المساعد الشخصي الرقمي

مشاهدة النسخة كاملة : نبي الله لوط عليه الصلاة والسلام می‌خواست به خاطر میهمانانش دخترانش را فدا می کند



Admin
22-12-2017, 06:12 PM
- 1 -
[ لمتابعة رابط المشـاركـــــــــة الأصليَّة للبيــــــــــــــان ] (https://mahdialumma.xyz/showthread.php?t=7566)
الإمام ناصر محمد اليماني
14 - شعبان - 1433 هـ
04 - 07 - 2012 مـ
۱۴ - تیر - ۱۳۹۱ ه.ش.
06:26 صبح
ـــــــــــــــــــــ




پرسش‌گری سؤال کرده است: تفسیر و بیان این آیه‌های سورة هود چیست ؟
{ وَلَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا لُوطًا سِيءَ بِهِمْ وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعًا وَقَالَ هَـٰذَا يَوْمٌ عَصِيبٌ ﴿77﴾ وَجَاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَمِن قَبْلُ كَانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ ۚ قَالَ يَا قَوْمِ هَـٰؤُلَاءِ بَنَاتِي هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ ۖ فَاتَّقُوا اللَّـهَ وَلَا تُخْزُونِ فِي ضَيْفِي ۖ أَلَيْسَ مِنكُمْ رَجُلٌ رَّشِيدٌ ﴿78﴾ قَالُوا لَقَدْ عَلِمْتَ مَا لَنَا فِي بَنَاتِكَ مِنْ حَقٍّ وَإِنَّكَ لَتَعْلَمُ مَا نُرِيدُ ﴿79﴾ } صدق الله العظيم
***************



نبي الله لوط عليه الصلاة والسلام می‌خواست به خاطر میهمانانش دخترانش را فدا می کند...

جواب امام مهدی عليه الصلاة والسلام:
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد ٍرسول الله وآله الأطهار وجميع المسلمين إلى يوم الدين، أمّا بعد..


همانا که قوم لوط عمل زشتی را مرتکب می‌شدند که قبل از آن در عالم سابقه نداشت و به جای زنان؛ بین خود نسبت به مردان شهوت داشتند. میهمانان اول به سراغ ابراهیم علیه الصلاة و السلام رفتند و سپس میهمان نبی الله لوط شدند؛ او ازایشان استقبال کرد وآنها را به داخل منزلش برد؛ چون گمان می‌کرد انسان هستند و جمال و چهره زبیایی داشتند. دید افرادی هستند غریبه که از راه دوری آمده‌اند ولی زیبایی در ظاهر آنها بسیار مشهود و چهره درخشانی داشتند! ولی نبی الله لوط به خاطر زیبایی‌شان در تنگنا قرار گرفت و می‌ترسید قومش با زور نسبت به آنها عمل سوئی انجام دهند. خداوند تعالی می‌فرماید:


{وَلَمَّا جَاءَتْ رُ‌سُلُنَا لُوطًا سِيءَ بِهِمْ وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْ‌عًا وَقَالَ هَـٰذَا يَوْمٌ عَصِيبٌ ﴿٧٧﴾ وَجَاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَ‌عُونَ إِلَيْهِ وَمِن قَبْلُ كَانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ قَالَ يَا قَوْمِ هَـٰؤُلَاءِ بَنَاتِي هُنَّ أَطْهَرُ‌ لَكُمْ فَاتَّقُوا اللَّـهَ وَلَا تُخْزُونِ فِي ضَيْفِي أَلَيْسَ مِنكُمْ رَ‌جُلٌ رَّ‌شِيدٌ ﴿٧٨﴾ قَالُوا لَقَدْ عَلِمْتَ مَا لَنَا فِي بَنَاتِكَ مِنْ حَقٍّ وَإِنَّكَ لَتَعْلَمُ مَا نُرِ‌يدُ ﴿٧٩﴾} صدق الله العظيم [هود].
ممکن است کسانی که ندانسته به خدا نسبت می‌دهند بگویند:" همانا که نبی الله لوط علیه الصلاة و السلام به مردمش پیشنهاد داد با دخترانش ازدواج کنند" ولی ما به حق فتوا داده و می‌گوییم: آیا تعداد دخترانش برای ازدواج با آن قوم کافی بود! تعداد دختران او کم بود و مردم زیاد؛ شما را چه می‌شود چگونه حکم می‌کنید؟ بلکه نبی الله لوط قصد داشت دخترانش را فدیه نجات میهمانانش کند تا شاید قومش به او رحم کنند و اگر کار به جای –باریک- کشید؛ دخترانش را به آنها بدهد تا شهوت‌شان را فرو نشانند و در برابر میهمانانش رسوا نشود؛ چون در برابرآن چه قومش می‌خواستند؛ دادن دختران آسان تر بود. ولی قوم نبی الله لوط علیه الصلاة و السلام به او رحم نکردند با این که به آنان پیشنهاد داد شهوت خود را با دخترانش فرو نشانند و بروند و او را در برابر مهمانانش سرافکنده نکنند. اما آنها چنین پیشنهادی را نمی‌خواستند؛ بلکه مردان صاحب جمال بیگانه را که میهمان او بودند می‌خواستند. بعد از این که قومش قبول نکردند شهوت خود را با دختران او فرونشانند و خواستند وارد خانه اش شوند تا سراغ میهمانانش بروند؛ نبی الله لوط تلاش کرد مانع ورود و رفتن انها نزد میهمانانش شود ولی آنها به زور نزد آنها رفتند و سپس نبی الله لوط به قومش گفت:


{قَالَ لَوْ أَنّ لِي بِكُمْ قُوّةً أَوْ آوِيَ إِلَىَ رُكْنٍ شَدِيدٍ} [هود:۸۰].


ولی خداوند چشم قومش را پوشاند تا بعد از این که وارد شدند نتوانستند میمهانان و زیبایی آنهار ا ببینند؛ آما لوط آنها را می‌دید و برایش عجیب بود چطور قومش آنها را نمی‌بینند. تا این که قومش رفتند و میمهانانش را پیدا نکردند. او دهشت کرده بود که چون با وجود این که آنها در جایی که از میهمان استقبال می‌شد و و جلوی چشم مردم بودند؛ ولی قومش آنها را ندیدند ؛ اما خداوند سبحان چشم مردمش را قاصر از دیدن میهمانان نبی الله لوط کرده بود. خداوند تعالی می‌فرماید:


{وَلَقَدْ رَاوَدُوهُ عَن ضَيْفِهِ فَطَمَسْنَا أَعْيُنَهُمْ} صدق الله العظيم [القمر:۳۷].


امام نبی الله لوط را دهشت فرا گرفته بود که چطور چشم مردمش آنها را نمی‌بینند تا جایی که قومش رفتند و از وجود مهمانان ناامید شدند. سپس نبی الله لوط به مهمانانش گفت:


{قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ مُّنكَرُ‌ونَ ﴿٦٢﴾ قَالُوا بَلْ جِئْنَاكَ بِمَا كَانُوا فِيهِ يَمْتَرُ‌ونَ ﴿٦٣﴾ وَأَتَيْنَاكَ بِالْحَقِّ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ ﴿٦٤﴾ فَأَسْرِ‌ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِّنَ اللَّيْلِ وَاتَّبِعْ أَدْبَارَ‌هُمْ وَلَا يَلْتَفِتْ مِنكُمْ أَحَدٌ وَامْضُوا حَيْثُ تُؤْمَرُ‌ونَ ﴿٦٥﴾ وَقَضَيْنَا إِلَيْهِ ذَٰلِكَ الْأَمْرَ‌ أَنَّ دَابِرَ‌ هَـٰؤُلَاءِ مَقْطُوعٌ مُّصْبِحِينَ ﴿٦٦﴾} صدق الله العظيم [الحجر].
و با این که سیاره عذاب آن شب به زمین نزدیک شده بود؛ ولی آنها سیاره عذاب را نمی‌دیدند؛ چون از طرف قطب‌ها به سوی زمین می‌آید و ما بعداً در مورد حقیقت سیاره عذاب در کتاب- قرآن عظیم- بیانی مفصل آورده و برای مردم با ایمان آن را به تفصیل بیان خواهیم کرد.


وسلامٌ على المرسلين والحمد لله ربّ العالمين...
أخوكم؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=50125

Admin
31-12-2017, 05:18 PM
- 2 -
(https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=50237)[ لمتابعة رابط المشـاركـــــــــة الأصليَّة للبيــــــــــــــان ] (https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=50237)
الإمام ناصر محمد اليماني
15 - شعبان - 1433 هـ
05 - 07 - 2012 مـ
۱۵ - تیر - ۱۳۹۱ ه.ش.
05:07 صباحاً
ــــــــــــــــــــ

امام مهدی به اذن خداوند علی القدیر؛ به یکی از انصار پیشگام برگزیده «عبد الرحمن سعد» پاسخ می‌دهد...

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد ٍرسول الله صلى الله عليه وآله الأطهار وصحابته الأخيار والمهديّ المنتظَر وجميع الأنصار في عصر الحوار من قبل الظهور وجميع المسلمين إلى يوم الدين، أمّا بعد..
ای عبدالرحمن سعد؛ خداوند وخلیفه حق او به تو خیرمقدم می‌گویند و برای خدا شهادت می‌دهم تو به دنبال حق هستی و جز حق چیزی نمی‌خواهی و شایسته است که ازحق پیروی شود؛ چه مرد خوبی هستی عزیز من؛ کسانی که به سوی منزل نبی الله لوط-علیه الصلاة والسلام- هجوم بردند دو یا سه نفر نبودند تا دخترانش را به عقد آنها درآورد؛ اهالی شهر به خانه‌اش هجوم بردند و آن شهر یکی از بزرگ‌ترین شهرهای قوم نبی الله ابراهیم علیه الصلاة و السلام بود؛ یعنی: تمام مردان شهر.چون خبر مهمانان زیبا و خوش سیما منتشر شده بود؛ چون هنگام ورود به آبادی؛مردم آنها را دیده بودند و این که مهمان نبی الله لوط شده‌اند و لذا خبر منتشر شد و مردم به یک‌دیگر بشارت آمدن آنها را دادند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:


{وَجَاءَ أَهْلُ الْمَدِينَةِ يَسْتَبْشِرُونَ ﴿٦٧﴾قَالَ إِنَّ هَـٰؤُلَاءِ ضَيْفِي فَلَا تَفْضَحُونِ ﴿٦٨﴾} صدق الله العظيم [الحجر].


و سؤالی که مطرح می‌شود این است که آیا از نظرعقل و منطق می‌توانست دخترانش را به عقد تمام اهالی شهر درآورد؟ عقل و منطق نمی‌پذیرد که او دخترانش را به عقد تمام مردان شهر درآورد. عزیز من همانا هدف نبی الله لوط این بود که از مردمش بخواهد به او لطف و رحم کنند؛ باشد تا از کاری که قصد داشتند با مهمانانش انجام دهند منصرف گردند و برای همین نبی الله لوط به آنان گفت:


{قَالَ هَـٰؤُلَاءِ بَنَاتِي إِنْ كُنْتُمْ فَاعِلِينَ ﴿٧١﴾} صدق الله العظيم [الحجر]


ببینید چه می‌گوید: {إِنْ كُنْتُمْ فَاعِلِينَ}. ولی نبی الله لوط علیه الصلاة و السلام یقین داشت مردمش علاقه‌ای به دخترانش ندارند واصلا آنها را نمی‌خواهند. او یقین داشت مردم پیشنهادی که به آنها کرده بود را نمی‌پذیرند و مردمش هم گفتند:


{‏ قَالُوا لَقَدْ عَلِمْتَ مَا لَنَا فِي بَنَاتِكَ مِنْ حَقٍّ وَإِنَّكَ لَتَعْلَمُ مَا نُرِيدُ ‎﴿٧٩﴾} صدق الله العظيم [هود]


نگاه کن؛ قوم لوط می‌دانستند لوط می‌داند آنها دخترانش را به جای میمهانش نمی‌پذیرند و برای همین گفتند:


{‏ قَالُوا لَقَدْ عَلِمْتَ مَا لَنَا فِي بَنَاتِكَ مِنْ حَقٍّ وَإِنَّكَ لَتَعْلَمُ مَا نُرِيدُ ‎﴿٧٩﴾} صدق الله العظيم [هود]

لذا چنین استنباط می‌کنیم نبی الله لوط علیه الصلاة و السلام در حالی این سخنان را برزبان راند که مطمئن بود دخترانش از آسیب قومش در امان هستند، چون می‌دانست آنها به جای زنان با مردان مرتکب فحشاء می‌شوند. خداوند تعالی می‌فرماید:


{وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّنَ الْعَالَمِينَ ‎﴿٨٠﴾‏ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَاءِ ۚ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ ‎﴿٨١﴾‏} صدق الله العظيم [الأعراف].
نگاه کنید نبی الله لوط علیه الصلاة و السلام چه می‌گوید:


{إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَاء}


لذا او یقین داشت آنها به ارتکاب فحشا با دخترانش راضی نخواهند شد؛ و قومش هم می‌دانستند لوط از این امر آگاه است که آنان قبول نمی‌کنند به جای مهمانانش با دختران اومرتکب فحشاء شوند و برای همین گفتند:


{‏ قَالُوا لَقَدْ عَلِمْتَ مَا لَنَا فِي بَنَاتِكَ مِنْ حَقٍّ وَإِنَّكَ لَتَعْلَمُ مَا نُرِيدُ ‎﴿٧٩﴾} صدق الله العظيم [هود]

لذا نبی الله لوط علیه الصلاة و السلام مطمئن بود دخترانش از آزار قوم درامان هستند و پیشنهاد کردن دخترانش برای این بود که عاطفه قومش را تحریک کند تا به او رحم کرده و از میمهانانش درگذرند و او را شرمنده نکنند. برای همین گفت:


{قَالُوا أَوَلَمْ نَنْهَكَ عَنِ الْعَالَمِينَ﴿٧٠﴾ قَالَ هَـٰؤُلَاءِ بَنَاتِي إِنْ كُنْتُمْ فَاعِلِينَ ﴿٧١﴾} صدق الله العظيم [الحجر]


این را گفت تا شاید وقتی دخترانش را به آنان عرضه می‌کند کسی از آنان به او رحم کند چون این عرضه کردن جگر گوشه و آبرو شرفش بود؛ شاید یکی از انها متأثر شده و دلش به رحم آید و بگوید: لوط و مهمانانش را رها کنید. برای همین لوط گفت:


{قَالَ يَا قَوْمِ هَـٰؤُلَاءِ بَنَاتِي هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ ۖ فَاتَّقُوا اللَّـهَ وَلَا تُخْزُونِ فِي ضَيْفِي ۖ أَلَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشِيدٌ ﴿٧٨﴾قَالُوا لَقَدْ عَلِمْتَ مَا لَنَا فِي بَنَاتِكَ مِنْ حَقٍّ وَإِنَّكَ لَتَعْلَمُ مَا نُرِيدُ ﴿٧٩﴾} صدق الله العظيم[هود]


تا این که از رحم آنها مأیوس شد و گفت:


{قَالَ لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَىٰ رُكْنٍ شَدِيدٍ ‎﴿٨٠﴾} صدق الله العظيم [هود]


سپس آنها به زور وارد خانه نبی الله لوط علیه الصلاة و السلام شدند و در میهمان خانه کسی را پیدا نکردند. سپس اقدام به تفتیش اتاق به اتاق و حتی آشپزخانه کردند ولی میهمانان را نیافتند. اما نبی الله لوط علیه الصلاة و السلام دهشت زده شد چون موقعی که مردم وارد خانه‌اش شدند؛ میهمانانش در کنارش ایستاده بودند ولی مردم آنها را نمی‌دیدند؛ وحشت کرده بود که چطور نمی‌توانند آنها را ببینند! سپس میهمانان به حق با او سخن گفته و آگاهش کردند که رسولان پروردگارش هستند و به او و خانواده‌اش دستور دادند چه باید بکنند. به آنان گفتند شبانه با نبی الله ابراهیم و همسرش علیهم الصلاة و السلام بروند؛ چون خداوند آل لوط و آل ابراهیم را در مکه مکرمه در کشور عربستان سعودی نجات داد . خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ ‎﴿٧١﴾‏} صدق الله العظيم [الأنبياء].
و سلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
أخوكم؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=50246