الموضوع: سلسله گفتگوهای امام در پایگاه أشراف أونلاين

51

{ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ }..

- 51 -
الإمام ناصر محمد اليماني
22 - ربیع الأول - 1432 هـ
26 - 02 - 2011 مـ
۷-اسفند-۱۳۸۹ه.ش.
07:26 صبح
ـــــــــــــــــــ


{ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ }..

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد وآله الأطهار وجميع الانصار للحقّ من ربّهم في الأولين وفي الآخرين..
جناب محمودی؛ من می‌دانم تو از دروغ‌گویانی و نمی‌توانی از قرآن عظیم اسلحه کشتار جمعی یا اینترنت را بیان کرده و شرح دهی. تو از دروغگ‌ویانی هستی که ندانسته به خداوند نسبت می‌دهند و من می‌دانم در قرآن عظیم درباره اینترنت و یا سلاح کشتار جمعی چیزی نازل نشده است. همانا که تو از دروغگ‌ویان هستی ولی همان چیزی را به تو می‌گوییم که خداوند فرمان داده تا به امثال تو بگوییم:
{قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم [البقره:۱۱۱].

وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
دشمن شياطين بشر؛ المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني.
اقتباس: اضغط للقراءة
اخرین به روز رسانی: 06-08-2022 05:40 PM
52

بیان حق فرموده خداوند تعالی: { وَالْعَادِيَاتِ ضَبْحًا ﴿١﴾ فَالْمُورِيَاتِ قَدْحًا ﴿٢﴾ فَالْمُغِيرَاتِ صُبْحًا ﴿٣﴾ فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا ﴿٤﴾ فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا ﴿٥﴾ } صدق الله العظيم [العاديات].

- 52 -
الإمام ناصر محمد اليماني
24 - ربیع الأول - 1432 هـ
28 - 02 - 2011 مـ
۹-اسفند-۱۳۸۹ه.ش.
03:12 صبح
ـــــــــــــــــــــ

بیان حق فرموده خداوند تعالی:
{ وَالْعَادِيَاتِ ضَبْحًا ﴿١﴾ فَالْمُورِيَاتِ قَدْحًا ﴿٢﴾ فَالْمُغِيرَاتِ صُبْحًا ﴿٣﴾ فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا ﴿٤﴾ فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا ﴿٥﴾ } صدق الله العظيم [العاديات].

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله خاتم الأنبياء والمُرسلين إلى الناس كافة وكافة أنبياء الله ورُسله من الجنّ والإنس وأصلي عليهم وعلى آلهم الطيبين وجميع المُسلمين وأسلمُ تسليماً.
ای شیخ کریم که با نام اداره‌ی پایگاه «اشراف انلاین» به ما جواب داده‌ای، به صورت ناشناس با امام مهدی ناصر محمد یمانی گفت‌وگو نکن؛ بلکه شخص کریم خود را معرفی نما تا ما و تمام مسلمانانی که این خبر بزرگ را پیگیری می‌کنند؛ شما را بشناسیم و اگر می‌بینی که امام ناصر محمد یمانی مانند دیگر مدعیان مهدویت است که بدون علم و هدایت و کتابی روشنگر سخن می‌گویند، در برابرمان حجت حق اقامه کن و هیهات هیهات؛ به خداوند زمین و آسمان‌ها قسم که من امام مهدی هستم و با آیات محکم با شما مجادله می‌کنم که برای عالم و جاهلتان بینه و روشن هستند و برای همین تمام کسانی که خداوند آنها را در جریان بیان حق قرآن با قرآن توسط امام مهدی قرار می‌دهد نمی‌تواند در بیان حق او کوچک‌ترین ایرادی بیابند.
پیش از این برایتان فتوا داده بودیم که چگونه می‌توانید بیان حق قرآن را که با وحی تفهیمی از جانب پروردگار به قلب القا می‌شود تشخیص دهید. بیان با برهان مبینی که از آیات محکم قرآن برایتان استنباط شده، آورده می‌شود تا بدانید وحی تفهیمی است نه وسوسه شیطان رجیم؛ پس به کجا می‌روید؟ از خدا پروا کرده و مرا اطاعت نمایید. به دعوت به پذیرش حکمیت خداوند پاسخ دهید؛ چیزی جز استنباط حکم حق خداوند در موارد اختلاف دینیتان برعهده امام مهدی نیست؛ ما حکم روشن خداوند را از آیات محکم کتاب برایتان می‌آوریم تا ذکری برای خردمندان باشد و سزاوار نیست که جز حق به خداوند نسبت دهیم و شایسته است که تنها از حق پیروی شود.
اما اگر بیان قرآن با ظن و از پیش خودتان باشد-همانند بیان شیخ المحمودی-می‌بینید که اصلا نمی‌توان از جانب خداوند رحمان برای بیان برهانی آورد؛ المحمودی نمی‌تواند برای بیان خود درباره‌ی این آیه از محکمات قرآن برهانی بیاورد تا بدانیم بیانش الهامی از جانب خداوند رحمن است و وسوسه شیطان رجیم نیست. چگونه می‌تواند آیه‌ای از قرآن بیاورد و سپس با ظن و ازپیش خود چنین تفسیر کند که مقصود خداوند هواپیماها و قطار است که می‌فرماید:
{وَالْعَادِيَاتِ ضَبْحًا ﴿١﴾ فَالْمُورِيَاتِ قَدْحًا ﴿٢﴾ فَالْمُغِيرَاتِ صُبْحًا ﴿٣﴾ فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا ﴿٤﴾ فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا ﴿٥﴾} صدق الله العظيم [العاديات].
شیخ المحمودی می‌گوید این بیان فتوای ساخت هواپیماها و قطار است! ای مرد؛ از خدا بترس؛ تمام علم از آن خداوند است و مردم به چیزی احاطه پیدا نمی‌کنند مگر او بخواهد و نزول کتاب تنها با هدف روشن نمودن راه هدایت برای عالمیانی است که می‌خواهند راه راست را درپیش گیرند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَيْطَانٍ رَّجِيمٍ ﴿٢٥﴾ فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ ﴿٢٦﴾ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ﴿٢٧﴾ لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ ﴿٢٨﴾ وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّـهُ ربّ العالمين ﴿٢٩﴾}
صدق الله العظيم [التكوير].

و هم چنین هدف از بیان اعجازهای علمی [آن چه که خدا بخواهد آن را بیان کند] در قرآن این است که کسانی که از این علوم باخبر می‌شوند دریابند که قرآن حق است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَيَرَى الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ من ربّك هُوَ الحقّ وَيَهْدِي إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ}
صدق الله العظيم [سبأ:۶].

همان گونه که پیش از این آن چه را که خداوند اراده نمود؛ از آن –قرآن- به حق بیان کردیم و اما در مورد بشارت به انسان درباره وسیله‌ی سفر و پرواز به فضا؛ برایت آیه‌ای می‌آوریم که اصل این موضوع در آن آمده و درست درهمین باره است و به انسان بشارت می‌دهد که روزی از علمی آگاه خواهد شد که بتواند به واسطه‌ی آن به وسیله‌ی سفر در فضا دست یافته و در فضا پرواز نماید و بشارت این را که انسان به فضا سفر خواهد کرد درآیه‌ای محکم می‌یابید که از آیات مبارزه طلبانه خداوند در مورد نفوذ و استیلا به آسمان دنیا است. پس فتوایی را خواهید یافت که نشان می‌دهد انسان با وسایل و اسبابی قادر خواهد شد در فضا پرواز کند. فتوا را در این فرموده خداوند تعالی می‌یابید:
{أَمْ لَهُم مُّلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا فَلْيَرْتَقُوا فِي الْأَسْبَابِ} صدق الله العظيم [ص:۱۰].
اما کفار قریش و تمام مردمی که در دوران برانگیخته شدن محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- زندگی می‌کردند، به کل وسیله‌ای برای بالا رفتن در فضا نداشتند؛ مقصود خداوند کافران امروزین است و خداوند آنها را به مبارزه می‌طلبد که در فضا بالا روند تا به آسمان دنیا [نزدیک] برسند و با نفوذ به آن به ملاء اعلی و عالم فرشتگان برسند و این مبارزه طلبی خداوند خطاب به عالم جن و انس است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَا مَعْشَرَ الجنّ وَالْإِنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانفُذُوا لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ} صدق الله العظيم [الرحمن:۳۳].
بدانید که مقصود از «سلطان» برای نفوذ و ورود به آسمان همین دنیا و نفوذ با اذن خداوند به ملاء اعلی است و بیان حق فرموده خداوند تعالی: {فَانفُذُوا} مبارزه طلبی پروردگار عالمیان است که: اگر می‌توانند، نفوذ کنند؛ ولی قادر نخواهند بود مگر خداوند به آنان چنین اجازه‌ای را بدهد. آن‌گاه خداوند برای جن و انس روشن می‌نماید که قادر به نفوذ نیستند مگر اینکه خداوند چنین اجازه‌ای را بدهد؛ چون چیزی که در آنجا می‌یابند نگهبانان قوی و شهاب است و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{يُرْسَلُ عَلَيْكُمَا شُوَاظٌ مِّن نَّارٍ وَنُحَاسٌ فَلَا تَنتَصِرَانِ}
صدق الله العظيم [الرحمن:۳۵]

به رغم این که قبل از این مبارزه طلبی؛ اهالی عالم جن می‌توانستند به سخنان فرشتگان در ملاء اعلای آسمان دنیا گوش فرا دهند؛ ولی بعد از نزول این مبارزه طلبی از نزد پروردگار عالمیان؛ دریافتند که این تحدی در عالم واقعیات به حقیقت پیوسته است و لذا:
{فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا ﴿١﴾ يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ}صدق الله العظيم
[الجن]

چون جنیان می‌دانستند که انسان به آنجا [فضا] نرسیده است چرا که خداوند وسیله سفر و بالا رفتن به فضای بالاتر را به انسان نداده است ولی جنیان به خاطر این مبارزه طلبی؛ ایمان آوردند چون درستی آن را در عالم واقعیات دیدند. برای همین جنیان می‌گویند:
{وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاءَ فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِيدًا وَشُهُبًا ﴿٨﴾ وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَن يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَّصَدًا ﴿٩﴾}
صدق الله العظيم [الجن].

این یعنی آنها حق بودن این فرموده خداوند تعالی را دریافتند:
{يُرْسَلُ عَلَيْكُمَا شُوَاظٌ مِّن نَّارٍ وَنُحَاسٌ فَلَا تَنتَصِرَانِ}
صدق الله العظيم [الرحمن:۳۵]

لذا جنیان دانستند که این [قرآن] حق است و از نزد پروردگار فرستاده شده؛ مگر جاهلانشان و همین طورعالم شیاطین که آگاهانه، حق را پنهان و کتمان می‌کنند.المحمودی اگر این آیه‌ای که آورده‌ای مربوط به «الرجفة» یا سیارک کوچک عذاب که شما نام شهاب سنگ را بر آن می‌نهید نبود؛ که قبل از رسیدن کوکب بزرگ عذاب به جزیره العرب خواهد خورد، [درمورد آن برایتان توضیح می‌دادم] این «الرجفة» است که بر طبق اخبار موجود در ذکر در جایی از بلاد مسلمین در وسط عالم فرود خواهد آمد و علت آن نیز روگردانی آنان از دعوت امام مهدی و خودداری از اعتراف به مهدی منتظر بودن اوست تا بعد از تصدیق در کنار بیت العتیق در برابر مردم حضور یابد؛ بلکه به جای اعتراف به حق، پایگاه او را مسدود و فیلتر می‌کنند و اگر از حادثه‌ای مانند فرود «الرجفة» بر قوم ثمود نمی‌ترسیدم...و تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنذَرْتُكُمْ صَاعِقَةً مِّثْلَ صَاعِقَةِ عَادٍ وَثَمُودَ} صدق الله العظيم [فصلت:۱۳].
و اگر نمی‌ترسیدم خداوند بیان حق آن را در عالم واقعی محقق سازد؛ آن را به صورت مفصل و با جزییات بیان می‌کردم ولی برایشان می‌ترسم که اگر آن را روشن سازم؛ خداوند بیان حق را درعالم واقعیات ثابت کرده و محقق سازد و تنها به همین فرموده خداوند تعالی اکتفا می‌کنم:
{فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا ﴿٤﴾ فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا ﴿٥﴾} صدق الله العظيم [العاديات]
همانا که خداوند از سیارک عذاب سخن می‌گوید و ما نمی‌خواهیم حادثه سیارک عذاب رخ دهد؛ چون در بلاد مسلمین و بلکه در جزیرة العرب رخ خواهد داد و من از سیارک عذاب بر آنان هراسنم؛ این همانی است که شهاب سنگ به آن گفته می‌شود و خداوند تعالی در این فرموده از آن سخن می‌گوید:
{فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا ﴿٤﴾ فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا ﴿٥﴾} صدق الله العظيم . و اما «النقع» گرد و خاکی است که بعد از وقوع حادثه «الراجفة» و اصابت شهاب سنگ بر می‌خیزد و اما این فرموده خداوند تعالی: {فَوَسَطْن بِهِ جَمْعًا} این مشخص نمودن محل سقوط است، و معلوم است امت وسطی که در وسط و میان عالم هستند کدامند و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلاَ يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُواْ تُصِيبُهُم بِمَا صَنَعُواْ قَارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِيبًا مِّن دَارِهِمْ حَتَّى يَأْتِيَ وَعْدُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لاَ يُخْلِفُ الْمِيعَادَ} صدق الله العظيم [الرعد:۳۱].

و اما فرموده خداوند تعالی:
{وَلاَ يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُواْ تُصِيبُهُم بِمَا صَنَعُواْ قَارِعَةٌ}
به عذاب فراگیر از سیاره بزرگ عذاب اختصاص دارد و اما فرموده خداوند تعالی:
{ أَوْ تَحُلُّ قَرِيبًا مِّن دَارِهِمْ حَتَّى يَأْتِيَ وَعْدُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لاَ يُخْلِفُ الْمِيعَادَ}

این اشاره دارد به وعده‌ی خداوند درباره ظهور مهدی منتظر تا خداوند با بنده‌اش نور خود را برای عالمیان کامل گرداند ولو اینکه مجرمان از ظهور او ناخرسند باشند. این صادق گرداندن وعده‌ی حق خداوند در آیات محکم کتابش است و خداوند خلف وعده نمی‌کند و می‌گوییم:
خدایا آنها را مورد مغفرت خود قرار بده، چرا که نمی‌دانند... وقتی امام مهدی ناصر محمد یمانی مشتاق است کافران از هلاکت نجات یابند؛ چگونه می‌تواند برای نجات برادران مسلمانش از عذاب مشتاق و حریص نباشد و در برابرشان صبر پیشه نکند و برعلیه‌شان دست دعا به سوی خداوند بالا نبرد؟ بلکه ما از خداوند می‌خواهیم آنها را مورد مغفرت قرار دهد چرا که آنها نمی‌دانند من امام مهدی منتظر حق پروردگارشان هستم.

شیخ گرانقدر؛ آیا هم چنان در مورد اسم با من مجادله و چون و چرا می‌کنید ؟ برای آن که حق را دریابی؛ باید برایتان روشن شود مقصود از «تواطؤ» چیست اگر دریافتید منظوراز کلمه‌ی «تواطؤ» مطابقت است! مقصود ازحدیث حقی که می‌گوید: [يواطئ اسمه اسمي] این می‌شود که اسم او با اسم من مطابقت دارد؛ پس نام امام مهدی «محمد بن عبدالله» است! اما اگر برایتان روشن شد مقصود از «تواطؤ» فقط توافق وهمراهی است، این یعنی نام «محمد» در توافق (وهمراهی) با نام امام مهدی است «ناصر محمد» . پس به سراغ اهل لغت عربی می‌رویم و سؤالی که بارها تکرار شده را از آنان می‌پرسیم؛ آیا درست است بگوییم:
محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وأبو بكر الصديق رضي الله عنه وأرضاه در مهاجرت به سوی یثرب با یکدیگر تطابق داشتند؟
یا صحیح این است که بگوییم: محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وأبو بكر الصديق رضي الله عنه وأرضاه در مهاجرت به یثرب همراه یک‌دیگر بودند و این هم صحیح است که بگوییم: محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وأبو بكر الصديق رضي الله عنه وأرضاه در هجرت به یثرب موافق و همراه بودند؟
آن گاه می‌گوییم: آیا نمی‌بینید که مقصود از
«تواطؤ» توافق و همدستی است؟ یعنی نام محمد موافق و همراه با نام امام مهدی است «ناصر محمد»؟ بدان جهت که نام امام حامل خبر و شأن او باشد چرا که بعد از خاتم الأنبياء والمُرسلين محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- نبیّ جدیدی نخواهد آمد و خداوند امام مهدی را تنها برای یاری محمد «ناصر محمد» بر می‌انگیزد؛آیا از خدا پروا نمی‌کنید؟ برای همین امام مهدی با آن چه که بر محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- نازل شده بود با شما مجادله کرده و شما را به پذیرش حکمیت قرآن عظیم فرا می‌خواند.
از آنجا که کلمه «تواطؤ» را در فرموده خداوند تعالی در قرآن عظیم می‌یابیم که:
{إِنَّمَا النَّسِيءُ زِيَادَةٌ فِي الْكُفْرِ يُضَلُّ بِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا يُحِلُّونَهُ عَامًا وَيُحَرِّمُونَهُ عَامًا لِيُوَاطِئُوا عِدَّةَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ فَيُحِلُّوا مَا حَرَّمَ اللَّهُ زُيِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمَالِهِمْ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ} صدق الله العظيم [التوبة:۳۷].
و چگونگی «مواطاة» در اینجا این است: از آنجا که خداوند اولین ماه سال هجری را آخرین ماه دارای حرمت قرار داده و آن ماه محرم است؛ می‌بینید که اولین ماه در سال هجری آخرین ماه دارای حرمت موافق وهمراه هم هستند یعنی موافق اولین ماه سال هجری است؛ پس کسانی که می‌خواهند حرام خداوند را در ماه محرم حلال کنند؛ یک ماه به تعداد ماه‌های سال قمری اضافه می‌کردند تا موافق ماه محرم الحرام باشد چون این ماه اول سال هجری و آخرین ماه از ماه‌هایی است که خداوند برای آن حرمت اعلام کرده است. برای همین سالشان را بیش از دوازده ماه قرار می‌دادند ولی اکثر شما از مکر شیطان بی‌خبرید
لذا نتیجه می‌گیریم «المواطاة» به معنی مطابقت نیست؛ چون اگر چنین بود سالشان با سال قمری تطابق پیدا می‌کرد و در پایان ذی الحجه خاتمه می‌یافت؛ لذا «التواطؤ» زیاد کردن تعداد ماه‌های سال است تا سالشان با ماه محرم الحرام تمام شود و در آن اعیاد میلاد و فسق و فجور باشد.
از آنجا که برایتان روشن شد مقصود از «المواطاة» مطابقت نیست؛ بلکه
«تواطؤ» یعنی موافقت و همراه و همدست شدن است؛ پس «تواطؤ» تطابق نیست! و دلیل قاطع این است که: همه‌ی علمای لغت عربی می‌دانند که درست نیست گفته شود: «محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وأبو بكر الصديق رضي الله عنه وأرضاه در هجرت به مکه تطابق داشتند» پس چگونه به خود حق داده‌اید و با چه علم لغوی می‌گویید که «تواطؤ» تطابق است تا اینکه به زعم خود اسم امام مهدی را «محمد بن عبدالله» قرار دهید و این بر مبنای این گفته است که : [يواطئ اسمه اسمي واسم أبيه اسم أبي]، ولی حدیث حق این است: [يواطئ اسمه اسمي في اسم أبيه].
آن کس که گمان کرده ایشان گفته‌اند: «و اسم ابیه» از روی ظن حرف زده و ایشان فرموده‌اند: «فی اسم ابیه» به هرحال حتی اگر حدیث حقی از نبی برایتان آمده بود که فتوا بدهد نام امام مهدی، ناصر محمد یمانی است؛ به خداوند که در برابر علم؛ اسم بکاری نمی‌آید ولی اکثر شما توجه نمی‌کنید؛ آیا نمی‌دانید که خداوند حجت را در فزونی دانش نسبت به علمای دین مسلمین قرار داده است، آیا پروا نمی‌کنید؟ پس چرا خداوند دانش امام مهدی را بر تمام علمای دینی مسلمین فزونی داده است؟ در غیر این صورت چگونه می‌تواند در موارد اختلاف دینی میانتان حکم کند تا با صفوف متحد همگی در راه راست قرار گیرید؛ آیا فکر نمی‌کنید؟
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين، والسلام من الله على من اتبع الهدى.

الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
اقتباس: اضغط للقراءة

اخرین به روز رسانی: 06-08-2022 06:05 PM
53

تطبیق قاعده‌ی قرآن عظیم برای شناسایی احادیث دروغ

- 53 -
الإمام ناصر محمد اليماني
25 - ربیع الأول - 1432 هـ
01 - 03 - 2011 مـ
۱۰-اسفند-۱۳۸۹ه.ش.
01:29 صبح
ـــــــــــــــــــ


تطبیق قاعده‌ی قرآن عظیم برای شناسایی احادیث دروغ.....
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله صلى الله عليه وآله الطيبين وجميع المُسلمين التابعين للحقّ إلى يوم الدين..
و می‌گویم در برابر قومی که از آیات محکم و بینه کتاب روگردانند؛ خدا برای ما کافی است. همان کسانی که خداوند تعالی درباره ایشان می‌فرماید:
{سَأَصْرِفُ عَنْ آيَاتِي الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الأَرْضِ بِغَيْرِ الحقّ وَإِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لا يُؤْمِنُوا بِهَا وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلاً وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلاً} صدق الله العظيم [الأعراف:۱۴۶].
چگونه است که من از شما دعوت می‌کنم به قرآن عظیم محفوظ از تحریف و دستکاری رجوع کرده و قاعده‌ی حق برای شناسایی احادیث دروغ را که در این فرموده خداوند تعالی آمده است به کار گیرید:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿۸۱﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآن وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿۸۲﴾} صدق الله العظيم النساء].*
یعنی اگر حدیثی نبوی که از نبیّ نقل شده دروغ باشد، حتما بین آن حدیث و آیات ام الکتاب، اختلاف زیادی پیدا خواهید کرد؛ چون در غیر این صورت فرمان خدا به رسولش در آیات محکم قرآن عظیم با فرمان خداوند به رسولش در احادیث نبوی اختلاف خواهد داشت. در این مورد برایتان حدیثی را مثال آوردیم که عده‌ی کثیری از علمای دینی و مسلمانان به آن شک نکرده‌اند و همین باعث گمراهی افراد زیادی شده است که چهره‌ی دین اسلام را که رحمت برای عالمیان است در نظر مردم زشت جلوه داده‌اند. آنها با پیروی از این حدیث، کسانی را که از اسلام پیروی نکنند یا می‌کشند و یا اموال و خون و زنانشان را حلال می‌شمارند؛ خدا شما را لعنت کند که چنین از حق رومی‌گردانید و به باطل می‌گرایید! به دنبال حق می‌گردید یا باطل؟ موضوع عجیب این است که نمی‌بینم کسانی که از حقّ آمده از نزد پروردگارشان روگردان هستند؛ حتی یک بار در مورد یک حدیث اعتراف کرده و بگویند:" ناصر محمد یمانی راست می‌گویی. ما در مورد صحت نقل شدن این حدیث از نبیّ هیچ شکی نداشتیم، تا این که قاعده‌ی قرآنی برای شناسایی احادیثی که به دروغ به نبیّ نسبت داده شده را به کار گرفتیم؛ بر اساس فتوای خداوند در محکمات کتابش باید در آیات محکم کتاب تدبر کرده و حدیث را با آیات محکم بسنجیم و خداوند به ما خبر داده که اگر بین حدیث و آیات محکم کتاب اختلاف زیادی بود؛ این نشانه دروغ بودن حدیث است. به این ترتیب برای ما روشن شد این حدیث نقل شده از نبی دروغ است:‌
[حدثنا أبو الطاهر وحرملة بن يحيى وأحمد بن عيسى قال أحمد حدثنا وقال الآخران أخبرنا بن وهب قال أخبرني يونس عن بن شهاب قال حدثني سعيد بن المسيب أن أبا هريرة أخبره أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال: أمرت أن أقاتل الناس حتى يقولوا لا إله إلا الله فمن قال لا إله إلا الله عصم منى ماله ونفسه إلا بحقه وحسابه على الله].
[أبو طاهر و حرمله بن یحیی و احمد بن عیسی نقل کرده‌اند که احمد و آن دو به ما خبر دادند که ابن وهب از یونس او هم از ابن شهاب و او هم از سعید بن مسیب به نقل از ابوهریره گفته است رسول الله صلى الله عليه وسلم فرموده‌اند: که به من فرمان داده شده است تا با مردم بجنگم تا شهادت بدهند خدای جز الله نیست اگر چنین کردند خون و اموالشان از من در امان است مگر به حقش و حسابشان به خداوند تعالی است]
پایان

و برایمان روشن شد این حدیث به دروغ به نبیّ و ابوهریره عليهم الصلاة والسلام، نسبت داده شده است. چون امر خدا به رسولش در این حدیث با فرمان الهی به تمام رسولان خداوند در آیات محکم کتابش اختلاف دارد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِن تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّبَ أُمَمٌ مِّن قَبْلِكُمْ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ﴿١٨} [العنكبوت]. صــــدق الله العظيم
{فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبِينُ} [النحل:۳۵]. صــــدق الله العظيم

{فَإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلاَغُ الْمُبِينُ﴿٨٢} [النحل]. صــــدق الله العظيم

{أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ} [يونس:۹۹]. صــــدق الله العظيم

{لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تبيّن الرُّشْدُ مِنْ الغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدْ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴿٢٥٦} [البقرة]. صــــدق الله العظيم

{نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ يَخَافُ وَعِيدِ﴿٤٥} [ق]. صــــدق الله العظيم

{إِنَّ هَذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إلى ربّه سَبِيلًا﴿١٩} [المزمل]. صــــدق الله العظيم

{وَقُلْ الحقّ من ربّكم فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَإِنْ يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا ﴿٢٩﴾} [الكهف]. صــــدق الله العظيم

{إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ} [الرعد:۷]. صــــدق الله العظيم

{فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ يَخَافُ وَعِيدِ} [ق:۴۵]. صــــدق الله العظيم

{وَلَوْ شَاء اللّهُ مَا أَشْرَكُواْ وَمَا جَعَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ﴿١٠٧﴾} [الأنعام]. صــــدق الله العظيم

{فَذَكِّرْ إِن نَّفَعَتِ الذِّكْرَىٰ ﴿٩سَيَذَّكَّرُ مَن يَخْشَىٰ ﴿١٠وَيَتَجَنَّبُهَا الْأَشْقَى ﴿١١الَّذِي يَصْلَى النَّارَ الْكُبْرَىٰ ﴿١٢ثُمَّ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحْيَىٰ ﴿١٣} [الأعلى]. صــــدق الله العظيم

{وَأَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرّسُولَ فَإِن تَولّيْتُمْ فَإِنّمَا عَلَىَ رَسُولِنَا الْبَلاَغُ الْمُبِينُ﴿١٢} [التغابن]. صــــدق الله العظيم

{وَأَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَاحْذَرُواْ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُواْ أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلاَغُ الْمُبِينُ﴿٩٢} [المائدة]. صــــدق الله العظيم

{قلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّوا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيْكُم مَّا حُمِّلْتُمْ وَإِن تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ﴿٥٤} [النور]. صــــدق الله العظيم

{وَإِن مَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ} [الرعد:۴۰].صـــــدق الله العظيم

به نام خداوند بزرگ از شما خردمندان که بهترین موجودات هستید سؤال می‌کنم؛ آیا این آیات از آیه‌های محکم و ام الکتاب نبوده و برای عالم و جاهلتان روشن نیستند و برایتان روشن نمی‌کنند قاعده خداوند در تمام کتاب‌های الهی این است که رسولان خدا مأمور ابلاغ هستند و محاسبه با خداوند است؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:‌

{وَإِن تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّبَ أُمَمٌ مِّن قَبْلِكُمْ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ﴿١٨} [العنكبوت]
{فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ} [الرعد:۴۰].صدق الله العظيم

ولی وقتی به فرمان خدا در این حدیث- که به دروغ به نبی نسبت داده شده- می‌رسیم، می‌بینیم با فرمان خدا به رسولش در آیات محکم کتاب؛ اختلاف زیادی دارد و دو فرمان کاملاً متضاد است. می‌بینید که در این حدیث دروغ آمده است:‌
[ به من فرمان داده شده است تا با مردم بجنگم تا شهادت بدهند خدای جز الله نیست اگر چنین کردند خون و اموالشان از من در امان است مگر به حقش و حسابشان به خداوند تعالی است]
و سؤالی که مطرح می‌شود این است که چرا خداوند به رسولانش دستور نداده تا مردم را وادار کنند تا با خواری و چه بخواهند و چه نخواهند، با اکراه ایمان آورده و نماز خوانده و زکات بدهند؟ جواب را در آیات محکم کتاب خدا پیدا می‌کنید، خداوند ایمان مردم به پروردگارشان و نماز و زکات را نمی‌پذیرد مگر این که اقناع شده و با خلوص قلبی این اعمال را بجا آورند نه از ترس دیگران. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلاَةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلاَّ اللّهَ فَعَسَى أُوْلَـئِكَ أَن يَكُونُواْ مِنَ الْمُهْتَدِينَ﴿١٨} صدق الله العظيم [التوبة].
حال حکمت خبیثانه این حدیث دروغ را می‌آوریم که برخلاف فرمان خدا به رسولش در آیات محکم کتاب خداست و برایتان روشن می‌شود که حکمت خبیثانه مکری که منافقان در این حدیث دروغ به کار گرفته‌اند در این است که کافران را وادار کند با شما بجنگند تا قبل از قدرت گرفتن مسلمانان؛ نور الهی را خاموش گردانند. چون اگر با دین اسلام و مسلمانان مبارزه نکنند، مسلمانان به جنگ آنان خواهند رفت تا شهادت دهند لا اله الا الله و پیرو دینشان گردند که اگر چنین نکنند خداوند خون و اموال و اسارت گرفتن زنانشان را برای مسلمانان حلال کرده است. منافقان، کفار را وادار خواهند کرد تا بر علیه ذکری که برای همه مردم عالم فرستاده شده و با تمام کسانی که پیرو آن هستند؛ بجنگند چون تصور می‌کنند اجبار دیگران برای مسلمان شدن در کتاب قرآن آمده است و خدا شهادت می‌دهد چنین فرمانی به رسول خود نداده است. اما گمراهان شما از احادیث شیطانی- که به دروغ به نبی نسبت داده شده‌اند- پیروی می‌کنند و فکر می‌کنند در مسیر هدایتند و به ناحق و به حجت کفر مردم را به قتل می‌رسانند. اما امام مهدی به حق و یقین خداوند را به شهادت می‌گیرد که: هرکس کافری را بدون این که به جنگ دین شما آمده باشد، به دلیل کفر به قتل برساند؛ گناه این عمل نزد خداوند مانند گناه کشتن تمام بشریت است؛ پس چه کسی شما را که به خیال خود هدایت شده‌اید ولی از احادیثی پیروی می‌کنید که به دروغ به رسول خدا نسبت داده شده؛ ازعذاب خدا حفظ خواهد کرد؟ شما می‌دانید خداوند فرمان جنگ با کفار را به شما نداده است؛ مگر آنها که به جنگ دین شما آمده باشند تا نور خداوند را خاموش سازند. خداوند در برابر این گروه آشکارا به شما اختیار داده و ریختن خون و گرفتن اموال و به اسارت گرفتن زنان و کودکانشان را برشما حلال نموده چون به جنگ خدا و رسولش آمده‌اند . خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآَخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴿٣٣} صدق الله العظيم [المائدة].**
سؤالی که مطرح می‌شود این است که چرا جناب شیخ بن عبدالقادر ازآیات حق ذکر روگردانده و به حق اعتراف نمی‌کند؟ اگر حق را می‌خواهی بگو: فرمان خدا به رسولش در این حدیث برخلاف فرمان خدا به رسولش در کتاب است، پس برایمان روشن می‌شود که خدا به رسول و مسلمانان فرمان جنگ با کفار را نداده، مگر کسانی که به خاطر دین به جنگشان بیایند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَقَاتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبِّ الْمُعْتَدِينَ﴿١٩٠} صدق الله العظيم [البقرة]
یعنی به کفاری که به خاطر دین سرجنگ با شما ندارند، تعدی نکنید چون فرمان خدا این است که با آنان به نیکی و با قسط رفتار شود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{لا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ﴿٨} صدق الله العظيم [الممتحنة].
پس برایتان روشن شد این حدیث نقل شده از النّبيّ عليه الصلاة والسلام بی تردید دروغ است:
[ به من فرمان داده شده است تا با مردم بجنگم تا شهادت بدهند خدای جز الله نیست اگر چنین کردند خون و اموالشان از من در امان است مگر به حقش و حسابشان به خداوند تعالی است]
و برایتان روشن شد این حدیث به دروغ به خدا و رسولش نسبت داده شده ونه خدا و نه رسولش چنین فرمانی به شما نداده‌اند.
و سؤالی که در برابر برادر گرامی شیخ محمد عبدالقادر ادریس و شیخ محمودی مطرح می‌شود این است: چرا حاضر نیستید حتی به این اعتراف کنید که حدیث فوق الذکر که در صحیح البخاری و مسلم آمده بی شک و تردید به دروغ به نبی نسبت داده شده است؟ و بگویید ناصر محمد یمانی حق با توست و درست می‌گویی این حدیث دروغ است و برای ما روشن شد قاعده کشف احادیث دروغ که در آیات محکم کتاب آمده است؛ بی شک و تردید حق است و این که با تطبیق قاعده‌ی حق کشف احادیث دروغ برای ما روشن شد که حدیثی که به دروغ به نبیّ نسبت داده شده باشد؛ بی‌تردید مخالف آیات محکم کتاب خداست. اما احادیثی هستند که راویان آن را درست مانند آن چه که از پیامبر شنیده‌اند نقل نکردند و این از روی سهو و فراموشی بوده و بدون این که قصدی داشته باشند، کلمه‌ای را فراموش کرده یا اضافه کرده‌اند و خداوند از آن چه که در نفس آنان بوده آگاه‌تر است. مهم این است که آنها به عمد و آگاهانه به پیامبر نسبت دروغ نداده‌اند. در اینجا ممکن است حدیث برخلاف آیات محکم قرآن نباشد. ولی باید آن را به معرض قضاوت عقل ومنطق گذاشت تا مورد تحلیل قرار گیرد، چرا که دیده بصیرت انسان نسبت به حق کور نمی‌شود و اگر انسان در مورد منطق حدیث تدبر کند تا ببیند آیا به حق از نزد پروردگار عالمیان است؛ اگر چنین باشد عقل و منطق فکری بشر آن را می‌پذیرد. حتی در تفکر درمورد قرآن عظیم هم عقل و منطق به کار گرفته می‌شود، پس درباره آن چه که خداوند نازل فرموده تفکر می‌شود که آیا حقّ آمده از نزد پروردگار عالمیان است و عقل بشری آن را می‌پذیرد؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ﴿٤٦} [سبأ].صــــدق الله العظيم
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآن أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا﴿٢٤} [محمد]. صــــدق الله العظيم
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَفَلَمْ يَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جَاءَهُم مَّا لَمْ يَأْتِ آبَاءَهُمُ الْأَوَّلِينَ ﴿٦٨أَمْ لَمْ يَعْرِفُوا رَسُولَهُمْ فَهُمْ لَهُ مُنكِرُونَ ﴿٦٩أَمْ يَقُولُونَ بِهِ جِنَّةٌ ۚ بَلْ جَاءَهُم بِالْحَقِّ وَأَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ كَارِهُونَ ﴿٧٠وَلَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْوَاءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ وَمَن فِيهِنَّ ۚ بَلْ أَتَيْنَاهُم بِذِكْرِهِمْ فَهُمْ عَن ذِكْرِهِم مُّعْرِضُونَ ﴿٧١} صدق الله العظيم [المؤمنون].
اما کسانی که به پیروی کورکورانه اعتقاد دارند، مردم را از اندیشیدن درمورد روایات نبوی و این که آیا عقل و منطق آنهار ا قبول می‌کند یا خیر؛ منع می‌کنند. آنها فتوای امام مهدی را هم رد می‌کنند که می‌گوید اگر حدیثی باشد که نه موافق قرآن بود و نه مخالف آن؛ باید آن را با عقل و منطق سنجید و می‌گویند:" این شریعت جدیدی از نزد ناصر محمد یمانی است"! خدا شما را لعنت کند که مردم را از استفاده از عقل‌ درمورد احادیث نبوی منع کرده و اندیشیدن و تفکر منطقی را نفی می‌نمایید. اما امام مهدی ناصر محمد یمانی همان فرمانی را می‌دهد که خداوند در آیات محکم کتابش داده است؛ خداوند به شما فرمان داده از هیچ دعوتی کورکورانه پیروی نکنید و از عقلتان استفاده کنید تا ببینید عقل به برهان علمی آن دعوت اعتراف کرده و آن را از نزد خدا می‌بیند یا خیر؟ خداوند شما را از پیروی کورکورانه منع نموده است و اگر کورکورانه به دنبال کسی که شما را به سوی خدا می‌خواند راه بیفتید؛ گوش و چشم شما مورد سؤال واقع خواهد شد و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُوْلَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا﴿٣٦} صدق الله العظيم [الإسراء].
در آیات محکم کتاب؛ بهترین موجودات خردمندانی هستند که در مورد برهان علمی فرد دعوت کننده تفکر می‌کنند که آیا به حق از نزد پروردگارشان است یا خیر؟ واگر برایشان روشن شود که به حق از نزد پروردگار آمده و با عقل و منطق تناقضی ندارد؛ از آن پیروی می‌کنند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَبَشِّرْ عِبَادِ ﴿١٧الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٨}‏ صدق الله العظيم [الزمر].
برای همین هم خداوند همیشه و همه جا؛ از میان تمام انسان‌ها فقط خردمندانشان را هدایت می‌فرماید؛ چون آنها به سخنان فرد دعوت کننده گوش می‌سپارند و از عقل خود استفاده می‌کنند که آیا به حق از نزد پروردگارشان آمده است؟ اما کسانی که به سوی حق هدایت نمی‌شوند؛ کورکورانه از اعتقادات پدرانشان پیروی می‌کنند بدون این که از عقلشان کوچک‌ترین استفاده‌ای بکنند. اینها بدترین موجودات هستند چون با وجود این که خدا به ایشان عقل داده تا اگر بخواهند از آن استفاده کنند؛ اما هیچ از عقلشان استفاده نمی‌کنند چون مانند چهارپایان اهل تفکر نیستند. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيل﴿٤٤} [الفرقان]. صــــدق الله العظيم
آنان که عقلشان را به کار نمی‌گیرند از اهالی جهنم هستند چون هیچ از عقلشان استفاده نمی‌کنند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مِّنَ الجنّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لاَّ يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ يَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَـئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَـئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ﴿١٧٩} صدق الله العظيم [الأعراف].
و بعد برایشان روشن می‌شود که علت گمراهی و دورشدنشان از صراط مستقیم؛ پیروی کورکورانه از پیشینیان و استفاده نکردن از عقلشان است و برای همین می‌گویند:
{وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ﴿١٠} صدق الله العظيم [الملك].
ابن عبدالقادر از خدا بترس و با مهدی منتظر دشمنی نکن
و مردم را از دعوت حق او باز مدار. پیرو ابوحمزه محمود مصریِ شیطان نشو. او از شیاطین بشر است که تظاهر می‌کند ایمان دارد و کفر خود را پنهان می‌کند. او از کسانی است که اگر برایشان روشن شود ناصر محمد یمانی بی شک و تردید مهدی منتظر است و مسلمانان و مسیحیان و یهودیان را به حکمیت براساس ذکر-قرآن- دعوت می‌کند تا در موارد اختلاف بر اساس آن در میانشان حکم کند- از آن رومی‌گردانند- چون شیاطین بشر از حق بیزارند و کراهت دارند و برای همین هم می‌بینید ابوحمزه محمود مصری به شدت تلاش می‌کند مردم را از پیروی از ذکر باز دارد و پیش از این به حق فتوا داده بودیم که ابو حمزه به دعوت به مباهله با ناصر محمد یمانی در این پایگاه مبارک و بی‌طرف پاسخ نخواهد داد تا به درگاه خدا دعا و التماس کنیم و لعنت و غضب و خشم خدا بر دروغ‌گویان را خواستار شویم. چون او می‌داند از دروغ‌گویان است؛ برای همین می‌بینید از مباهله فرار کرده و از نزد خود برای آن شروطی قایل می‌شود که از جانب خداوند در آیات محکم قرآن نازل نشده است. چون مباهله التماس به درگاه خدا با دعا و تضرع است:
{ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ} صدق الله العظيم [آل عمران:۶۱]
اما ابوحمزه محمود مصری می‌ترسد به خاطر کفر و تلاش برای بازداشتن مردم از پیروی از ذکر-قرآن- مورد لعنت خدا قرار گیرد و خدا او را عبرتی برای عبرت‌گیرندگان کند و نشانه‌ای شود از نشانه‌های تصدیق مهدی منتظر و خداوند واحد قهار اگر بخواهد او را به خوک تبدیل کرده و مورد لعن بزرگ خود قرار دهد. و-در نهایت- فریاد و واویلا سر داده و در آتش جهنم خواهد سوخت چون از دشمنان سرسخت خداوند و رسولش و مهدی منتظر امام ناصر محمد یمانی است. او از ذریّه‌ی همانانی است که از آنان دعوت شد به سوی کتاب خداوند قرآن عظیم و حکمیت رسول خدا رو کنند تا بر اساس آن چه که خداوند در آیات محکم کتابش به سوی ایشان نازل نموده حکم کند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّ هَذَا الْقُرْآن يَقُصُّ عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ﴿٧٦} صدق الله العظيم [النمل].
لذا محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- آنان را به سوی کتاب خداوند قرآن عظیم دعوت نمود تا با حق آمده از نزد پروردگارشان در میان آنان حکم کند، ولی گروهی از شیاطین بشر از این دعوت روگرداندند؛ همانانی که تلاش می‌کردند مردم را از پیروی از ذکر و حکمیت بر اساس آن بازدارند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِنْهُمْ وَهُمْ مُعْرِضُونَ﴿٢٣} صدق الله العظيم [آل عمران].
ابوحمزه محمود مصری هم از ذریه‌ی آنان است و به سختی تلاش می‌کند تا مردم را از پیروی از مهدی منتظر بازدارد، چون مهدی منتظر از مردم دعوت می‌کند به حکمیت بر اساس آیات محکم ذکر-قرآن- رو آورده و نسبت به هرحدیثی که مخالف آن است کافر شوند؛ احادیثی که ساخته شیاطین بشراست که کفر و مکر خود را پنهان کرده و تظاهر می‌کنند ایمان دارند. در هر شبانه روزی که می‌گذرد؛ لعنت خداوند واحد قهار بر آنان باد. شیاطین انس و جن از هر جنس که به شدت تلاش می‌کنند مردم را از پیروی از ذکر محفوظ از تحریف خداوند و حکمیت بر اساس آن باز دارند و خداوند در آیات محکم کتابش درباره آنان می‌فرماید:

{إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَىٰ مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ ۙ أُولَـٰئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّـهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ ﴿١٥٩إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَـٰئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ ۚ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿١٦٠} صدق الله العظيم [البقرة].
و اما جناب شیخ محمد عبدالقادر از کسانی است که می‌ترسد از ناصر محمد یمانی پیروی کند و او مهدی منتظر نباشد و از طرفی می‌ترسد از پیروی از امام ناصر محمد یمانی روگرداند و او مهدی منتظر حقّ پروردگارشان باشد. پس مهدی منتظر در پاسخ آنان می‌گوید: ابن عبدالقادر؛ از خداوند واحد قهار بترس و از ذکری که محمد رسول الله و مهدی منتظر حق، پروردگارتان امام ناصر محمد یمانی از آن پیروی می‌کنند؛ تبعیت کن. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{الَر كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ}صــــدق الله العظيم[إبراهيم:۱].
{إنَّ هَذَا القُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ ويُبَشِّرُ المُؤْمِنِينَ الَذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً كَبِيراً﴿٩}صــــدق الله العظيم [الإسراء].

{وَهَذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ﴿١٥٥} صدق الله العظیم[الأنعام].

{إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَن بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ﴿١١}صــــدق الله العظيم[يس].

{فَمَن تَبِعَ هُدَايَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ}صدق الله العظيم [البقرة:۳۸]

چون در روز قیامت حجت خدا بر شما قرآن عظیم است؛ چه به آن ایمان داشته ولی از آن پیروی نکنید و چه به آن کافر باشید و از آن پیروی نکنید؛ ای کسانی که از پیروی از قرآن روگردانید.... خداوند تعالی می‌فرماید:
{قَدْ كَانَتْ آيَاتِي تُتْلَى عَلَيْكُمْ فَكُنتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ تَنكِصُونَ﴿٦٦} صدق الله العظيم [المؤمنون].
و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآن فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنْذِرِينَ﴿٩٢} صدق الله العظيم [النمل]

چون این کتاب ذکر محفوظ از تحریف است. تصديق فرموده خداوند تعالى:
{إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ﴿٩}صــــدق الله العظيم[الحجر].

{وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَّكَ وَلِقَوْمِكَ وَسَوْفَ تُسْـئَلُونَ﴿٤٤} صــــدق الله العظيم[الزخرف].
{إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَن بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ﴿١١}صــــدق الله العظيم[يس].
{وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَىٰ ﴿١٢٤قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَىٰ وَقَدْ كُنتُ بَصِيرًا ﴿١٢٥قَالَ كَذَٰلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا ۖ وَكَذَٰلِكَ الْيَوْمَ تُنسَىٰ ﴿١٢٦} [طه].صــــدق الله العظيم***

خطیب منبر ابن عبدالقادراز خدا بترس؛ همانا که این شیطان است که تو را وسوسه می‌کند از ترس این که امام ناصر محمد یمانی؛ مهدی منتظر نباشد از او پیروی نکنی. آیا توخداوند واحد قهار را عبادت می‌کنی یا مهدی منتظر را؟ من شما را به پیروی از ذکر محفوظ از تحریف و حکمیت بر اساس آیات محکم آن و کافر شدن نسبت به هر حدیثی که مخالف محکمات ذکر است دعوت می‌کنم، احادیث شیاطین بشری که با تظاهر به ایمان؛ کفر خود را پنهان می‌کنند.
و اما این که ناصر محمد یمانی همان مهدی منتظر است یا تجدید کننده دین؟ این چیزی است که فقط خود امام ناصر محمد یمانی درباره آن مورد محاسبه قرار خواهد گرفت. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وإن يَكُ كَاذِباً فَعلَيه كَذِبُهُ} صدق الله العظيم [غافر:۲۸].
مهم‌ترین موضوع این است که شما از حقّ آمده از نزد پروردگارتان پیروی کنید و و براساس بیّنه‌ای که از نزد پرورگارتان آمده است، عمل نمایید؛ آیا فکر نمی‌کنید؟ چطور است که من شما را به سوی خداوند می‌خوانم تا او میانتان حکم کند و شما از حکمیّت خداوند واحد قهار رومی‌گردانید؟ آیا بر مهدی منتظر چیزی جز این است که حکم خدا را ازآیات محکم ذکر برای شما بیاورد؟ پس هرکس می‌خواهد ایمان بیاورد و هرکس می‌خواهد کافر شود.
بی‌تردید وظیفه‌ی ما ابلاغ کردن "حقّ" است، تا آن چه که خداوند در آیات محکم خود نازل نموده،روشن گردد و حساب با خداوند است. پس ای خردمندان از خدا بترسید و از عقل خود استفاده کنید؛ خواهید دید که عقلتان می‌گوید حق با مهدی منتظر است و شما را ظالم می‌خواند و می‌گوید امام ناصر محمد یمانی به حق سخن گفته و با بیّناتی که بی تردید از جانب پروردگار هستند؛ صراط مستقیم را نشان می‌دهد و از آیات محکم ذکر محفوظ از تحریف حکم می‌آورد و با آیات محکم و ام‌الکتاب با شما مجادله می‌کند و کسی از آیات محکم ذکر روگردان نمی‌شود، مگر این که قلبش از حق منحرف باشد که در این صورت گمراه شده و در آتش جهنم سقوط می‌کند و این عاقبت بسیار بدی است. من جز خدا برای شما ولیّ و نصیری نمی‌یابم؛ پس از عذاب خداوند واحد قهار به کجا می‌گریزید؟ سیاره سقر که آن را سیاره دهم می‌نامید؛ در شب کامل شدن ماه بر شما ظاهر شده و از کنار زمین عبور خواهد کرد و بارانی از سنگ‌های آتشین بر سرتان خواهد ریخت. و وای برشما از عذاب خداوند واحد قهار؛ اگر راست می‌گویید از عذاب خدا به کجا می‌گریزید؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَلَا أُقْسِمُ بِالشَّفَقِ ﴿١٦وَاللَّيْلِ وَمَا وَسَقَ ﴿١٧وَالْقَمَرِ إِذَا اتَّسَقَ ﴿١٨لَتَرْكَبُنَّ طَبَقًا عَن طَبَقٍ ﴿١٩فَمَا لَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿٢٠وَإِذَا قُرِئَ عَلَيْهِمُ الْقُرْآنُ لَا يَسْجُدُونَ ۩ ﴿٢١بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا يُكَذِّبُونَ ﴿٢٢وَاللَّـهُ أَعْلَمُ بِمَا يُوعُونَ ﴿٢٣فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٢٤إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ ﴿٢٥} صدق الله العظيم [الإنشقاق].****
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
خليفة الله وعبده المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني.
ـــــــــــــــــــــــــ
* بیان: {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ‌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَ‌دُّوهُ إِلَى الرَّ‌سُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ‌ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾ } صدق الله العظيم [النساء]
https://mahdialumma.xyz/showthread.php?t=22800
https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=190339
https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=173105
---------------------
**
یصلبوا: جدا کردن سر از بدن
أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ: یا بر دست (چپ) و پای مقابل (راست) تازیانه زده شود؛
يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ: تبعید از زمین به معنای زندانی کردن است.
---------------
*** بیان «ضنکا» در آیه: {وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا} صدق الله العظيم [طه:۱۲۴].
https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=193801
---------------------

**** بیان {لَتَرْكَبُنَّ طَبَقًا عَن طَبَقٍ ﴿١٩﴾} [الإنشقاق]
https://mahdialumma.xyz/showthread.php?t=45741

وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُوعُونَ ‎﴿٢٣﴾‏ و خداوند آگاه‌تر است آنها با چه چیزی پی خواهند برد[مترجم: تنها با نزول عذاب، می‌فهمند حق آمده از نزد پروردگار چیست]


ـــــــــــــــــــــــــ
اخرین به روز رسانی: 06-08-2022 06:11 PM
54

«وسیله» تلاش فرد برای رسیدن به نزدیک‌ترین درجه‌ی حب و قرب الهی است.. { اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ }

- 54 -
الإمام ناصر محمد اليماني
ـــــــــــــــــ


«وسیله» تلاش فرد برای رسیدن به نزدیک‌ترین درجه‌ی حب و قرب الهی است..
{ اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ }


بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله وآله الأطهار وجميع الأنصار للحقّ من ربّهم وأصلي عليهم وأسلمُ تسليماً..
برادر گرامی و حق‌جو رأفت سعید؛ آیا بیان حق قرآن مجید برایت روشن نشده است؟ آیا نمی‌دانی نام اعظم الهی؛ صفت رضوان نفس خداوند بر بندگانش است و آنها رضوان خدا نسبت به خودشان را بسیار بزرگ‌تراز نعیم بهشت خواهند یافت و برای همین نام اعظم الهی با صفت اعظم وصف می‌شود. مقصود این نیست که این نام از سایر اسامی خداوند سبحان بزرگ‌تر است؛ بلکه به عنوان نام اعظم الهی نامیده می‌شود چون بندگانش خواهند دید حقیقت نعیم رضوان پروردگارشان نسبت به آنها؛ بسیار بزرگ‌تر از بهشت نعیم خداوند است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴿٧٢} صدق الله العظيم [التوبة]

آری؛ رضوان خداوند نعیمی بسیار بزرگ‌تر از بهشت الهی است و فوز عظیم این است. چون هدف آفرینش بندگان در آن نهاده شده و آنها آفریده شده‌اند تا رضوان پروردگارشان را عبادت نموده و از آن چه که مورد رضایت خداوند است پیروی و از آن چه که خشم خدا را در پی دارد دوری کنند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قَدْ جَاءَكُم مِّنَ اللَّـهِ نُورٌ‌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ ﴿١٥﴾ يَهْدِي بِهِ اللَّـهُ مَنِ اتَّبَعَ رِ‌ضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِ‌جُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ‌ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَىٰ صِرَ‌اطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿١٦﴾}
صدق الله العظيم [المائدة].
چون هدف از آفرینش بندگان خدا، عبادت کردنِ رضوان نفس خداوند است و هر کس مسیر رضوان خدا را درپیش گیرد؛ هدف خلقت خود را محقق نموده و کسی که نسبت به رضوان خدا کافر شود و از آن چه که خشم و غضب خداوند را برانگیخته و لعنت خدا را در پی دارد پیروی نماید؛ وعده عذاب بزرگی به او داده شده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا مَا أَسْخَطَ اللَّهَ وَكَرِهُوا رِضْوَانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ﴿٢٨} صدق الله العظيم [محمد].
لذا هدف آفرینش خلق؛ محصور درعبادت رضوان خداوند بربندگانش است و برای همین آفریده شده‌اند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا خَلَقْتُ الجنّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم [الذاريات].
و حتماً درمورد تحقق یافتن هدف خلقتشان که عبادت رضوان خدا برآنان است؛ مورد سؤال قرار خواهند گرفت و در این مورد از آنان سؤال خواهد شد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ‌ ﴿١﴾ حَتَّىٰ زُرْ‌تُمُ الْمَقَابِرَ‌ ﴿٢﴾ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿٣﴾ ثُمَّ كَلَّا سوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿٤﴾ كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ ﴿٥﴾ لَتَرَ‌وُنَّ الْجَحِيمَ ﴿٦﴾ ثُمَّ لَتَرَ‌وُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ ﴿٧﴾ ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النّعيم ﴿٨﴾} صدق الله العظيم [التكاثر].
یعنی افزون طلبی در دنیا و لذت بردن از زینت‌های آن؛ مردم رابه خود مشغول کرد و آنان را از هدف آفرینشش توسط خداوند غافل کرد. خداوند آنها را آفریده است تا از نعیم رضوان الهی پیروی و از آن چه که باعث خشم او می‌گردد، دوری کنند و خواهند دیدید که نعیم رضوان خدا بر آنان بزرگ‌تر از نعیم دنیا و آخرت است و مورد پرسش قرار خواهند گرفت؛ چون حکمت آفرینش آنها در این است که نعیم رضوان خداوند بربندگانش را عبادت کنند و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ} صدق الله العظيم
حال این چه نعیمی است که در مورد محقق شدن آن از بندگان سؤال خواهد شد؟ همانا که این نعیم پیروی از رضوان خدا است چون این نعیم از نیعم بهشت بزرگ‌تر است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴿٧٢﴾} صدق الله العظيم،
و این فتوای پروردگار عالمیان است که رضوان خدا در حقیقت نعیمی بسیار بزرگتر از نعیم جنت خداست ولی این نعیم، نعیمی روحانی است در نفس بندگان. مقصود این نیست که خداوند سبحان به قلب بندگانش نازل می‌شود؛ بلکه خداوند با روح خود آنان را یاری می‌کند و این صفت رضوان نفس پروردگارشان بر آنان است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّةُ نَعِيمٍ﴿٨٩﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].
نعیم "روح و ریحان" چیست؟ این نعیمی است که از نعیم مادی بهشت بزرگ‌تر است؛ ولی کسی که خداوند از او راضی نیست؛ ابداً نمی‌تواند حقیقت نعیم رضوان خدا بر بنده را درک کند؛ این امر را کسانی می‌دانند که از رضوان خدا پیروی کرده و برای حب و قرب به خدا رقابت می‌کنند تا به او نزدیک‌تر شوند. پس خدا نیز از آنان راضی است و با روح خود آنان را یاری می‌نماید و این روح رضوان نفس خدا بربندگانش است؛ آنها ربانیون حزب الله هستند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{لا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُوْلَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الإِيمَانَ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُوْلَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴿٢٢} صدق الله العظيم [المجادلة].
این " روحِ" از نزد پروردگارشان چیست؟ به حق فتوا می‌دهیم که صفت رضوان خداوند رحمن بر جن و انس است و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:

{فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّةُ نَعِيمٍ﴿٨٩} صدق الله العظيم [الواقعة].
و در اینجا خداوند از دو نعیم یاد می‌کند؛ یکی
{فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ} و این نعیم رضوان نفس خداوند الرحمن بر بندگان است و اما نعیم کوچک‌تر از آن {وَجَنَّةُ نَعِيمٍ} است. ولی بندگان به حق خواهند دید نعیم رضوان خدا بر بندگانش از نعیم جنت او بسیار بزرگتر است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴿٧٢﴾} صدق الله العظيم [التوبة]،
و برای همین هم اسم اعظم الهی به عنوان "اعظم" وصف می‌شود؛ همان طور که به شما گفتیم مقصود این نیست که این اسم از دیگر اسامی حسنای خداوند بزرگ‌تر است؛ بلکه "اعظم"‌خوانده می‌شود چون بندگانش درخواهند یافت که نعیم رضوان خدا از نعیم جنت او بسیار بزرگ‌تر است. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ}
یعنی نعیمی بزرگتر از نعیم جنت. حقیقت این فتوا را کسی درک می‌کند که خداوند را آن گونه که شایسته اوست شناخته باشد و گروه {يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ}، از این جمله‌اند و انصار مهدی منتظر که برای حب و قرب الهی رقابت می‌کنند تا به خداوند نزدیک‌تر باشند هم از این گروهند؛ آنها که رقابت برای حب و قرب الهی را برای انبیا و مهدی منتظر نمی‌گذارند؛ خیر به پروردگارم که چنین نیست؛ چون آنها از بندگانی هستند که خداوند ایشان را هدایت کرده:
{يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ}
صدق الله العظيم [الإسراء:۵۷].

آنها فرمان پروردگار در آیات محکم کتابش را استجابت کرده‌اند:

{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ} صدق الله العظيم [المائدة:۳۵].
چون "وسیله به سوی خدا" همان رقابت برای حب و قرب بیشتر به خداوند است و خداوند این رقابت را مختص انبیا نکرده و صالحان را محروم نمی‌کند؛ بلکه در کتاب خدا این قاعده هدایت بندگانی است که خداوند آنان را هدایت فرموده است:
{يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ} صدق الله العظيم.
برای همین خداوند روشن نفرموده‌است کدام بنده بیش از همه‌ی بندگان به عرش خداوند الرحمن نزدیک‌تر خواهد بود. او بنده‌ای ناشناس از میان بندگان خداست. خداوند فتوا نداده است این بنده از ملایکه است یا از جن و انس. حکمت ناشناس بودن بنده‌ای که صاحب بالاترین درجه حب و قرب الهی می‌شود هم در این است که تمام بندگان به سوی رب المعبود رقابت کنند: {يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ}، و هر بنده‌ای بخواهد آن بنده ناشناسی باشد که بیش از همه‌ی بندگان مقرب و محبوب خداوند است. ولی متأسفانه اکثر مردم ایمان نمی‌آورند مگر آن را به شرک آلوده کرده باشند و به خاطر تعظیم و مبالغه در بزرگداشت انبیا و رسولان خدا و همین طور مهدی منتظر به خدا شرک می‌آورند طوری که عده‌ی کثیری از مؤمنان به خدا شرک آورده‌اند. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلا وَهُمْ مُشْرِكُونَ﴿١٠٦} صدق الله العظيم [يوسف]
خدا را به حق و یقین به شهادت می‌گیرم؛ هرکدام از انصارم که درمورد من مبالغه کرده و برای حب و قرب خداوند با من رقابت نکند چون خود را محق نمی‌داند و بگوید چطور با مهدی منتظر که خلیفه‌ خداوند است برای بالاترین درجه‌ی حب و قرب الهی رقابت کنم و امام مهدی در میان انصارش برای بالاترین مرتبه حب و قرب الهی اولی‌تر است؛ کسی که چنین اندیشه‌ای را داشته باشد به خداوند شرک آورده و به ناحق در مورد بزرگی مهدی منتظر مبالغه کرده است. مهدی منتظر که پسر خداوند نیست سبحان الله؛ تا وسیله را به او منحصر کنید... و جز خدا ولیّ و نصیری نخواهید داشت و مهدی منتظر ناصر محمد یمانی نمی‌تواند در برابر خداوند کاری برای شما بکند.
و خلاصه‌ این که به تمام جن و انس می‌گویم خلاصه‌ی بیان حق قرآن این است:
{اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ} صدق الله العظيم [المائدة:۳۵].
همانا و بی‌تردید "وسیله"یعنی بنده تمنا داشته باشد به بالاترین مقام حب و قرب الهی نایل گردد.
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ أُولَـٰئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ ﴿٨٢﴾ وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَ‌اهِيمَ عَلَىٰ قَوْمِهِ نَرْ‌فَعُ دَرَ‌جَاتٍ مَّن نَّشَاءُ إِنَّ رَ‌بَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ ﴿٨٣﴾ وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلًّا هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِن قَبْلُ وَمِن ذُرِّ‌يَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَىٰ وَهَارُ‌ونَ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ﴿٨٤﴾ وَزَكَرِ‌يَّا وَيَحْيَىٰ وَعِيسَىٰ وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِّنَ الصَّالِحِينَ ﴿٨٥﴾ وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿٨٦﴾ وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّ‌يَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَىٰ صِرَ‌اطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿٨٧﴾ ذَٰلِكَ هُدَى اللَّـهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَ‌كُوا لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٨٨﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنبوّة فَإِن يَكْفُرْ‌ بِهَا هَـٰؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُوا بِهَا بِكَافِرِ‌ينَ ﴿٨٩﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّـهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرً‌ا إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرَ‌ىٰ لِلْعَالَمِينَ ﴿٩٠﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
به فرموده خداوند تعالی بنگرید:
{وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّ‌يَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَىٰ صِرَ‌اطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿٨٧﴾ ذَٰلِكَ هُدَى اللَّـهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَ‌كُوا لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٨٨﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنبوّة فَإِن يَكْفُرْ‌ بِهَا هَـٰؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُوا بِهَا بِكَافِرِ‌ينَ ﴿٨٩﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّـهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ} صدق الله العظيم،

سؤال این است که مقصود از "اقتدا کردن" چیست؟ آیا مقصود این است که محمدٌ رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- رقابت برای حب و قرب الهی را به آنها واگذار نماید؟ ولی خداوند به او فرمان می‌دهد در مسیر هدایت به آنان اقتدا نماید، نه این که در موردشان مبالغه کرده و مانند شما که رقابت برای بالاترین درجه‌ی حب و قرب الهی را به انبیا و رسولان خدا واگذار و صالحان را محروم می‌کنید؛ او هم رقابت برای حب و قرب الهی را به ایشان واگذار نماید. آیا در فرموده خداوند تعالی تفکر نمی‌کنید:
{وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّ‌يَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَىٰ صِرَ‌اطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿٨٧﴾ ذَٰلِكَ هُدَى اللَّـهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَ‌كُوا لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٨٨﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنبوّة فَإِن يَكْفُرْ‌ بِهَا هَـٰؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُوا بِهَا بِكَافِرِ‌ينَ ﴿٨٩﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّـهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ} صدق الله العظيم؟
پس این اقتدا چگونه است؟ جواب را در آیات محکم کتاب در این فرموده خداوند تعالی پیدا می‌کنید:
{يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ} صدق الله العظيم [الإسراء:۵۷].
برای همین محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم می‌فرماید:
[سلوا الوسيلة فإنها منزلة في الجنة لا تنبغي إلا لعبدٍ من عباد الله، وأرجو أن أكون هو]. صدق عليه الصلاة والسلام
[وسیله را از خدا بخواهید که منزلی در بهشت است که شایسته نیست به بیش از یک بنده از بندگان خداوند تعلق گیرد و امیدوارم من آن بنده باشم]
هر بنده ای که خداوند او را هدایت کرده باشد، امیدوار است خودش به آن مقام برسد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ}
{أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ}

صدق الله العظيم

اللهم قد بلّغتُ اللهم فاشهد، وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
خليفة الله عبد النّعيم الأعظم؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.


اقتباس: اضغط للقراءة
اخرین به روز رسانی: 26-07-2022 09:46 AM
55

مباهله‌ی مهدی منتظر ناصر محمد يمانی با شیطانی از شیاطین بشر محمود ابو حمزه المصری

- 55 -
الإمام ناصر محمد اليماني
25 - ربیع الأول - 1432 هـ
01 - 03 - 2011 مـ
۱۰-اسفند-۱۳۸۹ه.ش.
04:09 صبح
ـــــــــــــــــــ

مباهله‌ی مهدی منتظر ناصر محمد يمانی با شیطانی از شیاطین بشر محمود ابو حمزه المصری...

بسم الله الرحمن الرحيم
{فَمَنْ حَآجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللّه عَلَى الْكَاذِبِينَ}صـــــدق الله العظيم

خداوندا من بنده‌ی تو امام مهدی منتظر ناصر محمد یمانی به درگاه تو التماس و ابتهال می‌کنم؛ به حق تمام اسماء الحسنی و صفات العلی و به حق لا اله الا انت و به حق رحمتی که برخود فرض نمودی و به حق بزرگی نعیم رضوان نفست از تو درخواست می‌کنم اگر می‌دانی که بنده‌ات امام ناصر محمد یمانی به تو افترا زده که او را به عنوان مهدی منتظر برگزیده‌ای و او را امام مردم قرارنداده‌ای؛ پس لعنت خدا و ملایکه و تمام مردم تا یوم الدین بر او باد و اگر می‌دانی ابوحمزه مصری از شیاطین بشر است که تظاهر به ایمان کرده و کفر خود را پنهان می‌کنند تا بشریت را از پیروی از مهدی منتظر و تبعیت از ذکر بازدارند؛ همان ذکری که-قرآن- مهدی منتظر مردم را به پیروی از آن فرا می‌خواند تا در برخورد با احادیث شیاطین بشر که مخالف ذکر است بر اساس آن حکمیت کنند. اگر او-ابو حمزه- از ذریّه آنانی است که درباره آنان در آیات محکم کتاب فرموده‌ای:
{إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْ‌تَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْ‌هُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿٦﴾ خَتَمَ اللَّـهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ وَعَلَىٰ سَمْعِهِمْ وَعَلَىٰ أَبْصَارِ‌هِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿٧﴾ وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّـهِ وَبِالْيَوْمِ الْآخِرِ‌ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ ﴿٨﴾ يُخَادِعُونَ اللَّـهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُ‌ونَ ﴿٩﴾ فِي قُلُوبِهِم مَّرَ‌ضٌ فَزَادَهُمُ اللَّـهُ مَرَ‌ضًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ ﴿١٠﴾ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْ‌ضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ ﴿١١﴾ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَـٰكِن لَّا يَشْعُرُ‌ونَ ﴿١٢﴾ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَـٰكِن لَّا يَعْلَمُونَ ﴿١٣﴾ وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَىٰ شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ ﴿١٤﴾ اللَّـهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿١٥﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَ‌وُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَىٰ فَمَا رَ‌بِحَت تِّجَارَ‌تُهُمْ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
خدایا تو از کید آنان آگاهی؛ خداوندا اگر ابوحمزه محمود مصری از آنان است که می‌دانند امام ناصر محمد یمانی، مهدی منتظر است و بعد از آن که برایش روشن شد او به حقّ از نزد پروردگارش آمده است؛ با تکذیب دعوت او می‌خواهد مردم را از صراط مستقیم بازدارد؛ خدایا اگر از شیاطین بشر است که تظاهر به ایمان کرده و کفر و مکر خود را پنهان نگاه می‌دارد تا مردم را از بیان حق ذکر باز دارد؛ خدایا او را لعنت کن؛ لعنتی کبیر و ابوحمزه را به خوک مسخ نما که بد سرانجامی است تا عبرتی باشد برای تمام مردمی که از ذکر رومی‌گردانند. و در دوران گفتگو قبل از ظهور او را از نشانه‌‌های تصدیق مهدی منتظر امام ناصر محمد یمانی قرار ده! ای کسی که از چشم‌های خیانت کار و رازهای پنهان در سینه‌ها آگاهی و همانا که تو علیم و خبیری وهمه‌ی فرجام‌ها به سوی توست؛ مگر این که قبل از مرگش به درگاه تو واقعاً توبه کند و وعده‌ی تو حق است وتو ارحم الراحمینی.
خداوندا اگر ابوحمزه محمود المصری از شیاطین بشر نیست که تظاهر به ایمان کرده و کفر خود را پنهان می‌کنند، بلکه از گمراهان و یا کسانی است که مسّ شیطان رجیم او را آشفته کرده و از راه راست بازداشته است و ابوحمزه نمی‌داند مسّ شیطان رجیم او را سرگردان کرده، خدایا تو غفور و رحیمی؛ او را مورد مغفرت خود قرار ده و از مسّ شیطان تطهیرش فرما و حق را به او حق نشان بده و پیروی از آن را روزیش فرما و باطل را به او باطل نشان بده و اجتناب از آن را روزیش کن. و تو از بنده‌ات رحیم‌تری و وعده‌ی تو حق است و ارحم الراحمینی.
ابوحمزه محمود المصری! کار تو عجیب است، اگر امام ناصر محمد یمانی، مهدی منتظر است؛ پس هر فتوایی که به مردم می‌دهم حق است و از نزد خداوند واحد قهار آمده است. پس چرا مسایل دیگری را به میان کشیده و می‌خواهی گفتگوی جدیدی را آغاز کنیم؟ خاتمه گفتگوی من و تو با مباهله‌ی حقّ است. قلم زمین گذاشته و دفتر بسته شد و ما منتظر هستیم خدا هر وقت که اراده نماید، به حقّ میان ما حکم کند و چیزی به دست من وتو نیست. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَإِلَى اللّهِ تُرْجَعُ الأمُورُ} صدق الله العظيم [البقرة:۲۱۰].
خداوندی که از خیانت چشم‌ها و رازهای پنهان در سینه‌ها باخبر است و می‌داند که او امام ناصر محمد یمانی را به حقّ به عنوان مهدی منتظر برگزیده و امام کریم مردم قرار داده تا با قرآن مجید، ایشان را به راه خداوند عزیز و حمید هدایت کند. و اگر خداوند واحد قهار می‌داند که ناصر محمد یمانی را به عنوان مهدی منتظر برنگزیده و امام کریم مردم قرار نداده است؛ پس لعنت خدا و ملایکه و جن و انس بر او باد اگر دروغ می‌گوید و مهدی منتظر حق پروردگار عالمیان نیست؛ و شما شاهد باشید. چطور اگر به دروغ وانمود می‌کردم مهدی منتظرم؛ حاضر می‌شدم خودم را لعنت کنم؟ همانا که من به یقین و از پروردگارعالمیان می‌دانم که مهدی منتظرم و خداوند مرا امام مردم قرار داده است...آیا تقوا نمی‌کنید؟
اما من به درگاه خدا التماس و ابتهال می‌کنم تا به حق لا اله الا هو و به حق رحمتی که بر خود فرض نموده وبه حق بزرگی نعیم رضوان نفسش؛ گمراهان مسلمان و مسیحی و یهودی و تمام مردمی را که اگر بدانند امام ناصر محمد یمانی به حق مهدی منتظر است، پیرو او می‌گردند؛ لعنت نکند و این که حقّ را به آنان حق نشان دهد و پیروی از آن را روزیشان فرماید و باطل را در نظرشان باطل نشان داده و اجتناب از آن را روزیشان کند که رحمت پروردگارشان بر آنان بیش از بنده‌اش است و وعده او حق و ارحم الراحمین است. من درمورد هیچ یک از آنان ابداً کوتاهی نمی‌کنم. همانا که این ابتهال برای شیاطین جن و انس از هر جنس است که اگر یقین کنند ناصر محمد یمانی به حق مهدی منتظر است و مردم را به پیروی از ذکر-قرآن- فرا می‌خواند، به شدت تلاش می‌کنند آنان را از پیروی از ذکر پروردگارشان باز دارند؛ آن هم بعد از این که برایشان آشکار شد او حق است؛ چرا که از حق بیزارند و از کسانی هستند که خداوند تعالی درمورد آنان در آیات محکم کتابش می‌فرماید:
{أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّـهُ فَأَصَمَّهُمْ وَأَعْمَىٰ أَبْصَارَ‌هُمْ ﴿٢٣﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْآن أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا ﴿٢٤﴾ إِنَّ الَّذِينَ ارْ‌تَدُّوا عَلَىٰ أَدْبَارِ‌هِم مِّن بَعْدِ مَا تبيّن لَهُمُ الْهُدَى الشَّيْطَانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَأَمْلَىٰ لَهُمْ ﴿٢٥﴾} [محمد].
{ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا مَا أَسْخَطَ اللَّـهَ وَكَرِ‌هُوا رِ‌ضْوَانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ ﴿٢٨﴾ أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَ‌ضٌ أَن لَّن يُخْرِ‌جَ اللَّـهُ أَضْغَانَهُمْ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [محمد].
آنها بیش از همه‌ی مردم در برابر خداوند طغیان کرده و به سقوط در آتش جهنم سزاوارترند چون دشمنان سرسخت پروردگارشان هستند و شدیدترین دشمنی و عداوت را با خداوند و پروردگار حقّشان دارند و شدیدترین دشمن تمام کسانی هستند که خداوند الرحمن را به ولایت می‌گیرند. چون به جای خداوند الرحمن؛ با آگاهی کامل شیطان رجیم را به ولایت گرفته‌اند و دشمنی آنها با مؤمنان تنها به خاطر ایمان مؤمنان به خداوند عزیز و حمید است. آنان با این که می‌دانند حقّ آمده از نزد پروردگارشان چیست؛ آن را کتمان می‌کنند. همانا که لعنت خدا و ملایکه و تمام مردم بر آنان است، مگر توبه کرده و قبل از مرگشان؛ به حقّ آمده از نزد پروردگارشان اعتراف نمایند و از رحمت خداوند مأیوس نشوند که خداوندشان را غفور و رحیم خواهند یافت. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ البيّنات وَالْهُدَىٰ مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَـٰئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّـهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ ﴿١٥٩﴾ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَـٰئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّ‌حِيمُ ﴿١٦٠﴾ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ‌ أُولَـٰئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّـهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ ﴿١٦١﴾ خَالِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنظَرُ‌ونَ ﴿١٦٢﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
مانند امثال ابوحمزه محمود مصری که تلاش می‌کند با تعظیم و بزرگداشت انبیا و رسولان خدا شما را به فتنه بیندازد؛ سبحان ربی! آیا می‌دانید علت این که علی‌ رغم ترس شدیدش از مباهله، دست به خطر زده چیست؟ برای این است که درمورد راست‌گویی ناصر محمد یمانی شک ایجاد کند،چون ناصر محمد یمانی گفته بود: ابوحمزه جرأت نمی‌کند با امام ناصر محمد یمانی مباهله کند و سپس بگوید دیدید که من با او مباهله کردم؛ آیا این به معنای آن نیست که ناصر محمد یمانی به خدا افترا می‌زند؟ چون ناصر محمد یمانی گفته بود ابوحمزه مصری با او مباهله نخواهد کرد و می‌بینید که من مباهله کردم. آیا این برهان آن نیست که او به خداوند الرحمن افترا می‌زند؟ امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: ابو حمزه محمود مصری تو در دام افتادی و با امام مهدی ناصر محمد یمانی مباهله کردی؛ امام ناصر محمد یمانی نگفته بود که خداوند به او وحی کرده که ابوحمزه محمود مصری مباهله نخواهد کرد؛ بلکه علت این بود که تو هر بار از مباهله فرار می‌کردی ولی آخر گرفتارش شدی. با این که می‌دانی ریسک بزرگی است؛ اما این خطر کردن تو مانند خطرکردن شیاطین برای استراق سمع از ملاء اعلی است. با این که استراق سمع برای شیاطین خطری جدی است، چون با شهاب آنها را از هر سو می‌زنند؛ ولی به این خطر تن می‌دهند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ ﴿٦﴾ وَحِفْظًا مِّن كُلِّ شَيْطَانٍ مَّارِ‌دٍ ﴿٧﴾ لَّا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ وَيُقْذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٍ ﴿٨﴾ دُحُورً‌ا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ ﴿٩﴾ إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الصافات].
اما آیا می‌دانید با وجود خطر زیاد چرا دست به چنین ماجراجویی‌هایی زده و خود را در ورطه هلاکت می‌افکنند؟ این به خاطر شدت اخلاصشان برای جنگ با خدا و انبیا اوست و شنیده‌های دزدکی خود را به اطلاع شیاطین بشر که از دوستان و اولیایشان هستند، می‌رسانند تا مردم خبرهایی که خداوند اراده کرده و ازعالم غیب به برخی از انبیا می‌دهد را باور نکنند و اگر پیامبری از امری غیبی سخن گفت و آن امر رخ داد؛ مردم به پیامبر پروردگارشان بگویند تو کاهنی و کاهنان و پیشگویان هم به ما اخباری را می‌دادند که اتفاق می‌افتاد و سپس به انبیا الهی بگویند که از پیشگویان و منجمین غیبگو هستند و علت چنین سخنانی؛ مکر شیاطین جن و انس است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نبيّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الإِنسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاء رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ} صدق الله العظیم[الأنعام:۱۱۲].
و خداوند تعالى می‌فرماید:
{وَمَا تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّيَاطِينُ ﴿٢١٠﴾ وَمَا يَنبَغِي لَهُمْ وَمَا يَسْتَطِيعُونَ ﴿٢١١﴾ إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ ﴿٢١٢﴾} صدق الله العظیم.[الشعراء].
وخداوند تعالى می‌فرماید:
{هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلَىٰ مَن تَنَزَّلُ الشَّيَاطِينُ ﴿٢٢١﴾ تَنَزَّلُ عَلَىٰ كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ ﴿٢٢٢﴾ يُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَكْثَرُ‌هُمْ كَاذِبُونَ ﴿٢٢٣﴾} صدق الله العظيم [الشعراء].
لذا علت ماجراجویی و خطر کردن شیاطین برای استراق سمع از ملاء الأعلی برایتان روشن شد. این به خاطر شدت اخلاص آنها به ابلیس و برای خاموش ساختن نور خداوند است تا مردم انبیا و رسولان خدا را تصدیق نکنند و با این که استراق سمع از ملاء الأعلی به واسطه شهاب‌هایی که از هر جانب به سویشان پرتاب می‌شود؛ کار بسیارخطرناکی است -ولی به آن تن می‌دهند-. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{لَا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ وَيُقْذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٍ ﴿٨﴾ دُحُورً‌ا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ ﴿٩﴾ إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الصافات].
با وجود این می‌بینید شیاطین برای استراق سمع دست به خطر می‌زنند. خطر کردن ابوحمزه مصری برای مباهله با امام مهدی ناصر محمد یمانی هم به همین دلیل است. چون نمی‌تواند در برابر امام ناصر محمد یمانی، برهان علمی بیاورد؛ شیطان او را به دام انداخته تا با خودش بگوید:" محمود چرا با ناصر محمد یمانی مباهله نمی‌کنی؛ تا انصارش به ناصر محمد یمانی شک کنند که گفته بود محمود مباهله نخواهد کرد... مباهله کن...." محمود هم از نصیحت شیطان پیروی کرد تا مانند شیاطین مورد لعن خداوند قرار گیرد. محمود فراموش کرده بود که ناصر محمد یمانی نگفته که خداوند تعالی فرموده است أبو حمزه با من مباهله نمی‌کند و هم چنین نگفته که محمد رسول الله فرموده که ابوحمزه مباهله نمی‌کند؛ بلکه امام ناصر محمد یمانی گفت: ابوحمزه مباهله نخواهد کرد چون هربار از مباهله فرار کرده و از پیش خود برای آن شرط مقرر می‌داشت ولی شیطان بالاخره او را به دام انداخت و بعد شیطان از محمود اعلان برائت می‌کند و می‌گوید:

{إِنِّيَ أَخَافُ اللّهَ وَاللّهُ شَدِيدُ الْعِقَابِ} [الأنفال:۴۸].
محمود؛ شیطان تو را گرفتار این مباهله کرده است وبه خداوند بزرگ قسم که پروردگار تو را لعنت کرده و از تو خشمگین است و وعده عذاب بزرگی را به تو می‌دهد. اما من به تو نصیحت می‌کنم به درگاه پروردگار توبه و انابه کنی و از رحمت خداوند مأیوس نشوی و تصور نکنی بعد از این که مورد لعنت و خشم خدا واقع شدی؛ تو را نمی‌بخشد. فرموده خداوند تعالی را به یاد داشته باش:
{كَيْفَ يَهْدِي اللَّـهُ قَوْمًا كَفَرُ‌وا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُوا أَنَّ الرَّ‌سُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ البيّنات وَاللَّـهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿٨٦﴾ أُولَـٰئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّـهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ ﴿٨٧﴾ خَالِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنظَرُ‌ونَ ﴿٨٨﴾ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِن بَعْدِ ذَٰلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ‌ رَّ‌حِيمٌ ﴿٨٩﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
و این نصیحت امام مهدی به دشمن سرسختش محمود ابوحمزه مصری است؛ با این که او به ناحق با ما دشمنی شدیدی دارد.
اما نصیحت شیطان به ابوحمزه این است و به او خواهد گفت:" محمود؛ اکنون خدا تو را لعنت کرده، همان طور که شیاطین را لعنت کرده و بر تو غضب کرده، همان طور که بر آنان غضب کرده است؛ راهی نداری جز این که به ما ملحق شوی تا نور خدا را خاموش ساخته و مردم را گمراه کنیم تا از حق آمده از نزد پروردگارشان پیروی نکنند تا مانند ما از اهالی آتش و جهنم گردند"
ولی امام مهدی ناصر محمد یمانی می‌گوید: ای محمود؛ از شیاطین پیروی نکن من ناصح امین توام. ای محمود گفتگوها بین مهدی منتظرناصر محمد یمانی و ابوحمزه محمود مصری تمام شده است و حکم با خداست و اگر توبه و انابه به سوی پروردگار سبحان نکنی؛ و تا زمانی که به جنگ با مهدی منتظر ناصر محمد یمانی ادامه داده و تلاش کنی مردم را از پیروی از بیان حق ذکر-قرآن- و حکمیت بر اساس آیات محکم کتاب باز داری؛حتما گرفتار لعن و خشم خدا خواهی شد و جز خدا ولیّ و نصیری برایت نمی‌یابم و حکم با خداوند خیرالفاصلین است.
وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
گفتگو میان مهدی منتظر و ابوحمزه محمود مصری تمام شد و گفتگوی مهدی منتظر با مسلمانان و تمام مردم حق‌جویان عالم ادامه دارد.....
ای جماعت مسلمین! درمورد امام مهدی منتظر که خداوند او را امام کریم رسول الله مسيح عيسى ابن مريم عليه وعلى أمّه الصلاة والسلام قرار داده چه گمانی دارید؟ شما از درجه علمی مسیح عیسی بن مریم در آیات محکم کتاب باخبرید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيُعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ} صدق الله العظيم [آل عمران:۴۸].
با وجود این، خداوند خلیفه‌ی خود مهدی منتظر را امام مسيح عيسى ابن مريم -صلى الله عليهم وسلم وعلى جميع المُسلمين- قرار داده است؛ آیا اندیشه نمی‌کنید؟ ابوحمزه مصری شما را گرفتار فتنه نکند؛ به خداوند که مسایلی را که مطرح می‌کند از روی حرص او برای به فتنه انداختن شماست. و شایسته نیست درشئون خداوند الغفور الودود ذو العرش المجيد دخالت کرد؛ خداوندی که آن چه که بخواهد انجام داده و درمورد اعمالش مورد سؤال واقع نمی‌شود و جز او همه‌ بندگان مورد سؤال واقع خواهند شد. رحمت خدا را شما تقسیم نمی‌کنید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَةَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُم مَّعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ} صدق الله العظيم [الزخرف:۳۲].
هنوزاعلان نشده که داناترین و مکرم‌ترین بنده خدا در تمام ملکوت چه کسی است، با این که نصاری- مسیحیان- مسيح عيسى ابن مريم عليه الصلاة والسلام و مسلمانان محمّد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، را برگزیده‌اند. به خداوند قسم اگر خداوند امام مهدی و مسيح عيسى ابن مريم ومحمد رسول الله- صلى الله عليهم جميعاً- را برانگیزد و به مسلمانان بگویند خداوند امام مهدی را امام انبیاء قرار داده چون درمیان تمام ملایکه و جن و انس؛ علم وآگاهی نسبت به نام اعظم الهی به او اختصاص یافته؛ کسانی که بیشتر از همه کافر می‌شوند آنانی هستند که فضل و تکریم را منحصر به انبیا و رسولان خدا دانسته و رقابت برای حب و قرب خدا را به آنان واگذار کرده‌اند به این خیال که آنها در یوم الدین شفاعتشان را خواهند کرد؛ اینها مؤمنان مشرک هستند!! کسانی که ایمان خود را به ظلم آلوده کرده‌اند و هیچ کدام با قلبی سلیم در درگاه پروردگارشان حاضر نمی‌شوند چون درمورد انبیا ور سولان الهی مبالغه کرده و"وسیله به سوی پروردگار" را منحصر به آنان کردند و باورشان این است که اجازه ندارند برای رسیدن به حب و قرب الهی از روش انبیا پیروی و با آنان رقابت کنند و این چنین حکمت ناشناس ماندن بنده‌ای که در تمام ملکوت داناتر و پیش از همه محبوب و مقرب پروردگار است را فروگذاشته‌اند. امام مهدی ناصر محمد یمانی فتوا نداده است که او محبوب‌ترین ومقرب‌ترین بنده پروردگاراست؛ ولی من شما و خدا را به شهادت می‌گیرم و شاهد بودن خداوند کافی است که من عبد خداوند هستم و جز او را عبادت نکرده و پروردگاری جز او ندارم وإعلان می‌کنم برای حب و قرب خداوند با تمام انبیا و رسولان و تمام ملایکه و جن و انس وتمام بندگان خدا در تمام ملکوت عالم وجود رقابت می‌نمایم. چون خداوند در ملکوت فرزندی ندارد تا برای حب و قرب الهی به دیگران اولویت داشته باشد، بلکه همه موجودات ملکوت؛ بنده خدا هستند و در مورد پروردگار از حق برابربرخوردارند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّ‌حْمَـٰنُ وَلَدًا ﴿٨٨﴾ لَّقَدْ جِئْتُمْ شَيْئًا إِدًّا ﴿٨٩﴾ تَكَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْ‌نَ مِنْهُ وَتَنشَقُّ الْأَرْ‌ضُ وَتَخِرُّ‌ الْجِبَالُ هَدًّا ﴿٩٠﴾ أَن دَعَوْا لِلرَّ‌حْمَـٰنِ وَلَدًا ﴿٩١﴾ وَمَا يَنبَغِي لِلرَّ‌حْمَـٰنِ أَن يَتَّخِذَ وَلَدًا ﴿٩٢﴾ إِن كُلُّ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ إِلَّا آتِي الرَّ‌حْمَـٰنِ عَبْدًا ﴿٩٣﴾ لَّقَدْ أَحْصَاهُمْ وَعَدَّهُمْ عَدًّا ﴿٩٤﴾ وَكُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَرْ‌دًا ﴿٩٥﴾إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّ‌حْمَـٰنُ وُدًّا ﴿٩٦﴾ فَإِنَّمَا يَسَّرْ‌نَاهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ‌ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَتُنذِرَ‌ بِهِ قَوْمًا لُّدًّا ﴿٩٧﴾} صدق الله العظيم [مريم].
ای جماعت جن و انس؛ از خدا پروا کرده و آن گونه که باید حق شناخت پروردگار را بجا آورید. خداوند ملایکه و جن و انس را جز برای این نیافریده که او را به یگانگی و بدون شریک عبادت کنند ودر جستجوی وسیله باشند تا به بالاترین مقام قرب الهی دست یابند؛ چون خداوند محبوب‌ترین و مقرب‌ترین بنده از بین بندگان خود را ناشناس گذارده و نه خدا و نه رسول خدا به شما فتوا نداده‌اند این بنده یکی از انبیای الهی است، بلکه محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرموده است:
[قال رسول الله ‏ ‏صلى الله عليه وسلم: ‏ ‏سلوا الله الوسيلة. قالوا: يا رسول الله وما الوسيلة؟ قال: أعلى درجة في الجنة لا ينالها إلا عبد من عبيد الله وأرجو أن أكون أنا هو].
[رسول الله ‏ ‏صلى الله عليه وسلم فرمودند: از خدا وسیله را بخواهید. گفتند: یا رسول الله وسیله چیست؟ فرمود: بالاترین درجه‌ی بهشت است که تنها یکی از بندگان خدا به آن نایل می‌گردد و امیدوارم من آن بنده باشم] صدق عليه الصلاة والسلام.
اما تمام کسانی که خدا آنان را هدایت نموده است؛ آرزو دارند خودشان صاحب آن درجه عالی و رفیع گردند و محبوب‌ترین ومقرب‌ترین بنده درگاه خدا باشند و برای همین هم می‌بینید بندگانی که خداوند آنان را هدایت نموده است در تلاش‌اند که:
{يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا} صدق الله العظيم [الإسراء:۵۷].
خداوند "وسیله" به سوی پروردگار برای رقابت در راه حب و قربش را منحصر به انبیا و رسولان نکرده، بلکه "وسیله به سوی پروردگار" برای تمام بندگان خدا در کل ملکوت است؛ کسانی که امر خداوند در آیات محکم کتابش را استجابت کرده‌اند. خداوند درآیات محکم کتابش به مؤمنان فرمان داده تا "وسیله" را به سوی پروردگار جستجو کرده و برای رسیدن به بالاترین مقام حب و قرب الهی رقابت کنند:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴿٣٥} صدق الله العظيم [المائدة].
به خدا قسم کسی که "وسیله" را تنها منحصر به انبیا و رسولان الهی بداند نه صالحان؛ ابداً رستگار نخواهد شد.و از کسانی است که خداوند تعالی درمورد ایشان فرموده است:
{وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلا وَهُمْ مُشْرِكُونَ﴿١٠٦} صدق الله العظيم [يوسف]،
واین به دلیل مبالغه درمورد انبیا و رسولان الهی است؛ ای عجب از علمای مسلمین در " اسلام وب" چگونه فتوایی می‌دهند که خدا ورسولش نداده‌اند و وسیله را متعلق به محمدٍ رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم می‌دانند. نقل قول زیر از فتوای آنهاست که می‌گویند:
وسیله" راهی برای رسیدن به مقصود است و هم چنین "وسیله" بالاترین درجه‌ی بهشت است و منزل و خانه رسول الله صلى الله عليه وسلم در بهشت. این نزدیک‌ ترین مکان بهشت نسبت به عرش است.
پایان امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنْ عِندَكُم مِّن سُلْطَانٍ بِهَـذَا أَتقُولُونَ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ} صدق الله العظيم [يونس:۶۸].
چطور؟ شما که می‌دانید محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- برایتان فتوا نداده است که خود ایشان صاحب آن مقام است؛ همانا که ایشان علیه الصلاة و السلام فرموده‌اند:
[وأرجو أن أكون أنا هو]
[و امیدوارم من آن بنده باشم] .
هم چنین محمد رسول الله -صلى الله عليه وسلم- به شما فتوا نداده‌اند که این درجه تنها شایسته یکی از انبیا و رسولان الهی است بلکه ایشان علیه الصلاة و السلام فرمودند:
[قالوا: يا رسول الله وما الوسيلة؟ قال: أعلى درجة في الجنة لا ينالها إلا عبد من عبيد الله].
[گفتند: با رسول الله وسیله چیست؟ فرمود: بالاترین درجه‌ی بهشت است که تنها یکی از بندگان خدا به آن نایل می‌گردد]
یعنی خداوند مشخص نفرموده کدام بنده از میان بندگان صاحب این درجه است؛ آیا تصور می‌کنید فقط انسان‌ها بنده خدا هستند! خیر بندگان خدا؛ تمام موجودات ملکوت او، از ملایکه و جن و انس و از هر جنسی هستند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِن كُلُّ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ إِلَّا آتِي الرَّ‌حْمَـٰنِ عَبْدًا ﴿٩٣﴾ لَّقَدْ أَحْصَاهُمْ وَعَدَّهُمْ عَدًّا ﴿٩٤﴾ وَكُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَرْ‌دًا ﴿٩٥﴾ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّ‌حْمَـٰنُ وُدًّا ﴿٩٦﴾ فَإِنَّمَا يَسَّرْ‌نَاهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ‌ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَتُنذِرَ‌ بِهِ قَوْمًا لُّدًّا ﴿٩٧﴾} صدق الله العظيم [مريم].
چطور؟ مگر شما رحمت خدا را تقسیم می‌کنید؟ سزاوار شما نیست و کاری هم به دست شما نیست. آیا می‌دانید به خاطر این فتوایی که ندانسته به خدا نسبت داده‌اید؛ حکمت ربانی از ناشناس ماندن بنده‌ای که ازمیان تمام بندگان ملکوت خدا به آن مقام عالی و رفیع می‌رسد را به زمین گذاشته‌اید؟ همانا که حکمت این کار پروردگار و مجهول ماندن بنده‌ای که از میان بندگان خدا به مقرب‌ترین مکان نسبت به عرش دست می‌یابد این است که تمام بندگان خدا در ملکوت، به سوی رب المعبود شتافته و برای این که به عرش خدا نزدیک‌تر باشند رقابت کنند. برای همین هم می‌بینید بندگانی که خدا هدایتشان نموده، برای رقابت به سوی ذات خداوند سبحان، کسی را بر دیگری افضل نمی‌دانند؛ چون سزاوار نیست کسی را بیش از خداوند دوست داشته باشند. آنها خداوند را بیش از هرچیزدیگری دوست دارند و برای همین راه هدایت آنها به سوی پروردگار این است:
{يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ} صدق الله العظيم [الإسراء:۵۷].
اما کسانی که ایمان نمی‌آورند مگر آن را با شرک آلوده باشند؛ راضی نمی‌شوند با مسيح عيسى ابن مريم -صلى الله عليه وآله وسلم- رقابت کنند و راضی نمی‌شوند با محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم-رقابت کنند. نصاری-مسیحیان- خواهند گفت:" دیوانه شده‌ای ناصر محمد یمانی، چگونه ممکن است سزاوار ما باشد که با مسیح عیسی بن مریم فرزند خدا رقابت کنیم؟ بلکه او سزاوارتر است تا صاحب آن درجه عالی و رفیع باشد؛ آیا فرزند در پیشگاه پدر اولویت ندارد؟" و مسلمانان هم خواهند گفت:" دیوانه شده‌ای ناصر محمد یمانی، ای کسی که تصور می‌کند مهدی منتظری؛ ولی دروغ‌گویی گستاخی! چگونه می‌خواهی ما مسلمانان برای نزدیک‌ترین مقام حب و قرب الهی با محمد رسولَ الله -صلى الله عليه وآله وسلم- رقابت کنیم؛ محمدا رسولَ الله -صلى الله عليه وآله وسلم- عبد و رسول خداست و برای نزدیک‌ترین مقام حب و قرب الهی ارجحیت دارد". امام مهدی در پاسخشان می‌گوید: ای مسیحیان نصاری؛ ای مسلمانان امی؛ آیا برای حب خدا؛ از میان بندگانش شریک و همانندی قایل شده‌اید؟ اما کسانی که به پروردگارشان ایمان دارند و ایمان خود را به ظلم شرک نیالوده‌اند؛ خدا را بیش از هر چیزی که غیر او باشد، او دوست دارند. سُبحانه وتعالى علوّا كبيراً، آیا مسيح عيسى ابن مريم و محمد رسول الله صلى الله عليهم وآلهم وسلم را بیش از خدا دوست دارید؟ اما کسانی که ایمان داشته و ایمان خود را با ظلم شرک آلوده نکرده‌اند؛ خدا را بیش از هر چیز غیر او دوست دارند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِينَ آمَنُوا أشدّ حُبًّا لِله} صدق الله العظيم [البقرة:۱۶۵].
چون در قلبشان شدیدترین محبت نسبت به پروردگارشان است؛ برای همین می‌بینید:
{يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ} صدق الله العظيم،
و در راه حب و قرب پروردگار۷ کسی را بر دیگری افضل نمی‌دانند و شایسته نیست چنین کنند سُبحانه وتعالى علواً کبیرا. اما اگر من به آن درجه‌ی عالی و رفیع نایل شوم؛ به خاطر خدا آن را به جدم محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- انفاق می‌کنم به طمع این که نعیمی محقق شود که از بهشت خداوند بسیار بزرگ‌تر است، یعنی خداوند در نفس خود راضی بوده و به خاطر بندگان گمراهی که درحق خود ظلم کرده‌اند متحسر نباشد. برای همین به این درجه‌ی عالی و رفیع هم چنان "وسیله" گفته می‌شود، چون هدف غایی آفرینش مخلوقات نیست؛ بلکه وسیله‌ای برای تحقق نعیمی است که بسیاراز این مقام بزرگ‌تر است یعنی {{{وَيَرْضَى}}} [النجم:۲۶]. با این که این مقام، بالاترین درجه‌ی نعیم بهشت خداوند است ولی آن بنده‌ی مجهول خدا و پیروانش؛ در پی تحقق نعیمی هستند که از آن درجه بسیار بزرگ‌تر است و آن رضوان خداوند الرحمن در نفسش و مشمول رحمت کردن بندگانش است و گمراهان به بندگان مقرب خدا می‌گویند:
{مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ قَالُوا الحقّ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ}
صدق الله العظيم [سبأ:۲۳].
چون خداوند تمام بندگان گمراهی که به خود ظلم کرده‌اند را مشمول رحمت خود می‌فرماید و آن وحشت بزرگ از قلبشان می‌رود. آن بنده و پیروانش برای آنان شفاعت نمی‌کنند سُبحان الله العظيم، هربار که آن درجه به یکی از کسانی که با جان و دل پیرو امام مهدی هستند، عطا می‌شود - چون این مقام تنها به یکی از بندگان خدا تعلق می‌گیرد-می‌گویند ما تحقق نعیم اعظم را می‌خواهیم تا جایی که انبیا و رسولان الهی از کار آنان دهشت می‌کنند! چطور است که هر بار که وسیله که عالی‌ترین و رفیع‌ترین مقام بهشت است به یکی از آنها عرضه می‌شود؛ از آن به عنوان وسیله‌ای برای تحقق نعیمی که از آن بزرگ‌تر است استفاده می‌کند و آن را به محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم انفاق می‌کند؟

روزی که مردم در پیشگاه پروردگارعالمیان می‌ایستند
کسی(از بین جمعیت می گوید): ای عجب از این قوم! کدام نعیم بزرگ‌تر از این درجه عالی و رفیع در بهشت نعیم است؛ درجه‌ای که همه‌ی انبیا ورسولان خدا برایش رقابت می‌کنند؟ پس جواب از پروردگار می‌آید: {{{وَيَرْضَى}}} و اعلان می‌کند که او در نفس خود راضی است و بندگانش را وارد بهشتش می‌کند و این واقعه‌ای بسیار بزرگ و غیرمنتظره است. کسانی که قلب‌هایشان پر از رعب و وحشت از آتش جهنم بود به بندگان مقرب خدا می‌گویند:
{{مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ قَالُوا الحقّ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ}}صدق الله العظيم [سبأ:۲۳].
و اینجا نعیمی محقق می‌شود که از بالاترین درجه در جنات النعیم بزرگ‌تر است" و خداوند در نفس خود راضی می‌شود" تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَكَمْ مِنْ مَلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئاً إلا مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَرْضَى﴿٢٦} صدق الله العظيم [النجم].
و وقتی خداوند در نفس خود راضی باشد، یعنی دیگراز بندگان گمراهی که در حق خود ظلم کرده‌اند؛ خشمگین نبوده و متحسر نیست. همانا که رحمت خدا در نفسش، شفاعت بندگانش را می‌کند؛ چون شفاعت تماما از آن خداست و سزاوار نیست هیچ بنده‌ای از بندگان خدا در پیشگاه پروردگار برای احدی از بندگان درخواست شفاعت کند؛ چون کسی بیش از پروردگار نسبت به بندگان خدا رحم ندارد و او ارحم الراحمین است. همانا کسانی که " وسیله" یعنی آن درجه عالی و رفیع بهشت را وسیله تحقق نعیم اعظم قرار می‌دهند؛ وقتی این درجه به آنان عرضه می‌شود،تک تکشان آن را رد کرده و به محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- انفاق می‌کنند تا وسیله‌ای باشد برای این که خداوند نعیم اعظم خود را برای آنان محقق گرداند و{{{وَيَرْضَى}}} آنها همان قومی هستند که خداوند وعده داده بعد از این که عده کثیری از مؤمنان نسبت به دین خدا مرتد شدند؛ با آنها دین خود را یاری خواهد کرد:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ} صدق الله العظيم [المائدة:۵۴].
آنها انصار مهدی منتظر ناصر محمد یمانی‌اند که امر خداوند برای رقابت در راه حب و قربش را استجابت کرده و طمع دارند رضوان نفس خدا بر بندگانش محقق شده و خداوند راضی شود: {{{وَيَرْضَى}}}. پس خدا آنان را دوست دارد و به قرب خود می‌رساند تا جایی که انبیا و رسولان و شهداء به آنان غبطه می‌خورند. تصدیق حدیث محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:
[إِنَّ مِنْ عِبَادِ اللَّهِ لأُنَاسًا مَا هُمْ بِأَنْبِيَاءَ وَلاَ شُهَدَاءَ يَغْبِطُهُمُ الأَنْبِيَاءُ وَالشُّهَدَاءُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِمَكَانِهِمْ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى، قَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّهِ تُخْبِرُنَا مَنْ هُمْ؟ قَالَ: "هُمْ قَوْمٌ تَحَابُّوا بِرُوحِ اللَّهِ عَلَى غَيْرِ أَرْحَامٍ بَيْنَهُمْ وَلاَ أَمْوَالٍ يَتَعَاطَوْنَهَا، فَوَاللَّهِ إِنَّ وُجُوهَهُمْ لَنُورٌ وَإِنَّهُمْ عَلَى منابر من نُورٍ، لاَ يَخَافُونَ إِذَا خَافَ النَّاسُ وَلاَ يَحْزَنُونَ إِذَا حَزِنَ النَّاسُ"].
[ از بندگان خدا کسانی هستند که نه از جمله پیامبران هستند و نه از شهدا هستند.پیامبران و شهدا به جایگاه شان نزد خداوند در روز قیامت غبطه میبرند.گفتند:ای رسول خدا به ما می گویید چه کسانی هستند؟فرمود:کسانی هستند که به خاطر ( در راه خدا ) خدا باهم دوست هستند.بدون هیچ صله رحم در بین شان و نه تجارت مالی.سوگند به خدا که چهره هایشان پر از نور است.و بر
منابری از نور هستند.اگر دیگران بترسند؛ آنها بیمی از هیچ ندارند وناراحت نیستند در حالی که اگر دیگران ناراحت باشند]
و محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
[يا أيها الناس، اسمعوا واعقلوا، واعلموا أن لله -عز وجل- عباداً ليسوا بأنبياء ولا شهداء، يغبطهم النبيون والشهداء على منازلهم، وقربّهم من الله ". فجثا رجل من الأعراب من قاصية الناس، وألوى بيده إلى النّبيّ -صلى الله عليه وسلم- فقال: يا رسول الله، ناس من المؤمنين ليسوا بأنبياء ولا شهداء، يغبطهم الأنبياء والشهداء على مجالسهم وقربّهم [من الله].؟ انعتهم لنا حلهم لنا -يعني صفهم لنا- شكلهم لنا، فسر وجه النّبيّ -صلى الله عليه وسلم- بسؤال الأعرابي، فقال رسول الله -صلى الله عليه وسلم-: " هم ناس من أفناء الناس، ونوازع القبائل، لم تصل بينهم أرحام متقاربة، تحابوا في الله وتصافوا، يضع الله لهم يوم القيامة منابر من نور، فيجلسهم عليها، فيجعل وجوههم نوراً، وثيابهم نوراً، يفزع الناس يوم القيامة ولا يفزعون]. صدق عليه الصلاة والسلام.
[ ای مردم بشنوید و بیندیشید و بدانید خداوند عزوجل بندگانی دارد که از انبیا و شهدا نیستند و انبیا و شهدا به منازل آنها و نزدیکی‌شان به پروردگار غبطه می‌خورند مردی عرب از دوردست‌ها زانو زد و نّبيّ -صلى الله عليه وسلم- را بین دستش گرفت و گفت : یا رسول الله انسان‌هایی مؤمن که از انبیا و شهدا نیستند و شهدا و انبیا به مجالست و قرب آنان به خدا غبطه می‌خورند؟ از آنها برایمان بگو و توصیف‌شان کن. چهره نبی از سؤال عرب صحرانشیت مسرور شد و رسول الله -صلى الله عليه وسلم- فرمود: آنان مردمی گمنام و از گروه های ناشناخته اند، نسبت خویشاوندی سبب ارتباط ایشان با یکدیگر نیست، [بلکه] با خداوندعزوجل پیمان مستحکم دوستی بستند.روز قیامت [نیز]، خداوند عزوجل منبرهایی از نور برایشان قرار داده، ایشان را بر روی آن می نشاند و صورت هایشان را نور می گرداند. و لباسشان را نور می گرداند انسان ها در روز قیامت هراسناکند امّا آنان نمی هراسند. آنان اولیای خدا هستند که هیچ هراسی ندارند و اندوهناک نمی شوند.]
[عن عمر بن الخطاب رضي الله عنه أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال: "إن من عباد الله لأناساً ما هم بأنبياء ولا شهداء، يغبطهم الأنبياء والشهداء يوم القيامة بمكانهم في الله" قالوا: يا رسول الله، تخبرنا من هم؟ قال: "هم قوم تحابوا بروح الله، على غير أرحام بينهم، ولا أموال يتعاطونها، فوالله إن وجوههم لنور، وإنهم على نور، لا يخافون إذا خاف الناس، ولا يحزنون إذا حزن الناس]. صدق عليهم الصلاة والسلام.
[عمر بن الخطاب رضي الله عنه از رسول الله صلى الله عليه وسلم نقل کرد: از بندگان خدا کسانی هستند که نه از جمله پیامبران هستند و نه از شهدا هستند.پیامبران و شهدا به جایگاه شان نزد خداوند در روز قیامت غبطه میبرند.گفتند:ای رسول خدا به ما میگویید چه کسانی هستند؟فرمود:کسانی هستند که به خاطر خدا باهم دوست هستند.بدون هیچ صله رحم در بین شان و نه تجارت مالی.سوگند به خدا که چهره هاشون پر از نور است.وبر نور هستند.بیمی از هیچ ندارند در حالی که اگر دیگران بترسند.وناراحت نیستند در حالی که اگر دیگران ناراحت باشند]
اینها قومی هستند که خداوند در آیات محکم کتابش وعده آمدنشان را داده است درزمانی که عده کثیری از مؤمنان از دین خدا برگشته‌اند:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴿٥٤} صدق الله العظيم [المائدة].
آنها انصار مهدی منتظر در دوران گفتگو قبل از ظهور و از نقاط مختلف جهان هستند. بیابان‌ها و مسافتهای زیادی بین آنهاست؛ ولی قلب‌‌هایشان به خاطر محبت خدا و رقابت برای حب و قرب الهی به هم نزدیک شده است و طمع دارند رضوان نفس خدا بربندگانش محقق گردد. صله رحم آنها را جمع نکرده چون در مناطق پراکنده و دور عالم زندگی می‌کنند و دعوت کسی را تصدیق کرده‌اند که از راه اینترنت جهانی در دوران گفتگو قبل از ظهور مردم را به رقابت برای حب و قرب الهی و تحقق نعیم رضوان نفس خدا دعوت می‌کند. ولی کسانی که خداوند تعالی درمورد آنان فرموده است:
{وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ} صدق الله العظيم
حتی اگر مؤمن باشند؛ کتاب خدا و احادیث حقّ سنت رسولش را تصدیق نمی‌کنند و ما سخن خداوند تعالی را می‌گوییم که می‌فرماید:
{وَمَا كَانَ اللّهُ لِيُضِلَّ قَوْماً بَعْدَ إِذْ هَدَاهُمْ حَتَّى يُبَيِّنَ لَهُم مَّا يَتَّقُونَ إِنَّ اللّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ﴿١١٥} صدق الله العظيم [التوبة].
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخو المؤمنين الذليل على المُسلمين العزيز على الكافرين الذين يحاربوننا في الدين؛ خليفة الله وعبده الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
اقتباس: اضغط للقراءة


اخرین به روز رسانی: 06-08-2022 06:19 PM
56

مباهله بین مهدی منتظر امام ناصرمحمد یمانی و ابوحمزه محمود مصری انجام شد..

- 56 -
الإمام ناصر محمد اليماني
1432 هـ
2011 مـ
۱۳۸۹ه.ش.

ـــــــــــــــــ

مباهله بین مهدی منتظر امام ناصرمحمد یمانی و ابوحمزه محمود مصری انجام شد..

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله صلى الله عليه وآله الأطهار وسلم وجميع الأنصار لله الواحد القهار إلى اليوم الآخر.
ای محمود به تو می‌گویم: قلم‌ها برزمین گذاشته و دفتربسته شد؛ بعد از ابتهال به درگاه خداوند کریم و متعال دیگر بین تو و مهدی منتظر گفتگویی درکار نیست؛ بلکه منتظر حکم خداوند ذوالجلال می‌مانیم تا به ابتهال پاسخ دهد و دروغ‌گوی گستاخ را یا به خوک مسخ نماید که فرجام بدی است و یا او را بمیراند و به آتش جهنم بیفکند و بازگشت امور به خداوند است که از خیانت چشم‌ها و رازهای پنهان در سینه‌ها آگاه است و هیچ کس درحکم؛ با او شریک نیست. چیزی به دست من و تو نیست و با انجام مباهله؛ قضیه بین تو و مهدی منتظر ناصر محمد یمانی تمام شده و اساس آن مباهله را بر این قرار دادیم که ابوحمزه محمود مصری قبول ندارد امام ناصر محمد یمانی مهدی منتظر برگزیده‌ی خداوند واحد قهار است. ولی ناصر محمد یمانی می‌گوید: ای مردم! من مهدی منتظر برگزیده‌ی خداوند واحد قهار و خلیفه‌ی خداوند در زمین هستم. خداوند واحد قهار به حق مرا برگزیده و در علم بیان حق ذکر- قرآن- به من دانش بیشتری عنایت نموده است و ابو حمزه می‌گوید: "ای ناصر محمد یمانی تو دروغ‌گویی گستاخ هستی. تو مهدی منتظری که محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- بشارت او را داده‌اند، نیستی" و مباهله بین مهدی منتظر امام ناصر محمد یمانی و ابوحمزه محمود مصری بر این اساس انجام شد.
و اگر ناصر محمد یمانی دروغ‌ می‌گوید و مهدی منتظر نیست و حق با ابوحمزه محمود مصری است؛ لعنت خدا و ملایکه و تمام مردم تا یوم الدین بر او باد و اگرمهدی منتظر امام ناصر محمد یمانی راست می‌گوید و ابوحمزه محمود مصری دروغ‌گوست؛ لعنت خدا و ملایکه و تمام مردم تا یوم الدین بر او باد. اما أبو حمزه مکر خبیثانه‌ای را به کار گرفته و در بیان مباهله نکاتی را لحاظ کرده است و ما هدف خبیثانه‌ی او را می‌دانیم. همانا که قصد او به فتنه انداختن حق‌جویان است چون در همان صفحه امام ناصر محمد یمانی برهانی برای رد آن نکات نیاورده است. چون ابوحمزه می‌داند بعد از این که گفتگو به آخر رسید و تصمیم گرفته شد مباهله انجام شود، معقول نیست که امام ناصر محمد یمانی باب گفتگوی جدیدی را باز کند و در باره آن نکات با برهان علمی پاسخی بیاورد، چون با مقرر شدن مباهله بین او و ابوحمزه محمود مصری؛ دیگر گفتگو تمام شده است. أبو حمزه با آوردن آن نکات می‌خواهد کسانی را که در آینده از مباهله باخبر می‌شوند به فتنه بیندازد و با آوردن آن نکات که پیش از این درپایگاه "البشری الأسلامیه" در صدها صفحه، با برهان علمی از قرآن عظیم به آنها پاسخ داده شده است، آنها را گرفتار فتنه کند؛ اما خردمندان خواهند گفت: محمود حجت تو واهی است! لازم نیست این نکات در مباهله بیان شوند، چون ناصر محمد یمانی تنها یک عالم دینی نیست؛ بلکه می‌گوید مهدی منتظر است که خداوند و پروردگار عالمیان او را برگزیده و خلیفه او در زمین و امام رسول الله مسيح عيسى ابن مريم -صلى الله عليه وعلى أمّه وآل عمران وسلم- است.؛ آیا تو از آنانی هستی که به بخشی از کتاب ایمان دارند و نسبت به بخشی دیگر کافرند؟ اگر تصدیق می‌کنی که امام مهدی منتظر همان ناصر محمد یمانی است ولی با برخی از بیانات او مخالفی و آنها را در مباهله آورده‌ای؛ در این صورت از کسانی شده‌ای که به بخشی از کتاب ایمان دارند و نسبت به بخشی از آن کافرند و خداوند در آیات محکم کتابش درباره آنان می‌فرماید:
{أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أشدّ الْعَذَابِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ} صدق الله العظيم [البقرة:۸۵].
پس محمود أبو حمزه! اگر ایمان داری امام مهدی منتظر همان امام ناصر محمد یمانی است؛ برتوست که او را به حق تصدیق کرده ونسبت به بعضی از بیانات او از قرآن کافر نشوی چون اگر او مهدی منتظر حق باشد؛ شایسته‌ی او نیست که از آیات محکم قرآن عظیم جز حق، فتوایی بدهد. اما تو أبو حمزه، این که امام ناصرمحمد یمانی مهدی منتظر برگزیده پروردگار عالمیان است را تکذیب می‌کنی! لذا مباهله براساس این است که اگر ناصر محمد یمانی راست گفته و مهدی منتظر برگزیده پروردگار است و ابوحمزه مصری، ناصر محمد یمانی را تکذیب کرده و می‌گوید ناصر محمد یمانی به خدا افترا می‌زند و خداوند او را به عنوان مهدی منتظر برنگزیده است؛ در این صورت لعنت خدا و ملایکه و تمام مردم بردروغ‌گو باد! چه ناصر محمد یمانی دروغ بگوید و چه ابوحمزه محمود مصری. بر این اساس مباهله‌ی حق بین مهدی منتظر برگزیده خداوند واحد قهار و عبد او امام ناصر محمد یمانی و أبو حمزه محمود مصری انجام شد و منتظر حکم حق خداوند می‌مانیم و خداوند خیرالفاصلین است و لعنت خدا بردروغ‌گویان باد. قلم‌ها زمین گذاشته و دفتر بسته شد محمود.... و حکم به خدا بازمی‌گردد و در روز موعود هریک از ما که دروغ گفته باشد مورد لعن قرار خواهد گرفت. گفتگو بین مهدی منتظر برگزیده‌ی خداوند واحد قهار امام ناصر محمد یمانی و ابوحمزه محمود مصری تمام شده است. برای آخرین بار قلم‌ها بر زمین گذاشته و دفاتر بسته شد.
و گفتگو میان مهدی منتظر و تمام بشریت ادامه دارد جز ابوحمزه محمود مصری که حکم طرد شدن از رحمت خدا را، خودش برای خودش صادر کرد. بعد از مباهله بین او و مهدی منتظر ناصر محمد یمانی دیگر گفتگویی با او در کار نیست تا این که خداوند بین ما به حق حکم نماید و او خیر الحاکمین است. با این که ما می‌دانیم او خود را از مکر خدا در امان می‌پندارد و باز با نامی مستعار به میز گفتگو باز می‌گردد و با تظاهر به ایمان و پنهان کردن کفرش، تلاش می‌کند مردم را از بیان حق ذکر بازدارد و وقت ما ر
ا بگیرد و این باعث می‌شود خداوند واحد قهار تعجیل کرده واز او انتقام گیرد که خداوند عزیز و ذوانتقام است.
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
عدو شياطين البشر؛ المهديّ المنتظَر من آل البيت المُطهر الإمام ناصر محمد اليماني.
اقتباس: اضغط للقراءة

اخرین به روز رسانی: 06-08-2022 06:22 PM