الإمام ناصر محمد اليماني
28 - رمضان - 1428 هـ
10 - 10 - 2007 مـ
۱۸- مهر-۱۳۸۶ ه.ش.
08:58 صبح
ــــــــــــــــــــــ
خداوند از کسانی که برای اعتلای کلمة الله درعالم بیعت میکنند؛ راضی باشد..
بسم الله الرحمن الرحيم،
خداوند تعالی میفرماید:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّـهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ۚ ذَٰلِكَ فَضْلُ اللَّـهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّـهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿٥٤﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
ای کسانی که با دل و جان از انصار بوده و از خردمندانی هستید که با کسی بیعت نمودید که علم کتاب نزد اوست! از عذاب نجات یافتید و خداوند در نفس خود نسبت به شما محبت داشته و ثواب در انتظارتان است و لباس تقوی [نور رضوان] بر تنتان کرده و با روح رضوان نفسش[نعیم اعظم] که ریحان قلبهاست؛ یاریتان مینماید. تمام گناهانتان را بخشیده و محبت شما را در قلب مسلمانان میافکند چون مرا دوست داشته و از من پیروی کردید؛ پس شما را دوست داشته و کارتان را اصلاح مینماید. پس سستی نکرده و غمگین نشوید که شما برترید. اگر خدا را تصدیق کنید، خداوند شما را تصدیق کرده و این تصدیق روز ملاقات با پروردگار به نفع شما خواهد بود؛ در آن روز که مال و فرزندان سودی نمیبخشد، مگر کسی که با قلب سلیم [خالی از شرک] به پیشگاه خدا آید! در مورد امامتان به ناحق مبالغه نکنید و مرا به جای خداوند نخوانید که در این صورت به خودتان ظلم کردهاید و من در برابر خدا به هیچ کار شما نخواهم آمد و از شما تبری جسته و نسبت به عبادتتان کافر هستم؛ چنانکه تمام انبیا و رسولان الهی و مقربان درگاه او، کسانی که از آنها در برابر عذاب خدا درخواست شفاعت میشود؛ تبری میجویند. آنها جرأت نمیکنند در روز قیامت در باره آنان [طالبان شفاعت از غیر خدا] با پروردگارشان محاجه کنند و در برابر خدا به هیچ کارشان نمیآیند و [طالبان شفاعت از غیر خدا] بهسوی آتش دوزخ،رانده میشوند. [اشاره به آیه کریمه سوره غافر: فِي النَّارِ يُسْجَرُونَ ﴿٧٢﴾].
و بدانید که خداوند در دنیا و آخرت دعا را اجابت میکند، حتی اگر کافران به درگاه پروردگارشان دعا کنند، خداوند دعای آنان را اجابت میکند. اما آنها با گمان اینکه درخواست ملائکه مستجاب میشود، به ملائکه نگهبان جهنم متوسل میشوند تا از خدا درخواست کنند [از عذابشان بکاهد]. اما اگر ملائکه درخواست کافران را پذیرفته و از پروردگارشان بخواهند ولو یک روز هم شده از عذاب کافران بکاهد، پروردگار در پاسخ این درخواست، کسانی را که در خواست شفاعت کنند، همراه کافران به آتش میافکند. اما ملائکه میدانند در مقامی نیستند که بخواهند در پیشگاه پروردگار برای رهایی بندگان ازعذاب شفاعت کنند و برای همین در پاسخ به کافران میگویند:
{فَادْعُوا ۗ وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ}.
وقتی ملائکه به کافران میگویند: {فَادْعُوا}، مقصودشان این است که به درگاه پروردگارتان دعا کنید، خداوندی که بیش از ما به شما رحم دارد. و مقصود ملائکه از: {وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ} این است که درخواست کافرانی که به جای خداوند، از بندگان میخواهند در پیشگاه خداوند شفاعتشان را بکنند؛ گمراهی است و خداوند تعالی میفرماید:
{وَقَالَ الَّذِينَ فِي النَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَبَّكُمْ يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْمًا مِّنَ الْعَذَابِ ﴿٤٩﴾ قَالُوا أَوَلَمْ تَكُ تَأْتِيكُمْ رُسُلُكُم بِالْبَيِّنَاتِ ۖ قَالُوا بَلَىٰ ۚ قَالُوا فَادْعُوا ۗ وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [غافر].
اما کافران از رحمت پروردگارشان مأیوس هستند و امید ندارند که خداوند به آنان رحم کند، برای همین به رحمت بندگان متوسل میشوند؛ آیا نمیدانند که رحمت از صفات پروردگارشان است و خداوند ارحم الراحمین است؟ پس چرا به رحمت بندگان متوسل میشوند درحالیکه پروردگارشان از همه رحیمتر است؟ آنان وقتی از آتش جهنم بیرون میروند تا از آب داغ و گداختهای بنوشند که صورتها را بریان میکند و چه بد نوشیدنی است، بندگان صالح خداوند را که در بهشت هستند مورد خطاب قرار داده و میگویند:
{وَنَادَىٰ أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا عَلَيْنَا مِنَ الْمَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّـهُ ۚ قَالُوا إِنَّ اللَّـهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِينَ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
ای کسانی که از بندگان مقرب خداوند درخواست شفاعت میکنید! آیا دیدید که آنها بیش از پروردگارشان نسبت به کافران رحم داشته باشند؟ جوابشان را دیدید؟ خداوند قلبهای آنان را نسبت به اهالی آتش سخت و قسی کرده است تا شاید اهالی آتش به درگاه پروردگارشان رو کرده و ملتمسانه از او درخواست رحمت کنند و از او به حق رحمتی که بر خود واجب نموده بخواهند تا دربرابر غضبش، شفاعتشان را بکند که او ارحم الراحمین است. و این روش درست دعا کردن است، پس خداوند نیز نام و صفت نفس خود را انکار نخواهد کرد؛ چرا که او به حقّ ارحم الراحمین است. پس اگر به جای درخواست از بندگان خدا، خالصانه به درگاه پروردگارشان دعا کنند؛ درخواستشان را اجابت خواهد کرد. شما دیدید که در قرآن خداوند دعای گروهی از کافران را که از اهالی اعراف هستند، اجابت میفرماید؛ کسانی که قبل از برانگیخته شدن رسولان الهی در آبادیهایشان از دنیا رفتهاند و همینطور کسانی همراه آنان هستند که هنوز از رحمت خدا مأیوس نشدهاند و بندگان را به جای او نمیخوانند. نگاه کنید که آیا خداوند دعایشان را اجابت میفرماید؟ خداوند تعالی میفرماید:
{وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ ۚ وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ ۚ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَن سَلَامٌ عَلَيْكُمْ ۚ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ ﴿٤٦﴾ وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاءَ أَصْحَابِ النَّارِ قَالُوا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿٤٧﴾ وَنَادَىٰ أَصْحَابُ الْأَعْرَافِ رِجَالًا يَعْرِفُونَهُم بِسِيمَاهُمْ قَالُوا مَا أَغْنَىٰ عَنكُمْ جَمْعُكُمْ وَمَا كُنتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ ﴿٤٨﴾ أَهَـٰؤُلَاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لَا يَنَالُهُمُ اللَّـهُ بِرَحْمَةٍ ۚ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلَا أَنتُمْ تَحْزَنُونَ ﴿٤٩﴾ وَنَادَىٰ أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا عَلَيْنَا مِنَ الْمَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّـهُ ۚ قَالُوا إِنَّ اللَّـهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِينَ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
به اهالی اعراف که ملتمسانه از پروردگارشان میخواهند آنان را از آتش حفظ فرماید بنگرید؛ آنان میگویند:
{وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاءَ أَصْحَابِ النَّارِ قَالُوا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿٤٧﴾} صدق الله العظیم [الأعراف]
چون منکر کفرِ کافرانی هستند که در دنیا معتقد بودند مؤمنان به رحمت خداوند دست نمییابند و در گمراهی آشکار هستند. آنان کافران را مورد خطاب قرار داده و میگویند:
{أَهَـٰؤُلَاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لَا يَنَالُهُمُ اللَّـهُ بِرَحْمَةٍ ۚ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلَا أَنتُمْ تَحْزَنُونَ ﴿٤٩﴾} صدق الله العظیم [الأعراف]
زمانی که از رحمت خداوند یاد میکنند، پروردگار از ورای حجابش با آنان سخن گفته و میفرماید:
{ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلَا أَنتُمْ تَحْزَنُونَ ﴿٤٩﴾} صدق الله العظیم [الأعراف]
آیا کافران رحمت را نزد بندگانی یافتند که کمتر از خداوند ارحم الراحمین، رحیم هستند؟ ای عجب از کسانی که به بندگان خدا التماس میکنند به آنان رحم کنند! آنها از رحمت خداوند ارحم الراحمین مأیوس هستند!!
ای جماعت انصار! شما را موعظه کرده و سخنانی بلیغ برایتان گفتم که خردمندان آن را درک میکنند و کسی که علم کتاب نزد اوست را، تصدیق مینمایند و چشم امید به رحمت و ثواب خداوند دارند و امیدوارند که با رحمت خود، آنان را از عذاب نجات دهد و شفاعت تماماً از آن خداوند است و از رحمتش، طلب شفاعت در برابر غضب و عذابش را دارند. پس در نفس خداوند، رحمت بر غضب غالب گشته و راضی میشود و میبخشد و رحم میکند چرا که خداوند اهل عفو و بخشش است و عفو و غفران را دوست دارد ولی اکثر مردم نمیدانند و از عفو و رحمت خدا مأیوس هستند؛ همانطور که کافران از اهل قبور مأیوساند. آیا نمیدانند خداوند در دنیا و آخرت، رحمت را بر نفس خود واجب نموده و این عهد خداوند با بندگانی است که به رحمت پروردگارشان ایمان دارند؟ خداوند ارحم الراحمین میفرماید:
{وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ ۖ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ ۖ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٥٤﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
همچنین در روز قیامت هم رحمت را بر خود واجب نموده است. خداوند تعالی میفرماید:
{قُل لِّمَن مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ قُل لِّلَّـهِ ۚ كَتَبَ عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ ۚ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ ۚ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
و هرکس به رحمت خدا ایمان نداشته و از آن مأیوس باشد و بندگانی را بخواند که رحمتشان از خداوند الرحم الراحمین کمتر است؛ به عهد رحمت خداوند دست نمییابد و بندگان مقرب به کارش نمیآیند. آنها جرأت نمیکنند برای کافران درخواست رحمت کنند؛ بلکه همان سخنانی را میگویند که مسیح عیسیبنمریم علیه الصلاة و السلام فرمود:
{إِن تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبَادُكَ ۖ وَإِن تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿١١٨﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
و جرأت شفاعت کردن ندارد و آن را به کسی واگذار میکند که بیش از مسیح عیسیبنمریم و بیش از محمد رسولالله صلّى الله عليه وآله وسلّم و بیش از مهدی منتظر ناصر محمد یمانی نسبت به بندگانش رحیم است و وعده او حقّ است و ارحم الراحمین است؛ رحم او بیش از رحم والدین به فرزندانشان است و نوح علیه الصلاة و السلام با نجوا به پروردگارش گفت:
{رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ وَأَنتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ} صدق الله العظيم [هود:۴۵].
نوح میگوید: « پروردگارا پسرم از خاندان من است و تو احکم الحاکمینی» ولی خداوند برایش روشن میفرماید که او پسرش نیست و حاصل عملی غیر صالح به دلیل خیانت همسرش و یکی از شیاطین بشر است؛ از کسانی که تنها فاجر و کافر به دنیا میآورند و مشمول دعای نوح علیه الصلاة و السلام شدهاند و خداوند میخواهد زمین را از آنان به کلی پاک کرده و مانند درخت خبیثی که ریشهای در زمین نداشته و بیثبات و قرار است، قصد دارد آنان را از زمین برکند. دیدید که خداوند چه جوابی به نوح داد، انگار که خداوند در نفس خود از نوح به دلیل درخواستش ناراحت است. خداوند فرمود:
{قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ ۖ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ ۖ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۖ إِنِّي أَعِظُكَ أَن تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿٤٦﴾ } صدق الله العظيم [هود].
نوح دریافت به دلیل درخواست امری که از آن آگاه نیست؛ موردی در نفس خدا نسبت به او پیش آمده است و لذا گفت:
{قَالَ رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْأَلَكَ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ ۖ وَإِلَّا تَغْفِرْ لِي وَتَرْحَمْنِي أَكُن مِّنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٤٧﴾} صدق الله العظيم [هود].
و اما دلیل پاسخ سخت پروردگار عالمیان به رسولش چه بود؟ خداوند قبلاً به او فتوا داده بود که کشتی بسازد و به او گفت حتی اگر هزار سال دیگر هم در میان مردم باشد، جز کسانی که تا به حال ایمان آوردهاند، باقی مردمش ایمان نخواهند آورد چون همگی از ذریه شیاطین شدهاند. سپس نوح گفت:
{رَّبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا ﴿٢٦﴾ إِنَّكَ إِن تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلَا يَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا كَفَّارًا ﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم [نوح].
آنگاه خداوند به نوح وعده داد که دعایش را اجابت و همه آنان را غرق خواهد کرد و بر اوست که کشتی بسازد. سپس به او فرمان داد در مورد ظالمان با او سخن نگوید که همه آنان غرق خواهند شد. اما چرا خداوند به رسولش وحی فرمود که درمورد ظالمان با او سخن نگوید و همه آنها غرق خواهند شد و در پاسخ به دعای نوح، هیچ یک از آنان در زمین نخواهند ماند؟ نوح گفت:
{رَّبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا ﴿٢٦﴾ إِنَّكَ إِن تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلَا يَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا كَفَّارًا ﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم [نوح].
باز تکرار میکنم: چرا خداوند با وجود اجابت دعای نوح علیه کافران برای هلاک کردنشان، به رسولش فرمان میدهد در مورد ظالمان با او سخن نگويد؟ میدانید چرا؟ چون خداوند میدانست پسر او از غرقشدگان خواهد بود و نوح به دلیل دلسوزی و رحمت نسبت به پسرش درمورد او با خدا سخن خواهد گفت و با فرمان خداوند که قبلاً به او وحی شده بود مخالفت میکند. خداوند تعالی فرموده بود:
{وَأُوحِيَ إِلَىٰ نُوحٍ أَنَّهُ لَن يُؤْمِنَ مِن قَوْمِكَ إِلَّا مَن قَدْ آمَنَ فَلَا تَبْتَئِسْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ ﴿٣٦﴾ وَاصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا ۚ إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [هود].
اما دلسوزی و رحمت نسبت به فرزند وادارش کرد با فرمان پروردگارش مخالفت کند:
{وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا ۚ إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [هود].
اما فتنه رحمت و دلسوزی نسبت به فرزندش باعث شد از فرمان پروردگارش سرپیچی کرده و در مورد پسرش با پروردگارش سخن بگوید؛ آیا او نمیداند پروردگارش ارحم الراحمین است؟ برای همین است که میبینید خداوند با تندی به نوح پاسخ میدهد و میفرماید:
{فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۖ إِنِّي أَعِظُكَ أَن تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ} صدق الله العظيم [هود:۴۶].
اما نوح متوجه شد در امری که از آن آگاهی ندارد، از حد خود تجاوز کرده است و به دلیل تجاوز نوح از حدّش در مورد امری که از آن آگاهی ندارد، خداوند نسبت به بنده و رسولش نوح علیه الصلاة و السلام ناراحت شده است و از آنجا که نوح از خلال پاسخ سخت پروردگارش دریافت، خداوند از او ناراحت است، گفت:
{قَالَ رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْأَلَكَ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ ۖ وَإِلَّا تَغْفِرْ لِي وَتَرْحَمْنِي أَكُن مِّنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٤٧﴾} صدق الله العظيم [هود].
کسانی که در امر شناخت پروردگارشان از راسخان در علم هستند؛ دامنه این خطاب را درک میکنند و همانا که بندگانی که در شناخت پروردگارشان عالم هستند و خداوند و قدر او را آنگونه که باید میشناسند و جز خداوند، احدی را نمیخوانند، از پروردگارشان میترسند.
والسلام عليكم ورحمة الله تعالى وبركاته ..
أخوكم الإمام؛ ناصر محمد اليماني
اقتباس: اضغط للقراءة
28 - رمضان - 1428 هـ
10 - 10 - 2007 مـ
۱۸- مهر-۱۳۸۶ ه.ش.
08:58 صبح
ــــــــــــــــــــــ
خداوند از کسانی که برای اعتلای کلمة الله درعالم بیعت میکنند؛ راضی باشد..
بسم الله الرحمن الرحيم،
خداوند تعالی میفرماید:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّـهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ۚ ذَٰلِكَ فَضْلُ اللَّـهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّـهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿٥٤﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
ای کسانی که با دل و جان از انصار بوده و از خردمندانی هستید که با کسی بیعت نمودید که علم کتاب نزد اوست! از عذاب نجات یافتید و خداوند در نفس خود نسبت به شما محبت داشته و ثواب در انتظارتان است و لباس تقوی [نور رضوان] بر تنتان کرده و با روح رضوان نفسش[نعیم اعظم] که ریحان قلبهاست؛ یاریتان مینماید. تمام گناهانتان را بخشیده و محبت شما را در قلب مسلمانان میافکند چون مرا دوست داشته و از من پیروی کردید؛ پس شما را دوست داشته و کارتان را اصلاح مینماید. پس سستی نکرده و غمگین نشوید که شما برترید. اگر خدا را تصدیق کنید، خداوند شما را تصدیق کرده و این تصدیق روز ملاقات با پروردگار به نفع شما خواهد بود؛ در آن روز که مال و فرزندان سودی نمیبخشد، مگر کسی که با قلب سلیم [خالی از شرک] به پیشگاه خدا آید! در مورد امامتان به ناحق مبالغه نکنید و مرا به جای خداوند نخوانید که در این صورت به خودتان ظلم کردهاید و من در برابر خدا به هیچ کار شما نخواهم آمد و از شما تبری جسته و نسبت به عبادتتان کافر هستم؛ چنانکه تمام انبیا و رسولان الهی و مقربان درگاه او، کسانی که از آنها در برابر عذاب خدا درخواست شفاعت میشود؛ تبری میجویند. آنها جرأت نمیکنند در روز قیامت در باره آنان [طالبان شفاعت از غیر خدا] با پروردگارشان محاجه کنند و در برابر خدا به هیچ کارشان نمیآیند و [طالبان شفاعت از غیر خدا] بهسوی آتش دوزخ،رانده میشوند. [اشاره به آیه کریمه سوره غافر: فِي النَّارِ يُسْجَرُونَ ﴿٧٢﴾].
و بدانید که خداوند در دنیا و آخرت دعا را اجابت میکند، حتی اگر کافران به درگاه پروردگارشان دعا کنند، خداوند دعای آنان را اجابت میکند. اما آنها با گمان اینکه درخواست ملائکه مستجاب میشود، به ملائکه نگهبان جهنم متوسل میشوند تا از خدا درخواست کنند [از عذابشان بکاهد]. اما اگر ملائکه درخواست کافران را پذیرفته و از پروردگارشان بخواهند ولو یک روز هم شده از عذاب کافران بکاهد، پروردگار در پاسخ این درخواست، کسانی را که در خواست شفاعت کنند، همراه کافران به آتش میافکند. اما ملائکه میدانند در مقامی نیستند که بخواهند در پیشگاه پروردگار برای رهایی بندگان ازعذاب شفاعت کنند و برای همین در پاسخ به کافران میگویند:
{فَادْعُوا ۗ وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ}.
وقتی ملائکه به کافران میگویند: {فَادْعُوا}، مقصودشان این است که به درگاه پروردگارتان دعا کنید، خداوندی که بیش از ما به شما رحم دارد. و مقصود ملائکه از: {وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ} این است که درخواست کافرانی که به جای خداوند، از بندگان میخواهند در پیشگاه خداوند شفاعتشان را بکنند؛ گمراهی است و خداوند تعالی میفرماید:
{وَقَالَ الَّذِينَ فِي النَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَبَّكُمْ يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْمًا مِّنَ الْعَذَابِ ﴿٤٩﴾ قَالُوا أَوَلَمْ تَكُ تَأْتِيكُمْ رُسُلُكُم بِالْبَيِّنَاتِ ۖ قَالُوا بَلَىٰ ۚ قَالُوا فَادْعُوا ۗ وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [غافر].
اما کافران از رحمت پروردگارشان مأیوس هستند و امید ندارند که خداوند به آنان رحم کند، برای همین به رحمت بندگان متوسل میشوند؛ آیا نمیدانند که رحمت از صفات پروردگارشان است و خداوند ارحم الراحمین است؟ پس چرا به رحمت بندگان متوسل میشوند درحالیکه پروردگارشان از همه رحیمتر است؟ آنان وقتی از آتش جهنم بیرون میروند تا از آب داغ و گداختهای بنوشند که صورتها را بریان میکند و چه بد نوشیدنی است، بندگان صالح خداوند را که در بهشت هستند مورد خطاب قرار داده و میگویند:
{وَنَادَىٰ أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا عَلَيْنَا مِنَ الْمَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّـهُ ۚ قَالُوا إِنَّ اللَّـهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِينَ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
ای کسانی که از بندگان مقرب خداوند درخواست شفاعت میکنید! آیا دیدید که آنها بیش از پروردگارشان نسبت به کافران رحم داشته باشند؟ جوابشان را دیدید؟ خداوند قلبهای آنان را نسبت به اهالی آتش سخت و قسی کرده است تا شاید اهالی آتش به درگاه پروردگارشان رو کرده و ملتمسانه از او درخواست رحمت کنند و از او به حق رحمتی که بر خود واجب نموده بخواهند تا دربرابر غضبش، شفاعتشان را بکند که او ارحم الراحمین است. و این روش درست دعا کردن است، پس خداوند نیز نام و صفت نفس خود را انکار نخواهد کرد؛ چرا که او به حقّ ارحم الراحمین است. پس اگر به جای درخواست از بندگان خدا، خالصانه به درگاه پروردگارشان دعا کنند؛ درخواستشان را اجابت خواهد کرد. شما دیدید که در قرآن خداوند دعای گروهی از کافران را که از اهالی اعراف هستند، اجابت میفرماید؛ کسانی که قبل از برانگیخته شدن رسولان الهی در آبادیهایشان از دنیا رفتهاند و همینطور کسانی همراه آنان هستند که هنوز از رحمت خدا مأیوس نشدهاند و بندگان را به جای او نمیخوانند. نگاه کنید که آیا خداوند دعایشان را اجابت میفرماید؟ خداوند تعالی میفرماید:
{وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ ۚ وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ ۚ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَن سَلَامٌ عَلَيْكُمْ ۚ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ ﴿٤٦﴾ وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاءَ أَصْحَابِ النَّارِ قَالُوا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿٤٧﴾ وَنَادَىٰ أَصْحَابُ الْأَعْرَافِ رِجَالًا يَعْرِفُونَهُم بِسِيمَاهُمْ قَالُوا مَا أَغْنَىٰ عَنكُمْ جَمْعُكُمْ وَمَا كُنتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ ﴿٤٨﴾ أَهَـٰؤُلَاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لَا يَنَالُهُمُ اللَّـهُ بِرَحْمَةٍ ۚ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلَا أَنتُمْ تَحْزَنُونَ ﴿٤٩﴾ وَنَادَىٰ أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا عَلَيْنَا مِنَ الْمَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّـهُ ۚ قَالُوا إِنَّ اللَّـهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِينَ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
به اهالی اعراف که ملتمسانه از پروردگارشان میخواهند آنان را از آتش حفظ فرماید بنگرید؛ آنان میگویند:
{وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاءَ أَصْحَابِ النَّارِ قَالُوا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿٤٧﴾} صدق الله العظیم [الأعراف]
چون منکر کفرِ کافرانی هستند که در دنیا معتقد بودند مؤمنان به رحمت خداوند دست نمییابند و در گمراهی آشکار هستند. آنان کافران را مورد خطاب قرار داده و میگویند:
{أَهَـٰؤُلَاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لَا يَنَالُهُمُ اللَّـهُ بِرَحْمَةٍ ۚ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلَا أَنتُمْ تَحْزَنُونَ ﴿٤٩﴾} صدق الله العظیم [الأعراف]
زمانی که از رحمت خداوند یاد میکنند، پروردگار از ورای حجابش با آنان سخن گفته و میفرماید:
{ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلَا أَنتُمْ تَحْزَنُونَ ﴿٤٩﴾} صدق الله العظیم [الأعراف]
آیا کافران رحمت را نزد بندگانی یافتند که کمتر از خداوند ارحم الراحمین، رحیم هستند؟ ای عجب از کسانی که به بندگان خدا التماس میکنند به آنان رحم کنند! آنها از رحمت خداوند ارحم الراحمین مأیوس هستند!!
ای جماعت انصار! شما را موعظه کرده و سخنانی بلیغ برایتان گفتم که خردمندان آن را درک میکنند و کسی که علم کتاب نزد اوست را، تصدیق مینمایند و چشم امید به رحمت و ثواب خداوند دارند و امیدوارند که با رحمت خود، آنان را از عذاب نجات دهد و شفاعت تماماً از آن خداوند است و از رحمتش، طلب شفاعت در برابر غضب و عذابش را دارند. پس در نفس خداوند، رحمت بر غضب غالب گشته و راضی میشود و میبخشد و رحم میکند چرا که خداوند اهل عفو و بخشش است و عفو و غفران را دوست دارد ولی اکثر مردم نمیدانند و از عفو و رحمت خدا مأیوس هستند؛ همانطور که کافران از اهل قبور مأیوساند. آیا نمیدانند خداوند در دنیا و آخرت، رحمت را بر نفس خود واجب نموده و این عهد خداوند با بندگانی است که به رحمت پروردگارشان ایمان دارند؟ خداوند ارحم الراحمین میفرماید:
{وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ ۖ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ ۖ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٥٤﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
همچنین در روز قیامت هم رحمت را بر خود واجب نموده است. خداوند تعالی میفرماید:
{قُل لِّمَن مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ قُل لِّلَّـهِ ۚ كَتَبَ عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ ۚ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ ۚ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
و هرکس به رحمت خدا ایمان نداشته و از آن مأیوس باشد و بندگانی را بخواند که رحمتشان از خداوند الرحم الراحمین کمتر است؛ به عهد رحمت خداوند دست نمییابد و بندگان مقرب به کارش نمیآیند. آنها جرأت نمیکنند برای کافران درخواست رحمت کنند؛ بلکه همان سخنانی را میگویند که مسیح عیسیبنمریم علیه الصلاة و السلام فرمود:
{إِن تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبَادُكَ ۖ وَإِن تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿١١٨﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
و جرأت شفاعت کردن ندارد و آن را به کسی واگذار میکند که بیش از مسیح عیسیبنمریم و بیش از محمد رسولالله صلّى الله عليه وآله وسلّم و بیش از مهدی منتظر ناصر محمد یمانی نسبت به بندگانش رحیم است و وعده او حقّ است و ارحم الراحمین است؛ رحم او بیش از رحم والدین به فرزندانشان است و نوح علیه الصلاة و السلام با نجوا به پروردگارش گفت:
{رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ وَأَنتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ} صدق الله العظيم [هود:۴۵].
نوح میگوید: « پروردگارا پسرم از خاندان من است و تو احکم الحاکمینی» ولی خداوند برایش روشن میفرماید که او پسرش نیست و حاصل عملی غیر صالح به دلیل خیانت همسرش و یکی از شیاطین بشر است؛ از کسانی که تنها فاجر و کافر به دنیا میآورند و مشمول دعای نوح علیه الصلاة و السلام شدهاند و خداوند میخواهد زمین را از آنان به کلی پاک کرده و مانند درخت خبیثی که ریشهای در زمین نداشته و بیثبات و قرار است، قصد دارد آنان را از زمین برکند. دیدید که خداوند چه جوابی به نوح داد، انگار که خداوند در نفس خود از نوح به دلیل درخواستش ناراحت است. خداوند فرمود:
{قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ ۖ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ ۖ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۖ إِنِّي أَعِظُكَ أَن تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿٤٦﴾ } صدق الله العظيم [هود].
نوح دریافت به دلیل درخواست امری که از آن آگاه نیست؛ موردی در نفس خدا نسبت به او پیش آمده است و لذا گفت:
{قَالَ رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْأَلَكَ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ ۖ وَإِلَّا تَغْفِرْ لِي وَتَرْحَمْنِي أَكُن مِّنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٤٧﴾} صدق الله العظيم [هود].
و اما دلیل پاسخ سخت پروردگار عالمیان به رسولش چه بود؟ خداوند قبلاً به او فتوا داده بود که کشتی بسازد و به او گفت حتی اگر هزار سال دیگر هم در میان مردم باشد، جز کسانی که تا به حال ایمان آوردهاند، باقی مردمش ایمان نخواهند آورد چون همگی از ذریه شیاطین شدهاند. سپس نوح گفت:
{رَّبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا ﴿٢٦﴾ إِنَّكَ إِن تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلَا يَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا كَفَّارًا ﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم [نوح].
آنگاه خداوند به نوح وعده داد که دعایش را اجابت و همه آنان را غرق خواهد کرد و بر اوست که کشتی بسازد. سپس به او فرمان داد در مورد ظالمان با او سخن نگوید که همه آنان غرق خواهند شد. اما چرا خداوند به رسولش وحی فرمود که درمورد ظالمان با او سخن نگوید و همه آنها غرق خواهند شد و در پاسخ به دعای نوح، هیچ یک از آنان در زمین نخواهند ماند؟ نوح گفت:
{رَّبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا ﴿٢٦﴾ إِنَّكَ إِن تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلَا يَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا كَفَّارًا ﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم [نوح].
باز تکرار میکنم: چرا خداوند با وجود اجابت دعای نوح علیه کافران برای هلاک کردنشان، به رسولش فرمان میدهد در مورد ظالمان با او سخن نگويد؟ میدانید چرا؟ چون خداوند میدانست پسر او از غرقشدگان خواهد بود و نوح به دلیل دلسوزی و رحمت نسبت به پسرش درمورد او با خدا سخن خواهد گفت و با فرمان خداوند که قبلاً به او وحی شده بود مخالفت میکند. خداوند تعالی فرموده بود:
{وَأُوحِيَ إِلَىٰ نُوحٍ أَنَّهُ لَن يُؤْمِنَ مِن قَوْمِكَ إِلَّا مَن قَدْ آمَنَ فَلَا تَبْتَئِسْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ ﴿٣٦﴾ وَاصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا ۚ إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [هود].
اما دلسوزی و رحمت نسبت به فرزند وادارش کرد با فرمان پروردگارش مخالفت کند:
{وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا ۚ إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [هود].
اما فتنه رحمت و دلسوزی نسبت به فرزندش باعث شد از فرمان پروردگارش سرپیچی کرده و در مورد پسرش با پروردگارش سخن بگوید؛ آیا او نمیداند پروردگارش ارحم الراحمین است؟ برای همین است که میبینید خداوند با تندی به نوح پاسخ میدهد و میفرماید:
{فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۖ إِنِّي أَعِظُكَ أَن تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ} صدق الله العظيم [هود:۴۶].
اما نوح متوجه شد در امری که از آن آگاهی ندارد، از حد خود تجاوز کرده است و به دلیل تجاوز نوح از حدّش در مورد امری که از آن آگاهی ندارد، خداوند نسبت به بنده و رسولش نوح علیه الصلاة و السلام ناراحت شده است و از آنجا که نوح از خلال پاسخ سخت پروردگارش دریافت، خداوند از او ناراحت است، گفت:
{قَالَ رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْأَلَكَ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ ۖ وَإِلَّا تَغْفِرْ لِي وَتَرْحَمْنِي أَكُن مِّنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٤٧﴾} صدق الله العظيم [هود].
کسانی که در امر شناخت پروردگارشان از راسخان در علم هستند؛ دامنه این خطاب را درک میکنند و همانا که بندگانی که در شناخت پروردگارشان عالم هستند و خداوند و قدر او را آنگونه که باید میشناسند و جز خداوند، احدی را نمیخوانند، از پروردگارشان میترسند.
والسلام عليكم ورحمة الله تعالى وبركاته ..
أخوكم الإمام؛ ناصر محمد اليماني
اقتباس: اضغط للقراءة