المساعد الشخصي الرقمي

مشاهدة النسخة كاملة : پاسخ امام به صدیق ناحق درمورد انبیاء و رسولان الهی که از بندگان خدا هستند مبالغه نکنید



Admin
04-04-2017, 02:31 PM
-1-
الإمام ناصر محمد اليماني
05 - رمضان - 1431 هـ
15 - 08 - 2010 مـ
۲۴ - مرداد - ۱۳۸۹ ه.ش.
05:32 صبح
ــــــــــــــــــ
«پاسخ به صدیق»
به‌ناحق در مورد انبیا و رسولان الهی که از بندگان خدا هستند مبالغه نکنید. ای «صدیق» به‌ناحق در مورد امام مهدی مبالغه نکن...

بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
ای «صدیق» به‌ناحق در مورد امام مهدی مبالغه نکن! از [بیانت که از عنوانش پیداست] قسمتی از فتوایت را با رنگ قرمز نقل می‌کنیم:

و در آسمان نشانه‌ای بزرگ ظاهر شد. زنی لباس خورشید به تن داشت و ماه زیر پاهایش بود و بر سرش تاجی با دوازده ستاره داشت. در آسمان نشانه‌ای دیگری ظاهر شد: اژدهایی بزرگ در برابر آن زن قرار گرفت تا بعد از به دنیا آمدن فرزندش، او را ببلعد. زن پسری به دنیا آورد و او کسی است که با عصایی آهنین بر تمام امت‌ها حکومت خواهد کرد و طفل به محضر خداوند به سمت عرش او بالا برده شد.
پایان نقل قول
ای مرد! این مطلب را از انجیل عهد قدیم برای ما آورده‌ای؛ مطلبی که از جانب شیطان تحریف شده‌است و در انجیلی که الرحمن نازل نموده‌است وجود ندارد. تمام اینها زمینه‌سازی برای مسیح کذاب است که می‌خواهد خود را به عنوان مسیح عیسی بن مریم معرفی کرده و ادعای ربوبیت کند و چیزی را که حق او نیست بر زبان آورد. این شخص مسیح عیسی بن مریم واقعی و حق نیست، بلکه مسیح کذاب است که می‌خواهد خود را مسیح عیسی بن مریم جا بزند و پسر مریم نیست. برای همین به او مسیح کذاب گفته می‌شود. شایسته پسر مریم علیه الصلاة و السلام نیست که سخنی را که حق ندارد بر زبان بیاورد. خداوند در روز رستاخیز اول او را ندا داده و می‌فرماید:
{وَإِذْ قَالَ اللَّـهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَـٰهَيْنِ مِن دُونِ اللَّـهِ ۖ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ ۚ إِن كُنتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ ۚ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلَا أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ ۚ إِنَّكَ أَنتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ ﴿١١٦﴾ مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّـهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ ۚ وَكُنتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَّا دُمْتُ فِيهِمْ ۖ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنتَ أَنتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ ۚوَأَنتَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ﴿١١٧﴾ إِن تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبَادُكَ ۖ وَإِن تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿١١٨﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
ای «صدیق» به حق صدیق باش و طفره نرو و در مورد مسیح عیسی بن مریم و مادرش به‌ناحق مبالغه مکن! پاک و منزه است پروردگارم که همسر و فرزندی نگرفته است یا مگر آنچه که از انجیل عهد قدیم [که به دست شیاطین بشر تحریف و دست‌کاری شده‌است] برای ما آورده‌ای مبالغه ناحق نیست؟ از تحریف‌هایی که شیاطین بشر در انجیل عهد قدیم کرده‌اند سطرهای زیر را برایمان آورده‌ای:

و در آسمان نشانه‌ای بزرگ ظاهر شد. زنی لباس خورشید به تن داشت و ماه زیر پاهایش بود و بر سرش تاجی با دوازده ستاره داشت. در آسمان نشانه‌ای دیگری ظاهر شد: اژدهایی بزرگ در برابر آن زن قرار گرفت تا بعد از به دنیا آمدن فرزندش، او را ببلعد. زن پسری به دنیا آورد و او کسی است که با عصایی آهنین بر تمام امت‌ها حکومت خواهد کرد و طفل به محضر خداوند به سمت عرش او بالا برده شد.
ای مرد از خدا تقوا کن! مسيح عيسى ابن مريم صلى الله عليه و آله وسلم، تنها، بشری بود که از میان بندگان خدا به رسالت انتخاب شد و مثال او نزد خدا، مانند آدم است که خداوند او را از خاک آفرید و سپس به او گفت: «کن فیکون». تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{إِنَّ مَثَلَ عِيسَىٰ عِندَ اللَّـهِ كَمَثَلِ آدَمَ ۖ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
اگر او بدون پدر آفریده شد، مادر ما حوا هم بدون مادر آفریده شد و آدم هم بدون پدر و مادر آفریده شد. اینها نمونه‌هایی از قدرت خداوند است. خداوند ناقه [شتر ماده] قوم صالح را هم بدون آنکه پدر یا مادر داشته باشد، آفرید. مار موسی هم بدون آنکه پدر و مادر داشته باشد، آفریده شد. اینها نمونه‌هایی از قدرت مطلقه خداوند هستند که هرگاه اراده نماید می‌فرماید «کن فیکون» و آغاز آفرینش هر موجودی که راه می‌رود یا پرواز می‌کند، نشانه قدرت خداوند سبحان است. در این مورد مثالی برایتان می‌زنم، پدر تمام موجودات مثل گاو، گوسفند یا شتر و یا پدران انواع پرندگان و پدران انواع حیوانات، آفرینششان مانند آفرینش آدم علیه السلام و از طریق «کن فیکون» بوده است و سپس خداوند از جنس مذکر، زوجشان را آفرید و سپس تولید نسل انجام شد و این موجودات در زمین پراکنده شدند و خداوند در هر چیز نشان قدرت خود را نهاده و برای ما مثال می‌زند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِي هَـٰذَا الْقُرْآنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ ۚ وَلَئِن جِئْتَهُم بِآيَةٍ لَّيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ أَنتُمْ إِلَّا مُبْطِلُونَ ﴿٥٨﴾} صدق الله العظيم [الروم].
ای مرد! چرا باید در مورد آفرینش مسیح عیسی بن مریم علیه و علی امه الصلاة و السلام مبالغه شود تا جایی که بگویند او فرزند خداوند است؟ خداوند از چنین نسبت‌هایی پاک و منزه و بسیار بالاتر و والاتر است.
و حال، این امام مهدی منتظر است که خداوند او را در زمان مقدر شده در کتاب مسطور برانگیخته است. کسی که تعریف اسم اعظم الهی خداوند سبحان به او سپرده شده و بیان آن را از کتاب به مردم یاد می‌دهد تا از مردم دعوت کند خداوند را آن‌گونه که شایسته‌ی اوست عبادت کنند. با اینکه خداوند امام مهدی را امام انبیا قرار داده‌است و به رسولش، مسيح عيسى بن مريم صلى الله عليه و آله امر نموده از صالحان و پیروان امام مهدی باشد؛ با وجود چنین تکریمی که خداوند برای بنده و خلیفه‌اش امام مهدی قایل شده‌است، اما نمی‌بینید امام مهدی به شما امر کند در مورد او به‌ناحق مبالغه کنید؛ بلکه می‌گوید من مانند شما، انسانی بیش نیستم و تنها یکی از بندگان صالح خداوندم؛ و شما هم همان حقی را در درگاه خداوند تعالی دارید که امام مهدی دارد. او از همه بندگان خدا دعوت می‌کند که همگی برای رب المعبود رقابت کنند تا [روشن شود] کدام یک در نزد خداوند محبوب‌تر و مقرب‌ترند. اما مشرکان نصاری [مسیحی] و مشرکان مسلمان و یهود خواهند گفت: «هیهات، هیهات! ناصر محمد یمانی! چطور از ما می‌خواهی با انبیا و رسولان الهی رقابت کنیم؛ خداوند آنان را بر ما برتری و فضیلت داده است. چگونه ممکن است ما سزاوار باشیم برای حب و قرب الهی با آنان رقابت کنیم؟ تو از گمراهان و گمراه کنندگانی». امام مهدی در پاسخ می‌گوید: آیا رسولان و انبیا، فرزندان خداوند سبحان هستند؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
{قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم [البقرة:۱۱۱].
اگر شما از آیات محکم قرآن عظیم، برهان آشکار را بیاورید، من اولین کسی خواهم بود که اولاد خداوند سبحان را عبادت می‌کند. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{قُلْ إِن كَانَ لِلرَّحْمَـٰنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعَابِدِينَ ﴿٨١﴾ سُبْحَانَ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [الزخرف].
لذا اگر خداوند فرزندی داشت، جز خدا و فرزندش چیزی عبادت نمی‌شد! خداوند پاک و منزه است و همسر و فرزندی اختیار نکرده و هيچ چيز در آسمان‌ها و زمين نيست مگر آنكه به بندگى سوى الرحمن می‌اید. تصدیق‌ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَـٰنُ وَلَدًا ﴿٨٨﴾ لَّقَدْ جِئْتُمْ شَيْئًا إِدًّا ﴿٨٩﴾ تَكَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَتَنشَقُّ الْأَرْضُ وَتَخِرُّ الْجِبَالُ هَدًّا ﴿٩٠﴾ أَن دَعَوْا لِلرَّحْمَـٰنِ وَلَدًا ﴿٩١﴾ وَمَا يَنبَغِي لِلرَّحْمَـٰنِ أَن يَتَّخِذَ وَلَدًا ﴿٩٢﴾ إِن كُلُّ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِلَّا آتِي الرَّحْمَـٰنِ عَبْدًا ﴿٩٣﴾ لَّقَدْ أَحْصَاهُمْ وَعَدَّهُمْ عَدًّا ﴿٩٤﴾ وَكُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَرْدًا ﴿٩٥﴾ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَـٰنُ وُدًّا ﴿٩٦﴾ فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَتُنذِرَ بِهِ قَوْمًا لُّدًّا ﴿٩٧﴾ وَكَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هَلْ تُحِسُّ مِنْهُم مِّنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ لَهُمْ رِكْزًا ﴿٩٨﴾} صدق الله العظيم [مريم].
چرا در مورد انبیا و رسولان الهی که از بندگان خدا هستند مبالغه می‌‌شود؟ دلیل گمراهیِ اهل کتاب، مبالغه در مورد انبیا و ائمه و پیشوایانشان بود. خداوند تعالی می‌فرماید:
{اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّـهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَـٰهًا وَاحِدًا ۖ لَّا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ ۚ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿٣١﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
ولی خداوند صاحب کلمه «لا اله الا الله وحده لاشریک له» است و برای همه بندگانش حق یکسانی قایل شده‌است و برای همین، برای پیروان صالح، همان حقی در مورد پروردگار مقرر گردیده که برای انبیا و رسولان خدا قرار داده شده‌است. همه‌ی بندگان در مورد رب المعبود حقی یکسان دارند و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّـهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّـهِ ۚ فَإِن تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ ﴿٦٤﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
همانا که خداوند رسولان و انبیا را برمی‌انگیزد تا مردم را به عبادت خداوند یکتا و بی‌شریک دعوت کند و به بندگان خدا امر کنند تا از راه وروش هدایتی آنها پیروی نمایند؛ ولی متأسفانه بسیاری از مؤمنین متوجه نشده‌اند پیروی از راه و روش هدایتی رسولان پروردگارشان چگونه است و امام مهدی برایشان فتوا می‌دهد:
همانا که اقتدا کردن به راه هدایت انبیا، یعنی اینکه خداوند را بدون این که شریکی برایش قایل شوید عبادت کرده و با انبیا و رسولان خدا، در راه حب و قرب الهی رقابت کنید.
مهدی منتظر در مورد بیان حق این فرموده‌ی خداوند تعالی از علمای امت سؤال می‌کند:
{وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَاهِيمَ عَلَىٰ قَوْمِهِ ۚ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَّن نَّشَاءُ ۗ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ ﴿٨٣﴾ وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ ۚ كُلًّا هَدَيْنَا ۚ وَنُوحًا هَدَيْنَا مِن قَبْلُ ۖ وَمِن ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَىٰ وَهَارُونَ ۚ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ﴿٨٤﴾ وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَىٰ وَعِيسَىٰ وَإِلْيَاسَ ۖ كُلٌّ مِّنَ الصَّالِحِينَ ﴿٨٥﴾ وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا ۚ وَكُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿٨٦﴾ وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ ۖ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿٨٧﴾ ذَٰلِكَ هُدَى اللَّـهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۚ وَلَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٨٨﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ۚ فَإِن يَكْفُرْ بِهَا هَـٰؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُوا بِهَا بِكَافِرِينَ ﴿٨٩﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّـهُ ۖ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ ۗ قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا ۖ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرَىٰ لِلْعَالَمِينَ ﴿٩٠﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]،
سؤال دقیقاً درباره این فرموده‌ی خداوند تعالی است:
{أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهِ} صدق الله العظيم،
آیا شما دیده‌اید که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم به روش هدایتی آنها اقتدا کند ولی باور داشته باشد سزاوار او نیست با انبیای الهی که قبل از او آمده‌اند برای خداوند رب المعبود رقابت کند چون خداوند به او امر نمود به روش هدایت آنها اقتدا کند؟ هیهات هیهات... ولی ایشان می‌داند معنای فرموده خداوند: {فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهِ}چیست؛ مقصود خداوند این است که او، پروردگار یکتا را بدون این که شریکی برایش بگیرد عبادت کرده و برای حب و قرب خدا با آنان رقابت کند تا []وشن گردد- چه کسی نزد خدا محبوب‌تر و مقرب‌تر می‌شود.عبادت حق پروردگارشان این است و نمی‌بینید که آنها به‌ناحق درمورد یکدیگر مبالغه کنند؛ آنان می‌دانند تمام مردم نسبت به رب المعبود حق دارند و برای همین هم درمی‌یابید که «روش هدایت» آنها رقابت بندگان به‌سوی رب المعبود است تا کدام نزد پروردگار محبوب‌تر و مقرب‌تر باشند...اما بسیاری از پیروان، در مورد آنان به‌ناحق مبالغه کرده و به‌جای خداوند، آنها را می‌خوانند و منتظر هستند در پیشگاه پروردگارشان برایشان شفاعت کنند! سبحان الله... اما خداوند در آیات محکم کتابش، روش و قاعده هدایت را روشن فرموده و تمام انبیا و رسولانش را با همین قاعده برانگیخته است که: خداوند را بدون گرفتن شریک عبادت کرده و در راه حب و قربش رقابت کنند تا کدام یک نزد او مقرب‌تر و محبوب‌ترین بنده باشند. این قاعده‌ای است که تمام رسولان خدا بر اساس آن برانگیخته شده‌اند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ ۚ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا ﴿٥٧﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
والله اگر امام مهدی از تک تک علمای مسلمین سؤال کند: آیا شما به هدایت محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم اقتدا کردید؟ همگی جواب می‌دهند: «البته که چنین کردیم؛ چطور از هدایت محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم پیروی نکرده و خداوند را بدون شریک عبادت نکنیم؟». پس امام مهدی سؤال دیگری را مطرح می‌کند: آیا به این موضوع اعتقاد دارید که شما هم حق دارید برای حب و قرب خداوند با محمد رسول الله صلى الله عليه و آله وسلم رقابت کنید؟ و جواب همگی آنها یک صدا این خواهد بود: «هیهات هیهات.. ای انسان گمراه که مردم را از راه راست به گمراهی می‌کشانی، چطور از ما می‌خواهی برای حب و قرب الهی، با رسولی رقابت کنیم که خداوند به‌سوی تمام مردم فرستاده‌است؟ او خاتم الأنبیا و المرسلین است و برای اینکه نزد خدا محبوب و مقرب باشد اولی‌تر است؛ ما را نشاید که برای حب و قرب الهی با محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم رقابت کنیم». پس ما می‌گوییم راست گفت خداوند عظیم:
{وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّـهِ إِلَّا وَهُم مُّشْرِكُونَ ﴿١٠٦﴾} صدق الله العظيم[يوسف].
×والله که انبیا و رسولان الهی چیزی جز فرمانی که خدا به آنان داده را به شما ابلاغ نکرده‌اند؛ این که همگی- شما و آنان ـ خدا را عبادت کنید؛ و از روش هدایت آنان پیروی کرده و همه‌ی بندگان به سوی رب المعبود رقابت کنند تا نزد خدا محبوب‌ترین و مقرب‌ترین بنده گردند؛ این روش و قاعده عبادت حق آنهاست و خداوند در آیات محکم کتابش درمورد این قاعده‌ی حق به شما فتوا داده و می‌فرماید:
{أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ ۚ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا ﴿٥٧﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
اما شما الْوَسِيلَةَ را بر خود حرام کرده و آن را منحصر به انبیای‌تان کرده‌اید و-در دعاهایتان- آن را برای آنان طلب می‌کنید نه خودتان؛ چنان که مسلمانان در زمان اقامه هر نماز برای محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم چنین دعایی می‌کنند و نمی‌بینید از خداوند وسیله را برای خود طلب نمایند؛ چون نظرشان این است که حق ندارند به سوی پروردگار وسیله را بجویند تا نزد او از انبیا الهی ور سولانش محبوب‌تر و مقرب‌ترباشند و فرمانی را که خداوند در آیات محکم کتابش به آنان داده فراموش کرده‌اند:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ} صدق الله العظيم [المائدة:۳۵].
و همانا که الْوَسِيلَةَ به سوی رب المعبود است و حق تمام بندگان...تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا} صدق الله العظيم [الإسراء:۵۷].
علماي مسلمین؛ پس چرا "وسیله" به سوی خداوند را متعلق به محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم می‌دانید نه خودتان؟ آیا از نظر تان ایشان بیش از شما نسبت به خداوند حق دارد؟ ولی او که فرزند خداوند نیست سبحانه و تعالی علوا کبیرا؛ همانا که انبیای الهی نیز مانند شما ودر زمره بندگان خداوند هستند و شما همان حقی را در مورد رب المعبود دارید که آنها دارند؛ برای همین خداوند به محمد عبد و رسولش امر می‌کند صبورانه همراه کسانی باشد که به سوی رب المعبود رقابت کرده و دعوت حق پروردگارشان را استجابت کرده‌اند؛ خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ ۖ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا ﴿٢٨﴾} صدق الله العظيم [الكهف].
چرا که نبیِّ خدا و عبدش؛ حقی بیش از بندگان دیگر خدا [که از تابعین و پیروان هستند] ندارد؛ و اینکه برای انسان بهره‌ای جز سعی و کوشش او در این دنیا نیست. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَفَرَأَيْتَ الَّذِي تَوَلَّىٰ ﴿٣٣﴾ وَأَعْطَىٰ قَلِيلًا وَأَكْدَىٰ ﴿٣٤﴾ أَعِندَهُ عِلْمُ الْغَيْبِ فَهُوَ يَرَىٰ ﴿٣٥﴾ أَمْ لَمْ يُنَبَّأْ بِمَا فِي صُحُفِ مُوسَىٰ ﴿٣٦﴾ وَإِبْرَاهِيمَ الَّذِي وَفَّىٰ ﴿٣٧﴾ أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ﴿٣٨﴾ وَأَنَّ لَيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ ﴿٣٩﴾ وَأَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَىٰ ﴿٤٠﴾ ثُمَّ يُجْزَاهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفَىٰ ﴿٤١﴾} صدق الله العظيم [النجم].
ای مردم؛ من امام مهدی اکبر خلفای خداوند هستم ولی سزاوار من نیست که چیزی را بگویم که حق من نباشد. هرچقدرهم که خدا مرا گرامی داشته باشد؛ باز هم من مانند شما تنها بنده‌ای از بندگان خداوندم و شما همان حقی را در مورد خدا دارید که امام مهدی خلیفه‌ای که خدا بر شما گمارده، دارد. هرکس مرا تصدیق کرد ولی از رقابت با من برای حب و قرب خدا سرباز زد؛ درمورد امام مهدی مبالغه کرده و از راه درست منحرف شده و از مشرکانی شده است که خداوند در آیات محکم کتابش درمورد آنان می‌فرماید:
{وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّـهِ إِلَّا وَهُم مُّشْرِكُونَ ﴿١٠٦﴾} صدق الله العظيم [يوسف].
سپس خداوند در روزی که تمام انبیا و کسانی را که به ناحق درمورد انبیا مبالغه کرده‌اند گرد می‌آورد - کسانی که وسیله و رقابت به سوی پروردگار را منحصر به انبیا کرده و در انتظار شفاعت آنها در پیشگاه پروردگارشان هستند- و سؤال خواهد کرد که:
{وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ فَيَقُولُ أَأَنتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبَادِي هَـٰؤُلَاءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ ﴿١٧﴾ قَالُوا سُبْحَانَكَ مَا كَانَ يَنبَغِي لَنَا أَن نَّتَّخِذَ مِن دُونِكَ مِنْ أَوْلِيَاءَ وَلَـٰكِن مَّتَّعْتَهُمْ وَآبَاءَهُمْ حَتَّىٰ نَسُوا الذِّكْرَ وَكَانُوا قَوْمًا بُورًا ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [الفرقان].
کسانی که درمورد بندگان خداوند مبالغه کردند به آنان که به ناحق در موردشان مبالغه شده نظر کرده و گفتند :
{قَالُوا رَبَّنَا هَـٰؤُلَاءِ شُرَكَاؤُنَا الَّذِينَ كُنَّا نَدْعُو مِن دُونِكَ ۖ فَأَلْقَوْا إِلَيْهِمُ الْقَوْلَ إِنَّكُمْ لَكَاذِبُونَ ﴿٨٦﴾} صدق الله العظيم [النحل]
یعنی بندگان مکرم خدا نسبت به این که به ناحق مورد عبادت قرار گرفته‌اند کافرند و بر علیه کسانی هستند که آنان را عبادت کرده‌اند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّـهِ آلِهَةً لِّيَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا ﴿٨١﴾ كَلَّا سَيَكْفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمْ وَيَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدًّا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [مريم].
و خداوند تعالى می‌فرماید:
{وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ فَيَقُولُ أَأَنتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبَادِي هَـٰؤُلَاءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ ﴿١٧﴾ قَالُوا سُبْحَانَكَ مَا كَانَ يَنبَغِي لَنَا أَن نَّتَّخِذَ مِن دُونِكَ مِنْ أَوْلِيَاءَ وَلَـٰكِن مَّتَّعْتَهُمْ وَآبَاءَهُمْ حَتَّىٰ نَسُوا الذِّكْرَ وَكَانُوا قَوْمًا بُورًا ﴿١٨﴾}صدق الله العظيم،
و اما گروهی دیگر از مشرکان به پروردگار؛ شیاطین را عبادت می‌کنند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَرِيقًا هَدَىٰ وَفَرِيقًا حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلَالَةُ ۗ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِ اللَّـهِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ ﴿٣٠﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
ولی شیاطین به آنان می‌گویند که ملایکه خداوند رحمن هستند و به آنان فرمان می‌دهند برای تقرب به پروردگارشان؛ درپیشگاه شیاطین-که خود را ملایکه خداوند رحمن جا زده‌اند- سجده کنند. سپس خداوند از آنها سؤآل خواهد کرد به جای خدا چه چیزی را عبادت می‌کردید؛ به اوخبر می‌دهند که برای قربت به پروردگارشان؛ ملایکه مقرب را عبادت می‌کردند؛ پس خداوند از ملایکه سؤال می‌فرماید:
{وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ يَقُولُ لِلْمَلَائِكَةِ أَهَـٰؤُلَاءِ إِيَّاكُمْ كَانُوا يَعْبُدُونَ ﴿٤٠﴾ قَالُوا سُبْحَانَكَ أَنتَ وَلِيُّنَا مِن دُونِهِم بَلْ كَانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَكْثَرُهُم بِهِم مُّؤْمِنُونَ ﴿٤١﴾} صدق الله العظيم [سبأ].
و اما عبادت کنندگان بت‌ها که رازعبادت شدن آنها را نمی‌دانند؛ آنها تمثیل بندگان مقرب خدا بودند که مردم در دنیا از کرامات ایشان باخبر بودند ولی راز عبادت این بت‌ها در پی گذشتن نسل‌ها پنهان شد و فرزندان آنها تماثیل این بت‌ها را می‌پرستیدند بدون این که بدانند راز این عبادت چیست؛ آنها می‌دیدند پدرانشان چنین می‌کنند و آنها هم کورکورانه همان روش را در پی گرفتند؛ انبیای الهی از آنان سؤال می‌کردند دلیل و راز عبادت بت‌ها چیست و پاسخ می‌شنیدند که :
{قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءَنَا لَهَا عَابِدِينَ ﴿٥٣﴾} [الأنبياء].
یعنى نمی‌دانستند راز عبادت بت‌ها در چیست و برای همین می‌گفتند:
{قَالُوا بَلْ وَجَدْنَا آبَاءَنَا كَذَٰلِكَ يَفْعَلُونَ ﴿٧٤﴾} [الشعراء].
و سپس رسولان پروردگار از آنها دعوت می‌کردند تا خداوند یکتا و بی‌شریک را عبادت نمایند و پاسخ آنها این بود که:
{بَلْ نَتَّبِعُ مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا}[لقمان:۲۱]
و چون نمی‌دانستند پدرانشان به چه دلیل آن بت‌ها را عبادت می‌کردند؛ آنها هم همان بت‌ها را عبادت می‌کردند. و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَكَذَٰلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَىٰ أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَىٰ آثَارِهِم مُّقْتَدُونَ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [الزخرف].
و از آنجایی که در روز قیامت؛ بت‌پرستان بتها را نمی‌بینند-چون خداوند بت را برنمی‌انگیزد چرا که آنها مخلوق نیستند- برای همین آنها را در زمین محشر پیدا نمی‌کنند و راز عبادت پدرانشان برای‌شان آشکار می‌شود و درمی‌یابند بت‌ها مجسمه و تماثیل بندگان مکرم خدا بوده‌اند. اما خداوند از بت‌پرستان سؤال می‌فرماید ولی آنان پیش از این از راز عبادت بت‌ها بی‌خبر بودند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{مِن دُونِ اللَّـهِ ۖ قَالُوا ضَلُّوا عَنَّا بَل لَّمْ نَكُن نَّدْعُو مِن قَبْلُ شَيْئًا ۚ كَذَٰلِكَ يُضِلُّ اللَّـهُ الْكَافِرِينَ ﴿٧٤﴾} صدق الله العظيم [غافر].
سپس پدرانشان را که دیده بودند قبل از آنها بت‌ها را می‌پرستیدند؛ ملامت می‌کنند و می‌گویند:
{رَبَّنَا هَؤُلَاءِ الَّذِينَ أَغْوَيْنَا} [القصص:۶۳]،
و پدرانشان پاسخ می‌دهند:
{أَغْوَيْنَاهُمْ كَمَا غَوَيْنَا} [القصص:۶۳]،
پدرانشان به آنها فتوا می‌دهند که راز عبادت بت‌ها چه بوده است و می‌گویند آن تمثال‌ها به شکل بندگان مکرم خداوند ساخته شده بودند؛ ولی بندگان مکرم خداوند چنین پاسخ می‌دهند:
{تَبَرَّأْنَا إِلَيْكَ ۖ مَا كَانُوا إِيَّانَا يَعْبُدُونَ ﴿٦٣﴾} [القصص].
یعنی آنها نمی‌دانستند پیروانشان به ناحق بعد از مرگشان در موردشان مبالغه کرده‌اند. و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَقَالَ شُرَكَاؤُهُم مَّا كُنتُمْ إِيَّانَا تَعْبُدُونَ ﴿٢٨﴾ فَكَفَىٰ بِاللَّـهِ شَهِيدًا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ إِن كُنَّا عَنْ عِبَادَتِكُمْ لَغَافِلِينَ ﴿٢٩﴾ هُنَالِكَ تَبْلُو كُلُّ نَفْسٍ مَّا أَسْلَفَتْ ۚ وَرُدُّوا إِلَى اللَّـهِ مَوْلَاهُمُ الْحَقِّ ۖوَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَفْتَرُونَ ﴿٣٠﴾} صدق الله العظيم [يونس].
لذا ای امت اسلام؛ ای حجاج بیت الله الحرام؛ چرا درمورد محمد رسول صلى الله عليه وآله وسلم مبالغه کرده و وسیله را به او واگذار می‌کنید و منظترید تا ایشان در پیشگاه الهی برای شما شفاعت نماید؟ آیا او از خداوند ارحم الراحمین به شما مهربان‌تر و رحیم‌تر است؟ به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم؛ هیچ یک از بندگان خداوند در آسمان‌ها یا زمین -چه جن و چه انس و از هر جنسی- جرأت نمی‌کند و سزاوار نیست-حق ندارد- در پیشگاه رب المعبود شفاعت کند؛ چه کسی جرأت دارد درمورد بندگان خدا با او محاجه کند؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
{هَا أَنتُمْ هَـٰؤُلَاءِ جَادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَمَن يُجَادِلُ اللَّـهَ عَنْهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَم مَّن يَكُونُ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا ﴿١٠٩﴾} صدق الله العظيم [النساء].
ای مردم؛ مبالغه درمورد بندگان خدا؛ انبیا و رسولان را رها کنیدْ همانا که آنها هم مانند شما بنده‌ی خدا هستند و منتظر نباشید در پیشگاه خداوندی که بیش از بندگانش نسبت به شما رحیم است؛ آنها برایتان شفاعت کنند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِن تَدْعُوهُمْ لَا يَسْمَعُوا دُعَاءَكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ ۖوَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ ۚ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ ﴿١٤﴾} صدق الله العظيم [فاطر].
و خداوند تعالى می‌فرماید:
{إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ ۖ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿١٩٤﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
اما دشمنان خدا با احادیثی که آیات محکم کتاب خدا قرآن عظیم را تکذیب می‌کنند؛ افترا می‌زنند مثل این حدیث دروغ:

[حدثنا أبو النعمان، حدثنا سعيد بن زيد، حدثنا عمرو بن مالك النكري حدثنا أبو الجوزاء أوس بن عبد الله قال: قحط أهل المدينة قحطاً شديداً فشكوا إلى عائشة فقالت: انظروا قبر النّبيّ (ص) فاجعلوا منه كوىً إلى السماء، حتى لا يكون بينه وبين السماء سقف، قال ففعلوا فمطرنا مطراً حتى نبت العشب وسمنت الإبل حتى تفتقت من الشحم، فسمي عام الفتق].
ترجمـــــــــــــــــــــه حدیث دروغ:
[ ابوالنعمان از سعید بن زید و او ازعمرو بن مالک النکری از ابوالجوزاء اوس بن عبدالله نقل می‌کند: مردم مدینه گرفتار قحطی بسیار شدیدی شدند و به عایشه شکایت بردند؛ او گفت: کنار قبر رسول خدا(ص) بروید روزنه و شکاف هایی را در سقف حجره ایجاد کنید به طوری که دیگر بین قبر شریف و آسمان سقفی نباشد. ابوالجوزاء گوید: آنان چنین کردند پس آنقدر باران بارید که گیاه رویید و شتران فربه شدند تا آنجا که از شدت چاقی ترک هایی بر بدن آنها نمودار شد. به همین مناسبت آن سال را عام الفتق (به معنی سال شکاف) نامیدند]

خداوند در برابر کسانی که ازاحادیث پیروی می‌کنند بدون این که آنها را به آیات محکم قرآن ارائه ‌کنند تا ببینند با آن اختلاف دارد یا نه ؛ مرا کافی است...اگر چنین کنند احادیثی را خواهند یافت که با کلام خداوند در آیات محکم کتابش اختلاف زیادی دارد و حتی درست عکس آن است. من عایشه علیها السلام را متهم به دورغ گفتن و بهتان زدن نمی‌کنم؛ به او هم افترا زده شده ؛ هم چنان که به تعداد زیادی از صحابه رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بهتان زده شده و روایاتی را از قول آنها از نبی نقل می‌کنند؛ احادیثی که غیر از سخنان ایشان علیه الصلاة و السلام است. ای خطبای منابر برحذر باشید؛ برحذر باشید؛ تا حدیثی را به آیات محکم ذکر قرآن عظیم عرضه نکرده‌اید؛ نه از آن پیروی کنید و نه به مردم یاد دهید! احادیثی که از نبی نبوده و ایشان نفرموده‌اند- چون ایشان از روی هوی سخن نمی‌گفتند- حتما خواهید دید با آیات محکم قرآن تفاوت زیادی دارند و یک‌دیگر را نقض کرده و با هم اختلاف داشته و بر ضد همند؛ چون حق و باطل ضد هم بوده و با هم اختلاف دارند. چرا به قاعده کشف احادیث دروغ تن نمی‌دهید؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
{مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ ۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿٨٠﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗوَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].
و اگر از شیعیان مشرک سوآل کنی چرا به قبر ائمه آل بیت رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم متوسل می‌شوید؟ می‌گویند:" احترام خودت را نگه دار؛ ماخداوند واحد قهار را عبادت می‌کنیم و به محمد و آل محمد توسل و توجه و رو می‌کنیم چون آنها نزد خدامقرب‌ترند" پس می‌گوییم: لا قوة الا بالله العلی العظیم؛ ای کسانی که درمورد ائمه آل بیت مبالغه کرده و آنها را به جای خدا می‌خوانید؛ شما گرفتار شرک شده‌اید؛ چنان که پیشینیان شما هم گرفتار شده بودند وحجت‌شان تنها این بود که:
{مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى}
و خداوند تعالى می‌فرماید:
{أَلَا لِلَّـهِ الدِّينُ الْخَالِصُ ۚ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّـهِ زُلْفَىٰ إِنَّ اللَّـهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ۗ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ ﴿٣﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
ای علمای اسلام و امتشان؛ من امام مهدی منتظرم و کیست ظالم‌ تر از کسی که به خداوند دروغ می‌بندد و لعنت خدا بر دروغگویان باد؛ خداوند مرا از جاهلان قرار نداده و ظالم‌ترین مردم کسی است که به خدا دروغ ببندد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا} صدق الله العظيم [الأعراف:۳۷].
پس از من پیروی کنید و اگر من مهدی منتظر نباشم گناه دروغم بر گردن خودم است و اگر من مهدی منتظر نباشم؛خداوند به خاطر پیروی از من شما را مورد بازخواست قرار نمی‌دهد؛تصدیق قاعده دعوت‌کنندگان به سوی خداوند درکتاب:
{وَقَدْ جَاءَكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ مِنْ رَبِّكُمْ وَإِنْ يَكُ كَاذِبًا فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ وَإِنْ يَكُ صَادِقًا يُصِبْكُمْ بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ} [غافر:۲۸].
اگر بدون دانشی که از نزد خدا آمده؛ کورکورانه از چیزی پیروی کنید؛ خداوند شما را مورد محاسبه قرار خواهد داد. ولی امام مهدی با کلام خدا برای شما حجت می‌آورد و از آن چه خداوند حکیم و خبیر با وحی تفهیمی-نه وسوسه شیطان رجیم- به من آموخته؛ قرآن را به صورتی بی نظیربه تفصیل برایتان بیان می‌کند. خداوند برهان بیان قرآن را از خود قرآن به من الهام می‌کند و این تفاسیر مانند تفسیر شما از روی ظن و گمان نیست؛ ظن و گمانی که کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند. بیان ناصر محمد یمانی آیات محکم قرآن است که از خود قرآن برایتان آورده می‌شود؛ آیاتی که برای عالم و جاهلتان که زبان عربی را بفهمند؛ بینه و روشن است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ ۖ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ ﴿٩٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
واین آیات حجت حق من در برابر شماست؛ حال حجت شما در برابر امام ناصر محمد یمانی چیست؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
{قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم [البقرة:۱۱۱].
آیا گمان می‌کنید می‌توان برهان را از خود درآورد؟ خیر شرط "برهان" این است که از نزد خداوند رحمن باشد و از آیات محکم قرآن بیاورید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ ۖ هَـٰذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَبْلِي ۗ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ ۖ فَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٢٤﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].
ای علمای اسلام و امتشان؛ شایسته امام مهدی منتظر حق پروردگارتان نیست که به یکی از طایفه‌ها و گروه‌های شما وابسته بوده و متمایل باشد؛ و سزاوار او نیست که مانند شما از روی ظن و گمان سخن گوید؛ بلکه خداوند او را داور و حَکَم قرار داده تا در میان اختلافات دینی شما به حق حکم نماید؛ و می‌بینید که با برهان علمی که شکی در ان نیست؛ بر شما غالب می‌شود، چون از آیات محکم قرآن عظیم که از تحریف محفوظ است برهان می‌آورد؛ کتابی که ذکر شما و ذکر پیشینیان‌تان است؛ پس اگر از عذاب خدا می‌ترسید از ذکری که خدا به سویتان فرستاده پیروی نمایید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَـٰنَ بِالْغَيْبِ ۖ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ ﴿١١﴾} صدق الله العظيم [يس].
من به شما دستور نمی‌دهم نسبت به احادیث حق بیان که در سنت محمد رسول الله الحقّ صلى الله عليه وآله وسلم آمده‌اند کافر شوید؛ بلکه امر می‌کنیم نسبت به هرچه که مخالف آیات محکم قرآن است کافر شوید؛ اگر اهل اندیشه و تدبرید. چون خداوند قرآن را مرجع سنت نبوی و تورات و انجیل و مهیمن بر تمام آنها قرار داده است؛ پس نسبت به هرچه که مخالف آیات محکم قرآن باشد؛ کافر شوید فرقی ندارد در تورات و انجیل باشد یا احادیث سنت نبوی؛ اگر عاقل باشید و اندیشه کنید؛ و بعد از آن دیگر به چه حدیثی ایمان می‌آورید؟
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
خليفة الله وعبده؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=6824

Admin
06-04-2017, 10:22 AM
- 2 -
الإمام ناصر محمد اليماني
06 - رمضان - 1431 هـ
16 - 08 - 2010 مـ
۲۵ - مرداد - ۱۳۸۹ ه.ش.
02:48 صبح
ـــــــــــــــ

جناب صدیق محمود المصری کار تو غریب است!

بسم الله الرحمن الرحیم، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..


از بیان برادر گرامی یکی از انصار پیشگام برگزیده ابومحمد الکعبی نقل قولی را با رنگ قرمزمی‌آوریم:



جناب صدیق محمود المصری کار تو غریب است!
ما صفتی را که به او دادی یعنی" صدیق" را قبول کردیم شاید او به حق در ظاهر و باطن صدیق و راست‌گو باشد؛ ما چه می‌دانیم؛ شاید این بار به حق از صادقان باشد و شایسته نیست امام مهدی و انصار او را بیرون کرده و یا نهیب زنان او را برانند. به خاطر خداوند کریم ما تمام کارهای قبلی او را بخشیدیم باشد که خدا او را عفو کرده و به راه راست-صراط مستقیم- هدایت نماید؛ برادر گرامی محمود المصری خوش آمدی.


و من مهدی منتظر ناصر محمد یمانی به برادرم حسین بن عمر امر می‌کنم؛ صفت انصار پیشگام برگزیده را برای" صدیق به حق محمود المصری" درج کند تا اگر با دل و جان از توابین باشد، در پیشگاه خدا حجتی بر ما نداشته باشد؛ اگر اوصادقانه از توابین و روکنندگان به خدا باشد و خداوند توبه او را بپذیرد؛ ولی ما توبه‌اش را قبول نکنیم؛ چه کسی ما را از خشم خدا حفظ خواهد کرد؟ از امروز به بعد نسبت به او نظر خیر داشته باشید؛ باشد که خداوند میان او و حسین بن عمر مودت ایجاد نماید و بعد از دشمنی و عداوتی که میان آنان بود؛ دوست و یار صمیمی او شود. حسین بن عمر به او خیرمقدم بگو و گذشته را ببخش تا خدا هم تو را مورد مغفرت قرار داده و به حب و قرب بیشتر خود برساند که پروردگارم بخشاینده است و بخشش و عفو را دوست دارد.


ای جماعت انصار؛ همگی با خوشرویی و از دل و جان به او خیرمقدم بگویید و فرموده خداوند تعالی را به یاد داشته باشید که می‌فرماید:


{وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ﴿٣٤﴾ وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [فصلت].


وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخوكم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=6929

Admin
11-04-2017, 11:40 AM
- 3 -
الإمام ناصر محمد اليماني
09 - رمضان- 1431 هـ
19 - 08 - 2010 مـ
۲۸ - مرداد - ۱۳۸۹ه.ش.
07:00 صبح
ـــــــــــــــــــ
از بندگان خدا باشید و بشتابید و اعلان کنید با تمام توانی که دارید با تمام بندگان خدا در راه حبّ و قرب الهی رقابت می‌کنید بدون اینکه هیچذیک از بندگان خدا را مورد تعظیم و بزرگداشت قرار دهید...
بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
آن چه که در ادامه می‌آید؛ نقل قولی از بیان محمود المصری است:





به همان اندازه که می‌خواهم برای حب و قرب خداوند با شما رقابت کرده و از تو پیشی گیرم؛ همزمان آرزو دارم تو در حب خداوند ازمن پیش بیفتی ناصر! و همان طور که آروز دارم بیش از تو به خداوند نزدیک باشم؛ به همان اندازه هم آرزو دارم تو از من به خدا مقرب‌تر باشی....




پایان نقل قول.

امام ناصر محمد یمانی در پاسخت می‌گوید: عزیزمن به من گوش کن؛ تو در اشتباه هستی.همانا که به خاطر حب و قرب الهی و رضای خدا؛ هرچه را که برای خودت می‌پسندی-چه درخواست خیر و چه دفع شرّ- برای برادر مؤمنت هم همان را دوست داری. اما محمود، وقتی امر مربوط به ذات خداوند سبحان باشد؛ موضوع فرق می‌کند. سزاوار نیست هیچ یک از بندگان خداوند سبحان را بر خود افضل بدانی و آرزو داشته باشی کسی جز خودت به بالاترین رتبه حب وقرب الهی برسد! ىر اين صورت خداوند را به کس دیگری بخشیدی و آرزو کردی که او برنده رقابت به سو ی خدا شود ! مگر بعد از حق چیزی غیر از گمراهی هست؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَذَٰلِكُمُ اللَّـهُ رَبُّكُمُ الْحَقُّ ۖ فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلَالُ ۖ فَأَنَّىٰ تُصْرَفُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يونس].
سؤالی که در برابر محمود عزیزم مطرح می‌شود این است: برای حب و قرب چه کسی؛ بنده‌ای از بندگان خدا را به خود ترجیح می‌دهی تا او بیش از تومحبوب و مقرب خدا باشد؟ اگر بگویی:" صبرکن صبرکن ناصر محمد؛ من آرزو کردم محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است به بالاترین درجه حب و قرب الهی نایل گردد".امام ناصر محمد یمانی در پاسخت می‌گوید: به خاطر چه کسی این کار را کردی؟ اگر محمود سخنم را قطع کند و بگوید:" به خاطر خدا و به طمع حب و قرب او"! امام مهدی در پاسخش می‌گوید: اما تو از خداوند گذشتی ( خداوند را بخشیدی ) و آرزو کردی کسی جز خودت به بالاترین درجه حب وقرب الهی نایل گردد محمود!. کار تمام است چون بجز خداوند سبحان؛ خدایی نیست که تو برای رسیدن به حب و قرب آن خدا؛ بالاترین مقام حب وقرب الهی را ببخشی ؛ سبحانه و تعالی علوا کبیرا....فرموده خداوند تعالی را به یاد داشته باش:
{فَذَٰلِكُمُ اللَّـهُ رَبُّكُمُ الْحَقُّ ۖ فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلَالُ ۖ فَأَنَّىٰ تُصْرَفُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يونس].
برای همین می‌بینی بندگان مخلص خدا که هیچ چیز را با خداوند شریک نمی‌گیرند؛ برای این که مقرب‌ترین و محبوب‌ترین بنده‌ی در نزد پروردگارشان باشند؛ با هم رقابت می‌کنند وذات خداوند سبحان را به یکدیگر وانمی‌گذارند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ} صدق الله العظيم [الإسراء: ۵۷].

و اما وقتی بشارت رفیع‌ترین مقام بهشتی به ناصر محمد یمانی داده شد ، آن را رد کرد وبه جدش هدیه داد- ان شاء الله چون بازگشت امور به سوی اوست- این کار را نکردم مگر برای این که خداوند نعیم اعظم را برای بنده‌اش محقق نماید و در نفسش راضی شود؛ و این از شدت محبت من به پروردگارم است؛ چگونه می‌توانم وقتی پروردگارم که از همه چیز نزدم محبوب‌تر است در نزد خود سعید و مسرور نبوده و به خاطر بندگانی که به خود ظلم کرده‌اند حزین است؛ من در بهشت نعیم خدا شاد و مسرور باشم؟ پس منبه خاطر خداوند از این درجه گذشتم محمود؛ تا حبیب و پروردگارم در نفسش راضی شود. و برای همین این درجه با نام "وسیله" خوانده می‌شود و در صورت مالکیت آن مقام؛ آن رابرای تحقق غایت و هدف نهایی‌ام انفاق کردم؛ هدفی که حکمت خلقت من در آن نهفته است یعنی رضایت خداوند در نفسش . دلیلش هم این است که عبادت رضوان خدا غایت من است نه وسیله -رسیدن به بهشت-و نعیم اعظم این است؛ این که خدا در نفس خود راضی باشد و برای بندگانی که به خود ظلم کرده‌اند متحسر و حزین نباشد....


لذا محمود؛ راز شفاعت مربوط به اسم الله الأعظم است؛ همانا که حقیقت اسم اعظم الهی در صفت رضوان نفس خداوند نهفته و اگر الله در نفسش راضی گردد؛ شفاعت محقق می‌گردد. و برای همین بنده ای را که خداوند درمورد تحقق شفاعت به او اجازه سخن گفتن داده است با پروردگارش محاجه می کند و تحقق نعیم اعظم را می خواهد؛ نعیمی که از بهشت خدا بسیار بزرگ‌تر است. نعیم اعظم یعنی خداوند در نفس خود راضی شود و دیگر برای بندگانش که به خود ظلم کرده‌اند متحسر و حزین نباشد و اگر رضوان در نفس خداوند محقق گردد؛ یعنی شفاعت برای بندگان محقق شده است. واقعیت این است که نمی‌بینی بنده‌ای که اجازه سخن گفتن با پروردگارش را پیدا می‌کند برای احدی از بندگان خدا شفاعت کند؛ سبحان الله علوا کبیرا...چه کسی بیش از خدا نسبت به بندگانش رحم دارد؛ او ارحم الراحمین است! موضوع این است که خداوند به آن بنده اجازه می‌دهد با پروردگارش سخن بگوید؛چون او سخن صواب را خواهد گفت و خداوند این را می‌داند که آن بنده در پیشگاه پروردگارش شفاعت احدی از بندگان را نخواهد کرد؛سزاواراو نیست که حتی برای مادر و پدرش شفاعت کند؛ چرا که او بیش از پروردگارش ؛ خداوند ارحم الراحمین که نسبت به مادر و پدرش رحیم نیست. این با صفت خدا درنفسش؛ یعنی صفت ارحم الراحمین بودن خداوند در تناقض است و سزاوار نیست در میان بندگان کسی وجود داشته باشد که بیش از خداوند ارحم الراحمین نسبت به بندگان رحیمتر باشد. خدا با علم به این که این بنده برای احدی از بندگان خدا شفاعت نخواهد کرد؛ به او اجازه سخن گفتن می‌دهد. آن بنده با پروردگارش محاجه می‌کند تا نعیمی که از بهشت خدا بزرگ‌تر است را برایش محقق گرداند؛ واین امر چگونه محقق خواهد شد؟ وقتی که خداوند سبحان در نفس خود راضی شود و خدا در نفس خود راضی نخواهد شد مگر این که بندگانش را مشمول رحمت خود نماید و این راز و سرّ شفاعت است؛ شفاعت فقط از آن خداست و محقق نخواهد شد مگر خدا راضی شود. این تصدیق فرموده خداوند تعالی است:

{وَكَم مِّن مَّلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِن بَعْدِ أَن يَأْذَنَ اللَّـهُ لِمَن يَشَاءُ وَيَرْضَىٰ ﴿٢٦﴾} صدق الله العظيم [النجم].
و اگر خدا در نفسش راضی شود؛ شفاعت مستقیم از جانب خدا صورت می‌گیرد و به بنده‌اش خطاب می‌فرماید:

{يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ﴿٢٧﴾ ارْجِعِي إِلَىٰ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً ﴿٢٨﴾ فَادْخُلِي فِي عِبَادِي ﴿٢٩﴾ وَادْخُلِي جَنَّتِي ﴿٣٠﴾} صدق الله العظيم [الفجر].

و این یعنی خداوند در نفس خود راضی شده و به بنده‌اش ندا می‌دهد که او بندگانش وارد بهشت شوند و اینجاست که آن غافل‌گیری بزرگ و رخ‌داد غیر منتظره روی می دهد و ترس و وحشت از قلب‌هایی که عبوس و دژم هستند و در انتظارحادثه‌ی القیامة( وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ بَاسِرَةٌ ﴿٢٤﴾ تَظُنُّ أَن يُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَةٌ ﴿٢٥﴾) و به امام مهدی و کسانی که در زمره او هستند می‌گویند:

{قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ ۖ قَالُوا الْحَقَّ ۖ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [سبأ].
عزیز من محمود المصری؛ به خدا قسم که من از شما نسبت به جدم محمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم اولی‌ترم و او را درمورد تمام آنچه که در ملکوت دنیا و آخرت هست برخود ترجیح می‌دهم؛ این یعنی نزد من او محبوب‌ترین بنده از بندگان خداست و او را بیش از خود دوست دارم اما نه بیش از خداوند؛ خدایی که به خاطرش همه چیز را انفاق می‌کنم تا به حب و قرب و نعیم رضوان نفسش برسم. اما اگربه خاطر بنده خدا محمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم ازبالاترین درجه در حب خداوند بگذرم؛ بعد از خدا این کاررا برای مقرب شدن به درگاه چه کسی انجام دهم محمود؟ آیا بعد از حق چیزی جز گمراهی هست؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{فَذَٰلِكُمُ اللَّـهُ رَبُّكُمُ الْحَقُّ ۖ فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلَالُ ۖ فَأَنَّىٰ تُصْرَفُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يونس].و عزیز من الناصر لناصر محمد در گفته مشهور و حق خود به درستی گفت:




و اما "وسیله" به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم؛ من آن را از خدا جز برای خودم؛ برای کسی تمنا نمی‌کنم و می‌خواهم خودم نزدیک‌ترین و مقرب‌ترین بنده در درگاه الهی باشم. من خدا را بیش از تمام رسولانش دوست دارم؛ او نزد من از امام مهدی محبوب‌تر است؛ از خانواده‌ام محبوب‌تر است و از تمام ملکوت آسمان‌ها و زمین محبوب‌تر است





محمود؛ او خود "وسیله" را نمی‌خواهد؛ بلکه پروردگارش را می خواهد و برای حب و قرب او رقابت می‌کند؛ و صلوات خدا و خلیفه‌اش بر تو باد الناصرلناصرمحمد؛ تو به آن حقیقتی رسیده‌ای که امام مهدی می‌خواهد شما در قلب خود به آن برسید و درمیان انصار فرد دیگری هم مانند تو هست در حدی که امام مهدی برای خدا؛ غیرتی شده و می‌ترسد او بیش از امام مهدی نزد خداوند محبوب و مقرب گردد.وحتی اگر امام مهدی خلیفه خداوند بر همه چیز باشد( خلیفة الله الشامل) این بدان معنا نیست که مقرب‌ترین و محبوب‌ترین بنده در درگاه خداست! از زمانی که خداوند آسمان‌ها وزمین را آفرید؛ باب این رقابت باز شد و تا روزی که مردم در پیشگاه پروردگار عالمیان قرار می‌گیرند؛ بسته نخواهد شد. هنوز روشن نیست کدام یک از بندگان خدا به بالاترین درجه حب الهی نایل می‌شود؛ آیا ازبندگانی است که ملایکه‌اند یا از بندگان جن خدا و یا از بندگان انس او؟ خدا می‌داند و او هم چنان ناشناس است. برای همین هم می‌بینید بندگانی را که خداوند از ازل و قدیم برای خود خالص نموده؛ تا زمان مرگ برای این که به حب و قرب الهی برسند تلاش کرده و در رقابتند و هریک از بندگان آرزو دارند خودشان آن بنده باشند؛ و این امر در دست خداوند است ای محمود؛ و نه به دست توست و نه به دست امام مهدی... به دست هیچ یک از بندگان خدا نیست. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا أَن يَأْتِيَهُمُ اللَّـهُ فِي ظُلَلٍ مِّنَ الْغَمَامِ وَالْمَلَائِكَةُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ ۚ وَإِلَى اللَّـهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ ﴿٢١٠﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
ای محمود؛ اگر تو واقعاً با دل و جان از انصار پیشگام برگزیده در عصر گفتگو قبل از ظهور هستی که مخلص‌ترین انسان‌ها و بهترین آفریدگان خدا هستند؛ بر توست که به امام مهدی اقتدا کنی که به راه هدایت محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم اقتدا کرده است. اما بر توست که بدانی "اقتدا به راه هدایت" چیست؛ پس به فرمان خداوند به خاتم الأنبیاء و مرسلین بنگر که به وی امر می‌فرماید به راه هدایت کسانی که خداوند آنان را پیش از او هدایت فرموده؛ اقتدا کند. خداوند تعالی می‌فرماید:


{أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ} صدق الله العظيم [الأنعام: ۹۰].


آیا اثری از این که ایشان عليه الصلاة والسلام به ناحق درمورد آنان مبالغه کند؛ می‌یابی؟ آیا ایشان خدا را به آنان واگذار کرده و اعتقاد دارد چون خدا فرمان داده به آنان اقتدا کند پس شایسته نیست برای حب و قرب الهی با آنان رقابت کند؟ جوابت را به محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم می‌سپاریم:


[سلوا الله الوسيلة فإنها درجة فى الجنة لا تنبغي الا لعبد من عباد الله وأرجو أن أكون أنا ذلك العبد]


[ از خداوند وسیله را طلب کنید؛ که درجه‌ای در بهشت است که تنها به یکی از بندگان خدا تعلق خواهد داشت و امیدوارم من آن بنده باشم].


صدق عليه الصلاة والسلام.


لذا ایشان برطبق فرمان خداوند به راه هدایتی آنان اقتدا کرده و سپس با کسانی که در عبادت خداوند یکتا به آنان اقتدا نموده رقابت می‌کند و طمع دارد تا خود بیش از آنها مقرب‌ ومحبوب خدا گردد؛ تمام انبیاء و بندگان مخلص خداوند هم امید دارند که آن بنده باشند و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:


{يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ} صدق الله العظيم [الإسراء: ۵۷].


کسانی که به راه هدایتی امام مهدی اقتدا کرده‌اند هم چنین می‌کنند؛ همانا که او تجدید کننده(احیاگر) دین است که خداوند برانگیخته تا شما را به منهاج اولیه نبوت بازگرداند؛ او به راه هدایت انبیا –از اولین تا آخرین نبی خدا- اقتدا می‌کند و اقتدا به راه هدایت آنان یعنی رقابت با آنها برای حب و قرب الهی. او می خواهد محبوب‌ترین و مقرب‌ترین بنده خدا؛ خودش باشد و نیز شایسته پیروان امام مهدی نیست که به جای خدا؛ او را مورد تعظیم قرار دهند و رقابت در راه حب و قرب الهی را منحصر به او بدانند؛ شایسته آنان نیست که معتقد باشند؛ حق ندارند برای حب و قرب الهی با امام مهدی رقابت نمایند. هر یک از انصار امام مهدی ناصر محمد یمانی که چنین عقیده‌ای داشته باشد، به خدا شرک آورده و اعمالش به هدر رفته است و خداوند هیچ یک از اعمالش را نمی‌پذیرد؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی:


{وَلَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ} صدق الله العظيم [الزمر: ۶۵].


مبادا امام مهدی را مورد تعظیم قرار دهید؛ هرچقدر هم که خدا او را گرامی داشته باشد؛ بازهم تنها مانند شما بنده‌ای از بندگان خداوند است و همان حقی را که امام مهدی در ذات خدا دارد؛ شما هم دارید و بین من و شما در مورد حق داشتن در ذات خدا تفاوتی وجود ندارد؛ من که فرزند خداوند نیستم؛ سبحانه و تعالی علوا کبیرا!. من هم مانند شما بنده‌ای از بندگان خدا هستم و شما هم مانند خلیفه ای که خدا بر شما فرستاده؛ در مورد پروردگار حق دارید پس مبادا خلیفه‌ای که خدا برای شما معین نموده مورد تعظیم قرار داده و خدا را منحصر به او بدانید که اگر چنین کنید در حق خود ظلم بسیار بزرگی مرتکب شده‌اید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ} صدق الله العظيم [لقمان: ۱۳].

بلکه از ربانییون باشید و برای حب و قرب و نعیم رضوان نفس خدا رقابت کنید و به راه هدایتی تمام انبیا اقتدا نمایید که:


{يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ} صدق الله العظيم [الإسراء: ۵۷].


پیروی و اقتدای حق؛ این است که مانند آنها بندگی خدا را کرده واعلان کنید که برای حب و قرب الهی با تمام بندگان خدا می‌شتابید و تا جایی که توان دارید در این راه تلاش می‌کنید؛ بدون این که احدی از بندگان خدا را مورد تعظیم قرار داده و او را خط قرمز بین خود و پروردگارتان بدانید و اعتقاد داشته باشید حق ندارید برای رسیدن به خدا او را پشت سر بگذارید که این کار شرک به خداست؛ چون در میان بندگان خدا کسی نیست که بیش از باقی بندگان در مورد ذات خدا حق داشته باشد؛مادامی که تنها بنده‌ای از بندگان خداست؛ چه حقی می‌تواند داشته باشد؛ او که فرزند خداوند سبحان نیست که بیش از سایر بندگان درمورد ذات خدا حقی داشته باشد؛ سبحان الله که خداوند نه همسری اختیار کرده و نه فرزندی دارد. خداوند تعالی می‌فرماید:

{إِن كُلُّ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِلَّا آتِي الرَّحْمَـٰنِ عَبْدًا ﴿٩٣﴾} صدق الله العظيم [مريم].
پس چرا معبود را رها کرده و بندگان را مورد تعظیم قرار می‌دهید؛ آیا از خدا نمی‌ترسید؟ خدایا من ابلاغ کردم و بیان کرده و روشن کردم. خدایا شاهد باش خدایا شاهد باش خدایا شاهد باش.


وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخوكم عبد النّعيم الأعظم؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=6930