Admin
17-07-2019, 07:00 AM
الإمام ناصر محمد اليماني
19 - 10 - 1429 هـ
20 - 10 - 2008 مـ
۲۹-مهر-۱۳۸۷ه.ش
09:40 مساءً
ــــــــــــــــــــ
حدیثی که مطلبی-باطل- وارد آن شده است
[ حتى يكون لخمسين امرأة القيم الواحد ]
بسم الله الرحمن الرحيم
رسول الله صلى الله عليه وسلم فرمود((إن من أشراط الساعة أن يقل العلم ويظهر الجهل والزنا وشرب الخمر وتقل الرجال وتكثر النساء حتى يكون لخمسين امرأة القيم الواحد))
((از نشانههای ساعت این است که علم کم شده و جهالت و زنا و نوشیدن شراب زیاد میشود تعداد مردان کم و تعداد زنان زیاد میگردد تا جایی که برای هر پنجاه زن یک قیّم-سرپرست- وجود داشته باشد))
چطور ممکن است برای پنجاه زن یک قیّم وجود داشته باشد؟ آیا این قبل از رسیدن سیاره عذاب است یا بعد از آن رخ میدهد؟
و هم چنین رسول کریم ما فرموده است: ((لاتقوم الساعة حتى يتقارب الزمان فتكون السنة كالشهر ويكون الشهر كالجمعة وتكون الجمعة كاليوم ويكون اليوم كالساعة وتكون الساعة كإحراق السفعة))
((قیامت برپا نمیشود مگر این که زمان کوتاه شود و یک سال مثل یک ماه و یک ماه مثل یک جمعه (هفته) وجمعه(هفته) مثل یک روز و یک روز مثل یک ساعت و یک ساعت مثل جرقهای برای روشن کردن آتش گردد))
خواهش میکنم حدیث را شرح دهید
و هم چنین شرح این حدیث: ((لاتقوم الساعة حتى لايقال فى الأرض الله الله))
((قیامت برپا نمیشود مگر این که کسی در زمین نباشد که بگویید الله الله))
خواهش میکنم به این سؤال به صورت مفصل پاسخ داده شود
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمرسلين وآله الطيبين والتابعين للحقّ إلى يوم الدين، وبعد..
برادر پرسشگر بدان برخی از روایات حق هستند و به برخی از آنها چیزهایی اضافه شده و مخلوطند؛ حق است اما باطل به آن اضافه شده است و برخی هم به کل باطل هستند و از نزد خداوند برهانی برایشان نازل نشده است. درمورد سؤالی که بابت صحت این حدیث مطرح کردهای که رسول الله فرمودهاند:
[إن من أشراط الساعة أن يقل العلم ويظهر الجهل والزنى وشرب الخمر وتقل الرجال وتكثر النساء حتى يكون لخمسين امرأة القيم الواحد].
[از نشانههای ساعت این است که علم کم شده و جهالت و زنا و نوشیدن شراب زیاد میشود تعداد مردان کم و تعداد زنان زیاد میگردد تا جایی که برای هر پنجاه زن یک قیّم –سرپرست-وجود داشته باشد]
این حدیث نبوی حقّ از نشانههای کوچک (صغری) ساعت و قیامت است نه نشانههای بزرگ (اشراط الکبری) آن . ولی مطلب باطلی به آن وارد و اضافه شده که خداوند برهانی برایش نازل نفرموده است:
[تا جایی که برای هر پنجاه زن یک قیّم –سرپرست-وجود داشته باشد]
چون نه عقل و نه شرع نمیپذیرد که یک مرد با پنجاه زن ازدواج کند! چون مقصود از این اضافه کردن؛ مخالفت با شرع و قرار دادن زنان در معرض فتنه است؛ چون رغبت و خواستهاش به وسیله مردی که پنجاه زن داشته باشد برآورده نمیشود. چرا -این دستکاری انجام شده- تا زمانی برسد که برخی از علما که پیرو احادیث و روایات فتنهای هستند که مخالف شرع است به علت بیشتر شدن تعداد زنان نسبت به مردان؛ اقدام به حلال کردن ازدواج زنان مسلمان تا پنجاه زن بکنند؛ وبعد به این قسمت باطلی که به ناحق به روایت اضافه شده استناد نمایند. این هدف کسانی است که به ناحق به خدا ورسولش افترا میزنند؛ و آن را به ناحق به این روایت اضافه کردهاند تا شاید روزی برسد که مسلمانان به آن استناد کرده واز مسیر شرع خداوند خارج شوند؛ اما خداوند هرچیز را به اندازه و مقدار آن خلق کرده است؛ خداوند میداند تعداد زنان بیش از مردان خواهد شد؛ تا جایی که به چهار برابر میرسد. برای همین ازداوج با چهار زن یا ملک یمینی که در اختیارتان است بر مسلمانان حلال شده است؛ اما بدون این که مرتکب ظلم شوید و خداوند به کسی بیش از توانش تکلیف نمیدهد. برای همین خداوند به مسلمانان اجازه داده است با زنان مملوک اضافی – که درملک دیگران هستند- ازدواج کنند. خداوند بر مرد مسلمانی که زنان مملوک زیادی دارد حرام کرده که بیش از توان جنسیاش عمل کند و درصورتی که تمایل داشته باشند با مرد مسلمانی که قادر به ازدواج با زنان آزاد مسلمان نیست، ازدواج کنند؛ آنها را علی رغم میلشان به سوی بغی سوق خواهد داد. کسی که قادر به ازدواج با زنان مسلمان نیست باید با زنی که در ملک برادران مسلمانش است ازدواج کند به این شرط که با اجازه "اهل" او این کار انجام شود و"اهل" او کسانی هستند که مالک اویند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلًا أَن يَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ ۚ وَاللَّـهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُم ۚ بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ ۚ فَانكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ} صدق الله العظيم [النساء:25].
{و آنها که توانایی ازدواج با زنان (آزاد) پاکدامن با ایمان را ندارند، میتوانند با زنان مؤمن از ملک یمین که در اختیار دارید ازدواج کنند -خدا به ایمان شما آگاهتر است؛ و همگی اعضای یک پیکرید- آنها را با اجازه صاحبان آنان تزویج نمایید، و مهرشان را به خودشان بدهید؛ به شرط آنکه پاکدامن باشند، نه بطور آشکار مرتکب زنا شوند، و نه دوست پنهانی بگیرند}
هم چنین اگر زن موافق باشد، مالکش حق ندارد ازدواج او با یکی از برادران مسلمان خود را رد کند؛ چون آن زن به علت نقصان حقوقی که بر مالکش دارد در رنج است؛ لذا مالک حق ندارد در صورت تمایل زن؛ ازدواج او با مرد دیگر را -چه مسلمان باشد چه عبد- رد کند. چون اگر رد کند حتما او را به اکراه به سوی بغی و زنا سوق خواهد داد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرًا ۖ وَآتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّـهِ الَّذِي آتَاكُمْ ۚ وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِّتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۚ وَمَن يُكْرِههُّنَّ فَإِنَّ اللَّـهَ مِن بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَّحِيمٌ} صدق الله العظيم [النور:33].
{ و هر کدام از ملک یمین شما که خواهان بازخرید و آزادى باشند، اگر در آنان خیر و شایستگى دیدید، تقاضاى آنان را بپذیرید و از مالى که خدا به شما داده، به آنان بدهید. هم چنین دختران جوان خود را (با جلوگیری از ازدواج ایشان) وادار به زنا نکنید؛ اگر خودشان میخواهند پاک بمانند! و هر کس ازآنها با اکراه مرتکب آن شود، خداوند بعد از این اکراه آنها غفور و رحیم است!.}
لذا چطور ممکن است یک مرد با پنجاه زن ازدواج کند؛ آیا نمیبینی او آنها را وادار به بغی و زنا میکند چون نیازشان به وسیله یک مرد که شوهر پنجاه زن است برآورده نمیشود؟ امکان ندارد تعداد مردان یک پنجاهم زنان شود این امر محال است؛ خداوند در دین بر ما حرج و سختی مقرر نداشته است و کتاب را با آگاهی و علم نازل فرموده و ممکن نیست مشکلی را دربرابر شرع به وجود بیاورد تا شرع دیگری غیرازشرع خدا که خاتم الانبیاء و مرسلین آورده؛ وضع کنند و سپس کسانی که از احادیث و روایات فتنه برانگیزپیروی میکنند به این مطلب باطل که وارد روایت شده استناد کنند؛ در حالی که برخلاف آیات محکم قرآن عظیم و فرموده محکم خداوند تعالی دراین آیه است:
{فَانكِحُوا مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاءِ مَثْنَىٰ وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ ۖ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ۚ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَلَّا تَعُولُوا} صدق الله العظيم [النساء:3].
{ با زنانی که برای شما پاک است ازدواج نمائید، دو یا سه یا چهار همسر و اگر میترسید عدالت را (درباره همسران متعدد) رعایت نکنید، تنها یک همسر بگیرید، یا با ملک یمینتان؛ این کار، به ترک ظلم و ستم نزدیکتر است.}
و برخی از علما که از احادیث و روایات فتنه برانگیز پیروی میکنند میگویند بر اساس خبری که محمداً رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - به ما داده است؛ زمانی میرسد که تعداد زنان بیش از مردان میشود وبه همین دلیل ایشان که صلوات و سلام بر او باد فرموده است:
[وتكثر النساء حتى يكون لخمسين امرأة القيم الواحد].
و براین اساس و آن چه که از نبیّ رسیده؛ برای پنجاه زن حلال است که یک مرد داشته وهمسرشان باشد؛ با این حجت که زمانی میرسد که زنان بیش از مردان میشوند و سپس با حجت زیاد بودن تعداد زنان باطل را به جای حق مینشانند؛ با این که علی رغم زیادتر شدن تعداد زنان؛ امکان ندارد تعداد آنها بیش از چهار برابر مردان مسلمان شود؛ با توجه به توضیحاتی که درمورد مطلب اضافه شده به حدیث حقّ داده شد؛ حدیث حقی که محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم – فرمودهاند و کلام ایشان علیه الصلاة و السلام به این ترتیب است:
[إن من أشراط الساعة أن يقل العلم ويظهر الجهل والزنى وشرب الخمر وتقل الرجال وتكثر النساء].
[از نشانههای ساعت این است که علم کم شده و جهالت و زنا و نوشیدن شراب زیاد میشود تعداد مردان کم و تعداد زنان زیاد میگردد]
صدق محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم.
به همین ترتیب ما سنت حق محمدی را غربال و از سنت محمدٍ رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم – دفاع کرده و شما را به منهاج نبوتی که ایشان علیه الصلاة و السلام و صحابه او بر آن بودند؛ بازمیگردانیم. اگر علمای مسلمین در تمام موارد اختلاف؛ برای حکم کردن به ما رجوع کنند؛ تمام احادیث را در برابر آن چه که در قرآن عظیم آمده قرار میدهیم و هرچیزی را که برخلاف آیات محکم قرآن عظیم یافتیم؛ درمییابید که باطل است چه حدیث باطل باشد یا چیزی به حدیث حقّ اضافه شده باشد.
اما سؤالت درمورد حدیث دیگر:
[لا تقوم الساعة حتى لا يقال فى الأرض الله الله][قیامت برپا نمیشود مگر این که کسی در زمین نباشد که بگویید الله الله]
صدق محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم چون ساعت و قیامت در زمان مردم شریر و بدکار برپا میشود؛ کسانی که باطل را جایگزین حق کردهاند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ذَٰلِكَ جَزَيْنَاهُم بِمَا كَفَرُوا ۖ وَهَلْ نُجَازِي إِلَّا الْكَفُورَ ﴿١٧﴾} صدق الله العظيم [سبأ].
{ آن [کیفر] را به سزاى آن که کافر شدند و ناسپاسى کردند، به آنان دادیم. و آیا جز ناسپاس را کیفر مىدهیم؟}
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
المجيب بالحق؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=5988
19 - 10 - 1429 هـ
20 - 10 - 2008 مـ
۲۹-مهر-۱۳۸۷ه.ش
09:40 مساءً
ــــــــــــــــــــ
حدیثی که مطلبی-باطل- وارد آن شده است
[ حتى يكون لخمسين امرأة القيم الواحد ]
بسم الله الرحمن الرحيم
رسول الله صلى الله عليه وسلم فرمود((إن من أشراط الساعة أن يقل العلم ويظهر الجهل والزنا وشرب الخمر وتقل الرجال وتكثر النساء حتى يكون لخمسين امرأة القيم الواحد))
((از نشانههای ساعت این است که علم کم شده و جهالت و زنا و نوشیدن شراب زیاد میشود تعداد مردان کم و تعداد زنان زیاد میگردد تا جایی که برای هر پنجاه زن یک قیّم-سرپرست- وجود داشته باشد))
چطور ممکن است برای پنجاه زن یک قیّم وجود داشته باشد؟ آیا این قبل از رسیدن سیاره عذاب است یا بعد از آن رخ میدهد؟
و هم چنین رسول کریم ما فرموده است: ((لاتقوم الساعة حتى يتقارب الزمان فتكون السنة كالشهر ويكون الشهر كالجمعة وتكون الجمعة كاليوم ويكون اليوم كالساعة وتكون الساعة كإحراق السفعة))
((قیامت برپا نمیشود مگر این که زمان کوتاه شود و یک سال مثل یک ماه و یک ماه مثل یک جمعه (هفته) وجمعه(هفته) مثل یک روز و یک روز مثل یک ساعت و یک ساعت مثل جرقهای برای روشن کردن آتش گردد))
خواهش میکنم حدیث را شرح دهید
و هم چنین شرح این حدیث: ((لاتقوم الساعة حتى لايقال فى الأرض الله الله))
((قیامت برپا نمیشود مگر این که کسی در زمین نباشد که بگویید الله الله))
خواهش میکنم به این سؤال به صورت مفصل پاسخ داده شود
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمرسلين وآله الطيبين والتابعين للحقّ إلى يوم الدين، وبعد..
برادر پرسشگر بدان برخی از روایات حق هستند و به برخی از آنها چیزهایی اضافه شده و مخلوطند؛ حق است اما باطل به آن اضافه شده است و برخی هم به کل باطل هستند و از نزد خداوند برهانی برایشان نازل نشده است. درمورد سؤالی که بابت صحت این حدیث مطرح کردهای که رسول الله فرمودهاند:
[إن من أشراط الساعة أن يقل العلم ويظهر الجهل والزنى وشرب الخمر وتقل الرجال وتكثر النساء حتى يكون لخمسين امرأة القيم الواحد].
[از نشانههای ساعت این است که علم کم شده و جهالت و زنا و نوشیدن شراب زیاد میشود تعداد مردان کم و تعداد زنان زیاد میگردد تا جایی که برای هر پنجاه زن یک قیّم –سرپرست-وجود داشته باشد]
این حدیث نبوی حقّ از نشانههای کوچک (صغری) ساعت و قیامت است نه نشانههای بزرگ (اشراط الکبری) آن . ولی مطلب باطلی به آن وارد و اضافه شده که خداوند برهانی برایش نازل نفرموده است:
[تا جایی که برای هر پنجاه زن یک قیّم –سرپرست-وجود داشته باشد]
چون نه عقل و نه شرع نمیپذیرد که یک مرد با پنجاه زن ازدواج کند! چون مقصود از این اضافه کردن؛ مخالفت با شرع و قرار دادن زنان در معرض فتنه است؛ چون رغبت و خواستهاش به وسیله مردی که پنجاه زن داشته باشد برآورده نمیشود. چرا -این دستکاری انجام شده- تا زمانی برسد که برخی از علما که پیرو احادیث و روایات فتنهای هستند که مخالف شرع است به علت بیشتر شدن تعداد زنان نسبت به مردان؛ اقدام به حلال کردن ازدواج زنان مسلمان تا پنجاه زن بکنند؛ وبعد به این قسمت باطلی که به ناحق به روایت اضافه شده استناد نمایند. این هدف کسانی است که به ناحق به خدا ورسولش افترا میزنند؛ و آن را به ناحق به این روایت اضافه کردهاند تا شاید روزی برسد که مسلمانان به آن استناد کرده واز مسیر شرع خداوند خارج شوند؛ اما خداوند هرچیز را به اندازه و مقدار آن خلق کرده است؛ خداوند میداند تعداد زنان بیش از مردان خواهد شد؛ تا جایی که به چهار برابر میرسد. برای همین ازداوج با چهار زن یا ملک یمینی که در اختیارتان است بر مسلمانان حلال شده است؛ اما بدون این که مرتکب ظلم شوید و خداوند به کسی بیش از توانش تکلیف نمیدهد. برای همین خداوند به مسلمانان اجازه داده است با زنان مملوک اضافی – که درملک دیگران هستند- ازدواج کنند. خداوند بر مرد مسلمانی که زنان مملوک زیادی دارد حرام کرده که بیش از توان جنسیاش عمل کند و درصورتی که تمایل داشته باشند با مرد مسلمانی که قادر به ازدواج با زنان آزاد مسلمان نیست، ازدواج کنند؛ آنها را علی رغم میلشان به سوی بغی سوق خواهد داد. کسی که قادر به ازدواج با زنان مسلمان نیست باید با زنی که در ملک برادران مسلمانش است ازدواج کند به این شرط که با اجازه "اهل" او این کار انجام شود و"اهل" او کسانی هستند که مالک اویند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلًا أَن يَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ ۚ وَاللَّـهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُم ۚ بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ ۚ فَانكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ} صدق الله العظيم [النساء:25].
{و آنها که توانایی ازدواج با زنان (آزاد) پاکدامن با ایمان را ندارند، میتوانند با زنان مؤمن از ملک یمین که در اختیار دارید ازدواج کنند -خدا به ایمان شما آگاهتر است؛ و همگی اعضای یک پیکرید- آنها را با اجازه صاحبان آنان تزویج نمایید، و مهرشان را به خودشان بدهید؛ به شرط آنکه پاکدامن باشند، نه بطور آشکار مرتکب زنا شوند، و نه دوست پنهانی بگیرند}
هم چنین اگر زن موافق باشد، مالکش حق ندارد ازدواج او با یکی از برادران مسلمان خود را رد کند؛ چون آن زن به علت نقصان حقوقی که بر مالکش دارد در رنج است؛ لذا مالک حق ندارد در صورت تمایل زن؛ ازدواج او با مرد دیگر را -چه مسلمان باشد چه عبد- رد کند. چون اگر رد کند حتما او را به اکراه به سوی بغی و زنا سوق خواهد داد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرًا ۖ وَآتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّـهِ الَّذِي آتَاكُمْ ۚ وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِّتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۚ وَمَن يُكْرِههُّنَّ فَإِنَّ اللَّـهَ مِن بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَّحِيمٌ} صدق الله العظيم [النور:33].
{ و هر کدام از ملک یمین شما که خواهان بازخرید و آزادى باشند، اگر در آنان خیر و شایستگى دیدید، تقاضاى آنان را بپذیرید و از مالى که خدا به شما داده، به آنان بدهید. هم چنین دختران جوان خود را (با جلوگیری از ازدواج ایشان) وادار به زنا نکنید؛ اگر خودشان میخواهند پاک بمانند! و هر کس ازآنها با اکراه مرتکب آن شود، خداوند بعد از این اکراه آنها غفور و رحیم است!.}
لذا چطور ممکن است یک مرد با پنجاه زن ازدواج کند؛ آیا نمیبینی او آنها را وادار به بغی و زنا میکند چون نیازشان به وسیله یک مرد که شوهر پنجاه زن است برآورده نمیشود؟ امکان ندارد تعداد مردان یک پنجاهم زنان شود این امر محال است؛ خداوند در دین بر ما حرج و سختی مقرر نداشته است و کتاب را با آگاهی و علم نازل فرموده و ممکن نیست مشکلی را دربرابر شرع به وجود بیاورد تا شرع دیگری غیرازشرع خدا که خاتم الانبیاء و مرسلین آورده؛ وضع کنند و سپس کسانی که از احادیث و روایات فتنه برانگیزپیروی میکنند به این مطلب باطل که وارد روایت شده استناد کنند؛ در حالی که برخلاف آیات محکم قرآن عظیم و فرموده محکم خداوند تعالی دراین آیه است:
{فَانكِحُوا مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاءِ مَثْنَىٰ وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ ۖ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ۚ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَلَّا تَعُولُوا} صدق الله العظيم [النساء:3].
{ با زنانی که برای شما پاک است ازدواج نمائید، دو یا سه یا چهار همسر و اگر میترسید عدالت را (درباره همسران متعدد) رعایت نکنید، تنها یک همسر بگیرید، یا با ملک یمینتان؛ این کار، به ترک ظلم و ستم نزدیکتر است.}
و برخی از علما که از احادیث و روایات فتنه برانگیز پیروی میکنند میگویند بر اساس خبری که محمداً رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - به ما داده است؛ زمانی میرسد که تعداد زنان بیش از مردان میشود وبه همین دلیل ایشان که صلوات و سلام بر او باد فرموده است:
[وتكثر النساء حتى يكون لخمسين امرأة القيم الواحد].
و براین اساس و آن چه که از نبیّ رسیده؛ برای پنجاه زن حلال است که یک مرد داشته وهمسرشان باشد؛ با این حجت که زمانی میرسد که زنان بیش از مردان میشوند و سپس با حجت زیاد بودن تعداد زنان باطل را به جای حق مینشانند؛ با این که علی رغم زیادتر شدن تعداد زنان؛ امکان ندارد تعداد آنها بیش از چهار برابر مردان مسلمان شود؛ با توجه به توضیحاتی که درمورد مطلب اضافه شده به حدیث حقّ داده شد؛ حدیث حقی که محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم – فرمودهاند و کلام ایشان علیه الصلاة و السلام به این ترتیب است:
[إن من أشراط الساعة أن يقل العلم ويظهر الجهل والزنى وشرب الخمر وتقل الرجال وتكثر النساء].
[از نشانههای ساعت این است که علم کم شده و جهالت و زنا و نوشیدن شراب زیاد میشود تعداد مردان کم و تعداد زنان زیاد میگردد]
صدق محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم.
به همین ترتیب ما سنت حق محمدی را غربال و از سنت محمدٍ رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم – دفاع کرده و شما را به منهاج نبوتی که ایشان علیه الصلاة و السلام و صحابه او بر آن بودند؛ بازمیگردانیم. اگر علمای مسلمین در تمام موارد اختلاف؛ برای حکم کردن به ما رجوع کنند؛ تمام احادیث را در برابر آن چه که در قرآن عظیم آمده قرار میدهیم و هرچیزی را که برخلاف آیات محکم قرآن عظیم یافتیم؛ درمییابید که باطل است چه حدیث باطل باشد یا چیزی به حدیث حقّ اضافه شده باشد.
اما سؤالت درمورد حدیث دیگر:
[لا تقوم الساعة حتى لا يقال فى الأرض الله الله][قیامت برپا نمیشود مگر این که کسی در زمین نباشد که بگویید الله الله]
صدق محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم چون ساعت و قیامت در زمان مردم شریر و بدکار برپا میشود؛ کسانی که باطل را جایگزین حق کردهاند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ذَٰلِكَ جَزَيْنَاهُم بِمَا كَفَرُوا ۖ وَهَلْ نُجَازِي إِلَّا الْكَفُورَ ﴿١٧﴾} صدق الله العظيم [سبأ].
{ آن [کیفر] را به سزاى آن که کافر شدند و ناسپاسى کردند، به آنان دادیم. و آیا جز ناسپاس را کیفر مىدهیم؟}
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
المجيب بالحق؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=5988