المساعد الشخصي الرقمي

مشاهدة النسخة كاملة : جواب امام به سؤالات یکی از اعضا به نام "حلمی"



Admin
08-10-2019, 05:50 PM
- 1 -
الإمام ناصر محمد اليماني
30 - 08 - 1428 هـ
12 - 09 - 2007 مـ
۲۱- شهریور-۱۳۸۶ه.ش
01:26 صباحاً
ـــــــــــــــــــــ

جواب امام به سؤالات یکی از اعضا به نام "حلمی" ..

بسم الله الرحمن الرحيم...
عجله نکن مرد؛ همانا که خداوند قرآن را یک جا نازل نفرموده است و آن را به تدریج و کم کم نازل فرمود و اگر جواب تفصیلی می‌خواهی؛ اگر خدا بخواهد آن را برایت از کتاب خداوند به تفصیل بیان خواهیم کرد. پس دو یا سه سؤال بنویس و منتظر بمان تا جوابت را بدهیم، سپس اگر خواستی سؤال بعدی را بگذار. اما جناب حلمی، طوری که تو عمل می‌کنی انگار می‌خواهی تشویش و به هم ریختگی ایجاد کنی و با کثرت سؤالاتت- که جز اندکی، در بسیاری از آنها خیری نیست -این طور به نظر برسد که من از جواب دادن عاجزم.




و اما در مورد حجّ‌؛ تنها یک بار است اگر بتوانی به سوی خانه پروردگارت راهی بیابی؛ همان طور که خاتم الأنبیاء و مرسلین انجام دادند؛ تو از او بهتر نیستی؛ پس فرصت بده دیگران هم حجّ انجام دهند؛ آیا می‌دانی برای هر کشور سهمیه محدودی در نظر گرفته می‌شود؟ چطور برخی از شما دو یا سه یا چهار بار به حجّ می‌روید و کسان دیگری هستند که یک بار هم حجّ به جا نیاورده‌اند؟ و یا توانایی رفتن به حج را ندارند.




کسی که امکان حجّ رفتن دیگری را فراهم کند مانند این است که خودش حجّ و زیارت و طواف به جا آورده و لبیک گفته باشد؛ تا زمانی که دیگر کسی از منطقه‌اش باقی نمانده و همه به حجّ رفته باشند؛ آن موقع اگر خواست می‌تواند به حجّ برود؛ بصیرت شما ثروت‌مندان کجا رفته؟




واما درمورد نماز جمعه؛ طبق نصّ قرآن این امری ثابت است. جناب حلمی، قرآن می‌گوید این نماز ظهر انجام می‌شود و برای همین فرمان می‌دهد تجارت را رها کرده و به سوی آن بشتابند.




و اما در مورد جسد مسیح عیسی بن مریم؛ آیا گمان می‌کنی روح مسیح عیسی بن مریم طاهر و پاک نیست که خداوند آن را طاهر گرداند؛ چون بعد از فوت و بالا بردنش از تطهیر ذکر به میان آمده است؟ مقصود تطهیر جسد با آب است همان گونه که میّت با آن پاک می‌شود و روح پسر مریم نزد خالقش است ولی جسدش؛ برو به همان جایی که خبرش را به تو دادم؛ پیدایش خواهی کرد اگر از کسانی هستی که به دنبال حق هستند. من محل را به صورت دقیق برایتان گفته‌ام و برادر گرامی طناب دروغ کوتاه است...




من به خاطر سؤالات زیادی که مطرح می‌کنی از تو ناخشنود و خشمگین نیستم؛ اگر سؤالات منطقی باشد به اذن خدا جواب خواهم داد؛ ، ولكن اگر جواب مفصل می خواهی عجله نکن و گرنه جواب مختصر می دهیم . می خواهی مانند برنامه سوال و جواب -بی بی سی لندن- عمل کنی و افتخار کنی که اینجا لندن است؛ این حلمی است !! به خدا که در تو نوری نمی‌بینم؛ مگر اینکه خداوند به زودی قلبت را نورانی کند جناب حلمی. حق جو مانند تو عمل نمی‌کند؛ بلکه مثل " الرجل" -که به نظر می‌رسد از اهالی سعودی است-رفتار می‌کند او به تمام معنی مرد است و رفتار و اسلوبش کاملا مؤدبانه است. با اینکه هنوز از اولیاء نشده است ولی ذکر کرد که سینه‌اش آغاز به گشاده شدن در برابر حق کرده و -توضیحات- بیشتری می‌خواهد تا از یقین کنندگان گردد. نصیحت مرا بپذیر برادر حلمی؛ با نوشتن سخنانی که بیشتر آنها بی اساس وبی ارزش و فقط پرگویی است؛ خودنمایی نکن. اما من با تمام عالم طرف و مشغول هستم و مختص به تو نیستم تا وقتم را برای موضوعاتی بگیری که جز اندکی از آن ها باقی اکثراً بی‌ارزش هستند تا جایی که در مورد بعضی از آن ها می‌خواهم به ابو حنیفه بگویم پایش را دراز کند( ضرب المثل عربی). اول گمان کردم تو بار علمی داری ولی تو ناشی هستی و فقط سؤال کردن برایت اهمیت دارد هرسؤالی که می‌خواهد باشد.
باشد که خداوند تو را آن گونه که دوست دارد و راضی می‌شود هدایت فرماید و السلام علیکم.


برادرت امام ناصر یمانی
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=5265

Admin
12-10-2019, 04:52 AM
- 2 -
الإمام ناصر محمد اليماني
30 - 08 - 1428 هـ
12 - 09 - 2007 مـ




۲۱-شهریور-۱۳۸۶ه.ش
01:41 صــباحاً
ــــــــــــــــــــ


جناب "حلمی" در اسماء خداوند الحاد مکن...

بسم الله الرحمن الرحيم..
"حلمی" در اسماء خداوند الحاد مکن! اسمی با عنوان "المتعة" برای خدا نمی‌شناسم؛ پاک و منزه است او. بلکه نام "نعیم اعظم" است و من حقیقت این موضوع را از نصّ قرآن برایتان بیان کرده‌ام چون خداوند اسمی بزرگتر از سایر اسامیش ندارد سبحان الله او خداوند واحد و احد است که اسماء الحسنى از آن اوست. اما مقصود از وصف آن به نام "اعظم" یعنی نعیمی بسیار بزرگتر از نعیم بهشت. در فرموده خداوند تعالی تدبر کن:




{وَعَدَ اللَّـهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ۚ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّـهِ أَكْبَرُ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿٧٢﴾}صدق الله العظيم [التوبة].
{خداوند به مردان و زنان باایمان، باغ‌هایی از بهشت وعده داده که نهرها از زیر درختانش جاری است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ و مسکن‌های پاکیزه‌ای در بهشتهای جاودان ؛و رضوان خداوند (از همه اینها) بزرگ‌تر است؛ و پیروزی بزرگ، همین است!}
آیا فهمیدی معنی این فرموده چیست: {وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ أَكْبَرُ}؟ جناب حلمی؛ یعنی نعیمی که از نعیم جنت خداوند بسیار بزرگ‌تر است. من جرأت نمی‌کنم از خودم و با ظن و گمان نامی برای پروردگارم بگذارم و پناه برخدا که از جاهلان و نادانان باشم؛ از کسانی که در اسامی خداوند الحاد می‌ورزند..




برادرتان امام ناصر یمانی


اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=5995

Admin
12-10-2019, 04:57 AM
- 3 -
الإمام ناصر محمد اليماني
22 - 08 - 1428 هـ
04 - 09 - 2007 مـ




۱۳- شهریور-۱۳۸۶ه.ش.
09:40 مــساءً
ــــــــــــــــــــــ


{ وَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ أُمِّ مُوسَىٰ أَنْ أَرْضِعِيهِ ۖ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلَا تَخَافِي }
صدق الله العظيــــم ..

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جميع الأنبياء والمرسَلين والحمدُ للهِ ربِّ العالمين، ثم أما بعد..
جناب "حلمی" آیا می‌خواهی هارون بگوید همانا که در تابوت آنچه که از آل موسی و من باقی مانده؛ قرار دارد؟ و یا بگوید آنچه که از آل موسی و ما باقی مانده؟ بلکه سخن او این بود:

{وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَن يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِّمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَىٰ وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلَائِكَةُ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ﴿٢٤٨﴾} صدق الله العظيم [البقرة].

{نبی‌شان گفت كه نشان پادشاهى او اين است كه تابوتى كه سكينه پروردگارتان و باقى ميراث خاندان موسى و خاندان هارون در آن است و فرشتگانش حمل مى‌كنند، نزد شما آيد. در این موضوع، نشانه‌ای (روشن) برای شماست؛ اگر ایمان داشته باشید}
همچنین؛ آیا می‌دانی تابوت هم در حد خود؛ نشانه‌ای از سوی خداوند بود که ملایکه به دریا(رود نیل) آوردند. تا مادر موسی او را درون آن نهد؟ تا مادر موسی او را درون آن نهد؟ اگر مادر موسی تابوتی در آب پیدا نمی‌کرد، چگونه امر خداوند را اطاعت می‌کرد؟ پس این نشانه خداوند برای او بود تا قلبش مطمئن شود. او (مادر موسی) تابوت را نساخت بلکه نشانه‌ای از جانب خداوند بود تا قلب مادر از (سلامت ماندن) طفلش مطمئن شود که ما او را به سوی اوبازگردانده و از رسولان ما خواهد شد.


با این که خداوند به او فرمان داده بود، طفل را به دریا بیفکن؛ اگر مادر تابوتی در آن جا پیدا نکرده بود، چطور فرمان خداوند را عملی می‌ساخت. خداوند تعالی می‌فرماید:




{وَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ أُمِّ مُوسَىٰ أَنْ أَرْضِعِيهِ ۖ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحْزَنِي ۖ إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿٧﴾} [القصص].
{ما به مادر موسی الهام کردیم که: «او را شیر ده؛ وهنگامی که بر او ترسیدی، وی را در دریا بیفکن؛ ونترس وغمگین مباش، که ما او را به تو بازمی‌گردانیم، واو را از رسولان قرار می‌دهیم}




واو (مادر موسی) مردد بود! چطور طفل را به دریا بیندازد؟ اما یک بار که در حال شیردادن وی بود، دید سربازان فرعون برای تجسس به سمت خانه او می‌آیند. آن جا بود که امر خداوند را به خاطر آورد که اگر برایش ترسیدی، او را به آب افکن. لذا به سوی دریا رفت و در آنجا تابوت را پیدا کرد که باعث شد خاطرش مطمئن گردد و امر خداوند را انجام داده و موسی را داخل تابوت نهاده و با دست خود به آبی سپرد که به دریا می‌رسید. " حلمی " تابوت در آب ونزدیک ساحل بود. خداوند تعالی می‌فرماید:




{أَنِ اقْذِفِيهِ فِي التَّابُوتِ فَاقْذِفِيهِ فِي الْيَمِّ فَلْيُلْقِهِ الْيَمُّ بِالسَّاحِلِ يَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِّي وَعَدُوٌّ لَّهُ} صدق الله العظيم [طه:۳۹].




{که او را در صندوق بیفکن، پس در دریایش بینداز. پس (آنگاه) دریا بایستی او را به کرانه و کناره افکند تا دشمن من و دشمن وی، او را برگیرد}




واین همان تابوت سکینه (آرامش ) است، اما فرعون تابوت را از آب گرفت همسر فرعون آن را از شوهرش گرفت و موسی علیه الصلاة و السلام را باتابوت (باخود) برد . تابوت در قصر فرعون باقی ماند تا این که اراده خداوند براین قرار گرفت تا ملک فرعون که تابوت نیز در آن بود به موسی برسد، لذا تابوت به موسی و هارون بازگشت ولی "حلمی"، بعد از مرگ موسی تابوت ناپدید شد و فرشتگان، همان گونه که آن را آورده بودند، بردند.




هارون در غیاب موسی، جانشین موسی بود و بعد از مرگ موسی ( که پیش از هارون فوت نمود) جانشینی به او رسید و اگر همه آنها فوت شده بودند؛ خداوند می‌فرمود: "من بعد موسی و هارون" ولی مشخص می‌کند مرگ موسی قبل از هارون بود و هارون بعد از موسی خلیفه شد. خداوند تعالی می‌فرماید:




{أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِن بَنِي إِسْرَائِيلَ مِن بَعْدِ مُوسَىٰ إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُّقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ ۖ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِن كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا ۖ قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِن دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا ۖ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلًا مِّنْهُمْ ۗ وَاللَّـهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ ﴿٢٤٦﴾} صدق الله العظيم [البقرة].




{آیا مشاهده نکردی جمعی از بنی اسرائیل را بعد از موسی، که به پیامبر خود گفتند: زمامدار (و فرماندهی) برای ما انتخاب کن! تا در راه خدا پیکار کنیم. پیامبر آنها گفت: شاید اگر دستور پیکار به شما داده شود، (سرپیچی کنید، و) در راه خدا، جهاد و پیکار نکنید گفتند: چگونه ممکن است در راه خدا پیکار نکنیم، در حالی که از خانه‌ها و فرزندانمان رانده شده‌ایم، اما هنگامی که دستور پیکار به آنها داده شد، جز عدّه کمی از آنان، همه سرپیچی کردند. و خداوند از ستمکاران، آگاه است}


اما تو گمان کردی از آنجایی که هارون از موسی بزرگ‌تر بود؛ نمی‌شود موسی قبل از هارون بمیرد. این سخن از روی ظن و گمان است و ظن کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند. چرا از خودت نمی‌پرسی در زمانی که بنی اسراییل اراده جنگ کردند؛ چرا این نبی رهبرشان نشد؟ او ترسو و جبون نبود؛ اما سنش بالا رفته و پیر شده بود. آیا می‌دانی ورود بنی اسراییل به مسجد الاقصی چهل سال طول کشید؟ صدها سال نبود که زنده بودن هارون بعید به نظر برسد؛ او چهل سال پیش؛ در سال‌های میانی عمر خود به سر می‌برد و مردی قوی بود؛ موسی هم همین طور؛ برای همین موسی گفت پروردگارا من تنها مالک نفس خود و برادرم هستم:




{قَالَ رَبِّ إِنِّي لَا أَمْلِكُ إِلَّا نَفْسِي وَأَخِي ۖ فَافْرُقْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ ﴿٢٥﴾} [المائدة].




{گفت: اى پروردگار من، من تنها مالك نفس خويش و برادرم هستم. ميان من و اين مردم نافرمان جدايى بينداز.}
و خداوند تعالی فرمود:




{قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ ۛ أَرْبَعِينَ سَنَةً ۛ يَتِيهُونَ فِي الْأَرْضِ} صدق الله العظيم [المائدة:۲۶]؛




{(خدا) گفت: ورود به آن سرزمين به مدت چهل سال برايشان حرام شد}




یعنی جناب حلمی آنها بعد از چهل سال وارد مسجد الاقصی شدند. همچنین می‌بینید که قبل از این چهل سال؛ هارون که وزیر موسی بود؛ مردی قوی بود ولی بعد از گذشت چهل سال سرگردانی در بیابان؛ از شدت پیری افتاده شده و بعد از توانایی و قوّت جوانی؛ پیر و ضعیف گردیده بود جناب حلمی...از اینکه با قرآن با من مجادله می‌کنی خوشم آمد؛ واگر قصور و ناتوانی در فهم برخی از امور نبود؛ نزدیک بود که مانند خردمندان در قرآن تدبر کنی. امیدوارم خداوند به نور و هدایتت بیفزاید تا جایی که نورت را برایت کامل بفرماید.




به نظر می‌آمد تأویل من برای حروفی که در ابتدای برخی از سوره ها آمده تصدیق کردی؛ ولی بعد حرف (ن) را به عنوان نام-رمز- ناصر محمد یمانی انکار کرده و به زعم تو نام یونس یا ماهی اوست! آیا خداوند به رسولش- محمد رسول الله- وعده داد که امر او را به دست رسول الله یونس یا ماهی به کمال و ظهور می‌رساند؟ جناب حلمی! درست روی قسم خداوند تدبر کن تا شاید دانش مرا انکار نکنی. خداوند تعالی می‌فرماید:




{ن ۚ وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ ﴿١﴾ مَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ ﴿٢﴾ وَإِنَّ لَكَ لَأَجْرًا غَيْرَ مَمْنُونٍ ﴿٣﴾ وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ ﴿٤﴾ فَسَتُبْصِرُ وَيُبْصِرُونَ ﴿٥﴾ بِأَييِّكُمُ الْمَفْتُونُ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [القلم].
{نون؛ سوگند به قلم وآنچه می نویسند(۱)که تو به نعمت (وفضل) پروردگارت دیوانه نیستی.(۲)وبی گمان برای تو پاداشی بی پایان (وعظیم) است.(۳)و یقیناَ تو بر اخلاق وخوی بسیار عظیم و والایی هستی (۴)پس خواهی دید و آنها (نیز) خواهند دید(۵)که کدام یک از شما دیوانه است! (۶)}
و خداوند تعالی می‌فرماید:




{هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم [التوبة].




{او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همه آیین‌ها غالب گرداند، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند!}




بعد می‌بینم قرآن را از روی ظن تأویل می‌کنی نه این که از خود قرآن تأویل آن را استنباط کنی! و بر خداست که راه راست را (به بندگان) نشان دهد.[اشاره به آیه کریمه سوره النحل: وَعَلَى اللَّـهِ قَصْدُ السَّبِيلِ وَمِنْهَا جَائِرٌ ۚ وَلَوْ شَاءَ لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ(۹) ]
برادرت الإمام ناصر محمد اليماني.


اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=5996

Admin
17-10-2019, 06:24 AM
- 4 -
الإمام ناصر محمد اليماني
21 - 08 - 1428 هـ
03 - 09 - 2007 مـ




۱۲-شهریور-۱۳۸۶ه.ش
02:35 صــباحاً
ــــــــــــــــــــــ

ناصر یمانی تفسیر قرآن براساس شماره آیات را رد می‌کند....

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جميع الأنبياء والمرسَلين ومن تبِعهم بإحسانٍ إلى يوم الدّين، ثمّ أمّا بعد...
برادر حلمی و تمام حق‌جویان! برشماست که بدانید تأویل قرآن در حقیقت معنایی است که مورد نظر خداوند سبحان و تعالی در نفس خود است؛ و می‌بینم به خود جرأت می‌دهید ندانسته به خدا نسبت دهید و این کار شیطان است. آیا خداوند و رسولش به شما فرمان داده‌اند که کلام خدا را با شماره آیات تفسیر کنید؟ آیا در این مورد برهان قاطعی نزد شماست یا ندانسته به خدا نسبت می‌دهید؟ آیا می‌بینید مهدی منتظر حقّ- اگر که می‌دانستید او مهدی منتظر حق است...- کلام خداوند را با شماره و رقم آیات تفسیر می‌کند؟ حاشالله؛ ما اگر وارد موضوع ارقام می‌شویم از ارقام و شماره‌هایی سخن می‌گوییم که در نصّ قرآن عظیم آمده‌اند؛ مثل این فرموده خداوند تعالی:




{وَلَبِثُوا فِي كَهْفِهِمْ ثَلَاثَ مِائَةٍ سِنِينَ وَازْدَادُوا تِسْعًا ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [الكهف].




{و آنها در غارشان سیصد سال، نه سال هم افزون درنگ کردند}




قبلاً برای‌تان این -آیه- را بیان کردیم که خورشید و ماه دو حساب -جداگانه – دارند و با دقت بسیار زیاد این موضوع را توضیح دادیم و خردمندانی که به سخنان گوش فرا داده و از بهترین آنها پیروی می‌کنند؛ آن توضیحات را درک کرده و می‌فهمند. همچنین مقصود از "الألف شهر" هزار ماه و "الألف سنة"و هزار سال را بیان کردیم و سرّ دقیق حساب که از اسرار قرآن است را به شما آموختیم و همین طور ارتباط آن با طول ایام ۲۴ ساعته شما را با منتهای دقت روشن ساختیم و این که چگونه سیصد ماه قمری بعد از تبدیل برابر نه هزار سال بر اساس محاسبات ماه و سال و تقویم شما می‌گردد. همچنین رقم دیگری را برایتان بیان کردیم:




{وَازْدَادُوا تِسْعًا}




{نه سال هم افزون}




این بر اساس سال شمسی و محاسبات زمانی در خود خورشید است. براساس محاسبات زمان در خورشید؛ فقط نه سال است و بعد از تبدیل بر اساس حساب ایام در زمین برابر نه هزار سال می‌شود؛ همان حساب ایام ۲۴ ساعت شما که بر اساس آن می‌خوابید و کار می‌کنید و ...و از این راه امور و اسرار زیادی برای خردمندان روشن می‌گردد.




برادر حلمی! می‌بینم حق‌جویانی که در حال خواندن مباحث هستند را درگیر و مشغول مطالبی می‌کنی که نه تنها سودی برایشان ندارد و قلب‌هایشان را روشن و نورانی نمی‌کند؛ بلکه باعث تشویش و به هم‌ریختگی ذهنشان می‌شود. برادر گرامی اگر به دستوری که به ابن عمر( با نام کاربری رجل من أقصی المدینة یسعی) داده بودم به عنوان جوابم به یکی از نوشته‌هایش نگاه می‌کردی می‌دیدی به او گفته بودم اگر می‌خواهد مطلبی بگذارد حتما باید به گذاشتن برهان برای آن ملتزم باشد و تازه او ابن عمر است و چه می‌دانید ابن عمر کیست؛ همانا که او از پیشتازان برگزیده است. اما تو؛ نه تصدیق می‌کنی و نه تکذیب! آن چه که برایت اهمیت دارد این است که مطلبی خطاب به ما بنویسی. ای برادر بیا و اگر امر من را باطل می‌بینی آن را رد و انکار کن و من تو و تمام علمای مسلمین را با حدیث پروردگار عالمیان-قرآن عظیم- به چالش می‌کشم. یا من با حدیث خداوند بر همگان غالب می‌شوم یا آنها با حدیث پروردگار عالم مرا خاموش می‌سازند؛ و چه حدیث و سخنی راست‌تر از حدیث خداوند است؟ معنی این سخن این نیست که من سنّت محمد رسول الله -صلی الله علیه و آله و سلم- را قبول ندارم؛ بلکه همان طور که به قرآن پای‌بندم، به احادیث سنت نیز متمسک هستم؛ ولی نسبت به هر حدیثی که برخلاف قرآن عظیم باشد؛ کافرم. چون می‌دانم هرچیزی که برخلاف قرآن باشد و بین آن و قرآن اختلاف زیادی باشد؛ از نزد خداوند نیست. خداوند به شما آموخته که قاعده مرجعیت سنّت حق این است که باید به قرآن عرضه شود. اگر حدیث از نزد خداوند نباشد؛ حتماً اختلاف زیادی به قرآن خواهد داشت. مهدی منتظر بیش از همه مردم به کتاب خدا و سنّت حق رسولش پای‌بند و ملتزم است. این دو جزء با هم بوده و قابل جدا شدن نیستند و من بین خدا و رسولش تفرقه و جدایی نمی‌اندازم. حق و باطل را برایتان شرح می‌دهم باشد که تقوا کنید.




جناب حلمی ۳۳۳؛ اگر واقعا به دنبال حق باشی؛ حق و باطل برایت روشن می‌شود؛ سؤالاتت را طوری مطرح کن که به درد مسلمانان بخورد. ولی تو حرفی را می‌زنی و گمان می‌کنی ساده و آسان است؛ در حالی که نزد خداوند امری بسیار بزرگ به حساب می‌آید. این فتوا که می‌گویی مسلمان تنها یک بار به رسالت محمد رسول الله شهادت می‌دهد و همین یک بار کفایت می‌کند و این که در ندا برای نماز این شهادت داده نشود و گفتن لا اله الا الله کافی است! این حرف سنگین را چه کسی برایت آورده است؟ محمد صلى الله عليه وآله وسلم، رسول الله است؛ آیا می‌خواهی از تکرار به شهادت "وأنَّ محمداً رسولَ الله"بعد از گفتن لا اله الا الله استنکاف کنی؟ این سخن حقی است - شهادت به رسول الله بودن ایشان- که بعد از قول ثقیل "اشهد ان لا اله الا الله" بر محمد رسول الله، برای تمام مردم نازل شد و بدان خداوند رسولش-صلّى الله عليه وآله وسلّم – را دوست دارد و هر کس که او را دوست داشته باشد ، مورد محبت خداوند و هرکس نسبت به ایشان بغضی داشته باشد؛ مورد غضب خداست و این فرموده خداوند سبحان است:




{إِنَّ اللَّـهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ ۚ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم [الأحزاب].




{خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید، بر او درود فرستید و سلام گویید و کاملاً تسلیم (فرمان او) باشید.}
برادر گرامی؛ بر اساس نظر خود در دین خدا سخن نگو، این امر جایز نیست و باعث می‌شود بار گناه خود و کسانی که ندانسته گمراهشان کردی بر گردنت بیفتد. نمی‌خواهم با تو با شدت برخورد کنم اما می‌بینم جرأت می‌کنی فتوای ناحق بدهی؛ نقل قولی از سخنت را برایت می‌آورم. آن چه که در ادامه می‌آید نقل قول از حلمی است:





برداشت و باور من این است که ما یک بار به رسالت ایشان شهادت می‌دهیم؛ تمام. سپس به کتاب خدا عمل می‌کنیم و این بزرگ‌ترین شهادت است ما به رسول ایمان داریم و می‌دانیم او رسول الله است... عمل به قرآن بزرگ‌ترین شهادت برای پیروی از رسول است و ما به رسول ایمان داریم... موضوع این نیست که شب و روز و در مساجد شهادت بدهیم محمدا رسول الله...




پایان نقل قول از نوشته جناب حلمی




و می‌گوییم: جناب حلمی از خدا بترس؛ همانا که دومین شهادت بعد از کلمه توحید؛ مختص قرآنی است که رسول فرستاده شده از سوی پروردگارش، محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم؛ آورده است و به جای آن که بگویی شهادت می‌دهم قرآن از نزد خداست؛ به این اکتفا می‌کنی که محمد رسول الله است و از این راه شهادت می‌دهی قرآن از نزد خداوند آمده است. این شهادت دوم مربوط به قرآن است که رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آورده است. من تو را از عالمان نمی‌یابم. تو فقط دوست داری زیاد بخوانی و زیاد بنویسی وجناب حلمی ۳۳۳! تا زمانی که علمت نفعی به جامعه‌ات نرساند؛ نه در نجواهای بسیارت خیری هست؛ نه در قلمت. من نمی‌خواهم به تو اهانت کرده یا جریحه‌دارت کنم بلکه از خدا می‌خواهم هدایتت فرماید و حق را به تو حقّ نشان داده و پیروی از آن را روزیت نماید و باطل را، باطل به تو نشان دهد و دوری از آن روزیت گردد و از خدا می‌خواهم مورد تکریمش قرار گیری و به راه راست هدایت گردی و هم خودت و هم ذریه‌ات عامل خیر زیاد برای اسلام و مسلمین گردید که خداوند سمیع و علیم است. از این که گاهی با شدت با تو برخورد کردم عذرخواهی می‌کنم؛ شاید خیر تو در آن باشد و غرور و تعصب تو را به گناه نکشاند و از من پیروی کنی تا به راه راست هدایتت گردانم.




برادرت امام ناصر محمد یمانی


اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=6468

Admin
17-10-2019, 06:29 AM
- 5 -
الإمام ناصر محمد اليماني
22 - 08 - 1428 هـ
04 - 09 - 2007 مـ
10:55 مـسـاءً
ــــــــــــــــــــــــ

برادر حلمی در دانش من تدبر کن....

بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المرسَلين والحمد لله ربِّ العالمين ..
و سلام بر حلمی و ابن عمر و تمام مسلمانان؛ سلام بر ما و تمام بندگان صالح خداوند از اولین تا آخرین و در ملاء الاعلی تا یوم الدین و اما بعد...




برادر گرامی حلمی؛ انگار مقصودت این است که هرکس بعد از شهادت دادن به توحید؛ بگوید: "وأشهد أنّ محمداً رسولُ الله" مانند این است که خدایی دیگر در کنار خدا قایل شده باشد! یا مقصودت چیست که با این دو آیه به ما پاسخ داده‌ای:




{شَهِدَ اللَّـهُ أَنَّهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ ۚ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [آل عمران]،




{خداوند، گواهی می‌دهد که معبودی جز او نیست؛ و فرشتگان و صاحبان دانش، گواهی می‌دهند؛ در حالی که قیام به عدالت دارد؛ معبودی جز او نیست، که هم توانا و هم حکیم است.}




و همچنین این آیه که در پاسخ به ما نوشته‌ای:




{وَأَرْسَلْنَاكَ لِلنَّاسِ رَسُولًا ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ شَهِيدًا} صدق الله العظيم [النساء:79]،




{و ما تو را رسول برای همه ی مردم فرستادیم؛ و گواهی خدا در این باره، کافی است!}




آیا می‌دانی خداوند شهادت می‌دهد که خدایی جز او نیست و شهادت می‌دهد محمد بنده و رسول اوست؟ خداوند تعالی می‌فرماید:




{لَّـٰكِنِ اللَّـهُ يَشْهَدُ بِمَا أَنزَلَ إِلَيْكَ ۖ أَنزَلَهُ بِعِلْمِهِ ۖ وَالْمَلَائِكَةُ يَشْهَدُونَ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ شَهِيدًا ﴿١٦٦﴾} [النساء].




{ولی خداوند گواهی می‌دهد به آنچه بر تو نازل کرده؛ که از روی علمش نازل کرده است، و فرشتگان (نیز) گواهی می‌دهند؛ هر چند گواهی خدا کافی است.}
و همچنین این فرموده خداوند تعالی:




{قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةً ۖ قُلِ اللَّـهُ ۖ شَهِيدٌ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ ۚ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَـٰذَا الْقُرْآنُ لِأُنذِرَكُم بِهِ وَمَن بَلَغَ ۚ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّـهِ آلِهَةً أُخْرَىٰ ۚ قُل لَّا أَشْهَدُ ۚ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَـٰهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
{بگو: «بالاترین گواهی، گواهی کیست؟» بگو: «خداوند، گواه میان من و شماست؛ و این قرآن بر من وحی شده، تا شما و تمام کسانی را که این قرآن به آنها می‌رسد، بیم دهم. آیا براستی شما گواهی می‌دهید که معبودان دیگری با خداست؟!» بگو: «من هرگز چنین گواهی نمی‌دهم». بگو: «اوست تنها معبود یگانه؛ و من از آنچه برای او شریک قرارمی‌دهید، بیزارم!»}
و خداوند تعالی می‌فرماید:




{وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا ۚ قُلْ كَفَىٰ بِاللَّـهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ ﴿٤٣﴾} صدق الله العظيم [الرعد].




{و کسانى که کفر ورزیدند، می‌گویند: «تو فرستاده [خدا] نیستى!» بگو: «گواهى خدا و کسى که علم کتاب نزد اوست، میان من و شما کافى است.»}




به تمام مردم؛ عرب و غیرعرب؛ سفید و سیاه شهادت می‌دهم: "أشهدُ أن لا إله إلا الله وحدهُ لا شريك له وأشهد أنَّ محمداً عبدُه ورسوله" این رحمت بر عالمیان است. برای کسانی که می‌خواهند راه راست را در پیش گیرند و کسانی که نمی‌خواهند هدایت شوند را رها می‌کند تا در طغیان خود سرگردان بمانند.




مدیران و ناظران پایگاه حق ندارید برای پاسخ‌دهی به ما در برابر هیچ‌ کس ممنوعیتی قرار دهید حتی اگر حاوی ناسزا به ما باشد. حتی اگر در برابر ما بی ادبی کنند وادبشان کم باشد؛ از کسانی باشید که خشم خود را فرو می‌نشانند و برای رسیدن به حبّ خداوند غفور الودود ذی العرش المجید که هر کار که اراده کند می‌کند؛ از مردم درگذرید. بشارت دهنده باشید و مردم را نرانید؛ صبر کنید و یک دیگر را به صبور بودن سفارش کنید و مرابط باشید ( پاسداری کنید ) و در زمین به هم رحم کنید؛ تا ارحم الراحمین آسمان‌ها به شما رحم کند.




برادرتان امام ناصر محمد یمانی

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=12801