Admin
16-07-2015, 03:17 AM
الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني
22 - ربيع الأوّل - 1431 هـ
08 - 03 - 2010 مـ
۱۲- مرداد- ۱۳۸۹ ه.ش.
10:56 مساءً
( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )
ــــــــــــــــــــــــــــ
بيان مهدی منتظر درباره مکر شیطان در طول اعصار....
بسم الله الرحمن الرحيم
و صلوات و سلام بر جدَّم آخرین پیامبر و رسول الهی و خاندان طاهر و پاک او و پیروان حق [تا یوم الدین] باد و سلام خدا بر شما پرسشگران و جستجوگرانی باد که در پی یافتنِ حق آمده از نزد پروردگار عالمیان هستند..
خداوند تعالی میفرماید:
{ كَذَٰلِكَ مَا أَتَى الَّذِينَ مِن قَبْلِهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿٥٢﴾ أَتَوَاصَوْا بِهِ ۚ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ﴿٥٣﴾ } صدق الله العظيم [الذاريات]
وسؤالی که مطرح میشود این است که چرا جواب تمام امتهای کافر به رسولان پروردگارشان یکی است و همانگونه که خداوند درآیات محکم کتابش میفرماید هرگاه رسولی قبل از مُحمد رسول الله صلى الله عليه وآله و سلم برانگیخته شد؛ مردم میگفتند او ساحر یا مجنون است گویا که به آنان وصیت شده باشد که همگی چنین پاسخی را بدهند؟!
پس به شما خبرمیدهیم علت اینکه همگی همین جواب را میدادند چیست. ما به حق سخن میگوییم؛ این وصیت امتها به یکدیگر نبود؛ بلکه این وصیت شیاطین جن و انس در تمام زمانها و مکانهاست، این مکری روشن و عیان است تا مردم رسولان پروردگار را باور و تصدیق نکنند. بیایید تا درباره این حیله مستمر شیاطین به شما خبر دهم؛ آنها بعضی افراد را وسوسه میکنند تا گمان کنند نبیِّ پروردگار عالمیان بوده و خود را به عنوان پيامبر به مردم معرفی کنند. سپس «مسّ» شیطان در آنها سرگردان شده و ایشان را بیمار و مجنون و آشفته میکرد تا جایی که جنون ایشان برای مردم روشن میشد و مردم متوجه میشدند فرد مجنون است و علیرغم تصورشان رسول پروردگار عالمیان نیست! حکمت خبیثانهای که پشت این مکر و حیله پنهان شده، این است که حتی وقتی رسول حق پروردگار عالم برانگیخته میشود؛ اولین پاسخ مردم این خواهد بود که او مجنون است نه رسول پروردگار عالمیان؛ چرا که قبل از این شاهد چنین ظهورهایی بودهاند. پس مردم از رسول پروردگارشان روگردانده و نسبت جنون به او میدهند. اما مانعی در پیش روی شیاطین وجود دارد. شیاطین میدانند اگر پروردگار به رسولش یاری برساند، از نزد خداوند و با قدرت او معجزهای برای تصدیق کردن رسولش فرستاده میشود و برای مردم روشن میگردد او مجنون نبوده و رسول پروردگار عالمیان است و برای همین خداوند با معجزهای خارق العاده، او را یاری کرده است. لذا شیاطین «سحر تخیل» را اختراع کردند و آن را به انسانهایی که توسط شیطان گمراه شدهاند، آموختند و به آنان فرمان دادند تا سحرِ معجزهمانند را به مردم نشان دهند. حکمت خبیثانه شیاطین برای اختراع سحر تخیل این بود که وقتی خداوند با نشانههای تصدیق کننده به رسولانش یاری رساند؛ مردم به رسولان پروردگارشان بگویند حالا دانستیم که تو دیوانه و مجنون نیستی بلکه ساحری! و به علت همین مکر خبیثانهای که شیطانِ اکبر، ابلیس، اندیشیده است، تمام امتها در تمام زمانها و مکانها؛ رسولان پروردگار را باور نمیکردند. زمانیکه خداوند رسولان را برمیانگیخت، مردمش در ابتدا میگفتند او مجنون است، چون قبل از آن کسانی را دیده بودند که با ادعای نبیّ بودن ظهور کرده و سپس جنون آنها برای مردم روشن شده بود. وقتی خداوند با فرستادن معجزه به رسولانش یاری میرساند تا نشانهای باشد که مردم صدق گفتار او را بپذیرند، آنگاه قوم او میگفتند تو مجنون نیستی بلکه ساحری دانا و کاردانی! برای همین وقتی خداوند رسول خود موسی علیه الصلاة و السلام را به سوی فرعون فرستاد، فرعون چنین به او پاسخ داد که:
{ قَالَ إِنَّ رَسُولَكُمُ الَّذِي أُرْسِلَ إِلَيْكُمْ لَمَجْنُونٌ }[الشعراء:۲۷]
رسول الله موسى صلى الله عليه و برادرش هارون [که صلوات و سلام بر آنان آل آنان باد] در پاسخ فرعون گفتند:
{ قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَيْءٍ مُّبِينٍ ﴿٣٠﴾ قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿٣١﴾ فَأَلْقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ ﴿٣٢﴾ وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِينَ ﴿٣٣﴾ قَالَ لِلْمَلَإِ حَوْلَهُ إِنَّ هَٰذَا لَسَاحِرٌ عَلِيمٌ ﴿٣٤﴾ يُرِيدُ أَن يُخْرِجَكُم مِّنْ أَرْضِكُم بِسِحْرِهِ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ ﴿٣٥﴾ قَالُوا أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَابْعَثْ فِي الْمَدَائِنِ حَاشِرِينَ ﴿٣٦﴾ يَأْتُوكَ بِكُلِّ سَحَّارٍ عَلِيمٍ ﴿٣٧﴾ } صدق الله العظيم [الشعراء]
علت هم به این برمیگشت که مردم کسانی را دیده بودند که با سحر تخیل، شعبده بازی را در برابر چشم مردم، به عنوان معجزه نشان داده بودند و با اینکه کارشان در عالم حقیقت بیاساس بوده و واقعیت ندارد ولی شیاطین با این حیله شیطانی موفق شدند تا مردم، رسولان پروردگارشان را باور نکنند. اول که رسول بهسوی مردمش مبعوث میشد، او را دیوانه میخواندند وعلت هم این بود که شیاطین، پیش از آن افرادی را وسوسه کرده بودند که ادعای نبوت نمایند و سپس آنها را وادار به اعمالی میکردند که از نظرمردم غریب بود و باعث میشد آنها را دیوانه و مجنون بدانند. لذا وقتی خداوند رسولی را مبعوث میفرمود؛ اول میگفتند مجنون است تا اینکه خداوند با نشانهای برای تصدیق گفتارش به او یاری مینمود. اینجا حکم مردم تغییر کرده و به رسولان میگفتند تو ساحری کاردانی! به خاطر همین مکر و حیله ادامه دار در طول قرنها و اعصار؛ خداوند رسولی به سوی مردم نفرستاد مگر اینکه گفتند او مجنون یا ساحر است و این بیان حق فرموده خداوند تعالی است:
{ كَذَٰلِكَ مَا أَتَى الَّذِينَ مِن قَبْلِهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿٥٢﴾ أَتَوَاصَوْا بِهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ﴿٥٣﴾ } صدق الله العظيم [الذاريات]
چه کسی جز امام مهدی حق پروردگارتان، انسانی که خداوند علم بیان حق قرآن را به وی آموخته، قادر است چنین بیان مفصلی را از آیات محکم قرآن برایتان بیاورد؟ ولی با کمال تأسف مردمی که خداوند آنان را از راه شبکه جهانی اینترنت در جریان امر مهدی منتظر حق پروردگار قرار داده است؛ از او روگردان هستند. علت روگردانیِ مردم از تصدیق مهدی منتظر حق پروردگارشان هم مکر شیاطین است چون در هر عصری کسانی را وسوسه کردهاند تا ادعا کنند مهدی منتظرند! و هر از چند گاهی مهدی منتظر جدیدی در مقابل مسلمانان ظاهر میشود تا مردم از این ادعاهای مهدی منتظر بودن که در هر عصری رخ میدهد خسته و ملول شوند و حکمت شیطان بزرگ ابلیس این است که وقتی خداوند مهدی منتظر حق را به سوی بشر فرستاد تا بیان حق ذکر را به ایشان بیاموزد و به آنان هشدار دهد وارد عصر نشانههای بزرگ ساعت شدهاند؛ پاسخ مسلمانان به مهدی منتظر حق پروردگارشان این باشد که تو دروغگویی کذاب بوده و مانند دیگر کسانی هستی که پیش از تو و در این عصر ادعا کردهاند مهدی منتظرند! و آنگاه از دعوت مهدی منتظر حق پروردگارشان اعراض میکنند؛ مگر خردمندانی که قبل از تدبر و تفکر در مورد اساس دعوت و برهان علمی ناصر محمد یمانی، وی را مورد قضاوت قرار نمیدهند؛ بلکه به دعوت او گوش فرا داده و با عقل و منطق در برهانهای علمی او تدبر مینمایند. آنگاه است که برایشان روشن میشود او دروغ نگفته و افترا نمیزند؛ بلکه با آیات محکمی که ام الکتابند برای مردم حجت میآورد. پس اینان هستند که مهدی منتظر آنان را از ظلمت خارج کرده و به نور میبرد و خداوند شرح صدر به ایشان عطا نمودهاست و قلبشان را مطمئن میسازد و آنان را نسبت به حق بصیر میکند و علت هدایتشدنشان این است که از نعمت عقلی که خداوند به ایشان عطا نمودهاست، استفاده میکنند و میگویند چرا نباید از دعوت حقی که از نزد پروردگار عالمیان آمده است؛ پیروی نکنیم. چگونه از امام مهدی حق پروردگارعالمیان پیروی ننماییم درحالیکه او با آیات بینهای از قران عظیم که ام الکتابند و ما از آنها غافل بودیم، برای ما دلیل و حجت میآورد؟! و با اینکه این آیات در قرآن عظیم موجود بودند، مانند این است که امروز از نزد پروردگار عالمیان نازل شدهاند!! چگونه دعوت ناصر محمد یمانی را تکذیب کنیم درحالیکه او از آیات بینهی قرآن عظیم برای ما حجت میآورد و کسی که آنها را تکذیب نماید، ناصر محمد یمانی را تکذیب نکردهاست بلکه خداوند و رسولش را که با این قرآن عظیم مبعوث شدهاست؛ تکذیب نمودهاست چرا که نمیبینیم ناصر محمد یمانی بگوید امام مهدی گفتهاست؛ بلکه میگوید خدا و رسولش میفرمایند. او به کتاب خداوند و سنت رسولش کافر نیست بلکه سنت محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را غربال کرده و آیات محکم از قرآن عظیم را بر سر احادیث دروغ میکوبد تا آنها را نابود سازد و اینگونه، باطل محو و نابود میشود و برای مردم روشن میگردد که این حدیث به دروغ به نبیّ صلی الله علیه و آله و سلم نسبت داده شده و از احادیثی است که ایشان علیه الصلاة و السلام آن را بیان نفرمودهاند. با آنکه ناصر محمد یمانی همعصر ما بوده و در امت ما زندگی میکند نه در زمانی که شیاطین این مکرها را اندیشیده بودند؛ اما به ما ثابت کرد که روش شیاطین جن و انس برای بازداشتن مسلمانان از پیروی از قرآن عظیم چیست و مکر شیاطین را که در زمانهای قدیم آن را تدارک دیده بودند به ما خبر داده و آن را به تفصیل برایمان تشریح نمودهاست و این یک روایت ظنی و یا حدیثی دروغ و یا افسانه و کتاب قیس و لیلی و کتاب الزیر سالم ابولیلی المهلهل و کتاب میشل عفلق نیست؛ بلکه این از آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم است و چگونگی مکر شیاطین برای بازداشتن بشر را که از زمانهای بسیار قدیم تدارک دیده شدهاست؛ برایمان شرح میدهد. حیله ای واحد در تمام دورانها که بهجز امام ناصر محمد یمانی کسی آن را کشف نکرده و به تفصیل آن را برای مردم توضیح نداده بود. این تفاصیل از فکر و اندیشه خود او و با ظن نیست، ظن کسی را از حق بینیاز نمیکند. بلکه آن را به تفصیل از کتاب خداوند و از آیات محکم آن که برای عالم و جاهل امت روشن است؛ بیان میکند. تا جایی که ناصر محمد یمانی ما را بر سر دوراهی قرار داده که راه سومی در پی ندارد؛ یا تصدیق کنیم او مهدی منتظر حق پروردگار عالمیان است یا کتاب خداوند قرآن عظیم را تکذیب کنیم و چگونه میتوانیم از کتاب خداوند قرآن عظیم که ناصر محمد یمانی با واسطه آن ما را به راه راست هدایت میکند؛ روبرگردانیم؟ چراکه ما قبل از اینکه خداوند مهدی منتظر ناصر محمد یمانی را برانگیزد، به قرآن ایمان داشتیم؛ پس چرا ما نباید از حق پیروی نماییم؟ و بعد از حق مگر چیزی جز گمراهی هست...
ما بهخاطر مکر شیاطین و شخصیتهای که وانمود میکنند مهدی منتظرهستند؛ از دعوت حق رونمیگردانیم. اما -به خاطر همین مکر- کسانی که درمورد دعوت و برهان علمی ناصر محمد یمانی تفکر نمیکنند؛ تصورشان این است که او نیز کسی جز مهدیون دروغین نیست. آنان در دام شیاطین افتادهاند و مکر شیاطین در آنها کارگر افتاده است و از دعوت امام مهدی ناصر محمد یمانی روگرداندهاند. علت هم این است که آنان قبل از شنیدن سخنان و تدبر در برهانهای علمی او دربارهاش حکم میکنند، چرا که در زمره خردمندان نیستند، کسانی که به سخنان، گوش فرا داده و بهترین آنها را برگزیده و از آن پیروی میکنند چون اگر حق آمده از نزد پروردگار باشد؛ عقلهایشان آن را میپذیرد و برای همین است که اگر ناصر محمد یمانی مجنون باشد و خدا عقلش را زایل کرده باشد؛ عقل ما را که نگرفته است و ما با عقل خود درباره دعوت او تفکر میکنیم؛ و از آنجا که منطق او را عقل و منطق بپذیرد؛ پس نشانه این است که او مجنون نیست بلکه به حق سخن میگوید و هدایت کننده به راه راست است. خداوند را شکر میکنیم که ما را از خردمندانی قرار داد که قبل از تدبر و تفکر حکم نمیکنیم. ناصرمحمد یمانی و مدعیان دروغین مهدویت که همعصر او هستند؛ دشمن به حساب میآیند. پس چگونه میتوانیم بدون گوش دادن به آنها به حق میان ایشان حکم کنیم. بسیاری از کسانی که پیرو ناصر محمد یمانی شدهاند پیش از این، در مورد ادعای کسانی که خود را مهدی منتظر میخواندند؛ تدبر کرده و به دلایل علمی آنها توجه کرده و دیدند که تمام کسانی که ادعا کردهاند مهدی منتظرند؛ علمی قانع کننده و کوبنده از جانب خداوند به ایشان داده نشده تا در برابر اهل علم از آن سود جویند؛ بلکه با ظن به خداوند نسبت میدهند و ظن کسی را از حق بینیاز نمیکند. بعد علم ایشان را با برهانهای علمی که ناصر محمد یمانی دارد؛ مقایسه کردند و دیدند فرق میان آنها به عظمت فرق میان نور و تاریکی است. پس برایشان روشن گردید که این ناصر محمد یمانی است که برحق است و مردم را به سوی حق دعوت نموده و راه راست را نشان میدهد و به رغم اینکه در میان انصار کسانی بودند که تصدیق ناصر محمد یمانی را به تأخیر میانداختند تا مبادا او بعد چند سال به جای ادعای امام مهدی بودن؛ ادعای پیامبری و یا ربوبیت نماید -پس صبر میکردند تا- دعوت او بر پایهای متین ثابت بماند؛ بر پایه تقوی نسبت به پروردگار عالمیان؛ چقدر او به ما و تمام مسلمانان هشدار داده است که ندانسته به خداوند نسبت ندهیم و فتوا داده که ندانسته به خداوند نسبت دادن فرمان شیطان است؛ و برهانی آشکار برایمان آورده که این امر شیطان است، خداوند تعالی میفرماید:
{ إِنَّمَا يَأْمُرُكُم بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿١٦٩﴾ } صدق الله العظيم [البقرة]
پس به ما آموخته است که ندانسته به خداوند نسبت دادن حرام است و برای این امر برهانی روشن و آشکار برایمان آورد که خداوند تعالی میفرماید:
{ قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِكُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٣﴾ } صدق الله العظيم [الأعراف]
سپس به ما آموخت که سخن گفتن از روی ظن درباره خداوند کسی را از حق بینیاز نمیکند و احتمال صحت و خطا دارد و این فرمانی شیطانی است نه امر «الرحمن». سپس ناصر محمد یمانی به ما یاد داد که اجتهاد یعنی چه و گفت اجتهاد این نیست که همانند مفتریان، ندانسته به خداوند نسبت بدهید و تصور کنید که اگر درست گفته باشید اجرتان با خداست و اگر خطا کرده باشید هم اجر میبرید! این حدیث از جانب خدا و رسولش نیست بلکه از جانب شیطان رجیم است که ندانسته به خداوند نسبت بدهید و تصور کنید معنای اجتهاد همین است! سپس امام حق ناصر محمد یمانی درباره اجتهاد برای ما فتوا داده و گفت: اجتهاد یعنی مجاهدانه به دنبال حق بگردی تا خداوند تو را به راه راست هدایت نماید و این هدایت با علم و برهان قوی باشد که احتمال درست و غلط در آن نیست بلکه حق آمده از پروردگار عالمیان است وبا برهان قوی و آشکارعلمی از جانب «الرحمن» همراه است و سپس مردم را با بصیرتی که از نزد پروردگارتان است بهسوی او دعوت کرده و با هر کسی که با شما مجادله نماید با علم برهان قوی که از نزد پروردگار است؛ او را خاموش نمایید. درغیر این صورت چگونه با مطلبی که یقین ندارید حق آمده از پروردگار عالمیان است؛ میخواهید مردم را قانع نمایید و کسی که بگوید نمیدانم در حقیقت مانند این است که فتوا داده و خداوند همان اجری را به او میدهد که به کسی که با علمی هدایتگر فتوا داده، عنایت میفرماید؛ چون او از خدا پروا کرده و ندانسته به او نسبت نداده است. و برای همین ناصر محمد یمانی به ما فتوا داده است کسانی که ندانسته به خداوند نسبت میدهند و به قول خود اجتهاد میکنند که احتمال صحت یا خطا در آن است؛ بار گناه خود و کسانی که ندانسته گمراه شدهاند را بر دوش خواهند داشت. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ لِيَحْمِلُوا أَوْزَارَهُمْ كَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَمِنْ أَوْزَارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُم بِغَيْرِ عِلْمٍ أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُونَ ﴿٢٥﴾ } صدق الله العظيم [النحل]
و این بدان جهت است که خطای یک عالم باعث گمراهی امتهای زیادی میشود که از آنان پیروی کردهاند؛ گرچه خداوند در آیات محکم کتابش به طالبان علم امر نمودهاست قبل از پیروی از امری، از عقل خود استفاده کنند تا روشن شود آیا دعوت کننده با بصیرتی از جانب پروردگارش؛ به حق سخن گفته و راه راست را نشان میدهد یا خیر؟ تصدیق فرمان خداوند به طالبان علم در این فرموده:
{ وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿٣٦﴾ } صدق الله العظيم [الإسراء]
و سبحان الله العظيم؛ ما نمیبینیم که ناصر محمد یمانی در دین بر مردم سخت بگیرد و به امر خداوند عمل مینماید و به ما آموخته است که خداوند میخواهد کار را بر ما آسان گیرد و نمیخواهد سختگیری نماید؛ اما همین ناصر محمد یمانی درباره ندانسته به خداوند نسبت دادن بسیار بسیار سختگیر است و علمای منابر را از سخن گفتن با ظن برای مردم نهی مینماید که ظن کسی را از حق بینیاز نمیکند. اگر خطیبی، خطبه خود را با این کلام به پایان برساند و بگوید والله اعلم؛ اگر اشتباه کرده باشم از من است؛ ناصر محمد یمانی به او میگوید در این صورت بار خطای خود و خطای کسانی که با علوم ظنی شما گمراه شدهاند بر گردن شمایی است که در امر دین خداوند بدون یقین از این که امر از جانب پروردگار عالمیان است ندانسته به خداوند نسبت میدهید...
سؤالی که مطرح میشود این است که آیا از نظر عقل و منطق درست است که ناصر محمد یمانی ما را از ندانسته به خداوند نسبت دادن نهی کند ولی خود بدون اینکه بداند راست میگوید و واقعا امام مهدی حق پروردگار است؛ این نسبت را به خداوند بدهد که او را مهدی منتظر قرار داده است؛ آیا عقل این را میپذیرد؟! و برای ما روشن شده که خداوند از نظر علمی او را بر تمامی علمای امت فزونی دادهاست. علم نور است، پس چگونه نور و ظلمت با هم جمع میشوند؟ اگر علمای فقه دچار خطا شوند، دلیل آن تصدیق حدیث دروغینی است که میگوید هر مجتهدی اجر میبرد؛ اگر درست بگوید دو اجر دارد و اگر اشتباه کرده باشد؛ یک اجر میبرد. به همین دلیل علمای امت مراقب فتواهای خود نبوده یا در برهان علمی خود تدبر نمیکنند که آیا عقل و منطق آنها را میپذیرد یا خیر و این هم نتیجه اطمینان آنها به روایات و احادیث و راویان آنها است و به همین دلیل آنها را به کتاب خداوند عرضه نمیکنند تا روشن شود با آن مخالف است یا خیر؟! اما ناصر محمد یمانی احمق نیست و باهوش است، چگونه ممکن است بگوید مهدی منتظر و حکم دهنده میان علمای امت در اختلافاتشان است و فتوا بدهد عالمی از قرآن با ناصر محمد یمانی وارد مجادله نمیشود مگر اینکه به حق بر آن عالم چیره گردد؛ بدون اینکه به معلمی که تعلیم او را بر عهده دارد اطمینان مطلق و کامل داشته باشد؛ برای همین است که میبینید ناصر محمد یمانی اطمینان کامل دارد که با بیان حق قرآن بر تمام علمای مسلمین و یهود و نصاری [مسیحی] چیره میگردد..
سؤالی که مطرح میشود این است که آیا ناصر محمد یمانی مغرور بوده و مانند پهلوانهایی است که وارد میدان مسابقه شده و عضلات خود را به نمایش گذاشته و میپندارند که شکست ناپذیر هستند و شتابان برای کشتی گرفتن به سراغ کسی میروند که قویتر است؟! اگر ناصر محمد یمانی مغرور باشد؛ این اتفاق برای او هم رخ خواهد داد و خواهیم دید که ولو شده یک عالم پیدا خواهد شد که در یک یا چند مسئله بر ناصر محمد یمانی چیره شده و علمی هدایتگرتر از علم ناصر محمد یمانی و سخنی درستتر و تأویلی بهتر آورده و راهی هدایتگرتر را نشان خواهد داد. نتیجه، در این پنج سال گفتوگو روشن شده است. هربار میهمانی به میز گفتوگو آمد و عالمی درمورد مسئلهای برای ناصر محمد یمانی حجت آورد؛ دیدیم که امام ناصر محمد یمانی با برهان قوی و علمی از آیات محکم قرآن بر وی چیره میشود و بهترین و نیکوترین تأویل را میآورد و برای ما روشن شده است که خداوند درستی رؤیای ناصر محمد یمانی را ثابت کرده و حقاً او با هر کس از قرآن عظیم مجادله میکند؛ با فرقانی برگرفته از خود قرآن؛ بر او چیره میگردد. از آنجا که خداوند درستی و صدق رؤیای بنده خود را در عالم واقعیات به حق ثابت نموده است؛ بعد از تصدیق آن از جانب پروردگار عالمیان این رؤیا حجت خواهد بود و برای ما روشن شده که حقاً محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم درباره مهدی منتظر بودن او فتوا داده و فرموده است که کسی نیست که امام ناصر محمد یمانی در مجادلات قرآنی به حق بر وی چیره نشود ... این پایان صحبتهای انصار فرضی در پاسخ به کسانی است که از او در مورد اینکه چگونه باور کرده است امام مهدی به حق ناصر محمد یمانی است...
عزیزان من از روی این سخنان رونوشت تهیه کرده و در جواب کسانی که از شما میپرسند چگونه امام ناصر محمد یمانی را تصدیق کردید؛ بخوانید و یا به آنها بدهید .
ای پرسشگر گرامی به میز جهانی گفتوگوی آزاد مهدی منتظر ناصر محمد یمانی خوش آمدی...اما برادر گرامی، تو میخواهی من همراه تو به نقطه صفر بازگردم و برایت بگویم از کجا دانستهام مهدی هستم و فراموش کردهای که پیش از تو هزاران نفر این سؤال را پرسیدهاند و انصار را از آوردن بیانات مکتوب قبلی نهی کرده و میخواهی بیانی جدید برای تو بنویسم! آیا خودت را مکلف نمیکنی که موضوع مورد نظرت را جستجو کرده و در بیانات ناصر محمد یمانی و بیانات کسانی که به او پاسخ دادهاند، تدبر نمایی تا برایت روشن شود چگونه در این پنج سال او با برهان قوی علمی بر همه آنان چیره شدهاست و همچنان ما با برهانهای علمی که از نزد پروردگار عالمیان هستند؛ چیرهایم. چگونه میتوان کسی را شکست داد و به هزیمت کشاند که خداوند معلم اوست! حاشالله، کسی قادر به مغلوب کردن وی نیست. تصدیق فرمودهی خداوند تعالی:
{ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۚ ذَٰلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا ﴿٥٩﴾ } صدق الله العظيم [النساء]
اما درمورد کسی که ادعا میکند امام مهدی است؛ ای پرسشگر بدان که خداوند رؤیای در خواب را دلیل برای علم فرد مدعی و حجت بر مردمان قرار نداده است که اگر چنین بود شیاطین دین خداوند را به کلی تغییر داده بودند. بلکه برای هر ادعایی برهانی لازم است. تصدیق فرمودهی خداوند تعالی: { قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ } صدق الله العظيم
از آنجا که شما درانتظار آمدن نبیّ یا رسولی جدید نیستید، بلکه منتظر مردی صالح هستید که خداوند علم او را در بیان حق قرآن عظیم بر تمام علمای امت فزونی بخشیده است؛ پس برهان آشکار فقط و منحصراً قرآن عظیم محفوظ از تحریف است. تصدیق فرمودهی خداوند تعالی:
{ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَٰذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُم مُّعْرِضُونَ } صدق الله العظيم [الأنبياء:۲۴]
و بعد از حق چه چیزی جز گمراهی هست؟ و سزاوار نیست حق از امیال و خواستههای افرادی که دچار اختلاف شدهاند پیروی نماید؛ بلکه حکم عادلانه و قول الفصلی که هزل نیست از سوی پروردگار عالمیان است و برای همین است که من امام مهدی، با کلام خداوند برایتان حجت میآورم و آیا کلامی درستتر و صادقتر از کلام خداوند و هدایتکنندهتر از آن هست؟!! بلکه من درمیان کسانی که در دین خداوند دچار اختلاف شدهاند با حکم خداوند که از آیات محکم قرآن عظیم استنباط میکنم؛ حکمیت میکنم. تصدیق فرمودهی خداوند تعالی:
{ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ } صدق الله العظيم [المائدة:۵۰]
واما درباره زمان وقوع عذاب، آیا میدانید که طول مدت یک روز در کرهی ماه برابر سی روز بشر است؟ و به همین ترتیب درباره یوم الله در محاسبات آیات محکم کتاب، یک روز بر اساس ایام الله برابر ۳۶۰۰۰۰ روز بر اساس تقویم بشر است یعنی این زمان تنها برابر یک روز در تقویم ایام الله است. تصدیق فرمودهی خداوند تعالی:
{ وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَن يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَإِنَّ يَوْمًا عِندَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ ﴿٤٧﴾ } صدق الله العظيم [الحج]
و حتی اگر خداوند زمان وقوع عذاب را بر اساس تاریخ و تقویم بشری به من یاد دهد؛ آگاه شدن شما از تاریخ دقیق آن رخداد را به نفعتان نمیدانم چون ۹۹۹ نفر از هر هزار نفر مسلمان، تصدیق و پیروی از خلیفه پروردگارشان را به تأخیر میاندازند و صبرخواهند کرد تا آن تاریخ فرا برسد و عذاب دردناک رخ دهد و آنگاه بگویند پروردگارا عذاب را از ما بردار که ما مؤمنیم و این بدان جهت است که اینان مردمی هستند که نمیفهمند و خداوند تعالی میفرماید:
{ أَثُمَّ إِذَا مَا وَقَعَ آمَنتُم بِهِ آلْآنَ وَقَدْ كُنتُم بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ ﴿٥١﴾ } صدق الله العظيم [يونس]
وعلت این است که جز کسانی که خداوند به آنها رحمت نماید، قلب بقیه نسبت به حق بصیرت پیدا نکرده است و قلب اکثر مسلمانان مانند قلب مردمانی شده است که میگفتند:
{ وَإِذْ قَالُوا اللَّهُمَّ إِن كَانَ هَٰذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِندِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَةً مِّنَ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٣٢﴾ } صدق الله العظيم [الأنفال]
ای کسانی که منتظر هستید سیاره سقر از دود آشکار [دخان المبین] سنگهای آتشین بر سرتان ببارد تا بعد دعوت حق امام مهدی را تصدیق کنید و بگویید خدایا عذاب را از ما بردار ما مؤمنیم؛ آیا فکر میکنید کسانی که چنان درخواستی از پروردگارشان میکردند؛ خداوند حکمت به ایشان عطا کرده بود تا شما هم راه آنان را درپیش گیرید... آیا این از نظر شما حکمت بالغه است ؟! خیر بیایید تا به شما حکمت حق را بیاموزم؛ بگویید:
[ «ربنا ظلمنا أنفسنا فإن لم تغفر لنا وترحمنا لنكونن من الخاسرين» پروردگارا ما چیزی جز آنچه که تو به ما آموختهای نمیدانیم که تو علیم و حکیمی؛ پروردگارا اگر ناصر محمد یمانی امام مهدی منتظری است که مُحمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بشارت آمدنش را به ما داده است؛ ما را از انصار پیشگام برگزیده در دوران گفتوگو قبل از ظهور قرار بده تا پیدا کردن او باعث حسرتمان نشود و بعد از ظهور او بر عالمیان؛ نادم نشویم و نگوییم که ما در عصر گفتوگو قبل از ظهور ایشان را پیدا کردیم اما از شاکرین نبودیم. خداوندا اگر ناصر محمد یمانی از راستگویان است؛ برما منت گذاشتهای که او را درمیان امت ما براگیختهای؛ پس به رحمت خود ما را از شاکران قرار ده ای ارحم الراحمین و ما را از معرضان و روگردانان از حق قرار مده؛ خدایا تو فرمودهای و فرموده تو حق است؛ فرمودی «ادعوني استجب لكم» پس پروردگارا دعای ما را مستجاب فرما. ما به سوی تو بازگشتهایم؛ قلب ما را به نور حق از جانب خود بصیر فرما و کسی که خداوند نوری برایش قرار ندهد؛ نوری نخواهد داشت].
وسلامٌ علی المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين ..
أخو الأنصار السابقين الأخيار المهدي المُنتظر ناصر مُحمد اليماني
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=115446
22 - ربيع الأوّل - 1431 هـ
08 - 03 - 2010 مـ
۱۲- مرداد- ۱۳۸۹ ه.ش.
10:56 مساءً
( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )
ــــــــــــــــــــــــــــ
بيان مهدی منتظر درباره مکر شیطان در طول اعصار....
بسم الله الرحمن الرحيم
و صلوات و سلام بر جدَّم آخرین پیامبر و رسول الهی و خاندان طاهر و پاک او و پیروان حق [تا یوم الدین] باد و سلام خدا بر شما پرسشگران و جستجوگرانی باد که در پی یافتنِ حق آمده از نزد پروردگار عالمیان هستند..
خداوند تعالی میفرماید:
{ كَذَٰلِكَ مَا أَتَى الَّذِينَ مِن قَبْلِهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿٥٢﴾ أَتَوَاصَوْا بِهِ ۚ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ﴿٥٣﴾ } صدق الله العظيم [الذاريات]
وسؤالی که مطرح میشود این است که چرا جواب تمام امتهای کافر به رسولان پروردگارشان یکی است و همانگونه که خداوند درآیات محکم کتابش میفرماید هرگاه رسولی قبل از مُحمد رسول الله صلى الله عليه وآله و سلم برانگیخته شد؛ مردم میگفتند او ساحر یا مجنون است گویا که به آنان وصیت شده باشد که همگی چنین پاسخی را بدهند؟!
پس به شما خبرمیدهیم علت اینکه همگی همین جواب را میدادند چیست. ما به حق سخن میگوییم؛ این وصیت امتها به یکدیگر نبود؛ بلکه این وصیت شیاطین جن و انس در تمام زمانها و مکانهاست، این مکری روشن و عیان است تا مردم رسولان پروردگار را باور و تصدیق نکنند. بیایید تا درباره این حیله مستمر شیاطین به شما خبر دهم؛ آنها بعضی افراد را وسوسه میکنند تا گمان کنند نبیِّ پروردگار عالمیان بوده و خود را به عنوان پيامبر به مردم معرفی کنند. سپس «مسّ» شیطان در آنها سرگردان شده و ایشان را بیمار و مجنون و آشفته میکرد تا جایی که جنون ایشان برای مردم روشن میشد و مردم متوجه میشدند فرد مجنون است و علیرغم تصورشان رسول پروردگار عالمیان نیست! حکمت خبیثانهای که پشت این مکر و حیله پنهان شده، این است که حتی وقتی رسول حق پروردگار عالم برانگیخته میشود؛ اولین پاسخ مردم این خواهد بود که او مجنون است نه رسول پروردگار عالمیان؛ چرا که قبل از این شاهد چنین ظهورهایی بودهاند. پس مردم از رسول پروردگارشان روگردانده و نسبت جنون به او میدهند. اما مانعی در پیش روی شیاطین وجود دارد. شیاطین میدانند اگر پروردگار به رسولش یاری برساند، از نزد خداوند و با قدرت او معجزهای برای تصدیق کردن رسولش فرستاده میشود و برای مردم روشن میگردد او مجنون نبوده و رسول پروردگار عالمیان است و برای همین خداوند با معجزهای خارق العاده، او را یاری کرده است. لذا شیاطین «سحر تخیل» را اختراع کردند و آن را به انسانهایی که توسط شیطان گمراه شدهاند، آموختند و به آنان فرمان دادند تا سحرِ معجزهمانند را به مردم نشان دهند. حکمت خبیثانه شیاطین برای اختراع سحر تخیل این بود که وقتی خداوند با نشانههای تصدیق کننده به رسولانش یاری رساند؛ مردم به رسولان پروردگارشان بگویند حالا دانستیم که تو دیوانه و مجنون نیستی بلکه ساحری! و به علت همین مکر خبیثانهای که شیطانِ اکبر، ابلیس، اندیشیده است، تمام امتها در تمام زمانها و مکانها؛ رسولان پروردگار را باور نمیکردند. زمانیکه خداوند رسولان را برمیانگیخت، مردمش در ابتدا میگفتند او مجنون است، چون قبل از آن کسانی را دیده بودند که با ادعای نبیّ بودن ظهور کرده و سپس جنون آنها برای مردم روشن شده بود. وقتی خداوند با فرستادن معجزه به رسولانش یاری میرساند تا نشانهای باشد که مردم صدق گفتار او را بپذیرند، آنگاه قوم او میگفتند تو مجنون نیستی بلکه ساحری دانا و کاردانی! برای همین وقتی خداوند رسول خود موسی علیه الصلاة و السلام را به سوی فرعون فرستاد، فرعون چنین به او پاسخ داد که:
{ قَالَ إِنَّ رَسُولَكُمُ الَّذِي أُرْسِلَ إِلَيْكُمْ لَمَجْنُونٌ }[الشعراء:۲۷]
رسول الله موسى صلى الله عليه و برادرش هارون [که صلوات و سلام بر آنان آل آنان باد] در پاسخ فرعون گفتند:
{ قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَيْءٍ مُّبِينٍ ﴿٣٠﴾ قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿٣١﴾ فَأَلْقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ ﴿٣٢﴾ وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِينَ ﴿٣٣﴾ قَالَ لِلْمَلَإِ حَوْلَهُ إِنَّ هَٰذَا لَسَاحِرٌ عَلِيمٌ ﴿٣٤﴾ يُرِيدُ أَن يُخْرِجَكُم مِّنْ أَرْضِكُم بِسِحْرِهِ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ ﴿٣٥﴾ قَالُوا أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَابْعَثْ فِي الْمَدَائِنِ حَاشِرِينَ ﴿٣٦﴾ يَأْتُوكَ بِكُلِّ سَحَّارٍ عَلِيمٍ ﴿٣٧﴾ } صدق الله العظيم [الشعراء]
علت هم به این برمیگشت که مردم کسانی را دیده بودند که با سحر تخیل، شعبده بازی را در برابر چشم مردم، به عنوان معجزه نشان داده بودند و با اینکه کارشان در عالم حقیقت بیاساس بوده و واقعیت ندارد ولی شیاطین با این حیله شیطانی موفق شدند تا مردم، رسولان پروردگارشان را باور نکنند. اول که رسول بهسوی مردمش مبعوث میشد، او را دیوانه میخواندند وعلت هم این بود که شیاطین، پیش از آن افرادی را وسوسه کرده بودند که ادعای نبوت نمایند و سپس آنها را وادار به اعمالی میکردند که از نظرمردم غریب بود و باعث میشد آنها را دیوانه و مجنون بدانند. لذا وقتی خداوند رسولی را مبعوث میفرمود؛ اول میگفتند مجنون است تا اینکه خداوند با نشانهای برای تصدیق گفتارش به او یاری مینمود. اینجا حکم مردم تغییر کرده و به رسولان میگفتند تو ساحری کاردانی! به خاطر همین مکر و حیله ادامه دار در طول قرنها و اعصار؛ خداوند رسولی به سوی مردم نفرستاد مگر اینکه گفتند او مجنون یا ساحر است و این بیان حق فرموده خداوند تعالی است:
{ كَذَٰلِكَ مَا أَتَى الَّذِينَ مِن قَبْلِهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿٥٢﴾ أَتَوَاصَوْا بِهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ﴿٥٣﴾ } صدق الله العظيم [الذاريات]
چه کسی جز امام مهدی حق پروردگارتان، انسانی که خداوند علم بیان حق قرآن را به وی آموخته، قادر است چنین بیان مفصلی را از آیات محکم قرآن برایتان بیاورد؟ ولی با کمال تأسف مردمی که خداوند آنان را از راه شبکه جهانی اینترنت در جریان امر مهدی منتظر حق پروردگار قرار داده است؛ از او روگردان هستند. علت روگردانیِ مردم از تصدیق مهدی منتظر حق پروردگارشان هم مکر شیاطین است چون در هر عصری کسانی را وسوسه کردهاند تا ادعا کنند مهدی منتظرند! و هر از چند گاهی مهدی منتظر جدیدی در مقابل مسلمانان ظاهر میشود تا مردم از این ادعاهای مهدی منتظر بودن که در هر عصری رخ میدهد خسته و ملول شوند و حکمت شیطان بزرگ ابلیس این است که وقتی خداوند مهدی منتظر حق را به سوی بشر فرستاد تا بیان حق ذکر را به ایشان بیاموزد و به آنان هشدار دهد وارد عصر نشانههای بزرگ ساعت شدهاند؛ پاسخ مسلمانان به مهدی منتظر حق پروردگارشان این باشد که تو دروغگویی کذاب بوده و مانند دیگر کسانی هستی که پیش از تو و در این عصر ادعا کردهاند مهدی منتظرند! و آنگاه از دعوت مهدی منتظر حق پروردگارشان اعراض میکنند؛ مگر خردمندانی که قبل از تدبر و تفکر در مورد اساس دعوت و برهان علمی ناصر محمد یمانی، وی را مورد قضاوت قرار نمیدهند؛ بلکه به دعوت او گوش فرا داده و با عقل و منطق در برهانهای علمی او تدبر مینمایند. آنگاه است که برایشان روشن میشود او دروغ نگفته و افترا نمیزند؛ بلکه با آیات محکمی که ام الکتابند برای مردم حجت میآورد. پس اینان هستند که مهدی منتظر آنان را از ظلمت خارج کرده و به نور میبرد و خداوند شرح صدر به ایشان عطا نمودهاست و قلبشان را مطمئن میسازد و آنان را نسبت به حق بصیر میکند و علت هدایتشدنشان این است که از نعمت عقلی که خداوند به ایشان عطا نمودهاست، استفاده میکنند و میگویند چرا نباید از دعوت حقی که از نزد پروردگار عالمیان آمده است؛ پیروی نکنیم. چگونه از امام مهدی حق پروردگارعالمیان پیروی ننماییم درحالیکه او با آیات بینهای از قران عظیم که ام الکتابند و ما از آنها غافل بودیم، برای ما دلیل و حجت میآورد؟! و با اینکه این آیات در قرآن عظیم موجود بودند، مانند این است که امروز از نزد پروردگار عالمیان نازل شدهاند!! چگونه دعوت ناصر محمد یمانی را تکذیب کنیم درحالیکه او از آیات بینهی قرآن عظیم برای ما حجت میآورد و کسی که آنها را تکذیب نماید، ناصر محمد یمانی را تکذیب نکردهاست بلکه خداوند و رسولش را که با این قرآن عظیم مبعوث شدهاست؛ تکذیب نمودهاست چرا که نمیبینیم ناصر محمد یمانی بگوید امام مهدی گفتهاست؛ بلکه میگوید خدا و رسولش میفرمایند. او به کتاب خداوند و سنت رسولش کافر نیست بلکه سنت محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را غربال کرده و آیات محکم از قرآن عظیم را بر سر احادیث دروغ میکوبد تا آنها را نابود سازد و اینگونه، باطل محو و نابود میشود و برای مردم روشن میگردد که این حدیث به دروغ به نبیّ صلی الله علیه و آله و سلم نسبت داده شده و از احادیثی است که ایشان علیه الصلاة و السلام آن را بیان نفرمودهاند. با آنکه ناصر محمد یمانی همعصر ما بوده و در امت ما زندگی میکند نه در زمانی که شیاطین این مکرها را اندیشیده بودند؛ اما به ما ثابت کرد که روش شیاطین جن و انس برای بازداشتن مسلمانان از پیروی از قرآن عظیم چیست و مکر شیاطین را که در زمانهای قدیم آن را تدارک دیده بودند به ما خبر داده و آن را به تفصیل برایمان تشریح نمودهاست و این یک روایت ظنی و یا حدیثی دروغ و یا افسانه و کتاب قیس و لیلی و کتاب الزیر سالم ابولیلی المهلهل و کتاب میشل عفلق نیست؛ بلکه این از آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم است و چگونگی مکر شیاطین برای بازداشتن بشر را که از زمانهای بسیار قدیم تدارک دیده شدهاست؛ برایمان شرح میدهد. حیله ای واحد در تمام دورانها که بهجز امام ناصر محمد یمانی کسی آن را کشف نکرده و به تفصیل آن را برای مردم توضیح نداده بود. این تفاصیل از فکر و اندیشه خود او و با ظن نیست، ظن کسی را از حق بینیاز نمیکند. بلکه آن را به تفصیل از کتاب خداوند و از آیات محکم آن که برای عالم و جاهل امت روشن است؛ بیان میکند. تا جایی که ناصر محمد یمانی ما را بر سر دوراهی قرار داده که راه سومی در پی ندارد؛ یا تصدیق کنیم او مهدی منتظر حق پروردگار عالمیان است یا کتاب خداوند قرآن عظیم را تکذیب کنیم و چگونه میتوانیم از کتاب خداوند قرآن عظیم که ناصر محمد یمانی با واسطه آن ما را به راه راست هدایت میکند؛ روبرگردانیم؟ چراکه ما قبل از اینکه خداوند مهدی منتظر ناصر محمد یمانی را برانگیزد، به قرآن ایمان داشتیم؛ پس چرا ما نباید از حق پیروی نماییم؟ و بعد از حق مگر چیزی جز گمراهی هست...
ما بهخاطر مکر شیاطین و شخصیتهای که وانمود میکنند مهدی منتظرهستند؛ از دعوت حق رونمیگردانیم. اما -به خاطر همین مکر- کسانی که درمورد دعوت و برهان علمی ناصر محمد یمانی تفکر نمیکنند؛ تصورشان این است که او نیز کسی جز مهدیون دروغین نیست. آنان در دام شیاطین افتادهاند و مکر شیاطین در آنها کارگر افتاده است و از دعوت امام مهدی ناصر محمد یمانی روگرداندهاند. علت هم این است که آنان قبل از شنیدن سخنان و تدبر در برهانهای علمی او دربارهاش حکم میکنند، چرا که در زمره خردمندان نیستند، کسانی که به سخنان، گوش فرا داده و بهترین آنها را برگزیده و از آن پیروی میکنند چون اگر حق آمده از نزد پروردگار باشد؛ عقلهایشان آن را میپذیرد و برای همین است که اگر ناصر محمد یمانی مجنون باشد و خدا عقلش را زایل کرده باشد؛ عقل ما را که نگرفته است و ما با عقل خود درباره دعوت او تفکر میکنیم؛ و از آنجا که منطق او را عقل و منطق بپذیرد؛ پس نشانه این است که او مجنون نیست بلکه به حق سخن میگوید و هدایت کننده به راه راست است. خداوند را شکر میکنیم که ما را از خردمندانی قرار داد که قبل از تدبر و تفکر حکم نمیکنیم. ناصرمحمد یمانی و مدعیان دروغین مهدویت که همعصر او هستند؛ دشمن به حساب میآیند. پس چگونه میتوانیم بدون گوش دادن به آنها به حق میان ایشان حکم کنیم. بسیاری از کسانی که پیرو ناصر محمد یمانی شدهاند پیش از این، در مورد ادعای کسانی که خود را مهدی منتظر میخواندند؛ تدبر کرده و به دلایل علمی آنها توجه کرده و دیدند که تمام کسانی که ادعا کردهاند مهدی منتظرند؛ علمی قانع کننده و کوبنده از جانب خداوند به ایشان داده نشده تا در برابر اهل علم از آن سود جویند؛ بلکه با ظن به خداوند نسبت میدهند و ظن کسی را از حق بینیاز نمیکند. بعد علم ایشان را با برهانهای علمی که ناصر محمد یمانی دارد؛ مقایسه کردند و دیدند فرق میان آنها به عظمت فرق میان نور و تاریکی است. پس برایشان روشن گردید که این ناصر محمد یمانی است که برحق است و مردم را به سوی حق دعوت نموده و راه راست را نشان میدهد و به رغم اینکه در میان انصار کسانی بودند که تصدیق ناصر محمد یمانی را به تأخیر میانداختند تا مبادا او بعد چند سال به جای ادعای امام مهدی بودن؛ ادعای پیامبری و یا ربوبیت نماید -پس صبر میکردند تا- دعوت او بر پایهای متین ثابت بماند؛ بر پایه تقوی نسبت به پروردگار عالمیان؛ چقدر او به ما و تمام مسلمانان هشدار داده است که ندانسته به خداوند نسبت ندهیم و فتوا داده که ندانسته به خداوند نسبت دادن فرمان شیطان است؛ و برهانی آشکار برایمان آورده که این امر شیطان است، خداوند تعالی میفرماید:
{ إِنَّمَا يَأْمُرُكُم بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿١٦٩﴾ } صدق الله العظيم [البقرة]
پس به ما آموخته است که ندانسته به خداوند نسبت دادن حرام است و برای این امر برهانی روشن و آشکار برایمان آورد که خداوند تعالی میفرماید:
{ قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِكُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٣﴾ } صدق الله العظيم [الأعراف]
سپس به ما آموخت که سخن گفتن از روی ظن درباره خداوند کسی را از حق بینیاز نمیکند و احتمال صحت و خطا دارد و این فرمانی شیطانی است نه امر «الرحمن». سپس ناصر محمد یمانی به ما یاد داد که اجتهاد یعنی چه و گفت اجتهاد این نیست که همانند مفتریان، ندانسته به خداوند نسبت بدهید و تصور کنید که اگر درست گفته باشید اجرتان با خداست و اگر خطا کرده باشید هم اجر میبرید! این حدیث از جانب خدا و رسولش نیست بلکه از جانب شیطان رجیم است که ندانسته به خداوند نسبت بدهید و تصور کنید معنای اجتهاد همین است! سپس امام حق ناصر محمد یمانی درباره اجتهاد برای ما فتوا داده و گفت: اجتهاد یعنی مجاهدانه به دنبال حق بگردی تا خداوند تو را به راه راست هدایت نماید و این هدایت با علم و برهان قوی باشد که احتمال درست و غلط در آن نیست بلکه حق آمده از پروردگار عالمیان است وبا برهان قوی و آشکارعلمی از جانب «الرحمن» همراه است و سپس مردم را با بصیرتی که از نزد پروردگارتان است بهسوی او دعوت کرده و با هر کسی که با شما مجادله نماید با علم برهان قوی که از نزد پروردگار است؛ او را خاموش نمایید. درغیر این صورت چگونه با مطلبی که یقین ندارید حق آمده از پروردگار عالمیان است؛ میخواهید مردم را قانع نمایید و کسی که بگوید نمیدانم در حقیقت مانند این است که فتوا داده و خداوند همان اجری را به او میدهد که به کسی که با علمی هدایتگر فتوا داده، عنایت میفرماید؛ چون او از خدا پروا کرده و ندانسته به او نسبت نداده است. و برای همین ناصر محمد یمانی به ما فتوا داده است کسانی که ندانسته به خداوند نسبت میدهند و به قول خود اجتهاد میکنند که احتمال صحت یا خطا در آن است؛ بار گناه خود و کسانی که ندانسته گمراه شدهاند را بر دوش خواهند داشت. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ لِيَحْمِلُوا أَوْزَارَهُمْ كَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَمِنْ أَوْزَارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُم بِغَيْرِ عِلْمٍ أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُونَ ﴿٢٥﴾ } صدق الله العظيم [النحل]
و این بدان جهت است که خطای یک عالم باعث گمراهی امتهای زیادی میشود که از آنان پیروی کردهاند؛ گرچه خداوند در آیات محکم کتابش به طالبان علم امر نمودهاست قبل از پیروی از امری، از عقل خود استفاده کنند تا روشن شود آیا دعوت کننده با بصیرتی از جانب پروردگارش؛ به حق سخن گفته و راه راست را نشان میدهد یا خیر؟ تصدیق فرمان خداوند به طالبان علم در این فرموده:
{ وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿٣٦﴾ } صدق الله العظيم [الإسراء]
و سبحان الله العظيم؛ ما نمیبینیم که ناصر محمد یمانی در دین بر مردم سخت بگیرد و به امر خداوند عمل مینماید و به ما آموخته است که خداوند میخواهد کار را بر ما آسان گیرد و نمیخواهد سختگیری نماید؛ اما همین ناصر محمد یمانی درباره ندانسته به خداوند نسبت دادن بسیار بسیار سختگیر است و علمای منابر را از سخن گفتن با ظن برای مردم نهی مینماید که ظن کسی را از حق بینیاز نمیکند. اگر خطیبی، خطبه خود را با این کلام به پایان برساند و بگوید والله اعلم؛ اگر اشتباه کرده باشم از من است؛ ناصر محمد یمانی به او میگوید در این صورت بار خطای خود و خطای کسانی که با علوم ظنی شما گمراه شدهاند بر گردن شمایی است که در امر دین خداوند بدون یقین از این که امر از جانب پروردگار عالمیان است ندانسته به خداوند نسبت میدهید...
سؤالی که مطرح میشود این است که آیا از نظر عقل و منطق درست است که ناصر محمد یمانی ما را از ندانسته به خداوند نسبت دادن نهی کند ولی خود بدون اینکه بداند راست میگوید و واقعا امام مهدی حق پروردگار است؛ این نسبت را به خداوند بدهد که او را مهدی منتظر قرار داده است؛ آیا عقل این را میپذیرد؟! و برای ما روشن شده که خداوند از نظر علمی او را بر تمامی علمای امت فزونی دادهاست. علم نور است، پس چگونه نور و ظلمت با هم جمع میشوند؟ اگر علمای فقه دچار خطا شوند، دلیل آن تصدیق حدیث دروغینی است که میگوید هر مجتهدی اجر میبرد؛ اگر درست بگوید دو اجر دارد و اگر اشتباه کرده باشد؛ یک اجر میبرد. به همین دلیل علمای امت مراقب فتواهای خود نبوده یا در برهان علمی خود تدبر نمیکنند که آیا عقل و منطق آنها را میپذیرد یا خیر و این هم نتیجه اطمینان آنها به روایات و احادیث و راویان آنها است و به همین دلیل آنها را به کتاب خداوند عرضه نمیکنند تا روشن شود با آن مخالف است یا خیر؟! اما ناصر محمد یمانی احمق نیست و باهوش است، چگونه ممکن است بگوید مهدی منتظر و حکم دهنده میان علمای امت در اختلافاتشان است و فتوا بدهد عالمی از قرآن با ناصر محمد یمانی وارد مجادله نمیشود مگر اینکه به حق بر آن عالم چیره گردد؛ بدون اینکه به معلمی که تعلیم او را بر عهده دارد اطمینان مطلق و کامل داشته باشد؛ برای همین است که میبینید ناصر محمد یمانی اطمینان کامل دارد که با بیان حق قرآن بر تمام علمای مسلمین و یهود و نصاری [مسیحی] چیره میگردد..
سؤالی که مطرح میشود این است که آیا ناصر محمد یمانی مغرور بوده و مانند پهلوانهایی است که وارد میدان مسابقه شده و عضلات خود را به نمایش گذاشته و میپندارند که شکست ناپذیر هستند و شتابان برای کشتی گرفتن به سراغ کسی میروند که قویتر است؟! اگر ناصر محمد یمانی مغرور باشد؛ این اتفاق برای او هم رخ خواهد داد و خواهیم دید که ولو شده یک عالم پیدا خواهد شد که در یک یا چند مسئله بر ناصر محمد یمانی چیره شده و علمی هدایتگرتر از علم ناصر محمد یمانی و سخنی درستتر و تأویلی بهتر آورده و راهی هدایتگرتر را نشان خواهد داد. نتیجه، در این پنج سال گفتوگو روشن شده است. هربار میهمانی به میز گفتوگو آمد و عالمی درمورد مسئلهای برای ناصر محمد یمانی حجت آورد؛ دیدیم که امام ناصر محمد یمانی با برهان قوی و علمی از آیات محکم قرآن بر وی چیره میشود و بهترین و نیکوترین تأویل را میآورد و برای ما روشن شده است که خداوند درستی رؤیای ناصر محمد یمانی را ثابت کرده و حقاً او با هر کس از قرآن عظیم مجادله میکند؛ با فرقانی برگرفته از خود قرآن؛ بر او چیره میگردد. از آنجا که خداوند درستی و صدق رؤیای بنده خود را در عالم واقعیات به حق ثابت نموده است؛ بعد از تصدیق آن از جانب پروردگار عالمیان این رؤیا حجت خواهد بود و برای ما روشن شده که حقاً محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم درباره مهدی منتظر بودن او فتوا داده و فرموده است که کسی نیست که امام ناصر محمد یمانی در مجادلات قرآنی به حق بر وی چیره نشود ... این پایان صحبتهای انصار فرضی در پاسخ به کسانی است که از او در مورد اینکه چگونه باور کرده است امام مهدی به حق ناصر محمد یمانی است...
عزیزان من از روی این سخنان رونوشت تهیه کرده و در جواب کسانی که از شما میپرسند چگونه امام ناصر محمد یمانی را تصدیق کردید؛ بخوانید و یا به آنها بدهید .
ای پرسشگر گرامی به میز جهانی گفتوگوی آزاد مهدی منتظر ناصر محمد یمانی خوش آمدی...اما برادر گرامی، تو میخواهی من همراه تو به نقطه صفر بازگردم و برایت بگویم از کجا دانستهام مهدی هستم و فراموش کردهای که پیش از تو هزاران نفر این سؤال را پرسیدهاند و انصار را از آوردن بیانات مکتوب قبلی نهی کرده و میخواهی بیانی جدید برای تو بنویسم! آیا خودت را مکلف نمیکنی که موضوع مورد نظرت را جستجو کرده و در بیانات ناصر محمد یمانی و بیانات کسانی که به او پاسخ دادهاند، تدبر نمایی تا برایت روشن شود چگونه در این پنج سال او با برهان قوی علمی بر همه آنان چیره شدهاست و همچنان ما با برهانهای علمی که از نزد پروردگار عالمیان هستند؛ چیرهایم. چگونه میتوان کسی را شکست داد و به هزیمت کشاند که خداوند معلم اوست! حاشالله، کسی قادر به مغلوب کردن وی نیست. تصدیق فرمودهی خداوند تعالی:
{ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۚ ذَٰلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا ﴿٥٩﴾ } صدق الله العظيم [النساء]
اما درمورد کسی که ادعا میکند امام مهدی است؛ ای پرسشگر بدان که خداوند رؤیای در خواب را دلیل برای علم فرد مدعی و حجت بر مردمان قرار نداده است که اگر چنین بود شیاطین دین خداوند را به کلی تغییر داده بودند. بلکه برای هر ادعایی برهانی لازم است. تصدیق فرمودهی خداوند تعالی: { قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ } صدق الله العظيم
از آنجا که شما درانتظار آمدن نبیّ یا رسولی جدید نیستید، بلکه منتظر مردی صالح هستید که خداوند علم او را در بیان حق قرآن عظیم بر تمام علمای امت فزونی بخشیده است؛ پس برهان آشکار فقط و منحصراً قرآن عظیم محفوظ از تحریف است. تصدیق فرمودهی خداوند تعالی:
{ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَٰذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُم مُّعْرِضُونَ } صدق الله العظيم [الأنبياء:۲۴]
و بعد از حق چه چیزی جز گمراهی هست؟ و سزاوار نیست حق از امیال و خواستههای افرادی که دچار اختلاف شدهاند پیروی نماید؛ بلکه حکم عادلانه و قول الفصلی که هزل نیست از سوی پروردگار عالمیان است و برای همین است که من امام مهدی، با کلام خداوند برایتان حجت میآورم و آیا کلامی درستتر و صادقتر از کلام خداوند و هدایتکنندهتر از آن هست؟!! بلکه من درمیان کسانی که در دین خداوند دچار اختلاف شدهاند با حکم خداوند که از آیات محکم قرآن عظیم استنباط میکنم؛ حکمیت میکنم. تصدیق فرمودهی خداوند تعالی:
{ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ } صدق الله العظيم [المائدة:۵۰]
واما درباره زمان وقوع عذاب، آیا میدانید که طول مدت یک روز در کرهی ماه برابر سی روز بشر است؟ و به همین ترتیب درباره یوم الله در محاسبات آیات محکم کتاب، یک روز بر اساس ایام الله برابر ۳۶۰۰۰۰ روز بر اساس تقویم بشر است یعنی این زمان تنها برابر یک روز در تقویم ایام الله است. تصدیق فرمودهی خداوند تعالی:
{ وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَن يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَإِنَّ يَوْمًا عِندَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ ﴿٤٧﴾ } صدق الله العظيم [الحج]
و حتی اگر خداوند زمان وقوع عذاب را بر اساس تاریخ و تقویم بشری به من یاد دهد؛ آگاه شدن شما از تاریخ دقیق آن رخداد را به نفعتان نمیدانم چون ۹۹۹ نفر از هر هزار نفر مسلمان، تصدیق و پیروی از خلیفه پروردگارشان را به تأخیر میاندازند و صبرخواهند کرد تا آن تاریخ فرا برسد و عذاب دردناک رخ دهد و آنگاه بگویند پروردگارا عذاب را از ما بردار که ما مؤمنیم و این بدان جهت است که اینان مردمی هستند که نمیفهمند و خداوند تعالی میفرماید:
{ أَثُمَّ إِذَا مَا وَقَعَ آمَنتُم بِهِ آلْآنَ وَقَدْ كُنتُم بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ ﴿٥١﴾ } صدق الله العظيم [يونس]
وعلت این است که جز کسانی که خداوند به آنها رحمت نماید، قلب بقیه نسبت به حق بصیرت پیدا نکرده است و قلب اکثر مسلمانان مانند قلب مردمانی شده است که میگفتند:
{ وَإِذْ قَالُوا اللَّهُمَّ إِن كَانَ هَٰذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِندِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَةً مِّنَ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٣٢﴾ } صدق الله العظيم [الأنفال]
ای کسانی که منتظر هستید سیاره سقر از دود آشکار [دخان المبین] سنگهای آتشین بر سرتان ببارد تا بعد دعوت حق امام مهدی را تصدیق کنید و بگویید خدایا عذاب را از ما بردار ما مؤمنیم؛ آیا فکر میکنید کسانی که چنان درخواستی از پروردگارشان میکردند؛ خداوند حکمت به ایشان عطا کرده بود تا شما هم راه آنان را درپیش گیرید... آیا این از نظر شما حکمت بالغه است ؟! خیر بیایید تا به شما حکمت حق را بیاموزم؛ بگویید:
[ «ربنا ظلمنا أنفسنا فإن لم تغفر لنا وترحمنا لنكونن من الخاسرين» پروردگارا ما چیزی جز آنچه که تو به ما آموختهای نمیدانیم که تو علیم و حکیمی؛ پروردگارا اگر ناصر محمد یمانی امام مهدی منتظری است که مُحمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بشارت آمدنش را به ما داده است؛ ما را از انصار پیشگام برگزیده در دوران گفتوگو قبل از ظهور قرار بده تا پیدا کردن او باعث حسرتمان نشود و بعد از ظهور او بر عالمیان؛ نادم نشویم و نگوییم که ما در عصر گفتوگو قبل از ظهور ایشان را پیدا کردیم اما از شاکرین نبودیم. خداوندا اگر ناصر محمد یمانی از راستگویان است؛ برما منت گذاشتهای که او را درمیان امت ما براگیختهای؛ پس به رحمت خود ما را از شاکران قرار ده ای ارحم الراحمین و ما را از معرضان و روگردانان از حق قرار مده؛ خدایا تو فرمودهای و فرموده تو حق است؛ فرمودی «ادعوني استجب لكم» پس پروردگارا دعای ما را مستجاب فرما. ما به سوی تو بازگشتهایم؛ قلب ما را به نور حق از جانب خود بصیر فرما و کسی که خداوند نوری برایش قرار ندهد؛ نوری نخواهد داشت].
وسلامٌ علی المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين ..
أخو الأنصار السابقين الأخيار المهدي المُنتظر ناصر مُحمد اليماني
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=115446