الإمام ناصر محمد اليماني
10 - صفر - 1436 هـ
02 - 12 - 2014 مـ
۱۱-آذر-۱۳۹۳ه.ش.
04:56 صباحاً
ــــــــــــــــــ
پاسخ امام مهدی به ابوخالد ولید الغامدی که به دست یکی از امرای کشور عربستان سعودی ظالمانه زندانی شده بود...
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على محمد وآله الطيبين وجميع المؤمنين، أما بعد..
أبا خالد مکرم و محترم؛ اول از هرچیز باید بگویم حمد خدا را که سلامت هستی و به تومنت گذارده و از زندان آزادت کرده است تا به سوی ما بازگردی و این بازگشتی زیباست؛ نور چشم امام، ما به خاطر خداوند از تو گذشت کردیم و به خداوند قسم که در قلب من جز رضایت نیست و تو را به خاطر خداوند دوست دارم. ای مرد حتی اگر اشتباهي از تو سر زده باشد، امام مهدی تو را دوست دارد و دل برای حبیب صبور است ولو جفا بیند.
درمورد انصاری که به تو حقه زده بود؛ نام و فامیلش را از راه نامهی خصوصی برایت فرستادم و تصور نمیکنم او خائن باشد ولی از امیری که به تو ظلم کرده است میترسد؛ در هرصورت شایسته نیست که به یکی از انصار نسبت خیانت بدهم؛ قبل از اینکه مانند تو به سخنان او نیز گوش دهم و سپس به دوراز ظلم میانتان حکم نمایم، حمد خدا را به خاطر سلامت بودنت نور چشم امام اباخالد.
[نور چشم امام؛ به تو نصیحت میکنم که در کلیه امور عاقلانه رفتار کنی و در همان وهله اول به مردم اعتماد مکن؛ دور اندیش و زیرک باش و بدون دلیل و به ناحق به مردم ظن نبر. در اجرای افکارت عجله مکن و به عقلت فرصت بده که یکی دو روزی آن را سبک و سنگین کند تا نقاط اشتباه افکارت برایت روشن شوند؛ نکاتی که در ابتدای امر به آنها اهمیت ندادهای؛ فرقی ندارد پروژهای باشد یا تصمیمی شخصی یا عامه و یا تعامل و برخورد با دیگران و یا عکس العمل بر ضد اقدام دیگران؛ در هیچ کاری تهور به خرج مده و با وقار باش تا قوی و با منزلت باشی و با امور با حکمت بالغه برخورد کن.]
این نصایح را در بخش انصار گذاشتیم تا همه انصار از آن استفاده کنند؛ حتی در امر تبلیغ نیز انصار باید از عقل خود استفاده کنند؛ بعضی از آنان یکی دو بیان را که خواندند، گریه کنان و فریاد زنان اهل بیت خود را غافلگیر میکنند و با تکبیر فریاد میزنند:" به خداوند کعبه مهدی منتظر ظهور كرده است به خداوند کعبه که مهدی منتظرظهور كرده است"! تا جایی که اهل خانه او را متهم میکنند که حتماً دیوانه شده است چون از برانگیخته شدن مهدی منتظر خبر نداشته و از برانگیخته شدنش چیزی نشنیدهاند.
عزیزان من درهرحال از حکمت استفاده کنید؛ برای مثال در زمان دعوت از علما؛ مستقیم در مورد ظهور مهدی منتظر ناصر محمد یمانی سخن به میان نیاورید، چون به محض ذکر نام "ناصر محمد" به فتنه میافتند؛ ولی اگر بگویید: "جناب شیخ برایمان فتوا بدهید که مقصود از "التواطؤ" تطابق است یا توافق"؟ حتما مستقیم به شما جواب خواهد داد که: "مقصود از "التواطؤ" توافق است". آنگاه برایش به حق حجت بیاورید و بگویید: "پس چرا اعتقاد دارید نام امام مهدی مطابق نام نبی محمد بن عبدالله است؟ پس باید اسم محمد همراه و موافق نام امام مهدی باشد چون میدانید که "التواطؤ" یعنی موافقت و همراهی با چیزی و نمیشود که چیزی خودش را همراهی کند؛ توافق نیاز به دو طرف دارد و نبیّ برایمان روشن نمودهاند که توافق در نام محمد در اسم دوم میآید چرا که اول اسم مهدی را ذکر کردهاند و در قسمت اول سخنشان آمده که:[ يواطئ اسمه ] و سپس اسم دوم را ذکر کردند و فرمودند:[ اسمي ]".
آنگاه این عالم شروع میکند به فکر کردن در مورد معنی حق "تواطؤ" و میبیند که به حق معنای آن توافق و همراهی و هم دستی است و مقصود از آن تطابق نیست. سپس فرد سؤال کننده می گوید: "ای شیخ، خداوند امام مهدی منتظر را با چه ویژگی برمیانگیزد؛ آیا به عنوان رسولی که کتاب جدیدی با خود میآورد، برانگیخته میشود و یا نبیّ جدیدی که ملایکه بر او نازل میشوند"؟ جواب جناب شیخ روشن است؛ خواهد گفت: "خیر خاتم الأنبیاء و رسولان، محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم است و خداوند امام مهدی منتظر را برای یاری (ناصر) محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بر میانگیزد تا مردم را به مسیر اولین نبوت بازگرداند". آنگاه انصار میگوید:" ای شیخ مقصود شما از اینکه میگویید: «بلکه خداوند مهدی منتظر را برای یاری(ناصر)به محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بر می انگیزد؟» چیست؟" پس شیخ برایش روشن میکند که خداوند تعالی میفرماید:
{مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا} [الأحزاب:۴۰] صدق الله العظيم.
و این برهان روشنی است که نشان میدهد محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم آخرین نبیّ خداوند است و خداوند مهدی منتظر را تنها برای یاری (ناصر) به محمداً رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بر میانگیزد".
پس انصارمن میگوید: "راست میگویی جناب شیخ؛ به تو بشارت میدهم که خداوند مهدی منتظر ناصر محمد یمانی را برانگیخته است و این یکی از بیانات اوست. شیخ گرانقدرهم چنین از شما میخواهیم وارد پایگاه اینترنتی ایشان شوی تا کسی را بیابی که خداوند علم او را به صورت عجیبی در بیان حق کتاب افزونی داده تا بر خردمندان غلبه نماید؛ و خردمندان راهی جز اعتراف به حق و تسلیم کامل به وی نمییابند".
و ممکن است بعضی از مشایخ به انصار بگویند: "ای مرد؛ این مزخرفات را کنار بگذار؛ این چه مهدی است که در اینترنت است"! انصار در پاسخ میگوید: "ای شیخ گرانقدر خداوند هدایتتان کند، اینترنت وسیلهای برای دعوت جهانی است و نزدیک ۹۵ درصد جوانان امت وارد اینترنت میشوند. اگر در دوران انبیا اینترنت وجود داشت؛ حتماً از آن به عنوان وسیلهای تبلیغ دینشان استفاده میکردند". سپس انصار به شیخ میگوید:" امام مهدی ناصر محمد یمانی از شما دعوت میکند تا برای گفتگو به پایگاه ایشان مراجعه نمایید؛ او بر خود حکم کرده است که اگرکسی تنها در یک مسئله؛ از محکمات قرآن عظیم در برابر او حجت بیاورد و بیانی هدایتگرتر از بیان ناصر محمد یمانی ارائه نماید؛ ناصر محمد بر خود حکم کرده است که از ادعای اینکه مهدی منتظر بازگردد و به انصارش نیز حکم کرده که دست از پیروی از او بردارند.
ولی ممکن است یکی از بندگان نعیم اعظم بخواهد بگوید:" صبرکن صبرکن امام من، به پروردگار آسمانها و زمین و پروردگار "یوم العرض" ( روزي كه نامهی اعمال رو میشود ) تا زمانی که زندهام دست از پیروی شما برای عبادت نعیم اعظم برنمیدارم؛ ناصر محمد میخواهی مهدی منتظر باشی یا یک بدعت گزار؛ ظهور بکنی یا نکنی؛ یا بمیری یا کشته شوی..من از حقیقتی که آن را به یقین به من آموختهای باز نمیگردم؛ این حقیقت که رضوان پروردگارم به حق نعیمی بزرگتر از بهشت است و بیان حق و حقیقی این فرموده خداوند تعالی را دریافتهام که :
{وعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ۚ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (۷۲)} صدق الله العظيم [التوبة].
امام من ناصر محمد گوش کن، من در حالی که هنوز در این دنیا زندگی میکنم دریافتهام که رضوان الله درنفس پروردگارم نعیمی است که بزرگتر از نعیم بهشت است، خداوند من راست گفت و چگونه میتوانم پروردگار خود را درباره این فتوای حق که رضوان خداوند رحمن نعیمی بزرگتر از نعیم بهشت است تکذیب نمایم! از تو معذرت میخواهم امام من؛ ظهور بکنی یا نکنی؛ زنده باشی یا مرده؛ من ازاینکه رضوان پروردگارم را به عنوان غایت و نهایت آرزویم انتخاب کردهام؛بازنمی گردم".
آنگاه امام مهدی ناصر محمد در پاسخ به بنده نعیم اعظم میگوید: راست گفتی و اینان کسانی هستند که بعد از ظهور و تمکین بر عالمیان بر یقینشان چیزی افزوده نمیشود، بلکه اینان روزی که مردم درپیشگاه پروردگار عالمیان برمیخیزند نیز ذرهای به یقینشان اضافه نمیگردد ( ویقینشان کامل است) و به نعیم بهشت خداوند راضی نخواهند شد تا پروردگارشان نعیمی را برایشان محقق سازد که از نعیم بهشت بزرگتراست یعنی در نفس خود راضی شود.
ممکن است یکی از پرسشگران سخن مرا قطع کرده و بگوید:"ناصر محمد، آیا رضایت خداوند از ایشان؛ برایشان کافی نیست"؟ درپاسخ میگوییم: ای مرد؛ اینان گروهی هستند که محبوب خداوندند و محب او(یحبونهم الله و یحبونه)؛ به خداوندی که خدایی جز او نیست؛ آنان با ملکوت نعیم بهشت خداوند نیز از راضی نخواهند شد تا اینکه محبوبترین چیز در نزدشان در نفس خود راضی شده و متحسر و حزین نباشد. ممکن است یکی از علمای امت بخواهد بگوید: از خدا بترس ناصر محمد؛ چگونه از وجود حزن در نفس خداوند سخن میگویی؟ خداوند سبحان نه حزین میشود و نه متحسر". پس برای تمام علمای امت حجت آورده و میگوییم: مگر شما به این روایت نبیّ ایمان ندارید که فرموده است:
[حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الصَّبَّاحِ، وَزُهَيْرُ بْنُ حَرْبٍ، قَالَا: حَدَّثَنَا عُمَرُ بْنُ يُونُسَ، حَدَّثَنَا عِكْرِمَةُ بْنُ عَمَّارٍ، حَدَّثَنَا إِسْحَاقُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي طَلْحَةَ، حَدَّثَنَا أَنَسُ بْنُ مَالِكٍ وَهُوَ عَمُّهُ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ : " لَلَّهُ أَشَدُّ فَرَحًا بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ حِينَ يَتُوبُ إِلَيْهِ مِنْ أَحَدِكُمْ كَانَ عَلَى رَاحِلَتِهِ بِأَرْضِ فَلَاةٍ فَانْفَلَتَتْ مِنْهُ وَعَلَيْهَا طَعَامُهُ وَشَرَابُهُ، فَأَيِسَ مِنْهَا، فَأَتَى شَجَرَةً فَاضْطَجَعَ فِي ظِلِّهَا قَدْ أَيِسَ مِنْ رَاحِلَتِهِ فَبَيْنَا هُوَ كَذَلِكَ، إِذَا هُوَ بِهَا قَائِمَةً عِنْدَهُ فَأَخَذَ بِخِطَامِهَا "، ثُمَّ قَالَ: " مِنْ شِدَّةِ الْفَرَحِ اللَّهُمَّ أَنْتَ عَبْدِي وَأَنَا رَبُّكَ أَخْطَأَ مِنْ شِدَّةِ الْفَرَحِ "].
ترجمه متن روایت: [[ برای مان از مُحَمَّدُ بْنُ الصَّبَّاحِ، وَزُهَيْرُ بْنُ حَرْبٍنقل شده عُمَرُ بْنُ يُونُسَ،به نقل از عِكْرِمَةُ بْنُ عَمَّارٍ، نقل از إِسْحَاقُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي طَلْحَةَ،به نقل ازأَنَسُ بْنُ مَالِكٍ وَهُوَ عَمُّهُ، نقل شده که رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فرمودند: که همانا خداوند شادتر میشود به توبهی بندهاش هنگامی که به درگاه او توبه میکند، از يکي از شما که در بيابان بر شترش سوار بوده، ناگهان شترش از نزدش فرار کرده، در حاليکه طعام و آبش بر بالای شتر باشد و چون از رسيدن به شترش مأيوس و نا اميد شده آمده و در سايهی درختي غلطيده که ناگهان متوجه شود شترش در کنارش ايستاده است و او زمامش را بدست میگيرد و از نهايت شادمانی میگويد: خدايا تو بنده منی و من خدای توام! و از نهايت شادماني "الفاظ را اشتباه تلفظ میکند"]]
سؤالی که مطرح میٰشود این است که وقتی خداوند از توبه بندهٰاش تا این حد خوشحال میشود؛ پس حتماً از به هلاکت رسیدن بندگان گمراهش که از حق آمده از سوی پروردگارشان پیروی نکردهاند، حزین میگردد.
و امام مهدی ناصر محمد یمانی میگوید: خداوندا تو میدانی در نفوس ما چه میگذرد و ما جز آنچه که تو به ما آموختهای ، چیزی درباره نفس تو نمیدانیم؛ خداوندا مردم در دیدار با هم یا از راه تلفن احوال یکدیگر را جویا میشوند؛ هریک از دیگری سؤال میکند:"فلانی حالت چطور است؟" یعنی آیا خوب و شاد هستی؟ پس ای علمای امت و تمام مؤمنان بیایید تا ما نیز از حال خداوند سؤال کنیم و بگوییم: حالت چطور است ای خداوند الرحم الراحمین که بر عرش عظیم مستوی ( قرار) داری؟ آیا زمانی که بندگان گمراهی را که رسولان و انبیاء وائمه کتابت را تکذیب کردهاند؛ هلاک میکنی خوشحال و مسروری؟ جواب را مستقیم به پروردگار میسپاریم:
{يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلاَّ كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون (۳۰) أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنْ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لاَ يَرْجِعُونَ (۳۱) وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ (۳۲)} صدق الله العظيم [يس].
ممکن است کسی سؤال کند:"چرا خداوند برای بندگان گمراه خود حزین است؛ او که در حق آنان ظلمی نکرده و خودشان به خودشان ظلم کردهاند؟" پس برایش مثالی آورده و میگوییم: برادر کریم؛ تصور کن ببینی پدر یا مادر یا پسر و یا دختر و یا برادرت در آتش جهنم از شدت درد ناشی از سوختن فریاد میکشد؛ تصور کن چه إحساس و شعوری خواهی داشت! تصور کن ولو اینکه فرزندت دربرابرت عصیان کرده و تو را زجر و آزار هم داده باشد؛ باز هم چقدر برایش حزین خواهی بود. والله والله، به خاطر صفت رحمت در قلبت؛ بسیار حزین خواهی شد؛ پس حزن خداوند که ارحم الراحمین است چگونه است؟ اما خدا را به شهادت میگیرم که تحسر در نفس خداوند نسبت به بندگان رخ نمیدهد مگر خود بندگان به خاطر کوتاهیهایی که در نزد پروردگار کردهاند متحسر شوند.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿٥٦﴾ أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّـهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴿٥٧﴾ أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٥٨﴾بَلَىٰ قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنتَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
و اگر حسرت در نفس بندگان رخ دهد؛ آنگاه خداوند ارحم الراحمین نیز در نفس خود متحسر میگردد.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنْزِلِينَ (۲۸) إِنْ كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ (۲۹) يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ (۳۰) أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ (۳۱) وَإِنْ كُلٌّ لَمَّا جَمِيعٌ لَدَيْنَا مُحْضَرُونَ (۳۲)} صدق الله العظيم [يس].
انصار پیشگام برگزیده عزیزم ما هرچند گاه با یاد آوری خود، قلب شما را با نور نعیم اعظم شارژ میکنیم و در طول دوران گفتگو تا فرا رسیدن نصر و تمکین و فتح المبین؛ تنها کسانی در کنار امام مهدی باقی میمانند که بنده نعیم اعظم باشند؛ حال چه ظهور او فردا باشد و یا بعد از هزار سال؛ إصرار بندگان نعیم اعظم حد و مرز ندارد و در دنیا و آخرت ادامه خواهد داشت؛ آنان تا حبیب قلب و پروردگارشان راضی نشود؛ راضی نخواهند شد. آنان کسانی هستند که خداوند در کتاب خود وعده آنها را داده است "قومٌ يحبّهم الله ويحبونه" و برای همین تا محبوبترین چیز در نزدشان راضی نشود؛ راضی نخواهند شد.
ای مردم؛ من امام مهدی منتظر به حق برایتان فتوا میدهم که خداوند ارحم الراحمین است؛ خداوند شما را از کافر شدن نسبت به صفت رحمت در نفسش و نعیم رضوانش بر حذر میدارد؛ چون خداوند نسبت به بندگانش رئوف است و با شکر آنها راضی میشود و از کافر شدنشان ناراضی است؛ خداوند عذاب شدن بندگانش را نمیخواهد! بلکه در نفس خود از عذاب شدنشان حزین است چون به صورت عام بر بندگانش رئوف است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَهَا وَبَيْنَهُ أَمَدًا بَعِيدًا وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ} صدق الله العظيم [آل عمران:۳۰].
او به صورت عام بر بندگانش رئوف است و هرکس از رحمت او مأیوس شود؛ در حق خود ظلم کرده است. پس بدانید که خداوند نسبت به بندگانش رئوف است و دعای آنها را در دنیا و آخرت مستجاب مینماید. اما مشکل شیاطین جن و انس در این است که از رحمت خداوند ارحم الراحمین مأیوسند و با نا امیدی در عذاب خداوند گرفتار میشوند و هر کس از گمراهان که از رحمت خداوند مأیوس شود و به اینکه خداوند نسبت به بندگان خود رئوف است کافر گردد؛ به عذاب گرفتار خواهد شد. خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَقَدْ أَخَذْنَاهُم بِالْعَذَابِ فَمَا اسْتَكَانُوا لِرَبِّهِمْ وَمَا يَتَضَرَّعُونَ (۷۶) حَتَّىٰ إِذَا فَتَحْنَا عَلَيْهِم بَابًا ذَا عَذَابٍ شَدِيدٍ إِذَا هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ (۷۷)}صدق الله العظيم [المؤمنون].
و مشکل بندگان؛ ناامید شدنشان از رحمت خداوند ارحم الراحمین است، برای همین خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَوْ رَحِمْنَاهُمْ وَكَشَفْنَا مَا بِهِم مِّن ضُرٍّ لَّلَجُّوا فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ (۷۵) وَلَقَدْ أَخَذْنَاهُم بِالْعَذَابِ فَمَا اسْتَكَانُوا لِرَبِّهِمْ وَمَا يَتَضَرَّعُونَ (۷۶) حَتَّىٰ إِذَا فَتَحْنَا عَلَيْهِم بَابًا ذَا عَذَابٍ شَدِيدٍ إِذَا هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ (۷۷)} صدق الله العظيم [المؤمنون].
علت باقی و خالد ماندن آنها در آتش عذاب؛ ادامه ناامیدی از رحمت خداوند ارحم الراحمین است؛ خداوند در دنیا و آخرت ارحم الراحمین است سبحانه وتعالى عمّا يشركون! وسلامٌ على المرسلين والحمد لله ربّ العالمين ..
أخوكم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
اقتباس: اضغط للقراءة
10 - صفر - 1436 هـ
02 - 12 - 2014 مـ
۱۱-آذر-۱۳۹۳ه.ش.
04:56 صباحاً
ــــــــــــــــــ
پاسخ امام مهدی به ابوخالد ولید الغامدی که به دست یکی از امرای کشور عربستان سعودی ظالمانه زندانی شده بود...
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على محمد وآله الطيبين وجميع المؤمنين، أما بعد..
أبا خالد مکرم و محترم؛ اول از هرچیز باید بگویم حمد خدا را که سلامت هستی و به تومنت گذارده و از زندان آزادت کرده است تا به سوی ما بازگردی و این بازگشتی زیباست؛ نور چشم امام، ما به خاطر خداوند از تو گذشت کردیم و به خداوند قسم که در قلب من جز رضایت نیست و تو را به خاطر خداوند دوست دارم. ای مرد حتی اگر اشتباهي از تو سر زده باشد، امام مهدی تو را دوست دارد و دل برای حبیب صبور است ولو جفا بیند.
درمورد انصاری که به تو حقه زده بود؛ نام و فامیلش را از راه نامهی خصوصی برایت فرستادم و تصور نمیکنم او خائن باشد ولی از امیری که به تو ظلم کرده است میترسد؛ در هرصورت شایسته نیست که به یکی از انصار نسبت خیانت بدهم؛ قبل از اینکه مانند تو به سخنان او نیز گوش دهم و سپس به دوراز ظلم میانتان حکم نمایم، حمد خدا را به خاطر سلامت بودنت نور چشم امام اباخالد.
[نور چشم امام؛ به تو نصیحت میکنم که در کلیه امور عاقلانه رفتار کنی و در همان وهله اول به مردم اعتماد مکن؛ دور اندیش و زیرک باش و بدون دلیل و به ناحق به مردم ظن نبر. در اجرای افکارت عجله مکن و به عقلت فرصت بده که یکی دو روزی آن را سبک و سنگین کند تا نقاط اشتباه افکارت برایت روشن شوند؛ نکاتی که در ابتدای امر به آنها اهمیت ندادهای؛ فرقی ندارد پروژهای باشد یا تصمیمی شخصی یا عامه و یا تعامل و برخورد با دیگران و یا عکس العمل بر ضد اقدام دیگران؛ در هیچ کاری تهور به خرج مده و با وقار باش تا قوی و با منزلت باشی و با امور با حکمت بالغه برخورد کن.]
این نصایح را در بخش انصار گذاشتیم تا همه انصار از آن استفاده کنند؛ حتی در امر تبلیغ نیز انصار باید از عقل خود استفاده کنند؛ بعضی از آنان یکی دو بیان را که خواندند، گریه کنان و فریاد زنان اهل بیت خود را غافلگیر میکنند و با تکبیر فریاد میزنند:" به خداوند کعبه مهدی منتظر ظهور كرده است به خداوند کعبه که مهدی منتظرظهور كرده است"! تا جایی که اهل خانه او را متهم میکنند که حتماً دیوانه شده است چون از برانگیخته شدن مهدی منتظر خبر نداشته و از برانگیخته شدنش چیزی نشنیدهاند.
عزیزان من درهرحال از حکمت استفاده کنید؛ برای مثال در زمان دعوت از علما؛ مستقیم در مورد ظهور مهدی منتظر ناصر محمد یمانی سخن به میان نیاورید، چون به محض ذکر نام "ناصر محمد" به فتنه میافتند؛ ولی اگر بگویید: "جناب شیخ برایمان فتوا بدهید که مقصود از "التواطؤ" تطابق است یا توافق"؟ حتما مستقیم به شما جواب خواهد داد که: "مقصود از "التواطؤ" توافق است". آنگاه برایش به حق حجت بیاورید و بگویید: "پس چرا اعتقاد دارید نام امام مهدی مطابق نام نبی محمد بن عبدالله است؟ پس باید اسم محمد همراه و موافق نام امام مهدی باشد چون میدانید که "التواطؤ" یعنی موافقت و همراهی با چیزی و نمیشود که چیزی خودش را همراهی کند؛ توافق نیاز به دو طرف دارد و نبیّ برایمان روشن نمودهاند که توافق در نام محمد در اسم دوم میآید چرا که اول اسم مهدی را ذکر کردهاند و در قسمت اول سخنشان آمده که:[ يواطئ اسمه ] و سپس اسم دوم را ذکر کردند و فرمودند:[ اسمي ]".
آنگاه این عالم شروع میکند به فکر کردن در مورد معنی حق "تواطؤ" و میبیند که به حق معنای آن توافق و همراهی و هم دستی است و مقصود از آن تطابق نیست. سپس فرد سؤال کننده می گوید: "ای شیخ، خداوند امام مهدی منتظر را با چه ویژگی برمیانگیزد؛ آیا به عنوان رسولی که کتاب جدیدی با خود میآورد، برانگیخته میشود و یا نبیّ جدیدی که ملایکه بر او نازل میشوند"؟ جواب جناب شیخ روشن است؛ خواهد گفت: "خیر خاتم الأنبیاء و رسولان، محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم است و خداوند امام مهدی منتظر را برای یاری (ناصر) محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بر میانگیزد تا مردم را به مسیر اولین نبوت بازگرداند". آنگاه انصار میگوید:" ای شیخ مقصود شما از اینکه میگویید: «بلکه خداوند مهدی منتظر را برای یاری(ناصر)به محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بر می انگیزد؟» چیست؟" پس شیخ برایش روشن میکند که خداوند تعالی میفرماید:
{مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا} [الأحزاب:۴۰] صدق الله العظيم.
و این برهان روشنی است که نشان میدهد محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم آخرین نبیّ خداوند است و خداوند مهدی منتظر را تنها برای یاری (ناصر) به محمداً رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بر میانگیزد".
پس انصارمن میگوید: "راست میگویی جناب شیخ؛ به تو بشارت میدهم که خداوند مهدی منتظر ناصر محمد یمانی را برانگیخته است و این یکی از بیانات اوست. شیخ گرانقدرهم چنین از شما میخواهیم وارد پایگاه اینترنتی ایشان شوی تا کسی را بیابی که خداوند علم او را به صورت عجیبی در بیان حق کتاب افزونی داده تا بر خردمندان غلبه نماید؛ و خردمندان راهی جز اعتراف به حق و تسلیم کامل به وی نمییابند".
و ممکن است بعضی از مشایخ به انصار بگویند: "ای مرد؛ این مزخرفات را کنار بگذار؛ این چه مهدی است که در اینترنت است"! انصار در پاسخ میگوید: "ای شیخ گرانقدر خداوند هدایتتان کند، اینترنت وسیلهای برای دعوت جهانی است و نزدیک ۹۵ درصد جوانان امت وارد اینترنت میشوند. اگر در دوران انبیا اینترنت وجود داشت؛ حتماً از آن به عنوان وسیلهای تبلیغ دینشان استفاده میکردند". سپس انصار به شیخ میگوید:" امام مهدی ناصر محمد یمانی از شما دعوت میکند تا برای گفتگو به پایگاه ایشان مراجعه نمایید؛ او بر خود حکم کرده است که اگرکسی تنها در یک مسئله؛ از محکمات قرآن عظیم در برابر او حجت بیاورد و بیانی هدایتگرتر از بیان ناصر محمد یمانی ارائه نماید؛ ناصر محمد بر خود حکم کرده است که از ادعای اینکه مهدی منتظر بازگردد و به انصارش نیز حکم کرده که دست از پیروی از او بردارند.
ولی ممکن است یکی از بندگان نعیم اعظم بخواهد بگوید:" صبرکن صبرکن امام من، به پروردگار آسمانها و زمین و پروردگار "یوم العرض" ( روزي كه نامهی اعمال رو میشود ) تا زمانی که زندهام دست از پیروی شما برای عبادت نعیم اعظم برنمیدارم؛ ناصر محمد میخواهی مهدی منتظر باشی یا یک بدعت گزار؛ ظهور بکنی یا نکنی؛ یا بمیری یا کشته شوی..من از حقیقتی که آن را به یقین به من آموختهای باز نمیگردم؛ این حقیقت که رضوان پروردگارم به حق نعیمی بزرگتر از بهشت است و بیان حق و حقیقی این فرموده خداوند تعالی را دریافتهام که :
{وعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ۚ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (۷۲)} صدق الله العظيم [التوبة].
امام من ناصر محمد گوش کن، من در حالی که هنوز در این دنیا زندگی میکنم دریافتهام که رضوان الله درنفس پروردگارم نعیمی است که بزرگتر از نعیم بهشت است، خداوند من راست گفت و چگونه میتوانم پروردگار خود را درباره این فتوای حق که رضوان خداوند رحمن نعیمی بزرگتر از نعیم بهشت است تکذیب نمایم! از تو معذرت میخواهم امام من؛ ظهور بکنی یا نکنی؛ زنده باشی یا مرده؛ من ازاینکه رضوان پروردگارم را به عنوان غایت و نهایت آرزویم انتخاب کردهام؛بازنمی گردم".
آنگاه امام مهدی ناصر محمد در پاسخ به بنده نعیم اعظم میگوید: راست گفتی و اینان کسانی هستند که بعد از ظهور و تمکین بر عالمیان بر یقینشان چیزی افزوده نمیشود، بلکه اینان روزی که مردم درپیشگاه پروردگار عالمیان برمیخیزند نیز ذرهای به یقینشان اضافه نمیگردد ( ویقینشان کامل است) و به نعیم بهشت خداوند راضی نخواهند شد تا پروردگارشان نعیمی را برایشان محقق سازد که از نعیم بهشت بزرگتراست یعنی در نفس خود راضی شود.
ممکن است یکی از پرسشگران سخن مرا قطع کرده و بگوید:"ناصر محمد، آیا رضایت خداوند از ایشان؛ برایشان کافی نیست"؟ درپاسخ میگوییم: ای مرد؛ اینان گروهی هستند که محبوب خداوندند و محب او(یحبونهم الله و یحبونه)؛ به خداوندی که خدایی جز او نیست؛ آنان با ملکوت نعیم بهشت خداوند نیز از راضی نخواهند شد تا اینکه محبوبترین چیز در نزدشان در نفس خود راضی شده و متحسر و حزین نباشد. ممکن است یکی از علمای امت بخواهد بگوید: از خدا بترس ناصر محمد؛ چگونه از وجود حزن در نفس خداوند سخن میگویی؟ خداوند سبحان نه حزین میشود و نه متحسر". پس برای تمام علمای امت حجت آورده و میگوییم: مگر شما به این روایت نبیّ ایمان ندارید که فرموده است:
[حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الصَّبَّاحِ، وَزُهَيْرُ بْنُ حَرْبٍ، قَالَا: حَدَّثَنَا عُمَرُ بْنُ يُونُسَ، حَدَّثَنَا عِكْرِمَةُ بْنُ عَمَّارٍ، حَدَّثَنَا إِسْحَاقُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي طَلْحَةَ، حَدَّثَنَا أَنَسُ بْنُ مَالِكٍ وَهُوَ عَمُّهُ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ : " لَلَّهُ أَشَدُّ فَرَحًا بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ حِينَ يَتُوبُ إِلَيْهِ مِنْ أَحَدِكُمْ كَانَ عَلَى رَاحِلَتِهِ بِأَرْضِ فَلَاةٍ فَانْفَلَتَتْ مِنْهُ وَعَلَيْهَا طَعَامُهُ وَشَرَابُهُ، فَأَيِسَ مِنْهَا، فَأَتَى شَجَرَةً فَاضْطَجَعَ فِي ظِلِّهَا قَدْ أَيِسَ مِنْ رَاحِلَتِهِ فَبَيْنَا هُوَ كَذَلِكَ، إِذَا هُوَ بِهَا قَائِمَةً عِنْدَهُ فَأَخَذَ بِخِطَامِهَا "، ثُمَّ قَالَ: " مِنْ شِدَّةِ الْفَرَحِ اللَّهُمَّ أَنْتَ عَبْدِي وَأَنَا رَبُّكَ أَخْطَأَ مِنْ شِدَّةِ الْفَرَحِ "].
ترجمه متن روایت: [[ برای مان از مُحَمَّدُ بْنُ الصَّبَّاحِ، وَزُهَيْرُ بْنُ حَرْبٍنقل شده عُمَرُ بْنُ يُونُسَ،به نقل از عِكْرِمَةُ بْنُ عَمَّارٍ، نقل از إِسْحَاقُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي طَلْحَةَ،به نقل ازأَنَسُ بْنُ مَالِكٍ وَهُوَ عَمُّهُ، نقل شده که رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فرمودند: که همانا خداوند شادتر میشود به توبهی بندهاش هنگامی که به درگاه او توبه میکند، از يکي از شما که در بيابان بر شترش سوار بوده، ناگهان شترش از نزدش فرار کرده، در حاليکه طعام و آبش بر بالای شتر باشد و چون از رسيدن به شترش مأيوس و نا اميد شده آمده و در سايهی درختي غلطيده که ناگهان متوجه شود شترش در کنارش ايستاده است و او زمامش را بدست میگيرد و از نهايت شادمانی میگويد: خدايا تو بنده منی و من خدای توام! و از نهايت شادماني "الفاظ را اشتباه تلفظ میکند"]]
سؤالی که مطرح میٰشود این است که وقتی خداوند از توبه بندهٰاش تا این حد خوشحال میشود؛ پس حتماً از به هلاکت رسیدن بندگان گمراهش که از حق آمده از سوی پروردگارشان پیروی نکردهاند، حزین میگردد.
و امام مهدی ناصر محمد یمانی میگوید: خداوندا تو میدانی در نفوس ما چه میگذرد و ما جز آنچه که تو به ما آموختهای ، چیزی درباره نفس تو نمیدانیم؛ خداوندا مردم در دیدار با هم یا از راه تلفن احوال یکدیگر را جویا میشوند؛ هریک از دیگری سؤال میکند:"فلانی حالت چطور است؟" یعنی آیا خوب و شاد هستی؟ پس ای علمای امت و تمام مؤمنان بیایید تا ما نیز از حال خداوند سؤال کنیم و بگوییم: حالت چطور است ای خداوند الرحم الراحمین که بر عرش عظیم مستوی ( قرار) داری؟ آیا زمانی که بندگان گمراهی را که رسولان و انبیاء وائمه کتابت را تکذیب کردهاند؛ هلاک میکنی خوشحال و مسروری؟ جواب را مستقیم به پروردگار میسپاریم:
{يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلاَّ كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون (۳۰) أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنْ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لاَ يَرْجِعُونَ (۳۱) وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ (۳۲)} صدق الله العظيم [يس].
ممکن است کسی سؤال کند:"چرا خداوند برای بندگان گمراه خود حزین است؛ او که در حق آنان ظلمی نکرده و خودشان به خودشان ظلم کردهاند؟" پس برایش مثالی آورده و میگوییم: برادر کریم؛ تصور کن ببینی پدر یا مادر یا پسر و یا دختر و یا برادرت در آتش جهنم از شدت درد ناشی از سوختن فریاد میکشد؛ تصور کن چه إحساس و شعوری خواهی داشت! تصور کن ولو اینکه فرزندت دربرابرت عصیان کرده و تو را زجر و آزار هم داده باشد؛ باز هم چقدر برایش حزین خواهی بود. والله والله، به خاطر صفت رحمت در قلبت؛ بسیار حزین خواهی شد؛ پس حزن خداوند که ارحم الراحمین است چگونه است؟ اما خدا را به شهادت میگیرم که تحسر در نفس خداوند نسبت به بندگان رخ نمیدهد مگر خود بندگان به خاطر کوتاهیهایی که در نزد پروردگار کردهاند متحسر شوند.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿٥٦﴾ أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّـهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴿٥٧﴾ أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٥٨﴾بَلَىٰ قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنتَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
و اگر حسرت در نفس بندگان رخ دهد؛ آنگاه خداوند ارحم الراحمین نیز در نفس خود متحسر میگردد.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنْزِلِينَ (۲۸) إِنْ كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ (۲۹) يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ (۳۰) أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ (۳۱) وَإِنْ كُلٌّ لَمَّا جَمِيعٌ لَدَيْنَا مُحْضَرُونَ (۳۲)} صدق الله العظيم [يس].
انصار پیشگام برگزیده عزیزم ما هرچند گاه با یاد آوری خود، قلب شما را با نور نعیم اعظم شارژ میکنیم و در طول دوران گفتگو تا فرا رسیدن نصر و تمکین و فتح المبین؛ تنها کسانی در کنار امام مهدی باقی میمانند که بنده نعیم اعظم باشند؛ حال چه ظهور او فردا باشد و یا بعد از هزار سال؛ إصرار بندگان نعیم اعظم حد و مرز ندارد و در دنیا و آخرت ادامه خواهد داشت؛ آنان تا حبیب قلب و پروردگارشان راضی نشود؛ راضی نخواهند شد. آنان کسانی هستند که خداوند در کتاب خود وعده آنها را داده است "قومٌ يحبّهم الله ويحبونه" و برای همین تا محبوبترین چیز در نزدشان راضی نشود؛ راضی نخواهند شد.
ای مردم؛ من امام مهدی منتظر به حق برایتان فتوا میدهم که خداوند ارحم الراحمین است؛ خداوند شما را از کافر شدن نسبت به صفت رحمت در نفسش و نعیم رضوانش بر حذر میدارد؛ چون خداوند نسبت به بندگانش رئوف است و با شکر آنها راضی میشود و از کافر شدنشان ناراضی است؛ خداوند عذاب شدن بندگانش را نمیخواهد! بلکه در نفس خود از عذاب شدنشان حزین است چون به صورت عام بر بندگانش رئوف است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَهَا وَبَيْنَهُ أَمَدًا بَعِيدًا وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ} صدق الله العظيم [آل عمران:۳۰].
او به صورت عام بر بندگانش رئوف است و هرکس از رحمت او مأیوس شود؛ در حق خود ظلم کرده است. پس بدانید که خداوند نسبت به بندگانش رئوف است و دعای آنها را در دنیا و آخرت مستجاب مینماید. اما مشکل شیاطین جن و انس در این است که از رحمت خداوند ارحم الراحمین مأیوسند و با نا امیدی در عذاب خداوند گرفتار میشوند و هر کس از گمراهان که از رحمت خداوند مأیوس شود و به اینکه خداوند نسبت به بندگان خود رئوف است کافر گردد؛ به عذاب گرفتار خواهد شد. خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَقَدْ أَخَذْنَاهُم بِالْعَذَابِ فَمَا اسْتَكَانُوا لِرَبِّهِمْ وَمَا يَتَضَرَّعُونَ (۷۶) حَتَّىٰ إِذَا فَتَحْنَا عَلَيْهِم بَابًا ذَا عَذَابٍ شَدِيدٍ إِذَا هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ (۷۷)}صدق الله العظيم [المؤمنون].
و مشکل بندگان؛ ناامید شدنشان از رحمت خداوند ارحم الراحمین است، برای همین خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَوْ رَحِمْنَاهُمْ وَكَشَفْنَا مَا بِهِم مِّن ضُرٍّ لَّلَجُّوا فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ (۷۵) وَلَقَدْ أَخَذْنَاهُم بِالْعَذَابِ فَمَا اسْتَكَانُوا لِرَبِّهِمْ وَمَا يَتَضَرَّعُونَ (۷۶) حَتَّىٰ إِذَا فَتَحْنَا عَلَيْهِم بَابًا ذَا عَذَابٍ شَدِيدٍ إِذَا هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ (۷۷)} صدق الله العظيم [المؤمنون].
علت باقی و خالد ماندن آنها در آتش عذاب؛ ادامه ناامیدی از رحمت خداوند ارحم الراحمین است؛ خداوند در دنیا و آخرت ارحم الراحمین است سبحانه وتعالى عمّا يشركون! وسلامٌ على المرسلين والحمد لله ربّ العالمين ..
أخوكم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
اقتباس: اضغط للقراءة