Admin
21-11-2017, 01:18 PM
الإمام ناصر محمد اليماني
04 - 01 - 1433 هـ
30 - 11 - 2011 مـ
۹- آذر - ۱۳۹۰ ه.ش.
04:33 صبح
ـــــــــــــــــــــ
پاسخ امام به ابویوسف:
اما قدرت پروردگارم در دور کردن قلبم از حق.... حتی دو مؤمن پیدا نمیشوند که در مورد این که خداوند میان انسان و قلبش حائل میشود؛ جدال داشته باشند ...
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله وآله الأطهار، وجميع أنصار الله الواحد القهار في كل عصر إلى اليوم الآخر..
سلام و رحمت خدا بر انصار عزیز پیشگام برگزیدهام و سلام خدا بر تمام مسلمانان و حقجویان و سلام خدا بر ابویوسف عزیز؛ خداوند و بندهاش امام مهدی ناصر محمد یمانی به تو خیر مقدم میگویند و به تمام انصار امر میکنیم با مردمان حقجو مثل ابو یوسف با احترام زیادی برخورد کنند.
ابویوسف؛ خداوند از تو راضی باشد و راضیت کند؛ شاهد قسم حق من باش . من به پروردگار عالمیان که انسان را از خاک آفرید و به ملائکه مقرب خود فرمان سجده او را داد قسم میخورم؛ پروردگارم نمیتواند مرا با تمام ملکوت ( ملک ) دنیا و آخرتش راضی کند تا از نعیم اعظم دست بردارم.حتی اگر( این ملک را ) به تعداد ذرات ملکوت عالم وجود تا بینهایت مضاعف ( چند برابر ) کند؛ راضی نمیشوم و این تنها باعث بیشتر شدن ایمان و ثبات من برای اصرار بر تحقق نعیمی میشود که از نعیم ملکوت پروردگارم- آن چه که هست و میخواهد باشد- بزرگتر است. حتی اگر خداوند بندهاش را امتحان کند و قدرت کاف و النون را به او بدهد تا به اذن خداوند بگوید باش و موجود شود - قدرت آفرینش با کن فیکون- تا ازدرخواست تحقق نعیم اعظم بینیاز شوم (دست بردارم )؛ این فتنه بهشت مادی تنها باعث بیشتر شدن ایمان و اصرار من برای تحقق نعیمی میشود که از تمام ملکوت پروردگار بزرگتر است.
ابا یوسف عزیز؛ خدا از تو راضی باشد و راضیت کند؛ تو میخواهی بگویم من خطا کردهام که گفتم پروردگارم نمیتواند بندهاش را با ملکوت مادی به فتنه بیندازد. پس امام مهدی در پاسخت میگوید: ای مرد اگر امام مهدی از آن چه که مورد رضایت توست پیروی کند؛ نعیم مادی از نعیم رضوان خدا در نفسش بزرگتر میشود؟ ممکن است ابو یوسف بخواهد سخنم را قطع کرده وبگوید:" ناصر محمد یمانی! منظور من این است که خداوند بر هر کاری قادر است؛ چگونه میگویی پروردگارم نمیتواند؟ سبحانه و تعالی علوا کبیرا" سپس امام مهدی در پاسخت میگوید: عزیز من؛ قبلا امام مهدی برای انصار و حقجویان فتوا داده است که امام مهدی در برخی از بیاناتش؛ کلماتی میگذارد که دام هستند تا یکی از علمای امت آن را پیدا کرده و بگوید: خودش است؛ ناصر محمد یمانی در این مسئله گیر افتاد و من در برابر ناصر محمد یمانی حجت خواهم آورد. به این ترتیب جرأت میکند مانند شیخ محترم ابو یوسف گفتگو را آغاز کند.سپس از روی حکمت بالغهای میگذاریم مدت کوتاهی با انصار گفتگو کند.حکمت آن هم در این است که انصار برای دفاع از امام مهدی هجوم می آورند چون او برحق است و برای همین هم دردریای بیانات امام ناصر محمد یمانی به دنبال جواب یکی از پرسشگران ؛ حقجویان یا تشکیک کنندگان گشته و درآنها تدبر میکنند. اگر جواب را پیدا کردند؛ آن را میاورند و اگر پیدا نکردند از مراجعه با بیانات نفع بزرگی برده و برهان علمی بیان حق قرآن عظیم را بیشتر و بیشتر درک میکنند. همه اینها به خاطر زیاد بودن تعداد پرسشگران است و فرقی ندارد از حقجویان باشند یا از کسانی که تلاش میکنند مردم را از بیان حق قرآم عظیم بازدارند. در هر صورت انصار من درحین مراجعه وجستجو در بیانات امام مهدی برای دادن جواب پرسشگران استفاده علمی زیادی میبرند و گروهی از آنها دراین علم برجسته شدهاند؛ خدا از آنان راضی باشد و راضیشان فرماید. ما مراقب آنها هستیم و میبینیم چه میکنند. چقدر مردانی که بر سر عهد خود با خدا ایستادهاند؛ مردمان خوبی هستند. به پروردگار عالمیان قسم میخورم آنها رحمت خدا بر عالمیاناند وابو یوسف هدف آنها نجات تو و تمام مسلمانان و انسانهای حقطلب عالم است.
ابو یوسف؛ عزیز من! آیا شک کردهای که ناصر محمد یمانی از جاهلان است که میگوید پروردگارم قادر نیست با ملکوت دنیا و آخرت مرا به فتنه بیندازد؟ و ابو یوسف گمان کرده که ناصر محمد یمانی قدرت پروردگارش را به چالش میکشد؟ سبحان الله و تعالی علوا کبیرا از این گمان ابویوسف! مگر نگفتیم "حتی اگر خداوند بهشت نعیم خود را به تعداد ذرات ملکوت عالم وجود مضاعف کند"؟ این یعنی قدرت خداوند مطلق و بدون حد و مرز است. اما اصرار من برای تحقق نعیم اعظم هم بدون حد است و خداوند شاهد سخنی است که میگویم. اما قدرت پروردگارم در دور کردن قلب من از حق؛ در این که خداوند بین انسان و قلبش حایل میشود دو نفر از مؤمنان هم با هم جدال و اختلاف ندارند. سبحانه عما یشرکون و تعالی علوا کبیرا.
چقدردربیانات، علم و دانش هدایت در کتاب را- که ذکری برای خردمندان است- برای انصار روشن کردیم. الا والله من به خودم هیچ تکیه و اعتماد نکردهام و به یقین میدانم که خدا بین انسان و قلبش حایل میشود و این اوست که در قلب بندگانش آن طور که میخواهد بدون این که ظلمی کند تصرف مینماید. سبحانه تعالی علوا کبیرا و پروردگارش به احدی ظلم نمیکند. پس ابا یوسف از شکرگزاران باش که تو را در عصر برانگیخته شدن امام مهدی ناصر محمد یمانی قرار داده است؛ شاکر باش که خداوند تو را از دعوت امام مهدی در عصر گفتگو قبل از ظهور آگاه کرده است؛ پس ازحق آمده از نزد پروردگارت پیروی کن و آیا بعد از حق چیزی جز گمراهی است...
ای عزیز من؛ ما قومی هستیم که محبوب خداوندیم و محب او و تلاش میکنیم تمام عالمیان- آنان که جویای راه راست هستند- هدایت شوند. مردم را مجبور نمیکنیم با اکراه ایمان بیاورند. هرکس میخواهد ایمان بیاورد و هرکس میخواهد کافر شود. ما در راه تحقق صلح جهانی بین تمام ملتها تلاش کرده و میخواهیم مسلمان و کافر در صلح و آرامش زندگی کنند.
برادر گرامی اگر خدا را دوست داری؛ از من پیروی کن و در راه حب و قرب او رقابت کن تا خدا تو را دوست بدارد و به قرب خود برساند. عزیز من؛ پیروی کردن از انبیا این نیست که آنها را معظم بداری و رقابت برای بالاترین درجات قرب و حب الهی را به آنان واگذاری و صالحان را محروم گردانی؛ پیروی از انبیا یعنی راه ایشان را دنبال کرده و برای رسیدن به بالاترین درجه حب و قرب الهی با آنان رقابت کنی؛ چه بسا تو آن بنده ناشناسی باشی که به نزدیکترین درجه حب وقرب الهی نایل میگردد.
ابویوسف! حتی اگر به بالاترین ورفیعترین درجه بهشت نعیم برسی- که تنها به یکی از بندگان خداوند تعلق خواهد گرفت- به آن راضی نشو و از بخشش آن-به هرکسی که میخواهی- به عنوان وسیلهای برای تحقق نعیمی استفاده کن که از آن درجه بزرگتر است. این نعیم رضایت خداوند در نفسش و مشمول رحمت کردن بندگانش است. چون خداوند بیش از تو نسبت به بندگانش رحیم است و حزن و حسرت او برای آنان بیش از حزن مادر نسبت به فرزندی است که در آتش جهنم فریاد میکشد. دلیل متحسر بودن نفس خداوند بر بندگان گمراه؛ صفت رحمت اوست؛ چون رحمت او از رحمتی که در قلب تمام بندگانش است؛ بیشتر و شدیدتر است. تو نمیتوانی درمورد این که خداوند به حق ارحم الراحمین است با من مجادله کنی و سزاوار نیست بندهای بیش از خداوند نسبت به بندگان رحم داشته و در برابر پروردگاری که ارحم الراحمین است؛ برای شفاعت گام پیش بگذارد.همانا وقتی خداوند به کسانی اجازه شفاعت میدهد میداند سخن صواب خواهند گفت و در مورد بندگان خدا با او مجادله نکرده و جرأت چنین کاری را ندارند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَاسْتَغْفِرِ اللَّـهَ إِنَّ اللَّـهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿١٠٦﴾ وَلَا تُجَادِلْ عَنِ الَّذِينَ يَخْتَانُونَ أَنفُسَهُمْ إِنَّ اللَّـهَ لَا يُحِبُّ مَن كَانَ خَوَّانًا أَثِيمًا ﴿١٠٧﴾ يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَلَا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّـهِ وَهُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ مَا لَا يَرْضَىٰ مِنَ الْقَوْلِ وَكَانَ اللَّـهُ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطًا ﴿١٠٨﴾ هَا أَنتُمْ هَـٰؤُلَاءِ جَادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَمَن يُجَادِلُ اللَّـهَ عَنْهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَم مَّن يَكُونُ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا ﴿١٠٩﴾ وَمَن يَعْمَلْ سُوءًا أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّـهَ يَجِدِ اللَّـهَ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿١١٠﴾} صدق الله العظيم [النساء].
کسی جرأت نمیکند در پیشگاه خداوندی که نسبت به بندگان ارحم الراحمین است؛ شفاعت احدی از بندگانش را بکند. همانا کسانی که خداوند اجازه میدهد تا با پروردگارشان سخن بگویند، متقیان اهل بهشت نیستند که در پی تحقق نعیم مادی در جنت نعیم باشند. این گروه-متقیانی که در پی بهشت مادی هستند- در روزی که مردم در پیشگاه پروردگار عالمیان حاضر میشوند؛ اجازه سخن گفتن ندارند.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفَازًا ﴿٣١﴾ حَدَائِقَ وَأَعْنَابًا ﴿٣٢﴾ وَكَوَاعِبَ أَتْرَابًا ﴿٣٣﴾ وَكَأْسًا دِهَاقًا ﴿٣٤﴾ لَّا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا كِذَّابًا ﴿٣٥﴾ جَزَاءً مِّن رَّبِّكَ عَطَاءً حِسَابًا ﴿٣٦﴾ ربّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الرَّحْمَـٰنِ لَا يَمْلِكُونَ مِنْهُ خِطَابًا ﴿٣٧﴾ يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِكَةُ صَفًّا لَّا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَـٰنُ وَقَالَ صَوَابًا ﴿٣٨﴾ ذَٰلِكَ الْيَوْمُ الحقّ فَمَن شَاءَ اتَّخَذَ إِلَىٰ رَبِّهِ مَآبًا ﴿٣٩﴾ إِنَّا أَنذَرْنَاكُمْ عَذَابًا قَرِيبًا يَوْمَ يَنظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ وَيَقُولُ الْكَافِرُ يَا لَيْتَنِي كُنتُ تُرَابًا ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [النبأ].
برادر گرامی؛ خدا تو را در راه راست ثابت قدم گرداند؛ به نام خداوند بزرگ از تو سؤال کردم: آیا خدا را بیش از همه دنیا و آخرت دوست داری؟ عزیز من ابویوسف! اگر جوابت این باشد:" به خداوند قسم بله .ناصر محمد! خداوند از آن چه که در قلب بندهاش میگذرد باخبر است.لازم نیست ابویوسف قسم بخورد که در قلبش خدا را بیش از دنیا و آخرت دوست دارد و خدا از قلب بندهاش آگاه است" پس امام ناصر محمد در پاسخت میگوید: آیا فکر میکنی وقتی محبوبترین چیز نزد تو؛هنوز برای بندگان گمراهش محزون و متحسر است، بندگانی که در حال گمراهی هلاک شدند؛ از بهشت نعیم خدا راضی خواهی بود؟ ممکن است ابویوسف بخواهد بگوید:" چه کسی به تو گفته خداوند برای بندگان گمراهش حزین و متحسر است"؟ ناصر محمد در جوابت میگوید: ابویوسف! اگر پسرت هزار سال دربرابر تو عصیان کند و بعد خداوند فرمان دهد او را به آتش بیفکنند و ابویوسف از وضع اهالی آتش آگاه شده و ببیند فرزندش در آتش جهنم فریاد میکشد و میگوید کاش از فرمان پروردگار و فرمان پدرم سرپیچی نکرده و در برابرشان عصیان نکرده بودم؛ تصور کن چقدر نزد خود برای فرزندت متحسر و حزین خواهی شد؛ و خدا چنین چیزی را مقدر نکند... حال عظمت حسرت و حزن نفس خداوندی را تصور کن که ارحم الراحمین است.
ابویوسف عزیز من؛ همانا که تحسر در نفس خدا تا زمانی که آنها اصرار دارند در گمراهی خود بمانند و از پیروی از رسولان پروردگارشان سرباز میزنند؛ رخ نمیدهد؛ به هیچ وجه. زماتنی پروردگار در نفس خود برای آنان متحسر میشود که بندگان در نزد خود به خاطر کوتاهیهایی که در پیشگاه خداوندشان کردهاند متحسر شوند و بعد نزول عذاب پشیمان شده و تک تک آنها بگویند حسرت بر کوتاهیهایی که در نزد خدا کردم. خداوند تعالی میفرماید:
{قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّـهِ إِنَّ اللَّـهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿٥٣﴾ وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ﴿٥٤﴾ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿٥٥﴾ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
وآن گاه که عذاب پروردگار نازل میشود و بندگان در نفس خود پشیمان میگردند؛ خداوند در نفسش برای بندگان گمراهی که در حق خود ظلم کردهاند متحسر میشود. خداوند تعالی میفرماید:
{إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿٢٩﴾ يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾} صدق الله العظيم [يس].
ودلیل تحسر خدا بر آنان این است که از کرده خود پشیمان شدهاند و تک تک شان میگویند:
{وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَىٰ يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا ﴿٢٧﴾ يَا وَيْلَتَىٰ لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا ﴿٢٨﴾ لَّقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِلْإِنسَانِ خَذُولًا ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [الفرقان].
لذا عزیز من ابو یوسف؛ ما قومی هستیم محبوب خداوندیم و محب او؛ تلاش میکنیم از هر راه و وسیلهای که شده مردم عالم را هدایت کنیم؛ تا خداوند آنها را به سبب ما هدایت کند و فرح را در نفس خدا محقق کنیم؛ چون خداوند از توبه بندگانش بسیار خشنود و در نفسش مسرور میگردد. ما قومی که محبوب خداوندیم و محب او تلاش میکنیم رضوان خدا در نفسش محقق گردد و در کتاب چنین مییابیم که پروردگار از کفر بندگان راضی نیست و از شکرگزاری آنان در پیشگاه پروردگارشان راضی میشود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِن تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنكُمْ وَلا يَرْضَى لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ وَإِن تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ} صدق الله العظيم [الزمر:۷]
ای مرد؛ آیا از نظر تو امام مهدی ناصرمحمد یمانی و پیروانش به خاطر این که رضوان الهی را غایت خود میدانند نه وسیله تحقق بهشت؛ از راه راست منحرف شدهاند و گمراهند؟ هرچه که به ما عرضه شود؛ به اذن خداوند ما را به فتنه نینداخته و از تحقق نعیم اعظم دست برنمیداریم تا خدا در نفسش راضی شده و بعد از آن که تمام بندگانش را مشمول رحمت خود نمود حزن و حسرت از نفسش برود؛ مگر شیاطین جن و انسی که مانند ناامیدی کفار از اهل قبور؛ از رحمت خدا مأیوسند و با وجود این که میدانند حق چیست؛ از آن اکراه داشته و به جنگ باخدا و اولیایش میپردازند. وقتی راه رشد و هدایت را میبینند؛ آن را انتخاب نکرده و با دیدن راه انحرافی؛ به آن سو میروند و بعد از این که برایشان روشن شد حق آمده از نزد پروردگار چیست؛ میخواهند نور خدا را خاموش سازند. اگر به سوی خدا بازگشته و توبه کنند؛ خداوند توبه آنان را پذیرفته و ایشان را میآمرزد. ولی آنها با یأس از رحمت خداوندی که ارحم الراحمین است، در حق خود ظلم میکنند. خداوند به آنان ظلم نکرده ولی آنها خود در حق خود ظلم میکنند.
در هر صورت؛ امام مهدی ناصر محمد یمانی به شیخ گرانقدر ابویوسف خیر مقدم میگوید. به میز گفتگوی جهانی -قبل از ظهور- مهدی منتظر؛ پایگاه امام مهدی ناصر محمد یمانی (منتديات البشرى الإسلامية) خوش آمدید. ای انصار عزیز ما هم چنان آن چه که خداوند در آیات محکم کتابش وصیت کرده؛ به شما وصیت میکنیم:
{ ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ۖ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ ۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ ۖ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ ﴿١٢٥﴾} صدق الله العظيم [النحل].
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
أخوكم؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=27256
04 - 01 - 1433 هـ
30 - 11 - 2011 مـ
۹- آذر - ۱۳۹۰ ه.ش.
04:33 صبح
ـــــــــــــــــــــ
پاسخ امام به ابویوسف:
اما قدرت پروردگارم در دور کردن قلبم از حق.... حتی دو مؤمن پیدا نمیشوند که در مورد این که خداوند میان انسان و قلبش حائل میشود؛ جدال داشته باشند ...
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله وآله الأطهار، وجميع أنصار الله الواحد القهار في كل عصر إلى اليوم الآخر..
سلام و رحمت خدا بر انصار عزیز پیشگام برگزیدهام و سلام خدا بر تمام مسلمانان و حقجویان و سلام خدا بر ابویوسف عزیز؛ خداوند و بندهاش امام مهدی ناصر محمد یمانی به تو خیر مقدم میگویند و به تمام انصار امر میکنیم با مردمان حقجو مثل ابو یوسف با احترام زیادی برخورد کنند.
ابویوسف؛ خداوند از تو راضی باشد و راضیت کند؛ شاهد قسم حق من باش . من به پروردگار عالمیان که انسان را از خاک آفرید و به ملائکه مقرب خود فرمان سجده او را داد قسم میخورم؛ پروردگارم نمیتواند مرا با تمام ملکوت ( ملک ) دنیا و آخرتش راضی کند تا از نعیم اعظم دست بردارم.حتی اگر( این ملک را ) به تعداد ذرات ملکوت عالم وجود تا بینهایت مضاعف ( چند برابر ) کند؛ راضی نمیشوم و این تنها باعث بیشتر شدن ایمان و ثبات من برای اصرار بر تحقق نعیمی میشود که از نعیم ملکوت پروردگارم- آن چه که هست و میخواهد باشد- بزرگتر است. حتی اگر خداوند بندهاش را امتحان کند و قدرت کاف و النون را به او بدهد تا به اذن خداوند بگوید باش و موجود شود - قدرت آفرینش با کن فیکون- تا ازدرخواست تحقق نعیم اعظم بینیاز شوم (دست بردارم )؛ این فتنه بهشت مادی تنها باعث بیشتر شدن ایمان و اصرار من برای تحقق نعیمی میشود که از تمام ملکوت پروردگار بزرگتر است.
ابا یوسف عزیز؛ خدا از تو راضی باشد و راضیت کند؛ تو میخواهی بگویم من خطا کردهام که گفتم پروردگارم نمیتواند بندهاش را با ملکوت مادی به فتنه بیندازد. پس امام مهدی در پاسخت میگوید: ای مرد اگر امام مهدی از آن چه که مورد رضایت توست پیروی کند؛ نعیم مادی از نعیم رضوان خدا در نفسش بزرگتر میشود؟ ممکن است ابو یوسف بخواهد سخنم را قطع کرده وبگوید:" ناصر محمد یمانی! منظور من این است که خداوند بر هر کاری قادر است؛ چگونه میگویی پروردگارم نمیتواند؟ سبحانه و تعالی علوا کبیرا" سپس امام مهدی در پاسخت میگوید: عزیز من؛ قبلا امام مهدی برای انصار و حقجویان فتوا داده است که امام مهدی در برخی از بیاناتش؛ کلماتی میگذارد که دام هستند تا یکی از علمای امت آن را پیدا کرده و بگوید: خودش است؛ ناصر محمد یمانی در این مسئله گیر افتاد و من در برابر ناصر محمد یمانی حجت خواهم آورد. به این ترتیب جرأت میکند مانند شیخ محترم ابو یوسف گفتگو را آغاز کند.سپس از روی حکمت بالغهای میگذاریم مدت کوتاهی با انصار گفتگو کند.حکمت آن هم در این است که انصار برای دفاع از امام مهدی هجوم می آورند چون او برحق است و برای همین هم دردریای بیانات امام ناصر محمد یمانی به دنبال جواب یکی از پرسشگران ؛ حقجویان یا تشکیک کنندگان گشته و درآنها تدبر میکنند. اگر جواب را پیدا کردند؛ آن را میاورند و اگر پیدا نکردند از مراجعه با بیانات نفع بزرگی برده و برهان علمی بیان حق قرآن عظیم را بیشتر و بیشتر درک میکنند. همه اینها به خاطر زیاد بودن تعداد پرسشگران است و فرقی ندارد از حقجویان باشند یا از کسانی که تلاش میکنند مردم را از بیان حق قرآم عظیم بازدارند. در هر صورت انصار من درحین مراجعه وجستجو در بیانات امام مهدی برای دادن جواب پرسشگران استفاده علمی زیادی میبرند و گروهی از آنها دراین علم برجسته شدهاند؛ خدا از آنان راضی باشد و راضیشان فرماید. ما مراقب آنها هستیم و میبینیم چه میکنند. چقدر مردانی که بر سر عهد خود با خدا ایستادهاند؛ مردمان خوبی هستند. به پروردگار عالمیان قسم میخورم آنها رحمت خدا بر عالمیاناند وابو یوسف هدف آنها نجات تو و تمام مسلمانان و انسانهای حقطلب عالم است.
ابو یوسف؛ عزیز من! آیا شک کردهای که ناصر محمد یمانی از جاهلان است که میگوید پروردگارم قادر نیست با ملکوت دنیا و آخرت مرا به فتنه بیندازد؟ و ابو یوسف گمان کرده که ناصر محمد یمانی قدرت پروردگارش را به چالش میکشد؟ سبحان الله و تعالی علوا کبیرا از این گمان ابویوسف! مگر نگفتیم "حتی اگر خداوند بهشت نعیم خود را به تعداد ذرات ملکوت عالم وجود مضاعف کند"؟ این یعنی قدرت خداوند مطلق و بدون حد و مرز است. اما اصرار من برای تحقق نعیم اعظم هم بدون حد است و خداوند شاهد سخنی است که میگویم. اما قدرت پروردگارم در دور کردن قلب من از حق؛ در این که خداوند بین انسان و قلبش حایل میشود دو نفر از مؤمنان هم با هم جدال و اختلاف ندارند. سبحانه عما یشرکون و تعالی علوا کبیرا.
چقدردربیانات، علم و دانش هدایت در کتاب را- که ذکری برای خردمندان است- برای انصار روشن کردیم. الا والله من به خودم هیچ تکیه و اعتماد نکردهام و به یقین میدانم که خدا بین انسان و قلبش حایل میشود و این اوست که در قلب بندگانش آن طور که میخواهد بدون این که ظلمی کند تصرف مینماید. سبحانه تعالی علوا کبیرا و پروردگارش به احدی ظلم نمیکند. پس ابا یوسف از شکرگزاران باش که تو را در عصر برانگیخته شدن امام مهدی ناصر محمد یمانی قرار داده است؛ شاکر باش که خداوند تو را از دعوت امام مهدی در عصر گفتگو قبل از ظهور آگاه کرده است؛ پس ازحق آمده از نزد پروردگارت پیروی کن و آیا بعد از حق چیزی جز گمراهی است...
ای عزیز من؛ ما قومی هستیم که محبوب خداوندیم و محب او و تلاش میکنیم تمام عالمیان- آنان که جویای راه راست هستند- هدایت شوند. مردم را مجبور نمیکنیم با اکراه ایمان بیاورند. هرکس میخواهد ایمان بیاورد و هرکس میخواهد کافر شود. ما در راه تحقق صلح جهانی بین تمام ملتها تلاش کرده و میخواهیم مسلمان و کافر در صلح و آرامش زندگی کنند.
برادر گرامی اگر خدا را دوست داری؛ از من پیروی کن و در راه حب و قرب او رقابت کن تا خدا تو را دوست بدارد و به قرب خود برساند. عزیز من؛ پیروی کردن از انبیا این نیست که آنها را معظم بداری و رقابت برای بالاترین درجات قرب و حب الهی را به آنان واگذاری و صالحان را محروم گردانی؛ پیروی از انبیا یعنی راه ایشان را دنبال کرده و برای رسیدن به بالاترین درجه حب و قرب الهی با آنان رقابت کنی؛ چه بسا تو آن بنده ناشناسی باشی که به نزدیکترین درجه حب وقرب الهی نایل میگردد.
ابویوسف! حتی اگر به بالاترین ورفیعترین درجه بهشت نعیم برسی- که تنها به یکی از بندگان خداوند تعلق خواهد گرفت- به آن راضی نشو و از بخشش آن-به هرکسی که میخواهی- به عنوان وسیلهای برای تحقق نعیمی استفاده کن که از آن درجه بزرگتر است. این نعیم رضایت خداوند در نفسش و مشمول رحمت کردن بندگانش است. چون خداوند بیش از تو نسبت به بندگانش رحیم است و حزن و حسرت او برای آنان بیش از حزن مادر نسبت به فرزندی است که در آتش جهنم فریاد میکشد. دلیل متحسر بودن نفس خداوند بر بندگان گمراه؛ صفت رحمت اوست؛ چون رحمت او از رحمتی که در قلب تمام بندگانش است؛ بیشتر و شدیدتر است. تو نمیتوانی درمورد این که خداوند به حق ارحم الراحمین است با من مجادله کنی و سزاوار نیست بندهای بیش از خداوند نسبت به بندگان رحم داشته و در برابر پروردگاری که ارحم الراحمین است؛ برای شفاعت گام پیش بگذارد.همانا وقتی خداوند به کسانی اجازه شفاعت میدهد میداند سخن صواب خواهند گفت و در مورد بندگان خدا با او مجادله نکرده و جرأت چنین کاری را ندارند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَاسْتَغْفِرِ اللَّـهَ إِنَّ اللَّـهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿١٠٦﴾ وَلَا تُجَادِلْ عَنِ الَّذِينَ يَخْتَانُونَ أَنفُسَهُمْ إِنَّ اللَّـهَ لَا يُحِبُّ مَن كَانَ خَوَّانًا أَثِيمًا ﴿١٠٧﴾ يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَلَا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّـهِ وَهُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ مَا لَا يَرْضَىٰ مِنَ الْقَوْلِ وَكَانَ اللَّـهُ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطًا ﴿١٠٨﴾ هَا أَنتُمْ هَـٰؤُلَاءِ جَادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَمَن يُجَادِلُ اللَّـهَ عَنْهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَم مَّن يَكُونُ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا ﴿١٠٩﴾ وَمَن يَعْمَلْ سُوءًا أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّـهَ يَجِدِ اللَّـهَ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿١١٠﴾} صدق الله العظيم [النساء].
کسی جرأت نمیکند در پیشگاه خداوندی که نسبت به بندگان ارحم الراحمین است؛ شفاعت احدی از بندگانش را بکند. همانا کسانی که خداوند اجازه میدهد تا با پروردگارشان سخن بگویند، متقیان اهل بهشت نیستند که در پی تحقق نعیم مادی در جنت نعیم باشند. این گروه-متقیانی که در پی بهشت مادی هستند- در روزی که مردم در پیشگاه پروردگار عالمیان حاضر میشوند؛ اجازه سخن گفتن ندارند.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفَازًا ﴿٣١﴾ حَدَائِقَ وَأَعْنَابًا ﴿٣٢﴾ وَكَوَاعِبَ أَتْرَابًا ﴿٣٣﴾ وَكَأْسًا دِهَاقًا ﴿٣٤﴾ لَّا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا كِذَّابًا ﴿٣٥﴾ جَزَاءً مِّن رَّبِّكَ عَطَاءً حِسَابًا ﴿٣٦﴾ ربّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الرَّحْمَـٰنِ لَا يَمْلِكُونَ مِنْهُ خِطَابًا ﴿٣٧﴾ يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِكَةُ صَفًّا لَّا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَـٰنُ وَقَالَ صَوَابًا ﴿٣٨﴾ ذَٰلِكَ الْيَوْمُ الحقّ فَمَن شَاءَ اتَّخَذَ إِلَىٰ رَبِّهِ مَآبًا ﴿٣٩﴾ إِنَّا أَنذَرْنَاكُمْ عَذَابًا قَرِيبًا يَوْمَ يَنظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ وَيَقُولُ الْكَافِرُ يَا لَيْتَنِي كُنتُ تُرَابًا ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [النبأ].
برادر گرامی؛ خدا تو را در راه راست ثابت قدم گرداند؛ به نام خداوند بزرگ از تو سؤال کردم: آیا خدا را بیش از همه دنیا و آخرت دوست داری؟ عزیز من ابویوسف! اگر جوابت این باشد:" به خداوند قسم بله .ناصر محمد! خداوند از آن چه که در قلب بندهاش میگذرد باخبر است.لازم نیست ابویوسف قسم بخورد که در قلبش خدا را بیش از دنیا و آخرت دوست دارد و خدا از قلب بندهاش آگاه است" پس امام ناصر محمد در پاسخت میگوید: آیا فکر میکنی وقتی محبوبترین چیز نزد تو؛هنوز برای بندگان گمراهش محزون و متحسر است، بندگانی که در حال گمراهی هلاک شدند؛ از بهشت نعیم خدا راضی خواهی بود؟ ممکن است ابویوسف بخواهد بگوید:" چه کسی به تو گفته خداوند برای بندگان گمراهش حزین و متحسر است"؟ ناصر محمد در جوابت میگوید: ابویوسف! اگر پسرت هزار سال دربرابر تو عصیان کند و بعد خداوند فرمان دهد او را به آتش بیفکنند و ابویوسف از وضع اهالی آتش آگاه شده و ببیند فرزندش در آتش جهنم فریاد میکشد و میگوید کاش از فرمان پروردگار و فرمان پدرم سرپیچی نکرده و در برابرشان عصیان نکرده بودم؛ تصور کن چقدر نزد خود برای فرزندت متحسر و حزین خواهی شد؛ و خدا چنین چیزی را مقدر نکند... حال عظمت حسرت و حزن نفس خداوندی را تصور کن که ارحم الراحمین است.
ابویوسف عزیز من؛ همانا که تحسر در نفس خدا تا زمانی که آنها اصرار دارند در گمراهی خود بمانند و از پیروی از رسولان پروردگارشان سرباز میزنند؛ رخ نمیدهد؛ به هیچ وجه. زماتنی پروردگار در نفس خود برای آنان متحسر میشود که بندگان در نزد خود به خاطر کوتاهیهایی که در پیشگاه خداوندشان کردهاند متحسر شوند و بعد نزول عذاب پشیمان شده و تک تک آنها بگویند حسرت بر کوتاهیهایی که در نزد خدا کردم. خداوند تعالی میفرماید:
{قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّـهِ إِنَّ اللَّـهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿٥٣﴾ وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ﴿٥٤﴾ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿٥٥﴾ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
وآن گاه که عذاب پروردگار نازل میشود و بندگان در نفس خود پشیمان میگردند؛ خداوند در نفسش برای بندگان گمراهی که در حق خود ظلم کردهاند متحسر میشود. خداوند تعالی میفرماید:
{إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿٢٩﴾ يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾} صدق الله العظيم [يس].
ودلیل تحسر خدا بر آنان این است که از کرده خود پشیمان شدهاند و تک تک شان میگویند:
{وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَىٰ يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا ﴿٢٧﴾ يَا وَيْلَتَىٰ لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا ﴿٢٨﴾ لَّقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِلْإِنسَانِ خَذُولًا ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [الفرقان].
لذا عزیز من ابو یوسف؛ ما قومی هستیم محبوب خداوندیم و محب او؛ تلاش میکنیم از هر راه و وسیلهای که شده مردم عالم را هدایت کنیم؛ تا خداوند آنها را به سبب ما هدایت کند و فرح را در نفس خدا محقق کنیم؛ چون خداوند از توبه بندگانش بسیار خشنود و در نفسش مسرور میگردد. ما قومی که محبوب خداوندیم و محب او تلاش میکنیم رضوان خدا در نفسش محقق گردد و در کتاب چنین مییابیم که پروردگار از کفر بندگان راضی نیست و از شکرگزاری آنان در پیشگاه پروردگارشان راضی میشود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِن تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنكُمْ وَلا يَرْضَى لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ وَإِن تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ} صدق الله العظيم [الزمر:۷]
ای مرد؛ آیا از نظر تو امام مهدی ناصرمحمد یمانی و پیروانش به خاطر این که رضوان الهی را غایت خود میدانند نه وسیله تحقق بهشت؛ از راه راست منحرف شدهاند و گمراهند؟ هرچه که به ما عرضه شود؛ به اذن خداوند ما را به فتنه نینداخته و از تحقق نعیم اعظم دست برنمیداریم تا خدا در نفسش راضی شده و بعد از آن که تمام بندگانش را مشمول رحمت خود نمود حزن و حسرت از نفسش برود؛ مگر شیاطین جن و انسی که مانند ناامیدی کفار از اهل قبور؛ از رحمت خدا مأیوسند و با وجود این که میدانند حق چیست؛ از آن اکراه داشته و به جنگ باخدا و اولیایش میپردازند. وقتی راه رشد و هدایت را میبینند؛ آن را انتخاب نکرده و با دیدن راه انحرافی؛ به آن سو میروند و بعد از این که برایشان روشن شد حق آمده از نزد پروردگار چیست؛ میخواهند نور خدا را خاموش سازند. اگر به سوی خدا بازگشته و توبه کنند؛ خداوند توبه آنان را پذیرفته و ایشان را میآمرزد. ولی آنها با یأس از رحمت خداوندی که ارحم الراحمین است، در حق خود ظلم میکنند. خداوند به آنان ظلم نکرده ولی آنها خود در حق خود ظلم میکنند.
در هر صورت؛ امام مهدی ناصر محمد یمانی به شیخ گرانقدر ابویوسف خیر مقدم میگوید. به میز گفتگوی جهانی -قبل از ظهور- مهدی منتظر؛ پایگاه امام مهدی ناصر محمد یمانی (منتديات البشرى الإسلامية) خوش آمدید. ای انصار عزیز ما هم چنان آن چه که خداوند در آیات محکم کتابش وصیت کرده؛ به شما وصیت میکنیم:
{ ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ۖ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ ۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ ۖ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ ﴿١٢٥﴾} صدق الله العظيم [النحل].
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
أخوكم؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=27256