-1-
امام مهدي ناصر محمد اليمانيّ
08 - صفر - 1446 هـ
12 - 08 - 2024 مـ
۲۲ - مرداد - ۱۴۰۳ ه.ش.
09:08 صبح
(بحسب التقويم الرسميّ لِأُمِّ القُرى)
[لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان]
https://mahdialumma.xyz/showthread.php?
p=456899
________
گپی با عزیزانم در راه خدا، انصار پیشگام برگزیده و تمام مومنان و حقجویان عالم و هشداری بزرگ از جانب خداوند بلندمرتبه و توانا....
سلام خدا و رحمت و برکات و نعیم رضوان او بر عزیزانم و دوستداران پروردگارم، انصار پیشگام برگزیده، جماعتی که محبوب خداوند و محبان او هستند. به گپی خصوصی و عمومی با عزیزانم، آنانی که راهِ نعیم اعظم بهسوی پروردگارم را اختیار کردهاند، خوش آمدید. کسانی که با «الرحمن» عهد بستهاند روز لقای پروردگارشان راضی نشوند مگر خداوند راضی شود و حزن از نفس او رخت بربندد. اینان، اینان، اینان قومی هستند که خدا آنها را دوست دارد و آنها نیز او را دوست دارند و خداوند وعدهی برانگیخته شدن آنها را در این امت داده است. آنان حقیقت نام اعظم الهی را دیده و از آن آگاه شدهاند و برای همین ملکوت جنات نعیم خداوند در نظرشان ارزشی ندارد. خلاصه بگویم پروردگارشان آنان را با ملکوت نعیم جنتش راضی نخواهد کرد، فرقی ندارد این نعیم چقدر بزرگ باشد، بزرگیِ تا بی نهایت آن هم باعث رضایتشان نخواهد شد و با نعمت «جنات نعیم» رضایت نمیدهند. شهادت حق خود را با قسم به نام خدا تزکیه میکنم: به خداوند واحد قهار که خالق جن از شراره آتش و انسان از گِل سفالینگون است قسم، همانقدر که غیرممکن است خدایی غیر از خداوند یکتا وجود داشته باشد، همانقدر هم غیر ممکن است آنها با جنات نعیم راضی شوند، مگر اینکه پروردگارشان در نفسش راضی شود و حزین نباشد. از نظر آنها، نعیم اعظم همین است و بعد به جایگاههای بهشتیشان در جنات نعیم و ضیافت پروردگارشان رضایت داده و آن را میپذیرند. اما قبل از اینکه خداوند در نفسش راضی شود و دیگر حزین نباشد، محال است رضایت دهند، همانطور که محال است خدایی جز خداوند یکتا وجود داشته باشد؛ خداوند از این نسبتها پاک و منزه و بسی والاتر است. آنان حقیقت نام اعظم الهی را درک کرده و دریافتهاند این نام همانطور که خداوند در آیات محکم کتابش آن را وصف کردهاست، حقیقتاً نعیمی است که از نعیم جنت خداوند بسیار بزرگتر است، تصدیقِ فتوای خداوند در آیات محکم کتابش که درباره نعیم رضوان خدا نسبت به بندگانش آمده است، آنها واقعاً این نعیم را از نعیم جنت الهی بسیار بزرگتر یافتهاند و آن رضوان نفس خداوند و حزین نبودن خداوند در نفسش است. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{قُلْ أَؤُنَبِّئُكُم بِخَيْرٍ مِّن ذَٰلِكُمْ ۚ لِلَّذِينَ ٱتَّقَوْا۟ عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّٰتٌ تَجْرِى مِن تَحْتِهَا ٱلْأَنْهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَا وَأَزْوَٰجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَرِضْوَٰنٌ مِّنَ ٱللَّهِ ۗ وَٱللَّهُ بَصِيرُۢ بِٱلْعِبَادِ ﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ آلِ عِمۡرَانَ]
ولی «رضوان خداوند» حقیقتی است که در قلب بندگانش قابل حس کردن است و میبینند رضوان الهی واقعاً از «جنات نعیم» الهی بزرگتر است. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلْمُؤْمِنِينَ وَٱلْمُؤْمِنَٰتِ جَنَّٰتٍ تَجْرِى مِن تَحْتِهَا ٱلْأَنْهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَا وَمَسَٰكِنَ طَيِّبَةً فِى جَنَّٰتِ عَدْنٍ ۚ وَرِضْوَٰنٌ مِّنَ ٱللَّهِ أَكْبَرُ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ ٱلْفَوْزُ ٱلْعَظِيمُ ﴿٧٢﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ التَّوۡبَةِ].
آنان گروهی از دوستداران خداوند در این «امت معدود» هستند، پس با یقین بدانید که قضیه آنها سنگینترین مورد در پروندهی کتاب است، بلکه بزرگترین مصیبت و قارعه در کتاب، بعد از آن است که خداوند، خلیفهی خود امام مهدی را برانگیخت که به حال خداوند آگاه است [خبیر بالرحمن]. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{ٱلَّذِى خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِى سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ ٱسْتَوَىٰ عَلَى ٱلْعَرْشِ ۚ ٱلرَّحْمَٰنُ فَسْـَٔلْ بِهِۦ خَبِيرًا ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ الفُرۡقَانِ]
اینجاست که هرکس که خدا را دوست داشته باشد، حتماً میخواهد از کسی که به حال خداوند آگاه است [خبیر بالرحمن]، حال خداوند «الرحمن الرحیم» را بپرسد و کسی که از حال الرحمن آگاه است، به آنان میگوید: همانا که پروردگارتان، خداوند «ودود» که بسیار مهربان است، در نفس خود برای تمام امتهای گمراهی که با عذاب الهی هلاک شدهاند، متحسر و حزین است. کسانی که با فرستادن رسولان، در برابرشان حجت اقامه شد تا خداوند یکتا را بدون گرفتن شریک عبادت کنند، اما از روی گمراهی و جهالت، رسولان الهی و دعوت حق پروردگارشان را تکذیب کردند. تا اینکه رسولان خداوند در قلبشان احساس عجز و شکست کرده و دست دعا به درگاه خداوند برآوردند و خداوند نیز دعایشان را مستجاب نمود و قومشان را هلاک نمود و بهجای آنان، رسولان و مومنان را در زمین جانشینشان کرد و آنان از یاری الهی شادمان شدند. این وعدهی خداوند به رسولان و کسانی است که ایمان آورده و از دعوت حق پروردگارشان پیروی میکنند و خداوند به وعدهی خود عمل میکند، همانا که خداوند خلف وعده نمینماید. اما دوستداران خدا! بعد از اینکه خداوند کسانی را که نسبت به دعوت رسولانش کافر بودند، هلاک کرد، چه رخ میدهد؟ حتماً بعد از اینکه خداوند با عذابش آنان را هلاک نمود، بهخاطر کوتاهیهایی که در حق پروردگارشان کرده بودند، پشیمان میشوند. خداوند به شما خبر داده است در چه حالی هستند، خداوند تعالی میفرماید:
{وَٱتَّبِعُوٓا۟ أَحْسَنَ مَآ أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ ٱلْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿٥٥﴾ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَٰحَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِى جَنۢبِ ٱللَّهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ ٱلسَّٰخِرِينَ ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ الزُّمَرِ].
این حال تمام کافران گمراهی است که رسولان خداوند و پروردگار عالمیان را تکذیب کردند و خداوند آنان را هلاک نمود. تکتک آنها میگویند:
{يَٰحَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِى جَنۢبِ ٱللَّهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ ٱلسَّٰخِرِينَ} صدق الله العظيم [سُورَةُ الزُّمَرِ: ٥٦].
سوالی که در وهلهی اول برای عقل و منطق مطرح میشود این است: اینان که دیگر اصرار به کفر و نافرمانی در برابر خداوند بزرگ ندارند، ولی از رحمت خدا مأیوس شدهاند، چون در حیات دنیویشان خدا را نشناختند، در آخرت هم او را نشناخته و درک نمیکنند او ارحم الراحمین است. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَمَن كَانَ فِى هَٰذِهِۦٓ أَعْمَىٰ فَهُوَ فِى ٱلْـَٔاخِرَةِ أَعْمَىٰ وَأَضَلُّ سَبِيلًا ﴿٧٢﴾} صدق الله العظیم [سُورَةُ الإِسۡرَاءِ].
و گمان کردند چون حجت بر آنها اقامه شده است، پس باید از رحمت خدا مأیوس شوند و با این کار به خود ستم کردند و خدا هلاکشان کرد و برای همین امیدی به رحمت خدا ندارند. آنان گمان میکنند درِ دعا به درگاه خداوند بسته شده است و نمیتوانند از او درخواست کنند به حق رحمتی که بر خود فرض نموده است، آنان را بیامرزد و مورد عفو قرار دهد. گمان میکنند بعد از اینکه خداوند هلاکشان کرد، دیگر این در بسته شده است، برای همین میبینیم در آخرت از خدا نمیخواهند به حق رحمتی که بر خود واجب نموده، آنان را ببخشد. خداوند تعالی میفرماید:
{قُل لِّمَن مَّا فِى ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ ۖ قُل لِّلَّهِ ۚ كَتَبَ عَلَىٰ نَفْسِهِ ٱلرَّحْمَةَ ۚ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَىٰ يَوْمِ ٱلْقِيَٰمَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ ۚ ٱلَّذِينَ خَسِرُوٓا۟ أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ الأَنۡعَامِ].
شاید تمام کسانی که خدا را دوست دارند بخواهند بگویند: «ناصر محمد یمانی، از احوال کافران گمراه بعد از مرگشان باخبر شدیم، آنها برایمان مهم نیست. خداوند به آنان ظلم نکرده است، خودشان در حق خود ظلم کردند. آنچه که برای ما مهم است احوال خداوند است و از آنجا که تو از حال الرحمن باخبری، به ما بگو خداوند الرحمن و الرحیم چه حالی دارد». امام مهدی ناصر محمد یمانی پاسخ داده و میگوید: چرا از خود خداوند سوال نمیکنید؟ او سخنان شما را میشنود و شما را میبیند و از آنچه که در نفستان میگذرد آگاه است، پس از خود او بپرسید. خداوند ارحم الراحمین مستقیم به شما خبر میدهد در چه حالی است. بیایید همگی یک زبان از خداوند سوال کرده و بگوییم: «ای خداوند ارحم الراحمین، حال تو چگونه است»؟ و جواب را مستقیم به خدا میسپاریم. خداوند تعالی میفرماید:
{إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَٰحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَٰمِدُونَ ﴿٢٩﴾ يَٰحَسْرَةً عَلَى ٱلْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا۟ بِهِۦ يَسْتَهْزِءُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا۟ كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ ٱلْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ يس].
به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم، این خبر برای هر انسان مومنی که خداوند و پروردگار عالمیان را دوست داشته باشد، همچون یک قارعه و بلایی بزرگ و تکاندهنده است و حتماً میگوید: «ای خداوند الرحمن و الرحیم، آیا از زمانهای دور، چنین حالی داری؟ از زمان اولین امتهایی که به دلیل تکذیب رسولان پروردگار هلاکشان کردی و بعد از آن بهخاطر کوتاهیهایی که در پیشگاه پروردگارشان کرده بودند، پشیمان و متحسر شدند؟ حال که چنین است، چطور میتوانیم به نعیم جنات تو راضی شویم؟! والله، تالله، بالله، به خداوند بزرگ قسم، ملکوت بهشتی که به اندازه آسمانها و زمین است در برابرمان فرو ریخت، بلکه از نظر ما به کل به ویرانهای بدل شد؛ ای ارحم الراحمین، چطور بعد از اینکه از حال خود به ما خبر دادی، میتوانیم به آن راضی شویم؟ از خدا یاری میطلبیم، چطور از حال تو غافل بودیم ای خداوند سبحان؟ و از الآن میگوییم: به عزت و جلالت قسم، به نعیم جنت تو راضی نخواهیم شد مگر تو در نفس خود راضی شوی و حزن و اندوهت، به گونهای که خود میخواهی به کلی از بین برود، زیرا تو بر هر چیزی توانا هستی.. و اگر چنین نکنی، پس ما را برای چه آفریدهای؟ ما درحالیکه در همین دنیا هستیم نسبت به تو بصیرت و شناخت پیدا کردیم و دریافتیم که تو خداوند یکتایی هستی که خدایی جز تو نیست و ارحم الراحمینی و بندگانت را برای اینکه در آتش جهنم عذاب شوند نیافریدهای و بندگانت را برای حور العین و جنات نعیم هم نیافریدهای. بلکه ما برای هدفی بسیار بزرگ و والاتر آفریده شدهایم و لذت ما این است که بندگان خدا باشیم و رضوان نفس تو را به عنوان هدف نهایی خود برگزیدیم نه اینکه وسیلهای باشد برای ازدواج با حورالعین در ملکوت جنات نعیم، بعد از اینکه «انسان موعود» ما را از حال خداوند ارحم الراحمین آگاه کرد، دیگر اینها چه فایدهای برایمان دارد؟! وای بر ما! چطور درحالیکه محبوبترین چیز نزد ما یعنی خداوند ارحم الراحمین در نفس خود متحسر و حزین است، به نعمت جنات نعیم راضی شویم؟ انگار مرده بودیم و این بیان ما را زنده کرد و درحالیکه هنوز در این دنیا هستیم نسبت به خداوند ارحم الراحمین شناخت پیدا کردیم و از محبت خداوند ودود نسبت به هرکس که او را دوست دارد، باخبر شدیم. پس او را به یگانگی میخوانیم: لا اله الا الله وحده لا شریک له و برای او سجده میکنیم و جز او کسی را عبادت نکرده و دین خود را تا روز قیامت برای او خالص میگردانیم، روزی که مردم در پیشگاه پروردگار عالمیان قرار میگیرند». این جواب حق هر انسانی است که خداوند ودود را دوست دارد، خداوندی که دوستداران خود را دوست میدارد.
ای کافران انساندوست و مهربان، ای کسانی که قلبهایتان بهخاطر حوادث غزه گریان است، شما و همه مسلمانان را به خدا سپردهام، او قادر است شما را هدایت کند، ای مهربانان؛ به کسی که در زمین است رحم کنید تا کسی که در آسمان است به شما رحم کند. چقدر انسانهای مهربانی را که دارای صفات زیبا و شرافتمندانه هستند دوست دارم، این انسانهای بشردوست و مهربان را.
ای فرزندان ابراهیم بن آزر، همگی شما را به صلح دعوت میکنم، شما پسرعموی هم هستید، این همه خونریزی و جنایت بس است. بنیامین نتانیاهو، ما و شما از خاندان ابراهیم بن آزر و پسرعمو هستیم، جنگهای هزاران ساله عیب است! بینامین [نتانیاهو] به خداوند بزرگ قسم تو شکست میخوری، پس به دعوت به حکمیت عادلانه بین بنی اسماعیل و بنی اسحاق جواب بده. شما میدانید که شما و عربها از آل ابراهیم بن آزر و با گوشت و خون پسرعمو هستید. جنایتهای جنگی که بنی اسرايیل مرتکب شده است بزرگترین جنایتها در تاریخ بشریت است. با اینکه این مردمان ناتوان و مستضعف در اردوگاهها و میان زبالهها آواره شدند، باز هم از راه هوا به تعقیب آنها پرداخته و ایشان را به قتل میرسانید. این تجاوز و گناه و ظلم بسیار بزرگی است که قبل از شما کسی در تاریخ مرتکب آن نشده است، بلکه این بزرگترین بیعدالتی و فسادی بسیار بزرگ در تاریخ بشریت است. به آنان رحم نمیکنید، نه شما و نه دیگر مجرمان عالم که مانند شما هستند و در کشتار کودکان (بزرگترین جنایت جنگی در تاریخ بشریت) یاریتان میدهند. قلبهای شما همچون سنگ و حتی سختتر از سنگ است، آیا از عذاب و خشم شدید خداوندِ سختکیفر هراسی ندارید؟! یا مگر گمان میکنید خداوند از اعمال شما غافل است؟ خداوند پاک و منزه است! میبیند و میشنود و از آنچه که در نفوس شما میگذرد، آگاه است. چطور خود را از مکر خدا در امان میپندارید؟ خداوند سریع الحساب و بسیار سختکیفر است. همانا که به شما و مجرمانی که پشتیبان شما هستند، فرصت میدهد تا بر گناهانتان افزوده شود، اینطور نیست که به شما ستمگران یاری رسانده و پیروزتان گرداند. هر چند آنهایی را که شما کشتید، افرادی ضعیف و مسکین بودند، اما خداوند ارحم الراحمین در جنات نعیم از آنان به عنوان شهدا پذیرایی میکند و در آنجا سعادتمند هستند، چون خداوند این آوارگان میان زبالهها را عزیز میدارد و آنان را در زمره شهدا مینویسد و در جنات نعیم پناه میدهد و همه اموات شما را به جهنم میفرستد.
بنیامین [نتانیاهو] من خلیفهی خدا بر عالمیان، امام مهدی ناصر محمد یمانی، خدا را بر سخنانی که میگویم گواه و وکیل میگیرم: به تو فرمان میدهم تن به صلح دهی و به دعوت برای حکمیت بین بنی اسماعیل و بنی اسحاق جواب مثبت بدهی. خداوند مرا خلیفهی خود بر سراسر عالم (بر تمام فرزندان انسان که از راه خون و آدم و حوا برادران من هستند) قرار داده است تا با عدالت میان آنان حکم کنم، حکمی نهایی که بیهوده و شوخی نیست. نزد من یمنی و چینی فرقی ندارند، هرکس دین خود را دارد. در دین خدا اسلام، اجبار و اکراه راه ندارد؛ دین اسلام رحمت برای مردم عالم است و برای مردم مسلمان و کافر حقوقی برابر قائل شده است. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{فَلِذَٰلِكَ فَٱدْعُ ۖ وَٱسْتَقِمْ كَمَآ أُمِرْتَ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَآءَهُمْ ۖ وَقُلْ ءَامَنتُ بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ مِن كِتَٰبٍ ۖ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ ۖ ٱللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ ۖ لَنَآ أَعْمَٰلُنَا وَلَكُمْ أَعْمَٰلُكُمْ ۖ لَا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ ۖ ٱللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا ۖ وَإِلَيْهِ ٱلْمَصِيرُ ﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ الشُّورَىٰ].
ای جماعت انصار پیشگام برگزیده، این بیان را به زبان عبری ترجمه کرده و به دفتر نخستوزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو بفرستید، خداوند خلف وعده نمیکند و بشارت فتح بزرگی که در آیات محکم کتاب وعدهی آن داده شده است، بر شما باد.
مجدد برای گپی خصوصی و عمومی خوشآمد میگویم، مانند صحبتهایی که زیر درخت در زمان «بیعت رضوان» رخ داد، با اینکه خداوند در آن سال «عمره پیروزی» را برایشان محقق نفرمود. بعد از نوشتن صلح حدیبیه که پیمان صلح میان محمد رسول الله و اصحابش با دشمنانشان (قریش) بود و پس از رفتن شیخ میانجی و قومش، بین محمد رسول الله و صحابهی مکرمش گفتوگویی صورت گرفت. محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، پیشنهاد قریش را به عنوان تمایل آنان به صلح دانست، آنها میخواستند آبروی خود را حفظ کنند تا عرب نگوید: «محمد که از شهر خود رانده شده بود، بدون رضایت قریش و با استفاده از زور به آنجا بازگشت و وارد مکه شد و عمره بیت العتیق را بهجا آورد». آنها از او خواستند با اصحابش به مدینه بازگردد و در سال جدید با اصحابش به مکه بازگردد. اما بین محمد رسول الله و صحابه مکرمش (که صلوات خدا بر او و همه آنان باد) گفتوگویی رخ داد، بلکه بعد از «بیعت رضوان» زیر درخت، سخنانی دوستانه و خندهدار میانشان رد و بدل شد. بعد از اینکه فرستادگانی که پیمان صلح را نوشتند از نزد آنها رفتند با این شرط که آن سال از عمره صرف نظر کنند، کسانی که «بیعت رضوان» را انجام داده بودند، دریافتند محمد رسول الله در مورد تصدیق رویایش عجله کرده و تصدیق آن در آن سال نیست. به محمد رسول الله نگاه کرده و گفتند: «چرا خداوند رویای تو در مورد انجام عمره «بیت الله العتیق» را تصدیق نکرد؟» محمد رسول الله فرمود: «آیا به شما گفتم امسال؟» گفتند: «اگر گمان نمیکردی امسال باشد، چرا ما را از مدینه به اینجا آوردی؟» سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به سخنان آنان لبخند زد و خندید، چون صحابه با سخنشان در برابر او حجت اقامه کرده بودند، وقتی که به آنان فرمود: «آیا به شما گفتم امسال؟» گفتند: «اگر گمان نمیکردی امسال باشد، چرا ما را از مدینه به اینجا آوردی؟» مهم این است که محمد رسول الله صلی الله علیه و آله لبخند زد و خندید و اعتراف کرد که آوردن آنها به دلیل این بود که گمان کرد رویا در آن سال تصدیق خواهد شد. خلیفهی خدا، امام مهدی ناصر محمد یمانی هم به عزیزانش در راه خدا میگوید: همانا که فرمان خداوند به بندهاش در رویای حق همان بود که بار اول بین گیومه برایتان نوشتیم:
«خداوند دما را تا ۱۵۱ درجه بالا خواهد برد، {وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَٰكِن كَانُوا أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ ﴿٣٣﴾} [سورة النحل]»
پایان رویای حق.
و اما در مورد تعیین سال گذشته که با محرم که چهارمین ماه حرام است، پایان یافت؛ همانطور که مثلی عربی میگوید: «اشتباه در حساب قابل برگشت بوده و مشکلی ایجاد نمیکند». فقط اینکه شایسته امام مهدی ناصر محمد یمانی نیست که در مسائل فقهی دین اشتباه کند، مثل این موضوع که چهار ماه حرام پشتسرهم هستند و خداوند آنها را یک سوم آخر سال قمری قرار دادهاست، یعنی ماه نهم و دهم و یازدهم و دوازدهم؛ یعنی: ماه شوال (اولین ماه از ماههای حرام و حج) و ماه ذی القعده (دومین ماه از ماههای حرام و حج) و ماه ذی الحجه (سومین ماه از ماههای حرام و حج) و ماه محرم (چهارمین ماه از ماههای حرام و حج) که با رویت ماه «صفر الاصفار» که اولین ماه از سال جدید قمری است، پایان مییابد و رویت هلال معیار الهی است برای انجام محاسبات زمان برای تمام بشر، تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{إِنَّ عِدَّةَ ٱلشُّهُورِ عِندَ ٱللَّهِ ٱثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِى كِتَٰبِ ٱللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضَ مِنْهَآ أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ۚ ذَٰلِكَ ٱلدِّينُ ٱلْقَيِّمُ ۚ فَلَا تَظْلِمُوا۟ فِيهِنَّ أَنفُسَكُمْ ۚ وَقَٰتِلُوا۟ ٱلْمُشْرِكِينَ كَآفَّةً كَمَا يُقَٰتِلُونَكُمْ كَآفَّةً ۚ وَٱعْلَمُوٓا۟ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلْمُتَّقِينَ ﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ التَّوۡبَةِ].
و اما سال قمری بر اساس رویت شرعی هلال ماه با چشم غیر مسلح و با چهار ماه حرام به آخر میرسد. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{۞ يَسْـَٔلُونَكَ عَنِ ٱلْأَهِلَّةِ ۖ قُلْ هِىَ مَوَٰقِيتُ لِلنَّاسِ وَٱلْحَجِّ ۗ وَلَيْسَ ٱلْبِرُّ بِأَن تَأْتُوا۟ ٱلْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَٰكِنَّ ٱلْبِرَّ مَنِ ٱتَّقَىٰ ۗ وَأْتُوا۟ ٱلْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَٰبِهَا ۚ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿١٨٩﴾ وَقَٰتِلُوا۟ فِى سَبِيلِ ٱللَّهِ ٱلَّذِينَ يُقَٰتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوٓا۟ ۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلْمُعْتَدِينَ ﴿١٩٠﴾} صدق الله العظيم [سورة البقرة]،
چون بعد از تمام شدن «سال برائت» فرصت مشرکین قریش و یهود و نصاری برای نزدیک شدن به مسجد الحرام تمام شد، چراکه خود گواه بودند نسبت به آنچه که بر محمد رسول الله نازل شده بود، کافر هستند لذا دیگر از اولیای بیت معظم الهی نبودند، چون به صراحت بر کفر خویش گواهی میدادند. تصدیقِ فرموده خداوند تعالی:
{مَا كَانَ لِلْمُشْرِكِينَ أَن يَعْمُرُوا۟ مَسَٰجِدَ ٱللَّهِ شَٰهِدِينَ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِم بِٱلْكُفْرِ ۚ أُو۟لَٰٓئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَٰلُهُمْ وَفِى ٱلنَّارِ هُمْ خَٰلِدُونَ ﴿١٧﴾ إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَٰجِدَ ٱللَّهِ مَنْ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلْيَوْمِ ٱلْـَٔاخِرِ وَأَقَامَ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَى ٱلزَّكَوٰةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا ٱللَّهَ ۖ فَعَسَىٰٓ أُو۟لَٰٓئِكَ أَن يَكُونُوا۟ مِنَ ٱلْمُهْتَدِينَ ﴿١٨﴾ ۞ أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ ٱلْحَآجِّ وَعِمَارَةَ ٱلْمَسْجِدِ ٱلْحَرَامِ كَمَنْ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلْيَوْمِ ٱلْـَٔاخِرِ وَجَٰهَدَ فِى سَبِيلِ ٱللَّهِ ۚ لَا يَسْتَوُۥنَ عِندَ ٱللَّهِ ۗ وَٱللَّهُ لَا يَهْدِى ٱلْقَوْمَ ٱلظَّٰلِمِينَ ﴿١٩﴾} صدق الله العظیم [سُورَةُ التَّوۡبَةِ].
برای همین خداوند برائت خود از مشرکان را اعلان نمود. آنان دیگر حق نداشتند به مسجدی نزدیک شوند که ماندن آنها در آنجا حرام شده بود، چون بر کفر خویش نسبت به آنچه که بر مُحَمَّد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلَّم - نازل شده بود، گواهی میدادند. حتی اگر از قریش و اهالی ام القری بودند، خداوند از آنان تبری جست و اجازه نداشتند در مکه (مسجد الحرام) بمانند و باید از آنجا خارج شده و در بیرون از حدود مکه مکرمه سکنا میگزیدند. برای همین خداوند تعالی فرمود:
{يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ إِنَّمَا ٱلْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا۟ ٱلْمَسْجِدَ ٱلْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَٰذَا ۚ وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ ٱللَّهُ مِن فَضْلِهِۦٓ إِن شَآءَ ۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿٢٨﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ التَّوۡبَةِ].
و تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{فَإِذَا ٱنسَلَخَ ٱلْأَشْهُرُ ٱلْحُرُمُ فَٱقْتُلُوا۟ ٱلْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَٱحْصُرُوهُمْ وَٱقْعُدُوا۟ لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ ۚ فَإِن تَابُوا۟ وَأَقَامُوا۟ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَوُا۟ ٱلزَّكَوٰةَ فَخَلُّوا۟ سَبِيلَهُمْ ۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٥﴾ وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ ٱلْمُشْرِكِينَ ٱسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَٰمَ ٱللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُۥ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْلَمُونَ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ التَّوۡبَةِ]
و سال قمری تمام نمیشود مگر با پایان یافتن چهار ماه حرام حج که پشتسرهم هستند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{ٱلشَّهْرُ ٱلْحَرَامُ بِٱلشَّهْرِ ٱلْحَرَامِ وَٱلْحُرُمَٰتُ قِصَاصٌ ۚ فَمَنِ ٱعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ فَٱعْتَدُوا۟ عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا ٱعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ ۚ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ وَٱعْلَمُوٓا۟ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلْمُتَّقِينَ ﴿١٩٤﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ البَقَرَةِ].
و شاید کسی بخواهد سوال کند: «مقصود خداوند چه محرماتی است: {وَٱلْحُرُمَٰتُ قِصَاصٌ} صدق الله العظيم؟» امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ به پرسشگران میگوید: در اینجا مقصود از محرماتی که نیاز به قصاص دارند این است: شکار جانوران ساکن خشکی که در زمانی که حاجیان در احرام هستند، شکار آنها حرام شده است و قصاص این است: معادل آنچه که شکار کردهاند از هشت جفت چهارپایان [حلال گوشت] قربانی کنند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا تَقْتُلُوا۟ ٱلصَّيْدَ وَأَنتُمْ حُرُمٌ ۚ وَمَن قَتَلَهُۥ مِنكُم مُّتَعَمِّدًا فَجَزَآءٌ مِّثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ ٱلنَّعَمِ يَحْكُمُ بِهِۦ ذَوَا عَدْلٍ مِّنكُمْ هَدْيَۢا بَٰلِغَ ٱلْكَعْبَةِ أَوْ كَفَّٰرَةٌ طَعَامُ مَسَٰكِينَ أَوْ عَدْلُ ذَٰلِكَ صِيَامًا لِّيَذُوقَ وَبَالَ أَمْرِهِۦ ۗ عَفَا ٱللَّهُ عَمَّا سَلَفَ ۚ وَمَنْ عَادَ فَيَنتَقِمُ ٱللَّهُ مِنْهُ ۗ وَٱللَّهُ عَزِيزٌ ذُو ٱنتِقَامٍ ﴿٩٥﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ المَائـِدَةِ]،
و اما فرمودهی خداوند تعالی:
{فَمَنِ ٱعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ فَٱعْتَدُوا۟ عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا ٱعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ ۚ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ وَٱعْلَمُوٓا۟ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلْمُتَّقِينَ} صدق الله العظيم،
مقصود خداوند این است که هر کسی در ماههای حرام و غیر ماههای حرام به آنان حمله و تعدی کرد. همانا که ماههای حرام، یک سوم آخر ماههای یک سال (چهار ماه آخر) هستند که پشتسرهم میآیند. تصدیقِ فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّ عِدَّةَ ٱلشُّهُورِ عِندَ ٱللَّهِ ٱثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِى كِتَٰبِ ٱللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضَ مِنْهَآ أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ۚ ذَٰلِكَ ٱلدِّينُ ٱلْقَيِّمُ ۚ فَلَا تَظْلِمُوا۟ فِيهِنَّ أَنفُسَكُمْ ۚ وَقَٰتِلُوا۟ ٱلْمُشْرِكِينَ كَآفَّةً كَمَا يُقَٰتِلُونَكُمْ كَآفَّةً ۚ وَٱعْلَمُوٓا۟ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلْمُتَّقِينَ ﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ التَّوۡبَةِ]
ولی شما سه ماه را پشتسرهم قرار داده و ماه چهارم (ماه محرم) اولین ماه سال قمری جدید شده است! آیا تقوا نمیکنید؟ بلکه ماه محرم دوازدهمین ماه سال است و یک سال دوازده ماه دارد که چهار ماه آن ماه حرام است: «اثنا عَشر شهرًا منها أربعةٌ حُرُم». همچنین از زمانی که خداوند آسمانها و زمین را خلق نموده است، شمارِ ماهها، اساس محاسبه سال هستند و ربطی به تولد هیچیک از بندگانش یا تاریخ هجرتش ندارند، بلکه قبل از اینکه خداوند ملائکه و جن و انس را بیافریند، این قوانین وضع شدهاند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{إِنَّ عِدَّةَ ٱلشُّهُورِ عِندَ ٱللَّهِ ٱثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِى كِتَٰبِ ٱللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضَ مِنْهَآ أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ۚ ذَٰلِكَ ٱلدِّينُ ٱلْقَيِّمُ ۚ فَلَا تَظْلِمُوا۟ فِيهِنَّ أَنفُسَكُمْ ۚ وَقَٰتِلُوا۟ ٱلْمُشْرِكِينَ كَآفَّةً كَمَا يُقَٰتِلُونَكُمْ كَآفَّةً ۚ وَٱعْلَمُوٓا۟ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلْمُتَّقِينَ ﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ التَّوۡبَةِ].
همانا که ماه «صفر الاصفار» جاری، اولین ماه از سال قمری جدید است و این قانونی است که خداوند از زمان آفرینش آسمانها و زمین مقرر فرموده است. چقدر با مسلمانان جدال کردم که از در وارد خانه شوید و سال جدید با پایان یافتن چهار ماه حرام حج و با ماه صفر آغاز میشود، اما به شدت استکبار ورزیدند. با آنها مجادله کردم که از در وارد خانه شوید و با دیدن هلال ماه با چشم غیر مسلح آغاز ماه را اعلان کنید، چون وقتی ماه نو آغاز شد، چشم غیر مسلح نمیتواند چیزی جز هلال ماه جدید را در آسمان ببیند، اما با تلکسوپها و رصدگرها امکان دیدن هلال یکی از سیارات دیگر در طول روز وجود دارد، مانند هلال زهره پس از غروب خورشید، یا دیدن هلال نوزاد قبل از آن که به عنوان هلال جدید کامل شده باشد. اما چشم غیر مسلح فقط هلال ماه را میبیند، همانطور که پیشینیان شما میدیدند و برای دیدن آن نیاز به پیشرفتهای علمی نیست، چون باعث میشود قبل از موعد، وارد ماه جدید شده و محاسبات زمانی در کتاب مختل شوند و این مانند آن است که از پشت، وارد خانه شوند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{۞ يَسْـَٔلُونَكَ عَنِ ٱلْأَهِلَّةِ ۖ قُلْ هِىَ مَوَٰقِيتُ لِلنَّاسِ وَٱلْحَجِّ ۗ وَلَيْسَ ٱلْبِرُّ بِأَن تَأْتُوا۟ ٱلْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَٰكِنَّ ٱلْبِرَّ مَنِ ٱتَّقَىٰ ۗ وَأْتُوا۟ ٱلْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَٰبِهَا ۚ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿١٨٩﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ البَقَرَةِ]
ولی متاسفانه به دلیل تکبر، مستکبران حاضر نشدند به حق اعتراف کرده و از در وارد خانه شوند، نه در موضوع رویت هلال با چشم غیر مسلح و نه در مورد آغاز صحیح سال نو با رویت هلال ماه صفر، پس شما هم همراه مجرمان مستکبر، گرفتار عذاب خداوند واحد قهار خواهید شد، چه کسی قادر است شما را از این عذاب نجات دهد؟ راه فرار از گرما و شَرّ و شرارههای آتشین کوکب سقر که از سمت قطب جنوب میآید کجاست؟ با اینکه آفتاب در حال حاضر در قطب شمال است، اما قطب جنوب از گرمای سقر رنج میبرد درحالیکه ماه جولای و آگوست است و فرض بر این است که با توجه به اینکه خورشید در قطب جنوب غروب کرده (و در شمال شرق تابستان است)، این منطقه باید زمستان سختی را بگذارند. سوالی که در برابر عقل و منطق مطرح میشود این است: چرا در قطب جنوب، زمستان گرم شده است؟ بلکه تأثیر آن به اندازه گرمای تابستانی خورشید است! از کی تا به حال حرارت بالای تابستان خورشیدی تحت تأثیر دمای زمستان است؟ بلکه دلیل بالا بودن دما در زمستان جاری در قطب جنوب، گرمای کوکب سقر است که پیش از این به شما در مورد عبور آن از جهت جنوبی زمین هشدار دادهام. با احتساب ماه صفر جاری، بیش از بیست سال است به شما هشدار میدهم و این وضع تا زمانی که خداوند بخواهد ادامه خواهد داشت و سپس ناگهان به سراغ شما میآید و شما را مبهوت میکند. محور اساسی تحدی این است: «آمدن آن کاملاً ناگهانی است و مبهوت خواهید شد» با اینکه حجم آن هزار برابر سیاره زمین است اما علیرغم دانش گستردهتان، قادر به دیدن آن نیستید مگر زمانی که ناگهانی طلوع کرده و افق جنوبی سیاره زمین را بپوشاند، گرچه شما قبل از عبور آن، گرمایش را حس میکنید و خواهید دانست که من راست میگویم.
خدایا حق را به منصه ظهور برسان و تو بهتر میدانی آنها چگونه به فرمان اطاعت از خلیفهات سر مینهند. پروردگارا پاک و منزهی و امر خود را به انجام رسانده و حُکْمَت را اجرا میکنی و تو سریعترین داوری، زیرا مانورهای سیاره سقر برای گرم کردن قطبهای یخزده زمین برای آنها فایدهای نداشت و گفتند: «گرمای زمستان قطب جنوب، تهدید برای تمام دنیاست». پس در برابر هر انسان اندیشمندی حجت آورده و میگوییم: از کی تا به حال دمای زمستان [قطب جنوب]، روی تابستان نیمکرهی شمالی تأثیر گذاشته و سبب بالاتر رفتن آن میگردد؟ آیا فکر نمیکنید؟ بلکه این گرمای سقر است که از قطب جنوب میآید و خداوند با آن، خلیفهی خود امام مهدی ناصر محمد یمانی را بر تمام عالم چیره خواهد کرد، آیا میتوانید بر خداوندی که صاحب اختیار عالم است، چیره و پیروز شوید؟ پاک و منزه است پروردگارم که هرچه که بخواهد آفریده و هرکس را که بخواهد برمیگزیند. پس به سوال مانورهای این جرم آسمانی قبل از هجوم به قطبهای منجمد زمین جواب دهید، تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{أَوَلَمْ يَرَوْا۟ أَنَّا نَأْتِى ٱلْأَرْضَ نَنقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا ۚ وَٱللَّهُ يَحْكُمُ لَا مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِۦ ۚ وَهُوَ سَرِيعُ ٱلْحِسَابِ ﴿٤١﴾ وَقَدْ مَكَرَ ٱلَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَلِلَّهِ ٱلْمَكْرُ جَمِيعًا ۖ يَعْلَمُ مَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ ۗ وَسَيَعْلَمُ ٱلْكُفَّٰرُ لِمَنْ عُقْبَى ٱلدَّارِ ﴿٤٢﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ الرَّعۡدِ].
خلیفهی خدا بر سراسر عالم، الإمام المهديّ ناصر محمد اليمانيّ.
======== اقتباس =========
اقتباس: اضغط للقراءة
امام مهدي ناصر محمد اليمانيّ
08 - صفر - 1446 هـ
12 - 08 - 2024 مـ
۲۲ - مرداد - ۱۴۰۳ ه.ش.
09:08 صبح
(بحسب التقويم الرسميّ لِأُمِّ القُرى)
[لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان]
https://mahdialumma.xyz/showthread.php?
p=456899
________
گپی با عزیزانم در راه خدا، انصار پیشگام برگزیده و تمام مومنان و حقجویان عالم و هشداری بزرگ از جانب خداوند بلندمرتبه و توانا....
سلام خدا و رحمت و برکات و نعیم رضوان او بر عزیزانم و دوستداران پروردگارم، انصار پیشگام برگزیده، جماعتی که محبوب خداوند و محبان او هستند. به گپی خصوصی و عمومی با عزیزانم، آنانی که راهِ نعیم اعظم بهسوی پروردگارم را اختیار کردهاند، خوش آمدید. کسانی که با «الرحمن» عهد بستهاند روز لقای پروردگارشان راضی نشوند مگر خداوند راضی شود و حزن از نفس او رخت بربندد. اینان، اینان، اینان قومی هستند که خدا آنها را دوست دارد و آنها نیز او را دوست دارند و خداوند وعدهی برانگیخته شدن آنها را در این امت داده است. آنان حقیقت نام اعظم الهی را دیده و از آن آگاه شدهاند و برای همین ملکوت جنات نعیم خداوند در نظرشان ارزشی ندارد. خلاصه بگویم پروردگارشان آنان را با ملکوت نعیم جنتش راضی نخواهد کرد، فرقی ندارد این نعیم چقدر بزرگ باشد، بزرگیِ تا بی نهایت آن هم باعث رضایتشان نخواهد شد و با نعمت «جنات نعیم» رضایت نمیدهند. شهادت حق خود را با قسم به نام خدا تزکیه میکنم: به خداوند واحد قهار که خالق جن از شراره آتش و انسان از گِل سفالینگون است قسم، همانقدر که غیرممکن است خدایی غیر از خداوند یکتا وجود داشته باشد، همانقدر هم غیر ممکن است آنها با جنات نعیم راضی شوند، مگر اینکه پروردگارشان در نفسش راضی شود و حزین نباشد. از نظر آنها، نعیم اعظم همین است و بعد به جایگاههای بهشتیشان در جنات نعیم و ضیافت پروردگارشان رضایت داده و آن را میپذیرند. اما قبل از اینکه خداوند در نفسش راضی شود و دیگر حزین نباشد، محال است رضایت دهند، همانطور که محال است خدایی جز خداوند یکتا وجود داشته باشد؛ خداوند از این نسبتها پاک و منزه و بسی والاتر است. آنان حقیقت نام اعظم الهی را درک کرده و دریافتهاند این نام همانطور که خداوند در آیات محکم کتابش آن را وصف کردهاست، حقیقتاً نعیمی است که از نعیم جنت خداوند بسیار بزرگتر است، تصدیقِ فتوای خداوند در آیات محکم کتابش که درباره نعیم رضوان خدا نسبت به بندگانش آمده است، آنها واقعاً این نعیم را از نعیم جنت الهی بسیار بزرگتر یافتهاند و آن رضوان نفس خداوند و حزین نبودن خداوند در نفسش است. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{قُلْ أَؤُنَبِّئُكُم بِخَيْرٍ مِّن ذَٰلِكُمْ ۚ لِلَّذِينَ ٱتَّقَوْا۟ عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّٰتٌ تَجْرِى مِن تَحْتِهَا ٱلْأَنْهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَا وَأَزْوَٰجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَرِضْوَٰنٌ مِّنَ ٱللَّهِ ۗ وَٱللَّهُ بَصِيرُۢ بِٱلْعِبَادِ ﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ آلِ عِمۡرَانَ]
ولی «رضوان خداوند» حقیقتی است که در قلب بندگانش قابل حس کردن است و میبینند رضوان الهی واقعاً از «جنات نعیم» الهی بزرگتر است. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلْمُؤْمِنِينَ وَٱلْمُؤْمِنَٰتِ جَنَّٰتٍ تَجْرِى مِن تَحْتِهَا ٱلْأَنْهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَا وَمَسَٰكِنَ طَيِّبَةً فِى جَنَّٰتِ عَدْنٍ ۚ وَرِضْوَٰنٌ مِّنَ ٱللَّهِ أَكْبَرُ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ ٱلْفَوْزُ ٱلْعَظِيمُ ﴿٧٢﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ التَّوۡبَةِ].
آنان گروهی از دوستداران خداوند در این «امت معدود» هستند، پس با یقین بدانید که قضیه آنها سنگینترین مورد در پروندهی کتاب است، بلکه بزرگترین مصیبت و قارعه در کتاب، بعد از آن است که خداوند، خلیفهی خود امام مهدی را برانگیخت که به حال خداوند آگاه است [خبیر بالرحمن]. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{ٱلَّذِى خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِى سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ ٱسْتَوَىٰ عَلَى ٱلْعَرْشِ ۚ ٱلرَّحْمَٰنُ فَسْـَٔلْ بِهِۦ خَبِيرًا ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ الفُرۡقَانِ]
اینجاست که هرکس که خدا را دوست داشته باشد، حتماً میخواهد از کسی که به حال خداوند آگاه است [خبیر بالرحمن]، حال خداوند «الرحمن الرحیم» را بپرسد و کسی که از حال الرحمن آگاه است، به آنان میگوید: همانا که پروردگارتان، خداوند «ودود» که بسیار مهربان است، در نفس خود برای تمام امتهای گمراهی که با عذاب الهی هلاک شدهاند، متحسر و حزین است. کسانی که با فرستادن رسولان، در برابرشان حجت اقامه شد تا خداوند یکتا را بدون گرفتن شریک عبادت کنند، اما از روی گمراهی و جهالت، رسولان الهی و دعوت حق پروردگارشان را تکذیب کردند. تا اینکه رسولان خداوند در قلبشان احساس عجز و شکست کرده و دست دعا به درگاه خداوند برآوردند و خداوند نیز دعایشان را مستجاب نمود و قومشان را هلاک نمود و بهجای آنان، رسولان و مومنان را در زمین جانشینشان کرد و آنان از یاری الهی شادمان شدند. این وعدهی خداوند به رسولان و کسانی است که ایمان آورده و از دعوت حق پروردگارشان پیروی میکنند و خداوند به وعدهی خود عمل میکند، همانا که خداوند خلف وعده نمینماید. اما دوستداران خدا! بعد از اینکه خداوند کسانی را که نسبت به دعوت رسولانش کافر بودند، هلاک کرد، چه رخ میدهد؟ حتماً بعد از اینکه خداوند با عذابش آنان را هلاک نمود، بهخاطر کوتاهیهایی که در حق پروردگارشان کرده بودند، پشیمان میشوند. خداوند به شما خبر داده است در چه حالی هستند، خداوند تعالی میفرماید:
{وَٱتَّبِعُوٓا۟ أَحْسَنَ مَآ أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ ٱلْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿٥٥﴾ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَٰحَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِى جَنۢبِ ٱللَّهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ ٱلسَّٰخِرِينَ ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ الزُّمَرِ].
این حال تمام کافران گمراهی است که رسولان خداوند و پروردگار عالمیان را تکذیب کردند و خداوند آنان را هلاک نمود. تکتک آنها میگویند:
{يَٰحَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِى جَنۢبِ ٱللَّهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ ٱلسَّٰخِرِينَ} صدق الله العظيم [سُورَةُ الزُّمَرِ: ٥٦].
سوالی که در وهلهی اول برای عقل و منطق مطرح میشود این است: اینان که دیگر اصرار به کفر و نافرمانی در برابر خداوند بزرگ ندارند، ولی از رحمت خدا مأیوس شدهاند، چون در حیات دنیویشان خدا را نشناختند، در آخرت هم او را نشناخته و درک نمیکنند او ارحم الراحمین است. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَمَن كَانَ فِى هَٰذِهِۦٓ أَعْمَىٰ فَهُوَ فِى ٱلْـَٔاخِرَةِ أَعْمَىٰ وَأَضَلُّ سَبِيلًا ﴿٧٢﴾} صدق الله العظیم [سُورَةُ الإِسۡرَاءِ].
و گمان کردند چون حجت بر آنها اقامه شده است، پس باید از رحمت خدا مأیوس شوند و با این کار به خود ستم کردند و خدا هلاکشان کرد و برای همین امیدی به رحمت خدا ندارند. آنان گمان میکنند درِ دعا به درگاه خداوند بسته شده است و نمیتوانند از او درخواست کنند به حق رحمتی که بر خود فرض نموده است، آنان را بیامرزد و مورد عفو قرار دهد. گمان میکنند بعد از اینکه خداوند هلاکشان کرد، دیگر این در بسته شده است، برای همین میبینیم در آخرت از خدا نمیخواهند به حق رحمتی که بر خود واجب نموده، آنان را ببخشد. خداوند تعالی میفرماید:
{قُل لِّمَن مَّا فِى ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ ۖ قُل لِّلَّهِ ۚ كَتَبَ عَلَىٰ نَفْسِهِ ٱلرَّحْمَةَ ۚ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَىٰ يَوْمِ ٱلْقِيَٰمَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ ۚ ٱلَّذِينَ خَسِرُوٓا۟ أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ الأَنۡعَامِ].
شاید تمام کسانی که خدا را دوست دارند بخواهند بگویند: «ناصر محمد یمانی، از احوال کافران گمراه بعد از مرگشان باخبر شدیم، آنها برایمان مهم نیست. خداوند به آنان ظلم نکرده است، خودشان در حق خود ظلم کردند. آنچه که برای ما مهم است احوال خداوند است و از آنجا که تو از حال الرحمن باخبری، به ما بگو خداوند الرحمن و الرحیم چه حالی دارد». امام مهدی ناصر محمد یمانی پاسخ داده و میگوید: چرا از خود خداوند سوال نمیکنید؟ او سخنان شما را میشنود و شما را میبیند و از آنچه که در نفستان میگذرد آگاه است، پس از خود او بپرسید. خداوند ارحم الراحمین مستقیم به شما خبر میدهد در چه حالی است. بیایید همگی یک زبان از خداوند سوال کرده و بگوییم: «ای خداوند ارحم الراحمین، حال تو چگونه است»؟ و جواب را مستقیم به خدا میسپاریم. خداوند تعالی میفرماید:
{إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَٰحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَٰمِدُونَ ﴿٢٩﴾ يَٰحَسْرَةً عَلَى ٱلْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا۟ بِهِۦ يَسْتَهْزِءُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا۟ كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ ٱلْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ يس].
به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم، این خبر برای هر انسان مومنی که خداوند و پروردگار عالمیان را دوست داشته باشد، همچون یک قارعه و بلایی بزرگ و تکاندهنده است و حتماً میگوید: «ای خداوند الرحمن و الرحیم، آیا از زمانهای دور، چنین حالی داری؟ از زمان اولین امتهایی که به دلیل تکذیب رسولان پروردگار هلاکشان کردی و بعد از آن بهخاطر کوتاهیهایی که در پیشگاه پروردگارشان کرده بودند، پشیمان و متحسر شدند؟ حال که چنین است، چطور میتوانیم به نعیم جنات تو راضی شویم؟! والله، تالله، بالله، به خداوند بزرگ قسم، ملکوت بهشتی که به اندازه آسمانها و زمین است در برابرمان فرو ریخت، بلکه از نظر ما به کل به ویرانهای بدل شد؛ ای ارحم الراحمین، چطور بعد از اینکه از حال خود به ما خبر دادی، میتوانیم به آن راضی شویم؟ از خدا یاری میطلبیم، چطور از حال تو غافل بودیم ای خداوند سبحان؟ و از الآن میگوییم: به عزت و جلالت قسم، به نعیم جنت تو راضی نخواهیم شد مگر تو در نفس خود راضی شوی و حزن و اندوهت، به گونهای که خود میخواهی به کلی از بین برود، زیرا تو بر هر چیزی توانا هستی.. و اگر چنین نکنی، پس ما را برای چه آفریدهای؟ ما درحالیکه در همین دنیا هستیم نسبت به تو بصیرت و شناخت پیدا کردیم و دریافتیم که تو خداوند یکتایی هستی که خدایی جز تو نیست و ارحم الراحمینی و بندگانت را برای اینکه در آتش جهنم عذاب شوند نیافریدهای و بندگانت را برای حور العین و جنات نعیم هم نیافریدهای. بلکه ما برای هدفی بسیار بزرگ و والاتر آفریده شدهایم و لذت ما این است که بندگان خدا باشیم و رضوان نفس تو را به عنوان هدف نهایی خود برگزیدیم نه اینکه وسیلهای باشد برای ازدواج با حورالعین در ملکوت جنات نعیم، بعد از اینکه «انسان موعود» ما را از حال خداوند ارحم الراحمین آگاه کرد، دیگر اینها چه فایدهای برایمان دارد؟! وای بر ما! چطور درحالیکه محبوبترین چیز نزد ما یعنی خداوند ارحم الراحمین در نفس خود متحسر و حزین است، به نعمت جنات نعیم راضی شویم؟ انگار مرده بودیم و این بیان ما را زنده کرد و درحالیکه هنوز در این دنیا هستیم نسبت به خداوند ارحم الراحمین شناخت پیدا کردیم و از محبت خداوند ودود نسبت به هرکس که او را دوست دارد، باخبر شدیم. پس او را به یگانگی میخوانیم: لا اله الا الله وحده لا شریک له و برای او سجده میکنیم و جز او کسی را عبادت نکرده و دین خود را تا روز قیامت برای او خالص میگردانیم، روزی که مردم در پیشگاه پروردگار عالمیان قرار میگیرند». این جواب حق هر انسانی است که خداوند ودود را دوست دارد، خداوندی که دوستداران خود را دوست میدارد.
ای کافران انساندوست و مهربان، ای کسانی که قلبهایتان بهخاطر حوادث غزه گریان است، شما و همه مسلمانان را به خدا سپردهام، او قادر است شما را هدایت کند، ای مهربانان؛ به کسی که در زمین است رحم کنید تا کسی که در آسمان است به شما رحم کند. چقدر انسانهای مهربانی را که دارای صفات زیبا و شرافتمندانه هستند دوست دارم، این انسانهای بشردوست و مهربان را.
ای فرزندان ابراهیم بن آزر، همگی شما را به صلح دعوت میکنم، شما پسرعموی هم هستید، این همه خونریزی و جنایت بس است. بنیامین نتانیاهو، ما و شما از خاندان ابراهیم بن آزر و پسرعمو هستیم، جنگهای هزاران ساله عیب است! بینامین [نتانیاهو] به خداوند بزرگ قسم تو شکست میخوری، پس به دعوت به حکمیت عادلانه بین بنی اسماعیل و بنی اسحاق جواب بده. شما میدانید که شما و عربها از آل ابراهیم بن آزر و با گوشت و خون پسرعمو هستید. جنایتهای جنگی که بنی اسرايیل مرتکب شده است بزرگترین جنایتها در تاریخ بشریت است. با اینکه این مردمان ناتوان و مستضعف در اردوگاهها و میان زبالهها آواره شدند، باز هم از راه هوا به تعقیب آنها پرداخته و ایشان را به قتل میرسانید. این تجاوز و گناه و ظلم بسیار بزرگی است که قبل از شما کسی در تاریخ مرتکب آن نشده است، بلکه این بزرگترین بیعدالتی و فسادی بسیار بزرگ در تاریخ بشریت است. به آنان رحم نمیکنید، نه شما و نه دیگر مجرمان عالم که مانند شما هستند و در کشتار کودکان (بزرگترین جنایت جنگی در تاریخ بشریت) یاریتان میدهند. قلبهای شما همچون سنگ و حتی سختتر از سنگ است، آیا از عذاب و خشم شدید خداوندِ سختکیفر هراسی ندارید؟! یا مگر گمان میکنید خداوند از اعمال شما غافل است؟ خداوند پاک و منزه است! میبیند و میشنود و از آنچه که در نفوس شما میگذرد، آگاه است. چطور خود را از مکر خدا در امان میپندارید؟ خداوند سریع الحساب و بسیار سختکیفر است. همانا که به شما و مجرمانی که پشتیبان شما هستند، فرصت میدهد تا بر گناهانتان افزوده شود، اینطور نیست که به شما ستمگران یاری رسانده و پیروزتان گرداند. هر چند آنهایی را که شما کشتید، افرادی ضعیف و مسکین بودند، اما خداوند ارحم الراحمین در جنات نعیم از آنان به عنوان شهدا پذیرایی میکند و در آنجا سعادتمند هستند، چون خداوند این آوارگان میان زبالهها را عزیز میدارد و آنان را در زمره شهدا مینویسد و در جنات نعیم پناه میدهد و همه اموات شما را به جهنم میفرستد.
بنیامین [نتانیاهو] من خلیفهی خدا بر عالمیان، امام مهدی ناصر محمد یمانی، خدا را بر سخنانی که میگویم گواه و وکیل میگیرم: به تو فرمان میدهم تن به صلح دهی و به دعوت برای حکمیت بین بنی اسماعیل و بنی اسحاق جواب مثبت بدهی. خداوند مرا خلیفهی خود بر سراسر عالم (بر تمام فرزندان انسان که از راه خون و آدم و حوا برادران من هستند) قرار داده است تا با عدالت میان آنان حکم کنم، حکمی نهایی که بیهوده و شوخی نیست. نزد من یمنی و چینی فرقی ندارند، هرکس دین خود را دارد. در دین خدا اسلام، اجبار و اکراه راه ندارد؛ دین اسلام رحمت برای مردم عالم است و برای مردم مسلمان و کافر حقوقی برابر قائل شده است. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{فَلِذَٰلِكَ فَٱدْعُ ۖ وَٱسْتَقِمْ كَمَآ أُمِرْتَ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَآءَهُمْ ۖ وَقُلْ ءَامَنتُ بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ مِن كِتَٰبٍ ۖ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ ۖ ٱللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ ۖ لَنَآ أَعْمَٰلُنَا وَلَكُمْ أَعْمَٰلُكُمْ ۖ لَا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ ۖ ٱللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا ۖ وَإِلَيْهِ ٱلْمَصِيرُ ﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ الشُّورَىٰ].
ای جماعت انصار پیشگام برگزیده، این بیان را به زبان عبری ترجمه کرده و به دفتر نخستوزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو بفرستید، خداوند خلف وعده نمیکند و بشارت فتح بزرگی که در آیات محکم کتاب وعدهی آن داده شده است، بر شما باد.
مجدد برای گپی خصوصی و عمومی خوشآمد میگویم، مانند صحبتهایی که زیر درخت در زمان «بیعت رضوان» رخ داد، با اینکه خداوند در آن سال «عمره پیروزی» را برایشان محقق نفرمود. بعد از نوشتن صلح حدیبیه که پیمان صلح میان محمد رسول الله و اصحابش با دشمنانشان (قریش) بود و پس از رفتن شیخ میانجی و قومش، بین محمد رسول الله و صحابهی مکرمش گفتوگویی صورت گرفت. محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، پیشنهاد قریش را به عنوان تمایل آنان به صلح دانست، آنها میخواستند آبروی خود را حفظ کنند تا عرب نگوید: «محمد که از شهر خود رانده شده بود، بدون رضایت قریش و با استفاده از زور به آنجا بازگشت و وارد مکه شد و عمره بیت العتیق را بهجا آورد». آنها از او خواستند با اصحابش به مدینه بازگردد و در سال جدید با اصحابش به مکه بازگردد. اما بین محمد رسول الله و صحابه مکرمش (که صلوات خدا بر او و همه آنان باد) گفتوگویی رخ داد، بلکه بعد از «بیعت رضوان» زیر درخت، سخنانی دوستانه و خندهدار میانشان رد و بدل شد. بعد از اینکه فرستادگانی که پیمان صلح را نوشتند از نزد آنها رفتند با این شرط که آن سال از عمره صرف نظر کنند، کسانی که «بیعت رضوان» را انجام داده بودند، دریافتند محمد رسول الله در مورد تصدیق رویایش عجله کرده و تصدیق آن در آن سال نیست. به محمد رسول الله نگاه کرده و گفتند: «چرا خداوند رویای تو در مورد انجام عمره «بیت الله العتیق» را تصدیق نکرد؟» محمد رسول الله فرمود: «آیا به شما گفتم امسال؟» گفتند: «اگر گمان نمیکردی امسال باشد، چرا ما را از مدینه به اینجا آوردی؟» سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به سخنان آنان لبخند زد و خندید، چون صحابه با سخنشان در برابر او حجت اقامه کرده بودند، وقتی که به آنان فرمود: «آیا به شما گفتم امسال؟» گفتند: «اگر گمان نمیکردی امسال باشد، چرا ما را از مدینه به اینجا آوردی؟» مهم این است که محمد رسول الله صلی الله علیه و آله لبخند زد و خندید و اعتراف کرد که آوردن آنها به دلیل این بود که گمان کرد رویا در آن سال تصدیق خواهد شد. خلیفهی خدا، امام مهدی ناصر محمد یمانی هم به عزیزانش در راه خدا میگوید: همانا که فرمان خداوند به بندهاش در رویای حق همان بود که بار اول بین گیومه برایتان نوشتیم:
«خداوند دما را تا ۱۵۱ درجه بالا خواهد برد، {وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَٰكِن كَانُوا أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ ﴿٣٣﴾} [سورة النحل]»
پایان رویای حق.
و اما در مورد تعیین سال گذشته که با محرم که چهارمین ماه حرام است، پایان یافت؛ همانطور که مثلی عربی میگوید: «اشتباه در حساب قابل برگشت بوده و مشکلی ایجاد نمیکند». فقط اینکه شایسته امام مهدی ناصر محمد یمانی نیست که در مسائل فقهی دین اشتباه کند، مثل این موضوع که چهار ماه حرام پشتسرهم هستند و خداوند آنها را یک سوم آخر سال قمری قرار دادهاست، یعنی ماه نهم و دهم و یازدهم و دوازدهم؛ یعنی: ماه شوال (اولین ماه از ماههای حرام و حج) و ماه ذی القعده (دومین ماه از ماههای حرام و حج) و ماه ذی الحجه (سومین ماه از ماههای حرام و حج) و ماه محرم (چهارمین ماه از ماههای حرام و حج) که با رویت ماه «صفر الاصفار» که اولین ماه از سال جدید قمری است، پایان مییابد و رویت هلال معیار الهی است برای انجام محاسبات زمان برای تمام بشر، تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{إِنَّ عِدَّةَ ٱلشُّهُورِ عِندَ ٱللَّهِ ٱثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِى كِتَٰبِ ٱللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضَ مِنْهَآ أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ۚ ذَٰلِكَ ٱلدِّينُ ٱلْقَيِّمُ ۚ فَلَا تَظْلِمُوا۟ فِيهِنَّ أَنفُسَكُمْ ۚ وَقَٰتِلُوا۟ ٱلْمُشْرِكِينَ كَآفَّةً كَمَا يُقَٰتِلُونَكُمْ كَآفَّةً ۚ وَٱعْلَمُوٓا۟ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلْمُتَّقِينَ ﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ التَّوۡبَةِ].
و اما سال قمری بر اساس رویت شرعی هلال ماه با چشم غیر مسلح و با چهار ماه حرام به آخر میرسد. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{۞ يَسْـَٔلُونَكَ عَنِ ٱلْأَهِلَّةِ ۖ قُلْ هِىَ مَوَٰقِيتُ لِلنَّاسِ وَٱلْحَجِّ ۗ وَلَيْسَ ٱلْبِرُّ بِأَن تَأْتُوا۟ ٱلْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَٰكِنَّ ٱلْبِرَّ مَنِ ٱتَّقَىٰ ۗ وَأْتُوا۟ ٱلْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَٰبِهَا ۚ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿١٨٩﴾ وَقَٰتِلُوا۟ فِى سَبِيلِ ٱللَّهِ ٱلَّذِينَ يُقَٰتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوٓا۟ ۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلْمُعْتَدِينَ ﴿١٩٠﴾} صدق الله العظيم [سورة البقرة]،
چون بعد از تمام شدن «سال برائت» فرصت مشرکین قریش و یهود و نصاری برای نزدیک شدن به مسجد الحرام تمام شد، چراکه خود گواه بودند نسبت به آنچه که بر محمد رسول الله نازل شده بود، کافر هستند لذا دیگر از اولیای بیت معظم الهی نبودند، چون به صراحت بر کفر خویش گواهی میدادند. تصدیقِ فرموده خداوند تعالی:
{مَا كَانَ لِلْمُشْرِكِينَ أَن يَعْمُرُوا۟ مَسَٰجِدَ ٱللَّهِ شَٰهِدِينَ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِم بِٱلْكُفْرِ ۚ أُو۟لَٰٓئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَٰلُهُمْ وَفِى ٱلنَّارِ هُمْ خَٰلِدُونَ ﴿١٧﴾ إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَٰجِدَ ٱللَّهِ مَنْ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلْيَوْمِ ٱلْـَٔاخِرِ وَأَقَامَ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَى ٱلزَّكَوٰةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا ٱللَّهَ ۖ فَعَسَىٰٓ أُو۟لَٰٓئِكَ أَن يَكُونُوا۟ مِنَ ٱلْمُهْتَدِينَ ﴿١٨﴾ ۞ أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ ٱلْحَآجِّ وَعِمَارَةَ ٱلْمَسْجِدِ ٱلْحَرَامِ كَمَنْ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلْيَوْمِ ٱلْـَٔاخِرِ وَجَٰهَدَ فِى سَبِيلِ ٱللَّهِ ۚ لَا يَسْتَوُۥنَ عِندَ ٱللَّهِ ۗ وَٱللَّهُ لَا يَهْدِى ٱلْقَوْمَ ٱلظَّٰلِمِينَ ﴿١٩﴾} صدق الله العظیم [سُورَةُ التَّوۡبَةِ].
برای همین خداوند برائت خود از مشرکان را اعلان نمود. آنان دیگر حق نداشتند به مسجدی نزدیک شوند که ماندن آنها در آنجا حرام شده بود، چون بر کفر خویش نسبت به آنچه که بر مُحَمَّد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلَّم - نازل شده بود، گواهی میدادند. حتی اگر از قریش و اهالی ام القری بودند، خداوند از آنان تبری جست و اجازه نداشتند در مکه (مسجد الحرام) بمانند و باید از آنجا خارج شده و در بیرون از حدود مکه مکرمه سکنا میگزیدند. برای همین خداوند تعالی فرمود:
{يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ إِنَّمَا ٱلْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا۟ ٱلْمَسْجِدَ ٱلْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَٰذَا ۚ وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ ٱللَّهُ مِن فَضْلِهِۦٓ إِن شَآءَ ۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿٢٨﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ التَّوۡبَةِ].
و تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{فَإِذَا ٱنسَلَخَ ٱلْأَشْهُرُ ٱلْحُرُمُ فَٱقْتُلُوا۟ ٱلْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَٱحْصُرُوهُمْ وَٱقْعُدُوا۟ لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ ۚ فَإِن تَابُوا۟ وَأَقَامُوا۟ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَوُا۟ ٱلزَّكَوٰةَ فَخَلُّوا۟ سَبِيلَهُمْ ۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٥﴾ وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ ٱلْمُشْرِكِينَ ٱسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَٰمَ ٱللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُۥ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْلَمُونَ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ التَّوۡبَةِ]
و سال قمری تمام نمیشود مگر با پایان یافتن چهار ماه حرام حج که پشتسرهم هستند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{ٱلشَّهْرُ ٱلْحَرَامُ بِٱلشَّهْرِ ٱلْحَرَامِ وَٱلْحُرُمَٰتُ قِصَاصٌ ۚ فَمَنِ ٱعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ فَٱعْتَدُوا۟ عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا ٱعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ ۚ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ وَٱعْلَمُوٓا۟ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلْمُتَّقِينَ ﴿١٩٤﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ البَقَرَةِ].
و شاید کسی بخواهد سوال کند: «مقصود خداوند چه محرماتی است: {وَٱلْحُرُمَٰتُ قِصَاصٌ} صدق الله العظيم؟» امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ به پرسشگران میگوید: در اینجا مقصود از محرماتی که نیاز به قصاص دارند این است: شکار جانوران ساکن خشکی که در زمانی که حاجیان در احرام هستند، شکار آنها حرام شده است و قصاص این است: معادل آنچه که شکار کردهاند از هشت جفت چهارپایان [حلال گوشت] قربانی کنند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا تَقْتُلُوا۟ ٱلصَّيْدَ وَأَنتُمْ حُرُمٌ ۚ وَمَن قَتَلَهُۥ مِنكُم مُّتَعَمِّدًا فَجَزَآءٌ مِّثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ ٱلنَّعَمِ يَحْكُمُ بِهِۦ ذَوَا عَدْلٍ مِّنكُمْ هَدْيَۢا بَٰلِغَ ٱلْكَعْبَةِ أَوْ كَفَّٰرَةٌ طَعَامُ مَسَٰكِينَ أَوْ عَدْلُ ذَٰلِكَ صِيَامًا لِّيَذُوقَ وَبَالَ أَمْرِهِۦ ۗ عَفَا ٱللَّهُ عَمَّا سَلَفَ ۚ وَمَنْ عَادَ فَيَنتَقِمُ ٱللَّهُ مِنْهُ ۗ وَٱللَّهُ عَزِيزٌ ذُو ٱنتِقَامٍ ﴿٩٥﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ المَائـِدَةِ]،
و اما فرمودهی خداوند تعالی:
{فَمَنِ ٱعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ فَٱعْتَدُوا۟ عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا ٱعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ ۚ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ وَٱعْلَمُوٓا۟ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلْمُتَّقِينَ} صدق الله العظيم،
مقصود خداوند این است که هر کسی در ماههای حرام و غیر ماههای حرام به آنان حمله و تعدی کرد. همانا که ماههای حرام، یک سوم آخر ماههای یک سال (چهار ماه آخر) هستند که پشتسرهم میآیند. تصدیقِ فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّ عِدَّةَ ٱلشُّهُورِ عِندَ ٱللَّهِ ٱثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِى كِتَٰبِ ٱللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضَ مِنْهَآ أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ۚ ذَٰلِكَ ٱلدِّينُ ٱلْقَيِّمُ ۚ فَلَا تَظْلِمُوا۟ فِيهِنَّ أَنفُسَكُمْ ۚ وَقَٰتِلُوا۟ ٱلْمُشْرِكِينَ كَآفَّةً كَمَا يُقَٰتِلُونَكُمْ كَآفَّةً ۚ وَٱعْلَمُوٓا۟ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلْمُتَّقِينَ ﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ التَّوۡبَةِ]
ولی شما سه ماه را پشتسرهم قرار داده و ماه چهارم (ماه محرم) اولین ماه سال قمری جدید شده است! آیا تقوا نمیکنید؟ بلکه ماه محرم دوازدهمین ماه سال است و یک سال دوازده ماه دارد که چهار ماه آن ماه حرام است: «اثنا عَشر شهرًا منها أربعةٌ حُرُم». همچنین از زمانی که خداوند آسمانها و زمین را خلق نموده است، شمارِ ماهها، اساس محاسبه سال هستند و ربطی به تولد هیچیک از بندگانش یا تاریخ هجرتش ندارند، بلکه قبل از اینکه خداوند ملائکه و جن و انس را بیافریند، این قوانین وضع شدهاند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{إِنَّ عِدَّةَ ٱلشُّهُورِ عِندَ ٱللَّهِ ٱثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِى كِتَٰبِ ٱللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضَ مِنْهَآ أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ۚ ذَٰلِكَ ٱلدِّينُ ٱلْقَيِّمُ ۚ فَلَا تَظْلِمُوا۟ فِيهِنَّ أَنفُسَكُمْ ۚ وَقَٰتِلُوا۟ ٱلْمُشْرِكِينَ كَآفَّةً كَمَا يُقَٰتِلُونَكُمْ كَآفَّةً ۚ وَٱعْلَمُوٓا۟ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلْمُتَّقِينَ ﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ التَّوۡبَةِ].
همانا که ماه «صفر الاصفار» جاری، اولین ماه از سال قمری جدید است و این قانونی است که خداوند از زمان آفرینش آسمانها و زمین مقرر فرموده است. چقدر با مسلمانان جدال کردم که از در وارد خانه شوید و سال جدید با پایان یافتن چهار ماه حرام حج و با ماه صفر آغاز میشود، اما به شدت استکبار ورزیدند. با آنها مجادله کردم که از در وارد خانه شوید و با دیدن هلال ماه با چشم غیر مسلح آغاز ماه را اعلان کنید، چون وقتی ماه نو آغاز شد، چشم غیر مسلح نمیتواند چیزی جز هلال ماه جدید را در آسمان ببیند، اما با تلکسوپها و رصدگرها امکان دیدن هلال یکی از سیارات دیگر در طول روز وجود دارد، مانند هلال زهره پس از غروب خورشید، یا دیدن هلال نوزاد قبل از آن که به عنوان هلال جدید کامل شده باشد. اما چشم غیر مسلح فقط هلال ماه را میبیند، همانطور که پیشینیان شما میدیدند و برای دیدن آن نیاز به پیشرفتهای علمی نیست، چون باعث میشود قبل از موعد، وارد ماه جدید شده و محاسبات زمانی در کتاب مختل شوند و این مانند آن است که از پشت، وارد خانه شوند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{۞ يَسْـَٔلُونَكَ عَنِ ٱلْأَهِلَّةِ ۖ قُلْ هِىَ مَوَٰقِيتُ لِلنَّاسِ وَٱلْحَجِّ ۗ وَلَيْسَ ٱلْبِرُّ بِأَن تَأْتُوا۟ ٱلْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَٰكِنَّ ٱلْبِرَّ مَنِ ٱتَّقَىٰ ۗ وَأْتُوا۟ ٱلْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَٰبِهَا ۚ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿١٨٩﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ البَقَرَةِ]
ولی متاسفانه به دلیل تکبر، مستکبران حاضر نشدند به حق اعتراف کرده و از در وارد خانه شوند، نه در موضوع رویت هلال با چشم غیر مسلح و نه در مورد آغاز صحیح سال نو با رویت هلال ماه صفر، پس شما هم همراه مجرمان مستکبر، گرفتار عذاب خداوند واحد قهار خواهید شد، چه کسی قادر است شما را از این عذاب نجات دهد؟ راه فرار از گرما و شَرّ و شرارههای آتشین کوکب سقر که از سمت قطب جنوب میآید کجاست؟ با اینکه آفتاب در حال حاضر در قطب شمال است، اما قطب جنوب از گرمای سقر رنج میبرد درحالیکه ماه جولای و آگوست است و فرض بر این است که با توجه به اینکه خورشید در قطب جنوب غروب کرده (و در شمال شرق تابستان است)، این منطقه باید زمستان سختی را بگذارند. سوالی که در برابر عقل و منطق مطرح میشود این است: چرا در قطب جنوب، زمستان گرم شده است؟ بلکه تأثیر آن به اندازه گرمای تابستانی خورشید است! از کی تا به حال حرارت بالای تابستان خورشیدی تحت تأثیر دمای زمستان است؟ بلکه دلیل بالا بودن دما در زمستان جاری در قطب جنوب، گرمای کوکب سقر است که پیش از این به شما در مورد عبور آن از جهت جنوبی زمین هشدار دادهام. با احتساب ماه صفر جاری، بیش از بیست سال است به شما هشدار میدهم و این وضع تا زمانی که خداوند بخواهد ادامه خواهد داشت و سپس ناگهان به سراغ شما میآید و شما را مبهوت میکند. محور اساسی تحدی این است: «آمدن آن کاملاً ناگهانی است و مبهوت خواهید شد» با اینکه حجم آن هزار برابر سیاره زمین است اما علیرغم دانش گستردهتان، قادر به دیدن آن نیستید مگر زمانی که ناگهانی طلوع کرده و افق جنوبی سیاره زمین را بپوشاند، گرچه شما قبل از عبور آن، گرمایش را حس میکنید و خواهید دانست که من راست میگویم.
خدایا حق را به منصه ظهور برسان و تو بهتر میدانی آنها چگونه به فرمان اطاعت از خلیفهات سر مینهند. پروردگارا پاک و منزهی و امر خود را به انجام رسانده و حُکْمَت را اجرا میکنی و تو سریعترین داوری، زیرا مانورهای سیاره سقر برای گرم کردن قطبهای یخزده زمین برای آنها فایدهای نداشت و گفتند: «گرمای زمستان قطب جنوب، تهدید برای تمام دنیاست». پس در برابر هر انسان اندیشمندی حجت آورده و میگوییم: از کی تا به حال دمای زمستان [قطب جنوب]، روی تابستان نیمکرهی شمالی تأثیر گذاشته و سبب بالاتر رفتن آن میگردد؟ آیا فکر نمیکنید؟ بلکه این گرمای سقر است که از قطب جنوب میآید و خداوند با آن، خلیفهی خود امام مهدی ناصر محمد یمانی را بر تمام عالم چیره خواهد کرد، آیا میتوانید بر خداوندی که صاحب اختیار عالم است، چیره و پیروز شوید؟ پاک و منزه است پروردگارم که هرچه که بخواهد آفریده و هرکس را که بخواهد برمیگزیند. پس به سوال مانورهای این جرم آسمانی قبل از هجوم به قطبهای منجمد زمین جواب دهید، تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{أَوَلَمْ يَرَوْا۟ أَنَّا نَأْتِى ٱلْأَرْضَ نَنقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا ۚ وَٱللَّهُ يَحْكُمُ لَا مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِۦ ۚ وَهُوَ سَرِيعُ ٱلْحِسَابِ ﴿٤١﴾ وَقَدْ مَكَرَ ٱلَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَلِلَّهِ ٱلْمَكْرُ جَمِيعًا ۖ يَعْلَمُ مَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ ۗ وَسَيَعْلَمُ ٱلْكُفَّٰرُ لِمَنْ عُقْبَى ٱلدَّارِ ﴿٤٢﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ الرَّعۡدِ].
خلیفهی خدا بر سراسر عالم، الإمام المهديّ ناصر محمد اليمانيّ.
======== اقتباس =========
اقتباس: اضغط للقراءة