الموضوع: کره زمین توخالی است ودرباطن آن جنت خداوند در زیر خاک قرار دارد خداوند پدرمان آدم و مادرمان حواء را در این جنت آفرید

1

کره زمین توخالی است؛ ودرباطن آن جنت خداوند در زیر خاک قرار دارد، خداوند پدرمان آدم و مادرمان حواء را در این جنت آفرید....

-1-
الإمام ناصر محمد اليماني
ــــــــــــــــــ
کره زمین توخالی است و در باطن آن جنت خداوند در زیر خاک قرار دارد، خداوند پدرمان آدم و مادرمان حوا را در این جنت آفرید....
بسم الله الرحمن الرحيم
کسی که دعوت مسيح عيسى‌بن‌مريم -صلّى الله عليه وآله وسلّم- را تکذیب کند؛ دعوت محمد رسول‌الله صلّى الله عليه وآله وسلّم را تکذیب کرده و کسی که دعوت مهدی منتظر را تکذیب کند؛ دعوت محمد رسول‌الله ومسيح عيسى‌بن‌مريم را [ که
صلوات خداوند برآنان و هر کسی باد که از آنها پیروی کند و با قلبی سلیم و عاری از شرک نزد خداوند بیاید] تکذیب کرده است. همانا که مسيح عيسى‌بن‌مريم و محمد رسول‌الله و مهدی منتظر، همگی مانند شما بندگان خداوند هستند؛ پس به ناحق در دین خود مبالغه نکنید؛ کسی که به خدا شرک بیاورد به شدت گمراه شده و خداوند وکیل و شاهد سخن من است.
عذاب شدیدی که وعده آن به کسانی داده شده‌ بود که گفتند خداوند فرزندی گرفته‌است، پس از زمان زیادی فرا رسیده است. سیاره عذاب سقر که در دوران‌های مختلف به سراغ بشر می‌آید [لواحة للبشر] نزدیک شده است ...
ای جماعت نصاری
[مسیحیان]! به خداوند واحد قهار که جن را از لهیب و شراره آتش و انسان را از گل سفالگون آفریده قسم؛ به خداوندی که چشم‌ها قادر به درک او نیستند و او بر دیده‌ها احاطه دارد؛ خداوندی که به کافران وعده‌ی آتش و به نیکان وعده بهشت را داده قسم؛ آن چه نام سیاره نیبیرو [سیاره دهم] به آن داده شده است، واقعیت دارد و در وجود آن هیچ شک و تردید نیست و در فواصل زمانی طولانی؛ از عصر و دورانی به عصر و دوران دیگر، از طرف قطب‌ها به سراغ زمین آمده و از تعداد انسان‌ها می‌کاهد [و باعث مرگ انسان‌های زیادی می‌شود]. اما این بار از فاصله بسیار نزدیک‌تری نسبت به دفعات قبل از کنار زمین می‌گذرد و باعث می‌شود یکی از نشانه‌های بزرگ ساعت [اشراط قیامت] رخ دهد و به علت عبور سیاره عذاب، شب از روز پیشی گیرد. ای کسانی که می‌گویید خداوند فرزندی گرفته از عذاب شدید خدا برحذر باشید!
من مهدی منتظر به کتاب تورات و کتاب انجیل و قرآن عظیم ایمان دارم و شما را به حکمیت براساس قرآن عظیم دعوت می‌کنم، چرا که این کتاب از تحریف و دست‌کاری محفوظ مانده است؛ آیا نمی‌بینید در تمام جهان تنها یک نسخه از آن وجود دارد؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿٩﴾} صدق الله العظيم [الحجر]؟
برای همین هم هست که مردم تنها یک نسخه از این کتاب را در تمام دنیا پیدا می‌کنند که حتی یک کلمه آن هم تغییر نکرده است؛ آیا این نشانه‌ای برای تصدیق فرموده خداوند تعالی در عالم واقعیات نیست:
{إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿٩﴾} صدق الله العظيم [الحجر]؟
اگر وعده‌ی حفظ این کتاب از تحریف و دست‌کاری از نزد پروردگارعالمیان و خداوند آگاه از غیب نیامده بود که وعده داد این کتاب تا یوم الدین از تحریف محفوظ خواهد ماند؛ محمد رسول‌الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- از کجا می‌دانست انسان در قرآن عظیم تغییری ایجاد نمی‌کند؟ نزدیک هزار و چهار صد سال از نزول آن گذشته و حتی یک کلمه آن تغییر نکرده و این معجزه قرآن عظیم است که محمد رسول‌الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- آن را از نزد خداوند حکیم و علیم دریافت کرده است. خداوند قرآن را به عنوان رساله و پیام فراگیر برای همه‌ی جن و انس در نظر گرفته و این کتاب دانش‌نامه و مرجع کتب انبیا و رسولان خدا و مرجع تورات و انجیل و سنت نبوی است، هر چه که در تورات و انجیل و سنت نبوی برخلاف آیات محکم قرآن عظیم بود؛ بدانید از نزد خدا نیست و تحریف و دست‌کاری شیاطین بشر است که در اجرای فرمان طاغوت اکبر شیطان رجیم [ملک هاروت] مبادرت به این کار کرده‌اند. هاروت از جنّیان بود و از فرمان پروردگارش منحرف شد و سرپیچی کرد. ماروت هم که همانند اوست [قَبیلُه]؛ ازملایکه بود و به انسان بدل شد و خداوند او را بعد از آدم خلیفه زمین نمود و نشانه‌ها و آیات خود را به او عطا نمود؛ ولی اواز آنها بیرون رفت [و بدانها توجّه نکرد] و از هوای نفس پیروی کرد و شیطان به دنبالش افتاد و بر او دست یافت [اشاره به آیه کریمه سوره الأعراف: وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانْسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ ﴿١٧٥﴾]. پس شیطان و همانندش؛ شما را به فتنه نیندازند؛ آنها درجایی هستند که از دید شما نهان است اما شما را می‌بینند.[اشاره به آیه کریمه سوره الأعراف: يَا بَنِي آدَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْآتِهِمَا ۗ إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَ قَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ ۗ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿٢٧﴾] آنها در زمین «الأنام» زمینی که پدر و مادر شما آدم و حوا در آن بودند، ساکنند؛ زمینی که در آن میوه‌ها و نخل‌های پرشکوفه است،و دانه‏ هايى ذوالعصف و گیاهان خوشبو![اشاره به آیات کریمه سوره الرحمن: فِيهَا فَاكِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَكْمَامِ ﴿١١﴾ وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّ‌يْحَانُ ﴿١٢﴾] این مکان، در زیر پاهای شما و در نقبی در باطن زمین قرار دارد و در آن آیات بینه و باغ‌ها و ریحان و انگور و انار هست و هم چنین نعمت‌های زیبا و قصرهای آن از نقره و درهای قصرها از طلاست. این بهشت خداوند در باطن زمین شماست و پروردگار آن خداوند است نه مسیح کذاب؛ این محل همان زمین بابل است که در کتاب آمده و علما از راز آن آگاه نیستند؛ این «ارض الأنام» است که خداوند حوء و آدم را در آن آفرید و در آیات محکم کتاب خود در مورد آن می‌فرماید:
{وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ ﴿١٠﴾ فِيهَا فَاكِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَكْمَامِ ﴿١١﴾ وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّيْحَانُ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [الرحمن]
این جنت خداوند است، البته نه آن بهشتی که خدا در آسمان دارد؛ بلکه جنت خدا است که زیر خاک [تحت الثری] قرار دارد و انسان با یک حبه انگورآن سیر می‌شود؛ از بس که درشت است و خوش‌گوار. آیات و نشانه‌های عجیبی در آن وجود دارد و برای همین خداوند به نبی خود صلّى الله عليه وآله وسلّم می‌فرماید:
{قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ ۖ فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَـٰكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّـهِ يَجْحَدُونَ ﴿٣٣﴾ وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ فَصَبَرُوا عَلَىٰ مَا كُذِّبُوا وَأُوذُوا حَتَّىٰ أَتَاهُمْ نَصْرُنَا ۚ وَلَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللَّـهِ ۚ وَلَقَدْ جَاءَكَ مِن نَّبَإِ الْمُرْسَلِينَ ﴿٣٤﴾ وَإِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الْأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِي السَّمَاءِ فَتَأْتِيَهُم بِآيَةٍ ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَىٰ ۚ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿٣٥﴾ إِنَّمَا يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ يَسْمَعُونَ ۘ وَالْمَوْتَىٰ يَبْعَثُهُمُ اللَّـهُ ثُمَّ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ ﴿٣٦﴾ وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ ۚ قُلْ إِنَّ اللَّـهَ قَادِرٌ عَلَىٰ أَن يُنَزِّلَ آيَةً وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]
آیا می‌دانید چرا خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الْأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِي السَّمَاءِ فَتَأْتِيَهُمْ بِآَيَةٍ} صدق الله العظيم؟
چون خداوند یک جنت در زمین دارد و یک جنت در آسمان نزد سدرة المنتهی؛ خداوند خلیفه خود آدم عليه الصلاة والسلام را خلیفه بهشتی که کنار سدرة المنتهی است؛ نکرد. بلکه او خلیفه‌ی خدا در زمینی بود که برای آفریدگان؛ تدارک دیده شد [ارض الأنام یا زمین مفروشه] که جنت خداوند در زیر خاک [تحت الثری] است و از جهت مقابل دو مشرق دارد و دورترین فاصله در زمین، فاصله بین دو مشرق است. علت هم این است که خورشید از دو ورودی، بر این زمین طلوع می‌کند؛ چون زمین مجوف[توخالی] بوده و از طرف قطب‌ها باز است. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الْأَرْضِ} صدق الله العظيم
تا بلکه از آنجا نشانه‌ای برای آنان بیاورد؛ از انگورها نخل‌ها و انارهای آن و آیات عجیبی به ایشان دهد که تا آن زمان ندیده بودند.
خورشید از دو دروازه بر این زمین طلوع می‌کند ولی نه در آن واحد؛ بلکه از دروازه جنوبی طلوع کرده و شعاع خورشید به داخل آن نفوذ می‌کند تا جایی که شعاعش از دروازه شمالی به خارج می‌تابد؛ می‌دانید چرا؟ چون خداوند آن زمین را گسترده و تخت قرار داده و پوشیده از سبزینه است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَالْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ ﴿٤٨﴾} صدق الله العظيم [الذاريات].
[ توضیح بیشتر مترجم: معنی «نعم الماهدون» تعبیری است در نهایت دقت که برای زمین مفروش در دل زمین ما بکار گرفته شده است و هیچگونه پستی و بلندی ندارد]
اگر یکی از شما بر در دروازه شمالی آن بایستد؛ خورشید را در دورترین نقطه مشرق در دروازه جنوبی خواهد دید. چون این مسیر صاف است و پستی و بلندی ندارد و اشعه خورشید در آن از مسیر منحرف نمی‌شود. این زمین از مشرق جنوبی تا مشرق شمالی صاف است و دورترین مسافت در زمین فاصله این دو دروازه است و برای همین انسان آرزو می‌کند کاش بین او قرین شیطانی‌اش فاصله دو مشرق بود. خداوند تعالی می‌فرماید:
{حَتَّىٰ إِذَا جَاءَنَا قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ ﴿٣٨﴾} صدق الله العظيم [الزخرف]
چون خورشید از هردو دروازه و از دو جهت متقابل بر این زمین طلوع می‌کند و وقتی از دروازه جنوبی غروب کرد، در همان زمان از دروازه‌ای که در مقابل آن است، طلوع می‌کند و خداوند برای مردمی که در آن زندگی می‌کنند؛ حجابی در برابر خورشید قرار نداده است. چون وقتی خورشید از درازه جنوبی غروب کرد؛ در همان لحظه از دروازه مقابل این نقب زمینی؛ طلوع می‌کند. همانا که در این نقب عظیم داخل زمین؛ نشانه‌های عجیب خداوند وجود دارد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَإِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الْأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِي السَّمَاءِ فَتَأْتِيَهُمْ بِآَيَةٍ} صدق الله العظيم
خداوند به رسولش چیزی جز حق نمی‌گوید؛ همانا که خداوند بهشتی در آسمان و بهشتی در داخل نقبی دارد که در زیر خاک [تحت الثری] است و همه‌ی آنها متعلق به خداست. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَىٰ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [طه]
و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الْأَرْضِ} صدق الله العظيم [الأنعام:۳۵]،

چون زمین شما مجوف و توخالی است و یک نقب باطن زمین را درنوردیده و یک سر آن در قطب شمال و سر دیگر ان در قطب جنوب باز می‌شود. خورشید از دروزاه جنوبی بر آن طلوع کرده و سپس از دروازه جنوبی غروب می‌کند و بعد، در همان زمان از دروازه شمالی طلوع می‌کند و از آنجا که این زمین به صورت نقبی است که سطحی صاف و کشیده دارد؛ همان طور که در این تصویر واقعی می‌بینید، شعاع خورشید درباطن زمین نفوذ کرده و از دروازه مقابل خارج می‌شود؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَإِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الْأَرْضِ} صدق الله العظيم [الأنعام:۳۵]
با علم و منطق؛ حقیقت را می‌بینید تا تصدیقی باشد برای آیات کتاب که پند و ذکر خردمندان است.

أخوكم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
اقتباس: اضغط للقراءة

اخرین به روز رسانی: 31-08-2022 12:59 PM
2

توضیحات بیشتر درباره «ارض الراحة و الأنام»...


-2-
الإمام ناصر محمد اليماني
13 - رجب - 1428 هـ
28 - 07 - 2007 مـ
۶-مرداد-۱۳۸۶ه.ش.
10:46 مساءً
ـــــــــــــــــــ


توضیحات بیشتر درباره «ارض الراحة و الأنام»...

بسم الله الرحمن الرحيم، خداوند که از او استعانت می‌جوییم وبیان حقّ اسرار قرآن عظیم را از او دریافت می‌کنم و صلوات و سلام بر خاتم الأنبياء والمُرسلين وآله الطيبين الطاهرين وتمام مسلمانان موحد نسبت به پروردگار عالمیان، أما بعد..
به راستی که مقصود از «ارض الراحة و الأنام» ، زمین مفروشه [زمین آباد و سرسبز در باطن زمین] است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ ﴿١٠﴾ فِيهَا فَاكِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَكْمَامِ ﴿١١﴾ وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّيْحَانُ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [الرَّحْمَنُ].
و ساکنان آن جنّیان بودند و خداوند پدر ما آدم را خلیفه عالم جنّیان قرار داد و برای همین به فرشتگان امر نمود تا از امر خلیفه خداوند در زمین اطاعت کنند؛ اما ابلیس از خداوند خواست تا به او فرصت دهد چرا که مورد لعن خداوند قرار گرفته و از آنجا طرد شده بود. خداوند به خواسته او پاسخ مثبت داد تا بر میزان گناه او افزوده شود و به او وعده داد که با خواری و سرشکستگی از آنجا اخراج خواهد شد. این وعده در جدال نهایی بین حق و باطل محقق خواهد شد و زمان مقدر شده آن در کتاب مسطور فرا رسيده است. خداوند تا روز رستاخیز اول، اخراج او را به تأخیر انداخته است:
{قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ ﴿٣٧﴾ إِلَىٰ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿٣٨﴾}
صدق الله العظیم [الحجر]
اما این سخنان از روی تحدی و مبارزه‌طلبی بین خداوند و دشمنش رد و بدل گردید، چون شیطان برای جبران [عصیانش] و طلب رحمت خداوند، چنین تقاضایی را مطرح نکرد؛ بلکه این از روی ستیزه‌جویی بود و خداوند نیز او را لعنت کرد و فرمود:
{لَّعَنَهُ اللَّـهُ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِكَ نَصِيبًا مَّفْرُوضًا}
صدق الله العظيم [النساء:١١٨].
و سپس خواسته او را اجابت نمود و به او گفت با سرشکستگی و خواری از آن بیرون خواهی شد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومًا مدْحُورًا لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِينَ}
صدق الله العظيم [الأعراف:١٨].
ولی اگر در متن قرآن پیشتر بروید، خواهید دید خداوند بیرون راندن او را تا روز مشخصی به تأخیر انداخته است و آن زمان که رسید با خواری و سرشکستگی بیرون رانده خواهد شد. دلیل به تأخیر افتادن خروج او امتحان کردن آدم و همسرش بود. خدواند تعالی می‌فرماید:
{فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَـٰذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَىٰ ﴿١١٧﴾ إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَىٰ ﴿١١٨﴾ وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِيهَا وَلَا تَضْحَىٰ ﴿١١٩﴾}
صدق الله العلي العظيم [طه].
بعد از مدت کوتاهی، شیطان تظاهر کرد که از عصیان پروردگارش پشیمان و نادم است؛ با ظاهری خیرخواهانه به سراغ آدم رفته و خود را مطیع امر او خواند تا این تصور پیش بیاید که او به درگاه خداوند توبه کرده وحال به نصیحت کننده امین آنها تبدیل گردیده است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ ﴿١١﴾قالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ ۖ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ ﴿١٢﴾ قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ ﴿١٣﴾ قَالَ أَنظِرْنِي إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿١٤﴾ قَالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ ﴿١٥﴾ قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ ﴿١٦﴾ ثُمَّ لَآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ ۖ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ ﴿١٧﴾ قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَّدْحُورًا ۖ لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِينَ ﴿١٨﴾ وَيَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلَا مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَـٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ ﴿١٩﴾ فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُورِيَ عَنْهُمَا مِن سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَـٰذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَن تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ ﴿٢٠﴾ وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ ﴿٢١﴾ فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ ۚ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ ۖ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَن تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّكُمَا إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُّبِينٌ ﴿٢٢﴾قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٢٣﴾ قَالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِينٍ ﴿٢٤﴾ قَالَ فِيهَا تَحْيَوْنَ وَفِيهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ ﴿٢٥﴾ يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا ۖ وَلِبَاسُ التَّقْوَىٰ ذَٰلِكَ خَيْرٌ ۚ ذَٰلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّـهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ ﴿٢٦﴾ يَا بَنِي آدَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُم مِّنَ الْجَنَّةِ يَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْآتِهِمَا ۗ إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ ۗ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
ابن عمر! سؤال این است که اگر خداوند شیطان را اخراج كرده بود، او چگونه توانست به بهشت بازگردد و با آدم و همسرش سخن گفته و قسم بخورد که خیرخواه آنهاست؟ جوابت را از قرآن عظیم می‌آوریم که خداوند اجازه داد شیطان در بهشت و نزد آدم و همسرش بماند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَـٰذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَىٰ ﴿١١٧﴾ إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَىٰ ﴿١١٨﴾ وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِيهَا وَلَا تَضْحَىٰ ﴿١١٩﴾} صدق الله العلي العظيم [طه].
يا تصور می‌کنی که ابلیس بلافاصله آدم را مورد خطاب قرار داد و گفت:
{مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَـٰذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَن تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ ﴿٢٠﴾ وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ ﴿٢١﴾}
صدق الله العلي العظيم
بلکه او این سخنان را چند وقت بعد و زمانی که
تظاهر کرد از عصیان پروردگار و سرپیچی از اطاعت از آدم پشیمان است، و خود را تابع و متیع و خیرخواه آنان نشان داد تا مکر او را باور نمایند؛ به آدم و همسرش گفت. او تظاهر کرد که سرفرود آورده و اطاعت می‌کند و نقش ناصح به خود گرفت، تا مکر او را باور کنند و بعد از آنکه اعتماد آنان را جلب کرد؛ حرف خود را زد. برای همین هم خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِن النَّاصِحِينَ ﴿٢١﴾
صدق الله العلي العظيم [الأعراف]
این چنین بود که آنها را به گمراهی کشاند.علت اشتباه شما نیز این است که تصور کرد‌ه‌اید بهشتی که در این داستان به آن اشاره می‌شود، «جنت المأوایی» است که در نزد سدرة المنتهی قرار دارد. درحالی‌که در قرآن صحبتی از خلافت آدم در آن بهشت نمی‌شود، بلکه قرآن بارها تکرار می‌کند که آدم خلیفه خداوند در زمین است و بارها در قرآن به جنتی زمینی اشاره می‌شود. برای مثال این فرموده خداوند تعالی:
{فَأَخْرَجْنَاهُم مِّن جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ}
[الشعراء:٥٧]،
و مقصود آل فرعون است.
و همین‌طور این فرموده خداوند تعالی:

{إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ كَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ}
[القلم:۱۷]
اما شما تصور کرده‌اید نام «الجنة» تنها به بهشت خداوند یعنی «جنة المأوی» اطلاق می‌گردد! خیر لفظ «الجنة» به زمین سرسبز پوشیده از درخت و میوه اطلاق می‌گردد و از جمله زمین «مفروشه» که مسطح نیست، بلکه به صورت یک‌دست مفروش شده و در آن میوه و نخل و انار و ریحان است. این زمین مفروشه در باطن زمین و بعد از آتشفشان‌ها قرار دارد. طبقه‌ای از زمین که آتشفشان‌ها در آن قرار دارند از سطح زمین دور نیست و زمین مفروشه بعد از آن قرار دارد. یعنی طبقه آتشفشان‌ها نزدیک سطح زمین و طبقه مربوط به زمین مفروشه دورتر از سطح زمین قرار دارد. قرآن در یک آیه، از چندین عالم صحبت می‌کند؛ عالمی در آسمان، عالمی در زمین، عالمی پایین‌تر از آسمان و عالمی در داخل و بطن زمین:
{لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَىٰ}
صدق الله العظيم [طه:٦].
و این همان زمینی است که در قرآن ذکرش به میان آمده:

{وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ ﴿١٠﴾ فِيهَا فَاكِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَكْمَامِ ﴿١١﴾ وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّيْحَانُ ﴿١٢﴾}
صدق الله العظيم [الرحمن].
ساکنان آن جنیانی هستند که خداوند آدم را به جای ابلیس در آن به خلافت برگزید، ابليسی که در آن خونریزی کرده و فساد بپا می‌کند برای همین ابلیس گفت:
{قَالَ أَرَأَيْتَكَ هَـٰذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلَّا قَلِيلًا(۶۲)}
صدق الله العظيم [الإسراء].
و این زمین مفروشه، زمینی هموار و یک‌دست است و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَالْأَرْضَ فَرَشْناهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ ﴿٤٨﴾‏}
صدق الله العظيم [الذاريات].
این زمین دو ورودی دارد، یکی در منتهی اليه شمالی کره زمین و دیگری در منتهی اليه جنوبی کره زمین و کره زمین کاملا گرد نیست، بلکه شبه کروی است. این زمین مفروشه [که در باطن زمین ما واقع است] دو ورودی دارد و دارای دو مشرق و دو مغرب است و وقتی خورشید در دروازه جنوبی غروب می‌کند؛ باز از دروازه شمالی بر آن طلوع می‌کند و وقتی در دروازه شمالی غروب می‌کند؛ باز از دروازه جنوبی طلوع می‌نماید. برای این زمین دو ورودی وجود دارد و دورترین مسافت در زمین؛ فاصله بین این دو دروازه است. برای همین انسان به شیطان قرین و همراهش می‌گوید:
{يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِ‌قَيْنِ}
[الزخرف:۳۸]
چون طولانی‌ترین مسافت در زمین، فاصله بین این دو دروازه است. یک دروازه شمالی است و در منتهی اليه شمالی کره زمین قرار دارد و دروازه دیگر جنوبی است و در منتهی اليه جنوبی کره زمین قرار گرفته است و سد ذوالقرنین بین دو سد یعنی در بین دو نیمه زمین قرار گرفته است و به آنها «دو سدّ» گفته می‌شود ؛ چون هریک مانع رسیدن نور خورشید به دیگری می‌گردد و نیمی از آن روشن و نیمی از آن در تاریکی قرار می‌گیرد؛ البته در سطح زمین چنین است. اما سدّ در تنگه بین این دو، در بطن زمین ساخته شده است و به عنوان حد فاصلی بین آنهاست؛ یأجوج و مأجوج در یک طرف و عالم دیگر در طرف مقابل سدّ است. این زمین به خاطر این دو ورودی، دارای دو مشرق و دو مغرب است. اما در سطح زمین [برای هر مكانی] ، تنها یک مشرق و در برابر آن یک مغرب وجود دارد. اما زمین مفروشه دو مشرق و دو مغرب دارد؛ برای همین نیز خداوند تعالی می‌فرماید:

{رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ}
صدق الله العظيم [الرحمن:١٧].
اما در سطح ظاهر زمین، تنها یک مشرق و یک مغرب دارد و خداوند تعالی می‌فرماید:

{رَّ‌بُّ الْمَشْرِ‌قِ وَالْمَغْرِ‌بِ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلًا ﴿٩﴾}
صدق الله العظيم [المزمل]
ای مردم! شما درباره حقایق آیاتی بامن مجادله می‌کنید که در عالم واقعیات و حقیقت موجودند؛ اما شما از آنها آگاه نیستید. اگر از آنها باخبر می‌شدید، درمی‌یافتید که این تأویل حقیقی آیات خداوند است و ذوالقرنین در سفر خود به منتهی اليه شمالی و جنوبی کره زمین، از آن باخبر شد. سپس وارد باطن زمین گردید و در آنجا مردمی را یافت. شما را به خدا پس بگویید یأجوج و مأجوج کجا هستند؟ آنها همان جایی هستند که سدّ ذوالقرنین ساخته شده است. سدّ ذوالقرنین کجاست؟ چرا ماهواره‌ها آن را پیدا نمی‌کنند؟ اگر در سطح زمین بود، فضانوردان آن را می‌دیدند. بلکه در داخل کره زمین و همان جایی است که یأجوج و مأجوج در آن هستند. آنها از هر پشتی زاد و ولد می‌نمایند و این شریعت زشت و منکر مسیح دجال است و زنان آنها فرزندان زیادی از این و آن دارند که مخلوطی از شیاطین جن و انس هستند، آنها به‌طور مستمر این عمل زشت را مرتکب می‌شوند و مرتب فریاد می‌زنند چون شياطين آنها را به اين كار وادار و به شدت تحریک می‌کنند.
دانشمندان روسی بعد از حفر چاهی در زمین که هزاران متر عمق داشت و برای یافتن معادن زمین حفر شده بود؛ صداهای آنها را شنیده‌اند. آنها از شنیدن صداهایی که از عالم دیگر می‌آمد، دهشت کردند. «الزندانی» درباره این قضیه، مقاله‌ای نوشته و اصوات را به جهنمیان نسبت داده است. اما من با این سخن مخالفم و می‌گویم این‌ها از جانب یأجوج و مأجوج است. مقدار کمی از فریادها و ضجه‌ها به‌خاطر عمل زشت و منکری است که بطور مستمر انجام می‌دهند و اکثر صداها؛ صدای هیاهو جیغ است که در باطن زمین انعکاس پیدا می‌کند. اما «الزندانی» تصور می‌کند، این صداها متعلق به ساکنان جهنم است. ما پیش از این در بیانات خود درباره اين که آتش کجاست سخن گفته‌ایم و عذاب داخل حفره قبر را رد کرده‌ایم. جهنمیان در قبر عذاب نمی‌شوند، بلکه روح آنان در آتش عذاب می‌شود و فرقی بین درک عذاب توسط روح و جسم نیست. حواس همگی متعلق به روح است و زمانی که از بدن خارج می شود؛ دیگر جسد چیزی احساس نمی‌کند؛ حتی اگر سوزانده شده و خاکسترش به باد داده شود. پیش از این درمورد جای‌گاه آتش صحبت کرده‌ایم .این آتش بالای زمین و پایین‌تر از آسمان است.خداوند تعالی می‌فرماید:
{هَـٰذَا ۚ وَإِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ مَآبٍ ﴿٥٥﴾ جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿٥٦﴾ هَـٰذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ ﴿٥٧﴾ وَآخَرُ مِن شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿٥٨﴾ هَـٰذَا فَوْجٌ مُّقْتَحِمٌ مَّعَكُمْ ۖ لَا مَرْحَبًا بِهِمْ ۚ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ ﴿٥٩﴾ قَالُوا بَلْ أَنتُمْ لَا مَرْحَبًا بِكُمْ ۖ أَنتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا ۖ فَبِئْسَ الْقَرَارُ ﴿٦٠﴾ قَالُوا رَبَّنَا مَن قَدَّمَ لَنَا هَـٰذَا فَزِدْهُ عَذَابًا ضِعْفًا فِي النَّارِ ﴿٦١﴾وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَىٰ رِجَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَارِ ﴿٦٢﴾ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِيًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ ﴿٦٣﴾ إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ ﴿٦٤﴾ قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ ۖ وَمَا مِنْ إِلَـٰهٍ إِلَّا اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴿٦٥﴾ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ ﴿٦٦﴾ قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾ إِن يُوحَىٰ إِلَيَّ إِلَّا أَنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ ﴿٧٠﴾}
صدق الله العظيم [ص].
کسی که در این آیات که به تخاصم اهالی آتش اشاره می‌شود تدبر کند و سپس به این آیه برسد که :
{مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾}

برایش حقیقت معراج مُحمد رسول‌الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- روشن می‌شود و این که آتش واقعیت داشته و پایین‌تر از آسمان و بالاتر از زمین قرار دارد و اهالی آتش نسبت به ساکنان زمین، در ملأ اعلی قرار گرفته‌اند. در این آیه از تخاصم میان فرشتگان سخن گفته نمی‌شود؛ بلکه دعوا میان ساکنان آتش است واگر قاری درست دقت کند، سخن نهایی [قول الفصل] درباره عذاب روز قیامت و عذاب برزخی را در می‌یابد که در این فرموده خداوند تعالی آمده است:

{وَآخَرُ مِن شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿٥٨﴾} صدق الله العظيم

و سپس به دعوای ساکنان آتش می‌رسد:
{مَمَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾ إِن يُوحَىٰ إِلَيَّ إِلَّا أَنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ ﴿٧٠﴾}
صدق الله العظيم [ص]،
ازحق‌جویان خواهش می‌کنم درباره «صداهای داخل زمین» تحقیق کنند، در این صورت، نوار صوتی را پیدا خواهند کرد که در آن صدای ضجه میلیونی از داخل زمین شنیده می‌شود که بی شک و تردید حقیقت است. فتوای من این است که صداها متعلق به یأجوج و مأجوج است و با فتوای شیخ عبدالمجید الزندانی مخالفم. آیه کاملا روشن و واضح است و می‌گوید ساکنان آتش نسبت به زمینیان در ملا اعلی قرا دارند. قرآن سخنی از وجود آتش در باطن زمین نمی‌زند؛ بلکه صحبت از آتشی می‌کند که بالای زمین و پایین‌تر از آسمان است و مُحمد رسول‌الله در جریان معراج از کنار آنان عبور کرده است تا سخن خداوند تعالی مورد تصدیق قرار گیرد که می‌فرماید:
{وَإِنَّا عَلَىٰ أَن نُّرِيَكَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ} صدق الله العظيم [المؤمنون:٩٥].

در اینترنت به دنبال «صداهای باطن زمین» بگردید و واقعیت آن را درخواهید یافت.
أخوكم
الإمام ناصر محمد اليماني.


اقتباس: اضغط للقراءة
اخرین به روز رسانی: 31-08-2022 01:02 PM