازی شطرنج نیست که من پیروز شوم یا تو پیروز شوی؛ این امری بسیار بزرگ است و کسی که چیزی را به خداوند نسبت دهد که نداند واقعا حق آمده از نزد پروردگار است؛ بار گناه خود و تمام کسانی که تا روز قیامت از او پیروی می‌کنند را بر گردن خواهد داشت؛ آیا پروا نمی‌کنید؟ چگونه به کسی که شما را به پذیرش حکمیت براساس کتاب خداوند قرآن عظیم دعوت می‌کند؛ نسبت گمراه بودن می‌دهید؟ ولی ای مردم؛ من از شما دعوت می‌کنم تا حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم را بپذیرید تا آیات آن را برای‌تان بیان کنم چون می‌دانم در روز قیامت این کتاب حجت خداوند در برابر شما و حجت عالم در برابر طلاب خواهد بود؛ پس بیایید به حجت خداوند در روز قیامت نظر کنیم. خداوند تعالی می‌فرماید:

{وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَىٰ ﴿١٢٤﴾قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَىٰ وَقَدْ كُنتُ بَصِيرًا ﴿١٢٥﴾قَالَ كَذَٰلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا وَكَذَٰلِكَ الْيَوْمَ تُنسَىٰ ﴿١٢٦﴾} صدق الله العظيم [طه].
و خداوند تعالى می‌فرماید:
{أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿٥٦﴾أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّـهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴿٥٧﴾} صدق الله العظيم [الزمر]
ولی ببینید خداوند به کسانی که به سوی حق آمده از پروردگارشان هدایت نشده باشند چه پاسخی می‌دهد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{بَلَىٰ قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنتَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
و آیات خداوند که در محکمات کتابش آمده است؛ حجت خداوند برای تمام مردم است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ ﴿٩٢﴾} صدق الله العظيم [النمل].
لذا ای مردم؛ کسی هدایت می‌شود که پیرو ذکر بوده و نسبت به هرچه که برخلاف مکحکات آن باشد کافر گردد؛ فرقی ندارد در تورات باشد یا انجیل و یا سنت نبوی. خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَـٰنَ بِالْغَيْبِ ۖ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ ﴿١١﴾} صدق الله العظيم [يس].
به خداوند قسم من می‌توانم برای تمام موارد مورد مجادله؛ دربرابر شما حجت اقامه کنم؛ ولی با شما شرط کردیم که تا به نتیجه نهایی نرسیده باشیم از موضوع گفتگو خارج نشویم و موضوعات را یک به یک پیگیری کنیم تا در تمام مواضع دینی به نتیجه برسیم؛ البته اگر راه حق و تبیان حق را می‌خواهید؛ نمی‌خواهیم باچیزی که شما را از آن نهی کردیم یعنی خارج شدن از موضوع گفتگو؛ مخالفت کنیم. موضوعاتی را انتخاب خواهیم کرد که از نظر دینی به دردتان بخورد و راه نجات شما از گمراهی آشکار باشد و امام ناصر محمد یمانی است که موضوعات گفتگو را انتخاب می‌کند تا مأموریتی که از جانب پروردگارم مکلف به انجام آن شده‌ام یعنی جدا کردن حق از باطل برای شما؛ به حق عمل کرده باشم. اما ماموریت شما دفاع از حدود دین خداوند با استفاده از برهان علمی از قرآن عظیم و سنت حق نبوی است چراکه ناصر محمد یمانی ممکن است مهدی منتظر باشد؛ ممکن هم هست از کسانی باشد که گرفتار مس شیطان شده و ندانسته به خداوند نسبت می‌دهند.
و لذا بر شما واجب است که از ناصر محمد یمانی یا دیگران روبرنگردانید و نگویید ما با او گفتگو نمی‌کنیم تا مشهور نشود؛ پس چیزی که به شما می‌گویم این است که همین حکمت احمقانه شماست که باعث شده گروه‌های دینی جدید ظهور کرده و خون مسلمانان ریخته شود چون بدون تعقل به دنبال آنها راه افتاده‌اند و شما از زعمای آن گروه‌ها هم روگردانیده‌اید و حجت شما تنها همین حکمت خبیثانه است که می‌گویید از آنها رومی‌گردانیم تا مشهورشان نکنیم ؛ و کار به اینجا کشید که مسلمانان به فرقه‌های مختلف تقسیم شده و قتل مؤمنان مستحب شمرده شد و این به علت حکت احمقانه شماست. بلکه بر شما واجب است با برهان علمی از حدود دین دفاع کنید؛ آیا نمی‌دانید که اگر کسی از علمای امت پیدا شود که در این پایگاه بتواند با برهان علمی بر ناصر محمد یمانی چیره شود و برای انصارش روشن گردد که سخن او هدایت‌گرتر و درست‌تر است و امام ناصر محمد یمانی را به سختی شکست داده است؛ انصار مهدی منتظر ناصر محمد یمانی در تمام دنیا از پیروی از او بازگشته و در صورتی که ناصر محمد یمانی در گمراهی آشکار باشد؛از این پایگاه متشکرهم خواهند بود.

ولی هیهات هیهات به پروردگار زمین و آسمان قسم که نمی‌توانید چون من با آیات محکم کتاب با شما مجادله می‌کنم و تنها فاسقان از آن روگردانده و نسبت به آن کافر می‌شوند چون این ایات بینه هستند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ ﴿٩٢﴾} صدق الله العظيم [النمل].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ ۖ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ ﴿٩٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة].

پس ای مردم چرا نمی‌خواهید از حق آمده از نزد پروردگارتان پیروی نمایید؟ همانا که ما شما را به پذیرش حکمیت خداوند فرامی‌خوانیم؛ آیا به حکم حق خداوند راضی نیستید؟ آیا امام ناصر محمد یمانی وظیفه‌ای جز استنباط حکم خداوند از آیات محکم کتابش برعهده دارد؟ پس این میان ما باشد؛ آیا شما تسلیم این قرآن عظیم هستید یا نسبت به آن کافرید؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّ هَـٰذَا الْقُرْآن يَقُصُّ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿٧٦﴾وَإِنَّهُ لَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ ﴿٧٧﴾إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُم بِحُكْمِهِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ ﴿٧٨﴾فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ إِنَّكَ عَلَى الحقّ الْمُبِينِ ﴿٧٩﴾إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ ﴿٨٠﴾وَمَا أَنتَ بِهَادِي الْعُمْيِ عَن ضَلَالَتِهِمْ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ ﴿٨١﴾ وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الْأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كَانُوا بِآيَاتِنَا لَا يُوقِنُونَ ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النمل].
وسلام ٌعلى المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخوكم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
ـــــــــــــــــــ

* بیان: {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ‌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَ‌دُّوهُ إِلَى الرَّ‌سُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ‌ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾ } صدق الله العظيم [النساء]
https://mahdialumma.org/showthread.php?t=22800 (https://mahdialumma.org/showthread.php?t=22800)
https://mahdialumma.org/showthread.php?p=190339 (https://mahdialumma.org/showthread.php?p=190339)
https://mahdialumma.org/showthread.php?p=173105 (https://mahdialumma.org/showthread.php?p=173105)

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36851

Admin
03-09-2015, 05:06 AM
-23-
الإمام ناصر محمد اليماني
13 - صفر- 1432 هـ
18 - 01 - 2011 م
۲۸-دی-۱۳۸۹ه.ش
06:33 صبح
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

روح چهره حقیقی انسان است...
نفی شفاعت بنده در پیشگاه پروردگار و معبود

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله صلى الله عليه وآله الطيبين وجميع المُسلمين التابعين للحق إلى يوم الدين..
به خاطر آن که سؤال درباره روح است آن را خارج از محدوده گفتگویی که انجام می‌شود به حساب نمی‌آوریم؛ چون صحبت از روح به عذاب بعد از مرگ باز می‌گردد و جدال شما بر سر چشم و عقل و گوش روح است، برما واجب است درباره گوش و چشم و قلب روح و حواس آن توضیحات و دلایلی بیشتری ارائه دهیم، روح وجه باطنی انسان به شمار می‌آید و دارای صفاتی مانند جسم ظاهری انسان است اما در علم قدرت ربانی. ما نمی‌توانیم کیفیت ذات روح را در طبیعت خلقتش بیان کنیم اما آن چه را که در کتاب خداوند یافتیم برای شما بیان کرده و درباره آن فتوا می‌دهیم : روح، وجه باطنی و صورت حقیقی انسان است و دارای حواسی چون عقل و چشم و گوش (دیدن و شنیدن ) و درد و محبت و تنفر است. بیایید تا در دریای –علم- کتاب خداوند تبحر کنیم و درباره حواس روح بدانیم؛ اما اگر گوش شنوا نداشته باشید، به حق گوش نداده و نخواهید داد و اگرچشم‌هایتان نابینا باشد، حق را ندیده و نخواهید دید و اگر قلب‌هایتان نیندیشد ؛ درباره مطالبی که بیان می‌گردد فکر نکرده و نخواهید کرد و اگر زبانتان لال باشد از حق سخن نگفته و نخواهید گفت. در اینجا منظور حواس ظاهری انسان نیست بلکه از چهره واقعی- باطنی- انسان صحبت می‌شود .خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لاَّ يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ يَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَـئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَـئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ} صدق الله العظيم [الأعراف:۱۷۹]
سؤالی که مطرح می‌شود این است که آیا منظور از چشم و گوش ظاهری و زبان ظاهری انسان‌هاست که قادر به شنیدن و دیدن و سخن گفتن نیست؟ جواب را در آیات محکم کتاب خداوند می‌یابیم؛ خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَإِنَّهَا لاَ تَعْمَى الأَبْصَارُ وَلَكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي آلصدور}صدق الله العظيم [الحج:۴۶]
خداوند برای شما مثال می‌زند: اگر کسی پشت سر فرد کر و لالی ایستاده و با بلندترین صدای ممکن او را صدا کند، آیا شخص کر و لال آن صدا را خواهد شنید؟ از آنجا که از پشت سر خود صدا را نمی‌شنود پس برای یافتن منبع صدا؛ به پشت سر خود نگاه نخواهد کرد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۖ إِنَّكَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ (۷۹) إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ(۸۰) وَمَا أَنتَ بِهَادِي الْعُمْيِ عَن ضَلَالَتِهِمْ ۖ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ (۸۱)} صدق الله العظيم [النمل]
خداوند برای شما مثالی می‌زند اگر یکی از شما شخص کر و لالی را از پشت سرصدا کند؛ آن فرد کر و لال به عقب برنمی‌گردد ولو این که فاصله شما فقط یک متر باشد، چون قادر به شنیدن نیست. گوش روح هم -که وجه باطنی انسان است- اگر نشنود، به دعوت حق پاسخ نمی‌دهد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّمَا يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ يَسْمَعُونَ}صدق الله العظيم [الأنعام:۳۶]
به این ترتیب اگر گوش روح کر باشد؛ ندای حق را نخواهد شنید. به همین ترتیب اگر چشم روح کور باشد، حق را نخواهد دید و اگر زبان روح ناتوان از سخن گفتن باشد سخنی از حق بر زبان نخواهد آورد؛ چرا که خداوند بر گوش و چشم آنها مهر زده و گوش‌هایشان را ناشنوا کرده است و خداوند تعالی می‌فرماید:
{خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِيمٌ}[البقرة:۷]
خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا صُمٌّ وَبُكْمٌ فِي الظُّلُمَاتِ مَن يَشَإِ اللّهُ يُضْلِلْهُ وَمَن يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ} [الأنعام:۳۹]
خداوند تعالی می‌فرماید:
{قُل لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَآئِنُ اللّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلاَ تَتَفَكَّرُونَ}[الأنعام:۵۰]
خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لاَ يَعْقِلُونَ} [الأنفال:۲۲]
آیا منظوراز ناشنوا بودن؛ کربودن گوش ظاهری انسان است و یا مقصود از لال بودن؛ ناتوانی زبان ظاهری انسان از سخن گفتن است ؟ خیر بلکه مقصود حواس مربوط به جوهر باطن انسان می‌باشد که خداوند با قدرت ربانی خود از آن ها آگاه است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَوْ عَلِمَ اللّهُ فِيهِمْ خَيْراً لَّأسْمَعَهُمْ وَلَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّواْ وَّهُم مُّعْرِضُونَ} [الأنفال:۲۳]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمِنْهُم مَّن يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ ۚ أَفَأَنتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ وَلَوْ كَانُوا لَا يَعْقِلُونَ (۴۲) وَمِنْهُم مَّن يَنظُرُ إِلَيْكَ ۚ أَفَأَنتَ تَهْدِي الْعُمْيَ وَلَوْ كَانُوا لَا يُبْصِرُونَ (۴۳)} صدق الله العظيم [يونس]
گروهی هستند که از آیات روشن خداوند پیروی می‌کنند و گروهی هستند که از این آیات روشن رو برگردانده و راه مخالف را درپیش می‌گیرند. آیا حکایت این دو گروه کور و بینا یکی است؟! یکی که می‌بیند، می‌شنود و سخن می‌گوید و دیگری که نمی‌شنود و نمی‌بیند و سخن حق نمی‌گوید؟ به این دلیل است که خداوند تعالی می‌فرماید:
{مَثَلُ الْفَرِيقَيْنِ كَالأَعْمَى وَالأَصَمِّ وَالْبَصِيرِ وَالسَّمِيعِ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلاً أَفَلاَ تَذَكَّرُونَ}[هود:۲۴ ]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا صُمٌّ وَبُكْمٌ فِي الظُّلُمَاتِ مَن يَشَإِ اللّهُ يُضْلِلْهُ وَمَن يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ} [الأنعام:۳۹]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِيمٌ} [البقرة:۷]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لاَ يَرْجِعُونَ}[البقرة:۱۸]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّمَا يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ يَسْمَعُونَ} [الأنعام:۳۶]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمِنْهُم مَّن يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ ۚ أَفَأَنتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ وَلَوْ كَانُوا لَا يَعْقِلُونَ (۴۲) وَمِنْهُم مَّن يَنظُرُ إِلَيْكَ ۚ أَفَأَنتَ تَهْدِي الْعُمْيَ وَلَوْ كَانُوا لَا يُبْصِرُونَ (۴۳)} [يونس]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمَن كَانَ فِي هَـذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِي الآخِرَةِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِيلاً} [الإسراء:۷۲]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَكِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ} [الحج:۴۶]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلاً}[الفرقان:۴۴]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَالَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْهَا صُمّاً وَعُمْيَاناً} [الفرقان:۷۳]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمِنْهُم مَّن يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ ۚ أَفَأَنتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ وَلَوْ كَانُوا لَا يَعْقِلُونَ (۴۲) وَمِنْهُم مَّن يَنظُرُ إِلَيْكَ ۚ أَفَأَنتَ تَهْدِي الْعُمْيَ وَلَوْ كَانُوا لَا يُبْصِرُونَ(۴۳)}[يونس]
روح دست و چهره دارد خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُواْ بِمَا قَالُواْ}صدق الله العظيم [المائدة:۶۴]
یعنی دست باطنی آنها برای انجام اعمال خیر بسته شده است چرا که دست باطنی است که دست ظاهری را برای انجام عمل خیر به حرکت درمی‌آورد و خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّا جَعَلْنَا فِي أَعْنَاقِهِمْ أَغْلَالًا فَهِيَ إِلَى الْأَذْقَانِ فَهُم مُّقْمَحُونَ ﴿۸﴾وَجَعَلْنَا مِن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ ﴿۹﴾وَسَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿۱۰﴾إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَـٰنَ بِالْغَيْبِ ۖ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ ﴿۱۱﴾}صدق الله العظيم [يس]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآناً أَعْجَمِيّاً لَّقَالُوا لَوْلَا فُصِّلَتْ آيَاتُهُ أَأَعْجَمِيٌّ وَعَرَبِيٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاء وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى أُوْلَئِكَ يُنَادَوْنَ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ} [فصلت:۴۴]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَفَأَنتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِي الْعُمْيَ وَمَن كَانَ فِي ضَلَالٍ مُّبِين} [الزخرف:۴۰]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَأَعْمَى أَبْصَارَهُمْ} [محمد:۲۳]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمَن كَانَ فِي هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِي الآخِرَةِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِيلاً} [الإسراء:۷۲]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَنَحْشُرُهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَىٰ وُجُوهِهِمْ عُمْيًا وَبُكْمًا وَصُمًّا ۖ مَّأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ ۖ كُلَّمَا خَبَتْ زِدْنَاهُمْ سَعِيرًا ﴿۹۷﴾ذَٰلِكَ جَزَاؤُهُم بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا} صدق الله العظيم [الإسراء:۹۷-۹۸]
نگاه کنید خداوند چه حجتی برای آنها می‌آورد:
{ذَلِكَ جَزَآؤُهُم بِأَنَّهُمْ كَفَرُواْ بِآيَاتِنَا}صدق الله العظيم،
و ایشان را می‌بینید که هم چنان قادر به دیدن و درک درست پروردگارشان نیستند و لذا حتی در روز قیامت نیز قدر و شأن خدایشان را نمی‌شناسند در حالی که خداوند هم در زمان هلاکتشان در دنیا و هم بعد از مرگشان که ارواحشان گرفتار آتش شده است، طعم عذاب خود را به آنها چشانده است. ولی با کمال تأسف هنوز می‌بینیم که کورند و در روز قیامت نیز قادر به دیدن (شناختن) درست خداوندشان نیستند. برای همین می‌بینید دنبال کسی می‌گردند تا درپیشگاه خداوند شفاعتشان را کند و می‌گویند:
{فَهَل لّنَا مِن شُفَعَآءَ فَيَشْفَعُواْ لَنَآ أَوْ نُرَدّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ الّذِي كُنّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُوَاْ أَنْفُسَهُمْ وَضَلّ عَنْهُمْ مّا كَانُواْ يَفْتَرُونَ}صدق الله العظيم [الأعراف:۵۳]
به کلام خداوند تعالی توجه کنید:
{قَدْ خَسِرُوَاْ أَنْفُسَهُمْ وَضَلّ عَنْهُمْ مّا كَانُواْ يَفْتَرُونَ}
یعنی کسانی که در دنیا به دروغ نسبت شفاعت به آنها می‌دادند و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُواْ إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلاَ شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ}صدق الله العظيم [الأنعام:۵۱]
اما کسانی که به خداوند ایمان نمی‌آورند مگر این که بندگان مقرب را برای او شریک قرار دهند می‌گویند:" صبرکن ناصر محمد یمانی، شفاعت برای کافران نفی شده است. ولی برای مؤمنین حلال است". با کلام خداوند تعالی به آنها پاسخ می‌دهیم که :
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لاَّ بَيْعٌ فِيهِ وَلاَ خُلَّةٌ وَلاَ شَفَاعَةٌ}صدق الله العظيم [البقرة:۲۵۴]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ مَا لَكُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ} [السجدة:۴]و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُم لَعِباً وَلَهواً وَغَرَّتهُمُ الحَيَوةُ الدُّنيَا وَذَكِّر بِهِ أن تُبسَلَ نَفسُ بِمَا كَسَبَت لَيسَ لَهَا مِن دُونِ اللهِ وَليٌّ وَلا شَفِيعٌ}صدق الله العظيم [الأنعام:۷۰]
اما کسانی که قلبشان منحرف است به کلام حقی که در آیات محکم کتاب به روشنی و وضوح برای عالم و جاهل بیان شده توجه نمی‌کنند و از فتواهای خداوند که در آیات محکم کتابش آمده است پیروی نمی‌کنند؛ بلکه آن ها را پشت سرمی‌اندازند، گویا که در زندگیشان ابدا چیزی از آن نشنیده‌اند و به دنبال ظاهر آیه‌های متشابهی درباب شفاعت می‌افتند که هم چنان نیاز به تأویل دارند. کسی که ایمان خود را به شرک آلوده کرده است، خواهد گفت: "صبرکن ناصر محمد یمانی - این گونه نیست-بلکه خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَوْمَئِذٍ لَّا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَـٰنُ وَرَضِيَ لَهُ قَوْلًا ﴿۱۰۹﴾}[طه]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَا يَمْلِكُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَن شَهِدَ بِالْحَقِّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿۸۶﴾ }صدق الله العظيم [الزخرف]
پاسخ امام مهدی به او این است که خداوند اجازه شفاعت نداده است؛ بلکه خداوند اجازه تحقق یافتن شفاعت را داده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُل لِّلَّـهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا ۖ لَّهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (۴۴)}صدق الله العظيم [الزمر]
خداوند به او اجازه سخن گفتن می‌دهد چرا که او درپیشگاه خداوندی که از او به بندگانش رحیم‌تر است، شفاعت کسی را نخواهد کرد و خداوند ارحم الراحمین از این برتری طلبی‌ها منزه است، بلکه سخن درست و صواب می‌گوید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِكَةُ صَفًّا لَا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَقَالَ صَوَابًا}صدق الله العظيم [النبأ:۳۸]
منظور از سخن درست و صواب چیست؟ به خاطر آن که خداوند ارحم الراحمین است، جایز نیست که بنده‌ای بیش از خداوند ارحم الراحمین نسبت به بندگان رحیم باشد و تا جایی پیش برود که در پیشگاه خداوند الرحم الراحمین شفاعت بندگان را نماید. بلکه او تحقق یافتن نعیمی که بزرگتر از جنت نعیم است (نعیم اعظم) یعنی رضای خداوند را مصرانه درخواست می‌کند و ای مردم!-بدانید- زمانی که رضوان خداوند در نفس خود محقق شود شفاعت تحقق خواهد یافت.
خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَكَمْ مِنْ مَلَكٍ فِي السَّمَوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَرْضَى }[النجم:۲۶]
آیا میدانید شرح و بیان حق این فرموده خداوند تعالی چیست:
{إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَرْضَى} صدق الله العظيم؟
این یعنی کسی که خداوند به او اجازه می‌دهد تا درباره تحقق شفاعت سخن بگوید؛ شفاعت احدی را نخواهد کرد. حقیقت این است که او برای تحقق رضوان خداوند : "رضوان الله فی نفسه"اصرار خواهد کرد که اگر خداوند درنفس خود راضی شود شفاعت محقق خواهد شد و به همین دلیل خداوند می‌فرماید:
{إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَرْضَى} صدق الله العظيم.
اگر رضوان خداوند رحمان در نفس خود محقق گردد، رویداد بس شگفت انگیزی رخ خواهد داد. کسی که خداوند به او اجازه درخواست شفاعت را داده است از پروردگار مصرانه درخواست خواهد کرد تا رضوان نفس خداوند محقق شود، اگر خداوند در نفس خود راضی شود، شفاعت تحقق خواهد یافت. کسی که خداوند به او اجازه سخن گفتن داده است، برای بندگان شفاعت نمی کند؛ بلکه از خداوند نعیمی را درخواست خواهد کرد که از نعیم بهشت بزرگتر -نعیم اعظم- است و این نعیم اعظم همان رضوان خداوند در نفس خود است؛ اگر خداوند در نفس خود راضی شود، شفاعت تحقق خواهد یافت که رویداد بسیارعظیمی برای بندگان خواهد بود. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ عِندَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ حَتَّى إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ قَالُوا الْحَقَّ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ}صدق الله العظيم [سبأ:۲۳]
به خداوند چشمانی را می‌بینم که به خاطر آگاه شدن از حق اشک از آنها جاری می‌شود...
اما از روح چیز زیادی نمی‌دانید، و اطلاعات کمی در رابطه با آن به شما داده شده است، و اما درباره این که محمد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم – در شب اسراء و معراج ساکنان آتش را دیده است، همانا کسی که او را به معراج برد تا بهشت و آتش را به او نشان دهد، قادر است فریاد کشیدن ارواح کافران را در آتش جهنم به او بنمایاند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَإنّا عَلـى أنْ نُرِيَكَ ما نَعِدُهُمْ لَقادِرونَ} [المؤمنون:۹۵]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَىٰ(۱۳) عِندَ سِدْرَةِ الْمُنتَهَىٰ (۱۴ )عندَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَىٰ (۱۵) إِذْ يَغْشَى السِّدْرَةَ مَا يَغْشَىٰ (۱۶) مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَىٰ (۱۷) لَقَدْ رَأَىٰ مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَىٰ (۱۸) } صدق الله العظيم [النجم]
ممکن است فرد ناآگاه و جاهلی بگوید:"او پروردگار خود را در شب معراج و اسراء دید" .پاسخ امام مهدی این است که : خیر ایشان ذات خداوند سبحان را ندید؛ آن چه که دید آیات بزرگ خداوندگارش بود، ممکن است دومرتبه حرف من را قطع کرده و بگوید:" مگر فرموده خداوند تعالی را نمی بینی که:
{وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَىٰ(۱۳) عِندَ سِدْرَةِ الْمُنتَهَىٰ (۱۴ )} صدق الله العظيم ؟
پاسخ امام ناصر محمد یمانی این است که: زمانی که ایشان به زیر عرش عظیم در کنار سدرة المنتهی رسید به شکلی دیگر جبریل علیه الصلاة و السلام را دید که به صورت فرشته درآمده بود و در پیشگاه پروردگار عرش عظیم سجده می‌کرد چرا که او در برابر محمد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم – به صورت یک انسان حاضر می‌شد. رسول الله به شکلی دیگر او را دید اما این بار جبریل در کنار سدرة المنتهی وبه شکل فرشته بود. ممکن است کس دیگری صحبت مرا قطع کرده و بپرسد: "آیا در فرمایش خداوند تعالی اندیشه نمی‌کنی که می‌فرماید:
{فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَىٰ (۹) فَأَوْحَىٰ إِلَىٰ عَبْدِهِ مَا أَوْحَىٰ (۱۰) مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَىٰ (۱۱)} صدق الله العظيم [النجم]
و پاسخ امام مهدی ناصر محمد یمانی به او این است که : منظور از "شدیدالقوی" همان رسول خداوند جبريل عليه الصلاة والسلام، مُعلم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم است و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَىٰ ﴿١﴾مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَىٰ ﴿٢﴾وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ ﴿٣﴾إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ ﴿٤﴾عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَىٰ ﴿٥﴾ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَىٰ ﴿٦﴾وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَىٰ ﴿٧﴾ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّىٰ ﴿٨﴾فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَىٰ ﴿٩﴾فَأَوْحَىٰ إِلَىٰ عَبْدِهِ مَا أَوْحَىٰ ﴿١٠﴾مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَىٰ ﴿١١﴾أَفَتُمَارُونَهُ عَلَىٰ مَا يَرَىٰ ﴿١٢﴾وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَىٰ ﴿١٣﴾عِندَ سِدْرَةِ الْمُنتَهَىٰ ﴿١٤﴾عِندَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَىٰ ﴿١٥﴾إِذْ يَغْشَى السِّدْرَةَ مَا يَغْشَىٰ ﴿١٦﴾مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَىٰ ﴿١٧﴾لَقَدْ رَأَىٰ مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَىٰ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [النجم].
ممکن است کسی دیگر حرف مرا قطع کرده و بگوید:" مگر نمی فرماید: {فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَىٰ (۹) فَأَوْحَىٰ إِلَىٰ عَبْدِهِ مَا أَوْحَىٰ (۱۰)}؟ "
امام مهدی ناصر محمد یمانی پاسخ می‌دهد: این در مورد زمانی است که جبریل عليه الصلاة والسلام پایین آمده و تعلیم قرآن رابه محمد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم – آغاز نموده است. در این جا فاصله سینه محمد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - و سینه جبريل عليه الصلاة والسلام ثابت نبوده و به هنگام صحبت، جبريل عليه الصلاة والسلام او(محمد) را به سمت خود می‌کشید و رها می‌کرد. خداوند تعالی می‌فرماید: {فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَىٰ} صدق الله العظيم و این نشانه دقت و درستی کلام خداوند است که می‌فرماید به اندازه دو کمان یا کمتر، چرا که فاصله آنها ثابت نبوده و جبریل (محمد) را به سوی خود کشیده و رها می‌کرد. سپس خداوند تعالی می‌فرماید: {فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى}،یعنی آن چه که جبریل عليه الصلاة والسلام؛ به بنده خدا- محمد رسول الله- وحی می‌کرد از جانب خداوند آمده بود. لذا چیزی را که نمی‌دانید به خداوند نسبت ندهید.
از علمای مسلمین و پیروانشان می‌خواهم که برای گفتگو به این پایگاه مبارک بیایند تا میزی برای گفتگوی جهانی در دوران "گفتگوی قبل از ظهور" باشد. چون این پایگاه (مؤسسه جهانی علمی خاندان هاشمی)، بی طرف است . آن ها از انصار امام مهدی ناصر محمد یمانی نبوده و مخالف او هم نیستند. آن ها هم چنان در پی یافتن حق هستند تا واقعیت امر امام ناصر محمد یمانی برایشان روشن شود که آیا حقیقتاً عالمی هست که امام با او گفتگو کرده ونتواند با دلایل قاطع علمی که از قرآن استنباط کرده است، بر او غلبه کند؛ یا از کسانی است که بدون داشتن حجت از جانب خداوند درباره آیات خداوند جدل می‌کند. اما ای علمای عزیز امت؛ شرطی برایتان دارم، امام مهدی موارد بحث را انتخاب می‌کند و تا عقاید ساختگی و نو آوری‌هایی که وارد دین شده است را با آیات محکم کتاب خداوند نابود و ویران کند، تا سنت محمد رسول الله صلى الله عليه و خاندان مطهرش را با استناد به آیات محکم ذکر کاملا(از جعلیات) پاک کند و شما را به راه اولیه نبوت بازگرداند و سپس شما را بر کتاب خداوند و سنت رسولش باقی خواهد گذاشت، درست برهمان راهی که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم گذشتگان شما راباقی گذاشت؛ اما دشمنان خداوند شما را از راه راست- صراط مستقیم-منحرف کردند...اگر شما هم چنان در شاهراه هدایت بودید، چرا باید خداوند امام مهدی ناصر محمد یمانی را برانگیزد تا شما را بر اساس کتاب خداوند و سنت حق رسولش به راه هدایت اولیه نبوت بازگرداند. ما تنها آن قسمتی از سنت را رد می‌کنیم که برخلاف آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم است، در مورد قسمت‌هایی که با قرآن مغایرتی نداشته باشند به عقل و منطق رجوع می‌کنیم... اگر اهل اندیشه باشید.
ای امت اسلامی و ای علمای امت، اگر به دنبال حق هستید، امام مهدی موارد گفتگو را برایتان انتخاب می‌کند و بدعت‌ها و نو آوری‌ها را با سلاح جدم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم یعنی قرآن عظیم با جهادی جدی و پیگیر نابود می‌کنم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَجَاهِدْهُم بِهِ جِهَادًا كَبِيرًا} صدق الله العظيم [الفرقان:۵۲]
ای مردم منطقی نیست که خداوند خلیفه خود امام مهدی را برانگیزد تا با علمای مسلمین و نصاری و یهود با کتاب بخاری و مسلم یا بحار الأنوار مجادله کند و اگر من از خواسته شما پیروی کنم کسی دربرابر خداوند مرا یاری نخواهد کرد و سزاوارنیست امام مهدی حق که از جانب خداوند برانگیخته شده، از تمایلات شما پیروی کند؛ بلکه او از کتاب خداوند وقسمتی از سنت حق رسولش که برخلاف آیات محکم قرآن نیست، پیروی خواهد کرد. ولو این که تا ابد با شما گفتگو کنم ان شاء الله رب العالمین، سرمویی از کتاب خدا و سنت رسول را تغییر نخواهم داد و حقیقت را می‌گویم. اما کسانی که بدون این که از جانب خداوند دانشی کسب کرده باشند با امام جدال می‌کنند و امام مهدی و انصار او را دجال و منافق و گمراه می‌خوانند- بدانند- این بهتان در نزد خداوند بسیار گران است و ما به آنها می‌گوییم:
{لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ لا نَبْتَغِي الْجَاهِلِينَ} [القصص:۵۵]
ای علمای امت اسلام این منطقی نیست که موضوعی را برای گفتگو درنظر بگیریم اما برخی از افراد جاهلی که در میان شما هستند؛ مصرانه بخواهند ما را از موضوعی که انتخاب کردیم، دور کنند. ما دلیل این کارشان را می دانیم، آنها قادر نیستند در باره آن موضوع خاص دلیلی درمقابل امام مهدی ارائه نمایند پس به سراغ موضوعات دیگر می‌روند تا مگر بتوانند نقطه ضعفی پیدا کرده و با امام ناصر محمد یمانی جدل کنند و باعث شوند انصار امام از پیروی از او دست بردارند. این افراد تا زمانی که به دنبال حق نباشند به هیچ وجه قلبشان از جانب خداوند هدایت نخواهد شد .آن ها به دنباله روزنه‌ای ولو به اندازه سرسوزن می‌گردند تا از آن بهره گرفته و به عنوان حجت برعلیه امام ناصر محمد یمانی بکار گیرند. این افراد توسط شیطان گمراه شده و از راه راست منحرف شده‌اند ؛اما تصور می‌کنند که در مسیر هدایتند. ازکجا می‌توانید بفهمید این افراد به دنبال حقیقت نیستند؟ زمانی که ببینید امام مهدی در مورد مسئله‌ای حجت قاطع می‌آورد اما غرورشان، آن ها را به گناه کشانده و حاضر به اعتراف و پذیرش حقی که از جانب خداوندشان آمده،نیستند؛ حتی اگراین حقایق آیات محکم کتاب خداوند باشد. اگر برایشان یقین شود آن مسئله حق بوده و بی تردید از جانب خداوندشان آمده است باز هم حاضر به پیروی از آن نیستند. آن ها از آیات محکم خداوند پیروی نمی‌کنند و حاضر نیستند حتی در یک مسئله اعتراف کنند که حق با امام ناصر محمد یمانی است. آن ها از پیروی از آیات خداوند استکبار می ورزند لذا خداوند قلب‌هایشان را از تبعیت از آیات خود منصرف می‌سازد. خداوند تعالی درآیات محکم کتاب خود درباره آنان می‌فرماید:
{سَأَصْرِفُ عَنْ آيَاتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَإِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لا يُؤْمِنُوا بِهَا وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ}صدق الله العظيم [الأعراف:۱۴۶]
ببینید علت این که قلبشان از دنبال کرده حق دور و منحرف می‌شود چیست. خداوند تعالی می‌فرماید:
{ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ} صدق الله العظيم،
پس ای عزیزان من "سودانی" و "اسد السنة " از کسانی نباشید که علیه امام مهدی جنگ اعلام کرده و با هر وسیله و حیله‌ای با او می جنگند؛ که در این صورت چه کسی می‌تواند شما را از عذاب خداوند حفظ کند؟ به خداوند سوگند که من قادرم درباره تمام مسائلی که درموردشان تردید می‌کنید به حقّ و تنها با کتاب خداوند قرآن عظیم همه شما را وادار به سکوت کنم. من درباره تعداد اصحاب کهف و رقیم و آمدن سیاره عذاب راست می‌گویم، اما ای مردم! من از تعیین زمان آمدن سیاره عذاب منع شده‌ام چرا که هرچقدر هم از حقایق کتاب خداوند برایتان بگویم از آنها پیروی نکرده ومنتظر می‌شوید تا آمدن سیاره عذاب دردناک را ببینید، منتظر می‌شوید تا بیاید و ببینید آیا همان طوری که امام ناصر محمد یمانی می‌گفت، خداوند شما را عذاب می‌کند؟
به خداوند یگانه سوگند که اگر ازکلمه اول تا کلمه آخر کتاب خداوند را برای آن دسته ازمسلمانان و فقهایشان که اهل تعقل نیستند، به تفضیل شرح بدهم و آیات محکم و متشابه آن را به صورت کامل بیان کنم و سپس زمان رسیدن سیاره عذاب را برایشان مشخص کنم؛ ایمان آوردن به حقّ و پیروی از آن را به تأخیر می‌اندازند ومنتظر روزی می‌شوند که امام ناصر محمد یمانی تعیین کرده؛ تا ببینند آیا عذاب را به چشم خواهند دید؟ جواب امام مهدی ناصر محمد یمانی به آن ها این است که خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَثُمَّ إِذَا مَا وَقَعَ آمَنتُم بِهِ آلآنَ وَقَدْ كُنتُم بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ}صدق الله العظيم [يونس:۵۱]
آیا اگر محمد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم- به آنها خبر می داد که تقریباً ۱۴۰۰ سال تا زمان آمدن سیاره عذاب باقی مانده است، در آن صورت کسانی که او را باور داشتند از او روبرنمی‌گرداندند، در حالی که در آن زمان مردم او برای رسیدن آن وعده بسیار عجله داشتند و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ (۳۸)لَوْ يَعْلَمُ الَّذِينَ كَفَرُوا حِينَ لا يَكُفُّونَ عَن وُجُوهِهِمُ النَّارَ وَلا عَن ظُهُورِهِمْ وَلا هُمْ يُنصَرُونَ(۳۹) بَلْ تَأْتِيهِم بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلا يَسْتَطِيعُونَ رَدَّهَا وَلا هُمْ يُنظَرُونَ(۴۰)} [الأنبياء]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ ﴿٦٩﴾وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلَا تَكُن فِي ضَيْقٍ مِّمَّا يَمْكُرُونَ﴿٧٠﴾ وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَـٰذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٧١﴾قُلْ عَسَىٰ أَن يَكُونَ رَدِفَ لَكُم بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ ﴿٧٢﴾وَإِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَشْكُرُونَ ﴿٧٣﴾} [النمل].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِّلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ﴿٢٨﴾وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَـٰذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٢٩﴾قُل لَّكُم مِّيعَادُ يَوْمٍ لَّا تَسْتَأْخِرُونَ عَنْهُ سَاعَةً وَلَا تَسْتَقْدِمُونَ ﴿٣٠﴾وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَن نُّؤْمِنَ بِهَـٰذَا الْقُرْآنِ وَلَا بِالَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلَوْ تَرَىٰ إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِندَ ربّهم يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ الْقَوْلَ يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لَوْلَا أَنتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ ﴿٣١﴾} [سبأ].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّـهُ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنُطْعِمُ مَن لَّوْ يَشَاءُ اللَّـهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ﴿٤٧﴾وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَـٰذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٤٨﴾مَا يَنظُرُونَ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَهُمْ يَخِصِّمُونَ ﴿٤٩﴾فَلَا يَسْتَطِيعُونَ تَوْصِيَةً وَلَا إِلَىٰ أَهْلِهِمْ يَرْجِعُونَ ﴿٥٠﴾} [يس].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَـٰذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ (۲۵) قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَّـهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ (۲۶)} [الملك]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيَقُولُونَ لَوْلَا أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ ۖ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّـهِ فَانتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ (۲۰) وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً مِّن بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُمْ إِذَا لَهُم مَّكْرٌ فِي آيَاتِنَا ۚ قُلِ اللَّـهُ أَسْرَعُ مَكْرًا ۚ إِنَّ رُسُلَنَا يَكْتُبُونَ مَا تَمْكُرُونَ (۲۱)} [يونس]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظنّ لَا يُغْنِي مِنَ الحقّ شيئاً إِنَّ اللَّـهَ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ ﴿٣٦﴾وَمَا كَانَ هَـٰذَا الْقُرْآنُ أَن يُفْتَرَىٰ مِن دُونِ اللَّـهِ وَلَـٰكِن تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ الْكِتَابِ لَا رَيْبَ فِيهِ مِن ربّ العالمين ﴿٣٧﴾أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِّثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللَّـهِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ﴿٣٨﴾بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ كَذَٰلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ ﴿٣٩﴾وَمِنْهُم مَّن يُؤْمِنُ بِهِ وَمِنْهُم مَّن لَّا يُؤْمِنُ بِهِ وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِالْمُفْسِدِينَ ﴿٤٠﴾ وَإِن كَذَّبُوكَ فَقُل لِّي عَمَلِي وَلَكُمْ عَمَلُكُمْ أَنتُم بَرِيئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَأَنَا بَرِيءٌ مِّمَّا تَعْمَلُونَ ﴿٤١﴾وَمِنْهُم مَّن يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ أَفَأَنتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ وَلَوْ كَانُوا لَا يَعْقِلُونَ ﴿٤٢﴾وَمِنْهُم مَّن يَنظُرُ إِلَيْكَ أَفَأَنتَ تَهْدِي الْعُمْيَ وَلَوْ كَانُوا لَا يُبْصِرُونَ ﴿٤٣﴾إِنَّ اللَّـهَ لَا يَظْلِمُ النَّاسَ شيئاً وَلَـٰكِنَّ النَّاسَ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ ﴿٤٤﴾} [يونس]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَـٰذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٤٨﴾قُل لَّا أَمْلِكُ لِنَفْسِي ضَرًّا وَلَا نَفْعًا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّـهُ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ إِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ فَلَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ ﴿٤٩﴾قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَتَاكُمْ عَذَابُهُ بَيَاتًا أَوْ نَهَارًا مَّاذَا يَسْتَعْجِلُ مِنْهُ الْمُجْرِمُونَ ﴿٥٠﴾أَثُمَّ إِذَا مَا وَقَعَ آمَنتُم بِهِ آلْآنَ وَقَدْ كُنتُم بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ ﴿٥١﴾} [يونس].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَـٰذَا الْفَتْحُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ (۲۸) قُلْ يَوْمَ الْفَتْحِ لَا يَنفَعُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِيمَانُهُمْ وَلَا هُمْ يُنظَرُونَ (۲۹) فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَانتَظِرْ إِنَّهُم مُّنتَظِرُونَ (۳۰)} [السجدة]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{قَالَ يَا قَوْمِ لِمَ تَسْتَعْجِلُونَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ لَوْلا تَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ}صدق الله العظيم [النمل:۴۶]
ای خردمندان برای چه برای رسیدن عذاب عجله می‌کنید! ای مسلمانان به خداوند سوگند که من به درگاه پروردگارم دعا می‌کنم تا رسیدن آن بلا بر شما را عقب بیندازد و در مقابل شما صبر می‌کنم تا ایمان آورده و تصدیق کنید. اما می‌ترسم خداوند دعای مرا برای به تأخیر انداختن آن مستجاب نکند، زمان دقیق آن را برای شما مشخص نمی‌کنیم؛ زیرا نجات شما را می‌خواهیم نه هلاکتتان را؛ و ما دقیقاً این را پیش از این در بیانی که در پی می‌آید برای شما آورده‌ایم:

مهدی منتظرناصر محمد یمانی زمان رسیدن آن را کی پیش بینی می کند پاسخ حق این سؤال این است که : از لحظه تولد هلال ذی القعده سال ۱۴۲۸ هجری(۱۳۸۶ه.ش.) ؛ معادل یک ساعت قدری وقت مانده است و یک ساعت قدری برابر هزار ساعت قمری بر حسب روز قمری و هزار ساعت بر حسب محاسبه قمری برابر ۳۰۰۰۰ ساعت زمینی (ساعتی که شما از آن استفاده می کنید ) است . این زمان که سپری شد و گذشت زمان رسیدن عذاب حتی یک لحظه جلو و عقب نخواهد شد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَـٰذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٢٩﴾قُل لَّكُم مِّيعَادُ يَوْمٍ لَّا تَسْتَأْخِرُونَ عَنْهُ سَاعَةً وَلَا تَسْتَقْدِمُونَ ﴿٣٠﴾} صدق الله العظيم [سبأ].
وهر روز به سبب دعای بندگان دارای شأن وسرنوشتي خواهد بود وچنان چه خداوند بخواهد آن وعده را به تاخير خواهد انداخت همان طور كه خداوند می‌فرمايد:
{قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزَامًا} صدق الله العظيم [الفرقان:۷۷].
پس اگر تكذيب كرديد در ساعت معلوم دامان شما را خواهد گرفت وهمه امور به خدا باز می‌گردد ومن می‌خواهم شما نجات پیدا کنید نه این که هلاک شوید؛ پس تصديق بيان حق را تا ديدن سنگ‌هاي عذاب دردناك به تاخير نياندازيد
پایان اقتباس از بیانی به نام Nibiru Planet X" کوکب سقر" از مهدی منتظر ناصر محمد یمانی
قسم به خداوند بزرگی که استخوان‌های پوسیده را زنده می‌کند ؛ قسم به پروردگار آسمان‌ها و زمین و بین آنها و خداوند عرش بزرگ؛ من ازجانب خداوند مأمور شده‌ام تا شما را از سیاره عذاب بر حذر دارم، خداوند آن را در رویا به من نشان داده است: آتشی است که از طرف قطب‌ها به زمین نزدیک می‌شود، خداوند به من نشان داده است که در شب عبور سیاره عذاب؛ خورشید از مغرب طلوع خواهد کرد و این خبر بزرگی است که شما از آن روبرمی‌گردانید.... راه نجات علمای عزیز مسلمین و پیروانشان چیست؛ مگر امام مهدی شما را از خطر سیاره عذاب نترسانده است؟ آیا ما آیات محکمی از کتاب را که درباره سیاره عذاب است به تفصیل برایتان شرح نداده‌ایم؟ تصور می‌کنید منظور خداوند از فرمایش زیر چیست؟
{وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَـٰذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣٨﴾لَوْ يَعْلَمُ الَّذِينَ كَفَرُوا حِينَ لَا يَكُفُّونَ عَن وُجُوهِهِمُ النَّارَ وَلَا عَن ظُهُورِهِمْ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ ﴿٣٩﴾بَلْ تَأْتِيهِم بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ رَدَّهَا وَلَا هُمْ يُنظَرُونَ ﴿٤٠﴾} [الأنبياء].
و فرمایش خداوند تعالی که:
{كَلَّا وَالْقَمَرِ ﴿٣٢﴾وَاللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ ﴿٣٣﴾وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ ﴿٣٤﴾إِنَّهَا لَإِحْدَى الْكُبَرِ ﴿٣٥﴾نَذِيرًا لِّلْبَشَرِ ﴿٣٦﴾لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَتَقَدَّمَ أَوْ يَتَأَخَّرَ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [المدثر].
راه نجات شما عزیزانم چیست؟ به خداوند به او متوسل شده و از او درخواست می‌کنم به حق رحمتی که برخود فرض نموده؛ که عذابتان نکند و دعا می‌کنم که :"خداوندا ازبرادران من ، علمای مسلمین و پیروانشان درگذر که آنها نمی‌دانند من واقعاً امام مهدی هستم که از جانب خداوند آمده‌ام، به راستی که تو غفور و رحیمی."
اما در پاسخ به کسی که بر سر تعداد اصحاب کهف با من جدال می‌کند، می‌گویم : تو درباره چیزی با من جدال می‌کنی که می‌توانید در عالم واقعیت آن را در منطقه ذمار و در قریه أقمر پیدا کنید؛ و مسئولیت –رسیدن و نشان دادن – آن را در پیشگاه خداوند به حکومت یمن واگذار می‌کنیم . وظیفه من تنها این است که نشانی آن ها را به مردم بدهم تا پیدایشان کنند و مشخص شود تعداد و مدت اقامت آن ها توسط چه گروهی درست بیان شده است ... اما اکثر شما نادانی می‌کنید...
ای عزیزان به راستی به شما قول می‌دهم که درباره تمام مسائل با شما گفتگو خواهم کرد و به اذن خداوندی که بیان حق قرآن را به انسان –امام- آموخته است ،آن چه را که نمی‌دانستید برایتان روشن می‌سازم .اما وقت ما واقعاً محدود است و علت آمدن من به این پایگاه این است که با استناد به آیات محکم کتاب خداوند ،حول مسائل اساسی دینی با علمای امت گفتگو نمایم، مسائلی که باید برای مؤمنان شرح داده شود تا از آن ها آگاه شوند. اما شما به سراغ مسائل دیگر رفته و ما را از موارد انتخاب شده که از مبانی دین هستند خارج می‌کنید. نمی‌بینید باعث شدید از موضوع نفی حد سنگسار خارج شویم؟ آیا این قضیه به نظرتان اهمیتی ندارد با این که امر بسیار مهم و خطیری است که باید با استناد به آیات محکم قرآن عظیم روشن گردد؟
سایر مواردی را که انتخاب می‌کنیم نیز مانند این قضیه از اهمیت بسیار زیادی دارند، اما می بینم برخی افراد که به نظرمی‌آید یک فرد مشخص است می‌خواهد مردم را از پیروی از آیات کتاب بازدارد و از آن جایی که نمی‌تواند دربرابر ما حجتی بیاورد، تلاش می‌کند امام ناصر محمد یمانی را از آن موضوع دور کند. از کسانی که درپی دریافتن حقیقت هستند سؤال می‌کنم؛ شما را به خداوند بزرگ آیا چنین شخصی بدنبال حق است؟ خیر به پروردگار عالمیان که این طور نیست بلکه این فرد در تلاش است تا با هر وسیله و حیله‌ای که می‌تواند راه حق را –چنان که شاهد آن هستید- منحرف سازد... پس بردباری و صبوری پیشه می‌کنیم تا روشن شود این شخص از یهودیان است یا شیطان بر او مسلط شده و با وجود این که تصور می‌کند در مسیر هدایت است؛ اما مردم را ازراه حق دور می‌کند؟


آن چه که به خلاصه در این جا می‌خواهم بگویم این است که، آیا به شما نگفتم ( فتوا ندادم) که برای لغت "محصنه" در قرآن معنی یا شرحی جز " زن پاکدامن" که از شرافت خود محافظت می‌کند یا زن محصنه با ازدواج( شوهر دار) پیدا نمی‌کنید؟ می‌بینید نمی‌توانید چیزی پیدا کنید! مرا به خنده انداخت آن صاحب قلعه‌های خیبر ( کسی که می‌خواست از فرمایش خداوند در مورد یهودیان متحصن در قلعه‌های خیبر معنی سومی برای کلمه محصنه بیابد ))!! آن آیه ربطی به کلمه "محصنه" در گفتگو درباره نفی حد زنا ندارد. ای مردم آیا می‌دانید اگر از آوردن معنای دیگری برای محصنه جز محصنه شوهر دار و محصنه پاک دامن عاجز باشید، به این معنی است که مقصود خداوند تعالی در این فرمایش :
{فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ}صدق الله العظيم [النساء:۲۵]
این است که حد برای کنیزمتاهل نصف حد برای زن آزاد متاهل است و اگر بگویید منظور خداوند تعالی اشاره به "محصنات المؤمنات" (زنان پاکدامن)است که در اول آیات زیر آمده است :
{وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ}صدق الله العظيم [النساء:۲۵]
و سپس بگویید: ناصر محمد یمانی به فرموده خداوند تعالی بنگر که:{وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ} صدق الله العظيم.
پاسخ امام مهدی ناصر محمد یمانی این است که : منظور خداوند از {الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ} زنان مؤمنی است که دامان خود را پاک نگه می‌دارند، نه این که اگر کسی از شما به زنی که آشکارا زنا کار است علاقه مند شد ، عزم ازدواج با او را بکند ، بلکه خداوند به شما توصیه می‌کند با زنان مؤمن پاک دامن و با شرافت (محصنات لفروجهن) ازدواج کنید. ای مردم چطور ممکن است در کتاب خداوند برای زن مؤمنی که دامان خود را پاک نگه می‌دارد حد زنا معین شده باشد تا شما بر اساس آن حد زنا برای کنیز زناکار متأهل را تعیین کرده و بگویید مجازات کنیز نصف مجازات زن پاکدامن است ؟! عقلتان کجا رفته ؟ مقصود خداوند تعالی در جایی که می‌فرماید:
{فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم ؛
آن چه که شما تصور می‌کنید نیست. بلکه در این آیه حد زنا برای کنیز و زن آزادی که متأهل باشند بیان شده است. یعنی مجازات برای کنیز زناکار متأهل نصف زن زناکار متأهل است، با ظن و گمان درباره کلام خداوند سخن نگویید و منظور خداوند را تحریف نکنید، که ظن و گمان جای حق را نمی‌گیرد. سبحان الله العظیم ! آیا فکر می‌کنید با گمان درباره لغت محصنه صحبت کردن موضوع آسانی است ؟ آیا می‌دانید با وقتی با گمان خود معنای سومی برای کلمه محسنه قائل می‌شوید کسی را می‌کشید که خداوند اجازه کشتن او را نداده است؟ از خدا نمی‌ترسید؟ آیا نمی‌دانید اگر کسی به ناحق کشته شود مانند این است که تمام مردم به قتل رسیده باشند؟ این کار درکتاب خداوند گناه به شمار آمده است، شما را چه شده که این گونه حکم می‌کنید؟ آیا فکرتان را بکار نمی‌اندازید؟!
سبحان الله العظیم! شما تصور می‌کنید از شرافت دین خداوند دفاع کرده و مانع گمراهی مسلمانان می‌شوید، اما امام مهدی به شما می‌گوید: سبحان الله العظیم! مدافع واقعی حدود دین کیست؟ کسی که با کلام خداوند و با استناد به آیات محکم کتاب با مردم سخن گفته و به جدیت تلاش می‌کند-تا هدایت شوند-؟ یا کسی که با مجادلات باطل و غلط باعث لغزش از دین و انحراف آن می‌گردد؟ لذا ای مردم بدانید یکی از این ها از سخنان خداوند دفاع می‌کند و دیگری با دفاع از سخنان شیطان قصد تحریف کلام خداوند را دارد و این را تمام خردمندانی که به دنبال حقیقت باشند درک می‌نمایند و می‌فهمند چه کسی به حق سخن گفته و راه راست –صراط مستقیم – را نشان می‌دهد.
گفتگو هم چنان حول دو محور است و در اینجا مسئله سوم را به آن دو اضافه می‌کنیم و آن رد شفاعت بنده در پیشگاه خداوند –رب المعبود- است. گفتگو بر سر سه موضوعی است که اهمیت زیادی دارند: تاکید بر این که بعد از مرگ؛ گناهکار مورد عذاب قرار می‌گیرد اما عذاب داخل قبر را نفی کرده و عذاب بعد از مرگ را که منحصراً در آتش است به تفصیل ازکتاب خداوند قرآن عظیم برایتان بیان کردیم؛ به همین ترتیب حکم سنگسار را نیز نفی کرده و حد زنا را از آیات محکم کتاب خداوند قرآن شرح دادیم و درباره نفی شفاعت بندگان و مختص بودن آن به خداوند نیز از کتاب خداوند برایتان سند آورده و چگونگی تحقق شفاعت را برایتان شرح دادیم. امام مهدی از شما درخواست می‌کند از این سه موضوع خارج نشوید تا برای شما حجت حق و قاطع بیاورد .سپس به سراغ موضوع دینی مهم دیگری خواهیم رفت و همین طور یک به یک پیش رفته و گفتگو درمورد دین خداوند را کامل می‌کنیم.


ای مردم من هرگز به دلیل این که چیزی در کتاب خداوند نیامده است آن را رد نمی‌کنم، بلکه مطالبی که بر خلاف آیات محکم نازل شده درکتاب خداست را نفی می‌کنم. از نادانان نباشید و تصور نکنید که امام ناصر محمد یمانی با سنت حق نبوی مخالفت می‌کند، هرگز چنین نیست؛ من تنها سنت شیطان رجیم را رد می‌کنم که از جانب خداوند و رسول او نیامده است و هنوز برهان‌های بیشتری برای موارد تعیین شده در گفتگوها در اختیار دارم و منتظر حضور علمای مسلمین هستم. وسلامُ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
أخو المُسلمين خليفة الله الذليل على المؤمنين عبد النعيم الأعظم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36852

Admin
04-09-2015, 02:22 PM
- 24 -
الإمام ناصر محمد اليماني
14 - صفر - 1432 هـ
19 - 01 - 2011 مـ
۲۹-دی-۱۳۸۹ه.ش.
12:45 صبح
ــــــــــــــــــــــ

بيان حقّ آيه كريمه {النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوّاً وَعَشِيّاً}..

بسم الله الرحمن الرحيم، وصلى الله وسلم على حبيب قلبي جدّي محمد رسول الله خاتم الأنبياء والمُرسلين إلى الناس كافة وعلى آله الأطهار، وجميع الأنصار للحقّ إلى يوم الدين..
سلامُ خدا بر شما علمای عزیز مسلمین و امتشان، سلام برما و بندگان صالح خداوند و سلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
شیخ فاضل جناب ابوفراس الزهرانی؛ آیا از اینکه خداوند تو را در امت امام مهدی قرار داده تا با قرآن مجید به راه خداوند عزیز و حمید هدایت شوی؛ شاکر نیستی؟ برادر گرامی آفرین بر تو (بارک الله فیک)؛ می‌بینم که با این فرموده خداوند تعالی با امام ناصر محمد یمانی محاجه می‌کنی:
{النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا ۖ وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [غافر].
سپس شیخ فاضل الزهرانی می‌گوید که این برهان مبین و دلیل واضح و خالصی است که مانند خورشید در آسمان ظهر می‌درخشد و نشان می‌دهد عذاب برزخی بعد از مرگ در حفره قبر است چون ذکر صبح و شب به میان آمده است که :
{النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوّاً وَعَشِيّاً} صدق الله العظيم.
به زعم شیخ فاضل ابوفراس زهرانی این دلیلی آشکار و هویدا بر ضد عقیده امام ناصر محمد یمانی است که عذاب در آتش را در خود آتش جهنم می‌داند و این عذاب در حفره قبر و در همین زمین است و دلیل آن هم فرموده خداوند تعالی است:
{النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا ۖ وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [غافر].
بیان شیخ فاضل شیخ زهرانی در زیر با رنگ قرمز نقل می‌کنیم:

( می‌گوید چرا در باره این آیه اظهار نظر نمی کنی)(النار يعرضون عليها غدوا وعشيا ويوم تقوم الساعة أدخلوا آل فرعون أشد العذاب) ناصر می‌دانی چرا جوابت را به تأخیر انداختم؟ چون این تو هستی که باید عقیده‌ات را بروز دهی . من به تو گفتم که عقیده ما روشن و واضح است و به برهان نیاز ندارد و تو برای خواندن آن کاملا آزادی؛همکار یمانی آنچه به رنگ قرمز مشخص شده است؛ اوج دانش یا جهل است... آیا در بهشت و آتش "هر صبح و شام" وجود دارد .. و همین کافی است...پایان برهان الزهرانی

جناب شیخ از زهران به‌خاطر این برهان که از آیات محکم قرآن آورده؛ به شدت شاد و مسرور است. امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: شیخ فاضل جناب ابوفراس زهرانی! اگر ناصر محمد یمانی بیان حق این آیه را برایت بیاورد و برایتان روشن و تأکید کند که عقیده امام ناصر محمد یمانی درباره عذاب بعد از مرگ درست و حق است و این عذاب بی شک و تردید درخود آتش است؛ آیا در خود می‌بینی که اعتراف کنی که در این موضوع واقعاً حق با امام ناصر محمد یمانی است و تو با وجود اینکه قرآن را از حفظ می‌دانی به بیان حق آن احاطه نداری؟
برادر گرامی؛ امام مهدی حق پروردگارت به تو نصیحت می‌کند که بیان قرآن این نیست که یک آیه از قرآن آورده و سپس بیان آن را از خودت و با ظن بیاوری چون ظن و گمان کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند؛ مثل بیانی که برای این فرموده خداوند تعالی آورده‌ای:
{النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوّاً وَعَشِيّاً وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أشدّ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم،
و سپس از پیش خود آن را بیان کرده و می‌گویی" این برهان روشن برای این است که عذاب برزخی در همان حفره جسد و در قبر و در همین زمین است چون از {غُدُوّاً وَعَشِيّاً} یاد شده است "! و این آیه را دلیل واضح برای عذاب در قبر دانسته‌ای. اما این بیان از پیش خودت و با گمان و ظن است در حالی که ظن و گمان کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند؛ این فرق بزرگی است که بین بیان شما و بیان ناصر محمد یمانی از قرآن عظیم وجود دارد. شما آیه‌ای را آورده و به این اکتفا می‌کنید که از روی هوا و میل و بر اساس نظر و رأی خود آن را تفسیر کنید. ولی امام مهدی ناصر محمد یمانی آیه‌ای آورده و با آن برایتان حجت می‌آورد ولی به این اکتفا نکرده و بیان آن را از آیات محکم کتاب خداوند آورده و آن را به صورت مفصل تفسیر و تفصیل می‌کند تا نتوانی به بیان امام مهدی کوچک‌ترین ایرادی بگیرید. کسانی که حق را می‌خواهند برایشان روشن می‌شود حق با امام ناصر محمد یمانی است ولی کسانی که اگر راه درست و هدایت کننده را ببینند، آن را برنمی‌گزینند؛ از بیان ناصر محمد یمانی درباره آن آیه روگردانده و درباره موضوعی غیر از آن موضوع سخنانی بی معنی به زبان می‌آورند چون امام ناصر محمد یمانی برایشان حجت اقامه کرده و نمی‌توانند به بیان او درباره آن موضوع خرده بگیرند مگر اینکه نسبت به قرآن کافر شوند. حتی اگر تمام علمای جن و انس جمع شده و به یک‌دیگر کمک کنند هم نمی‌توانند به بیان امام ناصر محمد یمانی خرده بگیرند و می‌دانید چرا؟ چون بیان امام ناصر محمد یمانی تنها تفسیری از روی ظن و گمان نیست که احتمال درست و یا غلط بودن داشته باشد؛ بلکه بیان امام ناصر محمد قرآن است و از همین قرآن برای شما آورده شده است.
حال بیان این فرموده خداوند تعالی را برای‌تان می‌آورم که می‌فرماید:
{وَحَاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَاب(۴۵) النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوّاً وَعَشِيّاً وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أشدّ الْعَذَابِ(۴۶)} صدق الله العظيم،[غافر]
از این کلام وآیه محکم خداوند تعالی: {يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوّاً وَعَشِيّاً} صدق الله العظيم، استنباط می‌کنیم که این برهان آشکاری است برای اینکه خداوند کافران روگردان از حق پروردگار را بعد از هلاک شدن‌شان و بلافاصله بعد از مرگ‌ و در همان روز مرگ وارد آتش می‌کند. آنان هم‌چنان ودر همین روزگار حاضر در آتش عذاب می‌شوند و صبح و شام به آن عرضه می‌شوند تا در آن عذاب گردند. منظور این نیست که در آتش -جهنم- صبح و شامی وجود دارد؛ چون آتش مانند خورشید چراغی همواره روشن و حرارت‌بخش است؛ بلکه مقصود این است که به حساب روزهای زمین که صبح و شام دارد آنها صبح و شام در آتش می‌مانند تا روز رستاخیز برسد؛ برای کسانی که بعد از مرگ وارد بهشت می‌شوند نیز چنین است و آنان نیز در تمام طول ۲۴ساعت و بر اساس تقویم زمینی صبح و شام در آن بهشت ساکن هستند؛ خود بهشت که صبح و شام ندارد. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {مُتَّكِئِينَ فِيهَا عَلَى الْأَرَائِكِ لَا يَرَوْنَ فِيهَا شَمْساً وَلَا زَمْهَرِيراً ﴿١٣﴾ } صدق الله العظيم، [الإنسان]
همانا که ذکر کردن " صبح و شام" بر حسب روزها و ایام زمین به این معناست که آنها از روزی که می‌میرند وارد بهشت می‌شوند و تا امروز و همین ساعت در آنجا بوده و صبح وشام روزی می‌خورند؛ یعنی آنها همین الان صبح و شام در آنجا رزق و روزی دارند. تصدق فرموده خداوند تعالی:
{فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا ﴿٥٩﴾إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُولَـٰئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يُظْلَمُونَ شيئاً ﴿٦٠﴾جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدَ الرَّحْمَـٰنُ عِبَادَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّهُ كَانَ وَعْدُهُ مَأْتِيًّا ﴿٦١﴾لَّا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا إِلَّا سَلَامًا وَلَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيهَا بُكْرَةً وَعَشِيًّا ﴿٦٢﴾تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَن كَانَ تَقِيًّا ﴿٦٣﴾} صدق الله العظيم [مريم].
و این یعنی اهالی آتش در خود آتش -جهنم- بوده و تا لحظه صدور این بیان صبح و شام در آن عذاب می‌شوند و اهالی بهشت نیز تا همین ساعت ساکن بهشت بوده و صبح و شام روزی خورده و در بهشت نعیم حاضرند و این دلیل و برهان این است که کسانی که اهل بهشت‌اند و مرده‌اند بر حسب ایام زمین؛ همین حالا ساکن بهشت‌اند.
تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُولَـٰئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يُظْلَمُونَ شيئاً ﴿٦٠﴾جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدَ الرَّحْمَـٰنُ عِبَادَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّهُ كَانَ وَعْدُهُ مَأْتِيًّا﴿٦١﴾لَّا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا إِلَّا سَلَامًا وَلَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيهَا بُكْرَةً وَعَشِيًّا﴿٦٢﴾تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَن كَانَ تَقِيًّا ﴿٦٣﴾} صدق الله العظيم،
و دلیل اینکه اهالی آتش از زمان مرگ تا به امروز بر اساس ایام زمین در آتش هستند را در این فرموده خداوند تعالی می‌یابید:
{وَحَاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ ﴿٤٥﴾النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أشدّ الْعَذَابِ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [غافر].

و این تصدیق فرموده خداوند تعالی است:

{فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِي النَّارِ لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ وَشَهِيقٌ ﴿١٠٦﴾خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّكَ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِّمَا يُرِيدُ ﴿١٠٧﴾ وَأَمَّا الَّذِينَ سُعِدُوا فَفِي الْجَنَّةِ خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّكَ عَطَاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ ﴿١٠٨﴾} صدق الله العظيم [هود].
شیخ فاضل جناب الزهرانی به حق اعتراف کن که ولو در این موضوع حق با امام ناصر محمد یمانی است؛ و به خاطر داشته باش که خودت در بیانت پیش از این حکم دادی که بیان این موضوع کافی است تا روشن گردد حق با چه کسی است و حکمت را در ادامه می‌آوریم:
و این اوج دانش یا جهل است... آیا "هر صبح و شام" در بهشت است یا آتش... و همین کافی است..حکمی که ابوفراس پیش از این داده بود تمام شد؛ او حکم داده بود که بیان همین آیه کافی است و اگر امام ناصر محمد یمانی در بیان این آیه او را خاموش ساخت همین بیان کافی برای جدا کردن اوج دانش از اوج جهل کافی است. معنی اعتراف تو به برتری این بیان ناصر محمد یمانی این نیست که او بی شک و تردید مهدی منتظر باشد؛ خیر به خدای من چنین نیست؛ اگر امام ناصر محمد یمانی به حق مهدی منتظر باشد سزاوار نیست که تمام علمای جن و انس بتوانند در گفتگویی که از قرآن عظیم باشد، ولو در یک نکته به او چیره شوند؛ چون امام ناصر محمد یمانی دلیلی که آنها از قرآن می‌آورند را گرفته و از خود قرآن به تفصیل آن را بیان می‌کند تا هیچ سلاحی در دست‌شان نماید. چون امام ناصر محمد یمانی با قرآن عظیم جهادی بزرگ با علمای امت می‌کند و سلاح او قرآن است و کسی نیست که با سلاح من به جنگ من بیاید و من به حق بر او چیره نشوم تا اگر حق را می‌خواهد تسلیم شود و اگر بخواهد از کتاب خداوند روگرداند، خداوند بین من و او حکم خواهد کرد که او خیرالفاصلین است.
در فرستادن این بیان تعجیل می‌کنیم تا انصار ثابت قدم شوند و وسوسه و خیالی از جانب شیطان از آنان برطرف شود و بصیرت یابند؛ و به اذن خداوند برای کسانی که بخواهند منتظر بمانند؛ بیانی دیگر به دنبال آن خواهد آمد...


وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخوكم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
ـــــــــــــــــــ

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36856

Admin
05-09-2015, 04:15 AM
- 25 -
الإمام ناصر محمد اليماني
13 - صفر - 1432 هـ
19 - 01 - 2011 مـ
۲۹-دی-۱۳۸۹ه.ش.
02:22 صباحاً
ـــــــــــــــــــــ

حــــد گناه زشت و قبیح زنا....

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله وآله الأطهار، والتابعين للذِّكر الحقّ من ربهم إلى يوم الدين..
سلام خداوند بر شما عزیزانم. این پاسخی فوری به عزیز من ضیاءالدین است؛ آفرین بر تو (بارک الله فیک) که نسبت به بیان حق ذکر بصیرت یافته‌ای؛ اما به چیزی که می‌گویم گوش کن: مراقب باش؛ عزیز من در بیان قرآن هیچ چیزی را از خودت نگو؛ چون کلمه " محصنه لفرجها" شامل متأهل و مجرد هر دو می‌شود؛ پاک‌دامنان را منحصر به زنانی که هنوز ازدواج نکرده‌اند نکن؛ بلکه پاک‌دامن یا " محصنه لفرجها" یعنی بانویی که دامن خود را زنا پاک نگاه می‌دارد و کسی که به او تهمت عمل قبیح و زشت زنا را بزند؛ به او بهتان زده و لازم است چهار شاهد برای آن بیاورد و اگر چنین نکند باید هشتاد ضربه تازیانه به او زد تا به ناحق آبروی مردم را نبرد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [النور].
مقصود خداوند از کلمه "غافلات" یا " بی‌خبر" چیست؟ مقصود این است که در برابر آن فرد صحبت نمی‌شود تا بتواند از خود دفاع کرده و بی‌گناهی خود را ثابت کند؛ بلکه درباره آبروی او در مقابل مردم سخن گفته می‌شود و با حرف و حدیث به آبروی او تعرض شده و خبر در بین مردم منتشر و برزبان آنها جاری می‌شود در حالی که آن بانو از این نسبت بری است و اینان هستند که مورد لعنت خداوند قرار می‌گیرند. خداوند درباره آنان می‌فرماید:
{إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيَا وَ الآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}.
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا ۚ وَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿٤﴾} صدق الله العظيم [النور].
و مقصود از کلمه محصنه را از خلال موضوعی که در آن آمده است؛ استنباط خواهید کرد و درمی‌یابید آیا مقصود بانویی پاک‌دامن است یا بانویی متأهل؟ از آنجا که گفتگوی ما بر سر بیان حد زنا برای بانوان متأهل کنیز و آزاد است که در این فرموده خداوند تعالی آمده است:
{فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم [النساء:۲۵].
و این حد کنیز متأهلی است که مرتکب عمل قبیح و زشت زنا شده است؛ تنبیه او نصف مجازاتی است که برای بانوان متأهل غیر کنیز مقرر شده؛ یعنی بانوی زنا کاری که به واسطه ازدواج محصنه به حساب می‌آید و در اینجا برای‌تان بیان شده که حد معین شده برای او، صد ضربه تازیانه است که شامل حال بانوان متأهل هم هست و به کنیز متأهل نسبت به بانوی آزاد متأهل تخفیف داده شده و حد او پنجاه ضربه است. سزاوار نیست که مقصود خداوند تعالی این باشد که حد کنیز زناکار متأهل نصف بانوانی باشد که دامان خود را پاک نگاه می‌دارند و عقل و منطق این را نمی‌پذیرد؛ چون خداوند تعالی حد زنا برای بانوان متأهل کنیز و آزاد را بیان می‌فرماید. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم
به فرموده خداوند تعالی بنگرید:
{فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم
سؤالی که مطرح می‌شود این است که: آیا سزاوار است برای بانوانی که دامان خود را پاک نگه می‌دارند(محصنات لفروجهن) درکتاب خداوند حدی مقرر شود تا خداوند تعالی بفرماید: : {فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم
لذا بی شک و تردید مقصود خداوند زنا کار آزاد متأهل ( زانیة الحرة المحصنة) است و حد زناکار کنیز متأهل چنین حدی مقرر شده است:
{نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ}،
وهمانا این تفصیل پروردگار عالمیان برای حد زنا که صد ضربه تازیانه است ؛ می‌باشد. برای کسانی که به گناه زنا نزدیک شوند؛ چه متأهل باشند چه مجرد و چه مرد و چه زن؛ حد زنا صد ضربه تازیانه است ؛ حد آنها یکسان است مگر برای کنیز و عبد که حد ایشان نصف عذاب زناکار آزاد است.
برادران من اگر از عقل و منطق خود استفاده کنید؛ حق پروردگار را دیده و نسبت به آن بصیرت پیدا می‌کنید چون منطقی و عقلانی نیست که بانوی زناکار را سنگسار کنید تا بمیرد؛ در حالی که برای کنیز زناکاری مانند او حد را پنجاه ضربه تازیانه بدانید؛ لذا حد بانوی شوهردار زناکار بی شک و تردید صد ضربه تازیانه است؛ آیا تقوا نمی‌کنید؟ هرکس نفسی را جز در برابر نفسی دیگر به قتل برساند؛ مانند این است که تمام مردم را کشته باشد؛ ای علمای امت چگونه درباره حد خداوند سرخود و از روی ظن و گمان حرف می‌زنید؟ از خدا پروا کرده و از من پیروی نمایید تا شما را به راه درست هدایت کنم. ما همچنان در این باره حرف داریم و به اذن خداوند امشب بیان دیگری صادر خواهد شد و این بیان را با عجله و به صورت فوری نوشتیم.

انصار عزیزم؛ به آنچه که در بیان امام مهدی می‌آید پای‌بند بمانید تا به مردم برعلیه امام ناصر محمد یمانی بهانه و حجت ندهید؛ خداوند شما را دوست بدارد و شما را به قرب خود برساند. از شما راضی باشد و شما را راضی نماید.

وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخوكم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36857

Admin
07-09-2015, 08:10 PM
- 26 -
الإمام ناصر محمد اليماني
14 -صفر- 1432 هـ
19 - 01 - 2011 مـ
۲۹-دی-۱۳۸۹ه.ش.
05:05 صبح
ــــــــــــــــــــ

انصار به شما وصیت می‌کنم اگر از بندگان مخلص «الرحمن» هستید؛ در گفتگوها به آداب و اخلاق عالیه پایبند باشید.

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمُرسلين النبيّ الأمي الأمين جدّي محمد رسول الله صلى الله عليه وآله الأطهار وسلم تسليماً. والصلاة و السلام بر جناب شیخ کریم ابوفراس الزهرانی و تمام علمای امت والصلاة والسلام بر تمام مسلمانان و برای شما صلوات می‌فرستیم باشد که خداوند شما را از تاریکی خارج و به نور ببرد که خداوند نسبت به مؤمنان رحیم است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلَائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ۚ وَكَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيمًا ﴿٤٣﴾} صدق الله العظيم [الأحزاب]،
و خداوند و فرشتگان او به نبی نیز درود و صلوات می‌فرستند و خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّ اللَّـهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ ۚ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم [الأحزاب].
عزیز من جناب شیخ الزهرانی؛ از بهترین مردمان باش؛ از کسانی باش که وقتی حق آمده در قرآن عظیم برایشان روشن شد، غرور و تعصب آنان را به گناه نمی‌کشاند و شایسته است از حق پیروی گردد. برتوست که به درگاه خداوند انابت نموده ودر پیشگاه او تضرع کرده و بگویی:
" خدایا، اگر امام ناصر محمد یمانی حقاً مهدی منتظر و خلیفه خداوند در زمین است؛ از تکذیب کردن خلیفه خداوند مهدی منتظر، به تو پناه می‌آورم. خداوندا؛ پاک و منزهی و ما چیزی جز آنچه که تو به ما آموخته‌ای نمی‌دانیم همانا که تو علیم و حکیمی؛ پروردگارا برانگیخته شدن مهدی منتظر را عامل حسرت برای ابوفراس قرار مده. خداوندا اگر امام ناصرمحمد یمانی؛ حقاً مهدی منتظر است؛ عبد تو بر ذمه توست؛ پس به رحمت خود مرا از انصار پیشگام برگزیده در دوران گفتگو قبل از ظهور قرار ده؛ ظهوری که در آیات محکم ذکرآمده است که با بزرگ‌ترین فتح روی خواهد داد؛ شب ظهورمهدی منتظر خلیفه خداوند برای تمام بشر در حالی که تمام روگردانان ازذکر خوار و زبون شده‌اند".

ابوفراس؛ به خداوند قسم تو هم از اهداف امام هستی و ما در مورد تو کوتاهی نمی کنیم اگراز کسانی باشی که با روشن شدن حق، از آن پیروی می‌کنند؛ امیدواریم خداوند به خاطر اعمالت و آزاری که به ما می‌رسانی، تو را مورد مؤاخذه قرار ندهد و عزیز من تو را مورد مغفرت خویش قرار دهد که پروردگارم غفور و رحیم است؛ پس از شاکران باش.

برادرگرامی؛ به خداوند بزرگی که به استخوان‌های پوسیده و پراکنده حیات می‌بخشد و پروردگار آسمان‌ها وزمین و مابین آنها و پروردگارعرش عظیم است سوگند که سیاره عذاب به همان ترتیبی که برایتان به تفصیل بیان نمودیم؛ حقیقتی است که درکتاب آمده است و من امام مهدی ناصر محمد یمانی هستم و این خداوند؛ پروردگار من و شماست که درباره شأن من فتوا داده و من نسبت دروغ به خداوند نداده‌ام؛ سبحان الله العظیم...آیا عقل و منطق می‌پذیرد که امام ناصر محمد یمانی شما را منع کند که از روی گمان چیزی درباره خداوند نگویید-چون گمان کسی را از حق بی‌نیازنمی‌کند- خود بدون اینکه مطمین باشد بگوید من مهدی منتظر خلیفه خداوند در زمین هستم؛ من درمورد شخصیت مهدی منتظر و اینکه بی شک و تردید مهدی منتظر هستم دروغ نگفته‌ام.

برادرگرامی تصور نکن که اگر خداوند تو را عذاب کند؛ ناصر محمد یمانی خوشحال می‌شود؛ به خداوند قسم که چنین نیست؛ به راستی که من به خاطر تو بسیارمحزون هستم و امیدوارم خداوند تو را به خاطر کاری که با ما می‌کنی؛ عذاب نکند که پروردگارم غفور و رحیم است. می‌خواهم نصیحتی به تو بکنم ؛ با خداوند خلوت کرده و از صمیم قلب و با صداقت به او نجوا کن و از او بخواه که اگر ناصر محمد یمانی واقعاً خلیفه حق خداوند امام مهدی است؛ برانگیخته شدن او برای ابوفراس مایه حسرت نباشد مانند برخی از قریش که خداوند برانگیخته شدن محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- را مایه حسرت آنان قرار داد. عزیز من شاکر باش که خداوند مقدر نموده در دوران برانگیخته شدن مهدی منتظرزندگی کنی تا او تو را با قرآن مجید به راه خداوند عزیز و حمید هدایت نماید.
عزیزان من؛ به من کمک کنید تا شما را نجات دهم؛ عزیزان من، به من کمک کنید تا امت شما را نجات دهم؛ کمکم کنید تا صفوف‌تان را متحد ساخته و پراکندگی‌تان را مرتفع سازم تا شوکت‌تان تقویت گردد و تفرق در دین اسلام را از بین ببرم . من مردم را به سوی اسلام دعوت می‌کنم نه به سوی شیعه و سنی و سایر فرق اسلامی. سخن خداوند تعالی را به خاطر داشته باشید که می‌فرماید:

{وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّـهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ﴿٣٣﴾وَلَاتَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ ﴿٣٤﴾وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَايُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [فصلت].
انصار پیشگام برگزیده‌ای که مردم را به سوی خداوند دعوت می‌کنید! در برابر آزار مردم صبور باشید و به امام ناصر محمد یمانی اقتدا کرده و بدی را با نیکی پاسخ دهید؛ ما اخلاقیات زشت را به شما یاد نداده‌ایم؛ ناسزا گویی و سب و شتم را به شما آموزش نمی‌دهیم؛ بلکه به شما وصیت می‌کنیم تا برای تحقق هدایت مردم، صبر پیشه کنید. حق در میان مسلمانان غریب شده است؛ همان‌گونه که در ابتدای امر در میان کافران غریب بود. مسلمانان به عقایدی عادت کرده‌اند که مخالف آیات محکم کتاب است و نمی‌دانند با آیات محکمی که از نزد پروردگارشان نازل شده مخالفت می‌کنند؛ پس چگونه در برابر آنان صبر پیشه نکرده و برادران مسلمان‌تان را نمی‌بخشید؟ امام مهدی به خاطرخودش خشمگین نمی‌شود؛ بلکه زمانی که می‌بینید من غضب می‌کنم؛ علت آن سب و شتم خودم نیست که من در این موارد صبر جمیل در پیش می‌گیرم؛ عصبانیت و غضب من زمانی است که می‌بینم به حدود خداوند تعدی می‌کنند؛در اینجاست که هیچ صبری در برابر مسلمانان نمی‌کنم چون آنان به کتاب خداوند قرآن عظیم ایمان دارند و من با همین کتاب برای آنان حجت می‌آورم و حق را همان‌گونه که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بیان می‌فرمود؛ برای ایشان روشن می‌نمایم. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}صدق الله العظيم [النحل:۴۴].
من انسانی هستم که خداوند بیان حق را به اومی‌آموزد [اشاره به آیات کریمه سوره الرحمن: الرَّ‌حْمَـٰنُ﴿١﴾ عَلَّمَ الْقُرْ‌آنَ ﴿٢﴾ خَلَقَ الْإِنسَانَ ﴿٣﴾ عَلَّمَهُ الْبَيَانَ﴿٤﴾ ] ‌و سزاوار نیست چیزی جز حق به خداوند نسبت دهم؛ سزاوارنیست که از روی گمان و ظن به خداوند نسبت دهم که گمان کسی را از حق بی‌نیازنمی‌کند. موردی نخواهید یافت که من بیان محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- را انکار ‌کنم؛ چون آنچه که حق باشد با آیات محکم کتاب خداوند در تعارض نبوده و عقل و منطق نیز آن را می‌پذیرد؛ ولی ما آنچه را که مخالف آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم باشد؛ انکارمی‌کنیم. برای مثال مهدی منتظر عذاب در قبر را از آن رو که در آیات محکم ذکر به آن اشاره نشده، رد نمی‌کند؛ بلکه از آن جهت آن را رد می‌کند که مخالف آیاتی است که در محکمات کتاب درباره عذاب بعد از مرگ آمده است؛ چون پروردگار فتوا می‌دهد که عذاب برزخی در خود آتش جهنم است نه در قبر؛ انکار حد سنگسار برای زناکار متأهل نیز به سبب عدم وجود این حکم در آیات محکم ذکر نیست؛ بلکه مهدی منتظر آن را رد می‌کند چون سنگسار مخالف حد معین شده برای زنا در آیات محکم کتاب خداوند است.
می‌بینم برخی از محققان می‌گویند:" ناصر محمد یمانی؛ چگونه برای مجرد و متأهل حد یکسان مقرر می‌کنی؛ این ظلم نیست؟." امام مهدی در پاسخ ایشان می‌گوید: آنچه که شما می‌کنید ظلم است؛ چگونه حد زنا برای کنیز متأهل را تنها پنجاه ضربه تازیانه می‌دانید؛ در حالی که او شوهر دارد ولی برای زنی که مانند او شوهردار ولی غیر کنیز است؛ حد سنگسار تا مرگ را معین می‌کنید؛ آیا فکرنمی‌کنید؟ یکی از شما می‌گوید: " ای مرد؛ تو هرچه که می‌خواهی می‌کنی و هرچه که دلت می‌خواهد می‌گویی؛ چگونه حد مجرد و متأهل یکی است؟ ناصر محمد عقل و منطق می‌گوید زن آزادی که مجرد است و شوهر ندارد ممکن است زنا کند؛ اما زن آزاد متأهل که بهانه‌ای برای زنا ندارد؛ چطور حد زنا را برای آنها یکی می‌دانی؟" امام مهدی ناصرمحمد یمانی در پاسخ او می‌گوید: عزیز من مگر نمی‌دانی در آیات محکم کتاب حد زنا برای کنیز متأهل علی‌رغم اینکه شوهر دارد؛ پنجاه ضربه تازیانه مقررگردیده است؟ در حالی که می‌بینید حد زناکار مجردی که شوهر ندارد صد ضربه معین شده است؛ آیا نمی‌بینی نظریه تو غلط است؟ عدم ازدواج و مجرد بودن حجت و بهانه برای تعدی به آبروی مردم نیست! ازجاهلان نباش و از پیش خود به خداوند نسبت نده! خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید؛ خداوند حد زنا را صد ضربه تازیانه مقرر فرموده؛ پس چرا شما زنا را به دو دسته‌ی زنای متأهلین و زنای مجردان تقسیم می‌کنید؟ زنا یعنی با زنی که حلال نیست، زنا کردن؛ فرقی ندارد مجرد باشد یا متأهل. این تعریف زنا در آیات محکم کتاب خداوند بوده و بر تمام مؤمنان حرام شده است. هرکس ازاین خط عبور کند؛ فرقی ندارد مجرد باشد یا متأهل؛ صد ضربه تازیانه برایش مقرر گردیده است. خداوند حد زنا را از حدودی قرار داده که به شدت واضح است و چنان آن را به فصاحت بیان نموده که برای عالم و جاهل قابل فهم ودرک باشد؛ آیات بینه‌ای که همگان آن را می‌فهمند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{سُورَةٌأَنزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنزَلْنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَّعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ﴿١﴾الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌفِي دِينِ اللَّـهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [النور]
یا شما معنای کلام خداوند تعالی را نمی‌دانید که می‌فرماید:
{وَأَنزَلْنَافِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَّعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ﴿١﴾الزَّانِيَةُوَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلَاتَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّـهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌمِّنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿٢﴾} مقصود خداوند این است که این آیات بینه هستند؛ یعنی برای عالم و جاهل روشن و واضح می‌باشند.
ای علمای امت؛ ما هم‌چنان موارد زیادی داریم که می‌خواهیم درباره آنها گفتگوکنیم؛ اما می‌بینم یکی از برادران من از علمای امت می‌گوید:" دیگر چیزی از سنت مانده که تو آن را درهم نکوبیده باشی؟" امام ناصر محمد یمانی در پاسخ ایشان می‌گوید: همانا که ما افتراهایی که شیاطین بشر وارد سنت نبوی کرده‌اند را درهم کوبیده و نابود می‌کنیم؛ موردی پیدا نمی‌کنید که ما جز آنچه که مخالف آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم باشد را انکار کرده باشیم. اما هرآنچه از سنت نبوی که حق باشد؛ خواهید دید که با بیان امام ناصر محمد یمانی موافقت دارد؛ به خداوند قسم که من بسیاری از روایات و احادیث را نمی‌دانم؛ چون من تنها کمی از آنچه را که شما در کتب خود نگاشته‌اید خوانده‌ام و آنچه را که بر حسب تصادف با آن روبرو شده‌ام را به قرآن عرضه کردم؛ آنچه که مخفی مانده بسیار بیشتر است؛ چون هزاران حدیث وجود دارد که برخی از آنها حق است ولی اکثرشان باطل‌ و دروغند و آنها را مخالف آیات محکمی می‌یابید که در قرآن عظیم از سوی پروردگارتان نازل شده است.
ای مردم؛ من به دلیل فتوای پروردگارم که فرمود:

[وما جادلك عالم من القرآن غلبته]
[عالمی نیست که از قرآن با تو مجادله کند و بروی چیره نشوی] ؛
از جدال درباره‌ی سنت نبوی دوری می‌کنم؛ چون بر من واجب شده است که از قرآن عظیم برای شما حجت بیاورم؛ منطقی هم نیست که از علمای مسلمین و یهودی ومسیحی دعوت کنم تا بر اساس کتاب البخاری و مسلم که نزد اهل سنت است و یا کتاب بحارالأنوار شیعیان حکمیت کنند! بلکه من از علمای مسلمین و مسیحی ویهودی دعوت می‌کنم تا حکمیت بر اساس کتاب خداوند قرآن عظیم را بپذیرند ومن با برهان قاطع علمی از قرآن عظیم بر همه آنها چیره می‌شوم و با قرآن مجید آنان را به راه خداوند عزیز و حمید هدایت می‌نمایم.همانا که امام مهدی آنچه را که در قرآن عظیم برای‌شان نازل شده؛ روشن می‌کنند؛ همان‌گونه که محمدرسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- برای مردم چنین می‌کردند؛ و برای همین می‌بینید که آنچه که از بیان محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- از قرآن در سنت نبوی باقی مانده متطابق با بیان امام مهدی از قرآن با خود قرآن است و هرچه که مخالف قرآن و سنت بیان آن باشد افترایی است که به خداوند و رسولش زده شده است؛ اگر می‌دانستید....

آنچه که می‌خواهیم این است که در این بیان نظر انصار را به این امر جلب کرده وتذکر دهیمکه اگر از بندگان مخلص خداوند رحمان هستند؛ ضروری است درگفتگوها به آداب و اخلاق عالیه پای‌بند باشند و ما صفات این بندگان راکه در آیات محکم کتاب خداوند آمده است به ایشان یاد داده‌ایم؛ خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَعِبَادُالرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَاخَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا ﴿٦٣﴾ وَالَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِيَامًا ﴿٦٤﴾ وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَااصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا ﴿٦٥﴾إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا ﴿٦٦﴾ وَالَّذِينَ إِذَاأَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَٰلِكَ قَوَامًا ﴿٦٧﴾ وَالَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَوَلَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بالحقّ وَلَايَزْنُونَ وَمَن يَفْعَلْ ذَٰلِكَ يَلْقَ أَثَامًا ﴿٦٨﴾ يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَيَخْلُدْ فِيهِ مُهَانًا ﴿٦٩﴾ إِلَّا مَنتَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَٰئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿٧٠﴾ وَمَن تَابَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَابًا ﴿٧١﴾وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّواكِرَامًا ﴿٧٢﴾ وَالَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْهَا صُمًّا وَعُمْيَانًا ﴿٧٣﴾ وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍوَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا ﴿٧٤﴾ أُولَٰئِكَ يُجْزَوْنَا لْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلَامًا﴿٧٥﴾ خَالِدِينَ فِيهَا حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا ﴿٧٦﴾} صدق الله العظيم [الفرقان].
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخوكم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36858

Admin
02-11-2015, 04:58 AM
- 27 -


الإمام ناصر محمد اليماني
18 - صفر - 1432 هـ
24 - 01 - 2011 مـ
۴-بهمن-۱۳۸۹ه.ش.
05:13 صباحاً
ـــــــــــــــــــــ

با عقل و منطق درخواهید یافت بین کلام خداوند و کلام شیطان اختلاف زیادی وجود دارد....

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله وآله الأطهار والسابقين الأنصار وجميع المُسلمين الذين لو تبين لهم الحقّ لاتَّبعوه إلى يوم الدين..
سلام خداوند برگروهی از شما علمای امت که خداوند آنان را از دعوت امام ناصر محمد یمانی در دوران "گفتگو قبل از ظهور" آگاه کرده است و سلام خداوند بر حق جویان عالم....
عزیزان من؛ شایسته است به خداوند جز حق نسبت داده نشود؛ ممکن است یکی از حق‌جویان بخواهد بگوید:" ناصر محمد یمانی؛ ممکن است به ما بگویی از کجا بدانیم که تو جز حق به خداوند نسبت نمی‌دهی؟"امام ناصر محمد یمانی در پاسخ او می‌گوید: برتوست که به حجتی که امام ناصر محمد یمانی برای مردم می‌آورد توجه کرده و دقت کنی برهان علمی او سخن چه کسی است؟ آیا از پیش خود سخن می‌گوید یا اینکه سخنان خداوند را از آیات محکم کتاب او می‌آورد؟ سپس تدبر کن سخنی که امام ناصر محمد یمانی به عنوان حجت مطرح می‌کند؛ از نظر عقلی برایت قانع کننده است یا خیر؟ به عقل و افکار مردم کاری نداشته باش،‌ ای حق‌جو بدان که حجت خداوند بر تو عقل مردم نیست بلکه حجت خداوند در برابر تو در وجود خودت نهفته است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{بَلِ الْإِنسَانُ عَلَىٰ نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ ﴿١٤﴾ وَلَوْ أَلْقَىٰ مَعَاذِيرَهُ ﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [القيامة].
از چیزی که نمی‌دانی حق آمده از نزد خداوند است و عقل و منطقت آن را نمی‌پذیرد، پیروی مکن؛ چون عقل حجت خداوند برتوست واز آن مورد سؤال واقع خواهی شد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَـٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
به یقین بدان که اگر از عقل استفاده کرده و در مورد سخنان تفکر کنی؛ عقلت حق را گم نمی‌کند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا} صدق الله العظيم [سبأ:۴۶].
و از آنجا که من امام مهدی منتظر با قرآن مجید شما را به راه خداوند عزیز و حمید هدایت می‌کنم؛ هر انسان عاقلی را به چالش کشیده و اعلام می‌کنم اگر با تفکر و تدبر به برهان‌های علمی که امام ناصر محمد یمانی در گفتگوهای خود بیان می‌کند توجه کند؛ خواهد دید که عقلش در برابر حق تسلیم خواهد شد؛ اما عقل قدرتی علیه انسان ندارد ( مترجم:عقل یا بصیرت نمی تواند به انسان فرمان دهد، نفس حاكم براوست) و خداوند در روز ملاقات با خداوند از عقل انسان به عنوان شاهدی برعلیه او استفاده خواهد کرد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا كُنتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَنْ يَشْهَدَ عَلَيْكُمْ سَمْعُكُمْ وَلَا أَبْصَارُكُمْ} صدق الله العظيم [فصلت:۲۲].
سمع و بصر اولین شاهدان حق برعلیه انسان خواهند بود، چرا که اگر از عقل و منطق استفاده شود، دیده بصیرت از شناختن حق ناتوان نبوده و کور نیست،. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَـٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
ای عزیزان من از خدا بترسید و به عقلی که باعث تمیز شما از حیوانات می‌شود که قادر به تفکر نیستند؛ پناه برید. به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم؛ اگر در بیانات امام مهدی تدبر کنید؛ عقلتان جانب امام مهدی ناصر محمد یمانی را می‌گیرد و به شما می‌گوید حرف او حق است و راه راست -صراط مستقیم- را نشان می‌دهد. هر انسان عاقلی که از برهان‌های علمی که امام مهدی در برابرافراد مرددی مثل ابوحمزه و امثال او می‌آورد با خبر شده و آنها را پی می‌گیرد، از این تحدی حق باخبر است؛ همانا که ابوحمزه - که همان ابوفراس الزهرانی است- از جمله کسانی است که خداوند در مورد آنها فتوا داده حق را با باطل می‌پوشانند. اما چگونه حق را با باطل می‌پوشاند؟ اینکه فتوای حق را بی شک و تردید باطل وانمود می‌کند. مثل همین فتوایی که درباره امام ناصر محمد یمانی داده و گفته او همسران انبیا را متهم می‌کند که زناکارند! بیایید تا به حکمت خبیثانه‌ی ابوحمزه- ابوفراس الزهرانی در زدن چنین اتهامی به ناصر محمد یمانی توجه کنیم. علت کار او این است که برادران اهل سنت تصور کنند او به ناحق به عائشه بد می‌گوید؛ اینجاست که برای‌تان روشن می‌شود ابوفراس از آنانی است که حق را با باطل می‌پوشانند و با گفتن اینکه امام ناصر محمد یمانی همسر انبیا را متهم به زنا می‌کند؛ سعی دارد مانع بزرگی در مسیر دعوت امام ناصر محمد یمانی ایجاد نماید. اگر ابوفراس از کسانی نبود که حق را باطل جلوه می‌دهند می‌گفت ناصر محمد یمانی زن نبی الله نوح و زن نبی الله لوط را متهم به زنا کرده است؛ چون می داند امام ناصر محمد یمانی این فتوا را تنها در مورد یکی از همسران نوح علیه الصلاة و السلام و هم‌چنین همسر لوط علیه الصلاة و السلام داده است و جز این دو نفر به احدی از همسران انبیا-علیهم الصلاة و السلام- اشاره‌ای نکرده است.
اما أبو فراس كه همان محموى المصری است می‌‌داند امام ناصر محمد یمانی به حق او را گیر انداخته است؛ چرا که خیانت همسران نبی الله نوح و نبی الله لوط فتوای امام ناصر محمد یمانی نیست؛ بلکه خداوند و پروردگار عالمیان که علام الغیوب است در این آیه چنین فتوایی را داده و فرموده است:
{ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ كَفَرُوا اِمْرَأَةَ نُوحٍ وَاِمْرَأَةَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ} صدق الله العظيم [التحريم:۱۰].
پس بیایید تا از آیات محکم کتاب خداوند به یقین بدانیم که زن نبی الله نوح به وی خیانت کرده است؛ در مناجات نوح یا پروردگارش و در پاسخ حقی که پروردگارش به او می‌‌دهد این نکته را پیدا می‌کنیم:
{رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الحقّ وَأَنتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ ﴿٤٥﴾ قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَن تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [هود]،
به پاسخی که پروردگار عالیمان به نبی خود نوح علیه الصلاة والسلام می‌دهد بنگرید:
{قَالَ يَانُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِك}
بار دیگر در فتوای حق خداوند به نبی‌اش تدبر کنید:
{قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ}
این فتوای خداوند به نبی‌اش است که می‌فرماید:
{{{يَانُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ}}}..
خوب به این پاسخ تفکر کنید:
{{{{قَالَ يَانُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ}}}}.
سؤالی که مطرح می‌شود این است که: آیا مقصود خداوند این است که پسر نوح از ذریه او نیست؟ و جواب را در آیات محکم کتاب در این فرموده خداوند تعالی می‌یابید:
{وَلَقَدْ نَادَانَا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ ﴿٧٥﴾وَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ ﴿٧٦﴾وَجَعَلْنَا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْبَاقِينَ﴿٧٧﴾} صدق الله العظيم [الصافات].
عزیزان من؛ می‌بینید کسی که خود را با نام ابوفراس می‌نامد و همان ابوحمزه مصری است؛ چگونه حق را با باطل می‌پوشاند و می‌خواهد مردم را به شدت از حق دور کند؟ به خدا که مستحق این است که مورد لعنت خدا و ملائکه و تمام مردم قرار گیرد؛ اما ما صبری جمیل پیشه می‌کنیم. در هر حال شما دانستید مردی را که شب و روز با امام مهدی منتظر محاربه کرده و در تلاش است تا نور خداوند را با هر وسیله و از هر راهی که شده؛ خاموش نماید کیست. خود را از مکر خداوند در امان می‌داند و تنها قوم کافران هستند که خود را از مکر خداوند در امان می‌دانند؛ اما خداوند نمی‌گذارد تا اين كه سرانجام نور خود را كامل كند، هرچند كافران از ظهور آن خشنود نباشند.
اما شیخ فاضل السودانی و دوستش؛ به خداوند قسم اگر به اقدامات خود برای دور کردن مردم از امام مهدی ناصر محمد یمانی ادامه دهید؛ خداوند برای هر یک از شما شیطانی سرکش می‌گمارد تا شما را از راه درست دور کنند در حالی که به تصور خود از هدایت‌شدگان هستید. اما این امر محقق نخواهد شد مگر بعد از اینکه خداوند دانست شما می‌دانید امام ناصر محمد یمانی در فلان مسئله به حق سخن می‌گوید ولی در آن مورد از حق اعراض می‌کنید و دانسته حقی را که در سخن اوست منکرید. اینجاست که گماشتن شیطان محقق می‌شود تا خداوند شما را از اصحاب جهنم قرار دهد ؛ همان کسانی که با وجود یقین کردن به "حق" حاضر به اعتراف و اقرار به "حق" نیستند سبحان الله!. شیخ السودانی تو مرا به سوی امری بسیار بد دعوت می‌کنی؛ توبه‌ای که تو مرا به سوی آن می‌خوانی توبه‌ای بسیار بد است؛ این تو هستی که حکمیت خداوند را نمی‌پذیری؛ بلکه می‌خواهی طاغوت، شیطان رجیم حکم کند. چون من از حکم خداوند در آیات محکم کتابش فتوا می‌دهم و ازشما دعوت می‌نمایم از کتاب خداوند قرآن عظیم پیروی کنید ولی جناب شیخ السودانی از من می‌خواهد از دعوت به سوی کتاب خداوند توبه نمایم!! چقدر تو عالم بدی هستی و الله العظیم... و چقدر نصیحت تو ناپسند است؛ چقدر توبه‌ای که تو مرا به سوی آن می‌خوانی بد است؛ اینکه از دعوت به پذیرش حکمیت بر اساس کتاب خداوند و تبعیت از آن توبه کنم! آیا از نظر تو این توبه حق است؟ چقدر نصیحت تو شبیه نصیحت مردی است که به قرین و هم‌نشین خود می‌گفت:
{أَإِنَّكَ لَمِنَ الْمُصَدِّقِينَ ﴿٥٢﴾أَإِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَدِينُونَ ﴿٥٣﴾قَالَ هَلْ أَنتُم مُّطَّلِعُونَ ﴿٥٤﴾فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَوَاءِ الْجَحِيمِ ﴿٥٥﴾قَالَ تَاللَّـهِ إِن كِدتَّ لَتُرْدِينِ ﴿٥٦﴾وَلَوْلَا نِعْمَةُ رَبِّي لَكُنتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ ﴿٥٧﴾} صدق الله العظيم [الصافات].
و به همین ترتیب امام ناصر محمد یمانی می‌گوید جناب شیخ السودانی: اگر نعمت خداوند بر من نبود؛ و اگر به دعوت تو عمل کرده و از حکمیت بر اساس کتاب خداوند توبه کرده بودم و هم چنین از پیروی از کتاب خداوند توبه کرده بودم؛ من نیز از احضارشدگان-به دوزخ- می‌شدم. جناب شیخ السودانی پناه به پروردگار من و پروردگار تو از اینکه تا آسمان‌ها و زمین برجاست، به نصیحت تو عمل نمایم. چقدر بد نصیحتی است و چقدرعلم تو و هم فکران تو ناپسند و بد است.
و اما محمود المصری ولی شیطان رجیم همان ابوفراس الزهرانی است. او نیست مگر از جمله شیاطین بشر و شیاطین خود را برای جنگ با امام مهدی ناصر محمد یمانی وقف کرده‌اند او که در راه خداوند از ملامت هیچ ملامت‌گری نمی‌هراسد چون امام ناصر محمد یمانی مسلمانان و یهود و نصارا را به پیروی از کتاب خداوند قرآن عظیم دعوت می‌کند و فتوا می‌دهد هرچیزی که در تورات و انجیل و سنت نبوی برخلاف آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم است ازجانب خدا نیست؛ یعنی از جانب طاغوت و شیطان رجیم است که از زبان اولیائش بیان شده‌ است تا برضد آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم باشد و اولیای طاغوت به آنها استناد کرده و با کسی که مردم را به حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم دعوت می‌کند مجادله نمایند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُون}صدق الله العظيم [الأنعام:۱۲۱].
چون افتراهایی که شیاطین بشر بر زبان می‌آورند از پیش خودشان نیست بلکه از شیطان اکبر ابلیس است که آن افتراها را به شیاطین بشر یاد می‌دهد؛ کسانی که با تظاهر به ایمان؛ کفر و مکر خود را برای دور کردن مردم از ذکر-قرآن- پنهان می‌کنند. لذا ای مردم با بکار بردن عقل و منطق می‌توانیم دریابیم بین کلام خداوند و کلام شیطان چه اختلاف بزرگی وجود دارد. در این امر شک و تردیدی نیست چرا که کلام شیطان باید با کلام خداوند که در آیات محکم کتابش آمده است متناقض بوده و به کلی برخلاف آن باشد. به همین دلیل است که خداوند راه کشف احادیث دروغی که در سنت نبوی جعل شده‌اند را می‌آموزد. اگرحدیثی از خداوند نباشد؛ بین آن حدیث و آیات محکم قرآن اختلاف بسیار زیادی خواهید یافت. خداوند تعالی می‌فرماید:
{مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿٨٠﴾وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآن وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافاً كَثِيرًا ﴿٨٢﴾وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].
خداوند خبر کسانی را به شما می‌دهد که از اولیای طاغوت هستند و با تظاهر به ایمان؛ مکر بزرگ خود را برای بازداشتن شما از ذکر محفوظ از تحریف خداوند، پنهان می‌کنند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّـهِ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّـهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ ﴿١﴾اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [المنافقون].
خداوند سپس به شما خبر می‌دهد که حکمت خبیثانه آنها چیست و چرا ایمان خود را سپرمی‌کنند؛ آنها با این استتار باعث می‌شوند شما تصور کنید که از صحابه محمد - رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم - و از راویان حدیث برای مردم هستند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآن وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافاً كَثِيرًا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].
بر اساس کلام خداوند درباره چگونگی کشف احادیث دروغ و مفتری؛ باید حدیث را به کتاب خداوند قرآن محفوظ از تحریف عرضه کرد؛ خداوند به شما آموخته که اگر محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- آن حدیث را نگفته باشند؛ بی شک و تردید بر خلاف حکم خداوند است که در آیات محکم کتابش آمده است و در این هیچ شک و تردیدی نیست. اما جناب شیخ السودانی از مهدی منتظر می‌خواهد از این دعوت حق توبه نماید! و يا سُبحان الله العظيم آیا از نظر تو توبه این است که مردم به پیروی از آنچه که مخالف آیات محکم کتاب خدا قرآن است و در سنت نبوی آمده دعوت شوند؟ هیهات هیهات... به پروردگار آسمان‌ها وزمین سوگند که امام مهدی تا زنده است از حق به سوی باطل توبه نخواهد کرد. اینکه بنده توبه کند و از پیروی حق به تبعیت از باطل بپردازد؛ توبه‌ی بسیار بدی است. پناه به خدا که تا زنده‌ام به نصیحت تو گوش کنم وامیدوارم خداوند ثبات به من عنایت نماید تا مرا نسبت به آنچه که خداوند در آیات محکم کتابش قرآن عظیم نازل نموده گرفتار فتنه نکنید. امام مهدی ناصر محمد یمانی با آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم بر شما چیره و مهیمن شده و پژوهش‌گران این امر را درخواهند یافت. ما در برابر کسانی که با سخنان باطل تردید ایجاد می‌کنند به حق حجت آورده و افتراهایی که طاغوت وارد سنت نبوی کرده نابود و متلاشی می‌کنیم تا سنت جدم محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- را از احادیث دروغ به کلی پاک‌سازی کنیم. و اما احادیث درست و حق، پناه برخدا که آنها را تکذیب کنم؛ بلکه به خداوند بزرگ قسم یقین من به احادیث حق نبوی درست به اندازه یقین من به قرآن عظیم است چون اگر حدیث حق نبی را انکار کنم یعنی آیات خداوند در قرآن عظیم را انکار نموده‌ام. در این مورد مثالی برای‌تان می‌آورم و در ادامه احادیثی را می‌آورم که بی شک وتردید از النبيّ عليه الصلاة والسلام است:
رسول الله صلى الله عليه وسلم فرموده‌اند:
[من كذب علي متعمداً فليتبوأ مقعده من النار].
[کسی که عامدانه دروغ به من نسبت دهد در آتش می‌افتد]
رسول الله صلى الله عليه وسلم فرموده‌اند:
[إنكم ستختلفون من بعدي، فما جاءكم عني فاعرضوه على كتاب الله فما وافقه فمني وما خالفه فليس مني].
[ بعد از من دچار اختلاف خواهید شد. چیزی که از من نقل شده را به کتاب خداوند عرضه کنید؛ اگر موافق آن بود از من است و اگر مخالف آن بود از من نیست]
و رسول الله صلى الله عليه وسلم فرموده‌اند:
[من حدث عني بحديث يرى أنه كذب فهو أحد الكاذبين].
[ هرکس حدیثی را که می‌بیند دروغ است از من نقل کند در زمره دروغ‌گویان است]
و رسول الله صلى الله عليه وسلم فرموده‌اند:
[ما جاءكم عني فاعرضوه على كتاب الله فإن وافقه فأنا قلته وإن لم يوافقه فلم أقله].
صدق عليه الصلاة والسلام..
[آنچه که از من به شما رسیده به کتاب خداوند عرضه کنید؛ اگر موافق آن بود از من است و اگر مخالف آن بود از من نیست]
لذا جناب شیخ السودانی؛ تا زمانی که از پذیرش حکمیت آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم سرباز زنید نه به کتاب خداوند پای‌بندید و نه به سنت حق رسولش تمسک جسته‌اید؛ اگر قرآن را تفسیر کنید؛ آن را با نظر و آرای خود تفسیر کرده‌اید ولی محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- فرموده‌اند:
[من فسر القرآن برأيه فليتبوأ مقعده من النار]. صدق عليه الصلاة والسلام.
[هرکس با نظر و رأی خود قرآن را تفسیر کند؛جایش در آتش است]
و برای همین است که می‌بینی امام مهدی ناصر محمد یمانی قرآن را با آیاتی از خود قرآن که درست در همان موضوع آمده‌اند، تفسیر می‌کند و بیان حق را به صورت مفصل برای‌تان تشریح می‌نماید. از آنجا که من امام مهدی می‌دانم که غیر از حق به خداوند نسبت نمی‌دهم؛ به همین دلیل است که می‌بینید نتیجه گفتگو را قبل از آن اعلان می‌نمایم؛ هم چنان که در صفحات اول این گفتگو این عمل را انجام دادم. و حالا برای‌تان روشن شد که حق با امام ناصر محمد یمانی است؛ مگراینکه کسی از پیروی از عقل خود سرباز زند، چون عقل بی شک و تردید جانب امام ناصر محمد یمانی را می‌گیرد و برای صاحبش شهادت می‌دهد که این ناصر محمد یمانی است که حق را می‌گوید نه ابوحمزه الزهرانی یا السودانی و هزاران نفر از کسانی که این گفتگو را در اینجا یا پایگاه من دنبال می‌کنند به این امر شهادت می‌دهند. ما با آیات محکم قرآن عظیم به درهم کوبیدن و نابود کردن عقاید طاغوت ادامه خواهیم داد و خردمندان بی شک و تردید خواهند دید که برهان‌های حق علمی در نزد امام ناصر محمد یمانی است و از اداره ناظرین بر این گفتگوی مبارک خواهش می‌کنیم امانت دار بوده و عدالت را رعایت نمایند و هم چنان به بی طرفی خود ادامه دهند تا بتوانیم با آیات محکم کتاب تمامی عقاید باطل را نابود کرده و درهم بکوبیم. به انصار هم می‌گوییم که به خداوند قسم من می‌دانم چقدر از دست کسانی که بدون داشتن علم و دانش از سوی خداوند در آیات الهی مجادله می‌کنند، خشمگین هستید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّـهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ ۖ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّـهِ وَعِندَ الَّذِينَ آمَنُوا ۚ كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّـهُ عَلَىٰ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [غافر]،
من از شدت خشمی که درقلب‌های‌تان نسبت به این مستکبران دارید آگاهم؛ کسانی که بدون داشتن برهان از نزد پروردگارشان؛ در مورد بیان حق آیات الهی مجادله می‌کنند. اما انصار عزیزم صبر پیشه کنید صبر... تا زمانی که امام مهدی منتظر آماده وحاضر است گفتگو را به امام مهدی ناصر محمد یمانی بسپارید که" با وجود آب تیمم باطل است". من به شما به راستی وعده می‌دهم که به اذن خداوند نه شما را شرمسار کنم و نه باعث شکستتان شوم. خواهید دید امام ناصر محمد یمانی به حق چیره و مهیمن است. ابوحمزه و امثال او هم‌چنان تلاش می‌کنند تا با حق جنگیده واگر بتوانند شما را از دین‌تان بازگردانند چون او از کسانی است که خداوند در آیات محکم کتابش درباره ایشان می‌فرماید:
{وَلا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا وَمَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُوْلَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَأُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ} صدق الله العظيم [البقرة:۲۱۷].
آیا نمی‌بینید ابوحمزه و امثال او امام ناصر و پیروانش را به عنوان "اهل باطل" توصیف می‌کنند؟ چون ابوفراس محمود المصری از کسانی است که خداوند در آیات محکم کتابش درباره ایشان فرموده است:


{وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِي هَـٰذَا الْقُرْآنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ ۚ وَلَئِن جِئْتَهُم بِآيَةٍ لَّيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ أَنتُمْ إِلَّا مُبْطِلُونَ ﴿٥٨﴾} صدق الله العظيم [الروم].
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
خليفة الله؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36859

Admin
04-11-2015, 09:11 AM
- 28 -

الإمام ناصر محمد اليماني
18 - صفر- 1432 هـ
24 - 01 - 2011 مـ
۸-بهمن-۱۳۸۹ه.ش.
06:25 صبح
ـــــــــــــــــــ

امام مهدی از هیچ گروهی طرف‌داری نمی‌کند؛ بلکه مسلمان حنیف است و از مشرکین نیست.

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله وآله الأطهار والسابقين الأنصار وجميع المُسلمين الذين لو تبين لهم الحقّ لاتبعوه إلى يوم الدين..
خداوند تعالی می‌فرماید:
{قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةً قُلِ اللَّـهُ شَهِيدٌ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَـٰذَا الْقُرْآنُ لِأُنذِرَكُم بِهِ وَمَن بَلَغَ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّـهِ آلِهَةً أُخْرَىٰ قُل لَّا أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَـٰهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ ﴿١٩﴾ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمُ ۘ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿٢٠﴾ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّـهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ ﴿٢١﴾ وَيَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُوا أَيْنَ شُرَكَاؤُكُمُ الَّذِينَ كُنتُمْ تَزْعُمُونَ ﴿٢٢﴾ ثُمَّ لَمْ تَكُن فِتْنَتُهُمْ إِلَّا أَن قَالُوا وَاللَّـهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِينَ ﴿٢٣﴾ انظُرْ كَيْفَ كَذَبُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَفْتَرُونَ ﴿٢٤﴾ وَمِنْهُم مَّن يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ وَجَعَلْنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِن يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَّا يُؤْمِنُوا بِهَا حَتَّىٰ إِذَا جَاءُوكَ يُجَادِلُونَكَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَـٰذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ ﴿٢٥﴾ وَهُمْ يَنْهَوْنَ عَنْهُ وَيَنْأَوْنَ عَنْهُ وَإِن يُهْلِكُونَ إِلَّا أَنفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ ﴿٢٦﴾ وَلَوْ تَرَىٰ إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقَالُوا يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿٢٧﴾ بَلْ بَدَا لَهُم مَّا كَانُوا يُخْفُونَ مِن قَبْلُ وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ ﴿٢٨﴾ وَقَالُوا إِنْ هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ ﴿٢٩﴾ وَلَوْ تَرَىٰ إِذْ وُقِفُوا عَلَىٰ رَبِّهِمْ قَالَ أَلَيْسَ هَـٰذَا بالحقّ قَالُوا بَلَىٰ وَرَبِّنَا قَالَ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ ﴿٣٠﴾ قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقَاءِ اللَّـهِ حَتَّىٰ إِذَا جَاءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُوا يَا حَسْرَتَنَا عَلَىٰ مَا فَرَّطْنَا فِيهَا وَهُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَىٰ ظُهُورِهِمْ أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُونَ ﴿٣١﴾ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿٣٢﴾ قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَـٰكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّـهِ يَجْحَدُونَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
عزیزان من؛ ما هنوز برهان‌های علمی زیادی درباره آنچه که نگاشته‌ایم نزد خود داریم تا بر سر باطل بکوبیم ولی هم‌چنان منتظریم تا یکی از علمای مشهور امت در این پایگاه بی‌طرف برای گفتگو با امام مهدی ناصر محمد یمانی حاضر شود ولی اگر تأخیر کنند؛ ناچاریم عنوان‌های جدیدی را مطرح کنیم. چیزی که می‌خواهم بگویم این است که: حق‌جویان عزیزم؛ تصور نکنید خداوند امام مهدی را برانگیخته تا نسبت به یک گروه از گروه‌های دینی تعصب داشته و یا طائفه‌ای جدید تشکیل دهد؛ ای برادر کریمی که می‌خواهی نام کسانی که با امام مهدی هستند را "گروه یمانی‌ها" بگذاری؛ از خدا پروا کن. به خدا پناه می‌بریم که از جاهلان باشیم.

خداوند امام مهدی برنمی‌انگیزد تا فرقه جدیدی به فرقه‌های شما اضافه کند؛ بلکه او برای از بین بردن تشتت و وحدت امت در راه راست -صراط مستقیم- آمده است تا در میان تمام ملت‌های جهان صلح برقرار نماید. به همین دلیل من تمام انصار را از ساختن نام طائفه‌ای جدید برای امام مهدی و پیروانش باز می‌دارم؛ چون همین نام‌گذاری‌های طایفه‌ای باعث شد که مسلمانان دچار اختلاف و تفرقه شوند و شوکتشان بدل به ضعف شده و توانایی‌شان از بین برود و به این حال و روز که هستند بیفتند. ما نه از شیعیانیم و نه از اهل سنت؛ چون شیعه و سنی هر دو اهل سنت هستند و از قرآن عظیم پیروی نمی‌کنند. آنها از احادیث و روایاتی که دارند تبعیت می‌کنند و بر حسب فتوایشان تأویل قرآن را کسی جز خداوند نمی‌داند. اینان هستند که از سنت پیروی کرده و تبعیت از قرآن را رها کرده و گمراه شده‌اند. ما از قرآنیون هم نیستیم که تنها پیرو قرآنند و سنت بیان نبوی را رها کرده‌اند و پناه بر خدا که از جاهلان باشیم . بلکه من امام مهدی ناصر محمد یمانی از مردم عالم دعوت می‌کنم پیرو کتاب خداوند قرآن عظیم و سنت حق نبوی باشند سنتی که با محکمات کتاب خداوند قرآن عظیم مغایرت نداشته باشد و ما نه از سنیان هستیم و نه از قرآنیون؛ بلکه مردم را به سوی کتاب خدا و سنت حق رسول او که برخلاف ایات محکم قرآن نیست؛ فرا می‌خوانیم؛ پس هرکس می‌خواهد ایمان بیاورد و هرکس می‌خواهد کافر شود واموربه خداوند بازمی‌گردد. وقتی می‌بینید من عقیده یک گروه را تصدیق می‌کنم؛ تصور نکنید امام ناصر محمد یمانی از آنان است. عزیزان من سزاوار نیست و او نباید از گروهی هواداری کند؛ آنان که دین خود را پراکنده کرده و دسته دسته شدند و هریک به آنچه نزد آنهاست دل‌خوشند. پناه برخدا که از جاهلان باشم. من مسلمانی حنیفم و از مشرکان نیستم.
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخوكم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.


اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36861

Admin
08-11-2015, 06:08 PM
- 29 -
الإمام ناصر محمد اليماني
21 - صفر - 1432 هـ
27 - 01 - 2011 مـ
۷-بهمن-۱۳۸۹ه.ش.
01:45 صبح
ــــــــــــــــــــــ

بیان حق در نفی شفاعت در فرموده خداوند تعالی:{ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِّلَّذِينَ كَفَرُوا اِمْرَأَةَ نُوحٍ وَاِمْرَأَةَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ}صدق الله العظيـــــــــــم..

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله وآله الأطهار وجميع الأنصار الأبرار في الأولين وفي الآخرين وفي الملأ الأعلى إلى يوم الدين..
خداوند تعالی می‌فرماید:
{ضَرَبَ اللَّـهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ ۖ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّـهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيماما کسانی که نمی‌دانند کلام را از موضع آن تحریف می‌کنند؛ پس به بیان حق کلام خداوند بپردازیم...
سزاواراست که به خداوند جز حق نسبت داده نشود؛ برای مثال بیان مقصود از این آیه که برای کسانی است که تصور می‌کنند انبیاء در پیشگاه خداوند شفاعت می‌کنند، این آیه درنفی شفاعت است و برای همین خداوند همسر نبی الله نوح و همسر نبی الله لوط را مثال می‌آورد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَقِيلَ ادْخُلا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ} صدق الله العظيم
به فرموده خداوند تعالی بنگرید:
{فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَقِيلَ ادْخُلا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ} صدق الله العظيم
با وجود اینکه آنها از انبیای الهی هستند اما برای همسرانشان در برابر خداوند کاری نمی‌توانند بکنند و قادر به شفاعت برای جلوگیری از ورود ایشان به آتش نیستند. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَقِيلَ ادْخُلا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ} صدق الله العظيم
لذا ای کسانی که باور دارید بنده می‌تواند در پیشگاه رب المعبود که ارحم الراحمین است شفاعت کند؛ این مثال برای نفی شفاعت است، چگونه کسی که رحمتش کمتر از رحمت خداوند ارحم الراحمین است، در پیشگاه او شفاعت خواهد کرد؟ این منافی صفات پروردگاراست ولی اکثرشما نمی‌دانید.
و اما حجت آوردن شما با این فرموده خداوند تعالی:
{الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ ۖ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ ۚ أُولَـٰئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَ ۖ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ ﴿٢٦﴾} صدق الله العظيم [النور]،

أبو حمزه زهرانی با این فرموده خداوند حجت می‌آورد:
{وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُوْلَئِكَ مُبَرَّؤُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ(۲۶)}
پس امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ او می‌گوید: به قول أبو حنفیه رحمة الله، حال وقت آن است که امام مهدی پایش را دراز کند و نیازی به جواب ندارد ( تقریباً معادل این ضرب المثل فارسی است: تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد) آخر این سخن چقدر عجیب است! آیا همسر نبی الله نوح و همسر نبی الله لوط الصلاة و السلام که به همسران‌شان خیانت کردند از خبیثانی که وارد آتش می‌شوند نیستند؟ جواب را در آیات محکم کتاب در این فرموده خداوند تعالی پیدا می‌کنید:
{لِيَمِيزَ اللَّـهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَيَجْعَلَ الْخَبِيثَ بَعْضَهُ عَلَىٰ بَعْضٍ فَيَرْكُمَهُ جَمِيعًا فَيَجْعَلَهُ فِي جَهَنَّمَ ۚ أُولَـٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [الأنفال].
و اما خیانت همسر نوح و همسر لوط علیهم الصلاة و السلام را از آیات محکم کتاب استنباط خواهیم کرد. آیا می‌دانی اگر آن پسر از ذریه و خاندان نبی الله نوح علیه الصلاة و السلام بود؛ خداوند ذکر می‌کرد که با اینکه از خاندان نوح است اما غرق خواهد شد؛ چنان که در مورد همسر لوط علیه الصلاة و السلام که از خانواده لوط بود یاد -و استثنأ- شد؟ به فرموده خداوند تعالی توجه کن:
{وَإِنَّ لُوطًا لَّمِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿١٣٣﴾إِذْ نَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِينَ ﴿١٣٤﴾إِلَّا عَجُوزًا فِي الْغَابِرِينَ ﴿١٣٥﴾} صدق الله العظيم [الصافات].
می‌بینید که همسر لوط از خانواده اوست چون زن او بوده و اهل او به شمار می‌آید. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِذْ نَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِينَ ﴿١٣٤﴾إِلَّا عَجُوزًا فِي الْغَابِرِينَ ﴿١٣٥﴾}
و چون پیر و نازا بود از خیانت زنا باردار نشد و گناه زشت زنا را در حین یائسگی مرتکب گردید. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِذْ نَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِينَ ﴿١٣٤﴾إِلَّا عَجُوزًا فِي الْغَابِرِينَ ﴿١٣٥﴾} صدق الله العظيم
از آنجا که همسر نوح علیه الصلاة و السلام یا به علت اینکه نوح دریافت که او زنی ناصالح است و طلاقش داد و یا اینکه قبل از غرق شدن از دنیا رفته بود لذا در ذمه نوح نبود. مهم این است که در زمان غرق شدن آن زن در ذمه نوح نبود و برای همین هم ، خداوند او را مانند همسر لوط استثنا نکرده است:
{إِذْ نَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِينَ ﴿١٣٤﴾إِلَّا عَجُوزًا فِي الْغَابِرِينَ ﴿١٣٥﴾} صدق الله العظيم.
چون همسر نوح علیه الصلاة و السلام با خیانت به شوهرش از کسی دیگر باردار شد، فرزندی از او به جای ماند که حاصل گناه زشت زنا بود و از اهل خانواده نوح نبود و برای همین نمی‌بینی که خداوند او را استثنا کرده و بگوید بگوید: "به جز پسرش که از غرق‌شدگان بود" او را از میان خانواده نوح استثنا نکرد چون پسر او نبود و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَقَدْ نَادَانَا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ ﴿٧٥﴾وَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ ﴿٧٦﴾وَجَعَلْنَا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْبَاقِينَ ﴿٧٧﴾وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ ﴿٧٨﴾سَلَامٌ عَلَىٰ نُوحٍ فِي الْعَالَمِينَ ﴿٧٩﴾إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ﴿٨٠﴾إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ ﴿٨١﴾ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [الصافات].
اگر این پسر از خاندان او بود استثنا می‌شد چنان که در این فرموده خداوند تعالی همسرلوط علیه الصلاة و السلام استثنا شد:
{وَإِنَّ لُوطًا لَّمِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿١٣٣﴾إِذْ نَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِينَ ﴿١٣٤﴾إِلَّا عَجُوزًا فِي الْغَابِرِينَ ﴿١٣٥﴾} صدق الله العظيم [الصافات].
و اما درمورد این فرموده خداوند تعالی:
{وَنَادَى نُوحٌ ابْنَهُ وَكَانَ فِي مَعْزِلٍ يَا بُنَيَّ ارْكَبْ مَعَنَا وَلا تَكُنْ مَعَ الْكَافِرِينَ} صدق الله العظيم [هود:۴۲].
این برحسب گمان نوح علیه الصلاة و السلام است که او را پسر خود می‌دانست و هنوز خداوند به او فتوا نداده بود که او پسر تو نیست. او نمی‌دانست آن پسر از او نیست مگر بعد از اینکه از خداوند درخواست کرد او را نجات دهد و پاسخ گرفت که او فرزندش نیست. خداوند تعالی می‌فرماید:
{رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الحقّ وَأَنتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ ﴿٤٥﴾قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَن تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [هود].
این هم فتوای دیگری از خداوند در مورد اینکه او اهل و خانواده نبی الله نوح را نجات داده است؛ تمام ذریه او نجات داده شده و هیچ یک را استثنا ننموده که غرق شده باشند. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَقَدْ نَادَانَا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ ﴿٧٥﴾وَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ ﴿٧٦﴾وَجَعَلْنَا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْبَاقِينَ ﴿٧٧﴾} صدق الله العظيم.
شما را چه می‌شود؛ چرا فتوای خداوند را که در آیات محکم کتاب و دقیقاً درباره همان موضوع آمده رها کرده و به سراغ آیات دیگری می‌روید که در باره آن موضوع خاص نیست تا آن را طبق میل و خواسته خود تفسیرکنیدِ آیا پروا نمی‌کنید؟ چقدر از کسانی که به خواست خداوند از این گفتگو آگاه شده‌اند تعجب می‌کنیم؛ تعداد زیادی از آنها را می‌بینم اما حاضر نیستند شهادت دهند این حق آمده از نزد پروردگارشان است! یا امثال أبو حمزه زهرانی و هم‌کیشان او هستند که خداوند آنها را از دیدن آیات بینه کتاب عاجز و کور کرده است و این نهایت همه آنانی است که غرور و تعصب آنها را به گناه می‌کشاند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِيَ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ ۚ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا ۖ وَإِن تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدَىٰ فَلَن يَهْتَدُوا إِذًا أَبَدًا ﴿٥٧﴾} صدق الله العظيم [الكهف].
چرا این جدال عقیم را انجام می‌دهید؛ آیا پروا نمی‌کنید؟ آیا نمی‌بینید من از آیاتی از کتاب که برای عالم و جاهلتان روشن هستند و درست درباره موضوع مورد بحث آمده‌اند دلیل می‌آورم؛ آیاتی که تنها فاسقان از آن روگردانند؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ ۖ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ ﴿٩٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
سؤالی که مطرح می‌شود این است: آیا امام ناصر محمد یمانی با آیات بینه‌ای که درست و دقیقاً درهمان مورد هستند برای شما دلیل نمی‌آورد؟ ای حق‌جویان به نام خداوند بزرگ از شما سؤال می‌کنم؛ آیا این فرموده خداوند تعالی از آیات بینه نیستند:
{رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الحقّ وَأَنتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ ﴿٤٥﴾قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ} صدق الله العظيم؛
یعنی غمگین مشو؛ او از ذریه تو نیست . و هم‌چنین فرموده خداوند تعالی:
{وَلَقَدْ نَادَانَا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ ﴿٧٥﴾وَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ ﴿٧٦﴾وَجَعَلْنَا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْبَاقِينَ ﴿٧٧﴾} صدق الله العظيم [الصافات].
لذا ای مردم؛ همسر نبی الله نوح علیه الصلاة و السلام بی شک و تردید به شوهرش خیانت کرد و فرزندی برایش آورد که از ذریه او نبود و برای همین خداوند از خیانت او همسر لوط در این آیه سخن می‌گوید و می‌فرماید:
{ضَرَبَ اللَّـهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ ۖ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّـهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [التحريم].
اما به حق روشن کردیم مثالی که آنها می‌آورند، برهان امام ناصر محمد یمانی برای نفی شفاعت بنده در پیشگاه پروردگار معبود است و با اینکه همسران نوح و لوط - که سلام و صلوات بر آن دو نبی باد- از اهالی آتش هستند ولی همسرانشان در برابر خداوند نمی‌توانند کاری برای آن دو انجام دهند و این مثالی برای کافران است که بدانند قوم وخویشان نمی‌توانند برای آنها در برابر خداوند کاری کنند و لذا خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ} صدق الله العظيم
شما را چه می‌شود که کلام خداوند را از موضع مورد نظر تحریف می‌کنید، چه می‌کنید؟ آیا از خدا پروا ندارید؟
و اما در مورد یمانی؛ من فتوا نداده‌ام که در پیشگاه خداوند و رب المعبود شفاعت بندگان را خواهم کرد؛ پناه برخدا که از جاهلان باشم. بلکه من راز شفاعت را به شما یاد دادم و شفاعت آن‌گونه که شما تصور می‌کنید نیست که بنده‌ای در پیشگاه خداوند و پروردگار معبود برای احدی درخواست شفاعت کند! سبحان الله العظیم! بلکه بنده‌ای که شفاعت را محقق می‌سازد؛ با پروردگارش بر سر تحقق نعیمی محاجه می‌کند که از نعیم جنت خداوند بزرگ‌تر است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَعَدَ اللَّـهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ۚ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّـهِ أَكْبَرُ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿٧٢﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
چون او رضوان خداوند را نهایت و غایت خود می‌داند نه وسیله‌ای برای رسیدن به بهشت کوچک؛ یعنی او می‌خواهد خداوند در نفس خود راضی باشد و این چگونه محقق خواهد شد؟ وقتی بندگان خداوند مشمول رحمت او گردند و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَكَم مِّن مَّلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِن بَعْدِ أَن يَأْذَنَ اللَّـهُ لِمَن يَشَاءُ وَيَرْضَىٰ ﴿٢٦﴾} صدق الله العظيم [النجم].
پس بنده‌ای که خداوند به او اجازه سخن گفتن می‌دهد؛ از پروردگارش طلب شفاعت نمی‌کند چرا که شفاعت تنها در اختیار خداوند است و رحمت او در برابر غضبش شفاعت بندگان را می‌کند چون او ارحم الراحمین است، ای کسی که قدر خداوند را آن‌گونه که شایسته اوست ندانسته‌ای. همانا که آن بنده با پروردگارش صحبت می‌کند تا نعیمی که از نعیم جنت بزرگتر است محقق شود و برای راضی شدن او در نفسش سخن می‌گوید. اگر خداوند در نفس خود راضی شود؛ شفاعت بندگان توسط پروردگار معبود محقق شده است. و از آنجا که بنده‌ای که خداوند به او اجازه سخن گفتن داده تا سخن صواب را برزبان بیاورد، به پروردگارش خطاب کرده و از او تحقق نعیمی را می‌کند که از بهشت بزرگ‌تر است و راضی شود، لذا خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَكَمْ مِنْ مَلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَرْضَى} صدق الله العظيم،
به فرموده خداوند تعالی بنگرید: {وَيَرْضَى}، لذا راز شفاعت محقق شدن اسم الله الأعظم است و خداوند اسمی ندارد که از بقیه اسامی‌اش بزرگ‌تر باشد؛ سبحان الله! بلکه به آن اسم اعظم گفته می‌شود چون نعیمي است که بزرگ‌تر از نعیم بهشت است. لذا خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَعَدَ اللَّـهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ۚ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّـهِ أَكْبَرُ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿٧٢﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
به فرموده خداوند تعالی بازمی‌گردیم:
{وَكَمْ مِنْ مَلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَرْضَى} صدق الله العظیم
متذکر فرموده خداوند تعالی شوید:
{وَيَرْضَى}
یعنی در نفس خود راضی شود؛
و اینجاست که شفاعت از راه می‌رسد که تنها از نزد خداوند است.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ عِندَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ ۚ حَتَّىٰ إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ ۖ قَالُوا الْحَقَّ ۖ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [سبأ].
لذا ای مردم؛ شفاعت تنها برای خداوند است و شریکی ندارد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّـهِ شُفَعَاءَ قُلْ أَوَلَوْ كَانُوا لَا يَمْلِكُونَ شَيْئًا وَلَا يَعْقِلُونَ ﴿٤٣﴾قُل لِّلَّـهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا لَّهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
یعنی رحمت خداوند دربرابر غضبش شفاعت آنان را می‌کند؛ و بنده‌ای که خداوند به او اجازه سخن گفتن می‌دهد برای تحقق نعیم اعظم محاجه می‌کند؛ این هدف خلقت خلق توسط خداوند است: " اینکه رضوان خداوند بر بندگانش را عبادت کنند و خداوند آنها را برای همین آفریده تا رضوان خدا بر بندگانش را عبادت نمایند". تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا خَلَقْتُ الجنّ وَالإِنسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ} صدق الله العظيم [الذاريات:۵۶].
لذا می‌بینید امام مهدی برای تحقق یافتن این هدف پیکار می‌کند تا مردم را امتی واحد گرداند که در صراط مستقیم قرار دارند و به این ترتیب نعیم اعظم محقق شود. در دوران برانگیخته شدن تمام انبیا، پیوسته امت‌ها دچار اختلاف بودند و خداوند امت واحدی از مردمان تشکیل نداد، ولی شما می‌دانید این هدف در دوران برانگیخته شدن مهدی منتظر محقق خواهد شد و شما از راز او آگاه نیستید؛ خداوند تمام مردم را هدایت خواهد کرد و از روی رحمت به بنده‌ای که رضوان خداوند را غایت خود قرارداده نه راهی برای رسیدن به بهشت نعیم و حورالعین؛ تمام آنها را به امتی واحد مبدل خواهد کرد. چگونه خداوند راضی می‌شود؟ تنها با هدایت تمام مردم و لذا هدایت تمام مردم توسط خداوند به واسطه امام مهدی و قرار گرفتن آنها در راه پروردگار عزیز و حمید، جزیی از این هدف است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أمّة واحدة وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ ﴿١١٨﴾ إِلَّا مَن رَّحِمَ رَبُّكَ وَلِذَٰلِكَ خَلَقَهُمْ وَتَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ ﴿١١٩﴾} صدق الله العظيم [هود].
حال به بیان حق فرموده خداوند تعالی می‌پردازیم و شایسته نیست جز حق به خداوند نسبت داده شود و اما بیان حق این فرموده خداوند تعالی:
{وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً}،
بیان آن را در این فرموده خداوند تعالی پیدا خواهید کرد:
{وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَـٰكِن يُضِلُّ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ ۚ وَلَتُسْأَلُنَّ عَمَّا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿٩٣﴾} صدق الله العظيم [النحل].
یعنی اگر بخواهد تمام مردم را با قدرت خود هدایت نماید؛ انجام آن برای او مشکل نیست و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِي الأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ﴿٩٩﴾} صدق الله العظيم [يونس]
و خداوند درخواست هدایت از پروردگار را مقرر داشته است و این بر بنده است که به سوی پروردگارش انابه کرده و بخواهد قلب او را به سوی حق هدایت نماید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ} صدق الله العظيم [الشورى:۱۳].
ولی خداوند هریک از بندگانش را که خواهان هدایت باشد؛ هدایت خواهد کرد و هر کس را که به دنبال گمراهی باشد، گمراه خواهد کرد و در دوران برانگیختن مهدی منتظر، امت را با نشانه‌ی دود آشکاری- دخان المبین- که در آسمان پدیدار می‌شود و شما نام سیاره دهم را بر آن نهاده‌اید، هدایت خواهد کرد و از هراس آن نشانه؛ گردن همه در برابر خلیفه خداوند خاضع خواهد شد و تمام مردم ایمان خواهند آورد و این تصدیق وعده حق خداوند به خلیفه‌اش است که :‌
{إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ٤﴾} صدق الله العظيم [الشعراء].
این نشانه‌ای که خداوند وعده داده از آسمان می‌آید و باعث می‌شود همه به حق آمده از نزد پروردگار ایمان بیاورند و در برابر خلیفه او خاضع گردند؛ چیست؟ جواب آن را در فرموده خداوند تعالی می‌فرماید:‌
{فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُّبِينٍ ﴿١٠﴾يَغْشَى النَّاسَ هَـٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١١﴾رَّبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [الدخان].
و اینجاست که با نشانه عذابی دردناک؛ هدایت تمام مردم محقق خواهد شد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَن فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا ۚ أَفَأَنتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّىٰ يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ ﴿٩٩﴾} صدق الله العظيم [يونس].
ولی در زمان برانگیخته شدن تمام انبیا؛ مردم هم‌چنان در اختلاف هستند؛ خداوند در آن دوران مردم را به صورت امتی واحد درنیاورد؛ بلکه گروهی توسط خداوند هدایت شدند وجمعی گمراهی بر آنها مسلّم شد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَرِيقًا هَدَى وَفَرِيقًا حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلالَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاء مِن دُونِ اللَّهِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ﴿٣٠﴾} صدق الله العظیم[الأعراف].
و این بیان حق فرموده خداوند تعالی است:
{وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً ۖ وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ ﴿١١٨﴾} صدق الله العظيم؛ [هود]
پس در دوران انبیا؛ مردم هنوز دچار اختلاف بودند و عده‌ای هدایت شده و عده‌ای گمراهی بر آنان مسلم شد و خداوند تعالی می‌فرماید:‌
{وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّـهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ ۖ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللَّـهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلَالَةُ ۚ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ ﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [النحل]
و این بیان حق فرموده خداوند تعالی است:
{وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً ۖ وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ ﴿١١٨﴾} صدق الله العظيم؛
یعنی خداوند جمعی را هدایت فرمود و جمعی دیگر مستحق گمراهی شدند. اما خداوند برانگیخته شدن امام مهدی را که برای تحقق هدف خلقت مردم پیکار می‌کند؛ استثنا نموده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أمّة واحدة وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ﴿١١٨﴾إِلَّا مَن رَّحِمَ رَبُّكَ وَلِذَٰلِكَ خَلَقَهُمْ} صدق الله العظيم [هود].
یعنی در عصر او خداوند از روی رحمت به بنده‌اش که رضوان خداوند را به عنوان غایت خود انتخاب نموده همه مردم را به واسطه‌اش هدایت خواهد کرد و برای همین هم آنها را آفریده است{وَلِذَلِكَ خَلَقَهُمْ} صدق الله العظيم؛ و این راز امام مهدی منتظر است که شما از قدر او آگاه نبوده و از رازش خبر ندارید.
ای عجب از امتی که ایمان دارند خداوند امام مهدی منتظر را امام رسول الله مسیح عیسی بن مریم علیهم الصلاة و السلام قرارداده است؛ بعد شأن امام مهدی منتظر را تحقیر کرده و معرفی کردن امرش را بر او حرام می‌کنید!
امام مهدی رقابت در راه حب و قرب خداوند را بر شما حرام نمی‌کند؛ سبحان الله العظیم! او پروردگارمن و پروردگار شماست و من تنها بنده‌ای از بندگان صالح خداوندم که با بندگان خدا برای رسیدن به حب و قرب او رقابت می‌کنم، همانند تمام بندگانی که خداوند آنها را هدایت کرده و برای حب و قرب بیشتر به خداوند با هم رقابت می‌کنند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا} صدق الله العظيم [الإسراء:۵۷].
به خداوندی که خدایی جز او نیست، قسم که هر مسلمانی که به خداوند شرک داشته باشد؛ ابداً راضی نمی‌شود در راه حب و قرب خداوند با انبیا رقابت کند؛ بلکه مسیحیان می‌گویند:" چطور با پسر خداوند مسیح عیسی بن مریم رقابت کنیم؟" و مسلمانان می‌گویند:" چطور با محمد رسول الله برای حب و قرب خداوند رقابت کنیم؟ بلکه آنها برای مورد حب و قرب خدا بودن برما اولویت دارند! مگر نمی‌بینید ما در وقت نمازها از خداوند درخواست می‌کنیم وسیله را به او عنایت نماید و برای خود چنین درخواستی را مطرح نمی‌کنیم؟" امام مهدی در پاسخ به آنان می‌گوید: اما خداوند به شما فرمان داده تا وسیله را بجویید و برای حب و قربش تمام بندگان رقابت نمایند و این امر را منحصر به انبیا نکرده و شما کنار گذاشته نشده‌اید؛ سبحانه وتعالى علواً كبيراً. و خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ} صدق الله العظيم [المائدة:۳۵].
خداوند به شما می‌آموزد هدایت انبیا و کسانی که پیرو آنها هستند چگونه است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا} صدق الله العظيم،[الإسراء:۵۷]
پس اگر شما خدا را دوست دارید؛ چرا از محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم پیروی نمی‌کنید و برای حب و قرب خدا رقابت نمی‌نمایید؟ بلکه شما "وسیله" را به او واگذار کرده و خود را کنار می‌گذارید؛ پس ای جماعت مشرکان، چه کسی شما را از عذاب خداوند در امان نگه می‌دارد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلا وَهُمْ مُشْرِكُونَ﴿١٠٦﴾} صدق الله العظيم [يوسف]
انبیای الهی به آنان فرمان نداده‌اند که "وسیله" را منحصر به آنان است و دیگران محرومند. در این صورت شما به جای خداوند انبیا را عبادت می‌کنید و تصور می‌کنید آنها در نزد خداوند شفیعان شما هستند. در روز قیامت خداوند انبیای خود را مورد خطاب قرار داده و می‌فرماید:
{وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ فَيَقُولُ أَأَنتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبَادِي هَـٰؤُلَاءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ ﴿١٧﴾قَالُوا سُبْحَانَكَ مَا كَانَ يَنبَغِي لَنَا أَن نَّتَّخِذَ مِن دُونِكَ مِنْ أَوْلِيَاءَ وَلَـٰكِن مَّتَّعْتَهُمْ وَآبَاءَهُمْ حَتَّىٰ نَسُوا الذِّكْرَ وَكَانُوا قَوْمًا بُورًا ﴿١٨﴾فَقَدْ كَذَّبُوكُم بِمَا تَقُولُونَ فَمَا تَسْتَطِيعُونَ صَرْفًا وَلَا نَصْرًا وَمَن يَظْلِم مِّنكُمْ نُذِقْهُ عَذَابًا كَبِيرًا ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [الفرقان].
امام مهدی منتظر به شما امر نمی‌کند او را مورد تعظیم قرار دهید. او نیز مانند شما بنده‌ای از بندگان خداوند است. خداوند همسر و فرزندی انتخاب نکرده است تا نسبت به ما اولویت داشته باشند؛ آیا تقوا نمی‌کنید؟و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ﴿٥٢﴾} صدق الله العظيم [المؤمنون].
آیا شما انبیا را بیش از خداوند دوست دارید؟ اگر خداوند را دوست دارید، پس چرا برای حب و قرب او رقابت نمی‌کنید؟ چرا آنها را مورد تعظیم به ناحق قرار می‌دهید؟ خداوند به آنها فرمان نداده تا به شما امر کنند در راه خداوند آنان را مورد تعظیم قرار داده و خط قرمز شما باشند؛ آیا پروا نمی‌کنید؟ بلکه خداوند به آنان فرمان داده تا همانند شما در زمره مسلمانان باشند و شما نیز همان حقی را درمورد خداوند دارید که انبیا و رسولان دارند؛ آیا نمی‌بینید خداوند چه فرمانی به نبی خود داده و خواسته تا از مسلمانان باشد و به شما نیز فرمان نداده که با تعظیم ایشان مقام وسیله را به او واگذار کنید و جایی برای شما نباشد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَمَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّـهِ ۖ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿٧٢﴾} صدق الله العظيم [يونس]؟
در مورد امام مهدی هم همین‌طور است. خداوند به شما فرمان نداده که به جای خداوند او را مورد تعظیم قرار دهید، سبحانه وتعالى علوا كبيراً. او فرزند خدا نیست بلکه بنده اوست و حقی که من در مورد خدا دارم، چیزی بیش از حق شما نیست چون او پروردگار من و شماست. پس او را عبادت کنید که راه راست -صراط مستقیم- همین است؛ آیا پروا نمی‌کنید؟ نه امام مهدی و نه تمام انبیا و رسولان الهی حق ندارند به شما امر کنند که مقام وسیله را منحصر به یکی از بندگان خدا کنید؛ بلکه فرمان همه‌ی ما به شما این است که ربانی و از جمله بندگانی باشید که به برای حب و قرب پروردگار معبود رقابت می‌کنند؛ نور و ظلمت یک جا جمع نمی‌شود. خداوند ما را برنمی‌انگیزد تا به شما فرمان دهیم به جای خداوند ما را مورد تعظیم قرار دهید و همگی ما به خدا پناه می‌بریم از اینکه مشرک باشیم. خداوند تعالی می‌فرماید:
{مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنبوّة ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَادًا لِي مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنتُمْ تَدْرُسُونَ﴿٧٩﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
راه هدایت شما مردم کدام است؟ از من پیروی کنید تا شما را به راه درست هدایت نمایم و دعوت امام مهدی چیزی جز دعوت تمام انبیا و رسولان خداوند نیست:
خداوند را که پروردگار من و شماست عبادت نمایید و همگی در راه رسیدن به حب و قرب خداوند با یک‌دیگر رقابت کنید و هیچ بنده‌ای را بردیگران ارجح ندانسته و او راخط قرمز بین خود و خدای خود ندانید؛ آیا ایمان نمی‌آورید؟ اگر به خدا ایمان دارید، پس آيا نباید خداوند را بیش از هر چیز دیگر دوست داشته باشید؟ انبیا و مهدی منتظر را به خاطر خدا دوست داشته باشيد و به این معنی نیست که ما را بیش از خدا دوست داشته و رقابت برای حب و قرب به او را به ما واگذار کنید؛ به خدا قسم هیچ یک از انبیا و همین‌طور مهدی منتظر جرأت نمی‌کند رقابت برای رسیدن به بالاترین درجه حب و قرب خداوند را بر شما حرام کند. آیا می‌دانید صحابه محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم برای حب و قرب خدا با او رقابت می‌کردند و برای همین خداوند به نبی خود فرمان می‌دهد در برابر آنان صبر پیشه کند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ ۖ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا ﴿٢٨﴾} صدق الله العظيم [الكهف].
من می‌دانم این بیان کسانی را که خداوند در باره آنان در آیات محکم کتابش فرموده:
{وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلا وَهُمْ مُشْرِكُونَ﴿١٠٦﴾} صدق الله العظيم [يوسف]،
عصبانی خواهد کرد.
ولی حرف من حق است؛ هرکس می‌خواهد ایمان بیاورد و هرکس می‌خواهد کافر شود و این همان فرمانی است که خداوند پیش از این به جَدِّ من داده است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا ﴿٢٨﴾وَقُلِ الحقّ من ربّكم فَمَن شَاءَ فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَإِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [الكهف].
اللهم قد بلغت، اللهم فاشهد.
ای کسی که فتوا داده‌ای امام مهدی از "قرآنیون" است؛ به راستى كه تو آشكارا گمراهى{ اشاره به آیه کریمه سوره القصص: قال له موسي انك لغوی مبين(۱۸)}. خداوند مرا از قرآنییون که مانند شما قرآن را بر اساس خواسته و تمایل نفسی‌شان تفسیر می‌کنند قرار نداده است؛ هرکس نسبت به سنت حق محمد رسول الله کافر باشد، نسبت به قرآن عظیم کافر شده است؛ چون سنت برای بیان و توضیح بیشتر قرآن آمده است؛ آیا من شما را تنها از آن بخشی از سنت نهی نکردم که مخالف آیات محکم قرآن است؟ بدانید در احادیث سنت نبوی هرچه که برخلاف آیات محکم کتاب خداوند باشد؛ حدیثی است که به دروغ به خدا و رسولش نسبت داده شده است؛ آیا تعقل نمی‌کنید؟ به راستی که ما شما را به حکمیت بر اساس کتاب خداوند قرآن عظیم دعوت می‌کنیم؛ چون قرآن عظیم از تحریف و دست‌کاری محفوظ است و برای همین هم خداوند قرآن را مسلط و مهیمن بر تورات و انجیل و سنت نبوی قرار داده و برای همین هم از ما از علمای مسلمین وعلمای یهودی و مسیحی دعوت می‌کنیم که حکمیت را به کتاب خداوند قرآن عظیم بسپارند و هر چه که در تورات و انجیل و سنت نبوی برخلاف آیات محکم آن باشد دروغ است و از سوی خداوند نیامده؛ اگر اهل اندیشه و تعقل باشید...آیا نمی‌بینید تنها قرآن عظیم است که در طول گذر از نسل‌ها ودوران‌ها از تحریف و دست‌کاری محفوظ مانده است و در تمام عالم تنها یک نسخه از آن وجود دارد؟ آیا انتظار دارید مهدی منتظر مردم را به پیروی از کتاب البخاری و مسلم اهل سنت و یا کتاب بحار الأنوار شیعیان دعوت کند؟ آخر چقدر کفر شما نسبت به این قرآن که رسالت خداوند برای تمام عالمیانی است که می‌خواهند راه راست را درپیش گیرند، شدید است....
به خدا قسم تا زمانی که زنده‌ام از امیال شما پیروی نخواهم کرد و شما خود شاهد بر خود باشید؛ به راستی که خداوند امام مهدی را برای این فرستاده است تا در اختلافاتی که دارید به حق حکم دهد. اگر می‌بینید من قرآنییون را برای رد حد رجم تصدیق می‌کنم؛ اما در موضوعات دیگر با آنها مخالفم. این امر درمورد عقیده شیعیان مبین بر نفی مشاهده آشکار خداوند نیز صادق است ولی من با سایر مواضع آنان مخالفم. اهل سنت و جماعت نیز در برخی موضوعات درست می‌گویند ولی در امور دیگر من با ایشان مخالفم؛ البته - احادیث- افترا و دروغ در نزد اهل سنت بیش از شیعیان است ولی من شرک اهل سنت را کمتر از شیعیان می‌دانم که به جای خداوند ائمه را می‌خوانند؛ من هیچ یک از مسلمانان را از شرک بری نمی‌دانم مگر کسانی که از پروردگارشان پروا کرده و می‌دانند جز او ولی و شفیعی ندارند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُوا إِلَىٰ رَبِّهِمْ ۙ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿٥١﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
اما شما منتظر ولی و شفیعی جز خداوند هستید؛ پس چگونه شما را به عنوان مشرک توصیف نکنم؟ اگر شما همچنان در مسیر هدایت بودید، چرا موعدی که در کتاب مسطور برای آمدن مهدی منتظر مقدر شده بود فرا رسیده است. من در این پایگاه بی‌طرف با شما گفتگو می‌کنم تا اگر به قرآن عظیم ایمان دارید، پس بر اساس آن حکمیت کنیم. اگر شما توانستید تنها در یک مورد بر اساس کتاب خداوند در مقابل امام مهدی حجت بیاورید؛ تمام انصار من در کشورهای مختلف باید از پیروی از مهدی منتظر دست بردارند..هیهات هیهات....قسم به خداوندی که خدایی جز او نیست که با کمک یک‌دیگر هم نمی‌توانید با آوردن حجت از قرآن عظیم بر مهدی منتظر غلبه کنید؛ و این ادعای من از روی غرور نیست؛ خواهید دید....متأسفانه هربار خداوند عذابی برای هشدار می‌فرستد؛ رو به او می‌کنید و وقتی بلا را از سرتان دور کرد، شاید شکر کرده و از حق آمده از سوی پروردگار پیروی کنید؛ باز در طغیان خود غوطه خورده و می‌گویید اینها حوادث طبیعی هستند؛ خدا شما را بکشد که چه دروغ‌هایی می‌گویید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَوْ رَحِمْنَاهُمْ وَكَشَفْنَا مَا بِهِم مِّن ضُرٍّ لَّلَجُّوا فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿٧٥﴾وَلَقَدْ أَخَذْنَاهُم بِالْعَذَابِ فَمَا اسْتَكَانُوا لِرَبِّهِمْ وَمَا يَتَضَرَّعُونَ ﴿٧٦﴾حَتَّىٰ إِذَا فَتَحْنَا عَلَيْهِم بَابًا ذَا عَذَابٍ شَدِيدٍ إِذَا هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ ﴿٧٧﴾} صدق الله العظيم [المؤمنون].
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
خليفة الله وعبده؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
ـــــــــــــــــــ

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36862

Admin
27-07-2016, 07:05 PM
- 30 -
الإمام ناصر محمد اليماني
22 - صفر - 1432 هـ
28 - 01 - 2011 مـ
۸-بهمن-۱۳۸۹ه.ش.
04:49 صبح
ــــــــــــــــــــ

بیان حق درباره: «إثبات خیانت همسر نوح ولوط عليهم الصلاة والسلام»
وبه دنبال آن:
«نفی دیدن آشکار خداوند حین سخن گفتن خدا با بندگان چه در دنیا و چه در آخرت»..

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام بر جدم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم الأطهار، و تمامی انصار و تمام مسلمانان نیکوکاری که وقتی حق آمده از نزد پروردگارشان برای‌ آنان آشکار شد؛ غرور و تعصب آنها را به گناه نمی‌کشاند و با توبه و انابه به سوی او باز می‌گردند؛ آنان که در برابر مؤمنان فروتن و در مقابل کافرانی که به جنگ دین‌شان آمده‌اند قدرت‌مند و با عزت‌اند.
شیخ گرامی جناب عبدالقادر؛ مهدی منتظر را وادار به مباهله نکن که از اصحاب آتش خواهی شد! از خداوند واحد قهار بترس و مردم را از پیروی از ذکر-قرآن عظیم- بازمدار. همان ذکری که مهدی منتظر با آن برای مردم حجت آورده و به بشریت درمورد عذاب خداوند یعنی سیاره آتش سقر، همان که نامش را سیاره دهم گذاشته‌ شده است؛ هشدار می‌دهد. شما حق بودن این بیانات را شبی درک خواهید کرد که در آن، شب از روز پیشی گیرد. امیدوارم پروردگارم کاری کند تا «حق» را «حق» دیده و پیروی از آن را روزیتان فرماید و همین طور باطل را باطل ببینید و اجتناب از آن را به شما ارزانی دارد.
و اما در مورد مباهله؛ إمام مهديّ ناصر محمد اليماني-لعنت- آن را تنها برای خودش خواهد گذاشت؛ یعنی اگر او ظالم است و مهدی منتظر نیست؛ لعنت خدا، ملایکه و تمام مردم بر اوباد و اگرامام ناصر محمد یمانی به حق امام مهدی منتظر است؛ امیدوارم خداوند شیخ گرامی عبدالقادر ادریس و تمام علمای مسلمین و امتشان را مورد مغفرت خود قرار دهد و می‌گویم: خداوندا آنها را مورد مغفرت خود قرار ده چون نمی‌دانند من امام مهدی منتظر حق پروردگارشان هستم. برادر گرامی! شما هم جزو اهداف امام مهدی هستی و اگر من درمقابل تو کوتاهی کنم یعنی از تحقق هدفم که نعیم اعظم و راضی شدن خداوند درنفسش است عاجز شده‌ام . من تلاش می‌کنم تمام امت‌ها را هدایت کنم چون یکی شدن همه امت‌ها و قرار گرفتن در راه راست جزیی از تحقق رضوان خداوند درنفسش است. لذا من در مورد هیچ مسلمان و کافری کوتاهی نمی‌کنم؛ درباره شما هم چنین نمی‌کنم چرا که تو را از شیاطین بشر نمی‌دانم؛ بلکه شما از کسانی هستی که تصور می‌کنند بر اساس کتاب خدا و سنت حق رسولش عمل می‌کنند ولی تلاش‌شان در دنیا هدر رفته و تا زمانی که احکام خداوند را که در آیات محکم قرآن عظیم بر آنان نازل شده؛ اقامه نکنند؛ هیچ چیز عایدشان نمی‌شود.
حکایت شیعیان و اهل سنت مانند یهودیان و نصاری [مسیحیان] است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَقَالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصَارَى عَلَى شَيْءٍ وَقَالَتِ النَّصَارَى لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلَى شَيْءٍ} صدق الله العظيم [البقرة:۱۱۳].
اما در حقیقت هیچ یک چیزی در دست ندارند [نه نصاری و نه یهودیان] چون از آن چه که خداوند در آیات محکم تورات و انجیل و قرآن عظیم بر آنان نازل شده است؛ پیروی نمی‌کنند. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَىٰ شَيْءٍ حَتَّىٰ تُقِيمُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنجِيلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ ۗ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم مَّا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا ۖ فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ ﴿٦٨﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
امام مهدی ناصر محمد یمانی هم می‌گوید: ای جماعت شیعیان و اهل سنت و تمام فرقه‌های دیگر اسلامی؛ شما هم تا زمانی که بر اساس احکام نازل شده از سوی خداوند در آیات محکم کتابش قرآن عظیم عمل نکنید؛ برحق نبوده و چیزی در اختیار ندارید. پس به حبل الهی قرآن عظیم محفوظ از تحریف تمسک جسته و نسبت به هرچه که برخلاف آیات محکم قرآن عظیم باشد-چه در تورات و انجیل باشد و چه در سنت نبوی- کافر شوید. خدا را به شهادت می‌گیرم و شاهد بودن خداوند کافی است هرچه که در تورات و انجیل و سنت نبوی آمده و بر خلاف آیات محکم قرآن عظیم است؛ از نزد خدا نیامده و کار شیطان رجیم [ابلیس] است که از زبان اولیایش نقل شده تا با حق مجادله کنند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۱۲۱].
ای علمای اسلام و امت‌شان؛ این خبری بزرگ است که شما ازآن رومی‌گردانید[مبادا] کسانی که ندانسته به خدا نسبت می‌زنند؛ شما را از پیروی از حق آمده از پروردگارتان باز دارند.
ای محمود ابوحمزه! اگرهمسر یکی از انبیا به شوهرش خیانت کند؛ مانند دیگر زنان مسلمان نیست چون فرزند او در ظاهر امر فرزند نبی خداست و اگر از ذریه شیاطین باشد؛ امت را بعد از پدرش به گمراهی می‌کشاند. برای همین همسر انبیا مثل هیچ یک از زنان مسلمان نیستند و هریک از آنها که در بستر به همسرش خیانت کند نهایت کارش آتش خواهد بود که جایگاهی بسیار بد است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَا نِسَاءَ النبيّ مَن يَأْتِ مِنكُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَيْنِ وَكَانَ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّـهِ يَسِيرًا ﴿٣٠﴾ وَمَن يَقْنُتْ مِنكُنَّ لِلَّـهِ وَرَسُولِهِ وَتَعْمَلْ صَالِحًا نُّؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَيْنِ وَأَعْتَدْنَا لَهَا رِزْقًا كَرِيمًا ﴿٣١﴾يَا نِسَاءَ النبيّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا ﴿٣٢﴾وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ} صدق الله العظيم [الأحزاب].
شاید محمود المصری بخواهد بگوید: «آیا نمی‌بینید امام ناصر محمد یمانی به زنان محمد رسول الله نسبت به زنا می‌دهد؟» امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: لعنت خدا بر کسانی باد که با این که می‌دانند این حق آمده از نزد پروردگار است؛ لباس باطل بر تن حق می‌کنند. همانا که ما می‌خواهیم این قاعده را برایتان روشن کنیم که در کتاب خدا همسران انبیا مانند هیچ یک از زنان نیستند؛ اگر یکی از آنها فرزندی را باردار شود که از ذریه همسرش که نبی و پیامبر خداوند است، نباشد؛ اگر از ذریه شیاطین باشد که تظاهر به ایمان می‌کنند و کفر خود را مخفی نگه می‌دارند و جز فاجر کافر به دنیا نمی‌آورند، دراین صورت خطربزرگی پیروان آن نبی را تهدید می‌کند و تمام امت را به گمراهی شدید خواهد کشاند. لذا به علت خیانت همسرنوح و همسر لوط؛ خداوند قلب آنها را منحرف کرد تا از اهالی آتش شوند چرا که به همسران خود خیانت کردند. امام ناصر محمد یمانی از تمام همسران انبیا به نیکی یاد می‌کند و به آنها صلوات و سلام می‌فرستد؛ بجز همسر نبی الله نوح علیه الصلاة و السلام و همسر نبی الله لوط علیه الصلاة و السلام که درمورد این دو نفرمن همان فتوایی را می‌دهم که خداوند در آیات محکم کتابش درموردشان داده است. خداوند تعالی می‌فرماید:
ضَرَبَ اللَّـهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ ۖ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّـهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ ﴿١٠﴾‏} ‏ صدق الله العظيم [التحريم].
کسی که در«ذکر» خدا [قرآن عظیم] تدبر می‌کند؛ در اینجا درنگ نموده و فکر می‌کند این خیانت دقیقاً چه بوده است؟ آیا می‌توان در این آیه که در آن از خیانت آنها در مورد موضوعی معین پرده برداشته شد و منجر به این گردید که خداوند قلب آنان را از پیروی از حق پروردگارشان بگرداند؛ به همین حد بسنده کرد؟ اما این خیانت دقیقاً چه نوع خیانتی بوده است آیا تنها خیانت زناشویی بوده است؟ عقل و منطق می‌گوید اگر مقصود خداوند خیانت زناشویی باشد؛ باید یکی از آنها باردار شده باشد تا خداوند نوع خیانت را درکتاب روشن کند. جواب را هم در فرموده خداوند تعالی می‌یابید:
{وَنَادَىٰ نُوحٌ رَّبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الحقّ وَأَنتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ ﴿٤٥﴾قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَن تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [هود].
این یعنی او از خانواده و ذریه نبی نیست و سپس خداوند برایتان روشن می‌کند که او حقیقتاً از خانواده نبی و ذریه او نیست. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَقَدْ نَادَانَا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ ﴿٧٥﴾وَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ ﴿٧٦﴾وَجَعَلْنَا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْبَاقِينَ﴿٧٧﴾} صدق الله العظيم [الصافات].
آیا نمی‌دانید تمام آنهایی را که خداوند غرق و هلاک نمود از ذریه شیاطین بودند که جز کافر و فاجر به دنیا نمی‌آورند؟ برای همین نبی الله نوح علیه الصلاة و السلام گفت:
{إِنَّكَ إِن تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلَا يَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا كَفَّارًا ﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم [نوح].
و سپس خدا به نبی خود وعده می‌دهد دعای او را اجابت کند به این شرط که در مورد -نجات- احدی از کافران با او سخنی نگوید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَأُوحِيَ إِلَىٰ نُوحٍ أَنَّهُ لَن يُؤْمِنَ مِن قَوْمِكَ إِلَّا مَن قَدْ آمَنَ فَلَا تَبْتَئِسْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ ﴿٣٦﴾وَاصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [هود].
وقتی زمان غرق شدن فرا رسید؛ محبت نبی الله نوح نسبت به فرزندش او را به فتنه انداخت و با این فرمان پروردگارش مخالفت کرد که :
{وَلاَ تُخَاطِبْنِي فِي الّذِينَ ظَلَمُوَاْ إِنّهُمْ مّغْرَقُونَ}،
ولی وقتی زمان غرق شدن پسرش فرا رسید، گفت:
{رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الحقّ وَأَنتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ ﴿٤٥﴾قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَن تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [هود].
ولی در اینجا فکر کنیم چرا نبی خدا نوح درمورد پسرش با پروردگارش محاجه کرده و می‌گوید:
{رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الحقّ وَأَنْتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ}
و جواب این است که دلیل محاجه نوح با پروردگارش این بود که خداوند به او وعده داده بود که کسانی که در کشتی بودند، او و خانواده و کسانی را که ایمان آورده‌اند، نجات می‌دهد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{حَتّى إِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِلْ فِيهَا مِنْ كُلّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إلاّ مَنْ سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ وَمَنْ آمَنَ وَمَا آمَنَ مَعَهُ إلاّ قَليل} صدق الله العظيم [هود:۴۰].
برای همین نبی الله نوح فکر می‌کرد خداوند پسرش را هدایت کرده و همراه او سوار بر کشتی خواهد کرد چون از خاندان اوست. خداوند به او وعده داده بود که او و خاندانش و کسانی که با او ایمان آورده‌اند را نجات دهد. ولی نبی الله نوح تلاش کرد تا پسرش با او سوار کشتی شود چون از خانواده او بود و خدا وعده نجات او و خاندانش را داده بود ولی به شرطی که فرزند پدر باشند. برای همین نبی الله با پروردگارش محاجه کرد و وعده قبلی خدا را مطرح نمود:
{رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الحقّ وَأَنتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ ﴿٤٥﴾قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَن تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [هود].
به کلام نبی الله نوح بنگرید:
{رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الحقّ وَأَنْتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ}
مقصودش چیست که می‌گوید:
{وَعْدَكَ الْحَقُّ}؟
چون خدا به او وعده داده بود خاندانش را نجات دهد:
{احْمِلْ فِيهَا مِنْ كُلّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ}،
برای همین نوح عليه الصلاة والسلام خطاب به پروردگارش گفت:
{رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الحقّ وَأَنتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ ﴿٤٥﴾قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَن تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم،
با اینکه نبی الله نوح آن پسر را بزرگ کرده و او را از خاندان خود می‌دانست؛ ولی آن پسر فرزند او نبود بلکه حکم فرزند خوانده را داشت چون خداوند می‌دانست او فرزند خونی نبی الله نوح نیست چون حاصل عمل ناصالح همسرش بود. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَن تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم،
أبو حمزه؛ تا کی می‌خواهی در زیر سایه‌ی بحث و جدل درمورد خیانت همسران نوح و لوط -که سلام و صلوان بر نوح و لوط باد- وقت ما را تلف کنی تا نتوانیم چیزهایی را برای مسلمانان روشن کنیم که به نفعشان بوده و آنها را از فتنه مسیح کذاب نجات می‌دهد؟ پس در این بیان نفی دیدن آشکار خداوند در حین تکلم با بندگان در دنیا و آخرت را بیان خواهیم کرد و من از صادقان هستم.


ای مردم؛ برشماست که بدانید امام مهدی چگونه کتاب خداوند قرآن عظیم را تشریح و تفصیل می‌کند؛ تفسیر او مانند تفاسیر شما که از روی ظن و گمان آورده شده‌اند؛ نیست که ناقض یک‌دیگرند. بلکه بیان امام مهدی برای قرآن عظیم؛ بی شک و تردید تفصیل کتاب است؛ چون او آیات قرآن را با آیات همین قرآن تشریح می‌کند که درست درباره همان موضوع است. وقتی می‌بینید برایتان فتوا می‌دهم نمی‌توان خداوند را آشکارا دید؛ این بر اساس اعتماد و تکیه من به یک آیه و حجت آوردن با یک آیه نیست. خیر به خدا هرگز چنین نیست. بلکه من از آیات محکم کتاب که ذکری برای خردمندان است؛ حجت آورده و آن را تشریح می‌کنم. برای مثال این که امام مهدی فتوا می‌دهد امکان ندارد که بتوان خداوند را دید، از این روست که من در آیات محکم کتاب؛ عدم رؤیت خداوند را از صفات ازلی خدا یافته‌ام؛ چنان که در ضمن تعریف صفات ازلی پروردگار چنین آمده است:


{بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَكُن لَّهُ صَاحِبَةٌ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿١٠١﴾ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ رَبُّكُمْ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿١٠٢﴾لَّا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ ﴿١٠٣﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
از آنجا که این تعریف صفات ازلی پروردگار است؛ خداوند تعالی می‌فرماید:
{ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ رَبُّكُمْ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ﴿١٠٢﴾لَّا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ﴿١٠٣﴾} صدق الله العظيم،
یعنی چشم‌ها قادر به درک او نیستند و خداوند با احدی صحبت نمی‌کند مگر از ورای حجاب. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاء إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ} صدق الله العظيم [الشورى:۵۱]
یعنی انسان را نرسد که خداوند آشکار با او سخن گفته و یا بتواند پروردگارش را ببیند؛ اما وحی تفهیم مستقیماً از سوی پروردگار به قلب است همان طور که خدا به قلب یوسف علیه الصلاة و السلام وحی نمود:
{وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمْرِهِمْ هَـذَا وَهُمْ لاَ يَشْعُرُونَ} صدق الله العظيم [يوسف:۱۵].
خداوند با وحی تفهیمی به قلب یوسف او را از این امر آگاه نمود که مکر برادرانش باعث قدرت و عزت او خواهد شد و روزی در حالی او را خواهند یافت که در قدرت است و آنان ذلیلند و او آنها را از کاری که-با او-کردند باخبر خواهد کرد در حالی که آنها نمی‌دانند او برادرشان یوسف است، چون در جایگاه عزت و بلندی قرار دارد و این دقیقاً همان چیزی بود که رخ داد. برادرانش در حالی به سراغ یوسف آمدند که از او صدقه می‌خواستند. آنها در موضع ضعف و ذلت و یوسف در جایگاه عزت و والایی بود، برای همین متوجه نشدند او برادرشان یوسف است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَيْهِ قَالُوا يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّـهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ ﴿٨٨﴾قَالَ هَلْ عَلِمْتُم مَّا فَعَلْتُم بِيُوسُفَ وَأَخِيهِ إِذْ أَنتُمْ جَاهِلُونَ ﴿٨٩﴾قَالُوا أَإِنَّكَ لَأَنتَ يُوسُفُ قَالَ أَنَا يُوسُفُ} صدق الله العظيم [يوسف].
و این توضیح و تفصیل وحی تفهیمی از سوی پروردگار به قلب یوسف علیه الصلاة و السلام است که درسنین کودکی و قبل از آن که به عنوان رسول به سوی آل فرعون فرستاده شود به او وحی شد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمْرِهِمْ هَـذَا وَهُمْ لاَ يَشْعُرُونَ} صدق الله العظيم
یعنی او رفتارشان را به ایشان یادآوری خواهد کرد در حالی که آنها نمی‌دانند او برادرشان یوسف است، چون خداوند به خاطر مکری که به ناحق در مورد یوسف کردند؛ او را به عزت و آنان را به ذلت خواهد کشاند. سپس تصدیق وحی حق تفهیمی در عالم واقعیات محقق شد و خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَيْهِ قَالُوا يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّـهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ ﴿٨٨﴾قَالَ هَلْ عَلِمْتُم مَّا فَعَلْتُم بِيُوسُفَ وَأَخِيهِ إِذْ أَنتُمْ جَاهِلُونَ ﴿٨٩﴾قَالُوا أَإِنَّكَ لَأَنتَ يُوسُفُ قَالَ أَنَا يُوسُفُ وَهَـٰذَا أَخِي قَدْ مَنَّ اللَّـهُ عَلَيْنَا إِنَّهُ مَن يَتَّقِ وَيَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّـهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٩٠﴾قَالُوا تَاللَّـهِ لَقَدْ آثَرَكَ اللَّـهُ عَلَيْنَا وَإِن كُنَّا لَخَاطِئِينَ ﴿٩١﴾قَالَ لَا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللَّـهُ لَكُمْ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ ﴿٩٢﴾} صدق الله العظيم [يوسف].
این هم برهان وحی تفهیمی از پروردگار به قلب است که خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
همانا که آدم و همسرش کلمات دعایی را که به درگاه پروردگارشان کردند را در قلبشان دریافت کردند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
ولی خداوند در روز قیامت با وحی تفهیمی با کافران سخن نمی‌گوید تا به درگاه پروردگارشان دعا کنند تا آنها را مورد رحمت خود قراردهد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ} صدق الله العظيم [آل عمران:۷۷]
مقصود این نیست که خداوند از ورای حجاب با وحی تکلیمی با آنها سخن نمی‌گوید؛ بلکه می‌بینید که خداوند با آنان سخن می‌گوید:
{يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَـٰذَا ۚ قَالُوا شَهِدْنَا عَلَىٰ أَنفُسِنَا ۖ وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَشَهِدُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُوا كَافِرِينَ ﴿١٣٠﴾} [الأنعام].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَلَمْ تَكُنْ آيَاتِي تُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ فَكُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ ﴿١٠٥﴾قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَيْنَا شِقْوَتُنَا وَكُنَّا قَوْمًا ضَالِّينَ ﴿١٠٦﴾رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ ﴿١٠٧﴾قَالَ اخْسَئُوا فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ ﴿١٠٨﴾} صدق الله العظيم [المؤمنون].
لذا ای مردم مقصود خداوند از این کلام چیست:
{وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ}؟
مقصود این است که خداوند با وحی تفهیمی به قلبشان با آنان سخن نمی‌گوید تا دریابند باید به درگاه خدا دعا کنند تا مورد رحمتش قرار گیرند و برای همین هم [چون از خدا نخواسته‌اند] خداوند هم خود به آنها نمی‌نگرد. آنها از او درخواست رحمت نمی‌کنند بلکه از او می‌خواهند آنها را به دنیا بازگرداند تا اعمالی غیر از گذشته انجام دهند.
پس چگونگی وحی تفهیمی از سوی پروردگار به قلب، برای‌تان روشن شد. این نوع وحی برای ناآگاهان، از خطرناک‌ترین أنواع وحی است. چون اگر شیطان در سینه‌شان وسوسه کند؛ تصور می‌کنند وحی تفهیمی است. لذا وحی تفهیمی باید برهان علمی از کتاب داشته باشد. اما این که بگوییم قلبم می‌گوید و برهانی از آن چه که خداوند آموخته به دنبالش نباشد، نزد ما پذیرفته نیست؛ چون حجت در برهان علمی است. اگر امام مهدی به شما فتوا می‌دهد بیان حق قرآن را با وحی تفهیمی مستقیم از سوی پروردگار به قلبش دریافت می‌کند؛ به دنبال آن می‌بینید که برای آن چه که پروردگارم به من الهام نموده؛ ازآیات محکم کتاب که ذکری برای خردمندان است، برای‌تان برهان علمی می‌آورم. چون امام مهدی قرآن را از حفظ نمی‌داند. در هر حال به فرموده خداوند تعالی بازمی‌گردیم:
{وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّـهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ ۚ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ ﴿٥١﴾} صدق الله العظيم [الشورى]،
و اما روش اول وحی تفهیمی به قلب است در این فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا}
که آن را به حق برایتان توضیح دادیم و این وحی تفهیمی است واما روش دوم، وحی تکلیمی از ورای حجاب است و خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ}،
و اما روش سوم فرستادن جبریل علیه الصلاة و السلام است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاء إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ} صدق الله العظيم.
به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم که خداوند مسیح کذاب را در خواب به من نشان داد. مسیح کذاب گفت:
« من خدا هستم و بهشت و آتش نزد من است» و سپس با کینه و حقد شدید به امام ناصر محمد یمانی نگاه کرد و گفت: «و من هستم که قرآن را نازل کرده‌ام» من در پاسخ او گفتم تو قرآن را نازل کرده‌ای؟ گفت: «بله» پس با فرموده خداوند تعالی برایش حجت آوردم که: {وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاء إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ} صدق الله العظيم، سپس به او نزدیک شدم تا جایی که بینی‌ام به بینی او نزدیک شد و به او گفتم: پس چطور رو در رو با من صحبت کرده و می‌توانیم تو را ببینیم؟ و به حق بر او غلبه کردم و می‌شنیدم که از غیظ دندان‌هایش را به هم می‌سایید و سپس گفت: «حرام و طلاق من خدا هستم»
پایان رؤیا درمورد مسیح کذاب. من دربرابر او از آیات محکم کتاب حجت اقامه کردم؛ و اگر به کتاب خدا قرآن عظیم ایمان دارید شما هم با این آیه دربرابرش حجت بیاورید.
ای مردم از خدا پروا کنید و از حق آمده از سوی پروردگارتان پیروی نمایید؛ پروردگار از برابر دیدگان در پس حجاب قرار نگرفته تا از روی غیب به او ایمان بیاورید؛ بلکه دلیل این است که تنها چیزی قادر به تحمل دیدن عظمت ذات خداوند سبحان است که از نظر عظمت ذاتی مانند او باشد ولی خداوند تعالی می‌فرماید:
{لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ البَصِيرُ} صدق الله العظيم [الشورى:۱۱].
خداوند درعالم واقعیات برای شما مثالی می‌آورد که چرا خداوند در برابر دیدگان تمام مخلوقاتش؛ تجلی نمی‌کند. چون دیدگان هیچ یک ازمخلوقات قادر به تحمل دیدن عظمت ذات خداوند سبحان و تعالی نیست. خداوند کوهی بزرگ را برای شما مثال می‌زند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَنْ تَرَانِي وَلَكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۱۴۳﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
لذا ای مردم؛ این از صفات پروردگار است که در دنیا یا آخرت از ورای حجاب با بندگانش سخن می‌گوید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيَوْمَ تَشَقَّقُ السَّمَاءُ بِالْغَمَامِ وَنُزِّلَ الْمَلَائِكَةُ تَنزِيلًا ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [الفرقان].
این «الغمام» چیست؟ و جواب را در آیات محکم کتابش می‌یابید. این حجاب پروردگار سبحان است که میان بندگان و رب المعبود قرار دارد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا أَن يَأْتِيَهُمُ اللَّـهُ فِي ظُلَلٍ مِّنَ الْغَمَامِ وَالْمَلَائِكَةُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ ۚ وَإِلَى اللَّـهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ ﴿٢١٠﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
اما کسانی که قلبشان از حق آمده از پروردگارشان منحرف است؛ همه این آیات محکمی را که برای عالم و جاهل روشن هستند رها می‌کنند انگار که اصلا آن را نشنیده‌اند و به سراغ آیات متشابه رفته وبرای اثبات دیده شدن آشکار خداوند با آنها برای امام مهدی دلیل آورده و می‌گویند:
{وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ ﴿٢٢﴾إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [القيامة].
|آنان در دام متشابه گرفتار شده‌اند و همانا که این تشابه در این کلام خداوند تعالی است: {نَّاظرَةٌ}، و گمان کردند مقصود دیدن یا چشم است؛ در حالی که مقصود انتظار است؛ مثل گفته ملکه سباء:
{فَنَاظِرَةٌ بِمَ يَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ}[النمل:۳۵]
یعنی منتظر می‌مانیم و لذا فرموده خداوند تعالی:
{وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ ﴿٢٢﴾إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿٢٣﴾}،
مقصود وجه باطنی است که خداوند با آن تعامل می‌کند؛ یعنی قلب‌ها. خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَوْمَ لَا يَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ ﴿٨٨﴾إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّـهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ ﴿٨٩﴾} صدق الله العظيم [الشعراء].
و این وجه مورد مقصود است؛ و خداوند در همین مورد برایتان روشن می‌کند که وجوهی [قلب‌هایی] منتظر رحمت خداوندند و وجوهی [قلب‌هایی] دیگر منتظر واقعه‌ای کمرشکن هستند. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ ﴿٢٢﴾إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿٢٣﴾وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ بَاسِرَةٌ ﴿٢٤﴾ تَظُنُّ أَن يُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَةٌ ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [القيامة]،
پس خداوند درمورد کسانی که منتظر رحمت او هستند و کسانی که منتظر عذاب او می‌باشند سخن می‌گوید؛ هریک بر اساس ظنی که به پروردگارشان دارند:
{وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ ﴿٢٢﴾إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿٢٣﴾وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ بَاسِرَةٌ ﴿٢٤﴾ تَظُنُّ أَن يُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَةٌ ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [القيامة]،
ای مردم؛ خداوند به شما فرمان نمی‌دهد از ظاهر آیات متشابه پیروی کنید؛ چون اگر از متشابهات قرآن که نیاز به تأویل دارند پیروی کرده و آیات محکم بینه و ام الکتابی که درست درمورد همان موضوع هستند؛ رها کنید؛ اگر آیات محکم را رها کرده و به دنبال آیات بروید که تأویل آنها غیر از ظاهر آن است؛ قلبتان از حق آمده در آیات محکم کتاب منحرف می‌شود؛ آیات ام الکتابی که برای عالم و جاهل شما بینه و روشن است . به این وسیله کسانی را که قلبشان از حق محکم آمده در آیات ام الکتاب منحرف است را می‌شناسید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{هُوَ الَّذِي أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أمّ الكتاب وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّـهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٧﴾رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ ﴿٨﴾رَبَّنَا إِنَّكَ جَامِعُ النَّاسِ لِيَوْمٍ لَّا رَيْبَ فِيهِ إِنَّ اللَّـهَ لَا يُخْلِفُ الْمِيعَادَ ﴿٩﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
خداوندا شاهد باش که من ابلاغ کردم..
و اگر در مورد عدم امکان دیدن آشکار خداوند حق با شیعیان باشد؛ ولی آنها عقاید دیگری دارند که به کل باطل است مثل عصمت مطلق انبیا و ائمه از ارتکاب گناه و می‌بینید با این فرموده خداوند تعالی برای مردم حجت می‌آورند:
{وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ ﴿١٢٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
در دام متشابه افتاده‌اند و تشابه دقیقاً در این فرموده خداوند تعالی است:
{قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}،
شیعیان تصور کردند مقصود ظلم( گناه کردن) است که می‌فرماید:
{لا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}،
ولی مقصود خداوند ظلم شرک به خداست؛ چگونه کسی که در قلبش ظلم شرک به خدا وجود دارد می‌تواند مردم را از تاریکی خارج کرده و به نور ببرد و آنها را به راه خداوند عزیز و حمید هدایت نماید؟ اما ای جماعت شیعیان؛ اگر شما این آیه را که هنوز نیاز به تأویل دارد کنار گذاشته و از عقیده حقی که در آیات محکم کتاب مبنی بر عدم عصمت انبیا و رسولان از" ارتکاب گناه" پیروی کنید؛ ان گاه هرکس توبه کند؛ پروردگارم غفور و رحیم است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَا مُوسَىٰ لَا تَخَفْ إِنِّي لَا يَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ ﴿١٠﴾إِلَّا مَن ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْنًا بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّي غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿١١﴾} صدق الله العظيم [النمل].
و می‌بینید که رسول الله موسی زمانی که با ارتکاب قتل به خود ظلم کرد و نفسی را به ناحق کشت؛ وقتی به پروردگارش رو کرد و توبه نمود، خداوند توبه او را پذیرفت. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَاسْتَوَىٰ آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ﴿١٤﴾وَدَخَلَ الْمَدِينَةَ عَلَىٰ حِينِ غَفْلَةٍ مِّنْ أَهْلِهَا فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلَانِ هَـٰذَا مِن شِيعَتِهِ وَهَـٰذَا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِي مِن شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسَىٰ فَقَضَىٰ عَلَيْهِ قَالَ هَـٰذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُّضِلٌّ مُّبِينٌ ﴿١٥﴾قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم [القصص].
به فرموده خداوند تعالى بنگرید:
{فَوَكَزَهُ مُوسَىٰ فَقَضَىٰ عَلَيْهِ قَالَ هَـٰذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُّضِلٌّ مُّبِينٌ ﴿١٥﴾قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ﴿١٦﴾}.
لذا ای شیعیان اثنی عشری؛ در بیان شما از قرآن تناقض بزرگی وجود دارد و علت شرک بسیاری از شما در امر مبالغه درمورد ائمه برگزیده خداوند؛ به علت پیروی از متشابهات در این فرموده خداوند تعالی است:
{وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}،
و گمان کردید مقصود ظلم «گناه کردن» است در حالی که مقصود خداوند، ظلم «شرک آوردن» است. چگونه امامی که قلبش از ظلم شرک به خدا پاک نیست [قلب سلیم] می‌تواند مردم را از تاریکی خارج سازد و به سوی نور و راه خداوند عزیز و حمید راهنمایی کند؟ برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ} صدق الله العظيم.
ای جماعت شیعیان و اهل سنت و تمام کسانی که دینتان را فرقه فرقه کرده و هریک به داشته‌های خود خشنودید؛ همانا که خداوند امام مهدی را حکم و داور میان شما قرار داده تا در موارد اختلاف به حق میان شما حکم دهد؛ و شایسته‌ی حق نیست که از امیال شما پبروی کند؛ بلکه ما زمانی که حق را بگویید آن را تأیید کرده و هرجا که برخلاف حق بوده وعقیده باطل داشته باشید با شما مخالفت می‌کنیم؛ شایسته حق نیست که از امیال و خواسته‌های شما پیروی کند.
ای حق‌جویان! اگر حق برایتان روشن شد ساکت ننشینید؛ حداقل ایمان این است که بگویید در فلان مسئله حق با امام ناصر محمد یمانی است. ولی این به معنای مهدی منتظر بودن او نیست مگر خداوند رؤیای او را درعالم واقعیات محقق گرداند تا او به حق در تمام موضوعات دینی و مواردی که درآن اختلاف داریم؛ به حق بر ما غلبه کند. نه این که به حساب دین با این و آن تعارف کند و شایسته امام مهدی حق نیست که در راه خداوند از هیچ ملامتی بهراسد واگر از پیروی از حق آمده از سوی خداوند عزیز و حکیم سرباز زنیم؛ خداوند چه ما بخواهیم چه نخواهیم او را با عذابی شدید چیره خواهد کرد.
و اما کسی که در مورد این فرموده خداوند سؤال کرده است:
{وَمَا كَانَ اللَّـهُ لِيُضِلَّ قَوْمًا بَعْدَ إِذْ هَدَاهُمْ حَتَّىٰ يُبَيِّنَ لَهُم مَّا يَتَّقُونَ ۚ إِنَّ اللَّـهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿١١٥﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
جواب را در فرموده خداوند تعالی می‌یابیم:
{فَلَمَّا زَاغُوا أَزَاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ وَاللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ} صدق الله العظيم [الصف:۵]،
یعنی وقتی از پیروی از حق آمده از نزد پروردگار منحرف شدند؛ خداوند نیز آنها را گمراه و منحرف نمود:
{أَزَاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ وَاللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ}
ولی می‌بینم می‌خواهی بگویی: «مقصود از حجت انبیا ورسولانی هستند که به سوی مردم فرستاده شده‌اند و چون ناصر محمد یمانی نه نبی خداوند است و نه رسول او؛ پس اگر از او پیروی نکنیم، خدا ما را عذاب نکرده و نخواهد کرد چون او از انبیا و رسولان خدا نیست». امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: همانا که تو حکیم و دانایی؛ خداوند حجت خود برای بندگان را در وجود خود انبیا قرار نداده است؛ بلکه حجت بر بندگان در کتابی است که انبیا و مهدی منتظر با آن برای مردم حجت می‌آورند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿١٥٥﴾أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿١٥٦﴾أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ من ربّكم وَهُدًى وَرَحْمَةٌ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
همانا که حجت بر بندگان در ذات خود انبیا یا مهدی منتظر نیست؛ بلکه حجت خداوند برای آنها آیات کتابی است که بر آنها خوانده می‌شود که اگر نسبت به آن کافر شوند، عذاب خواهند شد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَـٰذَا ۚ قَالُوا شَهِدْنَا عَلَىٰ أَنفُسِنَا ۖ وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَشَهِدُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُوا كَافِرِينَ ﴿١٣٠﴾} [الأنعام].
وخداوند تعالى می‌فرماید:
{أَلَمْ تَكُنْ آيَاتِي تُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ فَكُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ ﴿١٠٥﴾قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَيْنَا شِقْوَتُنَا وَكُنَّا قَوْمًا ضَالِّينَ ﴿١٠٦﴾رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ ﴿١٠٧﴾قَالَ اخْسَئُوا فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ ﴿١٠٨﴾} صدق الله العظيم [المؤمنون].
لذا چرا خداوند بندگانی که انبیای الهی را تکذیب کنند؛ عذاب خواهد کرد؟ به علت تکذیب انبیای الهی؟ خیر بلکه به علت تکذیب آیات کتابی است که انبیاء خداوند بر آنان می‌خواندند و کسانی که انبیای حق الهی را تکذیب کنند؛ به هیچ وجه انبیا را تکذیب نکرده‌اند بلکه آیات خدا را که انبیا برایشان تلاوت می‌کردند تکذیب کرده‌اند. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَإِنَّهُمْ لا يُكَذِّبُونَكَ وَلَكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۳۳].
و در مورد امام مهدی منتظر ناصر محمد یمانی هم همین طور است؛ کسی که دعوت او برای حکمیت کتاب خدا قر آن عظیم را تکذیب کند؛ ناصر محمد یمانی را تکذیب نکرده بلکه کتاب خداوند قرآن عظیم را تکذیب کرده است و جز خدا ولی و نصیری نمی‌یابد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم من ربّكم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿٥٥﴾أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ﴿٥٦﴾أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّـهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴿٥٧﴾أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٥٨﴾بَلَىٰ قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنتَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
به حجت خداوند دربرابر بندگانش در روز قیامت بنگرید:
{بَلَى قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنتَ مِنَ الْكَافِرِينَ}،
ولی برادر گرامی؛ تو می‌خواهی از کتاب چنین استنباط کنی که خداوند بشریت را به علت تکذیب مهدی منتظر ناصر محمد یمانی عذاب نخواهد کرد چون مهدی منتظر رسول یا نبی خدا نیست. ولی مهدی منتظر می‌خواهد در پاسخ او به طور مختصر بگوید: خداوند بشریت را برای تکذیب مهدی منتظر ناصر محمد یمانی عذاب نخواهد کرد؛ بلکه به علت این عذاب می‌شوند که از پیروی از ذکری سرباز می‌زنند که مهدی منتظر ناصر محمد یمانی آنها را به سوی آن دعوت می‌کند. خداوند تعالی می‌فرماید:


{تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بالحقّ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ} [الجاثية:۶].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ ۖ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ ﴿٩٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة]..
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
خليفة الله وعبده؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36863

Admin
05-08-2016, 10:03 AM
- 31 -
الإمام ناصر محمد اليماني
25 - صفر- 1432 هـ
31 - 01 - 2011 مـ
۱۱-بهمن-۱۳۸۹ه.ش
04:44 صبح
ـــــــــــــــــــــــ

با قلبی خاشع و چشمانی گریان به درگاه خداوند انابه کنید..

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله وآله الأطهار والسابقين الأنصار وجميع المُسلمين، آمين يا أرحم الراحمين.
عزیز من در راه خدا، جناب شیخ محمد عبدالقادرادریس، خدا تو و امام مهدی و تمام مسلمانان را مورد مغفرت خود قرار دهد. برادر گرامی، برتوست که با قلبی خاشع و چشمی گریان و با تضرع به درگاه پروردگار روکرده و بگویی:
«پروردگارا، تو فرمودی و فرموده‌یِ تو حق است:
{وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شرّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ} صدق الله العظيم [البقرة:۲۱۶]
خدایا، اگر امام ناصر محمد یمانی، بدون هیچ شک‌وتردیدی، واقعاً مهدی منتظرِ حق است، تو می‌دانی و بنده‌ات نمی‌داند، پس خدایا قلبم را نسبت به حقیقت بصیر فرما تا به حق از آن پیروی نمایم و مرا از انصار پیشگام برگزیده در عصر گفت‌وگو قبل از ظهور قرار ده و بنده‌ی تو بر ذمه‌ی توست؛ تا این شرف بزرگ را از من نگیری. اگر روزی برای مردم عالم روشن شود که او مهدی منتظر است و محمد عبدالقادر از کسانی باشد که از او کراهت داشتند، چه خواهد شد؟ شدت ندامت و حسرت بنده‌ات چگونه خواهد بود؟ خداوندا، بنده‌ات را مورد مغفرت خود قرار ده و مرا از خردمندان گردان. و اگر ناصر محمد یمانی مهدی منتظر نیست، پروردگارا تو می‌دانی که بنده‌ات محمد عبدالقادر در کار او حیران مانده و پناه بر تو از عاقبت کارش؛ پس عمرش را کوتاه کن و در برابر شرّش ما را کفایت فرما و اگر امام ناصر محمد یمانی از گمراهان و گمراه کنندگان باشد؛ از تو می‌خواهیم کار او را تمام کنی. پاک و منزهی تو و ما جز آنچه که تو به آموخته‌ای چیزی نمی‌دانیم؛ همانا که تو سمیع و علیمی».

وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخوكم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36864

Admin
05-08-2016, 01:49 PM
- 32 -
الإمام ناصر محمد اليماني
26 - صفر - 1432 هـ
01 - 02 - 2011 مـ
۱۲-بهمن-۱۳۸۹ه.ش.
05:11 صبح
ــــــــــــــــــــــ
كتاب خدا، بصیرت و حجت حق در برابر مردم است..

بسم الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
{قُلْ هَـٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّـهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي ۖ وَسُبْحَانَ اللَّـهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿١٠٨﴾} صدق الله العظيم [يوسف].
و سؤالی که مطرح می‌شود این است: بصیرتی که محمد رسولَ الله صلى الله عليه وآله وسلم با آن با مردم محاجه می‌کرد چیست؟ و جواب را در آیات محکم کتاب و این فرموده خداوند تعالی پیدا می‌کنید:
{وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ ﴿٩٢﴾} [النمل].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا كَبِيرًا} صدق الله العظيم [الفرقان:۵۲].
و اگر کسی را پیدا کردید که با کتاب خداوند قرآن عظیم با مردم محاجه کرده و با آنان جهاد بزرگی می‌نماید و برهرکس که با کتاب خدا قرآن عظیم با وی محاجه ‌کند؛ غالب می‌شود و به حق از آیات محکم کتاب در برابرشان حجت اقامه می‌کند؛ پس ای خردمندان از خدا بترسید و بدانید عقوبت خداوند شدید است؛ آیا با کتاب خداوند قرآن عظیم؛ کتاب دیگری می‌خواهید؟ نزدیک است که خداوند به خاطر کتابش خشمگین گردد.
ای مردم؛ خدا را به شهادت می‌گیرم و شهادت خداوند کافی است که من مهدی منتظر؛ از خطیبان منابر و مفتیان کشورها دعوت می‌کنم برای گفتگو بر سر میز"گفتگو قبل از ظهور" حاضر شوند و بعد از تصدیقشان؛ مهدی منتظر در کنار بیت عتیق برای آنها ظهور خواهد کرد. و در عین حال می‌خواهم به نگهبانان مسجد الحرام در مکه اطمینان دهم و بگویم به خدا قسم شایسته امام مهدی نیست در کنار بیت عتیق ظاهر شود مگر بعد از تصدیق امرش. چون در "عصر گفتگو قبل از ظهور" اول نوبت گفتگو است و بعد از آن که اولیای مسجد الحرام آل عبدالعزیز بن سعود و هیئت علمای بزرگ مسلمین به خصوص در مکه مکرمه؛ امر را تصدیق کردند؛ آن گاه مهدی منتظر در کنار بیت عتیق برای شما ظاهر خواهد شد؛ پس چرا پایگاه ما را در کشور عربستان سعودی مسدود کرده‌اید؟ خدا با رحمت خود از شما درگذرد؛ چون عزیزان من! امام ناصر محمد یمانی هیچ خطری برای شما ایجاد نکرده و مانند "جهیمان" عمل نمی‌نماید؛ پناه برخدا که از جاهلان باشیم. خداوند تعالی می‌فرماید:

{تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بالحقّ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ} صدق الله العظيم [الجاثية:۶].
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين.
أخوكم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36865

Admin
12-08-2016, 03:56 AM
- 33 -
الإمام ناصر محمد اليماني
29 - صفر - 1432 هـ
04 - 02 - 2011 مـ
۱۵-بهمن-۱۳۸۹ه.ش.
04:09 صبح
ـــــــــــــــــــ

نفی دیدن آشکار ذات الهی با چشم..

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ

{وَلَقَدْ نَادَانَا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ ﴿٧٥﴾ وَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ ﴿٧٦﴾ وَجَعَلْنَا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْبَاقِينَ ﴿٧٧﴾ وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ ﴿٧٨﴾ سَلَامٌ عَلَىٰ نُوحٍ فِي الْعَالَمِينَ ﴿٧٩﴾} صدق الله العظيم [الصافات].

سؤالی که در برابرعقل ومنطق مطرح می‌شود این است: آیا سزاوار است که خداوند دروغ بگوید؟ خداوند پاک و منزه و بسیار والاتر از چنین نسبت‌هایی است و جواب را در فرموده خداوند تعالی می‌یابیم:
{وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيلاً} صدق الله العظيم [النساء:۱۲۲].

پس ای مردم چگونه خداوند در آیات محکم کتابش به شما فتوا می‌دهد هیچ یک از ذریه و فرزندان نبی الله نوح در توفان غرق نشدند؛ چون می‌بینید که فتوای خداوند روشن و واضح است و برای هرعاقل و جاهل و هر عالم و امیّ و هر کسی که زبان عربی مبین بداند؛ محکم و روشن است. خداوند فتوا می‌دهد که هیچ یک از ذریه نبی الله نوح علیه الصلاة و السلام در توفان غرق نشدند. خداوند تعالی می‌فرماید:

{وَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ ﴿٧٦﴾ وَجَعَلْنَا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْبَاقِينَ ﴿٧٧﴾} صدق الله العظيم،
به نام خداوند بزرگ از شما سؤال می‌کنم؛ آیا این آیه از آیات متشابه است که تأویل آنها کسی جز خداوند نمی‌داند؛ یا از آیات محکم و بینه و ام الکتاب است که کسی از آن منحرف نمی‌شود مگر این که قلبش از حق منحرف باشد؟ چگونه است که خداوند در آیات محکم کتابش فتوا می‌دهد که هیچ یک از ذریه نبی الله نوح علیه الصلاة و السلام غرق نشدند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَجَعَلْنَا ذُرّيّتَهُ هُمُ الْبَاقِينَ} صدق الله العظيم؟
اما اباحمزه؛ امام ناصر محمد یمانی را تکذیب نمی‌کند؛ بلکه فتوای خداوند درآیات محکم کتابش را تکذیب می‌کند که فرموده است:

{وَجَعَلْنَا ذُرّيّتَهُ هُمُ الْبَاقِينَ} صدق الله العظيم.

پس بیایید عقل و منطق را مرجع قرار دهیم؛ که اگر یکی از فرزندان نبی الله نوح علیه الصلاة و السلام در توفانی که کافران قوم نبی الله نوح را گرفتار کرد؛ غرق شده‌ باشد؛ جواب عقل ومنطق چه خواهد بود؟ جواب حتماً این خواهد بود که اگر یکی از پسران نبی الله نوح در توفان غرق شده باشد؛ بی شک و تردید نباید پسر-خونی و واقعی- او باشد؛ یعنی آن همسر نوح،که مادر آن فرد غرق شده است؛ بی شک و تردید به نبی الله نوح علیه الصلاة و اسلام خیانت کرده است و این چیزی است که عقل و منطق می‌گوید؛ پس بیایید به کتاب خدا نظر کنیم و ببینیم آیا فتوای عقل و منطق با آن موافق است؟ جواب را در آیات محکم کتاب در این فرموده خداوند تعالی پیدا می‌کنیم:
{وَهِيَ تَجْرِي بِهِمْ فِي مَوْجٍ كَالْجِبَالِ وَنَادَىٰ نُوحٌ ابْنَهُ وَكَانَ فِي مَعْزِلٍ يَا بُنَيَّ ارْكَب مَّعَنَا وَلَا تَكُن مَّعَ الْكَافِرِينَ ﴿٤٢﴾ قَالَ سَآوِي إِلَىٰ جَبَلٍ يَعْصِمُنِي مِنَ الْمَاءِ قَالَ لَا عَاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّـهِ إِلَّا مَن رَّحِمَ وَحَالَ بَيْنَهُمَا الْمَوْجُ فَكَانَ مِنَ الْمُغْرَقِينَ ﴿٤٣﴾ وَقِيلَ يَا أَرْضُ ابْلَعِي مَاءَكِ وَيَا سَمَاءُ أَقْلِعِي وَغِيضَ الْمَاءُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ وَاسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِيِّ وَقِيلَ بُعْدًا لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿٤٤﴾ وَنَادَىٰ نُوحٌ رَّبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الحقّ وَأَنتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ ﴿٤٥﴾ قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَن تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿٤٦﴾ قَالَ رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْأَلَكَ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَإِلَّا تَغْفِرْ لِي وَتَرْحَمْنِي أَكُن مِّنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٤٧﴾} صدق الله العظيم [هود]

لذا ای مردم می‌بینید فتوای حقّی آمد که تصدیق کننده‌ی تحلیل عقل و منطق است و برایتان روشن شد یکی از همسران نبی الله نوح علیه الصلاة و السلام به او خیانت کرده و از کافران بود و خداوند بین او ونبی الله نوح علیه الصلاة و السلام جدایی انداخت و دلیل خیانت زن هم این فرموده خداوند تعالی است:
{وَنَادَىٰ نُوحٌ رَّبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الحقّ وَأَنتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ ﴿٤٥﴾ قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ} صدق الله العظيم
لذا ای مردم؛ مادر آن پسر، به شوهرش خیانت کرده بود و آن پسر از ذریه‌ی نبی الله نوح علیه الصلاة و السلام نبود و برای همین فتوای خیانت او را در این فرموده خداوند تعالی می‌یابیم:
{ضَرَبَ اللَّـهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ ۖ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّـهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [التحريم].

ای اباحمزه؛ به خدا قسم اگر در کتاب خدا درباره این موضوع، جز این آیه، چیزی پیدا نمی‌کردم؛ یعنی این فرموده خداوند تعالی را:
{كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا} صدق الله العظيم،
از فتوای تو پیروی کرده و به حق اعتراف می‌نمودم که این خیانت کفر بوده و لاغیر و جرأت نمی‌کردم در مورد این زن فتوای زنا بدهم؛ ولو تمام علمای جن و انس فتوا می‌دادند او زنا کرده است؛ من چنین فتوایی نداده و می‌گفتم خیانت این زن فقط در رابطه با "ایمان"‌ بوده است ولی اباحمزه؛ امام مهدی نصار محمد یمانی مانند کسانی نیست که خداوند درمورد آنان می‌فرماید:
{أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أشدّ الْعَذَابِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ} صدق الله العظيم [البقرة:۸۵].
اگر ناصر محمد یمانی از فتوای ابوحمزه مصری پیروی کرده و بگوید خیانت آن زن فقط "کفر"اوست؛ در این صورت آیات محکم ام الکتاب را تکذیب کرده است یعنی این فرموده خداوند تعالی را:
{وَلَقَدْ نَادَانَا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ ﴿٧٥﴾ وَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ ﴿٧٦﴾ وَجَعَلْنَا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْبَاقِينَ ﴿٧٧﴾ وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ ﴿٧٨﴾ سَلَامٌ عَلَىٰ نُوحٍ فِي الْعَالَمِينَ ﴿٧٩﴾} صدق الله العظيم [الصافات]

و همین طور این فرموده خداوند تعالی را:
{وَنَادَىٰ نُوحٌ رَّبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الحقّ وَأَنتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ ﴿٤٥﴾ قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ...} صدق الله العظيم [هود]،

می‌بینم که می‌گویی؛ پاسخ آخر خود را بدون اطلاع از بیانات حقی که بعد از تو آورده‌ام داده‌ای و برای همین أبو حمزه می‌گوید:


( به خاطر این که به شدت مشغول بودم همه‌ی جواب‌هایت را نخواندم؛ و از نظرم یمانی هنوزسردرگم است.)پایان.

امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخت می‌گوید: اتفاقا فتوای امام ناصر محمد یمانی در مورد "نفی دیدن آشکار ذات خداوند با چشم" را خوانده‌ای و برایت روشن شده که حقّ است و از جانب پروردگارت آمده و حقّ با امام مهدی ناصر محمد یمانی است چون ثابت کرده "قابل دیدن نبودن ذات خداوند با چشم به صورت آشکار" از صفات ازلیه پروردگار است و صفات ازلی خداوند سبحان وتعالی؛ نه در دنیا و نه درآخرت قابل تغییر و تبدیل نیستند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَكُن لَّهُ صَاحِبَةٌ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿١٠١﴾ ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ رَبُّكُمْ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿١٠٢﴾ لَّا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ ﴿١٠٣﴾ قَدْ جَاءَكُم بَصَائِرُ من ربّكم فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا وَمَا أَنَا عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ ﴿١٠٤﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].

برای اینکه مسیح کذابی که ادعای ربوبیت می‌کند و آشکار با شما سخن می‌گوید، در حالی که او را با چشم خود می‌بینید؛ نتواند شما را فتنه بیندازد؛ برای همین خداوند به شما فتوا داده است که هیچ یک ازمخلوقات پروردگار؛ قادر نیستند عظمت ذات خداوند سبحان را با چشم خود ببینند. و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ رَبُّكُمْ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿١٠٢﴾ لَّا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ ﴿١٠٣﴾ قَدْ جَاءَكُم بَصَائِرُ من ربّكم فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا وَمَا أَنَا عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ ﴿١٠٤﴾} صدق الله العظيم
و به شما خبر می‌دهدعلت این که چشم مخلوقات قادر به دیدن او نیست؛ چیست. خداوند فتوا داده است علتش این نیست که شما بدون این که بتوانید او را ببینید، باید به اوایمان بیاورید؛ بلکه دلیل این است که چشم مخلوقات تحمل دیدن عظمت ذات خداوند سبحان را ندارد و برای شما مثال حقی در عالم حقایق و واقعیات می‌آورد که درمورد نبی الله موسى عليه الصلاة والسلام است. خداوند فتوای دیده شدن آشکار ذات الهی را منوط به این امر می‌کند که اگر کوه بزرگ توانست در برابر عظمت ذات الهی تاب آورده و آن را ببیند؛ شما هم عظمت ذات پروردگار سبحان را خواهید دید . بیایید ببینیم در عالم واقعیات نتیجه حق چه بود و چه شد؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَمَّا جَاءَ مُوسَىٰ لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ ۚ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَـٰكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي ۚ فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا ۚ فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ ﴿١٤٣﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].

بنگرید نبی الله موسی علیه الصلاة و السلام بعد ازآن که خداوند برای او در عالم واقعیات مثالی حقیقی آورد تا بداند علت این که نمی‌توان عظمت ذات الهی را آشکارا با چشم دید چه می‌گوید؛ نبی الله موسی علیه الصلاة و السلام مشاهده کرد که کوه نتوانست عظمت ذات خداوند سبحان را تاب آورد و چه بر سر آن آمد، وبه زمین افتاد واز هوش رفت؛ و بعد از آن که به هوش آمد؛ نبی الله موسی از اعتقاد به دیدن آشکار عظمت ذات الهی با چشم توبه کرده و گفت:

{سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ} صدق الله العظيم.
اما ای حق‌جویان؛ آیا می‌د‌ٔانید چرا محمود ابوحمزه از فتوای امام ناصر محمد یمانی در نفی دیدن آشکارعظمت ذات الهی با چشم سرباز می‌زند؟ چون ابوحمزه می‌بیند این فتوای حقی که امام ناصر محمد یمانی درمورد عدم دیده شدن ذات خداوند به صورت آشکار داده است؛ مسیح کذاب را از به فتنه انداختن مسلمانان ناتوان می‌کند؛ چون آنها با اعتقاد حق به صفات ذاتی خداوند در برابرش حجت خواهند آورد. خداوند تعالی می‌فرماید:

{ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ رَبُّكُمْ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿١٠٢﴾ لَّا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ ﴿١٠٣﴾ قَدْ جَاءَكُم بَصَائِرُ من ربّكم فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا وَمَا أَنَا عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ ﴿١٠٤﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
وسپس ابوحمزه محمود طوری از فتوای امام ناصر محمد یمانی در مورد عدم امکان دیدن آشکار ذات اعظم الهی رومی‌گرداند انگار که هیچ آیات محکم کتاب در نفی رؤیت آشکار ذات خداوند را نخوانده و سپس باز می‌گردد تا با امام ناصر محمد یمانی درمورد زنای یکی از همسران نبی الله نوح علیه الصلاة و والسلام محاجه کند؛ چون می‌خواهد وقت امام ناصر محمدیمانی را در مسئله‌ای خصوصی که هیچ نفعی برای مسلمانان ندارد بگیرد؛ چون می‌بیند امام ناصر محمد یمانی عقاید مسلمانان درمورد مسائل بزرگ اعتقادی و فقهی را تصحیح می‌کند.و هم چنان می‌خواهد به شدت به بازدارندگی خود درمورد امام مهدی ناصر محمد یمانی ادامه دهد؛ چون می‌بیند امام ناصر محمد یمانی؛ عقاید باطل و دروغ سنت نبوی را با آیات محکم کتاب خدا؛ درهم می‌کوبد و با برهان آشکار، احادیث حقّ سنت نبوی درمورد عدم دیده شدن ذات الهی به صورت اشکار در دنیا و آخرت را ثابت می‌نماید؛ تصدیق فتوای محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم در صحيح مُسلم که گفته است: از أبوذر نقل شده که گفته است: يا رسول الله آیا پروردگارت را دیدی؟ و ایشان فرمودند: [ رأيت نورًا ].[نوری را دیدم] صدق عليه الصلاة والسلام
چون در کتاب خداوند این امر را یافته‌ام که نور ذات خداون سبحان از ورای حجاب نفوذ کرده و می‌گذرد و در زمین محشر به چشم بندگان می‌رسد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْكِتَابُ وَجِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَالشُّهَدَاءِ وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [الزمر].

و همانا که نور ذات خداوند سبحان ازورای حجاب تابیده و روشنی می‌آورد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا أَن يَأْتِيَهُمُ اللَّـهُ فِي ظُلَلٍ مِّنَ الْغَمَامِ وَالْمَلَائِكَةُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ ۚ وَإِلَى اللَّـهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ ﴿٢١٠﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
و نور ذات خداوند سبحان از ورای "الغمام"-حجاب پروردگار- می‌تابد.
ممکن است یکی از علمای شیعه که درمورد امام مهدی به ناحق مبالغه می‌کنند؛ بخواهد بگوید:" صبرکن صبر کن ناصر محمد یمانی که فکر می‌کنی مهدی منتظری؛ اگر مهدی منتظر ظهور کند؛ زمین را با نور خود روشن می‌کند و بشر از نور خورشید و ماه بی‌نیاز می‌شود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَأَشْرَقَتِ الأرْضُ بِنُورِ رَبّهَا وَوُضِعَ الْكِتَابُ وَجِـيءَ بِالنّبِيّيْنَ وَالشّهَدَآءِ وَقُضِيَ بَيْنَهُم بالحقّ وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ} صدق الله العظيم

ناصر؛ خبر را گرفتی؟ مگر خبری که نزد ماست و به یقین درست است را نخواندی؟ امام رضا می‌فرماید:
همانا که امام مهدی صلوات الله علیه؛ صفاتی مشترک با بقیه معصومین علیهم السلام و صفاتی هم مخصوص به خود دارد و کافی است که فرموده خداوند تعالی را بخوانیم: وَأَشْرَقَتِ الأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْكِتَابُ وَجِيء بِالنَّبِيِّينَ وَالشُّهَدَاءِ وَقُضِيَ بَيْنَهُمْ بالحقّ وَهُمْ لا يُظْلَمُونَ ( سورة الزمر:۶۹ ).ظاهر آیه درمورد صحنه‌ای از روز قیامت است ولی آیا قبل از این زمین با این نور ربانی روشن می‌شود و آیا آیه معنای دیگری هم دارد؟ بلی و شیخ مفید در الإرشاد و شیخ طوسی و شیخ صدوق و بزرگ طایفه فضل بن شاذان نیشابوری و علی بن ابراهیم القمی که خدا مقامشان را بالا ببرد؛ از این موضوع یاد کرده‌ و روایاتی در تفسیر آن آورده‌اند. قمی رحمه الله می‌گوید: حدیث ۲۵۳/۲ محمدبن ابوعبدالله علیه السلام گفته است: جعفر بن محمد گفته: قاسم بی ربیع گفته: صباح المدائنی گفته: مفضل بت عمر گفته که از أبا عبدالله علیه السلام شنیده که فرمودند: وَأَشْرَقَتِ الأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا یعنیامام زمین همان پروردگار زمین است؛ پس زمانی که خروج کند مردم از نور خورشید و ماه بی نیاز می شوند و نور امام را برای خود کافی می دانند.پایان

ای مهدی منتظر کذاب ناصر محمد یمانی؛ دلیل این که دروغ می‌گویی و مهدی منتظر نیستی این است که امام حجت محمد بن حسن العسکری؛ وجه الله تعالی است ولی او علیه السلام کدام وجه خداست؟ این را در دعای ندبه می‌خوانیم:
کجاست وجه خداوند که اولیا به آن رومی‌کنند؟ و برای این که این کلام عمیق را درک کنیم؛ باید بدانیم این اولیا به واسطه وجه خدا به خدا متوسل می‌شوند و این وجه امام مهدی علیه السلام است و درمورد صفات آنها در قرآن می‌خوانیم: (أَلا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلا هُمْ يَحْزَنُونَ. الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ. لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الآخِرَةِ لا تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ). ( سورة يونس:62-64 )،و باید آن قدر به درجه بالایی برسند که به این شرف و افتخار برسند که با حجت خدا امام مهدی علیه السلام؛ به خدا متوسل شوند! که روح ارواح عالمیان فدای او باد که جوهر مخزن اسرار است.پایان

ای مهدی منتظر و ناصرکذاب که به زعم خودت صاحب علم کتابی، ما تا تو را در روز روشن و بدون سایه نبینیم؛ تصدیقت نمی‌کنیم ! همین طور اگر برای اجابت مزاج رفتی؛ باید ببینیم زمین آن را می‌بلعد یا نه و هم چنین باید بسیار خوش بو و مانند بوی مشک باشد و تا آن را وهم چنین ادرارت را که بوی مشک می‌دهد نبوییم؛ تو را تأیید نمی‌کنیم. مگر آن چه که ما درآثار ائمه آل بیت مطهر درمورد صفات مهدی منتظر داریم نخوانده‌ای:
أحمد بن محمد بن سعيد الكوفى روایت می‌کند و می‌گوید: على بن الحسن بن فضال، از پدرش،و از أبي الحسن علي بن موسى الرضا صلى الله عليه وآله نقل کرد: امام نشانه‌هایی دارد: داناترین مردم است؛ حکیم‌ترین مردم است؛ متقی ترین انسان است؛ حلیم‌ترین انسان است؛ شجاع‌ترین انسان است و سخی‌ترین انسان است؛ عابدترین انسان است و ختنه شده متولد می‌شود و مطهر است و پشت سرش را هم مانند روبرویش می‌بیند. سایه ندارد و وقتی از شکم مادر به دنیا می‌آید روی کف دستهایش به دنیا آمده و صدای شهادتینش بلند می‌شود؛ محتلم نمی‌شود. چشمش به خواب می‌رود ولی قلبش به خواب نمی‌رود و متکلم است و زره رسول الله صلى الله عليه وآله را در بردارد و ادرار و مدفوع او را نمی‌بینید. چون خداوند عزوجل به زمین فرمان داده تا هر چه که از او بیرون می‌آید را ببلعد و بوی آن بهتر از بوی مشک است.پایان

امام مهدی منتظر ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: سبحان الله؛ آیا من جز یک انسان و امامی کریم هستم؟ ندیدم آن گونه که شما تصور می‌کنید، مدفوعم را زمین ببلعد! ادرارم هم بوی مشک نمی‌دهد چون من هم انسانی مانند شما هستم؛ بین و من و شما هیچ فرقی نیست؛ ای کسانی که به ناحق درمورد مهدی منتظر مبالغه می‌کنید؛ شما به خدا شرک آورده‌اید مگر به توبه و انابه رو به خدا کنید و کسانی از شما که صالح هستند و به دنبال حق از فتوای امام ناصر محمد یمانی محزون نشوند! از خدا بترسید، چون مهدی منتظر حق از امیال شما پیروی نمی‌کند و حجت خدا بر شما این نیست که مدفوعش را حین اجابت مزاج زمین ببلعد؛ حجت خدا برای مهدی منتظر حق در برابر شما این نیست که ادرارش بوی مشک بدهد! ای کسانی که درمورد مهدی منتظر به ناحق مبالغه می‌کنید؛ چقدر جاهلید و مبالغه شما در مورد او باعث شده تعداد کثیری از شما به پروردگار عالمیان شرک بیاورید.
و اما اهل سنت و جماعت آن قدر شأن او را پایین آورده‌اند که خود را داناتر از او می‌دانند و معتقدند؛ این آنها هستند که او را شناخته و مجبورش می‌کنند با خواری وحقارت با آنان بیعت کند! ای جماعت اهل سنت و جماعت؛ چقدر جهل شما عظیم است مگر کسی که پروردگارم به او رحم کند و از حق آمده از نزد پروردگارش پیروی کند و سزاوار است که از حق پیروی شود.
ای مردم می‌خواهید شما را راهنمایی کنم که حجت خداوند در برابر شما در روز قیامت چیست؟ بیایید به فتوای خداوند در آیات محکم کتابش بنگریم که حجت خداوند دربرابر بندگانش در روزقیامت چیست. خواهید دید حجت خداوند بر بندگان جن و انس در روز قیامت؛ آیات روشن و بینه کتاب خداوند است و خداوند درمقابل شما حجت خواهد آورد که کتاب برای شما نازل فرموده تا از آن پیروی کنید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَـٰذَا ۚ قَالُوا شَهِدْنَا عَلَىٰ أَنفُسِنَا ۖ وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَشَهِدُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُوا كَافِرِينَ ﴿١٣٠﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَىٰ وَقَدْ كُنتُ بَصِيرًا ﴿١٢٥﴾ قَالَ كَذَٰلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا وَكَذَٰلِكَ الْيَوْمَ تُنسَىٰ ﴿١٢٦﴾} [طه].

و خداوند تعالی می‌فرماید:
{بَلَى قَدْ جَآءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنتَ مِنَ الْكَافِرِينَ} [الزمر:۵۹].
خداوند کتاب خود قرآن عظیم را حجت بر شما قرار داده است و اگر از آیات محکم کتاب که برای عالم و جاهل روشن است پیروی نکنید؛ عذابتان خواهد کرد. خداوند تعالی می‌فرماید:

{وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿١٥٥﴾ أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿١٥٦﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ من ربّكم وَهُدًى وَرَحْمَةٌ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].

لا قوة الا بالله! چگونه است که می‌بینم خداوند بصیرت شما را از دیدن حقّی که از جانب پروردگارتان‌ آمده، ناتوان و کور کرده است؛ هرچقدر با آیات محکم کتاب خدا با شما مجادله می‌کنم؛ کسانی که غرور تعصب آنان را به گناه کشانده، از آن پیروی نمی‌کنند. کسانی که به داشته‌های علمی خود که برخلاف آیات محکم قرآن و از دروغ‌ها و افتراهای شیطان است؛ مسرورند، از آن پیروی نمی‌کنند. ای عجب از شما مردم؛ چقدر از کار شما تعجب می‌کنم! چگونه شما را به حق پایبند سازم در حالی که از حق بیزار هستید! چون من حجت‌های شما را با آیات محکمی که برای عالم و جاهل‌تان روشن است؛ درهم می‌کوبم. و اما گروهی از شما از آنچه که بر خلاف آیات محکم کتاب خدا قرآن عظیم است پیروی کرده و خود را هدایت یافته می‌دانند در حالی که از دیدن آن قاصرند، چون به علوم روایی و احادیث خود مسرورند. آیا نمی‌دانید هرچیزی که در احادیث و روایات مخالف آیات محکم کتاب باشد؛ دروغ و افتراهای شیطان رجیم -ابلیس ـ است که از زبان اولیایش نقل شده تا کسانی که پیرو افتراهای شیاطین هستند؛ با خیال این که در مسیر هدایتند؛ با آن افتراها با شما مجادله کنند؛ آخر بعد از حدیث محفوظ از تحریف خداوند؛ به چه حدیث و سخنی ایمان می‌آورید؛ چه کسی راست‌گوتر از خداوند است؟ شاید یکی از کسانی که به کتاب خداوند قرآن عظیم مؤمن است و در عین حال به آن کافر؛ بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید:" ناصر محمد یمانی تو را چه می‌شود که طوری با ما صحبت می‌کنی که انگار همه‌ی ما مسلمانان به کتاب خدا قرآن عظیم کافریم؟" امام مهدی ناصر محمد یمانی می‌گوید: اگر چنین است و راست می‌گویید؛ پس چرا از آن پیروی نمی‌کنید؟ شما مانند کسانی هستید که گفتند شنیدیم و عصیان کردیم؛ درحالی که به حق آمده از نزد پروردگارشان ایمان دارند ولی از آن پیروی نمی‌‌کنند؛ بلکه از چیزی که مخالف محکمات کتاب خداوند است تبعیت می کنند. ای جماعت کسانی که از دعوت به حکمیت براساس کتاب خدا قرآن عظیم رومی‌گردانید؛ چقدرشبیه یهودیان هستید. شما درمورد رؤیت آشکار خداوند دچار اختلاف بزرگی شده‌اید و خداوند مرا حکم قرار داده تا در موارد اختلاف میان شما داوری کنم. می‌بینم بعضی از جاهلان با امام ناصر محمد یمانی محاجه می‌کنند که:" قبل از تو گروهی دیگر همین فتوا را داده‌اند". امام ناصر محمد یمانی در جواب می‌گوید: چقدر شما جاهلید! ما پیش از این به حق فتوا داده بودیم که خداوند مهدی منتظر را با دین جدید برنمی‌انگیزد و من شما را به حکمیت براساس آیات محکم کتاب قرآن عظیم دعوت می‌کنیم .آن چه که از احادیث و روایات از پدرانتان به شما رسیده را به قران عظیم عرضه کنید؛ هرچه که مخالف آیات محکم کتاب خدا قرآن عظیم بود؛ حدیث دروغی است که از سوی خداوند نیامده است. من به هیچ یک از فرقه‌های شما تمایل و وابستگی ندارم؛ بلکه از شما دعوت می‌کنم به سوی کتاب خدا و سنت حق رسولش بازگردید. برای من این که چند نفر حدیث را روایت کرده باشند، اهمیتی ندارد می‌خواهد هزار نفر باشند یا یک نفر؛ اگر حدیثی را بر خلاف آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم بیابم؛ آن حدیث دروغ را از ریشه کنده و نابود می‌کنم. رضایت شما هم برایم کوچک‌ترین اهمیتی ندارد. بلکه من فتوای خدا در آیات محکم کتابش در مورد کشف احادیثی که به دروغ از نبی خدا نقل شده‌اند را تصدیق می‌کنم. اگر حدیث از خدا نباشد؛ بین آن و آیات محکم کتاب خدا قرآن عظیم اختلاف زیادی پیدا می‌کنید و اگر همه‌ی علمای جن و انس هم بر روی یک روایت اتفاق نظر داشته باشند؛ آنها را تکذیب کرده و ابایی ندارم.
ای مردم می‌بینم بعضی ازشما سؤال می‌کنید: چرا ناصر محمد یمانی فتوایی در مورد حوادثی که در برخی از کشورهای منظقه عربی در این روزها رخ می‌دهد؛ نمی‌دهد؛ انگار که این امر برای ناصر محمد یمانی هیچ اهمیتی ندارد؟ امام مهدی ناصر محمد یمانی در جواب آنها می‌گوید: من نمی‌خواهم انصارم را در معرض خطر قرار دهم؛ چون اگر به انصارم دستور دهم وارد تظاهرات بر علیه کسانی که به ناحق به ملتشان ظلم می‌کنند شوند؛ دشمنانشان این فتوا را برضد آنها استفاده خواهند کرد و اگر کسی بداند انصار امام ناصر محمد یمانی در میان تظاهرکنندگان هستند؛ آنها را در بین تظاهرکنندگان دستگیر کرده و فکر می‌کنند اینها هستند که در پیروی از فتوای امامشان مردم را تشویق و تحریک می‌کنند؛ ولی برای حفاظت از انصارم آنها را در معرض خطر قرار نداده و نه به آنها دستور حضور در اعتراضات را می‌دهم و نه آنها را منع می‌کنم( مترجم: در سال‌های بعد امام انصار را از دخالت به نفع هر حزب و گروهی نهی کردند چرا که هیچ یک از گروه‌ها حاضر به پذیرفتن حکمیت کتاب خدا نشده‌اند).

و اما موضوع یمن با تمام ملت‌های عربی فرق دارد چون ملت یمن؛ ملتی مسلح هستند و هرکس از آنان که سلاح مسلسل خودکارنداشته باشد؛ حتما سلاح سردی مثل خنجر یمنی دارد. و برای حفاظت از مردم یمن به انصار مهدی منتظر در یمن دستور داده‌ایم در هیچ یک از تظاهرات شرکت نکنند چون ضرر این اقدامات بیشتر از نفع آنهاست و فتوای امام ناصر محمد یمانی را فراموش نکنید که شایسته نیست رئیس علی عبدالله صالح از قدرت کنار رود قبل از این که پرچم رهبری یمن را به مهدی منتظر بسپارد. خداوند به ما خبر داده که کسی که در نهایت پرچم رهبری یمن را تسلیم امام مهدی ناصر محمد یمانی خواهد کرد؛ رئیس یمانی علی عبدالله صالح است و تنها چیزی که می‌دانم این است که آن را با رضایت خاطر انجام خواهد داد نه با اکراه؛ ولی نمی‌دانم چه شرایطی باعث می‌شود چنین کاری بکند. آیا علت آن سیاره عذاب است؟ یا به علت بیان حق کتاب؟ یا به علت مکر پیشگوها و رمال‌ها ؟ چون بالاخره برایش روشن خواهد شد که پیشگوها حقاً اولیای شیاطین هستند و برایش روشن خواهد شد که آنها او را از قبیله‌ای می‌ترسانند که امام مهدی ناصر محمد یمانی ازآنها است و برایش روشن نشده که پیشگوها از اولیای شیطانند و تنها او را از افراد صالح برحذر می‌دارند تا این که از بیان حق خداوند تعالی آگاه شود که می‌فرماید:
{وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ ﴿٥﴾ وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِيَ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُم مَّا كَانُوا يَحْذَرُونَ ﴿٦﴾وَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ أُمِّ مُوسَىٰ أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿٧﴾} صدق الله العظيم [القصص].

و سؤالی که مطرح می‌شود این است: چرا مادر موسی به خاطر طفل شیرخوار خود از فرعون و سپاهش می‌ترسید؟ و جواب را درآیات محکم کتاب می‌یابید:
{إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ} صدق الله العظيم [القصص:۴].
و سؤال دیگر این که چرا پسران شیرخوارآنها را سر می‌بریدند؟ و برای همان خداوند تعالی به مادر موسی می‌فرماید که:
{فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلا تَخَافِي وَلا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ} صدق الله العظيم [القصص].
علت این است که پیشگوهایی که اولیای شیاطین بودند با سرقت اطلاعات غیبی به فرعون خبر داده بودند: ای فرعون؛ در این سال در میان بنی اسراییل مولودی متولد خواهد شد که ملک و قدرت تو به او خواهد رسید. پس فرعون گفت: آیا می‌دانید او چه کسی است؟ آنها گفتند: ما چیزی جز این نمی‌دانیم که او امسال در میان بنی اسراییل به دنیا آمده است. پس فرعون می‌گوید: به سپاهمان فرمان می‌دهیم تمام کسانی که امسال از بنی اسراییل متولد شده‌اند را سرببرند و کسی از آنها را زنده نگذارند، تا تضمینی برای ما باشد که آن کودکی که ملک ما به او می‌رسد زنده نمی‌ماند.
و تمام آنها را سربریدند به جز طفل شیرخوار موسی علیه الصلاة والسلام را و خداوند می‌خواهد به کسانی که حرف پیشگوها را باور می‌کنند درسی عقیدتی بدهد؛ که این شنودهای دزدانه(از عالم بالا) اگر حقیقت داشته باشند؛ آن چه که خداوند در کتاب مسطور مقرر کرده تغییر نکرده و خدا امر خود را به انجام می‌رساند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلا تَخَافِي وَلا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ} صدق الله العظيم،
خداوند می‌خواهد آب او را به ساحل فرعونیان برساند تا فرعون خودش او را بزرگ کند. و خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَنِ اقْذِفِيهِ فِي التّابُوتِ فَاقْذِفِيهِ فِي الْيَمّ فَلْيُلْقِهِ الْيَمّ بِالسّاحِلِ يَأْخُذْهُ عَدُوّ لّي وَعَدُوّ لّهُ وَأَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبّةً} [طه:۳۹].
چون خداوند محبت موسای شیرخوار-علیه الصلاة و السلام- را به قلب آسیه همسر فرعون -علیها الصلاة و السلام- انداخت. او از فرعون باردار نشده بود و وقتی فرعون قصد کشتن آن طفل شیرخوار را کرد چون می‌ترسید این طفلی باشد که ملک او را می‌گیرد. ولی مطمین نبود از بنی اسراییل باشد؛ شاید نهر نیل از جای دوری آن را آورده باشد و برای همین اصرارنکرد که کشته شود. همسر فرعون به شوهرش گفت:
وَقَالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَيْنٍ لِّي وَلَكَ لَا تَقْتُلُوهُ عَسَىٰ أَن يَنفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ﴿٩﴾ وَأَصْبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَىٰ فَارِغًا إِن كَادَتْ لَتُبْدِي بِهِ لَوْلَا أَن رَّبَطْنَا عَلَىٰ قَلْبِهَا لِتَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿١٠﴾ وَقَالَتْ لِأُخْتِهِ قُصِّيهِ فَبَصُرَتْ بِهِ عَن جُنُبٍ وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ﴿١١﴾ وَحَرَّمْنَا عَلَيْهِ الْمَرَاضِعَ مِن قَبْلُ فَقَالَتْ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَىٰ أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ لَكُمْ وَهُمْ لَهُ نَاصِحُونَ ﴿١٢﴾ فَرَدَدْنَاهُ إِلَىٰ أُمِّهِ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَلِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّـهِ حَقٌّ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿١٣﴾} صدق الله العظيم [القصص].
ولی سؤالی که مطرح می‌شود این است: آیا اعمالی که فرعون در جهت ممانعت از رخ دادن آن چه که پیشگوها به او خبر داده بودند مؤثر واقع شد؟ چون اولیای شیطان او را از نبی الله موسی علیه الصلاة و السلام برحذر داشته بودند؛ آیا به مقصود خود رسید و آن هشدار رخ نداد؟ خیر به هیچ کارش نیامد. ولی ای مردم آیا نمی‌دانید اگر فرعون حق آمده از سوی پروردگارش را تصدیق کرده بود؛ خداوند آن چه که درباره فرعون مقدر شده بود را محو کرده به عزت فرعون می‌افزود؛ و این در صورتی بود که اگر از خدا پروا کرده و می‌ترسید؛ از حق آمده از پروردگارش پیروی می‌کرد.. برای همین هم خداوند به نبی خود موسی و برادرش هارون می‌فرماید به سراغ فرعون رفته و با او به نرمی سخن بگویند باشد که متذکر شده یا بترسد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَىٰ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [طه].
آنچه که به حق از این قصه به دست می‌آید این است که پیشگوها تنها درمورد صالحان هشدار می‌دهند؛ آیا آنها فرعون را از موسی که از صالحان بود برحذر نداشتند؟ در مورد امام مهدی هم همین طور است؛ جناب رئیس علی عبدالله صالح؛ پیشگوها تو را از قبیله او می‌ترساند ولی به خداوند قسم؛ اگر حق را تصدیق کنی خداوند برعزت تو می‌افزاید. در هر حال تو می‌دانی که ما نسبت ناحق به تو نداده‌ایم و پیشگوها و رمال ها واقعاً تو را از قبیله‌ای که امام مهدی ناصر محمد یمانی از آنهاست؛ برحذر داشته‌اند.
به خداوند قسم بازداشتن ما از حقوق‌مان به کارت نمی‌آید؛ محروم کردن ما از مادیات ، تا شاید این اتفاق نیفتد هم به کارت نمی‌آید و این رخ نخواهد داد. بلکه به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم؛ کسی پرچم قیادت یمن را به ما تسلیم نمی‌کند مگر تو؛ حال چه به علت قانع شدنت با بیان حق کتاب باشد و یا به علت عبور سیاره عذاب. می‌گوییم که علم آن نزد خداست و تمام آن چه که من می‌دانم این است که علی عبدالله صالح پرچم یمن را به امام مهدی ناصر محمد یمانی تسلیم خواهد کرد. ایمان من به این موضوع به خاطر خزعبلات شیعیان نیست؛ برخی از اعتقادات آنها حقّ، ولی اکثر آن باطل است و باعث گمراه شدن حوثی‌ها شده است. من این را می‌دانم چون فتوای خداوند است؛ وبه اذن خداوند او قبل از تسلیم رهبری از قدرت کنار نمی‌رود و خدا بر هرچیز قادر و است وامور به خدا بازمی‌گردد و از خیانت چشم‌ها و آن چه که در سینه‌ها پنهان است؛ آگاه و بازگشت به سوی اوست.





وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
خليفة الله الإمام المهدي ناصر محمد اليمانی
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36866

Admin
12-08-2016, 05:54 PM
- 34 -
الإمام ناصر محمد اليماني
03 - ربیع الأول- 1432 هـ
07 - 02 - 2011 مـ
۱۸-بهمن-۱۳۸۹ه.ش.
02:26 صبح
ـــــــــــــــــــــ
سه برهان واضح در بیان خیانت همسر نوح عليه السلام...

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله وآله الأطهار وجميع الأنصار للحقّ إلى يوم الدين..
و سؤال برادر گرامی ابوبکر مغربی در مورد بیان این فرموده خداوند تعالى است:
{وَجَاءَ إِخْوَةُ يُوسُفَ فَدَخَلُوا عَلَيْهِ فَعَرَفَهُمْ وَهُمْ لَهُ مُنكِرُونَ ﴿٥٨﴾وَلَمَّا جَهَّزَهُم بِجَهَازِهِمْ قَالَ ائْتُونِي بِأَخٍ لَّكُم مِّنْ أَبِيكُمْ أَلَا تَرَوْنَ أَنِّي أُوفِي الْكَيْلَ وَأَنَا خَيْرُ الْمُنزِلِينَ ﴿٥٩﴾فَإِن لَّمْ تَأْتُونِي بِهِ فَلَا كَيْلَ لَكُمْ عِندِي وَلَا تَقْرَبُونِ ﴿٦٠﴾قَالُوا سَنُرَاوِدُ عَنْهُ أَبَاهُ وَإِنَّا لَفَاعِلُونَ ﴿٦١﴾} صدق الله العظيم [يوسف]
و مورد سؤال شما دقیقاً این فرموده خداوند تعالی است:
{وَجَاء إِخْوَةُ يُوسُفَ فَدَخَلُواْ عَلَيْهِ فَعَرَفَهُمْ وَهُمْ لَهُ مُنكِرُونَ}،
این برادران ، با یوسف از یک پدر هستند؛ و سپس خداوند برایتان روشن می‌کند که یوسف برادر دیگری هم دارد که از یک پدر و مادر هستند و برای همین یوسف علیه الصلاة و السلام می‌گوید:
{وَلَمَّا جَهَّزَهُم بِجَهَازِهِمْ قَالَ ائْتُونِي بِأَخٍ لَّكُم مِّنْ أَبِيكُمْ}
و در اینجا خداوند برای شما روشن می‌نماید یوسف برادر دیگری هم دارد که از پدر و مادر اوست. ولی برادرانی که به محضر او آمده‌اند فقط پدرشان با او مشترک است و برادر دیگری برای او می‌ماند-علیه الصلاة و السلام- که با او از یک پدر و مادر است و بین این آیه و فتوای خداوند درمورد ذریه نبی الله نوح فرق بزرگی وجود دارد چون خداوند به نبی خود فتوا می‌دهد کسی که غرق شد از خاندان و خون او نیست با این که عضوی از خانواده نبی الله نوح است؛ چون در هر صورت نبی الله نوح او را بزرگ کرده و پسرخوانده اوست؛ ولی اصلاً از ذریه او علیه الصلاة و السلام نیست. خداوند این موضوع را در سه جا برایتان روشن کرده است.
اولاً: برهان خیانت:
{ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ كَفَرُوا امرأة نُوحٍ وَاِمْرَأَةَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا} صدق الله العظيم [التحريم:۱۰].
ثانیاً: سپس خداوند برهان دیگری برای شما می‌آورد و او را حاصل عمل ناصالح همسر نوح می‌داند که فرزندی برای نبی الله نوح باردار می‌شود که از ذریه او نیست و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ} [هود:۴۶].
خداوند به اشاره به این که او ثمره عملی ناصلح است اکتفا می‌نماید.
ثالثاً: خداوند در جایی دیگر بیان می‌فرماید که ذریه نوح را نجات می‌دهد و احدی از آنها هلاک نمی‌شوند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَجَعَلْنَا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْبَاقِينَ ﴿٧٧﴾} صدق الله العظيم [الصافات]
این آیه از آیات بسیار محکم واضح است که درباره این موضوع آمده و آیات دیگر را مورد تأکید قرار می‌دهد که نشان می‌دهد بی‌تردید او از ذریه‌ی نبیّ الله نوح نبوده است. عزیز من از گمان و ظن پیروی مکن؛ ظن و گمان برهان آشکار ندارد؛ پس قرآن را از روی ظن و گمانتان تبیین نکنید که ظن جای حق را نمی‌گیرد.
ابوحمزه با آیات متعددی با ما مجادله کرد که همه آنها حاوی یک فتوا هستند؛ آن پسری از فرزندان نبی الله نوح غرق شد؛ فرزند واقعی او نبود. درباره این موضوع خیلی جدال کردیم؛ موضوعی که یک قضیه خصوصی است و فتوای دینی نیست؛ بارک الله به شما؛ ما هنوز علومی نزد خود داریم که به درد شما خورده و خدا به واسطه آن مسیر شما را برای رسیدن به راه خداوند عزیز و حمید روشن می‌کند.
و جناب ابوبکر در مورد محدودیت ورود تو به پایگاه؛ من از این موضوع خبر نداشتم. ولی برادر گرامی تو گاهی بدون این که قصدش را داشته باشی خود را در معرض شبهه قرار می‌دهی که باعث می‌شود حسین بن عمر و تمام انصار به شدت خشمگین شده و به ناحق تو را متهم کنند از دوستان و یاران ابوحمزه هستی؛ در حالی که تو به هیچ وجه از یاران ابوحمزه نیستی؛ بلکه از انصار پیشگام برگزیده‌ای ولی هنوز به یقین کامل نرسیده‌ای چون هنوزحقیقت اسم اعظم خداوند را درک نکرده‌ای؛ پس بدان که آن نعیم به حق از نعیم بهشت بزرگ‌تر است و در هر حال؛ در موضوع تو نظر کرده و به حسین بن عمر امر می‌کنیم محدودیت وارد شدن تو به پایگاه را بردارد و کارت را به خدا بسپارد که از آشکار و پنهان تو باخبر است و امام مهدی ناصر محمد یمانی به تو حسن ظن دارد.
علمای عزیز؛ علمای مذاهب و فرقه‌های مختلف مسلمین؛ همگی از خدا پروا کنید؛ تا کی به آیات محکم و بینه‌ کتاب که امام ناصر محمد یمانی با آنها برای شما حجت می‌آورد؛ یقین نمی‌آورید؟ شما که می‌بینید بیان امام ناصر محمد یمانی؛ مانند تفاسیر شما نیست؛ تفاسیر شما از روی گمان است و احتمال دارد درست باشد یا خطا. ولی بیان ناصر محمد یمانی برای قرآن؛ از خود قرآن است و برای عالم و جاهل و هر کسی که زبان عربی را بداند آشکار است. آیا نمی‌دانید اگر امام مهدی فقط در یک مورد خطا کند؛ تفسیرش با دیگر بخش‌های قرآن تناقض خواهد داشت؟ اگر من تنها در یک مورد اشتباه کنم و تفسیرم؛ چیزی نباشد که مقصود خداوند است و پناه برخدا که چیزی را که نمی‌دانم به خدا نسبت دهم؛ چون این فرمان شیطان است نه فرمان خداوند الرحمن؛ به خدا قسم که اگر بیان ناصر محمد یمانی فقط تفسیر بود که احتمال دارد درست باشد یا غلط؛ چرا باید جرأت کرده و قبل از آغاز گفتگو نتیجه آن را برای شما اعلان کنم؟ چون من به یقین می‌دانم که جز حق نمی‌گویم؛ سخنی که عقل و منطق را قانع می‌کند و با آن خردمندان را به چالش می‌کشم؛ تا جایی که راهی جز تسلیم دربرابر آن نداشته باشند. اما با این که عقل‌های شما أن را قبول می‌کند؛ ولی قلب‌هایتان یقین نیاورده و هنوز دچار شک است و برای همین هنوز نمی‌توانید بیان حق را ببینید و برایتان روشن نشده است.
به خدا اگر بدانید برخی از خردمندان تعجب می‌کنند؛ کسانی که بیان حق کتاب را می‌بینند و می‌گویند چرا کسانی که خداوند آنان را در جریان بیان امام ناصر محمد یمانی قرار می‌دهد؛ نمی‌بینند که این بیانات بی شک و تردید حق هستند؟ پس در پاسخ انصار عزیزم می‌گویم علت این است که به صورت عام در بیانات امام ناصر محمد یمانی تدبر نمی‌کنند؛ آیا نمی‌دانند اگر در بیانات یکی بعد از دیگری تدبر کنند؛ هر بیانی نور بیشتری به آنها می‌ٔدهد و بر هدایت آنان می‌افزاید و بیشتر مسرور می‌شوند که این بیانات حق آمده از نزد پروردگارشان است. برای مثال کسانی که نزول قرآن بر محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم را تصدیق کرده بودند؛ با نزول هر سوره جدید؛ ایمانشان بیشتر شده و شاد می‌شدند که به حق از جانب پروردگارشان آمده و بیشتر هدایت می‌شدند. ولی برای گروه دیگر که قلبشان بیمار بوده و به سوی پروردگار انابه نمی‌کردند تا قلبشان را به سوی حق هدایت کند؛ تنها باعث پلیدی بیشترشان می‌شد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَإِذَا مَا أُنزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُم مَّن يَقُولُ أَيُّكُمْ زَادَتْهُ هَـٰذِهِ إِيمَانًا فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَزَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَهُمْ يَسْتَبْشِرُونَ ﴿١٢٤﴾وَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَتْهُمْ رِجْسًا إِلَىٰ رِجْسِهِمْ وَمَاتُوا وَهُمْ كَافِرُونَ ﴿١٢٥﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
ای عزیران من؛ ای علمای امت و ای حق‌جویان؛ چرا از عقل‌تان پیروی نمی‌کنید؟ اگر با عقل‌تان در بیانات امام ناصر محمد یمانی از قرآن تدبر کنید؛ می‌بینید که عقل‌تان در برابر این بیانات سرفرود آورده وآن را می‌پذیرد؛ چون بیان امام مهدی نمی‌تواند با عقل و منطق منافات داشته باشد؛ البته اگر تعقل کنید.
ای ابوحمزه که از من دعوت می‌کنی برای گفتگو در پایگاهت حاضر شوم؛ ما این پایگاه بی‌طرف را انتخاب کردیم تا به ناحق یک‌دیگر را متهم نکنیم؛ و حق برای همه روشن شود. تو خیلی با من گفتگو و مجادله کردی و ما در تمام موارد به حق دربرابرت حجت آوردیم و همه کسانی که از گفتگوی ما باخبرند؛ شاهد این امرند.
ابوحمزه؛ خداوند امام مهدی منتظر را برنیانگیخته تا به طور اختصاصی با ابوحمزه مصری گفتگو کند! ماوقت زیادی را به تو اختصاص دادیم؛ دیگر کافی است؛ خودخواه نباش و فرصت را به دیگران بده. اگر بخواهی اذیت کرده و به تلف کردن وقت ما ادامه دهی و میان امام ناصر محمد یمانی و علمای امت که برای گفتگو از آنان دعوت کرده‌ایم حائل شوی؛ من حق دارم از ادامه گفتگو با تو خودداری کنم؛ چون وقتم فقط صرف گفتگو با تو می‌شود. در این صورت درمورد پاسخ ندادن به تو تصمیم خواهیم گرفت و از این پایگاه خواهش می‌کنیم در تقسیم وقت گفتگو عادلانه رفتار کند و امیدواریم از تو بخواهند به دیگرعلمای امت فرصت بدهی و اگر سرباز بزنی؛ حق دارند مانع ورود تو به پایگاه شوند. کسی که ما را وادار کرد در یک پایگاه بی‌طرف حاضر شویم؛ تو و افترایی بود که به ما زده و گفته بودی ما ورود کسانی که در برابر ما حجت بیاورند؛ در پایگاهمان ممنوع می‌کنیم. تو حق را با باطل پوشانده و پشت و رو نشان می‌دهی. چه کسی تو را از عذاب خداوند علام الغیوب که از آشکار و پنهان تو باخبر است؛ حفظ خواهد کرد؟
وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
برادر مؤمنان که خداوند علم کتاب مبین را به او عطا نموده تا با قرآن مجید آنان را به راه خداوند عزیز و حمید هدایت کند؛ خلیف خدا و بنده‌اش الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36868

Admin
16-08-2016, 04:21 PM
- 35 -
الإمام ناصر محمد اليماني
04 - ربیع الأول - 1432 هـ
08 - 02 - 2011 مـ
۱۹-بهمن-۱۳۸۹ه.ش.
03:04 صبح
ـــــــــــــــــــــ

امام مهدی با فتوای خود از مردان صالحی که مبتلا به زنان خبیث زناکارمی‌شوند؛ دفاع می‌کند

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله وآله الأطهار وجميع أنصار الله إلى يوم الدين..
ابوحمزه مصری؛ امام مهدی به آبروی انبیا ایراد نگرفته و طعنه نمی‌زند؛ این اتهام باطلی است که تو به ما می‌زنی! آیا خداوند احکم الحاکمین نیست که بین من و تو به حق حکم می‌کند؟ ای مرد تو از نبيّ الله نوح و لوط - که صلوات و سلام بر آنان باد و خداوند از آنها راضی باشد و راضی‌شان کند- دفاع نمی‌کنی؛ بلکه از زنانی دفاع می‌کنی که به معنای تمام کلمه به شوهرانشان خیانت کردند و از متقیان نبودند:
{وَقِيلَ ادْخُلا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ} صدق الله العظيم [التحريم:۱۰].
دفاع تو از زنانی نیست که از خداوند و پروردگارشان تقوا داشتند؛ بلکه خداوند از آنها خشمگین شده و آنان را همراه کافران به جهنم فرستاده است؛ تو می‌خواهی به کجا برسی؟ آیا می‌خواهی فتوا بدهی چون رسول خدا از پاکان است؛ شایسته نیست جز با زنان پاک ازدواج کند؟ آیا حکمت فتوای امام مهدی در این مورد را نمی‌دانی؟ این دفاع از بندگان صالحی است که خداوند آنان را با زنان خبیث زناکار مبتلا می‌کند؛ سپس کسانی که -بیان حق آیه را- نمی‌دانند به آنها می‌گویند شما هم مثل همسرانٔتان هستید و این فرموده خداوند تعالی را می‌آورند:
{الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ} صدق الله العظيم [النور:۲۶].
ولی من از بیان این آیه به خوبی آگاهم و به حق حکم داده و راه راست را نشان می‌دهم؛ ولی دفاع تو از این دو زن با آیات بینه‌ای که در محکمات قرآن عظیم آمده است؛ تناقض دارد. چون نبيّ الله نوح ونبي الله لوط ازمردان پاک و طیب بودند و خداوند نوح و لوط را به دو زن خبیث مبتلا کرده بود . اما حجت تو این فرموده خداوند تعالی است:
{وَنَادَى نُوحٌ ابْنَهُ وَكَانَ فِي مَعْزِلٍ يَا بُنَيَّ ارْكَبْ مَعَنَا وَلا تَكُنْ مَعَ الْكَافِرِينَ} صدق الله العظيم [هود:۴۲]،
سپس ابوحمزه می‌گوید:«مگر نمی‌بینی خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَنَادَى نُوحٌ ابْنَهُ} صدق الله العظيم»
در حالی که خداوند به نبی خود نوح فتوا می‌دهد او پسرش نیست....ولی من از ابوحمزه مصری سؤالی دارم: مقصود نبی الله نوح چیست که می‌گوید:
{رَبّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الحقّ وَأَنتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ} صدق الله العظيم [هود:۴۵]
همه می‌دانند مقصود نبی الله نوح این است؛ پروردگارا پسرم از خاندان من است یعنی او از خانواده ( من اهلی) و اولیای دم و ذریه من است و سپس خدا به حق در پاسخ او می‌گوید:
{يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ} صدق الله العظيم [هود:۴۶].
تو فتوای امام ناصر محمد یمانی را تکذیب نمی‌کنی؛ بلکه فتوای خداوند درآیات محکم کتابش را تکذیب کرده‌ای که فرموده است:
{يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ} صدق الله العظيم [هود:۴۶].
اما حجت تو در مورد این که خداوند می‌فرماید: {وَنَادَى نُوحٌ ابْنَهُ} صدق الله العظيم،
او فرزند خوانده نوح است؛ مانند پدر و مادر صالحی که در این فرموده خداند تعالی از آنها یاد می‌شود:
{وَأَمَّا الْغُلَامُ فَكَانَ أَبَوَاهُ مُؤْمِنَيْنِ فَخَشِينَا أَن يُرْهِقَهُمَا طُغْيَانًا وَكُفْرًا ﴿٨٠﴾فَأَرَدْنَا أَن يُبْدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَيْرًا مِّنْهُ زَكَاةً وَأَقْرَبَ رُحْمًا﴿٨١﴾} صدق الله العظيم،[الکهف]
ولی خداوند به شما فتوا می‌دهد او از ذریه آنان نیست و آنها والدینی هستند که پسر را به فرزندی پذیرفته‌اند: برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَأَرَدْنَا أَن يُبْدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَيْراً مِّنْهُ زَكَاةً وَأَقْرَبَ رُحْماً} صدق الله العظيم،
به کلام خداوند تعالی بنگر:{وَأَقْرَبَ رُحْماً} یعنی او از ذریه آنان نیست و سپس خداوند امام طالوت علیه الصلاة و السلام را به عنوان ذریه روزی آنان نمود.
ای مرد معنی این سخنان این نیست که امام ناصر محمد یمانی فتوا داده که هر مردی که ندانید پدرش کیست حتماً از کافران خواهد بود؛ پناه برخدا که ازجاهلان باشم؛ بلکه گروهی از آنها از مؤمنان و برادران دینی و یاران شما هستند و اگر کسی در خیابان یا جلوی در مسجدی بچه‌ای را در جعبه پیدا کند و او را به خاطر خدا بزرگ کند؛ امید است از صالحان گردد ولو اینکه تولدش نتیجه خطای زن باشد؛ هریک از آنها که صالح باشند؛ خداوند او را برادر دینی و از یاران شما قرار می‌دهد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَإِن لَّمْ تَعْلَمُوا آبَاءَهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَمَوَالِيكُمْ} صدق الله العظيم [الأحزاب:۵].
اما آنچه که زن نوح بار برداشت، از ذریه‌ی شیاطین بود؛ از کسانی که علمی از آنها نداری و جز فاجر و کافر به دنیا نمی‌آورند و اینها با کسانی که حاصل زنا با غیر شیاطین هستند فرق دارند؛ چون خداوند فتوا نداده مردانی که حاصل زنا هستند؛ از کافران خواهند بود. بلکه خدا به شما فرمان داده گروهی از آنان که مؤمن باشند وندانید پدرشان کیست؛ برادران دینی شما قرار داده و کسی که او را بزرگ کند مولا و برادر دینی اوست. خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَإِنْ لَمْ تَعْلَمُوا آبَاءَهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَمَوَالِيكُمْ} صدق الله العظيم.
اما ما در اینجا از ذریه‌ی شیاطین سخن می‌گوییم؛ کسانی که علمی از آنها نداری و تنها فاجر و کافر از آنها به دنیا می‌آید چون از ذریه شیاطین هستند و بندگان را از صراط مستقیم منحرف کرده و به گمراهی می‌کشانند و برای همین نبی الله نوح علیه الصلاة و السلام می‌گوید:
{وَقَالَ نُوحٌ رَّبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا ﴿٢٦﴾إِنَّكَ إِن تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلَا يَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا كَفَّارًا﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم [نوح].
چون خداوند به نبی خود فتوا می‌دهد؛ جز کسانی که تا کنون با او ایمان آورده‌‌اند، دیگر کسی ایمان نمی‌آورد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَأُوحِيَ إِلَى نُوحٍ أَنَّهُ لَنْ يُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِكَ إِلَّا مَنْ قَدْ آمَنَ فَلَا تَبْتَئِسْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ} صدق الله العظيم [هود:۳۶].
خداوند به نبیّ خود نوح فتوا می‌دهد که علت این امر این است که همگی آنها از ذریه‌ی شیاطین هستند و لذا نبی الله نوح می‌گوید:
{وَقَالَ نُوحٌ رَّبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا ﴿٢٦﴾إِنَّكَ إِن تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلَا يَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا كَفَّارًا﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم
اما او نمی‌دانست فرزند خودش هم از آنان است؛ با وجود اینکه او به ظاهر پدرش را تصدیق کرده بود ولی در زمره کسانی بود که جز فاجر و کافر به دنیا نمی‌آورند. اگر نوح می‌دانست پسرش از کافران است، چرا باید در مورد او با پروردگارش مجادله می‌کرد چون پسرش هم در زمره کافرانی بود که نوح برعلیه‌‌شان دعا کرد. زمانی که پسر حاضر نشد همراه نوح سوار کشتی شود؛ ناگهان متوجه شد که او ( پسرش ) از کافران است و برای همین نبی الله نوح با پروردگارش محاجه کرد و گفت:
{وَنَادَى نُوحٌ ابْنَهُ وَكَانَ فِي مَعْزِلٍ يَا بُنَيَّ ارْكَبْ مَعَنَا وَلا تَكُنْ مَعَ الْكَافِرِينَ} صدق الله العظيم [هود:۴۲].
و سپس با نجوا به پروردگارش سخن گفت:
{فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الحقّ وَأَنْتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ} صدق الله العظيم [هود:۴۵]
همانا که فهمیدن سؤال؛ نصف جواب را در خود دارد و شما می‌دانید مقصود نبی الله نوح چه بود که گفت:
{رَبّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الحقّ وَأَنتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ}صدق الله العظيم
مقصودش این بود که پروردگارا به من رحم کن؛ پسرم فرزند و ذریه و از اولیای دم من است؛ به پدرش رحم کن و او را نجات بده و خداوند تعالی فرمود:
{يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ} صدق الله العظيم.
ای مرد؛ اگر آن پسر از اهل بیت او بود؛ ولو این که از کافران باشد، چرا خداوند باید نسبت او به پدرش را انکار کند؟- خداوند پاک و منزه است - شرط این نیست که نبیّ حتماً صاحب فرزند مؤمن و صالح شود؛ خیر چنین نیست. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ ﴿١٢٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
و برای همین خداوند تعالى می‌فرماید:
{وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آَبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ} صدق الله العظيم [الرعد:۲۳].
ای مردم؛ امام مهدی قصد ندارد عقیده شیعیان درمورد این که صالحان ؛ تنها فرزند صالح به دنیا می‌آورند را ثابت کند؛ از خدا بترسید. ما درباره‌ی ذریّات شیاطین که تنها فاجر و کافر به دنیا می‌آورند صحبت می‌کنیم؛ نه درمورد کسانی که ندانسته تلاششان در دنیا به هدررفته است ؛ بین کسانی که مورد غضب خدا هستند ( مغضوب علیهم ) با کسانی که ندانسته از راه حق به گمراهی کشیده شده‌اند ( ضالین )تفاوت وجود دارد ولی اکثر شما این را نمی‌دانید.
آن چه که در این بیان می‌خواهیم به ابوحمزه یادآوری کنیم این فرموده خداوند تعالی است:
{وَأَمَّا الْغُلَامُ فَكَانَ أَبَوَاهُ مُؤْمِنَيْنِ فَخَشِينَا أَن يُرْهِقَهُمَا طُغْيَانًا وَكُفْرًا ﴿٨٠﴾فَأَرَدْنَا أَن يُبْدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَيْرًا مِّنْهُ زَكَاةً وَأَقْرَبَ رُحْمًا ﴿٨١﴾} صدق الله العظيم [الكهف].
آیا مقصود این است که آنها والدین واقعی او و آن پسر از ذریه‌ی آنهاست؟ اما خداوند به شما فتوا می‌دهد آنها پدر خوانده و مادرخوانده او بودند. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{ فَأَرَدْنَا أَن يُبْدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَيْراً مِّنْهُ زَكَاةً وَأَقْرَبَ رُحْماً} صدق الله العظيم،
ابوحمزه به کلام خداوند تعالی بنگر: {وَأَقْرَبَ رُحْماً} صدق الله العظيم،
یعنی او از ارحام( ذریه آنها) نیست! لذا بیان تو برای این فرموده خداوند تعالی از روی ظن و گمان است:
{وَنَادَى نُوحٌ ابْنَهُ وَكَانَ فِي مَعْزِلٍ يَا بُنَيَّ ارْكَبْ مَعَنَا وَلا تَكُنْ مَعَ الْكَافِرِينَ} صدق الله العظيم ؛
برایتان روشن شد که نوح پدرخوانده او بود. ابوحمزه هر چقدر هم برایت روشن شود که ناصر محمد یمانی به حق سخن می‌گوید، گمان نمی‌کنم به راه حق هدایت شوی و اگر برایت روشن شود حق است؛ از آن پیروی نمی‌کنی چون غرور و تعصب تو را به گناه می‌کشاند و خداوند مقرر کرده تا شیطانی رجیم بر تو سیطره داشته باشد و برای همین هم مردم را از بیان امام مهدی باز داشته و حق را باطل نشان می‌دهی. به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم تو در بیانات امام مهدی به دنبال یافتن حق نیستی؛ بلکه دنبال منفذی می‌گردی تا انصار را به شک بیندازی و در مسیر حق، مانع و انحراف شدید ایجاد کنی. از کسانی هستی که بدون آن که خسته و ملول شوند، شبانه روز در تلاشند نور خدا را خاموش کنند. هر چقدر هم حق آمده از نزد پروردگار برایشان تبیین و روشن گردد؛ پیرو آن نخواهند شد . اگر به دنبال مباهله هستی؛ ما آماده مباهله با شیاطین جن و انس هستیم؛ اما از مباهله با کسانی که نمی‌دانند من امام مهدی حق پروردگارشان هستم، روگردانم؛ چون ما مشتاق نجات آنها از گمراهی‌شان هستیم و هرگز با آنها مباهله نمی‌کنیم؛ بلکه سمت مباهله را تنها به سوی امام ناصر محمد یمانیبرمی‌گردانیم تا اگر مهدی منتظربرگزیده پروردگارعالمیان نباشد-دعا بر علیه او مستجاب شود- یعنی لعنت خداوند بر ظالمانی که دانسته نسبت ناحق به خداوند می‌دهند.
اما وقتی مباهله با شیاطین باشد؛ من لحظه‌ای برای مباهله با آنان تأخیر نمی‌کنم و به شدت آنها را لعن خواهم کرد تا نتیجه اعمالشان را بچشند؛ ما مشتاق نجات کسانی نیستیم که اگر راه حق را بشناسند از آن پیروی نکرده و در صورت شناخت باطل به دنبال آن می‌روند. اما آنها را نصیحت کرده و با سخنی شیوا به آنان می‌گوییم:
با این حجت که خدا آنها را نمی‌آمرزد؛ از رحمت خدا مأیوس نشوند و به ایشان فتوا می‌دهیم خداوند همه‌ی گناهان را مورد مغفرت خود قرار می‌دهد باشد که پروا کنند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَن يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَن يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا ﴿٦٠﴾وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَىٰ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ وَإِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنَافِقِينَ يَصُدُّونَ عَنكَ صُدُودًا ﴿٦١﴾فَكَيْفَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ ثُمَّ جَاءُوكَ يَحْلِفُونَ بِاللَّـهِ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا إِحْسَانًا وَتَوْفِيقًا ﴿٦٢﴾أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ يَعْلَمُ اللَّـهُ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَعِظْهُمْ وَقُل لَّهُمْ فِي أَنفُسِهِمْ قَوْلًا بَلِيغًا ﴿٦٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].
ابوحمزه؛ گمان نمی‌کنم با من مباهله کنی، بلکه فرار کرده و می‌گویی:" باید به صورت آشکار و با صوت باشد". اما ابوحمزه خداوند از آشکار و نهان آگاه است و می‌داند چه کسی شیطان را به دوستی گرفته و مردم را از پیروی از کتاب خدا و حکمیت بر اساس آن بازمی‌دارد؛ چه ابوحمزه باشد و چه ناصر محمد یمانی و خداوند کسانی را که مانع پیروی مردم از آیات محکم کتابش شده و حق را منحرف وکج نشان می‌دهند غضب کرده و به شدت لعنت خواهد کرد. پس من خدا و تمام اعضای این پایگاه را به شهادت می‌گیرم بعد از این که برایمان روشن شد او از کسانی است که خداوند در موردشان فرموده است:
{وَإِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لا يُؤْمِنُوا بِهَا وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلاً وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلاً} صدق الله العظيم [الأعراف:۱۴۶].
آماده مباهله با ابوحمزه هستیم.
اگر برایتان روشن شد یکی از علمای امت تنها در یک مسئله به حق در برابر ناصر محمد یمانی حجت آورد ولی غرور و تعصب مرا به گناه کشاند؛ در این صورت من از شیاطین بشر خواهم بود نه مهدی منتظر و اگر دیدید ناصر محمد یمانی در برابر کسی که درمورد مسئله‌ای با او گفتگو می‌کند به حق حجت آورد؛ اما آن شخص اعتراف به حق آمده از نزد پروردگارش اعتراف نکرد؛ ولو تنها درهمان مسئله؛ از شیاطین بشری می‌شود که خداوند در موردشان می‌فرماید:
{وَإِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لا يُؤْمِنُوا بِهَا وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلاً وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلاً} صدق الله العظيم [الأعراف:۱۴۶]
و پناه برخدا که از آنان باشیم و پناه برخدا که غرور و تعصب مرا به گناه بکشاند و اگر یکی از علمای امت در یک مسئله بر من چیره شد؛ در برابر حق آمده از پروردگارم سرخضوع فرود می‌آورم و هیچ استکبار نمی‌ورزم. و درآن صورت می‌گفتم حال که یکی از علمای امت در یک مسئله از قرآن عظیم بر من غلبه کرد و در آن مسئله ازآیات محکم قرآن بیانی هدایت‌گرتر از بیان امام ناصر محمد یمانی آورد؛ امام ناصر محمد یمانی؛ مهدی منتظر نیست چون خداوند رؤیای مرا در عالم واقعیات محقق نکرده است:
[ولا يجادلك عالم من القرآن إلا غلبته ]
[ عالمی نیست که از قرآن با تو مجادله کند و بر او غالب نشوی].
و رؤیایی دیگر:
[ولا يجادلك أحد من القرآن إلا غلبته ]
[ احدی نیست که از قرآن با تو مجادله کند مگگر بر او غالب شوی].
پس ممکن نیست کسی از قرآن با امام ناصر محمد یمانی مجادله کند؛ مگر این که امام ناصر محمد یمانی با حجتی حق که برای عالم و جاهل روشن باشد بر او غلبه نماید.
ما کار را برای شما آسان کرده و گفتیم: اگر امام ناصر محمد یمانی در ۹۹ مسئله از قرآن عظیم برشما غلبه کرد و شما تنها در یک مسئله چیره شدید، من مهدی منتظر نیستم؛ بلکه تنها عالمی دینی‌ام. کدام یک از کسانی که به ناحق ادعای مهدویت کرده‌اند تا به حال چنین چیزی را گفته‌اند؟ بلکه همه از روی ظن سخن می‌گویند در حالی که ظن و گمان کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند. آنها یک آیه را گرفته و بدون این که برهانی از خدا داشته باشند، بیان و تفسیر آن را از خودشان درمی‌آورند.
به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم؛ اگر تمام علمای جن و انس جمع شوند و با قرآن عظیم با امام مهدی ناصر محمد یمانی مجادله کنند؛ نمی‌توانند حتی در یک مسئله در برابر امام ناصر محمد یمانی حجت بیاورند؛ ولو به یکدیگر کمک کنندو اگر این تحدی ناصر محمد یمانی از روی غرورباشد؛ برسرمیز گفتگو این برهان علمی است که داور و حَکَم خواهد بود؛ البته اگر به دعوت به حکمیت بر اساس ذکر محفوظ از تحریف؛ کتاب خداوند قرآن عظیم پاسخ دهید... کتابی که خداوند به بنده و نبیّ خود محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- امر نموده تا با آن به شدت با کافران جهاد کند.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا كَبِيرًا} صدق الله العظيم [الفرقان:۵۲].
خداوند همان فرمانی که به رسول خود داده بود را به امام مهدی نیز داده است تا با قرآن عظیم به سختی با شما جهاد کند و حق نمی‌تواند و شایسته نیست از امیال و هواهای شما پیروی نماید. زمان مباهله با ابوحمزه محمود مصری فرا رسیده است، چون برای ما روشن شده او از شیاطین بشر است و ابداً قابل هدایت نیست؛ از کسانی است که مردم را از پیروی از حق بازداشته و از سرسخت‌ترین دشمنان خدا و مهدی منتظرند؛ باشد که برای عبرت گیرندگان، مایه عبرت گردد و نشانه‌ای باشد برای تصدیق مهدی منتظر "در دروان گفتگو قبل از ظهور" ... و بازگشت امور به خداست؛ و او از خیانت چشم‌ها و رازهای پنهان در سینه‌ها آگاه است و عاقبت از آن متقیان است.
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
خليفة الله وعبده؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36869

Admin
17-08-2016, 09:06 PM
- 36 -
الإمام ناصر محمد اليماني
05 - ربیع الأول - 1432 هـ
09 - 02 - 2011 مـ
۲۰-بهمن-۱۳۸۹ه.ش.
02:00 صبح
ــــــــــــــــــــــ

امام مهدی دعوت می‌کند تا در مورد انبیا و ائمه و همسرانشان به ناحق مبالغه نشود

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
{قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ ۖ فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَـٰكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّـهِ يَجْحَدُونَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
ای ابوحمزه و همه‌ی کسانی که به فتوای خداوند در آیات محکم کتابش یقین ندارند که می‌فرماید:
{وَلَقَدْ نَادَانَا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ ﴿٧٥﴾وَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ ﴿٧٦﴾وَجَعَلْنَا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْبَاقِينَ ﴿٧٧﴾} صدق الله العظيم [الصافات].
خداوند سبحان ازعذاب توفان سخن گفته و پروردگار عالمیان به شما فتوا می‌دهد که رسول الله نوح عليه الصلاة والسلام واهل و ذريه‌ی او را نجات می‌دهد؛ من نمی‌بینم خداوند کسی از آنها را مستثنی کرده باشد؛ بلکه خداوند تعالی می‌فرماید:

{وَجَعَلْنَا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْبَاقِينَ} صدق الله العظيم،

از اینجاست که خردمندان یقین می‌کنند کسی که غرق شد؛ از ذریه نوح نبود. اما ابوحمزه با این کلام خداوند تعالی با من محاجه می‌کند:
{ونادى نوحٌ ابنَه وكان في مَعْزلٍ} صدق الله العظيم [هود:۴۲]،
و جواب ما به او این است که نوح پدرخوانده آن پسر بود وبرای آن برهان آشکاری هم آوردیم که در مورد والدین صالحی بود که فرزندی نداشتند و کودکی که درب منزلشان گذاشته شده بود را بزرگ کردند. آن کودک از ذریه شیاطین بود و از ذریه آنان نبود؛ آنها او را به فرزندی گرفته و در راه خدا تربیت کردند. از آیات محکم کتاب خدا برایش فتوا آوردیم که می‌فرماید:
{فَأَرَدْنَا أَن يُبْدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَيْرًا مِّنْهُ زَكَاةً وَأَقْرَبَ رُحْمًا ﴿٨١﴾} صدق الله العظيم [الكهف].
و بعد می‌بینیم که ابوحمزه کلام محکم خداوند را از موضع مورد نظر تحریف کرده و می‌گوید مقصود خداوند از {وَأَقْرَبَ رُحْمًا} از ذریه آنان بودن نیست، حسبنا الله ونعم الوكيل. ما برهان دیگری می‌آوریم؛ داستان رسول الله يوسف عليه الصلاة والسلام در این فرموده خداوند تعالی:
{فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَىٰ يُوسُفَ آوَىٰ إِلَيْهِ أَبَوَيْهِ وَقَالَ ادْخُلُوا مِصْرَ إِن شَاءَ اللَّـهُ آمِنِينَ ﴿٩٩﴾} صدق الله العظيم [يوسف].
همه می‌دانند که یکی از این والدین؛ از والدین اصلی رسول الله يوسف عليه الصلاة و السلام نیست بلکه زن و همسر پدرش است؛ پسر نبی الله نوح -عليه الصلاة والسلام- هم همین طور است او پسر زن نوح است؛ پس یکی از آن دو-یعنی مادرش- از والدین و دیگری پدرخوانده اوست. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{ونادى نوحٌ ابنَه وكان في مَعْزلٍ}صدق الله العظيم [هود:۴۲]
و خداوند نیز با نیت ندا کننده با ما سخن می‌گوید. منادی در اینجا نبی الله نوح است و با تصور این که آن پسر از ذریه خود اوست با وی صحبت کرده و می‌گوید:
{يَا بُنَيَّ ارْكَب مَّعَنَا وَلاَ تَكُن مَّعَ الْكَافِرِينَ} صدق الله العظيم،
اما ابوحمزه این آیه را مستمسک قرار داده و آن را برهان آشکاری به حساب می‌آورد که نشانه این است که آن پسر از ذریه نوح است و فتوای خداوند را فراموش کرده که می‌فرماید:
{وَنَادَىٰ نُوحٌ رَّبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الحقّ وَأَنتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ ﴿٤٥﴾قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَن تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [هود].
نبی الله نوح درمی‌یابد او از کافران است چون حاضر نشده همراه خانواده‌اش سوار بر کشتی شود؛ ولی نمی‌داند پسرش نیست و متوجه خیانت یکی ازهمسرانش نبود مگر بعد از فتوای خداوند تعالی به نبی‌اش:
{قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ فَلاَ تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَن تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ} صدق الله العظيم،
یعنی علت به وجود آمدن آن پسر؛ عمل ناصالح یکی از همسران اوست که با برقرار کردن رابطه با یکی از شیاطین بشر، به وی خیانت کرده است و شوهرش که از این موضوع بی‌خبر بود نمی‌دانست آن پسر از ذریه او نیست. لذا خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَقَدْ نَادَانَا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ ﴿٧٥﴾وَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ ﴿٧٦﴾وَجَعَلْنَا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْبَاقِينَ ﴿٧٧﴾} صدق الله العظيم [الصافات].
خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَا نِسَاء النبيّ مَن يَأْتِ مِنكُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَيْنِ وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا} صدق الله العظيم [الأحزاب:۳۰]
واین یعنی خداوند به انبیای خود وعده نداده که همسران آنها را از زنا حفظ خواهد کرد؛ بلکه این امر بستگی به تقوای آن زنان دارد و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمَن يَقْنُتْ مِنكُنَّ لِلَّـهِ وَرَسُولِهِ وَتَعْمَلْ صَالِحًا نُّؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَيْنِ وَأَعْتَدْنَا لَهَا رِزْقًا كَرِيمًا ﴿٣١﴾يَا نِسَاءَ النبيّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا ﴿٣٢﴾وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ} صدق الله العظيم [الأحزاب]
ولی همسر نوح مرتکب عملی ناصالح شد که باعث به وجود آمدن پسری گردید که از ذریه نبيّ الله نوح عليه الصلاة والسلام نبود.
ای علمای مسلمین و امتشان؛ ما بی‌تردید همان فتوایی را برای شما می‌آوریم که خداوند درآیات محکم کتابش آورده است، آیاتی که برای عالم و جاهل شما روشن هستند؛ پس چرا تعداد زیادی از شما فتوای خیانت یکی از همسران نبی الله نوح و یکی از همسران نبی الله لوط را تکذیب می‌کنید؟ اما این که چرا همسر خائن لوط باردار نشد این است که سن او بالا رفته و دیگر عادت ماهیانه نشده و نازا بود. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِنَّ لُوطًا لَّمِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿١٣٣﴾إِذْ نَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِينَ ﴿١٣٤﴾إِلَّا عَجُوزًا فِي الْغَابِرِينَ ﴿١٣٥﴾} صدق الله العظيم [الصافات].
و من از این که زنی پیر که از عادت نشسته؛ حامله شود چیزی نمی‌دانم مگر با معجزه از نزد پروردگارعالمیان؛ همانند همسر نبی الله ابراهیم که خداوند به او بشارت باردار شدن داد و این که از همسرش؛ پسری علیم و دانا باردار خواهد شد و این برای نبی الله ابراهیم و همسرش امری عجیب و خارق العاده بود و برای همین هم همسر نبی الله ابراهیم عليهم الصلاة والسلام گفت:
{قَالَتْ يَا وَيْلَتَى أَأَلِدُ وَأَنَا عَجُوزٌ وَهَذَا بَعْلِي شَيْخًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ} صدق الله العظيم [هود:۷۲].
و این پاسخ ما درمورد علت باردار نشدن همسر لوط با زناست؛ او پیر وعقیم بود و دیگر عادت نمی‌شد و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِنَّ لُوطًا لَّمِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿١٣٣﴾إِذْ نَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِينَ ﴿١٣٤﴾إِلَّا عَجُوزًا فِي الْغَابِرِينَ ﴿١٣٥﴾} صدق الله العظيم [الصافات].
تمام شما عزیزان من باید بدانید شایسته نیست امام مهدی به ناحق از امیال شما پیروی کند؛ شما درمورد همسران انبیا به صورت عام مبالغه کرده و می‌خواهید همه‌ی آنها را پاک و معصوم از خطا بخوانید. اما کسی که مانند جده‌ام عائشه عليها الصلاة والسلام دامان خود را از گناه پاک نگه دارد؛ می‌بینید که خداوند ازاو دفاع کرده و در آیات محکم کتابش حکم برائت او را می‌دهد؛ چنان که خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّ الَّذِينَ جَاءُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِّنكُمْ ۚ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَّكُم ۖ بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ ۚ لِكُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُم مَّا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ ۚ وَالَّذِي تَوَلَّىٰ كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿١١﴾} صدق الله العظيم [النور].
اما این به معنای معصوم بودن همسران انبیا از ارتکاب خطا نیست؛ با اینکه همسران انبیا؛ مادر مؤمنانی هستند که انبیا را تصدیق و پیرو آنان شده‌اند ولی این به معنای معصوم بودن آنان از خطا نیست؛ بلکه خداوند به آنها هشدار داده و ایشان را از ارتکاب گناه فاحش(زنا) برحذر می‌دارد؛ چون آنها مانند هیچ یک از زنان مسلمان نیستند؛ و اگر به همسر خود خیانت کرده و با بهتانی بزرگ فرزندی بیاورند که از ذریه او نیست؛ این گناهی بسیار بزرگ است و عواقب وخیمی برای اسلام و مسلمانان دارد. لذا با این که آنها مادران مؤمنان هستند ولی این به معنای معصوم بودن آنها از خطا نیست و نباید در برابر مؤمنانی که از محارم آنها نیستند، تبرج کرده و زیبایی خود را نشان دهند؛ بلکه خداوند به آنان هشدار می‌دهد که تبرج نکنند ( وزیبایی خود را نشان ندهند) و هم چنین آنها را از سخن گفتن با نرمی و لطافت با کسانی که محرمشان نیستند برحذر می‌دارد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَا نِسَاءَ النبيّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا ﴿٣٢﴾وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ} صدق الله العظيم [الأحزاب]
و حکمت آن هم در این است که اگر همسر پیامبر زیبایی و جذابیت‌هایش را در برابر مردان آشکار کند و با نرمی و ملایمت با آنان سخن بگوید؛ کسی که قلبش بیمار است به طمع افتاده و با او مراوده کرده و زن به خطا می‌افتد چون زنان انبیا-برخلاف عقیده و مبالغه ناحق شما در مورد رسولان خداوند- از خطا معصوم نیستند؛ اما خداوند حق را می‌گوید و راه راست را نشان می‌دهد و اگر امام مهدی از امیال شما پیروی نماید که همسران انبیا و ائمه را از خطا معصوم می‌دانید؛ در این صورت امام مهدی همسرانش را در معرض ارتکاب خطا قرار داده است و پناه برخدا که از جاهلان باشم؛ بلکه زنان رسولان و ائمه معصوم از خطا نیستند مگر آنان که از خدا پروا کرده و مانند زمان جاهلیت تبرج نکنند و با صدای ملایم سخن نگویند تا صاحبان قلب‌های بیمار به طمع نیفتند؛ عزیزان من از خدا پروا کنید.
انگار عزیزم امیرالنور را می‌بینم که آرزو دارد امامش از فتوای خود در مورد زنای یکی از همسران نبی الله نوح و یکی از همسران نبی الله لوط بازگردد؛ ولی عزیز من امیرالنور؛ امام مهدی نباید و شایسته نیست از امیال شما پیروی نماید و این کار باعث خواهد شد به ناحق درمورد انبیا و ائمه و همسرانشان مبالغه کنید؛ اما انبیا و همسرانشان مانند شما و همسرانتان بوده و همه درمعرض خطا هستید و اگر در خطر قرار گرفته و یکی از ما با زنی که نه همسرش است و نه از محارمش تنها شود؛ شیطان او را با آن زن به خطا می‌کشاند؛ همان طور که یکی از همسران نوح و یکی از همسران لوط علیهم الصلاة و السلام به گناه کشیده شدند. همانا که هیچ یک از انبیا و همسرانشان از خطا معصوم نیستند مگر کسی که از پروردگارش پروا کند و همانا که این تقواست که ارتکاب خطا را از رسول خدا دفع می‌کند. ولی هرچقدر هم که تقوا داشته باشد؛ اگر در خطر بیفتد و با زنی که نه همسر اوست و نه از محارمش در خلوت قرار گیرد؛ خود را در خطر قرار می‌دهد؛ بی‌تردید خداوند باعث می‌شود انبیا و رسولان و مؤمنان در نفس خود از کفر و فسق و عصیان اکراه داشته باشند، ولی وقتی با زنی خلوت کند که همسر او نیست، خودش را در معرض خطر قرار می‌دهد و انسان ضعیف خلق شده است. از آنجا که رسول الله یوسف علیه الصلاة و السلام می‌دانست معصوم نیست و در معرض ارتکاب خطا قرار دارد و با این که خداوند نفس او را از کفر و فسق و عصیان متنفر کرده بود؛ ولی او می‌دانست معصوم از خطا نیست و انسان ضعیف آفریده شده است. برای همین نجوا کنان به پروردگارش گفت:
{قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ ۖ وَإِلَّا تَصْرِفْ عَنِّي كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِنَّ وَأَكُن مِّنَ الْجَاهِلِينَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم [يوسف].
ای مردم؛ چرا درمورد انبیا وائمه و همسرانشان مبالغه می‌کنید؟ همانا که آنان هم مانند شما انسان هستند؛ شما را چه می‌شود، چرا چنین حکم می‌کنید؟ مگر نمی‌دانید دلیل مشرک شدن بسیاری از مؤمنان؛ مبالغه ناحق درمورد انبیا و رسولان و ائمه و همسران‌شان است. ما هم انسان‌هایی مانند شما هستیم و خداوند ما را هم در برابر شهوت نفس که انسان را به سوی اعمال سوء می‌راند؛ ضعیف آفریده است و همانا که انسان متقی؛ با عقل خود و با مقاومت دربرابر شهوت و عدم پیروی از آن؛ نفس خود را از هوی وهوس باز می‌دارد؛ بی‌تردید خداوند به شما فرمان داده تا چشم‌های خود را فروافکنید و زنان‌تان را در حجاب نگاه دارید و به این ترتیب کار را بر شما آسان کرده و این أوامر از رحمت پروردگاراست چون انسان ضعیف خلق شده است .و خداوند تعالی می‌فرماید:

{وَاللَّـهُ يُرِيدُ أَن يَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَيُرِيدُ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَوَاتِ أَن تَمِيلُوا مَيْلًا عَظِيمًا ﴿٢٧﴾يُرِيدُ اللَّـهُ أَن يُخَفِّفَ عَنكُمْ وَخُلِقَ الْإِنسَانُ ضَعِيفًا ﴿٢٨﴾} صدق الله العظيم [النساء].

اما شما درباره انبیای الهی و رسولان و همسران و فرزندان آنها مبالغه می‌کنید با وجود این که آنها هم انسان‌هایی مانند شما هستند؛ همان گونه که محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- بر طبق فرمان پروردگارش به شما فتوا داده و می‌گوید:
{قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُم} صدق الله العظيم [فصلت:۶].
تمام رسولان پروردگارعالمیان هم؛ سخن محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- را به مردمشان می‌گفتند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِن نَّحْنُ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ} صدق الله العظيم [إبراهيم:۱۱].
همانا که انسان متقی در برابر شهوتش مقاومت می‌کند و نفسش را از پیروی از شهوات منع کرده و به درگاه پروردگارش برای تثبیت قلبش انابه می‌نماید؛ شما را چه می‌شود که درمورد انبیا و رسولان خدا و همسران‌شان مبالغه می‌کنید و آنها را از ارتکاب خطا معصوم می‌شمارید؟ و هیچ یک از آنان نباید هیچ خطایی مرتکب شوند؟ این مبالغه ناحق علت اصلی مشرک شدن بسیاری از مؤمنان است و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّـهِ إِلَّا وَهُم مُّشْرِكُونَ ﴿١٠٦﴾} صدق الله العظيم [يوسف].
و به دلیل این مبالغه؛ امت‌ها تصورکردند؛ آنها در یوم الدین؛ در پیشگاه خدا شفاعت‌شان را می‌کنند وبعد از مرگشان از آنها مجسمه و بت ساختند و مقام "وسیله "را تنها منحصر به آنان دانستند. تا این که خداوند آنها و انبیا را جمع کرده و به رسولانش می‌فرماید:
{وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ فَيَقُولُ أَأَنتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبَادِي هَـٰؤُلَاءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ ﴿١٧﴾قَالُوا سُبْحَانَكَ مَا كَانَ يَنبَغِي لَنَا أَن نَّتَّخِذَ مِن دُونِكَ مِنْ أَوْلِيَاءَ وَلَـٰكِن مَّتَّعْتَهُمْ وَآبَاءَهُمْ حَتَّىٰ نَسُوا الذِّكْرَ وَكَانُوا قَوْمًا بُورًا ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [الفرقان].
ومقصود خداوند این است که: آیا شما رسولان، بندگانم را گمراه کرده و مقام وسیله را منحصر به خود کرده و به آنان وعده دادید در پیشگاه من شفاعت‌شان را خواهید کرد؟ پس رسولان و ائمه مکرم در پاسخ پروردگارشان می‌گویند:
{قَالُوا سُبْحَانَكَ مَا كَانَ يَنبَغِي لَنَا أَن نَّتَّخِذَ مِن دُونِكَ مِنْ أَوْلِيَاء وَلَكِن مَّتَّعْتَهُمْ وَآبَاءهُمْ حَتَّى نَسُوا الذِّكْرَ وَكَانُوا قَوْمًا بُورًاِ} صدق الله العظيم
و سپس خداوند خطاب به مؤمنانی که به خاطر مبالغه درباره رسولان و ائمه گرفتار شرک شده‌اند می‌فرماید:
{فَقَدْ كَذَّبُوكُم بِمَا تَقُولُونَ فَمَا تَسْتَطِيعُونَ صَرْفًا وَلَا نَصْرًا ۚ وَمَن يَظْلِم مِّنكُمْ نُذِقْهُ عَذَابًا كَبِيرًا ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [الفرقان].
ولی اگر امام مهدی از امیال شما پیروی کرده ومانند شما بگوید هیچ یک از همسران انبیا و ائمه اگر با مردی غریبه تنها شوند مرتکب گناه فاحش-زنا- نمی‌شوند و یا تبرج نکرده و با مردان به ملاطفت و نرمی سخن نمی‌گویند و اگر مانند شما بگویم که آنها از ارتکاب گناه معصومند، چون همسر انبیا و رسولان الهی و ائمه هستند و انبیا و رسولان و ائمه از خطا معصوم هستند؛ در این صورت هیچ کس در برابر خداوند به کار من نخواهد آمد؛ شایسته است جز حق به خدا نسبت ندهم و هرکس می‌خواهد ایمان بیاورد و هرکس می‌خواهد کافر شود...

أبو حمزه مصری؛ من تو را مجبور نمی‌کنم مباهله کنی؛ این تو هستی که با دعوت به شرک به خداوند مرا مجبور کردی تو را به مباهله دعوت کنم. شاید محمود بخواهد حرف مرا قطع کرده و بگوید:" از کی تا به حال من از مردم دعوت کرده‌ام به خدا شرک بیاورند؟" در پاسخ او می‌گوییم: محمود علت این است که تو از مردم دعوت می‌کنی به شفاعت بنده در پیشگاه رب المعبود ایمان داشته و آن را تصدیق کنند و من خدا را به شهادت می‌گیرم که من از کسانی هستم که به شدت نسبت به عقیده شفاعت بنده درپیشگاه رب المعبود کافرم؛ چگونه بنده می‌تواند در پیشگاه خداوندی که ارحم الراحمین است شفاعت کند؟ این با صفات پروردگار در تناقض است؛ چطور کسی که از خدا رحمتش کمتر است در پیشگاه پروردگار ارحم الراحمین شفاعت کند؟ و برای همین صرف نظر ازعملی که همسر نوح و لوط مرتکب شده‌اند؛ خداوند آنها را برای شما مثال می‌زند. مهم این است که آنها از اصحاب آتشند و ازنبی الله نوح و نبی الله لوط کاری برای همسرانشان برنمی‌آید. لذا خداوند تعالی می‌فرماید:

{فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِين} صدق الله العظيم [التحريم:۱۰].
عزیزان من؛ همانا که امام مهدی بشری مانند شماست و شما را به سوی همان چیزی دعوت می‌کند که انبیا و رسولان الهی دعوت می‌کردند:
{اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ} صدق الله العظيم [المائدة:۷۲].
و از شما دعوت می‌کنم درمورد انبیای الهی و رسولان و ائمه کتاب و همسرانشان مبالغه نکنید؛ چون آنها هم مثل شما انسان هستند و "وسیله" را منحصر به آنان ندانید که اگر مقام "وسیله" را منحصر به آنان کنید؛ درمقابل فرمان خداوند درآیات محکم کتابش نافرمانی کرده‌اید که می‌فرماید:

{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّـهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [المائدة].

و تا فرا رسیدن یوم الدین؛ این سیره و مسیر هدایت انبیا و رسولان و کسانی است که به حق پیرو آنان هستند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَبْتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ ۚ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا} صدق الله العظيم [الإسراء:۵۷]،
آنها "وسیله" را منحصر به هیچ کس نکردند؛ بلکه می‌بینید همگی برای نزدیک شدن بیشتر به پروردگارشان رقابت می‌کنند؛ بدون این که بنده‌ای به بنده دیگر ارجحیت داده شود. اما کسانی که ایمان خود را به شرک آلوده‌اند؛ در این مورد امام ناصر محمد یمانی را انکار خواهند کرد و می‌گویند:" چطور از ما می‌خواهی برای حب و قرب الهی با محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- رقابت کنیم؛ او برای قرب و حب خدا به ما ارجحیت دارد و برای همین هم می‌بینی که ما در همه‌ی نمازها دعا می‌کنیم خداوند مقام وسیله را به ایشان عطا کند؛ چون امیدواریم در پیشگاه خدا شفاعت ما را بکند" امام مهدی در پاسخ آنان می‌گوید: من خداوند را به شهادت می‌گیرم و به حق ویقین شهادت می‌دهم در این صورت شما از کسانی هستید که به خدا شرک آورده‌اند و جز خدا ولی و نصیری نخواهید یافت چون خداوند رسولان خود را برانگیخته تا بندگانش را به عبادت خداوند یکتا و بی‌شریک دعوت کنند و برای حب و قرب و نعیم رضوان نفس خدا رقابت نمایند و همگی شفاعت بنده در پیشگاه رب المعبود را نفی کنند. و خداوند تعالی می‌فرماید:

{وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُوا إِلَىٰ رَبِّهِمْ ۙ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿٥١﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].

شایسته نیست امام مهدی به انصارش امر کند تا "وسیله به سوی خداوند" را برای او بگذارند و از خدا بخواهند آن را به او عطا کند نه خودشان. اگر چنین کنم؛ فرمان شرک داده‌ام و پناه برخدا که از جاهلان باشم. جدم محمد رسول الله هم به مسلمانان فرمان نداده است که "وسیله به سوی خداوند" را به او واگذار کنند و به آنها دستور نداده از خدا "وسیله" را برای او طلب کنند نه خودشان؛ این کار شایسته او نیست؛ آیا پروا نمی‌کنید؟ پس هدف خداوند از برانگیختن انبیا و رسولان و امام مهدی چیست؟ آیا تنها برای این نیست که بندگان دست از عبادت دیگر بندگان برداشته و پروردگار و معبود یکتا و بی‌شریک را عبادت نمایند؟
دعوت امام مهدی هم همین است و با کتاب خدا قرآن عظیم با شما به شدت جهاد می‌کند باشد تقوا پیشه کنید. اما ابوحمزه‌ محترم مرا فرد گمراهی می‌خواند که امت را از صراط مستیقم به گمراهی می‌برد و مردم را از پیروی از ناصر محمد یمانی، به شدت بازمی‌دارد! هرکس پیرو محمود مصری شده و امام مهدی را پشت سر بیندازد؛ غضب و لعنت خدا بر اوست و وعده عذاب بسیار شدیدی به او داده شده است و بعد ازحق چیزی جز گمراهی نیست. چطور ممکن است ناصر محمد یمانی که از مردم دعوت می‌کند خداوند یکتا و بی‌شریک را آن گونه که شایسته اوست عبادت کنند؛ در گمراهی آشکار باشد؟ سُبحانه وتعالى علواً كبيراً...چطور ممکن است ناصر محمد یمانی آشکارا گمراه باشد در حالی که از شما دعوت می‌کند از کتاب خدا قرآن عظیم و سنت حق نبوی- که مخالف آیات محکم قرآن عظیم نباشد- پیروی کنید ؟ چگونه ممکن است امام ناصر محمد یمانی گمراه باشد در حالی که از شما دعوت می‌کند براساس کتاب خداوند قرآن عظیمی که از تحریف محفوظ است، حکم کرده و به شما امر می‌نماید از آیات محکم و بینه‌ی کتاب که آیات ام الکتابند تبعیت نمایید؛ آیاتی که برای عالم و جاهلتان روشن است و نسبت به هرچه که برخلاف آیات محکم کتاب باشد کافر شوید؛ فرقی ندارد در تورات و انجیل باشد با سنت نبوی؛ آیا تقوا نمی‌کنید؟ اما ابوحمزه به شدت تلاش می‌کند تا مردم عالم را از این دعوت مبارک باز ‌دارد و غضب و لعنت خدا بر اوست و وعده عذابی بسیار شدید به او داده شده است مگر این که به سوی خدا بازگشته و توبه کند.
چگونه است که من از آیات بینه و ام الکتاب برایش حجت می‌آورم ولی او به سراغ آیات دیگری که از متشابهات هستند می‌رود و آنها را از نزد خود و بدون برهان علمی از آیات محکم کتاب خدا؛ تفسیر می‌کند. از بعضی از مؤمنان به شدت متعجبم؛ چطور آیات محکم و بینه‌ای که درست درهمین موضوع هستند را رها کرده و به سراغ آیات متشابهی می‌روند که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند و بعد از نزد خود برای آنها تأویل می‌آورند! قلب‌های آنان از آیات بینه، حق و محکم و ام الکتاب منحرف است و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{هُوَ الَّذِي أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ ۗ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّـهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٧﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
به پروردگارم قسم.... {وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُوْلُو الأَلْبَابِ} صدق الله العظيم،

اللهم قد بلغت، اللهم فاشهد..
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
خليفة الله وعبده الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
ــــــــــــــــــــــ
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36871

Admin
17-08-2016, 09:26 PM
- 37 -
الإمام ناصر محمد اليماني
05 - ربیع الأول - 1432 هـ
09 - 02 - 2011 مـ
۲۰-بهمن-۱۳۸۹ه.ش.
06:58 صبح
ـــــــــــــــــــــ

ابوبکر المغربی؛ خداوند با رحمت خویش به تو رحم نماید ، که ازانصار پیشگام برگزیده هستی..

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على حبيبي وجدّي وقدوتي وأسوتي خاتم الأنبياء والمُرسلين محمد رسول الله وآله الأطهار والسابقين الأنصار ما تعاقب الليل والنهار إلى اليوم الآخر..
ابوبکر المغربی؛ خداوند با رحمت خویش به تو رحم نماید ، که ازانصار پیشگام برگزیده هستی، او اینک در این پایگاه ( انجمن علمی اشراف )؛ به حق در برابر ابوحمزه محمود المصری حجت آورده و بیان حق ذکر را که مهدی منتظر از نزد پروردگارش تشریح کرده بود را تصدیق کرده است. به حسین بن عمر و تمام انصار سفارش می‌کنم که در او خیر بسیاری است؛ ولو این که ابوبکر بیعت خود را اعلان نکرده باشد؛ دلیل نمی‌شود که از انصار نباشد، بلکه ما بیعت قلبی او را می‌پذیریم و پروردگارش که بیعت بندگانش را می‌پذیرد؛ از حال او آگاه است. پس ابن عمر ممنوعیت ورود وی را لغو کن و نسبت به او حسن ظن داشته باش. قسم به خدا که او از کسانی نیست که تظاهر به ایمان کرده و کفرشان را پنهان می‌نمایند. بر او و تمام انصار و مسلمانان سلام و صلوات می‌فرستم.


وسلام ٌعلى المُرسلين، والحمد ُلله ربّ العالمين..
أخوكم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36872

Admin
21-08-2016, 04:15 PM
- 38 -
الإمام ناصر محمد اليماني
07 - ربیع الأول - 1432 هـ
11 - 02 - 2011 مـ
۲۲-بهمن-۱۳۸۹ه.ش.
02:24 صبح
ــــــــــــــــــــــ

خلاصه دعوت إمام مهدي منتظر ناصر محمد اليماني برای جن و انس

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام بر جدّ عزیز و حبیب و پیشوا و مقتدایم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله الأطهار و تمام انصار نیکوکار تا یوم الدین؛ روزی که مردم در پیشگاه خداوند واحد قهار قرار می‌گیرند؛ روزی که نه مال به کار می‌آید و نه فرزندان؛ مگر کسی که با قلبی سلیم و پاک از شرک به پیشگاه پروردگارش بیاید؛ همانا که شرک ظلم بزرگی است و اکثر مردم ایمان نمی‌آورند مگر آلوده با شرک و پاک و منزه است خداوند تعالی از آن چه که با وی شریک گرفته شود...
ای علمای عزیز مسلمین وامتشان و ای حق‌جویان عالم! شایسته است که جز حق به خدا نسبت ندهم و اگر برایتان روشن شد دعوت کننده از روی بصیرتی که از نزد پروردگارش آمده، شما را به سوی خداوند فرا می‌خواند شایسته است از حق پیروی کنید. دعوت بر اساس بصیرت قرآنی منحصر به جدم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم نیست؛ خداوند مقرر نموده تا آیات محکم قرآن عظیم؛ بصیرت کسی باشد که پیرو محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم است و می‌بینید او با همان بصیرتی که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم در اختیار داشت یعنی قرآن عظیم، برای مردم عالم حجت می‌آورد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ هَـٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّـهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي ۖ وَسُبْحَانَ اللَّـهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿١٠٨﴾} صدق الله العظيم [يوسف]
بصیرتی که محمدٌ رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- با آن برای مردم حجت می‌آورد چیست؛ بصیرتی که اگر مردم عالم از حق آمده از نزد پروردگارشان پیروی نکنند؛ حجت بر علیه آنان خواهد بود؟ و جواب را در آیات محکم کتاب، در این فرموده خداوند تعالی پیدا می‌کنید:
{وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ ﴿٩٢﴾} صدق الله العظيم [النمل]
ای علمای اسلام؛ ای امت اسلامی و ای تمام مردم-عالم-! بدانید که امام مهدی ناصر محمد یمانی با همان بصیرت محمدٍ رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- با شما محاجه کرده و همان طور که محمدٍ رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- قرآن عظیم را برای مردم بیان می‌فرمود؛ او نیز قرآن را برای مردم تبیین می‌کند و بی شک و تردید خواهید دید بیان امام مهدی برای قرآن مطابق آن چیزی است که از بیانات محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- درمورد قرآن در سنت نبوی باقی مانده است.
عزیزان من؛ به خدا قسم که من چیزی را انکار نمی‌کنم مگر این که مخالف آیات محکم قرآن عظیم باشد؛ فرقی ندارد در سنت نبوی باشد یا در تورات و انجیل؛ شما را چه می‌شود که موضوع را درک نمی‌کنید؟ عده کثیری از شما حاضر نمی‌شوید از امام مهدی منتظر پیروی کنید؛ امامی که خداوند برای بیان حق ذکر برانگیخته است. من بیانات را با نظر و رأی شخصی و بر اساس ظن و گمان که احتمال صحت یا خطا در آن است؛ عنوان نمی‌کنم و شایسته نیست چنین کنم. بلکه برهان علمی را از آیات محکم قرآن؛ بدون این که کوچک‌ترین تناقض و اختلافی با هم داشته باشند برایتان می‌آورم. آیا می‌خواهید خداوند برای شما مهدی منتظری را برانگیزد که باورهای شما را تصدیق کند؟ هر گروهی هم می‌خواهد مهدی منتظر از آنان باشد و علومی که نزد آنان است را تصدیق نماید؛ در حالی که خودتان می‌دانید دینتان را پاره پاره کرده و هر یک به داشته‌های علمی خود دلخوش کرده‌اید. اگر چنین باشد؛ چگونه مهدی منتظرمی‌تواند صفوف شما را متحد کرده و سخنتان را یکی کرده و به اذن خدا شما را در راه راست-صراط مستیقم- قرار دهد؟
عزیزان من؛ علمای مسلمین و امت‌شان روی یک موضوع اتفاق و اجتماع دارند؛ همگی به خدا شرک آورده‌اند و قلب‌های‌شان از شرک پاک و سلیم نیست چون درباره محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- و ائمه کتاب مبالغه می‌کنند. چون همه شما معتقدید که شایسته نیست برای حب و قرب خداوند با محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- رقابت کنید؛ در حالی که ایشان تنها بنده‌ای از بندگان مسلمان خدا هستند. خداوند فرمان نداده تا ایشان از دایره مسلمانان خارج باشد؛ چرا که او از فرزندان خدا نیست؛ بلکه بنده‌ای از بندگان صالح خداوند است و شایسته ایشان نیست به شما فرمان دهد که نزدیک‌ترین مقام در نزد خداوند الرحمن را به او واگذار کنید؛ سبحان الله العظیم؛ محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- فرزند خدا نیست تا بیش از شما نسبت به خداوند حق داشته باشد. بلکه خداوند به او فرمان می‌دهد در زمره مسلمانانی باشد که برای رسیدن به بالاترین درجه‌ی حب و قرب الهی با هم رقابت می‌کنند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَمَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّـهِ ۖ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿٧٢﴾} صدق الله العظيم [يونس]
عزیزان من؛ شما حکمت بزرگی که این درجه عالی در کتاب دارد را از دست داده‌اید، مقامی که تنها سزاوار یک بنده از بندگان مسلمان خداست- حال چه از انبیا باشد و رسولان یا ازمؤمنان صالح- خداوند بنده‌ای که به آن مقام می‌رسد را معرفی نکرده و به هیچ یک از انبیا و رسولان جن و انس و ملایکه خبری در مورد این بنده نداده است. هیچ کس نمی‌داند صاحب آن مقام یکی از ملایکه مقرب خداوند الرحمن است یا یکی ازجنیان یا انسان‌ها. بلکه خداوند بنده‌ای که صاحب آن درجه عالی می‌شود را مجهول گذاشته تا تک تک بندگان امید داشته باشند؛ که از میان بندگانی که خداوند ایشان را هدایت نموده؛ خودشان به آن درجه نایل گردند. این راه حق هدایت است و هیچ بنده‌ای حق ندارد و نباید به خاطر محبت شدید به یک بنده؛ او را برای رسیدن به آن مقام به خود ترجیح دهد. سبحان الله العظیم! آیا محبت او به آن بنده؛ بیش از محبتش به پروردگارعالمیان ورب المعبود است ؟ این عین شرک است، آیا از خدا نمی‌ترسید؟ چون این درجه؛ نزدیک‌ترین درجه به رب المعبود است؛مگر این که این مقام را انفاق کند؛ به طمع این که این انفاق حب خداوند در نفسش نسبت به آن بنده را بیشتر کند؛ اگر که خدا را عبادت می‌کنید.... هیچ یک بندگان هدایت شده خداوند را نمی‌یابید که دیگری را برای رسیدن به بالاترین درجه حب الهی به خود ترجیح دهند چون در قلبشان هیچ کس را به اندازه خداوند دوست ندارند و شدیدترین محبت در قلبش؛ محبت به خداوند است. پس اگر شما از کسانی هستید که خداوند را بیش از انبیا و رسولانش دوست دارید؛ از محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- پیروی کنید و برای حب و قرب الهی رقابت نمایید؛ -به احوال-همه‌ی کسانی که خداوند هدایت‌شان فرموده -توجه کنید-؛ خواهید دید همگی برای این که به بالاترین درجه حب وقرب الهی برسند؛ با یک‌دیگر رقابت می‌کنند. اینان بندگانی هستند که خداوند هدایت‌شان کرده و خداوند در آیات محکم کتابش به شما فتوا می‌دهد سیره هدایت آنها به سوی پروردگارشان چگونه است:
{يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا} صدق الله العظيم [الإسراء:۵۷].
این طریقه و راه، خلاصه دعوت امام مهدی منتظرناصر محمد یمانی برای تمام جن و انس است و هرکس از رقابت با بندگان برای رسیدن به رب المعبود سرباز زند و بگوید "چگونه طمع داشته باشم با انیبا و رسولان خدا رقابت کنم"؟ پس بداند محبت و علاقه‌ی او به انبیا و رسولان خدا بیش از حب او به خداست و در این صورت هیج ولی و نصیری جز خدا نخواهد داشت. چون در قلبش در امر محبت به خدا؛ برای او شریکی قایل شده و هرکس چنین کند؛ ندانسته به خداوند شرک آورده است و رسولان خدا و یا هر بنده از بندگان مرد و زن خدا را به خود ترجیح داده و اجازه داده آنها در نزد خدا از او محبوب‌تر و مقرب‌تر باشند؛ پس فریاد خواهد زد وای بر من که هلاک شدم! و در شعله‌های سوزان آتش می‌سوزد. [اشاره به آیات کریمه سوره الإنشقاق: فَسَوْفَ يَدْعُو ثُبُورًا ﴿١١﴾ وَيَصْلَىٰ سَعِيرًا ﴿١٢﴾] و ولیّ و نصیری جز خدا برایش نخواهد بود.و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّـهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّـهِ ۖ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّـهِ ۗ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّـهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّـهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ ﴿١٦٥﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
لذا قوی‌ترین محبت در قلب باید نسبت به خدا باشد و شایسته نیست هیچ چیزدیگری را به اندازه خدا دوست داشته باشیم؛ همانا که محبت ما به انبیا و رسولان الهی؛ به خاطر این است که آنها احباب و دوستان خداوند هستند و برای حب و قرب بیشتر به خدا رقابت می‌کنند ولی " وسیله به سوی پروردگار" را منحصر به خودشان نکرده و دیگران را محروم نمی‌دانند؛ در غیر این صورت خداوند برای چه باید آنها را برانگیزد؟ آیا برای این که به ناحق مورد تعظیم قرار شان دهید و مبالغه کنید و آنها را در برابر خداوند سبحان از خود اولی‌تر بدانید؟ انگار که آنها فرزندان خداوندند؛ سُبحانه وتعالى علواً كبيراً.... خیر بلکه آنها نیز مانند شما انسان و از بندگان خداوند هستند و در کتاب در نزد خدا بین بندگان فرقی نیست و هر یک از بندگان، بر حسب تلاش و اخلاصی که نسبت به خداوند در آزمون زندگی دنیوی به خرج داده‌اند نزد خدا مقام و درجه دارند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَفَرَأَيْتَ الَّذِي تَوَلَّىٰ ﴿٣٣﴾وَأَعْطَىٰ قَلِيلًا وَأَكْدَىٰ ﴿٣٤﴾أَعِندَهُ عِلْمُ الْغَيْبِ فَهُوَ يَرَىٰ ﴿٣٥﴾أَمْ لَمْ يُنَبَّأْ بِمَا فِي صُحُفِ مُوسَىٰ ﴿٣٦﴾وَإِبْرَاهِيمَ الَّذِي وَفَّىٰ ﴿٣٧﴾أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ﴿٣٨﴾وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ ﴿٣٩﴾وَأَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَىٰ ﴿٤٠﴾ثُمَّ يُجْزَاهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفَىٰ ﴿٤١﴾وَأَنَّ إِلَىٰ رَبِّكَ الْمُنتَهَىٰ ﴿٤٢﴾وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَأَبْكَىٰ ﴿٤٣﴾وَأَنَّهُ هُوَ أَمَاتَ وَأَحْيَا ﴿٤٤﴾وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنثَىٰ ﴿٤٥﴾مِن نُّطْفَةٍ إِذَا تُمْنَىٰ ﴿٤٦﴾وَأَنَّ عَلَيْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرَىٰ ﴿٤٧﴾} صدق الله العظيم [النجم].
به فتوایی که در کلام خداوند تعالی آمده است بنگرید:
{وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ ﴿٣٩﴾وَأَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَىٰ ﴿٤٠﴾ثُمَّ يُجْزَاهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفَىٰ ﴿٤١﴾وَأَنَّ إِلَىٰ رَبِّكَ الْمُنتَهَىٰ ﴿٤٢﴾} صدق الله العظيم.
و این خلاصه دعوت امام مهدی ناصر محمدیمانی است:
وی به شما دستور نمی‌دهد او را بیش از همه‌ی بندگان مورد تعظیم قرار دهید. من مانند شما و تنها یکی ازبندگان خدا هستم وشما را به سوی همان امری فرا می‌خوانم که دعوت تمام انبیا و رسولان جن و انس الهی است؛ دعوت همه‌ی آنها یکی است و هیچ اختلافی باهم ندارد:
{وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّـهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ ۖ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللَّـهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلَالَةُ ۚ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ ﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [النحل]،
و هرکس نسبت به دعوت امام مهدی ناصر محمد یمانی کافر شود؛ نسبت به دعوت تمامی انبیا و رسولان الهی کافر شده و جز خدا ولیّ و نصیری برایش نیست.
چقدر از سخن گروهی که می‌گویند: " چطور اگر از امام مهدی ناصر محمد یمانی پیروی نکنیم خدا ما را عذاب می‌کند؛ او نه نبیّ خداست و نه رسول او" تعجب می‌کنم. امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ آنها می‌گوید: سبحان الله؛ پاک ومنزه است پروردگار من و پروردگار شما! آیا گمان می‌کنید خداوند در گذشته امت‌هایی که رسولان پروردگارشان را تکذیب می‌کردند، به خاط تکذیب شخص رسول عذاب می‌نمود؟ خیر علت این بود که آنها آیات خدا را تکذیب می‌کردند؛ آیاتی که رسول خدا برای حجت و محاجه در برابر مردم می‌آورد. آنها انکار می‌کردند که آیات از جانب خدا آمده است و از آن رومی‌گرداندند و حاضرنمی‌شدند ازآیات نازل شده در کتابی که به سوی رسولان فرستاده شده بود، پیروی کنند. لذا علت نزول عذاب این بود که مردم اصلاً کلام پروردگارشان را تکذیب کرده و آیات محکم نازل شده در کتاب خدا را انکار می‌کردند و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ ۖ فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَـٰكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّـهِ يَجْحَدُونَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]
لذا علت عذابشان این بود که کلام پروردگارشان را که در آیات محکم کتابش آمده بود تکذیب کرده و از آن پیروی نمی‌کردند و برای همین هم خداوند آنان را گرفتارعذابی شدید و سهمگین می‌نمود. دعوت امام مهدی ناصر محمد یمانی را برایتان مثال میزنم. او از تمام بندگان خدا دعوت می‌کند خداوند را به یگانگی و بدون اینکه شریکی برایش قائل شوند، عبادت کنند و در راه حب و قرب الهی رقابت نمایند؛ بدون این که در ذات الهی هیچ بنده‌ای را به دیگری ارجحیت دهند و به شما فتوا می‌دهیم این همان راه و روش تمام بندگانی است که خداوند آنان را هدایت کرده است و از آیات محکم کتاب خداوند برهانی را برایتان می‌آوریم که برای عالم و جاهلتان و هر کسی که زبان عربی را بداند آشکاراست. این فتوای خدا درمورد طریقه و مسیرحق تمام بندگانی است که خداوند ایشان را هدایت نموده است:
{يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا} صدق الله العظيم [الإسراء:۵۷].
آیا اثری از اینکه آنها کسی را نسبت به دیگری ارجح بدانند؛ پیدا می‌کنید؟ بلکه می‌بینید هر یک از آنها نهایت آرزویش این است که خودش بنده‌ای باشد که بیش از همه به خدا نزدیک است و مورد محبت او قرار دارد؛ چون در قلبش پروردگارش را بیش از هر چیزدیگری دوست دارد؛ خدایی که او را آفریده تا پروردگارش را به یگانگی و بدون شرک عبادت کند. برای همین هم خداوند محبوب‌ترین ومقرب‌ترین بنده خود را معرفی نکرده است و محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- هم بنده‌ای مانند دیگر بندگان خداوند است که برای حب وقرب الهی و رب المعبود رقابت می‌‌کردند و برای همین محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- فرمود:
[سَلُوا اللَّهَ الْوَسِيلَةَ فَإِنَّهَا مَنْزِلَةٌ فِي الْجَنَّةِ لا تَنْبَغِي إِلا لِعَبْدٍ مِنْ عِبَادِ اللَّهِ وَأَرْجُو أَنْ أَكُونَ أَنَا هُوَ] صدق عليه الصلاة والسلام،
[وسیله را از خداوند طلب کنید که منزلی در بهشت است و تنها به یکی از بندگان خداوند تعلق خواهد داشت و امیدوارم من آن بنده باشد].
و تمام بندگانی که خداوند آنها را هدایت کرده است، امیدوارند که آن بنده ناشناسی باشند که به آن مقام نایل می‌گردد. و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا} صدق الله العظيم.
اما علمای مسلمین و امت‌شان- جزآنان که پروردگارم به ایشان رحم کرده باشد- از امام مهدی ناصر محمد یمانی عصبانی شده و می‌گویند:" او از ما می‌خواهد از محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- تبعیت کرده و برای حب و قرب الهی ورسیدن به بالاترین درجه قرب و محبت خدا، رقابت کنیم؛ آیا محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- در میان بندگان خدا برای رسیدن به آن مقام اولی نیست؟" و می‌گویند: " ناصر محمد یمانی به شدت و آشکارا گمراه بوده و دروغ‌گویی گستاخ است؛ او مهدی منتظر نیست و آشکارا گمراه بوده و می‌خواهد مسلمانان را از مسیرهدایت محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- خارج کند". امام مهدی در پاسخ آنان می‌گوید: راه و روش محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- چیست؟ جواب حق آنها چنین خواهد بود و می‌گویند:" او بنده‌ای است که با بندگان خدا برای رسیدن به بالاترین درجه حب و قرب الهی رقابت می‌کند ومی‌خواهد مقرب‌ترین و محبوب‌ترین بنده درنزد خدا باشد و برای همین امیدواراست تا آن بنده مقرب و محبوب خدا؛ خودش باشد. این منهاج و صراط مستقیم خاتم الأنبیا و مرسلین محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- است چرا که درقلبش پروردگارش را بیش از هر چیز دوست دارد و برای همین می‌گوید:
{قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّـهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّـهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ ۗ وَاللَّـهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٣١﴾} صدق الله العظيم [آل عمران]"
پس امام مهدی در پاسخ آنان می‌گوید: ای عجب از علمای مسلمین و امتشان که حق آمده از نزد پروردگارشان را می‌شناسند اما از آن پیروی نمی‌کنند! مگر شما نمی‌دانید مقصود از کلام خداوند تعالی چیست که می‌فرماید:
{قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ} صدق الله العظيم
یعنی اگر در قلبتان خدای‌تان را پیش از هر چیز دوست دارید؛ از من پیروی کرده و همگی برای حب و قرب خدا رقابت کنید تا روشن شود چه کسی مقرب‌تر و محبوب‌تر است تا خدا نیز شما را دوست داشته و از شما راضی باشد و راضی‌تان کند؛ و این طریقه‌ی هدایت الهی برای بندگان هدایت شده اوست که:‌
{يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا} صدق الله العظيم [الإسراء:۵۷]
پس ای علمای مسلمین؛ چرا فرمان حق و روشنی که در کتاب خدا و سنت حق رسولش آمده را رها کرده و از کلماتی که "کعب یهودی"به حدیث حق اضافه کرده ( یعنی کلمه: لی) و به دروغ به ابوهریره -که خداوند از او راضی باشد و راضیش نماید- نسبت داده پیروی می‌کنید؟ و حدیث مذکور این است:
[حدثنا ‏ ‏بندار ‏ ‏حدثنا ‏ ‏أبو عاصم ‏ ‏حدثنا ‏ ‏سفيان ‏ ‏عن ‏ ‏ليث وهو ابن أبي سليم ‏ ‏حدثني ‏ ‏كعب ‏ ‏حدثني ‏ ‏أبو هريرة ‏ ‏قال:‏قال رسول الله ‏ ‏صلى الله عليه وسلم: ‏ ‏سلوا الله (‏لي) الوسيلة قالوا يا رسول الله وما الوسيلة قال أعلى درجة في الجنة لا ينالها إلا رجل واحد أرجو أن أكون أنا هو]
[ بندار از أبو عاصم و او از سفیان و او از لیث و او از ابن ابی سلیم و او ا زکعب و او از ابوهریره نقل کرده که: رسول الله ‏ ‏صلى الله عليه وسلم فرمود: از خداوند بخواهید تا "وسیله" را به من عنایت کند. گفتند یا رسول الله "‌وسیله" چیست. فرمودند بالاترین درجه بهشت است که تنها به یک مرد می‌رسد و امیداوم من آن فرد باشم]
بیایید تا حکمت خبیثانه "کعب یهودی" را که با اضافه کردن کلماتی به این حدیث قصد داشته تا شما را از راه راست-صراط مستقیم- خارج کند؛ برایتان بیان کنیم. هدف این بوده تا شما مقام وسیله را تنها منحصر به محمد رسول الله بدانید و نه خودتان و بدون این که خودتان متوجه و آگاه باشید، به خداوند شرک بیاورید. لذا " کعب یهودی"‌از جانب خود کلمه‌ای را به حدیث اضافه کرده که پیامبر نفرموده‌اند. این کلمه " لی" است و با اضافه کردن این کلمه مقصود حق از فرموده خداوند تعالی را تحریف کرده است که:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ} صدق الله العظيم [المائدة:۳۵].
او نمی‌توانست فرمان حق خداوند در آیات محکم کتاب را تحریف کند؛ پس با اضافه کردن کلمه‌ی" لی" حدیث نبوی را تحریف کرد. تا شما "وسیله" برای رسیدن به مقرب‌ترین درجه حب و قرب الهی را به نبی منحصر کرده و خود را محق ندانید و سپس خداوند عبادت شما را قبول نکرده و شما را در زمره مشرکان به خداوند بنویسد؛ چون محبت به محمد رسول الله در قلب‌تان بیش از محبت به پروردگاری است که شما را آفریده و به خاطر همین محبت بیشتر؛ از رقابت برای رسیدن به نزدیک‌ترین مقام نزد خدا کنار کشیده و آن را منحصر به محمد رسول الله کرده‌اید و به این ترتیب به خدا شرک آورده‌اید و جز خدا برای خود ولی و نصیری نخواهید یافت. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّـهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّـهِ ۖ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّـهِ ۗ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّـهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّـهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ ﴿١٦٥﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
ولی امام مهدی ناصر محمد یمانی حدیث حق را از کلمات دروغ پاک می‌کند تا حدیث حق؛ مطابق با آیات محکم کتاب گردد و تناقضی با آن نداشته باشد و حدیث حق این است:
[سَلُوا اللَّهَ الْوَسِيلَةَ فَإِنَّهَا مَنْزِلَةٌ فِي الْجَنَّةِ لا تَنْبَغِي إِلا لِعَبْدٍ مِنْ عِبَادِ اللَّهِ وَأَرْجُوأَنْ أَكُونَ أَنَا هُوَ]
صدق عليه الصلاة والسلام،
[ از خداوند "وسیله" را طلب کنید که منزلی در بهشت است که تنها به یکی از بندگان خداوند تعلق خواهد داشت و امیدوارم من آن بنده باشم].
و این حدیث حق برای بیان این کلام خداوند تعالی آمده است:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ} صدق الله العظيم.
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلَا يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنكُمْ وَلَا تَحْوِيلًا ﴿٥٦﴾أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا ﴿٥٧﴾} صدق الله العظيم [الإسراء]
مقصود خداوند از: {الّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ} چه کسانی است؟ مقصود خداوند انبیا و رسولان و بندگان مقرب درگاه الهی است که شما با این حجت که آنان بندگان مکرم خداوند هستند؛ وسیله را منحصر به آنان کرده‌اید نه خودتان؛ ولی شما این تکریم را فقط منحصر به آنان کرده و خود را کنار گذاشته‌اید و برای همین هم از این که خداوند شما را هم مانند آنها مورد تکریم قرار دهد مأیوسید و امیدوارید آنها در پیشگاه خدا برایتان شفاعت کنند. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَىٰ بَعْضٍ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا ﴿٥٥﴾قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلَا يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنكُمْ وَلَا تَحْوِيلًا ﴿٥٦﴾أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا ﴿٥٧﴾وَإِن مِّن قَرْيَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا كَانَ ذَٰلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا ﴿٥٨﴾} صدق الله العظيم [الإسراء]
و برای همین خداوند همه‌ی آبادی‌ها را گرفتارعذاب خواهد کرد؛ چه کسانی که نسبت به ذکر-قرآن عظیمـ کافرند و چه کسانی که به آن ایمان دارند چون آنها از آن چه که خداوند درآیات محکم قرآن عظیم -و ذکر خداوند برای تمام عالمیان- بر آنان نازل کرده رومی‌گردانند تا این که خداوند انبیا و رسولان و تمام بندگان مکرم را گرد آورده و می‌فرماید:
{وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ فَيَقُولُ أَأَنتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبَادِي هَـٰؤُلَاءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ ﴿١٧﴾قَالُوا سُبْحَانَكَ مَا كَانَ يَنبَغِي لَنَا أَن نَّتَّخِذَ مِن دُونِكَ مِنْ أَوْلِيَاءَ وَلَـٰكِن مَّتَّعْتَهُمْ وَآبَاءَهُمْ حَتَّىٰ نَسُوا الذِّكْرَ وَكَانُوا قَوْمًا بُورًا ﴿١٨﴾فَقَدْ كَذَّبُوكُم بِمَا تَقُولُونَ فَمَا تَسْتَطِيعُونَ صَرْفًا وَلَا نَصْرًا وَمَن يَظْلِم مِّنكُمْ نُذِقْهُ عَذَابًا كَبِيرًا ﴿١٩﴾وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَيَمْشُونَ فِي الْأَسْوَاقِ وَجَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَتَصْبِرُونَ وَكَانَ رَبُّكَ بَصِيرًا ﴿٢٠﴾} صدق الله العظيم [الفرقان].
همانا که علت شرک آوردن مؤمنان به خدا، تعظیم انبیا و رسولان الهی است و می‌گفتند چگونه مثل ما غذا می‌خورند در حالی که رسول پروردگار عالمیان هستند؟ و یا چطور در بازار راه می‌روند تا حوایج و نیازهایشان را رفع کنند در حالی که نبیّ خدا و از مکرمان هستند؟ و برای همین هم رسول خدا -صلى الله عليه وآله وسلم- را تکذیب کرده و می‌گفتند:
{وَقَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِي فِي الأَسْوَاقِ} صدق الله العظيم[الفرقان:۷]
و خداوند در پاسخ آنها می‌فرماید:
{وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَيَمْشُونَ فِي الْأَسْوَاقِ} صدق الله العظيم [الفرقان:۲۰]
سخنان کافران مومن به پروردگارعالمیان به این علت است که اهل کتاب به کفار گفته بودند که انبیا از همه‌ی انسان‌ها گرامی‌ترند چرا که خداوند به آنها کرامات عنایت کرده و از جمله‌ی این کرامات این است که آنها غذا نمی‌خورند و در بازار راه نرفته و با زنان نزدیکی نمی‌کنند؛ خداوند آنها را بکشد که چه دروغ‌هایی می‌گویند. همانا که مبالغه درمورد انبیا و رسولان الهی برای این بود تا اگر مردم انبیا را تصدیق کردند؛ به ناحق درباره آنان مبالغه کنند و به این ترتیب شرک آوردن انسان تضمین شده باشد؛ فرقی ندارد قبل از ایمان به رسولان خدا باشد و چه بعد از ایمان به آنها و با افتادن در دام مبالغه ناحق درباره انبیا؛ ندانسته گرفتار شرک شوید. همه‌ی اینها مکر شیطان است که در طول قرن‌ها ادامه داشته تا مردم از مسیر پیروی از رسولان پروردگارشان گمراه شده و ایمان نیاورند مگر این که با مبالغه درباره انبیا و رسولان الهی، ایمان خود را با شرک آلوده کرده باشند و رقابت برای حب و قرب الهی را به انبیا و رسولان خدا واگذار کرده و برای خود حقی قایل نشده و در طمع رقابت با انبیا برای رسیدن به -حب و قرب- پروردگارشان نباشند؛ اینان از راه درست گمراه شده‌اند و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّـهِ إِلَّا وَهُم مُّشْرِكُونَ ﴿١٠٦﴾} صدق الله العظيم [يوسف].ای علمای مسلمین از خدا پروا کرده و نسبت به عقیده شفاعت بنده در پیشگاه رب المعبود کافر شده و با رحمت خداوند ارحم الراحمین از غیر او بی‌نیاز شوید. وقتی نبی الله نوح -صلى الله عليه وآله وسلم- و همین طور نبيّ الله لوط -صلى الله عليه وآله وسلم- به کار همسران‌شان نیایند؛ چگونه انبیا می‌توانند برای امتشان شفاعت کنند در حالی که در برابرخداوند برای همسرانشان هیچ کاری نمی‌توانند بکنند؟ و به آنان گفته شده که مانند دیگر اهالی آتش وارد آن شوید؛ آیا این فتوای خداوند در آیات محکم کتابش قرآن عظیم نیست که می‌فرماید:
{فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَقِيلَ ادْخُلا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ} صدق الله العظيم [التحريم:۱۰].
و من امام مهدی مانند تمام انبیا از اولین تا آخرینشان یعنی محمد رسول الله صلى الله عليهم أجمعين به شما هشدار می‌دهم؛ همگی آنها به بشریت هشدار می‌دادند که دست از عقیده شفاعت بنده در پیشگاه رب المعبود بردارند و برای همین خداوند رسولان خود را به سوی جن و انس فرستاد تا آنها را از عقیده شفاعت بنده در پیشگاه پروردگار برحذر دارند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُوا إِلَىٰ رَبِّهِمْ ۙ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿٥١﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
بنگرید که چگونه دراین فرموده خداوند تعالی شفاعت به کلی نفی می‌شود:
{وَاتَّقُوا يَوْمًا لَّا تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئًا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَلَا يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ ﴿٤٨﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
یعنی در پیشگاه خداوند امکان شفاعت بنده برای هیچ بنده‌ای میسر نیست نه برای کافر ونه برای مؤمن. به همین خاطر خداوند خطاب به مؤمنان می‌فرماید:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لَّا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ ۗ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٢٥٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
بله؛ کسانی که نسبت به این فتوای خداوند کافر باشند؛ ظالمند چون فتوای پروردگارشان درآیات محکم کتابش پیرامون نفی شفاعت بنده در پیشگاه رب المعبود را تکذیب کرده‌اند و حتماً آنچه که به گزاف (به خدا) نسبت می‌داده‌اند محو شده و از دستشان می‌رود و جز خدا ولیّ‌ای نخواهند داشت تا نزد پروردگارشان شفاعتشان را کند و در میان انبیا هیچ شفیعی نخواهند داشت. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّـهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۖ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ ۖ مَا مِن شَفِيعٍ إِلَّا مِن بَعْدِ إِذْنِهِ ۚذَٰلِكُمُ اللَّـهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ ۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ ﴿٣﴾} صدق الله العظيم [يونس].
شاید یکی از کسانی که ایمان نمی آورند مگر آلوده با شرک؛ بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: صبرکن صبرکن ناصر محمد یمانی؛ به این آیه‌ای که آوردی توجه کن که چگونه در مورد شفاعت استثنایی قایل شده است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{مَا مِن شَفِيعٍ إِلاَّ مِن بَعْدِ إِذْنِهِ} صدق الله العظيم "
و امام مهدی در پاسخش می‌گوید: همانا که خداوند اجازه می‌دهد تا بنده برای تحقق شفاعت در ذات پروردگار سخن گوید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِكَةُ صَفًّا ۖ لَّا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَـٰنُ وَقَالَ صَوَابًا ﴿٣٨﴾} صدق الله العظيم [النبأ].
بر اساس آیات محکم کتاب خداوند؛ سخن صواب این نیست که از پروردگار بخواهد او را شفیع بندگانی که در حق خود ظلم کرده‌اند قرار دهد؛ سُبحانه وتعالى علواً كبيراً؛ بلکه با پروردگارش درمورد تحقق یافتن نعیم اعظم و راضی شدن پروردگار در نفسش سخن می‌گوید؛ چون رضوان خداوند در نفسش از نعیم جنت بسیار بزرگ‌تر است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ} [التوبة:۷۲].
و اگر رضوان در نفس خداوند به صورت کامل محقق شود و بندگانش مشمول رحمت او گردند و خداوند دیگر نسبت به بندگانی که به خود ظلم کرده‌اند خشمگین نباشد؛ در این صورت شفاعت برای آنان محقق شده و رحمت پروردگار در برابر غضبش شفاعت آنان را کرده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَكَم مِّن مَّلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِن بَعْدِ أَن يَأْذَنَ اللَّـهُ لِمَن يَشَاءُ وَيَرْضَىٰ ﴿٢٦﴾} صدق الله العظيم [النجم].
لذا کسی که خداوند به او اجازه می‌دهد در مورد تحقق شفاعت سخن گوید؛ در پیشگاه رب المعبود که خداوند ارحم الراحمین است، شفاعت هیچ بنده‌ای را نخواهد کرد. خداوند به او اجازه داده است سخن بگوید؛ چون او از پروردگارش درخواست خواهد کرد تا نعیم اعظم را برایش محقق ساخته و راضی شود و اگر رضوان خدا در نفسش محقق شود؛ اعلان این که خداوند درنفس خود راضی شده است؛ شفاعت پروردگار خواهد بود. و اینجاست که واقعه‌ای بسیار شگفت انگیز رخ می‌دهد و کسانی که به خود ظلم کرده‌اند، به حبیبان پروردگار عالمیان می‌گویند:‌
{مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ قَالُوا الحقّ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ}
و اینجاست که بلندترین بانگ و فریاد تاریخ را خواهید شنید و همه‌ی مخلوقات خداوند ندا در داده و خواهند گفت: الله اکبر ....الله اکبر....الله اکبر... در برابر پروردگارشان به زمین افتاده و سجده می‌کنند تا زمانی که خدا بخواهد و این بعد از تحقق رضوان در نفس خداوند است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ عِندَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ ۚ حَتَّىٰ إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ ۖ قَالُوا الْحَقَّ ۖ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [سبأ].
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخوكم عبد النّعيم الأعظم؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.


اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36873

Admin
22-08-2016, 07:48 PM
- 39 -
الإمام ناصر محمد اليماني
09 - ربیع الأول - 1432 هـ
13 - 02 - 2011 مـ
۲۴-بهمن-۱۳۸۹ه.ش.
04:38 صبح
ـــــــــــــــــــــ

دعوت از ابوحمزه مصری برای مباهله..

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جميع الرسل من الله بالذكر وآلهم الأطهار وجميع الأبرار إلى يوم يقوم الناس لله الواحد القهار..
برای مهدی منتظر روشن گردیده که ابوحمزه از مصر؛ جزو شیاطین بشر و از کسانی است که تظاهر می‌کنند ایمان دارند و کفر و مکر خود برای بازداشتن مسلمانان و تمام بشریت از پیروی از ذکر-قرآن- را پنهان می‌کنند. او از سرسخت‌ترین دشمنان خدا و رسول او و مهدی منتظراست و شب و روز تلاش می‌کند مردم را از پیروی از بیان حق ذکر بازدارد و اصرار خود برای خاموش کردن نور خدا که به سوی بشر فرستاده شده را افزایش می‌دهد در حالی که خداوند نور خود را کامل خواهد کرد ولو این که مجرمان از ظهور آن خشنود نباشند.

لذا مهدی منتظر ناصر محمد یمانی تصمیم گرفته تا ابوحمزه مصری را دراین پایگاه بی‌طرف به مباهله بخواند تا آنها شاهد حق این مباهله باشند چون اینجا نه پایگاه ابوحمزه مصری است و نه پایگاه امام ناصر محمد یمانی. من مهدی منتظر خداوند واحد قهار و تمام کسانی که از گفتگو میان مهدی منتظر و ابوحمزه مصری آگاه شده‌اند را شاهد می‌گیرم که از این مرد دعوت کردم تا با دعا به درگاه خداوند واحد قهارمباهله کنیم :

{ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ} صدق الله العظيم. [آل عمران:۶۱].

و می‌دانم ابوحمزه مصری جرأت نمی‌کند؛ او جرأت نمی‌کند و مطمئن هستم او جرأت نمی‌کند مباهله کند. و می‌دانید چرا؟ چون به یقین می‌داند که به جای خداوند الرحمن؛ شیطان را به دوستی و ولایت گرفته و به یقین و بدون هیچ شک و تردیدی می‌داند امام ناصر محمد یمانی به حق مهدی منتظر است. چون ابوحمزه مصری از کسانی است که تظاهر می‌کنند ایمان دارند و کفر خود را پنهان نگه می‌دارند و او می‌داند از کسانی است که مردم را از پیروی از ذکر محفوظ از تحریف باز می‌دارد. او می‌داند از کسانی است که بعد از تعقل و اطمینان از این که این حقّ آمده از نزد پروردگار است، اما به علت اکراه از حق؛ کلام خداوند را از موضع آن تحریف می‌کنند واین ماهیت حقیقی ابوحمزه مصری است و من هیچ ظلمی درحق او نکرده‌ام. شما شاهد خواهید بود که او به حق از سرسخت‌ترین دشمنان خدا و مهدی منتظر است چون او از مباهله دراین پایگاه بی‌طرف فرار کرده و آن را رد خواهد کرد. اگر هم راضی شود در این پایگاه مباهله انجام شود؛ اشکال‌تراشی خواهد کرد و می‌گوید برای انجام مباهله شروطی دارد. ولی من تمام شروط او را زیر پایم له می‌کنم؛ چون خداوند برای شروط او برهانی نازل نفرموده است. بلکه راهی برای فرار او از مباهله با مهدی منتظر ناصر محمد یمانی است چون می‌داند که ناصر محمد یمانی بدون شک و تردید و به حق مهدی منتظراست. اما من او را به حق به چالش می‌کشم و می‌گویم در برابر تمام مردمی که پیگیر گفتگویی هستند که به هشتاد صفحه رسیده است؛ برای مباهله‌ای که به صورت لفظ مکتوب و به صیغه دعا شب و روز خوانده شود، قدم جلو بگذار.
و این مباهله و خلاصه آن چیست؟ این که به درگاه خداوند دعا کنیم که:
{فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}،
فرقی ندارد امام ناصر محمد یمانی باشد یا ابوحمزه محمود مصری؛ چون کسی که حق برایش روشن شود و از آن پیروی نکند و مردم راهم به شدت از پیروی از آن باز دارد؛ ملعون است، چه مباهله به زبان آورده شود و چه به زبان نیاورده شود؛ یا مگر فکر می‌کنید خداوند تا مباهله در نوار صوتی ضبط نشده باشد و یا با صدای بلند انجام نشود؛ آن را نمی‌شنود؟ سبحان الله! چنین نیست خداوند از آشکار و پنهان آگاه است و می‌داند در نفس من و نفس تو جناب محمود چه می‌گذرد.
فرار ابوحمزه از مباهله او را از لعنت و خشم خداوند نجات نخواهد داد. خداوند می‌داند من به ابوحمزه محمود مصری کمترین ظلمی نکرده‌ام و خود او در نفسش شاهد است و می‌داند به جای خداوند الرحمن؛ شیطان را به دوستی و ولایت گرفته و این از روی گمراهی نیست؛ او می‌داند شیطان دشمن خداوند الرحمن است و برای شما روشن خواهد شد که فتوای ناصر محمد یمانی درمورد ابوحمزه مصری ظالمانه و از روی دشمنی نیست. این امر برایتان روشن خواهد شد؛ چون ابوحمزه تلاش خواهد کرد در مسیر مباهله اشکال‌تراشی کند و از نزد خود شروطی را قائل خواهد شد که خداوند برای آن برهانی نازل نفرموده است. اما علمای امت می‌دانند که مباهله یعنی این که به درگاه خدا التماس کرده و با دعا از او بخواهیم دروغ‌گویان را لعنت کند. پس ابوحمزه بدون این که ازخودش شرطی درآورد به حق به درخواست مباهله پاسخ دهد و چیزی از او نمی‌خواهیم جز این که بگوید: ناصر محمد یمانی؛ بفرما و مباهله خود را بنویس و به درگاه خداوند دعا کن و سپس محمود مصری دعای خود را به درگاه خدا خواهد نوشت که :
{ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ} صدق الله العظيم. [آل عمران:۶۱].

و این مباهله است؛ پس حکم را به خداوند اسرع الحاسبین واگذار می‌کنیم.
و این صفحه با مباهله‌ی حق بسته می‌شود. محمود نگو:" ناصر محمد یمانی؛ مگر محمود ابوحمزه مصری جزو اهداف تو نیست؛ چرا می‌خواهی با من مباهله کنی تا مورد لعن و غضب خداوند قرار گرفته و نامم جزو اهالی آتش نوشته شود. مگر تو نمی‌خواهی نعیمی محقق شود که از نعیم جنت بزرگ‌تر است یعنی رضوان در نفس خدا محقق گردد؟" امام مهدی ناصر محمد یمانی در جوابت به حق می‌گوید: خداوند تعالی می‌فرماید:
{ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا مَا أَسْخَطَ اللَّـهَ وَكَرِهُوا رِضْوَانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ ﴿٢٨﴾} صدق الله العظيم [محمد].


به خداوند بزرگ قسم که پروردگار تو را مورد لعن و غضبش قرار داده و عذاب بسیار شدیدی به توعده داده شده است؛ چه مباهله کنی و چه بگریزی {فَكَيْفَ آسَى عَلَى قَوْمٍ كَافِرِينَ} که اگر راه حق را ببینند؛ از آن پیروی نمی‌کنند و اگر راه بغی و گمراهی را ببینند؛ در آن گام می‌گذارند و کسانی را به دوستی می‌گیرند که به خداوند نسبت دروغ می‌دهند؛ وتا زمانی که اصرار داشته باشند تا نور خدا را خاموش سازند؛ ملعون هستند و هر جا یافته شوند گرفته خواهند شد و به سختی به قتل خواهند رسید![اشاره به آیه کریمه سوره الأحزاب: مَلْعُونِينَ ۖ أَيْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِيلًا ﴿٦١﴾] ولی خدا جز این نمی‌خواهد که نور خود را برای عالمیان کامل کند، هر چند مجرمان از ظهور آن ناخشنود باشند و خداوند خلف وعده نمی‌کند.
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
سرسخت‌ترین دشمن یهود؛ إمام موعود ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36874

Admin
23-08-2016, 07:36 PM
- 40 -
الإمام ناصر محمد اليماني
11 - ربیع الأول - 1432 هـ
15 - 02 - 2011 مـ
۲۶-بهمن-۱۳۸۹ه.ش.
12:59 صبح
ــــــــــــــــــــــــ

خردمندان صاحبان عقل‌هایی هستند که تدبرمی‌کنند
و در پی آن بیان حق درمورد حد زنا و حد تبعید ....

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
{كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٢٩﴾} [ص].
{وَمَا كَانَ هَـٰذَا الْقُرْآنُ أَن يُفْتَرَىٰ مِن دُونِ اللَّـهِ وَلَـٰكِن تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ الْكِتَابِ لَا رَيْبَ فِيهِ مِن رَّبِّ الْعَالَمِينَ ﴿٣٧﴾} [يونس].
{وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا أَعْجَمِيًّا لَّقَالُوا لَوْلَا فُصِّلَتْ آيَاتُهُ ۖ أَأَعْجَمِيٌّ وَعَرَبِيٌّ ۗ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاءٌ ۖ وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى ۚ أُولَـٰئِكَ يُنَادَوْنَ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ ﴿٤٤﴾} [فصلت].
{تِلْكَ آيَاتُ اللَّـهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ ۖ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّـهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ ﴿٦﴾} [الجاثية].
{فَمَالِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَا يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثًا} [النساء:۷۸].صـــــدق الله العظيم.
از امام مهدی ناصرمحمد یمانی به خردمندان؛ به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم؛ تنها کسانی متذکر شده و از حق پیروی می‌کنند که خردمند باشند. آنها کسانی هستند که از عقلشان برای تدبراستفاده کرده وبی‌اراده و کورکورانه از پدرانشان پیروی نمی‌کنند؛ پس آیا از خدا پروا نمی‌کنید؟ در تمام امت‌ها چه امت‌های گذشته و چه متأخران خداوند تنها خردمندان را هدایت می‌کند؛ کسانی که بدون در نظر گرفتن عقاید پدرانشان درمورد بصیرت مبلغان دینی فکر کرده و تعقل می‌کنند تا ببینند عقل و منطق، آن سخنان را می‌پذیرد. خداوند این دسته از بندگانش را هدایت می‌کند؛ بندگانی که قبل از شنیدن سخنان فرد دعوت کننده و تعقل درباره آن در مورد او قضاوت نمی‌کنند و صبر می‌کنند تا ببینند برهان علمی او چیست و آیا سخنان او حق است و از جانب پروردگار آمده و عقل و منطق آن را می‌پذیرد یا خیر. اینان کسانی هستند که خداوند آنها را هدایت می‌کند چه در میان امت‌های اول و چه در میان متأخرین. تصدیق فرمودده خداوند تعالی:
{الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
ای علمای مسلمین به نام خداوند بزرگ از شما سؤال می‌کنم تا از نعمت عقلی که خداوند به شما عطا نموده استفاده کنید و من امام مهدی عقل و منطق را به چالش می‌کشم و شما خواهید دید عقل و منطق کوچک‌ترین اختلافی با آن چه که امام ناصر محمد یمانی بیان می‌کند ندارد.
ای امت اسلام؛ اگر محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- به شما خبر داده باشد امام مهدی قبل از این که مورد تصدیق قرار گیرد در کنار رکن یمانی در بیت الله الحرام ظاهر می‌شود تا بیعت بگیرد؛ آیا عقل و منطق این را قبول می‌کند؟ خیر بلکه باید قبل از بیعت و ظهور، گفتگو صورت گرفته و بعد از تصدیق شدن امرش در کنار بیت عتیق ظاهر شود تا بیعت گرفته و خلافت را اعلان نماید؛ آیا تقوا نمی‌کنید؟ به خداوند بزرگ قسم؛ من گفتگوی قبل از ظهور از راه اینترنت جهانی را خودم انتخاب نکرده‌ام؛ این فرمان پروردگارعالمیان به امام مهدی ناصر محمد یمانی است. این نعمت پروردگار عالمیان است تا "ن" از راه قلم صامت با شما گفتگو کند؛ تا نتوانید سخنان مرا قطع کنید و تنها کاری که می‌توانید بکنید این است که در بیان حق ذکر تدبر نمایید شاید تقوا پیشه کنید.
ای امت اسلام؛ شایسته امام مهدی نیست که برای راضی کردنتان، از امیال شما پیروی کند...هیهات هیهات... به خدا قسم که امام مهدی نمی‌تواند رضایت همه‌ی شما را جلب نماید؛ من نیازمند رضایت شما نیستم؛ هرکس می‌خواهد خشمگین شود و هر کس به حق راضی شود؛ خدا از او راضی شده و راضیش می‌کند و به راه درست راهنمایی‌اش می‌کند چون اجتهاد کرده است و مقصود از اجتهاد این نیست که در حالی که هنوز نمی‌دانید دانش شما حق است یا باطل و خدا برایش برهانی فرستاده یا نه؛ آن را ندانسته به خدا نسبت دهید هیهات هیهات؛ چه کسی به شما فتوا داده که اجتهاد این است؟ بلکه مجتهد کسی است که با جدیت برای یافتن حق تلاش می‌کند تا خداوند او را با برهانی که از نزد پروردگار عالمیان باشد، به سوی حق هدایت کند؛ برهانی که شکی در آن نباشد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّـهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [العنكبوت].
تا وقتی خداوند با علم الهی او را به راه راست-صراط مستقیم هدایت نمود؛ او نیز با بصیرتی که بی هیچ شک و تردیدی از سوی پروردگارش آمده است مردم را به راه خدا دعوت نماید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ هَـٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّـهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي ۖ وَسُبْحَانَ اللَّـهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿١٠٨﴾} صدق الله العظيم [يوسف].
ای خردمندان؛ شما را به خدا آیا معنی {أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلى بصيرةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي} نمی‌فهمید؟ اگر شما از پیروان محمدٍ رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- هستید؛ پس با بصیرتی که محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- با آن با مردم محاجه کرده و حجت می‌آورد با مردم محاجه کنید. ممکن است یکی از شما بخواهد بگوید: " محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- دقیقاً با چه بصیرتی برای مردم حجت می‌آورد؟" و جواب در آیات محکم کتاب در انتظار شماست:
{وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ ﴿٩٢﴾}صدق الله العظيم [النمل].
و چون امام مهدی ناصر محمد یمانی از پیروان محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- است؛ لذا می‌بینید که با همان بصیرتی برای مردم حجت می‌آورد که محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- از آن برای مردم حجت می‌آورد. او در اطاعت از فرمان خداوند در آیات محکم کتابش با قرآن عظیم با مردم جهادی بزرگ می‌کرد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَجَاهِدْهُم بِهِ جِهَادًا كَبِيرًا ﴿٥٢﴾} صدق الله العظيم [الفرقان].
پس ای مردم؛ چرا می‌خواهید خداوند امام مهدی را برانگیزد تا بر اساس کتاب البخاری و مسلم و یا کتاب بحارالأنوار با مردم جهاد کند؛ آیا فکر نمی‌کنید؟ با این که امام مهدی کتاب البخاری و مسلم اهل سنت و کتاب بحارالأنوار شیعیان و دیگر کتاب‌هایی از این دست را که حاوی احادیث و روایات نبوی هستند انکار نمی‌کند؛ ولی هر آن چه که در این کتب بر خلاف آیات محکم قرآنن عظیم باشد را رد می‌نماید؛ شما را به خدا، شما کدام یک از اینها را تصدیق می کنید؟ آیا این عقلانی و منطقی است که آن چه که مخالف آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم- و کلام محفوظ از تحریف خداوند- است را تصدیق کنید؛ آیا تقوا نمی‌کنید؟ اگر می‌بینید که امام ناصر محمد یمانی حد سنگسار زناکار متأهل را نفی می‌کند؛ به این دلیل نیست که حد سنگسار در قرآن عظیم نیامده است؛ بلکه علت این است که من این مجازات را بر خلاف حد خداوند که درآیات محکم کتابش آمده است می‌یابم چون حد زنا برای زناکار متأهل بر اساس آیات محکم کتاب صد ضربه تازیانه است. خداوند حد زنا برای زن زناکار کنیز را بعد از این که ازدواج کرد برایتان بیان نموده و در کتاب می‌بینید چیزی بیش از پنجاه ضربه تازیانه برایش مقرر نشده است؛ حال چگونه زنی را که مانند او متأهل ولی از زنان آزاد و غیر کنیز است را با سنگ رجم می‌کنید؟ آیا از خدا نمی‌ترسید؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم [النساء:۲۵]،
و سپس می‌دانید مجازاتی که برای زن متأهل غیرکنیز در این فرموده خداوند تعالی آمده است چیست:
{وَيَدْرَأُ عَنْهَا الْعَذَابَ أَن تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهَادَاتٍ بِاللَّـهِ ۙ إِنَّهُ لَمِنَ الْكَاذِبِينَ ﴿٨﴾} [النور].
و عذاب و مجازات او همان‌طور که خداوند درآیات خود -که برای عالم و جاهل‌تان روشن و بینه است -بیان نموده؛ صد ضربه تازیانه است و این حد برای زنا مقرر شده چون عملی بسیار ناپسند و زشت است. و دو نوع زنا وجود ندارد؛ بلکه زناکار به کسی گفته می‌شود که با زنی نزدیکی کند که بر او حلال نیست؛ چه آن مرد مجرد باشد و چه متأهل. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{سُورَةٌ أَنزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنزَلْنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَّعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ﴿١﴾الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّـهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [النور].
و این حد زنا در آیات محکم کتاب خداست؛ آیاتی که برای عالم و جاهلتان روشن و آشکار است؛ باشد که متذکر شوید. سپس خداوند برایتان روشن می‌کند؛ این حد برای زنا به صورت عام است؛ چه زناکار مجرد باشد چه متأهل و این در جایی که حد زنا برای کنیز زناکار متأهل آمده بیان می‌گردد و می‌بینید بر طبق آیات محکم کتاب خداوند به این فرد تنها پنجاه ضربه تازیانه زده می‌شود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم [النساء:۲۵].
به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم؛ اگر به عقلتان رجوع کرده و تدبر و تفکر نمایید؛ جواب می‌گیرید و می‌گویید:" عادلانه نیست که زن آزاد متأهل به علت زنا سنگسار شود تا بمیرد ولی زنی که دارای همان شرایط، ولی کنیز است؛ حد زنا برایش نصف شده و فقط پنجاه ضربه تازیانه بخورد"! سپس درمی‌یابید آیات سوره نور به حق درمورد زنا آمده و آیات حق و محکمی هستند که برای عالم و جاهلتان روشن است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{سُورَةٌ أَنزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنزَلْنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَّعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ﴿١﴾الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّـهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [النور].
به خدا قسم اگر امام مهدی از شما سؤال کند: "به من فتوا نمی‌دهید زناکار مرد و زناکار زن چه کسانی هستند"؟ همگی یک صدا می‌گویید زناکار مرد کسی است که با زنی مرتکب عملی زشت شده و نزدیکی کند که همسرش نیست و زناکار زن کسی است که با مردی مرتکب عملی زشت شده و نزدیکی کند که شوهرش نیست. پس امام مهدی به شما می‌گوید: ای عجب؛ پس چرا شما دو نوع زنا قائل شده و برای هر یک حد و مجازاتی جدا مقرر کرده‌اید؟ مگر حد زنا در آیات محکم کتاب خدا نیامده است؟
{سُورَةٌ أَنزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنزَلْنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَّعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ﴿١﴾الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّـهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [النور].
شاید محمودی که بدون علم و هدایت و کتابی منیر در آیات الهی مجادله می‌کند بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید:" سخن تو عجیب است ناصر محمد یمانی؛ چطور حد زنا برای زن متأهل را با زن مجرد یکی می‌دانی؟ حق این است که مجردان را صد ضربه تازیانه بزنیم ولی متأهلین را سنگسار کنیم تا بمیرند". امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: درباره این فرموده خداوند تعالی چه گمانی داری:
{فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم [النساء:۲۵]؟
محمودی در پاسخ می‌گوید: " این حد زنا برای کنیز شوهردار در کتاب خداست؛ مجازات او تنها پنجاه ضربه تازیانه است". امام مهدی در پاسخ او می‌گوید: پس چرا زنی که در شرایط او قرار دارد ولی کنیز نبوده و آزاد است را سنگسار می‌کنید تا بمیرد؛ در حالی که مجازات زنا برای زنی متأهل مانند او که تنها تفاوتش این است که کنیز است؛ نصف حد کامل زنا یعنی صد ضربه تازیانه است؟ می‌بینید که خداوند حد زنا برای چنین زنی - کنیز زناکار شوهردار- را نصف حد زنا یعنی پنجاه ضربه تازیانه مقرر نموده؛ چگونه ممکن است زنی در همین شرایط که آزاد است و کنیز نیست سنگسار شود تا بمیرد؟ من در کتاب خدا نمی‌بینم اجازه قتل نفس داده شود مگر در برابر قتل نفس. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلاَ تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ} [الأنعام:۱۵۱].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا} صدق الله العظيم [المائدة:۳۲].
ای مردم؛ آیا نمی‌دانید حد تازیانه برای زنا جایگزین حد زنایی شده است که در این آیه آمده تعیین شده بود:
{وَاللَّاتِي يَأْتِينَ الْفَاحِشَةَ مِن نِّسَائِكُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةً مِّنكُمْ فَإِن شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّىٰ يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللَّـهُ لَهُنَّ سَبِيلًا ﴿١٥﴾وَاللَّذَانِ يَأْتِيَانِهَا مِنكُمْ فَآذُوهُمَا فَإِن تَابَا وَأَصْلَحَا فَأَعْرِضُوا عَنْهُمَا إِنَّ اللَّـهَ كَانَ تَوَّابًا رَّحِيمًا ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم [النساء]
در اینجا از حد زنا برای زنان زناکار به صورت عام سخن به میان آمده؛ چه متأهل باشند چه مجرد و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَاللاتِي يَأْتِينَ الْفَاحِشَةَ مِنْ نِسَائِكُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْكُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلا} صدق الله العظيم،
و این حبس در خانه خانواده‌ی زن (اهل بیت او) بوده و به هیچ وجه اجازه خروج از منزل به وی داده نمی‌شد. درمورد زن متأهل هم همین طور؛ این زن هم نه در خانه‌ی همسرش-چون خداوند اجازه داده تا شوهرش او را طلاق بدهد- بلکه در خانه‌ی اهل بیت زن حبس می‌شود یعنی به خانه اهل بیتش و خانواده‌اش بازگشته و در آنجا حبس می‌شد و حق خروج نداشت. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَا أَيُّهَا النبيّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاء فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِن بُيُوتِهِنَّ وَلَا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَن يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ} صدق الله العظيم [الطلاق:۱]
پس اگر زنی شوهردار مرتکب زنا می‌شد از خانه‌اش بیرون شده وبه خانه خانواده‌اش فرستاده شده و در آنجا می‌ماند و حق خروج نداشت تا اینکه خداوند راهی دیگر معین کند که این راه تبدیل حکم حبس در منزل به تازیانه بود. این مجازات تمام زنان زناکار به صورت عام بود چه متاهل باشند و چه مجرد :
{فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلا} صدق الله العظيم [النساء:۱۵].
و اما حد و مجازات مردان زناکار- چه مجرد و چه متأهل ـ هم یکی بود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَاللَّذَانِ يَأْتِيَانِهَا مِنْكُمْ فَآذُوهُمَا فَإِنْ تَابَا وَأَصْلَحَا فَأَعْرِضُوا عَنْهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ تَوَّابًا رَحِيمًا} صدق الله العظيم [النساء:۱۶].
می‌بینید که حد زنا برای مردان مجرد و متأهل این بود که با زبان مورد آزار قرار گرفته و از آنها کناره گیری کرده و با آنها هم کلام نشده و غذا نخورده و جواب سلامشان داده نشود:
{فَإِنْ تَابَا وَأَصْلَحَا فَأَعْرِضُوا عَنْهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ تَوَّابًا رَحِيمًا} صدق الله العظيم،
سپس حد جایگزین برای زنا مقرر می‌شود که به صورت عام برای همه‌ی زناکاران چه متأهل و چه مجرد معین شده. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{سُورَةٌ أَنزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنزَلْنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَّعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ﴿١﴾الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّـهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [النور].
وسپس خداوند فرمان می‌دهد حد زنا برای کنیزان زناکار نصف حد کامل، یعنی پنجاه ضربه تازیانه است؛ چه مجرد باشند چه متأهل. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم [النساء:۲۵].
ولی شما ای مردم جاهل؛ چگونه گمان می‌کنید ناصر محمد یمانی حد سنگسار را به این دلیل که در کتاب نیامده رد می‌کند؟ خیر به پروردگارم قسم که چنین نیست. من این حد را رد می‌کنم چون برخلاف حد زنا در آیات محکم کتاب است؛ آیا از خدا پروا نمی‌کنید؟ همانا که دشمنان خدا می‌خواهند چهره دین شما را زشت و جلوه داده و بگویند: "چقدر این مسلمانان فرومایه هستند! چطور زنا کار را با سنگ رجم می‌کنند تا بمیرد؛ مگرنباید مجازات برای بازداشتن مردم از زنا باشد و نه این که با سنگ رجمشان کنند تا بمیرند؟"
از این عجیب‌تر حکم تبعید است که افتراست و به دروغ به خدا نسبت داده شده است و در آن زن مجرد را از شهرش به مدت یک سال دور کرده و تبعید می‌کنند. این حکم دروغ برعکس سخن خداوند تعالی است که می‌فرماید:
{فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلا} صدق الله العظيم [النساء:۱۵]،
ولی شما دارید به این زن آزادی می‌دهید؟ آیا عقلتان را بکار نمی‌گیرید؟ به خداوند قسم شما از چیزی که خلاف آیات محکم کتاب خدا قرآن عظیم است پیروی کرده و تصور می‌کنید حق با شماست در حالی که چنین نیست و هیچ چیزی در اختیار ندارید مگر تابع حکمی شوید که پروردگارتان در آیات محکم کتابش نازل فرموده؛ اگر مؤمنید...
ای محمودی که ممکن است همان ابوحمزه باشی که با نام دیگری آمده‌‌ای؛ ولی این مهم نیست که ابوحمزه باشی یا کسی دیگر؛ آن چه که برای من اهمیت دارد این است که تو را نصیحت کنم که اگر از علمای امت هستی با علمی که از نزد خدا آمده باشد با من محاجه کنی و یا این که دفاع از حدود دین را به علمای امت بسپاری. و اگر دیدی آنها توانستند ولو دریک مسئله از قرآن عظیم در برابر امام ناصر محمد یمانی حجت بیاورند ؛ ولو اینکه امام ناصر محمد یمانی در ۹۹٪ موارد و در تمام مسائل دینی از قرآن عظیم بر آنان غلبه کرده باشد؛ او مهدی منتظر نیست. می‌دانید چرا؟ چون جدم محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- در رؤیای حق به من فرمودند:
[وما جادلك أحد من القرآن إلا غلبته]
[ احدی در قرآن با تو جدال نمی‌کند مگر این که بر او غالب شوی] ،
و در رؤیای دیگر فرمودند:
[وإنك المهديّ المنتظَر وما جادلك عالم من القُرآن إلا غلبته]
[ همانا که تو مهدی منتظری و عالمی از قرآن با تو جدال نمی‌کند مگر بر او غالب گردی].
پایان
لذا ای مردم؛ از آنجایی که سزاوار نیست احکام شرعی برای امت را بر اساس رؤیا بنیان نهاد؛ باید پروردگارم رؤیای مرا در عالم واقعیات محقق نماید و خواهید دید که خداوند رؤیای حق او را در عالم واقعیات محقق نموده و عالم و جاهلی نباشد که از قرآن به مجادله با او بپردازد؛ مگر این که امام ناصر محمد یمانی با برهان علمی که از نزد پرورگار عالمیان آمده و از آیات محکم قرآن عظیم آنها را استنباط می‌کند؛ بر آنان غلبه کند. این قرارمیان من و شما باشد و هرکس می‌خواهد ایمان بیاورد و هرکس می‌خواهد کافر شود. شایسته نیست که خداوند امام مهدی منتظر حق را برانگیزد و او از امیال شما پیروی نماید! اگر چنین کنم که همانند شما گمراه خواه شد و از هدایت شدگان نخواهم بود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُل لاَّ أَتَّبِعُ أَهْوَاءكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُهْتَدِينَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۵۶].
چون شما پیرو ظن و گمان هستید و خود را برحق هم می‌دانید؛ در حالی که گمان کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند! شما هیچ چیزی در اختیار ندارید، مگر این قران عظیم و سنت حق رسول خدا را که برخلاف آیات محکم کتاب خدا نباشد؛ برپا دارید؛ اگر مؤمنید. چون سنت حق نبوی؛ شرح و بیان بیشتر آیات قرآن برای متقیان است ولی وقتی حدیثی از سنت نبوی آورده می‌شود که مخالف حدیث خداوند در آیات محکم کتابش است؛ بدانید آن حدیث از نزد خدا برای شما نیامده چون هم قرآن و هم بیان آن از نزد خداوند است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ ﴿١٧﴾فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿١٨﴾ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [القيامة].
لذا ای مردم؛ قرآن و احادیث بیان آن در سنت نبوی همگی از نزد خداوند آمده‌اند و رسول الله علیه الصلاة و السلام در امر دین خدا از روی میل و هوی سخن نگفته است. پس اگر حدیثی بیاید که مخالف آیات محکم قرآن باشد؛ بدانید آن حدیث دروغ است و از نزد خداوند نیامده چون احادیث بیان قرآن از تحریف و دست‌کاری محفوظ نیستند. برای همین هم خداوند به شما یاد می‌دهد که اگر احادیثی را برخلاف آیات محکم قرآن یافتید؛ بدانید محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- آنها را بیان نفرموده‌اند. تصدیق قاعده کشف احادیثی که به دروغ به نبی نسبت داده شده‌اند فرموده خداوند تعالی است:
{مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿٨٠﴾وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآن وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافاً كَثِيرًا ﴿٨٢﴾وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].
ای مردم؛ همانا که من با آن چه که خداوند در آیات محکم کتابش نازل فرموده در میانتان حکم می کنم چون این خداوند است که حکم کننده است .تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّـهِ ۚ ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الشورى].
و همانا که ما حکم خداوند را به حق از آیات محکم کتابش استنباط می کنیم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ إِلَيْكَ فَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّـهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿٤٩﴾أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [المائدة]،
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
واما مباهله جناب محمودی؛ با من مجادله کن تا برایم روشن گردد ازشیاطین بشرهستی که مغضوب خداوند هستند؛ آن گاه به حق با تو مباهله خواهیم کرد و یا برایمان روشن می‌شود گمراهی در حالی که تصور خودت بر این است که درست عمل می‌کنی؛ در این صورت امام مهدی ناصر محمد یمانی مباهله را تنها به طرف خودش انجام می‌دهد چون به شدت خواهان حفظ محمودی است چون او نمی‌داند من امام مهدی به حق توسط پروردگارش مبعوث شده‌ام تا مردم را با قرآن مجید به راه خداوند عزیز و حمید هدایت نمایم.
وسلام ٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
امامی که بر اساس آن چه که خداوند در آیات محكم قرآن عظيم نازل فرموده حکم می‌کند؛ المهديّ ناصر محمد اليماني.


اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36875

Admin
23-08-2016, 07:43 PM
- 41 -
الإمام ناصر محمد اليماني
12 - ربیع الأول - 1432 هـ
16 - 02 - 2011 مـ
۲۷-بهمن-۱۳۸۹ه.ش.
12:54 صباحاً
ــــــــــــــــــــــ


خلاصه دعوت امام مهدي ناصر محمد يمانی از مسلمانان ونصارى ويهود وتمام مردم...

بسم الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
{قُلْ أَفَغَيْرَ اللَّـهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجَاهِلُونَ ﴿٦٤﴾وَلَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٦٥﴾} [الزمر].
و خداوند تعالى می‌فرماید:
{وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ ۖ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا ﴿٢٨﴾} [الكهف].
و خداوند تعالى می‌فرماید:
{مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُؤْتِيَهُ اللَّـهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَادًا لِّي مِن دُونِ اللَّـهِ وَلَـٰكِن كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنتُمْ تَدْرُسُونَ ﴿٧٩﴾} صدق الله العظيم [آل عمران]

و سؤالی که مطرح می‌شود این است چگونه ممکن است امام ناصر یمانی آشکارا گمراه باشد؟ او که مسلمانان، مسیحیان، یهودیان و تمام مردم را به سوی کلمه‌ای که میان من و آنها یکی است دعوت می‌کند: این که تنها خدا را عبادت کنیم و هیچ بنده‌ای را بیش از خداوند دوست نداشته باشیم. پس اگر خدا را دوست دارید؛ بیایید تا با تمام بندگان خدا برای رسیدن به رب‌ المعبود رقابت کنیم تا کدام یک محبوب‌تر و مقرب‌تر درگاه او باشیم و هیچ چیز را با خداوند شریک نگیریم؛ بلکه از مسیر هدایت کسانی که به خدا شرک نیاورده‌اند پیروی کنیم؛ خداوند راه روش هدایت آنها به سوی پروردگارشان را برای ما بیان فرموده است:
{يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا} صدق الله العظيم [الإسراء:۵۷]
این امر هدایت خداوند به بندگانش است که درآیات محکم کتابش آمده است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّـهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [المائدة].

آیا از نظر شما ناصر محمد یمانی و انصارش به خاطر دعوت مردم به راه راست-صراط مستقیم- گمراه شده‌اند؟ اگر چنین است پس من و انصارم را به راهی بهتر که از سوی پروردگار عالمیان آمده؛ هدایت کنید اگر راست می‌گویید!

وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
خليفة الله وعبده الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
ــــــــــــــ


بیان کامل وسیله:
https://mahdialumma.org/showthread.php?t=22941&page=3&p=236805#post_236805 (https://mahdialumma.org/showthread.php?t=22941&page=3&p=236805#post_236805)


اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36876

Admin
24-08-2016, 05:26 PM
- 42 -
الإمام ناصر محمد اليماني
10 - جمادی الثانی - 1431 هـ
24 - 05 - 2010 مـ
۳-خرداد-۱۳۸۹ه.ش.
09:50 بعد از ظهر
ـــــــــــــــــــــ

سؤال کننده: مهدی منتظر و تمام حق‌جویان، پاسخ دهنده: خداوند واحد قهار
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
{وَلَقَدْ جِئْنَاهُم بِكِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَىٰ عِلْمٍ هُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿٥٢﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
سؤال ۱- فتوای حق در مورد علت ورود اهالی جهنم به آتش چیست؛ آیا این حاصل ظلم خود آنهاست یا خداوند به آنها ظلم کرده است؟
جواب ۱- خداوند تعالی می‌فرماید:
{{تِلْكَ آيَاتُ اللَّـهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ ۗ وَمَا اللَّـهُ يُرِيدُ ظُلْمًا لِّلْعَالَمِينَ ﴿١٠٨﴾} [آل عمران].
{وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَٰكِنْ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ} [آل عمران:۱۱۷].
{وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَٰكِن ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ} [هود:۱۰۱].

{إِنَّ اللَّـهَ لَا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا وَلَـٰكِنَّ النَّاسَ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ ﴿٤٤﴾} [يونس].

{أَلَمْ يَأْتِهِمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَقَوْمِ إِبْرَاهِيمَ وَأَصْحَابِ مَدْيَنَ وَالْمُؤْتَفِكَاتِ ۚ أَتَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ ۖ فَمَا كَانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلَٰكِن كَانُوا أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ﴿٧٠﴾} [التوبة].
{كَذَٰلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ ۚ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَٰكِن كَانُوا أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ} [النحل:۳۳].
{وَلَا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا} [الكهف:۴۹]صدق الله العظيـــــــــم
.سؤال ۲- خداوندا به من و بندگانت فتوا بده؛ آیا تو به بندگانت فتوا داده‌ای که کورکورانه از هر دعوتگری پیروی نمایند یا فرمان داده‌ای از عقلشان استفاده کنند؟
جواب ۲- و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
سؤال ۳-خداوندا برای من و بندگانت درمورد راه هدایت کسانی که در عصر برانگیخته شدن انبیا و در دوران برانگیخته شدن مهدی منتظر، به راه راست و صراط مستقیم هدایت شده‌اند؛ فتوا بده. آیا دلیل هدایت شدن آنها این است که از عقلشان استفاده می‌کنند و یا تو آنها را بدون هیچ دلیلی که مربوط به خودشان باشد هدایت می‌نمایی؟
جواب ۳- خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَبَشِّرْ عِبَادِ ﴿١٧﴾ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
سؤال ۴- پس از آنجا که تو پروردگار من؛ تنها کسانی را به راه حق هدایت می‌نمایی که از عقل‌ و منطق و فکرشان استفاده می‌کنند؛ پس آیا این بدان معناست که علت ورود اهالی آتش به آن مکان این است که آنها عقلشان را به کار نگرفته‌اند؟
جواب ۴- خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ ۖ لَهُمْ قُلُوبٌ لَّا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَّا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَّا يَسْمَعُونَ بِهَا ۚ أُولَٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ﴿١٧٩﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
سؤال ۵- خداوندا برای من و بندگانت فتوا بده در کتاب بدترین جنبندگان چه کسانی هستند؟
جواب ۵- خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ ﴿٢٢﴾} صدق الله العظيم [الأنفال].
سؤال ۶- ای پروردگار عالمیان؛ آیا اهالی آتش فهمیده‌اند پیروی کورکورانه و به کار نگرفتن عقل؛ علت ورود آنان به آتش است؟
جواب ۶- خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الملك].
سؤال ۷- خدایا به من و بندگانت فتوا بده آیا بندگان تو اختیار دارند به جای تو خلیفه‌‌ات را انتخاب کنند؟
جواب ۷- خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ ۗ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ ۚ سبحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ﴿٦٨﴾} صدق الله العظيم [القصص].
سؤال ۸- خداوندا به من و بندگانت فتوا بده که آیا تو هرکس را که بخواهی هدایت کرده و هرکس را که بخواهی گمراه می‌کنی؛ آیا این تو هستی خداوند سبحان؟
جواب ۸- خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَتَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ ۖ فَمَا كَانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلَٰكِن كَانُوا أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ} [التوبة:۷۰].
{وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ﴿٥٤﴾ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿٥٥﴾ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَا عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّهِ وَإِن كنت لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿٥٦﴾ أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِي لَكنت مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴿٥٧﴾ أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٥٨﴾ بَلَىٰ قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكنت مِنَ الْكَافِرِينَ(۵۹)} صدق الله العظيم [الزمر].
سؤال ۹- خداوند سبحان؛ آیا این بدان معناست که تو هرکسی که با انابه به تو رو کرده و طالب هدایت باشد را به سوی خود هدایت می‌نمایی؟
جواب ۹- خداوند تعالی می‌فرماید:
{اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ} صدق الله العظيم [الشورى:۱۳].
سؤال ۱۰- خدایا به من و بندگان فتوا بده که حجت تو بر بندگان و حجت بندگان برتو چیست؟
جواب ۱۰- خداوند تعالی می‌فرماید:
{قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ} [الأنعام:۱۴۹].
{وَهَٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿١٥٥﴾ أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿١٥٦﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ ۚ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ(۱۵۷)} صدق الله العظيم [الأنعام].
سؤال ۱۱- خدایا به من و بندگانت فتوا بده که آیا به ما فرمان داده‌ای از ذکر تو-قرآن عظیم- پیروی کنیم و نسبت به هرچه که مخالف آیات محکم ذکر محفوظ از تحریف تو باشد؛ کافر شویم؟
جواب ۱۱- خداوند تعالی می‌فرماید: {وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا} صدق الله العظيم [آل عمران:۱۰۳].
سؤال ۱۲- خداوندا این ریسمان الهی چیست که فرمان داده‌ای به آن چنگ انداخته وهر چه که برخلاف آن است رها کنیم؟
جواب ۱۲- خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُبينا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مستقِيمًا(۱۷۵)} صدق الله العظيم [النساء].
سؤال ۱۳- خداوندا به من و بندگانت فتوا بده آیا برای اثبات درستی سخن برهان لازم است؟
جواب ۱۳- خداوند تعالی می‌فرماید:
{قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كنتمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم [البقرة:۱۱۱].
سؤال ۱۴- ای خداوند ارحم الراحمین برهان صدق و درستی دعوت کننده چیست؟
جواب ۱۴- خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُبينا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مستقِيمًا(۱۷۵)} صدق الله العظيم [النساء].
سؤال ۱۵- لذا خدایا برای این بنده و همه‌ی بندگانت روشن شد که حجت بر ضد باطل در آیات بینات و محکم کتابت آمده‌اند؟
جواب ۱۵- خداوند تعالی می‌فرماید:
{تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بالحقّ ۖ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ ﴿٦﴾ وَيْلٌ لِّكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ ﴿٧﴾ يَسْمَعُ آيَاتِ اللَّهِ تُتْلَىٰ عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ مستكْبِرًا كَأَن لَّمْ يَسْمَعْهَا ۖ فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ(۸)} صدق الله العظيم [الجاثية].
سؤال ۱۶- ای خداوند عالمیان؛ آیا در قرآن-ذکرـ به صورت اختصاصی تنها محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - را مورد خطاب قرار داده‌ای یا تمام مردم عالم مورد خطاب هستند؟
جواب ۱۶- خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ﴿٢٧﴾ لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ(۲۸)} صدق الله العظيم [التكوير].
سؤال ۱۷- پروردگارا به من و بندگانت فتوا بده که آیا در کتابت آیاتی را نازل فرموده‌ای که برای عالم و جاهل و هرکسی که زبان عربی مبین را بداند؛ روشن هستند؟
جواب ۱۷- خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ﴿٣﴾} [الزخرف].

{وَكَذَٰلِكَ أَنزَلْنَاهُ حُكْمًا عَرَبِيًّا ۚ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّـهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا وَاقٍ ﴿٣٧﴾} [الرعد].
{وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ ۖ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ﴿٩٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
سؤال ۱۸- آیا به ما فرمان داده‌ای ازآیات محکم که برای عالم و جاهل روشن هستند پیروی کنیم و در مورد دیگر آیات فرمان داده‌ای که تنها به آنها ایمان داشته باشیم؟
جواب ۱۸- خداوند تعالی می‌فرماید:
{هُوَ الَّذِي أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ ۗ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ﴿٧﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
سؤال ۱۹- خدایا؛ آیا به ما فرمان داده‌ای اگر چیزی یافتیم که برخلاف آیات محکم ذکرت باشد؛ نسبت به آن کافر شده و از ذکر مجفوظ از تحریف؛ قرآن عظیم پیروی نماییم؟
جواب ۱۹- خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَـٰنَ بِالْغَيْبِ ۖ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ ﴿١١﴾} صدق الله العظيم [يس].
سؤال ۲۰- حال اگر از کسی که آنها را به پیروی از ذکر محفوظ از تحریف؛ قرآن عظیم فرا می‌خواند پیروی نکنند؛ راه قانع نمودنشان چیست؟
جواب ۲۰- خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِم مِّنَ السَّمَاءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ﴿٤﴾} صدق الله العظيم [الشعراء].
سؤال ۲۱- ای خداوند ارحم الراحمین این نشانه‌‌ی مورد انتظار چیست؟
جواب ۲۱- خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُّبِينٍ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الدخان].
سؤال ۲۲- ای خداوند الرحم الراحمین " دخان مبین"‌چیست؟
جواب ۲۲- خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَغْشَى النَّاسَ ۖ هَٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ﴿١١﴾} صدق الله العظيم [الدخان].
سؤال ۲۳- ای خداوند آگاه از غیب؛ مردم زمانی که عذاب را ببینند چه خواهند گفت؟
جواب ۲۳- خداوند تعالی می‌فرماید:
{رَّبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [الدخان].
سؤال ۲۴- آیا عذاب را مدتی از سر آنان دور می‌‌کنی تا از این قرآن عظیم که از آن روگردان بودند پیروی نمایند؟
جواب ۲۴- خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّا كَاشِفُو الْعَذَابِ قَلِيلًا ۚ إِنَّكُمْ عَائِدُونَ ﴿١٥﴾ يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَىٰ إِنَّا مُنتَقِمُونَ ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم [الدخان].
سؤال ۲۵- ای خداوند عالمیان؛ آیا این قرآن، فقط بصیرت کسی است که این کتاب بر او نازل شده است یعنی محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم؛ یا آن را بصیرت پیروان محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم هم قرار داده‌ای؟
جواب ۲۵- خداوند تعالی می‌فرماید:
{قُلْ هَٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي ۖ وَسبحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿١٠٨﴾} صدق الله العظيم [يوسف].
سؤال ۲۶- آیا کسی که جواب‌های این بیان را که از آیات محکم کتاب آورده شده تکذیب کند؛ محمد و ناصر محمدٍ که الصلاة و السلام بر آنان و همه‌ی مُؤمنين باد را تکذیب کرده یا سخن پروردگار عالمیان را؟
جواب ۲۶- خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَٰكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۳۳].
ممکن است یکی از علمای مسلمین یا امتشان بخواهد سخنم را قطع کرده و بگوید:" صبر کن صبرکن ناصر محمد یمانی؛ اما ما مسلمانیم و خداوند ما را عذاب نمی‌کند؛ چون عذاب بر کسانی نازل می‌شود که نسبت به کتاب کافر باشند و ما مسلمانیم و به قرآن عظیم ایمان داریم". امام ناصر محمد یمانی در پاسخشان می‌گوید: اگر چنین است؛ پس چرا از دعوت به حکمیت براساس کتاب خدا وپیروی از آن رومی‌گردانید؟ اگر مؤمنید؛ چقدر ایمانتان به شما بد فرمان می‌دهد که باعث می‌شود از حکمیت بر اساس کتاب خدا در موارد اختلاف روبرگردانید؟ علت این است که شما پیرو گروهی از اهل کتاب شده‌اید و آنها شما را بعد از ایمان آوردن؛ کافر کرده‌اند و سخن شما هم مانند آنهاست و می‌گویید: : سمعنا وعصينا. شنیدیم و نافرمانی کردیم.


و خداوند تعالی می‌فرماید:
{قَالُوا سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَأُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ ۚ قُلْ بِئْسَمَا يَأْمركُم بِهِ إِيمَانُكُمْ إِن كنتم مُّؤْمِنِينَ} صدق الله العظيم [البقرة:۹۳].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ ۚ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا ۘ بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنفِقُ كَيْفَ يَشَاءُ ۚ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم مَّا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا ۚ وَأَلْقَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ ۚ كُلَّمَا أَوْقَدُوا نَارًا لِّلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ ۚ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا ۚ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ ﴿٦٤﴾ وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْكِتَابِ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَكَفَّرْنَا عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَأَدْخَلْنَاهُمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ ﴿٦٥﴾ وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنجِيلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْهِم مِّن رَّبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِن فَوْقِهِمْ وَمِن تَحْتِ أَرْجُلِهِم ۚ مِّنْهُمْ أُمَّةٌ مُّقْتَصِدَةٌ ۖ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ سَاءَ مَا يَعْمَلُونَ ﴿٦٦﴾ يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ ۖ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ ﴿٦٧﴾ قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَىٰ شَيْءٍ حَتَّىٰ تُقِيمُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنجِيلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ ۗ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم مَّا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا ۖ فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ(۶۸)} صدق الله العظيم [المائدة].
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
أخوكم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36877

Admin
28-08-2016, 04:05 AM
- 43 -
الإمام ناصر محمد اليماني
13 - ربیع الأول- 1432 هـ
17 - 02 - 2011 مـ
۱-اسفند-۱۳۸۹ه.ش.
05:20 صبح
ـــــــــــــــــــــ

امام مهدی از علمای مسلمین درخواست می‌کند از حق آمده در آیات محکم قرآن عظیم پیروی نمایند.....

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله خاتم الأنبياء والمُرسلين وعلى آله الطيبين الطاهرين والتابعين للحقّ إلى يوم الدين..
برادر گرامی جناب شیخ محمد عبد القادر إدريس، سلامُ الله عليكم ورحمته وبركاته، السلام علينا وعلى عباد الله الصالحين، وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
ای ابن عبدالقادر؛ به خداوند واحد قهار قسم که مهدی منتظر ناصر محمد یمانی در مورد مباهله و دعا به درگاه خداوند واحد قهار؛ به تو حقه نزده است. من بازهم مباهله را برایت تکرار کرده و تنها درمورد خودم دعا می‌کنم که اگر از دروغ‌گویان باشم و خداوند مرا به حق به عنوان امام مهدی منتظر برنگزیده باشد؛ مباهله گریبان مرا بگیرد.
و این دعا و ابتهال من در مورد خودم است که برای تو و تمام مسلمانان آورده و می‌گویم:
[[ خدایا! بنده‌ات امام مهدی منتظر ناصرمحمد یمانی به درگاه تو با تضرع رو کرده و تو را با تمام "أسماء الحسنى" و صفات عالیه‌ات می‌خواند. اگر می‌دانی ناصر محمد یمانی دروغ‌ می‌گوید و تو مرا به عنوان مهدی منتظر انتخاب نکرده‌ای؛ لعنت خدا و ملایکه و تمام مردم بر من باد به تعداد ثانیه‌های دهر از آغاز آفرینش آسمان‌ها و زمین و تا فرا رسیدن آخرت... که تو از خیانت چشم‌ها و راز پنهان در سینه‌ها آگاهی و ای خدای عالمیان! اگر می‌دانی مرا به عنوان امام مهدی منتظر و به عنوان امامی کریم به سوی مردم فرستاده‌ای تا آنها را به صراط مستقیم هدایت کنم و علم بیان قرآن عظیم را به من آموخته و در بیان حق قرآن عظیم، مرا به تمام علمای مسلمین و امت‌شان برتری داده و دانش مرا وسعت بخشیده‌ای، پس تو بر همه چیز شاهدی؛ خدایا اگر مسلمانان از امام مهدی ناصر محمد یمانی؛ امام حق پروردگارشان روبگردانند؛ مانند خلیل الله ابراهیم علیه الصلاة و السلام می‌گویم:
{فَمَن تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي وَمَنْ عَصَانِي فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ} [إبراهيم:۳۶].
خدایا من به درگاه تو تضرع و دعا می‌کنم که به حق تمام "أسماء الحُسنى" و صفات عالیه‌ات، آنها را مورد مغفرت و رحمت خود قرار دهی و باطل را در نظر آنان باطل بنمایانی و دوری از آن را روزیشان گردانی و حق را در نظر آنان حق بنمایی و پیروی از آن را روزیشان فرمایی. خداوندا به آنان توفیق ده که شکر نعمت برانگیخته شدن امام مهدی ناصر محمد یمانی را بجا آورند و دریابند که این منت و کرم تو بر آنان است تا امام مهدی آنان را از ظلمات به نور بیاورد و با قرآن مجید آنان را به راه خداوند عزیز و حمید هدایت نماید. آنها نمی‌دانند من مهدی منتظر حق پروردگارشان هستم؛ پس آنها را مورد مغفرت خود قرار ده؛ آنها نمی‌دانند من امام مهدی حق پروردگارشان هستم؛ ای خدایی که رحمت را بر خود فرض نمودی؛ آنها را مورد مغفرت و رحمت خود قرار ده که وعده‌ی تو حق است و تو ارحم الراحمینی.
خداوندا بنده‌ات شهادت می‌دهد که محبوب‌ترین انفاق‌ها نزد تو "عفو" است؛ تصدیق سخن حقّت در آیات محکم کتاب:
{ويَسْأَلونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ} صدق الله العظيم [البقرة:۲۱۹]
خدایا تو را به شهادت می‌گیرم و شاهد بودن تو کافی است که من برای قرب الهی و به طمع حب و قرب بیشتر نزد تو؛ از همه‌ی بندگان مسلمانت گذشتم. پس هرکس را که به من ظلم کرده و یا به ناحق و با ظلم و دشمنی به من ناسزا گفته و آزارم داده را مورد عفو قرار ده. خدایا آنان را مورد مغفرت خود قرار ده چون نمی‌دانند من امام مهدی حق پروردگارشان هستم. خداوندا از مسلمانانی که مرا آزار داده‌اند درگذر که نمی‌دانند من امام مهدی منتظر حق پروردگارشان هستم و تو خیرالغافرینی. خدایا به حق عفو و بردباری عظیمت، از تو درخواست می‌کنم اگر ناصر محمد یمانی در حالت عصبانیت برعلیه هر یک از مسلمانان دعایی کرد؛ آن دعا را نپذیری. خدایا دعای بندّه‌ات برعلیه آنان را تا روز قیامت مستجاب مکن. ولی من به رحمتی که بر خود فرض نموده‌ای متوسل می‌شوم که دعای من برای هدایت‌شان و عفو و غفران و رحمت بر آنان را پاسخ گویی و ایشان را از شکرگزارانت قرار دهی- که تعداد اندکی از بندگانت شاکرند- ای کسی که بازگشت امور به سوی اوست و از خیانت چشم‌ها و رازهای پنهان در سینه‌ها آگاه است و بازگشت به سوی توست. همانا که تو غفور و شکوری؛ و بهترین مولا و بهترین یاوری. وسلامُ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين. ]]
ای علمای عزیز مسلمین و امتشان! به من فتوا دهید: آیا خداوند یکتا و بی‌شریک را عبادت می‌کنید یا مهدی منتظر را؟ چون می‌بینم شیطان شما را از پیروی از حقّ آمده از سوی پروردگارتان بازمی‌دارد چرا که می‌ترسید امام ناصر محمد یمانی، مهدی منتظر نباشد. آیا نمی‌دانید خداوند شما را به خاطر کسی که ادعا می‌کند ناصر محمد یمانی و مهدی منتظر است؛ مورد بازخواست قرار نخواهد داد؟ اگر دروغ گفته باشد؛ بار گناه و ادعای مهدی منتظر بودنش بر گردن خود اوست. خداوند به خاطر شخص ناصر محمد یمانی که شما را مورد بازخواست قرار نمی‌دهد، چون حجت خدا بر شما شخص ناصر محمد یمانی نیست؛ فرقی ندارد مهدی منتظر باشد یا یک عالم دینی. اگر امام ناصر محمد یمانی، مهدی منتظر نباشد؛ مانند مؤمن آل فرعون بگویید:
{إِنْ يَكُ كَاذِبًا فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ وَإِنْ يَكُ صَادِقًا يُصِبْكُمْ بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ} [غافر:۲۸]،
و درمورد تمام انبیا و رسولان هم همین طور است. آیا از موعظه و نصیحت مؤمن آل فرعون پیروی نمی‌کنید که به آل فرعون نصیحت می‌کرد:
{وَقَالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آَلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلًا أَنْ يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَقَدْ جَاءَكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ من ربّكم وَإِنْ يَكُ كَاذِبًا فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ وَإِنْ يَكُ صَادِقًا يُصِبْكُمْ بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ﴿٢٨﴾} صدق الله العظيم [غافر].
لذا ای مردم؛ شیطان شما را به ناحق وسوسه می‌کند تا از ترس این که امام ناصر محمد یمانی، مهدی منتظر نباشد؛ از او پیروی نکنید. به خدا چنین نکنید؛ از خدا بترسید و از وسوسه‌ی شیطان به خدا پناه ببرید تا نسبت به حقّی که از نزد پروردگارتان آمده است، بصیرت پیدا کنید{اشاره به آیه کریمه : إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ ﴿الأعراف: ٢٠١﴾}اگر امام ناصر محمد یمانی مهدی منتظر نباشد؛ تنها خود او مورد بازخواست خداوند قرار خواهد گرفت. ولی شما زمانی مورد بازخواست و محاسبه قرار خواهید گرفت که ناصر محمد یمانی با آیات بینه‌ی پروردگارتان که در محکمات کتابش آمده‌اند، برای شما حجت بیاورد ولی از آیات بینه کتاب روبرگردانید. این حجت خدا بر علیه شما خواهد بود و از آنجا که آیات خداوند، حجت حقّ پروردگار است؛ به خاطر خودداری از پیروی از آیات محکم قرآن عظیم مورد حساب قرار خواهید گرفت و حالا که من در برابر شما حجت اقامه کرده‌ام؛ خداوند شما را عذاب خواهد کرد و جز او ولیّ و نصیری نخواهید داشت. به حجتی که خدا در برابر شما می‌آورد و با آن با کسانی که از ذکر پروردگارشان رومی‌گردانند محاجه می‌کند؛ بنگرید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَىٰ ﴿١٢٤﴾قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَىٰ وَقَدْ كُنتُ بَصِيرًا ﴿١٢٥﴾قَالَ كَذَٰلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا وَكَذَٰلِكَ الْيَوْمَ تُنسَىٰ ﴿١٢٦﴾} صدق الله العظيم [طه].
آیات کتاب، حجت حقّ خداوند در برابر بندگانش است؛ چون انبیا مردم را به پیروی از آیات خداوند که درمحکمات کتابش آمده‌اند، فرا می‌خوانند و از آنجا که این آیات، حجت حقّ خداوند برای بندگان جن و انس اوست؛ اگر از آیات کتاب خدا پیروی نکنند؛ نسبت به حقّ آمده از نزد پروردگارشان کافر شده‌اند و این حجت خدا بر علیه آنان است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَا مَعْشَرَ الجنّ وَالإِنسِ أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُوا شَهِدْنَا عَلَى أَنفُسِنَا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَشَهِدُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُوا كَافِرِينَ﴿١٣٠﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
ای مردم! چرا با آیات کتاب با امام مهدی ناصر محمد یمانی مجادله نمی‌کنید تا برایتان روشن شود‌ آیا من راست می‌گویم یا از دروغ‌گویان هستم؟ اگر به حق با موعظه‌هایی که در آیات محکم کتاب آمده است، در برابرتان حجت اقامه کردم؛ روشن می‌شود که حجت‌هایی که برای‌تان می‌آورم حق است و شرط صادق ما این باشد که برهان علمی را از آیات محکم قرآن عظیم برایتان استنباط کنیم؛ آیاتی که برای عالم و جاهلتان روشن باشد؛ اگر اهل اندیشه و تعقل باشید... و اگر شما با برهان علمی از آیات محکم کتاب -ولو در یک مسئله- بر امام مهدی غلبه کردید؛ او امام مهدی منتظر حق پروردگارتان نیست... من با رؤیا و خواب برای شما حجت نمی‌آورم؛ فتوا در رؤیا به من اختصاص دارد و خداوند رؤیا را برای شما حجت قرار نمی‌دهد و حتی اگر خداوند میلیون‌ها بار محمد رسول الله را در رؤیا به من نشان دهد؛ چرا باید شما را به خاطر تصدیق نکردن خواب من مورد محاسبه قرار دهد؟ خیر حجت خدا بر شما برهان علمی پروردگارعالمیان در آیات محکم قرآن عظیم است؛ ای مردم شما را چه می‌شود که نمی‌خواهید سخن را بفهمید ؟
آیا با زبان غیرعربی با شما سخن می‌گویم یا به عربی مبین؟ آیا از خدا پروا نمی‌کنید؟
ای مردم «الْآزِفَة» نزدیک شده است و هیچ کس جز خدا نمی‌تواند سختی‌های آن را برطرف سازد{اشاره به آیات کریمه سوره النجم: أَزِفَتِ الْآزِفَةُ ﴿٥٧﴾ لَيْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّـهِ كَاشِفَةٌ ﴿٥٨﴾}. ای جماعتی که از حکمیت خداوند و پیروی از آیات محکم حقّی که در کتاب پروردگارتان آمده است، روگردانید؛ چه کسی می‌تواند شما را از عذاب او نجات دهد؟ از عقیده‌ی شما در مورد برانگیخته شدن امام مهدی حقّ پروردگارتان؛ در تعجبم! آیا منتظرید کتابی جدید غیر از کتاب خداوند قرآن عظیم بیاورد؟ من از کتابی که بعد از قرآن عظیم برای مردم عالم نازل شود بی‌خبرم؛ رسولی را هم نمی‌شناسم که خدا بعد از خاتم الأنبیا و مرسلین- جدّم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم- با کتابی جدید به سوی شما برانگیزد. آیا از خدا پروا نمی‌کنید؟ پس می‌خواهید امام مهدی با چه چیزی جز کلام خداوند که درآیات محکم کتابش آمده، با شما مجادله کند؟
از کسانی هم متعجبم که می‌گویند:" اگر ناصر محمد یمانی قرآن عظیم را به حق تفسیر کند؛ این به معنای مهدی منتظر بودن او نیست". امام ناصر محمد یمانی در جواب آنان می‌گوید: آیا گمان می‌کنید تفسیر ناصر محمد یمانی مطابق تمامی تفاسیر شماست که از روی ظن و گمان بیان شده‌اند؟ خیر. من مطالب درست تفاسیر شما را تصدیق کرده و مطالب زیادی را هم انکار می‌کنم چون آنها را از روی ظن و گمان وندانسته به خدا نسبت داده‌اید. در حالی که ظن و گمان -به بهانه اجتهاد کردن- نمی‌تواند جای حق را بگیرد و شما را از حق بی‌نیاز نمی‌کند. ای کسانی که ندانسته به خداوند نسبت می‌دهید؛ شما باعث گمراهی تعداد کثیری از مردم شده‌اید و هم بار گناه خود و هم بار گناه کسانی را بر دوش دارید که -با تفاسیرتان- بدون داشتن علم حقّ از نزد پروردگار، باعث گمراهی‌شان شده‌اید . تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{لِيَحْمِلُواْ أَوْزَارَهُمْ كَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَمِنْ أَوْزَارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُم بِغَيْرِ عِلْمٍ أَلاَ سَاء مَا يَزِرُونَ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [النحل].
از خدا پروا کرده و وقتی نمی‌دانید چیزی به حقّ از نزد پروردگارتان است یا خیر؛ آن را به خدا نسبت ندهید تا نه خودتان را گمراه کنید و نه امتتان را. اگر تقوا کنید و ندانسته به خدا نسبت ندهید؛ خداوند به شما فرقان عنایت می‌کند و نوری به قلب شما عطا می‌نماید که بتوانید حق و باطل را از هم تشخیص دهید و برایتان روشن می‌شود بین مدعیان دروغین مهدویت با مهدی منتظر حق ناصرمحمد یمانی تفاوت بسیار زیادی هست. چون برهان علمی مدعیان مهدویت از خودشان است و کلام خداوند را بر اساس ظن و گمان شخصی تفسیر می‌کنند؛ در حالی که ظن کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند و عقلتان آن را نپذیرفته و قلب‌هایتان به آن تفاسیر مطمئن نیست چون آن چه که با علم و منطق در تعارض باشد؛ حقّ آمده از نزد پروردگارتان نیست؛ اگر تعقل کنید....!شما در بسیاری از مسایل؛ به سرعت در برابر مدعیان دروغین مهدویت حجت می‌آورید؛ ولی امام مهدی حق پروردگارتان شما را به مبارزه فرا می‌خواند که اگر می‌توانید از قرآن عظیم در برابرش حجت بیاورید و خواهید دید او در علم کتاب خدا- قرآن عظیم- از شما عالم‌تر است تا شاهد حقّ خداوند در مورد حقیقت قرآن عظیم باشد که همراه محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- برای همه‌ی مردم فرستاده شده است. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللّهِ شَهِيداً بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ﴿٤٣﴾} صدق الله العظيم [الرعد].
بی‌تردید کسی که علم کامل کتابی که بر محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- نازل شد، در نزد اوست؛ امام مهدی است. او (ن) یاد شده در قرآن عظیم است، کسی که خداوند وی را شاهد حقّ آن چه که در قرآن عظیم به حق و بی هیچ شک و تردیدی از نزد پروردگار عالمیان بر محمدٍ رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- نازل شد؛ قرار داده است. برای همین خداوند با نام رمز امام مهدی قسم می‌خورد که رسول این قرآن - صلى الله عليه وآله وسلم - مجنون نیست. خداوند تعالی می‌فرماید:
{ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ ﴿١﴾مَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [القلم]
و بعد از خدا؛ او شاهد حق بودن این قرآن عظیم است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللّهِ شَهِيداً بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ﴿٤٣﴾} صدق الله العظيم [الرعد].
لذا ای مردم؛ تعریف کار و امر امام مهدی آسان شد. پس بگویید:" از آنجا که می‌گویی خداوند علم کتاب را به تو عنایت نموده است؛ پس ما هم فرمان خدا استجابت می‌کنیم که می‌فرماید:
{وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى الله} صدق الله العظيم [الشورى:۱۰]،
و اگر تو از اولی‌الأمرهایی باشی که خداوند به ما دستور داده تا بعد از رسولش از آنها پیروی کنیم؛ باید برای دعوی خود برهان داشته باشی. پس برتوست که در مواردی که علمای مسلمین درآن با هم اختلاف دارند؛ حکم حق خداوند را برای ما استنباط نمایی. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلا﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [النساء]،
و اگر تو از اولی الأمرهایی باشی که خداوند دستور داده بعد از او و رسولش ازایشان اطاعت کنیم؛ حتماً حکم حق را می‌دانی و حکم حق را از آیات محکم کتاب خدا استنباط کرده و برای ما می‌آوری. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ} صدق الله العظيم [النساء:۸۳].
شرط ما این است که حکم تو باید روشن و واضح بوده و از آیات محکم کتاب آورده شود و اگر برای‌ ما روشن شد این حکم بی شک و تردید حق است و از آنجا که بعد از حق چیزی جز گمراهی می‌ماند؛ اگر از حکم خدا در میانمان پیروی نکنیم؛ بعد از خداوند چیزی جز گمراهی شدید نخواهد بود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَذَلِكُمُ اللّهُ رَبُّكُمُ الحقّ فَمَاذَا بَعْدَ الحقّ إِلاَّ الضَّلاَلُ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يونس]
چون درست‌ترین و صادق‌ترین کتاب؛ کتاب خداوند قرآن عظیم است که از تحریف و دست‌کاری محفوظ مانده و در طول اعصار؛ تنها یک نسخه از آن در اختیار مردم عالم است که حتی یک کلمه اختلاف در آن نیست. این شرط بین ما و تمام مدعیان ناحق مهدوی است. اما سنت نبوی؛ ناصر محمد یمانی تو نمی‌توانی با سنت نبوی ما را قانع کنی؛ چون اگر حدیثی برای ما بیاوری که برخلاف اعتقادات ما باشد؛ درمورد صحت آن ایراد می‌گیریم و می‌گوییم به راوی آن حدیث اعتماد نیست و از راویان موثق نمی‌باشد و حدیث دیگری برایت می‌آوریم که کاملا برعکس آن است و لذا به نتیجه‌ای که برای همه قانع کننده باشد نمی‌رسیم. برایت مثالی می‌آوریم. مثلاً در مورد دیدن آشکار خداوند؛ شیعیان می‌گویند: مسلم در صحیح از ابن زبیر و او هم از جابر بن عبدالله نقل کرده که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرموده‌اند:
[لن يرى الله أحد في الدنيا ولا في الآخرة].
[ هیچ کس نه در دنیا و نه در آخرت خداوند را نخواهد دید]
اما اهل سنت و جماعت حدیثی می‌آورند که کاملاُ برخلاف این روایت است و می‌گویند:
[از ابی هریره نقل شده مردم گفتند: یا رسول الله آیا روز قیامت پروردگارمان را می‌بینیم؟ و رسول الله صلى الله عليه و سلم فرمود: آیا در دیدن ماه بدر شک دارید؟ گفتند : خیر یا رسول الله. پس ایشان فرمود: پس او را هم خواهید دید]

از جریربن عبدالله نقل شده که گفته است؛ النبی(ص) فرمود: [خدای‌تان را به عیان خواهید دید.]جریربن عبدالله هم چنین نقل می‌کند: رسول الله در یک شب بدر خارج شده و فرمود: [ شما در روز قیامت پروردگارتان را خواهید دید؛ همان طور که این ماه را می‌بینید و در دیدن آن شکی ندارید]"
پس امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسختان می‌گوید: آیا نمی‌بینید اگر امام مهدی با احادیث شیعیان با شما مجادله کند؛ اهل سنت و جماعت از او خشمگین می‌شوند و می‌گویند: تو شیعه و رافضی هستی و ما حدیث در مورد" عدم دیدن آشکار خداوند" را تکذیب کرده و روایت حقی را برایت می‌آوریم که برهان دیده شدن ذات خداوند سبحان در روز قیامت است " و اگر امام مهدی با احادیث اهل سنت و جماعت با شما مجادله کند تا دیدن آشکار خداوند را ثابت نماید؛ شیعیان اثنی عشری از او خشمگین شده و می‌گویند: تو مهدی منتظر نیستی؛ بلکه گستاخانه دروغ می‌گویی؛ تو سنّی و وهابی هستی و با احادیث اهل سنّت و جماعت با ما مجادله می‌کنی؛ ما از آل بیت حدیث حق داریم که دیده شدن آشکار خداوند را چه در دنیا و چه در آخرت، نفی می‌کند"

امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: آیا نمی‌بینید امام مهدی نمی‌تواند دهان شما را ببندد و خاموشتان نماید، مگر این که با آیات محکم کتاب که برای عالم و جاهلتان روشن باشند؛ با شما مجادله کند؟ و اگر بخواهید با آیات متشابه قرآن با من مجادله کنید؛ من تأویل آنها را می‌دانم و از محکمات کتاب خدا، این آیات را برایتان به صورت مفصل شرح خواهم داد تا در هیچ یک از آیات کتاب خداوند تناقضی پیدا نکنید. خداوند امام مهدی را نه از شیعیان قرار داده و نه از اهل سنّت که به برخی از آیات کتاب خدا ایمان دارند و نسبت به برخی آیات آن کافرند؛ هیهات هیهات....
به خداوند بزرگ قسم که شما قادر نیستید بر امام ناصر محمد یمانی غلبه کنید؛ نه با آیات محکم و نه با آیات متشابه کتاب؛ و من از صادقان هستم. من به تمام آیات کتاب خداوند چه محکم و چه متشابه ایمان دارم و می‌گویم:
{كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أولو الألْبَابِ} صدق الله العظيم [آل عمران:۷].
اما شما شیعیان و اهل سنت؛ به بخشی از کتاب ایمان داشته واز بخش‌های دیگر آن رومی‌گردانید حجت‌تان هم این است که تنها خداوند ازتأویل آنها باخبر است و از نزد خود برای آنها تأویل‌های زیادی می‌آورید وهيهات هيهات که امام مهدی از هوی و امیال شما پیروی نماید. بلکه احادیث شیطان را زیر پایم له می‌کنم و به رضایت اهل سنت و شیعه هیچ اهمیتی نمی‌دهم. اگر شیعیان درمورد " دیده نشدن آشکار خداوند"حق داشته باشند؛ اما می‌بینم بعضی از عقاید دیگرشان برخلاف حق است و از نزد خدا برهانی برای آن نیامده است و در آن مورد از اهل سنت پیروی می‌کنم؛ برای مثال درمورد عدم مبالغه درباره ائمه آل بیت و در این مورد، مانند اهل سنت و جماعت فتوا می‌دهم که گروهی از شیعیان که به جای خداوند، ائمه آل بیت را می‌خوانند به خدا شرک آورده‌اند. من اهل سنت را هم از شرک مبری نمی‌دانم ولی شرک آنها از شیعیان اثنی عشری کمتر است، در حالی که اکثر احادیث دروغ؛ نزد اهل سنت و جماعت است. ولی اعتقاد آنان در مورد عدم توسل به ائمه و اولیای الهی؛ به عقاید امام مهدی منتظر ناصر محمد یمانی؛ نزدیک‌تراست. اما متأسفانه اهل سنت هم با اعتقاد به شفاعت، همراه شیعیان به دام شرک افتاده‌اند؛ مگر کسانی که پروردگارم به آنان رحم کند. بدعت گزاران مذاهب و فرق دیگر نیز ایمان نیاورده‌اند مگر این که آن را با شرک آلوده کرده باشند.
آیا نمی‌بینید انصار امام مهدی حقّ؛ گروهی که محبوب خداوندند و محب او(یحبهم الله و یحبونه) می‌گویند:
[[ ای مهدی منتظر ناصر محمد یمانی؛ ما تو را تصدیق و باور کردیم و پیرو دعوت حق تو شدیم. ما شهادت می‌دهیم برای حب و قرب خداوند رقابت کنیم و خدا را تنها برای تو ندانیم و نگذاریم؛ ما همه بنده خداوندیم و خدا تنها مال تو نیست؛ بلکه تو هم مثل ما هستی. ما به شفاعت و رحمت تو در روز قیامت، روزی که مردم در برابر پروردگار عالمیان قرار می‌گیرند؛ امید نبسته‌ایم. بلکه ما با رحمت خداوند؛ از رحمت اماممان مهدی منتظر- که تصدیقش کرده و پیرو او شدیم- بی‌نیازیم؛ چرا که رحمت خداوند بیشتر است. و شهادت می‌دهیم رحمت امام مهدی کمتر از رحمت خداوند ارحم الراحمین است. چگونه خداوند ارحم الراحمین را رها کرده و به ناصر محمد یمانی یا جدّش محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- و یا هریک از انبیای دیگر الهی التماس کرده و درخواست رحمت کنیم؟ بلکه ما به رحمت خداوند ارحم الراحمین امید بسته‌ایم که اگر خدا بعد از مرگ در روز قیامت به ما رحم نکند؛ چه کسی بیش از خدا نسبت به ما رحیم خواهد بود؟ ما جز خداوند ولیّ و نصیری برای خود نمی‌یابیم]]
اینها کسانی هستند که با تمام وجود و از دل و جان انصار مهدی منتظرند و صلوات خدا و ملایکه و مهدی منتظر بر ایشان باد تا آنان را از ظلمات خارج و وارد عالم نور گرداند که خداوند نسبت به مؤمنان رحیم است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلَائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَكَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيمًا﴿٤٣﴾} صدق الله العظيم [الأحزاب].
مهدی منتظر بر آنان صلوات و سلام می‌فرستد؛ خداوندا گناهان آنان را بیامرز و از ایشان راضی شو و آنان را دوست بدار و به مقام قرب خود برسان و ایشان را از بهترین انسان‌ها و آفریده‌های خود و حبیبان پروردگارعالمیان قرار ده.... آنها بندگان تو هستند که در مناطق مختلف جهان پراکنده‌اند و حب خداوند آنها را گرد هم آورده و به شدت مشتاق تحقق سعادت درنفس پروردگارشان هستند تا با هدایت بندگانش؛ خدایشان مسرور شاد گردد؛ چون خداوند از توبه بنده‌اش به شدت مسرور و شادمان می‌گردد.
برای همین است که می‌بینید این دوست‌داران خدا(احباب الله) که با تمام وجود و با دل و جان پیرو امام مهدی هستند؛ حریصانه به دنبال هدایت تمام امت‌ هستند و-برای عذاب شدن آنها- عجله نکرده و می‌گویند:
[[ خداوندا برادران مسلمان ما را مورد مغفرت خود قرار ده چون آنها نمی‌دانند]]
و می‌گویند:
[[ ای خداوند عالمیان؛ چگونه محبان و دوستان تو در بهشتت شادمان سعادت‌مند باشند، در حالی که محبوب اعظم آنها به دلیل ظلمی که بندگان به خود کرده‌اند مسرور و شادمان نیست؟ هیهات هیهات؛ تو ما را برای این نیافریده‌ای؛ ما از تشکر تو از بندگانت که از آنان قبول کرده‌ای با جان ومالشان در برابر بهشت با تو معامله کنند استفاده نمی‌کنیم. ولی محبت ما به تو بیش از علاقه به بهشت تو است و به نعیم رضوانت قسم می‌خوریم که راضی نمی‌شویم تا زمانی که حبیب اعظم ما در نفسش راضی شود و متحسر و خشمگین نباشد؛ در غیر این صورت فایده اینها چیست؟ چگونه عاشق شاد باشد درحالی که معشوقش مانند او سعادت‌مند نیست؟ هیهات هیهات.. این رعایت قدر پروردگار نیست ! بلکه حق قدر تو زمانی بجا آورده شده که ما پیرو رضوان تو(نعیم اعظم) باشیم و آن را غایت خود بدانیم. نه این که از آن به عنوان وسیله رسیدن به بهشت استفاده کنیم؛ چون رضوان خداوند از نعیم بهشت تو بزرگ‌تر است" تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴿٧٢﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
و چون رضوان نفس خداوند نعیمی بزرگ‌تر از نعیم بهشت است؛ ما رضوان نفس خدا را غایت خود می‌دانیم نه وسیله‌ی تحقق بهشت جنت. چطور می‌توانیم از صفت شکر درنفس خداوند که در این فرموده خداوند آمده؛ استفاده کرده و رضوان خداوند و نعیم اعظم او را وسیله تحقق نعیمی کوچک‌تر قرار دهیم:
{وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ} صدق الله العظيم [الشورى:۲۳].
و اهالی بهشت می‌گویند:
{الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَكُورٌ} صدق الله العظيم [فاطر:۳۴].
ولی حزن از نفس دوست‌داران و احباب پروردگار عالمیان نمی‌رود مگراینکه حزن از نفس خداوند برود؛ چون امام مهدی منتظر به آنان فتوا داده است که خداوند ارحم الراحمین به خاطر بندگانی که رسولان پروردگار را تکذیب کردند و به خاطر گناهانشان هلاک شده و به آتش افتاده‌اند؛ در نفس خود متحسر و حزین است. پس دوست‌داران و احباب پروردگار عالمیان درمورد فتوای امام مهدی درباره تحسر خداوند ارحم الراحمین نسبت به بندگانی که به خود ظلم کرده و هلاک شده و وارد آتش شده‌اند؛ تدبر می‌کنند. اگر فتوا در مورد حزن در نفس خداوند درست باشد و شک و تردیدی در آن نباشد؛ با وجود این که خداوند به آنان هیچ ظلمی نکرده؛ بلکه خودشان رسولان خدا را تکذیب کرده و لذا به دلیل گناهانشان خداوند آنان را هلاک و سپس وارد آتش کرده است؛ با عذاب شدیدی که گرفتارش می‌شوند، خشم خدا خاموش می‌گردد و به دلیل وجود صفت ارحم الراحمینی در نفس خداوند؛ نسبت به آنان متحسر می‌شود. خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿٢٩﴾ يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ﴿٣٠﴾أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾} صدق الله العظيم [يس].
ولی خداوند با بهشت نعیم؛ حزن ساکنان بهشت را می‌زداید و آنها می‌گویند:
{الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَكُورٌ} صدق الله العظيم [فاطر:۳۴].
اما "بندگان نعیم اعظم"، من نمی‌دانم خداوند حزن‌شان را با نعیم بهشت خواهد زدود؟ بلکه این امر تنها زمانی رخ می‌دهد که حزن از نفس پروردگارشان برود و بندگان خود را مشمول رحمت خود فرماید؛ پس گمراهان می‌گویند:
{قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ}
و سپس حبیبان پروردگار عالمیان در پاسخ‌شان می‌گویند:
{قَالُوا الحقّ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ} صدق الله العظيم [سبأ:۲۳].
اینان صالحانی هستند که دوستان و حبیبان پروردگار عالمیان‌اند؛ همان قومی که خداوند در آیات محکم کتابش وعده آنها را داده و می‌فرماید:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴿٥٤﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
آری آنان نه از انبیا هستند و نه از شهدا؛ آنان از انبیا نیستند چون محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- آخرین رسول و نبی خداست. از شهدا هم نیستند چون حریص نیستند در راه خدا به شهادت برسند؛ آنها ارزو دارند تنها در صورتی که مجبور شوند در راه خدا به دست کفار کشته شده و یا کافران را بکشند. چون آرزوی آنان این است که خداوند آنان را سبب هدایت شدن امت به راه راست قرار دهد چرا که می‌دانند با کشتن کفار یا کشته شدن به دست آنان، سعادت در نفس پروردگار رخ نمی‌دهد؛ چون می‌دانند خداوند بیشتر دوست دارد آنان را سبب هدایت امت قرار دهد و برای همین آرزو می‌کنند چیزی که خدا دوست دارد و مورد رضای اوست، یعنی هدایت بندگان به صراط مستقیم؛ محقق شود. برای همین می‌بینید همانند محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- حریص هدایت تمام مردم عالم هستند. آنها حبیبان و دوست‌داران پروردگار عالمیان هستند که جهادشان؛ دعوت در راه خداست و در این راه از ملامت هیچ کس هراسی ندارند و برای حب و قرب به خداوند؛ با انبیا و رسولان خدا و مهدی منتظر رقابت می‌کنند و این رقابت را به انبیا و مهدی منتظر واگذار نمی‌نمایند. پس خداوند هم آنان را دوست دارد تا جایی که انبیا و شهدا به نزدیکی آنان به خداوند غبطه می‌خورند. تصدیق حدیث حق نبوی:
عن أبى مالك الأشعرى قال: كنت عند النبى صلى الله عليه وسلم، فنزلت عليه هذه الآية: {يا أيها الذين آمنوا لا تسألوا عن أشياء إن تبد لكم تسؤكم} [المائدة:101].. قال: فنحن نسأله إذ قال: [إن لله عبادا ليسوا بأنبياء ولا شهداء يغبطهم النبيون والشهداء بقربهم ومقعدهم من الله يوم القيامة].. قال: وفى ناحية القوم أعرابى فجثا على ركبتيه وارتمى بين يديه ثم قال: حدثنا يا رسول الله عنهم من هم؟ قال: فرأيت في وجه النبيّ صلى الله عليه وسلم البشر، فقال النبيّ صلى الله عليه وسلم: [هم عباد من عباد الله من بلدان شتى وقبائل شتى من شعوب القبائل لم تكن بينهم أرحام يتواصلون بها ولا دنيا يتبادلون بها يتحابون بروح الله يجعل الله وجوههم نورا ويجعل لهم منابر من لؤلؤ قدام الناس ولا يفزعون ويخاف الناس ولا يخافون]. رواه أحمد (5/341، 343) والبغوى فى شرح السنة (13/51) وقال محققه: وشهر بن حوشب مختلف فيه وله شاهد بنحوه من حديث ابن عمر أخرجه الحاكم فى المستدرك (4/170 ، 171) وصححه وأقره الذهبي وآخر من حديث أبي هريرة عند ابن حبان فى صحيحه (2508) وإسناده صحيح.
ترجمه‌ی حدیث:
ازأبو مالک اشعری نقل شده نزد النبى صلى الله عليه وسلم، بودم که ای آیه نازل شد: {يا أيها الذين آمنوا لا تسألوا عن أشياء إن تبد لكم تسؤكم} [المائدة:101]..از ایشان سؤال کردیم منظور چیست فرمود[ خداوند بندگانی دارد که از انبیا و شهدا نیستند ولی انبیا و شهدا به نزدیکی آنها به خدا و جایگاهشان در روز قیامت در نزد خدا؛ غبطه می‌خورند]گفت یکی ازصحرا نشینان به زانو افتاد و خود را در بین دستان پیامبر انداخت و پرسید یا رسول خدا از آنان برای‌مان می‌گویی؟ أبى مالك اشعرىگفت: چهره نبی الله صلی الله علیه و سلم روشن شد و النبيّ صلى الله عليه وسلم فرمود: آنها بندگانی از بندگان خداوندند که از کشورها و قبایل دور و پراکنده‌اند بین آنها خویشاوندی وجود ندارد تا آنها را به هم نزدیک کرده باشد؛ در امر دنیا نیز با هم ارتباط و معامله ندارند ولی محبت میان آنان با قدرت الله است؟ خداوند چهره های ایسان را نورانی کرده و در برابر مردم برای‌شان منابری ازمروارید قرار می‌دهدو وحشت زده نمی‌شوند؛ مردم در هراسند ولی آنان هراسناک نمی‌شوند] راویان: رواه أحمد (5/341، 343) والبغوى فى شرح السنة (13/51) وقال محققه: وشهر بن حوشب مختلف فيه وله شاهد بنحوه من حديث ابن عمر أخرجه الحاكم فى المستدرك (4/170 ، 171) وصححه وأقره الذهبي وآخر من حديث أبي هريرة عند ابن حبان فى صحيحه (2508) و اسناد آن صحيح است.
اینان؛ انصار مهدی منتظرناصر محمد یمانی؛ خالص‌ترین انسان‌ها وبهترین آفریده‌های خداوندند؛ با وجود اینکه از گناهکاران هستند ولی حبیبان پروردگار عالمیان‌اند و ازتوابین و مطهرین هستند و خدا آنان را دوست داشته و به خود نزدیک می‌کند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:


{إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ} صدق الله العظيم [البقرة:۲۲۲].
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخو البشر في الدم من حواء وآدم المهديّ المنتظَر عبد النّعيم الأعظم؛ الإمام ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36878

Admin
28-08-2016, 03:18 PM
- 44 -

الإمام ناصر محمد اليماني
16 - ربیع الأول - 1432 هـ
20 - 02 - 2011 مـ
۱-اسفند-۱۳۸۹ه.ش.
04:03 صبح
ــــــــــــــــــــــــ

ای علمای مسلمین! چرا از دعوت به حکمیت بر اساس کتاب خداوند، قرآن عظیم رومی‌گردانید؟

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على حبيبي و جدّي وقدوتي وأسوتي مُحمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- الأطهار والسابقين الأنصار من قبل الفتح والتمكين في الأولين وفي الآخرين وفي الملأ الأعلى إلى يوم الدين..
ای مردم «الأزفة» نزدیک شده‌است و هیچ کس جز خدا نمی‌تواند سختی‌های آن را برطرف سازد [اشاره به آیات کریمه سوره النجم: أَزِفَتِ الْآزِفَةُ ﴿٥٧﴾ لَيْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّـهِ كَاشِفَةٌ ﴿٥٨﴾]. ای علمای اسلام و امتشان! صاحب علم کتاب، بسیار از کار شما تعجب می‌کند! می‌گویم آیا شما از خردمندان هستید یا از بدترین جنبندگان که خداوند در مورد آنها در آیات محکم کتابش می‌فرماید:
{إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللَّـهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ ﴿٢٢﴾وَلَوْ عَلِمَ اللَّـهُ فِيهِمْ خَيْرًا لَّأَسْمَعَهُمْ وَلَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّوا وَّهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٢٣﴾}صدق الله العظيم [الأنفال]
شاید یکی از مسلمانان بخواهد بگوید: «ناصر محمد یمانی از خدا بترس؛ این آیه درمورد گروهی از اهل کتاب نازل شده و از آنها به عنوان بدترین جنبندگان یاد می‌شود چون به سوی حکمیت براساس کتاب محفوظ از تحریف؛ قرآن عظیم دعوت شدند ولی گروهی از اهل کتاب از دعوت به حکمیت براساس قرآن عظبم روگرداندند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّـهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٢٣﴾ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لَن تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَيَّامًا مَّعْدُودَاتٍ وَغَرَّهُمْ فِي دِينِهِم مَّا كَانُوا يَفْتَرُونَ ﴿٢٤﴾فَكَيْفَ إِذَا جَمَعْنَاهُمْ لِيَوْمٍ لَّا رَيْبَ فِيهِ وَوُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ﴿٢٥﴾}صدق الله العظيم [آل عمران]
و اما کتابی که از اهل کتاب خواسته شد در موارد اختلاف به حکمیت آن تن در دهند، کتاب خدا قرآن عظیم است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّ هَذَا الْقُرْآن يَقُصُّ عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ﴿٧٦﴾} صدق الله العظيم [النمل]»
امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ آنها می‌گوید: آیا نمی‌بینید که بدترین انسان‌های اهل کتاب، آنانی هستند که از دعوت به حکمیت براساس کتاب خداوند قرآن عظیم سرباز زدند؟ و سؤالی که مطرح می‌شود این است: چرا شما هم مانند آنها از دعوت به حکمیت براساس کتاب خدا قرآن عظیم سرباز می‌زنید؟ آیا از شیاطین بشر شده‌اید که سرسخت‌ترین دشمن خدا و رسولش و مهدی منتظرند و مردم را از پیروی از ذکر-قرآن- و حکمیت بر اساس آن و همچنین کافربودن نسبت به هر چه که در تورات و انجیل برخلاف قرآن است؛ باز می‌دارید؟ با این که تورات و انجیل هر دو از نزد خداوند آمده‌اند -مگر آن چه که بر خلاف آیات محکم قرآن عظیم باشد- اما این سؤال پیش می‌آید که چرا محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- از آنان دعوت نکرد بر اساس تورات و انجیل حکمیت کنند؛ با این که هردوی این کتاب‌ها از پروردگار عالمیان بودند؟ جواب را در آیات محکم قرآن عظیم و در این فرموده خداوند تعالی پیدا می‌کنید:
{وَإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقًا يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْكِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتَابِ وَمَا هُوَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ﴿٧٨﴾} صدق الله العظيم [آل عمران]
ای مردم؛ آیا نمی‌بینید؟ با آن که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم به تورات و انجیل ایمان داشت؛ ولی اهل کتاب را به حکمیت بر اساس این دو کتاب دعوت نکرد تا با مطالبی که به دروغ در این دو کتاب به خدا نسبت داده شده؛ در برابرش حجت باطل نیاورند. چون خداوند وعده نداده بود تورات و انجیل را از تحریف و دست‌کاری محفوظ نگاه دارد و برای همین هم این دو کتاب تحریف شده‌اند و تنها بخش کمی از آنها، همان چیزی است که خداوند نازل کرده است. امام مهدی هم از شما دعوت نمی‌کند براساس سنت نبوی حکمیت کنید، چون احادیث سنت نبوی هم از تحریف و دست‌کاری محفوظ نیستند و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُواْ مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَآئِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ} صدق الله العظيم [النساء:۸۱]
ای مردم؛ هدف از وارد کردن احادیثی در سنت بیان که از فرموده‌های محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم نیستند چیست؟ جواب را در آیات محکم کتاب و در این فرموده خداوند تعالی می‌یابید:
{أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يَشْتَرُونَ الضَّلَالَةَ وَيُرِيدُونَ أَن تَضِلُّوا السَّبِيلَ﴿٤٤﴾وَاللَّـهُ أَعْلَمُ بِأَعْدَائِكُمْ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَلِيًّا وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ نَصِيرًا ﴿٤٥﴾مِّنَ الَّذِينَ هَادُوا يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَاسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَيًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِي الدِّينِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانظُرْنَا لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَـٰكِن لَّعَنَهُمُ اللَّـهُ بِكُفْرِهِمْ فَلَا يُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٤٦﴾يَا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَكُم مِّن قَبْلِ أَن نَّطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَىٰ أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ وَكَانَ أَمْرُ اللَّـهِ مَفْعُولًا ﴿٤٧﴾}صدق الله العظيم [النساء]
ای مردم؛ بنگرید هدفشان از این کار چیست؛ آنها می‌خواهند شما را از راه حقّ پروردگارتان دور و به گمراهی بکشانند؛ فتوای خداوند در مورد اهداف آنان را در این فرموده خداوند تعالی پیدا می‌کنید:
{وَيُرِيدُونَ أَن تَضِلُّوا السَّبِيلَ﴿٤٤﴾وَاللَّـهُ أَعْلَمُ بِأَعْدَائِكُمْ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَلِيًّا وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ نَصِيرًا ﴿٤٥﴾مِّنَ الَّذِينَ هَادُوا يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا}صدق الله العظيم
آنها گروهی از یهودیان هستند که خداوند تعالی درموردشان می‌فرماید:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُواْ مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَآئِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ} صدق الله العظيم.
و اما خداوند هدف آنها را در‌آیات محکم کتابش برای‌تان بیان می‌فرماید:
{وَيُرِيدُونَ أَن تَضِلُّوا السَّبِيلَ﴿٤٤﴾وَاللَّـهُ أَعْلَمُ بِأَعْدَائِكُمْ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَلِيًّا وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ نَصِيرًا ﴿٤٥﴾مِّنَ الَّذِينَ هَادُوا يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا}صدق الله العظيم
از جمله‌ دروغ‌های آنان این است که امام مهدی و انصارش به مسجد الحرام پناه می‌برند و لشکری که برای جنگیدن با آنان حرکت کرده در منطقه البیداء به زمین فرو می‌رود و شما این دروغ را نشانه‌ی تصدیق مهدی منتظر می‌دانید؛ در حالی که همین دروغ باعث گمراه شدن "جهیمان" شد.
ای علمای مسجدالحرام! به خداوند قسم اگر امام مهدی منتظر حقّ پروردگارتان، از این دروغ‌هایی که شما تابع آن هستید؛ پیروی کند؛ باید با انصارم در کشورهای مختلف دنیا قرار بگذارم و در یکی از سال‌ها در زمان حج برایشان موعدی مقرر نمایم تا به صورت ناگهانی در مسجد الحرام حاضر شده و در حرم مکی خونریزی شود. اگر من مهدی منتظر حق نبودم؛ از روایات دروغی که از نظر عقل و منطق پذیرفتنی نیستند پیروی کرده و درست همان حادثه‌ای رخ می‌داد که برای "جهمیان" رخ داد و ارتش سعودی بر آنان غلبه کرد بدون این که خداوند این ارتش را در البیداء به زمین فرو ببرد؛ چنین اتفاقی اصلاً رخ نداد. اما به پروردگار عالمیان قسم می‌خورم که من از روایات دروغی که شما پیرو آنها هستید، تبعیت نمی‌کنم. حتی اگر از این روایات دروغتان پیروی می‌کردم، بازهم رضایت شما را به دست نمی‌آوردم والحمدُ لله ربّ العالمين.
ومتأسفانه پایگاه امام مهدی منتظر «منتديات البشرى الإسلاميّة» در کشورعربستان سعودی به ناحق و با ظلم و دشمنی مسدود شده است؛ از عزیزان من در هیئت علمای بزرگ عربستان سؤال می‌کنم جرم ما چیست؟ مگر نمی‌بینید که فتوا داده‌ و می‌گویم من امام مهدی ناصرمحمد یمانی برای شما به خداوند بزرگ قسم می‌خورم که تنها بعد از تصدیق امرم؛ در کنار مسجد الحرام ظاهر می‌شوم تا بیعت گرفته و خلافت را اعلان کنم؛ چون قبل از ظهور باید گفتگو کرد و بعد از تصدیق امرم، در کنار بیت العتیق حاضر خواهم شد؛آیا تعقل نمی‌کنید؟ برای چه از امام ناصر محمد یمانی و پیروانش می‌ترسید و پایگاه او را در سرزمینی که برای من مقدس و عزیز است و محل نزول وحی و این قرآن عظیم است، مسدود کرده‌اید؛ آیا از خدا نمی‌ترسید؟ اگر راست می‌گویید دلیلتان برای انسداد پایگاه امام مهدی ناصر محمد یمانی چیست؟ اگر بگویید:" ناصر محمد یمانی؛ پایگاهت را مسدود کرده‌ایم چون بر اساس فتوای خودت بیشترین انصار تو از مردم عرب غیور کشورعربستان سعودی هستند و می‌ترسیم مانند "جهمیان" عمل کنی". امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: اما امام مهدی حق پروردگارتان دروغ نمی‌گوید. چطور ممکن است که من به انصارم در کشورهای مختلف فتوا می‌دهم که ظهور مهدی منتظر در مسجد الحرام برای بیعت؛ به اذن خداوند بعد از تصدیق امرم اتفاق می‌افتد. چون گفتگو قبل از ظهور است و بعد از تصدیق از سوی اولیای متقیّ مسجد الحرام و هیئت علمای بزرگ آنها و به خصوص بعد از تصدیق آنها؛ مهدی منتظر در کنار بیت العتیق برای بیعت ظاهر می‌شود، چون آنها اولیای بیت العتیق هستند و امیدوارم خداوند ایشان را از متقیان قرار دهد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنْ أَوْلِيَاؤُهُ إِلا الْمُتَّقُونَ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ} صدق الله العظيم [الأنفال:۳۴].
لذا چرا از امام ناصر محمد یمانی و انصار متقیّ او که با فتوای حقّ امامشان مخالفت نمی‌کنند؛ می‌ترسید؟ ای قوم؛ اگرمن به شما دروغ بگویم و قبل از تصدیق امرم، در بیت العتیق ظاهر شده و همان کاری که "جهمیان" کرد را انجام دهم؛ چطور مردم مرا باور خواهند کرد؟ چطور ممکن است فتوا بدهم قبل از تصدیق از جانب اولیای مسجد الحرام، در آنجا حاضر نخواهم شد؛ ولی قبل از تصدیق به آنجا بیایم؟ این حجت شما بر علیه من خواهد بود؛ آیا تقوا نمی‌کنید؟
ای علمای اسلام و امت‌شان؛ به خدا قسم که امام مهدی ناصر محمد یمانی برای شما رحمت است چون به هیچ وجه از امیال و هواهای شما پیروی نمی‌کند. به خدا قسم که اگر از امیال شما وعلامت فرو رفتن در البیداء پیروی می‌کردم؛ از راه درست منحرف می‌شدم و مانند کاری که "جهیمان" کردند در مسجد الحرام خونریزی می‌شد و پناه برخدا که از جاهلان باشم. امام مهدی حقّ پروردگارتان تا زمانی که زنده است، از امیال شما پیروی نخواهد کرد و این شایسته او نیست؛ پس خود شاهد این امر باشید. من نیازی به رضایت شما ندارم تا به خاطر کسب آن از امیال شما پیروی کنم. بلکه من امام مهدی پیرو رضوان خدا هستم؛ نعیمی که از بهشت خداوند بزرگ‌تر است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَعَدَ الله الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنَ الله أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴿٧٢﴾} صدق الله العظيم [التوبة]
خداوند مراهدایت نموده تا پیرو رضوان او باشم؛ و تمام مردم عالم را به راه‌های سلامت و صلح جهانی میان مسلمان و کافر دعوت می‌کنم؛ چرا که به هدایت الهی؛ قرآن عظیم پای‌بند هستم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَيُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إلى صراطٍ مستقيمٍ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
ولی شما می‌خواهید مهدی منتظری بیاید که از امیال شما پیروی کرده و جا پای جای شما بگذارد و به احادیثی تمسک جوید که در سنت نبوی به دروغ به خدا و رسولش نسبت داده شده و نه عقل و منطق آنها را می‌پذیرد و نه کتاب خدا قرآن عظیم آنها را تصدیق می‌کند؛ آیا فکر نمی‌کنید؟ چگونه مهدی منتظر می‌تواند قبل از گفتگو و تصدیق امرش در کنار بیت العتیق برای بیعت حاضر شود؟ اما این که محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- به شما فتوا داده است که امام مهدی در کنار بیت العتیق برای بیعت ظاهر خواهد شد؛ به معنای آن است که قبل از بیعت، گفتگو انجام می‌شود؛ آیا نمی خواهید پند بگیرید؟ یا مگر در انتظار مهدی منتظری هستید که مسّ شیطان رجیم او را آشفته کرده و از کسانی باشد که ندانسته به خداوند نسبت می‌دهند؟ اکثر آنها پنهان و آشکار منتظر هستند تا مردم بیایند و به او بگویند تو مهدی منتظری و او بگوید نه نه من امام مهدی نیستم و مردم بیشتر اصرار کنند که او مهدی منتظر است؛ چون او مهدی منتظر بودن خود را رد می‌کند؛ سپس با او بیعت می‌کنند در حالی که ضعیف و ناتوان- تسلیم خواسته آنها -شده است. آیا این خزعبلات را عقل و منطق می‌پذیرد؛ البته اگر عقل خود را به کار گیرید! آیا متذکر نمی‌شوید؟
خلاصه این که در این بیان؛ مهدی منتظر انسان‌های خردمند را مورد خطاب قرارمی‌دهد و از ایشان دعوت می‌کند تا اگر می‌خواهند در طریق حق و مستقیم قرار گیرند؛ از ذکر محفوظ از تحریف پیروی کنند و بر آنان است نسبت به هرچه که مخالف آیات محکم قرآن عظیم باشد؛ کافر شوند. فرقی ندارد در تورات و انجیل باشد و یا در سنت نبوی؛ چون آیات محکم قرآن عظیم برهان حق کسانی است که مردم عالم را به سوی حق دعوت می‌کنند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ من ربّكم وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾} صدق الله العظيم [النساء].
این ریسمان محکم الهی است و خداوند به شما فرمان داده تا به آن بیاویزید و نسبت به هرچه که مخالف آن است کافر شوید؛ فرقی ندارد در تورات و انجیل باشد یا در سنت نبوی. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعاً وَلاَ تَفَرَّقُواْ}صدق الله العظيم [آل عمران:۱۰۳].
ریسمان و حبلی که خداوند دستور داده تا به آن پای‌بند بوده و نسبت به هرچه که مخالف آن است کافر شوید؛ چیست؟ جواب را در آیات محکم کتاب و در این فرموده خداوند تعالی پیدا می‌کنید:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ من ربّكم وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾} صدق الله العظيم [النساء]
و من امام مهدی منتظرناصر محمد یمانی، خداوند واحد قهار؛ تمام انصار و همه‌ی مسلمانان و کافران را به شهادت می‌گیرم که من امامی هستم که به ریسمان الهی و ذکری که در طول اعصار، از تحریف به دست شیاطین بشر محفوظ مانده است، پای‌بند هستم و در دوران گفتگو قبل از ظهور از شما دعوت می‌کنم بر اساس این ذکر حکمیت کرده و پیرو آن باشید؛ اگر به آن ایمان دارید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَهَذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ﴿١٥٥﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]
کسانی که با آیات محکم کتاب؛ قرآن عظیم مخالفت کرده وخود را هدایت شده هم می‌دانند؛ چه گمانی دارند؟ هیهات هیهات؛ چگونه کسی که از آن چه که برخلاف آیات محکم کتاب خدا قرآن عظیم است، پیروی می‌کند؛ می‌تواند به سوی حق هدایت شود؟ مگر محمد رسول الله به حق فتوا نداده است و ایشان صلوات و سلام بر او و خاندان مطهرش باد فرموده است:
[قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: يا عليّ إنها ستكون فتنة، فقلت: وما المخرج منها يا رسول الله؟. قال: كتاب الله عز وجل، فيه نبأ ما قبلكم وفصل ما بينكم وخبر ما بعدكم، وهو الفصل ليس بالهزل، من تركه من جبار قصمه الله، ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله، وهو حبل الله المتين وهو الذكر الحكيم وهو الصراط المستقيم وهو الذي لا تلتبس به الألسن ولا تزيغ به الأهواء ولا يخلق عن كثرة الرد، ولا يشبع منه العلماء ولا تنقضي عجائبه، وهو الذي لم يتناه الجنّ إذ سمعته أن قالوا: {إنا سمعنا قرآنا عجبا} من قال به صدق، ومن حكم به عدل، ومن اعتصم به فقد هدي إلى صراطٍ مستقيمٍ] صدق عليه الصلاة والسلام
[رسول الله صلى الله عليه وسلم فرمود: یا علی؛ فتنه‌ای خواهد آمد. گفت: راه خروج از آن چیست یا رسول الله؟ رسول الله پاسخ داد: کتاب خداوند عزوجل که خبر گذشته و حال و آینده در آن است. این کتاب سخن فیصله دهنده و حرف آخر است و شوخی نیست. هر جباری که آن را رها کند؛ خداوند او را درهم می‌شکند و هرکس هدایت را در غیر آن بجوید؛ خداوند گمراهش می‌کند. این حبل متین الهی و ذکر حکیم و صراط مستقیم است زبانها بدان‌ التباس‌ و ابهام‌ پيدا نمي‌كنند هواها با آن‌ به‌ كجي‌ و انحراف ‌نمي‌گرايند، و با وجود بسياري‌ تكرار كهنه‌ نمي‌شود ، علما از آن‌ سير نمي‌شوند، و عجايب‌ و شگفتي‌هاي‌ آن‌ به‌ پايان ‌نمي‌آيد و قرآن‌ است‌ كه‌ چون‌ جنيان‌ آن‌ را شنيدند، بي‌درنگ‌ گفتند: (ما قرآن‌ عجيبي‌ را شنيديم‌ كه‌ به‌ سوی رشد راه‌ مي‌نمايد) «جن‌/2 ـ 1». و هر كس‌ به‌ قرآن‌ سخن‌ گفت‌، راست‌ گفت‌ و هرکس بر اساس آن حکم کرد؛ به عدالت رفتار کرد و هرکس به آن آویخت؛ به‌سوي‌ راه‌ راست‌ هدايت‌ شد».]
ولی با وجود این که این حدیث بی شک و تردید حق است؛ از آن پیروی نمی‌کنید! ای مردم؛ چرا به سوی کتاب خدا و سنت حق رسولش بازنمی‌گردید؟ راه هدایت شما چیست؟ بسیاری از عقاید شما بر خلاف کتاب خدا و سنت حق رسول اوست. ای امت اسلام! شما را چه می‌شود؟ چرا از کسی که شما را به سوی حقّ آمده از نزد پروردگارتان دعوت می‌کند؛ پیروی نمی‌کنید؟ آیا منتظرید علمای بزرگ و مفتیان کشورها و خطبای منابر آن را تأیید کنند؟ اما شما که بیان حق قرآن عظیم را می‌فهمید؛ کتابی که امام مهدی ناصر محمد یمانی از آن برای شما حجت می‌آورد؛ امامی که به اذن خداوند قرآن عظیم را به گونه‌ای برایتان بیان می‌کند که عالم و جاهل بتوانند درک کنند. سکوت علما و خطبای منابر شما به دلیل این است که امام مهدی دربرابرشان حجت اقامه کرده است. والله که اگر در بیانات او به اندازه سر سوزنی نقص پیدا کرده بودند؛ کوتاه نیامده و به شدت با من جدال می‌کردند و فریاد زده و سر و صدا راه می‌انداختند. ولی هیهات هیهات؛ کسی نیست که از قرآن عظیم با امام مهدی مجادله کند و من به حق بر او غلبه نکنم. من راست می‌گویم و این تحدی از روی غرور نیست بلکه حقّ آمده از نزد پروردگار عالمیان است.
گرچه ابوحمزه بعد از این که برایش روشن شد امام ناصر محمد یمانی مردم را به سوی حق دعوت کرده و راه راست را نشان می‌دهد، تلاش کرد از راه اینترنت جهانی؛ نور خدا را خاموش کرده و مردم را از پیروی از او بازدارد. اما جرأت نکرد با امام مهدی ناصر محمد یمانی مباهله کند؛ چون اگر ابوحمزه مانند محمودی از گمراهان بود، با من مباهله می‌کرد؛ گمراهان(الضالین) تصور می‌کنند اعمالشان نیک است؛ اما سعی‌ و تلاششان در دنیا به هدررفته؛ ولی کسانی که مورد غضب خداوندند(المغضوب علیهم) برخی منافقینی هستند که در ظاهر خود را مؤمن نشان می‌دهند ولی کفر و مکر خود برای بازداشتن مسلمانان و تمام بشریت از پیروی از ذکر-قرآن- را پنهان می‌کنند. آنها به شدت تلاش می‌کنند مردم به حکمیت بر اساس کتاب خدا رونیاورند. آنها همان کاری را می‌کنند که اصحاب‌شان در زمان جدم محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- می‌کردند و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْاْ إِلَىَ مَآ أَنزَلَ اللّهُ وَإِلَى الرّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنَافِقِينَ يَصُدّونَ عَنكَ صُدُوداً﴿٦١﴾} صدق الله العظيم [النساء].
این همان کاری است که ابوحمزه محمود مصری در دوران برانگیخته شدن مهدی منتظرناصر محمد یمانی انجام داده و شب و روز و به شدت سعی می‌کند مردم را از پیروی از ذکر و حکمیت بر اساس آن بازدارد. او و همراهانش بدون خستگی تلاش می‌کنند از هر وسیله و راهی استفاده کنند تا مردم را از دعوت امام مهدی ناصر محمد یمانی دور و منحرف کنند؛ چرا که نمی‌خواهند دعوت امام مهدی ناصر محمد یمانی محقق شود. امامی که مردم را به سوی کتاب خدا قرآن عظیم و تمسک به محکمات آن و حکمیت براساس آن دعوت می‌نماید و ازآنها می‌خواهد نسبت به هرچه که بر خلاف آیات محکم آن است کافر شوند؛ فرقی ندارد در تورات و انجیل باشد یا در سنت نبوی. اما مسلمانان واقعی که تسلیم پروردگارشان شده‌اند خواهند گفت: شنیدیم و اطاعت کردیم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَن يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴿٥١﴾} صدق الله العظيم [النور].
اما در کتاب خداوند، کسانی که از جنس ابوحمزه هستند را چنین می‌یابید:
{مِنَ الَّذِينَ هَادُوا يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا}صدق الله العظيم [النساء:۴۶].
یعنی به قرآن ایمان دارند ولی به دعوت به حکمیت بر اساس قرآن و تبعیت از آن پاسخ نمی‌دهند. برای اینان ولی و نصیری جز خدا نیست و او بین من و آنها به حق حکم خواهد کرد و خداوند اسرع الحاسبین است.

وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخوكم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36879

Admin
29-08-2016, 08:38 AM
- 45 -
الإمام ناصر محمد اليماني
18 - ربیع الأول - 1432 هـ
22 - 02 - 2011 مـ
۳-اسفند-۱۳۸۹ه.ش.
05:56 صبح
ـــــــــــــــــــــــ

تعصب مذهبی را رها کنید که امری باطل است و خداوند برای آن برهانی نازل نفرموده است...

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وجميع المُسلمين..

برادر گرامی و محترم عبدالعزیز زلعاط الیمانی؛ امام مهدی ناصر محمد یمانی تو را به خاطر خداوند دوست دارد؛ و دوست ندارم به اهل سنت عیب گرفته و به آنان بگویی شیعیان از شما هدایت یافته‌تر هستند؛ حاشالله. نه به سمت شیعیان کوچک‌ترین تمایلی داشته باش و نه به سمت اهل سنت. بلکه شیعیان، اهل سنت و تمام مذاهب اسلامی را مورد خطاب قرار بده، چون همگی آنها دین را پراکنده کرده و فرقه‌فرقه شده‌اند و هر گروهی به داشته‌های خود خرسندند؛ بدون این که آن را در معرض قضاوت آیات محکم کتاب قرار دهند تا ببینند آیا آن چه که دارند از نزد خداوند آمده یا خیر. عبدالعزیز بگو: ای جماعت شیعیان و اهل سنت و تمام مذاهب اسلامی؛ از خدا بترسید و از کسانی که دین را پراکنده و گروه گروه شدند پیروی نکنید و فرمانی را که خداوند در آیات محکم کتابش به شما داده را به یاد داشته باشید که می‌فرماید:
{كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ﴿١٠٣﴾ وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿١٠٤﴾ وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ البيّنات وَأُولَٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿١٠٥﴾} صدق الله العظيم [آل‌ عمران].

عبدالعزیز محترم و مکرم؛ دیگر این را تکرار نکن! آیا نمی‌دانی انصار مهدی ناصر محمد یمانی از اهل سنت و شیعیان و مذاهب و فرقه‌های اسلامی هستند ولی از تعدد مذهبی در دین خدا پاک شده و خداوند قلب‌های آنان را به هم نزدیک کرده و به نعمت خود شیعه و سنی آنها با هم برادر شده‌اند. هر کس از امام مهدی منتظر ناصر محمد یمانی پیروی می کند؛ باید قلب خود را از تعصب‌های جاهلی پاک کند و از کسانی که به دنبال فرقه‌گرایی دینی هستند نباشد. بلکه باید تلاش کند تا مسلمانان را دور هم جمع کرده و صفوفشان را متحد سازد؛ تفرقه را از آنان دور کرده و قدرت و شوکتشان را به آنان بازگرداند. تعصب مذهبی را رها کنید؛ این امری باطل است که خداوند برای آن برهانی نازل نفرموده است. آیا تنها دلیل ذلت و ناتوانی مسلمانان، تفرقه و گروه گروه شدن و پراکندگی آنها نیست که آن هم حاصل مخالفت با فرمان پروردگارشان در آیات محکم کتاب است که می‌فرماید:

{وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ} صدق الله العظيم [الأنفال: ٤٦]

ولی شما به نزاع با یک‌دیگر پرداخته و شکست خورده‌اید. شوکتتان ازبین رفته و حالتان چنین است که می‌بینید و به گروه‌ها و احزاب مختلف تقسیم شده و هریک به داشته خود خرسندید. امام مهدی را با این فرقه‌ها کاری نیست؛ مگر احکام قرآن عظیم را به پا دارند و به فراخوان کسی پاسخ دهند که آنها را به حکمیت بر اساس آیات محکم قرآن عظیم کدعوت می‌کند؛ اگر به قرآن ایمان دارند.


وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخوكم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36880

Admin
29-08-2016, 04:55 PM
- 46 -
الإمام ناصر محمد اليماني
19 - ربیع الأول - 1432 هـ
23 - 02 - 2011 مـ
۴-اسفند-۱۳۸۹ه.ش.
11:30 بعد از ظهر
ـــــــــــــــــــــــ
احادیث «حکمت» موافق با قرآن عظیم است و کوچک‌ترین اختلافی با آن ندارد....

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- وجميع المُسلمين..
جناب محمودی! امام مهدی ناصر محمد یمانی منکر احادیث سنت نبوی نیست؛ مگر چیزی که بر خلاف آیات محکم قرآن عظیم باشد. و اما حدیثی که با آن چه که در قرآن آمده اختلاف ندارد را به عقل و منطق بسپارید، چون اگر حق باشد؛ عقل و منطق آن را تصدیق می‌کند. در این باره برایت مثالی می‌آورم؛ حدیثی از محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم که می‌فرماید:
[لولا أن أشق على أمتي لأمرتهم بالسواك عند كل صلاة]. صدق عليه الصلاة والسلام.
[ اگر برای امتم مشکل ( سخت ) نمی‌شد به آنها دستور می‌دادم قبل از هر نماز مسواک بزنند].
و این از احادیث حکمت است که از نزد خداوند آمده است؛ چون این خداوند است که کتاب و حکمت را به رسولش یاد می‌دهد و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ أَنْ يُضِلُّوكَ وَمَا يُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَضُرُّونَكَ مِنْ شَيْءٍ وَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا﴿١١٣﴾} [النساء]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ ءَايَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ﴿١٥١﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
و از جمله احادیث حکمت، فرموده ایشان [علیه الصلاة و السلام] در مورد اسم محمد و همراهی و هم‌پوشانی آن با اسم امام مهدی است. پس بیان حق حدیث محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم [يواطئ اسمه اسمي]، را به شما یاد دادیم و برایتان روشن شد که حکمت از «تواطؤ» اسم محمد با اسم امام مهدی ناصر محمد چیست. چون خداوند امام مهدی را به عنوان رسولی جدید برنمی‌انگیزد؛ بلکه خدا او را برای یاری و نصرت محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم برمی‌انگیزد و برای همین هم ما با همان چیزی برای شما حجت می‌آوریم که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم با آن برای مردم حجت می‌آورد و به حق از آیات محکم کتاب خدا و سنت حق رسولش برایتان حجت و دلیل می‌آوریم. ناصر محمد یمانی فتوا نداده است که احادیث نبیّ را قبول ندارد؛ ما تنها احادیثی را رد می‌کنیم که با آیات محکم کتاب تناقض داشته و برخلاف آن باشند.
ومی‌بینید احادیث حکمتی که خداوند به رسولش یاد داده؛ هیچ یک در تناقض با عقل و منطق نیستند. شرط این نیست که حتماً برای تمام احادیث نبوی؛ برهانی آشکار از آیات محکم قرآن وجود داشته باشد؛ چون احادیث حق نبیّ یا باید موافق قرآن عظیم باشند و یا با آن مخالفت نداشته باشند. اما احادیثی که در تناقض با قرآن عظیم باشند؛ باطل بوده و از نزد خدا نیامده‌اند. اما احادیث حکمت نیز از نزد خداوند آمده‌اند، چون خداوند کتاب و احادیث حکمت را به رسولانش می‌آموزد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ ءَايَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ﴿١٥١﴾} صدق الله العظيم [البقرة].

محمودی می‌دانم شیطانی رجیم در تو لانه کرده است؛ چون از کسانی هستی که به ناحق تلاش در ابطال آیات خدا دارند؛ تو از کسانی هستی که خداوند در آیات محکم کتابش درمورد آنان فرموده است:

{وَالَّذِينَ يَسْعَوْنَ فِي آيَاتِنَا مُعَاجِزِينَ أُوْلَئِكَ فِي الْعَذَابِ مُحْضَرُونَ﴿٣٨﴾} صدق الله العظيم [سبأ].
می‌بینم از کسانی هستی که خداوند در آیات محکم کتابش درمورد آنان می‌فرماید:

{إِنَّ الَّذِينَ حَقَّتْ عَلَيْهِمْ كَلِمَتُ رَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿٩٦﴾وَلَوْ جَاءَتْهُمْ كُلُّ آيَةٍ حَتَّىٰ يَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ ﴿٩٧﴾} صدق الله العظيم [يونس].

جناب محمودی؛ تو که خود را از امام ناصر محمد یمانی داناتر و عالم‌تر می‌پنداری؛ اگر راست می‌گویی چرا قبل از این ازعلمای مسلمین دعوت نکردی تا میان آنان براساس کتاب خداوند قرآن عظیم حکمیت کنی؛ تا درموارد اختلاف - با کتاب خداوند- میانشان حکمیّت نمایی و صفوفشان را متحد ساخته و وحدت کلمه میانشان ایجاد نموده و از آنها امتی واحد بسازی که در راه راست -صراط مستقیم- گام بردارند؟ ولی هیهات هیهات؛ به خدا قسم می‌بینم ازکسانی هستی که ندانسته به خداوند نسبت داده و هم خود و هم امتشان را با سخنانی که ندانسته به خدا نسبت داده‌اند؛ گمراه می‌سازند.

و اما درمورد شکایتت که گفته‌ای ورود تو به پایگاه امام مهدی ناصر محمد یمانی ممنوع شده تا در مواردی که علمای مسلمین را به آن دعوت می‌کند نتوانی بر علیه او حجت بیاوری؛ می‌گوییم: بیا و در برابر امام مهدی ناصر محمد یمانی حجت حق بیاور؛ درباره تمام موارد مطروحه بین من و علمای امت در مسایل مربوط به دین اسلام و در مواردی که گرفتار اختلاف هستند؛ حکم حق را بیاور. این مأموریت من است. اما تو می‌خواهی ما از مسیر گفت‌وگوی دینی که هدف آن یک‌ پارچه کردن صف مسلمانان است خارج شده و به مسیری که ربطی با گفت‌وگو دینی ندارد وارد شویم. اما خداوند مرا برانگیخته تا عقاید مسلمانان و تمام مردم جهان را اصلاح کنم و باید تمرکز اصلی دعوت حقّ مهدی بر این امر باشد. اگر خداوند در علوم دینی بر علمای مسلمین برتری داده و دانش بیشتری به تو عنایت نموده است و تو را امام کریم مردم و علمای مسلمین قرار داده تا در موارد اختلاف میانشان حکم کنی؛ برای این ادعا دلیل و برهان بیاور؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
{قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ} [البقرة:۱۱۱].

و خداوند تعالی می‌فرماید:
{قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الحقّ فَهُم مُّعْرِضُونَ} صدق الله العظيم [الأنبياء:۲۴].
درحال حاضر گفتوگوی ما در مورد علوم دینی اولیه‌ای است که به نفع مسلمانان باشد تا به راه راست -صراط مستقیم- بازگردند و نمی‌خواهیم از این مسیر خارج شویم. مگر این که مهدی منتظر ببیند یکی از شما کلام خدا را از موضع مورد مقصود خداوند تحریف می‌کند که در اینجا مجبورش می‌کنید و باید از حدود دین دفاع کند و با بیان حق آن آیه؛ جلوی آن فرد را بگیرد. و اگر ببینم سخنش حق است؛ شایسته من نیست که حق را انکار کنم و یا غرور و تعصب مرا به گناه بکشد. بلکه ما منطق حق هر کس را که به حق سخن بگوید تصدیق می‌کنیم و کسی که نسبت باطل به خدا بدهد؛ با حق بر سر آن باطل می‌کوبیم تا نابود شود[اشاره به آیه کریمه سوره الأنبیاء: بلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ ۚ وَلَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ ﴿١٨﴾] و بازگشت امور به سوی خداوندی است که از چشم‌های خیانت‌کار و رازهای پنهان در سینه‌ها آگاه است. خداوند کسانی را که از آیات محکم کتابش روبرمی‌گردانند و نمی‌خواهند از حق آمده از نزد پروردگارشان تبعیت کنند؛ آگاه است. به نظرم می‌آید جناب محمودی تو هم مانند محمود أبو حمزه از کسانی هستی که تلاش می‌کنند مردم از آیات کتاب بازمانده و از آن پیروی نکنند؛ کسانی که خداوند تعالی در آیات محکم کتابش درمورد ایشان می‌فرماید:

{سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُواْ يَصْدِفُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۱۵۷].
وبه تو خبر می‌دهم که امام مهدی ناصر محمد یمانی هنوز بیانات حق زیادی درباره‌ی آیات کتاب در چنته دارد و همان طور که پروردگارم به من آموخته، ما با مهم‌ترین آنها شروع کرده‌ و سپس سراغ موارد مهم می‌رویم و مهدی منتظر مانند انبیا به عنوان بشیر و نذیر برانگیخته شده و خداوند او را با همان هدفی برانگیخته که انبیا و مرسلین را برمی‌انگیخت. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ﴿٤٨﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]،


و امکان ندارد با قرآن با من مجادله کنید؛ و من به اذن خداوند علیم و حکیم، سخن حقّ و بهترین تفسیر را برایتان نیاورم.
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
دشمن شياطين بشر؛ المهديّ المنتظَر الإمام ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36881

Admin
31-08-2016, 05:49 PM
- 47 -
الإمام ناصر محمد اليماني
19 - ربیع الأول- 1432 هـ
23 - 02 - 2011 مـ
۴-اسفند-۱۳۸۹ه.ش.
02:41 صبح
ــــــــــــــــــــ

بيان در مورد درخواست مباهله‌ی مکتوب بین امام مهدی و ابوحمزه محمود مصری...


بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله وآله الأطهار، والصلاة والسلام على جميع الرسل من الله إلى الجنّ والإنس وآلهم الأطهار والتابعين لرسل ربّهم من الجنّ والإنس ولا نُفرق بين أحداً من رُسله ونحنُ لهُ مُسلمون.

السلام عليكم ورحمة الله وبركاته به تمام عزیزانی که تنها درجستجوی حق هستند و چیزی جز حق نمی‌خواهند؛ کسانی که اگر راه حق را بشناسند؛ آن را درپیش می‌گیرند. اما ذریه‌ی شیاطین بشر، کسانی هستند که با دیدن حق؛ آن را انتخاب نکرده و بعد از روشن شدن حق، به صورت شبانه روزی تلاش می‌کنند، نور خداوند را خاموش سازند؛ پس خداوند از آنان خشمگین است و آنها را لعنت کرده و وعده عذاب بزرگی را به آنان می‌دهد. ابوحمزه محمود مصری و افراد همانند او از این گروه هستند. او از آنجایی که یقین دارد امام ناصرمحمد یمانی به حق و بی شک و تردید امام مهدی منتظراست؛ به مبارزه سختی بر علیه دعوت امام مهدی ناصر محمد یمانی پرداخته و شبانه روز تلاش می‌کند مردم را از پیروی از این دعوت بازدارد و می‌خواهد نور خداوند را خاموش سازد ولی خداوند نور خود را کامل کرده و به انجام می‌رساند، ولو این که مجرمان از ظهور آن خرسند نباشند. برای همین هم می‌بینید که امام مهدی ناصر محمد یمانی نتیجه‌ی درخواست مباهله‌ی کتبی بین خود و ابوحمزه مصری را اعلان کرده و قبلا به شما فتوا دادیم او به هیچ وجه جرأت ندارد مباهله کند و تأکید کردیم او هیچ گاه جرأت نمی‌کند قدم پیش گذاشته و با امام ناصر محمد یمانی به حق مباهله‌ی کتبی کند. گفتیم او برای فرار از مباهله با امام مهدی ناصر محمد یمانی؛ برای این کار شروطی از نزد خود قایل خواهد شد که خداوند برای آنها برهانی نازل نفرموده است. سپس حق برایتان روشن شد و أبو حمزه از مباهله فرار و شانه خالی کرد.
سؤالی که مطرح می‌شود این است: امام ناصر محمد یمانی از کجا می‌دانست ابوحمزه محمود مصری از مباهله فرار خواهد کرد؟ و جواب: چون من می‌دانم ابوحمزه از شیاطین بشر است، از کسانی است که اگر مهدی منتظر حق پروردگارشان را بشناسند؛ به شدت تلاش می‌کنند مردم را از پیروی از دعوت او بازدارند. خداوند تعالی در آیات محکم کتابش درباره‌ی او و امثال او می‌فرماید: {ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَرِهُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ﴿٩﴾} صدق الله العظيم [محمد].

برای همین هم می‌بینید که ابوحمزه مصری از هر راه و حیله‌ای استفاده می‌کند تا مردم را از پیروی از قرآن عظیم بازدارد؛ قرآنی که امام مهدی ناصر محمد یمانی مردم را به پیروی از آن و کافر شدن نسبت به هر چه که برخلاف آن است -فرقی ندارد در تورات وانجیل باشد یا در سنت نبوی- فرا می‌خواند و از آنجا که ابوحمزه از کسانی است که از حق نازل شده از نزد خداوند کراهت دارند؛ برای همین می‌بینید مردم را از پیروی از امام مهدی که پیرو قرآن عظیم است بازمی‌دارد. چون ابوحمزه می‌داند دعوت او به سوی کتاب خدا قرآن عظیم، مردم را به راه راست -صراط مستقیم -هدایت کرده و آنان را از ظلمات خارج و به عالم نور خواهد برد؛ همان طور که محمدٌ رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- پیروان خود را از تاریکی به نور برد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ ربّهم إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ} [إبراهيم:۱].
تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{إِنَّ هَذَا الْقُرْآن يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرً﴿٩﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].

و خداوند قرآن عظیم را مرجع و حکم و مهیمن بر تورات و انجیل قرار داده است؛ و حکم اختلافات اهل کتاب را در قرآن آورده است. خداوند برای آنان بخش‌هایی ازانجیل و تورات را که پنهان شده بودو همچنین مطالبی که توسط شیاطین بشر به انجیل و تورات اضافه و دستکاری شده‌ بود را روشن ساخت . برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيرًا مِّمَّا كُنتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَعْفُو عَن كَثِيرٍ قَدْ جَاءَكُم مِّنَ اللَّـهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ ﴿١٥﴾يَهْدِي بِهِ اللَّـهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم [المائدة].

به فرموده خداوند تعالی بنگرید:
{يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إلى صراطٍ مستقيمٍ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم،
اما ابوحمزه مصری نمی‌خواهد از این قرآن عظیم پیروی نماید و حاضر به حکمیت بر اساس آن نیست چون از گروهی است که مورد غضب خدا قرار گرفته‌اند و از رضوان خدا ناخرسند هستند و از آنچه که باعث خشم خدا می‌گردد پیروی می‌کنند؛ از کسانی که خداوند تعالی درموردشان می‌فرماید:
{ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا مَا أَسْخَطَ اللَّهَ وَكَرِهُوا رِضْوَانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ﴿٢٨﴾} صدق الله العظيم [محمد].
خداوند امام مهدی را برانگیخته تا با قرآن عظیم مردم را از تاریکی به نور ببرد و با بیان حق قرآن مجید؛ آنان را به راه خداوند العزیز و حمید هدایت نماید و مانند محمّد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- آن را برای مردم بیان نماید و آن چه را که نمی‌دانند به آنان بیاموزد؛ ولی ابوحمزه محمود مصری از کسانی است که خداوند در آیات محکم کتابش در موردشان می‌فرماید:
{ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَرِهُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ}
او در ظاهر خود را مؤمن نشان می‌دهد ولی کفر و مکر خود را پنهان می‌کند تا با استفاده از احادیثی که از نزد خدا نیامده و به دروغ به رسول خدا عليه الصلاة والسلام نسبت داده شده؛ مردم را از پیروی از بیان حق ذکر -قرآن- بازدارد. او می‌گوید از اهل سنت است، اما از آنان نیست چون اهل سنّت و جماعت اگر برایشان روشن شود حق چیست؛ پیرو آن می‌گردند. تاکنون اغلب انصار امام مهدی ناصر محمد یمانی از اهل سنّت و جماعت هستند. اما أبو حمزه محمود مصری نه از اهل سنّت و جماعت است و نه ازشیعیان؛ او نه از کافرانی که از حق بی‌خبرند و نه از گمراهانی (الضالین) که با وجود این که بنا به تصور خودشان راه درستی را در پیش گرفته‌‌اند؛ اما تلاششان در دنیا به هدر رفته است! او از هیچ یک از این گروه‌ها نیست، بلکه از مغضوبینی است که خداوند تعالی موردشان می‌فرماید:
{وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لَا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الْغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا} صدق الله العظيم [الأعراف:۱۴۶].
به خدا قسم؛ اگر ابوحمزه ببیند ناصر محمد یمانی به ناحق به خدا نسبت دروغ داده و به شفاعت بنده درپیشگاه رب المعبود باور دارد و درمورد انبیا و رسولان الهی مبالغه کرده و "وسیله" برای رسیدن به حب و قرب خداوند را مختص انبیا و رسولان کرده و صالحان را از آن محروم می‌داند و معتقد است انبیا و رسولان در پیشگاه خداوند دریوم الدین شفاعت او را خواهند کرد؛ در این صورت ابوحمزه امام ناصر محمد یمانی را به دوستی گرفته و خلیل خود می‌داند و شهادت می‌دهد امام ناصر محمد یمانی؛ مهدی منتظر است. چون می‌داند اگر ناصر محمد یمانی مردم را به شرک به خدا و مبالغه درمورد انبیا و رسولان خدا و شفاعت انبیا و رسولان درپیشگاه خدا دعوت کند؛ مهدی -حق -نیست. اما ابوحمزه محمود مصری دریافته که امام ناصر محمد یمانی نسبت به عقیده‌ی شفاعت بنده در پیشگاه رب المعبود کافر است وهمانند انبیا ورسولان الهی به مردم هشدار می‌دهد تا نسبت به این باور که بنده در درگاه رب المعبود شفاعتشان را می‌کند؛ کافر شوند و با امید به رحمت خداوند؛ خود را از رحمت انبیا و اولیای خدا که به اندازه پروردگار رحیم نیستند؛ بی‌نیاز بدانند. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُواْ إِلَى ربّهم لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلاَ شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ﴿٥١﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
امام مهدی منتظر هم؛ کسانی را که از پروردگارشان خوف دارند انذار می‌کند که جز خداوند در یوم الدین شفیع و ولیّ نخواهند داشت و هرکس ظلم کند؛ خداوند طعم عذابی شدید را به او می‌چشاند و انبیا و اولیای خدا نمی‌توانند در برابر خداوند به کار او بیایند. خداوند ازانبیا سؤال می‌کند: آیا شما بندگانم را از راه درست منحرف کرده و آنان را از طلب "وسیله" به سوی پروردگار محروم و آن را منحصر به خود کردید و وعده دادید که برای گناهانشان در برابر پروردگارشان شفاعت خواهید کرد؟ جواب تمام انبیا و اولیای الهی این است:
{مَا كَانَ يَنبَغِي لَنَا أَن نَّتَّخِذَ مِن دُونِكَ مِنْ أَوْلِيَاء وَلَكِن مَّتَّعْتَهُمْ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى نَسُوا الذِّكْرَ وَكَانُوا قَوْمًا بُورًا} صدق الله العظيم [الفرقان:۱۸].
آنها شفاعت برای مؤمنان در پیشگاه خداوند را نفی و تکذیب می‌کنند و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ فَيَقُولُ أَأَنتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبَادِي هَـٰؤُلَاءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ ﴿١٧﴾قَالُوا سُبْحَانَكَ مَا كَانَ يَنبَغِي لَنَا أَن نَّتَّخِذَ مِن دُونِكَ مِنْ أَوْلِيَاءَ وَلَـٰكِن مَّتَّعْتَهُمْ وَآبَاءَهُمْ حَتَّىٰ نَسُوا الذِّكْرَ وَكَانُوا قَوْمًا بُورًا ﴿١٨﴾فَقَدْ كَذَّبُوكُم بِمَا تَقُولُونَ فَمَا تَسْتَطِيعُونَ صَرْفًا وَلَا نَصْرًا وَمَن يَظْلِم مِّنكُمْ نُذِقْهُ عَذَابًا كَبِيرًا ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [الفرقان]
به فرموده خداوند تعالی بنگرید:
{فَقَدْ كَذّبُوكُمْ بِمَا تَقُولُونَ فَمَا تَسْتَطِيعُونَ صَرْفاً وَلاَ نَصْراً وَمَن يَظْلِم مّنكُمْ نُذِقْهُ عَذَاباً كَبِيراً} صدق الله العظيم؛
یعنی ای جماعتی که معتقدید اولیای الهی در پیشگاه پروردگار، برای گناهان بندگان شفاعت می‌کنند؛ آنها شما را تکذیب کردند:
{فَقَدْ كَذّبُوكُمْ بِمَا تَقُولُونَ فَمَا تَسْتَطِيعُونَ صَرْفاً وَلاَ نَصْراً وَمَن يَظْلِم مّنكُمْ نُذِقْهُ عَذَاباً كَبِيراً} صدق الله العظيم؛
چون خداوند محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- و تمام انبیا و رسولان خود را بر انگیخته تا به مردم درمورد عقیده‌ی شفاعت اولیای الهی در پیشگاه خداوند؛ هشداردهند و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُواْ إِلَى ربّهم لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلاَ شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ﴿٥١﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]
پس ابوحمزه محمود مصری و دیگر کسانی که مانند او مغضوب خداوند هستند؛ دریافته‌اند امام ناصر محمد یمانی همان هشداری را به بشریت می‌دهد که انبیا و رسولان خدا به مردم می‌دادند. آنها فهمیده‌اند او بندگان را از عبادت دیگر بندگان و بزرگٔداشت به ناحق ایشان دور خواهد کرد تا رو به سوی عبادت رب المعبود کنند. برای همین ابوحمزه محمود مصری از راه اینترنت جهانی بر علیه امام مهدی منتظرناصر محمد یمانی اعلان جنگ کرده و به شدت تلاش می‌کند مردم را از دعوت او برای حکمیت بر اساس ذکر -قرآن عظیم- باز دارد؛ چون از ذریه‌ی همان کسانی است که از دعوت به حکمیت کتاب خدا قرآن عظیم سرباز زدند با این که می‌دانستند به حق از نزد پروردگارشان آمده است و خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّـهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٢٣﴾ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لَن تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَيَّامًا مَّعْدُودَاتٍ وَغَرَّهُمْ فِي دِينِهِم مَّا كَانُوا يَفْتَرُونَ ﴿٢٤﴾فَكَيْفَ إِذَا جَمَعْنَاهُمْ لِيَوْمٍ لَّا رَيْبَ فِيهِ وَوُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
و برای همین است که می‌بینید أبو حمزه محمود مصری به شدت تلاش می‌کند مردم را از حکمیت بر اساس کتاب خدا و پیروی از آیات محکم آن باز دارد چون از ذریه‌ی همانانی است که خداوند درموردشان می‌فرماید:
{وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْاْ إِلَى مَا أَنزَلَ اللّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنَافِقِينَ يَصُدُّونَ عَنكَ صُدُودًا﴿٦١﴾} صدق الله العظيم [النساء].
آنها به ظاهر خود را مؤمن نشان می‌دادند ولی برای باز داشتن مردم از ذکر- قرآن- کفر و مکر خود را مخفی نگه می‌داشتند و احادیثی غیر از آنچه که محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- درسنت نبوی بیان می‌کردند؛ نزد خود نگاه می‌داشتند. برای همین محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- به صحابه برگزیده خود فرمودند:
[إِنَّهَا سَتَكُونُ فِتْنَةٌ، فقيل: فَمَا الْمَخْرَجُ يا رسول الله؟ قَالَ: كِتَابُ اللهِ فِيهِ نَبَأُ مَنْ قَبْلَكُمْ، وَخَبَرُ مَا بَعْدَكُمْ، وَحُكْمُ مَا بَيْنَكُمْ، وهُوَ الْفَصْلُ ولَيْسَ بِالْهَزْلِ، مَنْ تَرَكَهُ مِنْ جَبَّارٍ قَصَمَهُ اللهُ، ومَنِ ابْتَغَى الْهُدَى من غَيْرِهِ أَضَلَّهُ اللهُ، هُوَ حَبْلُ اللهِ الْمَتِينُ، وَهُوَ الذِّكْرُ الْحَكِيمُ، وَهُوَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ، وَهُوَ الَّذِي لَا تَزِيغُ بِهِ الْأَهْوَاءُ، وَلَا تَلْتَبِسُ بِهِ الْأَلْسِنَةُ، وَلَا يَشْبَعُ مِنْهُ الْعُلَمَاءُ، وَلَا يَخْلَقُ مِنْ كَثْرَةِ الرَّدِّ، وَلَا تَنْقَضِي عَجَائِبُهُ هُوَ الَّذِي لَمْ يَنْتَهِ الجنّ إِذْ سَمِعَتْهُ - حَتَّى قَالُوا: إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ، مَنْ قَالَ بِهِ صَدَقَ، وَمَنْ عَمِلَ بِهِ أُجِرَ وَمَنْ حَكَمَ بِهِ عَدَلَ، وَمَنْ دَعا إِلَيْهِ هُدِيَ إلى صراطٍ مستقيمٍ].
[رسول الله فرمود :بي گمان فتنه اي در پيش است گفته شد: يا رسول الله ! پس راه بيرون رفت از آن فتنه چيست ؟ فرمودند: كتاب خداي تبارك و تعالي است ؛ در قرآن خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما و داوري در ميان شماست ، قرآن سخني است قاطع و فيصله دهنده كه شوخي و بازيچه نيست. هر كس آن را از سر گردنكشي و استكبار فرو گذارد، خداوند كمر او را مي شكند و هركس هدايت را در غير آن طلب كند، خداوند او را گمراه مي كند. قرآن ريسمان مستحكم خداوند و نور مبين او و ذكر حكيم و صراط مستقيم است . قرآن است که گمان‌ها با آن به كجي و انحراف نمي گرايند، زبانها بدان التباس و ابهام پيدا نمي كنند، ، علما از آن سير نمي شوند، و با وجود بسياري تكرار كهنه نمي شود وعجايب و شگفتي هاي آن به پايان نمي آيد وقرآن است كه چون جنيان آن را شنيدند، بي درنگ گفتند: {ما قرآن عجيبي را شنيديم که به سوي رشد راه مي نمايد} هر كس به قرآن سخن گفت راست گفت و هر کس به آن عمل نمود پاداش گرفت و هر کس با آن حکم کرد ؛ حکم عادلانه داد و هر كس به سوي قرآن دعوت كرد، به سوي راه راست هدايت شد.]صدق عليه الصلاة والسلام.
ابوحمزه محمود مصری به این حدیث کاری ندارد چون تصدیق کننده‌ی فتوای خداوند واحد قهار درآیات محکم ذکر درباره روش کشف احادیثی است که به دروغ به نبی نسبت داده می‌شوند:
{مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿٨٠﴾وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآن وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافاً كَثِيرًا ﴿٨٢﴾وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء]
امام مهدی ناصر محمد یمانی احادیث حق سنت نبوی را رد نمی‌کند؛ به خدا قسم اگر من حدیث حقی را که از نزد خدا و رسولش آمده را رد کنم، یکی ازآیات کتاب خدا را رد کرده‌ام؛ چون آن حدیث حق برای بیان یکی از آیات قرآن عظیم آمده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ} صدق الله العظيم [النحل:۴۴].
پس بی تردید حدیث حق نبوی برای شرح و بیان برخی از آیات قرآن آمده است و حق نیست که محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- حدیثی بگوید که برخلاف آیات محکم قرآن باشد؛ چون ایشان علیه الصلاة و السلام از روی هوی سخن نمی‌گفتند؛ لذا من به خدا شهادت می‌دهم که احادیث بیان از نزد خداوند الرحمن آمده‌اند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿١٨﴾ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [القيامة]
لذا می‌بینید که امام مهدی احادیث سنت نبوی را رد نمی‌کند مگر این که مخالف آیات محکم قرآن عظیم باشند آیاتی که آیات ام الکتاب‌اند و برای عالم وجاهل روشن و بینه. چون من می‌دانم حدیثی که برخلاف آیات محکم قرآن باشد، از نزد خداوند رحمن نیامده، بلکه کار شیطان است و از آنجا که حق و باطل یک دیگر را نقض می‌کنند؛ لذا بین حدیث دروغ و آیات محکم قرآن اختلاف زیادی پیدا می‌کنید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا﴿٨١﴾أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآن وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافاً كَثِيرًا﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].
یعنی اگر حدیث نبوی از نزد خدا نباشد؛ بین آن حدیث و آیات محکم قرآن اختلاف زیادی پیدا می‌کنید؛ چون خداوند دراین آیات مسلمانان را مورد خطاب قرار می‌دهد نه کافران را و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الأَمْنِ أَوْ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُوْلِي الأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لاتَّبَعْتُمْ الشَّيْطَانَ إِلاَّ قَلِيلاً ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء]
برادر گرامی سیّد عمرالمتحمی هاشمی و تمام حق‌جویان! سزاوار است که جز حق به خدا نسبت ندهم و شایسته امام مهدی منتظر حق پروردگارتان نیست که پیرو امیال شیعه و سنی و یا سایر کسانی که دین خود را فرقه فرقه کرده و هر گروه به داشته خود خرسندند؛ گردد. بلکه من از حقّی سخن می‌گویم که بی‌هیچ شک و تردیدی از نزد پروردگارعالمیان آمده است و با قرآن مجید راه هدایت به سوی خداوند عزیز و حمید را به مردم نشان داده و با قرآن عظیم برای آنان حجت می‌آورم، چون بعد از ابلاغ قرآن؛ این کتاب حجت خدا بر رسولش و قوم او هم چنین حجت خدا بر تمام مردم است و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَّكَ وَلِقَوْمِكَ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [الزخرف]
خداوند این کتاب را نازل نموده تا از آن پیروی کنید و آن را از تحریف محفوظ نگاه داشته تا در یوم الدین؛ در برابر خداوند حجتی نداشته باشید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿١٥٥﴾أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿١٥٦﴾أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ من ربّكم وَهُدًى وَرَحْمَةٌ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
و از جمله‌ی کسانی که از آیات خداوند در محکمات کتابش اعراض کرده و به شدت تلاش می‌کنند مردم ازآیات محکم کتاب خدا تبعیت نکنند؛ ابوحمزه محمود مصری است چون از ذریه و فرزندان شیاطین است که به ظاهر خود را مؤمن نشان می‌دهند و کفر و مکر خود برای بازداشتن بشر از پیروی از ذکر محفوظ از تحریف- قرآن عظیم- پنهان می‌کنند و از آن اکراه دارند. چرا که أبو حمزه به یقین می‌داند دعوت ناصر محمد یمانی حق است و مردم را به راه راست -صراط مستقیم- هدایت می‌کند و برای همین بود که به شما فتوا دادم او جرأت نمی‌کند دراین پایگاه بی‌طرف با مهدی منتظرمباهله کتبی کند تا شما را شاهدان حق مباهله قرار دهیم...
من در برابرابوحمزه محمود مصری صبر زیادی به خرج دادم؛ ولی از آنجا که می‌بینم تلاش می‌کند نور خداوند را خاموش سازد، به امام ناصر محمد یمانی نسبت تقلب و دروغ می‌دهد و دعوت او را در نگاه مسلمانان زشت نشان داده و فتوا می‌دهد ناصر محمد یمانی منکر سنّت محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- است، در حالی که می‌داند ناصر محمد یمانی تنها احادیثی را انکار می‌کند که بر خلاف آیات محکم قرآن عظیم باشند؛ اما از هر راه و وسیله‌ای تلاش می‌کند چهره‌ٰی امام ناصر محمد یمانی و دعوت او را در نظر مسلمانان زشت جلوه دهد؛ چقدر من از او روگرداندم و در برابرش صبر کردم شاید متذکر شده و یا -از خدا-بترسد و پرهیز کند؛ ولی برایم روشن شده که او دشمن پروردگارعالمیان است و از گمراهان ناآگاه نیست. پس از او تبری می‌جویم و انصارپیشگام برگزیده و تمام حق‌جویان را به شهادت می‌گیرم؛ من رئیس پایگاه جهانی هاشمی جناب برادر گرامی محمد بن علی الحسنی و سید عمر المحتمی الهاشمی و تمام مسئولان این پایگاه علمی و جهانی را به شهادت می‌گیرم؛ و خدا را به شهادت می‌گیرم که شهادت خداوند کافی است : من امام مهدی ناصر محمد یمانی از ابوحمزه محمود مصری دعوت می کنم تا با نوشتن مباهله در این پایگاه مبارک و بی‌طرف به درگاه خدا ابتهال و التماس کنیم:
{{{{ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}}} [آل عمران:۶۱].
و خداوند میان ما به حق حکم خواهد کرد که او اسرع الحاسبین است و اگر از مباهله با امام ناصر محمد یمانی سرباز زدی؛ دست از جنگ با امام مهدی منتظر ناصر محمد یمانی بردار تا لعنت خدا و ملایکه و همه‌‌ی مردم تا یوم الدین را بر خود روا نداری، چرا که خداوند نسبت به تو بسیار خشمگین و غضب‌ناک است؛ تو-زندگی- خودت را به هدر داده و سرانجام بسیار بدی داری و حکم با خداوند خبرالحاکمین است.
سیّد گرامی عمر المتحمی الهاشمی؛ پروردگارم به من فتوا داده است که مهدی منتظرم و عالم و جاهلی پیدا نمی‌شود که با قرآن عظیم با من مجادله کند و با حق آمده از نزد پروردگار عالمیان بر او غلبه نکنم تا تنها دو انتخاب داشته باشد؛ یا شاکر بوده و از حق تبعیت نماید و یا نسبت به آنچه که خداوند در آیات محکم قرآن عظیم نازل نموده، کافر گردد که در این صورت گرفتار عذاب بسیار سخت خدا خواهد شد.
من به حقّ و با یقین برای خدا شهادت می‌دهم:
«أن لا إله إلا الله وحده لا شريك له و أشهدُ أن محمداً عبده ورسوله ولا نفرق بين أحدٍ من رسله ونحن لهُ مُسلمون»
و شهادت می‌دهم که من مهدی منتظر ناصر محمد یمانی هستم و اگر دروغ گفته و مهدی منتظر حقّ پروردگار عالمیان نباشم؛ لعنت خدا و ملایکه و تمام مردم تا یوم الدین بر من باد و من کسانی که نمی‌دانند من مهدی منتظر حق پروردگار عالمیان هستم و برای همین مرا تکذیب می‌کنند؛ لعنت نمی‌کنم و همان سخن ابراهیم خلیل الله علیه الصلاة و السلام را بر زبان می‌آورم
{فَمَن تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي وَمَنْ عَصَانِي فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ} [إبراهيم:۳۶]
اما شیاطین بشر که سرسخت‌ترین دشمنان خدا و رسول خدا و مهدی منتظرند؛ اگر بدانند من مهدی منتظر حق پروردگارشان هستم؛ برعلیه امام مهدی اعلان جنگ کرده و می‌خواهند نور خداوند را خاموش سازند و خداوند جز کامل کردن نور خود را نمی‌خواهد ولو مجرمان از ظهور آن کراهت داشته باشند و پروردگارم از کید آنان باخبراست و میان من و آنان حکم خواهد کرد که خداوند اسرع الحاسبین است.
ای علمای مسلمین و امتشان! آیا وقت آن نرسیده که قلب‌هایتان در برابر ذکر محفوظ از تحریف خداوند خاشع گردد؟ و از اولین کسانی نباشید که از دعوت امام مهدی ناصر محمد یمانی رومی‌گردانند. او علمای مسلمین و یهود و نصاری-مسیحی- را به حکمیت بر اساس کتاب خداوند قرآن عظیم دعوت می‌کند؛ پس از اولین کافران نسبت به قرآن عظیم نباشید، در حالی که به آن ایمان دارید؛ آیا تقوا نمی‌کنید؟ یا مگر زمانی زیادی بر شما گذشته و قلب‌هایتان در برابر ذکر محفوظ از تحریف خداوند سخت شده است؟ آیا نمی‌دانید خداوند شما را که در دوران برانگیخته شدن مهدی منتظرهستید مورد خطاب قرار داده و می‌فرماید:
{أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّـهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الحقّ وَلَا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِن قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم [الحديد].
از خدا پروا کرده و به دعوتی که خداوند برای زنده کردن قلب‌هایتان با نور قرآن عظیم فرستاده پاسخ دهید؛ ما شما را به سوی باطل نمی‌خوانیم؛ مگر دعوت امام مهدی ناصر محمد یمانی برای عبادت به دور از شرک خداوند را باطل می‌بینید؟ آیا دعوت امام مهدی ناصر محمد یمانی از علمای مسلمین و یهود ونصاری- مسیحی- برای حکمیت براساس کتاب خداوند قرآن عظیم را باطل می‌دانید؛ شما را چه می‌شود چگونه حکم می‌‌کنید؟ آیا از خدا پروا نمی‌کنید؟ اگر امام مهدی ناصر محمد یمانی از راست‌گویان باشد؛ چه کسی شما را ازعذاب خدا حفظ خواهد کرد؟ و اگر دروغ بگوید؛ بار آن بردوش خود اوست. خداوند شما را به خاطر شخص ناصر محمد یمانی مورد بازخواست قرار نمی‌دهد حال چه مهدی منتظر باشد و چه تجدید کننده دینی؛ خداوند برای این شما را مورد محاسبه قرار خواهد داد که از دعوت به حکمیت الهی در میانتان رومی‌گردانید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الشورى].
آن چه که برعهده امام مهدی است استنباط حکم واضح خداوند از آیات محکم کتابش قرآن عظیم است، اگر به آن ایمان دارید؛ پس چرا از دعوت به سوی حق روگردانید؛ آیا فکر نمی‌کنید؟ یا مگر منتظرید خداوند مهدی منتظری را به عنوان یک نبیّ جدید با کتابی جدید بفرستد تا به سوی آن دعوت شوید؟ اما شما بیان حق این فرموده خداوند تعالی را می‌دانید:
{مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيماً﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الأحزاب].
پس وقتی خداوند مهدی منتظر حق پروردگارتان را برانگیزد؛ او را برای یاری و نصرت محمد صلى الله عليه وآله الأطهار وأسلم تسليماً می‌فرستد؛ پس باید با همان چیزی با شما مجادله کند که محمد صلى الله عليه وآله و سلم آورده و با قرآن عظیم با شما جهاد بزرگی کرده ومانند محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- آن را برایتان بیان کند، تا شما را به مسیر نخستین نبوت بازگردانیم؛ اگر به آن مؤمنید؟ ای قوم؛ حق نیست خداوند امام مهدی را برانگیزد و او پیرو امیال و خواسته‌های شما باشد؛ بلکه او پیرو آن چیزی است که محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- آورده است. بین من و شما کتابی قرار دارد که درست‌ترین و صادق‌ترین کتاب‌ها یعنی کتاب محفوظ از تحریف خدا قرآن عظیم است؛ کتابی که با وجود گذشت قرن‌ها و نسل‌ها تنها و تنها یک نسخه از آن در میان عالمیان وجود دارد. دشمنان خداوند نمی‌توانند حتی یک کلمه از آن را تحریف کنند، چون خداوند به سرعت رسوایشان می‌کند و تلاش‌ آنها برای تحریف حتی یک کلمه از آن شکست می‌خورد و برای همین در تمام دنیا، یک نسخه از قرآن وجود دارد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ﴿٩﴾} صدق الله العظيم [الحجر]،
تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَهَذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ﴿١٥٥﴾} [الأنعام].
و تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قَدْ جَاءَكُم مِّنَ اللَّـهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ ﴿١٥﴾يَهْدِي بِهِ اللَّـهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
چه کسی از خدا راستگوتر و صادق‌تر است؟ وقتی خداوند فتوا می‌دهد که در قرآن عظیم راه هدایت شما قرار داده شده، چطور ممکن است کسی که به آیات محکم کتاب تمسک می‌جوید، گمراه شود؛ آیا متذکر نمی‌شوید؟ خداوند به شما فرمان نداده که این کتاب را مهجور گذاشته و در آیات محکم و بینه آن تدبر نکنید! بلکه فرمان می‌دهد درآیات بینه و محکم این کتاب تدبر کرده و از آن پیروی نمایید و نسبت به هرچه که مخالف آیات محکم کتاب خدا قرآن عظیم است کافر شوید؛ باشد که ارشاد گردید. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أولو الْأَلْبَابِ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [ص].
راه نجات شما چیست؟ به من فتوا بدهید در انتظارید که مهدی منتظر چگونه باشد؟ آیا خدا او را با کتابی جدید برمی‌انگیزد؟ جوابتان معلوم است؛ شیعه و سنی و تمام مذاهب و فرقه‌های اسلامی خواهند گفت:" ما درانتظارمهدی منتظری هستیم که از صالحین است وخدا او را اصلاح می‌کند. او از پیامبران نیست چون آخرین نبیّ و پیامبر خداوند محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- است؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ} صدق الله العظيم [الأحزاب:۴۰]،
برای همین می‌بینی همه‌ی ما شیعیان و اهل سنت و تمام مذاهب اسلامی در انتظاریم مهدی منتظر، ناصر و یاور محمدٍ صلى الله عليه وآله وسلم باشد".
پس امام مهدی ناصر محمد درجوابتان می‌گوید: مقصودتان از این که می‌گویید منتظر مهدی منتظر ناصر محمد هستید چیست؟ جواب همه‌ی شما یکی خواهد بود : «ازآنجا که تمام مذاهب اسلامی ایمان دارند که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم؛ خاتم الأنبياء والمُرسلين است؛ پس خداوند مهدی منتظر را برای یاری به محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم (ناصر محمد) برمی‌انگیزد و او با همان بصیرت محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم یعنی قرآن عظیم برای مردم حجت می‌آورد». امام مهدی ناصر محمد در جواب می‌گوید: اگر چنین است، پس چرا از دعوت امام مهدی ناصر محمد اعراض می‌کنید اگر راست می‌گویید؟ حجت شما در برابر امام ناصر محمد چیست که مهدی منتظر بودن ناصر محمد را غیرممکن می‌دانید؟ می‌دانم جواب اهل سنت و جماعت چه خواهد بود؛ آنها می گویند: علت این که از تو رومی‌گردانیم؛ اسم متفاوت توست. چون ما معتقدیم نام امام مهدی محمد ابن عبدالله است؛ تصدیق حدیث محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- درمورد نام مهدی منتظر:[يواطئ اسمه اسمي]؛ یعنی نامش مطابق نام من است! اما نام تو مطابق اسم پیامبر صلى الله عليه وآله وسلم نیست". امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسختان می‌گوید: از کی تا به حال معنی «التواطؤ» تطابق شده است؟ در این مورد برایتان مثالی می‌آورم؛ آیا از نظر لغوی و شرعی درست است که بگوییم: محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- وأبو بكر الصديق در هجرت به سوی یثرب با هم تطابق داشتند|؟ جواب تمام علمای لغت شیعه وسنی را می‌دانم. همه‌ی آنها یک صدا خواهند گفت: «به هیچ وجه از نظر لغوی و شرعی صحیح نیست بگوییم : محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- وأبو بكر الصديق در هجرت به سوی یثرب با هم تطابق داشتند، بلکه درست این است که بگوییم: محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- وأبو بكر الصديق در هجرت به یثرب همراه یک‌دیگر بودند [تواطؤ] و همین طور صحیح است که بگوییم: محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- و أبو بكر الصديق در هجرت به سوی یثرب؛ موافقت داشتند».
پس امام مهدی ناصر محمد یمانی در برابرتان به حق حجت آورده و می‌گوید: آیا نمی‌بینید مقصود از تواطؤ، تطابق نیست؛ بلکه توافق و همراهی است. لذا بیان حق حدیث حق [يواطئ اسمه اسمي]برایتان روشن شد. ایشان عليه الصلاة والسلام مقصودشان این است که : اسم محمد همراه نام امام مهدی است: ناصر محمد؛ تا اسم حامل خبر آن باشد. خداوند در نام مهدی منتظر از کار او به حق خبر می‌دهد؛ آیا متذکر نمی‌شوید؟
ای مردم؛ خداوند اسم مرا برهانی برای من قرار داده است و نه برضدم؛ اما اگر خداوند دانش مرا در بیان حق قرآن عظیم، بر تمام علمای مسلمین و یهود مسیحی فزونی نداده باشد؛ این اسم کسی را از علم بی‌نیاز نمی‌کند. زیرا خداوند مرا تنها برای مسلمانان برنیانگیخته؛ بلکه به من فرمان داده شده با این قرآن عظیم با تمام علمای مسلمین و یهود و مسیحی مجادله کنم تا تمام مردم به اذن خداوند امتی واحد شوند که در صراط مستقیم گام برمی‌دارند. حال آیا معقول است که بشر را به سوی کتاب البخاری و مسلم یا کتاب بحارالأنوار بخوانم و دعوت به حکمیّت براساس ذکری که از نزد پروردگارشان آمده است- قرآن عظیم- را رها کنم؟ آیا نمی‌بینید که اگر امام مهدی از خواسته‌ها و امیال شما پیروی کند؛ گمراه شده و دیگر مهتدی نیست؟ دعوت مهدی منتظر ناصر محمد یمانی در آغاز هفتمین سال خود است و من از راه این وسیله‌ی جهانی از علمای مسلمین و یهود و نصاری [مسیحی] دعوت می‌کنم که به حکمیت خداوند یکتا و بی‌شریک روآورند و هیچ کس را در حکم با او شریک نگیرند. بر امام مهدی چیزی جز این نیست که در موارد اختلافات دینی بین آنها؛ حکم خداوند را از آیات محکم قرآن عظیم برایشان استنباط کند و شرط صادق ما این است که حکم را از آیات محکمی که برای عالم و جاهلتان روشن بوده و از آیات ام الکتاب باشند، استنباط کنیم؛ آیاتی که تنها فاسقان از آن منحرف می‌شوند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلاَّ الْفَاسِقُونَ﴿٩٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
مرا به خاطر تذکر مکرر با آیات محکم کتاب ملامت نکنید؛ چون جز کتاب خدا قرآن عظیم محفوظ از تحریف چیزی نزد خود ندارم.
به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم؛ در خانه‌ی من هیچ یک از کتاب‌های دینی که شما نوشته‌اید وجود ندارد و کتابخانه هم ندارم و حتی اگر کتابخانه‌ای به اندازه آسمان‌ها و زمین داشتم؛ جز از کتاب خدا قرآن عظیم؛ با شما مجادله نمی‌کردم. چون می‌دانم این کتاب حجّت پروردگارتان برشماست و اگر به دعوت به حکمیّت براساس آن پاسخ نداده و پیرو این کتاب نشده و نسبت به هر چه که مخالف آن است کافر نگردید، فرقی ندارد در تورات و انجیل باشد و یا در کتاب البخاری و مسلم یا کتاب بحارالأنوار؛ قرآن حجت برعلیه شما خواهد بود. من خدا را به شهادت می‌گیرم و شاهد بودن خدا کافی است، من نسبت به هر چه در این کتاب‌ها که بر خلاف آیات محکم کتاب خدا قرآن عظیم باشد؛ کافرم و آن را زیر پا می‌گذارم و رضایت شما برای من هیچ اهمیتی ندارد؛ هرکس می‌خواهد ایمان بیاورد و هرکس می‌خواهد کافر شود و حکم با خداوند خیرالفاصلین است.
و اما احمد البنا که مقصود از وحی تفهیمی را درک نکرده و تصور می‌کند شیطان رجیم به ناصر محمد یمانی وحی می‌کند؛ امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ او می‌گوید: چگونه ممکن است شیطان به ناصر محمد یمانی وحی کند که بر اساس آیات محکم قرآن عظیم با شما مجادله کند؟ مگر من با کتاب جدیدی برای شما حجت آورده و مجادله می‌کنم؟ اگر چنین بود تو راست می‌گویی و امام ناصر محمد یمانی دروغ‌گوست! و اگر خداوند با وحی تفهیمی به امام ناصر محمد یمانی القا می‌کند تا از قرآن عظیم برهان علمی برایتان استنباط نماید؛ وحی جدید برایتان نیاورده و امام ناصر محمد یمانی راست می‌گوید و صادق است. ولی اگر وحی تفهیمی به قلب از نزد پروردگارالرحمن نباشد بلکه وسوسه شیطان رجیم بوده باشد؛ خواهید دید فاقد برهان علمی و قاطع -از قرآن عظیم- است بلکه سخنی است که از روی ظن به خداوند نسبت داده شده و ظن و گمان کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند و این فرمان شیطان است که انسان ندانسته به خدا نسبت دهد جناب احمد البنا. و تو از کسانی هستی که با وجود این که ندانسته به خدا نسبت می‌دهند، خود را هدایت شده می‌دانند؛ مهدی منتظر را مجبور نکن با ابتهال به درگاه خداوند درخواست کند تا خدا دروغ‌گویان را لعنت نماید.


وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخو المُسلمين ألدّ أعداء شياطين البشر؛ المهديّ المنتظَر الإمام ناصر محمد اليماني.
ـــــــــــــــــــــ
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36883

Admin
02-09-2016, 10:56 AM
- 48 -
الإمام ناصر محمد اليماني
19 - ربیع الأول - 1432 هـ
23 - 02 - 2011 مـ
۴-اسفند-۱۳۸۹ه.ش.
05:20 صبح
ـــــــــــــــــــــــ

{ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ ۖ فَكَيْفَ آسَىٰ عَلَىٰ قَوْمٍ كَافِرِينَ } صدق الله العظيم ..
بسم الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
{قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم [النمل:۶۴].
سید عمر؛ آیا فکر می‌کنی مردم با این فتوا قانع می‌شوند مهدی منتظر ناصر محمد یمانی که همگان را به حکمیّت براساس ذکر-قرآن عظیم-و پیروی از آن دعوت می‌کند؛ مردم را به سوی دروازه جهنم دعوت می کند؟ آیا برهان علمی نمی‌آوری که نشانه این باشد که ناصر محمد یمانی مردم را به سوی جهنم می‌خواند؛ یا مگر از کسانی هستی که خداوند در آیات محکم کتابش درباره آنان می‌فرماید:


{وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا كِتَابٍ مُنِيرٍ﴿٨﴾} صدق الله العظيم [الحج]؟
و امام مهديّ ناصر محمد يماني نیز مانند یکی از انبیا و مرسلین می‌گوید:
{وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ فَكَيْفَ آسَىٰ عَلَىٰ قَوْمٍ كَافِرِينَ} صدق الله العظيم [الأعراف:٩٣].
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36887

Admin
02-09-2016, 02:17 PM
- 49 -
الإمام ناصر محمد اليماني
19 - ربیع الأول - 1432 هـ
23 - 02 - 2011 مـ
۴-اسفند-۱۳۸۹ه.ش.
11:58 بعد از ظهر
ـــــــــــــــــــــــــ
جواب از پروردگار [در آیات محکم کتاب] درباره کسی که از دعوت به پیروی از آیات کتاب رومی‌گرداند، در کتاب چه تمثیلی برای او به کار رفته است؟

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله وآله الأطهار وأنصار الحقّ إلى يوم الدين..
أحمد البنّا، می‌بینم امام مهديّ ناصر محمد يماني را برای این فرموده خداوند تعالی مثال می‌آوری:
{وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ﴿١٧٥﴾وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَـٰكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ ۚ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَث ۚذَّٰلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا ۚ فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ ﴿١٧٦﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
و سپس احمد البناء فتوا می‌دهد این مثل بر امام مهدی ناصر محمد یمانی منطبق است. امام ناصر محمد یمانی در پاسخت می‌گوید: اگر ببینید امام ناصر محمد یمانی آیات کتاب را تکذیب کرده و تلاش می‌کند مردم را از پیروی از آیات کتاب بازدارد؛ حق با توست. و اگر دیدی این آیات منطبق بر کسانی است که آیات کتاب را تکذیب و از پیروی از آن رومی‌گردانند؛ تو دروغ گفته و ناصر محمد یمانی از راست‌گویان است؛ آیا این مثل بر من منطبق است ؟
{كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَث} صدق الله العظيم
جواب را به پروردگار می‌سپاریم که در آیات محکم کتاب درمورد کسی که از پیروی از آیات کتاب رومی‌گرداند چگونه مثال می‌آورد:
{فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَث ذَّلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ} صدق الله العظيم.
دشمن سرسخت شياطين بشر؛ المهديّ المنتظَر الإمام ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36888

Admin
04-09-2016, 04:27 AM
- 50 -
الإمام ناصر محمد اليماني
21 - ربیع الأول - 1432 هـ
25 - 02 - 2011 مـ
۶-اسفند-۱۳۸۹ه.ش.
02:14 صبح
ــــــــــــــــــــــ
این خداوند است که بیان حق قرآن را، از خود قرآن به امام مهدی می‌آموزد...

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله وآله الأطهار والسابقين الأنصار من قبل الفتح والتمكين وجميع المُسلمين الى يوم الدين..

جناب محمودی! ازصفحه‌ی اول تا آخر کتاب محفوظ از تحریف خداوند قرآن عظیم، ازهرآیه‌ای که می‌خواهی سؤال کن؛ به تو وعده‌ی راستین می‌دهم که به اذن خداوند بیان آن را به حق برایت آورده و آن را به تفصیل به بهترین صورت تفسیر خواهم کرد.
تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَا يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْنَاكَ بالحقّ وَأَحْسَنَ تَفْسِيرًا﴿٣٣﴾}صدق الله العظيم [الفرقان].

به حق به شما و تمام حق‌جویان خبر می‌دهم، بیان بسیاری از آیات کتاب را نمی‌دانستم تا این که کسی سؤال کرده و بیان آن آیه را می‌خواست و من شروع می‌کنم به پاسخ دادن و نمی‌دانم بیان حق آن که هیچ شک و تردیدی در آن نباشد چیست، ولی به محض اینکه نام خدا را آورده و می‌گویم {بسم الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ} شاهد عجایب پروردگارم می‌شوم و خداوند آن چه را که اراده کند؛ بی‌درنگ با وحی تفهیمی به من می‌آموزد و این وسوسه شیطان رجیم نیست؛ چون پروردگارم آیاتی از کتاب را که بیان آیه مورد نظراست به من یاد می‌دهد و سپس از قرآن عظیم آن را به تفصیل برایم بیان می‌کند. چون آیات کتاب خداوند؛ خودشان تفصیل و تشریح شده‌اند و تفصیل آیات قرآن در خود قرآن گذاشته شده است. برای همین است که می‌بینید حکم حق را از جای جای قرآن و ازآیات مختلف آن برایتان استنباط می‌کنم چون تفصیل قرآن در خود این کتاب است اما اکثرتان نمی‌دانید. خداوند تعالی می‌فرماید:

{أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا} صدق الله العظيم [الأنعام:۱۱۴].

چون ناصر محمد یمانی تفصیل و تفسیر قرآن را از خود قرآن می‌آورد، برای همین در بیان حقّ قرآن عظیم؛ تناقضی پیدا نمی‌کنید. بلکه ما آن را با آن چه که پروردگارم به من آموخته، به حق و به صورت مفصل و گسترده با تفسیری که بهتر از تمام تفاسیر مفسران شماست؛ بیان می‌کنیم بدون این که هیچ شک و تردیدی در آن باشد. برایت مثالی خواهم آورد. مثلاً ‌آیه‌ای از داستان‌های قرآنی درمورد پاسخ واحد تمام امت‌های کافر به انبیا؛ که این فرموده خداوند تعالی است:

{كَذَلِكَ مَا أَتَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ﴿٥٢﴾} صدق الله العظيم [الذاريات].

مفسران تا حدودی آن را به حق تفسیر کرده‌اند؛ اما می‌بینید نتوانسته‌اند آن را آن گونه که امام مهدی ناصر محمد یمانی تفسیر کرده بیان نمایند. بیاییم در مورد تفسیر مفسران دراین فرموده خداوند تعالی تدبر کنیم:
{كَذَلِكَ مَا أَتَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُون} صدق الله العظيم،
حال تفاسیری که مفسران برای این فرموده خداوند تعالی آورده‌اند را می‌آوریم. همه‌ی آنها یک تفسیر برای این فرموده خداوند تعالی:

{كَذَٰلِكَ مَا أَتَى الَّذِينَ مِن قَبْلِهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿٥٢﴾ أَتَوَاصَوْا بِهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ﴿٥٣﴾} [الذاريات].
می‌آورند که به این شرح است:
( می‌گویند خداوند تعالی می‌فرماید همان طور که قریش نبی خود محمد - صلى الله عليه وسلم -را تکذیب کرده و گفتند او یا شاعراست یا مجنون؛ امت‌هایی که رسولان خدا را تکذیب کردند هم همین را می‌گفتند؛ کسانی که خداوند خشم خود را بر آنان حلال کرد مثل قوم نوح وعاد وثمود؛ و یا فرعون و قومش؛ برای این اقوامی که نامشان را آوردیم و قبل از قریش -قوم محمد - صلى الله عليه وسلم -زندگی می‌کردند رسولی فرستاده نشد مگر این که گفتند او ساحر یا مجنون است؛ همان طور که قریش به محمد - صلى الله عليه وسلم - گفتند و مقصود خداوند تعالی ازاین که می‌فرماید: (أتواصوا به بل هم قوم طاغون) آیا تکذیب کنندگان قریش را پیشینیان و آبا و اجدادشان سفارش کردند تا حقی را که محمد صلی الله علیه و سلم آورده است تکذیب کنند؛ آنها هم می‌پذیرفتند.اهل تأویل هم همین را که گفتیم آورده‌اند. برای مثال:ابن عبد الأعلی از ثتا ابن ثور و او از معمر و او از قتاده در مورد (أتواصوا به بل هم قوم طاغون) نقل می‌کند: پیشروان و گروه‌های اول به پیروان و گروه‌های بعد از خود خود توصیه می‌کردند تا‌ آن را تکذیب کنند. "بشر" روایت می‌کند که ثنا یزید از قول سعید و او از قول قتاده در مورد (أتواصوا) گفته است: اولی‌ها(پیشینیان) به بعدی‌ها( پیروان) توصیه می‌کردند آن را تکذیب کنند[ص:۴۴۲]و این فرموده( بل هم طاغون) یعنی: این مشرکان به پیروان و کسانی که بعد از آنها می‌امدند وصیت نمی کردند؛ بلکه خود آنها طاغی بودند و از فرمان پروردگارشان سرپیچی می‌نمودند؛ با آن چه که خداوند فرمان می‌داد؛ فرمان نمی‌دادند و ازآن چه که خداوند نهی کرده بود؛ نهی نمی‌کردندحال به سراغ بیان امام مهدی ناصر محمد یمانی برای این آیات می‌آییم که قرآن را با قرآن بیان می‌کند.خداوند تعالی می‌فرماید:
{كَذَلِكَ مَا أَتَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ﴿٥٢﴾} صدق الله العظيم [الذاريات]
سؤالی که مطرح می‌شود این است که چرا پاسخ تمام امت‌ها به انبیای الهی یکی بود؟ لابد باید دلیلی وجود داشته باشد که همگی به انبیای الهی همین پاسخ را می‌دادند. و جواب را از آیات محکم کتاب برایتان می‌آوریم و آن را به تفصیل تشریح می‌کنیم. بیان حق امام مهدی ناصر یمانی این است و شایسته نیست جز حق به خداوند نسبت دهیم. با این فرموده خداوند تعالی شروع می‌کنیم:
{وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نبيّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الإِنسِ وَالْجِنِّ} صدق الله العظيم [الأنعام:۱۱۲].

اول از بعضی از حیله و مکرهای آنان برعلیه انبیای الهی سخن می‌گوییم که برای ممانعت ازپیروی مردم از انبیای الهی بکار گرفته می‌شد. آنها برخی از کسانی که مسّ شیطان درآنها سرگردان و باعث آشفتگیشان شده بود را وسوسه می‌کردند که تصور کنند نبیّ خدا هستند و سپس شروع می‌کردند از نبیّ بودن خود برای مردم سخن گفتن، تا خبر آن به اطراف و اکناف برسد؛ سپس شیطان او را به سمت رفتارهای جنون آمیز می‌کشاند و اطرافیانش از رفتارهای جنون آمیز او تعجب کرده و حکم بر دیوانه بودنش می‌دادند و برایشان روشن می‌شد گرفتار مسّ یکی از شیاطین شده است.
حکمت شیطانی این مکر؛ یعنی گرفتار شدن انسان با مسّ شیطان چه بود؟ هدف این بود، وقتی خداوند انبیای خود را به حق برمی‌انگیزد، اولین قضاوت مردمش این باشد که او هم مانند مجانین دیگر است؛ چون سابقه داشتند دیوانگان چنین ادعاهایی را مطرح کنند و برایشان روشن شده بود کسانی که ادعای نبّوت می‌کنند؛ گرفتار مسّ شیطان هستند و برای همین به نبیّ حق پروردگار عالمیان می‌گفتند:
{إِنْ نَقُولُ إِلا اعْتَرَاكَ بَعْضُ آلِهَتِنَا بِسُوءٍ} [هود:۵۴]،

یعنی گرفتار مسّ جن شده‌ای و خدایان از تو دفاع نکردند، چون از آنها به بدی یاد می‌کردی و به نبیّ حق پروردگارشان نسبت جنون می‌دادند.
علت این سخن مردم درمورد انبیایشان؛ مکر شیطان بود که با وسوسه کردن افراد آنها را وادار می‌کردند به ناحق ادعای نبوت کنند و بعد آنها را دیوانه می‌کردند و سخنشان را عقل و منطق نمی‌پذیرفت.
ولی معضلی که برای شیاطین باقی می‌ماند این است که آنها می‌دانند اگرخداوند نبیّ خود را با نشانه‌هایی که با چشم قابل دیدن است یاری نماید؛ مردم او را باور خواهند کرد. پس شیاطین سحر تخیل(چشم بندی) را ابداع کردند و آن را به بعضی از یاران جاهل خود آموختند و به آنها می‌گویند: «در مقابل مردم سحر و چشم بندی کن. و در قبال این کار (سحر تخیل ) از آنها پول بگیر».این گروه از ساحران اصلاً از حکمت شیطانی سحر تخیل بی‌خبرند.
پس حکمت شیطانی پشت پرده سحر تخیل را برایتان روشن می‌کنیم، هدف این است وقتی خداوند نبی خود را برمی‌انگیزد و با معجزات غیرعادی که به حق و در عالم واقعیات به صورت حقیقی رخ می‌دهند از نزد پروردگار عالمیان یاری می‌گردد؛ مردم بگویند برایمان روشن شد تو مجنون نیستی بلکه ساحری کاردان و آگاهی.
حال به دنبال شواهدی برای این بیان درعالم واقعیات می‌گردیم و داستان نبی الله موسی علیه الصلاة و السلام را پی می‌گیریم که خداوند او را به سوی فرعون و قومش فرستاد. نبی الله موسی گفت:
وَقَالَ مُوسَىٰ يَا فِرْعَوْنُ إِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ ﴿١٠٤﴾ حَقِيقٌ عَلَىٰ أَن لَّا أَقُولَ عَلَى اللَّـهِ إِلَّا الْحَقَّ...} [الأعراف].
و فرعون در پاسخ او گفت:

{قَالَ فِرْعَوْنُ وَمَا رَبُّ الْعَالَمِينَ ﴿٢٣﴾ قَالَ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۖ إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ ﴿٢٤﴾ قَالَ لِمَنْ حَوْلَهُ أَلَا تَسْتَمِعُونَ ﴿٢٥﴾ قَالَ رَبُّكُمْ وَرَبُّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ ﴿٢٦﴾ قَالَ إِنَّ رَسُولَكُمُ الَّذِي أُرْسِلَ إِلَيْكُمْ لَمَجْنُونٌ ﴿٢٧﴾} [الشعراء].

و نبيّ الله موسى عليه الصلاة والسلام، در جواب فرمود:
{قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَيْءٍ مُّبِينٍ} [الشعراء:۳۰].
و فرعون در پاسخ او گفت:

{قَالَ إِن كُنتَ جِئْتَ بِآيَةٍ فَأْتِ بِهَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿١٠٦﴾ فَأَلْقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ ﴿١٠٧﴾ وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِينَ ﴿١٠٨﴾} [الأعراف].
بعد فرعون فتوای اولیه خود در مورد جنون جنون موسى عليه الصلاة والسلام، را تغییر داد و گفت:

{قَالَ لِلْمَلَإِ حَوْلَهُ إِنَّ هَـٰذَا لَسَاحِرٌ عَلِيمٌ ﴿٣٤﴾ يُرِيدُ أَن يُخْرِجَكُم مِّنْ أَرْضِكُم بِسِحْرِهِ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ ﴿٣٥﴾ قَالُوا أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَابْعَثْ فِي الْمَدَائِنِ حَاشِرِينَ ﴿٣٦﴾ يَأْتُوكَ بِكُلِّ سَحَّارٍ عَلِيمٍ ﴿٣٧﴾ فَجُمِعَ السَّحَرَةُ لِمِيقَاتِ يَوْمٍ مَّعْلُومٍ ﴿٣٨﴾ وَقِيلَ لِلنَّاسِ هَلْ أَنتُم مُّجْتَمِعُونَ ﴿٣٩﴾ لَعَلَّنَا نَتَّبِعُ السَّحَرَةَ إِن كَانُوا هُمُ الْغَالِبِينَ ﴿٤٠﴾ فَلَمَّا جَاءَ السَّحَرَةُ قَالُوا لِفِرْعَوْنَ أَئِنَّ لَنَا لَأَجْرًا إِن كُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِينَ ﴿٤١﴾ قَالَ نَعَمْ وَإِنَّكُمْ إِذًا لَّمِنَ الْمُقَرَّبِينَ ﴿٤٢﴾} [الشعراء]
{ قَالَ لَهُم مُّوسَىٰ أَلْقُوا مَا أَنتُم مُّلْقُونَ ﴿٤٣﴾ فَأَلْقَوْا حِبَالَهُمْ وَعِصِيَّهُمْ وَقَالُوا بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغَالِبُونَ ﴿٤٤﴾} [الشعراء]
و خداوند تعالى می‌فرماید:
{فَلَمَّا أَلْقَوْاْ سَحَرُواْ أَعْيُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَ جَاءوا بِسِحْرٍ عَظِيمٍ} [الأعراف:۱۱۶].
و مقصود از این که سحر ساحران را {عَظِيمٍ} توصیف می‌کند، بزرگی گناه آنان است چون با این کار خود، مردم را از تصدیق آیات حقی که پروردگار عالمیان برای تأیید رسولان خود نازل می‌فرمود، بازمی‌داشتند. اما نبيّ الله موسى عليه الصلاة والسلام درمورد سحر سابقه‌ای نداشت و ترسید که سحر آنان واقعی و حقیقی و مانند نشانه تصدیقی باشد که خداوند برای یاری او فرستاده است و ترسید نشانه‌ی او مانند سحرآنان باشد. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِن سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَىٰ ﴿٦٦﴾ فَأَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً مُّوسَىٰ ﴿٦٧﴾} [طه].
اینجاست که شیطان در آرزو و خواسته‌ی موسی؛ نسبت به حقیقتی که با خود دارد شک ایجاد می‌کند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ وَلَا نبيّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴿٥٢﴾} صدق الله العظيم [الحج].

ولی خداوند به او وحی کرده و قلبش را از این مطمئن می‌کند که او در عالم واقعیات؛ حق را بر سر باطل کوبیده و آن را نابود می‌سازد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{قُلْنَا لَا تَخَفْ إِنَّكَ أَنتَ الْأَعْلَىٰ ﴿٦٨﴾ وَأَلْقِ مَا فِي يَمِينِكَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا ۖ إِنَّمَا صَنَعُوا كَيْدُ سَاحِرٍ ۖ وَلَا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتَىٰ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [طه].
سپس خداوند بعد از شکی که شیطان در قلب موسی نسبت به حق ایجاد کرده بود، آیات حق خود را برای نبی‌‌اش موسى عليه الصلاة والسلام درعالم واقعیات استوار و محقق می‌سازد و خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِن سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَىٰ ﴿٦٦﴾ فَأَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً مُّوسَىٰ ﴿٦٧﴾ قُلْنَا لَا تَخَفْ إِنَّكَ أَنتَ الْأَعْلَىٰ ﴿٦٨﴾ وَأَلْقِ مَا فِي يَمِينِكَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا ۖ إِنَّمَا صَنَعُوا كَيْدُ سَاحِرٍ ۖ وَلَا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتَىٰ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [طه]
پس ای مردم برایتان روشن شد شیاطین که دشمنان انبیا هستند، چگونه توانستند مردم را از پیروی از انبیای الهی بازدارند. برای همین هم انبیای خداوند به دلیل مکر شیاطین که از راه شیاطین انس و کسانی که از حیله شیاطین بی‌خبر بودند در طول قرن‌ها ادامه یافته بود؛ نتوانستند مردم را به امتی واحد مبدل کنند که در صراط مستقیم باشند. این دو شیوه مکرآمیز که شیاطین به یکدیگر توصیه می‌کردند؛ برعلیه انبیا بکار گرفته می‌شد و نقشه شیاطین کارگر افتاد و توانستند بسیاری از اقوام را از پیروی از رسولان خداوند بازدارند و با این مکر که در طول قرن‌ها از سوی شیاطین ادامه داشت؛ توانستند بشریت را از پیروی از انبیای الهی بازدارند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{كَذَٰلِكَ مَا أَتَى الَّذِينَ مِن قَبْلِهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ﴿٥٢﴾} صدق الله العظيم [الذاريات]

به حق می‌گویم که چنین پاسخی به انبیای الهی {سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ} سفارش مردم به یک‌دیگر نبود؛ بلکه شیاطین جن و انس مکارانه این سفارش را می‌کردند تا بتوانند مردم را از انبیا باز دارند. اما چیزی که می‌ماند این بود که اگر خداوند با وحی غیبی به یکی از رسولانش یاری می‌رساند؛ چه کنند. باید ماجراجویی کرده و سعی می‌کردند با استراق سمع از سخنانی که در ملاء اعلی رد و بدل می‌شد، با خبر شوند. یعنی زمانی که ملایکه درمورد آن چه که خداوند به رسول الله جبريل عليه الصلاة والسلام خبرداده و او نیز به آنان آموخته بود، سخن می‌گفتند؛ به گفتگوی آنها گوش کنند. اما این کار به دلیل نگهبانی شدید و شهاب‌ها کار آسانی نیست. اما آنها مانند ابوحمزه محمود مصری اصرار دارند نور خدا را خاموش کنند، لذا به هر سختی که شده سعی می‌کنند اخبار را بشنوند تا اگر ممکن شود یک خبر بیاورند که درست باشد و آن را به یاران شیطان خود خبر دهند و آن اتفاق بیفتد. شیاطین به کاهنان پیشگوی دروغین می‌گفتند به کسی نگویید شیاطین به شما خبر داده‌اند؛ بلکه بگویید این اطلاعات حاصل رصد حرکات ستارگان است و برای همین محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمودند:

[كذب المنجمون ولو صدقوا]
[ منجمان را تکذیب کنید ولو درست بگویند]
یعنی این که منجمان می‌گویند اخبارغیب را از راه رصد حرکات نجوم به دست آورده‌اند دروغ است، ولو این که خبرشان درست باشد. بلکه شیاطین از راه استراق سمع از ملاء اعلی این خبرها را به دست آورده‌اند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ ﴿٦﴾ وَحِفْظًا مِّن كُلِّ شَيْطَانٍ مَّارِدٍ ﴿٧﴾ لَّا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ وَيُقْذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٍ ﴿٨﴾ دُحُورًا ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ ﴿٩﴾ إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الصافات]
ولی این شیطان سرکش وقتی به صورت دزدانه خبری از حوادث آتی زمین به دست می‌آورد؛ آن را به شیاطین انسی که از یاران او هستند می‌گوید تا به مردم خبر دهند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلَىٰ مَن تَنَزَّلُ الشَّيَاطِينُ ﴿٢٢١﴾ تَنَزَّلُ عَلَىٰ كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ ﴿٢٢٢﴾ يُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَكْثَرُهُمْ كَاذِبُونَ ﴿٢٢٣﴾} صدق الله العظيم [الشعراء].
اینها پیشگو و غیبگو هستند؛ برخی از آنها را هم کاهن می‌نامند و تصور می‌شود که علم غیب دارند. اینها از یاران و اولیای شیاطین هستند و حکمت این مکر خبیثانه این است که وقتی خداوند انبیای خود را از برخی از اخبارغیبی که اراده کند، باخبر سازد؛ مردم بگویند او کاهن است و قبلاً این موارد پیش آمده و کاهنان و پیشگوها از حوادث غیبی که بعدها واقعاً رخ دادند؛ به ما خبر داده‌اند.
ای مردم؛ به خدا قسم که پروردگارم مرا از تمام مکر شیاطین آگاه ساخته است تا همه‌ی آنها را ناکارآمد کنم و از مردم امتی واحد بسازم که در صراط مستقیم قرار دارند؛ پس جناب محمودی چرا مردم را از پیروی از مهدی منتظر بازمی‌داری؟ آیا از شیاطین بشری یا از کسانی که ندانسته به خداوند نسبت می‌ٔدهند؟ ای مرد به خدا قسم که تو مردم را از پیروی از امام مهدی منتظر بازمی داری. اگر محمودی از کسانی باشد که مردم را از پیروی از مهدی منتظر باز می دارند؛ در برابر خدا چه موقعیتی خواهی داشت؟ آیا نمی‌خواهی از این که خداوند تو را از امت و نسلی قرار داده که مهدی منتظر در میان آنان است؛ شاکر بوده و از حقّ آمده از نزد پروردگارت پیروی کنی؟ تو حق داری از قرآن عظیم با من مجادله کنی و اگر دیدی با حقّ آمده از نزد پروردگارت بر تو غلبه نکردم و آیاتی که با آنها با من مجادله می‌کنی را به حق و به تفصیل بیان نکرده و تفسیری بهتر از تفاسیر شما که از روی ظن و گمان است برایت نیاوردم؛ مهدی منتظر نیستم. پس از آیات کتاب هرچه که می خواهی بپرس و من اگر خدا بخواهد و به اذن خداوند بیان حق را برایت خواهم آورد. همانا که من از آن چه که پروردگارم به من آموخته پیروی می‌کنم و شایسته نیست بدون اذن خداوند برای هیچ آیه‌ای بیان بیاورم. خداوند است که از خود این قرآن بیان حق قرآن را به من می‌آموزد و برای همین هم آن را به تفصیل برایتان می‌گویم با این که قرآن را از حفظ نمی‌دانم؛ همانا که خداوند آیه را به من الهام می‌کند و من آن را از روی قرآن نوشته و بیان را می‌آورم. من از خودم برای شما برهان نمی‌آورم؛ آیا تقوا نمی‌کنید؟

واما درمورد سؤالی که می‌کنی و جواب آن را می‌خواهی؛ می‌گویم از هر آیه‌ای که بیان آن را از قرآن عظیم می‌خواهی سؤال کن. خداوند با وحی تفهیمی بیان آن را به من می‌آموزد و این وسوسه شیطان رجیم نیست و برای همین محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم به حق بشارت داد:

[وإنك أنت المهديّ المنتظَر وما جادلك أحدٌ من القرآن إلا غلبته]
[ و تو مهدی منتظری و هیچ کس از قرآن با تو مجادله نمی‌کند مگر بر او غلبه کنی]

" خواهشی که از تو داریم" این است که از قرآن عظیم بیان حقی آورده و علم اینترنت را از قرآن عظیم برای ما تشریح کنی؛ همین طور اگر راست می‌گویی از قرآن عظیم درمورد سلاح کشتار جمعی برایمان توضیح بیاوری و اگر چنین نکنی که نمی‌توانی هم بکنی؛ برای مهدی منتظر روشن می‌شود از شیاطین بشر هستی و اگر نتوانی خودت باعث شدی در این ورطه گرفتار شوی؛ چون تصور کردی می‌توانی امام مهدی ناصر محمد یمانی را به جایی بکشی که ندانسته به خداوند نسبت دهد. پس برایت ثایت خواهم کرد که هر چقدر هم شیطان زیرکی باشی؛ در برابر امام مهدی ناصر محمد یمانی؛ چقدر احمقی. و اما خداوند واحد قهار مهدی منتظر را برنمی‌انگیزد تا درمورد سلاح کشتار جمعی به مردم چیزی یاد دهد؛ بلکه مهدی منتظر برانگیخته شده تا بین تمام مردم دنیا صلح برقرار سازد و رحمت بر جهانیان بوده و بیان حق ذکر را به کسانی که می‌خواهند به راه راست هدایت شوند؛ بیاموزد.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ ﴿٢٦﴾ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ﴿٢٧﴾ لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ ﴿٢٨﴾ وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّـهُ ربّ العالمين ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [التكوير]

وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
دشمن شياطين بشر؛ المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36889

Admin
04-09-2016, 04:41 AM
- 51 -
الإمام ناصر محمد اليماني
22 - ربیع الأول - 1432 هـ
26 - 02 - 2011 مـ
۷-اسفند-۱۳۸۹ه.ش.
07:26 صبح
ـــــــــــــــــــ

{ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ }..

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد وآله الأطهار وجميع الانصار للحقّ من ربّهم في الأولين وفي الآخرين..

جناب محمودی؛ من می‌دانم تو از دروغ‌گویانی و نمی‌توانی از قرآن عظیم اسلحه کشتار جمعی یا اینترنت را بیان کرده و شرح دهی. تو از دروغگ‌ویانی هستی که ندانسته به خداوند نسبت می‌دهند و من می‌دانم در قرآن عظیم درباره اینترنت و یا سلاح کشتار جمعی چیزی نازل نشده است. همانا که تو از دروغگ‌ویان هستی ولی همان چیزی را به تو می‌گوییم که خداوند فرمان داده تا به امثال تو بگوییم:
{قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم [البقره:۱۱۱].

وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..


دشمن شياطين بشر؛ المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36890

Admin
04-09-2016, 10:14 AM
- 52 -

الإمام ناصر محمد اليماني
24 - ربیع الأول - 1432 هـ
28 - 02 - 2011 مـ
۹-اسفند-۱۳۸۹ه.ش.
03:12 صبح
ـــــــــــــــــــــ

بیان حق فرموده خداوند تعالی:
{ وَالْعَادِيَاتِ ضَبْحًا ﴿١﴾ فَالْمُورِيَاتِ قَدْحًا ﴿٢﴾ فَالْمُغِيرَاتِ صُبْحًا ﴿٣﴾ فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا ﴿٤﴾ فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا ﴿٥﴾ } صدق الله العظيم [العاديات].

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله خاتم الأنبياء والمُرسلين إلى الناس كافة وكافة أنبياء الله ورُسله من الجنّ والإنس وأصلي عليهم وعلى آلهم الطيبين وجميع المُسلمين وأسلمُ تسليماً.

ای شیخ کریم که با نام اداره‌ی پایگاه «اشراف انلاین» به ما جواب داده‌ای، به صورت ناشناس با امام مهدی ناصر محمد یمانی گفت‌وگو نکن؛ بلکه شخص کریم خود را معرفی نما تا ما و تمام مسلمانانی که این خبر بزرگ را پیگیری می‌کنند؛ شما را بشناسیم و اگر می‌بینی که امام ناصر محمد یمانی مانند دیگر مدعیان مهدویت است که بدون علم و هدایت و کتابی روشنگر سخن می‌گویند، در برابرمان حجت حق اقامه کن و هیهات هیهات؛ به خداوند زمین و آسمان‌ها قسم که من امام مهدی هستم و با آیات محکم با شما مجادله می‌کنم که برای عالم و جاهلتان بینه و روشن هستند و برای همین تمام کسانی که خداوند آنها را در جریان بیان حق قرآن با قرآن توسط امام مهدی قرار می‌دهد نمی‌تواند در بیان حق او کوچک‌ترین ایرادی بیابند.

پیش از این برایتان فتوا داده بودیم که چگونه می‌توانید بیان حق قرآن را که با وحی تفهیمی از جانب پروردگار به قلب القا می‌شود تشخیص دهید. بیان با برهان مبینی که از آیات محکم قرآن برایتان استنباط شده، آورده می‌شود تا بدانید وحی تفهیمی است نه وسوسه شیطان رجیم؛ پس به کجا می‌روید؟ از خدا پروا کرده و مرا اطاعت نمایید. به دعوت به پذیرش حکمیت خداوند پاسخ دهید؛ چیزی جز استنباط حکم حق خداوند در موارد اختلاف دینیتان برعهده امام مهدی نیست؛ ما حکم روشن خداوند را از آیات محکم کتاب برایتان می‌آوریم تا ذکری برای خردمندان باشد و سزاوار نیست که جز حق به خداوند نسبت دهیم و شایسته است که تنها از حق پیروی شود.
اما اگر بیان قرآن با ظن و از پیش خودتان باشد-همانند بیان شیخ المحمودی-می‌بینید که اصلا نمی‌توان از جانب خداوند رحمان برای بیان برهانی آورد؛ المحمودی نمی‌تواند برای بیان خود درباره‌ی این آیه از محکمات قرآن برهانی بیاورد تا بدانیم بیانش الهامی از جانب خداوند رحمن است و وسوسه شیطان رجیم نیست. چگونه می‌تواند آیه‌ای از قرآن بیاورد و سپس با ظن و ازپیش خود چنین تفسیر کند که مقصود خداوند هواپیماها و قطار است که می‌فرماید:
{وَالْعَادِيَاتِ ضَبْحًا ﴿١﴾ فَالْمُورِيَاتِ قَدْحًا ﴿٢﴾ فَالْمُغِيرَاتِ صُبْحًا ﴿٣﴾ فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا ﴿٤﴾ فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا ﴿٥﴾} صدق الله العظيم [العاديات].
شیخ المحمودی می‌گوید این بیان فتوای ساخت هواپیماها و قطار است! ای مرد؛ از خدا بترس؛ تمام علم از آن خداوند است و مردم به چیزی احاطه پیدا نمی‌کنند مگر او بخواهد و نزول کتاب تنها با هدف روشن نمودن راه هدایت برای عالمیانی است که می‌خواهند راه راست را درپیش گیرند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَيْطَانٍ رَّجِيمٍ ﴿٢٥﴾ فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ ﴿٢٦﴾ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ﴿٢٧﴾ لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ ﴿٢٨﴾ وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّـهُ ربّ العالمين ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [التكوير].
و هم چنین هدف از بیان اعجازهای علمی [آن چه که خدا بخواهد آن را بیان کند] در قرآن این است که کسانی که از این علوم باخبر می‌شوند دریابند که قرآن حق است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَيَرَى الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ من ربّك هُوَ الحقّ وَيَهْدِي إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ} صدق الله العظيم [سبأ:۶].
همان گونه که پیش از این آن چه را که خداوند اراده نمود؛ از آن –قرآن- به حق بیان کردیم و اما در مورد بشارت به انسان درباره وسیله‌ی سفر و پرواز به فضا؛ برایت آیه‌ای می‌آوریم که اصل این موضوع در آن آمده و درست درهمین باره است و به انسان بشارت می‌دهد که روزی از علمی آگاه خواهد شد که بتواند به واسطه‌ی آن به وسیله‌ی سفر در فضا دست یافته و در فضا پرواز نماید و بشارت این را که انسان به فضا سفر خواهد کرد درآیه‌ای محکم می‌یابید که از آیات مبارزه طلبانه خداوند در مورد نفوذ و استیلا به آسمان دنیا است. پس فتوایی را خواهید یافت که نشان می‌دهد انسان با وسایل و اسبابی قادر خواهد شد در فضا پرواز کند. فتوا را در این فرموده خداوند تعالی می‌یابید:
{أَمْ لَهُم مُّلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا فَلْيَرْتَقُوا فِي الْأَسْبَابِ} صدق الله العظيم [ص:۱۰].
اما کفار قریش و تمام مردمی که در دوران برانگیخته شدن محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- زندگی می‌کردند، به کل وسیله‌ای برای بالا رفتن در فضا نداشتند؛ مقصود خداوند کافران امروزین است و خداوند آنها را به مبارزه می‌طلبد که در فضا بالا روند تا به آسمان دنیا [نزدیک] برسند و با نفوذ به آن به ملاء اعلی و عالم فرشتگان برسند و این مبارزه طلبی خداوند خطاب به عالم جن و انس است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَا مَعْشَرَ الجنّ وَالْإِنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانفُذُوا لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ} صدق الله العظيم [الرحمن:۳۳].
بدانید که مقصود از «سلطان» برای نفوذ و ورود به آسمان همین دنیا و نفوذ با اذن خداوند به ملاء اعلی است و بیان حق فرموده خداوند تعالی: {فَانفُذُوا} مبارزه طلبی پروردگار عالمیان است که: اگر می‌توانند، نفوذ کنند؛ ولی قادر نخواهند بود مگر خداوند به آنان چنین اجازه‌ای را بدهد. آن‌گاه خداوند برای جن و انس روشن می‌نماید که قادر به نفوذ نیستند مگر اینکه خداوند چنین اجازه‌ای را بدهد؛ چون چیزی که در آنجا می‌یابند نگهبانان قوی و شهاب است و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{يُرْسَلُ عَلَيْكُمَا شُوَاظٌ مِّن نَّارٍ وَنُحَاسٌ فَلَا تَنتَصِرَانِ} صدق الله العظيم [الرحمن:۳۵]
به رغم این که قبل از این مبارزه طلبی؛ اهالی عالم جن می‌توانستند به سخنان فرشتگان در ملاء اعلای آسمان دنیا گوش فرا دهند؛ ولی بعد از نزول این مبارزه طلبی از نزد پروردگار عالمیان؛ دریافتند که این تحدی در عالم واقعیات به حقیقت پیوسته است و لذا:
{فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا ﴿١﴾ يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ}صدق الله العظيم [الجن]
چون جنیان می‌دانستند که انسان به آنجا [فضا] نرسیده است چرا که خداوند وسیله سفر و بالا رفتن به فضای بالاتر را به انسان نداده است ولی جنیان به خاطر این مبارزه طلبی؛ ایمان آوردند چون درستی آن را در عالم واقعیات دیدند. برای همین جنیان می‌گویند:
{وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاءَ فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِيدًا وَشُهُبًا ﴿٨﴾ وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَن يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَّصَدًا ﴿٩﴾} صدق الله العظيم [الجن].
این یعنی آنها حق بودن این فرموده خداوند تعالی را دریافتند:
{يُرْسَلُ عَلَيْكُمَا شُوَاظٌ مِّن نَّارٍ وَنُحَاسٌ فَلَا تَنتَصِرَانِ} صدق الله العظيم [الرحمن:۳۵]

لذا جنیان دانستند که این [قرآن] حق است و از نزد پروردگار فرستاده شده؛ مگر جاهلانشان و همین طورعالم شیاطین که آگاهانه، حق را پنهان و کتمان می‌کنند.المحمودی اگر این آیه‌ای که آورده‌ای مربوط به «الرجفة» یا سیارک کوچک عذاب که شما نام شهاب سنگ را بر آن می‌نهید نبود؛ که قبل از رسیدن کوکب بزرگ عذاب به جزیره العرب خواهد خورد، [درمورد آن برایتان توضیح می‌دادم] این «الرجفة» است که بر طبق اخبار موجود در ذکر در جایی از بلاد مسلمین در وسط عالم فرود خواهد آمد و علت آن نیز روگردانی آنان از دعوت امام مهدی و خودداری از اعتراف به مهدی منتظر بودن اوست تا بعد از تصدیق در کنار بیت العتیق در برابر مردم حضور یابد؛ بلکه به جای اعتراف به حق، پایگاه او را مسدود و فیلتر می‌کنند و اگر از حادثه‌ای مانند فرود «الرجفة» بر قوم ثمود نمی‌ترسیدم...و تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنذَرْتُكُمْ صَاعِقَةً مِّثْلَ صَاعِقَةِ عَادٍ وَثَمُودَ} صدق الله العظيم [فصلت:۱۳].

و اگر نمی‌ترسیدم خداوند بیان حق آن را در عالم واقعی محقق سازد؛ آن را به صورت مفصل و با جزییات بیان می‌کردم ولی برایشان می‌ترسم که اگر آن را روشن سازم؛ خداوند بیان حق را درعالم واقعیات ثابت کرده و محقق سازد و تنها به همین فرموده خداوند تعالی اکتفا می‌کنم:

{فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا ﴿٤﴾ فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا ﴿٥﴾} صدق الله العظيم [العاديات]
همانا که خداوند از سیارک عذاب سخن می‌گوید و ما نمی‌خواهیم حادثه سیارک عذاب رخ دهد؛ چون در بلاد مسلمین و بلکه در جزیرة العرب رخ خواهد داد و من از سیارک عذاب بر آنان هراسنم؛ این همانی است که شهاب سنگ به آن گفته می‌شود و خداوند تعالی در این فرموده از آن سخن می‌گوید: {فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا ﴿٤﴾ فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا ﴿٥﴾} صدق الله العظيم . و اما «النقع» گرد و خاکی است که بعد از وقوع حادثه «الراجفة» و اصابت شهاب سنگ بر می‌خیزد و اما این فرموده خداوند تعالی: {فَوَسَطْن بِهِ جَمْعًا} این مشخص نمودن محل سقوط است، و معلوم است امت وسطی که در وسط و میان عالم هستند کدامند و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلاَ يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُواْ تُصِيبُهُم بِمَا صَنَعُواْ قَارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِيبًا مِّن دَارِهِمْ حَتَّى يَأْتِيَ وَعْدُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لاَ يُخْلِفُ الْمِيعَادَ} صدق الله العظيم [الرعد:۳۱].
و اما فرموده خداوند تعالی:
{وَلاَ يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُواْ تُصِيبُهُم بِمَا صَنَعُواْ قَارِعَةٌ}
به عذاب فراگیر از سیاره بزرگ عذاب اختصاص دارد و اما فرموده خداوند تعالی:
{ أَوْ تَحُلُّ قَرِيبًا مِّن دَارِهِمْ حَتَّى يَأْتِيَ وَعْدُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لاَ يُخْلِفُ الْمِيعَادَ}
این اشاره دارد به وعده‌ی خداوند درباره ظهور مهدی منتظر تا خداوند با بنده‌اش نور خود را برای عالمیان کامل گرداند ولو اینکه مجرمان از ظهور او ناخرسند باشند. این صادق گرداندن وعده‌ی حق خداوند در آیات محکم کتابش است و خداوند خلف وعده نمی‌کند و می‌گوییم:
خدایا آنها را مورد مغفرت خود قرار بده، چرا که نمی‌دانند... وقتی امام مهدی ناصر محمد یمانی مشتاق است کافران از هلاکت نجات یابند؛ چگونه می‌تواند برای نجات برادران مسلمانش از عذاب مشتاق و حریص نباشد و در برابرشان صبر پیشه نکند و برعلیه‌شان دست دعا به سوی خداوند بالا نبرد؟ بلکه ما از خداوند می‌خواهیم آنها را مورد مغفرت قرار دهد چرا که آنها نمی‌دانند من امام مهدی منتظر حق پروردگارشان هستم.
شیخ گرانقدر؛ آیا هم چنان در مورد اسم با من مجادله و چون و چرا می‌کنید ؟ برای آن که حق را دریابی؛ باید برایتان روشن شود مقصود از «تواطؤ» چیست اگر دریافتید منظوراز کلمه‌ی «تواطؤ» مطابقت است! مقصود ازحدیث حقی که می‌گوید: [يواطئ اسمه اسمي] این می‌شود که اسم او با اسم من مطابقت دارد؛ پس نام امام مهدی «محمد بن عبدالله» است! اما اگر برایتان روشن شد مقصود از «تواطؤ» فقط توافق وهمراهی است، این یعنی نام «محمد» در توافق (وهمراهی) با نام امام مهدی است «ناصر محمد» . پس به سراغ اهل لغت عربی می‌رویم و سؤالی که بارها تکرار شده را از آنان می‌پرسیم؛ آیا درست است بگوییم:

محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وأبو بكر الصديق رضي الله عنه وأرضاه در مهاجرت به سوی یثرب با یکدیگر تطابق داشتند؟
یا صحیح این است که بگوییم: محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وأبو بكر الصديق رضي الله عنه وأرضاه در مهاجرت به یثرب همراه یک‌دیگر بودند و این هم صحیح است که بگوییم: محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وأبو بكر الصديق رضي الله عنه وأرضاه در هجرت به یثرب موافق و همراه بودند؟
آن گاه می‌گوییم: آیا نمی‌بینید که مقصود از «تواطؤ» توافق و همدستی است؟ یعنی نام محمد موافق و همراه با نام امام مهدی است «ناصر محمد»؟ بدان جهت که نام امام حامل خبر و شأن او باشد چرا که بعد از خاتم الأنبياء والمُرسلين محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- نبیّ جدیدی نخواهد آمد و خداوند امام مهدی را تنها برای یاری محمد «ناصر محمد» بر می‌انگیزد؛آیا از خدا پروا نمی‌کنید؟ برای همین امام مهدی با آن چه که بر محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- نازل شده بود با شما مجادله کرده و شما را به پذیرش حکمیت قرآن عظیم فرا می‌خواند.

از آنجا که کلمه «تواطؤ» را در فرموده خداوند تعالی در قرآن عظیم می‌یابیم که:
{إِنَّمَا النَّسِيءُ زِيَادَةٌ فِي الْكُفْرِ يُضَلُّ بِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا يُحِلُّونَهُ عَامًا وَيُحَرِّمُونَهُ عَامًا لِيُوَاطِئُوا عِدَّةَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ فَيُحِلُّوا مَا حَرَّمَ اللَّهُ زُيِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمَالِهِمْ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ} صدق الله العظيم [التوبة:۳۷].
و چگونگی «مواطاة» در اینجا این است: از آنجا که خداوند اولین ماه سال هجری را آخرین ماه دارای حرمت قرار داده و آن ماه محرم است؛ می‌بینید که اولین ماه در سال هجری آخرین ماه دارای حرمت موافق وهمراه هم هستند یعنی موافق اولین ماه سال هجری است؛ پس کسانی که می‌خواهند حرام خداوند را در ماه محرم حلال کنند؛ یک ماه به تعداد ماه‌های سال قمری اضافه می‌کردند تا موافق ماه محرم الحرام باشد چون این ماه اول سال هجری و آخرین ماه از ماه‌هایی است که خداوند برای آن حرمت اعلام کرده است. برای همین سالشان را بیش از دوازده ماه قرار می‌دادند ولی اکثر شما از مکر شیطان بی‌خبرید

لذا نتیجه می‌گیریم «المواطاة» به معنی مطابقت نیست؛ چون اگر چنین بود سالشان با سال قمری تطابق پیدا می‌کرد و در پایان ذی الحجه خاتمه می‌یافت؛ لذا «التواطؤ» زیاد کردن تعداد ماه‌های سال است تا سالشان با ماه محرم الحرام تمام شود و در آن اعیاد میلاد و فسق و فجور باشد.
از آنجا که برایتان روشن شد مقصود از «المواطاة» مطابقت نیست؛ بلکه «تواطؤ» یعنی موافقت و همراه و همدست شدن است؛ پس «تواطؤ» تطابق نیست! و دلیل قاطع این است که: همه‌ی علمای لغت عربی می‌دانند که درست نیست گفته شود: «محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وأبو بكر الصديق رضي الله عنه وأرضاه در هجرت به مکه تطابق داشتند» پس چگونه به خود حق داده‌اید و با چه علم لغوی می‌گویید که «تواطؤ» تطابق است تا اینکه به زعم خود اسم امام مهدی را «محمد بن عبدالله» قرار دهید و این بر مبنای این گفته است که : [يواطئ اسمه اسمي واسم أبيه اسم أبي]، ولی حدیث حق این است: [يواطئ اسمه اسمي في اسم أبيه].

آن کس که گمان کرده ایشان گفته‌اند: «و اسم ابیه» از روی ظن حرف زده و ایشان فرموده‌اند: «فی اسم ابیه» به هرحال حتی اگر حدیث حقی از نبی برایتان آمده بود که فتوا بدهد نام امام مهدی، ناصر محمد یمانی است؛ به خداوند که در برابر علم؛ اسم بکاری نمی‌آید ولی اکثر شما توجه نمی‌کنید؛ آیا نمی‌دانید که خداوند حجت را در فزونی دانش نسبت به علمای دین مسلمین قرار داده است، آیا پروا نمی‌کنید؟ پس چرا خداوند دانش امام مهدی را بر تمام علمای دینی مسلمین فزونی داده است؟ در غیر این صورت چگونه می‌تواند در موارد اختلاف دینی میانتان حکم کند تا با صفوف متحد همگی در راه راست قرار گیرید؛ آیا فکر نمی‌کنید؟
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين، والسلام من الله على من اتبع الهدى.

الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36891

Admin
05-09-2016, 03:15 PM
- 53 -
الإمام ناصر محمد اليماني
25 - ربیع الأول - 1432 هـ
01 - 03 - 2011 مـ
۱۰-اسفند-۱۳۸۹ه.ش.
01:29 صبح
ـــــــــــــــــــ

تطبیق قاعده‌ی قرآن عظیم برای شناسایی احادیث دروغ.....
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله صلى الله عليه وآله الطيبين وجميع المُسلمين التابعين للحقّ إلى يوم الدين..
و می‌گویم در برابر قومی که از آیات محکم و بینه کتاب روگردانند؛ خدا برای ما کافی است. همان کسانی که خداوند تعالی درباره ایشان می‌فرماید:
{سَأَصْرِفُ عَنْ آيَاتِي الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الأَرْضِ بِغَيْرِ الحقّ وَإِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لا يُؤْمِنُوا بِهَا وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلاً وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلاً} صدق الله العظيم [الأعراف:۱۴۶].
چگونه است که من از شما دعوت می‌کنم به قرآن عظیم محفوظ از تحریف و دستکاری رجوع کرده و قاعده‌ی حق برای شناسایی احادیث دروغ را که در این فرموده خداوند تعالی آمده است به کار گیرید:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿۸۱﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآن وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿۸۲﴾} صدق الله العظيم النساء].*
یعنی اگر حدیثی نبوی که از نبیّ نقل شده دروغ باشد، حتما بین آن حدیث و آیات ام الکتاب، اختلاف زیادی پیدا خواهید کرد؛ چون در غیر این صورت فرمان خدا به رسولش در آیات محکم قرآن عظیم با فرمان خداوند به رسولش در احادیث نبوی اختلاف خواهد داشت. در این مورد برایتان حدیثی را مثال آوردیم که عده‌ی کثیری از علمای دینی و مسلمانان به آن شک نکرده‌اند و همین باعث گمراهی افراد زیادی شده است که چهره‌ی دین اسلام را که رحمت برای عالمیان است در نظر مردم زشت جلوه داده‌اند. آنها با پیروی از این حدیث، کسانی را که از اسلام پیروی نکنند یا می‌کشند و یا اموال و خون و زنانشان را حلال می‌شمارند؛ خدا شما را لعنت کند که چنین از حق رومی‌گردانید و به باطل می‌گرایید! به دنبال حق می‌گردید یا باطل؟ موضوع عجیب این است که نمی‌بینم کسانی که از حقّ آمده از نزد پروردگارشان روگردان هستند؛ حتی یک بار در مورد یک حدیث اعتراف کرده و بگویند:" ناصر محمد یمانی راست می‌گویی. ما در مورد صحت نقل شدن این حدیث از نبیّ هیچ شکی نداشتیم، تا این که قاعده‌ی قرآنی برای شناسایی احادیثی که به دروغ به نبیّ نسبت داده شده را به کار گرفتیم؛ بر اساس فتوای خداوند در محکمات کتابش باید در آیات محکم کتاب تدبر کرده و حدیث را با آیات محکم بسنجیم و خداوند به ما خبر داده که اگر بین حدیث و آیات محکم کتاب اختلاف زیادی بود؛ این نشانه دروغ بودن حدیث است. به این ترتیب برای ما روشن شد این حدیث نقل شده از نبی دروغ است:‌





[حدثنا أبو الطاهر وحرملة بن يحيى وأحمد بن عيسى قال أحمد حدثنا وقال الآخران أخبرنا بن وهب قال أخبرني يونس عن بن شهاب قال حدثني سعيد بن المسيب أن أبا هريرة أخبره أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال: أمرت أن أقاتل الناس حتى يقولوا لا إله إلا الله فمن قال لا إله إلا الله عصم منى ماله ونفسه إلا بحقه وحسابه على الله].
[أبو طاهر و حرمله بن یحیی و احمد بن عیسی نقل کرده‌اند که احمد و آن دو به ما خبر دادند که ابن وهب از یونس او هم از ابن شهاب و او هم از سعید بن مسیب به نقل از ابوهریره گفته است رسول الله صلى الله عليه وسلم فرموده‌اند: که به من فرمان داده شده است تا با مردم بجنگم تا شهادت بدهند خدای جز الله نیست اگر چنین کردند خون و اموالشان از من در امان است مگر به حقش و حسابشان به خداوند تعالی است]



پایان


و برایمان روشن شد این حدیث به دروغ به نبیّ و ابوهریره عليهم الصلاة والسلام، نسبت داده شده است. چون امر خدا به رسولش در این حدیث با فرمان الهی به تمام رسولان خداوند در آیات محکم کتابش اختلاف دارد. خداوند تعالی می‌فرماید:

{وَإِن تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّبَ أُمَمٌ مِّن قَبْلِكُمْ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ﴿١٨﴾} [العنكبوت]. صــــدق الله العظيم
{فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبِينُ} [النحل:۳۵]. صــــدق الله العظيم
{فَإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلاَغُ الْمُبِينُ﴿٨٢﴾} [النحل]. صــــدق الله العظيم
{أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ} [يونس:۹۹]. صــــدق الله العظيم
{لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تبيّن الرُّشْدُ مِنْ الغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدْ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴿٢٥٦﴾} [البقرة]. صــــدق الله العظيم
{نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ يَخَافُ وَعِيدِ﴿٤٥﴾} [ق]. صــــدق الله العظيم
{إِنَّ هَذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إلى ربّه سَبِيلًا﴿١٩﴾} [المزمل]. صــــدق الله العظيم
{وَقُلْ الحقّ من ربّكم فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَإِنْ يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا ﴿٢٩﴾} [الكهف]. صــــدق الله العظيم
{إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ} [الرعد:۷]. صــــدق الله العظيم
{فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ يَخَافُ وَعِيدِ} [ق:۴۵]. صــــدق الله العظيم
{وَلَوْ شَاء اللّهُ مَا أَشْرَكُواْ وَمَا جَعَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ﴿١٠٧﴾} [الأنعام]. صــــدق الله العظيم
{فَذَكِّرْ إِن نَّفَعَتِ الذِّكْرَىٰ ﴿٩﴾ سَيَذَّكَّرُ مَن يَخْشَىٰ ﴿١٠﴾ وَيَتَجَنَّبُهَا الْأَشْقَى ﴿١١﴾ الَّذِي يَصْلَى النَّارَ الْكُبْرَىٰ ﴿١٢﴾ ثُمَّ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحْيَىٰ ﴿١٣﴾} [الأعلى]. صــــدق الله العظيم
{وَأَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرّسُولَ فَإِن تَولّيْتُمْ فَإِنّمَا عَلَىَ رَسُولِنَا الْبَلاَغُ الْمُبِينُ﴿١٢﴾} [التغابن]. صــــدق الله العظيم
{وَأَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَاحْذَرُواْ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُواْ أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلاَغُ الْمُبِينُ﴿٩٢﴾} [المائدة]. صــــدق الله العظيم
{قلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّوا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيْكُم مَّا حُمِّلْتُمْ وَإِن تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ﴿٥٤﴾} [النور]. صــــدق الله العظيم
{وَإِن مَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ} [الرعد:۴۰].صـــــدق الله العظيم
به نام خداوند بزرگ از شما خردمندان که بهترین موجودات هستید سؤال می‌کنم؛ آیا این آیات از آیه‌های محکم و ام الکتاب نبوده و برای عالم و جاهلتان روشن نیستند و برایتان روشن نمی‌کنند قاعده خداوند در تمام کتاب‌های الهی این است که رسولان خدا مأمور ابلاغ هستند و محاسبه با خداوند است؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:‌
{وَإِن تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّبَ أُمَمٌ مِّن قَبْلِكُمْ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ﴿١٨﴾} [العنكبوت]
{فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ} [الرعد:۴۰].صدق الله العظيم
ولی وقتی به فرمان خدا در این حدیث- که به دروغ به نبی نسبت داده شده- می‌رسیم، می‌بینیم با فرمان خدا به رسولش در آیات محکم کتاب؛ اختلاف زیادی دارد و دو فرمان کاملاً متضاد است. می‌بینید که در این حدیث دروغ آمده است:‌



[ به من فرمان داده شده است تا با مردم بجنگم تا شهادت بدهند خدای جز الله نیست اگر چنین کردند خون و اموالشان از من در امان است مگر به حقش و حسابشان به خداوند تعالی است]و سؤالی که مطرح می‌شود این است که چرا خداوند به رسولانش دستور نداده تا مردم را وادار کنند تا با خواری و چه بخواهند و چه نخواهند، با اکراه ایمان آورده و نماز خوانده و زکات بدهند؟ جواب را در آیات محکم کتاب خدا پیدا می‌کنید، خداوند ایمان مردم به پروردگارشان و نماز و زکات را نمی‌پذیرد مگر این که اقناع شده و با خلوص قلبی این اعمال را بجا آورند نه از ترس دیگران. تصدیق فرموده خداوند تعالی:


{إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلاَةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلاَّ اللّهَ فَعَسَى أُوْلَـئِكَ أَن يَكُونُواْ مِنَ الْمُهْتَدِينَ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
حال حکمت خبیثانه این حدیث دروغ را می‌آوریم که برخلاف فرمان خدا به رسولش در آیات محکم کتاب خداست و برایتان روشن می‌شود که حکمت خبیثانه مکری که منافقان در این حدیث دروغ به کار گرفته‌اند در این است که کافران را وادار کند با شما بجنگند تا قبل از قدرت گرفتن مسلمانان؛ نور الهی را خاموش گردانند. چون اگر با دین اسلام و مسلمانان مبارزه نکنند، مسلمانان به جنگ آنان خواهند رفت تا شهادت دهند لا اله الا الله و پیرو دینشان گردند که اگر چنین نکنند خداوند خون و اموال و اسارت گرفتن زنانشان را برای مسلمانان حلال کرده است. منافقان، کفار را وادار خواهند کرد تا بر علیه ذکری که برای همه مردم عالم فرستاده شده و با تمام کسانی که پیرو آن هستند؛ بجنگند چون تصور می‌کنند اجبار دیگران برای مسلمان شدن در کتاب قرآن آمده است و خدا شهادت می‌دهد چنین فرمانی به رسول خود نداده است. اما گمراهان شما از احادیث شیطانی- که به دروغ به نبی نسبت داده شده‌اند- پیروی می‌کنند و فکر می‌کنند در مسیر هدایتند و به ناحق و به حجت کفر مردم را به قتل می‌رسانند. اما امام مهدی به حق و یقین خداوند را به شهادت می‌گیرد که: هرکس کافری را بدون این که به جنگ دین شما آمده باشد، به دلیل کفر به قتل برساند؛ گناه این عمل نزد خداوند مانند گناه کشتن تمام بشریت است؛ پس چه کسی شما را که به خیال خود هدایت شده‌اید ولی از احادیثی پیروی می‌کنید که به دروغ به رسول خدا نسبت داده شده؛ ازعذاب خدا حفظ خواهد کرد؟ شما می‌دانید خداوند فرمان جنگ با کفار را به شما نداده است؛ مگر آنها که به جنگ دین شما آمده باشند تا نور خداوند را خاموش سازند. خداوند در برابر این گروه آشکارا به شما اختیار داده و ریختن خون و گرفتن اموال و به اسارت گرفتن زنان و کودکانشان را برشما حلال نموده چون به جنگ خدا و رسولش آمده‌اند . خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآَخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم [المائدة].**
سؤالی که مطرح می‌شود این است که چرا جناب شیخ بن عبدالقادر ازآیات حق ذکر روگردانده و به حق اعتراف نمی‌کند؟ اگر حق را می‌خواهی بگو: فرمان خدا به رسولش در این حدیث برخلاف فرمان خدا به رسولش در کتاب است، پس برایمان روشن می‌شود که خدا به رسول و مسلمانان فرمان جنگ با کفار را نداده، مگر کسانی که به خاطر دین به جنگشان بیایند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَقَاتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبِّ الْمُعْتَدِينَ﴿١٩٠﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
یعنی به کفاری که به خاطر دین سرجنگ با شما ندارند، تعدی نکنید چون فرمان خدا این است که با آنان به نیکی و با قسط رفتار شود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{لا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ﴿٨﴾} صدق الله العظيم [الممتحنة].
پس برایتان روشن شد این حدیث نقل شده از النّبيّ عليه الصلاة والسلام بی تردید دروغ است:
[ به من فرمان داده شده است تا با مردم بجنگم تا شهادت بدهند خدای جز الله نیست اگر چنین کردند خون و اموالشان از من در امان است مگر به حقش و حسابشان به خداوند تعالی است]و برایتان روشن شد این حدیث به دروغ به خدا و رسولش نسبت داده شده ونه خدا و نه رسولش چنین فرمانی به شما نداده‌اند.
و سؤالی که در برابر برادر گرامی شیخ محمد عبدالقادر ادریس و شیخ محمودی مطرح می‌شود این است: چرا حاضر نیستید حتی به این اعتراف کنید که حدیث فوق الذکر که در صحیح البخاری و مسلم آمده بی شک و تردید به دروغ به نبی نسبت داده شده است؟ و بگویید ناصر محمد یمانی حق با توست و درست می‌گویی این حدیث دروغ است و برای ما روشن شد قاعده کشف احادیث دروغ که در آیات محکم کتاب آمده است؛ بی شک و تردید حق است و این که با تطبیق قاعده‌ی حق کشف احادیث دروغ برای ما روشن شد که حدیثی که به دروغ به نبیّ نسبت داده شده باشد؛ بی‌تردید مخالف آیات محکم کتاب خداست. اما احادیثی هستند که راویان آن را درست مانند آن چه که از پیامبر شنیده‌اند نقل نکردند و این از روی سهو و فراموشی بوده و بدون این که قصدی داشته باشند، کلمه‌ای را فراموش کرده یا اضافه کرده‌اند و خداوند از آن چه که در نفس آنان بوده آگاه‌تر است. مهم این است که آنها به عمد و آگاهانه به پیامبر نسبت دروغ نداده‌اند. در اینجا ممکن است حدیث برخلاف آیات محکم قرآن نباشد. ولی باید آن را به معرض قضاوت عقل ومنطق گذاشت تا مورد تحلیل قرار گیرد، چرا که دیده بصیرت انسان نسبت به حق کور نمی‌شود و اگر انسان در مورد منطق حدیث تدبر کند تا ببیند آیا به حق از نزد پروردگار عالمیان است؛ اگر چنین باشد عقل و منطق فکری بشر آن را می‌پذیرد. حتی در تفکر درمورد قرآن عظیم هم عقل و منطق به کار گرفته می‌شود، پس درباره آن چه که خداوند نازل فرموده تفکر می‌شود که آیا حقّ آمده از نزد پروردگار عالمیان است و عقل بشری آن را می‌پذیرد؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ﴿٤٦﴾} [سبأ].صــــدق الله العظيم
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآن أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا﴿٢٤﴾} [محمد]. صــــدق الله العظيم
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَفَلَمْ يَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جَاءَهُم مَّا لَمْ يَأْتِ آبَاءَهُمُ الْأَوَّلِينَ ﴿٦٨﴾ أَمْ لَمْ يَعْرِفُوا رَسُولَهُمْ فَهُمْ لَهُ مُنكِرُونَ ﴿٦٩﴾ أَمْ يَقُولُونَ بِهِ جِنَّةٌ ۚ بَلْ جَاءَهُم بِالْحَقِّ وَأَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ كَارِهُونَ ﴿٧٠﴾ وَلَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْوَاءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ وَمَن فِيهِنَّ ۚ بَلْ أَتَيْنَاهُم بِذِكْرِهِمْ فَهُمْ عَن ذِكْرِهِم مُّعْرِضُونَ ﴿٧١﴾} صدق الله العظيم [المؤمنون].
اما کسانی که به پیروی کورکورانه اعتقاد دارند، مردم را از اندیشیدن درمورد روایات نبوی و این که آیا عقل و منطق آنهار ا قبول می‌کند یا خیر؛ منع می‌کنند. آنها فتوای امام مهدی را هم رد می‌کنند که می‌گوید اگر حدیثی باشد که نه موافق قرآن بود و نه مخالف آن؛ باید آن را با عقل و منطق سنجید و می‌گویند:" این شریعت جدیدی از نزد ناصر محمد یمانی است"! خدا شما را لعنت کند که مردم را از استفاده از عقل‌ درمورد احادیث نبوی منع کرده و اندیشیدن و تفکر منطقی را نفی می‌نمایید. اما امام مهدی ناصر محمد یمانی همان فرمانی را می‌دهد که خداوند در آیات محکم کتابش داده است؛ خداوند به شما فرمان داده از هیچ دعوتی کورکورانه پیروی نکنید و از عقلتان استفاده کنید تا ببینید عقل به برهان علمی آن دعوت اعتراف کرده و آن را از نزد خدا می‌بیند یا خیر؟ خداوند شما را از پیروی کورکورانه منع نموده است و اگر کورکورانه به دنبال کسی که شما را به سوی خدا می‌خواند راه بیفتید؛ گوش و چشم شما مورد سؤال واقع خواهد شد و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُوْلَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
در آیات محکم کتاب؛ بهترین موجودات خردمندانی هستند که در مورد برهان علمی فرد دعوت کننده تفکر می‌کنند که آیا به حق از نزد پروردگارشان است یا خیر؟ واگر برایشان روشن شود که به حق از نزد پروردگار آمده و با عقل و منطق تناقضی ندارد؛ از آن پیروی می‌کنند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَبَشِّرْ عِبَادِ ﴿١٧﴾ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٨﴾}‏ صدق الله العظيم [الزمر].
برای همین هم خداوند همیشه و همه جا؛ از میان تمام انسان‌ها فقط خردمندانشان را هدایت می‌فرماید؛ چون آنها به سخنان فرد دعوت کننده گوش می‌سپارند و از عقل خود استفاده می‌کنند که آیا به حق از نزد پروردگارشان آمده است؟ اما کسانی که به سوی حق هدایت نمی‌شوند؛ کورکورانه از اعتقادات پدرانشان پیروی می‌کنند بدون این که از عقلشان کوچک‌ترین استفاده‌ای بکنند. اینها بدترین موجودات هستند چون با وجود این که خدا به ایشان عقل داده تا اگر بخواهند از آن استفاده کنند؛ اما هیچ از عقلشان استفاده نمی‌کنند چون مانند چهارپایان اهل تفکر نیستند. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيل﴿٤٤﴾} [الفرقان]. صــــدق الله العظيم
آنان که عقلشان را به کار نمی‌گیرند از اهالی جهنم هستند چون هیچ از عقلشان استفاده نمی‌کنند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مِّنَ الجنّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لاَّ يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ يَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَـئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَـئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ﴿١٧٩﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
و بعد برایشان روشن می‌شود که علت گمراهی و دورشدنشان از صراط مستقیم؛ پیروی کورکورانه از پیشینیان و استفاده نکردن از عقلشان است و برای همین می‌گویند:
{وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الملك].
ابن عبدالقادر از خدا بترس و با مهدی منتظر دشمنی نکن و مردم را از دعوت حق او باز مدار. پیرو ابوحمزه محمود مصریِ شیطان نشو. او از شیاطین بشر است که تظاهر می‌کند ایمان دارد و کفر خود را پنهان می‌کند. او از کسانی است که اگر برایشان روشن شود ناصر محمد یمانی بی شک و تردید مهدی منتظر است و مسلمانان و مسیحیان و یهودیان را به حکمیت براساس ذکر-قرآن- دعوت می‌کند تا در موارد اختلاف بر اساس آن در میانشان حکم کند- از آن رومی‌گردانند- چون شیاطین بشر از حق بیزارند و کراهت دارند و برای همین هم می‌بینید ابوحمزه محمود مصری به شدت تلاش می‌کند مردم را از پیروی از ذکر باز دارد و پیش از این به حق فتوا داده بودیم که ابو حمزه به دعوت به مباهله با ناصر محمد یمانی در این پایگاه مبارک و بی‌طرف پاسخ نخواهد داد تا به درگاه خدا دعا و التماس کنیم و لعنت و غضب و خشم خدا بر دروغ‌گویان را خواستار شویم. چون او می‌داند از دروغ‌گویان است؛ برای همین می‌بینید از مباهله فرار کرده و از نزد خود برای آن شروطی قایل می‌شود که از جانب خداوند در آیات محکم قرآن نازل نشده است. چون مباهله التماس به درگاه خدا با دعا و تضرع است:
{ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ} صدق الله العظيم [آل عمران:۶۱]
اما ابوحمزه محمود مصری می‌ترسد به خاطر کفر و تلاش برای بازداشتن مردم از پیروی از ذکر-قرآن- مورد لعنت خدا قرار گیرد و خدا او را عبرتی برای عبرت‌گیرندگان کند و نشانه‌ای شود از نشانه‌های تصدیق مهدی منتظر و خداوند واحد قهار اگر بخواهد او را به خوک تبدیل کرده و مورد لعن بزرگ خود قرار دهد. و-در نهایت- فریاد و واویلا سر داده و در آتش جهنم خواهد سوخت چون از دشمنان سرسخت خداوند و رسولش و مهدی منتظر امام ناصر محمد یمانی است. او از ذریّه‌ی همانانی است که از آنان دعوت شد به سوی کتاب خداوند قرآن عظیم و حکمیت رسول خدا رو کنند تا بر اساس آن چه که خداوند در آیات محکم کتابش به سوی ایشان نازل نموده حکم کند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّ هَذَا الْقُرْآن يَقُصُّ عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ﴿٧٦﴾} صدق الله العظيم [النمل].
لذا محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- آنان را به سوی کتاب خداوند قرآن عظیم دعوت نمود تا با حق آمده از نزد پروردگارشان در میان آنان حکم کند، ولی گروهی از شیاطین بشر از این دعوت روگرداندند؛ همانانی که تلاش می‌کردند مردم را از پیروی از ذکر و حکمیت بر اساس آن بازدارند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِنْهُمْ وَهُمْ مُعْرِضُونَ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
ابوحمزه محمود مصری هم از ذریه‌ی آنان است و به سختی تلاش می‌کند تا مردم را از پیروی از مهدی منتظر بازدارد، چون مهدی منتظر از مردم دعوت می‌کند به حکمیت بر اساس آیات محکم ذکر-قرآن- رو آورده و نسبت به هرحدیثی که مخالف آن است کافر شوند؛ احادیثی که ساخته شیاطین بشراست که کفر و مکر خود را پنهان کرده و تظاهر می‌کنند ایمان دارند. در هر شبانه روزی که می‌گذرد؛ لعنت خداوند واحد قهار بر آنان باد. شیاطین انس و جن از هر جنس که به شدت تلاش می‌کنند مردم را از پیروی از ذکر محفوظ از تحریف خداوند و حکمیت بر اساس آن باز دارند و خداوند در آیات محکم کتابش درباره آنان می‌فرماید:
{إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَىٰ مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ ۙ أُولَـٰئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّـهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ ﴿١٥٩﴾ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَـٰئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ ۚ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿١٦٠﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
و اما جناب شیخ محمد عبدالقادر از کسانی است که می‌ترسد از ناصر محمد یمانی پیروی کند و او مهدی منتظر نباشد و از طرفی می‌ترسد از پیروی از امام ناصر محمد یمانی روگرداند و او مهدی منتظر حقّ پروردگارشان باشد. پس مهدی منتظر در پاسخ آنان می‌گوید: ابن عبدالقادر؛ از خداوند واحد قهار بترس و از ذکری که محمد رسول الله و مهدی منتظر حق، پروردگارتان امام ناصر محمد یمانی از آن پیروی می‌کنند؛ تبعیت کن. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{الَر كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ}صــــدق الله العظيم[إبراهيم:۱].
{إنَّ هَذَا القُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ ويُبَشِّرُ المُؤْمِنِينَ الَذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً كَبِيراً﴿٩﴾}صــــدق الله العظيم [الإسراء].
{وَهَذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ﴿١٥٥﴾} صدق الله العظیم[الأنعام].
{إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَن بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ﴿١١﴾}صــــدق الله العظيم[يس].
{فَمَن تَبِعَ هُدَايَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ}صدق الله العظيم [البقرة:۳۸]
چون در روز قیامت حجت خدا بر شما قرآن عظیم است؛ چه به آن ایمان داشته ولی از آن پیروی نکنید و چه به آن کافر باشید و از آن پیروی نکنید؛ ای کسانی که از پیروی از قرآن روگردانید.... خداوند تعالی می‌فرماید:
{قَدْ كَانَتْ آيَاتِي تُتْلَى عَلَيْكُمْ فَكُنتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ تَنكِصُونَ﴿٦٦﴾} صدق الله العظيم [المؤمنون].
و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآن فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنْذِرِينَ﴿٩٢﴾} صدق الله العظيم [النمل]
چون این کتاب ذکر محفوظ از تحریف است. تصديق فرموده خداوند تعالى:
{إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ﴿٩﴾}صــــدق الله العظيم[الحجر].
{وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَّكَ وَلِقَوْمِكَ وَسَوْفَ تُسْـئَلُونَ﴿٤٤﴾} صــــدق الله العظيم[الزخرف].
{إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَن بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ﴿١١﴾}صــــدق الله العظيم[يس].
{وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَىٰ ﴿١٢٤﴾ قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَىٰ وَقَدْ كُنتُ بَصِيرًا ﴿١٢٥﴾ قَالَ كَذَٰلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا ۖ وَكَذَٰلِكَ الْيَوْمَ تُنسَىٰ ﴿١٢٦﴾} [طه].صــــدق الله العظيم***
خطیب منبر ابن عبدالقادراز خدا بترس؛ همانا که این شیطان است که تو را وسوسه می‌کند از ترس این که امام ناصر محمد یمانی؛ مهدی منتظر نباشد از او پیروی نکنی. آیا توخداوند واحد قهار را عبادت می‌کنی یا مهدی منتظر را؟ من شما را به پیروی از ذکر محفوظ از تحریف و حکمیت بر اساس آیات محکم آن و کافر شدن نسبت به هر حدیثی که مخالف محکمات ذکر است دعوت می‌کنم، احادیث شیاطین بشری که با تظاهر به ایمان؛ کفر خود را پنهان می‌کنند.
و اما این که ناصر محمد یمانی همان مهدی منتظر است یا تجدید کننده دین؟ این چیزی است که فقط خود امام ناصر محمد یمانی درباره آن مورد محاسبه قرار خواهد گرفت. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وإن يَكُ كَاذِباً فَعلَيه كَذِبُهُ} صدق الله العظيم [غافر:۲۸].
مهم‌ترین موضوع این است که شما از حقّ آمده از نزد پروردگارتان پیروی کنید و و براساس بیّنه‌ای که از نزد پرورگارتان آمده است، عمل نمایید؛ آیا فکر نمی‌کنید؟ چطور است که من شما را به سوی خداوند می‌خوانم تا او میانتان حکم کند و شما از حکمیّت خداوند واحد قهار رومی‌گردانید؟ آیا بر مهدی منتظر چیزی جز این است که حکم خدا را ازآیات محکم ذکر برای شما بیاورد؟ پس هرکس می‌خواهد ایمان بیاورد و هرکس می‌خواهد کافر شود.
بی‌تردید وظیفه‌ی ما ابلاغ کردن "حقّ" است، تا آن چه که خداوند در آیات محکم خود نازل نموده،روشن گردد و حساب با خداوند است. پس ای خردمندان از خدا بترسید و از عقل خود استفاده کنید؛ خواهید دید که عقلتان می‌گوید حق با مهدی منتظر است و شما را ظالم می‌خواند و می‌گوید امام ناصر محمد یمانی به حق سخن گفته و با بیّناتی که بی تردید از جانب پروردگار هستند؛ صراط مستقیم را نشان می‌دهد و از آیات محکم ذکر محفوظ از تحریف حکم می‌آورد و با آیات محکم و ام‌الکتاب با شما مجادله می‌کند و کسی از آیات محکم ذکر روگردان نمی‌شود، مگر این که قلبش از حق منحرف باشد که در این صورت گمراه شده و در آتش جهنم سقوط می‌کند و این عاقبت بسیار بدی است. من جز خدا برای شما ولیّ و نصیری نمی‌یابم؛ پس از عذاب خداوند واحد قهار به کجا می‌گریزید؟ سیاره سقر که آن را سیاره دهم می‌نامید؛ در شب کامل شدن ماه بر شما ظاهر شده و از کنار زمین عبور خواهد کرد و بارانی از سنگ‌های آتشین بر سرتان خواهد ریخت. و وای برشما از عذاب خداوند واحد قهار؛ اگر راست می‌گویید از عذاب خدا به کجا می‌گریزید؟ خداوند تعالی می‌فرماید:


{فَلَا أُقْسِمُ بِالشَّفَقِ ﴿١٦﴾ وَاللَّيْلِ وَمَا وَسَقَ ﴿١٧﴾ وَالْقَمَرِ إِذَا اتَّسَقَ ﴿١٨﴾ لَتَرْكَبُنَّ طَبَقًا عَن طَبَقٍ ﴿١٩﴾ فَمَا لَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿٢٠﴾ وَإِذَا قُرِئَ عَلَيْهِمُ الْقُرْآنُ لَا يَسْجُدُونَ ۩ ﴿٢١﴾ بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا يُكَذِّبُونَ ﴿٢٢﴾ وَاللَّـهُ أَعْلَمُ بِمَا يُوعُونَ ﴿٢٣﴾ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٢٤﴾ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [الإنشقاق].****
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
خليفة الله وعبده المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني.
ـــــــــــــــــــــــــ
* بیان: {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ‌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَ‌دُّوهُ إِلَى الرَّ‌سُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ‌ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾ } صدق الله العظيم [النساء]
https://mahdialumma.org/showthread.php?t=22800 (https://mahdialumma.org/showthread.php?t=22800)
https://mahdialumma.org/showthread.php?p=190339 (https://mahdialumma.org/showthread.php?p=190339)
https://mahdialumma.org/showthread.php?p=173105 (https://mahdialumma.org/showthread.php?p=173105)
---------------------
**یصلبوا: جدا کردن سر از بدن
أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ: یا بر دست (چپ) و پای مقابل (راست) تازیانه زده شود؛
يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ: تبعید از زمین به معنای زندانی کردن است.
---------------
*** بیان «ضنکا» در آیه: {وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا} صدق الله العظيم [طه:۱۲۴].
https://mahdialumma.org/showthread.php?p=193801 (https://mahdialumma.org/showthread.php?p=193801)
---------------------
**** بیان {لَتَرْكَبُنَّ طَبَقًا عَن طَبَقٍ ﴿١٩﴾} [الإنشقاق]
https://mahdialumma.org/showthread.php?t=45741 (https://mahdialumma.org/showthread.php?t=45741)
وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُوعُونَ ‎﴿٢٣﴾‏ و خداوند آگاه‌تر است آنها با چه چیزی پی خواهند برد[مترجم: تنها با نزول عذاب، می‌فهمند حق آمده از نزد پروردگار چیست]





اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36892



ـــــــــــــــــــــــــ

Admin
09-09-2016, 07:32 PM
- 54 -
الإمام ناصر محمد اليماني
ـــــــــــــــــ

«وسیله» تلاش فرد برای رسیدن به نزدیک‌ترین درجه‌ی حب و قرب الهی است..
{ اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ }

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله وآله الأطهار وجميع الأنصار للحقّ من ربّهم وأصلي عليهم وأسلمُ تسليماً..
برادر گرامی و حق‌جو رأفت سعید؛ آیا بیان حق قرآن مجید برایت روشن نشده است؟ آیا نمی‌دانی نام اعظم الهی؛ صفت رضوان نفس خداوند بر بندگانش است و آنها رضوان خدا نسبت به خودشان را بسیار بزرگ‌تراز نعیم بهشت خواهند یافت و برای همین نام اعظم الهی با صفت اعظم وصف می‌شود. مقصود این نیست که این نام از سایر اسامی خداوند سبحان بزرگ‌تر است؛ بلکه به عنوان نام اعظم الهی نامیده می‌شود چون بندگانش خواهند دید حقیقت نعیم رضوان پروردگارشان نسبت به آنها؛ بسیار بزرگ‌تر از بهشت نعیم خداوند است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴿٧٢﴾} صدق الله العظيم [التوبة]

آری؛ رضوان خداوند نعیمی بسیار بزرگ‌تر از بهشت الهی است و فوز عظیم این است. چون هدف آفرینش بندگان در آن نهاده شده و آنها آفریده شده‌اند تا رضوان پروردگارشان را عبادت نموده و از آن چه که مورد رضایت خداوند است پیروی و از آن چه که خشم خدا را در پی دارد دوری کنند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قَدْ جَاءَكُم مِّنَ اللَّـهِ نُورٌ‌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ ﴿١٥﴾ يَهْدِي بِهِ اللَّـهُ مَنِ اتَّبَعَ رِ‌ضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِ‌جُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ‌ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَىٰ صِرَ‌اطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
چون هدف از آفرینش بندگان خدا، عبادت کردنِ رضوان نفس خداوند است و هر کس مسیر رضوان خدا را درپیش گیرد؛ هدف خلقت خود را محقق نموده و کسی که نسبت به رضوان خدا کافر شود و از آن چه که خشم و غضب خداوند را برانگیخته و لعنت خدا را در پی دارد پیروی نماید؛ وعده عذاب بزرگی به او داده شده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا مَا أَسْخَطَ اللَّهَ وَكَرِهُوا رِضْوَانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ﴿٢٨﴾} صدق الله العظيم [محمد].
لذا هدف آفرینش خلق؛ محصور درعبادت رضوان خداوند بربندگانش است و برای همین آفریده شده‌اند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا خَلَقْتُ الجنّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم [الذاريات].
و حتماً درمورد تحقق یافتن هدف خلقتشان که عبادت رضوان خدا برآنان است؛ مورد سؤال قرار خواهند گرفت و در این مورد از آنان سؤال خواهد شد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ‌ ﴿١﴾ حَتَّىٰ زُرْ‌تُمُ الْمَقَابِرَ‌ ﴿٢﴾ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿٣﴾ ثُمَّ كَلَّا سوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿٤﴾ كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ ﴿٥﴾ لَتَرَ‌وُنَّ الْجَحِيمَ ﴿٦﴾ ثُمَّ لَتَرَ‌وُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ ﴿٧﴾ ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النّعيم ﴿٨﴾} صدق الله العظيم [التكاثر].
یعنی افزون طلبی در دنیا و لذت بردن از زینت‌های آن؛ مردم رابه خود مشغول کرد و آنان را از هدف آفرینشش توسط خداوند غافل کرد. خداوند آنها را آفریده است تا از نعیم رضوان الهی پیروی و از آن چه که باعث خشم او می‌گردد، دوری کنند و خواهند دیدید که نعیم رضوان خدا بر آنان بزرگ‌تر از نعیم دنیا و آخرت است و مورد پرسش قرار خواهند گرفت؛ چون حکمت آفرینش آنها در این است که نعیم رضوان خداوند بربندگانش را عبادت کنند و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:

{ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ} صدق الله العظيم
حال این چه نعیمی است که در مورد محقق شدن آن از بندگان سؤال خواهد شد؟ همانا که این نعیم پیروی از رضوان خدا است چون این نعیم از نیعم بهشت بزرگ‌تر است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴿٧٢﴾} صدق الله العظيم،
و این فتوای پروردگار عالمیان است که رضوان خدا در حقیقت نعیمی بسیار بزرگتر از نعیم جنت خداست ولی این نعیم، نعیمی روحانی است در نفس بندگان. مقصود این نیست که خداوند سبحان به قلب بندگانش نازل می‌شود؛ بلکه خداوند با روح خود آنان را یاری می‌کند و این صفت رضوان نفس پروردگارشان بر آنان است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّةُ نَعِيمٍ﴿٨٩﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].
نعیم "روح و ریحان" چیست؟ این نعیمی است که از نعیم مادی بهشت بزرگ‌تر است؛ ولی کسی که خداوند از او راضی نیست؛ ابداً نمی‌تواند حقیقت نعیم رضوان خدا بر بنده را درک کند؛ این امر را کسانی می‌دانند که از رضوان خدا پیروی کرده و برای حب و قرب به خدا رقابت می‌کنند تا به او نزدیک‌تر شوند. پس خدا نیز از آنان راضی است و با روح خود آنان را یاری می‌نماید و این روح رضوان نفس خدا بربندگانش است؛ آنها ربانیون حزب الله هستند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{لا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُوْلَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الإِيمَانَ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُوْلَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴿٢٢﴾} صدق الله العظيم [المجادلة].
این " روحِ" از نزد پروردگارشان چیست؟ به حق فتوا می‌دهیم که صفت رضوان خداوند رحمن بر جن و انس است و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّةُ نَعِيمٍ﴿٨٩﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].
و در اینجا خداوند از دو نعیم یاد می‌کند؛ یکی {فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ} و این نعیم رضوان نفس خداوند الرحمن بر بندگان است و اما نعیم کوچک‌تر از آن {وَجَنَّةُ نَعِيمٍ} است. ولی بندگان به حق خواهند دید نعیم رضوان خدا بر بندگانش از نعیم جنت او بسیار بزرگتر است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴿٧٢﴾} صدق الله العظيم [التوبة]،
و برای همین هم اسم اعظم الهی به عنوان "اعظم"‌ وصف می‌شود؛ همان طور که به شما گفتیم مقصود این نیست که این اسم از دیگر اسامی حسنای خداوند بزرگ‌تر است؛ بلکه "اعظم"‌خوانده می‌شود چون بندگانش درخواهند یافت که نعیم رضوان خدا از نعیم جنت او بسیار بزرگ‌تر است. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ}
یعنی نعیمی بزرگتر از نعیم جنت. حقیقت این فتوا را کسی درک می‌کند که خداوند را آن گونه که شایسته اوست شناخته باشد و گروه {يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ}، از این جمله‌اند و انصار مهدی منتظر که برای حب و قرب الهی رقابت می‌کنند تا به خداوند نزدیک‌تر باشند هم از این گروهند؛ آنها که رقابت برای حب و قرب الهی را برای انبیا و مهدی منتظر نمی‌گذارند؛ خیر به پروردگارم که چنین نیست؛ چون آنها از بندگانی هستند که خداوند ایشان را هدایت کرده:
{يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ} صدق الله العظيم [الإسراء:۵۷].
آنها فرمان پروردگار در آیات محکم کتابش را استجابت کرده‌اند:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ} صدق الله العظيم [المائدة:۳۵].
چون "وسیله به سوی خدا" همان رقابت برای حب و قرب بیشتر به خداوند است و خداوند این رقابت را مختص انبیا نکرده و صالحان را محروم نمی‌کند؛ بلکه در کتاب خدا این قاعده هدایت بندگانی است که خداوند آنان را هدایت فرموده است:
{يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ} صدق الله العظيم.
برای همین خداوند روشن نفرموده‌است کدام بنده بیش از همه‌ی بندگان به عرش خداوند الرحمن نزدیک‌تر خواهد بود. او بنده‌ای ناشناس از میان بندگان خداست. خداوند فتوا نداده است این بنده از ملایکه است یا از جن و انس. حکمت ناشناس بودن بنده‌ای که صاحب بالاترین درجه حب و قرب الهی می‌شود هم در این است که تمام بندگان به سوی رب المعبود رقابت کنند: {يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ}، و هر بنده‌ای بخواهد آن بنده ناشناسی باشد که بیش از همه‌ی بندگان مقرب و محبوب خداوند است. ولی متأسفانه اکثر مردم ایمان نمی‌آورند مگر آن را به شرک آلوده کرده باشند و به خاطر تعظیم و مبالغه در بزرگداشت انبیا و رسولان خدا و همین طور مهدی منتظر به خدا شرک می‌آورند طوری که عده‌ی کثیری از مؤمنان به خدا شرک آورده‌اند. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلا وَهُمْ مُشْرِكُونَ﴿١٠٦﴾} صدق الله العظيم [يوسف]
خدا را به حق و یقین به شهادت می‌گیرم؛ هرکدام از انصارم که درمورد من مبالغه کرده و برای حب و قرب خداوند با من رقابت نکند چون خود را محق نمی‌داند و بگوید چطور با مهدی منتظر که خلیفه‌ خداوند است برای بالاترین درجه‌ی حب و قرب الهی رقابت کنم و امام مهدی در میان انصارش برای بالاترین مرتبه حب و قرب الهی اولی‌تر است؛ کسی که چنین اندیشه‌ای را داشته باشد به خداوند شرک آورده و به ناحق در مورد بزرگی مهدی منتظر مبالغه کرده است. مهدی منتظر که پسر خداوند نیست سبحان الله؛ تا وسیله را به او منحصر کنید... و جز خدا ولیّ و نصیری نخواهید داشت و مهدی منتظر ناصر محمد یمانی نمی‌تواند در برابر خداوند کاری برای شما بکند.
و خلاصه‌ این که به تمام جن و انس می‌گویم خلاصه‌ی بیان حق قرآن این است:
{اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ} صدق الله العظيم [المائدة:۳۵].
همانا و بی‌تردید "وسیله"یعنی بنده تمنا داشته باشد به بالاترین مقام حب و قرب الهی نایل گردد.
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ أُولَـٰئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ ﴿٨٢﴾ وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَ‌اهِيمَ عَلَىٰ قَوْمِهِ نَرْ‌فَعُ دَرَ‌جَاتٍ مَّن نَّشَاءُ إِنَّ رَ‌بَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ ﴿٨٣﴾ وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلًّا هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِن قَبْلُ وَمِن ذُرِّ‌يَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَىٰ وَهَارُ‌ونَ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ﴿٨٤﴾ وَزَكَرِ‌يَّا وَيَحْيَىٰ وَعِيسَىٰ وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِّنَ الصَّالِحِينَ ﴿٨٥﴾ وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿٨٦﴾ وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّ‌يَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَىٰ صِرَ‌اطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿٨٧﴾ ذَٰلِكَ هُدَى اللَّـهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَ‌كُوا لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٨٨﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنبوّة فَإِن يَكْفُرْ‌ بِهَا هَـٰؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُوا بِهَا بِكَافِرِ‌ينَ ﴿٨٩﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّـهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرً‌ا إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرَ‌ىٰ لِلْعَالَمِينَ ﴿٩٠﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
به فرموده خداوند تعالی بنگرید:
{وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّ‌يَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَىٰ صِرَ‌اطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿٨٧﴾ ذَٰلِكَ هُدَى اللَّـهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَ‌كُوا لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٨٨﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنبوّة فَإِن يَكْفُرْ‌ بِهَا هَـٰؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُوا بِهَا بِكَافِرِ‌ينَ ﴿٨٩﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّـهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ} صدق الله العظيم،
سؤال این است که مقصود از "اقتدا کردن" چیست؟ آیا مقصود این است که محمدٌ رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- رقابت برای حب و قرب الهی را به آنها واگذار نماید؟ ولی خداوند به او فرمان می‌دهد در مسیر هدایت به آنان اقتدا نماید، نه این که در موردشان مبالغه کرده و مانند شما که رقابت برای بالاترین درجه‌ی حب و قرب الهی را به انبیا و رسولان خدا واگذار و صالحان را محروم می‌کنید؛ او هم رقابت برای حب و قرب الهی را به ایشان واگذار نماید. آیا در فرموده خداوند تعالی تفکر نمی‌کنید:
{وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّ‌يَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَىٰ صِرَ‌اطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿٨٧﴾ ذَٰلِكَ هُدَى اللَّـهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَ‌كُوا لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٨٨﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنبوّة فَإِن يَكْفُرْ‌ بِهَا هَـٰؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُوا بِهَا بِكَافِرِ‌ينَ ﴿٨٩﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّـهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ} صدق الله العظيم؟
پس این اقتدا چگونه است؟ جواب را در آیات محکم کتاب در این فرموده خداوند تعالی پیدا می‌کنید:
{يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ} صدق الله العظيم [الإسراء:۵۷].
برای همین محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم می‌فرماید:
[سلوا الوسيلة فإنها منزلة في الجنة لا تنبغي إلا لعبدٍ من عباد الله، وأرجو أن أكون هو]. صدق عليه الصلاة والسلام
[وسیله را از خدا بخواهید که منزلی در بهشت است که شایسته نیست به بیش از یک بنده از بندگان خداوند تعلق گیرد و امیدوارم من آن بنده باشم]
هر بنده ای که خداوند او را هدایت کرده باشد، امیدوار است خودش به آن مقام برسد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ}
{أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ}
صدق الله العظيم


اللهم قد بلّغتُ اللهم فاشهد، وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
خليفة الله عبد النّعيم الأعظم؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36893

Admin
09-09-2016, 07:38 PM
- 55 -
الإمام ناصر محمد اليماني
25 - ربیع الأول - 1432 هـ
01 - 03 - 2011 مـ
۱۰-اسفند-۱۳۸۹ه.ش.
04:09 صبح
ـــــــــــــــــــ


مباهله‌ی مهدی منتظر ناصر محمد يمانی با شیطانی از شیاطین بشر محمود ابو حمزه المصری...

بسم الله الرحمن الرحيم
{فَمَنْ حَآجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللّه عَلَى الْكَاذِبِينَ}صـــــدق الله العظيم
خداوندا من بنده‌ی تو امام مهدی منتظر ناصر محمد یمانی به درگاه تو التماس و ابتهال می‌کنم؛ به حق تمام اسماء الحسنی و صفات العلی و به حق لا اله الا انت و به حق رحمتی که برخود فرض نمودی و به حق بزرگی نعیم رضوان نفست از تو درخواست می‌کنم اگر می‌دانی که بنده‌ات امام ناصر محمد یمانی به تو افترا زده که او را به عنوان مهدی منتظر برگزیده‌ای و او را امام مردم قرارنداده‌ای؛ پس لعنت خدا و ملایکه و تمام مردم تا یوم الدین بر او باد و اگر می‌دانی ابوحمزه مصری از شیاطین بشر است که تظاهر به ایمان کرده و کفر خود را پنهان می‌کنند تا بشریت را از پیروی از مهدی منتظر و تبعیت از ذکر بازدارند؛ همان ذکری که-قرآن- مهدی منتظر مردم را به پیروی از آن فرا می‌خواند تا در برخورد با احادیث شیاطین بشر که مخالف ذکر است بر اساس آن حکمیت کنند. اگر او-ابو حمزه- از ذریّه آنانی است که درباره آنان در آیات محکم کتاب فرموده‌ای:
{إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْ‌تَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْ‌هُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿٦﴾ خَتَمَ اللَّـهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ وَعَلَىٰ سَمْعِهِمْ وَعَلَىٰ أَبْصَارِ‌هِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿٧﴾ وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّـهِ وَبِالْيَوْمِ الْآخِرِ‌ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ ﴿٨﴾ يُخَادِعُونَ اللَّـهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُ‌ونَ ﴿٩﴾ فِي قُلُوبِهِم مَّرَ‌ضٌ فَزَادَهُمُ اللَّـهُ مَرَ‌ضًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ ﴿١٠﴾ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْ‌ضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ ﴿١١﴾ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَـٰكِن لَّا يَشْعُرُ‌ونَ ﴿١٢﴾ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَـٰكِن لَّا يَعْلَمُونَ ﴿١٣﴾ وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَىٰ شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ ﴿١٤﴾ اللَّـهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿١٥﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَ‌وُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَىٰ فَمَا رَ‌بِحَت تِّجَارَ‌تُهُمْ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
خدایا تو از کید آنان آگاهی؛ خداوندا اگر ابوحمزه محمود مصری از آنان است که می‌دانند امام ناصر محمد یمانی، مهدی منتظر است و بعد از آن که برایش روشن شد او به حقّ از نزد پروردگارش آمده است؛ با تکذیب دعوت او می‌خواهد مردم را از صراط مستقیم بازدارد؛ خدایا اگر از شیاطین بشر است که تظاهر به ایمان کرده و کفر و مکر خود را پنهان نگاه می‌دارد تا مردم را از بیان حق ذکر باز دارد؛ خدایا او را لعنت کن؛ لعنتی کبیر و ابوحمزه را به خوک مسخ نما که بد سرانجامی است تا عبرتی باشد برای تمام مردمی که از ذکر رومی‌گردانند. و در دوران گفتگو قبل از ظهور او را از نشانه‌‌های تصدیق مهدی منتظر امام ناصر محمد یمانی قرار ده! ای کسی که از چشم‌های خیانت کار و رازهای پنهان در سینه‌ها آگاهی و همانا که تو علیم و خبیری وهمه‌ی فرجام‌ها به سوی توست؛ مگر این که قبل از مرگش به درگاه تو واقعاً توبه کند و وعده‌ی تو حق است وتو ارحم الراحمینی.
خداوندا اگر ابوحمزه محمود المصری از شیاطین بشر نیست که تظاهر به ایمان کرده و کفر خود را پنهان می‌کنند، بلکه از گمراهان و یا کسانی است که مسّ شیطان رجیم او را آشفته کرده و از راه راست بازداشته است و ابوحمزه نمی‌داند مسّ شیطان رجیم او را سرگردان کرده، خدایا تو غفور و رحیمی؛ او را مورد مغفرت خود قرار ده و از مسّ شیطان تطهیرش فرما و حق را به او حق نشان بده و پیروی از آن را روزیش فرما و باطل را به او باطل نشان بده و اجتناب از آن را روزیش کن. و تو از بنده‌ات رحیم‌تری و وعده‌ی تو حق است و ارحم الراحمینی.
ابوحمزه محمود المصری! کار تو عجیب است، اگر امام ناصر محمد یمانی، مهدی منتظر است؛ پس هر فتوایی که به مردم می‌دهم حق است و از نزد خداوند واحد قهار آمده است. پس چرا مسایل دیگری را به میان کشیده و می‌خواهی گفتگوی جدیدی را آغاز کنیم؟ خاتمه گفتگوی من و تو با مباهله‌ی حقّ است. قلم زمین گذاشته و دفتر بسته شد و ما منتظر هستیم خدا هر وقت که اراده نماید، به حقّ میان ما حکم کند و چیزی به دست من وتو نیست. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَإِلَى اللّهِ تُرْجَعُ الأمُورُ} صدق الله العظيم [البقرة:۲۱۰].
خداوندی که از خیانت چشم‌ها و رازهای پنهان در سینه‌ها باخبر است و می‌داند که او امام ناصر محمد یمانی را به حقّ به عنوان مهدی منتظر برگزیده و امام کریم مردم قرار داده تا با قرآن مجید، ایشان را به راه خداوند عزیز و حمید هدایت کند. و اگر خداوند واحد قهار می‌داند که ناصر محمد یمانی را به عنوان مهدی منتظر برنگزیده و امام کریم مردم قرار نداده است؛ پس لعنت خدا و ملایکه و جن و انس بر او باد اگر دروغ می‌گوید و مهدی منتظر حق پروردگار عالمیان نیست؛ و شما شاهد باشید. چطور اگر به دروغ وانمود می‌کردم مهدی منتظرم؛ حاضر می‌شدم خودم را لعنت کنم؟ همانا که من به یقین و از پروردگارعالمیان می‌دانم که مهدی منتظرم و خداوند مرا امام مردم قرار داده است...آیا تقوا نمی‌کنید؟
اما من به درگاه خدا التماس و ابتهال می‌کنم تا به حق لا اله الا هو و به حق رحمتی که بر خود فرض نموده وبه حق بزرگی نعیم رضوان نفسش؛ گمراهان مسلمان و مسیحی و یهودی و تمام مردمی را که اگر بدانند امام ناصر محمد یمانی به حق مهدی منتظر است، پیرو او می‌گردند؛ لعنت نکند و این که حقّ را به آنان حق نشان دهد و پیروی از آن را روزیشان فرماید و باطل را در نظرشان باطل نشان داده و اجتناب از آن را روزیشان کند که رحمت پروردگارشان بر آنان بیش از بنده‌اش است و وعده او حق و ارحم الراحمین است. من درمورد هیچ یک از آنان ابداً کوتاهی نمی‌کنم. همانا که این ابتهال برای شیاطین جن و انس از هر جنس است که اگر یقین کنند ناصر محمد یمانی به حق مهدی منتظر است و مردم را به پیروی از ذکر-قرآن- فرا می‌خواند، به شدت تلاش می‌کنند آنان را از پیروی از ذکر پروردگارشان باز دارند؛ آن هم بعد از این که برایشان آشکار شد او حق است؛ چرا که از حق بیزارند و از کسانی هستند که خداوند تعالی درمورد آنان در آیات محکم کتابش می‌فرماید:
{أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّـهُ فَأَصَمَّهُمْ وَأَعْمَىٰ أَبْصَارَ‌هُمْ ﴿٢٣﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْآن أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا ﴿٢٤﴾ إِنَّ الَّذِينَ ارْ‌تَدُّوا عَلَىٰ أَدْبَارِ‌هِم مِّن بَعْدِ مَا تبيّن لَهُمُ الْهُدَى الشَّيْطَانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَأَمْلَىٰ لَهُمْ ﴿٢٥﴾} [محمد].
{ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا مَا أَسْخَطَ اللَّـهَ وَكَرِ‌هُوا رِ‌ضْوَانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ ﴿٢٨﴾ أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَ‌ضٌ أَن لَّن يُخْرِ‌جَ اللَّـهُ أَضْغَانَهُمْ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [محمد].
آنها بیش از همه‌ی مردم در برابر خداوند طغیان کرده و به سقوط در آتش جهنم سزاوارترند چون دشمنان سرسخت پروردگارشان هستند و شدیدترین دشمنی و عداوت را با خداوند و پروردگار حقّشان دارند و شدیدترین دشمن تمام کسانی هستند که خداوند الرحمن را به ولایت می‌گیرند. چون به جای خداوند الرحمن؛ با آگاهی کامل شیطان رجیم را به ولایت گرفته‌اند و دشمنی آنها با مؤمنان تنها به خاطر ایمان مؤمنان به خداوند عزیز و حمید است. آنان با این که می‌دانند حقّ آمده از نزد پروردگارشان چیست؛ آن را کتمان می‌کنند. همانا که لعنت خدا و ملایکه و تمام مردم بر آنان است، مگر توبه کرده و قبل از مرگشان؛ به حقّ آمده از نزد پروردگارشان اعتراف نمایند و از رحمت خداوند مأیوس نشوند که خداوندشان را غفور و رحیم خواهند یافت. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ البيّنات وَالْهُدَىٰ مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَـٰئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّـهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ ﴿١٥٩﴾ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَـٰئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّ‌حِيمُ ﴿١٦٠﴾ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ‌ أُولَـٰئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّـهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ ﴿١٦١﴾ خَالِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنظَرُ‌ونَ ﴿١٦٢﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
مانند امثال ابوحمزه محمود مصری که تلاش می‌کند با تعظیم و بزرگداشت انبیا و رسولان خدا شما را به فتنه بیندازد؛ سبحان ربی! آیا می‌دانید علت این که علی‌ رغم ترس شدیدش از مباهله، دست به خطر زده چیست؟ برای این است که درمورد راست‌گویی ناصر محمد یمانی شک ایجاد کند،چون ناصر محمد یمانی گفته بود: ابوحمزه جرأت نمی‌کند با امام ناصر محمد یمانی مباهله کند و سپس بگوید دیدید که من با او مباهله کردم؛ آیا این به معنای آن نیست که ناصر محمد یمانی به خدا افترا می‌زند؟ چون ناصر محمد یمانی گفته بود ابوحمزه مصری با او مباهله نخواهد کرد و می‌بینید که من مباهله کردم. آیا این برهان آن نیست که او به خداوند الرحمن افترا می‌زند؟ امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: ابو حمزه محمود مصری تو در دام افتادی و با امام مهدی ناصر محمد یمانی مباهله کردی؛ امام ناصر محمد یمانی نگفته بود که خداوند به او وحی کرده که ابوحمزه محمود مصری مباهله نخواهد کرد؛ بلکه علت این بود که تو هر بار از مباهله فرار می‌کردی ولی آخر گرفتارش شدی. با این که می‌دانی ریسک بزرگی است؛ اما این خطر کردن تو مانند خطرکردن شیاطین برای استراق سمع از ملاء اعلی است. با این که استراق سمع برای شیاطین خطری جدی است، چون با شهاب آنها را از هر سو می‌زنند؛ ولی به این خطر تن می‌دهند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ ﴿٦﴾ وَحِفْظًا مِّن كُلِّ شَيْطَانٍ مَّارِ‌دٍ ﴿٧﴾ لَّا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ وَيُقْذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٍ ﴿٨﴾ دُحُورً‌ا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ ﴿٩﴾ إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الصافات].
اما آیا می‌دانید با وجود خطر زیاد چرا دست به چنین ماجراجویی‌هایی زده و خود را در ورطه هلاکت می‌افکنند؟ این به خاطر شدت اخلاصشان برای جنگ با خدا و انبیا اوست و شنیده‌های دزدکی خود را به اطلاع شیاطین بشر که از دوستان و اولیایشان هستند، می‌رسانند تا مردم خبرهایی که خداوند اراده کرده و ازعالم غیب به برخی از انبیا می‌دهد را باور نکنند و اگر پیامبری از امری غیبی سخن گفت و آن امر رخ داد؛ مردم به پیامبر پروردگارشان بگویند تو کاهنی و کاهنان و پیشگویان هم به ما اخباری را می‌دادند که اتفاق می‌افتاد و سپس به انبیا الهی بگویند که از پیشگویان و منجمین غیبگو هستند و علت چنین سخنانی؛ مکر شیاطین جن و انس است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نبيّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الإِنسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاء رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ} صدق الله العظیم[الأنعام:۱۱۲].
و خداوند تعالى می‌فرماید:
{وَمَا تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّيَاطِينُ ﴿٢١٠﴾ وَمَا يَنبَغِي لَهُمْ وَمَا يَسْتَطِيعُونَ ﴿٢١١﴾ إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ ﴿٢١٢﴾} صدق الله العظیم.[الشعراء].
وخداوند تعالى می‌فرماید:
{هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلَىٰ مَن تَنَزَّلُ الشَّيَاطِينُ ﴿٢٢١﴾ تَنَزَّلُ عَلَىٰ كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ ﴿٢٢٢﴾ يُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَكْثَرُ‌هُمْ كَاذِبُونَ ﴿٢٢٣﴾} صدق الله العظيم [الشعراء].
لذا علت ماجراجویی و خطر کردن شیاطین برای استراق سمع از ملاء الأعلی برایتان روشن شد. این به خاطر شدت اخلاص آنها به ابلیس و برای خاموش ساختن نور خداوند است تا مردم انبیا و رسولان خدا را تصدیق نکنند و با این که استراق سمع از ملاء الأعلی به واسطه شهاب‌هایی که از هر جانب به سویشان پرتاب می‌شود؛ کار بسیارخطرناکی است -ولی به آن تن می‌دهند-. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{لَا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ وَيُقْذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٍ ﴿٨﴾ دُحُورً‌ا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ ﴿٩﴾ إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الصافات].
با وجود این می‌بینید شیاطین برای استراق سمع دست به خطر می‌زنند. خطر کردن ابوحمزه مصری برای مباهله با امام مهدی ناصر محمد یمانی هم به همین دلیل است. چون نمی‌تواند در برابر امام ناصر محمد یمانی، برهان علمی بیاورد؛ شیطان او را به دام انداخته تا با خودش بگوید:" محمود چرا با ناصر محمد یمانی مباهله نمی‌کنی؛ تا انصارش به ناصر محمد یمانی شک کنند که گفته بود محمود مباهله نخواهد کرد... مباهله کن...." محمود هم از نصیحت شیطان پیروی کرد تا مانند شیاطین مورد لعن خداوند قرار گیرد. محمود فراموش کرده بود که ناصر محمد یمانی نگفته که خداوند تعالی فرموده است أبو حمزه با من مباهله نمی‌کند و هم چنین نگفته که محمد رسول الله فرموده که ابوحمزه مباهله نمی‌کند؛ بلکه امام ناصر محمد یمانی گفت: ابوحمزه مباهله نخواهد کرد چون هربار از مباهله فرار کرده و از پیش خود برای آن شرط مقرر می‌داشت ولی شیطان بالاخره او را به دام انداخت و بعد شیطان از محمود اعلان برائت می‌کند و می‌گوید:
{إِنِّيَ أَخَافُ اللّهَ وَاللّهُ شَدِيدُ الْعِقَابِ} [الأنفال:۴۸].
محمود؛ شیطان تو را گرفتار این مباهله کرده است وبه خداوند بزرگ قسم که پروردگار تو را لعنت کرده و از تو خشمگین است و وعده عذاب بزرگی را به تو می‌دهد. اما من به تو نصیحت می‌کنم به درگاه پروردگار توبه و انابه کنی و از رحمت خداوند مأیوس نشوی و تصور نکنی بعد از این که مورد لعنت و خشم خدا واقع شدی؛ تو را نمی‌بخشد. فرموده خداوند تعالی را به یاد داشته باش:
{كَيْفَ يَهْدِي اللَّـهُ قَوْمًا كَفَرُ‌وا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُوا أَنَّ الرَّ‌سُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ البيّنات وَاللَّـهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿٨٦﴾ أُولَـٰئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّـهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ ﴿٨٧﴾ خَالِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنظَرُ‌ونَ ﴿٨٨﴾ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِن بَعْدِ ذَٰلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ‌ رَّ‌حِيمٌ ﴿٨٩﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
و این نصیحت امام مهدی به دشمن سرسختش محمود ابوحمزه مصری است؛ با این که او به ناحق با ما دشمنی شدیدی دارد.
اما نصیحت شیطان به ابوحمزه این است و به او خواهد گفت:" محمود؛ اکنون خدا تو را لعنت کرده، همان طور که شیاطین را لعنت کرده و بر تو غضب کرده، همان طور که بر آنان غضب کرده است؛ راهی نداری جز این که به ما ملحق شوی تا نور خدا را خاموش ساخته و مردم را گمراه کنیم تا از حق آمده از نزد پروردگارشان پیروی نکنند تا مانند ما از اهالی آتش و جهنم گردند"
ولی امام مهدی ناصر محمد یمانی می‌گوید: ای محمود؛ از شیاطین پیروی نکن من ناصح امین توام. ای محمود گفتگوها بین مهدی منتظرناصر محمد یمانی و ابوحمزه محمود مصری تمام شده است و حکم با خداست و اگر توبه و انابه به سوی پروردگار سبحان نکنی؛ و تا زمانی که به جنگ با مهدی منتظر ناصر محمد یمانی ادامه داده و تلاش کنی مردم را از پیروی از بیان حق ذکر-قرآن- و حکمیت بر اساس آیات محکم کتاب باز داری؛حتما گرفتار لعن و خشم خدا خواهی شد و جز خدا ولیّ و نصیری برایت نمی‌یابم و حکم با خداوند خیرالفاصلین است.
وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
گفتگو میان مهدی منتظر و ابوحمزه محمود مصری تمام شد و گفتگوی مهدی منتظر با مسلمانان و تمام مردم حق‌جویان عالم ادامه دارد.....
ای جماعت مسلمین! درمورد امام مهدی منتظر که خداوند او را امام کریم رسول الله مسيح عيسى ابن مريم عليه وعلى أمّه الصلاة والسلام قرار داده چه گمانی دارید؟ شما از درجه علمی مسیح عیسی بن مریم در آیات محکم کتاب باخبرید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيُعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ} صدق الله العظيم [آل عمران:۴۸].
با وجود این، خداوند خلیفه‌ی خود مهدی منتظر را امام مسيح عيسى ابن مريم -صلى الله عليهم وسلم وعلى جميع المُسلمين- قرار داده است؛ آیا اندیشه نمی‌کنید؟ ابوحمزه مصری شما را گرفتار فتنه نکند؛ به خداوند که مسایلی را که مطرح می‌کند از روی حرص او برای به فتنه انداختن شماست. و شایسته نیست درشئون خداوند الغفور الودود ذو العرش المجيد دخالت کرد؛ خداوندی که آن چه که بخواهد انجام داده و درمورد اعمالش مورد سؤال واقع نمی‌شود و جز او همه‌ بندگان مورد سؤال واقع خواهند شد. رحمت خدا را شما تقسیم نمی‌کنید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَةَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُم مَّعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ} صدق الله العظيم [الزخرف:۳۲].
هنوزاعلان نشده که داناترین و مکرم‌ترین بنده خدا در تمام ملکوت چه کسی است، با این که نصاری- مسیحیان- مسيح عيسى ابن مريم عليه الصلاة والسلام و مسلمانان محمّد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، را برگزیده‌اند. به خداوند قسم اگر خداوند امام مهدی و مسيح عيسى ابن مريم ومحمد رسول الله- صلى الله عليهم جميعاً- را برانگیزد و به مسلمانان بگویند خداوند امام مهدی را امام انبیاء قرار داده چون درمیان تمام ملایکه و جن و انس؛ علم وآگاهی نسبت به نام اعظم الهی به او اختصاص یافته؛ کسانی که بیشتر از همه کافر می‌شوند آنانی هستند که فضل و تکریم را منحصر به انبیا و رسولان خدا دانسته و رقابت برای حب و قرب خدا را به آنان واگذار کرده‌اند به این خیال که آنها در یوم الدین شفاعتشان را خواهند کرد؛ اینها مؤمنان مشرک هستند!! کسانی که ایمان خود را به ظلم آلوده کرده‌اند و هیچ کدام با قلبی سلیم در درگاه پروردگارشان حاضر نمی‌شوند چون درمورد انبیا ور سولان الهی مبالغه کرده و"وسیله به سوی پروردگار" را منحصر به آنان کردند و باورشان این است که اجازه ندارند برای رسیدن به حب و قرب الهی از روش انبیا پیروی و با آنان رقابت کنند و این چنین حکمت ناشناس ماندن بنده‌ای که در تمام ملکوت داناتر و پیش از همه محبوب و مقرب پروردگار است را فروگذاشته‌اند. امام مهدی ناصر محمد یمانی فتوا نداده است که او محبوب‌ترین ومقرب‌ترین بنده پروردگاراست؛ ولی من شما و خدا را به شهادت می‌گیرم و شاهد بودن خداوند کافی است که من عبد خداوند هستم و جز او را عبادت نکرده و پروردگاری جز او ندارم وإعلان می‌کنم برای حب و قرب خداوند با تمام انبیا و رسولان و تمام ملایکه و جن و انس وتمام بندگان خدا در تمام ملکوت عالم وجود رقابت می‌نمایم. چون خداوند در ملکوت فرزندی ندارد تا برای حب و قرب الهی به دیگران اولویت داشته باشد، بلکه همه موجودات ملکوت؛ بنده خدا هستند و در مورد پروردگار از حق برابربرخوردارند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّ‌حْمَـٰنُ وَلَدًا ﴿٨٨﴾ لَّقَدْ جِئْتُمْ شَيْئًا إِدًّا ﴿٨٩﴾ تَكَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْ‌نَ مِنْهُ وَتَنشَقُّ الْأَرْ‌ضُ وَتَخِرُّ‌ الْجِبَالُ هَدًّا ﴿٩٠﴾ أَن دَعَوْا لِلرَّ‌حْمَـٰنِ وَلَدًا ﴿٩١﴾ وَمَا يَنبَغِي لِلرَّ‌حْمَـٰنِ أَن يَتَّخِذَ وَلَدًا ﴿٩٢﴾ إِن كُلُّ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ إِلَّا آتِي الرَّ‌حْمَـٰنِ عَبْدًا ﴿٩٣﴾ لَّقَدْ أَحْصَاهُمْ وَعَدَّهُمْ عَدًّا ﴿٩٤﴾ وَكُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَرْ‌دًا ﴿٩٥﴾إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّ‌حْمَـٰنُ وُدًّا ﴿٩٦﴾ فَإِنَّمَا يَسَّرْ‌نَاهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ‌ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَتُنذِرَ‌ بِهِ قَوْمًا لُّدًّا ﴿٩٧﴾} صدق الله العظيم [مريم].
ای جماعت جن و انس؛ از خدا پروا کرده و آن گونه که باید حق شناخت پروردگار را بجا آورید. خداوند ملایکه و جن و انس را جز برای این نیافریده که او را به یگانگی و بدون شریک عبادت کنند ودر جستجوی وسیله باشند تا به بالاترین مقام قرب الهی دست یابند؛ چون خداوند محبوب‌ترین و مقرب‌ترین بنده از بین بندگان خود را ناشناس گذارده و نه خدا و نه رسول خدا به شما فتوا نداده‌اند این بنده یکی از انبیای الهی است، بلکه محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرموده است:
[قال رسول الله ‏ ‏صلى الله عليه وسلم: ‏ ‏سلوا الله الوسيلة. قالوا: يا رسول الله وما الوسيلة؟ قال: أعلى درجة في الجنة لا ينالها إلا عبد من عبيد الله وأرجو أن أكون أنا هو].
[رسول الله ‏ ‏صلى الله عليه وسلم فرمودند: از خدا وسیله را بخواهید. گفتند: یا رسول الله وسیله چیست؟ فرمود: بالاترین درجه‌ی بهشت است که تنها یکی از بندگان خدا به آن نایل می‌گردد و امیدوارم من آن بنده باشم] صدق عليه الصلاة والسلام.
اما تمام کسانی که خدا آنان را هدایت نموده است؛ آرزو دارند خودشان صاحب آن درجه عالی و رفیع گردند و محبوب‌ترین ومقرب‌ترین بنده درگاه خدا باشند و برای همین هم می‌بینید بندگانی که خداوند آنان را هدایت نموده است در تلاش‌اند که:
{يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا} صدق الله العظيم [الإسراء:۵۷].
خداوند "وسیله" به سوی پروردگار برای رقابت در راه حب و قربش را منحصر به انبیا و رسولان نکرده، بلکه "وسیله به سوی پروردگار" برای تمام بندگان خدا در کل ملکوت است؛ کسانی که امر خداوند در آیات محکم کتابش را استجابت کرده‌اند. خداوند درآیات محکم کتابش به مؤمنان فرمان داده تا "وسیله" را به سوی پروردگار جستجو کرده و برای رسیدن به بالاترین مقام حب و قرب الهی رقابت کنند:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
به خدا قسم کسی که "وسیله" را تنها منحصر به انبیا و رسولان الهی بداند نه صالحان؛ ابداً رستگار نخواهد شد.و از کسانی است که خداوند تعالی درمورد ایشان فرموده است:
{وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلا وَهُمْ مُشْرِكُونَ﴿١٠٦﴾} صدق الله العظيم [يوسف]،
واین به دلیل مبالغه درمورد انبیا و رسولان الهی است؛ ای عجب از علمای مسلمین در " اسلام وب" چگونه فتوایی می‌دهند که خدا ورسولش نداده‌اند و وسیله را متعلق به محمدٍ رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم می‌دانند. نقل قول زیر از فتوای آنهاست که می‌گویند:
وسیله" راهی برای رسیدن به مقصود است و هم چنین "وسیله" بالاترین درجه‌ی بهشت است و منزل و خانه رسول الله صلى الله عليه وسلم در بهشت. این نزدیک‌ ترین مکان بهشت نسبت به عرش است. پایان امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنْ عِندَكُم مِّن سُلْطَانٍ بِهَـذَا أَتقُولُونَ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ} صدق الله العظيم [يونس:۶۸].
چطور؟ شما که می‌دانید محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- برایتان فتوا نداده است که خود ایشان صاحب آن مقام است؛ همانا که ایشان علیه الصلاة و السلام فرموده‌اند:
[وأرجو أن أكون أنا هو]
[و امیدوارم من آن بنده باشم] .
هم چنین محمد رسول الله -صلى الله عليه وسلم- به شما فتوا نداده‌اند که این درجه تنها شایسته یکی از انبیا و رسولان الهی است بلکه ایشان علیه الصلاة و السلام فرمودند:
[قالوا: يا رسول الله وما الوسيلة؟ قال: أعلى درجة في الجنة لا ينالها إلا عبد من عبيد الله].
[گفتند: با رسول الله وسیله چیست؟ فرمود: بالاترین درجه‌ی بهشت است که تنها یکی از بندگان خدا به آن نایل می‌گردد]
یعنی خداوند مشخص نفرموده کدام بنده از میان بندگان صاحب این درجه است؛ آیا تصور می‌کنید فقط انسان‌ها بنده خدا هستند! خیر بندگان خدا؛ تمام موجودات ملکوت او، از ملایکه و جن و انس و از هر جنسی هستند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِن كُلُّ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ إِلَّا آتِي الرَّ‌حْمَـٰنِ عَبْدًا ﴿٩٣﴾ لَّقَدْ أَحْصَاهُمْ وَعَدَّهُمْ عَدًّا ﴿٩٤﴾ وَكُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَرْ‌دًا ﴿٩٥﴾ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّ‌حْمَـٰنُ وُدًّا ﴿٩٦﴾ فَإِنَّمَا يَسَّرْ‌نَاهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ‌ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَتُنذِرَ‌ بِهِ قَوْمًا لُّدًّا ﴿٩٧﴾} صدق الله العظيم [مريم].
چطور؟ مگر شما رحمت خدا را تقسیم می‌کنید؟ سزاوار شما نیست و کاری هم به دست شما نیست. آیا می‌دانید به خاطر این فتوایی که ندانسته به خدا نسبت داده‌اید؛ حکمت ربانی از ناشناس ماندن بنده‌ای که ازمیان تمام بندگان ملکوت خدا به آن مقام عالی و رفیع می‌رسد را به زمین گذاشته‌اید؟ همانا که حکمت این کار پروردگار و مجهول ماندن بنده‌ای که از میان بندگان خدا به مقرب‌ترین مکان نسبت به عرش دست می‌یابد این است که تمام بندگان خدا در ملکوت، به سوی رب المعبود شتافته و برای این که به عرش خدا نزدیک‌تر باشند رقابت کنند. برای همین هم می‌بینید بندگانی که خدا هدایتشان نموده، برای رقابت به سوی ذات خداوند سبحان، کسی را بر دیگری افضل نمی‌دانند؛ چون سزاوار نیست کسی را بیش از خداوند دوست داشته باشند. آنها خداوند را بیش از هرچیزدیگری دوست دارند و برای همین راه هدایت آنها به سوی پروردگار این است:
{يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ} صدق الله العظيم [الإسراء:۵۷].
اما کسانی که ایمان نمی‌آورند مگر آن را با شرک آلوده باشند؛ راضی نمی‌شوند با مسيح عيسى ابن مريم -صلى الله عليه وآله وسلم- رقابت کنند و راضی نمی‌شوند با محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم-رقابت کنند. نصاری-مسیحیان- خواهند گفت:" دیوانه شده‌ای ناصر محمد یمانی، چگونه ممکن است سزاوار ما باشد که با مسیح عیسی بن مریم فرزند خدا رقابت کنیم؟ بلکه او سزاوارتر است تا صاحب آن درجه عالی و رفیع باشد؛ آیا فرزند در پیشگاه پدر اولویت ندارد؟" و مسلمانان هم خواهند گفت:" دیوانه شده‌ای ناصر محمد یمانی، ای کسی که تصور می‌کند مهدی منتظری؛ ولی دروغ‌گویی گستاخی! چگونه می‌خواهی ما مسلمانان برای نزدیک‌ترین مقام حب و قرب الهی با محمد رسولَ الله -صلى الله عليه وآله وسلم- رقابت کنیم؛ محمدا رسولَ الله -صلى الله عليه وآله وسلم- عبد و رسول خداست و برای نزدیک‌ترین مقام حب و قرب الهی ارجحیت دارد". امام مهدی در پاسخشان می‌گوید: ای مسیحیان نصاری؛ ای مسلمانان امی؛ آیا برای حب خدا؛ از میان بندگانش شریک و همانندی قایل شده‌اید؟ اما کسانی که به پروردگارشان ایمان دارند و ایمان خود را به ظلم شرک نیالوده‌اند؛ خدا را بیش از هر چیزی که غیر او باشد، او دوست دارند. سُبحانه وتعالى علوّا كبيراً، آیا مسيح عيسى ابن مريم و محمد رسول الله صلى الله عليهم وآلهم وسلم را بیش از خدا دوست دارید؟ اما کسانی که ایمان داشته و ایمان خود را با ظلم شرک آلوده نکرده‌اند؛ خدا را بیش از هر چیز غیر او دوست دارند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِينَ آمَنُوا أشدّ حُبًّا لِله} صدق الله العظيم [البقرة:۱۶۵].
چون در قلبشان شدیدترین محبت نسبت به پروردگارشان است؛ برای همین می‌بینید:
{يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ} صدق الله العظيم،
و در راه حب و قرب پروردگار۷ کسی را بر دیگری افضل نمی‌دانند و شایسته نیست چنین کنند سُبحانه وتعالى علواً کبیرا. اما اگر من به آن درجه‌ی عالی و رفیع نایل شوم؛ به خاطر خدا آن را به جدم محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- انفاق می‌کنم به طمع این که نعیمی محقق شود که از بهشت خداوند بسیار بزرگ‌تر است، یعنی خداوند در نفس خود راضی بوده و به خاطر بندگان گمراهی که درحق خود ظلم کرده‌اند متحسر نباشد. برای همین به این درجه‌ی عالی و رفیع هم چنان "وسیله" گفته می‌شود، چون هدف غایی آفرینش مخلوقات نیست؛ بلکه وسیله‌ای برای تحقق نعیمی است که بسیاراز این مقام بزرگ‌تر است یعنی {{{وَيَرْضَى}}} [النجم:۲۶]. با این که این مقام، بالاترین درجه‌ی نعیم بهشت خداوند است ولی آن بنده‌ی مجهول خدا و پیروانش؛ در پی تحقق نعیمی هستند که از آن درجه بسیار بزرگ‌تر است و آن رضوان خداوند الرحمن در نفسش و مشمول رحمت کردن بندگانش است و گمراهان به بندگان مقرب خدا می‌گویند:
{مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ قَالُوا الحقّ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ} صدق الله العظيم [سبأ:۲۳].
چون خداوند تمام بندگان گمراهی که به خود ظلم کرده‌اند را مشمول رحمت خود می‌فرماید و آن وحشت بزرگ از قلبشان می‌رود. آن بنده و پیروانش برای آنان شفاعت نمی‌کنند سُبحان الله العظيم، هربار که آن درجه به یکی از کسانی که با جان و دل پیرو امام مهدی هستند، عطا می‌شود - چون این مقام تنها به یکی از بندگان خدا تعلق می‌گیرد-می‌گویند ما تحقق نعیم اعظم را می‌خواهیم تا جایی که انبیا و رسولان الهی از کار آنان دهشت می‌کنند! چطور است که هر بار که وسیله که عالی‌ترین و رفیع‌ترین مقام بهشت است به یکی از آنها عرضه می‌شود؛ از آن به عنوان وسیله‌ای برای تحقق نعیمی که از آن بزرگ‌تر است استفاده می‌کند و آن را به محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم انفاق می‌کند؟
روزی که مردم در پیشگاه پروردگارعالمیان می‌ایستند کسی(از بین جمعیت می گوید): ای عجب از این قوم! کدام نعیم بزرگ‌تر از این درجه عالی و رفیع در بهشت نعیم است؛ درجه‌ای که همه‌ی انبیا ورسولان خدا برایش رقابت می‌کنند؟ پس جواب از پروردگار می‌آید: {{{وَيَرْضَى}}} و اعلان می‌کند که او در نفس خود راضی است و بندگانش را وارد بهشتش می‌کند و این واقعه‌ای بسیار بزرگ و غیرمنتظره است. کسانی که قلب‌هایشان پر از رعب و وحشت از آتش جهنم بود به بندگان مقرب خدا می‌گویند:
{{مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ قَالُوا الحقّ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ}}صدق الله العظيم [سبأ:۲۳].
و اینجا نعیمی محقق می‌شود که از بالاترین درجه در جنات النعیم بزرگ‌تر است" و خداوند در نفس خود راضی می‌شود" تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَكَمْ مِنْ مَلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئاً إلا مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَرْضَى﴿٢٦﴾} صدق الله العظيم [النجم].
و وقتی خداوند در نفس خود راضی باشد، یعنی دیگراز بندگان گمراهی که در حق خود ظلم کرده‌اند؛ خشمگین نبوده و متحسر نیست. همانا که رحمت خدا در نفسش، شفاعت بندگانش را می‌کند؛ چون شفاعت تماما از آن خداست و سزاوار نیست هیچ بنده‌ای از بندگان خدا در پیشگاه پروردگار برای احدی از بندگان درخواست شفاعت کند؛ چون کسی بیش از پروردگار نسبت به بندگان خدا رحم ندارد و او ارحم الراحمین است. همانا کسانی که " وسیله" یعنی آن درجه عالی و رفیع بهشت را وسیله تحقق نعیم اعظم قرار می‌دهند؛ وقتی این درجه به آنان عرضه می‌شود،تک تکشان آن را رد کرده و به محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- انفاق می‌کنند تا وسیله‌ای باشد برای این که خداوند نعیم اعظم خود را برای آنان محقق گرداند و{{{وَيَرْضَى}}} آنها همان قومی هستند که خداوند وعده داده بعد از این که عده کثیری از مؤمنان نسبت به دین خدا مرتد شدند؛ با آنها دین خود را یاری خواهد کرد:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ} صدق الله العظيم [المائدة:۵۴].
آنها انصار مهدی منتظر ناصر محمد یمانی‌اند که امر خداوند برای رقابت در راه حب و قربش را استجابت کرده و طمع دارند رضوان نفس خدا بر بندگانش محقق شده و خداوند راضی شود: {{{وَيَرْضَى}}}. پس خدا آنان را دوست دارد و به قرب خود می‌رساند تا جایی که انبیا و رسولان و شهداء به آنان غبطه می‌خورند. تصدیق حدیث محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:
[إِنَّ مِنْ عِبَادِ اللَّهِ لأُنَاسًا مَا هُمْ بِأَنْبِيَاءَ وَلاَ شُهَدَاءَ يَغْبِطُهُمُ الأَنْبِيَاءُ وَالشُّهَدَاءُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِمَكَانِهِمْ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى، قَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّهِ تُخْبِرُنَا مَنْ هُمْ؟ قَالَ: "هُمْ قَوْمٌ تَحَابُّوا بِرُوحِ اللَّهِ عَلَى غَيْرِ أَرْحَامٍ بَيْنَهُمْ وَلاَ أَمْوَالٍ يَتَعَاطَوْنَهَا، فَوَاللَّهِ إِنَّ وُجُوهَهُمْ لَنُورٌ وَإِنَّهُمْ عَلَى منابر من نُورٍ، لاَ يَخَافُونَ إِذَا خَافَ النَّاسُ وَلاَ يَحْزَنُونَ إِذَا حَزِنَ النَّاسُ"].
[ از بندگان خدا کسانی هستند که نه از جمله پیامبران هستند و نه از شهدا هستند.پیامبران و شهدا به جایگاه شان نزد خداوند در روز قیامت غبطه میبرند.گفتند:ای رسول خدا به ما می گویید چه کسانی هستند؟فرمود:کسانی هستند که به خاطر ( در راه خدا ) خدا باهم دوست هستند.بدون هیچ صله رحم در بین شان و نه تجارت مالی.سوگند به خدا که چهره هایشان پر از نور است.و بر منابری از نور هستند.اگر دیگران بترسند؛ آنها بیمی از هیچ ندارند وناراحت نیستند در حالی که اگر دیگران ناراحت باشند]
و محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
[يا أيها الناس، اسمعوا واعقلوا، واعلموا أن لله -عز وجل- عباداً ليسوا بأنبياء ولا شهداء، يغبطهم النبيون والشهداء على منازلهم، وقربّهم من الله ". فجثا رجل من الأعراب من قاصية الناس، وألوى بيده إلى النّبيّ -صلى الله عليه وسلم- فقال: يا رسول الله، ناس من المؤمنين ليسوا بأنبياء ولا شهداء، يغبطهم الأنبياء والشهداء على مجالسهم وقربّهم [من الله].؟ انعتهم لنا حلهم لنا -يعني صفهم لنا- شكلهم لنا، فسر وجه النّبيّ -صلى الله عليه وسلم- بسؤال الأعرابي، فقال رسول الله -صلى الله عليه وسلم-: " هم ناس من أفناء الناس، ونوازع القبائل، لم تصل بينهم أرحام متقاربة، تحابوا في الله وتصافوا، يضع الله لهم يوم القيامة منابر من نور، فيجلسهم عليها، فيجعل وجوههم نوراً، وثيابهم نوراً، يفزع الناس يوم القيامة ولا يفزعون]. صدق عليه الصلاة والسلام.
[ ای مردم بشنوید و بیندیشید و بدانید خداوند عزوجل بندگانی دارد که از انبیا و شهدا نیستند و انبیا و شهدا به منازل آنها و نزدیکی‌شان به پروردگار غبطه می‌خورند مردی عرب از دوردست‌ها زانو زد و نّبيّ -صلى الله عليه وسلم- را بین دستش گرفت و گفت : یا رسول الله انسان‌هایی مؤمن که از انبیا و شهدا نیستند و شهدا و انبیا به مجالست و قرب آنان به خدا غبطه می‌خورند؟ از آنها برایمان بگو و توصیف‌شان کن. چهره نبی از سؤال عرب صحرانشیت مسرور شد و رسول الله -صلى الله عليه وسلم- فرمود: آنان مردمی گمنام و از گروه های ناشناخته اند، نسبت خویشاوندی سبب ارتباط ایشان با یکدیگر نیست، [بلکه] با خداوندعزوجل پیمان مستحکم دوستی بستند.روز قیامت [نیز]، خداوند عزوجل منبرهایی از نور برایشان قرار داده، ایشان را بر روی آن می نشاند و صورت هایشان را نور می گرداند. و لباسشان را نور می گرداند انسان ها در روز قیامت هراسناکند امّا آنان نمی هراسند. آنان اولیای خدا هستند که هیچ هراسی ندارند و اندوهناک نمی شوند.]
[عن عمر بن الخطاب رضي الله عنه أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال: "إن من عباد الله لأناساً ما هم بأنبياء ولا شهداء، يغبطهم الأنبياء والشهداء يوم القيامة بمكانهم في الله" قالوا: يا رسول الله، تخبرنا من هم؟ قال: "هم قوم تحابوا بروح الله، على غير أرحام بينهم، ولا أموال يتعاطونها، فوالله إن وجوههم لنور، وإنهم على نور، لا يخافون إذا خاف الناس، ولا يحزنون إذا حزن الناس]. صدق عليهم الصلاة والسلام.
[عمر بن الخطاب رضي الله عنه از رسول الله صلى الله عليه وسلم نقل کرد: از بندگان خدا کسانی هستند که نه از جمله پیامبران هستند و نه از شهدا هستند.پیامبران و شهدا به جایگاه شان نزد خداوند در روز قیامت غبطه میبرند.گفتند:ای رسول خدا به ما میگویید چه کسانی هستند؟فرمود:کسانی هستند که به خاطر خدا باهم دوست هستند.بدون هیچ صله رحم در بین شان و نه تجارت مالی.سوگند به خدا که چهره هاشون پر از نور است.وبر نور هستند.بیمی از هیچ ندارند در حالی که اگر دیگران بترسند.وناراحت نیستند در حالی که اگر دیگران ناراحت باشند]
اینها قومی هستند که خداوند در آیات محکم کتابش وعده آمدنشان را داده است درزمانی که عده کثیری از مؤمنان از دین خدا برگشته‌اند:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴿٥٤﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
آنها انصار مهدی منتظر در دوران گفتگو قبل از ظهور و از نقاط مختلف جهان هستند. بیابان‌ها و مسافتهای زیادی بین آنهاست؛ ولی قلب‌‌هایشان به خاطر محبت خدا و رقابت برای حب و قرب الهی به هم نزدیک شده است و طمع دارند رضوان نفس خدا بربندگانش محقق گردد. صله رحم آنها را جمع نکرده چون در مناطق پراکنده و دور عالم زندگی می‌کنند و دعوت کسی را تصدیق کرده‌اند که از راه اینترنت جهانی در دوران گفتگو قبل از ظهور مردم را به رقابت برای حب و قرب الهی و تحقق نعیم رضوان نفس خدا دعوت می‌کند. ولی کسانی که خداوند تعالی درمورد آنان فرموده است:
{وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ} صدق الله العظيم
حتی اگر مؤمن باشند؛ کتاب خدا و احادیث حقّ سنت رسولش را تصدیق نمی‌کنند و ما سخن خداوند تعالی را می‌گوییم که می‌فرماید:
{وَمَا كَانَ اللّهُ لِيُضِلَّ قَوْماً بَعْدَ إِذْ هَدَاهُمْ حَتَّى يُبَيِّنَ لَهُم مَّا يَتَّقُونَ إِنَّ اللّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ﴿١١٥﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخو المؤمنين الذليل على المُسلمين العزيز على الكافرين الذين يحاربوننا في الدين؛ خليفة الله وعبده الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36894

Admin
09-09-2016, 07:44 PM
- 56 -
الإمام ناصر محمد اليماني
1432 هـ
2011 مـ
۱۳۸۹ه.ش.
ـــــــــــــــــ

مباهله بین مهدی منتظر امام ناصرمحمد یمانی و ابوحمزه محمود مصری انجام شد..

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله صلى الله عليه وآله الأطهار وسلم وجميع الأنصار لله الواحد القهار إلى اليوم الآخر.
ای محمود به تو می‌گویم: قلم‌ها برزمین گذاشته و دفتربسته شد؛ بعد از ابتهال به درگاه خداوند کریم و متعال دیگر بین تو و مهدی منتظر گفتگویی درکار نیست؛ بلکه منتظر حکم خداوند ذوالجلال می‌مانیم تا به ابتهال پاسخ دهد و دروغ‌گوی گستاخ را یا به خوک مسخ نماید که فرجام بدی است و یا او را بمیراند و به آتش جهنم بیفکند و بازگشت امور به خداوند است که از خیانت چشم‌ها و رازهای پنهان در سینه‌ها آگاه است و هیچ کس درحکم؛ با او شریک نیست. چیزی به دست من و تو نیست و با انجام مباهله؛ قضیه بین تو و مهدی منتظر ناصر محمد یمانی تمام شده و اساس آن مباهله را بر این قرار دادیم که ابوحمزه محمود مصری قبول ندارد امام ناصر محمد یمانی مهدی منتظر برگزیده‌ی خداوند واحد قهار است. ولی ناصر محمد یمانی می‌گوید: ای مردم! من مهدی منتظر برگزیده‌ی خداوند واحد قهار و خلیفه‌ی خداوند در زمین هستم. خداوند واحد قهار به حق مرا برگزیده و در علم بیان حق ذکر- قرآن- به من دانش بیشتری عنایت نموده است و ابو حمزه می‌گوید: "ای ناصر محمد یمانی تو دروغ‌گویی گستاخ هستی. تو مهدی منتظری که محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- بشارت او را داده‌اند، نیستی" و مباهله بین مهدی منتظر امام ناصر محمد یمانی و ابوحمزه محمود مصری بر این اساس انجام شد.


و اگر ناصر محمد یمانی دروغ‌ می‌گوید و مهدی منتظر نیست و حق با ابوحمزه محمود مصری است؛ لعنت خدا و ملایکه و تمام مردم تا یوم الدین بر او باد و اگرمهدی منتظر امام ناصر محمد یمانی راست می‌گوید و ابوحمزه محمود مصری دروغ‌گوست؛ لعنت خدا و ملایکه و تمام مردم تا یوم الدین بر او باد. اما أبو حمزه مکر خبیثانه‌ای را به کار گرفته و در بیان مباهله نکاتی را لحاظ کرده است و ما هدف خبیثانه‌ی او را می‌دانیم. همانا که قصد او به فتنه انداختن حق‌جویان است چون در همان صفحه امام ناصر محمد یمانی برهانی برای رد آن نکات نیاورده است. چون ابوحمزه می‌داند بعد از این که گفتگو به آخر رسید و تصمیم گرفته شد مباهله انجام شود، معقول نیست که امام ناصر محمد یمانی باب گفتگوی جدیدی را باز کند و در باره آن نکات با برهان علمی پاسخی بیاورد، چون با مقرر شدن مباهله بین او و ابوحمزه محمود مصری؛ دیگر گفتگو تمام شده است. أبو حمزه با آوردن آن نکات می‌خواهد کسانی را که در آینده از مباهله باخبر می‌شوند به فتنه بیندازد و با آوردن آن نکات که پیش از این درپایگاه "البشری الأسلامیه" در صدها صفحه، با برهان علمی از قرآن عظیم به آنها پاسخ داده شده است، آنها را گرفتار فتنه کند؛ اما خردمندان خواهند گفت: محمود حجت تو واهی است! لازم نیست این نکات در مباهله بیان شوند، چون ناصر محمد یمانی تنها یک عالم دینی نیست؛ بلکه می‌گوید مهدی منتظر است که خداوند و پروردگار عالمیان او را برگزیده و خلیفه او در زمین و امام رسول الله مسيح عيسى ابن مريم -صلى الله عليه وعلى أمّه وآل عمران وسلم- است.؛ آیا تو از آنانی هستی که به بخشی از کتاب ایمان دارند و نسبت به بخشی دیگر کافرند؟ اگر تصدیق می‌کنی که امام مهدی منتظر همان ناصر محمد یمانی است ولی با برخی از بیانات او مخالفی و آنها را در مباهله آورده‌ای؛ در این صورت از کسانی شده‌ای که به بخشی از کتاب ایمان دارند و نسبت به بخشی از آن کافرند و خداوند در آیات محکم کتابش درباره آنان می‌فرماید:
{أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أشدّ الْعَذَابِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ} صدق الله العظيم [البقرة:۸۵].
پس محمود أبو حمزه! اگر ایمان داری امام مهدی منتظر همان امام ناصر محمد یمانی است؛ برتوست که او را به حق تصدیق کرده ونسبت به بعضی از بیانات او از قرآن کافر نشوی چون اگر او مهدی منتظر حق باشد؛ شایسته‌ی او نیست که از آیات محکم قرآن عظیم جز حق، فتوایی بدهد. اما تو أبو حمزه، این که امام ناصرمحمد یمانی مهدی منتظر برگزیده پروردگار عالمیان است را تکذیب می‌کنی! لذا مباهله براساس این است که اگر ناصر محمد یمانی راست گفته و مهدی منتظر برگزیده پروردگار است و ابوحمزه مصری، ناصر محمد یمانی را تکذیب کرده و می‌گوید ناصر محمد یمانی به خدا افترا می‌زند و خداوند او را به عنوان مهدی منتظر برنگزیده است؛ در این صورت لعنت خدا و ملایکه و تمام مردم بردروغ‌گو باد! چه ناصر محمد یمانی دروغ بگوید و چه ابوحمزه محمود مصری. بر این اساس مباهله‌ی حق بین مهدی منتظر برگزیده خداوند واحد قهار و عبد او امام ناصر محمد یمانی و أبو حمزه محمود مصری انجام شد و منتظر حکم حق خداوند می‌مانیم و خداوند خیرالفاصلین است و لعنت خدا بردروغ‌گویان باد. قلم‌ها زمین گذاشته و دفتر بسته شد محمود.... و حکم به خدا بازمی‌گردد و در روز موعود هریک از ما که دروغ گفته باشد مورد لعن قرار خواهد گرفت. گفتگو بین مهدی منتظر برگزیده‌ی خداوند واحد قهار امام ناصر محمد یمانی و ابوحمزه محمود مصری تمام شده است. برای آخرین بار قلم‌ها بر زمین گذاشته و دفاتر بسته شد.
و گفتگو میان مهدی منتظر و تمام بشریت ادامه دارد جز ابوحمزه محمود مصری که حکم طرد شدن از رحمت خدا را، خودش برای خودش صادر کرد. بعد از مباهله بین او و مهدی منتظر ناصر محمد یمانی دیگر گفتگویی با او در کار نیست تا این که خداوند بین ما به حق حکم نماید و او خیر الحاکمین است. با این که ما می‌دانیم او خود را از مکر خدا در امان می‌پندارد و باز با نامی مستعار به میز گفتگو باز می‌گردد و با تظاهر به ایمان و پنهان کردن کفرش، تلاش می‌کند مردم را از بیان حق ذکر بازدارد و وقت ما را بگیرد و این باعث می‌شود خداوند واحد قهار تعجیل کرده واز او انتقام گیرد که خداوند عزیز و ذوانتقام است.
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
عدو شياطين البشر؛ المهديّ المنتظَر من آل البيت المُطهر الإمام ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=36895