( پاسخ امام به شیخ أحمد الهواري )
- 11 -
الإمام ناصر محمد اليماني
03 - 06 - 1431 هـ
17 - 05 - 2010 مـ
۲۷ - اردیبهشت- ۱۳۸۹ ه.ش.
11:25 مساءً
[ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=2493
ــــــــــــــــــــ
امام مهدی گفتوگوی جدیدی را با این سؤال آغاز میکند: آیا امکان دارد که خداوند آشکار با انسانها سخن بگوید؟
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
{وَقُل رَّبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّي مِن لَّدُنكَ سُلْطَانًا نَّصِيرًا ﴿٨٠﴾ وَقُلْ جَاءَ الحقّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا (٨١) وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا ﴿٨٢﴾}صدق الله العظيم [الإسراء].
{آمِنُوا بِهِ أَوْ لا تُؤْمِنُوا إِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ إِذَا يُتْلَى عَلَيْهِمْ يَخِرُّونَ لِلأذْقَانِ سُجَّدًا (١٠٧)وَيَقُولُونَ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنْ كَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولا (١٠٨)وَيَخِرُّونَ لِلأذْقَانِ يَبْكُونَ وَيَزِيدُهُمْ خُشُوعًا (١٠٩)} صدق الله العظيم [الإسراء].
والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله وآله الأطهار والتابعين الأنصار للحقِّ في الأولين وفي الآخرين وفي الملأ الأعلى إلى يوم الدين، وسلامٌ على المُرسلين والحمد لله ربّ العالمين..
سلام خداوند بر شما انصارپیشگام برگزیده . سلام خداوند بر شیخ فاضل دکتر احمد هواری و تمام مردمان حق جو....
شيخ فاضل؛خداوند به تو برکت دهد و تو و انصار و تمام مسلمانان و امام مهدی را هم همراه شما مورد مغفرت قرار داده و در راه راست پایدار نگاه دارد؛از کسانی باش که خداوند درباره آنها در آیات محکم کتابش می فرماید:الإمام ناصر محمد اليماني
03 - 06 - 1431 هـ
17 - 05 - 2010 مـ
۲۷ - اردیبهشت- ۱۳۸۹ ه.ش.
11:25 مساءً
[ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
https://mahdialumma.xyz/showthread.php?p=2493
ــــــــــــــــــــ
امام مهدی گفتوگوی جدیدی را با این سؤال آغاز میکند: آیا امکان دارد که خداوند آشکار با انسانها سخن بگوید؟
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
{وَقُل رَّبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّي مِن لَّدُنكَ سُلْطَانًا نَّصِيرًا ﴿٨٠﴾ وَقُلْ جَاءَ الحقّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا (٨١) وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا ﴿٨٢﴾}صدق الله العظيم [الإسراء].
{آمِنُوا بِهِ أَوْ لا تُؤْمِنُوا إِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ إِذَا يُتْلَى عَلَيْهِمْ يَخِرُّونَ لِلأذْقَانِ سُجَّدًا (١٠٧)وَيَقُولُونَ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنْ كَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولا (١٠٨)وَيَخِرُّونَ لِلأذْقَانِ يَبْكُونَ وَيَزِيدُهُمْ خُشُوعًا (١٠٩)} صدق الله العظيم [الإسراء].
والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله وآله الأطهار والتابعين الأنصار للحقِّ في الأولين وفي الآخرين وفي الملأ الأعلى إلى يوم الدين، وسلامٌ على المُرسلين والحمد لله ربّ العالمين..
سلام خداوند بر شما انصارپیشگام برگزیده . سلام خداوند بر شیخ فاضل دکتر احمد هواری و تمام مردمان حق جو....
{وَالَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْهَا صُمًّا وَعُمْيَانًا ﴿٧٣﴾} صدق الله العظيم [الفرقان].
و به راستی که من امام مهدی منتظر،از ذکر آنها یعنی رساله خداوند بر ایشان ، قرآن عظیم؛ برای آنان حجت می آورم تا هرکس از آنها که می خواهد راه راست را درپیش گیرد.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ﴿٢٧﴾ لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ ﴿٢٨﴾}صدق الله العظيم [التكوير].
{إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ﴿٨٧﴾ وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ ﴿٨٨﴾} صدق الله العظيم [ص]
و بدان جهت چنین می کنم که می دانم این کتاب بعد از نزولش؛حجت خداوند بر بشریت گردید و خداوند به رسول خود و کسانی که از وی پیروی می کنند؛ امر نموده تا به آن پای بند باشد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:و به راستی که من امام مهدی منتظر،از ذکر آنها یعنی رساله خداوند بر ایشان ، قرآن عظیم؛ برای آنان حجت می آورم تا هرکس از آنها که می خواهد راه راست را درپیش گیرد.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ﴿٢٧﴾ لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ ﴿٢٨﴾}صدق الله العظيم [التكوير].
{إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ﴿٨٧﴾ وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ ﴿٨٨﴾} صدق الله العظيم [ص]
{فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿٤٣﴾ وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَّكَ وَلِقَوْمِكَ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [الزخرف].
همانا که پای بندی به قرآن یعنی پیروی از آن و کافر بودن به هر آن چیزی است که با محکمات آن مخالف است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿١٥٥﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].همانا که پای بندی به قرآن یعنی پیروی از آن و کافر بودن به هر آن چیزی است که با محکمات آن مخالف است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
برادر گرامی؛خداوند به تو برکت دهد،خداوند به شما فرمان داده است تا قبل از پیروی و تبعیت،تدبروتفکر کنید.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم[ص]
و تا زمانی که در آیاتی که برای عالم و جاهل تان روشن است تدبر نکنید؛هدایت نخواهید شد؛سپس به آنچه که در آن آمده اعتراف کرده و به آن ایمان بیاورید و نسبت به مخالف آن کافر گردید و اگراز خلاف آیات روشنی که آیات اساسی -ام الکتاب-اند،پیروی نمایید، به آیات بینه خدا کافر شده اید و خداوند تعالی می فرماید:{كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم[ص]
{وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ ﴿٩٩﴾}صدق الله العظيم [البقرة].
برادر گرامی،پیش ازاین به حق فتوا داده بودیم که احدی نیست که از قرآن با مهدی منتظرناصر محمد یمانی به مباحثه برخیزد؛و به حق مغلوب او نگردد،اما شرط این است که دلایل علمی ناصر محمد یمانی از آیات محکم کتاب باشد که دقیقاً درباره همان موضوع آمده اند و برای عالم و جاهلتان قابل درک باشند. بعد از اقامه حجت دربرابرت درمورد موضوعات قبلی؛به سراغ موضوع دیدن آشکار خداوند رفته ای تا شاید در این امر بتوانی درمقابل ناصر محمد یمانی؛حجت بیاوری؛هیهات هیهات شیخ فاضل؛ اگر ناصر محمد یمانی؛مهدی منتظر برگزیده شده از پروردگار عالمیان باشد،بیان تو از قرآن نمی تواند از بیان امام ناصر محمد یمانی؛هدایت کننده تر و تأویلت نمی تواند از تأویل او بهترباشد .
برای ورود به اصل موضوع گفتگوی جدید،سؤالی مطرح می شود که آیا برای بشر امكان دارد که خداوند آشکارا با او سخن گوید؟جواب را درآیات محکم می یابید .خداوند تعالی می فرماید:برادر گرامی،پیش ازاین به حق فتوا داده بودیم که احدی نیست که از قرآن با مهدی منتظرناصر محمد یمانی به مباحثه برخیزد؛و به حق مغلوب او نگردد،اما شرط این است که دلایل علمی ناصر محمد یمانی از آیات محکم کتاب باشد که دقیقاً درباره همان موضوع آمده اند و برای عالم و جاهلتان قابل درک باشند. بعد از اقامه حجت دربرابرت درمورد موضوعات قبلی؛به سراغ موضوع دیدن آشکار خداوند رفته ای تا شاید در این امر بتوانی درمقابل ناصر محمد یمانی؛حجت بیاوری؛هیهات هیهات شیخ فاضل؛ اگر ناصر محمد یمانی؛مهدی منتظر برگزیده شده از پروردگار عالمیان باشد،بیان تو از قرآن نمی تواند از بیان امام ناصر محمد یمانی؛هدایت کننده تر و تأویلت نمی تواند از تأویل او بهترباشد .
{وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ ﴿٥١﴾} صدق الله العظيم[الشورى]
سؤال بعدی حق جویان این است که"آیا عدم امکان دیدن آشکار خدواند از صفات ازلی پروردگار است؟" جواب این سؤال را در آیات محکم کتاب که درباره تعریف صفات ازلی پروردگار است؛می یابید.خداوند تعالی می فرماید: {وَجَعَلُوا لِلَّـهِ شُرَكَاءَ الْجِنَّ وَخَلَقَهُمْ وَخَرَقُوا لَهُ بَنِينَ وَبَنَاتٍ بِغَيْرِ عِلْمٍ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يَصِفُونَ ﴿١٠٠﴾ بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَكُن لَّهُ صَاحِبَةٌ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿١٠١﴾ ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ ربّكم لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿١٠٢﴾ لَّا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ ﴿١٠٣﴾}
صدق الله العظيم [الأنعام].
این یعنی هرچه که با این صفات ذات پروردگار مخالف باشد،پروردگار عالمیان نیست بلکه غیر خداوند و باطل است و لذا خداوند تعالی می فرماید:صدق الله العظيم [الأنعام].
{ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ ربّكم لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿١٠٢﴾ لَّا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ ﴿١٠٣﴾}صدق الله العظيم.
شاید یکی از حق جویان بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید:"مقصود خداوند از این کلام چیست{لاَ تُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ}؟.پس به حق برای او فتوا می دهیم که مقصود خداوند از این کلام که{لاَ تُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ} یعنیدیده ها قادر به درک و رسیدن به اونیست و برهانی که دال بر"إحاطه" است را در این فرموده خداوند تعالی می یابید: {قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى إِنَّا لَمُدْرَكُونَ} صدق الله العظيم [الشعراء:۶۱].و مقصود این است که فرعون و همراهانش به آنها رسیده و آنها را دریافته اند، این برای آن است تا انواع "ادراک" را بدانید و در این دو آیه منظور از ادراک،احاطه و دریافتن است و اما سخن اصحاب موسی{إِنَّا لَمُدْرَكُونَ } یعنی رسیدند وما را دریافتند و اما فرموده خداوند تعالی: {لاَ تُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ} یعنی ذات خداوند سبحان را با چشم درنمی یابی سؤال جدیدی پیش میآید، آیا عدم امکان رؤیت خداوند با چشم؛تنها منحصر به بشر است یا اینکه دیده تمام مخلوقات قادر نیست؟ و جواب را در فرموده خداوند تعالی می یابید:
{وَلَمَّا جَاءَ مُوسَىٰ لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَٰكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ ﴿١٤٣﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
پس می فهمید که حقاً مقصود خداوند این است که :شاید یکی از حق جویان بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید:"مقصود خداوند از این کلام چیست{لاَ تُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ}؟.پس به حق برای او فتوا می دهیم که مقصود خداوند از این کلام که{لاَ تُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ} یعنیدیده ها قادر به درک و رسیدن به اونیست و برهانی که دال بر"إحاطه" است را در این فرموده خداوند تعالی می یابید: {قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى إِنَّا لَمُدْرَكُونَ} صدق الله العظيم [الشعراء:۶۱].و مقصود این است که فرعون و همراهانش به آنها رسیده و آنها را دریافته اند، این برای آن است تا انواع "ادراک" را بدانید و در این دو آیه منظور از ادراک،احاطه و دریافتن است و اما سخن اصحاب موسی{إِنَّا لَمُدْرَكُونَ } یعنی رسیدند وما را دریافتند و اما فرموده خداوند تعالی: {لاَ تُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ} یعنی ذات خداوند سبحان را با چشم درنمی یابی سؤال جدیدی پیش میآید، آیا عدم امکان رؤیت خداوند با چشم؛تنها منحصر به بشر است یا اینکه دیده تمام مخلوقات قادر نیست؟ و جواب را در فرموده خداوند تعالی می یابید:
{وَلَمَّا جَاءَ مُوسَىٰ لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَٰكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ ﴿١٤٣﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
{ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ ربّكم لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿١٠٢﴾ لَّا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ ﴿١٠٣﴾} صدق الله العظيم،
و مقصود محققاً ابصار تمام مخلوقات خدواند به صورت عام است {لاَ تُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ}،و برای همین خداوند تعالی برای نبی خود موسی روشن می سازد چرا تمام مخلوقات پروردگار قادر به دیدن آشکار خداوند نیستند،چون تحمل دیدن آشکار عظمت الهی را ندارند؛مگر اینکه کوه باپرجا بماند؛اگر کوه تحمل کرد و درجای خود باقی ماند؛روزی ممکن است ابصار بندگان قادر به درک و دیدن آشکار خداوند باشند و خداوند تعالی می فرماید: {قَالَ لَن تَرَانِي وَلَـكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تراني}،و سپس منتظر می مانیم تا نتیجه فتوا را در عالم واقعیات و به صورت حقیقی ببینیم و خداوند تعالی می فرماید: {فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا} صدق الله العظيم. پس کوه درجای خود باقی نماند و فتوای حق پروردگارش درباره دیدن آشکار روی خداوند به حقیقت پیوست که: {قَالَ رَبِّ أرِنِي أنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي} صدق الله العظيم، سؤالی که مطرح می شود این است که :بعد از این فتوای خداوند به نبی خود موسی؛آیا سزاوار است که موسی معتقد بماند که می توان خداوند را در دنیا و آخرت،آشکار دید؟جواب را از زبان نبی الله موسی می شنویم:
{قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأنَاْ أوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ} صدق الله العظيم.
شیخ فاضل و محترم هواری سخنت عجیب است:" ناصر محمد یمانی؛ پیش از تو دیگران نیز همین حرفهایت را زده اند"مهدی منتظر درپاسخ می گوید: ای خطیب منبر،به راستی که خدواند مهدی منتظر را در زمانی برمی انگیزد که علمای امت دچار اختلافات دینی شده اند و پروردگار او را حَکَم میان آنها قرار داده است تا به حق در موارد اختلاف میان شان حکم دهد؛برای همین می بینی که من درمورد عدم امکان دیدن آشکار خداوند؛شیعه را تصدیق می کنم ولی عقاید دیگرآنها که از جانب خداوند برای آنها دلیلی نازل نشده را انکار می کنم.به همبن ترتیب،؛می بینی که مهدی منتظر عقیده قرآنیون مبین بر عدم سنگساری زناکار متأهل را تصدیق و فتوای آنها درباره سه گانه بودن نماز را رد می کند و با باور اهل سنت و جماعت درمورد نمازهای پنج گانه موافق است و عقیده سه نوبت بودن نماز قرآنیون را رد می کند.لذا خداوند مهدی منتظر را بر نمی انگیزد تا چیز جدیدی را که در کتاب خداوند یا سنت رسولش وجود ندارد را بیاورد؛بلکه حقی که در کتاب خداوند و سنت رسول است را محقق ساخته و نسبت به هر باطلی که مخالف کتاب خداوند و سنت حق رسولش باشد کفر خود را اعلان می کند.شما را چه می شود که دعوت مهدی منتظر حقی را که خداوند برای یاری رساندن به آنچه که با محمد رسول الله علیه و آله و سلم آمده برانگیخته؛ درک نمی کنید؟و از آنجا که قرآن محفوظ از تحریف است؛لذا مهدی منتظر از سنت جدش با سلاح علمی آیات محکم قرآن عظیم دفاع می کند و آنچه که مخالف آیات محکم کتاب است را انکار می کند و حکم نفی یا اثبات را برایتان استنباط می کند؛ شما را چه می شود؛جناب شیخ چگونه حکم می کنید؟شما می خواهید مهدی منتظری بیاید که تابع-رسول- باشد یا بدعت گذار!آیا تعقل نمی کنید؟
و می بینم که جناب شیخ فاضل وقتی به کتاب رجوع می کند؛تنها از ظاهر آیات متشابه درباره موضوع رؤیت خداوند پیروی می نماید تا برای حدیث دروغی که درمورد دیدن آشکار خداوند است؛برهان بیاورد.اما جناب شیخ،شما از آیات محکم کتاب که دیدن آشکار خداوند را نفی می کند، روبرگردانده ای و برای اثبات حدیث فتنه؛ازآیات متشابه پیروی می کنی و تصور می کنی که حدیث؛تأویل این ایه مجمل است.میدانم تو نمی خواهی قرآن را به ناحق تفسیر کنی بلکه می خواهی آن را تأویل کنی ولی در صددی که ثابت کنی این حدیث از نبی است به رغم این که حدیث برخلاف آیات بنیادی و محکمات کتاب پیرامون موضوع دیدن آشکار خداوند است و جناب شیخ از آنها رو برمی گرداند ودرمورد موضوع رؤيت خداوند، از ظاهر آیات متشابه کتاب پیروی می کند و برای همین قلبت از حق روشن -برای عالم و جاهلتان- که در آیات محکمی که آیات بنیادی کتابند،منحرف شده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلاَّ الْفَاسِقُونَ} صدق الله العظيم [البقرة:۹۹].و مقصود محققاً ابصار تمام مخلوقات خدواند به صورت عام است {لاَ تُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ}،و برای همین خداوند تعالی برای نبی خود موسی روشن می سازد چرا تمام مخلوقات پروردگار قادر به دیدن آشکار خداوند نیستند،چون تحمل دیدن آشکار عظمت الهی را ندارند؛مگر اینکه کوه باپرجا بماند؛اگر کوه تحمل کرد و درجای خود باقی ماند؛روزی ممکن است ابصار بندگان قادر به درک و دیدن آشکار خداوند باشند و خداوند تعالی می فرماید: {قَالَ لَن تَرَانِي وَلَـكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تراني}،و سپس منتظر می مانیم تا نتیجه فتوا را در عالم واقعیات و به صورت حقیقی ببینیم و خداوند تعالی می فرماید: {فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا} صدق الله العظيم. پس کوه درجای خود باقی نماند و فتوای حق پروردگارش درباره دیدن آشکار روی خداوند به حقیقت پیوست که: {قَالَ رَبِّ أرِنِي أنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي} صدق الله العظيم، سؤالی که مطرح می شود این است که :بعد از این فتوای خداوند به نبی خود موسی؛آیا سزاوار است که موسی معتقد بماند که می توان خداوند را در دنیا و آخرت،آشکار دید؟جواب را از زبان نبی الله موسی می شنویم:
{قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأنَاْ أوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ} صدق الله العظيم.
شیخ فاضل و محترم هواری سخنت عجیب است:" ناصر محمد یمانی؛ پیش از تو دیگران نیز همین حرفهایت را زده اند"مهدی منتظر درپاسخ می گوید: ای خطیب منبر،به راستی که خدواند مهدی منتظر را در زمانی برمی انگیزد که علمای امت دچار اختلافات دینی شده اند و پروردگار او را حَکَم میان آنها قرار داده است تا به حق در موارد اختلاف میان شان حکم دهد؛برای همین می بینی که من درمورد عدم امکان دیدن آشکار خداوند؛شیعه را تصدیق می کنم ولی عقاید دیگرآنها که از جانب خداوند برای آنها دلیلی نازل نشده را انکار می کنم.به همبن ترتیب،؛می بینی که مهدی منتظر عقیده قرآنیون مبین بر عدم سنگساری زناکار متأهل را تصدیق و فتوای آنها درباره سه گانه بودن نماز را رد می کند و با باور اهل سنت و جماعت درمورد نمازهای پنج گانه موافق است و عقیده سه نوبت بودن نماز قرآنیون را رد می کند.لذا خداوند مهدی منتظر را بر نمی انگیزد تا چیز جدیدی را که در کتاب خداوند یا سنت رسولش وجود ندارد را بیاورد؛بلکه حقی که در کتاب خداوند و سنت رسول است را محقق ساخته و نسبت به هر باطلی که مخالف کتاب خداوند و سنت حق رسولش باشد کفر خود را اعلان می کند.شما را چه می شود که دعوت مهدی منتظر حقی را که خداوند برای یاری رساندن به آنچه که با محمد رسول الله علیه و آله و سلم آمده برانگیخته؛ درک نمی کنید؟و از آنجا که قرآن محفوظ از تحریف است؛لذا مهدی منتظر از سنت جدش با سلاح علمی آیات محکم قرآن عظیم دفاع می کند و آنچه که مخالف آیات محکم کتاب است را انکار می کند و حکم نفی یا اثبات را برایتان استنباط می کند؛ شما را چه می شود؛جناب شیخ چگونه حکم می کنید؟شما می خواهید مهدی منتظری بیاید که تابع-رسول- باشد یا بدعت گذار!آیا تعقل نمی کنید؟
و لذا خداوند تعالی می فرماید:
{هُوَ الَّذِي أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٧﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
و شاید دکتر هواری بخواهد حرف مرا قطع کرده و بگوید:"ناصر محمد یمانی؛ترا چه می شود؛از ما دعوت می کنی که به حکمیت کتاب خداوند در نفی باطلی که در سنت نبوی آمده است تن دهیم وبرایمان فتوا می دهی؛هر آنچه از سنت نبوی که مخالف آیات محکم قرآن عطیم است باطل و دروغ است حتی اگر از قرآن برای احادیث و روایات برایت برهان بیاوریم باز اصرار داری که بر انکار آن حدیث پافشاری کنی"مهدی منتظر در پاسخت می گوید:برادر گرامی؛قلب مهدی منتظر از حق آشکار آمده در آیات محکم و روشن کتاب که دقیقا درباره همان موضوع آمده باشد،منحرف نیست برای مثال فرموده خداوند تعالی:
{ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ ربّكم لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿١٠٢﴾ لَّا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ ﴿١٠٣﴾} صدق الله العظيم،
{قَالَ رَبِّ أرِنِي أنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَـكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ موسَى صَعِقًا فَلَمَّا أفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأنَاْ أوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ} صدق الله العظيم،
چگونه می توانم از این آیات روگردانده و از ظاهر سایر آیاتی که متشابه بوده و باطنی غیر از ظاهرشان داشته و همچنان نیاز به تأویل و تفسیر دارند؛پیروی نمایم؟ و برای همین شما تصور می کنید موضوع این حدیث فتنه که مخالف آیات محکم کتاب است؛بیان فلان آیه متشابه است که هنوز نیاز دارد تأویل وتفسیر شود ولی مهدی منتظر می گوید:به پروردگار و خداوندم قسم،اگر -حدیث- مخالف آیات محکم قرآن نباشد؛آن را پذیرفته وتا زمانی که با قرآن مشابهت داشته باشد، از آن پیروی می کنم؛براستی که علت کفر من نسبت به آن و توصیف آن به نام فتنه؛این است که موضوع آن باطل است چرا که تشابه با آیاتی دارد که همچنان نیازمند تأویل اند و مخالف با آیات محکم کتاب که بنیاد آن هستند(آیات ام الکتاب) می باشند؛خداوند امر نموده است که از آیات محکم کتاب پیروی کرده و به ایات متشابه آن ایمان داشته باشیم؛آیاتی که تأویا آنها را تنها خداوند می داند و راسخان در علم؛آنان که به بخشی از کتاب کافر نشده و به بخشی دیگر ایمان داشته باشند،بلکه از آیات محکم پیروی نموده و به آیات متشابه ایمان دارند و می گویند:
{يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ} صدق الله العظيم [آل عمران:۷].
عزیز من شیخ الهواری؛به سوی خداوند توبه کن،به خداوند قسم که قلبت از حق منحرف و تنگ است؛به همین دلیل است که از آیات محکم کتاب که آیات "ام الکتابند" و از نفی دیدن آشکار خداوند سخن می گویند ؛ روگردانی و بر آیات متشابه تأکید می نمایی،آیاتی که در ظاهر خود تشابه لغوی دارند و چون ظاهر آنها غیر از باطنشان است؛لذا هنوز نیازمند تأویل اند. برای مثال فرموده خداوند تعالی:
{وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [القيامة].
با اینکه می دانی در جاهای دیگر کلمه"ناظره" به نشانه "انتظار" آمده است .برای مثال در این فرموده خداوند تعالی:
{فَنَاظِرَةٌ بِمَ يَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ} صدق الله العظيم [النمل:۳۵].
و اما فرموده خداوند تعالی:
{وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم
این آیه می تواند از آیات محکم بینه باشد که ظاهر آن مانند باطن آن بوده و از آیات محکمی که ام الکتابند باشد،و یا می تواند از آیات متشابه باشد.سؤالی که فرضاً در برابر ناصر محمد یمانی مطرح می شود این است"اگر چنین است،پس ای کسی که به زعم خود مهدی منتظری،به ما بیاموز چگونه آیات محکم را از آیات متشابه تشخیص دهیم تا مطالب برایمان مخلوط نشده و به دنبال ظاهر متشابه نیفتیم و از محکمات قرآن اعراض کنیم؟"مهدی منتظر حق به شما پاسخ می دهد که:بنا براین اساس که مطلقا در کتاب خداوند تناقض وجود ندارد،سزاوار نیست هرچقدر هم که آیه از نظر شما واضح و روشن باشد آیه را گرفته و بدون اینکه آن را به آیات دیگر کتاب عرضه نمایید، از آن پیروی نمایید.به فتوایی که داده اید،هرچقدر در نظرتان واضح و روشن باشد؛ نباید به آن بسنده کنید؛ ظن کسی را از حق بی نیاز نمی کند چون ممکن است آیه محکم باشد یا متشابه.برای مثال فرموده خداوند تعالی:
{وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم.
این آیه می تواند ظاهر آن مانند باطن آن محکم باشد و می تواند متشابه باشد؛از کجا بدانید که از ایات محکم و ام الکتاب است یا از آیات متشابه کتاب؟برای این که از این امر مطلع گردید؛بر شماست که به آیه محکمی که درباره همان موضوع؛یعنی دیدن آشکار خداوند است، مراجعه نمایید و ببینید با این فرموده خداوند تعالی اختلاف دارد یاخیر:
{وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم.
اگر اختلاف نداشت برایتان روشن می شود که از آیات محکم و ام الکتاب است،اما اگر دیدید با آیاتی که دقیقا درهمین باره آمده اند در ظاهر با این آیات
{وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم
اختلاف هست،در می یابید از آیات متشابه است.بیایید تا فرموده خداوند تعالی را به آیات دیگر عرضه کنیم
{وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم،
به شرط این که آن آیاتی که دقیقا در همان موضوع آمده اند از آیه هائی باشند که برای عالم و جاهل روشن و بینه اند.برای مثال فرموده خداوند تعالی:
{قَالَ رَبِّ أرِنِي أنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَـكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ موسَى صَعِقًا فَلَمَّا أفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأنَاْ أوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ} صدق الله العظيم [الأعراف:۱۴۳].
{ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ ربّكم لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿١٠٢﴾ لَّا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ ﴿١٠٣﴾} صدق الله العظيم،
{قَالَ رَبِّ أرِنِي أنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَـكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ موسَى صَعِقًا فَلَمَّا أفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأنَاْ أوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ} صدق الله العظيم،
چگونه می توانم از این آیات روگردانده و از ظاهر سایر آیاتی که متشابه بوده و باطنی غیر از ظاهرشان داشته و همچنان نیاز به تأویل و تفسیر دارند؛پیروی نمایم؟ و برای همین شما تصور می کنید موضوع این حدیث فتنه که مخالف آیات محکم کتاب است؛بیان فلان آیه متشابه است که هنوز نیاز دارد تأویل وتفسیر شود ولی مهدی منتظر می گوید:به پروردگار و خداوندم قسم،اگر -حدیث- مخالف آیات محکم قرآن نباشد؛آن را پذیرفته وتا زمانی که با قرآن مشابهت داشته باشد، از آن پیروی می کنم؛براستی که علت کفر من نسبت به آن و توصیف آن به نام فتنه؛این است که موضوع آن باطل است چرا که تشابه با آیاتی دارد که همچنان نیازمند تأویل اند و مخالف با آیات محکم کتاب که بنیاد آن هستند(آیات ام الکتاب) می باشند؛خداوند امر نموده است که از آیات محکم کتاب پیروی کرده و به ایات متشابه آن ایمان داشته باشیم؛آیاتی که تأویا آنها را تنها خداوند می داند و راسخان در علم؛آنان که به بخشی از کتاب کافر نشده و به بخشی دیگر ایمان داشته باشند،بلکه از آیات محکم پیروی نموده و به آیات متشابه ایمان دارند و می گویند:
{يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ} صدق الله العظيم [آل عمران:۷].
عزیز من شیخ الهواری؛به سوی خداوند توبه کن،به خداوند قسم که قلبت از حق منحرف و تنگ است؛به همین دلیل است که از آیات محکم کتاب که آیات "ام الکتابند" و از نفی دیدن آشکار خداوند سخن می گویند ؛ روگردانی و بر آیات متشابه تأکید می نمایی،آیاتی که در ظاهر خود تشابه لغوی دارند و چون ظاهر آنها غیر از باطنشان است؛لذا هنوز نیازمند تأویل اند. برای مثال فرموده خداوند تعالی:
{وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [القيامة].
با اینکه می دانی در جاهای دیگر کلمه"ناظره" به نشانه "انتظار" آمده است .برای مثال در این فرموده خداوند تعالی:
{فَنَاظِرَةٌ بِمَ يَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ} صدق الله العظيم [النمل:۳۵].
و اما فرموده خداوند تعالی:
{وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم
این آیه می تواند از آیات محکم بینه باشد که ظاهر آن مانند باطن آن بوده و از آیات محکمی که ام الکتابند باشد،و یا می تواند از آیات متشابه باشد.سؤالی که فرضاً در برابر ناصر محمد یمانی مطرح می شود این است"اگر چنین است،پس ای کسی که به زعم خود مهدی منتظری،به ما بیاموز چگونه آیات محکم را از آیات متشابه تشخیص دهیم تا مطالب برایمان مخلوط نشده و به دنبال ظاهر متشابه نیفتیم و از محکمات قرآن اعراض کنیم؟"مهدی منتظر حق به شما پاسخ می دهد که:بنا براین اساس که مطلقا در کتاب خداوند تناقض وجود ندارد،سزاوار نیست هرچقدر هم که آیه از نظر شما واضح و روشن باشد آیه را گرفته و بدون اینکه آن را به آیات دیگر کتاب عرضه نمایید، از آن پیروی نمایید.به فتوایی که داده اید،هرچقدر در نظرتان واضح و روشن باشد؛ نباید به آن بسنده کنید؛ ظن کسی را از حق بی نیاز نمی کند چون ممکن است آیه محکم باشد یا متشابه.برای مثال فرموده خداوند تعالی:
{وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم.
این آیه می تواند ظاهر آن مانند باطن آن محکم باشد و می تواند متشابه باشد؛از کجا بدانید که از ایات محکم و ام الکتاب است یا از آیات متشابه کتاب؟برای این که از این امر مطلع گردید؛بر شماست که به آیه محکمی که درباره همان موضوع؛یعنی دیدن آشکار خداوند است، مراجعه نمایید و ببینید با این فرموده خداوند تعالی اختلاف دارد یاخیر:
{وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم.
اگر اختلاف نداشت برایتان روشن می شود که از آیات محکم و ام الکتاب است،اما اگر دیدید با آیاتی که دقیقا درهمین باره آمده اند در ظاهر با این آیات
{وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم
اختلاف هست،در می یابید از آیات متشابه است.بیایید تا فرموده خداوند تعالی را به آیات دیگر عرضه کنیم
{وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم،
به شرط این که آن آیاتی که دقیقا در همان موضوع آمده اند از آیه هائی باشند که برای عالم و جاهل روشن و بینه اند.برای مثال فرموده خداوند تعالی:
{قَالَ رَبِّ أرِنِي أنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَـكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ موسَى صَعِقًا فَلَمَّا أفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأنَاْ أوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ} صدق الله العظيم [الأعراف:۱۴۳].
{بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَكُن لَّهُ صَاحِبَةٌ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿١٠١﴾ ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ ربّكم لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿١٠٢﴾ لَّا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ ﴿١٠٣﴾}صدق الله العظيم [الأنعام].
پس در می یابید که عدم رؤیت آشکار خداوند از صفات ازلی ذات خداوند در دنیا و آخرت است،تا مسیح کذاب نتواند شما را گول بزند؛او آشکار با شما سخن می گوید و شما می توانید او را ببینید و می گوید پروردگارتان است؛در حالی که پروردگار حق شما نیست و بزرگ ترین نشانه وحجت برای شما در برابر او این است که آشکار با شما صحبت می کند و شما او را می بینید و لذا خداوند تعالی می فرماید: {ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ ربّكم لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿١٠٢﴾ لَّا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ ﴿١٠٣﴾} صدق الله العظيم
در این صورت و به راحتی انصار مهدی منتظر به مسیح کذاب می گویند: ای کسی که ادعای ربوبیت می کنی و با ما بندگان آشکار سخن گفته و ما ترا می بینیم؛ تو دروغ گویی گستاخی و خداوند واحد قهار که ابصار قادر به درک و احاطه بر رؤیت او نیست،نیستی؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی:پس در می یابید که عدم رؤیت آشکار خداوند از صفات ازلی ذات خداوند در دنیا و آخرت است،تا مسیح کذاب نتواند شما را گول بزند؛او آشکار با شما سخن می گوید و شما می توانید او را ببینید و می گوید پروردگارتان است؛در حالی که پروردگار حق شما نیست و بزرگ ترین نشانه وحجت برای شما در برابر او این است که آشکار با شما صحبت می کند و شما او را می بینید و لذا خداوند تعالی می فرماید: {ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ ربّكم لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿١٠٢﴾ لَّا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ ﴿١٠٣﴾} صدق الله العظيم
{بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَكُن لَّهُ صَاحِبَةٌ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿١٠١﴾ ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ ربّكم لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿١٠٢﴾ لَّا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ ﴿١٠٣﴾} صدق الله العظيم،
و از آنجا که تو آشکار با ما سخن گفته و ما قادر به دیدن تو هستیم،پس تو گستاخانه دروغ می گویی و خداوند واحد قهاری نیستی که در آیات محکم کتاب خود می فرماید: { وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ ﴿٥١﴾} صدق الله العظيم [الشورى].
پس به این ترتیب چگونه با ما آشکار سخن گفته و ما ترا می بینیم؟ پس انصار مهدی منتظر با ایات محکم کتاب در مقابل دشمن خداوند حجت می آورند؛اما کسانی که تعقل و تدبر نمی کنند؛ خواهند گفت از آنجا که محمداً رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم به ما خبر داده است که مسیح کذاب یک چشم است و روی پیشانی اش نوشته شده است کافر،و تو یک چشم نبوده و روی پیشانی ات لفظ کافر نوشته نشده است؛ تو خداوند و پروردگار ماهستی؛آنها در دامی می افتند که شیاطین بشر پهن و زمینه را برای فتنه مسیح کذاب آماده کرده اند؛می بینید که آنها از ایات محکم و بینه رو می گردانند، هرچقدر هم مهدی منتظر با آین آیات برایشان حجت بیاورد،از ایات محکم کتاب پیروی نمی کنند،حال هرچقدر هم این آیات روشن بوده و از آیات ام الکتاب باشند، و تا زمانی که آیات محکم بینه با روایاتی که از ثقات( افراد موثق) در دستشان است،مخالف باشند؛ از آن آیات پیروی نمی کنند، و به کتاب خدا کافر می شوند به بهانه اینکه کسی تاویل آن را نمی داندد و آنچه گذشتگان صالح برآن بودند برای ما کافی است آیا تو از من محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم و صحابه او اعلم تری؛ مردانی که در اطراف رسول بودند و خداوند در آیات محکم کتاب خود به رضایت از آنان شهادت داده است؟تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَٰلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [الفتح].
پس به این ترتیب چگونه با ما آشکار سخن گفته و ما ترا می بینیم؟ پس انصار مهدی منتظر با ایات محکم کتاب در مقابل دشمن خداوند حجت می آورند؛اما کسانی که تعقل و تدبر نمی کنند؛ خواهند گفت از آنجا که محمداً رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم به ما خبر داده است که مسیح کذاب یک چشم است و روی پیشانی اش نوشته شده است کافر،و تو یک چشم نبوده و روی پیشانی ات لفظ کافر نوشته نشده است؛ تو خداوند و پروردگار ماهستی؛آنها در دامی می افتند که شیاطین بشر پهن و زمینه را برای فتنه مسیح کذاب آماده کرده اند؛می بینید که آنها از ایات محکم و بینه رو می گردانند، هرچقدر هم مهدی منتظر با آین آیات برایشان حجت بیاورد،از ایات محکم کتاب پیروی نمی کنند،حال هرچقدر هم این آیات روشن بوده و از آیات ام الکتاب باشند، و تا زمانی که آیات محکم بینه با روایاتی که از ثقات( افراد موثق) در دستشان است،مخالف باشند؛ از آن آیات پیروی نمی کنند، و به کتاب خدا کافر می شوند به بهانه اینکه کسی تاویل آن را نمی داندد و آنچه گذشتگان صالح برآن بودند برای ما کافی است آیا تو از من محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم و صحابه او اعلم تری؛ مردانی که در اطراف رسول بودند و خداوند در آیات محکم کتاب خود به رضایت از آنان شهادت داده است؟تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَٰلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [الفتح].
{وَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنَّهُمْ لَمِنْكُمْ وَمَا هُمْ مِنْكُمْ وَلَكِنَّهُمْ قَوْمٌ يَفْرَقُونَ} صدق الله العظيم [التوبة:۵۶].
{وَإِذَا لَقُواْ الَّذِينَ آمَنُواْ قَالُواْ آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْاْ إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُواْ إِنَّا مَعَكُمْ} صدق الله العظيم [البقرة:۱۴].
{يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مَا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ} صدق الله العظيم [الفتح:۱۱].
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخو المُسلمين خليفة الله وعبده؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
اقتباس: اضغط للقراءة