-1-
الإمام ناصر محمد اليماني
20 - ذی القعده - 1429 هـ
18 - 11 - 2008 میلادی
۲۸ - آبان - ۱۳۸۷ه.ش.
04:17 صبح
ــــــــــــــــ
بیان امام مهدی دربارهی حدیث حق: [من قال لا أعلم فقد أفتى] [هرکس بگوید نمیدانم، همانا که فتوا داده است] صدق رسول الله صلى الله عليه وسلم ..
بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المرسَلين، والحمد للهِ ربِّ العالمين، وبعد..
برادر بزرگوارم به تو خوشامد میگویم، همانا من با حق با تو گفتوگو میکنم پس به اذن خدا، حق را بر باطل میکوبم تا از هم فرو پاشد و اینگونه باطل محو و نابود میشود، و حق آمد و باطل نابود شد؛ یقیناً باطل نابود شدنی است. و از آنچه از باطل با آن مجادله کردی، همین فتوای توست که: [كُلّ مجتهدٍ مصيبٌ] [هر مجتهدی بر صواب است]، و این چیزی است که از کلام تو برداشت میشود و این سخن توست:
اما من خدا را به شهادت میگیرم و همین کافی است که خدا گواه باشد: من به اینکه این حدیث از محمد رسول الله باشد، کافرم و فتوا میدهم که این حدیث وارد شدهاست [جعلی است] و از پلیدترین و خطرناکترین احادیثِ وارد شده هست؛ در واقع این حدیث سبب گمراهی علماء امت و پراکندگیشان به فرقهها و احزاب شده، و این نتیجهی سخنانشان دربارهی دین با اجتهادِ قبل از رسیدن به حق با علم و برهان است، و از آنجا که در قرآن مییابم که هرکس به خدا چیزی را نسبت دهد که با علم و برهان در آن به یقین نرسیدهاست؛ بلکه احتمال صحت وخطا دارد، پس این امر شیطان است نه امر پروردگار رحمان، و هرگز در کتاب (قرآن) برای خطا اجری نمیشناسم؛ بلکه اگر توبه کنند، خداوند گناهانشان را به نیکیها مبدّل میکند، ولی تو تصور میکنی هرکس با ظنی که هرگز کسی را از حق بینیاز نمیکند، به خدا چیزی را نسبت دهد درحالیکه نمیداند آیا آنچه را به آن فتوا دادهاست حق است یا باطل، اگر درست بگوید پس دو اجر نزد خدا دارد و اگر اشتباه کند یک اجر میبرد! اما من غیر از این فتوا میدهم و میگویم: همانا آتش جهنم برای اوست؛ جاودانه در آن میماند و چه بد جایگاهی است، چرا که از امر شیطان پیروی و از امر پروردگار رحمان سرپیچی کردهاست و آنچه را که در آن علمی نداشت به خداوند نسبت داد، و خداوند تعالی میفرماید:
{إِنَّمَا يَأْمُرُكُم بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿١٦٩﴾}صدق الله العظيم [البقرة].
و اما فرمان پروردگار رحمان این است: خداوند آنچه را که شیطان به آن امر میکند -یعنی ندانسته به خدا نسبت دادن را- بر ما حرام کرده است؛ و خداوند تعالی میفرماید:
{قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِكُوا بِاللَّـهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٣﴾}صدق الله العظيم [الأعراف].
محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرمودهاست:
[من قال لا أعلم فقد أفتى]
[هرکس بگوید نمیدانم، همانا که فتوا داده است]
یعنی خداوند به او اجر فتوا -ی درست- را میدهد چرا که از خدا پروا کرده و ندانسته چیزی را به او نسبت ندادهاست و این حدیث حق است که با امر خدا در قرآن دربارهی این موضع مطابقت دارد، و حدیثی که آوردی و تصور میکنی که گفتهی رسول صلى الله عليه وسلم است که البخاری آوردهاست، و ابو داود از عمرو بن العاص و ابی هریره گفته است: رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودهاند [اگر پیشوایی به درستی فتوا دهد، دو اجر نزد خدا دارد، و اگر به اشتباه فتوا داد، تنها یک اجر میبرد]، این برخلاف آن چیزی است که در کتاب خدا و سنت حق رسولش آمده است؛ چرا که -حدیث- باید یا موافق با آنچه که در قرآن آمده باشد و یا با آن هیچ اختلافی نداشته باشد. اما باطل حرام خدا را حلال میکند و در اینجا میبینیم که سخن گفتن پیشوا درباره خداوند، بدون اینکه بداند حقّ است یا باطل را حلال میکند -درحالی که- این با نظر و اجتهاد خودش است و برخلاف آن چیزی است که در کتاب خدا و سنت رسولش آمده است و اما براساس حکم کتاب خدا در این باره، میبینیم این کار حرام است و خداوند تعالی میفرماید:
{قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِكُوا بِاللَّـهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم.
همانطور که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرموده:
[من قال لا أعلم فقد أفتى]
[هرکس بگوید نمیدانم، همانا که فتوا داده است]؛
یعنی خداوند به او اجر فتوادهندهای را میدهد که از خدا پروا کرده و آنچه را که با علم و برهان روشن و آشکار نمیدانسته به او نسبت ندادهاست. اما فتوای تو چنین میگوید:
قطعاً شما با پیروی از احادیث فتنه گمراه شدید و به دلیل تفسیر به رایتان در قرآن بدون علم، به فرقهها و احزاب تقسیم شدید و سست و ناتوان گشتید و قدرت و شوکت شما از میان رفت.
و قبلاً معنی اجتهاد را بیان کردهام و این است: که مجاهدانه به دنبال حق بگردی تا خداوند تو را به راه راست هدایت نماید و این هدایت بر اساس علم و برهان و بصیرتی باشد که از نزد پروردگارت آمده است؛ و از این رو با بصیرتی از جانب پروردگارت، مردم را به سوی او دعوت کنی، اما با دعوت به چیزی که همچنان مجاهدانه در آن به دنبال حق میگردی، هرگز آنها را متقاعد نخواهی کرد چرا که به برهان و قدرت قانع کردن کسی نرسیدهای؛ بلکه وقتی هنوز خودت قانع نشدهای و به یقین نرسیدهای، چطور میخواهی دیگران را قانع کنی؟
و پیش از این اجتهاد را به تفصیل شرح دادیم و تبیین نمودیم که اجتهاد یعنی: جویای حق باشی تا خداوند تو را به راه خودش هدایت نماید، و سپس با بصیرتی از جانب پروردگارت به آن راه دعوت کنی.
و لطفاً به بیان این لینک رجوع کن:
https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=222284
أخوكم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني
__________
اقتباس: اضغط للقراءة
الإمام ناصر محمد اليماني
20 - ذی القعده - 1429 هـ
18 - 11 - 2008 میلادی
۲۸ - آبان - ۱۳۸۷ه.ش.
04:17 صبح
ــــــــــــــــ
بیان امام مهدی دربارهی حدیث حق: [من قال لا أعلم فقد أفتى] [هرکس بگوید نمیدانم، همانا که فتوا داده است] صدق رسول الله صلى الله عليه وسلم ..
بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المرسَلين، والحمد للهِ ربِّ العالمين، وبعد..
برادر بزرگوارم به تو خوشامد میگویم، همانا من با حق با تو گفتوگو میکنم پس به اذن خدا، حق را بر باطل میکوبم تا از هم فرو پاشد و اینگونه باطل محو و نابود میشود، و حق آمد و باطل نابود شد؛ یقیناً باطل نابود شدنی است. و از آنچه از باطل با آن مجادله کردی، همین فتوای توست که: [كُلّ مجتهدٍ مصيبٌ] [هر مجتهدی بر صواب است]، و این چیزی است که از کلام تو برداشت میشود و این سخن توست:
فرمودهی رسول صلی الله علیه وسلم برای تو کفایت میکند، که البخاری آوردهاست، و ابو داود از عمرو بن العاص و ابی هریره گفته است: رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودهاند [اگر پیشوایی به درستی فتوا دهد، دو اجر نزد خدا دارد، و اگر به اشتباه فتوا داد، تنها یک اجر میبرد]
اما من خدا را به شهادت میگیرم و همین کافی است که خدا گواه باشد: من به اینکه این حدیث از محمد رسول الله باشد، کافرم و فتوا میدهم که این حدیث وارد شدهاست [جعلی است] و از پلیدترین و خطرناکترین احادیثِ وارد شده هست؛ در واقع این حدیث سبب گمراهی علماء امت و پراکندگیشان به فرقهها و احزاب شده، و این نتیجهی سخنانشان دربارهی دین با اجتهادِ قبل از رسیدن به حق با علم و برهان است، و از آنجا که در قرآن مییابم که هرکس به خدا چیزی را نسبت دهد که با علم و برهان در آن به یقین نرسیدهاست؛ بلکه احتمال صحت وخطا دارد، پس این امر شیطان است نه امر پروردگار رحمان، و هرگز در کتاب (قرآن) برای خطا اجری نمیشناسم؛ بلکه اگر توبه کنند، خداوند گناهانشان را به نیکیها مبدّل میکند، ولی تو تصور میکنی هرکس با ظنی که هرگز کسی را از حق بینیاز نمیکند، به خدا چیزی را نسبت دهد درحالیکه نمیداند آیا آنچه را به آن فتوا دادهاست حق است یا باطل، اگر درست بگوید پس دو اجر نزد خدا دارد و اگر اشتباه کند یک اجر میبرد! اما من غیر از این فتوا میدهم و میگویم: همانا آتش جهنم برای اوست؛ جاودانه در آن میماند و چه بد جایگاهی است، چرا که از امر شیطان پیروی و از امر پروردگار رحمان سرپیچی کردهاست و آنچه را که در آن علمی نداشت به خداوند نسبت داد، و خداوند تعالی میفرماید:
{إِنَّمَا يَأْمُرُكُم بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿١٦٩﴾}صدق الله العظيم [البقرة].
و اما فرمان پروردگار رحمان این است: خداوند آنچه را که شیطان به آن امر میکند -یعنی ندانسته به خدا نسبت دادن را- بر ما حرام کرده است؛ و خداوند تعالی میفرماید:
{قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِكُوا بِاللَّـهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٣﴾}صدق الله العظيم [الأعراف].
محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرمودهاست:
[من قال لا أعلم فقد أفتى]
[هرکس بگوید نمیدانم، همانا که فتوا داده است]
یعنی خداوند به او اجر فتوا -ی درست- را میدهد چرا که از خدا پروا کرده و ندانسته چیزی را به او نسبت ندادهاست و این حدیث حق است که با امر خدا در قرآن دربارهی این موضع مطابقت دارد، و حدیثی که آوردی و تصور میکنی که گفتهی رسول صلى الله عليه وسلم است که البخاری آوردهاست، و ابو داود از عمرو بن العاص و ابی هریره گفته است: رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودهاند [اگر پیشوایی به درستی فتوا دهد، دو اجر نزد خدا دارد، و اگر به اشتباه فتوا داد، تنها یک اجر میبرد]، این برخلاف آن چیزی است که در کتاب خدا و سنت حق رسولش آمده است؛ چرا که -حدیث- باید یا موافق با آنچه که در قرآن آمده باشد و یا با آن هیچ اختلافی نداشته باشد. اما باطل حرام خدا را حلال میکند و در اینجا میبینیم که سخن گفتن پیشوا درباره خداوند، بدون اینکه بداند حقّ است یا باطل را حلال میکند -درحالی که- این با نظر و اجتهاد خودش است و برخلاف آن چیزی است که در کتاب خدا و سنت رسولش آمده است و اما براساس حکم کتاب خدا در این باره، میبینیم این کار حرام است و خداوند تعالی میفرماید:
{قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِكُوا بِاللَّـهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم.
همانطور که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرموده:
[من قال لا أعلم فقد أفتى]
[هرکس بگوید نمیدانم، همانا که فتوا داده است]؛
یعنی خداوند به او اجر فتوادهندهای را میدهد که از خدا پروا کرده و آنچه را که با علم و برهان روشن و آشکار نمیدانسته به او نسبت ندادهاست. اما فتوای تو چنین میگوید:
عمو جان! مشکلی نیست، آنچه در ذهنت میگذرد بازگو کن، پس اگر درست گفتی دو اجر نزد خدا داری و اگر اشتباه کردی یک اجر!
قطعاً شما با پیروی از احادیث فتنه گمراه شدید و به دلیل تفسیر به رایتان در قرآن بدون علم، به فرقهها و احزاب تقسیم شدید و سست و ناتوان گشتید و قدرت و شوکت شما از میان رفت.
و قبلاً معنی اجتهاد را بیان کردهام و این است: که مجاهدانه به دنبال حق بگردی تا خداوند تو را به راه راست هدایت نماید و این هدایت بر اساس علم و برهان و بصیرتی باشد که از نزد پروردگارت آمده است؛ و از این رو با بصیرتی از جانب پروردگارت، مردم را به سوی او دعوت کنی، اما با دعوت به چیزی که همچنان مجاهدانه در آن به دنبال حق میگردی، هرگز آنها را متقاعد نخواهی کرد چرا که به برهان و قدرت قانع کردن کسی نرسیدهای؛ بلکه وقتی هنوز خودت قانع نشدهای و به یقین نرسیدهای، چطور میخواهی دیگران را قانع کنی؟
و پیش از این اجتهاد را به تفصیل شرح دادیم و تبیین نمودیم که اجتهاد یعنی: جویای حق باشی تا خداوند تو را به راه خودش هدایت نماید، و سپس با بصیرتی از جانب پروردگارت به آن راه دعوت کنی.
و لطفاً به بیان این لینک رجوع کن:
https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=222284
أخوكم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني
__________
اقتباس: اضغط للقراءة