Admin
07-10-2015, 09:40 PM
[ای گروه شیاطین و در رأس آنها ابلیس! اینگونه نیست که امام مهدی منتظر از خداوند هدایت همگی شما را نخواهد]
- 1 -
الإمام ناصر محمد اليماني
12 - رمضان - 1431 هـ
22 - 08 - 2010 مـ
۳۱-مرداد-۱۳۸۹ه.ش.
06:02 صبح
ـــــــــــــــــــــ
شفاعت آنطور که شما باور دارید نیست، پس از خدا تقوا کنید و هیچچیزی را با او شریک نگیرید...
بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
سلام و رحمت و برکات خداوند بر تمامی مسلمانان، سلام بر ما و بندگان صالح خداوند و سلام بر رسولان الهی و الحمدُ لله ربّ العالمين..
س۱- آیا متقیانی که به شفاعت «الرحمن» امید دارند، حق سخن گفتن و درخواست شفاعت را از خداوند دارند یا خداوند به آنان اجازه نمیدهد در این مورد سخن گویند؟
و جواب را در آیات محکم کتاب، در این فرموده خداوند تعالی مییابید:
{إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفَازًا ﴿٣١﴾ حَدَائِقَ وَأَعْنَابًا ﴿٣٢﴾ وَكَوَاعِبَ أَتْرَابًا ﴿٣٣﴾ وَكَأْسًا دِهَاقًا ﴿٣٤﴾ لَّا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا كِذَّابًا ﴿٣٥﴾ جَزَاءً مِّن رَّبِّكَ عَطَاءً حِسَابًا ﴿٣٦﴾ رَّبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الرَّحْمَـٰنِ ۖ لَا يَمْلِكُونَ مِنْهُ خِطَابًا ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [النبأ].
س۲- به همین ترتیب آیا روح القدس و ملائکه مقرب «الرحمن» اجازه دارند در مورد درخواست شفاعت برای بندگان، با خداوند سخن بگویند؟
و جواب را در آیات محکم کتاب، در این فرموده خداوند تعالی مییابید:
{يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلائِكَةُ صَفًّا لا يَتَكَلَّمُونَ} صدق الله العظيم [النبأ:۳۸].
ولی خداوند یکی از بندگان خود را مستثنی کرده است و به او اجازه داده تا با او سخن بگوید و لذا خداوند تعالی میفرماید:
{إِلا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَقَالَ صَوَابًا} صدق الله العظيم [النبأ:۳۸].
و سؤالی که مطرح میشود این است که مقصود از «سخن صواب» چیست؟ و جواب را در آیات محکم کتاب، در این فرموده خداوند تعالی مییابید:
{وَكَم مِّن مَّلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِن بَعْدِ أَن يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَن يَشَاءُ وَيَرْضَىٰ ﴿٢٦﴾} صدق الله العظيم [النجم]
بندهای که خداوند به او اذن سخن گفتن داده است و از گفتار او راضی است، به هیچوجه برای احدی از بندگان خداوند، درخواست شفاعت نمیکند بلکه از پروردگارش میخواهد برای تحقق نعیمی که از بهشت الهی بسیار بزرگتر است، در نفس خود راضی شود. چون خداوند ارحم الراحمین است و در نفس خود برای بندگانی که در حقِ خودشان ظلم کردهاند، حزین و متحسر است. از آنجا که به دلیل ارحم الراحمین بوده خداوند، حسرت پروردگار به خاطر بندگانش بسیارعظیم است، لذا میبینید بندهای که اجازه دارد با خداوند سخن بگوید، فقط سخن درست و صواب را بر زبان میراند و از پروردگارش درخواست میکند تا در نفس خود راضی شود. چون خداوند ارحم الراحمین است و با اینکه به آنان هیچ ظلمی نکرده است، اما به خاطر بندگانی که در حق خود ظلم کردهاند حزین و متحسر است. آنها خودشان در حق خود ظلم کرده و نسبت به رسولان پروردگارشان کافر شدند، پس رسولان، از خداوند یاری خواستند و خداوند نیز به یاری رسولان خود آمده و کافران را گرفتارعذابی شدید نمود و برطبق وعدهی خود هلاکشان کرد و سپس در نفس خود برای آنان متحسر و حزین و متأسف گردید. خداوند تعالی میفرماید:
{فَلَمَّا آَسَفُونَا انْتَقَمْنَا مِنْهُمْ} صدق الله العظيم [الزخرف:۵۵].
و بعد از انتقامی که بدون اینکه هیچ ظلمی در حقشان شده باشد، از ایشان گرفته شد، بهخاطر آنان متحسر میشود. خداوند تعالی میفرماید:
{إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿٢٩﴾ يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يس]
و خداوند تعالی میفرماید:
{وَالَّذِينَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلّهِ} صدق الله العظيم [البقرة:۱۶۵].
و سؤالی که مطرح میشود این است: فردی که در قلبش، خداوند را از بیش از هر چیزی دوست دارد، کسی که خداوندش را از تمام عالم وجود و هرچه که در دنیا و آخرت است و بیشتر از بهشت نعیم و حور العین دوست دارد؛ آیا چنین کسی میتواند [بعد از اینکه از میزان حسرت خداوند در نفسش و حزن او نسبت به بندگانی که درحق خود ظلم کردهاند آگاه شد] در بهشت نعیم احساس شادی و سعادت کند؟ لذا ای دوستداران خداوند! اگر در قلبتان، خداوند را بیش از همهچیز دوست دارید، از اینکه خداوند به شما نصرت عطا کرده و کافران را هلاک نماید، شاد نباشید. چون وقتی خداوند شما را یاری کرد و از آنان انتقام گرفت و هلاکشان نمود و به وعده خود به شما عمل کرد و بعد از آن شما را به بهشت فرستاد، گرچه شما از این که خداوند در برابر دشمن خود و دشمنتان؛ به شما نصرت عطا نموده و شما را به بهشت و آنان را به جهنم فرستاده است شادمان و مسرور هستید؛ اما من خداوند را مانند شما خوشحال و خرسند نمییابم . شما خرسندید چون او شما را یاری کرده و دشمنتان را هلاک نموده و بعد از آنها، زمین را به شما عطا کرده است و بعد از مرگ، شما را به بهشت فرستاده و از اهالی بهشت گردانده است:
{فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ} صدق الله العظيم [آل عمران:۱۷۰].
ای دوستداران خداوند! شما را چه شده که تنها به خود و سعادت خود فکر میکنید و رضوان خداوند را وسیله حفظ شدنتان از آتش و ورود به بهشت قرار دادهاید تا به سعادت شخصی برسید؟ شما خودتان را دوست دارید یا خداوند را؟ اگر خداوند را به شدت دوست دارید، پس چگونه کسی که خدا را دوست دارد، میتواند خوشحال و مسرور باشد اما حبیبش سعید نبوده و به خاطر بندگانی که درحق خود ظلم کردهاند حزین و متأسف باشد؟ و برای همین میبینید که امام مهدی، بندهی نعیم اعظم، بهشت و حورها و قصرهای آن را، هرچه که میخواهند باشد، برخود حرام نموده است و هرنعیمی را به من بدهند تا زمانی که خداوند نعیم اعظم را برایم محقق نسازد و در نفس خود راضی نشده و بهخاطر بندگانی که در حق خود ظلم کردهاند حزین و متحسر و متأسف باش،؛ از رفتن به بهشت سرباز خواهم زد. حزن و تأسف و حسرت خداوند نسبت به این بندگانی که به خود ظلم کردهاند به سبب صفت رحمت در نفس اوست چون او ارحم الراحمین است و کسی در میان خلق وجود ندارد که از خداوند ارحم الراحمین مهربانتر و رحیمتر باش،. تفاوت بسیار زیاد است و تنها به این سادگی نیست که او از تمام افراد رحیم، رحیم ترباشد. بلکه فرق -بین رحمت خداوند و رحمت دیگر مخلوقات - بسیار بسیار بسیار بزرگ است! حال تصور کنید شدت حسرت در نفس خداوند ارحم الراحمین چقدر است. شما قادر نیستید شدت و عظمت این حسرت را تصور کنید مگر اینکه تصور کنید که پدران و مادران و پسران و دخترانتان در آتش جهنم هستند و از «عذاب حریق» فریاد میزنند. تصور کنید میزان حسرت شما برای نزدیکانتان چقدر است؛ چه برسد به حسرت خداوندی که ارحم الراحمین است؟ ای دوستان خداوند شما را چه میشود که فکر نمیکنید پروردگارتان در چه حالی است؟ آيا مسرور است یا نسبت به مردمی که هنوز هلاک نکرده غضبناک است و بهخاطر آنانی که از آنها انتقام گرفته و ایشان نیز از کردههای خود پشیمان هستند متحسر است؟ ای دوستداران خداوند شما را چه میشود چطوراست که تنها به فکر این هستید که خودتان سعادتمند شده و به فوز بهشت نعیم و حور العین نايل گردیده و از عذاب جهنم حفظ شوید؟ آیا هدف خلقت شما، ورود به بهشت و نجات از آتش است؟ خیر به پروردگارم قسم که چنین نیست و خداوند شما را تنها برای این آفریده است که رضوان خداوند بیشریک و یگانه را عبادت نمایید؛ در این صورت خواهید دید که رضوان خداوند از نعیم بهشت او بزرگتر است. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴿۷٢﴾}
صدق الله العظيم [التوبة].
و راز و حکمت خلقت شما در این است که رضوان خداوند نسبت به بندگانش را عبادت کنید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ﴿۵۶﴾} صدق الله العظيم [الذاريات].
و خداوند تعالی میفرماید:
{ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ الرَّحْمَنُ فَاسْأَلْ بِهِ خَبِيراً} صدق الله العظيم [الفرقان:۵۹].
آنچه که امام مهدی، «خبیر بالرحمن»ی که در محکمات قرآن از او یاد شده، میخواهد این است که از حال خداوند ارحم الراحمین به شما خبر دهد تا بدانید او خرسند نیست بلکه برای بندگانی که درحق خود ظلم کردهاند متحسر است، هربار که خداوند رسولی به سوی ایشان فرستاد تا گناهانشان را مورد مغفرت قرار دهد از آنها روگرداندند:
{وَقَالُوا إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِّمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ ﴿٩﴾ قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّـهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمْ...} صدق الله العظيم [إبراهيم].
و خداوند تعالی میفرماید:
{فَلَمَّا آَسَفُونَا انْتَقَمْنَا مِنْهُمْ} صدق الله العظيم [الزخرف:۵۵].
آیا نمیبینید که خداوند بهخاطر بندگانش متأسف و اندوهگین است و برایشان حسرت میخورد و خداوند تعالی میفرماید:
{إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿٢٩﴾ يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يس].
`ای دوستداران خداوند، پس راه حل چیست؟ برایتان روشن شده است که خداوند در نفس خود خرسند نیست بلکه برای بندگانی که بعد از هلاک شدنشان توسط خداوند؛ پشیمان شدهاند، متأسف و متحسر و حزین است. کسانی که بعد ازهلاکتشان میگویند:
{أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿٥٦﴾} [الزمر]
و بلافاصله بعد از مرگ یا حین هلاک شدن با عذابی که از نزد خداوند نازل شده، پشیمان شدهاند و قلبشان غرق در ندامت است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{عَمَّا قَلِيلٍ لَّيُصْبِحُنَّ نَادِمِينَ ﴿٤٠﴾ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ بِالْحَقِّ...} صدق الله العظيم [المؤمنون]
تا اینکه نادم شدند دیگر و اصراری به تکرار اعمالی که مرتکب شده بودند،؛ ندارند. اما فرصت از دست رفته است. بعد از هلاکت و ندامت، خداوند در نفس خود نسبت به این بندگان متحسر میشود. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿٢٩﴾ يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يس]
میبینید که امام مهدی همیشه از نشانهی حسرت در نفس خداوند یاد میکند باشد که قلبتان با یاد آن زنده شود و چشمهایتان مملو از اشک شده و بگویید:« ای خداوند ارحم الراحمین، وا حسرتا بر نعیم اعظم اگر محقق نشو... پس ما را برای چه آفریدهای؟ اگر ما رضوان تو را وسیلهای برای تحقق بهشت و نجات از آتش قرار دهیم، مشکل حل نخواهد شد. اینها چه فایدهای دارند وقتی تو در نفس خود راضی نبوده و متحسر و حزین نباشی؟ ای خداوند عالمیان اگر این امر برای ما محقق نشود، چرا ما را آفریدی،؟ و ما از آیات محکم کتاب حکمت خلقت بندگانت را میدانیم که به حق فرمودهای:
{وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ﴿۵۶﴾} صدق الله العظيم [الذاريات].
اما هدف رضوان نفس تو محقق نمیشود مگر اینکه رضوان تو، هدف نهایی و غایت ما باشد نه وسیلهای برای ورود به بهشت و نجات از آتش و میدانیم که تو بر هر چیز توانایی و نعیم اعظم در قلب ما محقق نخواهد شد مگر آنکه مشیت تو که در آیات محکم کتابت آمده تحقق یابد:
{وَلَوْ شَاء رَبُّكَ لآمَنَ مَن فِي الأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا} صدق الله العظيم [يونس:۹۹].
ای خداوند ارحم الراحمین، همانا که بندهی، تو به حق لا اله الا انت و به حق رحمتی که برخود فرض نمودهای و به حق بزرگی و عظمت نعیم رضوان در نفست از تو مسئلت میکند که تمام اهل زمین را هدایت فرمایی و از روی رحمت به بندهای که رضوان نفس تو را به عنوان غایتش عبادت میکند و نه وسیله؛ بندگانت را امتی واحد در صراط مستقیم قرار دهی و وعده تو حق است و تو ارحم الراحمینی. خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً ۖ وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ ﴿١١٨﴾ إِلَّا مَن رَّحِمَ رَبُّكَ ۚ وَلِذَٰلِكَ خَلَقَهُمْ ۗ وَتَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ ﴿١١٩﴾} صدق الله العظيم [هود]».
همانا که جهنم از شیاطین جن و انس پرخواهد شد . تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قَالَ فَالْحَقُّ وَالْحَقَّ أَقُولُ ﴿٨٤﴾ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكَ وَمِمَّن تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٨٥﴾} صدق الله العظيم [ص].
ولی بندهی تو، امام مهدی، از تو میخواهد بهخاطر او، جز این گروه، تمام بندگانت را هدایت نمایی؛ کسانی که اگر بدانند من امام مهدی، امام کریم ایشان و خلیفهای هستم که خداوند برای آنان برگزیده است، کاری جز تسلیم کامل درمقابل خلیفه خداوند نخواهند کرد و دربرابر او سجده میکنند، نه سجده بر پیشانی بلکه سجده به نشانهی اطاعت و ما با قرآن مجید آنان را به راه خداوند عزیز حمید هدایت خواهیم کرد.
ای جماعت شیاطین و در راس آنها ابلیس، اینگونه نیست که امام مهدی منتظر از خدا نخواهد که همگی شما را هدایت نماید؛ اما مشکلی که شما دارید این است که به یقین خواهید دانست که امام ناصر محمد یمانی، مهدی منتظر خلیفه پروردگارعالمیان در «دوران گفتوگو قبل از ظهور» است، ظهوری که با عذابی دردناک رخ خواهد داد. اما آگاهی از اینکه ناصر محمد یمانی مهدی منتظر است و ایمان به اینکه او مهدی منتظر حق و خلیفهی پروردگار عالمیان است، باعث تشدید اندوه شما گشته و چهرههایتان از این خبر در هم رفته و زشت میشود. چون وقتی دریافتید ناصر محمد یمانی، مهدی منتظر است و ایمان آوردید که او مهدی منتظرِ حق و خلیفهی پروردگار عالمیان است، اما ایمان شما به این امر حق پروردگار، شما را به تلاش در جهت خاموش ساختن نور خداوند با دهانهایتان سوق میدهد درحالی که خداوند جز این نمیخواهد که نور خود را کامل گرداند ولو اینکه مجرمان ناخشنود باشند. خداوند تعالی میفرماید:
{فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هَٰذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ ﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم [الملك].
ای عجب از برخی ازعلمای امت که ندانسته به خداوند نسبت میدهند و فرق بین {تَدَّعُونَ} وبين {تَدْعُونَ}را نمیدانند. خداوند تعالی میفرماید:
{فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هَٰذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ ﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم [الملك].
پس بیایید تا امام مهدی بیان چیزی را که نمیدانید به شما یاد دهد. خداوند تعالی میفرماید:
{فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هَذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ} صدق الله العظيم؛
مقصود خداوند تعالی از این خطاب، کافرانی از شیاطین جن و انس است که از برانگیخته شدن امام مهدی در «دوران گفتوگو قبل از ظهور» باخبر خواهند شد و میدانند که این خداوند است که در دوران گفتوگو قبل از ظهور، مهدی منتظر را برانگيخته است. درحالیکه در هر عصر و دورهای و هر ازچندگاهی عدهای هستند که ادعا میکنند مهدی منتظرند، اینها از طریق شياطين انس و جن تحریک میشوند. مسّ شیطان آنها را سرگردان و آشفته ذهن کرده و در سینههاشان وسوسهشان میکند که مهدی منتظر هستند. شياطين هر چند وقت یکبار مهدی منتظر جدیدی را جلو میاندازند و حکمت خبیثانه این مکر شیاطین در این است که وقتی مهدی منتظر حق پروردگار عالمیان برانگیخته شد؛ مردم از او روگردانده و بگویند او هم مثل دیگرانی است که هرچند وقت یکبار با ادعای مهدویت [یدّعون] سربلند میکنند و سپس از مهدی منتظر حق پروردگارشان که در زمان مقدر شده در کتاب مسطور برانگیخته شده است، رو میگردانند. این مکر شیاطین برای بازداشتن مردم از پیروی از مهدی منتظر حق و خلیفه خداوند بر عالمیان امام ناصر محمد یمانی که از راه کامپیوتر در «دوران گفتوگو قبل از ظهور» با مردم گفتوگو میکند کارگر افتاده و شیاطین بشر در «دوران گفتوگو قبل از ظهور» از دعوت او آگاه شده و میدانند او مهدی منتظر است و چهرهشان درهم رفته وعبوس شده است [چرا که دریافتهاند عذاب الهی نزدیک شده است] و دانستهاند خداوند با کوکب عذاب دردناک، او را بر عالمیان چیره خواهد کرد و لذا خداوند تعالی میفرماید:
{فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هَٰذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ ﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم [الملك].
یعنی این همان مهدی منتظر حق است که گرفتاران مس شیاطین، هر از چند گاهی از شخصیت او تقلید نموده و ادعا میکردند مهدی منتظر جدید هستند و برای همین است که انصار حق در «دوران گفتوگو قبل از ظهور» گفتند: {هَذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ } و این سخن انصاری است که در «دوران گفتوگو قبل از ظهور» به خلیفه خداوند مهدی ایمان آوردهاند و در این کلام خداوند سخن آنهاست که میآید: {وَقِيلَ هَذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ} صدق الله العظيم، یعنی ای جماعت گرفتار مس شیطان و ای دجالهای دروغگو که هر از چند گاهی ظاهر میشوید؛ این همان مهدی منتظر حق است که شما ادعا میکردید او هستید: {تَدَّعُونَ}
به خداوند قسم، اگر امام مهدی از هریک از اساتید دانشکده زبان عربی سؤال کند چه فرقی بین {تَدَّعُونَ} و {تَدْعُونَ} وجود دارد؟ خواهند گفت: :اگر تشدید از روی حرف دال برداشته شود معنای آن دعا کردن است. برای مثال این فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ} صدق الله العظيم [الأعراف:۱۹۴]
اما اگر روی حرف دال تشدید باشد مقصود ادعا کردن است نه دعا کردن و مثال آن این فرمودهی خداوند تعالی است:
{فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هَٰذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ ﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم [الملك].
آنگاه امام مهدی به آنان میگوید: ای علمای امت! پس چرا چیزی را که نمیدانید به خداوند نسبت میدهید؟ شما میدانید در این آیه، بالای حرف دال تشدید وجود دارد و میدانید مقصود ادعا کردن است نه دعا کردن، آیا از خداوند تقوا نمیکند تا ندانسته به او نسبت ندهید؟ آیا شما از یقینآوردگان هستید؟
به خداوند قسم؛ این بیان بهخاطر آگاهی من از لغت عربی نیست، شما در علم نحو از امام مهدی که او خطاهای املایی زیادی دارد؛ بسیار بهتر هستید. با اینکه من در بسیاری از کلاسها علم نحو را آموخته بودم ولی آنها را فراموش کرده و تقریباً از آنها چیزی به یاد ندارم و خداوند شهید و وکیل این گفته من است و برای همین است که میبینید خطاهای املایی دارم ولی این ایرادی برای فهمیدن بیان مورد نظر پیش نمیآورد شما مقصود مرا از هر کلمهای که مینویسم، میفهمید و الحمدلله که این حجت شما نیست؛ بلکه حجت خلیفه خداوند مهدی است که چگونه بیان حق بسیاری از آیات پیچیده را میداند درحالیکه در نحو و املا خوب نیست. پس به حق برایتان فتوا داده و میگویم: از خدا تقوا کرده و ندانسته به او نسبت ندهید آنگاه است که خداوند به شما میآموزد همانا که خداوند از همهچیز آگاه است. با اینکه ظهور مهدی منتظر برای بشریت با نشانهی عذاب دردناک خواهد بود و این مقصود فرموده خداوند تعالی است:
{وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَـٰذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٢٥﴾ قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَّـهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ ﴿٢٦﴾} صدق الله العظيم [الملك]
و مقصود، موعد عذابی است که محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- به اذن خداوند به آنان داده است و با سنگهایی است که از سیاره عذاب دردناک [عذاب الیم] میآیند و لذا میگفتند:
{ وَإِذْ قَالُوا اللَّهُمَّ إِن كَانَ هَٰذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِندِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَةً مِّنَ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٣٢﴾ } صدق الله العظيم [الأنفال].
و مقصودشان پارههای سنگ از سیاره عذابی است که محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- به امر خداوند وعده آن را به ایشان داده بود و لذا میگفتند:
{أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاء كَمَا زَعَمْتَ عَلَيْنَا كِسَفًا} صدق الله العظيم [الإسراء:۹۲]
و برای همین خداوند تعالی میفرماید:
{وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَـٰذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٢٥﴾ قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَّـهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ ﴿٢٦﴾} صدق الله العظيم [الملك].
و حال سراغ فرموده خداوند تعالی میآییم که:
{فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هَٰذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ ﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم [الملك].
اینجا، مقصود برانگیخته شدن مهدی منتظر در «دوران گفتوگو قبل از ظهور» و قبل از آن است که خداوند با عذاب موعود او را چیره ساخته و امر او را به ظهور برساند و برای همین خداوند تعالی میفرماید:
{فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هَٰذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ ﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم [الملك].
ممکن است یکی از کسانی که ندانسته به خداوند نسبت میدهند سخن مرا قطع کرده و بگوید: «خیر مقصود دیدن عذابی است که در منطقه آنها نازل میشود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هَٰذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ ﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم [الملك].
چراکه قبل از آن، از خدا خواسته بودند که از آسمان بر سرشان سنگ ببارد و خداوند تعالی میفرماید:
{ وَإِذْ قَالُوا اللَّهُمَّ إِن كَانَ هَٰذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِندِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَةً مِّنَ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٣٢﴾ } صدق الله العظيم [الأنفال]
و این مقصود خداوند تعالی از این فرمایش است:
{فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هَٰذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ ﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم [الملك].» .
و این عالم تصور میکند طلایهدار علم است و قرآن را با رجوع به قرآن بیان میکند؛ درحالیکه کلام خداوند را از موضع مورد نظر تحریف کرده و آیات را با مخلوط کن برقی درهم آمیخته و این را با آن قاطی کرده است، درحالی که این در یك موضوع و دیگری در موضوعی دیگر است. با وجود اینکه این عالم میداند این کلمه به خاطر داشتن تشدید با دیگر کلمه کتاب فرق دارد و اگر روی دال تشدید بگذاریم معنای{تَدَّعُونَ} به کل با کلمه {تَدْعُونَ} فرق خواهد کرد و اما مقصود از کلمه {تَدْعُونَ}، دعا کردن و خواندن است مانند این فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿١٩٤﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
و اما مقصود از کلمه {تَدَّعُونَ} در کتاب، ادعا کردن است نه دعا کردن و اینجاست که مقصود خداوند تعالی برایتان روشن میشود که:
{فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هَٰذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ ﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم [الملك].
و این امام مهدی است که در آستانه و نزدیک ظهور است. او همچنان در «دوران گفتوگو قبل از ظهور» قرار دارد و بشریت متمدن را از راه کامپیوتر و اینترنت جهانی مورد خطاب قرار میدهد و به آنان اعلام مینماید که وارد دوران نشانههای بزرگ ساعت [قیامت] شدهاند؛ آیا یقین میآورید؟
وسلامٌ على المُرسلين ، والحمدُ لله ربّ العالمين..
خليفة الله الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=7021
- 1 -
الإمام ناصر محمد اليماني
12 - رمضان - 1431 هـ
22 - 08 - 2010 مـ
۳۱-مرداد-۱۳۸۹ه.ش.
06:02 صبح
ـــــــــــــــــــــ
شفاعت آنطور که شما باور دارید نیست، پس از خدا تقوا کنید و هیچچیزی را با او شریک نگیرید...
بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
سلام و رحمت و برکات خداوند بر تمامی مسلمانان، سلام بر ما و بندگان صالح خداوند و سلام بر رسولان الهی و الحمدُ لله ربّ العالمين..
س۱- آیا متقیانی که به شفاعت «الرحمن» امید دارند، حق سخن گفتن و درخواست شفاعت را از خداوند دارند یا خداوند به آنان اجازه نمیدهد در این مورد سخن گویند؟
و جواب را در آیات محکم کتاب، در این فرموده خداوند تعالی مییابید:
{إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفَازًا ﴿٣١﴾ حَدَائِقَ وَأَعْنَابًا ﴿٣٢﴾ وَكَوَاعِبَ أَتْرَابًا ﴿٣٣﴾ وَكَأْسًا دِهَاقًا ﴿٣٤﴾ لَّا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا كِذَّابًا ﴿٣٥﴾ جَزَاءً مِّن رَّبِّكَ عَطَاءً حِسَابًا ﴿٣٦﴾ رَّبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الرَّحْمَـٰنِ ۖ لَا يَمْلِكُونَ مِنْهُ خِطَابًا ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [النبأ].
س۲- به همین ترتیب آیا روح القدس و ملائکه مقرب «الرحمن» اجازه دارند در مورد درخواست شفاعت برای بندگان، با خداوند سخن بگویند؟
و جواب را در آیات محکم کتاب، در این فرموده خداوند تعالی مییابید:
{يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلائِكَةُ صَفًّا لا يَتَكَلَّمُونَ} صدق الله العظيم [النبأ:۳۸].
ولی خداوند یکی از بندگان خود را مستثنی کرده است و به او اجازه داده تا با او سخن بگوید و لذا خداوند تعالی میفرماید:
{إِلا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَقَالَ صَوَابًا} صدق الله العظيم [النبأ:۳۸].
و سؤالی که مطرح میشود این است که مقصود از «سخن صواب» چیست؟ و جواب را در آیات محکم کتاب، در این فرموده خداوند تعالی مییابید:
{وَكَم مِّن مَّلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِن بَعْدِ أَن يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَن يَشَاءُ وَيَرْضَىٰ ﴿٢٦﴾} صدق الله العظيم [النجم]
بندهای که خداوند به او اذن سخن گفتن داده است و از گفتار او راضی است، به هیچوجه برای احدی از بندگان خداوند، درخواست شفاعت نمیکند بلکه از پروردگارش میخواهد برای تحقق نعیمی که از بهشت الهی بسیار بزرگتر است، در نفس خود راضی شود. چون خداوند ارحم الراحمین است و در نفس خود برای بندگانی که در حقِ خودشان ظلم کردهاند، حزین و متحسر است. از آنجا که به دلیل ارحم الراحمین بوده خداوند، حسرت پروردگار به خاطر بندگانش بسیارعظیم است، لذا میبینید بندهای که اجازه دارد با خداوند سخن بگوید، فقط سخن درست و صواب را بر زبان میراند و از پروردگارش درخواست میکند تا در نفس خود راضی شود. چون خداوند ارحم الراحمین است و با اینکه به آنان هیچ ظلمی نکرده است، اما به خاطر بندگانی که در حق خود ظلم کردهاند حزین و متحسر است. آنها خودشان در حق خود ظلم کرده و نسبت به رسولان پروردگارشان کافر شدند، پس رسولان، از خداوند یاری خواستند و خداوند نیز به یاری رسولان خود آمده و کافران را گرفتارعذابی شدید نمود و برطبق وعدهی خود هلاکشان کرد و سپس در نفس خود برای آنان متحسر و حزین و متأسف گردید. خداوند تعالی میفرماید:
{فَلَمَّا آَسَفُونَا انْتَقَمْنَا مِنْهُمْ} صدق الله العظيم [الزخرف:۵۵].
و بعد از انتقامی که بدون اینکه هیچ ظلمی در حقشان شده باشد، از ایشان گرفته شد، بهخاطر آنان متحسر میشود. خداوند تعالی میفرماید:
{إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿٢٩﴾ يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يس]
و خداوند تعالی میفرماید:
{وَالَّذِينَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلّهِ} صدق الله العظيم [البقرة:۱۶۵].
و سؤالی که مطرح میشود این است: فردی که در قلبش، خداوند را از بیش از هر چیزی دوست دارد، کسی که خداوندش را از تمام عالم وجود و هرچه که در دنیا و آخرت است و بیشتر از بهشت نعیم و حور العین دوست دارد؛ آیا چنین کسی میتواند [بعد از اینکه از میزان حسرت خداوند در نفسش و حزن او نسبت به بندگانی که درحق خود ظلم کردهاند آگاه شد] در بهشت نعیم احساس شادی و سعادت کند؟ لذا ای دوستداران خداوند! اگر در قلبتان، خداوند را بیش از همهچیز دوست دارید، از اینکه خداوند به شما نصرت عطا کرده و کافران را هلاک نماید، شاد نباشید. چون وقتی خداوند شما را یاری کرد و از آنان انتقام گرفت و هلاکشان نمود و به وعده خود به شما عمل کرد و بعد از آن شما را به بهشت فرستاد، گرچه شما از این که خداوند در برابر دشمن خود و دشمنتان؛ به شما نصرت عطا نموده و شما را به بهشت و آنان را به جهنم فرستاده است شادمان و مسرور هستید؛ اما من خداوند را مانند شما خوشحال و خرسند نمییابم . شما خرسندید چون او شما را یاری کرده و دشمنتان را هلاک نموده و بعد از آنها، زمین را به شما عطا کرده است و بعد از مرگ، شما را به بهشت فرستاده و از اهالی بهشت گردانده است:
{فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ} صدق الله العظيم [آل عمران:۱۷۰].
ای دوستداران خداوند! شما را چه شده که تنها به خود و سعادت خود فکر میکنید و رضوان خداوند را وسیله حفظ شدنتان از آتش و ورود به بهشت قرار دادهاید تا به سعادت شخصی برسید؟ شما خودتان را دوست دارید یا خداوند را؟ اگر خداوند را به شدت دوست دارید، پس چگونه کسی که خدا را دوست دارد، میتواند خوشحال و مسرور باشد اما حبیبش سعید نبوده و به خاطر بندگانی که درحق خود ظلم کردهاند حزین و متأسف باشد؟ و برای همین میبینید که امام مهدی، بندهی نعیم اعظم، بهشت و حورها و قصرهای آن را، هرچه که میخواهند باشد، برخود حرام نموده است و هرنعیمی را به من بدهند تا زمانی که خداوند نعیم اعظم را برایم محقق نسازد و در نفس خود راضی نشده و بهخاطر بندگانی که در حق خود ظلم کردهاند حزین و متحسر و متأسف باش،؛ از رفتن به بهشت سرباز خواهم زد. حزن و تأسف و حسرت خداوند نسبت به این بندگانی که به خود ظلم کردهاند به سبب صفت رحمت در نفس اوست چون او ارحم الراحمین است و کسی در میان خلق وجود ندارد که از خداوند ارحم الراحمین مهربانتر و رحیمتر باش،. تفاوت بسیار زیاد است و تنها به این سادگی نیست که او از تمام افراد رحیم، رحیم ترباشد. بلکه فرق -بین رحمت خداوند و رحمت دیگر مخلوقات - بسیار بسیار بسیار بزرگ است! حال تصور کنید شدت حسرت در نفس خداوند ارحم الراحمین چقدر است. شما قادر نیستید شدت و عظمت این حسرت را تصور کنید مگر اینکه تصور کنید که پدران و مادران و پسران و دخترانتان در آتش جهنم هستند و از «عذاب حریق» فریاد میزنند. تصور کنید میزان حسرت شما برای نزدیکانتان چقدر است؛ چه برسد به حسرت خداوندی که ارحم الراحمین است؟ ای دوستان خداوند شما را چه میشود که فکر نمیکنید پروردگارتان در چه حالی است؟ آيا مسرور است یا نسبت به مردمی که هنوز هلاک نکرده غضبناک است و بهخاطر آنانی که از آنها انتقام گرفته و ایشان نیز از کردههای خود پشیمان هستند متحسر است؟ ای دوستداران خداوند شما را چه میشود چطوراست که تنها به فکر این هستید که خودتان سعادتمند شده و به فوز بهشت نعیم و حور العین نايل گردیده و از عذاب جهنم حفظ شوید؟ آیا هدف خلقت شما، ورود به بهشت و نجات از آتش است؟ خیر به پروردگارم قسم که چنین نیست و خداوند شما را تنها برای این آفریده است که رضوان خداوند بیشریک و یگانه را عبادت نمایید؛ در این صورت خواهید دید که رضوان خداوند از نعیم بهشت او بزرگتر است. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴿۷٢﴾}
صدق الله العظيم [التوبة].
و راز و حکمت خلقت شما در این است که رضوان خداوند نسبت به بندگانش را عبادت کنید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ﴿۵۶﴾} صدق الله العظيم [الذاريات].
و خداوند تعالی میفرماید:
{ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ الرَّحْمَنُ فَاسْأَلْ بِهِ خَبِيراً} صدق الله العظيم [الفرقان:۵۹].
آنچه که امام مهدی، «خبیر بالرحمن»ی که در محکمات قرآن از او یاد شده، میخواهد این است که از حال خداوند ارحم الراحمین به شما خبر دهد تا بدانید او خرسند نیست بلکه برای بندگانی که درحق خود ظلم کردهاند متحسر است، هربار که خداوند رسولی به سوی ایشان فرستاد تا گناهانشان را مورد مغفرت قرار دهد از آنها روگرداندند:
{وَقَالُوا إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِّمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ ﴿٩﴾ قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّـهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمْ...} صدق الله العظيم [إبراهيم].
و خداوند تعالی میفرماید:
{فَلَمَّا آَسَفُونَا انْتَقَمْنَا مِنْهُمْ} صدق الله العظيم [الزخرف:۵۵].
آیا نمیبینید که خداوند بهخاطر بندگانش متأسف و اندوهگین است و برایشان حسرت میخورد و خداوند تعالی میفرماید:
{إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿٢٩﴾ يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يس].
`ای دوستداران خداوند، پس راه حل چیست؟ برایتان روشن شده است که خداوند در نفس خود خرسند نیست بلکه برای بندگانی که بعد از هلاک شدنشان توسط خداوند؛ پشیمان شدهاند، متأسف و متحسر و حزین است. کسانی که بعد ازهلاکتشان میگویند:
{أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿٥٦﴾} [الزمر]
و بلافاصله بعد از مرگ یا حین هلاک شدن با عذابی که از نزد خداوند نازل شده، پشیمان شدهاند و قلبشان غرق در ندامت است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{عَمَّا قَلِيلٍ لَّيُصْبِحُنَّ نَادِمِينَ ﴿٤٠﴾ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ بِالْحَقِّ...} صدق الله العظيم [المؤمنون]
تا اینکه نادم شدند دیگر و اصراری به تکرار اعمالی که مرتکب شده بودند،؛ ندارند. اما فرصت از دست رفته است. بعد از هلاکت و ندامت، خداوند در نفس خود نسبت به این بندگان متحسر میشود. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿٢٩﴾ يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يس]
میبینید که امام مهدی همیشه از نشانهی حسرت در نفس خداوند یاد میکند باشد که قلبتان با یاد آن زنده شود و چشمهایتان مملو از اشک شده و بگویید:« ای خداوند ارحم الراحمین، وا حسرتا بر نعیم اعظم اگر محقق نشو... پس ما را برای چه آفریدهای؟ اگر ما رضوان تو را وسیلهای برای تحقق بهشت و نجات از آتش قرار دهیم، مشکل حل نخواهد شد. اینها چه فایدهای دارند وقتی تو در نفس خود راضی نبوده و متحسر و حزین نباشی؟ ای خداوند عالمیان اگر این امر برای ما محقق نشود، چرا ما را آفریدی،؟ و ما از آیات محکم کتاب حکمت خلقت بندگانت را میدانیم که به حق فرمودهای:
{وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ﴿۵۶﴾} صدق الله العظيم [الذاريات].
اما هدف رضوان نفس تو محقق نمیشود مگر اینکه رضوان تو، هدف نهایی و غایت ما باشد نه وسیلهای برای ورود به بهشت و نجات از آتش و میدانیم که تو بر هر چیز توانایی و نعیم اعظم در قلب ما محقق نخواهد شد مگر آنکه مشیت تو که در آیات محکم کتابت آمده تحقق یابد:
{وَلَوْ شَاء رَبُّكَ لآمَنَ مَن فِي الأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا} صدق الله العظيم [يونس:۹۹].
ای خداوند ارحم الراحمین، همانا که بندهی، تو به حق لا اله الا انت و به حق رحمتی که برخود فرض نمودهای و به حق بزرگی و عظمت نعیم رضوان در نفست از تو مسئلت میکند که تمام اهل زمین را هدایت فرمایی و از روی رحمت به بندهای که رضوان نفس تو را به عنوان غایتش عبادت میکند و نه وسیله؛ بندگانت را امتی واحد در صراط مستقیم قرار دهی و وعده تو حق است و تو ارحم الراحمینی. خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً ۖ وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ ﴿١١٨﴾ إِلَّا مَن رَّحِمَ رَبُّكَ ۚ وَلِذَٰلِكَ خَلَقَهُمْ ۗ وَتَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ ﴿١١٩﴾} صدق الله العظيم [هود]».
همانا که جهنم از شیاطین جن و انس پرخواهد شد . تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قَالَ فَالْحَقُّ وَالْحَقَّ أَقُولُ ﴿٨٤﴾ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكَ وَمِمَّن تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٨٥﴾} صدق الله العظيم [ص].
ولی بندهی تو، امام مهدی، از تو میخواهد بهخاطر او، جز این گروه، تمام بندگانت را هدایت نمایی؛ کسانی که اگر بدانند من امام مهدی، امام کریم ایشان و خلیفهای هستم که خداوند برای آنان برگزیده است، کاری جز تسلیم کامل درمقابل خلیفه خداوند نخواهند کرد و دربرابر او سجده میکنند، نه سجده بر پیشانی بلکه سجده به نشانهی اطاعت و ما با قرآن مجید آنان را به راه خداوند عزیز حمید هدایت خواهیم کرد.
ای جماعت شیاطین و در راس آنها ابلیس، اینگونه نیست که امام مهدی منتظر از خدا نخواهد که همگی شما را هدایت نماید؛ اما مشکلی که شما دارید این است که به یقین خواهید دانست که امام ناصر محمد یمانی، مهدی منتظر خلیفه پروردگارعالمیان در «دوران گفتوگو قبل از ظهور» است، ظهوری که با عذابی دردناک رخ خواهد داد. اما آگاهی از اینکه ناصر محمد یمانی مهدی منتظر است و ایمان به اینکه او مهدی منتظر حق و خلیفهی پروردگار عالمیان است، باعث تشدید اندوه شما گشته و چهرههایتان از این خبر در هم رفته و زشت میشود. چون وقتی دریافتید ناصر محمد یمانی، مهدی منتظر است و ایمان آوردید که او مهدی منتظرِ حق و خلیفهی پروردگار عالمیان است، اما ایمان شما به این امر حق پروردگار، شما را به تلاش در جهت خاموش ساختن نور خداوند با دهانهایتان سوق میدهد درحالی که خداوند جز این نمیخواهد که نور خود را کامل گرداند ولو اینکه مجرمان ناخشنود باشند. خداوند تعالی میفرماید:
{فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هَٰذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ ﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم [الملك].
ای عجب از برخی ازعلمای امت که ندانسته به خداوند نسبت میدهند و فرق بین {تَدَّعُونَ} وبين {تَدْعُونَ}را نمیدانند. خداوند تعالی میفرماید:
{فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هَٰذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ ﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم [الملك].
پس بیایید تا امام مهدی بیان چیزی را که نمیدانید به شما یاد دهد. خداوند تعالی میفرماید:
{فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هَذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ} صدق الله العظيم؛
مقصود خداوند تعالی از این خطاب، کافرانی از شیاطین جن و انس است که از برانگیخته شدن امام مهدی در «دوران گفتوگو قبل از ظهور» باخبر خواهند شد و میدانند که این خداوند است که در دوران گفتوگو قبل از ظهور، مهدی منتظر را برانگيخته است. درحالیکه در هر عصر و دورهای و هر ازچندگاهی عدهای هستند که ادعا میکنند مهدی منتظرند، اینها از طریق شياطين انس و جن تحریک میشوند. مسّ شیطان آنها را سرگردان و آشفته ذهن کرده و در سینههاشان وسوسهشان میکند که مهدی منتظر هستند. شياطين هر چند وقت یکبار مهدی منتظر جدیدی را جلو میاندازند و حکمت خبیثانه این مکر شیاطین در این است که وقتی مهدی منتظر حق پروردگار عالمیان برانگیخته شد؛ مردم از او روگردانده و بگویند او هم مثل دیگرانی است که هرچند وقت یکبار با ادعای مهدویت [یدّعون] سربلند میکنند و سپس از مهدی منتظر حق پروردگارشان که در زمان مقدر شده در کتاب مسطور برانگیخته شده است، رو میگردانند. این مکر شیاطین برای بازداشتن مردم از پیروی از مهدی منتظر حق و خلیفه خداوند بر عالمیان امام ناصر محمد یمانی که از راه کامپیوتر در «دوران گفتوگو قبل از ظهور» با مردم گفتوگو میکند کارگر افتاده و شیاطین بشر در «دوران گفتوگو قبل از ظهور» از دعوت او آگاه شده و میدانند او مهدی منتظر است و چهرهشان درهم رفته وعبوس شده است [چرا که دریافتهاند عذاب الهی نزدیک شده است] و دانستهاند خداوند با کوکب عذاب دردناک، او را بر عالمیان چیره خواهد کرد و لذا خداوند تعالی میفرماید:
{فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هَٰذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ ﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم [الملك].
یعنی این همان مهدی منتظر حق است که گرفتاران مس شیاطین، هر از چند گاهی از شخصیت او تقلید نموده و ادعا میکردند مهدی منتظر جدید هستند و برای همین است که انصار حق در «دوران گفتوگو قبل از ظهور» گفتند: {هَذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ } و این سخن انصاری است که در «دوران گفتوگو قبل از ظهور» به خلیفه خداوند مهدی ایمان آوردهاند و در این کلام خداوند سخن آنهاست که میآید: {وَقِيلَ هَذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ} صدق الله العظيم، یعنی ای جماعت گرفتار مس شیطان و ای دجالهای دروغگو که هر از چند گاهی ظاهر میشوید؛ این همان مهدی منتظر حق است که شما ادعا میکردید او هستید: {تَدَّعُونَ}
به خداوند قسم، اگر امام مهدی از هریک از اساتید دانشکده زبان عربی سؤال کند چه فرقی بین {تَدَّعُونَ} و {تَدْعُونَ} وجود دارد؟ خواهند گفت: :اگر تشدید از روی حرف دال برداشته شود معنای آن دعا کردن است. برای مثال این فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ} صدق الله العظيم [الأعراف:۱۹۴]
اما اگر روی حرف دال تشدید باشد مقصود ادعا کردن است نه دعا کردن و مثال آن این فرمودهی خداوند تعالی است:
{فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هَٰذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ ﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم [الملك].
آنگاه امام مهدی به آنان میگوید: ای علمای امت! پس چرا چیزی را که نمیدانید به خداوند نسبت میدهید؟ شما میدانید در این آیه، بالای حرف دال تشدید وجود دارد و میدانید مقصود ادعا کردن است نه دعا کردن، آیا از خداوند تقوا نمیکند تا ندانسته به او نسبت ندهید؟ آیا شما از یقینآوردگان هستید؟
به خداوند قسم؛ این بیان بهخاطر آگاهی من از لغت عربی نیست، شما در علم نحو از امام مهدی که او خطاهای املایی زیادی دارد؛ بسیار بهتر هستید. با اینکه من در بسیاری از کلاسها علم نحو را آموخته بودم ولی آنها را فراموش کرده و تقریباً از آنها چیزی به یاد ندارم و خداوند شهید و وکیل این گفته من است و برای همین است که میبینید خطاهای املایی دارم ولی این ایرادی برای فهمیدن بیان مورد نظر پیش نمیآورد شما مقصود مرا از هر کلمهای که مینویسم، میفهمید و الحمدلله که این حجت شما نیست؛ بلکه حجت خلیفه خداوند مهدی است که چگونه بیان حق بسیاری از آیات پیچیده را میداند درحالیکه در نحو و املا خوب نیست. پس به حق برایتان فتوا داده و میگویم: از خدا تقوا کرده و ندانسته به او نسبت ندهید آنگاه است که خداوند به شما میآموزد همانا که خداوند از همهچیز آگاه است. با اینکه ظهور مهدی منتظر برای بشریت با نشانهی عذاب دردناک خواهد بود و این مقصود فرموده خداوند تعالی است:
{وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَـٰذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٢٥﴾ قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَّـهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ ﴿٢٦﴾} صدق الله العظيم [الملك]
و مقصود، موعد عذابی است که محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- به اذن خداوند به آنان داده است و با سنگهایی است که از سیاره عذاب دردناک [عذاب الیم] میآیند و لذا میگفتند:
{ وَإِذْ قَالُوا اللَّهُمَّ إِن كَانَ هَٰذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِندِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَةً مِّنَ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٣٢﴾ } صدق الله العظيم [الأنفال].
و مقصودشان پارههای سنگ از سیاره عذابی است که محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- به امر خداوند وعده آن را به ایشان داده بود و لذا میگفتند:
{أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاء كَمَا زَعَمْتَ عَلَيْنَا كِسَفًا} صدق الله العظيم [الإسراء:۹۲]
و برای همین خداوند تعالی میفرماید:
{وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَـٰذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٢٥﴾ قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَّـهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ ﴿٢٦﴾} صدق الله العظيم [الملك].
و حال سراغ فرموده خداوند تعالی میآییم که:
{فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هَٰذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ ﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم [الملك].
اینجا، مقصود برانگیخته شدن مهدی منتظر در «دوران گفتوگو قبل از ظهور» و قبل از آن است که خداوند با عذاب موعود او را چیره ساخته و امر او را به ظهور برساند و برای همین خداوند تعالی میفرماید:
{فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هَٰذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ ﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم [الملك].
ممکن است یکی از کسانی که ندانسته به خداوند نسبت میدهند سخن مرا قطع کرده و بگوید: «خیر مقصود دیدن عذابی است که در منطقه آنها نازل میشود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هَٰذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ ﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم [الملك].
چراکه قبل از آن، از خدا خواسته بودند که از آسمان بر سرشان سنگ ببارد و خداوند تعالی میفرماید:
{ وَإِذْ قَالُوا اللَّهُمَّ إِن كَانَ هَٰذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِندِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَةً مِّنَ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٣٢﴾ } صدق الله العظيم [الأنفال]
و این مقصود خداوند تعالی از این فرمایش است:
{فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هَٰذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ ﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم [الملك].» .
و این عالم تصور میکند طلایهدار علم است و قرآن را با رجوع به قرآن بیان میکند؛ درحالیکه کلام خداوند را از موضع مورد نظر تحریف کرده و آیات را با مخلوط کن برقی درهم آمیخته و این را با آن قاطی کرده است، درحالی که این در یك موضوع و دیگری در موضوعی دیگر است. با وجود اینکه این عالم میداند این کلمه به خاطر داشتن تشدید با دیگر کلمه کتاب فرق دارد و اگر روی دال تشدید بگذاریم معنای{تَدَّعُونَ} به کل با کلمه {تَدْعُونَ} فرق خواهد کرد و اما مقصود از کلمه {تَدْعُونَ}، دعا کردن و خواندن است مانند این فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿١٩٤﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
و اما مقصود از کلمه {تَدَّعُونَ} در کتاب، ادعا کردن است نه دعا کردن و اینجاست که مقصود خداوند تعالی برایتان روشن میشود که:
{فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هَٰذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ ﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم [الملك].
و این امام مهدی است که در آستانه و نزدیک ظهور است. او همچنان در «دوران گفتوگو قبل از ظهور» قرار دارد و بشریت متمدن را از راه کامپیوتر و اینترنت جهانی مورد خطاب قرار میدهد و به آنان اعلام مینماید که وارد دوران نشانههای بزرگ ساعت [قیامت] شدهاند؛ آیا یقین میآورید؟
وسلامٌ على المُرسلين ، والحمدُ لله ربّ العالمين..
خليفة الله الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=7021