الموضوع: پاسخ های امام به شيخ أحمد الهواري

11

امام مهدی گفت‌وگوی جدیدی را با این سؤال آغاز می‌کند: آیا امکان دارد که خداوند آشکار با انسان‌ها سخن بگوید؟

( پاسخ امام به شیخ أحمد الهواري )

- 11 -
الإمام ناصر محمد اليماني
03 - 06 - 1431 هـ
17 - 05 - 2010 مـ
۲۷ - اردیبهشت- ۱۳۸۹ ه.ش.
11:25 مساءً

[ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=2493
ــــــــــــــــــــ


امام مهدی گفت‌وگوی جدیدی را با این سؤال آغاز می‌کند: آیا امکان دارد که خداوند آشکار با انسان‌ها سخن بگوید؟

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
{وَقُل رَّ‌بِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِ‌جْنِي مُخْرَ‌جَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّي مِن لَّدُنكَ سُلْطَانًا نَّصِيرً‌ا ﴿٨٠﴾ وَقُلْ جَاءَ الحقّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا (٨١) وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْ‌آنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَ‌حْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارً‌ا ﴿٨٢﴾}
صدق الله العظيم [الإسراء].
{آمِنُوا بِهِ أَوْ لا تُؤْمِنُوا إِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ إِذَا يُتْلَى عَلَيْهِمْ يَخِرُّونَ لِلأذْقَانِ سُجَّدًا (١٠٧)وَيَقُولُونَ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنْ كَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولا (١٠٨)وَيَخِرُّونَ لِلأذْقَانِ يَبْكُونَ وَيَزِيدُهُمْ خُشُوعًا (١٠٩)} صدق الله العظيم [الإسراء].
والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله وآله الأطهار والتابعين الأنصار للحقِّ في الأولين وفي الآخرين وفي الملأ الأعلى إلى يوم الدين، وسلامٌ على المُرسلين والحمد لله ربّ العالمين..
سلام خداوند بر شما انصارپیشگام برگزیده . سلام خداوند بر شیخ فاضل دکتر احمد هواری و تمام مردمان حق جو....

شيخ فاضل؛خداوند به تو برکت دهد و تو و انصار و تمام مسلمانان و امام مهدی را هم همراه شما مورد مغفرت قرار داده و در راه راست پایدار نگاه دارد؛از کسانی باش که خداوند درباره آنها در آیات محکم کتابش می فرماید:
{وَالَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُ‌وا بِآيَاتِ رَ‌بِّهِمْ لَمْ يَخِرُّ‌وا عَلَيْهَا صُمًّا وَعُمْيَانًا ﴿٧٣﴾} صدق الله العظيم [الفرقان].
و به راستی که من امام مهدی منتظر،از ذکر آنها یعنی رساله خداوند بر ایشان ، قرآن عظیم؛ برای آنان حجت می آورم تا هرکس از آنها که می خواهد راه راست را درپیش گیرد.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ‌ لِّلْعَالَمِينَ ﴿٢٧﴾ لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ ﴿٢٨﴾}
صدق الله العظيم [التكوير].
{إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ‌ لِّلْعَالَمِينَ ﴿٨٧﴾ وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ ﴿٨٨﴾}
صدق الله العظيم [ص]

و بدان جهت چنین می کنم که می دانم این کتاب بعد از نزولش؛حجت خداوند بر بشریت گردید و خداوند به رسول خود و کسانی که از وی پیروی می کنند؛ امر نموده تا به آن پای بند باشد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلَىٰ صِرَ‌اطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿٤٣﴾ وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ‌ لَّكَ وَلِقَوْمِكَ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [الزخرف].
همانا که پای بندی به قرآن یعنی پیروی از آن و کافر بودن به هر آن چیزی است که با محکمات آن مخالف است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَ‌كٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْ‌حَمُونَ ﴿١٥٥﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
برادر گرامی؛خداوند به تو برکت دهد،خداوند به شما فرمان داده است تا قبل از پیروی و تبعیت،تدبروتفکر کنید.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَ‌كٌ لِّيَدَّبَّرُ‌وا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ‌ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٢٩﴾}
صدق الله العظيم[ص]
و تا زمانی که در آیاتی که برای عالم و جاهل تان روشن است تدبر نکنید؛هدایت نخواهید شد؛سپس به آنچه که در آن آمده اعتراف کرده و به آن ایمان بیاورید و نسبت به مخالف آن کافر گردید و اگراز خلاف آیات روشنی که آیات اساسی -ام الکتاب-اند،پیروی نمایید، به آیات بینه خدا کافر شده اید و خداوند تعالی می فرماید:
{وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ‌ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ ﴿٩٩﴾}صدق الله العظيم [البقرة].
برادر گرامی،پیش ازاین به حق فتوا داده بودیم که احدی نیست که از قرآن با مهدی منتظرناصر محمد یمانی به مباحثه برخیزد؛و به حق مغلوب او نگردد،اما شرط این است که دلایل علمی ناصر محمد یمانی از آیات محکم کتاب باشد که دقیقاً درباره همان موضوع آمده اند و برای عالم و جاهلتان قابل درک باشند. بعد از اقامه حجت دربرابرت درمورد موضوعات قبلی؛به سراغ موضوع دیدن آشکار خداوند رفته ای تا شاید در این امر بتوانی درمقابل ناصر محمد یمانی؛حجت بیاوری؛هیهات هیهات شیخ فاضل؛ اگر ناصر محمد یمانی؛مهدی منتظر برگزیده شده از پروردگار عالمیان باشد،بیان تو از قرآن نمی تواند از بیان امام ناصر محمد یمانی؛هدایت کننده تر و تأویلت نمی تواند از تأویل او بهترباشد .
برای ورود به اصل موضوع گفتگوی جدید،سؤالی مطرح می شود که آیا برای بشر امكان دارد که خداوند آشکارا با او سخن گوید؟جواب را درآیات محکم می یابید .خداوند تعالی می فرماید:
{وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ ‎﴿٥١﴾‏} صدق الله العظيم[الشورى]
سؤال بعدی حق جویان این است که"آیا عدم امکان دیدن آشکار خدواند از صفات ازلی پروردگار است؟" جواب این سؤال را در آیات محکم کتاب که درباره تعریف صفات ازلی پروردگار است؛می یابید.خداوند تعالی می فرماید:
{وَجَعَلُوا لِلَّـهِ شُرَ‌كَاءَ الْجِنَّ وَخَلَقَهُمْ وَخَرَ‌قُوا لَهُ بَنِينَ وَبَنَاتٍ بِغَيْرِ‌ عِلْمٍ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يَصِفُونَ ﴿١٠٠﴾ بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَكُن لَّهُ صَاحِبَةٌ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿١٠١﴾ ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ ربّكم لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿١٠٢﴾ لَّا تُدْرِ‌كُهُ الْأَبْصَارُ‌ وَهُوَ يُدْرِ‌كُ الْأَبْصَارَ‌ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ‌ ﴿١٠٣﴾}
صدق الله العظيم [الأنعام].

این یعنی هرچه که با این صفات ذات پروردگار مخالف باشد،پروردگار عالمیان نیست بلکه غیر خداوند و باطل است و لذا خداوند تعالی می فرماید:
{ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ ربّكم لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿١٠٢﴾ لَّا تُدْرِ‌كُهُ الْأَبْصَارُ‌ وَهُوَ يُدْرِ‌كُ الْأَبْصَارَ‌ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ‌ ﴿١٠٣﴾}صدق الله العظيم.
شاید یکی از حق جویان بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید:"مقصود خداوند از این کلام چیست{لاَ تُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ}؟.پس به حق برای او فتوا می دهیم که مقصود خداوند از این کلام که{لاَ تُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ} یعنیدیده ها قادر به درک و رسیدن به اونیست و برهانی که دال بر"إحاطه" است را در این فرموده خداوند تعالی می یابید: {قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى إِنَّا لَمُدْرَكُونَ} صدق الله العظيم [الشعراء:۶۱].و مقصود این است که فرعون و همراهانش به آنها رسیده و آنها را دریافته اند، این برای آن است تا انواع "ادراک" را بدانید و در این دو آیه منظور از ادراک،احاطه و دریافتن است و اما سخن اصحاب موسی{إِنَّا لَمُدْرَكُونَ } یعنی رسیدند وما را دریافتند و اما فرموده خداوند تعالی: {لاَ تُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ} یعنی ذات خداوند سبحان را با چشم درنمی یابی سؤال جدیدی پیش می‌آید، آیا عدم امکان رؤیت خداوند با چشم؛تنها منحصر به بشر است یا اینکه دیده تمام مخلوقات قادر نیست؟ و جواب را در فرموده خداوند تعالی می یابید:
{
وَلَمَّا جَاءَ مُوسَىٰ لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَٰكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ ‎﴿١٤٣﴾‏} صدق الله العظيم [الأعراف].
پس می فهمید که حقاً مقصود خداوند این است که :
{ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ ربّكم لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿١٠٢﴾ لَّا تُدْرِ‌كُهُ الْأَبْصَارُ‌ وَهُوَ يُدْرِ‌كُ الْأَبْصَارَ‌ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ‌ ﴿١٠٣﴾} صدق الله العظيم،
و مقصود محققاً ابصار تمام مخلوقات خدواند به صورت عام است
{لاَ تُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ}،و برای همین خداوند تعالی برای نبی خود موسی روشن می سازد چرا تمام مخلوقات پروردگار قادر به دیدن آشکار خداوند نیستند،چون تحمل دیدن آشکار عظمت الهی را ندارند؛مگر اینکه کوه باپرجا بماند؛اگر کوه تحمل کرد و درجای خود باقی ماند؛روزی ممکن است ابصار بندگان قادر به درک و دیدن آشکار خداوند باشند و خداوند تعالی می فرماید: {قَالَ لَن تَرَانِي وَلَـكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تراني}،و سپس منتظر می مانیم تا نتیجه فتوا را در عالم واقعیات و به صورت حقیقی ببینیم و خداوند تعالی می فرماید: {فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا} صدق الله العظيم. پس کوه درجای خود باقی نماند و فتوای حق پروردگارش درباره دیدن آشکار روی خداوند به حقیقت پیوست که: {قَالَ رَبِّ أرِنِي أنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي} صدق الله العظيم، سؤالی که مطرح می شود این است که :بعد از این فتوای خداوند به نبی خود موسی؛آیا سزاوار است که موسی معتقد بماند که می توان خداوند را در دنیا و آخرت،آشکار دید؟جواب را از زبان نبی الله موسی می شنویم:
{قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأنَاْ أوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ}
صدق الله العظيم.
شیخ فاضل و محترم هواری سخنت عجیب است:" ناصر محمد یمانی؛ پیش از تو دیگران نیز همین حرفهایت را زده اند"مهدی منتظر درپاسخ می گوید: ای خطیب منبر،به راستی که خدواند مهدی منتظر را در زمانی برمی انگیزد که علمای امت دچار اختلافات دینی شده اند و پروردگار او را حَکَم میان آنها قرار داده است تا به حق در موارد اختلاف میان شان حکم دهد؛برای همین می بینی که من درمورد عدم امکان دیدن آشکار خداوند؛شیعه را تصدیق می کنم ولی عقاید دیگرآنها که از جانب خداوند برای آنها دلیلی نازل نشده را انکار می کنم.به همبن ترتیب،؛می بینی که مهدی منتظر عقیده قرآنیون مبین بر عدم سنگساری زناکار متأهل را تصدیق و فتوای آنها درباره سه گانه بودن نماز را رد می کند و با باور اهل سنت و جماعت درمورد نمازهای پنج گانه موافق است و عقیده سه نوبت بودن نماز قرآنیون را رد می کند.لذا خداوند مهدی منتظر را بر نمی انگیزد تا چیز جدیدی را که در کتاب خداوند یا سنت رسولش وجود ندارد را بیاورد؛بلکه حقی که در کتاب خداوند و سنت رسول است را محقق ساخته و نسبت به هر باطلی که مخالف کتاب خداوند و سنت حق رسولش باشد کفر خود را اعلان می کند.شما را چه می شود که دعوت مهدی منتظر حقی را که خداوند برای یاری رساندن به آنچه که با محمد رسول الله علیه و آله و سلم آمده برانگیخته؛ درک نمی کنید؟و از آنجا که قرآن محفوظ از تحریف است؛لذا مهدی منتظر از سنت جدش با سلاح علمی آیات محکم قرآن عظیم دفاع می کند و آنچه که مخالف آیات محکم کتاب است را انکار می کند و حکم نفی یا اثبات را برایتان استنباط می کند؛ شما را چه می شود؛جناب شیخ چگونه حکم می کنید؟شما می خواهید مهدی منتظری بیاید که تابع-رسول- باشد یا بدعت گذار!آیا تعقل نمی کنید؟

و می بینم که جناب شیخ فاضل وقتی به کتاب رجوع می کند؛تنها از ظاهر آیات متشابه درباره موضوع رؤیت خداوند پیروی می نماید تا برای حدیث دروغی که درمورد دیدن آشکار خداوند است؛برهان بیاورد.اما جناب شیخ،شما از آیات محکم کتاب که دیدن آشکار خداوند را نفی می کند، روبرگردانده ای و برای اثبات حدیث فتنه؛ازآیات متشابه پیروی می کنی و تصور می کنی که حدیث؛تأویل این ایه مجمل است.میدانم تو نمی خواهی قرآن را به ناحق تفسیر کنی بلکه می خواهی آن را تأویل کنی ولی در صددی که ثابت کنی این حدیث از نبی است به رغم این که حدیث برخلاف آیات بنیادی و محکمات کتاب پیرامون موضوع دیدن آشکار خداوند است و جناب شیخ از آنها رو برمی گرداند ودرمورد موضوع رؤيت خداوند، از ظاهر آیات متشابه کتاب پیروی می کند و برای همین قلبت از حق روشن -برای عالم و جاهلتان- که در آیات محکمی که آیات بنیادی کتابند،منحرف شده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلاَّ الْفَاسِقُونَ} صدق الله العظيم [البقرة:۹۹].
و لذا خداوند تعالی می فرماید:
{
هُوَ الَّذِي أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ ‎﴿٧﴾‏} صدق الله العظيم [آل عمران].
و شاید دکتر هواری بخواهد حرف مرا قطع کرده و بگوید:"ناصر محمد یمانی؛ترا چه می شود؛از ما دعوت می کنی که به حکمیت کتاب خداوند در نفی باطلی که در سنت نبوی آمده است تن دهیم وبرایمان فتوا می دهی؛هر آنچه از سنت نبوی که مخالف آیات محکم قرآن عطیم است باطل و دروغ است حتی اگر از قرآن برای احادیث و روایات برایت برهان بیاوریم باز اصرار داری که بر انکار آن حدیث پافشاری کنی"مهدی منتظر در پاسخت می گوید:برادر گرامی؛قلب مهدی منتظر از حق آشکار آمده در آیات محکم و روشن کتاب که دقیقا درباره همان موضوع آمده باشد،منحرف نیست برای مثال فرموده خداوند تعالی:
{ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ ربّكم لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿١٠٢﴾ لَّا تُدْرِ‌كُهُ الْأَبْصَارُ‌ وَهُوَ يُدْرِ‌كُ الْأَبْصَارَ‌ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ‌ ﴿١٠٣﴾}
صدق الله العظيم،

{قَالَ رَبِّ أرِنِي أنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَـكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ موسَى صَعِقًا فَلَمَّا أفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأنَاْ أوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ} صدق الله العظيم،
چگونه می توانم از این آیات روگردانده و از ظاهر سایر آیاتی که متشابه بوده و باطنی غیر از ظاهرشان داشته و همچنان نیاز به تأویل و تفسیر دارند؛پیروی نمایم؟ و برای همین شما تصور می کنید موضوع این حدیث فتنه که مخالف آیات محکم کتاب است؛بیان فلان آیه متشابه است که هنوز نیاز دارد تأویل وتفسیر شود ولی مهدی منتظر می گوید:به پروردگار و خداوندم قسم،اگر -حدیث- مخالف آیات محکم قرآن نباشد؛آن را پذیرفته وتا زمانی که با قرآن مشابهت داشته باشد، از آن پیروی می کنم؛براستی که علت کفر من نسبت به آن و توصیف آن به نام فتنه؛این است که موضوع آن باطل است چرا که تشابه با آیاتی دارد که همچنان نیازمند تأویل اند و مخالف با آیات محکم کتاب که بنیاد آن هستند(آیات ام الکتاب) می باشند؛خداوند امر نموده است که از آیات محکم کتاب پیروی کرده و به ایات متشابه آن ایمان داشته باشیم؛آیاتی که تأویا آنها را تنها خداوند می داند و راسخان در علم؛آنان که به بخشی از کتاب کافر نشده و به بخشی دیگر ایمان داشته باشند،بلکه از آیات محکم پیروی نموده و به آیات متشابه ایمان دارند و می گویند:
{يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ}
صدق الله العظيم [آل عمران:۷].

عزیز من شیخ الهواری؛به سوی خداوند توبه کن،به خداوند قسم که قلبت از حق منحرف و تنگ است؛به همین دلیل است که از آیات محکم کتاب که آیات "ام الکتابند" و از نفی دیدن آشکار خداوند سخن می گویند ؛ روگردانی و بر آیات متشابه تأکید می نمایی،آیاتی که در ظاهر خود تشابه لغوی دارند و چون ظاهر آنها غیر از باطنشان است؛لذا هنوز نیازمند تأویل اند. برای مثال فرموده خداوند تعالی:
{وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَ‌ةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَ‌بِّهَا نَاظِرَ‌ةٌ ﴿٢٣﴾}
صدق الله العظيم [القيامة].

با اینکه می دانی در جاهای دیگر کلمه"ناظره" به نشانه "انتظار" آمده است .برای مثال در این فرموده خداوند تعالی:
{فَنَاظِرَةٌ بِمَ يَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ}
صدق الله العظيم [النمل:۳۵].
و اما فرموده خداوند تعالی:
{وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَ‌ةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَ‌بِّهَا نَاظِرَ‌ةٌ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم
این آیه می تواند از آیات محکم بینه باشد که ظاهر آن مانند باطن آن بوده و از آیات محکمی که ام الکتابند باشد،و یا می تواند از آیات متشابه باشد.سؤالی که فرضاً در برابر ناصر محمد یمانی مطرح می شود این است"اگر چنین است،پس ای کسی که به زعم خود مهدی منتظری،به ما بیاموز چگونه آیات محکم را از آیات متشابه تشخیص دهیم تا مطالب برایمان مخلوط نشده و به دنبال ظاهر متشابه نیفتیم و از محکمات قرآن اعراض کنیم؟"مهدی منتظر حق به شما پاسخ می دهد که:بنا براین اساس که مطلقا در کتاب خداوند تناقض وجود ندارد،سزاوار نیست هرچقدر هم که آیه از نظر شما واضح و روشن باشد آیه را گرفته و بدون اینکه آن را به آیات دیگر کتاب عرضه نمایید، از آن پیروی نمایید.به فتوایی که داده اید،هرچقدر در نظرتان واضح و روشن باشد؛ نباید به آن بسنده کنید؛ ظن کسی را از حق بی نیاز نمی کند چون ممکن است آیه محکم باشد یا متشابه.برای مثال فرموده خداوند تعالی:

{وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَ‌ةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَ‌بِّهَا نَاظِرَ‌ةٌ ﴿٢٣﴾}
صدق الله العظيم.
این آیه می تواند ظاهر آن مانند باطن آن محکم باشد و می تواند متشابه باشد؛از کجا بدانید که از ایات محکم و ام الکتاب است یا از آیات متشابه کتاب؟برای این که از این امر مطلع گردید؛بر شماست که به آیه محکمی که درباره همان موضوع؛یعنی دیدن آشکار خداوند است، مراجعه نمایید و ببینید با این فرموده خداوند تعالی اختلاف دارد یاخیر:

{وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَ‌ةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَ‌بِّهَا نَاظِرَ‌ةٌ ﴿٢٣﴾}
صدق الله العظيم.
اگر اختلاف نداشت برایتان روشن می شود که از آیات محکم و ام الکتاب است،اما اگر دیدید با آیاتی که دقیقا درهمین باره آمده اند در ظاهر با این آیات

{وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَ‌ةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَ‌بِّهَا نَاظِرَ‌ةٌ ﴿٢٣﴾}
صدق الله العظيم
اختلاف هست،در می یابید از آیات متشابه است.بیایید تا فرموده خداوند تعالی را به آیات دیگر عرضه کنیم
{وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَ‌ةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَ‌بِّهَا نَاظِرَ‌ةٌ ﴿٢٣﴾}
صدق الله العظيم،
به شرط این که آن آیاتی که دقیقا در همان موضوع آمده اند از آیه هائی باشند که برای عالم و جاهل روشن و بینه اند.برای مثال فرموده خداوند تعالی:
{قَالَ رَبِّ أرِنِي أنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَـكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ موسَى صَعِقًا فَلَمَّا أفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأنَاْ أوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ}
صدق الله العظيم [الأعراف:۱۴۳].

ولی ممکن است مقصود فقط عدم امکان رؤیت خداوند در دنیا باشد و گمان کسی را از حق بی نیاز نمی کند؛از کجا بدانید که عدم امکان رؤیت آشکار خداوند از صفات ذات پروردگار سبحان است،پس به سراغ کتاب خداوند رفته و درباره صفات ازلی خداوند که هیچ گاه چه در دنیا وچه در آخرت تغییر نمی کنند جستجو کنید.اگر دیدید که رؤیت آشکار خداوند در میان آنهاست؛پس برایتان روشن می شود که از صفات خالق بزرگ این است که نمی توان به صورت آشکار او را دید. برای اطمینان جستجو می کنیم و خداوند تعالی می فرماید:
{بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَكُن لَّهُ صَاحِبَةٌ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿١٠١﴾ ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ ربّكم لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿١٠٢﴾ لَّا تُدْرِ‌كُهُ الْأَبْصَارُ‌ وَهُوَ يُدْرِ‌كُ الْأَبْصَارَ‌ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ‌ ﴿١٠٣﴾}صدق الله العظيم [الأنعام].
پس در می یابید که عدم رؤیت آشکار خداوند از صفات ازلی ذات خداوند در دنیا و آخرت است،تا مسیح کذاب نتواند شما را گول بزند؛او آشکار با شما سخن می گوید و شما می توانید او را ببینید و می گوید پروردگارتان است؛در حالی که پروردگار حق شما نیست و بزرگ ترین نشانه وحجت برای شما در برابر او این است که آشکار با شما صحبت می کند و شما او را می بینید و لذا خداوند تعالی می فرماید:
{ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ ربّكم لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿١٠٢﴾ لَّا تُدْرِ‌كُهُ الْأَبْصَارُ‌ وَهُوَ يُدْرِ‌كُ الْأَبْصَارَ‌ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ‌ ﴿١٠٣﴾} صدق الله العظيم

در این صورت و به راحتی انصار مهدی منتظر به مسیح کذاب می گویند: ای کسی که ادعای ربوبیت می کنی و با ما بندگان آشکار سخن گفته و ما ترا می بینیم؛ تو دروغ گویی گستاخی و خداوند واحد قهار که ابصار قادر به درک و احاطه بر رؤیت او نیست،نیستی؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَكُن لَّهُ صَاحِبَةٌ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿١٠١﴾ ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ ربّكم لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿١٠٢﴾ لَّا تُدْرِ‌كُهُ الْأَبْصَارُ‌ وَهُوَ يُدْرِ‌كُ الْأَبْصَارَ‌ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ‌ ﴿١٠٣﴾} صدق الله العظيم،
و از آنجا که تو آشکار با ما سخن گفته و ما قادر به دیدن تو هستیم،پس تو گستاخانه دروغ می گویی و خداوند واحد قهاری نیستی که در آیات محکم کتاب خود می فرماید:
{ وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ ‎﴿٥١﴾‏} صدق الله العظيم [الشورى].
پس به این ترتیب چگونه با ما آشکار سخن گفته و ما ترا می بینیم؟ پس انصار مهدی منتظر با ایات محکم کتاب در مقابل دشمن خداوند حجت می آورند؛اما کسانی که تعقل و تدبر نمی کنند؛ خواهند گفت از آنجا که محمداً رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم به ما خبر داده است که مسیح کذاب یک چشم است و روی پیشانی اش نوشته شده است کافر،و تو یک چشم نبوده و روی پیشانی ات لفظ کافر نوشته نشده است؛ تو خداوند و پروردگار ماهستی؛آنها در دامی می افتند که شیاطین بشر پهن و زمینه را برای فتنه مسیح کذاب آماده کرده اند؛می بینید که آنها از ایات محکم و بینه رو می گردانند، هرچقدر هم مهدی منتظر با آین آیات برایشان حجت بیاورد،از ایات محکم کتاب پیروی نمی کنند،حال هرچقدر هم این آیات روشن بوده و از آیات ام الکتاب باشند، و تا زمانی که آیات محکم بینه با روایاتی که از ثقات( افراد موثق) در دستشان است،مخالف باشند؛ از آن آیات پیروی نمی کنند،
و به کتاب خدا کافر می شوند به بهانه اینکه کسی تاویل آن را نمی داندد و آنچه گذشتگان صالح برآن بودند برای ما کافی است آیا تو از من محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم و صحابه او اعلم تری؛ مردانی که در اطراف رسول بودند و خداوند در آیات محکم کتاب خود به رضایت از آنان شهادت داده است؟تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{
مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَٰلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا ‎﴿٢٩﴾‏} صدق الله العظيم [الفتح].
مهدی منتظر درپاسخ می گوید:اینان کسانی هستند که با دل و جان با او بودند و من بر آنها صلوات و سلام می فرستم و اما سؤال این است که درمیان آنان گروه دیگری بودند که تظاهر به مؤمن بودن می کردند تا از ایشان شمرده شوند درحالی که از آنان نبودند،تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنَّهُمْ لَمِنْكُمْ وَمَا هُمْ مِنْكُمْ وَلَكِنَّهُمْ قَوْمٌ يَفْرَقُونَ}
صدق الله العظيم [التوبة:۵۶].
{وَإِذَا لَقُواْ الَّذِينَ آمَنُواْ قَالُواْ آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْاْ إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُواْ إِنَّا مَعَكُمْ} صدق الله العظيم [البقرة:۱۴].
{يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مَا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ} صدق الله العظيم [الفتح:۱۱].
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْ‌آنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافا كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ‌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَ‌دُّوهُ إِلَى الرَّ‌سُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ‌ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخو المُسلمين خليفة الله وعبده؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.

اقتباس: اضغط للقراءة

اخرین به روز رسانی: 11-09-2022 06:17 PM
12

پاسخ خاموش کننده دیگری از امام مهدی به دکتر الهواری.

( پاسخ امام به شیخ أحمد الهواري )
- 12 -
الإمام ناصر محمد اليماني
09 - 06 - 1431 هـ
23 - 05 - 2010 مـ
۲- خرداد- ۱۳۸۹ه.ش.
09:27 مساءً

[ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=2624
ــــــــــــــــ


پاسخ خاموش کننده دیگری از امام مهدی به دکتر الهواری.

نوشته اصلی توسط د.احمد هواری:
بحثی مختصر پیرامون رؤیت خداوند
معتزله و شیعیان اثنی عشری،منکر رؤیت خداوند هستند و سخنان برادر یمانی، مسبوق به سابقه است و ادله ای که برای نفی رؤیت خداوند آورده است،همان ادله "مانعون" است.بحث را محدود به موضوع مورد مناقشه کرده و می گویم:ادله نقل شده برای نفی رؤیت خداوند و پاسخ ما به این ادله:
آیه اول: {وَلَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَنْ تَرَانِي وَلَكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ}
و دلیل شان این است که کلمه"لن" نشانه این است که مطلقا تا ابد این امکان وجود ندارد.جواب این است که: این صحیح نیست چرا که:
1-"لن" نشانه عدم امکان ابدی "رؤیت" فقط در دنیاست؛چراکه مؤمنان در روز قیامت خدای خود را خواهند دید.خداوند تعالی می فرماید: { وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ} در مجموع آیات اول درباره دنیا است و آیات دوم مربوط به آخرت است و تفسیرآن برای شیخ یمانی خواهد آمد.
2-و این معنی برای "لن" در آیه بعدی روشن می شود {وَلَنْ يَتَمَنَّوْهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ } آیا اینجا "لن" به معنای این است که مطلقا و به طور ابدی آرزوی مرگ نمی کنند؟جواب این است که خیر و نفی و نخواستن مرگ از جانب ایشان به این دنیا اختصاص دارد ولی روز قیامت،آیات زیادی هست که نشان می دهد آنها آرزوی مرگ داشته و می خواهند خداوند آنان را به خاک بدل سازد.این آیه (آیات مربوط به درخواست رؤیت خداوند از جانب نبی الله موسی) شاهدی برای اهل سنت و دلیلی به نفع عقیده آنهاست نه برعلیه شان و ادله عقلی بسیاری برای امکان "رؤیت"در آن وجود دارد.از جمله:
الف-اگر رؤیت غیر ممکن بود، پس چرا اصلاً موسی چنین درخواستی را مطرح کرد،ولی این امر از او پنهان ماند كه جسم او تحمل رؤیت خداوند را نداشت و لذا پروردگارش به او فرمود؛ که کوه با آن عظمت خلقتش؛توانایی و تحمل آن را ندارد،پس تو چطور می توانی تحمل کنی؟اگر موسی می دانست رؤیت خداوند امکان پذیر نیست؛ از نظر عقلی،چرا اصلا باید چنین درخواستی را می کرد، عقلانی نیست که در حالی که موسی چنین چیزی را درک نکرده بود؛معتزله و شیعیان و برادر یمانی هم همراه آنان،بتوانند این امر ار درک کنند؟آیا موسی داناتر بود یا طرف های مقابل؟ موسی صلوات الله علیه و سلامه، که خداوند لباس انبیاء را بر تن وی کرده و او را مانند رسولان عصمت داده بود،اجازه نداشت امر غیرممکن را از خداوند بخواهد، واگرموسی صلی الله علیه و سلم چنین اجازه ای نداشت،می دانستیم که او درخواست غیرممکن از پروردگارش نمی کرد و اینکه رؤیت خدواند تعالی،جایزه ای از سوی پروردگار است و اگر رؤیت خداوند بر طبق عقیده معتزله و شیعیان و برادرمان یمانی غیرممکن باشد و موسی صلى الله عليه و سلم از این امر بی خبر بوده ولی آنان از آن خبر دارند،این یعنی آگاهی آنان به خداوند بیش از موسى صلى الله عليه و سلم است و هیچ مسلمانی چنین ادعایی را نمی کند.پس عزیز من ،حال مخیری که انتخاب کنی که نبي صلى الله عليه وسلم تسليماً جاهل است یا طرف مقابل،خودت انتخاب کن که چه درخور توست.
- وبر این اساس، منوط کردن "رؤیت" به باقی ماندن کوه درجای خود به طبیعت تحمل کردن آن بازمی گردد نه غیر ممکن بودن این رؤیت.دراینجا از برادر یمانی سؤال می کنم:آیا بر اساس عقیده ات؛جرأت می کنی بگویی خدایا بگذار ترا ببینم؟ پس چطور موسی جرآت کرد چنین کند؛آیا تو از نبی الله موسی داناتری؛آیا مسئله عقیدتی را درک کرده ای که موسی آن را درنیافته بود؟درخواست موسی تنها دو توجیه می تواند داشته باشد و توجیه سومی وجود ندارد: یا او می دانست که "رؤیت" خداوند محال است و باوجود این؛چنین درخواستی را مطرح کرد و یا می دانست محال نیست اما جسمش توانایی کافی برای تحمل آن در این دنیا را نداشت.
وسزاوار نیست گفته شود نمی دانست محال است و لذا سؤال کرد؛می گوییم معاذ الله ، که موسی نداند هیچ چیز برای خداوند غیرممکن نیست،چون هیچ چیز برای خداوند محال نیست و عوام این را می دانند چه برسد به انبیاء.
ب-خداوند جواز امکان پذیر بودن "رؤیت" را بر اساس امری ممکن نهاده اند که همان پابرجا ماندن کوه است و این امر یعني اسقرار آن ممکن است.یعنی ما می پرسیم ایا امکان دارد کوه پابرجا بماند و جواب مان این است که بله مانعی نیست چون مخلوق است و اگر کوه درجای خود ثابت بماند؛امکان "رؤیت" هم وجود دارد و برای همین برای رفع سوء برداشت بعد از گفتن"لن ترانی" می فرماید "ولکن انظر" و قاعدتا وقتی چیزی به امري ممکن مشروط شده باشد وقوع آن چيز ممكن است و این جواب بدیع و منطقی است که حتی دونفر پیدا نمی شوند که روی آن توافق نداشته باشند و امیدوارم برای شما روشن شده باشد.

ج-آیا تجلی خداوند بر کوه ثابت شد؟جواب قطعا بله است چون خداوند تعالی می فرماید: {فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا} و لذا اگرخداوند برانبیاء و رسولانش تجلی نماید نیز چنین خواهد شد چون این امرتنها به کوه اختصاص ندارد و شامل انبیاء و رسولان نیز می شود؛و تأکیدی بر این است که علت عدم امکان "رؤیت" در این دنیا بخاطر طبیعت تحمل مخلوق است و وقتی کوه تاب نمی آورد،چگونه بشر می تواند تاب بیاورد.اما در آخرت امر متفاوت است و به انسان توانایی های بسیاری داده می شود و لذا آیات و احادیثی که امکان "رؤیت" در آخرت را -غیر از دنیا- مطرح می کنند،به اثبات می رسند.
د- اگر مقصود از نفی، رد کردن مطلق امکان رؤیت بود،گفته می شد"لست بمرئی =من قابل دیدن نیستم" اما این تعبیر "لن ترانی" تنها بر نفی وجود است نه نفی جواز و این دو باهم فرق دارند.
آیه دوم: {وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ} فرود صاعقه بر آنان حلال گردید چون آنها تصدیق و اذعان را مشروط به دیدن خداوند کردند و تنها به درخواست"رؤیت" بسنده نکردند و قومی مستکبر بودند و آیات بعدی نشانه این امرند:
-خداوند تعالی می فرماید: { يَسْأَلُكَ أَهْلُ الكتاب أَن تُنَزّلَ عَلَيْهِمْ كتابا مّنَ السماء فَقَدْ سَأَلُواْ موسى أَكْبَرَ مِن ذلك فَقَالُواْ أَرِنَا الله جَهْرَةً فأخذتهم الصاعقة بظلمهم } فرو فرستادن کتاب امری مقدور برای خداوند بود اما نازل نشد چون می دانست قوم مستکبرند نه اينكه نازل كردن كتاب برايش غير ممكن بوده است و همین امر درباره درخواست "رؤیت" خداوند صادق است.
- خداوند تعالی می فرماید: { وَقَالَ الذين لاَ يَرْجُونَ لِقَاءنَا لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَيْنَا الملئكة أَوْ نرى رَبَّنَا لَقَدِ استكبروا فِى أَنفُسِهِمْ وَعَتَوْا عُتُوّاً كَبِيراً } و اینجا تصریح می شود که قوم مستکبرند و لذا چنین درخواستی از جانب آنها جایز نیست چون دلایلی که صدق سخن مدعی را ثابت می کنند؛ برایشان آمده و درخواست دلایل بیشترارتکاب گناه است و مستوجب برخورد تند.
آیه دوم فرموده خداوند تعالی: { لا تدركه الأبصار وهو يدرك الأبصار} باید بین "رؤیت" و "ادراک" فرق قائل شویم و خداوند قرآن را به زبان عربی مبین نازل نموده است.
اولاً: "الرؤیة" از فعل "رأی" گرفته شده و عبارت است از نگاه کردن به چیزی مرئی با چشم و این معنای ساده ای دارد و در آخرت نگاه كردن بندگان به خداوند جايز است و آنها در آخرت بر اساس اعتقاد اهل سنت و جماعت،پروردگار خود را خواهند دید.
ثانیاً:"الإدراک" از فعل "إدرک/یدرک/إدراک" است و ادراک یعنی معرفت و احاطه به چیزی و از رؤیت بیشتر است..و بندگان اجازه و قدرت ادراک خداوند تعالی را ندارند. و دلیل این که "رؤیت" با "أدراک" فرق دارد :فرموده خداوند تعالی: {فلما تراءى الجمعان قال أصحاب موسى إنَّا لمدركون قال كلا} در اینجا موسی علیه السلام ادراک را نفی می کند نه دیدن و رؤیت را؛و برای همین است که "رؤیت" غیر از "إدراک" است و ادراک از رؤیت اختصاصی تر است. البیجوری در "تحفة المرید" گفته است: من این که ادراک با بصر و تنها دیدن و رؤیت است را درست نمی دانم،بلکه "رؤیت" ادراك حالت خاصی از رؤيت است كه در آن شيئ مرئي داراي حد و پاياني باشد ادراكي كه نفي شده حالتي خاص تر از رؤيت است و نفي حالت خاص دليل بر نفي عام نيست . و نتيجه اين است كه خداوند بدون كيفيتي كه در رؤيت اجسام است و بدون احاطه (كه در رويت اجسام وجود دارد ) ديده مي شود و بنابراين بايد بتوانيم بين آين آيه و فرمايش خداوند تعالي {وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ إِلَى رَبِّهَانَاظِرَةٌ} جمع كنيم. برادر اليماني به سختي به آيه ادراك چنگ زد ولي هنگامي كه آيه كريمه {إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ} سد راه او شد به سرعت به سراغ تاويل آن رفت زيرا كه ظاهر آن با آيه اول ( كه نزد يماني آيه اي محكم است ) تناقض دارد و فراموش كرد كه تا زماني كه بتوان آيه را حمل بر ظاهر كرد اصل بر عدم تاويل است
آیه چهارم: {وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلّمَهُ الله إِلاَّ وَحْياً أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولاً فَيُوحِىَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ} .جواب این است که دراین آیه از انواع رابطه بین خداوند و انبیاء دررابطه با تبلیغ سخن گفته می شود . درباره وحی مجاهد می گوید: به دل افتادن است یعنی به قلب الهام می شود و از جمله فرموده رسول الله صلى الله عليه وسلم : [إن روح القدس نفث في روعي إن نفسا لن تموت حتى تستكمل، رزقها وأجلها فاتقوا الله وأجملوا في الطلب. خذوا ما حل ودعوا ما حرم ] [روح القدس به قلب من الهام کرد؛نفس نمی میرد تا رزق و اجلش تکمیل شود،پس از خدا پروا کنید ودرخواست خود را کم کنید .آنچه که حلال است بگیرید و حرام را رها نمایید]. یا"از ورای حجاب است" همانند سخن گفتن خداوند با موسی . یا "با فرستادن رسول" است مانند فرستادن جبریل علیه السلام. این آیه "رؤیت" را نفی یا اثبات نمی کند پس چرا برادر یمانی درباره آن سخن فرسایی می کند.و اگر چیزی از نفی باشد، به کلی با آیات دیگر مثل {إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ} و احادیث متوافر،رد می شود(؟)
سخن درباره فرموده خداوند تعالی: {وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ}"

ـ خداوند تعالى می فرماید: {وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ } .یعنی چهره هایی که مسرورو روشن شده اند از {إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ} یعنی از رؤیت پروردگارشان.
درباره معنی لغوی"نظر"در معانی آمده است:
الف- نظر به معنی عبرت گرفتن و تفکر: {أَفَلَا يَنظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ.}
ب- نظر به معنای انتظار مانند این فرموده خداوند تعالی: {مَا يَنظُرُونَ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً } .
ج-نظر به معنی احسان و لطف.
د-یا نظر به معنای رؤیت و دیدن است.
باید بگوییم: اولاً نمی تواند معنای آن تفکر و عبرت گرفتن از خداوند عز وجل باشد،چون آخرت جای پند و عبرت گرفتن نیست.معنای آن انتظار هم نمی تواند باشد چون اگر" نظر" همراه "چهره و وجه" بیاید، معنای آن نظر به معنی انتظار نیست چون انتظار مربوط به قلب است.نظر انتظار در بهشت هم نمی تواند باشد چون انتظار همراه دل نگرانی و ناراحتی است در حالی که اهل بهشت در جایی هستند که نه چشم آن را ديده و نه گوش وصف آن را شنيده و جز آرامش و نعیم پایدار،شاهد چیز دیگری نیستند.واگر این گونه هم باشد آنها منتظر چیزی نمی مانند،چون هرچیز که به خاطرشان خطور کند،در همان لحظه به آن می رسند.معنی "نظر" نظر التفات هم نیست چون جایز نیست که خلق با نظر احسان و لطف به خداوند عز وجل بنگرند.اگر این سه مورد درست نباشد می ماند مورد چهارم "نظر" که معنای این فرموده خداوند است که : {إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ } یعنی پروردگار عزو جل خود را می بینند.
ثانیاً:آن چه که سخن نفی کنندگان رؤیت خداوند درمورد مقصود خداوند عزوجل از: {إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ} نظر انتظار است را باطل می کند استفاده از فرموده خداوند"الی" است چون در نزد اعراب برای نظر انتظار مجوز استفاده از "الی" وجود ندارد؛آیا نمی بینید خداوند تعالی می فرماید: {مَا يَنظُرُونَ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً } اگر معنایش انتظار باشد،خداوند نمی فرماید "الی".خداوند عزوجل از قول بلقیس می گوید: { فَنَاظِرَةٌ بِمَ يَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ } وچون مقصود او ( بلقيس ) انتظار بود نگفت "الی" ،پس هنگامي كه خداوند سبحان می فرماید: {إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ} دانستيم که منظور انتظار نیست بلکه مقصود رؤیت و دیدن است.

ثالثاً: زمانی که خداوند عزوجل نظر را با "وجه" و چهره همراه می کند،منظور دو چشمی است که در چهره قرار دارند جایی که می فرماید: {قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاء فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا} اینجا از "وجه" ذکر به میان آمده است و براستی که او چشم خود را به سوی آسمان می گرداند تا نزول فرشته را شاهد باشد که خبر تغییر قبله از بیت المقدس به قبله -کعبه- را از جانب خداوند می آوردو اگربگوید مقصود فرموده خداوند تعالی از: {إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ } انتظار ثواب خداوند است مي گوييم كه ثواب خداوند خود خداوند نيست خداوند فرموده : {إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ } پس چرا سخن خداوند را تحريف مي كنيد. لذا آیه ها و احادیث موافق هم هستند و چنان که برخی می پندارند با هم اختلاف ندارند و این مسیر درستی است که قرآن بر آن دلالت دارد و نمی خواهم برادر یمانی تکرار کند که در موارد اختلاف باید برای دانستن حکم به قرآن رجوع کنیم،چه کسی ترا دچار این توهم کرده که ما با کتاب خداوند حکم نمی کنیم؛ما به آیات کتاب مراجعه کرده و آنها را با یکدیگر جمع کردیم و مانند تو برای آیه تأویل مجازقائل نمی شویم؛ما همگی روی این امر توافق داریم و احادیث نیز همگی منسجم هستند.از دیگر دلایل مجاز بودن دیدن خداوند این آیه است { كلا انهم عن ربهم يومئذ لمحجوبون}.اگر اصلا نمی شد خداوند را دید این قید " لمحجوبون" چه ضرورتی داشت؟ نویت بعد در باره احادیثی سخن خواهیم گفت که شیخ آنها را رد می کند.
بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين..

در ادامه نقل قولی از دکتر هواری را می آوریم:
بحثی مختصر پیرامون رؤیت خداوند
معتزله و شیعیان اثنی عشری،منکر رؤیت خداوند هستند و سخنان برادر یمانی،مسبوق به سابقه است و ادله ای که برای نفی رؤیت خداوند آورده است،همان ادله "مانعون" است
پایان نقل قول
پس امام ناصر محمد یمانی در پاسخ ایشان می گوید: ای مرد،به راستی که خداوند امام مهدی را بر می انگیزد تا برای اختلاف علمای دینی حکم صادرنماید و به این طائفه بگوید در فلان عقیده حق باشماست ولی در مورد عقیده دیگر اعتقادتان باطل است،چرا که حق اینجا و آنجا پراکنده شده و در نزد یک گروه واحد گرد نیامده است.بلکه در یک مسئله حق دارید ولی در مسئله دیگر باطلید،و حکم را درموارد اختلاف برایتان بیاوریم و با آیات محکمی که ام الکتابند میانتان حکم کنیم.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَٰذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِن تِلْقَاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰ إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ‎﴿١٥﴾} صدق الله العظیم [يونس].
{
وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَيُّ الْفَرِيقَيْنِ خَيْرٌ مَّقَامًا وَأَحْسَنُ نَدِيًّا ‎﴿٧٣﴾‏ } صدق الله العظيم [مريم].
{وَكَذَلِكَ أَنْزَلْنَاهُ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَأَنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يُرِيدُ}
[الحج:۱۶].

{وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا الْمُنكَرَ يَكَادُونَ يَسْطُونَ بِالَّذِينَ يَتْلُونَ عَلَيْهِمْ آيَاتِنَا قُلْ أَفَأُنَبِّئُكُم بِشَرٍّ مِّن ذَٰلِكُمُ النَّارُ وَعَدَهَا اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَبِئْسَ الْمَصِيرُ ‎﴿٧٢﴾‏} [الحج].
{
سُورَةٌ أَنزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنزَلْنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَّعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ‎﴿١﴾} [النور]
{ بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا الظَّالِمُونَ ‎﴿٤٩﴾‏} [العنكبوت].
{
وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَٰذَا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَن يَصُدَّكُمْ عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُكُمْ وَقَالُوا مَا هَٰذَا إِلَّا إِفْكٌ مُّفْتَرًى وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ إِنْ هَٰذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّبِينٌ ‎﴿٤٣﴾} [سبأ].
{وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ مَّا كَانَ حُجَّتَهُمْ إِلَّا أَن قَالُوا ائْتُوا بِآبَائِنَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ‎﴿٢٥﴾‏}[الجاثية]
{
وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ هَٰذَا سِحْرٌ مُّبِينٌ ‎﴿٧﴾‏ } [الأحقاف].
{هُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ عَلَىٰ عَبْدِهِ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لِّيُخْرِجَكُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَإِنَّ اللَّهَ بِكُمْ لَرَءُوفٌ رَّحِيمٌ ‎﴿٩﴾‏} [الحديد].
{ إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ كُبِتُوا كَمَا كُبِتَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَقَدْ أَنزَلْنَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُّهِينٌ ‎﴿٥﴾‏} [المجادلة]
{وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ آيَاتٍ مُّبَيِّنَاتٍ وَمَثَلًا مِّنَ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِكُمْ وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ ‎﴿٣٤﴾} [النور].
{‏ لَّقَدْ أَنزَلْنَا آيَاتٍ مُّبَيِّنَاتٍ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ‎﴿٤٦﴾‏ } [النور]
{فَاتَّقُوا اللَّـهَ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ الَّذِينَ آمَنُوا ۚ قَدْ أَنزَلَ اللَّـهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرً‌ا ﴿١٠﴾ رَّ‌سُولًا يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِ اللَّـهِ مُبَيِّنَاتٍ لِّيُخْرِ‌جَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ‌ ۚ وَمَن يُؤْمِن بِاللَّـهِ وَيَعْمَلْ صَالِحًا يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِ‌ي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ‌ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا قَدْ أَحْسَنَ اللَّـهُ لَهُ رِ‌زْقًا ﴿١١﴾} [الطلاق].صدق الله العظيم
ای مرد، امام مهدی نیز با آیه هایی که برای عالم و جاهلتان قابل فهم است برایتان حجت می آورد ولی تو از آنها روگردانده و از ظاهر متشابه قرآن که تأویلی مخفی بجز ظاهر آن دارد و شما از آن آگاه نیستید پیروی می کنید برای مثال خداوند تعالی می فرمایند:
{وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَ‌ةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَ‌بِّهَا نَاظِرَ‌ةٌ ﴿٢٣﴾}
صدق الله العظيم [القيامة].
{
كَلَّا إِنَّهُمْ عَن رَّبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لَّمَحْجُوبُونَ ‎﴿١٥﴾‏}صدق الله العظيم [المطففين].
برادر گرامی،تو درباره آیات متشابه کتاب،علم نداری.از فرموده خداوند تعالی دراین مورد برایت مثالی می آوریم:
{
إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَٰئِكَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ‎﴿٧٧﴾‏} صدق الله العظيم [آل عمران].
در اینجا آیات متشابهی وجود دارند که تو از تأویل آن آگاه نیستی؛تشابه در این فرموده خداوند تعالی است: {وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللّهُ وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ} صدق الله العظيم، اگرازظاهرآیه پیروی نمایید، نفی سخن گفتن و نظر کردن خداوند به کافران در روز قیامت از آن استنباط می شود ولی در آیات ام الکتاب و محکم قرآن برهان سخن گفتن پروردگار با کفار را می یابید،خداوند تعالی می فرماید:
{وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكَائِيَ الَّذِينَ كُنتُمْ تَزْعُمُونَ}
صدق الله العظيم [القصص:۶۲].
واین فرموده:
{وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ مَاذَا أَجَبْتُمُ الْمُرْسَلِينَ} صدق الله العظيم [القصص:۶۵].


و آن گاه است که متوجه وجود آیه متشابه در فرموده خداوند تعالی می شوید:
{وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللّهُ وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلاَ يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}
صدق الله العظيم

و برایت روشن می شود تشابه،دقیقاً در این فرموده خداوند تعالی است: {وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللّهُ وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ صدق الله العظيم و ظاهر آن را مخالف آیه محکم و بینه خداوند تعالی است: {وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكَائِيَ الَّذِينَ كُنتُمْ تَزْعُمُونَ} صدق الله العظيم.
واین فرموده:
{وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ مَاذَا أَجَبْتُمُ الْمُرْسَلِينَ} صدق الله العظيم.
واین کلام خداوند تعالى:
{
وَلَوْ تَرَىٰ إِذْ وُقِفُوا عَلَىٰ رَبِّهِمْ قَالَ أَلَيْسَ هَٰذَا بِالْحَقِّ قَالُوا بَلَىٰ وَرَبِّنَا قَالَ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ ‎﴿٣٠﴾} [الأنعام].
واین کلام خداوند تعالى:

{
يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَٰذَا قَالُوا شَهِدْنَا عَلَىٰ أَنفُسِنَا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَشَهِدُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُوا كَافِرِينَ ‎﴿١٣٠﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].

برايتان روشن شد که خداوند حقا ًدر روز قیامت با آنان سخن می گوید.لذا آیه متشابهی که ظاهری مخالف آیات محکم کتاب دارد برایتان روشن شد:
{وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللّهُ وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ}
صدق الله العظيم


و از آنجا که برخلاف نظرشما من آیات را باهم جمع نمی کنم،بلکه بیان حق ایه متشابه قرآن را برایتان می آورم و از صادقانم،درباره مقصود از سخن نگفتن خداوند با آنان برایتان فتوا می دهم. خداوند تعالی می فرماید: {وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللّهُ وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ} صدق الله العظيم ،یعنی خداوند با وحی تفهیمی به قلب آنها الهام نمی کند تا رحمت او را مسئلت نمایند؛ یعنی همانند آدم وهمسرش با اینها رفتار نمی کند؛ خداوند با آدم سخن گفت وبا وحی تفهیم به قلوب آنها الهام نمود تا بگویند:
{
قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ‎﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].


این سخنی که آنها بر زبان آوردند؛کلماتی است که آدم با وحب تفهیمی از پروردگار خود دریافت نمود؛آدم آن را بر زبان آورد و خداوند توبه او را پذیرفت.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِن رَّ‌بِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ} صدق الله العظيم [البقرة:۳۷].
پس برایتان نوعی از وحی که به صورت وحی تفهیمی به قلب است روشن شد،و از آنجا که خداوند با کسانی که در روز قیامت از رحمت او مأیوسند با وحی تفهیم سخن نمی گوید تا دریابند که از وی طلب رحمت نمایند؛لذا از رحمت وی مأیوسند و در میان بندگان خداوند ارحم الراحمین که از نظر رحمت فروتر از اویند دنبال رحمت می گردند. درباره بیان فرموده خداوند تعالی { وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ} هم همین موضع مطرح است.مقصود این نیست که خداوند باچشم خود به آنها نمی نگرد؛بلکه منظور این است که باچشم رحمت به آنها نمی نگرد.و اما گروه دیگر که در انتظار رحمت پروردگارشان هستند،چون خداوند با وحی تفهیمی به آنها الهام کرده که از او طلب رحمت نمایند،برای همین آنان منتظر و چشم انتظار رحمت پروردگارشان هستند.اما کسانی که از رحمت خداوند مأیوسند،آنانی هستند که چهره شان عبوس و درهم است(َباسِرَ‌ةٌ )؛آنان صاحب قلب هایی هستند که از رحمت خداوند مأیوسند و برای همین گمان می کنند که کمرشان شکسته خواهد شد(أَن يُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَ‌ةٌ )؛چون آنها غیر از کسانی هستند که چهره شان در انتظار رحمت خداوند بوده وبه آن امیدوارند و در میان بندگان خدا به دنبال رحمت نیستند چون می دانند خداوند ارحم الراحمین است وبرای همین خداوند تعالی می فرماید:
{وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَ‌ةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَ‌بِّهَا نَاظِرَ‌ةٌ ﴿٢٣﴾ وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ بَاسِرَ‌ةٌ ﴿٢٤﴾ تَظُنُّ أَن يُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَ‌ةٌ ﴿٢٥﴾}صدق الله العظيم [القيامة].
و برایتان روشن شد که مقصود خداوند در این فرموده "انتظار" است:
{وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ بَاسِرَ‌ةٌ ﴿٢٤﴾ تَظُنُّ أَن يُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَ‌ةٌ ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم
یعنی برخی چهره ها منتظر رحمت او هستند و گروهی دیگر در انتظار عذاب او و برای همین می گویند:
{تَظُنُّ أَن يُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَ‌ةٌ ﴿٢٥﴾}
صدق الله العظيم


ای مرد، جناب دکتر،آیا به عرش عظیم خداوند ایمان داری، آن حجاب -خداوند-است و آن عرش عظیم است که ذات خداوند بر آن استیلا دارد؟بیایید ببینیم؛آیا در آخرت ؛عرش کنار می رود.و خداوند تعالی می فرماید:
{وَيُنَجِّي اللَّـهُ الَّذِينَ اتَّقَوْا بِمَفَازَتِهِمْ لَا يَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿٦١﴾ اللَّـهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿٦٢﴾ لَّهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَالَّذِينَ كَفَرُ‌وا بِآيَاتِ اللَّـهِ أُولَـٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُ‌ونَ ﴿٦٣﴾ قُلْ أَفَغَيْرَ‌ اللَّـهِ تَأْمُرُ‌ونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجَاهِلُونَ ﴿٦٤﴾ وَلَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَ‌كْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِ‌ينَ ﴿٦٥﴾ بَلِ اللَّـهَ فَاعْبُدْ وَكُن مِّنَ الشَّاكِرِ‌ينَ ﴿٦٦﴾ وَمَا قَدَرُ‌وا اللَّـهَ حَقَّ قَدْرِ‌هِ وَالْأَرْ‌ضُ جَمِيعًا قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَالسَّمَاوَاتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ ۚ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِ‌كُونَ ﴿٦٧﴾}
صدق الله العظيم [الزمر].
{ وَتَرَ‌ى الْمَلَائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْ‌شِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَ‌بِّهِمْ وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْحَقِّ وَقِيلَ الْحَمْدُ لِلَّـهِ رَ‌بِّ الْعَالَمِينَ ﴿٧٥﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
لذا عرش عظیمی که خداوند بر آن استیلا و قرار دارد، کنار نمی رود؛ چون حجابی است که پروردگار سبحان بر آن مستوی است. بدانید که حجاب پروردگار حد نهایت بین خالق و مخلوق اوست. بدانید سدرة المنتهی که جنت المأوی در نزد آن است، حجاب پروردگار است و آن را نور پروردگار تعالی، می پوشاند.در این باره در بیانات بسیاری برایتان به تفصیل توضیح دادیم و به شما آموختیم که سدرة المنتهی؛ درختی درخشان است و علت تابنده بودن آن نور وجه خداوند سبحان است؛برادر گرامی از خداپروا کن؛چگونه می خواهید پروردگارخود؛ذات اعظم الهی را ببینید؟! آیا همین که از پشت حجاب با آنها سخن می گوید، و زمین از نور خداوند که از ورای حجابش می آید روشن می گردد؛برایتان کافی نیست؟ فرموده خداوند تعالی را به یاد داشته باش:

{وَتَرَ‌ى الْمَلَائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْ‌شِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَ‌بِّهِمْ وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْحَقِّ وَقِيلَ الْحَمْدُ لِلَّـهِ رَ‌بِّ الْعَالَمِينَ ﴿٧٥﴾} صدق الله العظيم.

آیا به عرش عظیم ایمان دارید؟آیا ایمان دارید که خداوند بر عرش عظیمش استیلا دارد؟ و اگر بدانید،عرش خداوند همان حجاب پروردگار است؟
هنوز در قلبمان در برابر جناب دکتر
احمد هواری صبر پیشه کرده و علم و تبیان بیشتری در اختیار انصارمی گذاریم. وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين.
ای مرد،اگر می بینی امام ناصر محمد یمانی به موضوعی پاسخ نداده است؛ترا نصیحت می کنم که سؤالاتت را با شماره س۱ ،س۲؛س۳ بنویس و ما به اذن خداوند به تمام سؤالات پاسخ خواهیم داد. وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين.
ای جماعت انصار،دربرابر این مرد صبر پیشه کنید،و از هدایت شدنش مأیوس نشوید و این عذری دربرابر پروردگارتان نیز خواهد بود و ما نیز دانشی بیشتر به اطلاعات شما اضافه می کنیم و خداوند به هدایت شما می افزاید .خداوند با من و شماست او مولای ماست و بهترین مولا و یاری رسان اوست و امور به سوی او بازمی گردد و حکم با خداوند است و کسی در حکم او شریک نیست.

أخوكم؛ الإمام ناصر محمد اليماني.

اقتباس: اضغط للقراءة

اخرین به روز رسانی: 11-09-2022 04:43 PM
13

به عزیز من در راه خدا، دکتر فاضل شیخ احمد هواری محترم

( پاسخ امام به شیخ أحمد الهواري )
- 13 -
الإمام ناصر محمد اليماني
11 - 06 - 1431 هـ
25 - 05 - 2010 مـ
۴- خرداد- ۱۳۸۹ ه.ش.
01:25 صباحاً

[ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=2689
ــــــــــــــــــ


به عزیز من در راه خدا، دکتر فاضل شیخ احمد هواری محترم


بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلامُ على المُرسلين وآلهم الطيبين، والحمدُ لله رب العالمين. سلام الله عليكم ورحمة الله وبركاته وعلى كافة الأنصار السابقين الأخيار وكافة المُسلمين، وأصلي عليكم جميعاً وأسلمُ تسليماً..

عزیزان من؛ ای جماعت مؤمنان،انصار خداوند بوده و همگی درکنار حق باشید باشد که رستگار شوید.ای برادران مسلمان من،به خداوندی که خدایی جز او نیست،من مشتاق و حریص هدایت تمام عالمیان به سوی صراط مستقیم هستم و مسلمانان و مسیحیان و یهودیان و تمام مردم را دعوت می کنم تا از آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم پیروی نمایند.این به معنای آن نیست که امام ناصر محمد یمانی؛جز قرآن عظیم به چیز دیگری ایمان ندارد،پناه برخدا که از جاهلان باشم،بلکه امام ناصر محمد یمانی به سنت محمد رسول الله الحقّ صلى الله عليه وآله وسلم،ایمان دارم؛به کتاب تورات و انجیل نیز ایمان دارم،اما مسلمان ومسیحی و یهودی را به پذیرش حکمیت بر اساس آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم دعوت می کنم؛چراکه این تنها کتابی است که خداوند وعده حفظ آن از تحریف -از زمان نزول تا یوم الدین-به شما داده است و لذا می بینید که در تمام عالم تنها یک نسخه از آن وجود دارد و از روز نازل شدن تا یوم الدین حتی یک کلمه آن تحریف نشده است و این تصدیق فرموده خداوند تعالی است:
{إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ‎﴿٩﴾‏ } صدق الله العظيم [الحجر].
آگاه باشید که دلیل اصرار من برای رجوع به کتاب خداوند قرآن عظیم ، برای این است که تورات و انجیل و سنت نبوی را به محکمات کتاب خداوند قرآن عظیم عرضه نماییم .هر آنچه که دیدیم با ایات محکم قرآن اختلاف فاحش داشته و به کل با آن مخالف هستند را پشت سر بیندازیم. فرقی ندارد این مخالفت با آیات محکم قرآن عظیم در تورات وانجیل باشد و یا در احادیث سنت نبوی. و به حبل متین الهی قرآن عظیم پای بند بوده و متفرق نشویم و خداوند را به یگانگی عبادت کنیم که خدایی جز او نیست و او پروردگار عالمیان است.یکتا و بی شریک بوده و ما تسلیم او هستیم و بین هیچ یک از رسولان خداوند فرقی نمی گذاریم.
ای جماعت مسلمانان،نگویید اسلام آمده تا آنچه را که پیش از آن بوده،باطل کند؛آیا چیزی را که نمی دانید به خداوند نسبت می دهید؟بلکه تمام رسولان پروردگار عالمیان از اولین نفر تا آخرین آنها همگی دین اسلام را آورده اند و همگی شما را به سوی همان چیزی که مهدی منتظر فرا می خواند دعوت می کنند : خداوند را به یگانگی عبادت نمایید که او بی شریک است و هرکس که به خداوند شرک بیاورد؛پروردگار بهشت را بر وی حرام نموده و برای ظالمان یاوری نخواهد بود؛آگاه باشید که شرک ظلم بزرگی است و خداوند کسی را که به او شرک بیاورد نمی بخشد و من ناصح امین شما هستم.
من به شما نمی گویم چون مهدی منتظر و خلیفه خداوند بر تمامی شما هستم،پس غیر از خداوند مرا معظم بدارید، و رقابت شما با خود برای حب و قرب به خداوند را برشما حرام نمی کنم؛ اگر چنین کنم و شما را به امری باطل فرمان دهم،چه کسی در تمام آسمان ها و زمین می تواند مرا از عذاب خداوند نگاه دارد، پناه برخدا که از جاهلان باشم و سزاوار من و هیچ یک از بندگان خداوند که "حکم" به آنها داده شده نیست .تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{
مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَادًا لِّي مِن دُونِ اللَّهِ وَلَٰكِن كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنتُمْ تَدْرُسُونَ ‎﴿٧٩﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
دکتر فاضل و شیخ گرامی احمد هواری،تو می دانی و امام مهدی هم می داند که اگر به شما بگویم،آیا حق داری در راه حب و قرب به خداوند با محمد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - رقابت کنی؟ ممکن است اگر از بیانات قبلی او در این خصوص خبر نداشته باشی،از ناصر محمد یمانی به شدت عصبانی شوی،پس به شما می گویم:به خداوند که این شرک به خداوند است،ای علمای امت؛از خداوند پروا کنید و این رقابت را تنها به انبیاء و رسولان خداوند منحصر نکرده و صالحان را از این رقابت خارج ندانید،که در این صورت غیر از خداوند ولی و نصیری نمی یابید.
به خداوند قسم من امام مهدی به شما می گویم: به محمد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - اقتدا کنید،چون شما به هدایت او علیه الصلاة و السلام اقتدا نکرده اید.شاید یکی از شما بخواهد از من سؤال کند:" آیا به ما چگونگی اقتدا به نبی علیه الصلاة و السلام را نشان می دهی؟"در پاسخ شما به حق می گویم:اقتدا به ایشان این است که از او پیروی نموده و پروردگاری را که او عبادت می نمود؛عبادت نمایید.در فرموده خداوند تعالی تدبر کنید:
{وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَ‌اهِيمَ عَلَىٰ قَوْمِهِ نَرْ‌فَعُ دَرَ‌جَاتٍ مَّن نَّشَاءُ إِنَّ رَ‌بَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ ﴿٨٣﴾ وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلًّا هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِن قَبْلُ وَمِن ذُرِّ‌يَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَىٰ وَهَارُ‌ونَ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ﴿٨٤﴾ وَزَكَرِ‌يَّا وَيَحْيَىٰ وَعِيسَىٰ وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِّنَ الصَّالِحِينَ ﴿٨٥﴾ وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿٨٦﴾ وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّ‌يَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَىٰ صِرَ‌اطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿٨٧﴾ ذَٰلِكَ هُدَى اللَّـهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَ‌كُوا لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٨٨﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ۚ فَإِن يَكْفُرْ‌ بِهَا هَـٰؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُوا بِهَا بِكَافِرِ‌ينَ ﴿٨٩﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّـهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرً‌ا إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرَ‌ىٰ لِلْعَالَمِينَ ﴿٩٠﴾}
صدق الله العظيم [الأنعام].
و ازاین فرموده خداوند تعالی استنباط می کنیم
{ذَٰلِكَ هُدَى اللَّـهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَ‌كُوا لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٨٨﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِن يَكْفُرْ‌ بِهَا هَـٰؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُوا بِهَا بِكَافِرِ‌ينَ ﴿٨٩﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّـهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ} صدق الله العظيم
و دقیقا از این بخش استنباط می کنیم: {فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهِ} صدق الله العظيم و این امر فصیح و صریح محکمات کتاب است که به محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- فرمان می دهد که به کسانی که خداوند پیش از این آنان را هدایت نموده؛اقتدا کند.
سؤالی که مطرح می شود این است:آیا محمد رسول الله پروردگارش را برای انبیاء گذاشته و برای حب و قرب خداوند با آنها رقابت نمی کرد؟ جواب را همه شما می دانید،او امیدوار بود خودش بیش از همه به حب و قرب پروردگار برسد.و بیان حق فرموده خداوند تعالی است : {فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهِ} صدق الله العظيم،این است که آنچه را که انبیاء عبادت می کردند،عبادت کند و با همه آنها در راه حب و قرب بیشتر به پروردگار رقابت نماید.اما بیان تمام علمای امت در اقتدا به مسیر هدایت نبی با بیان ناصر محمد یمانی به کلی متفاوت است چون آنان به مردم امر نمی کنند تا برای حب خداوند و قرب او رقابت نمایند و خداوند را از صالحان دریغ کرده و پروردگار را برای انبیاء و رسولان گذاشته اند،پس اعما شان هدر رفته و فتوایشان باطل است و غیر خداوند ولی و نصیری نمی یابند،اما من مهدی منتظر به حق فتوا می دهم هرکس از دعوت به رقابت با انبیاء و مهدی منتظر برای حب و قرب خداوند روبرگرداند،به خداوند شرک آورده و به سختی به بیراهه رفته و گمراه شده است.
ای امت اسلام،به خداوند قسم که اگر شما در مسیر درست هدایت بودید، چه لزومی داشت که خداوند مهدی منتظر را برانگیزد تا با قرآن عظیم شما را از تاریکی به سوی نور ببرد،پروا کرده و گوش سپرده و اطاعت نمایید،علت غرور شما دربرابر مهدی منتظر چيست(ما غرّكم بالإمام المهدي )؟ آیا دعوت او با دعوت رسولان پروردگار عالیمان فرقی دارد؟و خداوند تعالی می فرماید:
{
وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ ‎﴿٢٥﴾‏} صدق الله العظيم [الأنبياء]
واین همان دعوت امام مهدی است که شما را به سوی عبادت خداوند یکتا و بی شریک و رقابت برای حب و قرب و نعیم رضوان نفس او فرا می خواند تا به فوزی بسیاز عظیم نائل گردید،پس چرا از حق اکراه دارید؟ آیا شما را به سوی باطل فرا می خوانم؟سبحانه و تعالی علواً کبیرا! آیا دعوت ناصر محمد یمانی به سوی خداوند را بر اساس بصیرت نمی یابید؟یا آیا بصیرتی که ناصر محمد یمانی برای تان حجت می آورد همان بصیرت محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم می یابید؟ ای امت اسلام و ای علمای امت،پس چرا از دعوت حق رومی گردانید؟آیا به این دلیل از دعوت ناصر محمد یمانی ناخشنودید که او از مردم دعوت می کند تا تنها به حکمیت قرآن عظیم سرفرود آرند؟درپاسخ تان می گویم"ای قوم؛آیا این از نظر شما منطقی است که مهدی منتظر بشر را به سوی حکمیت بر اساس کتاب البخاری و مسلم و یا کتاب بحارالأنوار فرا بخواند؟دراین صورت به دست اهل کتاب بهانه و حجت می دهید که به مردم بگوبند؛به سوی کتاب تورات و انجیلی که خداوند آنها را نازل کرده است بیایید که از کتاب البخاری و مسلم و کتاب بحارالأنوار که نوشته بشر است بهترند .و اگر مردم به دعوت یهودیان و مسیحیان پاسخ داده و از کتاب تورات و انجیل پیروی نمایند؛همه مردم گرفتار فتنه شده و به غیرازخدا طاغوت یعنی مسیح کذاب را عبادت می کنند و مهدی منتظر در نجات بشر از فتنه مسیح کذاب شکست می خورد،مسیح کذاب می خواهد خود را مسیح عیسی بن مریم معرفی کرده و می گوید او خداوند و پروردگار عالمیان است،علت هم این است که از کتاب تورات و انجیل جز اسم،چیزی باقی نمانده و طاغوت آن دو را تحریف کرده و نسخه های متعددی از آن درست کرده است.
ای امت اسلام،ای مسیحیان و یهودیان و تمام مردم،به خداوندی که خدایی جزاو نیست؛من راهی برای نجات شما نمی یابم مگر اینکه به همگی به حبل الهی قرآن محفوظ از تحریف پایبند شوید و علت هم این است که در تمام عالم تنها یک نسخه از آن وجود دارد،اما شما مهدی منتظری را می خواهید که بیاید و از امیال شما تبعیت کند؛هیهات هیهات...به خداوندی که خدایی جز او نیست، که حق پیرو امیال و هواهای شما نمی شود واگر همگی شما بر گرد باطل جمع شوید و ناصر محمد یمانی تنها بماند به حبل خداوند قرآن عظیم پای بند مانده و تا زمانی که قلبم طپش داشته باشد از امیال شما پیروی نمی کنم تا خدایم را با قلبی سلیم و پاک از شرک ملاقات نمایم و براستی که شرک گناهی بسیار بزرگ است.

آیا این شش سال برایتان کافی نیست و شاهدید که ناصر محمد یمانی بر پیروی از عقیده حق مصرّاست و هیچ از خواسته های شما پیروی نمی کند؟آیا از اینکه ناصر محمد یمانی پیرو امیال شما شود؛ناامید نشده اید؟ ای مردم؛به خداوندی که خدایی جز او نیست و معبودی جز او را عبادت نمی کنم،اگر من از امیال و خواسته های شما پیروی کنم،در برابر خداوند کسی به کار ناصر محمد یمانی نمی ایدو غیر از خداوند ولی و نصیری نمی یابم و برای همین هم رضوان شما را عبادت نمی کنم و به رضایت شما هیچ احتیاجی ندارم؛بلکه رضوان خداوند را عبادت کرده و با انبیاء و رسولان و بندگان صالح او در راه حب و قرب خداوند رقابت می نمایم و جز او کسی را عبادت نکرده و برایم اهمیتی ندارد که ازناصر محمد یمانی راضی باشید یا خشمگین.به خداوند قسم که حق از امیال و هواهای شما که بدون اینکه بدانیدغیر از خدا به عبادت طاغوت مشغولید،پیروی نخواهد کرد؛ای امت اسلام راه نجات شما چیست؟پس یک نصیحت به شما می کنم:ممکن است ناصر محمد یمانی مجنون باشد؛ ممکن هم هست از شما عاقل تر بوده و شما را به راه هدایت فراخوانده و راه خداوند عزیزو حمید را به شما نشان دهد.سؤالی که مطرح می شود این است که:آیا منطق ناصر محمد یمانی را جنون می دانید؟ هیهات هیهات...به خداوند قسم که عقلتان این را رد می کند و به حق شهادت می دهید و به خودتان می گویید،خیر ؛خیر,ناصر محمد یمانی به هیچ وجه مجنون نیست؛ خواهید دید عقلتان من را از نسبت جنون مبرا می داند و علت این است که بصیرت از دیدن حق ناتوان و کور نمی شود ؛اما بجز عده کمی باقی شما از عقلتان استفاده نمی کنید؟

ای امت اسلام؛ امر بسیار خطیر شده است؛ به خداوند که من بازی درنمی آورم و همان چیزی را که برای خود دوست دارم را برای شما می خواهم و برای همین هم چنان مشتاق هدایت شما هستم ؛پس چرا برای هدایت کردنتان و نجات عالمیان به من کمک نمی کنید؟ هم چنان راهی طولانی برای متحد کردن تمام بشریت و بنی آدم درپیش داریم تا صفوفتان را بر ضد دشمن خداوند و دشمنتان شیطان رجیم مسیح کذاب و سپاهش یأجوج و مأجوج و شیاطین جن و انس؛ متحد سازیم.
پس ای علمای امت اسلام و ای امت اسلامی؛چرا شما اولین کسانی هستید که نسبت به دعوت ناصر محمد یمانی کافر می شوید؛او تمام مردم را به پیروی از ذکر محفوظ از تحریف؛رساله خداوند بر جن و انس قرآن عظیم فرا می خواند؛شما را چه می شود و چه بر سرتان آمده است؟ ای قوم،زمان قیامت نزدیک شده است[اشاره به آیه کریمه:أزِفَتِ الْآزِفَةُ ﴿٥٧)النجم] و وعده حق فرا می رسد و هم چنان مسلمانان درباره ناصر محمد یمانی در شک و تردیدندکه ایا مهدی منتظر است یا شیطانی گستاخ؟سبحان الله ایا شما قادر به دیدن دعوت امام مهدی ناصر محمد یمانی نیستید؟آیا نمی بینید که یاری رسان به محمد (ناصر محمد یمانی) با آیات بینه کتاب که برای عالم و جاهلتان روشن است برای شما حجت می آورد وجز فاسقان کسی از این آیات رونگردانده و منکر آنچه در آنهاست نمی شود؟از خدا پروا کنید.. آیا هربار که یکی از علمای شما به گفتگو با من می پردازد تا اینکه به حق او را خاموش می سازیم، بی سرو صدا می رود از ترس اینکه ناصر محمد یمانی مهدی منتظر باشد و از امر او در حیرت می افتد اي قوم شما را به مهدي منتظر چه ؟ چه ناصر محمد يماني مهدي منتظر باشد يا تجديد گر ديني باشد اگر دروغ بگویم و مهدی نباشم؛گناه دروغ من برگردن من است و شما گناهی ندارید،اگر درست فکر کنید-به همین نتیجه می رسید- آیا تصور می کنید که اگر از دعوت ناصر محمد یمانی پیروی کنید؛او شما را از صراط مستقیم گمراه خواهد کرد؟اما سؤالی که مطرح می شود این است: ناصر محمد یمانی شما را به سوی چه دعوت می کند؟آیا او از شما دعوت نمی کند که خداوند یکتا را عبادت کنید که شریکی ندارد و برای حب و قرب و نعیم رضوان نفس او رقابت کنید؟اگر این دعوت باطلی است،پس از نظر شما حقی بعد از خداوند هست؟ و خداوند تعالی می فرماید:
{
فَذَٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمُ الْحَقُّ فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلَالُ فَأَنَّىٰ تُصْرَفُونَ ‎﴿٣٢﴾‏} صدق الله العظيم [يونس].
و ای کسانی که خداوند را بدون شریک و به یگانگی عبادت کرده و هیچ چیز را با او شریک نمی گیرید،به پروردگار عالمیان قسم که من شما را بسیار دوست دارم،چون شما محبوب مرا خداوند و پروردگار عالمیان راعبادت می کنید ؛خداوند برحب و قرب و نعیم رضوان نفسش بر شما بیفزاید.آه آه اگر بدانید ما در چه حالی زندگی می کنیم!ای قوم از من پیروی نمایید تا شما را به راه راست و درست هدایت کنم و حلاوت ایمان و نعیم رضوان خداوند رحمن در قلبهایتان را به شما بچشانم و این بهترین لذت و نعمت خداوند در مقابل تمام ملکوت اوست. و هرکس که خداوند با اسلام سینه اش را وسعت بخشد؛ نور پروردگارش با اوست و وای بر کسانی که قلب شان برای ذکر خداوند سخت شده است...
ای مردم،قلب شما مانند باطری تلفنهایتان است ،آیا نمی بینید که اگر با برق آن را شارژ نکنید،خاموش می شود؟روح هدایت در قلب نیز چنین است و باید با نور شارژ شود و سوخت آن ذکر خداوند و تدبردر آیات او،وادای نماز است،خداوند را بسیار یاد کنید باشد که رستگار شوید واگر خداوند را دوست دارید، به سوی مغفرت پروردگارتان و رضوان او بشتابید. بياييد از محمد رسولَ الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم-پیروی کرده و در راه حب و قرب و نعیم رضوان خداوند رقابت کنیم تا خداوند ما را دوست داشته و به قرب خود نزدیک سازد تا به فوزی عظیم نائل می گردیم. اللهم قد بلغت، اللهم فاشهد.
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين..
أخوكم؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني

اقتباس: اضغط للقراءة

اخرین به روز رسانی: 11-09-2022 06:00 PM
14

امام مهدی معامله بزرگ و سودمندی را به ما یادآوری می کند که به وسیله آن محبت خدا را به دست می آوریم.

( پاسخ امام به شیخ أحمد الهواري )
- 14 -
الإمام ناصر محمد اليماني
18 - 07 - 1431 هـ
30 - 06 - 2010 مـ
۹- تیر -۱۳۸۹ ه.ش.
12:42 صباحاً
ـــــــــــــــــ

امام مهدی معامله بزرگ و سودمندی را به ما یادآوری می کند که به وسیله آن محبت خدا را به دست می آوریم.

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ

{
‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَٰلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ‎﴿٥٤﴾‏} صدق الله العظيم.
سلام الله عليكم ورحمته وبركاته، السلام علينا وعلى عباد الله الصالحين، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
ای عزیزان من که به خاطر خدا در قلب من جای دارید،خداوند به حب و قرب و نعیم رضوان نفس خود بر شما بیفزاید،بیایید تا معامله پرسود و بزرگی را به شما بیاموزم تا با آن به محبت خداوند نائل گردید؛این نکته را درآیات محکم کتاب عظیم خداوند می یابید:
{وَيَسْأَلونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ} صدق الله العظيم [ البقره:۲۱۹].
وقتی ما به خاطر خداوندی که "خیرالغافرین" است مردم را عفو می کنیم؛این جزئی از پیکار ما برای تحقق نعیم اعظم است،چون می خواهید حبیب تان خداوند رحمن درنفس خود راضی باشد؛و چگونه می تواند راضی باشد؟این درنفس خداوند است تا بندگان خود را وارد رحمت خود گرداند، مگر کسی که بعد از آن که برایش روشن شد ناصر محمد یمانی رحمت دیگری از جانب خداوند است از رحمت خداوندش روگرداند او که خداوند وعده آمدن او را درآیات محکم کتاب داده است و خداوند به واسطه او تمام ساکنان زمین را هدایت کرده و از انسان ها امتی واحد در راه راست تشکیل خواهد داد و به این ترتیب نعیمی که بزرگ تر از نعیم بهشت است برایمان محقق گردد و این حکمت خلقت ماست ولی اکثر مردم از آن آگاه نیستند.
انصار عزیزم؛امامتان شما را به شهادت می گیرد و شهادت خداوند کافی است ،من تمام بندگانی را که در حیات دنیوی مرا آزار داده اند برای قرب به پروردگارم عفو می کنم و خشم خود را فرو نشانده و به خاطر خداوند از آنها می گذرم تا به حب و قرب بیشتر خداوند برسم و نعیم رضوان نفس خداوند بر بندگانش محقق گردد و خداوند تعالی می فرماید:
{وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ} صدق الله العظيم [آل عمران:۱۳۴].
و کسی که خواستار این است که خداوند به حب و قرب او بیفزاید، قلبش را به عفو بندگان خداوند عادت دهد تا به محبت خداوند نائل گردد.
ای دوستان خداوند رحمن،که خداوند درآیات محکم قرآن وعده آنها را داده است،امام مهدی این سؤال را از شما می کند:آیا می دانید چرا خداوند ابراهیم را به عنوان خلیل خود برگزید؟ خداوند تعالی می فرماید:
{وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلاً} [النساء:۱۲۵]؟جواب اینکه چرا خداوند ابراهیم را خلیل خود گردانید، در آیات محکم کتاب خواهید یافت ؛علت این بود که ابراهیم " أوّاهٌ حليمٌ" (مهربان وبردبار)بود و از بندگان خداوند درمی گذشت و خداوند تعالی می فرماید:

{ وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَٰذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِي وَبَنِيَّ أَن نَّعْبُدَ الْأَصْنَامَ ‎﴿٣٥﴾‏ رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ فَمَن تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي وَمَنْ عَصَانِي فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ‎﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [إبراهيم].
و امام مهدی نیز چنین می گوید:
{فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي وَمَنْ عَصَانِي فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}

ای خداوند ارحم الراحمین،به راستی که تو نسبت به بندگانت رحیم تر از بنده اتهستی و وعده تو حق است و تو ارحم الراحمینی.
راز محبت خداوند به شما و امامتان این است که هرکسی که به شما ظلم کرده را عفو کنید؛هرکس شما را محروم کرده به او عطا کنید و با هرکس که با شما بدی کرده،نیکی نمایید؛و این در راه خداوند است تا سبب هدایت عالمیان باشید؛و چون خداوند از شما کریم تر است،امید است که به خاطر شما آنان را هدایت کند که او خیر الغافرین است، چقدر خداوند به شما توصیه می کند که عفو کنید و ببخشید و از گناه دیگران درگذرد، وخداوند تعالی می فرماید:
{وَإِن تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ} صدق الله العظيم [التغابن:۱۴]
وخداوند تعالی می فرماید:
{
وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِّثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ ‎﴿٤٠﴾‏}صدق الله العظيم [الشورى].
پس کسانی که بدی را مثل آن پاسخ دهند،قابل ملامت نیستند، ولی درنزد خداوند اجری نخواهند داشت چرا که حق خود را از کسانی که به انان بدی کرده اند؛گرفته اند.ولی کسی که عفو کرده و اصلاح کند؛اجرش با خداوند است و به محبت خداوند دست می یابد و این تفاوت بین اصحاب یمین و مقربین به پروردگار عالمیان است.اصحاب یمین به مردم ظلم نمی کنند ولی بدی را به همان اندازه به کسی که درحق آنها بدی کرده بدون اینکه ظلمی به آنان کنند؛به ایشان بازمی گردانند؛اینان اصحاب یمین هستند واما بندگان مقرب خداوند رحمن....می بینید که آنها خشم خود را فرو می نشانند و تمام کسانی را که درحق آنها ظلم کرده اند برای خداوند عفو می نمایند؛آنان از زمره شجاع ترین مردم زمین بوده و بسیارقدرتمند و سخت کیفرند ولی محبت شان به خداوند است که آنان را خاضع کرده ودربرابر مؤمنان ذلیل و درمقابل کافرانی که در دین با مؤمنان محاربه می کنند، قدرتمند وعزتمند هستند. چقدر شما مردان نیکویی هستید؛ ای بندگان خداوند رحمن؛ای کسانی که خداوند درباره آنان فرموده است:
{ وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا ‎﴿٦٣﴾‏ وَالَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِيَامًا ‎﴿٦٤﴾‏ وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا ‎﴿٦٥﴾‏ إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا ‎﴿٦٦﴾‏ وَالَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَٰلِكَ قَوَامًا ‎﴿٦٧﴾‏ وَالَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ وَلَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا يَزْنُونَ وَمَن يَفْعَلْ ذَٰلِكَ يَلْقَ أَثَامًا ‎﴿٦٨﴾‏ يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَيَخْلُدْ فِيهِ مُهَانًا ‎﴿٦٩﴾‏ إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَٰئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا ‎﴿٧٠﴾‏ وَمَن تَابَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَابًا ‎﴿٧١﴾‏ وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا ‎﴿٧٢﴾‏ وَالَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْهَا صُمًّا وَعُمْيَانًا ‎﴿٧٣﴾‏ وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا ‎﴿٧٤﴾‏ أُولَٰئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلَامًا ‎﴿٧٥﴾‏ خَالِدِينَ فِيهَا حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا ‎﴿٧٦﴾‏ قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزَامًا ‎﴿٧٧﴾‏ } صدق الله العظيم [الفرقان].
می بینید که در حیات دنیوی هدف و مقصودی برای خود دارند حتی درمورد مال و اولادشان؛آنها از پروردگارشان می خواهند که آنها را ائمه امت قرار دهند. خداوند تعالی می فرماید: :
{
وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا ‎﴿٧٤﴾‏ أُولَٰئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلَامًا ‎﴿٧٥﴾‏ خَالِدِينَ فِيهَا حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا ‎﴿٧٦﴾} صدق الله العظيم
و خدا را به شهادت می گیرم که من بخاطرپروردگار کریم خود از تمام بندگان خداوند گذشت کردم ،مگر کسی که از عفو پروردگارم روگرداند و از رحمتی که پروردگار بر خود واجب نموده است سرباز زند درحالی که می داند این حق آمده از پروردگارش است؛و چگونه می توانم برای مردمی که مجرمند تأسف بخورم؟
ای جماعت مسلمانان و ای علمای مسلمین،چه چیز باعث شده که دربرابر امام مهدی حق پروردگارتان دچار غرورشوید(درمورد او فریب بخورید؟)او از شما دعوت می کند تا قدر خداوند را آن گونه که باید رعایت کرده و بدانید و خداوندتان را آن گونه که شایسته است،یعنی بدون گرفتن شریک،عبادت نمایید.آیا دعوت امام مهدی از دعوت رسولانی که از جانب پروردگارعالمیان آمده اند؛فرقی دارد؟ و خداوند تعالی می فرماید:
{
أَفَلَمْ يَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جَاءَهُم مَّا لَمْ يَأْتِ آبَاءَهُمُ الْأَوَّلِينَ ‎﴿٦٨﴾‏} صدق الله العظيم [المؤمنون]
آیا سخن امام مهدی را مانند سخن تمام انبیاء و رسولانی که به سوی عالمیان فرستاده شده اند،نمی یابید؟ بنگرید که درآیات محکم قرآن عظیم چه می گویند؛ شما را به خداوند عظیم قسم می دهم:
{لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ‎﴿٥٩﴾‏ قَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ‎﴿٦٠﴾‏ قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي ضَلَالَةٌ وَلَٰكِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ ‎﴿٦١﴾‏ أُبَلِّغُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَأَنصَحُ لَكُمْ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ‎﴿٦٢﴾‏ أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَىٰ رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ وَلِتَتَّقُوا وَلَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ‎﴿٦٣﴾‏ فَكَذَّبُوهُ فَأَنجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا عَمِينَ ‎﴿٦٤﴾‏ وَإِلَىٰ عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ ‎﴿٦٥﴾‏ قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي سَفَاهَةٍ وَإِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكَاذِبِينَ ‎﴿٦٦﴾‏ قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي سَفَاهَةٌ وَلَٰكِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ ‎﴿٦٧﴾أُبَلِّغُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَأَنَا لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِينٌ ‎﴿٦٨﴾‏ أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَىٰ رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ وَاذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاءَ مِن بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَسْطَةً فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ‎﴿٦٩﴾‏ قَالُوا أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ‎﴿٧٠﴾‏ قَالَ قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ أَتُجَادِلُونَنِي فِي أَسْمَاءٍ سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَّا نَزَّلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ فَانتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ ‎﴿٧١﴾‏ فَأَنجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَقَطَعْنَا دَابِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَمَا كَانُوا مُؤْمِنِينَ ‎﴿٧٢﴾‏ وَإِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ هَٰذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ‎﴿٧٣﴾‏ وَاذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاءَ مِن بَعْدِ عَادٍ وَبَوَّأَكُمْ فِي الْأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِن سُهُولِهَا قُصُورًا وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُيُوتًا فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ ‎﴿٧٤﴾‏ قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِن قَوْمِهِ لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَتَعْلَمُونَ أَنَّ صَالِحًا مُّرْسَلٌ مِّن رَّبِّهِ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ ‎﴿٧٥﴾‏ قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا بِالَّذِي آمَنتُم بِهِ كَافِرُونَ ‎﴿٧٦﴾‏ فَعَقَرُوا النَّاقَةَ وَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَقَالُوا يَا صَالِحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ ‎﴿٧٧﴾‏ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ ‎﴿٧٨﴾‏ فَتَوَلَّىٰ عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَةَ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ وَلَٰكِن لَّا تُحِبُّونَ النَّاصِحِينَ ‎﴿٧٩﴾‏ وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّنَ الْعَالَمِينَ ‎﴿٨٠﴾‏ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَاءِ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ ‎﴿٨١﴾‏ وَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَن قَالُوا أَخْرِجُوهُم مِّن قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ ‎﴿٨٢﴾‏ فَأَنجَيْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ ‎﴿٨٣﴾‏ وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِم مَّطَرًا فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ ‎﴿٨٤﴾‏ وَإِلَىٰ مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ فَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ‎﴿٨٥﴾‏ وَلَا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِرَاطٍ تُوعِدُونَ وَتَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَتَبْغُونَهَا عِوَجًا وَاذْكُرُوا إِذْ كُنتُمْ قَلِيلًا فَكَثَّرَكُمْ وَانظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ ‎﴿٨٦﴾‏ وَإِن كَانَ طَائِفَةٌ مِّنكُمْ آمَنُوا بِالَّذِي أُرْسِلْتُ بِهِ وَطَائِفَةٌ لَّمْ يُؤْمِنُوا فَاصْبِرُوا حَتَّىٰ يَحْكُمَ اللَّهُ بَيْنَنَا وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ ‎﴿٨٧﴾‏ قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِن قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ يَا شُعَيْبُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَكَ مِن قَرْيَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا قَالَ أَوَلَوْ كُنَّا كَارِهِينَ ‎﴿٨٨﴾‏ قَدِ افْتَرَيْنَا عَلَى اللَّهِ كَذِبًا إِنْ عُدْنَا فِي مِلَّتِكُم بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللَّهُ مِنْهَا وَمَا يَكُونُ لَنَا أَن نَّعُودَ فِيهَا إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّنَا وَسِعَ رَبُّنَا كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا افْتَحْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ قَوْمِنَا بِالْحَقِّ وَأَنتَ خَيْرُ الْفَاتِحِينَ ‎﴿٨٩﴾‏ وَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَوْمِهِ لَئِنِ اتَّبَعْتُمْ شُعَيْبًا إِنَّكُمْ إِذًا لَّخَاسِرُونَ ‎﴿٩٠﴾‏ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ ‎﴿٩١﴾‏ الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْبًا كَأَن لَّمْ يَغْنَوْا فِيهَا الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْبًا كَانُوا هُمُ الْخَاسِرِينَ ‎﴿٩٢﴾‏ فَتَوَلَّىٰ عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ فَكَيْفَ آسَىٰ عَلَىٰ قَوْمٍ كَافِرِينَ ‎﴿٩٣﴾‏ وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّبِيٍّ إِلَّا أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ ‎﴿٩٤﴾‏ ثُمَّ بَدَّلْنَا مَكَانَ السَّيِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّىٰ عَفَوا وَّقَالُوا قَدْ مَسَّ آبَاءَنَا الضَّرَّاءُ وَالسَّرَّاءُ فَأَخَذْنَاهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ‎﴿٩٥﴾‏ وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَٰكِن كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ‎﴿٩٦﴾‏ أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَىٰ أَن يَأْتِيَهُم بَأْسُنَا بَيَاتًا وَهُمْ نَائِمُونَ ‎﴿٩٧﴾‏ أَوَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَىٰ أَن يَأْتِيَهُم بَأْسُنَا ضُحًى وَهُمْ يَلْعَبُونَ ‎﴿٩٨﴾‏ أَفَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ فَلَا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ ‎﴿٩٩﴾‏ أَوَلَمْ يَهْدِ لِلَّذِينَ يَرِثُونَ الْأَرْضَ مِن بَعْدِ أَهْلِهَا أَن لَّوْ نَشَاءُ أَصَبْنَاهُم بِذُنُوبِهِمْ وَنَطْبَعُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ ‎﴿١٠٠﴾‏ تِلْكَ الْقُرَىٰ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنبَائِهَا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا مِن قَبْلُ كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِ الْكَافِرِينَ ‎﴿١٠١﴾‏ وَمَا وَجَدْنَا لِأَكْثَرِهِم مِّنْ عَهْدٍ وَإِن وَجَدْنَا أَكْثَرَهُمْ لَفَاسِقِينَ ‎﴿١٠٢﴾‏ ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم مُّوسَىٰ بِآيَاتِنَا إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَظَلَمُوا بِهَا فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ ‎﴿١٠٣﴾‏ وَقَالَ مُوسَىٰ يَا فِرْعَوْنُ إِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ ‎﴿١٠٤﴾‏حَقِيقٌ عَلَىٰ أَن لَّا أَقُولَ عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ ...} صدق الله العظيم [الأعراف].
ای امت اسلام!آیا دعوت امام مهدی با دعوتی که انبیاء خداوند و رسولانش برای شما آورده اند،تفاوتی دارد؟چرا رسولانی که از جانب خداوند به سویتان آمده اند مورد تعظیم وتکریم قرار داده و "وسیله به سوی پروردگار"را تنها مختص آنان می دانید و خود را محروم می دانید،پس تعظیم خداوندتان کجاست؛اگر به او ایمان دارید؟ خداوندی که پروردگار من و شماست؛عبادت نمایید و تمام انبیاء و رسولان و مهدی منتظر،تنها بندگان خداوند و انسان هایی همانند شما هستند،ما از شما دعوت می کنیم تا برای تحقق هدف خلقتمان به ما بپیوندید و بندگان خداوند باشید که در راه حب و قرب و نعیم رضوان نفسش رقابت کنید.ما به شما فرمان نداده ایم که ما را به غیر از خدا به اربابی بگیرید،چگونه ممکن است فرمان کفر به شما بدهیم و پناه برخدا که از جاهلان باشیم،چنین نیست بلکه خداوند به ما فرمان داده است که مسلمان و تسلیم او باشیم و بر شما برتری نجوییم و تصور نکنیم که خداوند تنها برای ماست نه شما و این سخن را تنها دروغ گویان وکذابین می زنند.چگونه ممکن است خداوند به کسی حکم و کتاب عطا کند و او بگوید مرا به جای خداوند ،خدا بدانید سبحانه وتعالى علواً كبيراً؟ چطور ممکن است نور و ظلمت یکجا جمع شوند؟ مردی که به او حکم و کتاب عنایت شده،نمی تواند و جایز نیست که از پیروانش بخواهد در پیشگاه خداوند؛او را مورد تعظم و بزرگداشت قرار دهند؛و هرچقدر خداوند او را گرامی بدارد،باز هم بنده ای بیش نیست و خداوند تعالی می فرماید:
{مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَادًا لِّي مِن دُونِ اللَّهِ وَلَٰكِن كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنتُمْ تَدْرُسُونَ ‎﴿٧٩﴾‏ } صدق الله العظيم [آل عمران].
عزیز من دکتر احمد الهواری،پس چرا مردم را از تصدیق و پیروی از امام ناصر محمد یمانی باز می داری،تو از علمای امت و نور منابر خانه های خداوند هستی آیا من شما را به عبادت شیطان رجیم فرا ، می خوانم؟یا اینکه مرا کسی می بینید که با قرآن مجید راه خداوند عزیز حمید را نشان می دهم؟ عزیزمن چرا از حق اکراه دارید،یا مگر اساس دعوت امام ناصر محمد یمانی را درک نکرده و به بصیرتی که امام ناصر محمد یمانی به واسطه ان برای مردم حجت می آورید،نگاه نمی کنید؛این همان حجت خداوند بر شما و حجت رسول او و مهدی منتظر بر شماست و من با قرآن عظیم که ذکری برای شما و ذکر تمام عالمیان است برایتان حجت می آورم؛می خواهید با چه کتابی برایتان حجت بیاورم تا ایمان بیاورید آیا کتابی صادق تر از کتاب خداوند سراغ دارید؟ اگر راست می گویید بیاورید تا به آن ایمان بیاوریم و خداوند تعالی می فرماید:
{وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيلًا} صدق الله العظيم [النساء :۱۲۲].
راهی هدایتگرتر از قرآن پیدا نمی کنید؛و ما هم چنان با آیات محکم کتاب خداوند برایتان حجت می آوریم و شما با اینکه به شدت در تلاش هستید که راه پیروی از کتاب خداوند را منحرف نمایید،تصور می کنید هدایت شده اید!هیهات هیهات..به خداوند قسم کسی که از پیروی از ایات محکم کتاب خداوند که برای عالم و جاهلتان روشن است رومی گرداند؛نمی تواند هدایت گر باشد.خداوند تعالی می فرماید:
{
يَا بَنِي آدَمَ إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي فَمَنِ اتَّقَىٰ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ‎﴿٣٥﴾‏ وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ‎﴿٣٦﴾‏}صدق الله العظيم [الأعراف]
چرا مردم را از کسی که آنان را به پیروی ازآیات محکم کتاب خداوند که آیات ام الکتاب اند دعوت می کند ،بازمی دارید ، آیا قلب‌هایتان از حق ناخشنود و از آن تنگ است؟ شما را چه شده و چه مشکلی دارید؟ پیش از این فتوایی به ما رسیده بود که کسی که باعث شد پایگاه ما در کشورعربستان سعودی [در سال ]۴۳۱) فیلتر شود؛ دکتر احمد الهواری بوده است ولی به کسی که این فتوا را داده بود گفتیم: خدا بهتر می داند و ما نمی خواهیم به این مرد ظلم کنیم. وحال باز این حادثه تکرار شد و مردی که می خواهد برای راه اندازی شبکه امام مهدی کمک مالی کند؛ می گوید شیخ دکتر احمد الهواری او را از این امر بازمی دارد! جناب الهواری،اگر این مرد نسبت دروغ و ناروا به تو می دهد؛بیا و از خودت دفاع کن تا برایمان روشن شود کدام یک از شما از شیاطین بشر است یا هردوی شما..خدا بهتر می داند.من تا زمانی که احمد الهواری به پایگاه ما نیاید و دریابیم او است که چنین کرده و این مرد از صادقان است؛درباره اش قضاوت نمی کنیم؛آنگاه الهواری برای ما فتوا می دهد که علت بازداشتن مردم از ناصر محمد یمانی-ولو اینکه از نظر الهواری مهدی منتظر نباشد- چیست ؛چطور ممکن است مردم را از کسی بازداشت که می گوید خداوند،پروردگار من است و به مردم می گوید:
{اعْبُدُوا اللَّهَ ربّي وَرَبَّكُمْ إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ}
صدق الله العظیم [المائدة:۷۲].
عزیز من جناب دکتر احمد الهواری؛آیا جایز است مردم را از کسی بازداشت که چنین دعوتی را مطرح می کند؛ولو اینکه از نظر الهواری امام مهدی نباشد؟آیا از خداوندی که ناصر محمد یمانی شما را به سوی اودعوت می کند،پروا نمی کنید و بعد از حق چه چیزی جز گمراهی است و خداوند تعالی می فرماید:
{
فَذَٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمُ الْحَقُّ فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلَالُ فَأَنَّىٰ تُصْرَفُونَ ‎﴿٣٢﴾‏ } صدق الله العظيم [يونس].
{ذَٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ لَّا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّىٰ تُؤْفَكُونَ ‎﴿٦٢﴾}
صدق الله العظيم [غافر]
{ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ}صدق الله العظيم [الزمر:۶]
{أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ} صدق الله العظيم [الأعراف:۵۴].
یا این که الهواری می خواهد حرف مرا قطع کرده و بگوید: اما دعوت تو به سوی خداوند با بصرتی که از جانب خداوند باشد؛نیست؛و شرط دعوت کننده به سوی خداوند این است که مردم را با بصرتی که از نزد خداوند آمده است،به سوی او بخواند.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{
قُلْ هَٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ‎﴿١٠٨﴾‏}صدق الله العظيم [يوسف].
امام ناصر محمد یمانی درپاسخ می گوید:آیا محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم با کتاب البخاری و مسلم ویا کتاب بحارالأنوار که نوشته های ظنی بشر است؛برای مردم حجت می آورد؛یا اینکه از کتاب خداوند قرآن عظیم با مردم سخن گفته و دلیل می آورد؟و خداوند تعالی می فرماید:
{‏ إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هَٰذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذِي حَرَّمَهَا وَلَهُ كُلُّ شَيْءٍ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ ‎﴿٩١﴾‏ وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ ‎﴿٩٢﴾}‏صدق الله العظيم [النمل]
و خداوند تعالی می فرماید:
{‏
وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ‎﴿٢٠٤﴾‏}‏ [الأعراف]
و خداوند تعالی می فرماید:
{كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ
﴿٢۹﴾} ‏[ص].
{
إِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِن قَبْلِهِ إِذَا يُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ سُجَّدًا ‎﴿١٠٧﴾‏ وَيَقُولُونَ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِن كَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولًا ‎﴿١٠٨﴾‏ وَيَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ يَبْكُونَ وَيَزِيدُهُمْ خُشُوعًا ‎﴿١٠٩﴾‏‏}‏ [الإسراء].
و خداوند تعالی می فرماید:
{‏وَإِذَا سَمِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُواْ مِنَ الْحَقِّ‏} [المائدة:۸۳].
ولی کسانی که مردم را از پیروی از کتاب خداوند قرآن عظیم بازمی دارند،کافرند و خداوند تعالی می فرماید:
{‏وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَسْمَعُوا لِهَذَا الْقُرْآنِ وَالْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ‏}
[فصلت:۲۶].
وَقَالَ الرَّ‌سُولُ يَا رَ‌بِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَـٰذَا الْقُرْ‌آنَ مَهْجُورً‌ا ﴿٣٠﴾ وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا مِّنَ الْمُجْرِ‌مِينَ ۗ وَكَفَىٰ بِرَ‌بِّكَ هَادِيًا وَنَصِيرً‌ا ﴿٣١﴾ ‏}‏ صدق الله العظيم [الفرقان]

و ما هنوز به خاطر مسدود شدن پایگاه اینترنتی مان در کشور سعودی درباره شما حکم نمی کنیم و هنوز حکم نمی کنیم تو کسی را که می خواست برای راه اندازی شبکه ماهواره ای کمک کند،از این کار بازداشتی و خداوند بهتر می داند،یکی از شما باید بی گناه باشد ولی هنوز دکتر شیخ احمد الهواری در این مورد متهم است تا بیاید و اعتراف کند که این کار او بوده و علت بازداشتن مردم از مهدی منتظر را برایمان روشن کند و یا انکار کند که به هشام چنین فتوایی داده است که در این صورت هشام دروغ گوی گستاخ خواهد بود و نه دکتر عالم منبری ( الهواری ) و امور به خداوندی باز می گردد که از چشم های خیانت کار و نگاه های دزدانه و آنچه که در سینه ها پنهان است،آگاه است و الحمدلله که این مکر باعث ایمان بیشتر و تثبیت انصار مهدی منتظر در امر حق مبین گردید صلى الله عليهم ونبيه وملائكته ورُسله والمهديّ المنتظر ونسلمُ تسليماً.آنها بهترین مردمان و نیکوترین آفریدگان خداوندند؛کسانی که از ذکر پروردگارشان پیروی کرده و می دانند بعد از پیروی از ناصر محمد یمانی،قلبهایشان به چه حالی درآمده است؛قلبشان دربرابر ذکر خداوند نرم شده و دربرابر حقی که از آن آگاه شده اند،اشک از چشم هایشان روان شده و بیان حق به خشوع آنها می افزاید؛و این هدایتی از جانب خداست که هر بنده ای که خواهان هدایت به سوی حق باشد؛ را شامل خواهد شد و کسانی که از حق منحرف باشند؛خداوند قلبهایشان را منحرف کرده و بصیرت آنان را کور می کند و برگوش هایشان مهر می نهد و باعث می شود نسبت به قرآن نابینا شوند و جز بر پلیدی آنان افزوده نمی شود تا از غیض و همّ خود بمیرند همّ و غمی که نتیجه تلاششان برای دستیابی به چیزی است که به آن دست نمی یابند.
و اما درمورد مکر بر ضد مهدی منتظر؛همان پاسخی را به آنها می دهم رسولان خداوند پیش از او داده اند:
{قَالَ إِنِّي أُشْهِدُ اللَّهَ وَاشْهَدُوا أَنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ ﴿٥٤﴾ مِن دُونِهِ ۖ فَكِيدُونِي جَمِيعًا ثُمَّ لَا تُنظِرُونِ ﴿٥٥﴾ إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ ربّي وَرَبِّكُم ۚ مَّا مِن دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا ۚ إِنَّ ربّي عَلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿٥٦﴾}
صدق الله العظيم [هود].

اما درمورد کمک برای راه اندازی شبکه ماهواره ای،صبر خواهیم کرد تا ببینیم امر خداچه خواهد بود،مرا تحت فشارمگذارید،من نمی پذیرم که بندگان درهم و دینار مرا خوار سازند و اگر به آنها چیزی دادم راضی شده و اگر چیزی از آن کمک ها را به آنان ندادم بر من خشم گیرند وزمانی که اعلان ما برای کمک به راه اندازی شبکه ماهواره ای را می بینند، می گویند ما از مردم گدائی کرده یا آنها را گول می زنیم،اذیت هایی که به خاطر این قضیه شده ام ،کافی است.اگر خداوند بخواهد،راه اندازی شبکه ماهواره ای را برای بنده اش آسان خواهد کرد، شبکه آزادی که برای مردم عالم از بیان حق قرآن عظیم سخن گفته خواهد شد و او را قادر خواهد کرد آن شبکه را بخرد که خداوند به هرکس که بخواهد بدون حساب عطا می نماید.خداوند از لطف خود هرگونه که بخواهد و نه از راه اعلان درخواست کمک از راه پایگاه،مرا یاری خواهد کرد. من خود را از این کار(درخواست کمک برای شبکه ماهواره ای از راه پایگاه اینترنتی) نهی و بازداشته ام و غنای من از خداوند است که به هرکس که بخواهدبدون حساب عطا می نماید،او که فصاحت و فصل الخطاب و بیان حق کتاب را که ذکر برای خردمندان است به من آموخته است
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين ..
الذليل على المؤمنين العزيز على الكافرين؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
ـــــــــــــــــــــــــ


اقتباس: اضغط للقراءة
اخرین به روز رسانی: 12-09-2022 12:24 PM