-1-
ولی هنگامی که کفر و نافرمانیشان فزونی یابد،غضب خدا در نفسش نیز بر آنان فزونی مییابد و دلیل آن فرموده خداوند تعالی است که:
اما در مورد صفت رضوان خداوند در نفسش، کسانی که رضوان خداوند را به عنوان «وسیله» بر میگزینند، تنها در پی این هستند که خدا از شخص خودشان راضی باشد و همین برایشان کافیست! اما فتوای امام مهدی این است که رضایت خدا از فلان بنده تنها جزئی از رضوان الله است، «رضوان نفس خداوند» مادامی که خداوند از تمام بندگانش راضی نشده و همگی آنها را مشمول رحمت خود نکرده باشد [فیرضی] ابدأ تحقق نمییابد. این وعده حق بوده و او الرحم الراحمین است.اما مشکل تعداد کثیری از بندگان خداوند این است که از روحِ رحمتِ الهیِ خداوندِ سبحان نا امیدند. همانا که از بزرگترین ظلمهای انسان در نفسش، مأیوس بودن از رحمتِ الهیِ خداوندِ ارحم الراحمین است. خداوند تعالی میفرماید:
{إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِن رَّوْحِ اللَّـهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم [يوسف]
به جز کافران کسی از روح رحمت خداوندِ ارحم الراحمین نا امید نمیشود واقعیت این است که صفت رحمت از صفات روحی نفس الله است. کسانی که قدر و شأن خداوند را آنگونه که شایسته اوست ندانسته و او را چنان که باید نمیشناسند، نسبت به این معرفت جاهلند و گرنه اگر خداوند را آنگونه که بایسته اوست میشناختند، چرا ملتمسانه جویای رحمت در نفس فرشتگان جهنم هستند. خداوند تعالی میفرماید:
{وَقَالَ الَّذِينَ فِي النَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَبَّكُمْ يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْمًا مِّنَ الْعَذَابِ ﴿٤٩﴾قَالُوا أَوَلَمْ تَكُ تَأْتِيكُمْ رُسُلُكُم بِالْبَيِّنَاتِ ۖ قَالُوا بَلَىٰ ۚ قَالُوا فَادْعُوا ۗ وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ﴿٥٠﴾}صدق الله العظيم [غافر]
یعنی کافران دست طلب به سوی رحمتِ خداوندِ الرحم الراحمین که صفتی از صفات نفس الله است، دراز نمیکنند بلکه او را رها کرده و به جای او، از بندگان خداوند درخواست میکنند که نزد خداوند شفاعتشان را نمایند تا شاید خداوند حاضر شود یک روز از عذابشان بکاهد،اما خداوند از دعای آنها به عنوان ضلالت و گمراهی یاد میکند [وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ ﴿٥٠﴾] و نام کافرین را بر آنها مینهد اگر چه آنها به کفر نسبت به ذات خداوند بازنگشتهاند بلکه ایمان آوردهاند که جز خدا، خدایی نیست و شریکی ندارد. اما وقتی خداوند هنوز آنها را کافر مینامد درحالیکه دیگر به ذات خداوند کافر نیستند منظور این نیست که نسبت به ذات خداوند کافرند،آنها واقعا درک کردهاند که خداوند در ذات خود «خداوند یگانه و قهار» است، خدایی جز او نیست و معبودی بجز او وجود ندارد ولی هنوز از جانب خداوند کافر نامیده می شوند چرا که همچنان از صفات روحی خدا در نفسش چیزی نم دانند. آنها از صفات جوهری خداوند سبحان بی خبرند و همانطور که در حیات دنیاییشان خداوند را نشناخته بودند، اکنون نیز نابینا هستند. به همین علت خداوند تعالی می فرماید:
{وَمَنْ كَانَ فِي هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِي الآخِرَةِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِيلاً}صدق الله العظيم [الإسراء:۷۲]
منظور از نابینا بودن، نداشتن معرفت نسبت به صفاتی از خداوند است که جزو نفس خداوند هستند.
صفت رحمت از همین صفات بوده و وعده حق خداوندِ ارحم الراحمین است. از آنجا که اینها در دنیا آن گونه که باید قدر خداوند را نشناختهاند، در آخرت هم قادر نیستند آن طور که شایسته خداوند است [شأن و] قدر او را بشناسند. به همین دلیل است که میبینید به جای خواندن او، از بندگانش درخواست میکنند تا در نزد خدا شفاعت آنها را بکنند! چطور میشود نزد کسی که خود از همه مهربانتر است شفاعت کرد؟ رحم خداوند به بندهاش بیش از رحم پدران و مادران و فرزندان وعشیره(خاندان) فرد است. خداوند از ملائکه مقرب و تمامی انس و جن نسبت به آنها مهربانتر و رحیمتر است. وعده او حق و او الرحم الراحمین است. به همین دلیل است که خداوند از ما دعوت میکند تا او را بشناسیم و از روح صفاتی که در نفس خداوند سبحان و تعالی است آگاهی و شناخت پیدا کنیم. این صفات باطنی، جوهر صفات خداوند هستند.پاک و منزه است خداوند از آنچه که برای او شریک میگیرند...او بسیار والاتر و برتر از شریکانی است که برایش قائل میشوند.
این است و جز این نیست که رحمت، غضب و رضایت، جزو صفات روح نفس خدا هستند. جز این نیست که رضایت خداوند از تمام بندگانش «رضوان اللهِ علیِ عباده» نعیم اعظم خداوند، نعیمی بزرگتر از بهشت است.آن انصاری که خود را «خادم رسول الله» نام نهاده است، جزو انصار پیشگام برگزیده نمیدانم زیرا او منکر این است که صفت «رضوان نفس الله»، نعیم بزرگتر از بهشت خداوند است و بنابراین دستور دادیم تا لقب «الانصار السابقین الاخیار» از زیر اسمش پس گرفته شود تا اینکه یقین پیدا کند .بر اوست که به جستجوی حقیقت بازگردد و با امام مهدی ناصر محمد یمانی به بحث بپردازد تا یا او حجتی در برابر ما اقامه کند و یا ما برایش حجت حق بیاوریم. اگر هر چیزی به غیر نعیم اعظم را انکار کند، میتواند این صفت را زیر نام خود بگذارد و حق اوست که در مورد اختلاف با ما مجادله کند. اما نمیشود اساسی را که «دعوت مهدوی» بر آن پایه نهاده شده است، یعنی اینکه «نعیم رضوان نفس خداوند؛ همان نعیم بزرگتر از بهشت است» منکر شود. فتوای ما در مورد تحسر خداوند در نفسش را انکار کرده و بخواهد آن را به تحسر بندگان بر خودشان محدود کند و با وجود این، فکر کند خداوند علم کتاب را به او عطا کرده یا بخشی از علم کتاب را به او دادهاست. بنابر این برادر گرامی، ای کسی که خود را «خادم رسول الله» نامیدهای، بر توست که به آن گروهی بگردی که با امام مهدی، عبد الانعیم الاعظم مجادله میکنند.شما همانند دکتور احمد عمرو هستی که با ما بر سر دعوت به تحقق «رضوان خداوند بر بندگانش، نعیمی که بزرگتر از بهشت او برای یندگانش است» مجادله میکند.
{يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾}صدق الله العظيم [يس]
ای مرد، از آنجا که شما تعریف صفات نفسیه روح خدا را نمیدانید و بین صفات نفسیه روحش و صفات ذاتی او تمایزی قائل نمیشوید، لذا منکرِ تحسر خدا در نفسش هستید. چرا که صفات ذاتی خداوند، صفاتی ازلی هستند که نه در دنیا و نه در آخرت تغییر و تحولی نخواهند داشت. اما امام مهدی از شما دعوت میکند تا صفات روحی خداوند را به شما بشناساند صفتهایی که در نفس متعالی خداوند هستند. از این صفتها «رضوان خداوند در نفسش» است، همان نعیمی که در نزد قومی که حبیبان خداوند هستند و محبان او از جنات النعیم، بزرگتراست. به همین علت است که تا او راضی نشود راضی نخواهند شد. آنها بر این شاهدند و هم چنین شاهدند که امام مهدی حقیقتاً آن بندهی آگاه به «الرحمن» است. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۚ الرَّحْمَـٰنُ فَاسْأَلْ بِهِ خَبِيرًا ﴿٥٩﴾}صدق الله العظيم [الفرقان]
اقتباس: اضغط للقراءة
الإمام ناصر محمد اليماني
10 - ربیع الآخر - 1434 هـ
20 - 02 - 2013 مـ
۲ - اسفند - ۱۳۹۱ ه.ش.
03:39 صـبح
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پاسخ مهدی منتظر به دکتر احمد عمرو که منکر این است که رضوان خداوند بزرگترین نعیم است...
10 - ربیع الآخر - 1434 هـ
20 - 02 - 2013 مـ
۲ - اسفند - ۱۳۹۱ ه.ش.
03:39 صـبح
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پاسخ مهدی منتظر به دکتر احمد عمرو که منکر این است که رضوان خداوند بزرگترین نعیم است...
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة أنبياء الله ورسله من أوّلهم إلى خاتمهم محمد رسول الله وآلهم الأطهار، يا أيّها الذين آمنوا صلّوا عليهم وسلّموا تسليماً لا نفرق بين أحد من رسله ونحن له مسلمون، أما بعد..
دکتر احمد عمرو، بگذارید اوّل اقتباسی از مضمون آن چه که در بیان شماست را با رنگ قرمز بیاوریم. دکتر فاضل و ارجمند احمد عمرو میگوید:
[غضب خداوند بر دشمنانش، از صفات ازلی خداوند است و غضب صفتی نیست که خدا بعد آفرینش آنها [دشمنانش] کسب کرده باشد. من به این ایمان کامل دارم چون خداوند ازلی است و نمی توان او را مانند سایر مبتدعات به کسب یک صفت، بعد ساخت وصف نمود.
در مورد صفت «رضی» ، خداوند سبحان قبل از اینکه آفرینش را آغاز نماید این صفت را داشته است، خداوند قبل از خلقت، از کسی که شاکر باشد راضی و از کفر کافر ناراضی بودهاست. ما همین گونه که هست به او ایمان داریم و میدانیم او ازلی و بدون تغییر و تبدل است. خداوند صفت رضایت را بعد از شکر بنده و صفت عدم رضایت را بعد کفر کافران فرضی اش کسب نکردهاست. بلکه این از صفات ازلی خداوند سبحان است که قبل از آغاز خلقت به آن متصف بوده است.]
نقل قول از بیان احمد عمروتمام شد. حال امام مهدی ناصر محمد جوابش را داده و میگوید: ای مرد تو اعتراف میکنی صفت رضایت و غضب از صفاتی است که در نفس خداوند وجود دارد، اما تحول صفت غضب خدا بر بندگان به رضوان را [در نفسش] با این حجت که صفات خداوند ازلی و غیر قابل تغییراست، انکار میکنی. دلیلی که مهدی منتظر، عبدالنعیم الاعظم، ناصر محمد یمانی برایت اقامه میکند این است که: دکتر فاضل و محترم جناب احمد عمرو، اشتباه شما در این است که رضوان خداوند و غضب او را از صفات ازلی خداوند به شمار میآورید، در حالیکه پاسخ امام مهدی به شما این است: غضب و رضایت خداوند جزو صفات نفسانی خداوند سبحان و تعالی است.
پس بیا تا به تو بیاموزم کدام صفت خدوندا ازلی [صفات الله الازلیّه] بوده و در ذات خداوند سبحان [صفات ذات الله] هستند.
از صفاتی که در ذات خداوند است یعنی صفات ذاتی خداوند، این است که او یگانه است و هیچ چیزی مانند او در خلقت وجود ندارد. نه زاده شده و نه میزاید «لم یلد و لم یولد» وعقل و چشمها توانایی درک او را ندارند. اینها از جمله صفات ازلی خداوند هستند که هرگز تغییر و تبدیلی در آنها راه ندارد. دیگر اینکه او از همه چیز بزرگتر است «الله اکبر» و هیچ چیز با حجم ذاتِ سبحان، یارای برابری ندارد بلکه او از تمام مخلوقاتش بزرگتر است. از همین روست که خداوند ذاتش را به اکبر، بزرگترینِ بزرگها و بزرگتر از هر کبیری توصیف مینماید. پاک و منزه است او! صفت اکبر از صفات ذاتی خداوند است (ذات الله).
و اما در مورد صفات نفسی که در حقیقت فضل خداوند بر بندگانش است، چرا که غیر قابل تغییر بودن این صفات، بزرگترین مصیبت برای بندگان خواهد بود بلکه صفات نفسی خداوند رحمتی برای بندگان هستند. از صفات نفسی خداوند میتوان به راضی شدن بعد از غضبش اشاره کرد. امکان تحول به رضوان به جای غضب برای بندگان امری خوب و خیر است. لذا اگر امکان تبدیل صفت غضب به رضایت نباشد، مصیبت بزرگی گریبان بندگان را میگیرد. طبق فتوای دکتور احمد عمرو کسی که مورد غضب خداوند قرار گرفت، دیگر باید برای ابد از رحمت او مأیوس شود؛ چرا که اگر صفت غضب از صفات ازلی ذات خداوند باشد، که قابل تغییر نیست. ای مرد! من امام مهدی منتظر، بشریت را به تفکر در صفات الله...صفات نفسی که در روح خداست دعوت میکنم، مثل: صفت رحمت، صفت کرم، صفت غفران. بندگان خداوند در این صفات نفسی خداوند با او شریکاند چون خداوند از روحش با کلمات قدرتش، در بندگان دمیده است، مثل صفت رحمت که بندگانِ رحیمِ خداوند در این صفت با او شریکاند به همین علت خداوند خود را {أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ ﴿٨٣﴾} [الأنبياء] میخواند. به این معنی که صفت رحمت تنها به خداوند اختصاص نداشته و بندگانش هم میتوانند دارای این صفت باشند اما نکته این است که تنها او «ارحم الرحمین» است. همینطور صفت کرم که آن را تنها به خود اختصاص نداده است و گروهی از بندگان او هم میتوانند کریم باشند. به همین علت خود را «اکرم الاکرمین» میخواند. صفت غفران نیز به همین صورت است، لذا به برخی بندگان «غافرون» خطاب میشود و خدا صفت غفران را تنها برای خود نگذاشته است و او خود را{خَيْرُ الْغَافِرِينَ(۱۵۵)} [الأعراف] وصف مینماید. از آنجا که او از همه بندگان بخشندهترست لذا برخود نام «خیرالغافرین» را مینهد. همانا که صفت «الرضی» از اسماء الحسنیِ خداوند است که خداوند آن را از صفات نفسی خود قرار داده و از صفات ازلی و غیرقابل تبدیل نمیباشد.صفت غضب و رضوان از صفات نفسانی خداوند بوده و قابل تغییرند. صفت غضب خداوند میتواند به رضوان تبدیل شود و در کتاب [قرآن] مییابیم که صفات نفسانی خداوند از قابلیت کم و زیاد شدن برخوردارند. مثال از فرموده خداوند تعالی:
{ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّـهِ}صدق الله العظيم[البقرة:۶۱]پس بیا تا به تو بیاموزم کدام صفت خدوندا ازلی [صفات الله الازلیّه] بوده و در ذات خداوند سبحان [صفات ذات الله] هستند.
از صفاتی که در ذات خداوند است یعنی صفات ذاتی خداوند، این است که او یگانه است و هیچ چیزی مانند او در خلقت وجود ندارد. نه زاده شده و نه میزاید «لم یلد و لم یولد» وعقل و چشمها توانایی درک او را ندارند. اینها از جمله صفات ازلی خداوند هستند که هرگز تغییر و تبدیلی در آنها راه ندارد. دیگر اینکه او از همه چیز بزرگتر است «الله اکبر» و هیچ چیز با حجم ذاتِ سبحان، یارای برابری ندارد بلکه او از تمام مخلوقاتش بزرگتر است. از همین روست که خداوند ذاتش را به اکبر، بزرگترینِ بزرگها و بزرگتر از هر کبیری توصیف مینماید. پاک و منزه است او! صفت اکبر از صفات ذاتی خداوند است (ذات الله).
و اما در مورد صفات نفسی که در حقیقت فضل خداوند بر بندگانش است، چرا که غیر قابل تغییر بودن این صفات، بزرگترین مصیبت برای بندگان خواهد بود بلکه صفات نفسی خداوند رحمتی برای بندگان هستند. از صفات نفسی خداوند میتوان به راضی شدن بعد از غضبش اشاره کرد. امکان تحول به رضوان به جای غضب برای بندگان امری خوب و خیر است. لذا اگر امکان تبدیل صفت غضب به رضایت نباشد، مصیبت بزرگی گریبان بندگان را میگیرد. طبق فتوای دکتور احمد عمرو کسی که مورد غضب خداوند قرار گرفت، دیگر باید برای ابد از رحمت او مأیوس شود؛ چرا که اگر صفت غضب از صفات ازلی ذات خداوند باشد، که قابل تغییر نیست. ای مرد! من امام مهدی منتظر، بشریت را به تفکر در صفات الله...صفات نفسی که در روح خداست دعوت میکنم، مثل: صفت رحمت، صفت کرم، صفت غفران. بندگان خداوند در این صفات نفسی خداوند با او شریکاند چون خداوند از روحش با کلمات قدرتش، در بندگان دمیده است، مثل صفت رحمت که بندگانِ رحیمِ خداوند در این صفت با او شریکاند به همین علت خداوند خود را {أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ ﴿٨٣﴾} [الأنبياء] میخواند. به این معنی که صفت رحمت تنها به خداوند اختصاص نداشته و بندگانش هم میتوانند دارای این صفت باشند اما نکته این است که تنها او «ارحم الرحمین» است. همینطور صفت کرم که آن را تنها به خود اختصاص نداده است و گروهی از بندگان او هم میتوانند کریم باشند. به همین علت خود را «اکرم الاکرمین» میخواند. صفت غفران نیز به همین صورت است، لذا به برخی بندگان «غافرون» خطاب میشود و خدا صفت غفران را تنها برای خود نگذاشته است و او خود را{خَيْرُ الْغَافِرِينَ(۱۵۵)} [الأعراف] وصف مینماید. از آنجا که او از همه بندگان بخشندهترست لذا برخود نام «خیرالغافرین» را مینهد. همانا که صفت «الرضی» از اسماء الحسنیِ خداوند است که خداوند آن را از صفات نفسی خود قرار داده و از صفات ازلی و غیرقابل تبدیل نمیباشد.صفت غضب و رضوان از صفات نفسانی خداوند بوده و قابل تغییرند. صفت غضب خداوند میتواند به رضوان تبدیل شود و در کتاب [قرآن] مییابیم که صفات نفسانی خداوند از قابلیت کم و زیاد شدن برخوردارند. مثال از فرموده خداوند تعالی:
ولی هنگامی که کفر و نافرمانیشان فزونی یابد،غضب خدا در نفسش نیز بر آنان فزونی مییابد و دلیل آن فرموده خداوند تعالی است که:
{ بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ أَن يَكْفُرُوا بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ بَغْيًا أَن يُنَزِّلَ اللَّـهُ مِن فَضْلِهِ عَلَىٰ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۖ فَبَاءُوا بِغَضَبٍ عَلَىٰ غَضَبٍ ۚ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُّهِينٌ ﴿۹۰﴾}صدق الله العظيم [البقرة]
و غضب خداوند در نفسش نسبت بندهاش، با زیاد شدن گناه بنده، زیاد میشود. پس غضب خداوند در نفسش بر بندهای که گناهان کمتری دارد با بندگان مجرمی که فساد بیشتری در زمین کردهاند، برابر نیست و هر کدام به اندازه غضب خداوند در نفسش نسبت به فرد گناهکار سهمی از عذاب دارند. همانا که مقدار غضب نفس الله بر فرد بسته به مقدار گناهانش است و خداوند به هیچکس ظلم نمیکند.اما در مورد صفت رضوان خداوند در نفسش، کسانی که رضوان خداوند را به عنوان «وسیله» بر میگزینند، تنها در پی این هستند که خدا از شخص خودشان راضی باشد و همین برایشان کافیست! اما فتوای امام مهدی این است که رضایت خدا از فلان بنده تنها جزئی از رضوان الله است، «رضوان نفس خداوند» مادامی که خداوند از تمام بندگانش راضی نشده و همگی آنها را مشمول رحمت خود نکرده باشد [فیرضی] ابدأ تحقق نمییابد. این وعده حق بوده و او الرحم الراحمین است.اما مشکل تعداد کثیری از بندگان خداوند این است که از روحِ رحمتِ الهیِ خداوندِ سبحان نا امیدند. همانا که از بزرگترین ظلمهای انسان در نفسش، مأیوس بودن از رحمتِ الهیِ خداوندِ ارحم الراحمین است. خداوند تعالی میفرماید:
{إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِن رَّوْحِ اللَّـهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم [يوسف]
به جز کافران کسی از روح رحمت خداوندِ ارحم الراحمین نا امید نمیشود واقعیت این است که صفت رحمت از صفات روحی نفس الله است. کسانی که قدر و شأن خداوند را آنگونه که شایسته اوست ندانسته و او را چنان که باید نمیشناسند، نسبت به این معرفت جاهلند و گرنه اگر خداوند را آنگونه که بایسته اوست میشناختند، چرا ملتمسانه جویای رحمت در نفس فرشتگان جهنم هستند. خداوند تعالی میفرماید:
{وَقَالَ الَّذِينَ فِي النَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَبَّكُمْ يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْمًا مِّنَ الْعَذَابِ ﴿٤٩﴾قَالُوا أَوَلَمْ تَكُ تَأْتِيكُمْ رُسُلُكُم بِالْبَيِّنَاتِ ۖ قَالُوا بَلَىٰ ۚ قَالُوا فَادْعُوا ۗ وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ﴿٥٠﴾}صدق الله العظيم [غافر]
یعنی کافران دست طلب به سوی رحمتِ خداوندِ الرحم الراحمین که صفتی از صفات نفس الله است، دراز نمیکنند بلکه او را رها کرده و به جای او، از بندگان خداوند درخواست میکنند که نزد خداوند شفاعتشان را نمایند تا شاید خداوند حاضر شود یک روز از عذابشان بکاهد،اما خداوند از دعای آنها به عنوان ضلالت و گمراهی یاد میکند [وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ ﴿٥٠﴾] و نام کافرین را بر آنها مینهد اگر چه آنها به کفر نسبت به ذات خداوند بازنگشتهاند بلکه ایمان آوردهاند که جز خدا، خدایی نیست و شریکی ندارد. اما وقتی خداوند هنوز آنها را کافر مینامد درحالیکه دیگر به ذات خداوند کافر نیستند منظور این نیست که نسبت به ذات خداوند کافرند،آنها واقعا درک کردهاند که خداوند در ذات خود «خداوند یگانه و قهار» است، خدایی جز او نیست و معبودی بجز او وجود ندارد ولی هنوز از جانب خداوند کافر نامیده می شوند چرا که همچنان از صفات روحی خدا در نفسش چیزی نم دانند. آنها از صفات جوهری خداوند سبحان بی خبرند و همانطور که در حیات دنیاییشان خداوند را نشناخته بودند، اکنون نیز نابینا هستند. به همین علت خداوند تعالی می فرماید:
{وَمَنْ كَانَ فِي هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِي الآخِرَةِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِيلاً}صدق الله العظيم [الإسراء:۷۲]
منظور از نابینا بودن، نداشتن معرفت نسبت به صفاتی از خداوند است که جزو نفس خداوند هستند.
صفت رحمت از همین صفات بوده و وعده حق خداوندِ ارحم الراحمین است. از آنجا که اینها در دنیا آن گونه که باید قدر خداوند را نشناختهاند، در آخرت هم قادر نیستند آن طور که شایسته خداوند است [شأن و] قدر او را بشناسند. به همین دلیل است که میبینید به جای خواندن او، از بندگانش درخواست میکنند تا در نزد خدا شفاعت آنها را بکنند! چطور میشود نزد کسی که خود از همه مهربانتر است شفاعت کرد؟ رحم خداوند به بندهاش بیش از رحم پدران و مادران و فرزندان وعشیره(خاندان) فرد است. خداوند از ملائکه مقرب و تمامی انس و جن نسبت به آنها مهربانتر و رحیمتر است. وعده او حق و او الرحم الراحمین است. به همین دلیل است که خداوند از ما دعوت میکند تا او را بشناسیم و از روح صفاتی که در نفس خداوند سبحان و تعالی است آگاهی و شناخت پیدا کنیم. این صفات باطنی، جوهر صفات خداوند هستند.پاک و منزه است خداوند از آنچه که برای او شریک میگیرند...او بسیار والاتر و برتر از شریکانی است که برایش قائل میشوند.
این است و جز این نیست که رحمت، غضب و رضایت، جزو صفات روح نفس خدا هستند. جز این نیست که رضایت خداوند از تمام بندگانش «رضوان اللهِ علیِ عباده» نعیم اعظم خداوند، نعیمی بزرگتر از بهشت است.آن انصاری که خود را «خادم رسول الله» نام نهاده است، جزو انصار پیشگام برگزیده نمیدانم زیرا او منکر این است که صفت «رضوان نفس الله»، نعیم بزرگتر از بهشت خداوند است و بنابراین دستور دادیم تا لقب «الانصار السابقین الاخیار» از زیر اسمش پس گرفته شود تا اینکه یقین پیدا کند .بر اوست که به جستجوی حقیقت بازگردد و با امام مهدی ناصر محمد یمانی به بحث بپردازد تا یا او حجتی در برابر ما اقامه کند و یا ما برایش حجت حق بیاوریم. اگر هر چیزی به غیر نعیم اعظم را انکار کند، میتواند این صفت را زیر نام خود بگذارد و حق اوست که در مورد اختلاف با ما مجادله کند. اما نمیشود اساسی را که «دعوت مهدوی» بر آن پایه نهاده شده است، یعنی اینکه «نعیم رضوان نفس خداوند؛ همان نعیم بزرگتر از بهشت است» منکر شود. فتوای ما در مورد تحسر خداوند در نفسش را انکار کرده و بخواهد آن را به تحسر بندگان بر خودشان محدود کند و با وجود این، فکر کند خداوند علم کتاب را به او عطا کرده یا بخشی از علم کتاب را به او دادهاست. بنابر این برادر گرامی، ای کسی که خود را «خادم رسول الله» نامیدهای، بر توست که به آن گروهی بگردی که با امام مهدی، عبد الانعیم الاعظم مجادله میکنند.شما همانند دکتور احمد عمرو هستی که با ما بر سر دعوت به تحقق «رضوان خداوند بر بندگانش، نعیمی که بزرگتر از بهشت او برای یندگانش است» مجادله میکند.
سبحان الله، دکتر احمد عمرو! چطور میتوانی فتوا بدهی رضوان خداوند چیزی نیست مگر جزئی از نعیم! اگر رضوان خداوند نباشد چگونه عطر بهشت نعیم از فاصلهای به اندازه هزار سال به مشام جانها میرسد؟ رضوان خداوند اصل اساسی است و خداوند خلایق را نیآفریده جز برای اینکه او را بدون گرفتن شریکی برایش، عبادت کرده و در پی رضوان الله باشند. همانا که بهشت را پاداشِ پیروی از رضوان خداوند و آتش جهنم جزای نافرمانی خود قرارداده است. پس از نادانان و جاهلان مباش.
ما قومی که حبیبان خداوند و محبان او هستند، رضوان خداوند را هدف نهایی خود قرار دادهایم و تا او راضی نشود، راضی نمیشویم و رضایت او نعیم اعظم ماست. معنایش این نیست که بهشت خداوند را نمیخواهیم، چه کسی جنات النعیم را رد میکند؟! ولی ای مرد، چگونه ما در بهشت نعیم خداوند و با حور العین خوش باشیم، در حالی که دوست داشتنیترین حبیب ما، برای بندگان گمراهش متحسر و حزین باشد؟ کسانی که به هنگام دگرگونی صورتشان در آتش صدایشان را میشنود و خداوند تعالی میفرماید:
{يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّـهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا ﴿٦٦﴾ وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا ﴿٦٧﴾ رَبَّنَا آتِهِمْ ضِعْفَيْنِ مِنَ الْعَذَابِ وَالْعَنْهُمْ لَعْنًا كَبِيرًا ﴿٦٨﴾}صدق الله العظيم [الأحزاب]
ای خادم رسول الله، کلام خدا را از موضعی که خداوند برایش مقرر کرده جابهجا نکرده و مقصود او راعوض نکن. فرموده خداوند تعالی است که:ما قومی که حبیبان خداوند و محبان او هستند، رضوان خداوند را هدف نهایی خود قرار دادهایم و تا او راضی نشود، راضی نمیشویم و رضایت او نعیم اعظم ماست. معنایش این نیست که بهشت خداوند را نمیخواهیم، چه کسی جنات النعیم را رد میکند؟! ولی ای مرد، چگونه ما در بهشت نعیم خداوند و با حور العین خوش باشیم، در حالی که دوست داشتنیترین حبیب ما، برای بندگان گمراهش متحسر و حزین باشد؟ کسانی که به هنگام دگرگونی صورتشان در آتش صدایشان را میشنود و خداوند تعالی میفرماید:
{يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّـهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا ﴿٦٦﴾ وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا ﴿٦٧﴾ رَبَّنَا آتِهِمْ ضِعْفَيْنِ مِنَ الْعَذَابِ وَالْعَنْهُمْ لَعْنًا كَبِيرًا ﴿٦٨﴾}صدق الله العظيم [الأحزاب]
{يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾}صدق الله العظيم [يس]
ای مرد، از آنجا که شما تعریف صفات نفسیه روح خدا را نمیدانید و بین صفات نفسیه روحش و صفات ذاتی او تمایزی قائل نمیشوید، لذا منکرِ تحسر خدا در نفسش هستید. چرا که صفات ذاتی خداوند، صفاتی ازلی هستند که نه در دنیا و نه در آخرت تغییر و تحولی نخواهند داشت. اما امام مهدی از شما دعوت میکند تا صفات روحی خداوند را به شما بشناساند صفتهایی که در نفس متعالی خداوند هستند. از این صفتها «رضوان خداوند در نفسش» است، همان نعیمی که در نزد قومی که حبیبان خداوند هستند و محبان او از جنات النعیم، بزرگتراست. به همین علت است که تا او راضی نشود راضی نخواهند شد. آنها بر این شاهدند و هم چنین شاهدند که امام مهدی حقیقتاً آن بندهی آگاه به «الرحمن» است. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۚ الرَّحْمَـٰنُ فَاسْأَلْ بِهِ خَبِيرًا ﴿٥٩﴾}صدق الله العظيم [الفرقان]
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
برادرتان امام مهدي عبد النّعيم الأعظم ناصر محمد يماني.
برادرتان امام مهدي عبد النّعيم الأعظم ناصر محمد يماني.
اقتباس: اضغط للقراءة