الموضوع: منقـــــول درخواست مباهله بین ناصر محمد یمانی و احمد حسن عراقی یمانی

1

منقـــــول: درخواست مباهله بین ناصر محمد یمانی و احمد حسن عراقی یمانی.

-1-
الإمام ناصر محمد اليماني
05 - جمادی الأول - 1429 هـ
10 - 05 - 2008 مـ
۲۱-اردیبهشت-۱۳۸۷ه.ش.
01:34 صباحاً
ــــــــــــــــــــ


منقـــــول:
درخواست مباهله بین ناصر محمد یمانی و احمد حسن عراقی یمانی.


بسم الله الرحمن الرحيم
از مهدی منتظر حقّ امام ناصر محمد یمانی به فرستاده شیطان رانده شده سید احمد حسن! من مهدی منتظر حقّ، یاری دهنده به محمد رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم، امام ناصر محمد یمانی هستم و تعداد ائمه آل بیت رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم را تنها دوازده امام می‌دانم که اولین نفرشان امام علی‌بن‌ابی‌طالب علیه الصلاة و السلام است و آخرینشان مهدی منتظر حقّ امام ناصر محمد یمانی است. من تو را نفرستاده‌ام و به خداوند بزرگ قسم یاد می‌کنم که تو از دجالان دروغگویی هستی که به خداوند و رسول او نبیّ امیّ امین نسبت دروغ می‌دهی.
و اما در مورد کسی که به گمان خود با او ملاقات می‌کنی، به خدا قسم که ملاقات تو تنها با شیطان رجیم است؛ همان‌طور که شیاطین بشر از قوم یهود با آنها ملاقات می‌کردند. تو می‌خواهی مردم را از راه راست و صراط مستقیم دور کنی ولی من مهدی منتظر حقّ پروردگار عالمیان امام ناصر محمد یمانی تو را به مباهله دعوت می‌کنم تا خداوند هر یک از ما را که دروغ می‌گوید و افترا می‌زند را به خوک تبدیل کند تا نشانه و آیتی برای مردم عالم شده و مردم ، دیگری را تصدیق کنند.
هنوز مباهله را آغاز نکردیم، بلکه من هم‌چنان از تو دعوت می‌کنم تا در پایگاهم، پایگاه امام ناصر محمد یمانی مباهله کنیم و اگر تو بخواهی در این پایگاه که قبول کرده بیان تو را بگذارد، مباهله را انجام می‌دهیم و اگر برای مباهله به این پایگاه و یا پایگاه من آمدی؛ اگر ظرف یک ثانیه بعد از انجام مباهله خداوند تو را به خوک مسخ نکرد؛ من مهدی منتظر حقّ نیستم و هر کدام از ما که حاضر [به مباهله] نشود، دروغگو و ستمکار است.
از صاحبان این پایگاه درخواست می‌کنم این نوشته ناصر محمد یمانی را حذف نکنند تا ببینید آیا احمد حسن عراقی که خود را یمانی خوانده؛ واقعاً فرستاده محمد حسن عسکری است یا دروغگویی ستمکار؟ بلکه او فرستاده شیطان رجیم است. و شاید احمد حسن عراقی یمانی برای مباهله به اینجا بیاید و من در پایگاه نباشم و یا صاحبان این پایگاه عضویت مرا ملقی کنند تا جواب مباهله را ندهم؛ برای همین الان مباهله را می‌نویسم:
«خداوندا به حق لا اله الا انت و به حق رحمتی که بر خود فرض نموده‌ای و به حق بزرگی نعیم رضوان نفست؛ اگر می‌دانی ناصر محمد یمانی، مهدی منتظر حقّ تو نیست و احمد حسن یمانی راست می‌گوید و فرستاده مهدی منتظر خلیفه خداوند و پروردگار عالمیان است، پس لعنت خدا و ملایکه و تمام مردم بر من باد و مرا خوک کن تا عبرتی برای مدعیان ناحق مهدویت در جهان گردم. و اگر احمد حسن یمانی برای مباهله حاضر شد و بنده‌ات در اینجا حاضر نبود، تو حاضری ای خالق وجود! ای خداوندی که ساکنان قبرها را برمی‌انگیزی؛ ای خداوندی که آسمان‌ها را بدون ستون برافراشتی و زمین را با میخ‌ها[اوتاد] ثابت نگاه می‌داری؛ ای هلاک کننده قوم ثمود و عاد و ای غرق‌کننده فراعنه قدرتمند؛ پس احمد حسن یمانی را بلافاصله بعد از اینکه به مباهله ما پاسخ داد و در همان ثانیه اول به خوک مسخ فرما؛ همانا که ای پروردگار من! وقتی اراده به امری فرمایی به محض آن که بگویی موجود شو خواهد شد [کن فیکون] که تو شنوا و علیمی. اگر برای مباهله آمد، تو شنوا و دانایی و او مرا به تحدی نمی‌کشد، بلکه تو را به تحدی کشیده‌است و می‌داند که آشکارا در گمراهی است و اگر توبه کرد و برای تحدی در اینجا حاضر نشد؛ او را به خوک مسخ مفرما شاید که توبه و انابه کرده و به‌سوی تو بازگردد و رحمت تو پروردگارا همه چیز را دربر می‌گیرد و تو ارحم الراحمینی».
خداوند، نه در مورد محمد حسن عسکری و نه در مورد احمد حسن عراقی که خود را یمانی می‌نامد، برهانی نازل نفرموده است و اگر احمد حسن یمانی برای مباهله به این پایگاه یا پایگاه اینترنتی من «پایگاه امام ناصر محمد یمانی» بیاید، بعد از حضور و پایان مباهله در همان ثانیه‌های اول به خوک مسخ خواهد شد و اگر احمد حسن یمانی به خوک مسخ نشد؛ ناصر محمد یمانی دروغگویی گستاخ و هوسباز است و مهدی منتظر دوازدهمین امام از آل بیت پاک و مطهر و از نسل حسین‌بن‌علی‌بن ابی طالب نیست و اگر احمد حسن عراقی بعد از مباهله و در همان ثانیه اول به خوک تبدیل شود؛ شیعیان درمی‌یابند احمد حسن یمانی با شیطان رجیم ملاقات کرده و فرستاده شیطان رانده‌شده است و خداوند درباره او یا محمد حسن عسکری برهانی نازل نفرموده است.
از مدیران این پایگاه می‌خواهم خطابه مرا حذف نکنند تا ببینیم کدام یک از ما دروغگویی گستاخ است: احمد حسن یمانی یا ناصر محمد یمانی؟ برای اینکه هیچ کدام از ما دونفر باعث گمراهی امت از راه راست نشویم و یکی از ما باید دروغگو باشد. پس [عضویت] ناصر محمد یمانی و احمد حسن یمانی را آزاد بگذارید تا ببینیم کدام یک از ما دروغگویی گستاخ است، چون آن فرد هرگز در اینجا حاضر نخواهد شد چرا که می‌داند دروغگویی گستاخ و بی‌شرم است.
درمورد حقه و نیرنگ زدن، هشدار می‌دهم چون ممکن است یکی از جاهلان بخواهد به من پاسخ داده و خود را به عنوان احمد حسن یمانی معرفی کرده و مرا به مباهله بخواند. به خداوند بزرگ قسم می‌خورم؛ خداوند او را به خوک مسخ کرده و رسوایش می‌کند تا عبرتی برای مردم حال و آینده باشد؛ هشدار دهنده معذور است و سزاوار نیست با کسی غیر از احمد حسن یمانی مباهله کنم؛ همان کسی که خود را فرستاده و رسول امام مهدی می‌خواند. خداوند را به شهادت می‌گیرم که او رسول شیطان رحیم است و اگر برای مباهله قدم پیش گذاشت و خداوند در همان ثانیه اول بعد از مباهله او را به خوک مسخ نکرد؛ ثابت می‌شود به حق فرستاده امام مهدی محمد حسن عسکری است و حضور او در سرداب سامرا ثابت می‌شود و روشن می‌گردد ناصر محمد یمانی دروغگویی گستاخ است. پس جناب احمد حسن عراقی! صبر می‌کنیم و می‌بینیم کدام یک از ما دروغگوست. یا به درگاه خداوند توبه کن و یا در این پایگاه حاضر شو تا مباهله را آغاز کنیم اگر راست می‌گویی... و سلام علی المرسلین و الحمدلله رب العالمین..
این متن را شخص مهدی منتظر امام دوازدهم از آل بیت مطهر نوشته است؛ خلیفه خدا بر بشر یاری دهنده نبیّ امیّ محمد رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم
امام ناصر محمد یمانی
اقتباس: اضغط للقراءة

2

به «علم الجهاد» شیطانی ضد خداوند و اولیایش...

-2-
الإمام ناصر محمد اليماني
07 – جمادی الأوّل - 1429 هـ
12 - 05 - 2008 مـ
۲۳-اردیبهشت-۱۳۸۷ه.ش.
07:48 مساءً
ــــــــــــــــــــ


به «علم الجهاد» شیطانی ضد خداوند و اولیایش...

بسم الله الرحمن الرحيم، و صلوات و سلام بر محمد رسول‌الله و آل بیت طاهرش و اولیای او، مسلمانان پیرو حق؛ سلام و صلوات بر آنان تا یوم الدین و سلام بر رسولان الهی و الحمدلله رب العالمین و اما بعد...
ای «علم شیطان رانده‌شده» ! من مهدی منتظر ناصر محمد یمانی از احمد حسن یمانی که به زعم خود فرستاده امام مهدی است برای مباهله دعوت به عمل آوردم و تو که از سرسخت‌ترین دشمنان خداوند و پروردگار عالمیان هستی، در برابر من حاضر شدی و گمان می‌کنی که خداوند با دست خود پرچم را به دست تو سپرده است؛ یعنی با خداوند ملاقات داشته و او را دیده و خدا نیز تو را دیده است! تو با شیطان رانده‌شده که همان مسیح دجال است ملاقات کردی. کسی که قصد دارد خود را مسیح عیسی‌بن‌مریم معرفی کرده و بگوید خداوند و پروردگار عالمیان است. درحالی‌که سزاوار پسر مریم نیست چنین سخنانی را بر زبان آورد؛ بلکه این ابلیس شیطان رانده‌شده و دشمن پروردگار عالمیان و دشمن عبد و رسول خدا مسیح عیسی‌بن‌مریم است؛ صلوات و سلام خدا بر مسیح عیسی‌بن‌مریم و برمادر قدیسه صدیقه او و بر آل عمران پاک و مطهر باد...
من فهمیدم از نظر تو خداوند کیست و چه کسی را عبادت کرده و با او ملاقات کرده‌ و دست خود را در دست او گذاشته‌ای. او خداوند و پروردگار عالمیان نیست، بلکه شیطان رانده‌ شده است که کسی که قصد دارد خود را مسیح عیسی‌بن‌مریم معرفی کرده و بگوید خداوند وپروردگار عالمیان است. من می‌دانم او و لشکرشیاطین بشرش از قوم یأجوج و مأجوج در زمین مفروشه [زمین واقع در باطن کره زمین] سکونت دارند. او می‌خواهد بگوید این زمین مفروشه همان بهشتی است که خداوند وعده آن را به بندگان صالح خود داده است و می‌گوید خداوند، مسیح عیسی‌بن‌مریم است و لعنت خدا بر او اولیایش باد. او نه خداوند است و نه بنده‌ی خدا مسیح عیسی‌بن‌مریم؛ بلکه ابلیس مأیوس از رحمت خداست. و باغ بهشتی که در آن است، «جنت المأوی» نیست. بر اساس کتاب خدا «جنت المأوی» در کنار «سدرة المنتهی» در بالاترین مکان‌هاست [علییّن]. ولی بهشتی که خدای تو[شیطان] آنجاست، باز هم بهشت خداوند عالمیان است که در زیر خاک و در باطن زمین قرار دارد ولی ملکوت خداوند الرحمن است که بر عرش استیلا دارد، خداوند بزرگ و متعال... تصدیق سخن حقّ خداوند:
{الرَّحْمَـٰنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَىٰ ﴿٥﴾لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَىٰ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [طه].
و اگر می‌خواهی تو باشی که با مهدی منتظر حق امام ناصر محمد یمانی مباهله کنی[ نه احمد حسن عراقی]، پس چنین باد تا خداوند با «کن فیکون» یکی از ما را به خوک مسخ کند و شرّ و گمراهی تو یا شرّ و گمراهی و ضلالت ناصر محمد یمانی را از سر مردم کم نماید. قبل از مباهله چند سؤال دارم و از تو می‌خواهم سریع و بدون تأخیر به آنها پاسخ دهی:
س۱- به من بگو پروردگاری که ملاقات کردی و با دست خود پرچم جهاد را به دست تو داد، چه شکلی داشته و قد و قواره‌اش چگونه است؟
س۲- می‌گویی او پدر امت و پدر کسی است که علم کتاب نزد اوست؛ مقصودت چیست؟ آیا علم کتاب نزد توست یا احمد حسن عسکری که می‌گویی خودت هستی؛ گرچه آنچه که من دریافته‌ام این است که نام او احمد حسن یمانی است.
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
المهديّ المنتظَر الإمام ناصر محمد اليماني
اقتباس: اضغط للقراءة
اخرین به روز رسانی: 20-08-2022 04:49 AM
3

به «علم الجهاد» که قصد گمراه کردن بندگان را دارد؛ درحالی‌که حقّ درکمین اوست

-3-
الإمام ناصر محمد اليماني
08 – جمادی الأوّل - 1429 هـ
13 - 05 - 2008 مـ
۲۴-اردیبهشت-۱۳۸۷ه.ش.
08:59 مساءً
ــــــــــــــــــــ

به «علم الجهاد» که قصد گمراه کردن بندگان را دارد؛ درحالی‌که حقّ درکمین اوست...

بسم الله الرحمن الرحيم، صلوات و سلام بر تمام انبیا و رسولان و خاندان پاک و مطهرشان باد؛ سلام و صلوات بر پیروان حق تا یوم الدین. من میان هیچ یک از رسولان تفاوتی قایل نمی‌شوم و از تسلیم‌شدگانم و اما بعد...
ای «علم الجهاد»! می‌بینم ندانسته و از روی ظن و گمان به خداوند نسبت می‌دهی، ولی ظن و گمان به هیچ‌وجه کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند. متن حاوی لفاظی عریض و طویلی برایمان آورده‌ای که پژوهشگران چیزی از آن نمی‌فهمند و هیچ فایده‌ای برایشان متصور نیست؛ سپس آیاتی از قرآن را به زعم خودت به عنوان دلیل برایمان می‌‌آوری که ربطی به لفاظی‌هایت ندارند. همچین به پرسش‌های من جواب ندادی. من برای اینکه مطالب بیشتری از تو یاد بگیرم، از تو سؤال نکردم؛ از علم تو به خدا پناه می‌برم. دلیل سؤال کردنم این بود که مردم متوجه گمراهی تو شوند؛ پس پروردگارت را که با او ملاقات کردی و با دست خود پرچم جهاد را در دست تو گذاشت برایمان توصیف کنی! از جواب دادن به این سؤال فرار می‌کنی تا مردم متوجه گمراه بودن تو نشوند و قصد داری خداوند و پروردگار مردم را به آنان بشناسانی، در اینجاست که پژوهشگران وارد دخمه پرپیچ و خمی از مطالب پراکنده و آشفته و خزعبلات تو می‌شوند. آنگاه آیاتی را به عنوان دلیل آن خزعبلات [به زعم خودت] برایمان می‌آوری که هیچ ربطی به سخنان بی‌پایه‌ات ندارند. اما من مهدی منتظر حقّ امام ناصر محمد یمانی، پروردگارم که خداوند من و شما و پروردگار عالمیان است را به شما می‌شناسانم و می‌گویم: ای مردمان حق‌جو! خداوند در قرآن عظیم می‌فرماید هر فعل و عملی فاعلی دارد و باید کسی انسان و آسمان‌ها و زمین را آفریده باشد. خداوند تعالی در خطاب به ملحدان می‌فرماید:
{أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ (۳۵) أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بَل لَّا يُوقِنُونَ (۳۶) } صدق الله العظيم [الطور]
و بعد از تفکر در آفرینش خود و آفرینش آسمان‌ها و زمین و آنچه که بین آنهاست؛ نسبت به وجود خالق یقین پیدا می‌شود و همین طور نسبت به عظمت این خالق و از خلال افعال به عظمت فاعل پی برده می‌شود. آنگاه انسان متفکر، بعد از تدبر و تفکر می‌گوید:‌ «خداوندا! چقدر تو بزرگی» و قلبش خاشع شده به خاطر عظمت این پروردگار سبحان و حقّ از چشم‌هایش اشک جاری می‌شود، حتی اگر خواندن و نوشتن نداند. چون برای شناختن خداوند نیازی به خواندن و نوشتن نیست؛ بلکه تنها تفکر درمورد خود و تفکر در آفرینش آسمان‌ها و زمین برای اهل یقین نشانه است. بعد از تفکر و تدبر، به خاطر شناختن حقّ، خشوع و خضوع و اشک از راه می‌رسد و انسان نسبت به وجود پروردگار سبحان و عظمتش یقین می‌کند و بعد از شناخت پیدا کردن نسبت به خداوند و پروردگار عالمیان؛ بدون دیدن پروردگار نسبت به او خشوع پیدا می‌شود. شناخت خداوند فقط از راه خواندن و نوشتن نیست؛ اگر چنین بود قلب امیّیون که خواندن و نوشتن نمی‌دانند، در برابر خداوند خاشع نمی‌شد. مقصود خداوند در این فرموده:
{إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ} صدق الله العظيم [فاطر:۲۸]،
کسانی که ندانسته به خداوند نسبت می‌دهند، می‌پندارند : «تنها علما که علوم دینی و احکام فقهی را آموخته و به دیگران می‌آموزند، از خدا می‌ترسند». ولی بر اساس این تأویل باطل، کسانی که امیّ بوده و سواد خواندن و نوشتن ندارند؛ از خدا نمی‌ترسند و در برابر او خشوع پیدا نمی‌کنند. ولی مهدی منتظر حقّ یاری دهنده به محمد رسول‌الله و قرآن عظیم، امام ناصر محمد یمانی فتوا داده و می‌گوید: مقصود خداوند این نیست که از میان بندگانش، تنها فقهای امت دربرابر او خاشع می‌شوند؛ گروهی از این فقها در راه راست قرار دارند، ولی گروهی هستند که از خداوند و پروردگار عالمیان نمی‌ترسند، چون خداوند به آنان دانش و علم عطا نفرموده است. ممکن است کسی بخواهد سخنان مرا قطع کرده و بگوید: « چطور با وجود اینکه عالم دینی و فقهی است، می‌گویی خداوند به او دانشی عطا نفرموده است؟» . مهدی منتظر حقّ در پاسخ می‌گوید: همانا که دلیل خاشع نبودن این عالم دینی و فقهی جاهل بودن اوست و دانش او به کارش نمی‌آید و او به معنای واقعی عالم نیست. چون:
در مورد «عظمت الهی» جاهل است؛ یعنی در علم «شناخت عظمت الهی» کمبود دارد. کسی که عظمت الهی را نشناسد، تمام دانش و علوم را از دست داده است؛ هر چقدر باسواد و اهل مطالعه باشد، هرچقدر درس خوانده و تحصیل کرده باشد؛ نسبت به عظمت پروردگار جاهل است. تا زمانی که نسبت به خدا خاشع نبوده و از پروردگار نهراسد، جاهل است ولو اینکه از علمای دین و آگاه از احکام فقهی باشد. چون خداوند در آیات محکم کتاب شریفش می‌فرماید:
{إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ} صدق الله العظيم [فاطر:۲۸]،
لذا ای حق‌جویان! انسان‌های عالِمی که تنها آنان هستند که از خدا می‌هراسند و غیر از آنان همه جاهلند، چه کسانی هستند؟ به حق فتوا داده و می‌گوییم: آنان کسانی هستند که ازعظمت پروردگار سبحان و تعالی آگاهند؛ فرقی ندارد بتوانند بخواند و عالم باشند یا سواد خواندن و نوشتن نداشته باشند. چطور یک فرد امیّ می‌تواند از خدا بهراسد؟ چون از شأن و قدر و عظمت خداوند سبحان و پروردگار عالمیان، آگاه و نسبت به آن عالم است. برای همین می‌بینید که از خدا می‌ترسد چون از میزان عظمت پروردگار سبحان باخبر است؛ با اینکه برخی از آنان خواندن و نوشتن نمی‌دانند. با اینکه فرد بیسواد است؛ اما می‌بینید خیلی بهتر از بسیاری از درس‌خوانده‌ها، از خداوند و پروردگار عالمیان می‌ترسد. اما چطور به مقام خشیت الهی دست یافته و خدا را آن‌گونه که باید، شناخته است؟ چون شناخت و معرفت نسبت به خداوند نیازی به خواندن و نوشتن ندارد؛ بلکه لازمه آن عقل است تا با آن بیندیشد و در مورد آفرینش خدا که در برابرش قرار دارد؛ نشانه‌هایی که در آسمان و زمین هستند، فکر می‌کند و از اینجا به عظمت پروردگارش پی برده و خداوندش را آن‌گونه که شایسته است؛ می‌شناسد. پس خوب به این آیات دقت کنید تا خبر را به خوبی بفهمید.
همانا که دانش شناخت عظمت پروردگار با تفکر در آفرینش خداوند به دست می‌آید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَلَمْ تَرَ‌ أَنَّ اللَّـهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَ‌جْنَا بِهِ ثَمَرَ‌اتٍ مُّخْتَلِفًا أَلْوَانُهَا وَمِنَ الْجِبَالِ جُدَدٌ بِيضٌ وَحُمْرٌ‌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهَا وَغَرَ‌ابِيبُ سُودٌ ﴿۲۷﴾ وَمِنَ النَّاسِ وَالدَّوَابِّ وَالْأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ كَذَٰلِكَ إِنَّمَا يَخْشَى اللَّـهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ إِنَّ اللَّـهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ‌ ﴿۲۸﴾} صدق الله العظيم [فاطر].
به این ترتیب دانستیم که مقصود از علما، کسانی هستند که نسبت به عظمت خداوند سبحان عالم هستند؛ فرقی ندارد امیّ باشند یا از علما و دانش‌پژوهان و علت خشیّت آنها تدبر و تفکر در آسمان و زمین است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ} صدق الله العظیم[آل عمران:۱۹۱].
اما اگر آیه را منحصر به علمای فقه و دین کنید، پس حتی یک فرد امیّ و بی‌سوادی را پیدا نمی‌کنید که از خدا بترسد؛ چون امیّ و بی‌سواد است. همچنین قاضی محکمه‌ای را پیدا نمی‌کنید که رشوه بگیرد یا ظلم کند؛ اما شما علما و قضاتی را پیدا می‌کنید که ظالم هستند و رشوه قبول می‌کنند و به نفع ظالم رأی می‌دهند و به مظلومیت مظلوم می‌افزایند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُم بَيْنَكُم بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِ‌يقًا مِّنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۱۸۸﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
لذا ای حق‌جویان! عالِم، زمانی به حق عالِم است که وقتی از راه تدبر و تفکر، عظمت خدا به قلبش راه می‌یابد، قلبش خاضع و خاشع شده و اشک از چشمانش جاری می‌شود و اینها مردمان عالم هستند؛ کسانی که شهادتشان درمورد عظمت و ذات و وحدانیت خداوند، مساوی شهادت خداوند می‌شود و همچنین شهادتشان مساوی شهادت ملائکه مقربی است که از عظمت پروردگار یگانه‌ای که جز او خدایی نیست؛ آگاهند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{شَهِدَ اللَّـهُ أَنَّهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۱۸﴾} ‏‏صدق الله العظيم [آل عمران].
و چرا خداوند در این آیه به جای
{وَأُولُو الْعِلْمِ}، نفرموده است: «مؤمنون»؟ چون کافران نیز به خدا ایمان دارند، ولی قدر و منزلت خداوند را آن‌گونه که باید ندارند یعنی آن‌گونه که باید نسبت به خدا معرفت نداشته و خدای خود را نشناخته‌اند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعلمون} [لقمان:۲۵].
لذا، با تفکر و تدبر[ و توجه] به نشانه‌هایی که در زمین و در وجود خود انسان‌ها برای اهل یقین نهاده شده است، یقین و خضوع و خشوع به قلب راه می‌یابد؛ آیا نمی‌بینید؟[ اشاره به آیات کریمه سوره الذاریات: وَفِي الْأَرْضِ آيَاتٌ لِّلْمُوقِنِينَ ﴿٢٠﴾ وَفِي أَنفُسِكُمْ ۚ أَفَلَا تُبْصِرُونَ ﴿٢١﴾]. به این ترتیب روشن شد که معرفت یافتن نسبت به عظمت خداوند سبحان و وحدانیّت او از خلال تدبر در آفریده‌های او در آسمان و زمین و همچنین از راه تدبر در آیات کتاب حکیمش به دست می‌آید که در عالم واقعیات، حقیقی بودن آنها مشهود است.
و اما در مورد ذات خداوند، «علم الجهاد»! او بر عرش استیلا دارد و هیچ چیز مانند او نیست و هیچ موجودی تحمل رؤیت ذات الهی را ندارد. خداوند از ورای حجاب خود با آفریده‌هایش سخن می‌گوید و رحمت او دربرگیرنده همه چیز است و از ظاهر و باطن امور آگاه است. خداوند از نگاه‌های خیانت‌بار و رازهای پنهان در سینه‌ها باخبر است:
{أَلَا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ‌ ﴿۱۴﴾} صدق الله العظیم [الملك].
ولی من مهدی منتظر حقّ مردم را وارد وادی حیرت در ذات خداوندی که هیچ چیز [نه مَلِک و نه جن و نه انس] مانند او نیست، نمی‌کنم. اگر از یکی شما سؤال کنم فلان خودرو مدل سال ۲۰۲۰ چه شکلی دارد؟ جواب می‌دهد: « خدا می‌داند» با اینکه مدل سال ۲۰۰۸ آن خودرو را می‌شناسد؛ اما این برای آگاهی از مدل سال ۲۰۲۰ [این بیان سال ۲۰۰۸ نوشته شده است] به کارش نمی‌آید و مثال عالیه از آن خداوند است. حال چگونه می‌خواهی برای مردم در مورد خداوندی که هیچ چیز شبیه او نیست، سخن بگویی؟ آیا می‌خواهی بگویی او شکل انسان است ولی جثه بزرگتری دارد؟! یا مثل ملائکه است فقط اندازه‌اش بزرگتر است؟ یا شبیه یکی دیگر از مخلوقاتش است؟ سبحان الله، هیچ چیز مانند خداوند نیست؛ پس چطور می‌خواهی [ از این مرز] تجاوز کرده و در ذات خداوندی تدبر کنی که هیچ همانندی ندارد جناب «علم الجهاد»؟ همانا که هدف تو این است که مردم با این خزعبلات، نسبت به پروردگارشان کافر شوند و می‌خواهید در ذات الهی تدبر کنند. اما مهدی منتظر حقّ ناصر محمد یمانی، مسلمانان و تمام مردم را از تفکر در ذات پروردگار عالمیان برحذر می‌دارد؛ خداوندی که عقل‌های کوچک و حقیرشان، قادر به درک و احاطه یافتن به عظمت ذات او را ندارد؛ همان‌طور که چشم‌هایشان تاب دیدن او را ندارد. آیا کوه بعد از تجلی ذات الهی، توان و تاب دیدن آن را داشت؟ چه برسد به انسان ضعیف و ناتوان... بلکه در عظمت صفات قدرت خداوند تفکر کنید و از خلال تفکر در مخلوقات به آن پی خواهید برد. در ذات خداوند تفکر نکنید که هلاک خواهید شد؛ « علم الجهاد» می‌خواهد شما را به تفکر در ذات الهی مشغول کند تا هلاک شوید.
به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم در « علم الجهاد» شیطانی سرکش و رانده شده وجود دارد؛ پس از مباهله فرار نکن «علم الجهاد» . به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم! اگر برای مباهله قدم پیش بگذاری؛ خداوند تو را به خوک مسخ خواهد کرد و اگر بعد از مباهله به خوک مسخ نشدی، ناصر محمد یمانی دروغگویی گستاخ از آب درمی‌آید و مهدی منتظر نیست و به این ترتیب تو،اگر از راست‌گویان باشی، مردم را از شرّ من نجات داده‌ای تا آنان را از راه راست به گمراهی نکشانم؛ چون روشن می‌شود ناصر محمد یمانی آشکارا در گمراهی است. پس «علم الجهاد» برای مباهله قدم جلو بگذار. اگر در مورد مباهله به توافق رسیدیم، من خداوند و ملائکه و بندگان صالح خدا را به شهادت می‌گیرم که با ایمان و یقین کامل از اینکه خداوند تو را به خوک مسخ خواهد کرد، تو را به چالش کشیده‌ام و من از خدا می‌خواهم میان ما حکم کند؛ فرصتی برای مردم پیش آمده تا بدانند آیا ناصر محمد یمانی واقعاً مهدی منتظر است یا دروغگویی گستاخ. برای مباهله آماده شو و به خدا قسم «علم الجهاد»، تا مباهله نکنیم رهایت نمی‌کنم. مگر اینکه برگردی و به عقب بگریزی و دیگر به پایگاه امام ناصر محمد یمانی بازنگردی و خزعبلاتی که به هیچ دردی نمی‌خورند و می‌خواهی با آنها باعث تشتت افکار امت شوی را دیگر در این پایگاه ننویسی؛ مطالبی که فقط لفاظی‌های بی معنی است و هیچ استفاده‌ای از آنها نمی‌شود کرد.
همچنین به شیطانی که در وجود تو جا گرفته هشدار می‌دهم که خداوند «علم الجهاد» را برایت به اجاقی آتشی بدل خواهد کرد. خداوند با حقّ؛ باطل را می‌سوزاند و کسی که خدا نوری برایش مقرر ندارد؛ هیچ نوری نخواهد داشت.
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
مهدی منتظر خلیفه خدا بر بشریت از آل بیت پاک و مطهر از نسل حسین‌بن‌علی‌بن ابی طالب؛ الإمام ناصر محمد اليماني
اقتباس: اضغط للقراءة

اخرین به روز رسانی: 20-08-2022 04:51 AM
4

ای جماعت شیعیان! لعنت خدا بر احمد حسن یمانی باد، من احمد حسن یمانی نیستم؛ آیا نمی‌اندیشید؟

( بیان از یکی از پایگاه‌های گفتگوی شیعیان « پایگاه صقر بحرین» نقل شده است)
- 4 -
الإمام ناصر محمد اليماني
22 - شعبان - 1429 هـ
23 - 08 - 2008 مـ
۲-شهریور-۱۳۸۷ه.ش
11:13 مساءً
ـــــــــــــــــــــــ


ای جماعت شیعیان! لعنت خدا بر احمد حسن یمانی باد، من احمد حسن یمانی نیستم؛ آیا نمی‌اندیشید؟

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، وبعد...
ای شیعیان اثنی‌عشری! من مهدی منتظر، دوازدهمین امام از آل بیت پاک و مطهرم و هرکس بخواهد ایمان بیاورد و هرکس نخواهد، ایمان نیاورد. من نه برایتان شعر می‌گویم و نه با نثر سخن‌سرایی می‌کنم. مدعی کذاب احمد حسن یمانی شما را از یمانی واقعی و حقّ بازداشته است؛ لعنت خدا در تمام لحظات دهر تا روز قیامت بر احمد حسن یمانی باد. او فرستاده مهدی منتظر نیست بلکه رسول شیطان رانده ‌شده است و می‌خواهد با سوء استفاده از عقیده‌ی ناحقّ و باطل شما در مورد سرداب سامری، بگوید رسول و فرستاده مهدی منتظر بوده و یمانی رسول امام مهدی است. لعنت خدا بر او و بر ناصر محمد یمانی باد، اگر ناصر محمد یمانی همان احمد حسن یمانی باشد؛ شما را چه می‌شود که متوجه موضوع نمی‌شوید؟
به خداوند و پروردگار عالمیان قسم می‌خورم، من ناصر محمد یمانی حقّ پروردگارتان هستم و رسول شیطان رانده شده احمد حسن یمانی نیستم. تقوای الهی پیشه کنید و سخن استوار و حقّ بگویید [اشاره به آیه کریمه سوره الأحزاب: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّـهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا ﴿٧٠﴾] احمد حسن یمانی را لعنت کرده و او را شریک ناصر محمد یمانی ندانید؛ چطور ممکن است حقّ و باطل جمع شوند؟ یا مگر شما از سلاله قومی هستید که بین شتر ماده و نر[ ناقه و جمل] و بین معاویه و امام علی فرقی قائل نیستید؟*
ای جماعت شیعیان اثنی‌عشری چند بار تکرار کرده و بگویم من نه تنها احمد حسن یمانی نیستم، بلکه دشمن سرسخت اوهستم. من دوازدهمین امام از آل بیت پاک و مطهر، یاری دهنده محمد رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم؛ ناصر محمد یمانی هستم و خداوند گواه و وکیل سخنی است که می‌گویم. احمد حسن یمانی با مکر خبیثانه خود موفق شده است شما را از یمانی حقّ، مهدی منتظر امام دوازدهم امام ناصر محمد یمانی باز دارد.
ای جماعت شیعیان! آیا حقّ را می‌خواهید؟ پس مانند من شهادت دهید: شهادت می‌دهم خداوند یکی است و شریکی ندارد، شهادت می‌دهم محمد صلی الله علیه و آله و سلم رسول خداوند است و شهادت می‌دهم ازائمه آل بیت دوازده نفرشان امام و اولی الأمر شما هستند؛ کسانی که خداوند به شما فرمان داده است تا بعد از خداوند و رسولش، از ایشان اطاعت کنید. اولین آنها امام علی علیه الصلاة و السلام و آخرینشان امام دوازدهم، بنده نعیم اعظم مهدی منتظر ناصر محمد یمانی است. هدایتگرترین پرچم، پرچم من و والاترین هدف، هدف و غایت من است. کسی نیست که از قرآن با من مجادله کند و با برهان علمی آشکار و مبین [از قرآن] بر او پیروز نگردم. اما احمد حسن یمانی کذاب می‌گوید از شما دعوت می‌کند تا درباره قرآن گفتگو کنید و دروغ می‌گوید. به خداوند سوگند، ضعیف‌ترین علمای شما او را ساکت کرده و به حق دهانش را می‌بندند؛ لعنت خدا بر او باد به تعداد تمام ذرات عالم وجودی که خداوند بزرگ آن را آفریده است.
اگر به بیانات من و او توجه و در آنها تدبر کنید؛ متوجه خواهید شد چه تفاوت بزرگی بین آنهاست؛ مثل تفاوت بین تاریکی و روشنایی و تفاوت بین زندگان و مردگان و تو نمی‌توانی صدایت را به مردگان اهل قبور برسانی! شما را چه می‌شود که قادر به جدا کردن حق از باطل نیستید؟ آیا فکر نمی‌کنید؟! شما احمد حسن یمانی را لعنت می‌کنید، من هم او را به شدت و خیلی بیشتر از شما لعنت می‌کنم و هرکس احمد حسن یمانی را لعنت کند؛ خداوند به او اجر می‌دهد و هرکس ناصر محمد یمانی را لعنت کند، باری سنگین بر دوشش خواهد بود و به خود ظلم بزرگی کرده و جزایش جهنم است که سرانجامی بسیار بد و ناخوشایند است. و اگر ناصر محمد یمانی واقعاً مهدی منتظر حقّ نباشد، پس لعنت خدا و ملائکه و تمام مردم بر او باد و یا لعنت بر کسانی که حقّ آمده از نزد پروردگار عالمیان را تکذیب کنند....
شما می‌گویید احمد حسن یمانی را ساکت کرده‌اید و او گرفتار رسوایی و سرافکندگی بزرگی شده است؛ اگر احمد حسن یمانی همان ناصر محمد یمانی باشد؛ پس حتماً باز هم مثل قبل او را شکست خواهید داد. و اگر ناصر محمد یمانی شما را به حق شکست داد و با بیان حق قرآن عظیم خاموشتان ساخت؛ آن‌گاه برایتان روشن می‌شود که اشتباه کرده‌اید و ناصر محمد یمانی؛ احمد حسن یمانی نیست و حقّ و باطل برایتان روشن خواهد شد و آشکار می‌گردد که احمد حسن یمانی شیطانی گستاخ و مغرور است و می‌خواهد شما را از یمانی منتظر حقّ پروردگارتان دوازدهمین امام از آل بیت پاک و مطهر و آخرین خلیفه از خلفای خداوند، بازدارد؛ اگر اهل یقین باشید...
ای علمای شیعه و اهل سنت! شما به دلیل اعتقاد به اسمی باطل که خداوند برای آن برهانی نازل نفرموده است؛ اولین کسانی هستید که نسبت به حقّ کافر شده‌اید. می‌گویید اسم مهدی منتظر محمدبن‌عبدالله [ به زعم اهل سنت] و همچنین محمدبن‌حسن عسکری [ به زعم شیعیان] است؛ درحالی‌که محمد رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم درمورد شما به درستی فرمودند که:
[من سماه فقد كفر].
[کسانی که او را با نام می‌خوانند، نسبت به او کافر می‌شوند]

و این یعنی محمد رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم نامی برای مهدی منتظر قائل نشد مگر صفت او که همان مهدی منتظر است و هرکس قبل از ظاهر شدنش؛ نامی جز این بر او نهد و اسم و شأن او را به مردم بگوید؛ کافر شده است. یعنی او اولین کسی خواهد بود که نسبت به مهدی منتظر حقّ کافر خواهد شد؛ چون درمورد نام او افترا زده و ایشان را محمدبن‌عبدالله یا محمد حسن‌عسکری نامیده است. محمد رسول‌الله نفرمودند اسم مهدی منتظر،محمد است؛ بلکه ایشان که صلوات و سلام بر او باد فرموده است:
[یواطئ اسمه اسمی] صدق محمد رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم.
[ اسم او همراه و هم‌پوشان اسم من است]
یعنی همان‌طور که در نام « ناصر محمد» شاهد هستید، نام محمد رسول‌الله -صلى الله علیه وآله وسلم- همراه اسم مهدی است و خداوند همراهی [التواطوء] اسم محمد در نام من را در نام پدرم نهاده است و به این ترتیب حکمت حقّ «تواطوء» در این است که نام حامل خبر و پرچم کارم باشد. چون خداوند مقرر نفرموده تا مهدی منتظر نبیّ یا رسول باشد؛ بلکه او امامی است که برای یاری به آنچه که محمد رسول‌الله خاتم الأنبیا ومرسلین آورده است؛ می‌آید. برای همین زمان مقدر شده برای اسم مهدی منتظر ناصر محمد یمانی فرا رسید و خداوند گواه و وکیل این سخن است؛ بلکه این نامی مقدر است و اگر اسم مهدی منتظر ناصر نباشد؛ نام حامل خبر نیست؛ نه نام محمد و نه نام فیصل یا صالح یا عامر چنین نیست؛ تمام اسامی را امتحان کنید؛ هیچ اسمی حامل خبر نخواهد بود مگر اینکه نام مهدی منتظر، ناصر محمد باشد؛ اگر تعقل کنید . ای اهل سنت و ای شیعیان! ای کسانی که با دروغ و افترا به حدیث حق، از خود «واسم أبیه اسم أبی» را اضافه کرده‌اید؛ در‌حالی‌که حدیث درست و حق این است:
[یواطئ اسمه اسمی] صدق محمد رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم.
[ اسم او همراه و هم‌پوشان اسم من است]
تا نام، حامل خبر و پرچم امرش باشد.
ای خردمندان! بنگرید سزاوار است نام مهدی منتظر حقّ پروردگارتان چه باشد؟
۱- مهدی منتظر ناصر محمد یمانی؛
۲- مهدی منتظر محمدبن‌حسن عسکری؛
۳- مهدی منتظر محمدبن‌عبدالله.
آیا نمی‌دانید «التواطوء» چیست؟ معنای آن همراهی و هم‌پوشانی است؛ یعنی نام محمد همراه نام مهدی ناصر محمد است؛ اما شما آن را اول آورده‌اید. لذا گفته است نامش محمد است و قضیه تمام شد درحالی‌که ایشان فرمودند:
[یواطئ اسمه اسمی] هم‌چنان که در نام ناصر محمد می‌بینید. یا مگر منکر هستید و [ آیا] اسم من به هیچ‌وجه با اسم جدم همراهی نمی‌کند ؟ درحالی‌که این نام «ناصر محمد» جلوی چشمتان است.
ای جماعت شیعیان و اهل سنت! آیا فکر نمی‌کنید؟ آیا نمی‌دانید که حتی اگر نام مهدی منتظر محمد بود، خداوند اسم را حجت ندانسته و برهان علمی، حجت است؟ اگر اصرار دارید آن‌گونه که گمان می‌کنید، اسم حجت باشد، به این ترتیب به نصاری فرصت داده‌اید تا در مورد محمد رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم حجت آورده و بگویند: «اسم نبیّ که خداوند بعد از عیسی برمی‌انگیزد احمد است و نام نبیّ شما محمد». و آنها را از حقّ بازداشته و به‌ناحق باعث ناتوانی بیشتر آنها از دیدن حق شده‌اید؛ آیا نمی‌اندیشید؟ برای اینکه بدانید خداوند اسم را حجت نمی‌داند، بلکه علم و دانش حجت است؛ خداوند از زبان مسیح عیسی‌بن مریم می‌فرماید:
{وَمُبَشِّراً بِرَسُولٍ یأْتِی مِن بَعْدِی اسمهُ أَحْمَدُ} صدق الله العظیم [الصف:۶].
تا مسلمانان و نصاری و تمام مردم بدانند که خداوند حجت را در اسم قرار نداده است بلکه علم و دانش حجت است؛ آیا فکر نمی‌کنید؟احمد همان محمد رسول‌ الله صلى الله علیه وآله وسلم است و خداوند برای پند دادن به خردمندان، از ایشان با دو نام در کتاب یاد کرده است؛ چون خداوند اسم را حجت قرارنداده است؛ بلکه علم حجت است و برای همین «فزونی در دانش» نشانه برگزیدگان خدا و برهان خلافت در تمام زمان‌ها و مکان‌هاست. خداوند تعالی در مورد طالوت می‌فرماید:
{قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَیكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ} صدق الله العظیم [البقرة:۲۴۷].
و اما مقصود از
« بسطة العلم» داشتن علم کتاب است و مقصود از «بسطة الجسم» این است که جسد آنان بعد از مرگ مانند اجساد شما نیست و بدل به لاشه‌ای متعفن واستخوانی پوسیده نخواهد شد؛ بلکه مانند روز مرگش باقی می‌ماند و هیچ تغییری نمی‌کند؛ مانند جسد سلیمان علیه الصلاة و السلام که همان‌‌طور که می‌دانید تنها جنبنده‌ای از زمین باعث شد متوجه مرگ او شوند.
ای جماعت شیعیان و اهل سنت! به حقّ برایتان فتوا می‌دهم و حق این است که: ائمه آل بیت بعد از محمد رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم دوازده امام هستند که خلفای حق خداوند در زمین بعد از رسولش صلی الله علیه و آله و سلم‌اند. اولین آنها امام علی‌بن‌ابی طالب علیه الصلاة و السلام است و آخرینشان ؛ هدایت‌شده‌ترین و داناترین و خردمندترین و مَشک [گل سرسبد] آنها و تمام خلفای خداست که خداوند او را امام تمام انبیا و مرسلین قرار داده و محبوب‌ترین و مقرب‌ترین بنده در درگاه پروردگار عالمیان است. او خلیفه خدا بر ملائکه و جن و انس است و فقط همین نیست؛ بلکه او خلیفه خدا بر ملکوت تمام موجوداتی است که پرواز می‌کنند یا راه می‌روند، از «بعوضه» گرفته تا فراتر از آن و این شأن مهدی منتظر حقّ است که خداوند به واسطه او عده زیادی را هدایت کرده و عده زیادی را گمراه می‌کند و تنها شیاطین سرکش مانند امثال احمد حسن یمانی هستند که گمراه می‌شوند. خداوند آنها را با مهدی منتظر هدایت نمی‌کند تا اینکه نتیجه اعمال خود را بچشند؛ آنها شیاطین جن و انس هستند که بعد از رجعت، باز به کفر بازمی‌گردند. خداوند جز شیاطین جن و انس، بقیه را هدایت می‌فرماید. خداوند به واسطه او [مهدی منتظر] همه مردم را هدایت می‌کند؛ مگر شیاطین؛ آنان که آگاهانه و دانسته نسبت به حق کافر می‌شوند و راه حقّ را درپیش نمی‌گیرند با اینکه می‌دانند حقّ است. شأن مهدی منتظر حقّ پروردگارتان را که در مورد او تردید دارید در آیات می‌یابید؛ آیات بینه‌ای که درمورد شأن مهدی است؛ کسی که خداوند با او عده زیادی از مردم را هدایت کرده و تمام شیاطین انس را گمراه می‌کند. این شما و این شأن مهدی منتظر حقّ پروردگارتان که اگر از اهل اندیشیدن باشید، متوجه شأن بسیار بزرگ اوکه در این فرموده خداوند تعالی آمده است؛ خواهید شد:
{ إِنَّ اللَّهَ لَا يَسْتَحْيِي أَن يَضْرِبَ مَثَلًا مَّا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَٰذَا مَثَلًا يُضِلُّ بِهِ كَثِيرًا وَيَهْدِي بِهِ كَثِيرًا وَمَا يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِينَ﴿۲۶﴾الَّذِینَ ینقُضُونَ عَهْدَ اللَّـهِ مِن بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیقْطَعُونَ مَا أَمَرَ‌ اللَّـهُ بِهِ أَن یوصَلَ وَیفْسِدُونَ فِی الْأَرْ‌ضِ ۚ أُولَـٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُ‌ونَ ﴿۲۷﴾ كَیفَ تَكْفُرُ‌ونَ بِاللَّـهِ وَكُنتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْیاكُمْ ثُمَّ یمِیتُكُمْ ثُمَّ یحْییكُمْ ثُمَّ إِلَیهِ تُرْ‌جَعُونَ ﴿۲۸﴾}صدق الله العظيم [البقرة].
آیا منتظرید یک «بعوضة» امام باشد و خداوند با او همه مردم را هدایت نماید یا مهدی منتظر خلیفه خدا بر تمام موجودات و امت‌ها از « بعوضة» تا فراتر از آن، که خداوند با او تمام مردم را هدایت کند؟ و تنها شیاطین هستند که گمراه می‌شوند وسلامٌ على المُرسلین والحمدُ لله ربّ العالمین..
دعوت به گفتگو در پایگاه اینترنتی جهانی را تکرار می‌کنم: پایگاه «
الإمام ناصر محمد الیمانی منتدیات البشرى الإسلامیة» و خداوند قرآن را حجت من بر شما و حجت شما بر من قرار داده است وسلامٌ على المُرسلین والحمدُ لله ربّ العالمین..
خلیفه خدا بر تمامی امت‌ها از پرنده و جنبدگان از « بعوضة » و فراتر از آن بنده نعیم اعظم المهدی المنتظَر ناصر محمد الیمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*
[ ماجرای فرق نگذاشتن ناقه از جمل:علی بن حسین مسعودی، از مورخان اسلام در قرن چهارم، در كتاب «مروج الذهب» می‌نویسد: «مردی از اهل كوفه در موقع بازگشتن از صفّین سوار بر شتر به دمشق آمد. یكی از مردم شام با وی درآویخت و گفت: این ناقه كه بر وی سواری از آن من است كه در جنگ صفین به غارت رفته و در دست تو افتاده است. نزاعشان بالا گرفت و نزد معاویه رفتند. مرد دمشقی پنجاه شاهد آورد كه این ناقه [شتر ماده] مال اوست یعنی گواهی دادند این شتر ماده مال این مرد شامی است. معاویه هم حكم داد كه ناقه [یعنی شترماده] مال مرد دمشقی است و فرد عراقی را مجبور كرد كه شتر را تحویل وی دهد. مرد عراقی گفت: خدا خیرت دهد، این شتر ناقه نیست جمل است یعنی ماده نیست، نر است! معاویه گفت: حكمی داده‌ام و برگشت ندارد! بعد كه مردم متفرّق شدند مرد كوفی را خواست و به او گفت: شترت چقدر قیمت داشت؟ و آنگاه قیمت شتر را به او پرداخت و به او گفت: برای علی خبر ببر كه من برای جنگ با وی صدهزار مرد دارم كه ناقه را از جمل فرق نمی‌گذارند! ]
اقتباس: اضغط للقراءة

اخرین به روز رسانی: 28-07-2022 10:18 AM