المساعد الشخصي الرقمي

مشاهدة النسخة كاملة : پاسخ‌های امام به یکی از اعضا به نام أشرف



Admin
12-11-2016, 02:29 PM
پاسخ‌های امام به یکی از اعضا به نام أشرف
- 1 -
الإمام ناصر محمد اليمانيّ
21 - شعبان - 1430 هـ
13 - 08 - 2009 مـ
۲۲ - مرداد - ۱۳۸۸ ه.ش.
11:55 مساءً
ـــــــــــــــ

حقیقت اسم اعظم الهی را برایتان تشریح کردیم، من در کتاب آیه‌ای به عظمت حقیقت اسم اعظم الهی نمی‌شناسم. .

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
{كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ ۚ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ ۖ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ ۗ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ‎﴿٢١٣﴾‏ } صدق الله العظيم [البقرة].
و برادر اشرف یکی از آنهاست؛ خداوند قدر و مقام او را درپیشگاه خود و خلیفه‌اش در دنیا و آخرت بالا ببرد و همین طور تمام دوستان و محبان خدا و رسول خدا و یاری دهندگان او را؛ سلام بر تمام انصار پیشگام برگزیده؛ خداوند با عطای نور رضوان خود به سینه‌هایتان؛ راهتان را روشن نماید تا حقیقت نعیم اعظم پروردگارتان را ببینید و سپس به حق شهادت دهید که رضوان پروردگارتان به حق نعیمی بسیار بزرگ‌تر از نعیم دنیا و آخرت است؛ من در کتاب‌ آیه‌ای به عظمت حقیقت اسم اعظم الهی نمی‌شناسم؛ همان طور که برایتان تشریح کردیم؛ این نامی است که خداوند صفت نعیم رضوانش را در آن نهاده است؛ نعیم رضوان نفس خداوند نسبت به بندگان متقی خود که پروردگارشان را آن گونه که باید شناخته‌اند... آنها حق معرفت و شناخت خدا را به جا آورده و رضوان خدا را وسیله‌ای برای تحقق حور العین و جنات نعیم نمی‌کنند؛ همانا که بهشت خوردن و نوشیدن و حور عین و مقامی کریم است و هدف اساسی خداوند از آفرینش شما نیست؛ پس هدف اساسی خلقت خود را وسیله رسیدن به بهشت قرار ندهید که هرکس چنین کند؛ خدا را آن گونه که شایسته اوست نشناخته است چون حقیقتاً نمی‌‌داند رضوان پروردگارش؛ بی‌تردید نعیمی است که از جنت نعیم خدا بزرگ‌تر است. پس حیات دنیوی شما رابه خود مشغول نکند و از نعیم اعظمی که راز آفرینش شما در آن نهفته است؛ غافل ننماید؛ چرا که درمورد هدف خلقتتان مورد سؤآل قرار خواهید گرفت. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ ‎﴿١﴾‏ حَتَّىٰ زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ ‎﴿٢﴾‏ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ‎﴿٣﴾‏ ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ‎﴿٤﴾‏ كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ ‎﴿٥﴾‏ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ ‎﴿٦﴾‏ ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ ‎﴿٧﴾‏ ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ ‎﴿٨﴾‏} صدق الله العظيم [التكاثر].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطَامًا..} صدق الله العظيم [الحديد:۲۰].
و همان طورکه عبدالنعیم اعظم امام مهدی ناصر محمد یمانی به شما وعده داده است؛ به اذن خدا کسانی که تقوای الهی پیشه کنند و راه رضوان خدا را در پیش گیرند؛ به آنها بشارت می‌دهم که خداوند حیات طیبه به آنان عطا خواهد کرد و سینه‌هایشان را با نور رضوان خود منور کرده و امورشان را اصلاح نموده و آنان را مایه‌ی رحمت بر امت قرار خواهد داد؛ تا در برابر مؤمنان خاضع و در برابر کافران قدرت‌مند باشند؛ کسانی که بعد از آن که حق آمده از نزد پروردگار برایشان روشن شد نسبت به آن کافر شده و از حق بیزارند و کراهت دارند. پس بال‌های -تواضعتان- را در برابر مؤمنان و مسلمانان بگسترانید چون آنها نمی‌دانند؛ و به یاد داشته باشید قبل از آن که پروردگارتان با نعیم رضوان خود شما را یاری کند؛ چگونه بودید؛ برادرانتان هم مانند شما هستند واز حقیقت اسم اعظم خداوند هیچ چیز نمی‌دانند؛ آیه‌ای که نشانه تصدیق خبیر به خداوند رحمن عبدالنعیم اعظم است. کسی که یقین و باورش نسبت به بیان حق قرآن مانند یقین او به خداوند و پروردگارش ومحمد -صلّى الله عليه وسلّم- نبيُّ است؛ در می‌یابد که نام‌های مهدي مُنتظَر عبد النَّعيم الأعظم ناصرَ محمد اليمانيّ به حق مؤید کارش هستند: عبدالنعیم اعظم. خردمندان به دنبال آن می‌روند که بدانند:" مقصود این مرد از این که نام خود را عبدالنعیم اعظم گذاشته چیست؛ ما تا به حال نشنیده‌ایم خداوند چنین نامی - نعیم اعظم- داشته باشد سُبحانه وتعالى علواً كبيراً!. و از آنجایی که نام‌های خداوند؛ دربردارنده صفات او هستند؛ این مرد منظورش از نعیم اعظم چیست؟"پس به دنبال حق می‌گردند و در بیانات این مرد تدبر می‌کنند تا ببینند آیا مجنون است و یا از کسانی است که به ناحق مبالغه می‌کنند و یا جنون خود بزرگ بینی دارد یا بازی می‌کند و یا حق را می‌گوید و رسولان خدا را تصدیق می‌نماید؟ پس قبل از این که از علمایشان سؤال کنند؛عقل خود را به کار می‌گیرند. اگراز قبل به کار گرفتن عقل‌شان ازعلما سؤال کنند توسط آنها گمراه می‌شوند؛ چون به محض این که از یکی از علمای شیعه یا سنی درمورد او فتوا بخواهند؛ اگر از علمای شیعه باشد می‌گوید: اسم او چیست؟ می‌گویند: اسمش ناصر محمد یمانی است؛ پس چیزی که می‌شنوند این است که: قبل از فتوا دادن؛ اول به ناصر محمد یمانی ناسزا داده وسپس می‌گوید: پسرم؛ مراقب باش این مرد تو را در دینت به فتنه نیندازد.اسم مهدی منتظر محمد بن حسن عسکری است.سپس فرد سؤال کننده بلند می‌شود می‌رود سراغ یکی از علمای اهل سنت و از او در مورد مهدی منتظر ناصر محمد یمانی فتوا می‌خواهد. عالم از او می‌پرسد نام او چیست؟ می‌گوید: ناصر محمد یمانی؛ او هم مستقیم فتوا می‌دهد: او یک دروِغگوی گستاخ است؛ اصلاً بیمار روانی است؛ همانا که نام مهدی منتظر محمد بن عبدالله است؛ مراقب باش ناصر محمد یمانی تو را در دینت به فتنه نیندازد.
اگر سؤال کننده مانند حیوانات و چهارپایان باشد و شاید هم گمراه‌تر؛ راهش را گرفته و می‌رود و ناصر محمد یمانی و دعوتش را رها می‌کند. اما اگر سؤال کننده انسان باشد؛ وقتی می‌بیند این دو فرقه در مورد نام امام مهدی اختلاف دارند؛ مانند یک انسان عقلش را به کار می‌گیرد- چون عقل انسان او را از حیوان جدا و ممیز می‌کند- و می‌گوید: بهتر است در بیان حق قرآن تدبر کنم. اگر برهانش آشکار بود و عقلم قانع شد؛ تصدیقش می‌کنم؛ چطور کلام خدا که ناصر محمد یمانی مرا به سوی آن دعوت می‌کند، باور نکنم! و اگر دیدم تفاسیرش از روی ظن و گمان است؛ چون ظن کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند؛ هیچ کس قانع نمی‌شود نه عالم و نه جاهل.... بلکه عالمی پیدا خواهد شد که با دانشی هدایت‌گرتر از علم ناصر محمد یمانی؛ او را در پایگاهش گیرخواهد انداخت تا نتواند پاسخش را بدهد. موجودات خردمند و عاقل چنین فکر می‌کنند ولی بدترین موجودات آنهایی هستند که از عقل‌شان استفاده نمی‌کنند و خداوند در آیات محکم کتابش، پیش از این درباره آنان فتوا داده و فرموده است:
{ إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ ‎﴿٢٢﴾‏ } صدق الله العظيم [الأنفال].
واین از آن روست که تنها انسان‌هایی که از عقل‌شان استفاده می‌کنند به سوی حق هدایت شده و آن را تصدیق می‌نمایند؛ نه افراد متزلزل و سست رای که اگر مردم کار خوبی کنند ؛ آنها هم کارحسنه انجام داده و جا پای آنها می‌گذارند و اگر گمراه شوند هم آنها به دنبال‌شان افتاده و گمراه می‌گردند؛ این افراد سست رای نه برای خود خیری دارند و نه برای جامعه‌شان.
ای جماعت انصار پیشگام برگزیده و ای تمام بازدیدکنندگان پایگاه که به دنبال حق می‌گردید، خداوند به شما فرمان نمی‌دهد که قبل از استفاده ازعقل‌تان- که نعمت خدا به شماست- نامبرده یعنی ناصر محمد یمانی را تصدیق یا تکذیب کنید . پس برای خود شرط بگذارید و بگویید ما در آنچه که ما را به سوی آن دعوت می‌کند، تدبر خواهیم کرد؛ اگر مردم رابه عبادت غیر خدا دعوت کند؛ دروغ می‌گوید؛ یا اگر ادعا کند نبی یا رسول خداست، دروغ می‌گوید؛ اگر بگوید به جای خداوند، مرا عبادت کنید دروغ می‌گوید؛ اگر از روی ظن و گمان سخن بگوید-در حالی که ظن و گمان کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند- و بگوید تأویل فلان آیه چنین و چنان است بدون این که برای بیان قرآن، برهانی آشکار بیاورد دروغ می‌گوید. اما اگر دیدیم ناصر محمد یمانی مردم را به سوی عبادت خداوند یکتا و بی‌شریک دعوت می‌کند؛ این همان دعوت تمام انبیای الهی و رسولان خداوند از اولین تا آخرین‌شان نبی امیّ امین- عليهم أفضل الصلاة والتسليم- است و این از شرطهای اساسی است که برای ما روشن می‌کند نامبرده ناصر محمد یمانی راستگوست است یا دروغگو؛ چون او کسی را همراه خداوند نمی‌خواند و به این ترتیب کسی که حق را تکذیب کرده؛ دروغ گفته و مهدی منتظر راست می‌گوید.چون این کلمه- عبادت خداوند بی شریک- کلامی است که میان تمام امت‌های صالح چه اولین امت‌ها چه امت‌های متأخر یکی است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{لْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ ۚ فَإِن تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ ‎﴿٦٤﴾‏ } صدق الله العظيم [آل عمران].
و خداوند تعالى می‌فرماید:
{ مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَادًا لِّي مِن دُونِ اللَّهِ وَلَٰكِن كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنتُمْ تَدْرُسُونَ ‎﴿٧٩﴾‏ وَلَا يَأْمُرَكُمْ أَن تَتَّخِذُوا الْمَلَائِكَةَ وَالنَّبِيِّينَ أَرْبَابًا ۗ أَيَأْمُرُكُم بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنتُم مُّسْلِمُونَ ‎﴿٨٠﴾} صدق الله العظيم [ال عمران].
پس اگر دعوت ناصر محمد یمانی؛ به سوی این کلمه باشد؛ چگونه می‌توانیم بگوییم او در گمراهی آشکار است؟ مااز کافران نیستیم ولی شیطان یا یکی از شیاطین بشر او را وسوسه کرده و می‌گوید: فرض کن او را تصدیق کنیم و بعد از مدتی برایمان روشن شود او مهدی منتظر نیست؛ در این صورت در برابر دیگران چه وضعی خواهیم داشت؟ اگر فرد عقلش ضعیف باشد؛ متزلزل شده و می‌ترسد و از ترس این که روزی برایش روشن شود او مهدی منتظر نیست، از ناصر محمد یمانی پیروی نمی‌کند و با این که نزدیک بود تا نسبت به حق بصیرت پیدا کند؛ از پیروی از او صرف نظر می‌کند!
اما اگر از خردمندان باشد؛ خواهد گفت:" صبر کن صبر کن؛ من که ناصر محمد یمانی را عبادت نمی‌کنم؛ چه مهدی منتظر باشد چه دروغ‌گویی گستاخ؛ بلکه من دعوت او را استجابت کرده‌ام که مرا به عبادت خداوند واحد قهار فرا می‌خواند؛ حتی اگر روزی روشن شود ناصر محمد یمانی دروغ‌گویی گستاخ است نه مهدی منتظر؛ من با اجابت دعوت او برای عبادت خداوند یکتا؛ گمراه نشده‌ام؛ آیا بعد از حق چیزی جز گمراهی هست؟ ناصر محمد یمانی را تصدیق کردم چون با آیات بینه با من محاجه می‌کند؛ و من او را به علت آیات الهی که حجت خدا بر من است تصدیق کردم. اما اگر ناصر محمد یمانی، مهدی منتظر نباشد گناه دروغ او گردن خودش است. اما مصیبت واقعی اینجاست که اگر ناصر محمد یمانی به حق مهدی منتظر باشد و من او را تکذیب کنم ، به خاطر تکذیب مهدی منتظر گرفتار عذاب خدا شوم و در حالی که او با آیات پروردگارمان با ما محاجه کرده و ما را به سوی عبادت خداوند یکتا و بی‌شریک می‌خواند به او بگویم تو آشکارا گمراهی ؛ این مصیبت است". اینها کسانی هستند که حکمت به آنان عطا شده وتمام شیاطین جن و انس نمی‌توانند آنان را به فتنه بیندازند. اما مردم سست رأی و متزلزل که اهل تعقل و اندیشه نیستند؛ از ترس این که ناصر محمد یمانی، مهدی منتظر نباشد، از پیروی از او دست برمی‌دارند. در اینها خیری نیست نه برای خودشان خیر دارند و نه برای امت‌شان؛ چون نمی‌دانند مصیبت این نیست که ناصر محمد یمانی مهدی منتظر نباشد؛ دروغ او گردن خودش است و خداوند به هیچ وجه به آنها بدی نمی‌رساند؛ چرا که بیانات پروردگارشان را تصدیق کرده‌اند؛ مصیبت عظما آنجاست که ناصر محمد یمانی، مهدی منتظر باشد و آنها را به سوی حق دعوت کرده و صراط مستقیم را نشان دهد و ما از دعوت او روگردان شویم؛ در این صورت حتماً خداوند چیزی را که این مرد وعده داده بر سر ما خواهد آورد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{‏ وَقَالَ رَجُلٌ مُّؤْمِنٌ مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلًا أَن يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَقَدْ جَاءَكُم بِالْبَيِّنَاتِ مِن رَّبِّكُمْ ۖ وَإِن يَكُ كَاذِبًا فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ ۖ وَإِن يَكُ صَادِقًا يُصِبْكُم بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ ۖ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ ‎﴿٢٨﴾‏ يَا قَوْمِ لَكُمُ الْمُلْكُ الْيَوْمَ ظَاهِرِينَ فِي الْأَرْضِ فَمَن يَنصُرُنَا مِن بَأْسِ اللَّهِ إِن جَاءَنَا ۚ قَالَ فِرْعَوْنُ مَا أُرِيكُمْ إِلَّا مَا أَرَىٰ وَمَا أَهْدِيكُمْ إِلَّا سَبِيلَ الرَّشَادِ ‎﴿٢٩﴾‏ وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُم مِّثْلَ يَوْمِ الْأَحْزَابِ ‎﴿٣٠﴾‏ مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِن بَعْدِهِمْ ۚ وَمَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْمًا لِّلْعِبَادِ ‎﴿٣١﴾‏ وَيَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنَادِ ‎﴿٣٢﴾‏ يَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِينَ مَا لَكُم مِّنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ ۗ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ‎﴿٣٣﴾‏وَلَقَدْ جَاءَكُمْ يُوسُفُ مِن قَبْلُ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا زِلْتُمْ فِي شَكٍّ مِّمَّا جَاءَكُم بِهِ ۖ حَتَّىٰ إِذَا هَلَكَ قُلْتُمْ لَن يَبْعَثَ اللَّهُ مِن بَعْدِهِ رَسُولًا ۚ كَذَٰلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُّرْتَابٌ ‎﴿٣٤﴾‏ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ ۖ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ وَعِندَ الَّذِينَ آمَنُوا ۚ كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ ‎﴿٣٥﴾‏} صدق الله العظيم [غافر].
لذا ای جماعت انصار پیشگام برگزیده؛ شما با استجابت دعوت حق؛ راه درست و حق را انتخاب کرده‌اید؛ فرقی ندارد ناصر محمد یمانی مهدی منتظر باشد یا نباشد؛ اما به خداوند واحد قهار قسم می خورم؛ خداوندی که از نگاهها آگاه است و دیده‌ها قادر به درک او نیست؛ من بدون فتوا زا نزد پروردگار عالمیان؛ خود را مهدی منتظر نخواندم؛ من مهدی منتظرم و هرکس به خداوند نسبت دروغ دهد ناامید و خوار می‌گردد و خدا مرا از جاهلان قرار نداده است و می‌دانم خداوند کسانی را که به او تفترا زده باشند با چهره‌هایی که از فرط سیاهی انگار قطعه‌ای از شب بر آن سایه افکنده؛ برانگیخته می‌شوند و شاهدان(الأشهاد) می‌گویند اینها هستند که به پروردگارمان افترا زدند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا ۚ أُولَٰئِكَ يُعْرَضُونَ عَلَىٰ رَبِّهِمْ وَيَقُولُ الْأَشْهَادُ هَٰؤُلَاءِ الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَىٰ رَبِّهِمْ ۚ أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ ‎﴿١٨﴾‏} صدق الله العظيم [هود].
ولی ای جماعت انصار من به حق برایتان فتوا داده و می‌گویم: اگر به خاطراین که ناصر محمد یمانی به خدا قسم می‌خورد مهدی منتظراست و خدا فتوا داده او مهدی منتظر است؛ او را باور و تصدیق کردید و به همین بسنده کرده و پیروش شدید از جاهلان و نادانان هستید؛ می‌دانید چرا؟ چون خداوند برهان امام مهدی را در قسم و اسم و رؤیایی در خواب قرار نداده است؛ ابداً؛ به هیچ وجه؛ چنین نیست؛ بلکه برهان صدق مهدی منتظر"علم""‌است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم [البقرة: ۱۱۱].
حال این برهان چیست؟ جواب را هم در آیات محکم کتاب و فرموده خداوند تعالی می‌یابید:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا ‎﴿١٧٤﴾‏ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ‎﴿١٧٥﴾‏} صدق الله العظيم [النساء].
ممکن است عالم دیگری سخن‌تان را قطع کرده و بگوید:"‌ولی به فرموده خداوند تعالی بنگر:
{فَأَمَّا الَّذِينَ آَمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا} صدق الله العظيم
نه صراط "نعیم اعظم" که مد نظر ناصر محمد یمانی است؛ ما به هیچ وجه نشنیده‌ایم که این اسم یعنی نعیم اعظم یکی از أسماء الله الحسنی باشد!"سپس یکی از انصاری که علم و عقل و منطق بالایی دارد در جواب می‌گوید:" صبر کن صبرکن جناب عالم؛ ایا فکر می‌کنی ما ساده لوحیم و این اسم را بدون این که امام مهدی برهان آشکاری برایش آورده باشد؛ تصدیق می‌کنیم؟"سپس عالم می‌گوید:" پس اگر راست می‌گویید برهان را بیاورید". آن گاه الناصر می‌گوید" آیا اسامی خداوند معنای حقیقی دارند یا چیزی مثل اسامی هستند که روی انسان‌ها گذاشته می‌شود مثل عامر یا صالح؟ ما کسی که نامش صالح هست را-حتماً- صالح نمی‌یابیم و کسی که اسمش عامر باشد راعامر نمی‌یابیم چون -بالاخره-می‌میرد. پس عالم درجواب می‌گوید:سبحان الله اسماء الحسنی خداوند؛ صفات عالیه خداوند سُبحانه وتعالى علواً كبيراً است".
سپس الناصر-یکی از انصار- می‌گوید:" ما می‌دانیم که خداوند "خالق" است و برهان آن هم آفریدن ما و خلقت آن چیزهایی است که در آسمان و زمین پیش روی ماست. ما می‌دانیم خداوند رزاق است و برهان آن غذای ماست. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَىٰ طَعَامِهِ ‎﴿٢٤﴾‏ أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا ‎﴿٢٥﴾‏ ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا ‎﴿٢٦﴾‏ فَأَنبَتْنَا فِيهَا حَبًّا ‎﴿٢٧﴾‏ وَعِنَبًا وَقَضْبًا ‎﴿٢٨﴾‏ وَزَيْتُونًا وَنَخْلًا ‎﴿٢٩﴾‏ وَحَدَائِقَ غُلْبًا ‎﴿٣٠﴾‏ وَفَاكِهَةً وَأَبًّا ‎﴿٣١﴾‏ مَّتَاعًا لَّكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ ‎﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [عبس].
ای عالم گرامی؛ به ما نشان نمی‌دهی اگر رضوان خداوند ازما محقق شود؛ برهان آن یعنی برهان صفت رضوان خدا در نفسش نسبت به ما چیست؟آیا نباید برهانی در نفس و وجود ما باشد تا بدانیم پروردگارمان در نفسش از ما راضی است؛ همانا که امام مهدی برای ما روشن کرده که اسم اعظم خدا؛ صفت رضوان خدا از ماست و دانستیم که برهان حق این اسم یعنی نعیم اعظم را در نفس خودمان پیدا می‌کنیم؛ نزد ما نعیم رضوان خدا با هیچ نعیمی-هرچقدر هم که عظیم باشد- قابل قیاس نیست؛ یعنی ما برهان رضوان الهی را در نفس خود یافتیم و دانستیم به حق این رضوان از نعیم دنیا بسیار بزرگ‌تر است، بلکه از نعیم بهشتی که به ما وعده داده شده نیز بسیار بزرگ‌تر است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ۚ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ‎﴿٧٢﴾‏}صدق الله العظيم [التوبة].
اگر این عالم از کسانی باشد که رضوان پروردگارشان را شناخته و درک کرده‌اند؛ خواهد دانست چرا اسم اعظم الهی ؛ به عنوان اسم اعظم وصف می‌شود و برایش روشن می‌گردد خداوند، اسمی که بزرگ‌تر از اسامی دیگرش باشد ندارد؛ چون او یک خداوند است که أسماء الحسنی دارد و درمی‌یابد که یکی از اسمای الهی به عنوان اسم اعظم توصیف می‌شود؛ چرا؟ چون این اسم، صفت رضوان نفس خدا بر بندگانش است؛ و می‌بیند این نعیم به حق از نعیم جنت خداوند بسیار بزرگ‌تر است؛ سپس به یقین درمی‌یابد که خداوند در اسم اعظم خود؛ به حق صفت رضوان نفس خود را قرار داده است و تنها کسی نسبت به این امر یقین می‌کند که پروردگارش را بشناسد و راه رضوان او را در پیش گیرد و خدا از او راضی شود و به این ترتیب می‌داند که امام مهدی به حق "خبیر بالرحمن" در آیات محکم قرآن است ومی‌داند راز نعیمی که از نعیم دنیا و آخرت بزرگ‌تر است در صفت رضوان خدا نهفته است:
{‏ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۚ الرَّحْمَٰنُ فَاسْأَلْ بِهِ خَبِيرًا ‎﴿٥٩﴾‏ } صدق الله العظيم [الفرقان]
و می‌فهمد که "حکمت حق" را درک نموده به اعلی درجه ایمان رسیده است؛ و آن گاه است که مقصود محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم را درک می‌کند که فرموده است:
الإيمان يمان والحكمة يمانية][ایمان ایمان یمنی و حکمت حکمت یمنی است]. صدق محمد رسول الله عليه الصلاة والسلام. سپس می‌فهمد ناصر محمد یمانی؛ فرج خدا برای امت است ؛ تصدیق حديث محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم: [ نفس الرحمن من أرض اليمن][نفس الرحمان از یمن است ]. صدق محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم. وتصديق حديث محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم:[نفس الله يأتي من اليمن][نفس الله از یمن می‌آید]. صدق محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم. مقصود از "نفس الله" فرج خدا برای امت است تا غم اندوه سنگین را پایان دهد و مانند جدش -صلّى الله عليه وآله وسلّم- سراج منیر امت باشد؛ فقط این که او رسول یا نبی خدا نیست؛ بلکه بیان حق ذکر را برای مردم روشن و نورانی می‌کند تا کسانی که می‌خواهند راه مستقیم را درپیش گیرند- تابع آن شوند- مثل اشرف المصری که مرد بسیار خوبی است و غرور و تعصب او را به گناه نکشانده است؛ اینها کسانی هستند که خداوند آنها را نصیب شیطان نکرده است؛[ اشاره به آیه کریمه سوره النساء:لَعَنَهُ اللَّـهُ ۘ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِكَ نَصِيبًا مَفْرُوضًا ﴿١١٨﴾] بلکه از اولیای خداوند الرحمانند و در مراتب اول شرف، همراه انصار سابقین اخیار هستند ؛ مهدی منتظردر بیاناتش از بسیاری از آنان نامی نبرده ولی قدر و مقام آنان نزد پروردگارشان بسیار عظیم است و برایشان مهم نیست که امام مهدی از آنان تعریف کند؛ بلکه تنها چیزی که نزدشان اهمیت دارد این است که خداوند از آنان راضی باشد.
و انصار پیشگام برگزیده ‌من از زن و مرد.... آنها در جان من و خلیل من هستند؛ دوستان ورفیقان من هستند و از میان آنان وزرا و والیانم بر عالمیان را انتخاب می کنم و بسیاری از آنها از این امور می‌گریزند! " نه هرگز؛ اماما؛ ما اهل فرمانروایی نیستیم؛ ‌آیا بهتر نیست که خداوند به جای این که درمورد یک ملت از ملت‌های جهان مرا مورد حساب رسی قرار دهد؛ تنها درمورد خودم و فرزندانم حساب بخواهد؟" در پاسخش می‌گوییم: و خدا برای همین تو را انتخاب کرده؛ من تو را انتخاب نکرده‌ام؛ ما فرمانروایی را به کسانی که به دنبال آن می‌آیند نمی‌دهیم؛ و اگر به کسی دادیم باید بپذیرد و مسئولیتی بسیار بزرگ در پیشگاه پرردگارش بر عهده دارد؛ نباید به احدی ظلم کند. باید امر به معروف و نهی از منکر نماید؛ باید به مساکین و مظلومان نزدیک باشد تا اگر حکام در حق آنها انصاف نکنند؛ ظلم را از سرآنان بردارد.پس مانند شیری غران و دلیر؛ حکام و ظالم و مظلوم را فوری به حضور بخواند تا أمور برایش روشن گردد و به یاد داشته باشد او یکی از مسئولانی است که عضو گروه وزرای امام مهدی است و بداند چرا به مسئول؛ مسئول گفته می‌شود؛ چون او درروزی که مردم در پیشگاه پروردگار عالمیان قرار می‌گیرند؛ در برابر خدا مسئول رعایای خود است- و مورد سؤال واقع خواهد شد-
امام مهدی مانند محمد رسول الله که تمام انصارش را دوست داشت وبال و پر خود را متواضعانه در برابر همه‌ی آنان می‌گشود؛ همه‌ی انصارش را دوست دارد؛ امامی که راه نعیم اعظم را نشان می‌دهد و رحمتی است برای عالمیان ... همانا که خداوند بر این امت منت نهاد که امام مهدی را در میانشان برانگیخت و اگر شکرگزارپروردگارشان باشند برایشان بهتر است و اگرنسبت به نعمت خدا کافر گردند؛ عذاب خدا شدید است؛ و من همچنان به خدا متوسل می‌شوم که به مسلمانان رحم کند و آنها را به خاطر رو گرداندن از دعوت مهدی منتظر-که آنان را به سوی رضوان پروردگارشان فرا می‌خواند- عذاب نفرماید. چقدر کافر بودن به دعوت مهدی منتظر؛ کفر عظیمی است چون او بشریت را به سوی نعیم اعظم رضوان خداوند واحد قهار دعوت می‌کند؛ و آیا بعد از حق چیزی جز گمراهی هست؟ برادران مسلمانم؛ من بر علیه شما دست دعا بلند نمی‌کنم و امیدوارم به حق لا الله الا هو و به حق رحمتی که بر خود فرض نموده و به حق نعیم اعظم رضوانش ؛ هیچ وقت دعای من علیه هیچ مسلمی را استجابت نفرماید؛ بلکه تمام دعاهایی را مستجاب فرماید که برایشان درخواست رحمت و عفو و غفران می‌کنم ؛ آنها نمی‌دانند پروردگارم ارحم الراحمین است و بیش از عبدش نسبت به بندگانش رحیم است و وعده او حق است و خداوند ارحم الراحمین است و اهل سنت و شیعیان و تمام مسلمانان را مشمول رحمت خود کند و همگی را در راه مستقیم گردآورد...


وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
الامام المهديّ ناصر محمد اليمانيّ.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=5625

Admin
14-11-2016, 08:53 PM
- 2 -
الإمام ناصر محمد اليمانيّ
19 - رمضان - 1430 هـ
09 - 09 - 2009 مـ
۱۸ - شهریور - ۱۳۸۸ ه.ش.
06:16 صباحاً
ـــــــــــــــــ

چطور به عقاید گذشته‌ات بازگشتی؛ ای رئیس محکمه‌ی عقل و منطق؟

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمُرسلين جدي النَّبيّ الأُميّ الأمين صلوات الله وسلامه عليه، از خداوند خواستارم تا او به بالاترین درجات جنت نعیم نایل گردد؛ و چه کسی جز مهدی منتظر درجات اجر خود در بهشت را انفاق کرده تا به درجات مُحمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- افزوده شود؟ این برای آن است که به اذن خداوند ایشان به آن درجه‌ی عالی و رفیعی از بهشت که در آرزوی آن هستند نایل گردند؛ درجه‌ای که جدم آرزو داشت خودش به آن برسد. برای همین مهدی منتظر درجات خود در جنت نعیم را به جدش انفاق کرد تا مُحمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- به غایت و مراد خود برسد و خداوند بهترین اجر را به ایشان عنایت فرماید اجری که به هیچ یک از انبیاء و رسولان خدا عنایت نشدهو از آنجا که عبد و خلیفه خدا "ن" سبب رسیدن جدش به این درجه عالی جنت است؛ خداوند تعالی می‌فرماید:
{ن ۚ وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ ﴿١﴾ مَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ ﴿٢﴾ وَإِنَّ لَكَ لَأَجْرًا غَيْرَ مَمْنُونٍ ﴿٣﴾ وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ ﴿٤﴾ فَسَتُبْصِرُ وَيُبْصِرُونَ ﴿٥﴾ بِأَييِّكُمُ الْمَفْتُونُ ﴿٦﴾ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ﴿۷﴾} صدق الله العظيم [القلم].
برادرم اشرف؛ متأسفانه تو به ناحق به من ظلم کردی و تصور کرد‌ه‌ای من قدر و منزلت جدم را پایین آورده‌ام؛ او محبوب‌ترین انسان نزد من است و ایشان را بیش از خودم دوست دارم و برای همین به اضافه صلواتی که در تمام عمرم بر ایشان می‌فرستم، درجات خودم دربهشت را به اوانفاق نمودم تا بر درجات ایشان افزوده شود . من ایشان را بیش از خودم دوست دارم و برای همین هم درجات خود در نعیم جنت را به ایشان انفاق کردم و امیدوارم پروردگارم به درجات مُحمد -صلّى الله عليه وآله وسلّم- بیفزاید تا برای نایل شدن به درجه عالی و رفیع بهشت؛ ایشان را یاری کرده باشم؛ اما خدا را به شهادت می‌گیرم که محمد رسول الله را بیش از خداوند دوست ندارم؛ بلکه برای حب و قرب بیشتر به خداوند با جدم رقابت می‌کنم چون من محمد رسول الله را عبادت نمی‌کنم بلکه خدا را عبادت می‌نمایم؛ تمام انبیاء و بندگان مقرب خداوند هم برای حب و قرب به خدا رقابت می‌کنند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَبْتَغُونَ إِلَىٰ ربِّهم الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ} صدق الله العظيم [الإسراء:۵۷].
همین طور از تمام مؤمنان دعوت می‌کنم برای حب و قرب الهی رقابت کنند و "وسیله" را به سوی او بجویند و در راه خدا مجاهده کنند تا به بالاترین حد حب و قرب الهی نایل گردند؛ اگر آنها خدا را می‌پرستند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ‎﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
اما کسانی که بنده‌ی انبیا و اولیا هستند؛ از دعوت ناصر محمد یمانی پیروی نکرده و نخواهند کرد و اگر هم در ابتدای کار پیرو او شوند؛ به محض این که به بیانی برسند که در آن اعلان می‌کند برای حب و قرب الهی با مُحمد رسولَ الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- رقابت می‌کند؛ از این امر محزون شده و به عقاید گذشته خود بازمی‌گردند چرا که از نظرآنها سزاوار نیست احدی برای حب و قرب الهی با محمد رسول الله رقابت نماید. پس به گذشته خود بازمی‌گردند ولو این که با خون و یا جوهر قلمشان با او بیعت کرده باشند؛ همان گونه که برادرم اشرف که از انصار پیشگام برگزیده بود گرفتار فتنه شد؛ دلیل به فتنه افتادن او هم مبالغه‌ای است که درمورد مُحمد رسولِ الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- می‌کند و از نظر او سزاوار نیست احدی برای حب و قرب الهی با محمد رسول الله رقابت کند. به خدا قسم جناب اشرف؛ اگر تو خدا را عبادت می‌نمودی؛ دعوت حق را استجابت می‌کردی؛ دعوتی که به تو فرمان می‌دهد تا در طلب وسیله به سوی خدا باشی شاید که محبوبترین و مقربترین بنده خدا گردی؛ اگر تو خدا را آن گونه که شایسته اوست عبادت می‌کردی؛ چیزی را با او شریک نمی‌گرفتی. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ‎﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
اشرف؛ آیا می‌دانی بیان حق این فرموده خداوند تعالی چیست :
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ} صدق الله العظيم،
این یعنی وسیله را طلب کنید تا نزد خدا محبوبتر و مقربتر گردید؛ همان طور که بندگان مکرم خدا از انبیا و رسولان الهی و اولیای صالح خدا چنین کرده و دعوت خداوند برای رقابت در راه پروردگاررا استجابت می‌کردند تا کدام یک محبوبتر و مقربتر درگاه او شوند. اما شما به جای این که پا جای پای آنان بگذارید؛ درمورد آنان مبالغه کرده و به جای خداوند به درگاه آنان دعا می‌کنید و خداوند را به آنها منحصر کرده و آنها را به عنوان شفیعان خود در نزد خدا درنظر گرفته‌اید. وخداوند تعالی می‌فرماید:
{أُولَٰئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ ۚ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا ‎﴿٥٧﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
اما قاضی اشرف؛ رییس محکمه عدل و منطق؛ ظلم بسیار بزرگی به مهدی منتظر کرده است؛ و می گوید من شأن و قدر و منزلت مُحمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- را پایین آورده‌ام. او استجابت فرمان خدا برای رقابت با مُحمد رسولِ الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- در راه حب و قرب الهی را بر مهدی منتظر حرام کرده است! اما مهدی منتظر منزلت مُحمد رسولِ الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- را پایین نیاورده است. من همان چیزی را که خداوند فرموده؛ می‌گویم. خداوند می‌فرماید ایشان بشری مانند ما و بنده‌ای از بندگان خدا هستند. خداوند به ما امر نفرموده تا محمد رسول الله را عبادت کنیم یا بر سر حب و قرب رسول الله رقابت نماییم؛ محمد رسول الله هم جز این به شما فرمان نداده که از او پیروی کرده و خدا را عبادت نموده و از بندگان مکرم خدا باشید که برای حب و قرب الهی رقابت می‌کنند؛ از کسانی که خداوند در آیات محکم کتابش در مورد آنان می‌فرماید:
{أُولَٰئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ ۚ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا ‎﴿٥٧﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
اینان فرمان خدا در آیات محکم کتابش را استجابت کرده و وسیله را طلب می‌کنند تا بیش ازهر کسی مورد حب و قرب الهی باشند. تصدیق فرمان خداوند تعالی:
{ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ‎﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
رییس محکمه ؛ تو ظلم دیگری هم به من کرده‌ای؛ گفته‌ای که من ارزش عبادت مُحمد رسولِ الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- در برابر پروردگارش را پایین آورده‌ام و درمورد فتوای حق من تدبر نکردی که گفته‌ام تمام انبیا و رسولان خداوند؛ پروردگار یکتا را بدون گرفتن شریک عبادت نموده و برای حب و قرب الهی رقابت می‌کنند؛ ولی درمورد "وسیله‌ی حق" به خطا رفته‌اند چون تمام تلاش آنها این است که برای حب و قرب بیشتر پروردگار باهم رقابت نمایند ومحمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم فرموده : [إِذَا سَمِعْتُمْ الْمُؤَذِّنَ فَقُولُوا مِثْلَ مَا يَقُولُ ثُمَّ صَلُّوا عَلَيَّ فَإِنَّهُ مَنْ صَلَّى عَلَيَّ صَلاةً صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ بِهَا عَشْرًا ثُمَّ سَلُوا اللَّهَ الْوَسِيلَةَ فَإِنَّهَا مَنْزِلَةٌ فِي الْجَنَّةِ لا تَنْبَغِي إِلا لِعَبْدٍ مِنْ عِبَادِ اللَّهِ وَأَرْجُو أَنْ أَكُونَ أَنَا هُوَ].
[وقتي شنیدید مؤذن اذان مي‏ گويد، جمله‏ هاي اذان را مانند او بگوييد سپس بر من صلوات بفرستيد، به درستي که هر کس بر من صلوات بفرستد خداوند به هر صلواتي ده صلوات بر او مي ‏فرستد.سپس وسیله را از خدا طلب کنید که منزلی از منازل بهشت است که تنها به یکی از بندگان خدا تعلق می‌گیرد و امیدوارم آن بنده من باشم]
امام مهدی منتظر به صلوات فرستادن بر مُحمد رسولِ الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- و دعا برای ایشان برای رسیدن به آن درجه عالی و رفیع بهشت، اکتفا نمی‌کند؛ بلکه من درجات خود در بهشت را به درجات جدم مُحمد رسولِ الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- افزوده و به ایشان انفاق کردم و بر سر آن درجه عالی رفیع بهشتی با ایشان رقابت نمی‌کنم؛ بلکه نعیمی را طلب می‌کنم که از این بزرگتر است جناب اشرف المصری؛ ای کسی که درمورد امرم با من محاجه می‌کنی و از رازم بی‌خبری و قدر مرا نمی‌شناسی.نعیم اعظم یعنی این که خداوند در نفس خود راضی باشد نه این که فقط از من رضایت داشته باشد؛ من هرگز تنها به رضایت خداوند نسبت به خودم بسنده نمی‌کنم....
مُحمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- و تمام مقربین؛ همگی فضل خدا و رضای او را می‌طلبند؛ ولی من می‌خواهم خداوند در نفس خود راضی بوده و متحسر و خشمگین نباشد؛ و این محقق نخواهد شد مگر این که خداوند تمام مردم را به امتی واحد بدل سازد که در صراط مستقیم هستند و همگی را مشمول رحمت خود فرماید؛ و برای تحقق این هدف مهم در نفس پروردگارم -که حقیقت اسم اعظم الهی در آن نهفته و مهدی منتظر به درک آن نایل شده است- زمان مقدر شده در کتاب فرا رسیده تا خداوند با او همه‌ی مردم -مگر شیاطین جن و انس- را هدایت نماید. خداوند با سپاه خود- از پشه گرفته تا بالاتر از آن- او را بر ضد طاغوت و حزبش -از جن و انس و هرجنسی- یاری می‌کند و خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّ اللَّهَ لَا يَسْتَحْيِي أَن يَضْرِبَ مَثَلًا مَّا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا ۚ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الحقّ مِن ربِّهم ۖ وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَٰذَا مَثَلًا ۘ يُضِلُّ بِهِ كَثِيرًا وَيَهْدِي بِهِ كَثِيرًا ۚ وَمَا يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِينَ ﴿٢٦﴾ الَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ‎﴿٢٧﴾‏} صدق الله العظيم [البقرة].
ای اشرف؛ آیا نمی‌بینی خداوند با مهدی منتظر همه‌ی مردم را هدایت خواهد؛ مگر شیاطین جن و انس را که درمورد آنان می‌فرماید:
{الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ ۖ وَإِنَّ فَرِيقًا مِّنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ‎﴿١٤٦﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
آنها گروهی هستند که بعد از فهمیدن کلام خدا، آن را تحریف می‌کنند و به خدا نسبت دروغ می‌دهند و خود می‌دانند به خدا نسبت کذب داده‌اند ومی‌خواهند مردم را از راه راست-صراط مستقیم- گمراه نمایند[اشاره به آیه کریمه سوره البقره:فَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُوا لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلَامَ اللَّـهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿٧٥﴾] چون اولیای طاغوت یعنی مسیح کذابند که خداوند درمورد او فرموده است:
{قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ ﴿١٦﴾ ثُمَّ لَآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ ۖ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ ﴿١٧﴾ قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَّدْحُورًا ۖ لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِينَ﴿١۸﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
برادرم اشرف؛ آیا از خودت سؤال نمی‌کنی: چرا خداوند مقدر نموده تا هدف هدایت تمام بشریت و تبدیل آنها به امتی واحد که بر صراط مستقیم باشند؛ در عصر مهدی منتظر محقق شود ؟ برای این که هدف مهدی منتظر محقق شود و خداوند در نفس خود راضی گردد. و چگونه خداوند در نفس خود راضی خواهد بود؟ وقتی تمام مردم را مشمول رحمت خود گرداند، مگر شیاطین جن و انس که از رضوان خدا اکراه دارند و در هر زمان و مکانی از کسانی که به خدا ایمان آورده‌اند انتقام می گیرند.
برادرم اشرف؛ تو خدا را آن گونه که باید نمی‌شناسی و قدرش را آن چنان که باید نمی‌دانی؛ مهدی منتظرنگفته که مرا عبادت کنید و من محبوبترین و مقربترین بنده درگاه خدا هستم! پناه برخدا که از مجرمان باشم؛ بلکه من از شما دعوت می‌کنم تا از دایره عبادت بندگان خدا - انبیا و رسولان الهی و اولیاء او- خارج و پروردگار بندگان؛ یعنی خداوند یکتا را عبادت کنید و هیچ کس را با خدا نخوانید؛ وعبادت شما برای خدا محقق نخواهد شد مگر این که برای حب و قرب بیشتر به خداوند با آنان و مهدی منتظر رقابت کنید؛ اگرکه خدا را آن گونه که شایسته و سزاوار اوست عبادت می‌کنید... اما دلیل این که تو و تمام بندگان انبیاء و اولیا گرفتار فتنه شده‌اید فتوای ناصر محمد یمانی درمورد این است که اودر راه حب و قرب الهی با جدش رقابت می‌کند و گفتید که جز مُحمد رسولَ الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، سزاوارهیچ بنده‌ای نیست که به بالاترین مقام حب و قرب الهی برسد و برای همین رقابت برای حب و قرب خدا را بر مهدی منتظر حرام کرده‌اید. اما من از امیال شما پیروی نکرده و در پی رضایت شما نیستم؛ بلکه به فرمان خدا پایبندم که می‌فرماید:
{ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ‎﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
سپس خداوند برایتان روشن می‌نماید هدف از "وسیله" به سوی او این است که کدام محبوبتر و مقربترید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{أُولَٰئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ ۚ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا ‎﴿٥٧﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
اینها بندگان مکرم خدا از انبیا و رسولان و اولیای صالح هستند که شما آنها را به جای خداوند خوانده و منتظرید در پیشگاه خدا شفاعتتان را بکنند؛ شما مانند آنها عمل نمی‌کنید و پا جای پای آنان نمی‌گذارید؛ بلکه به نا حق در مورد آنان مبالغه کرده و رقابت برای حب و قرب الهی را منحصر به ایشان کرده‌اید و آنان را بیش از خدا دوست داشته و به جای خداوند، آنان را می‌خوانید. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{أُولَٰئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ ۚ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا ‎﴿٥٧﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
ای رییس محکمه‌ی عقل و حکمت؛ چطور به گذشته‌ات بازگشتی؟ و در حق مهدی منتظر ظلم کرده و باعث فتنه برخی از انصار و بازدیدکنندگان شدی؛ بجز ربانییونی که نه مُحمد رسولَ الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- را عبادت می‌کنند و نه مهدی منتظر را.... و این تقدیر خداوند برای غربال انصار بود؛ چون ما از میان آنها وزرای مکرم را انتخاب خواهیم کرد و آنها باید ربانی و از کسانی باشند که برای حب و قرب خداوند رقابت می‌کنند.
و اما سخنانت در مورد فتواهای مربوط به ارث و میراث و این که کسان دیگری زودتر این فتواها را داده‌اند وفتوای من ازآیات محکم کتاب مطابق فتاوی آنان است؛ این به من نشان می‌دهد تو از خردمندان نیستی؛ همانا که مهدی منتظر در موارد اختلاف در میان علمای امت؛ داور و حکم دهنده است. به خدا قسم که نمی‌دانم مقصود تو چه کسانی هستند و از بسیاری از فتواها و بلواهای -حق یا باطل - شما بی‌خبرم چون من کتابچه های شما را نمی خوانم و همانا که من حَکَم میان کسانی هستم که دین خود را فرقه فرقه کرده‌اند و در موارد اختلاف میان‌شان حکم می‌دهم. پیش از این هم فتوا داده بودیم که برخی از احکام ما ممکن است در مواردی موافق آرای یک طایفه باشد ولی با فتواهای باطل آنها مخالفیم و نه از امیال شما پیروی می‌کنم و نه از امیال آنان.
و اما دیدن آشکار خداوند؛ وقتی کوهی به آن عظمت نتوانست تاب بیاورد و خداوند را آشکار ببیند! چطور انسان ضعیف می‌تواند؟ خداوند همان طور که در این دنیا انسان را ضعیف آفریده است؛ درروز قیامت هم او را همین طور بازمی‌گرداند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِيدُهُ ۚ وَعْدًا عَلَيْنَا ۚ إِنَّا كُنَّا فَاعِلِينَ} صدق الله العظيم [الأنبياء:۱۰۴].
برادرمن اشرف؛ آیا برایت کافی نیست که نور خداوند برچهره‌ات بتابد و از ورای حجاب با تو سخن گوید؟ آیا شکرگزار نیستی؟ به تو فتوا می‌دهم که در بسیاری از مسایل حق با شیعیان است؛ ولی من اهل سنت را کمتر از شیعیان گرفتار شرک می‌دانم؛ چون شیعیان به جای خدا مهدی منتظر و ائمه آل بیت را می‌خوانند، مگر کسی که پروردگارم به او رحم کند....
و اما در مورد نشانه‌ها و این که می‌گویی چرا خداوند مهدی ناصر محمد یمانی را با نشانه‌ و آیتی یاری نمی‌دهد؛ خداوند پیش از این در آیات محکم کتابش در این باره فتوا داده که آن "نشانه" ؛ آیت عذاب خداوند خواهد بود . خداوند به شما خبر داده که چه چیزی مانع از این است که خداوند همراه مُحمد رسول الله -صلّى الله عليه وسلّم- و همراه مهدی منتظر معجزه بفرستد و به روگردانان از ذکر-قرآن- وعده داده است که نشانه عذاب الیم و دردناک درانتظار آنان است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلَا يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنكُمْ وَلَا تَحْوِيلًا ﴿٥٦﴾ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ ربِّهم الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ ۚ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا ﴿٥٧﴾ وَإِن مِّن قَرْيَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا ۚ كَانَ ذَٰلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا ﴿٥٨﴾ وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْسِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ ۚ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُوا بِهَا ۚ وَمَا نُرْسِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا ﴿٥٩﴾ وَإِذْ قُلْنَا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ ۚ وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ إِلَّا فِتْنَةً لِّلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآنِ ۚ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا يَزِيدُهُمْ إِلَّا طُغْيَانًا كَبِيرًا﴿۶۰﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
واما درمورد موعد نزول عذابی که برایش عجله داری و می‌خواهی خداوند با آن مهدی منتظر را یاری کند؛ چقدر من امیدوارم که خدا با آن مرا یاری نفرماید؛ ولو تأخیر در نزول آن باعث طغیان وکفر بیشترتان شود؛ تا این که خدا هدایت‌تان نماید و هدف - آن طور که پرردگارم بخواهد- محقق شود که پروردگارم برهرچیز قادر است؛ اشرف من بر ضد شما دعا نمی‌کنم و لعنت هم به تو نمی‌فرستم؛ خداوند به تو برکت دهد و هدایتت فرماید که تو هم جزو اهادف منی و مراد و مقصود من نجات توست نه لعنت کردنت.
و اما درمورد روز هشتم آوریل ۲۰۰۵؛ به پروردگارم قسم می‌خورم که این روز هنوز منقضی نشده است؛ و طبق آن چه که پروردگارم به من آموخته این بر اساس حساب "یوم ثقیل" است؛ با این که من قبلا اعتراف کرده‌ام که اول تصور می‌کردم این روز بر اساس تقویم و حساب ماست! به خدا قسم من می‌خواستم در فجر روز جمعه در دانشگاه الإیمان ظاهر شوم؛ ولی شب جمعه پروردگارم مرا متوقف کرد و روشن ساخت نه ساعت از این روز مشخص(یوم المعلوم) باقی مانده و نزدیک است که به پایان برسد؛ همین چنین پروردگارم به من خبر داد که ظهور در دانشگاه الأیمان نیست بلکه در بیت الحرام است. من نمی‌دانستم در کتاب‌های علما چه نوشته شده و هیچ چیز به جز آن چه که پروردگارم به من می‌آموزد نمی‌دانم؛ همانا که قبل از این که پروردگارم مرا برگزیند و دانشی به من عنایت فرماید که بیش از دانش همه‌ی شماست؛ من یک افسر ارتش بودم نه عالم دینی. خداوند مرا معصوم از خطا قرار نداده ؛ چنان که جدم را هم معصوم از خطا نکرده بود.
اشرف از شکرگزاران باش و تصمیم اشتباهی را به خاطر بیاور که مُحمدٌ رسولُ الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- درباره اسرا گرفت و به جای آن که منتظر فرمان خدا شود؛ ازرضوان اصحابش و آن چه که آنها دوست داشتند پیروی کرد و خداوند تعالی فرمود:
{مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَن يَكُونَ لَهُ أَسْرَىٰ حَتَّىٰ يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ ۚ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَاللَّهُ يُرِيدُ الْآخِرَةَ ۗ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿٦٧﴾ لَّوْلَا كِتَابٌ مِّنَ اللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِيمَا أَخَذْتُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴿۶۸﴾} صدق الله العظيم [الأنفال].
این جواب من به توست جناب اشرف؛ تو که درمورد عصمت انبیاء با من محاجه کرده و آنان را از خطا معصوم می‌دانی! اما من به حق برای شما فتوا می‌آورم که در کتاب خدا جز خداوند یکتا و بی‌شریک، کسی را پیدا نمی‌کنم که معصوم باشد و مرتکب خطا نشود. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِمَا كَسَبُوا مَا تَرَكَ عَلَىٰ ظَهْرِهَا مِن دَابَّةٍ} صدق الله العظيم [فاطر:۴۵].
لذا انسانی وجود ندارد که از ارتکاب خطا معصوم باشد؛ فرشتگان هم از خطا معصوم نیستند و در حق پروردگارشان خطا کرده و سخن اشتباه بر زبان آوردند؛ انگار که انها بیشتر از خدا می‌دانند و گفتند:
{وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ‎﴿٣٠﴾‏} صدق الله العظيم [البقرة].
به پاسخ خداوند تعالى بنگر:{قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ} صدق الله العظيم،
سپس خداوند به حق دربرابرآنان حجت آورد که آنان از پروردگارشان داناتر نیستند؛ خداوند با خشم به ملایکه فرمود:
{فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم [البقرة:۳۱].
به پاسخ خداوند تعالى بنگر: {إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ}صدق الله العظيم،
آیا نمی‌بینی خداوند از سخن آنان خشمگین است: {أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ} صدق الله العظيم،
آن گاه بود که ملایکه دریافتند درحق پروردگارشان خطا کرده‌اند؛ پس تسبیح کنان به سویش بازگشتند:
{قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ‎﴿٣٢﴾‏ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ‎﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
و سخن حق خود را ثابت نمود که او چیزی می‌داند که آنها نمی‌دانند واز پروردگارشان داناتر نیستند و برای همین به آنها می‌فرماید:
{أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ}صدق الله العظيم
ای اشرف؛ ما تلاش کردیم تو را ثابت قدم کنیم و بیعت تو در مورد شأن مهدی منتظر را آن گونه که مد نظر توست پذیرفتیم؛ این که به عقیده تو مهدی منتظر نزد خدا محبوب‌تر و مقرب‌تر است برایم اهمیتی ندارد؛ به پروردگارم قسم چنین نیست؛ برایم راحت‌تر است که شأن مرا پایین آورده و تحقیر کنی و به ناحق درباره من مبالغه نکنی و به جای خدا مرا نخوانی...! مهمترین چیز این است که از من پیروی کرده و خداوند یکتا را عبادت نمایی و در راه حب و قرب الهی با من رقابت کنی. شاید یکی از شما بگوید:" چرا از مردم دعوت می‌کنی برای حب و قرب خدا با تو رقابت کنند؟" در پاسخش می‌گویم این فرمان خدا در آیات محکم کتابش است . خداوند به تمامی بندگان مؤمن خود امر می‌فرماید که "وسیله" را در به سویش بجویند و در راه او جهاد کنند تا محبوب‌ترین و مقرب‌ترین بنده درگاهش گردند و در اشتیاق رسیدن به حب و قرب الهی؛ کلمة الله را در جهان حاکم گردانده و بالا ببرند.
نبی الله سلیمان گمان کرد "وسیله" ملک است و با ملک و حکومت می‌تواند تمام مردم را هدایت کند ولو با زور. پس از خدا درخواست کرد تا به بالاترین مرتبه حب وقرب الهی برسد و گفت :
{الَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي مُلْكًا لَّا يَنبَغِي لِأَحَدٍ مِّن بَعْدِي ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ ‎﴿٣٥﴾‏} صدق الله العظيم [ص].
این از روی حسادت نبی الله سلیمان برای ملکوت دنیا نبود؛ بلکه رشک اوبرای رسیدن به حب و قرب الهی بود و چقدرحسد سلیمان نیکوست... مهدی منتظر هم در میان بندگان خدا یکی از حسودترین آنها برای حب و قرب پروردگار عزیز و حکیمش است و با همه‌ی آنها برای حب و قرب الهی رقابت می‌کند. شاید یکی از انصار گرامی بخواهد سخنم را قطع کرده و بگوید:" وقتی برای رقابت در حب و قرب الهی حسد داری؛ به جای این که خودت تنها بمانی و به این مقام برسی؛ چرا تعداد کسانی که برای حب و قرب الهی با تو رقابت می‌کنند را زیاد می‌کنی". در پاسخش می‌گویم: مادرت به عزایت بنشیند؛ خیلی از رقابت کننده‌ها به دام این گمان افتادند؛ و مهدی منتظربه خاطر این بر آنان پیروز شد که بشریت را از رازعبادت حق پروردگار آگاه کرد؛ حتی اگر این منجر به آن شود که خودش در پایین‌ترین درجه حب و قرب الهی قرار گیرد...می‌دانی چرا؟ چون من می‌خواهم خداوند در نفس خود راضی باشد و نسبت به بندگانش نه خشمگین باشد و نه برایشان تحسر بخورد و برای من این نعیم اعظم است و به پرورگار دارای عزت و جلال قسم که اگربه بالاترین درجه حب وقرب الهی نایل شوم و بدانم هدفم محقق نخواهد شد و خداوند در نفس خود راضی نمی‌شود مگر آن را به مُحمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- انفاق کنم؛ آن را انفاق خواهم کرد؛ چنان که درجه عالی و رفیع بهشت را انفاق کردم تا هدف بزرگم محقق گردد و خداوند در نفس خود راضی بوده و متحسر و خشمگین نباشد؛ بلکه به خداوند بزرگ قسم می‌خورم اگر هدفم محقق نشود و تنها یک پشه درآتش جهنم باقی بماند؛ و تحقق هدفم مشروط بر این باشد که خود رادر روز قیامت به آتش جهنم بیفکنم؛ هروله کنان و به سرعت و بدون کوچک‌ترین سستی یا تردید به سوی جهنم می‌دوم تا هدفم که نعیم اعظم و راضی شدن خداوند در نفسش است محقق گردد و پروردگارم متحسر و خشمگین نباشد. آتش مرا نمی‌سوزاند بلکه اگر به این ( کار ) امر شوم ؛ بر من سرد شده و آسیبی به من نمی‌رساند مهم‌ترین موضوع این است که نعیم اعظم برایم محقق گردد و خداوند در نفس خود راضی باشد؛ و چگونه خداوند در نفسش راضی خواهد بود؟ وقتی همه چیز مشمول رحمت او گردد....
ای اشرف المصری؛ ای کسی که از قدر و شأن من بی‌خبری و از رازم آگاهی نداری؛ اگر خداوند را به شدت دوست داشته باشی؛ آیا در حالی که پروردگارت در نفس خود خشمگین است و برای بندگانش حسرت می‌خورد؛ می‌توانی در جنت نعیم شادمان بوده و از حورالعین لذت ببری؟ آیا نمی‌دانی خداوند ارحم الراحمین است؟ پس چطور ممکن است وقتی بندگان گمراهش در آتش جهنمند؛ در نفس خود اذیت نشود ؟کسانی که به جای خداوند از نگهبانان جهنم درخواست کرده و آنها را درپیشگاه پروردگارشان واسطه و شفیع می‌کنند تا یک روز از عذاب‌شان کاسته شود... و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَقَالَ الَّذِينَ فِي النَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا ربّكم يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْمًا مِّنَ الْعَذَابِ ﴿٤٩﴾ قَالُوا أَوَلَمْ تَكُ تَأْتِيكُمْ رُسُلُكُم بِالْبَيِّنَاتِ ۖ قَالُوا بَلَىٰ ۚ قَالُوا فَادْعُوا ۗ وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ﴿۵۰﴾‏} صدق الله العظيم [غافر]
ببین با این که در آتش جهنمند؛ چقدر گمراه و از حق دورند و بازهم بندگان مقرب خدا را با او شریک گرفته و گمان می‌کنند خداوند هیچ دعایی جز دعای این بندگان را اجابت نمی‌کند؛ برای همین آنها را بین خود و خدایشان واسطه می‌کنند تا از عذاب‌شان کاسته شود؛ چون ایمان ندارند که پروردگارشان بیش از بندگانش نسبت به آنها رحیم است و برای همین از رحمت خداوند مأیوسند و به ملایکه التماس می‌کنند تا به آنها رحم کنند و می‌گویند:
{وَقَالَ الَّذِينَ فِي النَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا ربّكم يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْمًا مِّنَ الْعَذَابِ ﴿٤٩﴾ قَالُوا أَوَلَمْ تَكُ تَأْتِيكُمْ رُسُلُكُم بِالْبَيِّنَاتِ ۖ قَالُوا بَلَىٰ ۚ قَالُوا فَادْعُوا ۗ وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ﴿۵۰﴾‏} صدق الله العظيم [غافر]
اما ای مشرکانی که امیدوارید کسی شفاعت شما را در پیشگاه خداوند بکند؛ بنگرید پاسخ حق ملایکه و پیوست آن چیست:
{قَالُوا فَادْعُوا ۗ وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ} صدق الله العظيم
مقصود از گمراه بودن دعای کافران چیست؟ منظور این است که به جای پروردگارشان، از ملایکه خداوند رحمن درخواست می‌کنند و به آنها می‌گویند: {ادْعُوا ربّكم يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْمًا مِّنَ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم،
لا قوة إلا بالله؛ کسی که در این دنیا کوراست و دعوت حق را نمی‌بیند؛ در آخرت هم نابیناست و چه بسا گمراهتر. با این که در آتش جهنم می‌سوزند؛ بازهم حق را نشناخته و تشخیص نمی‌دهند و خداوند بزرگ راست گفت که فرمود:
{‏ وَمَن كَانَ فِي هَٰذِهِ أَعْمَىٰ فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمَىٰ وَأَضَلُّ سَبِيلًا ‎﴿٧٢﴾‏ } صدق الله العظيم [الإسراء].
ای مردم؛ مرا چه می‌شود که من شما را به راه نجات می‌خوانم و شما مرا به سوی هلاکت دعوت می‌کنید! به خداوند بزرگ قسم اگر شما هنوز در مسیر هدایت بودید؛ چرا باید زمان مقدر شده برای مهدی منتظر فرا رسد تا شما را به راه راست-صراط مستقیم- هدایت کند؛ از نظر شما من چه جرمی مرتکب شده‌ام که قابل بخشش نیست؛ من تنها شما را به سوی عبادت خدا و رها کردن عبادت بندگان و تعظیم ناحق آنها فرامی‌خوانم. من که به شما امر نکردم مرا مورد تعظیم قرار دهید و دستور ندادم باور داشته باشید من محبوب‌ترین و مقرب‌ترین بنده‌ی خدا هستم؛ هرگز؛ به پروردگار قسم که این امر نه به دست من است و نه به دست شما و همه‌ چیزتحت امر خداوند است؛ من که به شما فرمان نداده‌ام مرا مورد تعظیم قرار داده و به جای خدا؛ مرا بخوانید! و به شما فتوا دادم با این که می‌دانم چه منزلتی نزد خدا دارم؛ ولی در پیشگاه خداوند به کار شما نخواهم آمد و نگفته‌ام شفاعت شما را کرده و خواهم گفت پروردگارا مرا شفیع امت مُحمد صلّى الله عليه وآله وسلّم قرار ده! به خداوند بزرگ قسم اگر جرأت کنم چنین سخنی را درپیشگاه پروردگار بر زبان آورم؛ اولین کسی خواهم بود که به آتش افکنده خواهم شد؛ ومُحمدٌ رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- هم همین طور؛ ایشان هم جرأت نمی‌کند با پروردگارش برای احدی مجادله کند و خداوند تعالی می‌فرماید:
{هَا أَنتُمْ هَٰؤُلَاءِ جَادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَمَن يُجَادِلُ اللَّهَ عَنْهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَم مَّن يَكُونُ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا ‎﴿١٠٩﴾‏} صدق الله العظيم [النساء]
ای اشرف؛ من نگفتم که در پیشگاه خداوند شفاعت مردم را خواهم کرد. بلکه جرأت به خرج داده و برای تحقق نعیم اعظمم با خدا محاجه کرده و از ظلمی که بندگانش به من کرده‌اند به درگاهش شکایت می‌کنم؛ من بنده‌ی نعیم بهشت او نیستم؛ آن درجه عالی و رفیع بهشت را هم عبادت نمی‌کنم وبه این که محبوب‌ترین و مقرب‌ترین بنده درگاه خداوند باشم هم بسنده نمی‌کنم؛ به هیچ وجه؛ به پروردگارم قسم که راضی نمی‌شوم تا این که خداوند در نفس خود راضی شود؛ ولی چگونه ممکن است خدا در نفس خود راضی گردد؟ این زمانی است که بندگانش را مشمول رحمت خود فرماید وآن گاه است که شفاعت از نزد خداوند می‌آید و بس. پس خداوند به عبدش ندا می‌دهد که همراه بندگان خدا وارد بهشت شود که خدا در نفسش راضی شده و رحمت او بر غضبش غلبه کرده است... تصدیق عقیده‌ی بنده‌اش که خداوند به حق ارحم الراحمین است و بیش از بندگانش نسبت به آنها رحم دارد و وعده او حق است و خداوند ارحم الراحمین است.
و اینجاست که امت‌ها شاهد شگفتی عظیمی خواهند بود و می‌گویند:
{مَاذَا قَالَ ربّكم ۖ قَالُوا الحقّ ۖ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ} صدق الله العظيم [سبأ:۲۳].
و خداوند تعالى می‌فرماید:
{وَلَا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ عِندَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ ۚ حَتَّىٰ إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ ۖ قَالُوا الْحَقَّ ۖ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ ‎﴿٢٣﴾‏ } صدق الله العظيم [سبأ].
ولی ای مردم؛ این به معنای داده شدن اجازه شفاعت به اونیست؛ مشرک نشوید... بلکه خدا به او اجازه می‌دهد به حق با او محاجه کند و او هم سخن صواب را برزبان می آورد؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِكَةُ صَفًّا ۖ لَّا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَٰنُ وَقَالَ صَوَابًا ‎﴿٣٨﴾‏} صدق الله العظيم [النبأ]
اما شما نمی‌دانید آن "سخن صواب" چیست و گمان کردید که او خواهد گفت : پروردگارا شفاعت مرا بپذیر؛ پروردگارا امتم... سبحان الله چقدر شما نسبت به قدر و شأن خداوند جاهلید و منتظر این هستید کسانی که رحمت‌شان از خدا کمتر است برایذتان شفاعت کنند. چقدر شبیه کسانی هستید که می‌گویند:
{ادْعُوا ربّكم يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْمًا مِّنَ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم [غافر:۴۹].
لا قوة إلا بالله العلي العظيم؛ چرا حق را نمی‌بینید و کور شده‌اید؟ آیا ایمان ندارید که خداوند ارحم الراحمین است و به شما و شفیعانتان می‌فرماید در جای خودتان باشید و خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِن قَبْلُ قَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالحقّ فَهَل لَّنَا مِن شُفَعَاءَ فَيَشْفَعُوا لَنَا} صدق الله العظيم [الأعراف:۵۳].
و بنگرید خداوند در جایی دیگر چه پاسخی به آنان می‌دهد:
{وَيَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُوا مَكَانَكُمْ أَنتُمْ وَشُرَكَاؤُكُمْ ۚ فَزَيَّلْنَا بَيْنَهُمْ ۖ وَقَالَ شُرَكَاؤُهُم مَّا كُنتُمْ إِيَّانَا تَعْبُدُونَ ﴿٢٨﴾ فَكَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ إِن كُنَّا عَنْ عِبَادَتِكُمْ لَغَافِلِينَ ﴿٢۹﴾} صدق الله العظيم [يونس]
آیا جرأت می‌کنند برای آنان شفاعت کنند؟ بلکه نسبت به عبادت آنها کفر و برعلیه آنان هستند.
ای اشرف المصری؛ به پروردگارعزت و جلال قسم می‌خورم که اگر روبرگردانی؛ هدایت نخواهی شد. اگر از دعوت حق روبگردانی؛ از دعوت به سوی خدا گمراه شده‌ای و هیچ کس در برابر خداوند واحد قهار برایت نفعی نخواهد داشت؛ نه مُحمد رسولُ الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- و نه مهدی منتظر و نه تمام انسان‌های خلق شده از گل سفالین‌ گونه و نه تمام جنیان خلق شده از آتش و نه تمام ملایکه‌ی خلق شده از نور به کارت نمی‌ایند؛ در برابر خدا هیچ منجی و راه نجاتی نخواهی داشت و تنها راه نجات تو گریختن به سوی خداوند است و باید به حق رحمتی که خداوند برخود فرض نموده، از او درخواست کنی که این عهد خدا در نفسش است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{كَتَبَ ربّكم عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۵۴].
چرا به کتاب خداوند ایمان نمی‌آورید و به دنبال شفاعت کسانی می‌گردید که رحمت‌شان خیلی خیلی کمتر از خداوند ارحم الراحمین است . آنها ولو این که در بهشت نعیم از مقربان درگاه او باشند؛ ببینید به اهالی آتش چه می‌گویند:
{وَنَادَىٰ أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا عَلَيْنَا مِنَ الْمَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ ۚ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِينَ ﴿٥٠﴾ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا ﴿۵۱﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
لذا تنها دری که برایشان می‌ماند درگاه خداوند است؛ پس چرا کافران از رحمت خدا به کلی مأیوسند؟
ای اشرف می‌بینم از مهدی منتظر انتقاد کرده و می‌گویی آیاتی که اواز قرآن عظیم برای محاجه با روگردانان از دعوتش می‌آورد؛ مختص به مهدی منتظر نیستند؛ بلکه به مُحمد رسولَ الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، اختصاص دارند و از نظر تو مهدی منتظر حق ندارد با آن آیات برای مردم حجت بیاورد. پس مهدی منتظردر پاسخت می‌گوید: ای اشرف المصری؛ اگر همه‌ی‌ مردم در پاسخ به دعوت مهدی منتظر که همه‌ی بشریت را به عبادت خداوند واحد قهار فرا می‌خواند؛ کافر شده و از شفیعانشان پیروی کنند وبعد ببینی مهدی منتظر می‌گوید:
{قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ ﴿١﴾ لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ ﴿٢﴾ وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ﴿٣﴾ وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتُّمْ ﴿٤﴾ وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ﴿٥﴾ لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [الكافرون].
وسپس تو جناب اشرف المصری سخنم را قطع کرده و بگویی:"صبر کن صبرکن؛ این سوره اصلاً به تو اختصاص ندارد تا در پاسخ به کسانی که از دعوت تو رومی‌گردانند آن را بیان کنی"! آیا از نظر خودت این سخنت حق است جناب اشرف؟ ای کسی که بین محمد رسول الله و مهدی منتظر جدایی می اندازی؛ می‌خواهی من در پاسخ آنها چه بگویم؟ اما به پروردگار عالمیان و مالک یوم الدین قسم می‌خورم که هرکس از دعوت مهدی منتظرناصر محمد یمانی رو برگرداند مانند آن است که از دعوت مُحمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- رو گردانده باشد و برای خود جز خداوند ولی و نصیری پیدا نمی‌کند؛ آیا خداوند مرا برای کاری غیر ازنصرت و یاری دادن به آن چه که مُحمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- برایتان آورده است؛ برانگیخته؟
ای اشرف؛ تو ادعا می‌کنی حسین بن عمر بیاناتت را حذف کرده ؛ انگار که حجت با توست! ولی اشتباه می‌کنی؛ حسین بن عمر آنها را حذف نکرده؛ بلکه برای این که مهدی منتظر از آنها باخبر شود نمایش آنها را به تاخیر انداخته و سپس بیاناتت با پاسخ‌هایی که به آن داده شده گذاشته می‌شوند.همانا که او زمانی این کار را می‌کند که بترسد برخی از نوشته‌ها باعث شوند انصار گرفتار فتنه شوند یا بازدیدکنندگان از گشتن به دنبال حق بازداشته شوند. اما وقتی این نوشته‌ها با پاسخ‌هایی که مهدی منتظر به آنها داده است، گذاشته می‌شوند؛ حتما حق برای پژوهشگران و انصار روشن شده و به ایمان‌شان افزوده می‌گردد؛ و این بیان و پاسخ حق ما برای کسانی است که به دنبال حق هستند و اگر کسی به گذشته خود بازگردد هیچ ضرری به خدا نمی‌رساند و خداوند شاکران را جزای نیک خواهد داد.
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
خليفة الله الإمام المهديّ ناصر محمد اليمانيّ.
ــــــــــــــــــــ


اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=5626

Admin
14-11-2016, 09:01 PM
- 3 -
الإمام ناصر محمد اليمانيّ
19 - رمضان - 1430 هـ
09 - 09 - 2009 مـ
۱۸ - شهریور - ۱۳۸۸ ه.ش.
07:32 صباحاً
ــــــــــــــ

ای اشرف؛ به تو بشارت می‌دهم گناه بزرگی مرتکب شدی..

بسم الله الرحمن الرحيم، خداوند تعالى می‌فرماید:
{الم ﴿١﴾ ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ ۛ فِيهِ ۛ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ ﴿٢﴾ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ ﴿٣﴾ وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ ﴿٤﴾ أُولَٰئِكَ عَلَىٰ هُدًى مِّن ربِّهم ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿٥﴾ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿٦﴾ خَتَمَ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ وَعَلَىٰ سَمْعِهِمْ ۖ وَعَلَىٰ أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿٧﴾ وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ ﴿٨﴾ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ ﴿٩﴾ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ﴿۱۰﴾ } صدق الله العظيم [البقرة].


همانا که نزد خداوند گناه فتنه‌گری در امر حق از قتل سنگین‌تراست وهمانا که قتل ناحق مانند کشتن تمام انسان‌هاست؛ پس اشرف به تو بشارت می‌دهم گناهی که مرتکب شدی بسیار عظیم است و به خداوندی که ابرها را روان می‌سازد؛ خداوندی که کتاب را نازل نموده و أحزاب را پراکنده کرده و شکست می‌دهد؛ خداوند از تو راضی نیست جناب اشرف المصری؛ ای کسی که مردم را با سخنان بیهوده و هذیان‌هایتاز دعوت من بازمی‌داری؛ بدون این که علم و برهانی از آیات محکم قرآن داشته باشی؛ من بعد از آن که گروه مدیریت پایگاه ممنوع الورودت کرد؛ عضویتت را دوباره آزاد کردم. آنها هیچ ظلمی به تو نکرده بودند و حق داشتند مانع حضور کسانی شوند که تلاش می‌کنند با روش کثیفی مثل تظاهر کردن به ایمان و پنهان نگه داشتن کفرشان و یا با ایمان آوردن در اول روز و کافر شدن در آخر آن؛ مردم را از راه حق بازدارند... جناب حاکم! این روش‌ها کثیف هستند؛ و توبر سر میز گفتگو چه بد حاکمی هستی! او انديشيد و طرحى افكند. مرگ بر او باد، چگونه طرحى افكند![اشاره به آیات کریمه سوره المدثر: إِنَّهُ فَكَّرَ وَقَدَّرَ ﴿١٨﴾ فَقُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ ﴿١٩﴾] ای کسی که مهدی منتظر را تکذیب کرده و با روشی زشت مردم را از دعوت او بازمی‌داری؛ حال تو را شناختیم و دریافتیم چه می‌خواهی و برای همین عضویتت را آزاد کردیم تا به تو تأکید کنیم، مکر تو به خودت بازمی‌گردد و مهدی منتظر حجت‌های بیشتر و بیشتری در برابرت می‌آورد؛ اگر از لعنت خدا می‌ترسیدی؛ چرا باید مردم را ازراه حق بازمی‌داشتی ومهدی منتظر که مردم را به عبادت خداوند واحد قهار می‌خواند متهم می‌کردی او به علومی مسلح است که از طایفه‌ی دیگری کسب کرده و قصد دارد مسلمانان را از عقایدشان دور کند؟ ای دشمن خدا تو دروغ می‌گویی. مگر این که من برهان علمی‌ام را از کتاب‌هایی که شما نوشته‌اید و در آن به خدا نسبت دورغ داده‌اید آورده‌ باشم، ولی من با برهان علمی از آیات محکم کتاب که حدیث خداوند است شما را به چالش می‌کشم و به خودم جرأت نمی‌دهم که آن را از روی ظن تأویل کنم که ظن و گمان کسی را ازحق بی‌نیاز نمی‌کند. بلکه من برای کلام خدا برهانی می‌اورم که برگرفته از خود کلام خداوند است که در بخش دیگری از کتاب خدا آمده است. من با وحی تفهیمی؛قرآن را با قرآن تفسیر می‌کنم نه با وسوسه شیطان رجیم. پس حکمیت را به قرآن می‌سپاریم و امروز هرکس با برهان علمی غالب شود؛ رستگارست و انس و جن شاهدند که بیان کدام یک از ما درست و راست است، کسی که معلمش خداوند الرحمن است و یا کسی که از شیطان رجیم درس می‌گیرد.
اشرف المصری؛ ای کسی در مورد امرم با من محاجه می‌کنی و در ابتدای کار تظاهر کردی ایمان آورده‌ای و در آخرکافر شدی! این روش زشت شما در تمامی إعصار است ای شیاطین بشر که سرسخت‌ترین دشمنان خدا و رسولش و مهدی منتظر هستید. بیان حق ذکر بین من وتوست و خواهیم دید چه کسی دروغ‌گویی گستاخ است که در اول کار تظاهر کرد ایمان دارد و در آخرکار کافر شد. مکر تو برایمان روشن شد و تو حقاً از شیاطین بشری. اما به تو ثابت خواهم کرد که مهدی منتظر از شیطان باهوش‌ترو زیرک‌تر است؛ شما از ذکاوت خود برای بازداشتن مردم از حق استفاده می‌کنید و مهدی منتظر از ذکاوت خود برای دعوت مردم به سوی حق سود می‌جوید و لعنت خدا بر کسانی باد که مردم را از راه راست-صراط مستقیم- منحرف می‌کنند؛ فرقی ندارد ناصر محمد یمانی باشد یا اشرف المصری.


وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين. .
أخوكم؛ الإمام ناصر محمد اليمانيّ.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=5627