الموضوع: پاسخ امام مهدی به حسن الشیعی ای بندگان خدا پروردگار امام مهدی را برانگیخت تا راز تحقق شفاعت را به شما بیاموزد

1

پاسخ امام مهدی به حسن الشیعی: ای بندگان خدا؛ پروردگار امام مهدی را برانگیخت تا راز تحقق شفاعت را به شما بیاموزد....

( پاسخ امام مهدی به حسن الشیعی )
-1-

الإمام ناصر محمد اليماني
23 - 09 - 1433 هـ
11 - 08 - 2012 مـ
۲۱-مرداد-۱۳۹۱ه.ش.
09:35 صباحاً
ـــــــــــــــــــ


پاسخ امام مهدی به حسن الشیعی:
ای بندگان خدا؛ پروردگار امام مهدی را برانگیخت تا راز تحقق شفاعت را به شما بیاموزد....


بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام بر جدّم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وجميع المسلمين إلى يوم الدين، أمّا بعد...
ومن امام مهدی ناصرمحمد یمانی به جناب شیخ گرامی حسن الشیعی و تمام مهیمانان میزجهانی گفتگوی مهدی منتظر قبل از ظهور خیر مقدم می‌گویم؛ و ظهور برای بیعت عمومی در کنار بیت العتیق، بعد از تصدیق خواهد بود. جناب حسن الشیعی چیزی را که نگفته‌ایم به دروغ به ما نسبت نده. برادر گرامی من تمام روایات و احادیثی که باطل باشند زیر پایم له می‌کنم؛ ولی درجه یقین من به احادیث حق رسول الله صلی الله علیه وآله و سلم به اندازه یقینم به قرآن عظیم است.
برای خدا شهادت می‌دهم من امام مهدی به کتاب خدا و سنت حق نبوی که نور علی نورهستند؛ ایمان دارم و بین حدیث خدا و حدیث رسولش فرقی نگذاشته و این دو را از هم جدا نمی‌کنم. من روایاتی را رد می‌کنم که وارد سنت شده و به رسول خدا نسبت داده شده‌اند، اما برخلاف حدیث خداوند در آیات محکم قرآن عظیم هستند و به یقین می‌دانم این گونه احادیث به دروغ به رسولش نسبت داده شده و محمد رسول الله صلی الله علیه وآله و سلم و صحابه برگزیده او آنها را نگفته و گروهی دیگر به دروغ به آنها چنین نسبتی را داده‌اند.
ای حسن الشیعی؛ من امام مهدی منتظر؛ امام دوازدهم ازآل بیت پاک ومطهرم و خداوند من را نه از شیعیان اثنی عشری قرار داده و نه از اهل سنت و جماعت . من به هیچ یک از احزاب مذهبی نمی‌پیوندم و اعلان می‌کنم نسبت به تعدد مذهبی در دین خدا کافرم؛ بلکه حنیفانه مسلمانم و از مشرکین نیستم و از بندگان خداوند دعوت می‌کنم دست از عبادت بندگان برداشته و رب المعبود را به یگانگی عبادت کرده و در دعا و عبادت چیزی را با او شریک نگیرند. هیچ کس را همراه خدا نمی‌خوانم تا در پیشگاه پروردگارم شفاعت مرا بکند. پناه بر خدا از این که از مشرکان و از کسانی باشم که به شفاعت بنده برای بنده در پیشگاه رب المعبود عقیده دارند.
شیخ حسن الشیعی؛ به خداوندی که خدایی جزاو نیست قسم؛ نمی‌توانی از قرآن عظیم بر امام مهدی غالب شوی چه درمحکمات و چه در متشابهات؛ که من نسبت به قرآن علیم و‌آگاهم و با آن مردم را به صراط مستقیم؛ راه خداوند عزیز و حمید که پروردگار من و شماست دعوت کرده و او را بدون گرفتن شریک به یگانگی عبادت می‌کنم؛ پس در خواندن خداوند و دعا، هیچ یک از بندگانش را با اوشریک نگیرید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فلا تَدْعوا معَ اللهِ أحدًا} صدق الله العظيم [الجن:18].
{ پس هیچ کس را با خدا نخوانید!}
ای حسن الشیعی؛ از من پیروی کن تا با قرآن مجید شما را به راه خداوند عزیز و حمید هدایت کنم. من با آیات محکم قرآن عظیم با شما جهاد بزرگی می‌کنم؛ تا خداوند را آن گونه که شایسته اوست بشناسید و بدانید که خداوند به حق ارحم الراحمین است؛ و جز خداوند کسی نیست که با رحمت خود به شما رحم کند. تنها با رحمت خداوند مستغنی باشید و امید نداشته باشید کسی غیر خداوند -چه ولیّ خدا باشد چه نبیّ - در پیشگاه خداوند شفاعت‌تان را بکند. این دعوت انبیاء و مهدی منتظر است؛ خداوند ما را برانگیخته تا به بشریت هشدار بدهیم نسبت به عقیده شفاعت بنده در پیشگاه رب المعبود کافر شوند و به آنها درمورد عقیده حق فرمان دهیم که: نزد خداوند ارحم الراحمین جز رحمت خداوند ولیّ و شفیعی ندارند سبحانه و تعالی عمّا یشرکون و تعالی علواً کبیرا! همانا که من مهدی منتظر درمورد عقیده شفاعت بنده در پیشگاه رب المعبود به شما هشدار می‌دهم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَأَنْذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ} صدق الله العظيم [الأنعام:51]،
{ و به وسیله آن (قرآن)، کسانی را که از روز حشر و رستاخیز می‌ترسند، بیم ده! (روزی که در آن،) یاور و سرپرست و شفاعت‌کننده‌ای جز او [= خدا] ندارند؛ شاید پرهیزگاری پیشه کنند! }.
یعنی به کسانی که از حشر و گردآمدن در پیشگاه پروردگارشان می‌ترسند هشدار بده تا عقیده نداشته باشند در پیشگاه او کسی هست که به آنان رحم کند؛ مگر خود خدا که با رحمتش؛ به آنان رحم می‌کند و این که هیچ نبیّ‌ای در پیشگاه اوشفیع آنان نیست؛ سبحانه و تعالی عمّا یشرکون و تعالی علواً کبیرا!
جناب حسن الشیعی؛ تحقق شفاعت خداوند برای بندگان؛ آن گونه که شما می‌پندارید نیست. به خدا قسم بنده‌ای را در تمام آسمان‌ها و زمین نمی‌شناسم جرأت کند در پیشگاه خداوند برای احدی از بندگانش درخواست شفاعت کند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَيَقُولُونَ هَؤُلاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لا يَعْلَمُ فِي السَّمَوَاتِ وَلا فِي الأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ} صدق الله العظيم[يونس:18].
{ و می‌گویند: «اینها شفیعان ما نزد خدا هستند!» بگو: «آیا به خدا از چیزی در آسمانها و زمین خبر می‌دهید که او نمی‌داند؟!» منزه است او، و برتر است از آنچه که با او شریک می‌سازند!}
چون اعتقاد به شفاعت بنده در پیشگاه رب المعبود؛ شرک به خداوند است و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيَقُولُونَ هَؤُلاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لا يَعْلَمُ فِي السَّمَوَاتِ وَلا فِي الأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ} صدق الله العظيم[يونس:18].
{ و می‌گویند: «اینها شفیعان ما نزد خدا هستند!» بگو: «آیا به خدا از چیزی در آسمانها و زمین خبر می‌دهید که او نمی‌داند؟!» منزه است او، و برتر است از آنچه که با او شریک می‌سازند!}
جناب شیخ فاضل حسن الشیعی از خدا بترس؛ و دعوتی را استجابت کن که شما را زنده و احیا می‌کند؛ این برای‌تان بهتر است. در نفی شفاعت بنده در پیشگاه رب المعبود به آیات محکم کتاب خداوند تمسک جو؛ تمام آن چه که در آسمان‌ها وزمین است همگی بنده خدا هستند و او رب المعبودی است که پاک و منزه و برتر است. اما کسانی که خداوند به آنان اجازه می‌دهد برای تحقق شفاعت در نفس خدا سخن بگویند؛ برای احدی از بندگان خدا درخواست شفاعت نمی‌کنند؛ این در حد آنان نیست! چون آنان که به اندازه خداوند به بندگان رحم ندارند.
همانا که خداوند به آنان اجازه سخن گفتن می‌دهد چون سخن صواب را بر زبان آورده و از پروردگارشان می‌خواهند تا نعیمی را برای‌شان محقق گرداند که از نعیم جنت خدا بسیار بزرگ‌تر است (نعیم اعظم) این نعیم همان راضی شدن خدا در نفسش است و اگر رضوان خدا بر بندگانش محقق گردد؛ شفاعت خدا برای بندگانش محقق می‌شود.
شابد یکی از پرسش‌گران بخواهد سؤال کند:" ناصر محمد! شفاعت خداوند سبحان چگونه است؟" و امام مهدی در پاسخ می‌گوید: همانا که شفاعت از آن خداست و رحمتش در برابر غضبش شفاعت می‌کند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُل لِّلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا لَّهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ} صدق الله العظيم [الزمر:44].
{بگو: «تمام شفاعت از آن خداست،. فرمانروايى آسمانها و زمين خاص اوست؛ سپس به سوى او باز گردانيده مى‌شويد.»}
اما خداوند اسباب تحقق شفاعت در نفس خود را گروهی از بندگان مکرم خود قرار داده است؛ کسانی که برای تحقق نعیمی بسیار بزرگ‌تر از بهشت خداوند با او محاجه می‌کنند. این حق برای کسانی قرار داده شده که رضوان خدا را غایت و هدف نهایی خود قرار داده‌اند نه وسیله‌ای برای رسیدن به بهشت. اما چگونه خدا آنان را راضی می‌کند؟ تا وقتی که در نفس خود راضی شود و اگر رضوان نفس خداوند محقق گردد؛ شفاعت در نفس خداوند محقق شده و رحمت او در برابر غضبش شفاعت بندگان را می‌کند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُل لِّلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا لَّهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ} صدق الله العظيم [الزمر:44].
{بگو: «تمام شفاعت از آن خداست،. فرمانروايى آسمانها و زمين خاص اوست؛ سپس به سوى او باز گردانيده مى‌شويد.»}
هیچ بنده‌ای در ملکوت آسمان‌ها و زمین جرأت نمی‌کند با خداوند درمورد بندگانی که به خود ظلم کرده‌اند سخن گوید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{هَاأَنتُمْ هَـؤُلاء جَادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَمَن يُجَادِلُ اللّهَ عَنْهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَم مَّن يَكُونُ عَلَيْهِمْ وَكِيلاً} صدق الله العظيم [النساء:109].
{ آری شما همانها هستید که در زندگی این جهان، از آنان دفاع کردید! اما کیست که در برابر خداوند، در روز رستاخیز از آنها دفاع کند؟! یا چه کسی است که وکیل و حامی آنها باشد؟!}
چه کسی جرأت می‌کند؟ هیچ بنده‌ای در پیشگاه رب المعبود جرأت نمی‌کند با پروردگارش مجادله کند و برای احدی از بندگانش درخواست شفاعت نماید؛ اما به بندگان مکرم خداوند این حق داده شده است تا درمورد تحقق نعیمی که بسیار بزرگ‌تر از نعیم بهشت خداوند است با وی مجادله کنند؛ چون این بندگان رضوان خداوند الرحمن را غایت خود قرار داده‌اند؛ چرا که رضوان خداوند از نعیم جنت خدا بسیار بزرگ‌تر است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ} صدق الله العظيم [التوبة:72].
{خداوند به مردان و زنان باایمان، باغهایی از بهشت وعده داده که نهرها از زیر درختانش جاری است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ و مسکن‌های پاکیزه‌ای در بهشتهای جاودان و رضای خدا، (از همه اینها) بزرگتر است؛ و پیروزی بزرگ، همین است!}
و از این استنباط می‌کنیم رضوان خداوند بربندگانش نعیمی است که ازبهشت خداوند بسیارعظیم‌تر است. چگونه رضوان خداوند را که نعیم اعظم است وسیله رسیدن و تحقق نعیم جنت کوچک خدا بکنیم حتی اگردر این امر-وسیله قرار دادن رضوان الهی برای رفتن به بهشت- گناهي نباشد. اما حکمت آفرینش بندگان خداوند این است که پروردگارشان را به یگانگی و بدون این که شریکی برایش قایل شوند؛ عبادت کنند و رضوان خدا را غایت خود قرار دهند. خداوند وسیله قرار دادن رضوانش را حرام نفرموده و این از عزت نفس خداوند تعالی است که بهشت را برای شکرگزاران و جهنم را برای کفر کنندگان قرار داده است ؛ آنان رضوان الهی را وسیله‌ای برای دور نگاه داشتن آنان از آتش خود و ورودشان به بهشت قرار دادند ... خداوند از آنها متشکر است و آنها را مورد مغفرت قرار داده واز آنان راضی است ولی رضوان خدا محقق نشده است. نفس خداوند هم چنان حزین و متحسر است و برای بندگان نادمی که گرفتار عذاب شده‌ و از کوتاهی‌های خود در پیشگاه پروردگار متحسرند؛ حزین است.
عزیز من حسن الشيعي؛ والله تا ایمان نداشته باشید خداوند ارحم الراحمین است؛ نمی‌توانم هدایت‌تان کنم. شاید حسن عزیز من با تعجب بخواهد بگوید:" ناصر محمد تمام مسلمانان با هر مذهب و فرقه‌ای ایمان دارند که خداوند ارحم الراحمین است". پس امام مهدی با برهان علمی بر آنان مهیمن شده و پاسخ می‌دهد: اگر چنین است پس چرا در پیشگاه پروردگارارحم الراحمین که حتی از پدر و مادر رحیم‌تر است؛ از شفیعان درخواست شفاعت می‌کنید؟ پاک ومنزه است خداوند از شریکانی که برایش قایل می‌شوید.. سبحانه عما یشرکون و تعالی علواً کبیرا!
جناب حسن الشیعی؛ همانا که صفت رحمت در نفس بندگان رحیم خدا؛ تنها جزئی ساده از رحمت خداوند ارحم الراحمین است. وقتی بنده‌ای نسبت به بنده دیگر رئوف و رحیم است؛ با-شدت- رحمت خداوند ارحم الراحمین چه می‌کنید! فرق میان این دو بسیاربسیار بزرگ است. رحمت حسن الشیعی نسبت به فرزندش را نمی‌توان با رحمت خداوند ارحم الراحمین مقایسه کرد.
حسن؛ اگر فرزندت هزار سال در برابرت عصیان کرده و اطاعتت را نکند و سپس ببینی در آتش جهنم فریاد می‌کشد- و خدا نکند چنین چیزی روی دهد- و بگوید:"کاش در برابر پدرم عصیان نکرده بودم." تصور کن چقدر در نفست برای فرزندت حسرت می‌خوری، چون فهمیده‌ای پشیمان است؛ پس با حسرت خداوند ارحم الراحمین که بیش از تو نسبت به فرزندت رحیم است چه می‌کنی؟
شاید حسن بخواهد بگوید:" آیا خداوند سبحان برای بندگانی که به خود ظلم کرده و از کرده خود پشیمان شده‌اند؛ حسرت می‌خورد؟" جواب را به پروردگار می‌سپاریم. خداوند در آیات محکم کتابش می‌فرماید:
{إنْ كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ (29) يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ (30) أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ (31) وَإِنْ كُلٌّ لَمَّا جَمِيعٌ لَدَيْنَا مُحْضَرُونَ (32)} صدق الله العظيم [يس].
{فقط یک صیحه بود، ناگهان همگی خاموش شدند! (۲۹) حسرت بر این بندگان که هیچ پیامبری برای هدایت آنان نیامد مگر اینکه او را استهزا می‌کردند! (۳۰) آیا ندیدند چقدر از اقوام پیش از آنان را هلاک کردیم، آنها هرگز به سوی ایشان بازنمی‌گردند (۳۱) و همه آنان (روز قیامت) نزد ما احضار می‌شوند! (۳۲)}
اگر حسن عزیز من از قومی باشد که محبوب خداوندند و محب او-یحبهم الله و یحبونه- حتما درنگ کرده و فکر می‌کند و می‌گوید:" پروردگارا من از بهشت و ثمرات و حور و قصر آن چه می‌خواهم وقتی محبوب‌ترین چیز نزد من، به خاطر بندگان گمراهی که در حق خود ظلم کرده‌اند متحسر و حزین است؟! هیهات هیهات که به نعیم بهشت تو راضی شوم، تا زمانی که تو راضی شوی و متحسر و حزین نباشی" حسن از میمهانان مکرم خدا باش-وفد المکرمین- آیا به نعیم بهشت خداوند راضی می‌شوی در حالی که پروردگارت به دلیل رحمت بسیار بزرگی که در نفس خداوند ارحم الراحمین است؛ هم چنان برای بندگانش حزین و متحسر است؟ ای بندگان خدا وقتی خداوند سعید و مسرور نباشد؛ از ملکوت دنیا و آخرت چه می‌جویید؟
ممکن است یک نفر از مسلمانان بخواهد سؤال کند:" چگونه برای تحقق سرور(فرح) در نفس خدا و خرسند شدنش تلاش کنیم؟" صاحب علم کتاب در پاسخ می‌گوید: تلاش کن بندگان خدا را هدایت کنی و در برابر آزارهای‌شان صبر پیشه کن و تا زمانی که هدایت نشوند؛ برعلیه‌شان دست دعا بلند مکن. اگر به سوی پروردگارشان انابه کنند؛ خداوند قلب‌شان را هدایت خواهد کرد و در درگاه پروردگارشان توبه می‌کنند و اگر به سوی پروردگارشان بازگشته و توبه کنند؛ نفس خدا خرسند(شاد) می‌شود چون پروردگار از کفر بندگان راضی نیست و شکرشان اور ا راضی می‌کند. خداوند نمی‌خواهد آنان را عذاب کند؛ خداوند چه نیازی به عذاب کردن‌شان دارد؟[اشاره به آیه کریمه سوره النساء: مَّا يَفْعَلُ اللَّـهُ بِعَذَابِكُمْ إِن شَكَرْتُمْ وَآمَنتُمْ ۚ وَكَانَ اللَّـهُ شَاكِرًا عَلِيمًا ﴿١٤٧﴾]. با توبه بندگان؛ خداوند در نفسش مسرور و شاد(فرح) می‌شود؛ چنان که جدّم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
[ لله أشد فرحا بتوبة عبده حين يتوب إليه من أحدكم كان على راحلته بأرض فلاة، فانفلتت منه، وعليها طعامه وشرابه فأيس منها فأتى شجرة فأضطجع في ظلها – قد أيس من راحلته – فبينما هو كذلك إذا هو بها قائمة عنده فأخذ بخطامها ثم قال من شدة الفرح: اللهم أنت عبدي وان ربك. أخطأ من شدة الفرح ].
صدق محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم
[همانا خداوند شادتر مي شود به توبۀ بنده اش هنگامي که به درگاه او توبه مي کند، بیش از يکي از شما که در بيابان بر شترش سوار بوده، ناگهان شترش از نزدش فرار می‌کند در حالي که طعام و آبش بر بالاي شتر مانده و چون از رسيدن به شترش مأيوس و نا اميد شده می‌ شود و در سايۀ درختي می‌غلطد و ناگهان متوجه مي شود که شترش در کنارش ايستاده است، و او زمامش را به دست مي گيرد و از نهايت شادماني مي گويد: خدايا تو بنده‌ی مني و من خداي توام! و از شدت شادماني در سخن گفتن اشتباه می‌کند]
ای کسانی که خدا را دوست دارید؛ بنگرید چقدر خداوند از توبه بندگانش مسرور و خرسند می‌شود با این که قبل ازمرگ توبه کرده و عذاب‌شان نکرده است؛ حال ببینید چقدر برای بندگانی که عذاب می‌شوند محزون است و چقدر برای آنان حسرت می‌خورد... هرکس که خداوند را دوست دارد و خرسندی و سرور خدا و حزن و تحسر او برایش اهمیت دارد؛ از من پیروی کند تا تمام امت هدایت شوند. با قرآن عظیم با آنها جهاد بزرگی می‌کنیم تا هدف هدایت تمام امت‌ها محقق گردد؛ شیاطین جن و انس را به حساب نمی‌آورم؛ کسانی که اگر خبردار شوند ناصر محمد یمانی مهدی منتظر است؛ از برانگیخته شدن مهدی منتظر چهره درهم می‌کشند؛ چون می‌دانند خداوند با او نور خود را کامل می‌کند ولو مجرمان از ظهورش خرسند نباشند.
ای بندگان خدا! خداوند امام مهدی را برانگیخته است تا راز تحقق شفاعت را به شما بیاموزد؛ والله که انبیاء خدا و رسولانش از این راز خبر نداشتند؛ نبی الله نوح-علیه الصلاة و السلام- گمان می‌کرد خداوند به او اجازه داده تا برای خانواده و فرزندش شفاعت کند و لذا نبی الله نوح-علیه الصلاة و السلام- در پیشگاه پروردگارش دعا کرده و برای پسرش درخواست شفاعت ازعذاب کرد. نبی الله نوح-علیه الصلاة و السلام- گفت:
{رَ‌بِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ وَأَنتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ ﴿٤٥﴾قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ ۖ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ‌ صَالِحٍ ۖ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَن تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [هود].
{«پروردگارا! پسرم از خاندان من است؛ و وعده تو حق است؛ و تو از همه حکم‌کنندگان برتری!» (۴۵) فرمود: «ای نوح! او از خاندان تو نیست! او حاصل عمل غیر صالح است! پس، آن چه را از آن آگاه نیستی، از من مخواه! من به تو اندرز می‌دهم تا از جاهلان نباشی!!» (۴۶)}
سؤالی که مطرح می‌شود این است: نبيّ الله نوح عليه الصلاة والسلام از پروردگارش چه چیزی خواست؟ و جواب از آیات محکم کتاب:
{رَ‌بِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ وَأَنتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ ﴿٤٥﴾}صدق الله العظيم [هود].
{«پروردگارا! پسرم از خاندان من است؛ و وعده تو حق است؛ و تو از همه حکم‌کنندگان برتری!»}
اواز پروردگارش خواست شفاعت پسرش را بپذیرد و از عذاب نجاتش دهد؛ نوح علیه الصلاة و السلام گمان می‌کرد روش شفاعت بنده در پیشگاه پروردگارش چنین است. برای همین خداوند تعالی فرمود:
{فَلا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ} صدق الله العظيم
{پس، آن چه را از آن آگاه نیستی، از من مخواه! من به تو اندرز می‌دهم تا از جاهلان نباشی!!»}
این جا بود که نوح دریافت با سؤال برای شفاعت فرزندش از عذاب خدا؛ خطا کرده است؛ و دانست شفاعت این گونه تحقق نمی‌یابد. لذا نبیّ الله نوح علیه الصلاة و السلام در پیشگاه پروردگارش به زانو افتاد و گفت:
{ربّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْأَلَكَ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَإِلَّا تَغْفِرْ لِي وَتَرْحَمْنِي أَكُنْ مِنَ الْخَاسِرِينَ(47)} صدق الله العظيم [هود].
{پروردگارا! من به تو پناه می‌برم که از تو چیزی بخواهم که از آن آگاهی ندارم! و اگر مرا نبخشی، و بر من رحم نکنی، از زیان‌کاران خواهم بود!»}
ای بندگان خدا! خداوند برای اولین رسول خود روشن نمود که بنده در جایگاهی نیست که بتواند برای احدی از بندگان خدا درخواست شفاعت کند و انبیاء- علیهم الصلاة و السلام - دریافتند تحقق شفاعت رازی دارد ولی از آن باخبر نشدند چون راز شفاعت در اسم الله اعظم نهفته است.
خداوند خواست عقیده نبی الله نوح را که عقیده اشتباهی بود تصحیح فرماید؛ همان طور که عقیده نبی الله موسی را که به غلط معتقد بود می‌توان خداوند را آشکارا دید تصحیح کرد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَمَّا جَاء مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ ربّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَـكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ موسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ} صدق الله العظيم [الأعراف:143].
{ و هنگامی که موسی به میعادگاه ما آمد، و پروردگارش با او سخن گفت، عرض کرد: «پروردگارا! خودت را به من نشان ده، تا تو را ببینم!» گفت: «هرگز مرا نخواهی دید! ولی به کوه بنگر، اگر در جای خود ثابت ماند، مرا خواهی دید!» وهنگامی که پروردگارش بر کوه جلوه کرد، آن را همسان خاک قرار داد؛ و موسی بیهوش به زمین افتاد. چون به هوش آمد، عرض کرد: «خداوندا! منزهی تو من به سوی تو بازگشتم! و من نخستین مؤمنانم!»}
می‌بینید که نبیّ الله موسی علیه الصلاة و السلام فهمید اعتقاد به دیدن آشکار خداوند عقیده غلطی است و سپس به خاطر اعتقاد به دیدن آشکار خداوند به سوی پروردگار توبه و انابه کرد و گفت:
{قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ} صدق الله العظيم.
{خداوندا! منزهی تو (از اینکه با چشم تو را ببینم)! من به سوی تو بازگشتم! و من نخستین مؤمنانم!}
پس خداوند عقیده نبی خود موسی را تصحیح نمود؛ چون او به خطاء معتقد بود می‌توان خداوند را آشکارا دید سبحانه و تعالی علواً کبیرا! ولی هیچ چیز تاب و توان دیدن عظمت ذات الهی را ندارد مگر چیزی که در عظمت ذات،همانند خدا باشد سبحان الله که هیچ چیز مانند خدا وجود ندارد و او سمیع بصیر است!
خداوند خواست برای موسی-علیه الصلاة و السلام- و قومش مثالی واقعی بیاورد که علت عدم امکان دیدن آشکار خداوند چیست چون حتی کوهی عظیم توان دیدن عظمت ذات الهی را ندارد؛ چه برسد به انسان ضعیف؟! اگر کوه تحمل دیدن عظمت ذات الهی را داشته باشد و برجا بماند؛ موسی خدا را خواهد دید، چون خداوند می‌تواند به نبیّ خود موسی قدرتی مانند قدرت و توان کوه عنایت فرماید تا در برابر دیدن عظمت ذات الهی تاب بیاورد و این در صورتی است که کوهی راسخ و استوار در برابر دیدن عظمت ذات الهی درجای خود بماند. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{قَالَ لَن تَرَانِي وَلَـكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي} صدق الله العظيم.
{گفت: «هرگز مرا نخواهی دید! ولی به کوه بنگر، اگر در جای خود ثابت ماند، مرا خواهی دید!»}
لذا عقیده دیدن آشکار خداوند منوط به پایدار ماندن کوه در برابر رؤیت عظمت ذات الهی است؛ چون اگر کوه ثابت ماند و تاب آورد؛ خداوند قادر است به بندگان صالحش قدرت و توان کوه را عنایت فرماید تا تحمل دیدن ذات اعظم الهی را داشته باشند. حال بیایید ببینیم بعد از تجلی ذات پروردگار سبحان و تعالی چه بر سر کوه آمد:
{فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ موسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ} صدق الله العظيم،
{وهنگامی که پروردگارش بر کوه جلوه کرد، آن را همسان خاک قرار داد؛ و موسی بیهوش به زمین افتاد. چون به هوش آمد، عرض کرد: «خداوندا! منزهی تو !من به سوی تو بازگشتم! و من نخستین مؤمنانم!»}
پس خداوند عقیده‌ی نبیّ خود موسی علیه الصلاة و السلام را تطهیر نمود و اعتقاد به دیدن آشکار خداوند را به عقیده حق که همانا "
عدم امکان رؤیت آشکار ذات خداوند سبحان و تعالی" است؛ تبدیل کرد و نبیّ الله موسی از اعتقاد غلط به اعتقاد درست بازگشت و گفت:
{قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ} صدق الله العظيم،
{گفت: «خداوندا! منزهی تو !من به سوی تو بازگشتم! و من نخستین مؤمنانم!»}
یعنی از عقیده امکان رؤیت آشکار ذات خداوند سبحان توبه کردم. چون او هم مثل مردمش اعتقاد داشت می‌توان خداوند را در دنیا یا آخرت به صورت آشکار دید؛ ولی درسی آموخت که فراموش نکرد و این موعظه‌ای برای متقیان است.
شاید حسن الشیعی شادمان شده و بگوید:" ناصر محمد الحمدلله که ما شیعیان درمورد عقیده عدم رؤیت آشکار خداوند برحق هستیم. عقیده ما درمورد رؤیت آشکار خداوند برعکس عقیده اهل سنت و جماعت است؛ چون آنها معتقدند خداوند را می‌توان آشکار دید" امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: همانا که خداوند مرا برانگیخته تا میان شما به حق حکم دهم. اگر عقیده مهدی منتظر در مورد عدم رؤیت آشکارخداوند سبحان موافق عقیده شیعیان است ولی شما با عقیده حق در مورد عدم شفاعت بنده در پیشگاه پروردگار مخالفید. شیعیان؛ مهدی منتظر و ائمه آل بیت را می‌خوانند تا در پیشگاه پروردگار شفاعت‌شان را بکنند؛ آنها صدای شما را نمی‌شنوند و اگر هم دعای شما را بشنوند؛ اجابت نمی‌کنند و جرأت نمی‌کنند؛ چون دعای شما به درگاه آنها، شرک به خداوند است. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنْ تَدْعُوهُمْ لا يَسْمَعُوا دُعَاءَكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَلا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ} صدق الله العظيم [فاطر:14].
{ اگر آنها را بخوانید، دعاى شما را نمى‌شنوند. و اگر بشنوند، پاسخى به شما نمی‌دهند. و روز قیامت، شرک (و پرستش) شما را منکر می‌شوند، و هیچ کس مانند خبیر تو را (از حقایق) با خبر نمی‌سازد!}
بلکه نسبت به دعای شما کافرند و می‌گویند:" ما از دعای شما بی‌خبر بودیم؛ اگر می‌دانستیم ما را با خدا می‌خوانید شما را از این کار منع می‌کردیم ولی ما بعد از مرگ‌مان دعای شما را نشنیدیم" خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيَوْمَ نَحْشُرُ‌هُمْ جَمِيعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَ‌كُوا مَكَانَكُمْ أَنتُمْ وَشُرَ‌كَاؤُكُمْ ۚ فَزَيَّلْنَا بَيْنَهُمْ ۖ وَقَالَ شُرَ‌كَاؤُهُم مَّا كُنتُمْ إِيَّانَا تَعْبُدُونَ ﴿٢٨﴾ فَكَفَىٰ بِاللَّـهِ شَهِيدًا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ إِن كُنَّا عَنْ عِبَادَتِكُمْ لَغَافِلِينَ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [يونس].
{روزی که همه آنها را جمع می‌کنیم، سپس به مشرکان می‌گوییم: «شما و معبودهایتان در جای خودتان باشید سپس فاصله-حجاب- میان آنها را برمی‌داریم و معبودهایشان می‌گویند: «شما (هرگز) ما را عبادت نمی‌کردید!» (۲۸) همین بس که خدا میان ما و شما گواه باشد، به راستى ما از عبادت شما غافل بودیم! (۲۹)}
و بر ضد آنها هستند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{كَلاَّ سَيَكْفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمْ وَيَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدًّا (82)} صدق الله العظيم [مريم].
{هرگز چنین نیست! به زودی (معبودها) منکر عبادت آنان خواهند شد؛ (بلکه) بر ضدّشان قیام می‌کنند!}
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّن يَدْعُو مِن دُونِ اللَّـهِ مَن لَّا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَهُمْ عَن دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ ﴿٥﴾وَإِذَا حُشِرَ‌ النَّاسُ كَانُوا لَهُمْ أَعْدَاءً وَكَانُوا بِعِبَادَتِهِمْ كَافِرِ‌ينَ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [الأحقاف].
{چه کسی گمراهتر است از آن کس که غیر خدا را می‌خواند که تا قیامت هم به او پاسخ نمی‌گوید و از خواندن آنها (کاملا) ً بی‌خبر است؟! (۵) و هنگامی که مردم محشور می‌شوند،[معبودانی که مردم آنان را می‌خواندند،] دشمنان‌شان خواهند بود؛ و عبادت آنها را انکار می‌کنند! (۶)}
خداوند از انبیاء و رسولان و ائمه کتاب سؤال می‌کند: آیا شما به اینها وعده دادید در پیشگاه پروردگارتان شفاعت‌شان را می‌کنید و از راه راست منحرف‌شان کردید؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَيَقُولُ أَأَنتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبَادِي هَؤُلاء أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ} صدق الله العظيم [الفرقان:17].
{روزى که خداوند، مشرکان و آنچه را از غیر خدا مى‌پرستیدند، گرد مى‌آورد، پس [به معبودهاى آنان] می­فرماید: «آیا شما بندگان مرا گمراه کردید؟ یا خودشان راه را گم کردند؟»}
و جواب آنها این است:
{قَالُوا سُبْحَانَكَ مَا كَانَ يَنبَغِي لَنَا أَن نَّتَّخِذَ مِن دُونِكَ مِنْ أَوْلِيَاءَ وَلَـٰكِن مَّتَّعْتَهُمْ وَآبَاءَهُمْ حَتَّىٰ نَسُوا الذِّكْرَ‌ وَكَانُوا قَوْمًا بُورً‌ا ﴿١٨﴾ فَقَدْ كَذَّبُوكُم بِمَا تَقُولُونَ فَمَا تَسْتَطِيعُونَ صَرْ‌فًا وَلَا نَصْرً‌ا ۚ وَمَن يَظْلِم مِّنكُمْ نُذِقْهُ عَذَابًا كَبِيرً‌ا ﴿١٩﴾ وَمَا أَرْ‌سَلْنَا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْ‌سَلِينَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَيَمْشُونَ فِي الْأَسْوَاقِ ۗ وَجَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَتَصْبِرُ‌ونَ ۗ وَكَانَ رَ‌بُّكَ بَصِيرً‌ا ﴿٢٠﴾} صدق الله العظيم [الفرقان].
{ آنها می‌گویند: تو منزّهى! ما را نرسد که جز تو سرپرستى بگیریم؛ ولى تو اینان و پدرانشان را [از نعمت‌ها] برخوردار کردى، تا آن که یاد [تو] را فراموش کردند، و گروهى هلاک و سر در گم شدند.» (۱۸) «پس [این معبودها] گفته‌هاى شما را تکذیب کردند. [اکنون] در چاره‌اندیشى و یارى رساندن [به خویش] توانى ندارید. و هر کس از شما ستم کند عذاب بزرگى به او مى‌چشانیم.» (۱۹) و ما هیچ پیامبرى پیش از تو نفرستادیم، مگر آن که آنان غذا مى‌خوردند و در بازارها راه مى‌رفتند. و ما برخى از شما را وسیله‌ى آزمایش برخى دیگر قرار دادیم، آیا صبر و تحمّل از خود نشان مى‌دهید؟ و پروردگارت همواره بیناست. (۲۰)}
چون انبیاء کسانی را که به شفاعت بنده در پیشگاه رب العبود عقیده دارند را موعظه می‌کردند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُوا إِلَىٰ رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:51].
{و به وسیله‌ى این [قرآن] کسانى را که از محشور شدن نزد پروردگارشان بیم دارند، هشدار ده؛ غیر از خداوند، براى آنان یاور و شفیعى نیست. شاید که پروا نمایند.}

-ببینید- چگونه خداوند شفاعت انبیاء و اولیای صالح در پیشگاه خود را رد می‌کند و در آیات محکم کتابش درمورد اعتقاد به شفاعت بنده در پیشگاه رب المعبود به شما هشدار می‌دهد و امر می‌کند به این عقیده‌ی حق باور داشته باشید که جز خداوند ولیّ و شفیعی ندارید و معتقد باشید جز رحمت خدا چیزی برای‌تان نیست و با رحمتش شما را از آتش دور نموده و با رحمتش شما را به بهشت می‌فرستد؛ چه کسی بیش از خداوند ارحم الراحمین نسبت به شما رحیم است؟ آیا از خدا نمی‌ترسید؟
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
خليفة الله وعبده؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني



اقتباس: اضغط للقراءة
2

-2-
الإمام ناصر محمد اليماني
26 - 09 - 1433 هـ
14 - 08 - 2012 مـ
۲۴-مرداد-۱۳۹۱ه.ش.
08:27 صباحاً
ــــــــــــــــــــــ


پاسخی دیگر از مهدی منتظر به حسن الشیعی و موعظه‌ای برای انصار پیشگام برگزیده....

نوشته اصلی توسط حسن الشیعی:
برادر؛ این همه توضیح داده شد و تو بیشتر می‌خواهی ؟ امامت می‌گوید آخر این ماه دنیا زیر رو می‌شود... سبحان الله... من روع مؤمن روعه الله يوم القيامة.(هرکس مؤمنی را به هراس بیفکند؛ خداوند روز قیامت اورا به هراس می‌افکند).. صدق حبيبي رسول الله (ص) عليه واله وسلم
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، وجميع المسلمين التابعين للحقّ إلى يوم الدين، أمّا بعد..
جناب حسن الشیعی؛ گمان نمی‌کنم تو شیعه باشی؛ بلکه دشمن شیعه وسنّی و تمام مسلمانانی... و دلیلش این افترایی است که زده‌ای؛ افترایی به ما زده‌ای؛ در حالی که ما چنین چیزی را نگفته‌ایم . این نقل قول از شماست:

برادر؛ این همه توضیح داده شد و تو بیشتر می‌خواهی ؟ امامت می‌گوید آخر این ماه دنیا زیر رو می‌شود...
و امام در جوابت می‌گوید: تو از استهزاء کنندگانی؛ یا مانند کسانی هستی که درمحضر نبیّ علیه الصلاة و السلام حاضر می‌شدند و به بیان قرآن و احادیث نبوی گوش می‌دادند تا وقتی از نزد ایشان خارج شدند؛ مطالبی غیر از آن چه که ایشان -علیه الصلاة و السلام- فرموده بودند؛ نزد خود پنهان کنند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيَقُولُونَ طَاعَة فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدك بَيَّتَ طَائِفَة مِنْهُمْ غَيْر الَّذِي تَقُول وَاَللَّه يَكْتُب مَا يُبَيِّتُونَ} صدق الله العظيم [النساء:81]
{و مى‌ گويند فرمانبرداريم ولى چون از نزد تو بيرون مى‏روند جمعى از آنان جز آن چه تو گفتی را نزد خود پنهان می‌کنند و خدا آن چه را كه نزد خود نگه می‌دارند؛ می‌نگارد }
ولی حیای تو از آنها کمتر است؛ چون آنها حداقل به جای دیگری رفته و بعد از خروج از نزد ایشان؛ به او نسبت دروغ می‌دادند؛ اما حسن جرأت کرده و در پایگاه ما در همان صفحه‌ای که بیان شب قدر آورده شده به ما افترا زده و می‌گوید امام ناصر می‌گوید:
امامت می‌گوید آخر این ماه دنیا زیر رو می‌شود...
پایان نقل قول دروغ.
امام مهدی می‌گوید: بی تردید من فتوا ندادم دنیا در آخر ماه رمضان سال ۱۴۳۳ ه.ق. زیرو رو می‌شود؛ بلکه گفتم: نه اعتراف می‌کنم نه انکار و به فرمانی که خداوند به رسولش و مهدی منتظر داده است پای‌بندم:
{قُلْ إِنْ أَدْرِي أَقَرِيب مَا تُوعَدُونَ أَمْ يَجْعَل لَهُ رَبِّي أَمَدًا} صدق الله العظيم [الجن:25].
{ بگو: «من نمی‌دانم آنچه به شما وعده داده شده نزدیک است یا پروردگارم زمانی برای آن قرارمی‌دهد}
ولی متأسفانه بعضی از انصار از نزد خود پیش بینی‌هایی آورده و می‌گویند:"آن چه که امام ناصر محمد یمانی بیان کرده؛ مطمئناً شب قدر رمضان سال ۱۴۳۳ه.ق. است و این شب قدر مورد انتظار است" مهدی منتظر همان جوابی را می‌دهد که خداوند به رسولش و مهدی منتظر امر فرموده تا بگویند:
{قُلْ إِنْ أَدْرِي أَقَرِيب مَا تُوعَدُونَ أَمْ يَجْعَل لَهُ رَبِّي أَمَدًا} صدق الله العظيم [الجن:25].
{ بگو: «من نمی‌دانم آنچه به شما وعده داده شده نزدیک است یا پروردگارم زمانی برای آن قرارمی‌دهد}
خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَـٰذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٢٥﴾ قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَّـهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ‌ مُّبِينٌ ﴿٢٦﴾} صدق الله العظيم [الملك].
{و مى‌گویند: «اگر راست مى‌گویید، این وعده کی فرامى‌رسد؟» (۲۵) بگو: « این علم تنها نزد خداوند است و من تنها بیم‌دهنده‌ای آشکارم.» (۲۶)}
هم چنین؛ انگار یکی از بانوان انصار را می‌بینم که می‌گوید:" ای امام من؛ مگر نگفتی عبور سیاره عذاب در یک شب رخ خواهد داد و در آن شب ماه در بدر است؟" مهدی منتظر امام ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: ای بنده‌ی خدا آیا به شما فتوا دادم که سیاره عذاب در آخر ماه رمضان امسال-۱۴۳۳ه.ق.- می‌آید؟ از کسی که به ناحق به ما نسبت دروغ می‌دهد پیروی مکن و از شکرگزاران باشد و ما از عذاب نزدیک‌تر- ومحدودتری- نسبت به سیاره عذاب خبر داریم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَإِنْ يَرَوْا كِسْفًا مِنَ السَّمَاءِ سَاقِطًا يَقُولُوا سَحَابٌ مَرْكُومٌ (44) فَذَرْهُمْ حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي فِيهِ يُصْعَقُونَ (45) يَوْمَ لَا يُغْنِي عَنْهُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ (46) وَإِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا عَذَابًا دُونَ ذَلِكَ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ (47) وَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنَا وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ (48) وَمِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَإِدْبَارَ النُّجُومِ (49)} صدق الله العظيم [الطور].
{آنها اگر ببینند قطعه اي از آسمان (برای عذابشان) سقوط می‌کند می‌گویند: «این ابر متراکمی است!» (۴۴) حال که چنین است آنها را رها کن تا روزی را ببینند که در آن گرفتارمرگ می‌شوند (۴۵) روزی که نقشه‌های آنان سودی به حالشان نخواهد داشت و یاری نمی‌شوند! (۴۶) و برای ستمگران عذابی قبل از آن است ولی بیشترشان نمی‌دانند! (۴۷) در راه ابلاغ حکم پروردگارت صبر و استقامت کن، چرا که تو زیر نظر(و مراقبت) ماهستی! و هنگامی که برمی‌خیزی پروردگارت را تسبیح و حمد گوی! (۴۸) به هنگام شب او را تسبیح کن و به هنگام پشت کردن ستارگان (۴۹)}
و این به دلیل تأثیرات از راه دور -سیاره سقر- بر کره زمین و قبل از این است که خداوند از مکانی نزدیک آنان را گرفتار سیاره عذاب کند( یعنی قبل از رسیدن سیاره عذاب به نزدیکی کره زمین). تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلَا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِن مَّكَانٍ قَرِيبٍ (51) وَقَالُوا آمَنَّا بِهِ وَأَنَّى لَهُمُ التَّنَاوُشُ مِن مَكَانٍ بَعِيدٍ (52) وَقَدْ كَفَرُوا بِهِ مِن قَبْلُ وَيَقْذِفُونَ بِالْغَيْبِ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ (53) وَحِيلَ بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ مَا يَشْتَهُونَ كَمَا فُعِلَ بِأَشْيَاعِهِم مِّن قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا فِي شَكٍّ مُّرِيبٍ(54)} صدق الله العظيم [سبأ].
{اگر ببينى، آن گاه كه سخت بترسند و رهايي شان نباشد و از مكانى نزديك گرفتارشان سازند، (۵۱) و می گویند: « ایمان آوردیم!»،درحالیکه تأثیرات آن از دور دست بر آنان واقع شده بود(تناوش = تاثیر سیاره سقر از دور دست بر زمین )(۵۲)آنها پیش از این به آن کافر شدند و به خاطر آن که از آنها دور است تیری در تاریکی انداخته و درباره آن حدس می زدند (۵۳) میان آنها و خواسته هایشان جدایی افکنده شد، همان گونه که با پیروان آنها از قبل عمل شد، چرا که آنها در شک و تردید بودند! (۵۴)}
و من امام مهدی منتظر به تمام انصار پیشگام برگزیده در دوران گفتگو قبل از ظهور دستور می‌دهم موعدی برای نزول عذاب معین نکنند؛ این برخلاف فرمان خداوند به رسول و پیروان اوست و هرکس در مورد موعد نزول عذاب سؤال کرد به فرمانی که در این کلام خداوند تعالی در جواب دادن به سؤال کنندگان آمده؛ پای‌بند باشید:
{وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَـٰذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٢٥﴾ قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَّـهِ} صدق الله العظيم [الملك:25-26].
{آنها می‌گویند: «اگر راست می‌گویید این وعده ؛ چه زمانی است؟!» (۲۵) بگو: « این علم تنها نزد خداست؛...}
خود و امت‌تان را گرفتار فتنه نکنید؛ خداوندا ابلاغ کردم. خدایا شاهد باش...

و اما در پاسخ به روگردانان و مسخره‌کنندگان می‌گوییم: از مکر خدا خود را در امان مپندارید؛ این برای‌تان بهتر است. آن را خیلی دور ندانید؛ ممکن است خشم و غضب خدا شب یا روز به سراغ‌تان بیاید؛ برای عذاب خدا عجله هم نکنید ای روگردانانی که پیروی از حق آمده از نزد پروردگارتان را به تأخیر می‌اندازید تا زمانی که عذاب دردرناک را ببینید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{قُلْ أَرَ‌أَيْتُمْ إِنْ أَتَاكُمْ عَذَابُهُ بَيَاتًا أَوْ نَهَارً‌ا مَّاذَا يَسْتَعْجِلُ مِنْهُ الْمُجْرِ‌مُونَ ﴿٥٠﴾ أَثُمَّ إِذَا مَا وَقَعَ آمَنتُم بِهِ ۚ آلْآنَ وَقَدْ كُنتُم بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ ﴿٥١﴾} صدق الله العظيم [يونس].
{بگو: «آیا دیدید، اگر عذاب او شب یا روز به شما در رسد، مجرمان چه چیزی از آن را به شتاب می‌خواهند؟» (۵۰) «سپس، آیا هنگامی که (عذاب بر شما) واقع شد، اکنون به آن ایمان آوردید، در حالی‌که به (آمدن) آن بسیار شتاب می‌نموده‌اید؟» (۵۱)}
دعا نکنید که خدا شما را گرفتار عذاب کند . سخنان بدترین موجودات که چنین می‌گویند؛ سخن درستی نیست:
{اللَّهُمَّ إِن كَانَ هَـذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِندِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَةً مِّنَ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ} صدق الله العظيم [الأنفال:32].
{«پروردگارا! اگر این حق است و از طرف توست، بارانی از سنگ از آسمان بر ما فرود آر! یا عذاب دردناکی برای ما بفرست!» (۳۲)}
بلکه سخن خردمندان؛ صواب و درست است که می‌گویند:
{رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِياً يُنَادِي لِلإِيمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الأَبْرَارِ} صدق الله العظيم [آل عمران:193].
{پروردگارا! ما صدای منادی (تو) را شنیدیم که به ایمان دعوت می‌کرد که: «به پروردگار خود، ایمان بیاورید!» و ما ایمان آوردیم؛ پروردگارا! گناهان ما را ببخش! و بدیهای ما را بپوشان! و ما را با نیکان (ابرار) بمیران!}
آنها مثل انصار پیشگام برگزیده در دوران گفتگو قبل از ظهورهستند که گفتند: چرا به دعوت مردی پاسخ ندهیم که می‌گوید خداوند پروردگار من است و مردم را با بصیرتی که با محمد رسول الله صلی الله علیه واله و سلم آمده؛ به عبادت خداوند یکتا و بی‌شریک دعوت می‌کند و کتاب خدا و سنت حق رسولش را از هم جدا نکرده و می‌گوید از کتاب خدا و سنت حق رسولش پیروی کنید و نسبت به هرچه که برخلاف آیات محکم کتاب خدا قرآن عظیم است کافر شوید؛ فرقی ندارد در تورات و انجیل باشد یا در سنت نبوی. هرچه که مخالف آیات محکم قرآن عظیم باشد به دروغ به خدا ورسولش نسبت داده شده و از نزد خدا نیست؛ یعنی از جانب شیطان رجیم که می‌خواهد شما را از راه راست-صراط مستقیم- باز دارد آمده است. در تمام کتاب‌ها اگر چیزی برخلاف آیات محکم قرآن پیدا کردید؛ به ریسمان الهی قرآن عظیم پای‌بند و ملتزم بمانید؛ من با بیان حق قرآن عظیم از جانب خدا به شما آشکارا هشدار می‌دهم؛ بیانی که آن را از خود این قرآن گرفته‌ام نه با وحی جدید از نزد پروردگار عالمیان. جز کتاب خدا و سنت حق رسولش چیزی بین ما نیست و چیزی جز این ندارم. حتی اگر پنجاه هزار سال شمسی ( هر سال شمسی برابر هزار سال انسان است) با شما مجادله کنم؛ نمی‌توانید مرا از کتاب خدا و سنت حق رسولش دور و خارج کنید؛ پس بر این امر شاهد باشید
همانا که خداوند امام مهدی ناصر را برای یاری (ناصراً) محمد رسول الله صلی الله و علیه و آله وسلم برانگیخته است و او با همان بصیرت خاتم الأنبیاء و مرسلین محمد رسول الله برای شما حجت می‌آورد پس بر این امر شاهد باشید.

وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
عبد الله وخليفته في الأرض الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.




اقتباس: اضغط للقراءة
3

-3-
الإمام ناصر محمد اليماني
26 - 09 - 1433 هـ
14 - 08 - 2012 مـ
۲۴-مرداد-۱۳۹۱ه.ش.
01:07 مساءً
ــــــــــــــــــــ


بصیرت قرآن عظیم منحصر به رسول خدا نیست بلکه این بصیرت برای محمد رسول الله و تمام کسانی است که تا فرا رسیدن یوم الدین از پیروان او شوند...


نوشته اصلی توسط حسن الشيعي:
به برادر ناصر.....بگذار مثالی برایت بیاورم؛ نگو حسن الشیعی به دروغ افترا می‌زند؛ ای انصار اقرار کرده و میان ما حکم کنید و خدا شاهد است:
و من امام مهدی منتظر به تمام انصار پیشگام برگزیده در دوران گفتگو قبل از ظهور دستور می‌دهم برای عذاب موعدی معین نکنند. این مخالف فرمان خداوند به رسولش و پیروان اوست. اگر کسی از موعد عذاب سؤال کرد؛ به فرمان خداوند پای‌بند باشید که در جواب به پرسش‌گران در این باره فرموده آمده است:......
-------------------------------
برادر ناصر می‌گوید: این مخالف فرمان خدا به رسولش است. رسول خدا کیست؟ مقصودت از این جمله چیست:
امر خداوند به رسولش?
--------------------------------------
من می‌دانم چه می‌خواهی بگویی: این برخلاف فرمان خدا و رسولش است
برادر ناصر آیا بیشتر می‌خواهی؟
------------------------------------------
پس امام ناصر محمد یمانی در جوابت می‌گوید: بی تردید ما فتوا ندادیم دنیا در آخر ماه رمضان ۱۴۳۳ه.ش زیر و رو می‌شود؛ بلکه گفتیم نه اقرار می‌کنیم نه انکار و به فرمان خداوند به رسولش و مهدی منتظر ملتزم هستیم.
آیا وحی به تو نازل می‌شود؟ چگونه امر خداوند به تو می‌رسد؟ آیا دلیلی داری؟ اگر ممکن است جواب بده....
------------------------------------
هم چنین؛ انگار یکی از بانوان انصار را می‌بینم که می‌گوید:" ای امام من؛ مگر نگفتی عبور سیاره عذاب در یک شب رخ خواهد داد و در آن شب ماه در بدر است؟" مهدی منتظر امام ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: ای بنده‌ی خدا آیا به شما فتوا دادم که سیاره عذاب در آخر ماه رمضان امسال-۱۴۳۳ه.ق.- می‌آید؟ از کسی که به ناحق به ما نسبت دروغ می‌دهد پیروی مکن و از شکرگزاران باشد و ما از عذاب نزدیک‌تر- ومحدودتری- نسبت به سیاره عذاب خبر داریم. تصدیق فرموده خداوند تعالی.....
----------------------------------------------
و جواب..... بله شما گفتید که سیاره عذاب در ۲۹...۲۸...۲۷ به زمین خواهد خورد و کره زمین از حرکت بازمی‌ایستد و سپس مدار چرخش آن برعکس شده و از ۲۹....۲۸...۲۷....برعکس می‌چرخد و شب قدر ۲۹ است...و گفتی زمین سه روز از حرکت بازمی‌ایستد و تاریک است نه نور دارد و نه روز و بعد از روز سوم سیاره عذاب دور می‌شود و اگر می‌خواهی بیان شب قدر را برایت می‌گذارم... گویا بسیاری از سخنانی را که گفته‌ای فراموش کرده‌ای برادر گرامی... سلام

بسم الله الرحمن الرحيم، وسلام على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين، أمّا بعد..
حسن آیا هم چنان سخنانی را که من نگفته‌ام به من نسبت می‌دهی؟ به افترایی که من زده‌ای و سخنی را که نگفتم به من نسبت داده‌ای بنگر:
شما گفتید که سیاره عذاب در ۲۹...۲۸...۲۷ به زمین خواهد خورد و کره زمین از حرکت بازمی‌ایستد و سپس مدار چرخش آن برعکس شده و از ۲۹....۲۸...۲۷....برعکس می‌چرخد و شب قدر ۲۹ است...و گفتی زمین سه روز از حرکت بازمی‌ایستد و تاریک است نه نور دارد و نه روز و بعد از روز سوم سیاره عذاب دور می‌شود و اگر می‌خواهی بیان شب قدر را برایت می‌گذارم... انگاربسیاری از سخنانی را که کفته‌ای فراموش کرده‌ای برادر گرامی... سلام

پایان افترای حسن الشيعي که نه از خدا حیا می‌کند نه از بندگان خدا
به خدا قسم تو از مردمانی هستی که هدایت نمی‌شوند؛ هرچقدر هم برهان آشکار برایت آورده شود؛ از آنها پیروی نمی‌کنی؛ امیدی به هدایت تو ندارم مگر این که خدا چیزی بخواهد؛ ولی من تو را از کسانی می‌بینم که هدایت نمی‌شوند.
درمورد پاسخی که برای سخن امام ناصر محمد یمانی نوشته‌ای؛ اشتباهت را به تو ثابت خواهم کرد. ای حسن به فرمان خدا به رسولش بنگر:
{وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَـٰذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٢٥﴾ قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَّـهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ‌ مُّبِينٌ ﴿٢٦﴾} صدق الله العظيم [الملك].
{و مى‌گویند: «اگر راست مى‌گویید، این وعده کی فرامى‌رسد؟» (۲۵) بگو: « این علم تنها نزد خداوند است و من تنها بیم‌دهنده‌ای آشکارم.» (۲۶)}
و فرمان خداوند به رسولش این است:
{قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَّـهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ‌ مُّبِينٌ ﴿٢٦﴾} صدق الله العظيم
{بگو: « این علم تنها نزد خداوند است و من تنها بیم‌دهنده‌ای آشکارم.» (۲۶)}
تو را چه می‌شود که متوجه مقصود این کلام نمی‌شوی و هم چنین می‌خواهی این فرمان خدا را منحصر به رسولش کرده ومؤمنان از آن پیروی نکنند؟ ولی بصیرت قرآن عظیم منحصر به رسول خدا نیست بلکه این بصیرت برای محمد رسول الله و تمام کسانی است که تا فرا رسیدن یوم الدین از پیروان او شوند؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ (108)} صدق الله العظيم [يوسف:108].
{ بگو: «این راه من است من و پیروانم، و با بصیرت کامل، همه مردم را به سوی خدا دعوت می‌کنیم! منزّه است خدا! و من از مشرکان نیستم!»}
حسن تو از کسانی هستی که تا عذاب دردناک یوم عقیم- روزی که مثل و مانندی ندارد- را نبینند، هدایت نخواهند شد؛ چون به خاطر اعتقاداتی که داری؛ اصلا به دنبال حق نمی‌گردی. تو با اعتقاداتت خود را از هر چیز دیگر بی‌نیاز می‌دانی و به خداوند بزرگ قسم هیچ چیز در دستت نیست. حسن از آن جا که می‌گویی من آیات کتاب را به نفع خودم تحریف می‌کنم! پس از پایگاه امام مهدی ناصر محمد یمانی،هرموضوعی که خواستی انتخاب کن و با برهان علمی هدایت‌گرتر و سخنی که درست‌تر از بیان امام ناصر محمد یمانی باشد و راه درست را بهتر نشان دهد؛ به آن پاسخ بده. هیهات هیهات به خداوند قسم که با آیات محکم کتاب تو را ساکت می‌کنم؛ ولی غرور و تعصب شماها را به گناه کشانده و از حق پیروی نمی‌کنید. با خدا و با خودت صادق باش حسن. عقیده تو در مورد برانگیخته شدن امام مهدی محمد بن حسن عسکری باطل و دروغ و بهتان است و خداوند در آیات محکم قرآن عظیم برای آن برهانی نازل نفرموده است.
حسن؛ ما در گفتگو شرطی داریم؛ شرط این است که بیانی را بنویسی و منتظر شوی من به حق به تو پاسخ دهم. پس بی‌هدف پشت سر هم در پایگاه بیان پشت بیان نگذار. امام ناصر محمد هم در پاسخ نوشته‌ات؛ بیانی حق خواهد گذاشت و منتظر پاسخ تو خواهد شد و تا تو جواب او را ندهی؛ بیان دیگری نمی‌نویسد. ای میهمان محترم؛ پس به اصول گفتگو پای‌بند باش و قلبت را از حقد و کینه نسبت به امام مهدی ناصر محمد یمانی پاک کن؛ والله تو نسبت به امام مهدی حق پروردگارت کینه داری؛ از خدا بترس و گریه کنان به درگاه پروردگارت انابه کرده و بگو:
"پروردگارا تو می‌دانی بنده‌ات جز آن چه تو به او آموخته‌ای، چیزی نمی‌داند که تو عزیز و حکیمی؛ خدایا اگر امام مهدی ناصر محمد یمانی بی شک و تردید امام حق است؛ این امر را مایه حسرت بر این بنده‌ات قرار مده و برانگیخته شدن او را برای من نعمت قرارده نه انتقام و مرا از کسانی قرار ده که به خاطر زندگی در دوران برانگیخته شدن مهدی منتظر شکرگزار هستند همانا که تو سمیع و علیمی"
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
خليفة الله وعبده ؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.


اقتباس: اضغط للقراءة