المساعد الشخصي الرقمي

مشاهدة النسخة كاملة : پاسخ‌های امام به نسيم وطريد وعلم الجهاد



Admin
05-08-2015, 01:22 PM
- 1 -

الإمام ناصر محمد اليماني
25 - 07 - 1429 هـ
28 - 07 - 2008 م
۷- مرداد - ۱۳۸۷ ه.ش.
11:45 مساء
ـــــــــــــــــــــــ

پاسخ امام به نسيم و طريد وعلم الجهاد: رد شبهات با حجت و اثبات
بسم الله الرحمن الرحيم
ای علم الجهاد؛ تو می‌خواهی بندگان را از کتاب خداوند وسنت حق رسولش گمراه کنی و برای ایشان این توهم را ایجاد نمایی که همچنان کتابی در"عالم کون" وجود دارد و خداوند تو را وکیل آن قرار داده است؛ بلکه او تو را حلقه وصل بین خلق و خالق قرار داده و خزعبلاتی برایمان آورده‌ای که خداوند برای آن برهانی نازل ننموده است و تلاش می‌کنی زمینه را برای مسیح دجال فراهم کنی. قسم یه پروردگار عالمیان که تو نه به دنبال حقی و نه کتاب خداوند و سنت حق رسولش را می‌خواهی و چقدر آرزو داری که محو و نابود شود تا با کتاب که به زعم تو در عالم هستی وجود دارد مردم را دچار سردرگمی کرده و آنها را از راه هدایت دور کنی؛ خداوند شاهد است که من هیچ ظلمی به تو نکرده‌ام و به زودی مردم از هدف تو آگاه خواهند شد و تو پرچم باطلی هستی که هیچ برهانی از جانب خداوند برای آن نیامده است و ما مسلمانیم و به اذن خدا قادر به گمراه کردن ما نخواهی بود؛ چرا که ما می‌دانیم بعد از قرآن کتاب دیگری درکار نیست چون این کتاب؛ دربرگیرنده و جامع تمام کتب آسمانی خداوند است.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ هَٰذَا ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ وَذِكْرُ مَنْ قَبْلِي } صدق الله العظيم، [الأنبياء:۲۴]

هرگز امکان ندارد و فقط از کتاب خداوند و سنت حق رسولش صلى الله عليه وآله وسلم،پیروی می‌کنیم؛ چند بار از قبل به تو گفتیم و امروز و فردا و پس فردا تا فرا رسیدن روز قیامت-یوم الدین- تکرار خواهیم کرد که تو و کتابت به جهنم بروید.

ابن عمر؛ لینک‌هایی که علم الجهاد برای ورود به پایگاه‌های دیگر گذاشته است را لغو کن و لینک‌هایی که به پایگاه‌های گمراه کننده ارتباط دارند را در میز گفتگوی جهانی قرار نده تا حق‌ جویان منحرف نشده و لینک‌های علم الجهاد را پیدا کنند؛ ولی مانع گذاشتن پست‌های او در اینجا نشو مگر با اجازه من وسلاماً على المرسلين والحمد لله رب العالمين.
عدوك اللدود المهدي المنتظر الإمام ناصر محمد اليماني

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=5084

Admin
05-08-2015, 05:54 PM
- 2 -
الإمام ناصر محمد اليماني
22 - 01 - 1430 هـ
19 - 01 - 2009 مـ
۳۰ - دی - ۱۳۸۷ ه.ش.
01:28 صباحاً
ـــــــــــــــــ

نسیم! از آیات محکم قرآن عظیم رو مگردان...

سبحان ربك رب العزة عما يصفون وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين، و بعد...
ای نسیم؛ استغفار کن که خداوند غفور ورحیم است؛ از من پیروی کن تا تو را به راه نعیمی که از نعیم دنیا و آخرت بزرگتر است؛ هدایت کنم. نعیمی که راز آفرینش بندگان است تا برای حب و قرب و رضوان نفس پروردگارشان؛ عبادت کنند. حق و باطل را باهم میامیز برادر گرامی؛ تو هم حق را داری و هم باطل را درحالی‌ که نمی‌دانی باطل است؛ پس چگونه می‌توان نور و ظلمت را باهم جمع کرد؟ ای نسیم از من پیروی کن و اگر از صالحانی، غرور و تعصب تو را به گناه نکشاند واز آیات محکم قرآن عظیم رومگردان. نشانه روگرداندن تو این است که آیه‌ای را آورده و با من مجادله می‌کنی و وقتی تفسیر حق و بهتر آن را با اذن خداوند برایت می‌آورم به سراغ موضوعی دیگر می‌روی گویا که چیزی نشنیده‌ای؛ نه بیان را انکار می‌کنی و نه به حق اعتراف می‌نمایی!..
ای نسیم شما را چه می‌شود که حق را درک نمی‌کنید؟ برادر؛ من سنت محمد رسول حق را انکار نمی‌کنم؛ همانا که مخالفت من با آن چیزهایی است که برخلاف آیات محکم قرآن عظیم هستند؛ ای نسیم من از جانب خود به شما فرمان نداده‌ام که در موارد اختلاف علمای حدیث؛ قرآن عظیم را مرجع قرار دهید و برای این امر برهان مفصلی آورده‌ام؛ پس به صورت مختصر و مفید می‌گویم که قادر به غلبه بر ناصر محمد یمانی نخواهی بود مگر اینکه ثابت کنی در موارد مورد اختلاف ما در قرآن عظیم، این سنت است که مرجع حل اختلاف است. اگر چنین کردی؛ من از تو پیروی کرده و از اولین کسانی خواهم بود که تابع تو شوند؛ آیا تصور می‌کنی می‌توانی چنین کنی؟ هرگزچنین نشده و قادر نخواهی بود مگر از آیات محکم قرآن عظیم روبرگردانی و سرباز زنی.
ای نسیم من مانند تو نیستم که اول فتوا بدهم و به دنبال فتوایم بگوم خدا عالمتر است و اگر خطا باشد از من است و اگر درست گفته باشم از خداوند است! اما فتوای من چنین نیست و من یقین دارم که به ناحق به خداوند نسبت نمی‌دهم؛ ازکجا به یقین بدانم که نسبت ناحق به خداوند نمی‌دهم؟ اگر به حس قلبی خود اعتماد کنی؛ دو احتمال دارد؛ ممکن است این احساس وحی از جانب «الرحمن» باشد و ممکن است این احساس وحی از جانب شیطان باشد؛ نکته این‌جاست که چگونه بدانم این وحی رحمانی است یا وسوسه شیطانی؟ چنین نمی‌توانم بکنم مگر اینکه خداوند با علمی که برای من و دیگران قانع کننده باشد یاریم نماید تا بدانم وحی خداوند رحمن است نه وسوسه شیطان وناصر محمد یمانی نمی‌گوید این به قلب من الهام شده و آن را باور کنید یا باور نکنید؛ خیر بلکه به خداوند علی العظیم اگر تمام علمای دین از اولین نفر تا آخرینشان و زنده و مرده‌شان جمع شوند و بگویند با قرآن عظیم با تو مجادله و مباحثه خواهیم کرد؛ من با برهان علمی قوی ، روشن، حق و قانع کننده برای تمام خردمندان؛ بر همگی چیره خواهم شد؛ ای نسیم آیا به قرآن عظیم ایمان داری؟ این بین من و تو باشد و اگر سرباز زدید خداوند به حق میان ما حکم خواهد کرد و او خیرالحاکمین است.
به پروردگار عالمیان قسم می‌خورم تنها احادیث شیطانی با محکمات قرآن مغایرند؛ احادیثی که برای بازداشتن مردم از راه خداوند وتوسط کسانی بیان شده‌اند که ایمان خود را به عنوان سپر و پوششی برای انحراف راه خداوند بکار می‌برند؛ احادیثی غیرازآنچه که رسول الله علیه الصلاة و السلام فرموده‌اند؛ ای امت اسلام حال راه حل چیست؟ امت اسلام؛ مادامی که می‌دانید احادیثی که ازنزد خداوند نیستند وارد سنت نبوی شده‌اند؛ راه حل چیست؟ چاره پذیرش حکمیت براساس قرآن عظیم است تاهرگاه دیدیم حدیثی مخالف آیات محکم قرآن عظیم است؛ بدانیم آن حدیث از نزد خداوند نیست و چهار سال است که من این قاعده و ناموس کشف احادیث دست‌کاری شده را بازگو می کنم و ده‌ها بار آن را توضیح داده و تکرار کرده‌ام؛ اما شما از حق رومی‌گردانید؛ انگار که ایات خداوند را نمی شنوید؛ ای نسیم پس چه کسی می‌تواند شما را عذاب خداوند رهایی بخشد ، به خداوند قسم که تو مردم را از راه راست-صراط مستقیم- بازمی‌داری و وقت مرا تلف می‌کنی بدون اینکه گفتگو با تو فایده‌ای داشته باشد. اگر تو واقعاً عالم حق باشی؛آیا نمی‌خواهی به یک موضوع بسنده کنی و یا تو مرا قانع کنی یا من تو را و سپس به سراغ موضوع دیگری برویم؟یا می ‌خواهی بدون اینکه من یا تو قانع شویم به سراغ مطلبی دیگر بروی؛ این کار چه حاصلی دارد؟ ایا این تو نبودی که درمورد عذاب قبر با من صحبت می‌کردی؟پس چرا بر سر همین موضوع نمی‌مانی تا به نتیجه‌ای برسیم ویا تو مرا به حق قانع کنی یا من تو را؟ احادیث درباره عذاب قبر را بیاور؛ من نیز ازایات محکم قرآن درباره عذاب بعد از مرگ در برزخ که تأیید کننده عقیده تو درمورد عذاب بعد از مرگ است؛ برایت حجت می‌اورم فقط تفاوت ما در این است که من زبان تو را به حق خاموش خواهم ساخت چون این عذاب در حفره‌ای که جسد در آن گذاشته می‌شود نیست؛ بلکه در آتش جهنم است و برای همه‌ي کفار نیست. اما ما وارد تفاصیل نشدیم چون پیش از این آنها را به طور مفصل بیان کرده‌ایم.و چیزی را که آغاز کرده‌ایم باز به همان بازمی‌گردیم و شما خود را مکلف نمی‌دانید که قبل از مجادله کردن با من بر سر موردی؛ درمیان موضوعاتی که ناصر محمد یمانی درباره ی آنها صحبت کرده است جستجو نمایید تا بصیرت پیدا کنید؛ پروردگارم راست گفته است که بلكه هر كدام از آنها انتظار دارد نامه جداگانه‏‌اى از سوى خدا براى او فرستاده شود( اشاره به آیه کریمه: بَلْ يُرِيدُ كُلُّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ أَن يُؤْتَى صُحُفًا مُّنَشَّرَةً ﴿۵۲﴾ المدثر) و بله به پروردگارم قسم که همین گونه است و هریک می‌خواهند باز درباره خبری که بارها در پایگاهم ( تارنمایم) تکرار کرده‌ام سخن بگویم درحالی که هیچ پندی از آن نگرفته‌اید و می‌خواهید دوباره درباره آن از من سؤال کنید؛
شما را چه می‌شود که خبر و گفتگوی مفصل مهدی منتظر در بیان حق ذکر را درک نمی‌کنید؛ آیا کسی هست که پند گیرد؟
و اما در باره انتخاب ( گزینش ) امام مهدی به شما می گویم ، مادامی که امام مهدی خلیفه خداست پس چه کسی جز خداوند مالک ملکوت سبحانه وتعالى علواً كبيراً حق دارد که خلیفه خداوند را بر گزیند ؟
و برای همین است که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فتوا داده است که خداوند مهدی را به سوی شما می‌فرستد اما شما چیزی جز آنچه که میل شماست، نمی‌خواهید و حق را باطل و باطل را حق می‌بینید؛ برای همین ناصر محمد یمانی را گمراه می‌دانید. سؤالی که در آخر این بیان از تو می‌پرسم این است که آیا به قرآن ایمان دارید یا به آنچه که مخالف آیات محکم قرآن است؟!
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..


الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=5085

Admin
05-08-2015, 06:06 PM
- 3 -

الإمام ناصر محمد اليماني
01 - صفر - 1430 هـ
28 - 01 - 2009 مـ
۹- بهمن - ۱۳۸۷ ه.ش.
11:42 مساءً
ـــــــــــــــــــ


راه نجات پیروی از کتاب خداوند و سنت حق رسولش است...

أعوذُ بالله السميع العليم من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
{وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ ‎﴿٦٩﴾‏} صدق الله العظيم، [العنكبوت]
نسیم و طرید؛ آیا شما حق را می‌خواهید یا باطل را؟ اگر حق را می‌خواهید نفس خود را پاک کرده و با خداوند صادق باشید تا خدا با شما صادق باشد . خداوند حال قومی را تغییر نمی‌دهد مگر خود نفوس‌شان را تغییر دهند؛ و اگر خداوند بداند بنده‌ای نالان بگوید خدای من حق را حق به من نشان بده و پیروی از آن را روزیم نما و باطل را باطل نشانم ده و دوری از آن را روزیم کن؛ این حق بنده بر عهده خداوند قرار دارد که اگر صادق باشد و جز حق نخواهد؛ وعده خود را برایش محقق سازد؛ یعنی بنده‌ای که در پی حق است را هدایت نماید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ ‎﴿٦٩﴾‏} صدق الله العظيم، [العنكبوت]
و به حق برایتان فتوا می‌دهیم که خداوند سبحان هرکس را که خداوند بخواهد هدایت نمی‌کند و کسی که بگوید خداوند هرکس را که خداوند بخواهد هدایت و هرکس را که بخواهد گمراه می‌کند به خداوند سبحان نسبت ظلم داده است درحالی‌ که پروردگارت به احدی ظلم نمی‌نماید. ای حق‌جویان بیایید تا روش هدایت شدن را برایتان بیان نمایم. از آنجا که من امام مهدی پرچم هدایت امت‌ها هستم؛ فتوا درباره احکام هدایت را برای کسانی که خواهان هدایتند بیان می‌نمایم و به رغم اختلاف علما احکام حق را از آیات محکم قرآن عظیم برایتان می‌آورم. عده‌ای معتقدند انسان مسیّراستو مختار نیست؛ این خطا بوده و نسبت ظلم به بندگان را به خداوند می‌دهد. یعنی خداوند یک فرد را به گمراهی کشانده و از اصحاب آتش می‌کند و یکی دیگر را در مسیر حق قرار داده واورا از اصحاب بهشت می‌کند و می‌گویند گواهی این عقیده فرموده خداوند تعالی است:َ
{ يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ } صدق الله العظيم، [النحل:۹۳]
آنان در بیان آیه به ناحق عمل و به خطا رفته‌اند و خداوند را نسبت به بندگانش ظالم دانسته‌اند که هرکس را که او بخواهد هدایت و هرکس را که او بخواهد به گمراهی می‌کشاند که اگر درست می‌گفتند خداوند نسبت به بندگان ظالم بود ولی خداوند از این نسبت پاک و منزه است و در آیات محکم کتابش می‌فرماید:
{ وَلا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا } صدق الله العظيم، [الكهف:۴۹]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا وَلَٰكِنَّ النَّاسَ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ ‎﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم، [يونس]
ای نسیم؛ ای علم الجهاد طرید؛ آیا اگر می‌گفتم ای جماعت مسلمانان خداوند از ورای حجاب با من سخن گفته نه از راه رؤیا و یا بگویم جبریل بر من نازل شده و سخن می‌گوید؛ چه برهانی برای آن داشتم؟ و اگر سخنی غیر از آنچه که درآیات قرآن عظیم آمده است بیاورم از دروغ‌گویان خواهم بود؛ چرا که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم خاتم الأنبياء والمُرسلين است لذا بعد از کتاب خداوند و سنت حق رسولش وحی جدیدی در دین خدا وجود ندارد ومن بر این امر گواهی و شهادت می‌دهم و حتی اگر خداوند با من سخن بگوید یا جبریل را به سویم بفرستد؛ من حجتی برای مردم ندارم و حتی اگر خداوند با من سخن بگوید من نمی‌توانم از آن به عنوان حجت استفاده کنم تا اینکه برای مردم آیات محکم قرآن عظیم را روشن نمایم. لذا با توجه به اینکه امام مهدی نمی‌تواند جز با آنچه که بر محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم نازل شده است- کتاب خدا و سنت رسول- برای مردم حجت آورد؛ پس چرا خود را با وحی و روش‌های آن مشغول می‌کنید؟ آیا پروا نمی‌کنید؟ آیا می‌خواهید به جز آنچه که بر محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم نازل شده است به خداوند نسبت دروغ دهید؟می‌بینم که نسیم مانند علمای گمراه دیگری که همانند او هستند؛ فتوا می‌دهد که جز خداوند کسی ( فهم ) قرآن را نمی‌داند و این دروغ و افترایی است که شیطان رجیم از زبان اولیایش می‌گوید و شما نیز از این سخن باطل پیروی می‌کنید؛ و اما حکمت این دروغ شیطان و اولیایش چیست؟ حکمت آن در این است که چون آنها قادر به تحریف کلام خداوند قرآن عظیم که از تحریف محفوظ است؛نیستند لذا می‌خواهند مسلمانان به این سو بروند که بگویند پس چیزی جز پیروی سنت برای ما نمی‌ماند و همین برای ما کافی است چرا که تأویل قرآن را تنها خداوند می‌داند. چون سنت از تحریف محفوظ نیست؛ از این راه شیطان رجیم می‌تواند با احادیثی که مخالف آیات محکم نازل شده در قرآن عظیم هستند؛ شما را از راه راست -صراط مستقیم- خارج کند.
ای علمای امت و تمام ملت‌های مسلمان " أشهدُ أن لا إله إلا الله وأشهدُ أن مُحمداً رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم خاتم الأنبياء والمُرسلين " و شهادت می‌دهم القرآن العظيم آخرین و جامع‌ترین کتاب از کتب خداوند و حجت خدا بر عالمیان است؛ اما عده کثیری از علمای امت آن را پشت سر انداخته‌اند و حجت‌شان این است که تأویل آن را جز خداوند کسی نمی‌داند و به احادیث سنت بسنده می‌کنند که خداوند وعده حفظ آنها از تحریف را نداده است.
ای امت اسلام؛ هرکس از شما که به حد رشد رسیده چه زن و چه مرد؛ بدانید برهان حق علمی امام مهدی علم او در مسایل عقیدتی است که جاهلان امت نیز قادر به درک آن خواهند بود؛همان گونه که نامی که پدرانشان بر ایشان گذاشته‌اند را می‌فهمند؛ پس چه رسد به علمای امت‌ ؟ پس چرا عالم و جاهلتان وقتی برهان قوی و حجت بالغه حق برایشان روشن می‌شود؛ از حق پیروی نمی‌کنید. شما به خداوند حجت داده‌اید تا شما را همراه کسانی که به قرآن عظیم کافرند؛ دچار عذاب شدید نماید و جز خداوند برایتان ولی و نصیری نمی‌یابم.
از باب تکریم فرض می کنیم سوال کننده ابا ریم باشد و جواب دهنده مهدی -هدایت‌گر- به راه راست امام ناصر محمد یمانی
مقدمه از أبوریم:
ناصر محمد یمانی؛ قبل از اینکه سؤالم را مطرح کنم باید بگویم ما مردمی مؤمن به کتاب خداوند و سنت رسول او صلى الله عليه وآله وسلم،هستیم و از آنجا که تو می‌گویی مهدی منتظر حق پروردگار عالمی و از آنجا که ما ایمان داریم خاتم الأنبياء والمُرسلين محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم است؛ لذا اگر با چیزی غیر از آنچه که خاتم الأنبیاء و مرسلین آورده باشد مجادله کنی؛ حجتی بر ما نخواهی داشت و اگر با برهان علمی از آنچه که نبی خداوند برتمام مردم ، آورده بر ما چیره شوی؛ چاره‌ای برای ما نمی‌ماند جز اینکه تصدیق کنیم توامام مهدی منتظرحق پروردگارعالمیانی و اگر حجت حق تو را که نمی‌توان در آن جدال کرد، انکار کنیم در حقیقت نسبت به آنچه که به محمد خاتم الأنبياء والمُرسلين نازل شده کافر شده‌ایم و مانند کفاری خواهیم بود که نسبت به آنچه که بر رسول الله نازل شده بود؛ کفر ورزیدند و خداوند نیز ما را با کافران نسبت به قرآن عظیم عذاب خواهد نمود. لذا شرط ما بر تو این است که با آنچه که از نزد خداوند در قرآن عظیم برما نازل شده برایمان حجت بیاوری و اگر در قرآن نبود؛ با سنت محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم. شرط دیگر ما این است که با آیاتی با ما محاجه کنی که ام الکتابند. آیاتی که برای عالم وجاهل ما روشن باشند نه آیات متشابه که تأویل آنها را جز خداوند کسی نمی‌داند و اگر بگویی خداوند تأویل آیات متشابه را به من آموخته است؛ این حجت تو بر ما نخواهد بود؛ چرا که خداوند متشابهات قرآن را برای ما حجت قرار نداده است. بلکه می‌بینیم که خداوند در قرآن ما را از پیروی از ظاهر متشابه قرآن نهی نموده است و آگاهی از آن را به علم خداوند وامی‌گذاریم که به همه چیز احاطه دارد. خداوند ما را برحذر داشته است تا ظاهر آیات متشابه ما را به فتنه نیانداخته و با پیروی از آنها؛ محکمات قرآن را رها نکنیم مگر کسانی که قلب‌شان از حق منحرف است.
أبوریم سؤال خود را مطرح کرده و از شما خواهش می‌کند جواب از آیات محکم کتاب باشد که عالم و جاهل آن را درک کنند و از آنجا که آیات محکم کتاب؛ آیات ام الکتابند؛ برای همین هم خداوند این آیات را حجت برای هرعالم و جاهلی قرار داده که به زبان عربی مبین آشناست. برای همین تنها دلایل و برهان‌هایی را از تو می‌پذیریم که از آیات محکم و بینه کتاب باشند و شرط این است که ناصر محمد یمانی تو آنها را تأویل نکنی و تأویل آنها را به ما بسپاری چون اگر از آیات محکم باشند؛ عالم و جاهل آنها را درک می‌کنند و برای آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم که آیات ام الکتابند به تأویل نیازی نیست وما نمی‌خواهیم برای آن بیان بگذاری چون حتما برای عالم و جاهل ما روشن خواهد بود و برای همین ناصر محمد یمانی از تو نمی‌خواهیم که برای آنهابیانی بیاوری تا اگر آن را تکذیب کردیم؛ مستقیم کلام خداوند را تکذیب کرده باشیم. من حسین أبوریم به نمایندگی از علمای امت و تمام امت اسلام چه زن و چه مرد از تو سوال می‌کنم و شرط خود را تکرار می‌نمایم که باید آیات محکم برایمان بیاوری ولی آن را برای ما تبیین نکنی چون آیه ‌ای که محکم باشد؛ ظاهر و باطن آن یکی است و از آیات ام الکتاب هستند که عالم و جاهل آن را درک می‌کنند و تنها هلاک شوندگان از آن منحرف می‌گردند.
سؤال ۱: آیا خداوند قرآن را از تحریف محفوظ نگه داشته است؟
جواب ۱: خداوند تعالی می‌فرماید:{إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ‎﴿٩﴾ } صدق الله العظيم، [الحجر]
سؤال۲: پس باید خداوند برای حفظ قرآن از تحریف حکمتی داشته باشد و عقل و منطق می‌گوید محفوظ ماندن قرآن از تحریف حجت خداوند در برابر مردم بوده و مؤکد است که مردم درباره آن مورد سؤال واقع خواهند شد. همان طور که در مورد محفوظ ماندن قرآن از تحریف برای ما برهان اوردید دراین مورد نیز برهان بیاورید.
جواب۲: خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَّكَ وَلِقَوْمِكَ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ ‎﴿٤٤﴾}صدق الله العظيم، [الزخرف]
سـؤال ۳: آیا سنت از تحریف محفوظ است؟
جواب۳: خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا ‎﴿٨١﴾‏ }صدق الله العظيم، [النساء]
سـؤال ۴: ما علمای مسلمین هستیم و اعتقاد داشته و می‌دانیم محمد رسول الله صلى الله عليه وأله وسلم از روی هوی و بیهوده سخن نمی‌گوید و همان‌گونه که خداوند درآیات محکم قرآن عظیم به ما آموخته است که احادیث سنت نبوی نیز مانند قرآن از نزد خداوند آمده است و از آنجه که خداوند قرآن را ازتحریف محفوظ قرار داده است؛ عقل ومنطق می‌گوید اگر حدیثی از احادیث نبوی برخلاف یکی از آیات محکم قرآن عظیم باشد؛باید آن حدیث نبوی از جانب خداوند نباشد، یعنی شیطان رجیم و اولیای او که افترا می‌زنند آن را بیان کرده‌اند.این نتیجه‌گیری از روی عقل و منطق است؛ آیا برهانی از قرآن داری که آنچه که عقل و منطق می‌گوید را تأیید کند؟
جواب۴: خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا ‎﴿٨١﴾‏ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ‎﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم، [النساء]
سـؤال 5: پس برای ما روشن شد حبل الهی که خداوند امر نموده به آن تمسک جوییم و هرچه که مخالف آن است را نفی کنیم؛ آیات محکم قرآن است و برای ما روشن شد که در موارد اختلاف علمای حدیث؛ این قرآن است که مرجع ماست ولی آیا آیه محکمی وجود دارد که نشان دهد حبل الهی که خداوند به ما امر نموده به آن اعتصام جسته و نسبت به هرچه که مخالف آن است کافر شویم قرآن عظیم است وبیانگر این باشد که خداوند تمام کسانی که به آن اعتصام جویند را به راه راست -صراط مستقیم- هدایت می‌نماید.
جواب5: { يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا ‎﴿١٧٤﴾‏ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ‎﴿١٧٥﴾‏} صدق الله العظيم، [النساء]
سـؤال ۶: آیا بعد از این حدیث -قرآن- حدیثی هست که حقانیت بیشتری داشته باشد؟
جواب ۶: { تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ ‎﴿٦﴾} صدق الله العظيم، [الجاثية]
سـؤال۷:و آیا خداوند هرکس را که خود بخواهد هدایت می‌نماید و هرکس را که خود بخواهد گمراه می‌گرداند؟
جواب۷:{إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا وَلَٰكِنَّ النَّاسَ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ ‎﴿٤٤﴾‏ } صدق الله العظيم، [يونس]
چگونه ممکن است خداوند سبحان هر کس را که بخواهد هدایت کند ؛ چگونه ممکن است خداوند سبحان هرکس را که خود بخواهد هدایت نماید؛ بلکه خداوند هریک از بندگان را که درپی هدایت باشد ، هدایت می‌نماید. یعنی هرکسی که بخواهد به سوی حق هدایت شود را به سوی خود راهنمایی می‌نماید؛ هرکس که به او انابه نماید و از او طلب هدایت به سوی پروردگارش را طلب نماید، هدایت می‌کند. اما کسی که ترجیح می‌دهد تا هدایت را نبیند و نسبت به حق کور باشد؛ خداوند به هیچ‌وجه او راهدایت نخواهد کرد؛ پروردگارت به احدی ظلم نمی‌نماید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{مَّنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاءَ فَعَلَيْهَا وَمَا رَبُّكَ بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ ‎﴿٤٦﴾‏} [فصلت]
{ وَأَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْنَاهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمَىٰ عَلَى الْهُدَىٰ فَأَخَذَتْهُمْ صَاعِقَةُ الْعَذَابِ الْهُونِ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ‎﴿١٧﴾‏ } [فصلت]
{ وَالَّذِينَ اهْتَدَوْا زَادَهُمْ هُدًى وَآتَاهُمْ تَقْوَاهُمْ ‎﴿١٧﴾ } [محمد]
{ قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَمَا أَنَا عَلَيْكُم بِوَكِيلٍ ‎﴿١٠٨﴾ } [ يونس]
{ فَلَمَّا زَاغُوا أَزَاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ } [الصف:۵ ]
{وَمَن يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَىٰ وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّىٰ وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا ‎﴿١١٥﴾ } [النساء]
{وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ قُلْ إِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ أَنَابَ ‎﴿٢٧﴾‏ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ‎﴿٢٨﴾‏} [الرعد]
{ قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ‎﴿٥٣﴾‏ وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ‎﴿٥٤﴾‏ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ‎﴿٥٥﴾‏ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ‎﴿٥٦﴾‏أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ‎﴿٥٧﴾‏ } صدق الله العظيم، [الزمر]
ای کسانی که درباره "هدایت" دچار اختلاف شده‌اید؛ بنگرید که حجت خداوند برای بنده‌ای که هدایت نشده چیست، علت این است که بنده خود برای هدایت شدن از خداوند درخواست نداشته و برای هدایت شدن به او انابه نکرده است و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ‎﴿٥٤﴾‏ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ‎﴿٥٥﴾‏ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ‎﴿٥٦﴾‏أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ‎﴿٥٧﴾‏ } صدق الله العظيم، [الزمر]
ای نسیم از خدا پروا کن و از من پیروی نما تا تو را به راه راست- صراط مستقیم- هدایت کنم؛ و من امام مهدی حق پروردگارت هستم و آیات خداوند را درجای خود می‌آورم و از آیاتی از کتاب خداوند حجت می‌آورم که درست درباره همان موضوع هستند؛ اما توآیاتی را می‌آوری که دخلی به موضوع ندارند و تصور می‌کنی با آیات قرآن با من مجادله کرده ولذا مرا متهم می‌کنی که برای دعوت حقم؛ جز قسم به پروردگارم؛ دلیل و برهانی برای مردم نمی‌آورم و برهان علمی مرا که برای عالم و جاهل روشن است انکار می‌نمایی و خود را چنان که می‌گویی مدافع سنت محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم معرفی می‌نمایی. پس من در جواب تو می‌گویم چنین نیست و تو از احادیثی دفاع می‌کنی که مخالف آیات محکم قرآن عظیم هستند و خود را از هدایت‌شدگان می‌دانی. به پروردگار عالمیان قسم که به هیچ وجه چنین نیست و تو از احادیثی دفاع می‌کنی که شیطان رجیم آنها را مطرح کرده و از جانب خداوند نیستند وتصورمی‌کنی هدایت شده‌ای. در حالی‌که برادر گرامی تو از کسانی هستی که تلاش دنیایی‌شان به هدررفته وخود فکرمی‌کنند اعمال‌شان صالح و نیک است.
می‌بینی که من آیات را برایت آورده و هیچ توضیحی درباره آنها ندادم، چراکه از آیات محکم قرآن عظیم هستند تا ببینیم چه کسی است که کلام خداوند را تکذیب می‌کند و چه کسی دعوت کننده به راه راست -صراط مستقیم- است؛ نسیم یا ناصر محمد یمانی. به خداوند علی العظیم قسم که اگر تمام علمای امت از اولین تا آخرین‌ و مرده و زنده‌شان جمع شوند تا این آیات محکم را تفسیر کنند؛ تأویلی برای آن پیدا نمی‌کنند چون ظاهر و باطن آیات محکم خداوند یکی است و واضح و روشن هستند و تنها کسانی که قلبشان از حق منحرف و بیمار است نسبت به آنها نابینا و کورند چرا که ندیدن هدایت را دوست می‌دارند. نسیم اختیاری نداری واینکه تأویل آنها را جز خدا نمی‌داند دیگر به کارت نمی‌آید؛ دیدی که ما تنها آیات محکم و بینه را آوردیم وبا آیاتی که تأویل آنها را جز خداوند نمی‌داند با تو مجادله نکردیم؛ بلکه تنها آیات محکم بیان شد وانتخابی جز این نداری که یا شاکر بوده و حق را تصدیق نمایی و یا به آیات محکم قرآن عظیم کافر شوی و اگر راست می‌گویی وحدیثی داری که حق‌تر ودرست‌تر و سخنی محکم‌تر و پایدارتر است؛ آن را بیاورو به پروردگارم قسم می‌خورم که نمی‌توانی چون من امام مهدی حق پروردگارتان هستم و حجتی درهم کوبنده برایت آوردم وتو تنها دو راه داری؛ یا به آیات محکم قرآن مؤمن و از خدا شاکر باشی و یا حق آشکار را انکار نمایی.
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين.


أخو أبا ريم الكريم الداعي إلى الصراط المُستقيم الإمام ناصر محمد اليماني ..

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=5086

Admin
06-08-2015, 09:41 AM
- 4 -
الإمام ناصر محمد اليماني
02 - صفر - 1430 هـ
01-29 -2009 مـ
۱۰ - بهمن - ۱۳۸۷ ه.ش.
01:43 صبــاحــا
_________

به خداوند قسم که من می‌دانم تو شیطان رجیمی و ازکسانی هستی که از حق کراهت دارند..

ای علم الجهاد؛ امت بعد از ظهوراز حقیقت تو آگاه می‌شوند. به خداوندی که خدایی جز او نیست توازشیاطین بشرهستی . آنان هنگامی که راه حق را می‌بینند، آن را انتخاب نمی‌کنند و با دیدن راه بغی و باطل؛ در آن قدم می‌گذارند و کسانی را به دوستی می‌گیرند که به خداوند افترا می‌زنند؛ هرکجا که آنها را دیدید؛ ایشان را گرفته و به قتل برسانید(اشاره به آیه کریمه: مَّلْعُونِينَ ۖ أَيْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِيلًا ﴿٦١﴾ سوره احزاب). من انکار نمی‌کنم که خداوند بین فرد و قلبش حائل می‌شود ولی تصرف در قلب انسان بر حسب اختیار خود انسان است و اگر در طلب هدایت باشد و به درگاه خدا انابه نماید و به دنبال حق بگردد؛ خداوند او را هدایت خواهد کرد؛ مانند ابراهیم که به درگاه خداوند انابه کرده و به دنبال حق می‌گشت . از خداوند می‌خواست او را هدایت کند و گفت من رنجورم [ مترجم: یعنی نفسش متألم است و رنج می‌کشد، چراکه می‌خواهد حق را عبادت کند نه باطل را] و اگرپروردگارم مرا هدایت نکند؛ از قوم ظالمین خواهم بود. چون می‌خواست حق را عبادت نماید و غیر حق نمی‌خواست؛ خداوند او را به سوی حق هدایت نمود که تصدیق وعده حق خداوند است:
{ وَٱلَّذِينَ جَـٰهَدُواْ فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ ٱلله لَمَعَ ٱلْمُحْسِنِينَ ‎﴿٦٩﴾‏ }صدق الله العظيم، [العنكبوت]


هدایت او بعد از انابه به درگاه خداوند بود وبا جستجوی فکری به دنبال حق؛ خداوند او را به سوی خود هدایت کرد و گفت: "وجهت وجهي للذي فطر السماوات والأرض حنيفاً مُسلماً وما أنا من المُشركين،" لذا هدایت؛ هدایت الهی است ولی خداوند می‌خواهد به درگاهش انابه کنی تا تو را به راه راست -صراط مستقیم- هدایت نماید زیرا که خداوند بین فرد و قلبش حائل می‌شود. در این رابطه مثالی برایت می‌آورم؛ بسیاری از مسلمانان نماز نمی‌خوانند با وجود اینکه می‌دانند کسی که نماز نمی‌خواند فرجام کارش در آتش است که بد جایگاهی است؛ آیا آگاهی از این امر در نزد پروردگار به کارشان می‌آید؛ اینکه می‌دانند خداوند حق است و برانگیختگی حق است و بهشت و آتش حق است و محمد رسول حق خداوند و قرآن نیز حق است! آنها این را می‌دانند و به آن ایمان دارند ولی علت هدایت نشدنشان این است که به درگاه پروردگارشان انابه نمی‌کنند برای همین خداوند بین آنان و قلبشان حائل می‌ شود و هرگونه که بخواهد در آن تصرف می‌نماید ولی در حق انسان‌ها ظلم نمی‌نماید؛ بلکه چون آنها منحرف شده‌اند، خداوند نیز قلبشان را منحرف و تنگ می‌نماید؛ این بیان تورا به شدت عصبانی کرده است چراکه نمی‌خواهی مردم به راه خداوند عزیز و حمید هدایت شوند و کسی که انابه نکند؛ مورد مغفرت خداوند قرار نگرفته وهدایت نخواهد شد ای علم الجهاد. خداوند تعالی می‌فرماید:

{قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّـهِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚإِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿٥٣﴾وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ﴿٥٤﴾وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿٥٥﴾أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿٥٦﴾أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّـهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴿٥٧﴾}صدق الله العظيم [الزمر]

از خدا پروا کن؛ این آیات از آیه‌های محکم و آیات ام‌الکتابند. به فرموده خداوند تعالی توجه کن:{وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ﴿٥٤﴾وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿٥٥﴾أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿٥٦﴾أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّـهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴿٥٧﴾}صدق الله العظيم [الزمر]،
به کلام خداوند تعالی نظر کن: أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ }صدق الله العظيم، [الزمر:۵۷]
حجت خداوند برای نفسی که خواهد گفت اگر خداوند مرا هدایت می‌کرد من از متقیان بودم؟ حجت خداوند را در فرموده می‌یابید:
{وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ﴿٥٤﴾}صدق الله العظيم، [الزمر]
هدایت؛ هدایت الهی است بله؛ ولی هدایت را از خدا طلب کن واز درگاه خداوند بخواه تا تو را به سوی خودش هدایت نماید.
تصدیق فرموده خداوند تعالی:


{ قُلْ إِنَّ اللّهَ يُضِلُّ مَن يَشَاء وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ أَنَابَ } صدق الله العظيم، [الرعد:۲۷]
و تصدیق فرموده خداوند تعالی:


{الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ‎﴿١٨﴾}صدق الله العظيم، [الزمر]


و تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ‎﴿٥٤﴾‏ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ‎﴿٥٥﴾}صدق الله العظيم، [الزمر]


می‌بینی که من بهترین سخن و فصیح ترین و واضح ترین آن را آوردم ؛ آیات بینه‌ای که برای جاهل و عالم واضح‌اند؛ علم الجهاد؛ اگر به دنبال هدایت نیستی و می‌خواهی به خداوند نسبت دروغ بدهی و بگویی خداوند با تو سخن می‌گوید! به خدا قسم که کسی جز شیطان رجیم با تو حرف نمی‌زند وتو را به راه راست هدایت نکرده و آن را کج می‌نمایاند. هرگز از امیال تو پیروی نمی‌کنم و مانند توبه خداوند افترا نمی‌زنم. چنان که تو تصور می‌کنی کتاب جدیدی وجود ندارد و من از چهار سال قبل از حال تو باخبرم و می‌دانم از شیاطین بشراز قوم یهودی و نسیم نیز همین‌طور و مردم را به راه شیطان رجیم دعوت می‌کند و اگر اول شب مرا تصدیق کنید، در پایان شب نسبت به من کافر می‌شوید هدفتان این است تا انصار را که حق را تصدیق کرده‌اند؛ مانند خود از تصدیق و پیروی از حق بازدارید و همانا که شما مانند اولیایتان هستید که خداوند پیش از این درباره آنها فرموده است:


{ وَقَالَت طَّائِفَةٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ آمِنُوا بِالَّذِي أُنزِلَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهَارِ وَاكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ‎﴿٧٢﴾‏ }صدق الله العظيم، [آل عمران]


من حقیقت شما را آشکار کردم و حال هرکس می‌خواهد از شما پیروی کند؛ بکند و کسی هم که بخواهد از حق پیروی کند؛ چنین کند و حکم با خداوند و او خیرالحاکمین است.


وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..


أخو الأنصار السابقين الأخيار الإمام ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=5087

Admin
06-08-2015, 09:46 AM
- 5 -
الإمام ناصر محمد اليماني
02 - صفر - 1430 هـ
29 - 01 - 2009 مـ
۱۰- بهمن - ۱۳۸۷ ه.ش.
02:00 صباحاً
ـــــــــــــــــ

ای علم الجهاد طريد

من نگفتم انسان مخیّر است نه مُسیّر! بلکه می‌گویم انسان مخیر است و سپس خداوند بر اساس انتخابی که انسان می‌کند او را مُسیّر می‌نماید؛ یعنی در قلب او برحسب انتخابی که کرده است تصرف می‌کند؛ و اما دلیل داشتن اختیار این فرموده خداوند تعالی است:
{أَلَمْ نَجْعَل لَّهُ عَيْنَيْنِ ‎﴿٨﴾‏ وَلِسَانًا وَشَفَتَيْنِ ‎﴿٩﴾‏ وَهَدَيْنَاهُ النَّجْدَيْنِ ‎﴿١٠﴾‏ } صدق الله العظيم [البلد]

و هم‌چنین فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا ‎﴿٣﴾‏ } صدق الله العظيم [الإنسان]
و سپس "تسییر" بر حسب انتخاب خواهد بود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ فَلَمَّا زَاغُوا أَزَاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ وَاللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ } صدق الله العظيم، [الصف:۵]

وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين..
أخوكم؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=5088

Admin
06-08-2015, 09:56 AM
- 6 -
الإمام ناصر محمد اليماني
02 - صفر - 1430 هـ
29 - 01 - 2009 مـ
۱۰-بهمن- ۱۳۸۷ ه.ش.
11:36 مساءً
ــــــــــــــــــ

علم الجهاد! تو را از عذاب خداوند برحذر می‌دارم

بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المرسلين والحمدُ لله رب العالمين، وبعد..

به خداوند بزرگ قسم؛ تو می‌دانی که من می‌دانم که تو از شیاطین بشری؛ از کسانی که می‌خواهند نور خداوند را خاموش سازند و می‌خواهی مردم را از قرآن دور نماید چرا که سفینه نجات است و می‌خواهی ما برای تأویل آن منتظر روز قیامت باشیم؛ ولی آن روز کار از کار گذشته است دیگر چه فایده‌ای دارد؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{ هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا تَأْوِيلَهُ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ } صدق الله العظيم، [الأعراف:۵۳]؛


و تأویل آن یعنی حقایق آن در مورد برانگیخته شدن- بعد از مرگ- و بهشت و آتش؛ پس از خداوند واحد قهار پروا کنید.


علم الجهاد من تو را از قدرت -خشم- خداوند برحذر می‌دارم؛ ای کسی که می‌خواهی نور خداوند را خاموش سازی؛ خود را از مکر خداوند در امان ندان؛ آیا نمی‌ترسی خداوند تو را به خوک مسخ نماید؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَجَعَلَ مِنْهُمْ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِيرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ } صدق الله العظيم [المائدة:۶۰].
و اما مسخ شدن به بوزینه رخ داده و گذشته است؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْا مِنكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ ‎﴿٦٥﴾‏} صدق الله العظيم [البقرة]


و مسخ شدن به خوک باقی مانده است؛ و من تو را از مکر خداوند برحذر می‌دارم ؛ خود را از آن در امان ندان؛ من وعده‌ای را به یادت می‌آورم که خداوند در صورت عدم پیروی از حق به شما داده است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَكُم مِّن قَبْلِ أَن نَّطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَىٰ أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا ‎﴿٤٧﴾ }
صدق الله العظيم [النساء].
عدوك اللدود إلى أن تتبع الحق؛ الإمام ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=5089

Admin
08-08-2015, 05:32 PM
- 7 -
الإمام ناصر محمد اليماني
02 - صفر - 1430 هـ
29 - 01 - 2009 مـ
۱۰-بهمن- ۱۳۸۷ ه.ش.
09:34 مساءً
ــــــــــــــــــ

بیاييد به سراغ حکم خداوند در میان ما برویم که در آیات محکم قرآن عظیم آمده است....

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة على محمد وآله الطيبين والتابعين للحق إلى يوم الدين، و بعد ..
ای نسیم تو کلام خداوند را از موضعش تغییر داده و تحریف می‌کنی؛ اثری از علم در گفته‌هایت نمی‌یابم و مجادله تو در آیات خداوند حق نیست؛ می‌بینم فتوا داده‌ و می‌گویی تأویل قرآن را جز خداوند کسی نمی‌داند و سپس این فرموده خداوند تعالی را می‌آوری که می‌فرماید:
{ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ } صدق الله العظيم [آل عمران:۷].
پس در جواب تو به‌حق می‌گویم [و سزاوار نیست جز حق به خداوند نسبت دهم] همانا که خداوند می‌فرماید تأویل آیات متشابه را تنها خداوند می‌داند. خداوند نفرموده است که تأویل قرآن را جز خدا کسی نمی‌داند و این نسبت افترایی ناحق به خداوند است. به حکم حق خداوند میان ما رجوع کنیم؛ خداوند تعالی می‌فرماید:
{ هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ﴿٧﴾ } صدق الله العظيم [آل عمران].
به فرموده خداوند تعالی بنگر:
{ هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ } صدق العظيم؛
یعنی آیات خداوند به دو دسته تقسیم می‌شوند؛ آیات محکم که خداوند آنها را ام الکتاب قرار داده و باطن و ظاهر آن یکسان است و کسی از آن منحرف نمی‌شود مگر اینکه قلبش از حق منحرف و تنگ باشد و آنها را پشت سر انداخته و به دنبال آیات متشابهی که همچنان نیاز به تأویل دارند و باطن آنها با ظاهر آن فرق دارد می‌رود، و به این ترتیب فتنه برپا می‌کند؛ یعنی کسی که از این آیات پیروی می‌کند از آنها به عنوان برهانی برای اثبات احادیث فتنه استفاده می‌کنند و می‌خواهند آنها را با احادیثی که در سنت، برای به فتنه انداختن مسلمانان تحریف شده‌اند، تأویل نمایند. خداوند تنها درباره متشابه فرموده است که:
{ هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ﴿٧﴾ } صدق الله العظيم [آل عمران].
ولی نسیم نظر دیگری داشته و می‌گوید تأویل قرآن را جز خداوند کسی نمی‌داند! پس من پاسخی را که خداوند به امثال تو می‌دهد را می‌آورم. خداوند تعالی می‌فرماید:
{ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ }صدق الله العظيم [البقرة:۱۱۱]،
{ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ }! صدق الله العظيم [النمل:۶۴].
خداوند به تو و امثال تو می‌فرماید:
{... إِنْ عِندَكُم مِّن سُلْطَانٍ بِهَٰذَا أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ‎﴿٦٨﴾‏ قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ ‎﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [يونس].
لذا نسیم تو از کسانی شده‌ای که به خداوند نسبت دروغ می‌دهند چون خداوند می‌فرماید فقط آیات متشابه قرآن هستند که کسی جز خداوند تأویل آنها را نمی‌داند. خداوند نفرموده است که تأویل قرآن را کسی جز خداوند نمی‌داند:
{ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ }صدق الله العظيم
و اما درمورد بیانت برای این فرموده خداوند تعالی:
{ يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ } صدق الله العظيم [فاطر:۸]؛
یعنی بنده را به سوی چیزی که دوست داشته و انتخاب کرده می‌برد، بر حسب اختیار و انتخابی که بنده می‌کند؛ تصرف خداوند در قلبش همان چیزی است که بنده اختیار کرده است . خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَمَن يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَىٰ وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّىٰ وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا ‎﴿١١٥﴾} صدق الله العظيم [النساء]؛
یعنی خداوند قلب او را به‌سوی گمراهی می‌برد تا به آن پایبند باشد چرا که این انتخابی است که خود بنده کرده است. به این معنی که خداوند هر یک از بندگان را که خواستار هدایت باشد، هدایت می‌نماید و هر بنده‌ای که چیزی جز عقاید پدرانش را نمی‌خواهد، به آن سو هدایت می‌کند. پس او تا زمان مرگ به آن پایبند خواهد ماند و این بیان حق خداوند است که درست درباره همین موضوع است. خداوند تعالی می‌فرماید
{ قُلْ إِنَّ اللّهَ يُضِلُّ مَن يَشَاء وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ أَنَابَ} صدق الله العظيم [الرعد:۲۷].
خداوند تعالی می‌فرماید:
{ فَلَمَّا زَاغُوا أَزَاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ} صدق الله العظيم [الصف:۵]؛
یعنی خداوند کسی را که هدایت را می‌خواهد هدایت نموده و کسی را که به دنبال گمراهی است؛ گمراه می‌نماید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ } صدق الله العظيم [فاطر:۸]؛
یعنی خداوند هر یک از بندگانش را که می‌خواهد هدایت شود، به سوی خود هدایت می‌نماید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَكَذَٰلِكَ أَنزَلْنَاهُ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَأَنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَن يُرِيدُ ‎﴿١٦﴾‏ } صدق الله العظيم [الحـج]؛
یعنی خداوند هرکس را که با انابه به او رو نماید؛ هدایت می‌کند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ قُلْ إِنَّ اللّهَ يُضِلُّ مَن يَشَاء وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ أَنَابَ} صدق الله العظيم [الرعد:۲۷].
نسیم؛ تو به تحریف قرآن از راه بیان -نادرست- آن اکتفا نکرده و حتی در متن قرآن دست‌کاری کرده و می‌گویی خداوند فرموده است: «فإنه لا يخاف عندي المرسلون» در‌حالی‌که متن درست قرآن این است:
{ يَا مُوسَى لا تَخَفْ إِنِّي لا يَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ } صدق الله العظيم، [النمل:۱۰].
و اما بیانت درباره فرموده خداوند تعالی:
{ وَالَّذِينَ اهْتَدَوْا زَادَهُمْ هُدىً وَآتَاهُمْ تَقْوَاهُمْ } صدق الله العظيم، [محمد:۱۷].
و این برهان حق است، نه آنچه که تو به‌ناحق تمایل داری، بلکه خداوند می‌فرماید کسانی که راه حق را برگزینند؛ خداوند به هدایت آنان افزوده و به ایشان تقوا عنایت می‌کند تا آنچه که خواسته‌اند به صورت فعلی و عملی تحقق یابد. اما با اینکه خواستن، اختیار بنده است ولی بنده نمی‌تواند خواسته خود را به واقعیت تبدیل کند مگر آنکه خداوند در قلب بنده تصرف کرده و به آن سو ببرد تا مشیت، در عمل تحقق یابد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ‎﴿٢٧﴾‏ لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ ‎﴿٢٨﴾‏ وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ ‎﴿٢٩﴾‏} صدق الله العظيم [التكوير].
و اما خواستن، انتخابی از سوی بنده است ولی تا از درگاه پروردگارش هدایت را طلب نکند؛ نمی‌تواند انتخاب خود را محقق سازد. علت هم این است که خداوند میان انسان و قلبش حائل می‌شود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُون} صدق الله العظيم [الأنفال:۲۴].
لذا بیان این فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ ‎﴿٢٩﴾‏} صدق الله العظيم [التكوير].
این است که انسان نمی‌تواند خواسته‌ای را که اختیار کرده است، محقق سازد مگر اینکه خداوند آن را ممکن ساخته و با تصرف در قلبش آن را مقدور سازد. اینجاست که خواسته اختیاری در عالم واقعیات به وقوع می‌پیوندد. اما این، بعد از آن خواهد بود که بنده آن را خواسته و انتخاب کند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ‎﴿٢٧﴾‏ لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ ‎﴿٢٨﴾} صدق الله العظيم [التكوير].
زیرا برای بنده کافی نیست که راه حرام و حلال را بداند ولی می‌بینی که کسی که نماز نمی‌خواند آرزو دارد نماز خوانده و خدا را عبادت نماید؛ ولی بین او و این حال چه چیزی قرار دارد؟ آن خواسته فعلی و عملی است که از جانب خداست؛ ولی چه کنیم که خداوند در قلب‌های ما که تسلطی بر آن نداریم تصرف کرده و آن را به حق برساند؟ این کار با انابه به درگاه خداوند میسر می‌شود و خداوند قلب کسی را که انابه کند، به‌سوی حق هدایت نموده و به آن بصیرت می‌بخشد تا دریابد که از غافلان بوده و در خطر بزرگی قرار دارد و به‌سوی عبادت پروردگارش رو کرده و با خضوع و خشوع و اشک او را عبادت نماید؛ آیا تقوا نمی‌کنید؟
ای جماعت انصار؛ سزاوار شما نیست که اگر اما‌متان برهان روشن نیاورد با او تعارف کنید؛ آیا هنوز برهان‌های علمی مرا واضح نمی‌یابید؟ با من تعارف نکنید و به یقین بدانید اگر برهان علمی قوی و روشن نیاورم که برای عالم و جاهل قابل درک باشد؛ امام مهدی حق پروردگارتان نیستم. همانا که امام مهدی حق، با برهان جدید به سراغ شما نیامده است؛ بلکه از جانب خداوند آمده است تا در اختلافات میان علمای امت حکم کند و لذا باید برهان او برای دادن حکم محکم، برای عالم و جاهل [هر کسی که زبان عربی مبین را بداند] واضح باشد. و هیچ عالمی ابداً نمی‌تواند با برهان علمی از قرآن بر ما چیره گردد که اگر چنین نشود من امام مهدی حق پروردگارتان نیستم و لذا باید امام مهدی، فردی باشد که خداوند از نظر علم بیان قرآن او را بر تمام علمای امت برتری و فزونی داده باشد.
ای حق‌جویان؛ به هیچ‌وجه نمی‌توانید و نخواهید توانست از حق پیروی کنید مگر اینکه بر اساس آیات محکم و واضح و بینه حکم کنید؛ ممکن است عالم دیگری بیاید و بگوید: «خیر ناصر محمد یمانی؛ هدایت به هیچ وجه به عبد ربط ندارد» و سپس از قرآن با من مجادله نموده و بگوید:
{ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِي وَمَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِيًّا مُرْشِدًا} صدق الله العظيم [الكهف:۱۷].
و کسی که نسبت به آیات محکم قرآن جاهل باشد، خداوند به‌خاطر تمسک به این آیه که هم‌چنان نیاز به بیان دارد، او را گمراه کرده و امت نیز به سبب اين آيه گمراه می‌شوند. پس اگر بخواهي جوانی را هدایت کنی و به او بگويی: « پسرم به سوی خداوند انابه کن که تو را هدایت کند تا اینکه از آنچه که خداوند فرمان داده پیروی نمایی.» او در جواب تو خواهد گفت: «هدایت؛ از جانب خداوند است و لذا هر زمان و موقعیتی که بخواهد مرا هدایت خواهد کرد». پس به او می‌گویم: به خداوند قسم که اگر هزار سال هم عمر کنی؛ خداوند تو را هدایت نخواهد کرد و خواهی مرد و هیچ چیز تو را از عذاب خداوند حفظ نخواهد کرد و خواهی گفت:
{ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ‎﴿٥٦﴾‏ أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ‎﴿٥٧﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
پس حجت خداوند در برابر کسانی که خواهند گفت:
{ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ‎} صدق الله العظيم،
چه خواهد بود؟ فتوای حق برای شما این است که همانا حجت خداوند بر او این است که برای هدایت قلبش به درگاه خداوند انابه نکرده است و حجت خداوند قبل از سخن عبد که «اگر خداوند مرا هدایت کرده بود از متقیان بودم» آمده است. حجت خداوند بر او عدم انابه به درگاه پروردگار است و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ‎﴿٥٤﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
و اما فرموده خداوند تعالی:
{ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِي وَمَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِيًّا مُرْشِدًا} صدق الله العظيم [الكهف:۱۷].
و این کسی است که خداوند بعد از انابه او را هدایت نموده و نور پروردگار برای او قرار داده می‌شود ولی قلب‌هایی که به سوی پروردگار انابه نکنند؛ تا زمانی که به درگاه پروردگارش انابه نکنند ، قلبشان را از پيروي از حق باز خواهد داشت [منصرف خواهد كرد] . تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{{{{{{{{{ وَ يَهْدِى إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ }}}}}}}}}


وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين..
إمام الهدى؛ ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=5090

Admin
09-08-2015, 03:51 AM
- 8 -
الإمام ناصر محمد اليماني
02 - صفر - 1430 هـ
29 - 01 - 2009 مـ
۱۰-بهمن- ۱۳۸۷ ه.ش.
10:51 مساء
ـــــــــــــــــــــــ

علم الجهاد از خداوند و پروردگار بندگان تقوا کن .

بسم الله الرحمن الرحيم
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين، وبعد..
ای علم الجهاد از خداوند و پروردگار بندگان تقوا کن و پیرو حق باش؛ من با آیات محکمی که درست درباره همان موضوع است با شما مجادله می‌کنم و اما درمورد علم خداوند؛ او قبل از آفریدن بندگان از اعمالی که انجام خواهند داد آگاه است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنكُمْ وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ ‎﴿٢٤﴾ } صدق الله العظيم، [الحجر]
و سپس خداوند به علت ظلم بندگان در حق خودشان؛ برای آنها مصائبی مقدر می‌نماید. خداوند کوچک‌ترین ظلمی در حق بندگان نمی‌کند و از جانب او جز خیر نمی‌آید و اما شری که به علت ظلم انسان به اذن خداوند بر او وارد می‌شود به خاطر ظلم خود اوست. خداوند به او ظلم نکرده و پروردگارت به احدی ظلم نمی‌کند.تصدیق فرموده خداوند تعالی:


{ مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَا أَصَابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ } صدق الله العظيم، [النساء:۷۹]
ولی این مصائب از آن جهت مقدر می‌شوند که خداوند تعالی با علم خود و قبل از آفریدن بندگانش‌ آگاه است که چه خواهند کرد و او علام الغیوب است؛ اما انسان می‌تواند آن تقدیر بد مقرر شده از جانب خداوند را با انابه و دعا به درگاه پروردگارش تغییر دهد، تا اینکه خداوند آن تقدیر را پاک می‌نماید؛ همانا که خداوند بر هر چیز قادر است.تصدیق فرموده خداوند تعالی:


{ مَا أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَا إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ ‎﴿٢٢﴾} صدق الله العظيم، [الحديد]
برای همین خداوند مجال برای دعا را مفتوح نگاه داشته است و همانا که خداوند بر هر چیز قادر است و لذا خداوند تعالی می‌فرماید:


{ وَقَالَ رَبُّكُـمْ ٱدْعُونِى أَسْتَجِبْ لَكُمْ } صدق الله العظيم، [غافر:۶۰]


اما اگر بگویی که خیر ممکن نیست و راه فرار ندارد و بر او نازل می‌شود؛ در جواب می‌گویم اگر چنین اعتقادی دارید پس فایده دعا چیست؟ ولی من می‌دانم ابلیس از مخلوقاتی است که شدیدترین عذاب را در جهنم خواهد کشید؛ و خداوند به خاطر ظلم بزرگی که او درحق خود کرده این امر را درکتاب خود مقدر نموده است و خداوند به اوظلم نکرده بلکه خودش به خودش ظلم کرده است. ولی اگر بگویی که غیر ممکن است و هر چقدر ابلیس انابه و توبه کند؛ خداوند او را مورد مغفرت خود قرار نمی‌دهد؛ من در پاسخ می‌گویم: مگر ابلیس بنده‌ای از بندگان خداوند نیست؟ و خداوند تعالی می‌فرماید:
{قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَ‌فُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّ‌حْمَةِ اللَّـهِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يَغْفِرُ‌ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ‌ الرَّ‌حِيمُ ﴿٥٣﴾ وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَ‌بِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ}صدق الله العظيم، [الزمر]
و این به خاطر آن است که خود همان بنده ظلم کرده است و لذا خداوند عذاب را برای او مقدر می‌نماید و این ظلم از سوی پروردگار نیست واگر قبل از انابه وتوبه بمیرد؛ تقدیر خداوند بدون اینکه ظلمی در حق او کرده باشد، محقق خواهد شد ولی اگر توبه و انابه کند، خداوند عقوبت اعمال بد او را تغییر داده و با عفو خود به حسنات مبدل می‌سازد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:


{وَالَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ وَلَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا يَزْنُونَ وَمَن يَفْعَلْ ذَٰلِكَ يَلْقَ أَثَامًا ‎﴿٦٨﴾‏ يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَيَخْلُدْ فِيهِ مُهَانًا ‎﴿٦٩﴾‏ إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَٰئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا ‎﴿٧٠﴾‏ وَمَن تَابَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَابًا ‎﴿٧١﴾‏ } صدق الله العظيم [الفرقان].
وسلامٌ على المُرسلين والحمد لله رب العالمين.
الإمام ناصر محمد اليماني.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
الإمام ناصر محمد اليماني
03 - 02 - 1430 هـ
30 - 01 - 2009 مـ
۱۱- بهمن - ۱۳۸۷ه.ش.
12:13 صباحاً
ـــــــــــــــــــــ

پیش از این درباره راز هدایت به حق فتوا داده‌ایم...

بسم الله الرحمن الرحيم
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين، وبعد ..
ای حق‌جویان خواستن و اراده به دو قسم تقسیم می‌شود:

۱- "خواستن اختیاری" که به دست بنده است ولی محقق شدن آن یعنی " به فعلیت رسیدن خواسته " به دست پروردگار است. حال "خواستن اختیاری را تشریح می‌کنیم. این به دست بنده است از این نظر که خداوند بنده را به عقل مجهز کرده است و عقل حجت خداوند بر بنده است؛ اگر عقل برود، خداوند قلم را از او برمی‌دارد- دیگر چیزی از اعمال او ثبت نمی‌شود- خداوند رسولان را به سوی مردم می‌فرستد تا راه حق و راه باطل را به آنان یاد دهد و بعد ازآن که برایشان روشن شد باید از چه چیزهایی پروا کنند؛ خداوند دربرابر آنها حجت اقامه می‌نماید. خداوند تعالی می‌فرماید:


{رُّسُلًا مُّبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا ‎﴿١٦٥﴾‏} صدق الله العظيم، [النساء]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ذَٰلِكَ أَن لَّمْ يَكُن رَّبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرَىٰ بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا غَافِلُونَ ‎﴿١٣١﴾‏} صدق الله العظيم، [الأنعام]
به این معنی که خداوند آنان را هلاک نمی‌کند مگر اینکه رسولی به سوی آنان بفرستد و آنان کور ماندن را دوست داشته باشند نه هدایت را و معنای فرموده خداوند از "غافلون" غافل بودن از اوامر خداوند به بندگان در زمین است؛ لذا رسولان را به عنوان مبشرین و منذرین به سوی مردم می‌فرستد تا دربرابر خداوند حجتی نداشته باشند و بگویند:


{أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ‎﴿١٥٦﴾‏ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ‎﴿١٥٧﴾‏ } صدق الله العظيم، [الأنعام]
می‌گوییم بله اگر هدایت با قدرت بود بله؛ همانا که خداوند قادر است تمام مردم را هدایت کرده و آنها را به امتی واحد بدل نماید؛ اما خداوند بندگانی که به درگاه او انابه کنند هدایت کرده و کسانی را که خواستار هدایت نیستند رها می‌کند تا در طغیان خود سرگردان بمانند. علم الجهاد بنگر که خداوند در پاسخ به تو وکسانی که می‌گویند هدایت از خداست و اگر می‌خواست ما را هدایت می‌کرد چیست. خداوند تعالی می‌فرماید:

{سَيَقُولُ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَكْنَا وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِن شَيْءٍ كَذَٰلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ حَتَّىٰ ذَاقُوا بَأْسَنَا قُلْ هَلْ عِندَكُم مِّنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنَا إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ أَنتُمْ إِلَّا تَخْرُصُونَ ‎﴿١٤٨﴾‏ قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاءَ لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ ‎﴿١٤٩﴾‏ قُلْ هَلُمَّ شُهَدَاءَكُمُ الَّذِينَ يَشْهَدُونَ أَنَّ اللَّهَ حَرَّمَ هَٰذَا فَإِن شَهِدُوا فَلَا تَشْهَدْ مَعَهُمْ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَهُم بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ ‎﴿١٥٠﴾}صدق الله العظيم، [الأنعام]
۲-خداوند روشن ساخته که اگر بخواهد با قدرت خود تمام امت را هدایت می‌کند چراکه خداوند بر هر چیز قادر است ولی کسی را که به سوی او انابه کند را به سوی خود هدایت می‌نماید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:


{وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ‎﴿٥٤﴾‏} صدق الله العظيم، [الزمر]


ولی کسانی که به پروردگارشان انابه نمی‌کنند تا هدایت‌شان کند. اینان هستند که خواهند گفت:
{ أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ‎﴿٥٧﴾‏} صدق الله العظيم، [الزمر]
و حجت خداوند برکسی که او را به سوی حق هدایت نکرده این است که به درگاه پروردگارش انابه نکرده است:

{وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ‎﴿٥٤﴾‏} صدق الله العظيم، [الزمر]
چگونه از من می‌خواهید از آیات محکم کتاب عقب بکشم و از هواها و امیال شما پیروی کنم؟ پناه به خداوند که از جاهلان باشم.


وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين.
إمام المؤمنين الداعي إلى الصرط المُستقيم ناصر مُحمد اليماني.

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=5091

Admin
10-08-2015, 11:48 AM
- 9 -
الإمام ناصر محمد اليماني
03 - 02 - 1430 هـ
30 - 01 - 2009 مـ
۱۱- بهمن - ۱۳۸۷ ه.ش.
12:49 صباحاً
ــــــــــــــــــــــ



برو که نکوهیده و مطرودی.

خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَا يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْنَاكَ بِالْحَقِّ وَأَحْسَنَ تَفْسِيرًا ‎﴿٣٣﴾‏} [الفرقان]
{وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا ‎﴿٨١﴾ }[الإسرا]
{ بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ } [الأنبياء:۱۸]
{ وَقِيلَ بُعْداً لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ }[هود:۴۴]
صدق الله العظيم.
من برای کسی که درپی حق است و گوش شنوا دارد؛ با آیات محکم کتاب خداوند برای شما حجت آوردم و به حق بر شما غلبه کردم واو خود شاهد است. من می‌دانم به یقین شما از قوم یهود هستید که آمده‌اید تا مردم را از راه حق بازدارید . ای علم الجهاد طرید و ای نسیم! من به حق زبان شما را خاموش ساختم؛ ای اولیای شیطان رجیم که خداوند در آیات محکم کتابش درمورد آنها می‌فرماید:


{وَمِنَ النَّاسِ مَن يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللَّهَ عَلَىٰ مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ ‎﴿٢٠٤﴾‏ }صدق الله العظيم، [البقرة]
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين.
الناصر لمحمد رسول الله والقرآن العظيم الإمام ناصر مُحمد اليماني.

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=5092

Admin
12-08-2015, 11:51 AM
- 10 -
الإمام ناصر محمد اليماني
03 - 02 - 1430 هـ
30 - 01 - 2009 مـ
۱۱-بهمن- ۱۳۸۷ ه.ش.
09:12 مساء
ــــــــــــــــــــ


خداوند در برابر هر متجاوز و گناه‌کاری مرا بس است. خداوند ولی مؤمنین است...
بسم الله الرحمن الرحيم خداوند تعالى می‌فرماید: {هُوَ الَّذِي أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ ‎﴿٧﴾}صدق الله العظيم، [آل عمران]

محمد حسام؛ چه کسی با حق طرف مقابل را خاموش ساخته است؟ مگر فتوا ندادند که تأویل قرآن را جز خداوند نمی‌داند؟ و ما پاسخ دادیم که خداوند درباره تمام قرآن این سخن را نگفته است. همانا که خداوند روشن نموده است که دسته‌ای ازآیات قرآن آیات محکم و ام الکتابند و دسته دیگر متشابه هستند که تأویل اینها را جز خداوند نمی‌داند؛ ولی آنها می‌گویند که همانا که جز خداوند کسی تأویل کل قرآن را نمی‌داند؛ و این مکر آنان است تا شما را از قرآن دور کنند و من می‌ترسم در میان شما کسانی هستند که به آنان گوش می‌دهند،در هر حال ما این را به خردمندان می‌سپاریم تا میان ما حکم کنند. چه کسی است که با علم و برهان از آیات بینه‌ای که درست درباره همان موضوع است جدال می‌کند و آنان به ناحق از آنها رومی‌گردانند؟ خداوند شاهد است که من تمام علمای مسلمین و یهود و مسیحی را با آیات محکم قرآن عظیم به مبارزه می‌طلبم.
و اما درباره لغو عضویتشان؛ تنها بعد از آن که شکست خورده و فرار کردند و بعد از آن که از زبان طرید کناره‌گیری‌شان اعلام شد عضویت آنها مسدود گردید چرا که بعد از شکستشان در برابر حجت‌های بالغه تصمیم گرفتند کناره‌گیری کنند حال دوباره عضویتشان را بر می‌گردانیم تا برایتان روشن شود که آنها در پی حق نیستند، ولی من حق را برایشان آورده وزبانشان را خاموش ساختم واین مورد خوشایند ایشان نیست و دوست دارند از امیال خود پیروی نمایند و آیا بعد از حق چیزی بجز گمراهی است؟ و خداوند تعالی می‌فرماید: {وَلَن تَرْضَىٰ عَنكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَىٰ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ ‎﴿١٢٠﴾‏}صدق الله العظيم، [البقرة]

محمد الحسام؛ می‌دانم که تو همان علم الجهاد هستی و عضویت تو را آزاد می‌کنیم تا ببینیم چه کسی به دنبال حق است و چه کسی در پی باطل و همانا که علت لغو عضویت تو اعلان کناره گیری‌ات بود که بعد از آن که تو را به حق شکست دادم و تو با حیله‌گری کنار کشیدی و حال عضویت تو و نسیم را آزاد می‌کنم و حکم بین ما آیات محکم قرآن عظیم است و برای متقیان چه حکمی بهتر از حکم خداست؟ شما به خودتان مکر می‌کنید؛ و در برابر هر متکبری که از ذکر و بیان حق مهدی منتظر حق اعراض می کنند؛ خداوند مرا بس است که حکم با خداوند است و او اسرع الحاسبین است. و حال این دو مرد که در کنار مهدی منتظر حق مانند دو ستاره در کنار ماه بودند، در حال دور شدن هستند ، اگر قصد کناره گیری داشته باشند... لذا شما از ماه کناره گرفتید و خداوند در رؤیایی حق به محمدبن عبدالله نشان داد که شما دو ستاره‌اید که به ماه ملحق شدید و ماه همان مهدی منتظر است؛ آیا بعد از حق چیزی جز گمراهی هست؟ آیا ماه مهدی منتظر نیست؟ برای من روشن شده که دو ستاره محمد عبدالله و صاحب المهدی هستند؛ و آن دو را از اهل بیت می‌بینم ولو اینکه ندانند ازاهل بیت هستند؛ آیا تصمیم گرفته‌اید از ماهی که مادر محمد بن عبدالله در خواب دیده است جدا شوید؟ آیا بعد از حق چیزی جز گمراهی است؛ ولی نمی‌دانم مقصود دقیق شما از کناره‌گیریتان چیست؛ لطفا توضیح دهید.
و اما تو محمد حسام؛ می‌دانم تو همان علم الجهاد و همان طرید هستی و تا زمانی که همچنان بخواهید به گفتگو ادامه دهید؛ ما در کمین شماییم و حکم بین ما احکام الله است که در آیات محکم قرآن عظیم آمده است. لذا بپردازیم به گفتگو تا برای حق‌جویان حقیقت روشن گردد. می‌دانم شما تلاش خواهید کرد تا برخی از انصار موردنظرتان را گرفتار فتنه کنید و یکی از آنها را وسوسه کنید که او امام مهدی منتظر است و شما بیرق و پرچم را به او تسلیم خواهید کرد و باید علم خود را از منبع شما کسب نماید. به خداوند قسم می‌خورم که تو ای طرید دانش خود را از ابلیس شیطان رجیم دریافت می کنید که با احکامش با تمامی احکام خداوند در آیات محکم قرآن عظیم مخالفت می‌کند. ولی من حق را روشن کردم که امام مهدی منتظر حق کسی است که خداوند علم کتاب را به او می‌دهد و بر هرعالمی که با او مجادله کند غلبه خواهد نمود. و اما مهدیون؛ تا جایی که امکان دارد با علم کتاب آشنا هستند. آنان همچنان در پی حق هستند تا امام مهدی حق را بشناسند و او را تصدیق نموده و مردم را به پیروی از حق دعوت کنند مگر اینکه یکی از شما با ایات محکم قرآن بر من غلبه کند که در این صورت قسم می‌خورم من اولین کسی هستم که از او پیروی خواهم کرد و تعصب و غرور مرا به گناه نمی‌کشاند.ولی پیشاپیش به خداوند قسم می‌خورم نه اینان می‌توانند و نه تمام علمای مسلمین و یهود و مسیحی قادر به این کارند و من تنها یک شرط دارم و آن ایمان به قرآن عظیم و پذیرش حکمیت بر اساس آیات محکم آن که آیات ام الکتابند و به درگاه خداوند دعا می‌کنم تا به حق لا اله الا هو و به حق رحمتی که بر خود فرض نموده‌ و به حق نعیم اعظم رضوان نفسش که اگر امام مهدی حق پروردگارتان نباشم؛ مهدی منتظری که میان شماست با برهان علمی آشکار بر ناصر محمد یمانی سیطره بخشد تا دهان مرا با حق خاموش کند و ببندد تا دربرابر حق تسلیم مطلق شوم واگرناصرمحمد یمانی امام مهدی منتظر حق پروردگارعالمیان باشد، برهان علمی را برای او مقرر دارد تا بر تمام علمای مسلمین و یهود و مسیحی پیروز گردد و حکم ازآن خداوند است و او خیر الحاکمین است.
وسلامٌ على المُرسلين و الحمدُ لله رب العالمين. المهدي المُنتظر الحق الإمام ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=5093

Admin
13-08-2015, 04:09 AM
- 11 -
الإمام ناصر محمد اليماني
04 - 02 - 1430 هـ
31 - 01 - 2009 مـ
۱۲- بهمن- ۱۳۸۷ ه.ش.
12:32صبح
ـــــــــــــــــ

ای جماعت انصار، «علم هدایت» را از آیات محکم کتاب برایتان می‌آوریم.

بسم الله الرحمن الرحيم
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين، وبعد ..

ای مردم از پروردگارتان پروا کنید و به درگاه او انابه نمایید تا شما را به راه راست -صراط مستقیم- هدایت نماید و بدانید اگر خداوند بخواهد تمام مردم را هدایت می‌نماید. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{ وَلَوْ شِئْنَا لَآتَيْنَا كُلَّ نَفْسٍ هُدَاهَا } [السجدة:۱۳]

{ لَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَهَدَى النَّاسَ جَمِيعاً } [الرعد:۳۱]
{ وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعاً }[يونس:۹۹]
صدق الله العظيم
و این بدان جهت است که خداوند بر همه چیز تواناست و از هدایت مردم عاجز نیست و اگر بخواهد همگی را هدایت خواهد کرد. اما خداوند هدایت را منوط به انابه نموده و برهان محکمی که من برایتان می‌آورم نیازی به تأویل ندارد چون از آیات محکم است و حال این آیات محکم را [درباره علم هدایت که منوط به انابه است] برایتان می‌آورم. خداوند تعالی می‌فرماید:
‏{قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ‎﴿٥٣﴾‏ وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ‎﴿٥٤﴾‏ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ‎﴿٥٥﴾‏ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ‎﴿٥٦﴾‏ أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ‎﴿٥٧﴾‏ أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ‎﴿٥٨﴾‏ بَلَىٰ قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنتَ مِنَ الْكَافِرِينَ ‎﴿٥٩﴾‏ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ تَرَى الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُم مُّسْوَدَّةٌ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْمُتَكَبِّرِينَ ‎﴿٦٠﴾‏ وَيُنَجِّي اللَّهُ الَّذِينَ اتَّقَوْا بِمَفَازَتِهِمْ لَا يَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ‎﴿٦١﴾‏}صدق الله العظيم، [الزمر]
ای امت اسلام، ای حجاج بیت الله الحرام، همانا که این آیات از آیات محکم و آیات ام الکتاب هستند که برای عالم و جاهلتان بینه و روشن است. هدایت شدن منوط به انابه است یعنی خواسته‌ای اختیاری از جانب بنده که از پروردگارش طلب و امید هدایت داشته باشد. بعد از این است که اراده‌ی فعلیه [الإشاءة الفعلیة] و عملی خداوند محقق می‌گردد که همانا هدایت فرد به‌سوی خداوند[هدایتِ الهی] است چون خداوند بین انسان و قلبش حائل می‌گردد و انسان بر قلبش تسلطی ندارد و تسلط بر قلب به دست پروردگار است. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{ واُعْلَمُوا أَنَّ الله يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ } صدق الله العظيم، [الأنفال:۲۴]
پس زمانی که بنده به درگاه پروردگار انابه کرده و از او بخواهد قلبش را هدایت نماید، هدایت با قدرت پروردگار از راه می‌رسد و قلب را به سوی حق رهنمون می‌گردد و حق، فعلیت یافته و عملی می‌شود. اما هدایت شرطی دارد و آن انابه به درگاه پروردگار است. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:

{ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ أَنَابَ }[الرعد:۲۷]

{وَكَذَٰلِكَ أَنزَلْنَاهُ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَأَنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَن يُرِيدُ ‎﴿١٦﴾‏ }[الحج]
صدق الله العظيم


و این آیات محکم کتاب است و خداوند در آن «علم هدایت» [چگونگی هدایت شدن] را برای شما روشن می‌سازد. هدایت شدن بر حسب انتخاب از سوی بنده است. اگر راه حق را برگزیند، این خواسته‌ای است که عبد برمی‌گزیند و محقق شدن این خواسته به دست پروردگار است. خداوند قلب بنده را به سویی می‌برد که بنده انتخاب کرده است؛ خواه این بردن قلب در مسیر حق باشد یا گمراهی. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{وَمَن يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَىٰ وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّىٰ وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا ‎﴿١١٥﴾} صدق الله العظيم، [النساء]
لذا ای مردم! خداوند هر بنده‌ای را که به دنبال هدایت باشد؛ هدایت می‌نماید و قلبش را به‌سوی حق می‌برد و هریک از بندگان را که در پی گمراهی باشد، خداوند قلب او را به‌سوی گمراهی می‌برد. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:

{ فَلَمَّا زَاغُوا أَزَاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ } صدق الله العظيم، [الصف:۵]
اما اراده خداوند، خداوند اگر اراده کند می‌تواند تمام مردم را هدایت نماید و از این امر عاجز نیست ولی کسانی را به‌سوی خود هدایت می‌نماید که به درگاهش انابه نمایند. پس تقوای الهی پیشه کرده و از حق پیروی نمایید چرا که بعد از حق، جز گمراهی نیست. خداوند شما را آگاه نموده است که خواستن، انتخابی از جانب بنده است و به فعلیت رسیدن آن با پروردگار است. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:

{ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ‎﴿٢٧﴾‏ لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ ‎﴿٢٨﴾‏ وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ ‎﴿٢٩﴾‏} صدق الله العظيم، [التكوير]
و اما «خواسته اختیاری» در این فرموده خداوند آمده است:
{ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ‎﴿٢٧﴾‏ لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ ‎﴿٢٨﴾‏ } صدق الله العظيم، [التكوير]
ولی محقق شدن آن یعنی «خواسته فعلیه» به دست خداوند است . تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:

{وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ ‎﴿٢٩﴾‏} صدق الله العظيم، [التكوير]

و بیان حق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ ‎﴿٢٩﴾‏} صدق الله العظيم، [التكوير]
یعنی «خواسته فعلیه» و این بستگی به تصرف در قلب دارد تا «خواستن» در عمل محقق گردد ؛ شما را چه می‌شود که سخن را نمی‌فهمید؟

و «خواسته اختیاری» این فرموده خداوند تعالی است:

{ وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ‎﴿٥٤﴾‏ } صدق الله العظيم، [الزمر]
و اما «خواسته فعلیه» به دست کسی است که هدایت به دست اوست یعنی خداوند و پروردگار عالمیان:
{وَكَذَٰلِكَ أَنزَلْنَاهُ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَأَنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَن يُرِيدُ ‎﴿١٦﴾‏ } صدق الله العظيم [الحج]
یعنی هربنده‌ای که خواستار هدایت باشد، خداوند قلبش را هدایت خواهد کرد و اگر خداوند قلب را هدایت نمود، عمل نیز اصلاح می‌گردد.

و بیان حق فرموده خداوند تعالی:
{وَكَذَٰلِكَ أَنزَلْنَاهُ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَأَنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَن يُرِيدُ ‎﴿١٦﴾‏ } صدق الله العظيم [الحج]
را در این سخن خداوند می‌یابید:
{ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ أَنَابَ } صدق الله العظيم، [الرعد:۲۷]،
یعنی بنده‌ای که می‌خواهد هدایت شود و اینها از آیات محکم و بینه کتاب و آیات ام‌الکتابند و هرکس به مطالبی که در آنها آمده اعتراض دارد، بفرماید و علمی هدایتگرتر از آنها برای ما بیاورد، اگر راست می‌گوید...و اگر کسی از مطالبی که در آنها آمده روبرگرداند و سراغ چیز دیگری برود، قلبش از آیات محکم حق پروردگارش که حجت خداوند بر شماست، منحرف و تنگ شده است و آیا بعد از حق چیزی جز گمراهی هست؟ چقدر از رحمت خداوند این آیات را برای علم الجهاد الطرید آورده و آنها را تکرار کردم. او که شیطان رجیم را ملاقات کرده تا شما را در امر دینتان به فتنه بیندازد. او خود اعتراف کرده که با شیطان رجیم ملاقات کرده است پس از بیانات او نقل قول برایتان می‌آوریم:


و در ملاقات دوم می‌خواست بداند چرا قبل از برپایی ساعت و قیامت عذاب می‌شود و من به او نگفتم چون او چیزی را می‌بیند که تو نمی‌بینی! و اصرار داشت آنچه که خداوند به من خبر داده است به او خبر دهم ولی من خودداری کردم و به او گفتم تو احمقی و من چیزی از خدا می‌دانم که تو نمی‌دانی . پس تمام سپاه خود را گردآورد تا هرچه که می‌خواهم برایم بیاورند و هرگونه که می‌خواهم به من خدمت کنند؛ فقط به او بگویم خداوند عزوجل چه به من گفته است. من خودداری کردم ... حال با توست شاید که این حدیث را باور نکنی ولی این اتفاق افتاده است

پایان کلام او بعد از ملاقات با ابلیس.


و حال به سراغ افترایی که به خداوند زده می‌آییم که در ادامه می‌‌آید:


خداوند فقط در طول ده روز از ماه محرم 2005 در طول خواب روزانه به من وحی کرد و از ورای حجاب با من سخن گفت او این کار را کرد و به صورت کوتاه مرا از امری باخبر ساخت که تو را از آن آگاه کردم ولی تو نمی‌خواهی به آن گوش دهی
پایان نقل قول

اینکه بگویی «خداوند از ورای حجاب با تو سخن گفته است» افتراست لذا از ناصر محمد یمانی چه می‌خواهی؟ از تو علم بیاموزد؟ پناه بر خدا آنان که پیرو تو شوند به‌زودی خواهند دانست که تو چه کسی هستی. تو دشمن خدایی؛ بلکه سرسخت‌ترین دشمن پروردگار عالمیان هستی.

ای حق‌جویان این فرد یک یهودی و از نسل کسانی است که می‌خواستند محمد رسول الله را به فتنه اندازند تا به ناحق به خداوند نسبت دهد و اگر خداوند او را ثابت قدم نمی‌کرد، نزدیک بود اندکی به آنان متمایل گردد. به او نگفتند تا به خداوند افترا بزند بلکه از ایشان دعوت کردند ازعلم و دانش آنها پیروی نماید و علم آنها علم پنهانی شیطانی بود و از او می‌خواستند بدون آگاهی و علم، از امیال آنان پیروی کند و لذا خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَن تَرْضَىٰ عَنكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَىٰ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ ‎﴿١٢٠﴾ }صدق الله العظيم، [البقرة]

و امام مهدی نیز به اذن خداوند کوچک‌ترین تمایلی به‌سوی آنان پیدا نخواهد کرد و همانا که آنان از من می‌خواهند تا به خداوند افترا بزنم و از امیال آنان پیروی کنم و پناه بر خدا که به‌ناحق، نسبت ناروا به خداوند بدهیم.


وسلامٌ على المرسلين والحمد لله رب العلمين.
الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=5094

Admin
15-08-2015, 03:49 AM
- 12 -
الإمام ناصر محمد اليماني
04 - 02 - 1430 هـ
31 - 01 - 2009 مـ
۱۲- بهمن- ۱۳۸۷ ه.ش.
10:26 مساءً
ــــــــــــــــــــ

بيان سنت هدايت از قرآن
به تمام انصار: به شما وصیت می‌کنم نسبت به وزاریم و همراهانم «حمدی» و «محمد الرشیدی» به خوبی رفتار کنید....
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمُرسلين وآله الطيبين الطاهرين والتابعين للحق إلى يوم الدين، وبعد ..
انصار پیشگام برگزیده به شما امرمی‌کنم به برادرانتان و وزرای من حمدی صاحب المهدی و محمد الرشیدی بی‌احترامی نکنید؛ آنچه که برای آنان رخ داده سنتی در علم هدایت است که آن را به شما و آنان به حق می‌آموزم. قسم به خداوند علی العظیم که علت وقوع این امر جز این نبوده است که آنان یقین کردند ناصر محمد یمانی همان مهدی منتظر حق پروردگارشان است. حال به شما خواهم گفت چرا بعد از یقین درمورد شأن ناصر محمد یمانی؛ گرفتار شک شدند. به خاطر این بود که در نفس خود معتقد بودند که درمورد یقین خود درباره اینکه ناصرمحمد یمانی همان مهدی منتظر حق پروردگارشان است به هیچ وجه دچار فتنه نخواهند شد و خداوند خواست تا به آنها و شما درباره قاعده هدایت در کتاب درسی بیاموزد؛ اینان در تلاش برای یافتن حق بودند تا اینکه خداوند ایشان را به سوی آن هدایت نمود. سپس به این اعتقاد رسیدند که بعد از آن که برایشان حق آمده از نزد پروردگار روشن شد؛ درباره آن به هیچ‌وجه دچار شک نخواهند شد. خداوند می‌خواهد درباره علم هدایت،همان درسی که به انبیا و رسولان خود آموخته به ایشان بیاموزد. پس بیایید که باهم درعلم هدایت در قرآن عظیم غور و بررسی کنیم.
انصار پیشگام برگزیده که به قرآن عظیم مؤمن هستید، در فرموده خداوند تعالی تدبر کنید که می‌فرماید:
{وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّىٰ أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ‎﴿٥٢﴾} صدق الله العظيم [الحج].
و حال بیان حق را می‌آوریم وسزاوار نیست که به خداوند غیرازحق نسبت دهم؛ پس بیان حق را از خود قرآن برایتان می‌آوریم تا حق بودن آن برایتان روشن شود . خداوند در این آیه به شما می‌آموزد که او انبیا و رسولان را هدایت نخواهد کرد تا اینکه خودشان با تلاش مجدانه فکری به دنبال حق بگردند و آرزوی پیروی از راه حق را درسر داشته باشند. اینجاست که خداوند آنان را به سوی حق هدایت کرده و ایشان را برگزیده و برای خود، خالصشان می‌گرداند وآنها را به عنوان رسولان پروردگارعالمیان به سوی مردم می‌فرستد. سپس شیطان بعد از محقق شدن آرزویشان؛ شک را به آنان القا می‌کند و متعاقب آن خداوند آیات خود را برای رسولان تحکیم بخشیده و برایشان روشن می‌نماید و سپس با ایات خود قلب ایشان را از شک پاک و مطهر می‌سازد.
با رسول الله إبراهيم عليه الصلاة والسلام وآله وسلم شروع می‌کنیم؛ او حق‌جویی بود که با عبادت بت‌ها قانع نشد و دید که بت‌ها نه نفعی دارند و نه ضرری می‌رسانند و سپس در خلق آسمان‌ها و زمین تدبر کرد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَامًا آلِهَةً إِنِّي أَرَاكَ وَقَوْمَكَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ‎﴿٧٤﴾‏ وَكَذَٰلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ ‎﴿٧٥﴾‏ فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَىٰ كَوْكَبًا قَالَ هَٰذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ ‎﴿٧٦﴾‏ فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَٰذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ ‎﴿٧٧﴾‏ فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَٰذَا رَبِّي هَٰذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ ‎﴿٧٨﴾‏} صدق الله العظيم [الأنعام].
ای خردمندانی که در کتاب خداوند اندیشه می‌کنید؛ در گفته ابراهیم تدبر نمایید:
{قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لأكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ} صدق الله العظيم
و این آرزو و تمنای پیروی از حق است. او غیر از حق نمی‌خواهد و این بیان بخشی از آیه در این فرموده خداوند تعالی است:
{وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ وَلَا نبيّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى} صدق الله العظيم [الحج:۵۲]
سپس خداوندي كه حق است او را به سوی حق هدایت مي نمايد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا} صدق الله العظيم [العنكبوت:۶۹]
سپس به سوی بیان فرموده خداوند تعالی می‌آییم که می‌فرماید: {أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ}این بعد از آنکه خداوند او را به سوی حق هدایت کرده و برای خود خالص گردانیده و به عنوان رسول به سوی مردم فرستاد، رخ می‌دهد آن زمان که خداوند بداند نبی او در پیش خود مطمئن شده که درمورد حقی که خداوند به او آموخته به هیچ وجه شک نخواهد کرد و از یاد برده که قلب او در اختیار خداوند است و آن را به هر سویی که بخواهد می‌برد و فراموش نموده که خداوند بین انسان و قلب او حائل می‌شود. خداوند می‌خواهد در علم هدایت درسی به آنها بیاموزد؛ شیطان باعث می‌شود درباره حقی که مردم را به سوی آن دعوت می‌کند شک کند. سپس خداوند آیات خود را برایش تحکیم بخشیده و روشن می‌سازد تا بداند که در مسیر حق مبین است و قلبش را از شک به کلی پاک و مطهر می‌سازد.
حال به سراغ بیان این فرموده خداوند تعالی می‌آییم: {أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ}صدق الله العظيم؛ یعنی بعد از تحقق آرزویشان و هدایت شدن توسط خداوند؛ شیطان در آرزوی آنها شک القا می‌کند. به قصه رسول الله ابراهیم بازمی‌گردیم، ؛ آیا این امر بعد از آن روی داد که با تلاش فکری به دنبال حق می‌گشت تا اینکه خداوند او را هدایت نمود و برای خود خالصش گردانید و او را امام مردم و رسول الله قرار داد و دعوت کننده مردم به سوی حق شد؟ سپس شیطان شک در آرزویش را به وی القا نمود وآن‌گاه خداوند ایات خود را تحکیم نمود و قلبش را از القای شیطان پاک کرد و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَىٰ قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن قَالَ بَلَىٰ وَلَٰكِن لِّيَطْمَئِنَّ قَلْبِي قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَىٰ كُلِّ جَبَلٍ مِّنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا وَاعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ‎﴿٢٦٠﴾‏} صدق الله العظيم [البقرة].
و سپس به سراغ رسول الله موسى عليه الصلاة والسلام می‌آییم؛ او به دنبال حق بود و جز حق نمی‌خواست. او به طایفه‌ای منسوب بود که به دین رسول الله یوسف باور داشتند که خداوند او را با بینات به سوی آل فرعوان فرستاده بود ولی دین خود را دسته دسته کرده و پراکنده شدند و درآیات بینه خداوند دچار چنددستگی شدند. نبی الله موسی به یکی از آن طوایف منسوب بود و یکی از آنان از او کمک خواست . او هم نفسی را به ناحق به قتل رساند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَدَخَلَ الْمَدِينَةَ عَلَىٰ حِينِ غَفْلَةٍ مِّنْ أَهْلِهَا فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلَانِ هَٰذَا مِن شِيعَتِهِ وَهَٰذَا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِي مِن شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسَىٰ فَقَضَىٰ عَلَيْهِ قَالَ هَٰذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُّضِلٌّ مُّبِينٌ ‎﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [القصص].
و سپس نزدیک بود این حادثه روز بعد هم تکرار شود. خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَأَصْبَحَ فِي الْمَدِينَةِ خَائِفًا يَتَرَقَّبُ فَإِذَا الَّذِي اسْتَنصَرَهُ بِالْأَمْسِ يَسْتَصْرِخُهُ قَالَ لَهُ مُوسَىٰ إِنَّكَ لَغَوِيٌّ مُّبِينٌ ‎﴿١٨﴾‏ فَلَمَّا أَنْ أَرَادَ أَن يَبْطِشَ بِالَّذِي هُوَ عَدُوٌّ لَّهُمَا قَالَ يَا مُوسَىٰ أَتُرِيدُ أَن تَقْتُلَنِي كَمَا قَتَلْتَ نَفْسًا بِالْأَمْسِ إِن تُرِيدُ إِلَّا أَن تَكُونَ جَبَّارًا فِي الْأَرْضِ وَمَا تُرِيدُ أَن تَكُونَ مِنَ الْمُصْلِحِينَ ‎﴿١٩﴾‏ وَجَاءَ رَجُلٌ مِّنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ يَسْعَىٰ قَالَ يَا مُوسَىٰ إِنَّ الْمَلَأَ يَأْتَمِرُونَ بِكَ لِيَقْتُلُوكَ فَاخْرُجْ إِنِّي لَكَ مِنَ النَّاصِحِينَ ‎﴿٢٠﴾} صدق الله العظيم [القصص].
موسی در حالی که به خاطر آن حادثه متألم بود، گریخت و گفت:
{رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ} [القصص:۱۶]،
آن‌گاه تصمیم گرفت از آل فرعون بگریزد و از گروهش که باعث شدند مرتکب آن قتل نفس ناحق شود؛ کناره‌گیری نماید. او دید که گمراه است و هنوز به سوی حق هدایت نشده است. پس تصمیم گرفت که از آل فرعون بگریزد و به سوی خداوند مهاجرت نماید تا او را به راه حق هدایت نماید و خداوند او را برگزید و برای خود خالص گردانید و به عنوان رسول به سوی فرعون فرستاد و فرعون با او سخن گفت. خداوند تعالی می‌فرماید:
{ قَالَ أَلَمْ نُرَبِّكَ فِينَا وَلِيدًا وَلَبِثْتَ فِينَا مِنْ عُمُرِكَ سِنِينَ ‎﴿١٨﴾‏ وَفَعَلْتَ فَعْلَتَكَ الَّتِي فَعَلْتَ وَأَنتَ مِنَ الْكَافِرِينَ ‎﴿١٩﴾‏قَالَ فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّينَ ‎﴿٢٠﴾‏ فَفَرَرْتُ مِنكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ فَوَهَبَ لِي رَبِّي حُكْمًا وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُرْسَلِينَ ‎﴿٢١﴾‏} صدق الله العظيم [الشعراء].
و معنی گفته موسی:
{قَالَ فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّينَ ‎﴿٢٠﴾‏ فَفَرَرْتُ مِنكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ فَوَهَبَ لِي رَبِّي حُكْمًا وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُرْسَلِينَ ‎﴿٢١﴾‏} صدق الله العظيم
یعنی او از کسانی بوده که راه حق را گم کرده‌اند،یعنی او تصور می‌کرد بر حق است اما برایش روشن شد که همچنان در گمراهی و دور از حق است در حالی که تصور می‌کرد آن گروه برحق هستند. تا اینکه گریخت و در راه خداوند مهاجرت نمود. خداوند او را برگزید و برای خود خالص ساخت و بعد از بازگشت از "مدین" او را به رسالت به سوی فرعون فرستاد. بعد از آنکه خداوند او را برگزید و برای خود خالصش نمود و به رسالت به سوی فرعون فرستاد؛ موسی به این باور دچار شد که به هیچ وجه درمورد مسیر حقی که خداوند او را به سوی آن هدایت نموده و دو نشانه‌ای که به وی عطا نموده، دچار تردید نخواهد شد..موسی معتقد شد که چیزی نمی‌تواند او را درباره حقی که پروردگارش به او آموخته است دچار فتنه کند و خداوند مي خواست درباره عقیده علم هدايت به او درسی بیاموزد. زمانی که ساحران عصا و ریسمان‌های خود را انداختند، شیطان در آرزوی او شک القا کرد و سحرشان باعث شد دچار تخیل شده و تصور نماید که آنها -عصا و ریسمان ساحران- حرکت می‌کند. موسی در نزد خود ترسید و نسبت به عقیده حقی که در قلبش بعد از هدایت توسط خداوند ایجاد شده بود؛ تزلزل ایجاد شد. آنگاه خداوند آیات خود را برای او تحکیم بخشید و به وی وحی نمود که عصای خود را بیفکند و زمانی که عصا انداخته شد؛ دروغ ساحران را بلعید و خداوند یقین را به قلب موسی بازگرداند و ایات خود را برایش تحکیم نمود تا برایش روشن شود حق مبین با اوست. خداوند تعالی می‌فرماید:
{قَالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِن سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَىٰ ‎﴿٦٦﴾‏ فَأَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً مُّوسَىٰ ‎﴿٦٧﴾‏ قُلْنَا لَا تَخَفْ إِنَّكَ أَنتَ الْأَعْلَىٰ ‎﴿٦٨﴾‏ وَأَلْقِ مَا فِي يَمِينِكَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا إِنَّمَا صَنَعُوا كَيْدُ سَاحِرٍ وَلَا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتَىٰ ‎﴿٦٩﴾‏ فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سُجَّدًا قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هَارُونَ وَمُوسَىٰ ‎﴿٧٠﴾‏} صدق الله العظيم [طه].
شکی که توسط شیطان در آرزوی موسی القا شد بعد از آن بود که خداوند موسی را به سوی حق هدایت نموده و او را برای خود خالص گردانیده و به عنوان رسول به سوی فرعون فرستاده بود و بعد از آنکه موسی دعوت خود را آغاز نمود شیطان این شک را در آرزوی موسی القا کرد و آنگاه خداوند آیات خود را برای او استوار ساخت و این فرموده خداوند تعالی است که :
{فَأَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً مُّوسَىٰ ‎﴿٦٧﴾‏ قُلْنَا لَا تَخَفْ إِنَّكَ أَنتَ الْأَعْلَىٰ ‎﴿٦٨﴾‏ وَأَلْقِ مَا فِي يَمِينِكَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا إِنَّمَا صَنَعُوا كَيْدُ سَاحِرٍ وَلَا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتَىٰ ‎﴿٦٩﴾‏ فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سُجَّدًا قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هَارُونَ وَمُوسَىٰ ‎﴿٧٠﴾‏} صدق الله العظيم [طه].
سپس به سراغ لنبي الله ذوالقرنین می‌آییم که از کنار قریه‌ای می‌گذشت که سقف بناهایش فروریخته بودو بعد از آنکه خداوند او را به سوی حق هدایت نموده بود؛ شیطان در آرزوی او شک القا کرد و گفت: چگونه خداوند اهالی این ابادی را بعد از مرگ زنده می‌کند؟ سپس خداوند او و الاغش را برای صد سال میراند و بعد زنده کرد تا ایات خود را برای او استوار سازد و به وی نشان دهد که این امر چگونه خواهد بود. ابتدا او و سپس در مقابل چشم او الاغش را برانگیخت وفرمود به استخوان‌های الاغ بنگر تا پيوند زدن دوباره آن را ببینی. وقتی که این امر برای ذوالقرنین تبیین گردید؛ گفت: می‌دانم که خداوند بر هر کاری توانا وقادر است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{ أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَىٰ قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىٰ يُحْيِي هَٰذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَىٰ طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانظُرْ إِلَىٰ حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِّلنَّاسِ وَانظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ‎﴿٢٥٩﴾‏} صدق الله العظيم [البقرة].
حال به سراغ خاتم الأنبياء والمُرسلين محمد رسول الله صلى الله عليه و آله وسلم؛ می‌آييم. بعد از آنکه خداوند او را درحالی یافت که گمراه شده و به دنبال حق می‌گشت و نمی‌دانست حق کدام است تا پیرو آن گردد؛ آیا قوم خودش بر حق بودند یا مسیحیان و یا یهودیان؟ او از مردم دوری گزید ودرغار به تفکر پرداخت و از خدا می‌خواست او را به سوی حق هدایت نماید. گمراهی او از این جهت نبود که بت‌پرست باشد وعقاید مسیحیان و یهودیان را نیز نپذیرفته بود، ولی راه حق را گم کرده بود و تنها به دنبال حق بود و خداوند نیز او را به سوی حق هدایت نمود. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {وَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدَىٰ ‎﴿٧﴾‏} [الضحى]
، خداوند او را برگزید و به سوی حق هدایت نمود و از راه جبریل علیه الصلاة و السلام به حق وحی نمود و به عنوان رسول به سوی مردم فرستاد واو نیز مردم را به راه حق دعوت می‌نمود ولی باور داشت که امکان ندارد بعد ازاینکه خداوند او را هدایت کرد؛ دچار شک و تردید شود و خداوند خواست تا درعقیده علم هدایت به او درس بیاموزد.
مردم به او گفتند که یکی از خدایانشان با مس شیطان به او صدمه زده‌اند و این شیطان است که به او وحی می‌کند. محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- شک کرد که کسی که به او وحی می‌کند ممکن است از شیاطین باشد ولی این شک خود را به احدی بروزنداد؛ او "امی" بود و سواد خواندن و نوشتن نداشت و برای همین مردمش به او گفتند:" کسی که با تو سخن می‌گوید فرشته نیست بلکه شیطان است" چرا که از خدایان آنها روگردانده بود . خداوند همه این سخنان را رد کرد و هم‌زمان با این فرموده به نبی خود هشدار داد:
{وَمَا تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّيَاطِينُ ‎﴿٢١٠﴾‏ وَمَا يَنبَغِي لَهُمْ وَمَا يَسْتَطِيعُونَ ‎﴿٢١١﴾‏ إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ ‎﴿٢١٢﴾‏ فَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ فَتَكُونَ مِنَ الْمُعَذَّبِينَ ‎﴿٢١٣﴾} صدق الله العظيم [الشعراء].
اما حکایت محمد رسول الله مانند ابراهیم شد و می‌خواست قلبش اطمینان یابد و خداوند تعالی فرمود:
{فَإِن كُنتَ فِي شَكٍّ مِّمَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ فَاسْأَلِ الَّذِينَ يَقْرَءُونَ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكَ لَقَدْ جَاءَكَ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ ‎﴿٩٤﴾} صدق الله العظيم [يونس].
ولی محمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- از کسانی که کتاب به ایشان عطا شده بود؛ سؤال نکرد ؛ بلکه به درگاه خداوند بازگشت و انابه نمود و خواست به یقین بداند که راه او راه حق مبین است. آنگاه خداوند جبريل عليه الصلاة والسلام را فرستاد تا از او دعوت کند آیات و نشانه‌های پروردگارش را با چشم یقین ببیند. با چشم یقین آتش و اهالی آن را که از امت‌های قبلی بودند و حق پروردگارشان را رد کردند ببیند و بهشت ومتقیان آن را به او نشان دهد. خداوند ایات بزرگ خود را به او نشان داد تا قلبش مطمئن شود که حق آشکار با اوست . خداوند تعالی می‌فرماید:
{لَقَدْ رَأَىٰ مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَىٰ ‎﴿١٨﴾‏} صدق الله العظيم [النجم]
به این ترتیب خداوند آیات خود را برای نبی خود استحکام بخشید ودر شب اسراء و معراج به سوی سدرة المنتهی برد و آیات بزرگ خود را به او نشان داد و قلب او را از شک مطهر نمود. این بیان حق فرموده خداوند تعالی است:
{وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّىٰ أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ‎﴿٥٢﴾} صدق الله العظيم [الحج].
بنابراين من به خداوند علی العظیم قسم می‌خورم که "صاحب المهدی حمدی" و همین‌طور "محمد الرشیدی" از کسانی بودند که یقین داشتند ناصر محمد یمانی امام مهدی حق پروردگار است،چگونه در حالي كه آنها در راه خداوند ياري (انفاق ) كننده بودند ....علت گرفتار شدن آنان به فتنه این است که اعتقاد داشتند به هیچ‌وجه درباره امام ناصر محمد یمانی شک نمی‌کنند و خداوند اراده نمود به آنان و شما درباره عقیده علم هدایت درسی بیاموزد تا بدانند خداوند بین انسان و قلبش حائل می‌شود و مؤمن نباید به هیچ‌وجه به خودش اعتماد کند و باید بگویند: "يا مثبت القلوب ثبت قلوبنا على الحقّ المُبين"، باشد که خداوند آنان را به سوی آنچه که در این بیان حق پروردگارشان آمده، بیاورد؛ باشد که از یقین کنندگان گردند. من می‌دانم که این ابتلا تنها برای این دو وزیر من رخ نداده است؛ حتی ابن عمر نیز مبتلا شد. به خداوند بزرگ قسم این امر برای او نیز اتفاق افتاد ولی چیزی به من نگفت و گریان به درگاه خداوند انابه نمود-خداوندی که بین انسان و قلبش حائل می‌شود- و آنگاه خداوند او را در مسیر حق ثابت قدم نمود. برای این دو وزیر مکرم من حمدی و محمد الرشیدی نیز چنین است؛ قسم به خداوند بزرگ که آنان در پیشگاه خداوند به شدت گریه کرده و به اذن پروردگار عالمیان به سوی شما بازمی‌گردند؛ این اتفاق برای دیگران هم اتفاق افتاده است؛ ولی از اتفاقی که برایشان پیش آمده، چیزی به ما نگفته‌اند. این امرحتی برای انبیا نیز رخ داده است چه برسد به مادون آنها! برای کسانی که به امام ناصر محمد یمانی باور داشتند نیز این اتفاق رخ داد و شک کردند که ناصر محمد یمانی؛ مهدی منتظر است. این بعد از آن بود که درباره ناصر محمد یمانی برای مردم حجت آورده و قسم خوردند که او امام مهدی حق پروردگارشان است و در شب جمعه اول ماه ذی‌الحجة که کشور عربستان سعودی آغاز ذی‌الحجة را اعلام نکرد رخ داد. شیطان در آرزوی آنان شک القا کرد و هریک ازآنان می‌گفتند ما مبتلا و گرفتار شده و می‌خواهیم حق را بدانیم.
بعضي از شما گفتند پس ناصر محمد یمانی تنها یکی از مهدیونی است که زمينه ساز ( مهدي منتظر )است و شاید او امام مهدی است که منتظر مسیح عیسی بن مریم است تا مردم را از شأن او آگاه نماید و بگوید ناصر محمد یمانی تو امام مهدی منتظر نیستی بلکه فلانی مهدی منتظراست وواينجاست كه بداند كه او( ناصر محمد يماني ) از وزرای مکرم است و نه امام مهدی منتظر امام تمام ائمه(.توضيح : منظور مسيح عليه السلام به ناصر محمد يماني بگويد كه تو مهدي زمينه ساز مهدي منتظر و از وزراي اوهستی ونه خود مهدي منتظر) آنچه که برای انبیا رخ داده است برای وزرا نیز رخ می‌دهد و همان‌طور که شیطان قبل از این در قلب انبیا شک القا کرده بود و درقلب وزیر حمدی و وزیر محمد الرشیدی شک القا کرد؛ در قلب برخی دیگر از وزرا و صدیقین نیز این شک القا می‌شود ولی آن را برای ما بیان نکرده‌اند. ولی می‌دانم این امر برای آنان اتفاق خواهد افتاد چون درباره علم هدایت دچار جهل هستند و به خود اعتماد کرده و تصور می‌کنند بعد از اینکه خداوند هدایتشان کرد به هیچ‌وجه درباره حق دچار شک نمی‌شوند و خداوند می‌خواهد درباره علم هدیات به ایشان درسی بیاموزد تا به خود اطمینان و اعتماد نداشته باشند و بیشترین دعای‌شان این باشد که: " يا مُثبت القلوب ثبت قلوبنا على الحق" و ما به یقین دانستیم که تو بین انسان و قلبش حائل می‌شوی و در عالم واقعیات برای ما حقیقت فرموده حق خود که درآیات محکم کتابت آمده است را آموختی که:
{وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ} صدق الله العظيم، [الأنفال:۲۴]
و بگوييد:
«اللهم إننا علمنا أنك حقاً تحول بين المرء وقلبه، فيا مُثبت القلوب ثبت قلوبنا على الحقّ الذي هديتنا إليه واغفر لنا وارحمنا ووعدك الحقّ وأنت أرحم الراحمين.»
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين..
إمام الأئمة والأمة علمُ الهدى الإمام المهدي خليفة الله في الأرض الناصر لمُحمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم؛ ناصر مُحمد اليماني.
ـــــــــــــــــــــــــ
توضیح بسیار مهم در مورد نام نبی‌‌ِّ الهی که خداوند او را میراند و بعد صد سال زنده کرد:
https://mahdialumma.org/showthread.php?p=169268



اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=6517

Admin
15-08-2015, 03:59 AM
- 13 -
الإمام ناصر محمد اليماني
04 - 02 - 1430 هـ
31 - 01 - 2009 مـ
۱۲- بهمن- ۱۳۸۷ ه.ش.
10:36 مساءً
ــــــــــــــــــــ

به اعضای مجلس اداره؛ خداوند مستعان است...

بسم الله الرحمن الرحيم
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين، وبعد ..
الله المُستعان، چگونه عضویت دوست من " صاحب المهدی حمدی" که نور چشم امام مهدی است" را مسدود می‌کنید؟


به خداوند بزرگ قسم می‌خورم که آنان بازخواهند گشت و هرکس به آنان ناسزا گوید به من ناسزا گفته است. پس با امر مهدی منتظر ناصر محمد یمانی فوراً تعلیق را برداشته و اجازه حضورشان را بدهید.


اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=51385


- - - Updated - - -


- 14 -
الإمام ناصر محمد اليماني
04 - 02 - 1430 هـ
31 - 01 - 2009 مـ
۱۲-بهمن- ۱۳۸۷ ه.ش.
12:50 صباحاً
ــــــــــــــــــــ

ای انصار آیا نمی‌بینید که نسیم به حق اعتراف کرده است؟

بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين، وبعد..
ای انصار؛ به نقل قولی که در ادامه ازبیان نسیم که در بالا آمده بنگرید؛ خواهید دید که او درباره علم هدایت به سوی حق بازگشته است که خداوند کسی را که بخواهد هدایت شود را هدایت می‌نماید. در ادامه بیان نسیم نقل می‌شود:
(ولكن الله يهدي من يشاء) یعنی حقیقتاُ حق این است که در نهایت امر، هدایت به خداوند تعالی بازمی‌گردد و اگرببیند قلب بنده این استعداد را دارد که حق را بپذیرد بدون اینکه اصرار بر عناد و رویگردانی و اعراض از حق داشته باشد، به دنبال حق می‌گردد و قلبش لبریز از احساس طیبه‌ای است که ناشی از احسان خداوند برای هدایت اوست تا به دنبال ایمان و تصدیق حق باشد و این نیز بعد از آن به او عطا می‌شود که قلبش سرشار از تواضع شود و دانست که تنها رحمت خداوند است که به محسنین نزدیک است و تمام تلاشش شناخت خداوند است و می‌خواهد از مؤمنان گردد. خداوند می‌بیند که قلبش سائل و به دنبال حق است؛ پس خداوند قلبش را به مصداق این فرموده: ( والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا ) هدایت می‌نماید و خداوند قلبش را هدایت کرده و سینه‌اش را برای اسلام فراخ می‌گرداند.

پایان سخن او.

ای نسیم چرا به حق اعتراف نمی‌کنی و نمی‌گویی که خداوند هریک از بندگان را که در آرزوی هدایت باشد؛ هدایت می‌کند و کسانی راکه به دنبال هدایت نیستند رها می‌کند تا در طغیان خود سرگردان بمانند؟ اگر از متقیان هستی؛نباید غرور و تعصب تو را به گناه بکشاند.


وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
الإمام ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=51386

Admin
17-08-2015, 09:45 PM
- 15 -
الإمام ناصر محمد اليماني
06 - 02 - 1430 هـ
02 - 02 - 2009 مـ
۱۴-بهمن- ۱۳۸۷ ه.ش.
12:44 صباحاً
____________

به علمای امت اسلامی و تمام طوايفشان

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمُرسلين مُحمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم التابعين للحقّ إلى يوم الدين، وبعد..


ای علمای امت اسلام و پیروانشان؛ آیا حق را می‌خواهید؟ من امام مهدی حق پروردگارتان هستم؛ پس چرا کسانی که خداوند ایشان را از امر من در دوران گفتگو قبل از ظهور آگاه گردانیده، از حق روگردانند؟ آیا مرا باطل می‌بینید؟ اگر چنین است اجازه ندارید در برابر باطل سکوت کنید؛ و اگر مرا بر حق می‌بینید؛ اجازه ندارید دربرابر آن سکوت کرده و اعتراف نکنید. از خدا پروا کنید؛ بین من و شما کتاب خداوند و سنت رسولش است؛ اگر به آنها ایمان دارید...


ای جماعت مسلمانان؛ اگر هنوز در مسیر هدایت بودید؛ زمان مقدر شده برای من در کتاب مسطور فرا نمي رسید و حال شما در دوران گفتگو قبل از ظهور قرار دارید؛ و بعد از تصدیق من در کنار بیت عتیق در برابرتان ظاهر خواهم شد.
ای امت اسلام؛ ای حجاج بیت الله الحرام؛ قبل از ظهور امام در بیت الحرام ، بین رکن و مقام در عصر گفتگو قبل از ظهور، حق را تصدیق کنید اگر عاقلید. تنها خردمندان شما استکبار نورزیده و دعوت حق را اجابت می‌نمایند؛ ایا کسی از شما فکر کرده است چگونه خداوند امام مهدی را یک شبه بر عالمیان چیره می‌گرداند؟پس خواهید دانست که حتما خداوند در هنگام ظهور مردم را به شدت گرفتار کند تا؛ تمام مردم ایمان بیاورند و بگویند خدایا عذاب را از ما بردار ما ایمان می‌آوریم تا تصدیق حق این فرموده خداوند تعالی در عالم واقعیات باشد که:
{حم ‎﴿١﴾‏ وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ ‎﴿٢﴾‏ إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ ‎﴿٣﴾‏ فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ ‎﴿٤﴾‏ أَمْرًا مِّنْ عِندِنَا إِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ ‎﴿٥﴾‏ رَحْمَةً مِّن رَّبِّكَ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ‎﴿٦﴾‏ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ ‎﴿٧﴾‏ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ رَبُّكُمْ وَرَبُّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ ‎﴿٨﴾‏ بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ يَلْعَبُونَ ‎﴿٩﴾‏ فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُّبِينٍ ‎﴿١٠﴾‏ يَغْشَى النَّاسَ هَٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ‎﴿١١﴾‏ رَّبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ‎﴿١٢﴾‏ أَنَّىٰ لَهُمُ الذِّكْرَىٰ وَقَدْ جَاءَهُمْ رَسُولٌ مُّبِينٌ ‎﴿١٣﴾‏ ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَّجْنُونٌ ‎﴿١٤﴾‏ إِنَّا كَاشِفُو الْعَذَابِ قَلِيلًا إِنَّكُمْ عَائِدُونَ ‎﴿١٥﴾‏ يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَىٰ إِنَّا مُنتَقِمُونَ ‎﴿١٦﴾} صدق الله العظيم [الدخان]
و اگر بگویید این نشانه قبل از این و در زمان محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، رخ داده است؛ با فرموده خداوند تعالی به شما پاسخ می‌دهیم: {وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِيهِمْ} صدق الله العظيم [الأنفال:۳۳]. پس چه کسی است که در انتظار و مراقب است؟ اگر بدانید، او إمام مهديّ ناصرمحمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- امام ناصر محمد اليماني است که از شما دعوت می‌کند تا در کلیه موارد اختلاف؛ به پذیرش حکمیت بر اساس آیات محکم قرآن عظیم سر فرود آرید و اگر چیزی را در آن نیافتید به سنت محمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم رجوع کنید و ما هم‌چنان شما را به سوی آیات محکم قرآن فرا می‌خوانیم و شما از آن روگردان هستید.

ای علمای امت اسلام؛ بیایید تا به شما یاد دهیم چگونه بدانید من امام مهدی حق پروردگارتان هستم. اگریکی ازشما از من سؤال کند:" ناصر محمد یمانی از کجا دانستی تو دوازدهمین امام از آل بیت مطهری؟" در پاسخ به حق می‌گویم:

[ خداوند مرا با یازده امام و محمد رسول الله دراتاق بزرگی گرد آورد که در وسط آن ستونی بود. من در وسط حلقه ده مرد بودم و به آنان گفتم امام علی بن ابی طالب را به من نشان دهید. یکی از آنها گامی به عقب و گامی به کنار برداشت و حلقه را برایم باز نمود و گفت: این امام علی بن ابی طالب است. او خارج از آن حلقه بود من به سوی ایشان رفته و دستشان را با دو دست خود گرفتم و گفتم مرا به نزد محمد رسول الله صلی الله علیه و آل و سلم ببرید. او مرا به کنار ستونی که دروسط اتاق بود برد که محمد رسول الله درکنار آن نشسته بود. من به زانو افتاده و صورتم را در گریبان ایشان قرارداده و ایشان که صلوات و سلام بر او و آل او باد را بوسیدم و او بود که به حق درباره من فتوا داد]


این رؤیا که از جانب پروردگار آمده بود مرا به حق قانع می‌کند نه شما را . پس بیایید تا به شما خبر دهم در این رؤیا حجت خداوند بر شما کدام است. حجت خداوند بر شما فتوای محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:
[وما جادلك أحدٌ من القرآن إلا غلبتَه]
[ کسی نیست که از قرآن با تو جدال کند مگر بر او چیره گردی].


ای علمای امت؛ حجت خداوند بر شما این است که اگر ازآیات محکم قرآن با من مجادله کنید و من بر شما چیره شوم؛ این اقامه حجت خداوند درمقابل شماست و اگر شما به حق از آیات محکم قرآن عظیم برمن غلبه کنید؛ این حجت خداوند برای شما دربرابر ناصر محمد یمانی است و برایتان روشن می‌شود که او دروغ‌گوست و افترا می‌زند و امام مهدی حق پروردگارتان نیست.


ای علمای امت اسلام؛ به شما هشدار می‌دهم که اگربا تعدادی از آیات محکم که نیاز به تأویل نداشته و از آیات ام الکتابند برایتان حجت بیاورم ولی شما آنها را پشت سرتان بیندازید و از آیاتی پیروی کنید که خداوند‌ آنها را از آیات ام الکتاب قرار نداده و هم‌چنان نیاز به تأویل دارند؛ از کسانی خواهید بود که قلبشان از حق منحرف شده و از آن تنگ است و جایگاه آنها جهنم است که بسیار بد سرانجامی است.


ای علمای امت اسلام؛ کسی که بگوید تأویل قرآن را جز خداوند نمی‌داند؛ نسبت به آنچه که بر مُحمد -صلى الله عليه وآله وسلم- نازل شده کافر گردیده است و به ناحق به خداوند افترا زده و جایگاه او جهنم است که بسیار بد سرانجامی است.. شاید یکی از کسانی که از حق اکراه دارند؛ بخواهد سخنم را قطع کرده و بگوید:"ناصر محمد یمانی؛ مگر خداوند به ما فتوا نداده که تأویل قرآن را جز خداوند نمی‌داند؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ} صدق الله العظيم [آل عمران:۷]"

سپس کسانی که در قرآن تدبر نمی‌کنند؛ تصور می‌نمایند که این عالم از قرآن تأویلی آورده که ثابت می‌کند تأویل قرآن را جز خداوند کسی نمی‌داند. امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ آنان می‌گوید: برای خداوند به حق و یقین شهادت می‌ٔ‌دهم که تأویل آیات متشابه قرآن عظیم را جز خداوند کسی نمی‌داند و خداوند مرا نفرستاده تا با آیات متشابه قرآن با شما مجادله نمایم؛ بلکه به من فرمان داده است تا با آیات محکم و ام الکتاب برای شما دلیل بیاورم. اینها آیاتی هستند که خداوند آنها را به روشنی آورده و نیاز به تأویل ندارند چرا که آیات ام الکتابند. اما آیات متشابهی که همچنان احتیاج دارند تأویل شوند؛ نه حجت ما بر شما هستند و نه حجت شما برما؛ و اگر آیات محکم کتاب را رها کرده و از ظاهر متشابه پیروی کنید که تأویل آنها را جز خداوند کسی نمی‌داند؛ بدانید که خداوند با آیات محکم قرآن عظیم درمقابل شما حجت آورده است و کسی که قلبش از حق آمده در آیات محکم کتاب منحرف و تنگ است و از ظاهر متشابه پیروی می‌کند؛ خداوند او را از راه راست به گمراهی می برد. خداوند تعالی می‌فرماید:

{ هُوَ الَّذِي أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ ‎﴿٧﴾‏} صدق الله العظيم [آل عمران].
آیا نمی‌بینید کسانی که گفتند تأویل کل قرآن را جز خداوند نمی‌داند، به پروردگار به دورغ افترا زده و گمراه شده و راه درست را گم کرده‌اند؟ چرا که خداوند ابداً چنین چیزی نگفته است. بلکه فرموده خداوند درباره کسانی است که قلب‌شان از آیات محکم و بینه‌ای که ام الکتابند منحرف شده و آنها را پشت سر می‌اندازند و از آیات متشابهی پیروی می‌کنند که هم‌چنان نیاز به تأویل داشته و به دنبال تأویل آن هستند در حالی که تأویل آیات متشابه را جز خداوند نمی‌داند و راسخین در علم می‌گویند ما به آنها ایمان داریم و از آیات محکم واضح و بینه پیروی می‌کنند. اما درباره آیات متشابه می‌دانند که مطلوب است تنها به آنها ایمان داشته باشند و اگر خداوند بیان آنها را به ایشان نیاموخت؛ علم آن را به خداوند وامی‌گذارند؛ و تنها خردمندان شما این را درک می‌کنند؛ آیا اندیشه نمی‌کنید؟ چگونه سخن کسانی -مانند آنکه نام خود را علم الجهاد گذاشته است- را تصدیق می‌کنید که می‌خواهند شما را از راه درست بازدارند ؟ او که با آیاتی با من مجادله می‌کند که نیاز به تأویل دارند؛ در حالی که من با آیاتی با او مجادله می‌کنم که آیات محکم کتابند ولی او آنها را چنان پشت سر می‌اندازد که گویا آنها را نمی‌شنود.پس به او بشارت می‌دهم که عذاب بزرگ در انتظار اوست. آیا به آیات محکم کتاب اعتراض می‌کند؟ خیر؛ نمی‌تواند چرا که از شدت وضوح این آیات غیرقابل انکارند؛ اما او آنها را چنان پشت سر می‌اندازد گویا چیزی از آنها نشنیده است و آیات متشابهی از قرآن را برایتان می‌آورد که هم‌چنان نیازمند تأویل هستند. من انکار نمی‌کنم که تأویل آنها را من هم نمی‌دانم، بلکه پروردگارم که تأویل متشابه را می‌داند به من آموخته است. ولی می‌دانم آیات متشابه حجت خداوند بر شما نیستند؛ بلکه حجت خداوند بر شما در ذکر حکیم آیات ام الکتاب و محکم آن است؛ آیا نمی‌اندیشید؟

ای حق‌جویان؛ شما کسی را که درباره علم هدایت با من محاجه می‌کند دیدید؛ کسی که خود را الطرید می‌نامد و همان علم الجهاد و همان المستشار و الشاهد و ... است که با اسامی متعدد به پایگاه ما می‌آید. هربار که به حق او را ساکت می‌کنم؛ می‌رود و با نامی دیگر بازمی‌گردد و این کار را با هر حیله و وسیله‌ای تکرار می‌کند تا اگر بتواند شما را بعد از ایمانتان به کفر بازگرداند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{‏وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىٰ يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا وَمَن يَرْتَدِدْ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُولَـٰئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأُولَـٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ} صدق الله العظيم [البقرة:۲۱۷].
خداوند شما را از پیروی از اینان برحذر داشته است.تصدیق فرموده خداوند تعالی: :
{ا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تُطِيعُوا فَرِيقًا مِّنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ يَرُدُّوكُم بَعْدَ إِيمَانِكُمْ كَافِرِينَ ‎﴿١٠٠﴾‏} صدق الله العظيم [آل عمران]
و بنابراين ، خدا را به شهادت می‌گیرم و تمام علمای امت را به پذیرش حکمیت بر اساس آیات ام الکتاب فرا می‌خوانم و برای آنها بیان نمی‌آورم .چطور ممکن است چنین باشد چون اینها آیات محکم و واضح و بینه‌ای هستند که عالم و جاهل شما آنها را می‌فهمند و تنها کسانی از آنها رومی‌گردانند و از متشابه پیروی می‌کنند، که قلب‌شان منحرف و از پذیرش آیات محکم که حجت خداوند بر شماست؛ تنگ است . اگر تعقل کنید....

چون من امام مهدی حق پروردگار عالمیان هستم،پس تمام بندگان خداوند در تمام ملکوت از انس و جن را دعوت می‌کنم تا به سوی خداوند انابه کنند و از رحمت او مأیوس نشوند تا خداوند قلبشان را هدایت نماید؛ قلب‌هایی که خداوند تسلط بر آن را به آنان عطا ننموده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ ‎﴿٢٤﴾} صدق الله العظيم [الأنفال]


اگر راست می‌گویید؛ چه کسی وجود دارد که بر قلب خود تسلط داشته باشد؟ آیا تصور می‌کنید می‌توانید آنچه که می‌خواهید دوست داشته باشید و از آنچه که می‌خواهید اکراه؟ آیا تعقل نمی‌کنید؟ پس ای مردم؛ تسلط بر قلب به دست پروردگار است؛ آیا پروا نمی‌کنید؟ کسانی که از علم هدایت آگاه نیستند گمان می‌کردند اگر خداوند آیه‌ای برای نبی خود نازل کند، به آن ایمان می‌آورند. بلکه با نهایت اصرارقسم خوردند که اگرخداوند نشانه‌ای برای او بفرستد؛ ایمان می‌آورند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِن جَاءَتْهُمْ آيَةٌ لَّيُؤْمِنُنَّ بِهَا قُلْ إِنَّمَا الْآيَاتُ عِندَ اللَّهِ وَمَا يُشْعِرُكُمْ أَنَّهَا إِذَا جَاءَتْ لَا يُؤْمِنُونَ ‎﴿١٠٩﴾‏ وَنُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَأَبْصَارَهُمْ كَمَا لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَنَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ‎﴿١١٠﴾وَلَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةَ وَكَلَّمَهُمُ الْمَوْتَىٰ وَحَشَرْنَا عَلَيْهِمْ كُلَّ شَيْءٍ قُبُلًا مَّا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُونَ ‎﴿١١١﴾‏‏} صدق الله العظيم [الأنعام].

لذا ای مردم؛ درخواست برای فرستادن آیات فایده‌ای نخواهد داشت؛ علتش هم عقیده باطل شماست؛ زيرا فكر مي كنيد كه فقط مانده است كه آيتي فرستاده شود ( هيچ كمبودي نداريد جز فرستادن آيه ) و سپس ایمان بیاورید و فراموش کردید که قلب‌های شما به دست خداوند است ولی اکثرتان خود را به جهالت می‌زنید.
و ای قوم؛ به درگاه پروردگارتان انابه کنید؛ اوست که قلب‌های شما را هدایت می‌کند تا حق را حق ببینید و پیروی از آن را روزیتان می‌کند و باطل را باطل ببینید و قلب‌تان را از باطل منصرف می‌کند و ایمان را محبوب شما گردانده و قلب‌تان را با آن زینت می‌دهد و باعث می‌شود از کفر و فسق و عصیان اکراه داشته باشید؛ آیا پروا نمی‌کنید؟به خداوند علی العظیم ؛ خداوند البر و الرحیم قسم که اگر از کبر خود دست بردارید و به نفس خود رجوع نمایید و بگویید: از کجا می‌دانیم؟ ممکن است امام ناصر محمد یمانی به حق از جانب پروردگار عالمیان آمده باشد و ما از حق رو بگردانیم...پس تسلیم شده و رو به درگاه پروردگارتان کرده و یکی‌از شما می‌گوید:

[ خدایا من بنده توام و برسر عهد خود با توام که چیزی را با تو شریک نگیرم و شهادت می‌دهم تو حقی و شهادت می‌دهم بنده‌ات جز حق نمی‌خواهد؛ خدایا اگراین مرد همان امام مهدی منتطر حقی است که از جانب تو آمده؛ به توالتماس و زاری می‌کنم تا بصیرت به من عطا فرمایی تا بتوانم حق آمده از نزد تو را ببینم؛ و اگر ناصر محمد یمانی امام مهدی حق نیست به بنده‌ات درمقابل اوبرهانی علمی عنایت فرما تا مسلمانان را از گم کردن راه راست -صراط مستقیم- نجات دهم؛ همانا که تو سمیع و علیمی]

سپس بعد از این دعا به پایگاه ما آمده و در برهان و حجت آن تدبر می‌کند؛ اگر برهان حق و قانع کننده و محکم درآن یافت، خداوند او را به سوی حق هدایت می‌کند و اگر ناصر محمد یمانی گمراه باشد؛ خداوند به او برهانی دربرابر ما عطا می‌فرماید.

ای علمای امت وحق‌جویان تحقيق كنيد؛ چه بسا علم الجهاد گریزان از رحمت خداوند آمده و بگويد: " ناصر محمد یمانی؛ خداوند تعالی می‌فرماید: خداوند هریک ازبندگانش را که بخواهد هدایت می‌کند و هریک از بندگان را که بخواهد گمراه می‌کند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَكُوا وَمَا جَعَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ ‎﴿١٠٧﴾‏ وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذَٰلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِم مَّرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ‎﴿١٠٨﴾‏} صدق الله العظيم [الأنعام].

و جاهلان تصور می‌کنند علم الجهاد دربرابر ناصر محمد یمانی حجت اقامه کرده است و به گذشته خود بازگشته و می‌گویند:" این امام مهدی نیست؛ چگونه می‌تواند باشد چون علم الجهاد دربرابرش حجت آورده است؟" ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: آیا شما باور کرده‌اید که خداوند به آنان امر نموده که به او شرک بیاورند؟ خداوند پاک ومنزه است...آیا تعقل نمی‌کنید؟ بلکه خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَوْ شَاء اللّهُ مَا أَشْرَكُواْ} صدق الله العظيم [الأنعام:۱۰۷].
یعنی خداوند با قدرت خود می‌تواند آنان را بدون اینکه انابه کنند به راه راست -صراط مستقیم- هدایت نماید. خداوند از هدایت مردم ؛ تمام مردم عاجز نیست ولی به بندگانش فرمان نداده که شرک بیاورند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{سَيَقُولُ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَكْنَا وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِن شَيْءٍ كَذَٰلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ حَتَّىٰ ذَاقُوا بَأْسَنَا قُلْ هَلْ عِندَكُم مِّنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنَا إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ أَنتُمْ إِلَّا تَخْرُصُونَ ‎﴿١٤٨﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].


به این ترتیب علم الجهاد می‌گوید این خداوند است که آنان را گمراه کرده است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَلَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ ‎﴿٣٩﴾} صدق الله العظيم [الحجر].


و کسانی که نمی‌دانند تصور می‌کنند علم الجهاد حجت بینه‌ای آورده است که خداوند بندگان خود را اغوا می‌کند سُبحانه وتعالى علوَّاً كبيراً!... خیر چنین نیست؛ بلکه هر کس که از حق منحرف شود، خداوند قلبش را منحرف می‌سازد و تصرف خداوند در قلب بندگانش تنها به خاطر ظلمی است که خود آنها مرتکب شده‌اند؛ چرا که خداوند از کبر و عدم رضایتی که در قلب ابلیس نسبت به خلیفه برگزیده خداوند آدم عليه الصلاة والسلام وجود داشت آگاه بود لذا قلبش را منصرف كرد ( بازداشت ) تا در برابر آدم سجده نکند و حجت خداوند به حق دربرابر ابلیس اقامه شد و خداوند به او ظلم نکرد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{ قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْعَالِينَ ‎﴿٧٥﴾‏ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ ‎﴿٧٦﴾‏ قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ ‎﴿٧٧﴾‏ وَإِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتِي إِلَىٰ يَوْمِ الدِّينِ ‎﴿٧٨﴾‏ قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِي إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ ‎﴿٧٩﴾‏ قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ ‎﴿٨٠﴾‏ إِلَىٰ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ‎﴿٨١﴾‏ قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ ‎﴿٨٢﴾‏ إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ ‎﴿٨٣﴾‏قَالَ فَالْحَقُّ وَالْحَقَّ أَقُولُ ‎﴿٨٤﴾‏ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكَ وَمِمَّن تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعِينَ ‎﴿٨٥﴾‏} صدق الله العظيم [ص].
علت بازداشتن قلب ابليس از اجراي امر خداوند برایمان روشن شد چون در قلب ابلیس کبر وجود داشت؛لذا خداوند قلبش را ]از حق] برگرداند تا فرمان خداوند برای سجده را اجرا نکند. به همین ترتیب خداوند قلب تمام کسانی که در زمین به‌ناحق تکبر می‌ورزند را نیز از ایمان آوردن به آیات پروردگارشان منصرف می‌کند و علت آنهم کبر آنان است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{سَأَصْرِفُ عَنْ آيَاتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَإِن يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَّا يُؤْمِنُوا بِهَا وَإِن يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لَا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا وَإِن يَرَوْا سَبِيلَ الْغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ ‎﴿١٤٦﴾‏} صدق الله العظيم [الأعراف].

آیا نمی‌بینید که خداوند نه به ابلیس و نه به دیگرای که قلبشان را منصرف نموده، ظلم نکرده است و عامل آن ظلم ایشان به خودشان و مسخره کردن رسولان پروردگارشان است که "آيا خداوند اين را به پيامبري فرستاده است !" پس ای مردم از خداوند پروا کنید و بدانید که پروردگار به احدی ظلم نمی‌کند . این عین عدل است که :

{وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ مَا أَشْرَكُوا} [الأنعام:۱۰۷]،


یا {وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ مَا فَعَلُوهُ} [الأنعام:۱۳۷]

یعنی خداوند اگر بخواهد با قدرتش آنان را هدایت می‌کند و خداوند از هدایت تمام مردم عاجز نیست ولو اینکه به درگاهش انابه نکنند. خداوند قادر است که قلب آنان را به سوی حق برده و هر نفسی را به هدایتش برساند که خداوند بر هر چیز قادر است. ولی خداوند مقرر داشته که تنها کسانی را هدایت خواهد کرد که به درگاه او انابه نماید و دربرابر حق استکبار نکند. و اما شما دیدید که خداوند با قلب مستکبران چه می‌کند؛ چنان آنها را از حق منحرف می‌نماید که حق را به آنان نشان می‌دهد ولی خداوند قلب آنها را منصرف می‌کند تا ازحق پیروی نکنند و این تنها به علت کبر ناحق آنان است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{سَأَصْرِفُ عَنْ آيَاتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الأَرْضِ بغير الحقّ وَإِن يَرَوْاْ كُلَّ آية لاَّ يُؤْمِنُواْ بِهَا وَإِن يَرَوْاْ سَبِيلَ الرُّشْدِ لاَ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلاً وَإِن يَرَوْاْ سَبِيلَ الْغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلاً} صدق الله العظيم [الأعراف]

ای مؤمنان؛ اگر اعتقاد دارید که خداوند قلب بندگان را بدون اینکه ظلمی کرده باشند منصرف می‌کند اشتباه کرده و گناهکارید؛اگر خدا چنین کند که در حق بندگانش ظلم کرده است؛ از خدا پروا کنید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{ تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ وَمَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْمًا لِّلْعَالَمِينَ ‎﴿١٠٨﴾‏} صدق الله العظيم [آل عمران]

و تصدیق فرموده خداوند تعالی: {وَمَا رَبُّكَ بِظَلامٍ لِلْعَبِيدِ} صدق الله العظيم [فصلت:۴۶].

ممکن است علم الجهاد یا نسیم که همتاي اوست بخواهند بگویند:" چه کسی به تو گفته که ما خداوند را به ظلم کردن توصیف کرده‌ایم؟" خدا آنان را بکشد، چگونه از حق انحراف می‌یابند؟! تأویل آنها این است که خداوند بدون اینکه بندگان ظلمی در نفس خود کرده باشند قلب آنان را منحرف می‌کند و با این تأویل نسبت ظلم به پروردگارشان داد‌ه‌اند؛ آیا فکر نمی‌کنید؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
{ قَالَ قَرِينُهُ رَبَّنَا مَا أَطْغَيْتُهُ وَلَٰكِن كَانَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ ‎﴿٢٧﴾‏ قَالَ لَا تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ وَقَدْ قَدَّمْتُ إِلَيْكُم بِالْوَعِيدِ ‎﴿٢٨﴾‏ مَا يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ وَمَا أَنَا بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ ‎﴿٢٩﴾‏} صدق الله العظيم [ق].

ما آیات محکم و بینه خداوند که فتوای هدایت در آنها آمده از آیات ام الکتاب هستند و نیازی به تأویل ندارند؛ با دقت به آنها درمی‌یابید که ظاهر و باطن آنها واضح و بینه هستند. خداوند به شما خبر داده که هدایت بعد از انابه خواهد آمد و علت منصرف شدن قلب؛ استکبار آن دربرابر حق است. برای مثال خداوند تعالی می‌فرماید:

{قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ‎﴿٥٣﴾‏ وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ‎﴿٥٤﴾‏ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ‎﴿٥٥﴾‏ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ‎﴿٥٦﴾‏ أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ‎﴿٥٧﴾‏ أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ‎﴿٥٨﴾‏ بَلَىٰ قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنتَ مِنَ الْكَافِرِينَ ‎﴿٥٩﴾‏ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ تَرَى الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُم مُّسْوَدَّةٌ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْمُتَكَبِّرِينَ ‎﴿٦٠﴾‏ وَيُنَجِّي اللَّهُ الَّذِينَ اتَّقَوْا بِمَفَازَتِهِمْ لَا يَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ‎﴿٦١﴾‏ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ‎﴿٦٢﴾‏ لَّهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ أُولَٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ‎﴿٦٣﴾‏ قُلْ أَفَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجَاهِلُونَ ‎﴿٦٤﴾}صدق الله العظيم [الزمر].


خداوند به شما آموخته است که ابتدا انابه از سوی بنده و سپس هدایت از جانب خداوند خواهد بود که قلب بنده‌اش را به سوی حقی که خواسته بنده است سوق می‌دهد. اما علت سوق داده شدن قلب به مسیر هدایت این است که بنده به پروردگارش رجوع کرده و درپیشگاه او سر تسلیم فرود آورده است. برای همین به بندگان طعم عذاب نزدیک‌تر را - قبل عذاب بزرگ‌تر-می‌چشاند باشد که به سوی او بازگردند. یعنی به درگاه خداوند انابه نمایند و دربرابرش تسلیم شوند و تضرع کند تا ایشان را به راه درست هدایت نماید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{وَلَنُذِيقَنَّهُم مِّنَ الْعَذَابِ الْأَدْنَىٰ دُونَ الْعَذَابِ الْأَكْبَرِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ‎﴿٢١﴾} صدق الله العظيم [السجدة].
یعنی شاید بازگردند و در پیشگاه پروردگارشان تضرع نماید و در برابر او تسلیم گردند تا قلبشان به سوی او هدایت گردد. و اگر چنین نکنند؛ عذاب نزدیک‌تر نیز به کارشان نیامده و هدایت نخواهند شد و به هیچ وجه هدایت نمی‌شوند چرا که به پروردگار خود رجوع نکرده‌اند و می‌گویند این حوادث؛ بلایای طبیعی‌اند تا اینکه عذاب بزرگ خداوند فرا رسد ومإیوس و ناامید از رحمت پروردگار، گرفتار آتش جهنم گردند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَلَقَدْ أَخَذْنَاهُم بِالْعَذَابِ فَمَا اسْتَكَانُوا لِرَبِّهِمْ وَمَا يَتَضَرَّعُونَ ‎﴿٧٦﴾‏ حَتَّىٰ إِذَا فَتَحْنَا عَلَيْهِم بَابًا ذَا عَذَابٍ شَدِيدٍ إِذَا هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ ‎﴿٧٧﴾‏} صدق الله العظيم [المؤمنون]


ای علم الجهاد گریزان از رحمت خداوند؛ من عضویت تو را آزاد می‌کنم تا امر تو برای مردم آشکار شود وبا برتری علمی که خداوند به من عنایت فرموده؛ اطلاعات بیشتر و بیشتر و بیشتری درباره علم هدایت به ایشان بیاموزم و مکر تو به خودت باز می‌گردد. من نمی‌دانم خدا با تو چه می‌کند و تو می‌دانی که من یقین دارم تو از اولیای شیطان رجیمی و خداوند از بلندای عرش عظیمش شاهد است که ظلمی به تو نکرده‌ام و تو از شیاطین بشر یهودی هستی. مسدود کردن عضویت تو به علت ناتوانی و عجز من نبود؛ به پروردگار عالمیان قسم که چنین نیست، من می‌ترسم که در بین انصار کسی به حرف شما گوش داده و از راه درست منحرف شود. اما عضویت تو را را آزاد خواهم کرد تا قلب‌های ایشان آزموده شود و با علم الشیطان الرجیم با آیات محکم و بینه قرآن عظیم مجادله خواهم کرد؛ پس اگر دیدید علم الجهاد آنها را انکار نکرد و به سراغ آیات دیگری رفت که همچنان نیازمند تأویل هستند تا با کمک آنها دربرابر آیات محکم حجت بیاورد؛ درمی‌یابید که قلب او از حق منحرف و تنگ است. اما علت فرار و کناره گرفتن او از پایگاه این است که من او را ترساندم که خداوند او را به خوک مسخ می‌کنید . ای گریزان از رحمت خداوند ، امر با خداوند است و اگر بخواهی به گفتگو با ما ادامه دهی؛ عضویت تو و نسیم و دیگرانی که مانند شما هستند را آزاد می‌کنم تا ماهیت شما برای مردم اشکار شود و بدانند از کسانی هستید که خداوند درباره ایشان فرموده است:

{وَمِنَ النَّاسِ مَن يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللَّهَ عَلَىٰ مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ ‎﴿٢٠٤﴾‏} صدق الله العظيم [البقرة].
الإمام المهدي ناصر محمد اليماني

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=51387

Admin
17-08-2015, 09:56 PM
- 16 -
الإمام ناصر محمد اليماني
06 - 02 - 1430 هـ
02 - 02 - 2009 مـ
۱۴-بهمن - ۱۳۸۷ ه.ش.
11:49 مساءً
ــــــــــــــــــــ

برای خداوند شهادت می‌دهم که من از اولیای خداوند و رسول او هستم و با دشمنان آنها دشمنی و با دوستان آنها دوستی می‌کنم.

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمُرسلين والتابعين للحقّ إلى يوم الدين، وبعد..
خداوند تعالی می‌فرماید:
{الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّكَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِكُمْ إِذْ أَنشَأَكُمْ مِنَ الأَرْضِ وَإِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ فَلا تُزَكُّوا أَنفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى (۳۲)} صدق الله العظيم [النجم].
خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَإِذَا دَخَلْتُمْ بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَى أَنفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً} صدق الله العظيم [النور:۶۱].


نسیم، کلمه‌ای متشابه در این فرموده خداوند تعالی تو را به اشتباه انداخته‌است:
{فَلا تُزَكُّوا أَنفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى} صدق الله العظيم [النجم:۳۲]،
و می‌گویی مقصود خود شخص است و فرد نباید بگوید من از خدا می‌ترسم و نگوید از اولیای خداوند است و نگوید از حزب خداوند است و نگوید طرف حق است و در زمان انبیا، اگر به حق نبی یا رسول است، نگوید نبی و یا رسول است و مهدی منتظر نیز اگر به حق از نزد پروردگاربرانگیخته شده باشد، نگوید مهدی منتظر است! برحسب همین فتوایی که داده‌ای خودت با فتوای خودت مخالفت کرده و خود را تزکیه کرده و گفته‌ای‌: «إني أخاف الله» و نفس خود را تزکیه کردی و بر خلاف فتوای باطل خود عمل نمودی! جالب اینجاست که به حق با فتوای باطل خودت مخالفت کرده‌ای و گفتی: «إني أخاف الله» وبا گفتن اینکه از خدا می‌ترسی، خود را تزکیه کرده‌ای. . من شهادت تو درباره خودت را انکار نمی‌کنم ولی خداوند به من امر نموده است تا بدون آگاهی و بدون هدایت و کتابی روشنگر تو را تزکیه نکرده و پیرو تو نشوم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَلا تُزَكُّوا أَنفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى} صدق الله العظيم [النجم:۳۲].
یعنی خداوند بیش از تو از حال بنده‌اش آگاه است؛ یا اینکه تو نمی‌دانی «تزکیه» چیست؟ نسیم، تزکیه شهادت دادن است، یعنی نسیم، مردی صالح است و تا زمانی که از ما دعوت می‌کند تابع او باشیم، از او پیروی می‌کنیم . من تو را تزکیه نمی‌کنم و نمی‌گویم تو امکان ندارد به خداوند افترا و دروغ نسبت دهی؛ خداوند به حال تو آگاه‌تر است. خداوند به من فرمان نمی‌دهد که چون تو را از متقیان می‌بینم پس باید تو را تصدیق کرده و از تو پیروی کنم.بلکه چیزی را به تو می‌گویم که خداوند به من فرمان داده است:
{قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم [البقرة:۱۱۱].


و هم‌چنین فرموده خداوند تعالی:


{قُلْ هَلْ عِنْدَكُمْ مِنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنَا إنْ تَتَّبِعُونَ إلَّا الظَّنَّ وَإِنْ أَنْتُمْ إلَّا تَخْرُصُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۱۴۸].
و متشابه تو را به اشتباه انداخته‌است
{فَلا تُزَكُّوا أَنفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى} صدق الله العظيم [النجم:۳۲]
و این سخن تو را به اشتباه انداخته است که: {أَنفُسَكُمْ}، آیا نمی‌دانی مقصود یک‌دیگر است و مقصود خودتان نیست؟ و این بدان جهت است که برخی مردم با سخنان خود دراین دنیا تو را به تعجب وامی‌دارند در حالی که از سرسخت‌ترین دشمنان هستند؛ پس تا برهان و علمی از جانب خداوند رحمن نیاورد؛ از او پیروی نکنید.


و اما فرموده خداوند تعالی: {فَإِذَا دَخَلْتُمْ بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَى أَنفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً} صدق الله العظيم [النور:۶۱]،


یعنی وقتی وارد خانه‌ای شدید به اهل خانه که از خود شما هستند؛ سلام کنید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنْفُسِكُمْ} صدق الله العظيم [التوبة:۱۲۸].


«انفسکم» یعنی «از خودتان»؛ یکی از جنس خودتان. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا (۶۴) فَلاَ وَرَبِّكَ لاَ يُؤْمِنُونَ حَتَّىَ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لاَ يَجِدُواْ فِي أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُواْ تَسْلِيمًا (۶۵) وَلَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَيْهِمْ أَنِ اقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ أَوِ اخْرُجُواْ مِن دِيَارِكُم مَّا فَعَلُوهُ إِلاَّ قَلِيلٌ مِّنْهُمْ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُواْ مَا يُوعَظُونَ بِهِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِيتًا (۶۶) وَإِذاً لَّآتَيْنَاهُم مِّن لَّدُنَّـا أَجْراً عَظِيمًا (۶۷) وَلَهَدَيْنَاهُمْ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا (۶۸)} صدق الله العظيم [النساء]
و اگر درمورد این بیان خداوند تعالی سؤال کنی:
{وَلَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَيْهِمْ أَنِ اقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ} صدق الله العظيم [النساء:۶۶].
آیا تصور می‌کنی خداوند فرمان داده تا خودشان را بکشند یا یکدیگر را؟ یعنی یک یهودی مؤمن اگر واقعاً مؤمن باشد و با رسول الله حرکت کرده برای جهاد بیرون رفته و با یهودیان بجنگد و قلب و جسمش صادق باشد؛ خداوند اجر عظیمی به او عطا نموده و به راه راست -صراط مستقیم- هدایتش خواهد کرد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَيْهِمْ أَنِ اقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ أَوِ اخْرُجُواْ مِن دِيَارِكُم مَّا فَعَلُوهُ إِلاَّ قَلِيلٌ مِّنْهُمْ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُواْ مَا يُوعَظُونَ بِهِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِيتًا (۶۶) وَإِذاً لَّآتَيْنَاهُم مِّن لَّدُنَّـا أَجْراً عَظِيمًا (۶۷) وَلَهَدَيْنَاهُمْ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا (۶۸)} صدق الله العظيم [النساء].
نه خداوند نه رسولش به احدی فرمان نمی‌دهد که خودش را بکشد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا (۲۹) وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ عُدْوَانًا وَظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلِيهِ نَارًا وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيراً (۳۰)}
صدق الله العظيم [النساء].
حال بیان حق فرموده خداوند تعالی:
{فَلا تُزَكُّوا أَنفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى} صدق الله العظيم [النجم:۳۲] .
این متشابه است و کسانی که نمی‌دانند گمان کرده‌اند مقصود خود شخص است ولی منظور یکدیگر است و می‌گوید پیروی از فرد بر اساس علم اوست نه اینکه امامت را تزکیه کنی و چون او را متقی می‌دانی پیرو او شوی. خیر بلکه باید به علم او توجه کرد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَـٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا (۳۶)} صدق الله العظيم [الإسراء].
و اما درمورد مباهله؛ مسیحیان نجران از آن سرباز زدند؛ چون می‌ترسیدند محمد رسول الله: رسول حق پروردگارشان باشد؛ و زیبا این است که تو از خداوند می‌ترسی؛ یعنی امید است خداوند تو را به راه راست هدایت کند. وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين
و اما درمورد «تواطؤ» ؛ این یعنی «توافق» و ملازمت؛ یعنی اسم محمد موافق نام «ناصر محمد» است و موضع توافق در نام من؛ نام پدرم است تا اسم خبر از کارم داشته باشد. البته خداوند نام را حجت قرار نداده است و حتی اگر نام من «ناصر محمد» را در نص قرآن نازل کرده باشد و من آن را حجت قرار نمی‌دهم ؛ چون از خود همین قرآن برایم حجت آورده و می‌گویید:
«{وَمُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتِي مِن بَعْدِي اسمه أَحْمَدُ} صدق الله العظيم [الصف:۶]،
و سپس رسول خداوند با نام محمد آمد؛ پس ناصر محمد یمانی حتی اگر نامت در قرآن ذکر شده باشد؛ حجت تو در برابر ما نام نیست، بلکه علم توست». پس من می‌گویم: با اینکه محمد رسول الله همان أحمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم-است و ایشان در کتاب دارای دو نام هستند؛ اما شما راست می‌گویید. این هم بدان جهت است که مسیحیان و مسلمانان و یهود بدانند که حجت خداوند در اسم نیست بلکه بر اساس علم است.


وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
الإمام المهديّ المنتظر ناصر محمد اليماني.
ــــــــــــــــــ

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=51389

Admin
17-08-2015, 10:07 PM
- 17 -
الإمام ناصر محمد اليماني
07 - 02 - 1430 هـ
03 - 02 - 2009 مـ
۱۵-بهمن- ۱۳۸۷ ه.ش.
01:44 صباحاً
ـــــــــــــــ

بهترین چیزی که در پاسخ خود آورده‌ای فرموده خداوند تعالی است که: {وَلَا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ} صدق الله العظيم..

بهترین چیزی که در پاسخ خود آورده‌ای فرموده خداوند تعالی است که:


{وَلَا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ} صدق الله العظيم [الحجرات:۱۱]،
یعنی از یک‌دیگرعیب‌جویی مکنید.آیا مقصود خداوند تعالی ازاین فرموده را درک نمودی:
{فَلا تُزَكُّوا أَنفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى} صدق الله العظيم [النجم:۳۲]؟
و همین‌طور مقصود خداوند از این فرمایش:
{فَإِذَا دَخَلْتُمْ بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَى أَنفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً} صدق الله العظيم [النور:۶۱].
یعنی به یک‌دیگر سلام کنید و همین‌طور فرموده خداوند تعالی:
{لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنْفُسِكُمْ} صدق الله العظيم [التوبة:۱۲۸].
یعنی از جنس خودتان . خداوند تو را هدایت کند نسیم.
ای" رجل من أقصى المدينة يسعى"( نام یکی انصار) به تو توصیه می‌کنم با نسیم به نیکی رفتار کنی. به او ارفاق کرده و در برابر وی صبور باش؛ او خیلی بیشتر از"الطرید" به مسیر هدایت نزدیک است؛ باشد که خداوند او را به راه درست هدایت نماید.
برادر نسیم؛ سلام خداوند و رحمت و برکات او بر تو باد. به میز گفتگو خوش‌امدی که میهمان مایی و برایت احترام قائلیم و از تو تقدیر می‌کنیم. باشد که خداوند تو را از انصار قرار دهد که او بر هر چیز قادر است.
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخوك في دين الله الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.



اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=51390

Admin
17-08-2015, 10:13 PM
- 18 -
الإمام ناصر محمد اليماني
06 - 02 - 1430 هـ
02 - 02 - 2009 مـ
۱۴- بهمن- ۱۳۸۷ ه.ش.
08:12 مساءً
ـــــــــــــــــ

دستور به تمام اعضای اداری....

بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين، وبعد..
به تمام اعضای مجلس اداری امر می‌کنم بیانات الطرید و همتای او نسیم را حذف نکند؛ هرچقدرهم که حاوی کفر و مکر باشند و امام دوازدهم از آل بیت مطهر مهدی منتظر با بیان حق ذکر پاسخ آنها را برای تمام بشریت خواهد داد و هرکس که بخواهد از امام مهدی حق تبعیت می‌کند و هرکس بخواهد از خلاف آن پیروی می‌کند تا گفتگو میان ما پایان یابد و اگر نتوانستیم یک‌دیگر را قانع کنیم؛ آنان را به مباهله فرا خواهم خواند. من خود و انصارم را دعوت کرده و آنها نیز انصارشان را دعوت خواهند کرد و سپس با التماس از خداوند می‌خواهیم که ظالمان را لعنت کند و آن‌گاه خداوند میان ما به حق حکم خواهد کرد که او اسرع الحاسبین است.
عضویت آنها را آزاد کرده و دستور دادم مانع حضور آنها در پایگاه نشوند و پاسخ‌های آنها -هرقدرهم بر خلاف حق باشد- حذف نشود . به این ترتیب برای حق‌جویان روشن می‌شود که کدام حق و کدام باطلیم؛ به شرط اینکه تمام بیانات‌شان را در بخشی قرار دهند که مختص علما وجریان‌های دینی است و انها را در تمام بخش‌های سایت پراکنده نکنند. نام بخش مخصوص این گفت‌وگو را می‌توانید در صفحه اصلی پایگاه پیدا کنید ؛ تمام.
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني.




اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=51391

Admin
18-08-2015, 03:59 AM
- 19 -
الإمام ناصر محمد اليماني
07 - 02 - 1430 هـ
03 - 02 - 2009 مـ
۱۵ - بهمن- ۱۳۸۷ ه.ش.
02:57 صباحاً
ــــــــــــــــــــــ

{ سَيَقُولُ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَكْنَا }..

بسم الله عليه توكلت وعلى الله فليتوكل المؤمنون، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين، وبعد..
علم الجهاد؛ تو را چه می‌شود ای مرد که متوجه حرف نمی‌شوی؟اگر خدا ما را هدایت نکرده بود نه دین را تصدق می‌کردیم و نه نماز می‌خواندیم و اگر خداوند دست ما را نمی‌گرفت و قلب‌مان را به راه راست هدایت نمی‌نمود؛از اختیار و انابه کاری ساخته نبود.
علم الجهاد؛ سزاوار است که به خداوند جز حق نسبت ندهم و حاشا که پروردگار به احدی ظلم کند. به تو آموختیم که هدایت به دست خداوند یکتایی است که شریکی ندارد وهرکس را که انابه کند هدایت می‌نماید و کسی را که با پیشگاه او بازنگشته و انابه نکند؛ هدایت نخواهد کرد. ای مرد از خدا بترس و در موضوع حقی که آشکار است؛ مغالطه نکن! مگر تو می‌خواهی مردم به درگاه پروردگارشان انابه و بازگشت نکنند؟ سخن تو مانند کسانی است که گفتند:
{سَيَقُولُ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَكْنَا وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِن شَيْءٍ كَذَٰلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ حَتَّىٰ ذَاقُوا بَأْسَنَا قُلْ هَلْ عِندَكُم مِّنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنَا إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ أَنتُمْ إِلَّا تَخْرُصُونَ ‎﴿١٤٨﴾‏ } صدق الله العظيم [الأنعام]
اینان می‌گویند اگر این واقعاً حقی باشد که از نزد پروردگار آمده باشد؛ خداوند ما را به سوی آن هدایت می‌نمود و نه ما و نه پدرانمان شرک نمی‌آوردیم و چیزی را تحریم نمی‌کردیم چنان که شما تمام انبیا می‌گویید . نگاه کن خداوند چه پاسخی به آنان می‌دهد:
{كَذَلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ حَتَّى ذَاقُوا بَأْسَنَا قُلْ هَلْ عِنْدَكُمْ مِنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنَا إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَخْرُصُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۱۴۸].
علم الجهاد! چرا خداوند رسولان را برمی‌انگیزد؟ آیا جز برای اقامه‌ی حجت؟ پس کسانی را که انابه کرده و به سوی او بازگردند، هدایت خواهد کرد و کسانی را که طالب هدایت نباشند رها می‌کند تا در طغیان خود سرگردان بمانند؛ یا مگر تو از "قدریون" هستی؟ که مردی زنا می‌کند و می‌گویند اگر خدا نمی‌خواست زنا نمی‌کردم و زنای من جز به مشت خداوند نیست!! از خدا بترس؛ خداوند فرمان اعمال سوء و فحشا را نمی‌دهد و هرکس را که به سوی او بازگردد؛ هدایت می‌نماید. خداوند با برانگیختن رسولان در برابر مردم حجت اقامه نموده است و هرکس از بندگان که طالب و خواهان هدایت باشد؛ به راه راست -صراط مستقیم- هدایت نموده و مستکبران روگردان از حق را رها می‌کند تا در طغیان خود سرگردان بمانند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَيُجَادِلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالْبَاطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَاتَّخَذُوا آيَاتِي وَمَا أُنذِرُوا هُزُوًا ‎﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم [الكهف].
خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ‎﴿٤٨﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
خداوند تعالی می‌فرماید:
{رُّسُلًا مُّبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا ‎﴿١٦٥﴾‏} صدق الله العظيم [النساء].
خداوند تعالی می‌فرماید:
{كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ‎﴿٢١٣﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
{أَلَمْ نَجْعَل لَّهُ عَيْنَيْنِ ﴿۸8﴾ وَلِسَاناً وَشَفَتَيْنِ ﴿۹﴾ وَهَدَيْنَاهُ النَّجْدَيْنِ ﴿۱۰﴾} صدق الله العظيم [البلد].
علم الجهاد! اگر انسانی کافر شود، می‌گویی خداوند برای او کفر را اراده نموده و بر حسب فتوای تو کفر برای او مشیتی الهی است؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنْكُمْ وَلَا يَرْضَى لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ} صدق الله العظيم [الزمر:۷].
علم الجهاد؛ تو فتوا پیرامون هدایت را درک نکرده‌ای؛ پیش از این فتوا داده‌ایم که مؤمن به هیچ‌وجه نمی‌تواند خودش قلبش را هدایت کند؛ حال راه حل برای تمام بندگان خداوند چیست؟ انابه و بازگشت به سوی پروردگار. خداوند این فتوا را برای تمام بندگان خود در کل ملکوت از هر جنسی که باشند؛ مقرر فرموده است و اگر چنین نکنند روز قیامت حتماً خواهند گفت اگر خدا ما را هدایت می‌کرد از متقیان بودیم و حجت خداوند برای بنده‌ای که قلبش را هدایت نفرموده چیست؟ انابه نکردن.
ولی علم الجهاد؛ من از تو می‌خواهم این آیه را به تفصیل برای ناصر محمد یمانی و انصارش توضیح دهی تا ببینیم تأویل تو برای آن چیست؛ با وجود اینکه این آیه واضح است چرا که ازجمله آیات محکم و بینه کتاب به شمار می‌آ‌‌ید. ولی می‌خواهیم علم الجهاد بیانی درباره علم هدایت برای‌مان بیاورد. خدواند تعالی می‌فرماید:
{وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ‎﴿٥٤﴾‏ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ‎﴿٥٥﴾‏ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ‎﴿٥٦﴾‏ أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ‎﴿٥٧﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
برای ما روشن شده که هدایت؛ هدایت الهی است و برای همین است که کسانی که هدایت نشده‌اند می‌گویند:
{لَوْ أَنَّ اللَّـهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ}،
حال حجت خداوند دربرابر بنده‌ای که هدایتش ننموده چیست؟جواب را از ذهن خود و سرخود و با ظن نمی‌آورم که ظن کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند؛ بلکه می‌گویم حجت خداوند رد برابر بنده‌ای که هدایت نشده این است که بنده انابه و بازگشت به سوی پروردگار نداشته است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ‎﴿٥٤﴾‏ } صدق الله العظيم [الزمر]
علم الجهاد؛ اجازه نداری ما آنچه را که در اول آوردیم تکرار می کنیم و تو از آن رو می گردانی و با چیزی دیگر برایم حجت می آوری؛ بلکه باید بیانی بهتر از بیان من برای این آیات بیاوری. اما روگرداندن تو از آنها گویا که چیزی نشنیده‌ای برای تو مجاز نیست؛ اگر راست می‌گویی..
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين. امیدوارم خداوند تو را به راه راست هدایت کند .
برادرتان امام ناصر محمد یمانی



اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=51392

Admin
21-08-2015, 02:33 AM
- 20 -
الإمام ناصر محمد اليماني
07 - 02 - 1430 هـ
03 - 02 - 2009 مـ
۱۵ - بهمن - ۱۳۸۷ ه.ش.
09:55 مساءً
ـــــــــــــــــــ

پاسخ حق پرچم هدایت [علم الهدی] به علم الجهاد....

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمُرسلين وآله الطيبين الطاهرين والتابعين للحقّ إلى يوم الدين، وبعد..
علم الجهاد؛ من امام مهدی حق سزاوار نیست جز حق به خداوند نسبت دهم و از روی ظن فتوا نمی‌دهم که ظن کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند؛ و خدا و تمام ملائکه و تمام بندگان صالح خداوند از جن و انس را به شهادت می‌گیرم که نسبت به افترای ناحق تو به خداوند که عرش الرحمن از شدت غضب از آن می‌لرزد کافرم. گفته‌ای:
درمورد زناکار هم همین‌طور است؛ او زنا نمی‌کند مگر خداوند بخواهد و زنا را برای او نوشته باشد و هیچ مخلوقی قادر به زنا نیست مگر خداوند آن را برایش نوشته باشد و اگر بگویی که می‌تواند؛ یعنی مخلوق می‌تواند از مشیت الهی خارج شده و کاری که خداوند نخواهد را انجام دهد.


سبحان الله! این فتوا گناه بسایر بزرگی است و خشم پروردگار از خشم بنده‌اش نسبت به تو شدیدتر است. آخر چگونه می‌گویی زنا به اراده خداوند است؟ ولی خداوند این فتوا و دروغی را که به او نسبت داد‌ه‌ای رد می‌کند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿۲۷﴾ وَإِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً قَالُوا وَجَدْنَا عَلَيْهَا آبَاءَنَا وَاللَّـهُ أَمَرَنَا بِهَا قُلْ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿۲۸﴾ قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَأَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ ﴿۲۹﴾ فَرِيقًا هَدَىٰ وَفَرِيقًا حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلَالَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِ اللَّـهِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ ﴿۳۰﴾}صدق الله العظيم [الأعراف]
سپس خداوند فتوا می‌دهد که عمل سوء و فحشا و نسبت نا دانسته به خدا دادن؛ فرمان شیطان است نه «الرحمن». تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ وَمَن يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ} صدق الله العظيم [النور:۲۱].

و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ يَا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالًا طَيِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ‎﴿١٦٨﴾‏ إِنَّمَا يَأْمُرُكُم بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ‎﴿١٦٩﴾‏} صدق الله العظيم [البقرة]

و این وحی شیطانی است نه وحی رحمانی و خداوند تعالی می‌فرماید:

{وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ}صدق الله العظيم [الأنعام:۱۲۱].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ‎﴿٢٥٧﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاء مِن دُونِ اللّهِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ} صدق الله العظيم [الأعراف:۳۰].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُم بِالْفَحْشَاءِ وَاللَّهُ يَعِدُكُم مَّغْفِرَةً مِّنْهُ وَفَضْلًا وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ‎﴿٢٦٨﴾‏ } صدق الله العظيم [البقرة].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ يَا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالًا طَيِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ‎﴿١٦٨﴾‏ إِنَّمَا يَأْمُرُكُم بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ‎﴿١٦٩﴾‏} صدق الله العظيم [البقرة]
یا مگر شما نمی‌دانید مشیت خداوند چیست؟ مشیت الهی یعنی آن چه که خداوند سبحان بخواهد؛ پس چگونه ممکن است خداوند برای بندگانش کفر و زنا وارتکاب اعمال سوء را بخواهد؟ سُبحانه وتعالى علواً كبيراً! بلکه اگر بخواهد مرتکب چنین اعمالی نمی‌شوند اما نه بر طبق فتوای تو؛ بلکه حق این است که اگر خداوند بخواهد بنده مرتکب این عمل نمی‌شود نه اینکه خداوند سبحان بخواهد این فعل انجام شود: بلکه اگر خدا بخواهد بنده مرتکب اعمال سوء نمی‌شود و اگر بخواهد می‌تواند تمام مردم را به امتی واحد بدل سازد که در راه راست هستند. اما خداوند نمی‌خواهد بنده مرتکب اعمال بد گردد و آن را دوست ندارد و راضی نیست و اگر بخواهد آنان چنین نکرده و آنها را هدایت می‌کند تا چنین نکنند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ ‎﴿١١٢﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].

ای علم الجهاد پس هدایت کجاست؟ تو اعمال سوء و فحشا را به مشیت الهی نسبت می‌دهی و می‌گویی اگر خدا بخواهد چنین می‌کنند´ سُبحانه وتعالى علواً كبيراً؟ اگر حق را می‌خواهی ما فتوای حق را برایت بیان می‌کنیم؛ همانا که اگر خداوند بخواهد همه مردم را هدایت می‌کند و از این امر عاجز نیست؛ ولی قاعده‌ای برای هدایت مقرر فرموده و بر طبق این قاعده هرکسی که طالب هدایت باشد را هدایت خواهد نمود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَٰكِن يُضِلُّ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ وَلَتُسْأَلُنَّ عَمَّا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ‎﴿٩٣﴾‏} صدق الله العظيم [النحل]؛

یعنی هر بنده‌ای که خواستار هدایت باشد را هدایت می‌نماید. اما کسانی که هدایت را نخواهند؛ رها می‌شوند تا در طغیان خود سرگردان بمانند؛ نمی‌توانی این آیه را که علم الجهاد آورده و از آیات محکم قرآن آورده شده را انکار کنی ولی علم الجهاد آن رابه ناحق تاویل کرد؛ یعنی این فرموده خداوند تعالی:
{وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَٰكِن يُضِلُّ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ وَلَتُسْأَلُنَّ عَمَّا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ‎﴿٩٣﴾‏} صدق الله العظيم [النحل]؛
خداوند در این آیه محکم مشیت ربانی خود را برای شما روشن می‌گرداند که اگر بخواهد از شما امتی واحد می‌سازد؛ ولی مشیت او این است که هر کس که طالب گمراهی باشد، گمراه کرده و هر کس طالب هدایت باشد، هدایت می‌نماید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ} صدق الله العظيم [الشورى:۱۳]
ومعنى فرموده خداوند تعالی:{اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ}این است که هرکس که خواهان حق است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{والَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا} صدق الله العظيم [العنكبوت:۶۹]؛
تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ} صدق الله العظيم [الشورى:۱۳].
تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ إِنَّ اللّهَ يُضِلُّ مَن يَشَاء وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ أَنَابَ} صدق الله العظيم [الرعد:۲۷]؛
یعنی هرکس که از پیروی از راه حق سرباز زند؛ خداوند با آگاهی از اینکه بنده‌اش خواهان هدایت نیست و به درگاه او انابه نخواهد کرد؛ او را گمراه می‌سازد و این‌گونه نیست که خداوند قومی را، پس از آن که آنها را هدایت کرد، گمراه کند؛ مگر آنکه اموری را که باید از آن بپرهیزند، برای آنان بیان نماید تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِلَّ قَوْمًا بَعْدَ إِذْ هَدَاهُمْ حَتَّىٰ يُبَيِّنَ لَهُم مَّا يَتَّقُونَ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ‎﴿١١٥﴾‏} صدق الله العظيم [التوبة].

علم الجهاد؛ خدا را به حق و یقین به شهادت می‌گیرم که هدایت به دست خداوند یکتا و بی‌شریک است. خداوند تعالی می‌فرماید:

{ قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاءَ لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ ‎﴿١٤٩﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]،
در فرموده خداوند تعالی تدبر کن:
{ قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاءَ لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ ‎﴿١٤٩﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]،
حجت خداوند در مقابل بندگانی که هدایت‌شان نکرده و روز قیامت خواهند گفت:" اگر خدا مرا هدایت کرده بود" چیست؟ این حجت بنده دربرابر پروردگارش است که هدایتش نکرده ولی حجت بالغه خداوند در برابر بنده چیست؟ فتوای حق این است که: عدم انابه و بازگشت به سوی پروردگار یکتایی که هدایت مردمان به دست اوست. این حجت بالغه خداوند دربرابربندگانی است که آنها را به راه راست -صراط مستقیم- هدایت نکرده است.

علم الجهاد؛ عقل و منطق می‌گوید اگر خداوند بخواهد بندگان بدون آنکه در حق خود ظلم کرده باشند ؛ قلب ایشان را به انحراف کشانده و بخواهد کافر شوند؛ در این صورت طبق فتوای تو خداوند ظالم خواهد بود جناب علم الجهاد! ولی خداوند نمی‌خواهد بندگانش کافر باشند و ابداُ به چنین چیزی برای آنها راضی نیست. خداوند تعالی می‌فرماید:

{إِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنْكُمْ وَلَا يَرْضَى لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ وَإِنْ تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ} صدق الله العظيم [الزمر:۷].
اگر خداوند می‌خواهد بندگان بدون آنکه ظلمی مرتکب شده باشند، کافر گردند و به همین ترتیب کسانی را هدایت نماید که خود بخواهد بدون اینکه بنده در این امر نقش داشته باشد؛ پس چرا بندگان را به خاطر امری که به دست آنان نیست؛ محاسبه می‌کند؟ سبحان الله! چنین نیست. بلکه خداوند مشیتی برای آنان که خواهان هدایت باشند مقرر می‌دارد که «اختیاری» و ناشی از خواست خود بنده است. اما سؤال این است که آیا بنده‌ای که طالب هدایت است، خود می‌تواند خواسته و آرزوی خود را در عالم واقعیات محقق سازد؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ ‎﴿٢٩﴾‏}صدق الله العظيم [التكوير]

آنچه که اساسی و مهم است؛ تحقق یافتن مشیّت است و اگر خداوند نخواهد این مشیت در عالم واقعیت محقق شود، خواست من به هیچ وجه به کارم نخواهد آمد و مشکل کسانی که نمی‌دانند این است که بیان این آیه را که خداوند به حق نازل فرموده نمی‌فهمند که می‌فرماید:
{إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ‎﴿٢٧﴾‏ لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ ‎﴿٢٨﴾‏ وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ ‎﴿٢٩﴾‏} صدق الله العظيم [التكوير].
چرا این دو مشیّت [خواست]، یعنی مشیّت بنده و مشیّت پروردگار را از هم تشخیص نمی‌دهید؟ به فتوای حقی که در این دو آیه آمده توجه نمایید؛ مشیَّت یکی به دست بنده است و دیگری به دست پروردگار؛ مشیّت( خواست ) بنده بر اساس عقلی است که خداوند به او داده تا فکر کرده و تصمیم بگیرد. اما اگر تصمیمش بر او پوشیده ماند [نتوانست تصمیم درست بگیرد] وبعد از اینکه انديشيد و طرحى افكند و نقشه‌ای ریخت، مرگ بر او باد، چگونه طرحى افكند [اشاره به آیات کریمه: إِنَّهُ فَكَّرَ‌ وَقَدَّرَ‌ ﴿١٨﴾ فَقُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ‌ ﴿١٩﴾ ثُمَّ قُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ‌ ﴿٢٠﴾ المدثر] خداوند بر کفر او می‌افزاید و او را لعنت کرده و به حق، گرفتار عذاب بسیار شدیدی می‌نماید و ولیّ و نصیری جز خداوند برایش پیدا نمی‌شود. ولی اگر بنده تفکر کرد و عقل و منطقش [که خداوند او را با آن مجهز نموده و او را به صورتی که خواسته آفریده] به او پاسخ داد که: «تنها خداوند شایسته عبادت است» ؛ اگر تصمیم گرفت تا بر سر این باور استقامت ورزد باز این [خواسته] تنها یک آرزو وتمایل است و هر چقدر بنده آگاه باشد و بخواهد و هر چقدر ایمان داشته باشد و یقین داشته باشد که خداوند حق است و رسول او حق است و برانگیخته شدن و آتش و جهنم حق است، باز قادر نیست آن را در عالم واقعیات محقق سازد مگر اینکه خداوند بخواهد و قلب او را برای تحقق عملی آن موفق دارد. با وجود اگاهی و یقین، می‌بینید بسیاری از مسلمانان نماز نمی‌خوانند، زکات نمی‌پردازند و اعمال صالح انجام نمی‌دهند؛ آیا آگاهی و دانستنشان به کارشان می‌آید؟ بلکه می‌بینید در مسیر کافران هستند؛ بلکه مصیبتشان بسیار سنگین‌تر از مصیبت کافری است که چیزی نمی‌داند. اگر ندانی مصیبت است و اگر بدانی مصیبت اعظم است. سؤالی که مطرح می‌شود این است که: اینها چرا نمی‌توانند هدایت شده و در راه راست -صراط مستقیم- گام بردارند؟ علت، عدم بازگشت و انابه نکردن به پیشگاه پروردگارشان است جناب علم الجهاد؛ چون آنها نمی‌خواهند به راه راست بروند؛ بلکه می‌گویند: «اگر خداوند می‌خواست ما را به راه راست مستقیم هدایت می‌نمود چون خداوند هر که را بخواهد هدایت می‌نماید» و فهم غلط و تفسیر نادرست از قرآن بر پلیدیشان می‌افزاید و درحالی می‌میرند که کافرند؛ ولو اینکه مسلمان هم باشند؛ اما اسلام خود را در عالم واقعیات به مرحله عمل نرسانده‌اند. فرموده خداوند تعالی را به یادتان می‌آورم که:

{ قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاءَ لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ ‎﴿١٤٩﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]،
این پاسخ کسانی است که می‌گویند اگر خدا می‌خواست نماز می‌خواندم و تقوا پیشه می‌کردم؛ ولی اینکه خداوند نخواست افترا به پروردگار است؛ این بنده است که نخواسته هدایت شود و به درگاه پروردگار بازنگشته و انابه نکرده است تا قلبش را هدایت نماید؛ ولی اگر خدا بخواهد بدون سبب و درخواستی در وجود بنده او را هدایت کند، می‌گوییم: بله همانا که خداوند بر هر کاری قادر است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاءَ لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ ‎﴿١٤٩﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]،
ولی او، کسی را به راه راست هدایت می‌نماید که طالب آن باشد .
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
المُفتي بالحقّ علم الهدى الحقّ؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=51393

Admin
22-08-2015, 07:45 PM
- 21 -
الإمام ناصر محمد اليماني
08 - 02 - 1430هـ
04 - 02 - 2009 مـ
۱۶-بهمن - ۱۳۸۷ ه.ش.
10:06 مساءً
ــــــــــــــــــــ

{ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ﴿٢٧﴾ لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ ﴿٢٨﴾ }
صدق الله العظيــــم ..

بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين، و بعد.
برای کسانی از شما که می‌خواهند راه راست -صراط مستقیم- را در پیش گیرند؛ سزاواراست که جز حق به خداوند نسبت ندهم؛ اما آنچه که شما می‌خواهید اگر پروردگار عالمیان نخواهد،در عالم واقعیات تحقق نمی‌یابد. علم الجهاد ما هنوز از ایات محکم قرآن عظیم درباره فتوای خداوند پیرامون علم هدایت؛ برهان‌ها و دلایل بسیاری داریم. همانا که خداوند مشیت و خواسته اختیاری را به دست بنده سپرده است و تحقق آن مشیت و خواسته در عالم واقعیات به دست پروردگار یگانه‌ای است که شریکی ندارد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَلَوْ تَرَىٰ إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقَالُوا يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ‎﴿٢٧﴾‏} صدق الله العظيم [الأنعام].
حال بنگر پاسخ پروردگارشان به آنان چیست . خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۲۸]
سؤالی که مطرح می‌گردد این است که آیا معقول است کسانی که در آتش هستند، دروغ بگویند و چیزی را بر زبان آوند که در قلبشان نیست؟ می‌گويند كه اگر خداوند آنها را بازگرداند، همان را خواهند کرد که خداوند دوست دارد و مورد رضای اوست؟ خیر نکته این است که آنان معتقدند اگر خداوند ایشان را به دنیا بازگرداند؛ طبق فرمان خداوند اعمال صالح انجام می‌دهند و به اعمال گذشته خود باز نمی‌گردند ولی من خداوند را شاهد مي گيرم که اگر آنان را باز گرداند؛ ایشان نیز به اعمالی باز می‌گردند که از آن نهی شده‌اند و آنان در این عقیده باطل دروغ می‌گویند . سؤالی این است که چرا به اعمالی بازمی‌گردند که از آن نهی شده بودند؟ جواب این است که: علت آن جهالت ایشان نسبت به علم هدایت است . آنها نمی‌دانند اگر خداوند نخواهد نمی‌توانند مشیت و خواسته اختیاری خود را در عالم واقعیات به حقیقت مبدل سازند. پس مشیت و خواسته اختیاری موجب و سببی از سوی انسان است و خداوند برای هرچیزی سببی قرار داده است . حال تصور می‌کنید اگر برای به دست آوردن رزق در زمین به راه افتادید و خواستید به رزقی برسید؛ به صرف اقدام و بدون اینکه خداوند بخواهد به چیزی خواهید رسید؛ از لحظه‌ای که به این فکر افتادید كه رزق خود را در کجا پیدا کنید؛ و به خداوند توکل کردید ، و هرکس به خداوند توکل نماید او برایش کافی است و شما را به راهی هدایت می‌کند که رزق شما در آن است. لذا تا زمانی که قدرت پروردگار برای تحقق مشیت و خواسته در عالم واقعیات وارد عمل نشود؛ أسباب به هیچ کاری نمی‌آیند؛ علم الجهاد تو را چه می‌شود که متوجه منظور نمی‌شوی؟ وبا سخنت درباره مشیت و خواسته تکوینی و ملکوتی وارد راهی سردرگم می‌شوی که امکان نتیجه گیری و خروج از آن نیست! آنچه که خداوند در ملکوتش می‌خواهد به تو چه ربطی دارد؟ ما از علم هدایت صحبت می‌کنیم و فتوا می‌دهیم که باید سببی از جانب ما باشد تا موجب هدایت ما به راه راست از جانب خداوند گردد و این سبب همان مشیت و خواسته اختیاری بنده است. بنده می‌خواهد خداوند هدایت را روزی او فرماید ولی سبب این مشیت و خواسته اختیاری همانند سبب رزق است و اگر خدا به تو روزی ندهد؛ رزق نخواهی داشت.پس مشیت و خواسته ارادی انسان او را به خوراک و غذا نرسانده و کفایت گرسنگی را نمی‌کند [براي او هيچ فايده‌ای ندارد) [اشاره به آیه کریمه لَا يسْمِنُ وَلَا يغْنِي مِنْ جُوعٍ(الغاشية)] مگر خداوند بخواهد آن را در عالم واقعیات برای بنده‌اش محقق سازد. به عقیده اهالی آتش بنگر؛ آنان که مورد تکذیب خداوند قرار گرفتند چون تصور می‌کردند که قادرند آنچه را می‌خواهند در عالم واقعیات محقق سازند و به علت ناآگاهی از اینکه تحقق آن به دست خداوند است؛ حتما به سوی همان که از آن نهی شده‌اند بازمی‌گردند و به خاطر این عقیده باطل دورغ‌گو هستند. آیه واضح و کاملاً روشن است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَلَوْ تَرَىٰ إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقَالُوا يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ‎﴿٢٧﴾‏} صدق الله العظيم [الأنعام].
این آن مشیت و خواسته اختیاری بنده است که از ابتدای گفتگو درباره علم هدایت مد نظر ماست و قسمت مهم‌تری که باقی می‌ماند؛ تحقق این خواسته در عالم واقعیات وتوفیق به انجام عمل صالح است که این به دست مشیت و خواست پروردگاراست، ولی آنها از آن آگاه نیستند و می‌گویند:‌
{أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ} صدق الله العظيم [الأعراف:۵۳].

این عقیده آنان باطل است چون قادر نبوده و نخواهند بود آن را محقق سازند مگر اینکه خداوند بخواهد خواسته آنان رد عالم واقعیات محقق گردد و به خاطرعدم آگاهی ایشان از این امر خداوند تعالی برای‌شان فتوا می‌دهد که:

{وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۲۸]

پس هدایت و ایمان توسط الرحمن به قلب بنده حق‌جو و منیب نازل می‌شود و خداوند به او نشان می‌دهد که پروردگار حق است و جز آن باطل.
علم الجهاد از آیاتی که ناصر محمد یمانی می‌ آورد رومی‌گرداند؛ اما من مانند او نبوده و از آیاتی که می‌آورد رونمی‌گردانم؛ هرگز؛ بلکه تفسیر و تأویلی بهتر از او ارائه می‌نمایم و اسلحه او به دست حق می‌افتد. می‌بینم علم الجهاد با فرموده خداوند تعالی برایمان حجت می‌آورد که :‌

{وَلَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةَ وَكَلَّمَهُمُ الْمَوْتَىٰ وَحَشَرْنَا عَلَيْهِمْ كُلَّ شَيْءٍ قُبُلًا مَّا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُونَ ‎﴿١١١﴾} [الأنعام].


{وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا ‎﴿٣٠﴾} [الإنسان].

و کسی که از بیان حق آگاه نباشد؛ گمان می‌کند علم الجهاد برهان محکم و روشنی از قرآن عظیم آورده است؛ ولی وقتی بیان ناصر محمد یمانی در اين باره آورده شود، برای کسانی که خواهان حق هستند روشن می‌گردد که حق آمده از نزد پروردگارشان چیزی است که در بیان محمد ناصر یمانی آورده شده است. پس ببینید بیان حق درباره اینکه چرا ولو هر معجزه‌ای بیاید؛ ایمان نخواهند آورد چیست:

علت عقیده باطل آنهاست که گمان می‌کنند اگر خداوند با معجزات خود رسولش را یاری نماید، آنان بی شک وتردید ایمان خواهند آورد اما این اعتقادی باطل است و برای همین بعد از فرستادن معجزات؛ خواسته و مشیت آنها را محقق نمی‌سازد چرا که آنان نمی‌دانند خداوند بین آنها و قلب‌شان حائل می‌شود و به خاطر این عقیده باطل ابداً هدایت نمی‌شوند. اعتقاد باطل آنان این است که به محض وقوع معجزات به آنچه که می‌خواهند و وعده داده بودند --یعنی ایمان آوردن- عمل می‌کنند و گمان می‌کنند اگر خداوند نشانه‌های تصیق کننده را همراه رسولانش بفرستد؛ فوراً ایمان خواهند آورد و این عقیده باطل آنها هیچ وقت محقق نخواهد شد و هر نشانه تصدیقی هم که خداوند بفرستد؛ این امر رخ نخواهد داد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِن جَاءَتْهُمْ آيَةٌ لَّيُؤْمِنُنَّ بِهَا قُلْ إِنَّمَا الْآيَاتُ عِندَ اللَّهِ وَمَا يُشْعِرُكُمْ أَنَّهَا إِذَا جَاءَتْ لَا يُؤْمِنُونَ ‎﴿١٠٩﴾‏ وَنُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَأَبْصَارَهُمْ كَمَا لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَنَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ‎﴿١١٠﴾‏ وَلَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةَ وَكَلَّمَهُمُ الْمَوْتَىٰ وَحَشَرْنَا عَلَيْهِمْ كُلَّ شَيْءٍ قُبُلًا مَّا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُونَ ‎﴿١١١﴾‏} صدق الله العظيم [الأنعام].


آیا نمی‌بینید مشیت و خواسته اختیاری بنده در عالم واقعیات محقق نمی‌شود مگر اینکه پروردگار عالمیان بخواهد؟ علم الجهاد قضیه آن طور که تو فکر می‌کنی نیست که خواسته و مشیت اختیاری با قدرت پروردگار سبحان شریک است؛ تو اشتباه می‌کنی. روشن شد که فتوای ناصر محمد یمانی حق است و اگر بنده این اعتقاد را داشته باشد که به وعده خود عمل خواهد کرد و تصدیق و پیروی را به رسیدن معجزات موکول کند تا بعد از آمدن معجزات؛ تصدیق و از حق پیروی نماید؛ خواسته ذاتی بنده به هیچ وجه محقق نخواهد شد و این عقیده باطل است، چون تحقق مشیت به دست خداوند است .علم الجهاد! آن مشیت اختیاری که تواز در دست بنده بودن آن استکبار می‌ورزی و ما دانستیم که ارزشی ندارد مگر این مشیت و خواسته در عالم واقعیات محقق شود . به کسانی بنگر که گفتند اگر خداوند از فضل خود به ما عنایت کند ؛ ما حق را تصدیق کرده و از نیکوکاران خواهیم بود و قاطعانه باور داشتند که اگر خداوند از فضل خود به ایشان چیزی عطا کند ؛ در احسان و نیکوکاری درنگ نخواهد کرد و این عقیده باطل است و به خاطر باور غلطشان به اینکه بی شک وتردید به خواسته‌ شان عمل خواهند کرد -بدون دخالت مشیت الهی- هدایت نشده و خواسته‌ شان محقق نخواهد شد؛ چون نمی‌دانند تحقق خواسته ارادی ایشان تنها به دست پروردگار میسر است و هیچ کاری از آنان برنمی‌آید بجز اینکه اراده کرده و طالب حق باشند و سپس به درگاه پروردگار بازگشته و انابه نمایند تا پروردگار قلب آنان را برای تحقق وعده‌ای که به او داده‌اند- عمل به وعده خود بعد از رسیدن فضل خداوند به ایشان- تثبیت نماید . در غیر این‌صورت فضل خداوند خواهد آمد اما قلب‌شان را منصرف خواهد کرد و به خاطراین عقیده باطل و یقین به خودشان که حتما خواسته خود را تحقق خواهند داد؛ کارشان به خلف وعده می‌کشد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَمِنْهُم مَّنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِن فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ ‎﴿٧٥﴾‏ فَلَمَّا آتَاهُم مِّن فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوا وَّهُم مُّعْرِضُونَ ‎﴿٧٦﴾‏ فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِي قُلُوبِهِمْ إِلَىٰ يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ ‎﴿٧٧﴾} صدق الله العظيم [التوبة]
و این تصدیق فتوای حق ماست که تحقق و عملی شدن خواسته، هر چند هم بنده بخواهد و اراده کند، به دست پروردگار است. من می‌خواهم و تو هم می‌خواهی و خداوند است که آنچه که می‌خواهد انجام می‌دهد و تحقق عملی خواسته و اراده جز به خواست پروردگار عالمیان نیست.
اي جماعت انصار! اختلاف من و علم الجهاد، جدا نکردن این دو مشیت و خواسته یعنی خواستن بنده و خواسته و مشیت پروردگار سبحان است. علم الجهاد تنها به یک خواسته و مشیت اعتقاد دارد و فتوا می‌دهد مشیت اختیاری وفعلی همه به دست پروردگار است و بنده دخالتی در آن ندارد؛ اگر چنین است پس چرا خداوند بندگانش را مورد محاسبه و بازخواست قرار می‌دهد . او کسی را بیش از توانش تکلیف نمی‌کند، پس چطور زمانی که قدرت انتخاب به او نداده ؛ وی را بازخواست کرده و وارد آتش جهنم می‌نماید اي علم الجهاد؟ در این مورد برایت مثالی می‌آوریم جناب علم الجهاد؛ اگر خداوند به تو بگوید علم الجهاد برو و این کوه را بالای سرت بگذار و تو رفتی و نتوانستی آن را بالا ببری ؛ حال اگر خداوند تو را به خاطر این ناتوانی عذاب نماید؛ آیا این عمل پروردگار سبحان را ظلم به خود نخواهی دانست چرا که قدرت اجرای این فرمان را به تو نداده است؟ لذا علت اینکه خداوند بندگانش را در صورت انتخاب بد مورد محاسبه قرار می‌دهد این است که قدرت انتخاب به ایشان داده که یا شاکر باشند و یا کفران کنند و هر کس راهی را برگزیند که رضایت خداوند را در پی داشته باشد؛ خداوند نیز قلب او را به سویی می‌برد که محبوب خدا و مورد رضایت اوست و خداوند اعمال صالح را محبوب آنان می‌گرداند و آن را در قلبشان می‌آراید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُوْلَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ} صدق الله العظيم [الحجرات:۷]
ولی کسانی که کافر شده‌اند، این خداوند نیست که کفر و فسوق و عصیان را زینت قلبشان می‌سازد، چون از کفر و فسق و عصیان بنده راضی نیست ولی به خاطر روگرداندنشان به شیطان اجازه می‌دهد بر آنان مسلط گردد و باطل ولیّ آنان می‌شود. شیطان کفر و فسوق و عصیان را در قلبشان می‌آراید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَهُوَ وَلِيُّهُمُ الْيَوْمَ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ} صدق الله العظيم [النحل:۶۳]
و تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لا يَهْتَدُونَ} صدق الله العظيم [النمل: ۲۴].
و تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۴۳].
علت هم این است که خداوند به خاطر روگرداندن ایشان؛ به شیطان امکان می‌دهد بر آنان تسلط یابد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{‏ اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ أُولَٰئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ ‎﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [المجادلة].
و این یک شیطان واحد نیست؛ بلکه هر کسی که روی‌گرداند خداوند شیطانی رجیم را سراغش فرستاده وقرین او می‌گرداند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَن يَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَٰنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ ‎﴿٣٦﴾‏ وَإِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ ‎﴿٣٧﴾‏ حَتَّىٰ إِذَا جَاءَنَا قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ ‎﴿٣٨﴾‏} صدق الله العظيم [الزخرف].
و تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{‏ قَالَ قَرِينُهُ رَبَّنَا مَا أَطْغَيْتُهُ وَلَٰكِن كَانَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ ‎﴿٢٧﴾‏ قَالَ لَا تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ وَقَدْ قَدَّمْتُ إِلَيْكُم بِالْوَعِيدِ ‎﴿٢٨﴾‏ مَا يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ وَمَا أَنَا بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ ‎﴿٢٩﴾‏ يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَتَقُولُ هَلْ مِن مَّزِيدٍ ‎﴿٣٠﴾‏} صدق الله العظيم [ق].
و حجت بالغه برای خداوند است. از من پیروی نمایید تا با ذکر که بصیرت خداوند برای رسول و پیروان اوست؛ شما را به راه خداوند عزیز و حمید هدایت نمایم.
تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ‎﴿٤٣﴾‏ وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَّكَ وَلِقَوْمِكَ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ ‎﴿٤٤﴾‏} صدق الله العظيم [الزخرف].
الداعي إلى صراط العزيز الحميد بالقرآن المجيد خليفة الله الإمام ناصر مُحمد اليماني.
ــــــــــــــــــــ



اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=51394

Admin
22-08-2015, 08:21 PM
- 22 -
الإمام ناصر محمد اليماني
09 - 02 - 1430 هـ
05 - 02 - 2009 مـ
۱۷- بهمن- ۱۳۸۷ ه.ش.
12:09 صباحاً
ــــــــــــــــــــــ

علم الجهاد از خداوند تقوا کن؛ ای انصار میان ما به حق حکم کنید..

بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين، بعد..

علم الجهاد تو مغلطه کرده و گمراه کننده و نیرنگ‌بازی؛ به خداوند قسم که در فتوای حق من اختلافی نیست؛ همانا که پروردگار هرکس را که خود سبحانش بخواهد هدایت نمی‌کند اگر چنین باشد تمام مردم را هدایت می‌کرد و اگر خدا بخواهد می‌تواند همه مردم را به یک امت بدل کندکه او بر هر چیز تواناست؛ ولی خداوند زمانی بنده‌ای را هدایت می‌کند که خود بنده طالب آن باشد. لذا خواستن هدایت قدرتی است که در اختیار بنده قرار دارد و سپس این خواسته در عالم واقعیات محقق خواهد شد ولی این تحقق تنها در صورتی رخ می‌دهد که خدا بخواهد چرا که خداوند کسی را هدایت می‌کند که خود خواهان هدایت باشد. اما اراده و خواست خداوند؛ اگر خدا بخواهد تمام مردم را هدایت می‌نماید و آنها را یک امت قرار می‌داد ولی بندگانی را وارد مسیر هدایت می‌نماید که خود طالب آن باشند و روی‌گردانان را رها می‌کند و راه تسلط شیطان را بر آنان بازمی‌گذارد تا بر آنان چیره شده و از راه راست بازشان دارد.علم الجهاد؛ غرور و تعصب تو را به گناه نکشاند؛ و انصار را به عنوان شاهد قرار می‌دهیم تا درمورد علم هدایت میان من وتو حکم کنند که آیا از ابتدایی که برایت برهان آوردیم تا زمانی که با برهان‌های بسیار در مقابلت حجت آوردیم- شاید که هدایت شوی- آیا تغییری در فتوای‌مان دادیم؟ اما تو شروع به مغلطه‌کاری کرده‌ای. یک سطر از بیان را نقل می‌کنی امام توضیحاتی که در پی آن است را رها می‌نمایی و این کاری شیطانی است! تو به دنبال حقی یا باطل؟ این که بازی شطرنج نیست! ما به خاطر فتواهایمان در پیشگاه خداوند مسؤولیم و چه کسی ظالم‌تر از کسی است که به خداوند نسبت دروغ می‌دهد؟ من خواست خداوند سبحان را انکار نمی‌کنم و شهادت می‌دهم که اگر خداوند بخواهد؛ تمام مردم ،امتی واحد خواهند شد که به راه راست -صراط مستقیم- می‌روند؛ ولی پروردگار برای هر کاری سببی قرار می‌دهد و اسباب هدایت، انابه بنده به درگاه اوست و بعد از این هدایت پروردگار فرا می‌رسد. آیا این فتوا را که به طور مفصل توضیح دادیم، نفهمیده‌ای؟ تا جائي كه چيزي براي گفتن نداشته باشي و سپس می‌گویی من فتوای خودم را عوض کرده و مثل تو فتوا داده‌ام و گفتم زنا به اراده خداوند و خواست خداست! آیا نمی‌بینی که به خداوند و خلیفه او وبه رسولان انبیای الهی افترا می‌زنی؟ پس خداوند مرا کافی و وکیل من است و حکم را به انصار و سایر بازدید کنندگان می‌سپاریم که آیا من تغییری در فتوایم داده‌ و از تو پیروی کرده‌ام؟ پناه برخدا که من تا روزی که مردم در پیشگاه پروردگار عالمیان قرار می‌گیرند؛ از تو پیروی نخواهم کرد. اگر تو را حق می‌دانستم؛ چرا باید مثل توغرور و تعصب مرا به گناه بکشاند؟ اما علم الجهاد؛من تو را آشکارا گمراه می‌دانم و چقدر تو از حق دوری...! حکم ميان ما علم است نه کلام؛ ای جماعت انصار و ای بازدید کنندگان در بیان ناصر محمد یمانی تدبر کنید و ببینید آیا ناصر محمد یمانی فتوای متناقض داده و آیا آن چنان که علم الجهاد به دروغ به ما نسبت می‌دهد؛ از فتوای خود بازگشته‌ایم؟ ما منتظر حکم شما هستیم تا آن گونه كه خداوند (اختلاف بين دو بيان را ) به شما نشان مي دهد ، اختلاف این دو بیان را که مانند تفاوت ظلمت و نور است اعلام کنید.

وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين.
الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=51395

Admin
23-08-2015, 03:55 AM
- 23 -
الإمام ناصر محمد اليماني
09 - 02 - 1430 هـ
05 - 02 - 2009 مـ
۱۷- بهمن- ۱۳۸۷ ه.ش.
01:18 صباحاً
ـــــــــــــــــــــــ

فتوای من این است که خداوند هرکس را که انابه کند به سوی خود هدایت می‌نماید..



فتوای من این است: خداوند هرکس را که انابه کند به سوی خود هدایت می‌نماید.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{و‏يَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ‏} صدق الله العظيم [الشورى:۱۳].

لذا خداوند هر یک از بندگانش را که خواهان هدایت باشد؛ هدایت می‌نماید و هرکس که می‌خواهد خداوند او را هدایت نماید؛ پس به سوی خداوند انابه کرده و از او بخواهد قبل از رسیدن عذاب؛ قلبش را هدایت نماید نه اینکه عذاب فرود آید و سپس بگوید: اگر خدا مرا هدایت کرده بود از پرهیزگاران بودم! تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ‎﴿٥٤﴾‏ } صدق الله العظيم [الزمر].
علم الجهاد؛ اگر چنین نکنی حتماً همانی راخواهی گفت که خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ‎﴿٥٦﴾‏ أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ‎﴿٥٧﴾‏ أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ‎﴿٥٨﴾‏}صدق الله العظيم [الزمر].


و حکم با خداوند است که او أسرع الحاسبين است.


وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
الإمام ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=51396

Admin
23-08-2015, 04:06 AM
- 24 -
الإمام ناصر محمد اليماني
09 - 02 - 1430 هـ
05 - 02 - 2009 مـ
۱۷-بهمن- ۱۳۸۷ ه.ش.
03:13 صباحاً
ـــــــــــــــــ

به تمامی آنانی که از دعوت کننده به سوی کتاب خداوند و سنت حق رسولش روی‌ می‌گردانند..
بسم الله الرحمن الرحيم،
خداوند تعالی می‌فرماید:
{ إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ‎﴿٩﴾‏ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي شِيَعِ الْأَوَّلِينَ ‎﴿١٠﴾‏ وَمَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ‎﴿١١﴾‏ كَذَٰلِكَ نَسْلُكُهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ ‎﴿١٢﴾‏ لَا يُؤْمِنُونَ بِهِ وَقَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ ‎﴿١٣﴾‏} صدق الله العظيم [الحجر].
{فَلَعَلَّكَ تَارِكٌ بَعْضَ مَا يُوحَىٰ إِلَيْكَ وَضَائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَن يَقُولُوا لَوْلَا أُنزِلَ عَلَيْهِ كَنزٌ أَوْ جَاءَ مَعَهُ مَلَكٌ إِنَّمَا أَنتَ نَذِيرٌ وَاللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ‎﴿١٢﴾‏} صدق الله العظيم [هود].
{ وَجَعَلْنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِذَا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلَىٰ أَدْبَارِهِمْ نُفُورًا ‎﴿٤٦﴾‏ } صدق الله العظيم [الإسراء].
{وَقُل رَّبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّي مِن لَّدُنكَ سُلْطَانًا نَّصِيرًا ‎﴿٨٠﴾‏ وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا ‎﴿٨١﴾‏ وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا ‎﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
{قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَىٰ أَن يَأْتُوا بِمِثْلِ هَٰذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا ‎﴿٨٨﴾‏ وَلَقَدْ صَرَّفْنَا لِلنَّاسِ فِي هَٰذَا الْقُرْآنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ فَأَبَىٰ أَكْثَرُ النَّاسِ إِلَّا كُفُورًا ‎﴿٨٩﴾‏} صدق الله العظيم [الإسراء].
{وَلَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْوَاءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ وَمَن فِيهِنَّ بَلْ أَتَيْنَاهُم بِذِكْرِهِمْ فَهُمْ عَن ذِكْرِهِم مُّعْرِضُونَ ‎﴿٧١﴾‏ أَمْ تَسْأَلُهُمْ خَرْجًا فَخَرَاجُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ ‎﴿٧٢﴾‏} صدق الله العظيم [المؤمنون]
ای مردم؛ همانا که به من فرمان داده شده است تا از کتاب خداوند و سنت حق رسولش پیروی نمایم؛ و اگر سرباز می‌زنید؛ کتابی برای من بیاورید که از کتاب خداوند و سنت حق رسولش هدایت‌گرتر باشد؛ اگر راست می‌گویید... تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{‏ قُلْ فَأْتُوا بِكِتَابٍ مِّنْ عِندِ اللَّهِ هُوَ أَهْدَىٰ مِنْهُمَا أَتَّبِعْهُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ‎﴿٤٩﴾‏} صدق الله العظيم [القصص].
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العلمين..
عبد الله وخليفته؛ الإمام المهدي ناصر مُحمد اليماني.

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=51397

Admin
23-08-2015, 04:14 AM
- 25 -
الإمام ناصر محمد اليماني
01 - 04 - 1430 هـ
28 - 03 - 2009 مـ
۸- فروردین - ۱۳۸۸ ه.ش.
11:32 مساءً
ــــــــــــــــــــ

{ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ } ..

بسم الله الرحمن الرحيم
{اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ} صدق الله العظيم [الشورى:۱۳].
خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِلَّ قَوْمًا بَعْدَ إِذْ هَدَاهُمْ حَتَّىٰ يُبَيِّنَ لَهُم مَّا يَتَّقُونَ} صدق الله العظيم [التوبة:۱۱۵]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ‎﴿٥٣﴾‏ وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ‎﴿٥٤﴾‏ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ‎﴿٥٥﴾‏ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ‎﴿٥٦﴾ أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ‎﴿٥٧﴾‏ أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ‎﴿٥٨﴾‏ بَلَىٰ قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنتَ مِنَ الْكَافِرِينَ ‎﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
پروردگارا تو به حال نسیم عبدالهادی آگاهی و پروردگار غفور و رحیم او هستی؛ اگر او از کسانی است که با آگاهی از حق پروردگارشان ؛ پیرو آن گشته و تسلیم مطلق آن می‌شوند؛ پس او را به راه راست هدایت فرما؛ به راستی که تو سمیع و علیمی و به راستی که تو نسبت به بندگانت خبیر و بصیری؛ خداوندا تو نسبت به بندگانت رحیم‌تر از این بنده‌ات هستی و وعده تو حق است و تو ارحم الراحمینی.


وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=51398

Admin
25-08-2015, 12:33 PM
- 26 -
الإمام ناصر محمد اليماني
05 - 04 - 1430 هـ
01 - 04 - 2009 مـ
۱۲- فروردین - ۱۳۸۸ ه.ش.
04:32 صباحاً
ـــــــــــــــــــ

ما به قضا و قدر چه خیر باشد چه شرّ؛ ایمان داریم؛ آیا درحالی‌که مهدی منتظر هنوز زنده است به او افترا می‌زنی؟

ای علم شیطان رجیم؛ بناحق به ما افترا نزن؛ من مهدی منتظر به قضا و قدر؛ چه خیر باشد چه شرّایمان دارم؛ ولی قضا و قدر تو بر حسب فتوایت چنین است که زنا کرده و مرتکب فحشا و منکر شده و سپس طبق فتوای تو می‌گویی این قضا و قدر بوده است! جدال ما پیرامون این امر است ولی تو به من افترا می‌زنی که منکر قضا و قدر هستم؛ از خدا بترس و پروا کن؛ تو بین قضا و قدر و فحشا و منکر تفاوتی قائل نیستي. من مهدی منتظر در کمین تو هستم و بعد از حضور مهدی منتظر درمیان امت، نمی‌توانی آنان را گمراه کنی؛ من در میانشان هستم ای دشمن خدا. اگر تو اطمینان داشتی که بر حقی؛ حاضر می‌شدی و جرأت می‌نمودیدر پایگاه من و در برابر حق جویان، با ناصر محمد یمانی مباهله کنی ولی تو چنین جرأتی نداشته و نخواهی داشت، می‌دانی چرا؟ چون به حقیقت خود یقین داشته و می‌دانی از شیاطین بشر و از سرسخت‌ترین دشمنان مهدی منتظری. مهدی منتظردرخطاب جز به امثال تو که از شیاطین بشرهستی؛ تندی نمی‌کند. تو بسیار با من گفتگو کردی؛ پس چرا جرأت نمی‌کنی مباهله کنی؟ بلکه از ما می‌خواهی به همان گفتگو بازگردیم؛ در حالی که چندین روز پیاپی درمورد آن گفتگو کرده و به حق بر تو چیره شدیم ولی می‌خواهی دوباره به همان موضوع بازگردیم. تو تنها می‌خواهی وقت مهدی منتظر را تلف کرده و او را از ابلاغ خبر به امت بازداری و فرصت زیادی نمانده است؛ آیا به دعوت مباهله من پاسخ می‌دهی؟ مباهله را در پایگاه ما در برابر حق‌جویانی که در اینترنت حضور دارند می‌گذاریم و منتظر می‌مانیم تا خداوند واحد قهار بین مهدی منتظر ناصر محمد یمانی و علم الجهاد به حق حکم فرماید. اگر ناصر محمد یمانی شیطانی گستاخ بوده و علم الجهاد برحق باشد؛ خواهید دید خداوند با ناصر محمد یمانی چه خواهد کرد و اگر علم الجهاد مردم را از امام مهدی حق پروردگار عالمیان باز دارد؛ خواهید دید که خداوند با علم الجهاد چه خواهد کرد و او را عبرتِ عبرت گیرندگان کرده و به خوک مسخ نموده و نشانه تصدیق مهدی منتظر قرار می‌دهد.


وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
عدوكم اللدود يا معشر اليهود؛ المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=51399

Admin
25-08-2015, 12:40 PM
- 27 -
الإمام ناصر محمد اليماني
29 - 04 - 1430 هـ
25 - 04 - 2009 مـ
۵- اردیبهشت- ۱۳۸۸ ه.ش.
07:38 مساءً
ـــــــــــــــــــــــ

جواب به الطالب از کتاب خداوند...

بسم الله الرحمن الرحيم، خداوند تعالی می‌فرماید:
{الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيات اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ كَبُرَ مَقْتاً عِندَ اللَّهِ وَعِندَ الَّذِينَ آمَنُوا} صدق الله العظيم [غافر:۳۵].

و این جواب مستقیم تو از کتاب است؛و همان طور که می‌بینی کسانی که ایمان آورد‌ه‌اند به علت اینکه تو در بیان حق آیات خداوند بدون اینکه علمی به توعطا شده باشد مجادله می‌کنی، نسبت به تو خشمگین هستند:

{كَبُرَ مَقْتاً عِندَ اللَّهِ وَعِندَ الَّذِينَ آمَنُوا} صدق الله العظيم [غافر:۳۵]،
ما ممانعت از ورود تو به پایگاه را رفع کردیم تا اگر دانشی هدایتگرتر از علم ناصر محمد یمانی داشته و سخن درست‌تری داشته باشی آن را مطرح کرده و با برهان علمی با امام ناصر محمد یمانی گفتگو کنی.


وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين.
الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=51400

Admin
25-08-2015, 12:47 PM
- 28 -
الإمام ناصر محمد اليماني
01 - 05 - 1430 هـ
26 - 04 - 2009 مـ
۶- اردیبهشت- ۱۳۸۸ ه.ش.
02:44 صباحاً
ــــــــــــــــــــ

نسيم عبد الهادی! فتوا می‌دهم که تو گرفتار جنونی و شیطان بر تو تسلط یافته است...

سلام خداوند بر بندگان صالح؛ ای نسیم می‌بینم تو از آنان -بندگان صالح- نیستی و فایده‌ای از تو و امثال تو که شیطان بر آنان مسلط شده و از امیال خود پیروی کرده و ندانسته به خداوند نسبت می‌دهند؛ متصور نیست. من بارها تو را بخشیدم ولی سودی به حالت نداشت و چندین بار محدودیت حضور تو در پایگاه را لغو کردیم ولی فایده‌ای برایت نداشت و تغییری در تو ایجاد نکرد! نسیم عبدالهادی معظم تو نمی‌دانی چگونه گفتگو کنی و قصدت این است که با کلام وآیاتی که ربطی به موضوع گفتگو ندارد، صفحه را پرکنی؛ و تنها کارت مشغول کردن حق‌جویان است که بر سر اینکه بیانت را نمی‌فهمند تو را به چالش می‌کشم .آنان در نمی‌یابند عبدالهادی چه می‌خواهد و درباره چه چیزی گفتگو می‌کند؟ هیچ چیزی در بیاناتت نیست و قصد تو این است که آیاتی را از اینجا و آنجا نوشته و سخنی را نگارش کنی که به هیچ دردی نمی‌خورد.

نسیم؛ ما این پایگاه را برای تمام انسان‌های عاقل و اهل تفکر و علما و حق‌جویان ترتیب داده‌ایم تا در آن به گفتگو با مهدی منتظر بپردازند و درباره مطالب نکته به نکته گفتگو می‌کنیم. به خداوند بزرگ قسم که گفتگو با تو تنها تلف کردن وقت امام مهدی و انصار اوست.
و اما ابن عمر که از او راضی نیستی؛ رضوان خداوند و رسول او و مهدی منتظر برای او کافی است و جهاد او مانند جهاد یک امت است. او همانی است که مهدی منتظر را پناه داد و در پایگاه‌های اینترنتی به یاری او شتافت. به خداوند بزرگ قسم که نمی‌توان تو را با ابن عمر مقایسه کرد؛ آیا فکر می‌کنی قطره را می‌توان با دریا مقایسه کرد؛ تو هیچ چیز نمی‌دانی و او دریای آکنده از علم است؛ او هربیانی از امام ناصر محمد یمانی را که می‌خواند، می‌فهمد و تو هیچ نمی‌فهمی . تو می‌خواهی بنویسی بیان نسیم بن عبدالهادی معظم؛ آیا به ناحق جنون عظمت داری؟

باید بدانی که خداوند بی شک و تردید حجت خود را دربرابر تواقامه کرده است. و به پروردگار عالمیان سوگند که اگر حق را تصدیق نکنی در زمره کسانی خواهی بود که با سیاره عذاب مورد عذاب واقع خواهند شد. حداقل اين است كه خداوند تو را عذاب خواهد کرد چون تنها به کفر دربرابر حق آمده از نزد پروردگارت اکتفا نکردی ؛ بلکه می‌خواهی مردم را نیز از آن بازداری.
اگر دست از این بازداشتن برداری و بگویی:" پناه برخدا از بازداشتن راه حق؛ پس اگر ناصر محمد یمانی را تصدیق نکنم؛ حداقل شرم را از او دور كنم و اگر او دروغ بگوید گناهش بر گردن خود اوست". در این صورت از مردمانی خواهی بود که متحمل کمترین عذاب خواهند شد.اما تو به دست خود،‌خودت را به هلاکت افکنده و به همراهی کسی که همانند خود توست یعنی علم الجهاد تلاش می‌کنی مردم راه حق را بازداری. هربار که می‌خواهیم ترا تبرئه کرده و بگوییم شاید از حق‌جویان باشد؛ تو خودت را غرق فتنه می‌سازی. به خداوند قسم که برای خودت خیری نداری و سوگند به خداوند بزرگ ؛ خداوند البرّالرحیم که دعای تو بی فایده بوده و برباد رفته است و تمام اعمال تو همانند خاکستری است که در روز توفانی برباد می‌رود. اعمالت هیچ به کارت نخواهد آمد چرا که راه حق پروردگار عالمیان را سد می‌کنی و مردم را از ایات خداوند بازمی‌داری و بر ضد کتاب خداوند مکر و حیله می‌نمایی؛ چرا که من از همین کتاب خداوند برایتان بیان می‌آورم و تو قصد انحراف آن را داری جناب نسیم بن عبدالهادی معظم و تصور می‌کنی از هدایت یافتگانی! تو از کسانی هستی با تصور هدایت شدن، تلاششان در دنیا به هدر می‌رود. ما را بسیار اذیت کرده و از کارمان بازداشتی و مستحق غضب و خشم خداوندی . من از ناصحان تو هستم و به خداوند بزرگ قسم که تو در معرض خطر بسیار بزرگی قرار داری.

ای نسیم؛ من تو را از کسانی می‌بینم که شیاطین بر ایشان تسلط یافته و بدون علم و دانش و کتابی روشنگر تابع نفس و امیال خود شده‌اند؛ پس چه کسی می‌تواند تو را از سخت گرفتارشدن به دست خداوند حفظ کند؟ من از دست تو به خداوند شکایت می‌برم چرا که مشغول تو شده و از دعوتم بازماندم؛ من تو را مورد احترام و تکریم قرار داده و پاسخت را دادم و ممنوعیت حضور تو در پایگاه را برداشته و تو را عفو نمودم؛ اما با کمال تأسف مانند چهارپایان عمل کرده و تنها صدا و ندا به گوشت می‌رسد و نه می‌فهمی و نه تعقل می‌کنی که ببینی چه به تو گفته می‌شود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَثَل الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِمَا لَا يَسْمَع إلَّا دُعَاءً وَنِدَاءً} صدق الله العظيم [البقرة:۱۷۱].
تو نه سخنانی که به تو می‌گویم درک می‌کنی و نه می‌فهمی درباره چه گفتگو می‌کنیم؛ سرگردانی و از اینجا و آنجا آیات را آورده و می‌نویسی؛ آیاتی که مطلقاً ربطی به موضوع گفتگو ندارند و مقصود تو از نوشتن آیات پرکردن بیانت از آن آیات است و سپس سخن بي معنایي را اضافه می‌کنی که فایده‌ای ندارد. بیان تو در بالا آمده است؛ تمام بیانات تو شاهد این مدعاست که علیرغم نظر نسیم بن عبدالهادی مبنی بر معظم بودنش: هیچ فایده‌ای از او متصور نیست. من مجبورم عضویت تورا مسدود کنم؛ می‌د‌انی چرا؟ چون اگر هزا سال هم با تو گفتگو کنم؛ امیدی به هدایت شدنت ندارم. می‌دانی چرا؟ چون فکر نمی‌کنی و از چهارپایان هم گمراه‌تری فرقی ندارد چقدر در برابرت حجت بیاوریم؛ و دیگرانی که بیانات را می‌خوانند آنها را می‌فهمند مگر نسیم عبدالهادی که آنها را می‌خواند امام چیزی نمی‌فهمد و متعاقب آن بیانی برای ما می‌نویسد که به کل خارج از موضوع گفتگوی ماست.نسیم بن عبدالهادی معظم كاسه صبرم لبريز شد که تو بی‌نهایت نادان هستی، اما علم الشیطان باهوش است؛ اما ذکاوت او ذکاوت شیطان رجیم است؛ شهادت می‌دهم که علم الجهاد از آنان که تصور می‌کنند اعمال نیک انجام داده ولی تلاششان در دنیا به هدر می‌رود، نیست؛ بلکه مّثَل او همانند ابلیس شیطان رجیم است.ابلیس نیز باهوش بود؛ اما ذکاوت خود را بر ضد حق و برای خاموش کردن نور خداوند بکار گرفت؛ خداوند نیز او را با ذکاوتش گرفتار کردتا بیشتر و بیشتر در قعر جهنم غوطه‌ور گردد. لعنت خداوند برکسانی که از آنچه که خداوند نازل داشته اکراه دارند و اگر راه حق را ببینند؛ آن را درپی نمی‌گیرند. به ظاهر از ایمان سخن می‌گویند درحالی که کفر و مکر خود ضد خداوند و اولیایش را پنهان می‌کنند.خداوند آنان را گرفتار مشکلات جسمی کند به نحوی که قادر به ترک بستر خود نباشند تا اینکه توبه کرده و به سوی خداوند بازگردند یا مرگشان فرا رسد و در حالی که مجرمند از دنیا بروند؛ چقدر شما در پایگاه فقه اسلامی به ما افترا زدید و مطالبی را نسبت دادید که ما ننوشته‌ایم.! پس وای برآنان از آنچه که دستهايشان نگاشته است. وای بر آنان از افتراها و بهتان‌ای بزرگی که بناحق به ما زده‌اند. نسیم؛ ما از حضور تو در پایگاه جلوگیری می‌کنیم چون نمی‌خواهیم چیزی از پاسخت را بشنویم چراکه می‌دانیم خیری در بیانت نیست و به راه راست -صراط مستقیم- هدایت نمی‌شوی؛ خیری در او نیست و این تنها اتلاف وقت است. کسانی که زیر تسلط شیاطین جن و انس قرار گرفته‌اند خیری ندارند؛ بلکه آنان برای ورود به جهنم اولاترند.


وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
الإمام المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=51401

Admin
25-08-2015, 12:56 PM
- 29 -
الإمام ناصر محمد اليماني
02 - 05 - 1430 هـ
27 - 04 - 2009 مـ
۷- اردیبهشت- ۱۳۸۸ ه.ش.
01:10 صباحاً
ـــــــــــــــــــ


تا زمانی که نسیم بن عبدالهادی اجازه‌ی حضور درپایگاه را نداشته باشد از او روبگردانید...
تا زمانی که نسیم بن عبدالهادی اجازه‌ی حضور درپایگاه را نداشته باشد؛ از او روبگردانید و با وی سخن نگویید...
وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله رب العالمين..
أخوكم الإمام ناصر محمد اليماني.





اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=51402

Admin
25-08-2015, 08:03 PM
- 30 -
الإمام ناصر محمد اليماني
06 - 11 - 1430 هـ
25 - 10 - 2009 مـ
۳- آبان- ۱۳۸۸ ه.ش.
05:34 صباحاً
ـــــــــــــــــــــ

پاسخ امام درمورد بیان فرموده خداوند تعالی: { أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ } صدق الله العظيم ..

نقل قول مشارکت:



]امام عزیز؛ السلام عليكم ورحمة الله وبركاتة؛ از امام عزیزمان درخواست می‌کنیم این آیه کریمه را برای‌مان تفسیر نمایند؛ آیا شیطان در قرائت نبی القایی کرده است: بسم الله الرحمن الرحيم ..وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نبيّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آَيَاتِهِ صدق الله العظيم.[/COLOR]اماما خداوند به تو جزای خیر بدهد.

بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
برادر کوراک؛ سلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ السلام علينا وعلى جميع عباد الله الصالحين في الأولين وفي الآخرين وفي الملأ الأعلى إلى يوم الدين،. ما پیش از این درباره این آیه فتوا داده‌ایم و بیان حق این آیه را با برهان از آیات محکم قرآن آورده‌ایم و پاسخ تو را از آن بیان برایتان نقل می‌کنیم:
انصار پیشگام برگزیده که به قرآن عظیم مؤمن هستید، در فرموده خداوند تعالی تدبر کنید که می‌فرماید:
{وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّىٰ أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنسَخُ اللَّـهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّـهُ آيَاتِهِ ۗ وَاللَّـهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿٥٢﴾} صدق الله العظيم [الحج].
و حال بیان حق را می‌آوریم وسزاوار نیست که به خداوند غیرازحق نسبت دهم؛ پس بیان حق را از خود قرآن برایتان می‌آوریم تا حق بودن آن برایتان روشن شود . خداوند در این آیه به شما می‌آموزد که او انبیا و رسولان را هدایت نخواهد کرد تا اینکه خودشان با تلاش مجدانه فکری به دنبال حق بگردند و آرزوی پیروی از راه حق را درسر داشته باشند. اینجاست که خداوند آنان را به سوی حق هدایت کرده و ایشان را برگزیده و برای خود، خالصشان می‌گرداند وآنها را به عنوان رسولان پروردگارعالمیان به سوی مردم می‌فرستد. سپس شیطان بعد از محقق شدن آرزویشان؛ شک را به آنان القا می‌کند و متعاقب آن خداوند آیات خود را برای رسولان تحکیم بخشیده و برایشان روشن می‌نماید و سپس با ایات خود قلب ایشان را از شک پاک و مطهر می‌سازد.
با رسول الله إبراهيم عليه الصلاة والسلام وآله وسلم شروع می‌کنیم؛ او حق‌جویی بود که با عبادت بت‌ها قانع نشد و دید که بت‌ها نه نفعی دارند و نه ضرری می‌رسانند و سپس در خلق آسمان‌ها و زمین تدبر کرد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَامًا آلِهَةً إِنِّي أَرَاكَ وَقَوْمَكَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ‎﴿٧٤﴾‏ وَكَذَٰلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ ‎﴿٧٥﴾‏ فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَىٰ كَوْكَبًا قَالَ هَٰذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ ‎﴿٧٦﴾‏ فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَٰذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ ‎﴿٧٧﴾‏ فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَٰذَا رَبِّي هَٰذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ ‎﴿٧٨﴾‏} صدق الله العظيم [الأنعام].
ای خردمندانی که در کتاب خداوند اندیشه می‌کنید؛ در گفته ابراهیم تدبر نمایید:
{قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لأكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ} صدق الله العظيم
و این آرزو و تمنای پیروی از حق است. او غیر از حق نمی‌خواهد و این بیان بخشی از آیه در این فرموده خداوند تعالی است:
{وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ وَلَا نبيّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى} صدق الله العظيم [الحج:۵۲]
سپس خداوندي كه حق است او را به سوی حق هدایت مي نمايد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا} صدق الله العظيم [العنكبوت:۶۹]
سپس به سوی بیان فرموده خداوند تعالی می‌آییم که می‌فرماید: {أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ}این بعد از آنکه خداوند او را به سوی حق هدایت کرده و برای خود خالص گردانیده و به عنوان رسول به سوی مردم فرستاد، رخ می‌دهد آن زمان که خداوند بداند نبی او در پیش خود مطمئن شده که درمورد حقی که خداوند به او آموخته به هیچ وجه شک نخواهد کرد و از یاد برده که قلب او در اختیار خداوند است و آن را به هر سویی که بخواهد می‌برد و فراموش نموده که خداوند بین انسان و قلب او حائل می‌شود. خداوند می‌خواهد در علم هدایت درسی به آنها بیاموزد؛ شیطان باعث می‌شود درباره حقی که مردم را به سوی آن دعوت می‌کند شک کند. سپس خداوند آیات خود را برایش تحکیم بخشیده و روشن می‌سازد تا بداند که در مسیر حق مبین است و قلبش را از شک به کلی پاک و مطهر می‌سازد.
حال به سراغ بیان این فرموده خداوند تعالی می‌آییم: {أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ}صدق الله العظيم؛ یعنی بعد از تحقق آرزویشان و هدایت شدن توسط خداوند؛ شیطان در آرزوی آنها شک القا می‌کند. به قصه رسول الله ابراهیم بازمی‌گردیم، ؛ آیا این امر بعد از آن روی داد که با تلاش فکری به دنبال حق می‌گشت تا اینکه خداوند او را هدایت نمود و برای خود خالصش گردانید و او را امام مردم و رسول الله قرار داد و دعوت کننده مردم به سوی حق شد؟ سپس شیطان شک در آرزویش را به وی القا نمود وآن‌گاه خداوند ایات خود را تحکیم نمود و قلبش را از القای شیطان پاک کرد و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَىٰ قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن قَالَ بَلَىٰ وَلَٰكِن لِّيَطْمَئِنَّ قَلْبِي قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَىٰ كُلِّ جَبَلٍ مِّنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا وَاعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ‎﴿٢٦٠﴾‏} صدق الله العظيم [البقرة].
و سپس به سراغ رسول الله موسى عليه الصلاة والسلام می‌آییم؛ او به دنبال حق بود و جز حق نمی‌خواست. او به طایفه‌ای منسوب بود که به دین رسول الله یوسف باور داشتند که خداوند او را با بینات به سوی آل فرعوان فرستاده بود ولی دین خود را دسته دسته کرده و پراکنده شدند و درآیات بینه خداوند دچار چنددستگی شدند. نبی الله موسی به یکی از آن طوایف منسوب بود و یکی از آنان از او کمک خواست . او هم نفسی را به ناحق به قتل رساند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَدَخَلَ الْمَدِينَةَ عَلَىٰ حِينِ غَفْلَةٍ مِّنْ أَهْلِهَا فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلَانِ هَٰذَا مِن شِيعَتِهِ وَهَٰذَا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِي مِن شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسَىٰ فَقَضَىٰ عَلَيْهِ قَالَ هَٰذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُّضِلٌّ مُّبِينٌ ‎﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [القصص].
و سپس نزدیک بود این حادثه روز بعد هم تکرار شود. خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَأَصْبَحَ فِي الْمَدِينَةِ خَائِفًا يَتَرَقَّبُ فَإِذَا الَّذِي اسْتَنصَرَهُ بِالْأَمْسِ يَسْتَصْرِخُهُ قَالَ لَهُ مُوسَىٰ إِنَّكَ لَغَوِيٌّ مُّبِينٌ ‎﴿١٨﴾‏ فَلَمَّا أَنْ أَرَادَ أَن يَبْطِشَ بِالَّذِي هُوَ عَدُوٌّ لَّهُمَا قَالَ يَا مُوسَىٰ أَتُرِيدُ أَن تَقْتُلَنِي كَمَا قَتَلْتَ نَفْسًا بِالْأَمْسِ إِن تُرِيدُ إِلَّا أَن تَكُونَ جَبَّارًا فِي الْأَرْضِ وَمَا تُرِيدُ أَن تَكُونَ مِنَ الْمُصْلِحِينَ ‎﴿١٩﴾‏ وَجَاءَ رَجُلٌ مِّنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ يَسْعَىٰ قَالَ يَا مُوسَىٰ إِنَّ الْمَلَأَ يَأْتَمِرُونَ بِكَ لِيَقْتُلُوكَ فَاخْرُجْ إِنِّي لَكَ مِنَ النَّاصِحِينَ ‎﴿٢٠﴾} صدق الله العظيم [القصص].
موسی در حالی که به خاطر آن حادثه متألم بود، گریخت و گفت:
{رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ} [القصص:۱۶]،
آن‌گاه تصمیم گرفت از آل فرعون بگریزد و از گروهش که باعث شدند مرتکب آن قتل نفس ناحق شود؛ کناره‌گیری نماید. او دید که گمراه است و هنوز به سوی حق هدایت نشده است. پس تصمیم گرفت که از آل فرعون بگریزد و به سوی خداوند مهاجرت نماید تا او را به راه حق هدایت نماید و خداوند او را برگزید و برای خود خالص گردانید و به عنوان رسول به سوی فرعون فرستاد و فرعون با او سخن گفت. خداوند تعالی می‌فرماید:
{ قَالَ أَلَمْ نُرَبِّكَ فِينَا وَلِيدًا وَلَبِثْتَ فِينَا مِنْ عُمُرِكَ سِنِينَ ‎﴿١٨﴾‏ وَفَعَلْتَ فَعْلَتَكَ الَّتِي فَعَلْتَ وَأَنتَ مِنَ الْكَافِرِينَ ‎﴿١٩﴾‏قَالَ فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّينَ ‎﴿٢٠﴾‏ فَفَرَرْتُ مِنكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ فَوَهَبَ لِي رَبِّي حُكْمًا وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُرْسَلِينَ ‎﴿٢١﴾‏} صدق الله العظيم [الشعراء].
و معنی گفته موسی:
{قَالَ فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّينَ ‎﴿٢٠﴾‏ فَفَرَرْتُ مِنكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ فَوَهَبَ لِي رَبِّي حُكْمًا وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُرْسَلِينَ ‎﴿٢١﴾‏} صدق الله العظيم
یعنی او از کسانی بوده که راه حق را گم کرده‌اند،یعنی او تصور می‌کرد بر حق است اما برایش روشن شد که همچنان در گمراهی و دور از حق است در حالی که تصور می‌کرد آن گروه برحق هستند. تا اینکه گریخت و در راه خداوند مهاجرت نمود. خداوند او را برگزید و برای خود خالص ساخت و بعد از بازگشت از "مدین" او را به رسالت به سوی فرعون فرستاد. بعد از آنکه خداوند او را برگزید و برای خود خالصش نمود و به رسالت به سوی فرعون فرستاد؛ موسی به این باور دچار شد که به هیچ وجه درمورد مسیر حقی که خداوند او را به سوی آن هدایت نموده و دو نشانه‌ای که به وی عطا نموده، دچار تردید نخواهد شد..موسی معتقد شد که چیزی نمی‌تواند او را درباره حقی که پروردگارش به او آموخته است دچار فتنه کند و خداوند مي خواست درباره عقیده علم هدايت به او درسی بیاموزد. زمانی که ساحران عصا و ریسمان‌های خود را انداختند، شیطان در آرزوی او شک القا کرد و سحرشان باعث شد دچار تخیل شده و تصور نماید که آنها -عصا و ریسمان ساحران- حرکت می‌کند. موسی در نزد خود ترسید و نسبت به عقیده حقی که در قلبش بعد از هدایت توسط خداوند ایجاد شده بود؛ تزلزل ایجاد شد. آنگاه خداوند آیات خود را برای او تحکیم بخشید و به وی وحی نمود که عصای خود را بیفکند و زمانی که عصا انداخته شد؛ دروغ ساحران را بلعید و خداوند یقین را به قلب موسی بازگرداند و ایات خود را برایش تحکیم نمود تا برایش روشن شود حق مبین با اوست. خداوند تعالی می‌فرماید:
{قَالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِن سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَىٰ ‎﴿٦٦﴾‏ فَأَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً مُّوسَىٰ ‎﴿٦٧﴾‏ قُلْنَا لَا تَخَفْ إِنَّكَ أَنتَ الْأَعْلَىٰ ‎﴿٦٨﴾‏ وَأَلْقِ مَا فِي يَمِينِكَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا إِنَّمَا صَنَعُوا كَيْدُ سَاحِرٍ وَلَا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتَىٰ ‎﴿٦٩﴾‏ فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سُجَّدًا قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هَارُونَ وَمُوسَىٰ ‎﴿٧٠﴾‏} صدق الله العظيم [طه].
شکی که توسط شیطان در آرزوی موسی القا شد بعد از آن بود که خداوند موسی را به سوی حق هدایت نموده و او را برای خود خالص گردانیده و به عنوان رسول به سوی فرعون فرستاده بود و بعد از آنکه موسی دعوت خود را آغاز نمود شیطان این شک را در آرزوی موسی القا کرد و آنگاه خداوند آیات خود را برای او استوار ساخت و این فرموده خداوند تعالی است که :
{فَأَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً مُّوسَىٰ ‎﴿٦٧﴾‏ قُلْنَا لَا تَخَفْ إِنَّكَ أَنتَ الْأَعْلَىٰ ‎﴿٦٨﴾‏ وَأَلْقِ مَا فِي يَمِينِكَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا إِنَّمَا صَنَعُوا كَيْدُ سَاحِرٍ وَلَا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتَىٰ ‎﴿٦٩﴾‏ فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سُجَّدًا قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هَارُونَ وَمُوسَىٰ ‎﴿٧٠﴾‏} صدق الله العظيم [طه].
سپس به سراغ نبی الله ذوالقرنین می‌آییم که از کنار قریه‌ای می‌گذشت که سقف بناهایش فروریخته بود و بعد از آنکه خداوند او را به سوی حق هدایت نموده بود؛ شیطان در آرزوی او شک القا کرد و گفت: چگونه خداوند اهالی این ابادی را بعد از مرگ زنده می‌کند؟ سپس خداوند او و الاغش را برای صد سال میراند و بعد زنده کرد تا ایات خود را برای او استوار سازد و به وی نشان دهد که این امر چگونه خواهد بود. ابتدا او و سپس در مقابل چشم او الاغش را برانگیخت وفرمود به استخوان‌های الاغ بنگر تا پيوند زدن دوباره آن را ببینی. وقتی که این امر برای ذوالقرنین تبیین گردید؛ گفت: می‌دانم که خداوند بر هر کاری توانا وقادر است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{ أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَىٰ قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىٰ يُحْيِي هَٰذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَىٰ طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانظُرْ إِلَىٰ حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِّلنَّاسِ وَانظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ‎﴿٢٥٩﴾‏} صدق الله العظيم [البقرة].
حال به سراغ خاتم الأنبياء والمُرسلين محمد رسول الله صلى الله عليه و آله وسلم؛ می‌آييم. بعد از آنکه خداوند او را درحالی یافت که گمراه شده و به دنبال حق می‌گشت و نمی‌دانست حق کدام است تا پیرو آن گردد؛ آیا قوم خودش بر حق بودند یا مسیحیان و یا یهودیان؟ او از مردم دوری گزید ودرغار به تفکر پرداخت و از خدا می‌خواست او را به سوی حق هدایت نماید. گمراهی او از این جهت نبود که بت‌پرست باشد وعقاید مسیحیان و یهودیان را نیز نپذیرفته بود، ولی راه حق را گم کرده بود و تنها به دنبال حق بود و خداوند نیز او را به سوی حق هدایت نمود. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {وَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدَىٰ ‎﴿٧﴾‏} [الضحى]
، خداوند او را برگزید و به سوی حق هدایت نمود و از راه جبریل علیه الصلاة و السلام به حق وحی نمود و به عنوان رسول به سوی مردم فرستاد واو نیز مردم را به راه حق دعوت می‌نمود ولی باور داشت که امکان ندارد بعد ازاینکه خداوند او را هدایت کرد؛ دچار شک و تردید شود و خداوند خواست تا درعقیده علم هدایت به او درس بیاموزد.
مردم به او گفتند که یکی از خدایانشان با مس شیطان به او صدمه زده‌اند و این شیطان است که به او وحی می‌کند. محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- شک کرد که کسی که به او وحی می‌کند ممکن است از شیاطین باشد ولی این شک خود را به احدی بروزنداد؛ او "امی" بود و سواد خواندن و نوشتن نداشت و برای همین مردمش به او گفتند:" کسی که با تو سخن می‌گوید فرشته نیست بلکه شیطان است" چرا که از خدایان آنها روگردانده بود . خداوند همه این سخنان را رد کرد و هم‌زمان با این فرموده به نبی خود هشدار داد:
{وَمَا تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّيَاطِينُ ‎﴿٢١٠﴾‏ وَمَا يَنبَغِي لَهُمْ وَمَا يَسْتَطِيعُونَ ‎﴿٢١١﴾‏ إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ ‎﴿٢١٢﴾‏ فَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ فَتَكُونَ مِنَ الْمُعَذَّبِينَ ‎﴿٢١٣﴾} صدق الله العظيم [الشعراء].
اما حکایت محمد رسول الله مانند ابراهیم شد و می‌خواست قلبش اطمینان یابد و خداوند تعالی فرمود:
{فَإِن كُنتَ فِي شَكٍّ مِّمَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ فَاسْأَلِ الَّذِينَ يَقْرَءُونَ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكَ لَقَدْ جَاءَكَ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ ‎﴿٩٤﴾} صدق الله العظيم [يونس].
ولی محمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- از کسانی که کتاب به ایشان عطا شده بود؛ سؤال نکرد ؛ بلکه به درگاه خداوند بازگشت و انابه نمود و خواست به یقین بداند که راه او راه حق مبین است. آنگاه خداوند جبريل عليه الصلاة والسلام را فرستاد تا از او دعوت کند آیات و نشانه‌های پروردگارش را با چشم یقین ببیند. با چشم یقین آتش و اهالی آن را که از امت‌های قبلی بودند و حق پروردگارشان را رد کردند ببیند و بهشت ومتقیان آن را به او نشان دهد. خداوند ایات بزرگ خود را به او نشان داد تا قلبش مطمئن شود که حق آشکار با اوست . خداوند تعالی می‌فرماید:
{لَقَدْ رَأَىٰ مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَىٰ ‎﴿١٨﴾‏} صدق الله العظيم [النجم]
به این ترتیب خداوند آیات خود را برای نبی خود استحکام بخشید ودر شب اسراء و معراج به سوی سدرة المنتهی برد و آیات بزرگ خود را به او نشان داد و قلب او را از شک مطهر نمود. این بیان حق فرموده خداوند تعالی است:
{وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّىٰ أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ‎﴿٥٢﴾} صدق الله العظيم [الحج].

وسلامُ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخوكم؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.





[ در پیوندی -لینک- که در ادامه آمده است توضیحات مهمی درمورد فتوای مربوط به نام نبی الله که خداونداو را می‌میراند و سپس صد سال بعد از مرگش خدا او را برمی‌انگیزد آمده است ]
(https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=169088)https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=169268 (https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=169088)

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=51404

Admin
26-08-2015, 08:21 PM
- 31 -
الإمام ناصر محمد اليماني
27 - 11 - 1430 هـ
15 - 11 - 2009 مـ
۲۴- آبان - ۱۳۸۸ ه.ش.
03:04 صباحاً
ـــــــــــــــــ

پاسخ به ولی شیطان رجیم جناب نسیم که مردم را به شرک به خداوند دعوت می‌کند..

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمُرسلين وآله التوّابين المُتطهِّرين والتّابعين للحقّ إلى يوم الدين..
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{قُلْ يَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَىٰ مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ‎﴿٣٩﴾‏ مَن يَأْتِيهِ عَذَابٌ يُخْزِيهِ وَيَحِلُّ عَلَيْهِ عَذَابٌ مُّقِيمٌ ‎﴿٤٠﴾إِنَّا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَلِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ ‎﴿٤١﴾ ‏} صدق الله العظيم [الزمر].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ قُل لِّلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا لَّهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ‎﴿٤٤﴾‏ وَإِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُكِرَ الَّذِينَ مِن دُونِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ ‎﴿٤٥﴾‏ قُلِ اللَّهُمَّ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ عَالِمَ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ أَنتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبَادِكَ فِي مَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ‎﴿٤٦﴾‏ وَلَوْ أَنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ مِن سُوءِ الْعَذَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَبَدَا لَهُم مِّنَ اللَّهِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ ‎﴿٤٧﴾ وَبَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ‎﴿٤٨﴾‏ ‏} صدق الله العظيم [الزمر].

نسیم عبدالهادی! ای ولی شیطان رجیم که مردم را از راه راست بازمی‌داری؛ تو آمده اي و بر سر امام ناصرمحمد یمانی داد و فریاد می‌زني به خاطر آن كه او مردم را به سوی توحید و پیروی از قرآن مجید دعوت می‌کند تا ایشان را به راه خداوند عزیز و حمید هدایت نماید تا خدا را به یگانگی عبادت کرده وشریکی برایش نگرفته و به دنبال وسیله باشند و در راه حب و قرب او رقابت نمایند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ} صدق الله العظيم [المائدة:۳۵]

نسیم! ای ولی شیطان رجیم، اگر تو حقیقتاَ خدا را دوست داری؛ پس چرا از مُحمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم تبعیت نکرده و به دنبال وسیله نیستی و در راه حب و قرب خداوند رقابت نمی‌کنی و از بندگانی نیستی که تلاش و رقابت می‌کنند نزدیک‌ترین بنده به خداوند باشند؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا} صدق الله العظيم [الإسراء:۵۷]


ولی قسم به پروردگار عالمیان و مالک روز جزا؛ نسیم عبدالهادی از مشرکین است و ولی شطیان رجیم گردیده و از کسانی است که خداوند در ایات محکم کتاب خود درباره آنان فرموده است:
{ وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلَّا وَهُم مُّشْرِكُونَ ‎﴿١٠٦﴾} صدق الله العظيم [يوسف].

نبی را بیش از خداوند دوست داشتن؛ شرک است. این خداوند است که شایسته "حب اعظم" است و رسولان خداوند را به خاطر خداوند باید دوست داشت.اما نسیم که ولی شیطان رجیم است؛ راه راست را منحرف می‌کند واز عبادت خداوند برای حب و قربش سرباز می‌زند و برای انسان چیزی جز تلاش او نیست. ما فتوا نمی‌دهیم که تو می‌توانی از انبیا و رسولان پیشی گیری ولی با آنها رقابت کن و آنچه که آنان عبادت می‌کردند را عبادت کن و برای انسان چیزی جز سعی و او نیست.ولی تو از کسانی هستی که انبیا را عبادت می‌کنند. آنچه که درپی می‌آید نقل قولی از بیان نسیم عبدالهادی ولی شیطان رجیم است و در آن نقل قولی از بیان من و پاسخ به آن آمده است:


به خدا قسم که اگر خداوند را بیش از محمد عبد و رسول او دوست داشته باشی؛ از شدت غیرت و محبت نسبت به پروردگارت با تمام انبیا و رسولان رقابت می‌کنی..


این راه تو و پیروان توست برادر ناصر یمانی و من بدون خشم از این راه برائت جسته و روی خود را به سوی پروردگار عالمیان کرده و در راه سیدمان محمد صلی الله علیه و سلم گام بر می‌دارم...پایان اقتباس.


شما را به خدا ای حق‌جویان مؤمن؛ این مرد فتوا می‌دهد که مؤمنان اجازه ندارند در راه حب و قرب خداوند با انبیا و رسولان رقابت کنند؛ پس شما را به خدا قسم چه چیزی را باید عبادت کنند؟ و به همین ترتیب می‌بینیم نسیم ولی شیطان رجیم آیاتی برای ما می‌آورد که معنای آنها را نمی‌داند و مانند جانوری است که بانگ برمی‌آورد ولی قادر به شنیدن و درک معني سخن نیست. می‌بینم با این فرموده خداوند تعالی با من محاجه می‌کند که :

{قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ‎﴿٣١﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
سؤالی که در مقابل نسیم و تمام مشرکانی که انبیا و رسولان را با خداوند شریک می‌گیرند مطرح می‌شود این است که: پیروی از رسولان پروردگار عالمیان چگونه است؟ و جواب از آیات محکم کتاب:
{وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ ‎﴿٢٥﴾‏ } صدق الله العظيم [الأنبياء]

پس پیروی از رسولان خداوند یعنی آنچه که آنان عبادت می‌کردند را عبادت کنیم و پا را جا پای آنان گذاشته و همانند ایشان برای خداوند رقابت کنیم.پس نسیم؛ اگر در عبادت پروردگارشان از ایشان پیروی نکرده و برای حب و قرب خداوند رقابت نکنی، خداوند را دوست نداری و پیروی از رسولان را رد کرده و خداوند را به آنان واگذاشته و غیر خدا را عبادت کرده‌ای و لذا همانند مشرکان،مستحق لعنت خداوندی؛ همانان که وقتی از خدا به یگانگی یاد می‌شود؛ قلب‌های‌شان مشمئز می‌گردد. لعنت خداوند بر هر کافر سرسختی که راه بیان حق قرآن مجید را منحرف ساخته و از رقابت برای حب و قرب پروردگار عزیز و حمید سرباز می‌زند.
نسیم عبدالهادی! قسم به خداوندی که خدایی جز او نیست؛ من یه شدت از تو بیزارم چون خداوند از تو و اولیائت بیزار است. به خداوند قسم که من ابداً ابداً امیدی برای هدایت تو نمی‌بینم چون از آنانی هستی که کر و کور و لالند و تعقل نمی‌کنند و برای همین از رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم پیروی نمی‌کنی و برای همین همانند محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم برای خداوند رقابت نمی‌کنی تا اینکه عذاب دردناک پروردگار فرا رسد چون توای نسیم، ای ولی شیطان رجیم در حب خداوند شریک قائل شده‌ای و مقصود فرموده خداوند تعالی را درک نکرده‌ای:

{قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ‎﴿٣١﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].

به فرموده خداوند تعالی بنگر:
{إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ} صدق الله العظيم [آل عمران:۳۱]؛
یعنی ای نسیم اگر خدا را دوست داری از محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم پیروی کن و در راه حب و قرب او رقابت کن{إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ}، چون مُحمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- خدا را عبادت کرده و برای حب و قرب به پروردگار تلاش و رقابت می‌کرد؛ {إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ}، کاری را انجام دهید که ایشان انجام می‌داد. ولی تو از کسانی هستی که خداوند درباره آنان می‌فرماید:

{وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ} صدق الله العظيم [البقرة:۱۶۵]
چگونه رسول الله را بیشتر از خداوند دوست داری و خود را هدایت یافته می‌دانی؟و برای همین برای مؤمنان فتوا می‌دهیم که هرکس در قلبش خداوند را بیشتر از هر چیز دوست داشته باشد؛ او را عبادت کرده و در راه حب و قرب او رقابت می‌نمایدو از شدت حب و دوستی خداوند در قلبش نسبت به او غیرت دارد؛ ولی نسیم عبدالهادی از فتوای ناصر محمد یمانی عصبانی شده است و همان‌طور که می‌بینید قسمتی از بیان مرا اقتباس کرده و چنین می‌گوید:



به خدا قسم که اگر خداوند را بیش از محمد عبد و رسول او دوست داشته باشی؛ از شدت غیرت و محبت نسبت به پروردگارت با تمام انبیا و رسولان رقابت می‌کنی..


این راه تو و پیروان توست برادر ناصر یمانی و من بدون خشم از این راه برائت جسته و روی خود را به سوی پروردگار عالمیان کرده و در راه سیدمان محمد صلی الله علیه و سلم گام بر می‌دارم...پایان اقتباس.

ببینید که نسیم چه پاسخی به ما داده است:






این راه تو و پیروان توست برادر ناصر یمانی و من بدون خشم از این راه برائت جسته و روی خود را به سوی پروردگار عالمیان کرده و در راه سیدمان محمد صلی الله علیه و سلم گام بر می‌دارم...


پایان اقتباس.


چگونه از قومی که خداوند را دوست داشته و مورد محبت او هستند تبری می‌جویی؛ کسانی که مردم را به عبادت خداوند یکتایی که شریکی ندارد دعوت کرده و از آنان میٰخواهند در راه حب و قرب خداوند رقابت کنند و بعد از تبری جستن از آنان می‌گوید:





من از این راه برائت جسته و روی خود را به سوی پروردگار عالمیان کرده و در راه سیدمان محمد صلی الله علیه و سلم گام بر می‌دارم...


پایان اقتباس.

چگونه از راهی که مردم را به رقابت در راه حب و قرب خداوند فرا می‌خواند تبری جسته و سپس می‌گویی " وجهت وجهی"؟ روی تو کجا به سوی خداست ای دشمن خداوند و ای عبادت کننده انبیا؟ آیا بعد از حق جز گمراهی است؟
نمی‌خواهیم بیان تو در پایگاه ما باقی بماند و لذا آن را حذف خواهیم کرد تا از غیظ بمیری؛ با اینکه ما در برابر کسانی که به ما ناسزا و دشنام گفته یا تکذیب‌مان می‌کنند صبوریم ولی به خداوند قسم نمی‌توانیم دربرابر کسانی که مردم را به سوی شرک به خداوند دعوت می‌کنند صبور باشیم؛ کسانی مانند ولی شیطان رجیم نسیم عبدالهادی؛ به خداوندی که خدایی جز او و معبودی غیر او نیست قسم که نسیم عبدالهادی از کسانی است که با مبالغه در حق انبیا و رسولان؛ مردم را به سوی شرک دعوت می‌کند؛ چون در بیان خود رقابت با انبیا و رسولان را تحریم می‌کند. آنچه که درپی می‌آید نقل قولی از نسیم ولی شیطان رجیم است:


{وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَى بَعْضٍ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا (۵۵) قُلِ ادْعُواْ الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلاَ يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنكُمْ وَلاَ تَحْوِيلاً (۵۶) أُولَئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا (۵۷) وَإِن مَّن قَرْيَةٍ إِلاَّ نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا كَانَ ذَلِك فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا (۵۸)} صدق الله العظيم [الإسراء].


آیا انبیا مامورند که برای وسیله که نزدیک‌ترین مقام قرب خداوند در نعیم جنت اوست، رقابت کنند؟ می‌بینید که در اول آیه از انبیا یاد می‌شود.


پایان

ولی نسیم این امر را منحصر به انبیا می‌کند؛ پس چرا به خودت دروغ گفته و خویشتن را پیرو محمدا رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم می‌دانی؟ اگر تو از او پیروی می‌کردی به دنبال مقام وسیله بودی و جا پای ایشان می‌گذاشتی ودر حد توانت با بندگان خداوند در راه حب و قرب خداوند رقابت می‌کردی. آیا محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم شما را به چیزی غیراز عبادت خداوند یکتا و بی‌شریک و رقابت در راه حب و قرب خداوند دعوت نموده است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ‎﴿٣٥﴾‏ }صدق الله العظيم [المائدة].
نسیم؛ ای ولی شیطان رجیم برو به جهنم؛ ای کسی که مردم را از راه راست باز می‌داری و از بیان حق قرآن عظیم روگردانی.

عدو شياطين البشر؛ المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني.




اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=51405